امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

مطابق صحبت بنده؟

 

این مسئله یک اصل در زرهی هست سه عامل مهم در تجهیزات زرهی که شامل حفاظت ، قدرت آتش و تحرک و یکسری عوامل جنبی میشه ، در نتیجه صحبت بنده نیست اصولا موارد اساسی در مبحث زرهی هست

 

این تاثیر شگرف چی هست اصلا؟ شما تعریف خودتون رو از شگرف عنوان بفرمایید در ابتدا که این تاثیر از نظر شما چی هست؟ تا بعد برسیم به اینکه چنین تاثیری رو ایجاد میکنه یا نه

 

بله در اصول زرهی هستند ولی بنده حداقل از مطالب شما با این موارد آشنا شدم

 

منظورم از این کلمه تغییر قابل ملاحظه در صحنه نبرد نسبت به شرایط موجود بود که از کلمه کیفی شگرف استفاده کردم 

بحث تغییر سطح آتش تانک های ام 47 و ام 60 امریکایی موجود در ارتش به سطح قابل قبول در آتش سریع و دقیق بود که حداقل در نبرد آتش اول را با دقت انجام دهند 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان با همه این بحثها با لاخره ایران توانایی تولید تانک رو نداره یا تو دکترین نظامی ما اصلا زرهی معنا نداره چون قصد خرید هم که ندارن!!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان با همه این بحثها با لاخره ایران توانایی تولید تانک رو نداره یا تو دکترین نظامی ما اصلا زرهی معنا نداره چون قصد خرید هم که ندارن!!

هر دوتا میتونه جواب باشه...هم توانایی بالفعل ساخت تانک رو نداریم هم درسطوح (حداقل درسطوح عالی)دفاعی ما جایی نداره

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 


 


نکته ای که در مورد مهمات تانک ذوالفقار باید مد نظر قرار بگیرد اثر گذاری آن ها است. امروزه تانکی همچون M1A2 SEP در برابر تهدیدات گلوله های انرژی شیمیایی 1050 (سینه تانک) الی 1620 (جلوی برجک) میلیمتر و در برابر تهدیدات گلوله های انرژی جنبشی 560 (سینه تانک) الی 960 (جلوی برجک) میلیمتر مقاومت زرهی دارد که این میزان از مقاومت زرهی تمامی مهمات مورد استفاده در ذوالفقار را در مقابله با بخش های مورد اشاره از تانک آبرامز بی اثر میکند. اما یکی از بخش های جلویی تانک آبرامز که از آسیب پذیری قابل توجهی برخوردار است و شانس مقابله رو در رو با آن را فراهم میکند فاصله بین برجک و سینه تانک است که حلقه برجک (turret ring) در آن قرار گرفته است. البته حلقه برجک از جمله نقاط با دستیابی دشوار و احتمال اصابت پایین است که برای هدف قرار دادن آن سیستم کنترل آتش بسیار دقیقی نیاز است. هدف قرار دادن بخش حلقه برجک در یک مقابله رو در رو خواهد بود که بعید به نظر میرسد مسئولان ما چنین نقشی را برای ذوالفقار 3 در نظر داشته باشند. از زره بخش های جلویی تانک آبرامز که بگذریم به زره جانبی این تانک میرسیم. در مورد این بخش از زره آبرامز گزارشاتی همراه با بزرگنمایی وجود دارد 1. از دفع تهدید ناشی از اصابت گلوله های ضد زره ثاقب M892A1 به بخش های جلویی و ایضا جانبی تانک M1A1 حتی از فواصل نزدیک صحبت به میان آمده است.


thumb_M1A1_HA_sideLOS~0.jpg


thumb_647px-M1A1_HA_frontLOS.jpg


حفاظت زرهی جانبی و جلویی تانک M1A1HA


thumb_hires_060202-F-7823A-034~0.jpg


محدوده حلقه برجک تانک آبرامز


بد نیست بدانیم که گلوله M829A1 معروف به گلوله نقره ای در حدود 570 میلیمتر نفوذ از فاصله 2000 متری دارد و زره جانبی آبرامز میبایست یک چنین نفوذی را مانع شود. این در حالی است که مقاومت زرهی سینه تانک (بخش جلویی شاسی) و بخش جلویی برجک تانکی همچون M1A1HA در برابر تهدیدات گلوله های انرژی جنبشی به ترتیب در حدود 590 و 680 میلیمتر است. این بدان معنی است که زره بخش جانبی برجک یا حتی شاسی تانک آبرامز می بایست مقاومتی در حد زره سینه تانک و بسیار نزدیک به بخش جلویی برجک آن داشته باشد و این در حالی است که زره جانبی تانک های مدرن امروزی به نسبت زره بخش های جلویی از حجم و مقاومت به مراتب کمتری برخوردار هستند. در اینجا یا باید به قدرت نفوذ گلوله های M829A1 شک کنیم و یا به گزارشاتی که در مورد اصابت های جانبی به تانک ابرامز با گلوله های خودی موجود است! تخمین هایی که از مقاومت زره جانبی تانک آبرامز در برابر گلوله های انرژی جنبشی (KE ) زده شده است ، 250 میلیمتر در مدل M1A1HA و 360 الی 400 میلیمتر در مدل M1A2 SEP است. البته تانک M1A2 با پکیج ارتقای تاسک 2 نیز موجود است که بخش های جانبی برجک آن به زره ARAT 2 مجهز است و مقاومت آن در برابر گلوله های انرژی جنبشی بیش از 400 میلیمتر خواهد بود. با توجه به موارد عنوان شده یکی از نقاط نفوذ پذیر زره تانک آبرامز برای مهمات ثاقب تانک ذوالفقار با نفوذ 450 الی 470 میلیمتر ، بخش های جانبی برجک آن میتواند باشد. البته دسترسی به نقاط جانبی آبرامز به همین راحتی ها برای ذوالفقار میسر نمیشود و نیازمند به کارگیری استراتژی مناسبی است که علاوه بر اصل غافلگیری ، شرایط بسیار دیگری نیز در آن لحاظ شده باشد. علاوه بر مطالب فوق ، احتمالی که در مورد مهمات ذوالفقار میتوان مطرح کرد دستیابی به مهمات ثاقب ساخت چین است که دارای شکافنده ای از جنس آلیاژ سنگین تنگستن با نفوذی در حدود 600 میلیمتر هستند. در صورت دستیابی به این مهمات امکان مقابله رو در رو و شکافتن زره سینه تانکی همچون M1A2 برای تانک ذوالفقار فراهم خواهد بود.

