Recommended Posts

[quote]ه نظر من گزارش هاي ايران درباره حزب الله خيلي روحيه بخش بود اما در مورد فلسطين اصلا/ چون هرروز يك جمله رو تكرار ميكردن و اون اينكه :
صبح امروز گردان عزالدين قسام با شليك ده ها فروند موشك به شهرك هاي صهيونيست نشين ترس را به وجود آنان انداخت و از اين قبيل جملات بچگانه.

[/quote]

در جنگ 33 روزه ما شاهد حمله و دفاع غير كلاسيك از جانب حزب الله بوديم به همين خاطر اخبار خوبي هم ميرسيد. در حاليكه در غزه جنگ بين مردم و نيروهاي اسرائيلي بود و گاهي دفاع سبكي از گردانهاي حماس بوديم. شليك موشكهاي حماس بيشتر از تخريب باعث تضعيف روحيه شهر نشينان بود. از موشكي كه با دست ساخته ميشه و با فيتيله شليك ميشه انتظار بيشتري نيست.

چيزي كه جهان رو به حيرت انداخت استفاده رژيم منحوس اسرائيلي بود از پيشرفته ترين بمبها عليه مردمي كه حدود 6 ماه بود در فقر و گرسنگي بسر مبردن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میگن این شبکه در اروپا و امریکا قابل دریافت نیست و بلوکه شده ! هر گونه کمک مالی هم بهش ممنوعه و مجازات های شدید داره! راسته؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرگزاري فارس: وزير اطلاعات و انرژي اتمي رژيم صهيونيستي اعلام كرد طرح آمريكا براي گسترش "چتر دفاعي " در منطقه خيلج فارس به منزله پذيرش "ايران هسته‌اي " است
به گزارش فارس به نقل از "آسوشيتدپرس "، "دان مريدور " از جمله مقامات اسرائيلي است كه ضمن انتقاد از اظهارات "هيلاري كلينتون " وزير امور خارجه آمريكا مبني بر "گسترش چتر دفاعي در منطقه خليج فارس " اعلام كرده: به نظر مي‌رسد آمريكا فرضيه ايران هسته‌اي را پذيرفته باشد كه به نظر من اين اشتباه است.
بر اساس اين گزارش، "هيلاري كلينتون " چهارشنبه اعلام كرده بود كه آمريكا آمادگي دارد به هم‌پيمانان خود در خليج فارس كمك كند تا يك "چتر دفاعي " را در اين منطقه ايجاد كنند.
همين امر نيز انتقاد مقامات اسرائيلي را برانگيخته و باعث نگراني آنها شده است چرا كه به عقيده آنها اين موضوع به منزله پذيرش ايران هسته‌اي در منطقه خاورميانه است.
"آسوشيتدپرس " در گزارش خود مي‌نويسد: مجموعه آزمايشات سامانه‌هاي ضدموشكي مشترك آمريكا و اسرائيل كه با شكست مواجه شده، هم‌اكنون طرح جديد آمريكا را براي گسترش "چتر دفاعي " در منطقه خليج فارس، زير سوال برده است.
گزارش اين خبرگزاري آمريكايي مي‌افزايد: اظهارات كلينتون مبني بر گسترش چتر دفاعي در منطقه خليج فارس و كشورهاي متحد آمريكا، نگراني اسرائيل را برانگيخته است چرا كه اين اظهارات در حالي مطرح مي‌شود كه در يك هفته گذشته آزمايش موشكي "آرو " اسرائيل سه بار با شكست مواجه شده است.
اين گزارش تصريح مي‌كند: ايران همواره بر اين موضوع تاكيد داشته كه برنامه هسته‌اي‌ آن براي اهداف صلح‌آميز طراحي شده است اما آمريكا و اسرائيل هميشه تمايل داشته‌اند تا منكر اين قضيه شوند.
برخي تحليلگران اشاره مي‌كنند: نگراني اسرائيل از طرح "چتر دفاعي " آمريكا از اين رو است كه مقامات اسرائيلي مي‌خواهند تنها دارنده سلاح‌هاي هسته‌اي در منطقه خاورميانه باشند اما اين طرح آمريكا مبني بر كمك به كشورهاي متحد آمريكا در منطقه خليج فارس براي گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي به منزله پذيرش ايران هسته‌اي و كاملا به ضرر اسرائيل خواهد بود.
بر اساس اين گزارش، اخيرا مقامات وزارت جنگ اسرائيل از شكست آزمايش موشكي "آرو2 " به علت نقص ارتباطي خبر دادند كه قرار بود در مانور مشترك ميان ارتش آمريكا و اسرائيل در سواحل اقيانوس آرام و در منطقه "كاليفرنيا " آمريكا انجام شود.
آسوشيتدپرس همچنين با اذعان به اظهارات "جان پايك "، مدير وب‌سايت GlobalSecurity.org كه گفته بود "آزمايش موشكي آرو اسرائيل تقريبا موفقيت‌آميز بوده و بروز چنين اشكالاتي نمي‌تواند بسيار نگران كننده باشد " و نيز بيانات "اوزي روبين " رئيس سابق پروژه آرو مبني بر اينكه "عدم موفقيت اين پروژه اشكال جدي در ادامه روند اين پروژه ايجاد نمي‌كند " در گزارش خود تاكيد مي‌كند: برخي كارشناسان غربي مي‌خواهند شكست آزمايشات موشكي مشترك اسرائيل و آمريكا را كم‌اهميت جلوه دهند.
در ادامه اين گزارش آمده است: اما اين گونه شكست‌ها بر پيچيدگي مفهوم كلي سامانه ضدموشكي تاكيد مي‌كند كه از سوي مقامات اين پروژه، تنها با مثالي ساده نظير تصوير پرتاب يك سنگ در هوا و تلاش براي زدن اين سنگ با يك سنگ ديگر مقايسه شده است.
گزارش اين خبرگزاري آمريكايي اشاره مي‌كند: اگر كلينتون با بيان اين اظهارات مبني بر گسترش چتر دفاعي، قصد قوت قلب دادن به اسرائيل را داشته، بايد بداند كه اين تلاش وي نتيجه معكوسي را همراه داشته است.
آسوشيتدپرس در پايان نوشت: مقامات اسرائيلي مكررا نگراني خود را در ارتباط با تمايل "باراك اوباما " رئيس‌جمهوري آمريكا براي گفت‌وگو با ايران در خصوص برنامه هسته‌اي اين كشور ابراز داشته و اعلام كرده‌اند كه اين امر مي‌تواند به گسترش برنامه هسته‌اي ايران كمك كند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8805020384

