DR_CHAMRAN

" توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)

Recommended Posts

عجب فضای غبارآلودی راه انداخته این مذاکرات! دوباره بوی فتنه میاد ...  امیدوارم پایان این فتنه نوشانیدن جام زهر نباشد و کار را به جایی نرسانیم که دوباره رهبری مجبور بشوند از آبروی خودشان خرج کنند.

امان از خواص...

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در رابطه با مصاحبه آقای ظریف با برنامه نگاه یک :

 

1. آقای ظریف حق داشت در مواجهه با آقای مجری پرت و سردرگم برنامه را ترک کنند!

2. به نظر فکت شیت آمریکایی در کلیات بندها و نه در جزئیات چیزهایی است که متن توافق نهایی را شکل خواهد داد.

3.چیزی که ازش به عنوان تایید آژانس و بعد لغو تحریم ها ازش نام برده میشه در حقیقت واقعیت داره. ولی آقای ظریف اسمش را گذاشتند ما باید گام های عملی شامل برچیدن سانتریفیوژها و ... را برداریم و اونها هم کاغذبازی های! تحریم ها را انجام بدند و در صورتیکه آژانس مثلا بعد از سه ماه گام های ما را تایید کرد اونها هم اون روز تحریم ها را لغو کنند. ( در حقیقت گام های ما عملی است و در راستای برچیدن زیر ساخت ها و اونها تنها در کاغذ بازی و نه در عمل تحریم ها را به سوی لغو ببرند )

4. برای لغو هر شش قطعنامه شورای امنیت هم نامه ای وجود خواهد داشت که یک سری تحریم ها شامل تحریم تسلیحات و اشاعه را مستثنی خواهد کرد ( حالا جزئیات تحریم تسلیحات قطعنامه ها همونی هست که حتی اس- 300 دفاعی اون هم توسط روسیه ی مثلا دوست را از ما دریغ کرد، خدا میدونه چقدر میتونه این نامه . باقی موندن برخی تحریم ها  توسط سایر کشورها را تفسیر و توجیه کنه)

5. تحریم های اشاعه شامل برخی محدودیت های اتحادیه اروپا هم باقی خواهد موند ( نکته خطرناک که به نظر در فکت شیت امریکایی و در توافق اخر هم همون خواهد بود حق بازرسی های گسترده برای امریکا نسبت به محموله های ایران در رابطه با باقی موندن این تحریم ها و لزوم بازرسی خواهد بود. مشکلات ناشی از مثلا توقف کشتی ها و مدت زمان بیمه هاشون و در حقیقت نوعی پروتکل الحاقی! در رابطه با محمو له های به مقصد ایران که خب تسری پیدا میکنه به تجارت تسلیحاتی ایران هم که خیلی خطرناک هست )

 

چیزهایی که فعلا یادم بود ..

 

متاسفانه این پابرجایی برخی تحریم ها توسط یک شبه قطعنامه دیگه ( موارد مجزا یی از قطعنامه ها ) یکی از بدترین موارد هست .( بند 4 ). تحریم های اشاعه هم زیاده خواهانست چون ما پذیرفتیم که صنعت هسته ای را محدود و تحت بازرسی قرار بدیم و اصولا وقتی از نظر آقای ظریف تحقیق و توسعه پا برجاست و قراره جامعه جهانی به خاطر اقداماتمون ما را از حقوق ان پی تیمون برخوردار کنه تحریم قطعات هسته ای شاید زیاده خواهانه باشه ولی اگر این را هم قبول کنیم چرا با وجود تاکید بر لغو همه تحریم ها، تحریم های سلاح که به خاطر موضوع هسته ای برقرار شده ( تحریم های قبلی امریکایی به کنار ) پا بر جا بمونه که مثلاغرب و شرق باز با تفسیر اون در حقیقت این تحریم مهم را سفت و سخت تر ادامه بدند.

آیا مشکوک نیست که ما پذیرفتیم صنعت هسته ای مون را تا حدود زیادی محدود و عقیم کنیم و حتی فردوی مهم را تعطیل تقریبا و مضاف بر اون تسلیحات دفاعی هم نتونیم تهیه کنیم. آیا توطئه توهم خواهد بود ذره ای شک کنیم که تمام راه های ما برای بازگشت به نقطه اول را دارند مسدود میکنند و بر فرض مثال راه یک تهاجم نظامی را باز؟!

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش ایرنا از دفتر ویژه رییس ستادکل نیروهای مسلح، در پیام سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی که روز یکشنبه انتشار یافته، آمده است: خدای بزرگ را شاکریم که در پناه اولیا الهی و ادعیه خاص بقیه الله العظم (سلام الله علیه) و تدبیر مقام معظم رهبری، حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی با صلابت و موفقیت ادامه دارد و هر روز که می گذرد، امیدواری حق طلبان و عدالت خواهان جهان به آموزه اسلام عزیز و ارتقا موقعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در جهان و منطقه و در دل های مسلمانان و مستضعفان بیشتر می شود.

رییس ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرده است: اکنون که در سایه هدایت های آن رهبر فرزانه و همت دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای بویژه جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه، گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی صلح آمیز هسته ای برداشته شده است، ضمن تبریک به ملت بزرگ ایران اسلامی و قدردانی از جناب آقای رییس جمهوری محترم و کارگزاران و تلاشگران این عرصه مهم و حساس، با کمال افتخار از عنایات و راهنمایی های حضرت مستطاب عالی که موجب سربلندی و پایداری هرچه بیشتر ملت بزرگوار ایران اسلامی گردید، سپاسگزاری کرده، رجاء واثق دارد با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیم الشان، مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت.

 


الان باید تابناک جواب بده که این خبر کذب رو از کجاش درآورده؟ از آیت الله مکارم بعید بود که چنین حرف خلاف واقعی رو(باید بدانند که رهبر معظم انقلاب آن را تایید کرده) بزنه! 

و چقدر دوستان به خاطر یه خبر کذب خوشحال شدن icon_cheesygrin

سلام

تا جایی که من می دانم خبر واقعی بود ولی علت تکذیب دفتر رو اگر خدا بخواهد در روزهای آینده متوجه خواهید شد.  icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من نمیدونم واقعا میشه قبول کرد که رهبری در این مورد نظاره گر باشه و بذاره هرکی هرکای میخواد بکنه و نتیجه اش در آینده معلوم بشه!!!

بابا بخدا مملکت صاحب داره...هرکی هرکی نیست که 4 نفر برن و قرارداد ببندن و همه منافع ملی رو بدن بره برای خودنمایی و شیرین بازی!!!

بخدا در دنیای امروز جلوی یه مشت زبون نفهمم و قلدر نمیشه تا ابد سینه سپر کرد و یه قدم عقب نیومد و همه خواسته هارم برآورده کرد.

بالاخره باید دوتا امتیاز بدیم که بشه کار رو به جایی رسوند.

همینکه سر حرفشون راجب لغو تحریم های هسته ای بمونن ( که اینم علنی خواهد شد ) تا کمی وضع اقتصادی رونق بگیره و بتونیم وضع کشور و جبهه مقاومت رو سامان بدیم خوبه.

وقت برای هسته ای شدن و داشتن همه توامندی ها و امکانات هسته ای بسیار است...الان مهم حفظ نظامه و اینکه باز نذاریم دشمن از این ماجرا هم برای خودش نمدی ببافه و فنه بپا کنه و خودی و غیر خودی بسازه...

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان باید تابناک جواب بده که این خبر کذب رو از کجاش درآورده؟ از آیت الله مکارم بعید بود که چنین حرف خلاف واقعی رو(باید بدانند که رهبر معظم انقلاب آن را تایید کرده) بزنه! 

و چقدر دوستان به خاطر یه خبر کذب خوشحال شدن icon_cheesygrin

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب ادمین

از آیت الله مکارم شیرازی بالاتر در جایگاه دولتی پیام دادند

اونهم چه کسی

فکر میکنم ایشان به رهبری هم نزدیکتر باشند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش ایرنا از دفتر ویژه رییس ستادکل نیروهای مسلح، در پیام سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی که روز یکشنبه انتشار یافته، آمده است: خدای بزرگ را شاکریم که در پناه اولیا الهی و ادعیه خاص بقیه الله العظم (سلام الله علیه) و تدبیر مقام معظم رهبری، حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی با صلابت و موفقیت ادامه دارد و هر روز که می گذرد، امیدواری حق طلبان و عدالت خواهان جهان به آموزه اسلام عزیز و ارتقا موقعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در جهان و منطقه و در دل های مسلمانان و مستضعفان بیشتر می شود.

رییس ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرده است: اکنون که در سایه هدایت های آن رهبر فرزانه و همت دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای بویژه جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه، گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی صلح آمیز هسته ای برداشته شده است، ضمن تبریک به ملت بزرگ ایران اسلامی و قدردانی از جناب آقای رییس جمهوری محترم و کارگزاران و تلاشگران این عرصه مهم و حساس، با کمال افتخار از عنایات و راهنمایی های حضرت مستطاب عالی که موجب سربلندی و پایداری هرچه بیشتر ملت بزرگوار ایران اسلامی گردید، سپاسگزاری کرده، رجاء واثق دارد با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیم الشان، مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت.

 


سلام

تا جایی که من می دانم خبر واقعی بود ولی علت تکذیب دفتر رو اگر خدا بخواهد در روزهای آینده متوجه خواهید شد.  icon_cheesygrin

سلام

عجب! این پیام یه چیز رو به خوبی مشخص کرد و اون اینکه برخی ها در داخل قصد دارن به مردم القاء کنن که این توافق تنها راه بود و در این راه حتی از مراجع هم هزینه میکنن!

"این قرارداد ایده‌آل ما نیست، اما در شرایط فعلی تنها راه بوده است."


بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب ادمین

از آیت الله مکارم شیرازی بالاتر در جایگاه دولتی پیام دادند

اونهم چه کسی

فکر میکنم ایشان به رهبری هم نزدیکتر باشند

 

 

 

جهت اطلاعتون پیام سرلشکر فیروزآبادی هم مشکوکه! اصلا ایشون چرا باید به رهبری پیام بده؟حتی اگر تفاهم نامه صورت بهتری داشت بازهم اینکار اشتباه بود چراکه طرف مقابل با دیدن رضایت مسئولین ممکنه در توافق نهایی زیاده خواهی کنه! به هر حال این پیام حدودا تو ساعت 12 الی 1 منتشر شده و هنوز سایت مقام معظم رهبری اون رو قرار ندادن!

 

http://www.leader.ir/langs/fa/

www.farsi.khamenei.ir

http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=11312

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ "محمدجواد ظریف" وزیر امورخارجه کشورمان در برنامه نگاه یک ضمن تبریک سال نو که به نام مبارک حضرت زهرا(س) شروع شده  و هم چنین تبریک ایام میلاد حضرت زهرا(س)، اظهار داشت: امیدوارم به برکت حضرت زهرا(س) پدر، همسر و فرزندانشان سالی پربرکت برای کشورمان داشته باشیم.

وی با تاکید براینکه امسال شعار همدلی، همزبانی دولت و ملت توسط مقام معظم رهبری انتخاب شد، افزود: این شعار با فعالیت‌هایی در این ایام همراه شد که امیدوارم خیر و برکت برای مردم کشورمان به همراه داشته باشد.  
ظریف ضمن تشکر از رسانه ملی و رسانه‌های دیگر که مردم را در جریان مذاکرات قرار دادند گفت: باید از مردم تشکر کنیم، اگر می توانیم در مقابل شش قدرت جهان قرار بگیریم و هم چنین اجماعی که آن ها از آن حرف می زنند در مقابل آن ها بایستیم و با صلابت از حقوق ملت دفاع کنیم تنها به این دلیل است که مردم این فشار و تحریم را به زانو درآورده اند و امید آن ها را ناامید کرده اند. 
وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه آن ها به دلیل وجود مردم پشت میز مذاکره آمدند البته هنوز هم تلاش دارند زورگویی کنند اما در عمل به خواسته هایشان نمی رسند و فقط در بیاناتشان زورگویی می‌کنند افزود: ما توانستیم خواسته های کوچک مردم را به پیش ببریم و نشان دادند این مردم از نظام و حکومت جدا نیستند.
 
از دلواپسان هم متشکرم
رئیس دستگاه دیپلماسی اظهار داشت: آن ها متوجه شدند که با مردم کشورمان نمی‌توانند با زبان تهدید و فشار رفتار کنند و باید با زبان تکریم صحبت کنند. 
وی بیان‌داشت: از همه تشکر می کنم حتی از کسانی که خرده به ما می گیرند و دلواپس ما هستند زیرا آن ها هم برای ما دعا می کنند و همیشه می خواهند عزت کشور حفظ شود و خون شهدای ما پایمال نشود.
 
نوروزهای زیادی را به دلیل حضور در دیپلماسی  در کنار خانواده نبوده ام 
ظریف در پاسخ به این سوال  با توجه به این که شما در عید در مذاکرات بودید آیا خانواده با این موضوع مشکلی نداشته و گلایه نمی کردند اظهار داشت: چون خانواده اصرار داشتند من این مسئولیت را قبول کنم در نتیجه ناچار خواهند بود این مشکلات را بپذیرند همچنین من بیشتر سال های جوانی ام را در کار دیپلماسی بوده ام به همین دلیل نوروزهای زیادی را در منزل نبوده ام و این برای خانواده من تبدیل به عادت شده اما از این فرصت استفاده می کنم تا از آن ها عذرخواهی کنم.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که شما در برنامه قبل گفته بودید هر شب ساعت 10 شب می خوابم و از طرف دیگر دیدیم که شما در مذاکرات بیش از 9 ساعت پای میز مذاکره بودید چگونه این موضوع را تحمل کرده و در این تایم طولانی چه چیزهایی گفته می شد اظهار داشت: همان طور که اشاره کردید من عادت دارم شب ها زود بخوابم و حضور در برنامه هایی در این ساعت نیزکار مشکلی است اما من تمام عمر خود را در دیپلماسی چند جانبه به سر بردم و در دیپلماسی چند جانبه معمولاً جلسات آن در شب برگزار می شود و من خاطرم هست در اجلاس جهانی حقوق بشر که در دهه 90 میلادی (سال 72) برگزار شد همزمانی داشت با اوج بحران بوسنی، ما از صبح در این اجلاس حضور پیدا کرده و حتی نماز صبح و ظهر و عصر و  نماز صبح فردا را در همین محل اجلاس خواندیم اما باید توجه داشت آن اجلاس با حضور 180 کشور برگزار شد ولی رایزنی با مقامات آمریکایی را ما در ساعت 9 شب آغاز کردیم و ده دقیقه به 6 صبح آن را به پایان رساندیم.
 
در مذاکرات 9 ساعته با کری حتی از اتاق بیرون نرفتم 
وی افزود: برخی گفتند از سال 1900 میلیادی این طولانی ترین اجلاسی بوده که یک وزیر خارجه آمریکا در آن شرکت کرده است و این به هر حال قسمتی از کار ماست و همان طور که گفته شد در شب های آخر یا در جلسه حضور داشتیم و یا مشغول آماده سازی خود برای جلسه بودیم ، با توجه به این اوصاف رکورد خواب من و دوستانم روی یک الی سه ساعت بوده که البته هیچ منتی بر سر کسی نیست و ما وظیفه خود را انجام داده ایم.
 
مذاکرات هم مفهومی، محتوایی و هم درباره عبارات و کلمات بود
ظریف با اشاره به این که در مذاکرات هسته ای چه گذشته است افزود: این مذاکرات هم مفهومی، محتوایی و هم درباره عبارات و کلمات بود که در مجموع مذاکرات الاانقطاعی بود و من در این 9 ساعت برای این که کمی در اتاق راه بروم و یا آب یا قهوه ای بخورم از روی صندلی بلند می شدم حتی آمریکایی ها شامشان را نیز در اتاق مذاکرات صرف کردند و به هر جهت مذاکرات پیچیده و خسته کننده ای بود چرا که این مذاکرات سخت و تکراری بود.
 
 برای استقامت بر حقوق مردم در مذاکرات هسته ای یک موضوع را صدها بار تکرار کردیم
وزیر امور خارجه کشورمان گفت: اگر شما بخواهید مانع از این شوید که حقوق مردم پایمال نشود ممکن است یک موضوع را مجبور باشید بیش از صدها بار تکرار کنید اما از زمانی که توافق ژنو در آذرماه 92 را به تصویب رساندیم16 ماه است که مشغول به رایزنی هستیم و در این 16 ماه مسائل عوض نشده است چرا که چند موضوع مشخص است و مواضع آن ها به ویژه قبل از توافق ژنو کاملاً روشن و مشخص بود به خاطر این که خواستار تخریب تاسیسات اراک  با بلدوزر و گل گرفتن در فوردو بودند و تاکید می کردند که ایران بیش از 200 یا 300 سانتیریفیوژ نمی تواند داشته باشد همچنین خواستار محدودیت های چند دهه ای بودند این مواضع را در خرداد سال گذشته که تازه پیشرفت کرده بودند شاهد بودیم اما آن‌ها فهمیدند که نمی‌توانند برنامه هسته‌ای ایران را تعطیل کنند.
 
ما قبل از تحریم‌ها هم پای میز مذاکره بودیم
ظریف با اشاره به اظهارات رئیس جمهور کشورمان مبنی بر این که تحریم ها برای کشاندن ایران به پای مذاکره نبود چرا که ما از ابتدا پای میز مذاکره بودیم گفت ما قبل از تحریم ها نیز پای میز مذاکره بودیم زمانی که در دولت هشتم آقای روحانی به عنوان دبیر شورای امنیت ملی مسئول رسیدگی به پرونده هسته ای ایران بودندو بنده نیز سرپرستی تیم مذاکره کننده را بر عهده داشتم ما در پای میز مذاکره قرار داشتیم و تحریم نیز وجود نداشت و فقط حرف زور را قبول نمی کردیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان اضافه کرد: سخت ترین تحریم هایی که در طول تاریخ سازمان ملل متحد منهای تحریم هایی که علیه دولت صدام اعمال شد علیه دولت ایران بود همچنین سنگین ترین تحریم هایی که علیه کشور ایران صورت داد و تحریم های اتحادیه اروپا همگی علیه کشورمان بود و این مجموع اقدامات برای این نبود که ایران را پای میز مذاکرات بکشانند بلکه برای این بود که ایران را به تسلیم وادار کنند.
 
گرد هم آمدن 6 قدرت جهانی تنها برای به زانو درآوردن ملت ایران بود
وی با اشاره به اظهارات جان کری پس از بیانیه لوزان گفت: وزیر امور خارجه آمریکا به نکته بسیار مهمی اشاره کرد و آن این بود که ما نمی توانیم مردم ایران را وادار به تسلیم کنیم و این گونه گفت شاید برای تبلیغات قشنگ باشد که بگوییم مردم ایران را به زانو درآوردیم اما در واقع این گونه نیست و همین که این واقعیت توسط مردم و بزرگ ترین کشورهای قدرتمند ظاهری دنیا مشخص شد بسیار مهم است.
ظریف با اشاره به این که قبل از ورود پرونده هسته ای کشورمان به شورای امنیت ما با انگلیس آلمان و فرانسه مذاکره می‌کردیم گفت دلیل این که امروز برخی 5+ 1 را 3+ 3 می خوانند این است و پس از این که پرونده ما به شورای امنیت رفت اعضای دائم وارد شده و 5+1 شد و این 6 کشور همگی تمامی تحریم ها مشارکت کردند علی رغم این که ما روابطمان با برخی از کشورهای اروپایی، روسیه، چین روابط گسترده  و در برخی موارد روابط استراتژیک داریم اما هر 6 قطع نامه ای که علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت از دید بسیاری از مردم جهان به ناحق عنوان شد هر 5 عضور به آن رای مثبت دادند و این قدرتها برای این گرد هم آمدند تا مردم ایران را به زانو دربیاورند.
 
پیام و آرمان امام هم اکنون در مذاکرات هسته ای حاصل شده است/  اگر طرف مقابل در مرحله نگارش زیاده خواهی کند ما مقاومت خواهیم کرد
وزیر امور خارجه کشورمان ضمن تبریک به ملت ایران برای این که وزیر امور خارجه آمریکا اذعان داشت که نمی توانیم مردم ایران را به زانو درآوریم جان کری لغت جالبی را برای این اظهار نظر خود اظهار کرد، ما خاطرمان هست انقلاب اسلامی ایران با قیام حضرت امام در برابر کاپیتالاسیون آغاز شد و لغت اقای  کری به کار برد این بود که ما نمی توانیم مردم ایران را به "کپیچولیشین" وادار کنیم و این نشان می دهد که پیام و آرمان های امام که باید در مقابل تسلیم، ایستادگی کرد هم اکنون در مذاکرات حاصل شده است و امیدواریم این مذاکرات به کمک و حول و قوه الهی و حمایت مردم به نتیجه برسند و اگر طرف مقابل در مرحله نگارش زیاده خواهی کند ما مقاومت خواهیم کرد.
 
امنیت همسایگان ما امنیت ماست و قابل معامله نیست
ظریف افزود: ما هیچ گاه مشکلات خودمان را به هزینه همسایگانمان حل نخواهیم کرد و هم چنین هیچ گاه امنیت همسایگانمان را با کسی معامله نمی کنیم امنیت همسایگان ما امنیت ماست و قابل معامله نیست. 
وزیر امور خارجه تاکید کرد: اگر ما در منطقه ناامن زندگی می کنیم برای همه ناامن است منطقه خلیج فارس و آسیای میانه حوزه های امنیت ملی اصلی و اولویت دار سیاست خارجی ما هستند ما زیاده خواهی نکرده و به دنبال هیچ چیزی فراتر از حق خود نبودیم اما طرف مقابل از ابتدا برنامه ای را تدوین کرده و یا برنامه ای تدوین شده بود. 
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان این که رژیم صهیونیستی و تندروهای آمریکایی به دنبال تدوین برنامه هایی بودند اظهار داشت: بعضی آب را در آسیاب دشمنان خود می ریختند تا از ایران خطر امنیتی بسازند و ایران را منشا تهدید جلوه بدهند و می گفتند ایران دنبال سلاح است و هم چنین می گفتند ما باید 4 مسیر ایران به سمت سلاح هسته ای را ببندیم اگر شما می گویید که ما این 4 مسیر را می بندیم باید بگویم که این 4 مسیر را خودمان را بستیم این مسیرها را فتوای مقام معظم رهبری بسته است که همواره بر این امر تاکید دارد که استفاده از سلاح کشتار جمعی حرام شرعی است و این مسیرها را تاریخ بسته است و شما نمی توانید ببینید.
 
آیا آمریکا می داند شورای امنیت وظیفه‌اش چیست که می گوید از طرف آن حرف می زند/ ابراز تاسف آمریکا از اقدامتشان علیه جمهوری اسلامی
 وی با اشاره به ماهیت شورای امنیت ملی تصریح کرد: آیا آمریکا می داند این شورا وظیفه اش چیست که می گوید از طرف آن حرف می زند این شورا در زمانی که بنده به عنوان کاردار جوان ایران در سازمان ملل ماموریت داشتم وقتی که از سفیرشان وقت ملاقات داشتم که بگویم در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سلاح شیمیایی استفاده کرده است اجازه ملاقات را به بنده ندادند و این نشانه افتخار نیست و آن ها هیچ قدرتی ندارند.  
ظریف افزود: عراق علیه ما سلاح شیمیایی استفاده کرد و حتی بازرسانی از سازمان ملل آمدند و بازدید کردند اما شورای امنیت ملی ساکت نشست و چیزی نگفت و حتی حاضر نشدند یک بار صدام را به اسم محکوم کنند علی رغم این که سازمان ملل و دبیر کل این سازمان گفته بود تا این که در شهر حلبچه از این سلاح شیمیایی استفاده شد. 
وزیر امور خارجه افزود: من به "جان کری" گفتم سازمان سیا یک برنامه منسجم تبلیغاتی را تدارک دیده بود که بگوید ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده است نه عراق لذا ما با این سابقه تاریخی و آن ها با این سابقه تاریخی سخن می گویند یکی از آن ها گفت که من نمی خواهم راجع به آن زمان صحبت کنم و یکی دیگر گفت ما متاسفیم از اقداماتی که علیه شما انجام داده ایم و دیگری گفت ما می خواهیم آینده متفاوتی را با شما شکل دهیم اما در واقع ما به آن ها یادآوری کرده ایم که شما زیاده خواهی می کنید.
 
افتخار ما ایستادگی در مقابل شش کشور قدرتمند جهان است و خودشان گفتند که ما نتوانستیم ایران را تسلیم کنیم   
رئیس دستگاه دیپلماسی تاکید کرد: من بیشتر این موارد را به صورت حضوری گفتم و این گونه نیست که ما در مذاکرات چیزی بگوییم و سپس بیاییم چیز دیگری را بگوییم ما همان چیزی را که بوده است را مطرح کردیم مخصوصا با مردم خودمان چرا که تاکید کردیم باید با مردم خود روراست باشیم زیرا مذاکره یعنی بده بستان و افتخار ما این است در مقابل شش کشور قدرتمند جهان ایستادیم و خودشان گفتند که ما نتوانستیم ایران را تسلیم کنیم.   
وی با اشاره به صحبت هایی که باراک اوباما در گذشته درباره پرونده هسته ای ایران گفته بود اظهار داشت: وی گفته بود اگر در اختیار من بود نمی گذاشتم از برنامه هسته ای ایران پیچ و مهره ای باقی بماند اما مجبورم با این ها مذاکره کنم به همین جهت می توانیم مطمئن شویم که این برنامه هسته ای صلح آمیز و این بزرگترین سند افتخار مردم است و من از رسانه ها می خواهم که این سندهای افتخار را به مردم بگویند. 
ظریف تاکید کرد: خصومت آمریکا با کشور ما حرف جدیدی نیست آمریکا برای مصارف داخلی خود و خوشحالی هم پیمانانش و رای جمع شدن در انتخاباتشان حرف هایی می زنند و نگرانند و چهره نگرانی در هنگام صحبت کردنشان وجود دارد در صورتی که ما یک نعمت بزرگی داریم که مدیون خون شهدا هستیم و راحت حرف می زنیم و از گروه فشار و یا دولتی نمی ترسیم و می توانیم سر خود را بالا برده و هراسی نداشته باشیم.
 
