alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,259
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    143

alala آخرین امتیاز شما در روز 11 اردیبهشت

alala شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

29,151 نشان بصیرت

درباره alala

  • رتبه حساب کاربری
    سرتیپ

Profile Information

  • Gender
    Not Telling

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. تمرین هایی مثل حمله به مصیاف و برخی ماموریت های دیگه احتمالا ممکنه به ذهنشون خطور کنه برای برخی تاسیسات ایران ضروری است. یک بار در تاپیکی اشاره شد که نباید هیچ چیز را غیرمحتمل دونست. در همکاری با نیروهای ویژه آموزش دیده فعلا در اختفای داخلی در یک عملیات ترکیبی ( ترور شهید هنیه را از یاد نبریم که طبیعتا کار یک دسته نیروی ویژه این بار نه امنیتی که نظامی بود ) در یک بلبشوی داخلی یا خارجی ( مثلا حملات به مکان های خاصی از کشور که ارتباطات و انرژی و سلسله فرماندهی و ... را تحت تاثیر قرار میده ) احتمال وجود داره توسط این تیم های داخلی و با پشتیبانی از کشورهای همسایه خصوصا رژیم باکو و حالا ترکمنستان کلا بی اراده عملیات هایی در برخی سایتهای خاص که به خیال خودمون از طریق هوایی و بمباران ایمن هستند صورت بگیره. حالا همه این ها را بزاریم در کنار تجربه های خرابکاری در نطنز، ارسال پهپاد از باکو به اصفهان، ترور پیچیده شهید فخری زاده، تیم های کوادکوپتری، سرقت آرشیو هسته ای و .... دشمن حتما برای چنین عملیات هایی اماده است. علاوه بر تقویت مرزها برای غافلگیر نشدن و همچنین رصد فعالیت های ترکمسنتان و باکو و مراکز و جغرافیایی که در اختیار صهیونیستها گذاشتند برخیشون برای روز مبادا باید در سایتها هم تیم های مستقل دفاعی آماده کرد که به صورت تصادفی تغییر میکنه وظایف و مکان ها و شیوه ها و تاکتیک ها و ابزارهای دفاعیشون تا حتی با قطع ارتباط ها و نا امن شدن جاده ها توسط مزدوران داخلیو کمین برای تیم های پشتیبانی بتونند چند ساعتی از مراکز حساس در صورت قطع کامل پشتیبانی با نیروهای امنیتی و نظامی دفاع کنند. اصلا نباید با تقویت گمانه زنی های حملات هوایی سایر گزینه ها و فرضیات را کنار گذاشت. ممکنه سرمون را مشغول اون کنند و ضربه را از جای دیگه بزنند. میبینیم که از الگوهای موفقیت آمیزشون فرضا در ترور سید حسن نصرالله، بعد ترور سید هشام صفی الدین میان و مثلا در ترور محمد سنوار به ادعای خودشون استفاده میکنند. البته باید برنامه های تهاجمی هم ضد خود این رژیم و هم مثلا عشق آباد و باکو داشت و رصد کرد و با کوچکترین حماقت یا خباثت یا اصلا وادادگی ( به ما ربطی نداره که سر چی اراده کردند یا مجبور شدند که منبع تهدید بشند ) سریع طوری منابع دردناکشون را زد که یک بار برای همیشه در تاریخ کوتاهشون براشون درس عبرت بشه که مزدوری با این شکل چیزی جز ضرر نداره براشون. متاسفانه هر دو کشور عملا کشورهایی هستند با مشخصات خاصی که تقریبا در برابر چنین رژیم هایی تقریبا واداده مطلق هستند به دلایل مختلف. پ ن: طبیعتا اسقاطیل یکهو عاشق ترکمنستان و باکو نشده که تجهیزات پیش رفته اش را بین همه کشورها به این دو کشور صادر میکنه. کمترین استفاده شخصی! ( تجهیز ضد ایران به کنار ) اینه که تسلیحات به ظاهر باکویی و ترکمنی هستند ولی حالا در قالب تیم های مخفی یا مستشاری یکهو این تسلیحات سر از ایران در میارن و مثل باکو در مسئله اصفهان و پهپاد میگند کی بود کی بود ما نبودیم! از کجا معلوم از خود اسقاطیل نیومده؟! چون تسلیحات مشترک هست به اصطلاح.