 

در یمن و عراق مواردی بود که ابرامز از روبرو هدف قرار گرفت و از کار افتاد در زره جانبی انهدام کامل هم بود که منجر به مرگ همه خدمه شد 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در واقع با این م‍صاحبه تانک کرار(اگر قابل رقابت با تی 90 باشه و امکان تولیدش رو داشته باشیم) رو زیر سوال بردن! همونطور که رونمایی باور 373 قبل از دریافت اس 300 میتونه قابلیتهای باور رو زیر سوال ببره!
تصور بنده این هست که تانک کرار پروژه مشترک جهاد خودکفایی سپاه و وزارت دفاع هست و یا به سفارش نیروی زمینی سپاه ساخته شده!


از این مصاحبه میشه فهمید که ارتش نمیخواد از کرار استفاده کنه به هر دلیلی ، شاید چون تانک سپاهه ، و شاید بخاطر اون مصاحبه های اغراق آمیز در مورد ویژگی های ذوالفقار ، شاید هم نمیخوان زحمت بیست سالشون رو رها کنن

به این جمله دقت کنید
اصل بر این است که فناوری این تانک (تی 90) را وارد کشور کرده و به‌صورت مشترک این سامانه دفاعی را داخل کشورمان تولید کنیم.

و به این
ما پیش از این هم مشابه این تانک را با نام «ذوالفقار» داشتیم که این تانک در حال نهادینه شدن است. تانک ذوالفقار هم دارای آپشن‌های عملیاتی مطلوبی است؛ که امروز در کنار تانک کرار بر قابلیت‌های دفاعی نزاجا می‌افزاید.

یحتمل ذوالفقار رو با زیر سیستم های تی 90 با نام ذوالفقار 4 تولید کنند
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منم جای ارتش بودم به این تبلیغات پوچ و پروپاگاندای وزارت دفاع اعتماد نمیکردم.چطور به درخواست سپاه بودجه از آسمون بارید پروژه کرار شروع شد به درخواست ارتش هیچی؟

چطور مطمئن شدید که کرار هم سطح ذوالفقار هست؟ درباره بودجه هم، محصولی که میخاد بودجه برای تولیدش اختصاص پیدا کنه باید ارزش تخصیص بودجه رو داشته پس طرحش باید توسط ستاد کل تصویب بشه، تانک ذوالفقار تا حالا هر چی که بود، ارزش تولید انبوه شدن را نداشت، ولی فعلا از کرار چیزی نمیدوینم، تنها اطلاعاتی که داریم اینه که وزیر دفاع و فرمانده نیروی زمینی ارتش از ویژگی هاش اعلام رضایت کردن بطوری که نیاز به خرید تی-90 رو مرتفع میکنه، ولی جانشین فرمانده نیروی زمینی در یک تناقض گویی از یک طرف تانک کرار رو دارای ویژگی های بالا معرفی میکنه از یه طرف دیگه احتمالا با هدف تبلیغ تانکی که ساخت یگان تحت فرماندهیش هست، میخاد بگه ذوالفقار هم هم سطح کرار هست، پس نمیشه، به این گفته اعتنای کامل داشت. پس عقل حکم میکنه حرف دو نفر با اطلاعات و مقام بالاتر، را باید بیشتر مورد توجه قرار داد.
  • Upvote 10
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بخاطر اینکه میدونیم خبرگزاری ها متاسفانه هر جور دلشون بخواد مصاحبه ها رو تغییر میدن ، مصاحبه امیر کیومرث پور حیدری رو خودم مینویسم :

تانک کرار هم میشه گفت که تمام ویژگی های تانک ذوالفقار مارو داره

این تانک رو هم ما در آینده که انشاالله به تولید انبوه برسه ، چون یکی از زیرساخت های زرهی ایران ، ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی است ، ما این تانک رو ((حتما)) به خدمت خواهیم گرفت
مشخصاتش اینه ، تا اونجایی که من مطالعه کردم ، این تانک برابری میکنه با تانک های روز دنیا ، مثل تی 90 و تانک آبرامز و کلا تانک هایی که امروز در شرق و غرب متداول هستند این تانک داره برابری میکنه ، همانند تانک ذوالفقار البته ، همانند تانک ذوالفقار
الان نمونه اولیش ساخته شده و ما منتظر هستیم انشاالله این نمونه اولیه رو وزارت دفاع در اختیار یگان های رزمی ما قرار بده ، انشاالله در چند رزمایش شرکت بکنه و قابلیت هاش رو ما بتونیم مضاعف هم بکنیم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فرمانده نیروی زمینی ارتش از تحویل تانک ذوالفقار به وزارت دفاع برای تولید انبوه خبر داد.

امیر احمد رضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران تسنیم "پویا" با اعلام احتمال نمایش جدیدترین دستاوردهای این نیرو در نمایشگاه 25 فروردین نزاجا تاکید کرد: تلاش نیروی زمینی متناسب با تهدیدات در حوزه سلاح‌های تک تیرانداز، پشتیبانی از یگان‌های پیاده و مخابرات است و سرمایه‌گذاری اصلی این نیرو ایجاد یک ارتباط امن بین نیروهای خودی و اخلال در سیستم های مخابراتی دشمن است که دستاوردهای مربوط به این توانمندی‌ها احتمالا در فروردین ماه رونمایی می‌شود.

