-
تعداد محتوا
1,120 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
1
تمامی ارسال های patriot1979
-
جناب مصطفی، جناب رسول و همه دوستان عزیزم با سلام و صبح بخیر یک بار دیگه تاپیک رو از ابتدا تا کامنت رسول عزیز مرور کردم، شخصا تصور می کنم که «روایت تاریخی» بدست دادن پیش از هر چیز مستلزم «ادراک تاریخ» و بلادرنگ پس از اون «فهم تاریخی» باشه که لاجرم باید از «منظری و موضعی [بنیادین]» صورت بپذیره؛ اگر دوستان خوب من بیوگرافی برخی مورخین مشهور معاصر اروپایی رو مطالعه کنن متوجه میشن که برخی از این تاریخ نگاران مقبول مانند دورانت در حوزه معرفتی «فلسفه» محصل و گاه مدرس بودن و با بعضی از بزرگان اندیشه های فلسفی زمانه خودشون (همچون برگسون) ارتباط تقریبا نزدیکی داشتن، اما گذشته از این دعواهای طلبگی، سروران عزیزم «ایدئولوژی» رو ابتدا بیائید معنا کنیم البته بسیار سطحی و روان (چرا که از حوصله بحث ما حقیقتا خارجه)؛ واژه «ایدئولوژی» یا Idealogy در 1796 (اواخر عصر روشنگری [فلسفی] و اوج گیری تحولات انقلاب فرانسه اندکی پس از عصر وحشت) توسط اشراف زاده ای فرانسوی به نام آنتونی لوئی کلود دستوت، از خاندان تریسی (Antoine Louis Claude Destutt, comte de Tracy) برای بیان مفهوم ایده های جزئی همسو در قالب یک اندیشه کلان با تاکید و توجه به تعریف جان لاک از «خودآگاهی یا تصویر خودآگاه از خویشتن برای فرد انسانی» ابداع شد. البته جالب است بدانید که حوالی دو دهه پس از ابداع این واژه ناپلئون بناپارت اولین بار واژه «ایدئولوگ» یا Ideologue را برای تمسخر منتقدین و مخالفان به اصطلاح دگراندیش اش بکار می برد. بد نیست بدانید که این واژه سال ها پیش از آنکه اندیش ورزان اجتماعی و سیاسی روس واژه «intelligentsia» یا همان «intellectual» به معنای روشنفکر را در فرهنگ اندیشه جهان ثبت کنند، مورد استفاده قرار گرفت. کارل مارکس اما ایدئولوژی را به بستر «نبرد طبقاتی» کشانید و آن را معادل «کارکرد نرمال لایه های انسانی در جامعه» و «بازتولید و تقویت انسجام اجتماعی» دانست ... قدری در زمان به امروز نزدیک تر می شیم: مفید و موجز اینکه در عصر حاضر، ایدئولوژی را به مثابه مبنای تئوریک اعمال، رفتار و انتظارات غائی افراد می پندارند. دوستان اگر به تحقیقات برخی پژوهشگران مانند وندایک رجوع کنند می بینند که این گروه از زبانشناسان به همراهی برخی متفکرین و آکادمیسین های فلسفه ذهن اصولا ایدئولوژی را فارغ از جنبه های روانشناختی فردی و اجتماعی نمی بینند (که شاید چندان بیراهه هم نرفته باشند چرا که چه ما را خوش آید و چه خوش نیاید «ایدئولوژی» به مثابه نظامی از باورها [و تردیدها یا همان ابهام هایی که برادر worior در تاپیک دیگری به اونها اشاره داشتن] ارتباط ارگانیکی با حافظه تاریخی توده ها دارد و در حقیقت ریشه در این حافظه جمعی داره) برای ختم وراجی حقیر: اشاره می کنم به حوزه هایی که افرادی مانند والفورد و والسبی در بریتانیای دهه 30 برای استعمال ترمینولوژی «ایدئولوژی» قائل شدن: 1) به معنای: نظامی از اندیشه ها مرتبط در یک شبکه هنجاری 2) به معنای: مجموعه ای از عناصر تئوریک برخوردار از روابط منطقی 3) به معنای: ایفای نقش ایده هایی خاص در برهمکنش فرد- جامعه 4) به معنای: ایفای کارکرد ویژه در ساختار یک گروه اجتماعی یا یک نهاد از جامعه 5) به معنای: روشی برای مجاب کردن یا متقاعد کردن افراد به کاری به هدفی به راستایی 6) به معنای: جایگاه تعامل یا تقابل طبقات همچنین این دو سیاستمدار و آکادمیسین بریتانیایی ویژگی های عام ذیل رو برای «ایدئولوژی» تعریف می کنن: 1) نافذ و مشرف به «فرآیند شناختی» 2) راهبرنده استنتاجات و استدلالات ذهنی 3) دلیل و رهنمون عمل (مقصود عمل فکری و اندیشگی با تاکید بر عمل سیاسی و در مرتبه بعد عمل اجتماعی است) 4) عناصر تئوریک آن از روابطی منطقی با یکدیگر برخوردارند ... زیاده جسارت است
-
تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه
patriot1979 پاسخ داد به RedArmy تاپیک در توان نظامی کشورها
لینک اصلی: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910121001148 لینک صفحه اصلی منبع خبر: http://www.jamestown.org/single/?no_cache=1&tx_ttnews%5Btt_news%5D=39228&tx_ttnews%5BbackPid%5D=13&cHash=b86addc3752776e24b54c446648d666c اندیشکده جیمزتاون: روسیه در صورت حمله آمریکا به ایران، واکنش نظامی نشان خواهد داد خبرگزاری فارس: منابع وزارت دفاع روسیه اطلاع دادهاند که طبق تصمیمات اتخاذشده نهایی، روسیه در صورت حمله نظامی به ایران واکنش نشان خواهد داد. به گزارش فارس، اندیشکده «جیمزتاون»، در مقالهای به قلم «پاول فلگنهاور» ضمن اعلام تصمیم ارتش روسیه بر ابزار واکنش نظامی در صورت حمله آمریکا به ایران، به بررسی موقعیت نیروهای روسی در ارمنستان، و روابط این کشور، با کشورهای تازه استقلال یافته منطقه قفقاز میپردازد. * ارتش روسیه زمان حمله احتمالی به ایران را تابستان آینده میداند اندیشکده جیمزتاون در مقاله خود آورده است: منابع وزارت دفاع روسیه به خبرگزاری «اینترفکس» اینگونه گفتهاند که طبق تصمیمات نهایی، روسیه به حمله نظامی به ایران، واکنش نشان خواهد داد. طبق «محاسبات» ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، اقدام نظامی علیه ایران، «در تابستان» سال 2012 آغاز خواهد شد. ارتش روسیه بر این باور است که با توجه به این نکته که اسرائیل برای شکست استحکامات دفاعی ایران از سرمایه کافی برخوردار نیست، به تبع دخالت ارتش آمریکا در چنین برخوردی، اجتنابناپذیر خواهد بود. * روسیه از 2 سال پیش در حال آماده کردن خود برای مقابله با حمله نظامی به ایران است فلنگهاور مینویسد: خرده اطلاعاتی که از گوشه و کنار به دست میرسد، میتواند ماهیت واکنش ارتش روسیه را تا حدودی برای ما آشکار کند. در دسامبر گذشته خانواده اعضای ارتش روسیه، از پایگاههای نظامی این کشور در ارمنستان به روسیه بازگردانده شدند، و در همین حال، ارتش به طور مشخصی در حال جابهجا کردن نیروهای خود در ارمنستان، از ایروان، پایتخت این کشور، به سمت شمال و گیومری -نزدیکتر به مرزهای گرجستان و ترکیه- است. روند آمادهسازی نیروهای روسی در ارمنستان، با هدف دست به عمل شدن در صورت وقوع حمله نظامی به ایران، از «دو سال پیش» آغاز شده است. * امنیت مرز ایران-ارمنستان از اهمیتی حیاتی برای روسیه برخوردار است پس از جنگ کوتاه مدتی که در آگوست 2008، میان روسیه و گرجستان درگرفت، سربازان روسی کنترل دو جمهوری خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی را از چنگ گرجستان درآورده و سپس استقلال آنها از سوی روسیه به رسمیت شناخته شد. در مقابل تفلیس نیز ترانزیت نظامی به نیروهای روسی مستقر در کشور ارمنستان را -که به آبهای آزاد راه ندارد- متوقف کرد؛ و حالا روسیه تنها از طریق هوایی میتواند به پایگاههای خود در ارمنستان دسترسی داشته باشد، و در عین حال طبق گزارشها، سوخت و دیگر مواد لازم نیروهای ارتش روسیه از طریق مرز ایران-ارمنستان منتقل میشود. مسکو بر این باور است که حمله به ایران، میتواند منجر به بسته شدن این مرز شود. طبق گفتههای ژنرال بازنشسته «یوری نتکاچف»، معاون سابق فرمانده نیروهای روسی در قفقاز جنوبی- «برای رخنه در سدی که گرجستان در مسیر حمل و نقل کالا ایجاد کرده