ghermez

توسعه ارتش در دوره رضا شاه

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[right]مقاله ایست بس طولانی که نیاز به حوصله دارد[/right]

[right]http://wars-and-history.com/post/96[/right]
[right]البته این قسمت اول بود. بقیه هم به هکذا[/right]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطلب جالب و خواندنی ای بود. هرچند که برخی جاهاش غلط و نادرست بود (بالاخص سیر روایت تاریخی و تاریخ وقوع وقایع اش در برخی جاها) و برخی جاهاش هم نتیجه گیری های عجیبی داشت (مثل سال ها معطل نگاه داشتن دو ابر قدرت) و اینکه متوجه نشدم که این نوشته، نوشته ای تلفیقی از نظرات برادر واریور بود و متون و منابع ذکر شده یا اینکه کلاً از منابع ذکر شده و بدون دخل و تصرف بود.

علی ای حال ممنون از شما بابت ارائه ی این مطلب.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
مطلب جالب و خواندنی ای بود. هرچند که برخی جاهاش غلط و نادرست بود (بالاخص سیر روایت تاریخی و تاریخ وقوع وقایع اش در برخی جاها) و برخی جاهاش هم نتیجه گیری های عجیبی داشت (مثل سال ها معطل نگاه داشتن دو ابر قدرت) و اینکه متوجه نشدم که این نوشته، نوشته ای تلفیقی از نظرات برادر واریور بود و متون و منابع ذکر شده یا اینکه کلاً از منابع ذکر شده و بدون دخل و تصرف بود.
[/quote]
اگر پایین متن رو دقت میکردی نوشته بودم که متن از کجا هست ، لیکن اگر قانع کننده نیست صفحات کتاب رو اسکن میکنم و توی سایت میگذارم ، ...

چیزی که از قرار دادن این مطلب بیشتر مد نظرم بود همزمانی وقایع ایران و جهان هست ، اصلا نمیشه بر سیری از این وقایع که گذشت ، در ایران اون موقع هیچ مدل عقلانیتی رو پیدا کرد ، ...

فهم این امر خیلی ساده است که صحبت از توقف جنگ حین پیشروی بدون مشکل ابدا مورد توافق نیروی متخاصم قرار نخواهد گرفت و بلکه اونها رو در تصمیمشون مصمم تر خواهد کرد ، اون هم با توجه به اهدافی که مد نظر بوده ، لذا ترس از مقاومت و تسلیم به این شکل از خود فرد رضاخان با اون همه اقتدار شخصیتی قابل باور نیست ، اونهم در زمانی که درست نیروی مورد علاقه رضا خان در حال انهدام قدرت شوروی و انگلستان با سرعت باور نکردنی هست ، ...

