امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

جناب 100؛

من نمي‌دونم چرا تو اين سايت، اينقدر جبهه بندي بدي اتفاق افتاده كه عده‌اي دائماً پي رد و تأييد نظرات به اصطلاح دشمنان و دوستان‌شون هستن!!

خدا لعنت كنه كسي رو كه باب نفاق و تفرقه رو بين دوستان ميليتاري باز كرده!

------------------------------------------------------

به نظر شما، حتي نمي‌شه درمورد اثربخش بودن اعمال و رفتار و تصميمات نظامي مسئولين جنگ در اون مقطع، نظر داد و اون رو بعد از 30 سال به نقد برد؟

هيچ‌كس منكر جنگ و عمليات رواني در جنگ‌ها نيست. اساساً اين، جزو لاينفك جنگه!
ولي اينكه هر تصميم غلطي و جوگيرانه‌اي رو به پاي اين مسئله بنويسيم، صرفاً دور زدن اصل صورت مسئله و دادن جوابي بي‌ارتباط به اصل موضوعه!!

بطور مثال، به بنده بفرمايين چند درصد ايرانيان از اينكه اجلاس سران كشورهاي عدم تعهد در بغداد برگزار مي‌شد، سرخورده شده و به امام امت (ره) پشت مي‌كردن؟!

يا اساساً به جز اينكه شما مي‌فرمايين صدام براي خودش قر و قميش مي‌اومد كه بغداد امنه، چه اتفاق ويژه‌اي در پس اين اجلاس مي‌افتاد كه با لغو شدنش نيافتاد؟!

چه امتيازي رو ما بدست آورديم؟ چه امتيازي رو صدام از دست داد؟

مگه غير از اين بود كه صدام از اول جنگ، آسمان بغداد رو نفوذ ناپذير معرفي مي‌كرد؟
مگه غير از اين بود كه هربار كه اينو مي‌گفت، خلبانان ايراني هم شجاعانه، ولي بسيار بچه‌گانه مي‌رفتن اون منطقه‌اي كه صدام مي‌گه رو بمبارون مي‌كردن كه بگن عمراً!!

چند بار سر اين عمليات‌ها، بهترين خلبانان‌مون به شهادت رسيدن؟ سر عملياتي كه هيچ بازده‌اي نداشت جز به قول شما جنگ رواني و به قول حقير، كل‌كل‌هاي بي‌مورد؟!!

مگه وقتي هيروهيتو اعلام مي‌كرد آسمان ژاپن امن‌ترين نقطه‌ي جهانه، امريكا جوگير مي‌شد و مي‌رفت با بمبارون ژاپن حال‌گيري راه بندازه؟!

همه ديديم كه به قول شما جنگ رواني هيتلر در استالينگراد، چيزي جز نابودي ارتش ششم و پايين آمدن گارد چپ آلمان به همراه نداشت!!
همين اتفاق، در ديوار آتلانتيك هم رخ داد و گارد راست آلمان رو هم پايين آورد!

حالا ما بايد بيايم حماقت هيتلر رو توجيه كنيم و بگيم خوب كاري كرد؟ جنگ رواني به راه انداخت؟ ملت آلمان به اين جنگ رواني نياز داشتن؟!!

---------------------------------------------------

خوشحال مي‌شم طرح توجيهي عمليات‌هاي بدر و خيبر رو كه در اون، بهترين فرماندهان لشكر 27 محمد رسول الله (ص) رو از دست داديم، بفرمايين.
يا طرح توجيهي اشغال فاو كه مثل اره‌اي بود در شكم‌مون كه نه راه پيش‌روي به سمت بصره رو داشتيم و نه راه بازگشت و نه اساساً امكان برقراري خط لجستيك درست و حسابي زميني؟
عملي كه دو سال و اندي بعد، با اولين پاتك اساسي عراق، نه تنها بي‌فايده باقي موند؛ بلكه باعث اسارت نزديك به 27 هزار نفر (يعني يك و نيم برابر بيشتر از تعداد اسراي عراق در عمليات فتح خرمشهر كه اينقدر بهش مي‌نازيم و به اين آمار افتخار مي‌كنيم) شد!!

نيازي به توضيح بيشتر نيست كه چقدر جوون و امكانات رو اونجا از دست داديم!!

