همین چند روز پیش بود که در کنفرانس هرتزلیا در اسرائیل نمایندگان باصطلاح معارض سوری هم حضور فعال داشتن و تصاویر اون هم منتشر شد . با این گندی که زدن و خودشون رو اسرائیلی معرفی کردن فکر میکنم حتی مردمشون هم دیگه ازشون نا امید باشن وای به حال مردم سوریه اگه اینها بخوان سر کار بیان . انتقام تمام این چند دهه مبارزه با اسرائیل رو ازشون میگیرن مثل بلایی که انگلیسی ها پس از جنگ جهانی اول از مردم ایران بابت چند دهه مخالفت با تسلط انگلیس بر کشور گرفتند که برای ما حدود 10 میلیون نفر کشته آب خورد . گر چه همین الان هم سوری ها دارن انتقام همون دفاع از فلسطین رو پس میدن و از دو طرف کشته میدن خدا میدونه که چه نقشه هایی براشون کشیدن و چه خواب هایی دیدن

عکسش برام عین روضه حضرت قاسم بود . خیلی داغونم کرد

منظور نسل پنجم صاعقه هست توهین هر کسی به خودش بر میگرده

ممنون اون جمله ای که از امام راجع به شهدا گذاشتید خیلی زیبا ست عجیب فازی به آدم میده قلم و بیان امام فوق العاده است . اینکه میگن دلت جوون باشه مصداقش همینه [color=red][size=18]"شهدا در قهقه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند"[/size][/color]

در مقابل خدا از این مقدار عمر خودم و بی برکتی اون ( در این مقدار عمر کاری رو سراغ ندارم که اگه خداوند پرسید در عمرت چکار کردی عرضه کنم و به اون افتخار کنم ) و دیدن عمر کوتاه ولی با شکوه این عزیز شرمنده ام