  2. امکان نصب یک سامانه دودزا ( تنها برا اختلال موقت و طولانی کردن زمان رهگیری ) بر روی پهپادها که در فاصله زمانی یا جغرافیایی خاصی فعال بشه ( در محیطی که مطمئن هست پدافند وجود داره و پس کشف شدنش بواسطه عامل دودزا دیگه اههمیتی نداره چون رادراها و اپتیک های هوایی قبلش کشفش کردند ) بر روی پهپادها وجود داره؟ پهپاد را در هاله ای از دود برای دقایقی استتار کنه و اجازه قفل لیزری را نده؟
  3. حالا یک عده توی ترکیه راه بیفتن که نه دمشق نه حلب جانم فدای ترکیه ... برای برداشت شما باید کاشت داشته باشید ولو با قرض و ضرر.
  4. با این سرعتی که آمریکا و اروپا برای قربان صدقه رفتن تروریست القاعده و مشروعیت بخشیدن و برداشتن تحریم ها و رقابتی که در بهبود شرایط سوریه دارند، به نظر ایران بعد از انقلاب برای حمایت از فلسطین نتونست دیگه به این سرعت و کیفیت عمل کنه. رژیمی که هنوز انتخابات برگزار نکرده، رئیس خود خواندش توی لیست تروریستی خود غرب بوده با گروهش که الان بدنه اصلی دولت خودخوانده است، تو چند کشور حکم دستگیری داره فعال و کشتارهای به روزش که قول داده بودند مثلا یک ماهه کمیته ویژه نتایجش را میگه هنوز هم حتی ادامه داره و وضعیت بلبشوش در شرق و شمال و جنوب معلوم نیست کی به کیه و میبینیم در این فرصت سریع سفیر آمریکا هول و تند و زود میاد اقامتگاه و سفارت را افتتاح میکنه و فوری همه تحریم ها را برمیدارند و ... چیز عجیبی است؟ً! حتی وقتی طرف تروریسته از قول خودشون و همزمان 1500 نفر را فقط در یک فقره سلاخی کردند؟ طبیعتا نه! باید یک الگویی باشه که شما حتی اگر تروریست باشید، حتی اگر آدم کش باشید ولی ضد ایران ( بله همینقدر محدودش میکنیم که فقط و فقط در یک مورد ایران ملاک هست ) باشید باید چنان سریع بهت کمک کنیم که مردم کشورت بگند ببین هم پیمانی با ایران چقدر بدبختی داشت ولی الان حتی حاکممون تروریسته چقدر خوشبختیم! اون هم با ابزار تحریم و رابطه و انزوا و غیره... ابزاری که سال هاست برای پیش بردن حاکمیت مطلوب و مهندسی اذهان مردم در خاورمیانه و فراتر از اون ازش استافده میکنند...