زورگویی آمریکا نشانه قدرت نیست، دنیا تغییر کرده است
وزیر امور خارجه تصریح کرد: زورگویی آمریکا نشانه قدرت نیست، دنیا تغییر کرده است. 
رئیس دستگاه دیپلماسی درباره "فکت شیت" و متن توافق نامه اظهار داشت: وزارت امور خارجه چیزی را منتشر نکرده است و یک رشته از دستاوردها نوشته شده است آمریکایی ها می گویند مذاکره این است در متنی که موگرینی و بنده خواندم متاسفانه در صدا و سیما حرفی زدند که حرف های خوبی نبوده است و از شخصی که مصاحبه شده بود در این باره انتقاد کردم و گفتن که چرا گفتید که متن بنده و خانم موگرینی فرق می کند و ایشان گفتند که من صحبت های موگرینی که به زبان انگلیسی بود را گوش نکردم و مترجم همزمان وقتی که ترجمه می کرد حرف شما و مترجم فرق می کرد. متن بنده و مگرینی حدود یک ساعت و نیم قبل از مصاحبه مطبوعاتی آماده شده بود که خودمان در این باره مذاکره کرده بودیم.
 
متن توافق حقوقی نیست بلکه بیانیه مطبوعاتی است/ اکنون راه حل ها به شکل چک نویس و هنوز اختلاف نظر و پرانتز دارد
وی افزود: البته این متن حقوقی نیست بلکه بیانیه مطبوعاتی است چون ما از ابتدا گفته بودیم ما یک توافق داریم و توافقی است که حداکثر در تیر ماه انجام شود این بیانیه مطبوعاتی بیانیه مشترک بود که ما مذاکره کردیم و دو الی سه ساعت طول کشیده بود ما بر روی راه حل ها بحث کردیم و این راه حل ها به شکل چک نویس و هنوز اختلاف نظر و پرانتز دارد این بیانیه بین خودمان تدوین شد و چند دور هم مذاکره شد همکاران بنده آن را ترجمه کردند و من به همکارانم گفتم که باید مطمئن باشیم که عین متن ترجمه شود و ما به جلسه وزرا در اختتامیه رفتیم و بنده و عراقچی دوباره این متن را مشاهده کردیم تا کم و زیادی از متن اصلی نداشته باشد و اطمینان پیدا کنیم و وزرا منتظر ما بودند که بتوانیم یک ترجمه دقیقی برای متن داشته باشیم.
ظریف در ادامه با اشاره به این که وزرای خارجه و نمایندگان چین و روسیه در صف اول نشسته بودند و مترجم هم داشتند گفت: ولی با این شرایط هم هیچ کس به من نگفت که می خواهیم ترجمه شما را چک کنیم و این نشان می دهد که آن ها به نمایندگان مردم ایران اعتماد دارند. 
وزیر امور خارجه گریزی هم به سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا زد و اظهار داشت: حتی او هم نگفت که ترجمه شما غلط است اما برخی دوستان ما گفتند غلط است. 
رئیس دستگاه دیپلماسی با بیان این که ما راجع به راه حل هایی که مجموعه مفهومی است و قرار است به متن نگارش شود صحبت کردیم اظهار داشت: قرار است متن نهایی در پایان مذاکرات به عنوان متن کامل دربیاید. 
وی در خصوص ایرادی که به تیم مذاکره کننده گرفته شد افزود: به ما گفتند که چرا بالای این متن نوشته شده "این متن حقوقی نیست" و ما هم در جواب گفتیم چون این متن چک نویس است. 
ظریف ادامه داد: در مورد تعلیق تحریم ها نماینده اتحادیه اروپا به شرمن ایمیل زده بود که چرا موضع ما را خلاف گفتید و حتی به خود کری هم اعتراض رسمی کرده است. 
وزیر امور خارجه خاطر نشان کرد: ما در ژنو تفسیر ندادیم بلکه عین توافق را بیرون دادیم اما آن ها fact sheet دادند. 
 
هنوز تصمیم نگرفته ایم که با آماده شدن توافق نهایی آن را امضا کنیم یا این که صادر کنیم
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان با تاکید براینکه بیانیه مطبوعاتی الزام آور نیست تصریح کرد: اگر چه چک نویس مهم است و تدوین آن را هم شروع کردیم اما یک سند حقوقی نیست ولی در نهایت تا 10 تیر توافق نهایی می کنیم. 
وی افزود: البته هنوز تصمیم نگرفتیم که توافق را امضا کنیم یا این که صادر کنیم ولی همه در این توافق کردیم که یک قطعنامه تحت ماده 41 فصل هفتم منشور ملل متحد در شورای امنیت صادر شود که تمام قطعنامه های قبلی را نقض می کند و این توافق را تایید می کند. 
ظریف تاکید کرد: با طی این مراحل توافق می شود این توافق یک توافق بین المللی می شود و ما الان در حال بررسی رسیدن به آن راه حل ها هستیم تا توافق بین‌المللی را نهایی کنیم. 
وزیر امور خارجه در توضیح توافق بین المللی گفت: در این توافق یک جملات و عباراتی است که یک جمله کامل هستند. 
رئیس دستگاه دیپلماسی با قطع نمودن سخنان خود تاکید کرد: آمریکایی ها متن شان را چهارشنبه آماده کرده بودند اگر چه ما تا 6 صبح کار می کردیم ولی متن خود را از قبل آماده کرده بودند. 
وی با اشاره به این که ما تعهد داریم چیزی خلاف واقع نگوییم بیان داشت: ممکن است ما روزی برای تنظیر افکار عمومی متن تعیین شده را انتشار دهیم. 
وزیر امور خارجه کشورمان با بیان این که ما به همه راه حل ها رسیدیم تصریح کرد: راه حل ها همین است اما ممکن است طرز نگرش آن ها متفاوت باشد.
 
بیش از 5 هزار سانتریفیوژ در نطنز و بیش از هزار سانتریفیوژ در فردو فعالیت خواهد کرد
وی تاکید کرد: در چک نویس بیانیه من و خانم موگرینی راجع به تعداد سانتریفیوژها صحبت شد که بیش از 5 هزار سانتریفیوژ در نطنز و بیش از هزار سانتریفیوژ در فردو فعالیت خواهد کرد و سانتریفیوژهایی که در نطنز هستند غنی سازی خواهند کرد. 
ظریف ادامه داد: تصمیم نظام این است که سانتریفیوژهایی که در فردو هستند به عنوان روش ما که برای کار خودمان استفاده می کنیم آنجا باشند و بنا نداریم که به آن سانتریفیوژها غنی سازی کنیم و هم چنان که آمریکایی ها گفته اند مواد شکاف ناپذیر به سانتریفیوژها تزریق نشود و ما هم هیچ گاه خلاف این را نگفته ایم آمریکایی ها هیچ جا نگفته اند که هزار سانتریفیوژ در فردو خواهد بود و از مواردی هم هست که در آن پرانتز نیست و روی آن توافق است که ما هزار سانتریفیوژ که زنجیره اش در حال چرخش بدون مواد است آنجا باقی می ماند. 
وزیر امور خارجه کشورمان با تشکر از رئیس سازمان انرژی اتمی و سایر همکارانش ادامه داد: ما می خواهیم مذاکرات به نتیجه برسد و می دانیم که مردم حق دارند که بدانند اما نمی خواهیم کاری کنیم که مانع از به نتیجه رسیدن این توافق بشود و الان نمی خواهم به طرف مقابل خرده گیری کنم چنانکه بعد از فکت شیت ژنو نشان داد ما عین توافق را خواندیم و این توافق هم به عنوان یک سند بین المللی منتشر خواهد شد و اگر سندی هم باشد که من نتوانم روی آن اطمینان داشته باشم نمی پذیرم و هیچ سند توافق شده ای صددرصد به نفع یک طرف نیست و افتخار ما این است که با شش کشور مذاکره کنیم و نتوانند خواسته هایشان را به ما تحمیل کنند اما ما هم باید کارهایی را انجام دهیم که در مسیرجلوگیری از پیشرفت صنعت هسته ای نیست بلکه در راستای اعتمادسازی است. 
وی خاطر نشان کرد: چون طرف مقابل به صراحت گفته است که ما انتخاب دیگری نداریم می توان به آینده این توافق امیدوار بود و انتخاب دیگر انتخاب نامناسب تری است و در حالی که 8 کشور بیشتر در دنیا غنی سازی نمی کنند پذیرفته اند ایران غنی سازی کند نشان دهنده آینده روشن است و ما باید این مذاکرات را با بزرگ منشی ایرانی پیگیری کنیم و در مذاکراتمان اهل دروغ و دورویی نیستیم.
ظریف گفت:  معتقدم که همه مذاکرات را با بزرگ منشی ایرانی پیگیری کنیم  و طرف های غربی باید بدانند که ما اهل دور رویی نیستیم و صادقانه مذاکره می کنیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان اظهار داشت:در آمریکا اوباما و وزیر امور خارجه این کشور بسیار تحت فشار هستند اما در این کشور گروهی معتقد بودند که اصلاً ایران نباید در مسئله هسته ای خود بحث تحقیق و توسعه را داشته باشد و هم اکنون این در بیانیه به ایران این حق داده شده است.
وی ادامه داد: تحریم هایی که علیه ایران وضع شده است سه قسمت می باشند قسمت اول تحریم های شورای امنیت است قسمت دوم تحریم های آمریکا و قسمت سوم تحریم هایی است که اتحادیه اروپا اعمال کرده است و ما در آن بیانیه ای که موگریمی خواند کلیه قطعنامه های شورای امنیت از روز توافق حذف می شود و این شورا تنها نظارت بر اجرای توافق را بر عهده خواهد داشت.
ظریف گفت: اگر توافق انجام شود و در شورای امنیت به تصویب برسد دیگر آن بحثی که جمهوری خواهان در کنگره مطرح کرده بودند مبنی بر این که هر توافقی با اوباما تنها تا پایان دوره ریاست جمهوری وی اعتبار خواهد داشت منتفی خواهد شد.
وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: شورای امنیت 6 قطع نامه علیه ایران  تصویب کرده است و قطع نامه 1929 شورای امنیت یک فاجعه بزرگ بین المللی است و در توافق نامه  ژنو در بحث تعلیق یا حذف تحریم ها سوء تفاهم هایی وجودداشت که دلیل آن نیز برداشت متفاوت از یک لغت بود اما در بیانیه اخیر از کلمه ای استفاده کرده ایم که در نظر غربی ها نیز به معنای "لغو" است و بر اساس آن تحریم ها لغو گردند.
ظریف اظهار داشت:  البته برخی از بندهای قطع نامه های شورای امنیت که مربوط به اقلام اشاعه ای و تسلیحاتی است از قطعنامه شورای امنیت خارج خواهند شد اما لغو نمی شوند و به عنوان محدودیت برای مدت زمان معینی که روی آن توافق خواهد شد اعمال می شود.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان بیان داشت: روزی که قطع نامه تصویب شود طرفین می بایست اقداماتی  انجام دهند و بین تصویب و اجرایی شدن توافق فاصله وجود دارد و ما نیز باید اقداماتی در فوردو، نطنز، اراک و دیگر تجهیزات هسته ای ما انجام دهیم که مورد توافق مسئولان نظام است و این اقدامات قطعاً بیهوده نخواهد بود و طی یک بازه زمانی انجام خواهد شد.
 
بهترین تضمین برای ما قطعنامه شورای امنیت است
وی با اشاره به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مبنی بر این که لغو تحریم ها 6 ماه به طول خواهد انجامید گفت: این نظر وی است و بستگی به فعالیت دو طرف در این مدت دارد اما بهترین تضمین برای ما قطعنامه شورای امنیت است که با تصویب این شورا کشورهای طرف مذاکره با ایران باید به مباحث توافق شده عمل کنند .
ظریف اظهار داشت: از روزی که این قطعنامه اجرایی بشود و آژانس انرژی اتمی تایید کندکه ما اقدامات لازم را انجام داده ایم در آن لحظه آمریکا موظف است کلیه تحریم های اقتصادی و مالی را که علیه ایران وضع کرده بود متوقف سازد.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه بیان داشت: بر اساس  حقوق بین الملل دولت آمریکا متعهد می شود که کلیه تحریم ها را  لغو کند اما در اتحادیه اروپا  وضعیت فرق می کند و بعد از نهایی شدن توافق در همان روز بلافاصله تحریم ها لغو خواهد شد.
ظریف با بیان این که معماری تحریم ها توسط آمریکایی ها حفظ نخواهد شد افزود: امروز وزارت خزانه داری آمریکا بیانیه داده است که مردم آمریکا را متوجه کندکه هنوز تحریم ها لغو نشده است و این خود نشاندهنده مسائلی است و دو طرف می توانند در صورتی که توافق توسط طرف مقابل لغو نشود آن را متوقف سازند و در این شرایط قطعاً معماری تحریم ها حفظ نخواهد شد.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان اظهار داشت: آمریکا اگر بخواهد بعد از توافق هسته ای با ایران اقدام دیگری انجام دهد و بر خلاف قطعنامه جدید شورای امنیت عمل کند و مجدداً ایران را تحریم کند دیگر این تحریم ها بی ارزش خواهد شد.
وی گفت: پیشنهادهایی مطرح شده است که در صورت پذیرش آن توسط طرف مقابل دیگر تحریم ها با موضوعات مختلف بازنخواهد گشت. اگر به توافق برسیم حتماً توافقی دو طرفه است و در این توافق  ما به نیروگاه آب سنگین اراک دست یافته ایم و این در صورتی است که در گذشته غربی به شدت با آن مخالف بودند.
ظریف با بیان این که برخی از اقدامات ایران در جهت منافع ماست گفت: نیروگاه اراک را ما طراحی می کنیم اما به دلیل تحریم ها برخی از قطعات را از بازار سیاه خریداری کرده و این همواره برای ما مشکل ساز بوده است زیرا برخی اوقات این قطعات عملکرد تخریبی دارد و ما را دچار مشکل می کند.
 
ایران با توافق دو مرحله ای مخالفت کرده است
وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست و هر چه گفته و نوشته اجرا می کند و اگر آن ها تحریم ها را برگردانند  دیگر اعتباری در میان افکار عمومی جهان نخواهند داشت و ما به دنیا نشان داده ایم که روی حرفمان می ایستیم و اگر خیانت بکنند ما هم می توانیم به سرعت مسئله هسته ای خود را بازگردانیم.
ظریف اظهار داشت: اگر توافق نامه ای امضا شود ما عین آن توافق را انتشار می کنیم و مردم ایران آگاه هستند و دروغ هم پایدار نخواهد ماند و به سرعت در دنیای ارتباطات مسائل هویدا می شوند.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان بیان داشت: ایران با توافق دو مرحله ای مخالفت کرده است و بیانیه ی اخیر تنها یک بیانیه مطبوعاتی است و بر خلاف آن که برخی در داخل می گویند به معنای توافق دو مرحله‌ای نیست.
وی ادامه داد: آن هزار سانتیریفیوژ در فوردو برای آن است که خیالمان راحت باشد تاسیسات ما برپاست زیرا شرایط ما امروز در حال تغییر است چرا که روزی دنیا به ما می گفت فوردو و نطنز باید تعطیل شود اما امروز این قطعنامه شورای امنیت خواهد گفت که 5 هزار سانتیرفیوژ در نطنز خواهد چرخید  تا زمانی که طرف مقابل متعهد به تعهداتش است و هیچ کشوری بیش از ایران معتهد به تعهداتش نخواهد بود.
 
گروهی دلشان پر می‌زند برای این که به ایران حمله کند اما نه جراتش را دارند و نه توان آن را/ فوردو پابرجاست
ظریف تصریح کرد: خود اقای کری اذعان داشت که در یک سال و نیم گذشته ایران همه تعهداتش را اجرا کرده است و این هم به خاطر این بود که ما نمی خواستیم بهانه ای به دست کسی بدهیم  و این مدت را درحالی گذراندیم که دنیا فهمید ما بر روی حرف خود ایستاده ایم و هر زمان که توافق نهایی شود در آن، این اختیار را خواهد نهاد که اگر طرف مقابل تعهدات خود را لغو کرد طی یک روند زمانی کمتر از دو ماه اقدامات مربوطه را انجام دهیم.
وزیر امور خارجه کشورمان  با اشاره به مطلبی در "آسوشیتیدپرس" مبنی بر این که اکنون می دانیم غنی سازی تنها در نطنز صورت می گیردو اگر بخواهیم به ایران حمله کنیم کار برای ما آسان خواهد بود، گفت: هنگامی که ما هزار سانتیرفیوژ در فوردو داریم یعنی فوردو پابرجاست و حتماً گروهی دلشان پر می زند برای این که به ایران حمله کند اما نه جراتش را دارند و نه توان آن را همچنین در فورو هزار سانتیرفیوژ وجود دارد که هر زمان می تواند به کار بیفتد و کسی نباید فکر کند که می تواند با تهدید حمله نظامی از پای دربیاورد.
ظریف اضافه کرد: آن ها 8 سال جنگ را بر ما تحمیل کردند و در آن سلاح شیمیایی به کار بردند. و ما به یک باوری رسیدیم که این مبنای قدرت ماست و من دست همه فرماندهان و سربازان کشورمان را می بوسم که از مرزهای ما دفاع می کنند.
 
نیروهای مسلح ما بحمدالله  توان بازدارندگی خوبی دارند/ آمریکا ابرقدرت نیست چرا که اگر آمریکا ابرقدرت بود پای میز مذاکره با ایران نمی نشست
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان گفت:  نیروهای مسلح ما بحمدالله  توان بازدارندگی خوبی دارند اما نهایت این توان و بازدارندگی ما اعتقاد مردم به خدا و قدرت لایزال الهی است و همچنین این که مردم باور بکنند آمریکا ابرقدرت نیست چرا که اگر آمریکا ابرقدرت بود پای میز مذاکره با ایران نمی نشست و این را به صراحت گفتند که ما چون نمی توانیم به پای مذاکره با ایران آمده ایم.
وی ادامه داد: ما رکتور آب سنگین اراک را به خاطر این که تکنولوژی آن را داشتیم ساختیم ابتدا ما یک پالایشگاه آب سنگین ایجاد کردیم و هنوز هم راکتور تا مرحله عملیاتی شدن فاصله زیادی دارد و باید توجه داشت هیچ کس نمی خواست قبول کند که اراک آب سنگین باشد و آخرین موضوعی که پذیرفته شد آب سنگین اراک بود چرا که همه می گفتند آب سنگین یعنی بمب اما جواب ما این بود که رکتور آب سنگین می تواند صلح آمیز باشد.
ظریف تاکید کرد: ما به دنبال این هستیم چون این تکنولوژی را توانستیم خودمان تولید کنیم آن را به سرانجام برسانیم لذا گفتیم ما می آییم این رکتور را بازطراحی می کنیم چون طراحی آن به نوعی چند دهه قدیمی است  و ما دوست داریم همزمان با این که یاد گرفتیم رکتور آب سنگین را درست کنیم رکتور آب سبک را نیز راه اندازی کنیم و این که ما چرا ما به سراغ رکتور آب سنگین رفته ایم دلیلش آن بود که آن را بلد بودیم اما اگر دنیا بیاید و همکاری کند تا ما فناوری راکتور آب سبک را یاد بگیریم به همه فناوری ها دست پیدا کرده ایم.و ما دوست داریم آخرین فناوری راکتور آب سنگین را داشته باشیم و در کنار آن نو ترین فناوری رکتورآب سبک را داشته باشیم و نکته ای که در کاغذی که دوستان ما تهیه کردند و در فکت شیت آمریکایی ها وجود دارد و در توافق هم هست این است که در زمینه پیشرفته ترین راکتورهای تحقیقاتی با ما همکاری شود اما ما امیدی به خارجی ها نبسته ایم و می خواهیم همه چیز را خودمان یاد بگیریم.
 
توافق زمانی دائمی خواهد شد که به تصویب مجلس برسد 
وزیر امور خارجه کشورمان افزود: مبنای ما مالکیت در فناوری است و این سیاست دولت و نظام است و می دانیم که کشورهای صنعتی بارها ما را در وسط  کار گذاشتند و همه موارد را ما خودمان تمام کردیم و من فکر می کنم ما وارد عرصه یک بالندگی هسته ای و فناوری خواهیم شد و آن چیزی که رئیس جمهورتاکید کردند که باید سانتیریفیوژ بچرخد و چرخ زندگی مردم نیز بچرخد ان شا الله تحقق پیدا خواهد کرد
ظریف با اشاره به این که توافق زمانی دائمی خواهد شد که به تصویب مجلس برسد گفت: این موضوع را آمریکایی ها می دانند البته ما قرارمان این است که به نظام های داخلی یکدیگر کاری نداشته باشیم اما همین موضوع را نیز نمی دانیم که در توافق نهایی  می خواهیم با آن چه کار کنیم چرا که شاید تصمیم بگیریم ما هم مقررات داخلی وارد بکنیم و آن ها نیز متقابلاً این کار را انجام بدهندو آن چیزی که در پروتکل الحاقی وجود دارد عین آن چیزی است که ما گفتیم یعنی اجرای داوطلبانه آن و حتی زمانی که داوطلبانه پروتکل را اجرا می کنید دسترسی ها به تاسیسات همان چیزی خواهد بود که در پروتکل آمده و این دسترسی ها را ما فراهم خواهیم کرد اما مجلس شورای اسلامی در آخر آن را تصویب کند همان طور که آن ها می گویند در آخر کنگره باید تمام تحریم ها را لغو کند.
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان گفت: می دانیم زمانی پروتکل الحاقی برای کشور دائمی و الزام آور خواهد که مجلس شورای اسلامی آن را تصویب کند و ما یقیناً به مکانیسم های داخلی خودمان متعهد هستیم چرا که این دولت دولتی قانون مدار است و دو سال است که بودجه خود را سر وقت داده و موارد نقض مقررات ندارد .
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان3.1 مانند پروتکل الحاقی است اظهار داشت: بر اساس پادمان امکاناتی وجود دارد که شما تا 180 روز قبل از اورانیوم تزریق نکنیم به دستگاهی نباید به آژانس خبر دهیم بنابراین ما می توانستیم نطنز را بسازیم و در آن سانتیرفیوژ هم نصب کنیم اما تا زمانی که به آن اورانیوم تزریق نکردیم قانوناً به آژانس اطلاعی ندهیم اتفاقاً نطنز چنین رویه ایی داشت و این همان دلیلی است که ما می گوییم کل این بازی غیر قانونی است چون ما عضو قرارداد پادمان بودیم و 3.1 را اجرا نمی کردیم.
وی اضافه کرد: اکثریت اعضای پادمان قریب به اتفاق 3.1 را پذیرفته اند و شاید تنها جمهوری اسلامی ایران باشد که به دلیل نقض عهد آن ها در واقع این کار را نکرده است.
ظریف گفت: تمام این چیزهایی که ما می خواهیم بپذیریم خیلی بیشتر از آن را کشور ژاپن در مدت بیست سال مشغول به اجرای آن است و همه نگران جاسوسی صنعتی هستند چرا که جاسوسی صنعتی در غرب یکی از دعواهای مهم بین چین و آمریکا، ژاپن و آمریکا است.
ظریف در پاسخ به سوالی مبنی براینکه براساس بیانیه سوئیس تحت توافق ایران 6 هزار و 104 سانتریفیوژ است که 5 هزار و 60 تای آن مدت 10 سال غنی سازی می کند سانتریفیوژها از نوع IR1 خواهد بود این تعداد سانتریفیوژها قرار است چه میزان و چند سو غنی سازی کند گفت: IR1  که سوئش مشخص است و در شرایط کنونی ما نیازی به چیز زیادی نداریم ما الان باید چه کار کنیم همین جا توافق کرده ایم که این ذخایرمان را در بازار بین المللی بفروشیم و اورانیوم بخریم. 
وزیر امور خارجه کشورمان ادامه داد: 190 زمانی است که تولید سوخت بوشهر را انجام دهیم باید بتوانیم میله سوخت را بسازیم که به حمدالله توفیقات خوبی داشتیم خود این قرص های سوخت را ساختیم اما این یک روند است قرص های سوخت و میله های سوخت ما باید یک لیسانس بین المللی بگیرد یک نکته را در نظر بگیریم 190 هزار سو با IR1 نطنز را پر می کند IR1  یک سو است نطنز ما یک چیزی حدود 50 هزار سانتریفیوژ جا می گیرد در حالی که IR8 ما 20 سو است اگر نطنز را با IR8  پر کنیم 800 هزار سو دارد در صورتی که شما متوجه پیشرفت هستید شما IR8 را از روزی که توافق حاصل شد می توانید شروع کنید به تست کردن گاز با آن. 
وی اضافه کرد: ما داریم این فناوری را بومی تولید می کنیم در مورد زمان بندی یک مقدار بادقت پیش می بریم در دنیا مثلا آمریکایی ها 15 سال است که روی یک سانتریفیوژ کار می کنند که هنوز به تولید نرسیده این ها نگرانی های بی موردی است ما ضمن یک روند بین المللی این کارها را پیش می بریم. 
ظریف تاکید کرد: ما مدیون و وام دار شهدا هستیم من سپاس خود را از خانواده شهدا اعلام می کنم هم بعد از توافق ژنو به فرودگاه تشریف آوردند و این بار هم به من نامه دادند و تشکر کردند من یک بار دیگر سر تعظیم فرود می آورم به شهدای هسته ای انقلاب و جنگ تحمیلی و ان شالله خداوند روحشان را با روح سرور شهیدان محشور کند.
 
