برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      347


  3. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      1,055


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      8,720



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 27 آبان 1397 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    یک نهاد امریکایی در تازه ترین گزارش خود آورده است که حزب الله لبنان به واسطه بحران جاری در سوریه توانسته است از اوضاع بهره برداری کرده و موشک های سوری را به لبنان آورده و در اختیار خود بگیرد. به ویژه موشک های پیشرفته یاخونت روسیه که تعداد متنابهی از آنها در اختیار حزب الله قرار گرفته است. به گزارش روزنامه العرب، چاپ لندن، بنا به این گزارش و بر اساس آن چه در گزارش های امنیتی آمده است، حزب الله توانسته برخی ادوات لازم برای شلیک موشک های ضد ناو را در اختیار بگیرد و به لبنان بیاورد، همچنین توانسته شماری سامانه های ضد هوایی را از سوریه وارد کرده و در انبارهای ویژه خود انبار کند. شماری از این تسلیحات نیز در انبارهایی در سوریه که تحت کنترل حزب الله است، انبار شده اند. به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال این موشک ها توانایی حزب الله را در برابر هر گونه حمله احتمالی از سوی اسرائیل در جنگ احتمالی آینده با این رژیم را افزایش خواهد داد. مسئولان امریکایی می گویند که دو هدف در پشت این جابه جایی سلاح از سوریه به حزب الله وجود دارد، اول این که ایران می خواهد امکانات دفاعی حزب الله را در برابر هر گونه حمله احتمالی اسرائیل به حزب الله یا مراکز هسته ای خود تقویت کند و دوم این که حزب الله همچنان بتواند در خط مقدم دفاع از بشار اسد و حکومت او باشد. بنا به این گزارش در حال حاضر 12 موشک ضد ناو در اختیار حزب الله در داخل سوریه است. نکته ای که تهیه کنندگان این گزارش را متحیر کرده این است که پیش از این اسرائیل اعلام کرده بود در ماه های ژوئن و اکتبر گذشته شماری از سامانه های موشکی ساخت روسیه در خاک سوریه را بمباران کرده است در حالی که اکنون دقیقا همان موشک هایی که اسرائیل نگران بود در اختیار حزب الله قرار بگیرد در اختیارش قرار گرفته است. آنها می پرسند پس اسرائیل دقیقا چه نقاطی را با چه هدفی بمباران کرده بود؟ [size=2]مسئولان امریکایی همچنین می گویند که حزب الله توانسته از قطع شدن شبکه های برق و مخابرات در مناطق مرزی سوریه – لبنان نهایت استفاده را کرده و موشک های مورد نیاز خود را از این مناطق جابه جا کند. در این حالت امکانات ردیابی اسرائیلی ها کاملا از کار افتاده و نتوانسته اند رد جابه جایی این سلاح ها را بگیرند. [/size] به گفته این مسئولان حزب الله این موشک ها را به صورت جدا از هم و در عملیاتی سازمان یافته و منسجم سال گذشته میلادی به لبنان انتقال داده که در میان آنها موشک های یاخونت نیز هستند اما همچنان همه اجزای مورد نیاز این موشک ها به به دست حزب الله نرسیده است. یکی از مسئولان بخش دفاعی می گوید: «وقتی سامانه یک موشک به طور جدا شده از هم در اختیار فرد یا سازمانی باشد به این معنا است که به طور کامل آن را سامانه را در اختیار دارد فقط باید آن را سر هم بندی کند.» سازمان امنیت اسرائیل مدعی است که حزب الله یک صد هزار موشک در اختیار دارد اما اکثر آنها هنوز نشانه گیری نشده اند و دقتشان نیز پایین است. آنها به اطلاع همتایان امریکایی خود رسانده اند که موشک های دوربرد حزب الله نیز در سراسر لبنان مستقر شده اند و برای همین هر گونه حمله نظامی به لبنان سراسر این کشور را شامل خواهد شد. همه این موشک ها به سمت اسرائیل نشانه رفته اند و هر گونه حمله نظامی به آن را با مخاطرات بسیاری مواجه می کند. به ادعای این مسئولان واحدی از سپاه قدس ایران به طور مستقیم بر عملیات انتقال سلاح به انبارهای حزب الله در سوریه نظارت داشته است.در این گزارش همچنین تاکید شده است که موشک های حزب الله توانایی دفاع از تمامی پایگاه های این حزب در لبنان را دارد و همچنین می توانند به دفاع از حکومت سوریه در صورت حمله هوایی اسرائیل به این کشور بپردازند.این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان حزب الله تنها نهاد در لبنان است که به کمک سلاح های روسی و ایرانی از توانایی بالایی برخوردار است و ارتش این کشور همچنان ضعیف است و توانایی لازم برای دفاع از خود و لبنان و تمامیت ارضی کشور را ندارد. منبع مستقیم زبان فارسی : [url="http://fararu.com/fa/news/175131/%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%88-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF"]http://fararu.com/fa...ت-حزب-الله-رسید[/url] منبع زبان انگلیسی (مفصل تر) 1 : [url="http://online.wsj.com/news/articles/SB10001424052702304361604579290613920542386"]http://online.wsj.co...290613920542386[/url] منبع زبان انگلیسی 2 : [url="http://www.israeldefense.com/?CategoryID=483&ArticleID=2678"]http://www.israeldef...&ArticleID=2678[/url] همچنین در سایت دیپلماسی ایرانی مطالبی مطرح شده مبنی بر دستیابی حزب الله به سامانه های پانتسیر سوریه... [color=#008080][size=2]-------------------------[/size][/color] [color=#008080][size=2]با تشکّر، منتقل شد[/size][/color] [color=#008080][size=2]PersianKing[/size][/color]
  2. 3 پسندیده شده