  5. بزارید یک فرض بدبینانه هم داشته باشیم. به هر حال ما از شکست ها نه واهمه داریم و نه شرمساریم. دشمن تا بن دندان مسلح یک بار به یکی از اعضایی که خیلی احساس نزدیکی میکرد و لذت بردن از زد و خوردها اشاره کردم که اصولا در این نبرد نابرابر خوردن ما نه عجیب هست و نه برای طرف مقابل افتخاری داره. یک طرف تمام جهان و تکنولوژی و ثروت و اطلاعات و قدرتش را جمع کردند در یک رژیم نامشروع و حمایت نامحدود و یک طرف کشوری که تازه 40 سال هست روی پای خودش ایستاده و اون هم پس از ترورهای بیشمار و کودتا و یک جنگ ویرانگر تحمیلی و بعدش هم بلافاصله انواع و اقسام تحریم ها و حملات امنیتی که به سختی تلاش میکنه روی پاهای خودش بایسته. اما فرض بدبینانه. با توجه به نوع اهداف و اظهارات ( فرض چند موج بودن حملات و ناتمام ماندن موج های بعدی با توجه به شواهد را کنار میزاریم ) مقامات اسقاطیلی؛ حمله با تعداد زیادی پرنده پشتیبان ( خصوصا پرنده های آمریکایی برای بالا بردن ریسک هرگونه اقدام ایران علیه پرنده های دشمن و درگیری مستقیم با آمریکا ) انجام شده ولی در نهایت از اونجا که حمله یک حمله اطلاعاتی/نظامی بوده و یک جراحی کوچک و کم سر و صدا ( برای جلوگیری از پاسخ ایران ) قرار بوده باشه، فرضا به تعداد اهداف یا کمی بیشتر ( مثلا برای هداف مهم بیش از یک پرتابه هم برای اطمینان از فیل شدن و یا ناموفق بودن یک موشک و هم اطمینان از تخریب ) مثلا در حدود 30 موشک شلیک شده و از اونجا که موشک های ناشناخته ای برای پدافند ما بوده و اصولا ما پدافند ضدموشکی ضد اهداف بالستیک معمول هم به شکل تخصصی نداریم چه برسه اهداف بالستیک هواپرتاب احتمالا با سرهای جنگی و هدایت ناشناس؛ هیچ رهگیری خاصی هم در مقطع کوتاه شلیک ها رخ نداده و موشک ها هم عمدتا به اهدافشون رسیدن ( حداقل دو موج را داشتیم - یک موج تهران و یک موج چند ساعت بعد رادارهای مرزی که البته این الگو خودش عجیب هست و باید برعکس میبود و شاید هم بوده و اخبار به دست ما جا به جا رسیده ولی در کل کشور دو موج اخبار را داشتیم. یکی همون اولین صداها (سه تا پنج ) در تهران و چند نقطه و یکی دیگه هم چند ساعت بعدش نزدیک طلوع که توپها به صدا در اومدند بیشتر. ) این میتونه عدم درگیری جدی پدافند و همچنین عدم وجود بقایای قابل کشف به تعداد زیاد را توجیه کنه. هدف داشتند چرخه تولید سوخت جامد را با شناسایی قبلی در چندین سوله در سطح کشور از بین ببرند موقت. حالا شلیک به اس-300 ها طبق ادعای خودشون را باید دید جزء اهداف بوده یا نه. مثلا اگر هدف بوده که برای از میان بردن توان پدافند برای آینده میتونسته باشه ولی اگر برای صاف کردن مسیر موشک ها و یا حتی پرند هاشون به سمت اهداف عمقی تر بوده یک مسئله دیگه است. ( رادارها هم به همین ترتیب ولی مسئله زمانبندی هاست که ما نمیدونیم. در اخبار بیشتر گویا رادارها بعدا هدف قرار گرفتند - یعنی بعد اون صداهای تهران که گویا مربوط به سایت های پدافندی بوده - ولی از طرفی به نظر لااقل در تهران و اطراف اول سایتهای پدافندی هدف قرار گرفتند و چند ساعت بعد اون تصاویر شلیک در شرق تهران که احتمالا مربوط به پارچین و سوله های شمال شرق بودند - ولی علت زدن سایت هاگ چی میتونسته باشه؟ یا رادارهای پیش اخطار؟ ورود پرنده هاشون برای شاهرود؟ ریسک بالایی داشته و به نظرم کاملا رد میشه این گزینه. برای محکم کاری؟ قدرتنمایی؟ از میان بردن پدافند در فرصتی که به دست آورده بودند؟ ) فرض صحت این گزاره؛ خب توان دشمن برای ما آشکار میشه. یک بار اشاره شد. دقیق زنی توسط یک عملیات کوچک. نقاط مثبتش برای دشمن: امکان هدف قرار دادن هر نقطه و مکانی که میخواد، ساده تر بودن عملیات به علت اینکه مهمات و پرنده های کمی مورد نیاز هست، توانایی انتخاب هر هدفی با هر درجه اهمیتی و ریسک و سر و صدای کم. ( مگر مثلا مثل یمن بخواد اتش بازی کنه تا لااقل قدرتنمایی کنه با مخازن و مکان هایی که انفجارهای ثانویه داره از جمله دپوهای مهمات و پادگان ها و مخازن و مراکز صنعتی اشتعال زا! و ...) نقاط منفی برای دشمن: این شیوه مستلزم استفاده از مهماتی است که به اهداف سطحی میتونه اسیب وارد کنه و اهدافی که تا جدی محافظت شده باشند توسط پدافند غیر عامل یا زیرزمینی باشند میتونند مصون بمونند. ( مگر اینکه دشمن با شناسایی دقیق نقاط خاصی از این اهداف را هدف قرار بده که به خود هدف غیرمستقیم اسیب بزنه مثل ورودی ها و خروجی ها و خطوط انرژی و نقاط حساس که اجبارا روی سطح هستند و ... )
  6. اصولا با توجه به زد و خوردهای اخیر که حداقل فایده اش برای ما به لطف احساس گردن کلفتی صهیونیستها و باز کردن مقداری از مشتشون؛ واقع بینی بهتر بین مسئولان بود؛ خود مسئولان دیگه در صحبت ها اشاره دارند به اینکه دشمن میتونه حمله کنه و آسیب بزنه و پس پدافند تنها برای کم کردن اثر اسیب هاست که اون هم دشمن با تعداد بیشتر حملات و تنوع میتونه همون را هم خنثی کنه. پس واقعا محلی از اعراب نداره این خبر سازی ها تا وقتیکه مثلا ما یک گیم چنجر رو کنیم مثل پدافند هوا پایه و جنگنده و .... با این شرایط الان عمده تلاش و اقدام ما باید روی پدافد غیرعامل و تاسیسات موازی مخفی باشه با فرض اسیب دیدن تاسیسات فعلی در هر حمله ای. حالا روی فریب دشمن و دلخوش کردنش به این عکس ها و کار کردن روی پدافند زمین پایه موثر در روز مبادا هم میشه کار کرد البته. و البته اصل ماجرا برای ما که قدرت تهاجمی و برنامه های متنوع بعد حمله به ماست که یک قسمیش را هم باید ببینند که اگر ما اسیب بخوریم، پدافند اونها هم هر چه قوی ولی تلاشمون به حداکثر اسیب در همون نقطه برای اونها خواهد بود. پ ن: صهیونیستها هم از حملات ما البته درس گرفتند. علاوه بر تاسیسات جدید اتمی در دیمونا که عمدتا زیرزمینی هست ( حالا ما هی داد بزنیم اقایون تاسیسات را متعدد کنید ) در نقب در حال ساخت تاسیسات زیرزمینی مستحکم ( درس از موشک خوردن پایگاه هاشون و اسیب پذیری تاسیسات رو زمینی ) هستند برای برخی نهادها چون واحد 8200 و امان و شاباک و ... تا تجمیعشون کنند در محل های زیرزمینی امن در شعبه های متعدد.