و همینطور استقرار مسیرهای ترابری، به مقصد ارمنستان، نیاز به استفاده از روشهای نظامی احساس میشود. با توجه به جغرافیای منطقه میتوان دریافت که یک چنین مسیرهایی ممکن است الزاما از تفلیس، پایتخت گرجستان نیز عبور کند. * فعالیت زودهنگام روسیه تحت پوشش مانور قفقاز-2012، با هدف آمادگی در برابر حمله نظامی به ایران آغاز شده است طبق برنامهریزیها، قرار است مانور عظیم نظامی و «راهبردی» قفقاز-2012 در سپتامبر آینده به اجرا درآید، اما آنطور که گزارش شده است، به علت تهدید احتمالی وقوع جنگ در ایران، روند آمادهسازی و آرایش نظامی این مانور از همین اکنون و بسیار پیش از موعد شروع شده است. به علاوه، تجهیزات جدیدی برای کنترل و فرماندهی، با قابلیت بهرهبرداری از دادههای ردیابی «گلوناس» (جی. پی. اس. روسی) نیز در منطقه مستقر شده است. گزارش شده که نیروی هوایی «منطقه نظامی جنوب»، مجددا و با بهره بردن از جتها و هلکوپترهای جدید، «تقریبا تا 100 درصد ظرفیت» مسلح شده است. اجرای مانور قفقاز-2008، در سال 2008 برای ارتش روسیه این امکان را فراهم کرد که مخفیانه نیروهای خود را در منطقه مستقر کرده، و حمله موفقیتآمیزی را به گرجستان هدایت کند. * منطقه نظامی جنوب، با جدیت بیشتری نسبت به دیگر بخشهای ارتش روسیه مسلح میشود در سپتامبر گذشته اعلام شد که تمام تیپهای ارتش روسیه، از این پس دارای واحدهای تیرانداز خواهند بود؛ و نخستین 1،300 تیرانداز جدید نیز در «منطقه نظامی جنوب» مستقر شدند. واحدهای منطقه نظامی جنوب در آبخازیا، اوستیا، چچن، و ولگوگراد با تانکهای «تی-72 بیام» و «تی-90 ای»، و همینطور ماشینهای زرهپوش کاملا بهروز، مجددا مسلح شدهاند. در سال 2010 و 2011، واحدهای منطقه نظامی جنوب، با دریافت بیش از 7،000 قطعه جدید از تسلیحات سنگین و تا ظرفیت 70 درصد به طور مجدد، مسلح شدند. در حالی که بنا بر گفته دیمیتری میدویدیف، تا سال 2011، تجهیز مجدد کل ارتش روسیه، با اسلحه جدید، چیزی کمتر از 16 درصد بوده است. * ارتش روسیه میتواند به پاسداشت صلح در منطقه کمک کند در ژانویه گذشته، فرمانده جدید دسته 58 ام ارتش روسیه، ژنرال «آندری گورولف» که رهبری حمله سال 2008 روسیه به گرجستان را بر عهده داشت، اعلام کرد: «ارتش [روسیه] نیرویی پیشرو، و حافظ صلح در منطقه بوده، که در حال حاضر مجددا و تا ظرفیت بیش از 60 درصد با اسلحه مدرن، تجهیز شده است. پس از بازدید وزیر دفاع روسیه، «آناتولی سردیوکف» از منطقه نظامی جنوب، اعلام شد که به زودی واحدهای جدید نیروهای ویژه، «با هدف تقویت بیشتر امنیت در منطقه»، در «استاوروپول» و «کیسلوفودسک» مستقر خواهند شد. «استاوروپول» و «کیسلوفودسک» از مناطق محل سکونت اقوام قفقاز شمالی در روسیه است که فعالیتهای اسلامگرایانه یا جداییطلبانه در میان آنان به ندرت مشاهده میشود. * آمریکا در صورت حمله به ایران، نیروهای خود را با کمک گرجستان و آذربایجان در منطقه مستقر خواهد کرد بال-ای، نام موشک جدید ضدناوی است که با امکان هدایت سیار زمینی، و برد 120 کیلومتر، در ساحل دریای خزر در داغستان مستقر شده است. ارتش روسیه بر این باور است که زمانی که آمریکا با ایران وارد جنگ شود، به احتمال زیاد نیروهای زمینی خود را در گرجستان -که دارای روابط دوستانهای با واشنگتن است- و ناوهای جنگیاش را با کمک احتمالی آذربایجان، در دریای خزر مستقر خواهد کرد. گزارش شده است که در سال 2012، 65 درصد از نیروهای منطقه نظامی جنوب، به ابزارهای ارتباطی مدرن مجهز خواهند شد، در حالی که این میزان برای باقی بخشهای ارتش روسیه تنها 26 درصد است. واحدهای مستقر در منطقه نظامی جنوب، 20 موشکانداز جدید چندمنظوره تورنادو-جی (که نخستین بار در سال 2012 تولید شده است) برای جایگزین شدن به جای «گراد» های قدیمی دریافت کردهاند. گراد به طور گستردهای در جریان جنگ روسیه و گرجستان در سال 2008، توسط سربازان روسی مورد استفاده قرار گرفت. طبق گزارشها، تورنادو-جی 122 میلیمتری، با افزایش دقت، قدرت شلیک، امکان جابهجایی، و برد تا 100 کیلومتر، میتواند «سه برابر موثرتر از گراد» عمل کند. ژنرال «ولادمیر شامانوف»، فرمانده نیروی هوابرد، اعلام کرد که نیروهای روسی حاضر در ارمنستان، با به خدمت گرفتن چتربازان، و به احتمال زیاد در کنار اختصاص هلکوپترهای یورش و حمل و نقل، تقویت خواهند شد. بر طبق گزارش نتکاچف، ارتش روسیه ممکن است در پی آن باشد که واحدهای حمله نیروی هوابرد را با هلکوپتر به آبخازیا و اوستیای جنوبی منتقل کند. * احتمال حمله روسیه به گرجستان، با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی گرجستان افزایش مییابد تمام این گزارشها که از زبان سخنگویان رسمی، مطرح و از سوی خبرگزاریهای دولتی نقل شده است، روند شکل گرفتن نیروی تهاجمی پیشتازی را در منطقه نظامی جنوب، و در برابر قفقاز جنوبی به نمایش میگذارد. این نیرو با بهره بردن از سلاحهای مدرن دور برد، و منحصرا با هدف غلبه بر شورشهای پراکنده نیروهای چریکی در داغستان، چچن، اینگوشتیا، و کاباردینو-بالکاریا، تا بن دندان مسلح شده است. در این هفته، «گیگا بوکریا»، منشی شورای امنیت ملی گرجستان در گفتوگویی با رادیو «اکو موسکوی» در خصوص جدی شدن تهدید درگیر شدن این کشور، در جنگ دیگری با روسیه هشدار داد. تفلیس، تهدید احتمالی حمله دیگری از سوی روسیه را کاملا در ارتباط با انتخابات پارلمانی اکتبر آینده -و ناآرامیهای احتمالی که ممکن است در کنار این انتخابات و در اقصی نقاط کشور بالا گیرد- میداند. بر طبق نظرسنجیها، به نظر میرسد که حزب حاکم رئیسجمهور میخائیل ساکاشویلی، خود را برای پیروزی دیگری با کسب قریب به اتفاق آرا، آماده میکند، چرا که جنبش مخالفان، که به دست میلیاردر ساکن روسیه، «بوریس ایوانیشویلی» سازماندهی شده است، به ظاهر در جلب حمایت عمومی ناموفق عمل کرده است. * نیروهای روسی آمادهاند تا مانع از استقرار ارتش آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی شوند به طور قطع، شکست انتخاباتی ساکاشویلی میتوانست مایه خشنودی مسکو را فراهم کند، اما در حال حاضر برای روسیه، مساله جنگ در ایران، موضوع بسیار مهمتری است. برای همین به نظر میرسد که تکاوران روسی آماده شده باشند تا با حمله به جنوب مانع از استقرار پایگاههای احتمالی آمریکا در قفقاز جنوبی شده، و ضمن حفظ خط ارتباطی خود با نیروهای مستقر در ارمنستان، کنترل راهروی انرژی قفقاز جنوبی را که از مسیر آن آذری، ترکمن، و دیگر انواع گازهای طبیعی و نفت دریای خزر به بازارهای اروپا میرسد، به دست گیرند. روسیه ممکن است بتواند با یک یورش سریع نظامی، کنترل تمام منطقه قفقاز و کشورهای حوزه دریای خزر را که سابق بر این بخشی از خاکش بودند، به دست آورد، و غرب را که حالا کاملا درگیر مساله ایران است، در برابر عمل انجامشدهای قرار دهد، که راه بازگشتی نخواهد داشت. در عین حال، شرکت پیروزمندانه در جنگی کوچک میتواند ملت روسیه را در حمایت از کرملین متحد سازد، و تتمه جنبش دموکراسیخواه «انتخابات عادلانه» را نیز در هم شکند؛ و در نهایت نیز میتوان نابودی رژیم ساکاشویلی را به عنوان امتیاز نهایی روسیه، از دست بردن به اقدام نظامی برشمرد. -
جناب مرتضی، جناب مصطفی و سایر دوستان، من مسئولیت این جدل رو بر عهده می گیرم و از تک تک شما عذرخواهی می کنم. شما کاملا محق هستید. خطا از بنده بود.