باز خوشحال مي‌شم طرح معروف «هر سال يك عمليات بزرگ» رو بفرمايين كه چه توجيهي داشت و از نظر جنگي، چه عايداتي رو به همراه داشت؟!

يا طرح جالب برادران سپاهي كه باعث تفكيك قواي حمله كننده و پدافند كننده بين سپاه و ارتش شد و عملاً هم توان عملياتي سپاه بسيار كاهش يافت و هم قدرت پدآفندي ارتش!!

----------------------------------------------------------------------------

كسي ايرادي به عمليات مرواريد نمي‌گيره. يا عمليات كمان - 99.
يا عمليات سلطان. يا عمليات غرور آفرين حمله به H-3. يا عمليات اوسيراك.

كسي از فتح المبين ايراد نمي‌گيره. هرچند كه شهيد درش زياد داديم. يا عمليات دلاورانه‌ و البته متهورانه‌ي بيت المقدس كه علي رغم دادن تعداد فراواني شهيد و زخمي، نتيجه‌اش بازگشت خرمشهر به آغوش ميهن بود.

ما درمورد طريق القدس ايرادي نمي‌گيريم. همون‌طور كه درمورد حتي عمليات رمضاني كه موفقيت آميز هم نبود، ايرادي نمي‌گيريم.

اساساً هم قرار نيست با نقد يك يا چند عمليات، كل جنگ رو كسي زير سوال ببره.

طبيعيه كه در جنگ، پيروزي و شكست وجود داره. شهيد و مجروح هم بخشي از جنگه!
ولي هر جنگ رو بايد با تبعات و البته نقشه‌هاي جايگزين‌اش مورد بررسي قرار داد. نمي‌شه كه جوگيرانه گفت هرچي تصميم گرفته شده، درست بوده!!

شما نگاه بفرمايين از سال 61 تا 67 فقط چند عمليات موفق داشتيم و چند عمليات ناموفق يا به قول خودمون شكست؟
منطق مي‌گه كه ميليتاري جايي براي بحث كردن در اين زمينه‌ها و نقد بدون اغراض‌شون هست.
مگه اينكه حقيقتاً درمورد ظرفيت ميليتاري اشتباه كرده باشم.

----------------------------------------------------------------

با اين وضعيت، شما چرا الكي موضع دفاعي به خود گرفته و فكر مي‌كني فقط شما مي‌فهمي كه جنگ رواني چيه و بقيه، بلا نسبت جسارتاً گاگول و يا مغرض هستن؟

مگه كار سختي هست اهداف هر عمليات رو سنجيد و اون و نتايجش درصورت پيروزي يا شكست رو مورد بررسي قرار داد و به نتيجه‌اي مشخص رسيد؟

اينجا بحث تاريخ رو داريم؛ نه اتفاقي كه قراره چند سال ديگه بيافته و بخوايم درموردش پيش‌بيني كنيم!
اتفاقي هست كه افتاده و نتايجش هم مشخصه.

پس بذارين به جاي اين دست بحث‌هاي بي‌فايده، بپردازيم به اينكه آيا واقعاً چنين عملياتي، بنا به چنين هدفي، لازم بود يا كه خير.

شمام اگه خيلي تمايل داري كه از اين عمليات دفاع بفرمايي، تنها نظر كارشناسانه‌ات رو بفرما و اجازه بده دوستان تصميم بگيرن كه آيا منطق شما مورد قبول هست و يا دلايلتون ناكافيه.
  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نظریات دوستان واقعا جالبه

ترجیح میدم جوابی ندهم ولی دوستمان جناب 100 اشاره قشنگی به تاریخ داشتند حماسه عاشورا!!!! (البته بسیاری از دوستان فکر کنم خیلی بدشان نیاید به آن هم ایرادی بگیرند رویشان نمیشود! ماشاالله توی همه چیز عقل کل تشریف دارند فقط مونده ی نقدی هم به خلقت خدا بزنند )


=============================================================================

دوستان گویا جناب دوران توی دست نوشته هاشون قبل از پرواز احتمال برگشتو صفر عنوان کرده بودند و یجورایی دیگر خود نمیخواستند که برگردند ایشان حتی در لحظه آخر ایجکت هم نکردند. درود بر شرف پاکش
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یه سوال از اساتید