  7. در مورد سوریه یکی از مباحث مورد توجه اینه که فروپاشی نظامی در استان کلیدی حلب گویا از مدت ها پیش در برنامه ای حساب شده به عنوان گام اول و کلیدی برنامه ریزی شده بوده ( عمدتا در بعد مالی توسط قطر و شاید با همکاری اطلاعاتی ترکیه که پایگاهه اش در اون مناطق در نفوذ به حلب کمکش کرده بود ) و به این شکل بوده که در ابتدا با شناسایی فرماندهی نظامی سوریه در حلب، اکثر فرماندهان و نیروهای نظامی و اطلاعاتی توسط قطر خریده شدند و تطمیع با پول و امکانات و تامین کامل ( دقت کردیم که بر خلاف لاذقیه و دمشق و دیرالزور در حلب ما عموما دستگیری های کمی از افراد نظامی رده بالا اصولا داشتیم؟! با اینکه خیلی ناگهانی سقوط کرد ) عامل اصلی خیانت و سقوط حلب بودند. ماجرای مستشار شهید ما در حلب هم گویا بر اساس همین خیانت بوده که غافلگیرانه پس از کودتای این فرماندهان نظامی خائن در حلقشون قرار گرفته و شهید شدند در حالیکه تلاش داشتند نیروها را منسجم کنند و مانع سقوط حلب بشند به شکل کامل. این نفوذ قطر در سایر رده های فرماندهی نظامی سوریه با پول انبوه هم وجود داشته و برای همین هم بود که گویا بشار اسد همه چیز را این بار از دست رفته دید و رفت. بنابراین خیانت به نیروهای ایرانی و حزب الله از قبل از این سقوط هم توسط رده های نظامی سوریه احتمالا که نه قطعا ( با توجه به ترور ها و حملات هدفند صهیونیستها خصوصا در مزه دمشق ) در حال انجام بود. حالا بخشیشون به قطر و ترکیه و برخی به سعودی و برخی به موساد و ... ولی احتیاط شرط عقله. هرچند خروج نیروهای ما نشون داد که واقعا ما از مدتها پیش با توجه به وضعیت سوریه اصولا سبک کرده بودیم حضورمون را به شدت ولی خب باید مراقبت کرد. حزب الله شاید این شناخت اطلاعاتی که ازش حاصل شد بخشیش در سوریه بوده. هرچند وقاعا خود لبنان چنان خائنان و دریچه های خیانتی داره که هیچ نیازی به سوریه نبوده برای اسقاطیل.
  8. توی بحث درگیری هوایی شاید پاکستان قابلیت های خوبی داشته باشه که در ترکیب با قدرت آموزش ها و جسارت خلبانان خودش را بیشتر هم نشون میده. اما اگر درگیری به درگیری صرفا موشکی ( بالستیک ) برسه، هر چند پاکستان در بعد تهاجمی وضعیت خوبی داره و شاید حتی به نسبت بهتر با توجه به تنوع موشک های تاکتیکی ولی در مقابل هند یکی از معدود دفاع موشکی های کامل را در اختیار داره. ( سیستم سپر موشکی در لایه های مختلف خصوصا دفاع ضد موشکی داخل و خارج از جو ) که از سال ها پیش در حال توسعه اش بوده و حتی در مواردی تعداد بسیار زیادی سامانه و موشک را تولید کرده از سال ها پیش که هند را در کنار معدود کشورها و رژیم هایی مثل آمریکا و صهیونیستها ( حالا باید دقیق تر بررسی بشه ولی در کمیت و تنوع توام حساب کنیم اونم در شکل تخصصی سپر موشکی شاید حتی بالاتر از چین و روسیه - برنامه های شناخته شده ) قرار میده که یک سپر موشکی تخصصی داره. حالا مگر اینکه چین نه به شکل تخصصی ولی به شکل جزیره ای پاکستان را به سامانه های دفاع هوایی هم مجهز کرده باشه که باز بعید هست از لحاظ تخصصی ( سپر صرفا موشکی نه پدافند هوایی ) و طبیعت تولید بومی بتونه با قدرت هند در این زمینه برابری کنه. وقتی به تاریخچه هندی ها توی این زمینه نگاه میکنیم از تعداد سامانه ها و تست ها ( چه در دفاع ضد موشکی و چه در سامانه های پدافندی برد کوتاه و متوسط ) شاید متعجب بشیم که در این زمینه چقدر کار کردند و جدی هم کار کردند اون هم از سال ها پیش.