چون این تاپیک درباره استراتژی نظامی هست این عرایض رو که در تاپیک دیگه بود در اینجا هم ارائه میدم تحلیل های ارائه شده در اینجا بیشتر با این فرض هست که ما توانائی های نظامی و دفاعی کشور رو در کمترین حد ممکن در نظر بگیریم و از بسیاری از اونها صرف نظر کنیم و در بسیاری از حالات فرض شده توانایی خودمون رو در حدی مثلا در حد مجاهدین افغان در نظر گرفتم و سپس بررسی اینکه در صورت وقوع جنگ چه اتفاقی خواهد افتاد و پاسخ ما چگونه خواهد بود . و اینکه آیا جنگ آمریکا با ما به همین راحتی که عنوان میشه هست ؟ بنظر میرسه جنگ آمریکا با ما نه تنها آسون و کم هزینه نیست بلکه دارای آینده ای نامعلوم از نظر هزینه و فایده و حتی نتیجه نهایی جنگ هست . وقتی دشمن با ما دارای نیروی متوازنی نیست و دارای برتری های تکنولوژیک هست و بعلاوه منصفانه و شرافتمندانه نمیجنگه ما و دشمن دو نیروی کاملا نا متجانس محسوب میشیم . در این حالت عملیات و سازماندهی و اندیشه رزمی ما متفاوت از دشمن خواهد بود و ما کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که اولا نقاط قوت و ضعف خودمون رو شناسایی کنیم و از اونها اطلاع کافی داشته باشیم . همین شناخت می باید بصورت دقیق از دشمن و تهدیدات و سطح اونها داشته باشیم . و این در اینجا به این خاطر هست که ابتکار عمل رو در دست داشته باشیم و از آزادی عمل بیشتری می باید در مواجهه با دشمن برخوردار باشیم و مقابله رو محدود به مقابله صرف نظامی و یا مقابله همتراز با دشمن نکنیم . این عدم تقارن ما بدین معنی هست که راهبرد ما در مواجهه با دشمن صرفا نظامی نیست بلکه ترکیبی از شیوه های نوین رزم ، فناوریهای بومی که بصورت سری ذخیره کردیم ، ارزش های فرهنگی مثل ایمان و شهادت طلبی و توکل به خدا ، ابزارها و سازمانهای مرتبط ، سیاست بهنگام و سنجیده ، استفاده از زمان و مکان مناسب برای رویارویی ، جنگ فیزیکی ، جنگ روانی ، استفاده از اهرم هی غیر نظامی مثل نفت و یا تنگه هرمز ، استفاده از حمله دشمن برای ایجاد همبستگی ملی ، مواجهه با دشمن با ایجاد خواست ملی و تبدیل مقابله با دشمن به روح جمعی همه هم میهنان ، استفاده از برتری گفتمانی در مواجهه با دشمن در نزد افکار عمومی جهانی ، پرهیز از نقاط قوت دشمن و حمله به نقاط ضعف اونها ، تبدیل نقاط ضعف خودی به نقاط قوت در نگاه دشمن و ...... در این صحنه اتکای ما به تاکتیک ها و راهبردها و طرح های بومی و خودی هست برای اینکه هم برای دشمن نحوه مقابله ما ناشناخته باشه و هم اینکه ضریب موفقیت رو بالا می بریم و هم اینکه زمان مناسب رو از دشمن برای مقابله گرفته و مواجه با غافلگیری میکنیم . جهت گیری آمریکا در مواجهه نظامی مبتنی بر فن آوری هست و استفاده از منابع اقتصادی و ابزارهای پشتیبانی و ابزارهای پیشرفته نظامی مثل ناوها و هواپیماها و موشک ها و ابزارهای مدرن جنگی هست . اما آیا اینها برای پیروزی در یک جنگ و بزانو درآوردن دشمن کافی هستند ؟ خیر در سرنوشت یک جنگ ابزارهای متنوعی دخالت دارند که مجموعه اونها و گاهی استفاده بهینه از برخی عوامل سرنوشت جنگ رو تعیین میکنن . 1- مولفه های فرهنگی : آمریکا و نظام فکری غرب مبتنی بر ساختاری متشکل از مفاهیمی هستند از قبیل فردگرایی ، لیبرالیسم ، حقوق بشر ، برابری ، آزادی ، دموکراسی ، بازار آزاد و اقتصاد سرمایه و ... همه این مولفه ها و مفاهیم امروزه با چالش های اساسی مواجه شده اند (فردگرایی امروزه منجر به بحران های روحی و روانی بشر و خودخواهی ها و انواع مفاسد اخلاقی شده ، لیبرالیسم و مبانی اون با چالش روبرو هست ، حقوق بشر غربی امروزه مواجه با تناقض های رفتاری غرب شده با اموری مثل تجاوزات گوانتانامو و ابو غریب و ... ، آزادی ها امروزه هر روز با تحدید مواجه میشه و غرب وقتی برای نفی هلوکاست و امثال اون جریمه وضه میکنه داره گفتمان خودش رو نقض میکنه ، دموکراسی غربی با چالش های متعددی روبرو هست و همچنین سوال های ساختاری ، اقتصاد سرمایه با چالش تسخیر وال استریت روبرو هست ، ... ) و این منظور مقام معظم رهبری از این حرف بود که فرمودند غرب و آمریکا امروزه با ضعف گفتمان روبرو هستند غرب بعلاوه در مقوله جهانی سازی کار اشتباهی که مرتکب شد همانند سازی همه فرهنگ ها و تمدن ها بود . و این اشتباه از اون جایی ناشی میشه که اصولا هر جامعه ای ویژگیهای فرهنگی خودش و تاریخ و فرهنگ و گفتمان و فهم خودش رو داره و بنا بر این دارای اهداف متفاوتی هست . ولی غرب فکر میکنه که به هر چیزی که معتقد باشه همه دنیا همون اعتقاد رو دارند و از خودش تعبیر به جامعه جهانی میکنه که باعث عدم فهم درستش از جهان شده چرا که دنیا بیشتر از اونی که به غرب شباهت داشته باشه با اونها دارای تفاوت هستند . اونها همین اشتباه رو درباره افکار داخلی کشور خود ما هم دارند و فکر میکنند که اکثریت مردم به شیوه اونها فکر میکنن . و به همین خاطر هست که بارها دچار اشتباهات محاسباتی شده و شکست های سنگینی رو متحمل هم شدن . بدون شک این اشتباه اونها باعث شکل گیری یک اجماع و رویه داخلی بر علیه اونها خواهد شد . ( مثال واضح این اشتباه رو در عاشورای 88 دیدیم و یا اشتباه منافقین خلق در همراهی مردم با اونها و رویکرد جنگ مسلحانه با نظام و یا آغاز عملیات فروغ جاویدان ) وقتی این فهم نادرست اساس ساختاری اندیشه راهبردی غرب رو تشکیل میده منجر به عدم برآورد صحیح میشه و به تبع اون اشتباهات وحشتناک محاسباتی مبتنی بر اون که ممکنه سرنوشت جنگ رو در برهه های حساس تغییر بده و تعیین کننده باشه . 2- تسلیحات کشتار جمعی تسلیحاتی مثل بمب اتمی و یا تهدید به استفاده از اون فقط و فقط یک تلاش نامعقول هست چرا که اونها تنها دارنده این سلاح ها در جهان نیستند و رقیبان اونها هم دارای این سلاح هستند ( کره شمالی و ایران هم هر دو کشورهای اتمی هستند و بعلاوه کره شمالی تسلیحات ثابت شده هم داره ) و بکار گیری اونها به معنی اجازه استفاده از این سلاح برای هر کشوری در موقعیت مشابه و حتی بر علیه کشور آمریکا هست . این تسلیحات نمیتونند در مقابله با کشوری که دارای فن آوری اتمی هست به لحاظ فیزیکی موفق باشه و موجبات شکست حریف رو رقم بزنه . چرا که خسارات بی نهایت جنگ اتمی طرفین جنگ رو مجبور میکنه که فقط و فقط در جنگشون متکی به جنگ افزارهای متعارف باشند . بعلاوه جنگ اونها نمیتونه با شکست قطعی یکی از طرفین جنگ به پایان برسه چون بازنده جنگ ممکنه برای جلوگیری از انهدام و شکست قطعی از سلاح هسته ای استفاده کنه . بنا بر این هر گونه جنگی با کشوری مثل کره شمالی در نهایت بدون شکست فیزیکی قطعی پایان خواهد یافت . البته وضعیت اتمی ما بسیار پیچیده و در هاله هایی از ابهامات و پبچیدگیهای فراوان هست که هر گونه محاسبه دقیق رو برای اقدام به آغاز جنگ از دشمن سلب میکنه . 3-ابزارهای روانی : آمریکا خودش رو سردمدار حقوق بشر و دموکراسی و اخلاق و .. میدونه بنا بر این در جنگ نمیتونه بطور علنی کشتار راه بندازه . بنابراین جنگ آمریکا بر علیه یک کشور غیر متجاوز فقط میتونه و باید همراه با کشتار کم باشه . این مولفه در مورد کشورهای دارای قدرت نظامی مناسب مانند ایران نمیتونه اجرا بشه چرا که این جنگ حتما دارای تلفات بسیار بالایی خواهد بود . بعلاوه این جنگ نمیتونه برای آمریکایی ها همراه با تلفات زیاد باشه چون موجب مخالفت ها و اعتراض های بسیار در داخل آمریکا میشه . بنابراین تلفات زیاد آمریکایی ها در هر جنگ غیر ضرور ( مواردی که امنیت ملی و خاک کشور رو در خطر قرار بده ) منجر به تفرقه داخلی و عدم تحمل افکار عمومی میشه . نمونه این امر رو در جنگ ویتنام و نیز سومالی دیدیم . سومالیایی ها با کشتن سربازان آمریکایی و کشوندن اجساد اونها با ماشین و سپس نشر تصویر اونها موجی از افکار عمومی داخلی آمریکایی ها رو بر علیه جنگ غیر ضرور براه انداختند و موجب شدند که آمریکا از سومالی خارج بشه 4-بهره گیری مناسب از تجهیزات : برتری سلاح و تکنولوژی هر چند که تعیین کننده هست و موجب برتری نسبی هست ولی الزاما تعیین کننده سرنوشت جنگ نیست . بعنوان مثال آمریکایی ها در ویتنام و شوروی ها در افغانستان دارای برتری تکنولوژیک و سلاح برتر بودند ولی لزوما پیروز جنگ نبودند . سلاح ما ممکنه که دارای فن آوری کمتری باشه ولی اونچه که تعیین کننده هست بهره گیری مناسب از اونها همراه با تاکتیک های مناسب و استراتژی برتر جنگی میتونه سرنوشت جنگ رو تغییر بده مثلا ممکنه دشمن دارای ناو هواپیمابر باشه اما ما میتونیم مثلا با زیردریایی های کوچک و استفاده بهینه و درست از اونها این ناو با اون همه عظمت رو به چالش کشیده و تهدید کنیم . کافیه که ما سالاح های ساده و ابتکاری مجاهدین افغان رو و یا سلاح های ابتکاری مجاهدین در لیبی رو به یاد بیاریم و استفاده خوب اونها از این سلاح های ابتدایی جنگ هوایی و دریایی اعراب و اسرائیل و نمونه های بسیار زیاد دیگه جنگ بیشتر از اینکه متکی به سلاح باشه متکی به هنر جنگیدن هست و این هنر مبتنی بر ابتکار و خلاقیت و درایت و هوش و عقلانیت رهبران و فرماندهان جنگ هست . ما میتونیم این سلاح ها رو با جهت گیری های فرهنگی مناسب و استفاده از این مفاهیم موثر مثل ایمان و شهادت طلبی تبدیل به سلاح های مناسب و زهر داری کنیم . قطعا با مقاومت پایدار هر چند با سلاح های ابتدایی و فرسایشی کردن جنگ و گرفتن تلفات موجب خستگی نظامی و بعلاوه بهره گیری از افکار عمومی مخالف جنگ در غرب و سلب حمایت افکار عمومی از جنگ میشیم . البته این در صورتی هست که تسلیحات ما بسیار ابتدایی باشه اما وقتی سلاح های ما در حد متوسط هست وضعیت بسیار متفاوت خواهد شد . 