تو تمام متن هایی که درباره این عملیات خوندم ،شهید دوران دسته اجکت رو کشیده و خلبان کاظمی روشلیک کرده .
طبق اطلاعات محدودی که از جنگنده ها دارم ، وقتی سرنشین جلو دسته رو میکشه هردو با هم پرتاب میشن ولی وقتی سرنشین عقب دسته رو میکشه فقط خودش پرتاب میشه مگه اینکه تنظیمش رو تغییر بده در صورتی که همچین امکانی برای صندلی جلو وجود نداره ؟ درسته؟
درصورت درست بودن متن بالا
آیا شهید قبل از پرواز اجکتورش رو غیرفعال کرده بود؟ یا حین پرواز هم میشه غیرفعالش کرد؟آیا شهید از قبل تصمیمش رو گرفته بوده؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب مصطفی، جواب کل پست شماره 16 شما، این یه خطه که جناب 100 تو صفحه قبل نوشتن:

خود شهید به این کار پافشاری کردند .... می تونستند اجکت کنند ، نه !؟



حالا باز بگید چه اصراری بوده که ما بهترین خلبانانمون رو قربانی کنیم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خيلي عذر مي‌خوام محمد جان. يه سوال.

اگه خود شهيد اصرار داشتن برن تل آويو رو بمبارون كنن، آيا مي‌بايست بهشون چنين اجازه‌اي داده مي‌شد؟!!

اساساً بحث اين نيست كه خود شهيد مي‌خواستن يا نمي‌خواستن! چرا مسئله رو دارين از جواب مطرح مي‌فرمايين؟!!

كي اين نقشه رو كشيد؟‌ چرا دستگاه ديپلماسي ما بايد ماهها وقت مي‌ذاشت كه نذاره بغداد ميزبان اجلاس نم نشه؟!!

بعد هم كه شد، درخواست حمله‌ي نظامي براي بهم خوردن اين اجلاس و بازپس گرفتن ميزباني از بغداد بشه؟!

چرا كل فكر و ذكر فرماندهان محترم در اون برهه، به جاي تمركز روي جنگ، صرفاً بهم زدن اجلاسي سياسي بود كه هرگونه تصميمش، كوچكترين بار حقوقي و ارزش جهاني‌اي نداشت؛ چه در اون زمان و چه حال حاضر؟

اساساًً چرا اون زمان، اساساً اينقدر وزن براي اجلاس قائل شدن كه بخوان چنين طرح احمقانه‌اي بريزن كه خلبانان‌مون با نابودي خود و هواپيماشون، بخوان فضاي بغداد رو ناامن نشون بدن؟!!

------------------------------------------------------------

اصلاً چرا اين طرح ناپخته تصويب و عملياتي شد كه حالا عباس دوران بخوان اين رو بپذيره يا نپذيره؟

يا اينكه وقتي گير افتاده، به جاي اجكت بخواد خودش رو به يه منطقه‌ي ديگه بكوبونه؟

===================================================

اساساً طرح و نقشه‌هاي نظامي با عقل و محاسبات ريخته مي‌شن!

شكر خدا ما دائماً داريم براي دشمنان‌مون تبليغ مثبت كرده و اونا رو موجوداتي عاقل و فهيم مي‌دونيم كه دائماً دارن قدرت موشكي و پدافندي و آفندي ايران رو رصد كرده و مورد دقيق‌ترين محاسبات قرار مي‌دن و چون مي‌بينن كه حمله به ايران به زعم ما، خودكشيه، به همين خاطرم حاضر نيستن حمله كنن و اگه يه ابلهي هم فكر حمله به ايران رو داشته باشه، همه‌ي ژنرال ها باهاش مخالفت منطقي مي‌كنن!!

نمي‌گيم چون ايران اومده قپي در كرده يا تهديد كرده و يا ادعا كرده كه هيچ كس جرأت حمله به ما رو نداره و چه و چه، اينام ميان براي اينكه حال ايران رو بگيرن يا اينكه براي اينكه جلوي برگزاري اجلاس نم در تهران رو (كه طبق آخرين كشفيات سردار نقدي، شكست استكبار جهاني هست!!!) بگيرن، به ايران حمله‌ي نظامي مي‌كنن و چه و چه!!