  9. در دو مقطع این خلبان شجاع مشخصا با جسارت و قبول ریسک ( اهمیت بندر و امکان گسترش اتش سوزی به کانتینرهایی که معلوم نبود چی توشون بود و همچنین امکان حوادث پیش بینی ناپذیر و غیرمترقبه و لزوم فوری کنترل حریق و حوادث پی در پی و خارج سازی مهمترین بندر ایران از بحران انقدر بود که ریسک از دست دادن پرنده و خطر جانی و احتمالات بعدی نادیده گرفته بشه در اون لحظات حساس ) عملیات هایی انجام داد که پای تلویزیون هم مشخص بود غیرطبیعی است. یکی پرواز در شب بود که مشخصا تا به حال من ندیده بودم در اطفاها حتی بالگردها را که بعضا بالگردهای هلال احمر امکاناتی برای عملیات در شب هم دارند و در اون فضا ریسک کمتری هم هست بر خلاف این پرنده سنگین در یک محیط تجاری/صنعتی. ( امروز حتی سرآتشنشان صهیونیستها عنوان کرده بود در شب با استانداردهای موجود امکان عملیات اطفای هوایی نیست و موکول میشه عملیات ها به فردا صبح در حالیکه میدونیم پرنده های اینها در امکانات و دید در شب و ... اصلا قابل مقایسه نیستند و پرنده های عمدتا تخصصی هستند و تازه محیط هم محیط طبیعی است و اتش اون خیلی ساده تر از اتش سوزی پیچیده بندر. انفجار یک کانتینر هم موج و هم قطعات اهن میتونست به هر پرنده ای آسیب بزنه ) یکی هم یکی از پروازها در روز دوم بود که ناگهان حریق گسترش غافلگیرکننده ای پیدا کرده بود و نیروها غافلگیر شده بودند چون صبحش اعلام شده بود حریق کنترل شده که ظهر ناگهان شعله کشیدند کانتینرها و احتمالا بیم خطر جدی میرفت و ایلوشین سپاه عملا به شکل خیلی خطرناکی در ارتفاع بسیار پایین وارد توده غلیط و متراکم و بسیار بزرگی از دود سیاه شد که کاملا مشخص بود با پروازهای سابقش و سایر پروازها در جهان که چقدر ریسک کرده خلبان و سعی داشته که هر کاری که از دستش برمیاد بکنه ( دفعات قبل یا اتش سوزی ها کنترل شده بودند و دود ها سفید بود غیرمتراکم بود یا اینکه پرنده با یک فاصله ای و کنترل شده طوری مواد را میریخت که برسه به محل اتش سوزی ) خلاصه از جان مایه گذاشتن خلبان و کادر پروازی کاملا مشخص بود. گاهی برخی کارها مشخصه که کدومش از سر وظیفه است و کدومش از سر عشق و دلسوزی و تپپیدن قلب و نگرانی عمیق برای وطن. دست مریزاد بهشون.
  10. بر خلاف برنامه های مشابه خارجی که مجری معمولا یک این کاره و حتی نظامی یا کارشناس تست تسلیحات هست، ارسلان قاسمیه که خب برای آشنا کردن مخاطبان نسل زد و جدید با نظامی گری بد نیست اگر هدف این بوده باشه و نباید چندان جدی گرفته بشه از حیث نظامی گری آماتور و تخصصی.
  11. رسانه ها معمولا این اظهارات اردوغان را متوجه اسقاطیل میدونند. بخشیش شاید نزدیک باشه ولی من عموما کلمات و واژه ها را بیشتر متوجه ایران میدونم. ازا ونجا که اردوغان مثل همه کوتوله ها فکر میکنه حتما باید خودش را با رهبری ایران مخاطب قرار بده و از نظر قاطع رهبری در مورد سوریه پس از حضور تروریستها اطلاع داره و برای همین این نگرانی همیشه پس ذهنش هست و مدام تهدید میکنه که نزاشتم و بعضی ها میخوان چنین کنن و چنان. توی اظهارات بالا هم اشاره به برخی از بازیگران و ... با توجه به دوستی ادامش توی این موقعیت طبیعتا احتمالا به اسقاطیل اشاره نداره و حالا کردها و آمریکا و احتمالا کشوری مثل ایران و شایدم بیشتر ایران مدنظرش هست.
  12. ترکیه برادر شهید بیضایی که تبریزی بودند، دکتر بیضایی را گویا از بهمن سال پیش بازداشت کرده بعد از دیپورت خانوادشون. دوستانی که اهل وبلاگ بوده باشند حتما نوشته های ایشون را شاید خونده باشند که بیشتر از برادرشون مینوشتند. اردوغان گویا حاش زیادی ناخوشه. یک خبر دیگه اینکه برخی کشورهای عضو مجمع کشورهای ترک زبان دیروز بیانیه ای را امضا کردند که اشغالگری ترکیه را در قبرس شمالی محکوم میکرد و تاکید میکرد به رسمیت نمیشناسه. کشورهای ضعیف هم تا حدی سواری میدند ولی وقتی ازت بترسند و ببینند افسار نداری یکم خودشون را جمع میکنند.
