امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

خوب دوستان الان می تونین در مورد این موضوع بحث کنید و من هم در حد توانایی در خدمت هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: 17 هزار و 140 نفر در کشور بر اثر اقدامات تروریستی به شهادت رسیدند که 12 هزار نفر از این شهدا به دست سازمان منافقین و بقیه به دست سایر گروه های تحت الحمایه امریکا و انگلیس ترور شدند.

به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر، سردار سرتیپ محمد رضا نقدی در نشست خبری افزود: شهدای محراب، شهدای شکنجه، شهدای افطار که در لحظه افطار و به بهانه نذری دادن به آنها ترور شدند و همچنین شهدای هفتم تیر و هشت شهریور از جمله شهدای مظلوم ترور و نفاق هستند.

سردار نقدی گفت: دنیا باید بداند، امروز کسانی که حقوق بشر را فریاد می زنند و آزادیخواهان را به بهانه حقوق بشر زیر سؤال می برند چه جنایتکارانی هستند.

وی افزود: هرگاه جباران و زورگویان در مقابل تفکر توحیدی کم می آورند، به نفاق روی می آورند و خود را در صفوف افراد موحد جای می زنند و به عنوان همراه، از پشت خنجر می زنند.

سردار نقدی گفت: در انقلاب اسلامی نیز افرادی که خود را در صفوف انقلاب جا زدند، از پشت به ملت خنجر زدند.

وی افزود: آنها وقتی دیدند هر چه ترور را ادامه دهند مردم پای ارزشهای انقلاب مستحکم تر می شوند از ترور شخص به ترور شخصیت روی آوردند.

سردار نقدی گفت: نزدیک شدن به اطرافیان شخصیت های ممتاز و آلوده کردن آنان به مفاسد اقتصادی، درست کردن پرونده برای آنان ، فشار تدریجی به شخصیتها از طریق اطرافیان و کانالیزه کردن اطلاعات برای تحت تأثیر قرار دادن تصمیمات از جمله برنامه های آنان برای ترور شخصیت بود.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین افزود: برگزاری سی امین سالگرد شهدای ترور و نفاق، فرصت مناسبی برای رساندن پیام این شهدا برای آزادیخواهان است.

http://www.tabnak.ir/fa/news/171419/در-ایران-17-هزار-شهید،-براثر-اقدامات-تروریستی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آمريكا هم مياد خيلي راحت ايران را بزرگترين حامي تروريسم در جهان اعلام مي كنه در حالي كه ايران يكي از بزرگترين قربانيان تروريسم در جهان است كه حامي آن هم خود آمريكا و رژيم منحوس اسرائيل است. نمونه اش هم ترور دانشمندان هسته اي ما و يا تروريستهاي شرق كشور كه تحت حمايت مستقيم آمريكا قرار دارند. بعد از اين همه خرابكاري و خونريزي آمريكا در ايران با بي شرمي هرچه تمام تر كشور ما را به عنوان حامي تروريسم معرفي مي كنند و جامعه جهاني هم كه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با وجود اينكه سالروز خروج منافقين از حاكميت گذشته، ولي يادآوري علل انحراف منافقين، امري است حياتي.
به همين دليل، اين تاپيك مفيد كه متأسفانه خيلي هم مورد اقبال دوستان قرار نگرفته رو مجدداً بالا ميارم تا دوستان جوان‌مون در اين زمينه، مطالعه‌ي بيشتري داشته باشن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[i]سه عامل عمده موجب مارکسیست شدن سازمان شد:1)سرخوردگی از روش روحانیون مخالف رژیم در ایران در زمینه پشتیبانی از مجاهدین.2) ناتوانی جذب روشنفکران و تحصیلکردگان جدید.3) بحث و گفتگوی مداوم و پایان ناپذیر با جناح چپ روشنفکران ، فدائیان ، رادیکالهای زندانی ، سازمان دانشجویان خارج از کشور ، گروه های انقلابی جهان عرب و مهمتر از همه اطاعت کورکورانه از کادر رهبری که به مارکسیست روی آورده بود. [/i]

اين چهار دليل كه آوردي بازتر كن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان شرمنده هستم مدتی نتونستم بیام ولی الان اومدم و از اینکه تاپیک هم میاد روی اسکرول شرمنده اما فکر می کنم کمی لازم بود در این مورد بیشتر بحث کنیم.