-
[b]«شکاکیت» داریم البته تا «شکاکیت»[/b] ... بگذریم قصد ما اینجا مشاجره نیست اصولا، [b]لزومی نداره با کلماتت فریاد بکشی[/b] ... مصطفی دیروز نقیض نبود[b] اتفاقا طبیعی ترین حالت ممکن بود که توضیح هم دادی ... اما این بهتر میشه زمانی که این نوسان مستمر میان بی طرفی و جانبداری رو برای همگان در نظر بگیری[/b] ... اینقدر هم خودتو لوس نکن! همه تو این وب سایت حتی من که دشمن جدید وب سایت هستم (دقیقا خلاف نظر جنابعالی) دوستت دارن. دلمو شکوندی و حق دارم گلایه کنم ... (شب قبل از اون داستان پشت رُل بودی زنگ زده بودم که تولد فرشته کوچولو رو بهت تبریک بگم ... که تذکر دادی گفتی بعدا تماس می گیری ...) البته اگه لجمو دربیاری تا صبح میشینم و برات می نویسم!
-
جناب مصطفی ... حضرتعالی رو توجه دادم به نکته ای و طرفه ای، مراقبه در هر امری مایه شرمساری نیست، نه شما، نه حقیر و نه هیچ انسان دیگری بنا به قاعده خرد نباید و نمی تونه لاف دانایی بزنه ... شما رو تحقیر نکردم (!؟) اون خاطره هم گناه ناکرده نیست شما بیاد دارید چی نوشتید و چطور بنده رو مورد استهزاء قرار دادید البته با نهایت بی مهری و بی توجهی ... در حالی که نیت و تصمیم من بر تلطیف فضا و جذب یک آدم جوان تر بود نه تاراندن که روش معمول عقلا نیست ... (مگر بجای خودش) دست بر قضا همون زمان با جناب سعید مبسوط صحبت کردم و ایشون هم ابراز تأسف کردن ... بگذریم ... صحبت از بی طرفی از سوی شما برای بنده جالب توجه من بسیاری از نوشتارهای شما رو مطالعه کردم، با دقت هم مطالعه کردم، آرشیو های وب سایت هم خوشبختانه در دسترس اعضای خانواده میلیتاری قرار داره، تصور می کنم شخص شما اگر برخی نظرات خود رو در این لحظه که از بی طرفی صحبت می کنید مجددا مورد مداقه و بازبینی قرار بدید ممکنه درباره بی طرفی مصطفی دیروز هم قدری تردید بفرمائید؛ مقصود اینکه دعوت شما به بی طرفی مبارک و برازنده است چنانچه همه جانبه باشه و کتمان و نادیده انگاشتن داده های بر فرض مثال تاریخی رو در بر نگیره؛ چون در این جایگاه بی طرفی معنایی نداره!؟ این داده ها وجود خارجی دارند در دسترس عموم بودند یا هستند در بایگانی های اطلاعات و اخبار یافت میشن ... نقل شدن دیده شدن و ... منتهی اینجا مشکل کوچکی وجود داره و اون اینکه بنظر بنده این چندان عاقلانه نیست که فرد انسانی (هر کس پیش از همه اینجانب) در پس «پرده تصنعی [اطوار] شکاکیت صرف و بی خود و بی جهت» پناه بگیره و تحت هر عنوانی از جمله «حب و بغض ایدئولوژیک»، «منفعت شخصی»، «ضعف شخصیتی»، «فقدان سواد کاغذی» یا «فقدان بینش» و قس علیهذا هر سوژه ای رو که دیگری از منظری طرح کرد منکوب کنه بنحوی که اصل موضوع فراموش بشه ... و مساله تبدیل بشه به نوعی نبرد «این است نظر من و ...» طبعا چنین روند کلامی اصولا دیالوگ محسوب نمیشه و مطابقت بیشتری با همون ترمینولوژی شما در خصوص «هجوگویی در تاکسی» (البته با کمال احترام برای همه دوستان و دست اندرکاران و رانندگان زحمت کش ناوگان مسافری شهری) ... حقیر در یک اعتراف دردناک با شما اشتراک نظر دارم: بله این حقیقت بسیار تلخ و گزنده ایه که تن در دادن به کسب معرفت در حد دریافت واژگان و متن و آثار فکری که به تعبیری رویه ترین سطوح آگاهی در دسترس هستند آخرین گزینه ای هست که بنظر میرسه جوان ترهای سرزمین ما به اون تن در میدن ... نه خصومتی میان ماست و نه مجادله ای خواهش بنده از شما اینه که همونقدر که بطور طبیعی خود رو (و جنبه های متکثر و متنوع خود رو) منحصربفرد می دونید (و این نشانه سلامت ذهنی هر انسانی بشمار میره) دیگری رو هم (به همراه همون وجوه وجودی متکثر و متنوع اش) منحصربفرد قلمداد کنید اگر حقیقتا در پی ترویج مکالمه دو سویه توأم با بی طرفی هستید این یکی از اولین گام هایی هست که باید بسوی دیالوگ عالمانه و بی طرفانه برداشت ... من حکمی صادر نکردم اما از شما تصویر دیگری داشتم که هنوز هم می تونه زنده تر و پویاتر باشه بنده هم مثال شما به «حرف دهان مردم» وقعی نمیگذارم اما آقا مصطفی شما و من می دونیم که اهمیت ندادن و ارج نگذاشتن به «حرف دهان مردم» یا «قضاوت دیگری و دیگران» مانع نمیشه که ما به «مسئولیت های اخلاقی خودمون دست کم در قبال شأن اخلاقی- انسانی» خودمون وقع بگذاریم ... موافق اید؟
-
جناب مصطفی ... ضرور بودن «ادب و نزاکت» را (و اولی بودن شان را نسبت به آگاهی و علم و معرفت) در یک حکایت ساده از ابن سینای جوان و ابن مسکویه نقل کرده اند بد نیست آن را مطالعه فرمائید و با رفتاری که بشکل یک الگوی نه چندان خوشایند در میلیتاری از سوی شما جلوه نمایی می کند قیاس کنید ... آیا این تنها «دیگران» اند که باید در پی مطالعه و فراگیری و پذیرا بودن در برابر زور استدلال سترگ و بی چون و چرای حضرتعالی باشند یا اینکه شما نیز چون در دایره «امکان بشری» جای می گیرید (لاجرم) از این جریان عمومی پیروی می فرمائید یا اینکه آسمان باز شده و شما بر کره ارض هبوط کرده اید و معلم بدایه و نهایه اید؟ جنابعالی با برخورد «بی منطق و تند» با «دیگری» مشکلی احساس نمی کنید؟ با این حال، هر گونه اعتراض به خود را «معادل لعن و دشنام آفرینش به خویشتن» می دانید؟ بیاد می آورم شما بارها تذکار داده اید و می دهید که روش «خودزنی» و «مظلوم نمایی» چندان پسندیده نیست ... آیا تنها برای شما پسندیده است و بر دیگران نیست؟ من با جناب 100 عزیز همدل ام که شما «سخنور آگاهی» بشمار می آئید و حرف هایتان گاه بر ضمیر عقل و جان می نشیند اما ... به فرمایش جناب 100 آیا یک سخنور آگاه و فراتر از آن، یک شیخ صنعان هرگز گرفتار دختر ترسای وسوسه «بی ادبی» و «تندخویی» و «کبر» نمی شود؟ ... حقیر مجنون کنایه پران هرزه گرد قوم میلیتار و شما عاقل و بزرگ خانواده میلیتاری اما انصاف در خرد و استدلال همان مفروضی است که ادب و نزاکت در کلام دیالوگ را حکم می کند ... من از شما دل آزرده ام آقای مصطفی، حقیقتا رنجیده خاطر، هستند کسان دیگر نیز که دل رنجیده ای و شکسته ای از برادری دینی و وطنی دارند که انتظار معمول و مألوف شان از وی این چنین نبود ...