پرونده ما بعد از ده سال به حالت عادی برمی گردد
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه با بیان این که پرونده ما بعد از ده سال به حالت عادی برمی گردد تصریح کرد: آنچه که ما و آقای کری گفتیم محدودیت های غنی سازی ما ده ساله خواهد شد بعد از آن روند خود را طی می کند. 
وی خاطر نشان کرد: الان این حرف ها را زدن ایجاد تکرار می کند یک بحثی را مخالفین توافق یعنی نتانیاهو در کنگره مطرح کرد که این ها می خواهند اجازه دهند که ایران بعد از 15 سال بمب بسازد اولین کسی که این حرف را رد کرد من بودم در مصاحبه با nbc گفتم چرا دارید مردم را گول می زنید تعهدات هسته ای ما زمان خاموش شدن نیست پروتکل الحاقی دائمی است محدودیت غنی سازی ما 10 ساله است بعضی اقدامات را ما برای 15 سال قبول کردیم بدین جهت که اعتمادسازی کنیم زیرا برای ما ضرری ایجاد نمی کند. 
ظریف ادامه داد: ما که می دانیم نمی خواهیم بمب بسازیم و رهبری فرمودند که نباید دنبال بمب برویم این برنامه برای ما صلح آمیز است آمریکا می داند ایران به دنبال بمب نیست اسناد علیه ما را خودشان تولید کردند صهیونیست ها "ح" را "خ" می گویند حزب الله را خزب الله می گویند حماس را خماس می گویند در این حد مستندات آن ها دروغ است نگرانی آن ها به دلیل این است که فضاسازی که کرده اند دارند فرو می پاشد حرف هایی که آن ها می زنند برای این است که گروه ها را آرام کنند ما هم پذیرفته ایم که اقداماتی را انجام داده ایم.  
وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به سوال دیگری مبنی براینکه پرونده ایران پس از چند سال عادی می شود گفت: ما از تمام حقوق هسته ای همین امروز نیز برخورداریم محدودیت هایی را برای مدتی پذیرفته ایم مثلا ما احتمالا قصد نداریم که در حوزه بازفرآوری پلوتونیم هیچ وقت وارد شویم زیرا پلوتونیم مصرفی ندارد که برای ما مفید باشد. 
وی ادامه داد: پروتکل الحاقی یک تعهد دائمی است خود من اولین بار این حرف را در تلویزیون آمریکا زدم که اینقدر مردم را نترسانید اینقدر مردم را با وحشت افکنی فریب ندهید زیرا بازی رژیم صهیونیستی وحشت افکنی راجع به دیگران است ما به NPT متعهدیم و تعهد پایانی ندارد.
 
 با اطمینان می گویم ما هیچ تعهد اضافی به کشور بار نخواهیم کرد 
ظریف تاکید کرد: من با اطمینان می گویم ما هیچ تعهد اضافی به کشور بار نخواهیم کرد و برنامه ما در یک بازه زمانی کاملا عادی خواهد شد قطع نامه شورای امنیت که الان جنسش عوض می شود تحریم ها لغو می شود و بقیه تحریم های دیگر تبدیل به محدودیت می شود ما هنوز مذاکره می کنیم که این محدودیت ها چه زمانی تعلیق و لغو شود تا زمانی که به این توافق نرسیم توافق نهایی نخواهد بود. 
وی تصریح کرد: من با خیال راحت به همه دوستان می گویم نگران نباشند نقد خوب است ولی ما در مذاکره هستیم اگر بیش از این وارد جزییات شویم دست خود را باز کرده ایم لذا منتقدین به مذاکره کنندگان اعتماد کنند ما هم برایمان سخت و دشوار است. 
ظریف افزود: 3 ماه به ما اجازه دهید تا مذاکره کنیم این 8، 9 روز آخر از سخت ترین روزهای زندگی من بوده است البته بسیار شیرین است زیرا از حقوق مردم دفاع کرده ایم من نمی گویم که ما اشتباه نمی کنیم ما هم چند انسان ناتوان و محکوم به قدرت خداوندیم اما یک چیزی را باور داریم باور داریم که آمریکا ابرقدرت نیست آمریکا قابل اعتماد نیست. 
وی گفت: ما امید داریم که آمریکا و کشورهای غربی بتوانند این خیانت هایی را که به مردم ما کرده اند قدری تخفیف دهند.  
وی خاطر نشان کرد: واقعا مشکل است که شما بنشینید و مدام متن را کلمه به کلمه بخوانید تا اشتباه نشود. 
ظریف با اشاره به سخنی از آیت الله آملی گفت: مردم ما ضمن این که عزت و استقامت دارند مردمی بزرگوار و نجیب هستند اگر نجیب نبودیم پای میز مذاکره نمی نشستیم.
 
توانمندی های دفاعی ایران خارج از هر گونه بحث و مذاکره است
وزیر امور خارجه کشورمان افزود: ادعاهایی که در خصوص مذاکرات هسته ای با اشاره به مسائل دفاعی شده است دروغ و این مسئله ساخته اسرائیل است و توانمندی های دفاعی ایران خارج از هر گونه بحث و مذاکره است و ما در این باره به هیچ وجه مذاکره نخواهیم کرد.
ظریف افزود: ما اولین کشوری نیستیم که پروتکل الحاقی را پذیرفته ایم و روش هایی وجود دارد که ما بتوانیم اطلاعات سیاسی خود را حفظ کنیم و اطمینان می دهم که ایران هیچ یک از اطلاعات محرمانه خود را در اختیار غربی ها نخواهد گذاشت.
 
آژانس انرژی اتمی باید ثابت کند که می تواند به عنوان یک سازمان مستقل عمل کند
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان تاکید کرد: آژانس انرژی اتمی باید ثابت کند که می تواند به عنوان یک سازمان مستقل عمل کند و ما می خواهیم آژانس این توانایی را داشته باشد که در ایران فعالیت کند اما این سازمان مهم بین المللی نیز باید اعتماد مردم و مقامات ایران را یک بار دیگر جلب نماید.
 
تنها در رابطه با مسائل هسته‌ای مذاکره می‌کنیم
وی اضافه کرد: تیم مذاکره کننده هسته ای تنها راجع به مسائل هسته ای مذاکره می کند و راجع به مسائل دیگر هیچ مذاکره ای نخواهد کرد اما باید به این نکته توجه کنیم که چه کسی در منطقه از جبهه النصره حمایت می کند در صورتی که ایران همواره از حکومت قانونی عراق و سوریه حمایت کرده است. مسائلی از این دست اختلافاتی است که بین ایران و آمریکا باقی خواهد ماند اما اگر آمریکا واقع بینانه نگاه کند خواهد دید  که تنها کشوری که با تروریسم در منطقه مبارزه می کند ایران است و هیچ کشوری در منطقه مانند ایران دارای ساختاری منظم نیست و در ایران دولت ها بر اساس انتخابات به قدرت می رسند و دیده ایم که گروهی مخالف یک دولت در انتخابات برنده می شوند.
ظریف تاکید کرد: امنیت همسایگانمان در خلیج فارس امنیت ماست و ما برای همه کشورهای منطقه امنیت را می خواهیم.
وزیر امور خارجه کشورمان تصریح کرد: از هفته آینده مذاکرات ایران و 1+5 ادامه پیدا خواهد کرد و مذاکرات هسته‌ای دیگر دور بعدی نخواهد داشت.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام و درود

 

رهبر انقلاب قبل از شروع مزاکرات به صورت کاملا صریح چند مورد را اشاره کردند

1- تحریم ها باید در روز امضا کردن هر سندی به طور کامل لغو بشود . تاکید میکنم لغو . ولی امروز بجز دکتر ظریف بقیه اعضا 5+1 از تعلیق ان اونم در صورت تایید اژانس حرف میزنند.

 

2-هر توافق و یا هر بیانیه ای که قرار منتشر بشه دارای تفسیر های مختلف نباشه. میبینیم که این کار صورت گرفته. 

 

 مردم ایران در مورد موضوع هسته ای دو دید گاه دارند. 1 - بعضی ها میگن از این انرژی تا حالا بجز خرج اضافه به ما چه رسیده  و معیار همشون نرخ مرغ و گوشت و.. است.  (البته اینم باید گفت که از این تحریم ها خیلیها واسه خودشون کاسبی را انداختند و با این توافق کار و کاسبی این افراد از بین میره) .

2- بعضی ها هم میگن این انرژی باعث پیشرفت کشور تو حوزه های مختلف میشه . ولی اکثر این افراد دلیل اصلی حمایتشون از این صنعت را از بین رفتن سایه جنگ میدونن. و میگن بازدارندگی در برابر تهدیدات ایجاد میکنه . مثال هاشون هم قضیه عراق و لیبی است.

 

ینظرم اینکه رهبری نمیاد به طور صریح نظرشو درباره بیانیه لوزان اعلام کنه میتونه همین دودستگی تفکرات جامعه در موضوع هسته ای  باشه .

 

خود اقای روحانی در کتابشون اعلام کردن که رهبری در موضوع تعلیق غنی سازی در قضیه سعد اباد رضایت خودشو نو اعلام کردن . ولی رهبری در زمان اقای احمدی نژاد به صراحتا اعلام کردن بنده مخالف بودم ولی به خاطر اینکه نگن بنده از تعامل با غرب جلوگیری کردم به توافق تن دادم.

 

اگه رهبری بخواد صراحتا اعلام کنه خطوط قرمزما در لوزان شکسته شده و توافقی هم در کار نخواهد بود مشکل داخلی بوجود میاید و همه رهبری را متهم به جلوگیری از رشد و شکوفایی کشور میکنند و شاید یه فتنه دیگری مانند سال 88 را شساهد باشیم و دقیقا دقیقا این همون چیزی است که دشمنان ایران بخصوص رژیم کودک کوش میخواد.

 

بنظر حقیر بهتر است صبر کنیم تا ببنیم چه میشود و اگر قرار باشه خلف وعده ای در توافق احتمالی صورت بگیره بهتره از  طرف مقابل باشه و این گونه حقانیت ایران در داخل و خارج مشخص خواهد شد و بازنده اصلی ذر این صورت طرف مقابل خواهد بود.

 

 

رهبر معظم انقلاب سیاست مدار کار کشته ای است و من به شخصه خیالم راحته که مشکلی پیش نخواهد امد.

 

یا حق

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر ظریف، سیزیف بود!

 

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- برای آن که اهمیت تفاهم هسته ای لوزان سوییس میان ایران با 6 کشور و اتحادیه اروپایی را بیشتر دریابیم کافی است درنظر آوریم که اگر توافق کلی صورت نمی پذیرفت، اکنون چه فضایی درسطح جامعه شکل گرفته بود؟
  اگر مذاکرات هسته ای در حد همین کلیات و سرفصل ها هم به نتیجه نمی رسید و شکست کامل گفت وگوها اعلام می شد اکنون چه چشم اندازی پیش رو بود؟ این احتمال منفی گرایانه و ناخوشایند را از این رو می آوریم که گروه هایی از تفاهم به دست آمده ابراز نارضایتی می کنند. 
  ناخرسندی آنان در قالب انتقاد از آنچه «برچیدن 13 هزار سانتریفیوژ، نابودی 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی شده، ممنوعیت غنی سازی بالای 3.5 درصدی و تغییر کاربری فوردو و نطنز،  پذیرش موقت و داوطللبانه پروتکل الحاقی در قبال تخفیف های صرفا هسته ای» ذکر می کنند این پرسش را قابل طرح می سازد که واقعا انتظار داشتند چه اتفاق خارق العاده ای رخ دهد که نداده است؟ 
  آیا واقعا تصور می کردند 5 کشور عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل (آمریکا، فرانسه، انگلستان، روسیه و چین) به اضافه آلمان و هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا به لوزان سوییس آمده بودند و 8 روز با ایران مذاکره می کردند تا همه حقوق هسته ای ایران را تامین کنند و به رسمیت بشناسند و در نهایت بگویند به خاطر صدور 6 قطعنامه که پیشتر برای تحریم و فلج کردن اقتصاد ایران صادر کرده بودیم احساس پشیمانی می کنیم و غنی سازی در حد 20 درصد را به رسمیت می شناسیم؟

  یا از این سو انتظار داشتند هیات ایرانی تنها بر غنی سازی 20 درصدی تاکید می ورزید و زیر بار تبدیل فوردو به یک مرکز تحقیقاتی نمی رفت و با کاهش تعداد سانتریفیوژها موافقت نمی کرد و زیر بار هیچ توافقی نمی رفت و لوزان را ترک و شکست مذاکرات را اعلام می کرد؟ در این صورت پاسخ 19 میلیون ایرانی که در 24 خرداد 1392 به حسن روحانی اعتماد کرده و او را به ریاست جمهوری برگزیدند تا گره هسته ای را بگشاید و مذاکرات را از بن بست خارج  کند و نیز دیگر ایرانیان – فارغ از گرایش سیاسی شان- که به نتیجه مذاکرات امید بسته اند چه می شد؟
  اگر انتظار نداشتند طرف های ایران به همه خواست های ما تن دهند و این انتظار را هم نداشتند که هیات ایرانی هیچ انعطافی نشان ندهد جز آنچه رخ داده چه اتفاق ویژه ای باید حادث می شد که رخ نداده و کدام «حداکثر مقدور و ممکن» ی تحققق نیافته که حالا اعتراض می کنند؟ 
  کار به جایی رسیده که مجری یک برنامه خبری صدا و سیما، کارشناس را به چالش می کشد که قول وزیر خارجه خودمان را درباره «لغو کامل» تحریم های هسته ای باور کنیم یا «رفع تدریجی» آنها که البته با پاسخ متین و صریح میهمان برنامه - آقای سجاد پور استاد روابط بین الملل - روبه رو شد که «معلوم است. برای ما باید ملاک همان سخنی باشد که وزیر خارجه مان آقای ظریف گفتند.» تا دیروز هر انچه آمریکایی ها و غربی ها می گفتند دروغ بود اما حالا به گفته های همان ها استناد می کنند تا سخنان مقامات رسمی داخلی را راستی آزمایی کنند!

 برای نتیجه مذاکرات تنها سه حالت متصور بود:
 حالت اول: این که طرف غربی مذاکرات را ترک کند و تحریم ها ادامه یابد و تشدید شود و ایران نیز غنی سازی بیشتر را در برنامه قرار دهد.  
 حالت دوم این که طرف ایرانی مذاکرات را ترک کند و باز تحریم ها ادامه یابد و تشدید شود و البته احتمال درگیری نظامی مطرح شود.
 حالت سوم اما این بود که به یک راه حل مرضی الطرفین برسند و مگر نرسیدند؟! ولو عجالتا...

  پس این همه مخالف خوانی از سر چیست؟ 
  راه حل مرضی الطرفین - که ازآن اصطلاحا به عنوان «برد- برد» هم یاد می کنند و بیشتر مراد این است که هر دو سو احساس رضایت و نه الزاما برد داشته باشند - همین بود که گام اول آن برداشته شد و انتظار می رود گام دوم را تا 11 تیرماه بردارند. 
  بدین ترتیب هر چند شعله و اصطلاحا فتیله فعالیت هسته ای را بالاتر نبردند اما خاموش هم نکردند و شاید بتوان گفت بر روی شمعک باقی می ماند تا هر گاه اراده کردیم دوباره بر افروزیم. آیا این دستاورد نیست؟ 
  از «مذاکره» بیش از این حاصل نمی آمد ضمن این که آنچه به دست آمده هم کم نیست. حفظ غنی سازی در خاک ایران دستاورد کمی نیست. غنی سازی 3.5 درصدی نیز پذیرش اصل غنی سازی ازجانب طرف مقابل است و این هم کم نیست، اما مدام می گویند کم است.

  کاش مانند آقای سعید قاسمی صداقت و صراحت به خرج می دادند و آشکارا با اصل مذاکره مخالفت می کردند. اما نمی گویند با اصل مذاکره  مخالف هستیم ولی از مذاکره کننده انتظار دارند به نتیجه ای که دور از مذاکره توقع داشتند دست یابد و اینها همه در حالی است که افکار عمومی راضی است. امید به جامعه و بازار بازگشته و حس خوب غالب مردم را می توان با تمام وجود استنباط کرد. 
  برای این که بدانیم چه اتفاقی افتاده کافی است یک لحظه تصور کنیم اگر مذاکرات به شکست انجامیده و طرفین قطع امید کرده بودند، آن گاه چه فضایی حاکم می شد؟
  گام اول و به عبارتی گام دوم (با احتساب توافق موقت ژنو) برداشته شده است. این راه اما باید ادامه یابد و مردم ایران نیزبه ادامه این راه می اندیشند.
 پس بازگشتی متصور نیست و نباید هم باشد. این همان ماموریتی است که 24 خرداد 92 بر دوش حسن روحانی گذاشته اند و ریاست جمهوری او برای پیمودن این راه و برداشتن همین گام هاست.
  مردم ایران تاثیر سیاست و دیپلماسی بر زندگی خود را با گوشت و پوست و استخوان احساس می کنند و به همین خاطر به مخالفان موفقیت مذاکرات هسته ای به چشم تهدید کنندگان اقتصاد و معیشت خود می نگرند. 

  از همین رو آنان نمی توانند همزمان شعار اقتصادی بدهند و مطالبه کننده حل مشکلات معیشتی بشوند و از رکود و تورم بنالند و ازسوی دیگر با توافق هسته ای مخالفت کنند. 
    اکنون همه دریافته اند که اقتصاد و سیاست و دیپلماسی تا چه حد به یکدیگر مربوط و وابسته اند و مخالفان توافق کلی کنونی و توافق محتمل پیش رو ناگزیرند به این پرسش پاسخ دهند که کدام کار امکان پذیری میسر بوده و تیم هسته ای کوتاهی کرده است؟ سیاست، «فن ممکنات و علم اولویت ها»ست و نمی توان از مردان سیاست انتظار داشت که خارج از امکانات و اولویت ها عمل کنند. 
 نتیجه مذاکره همین بود. بهترین نتیجه مذاکره همین بود. اگر با اصل گفت و گو مخالف اند و تعامل با جهان را به زیان ایران می دانند چرا این دو را با صراحت نمی گویند؟ 
  اگر نان بعضی در انزوا و گسستگی است مردم ایران اما نمی خواهند و نمی توانند دور از دنیا روزگار بگذراند. ایرانیان دوست دارند و حق دارند زندگی بهتری داشته باشند و این مهمترین هدف است؛ غنی سازی زندگی ایرانی که غنی سازی اورانیوم در سطح مورد توافق نه همه که بخشی از آن است. آن که می گوید اسب زین شده دادیم و افسار کهنه گرفتیم نمی گوید هشت سال اسب در اختیار سوارکارشان بود و عده ای داشتند له می شدند. زندگی بهتر و زندگی غنی تر حق ایرانیانی است که هیچ شباهتی با مردم کره شمالی ندارند تا عده ای گمان برند می توانند از مردم انتظار داشته باشند هر آنچه را که آنان می گویند حاق واقع بپندارند.
  همین که ظریف، سیزیف نشد و یا دستاورد، بازگشته خود دستاورد است. زیرا کسانی دوست داشتند این بار هم مانند اسطوره افسانه ای یونان باستان که سنگ را تا قله می برد و دست آخر ناکام می شد و باز روز از نو روزی از نو دست خالی بازگردد. هنوز هم البته سنگ، در قله ننشسته اما حکایت سیزیف هم تکرار نشده است هرچند برخی همچنان امیدوارند 11 تیر سیزیف شود!
  نکته نهایی و کلیدی اما این است که راز مخالفت ها را باید در همان واقعیتی جُست که در سخنان روحانی هم آمد. این پله اول است و می خواهند به «بام» تعامل با جهان برسند. مخالفان اصرار دارند از ابتدا «الف»ی گفته نشود چون نگران از «الف» به بعد هستند.

ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

البته دوستان به تذکر آقا قبلا اشاره کردند این قضیه امروز هم حاشیه ساز شد:

 

جزئیات درگیری دکتر ظریف و یک نماینده مجلس

 

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشور ساعتی قبل در جلسه عصر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس حضور یافت تا به سوالات نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص بیانیه سوئیس پاسخ دهد.

به گزارش تابناک، جلسه بعد از ظهر امروز کمیسیون امنیت یکی از بی سابقه ترین جلسات خود را در دوره نهم مجلس پشت سر گذاشت که در آن اکثر نمایندگان حاظر بودند این جلسه دارای حاشیه هایی نیز بود که حتی به درگیری لفظی بین ظریف و کریمی قدوسی انجامید.

یکی از نمایندگان عضو کمسیون امنیت ملی مجلس درخصوص موضوعات مورد بحث در این جلسه به خبرنگار تابناک،گفت: در این جلسه بعد از تبادل نظرات مختلف آقای کریمی‌قدوسی بحث‌هایی را در رابطه با فوردو و نطنز مطرح کرد و عنوان داشت که رهبری در یک جلسه خصوصی در خصوص اقدامات وزارت خارجه وشخص وزیر خارجه تذکرداده است.

وی گفت: آقای کریمی‌قدوسی به آقای ظریف گفت حضرت آقا به شما تذکر داده است؛اما ظریف به کریمی‌قدوسی گفت شما دروغ می‌گویید و با این گونه حرفها به آقا تهمت می‌بندید و به آقا ظلم می‌کنید و در آن جلسه هرگز آقا به من تذکر ندادند.

وی افزود: جلسه برای چند لحظه به شدت متشنج شد و نیروهای حفاظتی مجبور شدند سریعا خبرنگاران و افراد دیگر حاظر در جلسه را از کمیسیون به بیرون هدایت کنند.

وی گفت: ظریف به کریمی قدوسی گفت که شما در آن جلسه حضور نداشتید و چگونه وقتی در آن حاظر نبودید می توانید انقدر راحت دروغ بگویید، که وی نیز در پاسخ به ظریف گفت من در آن جلسه نبودم اما شنیده ام که در این جلسه چه گذشته است.

این عضو کمیسیون امنیت گفت: شما وقتی نمیدانید لطفا حرفی نزنید و یا از کسی که در جلسه بود به صورت کامل جزئیات را سوال کنید و سپس اظهار نظر کنید، آقای لاریجانی رئیس مجلس در این جلسه بودند و می تواند در این مورد شهادت بدهند.

بعد از این، درگیری لفظی قدری بالا گرفت و دکتر ظریف با عصبانیت قصد ترک جلسه را داشت که با پادرمیانی اکثریت نمایندگان حاظر که کریمی قدوسی را محکوم می کردند به جلسه بازگشت و پس از مدتی جلسه پایان یافت.
اخبار سیاسی – تابناک

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توافق اتمی و امتیازات داده شده جبران 8 سال بی خردی و حماقت آقایون بود....عملا هیچی بدست نیاوردیم و تازه برگشتیم به 10 سال پیش فقط این وسط 10 سال از عمر ما تلف شد...

 

افرادی که در تحریم نقش داشتند باید محاکمه شوند

 

عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس خواستار محاکمه افرادی شد که در تشدید تحریم‌ها علیه ایران نقش جدی داشتند و تصریح کرد: این امر باید درس عبرتی شود تا کسی به خاطر عقاید شخصی با سرنوشت یک ملت بازی نکند.

ویرایش شده در توسط ariya0912
  • Upvote 7
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارزیابی راهبردی
فتنه 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم های فلج کننده فرو برد؟- بخش نخست
این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد امریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک ترین صورتبندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.

مهدی محمدی، ایران هسته ای - پاسخ این پرسش که علت واقعی اعمال رژیمی از تحریم ها علیه ایران که امریکایی ها خود آن را سنگین ترین تحریم های طول تاریخ می خوانند، واقعا چه بوده، و این تحریم ها در اصل چه هدفی را تعقیب می کرده، بسیار پیچیده و در عین حال با اهمیت است. امریکایی ها، و برخی گروه های داخلی همفکر و همراه آنها، در این سال ها، کلیشه ای ساخته اند مبنی بر اینکه علت اصلی اعمال تحریم ها، سیاست هسته ای ایران و نوع تعاملی است که ایران در این باره با جامعه بین المللی در پیش گرفته است. خروجی این نوع نگاه به مسئله هم این است که اگر ایران فی المثل در موضوع هسته ای طور دیگری رفتار می کرد، تحریم ها هم یا اصلا اعمال نمی شد یا اینکه حداقل قدرت و شدت فعلی را نداشت.

این نوشته که بر اساس یک مطالعه کتابخانه ای کم و بیش وسیع آماده شده، استدلال خواهد کرد که این نوع نگاه به مسئله کاملا غیر واقعی، و بلکه گمراه کننده است. رژیم تحریم های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که در 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شده است. تمامی تحریم های یک جانبه ای که اکنون به عنوان تحریم های موثر علیه ایران از آنها یاد می شود (تحریم های انرژی و مالی) در واقع بر اساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه –چنانکه با جزئیات نشان خواهم داد- اساسا نه یک قطعنامه هسته ای است و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست های هسته ای ایران اعمال شده است. قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تامل راهبردی امریکا و بقیه متحدینش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران –که رو به افول نهاده بود- و یکی از خروجی های بازنگری استراتژیک امریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است. در زمستان 88 و بهار 89 بحث های مفصل و بسیار مهمی در امریکا صورت گرفت در این باره که امریکا چگونه باید با توجه به تحولات داخلی ایران، راهبرد خود را بازنویسی کند تا در تغییر محاسبات مردم و حاکمیت در ایران موفق باشد. این بازنگری، اگرچه در اصل یک فعالیت به شدت پنهان درون دولت امریکا بوده است، اما کاملا محرمانه نمانده و در همان ایام بخش های مهمی از آن به محیط علنی و رسانه ای راه یافته است. در واقع، تصمیم به اینکه اعمال تحریم های فلج کنده اقتصادی علیه ملت ایران، بهترین راه حمایت از جنبش سبز و جلوگیری از میرایی آن در محیط داخلی ایران است، محصول مباحثات و مذاکراتی بسیار بلند دامنه در محیط سیاستگذاری استراتژیک دو حزبی امریکا بوده که تا امروز به هیچ وجه مورد مطالعه دقیق قرار نگرفته است. این در حالی است که اگر به ادبیاتی که در آن مقطع از سوی مقام های رسمی، تحلیلگران، اندیشکده ها و رسانه های امریکایی در این باره تولید شده مراجعه کنیم، به سرعت درخواهیم یافت که این ادبیات از این حیث که به ما بگوید هدف واقعی اعمال تحریم ها چه بوده و اساسا چه چیز امریکایی ها را متقاعد کرد که تحریم های خلع سلاحی را بدل به تحریم های اقتصادی فلج کننده بکنند، کاملا شفاف و صریح است. نه مقام های دولتی امریکا و نه رسانه ها و تحلیلگران حامی آنها، در آن مقطع، ابهامی در این باره باقی نگذاشته اند که هدف اصلی، اثرگذاری بر محیط داخلی ایران، احیا و قدرتمندسازی فتنه سبز و نهایتا محقق کردن اهداف کلان امریکا در ایران از طریق این جنبش احیا شده است.

