امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

برادر...

ساخت این ماکت منتهی به مواردی خواهد شد که فعلا حرف زدن در موردش جایز نیست!


منظورت كه تست هواپيماي ناونشين يا يك همچين چيزي نيست ها من يك چيزايي قبلا شنيدم ميشه جوابدي؟؟؟
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من منکر زحمات نیستم. دستشون درد نکنه ولی:

تمامی این کارا با اقتصاد ضعیف راه به جایی خوبی نمیبره.

میشیم مثل شوروی یا روسیه.

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب منطقی امروز تو مصاحبه جدیدش با مشرق گفته جنگنذه اموزشی صاعقه   ظرف 3 تا 4 هفته اینده   رونمایی میشه ( بهسازی ها هم شامل ایونیک / ارابه فرود و یحتمل  بکارگیری موتور j-90  هست که جایگزیم j-85 شده )

ویرایش شده در توسط Thundar
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب منطقی امروز تو مصاحبه گفت جنگنذه اموزشی صاعقه   ظرف 3 تا 4 هفته اینده   رونمایی میشه ( بهسازی ها هم شامل ایونیک / ارابه فرود و یحتمل  بکارگیری موتور j-90  هست که جایگزیم j-85 شده )

 

جای بسی تشکر دارد اما بنظرتون عجیب نیست که حرفی از تغییر یا بهسازی بدنه زده نشده است اگه اینجور باشه یعنی از لحاظ ظاهری ما با همان صاعقه قدیمی طرف هستیم ؟؟!! و اینکه ایشون درمورد تاریخ رونمایی اینطور فرمودند نتیجه میگیریم جنگنده خیلی قبل ها اماده رونمایی بوده و توجه کردید رونمایی ها تو این دوره زمانی مذاکرات بیش از پیش شده ؟؟!!

ویرایش شده در توسط namix
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به تاکید جناب منطقی بر آموزشی بودن این جت، این احساس به آدم دست میده که گویا این جنگنده تفاوت خاصی با نسل قبل حداقل در ظاهر نخواهد داشت. یعنی همون شکل و شمایل و مشخصات ظاهری.

حالا انشاءا... که اینطور نباشه.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منوچهر منطقی رییس سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح در حاشیه نمایشگاه هوایی کیش در گفتگو با خبرنگار  گروه دفاعی مشرق از رونمایی مدل جدیدی از جنگنده ایرانی "صاعقه" خبر داد و افزود: این نمونه جدید آماده شده و ظرف مدت 3 الی 4 هفته آینده رونمایی می شود.

وی در تشریح ویژگی های این مدل از هواپیمای صاعقه با بیان اینکه به دنبال نزدیک کردن صاعقه به فناوری های بومی روز هستیم، اعلام کرد: ارتقاء ها عمدتا در مورد سیستم های الکترونیک پروازی بوده و از سامانه های پیشرفته تری در این بخش استفاده شده است و با توجه به دست یابی کشورمان به فناوری طراحی و ساخت ارابه های فرود جنگنده، در مدل جدید صاعقه از ارابه های فرود بومی بهره گرفته شده است.

منطقی در عین حال تاکید کرد که مدل جدید این جنگنده دو کابینه خواهد بود که برای مقاصد آموزشی از آن بهره گرفته خواهد شد.

رییس سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح همچنین در پاسخ به سوال دیگر مشرق در مورد وضعیت ساخت جنگنده قاهر به گفت: آنچه که قبلا رونمایی شده بود، طراحی مفهومی این جنگنده بود و در حال حاضر نیز این طرح ادامه داشته و در حال گذراندن تست های آزمایشی خود می باشد.

 

 

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/364660/%D9%86%D9%85%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B5%D8%A7%D8%B9%D9%82%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%AF-%D8%AC%D9%86%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%82%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%AA%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چرا شوروی تکنولوژی نظامی را در اختیار صنایع عمومی قرار نمیدد؟

شما این کار شوروی را تایید می کنید؟

با سلام
غیر از دلایلی که دوستان بیان کردند یک نکته مهم دیگه هم هست و آن تفاوت ماهیت محصولات نظامی و محصولات مصرفی و به طبع تفاوت صنایع نظامی با صنایع مصرفی.ببینید یک وقت شما یک سری اهدافی‌ دارید و این اهداف بسیار کلان هستند و یک محصولی رو تولید می‌کنید که شما رو به این اهداف کلان برسونه و در این راستا برای شما دیگه ریزه کاری‌ها و ظریفکاری‌ها اهمیت نداره بلکه تنها آن اهداف کلی‌ مهم هستند و از طرفی‌ تعداد محصولی هم که میخواید تولید کنید محدود هست و با تعداد محدودی به آن اهداف کلان می‌رسید،مثلا بمب اتمی‌ اینجا شما به شیعی احتیاج دارید که با یک قدرت معین در زمان خاص  یک انفجار صورت بده،همین...دیگه چیز دیگه‌ای برای شما مهم نیست،چرا ایمنی بمب که زودتر منفجر نشه و اینگونه موارد هستند اما همان انفجار در نهایت برای شما اهمیت داره و مثلا زیبایی‌ انفجار،صدای انفجار و این ریزه کاری‌ها مهم نیستند...یا موشک قاره پیما قراره شیعی رو چند هزار کیلومتر برای شما پرتاب کنه و تنها عواملی برای شما مهّمند که منجر به این شوند و نه عوامل جانبی مثل نمی‌دونم آلایندگی سوخت این موشک،صداش هنگام برخورد و زیبایی‌ موشک و غیره....همین مثال‌ها رو میشه در اکثر صنایع نظامی زد از هواپیما گرفته تا زیردریایی و غیره یعنی‌ اینها محصولاتی به شدت کاربردی هستند و فقط قراره همان وظیفه کاربردی رو به نحو احسن انجام بدند و نه مسائل حاشیه‌ای و جزعی....
از این ور اما در محصولات مصرفی بر عکس به غیر از آن کاربرد باید به نکات حاشیه‌ای و جزع هم توجه داشته باشید و از آنجایی که محصول شما قراره از طرف میلیون‌ها آدم مورد استفاده قرار بگیره،مورد قضاوت این همه افراد هم قرار میگیره از هر جهت از جمله موارد جزعی....مثلا پژو ۴۰۵ ماشین ۲۵ سال پیشه که ‌یک خصوصیاتی در سرعت،شتاب و غیره دارد،حالا شما بیای این رو با آخرین مدل پژو مقایسه کنید این خصوصیات تغییر چندانی نکردند،یعنی‌ مثلا پژو جدید پرواز نمیکنه که ۴۰۵ نتونه،اما ریزه کاری‌هایی‌ هست که ۴۰۵  رو به ‌یک ماشین از رده خارج شده تبدیل میکنه نسبت به پژو آخرین مدل مثل زیبایی‌ بیرون،آلایندگی،مصرف سوخت،زیبایی‌ داخل،راحتی‌ سندلی‌‌ها و غیره تمام موارد کوچکی که البته برای مشتری اهمیت دارند و باعث ترجیح ‌یک خودرو نسبت به خودروی دیگر میشوند....یا مثلا ‌یک گوشی تلفن تازه به بازار آمده چه فرقی‌ با مدل ۶ ماه پیش دارد،هیچی‌ در بعد کلان،تمام کارهایی که با این جدیده می‌کنید با آن هم میتونستید انجام دهید،اما تفاوت در ظریف کاریها و مسائل جزع است
حالا در همین صنایع نظامی هر چی‌ به سمت محصولات عمومی تر میریم باز این نکته رو میشه دید،مثلا خودروی  سفیر ایران فرق چندانی از نظر سرعت،قدرت،گنجایش باک سوخت و این موارد کلی‌ با نمونه‌های کشور‌های غربی نداره،اما اگه وارد موارد جزع بشیم مسلما اغلب سرباز‌ها غربی رو ترجیح میدن،یا سلاح‌های انفرادی ،سلاح خیبر در خصوصیاتی مثل تعداد گلوله خشاب،قدرت شلیک،سرعت و اینگونه موارد با برترین سلاح مثلا آلمانی تفاوت چندانی  ندارد،اینجور نیست که خیبر مثلا تفنگ سر پر باشه که از جلو باید توش باروت بریزی یا شبیه برنو باشه،خصوصیات اصلی‌ تقریبا برابرند اما باز ظریف کاری‌هایی‌ مثل ارگونومیک بودن و اینجور چیز‌ها تفاوت رو ایجاد میکنه،همینه که برخی‌ از کشور‌ها که در صنایع نظامی سنگین حرفی‌ برای گفتن ندارند در سلاح‌های انفرادی تولید کنندگان قابلی‌ هستند مثل بلژیک و اتریش اما روسیه و چین دارای موشک قاره پیماو بمب اتمی‌ و زیردریایی هسته‌ای و غیره قادر به ساختن سلاح‌های انفرادی به کیفیت این کشور‌ها نیستند!!!!!!
ببینید الان داریم وارد سفر‌های فضائی توریستی میشیم،اگر این روند ادامه داشته باشه در آینده خواهیم دید که ویژه گیهای جدیدی در طراحی‌ کپسول‌های فضائی در نظر گرفته خواهند شد،الان کافیه که کپسول حد اقل‌های زیستی‌ و ایمنی فضانورد رو تأمین کنه اما ممکنه برای یک توریست فضائی پولدار مثلا راحتی‌ هم بیشتر در نظر گرفته بشه،زیبایی‌ محیط هنگامی که میرسه ایست گاه فضائی و باز وارد ظریف کاری‌ها میشیم که الان به علت استفاده تنها کاربردی از سفر‌های فضائی مورد نظر نیستند!!!!!!
پس ماهیتا با دو پدیده متفاوت طرفیم که هر یک الزامات خاص خود را دارند و قوی بودن در یکی‌ لزوماً به معنای توانایی‌ در دیگری نیست!!!!!
و توانایی‌ در تولید محصولات مصرفی با کیفیت به عوامل بسیاری بستگی داره که یکیش سابقه هست...مثلا سوئیس معروفه که ساعت‌های خوبی میسازه،و در این حوزه از آلمان برتره با اینکه کسی‌ تکنولوژی آلمان رو زیر سوال نمیبره حتا در دیگر محصولات مصرفی اما هر چه قدر هم زور بزنه ساعت به خوبی سوئیس نمیتونه بسازه چون که سوئیس سابقه چند قرنی در این زمینه داره...
ایتالیا صنعت مد پیشرفته‌ای داره و آمریکا هر کار کنه نمیتونه بهش برسه،در حالی‌ که اگه فکرشو بکنیم برای کشوری که رفته ماه نباید طراحی‌ لباسی مثل آرمانی کار سختی باشه اما نمیتونه!!!!!
راه دوری نریم همین فرش دست باف ایران خودمون،به عنوان بهترین فرش جهان معروفه،کشور‌هایی‌ مثل چین و هند خیلی‌ سعی‌ کردند نقش‌ها و تکنیک‌های بافت فرش ایران رو کپی کنند و جای آن را بگیرند اما هر کار کردند نتونستند،در حالی‌ که کار سختی به نظر نمیرسه،آدم که همون آدمه،تکنیکو یاد بگیره میبافه، نخو ابریشمو دار قالی هم که کاری نداره تهیه کردنش،اما به این سادگی‌ نیست و نمیشه چندین قرن تجربه ایران رو در این زمینه به سادگی‌ کپی کرد!!!!البته این دیگه  تکنولوژی نیست اما خواستم اهمیت تجربه اندوخته شده رو نشون بدم،که در صنایع مصرفی خیلی‌ بیشتر از صنایع نظامی سنگین اهمیت داره