بازهم تاکید میکنم ، منطقه غرب و زاگرس برای جنگیدن نیروهای زرهی و هوایی بسیار سخت هست ، خود راه آهن جنوب از چیزی در حدود یکصد تونل و پل عبور میکنه و بسیاری از مسیر کاملا بز رو هست ،و یک نیروی چریکی محدود هم میتونه خسارات مناسبی رو وارد کنه ، بمب گذاری مسیر راه آهن ، از بین بردن تاسیسات نفتی و چاهها توسط خودمون ، براحتی اثربخشی ارتباط شمال جنوب رو از بین میبرد و ممکن بود حتی نتیجه کلی جنگ دوم در برخی جبهه ها رو عوض کنه ، ... لیکن هراتفاقی که میفته و هنوز نامکشوف هست ، متن و نتیجه مذاکرات سران ایران با سفرای انگلیس و روسیه است ، شاید اگر این بخش رو بشه بدرستی دریافت بتونیم دلایل توقف سریع جنگ توسط ایران رو پیدا کنیم ، هر چند که از روی کار آمدن فرزند رضا و زنده ماندن خود رضا کمترین نتیجه اون مذاکرات هست ، ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]البته رضا شاه به آن اندازه درایت و بصیرت نداشت [/background][/font][/color][/quote]
خب این دیگه شاه بیت غزل هست و مطلع متن میشه بدون خواندنش بقیه متن رو حدس زد
[quote][color=#000000][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][background=rgb(248, 248, 255)]سرعت اتفاقات در این زمان به اندازه ای بود که اگر رضا شاه میخواست در نق یک "بازیگر" ظاهر شود ، باید از یک دستگاه دیپلماسی بی طرف و بسیار با سواد برخوردار میبود (به مانند ترکها و اسپانیایی هاکه توانستند تا آخر جنگ ، آلمان و انگلیس را بازی داده و داخل جنگ نشوند) و طبیعتا اقدامات دیکتاتور ایران در دهه اخیر سبب شده بود تا افراد خوش نام و غیر وابسته از دور او پراکنده شوند .[/background][/font][/color]
[/quote]
این قسمت متن ناشی بی اطلاعی نویسنده نسبت شرائط اسپانیا هست کاملا یک مقایسه بی سر و ته !!! اسپانیا تمام خواست های آلمان انجام داد مگر حمله مستقیم به جبل الطارق زیردریائی های آلمانی سوخت دریافت می کردن
معادن اهن اسپانیا همچنان بعد از جنگ داخلی که تحت اختیار آلمان بود در اختیار آلمان باقی ماند
بعد از حمله المان به روسیه 50 هزار داوطلب فالانژ اسپانیائی تحت عنوان لشکر آبی به جبهه روسیه رفتن و کنار المان ها در روسیه جنگیدن
و اساسا کی دستگاه دیپلماسی ایران توانائی از خودش نشون داده که حالا در دوران رضاشاه زیر سئوال باشه ؟
حتما در چند سال اخیر که دیگه نهایت دیپلماسی رو ازشون شاهد هستیم ...
کلا متن جانبدارانه نوشته شده با این بحث که امرای ارتش فاقد صلاحیت بودن و ارتش نوین ایران هنوز آماده نبرد نبوده کاملا موافقم و فکر می کنم در تاپیک دیگه هم تمام بحث ما همین بود
ولی اینکه ایران صرفا به دلیل اینکه به آلمان تمایل بیشتری داشت مورد حمله قرار گرفت کاملا از تخیلات نویسنده هست
متفقین از ایران همکاری کامل در عبور تجهیزات و ارتش رو داشتن و اگر ایران اینکار رو انجام می داد اونموقع نقض بی طرفی کرده بود ویرایش شده در توسط jalilnoori
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر واریور عزیز؛

علت اینکه اصرار دارم شما مطالعه ی درستی روی عملیات های انجام گرفته در جنگ دوم جهانی داشته باشین، همین هست که این موارد رو مطرح نفرمایی.
چون دقیقاً پاسخ به هریک از مواردی که فرمودی، در یک یا چند عملیات هست. از پیاده کردن نیرو و حتی تانک و ادوات در مناطق صعب العبور گرفته تا چگونگی حذف تاکتیک های تأخیری و چگونگی در هم شکستن مقاومت ها!

تنها یک چیز، ارتش طرفین رو از سرعت و قدرت می انداخت و اون هم تجهیزات و توان نظامی متقابل بود. پس از اون تازه نوبت می رسید به خوش فکری فرماندهان.

کما اینکه هیچ ارتشی در برابر این ابرقدرت ها نتونست دووم بیاره جز خودشون و هرجا هم که مقاومتی شد، پای یکی از ابرقدرت ها در میون بود.

------------------------------------------------------------------------------------------

خواستم درخصوص اسپانیا توضیح بدم که دیدم برادر جلیل توضیحات مکفی و مفیدی رو فرمودن. به همین دلیل هم من زیاده گویی نمی کنم.

