امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دوستاني كه دونبال مهمات انرژي جنبشي براي تانكهاي ايراني مي گشتند اين لينك رو حتما ببينند اي موفقيت رو به همه تبريك مي گم.

http://fars.tv/videos/4736/فيلم-خبر-شبكه-اول-در-مورد-مهمات-تانك

خواستن توانستن است من گفتم دوستان كم لطفي كردن و باور نكردن
fi_lone_ranger

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام خدمت همه دوستان.


بنده مدتی نبودم و امروز، پستها رو کمی سریع مطالعه کردم بنابراین ممکنه نکاتی از چشمم مخفی مونده باشه.

اما اگه درست متوجه شده باشم، دوستان از کنار چند نکته ریز (اعم از مثبت و منفی) خیلی راحت رد شدند.



یکی از این موارد نوع شنی این تانکه. جنس شنی های این تانک رو با T72 (و بقیه تانکهای روسی در کشور) و تانکهای امریکایی مقایسه کنید. این شنی ها مشابه شنی تانکهای غربی و مناسب جاده و مسیرهای خاکی هستند. اما تولید این شنی ها پیچیده تر از شنی های روسی ه. ازطرفی خیلی برای مسیرهای کوهستانی مناسب نیستند.

_________________________


یه مساله دیگه هم هست که دوستان بهش کم توجهی می کنن. اصولا ما با هیچ تانکی نمی تونیم مقابل تانکهای امریکا بایستیم. علتش هم اولا کمیت و تعداده و ثانیا پشتیبانی ضعیفتر هوایی نسبت به امریکا. بنابراین هدف از تولید این تانک، مقابله با نیروی زمینی و تانکهای امریکایی نیست. پس لزومی نداره اون رو صرفا درمقابل ابرامز قرار بدیم. یادمون باشه امریکا مهمترین دشمن کنونی ماست، اما تنها دشمن ما نیست.

هر کسی ممکنه یه روز قصد ورود به خاک کشورمون رو داشته باشه و مثلا اگه عراق یا پاکستان بخوان به ما حمله کنن، روشهای نامتقارن طراحی شده برای مقابله با امریکا کارساز نخواهد بود. بنابراین ما نیازمند تانک (ها)یی قدرتمند هستیم که بتونیم درمقابل این ارتشها هم مقاومت کنیم. درسته که این ارتشها هم دارن به تانکهای خوبی مسلح میشن، اما توان پشتیبانی هوایی از اونها رو (در حد امریکا) ندارن. همچنین تاکتیکهای غافلگیری درمقابل چنین ارتشهایی کاملا جوابگوست و میشه تانکهای قدرتمند اونها رو هم با تانک غافلگیر و منهدم کرد.


تا امروز (سالهای اخیر) تمرکز ما بر نبرد با امریکا بود. اما امروزه که به قدرت قابل قبولی برای مقابله با امریکا رسیدیم، زمان اون فرا رسیده که به بخشهای دیگه هم بپردازیم و برای مقابله با هر نوع تهدیدی و از طرف هر کشوری آماده باشیم.




یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]یه چیزی میگم ناراحت نشید. [color=red]الخالد ذوالفقارو در عرض 5 ثانیه تار و مار می کنه[/color]. البته فکر نکنید این به معنی برتری تکنولوژی پاکستانی نسبت به مال ماست. این تانکو چینیا طراحی کردن و 95 درصدشم خودشون می سازن (پاکستان چند هفته پیش با غرور اعلام کرد که اون ها بلاخره توانایی ساخت لوله ی توپ الخالد رو به دست آوردن!!!! حالا با این وضعیت شما ببینین چند درصد تانکو خودشون می سازن). بنابر این با داریم با تکنولوژی روز چینی می جنگیم. [color=red]مشخضات الخالد حتی از آرجون هندی و تی 90 روسی بهتره[/color]. اگه ما هم انقدر دنبال بومی سازی تکنولوژی نبودیم می تونستیم یه همچین طرحای مشترکی رو با چین بدیم.[/quote]