این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد امریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک ترین صورتبندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.[1]



بهار 1389؛ احساس خطر در واشنگتن

بهار 1389 با اوج گرفتن بحث ها درباره ضرورت اعمال تحریم های جدید علیه ایران در اروپا و امریکا آغاز می شود. نخستین جملات مقام های امریکایی وقتی مردم ایران از تعطیلات نوروزی باز می گشتند چیزی در این حول و حوش بود که وقت تحریم های جدید فرارسیده است. چنانکه خواهم گفت، ماشین بروکراتیک، سیستم رسانه ای و دستگاه اطلاعاتی امریکا کاملا آماده بودند که اجرای یک سناریوی از پیش آماده را درباره مرتبط نشان دادن دور جدید تحریم ها با برنامه هسته ای ایران آغاز کنند. این بازی تقریبا بلافاصله آغاز شد ولی شکل آن به گونه ای بود که با کمی دقت می شد فهمید بیش از آنکه خود حقیقت داشته باشد، تلاشی برای پوشاندن یک حقیقت مهم تر است.

قبل از اینکه ببنیم چگونه در مدت زمانی بسیار کوتاه مذاکرات مربوط به اعمال یکی از تندروانه ترین قطعنامه های تحریمی شورای امنیت به فرجام رسید، خوب است به یاد بیاوریم که بهار 1389 در حالی از راه رسید که جریان فتنه درایران تقریبا به طور کامل توان خود را از دست داده بود. این جریان در 22 بهمن 88 با استفاده از استراتژی که «اسب تروا» نامیده شد، سعی کرد راهپیمایی انقلابی مردم را مصادره کرده و با سوء استفاده از فضای کارناوالی جشن 22 بهمن، بار دیگر عرض اندام کند. اما شوک ناشی از خیزش مردمی 9 دی به گونه ای بود که این جریان در عمل هیچ توفیقی به دست نیاورد و 22 بهمن بدل به یکی از پرشورترین تجمعات ضد فتنه در کشور شد. این امر آنقدر برای طراحان استراتژی اسب تروا مایوس کننده بود که به سرعت به جان یکدیگر افتادند و استراتژی جریان خویش را «خر تروا» خواندند. تلاشی بسیار کم رمق تر و نومیدانه تر هم در روزهای منتهی به چهارشنبه آخر سال 88 انجام شد تا شاید در این روز فرصتی برای جبران فضاحت استراتژی اسب تروا پیدا شود. نتیجه بسیار فاجعه بارتر بود و شاید برای اولین بار، شهر تهران، یک چهارشنبه آخر سال بسیار آرام را تجربه کرد.

این دو تست کاملا ناموفق، تقریبا همه ناظران را متقاعد کرد که جریان فتنه سرمایه اجتماعی خود را از دست داده و حتی آن دسته از آشوبگرانی که به طور سازمان یافته سعی در رونق دادن به مرده ریگ فتنه داشتند، توان خود را به طور کامل از دست داده اند. داستان دقیقا از همین نقطه، یعنی جایی آغاز می شود که امریکایی ها به این ارزیابی می رسند که «پتانسیل های داخلی» فتنه 88 پایان یافته و فتنه نیازمند تنفس مصنوعی از بیرون است.

نخستین بار روز 13 فروردین، باراک اوباما رئيس جمهور امريکا اعلام کرد او خواستار آن است که شوراي 15 عضوي امنيت سازمان ملل در عرض چند هفته و نه چند ماه قطعنامه تحريم هاي جديدی را عليه ايران به علت برنامه هسته اي اش تصويب کند.[2] وی این سخنان را در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با نیکلا سارکوزی رییس جمهور فرانسه بیان کرد.[3]

روز بعد، اوباما در گفت وگو با شبکه تلويزيوني CBS امريکا گفت همه مدارک نشان مي دهد تهران در تلاش براي دستيابي به توان تسليحات هسته اي است. اوباما گفت ايران با چنين توانايي مي تواند زندگي را در خاورميانه بي ثبات کند و رقابت تسليحاتي را در منطقه به راه اندازد. وي نتیجه گرفت: «من فکر مي کنم ايده کنوني ادامه افزايش فشارها است».[4]

وضع به گونه ای بود که ناظران اینگونه ارزیابی کردند که امریکا آشکارا و به طرز غیر قابل فهمی عجله دارد.[5]

هيلاري کلينتون وزير امور خارجه امريکا هم پيش بيني کرد شوراي امنيت در زمينه تحريم هاي جديد ايران به اجماع خواهد رسيد.[6]

قبل از همه اینها، هاوارد برمن رئيس کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريکا، یک هفته پیش تر، در سخنراني در صحن مجلس گفته بود ما به شديدترين تحريم ها و در سريع ترين زمان ممکن نياز داريم.[7]

خیلی زود اروپایی ها هم وارد صحنه شدند و به عنوان نمونه آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان گفت روی قید زمانی زود برای اعمال تحریم ها تاکید دارد.[8]

پس از همه اینها بود که يک ديپلمات غربي پيش بيني کرد نمايندگان 6 قدرت جهاني که در حال بررسي تحريم های جدید هستند، هفته آينده کار بر روي تدوين یک قطعنامه را آغاز خواهند کرد.[9]



آغاز بازی رسانه ای

همچنانکه می توان حدس زد، در آغاز، مقام ها و حتی رسانه های امریکایی کاملا مراقب بودند چیزی درباره هدف واقعی این تحریم ها گفته نشود. پروژه این بود که تاکید شود ایران به دلیل شکست در مذاکرات هسته ای تحریم می شود و هیچ قصد و غرض دیگری در کار نیست.

بر همین اساس، در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، موجی از ادعاهای جدید درباره برنامه هسته ای ایران ساخته و به فضای رسانه ای تزریق شد.

ارائه یک خلاصه دسته بندی شده از این ادعاها دشوار است، ولی فهرست زیر حداقل موارد مهم را در بر می گیرد:

1- در درجه نخست تاکید غربی ها بر این بود که علت عزیمت گروه 1+5 به سمت تحریم های جدید، عدم پذیرش طرح انتقال اورانیوم به خارج از ایران با فرمولی غیر از بیانیه تهران است. سه کشور امریکا، روسیه و فرانسه (گروه وین) در تابستان سال 1388 طرحی به ایران پیشنهاد کردند که بر اساس آن از ایران خواسته می شد تقریبا همه موجودی مواد هسته ای 5 درصد خود را به خارج از بفرستد و در ازای آن (یک سال بعد) سوخت 20 درصد برای راکتور اتمی تهران دریافت کند. این پیشنهاد، که پیشنهاد وین نامیده شد، پس از آن مطرح شد که ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داد به دلیل اتمام سوخت راکتور تهران که رادیو داروهای لازم برای حدود یک میلیون بیمار را تولید می کند، نیاز به خرید سوخت هسته ای با غنای 20 درصد دارد. ایران عمدتا به این دلیل که می دانست در صورت خروج اورانیوم از کشور هیچ تضمینی برای بازگشت آن چه به شکل سوخت 20 درصد و چه به شکلی دیگر وجود ندارد، این پیشنهاد را نپذیرفت و در عوض در قالب یک توافق 3 جانبه با برزیل و ترکیه، فرمولی را پیشنهاد کرد که طی آن مواد هسته ای از جانب ایران در ترکیه به امانت گذاشته شده و در ازای آن سوخت لازم به ایران فروخته می شد. امریکا بیانیه تهران را رد و اعلام کرد ایران به دلیل نپذیرفتن پیشنهاد وین مستحق تحریم های جدید است. این در حالی بود که همانطور که نامه افشا شده لولا رییس جمهور برزیل به اوباما نشان می دهد آنچه در بیانیه تهران مورد موافقت ایران قرار گرفت فاصله چندانی با درخواست امریکا نداشت. رد بیانیه تهران از سوی امریکایی ها –چنانکه توضیح خواهم داد- دلیل کاملا روشنی است که ثابت می کند قطعنامه 1929 به دلایل غیر هسته ای وضع شده والا اگر امریکا به دنبال توافق هسته ای با ایران بود، هیچ دلیلی برای رد بیانیه تهران و در نتیجه اصرار بر اعمال تحریم ها، نداشت. امریکا بیانیه تهران را چنان با عجله رد کرد که تقریبا همه ناظران دانستند برای امریکا تحریم مهم بوده نه مدیریت ذخایر مواد هسته ای ایران.

این موضوع چنان آزاردهنده بود که حتی رسانه های غربی هم نتوانستند از کنار آن به سادگی بگذرند. برخی منابع غربی گفتند واقعا باید پرسید امریکا به چه دلیل پیشنهادی را که خود ارائه کرده رد می کند؟[10]

روزنامه انگلیسی تایمز در توصیف یکی از بهانه های امریکا برای نپذیرفتن بیانیه تهران نوشت:

مقامات امريکايي و انگليسي می گویند ايران ممکن است از اين فرصت براي شکاف انداختن ميان حاميان تحريم که به سختي در يک جبهه گرد امده اند استفاده کند.[11]

این جمله معنای بسیار مهمی دارد و معنای حقیقی آن این است که غربی ها می گویند حالا که به هدف اصلی شان که ایجاد اجماع برای تحریم ایران است رسیده اند، دیگر برایشان مهم نیست که ایران با پیشنهاد مبادله سوخت چه می کند؛ چرا که در واقع هدف از طراحی کل این فرآیند و ارائه پیشنهاد وین به تهران، تحریم ایران با انگیزه حمایت از فتنه سبز بوده و غربی ها به هیچ وجه آنقدرها که ادعا می کنند از ذخیره مواد هسته ای در ایران نگران نیستند.

برنار والرو سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، این موضوع را به خوبی شفاف کرده است:

نبايد خود را فريب داد چون حل مشکل مربوط به رئاکتور تحقيقاتي تهران به هيچ وجه مشکل مربوط به برنامه هسته اي ايران را حل نمي کند.[12]

توماس شانون سفير امريکا در برزيل هم اعلام کرد بيانيه اي که ايران، ترکيه و برزيل امضا کردند براي تضمين شفافيت برنامه هسته اي ايران و اعتماد به آن کافي نيست.[13]

سوزان رايس نماينده امريکا در سازمان ملل متحد نيز با لحنی آشکارا بهانه جویانه گفت توافقنامه تهران درباره غني سازي اورانيوم در ايران سکوت کرده است. تهديد جامعه بين المللي براي گسترش تحريم ها عليه تهران به علت ادامه برنامه هاي غني سازي اورانيوم در جمهوري اسلامي است.[14]

نهایتا بیانیه تهران با این استدلال رد شد که اولا ایران باید این توافق را با گروه وین انجام می داد نه با ترکیه و برزیل، و ثانیا کم شدن ذخایر مواد 5 درصد ایران تا زمانی که غنی سازی ادامه دارد، بی فایده است.[15]

باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا روز 26 اردیبهشت آب پاکی را روی دست همه ریخت:

بيانيه امضا شده ميان ايران، برزيل و تركيه من را قانع نكرده است، زيرا آنها (برزيل و تركيه) در متقاعد كردن ايران به تعليق غني‌سازي اورانيوم شكست خورده‌اند.

برنارد کوشنر وزیر خارجه وقت فرانسه هم تلاش برزيل و ترکيه را مانعي براي تصويب قطعنامه شوراي امنيت ندانست و گفت اين مسئله حتي ممکن است تصويب قطعنامه را تسريع بخشد.[16] جالب است که این همه اصرار بر ضرورت گنجانده شدن تعلیق غنی سازی در بیانیه تهران درحالی مطرح می شد که این امر حتی در پیشنهاد وین هم وجود نداشت و و در آن پیشنهاد صرفا روی کاهش ذخایر مواد 5 درصد ایران تمرکز شده بود نه تداوم غنی سازی 5 درصد در ایران. نادیده گرفتن موضوع کاهش ذخایر و اصرار غیرمنتظره بر ضرورت تعلیق غنی سازی در ایران، در واقع یک پیام بیشتر نداشت و آن هم این بود که امریکا می خواهد به هر قیمت ممکن بیانیه تهران را رد کند تا راه برای اعمال تحریم های شدید باز شود و این پیامی بود که تقریبا همه ناظران به سرعت آن را دریافت کردند.

اکنون که از منظر روایت تاریخ صدور قطعنامه 1929 و اعمال رژیم تحریم های فلج کننده علیه ایران به موضوع نگاه می کنیم، معلوم می شود امضای بیانیه تهران از سوی ایران یک اقدام استراتژیک بود که دست امریکا را رو کرد و هدف واقعی آن از تلاش برای تحریم ایران را برملا ساخت. اگر ایران این بیانیه را امضا نمی کرد امریکا می توانست با اتکا به این بهانه که ایران در مقابل پیشنهاد مبادله مواد هسته ای سرسختی کرده اعمال تحریم ها علیه ایران را توجیه کند اما امضای بیانیه تهران به ناگهان این توجیه را از بین برد و در واقع امریکا را شوکه کرد. امریکا که از ابتدا کل این فرآیند را با هدف تحریم ایران آن هم به منظور کمک به جریان فتنه طراحی کرده بود، وقتی با امضای بیانیه تهران از سوی ایران مواجه شد، آشکارا غافلگیر شد و دیگر نتوانست هدف واقعی خود را پنهان نگه دارد. این بیانیه می توانست کل پروژه امریکا را تخریب کند و آن را از رسیدن به هدف اصلی اش که گذاشتن عصایی زیر بغل جریان فتنه بود بازدارد. اما اهمیت کمک به فتنه گران برای امریکا چنان بود که در یک مورد کاملا نادر، تمامی قول و قرارهای خود با ترکیه و برزیل را زیرپاگذاشت و اعلام کرد این بیانیه را نخواهد پذیرفت و به دنبال اعمال تحریم هایی می رود که مذاکرات درباره آن به نقاط پایانی رسیده است. رد بیانیه تهران از سوی امریکا نشان داد هدف اصلی امریکا فقط اعمال تحریم ها با هدف تشدید به هم ریختگی داخلی در ایران بوده نه هیچ چیز دیگر والا اگر امریکا تحریم ها را با هدف تغییر رفتار هسته ای ایران تدارک دیده بود باید بیانیه تهران (یا حداقل مذاکره درباره بیانیه تهران) را می پذیرفت و تحریم ها را عجالتا منتفی می کرد. اعلام تداوم پروژه تحریم پس از قطعنامه 1929 همگان را متقاعد کرد که موضوع هسته ای فقط یک بهانه است و امریکا در پی هدف دیگری است.

2- پس از ماجرای مبادله سوخت، ادعا شد شهرام امیری دانشمند دفاعی ایران، اطلاعات هسته ای حساسی را به امریکایی ها ارائه کرده و آنها متقاعد شده اند که ایران در پی سلاح هسته ای است!

3- سپس امریکایی ها ادعا کردند ایران به طور پنهانی دو تاسیسات غیر قانونی جدید برای غنی سازی ساخته است.[17] اگرچه بعدها روشن شد که ایران جز نطنز و فردو هیچ تاسیسات دیگری برای غنی سازی ندارد، ولی در آن مقطع امریکا ادعا کرد این اطلاعات را در یک عملیات بسیار محرمانه به دست آورده است. جالب است که این اطلاعات بسیار محرمانه پس از صدور قطعنامه 1929، حتی یک بار هم مورد پیگیری قرار نگرفت!

4- ادعای دیگر این بود که ایران برای القاعده تجیزات و تسلیحات فراهم می کند. این ادعای عجیب و غریب را –که اتفاقا آن هم پس از صدور قطعنامه به تاریخ پیوست- دیوید پترائوس که در آن تاریخ رییس سرفرماندهی مرکزی امریکا (سنت کام) بود، بیان کرد. وی در جلسه ای خطاب به اعضای کنگره امریکا گفت:

ایران به حلقه های ارتباطی القاعده و رهبران تروریستی مرتبط با این گروه، کمک می کند. برنامه اتمی جمهوری اسلامی به مانعی برخورد کرده و در سال جاری میلادی - سال ۲۰۱۰- ایران قادر به ساخت بمب اتمی نخواهد بود. تخمین دقیق این که چه زمانی ایران قادر به دستیابی به بمب اتمی است، جزو اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده است اما برنامه زمانی تعیین شده، با اطلاعات موجود تطابق دارد. جمهوری اسلامی همچنین تسهیلات لازم برای گروه های مرتبط با القاعده و یا رهبران آنها فراهم می کند.[18]

5-مسئله دیگری که در آن تاریخ و برای تسهیل صدور قطعنامه مطرح شد این بود که برخی رسانه های غربی ادعا کردند جامعه اطلاعاتی امریکا ارزیابی پیشین خود را تغییر داده و رسما اعلام کرده برنامه هسته ای ایران را نظامی می داند. مرکز نظارت بر منع گسترش تسليحاتي وابسته به سازمان اطلاعات مرکزي امريکا (سيا) گزارشي تحت نام گزارش 721 در این باره تهيه و به کنگره امريکا ارائه کرد. به گفته منابع امریکایی اين گزارش اولين سند رسمي سيا محسوب مي شود که دقيقا تاييد مي کند برنامه هسته ای ایران ماهیت نظامی دارد.[19] این ارزیابی البته هرگز رسما و علنا منتشر نشد و پس از قطعنامه 1929 مقام های اطلاعاتی امریکا همچنان ارزیابی اطلاعاتی سال 2007 این کشور را تکرار کردند که می گفت ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هسته ای نگرفته ولی در حال توسعه زیرساختی است که هر زمان چنین تصمیمی گرفت بتواند در زمان کوتاهی مواد لازم برای یک سلاح را تولید کند. در واقع، پس از صدور قطعنامه روشن شد که ارزیابی اطلاعاتی امریکا تغییر نکرده و این خبرسازی ها صرفا با هدف سرعت دادن به تلاش ها برای صدور قطعنامه جدید تحریم علیه ایران انجام شده است.

6- ادعای بعدی این بود که اعلام شد ایران تصمیم گرفته به جای تاسیسات افشا شده فردو، به طور پنهانی تاسیسات غنی سازی جدیدی بسازد. ديويد آلبرايت، رئيس موسسه علوم و امنيت بين المللي، نخستین فردی بود که این ادعا را مطرح کرد. آلبرایت می گوید:

منطقي است که مظنون باشيم تاسيسات سانتريفیوژ ديگري در دست ساخت است اگر چه مشخص نيست که ايران اورانيوم خام براي استفاده در اين تاسيسات را از کجا بدست مي آورد. ايران ممکن است در پي مجبور شدن به اعلام وجود تاسيسات فردو تصميم گرفته باشد براي باز نگه داشتن گزينه هاي هسته اي خود تاسيسات غني سازي ديگري را افتتاح کند. منطق حکم مي کند زماني که يک تاسيسات فاش مي شود، يک يا دو تاسيسات ديگر افتتاح شود.[20]

7- پرده بعدی بازی زمانی آشکار شد که وزارت دفاع امریکا به طور تقریبا ناگهانی یک ارزیابی جدید از برنامه موشکی ایران منتشر کرد که مدعی بود موشک های ایران می تواند خاک امریکا را هدف قرار بدهد! پنتاگون در این گزارش که آشکارا با هدف تهدیدنمایی برنامه موشکی ایران و تشدید فضاسازی ها علیه ایران منتشر شده بود اعلام کرد ايران تا 5 سال آينده براي توليد موشک هايي که قادر به هدف قرار دادن خاک امريکا باشند، آماده خواهد بود.[21] این ارزیابی است که پنتاگون آن را رسما منتشر کرد اما بعدها به فراموشی سپرده شد.[22]

همه این ادعاها که یکی پس از دیگری در زمانی کوتاه مطرح شد، در واقع نشان می داد تلاش پشت پرده وسیعی برای هر چه سریع تر اعمال شدن تحریم های جدید علیه ایران و هر چه شدیدتر شدن متن آن در جریان است و به همین دلیل در یک تقسیم کار بزرگ همه نهادهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی امریکا موظف شده اند سهم خود را ادا کرده و فضایی ایجاد کنند که امریکا در بستر آن بتواند اولا شرکای خود را راضی به تدوین یک قطعنامه بسیار رادیکال علیه ایران بکند و ثانیا، اعضای شورای امنیت را وادار سازد که به این قطعنامه رای بدهند. همزمان با این فضاسازی ها بود که تلاش دیپلماتیک برای راضی کردن اعضای گروه 1+5 به حضور در مذاکرات تدوین پیش نویس قطعنامه جدید، خصوصا همراه سازی روسیه و چین به عنوان دو عضو بی میل گروه به این پروژه، آغاز شد و به سرعت اوج گرفت.





[1] متن کامل تمام مقالانی که فیش های مورد استناد در این نوشته از آنها استخراج شده، نزد نویسنده موجود و قابل ارائه است.

[2] لويي شاربونو، گزارش خبرگزاري رويترز از سازمان ملل (13/1/1389)

[3] باريس کايماکف، روزنامه روسي وره ميا ناواستي (13/1/1388)

[4] گزارش اسوشيتدپرس از واشنگتن (14/1/1389)

[5] کريل بليانينوف و الکساندر رئوتوف، کومرسانت (14/1/1389)

[6] گزارش خبرگزاري فرانسه از پکن (13/1/1389)

[7] هووارد لا فرانچي، کريستين ساينس مانيتور (8/2/1389)

[8] زود دویچه تسایتونگ (23/1/1389)

[9] کريس باکلي و جف ماسون، گزارش خبرگزاری رویترز از پکن و واشینگتن (13/1/1389)

[10] گلن کسلر، واشنگتن پست (28/2/1389)

[11] تايمز (28/2/1389)

[12] الکساندر رئوتف، کامرسانت (28/2/1389)

[13] گزارش خبرگزاري شين هوا از برازيليا (29/2/1389)

[14] لويي شاربونو، گزارش خبرگزاري رويترز از نيويورک (29/2/1389)

[15] ديويد ايگناتيوس، واشنگتن پست (31/2/1389): يک مقام ارشد امريکا گفت ايران براي اجراي اين توافق بايد همانطور که در نسخه اوليه پيشنهاد ژنو درج شده است نخست با پنج عضو دايم شوراي امنيت و المان به منظور بحث هاي مفصل تر در اين باره ديدار کند و در گام دوم تهران بايد با غني سازي بيست درصدي خود صرف نظر کند.

[16] ژان لوئي دولاوسيه، گزارش خبرگزاري فرانسه از استانبول (2/3/1389)

[17] ويليام. جى. براد، دیوید سنگر، هرالد تریبون بين المللي (9/1/1389)

[18] بیل گرتز، واشینگتن تایمز (26/12/1388)

[19] کريل بليانينوف و الکساندر رئوتوف، کومرسانت (14/1/1389)

[20] جابي واريک، واشنگتن پست (12/2/1389)

[21] جين اسکينر، فاکس نيوز (1/2/1389)

[22] نسخه محرمانه ای از این گزارش نیز دوشنبه (۱۹ آوریل 2010) به کنگره فرستاده شد.

 

ارزیابی راهبردی
فتنه 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم های فلج کننده فرو برد؟- بخش دوم
این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد امریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک ترین صورتبندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.
 
مهدی محمدی، ایران هسته ای- در بخش نخست این نوشته، روندهای روانی و سیاسی منتهی به قطعنامه 1929 مورد ارزیابی قرار گرفت. این قسمت مشخصا به این نکته می پردازد که چگونه هدف قطعنامه 1929 و تحریم های پس از آن مشخصا حمایت از فتنه گران بوده است.

***

دیپلمات ها وارد می شوند

کار بر روی تحریم های جدید علیه ایران از نیمه اول بهار 1389 رسما آغاز شد. دولت امریکا اصرار داشت که این امر باید هر چه زودتر به نتیجه برسد و به همین دلیل فشار زیادی را به دو کشور روسیه و چین وارد کرد تا هر چه زودتر به مذاکرات تدوین پیش نویس قطعنامه بپیوندند. روسیه و چین در آغاز –چنانکه سنت دیرینه چانه زنی دیپلماتیک در این کشورهاست- اعلام کردند که با تصویب یک قطعنامه تحریم جدید موافقت نخواهند کرد و به جای آن ترجیح می دهند مذاکرات با ایران ادامه پیدا کند. بویژه چینی ها در روزهای اول در این باره کاملا صریح بودند که با یک قطعنامه جدید موافقت نخواهند کرد. بنابراین تلاش ها قبل از هر جای دیگر روی چین متمرکز شد.