5- عدم رویاروی مستقیم با دشمن . در جنگ نا متقارن با شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن سعی میشه که هرگز با نقاط قوت دشمن روبرو نشیم و همیشه نقاط قوت خودمون رو بر نقاط ضعف دشمن متمرکز کرده و ضربه بزنیم و وقتی دشمن برای مقابله با ما با نقاط قوتش ظاهر میشه ما در مقابل اون نقاط قوت حاضر نباشیم . در اینصورت ما همیشه هستیم ولی برای دشمن ما هیچگاه ظاهر نیستیم . در اینجا دشمن همیشه فقط مواجه با خسارت و تلفات میشه بدون اینکه بتونه ضربه موثری رو وارد کنه و پس از مدتی بصورت یک نیروی خسته و فرسوده درمیاد . جنگ در این حالت برای دشمن خسارت بار بیهوده و فرسایشی و کسل کننده و گیج کننده هست . این تاکتیکی هست که نیروهای حزب الله به خوبی اجرا کردند و موفق و پیروز شدند و عملا کارایی و درستی خودش رو اثبات کرد . 6- پاسخ نا متقارن به برتری هوایی : در جنگ ویتنام و جنگ 33 روزه آمریکا و اسرائیل دارای برتری مطلق هوایی بودند اما ویتنامی ها و حزب الله تونستند این برتری هوایی رو خنثی و بی اثر در سرنوشت جنگ کنند . در جنگ چریکی و ناهمتراز عملا هیچ هدفی برای بمباران موثر وجود نداره و عملا کارایی قاطعانه ای نداره . بنابراین برتری هوایی در نهایت موجب کشتار افراد بیگناه میشه که در نهایت موجب شکست اخلاقی و در افکار عمومی و اذهان رو موجب میشه و شکست دشمن رو تسریع میکنه . همونطوریکه آمریکایی ها با بمباران افراد بیگناه موجبات تسریع شکست خودشون رو فراهم کردند و یا اسرائیلی ها با بمباران قانا دچار همین اشتباه شدند و علاوه بر شکست نظامی شکست سنگین اخلاقی هم خوردند جوری که مشروعیت اونها رو هم خدشه دار کرد و بعلاوه موجبات اتمام سریعتر جنگ رو هم بوجود آورد . این در صورتی هست که ما از هیچگونه سلاح موثر برای مقابله با تهدید هوایی برخوردار نباشیم 7- پاسخ همه جانبه به دشمن : در این نبرد پاسخ ما به هر تهدیدی محدود در زمان و مکان و نوع خاصی نمیشه و گستره اون در تمام و سرتاسر جهان هست . بعلاوه ما در پاسخ به دشمن لزوما از همون ابزار دشمن استفاده نمیکنیم بلکه راه های مقابله به مثل خودمون رو خواهیم داشت و سوم اینکه پاسخ ما ترکیبی خواهد بود با استفاده از مجموعه ای از ابزارها ی سیاسی و دیپلماتیک و نظامی و اطلاعاتی و روانی و فرهنگی و .... 8- ایمان بی تردید موثرترین و برنده ترین سلاح ایمان هست . بنظر من هیچ سلاحی در تمامی تاریخ بشر به کوبندگی و موفقیت این سلاح هرگز پدیدار نشده و بعد از این هم نخواهد شد . اعتقاد به عالم ملکوت و آخرت ، اعتقاد به خدا و ایمان به خدا و احساس حقانیت همیشه و در تمام تاریخ موثرترین سلاح رفتاری بشر هست که در ترکیب با سلاح های ابتدایی از اون سلاح ها ابزارهای دشمن شکنی رو فراهم میکنند . این سلاحی هست که جنگ رو تبدیل به امری مقدس و واجب میکنه و پهنه اون رو به درازای همه تاریخ خواهد کشاند و هر دشمنی رو با هر مقدار عظمت و بزرگی و قدرت مجبور به قبول شکست سنگین نظامی ، فرهنگی ، اخلاقی ، اقتصادی ، گفتمانی و ... خواهد کرد . انسانهای با ایمان حاضرند بدون هیچ چشمداشتی تا پای مرگ بجنگند و هر آینده و سرنوشتی رو با آغوش باز بپذیرند . این ایمان از اونجا که در باور عموم مردم ما هست میتونه سربازانی مخلص و بی شمار و پا در رکاب برای همیشه رو پدیدار کنه که حاضرند با گرسنگی و برهنگی و فقدان سلاح و تجهیزات و حتی دست خالی با الهام از شهدا بطور خستگی ناپذیر و بی وقفه و حتی با فقدان رهبری بجنگند . سربازانی که هیچ واهمه ای از مرگ ندارند و اگه این با آشنایی با کاربرد تسلیحات و تاکتیک مناسب ترکیب بشه حتی در جنگ ظاهری هم شکست ناپذیر شده و هرگز در هیچ جنگی شکست نخواهد خورد . نمونه های این امر در تاریخ فراوان هستند . در اینصورت در صورتی که قدرت تکنولوژیک ما اندک و ناچیز باشه و یا حتی با وجود فقدان کامل بهره فن آوری نظامی اونها این جنگ رو تا همیشه و بیرون راندن متجاوز و پشیمان کردنش ادامه خواهند داد . البته همه اینها سوای از نصرت ها و امدادهای الهی هست ( ولینصرن الله من ینصره - ما به وعده الهی اطمینان داریم چون معنی ایمان همین هست ) 9- فرسایشی کردن جنگ و تحمیل هزینه های وحشتناک و نابود کننده اقتصادی . بعد از بروز چنین جنگ تمام عیاری با ما ، ما شاهد اقتصادی نابود شده در غرب و خصوصا آمریکا هستیم . اقتصاد غرب و آمریکا در حال حاضر در بحران قرار داشته و آمریکا مقروضترین کشور جهان هست . این حالت اساسا توانایی آمریکا رو برای شروع یک جنگ همه جانبه با آینده ای نا معلوم و مبهم (خصوصا با این فرض معقول که ممکنه این جنگ به راحتی و بزودی پایان نپذیره و مدت ها طول بکشه و حالت فرسایشی به خودش بگیره ) با سوالات جدی و تردید مواجه میکنه در صورت بروز جنگ و تحمیل هزینه های بسیار زیاد جنگ به اقتصاد در بحران آمریکا بطور حتم ما مواجه با کسری بودجه های زیاد در اقتصاد امریکا و بحران فزاینده بیکاری در اون کشور مواجه خواهیم بود ، یعنی نظام اقتصاد سرمایه داری مواجه با ضعیفترین حالت ممکن و تاریخی خودش خواهد بود . این وضعیت مخالفان نظام سرمایه داری رو بمیزان بسیاری تقویت خواهد کرد و میزان تاثیر اونها رو بیشتر خواهد کرد . در اینجا تنها اقتصاد آمریکا نیست که مواجه با چالش و بحران میشه بلکه سرمایه داری با بحران مواجه میشه که خطری برای یکی از اساسیترین زیر ساختارهای غرب هست . این مورد حتی میتونه به عنوان بازدارنده جنگ هم عمل کنه 10- نفت : قطعا ما میتونیم با انهدام چاه های منطقه و خط لوله های انتقال نفت و پالایشگاه های موجود در منطقه اقتصاد بحران زده کنونی جهان رو به مرز انهدام و فروپاشی قرار بدیم . در اینصورت اقتصاد جهانی حتی برای کشورهایی مانند چین و اتحادیه اروپا 50 سال به عقب برخواهد گشت . بازسازی چاه های نفت و لوله های نفتی حداقل با فرض اتمام جنگ یکسال و بازسازی پالایشگاه ها به چندین سال زمان نیاز داره و بطول خواهد انجامید و در صورت عدم اتمام جنگ شروع اقدام برای بازسازی اونها تا اتمام جنگ امکان نداره . در این حالت یک فرصت استثنایی برای روسیه خواهد بود چرا که از جنگ بدور هست و تبعات وحشتناک اقتصادی ، نظامی ، روانی ، سیاسی ، تلفات جنگ رو متحمل نمیشه و بعلاوه دارای منابع نفتی خوبی هم هست . اما سایر کشورهای جهان رو مجبور به ورود به جنگ خواهد کرد و بطور قطع آمریکا هرگز روسیه رو با این وضعیت و آینده خوب و مناسب تحمل نخواهد کرد احتمالا ما شاهد جنگ جهانی سوم خواهیم بود . نکته دیگه اینه که در صورت کمبود نفت اولا قیمت نفت بصورت نجومی افزایش خواهد داد و ما ممکنه شاهد باشیم نفت بشکه ای 500 دلار مبادله بشه ، ثانیا کشورهای درجه دوم جهان محروم از نفت خواهند موند و ممکنه اقتصادشون کاملا تعطیل بشه چون کشورهای قویتر اجازه استفاده از نفت بغیر خودشون نخواهند داد (بجهت کمبود نفت ) ، و سوم اینکه کمبود منابع کشورها رو وارد جدال و حتی جنگ برای بقا خواهد کرد و چهارم اینکه کشورهای دارنده نفت ممکنه تهدید و در معرض جنگ و اشغال قرار بگیرند از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای آفریقایی دارنده نفت و گاز و کشورهای دارنده نفت و گاز در آمریکای لاتین مثل ونزوئلا و اکوادور که این حالت روسیه رو هم ممکنه وارد جنگ کنه . 11-دفاع نامتقارن و موزائیکی زمینی : بدون تردید هر گونه جنگی با ایران بدون ورود به جنگ زمینی ناتمام و بدون هدف و بدون دستیابی به اهداف هست و ایران رو جسورتر خواهد کرد . همونطوری که اسرائیل برای دستیابی به اهدافش مجبور شد با حزب الله وارد نبرد زمینی بشه . دفاع موزائیکی همراه با استراتژی نامتقارن در جنگ زمینی این نوع شیوه رزم مناسب با جنگ نامتقارن هست چرا که صحنه رزم ما دیگه مانند دوران جنگهای جهانی اول و دوم و پس از اون بصورت خطی نیست بلکه عمق مواضع و خاک و اصولا همه جای کشور صحنه جنگ هست . این شیوه دفاع به این معنی هست که هیچ جایی از خاک ما برای دشمن امن نیست و اونها مجبورند در تمام مساحت کشور ما پخش شده و با ما بجنگند . البته در این دفاع دشمن توان ماندگاری در هیچ نقطه ای رو نخواهد داشت . بعلاوه دشمن با ما در هیچ نقطه ای بطور رودر رو وارد نبرد نخواهد شد چرا که ما با دشمن با نقاط ضعفش روبرو میشیم ولی در مقابل نقاط قوتش خودمون رو قرار نمیدیم و این بدان معنی هست که ما همه جا هستیم و همزمان هیچ کجا نیستیم . 12- استفاده از ظرفیت کشورها و گروه های همپیمان مانند حزب الله و حماس و کشورهایی مانند سوریه عراق ونزوئلا و .. این حالت جنگ ایران رو منطقه ای خواهد کرد و با توجه به همپیمانی و همپوشانی کشورها احتمالا این مورد هم باعث ورود کشورهای همپیمان و بروز جنگ منطقه ای در درجه اول و سپس تسری اون به خارج از منطقه و حتی گسترش اون در مقیاس جهانی خواهد شد . 13- اسرائیل اسرائیل پاشنه آشیل غرب و آمریکا هست . اونها خودشون رو متعهد به حفاظت از این موجود نامشروع میشن . هر گونه جنگ با ایران اسرائیل رو در معرض تهدید ایران ، سوریه ، حزب الله و حماس خواهد کرد و جنگی تمام عیار رو به همه دنیا تحمیل خواهد کرد و شاید ما در پایان چیزی به نام اسرائیل نباشیم ( محو از صحنه نقشه جهان ) 14- استفاده از ظرفیت مسلمانان جهان هر گونه جنگ با آمریکا و غرب رو مواجه با همه مسلمانان جهان خواهد کرد . چرا که مسلمانان در هر کجای جهان ایران رو بعنوان یکی از خاکریزهای دفاعی خودشون میدونن دوستان میتونن موارد بیشتری رو اضافه کنن و کار رو تکمیل و بهتر کنن و یا با نقد و ارائه پیشنهادات مناسب بر غنای بحث بیافزایند