       بسم الله الرحمن الرحیم   ضمن عذرخواهی از دوستان بابت تاخیر پیش آمده در ارسال بخش دوم:   2-بازه بین دو جنگ جهانی مشاهده نتایج مخرب استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول منجر به ایجاد یک مطالبه عمومی جهت ممنوع شدن استفاده نظامی از گازهای سمی شد. این مطالبه در نهایت به تهیه پروتکل ژنو منتهی شد که طبق آن "استفاده از گازهای سمی، خفه‌کننده و دیگر گازها، همچنین همه مایعات، مواد و ابزارهای متناظر با آنها" ممنوع شد. البته این پروتکل محدودیتی در راستای تولید تسلیحات شیمیایی ایجاد نمی‌کرد و بسیاری از امضا کنندگان نیز شرط کرده بودند که اگر این تسلیحات بر علیه آنها به کار گرفته شود، حق مقابله به مثل داشته باشند. با این همه، در بازه بین دو جنگ جهانی، توسعه عوامل شیمیایی موجود و جدید و تولید مهمات موثر جهت پخش کردن آنها، ادامه یافت. به عنوان مثال می‌توان به توسعه عوامل آرسنیک‌داری نظیر لوئیسیت و آدامسیت، عوامل تاولزای خردل نیتروژن و عامل خارش‌زای فسژن اکسیم ( موسوم به گاز گزنه) اشاره کرد. کمی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، آلمان‌ها به فکر استفاده از تریفلوئورید کلر ( با اسم رمز N-Stoff) افتادند. آزمایشات انجام گرفته روی ماکت خطوط ماژینو نشان میداد که این ماده می‌تواند به صورت همزمان به عنوان یک گاز سمی و سلاح آتش‌زا عمل کند. با این همه مهمترین اتفاقی که در این بازه زمانی در حوزه تسلیحات شیمیایی رخ داد، کشف تصادفی عوامل اعصاب بود که به نقطه عطفی در تاریخ این سلاح‌ها تبدیل شد.   2-1-عوامل اعصاب در سال 1936 دکتر گرهارد شرادر شیمیدان آلمانی که روی ساخت حشره‌کش‌های جدید دارای فسفر و سیانید تحقیق می‌کرد، در اثر سقوط یک قطره از یکی از نمونه‌های حشره‌کش، در معرض مقادیر اندکی از آن قرار گرفت. در عرض چند دقیقه وی و دستیارش دچار سرگیجه شدید و حالت تهوع شدند و در پی آن به مدت سه هفته در بیمارستان بستری شدند.  در 23 دسامبر 1936 شرادر نمونه‌ای منحصر به فرد ساخت و نام آن را 9/91 گذاشت. آزمایش‌ها نشان می‌داد که حتی مقادیر اندکی از محلول رقیق شده نمونه 9/91 به راحتی حشرات موزی را از بین می‌برد؛ به‌علاوه تماس با مقادیر اندک آن منجر به ایجاد عوارضی نظیر تهوع، تنگی نفس، باز شدن مردمک، جاری شدن آب دهان، تعرق، اسهال و مرگ در نمونه‌های میمون و دیگر پستاندارن می‌شد. موضوعی که به هیچ عنوان برای یک حشره کش مزیت محسوب نمی‌شد!     شکل-7: دکتر شرادر به طور تصادفی عوامل اعصاب را کشف کرد.   شرادر این موضوع را به وزارت جنگ گزارش داد و در پی آن جهت ارائه توضیحات به آزمایشگاه شیمیایی ورماخت فراخوانده شد. دانشمندان ورماخت، مستقر در آزمایشگاه سری شیمیایی پنهان در قلعه تاریخی اسپاندو، که از عملکرد این ماده شگفت‌زده شده بودند، آن را تابون نامیدند. ( tabu در آلمانی به معنی حرام است.) پس از این واقعه هرگونه تحقیق در مورد این موضوع در طبقه‌بندی سری قرار گرفت. محقیقین آلمانی در سال 1938 سارین را کشف کردند که ده‌ها برابر کشنده‌تر از تابون بود. در طول جنگ جهانی دوم نیز این تحقیقات ادامه یافت و عوامل دیگری نظیر سومان و سیکلوسارین توسط آلمان‌ها کشف شدند.     شکل-8: راست: نقشه تاسیسات سری مستقر در قلعه تاریخی اسپاندو در دوران رایش سوم چپ: تصویر قلعه قرن شانزدهمی اسپاندو در شمال‌غرب برلین    3-جنگ جهانی دوم آلمان در سال 1940 شروع به ساخت یک کارخانه سری تولید تابون در دیرنفروس (Dyherrnfurth) کرد. این کارخانه بزرگ که یک محدوده 2.4 در 0.8 کیلومتری را در بر میگرفت، به صورت خودکفا طراحی شده بود. به صورتی که تمام حدواسطهای تولید تابون در همان جا تولید میشد؛ حتی در بخشی از کارخانه مذکور یک تاسیسات زیرزمینی جهت پر کردن مهمات با تابون ساخته شده بود. به دلیل رعایت اصول حفاظتی و همچنین فرآیند پیچیده و مشکل ساخت تابون، عملیاتی شدن این کارخانه تا سال 1942 به طول انجامید.     شکل-9: تصویر هوایی مجتمع دیرنفورس تهیه شده در سال 1941 توسط هواپیماهای جاسوسی انگلیسی، البته انگلیسی تا پایان جنگ هم به ماهیت این تاسیسات پی نبردند.   شکل-10: یک نمونه از مهمات آلمانی پر شده با تابون و تولید شده در بازه زمانی جنگ جهانی دوم   اگرچه ژاپن در تهاجم به چین (1937-1944) در موارد متعددی از گاز خردل و مخلوط خردل-لوئیسیت علیه نیروهای چینی استفاده کرد، اما علیرغم نگرانی‌های موجود، عوامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم در محدوده اروپا به کار گرفته نشد. این موضوع در شرایطی بود که که طرف‌های درگیر در سال‌های منتهی به این جنگ اقدام به ایجاد ذخایر بزرگ تسلیحات شیمیایی، به طور عمده خردل گوگرد و مقادیر به نسبت کمی از خردل‌ نیتروژن، لوئیسیت، فسژن، هیدروژن سیانید، سیانوژن کلرید و... کرده بودند. حتی انگلیسی‌ها طرحی داشتند که در صورت حمله آلمان، در سواحل انگلیس از گاز خردل استفاده کنند (خردل به دلیل ماندگاری بالا می‌تواند به عنوان یک سلاح area denial  استفاده شود). علاوه بر این موارد، آلمان در طول جنگ اقدام به تولید 12هزار تن تابون ( به همراه مقادیر کمتری سارین) و تسلیح مهمات مختلف با آن نمود. یک نظریه نه چندان پرطرفدار برای پاسخ به اینکه چرا سلاح‌های شیمیایی در این جنگ مورد استفاده قرار نگرفتند این است که هیتلر به عنوان شخصی که شاهد استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول بوده و اثرات مخرب آن را دیده، تمایلی به استفاده از آنها نشان نداده است. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که البته منطقی‌تر به نظر می‌رسد. گزارش‌های تاریخی نشان می‌دهد که در ماه می 1943 و متعاقب شکست سنگین آلمان در استالینگراد، بورمن، گوبلز و لی پیشنهاد استفاده از تابون در جبهه روسیه را به هیتلر ارائه کردند. تابون برخلاف عوامل معمولی، نظیر خردل، بسیار سریع عمل می‌کرد و حتی تماس یک قطره از آن با پوست در عرض چند دقیقه منجر به مرگ می‌شد. هیتلر کنفرانسی را برای بررسی این پیشنهاد تشکیل داد. در طی این کنفرانس هیتلر از امبروس ( مسئول بخش گاز سمی شرکت آی.