نخست باراک اوباما رئيس جمهور امريکا از هو جينتائو رئيس جمهور چين خواست در اعمال فشار به ايران بر سر فعاليت هاي هسته اي اين کشور همکاري کند.[1] بلافاصله پس از آن موجی از فشارهای سیاسی و رسانه ای علیه چین آغاز شد که هدف از آن آشکارا همراه کردن این کشور با مذاکراتی بود که امریکایی ها به خروجی آن نیاز حیاتی داشتند. در واقع امریکایی ها بهتر از هر کس دیگری می دانستند که هم روسیه و هم چین، در صورتی که به میزان کافی تحت فشار قرار بگیرند و به میزان کافی امتیاز دریافت کنند، آماده تعدیل دیدگاه های خود درباره هر موضوع بین المللی از جمله مسئله هسته ای ایران هستند. به همین دلیل، چین، هدف فشار رسانه ای –سیاسی قرار گرفت که امریکایی ها می دانستند لازم نیست مدت زیادی طول بکشد.

اقدامات زیر که ترکیبی از چماق و هویج است، با سرعتی خیره کننده علیه چین به اجرا گذاشته شد:

نخست غربی ها سعی کردند سعی کردند چین را در اجلاس گروه 8 منزوی کنند.[2] پس از آن تلاش هایی برای ساختن پرونده های مالی بین المللی در زمینه پولشویی علیه چین آغاز شد.[3] همچنین چین بلافاصله متهم شد که نسبت به مسئله بسیار مهم امنیت هسته ای بی تفاوت است و به همین دلیل ممکن است اساسا به نشست امنیت هسته ای واشینگتن (که در اردیبهشت 1389 برگزار شد) دعوت نشود. اقدامات علیه چین به سرعت رادیکال شد. در گام بعدی چین متهم شد که در حال فروش تجهیزات غیر قانونی به ایران است.[4] کار داشت بالا می گرفت که بالاخره چینی ها کوتاه آمدند و نهایتا در روز 31 مارس (نیمه فروردین) پذیرفتند در مذاکرات درباره تحریم های ایران مشارکت کنند.[5] تحریم جدید ایران آنقدر برای غربی ها با اهمیت بود که حتی صهیونیست ها خطوط قرمز معمولا پر رنگ خود در امور نظامی را کنار گذاشته و تلاش کردند در ازای موافقت چین با تحریم های ایران مشوق های نظامی به این کشور اعطا کنند. ژنرال امير اشل، رئيس هيئت مديره برنامه ريزي ارتش اسرائيل اواخر فروردین راهی چین شد تا با مقامات ارشد تشکيلات دفاعي اين کشور ديدار کند. اشل که مسئول برنامه ريزي راهبردي و امور خارجي در ارتش اسرائيل بود، گفت اميدوار است بتواند ديدگاه اسرائيل درباره حرکت ايران به سمت توانمندي هاي نظامي هسته اي را براي طرف هاي چينی تبيين کند. پیش از او، عاموس يادلين، رئيس اطلاعات نظامي اسرائيل به پکن سفر کرد و رسانه های غربی نوشتند که او در این سفر جزئيات پيشرفت ايران به سمت سلاح هاي هسته اي را براي ميزبانان خود بازگو کرده است. همچنین سخنگوي ارتش چين هم با همتايان خود در اسرائيل ملاقات کرد.[6]

نتیجه این تلاش های بسیار فشرده، چیزی بود که سوزان رايس نماينده وقت امريکا در سازمان ملل آن را در یک جمله خلاصه کرد:

چين موافقت کرده است در گفت وگوهاي نيويورک درباره تحریم جدید ایران شرکت کند و اين نشانه پيشرفت است.[7]

هم زمان، پروژه ای مشابه که البته بیشتر روی تشویق تمرکز داشت تا تهدید، درباره روسیه اجرا شد. پس از مخالفت های کمرنگ ولی با اهمیت روسیه با ملحق شدن به فرآیند تدوین پیش نویس قطعنامه، امریکایی ها یک معامله بزرگ به روسیه پیشنهاد کردند که کاملا روشن بود مسکو توان مقاومت در مقابل آن را نخواهد داشت. آن معامله بزرگ، نهایی کردن پیمان نیو استارت میان روسیه و امریکا با هدف محدود کردن سلاح های هسته ای استراتژیک بود که روز 19 فروردین 1389 (8 آوریل 2010) میان دو طرف امضا شد.

يک مقام امريکايي همان ایام تصريح کرد معاهده کاهش تسليحات هسته اي امريکا و روسيه، راه را براي مهار فعاليت هاي ايران و کره شمالي هموار مي کند. بنا به گفته او، «بر اساس اين معاهده دو قدرت بزرگ هسته اي هر کدام شمار کلاهک هاي هسته اي راهبردي خود را از 2200 کلاهک 1550 کلاهک کاهش خواهند داد و محدوديت هايي درباره موشک ها و پرتاب کننده ها اعمال خواهند کرد».[8]

اعطای امتیازی چنین بزرگ به روسیه، که در واقع به معنای به رسمیت شناخته شدن آن از سوی امریکا به عنوان تنها قدرت هسته ای رقیب بود، نشان می داد آنچه امریکا از روسیه می خواهد هم بسیار بزرگ است. در واقع کاملا منطقی است که فکر کنیم امریکایی ها می دانستند محتوایی که آنها در قطعنامه 1929 در پی تصویب آن هستند چنان هراس آور است که روسیه جز در ازای گرفتن یک امتیاز بزرگ راضی به همراهی با آن نخواهد شد. به همین دلیل، زمان بندی امضای پیمان نیواستارت را به گونه ای تنظیم کردند که بتوان از آن به عنوان یک برگ تمام کننده در مذاکرات با روسیه برای جلب موافقت این کشور با قطعنامه 1929 – که بنا بود معمار سنگین ترین و پیچید ه ترین رژیم تحریم ها علیه یک کشور عضو سازمان ملل باشد- عمل کند؛ و این اتفاقی است که دقیقا رخ داد. روس ها پس از امضای پیمان نیواستارت تقریبا بدون بحث و حاشیه، به مذاکرات درباره تدوین قطعنامه ملحق شدند.

یک نکته مهم در اینجا این بود که امریکایی ها برای جلب رضایت اعضای دائم شورای امنیت مجبور به مراعات یک ملاحظه ظریف بودند و آن هم اینکه چیز زیادی درباره نیت واقعی خود از اعمال این تحریم ها که همان تقویت جریان فتنه در ایران بود، نگویند چرا که می دانستند در صورتی که این موضوع آشکارا بیان شود، آن وقت همراه کردن بسیاری از کشورها با این تحریم ها به شدت دشوار خواهد شد. به همین دلیل امریکا تلاش می کرد تاکید کند که قطعنامه 1929 یک قطعنامه مرتبط با پروژه های عدم اشاعه و با هدف جلب همکاری ایران در موضوع هسته ای است اما هم زمان مکررا به این موضوع اشاره می شد که اقدامات اصلی آنهایی نیست که درون قطعنامه مورد اشاره قرار گرفته بلکه تحریم های اصلی پس از صدور قطعنامه و به طور یکجانبه از سوی امریکا و کشورهای اروپایی اعمال خواهد شد.

نتیجه همه این تلاش ها این بود که نهایتا هیلاری کلینتون در هفته دوم فروردین اعلام کرد 5 کشور عضو دائم شورای امنیت پذیرفته اند در مذاکرات درباره تحریم های ایران مشارکت کنند.[9] و به این ترتیب مذاکرات برای تدوین پیش نویس قطعنامه آغاز شد.

در کنار تلاش ها برای راضی کردن 5 عضو دائم شورای امنیت، واشینگتن سعی فراوانی هم برای جلب نظر 10 عضو غیر دائم شورای امنیت به خرج داد تا آنها را نیز به همراهی با پروژه خود وادار کند. البته در این مورد، کار چندان دشوار نبود. به جز 3 کشور ترکیه، برزیل و لبنان که هر کدام دلایل خاص خود را برای عدم موافقت با تحریم های جدید داشتند، امریکا در جلب نظر بقیه اعضای شورای امنیت با دشواری خاصی روبرو نبود. امریکایی ها با اینکه می دانستند برزیل و ترکیه، به دلیل دلخوری شدید از امریکا در ماجرای نپذیرفتن مفاد بیانیه تهران، به این قطعنامه رای نخواهند داد اما همه تلاش خود را کردند تا این دو کشور را وادار کنند به جای رای مخالف، رای ممتنع بدهند. به عنوان مثال در مورد برزیل امریکایی ها تلویحا گفتند موضعی که برزیل درباره این قطعنامه خواهد گرفت نقش مهمی در بررس درخواست عضویت دائم آن در شورای امنیت خواهد داشت. جیمز روبین، یکی از دستیاران سابق کلینتون در این باره نوشت:

آمریکا باید به برزیل بگوید موضعی که در موضوع ایران می گیرد، برای تلاش های برزیل جهت حضور در کرسی دائم شورای امنیت، سرنوشت ساز است.[10]

نکته ای که نمی توان این بحث را بدون توجه به آن به پایان برد، این است که رژیم صهیونیستی هم نقش مهمی در تمهید مقدمات قطعنامه 1929 ایفا کرد. مطابق یک تقسیم کار سنتی میان امریکا و اسراییل، جنس ایفای نقش صهیونیست ها در دیپلماسی بین المللی علیه ایران اغلب به شکل بازی با گزینه نظامی است. عموما از طریق افزایش و گاهی هم از طریق کاهش تهدید نظامی، اسراییلی ها تلاش می کنند فضای بین المللی علیه ایران را به سمت مطلوب خود سوق بدهند. در واقع آسیب پذیری نه چندان منطقی غربی ها بویژه اروپا، در مقابل تهدید حمله به ایران از سوی اسراییل، همواره یکی از عوامل تعیین کننده در کیفیت و زمان تصمیماتی است که این کشورها درباره ایران گرفته اند. در آستانه قطعنامه 1929 هم به طور کاملا قابل پیش بینی صهیونیست ها سعی کردند از طریق تشدید لفاظی های نظامی خود، جهان و بویژه اروپا را از تبعات عدم موافقت با تحریم های شدید علیه ایران بترسانند. در سطح رسمی، و در یکی از جالب ترین موارد، افرایم سنه، معاون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، تاریخی معین برای حمله به ایران تعیین کرد.

وی در خرداد 1389، پيش بيني كردكه اسرائيل تا پيش از نوامبر سال جاري ميلادي به ايران حمله خواهدكرد. سنه گفت:

چنانچه آمريكا ومتحدانش در زمينه اعمال تحريم هاي فلج كننده به منظورتضعيف اركان رژيم ايران اقدامي نكنند، اسرائيل تا پيش از نوامبر سال جاري به ايران حمله خواهدكرد. احتمالا ايران تا سال 2011 موفق به توليد بمب هسته اي خواهد شد. بنا به دلايل عملي، درصورت عدم اعمال تحريم هاي واقعي، اسرائيل منتظر يك زمستان ديگر نخواهد ماند.[11]

مجموعه این تلاش ها شرایطی را ایجاد کرد که خروجی آن صدور قطعنامه 1929 دقیقا در روز 25 خرداد 1389 (تقریبا مقارن با سالگرد انتخابات 88) بود؛ قطعنامه ای که هدف اعلامی آن با آنچه غربی ها واقعا از صدور آن در سر داشتند، فرسنگ ها فاصله داشت.



اصل داستان: دیالکتیک فتنه و تحریم

با وجود ظاهرسازی بی سابقه امریکا، اروپا و اسراییل درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هسته ای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیل های منابع و مقام های غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانه های بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه ایجاد نوعی دیالتیک (رفت و برگشت/ بده بستان) با جریان فتنه در ایران بوده است. این موضوعی نیست که غربی ها آن را پوشیده نگه داشته باشند، اگرچه تاکنون طی فرآیندی که می توان آن را نوعی سانسور سیستماتیک حقیقت خواند، هیچ یک از تاریخنگاران برنامه هسته ای ایران در اروپا و امریکا، به اندازه کافی برای استخراج حقایق مرتبط با این موضوع کوشش نکرده اند. قطعنامه 1929 برجسته ترین سند در تاریخ هماوردی و رقابت راهبردی ایران و امریکاست که نشان می دهد عامل اصلی شکل دهنده به سیاست امریکا درباره ایران ارزیابی آن از موقعیت جریان غربگرا در ایران، و تنگناها، نیازمندی ها و فرصت های آن است. این اصل بنیادینی است که می توان آن را از همین حالا به عنوان نتیجه این پژوهش تلقی کرد.

مقام ها، تحلیلگران و رسانه های غربی به اندازه کافی درباره هدف این قطعنامه صریح بوده و اطلاعات در اختیار ما گذاشته اند. نگاه به سرجمع ادبیات تولید شده حول و حوش این قطعنامه، تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که غربی ها وقتی در آغاز سال 1389 به فکر بازنگری راهبرد خود در قبال ایران افتادند و سپس در چارچوب این بازنگری راهبردی، قطعنامه 1929 و به دنبال آن سیلی از تحریم های یک جانبه کاملا بی سابقه در جهان را علیه ایران اعمال کردند، در واقع محیط داخلی ایران را هدف گرفته بودند نه برنامه هسته ای ایران را. اگرچه این قطعنامه به طور کامل از هدفگذاری های خلع سلاح و عدم اشاعه خالی نیست، ولی این هدف ها در واقع هدف های ثانوی آن محسوب می شود. هدف اولی و ذاتی 1929:
تقویت جریان فتنه در ایران
افزایش اقبال اجتماعی به سمت آن
کاهش توان مقاومت نظام در مقابل این جریان

بوده است. این خلاصه ترین بیان ممکن از نتیجه ای است که تفحص در نیات واقعی امریکا از طراحی پروژه تحریم های فلج کننده علیه ایران به ما نشان می دهد ولو اینکه می دانیم تحلیل دیالتیک میان جریان فتنه و قطعنامه 1929 در واقع بسیار پیچیده تر از آنی است که ممکن است در ابتدا به نظر برسد.

دسته بندی زیر، یکی از چند روش متنوعی است که می تواند ابعاد این بده بستان متقابل را روشن کند.


هدایت فشار تحریم به سمت زندگی روزمره مردم؛ موثرترین روش احیای فتنه

نخستین و مهم ترین استدلالی که حامیان تحریم های جدید در امریکا مطرح و با تکیه بر آن نتیجه گرفتند که ضرورت دارد در آن مقطع تحریم های بی سابقه اقتصادی علیه ایران اعمال شود، این بود که حامیان تحریم عقیده داشتند اگر فشارهای اقتصادی روی زندگی روزمره مردم در ایران متمرکز شود، نارضایتی ناشی از آن می تواند بدل به سرمایه اجتماعی برای جریان فتنه شود. رویگردانی مردم از جریان فتنه و خالی شدن محسوس خیابان ها به طرز عجیبی امریکایی ها را آزار می داد. روش های رسانه ای و عملیات روانی نیز نتوانسته بود تاثیری بر بی اعتنایی و بلکه تنفر مردم نسبت به این جریان که پس از 9 دی روز به روز تشدید شد، بگذارد. در نتیجه امریکایی ها به این جمع بندی رسیدند که وارد کردن فشار اقتصادی بسیار شدید و بی سابقه تنها روشی است که می تواند مردم را مجددا به خیابان ها کشانده و سبد خالی شدن سرمایه اجتماعی فتنه را پر کند. تغییر ماهیت رژیم تحریم ها از تحریم های عدم اشاعه به سمت تحریم های اقتصادی، دقیقا ناشی از این تحلیل بود که جریان فتنه در ایران به رنج کشیدن اقتصادی مردم نیاز دارد. روزنامه وال استریت ژورنال این موضوع را اینگونه روایت کرده است:

رهبران مخالفان دولت جمهوری اسلامی می گویند دامنه اعتراض های مردمی را فراتر برده و بر سیاست های غلط اقتصادی محمود احمدی نژاد و دولت او متمرکز خواهند کرد. مهدی کروبی که در انتخابات خردادماه سال جاری حضور داشت، ضمن ادامه انتقاد به انتخابات مخدوش، سیاست های ضعیف اقتصادی محمود احمدی نژاد را هم زیر سوال برد. میرحسین موسوی، دیگر رهبر مخالفان ایران هم خواهان گسترش دامنه نارضایتی به تمامی اقشار جامعه شد و به ویژه بر سیاست های غلط اقتصادی احمدی نژاد تاکید کرد.[12]

نویسنده این مقاله ادامه می دهد:

تحلیلگران می گویند با توجه به سرکوب خشن و مرگبار حاکمیت بر معترضان، رهبران مخالفان تلاش می کنند سیاست های خود را تغییر داده و آن را به فازی دیگر تبدیل کرده و به ویژه بر سیاست های اقتصادی تاکید کنند. تئودور کاراسیک[13]، مدیر بخش تحقیق و گسترش موسسه تحلیل نظامی خاورمیانه و خلیج فارس در دبی می گوید: «موضوع اقتصاد همیشه در بحث مخالفان بوده است اما حالا تلاش دارند بیشتر از آن حرف بزنند».[14]

این تحلیل به خوبی نشان می دهد امریکا نیاز سران فتنه به اینکه مردم به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار بگیرند را به خوبی درک کرده و تلاش کرد در قطعنامه 1929 به آن پاسخ بدهد. در واقع در آن مقطع روشن بود که شعارهای پیشین این جریان از جمله ادعای تقلب به کلی خاصیت و کارایی خود را از دست داده و اگر فتنه گران نتوانند راهی جدید برای جلب توجه افکار عمومی پیدا کنند، دیگر شانسی برای بقا نخواهند داشت. به این ترتیب بود که راهبردی شکل گرفت که می توان آن را بازگشت از دریچه اقتصاد خواند، منتها این بار امریکایی ها بودند که به نیابت از دوستان داخلی شان بار اجرای این راهبرد را به دوش کشیدند:

اقتصاد بیش و بیشتر دولتی شده ایران، زیر تحریم های سازمان ملل و آمریکا به شدت متزلزل و منزوی خواهد شد. کارشناسان اقتصادی بالا رفتن نرخ تورم را ناشی از ولخرجی های شدید اخیر دولت[15] ارزیابی می کنند. آنها هشدار داده اند سوبسید های سنگین بر روی مواد غذایی و بنزین که قرار است در 5 سال آینده کم شود، می تواند به افزایش شدید تورم منتهی شود و این می تواند راهی برای ورود مخالفان باشد.[16]

در واقع ایده اصلی امریکا این بود که تحریم موثرترین کمکی است که می توان به فتنه سبز در ایران کرد:

توان گروه هاي اپوزيسيون ايران براي تغيير رفتار مقامات اين کشور کافي نيست. به همين علت است که غرب بايد همزمان تهديدهاي چند باره خود در اعمال تحريم هاي سخت عليه ايران را نيز به منصه ظهور بگذارد. در واقع، تنها با اتخاذ اين سياست است که مي توان باور کرد غرب در زمينه شکل گيري صلح و استيفاي حقوق بشر در منطقه خاورميانه جدي است. با اين همه انقلاب سبز ايران مي تواند در اين ارتباط انگيزه جديدي ايجاد کند. اپوزيسيون ايران در اين ميان در تلاش است به اصول خود پايدار بماند. برخلاف آن دسته از ايرانيان -از جمله ايراني هاي تبعيدي به خارج- که همواره و اميدوارانه بر اين باورند رژيم فعلي ايران در زماني قابل پيش بيني سرنگون خواهد شد اما اين اميد براي اپوزيسيون داخل کشور بيشتر به يک ياس و نااميدي مي ماند.[17]

نویسنده مجله تایم تصریح می کند که دولت اوباما ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت را هدف اصلی خود از قطعنامه 1929 قرار داده است:

اگرچه تحریم‌ها چندان موثر نبوده‌اند، اما دولت اوباما امیدوار است اقدامات جدیدی که منافع طبقه حاکم ایران را هدف قرار داده، منجر به بروز شکاف عمیقی میان مردم و حاکمیت شود، به‌خصوص این‌که جنبش مخالفان -که اعتراضات خیابانی آنها با سرکوب گسترده نیروهای نظامی وابسته به دولت مواجه شد- درصدد است تا از معضلات رو به افزایش اقتصادی، برای فربه‌تر کردن و منسجم‌تر ساختن بدنه مخالفان رژیم بهره بگیرد و این چالش را تبدیل به فرصت کند.[18]

عباس میلانی هم در بحبوحه تصویب تحریم ها، این موضوع را تایید می کند:

به نظر من اين مشکل هيچ راه حل نظامي ندارد. به نظر من کوته فکري است که تصور کنيم اين مسئله راه حلي نظامي دارد. تنها راه حل اين مسئله زماني است که رژيمي دمکراتيک در ايران بر سر کار بيايد. خوشبختانه بيشتر عناصر براي تحقق اين مسئله در داخل ايران موجود است و اوضاع بين المللي مطلوب و حمايت هاي بين المللي مي تواند کمک کند تا اين عناصر قوي تر ظاهر شوند.[19]

جان بولتون که تا زمان صدور قطعنامه 1835 نماینده امریکا در سازمان ملل و مذاکره کننده ارشد در تدوین تحریم ها بود، به روشنی می گوید این فتنه 88 در ایران بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجددا به روی میز برگرداند. بولتون می گوید:

ما بايد درک کنيم که اين مسابقه بين ايران است که مي خواهد به توانايي تسليحات هسته اي دست يابد و تحريم هايي که مي خواهد اين روند را آهسته کند. رئيس جمهور امريکا گفته است که مي خواهد فشارها به ايران افزايش يابد تا گام به گام اتفاقي که مي افتد ملاحظه شود. ايراني ها منتظراين افزايش فشار نيستند. آنها در دو سال گذشته زياد تحت فشار قرار نگرفتند. ايراني ها بسيار به خط انتهاي دستيابي به تسليحات هسته اي نزديک شدند و تحريم ها نيز در پشت سر جا مانده است.[20]

اشاره جان بولتون به روند طی شده بین سال های 1387 تا 1389 است. شورای امنیت، آخرین قطعنامه تحریم علیه ایران با نام 1835 را در سال 1387 صادر کرد. 1835 پنجمین قطعنامه ای بود که با صحنه گردانی دولت امریکا در فاصله 84 تا 87 علیه ایران صادر شد. در بهار 1387 (یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران) ارزیابی امریکا این بود که رژیم تحریم ها در کند کردن روند برنامه غنی سازی ایران ناموفق بوده است. روزی که اولین قطعنامه در فوریه 2007 علیه ایران صادر شد، ایران تنها 164 ماشین در نطنز داشت اما روزی که پنجمین قطعنامه صادر می شد ایران حدود 8000 ماشین در نطنز نصب کرده بود. معنای این اتفاق از دید استراتژیست های امریکایی این بود که اگر هدف تحریم ها کند کردن برنامه هسته ای ایران بوده، در تحقق این هدف ناکام مانده است. در واقع، در آن مقطع کارآمدی گزینه تحریم عمیقا زیر سوال رفته بود. این ارزیابی، هم زمان بود با افزایش شدید نیاز منطقه ای امریکا به ایران (که منجر به مذاکرات مستقیم ایران و امریکا درباره عراق شد) از یک سو، و از سوی دیگر، اطمینان نسبی نسبت به اینکه وضعیت داخلی ایران کاملا باثبات است. نتیجه ترکیب این عوامل با هم این شد که درسال 87 نوعی چرخش راهبردی در استراتژی امریکا درباره ایران ایجاد شد. نخست خاویرسولانا در بهار 87 به ایران آمد و طرحی به ایران ارائه کرد که در آن برای اولین بار تعلیق غنی سازی از فهرست پیش شرط های مذاکره با ایران حذف شده و در خواست فریز (عدم گسترش تاسیسات) جای آن را گرفته بود. دوم، امریکایی ها که تا آن زمان به دلیل عدم تعلیق تاسیسات غنی سازی در مذاکرات با ایران شرکت نمی کردند، تصمیم گرفتند برای اولین بار مستقیما در مذاکرات با ایران حاضر شوند. در واقع مقاومت حدودا 2/5 ساله ایران، امریکا را وادار کرد راهبرد یک مسیره فشار را موقتا کمرنگ کرده و یک راهبرد تعاملی تر را به جای آن بنشاند. مذاکرات ژنو 1 در اول اکتبر 2008 (پاییز 1387) در چارچوب این راهبرد جدید انجام شد و ویلیام برنز معاون وزیر خارجه امریکا به نمایندگی از این کشور –برای اوین بار- مستقیما در آن شرکت کرد. دیپلمات هایی که با موضوع مرتبط بوده اند مکررا برای نویسنده گفته اند که نماینده امریکا در آن مذاکرات مودب ترین عضو جلسه بود. در مذاکرات ژنو 1 که بر اساس طرح خرداد 87 سولانا انجام شد تصمیم گرفته شد که دور بعدی مذاکرات یک ماه دیگر یعنی اول نوامبر برگزار شود. اینجا بود که همه چیز ناگهان دگرگون شد. تیم غربی که تا آن زمان حریصانه در پی مذاکره و توافق با ایران بود، به یکباره میز مذاکره را ترک کرد و تا یک سال بعد از آن بازنگشت. مذاکرات ژنو 2 که قرار بود یک ماه بعد برگزار شود، یک سال بعد در اول اکتبر 2009 برگزار شد. آن زمان این پرسش به طور جدی وجود داشت که چه چیز به یکباره رفتار مذاکراتی غربی ها را تغییر داد و مذاکرات را در زمانی چنین طولانی به تعطیلی کشاند؟ پاسخ این پرسش را محمد علی ابطحی در اعترافاتش (پس از دستگیری در فتنه 88) داده است. ابطحی از قول مهدی هاشمی می گوید این اصلاح طلبان بودند که به اوباما پیغام دادند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران صبر کند و مطمئن باشد که در این انتخابات دوستانش در ایران به جای دولت محمود احمدی نژاد سر کار خواهند آمد. ظاهرا امریکا که سخت احساس ضعف می کرد و در حال گرفتن یک تصمیم تاریخی برای کوتاه آمدن در مقابل ایران بود، این پیام را عمیقا جدی گرفت و تلاش کرده با کمک به پروژه تبدیل انتخابات به کودتا از فروغلطیدن در باتلاق امتیازدهی به ایران اجتناب کند. تعبیری که من همواره در این باره به کار برده ام این است که امریکایی ها به مدت یک سال مذاکراتی را که عمیقا به آن نیاز داشتند تعطیل کردند تا به فتنه 88 در ایران زمان بدهند و انرژی را که باید در این مدت صرف مذاکره با ایران می شد صرف تقویت فتنه بکنند. فتنه 88 یک گزینه بسیار مهم به نام «بی ثباتی داخلی» در سبد خالی شده گزینه های امریکا علیه ایران قرار داد و طبیعی بود که امریکایی ها به هیچ وجه نمی خواستند بدون امتحان کردن این گزینه، به دیپلماسی در مقابل ایران ادامه بدهند. وقتی جان بولتون درباره از روی میز کنار رفتن گزینه تحریم به مدت دو سال سخن می گوید، در واقع به این رویدادها اشاره دارد. نگاهی به این روند تاریخی، هیچ تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که فتنه اولا گزینه تحریم را که از روی میز برداشته شده بود مجددا به روی میز آورد و ثانیا ماهیت تحریم ها را از حوزه های هسته ای و عدم اشاعه دور کرده و به سمت تحریم های فلج کننده ناظر به زندگی اقتصادی روزمره مردم نزدیک کرد. در واقع ساده اندیشی محض است اگر کسی تصور کند که خیانت فتنه 88 صرفا آتش زدن تعدادی سطل آشغال در یکی دو شهر ایران بوده است. خیانت اصلی فتنه آن بود که استراتژی فشار بر ایران را که ناکارآمدی آن اثبات شده و تا حد قابل توجهی از روی میز برداشته شده بود، مجددا هم احیا کرد و هم به سمت خطرناک ترین حوزه های اقتصادی سوق داد.