صرفاً پشینهاد می کنم برای شناخت بهتر از اون اوضاع و اینکه دستتون بیاد چرا ایران حتی نتونست اون مقاومت اولیه رو هم داشته باشه، خوندن این تاپیک رو از برادر ادیب توصیه می کنم.

http://www.daneshju.ir/forum/f1176/t57093.html

تقریباً پاسخ بسیاری از نکات مبهم مدنظر شما در این تاپیک وجود داره.

ضمن اینکه خوندن مقاله ی چند بخشی جناب کیانی که لینکش رو هم در تاپیک قرار دادن، بسیار بسیار مفیده و شناخت فوق العاده ای به شما نسبت به ارتش ایران از زمان قدیم تا رضا خان می ده.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
<p>اقا مصطفی می خوام نظر جامع و کلیت را در باب ارتش رضا شاهی و ارتش های ارتش های ایران در اعصار پیشین بشنوم (شده مقایسه ای) با توجه این موضوع به نوعی به تایپیک دریا دار ربط داره و این مبحث اونجا مطرع شده ویرایش شده در توسط ghermez

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
علت اینکه اصرار دارم شما مطالعه ی درستی روی عملیات های انجام گرفته در جنگ دوم جهانی داشته باشین، همین هست که این موارد رو مطرح نفرمایی.
چون دقیقاً پاسخ به هریک از مواردی که فرمودی، در یک یا چند عملیات هست. از پیاده کردن نیرو و حتی تانک و ادوات در مناطق صعب العبور گرفته تا چگونگی حذف تاکتیک های تأخیری و چگونگی در هم شکستن مقاومت ها!
[/quote]

مصطفی جان ، با من از این شوخی ها نکن برادر من ...

عمرا اگر انگلستان میتونست چنین اقداماتی رو صورت بده ، چون اساسا هدف تسخیر سریع به عبور از موانع و رسیدن به مغز هدف ، تحت فشار گذاشتن مرکزیت و ... به سان آلمان نازی مطرح نیست ، زمینی که اشغال بشه باید نگه داری و تامین امنیت بشه ، کلیت جامع و کامل ارتش و ملت واکنشی به این ورود نشان نمیدن و انگلستان هم به اون اندازه نیرو وارد نمیکنه ، ابدا امکان پشتیبانی هوایی در منطقه زاگرس با هواپیماهای ملخی که فوق 12 هزارپا اوج بگیرن وجود نداره ، هر چه هست کاروان های نظامی ، که براحتی میشد در انواع کمین ها گرفتارشون کرد ، این کار رو هم نه یک نفر و یک عده عشایر ، بلکه یک ارتش 200 هزار نفری باید انجام میداد ، ...