جنگ آمریکا با ما نه تنها آسون و کم هزینه نیست بلکه دارای آینده ای نامعلوم از نظر هزینه و فایده و حتی نتیجه نهایی جنگ هست . وقتی دشمن با ما دارای نیروی متوازنی نیست و دارای برتری های تکنولوژیک هست و بعلاوه منصفانه و شرافتمندانه نمیجنگه ما و دشمن دو نیروی کاملا نا متجانس محسوب میشیم . در این حالت عملیات و سازماندهی و اندیشه رزمی ما متفاوت از دشمن خواهد بود و ما کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که اولا نقاط قوت و ضعف خودمون رو شناسایی کنیم و از اونها اطلاع کافی داشته باشیم . همین شناخت می باید بصورت دقیق از دشمن و تهدیدات و سطح اونها داشته باشیم . و این در اینجا به این خاطر هست که ابتکار عمل رو در دست داشته باشیم و از آزادی عمل بیشتری می باید در مواجهه با دشمن برخوردار باشیم و مقابله رو محدود به مقابله صرف نظامی و یا مقابله همتراز با دشمن نکنیم . این عدم تقارن ما بدین معنی هست که راهبرد ما در مواجهه با دشمن صرفا نظامی نیست بلکه ترکیبی از شیوه های نوین رزم ، فناوریهای بومی که بصورت سری ذخیره کردیم ، ارزش های فرهنگی مثل ایمان و شهادت طلبی و توکل به خدا ، ابزارها و سازمانهای مرتبط ، سیاست بهنگام و سنجیده ، استفاده از زمان و مکان مناسب برای رویارویی ، جنگ فیزیکی ، جنگ روانی ، استفاده از اهرم هی غیر نظامی مثل نفت و یا تنگه هرمز ، استفاده از حمله دشمن برای ایجاد همبستگی ملی ، مواجهه با دشمن با ایجاد خواست ملی و تبدیل مقابله با دشمن به روح جمعی همه هم میهنان ، استفاده از برتری گفتمانی در مواجهه با دشمن در نزد افکار عمومی جهانی ، پرهیز از نقاط قوت دشمن و حمله به نقاط ضعف اونها ، تبدیل نقاط ضعف خودی به نقاط قوت در نگاه دشمن و ...... در این صحنه اتکای ما به تاکتیک ها و راهبردها و طرح های بومی و خودی هست برای اینکه هم برای دشمن نحوه مقابله ما ناشناخته باشه و هم اینکه ضریب موفقیت رو بالا می بریم و هم اینکه زمان مناسب رو از دشمن برای مقابله گرفته و مواجه با غافلگیری میکنیم . جهت گیری آمریکا در مواجهه نظامی مبتنی بر فن آوری هست و استفاده از منابع اقتصادی و ابزارهای پشتیبانی و ابزارهای پیشرفته نظامی مثل ناوها و هواپیماها و موشک ها و ابزارهای مدرن جنگی هست . اما آیا اینها برای پیروزی در یک جنگ و بزانو درآوردن دشمن کافی هستند ؟ خیر در سرنوشت یک جنگ ابزارهای متنوعی دخالت دارند که مجموعه اونها و گاهی استفاده بهینه از برخی عوامل سرنوشت جنگ رو تعیین میکنن . 1- مولفه های فرهنگی : آمریکا و نظام فکری غرب مبتنی بر ساختاری متشکل از مفاهیمی هستند از قبیل فردگرایی ، لیبرالیسم ، حقوق بشر ، برابری ، آزادی ، دموکراسی ، بازار آزاد و اقتصاد سرمایه و ... همه این مولفه ها و مفاهیم امروزه با چالش های اساسی مواجه شده اند (فردگرایی امروزه منجر به بحران های روحی و روانی بشر و خودخواهی ها و انواع مفاسد اخلاقی شده ، لیبرالیسم و مبانی اون با چالش روبرو هست ، حقوق بشر غربی امروزه مواجه با تناقض های رفتاری غرب شده با اموری مثل تجاوزات گوانتانامو و ابو غریب و ... ، آزادی ها امروزه هر روز با تحدید مواجه میشه و غرب وقتی برای نفی هلوکاست و امثال اون جریمه وضه میکنه داره گفتمان خودش رو نقض میکنه ، دموکراسی غربی با چالش های متعددی روبرو هست و همچنین سوال های ساختاری ، اقتصاد سرمایه با چالش تسخیر وال استریت روبرو هست ، ... ) و این منظور مقام معظم رهبری از این حرف بود که فرمودند غرب و آمریکا امروزه با ضعف گفتمان روبرو هستند غرب بعلاوه در مقوله جهانی سازی کار اشتباهی که مرتکب شد همانند سازی همه فرهنگ ها و تمدن ها بود . و این اشتباه از اون جایی ناشی میشه که اصولا هر جامعه ای ویژگیهای فرهنگی خودش و تاریخ و فرهنگ و گفتمان و فهم خودش رو داره و بنا بر این دارای اهداف متفاوتی هست . ولی غرب فکر میکنه که به هر چیزی که معتقد باشه همه دنیا همون اعتقاد رو دارند و از خودش تعبیر به جامعه جهانی میکنه که باعث عدم فهم درستش از جهان شده چرا که دنیا بیشتر از اونی که به غرب شباهت داشته باشه با اونها دارای تفاوت هستند . اونها همین اشتباه رو درباره افکار داخلی کشور خود ما هم دارند و فکر میکنند که اکثریت مردم به شیوه اونها فکر میکنن . و به همین خاطر هست که بارها دچار اشتباهات محاسباتی شده و شکست های سنگینی رو متحمل هم شدن . بدون شک این اشتباه اونها باعث شکل گیری یک اجماع و رویه داخلی بر علیه اونها خواهد شد . ( مثال واضح این اشتباه رو در عاشورای 88 دیدیم و یا اشتباه منافقین خلق در همراهی مردم با اونها و رویکرد جنگ مسلحانه با نظام و یا آغاز عملیات فروغ جاویدان ) وقتی این فهم نادرست اساس ساختاری اندیشه راهبردی غرب رو تشکیل میده منجر به عدم برآورد صحیح میشه و به تبع اون اشتباهات وحشتناک محاسباتی مبتنی بر اون که ممکنه سرنوشت جنگ رو در برهه های حساس تغییر بده و تعیین کننده باشه . 2- تسلیحات کشتار جمعی تسلیحاتی مثل بمب اتمی و یا تهدید به استفاده از اون فقط و فقط یک تلاش نامعقول هست چرا که اونها تنها دارنده این سلاح ها در جهان نیستند و رقیبان اونها هم دارای این سلاح هستند ( کره شمالی و ایران هم هر دو کشورهای اتمی هستند و بعلاوه کره شمالی تسلیحات ثابت شده هم داره ) و بکار گیری اونها به معنی اجازه استفاده از این سلاح برای هر کشوری در موقعیت مشابه و حتی بر علیه کشور آمریکا هست . این تسلیحات نمیتونند در مقابله با کشوری که دارای فن آوری اتمی هست به لحاظ فیزیکی موفق باشه و موجبات شکست حریف رو رقم بزنه . چرا که خسارات بی نهایت جنگ اتمی طرفین جنگ رو مجبور میکنه که فقط و فقط در جنگشون متکی به جنگ افزارهای متعارف باشند . بعلاوه جنگ اونها نمیتونه با شکست قطعی یکی از طرفین جنگ به پایان برسه چون بازنده جنگ ممکنه برای جلوگیری از انهدام و شکست قطعی از سلاح هسته ای استفاده کنه . بنا بر این هر گونه جنگی با کشوری مثل کره شمالی در نهایت بدون شکست فیزیکی قطعی پایان خواهد یافت . البته وضعیت اتمی ما بسیار پیچیده و در هاله هایی از ابهامات و پبچیدگیهای فراوان هست که هر گونه محاسبه دقیق رو برای اقدام به آغاز جنگ از دشمن سلب میکنه . 3-ابزارهای روانی : آمریکا خودش رو سردمدار حقوق بشر و دموکراسی و اخلاق و .. میدونه بنا بر این در جنگ نمیتونه بطور علنی کشتار راه بندازه . بنابراین جنگ آمریکا بر علیه یک کشور غیر متجاوز فقط میتونه و باید همراه با کشتار کم باشه . این مولفه در مورد کشورهای دارای قدرت نظامی مناسب مانند ایران نمیتونه اجرا بشه چرا که این جنگ حتما دارای تلفات بسیار بالایی خواهد بود . بعلاوه این جنگ نمیتونه برای آمریکایی ها همراه با تلفات زیاد باشه چون موجب مخالفت ها و اعتراض های بسیار در داخل آمریکا میشه . بنابراین تلفات زیاد آمریکایی ها در هر جنگ غیر ضرور ( مواردی که امنیت ملی و خاک کشور رو در خطر قرار بده ) منجر به تفرقه داخلی و عدم تحمل افکار عمومی میشه . نمونه این امر رو در جنگ ویتنام و نیز سومالی دیدیم . سومالیایی ها با کشتن سربازان آمریکایی و کشوندن اجساد اونها با ماشین و سپس نشر تصویر اونها موجی از افکار عمومی داخلی آمریکایی ها رو بر علیه جنگ غیر ضرور براه انداختند و موجب شدند که آمریکا از سومالی خارج بشه 4-بهره گیری مناسب از تجهیزات : برتری سلاح و تکنولوژی هر چند که تعیین کننده هست و موجب برتری نسبی هست ولی الزاما تعیین کننده سرنوشت جنگ نیست . بعنوان مثال آمریکایی ها در ویتنام و شوروی ها در افغانستان دارای برتری تکنولوژیک و سلاح برتر بودند ولی لزوما پیروز جنگ نبودند . سلاح ما ممکنه که دارای فن آوری کمتری باشه ولی اونچه که تعیین کننده هست بهره گیری مناسب از اونها همراه با تاکتیک های مناسب و استراتژی برتر جنگی میتونه سرنوشت جنگ رو تغییر بده مثلا ممکنه دشمن دارای ناو هواپیمابر باشه اما ما میتونیم مثلا با زیردریایی های کوچک و استفاده بهینه و درست از اونها این ناو با اون همه عظمت رو به چالش کشیده و تهدید کنیم . کافیه که ما سالاح های ساده و ابتکاری مجاهدین افغان رو و یا سلاح های ابتکاری مجاهدین در لیبی رو به یاد بیاریم و استفاده خوب اونها از این سلاح های ابتدایی جنگ هوایی و دریایی اعراب و اسرائیل و نمونه های بسیار زیاد دیگه [color=red]جنگ بیشتر از اینکه متکی به سلاح باشه متکی به هنر جنگیدن هست و این هنر مبتنی بر ابتکار و خلاقیت و درایت و هوش و عقلانیت رهبران و فرماندهان جنگ هست [/color]. ما میتونیم این سلاح ها رو با جهت گیری های فرهنگی مناسب و استفاده از این مفاهیم موثر مثل ایمان و شهادت طلبی تبدیل به سلاح های مناسب و زهر داری کنیم . قطعا با مقاومت پایدار هر چند با سلاح های ابتدایی و فرسایشی کردن جنگ و گرفتن تلفات موجب خستگی نظامی و بعلاوه بهره گیری از افکار عمومی مخالف جنگ در غرب و سلب حمایت افکار عمومی از جنگ میشیم . البته این در صورتی هست که تسلیحات ما بسیار ابتدایی باشه اما وقتی سلاح های ما در حد متوسط هست وضعیت بسیار متفاوت خواهد شد . 5- عدم رویاروی مستقیم با دشمن . در جنگ نا متقارن با شناخت نقاط قوت و ضعف دشمن سعی میشه که هرگز با نقاط قوت دشمن روبرو نشیم و همیشه نقاط قوت خودمون رو بر نقاط ضعف دشمن متمرکز کرده و ضربه بزنیم و وقتی دشمن برای مقابله با ما با نقاط قوتش ظاهر میشه ما در مقابل اون نقاط قوت حاضر نباشیم . در اینصورت ما همیشه هستیم ولی برای دشمن ما هیچگاه ظاهر نیستیم . در اینجا دشمن همیشه فقط مواجه با خسارت و تلفات میشه بدون اینکه بتونه ضربه موثری رو وارد کنه و پس از مدتی بصورت یک نیروی خسته و فرسوده درمیاد . جنگ در این حالت برای دشمن خسارت بار بیهوده و فرسایشی و کسل کننده و گیج کننده هست . این تاکتیکی هست که نیروهای حزب الله به خوبی اجرا کردند و موفق و پیروز شدند و عملا کارایی و درستی خودش رو اثبات کرد . 6- پاسخ نا متقارن به برتری هوایی : در جنگ ویتنام و جنگ 33 روزه آمریکا و اسرائیل دارای برتری مطلق هوایی بودند اما ویتنامی ها و حزب الله تونستند این برتری هوایی رو خنثی و بی اثر در سرنوشت جنگ کنند . در جنگ چریکی و ناهمتراز عملا هیچ هدفی برای بمباران موثر وجود نداره و عملا کارایی قاطعانه ای نداره . بنابراین برتری هوایی در نهایت موجب کشتار افراد بیگناه میشه که در نهایت موجب شکست اخلاقی و در افکار عمومی و اذهان رو موجب میشه و شکست دشمن رو تسریع میکنه . همونطوریکه آمریکایی ها با بمباران افراد بیگناه موجبات تسریع شکست خودشون رو فراهم کردند و یا اسرائیلی ها با بمباران قانا دچار همین اشتباه شدند و علاوه بر شکست نظامی شکست سنگین اخلاقی هم خوردند جوری که مشروعیت اونها رو هم خدشه دار کرد و بعلاوه موجبات اتمام سریعتر جنگ رو هم بوجود آورد . این در صورتی هست که ما از هیچگونه سلاح موثر برای مقابله با تهدید هوایی برخوردار نباشیم 7- پاسخ همه جانبه به دشمن : در این نبرد پاسخ ما به هر تهدیدی محدود در زمان و مکان و نوع خاصی نمیشه و گستره اون در تمام و سرتاسر جهان هست . بعلاوه ما در پاسخ به دشمن لزوما از همون ابزار دشمن استفاده نمیکنیم بلکه راه های مقابله به مثل خودمون رو خواهیم داشت و سوم اینکه پاسخ ما ترکیبی خواهد بود با استفاده از مجموعه ای از ابزارها ی سیاسی و دیپلماتیک و نظامی و اطلاعاتی و روانی و فرهنگی و .... 8- ایمان بی تردید موثرترین و برنده ترین سلاح ایمان هست . بنظر من هیچ سلاحی در تمامی تاریخ بشر به کوبندگی و موفقیت این سلاح هرگز پدیدار نشده و بعد از این هم نخواهد شد . اعتقاد به عالم ملکوت و آخرت ، اعتقاد به خدا و ایمان به خدا و احساس حقانیت همیشه و در تمام تاریخ موثرترین سلاح رفتاری بشر هست که در ترکیب با سلاح های ابتدایی از اون سلاح ها ابزارهای دشمن شکنی رو فراهم میکنند . این سلاحی هست که جنگ رو تبدیل به امری مقدس و واجب میکنه و پهنه اون رو به درازای همه تاریخ خواهد کشاند و هر دشمنی رو با هر مقدار عظمت و بزرگی و قدرت مجبور به قبول شکست سنگین نظامی ، فرهنگی ، اخلاقی ، اقتصادی ، گفتمانی و ... خواهد کرد . انسانهای با ایمان حاضرند بدون هیچ چشمداشتی تا پای مرگ بجنگند و هر آینده و سرنوشتی رو با آغوش باز بپذیرند . این ایمان از اونجا که در باور عموم مردم ما هست میتونه سربازانی مخلص و بی شمار و پا در رکاب برای همیشه رو پدیدار کنه که حاضرند با گرسنگی و برهنگی و فقدان سلاح و تجهیزات و حتی دست خالی با الهام از شهدا بطور خستگی ناپذیر و بی وقفه و حتی با فقدان رهبری بجنگند . سربازانی که هیچ واهمه ای از مرگ ندارند و اگه این با آشنایی با کاربرد تسلیحات و تاکتیک مناسب ترکیب بشه حتی در جنگ ظاهری هم شکست ناپذیر شده و هرگز در هیچ جنگی شکست نخواهد خورد . نمونه های این امر در تاریخ فراوان هستند . در اینصورت در صورتی که قدرت تکنولوژیک ما اندک و ناچیز باشه و یا حتی با وجود فقدان کامل بهره فن آوری نظامی اونها این جنگ رو تا همیشه و بیرون راندن متجاوز و پشیمان کردنش ادامه خواهند داد . البته همه اینها سوای از نصرت ها و امدادهای الهی هست ( ولینصرن الله من ینصره - ما به وعده الهی اطمینان داریم چون معنی ایمان همین هست ) 9- فرسایشی کردن جنگ و تحمیل هزینه های وحشتناک و نابود کننده اقتصادی بعد از بروز چنین جنگ تمام عیاری با ما ، ما شاهد اقتصادی نابود شده در غرب و خصوصا آمریکا هستیم . اقتصاد غرب و آمریکا در حال حاضر در بحران قرار داشته و آمریکا مقروضترین کشور جهان هست . این حالت اساسا توانایی آمریکا رو برای شروع یک جنگ همه جانبه با آینده ای نا معلوم و مبهم (خصوصا با این فرض معقول که ممکنه این جنگ به راحتی و بزودی پایان نپذیره و مدت ها طول بکشه و حالت فرسایشی به خودش بگیره ) با سوالات جدی و تردید مواجه میکنه در صورت بروز جنگ و تحمیل هزینه های بسیار زیاد جنگ به اقتصاد در بحران آمریکا بطور حتم ما مواجه با کسری بودجه های زیاد در اقتصاد امریکا و بحران فزاینده بیکاری در اون کشور مواجه خواهیم بود ، یعنی نظام اقتصاد سرمایه داری مواجه با ضعیفترین حالت ممکن و تاریخی خودش خواهد بود . این وضعیت مخالفان نظام سرمایه داری رو بمیزان بسیاری تقویت خواهد کرد و میزان تاثیر اونها رو بیشتر خواهد کرد . در اینجا تنها اقتصاد آمریکا نیست که مواجه با چالش و بحران میشه بلکه سرمایه داری با بحران مواجه میشه که خطری برای یکی از اساسیترین زیر ساختارهای غرب هست . این مورد حتی میتونه به عنوان بازدارنده جنگ هم عمل کنه 10- نفت : قطعا ما میتونیم با انهدام چاه های منطقه و خط لوله های انتقال نفت اقتصاد بحران زده کنونی جهان رو به مرز انهدام و فروپاشی قرار بدیم . در اینصورت اقتصاد جهانی حتی برای کشورهایی مانند چین و اتحادیه اروپا 50 سال به عقب برخواهد گشت . بازسازی چاه های نفت و لوله های نفتی حداقل با فرض اتمام جنگ یکسال بطول خواهد انجامید و در صورت عدم اتمام جنگ شروع اقدام برای بازسازی اونها تا اتمام جنگ امکان آنداره . در این حالت یک فرصت استثنایی برای روسیه خواهد بود چرا که از جنگ بدور هست و تبعات وحشتناک اقتصادی ، نظامی ، روانی ، سیاسی ، تلفات جنگ رو متحمل نمیشه و بعلاوه دارای منابع نفتی خوبی هم هست . اما سایر کشورهای جهان رو مجبور به ورود به جنگ خواهد کرد و بطور قطع آمریکا هرگز روسیه رو با این وضعیت و آینده خوب و مناسب تحمل نخواهد کرد احتمالا ما شاهد جنگ جهانی سوم خواهیم بود . 11-دفاع نامتقارن و موزائیکی زمینی : بدون تردید هر گونه جنگی با ایران بدون ورود به جنگ زمینی ناتمام و بدون هدف و بدون دستیابی به اهداف هست و ایران رو جسورتر خواهد کرد . همونطوری که اسرائیل برای دستیابی به اهدافش مجبور شد با حزب الله وارد نبرد زمینی بشه . دفاع موزائیکی همراه با استراتژی نامتقارن در جنگ زمینی این نوع شیوه رزم مناسب با جنگ نامتقارن هست چرا که صحنه رزم ما دیگه مانند دوران جنگهای جهانی اول و دوم و پس از اون بصورت خطی نیست بلکه عمق مواضع و خاک و اصولا همه جای کشور صحنه جنگ هست . این شیوه دفاع به این معنی هست که هیچ جایی از خاک ما برای دشمن امن نیست و اونها مجبورند در تمام مساحت کشور ما پخش شده و با ما بجنگند . البته در این دفاع دشمن توان ماندگاری در هیچ نقطه ای رو نخواهد داشت . بعلاوه دشمن با ما در هیچ نقطه ای بطور رودر رو وارد نبرد نخواهد شد چرا که ما با دشمن با نقاط ضعفش روبرو میشیم ولی در مقابل نقاط قوتش خودمون رو قرار نمیدیم و این بدان معنی هست که ما همه جا هستیم و همزمان هیچ کجا نیستیم . 12- استفاده از ظرفیت کشورها و گروه های همپیمان مانند حزب الله و حماس و کشورهایی مانند سوریه عراق ونزوئلا و .. این حالت جنگ ایران رو منطقه ای خواهد کرد و با توجه به همپیمانی و همپوشانی کشورها احتمالا این مورد هم باعث ورود کشورهای همپیمان و بروز جنگ جهانی خواهد شد . 13- اسرائیل اسرائیل پاشنه آشیل غرب و آمریکا هست . اونها خودشون رو متعهد به حفاظت از این موجود نامشروع میشن . هر گونه جنگ با ایران اسرائیل رو در معرض تهدید ایران ، سوریه ، حزب الله و حماس خواهد کرد و جنگی تمام عیار رو به همه دنیا تحمیل خواهد کرد و شاید ما در پایان چیزی به نام اسرائیل نباشیم ( محو از صحنه نقشه جهان ) 14- استفاده از ظرفیت مسلمانان جهان هر گونه جنگ با آمریکا و غرب رو مواجه با همه مسلمانان جهان خواهد کرد . چرا که مسلمانان در هر کجای جهان ایران رو بعنوان یکی از خاکریزهای دفاعی خودشون میدونن دوستان میتونن موارد بیشتری رو اضافه کنن و کار رو تکمیل و بهتر کنن و یا با نقد و ارائه پیشنهادات مناسب بر غنای بحث بیافزایند