اینکه آیا روش شوروی رو قبول دارم یا نه،این بستگی به شرایط کشور داره....اگر کشور مجبور بشه یکی رو انتخاب کنه بنده اولویت رو به صنایع سنگین و نظامی میدم...ترجیح میدم ایران موشک‌های قاره پیما،زیر دریایی هسته ای،جنگنده نسل پنجم و انرژی هسته‌ای داشته باشد اما پلو پزو،خودرو و ماشین اصلاح با کیفیت نسازد

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صاعقه تقریبا از اواخر سال گذشته آماده شده و حتی سعی داشتن تا 29 فروردین تو رژه نمایشش بدن ولی اینکار صورت نگرفت! به جای پهپاد راهبردی وعده داده شده هم دوباره مثل زمان رونمایی حماسه یه پهپاد قدیمی رونمایی شد! 


قابل توجه دوستانی که تحت تاثیر رسانه های بیگانه این طرح و عوامل ساختش رو به سخره گرفتن:

 

بزرگوار شما که همه رو فقط بجرم اینکه با دلایل عقلی چون قدرت علمی برا ساخت چنین پروژه ای و وجود زیر ساخت های لازمه و قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی در صحنه بین الملل ، چنین پروژه هایی واسشون جای سوال زیاد داره محکوم می کنید به پیروی از رسانه های بیگانه ، یه سیر تاریخی از این پروژه میارم تا بدونین استدلال شما سر این پروژه صرف هیچه

 

اول رییس جمهور وقت موقع رونمایی میاد میگه من با خلبانی که سابقه چندین هزار ساعت پرواز داره در مورد این جنگنده پرسیدم گفت جنگنده خوبیه در حالیکه خبری از جنگنده نیست

 

دوم بفاصله کوتاهی یادم نیست دقیقاً کی بود یکی تو مصاحبه گفت که این پروژه اصلاً به اونجاها نرسیده هنوز که بخواد تست پروازی بشه

 

سوم حالا جناب منطقی میگه اونیکه با اون همه دبدبه رونمایی شد صرفاً یه طرح مفهومیه ، حالا میخوام بگم دارن میگن طرح مفهومی یعنی طرحی که اگه بتونن به مرحله ساخت نمونه واقعی برسونن اصلاحات ساختاری فراوان خواهد دید شاید هم این اصلاحات ساختاری نشه اعمال بشه و پروژه رو بایگانی کنند حالا نگین مدل پروازیش ساخته شده 

 

نکته آخر حرفم اینه اگه با رو کردن یه طرح مفهومی کشوری پنهانکار ساز میشد خیلی کشورهای فقیر چون افغانستان و جیبوتی و سودان و سومالی هم اگه یه جو غیرت بکنن با رو کردن طرح مفهومیشون پنهانکار ساز میشن

ویرایش شده در توسط aaa84
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام
غیر از دلایلی که دوستان بیان کردند یک نکته مهم دیگه هم هست و آن تفاوت ماهیت محصولات نظامی و محصولات مصرفی و به طبع تفاوت صنایع نظامی با صنایع مصرفی.ببینید یک وقت شما یک سری اهدافی‌ دارید و این اهداف بسیار کلان هستند و یک محصولی رو تولید می‌کنید که شما رو به این اهداف کلان برسونه و در این راستا برای شما دیگه ریزه کاری‌ها و ظریفکاری‌ها اهمیت نداره بلکه تنها آن اهداف کلی‌ مهم هستند و از طرفی‌ تعداد محصولی هم که میخواید تولید کنید محدود هست و با تعداد محدودی به آن اهداف کلان می‌رسید،مثلا بمب اتمی‌ اینجا شما به شیعی احتیاج دارید که با یک قدرت معین در زمان خاص  یک انفجار صورت بده،همین...دیگه چیز دیگه‌ای برای شما مهم نیست،چرا ایمنی بمب که زودتر منفجر نشه و اینگونه موارد هستند اما همان انفجار در نهایت برای شما اهمیت داره و مثلا زیبایی‌ انفجار،صدای انفجار و این ریزه کاری‌ها مهم نیستند...یا موشک قاره پیما قراره شیعی رو چند هزار کیلومتر برای شما پرتاب کنه و تنها عواملی برای شما مهّمند که منجر به این شوند و نه عوامل جانبی مثل نمی‌دونم آلایندگی سوخت این موشک،صداش هنگام برخورد و زیبایی‌ موشک و غیره....همین مثال‌ها رو میشه در اکثر صنایع نظامی زد از هواپیما گرفته تا زیردریایی و غیره یعنی‌ اینها محصولاتی به شدت کاربردی هستند و فقط قراره همان وظیفه کاربردی رو به نحو احسن انجام بدند و نه مسائل حاشیه‌ای و جزعی....
از این ور اما در محصولات مصرفی بر عکس به غیر از آن کاربرد باید به نکات حاشیه‌ای و جزع هم توجه داشته باشید و از آنجایی که محصول شما قراره از طرف میلیون‌ها آدم مورد استفاده قرار بگیره،مورد قضاوت این همه افراد هم قرار میگیره از هر جهت از جمله موارد جزعی....مثلا پژو ۴۰۵ ماشین ۲۵ سال پیشه که ‌یک خصوصیاتی در سرعت،شتاب و غیره دارد،حالا شما بیای این رو با آخرین مدل پژو مقایسه کنید این خصوصیات تغییر چندانی نکردند،یعنی‌ مثلا پژو جدید پرواز نمیکنه که ۴۰۵ نتونه،اما ریزه کاری‌هایی‌ هست که ۴۰۵  رو به ‌یک ماشین از رده خارج شده تبدیل میکنه نسبت به پژو آخرین مدل مثل زیبایی‌ بیرون،آلایندگی،مصرف سوخت،زیبایی‌ داخل،راحتی‌ سندلی‌‌ها و غیره تمام موارد کوچکی که البته برای مشتری اهمیت دارند و باعث ترجیح ‌یک خودرو نسبت به خودروی دیگر میشوند....یا مثلا ‌یک گوشی تلفن تازه به بازار آمده چه فرقی‌ با مدل ۶ ماه پیش دارد،هیچی‌ در بعد کلان،تمام کارهایی که با این جدیده می‌کنید با آن هم میتونستید انجام دهید،اما تفاوت در ظریف کاریها و مسائل جزع است
حالا در همین صنایع نظامی هر چی‌ به سمت محصولات عمومی تر میریم باز این نکته رو میشه دید،مثلا خودروی  سفیر ایران فرق چندانی از نظر سرعت،قدرت،گنجایش باک سوخت و این موارد کلی‌ با نمونه‌های کشور‌های غربی نداره،اما اگه وارد موارد جزع بشیم مسلما اغلب سرباز‌ها غربی رو ترجیح میدن،یا سلاح‌های انفرادی ،سلاح خیبر در خصوصیاتی مثل تعداد گلوله خشاب،قدرت شلیک،سرعت و اینگونه موارد با برترین سلاح مثلا آلمانی تفاوت چندانی  ندارد،اینجور نیست که خیبر مثلا تفنگ سر پر باشه که از جلو باید توش باروت بریزی یا شبیه برنو باشه،خصوصیات اصلی‌ تقریبا برابرند اما باز ظریف کاری‌هایی‌ مثل ارگونومیک بودن و اینجور چیز‌ها تفاوت رو ایجاد میکنه،همینه که برخی‌ از کشور‌ها که در صنایع نظامی سنگین حرفی‌ برای گفتن ندارند در سلاح‌های انفرادی تولید کنندگان قابلی‌ هستند مثل بلژیک و اتریش اما روسیه و چین دارای موشک قاره پیماو بمب اتمی‌ و زیردریایی هسته‌ای و غیره قادر به ساختن سلاح‌های انفرادی به کیفیت این کشور‌ها نیستند!!!!!!
ببینید الان داریم وارد سفر‌های فضائی توریستی میشیم،اگر این روند ادامه داشته باشه در آینده خواهیم دید که ویژه گیهای جدیدی در طراحی‌ کپسول‌های فضائی در نظر گرفته خواهند شد،الان کافیه که کپسول حد اقل‌های زیستی‌ و ایمنی فضانورد رو تأمین کنه اما ممکنه برای یک توریست فضائی پولدار مثلا راحتی‌ هم بیشتر در نظر گرفته بشه،زیبایی‌ محیط هنگامی که میرسه ایست گاه فضائی و باز وارد ظریف کاری‌ها میشیم که الان به علت استفاده تنها کاربردی از سفر‌های فضائی مورد نظر نیستند!!!!!!
پس ماهیتا با دو پدیده متفاوت طرفیم که هر یک الزامات خاص خود را دارند و قوی بودن در یکی‌ لزوماً به معنای توانایی‌ در دیگری نیست!!!!!
و توانایی‌ در تولید محصولات مصرفی با کیفیت به عوامل بسیاری بستگی داره که یکیش سابقه هست...مثلا سوئیس معروفه که ساعت‌های خوبی میسازه،و در این حوزه از آلمان برتره با اینکه کسی‌ تکنولوژی آلمان رو زیر سوال نمیبره حتا در دیگر محصولات مصرفی اما هر چه قدر هم زور بزنه ساعت به خوبی سوئیس نمیتونه بسازه چون که سوئیس سابقه چند قرنی در این زمینه داره...
ایتالیا صنعت مد پیشرفته‌ای داره و آمریکا هر کار کنه نمیتونه بهش برسه،در حالی‌ که اگه فکرشو بکنیم برای کشوری که رفته ماه نباید طراحی‌ لباسی مثل آرمانی کار سختی باشه اما نمیتونه!!!!!
راه دوری نریم همین فرش دست باف ایران خودمون،به عنوان بهترین فرش جهان معروفه،کشور‌هایی‌ مثل چین و هند خیلی‌ سعی‌ کردند نقش‌ها و تکنیک‌های بافت فرش ایران رو کپی کنند و جای آن را بگیرند اما هر کار کردند نتونستند،در حالی‌ که کار سختی به نظر نمیرسه،آدم که همون آدمه،تکنیکو یاد بگیره میبافه، نخو ابریشمو دار قالی هم که کاری نداره تهیه کردنش،اما به این سادگی‌ نیست و نمیشه چندین قرن تجربه ایران رو در این زمینه به سادگی‌ کپی کرد!!!!البته این دیگه  تکنولوژی نیست اما خواستم اهمیت تجربه اندوخته شده رو نشون بدم،که در صنایع مصرفی خیلی‌ بیشتر از صنایع نظامی سنگین اهمیت داره