اون وقت از اين طرف، خودمون رو نشون مي‌ديم كه ...!!

بعد هم مي‌گيم به ما چه! خود شهيد مي‌خواست بره بميره!!
به قول اخراجي‌ها «چرا اذيتش مي‌كنين كسي رو كه مي‌خواد جونشو بده واسه كشور!!».

==============================================================

علي اي حال فكر كنم به جاي بحث‌هاي احساسي، قضيه رو از ديدگاه منطقي و همون‌طور كه عرض شد، باورها، اهداف و نتايج اين اقدام بسنجيم (همون‌طور ه در پست قبل عرض شد)، بهتر به نتيجه برسيم تا اينكه ببينيم اول شهيد خواست بميره و بعد نقشه رو كشيدن يا بالعكس و بطور كل اول مرغ بود يا تخم مرغ!
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اگه خود شهيد اصرار داشتن برن تل آويو رو بمبارون كنن، آيا مي‌بايست بهشون چنين اجازه‌اي داده مي‌شد؟!![/quote]

در اون برهه از زمان ما نبرد مستقیمی با اسراییل نداشتیم که خود شهید بخوان برن اسراییل رو ببماران کنند.

بنابراین ارائه چنین پیشنهادی از سوی این شهید بزرگوار بعید بوده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جسارتاً در همون برهه‌ي مد نظر شما، جاويدالاثر حاج احمد متوسليان به همراه لشكر پيروز محمد رسول الله (ص) در سوريه تشريف داشتن و به همراه جمعي از سرداران معزز سپاه كه عمدتاً هم به شهادت رسيدن، در حال پي‌ريزي نبرد با اسرائيل و شناسايي مواضع اسرائيل و البته بحث‌هاي بي‌فايده با ژنرال‌ها و شخص حافظ اسدي بودن كه تمايلي به نبرد حقيقي با اسرائيل نداشتن و از ايران به عنوان اهرم فشار به اسرائيل براي توقف در لبنان استفاده مي‌كردن!!

پس ارائه‌ي چنين پيشنهادي از سوي اين شهيد بزرگوار، اصلاً هم بعيد نبوده!!

ولي اصلاً گيريم كه بوده!
باز صورت مسئله عوض نمي‌شه!!

پس شما هم خواهشاً به جاي پرداختن به اينكه خواست خود شهيد چي بوده، بپرداز به اينكه فرماندهان شهيد چه برنامه‌اي براش ريختن!!

بالطبع هيچ هواپيمايي مثل ماشين شخصي نيست كه بپري پشتش و گاز بدي و جوگيرانه به سمت دشمن بتازي!
قطعاً با طي پروسه‌ي خاصي در اختيار خلبان قرار مي‌گيره!!

لابد وقتي كه بالاترين مقام‌هاي كشوري دستور طرح‌ريزي عمليات رو صادر فرمودن، خواسته‌ي شخص عباس دوران در آخرين مرحله از اهميت قرار داشته!
نهايتش ايشون قبول نمي‌كردن، يه خلبان شجاع و خبره‌ي ديگه قبول كرده و ايضاً زير برگه‌ي عملياتي مي‌نوشتن «احتمال موفقيت 10%».

-------------------------------------------------

پس مجدداً خواهش مي‌كنم مسئله رو از جواب مطرح نفرما كه بعدش با همون جواب بخواي راه حلش رو ارائه بفرمايي.
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]آقا مصطفی لطفاً نظر خودتون رو راجع به این عملیات بگین [/right]
[right]اگر چه با نظرتون راجع به این مطلب کمی آشنا شدم اما خواهشاً ممکنه کامل تر بیان بفرمایین؟[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جسارتاً در همون برهه‌ي مد نظر شما، جاويدالاثر حاج احمد متوسليان به همراه لشكر پيروز محمد رسول الله (ص) در سوريه تشريف داشتن و به همراه جمعي از سرداران معزز سپاه كه عمدتاً هم به شهادت رسيدن، در حال پي‌ريزي نبرد با اسرائيل و شناسايي مواضع اسرائيل و البته بحث‌هاي بي‌فايده با ژنرال‌ها و شخص حافظ اسدي بودن كه تمايلي به نبرد حقيقي با اسرائيل نداشتن و از ايران به عنوان اهرم فشار به اسرائيل براي توقف در لبنان استفاده مي‌كردن!!