جناب MKE احتمالا شما خودتون رو برتر از همه شهدا و خانواده های شهدا و اعتقادات مردم میدونید که به اونها توهین میکنید و توقع دارید که احترام شما در هر صورتی محفوظ بمونه . در مورد جنگ آمریکا می باید شناخت دقیق و کافی از جنگ نامتقارن داشته باشیم و بعد در مورد نتیجه این جنگ قضاوت کنیم . در جنگ نا متقارن احتمال پیروزی برای حریف اگه صفر نباشه نزدیک به صفر هست .

متاسف از این باشید که هزاران نفر از مردم و ارتش سوریه با سلاح و طرح ونقشه آمریکایی و اسرائیلی در یک کشور مسلمان کشته شدند و نتیجه اش هم تضعیف یک کشور مسلمان و تضعیف مقاومت اسلامی هست . همین دیروز نمایندگان گروه های باصطلاح معارض سوری همراه با نمایندگانی از ترکیه و بحرین و قطر و اردن و ... در اسرائیل و در کنفرانس هرتزلیا ( تئودور هرتزل از بنیانگذاران تفکر صهیونیسم ) شرکت کردند . اونا از همین الان تضمین های لازم رو به اسرائیلی ها دادن و اسرائیل رو قبل از اینکه هنوز اتفاقی بیوفته برسمیت شناختن و برخوردار از هر گونه کمک اسرائیلی هستند . اگر اینها نماینده مردم سوریه هستند نشون بدن که نماینده کدوم طیف از مردم کشورشون هستند ؟ کدوم طیف از مردم سوریه همقسم و مدافع اسرائیل و نوکر آمریکا و برده شیوخ دیکتاتور عرب هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! متاسف برای کسانیکه در داخل کشور برای اونها دل سوزوندند و همراهی کردند