اینکه آیا روش شوروی رو قبول دارم یا نه،این بستگی به شرایط کشور داره....اگر کشور مجبور بشه یکی رو انتخاب کنه بنده اولویت رو به صنایع سنگین و نظامی میدم...ترجیح میدم ایران موشک‌های قاره پیما،زیر دریایی هسته ای،جنگنده نسل پنجم و انرژی هسته‌ای داشته باشد اما پلو پزو،خودرو و ماشین اصلاح با کیفیت نسازد

 

       عزیز من روسیه یا شوروی سابق تو هر زمینه ای که تو صنایع نظامی پیشرفت داشته تو صنعت غیر نظامی هم اون رو پیاده کرده، مثالش صنایع سنگین مثل فولاد، هواپیماسازی ، نفت و گاز،کشتی سازی، ساخت نیروگاه و سد وخیلی چیزهای دیگه. این چیزها رو موقعی داشت که از تکنولوژی غرب محروم بود. مثلا تو همین فازهای پارس جنوبی که توربوکمپرسورها رو از زیمنس تهیه میکردند بعد از تحریم رفتند سراغ توربوکمپرسورهای اوکراینی! برای خیلی از پکیج های دیگه هم که از غرب می اومد و تحریم شدند رفتند سراغ چین و بعد روسیه! حالا درسته تو کیفیت از غرب عقب تر هستند ولی به اندازه خودشان دارند. با لاخره تا همین چند وقت پیش جزء گروه 8 بود حالا درسته با ارفاق راش دادند ولی دستش تو تکنولوژی خالی نیست. بالعکس تو صنعت الکترونیک و کامپیوتر عقبه شما اثراتش رو تو تولیدات نظامیش هم میبنی. شما به تمام این چیزها تجربه نظامی شوروری رو تو جنگ های مختلف اضافه کن میبینی داشتند چنین ارتشی جای تعجب نداره.

  الان شما چین رو نگاه کن به همون میزان که شما اخبار مختلف در خصوص پیشرفت اقتصادیش میشنوی تو زمینه نظامی هم پیشرفتش رو میبینی. برای هند هم همین طور. دو دو تا چهارتاست. الان مطمئن باش اگه دست آلمان، ژاپن و تا حدی کره توسط آمریکایی ها بسته نبود همونقدر که الان از بنز و تویتا و هیوندا تعریف می کردی از تسلیحات نظامیشون نیز اینجا تعریف میکردی. عزیز من برای بدست آوردن هر چیزی باید زحمتشو بکشی ، با نذر و دعا و معجزه که نمیشه!!!

ویرایش شده در توسط habdollahi83
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یعنی بعضی اوقات تو میلیتاری یه حرفایی زده میشه که ...

نمونه متوری که در یاک 130 های روسی استفاده میشه(نمونه غیر صادراتی)

http://poe.com.ua/en/products/aviation/engines/ai-222-25f-turbofan-engine-with-afterburner

نمونه آر دی 33 البته توبوفن

http://en.wikipedia.org/wiki/Klimov_RD-33

اینم جی 85 هست اگه قرار به استفاده از این باشه باید دوتا نصب کنند و از وزن هواپیما هم کم بشه

http://en.wikipedia.org/wiki/General_Electric_J85

ویرایش شده در توسط Srbazazry

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا این همون شفق هستش که چند سال پیش یه کوچولو اطلاعاتش به بیرون درز کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


 

بزرگوار شما که همه رو فقط بجرم اینکه با دلایل عقلی چون قدرت علمی برا ساخت چنین پروژه ای و وجود زیر ساخت های لازمه و قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی در صحنه بین الملل ، چنین پروژه هایی واسشون جای سوال زیاد داره محکوم می کنید به پیروی از رسانه های بیگانه ، یه سیر تاریخی از این پروژه میارم تا بدونین استدلال شما سر این پروژه صرف هیچه

 

اول رییس جمهور وقت موقع رونمایی میاد میگه من با خلبانی که سابقه چندین هزار ساعت پرواز داره در مورد این جنگنده پرسیدم گفت جنگنده خوبیه در حالیکه خبری از جنگنده نیست

 

دوم بفاصله کوتاهی یادم نیست دقیقاً کی بود یکی تو مصاحبه گفت که این پروژه اصلاً به اونجاها نرسیده هنوز که بخواد تست پروازی بشه

 

سوم حالا جناب منطقی میگه اونیکه با اون همه دبدبه رونمایی شد صرفاً یه طرح مفهومیه ، حالا میخوام بگم دارن میگن طرح مفهومی یعنی طرحی که اگه بتونن به مرحله ساخت نمونه واقعی برسونن اصلاحات ساختاری فراوان خواهد دید شاید هم این اصلاحات ساختاری نشه اعمال بشه و پروژه رو بایگانی کنند حالا نگین مدل پروازیش ساخته شده 

 

نکته آخر حرفم اینه اگه با رو کردن یه طرح مفهومی کشوری پنهانکار ساز میشد خیلی کشورهای فقیر چون افغانستان و جیبوتی و سودان و سومالی هم اگه یه جو غیرت بکنن با رو کردن طرح مفهومیشون پنهانکار ساز میشن

 

 

شما با چه سندی قدرت علمی ایران رو در این زمینه  زیر سوال میبرید؟ منظورتون از زیر ساخت چیه؟ اصلا از توانمندی های ایران در این زمینه مطلع هستید؟ 

مهمترین نقطه گلوگاهی در ساخت جنگنده تامین پیشران اون هست که در حال حاضر همونطور که پیش از این عرض کردم سه پروژه برای ساخت موتور های توربوفن در دست اقدام قرار داره که طبق برنامه ریزی باید در فواصل بین 90 تا 95 منتج به محصول بشن که اولین محصول این پروژه ظاهرا J-90 نامگذاری شده و به نظرم موتور توربوفن سبک ماست!علاوه بر این در زمینه تولید توربین های گازی (که به دلیل نداشتن نازل , موتور جت بدون تراست به شمار میرن و تا حد زیادی با موتورهای هوایی مشابهت دارن) شرکت بزرگی مثل مپنا وجود داره که میتونه سالانه حدود 150 دستگاه (یا حتی بیشتر) توربین گازی تولید کنه که در صورت محول شدن وظیفه ساخت موتور جت به این شرکت میتونه سالانه حدودا برای 70 تا بیش از 100 جنگنده پیشران تولید کنه! برای نمونه پره توربین سرامیکی ساخت این شرکت جزو نمونه های مدرنی هست که فکر نمیکنم تو هیچکدوم از موتورهای جت داخل کشور چنین فناوری بکارگرفته شده باشه!

در زمینه آلیاژهای هوایی هم تولیدات زیادی داشتیم و حتی تونستیم الیاف کربن رو در داخل کشور در مقیاس انبوه تولید کنیم! دیگه اینقدر از این حرف ها زدیم که ادامه دادنش تکرار مکرراته و من نیازی نمیبینم که ادامه بدم , در تاپیک جناب Marine 101 در این مورد بحث شده , میتونید به اون تاپیک رجوع کنید.

 

thumb_35923_636.JPGthumb_061213-F-5533S-009.jpg

 

افتتاح اولین خط تولید الیاف کربن توسط وزیر دفاع:

http://www.military.ir/forums/topic/16157-افتتاح-اولین-خط-تولید-الیاف-کربن-توسط-وزیر-دفاع/?p=188135

http://www.military.ir/forums/topic/16080-گالری-توانمندی-های-دفاعی-ایران/?p=408873

 

يک توربين را علي‌آبادي به آقا نشان داد و گفت: اين توربين آنقدر سبک است که با کمي تغييرات مي‌توان روي هواپيما سوارش کرد.

http://www.military.ir/forums/topic/27496-رهبر-انقلاب-در-بازدید-از-مجموعه-صنعتی-مپنا-و-دیدا/

http://www.military.ir/forums/topic/27396-رونمايي-از-موتور-توربيني-4-مگاوات-ساخت-داخل/

 

اما در مورد قاهر 313 و طرح مفهومی بودنش مگه ما چیزی غیر از این میگیم؟ اینکه مسئولان چطور عمل کردن به بنده ارتباطی نداره , ممکنه اونها هم برای کار خودشون دلیلی داشته باشن , حرف بنده اشاره به تغییر نظر افرادی داشت که تحت تاثیر رسانه ها و همگام با اونها بدون تفکر و تامل این طرح رو سخره گرفتن , انگار که مثلا رونمایی چنین طرح فرضا الکی و بدون پشتوانه ای چه فایده ای میتونه داشته باشه! چیزی که ما دیدیم صرفا یه ماکآپ بود و به اعتقاد بنده نمونه پروازی همون ماکآپ هم با همون تجهیزات ساخته شده (و یا همون زمان رونمایی ساخته شده بود) و قراره تست های پروازی پیش از تولید نمونه اصلی رو با همون تجهیزات انجام بده و در صورت موفقیت آمیز بودن , نمونه اصلی با مقیاس واقعی (مثلا 30 تا 50 درصد بزرگتر)  و پیشران قوی تر ساخته بشه.