وی درباره توانمندی صنعت دفاعی کشور بر اساس تکیه به توان داخلی که مورد تاکید فرمانده معظم کل قوا است، خاطرنشان کرد: امروز صنعت دفاعی به این قابلیت و توانمندی رسیده که تجهیزات دفاعی را متناسب با تهدیدات و نیاز‌های نیروهای مسلح با همت داخلی و بدون اتکا به کشورهای خارجی در تیراژ بسیار بالایی آماده کرده و در اختیار نیروهای مسلح بگذارد.

فرمانده نیروی زمینی ارتش اظهار داشت: هدف اصلی ما بالا بردن اقتدار کشورمان است و اگر روزی فرمانده معظم کل قوا دستوری مانند "اگر اسرائیل دست از پا خطا کند ما حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم" بدهند، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به دست توانمند نیروهای مسلح کشور این اتفاق می‌افتد.

امیر پوردستان همچنین درباره انتقال تجربیات ارزنده نزاجا در حوزه طراحی و ساخت تجهیزات مختلف به بخش صنعت کشور نیز گفت: وظیفه نیروهای مسلح ساخت نمونه محصول با هماهنگی و ارتباط با صنعت دفاعی و مراکز دانشگاهی است به عنوان مثال در نیروی زمینی ارتش انواع اسلحه تک‌تیر‌اند شامل شاهر، باهر و ... تولید و همچنین تانک ذوالفقار طراحی و ساخته شده و برای تولید انبوه تحویل وزارت دفاع هم شده است. صنعت دفاعی به این قابلیت رسیده که تجهیزات دفاعی را متناسب با نیاز ما را تولید انبوه کرده و تحویل دهد و این خواست رهبری در اقتصاد مقاومتی است.

به گزارش تسنیم، تانک ذوالفقار یک تانک بومی و ارتقا یافته تانک‌های تی 72 است که تاکنون 3 مدل از آنها تولید شده است. آخرین نمونه از این تانک‌ها که نمونه ارتقا یافته ذوالفقار3 بود، در 16 بهمن‌ماه سال 91 رسما رونمایی شد.

در نمونه رونمایی شده از تانک ذوالفقار 3، امکانات مختلفی از جمله سیستم کنترل آتش جدید با قابلیت شلیک در حال حرکت نصب شده بود.


نمونه جدید از تانک ذوالفقار 3

پیشتر امیر پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم ، با اشاره به ویژگی‌های نمونه به روز شده تانک ذوالفقار گفته بود: ما روی تانک ذوالفقار کار زیادی انجام داده‌‌ایم و اخیرا سیستم کنترل آتش آن که سیستمی به نام "EFCS3" بود را بهینه کرده و روی تانک پیاده کرده‌ایم و این تانک با تصویب ستاد کل نیروهای مسلح تولید انبوه شده و در اختیار یگان‌های نیروی زمینی قرار خواهد گرفت.

 

لینک منبع؟http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/12/25/1027932/تانک-ذوالفقار-برای-تولید-انبوه-تحویل-وزارت-دفاع-شد

ویرایش شده در توسط gama
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حرف شما کاملا بجا و منظقی هست, اما آیا غیر انحلال راه دیگری نیست؟ آیا مشکل فقط جهاد خودکفایی هست؟

 

باید دید چه علتی سبب شده, خود نیروها اصرار داشته باشند بر تولید تجهیزات مورد نیاز خود, مستقل از وزارت دفاع, که در حقیقت متولی اصلی این امر هست. تا جایی که بنده استنباط نمودم, عدم تطابق تولیدات وزارت دفاع با نیاز های نیروها, دلیل اصلی این مشکل هست.

برخلاف نیروهای زمینی سپاه و ارتش, ما شاهد تولیدات مستقل در جهاد خودکفایی قرارگاه پدافند خاتم الانبیا نیستیم! دلیلش هم مشخص هست. تولیدات بسیار خوب وزارت دفاع در این بخش کاملا در راستای رفع نیازمندی های پدافند هست. و این باعث شده جهاد خودکفایی پداجا, به جای اجرای طرح های خودسرانه, همراه با وزارت دفاع در پیشبرد پروژه ها, همراه شود. نمونه بارز آن هم سامانه باور 373 یا سامانه های سری تلاش و ... هست.

 

حال آنکه در این طرف میدان, تا به حال چیز دنداگیری از وزارت دفاع در حوزه رزم زمینی و مخصوصا ادوات زرهی ندیده ایم! و این باعث شده نیروها خود دست به کار شوند که متاسفانه نتیجه آن هم به دلیل نبود زیر ساخت ها و تکنولوژی لازم و همچنین نبود نیروی متخصص و البته جوان ( تا جایی که تصاویر نشان داده, کارکنان جهاد خودکفایی اکثرا از افراد مسن تشکیل شده) می شود تولید امثال اقارب و بهمن و ...

 

در همین مورد رزم زمینی هم, باز ما استثنائاتی داشته ایم. مثل موشک های ضد تانک که تولیدات بسیار خوب وزارت دفاع باعث شده, بحمدالله تا به الان شاهد ماجراجویی های جهادهای خودکفایی در این بخش نباشیم!

 

به نظرم اصلی ترین راه حل این مشکل, در وحله اول, رفع ایردات خود وزارت دفاع هست. علاوه بر آن باید جهاد خودکفایی نیروها از طراحی و تولید مستقل تجهیزات از وزارت دفاع, به کل منع شوند. یعنی جهاد خودکفایی به جای طراحی تولید مستقل, باید موظف باشد درامر طراحی و ساخت تجهیزات, با وزارت دفاع مشارکت داشته باشد. اینگونه در حقیقت جهاد خودکفایی از یک ارگان خود سر و البته بی مصرف, تبدیل می شود به پلی میان نیروها و وزارت دفاع. ارگانی که می تواند نیازمندی های دقیق نیرو را به وزارت دفاع منتقل سازد تا در نهایت محصولی که ساخته می شود, مورد قبول خود نیروها باشد.