MKEجناب آقای محترم شهدای ما اسمشون شهیده و عند ربهم یرزقون هستند و اسمشون بنا به فرموده قرآن کشته شده نیست و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون - و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون . شما از کجا دونستید که خانواده های شهدا ناراضی از شهادت فرزندشون هستند ؟ کدوم آمار رو دارید ؟ چه مورد مصداقی دارید ؟ تا اونجایی که همه مطلع هستند خانواده های شهدا از معتقدترین و وفادار ترین افراد به آرمانهای اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و هستند و سرمایه های معنوی اصلی کشورهستند . یعنی کسانیکه از همه چیزشون و عزیزترین کسانشون در راه آرمانهای اسلام و انقلاب گذشتند . عزت و شکوه و پیشرفت کشور هم ناشی از عزت و استقامت و روح بلند شهیدان و خانواده هایی هست که این شهیدان رو تربیت کردند و به بشریت عرضه کردند . ([color=red]...................[/color]) [color=red]از توهین به دیگر کاربران خودداری کنید. بار دیگر برخورد جدی خواهد شد.[/color] .............................................................................................................................................. بر روی کاغذ و با احتساب جنگ متقارن هم حرف آقای پانتا درست نیست چون کره شمالی و ایران هردو کشور اتمی هستند و دارای فن آوری و تسلیحات مناسب موشکی خوبی هستند و جنگ با این دو کشور جنگی نامتعارف خواهد بود و بی شک خونین ترین و خسارت بارترین جنگ تارخ بشری خو.اهد شد و مطلقا امکان پیروزی برای هیچ طرفی در این جنگ متصور نیست . و اما با احتساب جنگ نامتقارن اصولا ارتش آمریکا هرگز و در هیچ میدانی ارتشی رو در مقابل خودش نخواهد دید بلکه همواره در جاهایی که انتظارشو نداره و در زمینی که انتخابش با او نیست مجبور به جنگ و تحمل تلفات میشه اونم در یک جنگ طولانی و پرهزینه نه در یک جنگ برق آسا و کوتاه مدت . با این احتساب در این جنگ نه تنها پیروز نمیشه بلکه شکستش حتمی هست . و بطور حتم مجبور به ترک صحنه نبرد میشه با این تفاوت که دیگه اثری از امپراتوری آمریکا باقی نخواهد بود و دنیا ظهور قدرتهای جدیدی رو خواهد دید . آمریکا زمان حمله به ایران رو در زمان آقای کلینتون و بوش پسر از دست داد .

این مسولین و مجلسی ها اونقدر ذلت نشون میدن و فرصت سوزی میکنن و کاری میکنن که جوانها و دانشجویان مجبور بشن مسئله اشغال سفارت انگلیس رو این بار برای آلمان تکرار کنن واقعا این مجلس نوبره . یک ذره عزت ندارن وقتی ریاست مجلس رو با اون هارت و پورت های همیشگی میبینم ناخودآگاه مسولین ترکیه ای مثل اردوغان بذهنم خطور میکنه . وجه شباهت هر دوشون اینه که فقط شلوغ میکنن و سروصدای زیادی دارن ولی هیچ بخاری ازشون ممکن نیست بلند بشه و از عزت ملی دفاع کنن شخصا ترجیح میدم آزاده باشم و بمیرم تا زبون و بزدل و تحقیر شده و التماس کننده .