جی.فابرن که متولی تولید تابون بود) در مورد عواقب احتمالی استفاده از گاز سمی در جنگ پرسید. امبروس توضیح داد که احتمالا دشمن، به علت دسترسی به اتیلن، ظرفیت بالاتری برای تولید خردل دارد. هیتلر توضیح داد که از این موضوع آگاه است اما منظور او تابون بوده، گازی که فقط در اختیار آلمان است. امبروس پاسخ داد:" من دلایلی دارم که تابون نیز در خارج از آلمان شناخته شده است. اطلاع دارم که مقالات علمی حول تابون از سال 1902 منتشر شده‌اند و پتنت‌های مربوط به آن قبل از جنگ ثبت شده است." امبروس به هیتلر هشدار داد که در صورت استفاده از تابون، احتمال دارد که متحدین با مقادیر خیلی بیشتری از آن به آلمان حمله کنند. پس از شنیدن این موضوع هیتلر با عصبانیت جلسه را ترک کرد. گزارشهایی از این دست نشان می‌دهد که احتمالا علت اصلی استفاده نشدن سلاح شیمیایی در جنگ جهانی دوم ترس طرفین از مقابله به مثل طرف مقابل بوده است.     4-پس از جنگ جهانی دوم در پایان جنگ وقتی آلمان به اشغال متفقین درآمد، راز عوامل اعصاب نیز برملا شد. ارتش سرخ کارخانه تولید تابون در دیرنفورس را تسخیر کرد و کل کارخانه را به شوروی منتقل کرد. آمریکاییها و انگلیسیها نیز در طی پیشروی خود در خاک آلمان به مهمات پر شده با تابون، سارین و سومان دست یافتند. آمریکایی ها برای این مواد نام عمومی عامل آلمانی "German agent" را انتخاب کردند. به عنوان مثال نام تابون در این سیستم GA یا German agent A نامیده می‌شود؛ این مواد امروزه نیز با عنوان عوامل اعصاب سری G شناخته می‌شوند.       شکل-11: استفاده از خرگوش زنده جهت تست نشتی خط تولید سارین (GB) در تاسیسات کوهستان راکی ایالات متحده در سال 1970   4-1-عوامل اعصاب سری V در سال 1952 تاریخ تکرار شد. گروهی از محققین انگلیسی آزمایشگاه حفاظت گیاهی وابسته به صنایع شیمیایی سلطنتی موفق به کشف حشره‌کشی شدند که بعدها آمیتون نام گرفت. آزمایشات نشان می‌داد آمیتون به صورت غیرعادی برای جوندگان سمی بود. این اکتشاف به آزمایشگاه پروتون داون انگلستان گزارش داده شد. در این آزمایشگاه اصلاحاتی روی ساختار مولکولی این سم انجام گرفت که در نهایت منجر به تولید یک عامل اعصاب بسیار سمی شد. این ماده عامل سمی X ،  “Venomous X”، یا به اختصار VX نامیده شد؛ عامل اعصابی بسیار سمی‌تر از سارین و با ماندگاری خیلی بیشتر در میدان نبرد که در واقع اولین عضو خانواده عوامل اعصاب سری V است. در سال 1958 و به دنبال رهاسازی یک‌جانبه تسلیحات شیمیایی توسط انگلیس، دولت این کشور فناوری VX را در ازای دریافت فناوری سلاحهای گرماهسته به آمریکا داد. متعاقب این انتقال فناوری، ایلات متحده اقدام به تولید و ذخیره‌سازی مقادیر زیادی VX کرد. در این میان شوروی نیز اقدام به ساخت عامل اعصاب R-33 (امروزه بیشتر با نام VR یا RVX شناخته می‌شود) که ساختاری شبیه به VX داشت کرد.   4-2-تسلیحات شیمیایی دوتایی سمیت بالای عوامل اعصاب به نوبه خود منجر به مخاطره آمیز بودن تولید، نگهداری و حمل و نقل می‌شود. به این موارد هزینه‌های بالای خنثی سازی، در مواردی که نیاز به از بین بردن ذخایر این تسلیحات باشد، را نیز باید اضافه کرد. از همین روی و از دهه 70 میلادی، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی اقدام به تولید تسلیحات شیمیایی دوتایی کردند. در این گونه تسلیحات، دو پیش‌ماده تولید محصول نهایی، که به خودی خود و قبل از تبدیل شدن به محصول نهایی سمی نیستند، در مخازنی جداگانه و در کنار هم نگهداری می‌شوند. در هنگام استفاده از سلاح، این مواد با سازوکاری از پیش طراحی شده با هم مخلوط می‌شوند و محصول نهایی را تولید می‌کنند. از مزایایی دیگر تسلیحات شیمیایی دوتایی می‌توان به امکان استفاده عملی از عوامل شیمیایی ناپایدار، که در شرایط عادی و در تسلیحات یک ماده‌ای امکان انبارداری آنها وجود ندارد، اشاره کرد. تسلیحات شیمیایی دوتایی سارین، VX و RVX  توسط ایلات متحده و شوروی توسعه داده شده‌اند.   شکل-12: تصویری شماتیک از عملکرد تسلیحات شیمیایی دوتایی   4-3-غرب آسیا و سلاح‌های شیمیایی تسلیحات شیمیایی حداقل در چهار درگیری عمده در منطقه غرب آسیا مورد استفاده قرار گرفتهاند. مصر در حمله به یمن شمالی در سال 1960 میلادی از عامل خردل و فسژن استفاده کرد. اما عوامل اعصاب تا قبل از جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، در هیچ جنگ دیگری مورد استفاده قرار نگرفتند. در این جنگ، عراقی‌ها به طور گسترده از خردل، تابون و سارین استفاده کردند که طبق یکی از گزارش‌ها ( آمارها در این موضوع متفاوت است) منجر به کشته و زخمی شدن 150هزار ایرانی شده است. به عنوان موارد دیگر می‌توان به استفاده عراق از تسلیحات شیمیایی بر علیه شهروندان خودش در حلبچه { مترجم: همچنین علیه غیرنظامیان ساکن شهر مرزی سردشت ایران} اشاره کرد. در سال‌های اخیر مواردی جزئی نیز از استفاده از تسلیحات شیمیایی در ناآرامی‌های این منطقه گزارش شده است. در این بین می‌توان به استفاده از سارین در درگیری‌های اخیر سوریه و کلر در عراق اشاره کرد.     منابع اصلی:   Worek, Franz, John Jenner, and Horst Thiermann, eds. Chemical Warfare Toxicology: Volume 1: Fundamental Aspects. Royal Society of Chemistry, 2016. https://en.wikipedia.org/wiki/Chemical_warfare https://en.wikipedia.org/wiki/The_Nerve_Agents http://cen.acs.org/articles/94/i41/Nazi-origins-deadly-nerve-gases.html https://www.opcw.org/about-chemical-weapons/types-of-chemical-agent/nerve-agents        انتشار این مطلب فقط با ذکر نام منبع military.ir مجاز است.  