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
می خواستم این خبرو چند ساعت پیش ارسال کنم!
نظر من به این دیدگاه مثبت است

امریکایها می خوان با ما کنار بیان و اسرائیل و بخصوص اعراب! (حتی بی طرفان و متحدان) نگرانند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اعترافات جدید نظامیان رژیم صهیونیستی که در جنگ و ماجراجویی شکست خورده 33 روزه در جولای 2006 بر ضد مقاومت لبنان به رهبری حزب الله حضور داشته اند و تاکید آنها بر توانمندی رزمندگان لبنانی، عمق فشارهای روانی و ترس و وحشت در میان آنان را آشکار کرده است.

به گزارش مهر، پایگاه خبری المنار در گزارشی نوشت : نظامیان ارتش رژیم صهیونیستی درسهای فراوانی از حزب الله در جنگ 33 روزه جولای 2006 گرفته اند که ذهن آنان را همچنان به خود مشغول کرده است.

رژیم صهیونیستی که در جنگ 33 روزه با سانسور ویژه اخبار، در تلاش برای رفع نگرانی از ارتش و شهرک نشینان صهیونیست بود، هم اکنون چاره ای جز اعتراف به این واقعیتها ندارد.

یکی از نظامیان صهیونیست در اعترافات با اشاره به اینکه جنگ با حزب الله به یک جهنم واقعی شبیه بود، گفت : درگیری ما با نیروهای مقاومت لبنان همانند جنگ علیه اشباح بود!

وی در ادامه درباره تاکتیکهای هوشمندانه دفاعی رزمندگان مقاومت در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم اشغالگر قدس افزود: نیروهای مقاومت حزب الله لبنان یک لحظه هم ساکت نمی نشستند و حتی با تغییر موضع خود با باران تیرهای دقیق آنان روبرو می شدیم.

این نظامی صهیونیست گفت : واقعا نمی دانم اگر تانک نداشتیم چه بر سرمان می آمد. هرگاه که آژیر خطر به صدا در می آمد نظامیان همچون موش به داخل خودروهای ضد بمب خود می دویدند.