بهتره اروپایی ها خودشون به حرفشون عمل کنن و خویشتندار باشن و ملل ضعیفتر رو تحریم نکنن و گر نه کسی که شمشیر رو از رو بسته خیلی ناجوانمردی هست که به قربانی بگه خویشتندار باش تا سر از تنت جدا کنم و دست به هیچ عکس العملی نزن ولی این حرفشون نشون میده چقدر نگرانند و براشون گرون تموم میشه

یکی نیست به مردک آلمانی بگه چرا شما خودتون خویشتندار نبودید و ما رو تحریم کردید ولی وقتی کار به مقابله به مثل میرسه میگید حق ندارید و باید خویشتندار باشید ؟؟؟؟ در پر روئی روی سنگ پا رو هم سفید کردن

[quote]حالا شما خنديدي براي من زهي سعادت كه لبخند به لب دوستي مثل شما نشوندم.[/quote] کاش منم این اخلاق رو داشتم

برادرمون واریور بارها توضیحات خوبی در باره تسلیحات مورد نیاز و اینکه استراتژی ایران در این مورد چیه ارائه کردن بازم دوستان میرن روی نقطه اول می ایستند و دوباره میپرسن و خنده دار حرف از خرید اونم از جنس هواپیما و تانک و ... میزنن

اینکه فکر میکنید اون فیلم ها درباره انسان نوعی بودند من موندم شما از کجا به چنین نتیجه عجیبی رسیدید ! ! ! فکر میکنم که اصلا پیام فیلم رو نگرفتید در مورد صحبت کلیشه ای انسان های سفید و سیاه و خاکستری نظری ندارم چون اونو فرار از مسولیت میدونم و مجوز ضمنی برای ارتکاب هر کاری هنر و سینما مثل یک دانشگاه برای انتقال مفاهیمه و اگه ازش درست استفاده بشه برای تهذیب هست اما اونچه که ازش استفاده میشه برای فریب و واژگونی اخلاق و ارزش و حقیقت هست و کسی که ازش اینجور استفاده میکنه حتما خودش دارای ضمیری جاهل ، واژگونه و فاسد هست و دیگر هیچ .

به همشون آفرین میگم و خسته نباشید . واقعا افتخار برانگیزه

هیچ ایرانی از اون فیلم هایی که شما نام بردید احساس افتخار نمیکنه بلکه فقط باعث سرافکندگی و شرمندگی ایرانی هستند . در آمریکا هیچ فیلم سیاه نما ساخته نمیشه و اونها بشدت بر ساختار و فیلم نامه و ساخت اثر هنری نظارت کامل دارن و هر چی که ساخته بشه در نهایت در جهت تایید فرهنگ آمریکایی هست حتی اگه انتقادی دارند و معضلی رو نشون میدن قصد سیاه نمایی وضع موجود کشورشون رو ندارن بلکه نقد هست و در جهت تقویت ساختارهای فرهنگی کشورشون و رفع نواقص کارشون هست نه ساختار شکنی و اهانت به فرهنگشون . شما در هیچ فیلمی اهانت به فرهنگ آمریکایی رو پیدا نمیکنید اگه نمونه ای مثال بزنید و اثبات سیاه نمایی کنید خوشحال میشم . اما آثاری که در سینمای ایران تولید میشه اغلبشون اهانت به پیشینه و فرهنگ و ملیت کشورشون هست . اغلب سینماگرانم هیچ تعلق خاطری به کشورشون ندارن . اونها نه تنها اغلب هیچ واقعیتی رو بیا نمیکنن بلکه اغلب با بزرگ کردن بیش از اندازه واقعی برخی معضلات و آدرس غلط دادن باعث کجی و انحراف و اهانت بیشتر به فرهنگشون میشن . مثالهایی که در مورد سریال ها زدید نمونه های بسیار خوبی هستن چون اونچه در کلید اسرار و حلالم کن به نمایش در اومد درش شما هیچ نوع نگرش با سوءنیت و ضد دین و یا فمینیستی و اهانت به فرهنگ خودی مشاهده نمیکنید بلکه در جهت تقویت حس شرقی و فرهنگ بومی و حتی دینی هستند اما آثاری که در کشور خودمون ساخته میشن حتی اونهایی که با جنبه مثبت ساخته میشن بدون استثنا دارای رگه های بسیار قوی فمینیستی هستن و رگه های پنهان سکولار در همه اونها نهفته هست و با اهانت های شدید و پی در پی به مردان و پداران و نمایش سوپر من های زن و نمایش زن های فوق بشری و مردهای فوق العاده ضعیف و ترسو و گریه کن و ذاتا بد و خبیث و عامل هر نوع بدبختی و کجی و انحراف و ... و نیز برخورد و تقابل میان خانواده ها و نمایش خانواده های از هم پاشیده بگونه ای که هیچ نوع خانواده سالمی شما مشاهده نمیکنید و جامعه ای دروغگو و دزد و شارلاتان و مادیگرا و منحرف حقه باز و زیرآب زن و ...که همگی غیر واقعی هستند روی اعصاب هر بیننده ای راه میرن و باعث انزجار بیننده حتی بیننده زن میشن . این نوع آثار که در ایران همه گیر در همه هستند نشان دهنده بیماری غیر قابل علاج و سرطانی روشنفکری در ایران هست . و آثارسینمایی که شما ازشون دفاع کردید علاوه بر داشتن ضعف های نامبرده فوق به مراتب دارای ضعف های شدیدتر و اهانت بارتری هستند و بعلاوه جنبه سکولار و ضدیت اونها با دین کاملا آشکار هست . جنبه های بد و کج در هیچ فرهنگ و کشوری غیر قابل انکار هست اما بزرگ نمایی و سیاه نمایی از اونها و بعلاوه نسبت دادن موارد بیشمار ناروا و اهانت به ملت و کشور و فرهنگ خود هیچ نوع حسن نیتی درش نهفته نیست و من حتی اون رو خیانت هم میدونم . و اما کسانی که میخوان با حسن نیت در کشورمون نقایص و بدی ها رو نشون بدن و قصد اصلاحی دارن متاسفانه مشکلشون اینه که دارای دید و فکر درست و شاقول و محک درست و مناسب برای نقد نیستند و بهمین خاطر کارشون ضد اونچیزی درمیاد که میخواستن انجام بدن و حتی خودش تبدیل به نقص و ضد ملی و تضعیف کننده فرهنگ کشور میشه

در یک جمله میتونم بگم بازگشت به خویشتن خویش ما این بازگشت به خویشتن رو یکبار در انقلاب اسلامی تجربه کردیم . انقلاب ما یک ترجمه از بازگشت به خویشتن بود . در قضیه فرهنگی اولین اقدام اینه که طیف روشنفکر و جو زده که به ناحق و با کمک های بیدریغ و ساده اندیشانه بصورت یک قشر مرجع در اومدن از مرجعیت کنار گذاشته بشن . معتقد به حذف نیستم بلکه تاکیدم بر کنار گذاشته شدن به عنوان یک مرجع برای عموم هستند . این طیف عملا در طول تاریخ پیدایشش در ایران تاکنون نشون داده که همیشه گدا صفتانه چشمش بجای داخل به داشته های دیگرانه و حاضره برای اینکه اونها از ریزه های سفره خودشون برخوردار کنن هر کاری بکنن و نسخه خودشون رو هم برای عموم مردم هم میپیچن و توصیه میکنن . بجای گدا صفتی داشته های دیگران می باید مناعت طبع و تاکید بر داشته های خود بعنوان یک استراتژی فرهنگی جایگزین بشه . داشته هامون رو هم برای جوانان خودمون خوب توصیف کنیم تا موجبات افتخار براش باشه و هم به همه دنیا معرفی کنیم تا اونها هم احساس عزت ما رو درک کنن و بخودشون اجازه اهانت کمتر بدن . البته مغرض و دشمن زیاد داریم ولی وقتی خودمون آدم های حقیر و کم بنیه رو الگو میکنیم که به خودمون اهانت و فحاشی کنن نتیجه اش این میشه که هر کسی بخودش حق میده هر جور که دلش بخواد فکر کنه و هر جور که عشقش بکشه قضاوت کنه . اگه دشمن از ما بد بگه و سیاه نمایی کنه حرفی نیست چون دشمنه ولی اگه خودمون بدتر از اونها رو بخودمون بگیم و خودمون رو به ناحق لجن مال کنیم برای هر بیننده بیطرفی حرف دشمن رو حق جلوه میدیم . همه مردم جهان هم چون این دشمنی رو میدونن و لذا اینها اونقدر زیاد تاثیر گذار نیست . مردم دنیا برای اینکه واقعیت رو بفهمند منتظرند ببینند که خود شما چه چهره ای از خودتون نشون میدید تا بعد به قضاوت بشینن . فیلم ها در هر جای جهان معرف جامعه اونها هستند اگه این فیلم ها در هر کشوری ساخته بشه که باعث سرشکستگی مردمش میشه نه مردمشون تحمل میکنن و نه دولت هاشون این اجازه رو میدن و نه عقل اجازه چنین کاری رو میده . بجای اهانت به خودمون خوبی هامون رو برای همه دنیا بگیم و برای نسل جوان الگوی رفتاری کنیم . و البته بدی هامون رو هم میتونیم بگیم ولی بدون اینکه به خودمون اهانت کنیم و البته گفتن بدی هنر نیست چون همه اونو میدونن پس می باید در پایان نشون دادن بدی راه حل رو هم با توجه به فرهنگ و داشته ها و خوبی هامون ارایه یدیم تا اون اثر تبدیل به سیاه نمایی صرف نشه . قشر باصطلاح روشنفکر و ایضا هنرمند کشور نشون داده که نه اهل فکر و تامل و راه حل ارائه دادنه ( چون اصلا اهل تفکر عمیق نیست و هیچوقت هیچ چیز بدیعی رو هرگز نه به کشورش و نه به دنیا ارایه نکرده و هرگز نمیتونه هیچ موردی رو مثال بزنه که باعث افتخار خودش و ارایه راه حل به دنیا باشه ) و نه اصلاح پذیر هست بدلیل همون از خود بیگانگی . بنا بر این می باید روش باج دادن به اونها و تحویل گرفتنشون و در مصدر نشوندن و مرجع کردنشون برای قشر جوان و عقب نشینی در برابر این قشر زیاده خواه بی هنر به هر انگیزه ای که باشه کنار گذاشته بشه . این قشر لوس از خود راضی هم به خوبی راهش رو پیدا کرده و یکی به میخ میزنه تا مسولین رو خوشحال کنه و وادار به باج دادن به امید جذبشون به نظام و کشور کنه و یکی هم به نعل میزنه و از دشمن بیگانه باج میگیره . البته ته دلش با بیگانه هست چون برای خودش و کشور و فرهنگش هیچ اصالتی قائل نیست . مصادیق منافقین منفعت طلب هستند ( یخادعون الله والذین آمنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون . بقره آیه 10 - و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزئون . بقره آیه 14 . مى‏خواهند خدا و اهل ايمان را فريب دهند و حال آنكه فريب نمیدهند مگر خود را، ولی نمى‏دانند . و چون به اهل ايمان برسند گويند: ما ايمان آورديم و وقتى با شياطين جنس خودشان خلوت میكنند میگويند: ما با شماييم، جز اين نيست كه (مؤمنان را) مسخره مى‏كنيم ) ما در فرهنگ خودمون اونقدر چیزها ی با ارزش داریم که برای ارائه به نسل خودمون با افتخار ارائه بدم و با افتخار به دنیا هم نشون بدیم . و اونقدر انسان منصف اهل فکر هم داریم که نقطه ضعف هامون رو بدرستی شناسایی کنیم و در صدد علاجش بربیایم و با افتخار این رو هم نشون بدیم که هم درسی برای خودمون هست و هم نشون دهنده پویایی و بالندگی فرهنگمون .