در مورد این سازمان کمی باید بیشتر تامل کرد این سازمان سازمانی نبود که از ابتدا دارای تفکر بدی باشه بلکه نماد عاقبت شری یک عده و جریان اونها در طول دست تطور تاریخ هست .
بنیانگذاران این گروه در ابتدا ازافراد مذهبی و پاک و مومن با نیتی خیر بودند و اهدافی کاملا اسلامی و جهادی داشتند و این سازمان رو پایه ریزی کردن و بسیاری از متفکران و حتی روحانیون برجسته از اونها دفاع و حمایت کردن اما موضوع اینجاست که آیا این سازمان در دست این افراد باقی ماند یا نه ؟ می توان گفت خیر چراکه در همان سالهای ابتدایی تشکیل سازمان و بعد از شناسایی توسط ساواک سران این سازمان بازداشت و همگی اعدام شدند و می توان گفت متفکرین وموسسین اصلی این سازمان از بین رفتند تا جایی که سازمان به دست تعدادی از اعضای دسته چندم افتاد که بعضا اصلا اسلام باور هم نبودن و بودن اونها در این سازمان تنها موجبات انحراف اون رو بیشتر فراهم کرد.

موضوع بعدی خود دستگیری این روسا بود که فکر می کنم هنوز در حاله ای از ابهام است و نمی توان به دقت گفت عامل این دستگیری سریع و و دقیق چه کس و یا کسانی بودند و نکته جالبتر اینکه عده ای از این افراد هم بعدا در مورد حکمشان تجدید نظر شد مثلا رجوی که ابتدا به اعدام محکوم شد اما بعدا حکم او به زندان تبدیل شد در عین حالی که ز افراد برجسته هم نبود ولی بعدا به ریاست این سازمان رسید.

این سازمان بعدها به لاک دفاعی نظری رفت و کم کم با ورود افرادی که اصالتا مارکسیست بودند اعتقادات مذهبی رو کاملا کنار گذاشتن و سازمان مارکسیست شد و حتی این کنار گذاشتن به یک پاکسازی وحشتناک درون حزبی تبدیل شد و بسیاری از افراد این سازمان یا به عمد لو داده شدن و یا در درگیری و پاکسازی از بین رفتن.

سه نفر اصلی موسس این سازمان یعنی حنیف نژاد محسن و بدیع زادگان در اولین موج اعدام ها اعدام و از بین رفتن و عملا سازمانی رو که تشکیل داده به دست کسانی دیگر افتاد .
اما یکی از مواردی که خیلی جالب نظر هست نظرات امام در مورد این عده هست ایشان از ابتدا به این گروه نظر خوبی نداشتن و حتی مخالف هرگونه درگیری سختی بودن و تمام اینگونه درگیری ها رو رد می کردن و حتی در قضیه ترور نخست وزیر هم فتوای ترور انقلابی توسط پیگیری عده ای از روحانیون و با حکم کسانی غیر از ایشان انجام شد ولی ظاهرا بعدها معلوم شد نظر ایشان ترور نبوده.
در زمانی هم اعضای این سازمان تفکرات خودشون رو با واسطه هایی به امام تسلیم کردند اما امام بعد از بررسی سریع به انحراف اونها پی بردن و هیچ وقت تاییدشون نکردن و حتی یک بار از ایشون سوال شد شما به چه شکلی از زاویه اینها از قبل مطلع شدید ایشان فرمودن: من دیدم اینها از من مسلمانتر هستن این من رو به شک انداخت.
می بینید که شیطان برای نشان دادن خودش حتی در لباس مسلمان کامل هم به میدان میاد اما چشم بصیر روح اله می خواد تا انحراف رو ببینه.