ضمنا ، تفاوت اسپانیا و ایران اشغال نشدن هست ، ایران میتونست بدون اینکه اشغال بشه به نفع متفقین وارد جنگ بشه ، نمیدونم چرا منظور نویسنده رو نمیخواهیم درست درک کنیم ؟ اینکه 50 هزار داوطلب به کمک آلمان میرن از بحث دیپلماسی دولت اسپانیا و ایران خارج هست ، ...
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right][quote]
عمرا اگر انگلستان میتونست چنین اقداماتی رو صورت بده ، چون اساسا هدف تسخیر سریع به عبور از موانع و رسیدن به مغز هدف ، تحت فشار گذاشتن مرکزیت و ... به سان آلمان نازی مطرح نیست ، زمینی که اشغال بشه باید نگه داری و تامین امنیت بشه ، کلیت جامع و کامل ارتش و ملت واکنشی به این ورود نشان نمیدن و انگلستان هم به اون اندازه نیرو وارد نمیکنه ، ابدا امکان پشتیبانی هوایی در منطقه زاگرس با هواپیماهای ملخی که فوق 12 هزارپا اوج بگیرن وجود نداره ، هر چه هست کاروان های نظامی ، که براحتی میشد در انواع کمین ها گرفتارشون کرد ، این کار رو هم نه یک نفر و یک عده عشایر ، بلکه یک ارتش 200 هزار نفری باید انجام میداد ، ...[/quote][/right]
[right]پس از مدتی تاخیر به دلیل معلق شدن از سوی برخی دوستان........بازهم برگشتم[/right]
[right]این تاپیک دریادار بایندر خیلی چیزها برای گفتن داشت که خوب شد برادر مصطفی خیلی چیزا رو ذکر فرمودن[/right]
[right]من هم به نوبه خودم سعی می کنم مسائلی رو بگم[/right]
[right]اولا که دوستان اساس داوری شان را بر این فرض نادرست گذاشته اند که رضاخان از همان دقیقه اول تسلیم شد[/right]
[right]که یک فرض کاملا نادرست است[/right]
[right]توصیه می کنم رجوعی بفرمایید به خاطرات سرلشکر فردوست تا بفهمید که رضاخان ابتدا دستور مقاومت داد ولی با مشاهده بی نتیجه بودن مقاومت و رسیدن قوای شوروی و انگلیس به حوالی قزوین که فاصله چندانی با تهران نداشت تسلیم شد[/right]
[right]بخشی از رشادت های سربازان و فرماندهان ایرانی در مناطق مرزی و کوهستانی به نقل از اقای فردوست که اگر امیدی به مقاومت در برابر قوای زرهی اشغالگران بود همانجا بود نه تهران یا مشهد و اصفهان و شهرهای بزرگ[/right]
[right]:[/right]
[right] در منطقه آذربایجان در مقابل شوروی ها پس از چند مقاومت جزیی و غیرمهم لشکرها،از بالاترین تا پایین ترین رده تفنگ ها را زمین ریختند تا سبک بارتر شوند و به کوه ها گریختند[/right]
[right]لشکر مشهد وضع نمونه ای از نظر افتضاح داشت.آن ها با وسایل موتوری که داشتند به کویر زدند ،سرعت فرار این واحدها به حدی بالا بود که واحدهای جلودارشان به بندرعباس رسیدند و ما اطلاع یافتیم تعدادی از واحدهای لشکر خراسان در بندرعباس پیدا شده اند[/right]
[right]سربازان لشکر کردستان به فرماندهی سرلشکر مقدم همه فرار کردند[/right]
[right]این از ارتش ایران که نه سلاح ضدتانکی داشت و نه نیروی هوایی مناسب و نه لجستیک قوی و نه توپخانه به خصوصی[/right]
[right]وای به حال عشایر که البته قدرت قبل از دوره پهلوی را نداشتند و البته این درهم شکستن قدرت عشایر محاسن و معایب خودش را داشت که جای بحث درباره اش اینجا نیست و بهتر است درباره نقش عشایر در تاریخ ایران تاپیک جداگانه ای باز شود[/right]
[right]جناب ابراهیم[/right]
[right]مشکل شما این است که عشایر گله دار و زن و بچه دار را با گروه های چریکی دارای عقاید شدید ایدئولوژیک و ناسیونالیستی که کسی پابندشان نیست ،ان هم در حالی که مسیر تدارکات و سلاح رساندن به آنان باز باشد اشتباه گرفته اید[/right]
[right]همین الان هم اگر مرز پاکستان به روی طالبان که شما مثال زدید بسته شود خیالتان راحت که یکی دو ماه اثری از طالبان باقی نمی ماند[/right]
[right]به فرض این که عشایر در منطقه زاگرس دست به اقدامات تخریبی می زدند[/right]
[right]به نظر شما سربازان درنده خوی روسی و برادران انگلیسی شان نمی توانستند به راحتی سیاه چادرهای عشایر را یافته و دست به کشتار زنان و کودکان و تجاوز به ان ها بزنند و به این وسیله عشایر را وادار به مصالحه کنند؟[/right]
[right]در ثانی ،مواد منفجره و گلوله و دیگر تجهیزات مورد نیاز این برادران عشایر را چه کسی و از کجا فراهم می کرد؟[/right]
[right]عراق و سوریه چند ماه قبل از اشغال ایران (عراق در می 1941 و بخش اعظم سوریه در ژوئن 1941 و قبل از شروع عملیات بارباروسا ) به اشغال قوای بریتانیا و فرانسه ازاد درآمدند و تنها راه رساندن تدارکات به ایران بسته شده بود[/right]
[right]به فرض که راه اهن ایران در نقاطی تخریب می شد[/right]
[right]یعنی شوروی و بریتانیا از کره شمالی 1950 کمتر هستند که ریل هایش را که توسط بمب افکن های بی-29 امریکایی بمباران می شد یکی دو روزه ترمیم می کرد؟ (داستان ریل های توکوری و فیلمش را اگر دوست داشتید نگاهی بیندازید) ...خلاصه کلام[/right]
[right]رضاخان اگر هم مقاومت می کرد چیزی جز تجاوز به سبک برلینی توسط سربازان شوروی و کشتار گسترده مردم ایران و نابودی کامل همه زیرساخت ها و بازگشت به دوران قبل از قاجار برای ایران به ارمغان نمی اورد[/right]
[right]بنده کاری به نیتش ندارم[/right]
[right]ولی نتیجه کارش را بهتر از مقاومت نسنجیده و به سبک کامیکازه ای میدانم[/right]
  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مولتکه
باز هم استنتاج بر پایه پیش فرض های غلط و خلط موقف و موضع ارتش ها و دولت های مهاجم در مقاطع کاملا متفاوت تاریخی !
دستور مقاومت به واحدهایی که از صدقه سر بلاهت تمام سلسله مراتب فرماندهی در حساس ترین مقطع تاریخ جهان در خواب خرگوشی تشریف داشتند اون بعد از 6 ماه فرصت سوزی دو طرفه و در صبح روزی که کشور مورد تهاجم قرار گرفته، جز نمایش بی شعوری رییس حکومت و کشور چیز دیگه ای نیست و تاکید ما هم از ابتدا بر همین بوده.