-
تاپیک جامع بررسی برنامه های سپر دفاع موشکی تاپیک جامع بررسی برنامه های سپر دفاع موشکی
patriot1979 پاسخ داد به super_comando تاپیک در پدافند هوایی
سردار حاجیزاده در جمع خبرنگاران: تدابیر لازم را برای مقابله با سپر موشکی آمریکا در منطقه اندیشیدهایم [b]خبرگزاری فارس: فرمانده نیروی هوافضای سپاه با اشاره به ایجاد سپر دفاع موشکی آمریکا در منطقه آن را موضوعی در راستای ایجاد امنیت برای رژیم صهیونیستی دانست و گفت: تدابیر لازم برای مقابله این موضوع اندیشیده شده است.[/b] به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، سردار علی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید صیاد شیرازی با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص ایجاد سپر دفاعی موشکی آمریکا در خلیج فارس اظهار داشت: آمریکاییها مدتهاست طرحی برای دفاع موشکی از رژیم صهیونیستی دارند که این طرح چند حلقه را دربرمیگیرد که یکی امکانات موشکی و نظامی است که در مدیترانه و در داخل سرزمینهای اشغلی مستقر شده است. [color=blue]حاجیزاده ادامه داد: آنها از گذشته به دنبال ایجاد حلقه هشدار اولیه و کسب اطلاع و تعیین مسیر موشک بودند که این حلقه اخیرا با نام ناتو در ترکیه مستقر شده اما واضح است که بهرهبردار اصلی آن آمریکا و رژیم صهیونیستی است. وی با بیان اینکه این موضوع بخشی از منطقه را پوشش میدهد، اظهار داشت: ما پیشبینی میکردیم که حلقه دوم هشدار آنها در خلیج فارس باشد که از یک سال قبل منتظر خبر آن بودیم که این امر اخیرا در خلیج فارس کلید خورد.[/color] فرمانده نیروی هوافضای سپاه تصریح کرد: آمریکا و رژیم صهیونیستی با هزینه کشورهای عربی به دنبال ایجاد امنیت برای این رژیم هستند. حاجیزاده در خصوص تدابیر اندیشیده شده برای مقابله با این سپر دفاع موشکی گفت: تمامی بررسیها صورت گرفته و ما میدانیم که هدف این موضوعات تنها اسراییل است و ما از بابت ایجاد این سامانهها نگران نیستیم، البته باعث تأسف است که با پولهای کشورهای منطقه این موضوع صورت میگیرد و ما شک نداریم که سپر دفاع موشکی ترکیه و خلیج فارس طرحی آمریکایی برای حفظ امنیت در رژیم صهیونیستی است. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910121000527 [color=red]با تشكر خبر ويرايش شد...نصير[/color]- 522 پاسخ ها
-
- دفاع موشکی
- سپر موشکی
-
(و 10 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
برادر بزرگوارم جناب Antiwar عزیز با سلام و احترام بیکران ضمن قدردانی از اندرز خردمندانه تان اینجا نه محل کنایه پرانی است و نه لغت بازی ... اطلاعات حقیر بسیار اندک است، لسان بنده قاصر و قلمم کوچک و ... منابع مطالعاتی بوفور موجود ... ویژه آنکه این خانه مجازی (میلیتاری عزیز) صحنه یکه تازی «مدعیان» نیز نیست و حسب قاعده «عقل» (و نهاد اخلاقی بشر) نباید باشد ... فرض بفرمائید اینجانب مجنون و دیگری «پیر دهر» ... آنتی وار عزیزم، شاید هم مثال حقیری «بت شکنی» را ضرورتی لاینفک از زندگانی انسانی ببیند ... فرزند آدم ید طولائی در «بت سازی» در تاریخ تاریک اش (و سرگذشت تاریک اندیشی اش) از «چیزها» و «کسان بسیار» داشته است و دارد، روزی از سر مهر با برادری که وی را از «السابقون» پنداشته بودم، سخنی گفته شد و پاسخ «واژگانی سخیف و آزارنده» بود؛ بگذریم که «نفس شکنی» از سجایای ستوده شده در فرهنگ نامه «بود و حضور ما ایرانیان» است آنچه که دیگری «طعنه و بی ادبی» نام نهاده چیزی نیست جز بازتاب «خاطره نیش زهرآگین آن رنگ ملایم از [b]خودپسندی[/b] و [b]خودبینی[/b]» که بر حسب سوء قضا (!) مداوم با دیگران نیز مکرر می شود. داستان حتی به دروازه های سلوک «نقد» نیز (این گونه که فرمودید) کشیده نشد ... که بار دیگر مایه تأسف است. «بی طرفی خردپسند» [b]متین[/b] و به کنار، اما تمکین به «وجدان اخلاقی» و «شهامت اخلاقی در پذیرش خطای رفته» [b]مایه کسر شئونات انسانی دیگری نیست[/b] ... متاسفم که ناگزیر چند سطری در باب مساله ای ناخوشایند برایتان نوشتم، اما مغز نیت و تصمیم: اگر مقصودتان نامه وارده نماینده سابق ایالات متحده در ناتوست، بله حق با شماست و خطا از حقیر بوده است لینک اوریژینال تنها به افرادی که در یکی از پروفایل های عضویت در خبرنامه فایننشال تایمز Sign up کرده اند (البته شما و سایر دوستان نیز می توانید از پروفایل رایگان عضویت این خبرنامه استفاده کنید) ارائه می شود؛ از همین رو، متن کامل این نامه را ذیلا به حضور جنابعالی و سایر دوستان عزیزم تقدیم می کنم: July 27, 2011 1:47 am Britain has huge burden of responsibility for Srebrenica killings From Mr Robert E. Hunter. Sir, General Sir Michael Rose (Letters, July 16) is quite right that Nato failed to act to stop the fighting in Bosnia until after the Srebrenica massacre. He is also correct that the UN mission in Bosnia (UNProfor) was never designed to “defend or protect” and that it lacked the mandate, equipment and training to “conduct war fighting operations”. UNProfor forces were like impartial policemen, but with even less authority – a terrible situation in which to put anyone, and why no participating country that I know of would ever again permit a UNProfor-type operation. Where Sir Michael gets it wrong is in characterizing why Nato failed. Recall that, when it was finally permitted to conduct an air campaign after Srebrenica, Nato brought the war to an end in only 20 days (buttressed by some operations on the ground, in major part conducted by the Muslims and Croats, made possible only because the US (he argues) “[broke] the arms embargo for Yugoslavia and by arming and training the Muslims and Croatians”.) Nato has always operated by consensus of all of its allies (then 16 nations). This can be a weakness in making it more difficult to reach agreement, but it is also a strength because, when a decision is taken, Nato has never failed to follow through. In this particular case, the failure of Nato to reach agreement on serious military action can be attributed to the efforts of one allied nation: Great Britain. As the US ambassador to Nato who negotiated the Nato air strike (and other military) decisions, I can attest that the ally that worked hardest to prevent Nato military action was Britain, from July 1993 until after Srebrenica when, in face of the horrendous killings, it finally stopped its obstruction. Two other countries were also often reluctant to join a consensus for military action: France and Canada, though the latter never stood in the way of Nato’s reaching consensus. I discovered soon in the eight Nato negotiations on air strikes, from the end of July 1993 onward, that if I could get the French on board (and everyone else, therefore), Britain would find itself isolated and would thus have to agree to some form of Nato military action, even though it worked, consistently and assiduously, to limit the military effectiveness of the Nato decisions. At this point in the diplomacy, Britain would turn its attention to the UN Security Council. Authority to use air power to protect the Bosnia safe areas was divided by the relevant US Security Council resolutions between Nato and the UN, in the latter case delegated to the UN secretary-general, Boutros-Ghali (who in turn had a special representative in Zagreb, but who had no authority to act independently of the secretary-general). This was the so-called “two-key” system. This offered Britain a second bite of the apple, even after it had been out-finessed at Nato. When I had fashioned a consensus at Nato, Britain ensured in New York that the UN “key” would not be “turned”. Indeed, at one point, Mr Boutros-Ghali phoned the Nato secretary-general, Manfred Woerner (as Mr Woerner reported to me) to say that – borrowing a term from American westerns and supposed native-American-speak – “some of your allies speak with forked tongues”. The upshot was that Britain kept Nato from acting, from July 1993 until after Srebrenica, when it was pressed, along with the other allies, to respond to the slaughter that had taken place. Mr Boutros-Ghali was freed up, he “delegated his key” to his special representative in Zagreb, and Nato finally had UN authority to act, having already turned its “key” (instructing the supreme allied commander Europe, or Saceur, to start an air campaign). Britain thus has a huge burden of responsibility for what happened at Srebrenica; Nato’s failure before Srebrenica to act militarily lay in London, not either in Washington, at Nato-Brussels, or with the Dutch soldiers with UNProfor at Srebrenica. This is the true lesson of “never again”. Robert E. Hunter, Washington, DC, US The writer was US ambassador to Nato, 1993-98 لازم به ذکر است که این نامه در بخش Comments (اظهارنظرها) و زیربخش Letters (بیشتر به مفهوم نامه های وارده) منتشر شده است. اما در خصوص پیشنهاد برادر خوبم جناب آنتی وار آگاه و ارجمند، بطور قطع و از صمیم قلب موافق ام، بزودی با همراهی تنی چند از دوستان گرانقدر میلیتاریست با مطالب مفیدتر و انشاءالله آگاهی بخش تری در همین تاپیک مصدع اوقات عزیزان خواهیم شد (و احتمالا مزاحم اساتید!)