  3. 3 پسندیده شده
    بخش سوم   رقابت های سیستم توپ زرهی  (AGS) در دهه 1980 ارتش آمریکا به دنبال یک جایگزین برای تانک های سبک شریدان در لشکر 28 ام هوابرد بود. تلاش ها برای بروزرسانی تانک های شریدان نیز ناموفق بود. همچنین ارتش آمریکا نیاز داشت تا این وسیله نقلیه جدید قابل جایگزینی با خودرو های هاموی مجهز به موشک ضد زره تاو در  هنگ 2ام سوار نظام زرهی نیز باشد. به همین منظور رقابتی برای یافتن طرح جدید تانک سبک آمریکا شروع شد. از جمله شروط مهم ارتش آمریکا برای پذیرش طرح  امکان جابه جایی تانک با هواپیمای ترابری C-130  بود.  در این رقابت 3 کمپانی کادیلاک ، جنرال داینامیکس و FMC  طرح های خود را به نمایش گذاشتند. طرح کادیلاک با نام Stingray (نوعی سفره ماهی) ، طرح Teledyne با نام Expeditionary و طرح شرکت FMC با نام M8 شناخته میشوند. نتایج این رقابت در سال 1992 با پیروزی طرح M8 پایان یافت. البته با این حال هیچ کدام از طرح های ارائه شده نتوانستند نظر مثبت ارتش ایالات متحده آمریکا را به خود جلب کند و هیچ کدام وارد ارتش نشدند.   تانک سبک هوابرد M8 بعد از پیروزی طرح شرکت FMC ، شش نمونه ی اولیه این تانک ساخته شد و تحت عنوان XM8 AGS  به ارتش ایالات متحده آمریکا تحویل داده شد. قرار بود  شروع ساخت این تانک سبک در سال 1996 آغاز شود. اما پروژه در سال 1997 کنسل شد و سرمایه ای که برای این پروژه در نطر گرفته شد صرف طرح های نوپایی دیگر ارتش امریکا شد. درسال 2004 ارتش ایالات متحده آمریکا به طور کامل از طرح M8 و تانک های سبک هوابرد  صرف نظر کرد. با این حال متشریان خارجی علاقه زیادی به خرید طرح M8 از خود نشان دادند. برای نمونه شرکت ترکیه ای FNSS در اواخر سال 1997 سفارش خرید این تانک را برای فرماندهی نیروی زمینی ترکیه داد و یا در سال 2006 کشور تایوان ابراز علاقه کرد که خواهان خرید M8 برای جایگزین کردن آن با تانک های سبک M24  وM41  است . با این وجود آمریکا با هیچ کدام از پیشنهاد ها موافقت نکرد. البته با این وجود به نظر میرسد که انگلستان دسترسی قابل توجه ای به این تانک داشته است به طوری که تانک سبک VFM 5  خود را براساس پلتفرم M8 طراحی و ساخته است. در سال 2015 نیز شرکت BAE Systems یک بروزرسانی جامع برای تانک سبک  M8 طراحی کرده است که هدف از آن بازار مشتریان خارجی می باشد. تانک سبک M8 به شکل پایه از یک زره آلیاژ آلومینیومی بهره میگرد . همچنین این تانک مجهز به زره های ماژولار تیتانیومی بوده است البته توجه به نوع ماموریت زره های مختلف با سطح های حفاظتی متفاوت بروی تانک نصب می شد. سطح حفاظتی یک و یا پایه برای انجام ماموریت های واکنش سریع طراحی شده بود. دراین سطح تانک توانایی حمل شدن و فرود هوایی از هواپیمای ترابری C-130 را دارد. همچنین  می تواند در برابر تسلیحات سبک و ترکش گلوله های مقاوم باشد. در سطح حفاظتی 2 باز هم تانک قابلیت جا به جایی با هواپیمای ترابری C-130 را دارا است اما قابلیت پرتاب از هواپیما را ندارد. در حالی که در سطح حفاظتی 3 (زره های ماژولار تیتانیومی ) تانک به هیچ عنوان قابلیت جا به جایی با هواپیمای ترابری C-130 را ندارد. در سطح 3 تانک می تواند در برابر تسلیحات سبک ضد تانک به راحتی مقامت کند.  تمام نسخه های قابلیت جابه جایی هوایی با هواپیماهای ترابری C-5 و C-17 را دارند. سطوح حفاظتی مختلف تانک زره های ماژولار تیتانیومی جابه جایی هوایی M8 سطح حفاظتی 3 با هواپیمای ترابری C-5 لحظه پرتاب تانک M8 از هواپیمای ترابری C-130   M8 مجهز به یک توپ به نام XM35 است. کالبیر این توپ  105 میلیمتری ودارای یک بارگذار خودکار است. البته در مواقع اضطراری خدمه توانایی لود کردن توپ به طور دستی را داشتند. نرخ آتش M35 حدود 12 گلوله در دقیقه است. ظرفیت ذخیره در داخل بارگذار 21 گلوله و در بدنه حدود 9 گلوله قرار میگیرد. تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلی متر هم محور و یک مسلسل 12.7 میلی متر که بروی برجک نصب می شود است. پیشرانه ی دیزیل توربوشارژ این تانک حدود 580 اسب بخار قدرت داشت. تعداد خدمه نیزدر این تانک3 نفر شامل : راننده ، توپچی و فرمانده می باشد. تست شلیک توپ 105 میلیمتری XM35 تست بخش شاسی  محل قرار گیری دریچه ی پوکه پران در پشت برجک تانک  سبک انگلیسی VFM 5 که در حقیقت نمونه ی ساده تر تانک M8 است. بروزرسانی M8 که توسط شرکت BAE Systems انجام شده است مشخصات : وزن:  حفاظت سطح 1 : 19.25 تن حفاظت سطح2 : 22.25 تن حفاظت سطح 3 : 24.75 تن طول : 8.9 متر عرض : 2.69 متر ارتفاع : 2.55 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  XM35– مسلسل 7.62 میلیمتری – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : 6V 92TIA – 580 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 45 کیلومتربر ساعت برد : 451 کیلومتر   تانک سبک Stingray تانک سبک Stingray توسط کمپانی کادیلاک ساخته و طراحی شد. بعد از انتخاب نشدن