همه حرف ما اینه که وقتی ابرجنگی در مقیاس جهانی و بین قدرت های بزرگ در می گیره اعلام بی طرفی از طرف کشورهای کوچک خصوصا اونهایی که از نظر سوق الجیشی در نقاط استراتژیک جهان واقع شدن جز جار زدن ذلت و حقارت و اعلام آمادگی همه جانبه برای مورد تجاوز واقع شدن از طرف هر کدوم از دو جبهه که به خاکشون نیاز داشته باشند نیست.
حکام احمق قاجار و پهلوی در هر دو جنگ جهانی اعلام بی طرفی کردن و نتیجه این بی طرفی جز اشغال و تخریب و ویرانی و تحمل شدیدترین خسارات حاصل از جنگ بدون کوچکترین تاثیرگذاری و دریافت ما به ازای متقابل نبود.
اگر رضاخان حامی آلمان بود و با عقل قاصرش پیروزی رایش رو پیش بینی می کرد باید مثل مجارستان و بلغارستان و رومانی از همون ابتدا رسما و با شجاعت به پیمان سه جانبه ملحق می شد و از این طریق خودش و کشورش رو از مواهب ژرمنوفیل بودن مثل حمایت تسلیحاتی و نظامی و اطلاعاتی و ... برخوردار می کرد نه اینکه ملت ایران رو با این دست اون دست کردن ابلهانه آش نخورده و دهن سوخته کنه.
نه اگر از سطوت و سلطه تاریخی انگلیس وحشت داشت و هیتلر رو دورتر از اون می دونست که در برابر قدرت مسلط خاورمیانه ازش حمایت موثری صورت بده باید از همون ابتدا با محکوم کردن اشغال لهستان و اخراج اتباع و دیپلمات های آلمانی رسما به متفقین ملحق می شد و با اقداماتی مثل اعزام چند واحد نمادین به جبهه افریقا در مقابل تقاضای تضمین تمامیت ارضی و پشتیبانی نظامی و تسلیحاتی از متفقین می کرد و از این طریق ضمن دور کردن خطر تجاوز در غنائم بعد از جنگ هم سهیم می شد.
ولی هیچ کدوم از این دو کار رو نکرد چون ابله بود و همه اعتراض ما هم به همین بلاهته.