[color=darkblue]
دو نکته از صحبت هاش شما سپهبد عزیز

1- مشخصات ذوالفقار 3 هنوز رسما اعلام نشده است . اینکه ذوالفقار 3 دارای چه نوع سیستم کنترل آتش است هنوز مشخص نیست ، پس شما بر چه مبنایی الخالد رو برتر از ذوالفقار می دونید ؟؟ حتی اگر هیچ کاری بر روی ذوالفقار انجام نشه و سیستم کنترل آتش جدید t72s بر روی این تانک نصب بشه ، باز هم الخالد نمی تواند به راحتی از پس ذوالفقار بر بیاید.

2- شما الخالد رو برتر از t90 دونستید . البته قبول دارم از آرجون برتره ( حتی از آرجون 2 ) اما الخالد هیچگاه در حد و اندازه تی 90 نیست .
الخالد بر پایه تایپ 90 چینی ساخته شده است که خود تانک های چینی نیز تا حدود زیادی از تانک های روسی ( از هر نظر ، چه شباهت ظاهری و چه طرح ها و تشکیلات تانک ) الگوبرداری شده اند. زره کنتاکت 5 در تی 90 در حالت فول رزمی به طور متوسط دارای 1470 میلیمتر مقاومت در برابر گلوله های خانواده ce می باشد . در حالیکه الخالد در حالت فول دارای مقاومت متوسط 920 میلیمتر است. همچنین زره الخالد دارای یک لایه زره سرامیکی است ولی زره تی 90 دارای دو لایه زره سرامیکی است که از این زره های سرامیکی به منظور مقابله با گلوله های انرژی جنبشی استفاده می شود. وزن هر دو تانک تقریبا یکسان است ( الخالد 48 تن ، تی 90 معادل 46 تن ) ولی مقاومت زرهی تی 90 بیش از 50 درصد بیشتر از الخالد است و این کیفیت برتر زره تی 90 را می رساند. از نظر سیستم کنترل آتش نیز برتری با t90 است . کارآیی تی 90 در نبردهای شبانه به واسطه دارا بودن نسل جدید حسگر های حرارتی و فروسرخ بسیار بیشتر از الخالد است . از این گذشته تی 90 جزء تانک هایی است که کارآیی رزمی آن در میادین نبرد به اثبات رسیده است.

البته این به معنای ناکاآمدی الخالد نیست . در هر صورت الخالد هم اینک جزء تانک های مطرح جهان است . بنگلادش ، مصر ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ، عربستان سعودی خواستار خرید الخالد از پاکستان شده اند که تاکنون جوابی از پاکستان دریافت نکرده اند. تانک الخالد در شرایط تدافعی در برابر تی 90 ، رقیب قدری برای تی 90 به حساب می آید و تی 90 نمی تواند به راحتی از پس الخالد بر بیاید . اما در شرایط حمله الخالد هیچ گاه نمی تواند از پس تی 90 بر بیاید ( در شرایط برابری )

البته می بایست دید که نسل جدید تانک های الخالد ( الخالد 2 ) چه زمانی وارد میدان می شوند . شاید الخالد 2 را بتوان با تی 90 برابر دانست .[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]یه چیزی میگم ناراحت نشید. [color=red]الخالد ذوالفقارو در عرض 5 ثانیه تار و مار می کنه[/color]. البته فکر نکنید این به معنی برتری تکنولوژی پاکستانی نسبت به مال ماست. این تانکو چینیا طراحی کردن و 95 درصدشم خودشون می سازن (پاکستان چند هفته پیش با غرور اعلام کرد که اون ها بلاخره توانایی ساخت لوله ی توپ الخالد رو به دست آوردن!!!! حالا با این وضعیت شما ببینین چند درصد تانکو خودشون می سازن). بنابر این با داریم با تکنولوژی روز چینی می جنگیم. [color=red]مشخضات الخالد حتی از آرجون هندی و تی 90 روسی بهتره[/color]. اگه ما هم انقدر دنبال بومی سازی تکنولوژی نبودیم می تونستیم یه همچین طرحای مشترکی رو با چین بدیم.[/quote]