در مورد نیروهای اعزامی به لبنان و اینکه کیا برن و کیا نرن، کسان دیگری تصمیم می گرفتن و تصمیمشون رو هم گرفته بودن، ضمن اینکه ما هیچ درگیری مستقیم رسمی با اسراییل نداشته و نداشته ایم که این شهید بزرگوار بخواهند در آن شرکت کنند.

پس ارائه‌ي چنين پيشنهادي از سوي اين شهيد بزرگوار، اصلاً هم بعيد نبوده!!



پس اتفاقا ارائه چنین پیشنهادی بعید بوده.

باز صورت مسئله عوض نمي‌شه!!



چرا، کاملا عوض میشه.

پس شما هم خواهشاً به جاي پرداختن به اينكه خواست خود شهيد چي بوده، بپرداز به اينكه فرماندهان شهيد چه برنامه‌اي براش ريختن!!



مصطفی جان، نکنه شما علم غیب داری، یا به اسناد محرمانه نیروی هوایی دسترسی داری؟


بالطبع هيچ هواپيمايي مثل ماشين شخصي نيست كه بپري پشتش و گاز بدي و جوگيرانه به سمت دشمن بتازي!
قطعاً با طي پروسه‌ي خاصي در اختيار خلبان قرار مي‌گيره!!



آفرین، درسته، پروفایل پروازی و طرح اون هم مشخص بوده، حالا من یه سوال از شما دارم: وقتی اون موشک رولند به هواپیمای شهید خورد و اونو از کنترل خارج کرد، اون شهید 2 راه داشت، یا از هواپیما بپره بیرون و یا اینکه این کاری رو که انجام داد، انجام بده، ایشون هم راه دوم رو انتخاب کرد، چون به انجام ماموریتش ایمان داشت و برای انجامش اومده بود. اینو در نظر بگیرید که هواپیما توان برگشت به خاک کشور را نداشت.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جسارتاً محمد جان؛ اگه خودت به عنوان يه سوم شخص اين پاسخت رو بخوني، چه نتيجه‌اي مي‌گيري؟

برادر جان! اومدي توجيه كني، يا پاسخ من رو صرفاً يه چيزي داده باشي، يا واقعاً دفاع كني؟!!

نامه‌ي صاف و پوست كنده‌ي وزارت امور خارجه، طرح و نقشه‌ي فرماندهان و دستور مستقيم نظامي رو بالكل ناديده مي‌گيري، بعد مي‌گي شهيد مي‌خواسته بپره و كسي هم جلودارش نبود و رفته بود بمب بازي و موشك رولند خورد و اين بنده خدا هم موند چيكار كنه! گفت به جاي اجكت كردن، برم اجلاس نم رو بهم بريزم يكم دور هم باشيم بخنديم!!!

---------------------------------------------------------------

نمي‌دونم.
شايد مشكل از بنده‌اس كه متوجه فرمايشات شما نمي‌شم.
اينكه شما اصل موضوع رو ول كرده و داري با بنده بحث مي‌فرمايي كه ايران با اسرائيل جنگ نكرده! من فكر كردم جنگ كرده!!

حالا خوبه نگفتم ناوهاي امريكايي! والا اون هم يه داستان ديگه داشت!!

اون قضيه‌ي معروف رو شنيدي كه «در مثل جاي مناقشه نيست»؟

شما به جاي اينكه پاسخ عرايض بنده رو بدي، عملاً با بحثي فرعي داري مسئله رو عوض مي‌فرمايي.

بعد هم مي‌فرمايي مگر بنده علم غيب دارم؟

--------------------------------------------------------

حقيقتش من اين سبك بحث رو چندان نمي‌پسندم.
چون ازش هيچ نتيجه‌ گيري منطقي‌اي حاصل نمي‌شه.

قلب واقعيات و تخفيف مسائل به سطحي‌ترين امور، چيزي جز جدل بي حاصل بهمراه نداره.