اما درباره خطر تجاوز برلینی و اینها که فرمودین تفاوت وضعیت فلاکت بار شوروی 1941 با شوروی فاتح برلین 1945 به کل فراموش شد. اگر اسناد و خاطرات به جا مونده از سران متفقین رو مطالعه بفرمایید به عینه می بینید که استالین در اون وضعیت بغرنج اصلا تمایلی به گشودن یک جبهه جدید در جنوب نداشت و به خاطر وجود ارتش روی کاغذ بزرگ و مسلح رضاخانی اشغال ایران رو کاری دشوار و خطرات تلقی می کرد اما چرچیل بهش اطمینان داد که ما شاه ایران رو بهتر از مادرش می شناسیم که مرد این حرف ها نیست و کافیه از خط مرزی عبور کنیم تا بی قید و شرط تسلیم بشه و فقط بعد از این تضمین بود که استالین با طرح حمله ایران موافقت کرد.
حالا با این تفاصیل خودتون قضاوت بفرمایید که تنها صرف اعلام بسیج عمومی از یک ماه قبل و استقرار چندین لشگر در مرزهای شمالی محض احتیاط چه قدر روی محاسبات استالین محتاط و شکاک اثر می گذاشت و آیا اصلا احتمال نمی رفت که همین حرکت ساده خطر جنگ و اشغال رو به کل از سر کشور رفع کنه.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب مولتکه پست جناب رومل خوندبد چی نوشته بود شوروی هیچ انگلیسی ها سربازاشون کیا بودند مشتی هندی که اموزش درست حسابی ندیده بود. تقریبا همه کم بیش قبول داریم ایران شانسی در مقابل این دو قدرت نداشت اما دست کم این بور مفتضحانه شکست نمی خوردیم اگر ارتش رضا شاهی فقط اسم ارتش یدک نمی کشید توان مقاومت تا چند هفته داشتیم. ویرایش شده در توسط ghermez
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
پاریس نیز کمتر از سه هفته بعد تسلیم شد . چهار ماه بعد نیز انگلیس در زیر بمباران هواپیماهای آلمان اولین تهاجم جدی را پس از دو هزار سال به خاک خود (از زمان حمله سزار به ان کشور) تجربه کرد .
[/quote]

سلام .... البته وایکینگ ها در سال 1008 میلادی به انگلیس حمله کرده و اون رو فتح کردند و به مدت تقریبا صد سال برش حکومت کردند ...... و انگلیسیها رو به عنوان برده استفاده می کردند .......

برای اطلاعات بیشتر viking era را جستجو کنید ....

انگلیسی ها از هیچ کس به اندازه ی ای ان اسلاوها و وایکنیگ ها و اسلافشان شکست نخورده اند !!!! ( ریشه ی مشکلاتشان با روس ها رو می شه در اینجا دید .... )

_____________________________________________

متاسفانه در سایت هیچ تایپیکی در مورد تاریخ انگلستان و کلیاتش نیست .... ویرایش شده در توسط 100

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='100' timestamp='1358672510' post='294758']
[quote]
پاریس نیز کمتر از سه هفته بعد تسلیم شد . چهار ماه بعد نیز انگلیس در زیر بمباران هواپیماهای آلمان اولین تهاجم جدی را پس از دو هزار سال به خاک خود (از زمان حمله سزار به ان کشور) تجربه کرد .
[/quote]

سلام .... البته وایکینگ ها در سال 1008 میلادی به انگلیس حمله کرده و اون رو فتح کردند و به مدت تقریبا صد سال برش حکومت کردند ...... و انگلیسیها رو به عنوان برده استفاده می کردند .......