از سوی دیگر یکی از افسران صهیونیست در این باره اظهار داشت : ناتوانی ارتش در جلوگیری از پرتاب موشکهای کاتیوشا، ناخرسندی و ناامیدی شدیدی را به وجود آورد.

خاطر نشان می شود رژیم اشغالگر قدس که از روز 21 تیر1385 (12 جولای 2006) به بهانه اسارت دو نظامی خود توسط مبارزان لبنانی، از زمین و هوا و دریا، مناطق مسکونی و تاسیسات زیربنایی لبنان را آماج حملات خود قرار داد، تمام توان خود را به کار گرفته بود تا با حمایتهای همه جانبه آمریکا، علاوه بر گرفتن انتقام شکست سال 2000(عملیات آزادی جنوب به استثنای مزارع شبعا و تپه های کفرشوبا) ریشه مقاومت را در لبنان بخشکاند،اما محاسبات این رژیم و حامیانش کاملا غلط از آب درآمد و آنها در نهایت شکست ذلت باری در 14 آگوست 2006(23 مرداد 85) متحمل شدند.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان چندی پیش به رژیم صهیونیستی هشدار داده بود در صورت تجاوز جدید به لبنان، باید جنگ 33 روزه جولای 2006 را در مقایسه با پاسخ حزب الله به تجاوز ، به مثابه یک زنگ تفریح فرض کنند.

http://alef.ir/1388/content/view/50067/

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]پس از انتشار خبر نشست خبري فرمانده كل سپاه درباره واكنش قاطع ايران به حملات احتمالي رژيم صهيونيستي، رسانه‌هاي اين رژيم سخنان وي را پوشش دادند.
بعد از آنكه نشست خبري فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برگزار شد، روزنامه‌هاي صهيونيستي در پايگاه‌هاي خبري خود به طور گسترده‌اي سخنان وي را درباره واكنش ايران به حملات احتمالي رژيم صهيونيستي پوشش دادند.
سردار سرلشكر محمد علي جعفري در نشستي خبري كه به مناسبت روز پاسدار برگزار شد اعلام كرد: اقدام نظامي عليه ايران خلاف عقل و منطق است ولي با حماقتي كه از دشمنان سراغ داريم و احساس خطري كه آنها از پيشرفت نظام اسلامي دارند نشان مي‌دهد كه دست زدن به چنين اقدامات حماقت‌آميز آنها بعيد نيست اما نيروهاي مسلح همواره در آمادگي كامل براي مقابله با هر گونه تهاجم دشمن است.
فرمانده كل سپاه در پاسخ به سوالي در خصوص برخي تهديدات رژيم صهيونيستي عليه ايران گفت: آنها با انجام اين تهديدات تلاش مي‌كنند تا نقش تهاجمي خود را در برابر نظام اسلامي ما حفظ كنند اما از اين موضوع غافلند كه دوران تهديد نظامي عليه ايران گذشته است و اين تهديدات باعث اتحاد و انسجام بيشتر در داخل كشورما مي‌شود.
سردار جعفري يادآوري كرد كه در صورت اقدام نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران، رژيم صهيونيستي در برد موشك‌هاي ايران قرار دارد و سپاه در توليد موشك‌هاي زمين به زمين با بردي متناسب با هدف قراردادن اين رژيم محدوديتي ندارد و پاسخ ما به آنها يك پاسخ سخت خواهد بود.
بعد از انتشار اين خبر، روزنامه‌ صهيونيستي يديعوت آحارونوت خبر نخست پايگاه اينترنتي خود را به سخنان سردار جعفري اختصاص داد. اين روزنامه با تيتر ايران درصورتي كه هدف حمله قرار گيرد به سايت‌هاي هسته‌اي اسرائيل حمله خواهد كرد گزارش خود را آغاز كرد.
اين روزنامه صهيونيستي به بخشي ديگر از سخنان سردار جعفري درباره توانايي موشكي ايران در هدف قرار دادن رژيم صهيونيستي پرداخت.
روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز به محض انتشار نشست خبري سردار جعفري خبر نخست پايگاه اينترنتي را به اين مصاحبه اختصاص داد.
اين روزنامه خبر اين نشست را با تيتر اگر اسرائيل به ايرن حمله كند، ما تاسيسات هسته‌اي اسرائيل را هدف قرار خواهيم داد پوشش داد. اين روزنامه صهيونيستي اين خبر را با عكسي از موشك سجيل 2 كار كرد.
هاآرتص در بخشي از اين گزارش به قسمتي از سخنان فرمانده كل سپاه پرداخت كه در آن گفته بود ما مسئول حماقت‌هاي رژيم صهيونيستي و ديگر دشمنان نخواهيم بود و در صورتي كه آنها ايران را هدف حمله قرار دهند، پاسخ ما قاطعانه و دقيق خواهد بود.
روزنامه اسرائيلي جروزالم پست نيز در گزارشي به پوشش نشست خبري فرمانده سپاه پرداخت.
اين روزنامه اين خبر را با عكسي غير مرتبط پوشش داد. در اين عكس منوچهر متكي وزير امور خارجه ايران ديده مي‌شود كه با وليد المعلم وزير امور خارجه سوريه در حال گفت‌وگو است.[/align]