 

راه دیگرش قرارگیری در زیرمجموعه و مدیریت وزارت دفاع (بدون تجزیه سازمانها) و برعهده گیری قسمتی از یک پروژه (مهندسی معکوس یا طراحی تفصیلی قسمتی از اجزاء یک سیستم) هست! یعنی جهاد خودکفایی بدون جلب نظر وزارت دفاع , اجازه تعریف پروژه رو نداشته باشه!

متاسفانه در نیروها تمایل زیادی برای تعریف پروژه های مستقل وجود داره! حتی در قرارگاه پدافند خاتم الانبیاء هم که نام بردید , در زمینه راداری یک سری محصول  (از جمله رادار کیهان-قمر-شهاب-ثامن) معرفی شدن!

 البته قرارگاه سابقه زیادی نداره و چند سال بیشتر نیست که تاسیس شده و قبلش هم ایران خیلی توانایی های لازم در زمینه تولید محصولات راداری و پدافندی رو نداشت!

 

جهادهای خودکفایی در زمان خودشون خدمات خوب و قابل قبولی رو ارائه کردن , اما اون زمان ما وزارت دفاع نداشیم!همین جهادهای خودکفایی در ارتش و سپاه و جهاد نیازها رو تامین میکردن! اشکال این سازمان ها در اینه که بیشتر کارشون در حد مهندسی معکوس و یا مونتاژ قطعات منفصله و ساخت کامیون و تانک بره! در زمینه بودجه و امکانات  و دانش لازم برای طراحی  ضعف دارن و  ساخت فانتوم و تی 72 و امثالهم هم در دوره فعلی چندان فایده ای نداره! البته این وسط یک مقدار سپاه همیشه استثناء هست و باید دید که محصولاتی که تولید کرده , حاصل چه سیستم و چه تفکری هست!مشخصه که سپاه در زمینه استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و دانشگاها و نخبگان موفق تر عمل کرده! با اینهمه اگرچه زحمات این عزیزان قابل تقدیره , اما بنده ترجیح میدم شاهد 129 , بالگرد شاهد 216 , سیستم پدافندی سوم خرداد و تسلیحات دیگر رو وزارت دفاع تولید کرده و در اختیار این نیروها قرار بده! 

 

اشکال دوم در اینه که وقتی محصولی در نیروی زمینی ارتش یا سپاه تولید شد و اگر تونست به مرحله تولید انبوه برسه , با احتمال بالا میشه گفت که فقط در همون نیرو استفاده میشه! یعنی اگر تانک و نفربر و یا هرچیز دیگری تولید شد , باید همان قدر بودجه مجددا برای ساخت نمونه مشابه در نیروی دیگر صرف بشه!

 

اشکال سوم اینه که اگر جهاد خودکفایی (ارتش و سپاه) بتونه محصولی مثل شاهد 129 تولید کنه , دیگه نمیاد پهپاد فطرس وزارت دفاع رو خریداری کنه و اینطور میشه که سه محصول در یک کلاس تولید میشه درحالی که  میشد هزینه تولید اون سه محصول در یک محصول صرف بشه و یک محصول پیشرفته تر و با کارآیی بالاتر تولید کرد و همچنین صرفه جویی هم انجام داد و از این طریق , پروژه ای دیگر تعریف کرد! اما با اتلاف بودجه محدود , تعداد زیادی سیستم و قطعه متفاوت هم تولید شده که برای اینها هم باید خط تولید راه انداخت!

به عنوان مثال میشه به همین قضیه تانک ذوالفقار و کرار اشاره کرده که مقامات نیروی زمینی در گفته هاشون سعی میکنن تانک ذوالفقار رو هم زنده نگه دارن , در حالی که این دو تانک در یک کلاس هستن و البته از ذوالفقار هم به تعداد انگشتان دست تولید نکردن!

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

والا تو این چندسال  حداقل تو این سایت دعوا سر این است که چرا پروژه هایی که به جواب رسیده است به مرحله تولید نمی رسد و فقط نمونه آزمایشی می سازند و رهامی کنند 

در همین سایت خیلی از طرح های دفاعی مورد بحث قرار گرفت که تقریبا نصف آنها نمره مثبتی می گرفت و منابع هم از نتایج رضایت بخش آن در آزمایشات می گفتند

ولی ذره ای تلاش برای گسترش آن ، و تنها استدلال ما هم این بود که فعلا صنایع راداری، پدافندی و موشکی در اولویت تقویت است و بقیه فعلا ول معطل هستند

 

همین چند روز پیش دعوا سر تانک ذوالفقار بود که چرا نمی سازند و بحث تی 90 می کنند، ولی خوب می دانیم که نه از ذوالفقار و نه از تی 90 خبری نخواهد بود 

ما حتی زمانی که می توانستیم از فرانسه میراژ نخریدیم 

در زمینه هواپیما رادار ساختیم و موشک، ولی تو نمایشگاه ها و تمرین ها فقط همان سیستم های قدیمی دیده می شود

در زمینه هوانیروز شاهد بسته ارتقایی طوفان 2 بودیم که آنهم فقط روی تعداد اندکی انجام شد و بقیه کبری ها فعلا فقط راکت انداز هستند

 

ما الان طرح هایی را داریم که واقعا می تواند نیروهای هوایی و زمینی ما را متحول کند ولی وقتی این نیروها در اولویت نیستند پس بودجه ای هم به آنها تعلق نمی گیرد 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیز فارغ از هرگونه مسایل و همینطور مباحث متعصبانه اجازه بدین به عنوان یک حقیر در این زمینه یک سری مطالب رو براتون عنوان بکنم.