برای اطلاعات بیشتر viking era را جستجو کنید ....

انگلیسی ها از هیچ کس به اندازه ی ای ان اسلاوها و وایکنیگ ها و اسلافشان شکست نخورده اند !!!! ( ریشه ی مشکلاتشان با روس ها رو می شه در اینجا دید .... )

_____________________________________________

متاسفانه در سایت هیچ تایپیکی در مورد تاریخ انگلستان و کلیاتش نیست ....
[/quote]

وایگینگ ها همون سوئدی ها محسوب میشن که ژرمن هستن نه اسلاو ... حالا این وسط اسلاوها از کجا پیداشون شد من نمی دونم
بعدش ویلیام فاتح هم انگلستان رو فتح کرد و اساسا عصر جدید انگلستان با حمله نورمن ها شروع شد ولی نویسنده این مقاله فقر تاریخ داره کلا وگرنه نمی گفت از رمان سزار !!! چون اصلا سزار فاتح انگلیس نبود
جالب اینکه ویلیام فاتح از نرماندی حمله کرد ...
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='jalilnoori' timestamp='1358674233' post='294759']
[quote name='100' timestamp='1358672510' post='294758']
[quote]
پاریس نیز کمتر از سه هفته بعد تسلیم شد . چهار ماه بعد نیز انگلیس در زیر بمباران هواپیماهای آلمان اولین تهاجم جدی را پس از دو هزار سال به خاک خود (از زمان حمله سزار به ان کشور) تجربه کرد .
[/quote]

سلام .... البته وایکینگ ها در سال 1008 میلادی به انگلیس حمله کرده و اون رو فتح کردند و به مدت تقریبا صد سال برش حکومت کردند ...... و انگلیسیها رو به عنوان برده استفاده می کردند .......

برای اطلاعات بیشتر viking era را جستجو کنید ....

انگلیسی ها از هیچ کس به اندازه ی ای ان اسلاوها و وایکنیگ ها و اسلافشان شکست نخورده اند !!!! ( ریشه ی مشکلاتشان با روس ها رو می شه در اینجا دید .... )

_____________________________________________

متاسفانه در سایت هیچ تایپیکی در مورد تاریخ انگلستان و کلیاتش نیست ....
[/quote]

وایگینگ ها همون سوئدی ها محسوب میشن که ژرمن هستن نه اسلاو ... حالا این وسط اسلاوها از کجا پیداشون شد من نمی دونم
بعدش ویلیام فاتح هم انگلستان رو فتح کرد و اساسا عصر جدید انگلستان با حمله نورمن ها شروع شد ولی نویسنده این مقاله فقر تاریخ داره کلا وگرنه نمی گفت از رمان سزار !!! چون اصلا سزار فاتح انگلیس نبود
جالب اینکه ویلیام فاتح از نرماندی حمله کرد ...
[/quote]

سلام ... سوئدی ها خودشون جزو وایکنیگ ها محسوب می شوند که جزو مردم اسکاندیناوی هستند ... بعدش هم سوئد نبود که انگلیس رو فتح کرد ، این دانمارکی ها بودند که فتحش کردند .....
خود نورمن هم هم مردم اسکاندیناوی بودند ...

[left]در مورد وایکنگ ها هم باید بگم که در امپراطوری بیزانس ، وایکنیگ ها رو rus یا Russ می نامیدند و در انگلیس Danes و در فرانسه Normans می نامیدند ...[/left]

من خودم یک داستان نیمه تاریخی در موردش ترجمه کردم ( البته ناقص - جلد یک و دو ) ...