  • Upvote 13
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

       عزیز من روسیه یا شوروی سابق تو هر زمینه ای که تو صنایع نظامی پیشرفت داشته تو صنعت غیر نظامی هم اون رو پیاده کرده، مثالش صنایع سنگین مثل فولاد، هواپیماسازی ، نفت و گاز،کشتی سازی، ساخت نیروگاه و سد وخیلی چیزهای دیگه. این چیزها رو موقعی داشت که از تکنولوژی غرب محروم بود. مثلا تو همین فازهای پارس جنوبی که توربوکمپرسورها رو از زیمنس تهیه میکردند بعد از تحریم رفتند سراغ توربوکمپرسورهای اوکراینی! برای خیلی از پکیج های دیگه هم که از غرب می اومد و تحریم شدند رفتند سراغ چین و بعد روسیه! حالا درسته تو کیفیت از غرب عقب تر هستند ولی به اندازه خودشان دارند. با لاخره تا همین چند وقت پیش جزء گروه 8 بود حالا درسته با ارفاق راش دادند ولی دستش تو تکنولوژی خالی نیست. بالعکس تو صنعت الکترونیک و کامپیوتر عقبه شما اثراتش رو تو تولیدات نظامیش هم میبنی. شما به تمام این چیزها تجربه نظامی شوروری رو تو جنگ های مختلف اضافه کن میبینی داشتند چنین ارتشی جای تعجب نداره.

  الان شما چین رو نگاه کن به همون میزان که شما اخبار مختلف در خصوص پیشرفت اقتصادیش میشنوی تو زمینه نظامی هم پیشرفتش رو میبینی. برای هند هم همین طور. دو دو تا چهارتاست. الان مطمئن باش اگه دست آلمان، ژاپن و تا حدی کره توسط آمریکایی ها بسته نبود همونقدر که الان از بنز و تویتا و هیوندا تعریف می کردی از تسلیحات نظامیشون نیز اینجا تعریف میکردی. عزیز من برای بدست آوردن هر چیزی باید زحمتشو بکشی ، با نذر و دعا و معجزه که نمیشه!!!

ببینید صنایع سنگین فرق میکنه با صنایع مصرفی مثل خودرو،لوازم الکترونیک و غیره!!!!!!اگه پست من رو با دقت بخونید متوجه تفاوت میشید،صنایع سنگین هم مثل صنایع نظامی هست،و بله باید شما در صنایع سنگین حرفی‌ برای گفتن داشته باشی‌ تا در صنعت نظامی پیشرفت کنی‌،مثل متالورژی یا توربین سازی که اینها کاملا با بخش نظامی منطبق هستند...همین ایران اول شرکت مپنا رو ایجاد کرد بعد رسید به تولید میکروجت‌ها برای موشک‌های ضدّ کشتی،یا همین شرکت اول در زمینه تولید توربین‌های نیروگاهی و صنعتی به موفقیت‌هایی‌ دست یافت که الان حرف از موتور جأت ایرانی زده میشه،حرف شما درسته اینها ۲ بخش کاملا منطبق و مکمل هستند اما قضیه صنایع مصرفی فرق میکنه،و وقتی‌ شما محصولی رو به تیراژ میلیونی تولید و از طرف ده‌ها میلیون مصرف کننده مورد عرض یابی‌ قرار می‌گیرد یک مولفه‌ها و ریزه کاری‌هایی‌ دخیل هستند که تفاوت کیفیت محصولات کشور‌های مختلف رو باعث میشه.
همین کره که مثال زدید،چندین ساله داره خودشو جر میده موشک ماهواره بر بسازه و در این راه از کمک‌های آمریکا و حتا روسیه هم استفاده میکنه،اما چیز قابلی‌ به دست نیاورده!!!!!شاید ایران در این زمینه از آنها جلوتر باشه،ولی‌ همین کشور خودرو‌هایی‌ میزازه که روسیه خوابشم نمی‌بینه،و این به علت همان تفاوت‌های بین صنعت نظامی و غیر نظامی سنگین با صنایع مصرفیست،که در پست قبلی‌ مفصل توضیح دادم....کلا شما صنایع سنگین رو در راستای صنایع نظامی ببین

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

pre_1417274511__twin_tail_l-15_trainer.j
 

نام: کیو 6 (نامگذاری چینی) آ 6 (نامگذاری صادراتی)

کلاس پروازی: پشتبانی نزدیک هوایی ، آموزشی ، ناونشین

متولی: گروه صنایع هوافضایی هونگدو جمهوری خلق چین 

هدف از ایجاد پروژه: جایگزینی با جنگنده های پشتیبانی نزدیک قدیمی تر کیو 5 در ارتش چین و صدور به کشورهای هم پیمان چین همچون پاکستان

سال شروع تست و یا ورود به خدمت: 2016 (احتمالی)

نوع ، تعداد و توان موتورها: 2 دستگاه موتور توربوفن اکراینی ای ال 222 مدل اف هر یک به توان خشک 30 کیلونیوتن همراه با پسسوز

تولیدکنندگان: هونگدو چین و صنایع هوا فضایی پاکستان (احتمالی)

 
توضیحات: کیو 6 در واقع نمونه رزمی شده و قوی تر از هواپیمای آموشی ال 15 است که برای انجام امور رزمی در کلاس پشتیبانی نزدیک اصلاحاتی را به خود دیده است که اهم آن ها عبارت است از استفاده از سکان دوگانه پروانه ای و تقویت موتور .
 
pre_1417275141__twin_tail_l-15_trainer_1

 

چه حرصی باید بخوریم اون روز  که این Q-6 پرواز بکنه و بعد به خدمت نیروی هوایی پاکستان هم دربیاد !

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط hosseingmn
      شايد در زمان کنونی اين موضوع يک خيالپردازی تلقی گردد اما در دهه های ۶۰ و ۷۰ ميلادی ايران يکی از نزديکترين همپيمانان ايالات متحده آمريکا محسوب ميشد . زمانی که در اوائل دهه ۷۰ ميلادی ايران در جستجوی يک هواپيمای شکاری رهگير بود روابط خوب اين کشور با ايالات متحده اين امکان را در اختيار ايران قرار می داد تا بهترين وسائل موجود در زرادخانه آمريکا را انتخاب کند . در عين حال ايرانيها تقاضای مخصوصی داشتند . خلبان رئيسی که در آنزمان با درجه سروانی در نيروی هوائی خدمت ميکرد چنين ميگويد : نيروی هوائی ايران در آن سالها يک سلسله بررسيهائی را تحت عنوان « تقويت ايستگاههای رادار » انجام داد . اما آنچه دراين ميان محسوس بود فقدان راه حلهای پيشنهادی در جهت رفع معضل مناطق کور راداری بود .مناطق کوهستانی ايران بزرگترين معضل نيروی هوائی محسوب ميشود و ما قادر نبوديم حريم هوائی کشور را حتی با وجود شبکه های خوب راداری پوشش مناسب دهيم . در نهايت ما متوجه شديم که تنها راه حل ما جهت رفع اين مشکل , ايستگاههای رادار پرنده که همزمان قادر به دفاع از خود باشند می باشد . بر اين اساس ايران در جستجوی هواپيماهای رادار پرنده و شکاری رهگيرهای محافظ بر آمد . در سال ۱۹۷۲ ما از ۲ طرح جديد برای هواپيماهای شکاری ـ رهگير در ايالات متحده با خبر شديم . اين ۲ نوع جنگنده که مأموريت ويژه رهگيری هواپيماهای دشمن را بر عهده داشتند عبارت بودند از هواپيمای « اف ـ ۱۵ ايگل » ساخت کمپانی مک دانل داگلاس و هواپيمای « اف ـ ۱۴ تامکت » ساخت کمپانی گرومان . هواپيمای اف ـ ۱۵ مجهز به موشکهای هوا به هوای Aim - 7 Sparrow ترکيب مرگباری را در آسمان بوجود ميآورد اما با اينحال توانائی هواپيمای اف ـ ۱۴ راکه به موشکهای دوربرد Aim - 54 Phoenix و رادار Pulse - Doppler AWG - 9 مجهز بود نداشت . اين رادار قدرتمند توانائی شناسائی همزمان ۲۴ هدف و انتخاب ۶ هدف مهمتر از ميان آنها و شليک همزمان به طرف آنها را داشت . همچنين اين هواپيما قادر بود موشکهای Aim - 9 Sidewinder و Aim - 7 Sparrow را از فاصله دورتری نسبت به هواپيمای اف ـ ۱۵ پرتاب کرده و دشمن را مورد اصابت قرار دهد . خلبان سابق نيروی هوائی ايران سرهنگ فرهاد اعتقاد راسخ دارد که تامکت انتخاب بهتری برای ايران بود . او ميگويد « هر دوی اين شکاريها از کابين جاداری برخوردارندکه امکان ديد عالی در اختيار خدمه پروازی قرار می دهد . همچنين اين شکاريها قدرت رهگيری بالائی دارند و قادرند انواع وسائل پرنده متخاصم را تعقيب و منهدم کنند و در اين مورد هيچ محدوديتی ندارند بخصوص شکاری تامکت که هدايت آن بسيار راحت است و قادر به انجام مانورهای هوائی است که در ذهن ما تا آنزمان غير ممکن تصور ميشد . تنها در کمتر از ۱۰۰ ساعت پرواز من قادر بودم تا دماغه هواپيمای خود را تا ۷۵ درجه به سمت بالا هدايت کرده و سپس با گردشی ۱۰۰ درجه ای هدف خويش را با موشکهای سايدويندر و يا توپ قدرتمند ۲۰ ميليمتری M - 61A Vulcan مورد اصابت قرار دهم » . بعدها در مقابل کنگره آمريکا چنين وانمود گشت که حريم هوائی ايران پيوسته از جانب اتحاد جماهير شوروی بوسيله هواپيماهای سريع و بلند پرواز ميگ ـ ۲۵ مورد تجاوز قرار ميگيرد و ايران جهت دفاع از خود به هواپيمای تامکت نياز مبرم دارد . اما چنين استدلالی برای متقاعد کردن کنگره آمريکا ( که با اين قرارداد زياد موافق نبود ) واقعی نبودهر چند که تا امروز اين مسئله در محافل گوناگون بعنوان دليل اصلی مطرح ميگردد . واقعيت اين بود که ايران در آن سالها به دنبال قويترين ومجهزترين هواپيمای شکاری موجود در جهان بود که در نهايت هم آنرا دريافت کرد .