منبع : http://www.dsrc.ir/Contents/view.aspx?id=2250

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسرائیلی ها حقششونه! 17 جون بلند شده این مردک نتانیاهو می گه: ایران رو نابود می کنیم اگر با سلاح هسته ای به ما حمله کنه! icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اسرائیلی ها حقششونه! 17 جون بلند شده این مردک نتانیاهو می گه: ایران رو نابود می کنیم اگر با سلاح هسته ای به ما حمله کنه! icon_wink[/quote]

سلام ليچ بزرگ ( ياد مامور حاكم بزرگ افتادم )

ايشون نگفتن بعد از حمله هسته اي با چي ايران رو نابود خواهند كرد؟ احتمالا در عالم برزخ دنبال ما خواهند گشت !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام ولي بايد نتانیاهو را جدي گرفت (همه ي نخست وزيراي اسراييل از قماشن فقط بين بد و بدتر مي چرخند)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بازم زرتو پرت زیادی icon_winkاز احمقهای صحیونیست بارها باخودم گفتم اینها یه بار فکر نمیکنن بعد حرف بزنن آخرش ما از دست اینها از خنده روده بر میشیم icon_wink icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گيتس: حمله اسرائيل به ايران "بي‌ثباتي خاورميانه " را به دنبال دارد

خبرگزاري فارس: وزير دفاع آمريكا در واكنش به اظهارات مقامات رژيم صهيونيستي مبني بر حمله به ايران تصريح كرد كه حمله اسرائيل به ايران منجر به بروز بي‌ثباتي در خاورميانه مي‌شود.