http://vinlandsaga.blogsky.com

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]یکی از دوستان ذکر کرده اند که رضا شاه باید مثل مجارستان و رومانی متحد آلمان می شده و غیره و غیره و غیره[/right]
[right]خوب بد نبود که اگر واقعا ایران در اون زمان به متفقین اعلان جنگ می کرد. بزرگترین خوبیش این بود که متفقین مثل مور و ملخ می ریختن و نسل ایرانی رو کلا بر می داشتن از روی زمین تا ما بعد از 60 سال این چنین نظراتی رو از جانب اونها مطالعه نکنیم[/right]
[right]نیروی نظامی که روسیه شوروی و انگلیس همزمان وارد خاک ایران کردند به قدری کوبنده بود که می تونستند باهاش تمام خاک ایران رو شخم بزنند. شما فقط یه مقایسه بکن بین نیروی هوایی طرفین تا ببینی که اتحاد ایران و متحدین و اعلان جنگ به شوروی و انگلیس احتمالا کارش به کجاها می کشید. برای اینکه درک درستی از تفاوت استعداد نیروهای دو طرف(ایران یک طرف و روسیه و انگلیس یک طرف) داشته باشید بهتره امار ذکر شده در این تاپیک رو به دقت بخونید[/right]

[right]http://www.military.ir/forums/topic/4225-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%9F/[/right]

[right]اصلا قابل مقایسه نیست.بعدشم عباس عزیز بر خلاف تصور شما نیروهای نظامی انگلیس یه مشت هندی آموزش ندیده و دست و پا بسته نبودند. درسته که انگلیس بهترین نیروهاش رو برای دیگر صحنه های جنگ نگه داشته بود ولی همین هم از سر ارتش رضا شاه زیاد بود. با این نیرویی که وارد ایران کرد حتی بدون کمک استالین هم می تونست ایران رو بگیره و اشغال کنه[/right]
[right]یه نکته اساسی درباره انگلیس این هست که بسیاری از خوانین محلی در منطقه جنوب (عرب و لر) با انگلیسی ها رابطه ی خوبی داشتند و از سالها قبل انگلیس برای حفظ تاسیسات نفتی خودش از نیروی نظامی این خانها (سواره نظام یا به اصطلاح ما تفنگچی) استفاده می کرده. انگلیس برای اینکه هزینه حفظ سرباز و تاسیسات نظامی در ایران رو از روی دوش خودش بداره یه راه حل ساده پیدا کرد. با تجهیز و تسلیح خوانین محلی و دادن پول به اونها از همین نیروی محلی استفاده کرد. هم براش ارزون تموم میشد و هم کیفیت کار بالا می رفت. خود این خوانین مسئول سرکوب هر گونه حرکت خرابکاری در خطوط و تاسیسات نفتی جنوب بودند بدون اینکه بار سیاسی بر روی دوش دولت ملکه قرار بدهند. زمانی هم که جنگ دوم به ایران کشیده شد و انگلیس منطقه جنوب رو اشغال کرد از سوی این خوانین کوچکترین مقاومتی در برابر حمله انگلیس نشد. البته در اون زمان رضا شاه خیلی از ایلات رو تخته قاپو کرده بود ولی هنوز بسیاری از اونها مسلح بودند و می تونستند یه جنگ چریکی راه بیاندازند.[/right]
[right]بقیه حرفهام رو هم بعدتر می زنم.[/right]
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا رضا ما انتظار شاه کار نداشتیم می گم نباید این طور بد می باختیم . ارتش رضا شاهی به نظر تون نمی تونست بهتر از این عمل کنه و فاجعه به بار نمی اورد ابروی ایران و ایرانی رفت ما این به صفوی گیر می دیم چرا تو چالداران این طور عمل کرد و اون ننگ به وجود اورد به قاجار به عهد نامه گلستان و ترکمن چای ولی به رضا شاه نه. واقعا این نوع باختن کجاش افتخاره . اگر قراراین بود این طور عمل کنه همون بابت این همه هزینه پرداخت نمی شد و این بودجه ها صرف ابادی کشور ، وقتی انگلیس روس حمله کردند می گفتیم تسلیم
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.