کنث کاتزمن کارشناس ارشد تحریم ها و مشاور کنگره امریکا موضوع را اینگونه جمع بندی کرده است:

اين اجماع وجود دارد که تحريم ها درتقويت کردن کساني که همچنان فکر مي کنند رژيم ايران بايد روابط خود را با جهان خارج حفظ کند اينکه ايران نبايد خود را منزوي سازد اينکه نبايد به کشوري مطرود تبديل شود نقش دارند. اختلاف نظري که وجود دارد بر سر اين موضوع است که آيا بايد ايده تعامل را کنار گذاشت و فقط تحريم مجازات و محدود ساختن را دنبال کرد يا اينکه همزمان با تحريم ها بايد به دنبال راه هايي براي تعامل با رژيم کنوني بود.[21]


جلوگیری از رکود فتنه سبز با ابزار تحریم های اقتصادی علیه مردم

در فاصله فروردین تا خرداد 1389، همزمان با شروع و تقویت گفتمان تحریم در محافل غربی، یکی از نگرانی هایی که آشکارا ابراز می شد این بود که جنبش سبز در ایران در حال افول است و باید برای جلوگیری از این موضوع راهی پیدا کرد. این امر به تدریج به یکی از قدرتمند ترین انگیزه های اعمال تحریم های اقتصادی شدید علیه ایران تبدیل شد. کاتزمن می گوید:

اکنون بخشي از مشکل ممکن است درگير شدن ايران با جنبش اپوزيسيون داخلي باشد. موقعيت سياسي داخلي ايران به دنبال انتخابات جنجالي ژوئن گذشته اکنون عاملي جديد در محاسبات به شمار مي رود. اين مسئله زماني که مراسم تحليف باراک اوباما برگزار شد و او اين رويکرد تازه را مطرح کرد وجود نداشت گرچه جنبش اپوزيسيون در چند ماه گذشته تا حدودي خاموش شده است اين مسئله هنوز يک عامل تعيين کننده است و شما در لايحه کنگره عليه ايران قطعا شاهد آن هستيد.[22]

بویژه، یکی از روش هایی که غربی ها درباره کارآمدی آن در احیای جنبش رو به موت سبز تقریبا هیچ تردیدی نداشتند این بود که دولت در ایران در حالی که مجبور به پرداخت یارانه نقدی به ملت است دچار بحران درآمد شود؛ و این به نوبه خود جنبش سبز را در موقعیت بهتری برای انتقاد از نظام قرار قرار داده و به این ترتیب به احیای آن کمک کند. یک پژوهشگر ارشد اروپایی در این باره گفته است:

مسئله حذف يارانه ها حوزه سياسي در ایران را مورد حمله قرار داده است. محافظه کاران ميانه رو از پيامدهاي تورمي چنين سياستي نگران هستند و اين درحالي است که سبزها بدون شک اميدوارند اين تدابير به جنبش هاي اعتراضي بيشتر که بتواند آنها را بار ديگر احيا کند منجر شود. در اين شرايط است که کشورهاي غربي به تحريم هاي جديد اقتصادي عليه ايران فکر مي کنند.[23]

یکی از روش هایی که امریکایی ها تصور می کردند با ضریب اطمینان بالا در احیای فتنه موفق خواهد بود، چیزی است که خود آن را تشدید به هم ریختگی داخلی ایران می خواندند. پیش از صدور قطعنامه 1929 منابع امریکایی این موضوع را فاش کردند که امریکا قصد دارد بلافاصله پس از صدور قطعنامه، تحریم های یک جانبه بسیار شدیدی را علیه ایران اعمال کند که قطعا محیط داخلی ایران را درگیر التهابی جدی خواهد کرد. این منابع تشدید این به هم ریختگی را یکی از هدف های اصلی این قطعنامه اعلام کردند:

تحریم های خصوصی و یکجانبه است واقعا گزنده و آزار دهنده خواهد بود. فرار ایران از این فشارها هم فضا را برای فشارهای بعدی آماده می کند. یک مقام رسمی می گوید: «اگر فقط روی اجرای بد تحریم ها تمرکز کنید، شاید نتوانید تاثیر آن را ببینید ولی به هر حال، برهم زده شدن رفتار طرف تحت فشار و محیط داخلی آن را می توانید ملاحظه کنید».[24]

بر این اساس، تحریم ها به گونه ای برنامه ریزی شده بود که امریکا از تاثیر شدید آنها تقریبا به طور کامل مطمئن شود:

تحريم هاي جديد عليه ايران در صورت اجرايي شدن تاثير قابل ملاحظه اي بر جمهوري اسلامي ايران بر جاي خواهد گذاشت.[25]


فتنه 88؛ کمک راهبردی به امریکا برای اجماع سازی جهانی علیه ایران

در حین تلاش برای کشف دیالکتیک متقابل فتنه و تحریم، به سرعت روشن می شود یکی از مهم ترین کمک هایی که فتنه 88 به استراتژی خصمانه امریکا علیه ایران کرد این بود که امریکا را در موقعیت بسیار بهتری برای توطئه چینی علیه ایران در سطح بین المللی قرار داد. امریکایی ها این فرصت را کاملا مغتنم شمردند و از آن برای متقاعد کردن بسیاری از کشورهای جهان برای اعمال تحریم هایی که برخی از آنها آشکارا ضد انسانی بود استفاده کردند. هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر فتنه 88 به معنای متهم کردن دروغین نظام به تقلب و همچنین اردوکشی غیر قانونی خیابانی رخ نداده بود امریکا هرگز در موقعیتی قرار نمی گرفت که بتواند تحریم هایی حتی شبیه به آنچه در قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه آن آمده را علیه ایران اعمال کند. این فتنه 88 بود که به امریکا جرئت و توان چنین جنایتی را علیه ملت ایران اعطا کرد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا یکی از کسانی است که به صراحت و در همان مقطع درباره این موضوع سخن گفته است. کلينتون در گفت وگو با روزنامه انگلیسی فايننشال تايمز در دفتر بزرگش در واشینگتن شرح می دهد که فتنه 88 چگونه به امریکا مجال داده تا استراتژی خصمانه خود علیه ایران را بر تکیه گاهی جدید استوار کند:

انچه طي سال گذشته در ایران شاهد آن بوده ايم اين است که تعداد هر چه بيشتري از کشورها به همان نتيجه اي مي رسند که امريکا رسيده است و آن اينکه ايران مجهز به تسليحات هسته اي براي منطقه و فراسوي ان بسيار خطرناک بر هم زننده ثبات است. هدف از تحريم ها متقاعد ساختن ايران به آغاز مذاکرات واقعي مبتني بر حسن نيت درباره برنامه هسته اي آن است. [26]


کاهش توان مقاومت ایران؛ نتیجه گیری راهبردی امریکا از فتنه 88

درک امریکا از تغییرات در وضعیت قدرت ملی ایران در اثر حوادث سال 88 از جمله مهم ترین عواملی بود که امریکا را متقاعد کرد باید اعمال تحریم های فلج کننده اقتصادی علیه ایران را در دستور کار خود بگذارد. ارزیابی امریکا در ابتدای سال 1389 این بود که تحولات سال 88 روابط مردم و نظام را به شدت بحرانی کرده و در نتیجه دیگر حمایت سابق از برنامه هسته ای در میان مردم وجود ندارد. کاهش حمایت مردم از تصمیمات نظام در حوزه های امنیت ملی بویژه موضوع هسته ای از نظر امریکا به این معنا بود که توان مقاومت ایران در مقابل فشارها هم افت کرده و در نتیجه اگر فشارها تشدید شود می توان امتیازهای بسیار بزرگی از ایران گرفت. مارک والاس از مقام های وزارت خارجه امریکا در دوره رياست جمهوري جرج بوش که در آن تاریخ رياست پروژه «اتحاد علیه ایران هسته ای» را به عهده داشت، می گوید فتنه 88 ایران را در سراشیبی قرار داده که امریکا باید از آن استفاده کند:

تشديد تحریم ها مي تواند ايران را منزوي کند. ما با روندي تدريجي روبرو هستيم که در حال شدت گرفتن است. ما شاهد آن هستيم که حکومت ايران بر روي سراشيبي تندي ايستاده است و اگر شرکت هاي بيشتري روابط خود را قطع کند ايران به خدمات بين المللي کالا و سرمايه دسترسي نخواهد داشت و با مشکلي واقعي روبرو خواهد شد.[27]

روزنامه سعودی الشرق الاوسط با ذوق زدگی در استقبال از یکی از بیانیه های میرحسین موسوی که بی نهایت شبیه یکی از اظهارات جو بایدن معاون اول رییس جمهور امریکا بوده، می نویسد:

به طور قطع ايران در داخل و خارج رو به ضعف و تحليل است. نظام ايران منزوي است و براي ايستادگي زمينه داخلي محکمي ندارد. جو بايدن معاون رئيس جمهور امريکا چه خوب گفت که نظام تهران شکننده شده است و بيش از هر زمان ديگري در مقابل ملتش و در منطقه منزوی شده است. مير حسين موسوي هم گفته است نظام در بحران قرار دارد.[28]

عباس میلانی یکی از مشاوران دولت امریکا در امور ایران، حتی بیانیه تهران را ناشی از تلاش کشور برای کاستن فشارها خارجی ارزیابی می کند؛ آن هم در حالی که ایران از حیث داخلی تحت فشار است:

اینکه ايران براي اولين بار پيشنهاد مبادله سوخت را سال گذشته پس از قيام گسترده مردم داد تصادفي نبود، زيرا ايران خود را بسيار مستاصل مي ديد و مي خواست تا با اين کار و پيشنهاد قراردادي براي تبادل سوخت هسته اي از فشارهاي بين المللي عليه خود بکاهد. حال که ايران به سالگرد انتخابات 12 ژوئن نزديک مي شود و رژيم ايران سرکوب جنبش سبز را افزايش داده است و مي خواهد دوباره با طرح توافق تبادل سوخت دوباره چهره اي مثبت از خود در سطح بين المللي نشان دهد و از فشارهاي بين المللي بکاهد و مجبور نباشد هم در جبهه داخل و هم در جبهه بين المللي تحت فشار باشد.[29]

در واقع، اگر از منظر مذاکراتی به موضوع بنگریم فتنه 88 کاملا به امریکا اطمینان داد که قدرت چانه زنی ایران عمیقا کاهش پیدا کرده است. وقتی این ارزیابی شکل گرفت دو اتفاق به دنبال آن رخ داد. اول اینکه امریکا پیشنهادهای جذابی را که در انتهای سال 87 رسما به ایران ارائه کرده بود با عجله از روی میز برداشت و دوم، به سمت اعمال فشارهایی حرکت کرد که تا قبل از آن بسا حتی در مخیله اش هم نمی گنجید.

ماريو ليولا، تحليلگر امور ايران از واشنگتن در این باره به تلویزیون الجزیره می گوید:

معتقدم نظام ايران در حال حاضر در وضعيت چانه زني بسيار ضعيفي به سر مي برد و اگر با آنها برخورد نکنيم انها تصور خواهند کرد که از طريق بلوف زدن پيروز خواهند شد و البته اين شيوه بسيار خطرناکي براي جهان است در صورتي که در برابر ايران در پيش بگيرد. [30]

یک منبع دیگر می گوید امریکا به این نتیجه رسیده است که پشتوانه مردمی سابق درباره برنامه هسته ای ایران دیگر وجود ندارد:

حمايت مردمي از برنامه هسته اي ايران رو به کاهش است. هر وقت که ايران در گذشته با بلندپروازي هاي هسته اي خود زنگ خطر را در غرب به صدا در اورده قادر بوده است از حمايت گسترده داخلي در اين خصوص برخوردار شود. حتي منتقدان و مخالفان دولت محمود احمدي نژاد رئيس جمهور ايران از حق ايران براي توسعه فناوري هسته اي دفاع کرده اند. اما اينک اين نارضايتي فزاينده وجود دارد که برنامه هسته اي که در گذشته مورد حمايت مردم بود در مواجهه با سوءمديريت اقتصادي و تحريم ها مردم را از نيازهاي اوليه و ضروري انها دور می سازد.[31]

یک ارزیابی بسیار رادیکال هم که نقش مهمی در سرمایه گذاری امریکا روی پروژه تحریم های فلج کننده داشت این بود که برخی در امریکا می گفتند مردم ایران به جایی رسیده اند که بیش از آنکه غرب را مقصر مشکلات اقتصادی بدانند، دولت و نظام را مقصر خواهند دانست. دیلی تلگراف می نویسد:

ايراني ها بيش از آنکه تحريم هاي امريکا را ريشه مشکلات اقتصادي بدانند دولت را مقصر مي دانند.[32]


فتنه گران؛ شریک راهبردی پروژه فتنه در داخل ایران

یک نکته بسیار اساسی که یکی از مقام های امریکایی که معمار تحریم های ایران خوانده می شود به آن اشاره می کند این است که هیچ یک از فشارهایی که به ایران وارد می شود –از جمله تحریم ها- به خودی خود چیز مهمی نیست و ایران توان مقاومت در مقابل همه آنها را دارد. استوارت لوی معاون وقت وزارت خزانه داری امریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی می گوید مهم ترین اتفاقی که رخ داده این است که امریکا تصور می کند تحریم ها با اوضاع سیاسی آشفته ایران ترکیب خواهد شد و این چیزی است که امریکا به آن امید بسته است.

لوی در یک اظهارنظر بسیار مهم می گوید:

هيچ کدام از اين اقدامات چندان اهميتي ندارند. در عين حال اگر روند کلي را با توجه به افزايش انزواي سياسي و وضعیت داخلی ايران تحليل کنيم اين اقدامات مي توانند بسيار مهم باشند.[33]

یک جنبه دیگر از این موضوع این است که امریکا پس از فتنه 88 تصور کرد شریکی در ایران وجود دارد که فشار تحریم ها را از طریق تولید ادبیات سازش به محیط داخلی ایران ترجمه خواهد کرد. کیم هولمز[34] رییس بنیاد هریتیج در همان ایام در مقاله ای نوشت:

البته تحریم به تنهایی کافی نیست. همچنین باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق بشر متمرکز کنیم. نظام جمهوری اسلامی به اندازه کافی درون کشور بی اعتبار شده و بر این نقطه ضعف باید فشار وارد کرد. آمریکا باید بر فساد مالی نظام جمهوری اسلامی و کمک هایش به تروریسم تاکید کرده و در حد گسترده ای آن را اعلام کند و اطمینان یابد مردم ایران این پیام را می شنوند. شکر خدا، اکنون خیلی از ایرانی ها همان را می خواهند که ما می خواهیم: برقراری دموکراسی و حکومتی بدون فساد که به حقوق مردمش احترام می گذارد. می توانیم با کمک به وب سایت های خارج از کشور، به آنها فناوری لازم برای گذر از فیلترینگ و سانسور را بدهیم و باید همان حمایت و کمک مخفیانه ای که در همبستگی با مردم لهستان در جریان جنگ سرد داشیتم را به مردم ایران بدهیم.[35]

نوع دیگر نگاه به مسئله استفاده از تعبیری است که امریکایی ها در آستانه تصویب قطعنامه 1929 آن را با اشتیاق تمام به کار می بردند. آن تعبیر این بود که فشار اقتصادی شدید نزاع سیاسی در ایران را با نزاع اقتصادی تکمیل خواهد کرد.

تیری کوویل پژوهشگر ارشد امور راهبردی مرتبط با ایران در مرکز مطالعات استراتژیک فرانسه که صاحب مقالات و تالیفات مهمی درباره ایران است، این موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

در واقع به نظر مي رسد ايران در مبارزه سياسي داخلي اش با ورود مبارزه به ميدان اقتصادي وارد مرحله جديدي شده است. به اين ترتيب جنبش سبز از چندي پيش به شدت از سياست هاي اقتصادي دولت کنوني انتقاد خواهد کرد. اين راهبرد احتمالا با اين هدف صورت مي گيرد که پايه حمايت از اين جنبش با جذب طبقه کارگري که تا کنون تا حدي از اين جنبش دور بوده اند گسترده تر شود. به طوري که طبقه کارگري تا کنون هيچ اعتصابي را در حمايت از جنبش سبز انجام نداده است.[36]

گردش کاری که کوویل پیشنهاد می دهد چندان پیچیده نیست ولی بسیار مهم است. او می گوید روش کار اینگونه است که غرب فشار اقتصادی سنگین وارد می کند، وضع اقتصادی مردم در ایران به سرعت و به شدت تخریب می شود، سپس جنبش سبز و سران آن شروع به انتقاد جدی و پیگیر از وضعیت اقتصادی مردم می کنند و این برای آنها سرمایه اجتماعی خلق خواهد کرد. از مقطعی به بعد، وقتی وضعیت اقتصادی مردم کاملا به وضعیت قرمز رسید، آنها مجددا به فراخوان های سران فتنه برای حضور در خیابان پاسخ خواهند داد و این جنبه خیابانی فتنه 88 را هم احیا می کند. وقتی مردم به خیابان آمدند، دیگر مهم نیست که دلیل به خیابان آمدن آنها کاملا اقتصادی بوده است. آن وقت اتفاقی که می افتد این است که مردم شعارهای سیاسی جنبش سبز را هم خواهند پذیرفت و با آن همراهی خواهند کرد.


تحریم؛ مجازات مقابله کنندگان با فتنه 88 در ایران

یکی از سخنان بسیار جالب توجه امریکایی ها درباره قطعنامه 1929 که حاوی صراحتی عجیب است این است که این قطعنامه اساسا صادر شده تا کسانی را در ایران مجازات کند که فتنه 88 را سرکوب کرده اند. نکته کلیدی این است که این اظهارنظر نه از جانب رسانه ها و تحلیلگران امریکایی بلکه از سوی جان لیمبرت مقام مسئول میز ایران در وزارت خارجه امریکا که در واقع مسئول پرونده ایران در دولت این کشور محسوب می شد، بیان شده است. لیمبرت می گوید:

مسئله این نیست که مردم ایران ضرر بکنند، هدف از این اقدامات حمایت از مردم ایران است و تحریم ها به کسانی که با مردم ایران با خشونت و از طریق غیر انسانی رفتار می کنند ضرر می رساند و آنها را مجازات می کند، نه به خود مردم ایران.[37]

ترکیب این داده ها با یکدیگر تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که رابطه میان فتنه 88 و تحریم های فلج کننده اقتصادی که پس از آن از سوی امریکا و اروپا علیه ایران اعمال شد، از یک سو یک رابطه علی و معلولی است به این معنا که فتنه علت تحریم ها بوده واگر فتنه 88 رخ نمی داد بدون تردید امریکایی ها نه می خواستند و نه می توانستند به سمت اعمال چنین رژیم بی رحمانه ای از تحریم ها علیه مردم ایران حرکت کنند. از سوی دیگر این رابطه دیالکتیکی است یعنی فتنه و تحریم متقابلا به هم خدمات گرانبهایی کرده اند. فتنه شرایطی را ایجاد کرد که امریکا بتواند یک رژیم جنایتکارانه از تحریم ها را با اجماع مصوب کند و بعد به اجرا بگذارد، و تحریم هم به نوبه خود سعی کرد آتش فتنه را شعله ور نگه دارد و برای آن سرمایه اجتماعی خلق کند. به همین دلیل، در تمامی سال های پس از 1389 نوعی همزیستی کامل میان فتنه و فشار خارجی بویژه تحریم ها وجود داشته و فتنه گران هرگز حتی یک بار به طور اساسی با تحریم ها مخالفت نکرده و برای رها شدن کشور از چنگال آن نکوشیده اند. در واقع همانطور که در سند تاملات راهبردی حزب مشارکت به صراحت نوشته شده جریان اصلاح طلب همواره فشار خارجی بر نظام را فرصتی برای خود می داند که می تواند بر توان چانه زنی آن در مقابل نظام بیفزاید و به همین دلیل هرگز راضی به قطع کامل این فشارها نبوده است.


سبزها دست به دامن امریکا می شوند

اما شاید جالب ترین سندی که ارتباط میان فتنه سبز و تصمیم غرب برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران را آشکار می کند تلاشی است که محسن مخملباف در سفری که اواخر سال 1388 به عنوان نماینده میرحسین موسوی به امریکا داشت برای اعمال تحریم ها به عمل آورده است. بنا بر گزارش جی سالمون خبرنگار امور ایران در روزنامه وال استریت ژورنال، مخملباف در این سفر به صراحت اعلام می کند که جنبش سبز در ایران از اعمال تحریم های هدفمند اقتصادی حمایت می کند. این روزنامه در 20 نوامبر 2009 می نویسد که طی بازدید مخملباف از واشینگتن

آقای مخملباف که سخنگوی کاندید ریاست جمهوری ایران میر حسین موسوی است به اوباما پیام داده است که پشتیبانی علنی خود را برای نیرو های دمکراتیک در ایران افزایش داده و به فشار های مالی بر سپاه بیفزاید. آقای محسن مخملباف اعلام کرده اند که جنبش ایران از تحریم های اقتصادی هدفمند پشتیبانی می کند.

وال استریت ژورنال، به نقل از مخملباف می نویسد:

ما به تحریم های اقتصادی که فشار را بر ایران زیاد تر می کند محتاجیم. ما می خواهیم اوباما بگوید که او پشتیبان دمکراسی است. اگر چنین نگوید طرفداران خود را در ایران از دست خواهد داد.[38]

این درخواست مخملباف که دقیقا در آغاز مباحثات در امریکا درباره ضرورت اعمال تحریم ها به منظور حمایت از سبزها در ایران بیان شده، بی تردید نقش بسیار جدی و تعیین کننده در نهایی شدن تصمیم امریکا در این باره داشته است.

هفته نامه امریکایی تایم هم در همان مقطع، در مقاله ای با عنوان سبزها دست به دامن امریکا می شوند به قلمن رابین رایت (23 نوامبر 2009) از قول مخملباف می نویسد:

اعمال تحریم های اقتصادی باعث خواهد شد، ایران متوجه شود جهان نسبت به آنچه که در این کشور می گذرد بی تفاوت نیست.[39]

روزنامه وال استریت ژورنال در همان تاریخ نوشت حضور مخملباف به نمایندگی از موسوی در امریکا و درخواست وی برای اعمال تحریم علیه ایران به برخی از اختلاف نظرها و مباحثات که در امریکا درباره مفید بودن یا نبودن تحریم ها شکل گرفته بود خاتمه داد. این روزنامه می گوید مهم ترین سوال در آن مقطع در امریکا این بود که آیا تحریم ها با جنبش سبز در ایران کمک می کند یا خیر. برخی ظاهرا عقیده داشته اند ممکن است است این تحریم ها به معنای وابستگی جنبش سبز به امریکا تفسیر شود. اما حضور مخملباف در واشینگتن و درخواست صریح او برای اعمال تحریم ها همه این تردیدها را از بین برد و امریکایی ها را مطمئن کرد که جنبش سبز تحریم را به نفع خود می داند.

این شاید صریح ترین کدی است که می توان آن را درخواست فتنه گران از امریکا برای تحریم ملت ایران نامید. در واقع به نوعی می توان گفت جریان فتنه پس از 9 دی 1388 تصمیم گرفت از مردم ایران انتقام بکشد و برای این انتقام گیری راهی بهتر از آن نیافت که امریکا را متقاعد کند سنگین تحریم های ممکن را علیه این مردم اعمال نماید. از دید فتنه گران مردم به سبب رویگردانی از آنها باید هزینه ای سنگین می پرداختند و این هزینه نمی توانست چیزی جز اعمال شکنجه بی رحمانه و بلند مدت اقتصادی بر آنها باشد. دقیقا با همین ماموریت بود که افرادی مانند مخملباف به امریکا اعزام شدند تا به امریکا یادآوری کنند که وقت عمل فرارسیده است. میرحسین موسوی هرگز انکار نکرد که محسن مخملباف به نمایندگی از او به واشینگتن رفته و درخواست تحریم ملت ایران را کرده است. قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن یک پروژه مشترک میان جریان فتنه و امریکا بود. فتنه گران را می توان در این پروژه کارفرما و امریکایی ها را پیمانکار دانست. هدف این پروژه هم این بود که مردم بفهمند وقتی به نیروهای طرفدار غرب در ایران پشت می کنند چه بهای سنگینی باید بپردازند.