جمهوری اسلامی ایران تصمیم داشت یک تانک بومی بسازه که حرکتی بسیار پسندیده و شایسته است و در دنیا هم دوباره تکرار شده (یعنی این فقط ما نبودیم که خواستیم تانک بومی بسازیم!!! دشمن ما ساخته اونم از نوع درجه 1) و ایران هم خواست این کار رو انجام بده. به هر تقدیر بودجه ای وضع شد و سازمانی هم براش ساخته شد به اسم جهاد خودکفایی تا دستاورد هایی که تولید میشن رو به عموم مردم ایران معرفی بکنه! حالا کاری ندارم که چه چیزای دیگه ای توی این جهاد ساخته شده، هدف من فقط تانک ذوالفقار هست.

 

در اینترنت و شبکه های اجتماعی، جمعی نادان 14 ساله دور هم جمع میشن و یه عکس از ارتقاء چیفتن میذارن و به به و چه چه که این کرار یا ذوالفقار 3A2 یا ... هست. این تیکه رو گفتم تا در ادامه با مباحثم ربطش بدم!!! تانک ذوالفقار 1 در دهه ی 70 شمسی در جهاد ساخته شد و توی بوق کرنا که ایران تانک بومی ساخته! اونم چه تانکی! کلا 6 تا از این تانک ساخته شد که بدنه مبتنی بر ام 60 و توپ هم نسخه ی 125 میلیمتری تی 72. ذوالفقار 2 هم یه نمونه ی آزمایشی بود که توش کمی به مسائل مربوط به بارگذار رسیدگی شده بود ولا غیر! و میرسیم به نسخه ی سوم که ذوالفقار 3 هست. این تانک همون ام 60 و تی 72 هست، با این تفاوت که کمی هیکلی تر شده. زرهی در این تانک مشاهده نمیشه که بتونه در برابر انرژی جنبشی دوام بیاره، سامانه اقدامات متقابل هارد کیل یا سافت کیل هم نداره، پس این یه نفربره؟ تانکه؟ خودرو شناساییه؟ چی هست؟ حالا این هم به هر جهت فاکتور می گیرم، ایران نمیتونه زره بسازه عزیزان جان، کشور ما توانایی ساخت زره رو نداره، وقتی ما با هر بدبختی دیگر وسایل رو جور بکنیم، وقتی نتونیم زره بسازیم، این چه فایده ای داره؟

 

حالا به کجا میرسیم؟ به اینکه ایران براش مقدور نیست تا این تسلیحات رو با قیمت بالا بخره و بذاره روی تانکی که زره نداره، یعنی همین سایت های دیدبانی و هدف گیری و کامپیوتر بالستیک و ...، پس میره یه چیزی به اسم تی 90 میخره. اونم نه نسخه ی SM، بلکه نسخه های A. حالا هی شما از صبح ساعت 5 تا شب ساعت 12 بگین ایران تانک کرار، ذوالفقار، عره، عوره شمسی کوره میسازه، وقتی توانایی ساخت زره نداره، یعنی هیچ!

متاسفانه باید بگم تانک های ام 60 رو هم ایران فروخت به کشور سومالی، یعنی دیگه اون 150 تا ام 60 رو هم نداریم که بخوایم ارتقاشون بدیم، پرونده ذوالفقار همینجا به پایان میرسه و تا تانکی دیگه از این صنایع (البته تیام هست :)))) ) شمارو به خداوند منان می پسارم، مراقب خودتون باشید. :rose: :rose:

  • Upvote 9
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
صرف نظر از اما و اگرهای زیاد و در خوشبینانه ترین وضعیت وتولید انبوه تانک ذالفقار که در بهترین حالت کارایی برابر با تانک تی۷۲ داره که بخاطر عملکرد فاجعه بارش در مقابل تانکهای غربی درجنگ خلیج فارس روسیه برای ورژن جدید تانک اسم تی۹۰ رو انتخاب کرد من موندم حالا مابا تولید انبوه این تانک ذالفقار چقدر باعث ارتقاء توانمون میشه وقتی رقبای ما مسلح به تانکهایی مثل مرکاوا ابرامز التای و لکرک اونهم به تعداد زیاد هستن و واقعا در یک نبرد زرهی ذالفقار و تی ۷۲که در حال حاضر بهترین تانک ما محسوب میشه چقدر شانس بقاء دارن و ایا امکانش هست اونارو در تیرس خودش قرار بده قبل از اینکه خودش شکار بشه؟
بنظر من اگه قراره ارتقایی در قسمت زرهی انجام بگیره عوض خرج کردن بودجه برای طرحی مثل ذالفقار که اگه به تولید انبوه هم برسه عملا در مقابل تانک های دیگر کشورهای منطقه شانسی نداره تعدادی تانک تی نود ام اس از روسیه خریداری کنیم تا این شکاف بوجود امده رو بین کشورهای منطقه با خودمون رو پر کنیم و برای تولید بومی هم مثل ترکیه با همکاری و مشارکت روسیه یا چین در دراز مدت یک محصول بروز و قابل رقابت با سایر تانکها تولید کنیم و گرنه با تولید یک طرح قدیمی و فاقد ارزش رزمی فقط بودجه و جان خدمه رو در معرض خطر نابودی قرار میدیم و تانکمون به یک هدف راحت و اسان برای دشمن تبدیل میشه و جز بالا رفتن تلفات دستاورد دیگه ای برامون نداره
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت دوستان عزیز

 

ممنون از اون عزیزی که این تاپیکو زد تا ما با تانک ایران اشنا بشیم والا تانک بومی میگن یه جوریه انگاری ......

الان چندین ساله که نیروهایه مسلح,وزارت دفاع و..... دنبال اینن که ایران تانک خودشو داشته باشه حالا مهندسایه ایرانی باس یه تانک طراحی کنن.

دوستان ایران المان نازی نیست که تو بهبه جنگ با توجه به تجربه و دانش فنی و متالوژی و ... یه تانک سنگین وزن مثه تایگر درس کنه که بعد بره کینگ تایگر درس کنه. پانزر درس کنه!!!