پس اگه نظر واقعي شما (و نه نظري كه صرفاً پاسخي به بنده داده باشين) همينه، من به نظر شما احترام مي‌ذارم.
لكن با شما اختلاف نظري اساسي دارم.

===================================================

[quote name='bandeh' timestamp='1346101426' post='267488']
[right]آقا مصطفی لطفاً نظر خودتون رو راجع به این عملیات بگین[/right]
[right]اگر چه با نظرتون راجع به این مطلب کمی آشنا شدم اما خواهشاً ممکنه کامل تر بیان بفرمایین؟[/right]
[/quote]

دوست گرامي؛
بنده تلويحاً نظرم رو در اين مورد عرض كردم.

من از گذشته تا به امروز، خيلي درمورد اين عمليات فكر كردم و كوچكترين نفعي كه با اين عمليات برامون حادث شده باشه رو پيدا نكردم.

حتي اگه در اين عمليات، هيچ تلفاتي نمي‌داديم، باز هم صرفاً طرح اين عمليات، از نظر من بيهوده و بي‌نفع بوده!! چرا كه جنگ، شوخي و جاي كل‌كل و حال و حال گيري نيست!!

حداقل عقلاء كه چنين كارهايي نمي‌كنن.

-----------------------------------------------------------

حالا آيا بيشتر از اين توضيح مي‌خواين؟ اگه پاسختون مثبته بفرمايين در چه زمينه‌اي؟
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر مصطفی
جنگ ادامه سیاسته، اصلا جنگ همون سیاسته. اگر از دیدگاه صرفا نظامی به جنگ نگاه کنیم حق با شماست اما با دیدگاه صرفا نظامی کسی نمیجنگه. درست همونطور که کسی نمیتونه اکسیژن خالص رو تنفس کنه اگرچه بدون اکسیژن تنفسی هم درکار نیست. بنابر این من در این مورد خاص به تمام تصمیم گیرندگان و فرماندهان حق میدم. نمونه چنین تصمیماتی هم در جنگهای مختلف کم نیست. یک نمونه اش فتح برلین توسط ارتش سرخه که عجله شدید استالین برای هرچه زودتر رسیدن به برلین اصول نظامی رو تحت الشعاع خودش قرار داده بود
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

طبق اطلاعات محدودی که از جنگنده ها دارم ، وقتی سرنشین جلو دسته رو میکشه هردو با هم پرتاب میشن ولی وقتی سرنشین عقب دسته رو میکشه فقط خودش پرتاب میشه مگه اینکه تنظیمش رو تغییر بده در صورتی که همچین امکانی برای صندلی جلو وجود نداره ؟ درسته؟


فکر میکنم پرتاب 2 خلبان به صورت همزمان امکانپذیر نیست !
اول باید سرنشین عقب ایجکت کنه و بعدش سرنشین جلو ! در غیر اینصورت سرنشین عقب دچار سوختگی میشه!
thumb_00000122ad33bf521982c868004300c000