[quote name="arminheidari"][quote] جدایی سیمین از نادر درباره الی [/quote] منظور من از اونچه که در بالا گفتم دقیقا امثال همین فیلم هایی هست که شما نام بردید . (نماد روشنفکری سکولار از خود بیگانه و جدا افتاده از مردم که با شعف تمام به فرهنگ بیگانه نگاه میکنه و هویت خودش رو در مردن فرهنگ ملی و یا جدایی از فرهنگ ملت خودش میدونه و با شیدایی و اعجاب از بیگانه یاد میکنه و آرزوی مرگ برای کشورش میکنه ) معتقدم امثال این تفکر هست که برای دیگران این حق رو ایجاد کرده که بخودشون اجازه بدن هر جور که بخوان درباره کشور ما قضاوت کنند . ما نمیتونیم بیگانه رو مقصر بدنیم چرا که از داخل کشور خودمون و با سرمایه خودمون این اجازه رو بهشون دادیم . اگه بخواد کسی به فرهنگ ایرانی فحاشی کنه بهتر از این فیلم ها پیدا نمیکنه . [color=darkblue]اگه بیننده ایرانی از دیدن اونها ذره ای احساس غرور ملی کنه میتونه درباره این آثار خوشبین باشه[/color] اینها نه تنها هیچ نشانی از فرهنگ و اعتقادات و سنت های ما ندارند بلکه مخربترین وجهه رو از ایرانی نشون میدن و [color=darkblue]بیننده رو از داشتن فرهنگ و ملت خودش سرافکنده و شرمنده میکنه .[/color] اوج ذلت ، حقارت و از خود بیگانگی یک ایرانی درباره فیلم های آقای مجیدی هم حرف زیاده (ایشون هرچند که کارهای ارزشمندی دارند ولی اونچه که در همه آثار ایشون مشهوده اینه که سنت و فرهنگ ایرانی رو مساوی با فلاکت میدونن و سیاهی و فقر و بدبختی) گویا برای ایشون رابطه علم و دین و یا رابطه دین و پیشرفت هنوز نامفهوم مونده و قادر به درک و هضم اونها نیست . به شخصه متاسفم

هر چی باشه باز اونا بیگانه و خارجی محسوب میشن من از بیگانگان هرگز ننالم********* که با ما هر چه کرد آن آشنا کرد چرا جای دوری میریم ، تو کشور خودمون این باصطلاح فیلم سازان و هنرمندان خودمون اعتقادات و فرهنگ و خلاصه همه چیز ملت رو به فحش و لجن میکشن و کسی هم بهشون جرات نداره بگه بالا چشمتون ابروه بلکه بر عکس بیشترین جوایز رو هم بهشون میدن و کمک های میلیاردی از بیت المال برای فحاشی ها و اهانت هاشون بهشون میدن و بعد میبرندش جشنواره های خارجی تا دلتون بخواد عین قهرمان ها براشون کف میزنن و جایزه بهشون میدن و ته دلشون به حماقت ایرانی جماعت از خنده ریسه میرن وقتی تو مملکت خودمون اینجوریه چه جای ناراحت شدن از بیگانه

[quote] واقعيت اينه كه استراتژي كلان كشور ما در دو دهه گذشته يك استراتژي ساده لوحانه بود....[/quote] این حرف خیلی ابهام داره و زیادی کلی هست . کدوم بخش ها رو مقصر میدونید ؟ دولت ها ؟ عموم سیاسیون ؟ مجلس ؟ مجمع ؟ سپاه ؟ ارتش ؟ عموم نیروهای مسلح ؟ هیچکدوم و فقط استراتژی .... موضوع خوبی برای بحث هست برای شروع میتونید استراتژی کشور و سپس استدلالات خودتون رو در رد اونها بطور روشن در زمینه های مختلف بیان کنید و مورد قضاوت دوستان قرار بدید

آمریکا و غرب مطمئنا اگه در توانشون باشه برای از بین بردن دشمنشون هم انگیزه کافی دارن و هم اینکه نه از کسی میترسن و نه از کسی اجازه میگیرن و نه تعلل میکنن . نمونه های کاراشون رو همه دیدن . اما اگه در جایی وارد نشدن مطمئنا فقط و فقط به این علت بوده که در توانشون نبوده . این واقعیتی هست که قابل انکار نیست . ما هم اگه تکیه مون به غیر از خدا بود تا حالا می بایست بارها و بارها نابود میشدیم . اما اگه در جبهه الله بودیم آمریکا که سهله اگه تمام دنیا با همدیگه هم قسم هم بشن کاری از پیش نمیبرن و خدا جمعشون رو درهم میشکنه و شکستشون قطعی هست . این معنای حرف مقام عظمای ولایت هست که فرمودند ما امروز در شرایط بدر و خیبر هستیم . اگه چند سال پیش ایشون شرایط رو مثل عاشورا میدیدن ( به این معنی که ممکنه در جنگ احتمالی شکست بخوریم اما تفکر ما نه تنها نابود نمیشه بلکه حقانیتش اثبات میشه و از بین نمیره و شاید یکی از علت های اینکه مورد تهاجم قرار نگرفتیم هم این بود که دشمنانمون در پی از بین بردن ایده و تفکر ما هستند جوری که در تاریخ محو بشه و سر پا بلند نشه نه اینکه در ظاهر شکست بخوره ولی هر روز از یه جایی سر بلند کنه ) اما امروز شرایط ما و جهان اونقدر تفاوت کرده که تعبیر ایشون تغییر کرده جوری که شرایط رو بگونه ای میبینن که نه تنها شکست نمیخوریم بلکه هر گونه جنگی پیروزی ما رو رقم میزنه جوری که مقدمه فتح مکه ها هم میشه وقتی مردم ایشون رو جانشین امام زمان (عج) میدونن به این معنی هست که پشت و پناه خودشون رو ایشون و امام زمان (عج) میدونن و در صدق حرفش کمترین تردیدی ندارن همونطوری که دشمن هم تردیدی نداره و بنظر من اونها اعتماد بیشتری به گفته های ایشون دارن تا خود ما . نامه اوباما برای من فقط این تفسیر رو داره

[quote]اگه حتی یه دهمش هم کشته بدن تو استفاده از بمب اتم شک نمیکنن[/quote] در نتیجه از اول حماقت رو میذارن کنار

اینا که همش فیلتره