روسیه نیست که مورد حجوم المان باشه بعد تانک طراحی کنه با توپ 152 میلی متری مثل IS-3 یا یه تانک مثه T-34 که زرهش زاویه داشت برا صرفه جویی در بکارگیری مواد واسه ساخت تانک و کمونه کردن گلوله تانک دشمن.....

مثال زیاده

الان اینجا یه بحث مطرحه. با توجه به این که ایران از نظر تسلیحات دفاعی تازه داره رو پایه خودش وا میسته انتظار یه پیشرفت فوق العاده نداشته باشین

دوستان امریکا و المان و روسیه و..... این کشور ها تجربه دارن در ساخت تسلیحات چون درگیر جنگ هایی بودن که اگه از رقیب عقب میموندن,به قیمت فروپاشی ملت و سرزمینشون تموم میشد.

حالا ایران تجربه کافی برا شروع از بنیان کار (از صفر) رو به اندازه کافی نداره ببینید تانک اسباب بازی نیست! تانک از جنگ جهانی اول تا قرن 21 پیشرفت چشمگیری داشته چه در زمینه قدرت اتش چه در زمینه دقت و حمل تسلیحات در انواع مختلف و...

مطابقش تسلیحات زد تانک هم پیشرفت کرده و الان دیگه کار به جایی رسیده که برا طراحی تانک باید بوجه زیادی در نظر گرفته بشه. خیلی سخته!!! عملا باید طوری طراحی بشه که در مقابل انواع پرتابه و مین و موشک و توپ و راکت و حمله ویروسی و..... مقاومت کنه

اگه یه موقع بحث برتری در میدان نبرد بود اون ماله زمان تیر کمون شاهه! اون موقع تانک بود و توپ . زد زره و انفجار شدید البته مدل هایه دیگه هم بودن ولی بکارگیریشون کمتر بوده.

الان بحث بقاس!!! تانک باید قدرت بقا داشته باشه مهندسین میدونن تانک الان طراحی میشه تا میدان نبرد رو حفظ کنه چون میدونن بلاخره در مقابل حمله انبوهی از مدل هایه مختلف تسلیحات زد تانک بلاخره به زانو در میاد وقتیم به زانو در میاد جوری باشه خدمش بتونن جونشونو نجات بدن

به نظر من تانک ایران فعلا داره مرحله اپگیردیه خودشو میگذرونه بزارین اینجوری مهندسی تر بگم امیدوارم مارک 4 تانک ذوالفقار بهبود چشمگیر ترمخصوصا دربرجک تانک داشته باشه چون من برجک مارک 4 تانک مرکاوا و لئوپارد و ارماتا رو بارها به دقت از دید تحلیلی نگاه کردم خیلی جالبه باید ببینین مدل هایه جدیدشون در قسمت برجک چه تغییر چشم گیری داشته! مخصوصا مرکاوا جوری محل قرار گیریه زره رو طراحی کردن که برجک رو از قسمت بالا پوشش میده یعنی یه پیش بینی در مورد اینکه: اها ممکنه پرتابه شلیک شده مثه موشک جاولین از بالا به طرف تانک بیاد پس باید ........ یا مثلا اگه قلب تانک,موتورشو جلو بزاریم در این صورت به محض اسیب دیدگیه شدید خدمه میتونن از پشت جونشونو نجات بدن پس باید...... این باید ها رو در نظر بگیرین بازم با این تازه واردیمون تانک خوبی طراحی کردیم حالا از زیربنا نه! تلفیق مهندسیه شرق و غرب میدونم تجربه خوبی واسه شروع میشه icon_cheesygrin

مطمعنا من مخالف بکارگیریه سیستم بارگزاریه شوروی هستم.چون عملا بدون محافظت از بخشی که سینی مربوط به چاشنیه پرتابه رو نگه میداره,خدمه تانک رو یه بمب نشستن خیلی خطرناکه. اره خیلی هوشمندانس یه سرنشین کمتر(وظیفه بارگزار حذف میشه) ولی طراحش نمیدونست اخرش بلایه جون خدمه میشه :straight: نمیدونم تانکایه سوری رو دیدین یا نه T-72 رو با ار پی جی زدن همچین برجکش به هوا پرتاب شد انگاری به بقلمون شلیک کردن :straight: یا باید محافظت رو ببرن بالا یا حذفش کنن یا یه سیستم جدید بزارن. من مدل غربی رو که 4 خدمه هستش رو بررسی کردم تقریبا عمل بارگزاری زود تر انجام میشه! در جنگ خلیج فارس و طوفان صحرا مستندات نشون میده ابرامز 4 سرنشینه نسبت به T-72 که 3 سرنشینه داره پیروزیه تقریبا کامل داشته چون بارگزار اتوماتیک دیرتر از بارگزار خدمه ای عمل میکرد جالبه بدونین ابرامز هم تلفات داشته بعضیاشون اسیب دیدین بعضیاشون هم به طور کلی از دور خارج شدن.

تانکی که برجکش نابود بشه مثه ادم بدون سر هستش امیدوارم تو مارک 4 ذوالفقار این تغییر رو مشاهده کنیم

من خودم دانشجو مهندسی مکانیک هستم هدفم ادم کشی نیست! ولی خیلی دوس دارم به این سرزمین خدمت کنم برایه دفاع از ایران ما ملتی نیستیم بریزیم تو خاک اینو اون :straight:

 

 

پس دوستان لطفا بدونین انقد قور قورو نباشین icon_cheesygrin icon_cheesygrin طراح هایه  ایرانی وظیفه سختی رو به دوش دارن باید بهشون فرست داد

 

 

 

 

با تشکر از ملتری

  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط bmyazdani
      تانک رزمی چلنجر 2


      Challenger 2 Main Battle Tank


      تانک چنلجر2 جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است.
      طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد.
      طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد.
      تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند. اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود.
      علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید.

      روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد.

      شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد).

      پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد.
      تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است.


      در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد.

      جزئیات از این قرار بود:
      یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد.

      این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد.

      بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.بدنه و قطعات موتوری تانک چلنجر1 در تانک چلنجر2 نیز مورد استفاده قرار گرفته است که علت آن کارایی بالای آنها بوده اما برجک تانک کاملاٌ از طراحی تازه ای بهره می برد و با تانک قبلی تفاوت دارد.برجک تانک به زره چابهام نسل دوم مجهز شده است. این زره از ساختار محرمانه ای مرکب از لایه های سرامیک مخلوط در داخل زره فولادی تشکیل شده است و به آن زره ساندویچی نیز گفته می شود.این زره جدید به شدت مقاوم است و در مقابل سلاحهای هدایت شونده ی ضد تانک (ATGM) و مهمات انفجاری شدید ضد تانک (HEAT) که به خرجهای شکلدار مجهزند، از تانک مخوبی محافظت مینماید. علاوه بر تانک چلنجر، در تانک ابرامز ایالات متحده نیز ازفناوری این نوع زره استفاده شده است.برجک تانک توسط یک سیستم گرداننده الکتریکی حرکت میکند و در آن از سیستم الکترو هیدرولیکی استفاده نشده است.
      تانک چهار نفر خدمه دادر که عبارتند از:فرمانده، راننده، توپچی، و گلوله گذار.علت استفاده از چهار نفر،بالا بردن قابلیتهای رزمی و توان درگیری بیست و چهار ساعته تانک بوده است زیرا در اینگونه ماموریتهای سنگین تعداد نفرات تاثیر گذار خواهد بود (لازم به ذکر است که تانکهایی همچون لکرک یا T-72 از سه خدمه استفاده می کنند که این امر موجب افزایش خستگی روحی و جسمی نفرات در ماموریتهای طولانی خوهد شد).

      اتاقک راننده به یک پریسکوچ غیر فعال (PDP) مجهز اشت. این پریسکوچ از یک سیستم تقویت کننده تصاویر بهره میبرد در نتیجه حرکت در شب برای راننده امکان پذیر شده است. در نتیجه استفاده از این سیستم ها تانک میتواند در شب با سرعتی معدل سرعت روز خود حرکت کند و از وسایل روشنایی خارجی نیز استفاده ننماید.
      جایگاه فرمانده ی تانک که در سمت راست برجک واقع شده به هشت عدد پریسکوپ با قابلیت پوشش 260 درجه ای مجهز است. در زیر هر پریسکوچ کلید قرمز رنگی تعبیه شده است که در صورت فشار دادن آن برجک به سرعت با پریسکوپ هم سو خواهد شد.فرمانده تانک به یک هدف یاب متعادل با میدان دید وسیع به نام
      VS580-10 مجهز می باشد یک مسافت یاب لیزری نیز در آن تعبیه شده است.این هدفیاب قادر است تا دامنه +35 الی -35 درجه عمودی را پوشش دهد. کار طراحی و ساخت این هدف یاب را شرکت ساژم بر عهده داشته است.
      جایگاه توپچی که در جلوی فرمانده قرار دارد به یک سیستم تصویر ساز حرارتی مجهز است که شرکت تیلز اپتروسیس سازنده ای آن است. این سیستم که از حسگر UKTICM2 استفاده مینماید امکان دید در شب را برای توپچی فراهم کرده است. تصویر حرارتی با بزرگنمایی 4 الی 11.5 برابر در هدفیاب ها و نیز نمایشگرهای دیجیتالی فرمانده و توپچی تانک قابل رویت است.
      توپچی تانک به یک هدفیاب اصلی متعادل مجهز است که از یک مجرای نشانه روی بصری، یک مسافت یاب لیزری چهار هرتزی با دقتی در حدود 5 متر و بردی بین 200 الی 10000 مترو همچنین یک صفحه نمایش تشکیل شده است.کار طراحی این هدفیاب نیز توسط شرکت تلیز اپتروسیس انجام شده است.علاوه بر هدفیاب اصلی، تانک به یک هدفیاب فرعی نیز مجهز است که بصورت موازی با توپ نصب شده است تا در صورت نیاز توسط توپچی مورد استفاده قرار گیرد.خدمه گلوله گذار نیز به یک پریسکوپ روزانه مجهز است و در صورت نیاز می تواند از آن استفاده نماید.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم کنترل آتش دیجیتالی ساخت شرکت جنرال داینامیکس کانادا(سابقا شرکت کامپیوتیگ دیوایسس) مجهز است.این سیستم از یک کامپیوتر تشکیل شده که بصورت خودکار محاسبات مربوط به فرآیند شلیک را انجام می دهد.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تا شش هدف متفاوت را بصورت یکجا ردیابی کند. تانک های چلنجر2 ارتش انگمستان به یک سیستم کاربردی اطلاعات میدان نبرد (PBISA) مجهز شده اند که شرکت جنرال داینامیکس انگلستان کار طراحی آنرا بر عهده داشته است.این سیستم برای جمع آوری از دیگر تانک ها به منظور هماهنگی بیشتر و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار میرود.اطلاعات این سیستم پس از پردازش کامپیوتری در نمایشگرهای فرمانده و راننده تانک به نمایش در می آید تا آخرین اطلاعات صحنه نبرد و آرایش نیروهای خودی یا دشمن را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین برای تانکهای ارتش انگلستان یک سیستم تاکتیکی ارتباطات دیجیتالی به نام بومن (کماندار) در نظر گرفته شده که علاوه بر امکانپذیر کردن ارتباطات امن، به طور خودکار موقعیت جغرافیایی تانک را نیز نمایش می دهد تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان که در عراق خدمت می کنند در سال 2006 به این سیستم مجهز شدند.