[color=darkblue]
دو نکته از صحبت هاش شما سپهبد عزیز

1- مشخصات ذوالفقار 3 هنوز رسما اعلام نشده است . اینکه ذوالفقار 3 دارای چه نوع سیستم کنترل آتش است هنوز مشخص نیست ، پس شما بر چه مبنایی الخالد رو برتر از ذوالفقار می دونید ؟؟ حتی اگر هیچ کاری بر روی ذوالفقار انجام نشه و سیستم کنترل آتش جدید t72s بر روی این تانک نصب بشه ، باز هم الخالد نمی تواند به راحتی از پس ذوالفقار بر بیاید.

2- شما الخالد رو برتر از t90 دونستید . البته قبول دارم از آرجون برتره ( حتی از آرجون 2 ) اما الخالد هیچگاه در حد و اندازه تی 90 نیست .
الخالد بر پایه تایپ 90 چینی ساخته شده است که خود تانک های چینی نیز تا حدود زیادی از تانک های روسی ( از هر نظر ، چه شباهت ظاهری و چه طرح ها و تشکیلات تانک ) الگوبرداری شده اند. زره کنتاکت 5 در تی 90 در حالت فول رزمی به طور متوسط دارای 1470 میلیمتر مقاومت در برابر گلوله های خانواده ce می باشد . در حالیکه الخالد در حالت فول دارای مقاومت متوسط 920 میلیمتر است. همچنین زره الخالد دارای یک لایه زره سرامیکی است ولی زره تی 90 دارای دو لایه زره سرامیکی است که از این زره های سرامیکی به منظور مقابله با گلوله های انرژی جنبشی استفاده می شود. وزن هر دو تانک تقریبا یکسان است ( الخالد 48 تن ، تی 90 معادل 46 تن ) ولی مقاومت زرهی تی 90 بیش از 50 درصد بیشتر از الخالد است و این کیفیت برتر زره تی 90 را می رساند. از نظر سیستم کنترل آتش نیز برتری با t90 است . کارآیی تی 90 در نبردهای شبانه به واسطه دارا بودن نسل جدید حسگر های حرارتی و فروسرخ بسیار بیشتر از الخالد است . از این گذشته تی 90 جزء تانک هایی است که کارآیی رزمی آن در میادین نبرد به اثبات رسیده است.

البته این به معنای ناکاآمدی الخالد نیست . در هر صورت الخالد هم اینک جزء تانک های مطرح جهان است . بنگلادش ، مصر ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ، عربستان سعودی خواستار خرید الخالد از پاکستان شده اند که تاکنون جوابی از پاکستان دریافت نکرده اند. تانک الخالد در شرایط تدافعی در برابر تی 90 ، رقیب قدری برای تی 90 به حساب می آید و تی 90 نمی تواند به راحتی از پس الخالد بر بیاید . اما در شرایط حمله الخالد هیچ گاه نمی تواند از پس تی 90 بر بیاید ( در شرایط برابری )

البته می بایست دید که نسل جدید تانک های الخالد ( الخالد 2 ) چه زمانی وارد میدان می شوند . شاید الخالد 2 را بتوان با تی 90 برابر دانست .[/color][/quote]

داش علی جان. جسارته که من در برابر شما حرفی بزنم. اگر اشتباه می کنم خواهش می کنم کامل برام روشن کنید.
در مورد قسمت اول: موضوع اینه که من حدس می زنم ذوالفقار چیزی بیشتر از یه نمونه ی آزمایشی برای نشون دادن تو رژه ها نیست. یکی از دلایلم شباهت زیادش به آبرامزه. کلا در صنایع دفاع کار چندانی بر روی ذوالفقار انجام نمیشه. چون هدف اصلی ما الا آمریکاس و تفاوتی نداره که ما تی 72 بسازیم یا ذوالفقار چون هر دو بلاخره توسط آپاچی و تاندر بولت و آبرامز و برادلی نابود میشن. برای مین سرمایه گزاری چندانی روی تانک ها انجام نمیشه.