این مستندات برای آنکه ثابت کند هدف اصلی قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن سرویس دهی به جریان فتنه کاملا کافی است اگرچه پژوهش بیشتر، بدون تردید می تواند جنبه های مهم تری از موضوع را هم آشکار کند.



[1] کريس باکلي و جف ماسون، گزارش خبرگزاری رویترز از پکن و واشینگتن (13/1/1389)

[2] بنیامین دیرکس، فاینشنال تایمزآلمان (12/1/1389): گیدو وستروله شربت را از لبش پاک می کند و دیوید میلیبند بدون ناشی گری تافی افرا می مَکد و برنادر کوشنر بیکار نمی ماند و چیزی برمی دارد و هیلاری کلینتون هم با ظرافتِ تمام آب نباتی به دهان می گذارد. سرگی لاوروف مایل نیست وقتی شیرینی در دهان دارد از او عکس گرفته شود اما او هم نمی تواند شاد نباشد. پیام این صحنه ها این است: نگاه کنید، ما یکدستیم، با هم می مانیم. وزیران خارجۀ هشت قدرت اقتصادی در گردهمایی خود در کانادا یکی از محبوب ترین ترفند های خود را زدند: ناراحت کردن کسی که همکاری نمی کند. این کس درحال حاضر چین است. زیرا چین به این گروه تعلق ندارد – و از این گذشته نمی خواهد از تحریم های شدیدتر علیه ایران حمایت کند.

[3] يک مقام امريکايي هم گفته است انتظار مي رود دولت اوباما گزارشي را درباره سياست مالي چين منتشر کند. احتمالا دولت امريکا انتشار اين گزارش را که در ان چين بعنوان کشوري که در سياست هاي مالي دستکاري مي کند معرفي مي شود به تعويق انداخته است. وزارت خزانه داري امريکا قرار است پانزدهم اوريل گزارش خود را درباره سياست هاي مالي شرکاي عمده تجاري امريکا را به کنگره ارائه کند اما با توجه به انکه رئيس جمهور چين اعلام کرده است قصد دارد در کنفرانس امنيت هسته اي در امريکا به رياست باراک اوباما در روزهاي دوازده و سيزده اوريل شرکت خواهد کرد گمانه زني ها درباره تصميم دولت امريکا مبني بر به تعويق انداختن انتشار گزارش خود در خصوص سياست هاي مالي کشورهاي عمده مانند چين افزايش مي يابد. همچنين ممکن است اين گزارش در موعد مقرر منتشر شود اما امريکا از معرفي چين بعنوان کشوري که سياست هاي مالي دستکاري مي کند خودداري کند. چين دستکاري در سياست هاي مالي خود را رد کرده است. شاي اوستر، وال استريت ژورنال (14/1/1389)

[4] پيتر فريش و دويود کرافورد، وال استريت ژورنال (14/1/1388): «ک شرکت ايراني که با برنامه هسته اي تهران ارتباط نزديک دارد تجهيزات سخت افزاري غني سازي اورانيوم از چين وارد مي کرده است. به گفته مقاماتي که از موضوع مطلع بودند اين اقدام با وجود تحريم ايران براي ممانعت از دسترسي اين کشور به تجهيزات هسته اي صورت گرفته است. درهفته هاي اخير شرکت ايراني اقدام به خريد شيرهاي حساس و تجهيزات اندازه گيري خلاء کرده است که ساخت يک شرکت فرانسوي بوده که تا ماه دسامبر متعلق به يک شرکت مختلط امريکايي به نام تيکو اينترنشنال بوده است.

[5] ماکسيم ماکاريچف، روزنامه روسي راسيسکايا گازيه تا (13/1/1389)

[6] هاارتص (13/1/1389)

[7] تلگراف، 13/1/1389

[8] روزنامه تايمز کره (16/1/1389)

[9] هاارتص (13/1/1388)

[10] جیمز روبین استادیار روابط بین الملل در دانشگاه کلمبیا است. وی در دولت بیل کلینتون، رییس جمهوری پیشین آمریکا، دستیار وزیر خارجه بود.

[11] پايگاه اينترنتي نيوزمكس (15/1/1389)

[12] چیپ کامینز، وال استريت جورنال (26/12/1389)

[13] Theodore Karasik

[14] چیپ کامینز، وال استريت جورنال (26/12/1389)

[15] اشاره به طرح هدفمندی یارانه ها و پرداخت نقدی به مردم

[16] چیپ کامینز، وال استريت جورنال (26/12/1389)

[17] ريچارد هرتسينگر، روزنامه آلمانی ولت (14/1/1389)

[18] اندرو لی باترز، مجله تایم (19/4/1389)

[19] عباس ميلاني، مدير مطالعات ايران در دانشگاه استنفورد امريکا در گفت وگو با گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره انگليسي (3/3/1389)

[20] جان بولتون، نماينده سابق امريکا در سازمان ملل متحد در گفت و گو با شبکه تلويزيوني فاکس نيوز (14/1/1388)

[21] گفت وگوی کنت کاتزمن با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی امریکا (15/1/1389)

[22] گفت وگوی کنت کاتزمن با پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی امریکا (15/1/1389)

[23] تيه ري کوويل از پژوهشگران موسسه روابط بين الملل و راهبردي فرانسه، پايگاه اينترنتي فرانسوي زبان افر استراتژيک (7/2/1389)

[24] ديويد ايگناتيوس، واشنگتن پُست (21/04/2010)

[25] ماتيو چانس، سي ان ان (3/3/1389)

[26] دنيل دامبي، فايننشال تايمز (30/0/1389)

[27] پيتر بيکر، نيويورک تايمز (4/2/1389)

[28] الشرق الاوسط (7/2/1389)

[29] عباس ميلاني، مدير مطالعات ايران در دانشگاه استنفورد امريکا در گفت وگو با گزارش شبکه تلويزيوني الجزيره انگليسي (3/3/1389)

[30] گفت وگوی محمد کريشان مجري برنامه ماوراء شبکه تلويزيوني الجزيره با کارشناسان درباره بیانیه گیتس (30/1/1389)،

[31] دامين مک الروي، ديلي تلگراف (31/1/1389)

[32] دامين مک الروي، ديلي تلگراف (31/1/1389)

[33] پيتر بيکر، نيويورک تايمز (4/2/1389)

[34] کیم آر. هولمز (Kim R. Holmes) مشاور سابق وزیر خارجه آمریکا و معاون رییس سابق بنیاد هریتیج است. وی کتابی با عنوان «بهترین آرزوی آزادی: رهبری آمریکا در قرن بیست و یکم» نوشته است.

[35] کیم آر. هولمز، واشینگتن تایمز (3/1/1389)

[36] تيه ري کوويل از پژوهشگران موسسه روابط بين الملل و راهبردي فرانسه، پايگاه اينترنتي فرانسوي زبان افر استراتژيک (7/2/1389)

[37] عنایت فانی، گفت گوی جان لیمبرت، معاون مدیر کل وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در امور ایران با بی بی سی (31/2/1389)

[38] متن اصلی این مقاله را اینجا ببینید:

http://www.wsj.com/news/articles/SB125865647765756061?mg=reno64wsj&url=http%3A%2F%2Fonline.wsj.com%2Farticle%2FSB125865647765756061.html



[39] اصل مقاله را اینجا ببنید:

http://content.time.com/time/world/article/0,8599,1942091,00.html


icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd 
 

ارزیابی راهبردی
فتنه 88 چگونه کشور را در گرداب تحریم های فلج کننده فرو برد؟- بخش سوم
این نوشته تلاش خواهد کرد از خلال یک مطالعه متمرکز بر جزئیات، و مرور و دسته بندی کدهایی که جملگی از منابع کاملا آشکار و قابل استناد امریکایی و اروپایی استخراج شده، نگاهی به پس پرده قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه اعمال شده پس از آن بیفکند و در این باره که فتنه 88 چگونه گزینه تحریم علیه ایران را احیا کرد و به سمت خطرناک ترین صورتبندی ممکن از فشارهای اقتصادی سوق داد، یک داوری مطمئن به دست دهد.
 
مهدی محمدی، ایران هسته ای - بخش آخر این مقاله روشن می کند که تحریم های کی جانبه پس از قطعنامه 1929 هم بیش از هر چیز در تلاش امریکا برای احیای جریان فتنه ریشه دارد.

***

شکنجه اقتصادی؛ تحفه فتنه گران برای ملت ایران

اکنون که روشن شد علت اصلی صدور قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه ما بعد آن در حوزه های انرژی و مالی، تحلیل امریکا از شرایط داخلی ایران و اراده غرب برای کمک و حمایت از فتنه 88 بوده است، خوب است به این سوال بپردازیم که تحریم هایی که بر اساس این استراتژی وضع شد، چه ویژگی هایی داشته است. به عبارت دیگر، پرداختن به این بحث ضروری است که وقتی امریکا تصمیم گرفت با هدف حمایت و توفیق جریان فتنه به شکنجه اقتصادی ملت ایران بپردازد، دقیقا چگونه این کار را انجام داد؟


1929، شدیدترین قطعنامه ممکن

شاید مهم ترین جنبه قطعنامه 1929 این است که به طور کاملا عمدی و ارادی با حداکثر شدت تنظیم شده است. امریکایی ها به چند دلیل قطعنامه 1929 را بسیار رادیکال نوشتند.

دلیل اول این بود که می خواستند این قطعنامه حداکثر مقدار تاثیر را بر محیط داخلی ایران بر جای بگذارد.

دلیل دوم این بود که تصور می کردند فرصتی را که فتنه 88 برای ایجاد اجماع در اختیار آنها گذاشته به هیچ وجه نباید از دست بدهند چرا که ممکن است چنین فرصتی دیگر هرگز تکرار نشود (که نشد.)

و سومین دلیل هم این بود که امریکایی ها می خواستند مفاد تحریم های گنجانده شده در قطعنامه چنان عمیق، شدید و وسیع باشد که بتوانند بر اساس آن هر نوع تحریم یک جانبه ای را که می خواهند علیه ایران اعمال کنند.

این امر (یعنی تشدید متن قطعنامه تا حداکثر مقدار ممکن) توصیه کسانی بود که بعدها معلوم شد در واشینگتن بسیار موثرند. مایکل سینک، رییس موسسه واشینگتن که اکنون روشن شده یکی از متنفذترین تحلیلگران ضد ایرانی در امریکاست، در آن مقطع در این باره نوشت:

ما نبايد دست خود را ببنديم و فکر کنيم که هر اقدامي عليه ايران نياز به تصميم متفق القول در شوراي امنيت دارد. من فکر نمي کنم که تغييرات زيادي در شوراي امنيت روي داده باشد. ايران فکر نمي کند که تحريمات بسيار شديد و بسيار رنج آور باشد و به همين جهت جسورانه مي گويد که هزينه اي براي کاري که انجام مي دهد نخواهد پرداخت.[1]

همانطور که می توان حدس زد، بنیامین نتانیاهو هم یکی از مهم ترین افرادی بود که استدلال کرد باید یک شوک اقتصادی بسیار سنگین به ایران وارد شود. وی شاید اولین فردی بود که پیشنهاد داد تحریم های یک جانبه پس از 1929 روی موضوع بنزین متمرکز شود.

احتمال اينکه ايران يک برنامه ساخت سلاح هاي هسته اي ايجاد کند بزرگترين مشکلي است که ما در عصر خود با آن روبرو هستيم. جامعه بين الملل در صورتي که تصميم بگيرد مي تواند تحريم هاي شديدتري را اعمال کند. اگر جامعه بين الملل مانع از واردات بنزين به ايران شود اين کشور ظرفيت پالايشگاهي ندارد و حکومت اين کشور پايان مي يابد و من اين را تحريم هاي فلج کننده مي دانم.[2]

هفته نامه تایم این موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

فقط تحريم کامل واردات بنزين است که مي تواند ايران را به زانو در اورد.[3]

جالب ترین تعبیر اما احتمالا از آن فیلیپ کراولی سخنگوی وقت وزارت خارجه امریکاست که می گوید تحریم های جدید باید به گونه ای باشد که قلب مشکل ما را در تهران هدف بگیرد.

وی می گوید:

همه ما مي خواهيم تا هرچيزي که از قطعنامه تحريم بيرون مي ايد اول معتبر باشد دوم قلب مشکل ما در ايران را هدف قرار دهد و سوم اينکه بتواند قابل اجرا شدن باشد.[4]

اگر بخواهیم از تعبیری دقیق استفاده کنیم، امریکایی ها در پی قطعنامه ای بودند که تدابیر وسیعی از تحریم ها را در بر گیرد تا بعد بتوانند از طریق اقدامات یکجانبه آن را تعمیق کنند. يک مقام عالي رتبه دولت امريکا به روزنامه فایننشال تایمز مي گويد وضعيت ايده آل آن بود که تحريم ها وسيع و عميق باشد اما تحريم هاي پيشنهادي حداقل وسيع است.[5] به گفته وي، در درباره ايران تحريم کامل عملي نيست اما بهتر است مقوله هاي مهم متعددي در تحريم ها گنجانده شود. واشنگتن در صدد اقدام در زمينه هاي وسيعي است که از جمله بخش مالي، تجارت، انرژي، بازرسي از محموله ها و سپاه پاسداران ايران را شامل شود. اين مقام رسمي ادامه می دهد:

مايليم اقداماتي در همه اين عرصه ها اعمال شود حتي اگر برخي الزامي باشند و برخي ديگر چندان قوي نباشد. مي خواهيم نشان دهيم اقدام در اين زمينه ها مشروعيت دارد و متعاقبا کشورها مي توانمند تصميم بگيرند که اين اقدامات به لحاظ اجرايي چقدر بايد شديد باشند.[6]

سوال این است که چرا امریکاتا این حد تاکید داشت که تحریم ها علیه ایران باید بسیار شدید باشد؟ و چرا عملا هم قطعنامه 1929 شدیدترین قطعنامه تحریم در طول تاریخ شورای امنیت از کار درآمد؟ ارزیابی تحلیل های منتشر شده از سوی منابع غربی بی آنکه زحمت چندانی نیاز باشد ثابت می کند که امریکا تصور می کرد باید گسل هایی را که جریان فتنه در محیط داخلی ایران بوجود آورده فعال کند و از طریق ایجاد یک کانال تغذیه اقتصادی فعال، به آنها عمق ببخشد. امریکایی ها فکر می کردند جریان فتنه در ایران زمینه کاملا مناسبی ایجاد کرده که اگر با فشار اقتصادی سنگین همراه شود، فضایی داخلی ایران را منفجر خواهد کرد. اگر جریان فتنه محیط داخلی ایران را به هم نمی ریخت و بناحق مردم و با ادعای دروغ تقلب مردم را در مقابل نظام قرار نمی داد، معنا نداشت که امریکا روی اعمال تحریم های بسیار شدید اقتصادی سرمایه گذاری کند چرا که در آن شرایط این تحریم ها می توانست به تنفر عمومی از غرب در ایران منتهی شود و انگیزه مقاومت ملت ایران را در مقابل غرب افزایش دهد. ایجاد اشتباه محاسباتی در ذهن غربی ها درباره نوع واکنشی که مردم ایران به فشار شدید اقتصادی نشان خواهند داد، خمیرمایه قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه پس از آن است.


تحریم های خارج از شورای امنیت، به اوج رساندن شکنجه اقتصادی

امریکایی ها از همان ابتدا شفاف بودند که برنامه وسیعی برای تحریم یک جانبه ایران پس از صدور قطعنامه، آماده شده و قطعنامه شورای امنیت تنها قرار بود به عنوان زیرساخت آن عمل کند. در واقع تاکید بر این بود که تحریم های اصلی برای حمایت از جریان فتنه در ایران، خارج از شورای امنیت اعمال خواهد شد. یک مقام ارشد امریکایی در این باره می گوید:

فشار بر ايران حتي بدون صدور قطعنامه نيز تشديد مي شود زيرا بانک ها و شرکت هاي تامين سوخت داد و ستد خود را با دولت ايران قطع مي کنند ولي ما مي خواهيم و به قطعنامه اي نياز داريم که به عنوان خطي مشي عمل کند که ما بر اساس آن بتوانيم فشارها را تشديد کنيم. دولت هاي جهان مي توانند از اين قطعنامه براي مشروعيت بخشيدن به تلاش براي اعمال تحريم هاي شديدتر خود استفاده کنند.[7]

یک مقام دیگر می گوید:

فشار بر ايران حتي بدون قطعنامه هم ايجاد شده است زيرا بانک ها و شرکت هاي سوخت تعامل بازرگاني خود را با دولت ايران متوقف کرده اند. ما به قطعنامه نياز داريم تا از آن به عنوان بستري براي افزايش تحريم ها استفاده کنيم. دولت ها مي توانند از اين تحريم براي مشروعيت بخشيدن به تحريم هاي خود استفاده کنند.[8]

یک منبع دیگر موضوع را اینگونه شرح می دهد:

پس از سازمان ملل از اتحاديه اروپا براي تقويت تحريم هاي خود درخواست خواهد شد. به گفته منابع آگاه شمار زيادي از کشورها پيش از اين به صورت فردي متعهد شده اند صادرات قطعات يدکي و يا حتي محصولات پالايش شده نفتي را به ايران محدود کنند. [9]

اینها همه نشان دهنده این است که امریکا با درک نیاز فوری دوستانش در ایران، رایزنی های فراوانی را برای تشدید تحریم ها علیه ایران آغاز کرده بود که قصد داشت آن را حتی بدون قطعنامه شورای امنیت عملی کند؛ منتها در این میان به قطعنامه به عنوان بستر حقوقی و عنصر مشروعیت بخش نیاز داشته است. رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت امریکا که معمار استراتژی ترکیب گزینه های فشار علیه ایران است، شفاف تر از هر کس دیگری ابعاد و اهداف پروژه را تشریح کرده است. وی می گوید قطعنامه جدید یک سکوی حقوقی برای یک سلسله اقدامات بسیار قوی خارج از شورای امنیت خواهد بود:

تصویب یک قعطنامه در شورای امنیت سازمان ملل فراهم کننده سکوی حقوقی تازه ای برای هر کشور یا گروه هایی از کشورها مانند اتحادیه اروپاست که می خواهند دست به اقدامات شدیدتری بزنند. قطعنامه سازمان ملل از این منظر، به عنوان سکوی پرتاب عمل می کند.[10]

مهم ترین شاهد بر این امر هم این است که امریکایی ها قبل از تصویب 1929 جزئیات تحریم های یک جانبه خود را در گام اول بر بنزین متمرکز بود، آماده کرده بودند. لارا فريدمن، مدير روابط سياسي مرکز صلح امريکا در این باره می نویسد:

اخيرا با يکي از دوستانم در اطلاعات ارتش امريکا درباره تلاش هاي کنگره براي به تصويب رساندن طرح تحريم صادرات بنزين به ايران و همچنين تحولات اخير بين المللي در اين رابطه گفت وگو مي کردم. طرحي که ماه گذشته ايپک لابي قدرتمند صهيونيستي مستقر در امريکا با ارسال نامهاي به تک تک اعضا کنگره خواستار به تصويب رساندن و اجرايي شدن هر چه سريع تر اين طرح شده بود.[11]

جالب است توجه کنیم پیش از تصویب قطعنامه، شرکت مانگلور هند تحت فشار امریکا اعلام کرد دیگر به ایران بنزین نمی فروشد. همچینین شرکت پتروناس که بزرگترین شرکت تولید کننده بنزین در مالزی است نیز صادرات بنزین به ایران را متوقف کرد.[12] مدت کوتاهی بعد کريستوف دوژماری مدير عامل شرکت توتال نیز اعلام کرد در صورت تصويب قانوني در امريکا براي مجازات شرکت هاي صادر کننده مواد سوختي به ايران، اين شرکت اروپايي فروش را بنزين به ايران متوقف خواهد کرد.[13]

اگر به روند اعمال تحریم های یک جانبه از سوی امریکا و اروپا علیه ایران نگاه کنیم، روشن است که این روند به طور کامل بر شالوده قطعنامه 1929 استوار شده است. نخست در تابستان 1389 تحریم بنزین اعمال شد که غربی ها آن را گلوله نقره ای می خواندند. پس از آن نیز به تدریج طی سال های 89 و 90 تحریم خرید نفت (که گلوله طلایی خوانده می شد) از ایران از سوی اتحادیه اروپا، تحریم سوئیفت و تحریم بانک مرکزی اعمال شد. این فرآیند نشان دهنده آن است روند تشدید تحریم ها علیه ایران یک روند کاملا برنامه ریزی شده بوده و امریکایی ها از همان ابتدا می دانستند که به کجا قرار است بروند.

علت همه این اقدامات هم آن بود که امریکایی ها می خواستند در زمانی کوتاه و به طور مستمر بیشترین تاثیر را بر جامعه ایرانی بگذارند. این موضوعی است که خود را در مذاکرات ماقبل صدور قطعنامه میان روسیه و چین از یک سو و امریکا از سوی دیگر نشان می دهد. وقتی این مباحثات را مرور می کنیم کاملا پیداست امریکایی ها می خواهند تحریم هایی اعمال کنند که بیشترین اثر را بر جامعه ایرانی بگذارد اما می بینند طرف هایی مانند روسیه تا حدودی مخالفند؛ بنابراین امریکا بار اصلی تحریم های کمک کننده به جریان فتنه در ایران را روی دوش تحریم های یک جانبه خارج از شورای امنیت می گذارد. وال استریت ژورنال موضوع را اینگونه توضیح می دهد:

در جریان مذاکرات خصوصی، رییس جمهوری روسیه دیمیتری مدودف هم به شکل واضحی محدودیت هایش را برای تحریم های ایران ترسیم کرد. یک مشاور کرملین می گوید روسیه با تمام تحریم ها همراه است ولی با جدی ترین سلاحی که تندروهای واشینگتن در نظر دارند همراه نمی شود: تحریم و ممنوعیت فروش بنزین و فرآورده های نفتی به ایران. معاون وزیر خارجه روسیه، سرگئی ریباکوف می گوید: «هرگونه ممنوعیت و تحریم فروش بنزین و فرآورده های نفتی به ایران، مانند سیلی، فشار محکم و یک شوک بزرگ به تمامی جامعه و مردم ایران است. چنین فشارهایی که شوک بزرگی به اساس جامعه وارد می کند را ما به طور حتم در نظر نمی گیریم».[14]

اما در واقع از دست روسیه کار چندانی بر نمی آمد. امریکایی ها یک جمله در متن قطعنامه 1929 نوشتند که ایران از درآمدهای نفتی اش برای ساخت سلاح هسته ای استفاده می کند و بر همین اساس همه تحریم های مالی و بانکی را که می خواستند خارج از شورای امنیت تقریبا بدون دردسر اعمال کردند.

یک سوال بسیار مهم در اینجا این است که امریکا نوع و زمان بندی اعمال تحریم های یک جانبه علیه ایران چگونه انتخاب می کرد؟ شواهدی وجود دارد که ثابت می کند در این مورد هم مشاوران داخلی مرتبط با جریان فتنه اصلی ترین نقش را ایفا کرده اند. همانطور که مستندات ارائه شده در کیفرخواست مهدی هاشمی نشان می دهد، وی متهم است که در مدت حضور در لندن، با عناصری از دولت انگلستان در ارتباط مستمر بوده و به آنها در این باره که په تحریم هایی را و چگونه باید اعمال کنند تا بیشترین فشار ممکن بر ایران وارد شود، مشورت داده است. جزئیات این موضوع فعلا قابل بحث نیست چرا که دادگاه رسیدگی به این اتهامات هنوز ادامه دارد.



خاتمه و نتیجه گیری

این نوشته به هیچ وجه کامل نیست. حداقل 3 مبحث دیگر در این نوشته باید مورد بحث قرار می گرفت تا حق مطلب ادا شده باشد.
قبل از هر چیز باید نشان داده می شد که فتنه 88 چگونه راهبرد کلان امریکا را درباره ایران –که تا پیش از آن تاریخ صرفا بر مهار برنامه هسته ای ایران متمرکز شده بود- تغییر داد و عامل سیاست داخلی در ایران را بدل به یکی از اصلی ترین پارامترهای شکل دهنده به تصمیات واشینگتن درباره ایران کرد. این موضوعی است که برای درک مکانیسم بازنگری های راهبردی در امریکا راجع به ایران حائز اهمیت فوق العاده است و در نوشته ای دیگر تفصیلا به آن خواهیم پرداخت. در واقع حرکت به سمت اعمال تحریم های اقتصادی فلج کننده علیه ایران یک اقدام مستقل نبود، بلکه درچارچوب یک راهبرد جدید به نام راهبرد «تغییر محاسبات با استفاده از ترکیب گزینه های فشار» انجام شد که متاسفانه در این نوشته مجالی برای بحث درباره آن فراهم نشده است.
پس از آن، باید در این باره هم بحث می شد که گزینه تحریم های فلج کننده تنها گزینه ای نبود که در چارچوب این راهبرد و برای اثرگذاری بر محیط داخلی ایران و تغییر محاسبات مردم فعال شد. امریکایی ها همچنین سعی کردند یک تهدید نظامی معتبر چارچوب این راهبرد و برای اثرگذاری بر محیط داخلی ایران و تغییر محاسبات مردم فعال شد. امریکایی ها همچنین سعی کردند یک تهدید نظامی معتبر علیه ایران ایجاد کنند، دوران جدیدی از عملیات اطلاعاتی علیه ایران را آغاز کردند که از ابتدای انقلاب به این سو بی سابقه بود، یک طراحی ویژه برای بازسازی سازمانی و گفتمانی جریان فتنه انجام دادند، زیرساخت عملیات روانی و رسانه ای خود علیه ملت ایران را نوسازی کردند و همچنین استراتژی مذاکراتی خود را تغییر دادند. در این نوشته درباره هیچ کدام از این موارد به جز موضوع تحریم ها سخن گفته نشده است و امیدوارم بتوانم در آینده نزدیک در مقالاتی مبسوط و مستند این مسئله را شرح بدهم که فتنه 88 ترکیبی از گزینه های فشار را علیه ایران فعال کرد که تحریم های فلج کننده اقتصادی فقط یکی از آنها بود.
سومین موضوعی که بدون شک باید درباره آن سخن گفته می شد این است که پس از صدور قطعنامه 1929 تا آستانه انتخابات خرداد 1392 (یعنی در بازه زمانی 4 سال پس از فتنه تا انتخابات بعدی) امریکا چگونه سعی کرد در چارچوب یک راهبرد جدید خط سازشقطعنامه 1929 تا آستانه انتخابات خرداد 1392 (یعنی در بازه زمانی 4 سال پس از فتنه تا انتخابات بعدی) امریکا چگونه سعی کرد در چارچوب یک راهبرد جدید خط سازش را در ایران تقویت کند. این هم مسئله ای است که جداگانه و به تفصیل درباره آن سخن خواهم گفت.