طرح در رقابت AGS ، کمپانی تصمیم به فروش این تانک به مشتریان خارجی گرفت. اولین نمونه اولیه ی این تانک در سال 1985 ساخته شد و تا سال 1988 حدود 106 دستگاه از این تانک به تنها مشتری خارجی، ارتش سلطنتی تایلند فروخته شد. البته شرکت کادیلاک برای به دست اوردن مشتریان بیشتر از برجک این تانک برای ساخت یک خودرو پشتیبانی آتش با نام LAV-600 بهره گرفت. همچنین برجک این تانک نیز بر روی شاسی تانک های M41 ، M47  و M551 تست شد . با این حال نتوانست مشتری برای این محصولات پیدا کند. تانک سبک Stingray قابلیت جا به جایی هوایی با هواپیمای ترابری C-130 را دارد. به همین دلیل وزن آن بسیار پایین است. زره جلویی این تانک می تواند در برابر مهمات  14.5  میلیمتری مقاومت داشته باشد. تانک سبک Stingray در اختیار تنها مشتری خارجی ارتش سلطنتی تایلند    البته می توان حفاظت تانک را با کمک زره های اضافه شونده بهبود داد. این تانک مجهز به یک توپ 105 میلیمتری با لگد پایین است که از توپ انگلیسی L7A3 مشتق شده است. توپ این تانک به طوردستی لود میشود . 8 گلوله ی آماده شلیک در داخل برج و باقی گلوله های در بدنه ذخیره شده اند. جنگ افزار ثانویه این تانک مسلسل هم محور 7.62 میلی متر و مسلسل 12.7 میلیمتری نصب شده بروی برجک است. تعداد خدمه ی تانک 4 نفر شامل فرمانده ، راننده ، توپچی و لودر می باشد. پیشرانه ی دیزیلی این تانک  دیزل دیترویت مدل8V-92TA با قدرت 535 اسب بخار است. برای کاهش هزینه و نگهداری تانک Stingray، در ساخت موتور، انتقال قدرت و تعلیق از قطعات استاندارد استفاده شده است. البته شرکت کادیلاک بعد از مدتی یک بسته ی برزورسانی برای این تانک سبک با نام Stingray II ساخت. از جمله تغییرات اضافه شده در نمونه جدید  می توان به ارتقا زره ،  بهبود سیستم پیشرانه ، نصب  سیستم های دید توپچی پیشرفته تر با قابلیت سیستم تصویربرداری حرارتی ،  نصب فاصله یاب لیزری برای فرمانده ،  اضافه شدن تجهیزات حفاظتی ش.م.ر و ... اشاره کرد. کمپانی کادیلاک تصمیم گرفت تا برجک Stingray را بروی شاسی 6x6 خودرو زرهی LAV-300 نصب کند و نام محصول را LAV-600 گذاشت. البته آن طور که مد نظر کادیلاک بود این محصول موفق نبود. مشخصات : وزن:  20.2 تن طول : 9.3 متر عرض : 2.71 متر ارتفاع : 2.55 متر تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  L7A3 – مسلسل 7.62 میلیمتری – مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : 8V-92TA– 535 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 67 کیلومتربر ساعت برد : 483 کیلومتر   تانک Expeditionary اگر چه طرح کمپانی Teledyne در رقابت دهه ی 1980 شکست خورد اما ایده ی این کمپانی نقش بسزایی در گسترش خودرو های پشتیبانی آتش آینده ارتش آمریکا داشت. آزمایشات اولیه بروی این طرح بین سال 1980 تا 1981 انجام شد. در سال 1982 طراحی دقیق و کامل پروژه صورت گرفت. اولین پیش نمونه در دسامبر 1983 تکمیل و  کار  برروی بخش برجک تانک نیز در اواسط سال 1984 تکمیل شد. بعد از از اتمام آزمایشات بخش شاسی در نوادا، برجک و بدنه در ماه آوریل سال 1985 با یکدیگر ترکیب شدند و در همان سال برای اولین بار در کنفرانس ارتش ایالات متحده در پایگاه نظامی فورت ناکس برای عموم نمایش داده شد. با مشخص شدن نتایج رقابت AGS  در سال 1992 و شکست طرح کمپانی Teledyne، این کمپانی در سال 1996 تصمیم به فروش این طرح در بازار های خارجی گرفت که بازهم این پروژه نتوانست در این زمینه نیز موفقیتی کسب نماید. Teledyne برای حل مشکل فروش نیز  از کمپانی جنرال دینامیک کمک گرفت. اما جنرال دینامیک برای حل مشکل تانک Expeditionary ، با بهبود عملکرد برجک از آن برای ساخت خودروهای پشتیبانی آتش استرایکر MGS استفاده کرد. ایده ی یک برجک کم ارتفاع و بدون سرنشین کمپانی Teledyne موجب شد که در نسل جدید خودروهای پشتیبانی آتش آمریکا شکل بگیرد.     وزن سبک و اندازه کوچک تانک Expeditionary ، توانایی جا به جایی به کمک هواپیمای ترابری C-130 یا C-141 را به آن میدهد. اما به علت پایین آوردن وزن تانک، زره های تانک حفاظت چندانی ندارند. برای جبران زره ضعیف طراحان تصمیم گرفتند تا یک محفظه خدمه ایمن برای این تانک طراحی کنند محل قرار گیری این بخش در قسمت عقبی بدنه قراردارد. علاوه براین در صورت نیاز می توان زره های اضافه شونده را بروی تانک نصب کرد. تانک Expeditionary فقط 3 خدمه دارد ( توپچی، راننده و فرمانده). سلاح اصلی این تانک توپ 105 میلیمتری مدل M68 و سلاح ثانویه ی آن یک مسلسل 7.62 میلیمتری است. توپ اصلی مجهز به یک بارگذار خودکار  از نوع رولور( مشابه عملکرد فشنگ گذاری در هفت تیر )  با ظرفیت 9 گلوله  است. علاوه براین باقی مهمات در یک محظه جداگانه در بخش عقبی بدنه جای گرفته است. البته بخش بارگذار به طور مکرر دچار اشکال فنی میشد. تعمیرات و دسترسی به بخش بارگذار تانک نیز با مشکلاتی همراه بود. به همین دلیل وقتی کمپانی جنرال دینامیک