موضوع بعدی حمایت از این سازمان هست این سازمان توسط برخی از روحانیون هم همراهی میشد (البته خلاف نظر امام راحل) .آقای رفسنجانی در بخشی از خاطرات خود اشاره به نامه ای به امام می کنن که مضموم اون تقریبا این هست که آاق رفسنجانی به امام می نویسن که شما درست می گفتید در مورد این سازمان و من مدتی است که دیگر سهم امام را به اعضای این گروه نمی دهم.
این مسیله نشان از کمک های قبلی ایشان و حتی آیت الله منتظری به این سازمان بود اما بعدا ها از این کار منصرف و حتی نادم هم شدند البته این زمان بعد از انقلاب همنبود بلکه چند سال قبل از انقلاب.
برخی روحانیون حتی سهم امام رو به همون شکلی که گفته شد در اختیار این سازمان می گذاشتن ولی خوب بعدها این سازمان خودش رو بیشتر نشون داد و از این کار عقب نشینی کردن.

اما دلایل انحراف این گروه فراوان هست اما علاوه بر اون مواردی که دوست ما اشاره کردن باید مد نظر داشت روحانیون دفاع های خوبی از این گروه کردن اما سران این سازمان در نهایت با ایجاد تفکرات انحرافی کم کم خودشون موجبات خروج از ریل مستقیم رو فراهم کردن.

یکی از عوامل مهم عدم همکاری با این گروه از جانب طبقه روحانی و عموم مردم تفکر اما مبنی بر جنگ نرم بود که مخالف منش مسلحانه این گروه بود اما امام در تمام موادر با این مشی مخالف بود ولی این گروه علاوه بر روش نادرست انحراف هم داشتن که اما خیلی زودتر این انحراف رو دیده بودن و این باعث شد این گروه در عموم و توده مردم نفوذ بالایی نداشته باشه و در دراز مدت با بحران روبرو بشه.
نباید از ذهن دور کرد که این گروه تجربه کافی نداشتن و در فازهای اول هم برای به دست آوردن اسلحه و آموزش علاوه بر مطالب داخل متن های پیش و کمک از گروه های فلسطینی از چریک های فدایی خلق هم کمک گرفتن ولی بعدا با همین گروه هم به بن بست رسیدن و بینشون هم درگیریهایی پیش اومد.

و بعد از انقلاب این گروه کامل از مسیر اصلی خودش خارج شد و تبدیل به کانونی برای منحرفینی شد که علی القاعده به فکر به دست آوردن قدرت هم بودن و این در هر گروهی طبیعی هست ولی بعد از پس زده شدن در توده ها به فکر راه های دیگه ای افتادن و یکی از این راه ها کتادر سازی سازمانی در سازمانها و ادرات بود و از این منظر نه تنها ما در ابتدای انقلاب بلکه در بعد از اون و حتی تا همین الان هم داریم ضرباتی از این گروهک می خوریم.و نمونه هایی چون خارج شدن برخی از پرونده ها از بایگاننی ضد اطلاعات ارتش در ابتدای انقلاب و حمله به ستاد کل نیرویهای مسلح و دستبرد اسناد این بخش و همچنین پنهان ماندن چهره عده بسیاری از افراد شبکه جوش و کودتای نوژه و... رو میشه مثال زد.
جالبتر اینکه این گروهک هنوز هم گاه و بیگاه شاهد موضع گیری و دخالتش در اوضاع داخلی هستیم مثل کشته سازی در فتنه ای سال ۸۸ و تلاش برای براندازی نظام و... به همین دلیل هست که هنوز هم در اذهان عمومی مردم جا افتاده که هر کسی در سازمانی و یا اداره ای کاری خلاف انجام میده مردم به سرعت لفظ منافق رو در مورد اونها به کار می برن چون اونها این کادر سازی رو داشته و هنوز هم فکر می کنم دارن و بسیار در این مورد خوب و پیچیده عمل می کنن به شکلی در این مورد استاد و همه فن حریف شدن.
بعضا ضرباتی که این افراد و کادرهای اونها به این کشور زدن خیلی از ضربات دشمن در جنگ نظامی کاراتر بوده و هست.