اما از همین مقدار چند نتیجه کاملا روشن می توان گرفت.

یکم- قطعنامه 1929 و تحریم های یک جانبه مابعد آن به هیچ وجه تحریم های هسته ای نیست. این تحریم ها مستقیما به درخواست جریان فتنه و با هدف حمایت از آنها وضع شد و به نوعی مجازات مردم ایران به سبب رویگردانی از فتنه گران و همچنین تلاشی برای سوق دادن اجباری دوباره آنها به سوی جریان فتنه محسوب می شد.

دوم- اساسا جنایت بزرگ جریان فتنه علیه ملت ایران هم همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند و من تلاش کردم در این نوشتنه آن را مستند و بازسازی کنم، این است که پروژه فشار بر ایران را احیا و به شدت رادیکال کرد و دشمنی را که از امتیازگیری از ایران ناامید شده و به سمت امتیازدهی پیش می رفت، جری نمود و به جان ملت انداخت. این جنایت از هر جرم دیگری بزرگتر است و باید در صدر عناوین اتهامی سران فتنه قرار گیرد.

سوم- و نکته پایانی هم این است که ما به هیچ وجه درباره یک پدیده تاریخی که تمام شده و رفته است سخن نمی گوییم. مسئله فتنه 88 و تبعات راهبردی آن برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران موضوعی کاملا زنده و به روز است که کشور همین حالا نیز با تبعات آن مواجه است. این مسئله، خود بخشی کوچک از یک مسئله کلی تر تحت عنوان نحوه تاثیرگذاری فهم امریکا از وضعیت داخلی ایران بر روند طرح ریزی استراتژیک بر ضد ایران است که باید در جای خود مورد مطالعه تفصیلی قرار گیرد. ما برای مبارزه با فتنه دلایل بسیار زیادی داریم. این نوشته یکی از مهم ترین آن دلایل را بسط می دهد و آن این است که فتنه «تکیه گاه، شریک و انگیزه بخش امریکا» برای جنایت علیه ملت ایران به اشکال مختلف بوده است که تحریم تنها یکی از آنهاست.







[1] مايکل سينگ، رئيس امور خاورميانه در شوراي امنيت ملي دولت بوش در گفت وگو با شبکه تلويزيوني فاکس نيوز (15/1/1389)

[2] بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي، در گفت وگو با جرج استفانوپولوس از پايگاه اينترنتي شبکه تلويزيوني اي بي سي نيوز (31/1/1389)

[3] جيمز بن، تايمز (31/1/1389)

[4] فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت خارجه امریکا (31/1/1389)

[5] دنيل دامبي، فايننشال تايمز (6/2/1389)

[6] دنيل دامبي، فايننشال تايمز (6/2/1389)

[7] کلوم لينچ و ماري بت شريدان، واشنگتن پست (14/1/1389)

[8] واشنگتن پست (15/1/1389)

[9] فيليپ باتر، گزارش خبرگزاري فرانسه از تهران (21/1/1389)

[10] بی بی سی (27/1/1389)

[11] فارن پالسي (15/1/1389)

[12] اسپنسر اسوارتز، وال استريت ژورنال (27/1/1389): يکي از مقامات شرکت پتروناس گفت اين شرکت که روزانه پانزده تا بيست هزار بشکه بنزين به ايران صادر مي کرد از اواسط ماه مارس ارسال بنزين به ايران را متوقف کرده است.

[13] گزارش خبرگزاري رويترز از کويت (6/2/1389)

[14] جاناتان وایسمن، وال استريت جورنال (20/1/1389)


گزارش نشست خبری «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟»/ ۱
منوچهر محمدی: چگونه ممکن است با سه سند از یک بیانیه مشترک به توافق جامع رسید/ کوشکی: چه تضمینی وجود دارد در مقابل عمل به تعهداتمان آژانس اقناع شود/ مگر می شود یک طرف دعوا ناظر توافق باشد!؟
باید این سؤال را طرح کرد که مگر تعهدات ما و طرف مقابل موازی است که اگر آنان نقض عهد کردند ما نیز همین کار را انجام دهیم. ما زمانی که تمام تعهدمان را انجام دادیم و رآکتور را بازطراحی کردیم آنان شروع به انجام تعهداتشان می‌کنند و حال اگر به تعهد خود عمل نکنند چقدر زمان خواهد برد تا ما دوباره به وضع سابق برگردیم؟

004.jpg

گروه سیاسی - رجانیوز: نشست خبری کمیته صیانت از منافع ایران با عنوان «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» با سخنرانی اساتید و کارشناسان​ و حضور رسانه‌های داخلی و خارجی جهت تبیین واقعیات مذاکرات ​لوزان امروز (یکشنبه) برگزار شد.

به گزارش رجانیوز، بررسی امتیازات گسترده واگذار شده در مذاکرات لوزان، سرنوشت برداشته شدن تحریم‌ها، وضعیت آینده صنعت هسته‌ای کشور در صورت اجرایی شدن این توافقات، افشای واقعیات مربوط به انتشار سه بیانیه مختلف از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده، تناقضات گسترده در ​اظهارات ​مربوط به نتیجه واقعی مذاکرات و مسائل مختلف دیگر در​ زمینه توافق لوزان​،​ موضوعات مورد بررسی در این نشست بود.

​در این نشست​ آقایان​ ​​دکتر سعید زیباکلام ​(​کار‌شناس ارشد صلح‌شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رئیس اسبق اداره سازمان­های بین المللی وزارت خار​جه)، ​دکتر منوچهر محمدی ​(دکترای مطالعات بین‌الملل از دانشگاه کارولینای جنوبی، عضو هیئت علمی دانشگاه، معاون اسبق وزیر امور خارجه​)، دکتر فؤاد ایزدی ​(​دکترای ارتباطات جمعی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا و عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران​)​، و دکتر ​محمد ​صادق کوشکی ​(دکتری اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ​و ​استادیار ​گروه مطالعات منطقه ای ​دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران​) به طرح دیدگاه های خود و نقد دقیق و کارشناسی توافق لوزان پرداختند.

بخش اول این گزارش که مربوط به سخنرانی دکتر منوچهر محمدی و دکتر محمد صادق کوشکی است را از نظر می گذرانید:


بررسی اختلاف متن های موجود در بیانیه لوزان

دکتر محمدی: یک سال و نیم مذاکره کردند، سه متن متفاوت منتشر شد

یک کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه چگونه ممکن است با سه سند از یک بیانیه مشترک به توافق جامع رسید، گفت: متن متفاوت آمریکا از بیانیه لوزان خدعه‌گری آن کشور را نشان می‌دهد.

به گزارش رجانیوز، منوچهر محمدی کارشناس مسائل سیاسی با حضور در نشست «توافق لوزان؛ کدام استقلال، کدام پیروزی»، پیرامون توافق لوزان و ابهامات موجود در متن بیانیه لوزان، گفت: چگونه ممکن است که مدت یک سال و نیم مذاکره صورت گیرد و در انتها از درون آن سه متن بیرون بیاید که با هم اختلاف دارد.

001.jpg

وی افزود: حال آقایان سعی می‌کنند اینگونه وانمود کنند که این تفاوت‌ها اختلاف برداشت و تفسیر است، این در حالی است که اکنون سه سند درباره مذاکرات لوزان وجود دارد. چگونه می‌توانیم سند رسمی که وزارت خارجه آمریکا منتشر کرده است را اختلاف تفسیر بنامیم.

معاون اسبق وزارت امور خارجه ادامه داد:‌ اگر سند آمریکا جعلی است چرا اعضای تیم مذاکره‌کننده ما آن را تکذیب نمی‌کنند و فریاد نمی‌زنند که آمریکا خدعه‌گر است و سند تقلبی منتشر کرده است.

این توافق در حقوق بین الملل بی نظیر است!

این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: این توافق در حقوق بین‌الملل بی‌نظیر است که سه سند درباره آن وجود دارد و به خاطر این توافق جشن نیز گرفته می‌شود.

محمدی با بیان اینکه وجود متن‌های متفاوت از بیانیه لوزان سه حالت را نشان می‌دهد، گفت:‌ یا هر سه سمت جعلی است یا سند ایران درست و سند آمریکا جعلی است که در این خصوص تیم مذاکره‌کننده ما باید واکنش نشان دهد یا سند آمریکا درست است و سند ایران جعلی است.

معاون اسبق وزارت امور خارجه تصریح کرد: با این وضعیت مهمترین مسئله این است که ما باید برای رسیدن به توافق اصلی و جامع طرح مشترک داشته باشیم. حال بر اساس کدامیک از این سندها می‌خواهیم توافق اصلی را بنویسیم.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: ما به تیم مذاکره‌کننده می‌گوییم شما که قدرت مذاکره و به چالش کشاندن هفت وزیر خارجه کشورهای بزرگ را دارید چرا از نشستن بر سر میز دانشگاه طفره می‌روید. بیایید و ما را قانع کنید که اگر اینگونه شود ما نیز برای شما کف می‌زنیم.

اگر متن رسمی وزارت خارجه امریکا جعلی است آن را رسما تکذیب کنید

این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: موضوع دیگر این است که اگر متن رسمی وزارت خارجه آمریکا جعلی است آن را رسماً تکذیب کنید و به آمریکا و ۱+۵ اعتراض کنید که شما در همان قدم اول خدعه می‌کنید.

محمدی افزود:‌ ایران و ۱+۵ و آمریکا در همین آغاز امر و بر سر اقدام مشترک دچار اختلاف هستند. حال تیم مذاکره‌کننده ما بر چه مبنا و سندی می‌خواهد نوشتن توافق اصلی را شروع کند.

اگر بیانیه چرک نویس است چرا نام آن را بیانیه گذاشتند

معاون اسبق وزارت امور خارجه ادامه داد: عنوان می‌کنند که این بیانیه چرک نویس است پس اگر اینگونه است چرا نام آن را بیانیه گذاشته‌اید؟ و در این بیانیه موارد تعهدآور گنجانده‌اید. بنده در طول تاریخ فعالیتم در سیاست خارجی چیزی شبیه بیانیه لوزان و توافق ژنو ندیدم که دو طرف در خصوص یک متن مشترک اینگونه اختلاف داشته باشند.

منوچهر محمدی این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه امیدوارم توافقی بر اساس این بیانیه شکل نگیرد و به عقیده من نظام هم اجازه این مسئله را نخواهد داد، گفت: اگر توافق بر اساس این متن انجام شود در واقع از صنعت هسته‌ای ما چیزی جز ویترین باقی نخواهد ماند.

محمدی با اشاره به اظهارات ظریف مبنی بر اینکه عرصه بین‌الملل به عرصه امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است، گفت: من نیز این مسئله را قبول دارم ولی شما با چه دستمایه‌ای به مذاکرات رفته‌اید و این مسئله زمانی صدق می‌کند که دست شما نیز پر باشد.

وی مذاکره ایران با آمریکا در زمان فتح لانه جاسوسی و ماجرای مک‌فارلین را یادآور شد و گفت: اما مذاکرات اخیر ما با ۱+۵ از این دست مذاکرات نیست و شما از همان روز اول با دست خالی جلو رفتید و گفتید که خزانه خالی است و باید دم کدخدا را دید و حتی آقای ظریف گفت که آمریکا با یک بمب می‌تواند کل تجهیزات نظامی ما را نابود کند و با این روش شما وارد یک مذاکره برد- باخت شده‌اید.

باید دیپلماسی خود را تهاجمی کنیم

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: باید دیپلماسی خود را تهاجمی کنیم زیرا هم‌اکنون در عرصه منطقه در حال لگدمال کردن آمریکا هستیم و زمانی که همه دنیا جلوی بشاراسد ایستاده‌اند ما با یک جمله رهبری توانستیم در مقابل آنها بایستیم و خواسته آنها اتفاق نیفتاد.

وی با اشاره به موضوع تعامل با آمریکا که از سوی دولت مطرح می‌شود، تصریح کرد: دوستان می‌گویند تعامل سازنده با آمریکا باید داشته باشیم ولی به عقیده من اگر تعامل با آمریکا یعنی دیدن دم کدخدا باید گفت این ره به ترکستان می‌رود.

بررسی چگونگی عملکرد ۱+۵ در قبال تعهدات خود

کوشکی: تعهدات ما مشخص است اما تعهدات طرف مقابل اینگونه نیست

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکا در توافق ژنو به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرد، گفت: کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو ثابت شد و امروز این جمهوری اسلامی است که باید آمریکا را راستی‌آزمایی کند.

به گزارش رجانیوز، محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با حضور در نشست «توافق لوزان، کدام استقلال کدام پیروزی» که در کمیته صیانت از منافع ایران برگزار شد به سخنرانی پرداخت.

002.jpg

وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به وجود ابهام پیرامون توافق لوزان گفت:‌ در این توافق تعهدات ما مشخص است اما تعهدات طرف مقابل اینگونه نیست و هنوز مشخص نیست که تحریم‌ها رفع، متوقف، تعلیق یا لغو می‌شود.

چه تضمینی وجود دارد در مقابل عمل به تعهداتمان آژانس اقناع شود

کوشکی ادامه داد: ابهام بعدی این است که کلید رفع، توقف، تعلیق یا لغو تحریم‌ها در دست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. ابهام در اینجاست که اگر ما تمام تعهداتمان را که بسیار سخت است انجام دادیم چه تضمینی وجود دارد که آژانس اقناع شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: تا زمانی که آژانس اقناع شود تحریم‌ها سرجایش می‌ماند و ما باید صبر کنیم تا آژانس راستی‌آزمایی تعهدات ما را تأئید کند. آن هم آژانسی که ۱۲ سال است از برنامه هسته‌ای ما اقناع نشده است.

کوشکی با بیان اینکه آقای ظریف باید بیان کند راه اقناع کردن آژانس چگونه است، گفت:‌ آقای ظریف عنوان می‌کند اگر آژانس اقناع نشود آبرویش در جهان می‌رود آیا این جواب ضمانت اجرا دارد؟ آقای ظریف می‌گوید اگر ما پروتکل الحاقی بپذیریم بعد از مدتی آژانس اقناع خواهد شد. باید این موضوع را مطرح کرد که مگر تا به حال آژانس صادقانه عمل کرده است.

مگر می شود یک طرف دعوا ناظر توافق باشد!؟

این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه گفت: موضوع ابهام دیگر این است که آقای ظریف می‌گوید ناظر توافق، شورای امنیت سازمان ملل است. مگر می‌شود یک طرف دعوا ناظر نیز باشد! ۱+۵ همان شورای امنیت است و اینکه ناظر توافق شورای امنیت باشد از لحاظ حقوقی قابل پذیرش نیست.

کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو ثابت شد/ ما هستیم که باید آنها را راستی آزمایی کنیم

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی به تمام تعهداتش در توافق ژنو پایبند بود، گفت:‌ اما هیچ یک از مسئولان دولتی نیامدند بگویند که آمریکایی‌ها به کدام یک از تعهداتشان عمل کردند. کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو در پایبندی به تعهداتش ثابت شد و امروز این ما هستیم که باید آنان را راستی‌آزمایی کنیم.

وی افزود: کسی باید اعتمادسازی کند که خلف وعده کرده است و این آمریکاست که باید اعتمادسازی کند.

می گویند ژاپن هم پروتکل را پذیرفته است؛ آیا این باید دلیل کافی برای پذیرش آن توسط ما باشد؟

کوشکی در ادامه گفت: آقای ظریف عنوان می‌کند که کشورهای زیادی از جمله ژاپن پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند حال باید این موضوع را بیان کنیم که در ژاپن هنوز قانون کاپیتالاسیون اجرا می‌شود حال ما چگونه خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم ما نباید استقلال خودمان را با این کشور قیاس کنیم. اینکه ۱۲۴کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند می‌تواند دلیل کافی برای پذیرش آن توسط ما باشد؟

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت:‌ غربی‌ها که بدون پروتکل الحاقی ویروس استاکس نت را ایجاد کردند حال با پذیرش پروتکل الحاقی توسط ما چه می‌‌کنند؟

به بازرسان آژانس نمی شود اعتماد کرد

کوشکی با بیان اینکه نمی‌توان به بازرسان آژانس اعتماد کرد، گفت:‌ ما چند بار مگر از بازرسان آژانس صداقت دیدیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما واژه غنی‌سازی را نیاز نداریم بلکه به اجرای آن نیاز داریم، گفت: انجام غنی‌سازی جزو حقوق بدیهی ما است و نیازی به تأئید آمریکا ندارد. امروز هم که در توافق لوزان قرار شده است ۶هزار سانتریفیوژ نسل یک به فعالیت خود ادامه دهد، هیچ فایده‌ای برای ما نخواهد داشت.

کوشکی با بیان اینکه ۱۹۰هزار سو نیاز کشور برای تأمین سوخت بوشهر است، گفت: آقای ظریف می‌گوید ما اگر بخواهیم سوخت بوشهر را تأمین کنیم به ۱۹۰هزار سو نیاز داریم حال باید این موضوع را به وی گفت که اگر ما نتوانیم برای بوشهر سوخت تهیه کنیم برای چه غنی‌سازی می‌کنیم؟

غنی سازی مطرح شده کاریکاتوری است/ چرا مسئولان درباره خروج پلوتونیوم صحبتی نمی کنند؟

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ۶هزار سانتریفیوژ نیاز کشور را تأمین نمی‌کند، گفت: این غنی‌سازی کاریکاتوری است علاوه بر آن چرا مسئولان در خصوص این موضوع که پلوتونیوم باید از ایران خارج شود صحبتی نمی‌کنند.

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به ذوق‌زدگی بیش از حد طرف غربی و آمریکایی از توافق لوزان، گفت: باید به این سؤال جواب دهیم که چرا غربی‌ها اینقدر از توافق خوشحالند اگر توافقی صورت نمی‌گرفت آنها مگر چقدر ضرر می‌کردند. طرف غربی می‌گوید ما باورمان نمی‌شد به این توافق برسیم. باید در این خصوص بگوییم که اگر این توافق برد-برد تنظیم شده بود غربی‌ها این میزان خوشحالی نمی‌کردند و اگر در این توافق منافع ملت ایران حفظ شده بود آمریکا و غربی‌ها اینقدر خوشحال نمی‌شدند.

کوشکی ادامه داد: ما به دشمنانمان اعتماد نمی‌کنیم چرا که در یک سال گذشته عدم وفای به عهد آنان را کاملاً لمس کردیم و حال باید چند بار دیگر تجربه کنیم که آمریکا به عهد خود وفادار نمی‌ماند.

لزوم تصویب موافقتنامه های بین المللی از سوی مجلس شورای اسلامی

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد:‌ باید این سؤال را طرح کرد که مگر تعهدات ما و طرف مقابل موازی است که اگر آنان نقض عهد کردند ما نیز همین کار را انجام دهیم. ما زمانی که تمام تعهدمان را انجام دادیم و رآکتور را بازطراحی کردیم آنان شروع به انجام تعهداتشان می‌کنند و حال اگر به تعهد خود عمل نکنند چقدر زمان خواهد برد تا ما دوباره به وضع سابق برگردیم؟

کوشکی در ادامه با اشاره به لزوم تصویب موافقتنامه‌های بین‌المللی از سوی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: بر فرض اینکه ایران و طرف‌های غربی به توافقی برسند باید از دوستان دولت پرسید که آیا این حق را برای مجلس قائل هستند که این توافق را به تصویب نمایندگان ملت برسانند و یا مانند توافقنامه ژنو که این اصل بر زمین ماند قرار است درباره بیانیه لوزان نیز این اتفاق رخ دهد.

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه چگونه است که برای امضای یک موافقتنامه ساده تصویب مجلس نیاز است ولی برای چنین توافق مهمی تصویب مجلس صورت نمی‌گیرد، گفت: به عقیده من این اصل باید در مذاکرات گنجانده شود که پس از امضای موافقتنامه از سوی تیم مذاکره‌کننده این متن باید به تصویب مجلس و تأئید شورای نگهبان نیز برسد و از نمایندگان مجلس نیز درخواست می‌کنم که به سوگند خود وفادار باشند تا حق مردم روی زمین نماند.

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرمودند :

اگر دین ندارید

لااقل آزاده باشید

قبل از این درگیری بین جناب ظریف و اقای کریمی قدوسی در مجلس خدمت جناب ادیب هم عرض کردم

بعضی ها برای منافع جناحی  از رهبری هزینه میکنند وعالمی را به آتش میکشند

الحمدالله هرکس رهبری عزیز را بشناسد میداند که کلا دراین نوع مسائل حساس با کسی شوخی و تعارف ندارند و ترسی هم از کسی ندارند که در خفا چیزی بگویند و در آشکار چیز دیگر

دراون جلسه

حضرت اقا چیزی فرمودند که جناب ظریف توضیح دادند و ایشان ابراز رضایت کردند و درنهایت هم حرف جناب ظریف درست بود

ولی بعضی ها دوست دارند از قران هم

بخش فويل للمصلين  را بگیرند بقیه آیه را رها کنند(البته اشکالی هم ندارد مشکل ازاونجا پیش میاید که طرف میگوید نبی مکرم (ص) فقط همین یک جمله را فرموندند )

------------------------------------------------------------

نکته دیگر هم اینکه هنوز توافق صورت نگرفته این یک نوع تفاهم هستش

حالا توی این چندماه دقیقا اون جدول تحقیق چطور جلو بره بسیار مهم هستش (البته حتما باید به تایید رهبری برسد )


جهت اطلاعتون پیام سرلشکر فیروزآبادی هم مشکوکه! اصلا ایشون چرا باید به رهبری پیام بده؟حتی اگر تفاهم نامه صورت بهتری داشت بازهم اینکار اشتباه بود چراکه طرف مقابل با دیدن رضایت مسئولین ممکنه در توافق نهایی زیاده خواهی کنه! به هر حال این پیام حدودا تو ساعت 12 الی 1 منتشر شده و هنوز سایت مقام معظم رهبری اون رو قرار ندادن!

 

http://www.leader.ir/langs/fa/

www.farsi.khamenei.ir

http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=11312

 

 جناب ادمین

یعنی خبرگزاری فارس

از دفتر ویژه رئیس ستاد کل نیروهای مسلح

خبر جعلی درج کرده است ؟

این در منطق جنابعالی قابل تصور هستش ؟(شخصا نسبت به حمایت ائمه جمعه  حتی در تهران و صحبت های جناب اقای مکارم شیرازی هیچ موضع گیری ننمودم  ولی  سردار سرلشکر بسیجی سیدحسن فیروزآبادی خیلی متفاوت هستند  حالا حداقل بنده اینطوری فکر میکنم )

ویرایش شده در توسط ahmad1361
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موقعی که کسی ایراد میگیره یکی از اصلی ترین جواب ها اینه که هنوز توافق صورت نگرفته و این بیانیه مطبوعاتی بوده و تفاهم اولیه و...
اولا خب توافق نهایی هم روی اصول همین بیانیه قراره بنا بشه دیگه نمیشه که ایرادا رو به بعد حواله بدیم مگه قراره چیزی خلاف بیانیه بعدا توافق بشه
ثانیا اگه هنوز اتفاق اصلی نیفتاده اینهمه حول شدن برای خوشحالی و تبریک و پیروزی و ... برای چیه آدم عاقل دندون رو جیگر میزاره تا به صورت عملی چیزی که ازش حرف میزنن اتفاق بیفته بعد خوشحالی میکنه گرچه حتی اگه تمام بیانیه هم بی کم و کاست وارد فاز عملی بشه بازم میشه در باره خوشحالی کردن یا نکردن بحث ها کرد

نکته دیگه این که اگه بخوایم با کلمات بازی کنیم میشه گفت توافق تک مرحله ایه ولی اگه دقت کنیم در عمل فرقی با دو مرحله ای نداره به گفته رهبری در این مواقع راه باز میشه برای بهانه جویی طرف در باره جزئیات که امیدوارم این اتفاق نیفته

من نگران رآکتور اراکم اگه توافق به هر علتی به هم بخوره که از نظر شخصی من نهایتا همین میشه امریکا چیز زیادی از دست نمیده ولی ما میمونیم و یه رآکتور که برای ساخت دوبارش کلی زمان لازمه کاش توافق میشد که پلمبش کنن و رآکتور جدیدی رو به جاش بسازن نه این که همونو به قول دوستان پیشرفته ترش کنن
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عجب فضای غبارآلودی راه انداخته این مذاکرات! دوباره بوی فتنه میاد ...  امیدوارم پایان این فتنه نوشانیدن جام زهر نباشد و کار را به جایی نرسانیم که دوباره رهبری مجبور بشوند از آبروی خودشان خرج کنند.

امان از خواص...

 

 

صدا و سیما که مرتبا داره به به و چه چه میزنه از نتایج توافق که احتمالا توافق پذیرفته شده باشه...!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.