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با عرض سلام و ادب
دوستانی که میگن ایران جون یکی از بهترین خلباناشو به خطر انداخته چنتا نکته رو توجه کنن:
1-عملیات طراحی شده زدن پالایشگاه بوده که با موفقیت انجام میشه
2-اصلا قرار نبوده عملیات انتحاری باشه اما در حین برگشت جنگنده شهید دوران مورد اصابت قرار میگیره ایشون از جنگنده همراه میخان که با شکستن دیوار صوتی بر فراز آسمان بغداد به سرعت منطقه رو ترک کنن خودشونم وقتی میبینن نمی تونن برگردن این تصمیمو میگیرن کما اینکه در صورت اسارت چیزی جز شکنجه و نهایتا شهادت در انتظارشون نبوده ایشون ترجیح می دن که جنگنده رو به هتل الرشید بکوبن و خودشون شهادت را انتخاب می کنن
3-بزرگان بعضی وقتا مردان بزرگ تصمیماتی رو میگیرن که ما ها از درکش عاجزیم همین تصمیماتم باعث میشه لقب بزرگی بگیرن و چه لقبی بزرگتر از شهادت در راه وطن و دین
من مطمئنم نیروی هوایی ما در اون زمان ایشون و مجبور نکرده کما اینکه در بسیاری از عملیات هایی که این عزیزان قبل از شهادتشون انجام دادن احتمال ریسک بالا بوده
در زمان جنگ اگر قرار بود ما با فقط و فقط تکیه به داشته های مادیمون بجنگیم جنگ جور دیگه ای تموم میشد شاید شهدا و تلفات کمتری می دادیم اما عزتمونم باید خاک می کردیم اما با تکیه بر قدرت ایمان و وطن پرستی رزمنده هامون وبا استفاده از امکاناتی که داشتیم در مقابل دشمنانمون ایستادیم تا جایی که داشته هامون به ما اجازه می داد ما طراحی عملیات می کردیم اما جایی که امکاناتمون جوابگوی اهدافمون نبود این نیروی ایمان و شجاعت رزمنده هامون بودش که رسیدن به اهدافو واسمون ممکن می کرد ما جنگیدیم شهید و جانبازم زیاد دادیم خسارتم زیاد دیدیم اما یه وجب از خاکمونو ندادیم یعنی غرورمون عزتمون و شرفمونو حفظ کردیم اونایی که رفتن و شهید شدن اجباری نداشتن اما غیرت ایرانیشون اجازه نمی داد تا مرد تو این کشور باشه و نا مرد بخواد پاشو تو خاک ما بذاره .
شهید بابا یی شهادت و با افتخار انتخاب کرد اگه صد بارم زنده می شد و این اتفاق میوفتاد مطمئن باشین باز همون راهی رو که رفت انتخاب می کرد پس باید به انتخابش احترام بزاریم و کارشو ستایش کنیم
همه ما خواهیم مرد اما این مرگ اگه با انتخاب باشه واسه وطن باشه واسه دین باشه واسه ناموسو عزت باشه دیگه بهش نمیگن مرگ بهش میگن شهادت اگه ما هم یه روز بتونیم انتخاب کنیم که با عزت بمیریم در راه وطنمون دینمون میشیم بزرگ مثل بابایی ها و دوران ها و....
برادر مصطفی عزیز من خیلی از بحث ها و نقد هاتونو مطالعه کردم بسیار روان و با علم نقد میکنید اما برادر بزگ من همه چیز در دنیا رو علم و منطق دنیوی نمیچرخه مثل عشق ازخودگذشتگی فداکاری و غیره پس بهتره بعضی وقتا این آیتم هارو هم تو بحثاتون بگنجونین البته بنده کوچیکتر از اونی هستم که بخوام نصیحتی بکنم فقط در حد یه پیشنهاد دوستانه از طرف یک دوست علاقمند به نقداتون بود
یا علی
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

فکر میکنم پرتاب 2 خلبان به صورت همزمان امکانپذیر نیست !


اول باید سرنشین عقب ایجکت کنه و بعدش سرنشین جلو ! در غیر اینصورت سرنشین عقب دچار سوختگی میشه!


در زمینه پرتاب و ایجکت فکر کنم هر دو خلبان امکان فعال نمودن ایجکت همدیگر را دارند چون احتمال دارد یکی زخمی شود و نتواند دستگیره را بکشد اما اینکه تقدم داشتن یکی بر دیگری وجود دارد با توجه به شکل احتمالا درست است

در جنگ نظامی چرا نمی گوید سیاسیون طرح می دهند و خواسته می گویند و نظامیان می گویند چگونه اجر شود و اجرا می کنند ، و نیاز به این عملیات شکست سیاسی برای دیپلماسی ایران است که مجبور شدند با عملیات نظامی جبران کنند

مسلما این عملیات عملیات انتحاری نبوده و هواپیما دیگر توان بازگشت نداشته است پس قصد از ابتدا بر کوباندن هواپیما نبوده
در مورد حاضر نشدن به اسارت هم بحث شخصی است بعضی آدم ها ترجیح می دهند کشته شوند تا زیر دست دشمن بیفتند مثالش هم در تاریخ زیاد است، درستی یا اشتباه کار با خداست اما به نظر من اگر می خواسته خودش را بکشد اشتباه است اما اگر هدفش ایجاد ترس در بغداد و افزایش برد خبری و دود آتش در بغداد و شکست اجلاس بود میشد جزئی از عملیات و شهادت کمترین کلمه ای که باید به او داد
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.