موضوع بعدی اینکه این سازمان بعد از خروج از ایران و سپس بعد از اشغل عراق با بحران هویت موجه شده وبه همین دلیل دیگه شاید نمی تونه افراد خودش رو توجیح کنه چراکه اساسنامه این سازمان در موارد بسیاری توسط خود سران این گروهک نقض شده و این سوالاتی جدی در این مورد به وجود آورده مثلا رابطه جنسی رجوی با خانم های عضو این گروهک و یا رابطه خوب با امریکا که در اساسنامه این سازمان دشمن واقعی هست و.... باعث ایجاد سوالات فراوان در بدنه تشکیلاتی این گروهک شده و انشقاق داخلی سرخوردگی و بی هدفی رو موج زده و شاهد بروز مشکلات فراوان عقدیتی در اونها شده این در دراز مدت عامل روانی این گروهک رو از بین می بره و دیگر توان نگه داشتن اونها رو نخواهد داشت.
سعی می کنم در بخش بعدی به گوشه ای از نحوه آموزشهای این گروهک اشاره کنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همش تقصیر این تقی شهرام معدوم(معروف به تقی قمپز) و این مسعود رجوی نخاله هستش که حتی خونه حنیف نژادو همراه با کروکیش این نخاله لو داده بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از برادر opera بخاطر توضيحات خوب و كاملشون راستي برادر اگه بشه در مورد ساختار نظامي اين گروهك هم توضيح بديد و اگر آماري از تجهيزات زرهي و غير زرهيشون هم داريد در تايپك قرار بديد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عکس های داخل پادگان اشرفو کسی داره بزاره ممنون؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد آموزش های اونها بیشتر می خوام به روش شستشوی مغزی اونها بپردازم چون آموزش های نظامی اونها تقریبا مثل تمام گروه هایدیگه هست.

اونها در طی دوره های خودشون از ابتدای تشکیل این گروهک در قبل از انقلاب دوره هایی به نام دوره های به اصطلاح ایدیولوژی رو تشکیل می دادن و توی این جلسات کتابهای خاصی که برخی از اونها توی متن اشاره شده رو مطالعه می کردن و در عین حال خودشون به تفسیر قران و نهج البلاغه هم دست می زدن و عملا تعاریف خاص خودشون رو از این آیات و روایات داشتن.
در سالهای بعد کم کم بیشتر به طرف مارکسیست گرایش پیدا شد و در طی دوره ها بیشتر به فکر مطالعه این دست از ایدیولوژیها افتادن تا اینکه نهایتا به کل مارکسیست شدند.

این دوره ها بیشتر در خانه های تیمی که بعضا مختلط هم بودن تشکیل میشد البته در ابتاداینطور نبود ولی کم کم راه برای بسیاری از مفسده ها در همین خانه ها باز شد هر چند از ابتدا هم روسا سعی می کردن فکر و انرژی اعضا رو به طرف کار اصلی خودشون متوجه کنن ولی خوب این روند در خیلی موارد کارساز نبود.
نهایتا این دوره ها بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد تا اینکه از ایران خارج شدن.