      در سال ۱۹۷۴ ميلادی ايران با اطمينان از توان بالای هواپيمای اف ـ ۱۴ , تعداد ۸۰ فروند از اين نوع هواپيما به همراه ۷۱۴ فروند موشک هوا به هوای Aim - 54 به آمريکا سفارش داد . اين قرارداد به ارزش ۲ ميليارد دلار شامل ساير سلاحها وقطعات يدکی برای مدت ۱۰ سال خدمت فعال و تجهيزات زمينی به همراه کارگاههای تعميراتی وآموزش پرسنل زمينی و کادر پروازی تحت نام « پروژه پادشاه ايرانی » به امضاء رسيد . اين قرارداد بزرگترين قراردادی بود که تا آنزمان بشکل انفرادی با يک شرکت آمريکائی منعقد ميشد .نکته جالب اينجاست که تنها چند ماه پس از امضاء قرارداد , کنگره آمريکا بودجه تکميل اين طرح را حذف و با اينکار شرکت گرومان را عملأ در آستانه ورشکسنگی قرارداد. در اين زمان بانک ملی ايران وامی به مبلغ ۲۵۰ ميليون دلار در اختيار کمپانی گرومان قرار داد تا تکميل پروژه تامکت و تحويل آن به ايران ميسر گردد. در حقيقت بعد از اعطاء اين وام بود که ساير سرمايه گزاران آمريکائی علاقمند به سرمايه گزاری در اين پروژه گشتند و عملأ شرکت گرومان و پروژه تامکت از خطر نابودی نجات يافتند . امروزه اين موضوع يک شوخی تاريخی تلقی ميگردد اما واقعيت اينست که بدون کمک مالی ايران , نيروی دريائی آمريکا هيچگاه قادر به در اختيار گرفتن اين پرنده افسانه ای نميگرديد .
      بدين ترتيب يکی از وقايع نادر در تاريخ هوانوردی مدرن بوقوع پيوست و اين رخداد با گذشت زمان دستمايه شايعات و داستانهای ضد ونقيض گوناگون گرديد . در حقيقت تاريخ واقعی و قدرت حقيقی هواپيماهای اف ـ ۱۴ که در خدمت نيروی هوائی ايران ميباشند تا به امروز به حد زيادی از افکار عمومی جهان پنهان مانده است .به اين موضوع بايد عدم تمايل خلبانان سابق نيروی هوائی ايران ( که اکنون سالهاست در خارج ازکشور زندگی ميکنند ) به حضور در انظار عمومی و ارائه اطلاعات و همچنين پرسنل شاغل در کشور که از درج هرگونه خبر به رسانه های جمعی جلوگيری ميکنند را هم افزود . اين افراد عمومأ از ترس اقدامات تلافی جويانه گروهک تروريستی مجاهدين خلق که در خاک عراق مستقر بوده و از حمايت آمريکا و اسرائيل برخوردار ميباشند وحشت دارند زيرا در ۲۰ سال گذشته تعدادی از خلبانان بدست اين گروه تروريستی به قتل رسيده اند . در مواردی استثنائی و نادر خلبانان ايرانی حاضر به ارائه اطلاعاتی اندک شده اند که البته ناشناس باقی ماندن اين افراد جزو شروط اوليه بوده است .تعدادی از آنان حتی از شناسائی همکاران سابق خود که اکنون در قيد حيات هستند در عکسها و تصاوير عمدأ خودداری می کنند .

      پنهان کاری در مورد اف ـ۱۴ ها عملأ از روزهای اوليه تحويل تامکتها به ايران آغاز گشت . برخلاف گزارشهای دروغين معلم خلبانهای آمريکائی , آموزش پرسنل ايرانی بخوبی و منظم پيش ميرفت . تا پايان سال ۱۹۷۸ تعداد ۱۲۰ نفر خلبان و افسر کنترل تسليحات ( WSO = Weapon System Officer ) دوره های آموزشی را با موفقيت پشت سر گذاشتند . در مرحله بعدی تعداد ۱۰۰ نفر پرسنل بايد به آنان ملحق ميشدند. همزمان تعداد ۲۰۰ نفر تکنسين متخصص تعميرات موتور در شرکت Pratt & withney و متخصص تسليحات در شرکت Hughes دوره آموزشی را گذراندند . سروان جواد در مورد آموزشهای نظامی خود در آمريکا چنين ميگويد : ما در نيروی دريائی آمريکا آموزش ميديديم. معلمين ما در وهله اول خلبانان آمريکائی بودند که در جنگ ويتنام تجربيات گرانبهائی اندوخته بودند . اين خلبانان جزو مجرب ترين خلبانانی بودند که حتی خلبانان نيروی هوائی آمريکا و نيروی هوائی اسرائيل قادر به مبارزه با آنان در جنگهای هوائی نبودندو آنان براستی ما را به نحو احسن آموزش دادند . اين آموزشها ما را دارای چنان مهارتی ساخت که بعدها در سالهای دهه ۹۰ ميلادی ما قادر بوديم هواپيماهای ميگ ـ۲۹ را که از روسيه خريداری شده بود , در جنگهای تمرينی هوائی سرنگون سازيم . در حقيقت اين موضوع يکی از دلايلی بود که ايران از سفارش تعداد بيشتری ميگ ـ ۲۹ خودداری نمود . تنها نقطه ضعف هواپيماهای F - 14 A موتورهای TF - 30 P 414 آن بود . پيچيدگی و غير قابل اعتماد بودن اين توربينها ما را وادار ميساخت که بيشتر وقت خود را به جای تمرکز روی پروازها , صرف فراگيری کار با اين موتورها کنيم .

      سرگرد فرهاد در ادامه چنين ميگويد : موشکهای Aim - 54 سلاحی استثنائی و موثر بود که تا به امروز سلاحی ساخته نشده است که قابل مقايسه با آن باشد . در هنگام آزمايشات گوناگون در ايران اين موشک قبل از اصابت به هدف به ارتفاع غير قابل تصور ۲۴۰۰۰ متری و سرعت ۴.۴ ماخ دست يافت . اين موشک بزرگ و سنگين هيچ محدوديتی در مقابله با اهدافی که چه در ارتفاع بالا و چه در ارتفاع پائين پرواز ميکردند نداشت و قادر به تحمل ۱۷ g فشار بود . ما اين موشکها را از فواصل ۷.۵ تا ۲۱۲ کيلومتری هدف شليک کرديم ونتايج آزمايشات مافوق تصور ما بود . تنها نگهداری و آماده نکهداشتن اين سلاح پيچيده گاهی خواب را بر ما حرام ميکرد .


      اولين زوج تامکت در تاريخ ۱۶ ژانويه سال ۱۹۷۶ ميلادی به ايران تحويل شد . به علت آماده نبودن پايگاه هشتم شکاری اصفهان ( که در آنزمان بنام خلبان جانباخته آن نيرو پايگاه خاتمی و بعدها پايگاه شهيد بابائی نامگزاری شد ) اين هواپيماها تحويل اسکادران ۷۲ شکاری تاکتيکی مستقر در پايگاه هفتم شکاری شيراز شدند . باقی هواپيماهای تحويلی به اسکادران ۷۳ ملحق شدند و تا سال ۱۹۷۷ که اسکادرانهای ۸۱ و ۸۲ شکاری پايگاه هشتم اصفهان تشکيل شد , به خدمت در آن يگان ادامه دادند . تا پايان سال ۱۹۷۸ ايران تعداد ۷۹ فروند شکاری F - 14 A به همراه ۲۷۴ فروند موشک AIM - 54 A و۱۰ فروند موشک ATM - 54 تحويل گرفت . هشتادمين و در حقيقت آخرين تامکت ايران در آمريکا باقی ماند تا آزمايشهای گوناگون و طرحهای تکميلی روی آن اجرا گردد. همزمان نيروی هوائی ايران مذاکراتی را با شرکتهای Grumman و Pratt & withney را آغاز کرد که هدف از آن سفارش ۷۵ فروند ديگر از اين جنگنده چالاک بود . البته ايرانيان مايل به تعويض توربينهای TF - 30 در هواپيماهای موجود و هواپيماهای سفارشی جديد بودند.
      وقوع انقلاب وتغییر سیاست ها




      با شروع ناآراميها در ايران که از طرف احزاب کمونيستی و نيروهای مذهبی در ايران آغاز گشت , اوضاع سياسی در ايران رو به وخامت گذاشت . در تابستان ۱۹۷۸ اين فعاليتها شديدتر و بحران سراسر ايران را فرا گرفت به نحوی که نيروهای مسلح دچار چند دستگی در داخل خود شدند . در فوريه ۱۹۷۹ نيروهای انقلابی قدرت را در دست گرفتند و شاه مدتها بود که از ايران خارج شده بود . در نتيجه اين تغييرات و روی کار آمدن دولت موقت اسلامی , روابط ايران و آمريکا دچار تغييرات اساسی گشت . بعد از پيروزی انقلاب چندين هزار مستشار نظامی آمريکائی مجبور شدند تنها ظرف چند روز خاک ايران را ترک کرده و با ايران وداعی هميشگی کنند. دولت انقلابی جديد به سرعت قراردادهای نظامی منعقد شده در رژيم سابق که ارزشی درحدود ۱۲ ميليارد دلار را داشت بطور يکجانبه فسخ کرد . در ميان اقلام سفارش شده ميتوان از ۷۵ فروند جنگنده اف ـ ۱۴ جديد و ۵۰۰ فروند موشک فونيکس به همراه ۳۰۰ فروند شکاری سبک اف ـ ۱۶ و رادارهای پرنده آواکس نام برد .دولت آمريکا در آن زمان به خاطر ترس از آينده سياسی ايران و شرايط ژئوپولتيک منطقه از تحويل سلاحهايی که آماده تحويل به ايران بودند نيز جلوگيری کرد که از ميان آنها يک محموله شامل ۴۰ فروند موشک فونيکس و ۳ محموله قطعات يدکی هواپيمای اف ـ ۱۴ ميتوان اشاره کرد . پنتاگون حتی مذاکراتی را با دولت موقت به منظور استرداد هواپيماهای تامکت آغاز کرد . قراربود اين هواپيماها پس از تعميرات اساسی به انگلستان و يا عربستان سعودی فروخته شود . اين مذاکرات البته ناتمام ماند . در تاريخ ۴ نوامبر ۱۹۸۰ گروهی از دانشجويان مسلمان موسوم به خط امام سفارت آمريکا را اشغال و ۹۰ نفر از پرسنل سفارت وتفنگداران دريائی آمريکا را به گروگان گرفتند . بعد از اين حادثه روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا بطور کامل قطع گرديد . سرنوشت گربه های ايرانی بعد از اشغال سفارت آمريکا در حاله ای از ابهام قرار داشت . تعداد زيادی از خلبانان ايرانی کشور خود را برای هميشه ترک کردند و غربت نشينی را برگزيدند . شايعاتی مبنی بر عدم توانائی ايران در به پرواز در آوردن تامکتها به سرعت در محافل خبری پخش شد . علاوه بر اينها اخبار مجعولی دال بر خرابکاری عوامل CIA در ايران و وارد شدن خسارت جدی به اف ـ ۱۴ ها هم در غرب شدت گرفت . اما برخلاف تمام اين شايعات تنها در مجموع ۲۷ نفر از کادر پروازی تامکتها کشور را ترک کردند .