-
آقا، من از ادب و لطف شما تشکر می کنم. کنایه ای در کار نیست ... یادآوری می کنم آن «لطیفه ...» را که در آن تاپیک کذایی نوشتید و به حقیر حوالت دادید یک بار دیگر مطالعه بفرمائید احتمالا معنای «ادب مرد» را بهتر درخواهید یافت. برخی تلاش می کنند پلان های دقیق تری از نقشه [و فرآیند چرخه] «منافع و مصالح هژمونیک» بر فرض مثال ایالات متحده را در سطح جهان [من جمله در قالب و متن بحران هایی همچون نسل کشی بالکان] به سایر دوستان نشان دهند یا دست کم دوستانشان را تشویق به تمرین مشاهده دقیق تر از سازوکارهای طی شده برای تعریف و دستیابی به این چنین «منافعی [اعم از هر پارادایمی از منافع [متغیر، نیمه متغیر و پایدار] سیاسی، امنیتی و نظامی و ... البته اقتصادی]» نمایند ... که در جای خود قابل تأمل است، اما مجموعه چنین جزئیاتی تصویری متفاوت یا متباین از «این گنداب هژمونیک» بدست می دهد!؟ ایدئولوژی زده بودن یک ماجراست و «از یاد نبردن سرشت مساله» نیز قصه ای دیگر است ...
-
به عوض آه و فغان راه انداختن ... بد نیست دوستان عزیز کتاب «مروري بر تاريخ مسلمانان در يوگسلاوي و جنگ در بوسني و هرزگوين» به قلم سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در کرواسی و همچنین سفیر سابق ایران در یوگسلاوی پیش از آغاز نسل کشی بالکان را مرور کنن شاید دیگه نیازی به این همه داد و بیداد نباشه. کتاب دیگری هم به نام «بررسی تاریخی علل جنگ در بوسنی و هرزگوین» به قلم (و گردآوری) خانم مینا جعفری در بازار کتاب موجوده که میشه دست کم تورق کرد. اگر حقیقتا دوستان اهل مداقه اهل مطالعه هم باشن واقعا چه نیازی به جدل و ستیزه جویی کلامیه!؟ تاریخ سده های 17 تا اوایل 20 و بعد و بدتر از تمام اون دوران تاریخی سرشار از شکاف های نژادی، دوران جنگ جهانی دوم و اتهامات گاه و بی گاهی که دو سوی صرب و بوسنیاک (بوسنیایی) متوجه همدیگه می کردن و ماجرای کشتار جناب تیتو ... و ... الخ ... همه و همه در اتمسفر ملتهب احیای هویت قومی، نژادی و بومی ملل زیر سلطه سرخ ها در بحبوحه هیجانات ناشی از فروپاشی کمونیسم سیاسی و ناپدید شدن جو جنگ سرد پتانسیل انزجار نژادی رو بروز داد ... که تنها یک نمونه اون نسل کشی بالکان بود ...
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
patriot1979 پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
یکی از دوستان بنده حوالی شش ماه بعد از آغاز دوره سربازی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی قبول شد. حتی درس خوندن هم غیرممکن نیست بگذارید براتون یه مثال بسیار ساده بزنم: گیاهان موجوداتی غیرمتحرک هستند و همین صفت تکاملی چالش بزرگی برای یک گیاه بشمار میاد اما گیاه از همین چالش محیطی و عدم تحرک خودش بهره می گیره و در یک برهمکنش هوشمندانه که تقریبا حیرت آوره تشکیل جمعیت و توده میده، سازگار میشه، محیط رو تصرف میکنه و ... یک ساختار دفاع شیمیایی پیچیده برای خودش ایجاد می کنه ... و ... و ... به گمان شما ما آدم ها که پیچیده ترین شکل آفرینش حیاتی هستیم و «متحرک» هم هستیم در تبدیل سختی ها و دردسرها به فرصت های یادگیری و ترقی از یک درخت نارون ناتوان تر ایم؟؟؟- 338 پاسخ ها
-
تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی ) در ایران تاپیک جامع بررسی خدمت زیرپرچم(سربازی) در ایران
patriot1979 پاسخ داد به samavat تاپیک در مباحث جامع نظامی
من هم سربازی گذروندم و احساس دوستان جوان تر رو درک می کنم، سختی هایی وجود داره و دردسرهایی مخصوص به این فاز از زندگی هر پسر جوان در ایران، ولی چرا از «خدمت نظام وظیفه» برای خودمون یک هیولا بسازیم!؟ [b]در بدترین حالت[/b]، حتی اگر یک فرد جوان تر از سر بی تجربگی و احساسات چنین برهه ای رو در زندگی شخصی خودش نوعی تهدید بحساب میاره!؟ دست کم می تونه چنین تهدیدی رو تبدیل به فرصت کنه، واقعا چه اشکالی داره؟ حقیر در همین مرحله از زندگی خودم با دوستان بسیار خوب و شایسته ای آشنا شدم، افتخار آشنایی با افراد والامرتبه و فکوری رو پیدا کردم، و ... با منابع آگاهی بخش جدیدی آشنایی حاصل کردم ... باور کنید هر چقدر هم چنین تجربه ای دشوار و پیچیده باشه از زندگی روزمره بعد از چنین فازی سخت تر و آزارنده تر نیست ... می بخشید منو، قصدم موعظه نیست در جایگاه اش هم قرار ندارم، اما بیایم ماجرا رو جور دیگر هم ببینیم وانگهی که این یک قانون در کشور ماست و از ما انتظار میره به روح قانون در خانه خودمون حرمت بگذاریم.- 338 پاسخ ها
-
arminheidari عزیزم باز هم سلام در مقام نمونه: گسست های (درون قومی، درون نژادی و درون اقلیمی) هویتی (و شکاف های هویتی: میان اقوام و نژادها و سرزمین های همجوار)، تاریکی ها و ترسخوردگی های تاریخی [حسب سوابق تاریخی: اعم از استبداد داخلی و ...] و عادت پلید «خیانت به خودی با اراده معطوف به واگرایی [به عوض: همگرایی] که اغلب خدمت به دیگری رو در پی داشته ...» ... همتی والا و تلاشی عظیم می طلبه ترمیم زخم بزرگی که اشارت فرمودید ... با شما همدل ام
-
برادر عزیزم جناب arminheidari پرواضحه که هیچ شیری از شیر دیگر انتظار رحم و شفقت نداره ... (در مثل مناقشه نیست اما حقیر از روی آوردن به مثل رعیت و ارباب یا گرگ و گوسفند که برخی جا به جا برای توصیف مدل رویارویی طرف مسلمان و بلوک غربی بکار می گیرن دل خوشی ندارم ... عفو می فرمائید!) با این حال، «اینکه ما از طرف غربی انتظار «گزاف و سراب» نداشته باشیم که نداریم و به حق هم نداریم چرا که موضوعی ماهوی است» دلیلی بر کتمان و پرده پوشی و فراموشی «خباثت و نقش آفرینی این موجودات در هر جا که توانستند و می توانند از مسلمانان کشتار کنند آزارشون بدن و محدودشون کنند» نیست.