اما موقعی که در ایران بودن مقداری فضا برای اعضا بازتر بود ولی بعد از خروج از ایران این سازمان به حالت سازمانی نظامی و پادگانی در اومد و کنترل افکار و اعمال اعضا بیشتر از پیش برای سران اون فراهم شد.
عبور و مرور اعضا از این زمان به شدت مورد نظر و کنترل قرار گرفته و از خروج از محیط پادگانی ممانعت میشه و چیزی به اسم مرخصی و ... وجود خارجی نداره تا جایی که برخی از این اعضا سالها در همون پادگانها که اشرف یکی از اونهاست مونده و به خارج از پادگان نرفتن.

نحوه زندگی رفتار و حتی نیات اعضا در بیشترین حد و اندازه کنترل میشه و در طی دوره هایی به نام اعتراف دسته جمعی تمام افکار اعضا سعی میشه بازگو بشه تا برای همه روشن باشه ولی این دوره ها هر چند در ظاهر به این معنا تبلیغ میشه که برای این هست که همه اعضا با شما همرزم هستن و نباید چیزی بین شما پوشیده بمونه اما در اصل و معنا به نوعی تخلیه اطلاعاتی و آتو گیری از اعضا برای آینده هست.

تمام اعضا ملزم به طلاق دایم هستند .اونهایی که همسر دارن طلاق میدن و اونهایی هم که ندارن تعهد میدن نداشته باشن و صرفا برخی ازدواج ها هم در قالب درون گروهکی و سازمانی انجام میشه و فقط این قانون حکم فرماست و نمونه بارز این ازدواج ها ازدواج مریم عضدانلو همسر اگر اشتباه نکنم گلسرخی که به دلایل واهی و غیر واهی از گلسرخی طلاق و به عقد رجوی ریاست این گروه در میاد و از این نوع کثافت کاریها تا بخواین توی این سازمان هست.

هیچ یک از اعضا حق خلوت کردن و درد دل با کسی رو ندارن و باید تمام اطلاعات و حتی تفکرات خودشون رو با روسای خودشون در میان بزارن در غیر اینصورت توبیخ خواهند شد.

در هنگام نگهبانی مخصوصا در سالهای اخیر چند رده نگهبانی در نظر گرفته میشه و در هر پست هم چند نفر با هم پست میدن تا درصد اقدام به فرار و خرابکاری و .... بیاد پایین.در عین حال این پست ها با دکل های دیدبانی و .... همیشه کنترل و بازرسی میشن به علاوه ابزار جدید و نو مثل دوربین های مدار بسته و....

روسا و فرماندهان از کسانی انتخاب میشن که از مطین ترین افراد این گروهک باشن و به شکلی قوانین حفاظت و اطلاعات به شدت اجرا میشه.

موضوع بعدی ارتباطات هست که به طور کلی با بیرون از سازمان قطع هست به شکلی که برخی حتی سالها از خانواده خودشون بی اطلاع هستن .هیچ رسانه ارتباطی و وسیله ارتباطی در اختیار اعضا نیست و تمام اعضا طبق یک برنامه مشخص روزانه همیشه مشغول کارهای خودشون هستن و کسی حق تخطی از این برنامه رو نداره حالا یا این برنامه برنامه بیگاری هست یا کار و رزم و... یا جلسه های گروهی تفتیش نیات و عقاید و یا نهایتا سخنرانی و سازندگی ایدیولوژی.

رادیو تلویزیون اینترنت و هیچ وسیله دیگه ای در دسترس اعضا نیست و ورود ابزار و وسایل این نوع هم ممنوع هست .

البته تلویزیون و رایود و ... وجود داره اما به این شکل که هیچ روزنامه ای در دسترس نیست جز روزنامه و نشریه داخلی سازمان که تمام اخبار اون رو خود سران و گردانندگان این سازمان تهیه و تدوین می کنن و به شکلی تنها صدای این گروهک در اون نمود پیدا می کنه نه هیچ چیز دیگه ای به شکلی که افراد این گروهک به تمام معنا با دنیای بیرون در قطع ارتباط هستند.
و کتب هم تنها کتبی که شناسایی و سانسور روی اونها انجام شده باشه در دسترس اعضا هست.
تلویزیونهای درون سازمان تنها تکه های اخبار رو گلچین و برای اعضا پخش می کنن و اخبار کاملا گزینشی هست و از روش هایی چون پاره حقیقت گویی کلی گویی و فرافکنی برای ایجاد این برنامه ها استفاده میشه و رایدو هم تنها رادیوی سازمان و برخی رادیوها در دسترس هست.