تصمیم به استفاده از برجک این تانک برای ساخت  یک خودرو پشتیبانی اتش گرفت سیستم بارگذار را تغییر داد. تا علاوه بر مشکلات فنی کمتر ، دسترسی آسان به بارگذار وجود داشته باشد. بخش الکترونیک این تانک جز پیشرفته ترین تانک ها در زمان خود بود. کامپیوتر کنترل آتش M21 ، مسافت یاب لیزری AN / VVG-2، سیستم تصویربرداری حرارتی AN / TAS-4 ، پریسکوپ دید در شب راننده AN / VVS-2 V از جمله قطعات پیشرفته ی این تانک به حساب می آید. بخش پیشرانه در جلوی شاسی تانک قرار گرفته است. پیشرانه ی مطعلق به شرکت  Cummins مدل VTA 903-T660 با قدرت 495 اسب بخار است. سیستم انتقال اتوماتیک این تانک، جنرال الکتریک مدل HMPT-500 با 3 دنده جلو ویک دنده عقب بوده است.   مشخصات : وزن : 19 تن – در صورت نصب زره های اضافه شونده 30 تن طول : 7.49 متر عرض : 3.6 متر ارتفاع: 2.8 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  M68 – مسلسل 7.62 میلیمتری پیشرانه : VTA-903T – 495 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده : 80 کیلومتربر ساعت برد : 480 کیلومتر   سیستم توپ متحرک M1128 –( استرایکر MGS)  با بازنشسته شدن M551 و لغو شدن طرح M8 ارتش ایالات متحده امریکا دیگر به دنیال توسعه و یا ساخت تانک ها /آتش پشتیبانی/ توپهای خودکششی سبک هوابرد  با وظیفه پشتیبانی آتش نرفت. یکی از دلایل بی علاقگی ارتش در به خدمت گرفتن این نوع اداوات محدودیت در وزن آنها به خاطر قابلیت داشتن هوابرد بودن بود. که درنتیجه آن موجب  کاهش میزان حفاظت ، کاهش میزان قدرت آتش و ... می شد. همچنین در میدان نبرد محل فرود این خودروها به سرعت شناسایی میشد که برای عملیات های هوابرد مسئله ساز بود.  تانکهای زرهی سبک بدون قابلیت هوابرد نیز کنار گذاشته شدن زیرا هواپیماهای ترابری جدید قابلیت بارگیری بالاتری به دست اورده بودند در نتیجه می تواستند  ادوات زرهی با وزن های بالا و اندازه بزرگتر را جابه جا کنند. همچنین پیشرانه های جدید می توانند چالاکی و قدرت بیشتری برای خودرو های زرهی با وزن بالا فراهم کنند. اما ارتش آمریکا در جنگ های گوناگونی از جمله جنگ کره، ویتنام، جنگ داخلی در دومینیکن، حمله به پاناما و جنگ اول خلیج فارس که در آن حضور خودرو های سبک زرهی وهوابرد ارتش ایالات متحده آمریکا پررنگ بود یک نکته را به خوبی آموخت. حضور یک خودرو زرهی با قدرت آتش و تحرک پذیری بالا برای ایجاد آتش پشتیبانی مستقیم برای نیروهای پیاده نظام بسیار ضروری و کار آمد است. به طوری که باعث افزایش عملکرد نیروهای پیاده نظام درمیدان نبرد می شود. در نتیجه ارتش ایالات متحده امریکا  برای پر کردن جای خالی تانک های سبک، خودروهای زرهی استرایکر MGS را که 3مولفه قدرت آتش با رتیم آتش مناسب ، تحرک پذیری و حفاظت قابل قبول را باهم داشت  در ماه جولای سال 2006  به خدمت درآورد . مزیت بزرگی که استرایکر MGS  در مقابل خودروهای پشتیبانی آتش پیشین دارد استفاده از یک  شاسی مشترک با نفربر استرایکر است که در هزینه های ساخت و نگهداری آن کاهش چشمگیری ایجاد میشود. استرایکر MGS سه مولفه ی قدرت آتش ، تحرک پذیری و حفاظت که برای یک خودرو پشتیبانی آتش لازم است را در کنار هم دارد.   برجک کنترل از راه دور MGS مجهزبه یک توپ 105 میلیمتری مدل M68A2 دارای یک تثبیت کننده و بارگذاری خودکار است. این نوع برجک در حقیقت الگو برداری از برجک تانک Expeditionary است .تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلیمتری و در صورت نیاز می توان یک مسلسل 12.7 میلیمتری را بروی برجک نصب کرد.  MGS می تواند 18 گلوله را در بارگذار خود ذخیره کند و نرخ آتش آن 6 گلوله در دقیقه است. توپ M68A2 می تواند چهار نوع از مهمات زیر را شلیک کند. گلوله های انرژی جنبشی M900 : این گلوله ها برای مقابله با وسایل نقلیه و خودروهای زرهی سبک کاربرد دارد. گلوله های شدید النفجار ضد تانک M456A2  : برای ضربه زدن به نقاط حساس خودرو های زره و از بین بردن سربازان دشمن به شکل ترکش شونده استفاده می شود. گلوله های شدید النفجار پلاستیکی M393A3 : برای از بین بردن استحکامات دشمن مانند سنگر ها، موقعیت مسلسل ها و تک تیراندازهای دشمن وایجاد سوراخ در دیوارها برای عبور نیرو های خودی به کار میرود. گلوله های ترکش شونده M1040 : برای مقابله با پیاده نظام دشمن کاربرد دارد.    قابلیت استفاده متنوع از مهمات با عملکرد های متفاوت در کنار شلیک های دقیق و خطای پایین  باعث شده است استرایکر در ماموریت های پشتیبانی آتش درخشان ظاهر بشود. اگرچه استرایکرهای MGS  به طور بلقوه قابلیت هوابرد بودن را دارد اما ارتش آمریکا تمایلی به استفاده از این قابلیت ندارد. در ضمن با وجود وزن 18.77 تن، قابلت جابه جایی هوایی با هواپیما های ترابری نظیر C -130 و هواپیماهای ترابری بزرگتر را دارد. علاوه بر این به مدد پیشرانه 350 اسب بخاری و پلتفرم 8×8 چرخدار استرایکر تحرک پذیری بالایی دارد که برای یک خودروی پشتیبانی آتش بسیار مناسب و قابل قبول است. نمایی از بارگذار استرایکرهای MGS بخش پوکه پران در پشت برجک قرار دارد. مهمات متنوع باعث میشود که استرایکر انعطاف بالایی در انجام دادن ماموریت ها داشته باشد. تصویر شماتیک مهمات انرژی جنبشی M900 توپ M68A2 قابلیت گردش عمودی -10 تا + 18  درجه و گردش کامل افقی 360 درجه را دارد.    