-
تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه
patriot1979 پاسخ داد به RedArmy تاپیک در توان نظامی کشورها
لینک اصلی: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910120001290 با تاسیس یک رادار ضدموشکی در ارمنستان روسیه به حمایت از ایران در برابر رادار ناتو در ترکیه برمیخیزد خبرگزاری فارس: روسها به تلافی تاسیس رادار ناتو در ترکیه علیه ایران، با تاسیس راداری در ارمنستان هرگونه اقدام موشکی غرب علیه ایران را به تهران اطلاع خواهند داد. به گزارش فارس به نقل از سایت امنیتی - صهیونیستی دبکا، وزیر امور خارجه روسیه در سفر خود به ایروان به موافقتی با مقامات ارمنستان دست یافته که منجر به استقرار رادار موشکی روسیه در ارمنستان با هدف مقابله با حمله احتمالی به ایران میشود. بنابراین گزارش، همانگونه که رادار ناتو قرار است اطلاعات موشکهای ایرانی را در اختیار غرب قرار دهد، رادار روسیه نیز موشکهای غربی را ردیابی کرده و اطلاعات آنها را در اختیار ایران قرار میدهد. سرگی لاوروف به عکس همتای آمریکایی خود، هیلاری کلینتون، این روزها به مهمترین میانجی قدرت در خاورمیانه تبدیل شده است. برای اولین بار پس از جنگ سرد به نظر میرسد که کرملین بار دیگر مدیریت یک بحران منطقهای را در دست گرفته است. دبکا در این گزارش بیان داشته است که روسها در حال افزایش قورت خود در خاورمیانه هستند و یکی پس از دیگری مسائل را در این منطقه به نفع خود تغییر میدهند. -
تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه تاپیک جامع بررسی ارتش روسیه
patriot1979 پاسخ داد به RedArmy تاپیک در توان نظامی کشورها
لینک اصلی: http://www.fararu.com/vdcdoj0foyt0zn6.2a2y.html (به نقل از G2 BULLETIN یکی از زیربخش های وب سایت World Net Daily از مجموعه وب سایت های America's Independent News Network [شبکه خبری مستقل آمریکا]: آدرس صفحه اصلی: http://www.wnd.com/2012/04/russia-expecting-attack-on-iran-by-summer/ ) البته عنوان اصلی نوشته: [b]Russia expecting attack on Iran[/b] هستش و بهرحال مترجم ایرانی عنوان رو: [b]احتمال دخالت نظامی روسیه در صورت حمله به ایران[/b] در نظر گرفته که در حقیقت یکی از نکات مندرج در متنه. مقامات دفاعی روسیه بر این باورند که در صورت حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران، یک جنگ با ابعاد غیر قابل پیش بینی در منطقه شکل می گیرد و نهایتاً ممکن است پای روسیه نیز به میان کشیده شود. به گزارش عصر ایران "جوزف فرح " تحلیلگر اطلاعاتی در آمریکا با انتشار گزارشی در سایت" G2 BULLETIN" می نویسد که مقامات نظامی روسیه بر این باورند که حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران احتمالا در تابستان سال جاری میلادی به وقوع خواهد پیوست و این حمله آغازگر یک جنگ منطقه ای گسترده خواهد بود که احتمال دارد پای روسیه نیز به میان کشیده شود. در این گزارش به نقل از "ویکتور اوزروف" رییس شورای امنیت ملی روسیه آمده است که ستاد کل ارتش روسیه با تهیه یک طرح عملیاتی، خود را برای حمله احتمالی اسراییل یا آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران و مداخله احتمالی روسیه در این جنگ آماده می کند. روسیه بدین منظور پایگاه نظامی 102 خود در "گیومری" ارمنستان را تقویت کرده و خانواده نظامیان مستقر روسی در این پایگاه را تخلیه کرده است. بر اساس این گزارش منابع نظامی روسیه معتقدند که اسراییل به تنهایی توانایی حمله به تاسیسات هسته ای ایران را ندارد و احتمالا به کمک و پشتیبانی آمریکا در این حمله نیاز دارد. در این میان روسیه نه تنها نگران منافع حیاتی خود در صورت وقوع هر گونه جنگی علیه ایران یا سوریه است بلکه مسکو در اندیشه حمایت و پشتیبانی از دو متحد منطقه ای خود (ایران و سوریه) در صورت وقوع هر گونه جنگ احتمالی است و بدین منظور روسیه آماده واکنش نظامی در صورت وقوع هر گونه تهدید علیه منافع حیاتی خود است. در این مطلب به گزارش اخیر روزنامه روسی "نزاویسمایاگازتا" اشاره می شود که در آن به نقل از منابع آگاه نظامی روسیه آمده است که روسیه از دو سال پیش و به منظور مقابله با تبعات غیر قابل پیش بینی جنگ علیه ایران، ناوگان و نیروهای نظامی خود در قفقاز جنوبی، دریای خزر، دریای مدیترانه و دریای سیاه را تقویت کرده است. بر اساس این گزارش روسیه از دو سال پیش پایگاه مهم نظامی 102 خود در منطقه گیومری ارمنستان را که در نزدیکی مرزهای گرجستان و ترکیه است، تقویت کرده است. یک مقام نظامی روس به روزنامه نزاویسمایاگازتا می گوید: "پایگاه نظامی 102 پایگاهی نقطه ای کلیدی برای روسیه در منطقه قفقاز جنوبی است . این پایگاه در یک منطقه استراتژیک بسیار مهم قرار گرفته و روسیه نگران این است که این نقطه کلیدی و مهم را از دست بدهد." -
تاپیک جامع سید شهیدان اهل قلم ،سید مرتضی آوینی
patriot1979 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در جنگ آوران
من با زندگی به سبک متظاهران به روشنفکری آشنا هستم. تظاهر به دانایی، هرگز جایگزین دانایی نمی شود. لینک اصلی: http://www.khabaronline.ir/detail/206772/culture/religion من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانهای به دنیا آمده و بزرگ شدهام كه درهر سوراخش كه سر میكردی به یك خانواده دیگر نیز برمیخوردی. اینجانب - اكنون چهل و شش سال تمام دارم. درست سی و چهار سال پیش یعنی، درسال 1336 شمسی مطابق با 1956 میلادی در كلاس ششم ابتدائی نظام قدیم مشغول درس خواندن بودم. در آن سال انگلیس و فرانسه به كمك اسرائیل شتافته و به مصر حمله كردند و بنده هم به عنوان یك پسر بچه 12-13 ساله تحت تأثیر تبلیغات آن روز كشورهای عربی یك روزی روی تخته سیاه نوشتم: خلیج عقبه از آن ملت عرب است. وقتی زنگ كلاس را زدند و همه ما بچهها سر جایمان نشستیم اتفاقاً آقای مدیرمان آمد تا سری هم به كلاس ما بزند. وقتی این جمله را روی تخته سیاه دید پرسید:« این را كه نوشته؟» صدا از كسی درنیامد من هم ساكت ، اما با حالتی پریشان سر جایم نشسته بودم. ناگهان یكی از بچهها بلند شد و گفت:« آقا اجازه؟ آقا، بگیم؟ این جمله را فلانی نوشته و اسم مرا به آقای مدیر گفت. آقای مدیر هم كلی سر و صدا كرد و خلاصه اینكه: «چرا وارد معقولات شدی؟» و در آخر گفت:« بیا دم در دفتر تا پروندهات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» البته وساطت یكی از معلمین، كار را درست كرد و من فهمیدم كه نباید وارد معقولات شد. بعدها هم كه در عالم نوجوانی و جوانی، گهگاه حرفهای گنده گنده و سؤالات قلمبه سلمبه میكردیم معمولاً به زبانهای مختلف حالیمان می كردند كه وارد معقولات نباید بشویم. مثلاً یادم است كه در حدود سالهای45-50 با یكی از دوستان به منزل یك نقاشكه همهاش از انار نقاشی میكشید، رفتیم. میگفتند از مریدهای عنقا است و درویش است. وقتی درباره عنقا و نقش انار سؤال میكردیم با یك حالت خاصی به ما میفهماند كه به این زودی و راحتی نمیشود وارد معقولات شد. تصور نكنید كه من با زندگی به سبك و سیاق متظاهران به روشنفكری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یكی از دانشكدههای هنری درس خواندهام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی كه نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام. ریش پروفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و كتاب «انسان تك ساختی» هربرت ماركوز را -بیآنكه آن زمان خوانده باشماش- طوری دست گرفتهام كه دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه كتاب هایی میخواند، معلوم است كه خیلی میفهمد.»... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی كشانده است كه ناچارشدهام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران كنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم كه«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمیآید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است كه هركس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت. و حالا از یك راه طی شده با شما حرف میزنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. اما كاری را كه اكنون انجام می دهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین كامل میگویم كه تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگر چه با سینما آشنایی داشتم. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است. اگر چه چیزی – اعم از کتاب یا مقاله – به چاپ نرساندهام. با شروع انقلاب حقیر تمام نوشتههای خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای كوتاه، اشعار و .... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم كه دیگر چیزی كه «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم. هنر امروز متأسفانه حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان هستند. به فرموده خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی«رحمهالله علیه» تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز سعی كردم كه خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شكر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آنچه كه انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است- همه هنرها اینچنیناند كسی هم كه فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست- اما اگر انسان خود را در خدا فانی كند آنگاه این خداست كه در آثار ما جلوهگر میشود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعیام بر این بوده است. با شروع كار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم كه برای خدا بیل بزنیم. بعدها ضرورتهای موجود رفته رفته ما را به فیلمسازی برای جهاد سازندگی كشاند. در سال 59 به عنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی كه پیش از ما بوسیله كاركنان خود سازمان صدا وسیما تأسیس شده بود، مشغول به كار شدیم. یكی از دوستان ما در آن زمان «حسین هاشمی» بود كه فوق لیسانس سینما داشت و همان روزها از كانادا آمده بود. او نیز به همراه ما به روستاها آمده بود تا بیل بزند. تقدیر این بود كه بیل را كنار بگذاریم و دوربین برداریم. بعدها «حسین هاشمی» با آغاز تجاوزات مرزی رژیم بعث به جبهه رفت و در روز اول جنگ در قصر شیرین اسیر شد – به همراه یکی از برادران جهاد بنام «محمد رضا صراطی» – ما با چند تن از برادران دیگر، كار را تا امروز ادامه دادیم. حقیر هیچ كاری را مستقلا˝ انجام ندادهام كه بتوانم نام ببرم. در همه فیلمهایی كه در گروه جهاد سازندگی ساخته شده است سهم كوچكی نیز – اگر خدا قبول كند – به این حقیر میرسد و اگر خدا قبول نكند كه هیچ. به هر تقدیر، من فعالیت تجاری نداشتهام. آرشیتكت هستم! از سال 58 و 59 تاكنون بیش از یكصد فیلم ساخته ام كه بعضی عناوین آنها را ذكر می كنم: مجموعه«خان گزیدهها»، مجموعه «شش روز در تركمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه«حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی(بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» - نزدیك به هفتاد قسمت- و در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بودهام. یك ترم نیز در دانشكده سینما تدریس كردهام كه چون مفاد مورد نظر من برای تدریس با طرح درسهای دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس در دانشگاه صرف نظر كردم. مجموعه مباحثی را كه برای تدریس فراهم كرده بودم با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در كتابی به نام «آینه جادو» - بالخصوص در مقالهای با عنوان تأملاتی درباره سینما كه نخستین بار در فصلنامه سینمایی فارابی به چاپ رسید – در انتشارات برگ به چاپ رساندهام. روحش شاد یادش گرامی باد -
خطاب به کسانی که خود رو «[u]بت عقلانیت و استنتاج[/u]» می پندارند ... لطفا افرادی که «شیفته مداقه و مطالعه اند» نگاهی به این یک نمونه «مشت» از خروار «ادله و مدارک خیانت، خصومت و خباثت و دست مستقیم» اروپاییان، بریتانیایی ها (در این مثال که ذیلا خواهد آمد) و یانکی ها در فاجعه بالکان (مشخصا: بوسنی هرزگوین و کوزوو) بیندازند سپس راهنما و دلیل دیگری و دیگران شوند: این لینک اصلی صفحه ای از فایننشال تایمز است که دربردارنده نامه وارده رابرت هانتر نماینده سابق یانکی ها در ناتو در خصوص نقش جدی بریتانیایی ها در کشتار هولناک سربرنیتساست. این اساتید «نکته بین» و این نیز اشارتی به گوشه ای از حقایق سال ها مخفی نگاه داشته شده هر چند از زبان ظالمین علیه ظالمین! (http://www.ft.com/cms/s/0/e3f06ad4-b7d4-11e0-8868-00144feabdc0.html#axzz1rNOt4Oot) ... البته ... البته حقیر بی سواد سراپا تقصیر از همان دوستان معزز استدعای عاجزانه دارم اگر زحمتی بر ایشان متبادر نمی شود نگاهی به متن اصلی این کتاب نیز بیندازند بلکه مایه تنویر ذهن شکاک ایشان شود: Unfinest Hour: Britain and the Destruction of Bosnia نویسنده کتاب نیز برندن سیمز (Brendan Simms) یکی از مورخین نه چندان مشهور بریتانیاست. آه راستی یک نکته دیگر را نیز فراموش کردم خدمت این دوستان بزرگوار عرض کنم: نمی دانم آیا بخاطر می آورید که در بحبوحه محاصره سارایوو و کشتار فجیع و تکان دهنده شهروندان وحشت زده توسط تک تیراندازان صرب تنها چند نامه مهم از مکاتبات داخلی وزارت امور خارجه بریتانیا [در خصوص جنگ بوسنی] از جمله یادداشتی غیر رسمی از داگلاس هرد وزیر امور خارجه وقت آن کشور توسط یک آدم تصادفا شریف و ظاهرا ناشناس به یکی از روزنامه های لندن تحویل داده شد ... بیاد می آورید در آن نامه در خصوص عدم تصرف سارایوو و همچنین تاسیس کشوری مسلمان در اروپا چه مطالبی نگاشته شده بود ... ؟ مرا عفو فرمائید که زیاده جسارت شد ... فعلا از نقش انسانی و ستودنی کشورهایی همچون [b]فرانسه[/b]، آلمان و ... از همه معصوم تر و دوست داشتنی تر: ایالات متحده آمریکا (سرزمین آزادی و آزاداندیشان!) سخنی نمی گویم ... باز هم در خدمت دوستان عزیز خواهم بود ... «خرس بزرگ: روسیه فدراتیو! هم که بماند ... تکلیف ایشان کاملا روشن و هویداست ...» یک نکته: داگلاس هرد وزیر خارجه اسبق بریتانیا اندکی پیش از منصوب شدن به این سمت در مقام کمیسر روابط خارجی اتحادیه اروپایی فعالیت می کرد و هر گونه موضع گیری از سوی کشورهای اروپایی بنا به گفته برخی مقامات اروپایی و بریتانیایی می باید مورد تائید این آقا قرار می گرفت و از آنجا که این فرد «جنگ بوسنی» را (حتی تا زمان اقدام نظامی ناتو با فشار یانکی ها) «یک درگیری داخلی (civil war)» تلقی کرده و این موضع خود را بطور رسمی بیان می داشت با هر گونه دخالت از سوی اروپائیان در جهت توقف خشونت وصف ناپذیر صرب ها در بوسنی هرزگوین «مخالفت» می ورزید و چنین تلاش هایی را از سوی برخی احزاب و گروه های سیاسی اروپائی منکوب می کرد.