حتب اگه ذوالفقار واقعا یه تانک و نه یه نمونه برای رژه باشه، به نظرم به چند دلیل نمیتونه در مقابل تانک های روز دنیا حرفی برای گفتن داشته باشه. دلایلم هم اینان:
1:نبود موتور مناسب. به دور از هر گونه تعصب باید بگم که ما نمیتونیم موتور خوب بسازیم (گرچه خیلی دوست داشتم این کارو بکنیم). ما تا قبل از این هم موتور های براق و رعد 2 رو از آلمان و اوکراین می خریدیم. حتی به نظرم یکی از دلایل این که اون توپ خودکششی جدید رو رونمایی کردن همین مشکل موتور باشه. احتمالا موتورایی که برای رعد 2 خریدیم تموم شدن (حدود 200 موتور خریداری شد9ه بود) و حالا به این نتیجه رسیدیم که مجبوریم بریم اون توپ خودکششی جدیدو بسازیم.
2:نداشتن دانش مواد به اندازه ی کافی: ما زره کامپوزیتی چندان درستی نداریم. تنها چیزی هم که تا الان ساختیم همون زره تانک های تی 72 بوده که خیلی قدیمیه و جوابگوی جنگ های مدرن نیست. بنابر این زره ذوالفقار از رو به رو شاید حداکثر به اندازه ی 800 میلیمتر قوی باشه. چنین تانکی به راحتی با گلوله های انرژی جنبشی از پا در میاد.
3:نبود زیر ساخت مناسب:شاید برای کسی که تا به حال کارخونه ی تولید تانک ندیده کارخونه ی توی لرستان چیز خیلی عجیب و پیشرفته ای به نظر بیاد. ولی آیا میشه اون رو با کارخونه های ساخت تانک کشور های دیگه مقایسه کرد؟ آیا زیر ساختهای اون کارخونه جوابگوی تولید یه تانک پیشرفته هست؟
4:کم بودن بودجه ی نظامی کشور:بودجه ی نظامی ما کمه. نمیتونیم کار خیلی زیادی باهاش بکنیم. بنابر این با توجه به اولویت هامون، مجبوریم از خیر بعضی از پروژه ها بگذریم. یکیش ذوالفقاره. میتونیم هر چند وقت یه بار چند تا تغییر توش اعمال کنیم و تو رژه نشون بدیم تا حداقل وانمود کنیم داره روش کار انجام میشه.

در مورد قسمت دوم:تانک های روسی یه مشکل اساسی دارن. چون مهمات توی برجک ذخیره میشه یه ضربه ی کاری اگه بتونه اون ها رو به اندازه ی کافی داغ کنه باعث انفجار برجک میشه. یه جا شنیده بودم الخالد چنین مشکلی رو نداره. همچنی تی 84 اوکراینی و تایپ 95 چینی. البته اگه روس ها اون موشک جدیدشونو روی تی 90 استفاده کنن الخالد قبل از رسیدن به فاصله ی مورد نیاز نابود میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من در مطلبی از یک روزنامه ی انگلیسی خوندم که ایران بعد از اسرایل در بودجه ی نظامی است
نمی گم زیاده ولی فکر نکنم اونقدر کم باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فکر کنم دومین بودجه نظامی باشه چون عربستان و مصر هم کم کردن و ما زیاد در ضمن روسیه اعلام کرده ما قدرتمندترین در خاورمیانه ایم fi_lone_ranger

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بستگی داره که با چه معیاری بودجه‌ی نظامی ایران رو با بقیه‌ی کشورهای خاورمیانه مقایسه کنید.