در عین حال تمام این امکانات در زمان و مکان های خاصی در دسترس هستن.

مورد بعدی القا تفکرات انحرافی و غلط و نادرست توسط سران به اعضا هست تا جایی که برخی از این اعضا تفکر و اعتقادشون و زمینه های تفکریشون در مورد ایران و درون کشور و نیازها و ارزشهای مردم داخل کاملا مخالف و متفاوت هست .
مثلا در اثر القا سازمان بیشتر اعضا رده پایین و متوسط از واقعیات داخل ایران بی اطلاع هستن و حتی برخی فکر می کنن عمده مردم ایران طرفداران این گروهک هستن و تنها اگر خودشون رو به عنوان اعضا این سازمان در حال ماموریت در ایران معرفی کنن از هیچ کمنکی به اونها دریغ نخواهد شد.
این موضوع در بسیاری از اظهارات برگشته های این سازمان و یا اعضا فراری و دستگیر شده به صورت مشهود نمایان هست .این موضوع در مورد کسانی که در ابتدای انقلاب و سالهای دهه 60 از ایران فرار کردن بیشتر موج می زنه و مشهود هست.

در عملیات فروغ جاویدان به اعضا گفته شده بود که در هر استانی که بفهمن شما اعضا سازمان هستین مردم به کمک شما خواند آمد و عملا نظام کمرش خواهد شکست چون کاریزمای مسعود و مریم و همچنین نفوذ مردمی سازمان بیشتر از نظام حاکم هست اما در ورود به ایران و پیشروی تا نزدیک کرمانشاه عملا اعضا می دیدن مردم روستاها حتی با اسلحه های شکاری جلوی اونها ایستادگی می کردن و به همین دلیل در سر پل ذهاب اسلام آباد غرب و کرند دست به کشتار و اعدام های فراوانی زدن و تجاوز و قتل رو از نهایت گزرانده و حتی با ورود به بیمارستان امام خمینی اسلام آباد تمام بیماران و اعضا این بیمارستان رو اعدام تیرباران و یا مورد تجاوز قرار دادن.
در پادگان ابوذر و الله اکبر نیز هر نیروی ارتشی که وجود داشت رو به قتل رسوندن.

حتی برخی از اعضا رو از کشورهای اروپایی جمع کرده بودن و مثلا به یکی از اونها که پزشک بود گفته بودن فردا صبح عملیات شروع میشه همراه ما بیا و ۴۸ ساعت بعد توی تهران وزیر بهداشت بشو.
متاسفانه اعضا عمده سازمان همین تفکر و باور رو داشتن که کشور و مردمش با اونها همراه هست و به راحتی تن به این کارها میدن.

موضوع بعدی ایجاد ترس و واهمه از اعضا بسیج و سپاه هست و حتی در مراتبی افرادی ریشو و دارای محاسن و القا میشه که این افراد همگی بسیجی و سپاهی بوده و در درگیر باید به سرعت یا حذف بشن و یا از منطقه دور شین برای همین در عمده عملیاتهای خرابکاری در داخل کشور برخی از مردم عادی رو هم هدف قرار میدن .

در کل روش این سازمان روشی خاص برای شستشوی مغزی اعضا هست و به اعضا اجازه شنیدن و تفکر در مورد نظرات مخالف سلب میشه و تنها موارد و تفکرات سازمان به خورد و خوراک فکری این اعضا داده میشه به شکلی اعضا تفکر و ایده ای غیر از این تفکر سازمانی براشون متصور هم نیست باور که درجه ای بالاتر است.
تفکرات و ایدیولوژی سازمان به شکلی به وحی منزل برای اعضا تبدیل شده و هیچ کس رو یاری مخالفت و یا اظهار نظر در موردش نیست.