      سلاح اصلی تانک چلنجر2 را یک توپ 120 میلیمتری خاندار بنام ال-30 تشکیل میدهد که از فولاد تصفیه شده ESR ساخته شده است. این نوع فولاد جزو مرغوبترین انواع فولاد در جهان بحساب می آید و استحکام بسیار بالایی دارد.این توپ به یک روکش عایق حرارت، یک سیستم مرجع نصب شده در دهانه لوله و همچنین یک سیستم تخلیه کننده دود مجهز است.

      سطح داخلی توپ ال-30 با روکشی از فلز کروم پوشیده شده تا ساختاری محکمتر و سطحی نرم تر به آن ببخشد.
      این روکش باعث می شود تا گلوله سایش کمتری با سطح لوله داشته باشد، دقت بیشتری پیدا کند، سرعت آن افرایش یابد و در نتیجه قدرت نفوذ آن بالاتر برود.توپ ال-30 دارای زاویه حرکت عمودی 10- الی 20+ درجه است و از آنجا که برجک تانک قابلیت حرکت 360 درجه ای دارد، توپنیز دارای زاویه گردش 360 درجه ای است و از یک سیستم کنترل و تثبیت کننده برقی استفاده مینماید.این توپ تفریباٌ با تمامی مهمات های فعلی 120 میلیمتری سازگار می باشد و می تواند گلوله های ثاقب ضد زره APFSDS-T مجهز به میله ی نفوذ کننده از جنس اورانیوم ضعیف شده ، گلوله های دودزا و انواع دیگری از گلوله های دیگری از جنس اورانیوم ضعیف شده نیز شلیک نماید از جمله چارم-1(CHARM-1) و چارم-3 (CHARM-3) که جزو مهمات اصلی تانک بحساب می آیند.در سال 2004 میلادی بخش سیستمهای زمینی شرکت بی ای ایی سیستمز طبق قراردادی متعهد شد تا تانکهای چلنجر2 ارتش انگلیس را به یک توپ 120 میلیمتری بدون خان مجهز کند.دین ترتیب تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان به توپ بسیار معروف و پر قدرت ال-55 ساخت شرکت راین متال آلمان مجهز شدند.این توپ که یکی از بهترین و قابل اعتماد ترین سلاحهای جهان بشمار می آید تاکنون بر روی سری تانکهای ابرامز ایالات متحده و ائوپارد2آ6 آلمان نصب گردیده است. این توپ قدرتمند از ژانویه سال 2006 تاکنون مضغول گذراندن مراحل آزمایشی بر روی تانک چلنجر2 می باشد.
      علاوه بر توپ اصلی تانک به یک مسلسل کالیبر 7.62 موازی با توپ و یک مسلسل GPMGL37A کالیبر 7.62 بر روی برجک برای دفاع هوایی مجهز میباشد.
      موتور تانک یک موتور دیزلی دوازده سیلندر پرکینز کاترپیلار با نام CV12 می باشد که 1200 اسب توان تولید میکند. همچنین تانک چلنجر2 به یک سیستم تعوض دنده ی اتوماتیک به نام TN54 مجهز است که شش دنده ی جلو و دو دنده ی عقب دارد.حداکثر سرعت جاده این تانک 59 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار 40 کیلومتر بر ساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 450 کیلومتر در حالت معمول و 250 کیلومتر در مناطق ناهموار میباشد.
      لازم به ذکر است که مدل صادراتی تانک چلنجر2 به یک موتور دیزلی جدید به نام MTUMT883 مجهز شده است که به آن قدرتی معادل 1500 اسب میدهد. حجم کم این موتور باعث میشود که فضای بیشتری برای دخیره سوخت بوجود بیاید که این امر باعث افزایش برد عملیاتی تانک تا شعاع 550 کیلومتری شده است.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم حفاظتی شیمیایی- میکروبی-هسته ای (ش م ه) مجهز است که از خدمه تانک در برابر عوامل غیر متعارف حفاظت می کند.سیستمهای الکترونیکی تانک نیز در برابر امواج الکترومغناطیس ناشی از انفجارات هسته ای مقاوم هستند. این خصوصیات باعث شده است تا تانک برای نبردهای غیر متعارف نیز آمادگی داشته باشد.قابل ذکر است که تانک چلنجر2 یکی از معدود تانکهایی است که از فناوری پننهانکاری استفاده مینماید. شکل خاص بدنه و برجک باعث گردیده تا اثر راداری تانک به حداقل برسد.
      علیرغم عدم شهرت زیاد تانک چلنجر این تانک واقعاٌ یکی از بهترین تانکهای امروز جهان است.زره مستحکم، قدرت آتش خوب ، قابلیت تحرک مناسب و ایمنی بالا از تانک چلنجر2 تانکی مناسب و قابل اطمینان ساخته است که توانمدندی هایش را در عرصه نبرد و نه روی کاغذ به اثبات میرساند.

      مشخصات تانک رزمی چلنجر 2
      خدمه : 4 نفر
      جرم کلی تانک : 62500 کیلو گرم
      طول بدنه تانک :8،3 متر
      عرض تانک : 3،5 متر
      ارتفاع تانک از سطح زمین : 2،5 متر

      جنگ افزار های موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری + یک مسلسل 7،62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7،62 نصب شده روی برجک
      ظرفیت گلوله توپ : 50 گلوله از انواع مختلف
      ظرفیت گلوله مسلسل : 4000 گلوله
      قابلیت دید در شب : دارد
      قابلیت شلیک در حین حرکت : دارد
      موتور : CV12 دیزلی با 1200 اسب بخار قدرت
      حداکثر سرعت : 59 کیلومتر بر ساعت : جاده ای -- 40 کیلو متر بر ساعت : غیر جاده ای
      حداکثر برد عملیاتی : 250 الی 450 کیلومتر
      سیستم استتار : بهمراه دو سری پنج تایی نارجک دودزا، تخلیه کننده دود از اگزوز ال-8

      منبع : ماهنامه جنگ افزار شماره 29
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.