  13. حضور کارل وینسون علاوه بر حضور عملیات نظامی علیه یمن در اون نقطه میتونه عامل قطع تدارکات ایران به یمن هم باشه. در موقعیتی قرار گرفته که میتونه با ناوهای پشتیبان و گشت های هوایی مستقر در خودش هرگونه تدارکات به سمت یمن را قطع کنه و از طرفی هم شاید حتی در این مورد مذاکرات فعلی که اصرار زیادی روش بود هم به این دلیل هست دست ایران در واکنش منطقه ای ( مثل ماجرای آرامکو فرضا ) را هم میبنده چون دست ایران را برده زیر ساطور مذاکرات وهمی و خیالی جاری. مثل لبنان یک سال بعد و تا موعد اول پیجر / بعد ترور رهبر و فرماندهان / بعد عملیات زمینی اینجا هم الان مقدمات را با حملات سنگین انجام داده آمریکا و حالا ممکنه مراحل بعد را بخوان کلید بزنن منتهی این بار مزدوران امارات و سعودی هم در میدان هستند و کار را برای انصارالله بسیار سخت میکنه. در ایران هم یک عده نشستند رویافروشی میکنند ( 2000 میلیارد دلار سرمایه میاره / تسلا میاره / فلان میاره / ( آدمیزاد شرمش میاد اصلا تکرار کنه برخی زردیات را )تا زمانیکه اسقاطیل و متحدان عرب و آمریکا برسند بالای سر خودمون تو رختخواب هامون توی تهران. توکل بر خدا / انصارالله واقعا تنهاست در معرکه
  14. طبیعی است این را تنها راه مهار انصارالله میبینند. با شرایط فعلی سعودی و امارات هم حتی نمیتونند تحمل کنند چنین حکومتی با چنین انگیزه ای بیخ گوش مرزهاشون یا فراتر باقی بمونه برای آینده و با ورود مستقیم ترامپ حالا را بهترین فرصت میبینند. شاید ورود پدافندهای آمریکایی از شرق آسیا به سنتکام برای حمایت مورد نیاز از امارات و سعودی بوده در اصل و در چنین جنگی و همچنین پشتیبانی بمب افکن ها برای اینکه دخالت دیگه ای صورت نگیره برای احتیاط. و از همه مهمتر در این مرحله به نظرم بیش از اینکه به سوریه شبیه باشه به لبنان شبیه هست از جهاتی. یعنی فروپاشاندن یک نیروی متمرکز و سازمان یافته با ترور رهبرانش و بعد عملیات های هجومی هدفمند هوایی و زمینی در ادامه. چیزی که این چند روز اون خائن به اصطلاح شیعه مستقر در عربستان سعودی سعی کرده با جنگ روانی بهش دامن بزنه که البته ازا ونجا که احتمالا کاملا توسط سازمان های اطلاعاتی کنترل میشه باید توجه داشت. خیلی سر و صدا کرده که دفعه پیش من گفتم ایران جای سید حسن را لو داده و ترور میشه به زودی ( طبیعتا در چارچوب بازی اطلاعاتی دشمن داره عمل میکنه و بخشیش که بریا بی اعتمادی جامعه شیعی و عرب نسبت به ایران هست و بخشیش هم شاید بازی با سازمان های امنیتی مورد اشارش ) و حالا هم میگگم جای سید بدرالدین را لو داده و به زودی ترور میشه. ( حالا بماند که این میتونه بازی یک فرد خائن باشه تنها که سوار بر موج اخبار میشه تا اگر اتفاقی رخ داد بگه دیدید من گفتم و برای خودش مثل اون کوهن در یک بازه جمعیتی دیگه اعتبار بخره و بعد سرویس ها سوارش میشند، یا اینکه همین حالا هم در ارتباطه و مثلا سرویس ها دراند تغذیش میکنند ( نگرانی اونوقت میشه اینکه قصدی برای ترور سید بدرالدین