۱. از نظر حجم بودجه‌ی نظامی، طبق آخرین آمار در دسترس (۲۰۰۹) ایران بعد از عربستان، امارات، ترکیه و رژیم اشغالگر قدس پنجم بوده است. (منبع: ویکی‌پدیا به نقل از SIPRI)
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_military_expenditure

۲. از نظر نسبت بودجه‌ی نظامی از کل اقتصاد، ایران طبق آخرین آمار در دسترس (۲۰۰۸) در خاورمیانه قبل از افغانستان یکی مانده به آخر است و بین ۱٫۸ تا ۲٫۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف هزینه‌های نظامی می‌کند. (منبع: تمام انتشارات غربی از جمله SIPRI و ویکی‌پدیا) عربستان، عمان، امارات و رژیم اشغالگر قدس از این نظر اول تا چهارم خاورمیانه هستند.

۳. از نظر تعداد نیروهای نظامی، ایران در خاورمیانه اول است اما اگر نیروهای ذخیره و بسیج را حساب نکنیم، ایران بعد از پاکستان و با اختلاف کمی نسبت به ترکیه، دوم است.
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_number_of_troops

توی بودجه با توجه به این که اختلاف ایران با کشورهای بالاتر زیاد است بعید است در یکی دو سال اخیر این رتبه‌بندی فرق خاصی کرده باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بستگی داره که با چه معیاری بودجه‌ی نظامی ایران رو با بقیه‌ی کشورهای خاورمیانه مقایسه کنید.

۱. از نظر حجم بودجه‌ی نظامی، طبق آخرین آمار در دسترس (۲۰۰۹) ایران بعد از عربستان، امارات، ترکیه و رژیم اشغالگر قدس پنجم بوده است. (منبع: ویکی‌پدیا به نقل از SIPRI)
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_military_expenditure

۲. از نظر نسبت بودجه‌ی نظامی از کل اقتصاد، ایران طبق آخرین آمار در دسترس (۲۰۰۸) در خاورمیانه قبل از افغانستان یکی مانده به آخر است و بین ۱٫۸ تا ۲٫۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف هزینه‌های نظامی می‌کند. (منبع: تمام انتشارات غربی از جمله SIPRI و ویکی‌پدیا) عربستان، عمان، امارات و رژیم اشغالگر قدس از این نظر اول تا چهارم خاورمیانه هستند.

۳. از نظر تعداد نیروهای نظامی، ایران در خاورمیانه اول است اما اگر نیروهای ذخیره و بسیج را حساب نکنیم، ایران بعد از پاکستان و با اختلاف کمی نسبت به ترکیه، دوم است.
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_number_of_troops

توی بودجه با توجه به این که اختلاف ایران با کشورهای بالاتر زیاد است بعید است در یکی دو سال اخیر این رتبه‌بندی فرق خاصی کرده باشد.[/quote]

بنده در ویکی فارسی خوندم در سال 2010بودجه ما افزایش یافت و عربستان و مصر هم کم کردن.آمریکا اسراییل رو و روسیه ایران رو برترین قدرت اعلام کردند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ویکیپپدیا به طرز عجیبی بودجه ی نظامی کشور رو در سال 2010 18 میلیارد دلار اعلام کرد. منبعشم فی*لتر شده بود و همچنین پیام ارور 404 رو میداد. ولی غلط بود. بودجه ی دفاعی سال پیش یه چیزی حدود 7 میلیارد دلار بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این همه در مورد ذوالفقار نوشتید یک کمی هم در مورد تانک رخش توضیح بدید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رخش که تانک نیست آقا فراز. یه خودروی زرهی است که قبلا در موردش در تایپیک خاص خودش بحث شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]رخش که تانک نیست آقا فراز. یه خودروی زرهی است که قبلا در موردش در تایپیک خاص خودش بحث شد.[/quote]


در رزمایشهای مختلف تانک رخش را نشون دادند توی بخش سئوالات در صفحه67 تصویری از از اون توسط یکی از دوستان موجود است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پس بگو ما یک تانک با چند تا اسم متفاوت تولید می کنیم

توی رژه ها اسم تانک T72 می شنویم یک جا هم خواندم سفیر 74 و حالا شما می گیر رخش

به هر صورت دستتون درد نکنه جوابمو گرفتم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.