شاید برای ما قابل تصور نباشه ولی این روش بسیار کارا و در عین حال ظالمانه و حیوانی هست .به شکلی که سطح تحلیل برخی از اعضا بسیار پایین و ضعیف هست و تنها فکر و ذکرشان انجام عملیات خواسته شده هست.
اگر کسی از این گروهک خارج بشه باید حذف فیزیکی بشه برای همین افرادی هم که از این گروهک جدا میشن و فرار می کنن عملا هیچگاه خودشون و خانوده شون در امان نیستن و هر لحظه امکان ترور و انفجار و مشکل براشون هست.

و اما اعضا این سازمان در ابتدا از افرادی بودن که نفسا مارکسیست و یا فریب خورده و منحرف بودن اما بعد از خروج از کشور خیلی از اونها دیگه فرصتی برای تفکر و اصلاح مسیر بهشون داده نشد و همونطور موندن بقیه اعضا هم معمولا از چند دسته خارج نیستن مخصوصا کسانی که تازگی به این گروهک پیوستن یعنی در طی دهه های ۷۰و ۸۰ عمده اونها از معاندین با نظام حاکم هستن که بیشتر فرزندان اعدامی ها و منحرفین این سازمان و یا سازمانهای دیگه هستن و یا خط ها و جریانهای فکری دیگه که فکر می کنن در این گروهک مجالی برای ضربه زدن انتقام جویی و تغییر نظام دارن و یا اعضایی هستن که به خاطر امکانات و پول وارد این سازمان میشن .امکاناتی چون ویزا تحصیلات پول قدرت و ...

امیدوارم مفید بوده باشه اگر سوالی هست در خدمتم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نمونه بارز این ازدواج ها ازدواج مریم عضدانلو همسر اگر اشتباه نکنم گلسرخی که به دلایل واهی و غیر واهی از گلسرخی طلاق و به عقد رجوی ریاست این گروه در میاد و از این نوع کثافت کاریها تا بخواین توی این سازمان هست. [/quote]

گلسرخي بيچاره چپي بود, قبل از انقلاب تيرباران شد .... مريم زن" ابريشمچي" معاون سازمان بود.


[url]http://www.habilian.ir/fa/mko-leaders/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%85%DA%86%DB%8C.html[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون تذکر دادین این دو تا اسم رو اولا فراموش کرده بودم و در عین حال بیشتر اوقات هم قاطی می کنمشون به هر حال ممنون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سرگذشت این سازمان یک واقعیت تلخ از سو استفاده از پاکی جوانان ایران است و یک تجربه بزرگ برای هر انسانی
که اگر چشم را بروی واقعیت ببندیم به بیراهه می رویم و در رویا و اوهام خود غرق خواهیم شد
به قول ما سیالاتی ها جریان از یک گام زمانی قبل تر فقط تاثیر می گیرد نه از دو گام یا گام های قبل ( منظور درک و فهم شرایط فعلی است نه ثابت ماندن بر روی یک وضعیت)
لحظه ای پیش گذشت و اکنون حال است و حال چه موقعیتی است
و اگر این درس را نگیریم غفلت بزرگی کردیم چرا که دنیا دو بار فرصت نمی دهد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از اپرا

اما چرا بعد از جريان صدام و جريان نوري مالكي و نزديكي ما با سيستم حاكمه عراق خدمون نتونستيم روي نيروهاي منافقين و پادگان اشرف عمليات كنيم ؟

چرا با يه عمليات مشترك كارشون رو تموم نكرديم ؟؟ امكان وارد شدن نيروهاي امريكايي ميرفته ؟ يا علت ديگه اي داشته ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.