استرایکر MGS به خوبی در جنگ عراق و افغانستان نشان داده است که می تواند در محیط های متفاوت صحنه ی نبرد از نبرد های شهری تا حرکت در مناطقع بیابانی و یا کوهستانی  ایجاد آتش مستفیم برای پیاده نظام مفید باشد. در بحث محافظت با نصب زره های اضافه شونده استرایکر MGS می تواند در برابر پرتابه های 14.5 میلیمتری مقاومت ازخود نشان دهد و همچنین نصب زره های قفسی که برای این خودرو پشتیبانی آتش رایج است در برابر راکت های آر پی جی آن را مقاوم می سازد. در ضمن می توان زره های واکنشی قدرتمندی تری را بروی این خودرو زرهی نصب کرد اما باید توجه کرد که ارتش ایالات متحده به تحرک استرایکر MGS در کنار حفاظت قابل قبول نیاز دارد پس نصب این گونه زره های سنگین کاربرد ندارد. البته استرایکر MGS خالی از اشکال نیست و خدمه ای که تجربه ی استفاده از این خودرو زرهی را خصوصا در جنگ عراق داشتند از عملکرد این خودرو زرهی رضایت ندارند. به عنوان مثلا استرایکر MGS در جنگ عراق فاقد یک سیستم تهویه مطبوع است و خدمه برای فرار از گرما از جلیقه خنک کننده استفاده می کنند. تجربیات خدمه در جنگ عراق نشان می دهد این جلیقه ها فقط ناحیه قفسه سینه را خنک می کنند. ولی خدمه هنوز احساس گرما می کنند. همچنین خدمه در طول ماموریت نیاز به یک ایستگاه سلاح کنترل از راه دور را احساس می کردند خصوصا در مواقع درگیری با تک تیرانداز نیروهای چریک عراقی وجود یک مسلسل با کالیبر بالا بیشتر حس میشد. فضای کم داخلی این خودرو زرهی ، وزن زیاد برجک و آسیب پذیر بودن چرخ ها نیر از جمله موارد نارضایتی خدمه از استرایکر MGS  است. با این حال می توان گفت که خودروهای پشتیبانی آتش هچون استرایکر MGS  در حال حاضر جانشین مناسبی برای تانک های سبک ارتش آمریکا برای حمایت از نیروهای پیاده نظام هستند. استرایکر MGS در حال اسکورت کردن کاروان کامیون های تجاری در افغانستان انجام تست موفقیت آمیز برای قابلیت هوابرد بودن مدل پایه ی استرایکر ( البته برای مدل MGS نیز شبیه سازی کامپیوتری انجام شده است که موفقیت آمیز بوده است) جا به جایی 2 دستگاه استرایکر MGS توسط هواپیمای ترابری C-5 جا به جایی استرایکر MGS توسط هواپیمای ترابری C-17 مشکلات استرایکر MGS که خدمه در عراق با آن مواجه بودند تا حدودی قابل حل است. نصب  یک سیستم تهویه ی هوا و نصب محافظ زرهی برای مسلسل 12.7 میلیمتری از جمله بروزرسانی ها برای استرایکر MGS ارتش ایالات متحده آمریکا است.   مشخصات: وزن : 18.77 تن طول : 6.95 متر عرض : 2.7 متر ارتفاع: 2.9 متر تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده تسلیحات : توپ 105 میلیمتری  M68A2 – مسلسل 7.62 میلیمتری- مسلسل 12.7 میلیمتری پیشرانه : Caterpillar دیزلی 3126    با قدرت 350 اسب بخار قدرت حداکثر سرعت در جاده :100 کیلومتربر ساعت برد : 530 کیلومتر     پایان   گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است   منابع اصلی : http://www.combatreform.org/ARMORHISTORY/ https://en.wikipedia.org/wiki/M22_Locust https://en.wikipedia.org/wiki/M24_Chaffee https://en.wikipedia.org/wiki/M41_Walker_Bulldog https://en.wikipedia.org/wiki/T92_Light_Tank https://en.wikipedia.org/wiki/M56_Scorpion https://en.wikipedia.org/wiki/M50_Ontos http://militarymashup.com/artillery-sp-m50-ontos.htm http://www.army-guide.com/eng/product4488.html https://en.wikipedia.org/wiki/M8_Armored_Gun_System https://en.wikipedia.org/wiki/Stingray_light_tank http://www.military-today.com/tanks/stingray_light_tank.htm http://www.military-today.com/tanks/expeditionary_tank.htm https://en.wikipedia.org/wiki/Expeditionary_tank https://en.wikipedia.org/wiki/M1128_Mobile_Gun_System http://www.popularmechanics.com/military/a2696/4253991/