به گزارش فارس به نقل از روزنامه آمريكايي "نيويورك‌تايمز "، "رابرت گيتس " در سفر روز گذشته خود به تل‌آويو، ايران را محور گفت‌وگوهاي خود با مقامات اسرائيلي قرار داد و تصريح كرد كه حمله اسرائيل به ايران تنها بي‌ثباتي در منطقه خاورميانه را به دنبال خواهد داشت.
بنا بر اين گزارش، آمريكا با فرستادن نماينده خود به سرزمين‌هاي اشغالي تمام تلاش خود را به كار گرفته است تا به اسرائيل تأكيد كند كه پيشنهادات آمريكا به ايران نامحدود است اما "ايهود باراك " وزير جنگ اسرائيل در مقابل آمريكا كه در تلاش است وارد تعامل با ايران شود بسيار ناشكيباست.
باراك در كنفرانس خبري مشترك با رابرت گيتس در هتل "كينگ ديويد " در سرزمين‌هاي اشغالي با اشاره به پيشنهاد آمريكا به ايران در رابطه با آغاز مذاكره درباره برنامه هسته‌اي اين كشور تأكيد كرد: گرچه اسرائيل در موقعيتي قرار ندارد كه به آمريكا دستور دهد كه چه كاري بايد انجام دهد اما فكر نمي‌كنم در اين برهه از زمان ارائه چنين پيشنهادي به ايران و مذاكره با اين كشور صحيح باشد.
باراك با اشاره به حمله اسرائيل به ايران در صورت عدم توقف برنامه هسته‌اي اين كشور، افزود: ما معتقديم كه هيچ گزينه‌اي نبايد درباره ايران حذف شود. اين سياست ما است كه به ديگران پيشنهاد دهيم تا همان موقعيتي را كه ما پيشنهاد مي‌دهيم در پيش گيرند اما ما نمي‌توانيم سياست خود را به ديگران ديكته و تحميل كنيم.
بر اساس اين گزارش گيتس پس آنكه به همراه باراك در يك كنفرانس خبري مشترك حضور پيدا كرد، به ديدار با "بنيامين نتانياهو " رفت و نتانياهو در اين ديدار، گيتس را وادار كرد تا از هرگونه امكاناتي استفاده كنند تا ايران برنامه‌ هسته‌اي خود را متوقف كند.
بنا به گزارش نيويورك‌تايمز، اسرائيل براي چندين ماه متوالي است كه از تصميم دولت اوباما براي مذاكره با ايران بسيار نگران است.
روز گذشته، گيتس قبل از آنكه سرزمين‌هاي اشغالي را به مقصد "امان " پايتخت اردن ترك كند، از اسرائيل ضمانت گرفت تا اجازه دهد تا پيشرفت‌هايي در زمينه مذاكره با ايران حاصل آيد زيرا فرصت مذاكره با ايران را بسيار محدود دانست.
وزير دفاع آمريكا در كنفرانس خبري خود در سرزمين‌هاي اشغالي همچنين تصريح كرد كه اوباما اميدوار است كه ايران پيشنهادات آمريكا را براي مذاكره درباره برنامه هسته‌اي ايران بپذيرد تا آمريكا بتواند از راه مذاكره، مسئله هسته‌اي ايران را بررسي كند.
وي در ادامه تصريح كرد: ما هنوز اميدواريم كه ايران به دستان دراز شده اوباما به طرف اين كشور پاسخ مثبت و سازنده‌اي دهد.
نيويورك تايمز همچنين نوشت: آمريكا و رژيم صهيونيستي مدعي شده‌اند كه ايران در يك تا سه سال آينده به سلاح هسته‌اي مجهز خواهد شد.
"جيمز جونز " مشاور امنيت ملي آمريكا، "دنيس راس " كارشناس ايران در شوراي امنيت ملي آمريكا و "جرج ميچل " فرستاده ويژه آمريكا به خاورميانه از جمله مقامات دولت اوباما محسوب مي‌شوند كه در هفته جاري به سرزمين‌هاي اشغالي سفر كرده‌اند.
"باراك اوباما " رئيس‌جمهور آمريكا اخيراً تأكيد كرده است كه آمريكا حمله اسرائيل به ايران را تأييد نخواهد كرد.
بنا بر اين گزارش، گيتس در "امان " پايتخت اردن، با "ملك عبدالله دوم " ملاقات كرد.



http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8805060231

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منابع امنیتی روسیه از دست داشتن سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در ترور یكی از مدیران شركت سازنده موشك اس 300 این کشور خبر دادند.

به گزارش شبكه خبر، به نقل از خبرگزاری فلسطین الیوم، یك فرد مسلح ناشناس پنج شنبه شب قبل اندره براونكو یكی از مدیران و كارشناسان شركت روسی سازنده موشك رهگیر اس 300 را در جنوب مسكو با شلیك گلوله ترور كرد.

مقامات امنیتی روسیه كه در حال بررسی این جنایت هستند از دست داشتن ماموران موساد در این ترور سخن گفته اند.

موشك پیشرفته اس 300 قابلیت رهگیری موشك های برد كوتاه، متوسط و بلند را دارد و می تواند جنگنده های جدید را نیز سرنگون كند.

مقامات رژیم صهیونیستی به شدت نگران فروش این موشك روسی به كشورهایی همچون ایران هستند.

لينك خبر :
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=33526

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه واقعيت داشته باشه كه بايد منتظر موضع گيري روس‌ها باشيم...البته به نظر من چنين حماقتي از صهيونيست‌ها بعيده....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مثلا با اين كار خواستن كه چي بشه؟ (بر فرض درست بودن)

روسيه داره با كل دنيا بازي ميكنه ايران و اسراييل و آمريكا و ... براش فرقي نميكنه فقط به اون چيزي كه ميخواد بايد برسه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]حالا چرا کشتنش؟ این کارها که فایده ای نداره!

روسها بارها از این صهیونیستها ضربه خوردند،در جنگ گرجستان هم روسها رو ریخه بودند به هم!(که موضع گیری روسها فروش موشک های اسکندر به سوریه بود) باید دید الان چه آشی پخته اند...
شاید هم دروغ باشه![/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.