      قبل از پيروزی انقلاب بطور کلی در نيروی هوائی کليه کادر پروازی هواپيماهای اف ـ ۱۴ از ميان افسرانی که بر روی ديگر مدلهای هواپيما ( بطور عمده مدل اف ـ ۴ فانتوم ) تجربه زيادی داشتند و يا از ميان جوانان باهوش و مستعد انتخاب ميشدند . اين افسران جوان که حس وطن دوستی قوی داشتند اکثرأ در ايالات متحده , اسرائيل ويا انگلستان دوره های تخصصی خود را پشت سر گذاشته بودند . شايد به همين علت بود که حکومت جديد به اين افراد با ديده شک و ترديد می نگريست . بلافاصله پس از پيروزی انقلاب تعدادی از خلبانان تامکتها دستگير و زندانی شدند . در ميان اين افراد ميتوان از سپهبد هاشمی نخعی نژاد که معاون ارتشبد طوفانيان ( رئيس پروژه تامکتهای ايران و فرمانده پايگاه هشتم شکاری که با وقوع انقلاب به آمريکا فرار
      کرد ) بود اشاره کرد .اين امير ارتش به همراه سرهنگ ربيعی دردادگاه انقلاب به اعدام محکوم گرديدند . با اين وجود اکثر خلبانان نيروی هوائی مصمم بودند که در کشور خود بمانند وخدمت به وطن را بر فرار ترجيح دادند . سرهنگ جواد که در آنروزها بوسيله يکی از همسايگان خود لو رفته بود و او را دستگير کرده بودند اوضاع آن دوره را چنين ترسيم ميکند : زمانی که نيروهای آمريکائی ايران را ترک کردند به همراه آنان تعدادی از خلبانان و همچنين تعداد زيادتری از تکنسينها نيز جلای وطن کردند. تنها حدود ۱۰۰ نفر از خلبانان و تعدادی در حدود ۸۰ نفر تکنسين باقی ماندند . اين تعداد خلبان در حقيقت کافی بود تا تعداد زيادی تامکت را به پرواز در آوريم ولی برای سرويس و آماده پرواز کردن هواپيماها به هيچ عنوان کافی نبود . در کنار اين مسئله مشکل ديگری گريبان ما را گرفت و آن عدم پروازهای آموزشی و متوقف شدن دوره های آموزشی از اکتبر ۱۹۷۸ تا پائيز ۱۹۷۹ بود . از اين زمان به بعد به آرامی نيروی هوائی که به تازگی تغيير نام داده بود تحت فرماندهی حکومت مرکزی فعاليتهای خود را آغاز کرد . به همين علت پرسنل نيروی هوائی مجبور بودند که مجددأ دوره های آموزشی را تکرار کنند . مشکل ديگروجود افسران جزء بود که از فرماندهان مافوق خود اطاعت نميکردند . اين افراد که به « همافر » معروف بودند بارها و بارها از دستورات مافوق سرپيچی می کردندو فرماندهان خود را «خلبانان شاه » و يا جاسوسان اسرائيل و يا ضد انقلاب خطاب ميکردند. بارها در پايگاهها اتفاق می افتاد که همافران افسران مافوق را به دفتر فرمانده پايگاه ميکشاندندو با طرح اتهاماتی عملأ يگان را به هرج و مرج می کشيدند. گذشت زمان رفته رفته نظم و انضباط را به نيروهای نظامی باز گرداند . يکی از مشکلات نيروی هوائی پس از پيروزی انقلاب از هم گسستن زنجيره کادر وعدم اعتماد پرسنل پروازی به يکديگر بود . در حالی که اکثر افسران مايل به ادامه خدمت به شيوه گذشته بودند , گروهی از آنان که به خلبانان حزب اللهی معروف بودند وابستگی عميق خود را به حکومت مرکزی انکار نميکردند .اين افسران جوان زمان بيشتری را صرف به جا آوردن آداب مذهبی و مراسم دينی ميکردند. يکی از معروفترين اين افراد سروان خلبان عباس بابائی بود . او پس از بازگشت از آمريکا در سال ۱۹۷۸ جزو اولين افسرانی بود که ديگر پرسنل نيروی هوائی را به بيعت با امام خمينی دعوت کرد .


      در بحبوحه انقلاب سيستم کامپيوتری لجستيک نيروی هوائی دچار اشکالات جدی شد و همين امر کمبود لوازم يدکی در نيروی هوائی را بدنبال داشت .کارشناسان معتقد بودند که لوازم يدکی خريداری شده بايد برای سرپانگهداشتن و آماده پروازبودن کليه وسايل پرنده حداقل تا اواسط دهه ۸۰ ميلادی کافی باشد اما موفق به يافتن آنها نميشدند . حداقل در ۲ مورد ناپديد شدن چند نفر از افسران مسئول نگهداری انبارهای عظيم زير زمينی به اثبات رسيده است . اين افراد که رمز ورودی درهای انبارها را در اختيار داشتند بطور مرموزی ناپديد شدندو همين امر باعث شد تا چند سال محل انبار قطعات رادارهای AWG - 9 بسته بماند و دسترسی به آنها ناممکن شود . در مورد خرابکاری آمريکائيها قبل از خروج از ايران سرهنگ جواد ميگويد : تکنسينهای کمپانی هيوز که در اصفهان مستقر بودند در يک مورد قبل از خروج از ايران ۱۶ فروند موشک فونيکس را که در انبارهای زيرزمينی آماده برای سوار شدن بر روی اف ـ ۱۴ هائی که در حالت آماده باش دائم بودند دستکاری کرده و آنها را غير قابل استفاده کردند . البته بعدها با استفاده از قطعات يدکی که بصورت قاچاق از آمريکا وارد شد ما قادر به تعمير مجدد آنها شديم تمام ۱۶ موشک يادشده به حالت عملياتی در آمدند .اما در مورد رادارهای AWG - 9 بر خلاف گزارش منابع غربی هيچ آسيبی به آنها وارد نشد . با توجه به مطالب بالا می توان چنين نتيجه گرفت که تامکتها دوران گذار از انقلاب را با کمترين خسارات سپری کردند . با اينکه در سال ۱۹۸۰ تعداد هواپيماهای آماده پرواز ايران حداکثر به ۸ فروند بالغ ميگشت ولی همين تعداد کم ستون فقرات دفاع هوائی ايران محسوب ميشدند وقادر به حفاظت از حريم هوائی کشور بودند .


      زمانی که در اوائل سپتامبر ۱۹۸۰ اولين درگيری مرزی بين ايران و عراق رخ داد رئيس جمهور وقت بنی صدر دستور داد تا تعداد بيشتری هواپيمای اف ـ ۱۴ آماده پرواز گردندو بدين ترتيب تا اواخر اين ماه هر کدام از ۴ پايگاه عملياتی که تامکتها در آنها حضور داشتند ( پايگاه يکم شکاری مهرآباد پايگاه ششم شکاری بوشهر پايگاه هفتم شکاری شيراز و پايگاه هشتم شکاری اصفهان ) صاحب ۶ فروند تامکت آماده پرواز بودند و موشکهای فونيکس هم آماده شده بود . اولين پيروزی تامکت در نيروی هوائی ايران مربوط به قبل از حمله سراسری عراق در ۲۲ سپتامبر ميباشد . در تاريخ ۷ سپتامبر ۱۹۸۰ تعداد ۵ فروند بالگرد ميل ـ ۲۵ عراقی ( مدل صادراتی ميل ـ ۲۴ ) به يک پست مرزی ايران حمله ور شدند .در اين زمان يک فروند تامکت به سرعت به منطقه اعزام و با توپ قدرتمند ولکان يکی از بالگردها را متلاشی کرد . بعد از گذشت ۷ روز از اين واقعه دوباره اف ـ ۱۴ ها وارد صحنه درگيری شدند و برای نخستين بار از موشکهای مرگبار فونيکس خود استفاده کردند . آنهم در زمانی که بين اعضاء دولت مرکزی و فرماندهان نظامی بحث شديدی بر سر هزينه گزاف نگهداری تامکتها و موشکهای فونيکس در جريان بود . اين بحثها زمانی پايان گرفت که سرگرد محمد رضا عطايی يک فروند سوخوی SU - 22 M عراقی را از فاصله ۴۰ کيلومتری مورد اصابت قرارداد بدون اينکه عراقيها متوجه اين موضوع شوند . تا به امروز عراقيها نام خلبان اين سوخو را که سرگرد نوبر عبدالحميد است را بعنوان مفقود شده ثبت کرده اند . عراقيها هيچگاه باور نکردند که خلبان عبدالحميد که فرمانده اسکادران ۴۴ عملياتی بود از چنين فاصله ای می توانست بوسيله يک موشک فونيکس مورد اصابت قرارگيرد .با سرنگون ساختن يک فروند ميگ ـ ۲۱ توسط سروان خلبان عظيمی بفاصله يک روز پس از آن بحث بر سر ضرورت وجود تامکتها برای هميشه فروکش کرد وديگر صدای مخالفی در دستگاه حکومتی وجود نداشت .