-
ضمن سپاسگزاری صمیمانه از مدیران ارجمند و دوستان عزیزم، حقیقت اینه که تصور نمی کنم چندان هم فعال بوده باشم، اینو میگذارم بحساب نظر لطف اساتید و بزرگان میلیتاری امیدوارم در سال 91 واقعا فعال و مفید باشم باز هم متشکرم
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
لینک اصلی: http://www.tabnak.ir/fa/news/235582/%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%DA%A9%D9%88%D9%81%DB%8C-%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%86 کوفی عنان فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه است که تاکنون یک بار به سوریه، ترکیه و قطر سفر کرده است و قرار است به ایران نیز سفر کند. گروهکهای تروریستی سوریه که نام ارتش آزاد سوریه را بر خود نهادهاند، از طرح فرستاده سازمان ملل در امور سوریه استقبال کردند. به گزارش فارس، قاسم سعد الدین سخنگوی فرماندهی مشترک گروههای تروریستی در سوریه موسوم به ارتش آزاد سوریه اعلام کرد که مخالفان مسلح از طرح کوفی عنان برای حل بحران سوریه حمایت میکنند. سعد الدین در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه اعلام کرد: ما از طرح سازمان ملل و اتحادیه عرب حمایت میکنیم. کوفی عنان فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه است که تاکنون یک بار به سوریه، ترکیه و قطر سفر کرده است و قرار است به ایران نیز سفر کند. سخنگوی مخالفان مسلح سوریه افزود: زمانیکه حمله به شهرها متوقف شود و تانکهای عقب بنشینند ما درگیری را متوقف میکنیم. از سویی دیگر عارف الحمود یکی دیگر از فرماندهان گروهکهای مسلح از جامعه جهانی خواست تا ارتش آزاد سوریه را به سلاح و مهمات تجهیز کند. وی با اشاره به اقدام کشورهایی مانند آمریکا، فرانسه و ترکیه که در نشست دیروز ضدسوری «دوستان سوریه»، شورای مخالفان خارج نشین سوریه (شورای ملی سوریه) را به رسمیت شناختند، از آنان خواست تا ارتش آزاد را نیز به رسمیت بشناسند و آن را تجهیز به سلاح کنند. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
تا زمانی که «دوستان سوریه» آشکارا در قضایای این کشور مداخله کنند ایران عطای «ظرفیت دموکراسی مهندسی شده این دوستان» را به لقایش خواهد بخشید. وانگهی، آنچه که مایه شوخی آمیز شدن طرح توهم «برپایی دموکراسی در سوریه» می شود این است که گروه عمده «سلفی ها و وهابیون مجنون» که دست آموزان سعودی و احیانا قطر بشمار می آیند در این میان نادیده انگاشته شده اند ... لابد مقصود دوستان مکرر شدن همان آستانه مجاز «دموکراتیک» سعودی در سوریه رویایی آقایان حلقه دوستان سوریه است ...! و از این گذشته نیز چرا برخی افراد که نه تنها اینجا که در محافل مختلف دیگر دم از «پتانسیل دموکراتیزاسیون» سوری (یعنی به اصطلاح خودشان شبیه سازی سه رخداد مصر، لیبی و تونس [صد البته که هر یک از این کشورها ماجرایی ویژه خود را روایت می کنند]) می زنند فراموش کرده اند که «وقایع ایران 88 را مع الفارق از خواست [گیرم اقلیتی برای] دموکراتیزاسیون می دانستند» ... حال چگونه است که فانوس فکری (!) که در وطن حرام است به همسایه رواست!؟ و اگر سوریه و ایران «فرق شان زمین تا آسمان خداست» چرا «تمایزات میان بحران سوری و وقایع سه کشور عربی دیگر» نادیده گرفته می شوند!؟ یک بام و دو هوا کردن نیز حد و اندازه می طلبد! -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
و حالا پرسش هایی طرح می شود: کشورهای مستقل جهان باید لزوما کشورهایی باشند که از موهبت «دموکراسی وارداتی» بهره مند شدند؟ سیر رفتار این کشورهای «متوسط الحال [[b]یعنی شهروند آدم حسابی جهان امروز ما در معیت مهر برادر بزرگ گاوچران[/b]]» الگوی ایران بشمار می آید؟ و ... آیا این کشورها همان «اقتصادهای نوظهور جهان» محسوب می شوند؟ «روش دموکراتیک اداره جامعه» دقیقا چه نسبتی با «تعریف منافع ملی» که مفهومی کاملا مرتبط با تولد نخستین دولت های مدرن در اروپای مرکزی است داشته است؟ دارد؟ [b]ظاهرا[/b] از نگاه برخی میلیتاریست ها پاسخ سوالات اول تا سوم «مثبت» است ... در ضمن چند دقیقه قبل خبر رسید که اعضای اتحادیه عرب و برادران یانکی و بریتون آنها تصمیم به تسلیح مخالفان شورشی سوری گرفته اند ... -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
جناب مهدوی عزیزم با سلام بهتان زدن یکی از آسان ترین اعمال در کل تاریخ تمدن بشری محسوب می شود؛ حال که افترای «قشری گری سیاسی» طرح شد بد نیست برای تان بنویسم که صورت مساله «تحزب [Factionalism] در نظام جمهوری اسلامی ایران» با دو مقوله اساسی ارتباط تنگاتنگ دارد (که این هر دو هیچ رابطه ای با بهتان مطروحه ندارد): (1) فضای توطئه های ملموس، حقیقی در بسیاری از اشکال و اقسام: از حمایت گروهک های معاند و آدمکشان جیره خوار گرفته تا تحریض و تشویق متجاوز نظامی و واکنش بلادرنگ و قطعی ساختار حاکمیتی به چنین تهدیدات و تهاجماتی که لاجرم فضایی پلیسی- امنیتی را می آفریند. چنین فضایی در هر جای کره ارض در تخالف آشکار با جلوه های توسعه سیاسی من جمله تحزب است (دهه 68-1358). (2) کیفیت اولویت بندی مصالح و منافع ملی: که کلان و خرد آن را می توان (البته نه اینجا) به بحث نشست. با لحاظ کردن چنین رده بندی از منافع ملی و با تاکید بر تداوم شرایط مطروحه بند (1) باید در نظر داشت که در این حیطه، احزاب در ایران امروز با دو مساله «دایره نقد» و «نحوه فهم قدرت سیاسی» روبرو می شوند. با این همه، احزابی که بتوانند نقش نقادان متوسط سیاسی- اجتماعی را ایفا کنند همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند. دایره نقد اشاره مستقیمی به «محدودیت های ویژه نقادی سیاسی و اجتماعی» در ایران امروز است که باز ناگزیر از «توطئه هایی حقیقی و در مقیاس منطقه ای» نمی توان انتظار شرح صدر بیکران از ساختار حاکمیت داشت و این با «توهم زده بودن» تفاوتی فاحش دارد. و مساله دیگر چیزی است که برخی به اشتباه آن را «مقدس بودن قدرت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی» تفسیر کرده اند که با واقعیت خوانایی ندارد: نظام ایران بر خلاف تصور بسیاری از مخالفان و معاندان ساختاری تئوکراتیک ندارد بلکه سیستمی جوان و نوپاست که تلاش می کند تحفه های مدرنیت سیاسی را بشکلی بومی بازتعریف کند (حتی تلاشی برای قلب ماهیت چنین تعاریفی نشان نداده و نمی دهد؛ آن تعاریف و مفاهیم از منظری دیگر نگریسته می شوند). این گزینه دوم، «تقدس قدرت» نیست بلکه همان «شبکه ارزش های هویتی و اجتماعی» ملی است؛ از همین رو، تحزب در کشور ما که در حقیقت از تاریخی مدون تنها به قدمت 65 سال برخوردار است با چالش های درونی روبروست (اشاره به جمله ای که عرض شد: احزاب قدرتمند در کشورهای تحت سیطره حاکمیت های متکی و سرسپرده بیشتر بوی نفوذ بیگانه می دهد تا عزت مندی ... الخ.) در ضمن، تلاش های جدی در جهت حذف شناسنامه های طبقاتی و زدودن تفکیک لایه ای بخودی خود به تضعیف «تحزب» می انجامد. به وقت مناسب گفتاری دقیق تر در این خصوص ارائه خواهم داد. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
من مدت هاست که با شما بحثی ندارم، یعنی که بحث خصوصی ندارم از زمانی که نیش «لطیفه سخیف» رو برای «منکوب کردن» دیگری مجاز دونستید. با احترام ... در ضمن، بسیار ترسناکه که خود رو مظهر و مصدر «قائم به خویش بودن در تحلیل و تفسیر» بدونیم ... من هم برادرانه شما رو به فروتنی و افتادگی هر چه بیشتر در رفتارتون در مباحثات توجه میدم که بطور قطع برای شخص شما مناسب تره. وانگهی، مشکل با «تحلیل عمیق خواندن فهم شخصی خود» و «برچسب قلمفرسایی زدن به تصویر دیگری از ماجرا» حل و فصل نمیشه و بلکه دست کم از نگاه بنده، موضوع رو اسفناک تر هم جلوه میده. کسی که دعوی ادراک «مدرنیت» و «انسان در ساحت مدرنیت» رو داره بهتره خیلی بیش از این مراقب واژگانش باشه. شما خود را باشید کفایت می کند. پس از همه اینها، از مهر برادرانه شما هم متشکرم یعنی که مدت هاست سپاسگزارم ... -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
patriot1979 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
برادر عزیزم جناب مهدوی به نکته صحیحی اشاره فرمودید؛ شاید در شالوده امر، صورت مساله میان ما و سایر برادرانمان در این منطقه «کیفیت تعریف قدرت ملی» و «جایگاه جهانی» باشد. شاید برخی دوستان میلیتاریست مان بگویند که این نحو نگرش به موضوع تا حدودی «دست راستی» می نماید اما به گمان شخص بنده نیز (همچون شما برادر بزرگوارم) «تحزب در کشوری [b]متکی و سرسپرده[/b] به قطب (های) قدرت جهانی» بیشتر بوی «خلق ابزار سهل جهت مداخلات بیگانه» می دهد تا «پویایی و نشاط سیاسی جامعه» (تجربیاتی از این دست در تاریخ معاصرمان کم نیست). در این مورد تا حدودی با شما موافقت دارم.