هم دارند و از جاش مطلع هستند و دارند اعتبار سازی میکنند برای این شخص دوباره چون هر چی این اعتبار اخبارش را بالا ببرند ادعاهاش هم باورپذیرتر میشه ( ایران لو میده!!! ) یا اینکه از جای سید اطلاع ندارند و توسط این مهره ( در بخشی از یک پازل اطلاعاتی بسیار بزرگ ) سعی میکنند وانمود کنند که دارند تا فرضا جای سید را نیروهای اطلاعاتی یمن تغییر بدند تا اینها به اطلاعاتی دست پیدا کنند. خلاصه باید از جان فرماندهان ( بر خلاف لبنان ) به عنوان اصل اول تا جای ممکن محافت بشه. و بعد هم برنامه هایی برای تهدید مستقیم امارات و سعودی در دست اجرا باشه. هرچند انصارالله هم واقعا دلش نمیخواد موشک هاش را به جای صهیونیستها حروم اینها بکنه ولی گویا تصمیمشون را گرفتند. در این شرایط که دست ایران را هم ( با برخی خباثت های داخلی هم حتی ) با مذاکره بستند اینطور فرض میکنند ایران ولو کوچیک هم نمیتونه مداخله ای کنه. برچیدن انصارلله از یمن به نظرم در حال حاضر یکی از اولویت های اصلی و نهاییشون هست ( عراق که همین حالا هم تحت فشار هست مقاومتش و اصولا بروز و ظهور چندانی هم نداره و قدرتش را دولت خفه کرده اصطلاحا ) و براش هر کاری خواهند کرد تا به قول جان کری در مقاله دیروزش ایران گوشه رینگ هر چی ازش بخواهیم را امضا کنه و از همه مهمتر هیچ تهدیدی برای اسقاطیل مطلقا باقی نمونه در منطقه ( جان کری در مقالش نوشته حالا وقتش هست که موشک و منطقه و هسته ای و همه را با هم تحمیل کنیم به ایران )
  15. آلوده کردن تجهیزات ایرانی که ضبط میشند و اعلام نمیشه و اجازه دادن به ادامه ی مسیر عملا احتمالا تا حالا به اجرا هم در اومده. از اونجا که طبیعتا در یمن آزمایشگاه های پیشرفته وجود نداره این ادوات و ابزارها خصوصا با اطمینان از اینکه از ایران اومده چک هم نمیشند یا امکان چک شدن ندارند. این خطر بزرگی است. ایضا تجارت کانالیزه شده ایران که تنها و بیشتر از امارات انجام میگیره و اونجا هم که بهشت موساد هست و احتمالا تا حالا سوله های مجهز آلوده کردن محصولات راهی ایران را هم تاسیس کردند. ختی محصولات تجاری و کاملا عمومی برای روز مبادایی که شرایط براشون نسبتا حیاتی باشه و بخوان داخل ایران را به هم بریزن در تمرکز تا کار دیگه ای را صورت بدند. با ذوقی که ترامپ نسبت به عملیات پیجرها داشت احتمالا یک آرزو به آرزوهاش اضافه شده ( صحنه بمباران مراسم یمنی ها را که با ذوق یک دستاورد ادعا میکردش و منتشرش کرد یا تصویر حادثه ماهواره بر ایرانی را در گذشته به یاد بیاریم ) و همین حالا هم احتمالا موساد مقدمات یا شاید فراتر از اون را برای یمن در حال تدارک هست با توان نظامی و امنیتی و اطلاعاتی و لجستیکی آمریکا این بار و بسیار وسیع تر. برادران عزیز انصارالله هم که خیلی در رسانه ها هستند و احتمالا از تلفن های همراه هم مدام استفاده میکنند. در این شرایط بیم و هراس واقعا فعالیت کردن خیلی دشواره ولی شرایط طوری شده که ارتباط با دود! الان کاراتر و کم خطرتره حالا به کنایه.