      در تاريخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ عراق آغازگر جنگی خونين شد . در اين روز عراق با حداقل ۱۸ فروند هواپيمای شکاری بمب افکن فرودگاههای تبريز همدان و دزفول را مورد حمله قرار داد و همزمان پايگاه مهرآباد تهران مورد تهاجم هواپيماهای توپولف ۱۶ و ۲۲ اسکادران ۱۰ نيروی هوائی عراق در ۲ نوبت قرار گرفت . اين حمله گسترده برای ايرانيان با وجود درگيريهای محدود مرزی تا آن تاريخ غافلگيرکننده بود . در طی اين حمله گسترده تنها يک فروند ميگ ـ۲۱ عراقی به خلبانی رائد حميد بر فراز سنندج سرنگون شد . علت سقوط هم مورد اصابت قرار گرفتن هواپيما توسط ترکش بمبهای پرتاب شده توسط خود هواپيما که احتمالأ در ارتفاع پست پرواز ميکرده بوده است . در اين روز هيچکدام از تامکتهای ايران نتوانستند به موقع به پرواز در آيند . اولين هواپيماهائی که به مقابله با عراقيها برخاستند ۲ فروند اف ۴ ئی فانتوم متعلق به اسکادران ۱۱ مستقر در پايگاه يکم شکاری مهرآباد بودند و آنهم در زمانی که موج دوم حمله توپولف های عراقی به تهران صورت گرفت . در اين عمليات يک فروند هواپيمای هرکولس سی ـ ۱۳۰ ايران بر روی زمين هدف قرار گرفت و منهدم شد . خلبانهای ايرانی از سرنگونی تعداد زيادی هواپيمای عراقی گزارش دادندو شاهدان عينی از آتش گرفتن و سقوط تعداد معتنابهی هواپيما خبر دادند . اما واقعيت امر اين بود که تنها يک فروند توپولف ۱۶ به پايگاه خود مراجعت نکرد نام خلبان اين هواپيما بعنوان مفقود الاثر در عراق به ثبت رسيده است . عراقيها بر اين باورند که اين هواپيما در راه بازگشت به عراق به کوه برخورد کرده و هواپيما متلاشی گشته است .

      با توجه به آموزشهای خوب وتجهيزات مدرن , اکثر پرسنل نيروی هوائی ايران از پيروزی سريع وقاطع ايران اطمينان داشتند . سروان جواد خاطره اولين پرواز عملياتی خود را چنين بازگو ميکند : ساعت ۱۳ روز ۲۴ سپتامبر در پايگاه هشتم شکاری اصفهان تعداد ۶ فروند هواپيمای اف ـ ۱۴ جمعی اسکادران ۸۱ در انتظار ابلاغ دستور برای عمليات بودند. مأموريت ما مقابله با هواپيماهای عراقی در صورت حمله آنان به فرودگاه مهرآباد تهران بود و طبق دستور ميبايست در صورت عزيمت از هواپيماهای تانکر در آسمان سوخت دريافت ميکرديم .. اما در اين زمان موشک فونيکس به تعداد کافی نداشتيم .به همين علت چند ساعت بعد با حمله عراقيها تنها ۲ فروندهواپيمای اف ـ ۱۴ مسلح به موشک فونيکس برای انجام مأموريت به پرواز در آمديم . در اين عمليات ما موفق به سرنگونی يک فروند ميگ ـ ۲۱ و متواری ساختن ۴ فروند ميگ ـ ۲۳ شديم . درآن هنگام که به تعقيب ميگهای عراقی مشغول بوديم و به مرزهای مشترک نزديک می شديم , از مرکز به ما خبر دادند که تعداد زيادی هواپيمای عراقی مجددأ به حريم هوائی کشور تجاوز کرده اند . با اين وجود ما موفق به کشف آنها نشديم . تنها چند دسته هواپيمای اف ـ ۵ خودی که از پايگاه دزفول و تعدادی اف ـ ۴ که از پايگاه همدان به پرواز در آمده بودند را شناسائی کرديم . پس از گذشت ۴۰ دقيقه صفحه رادار هواپيمای همراه من موفق به کشف ۸ فروند هواپيمای عراقی شد .ارتفاع خود را به سطح ۷۰۰۰ متری کاهش داديم و خود را به فاصله ۱۲ کيلومتری هدف رسانديم. در اين زمان هر يک از ما يک موشک اسپارو به طرف هواپيماهای عراقی شليک کرديم . خلبانان عراقی هيچ عکس العملی از خود نشان ندادند. موشک اسپارو من يک ميگ ـ ۲۱ عراقی را متلاشی کرد اما موشک هواپيمای همراه من به خطا رفت . به همين خاطر من دستور حمله مجدد دادم . در ارتفاع ۳۵۰۰ متری ضمن استفاده از پس سوز چرخش کمی به سمت راست کرده و به آنان حمله کردم . ۲ هواپيمای ميگ ـ ۲۱ متوجه قصد من شدند و با چرخش سعی داشتند که در پشت سر ما قرار بگيرند.اما آنها فرصتی برای اينکار پيدا نکردند.من با استفاده از حداکثر قدرت موتور دماغه هواپيما را به سمت بالا برده , با زاويه حمله بالا چرخشی ۷۰ درجه ای انجام دادم و تامکت همراه هم به دنبالم آمد . درست در زمانی که من موشک سايدويندر خود را شليک کردم صدای خلبان تامکت همراهم را شنيدم که فرياد زد : Engine Stall . موتور سمت راست او زمانی که در تعقيب هواپيماهای عراقی بود با سرعت ۵۲۰ ناتيکال مايل وزاويه حمله ۴۵ درجه از کار افتاد . هواپيمای او دچار لرزش شديد و افت سريع سرعت تا حد ۸۲ ناتيکال مايل شد . در اين هنگام او بطرز معجزه آسائی قادر به کنترل هواپيما شد و از سقوط حتمی نجات يافت .بعد از فرود در پايگاه ما متوجه شديم که در هنگام مانور هوائی سيستم سوخت رسانی به موتور دچار اشکال شده بود . هدايت شکاری اف ـ ۱۴ در اين حالت ودر چنين ارتفاعی يکی از شاهکارهائی است که فقط خلبانان زبده از عهده آن برمی آيند . آنروز من در نهايت دومين ميگ ـ ۲۱ را گم کردم وتا به امروز هم نميدانم بر سر او چه آمد . بقيه هواپيماها هم به سرعت پا به فرار گزاشتند. پس از فرود در پايگاه خدا را شکر کردم که مأموريت به سلامتی به پايان رسيد .

      نظير مشکل ياد شده در بالا را ديگر خلبانان تامکت در ساير مأموريتها تجربه کردند ودر بعضی از موارد خسارات سنگينی به آنان وارد شد . در ژانويه ۱۹۸۱ سرگرد هوشيار موفق شد به سختی اف ـ ۱۴ خود را به زمين بنشاند آنهم پس از آنکه موتور سمت راستش از کار افتاد . در ماه مارس ۱۹۸۲ تامکت ديگری هنگام برخاستن از باند دچار آسيب جدی شد . در زمان تيک آف هر ۲ موتور هواپيما دچار POP شدند. در اين حالت مقدار بنزين اضافه در محفظه پس سوزمنفجر شده و کمپرسور به حالت Stall ( واماندگی ) ميافتد. سرتيپ حزين در طول جنگ حداقل ۲ بار از حوادث مشابهی جان سالم بدر برد . همچنين سرتيپ هوشيار در سالهای پس از جنگ ۲ بار اين اتفاق را تجربه کرد .در سال ۲۰۰۴ ميلادی در اثر تلاش متخصصان ايرانی راه حل مشکل ياد شده پيدا شد . کارشناسان نيروی هوائی ايران با کوشش و پشتکار زياد موفق به توليد قطعات يدکی موتور TF - 30 وبهبود سيستم سوخت رسانی آن شدند و با غرور خاصی از اين موفقيت خود ياد ميکنند .



      پس از مشکلات فنی و نارسائی در سازماندهی نيروها در ابتدای جنگ نيروی هوائی ايران خود را به سرعت برای حملات مقابله به مثل آماده کرد . اما با حمله گسترده نيروی زمينی عراق و پيشروی سريع آنها در استان خوزستان نيروی هوائی موفق به انجام اينکار نشد . نيروی زمينی ايران که پس از پيروزی انقلاب به شدت توان خود را از دست داده بود , از بيشترين کمبودها رنج ميبرد و به تنهايی قادر به مقاومت در برابر عراقيها نبود . هفته ها طول کشيد تا نيروهای ذخيره و کمکی به مناطق عملياتی اعزام شدند. در طول اين مدت وظيفه دفاع در برابر حملات نيروی زمينی عراق را نيروی هوائی بر عهده داشت . همزمان با حملات هواپيماهای اف ـ۴ و اف ـ ۵ به مواضع نيروهای عراقی و بمباران آنها ,تامکتها مشغول پاکسازی آسمان از وجود هواپيماهای عراقی بودند و با موفقيت اين وظيفه را به انجام رساندند.

      هر ۲ کشور ايران و عراق در ابتدای جنگ تقريبأ به يک تعداد هواپيمای جنگی داشتند اما از تظر کيفی کارت برنده در دست ايرانيها بود . البته دستيابی به اين برتری مدتی طول کشيد زيرا ايرانيان برای سازماندهی و بسيج نيروهای خود احتياج به زمان داشتند. نيروی هوائی ايران در ابتدای جنگ دارای ۷۷ فروند هواپيمای
      F - 14A و ۱۶۰ فروند F - 4E و ۲۸ فروند F - 4D و ۱۶۰ فروند F - 5 E/F بود که از آنها در نقش شکاری رهگير و شکاری بمب افکن استفاده ميکرد .در طرف مقابل عراقيها هيچ وسيله قابل مقايسه با اين امکانات را نداشتند .توانايی شکاريهای اف ـ۴ و اف ـ ۱۴ در سوختگيری هوائی که به برد و مدت پرواز آنها به مقدار زيادی می افزود , برتری هوائی ايرانيان را بخوبی نشان ميداد . همچنين يک اسکادران هواپيمای تانکر KC - 707 3J9C و بوئينگ KC - 747 2J9 بطور دائم برای سوخترسانی در آسمان آماده بودند . حداقل ۲ فروند بوئينگ ۷۴۷ و يک فروند بوئينگ ۷۰۷ بعنوان مرکز فرماندهی پرنده در طول جنگ بکار برده شدند . برای انجام اين مأموريت اين هواپيماها به تجهيزات مخصوصی مجهز بودند . همچنين يک فروند بوئينگ ۷۰۷ و چهار فروند هرکولس سی ـ ۱۳۰ به تجهيزات شنود و استراق سمع مجهز بودند که بدينوسيله ارتباطات مخابراتی دشمن را تحت کنترل داشتند . همين عامل سبب شد تا خلبانان ايرانی به راحتی تا عمق خاک دشمن نفوذ کرده بدون آنکه مورد شناسائی قرار گيرند . اما در ميان تمام اينها وجود يک سيستم فوق سری در نيروی هوائی ايران از همه مهمتر بود . هاپيماهای اف ـ۴ و اف ـ۱۴ مجهز به سيستم خاصی بودند که آنها را قادر ميساخت سيستم IFF ( شناسائی دوست از دشمن ) عراقيها را مختل کنند . اين سيستم که تحت عنوان ( Combat Tree/ Clear Horizont / Second View ) شناخته ميشد ايرانيها را قادر ميساخت که به راحتی و خيال آسوده در آسمان به شکار و تعقيب هواپيماهای عراقی بپردازند .

      پس از گذشت اندک زمانی ايرانيها متوجه شدند بدون دريافت قطعات يدکی و وسايل جايگزين بايد با حداقل امکانات به دفاع بپردازند زيرا ايالات متحده که اولين تأمين کننده نيروی هوائی ايران بود از ارسال وسايل مورد نياز ايرانيان امتناع ميکرد . از اين رو اصل صرفه جويی در نيروهای مسلح به بالاترين اصل تبديل شد . عراق در طول جنگ از برتری مهمی برخوردار بود و آن عدم نگرانی جهت تأمين لوازم يدکی و وسايل جديد بود . آنها قادر بودند هواپيماهای جديد از فرانسه و اتحاد جماهير شوروی دريافت کنند هر چند که اين هواپيماها قادر به تغيير موازنه به نفع عراقيها نبود . طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ ميلادی حدود ۱۰۰۰ نبرد هوائی بين طرفين درگير بوقوع پيوست اما هيچکدام از آنها نقش قابل توجهی در مسير کلی جنگ نداشتند . ايران از اين موضوع بخوبی آگاه بود که خسارات طرف مقابل به راحتی قابل جبران بود و عراق کوچکترين مشکلی در اين زمينه نداشت . سرنگونی هواپيماهای عراقی تنها در حکم هشداری برای نيروی هوائی آنها محسوب ميشد . اکثرأ پس از وقفه ای يک يا ۲ هفته ای مجددأ به حملات خود در مناطق عملياتی ادامه ميدادند .
      پس از آنکه عراقيها متوجه شدند که ايران قادر به جايگزينی هواپيماهای ساقط شده خود نيست , حملات خود را بر روی تامکتها متمرکز کردند . در پايان سال ۱۹۸۲ يک سلسله درگيريهای هوائی بين ايرانيها و طرف مقابل صورت گرفت . اکثر اين درگيريها از نوع « درگيری نزديک هوائی » ( dogfight ) مابين تامکتها و هواپيماهای Mirage F. 1 EQ و MIG - 23 ML صورت گرفت و اين خود حاکی از مشکل ايران در تأمين موشکهای دوربرد هوا به هوا بود . ايرانيها در اين دوره از کمبود شديد قطعات يدکی وتعداد محدود موشکهای فونيکس رنج ميبردند . در سال ۱۹۸۷ کمبود باتری موشکهای فونيکس استفاده از اين سلاح کارآمد را به پائين سطح رساند .

      ادامه دارد.........
      به نقل از وبلاگ هوانوردی قرن 21
      مترجم: فریبرز
    • توسط TANK
      تاريخچه هواپيما
      مدل Il-76 که ناتو آن را «کاندید» نامید یک هواپیمای باری است که برای جایگزینی با توربوپراپ های قدیمی تر An-12 تولید شد تا بتواند در پروازهای نظامی و غیر نظامی ایفای نقش کند. پس از طراحی هواپیما در اواخر دهه 1960 اولین ایلیوشین 76 در 25 مارس 1971 به پرواز درآمد. پس از انجام تست های موفق پروازی تولید رسمی Il-76 در سال 1975 آغاز شد و اولین هواپیما در همان سال به آئروفلوت تحویل شد. Il-76 دارای بال های بسیار بلند، چهار موتور، بالچه های سه شکافه لبه فرار، دم T شکل و درب بزرگ در عقب هواپیماست که انجام عملیات بارگیری را آسان می کند. همچنین یکی از معیارهای طراحی Il-76 این بود که نیازی به عملیات زمینی نداشته باشد تا بتواند در فرودگاه و حتی باندهای کوچک نیز کارایی داشته باشد. این نکته به ویژه در ماموریت های نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. انواع مختلفی از Il-76 ساخته شده است. بعضی از این مدلها عبارتند از: Il-76T با ظرفیت حمل سوخت بیشتر، Il-76TD با موتورهای D30KP2 و وزن برخاست بالاتر و وزن بار بیشتر و پرواز در ارتفاع بالاتر، Il-76MF نیز از کشیده شدن مدل پایه به دست آمده است که اولین پروازش را در 1 آگوست 1995 انجام داد. مشتری اصلی این مدل نیروی هوایی روسیه است. ایلیوشین همچنین استفاده از موتورهای غربی CFM56 را برای مدلهای قدرتمندتر در نظر گرفته است. از ایلوشین 76 برای ماموریت های مختلفی همچون آتش نشانی، کنترل و پیش اخطار هوابرد و سوخت رسان نیز استفاده می شود.

      مشخصات فني
      موتور:
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل(سولیف) D30KP
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل PS90AN برای Il-76MF

      بیشترین رانش موتور:
      117.7kN :D30KP معادل 26,455lb
      156.9kN :PS90AN معادل 35,275lb

      عملکرد:
      بیشترین سرعت کروز: 780km/h
      برد: 5,200km معادل 2,805nm با 40 تن بار

      اوزان:
      وزن خالی عملیاتی: 101,000kg معادل 222,665lb
      بیشترین وزن برخاستن: 200,000kg معادل 440,925lb

      ابعاد:
      طول: 53m معادل 174ft
      ارتفاع: 14.76m معادل 48ft
      دهانه بال: 50.50m معادل 165ft
      مساحت بال: 300m² معادل 3,229.2sq ft

      گنجایش:
      خدمه پرواز: شامل 5 نفر از جمله دو خلبان، مهندس پرواز، ناوبر و کاربر ارتباطات رادیویی.
      بار: قادر به حمل 44 تن بار.

      سفارش و تولید:
      بیش از 900 فروند Il-76 ساخته شده است.


      منبع:takeoff
    • توسط hans
      موشک ضد زره صاعقه 2

      دوستان امیدوارم تکراری نباشد من جستجو کردم چیزی پیدا نکردم.
      موشک ضد زره صاعقه 2 بهینه سازی شده ی موشک ضد زره دراگون امریکایی است که توسط مهندسین و متخصصین صنایع دفاع مهندسی معکوس و بهینه شده است و توسط نیروی زمینی ارتش مورد استفاده قرار می گیرد.این موشک از نظر برد بهینه سازی شده است به طوری که برد نهایی دراگون امریکایی 500 متر است ولی برد موشک صاعقه 1000 تا 1090 متر بهینه شده است,همچنین سر جنگیه ان سنگین تر و نافذتر شده است.در اصل باید گفت این موشک مهندسی معکوس شده موشک سوپر دراگون است که اوایل دهه ی 90 بهینه شده بود.

      توضیحی مختصر در باره ی دراگون امریکایی
      این موشک ضد تانک هدایت شونده توسط کمپانی مک دانل داگلاس در امریکا ساخته شده است.سیستم هدایت موشک شامل سیستم دید در شب و سیستم گرما یاب که بر روی لانچر پرتاب نصب شده . همچنین این لانچر مجهز به یک دو پایه و یک باتری میباشد.این موشک قابل شلیک توسط یک نفر است و هدایت ان سیمی است.در دهه ی 90 سوپر دراگون 1 ساخته شد و پس از ان سوپر دراگون 2 که نسبت به نمونه ی اولیه خیلی کارامدتر و توانایی بیشتری دارد.


      دراگون امریکایی

      دراگون امریکایی


      spike-360
      Hans
    • توسط nasirirani
      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: نخستین پرواز هواپیماى رادارگریز ایران، سوم خرداد در تهران انجام مى شود.

      به گزارش واحد مرکزی خبر ، امیر سرتیپ حسن شاه صفى در حاشیه رژه روز ارتش جمهورى اسلامى ایران در جمع خبرنگاران با اشاره به این که این هواپیما از دید همه رادارها پنهان است افزود: طرح هاى ما در این زمینه وسیع تر است که بعد از تائید و تولید انبوه در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      وى گفت: بعد از پروازهاى آزمایشى این هواپیما، پرواز با سرنشین اجرا و تولیدات ترکیبى با هواپیماهاى دیگر نیز انجام مى شود و در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      امیر سرتیپ شاه صفى درباره علت پرواز نکردن 140 فرونده جنگنده در مراسم رژه امروز گفت: شرایط بین المللى براى دید و پرواز باید به اندازه اى باشد که هواپیماها بتوانند همدیگر را ببینند.

      وى با بیان این که به علت گرد و غبار، دید هواپیماها بین 1500 تا دو هزار متر بود افزود: نبود دید چشمى و سرعت بالاى هواپیماها، موجب جلوگیرى از پرواز هواپیماها شد.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش با بیان این که در انجام رژه هاى هوایى استفاده از رادار مطرح نیست گفت: همه یگان ها آمادگى رژه هواى داشتند و حتى از زمین هم بلند شدند.

      وى اضافه کرد: هواپیماها در منطقه شرق حرم مطهر نیز قرار گرفتند؛ اما با این وجود لیدر دسته پروازی، رژه هوایى هواپیماها را صلاح نداشت.

      امیر سرتیپ شاه صفى گفت: امروز قرار بود، بیش از 200 هواپیما از جمله 140 جنگنده براى ماموریت هاى مختلف در رژه از زمین بلند شوند که به علت دید کم نتوانستند.

      وى گفت: این رژه به تاریخ دیگرى موکول شد و احتمال دارد در سوم خرداد و یا 31 شهریور این رژه هوایى انجام شود.

      سرتیپ شاه صفى در ادامه با بیان این که نیروى هوائى ارتش در زمینه ساخت هواپیماهاى جنگنده، بمب افکن، شکارى و رهگیر فعالیت مى کند افزود: مهمترین این هواپیماها صاعقه و هواپیماى رادارگریز است و قرار بود یک اسکادران از هواپیماهاى صاعقه پرواز کنند.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: امسال این نیرو چندین مانور مشترک و انفرادى با حضور نیروهاى زمینی، هوائى و سپاه پاسداران برگزار

      http://www.iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=187307





      به بخش اخبار نظامي انتقال يافت.

      Babakim1
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.