  4. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم آرزوی ما این هست که این واژه "یاد گرفتن " سرلوحه همه از جمله دوستان در نیروهای مسلح باشد ... حالا چرا این سئوال بدین شکل مطرح نکنیم که کدام ارتش کلاسیک هست که سازمان رزم خودش را با محیط رزم شبکه محور ، تطبیق نداده باشد ؟؟؟؟؟ تقریبا تمامی ارتشهای دنیا 3 هدف اصلی در شبکه سازی محیط رزم پیگیری میکنند 1- خودهمگام سازی ( SELF- SYNCHRONIZATION ) بدون نیاز به وارد شدن به زنجیره فرماندهی سنّتی 2- بهبود درک عنصر رزمی از محیط رزم بدون نیاز به دریافت اطلاعات از زنجیره فرماندهی سنّتی 3- بهبود درک لازم نسبت به ماهیت عملکرد سطوح فرماندهی در شرایط رزمی این بهبود را شما باید در سه سطح به عینه ببینید ( دولت بعنوان متولی نیروهای مسلح ، بازیگران شامل بخش نظامی و غیر نظامی و درنهایت عناصر حاضر در این دوبخش ) حالا ما ارتش ایران را شامل سپاه / ارتش / نیروی انتظامی و سیستم های امنیتی می بینیم . و قطعا" در اینجا فعلا" سخت افزار به هیچ عنوان موضوعیت ندارد ، انچه که مورد اهمیت هست ، اراده لازم برای ایجاد تغییر سیستماتیک و نه تغییر مقطعی و جزیره ای است . در نتیجه الان بایددقت کنید که در زنجیره فرماندهی سازمان هایی که نام برده شد ، چقدر اراده لازم برای تطبیق سازمان های زیر مجموعه برای همگام سازی با این محیط جدید وجود دارد ، که این خودش بدین معناست که اگر اراده لازم وجود داشته باشد ، به شکل طبیعی می شود بستر را برای خرید و یا حتی تولید داخلی ایجاد کرد نمونه اش را اگر قصد داشته باشیم مثال بزنیم ، همان نمونه قدیمی آشنا هست . در اوایل دهه 30 ، رایشسوهر در کنار همکاری با روسها در کازان ، بتدریج شروع کرد فرماندهان قدیمی را بازنشسته کردن و ارتقاء افسران جوان تر در زنجیره فرماندهی ، این افسران بدلیل اینکه بک گراند ذهنی انها ارتباط چندانی با شیوه رزم در جنگ اول نداشت ، شروع کردند به ابداع شیوه های جدید که نمونه مشخص اش ، تغییر ساختار واحدهای مکانیزه نیروی زمینی از سازمان رزم قدیم به جدید بود که با پیشگامی گردان ششم و هفتم مکانیزه از لشگر باواریا صورت گرفت . حالا ، این لینک را مجدد با دقت مطالعه کنید که وقتی گفته می شود کل سیستم نیازمند یک بازنگری جدی هست ، چندان بیراه نیست
  5. 1 پسندیده شده
    موافقم. نه از روی تصاویر، که از روی دقت. انتظار چنین دقتی برای خرمشهر اشتباه هست. اما انفجار همچنان قدرتمند تر از سایر برخورد هاست.
  6. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم:     موشک های بالستیک برد کوتاه  Short-range ballistic missile (قسمت پانزدهم - قسمت پایانی)     AL-Fahd 300 : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه  الفهد-300 ساخت جمهوری عراق (بعث)  است. این موشک بالستیک که گاها با کد J-1 نیز شناخته می شود ، حاصل ایجاد برخی تغییرات و تبدیل وضعیت موشک ضد هوائی SA-2 می باشد ، یکی از تلاش های سری صدام برای دور زدن تحریم های سازمان ملل متحد بود. این موشک دارای برد ماکزیمم  300کیلومتر بود. تلاش برای تولید این موشک مربوط به سال 1993 میلادی می باشد که تحت فشار بازرسان سازمان ملل ، هرگز تولید نشد.   با توجه به تولید نشدن این موشک ، هیچگونه عکسی از این موشک وجود ندارد.   در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://fas.org/nuke/guide/iraq/missile/fahd-300.htm     Al-Hijarah : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه  الحجاره ساخت عراق است. این موشک بالستیک حاصل ایجاد برخی تغییرات در موشک های اسکاد عراق می باشد . اطلاعات زیادی از این موشک در دست نیست. یکی از مشهورترین پرتاب های این موشک ، شلیک یک موشک الحجره به سمت نیروگاه اتمی دیمونا در صحرای نقب اسرائیل می باشد که البته کلاهک این موشک پرتابی ، بجای مواد منفجره با بتن و سیمان پر شده بود. این موشک دارای برد ماکزیمم  750 کیلومتر بود. این موشک تولید سال 1988 میلادی می باشد.         در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://www.globalsecurity.org/wmd/world/iraq/al_hussein.htm#Hijarah     Al-Abbas : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه  العباس ساخت جمهوری عربی عراق (دوران صدام) است. این موشک بالستیک که نسخه ارتقاء یافته و بهینه سازی شده موشک های الحسین و الحجاره می باشد ، با کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان خارجی (اروپائی و آرژانتینی) تولید گردید. این موشک دارای برد ماکزیمم  900 کیلومتر . کالیبر 900 میلی متر بود. این موشک تولید سال 1989 میلادی می باشد.       به ترتیب از راست به چپ : العباس ، الحسین ، الحسین -2   در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. http://www.globalsecurity.org/wmd/world/iraq/al_abbas.htm     ادامه دارد ...     ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.   پ.ن 2 : الحمدالله سرانجام بررسی تمامی موشک های بالستیک برد کوتاه به پایان رسید ، اگر عمری باقی بود ؛ ان شاء الله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک (برد متوسط و برد بلند) را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  7. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک برد کوتاه رو ادامه میدهیم:     با تشکر از اظهار محبت و لطف شما و ممنون بخاطر این توضیحات بجا و به روز شما گادر عزیز  :applause:  :applause:  :rose:  :rose:     موشک های بالستیک برد کوتاه  Short-range ballistic missile (قسمت چهاردهم)     R-1 یا SS-1 Scunner : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه  آر - 1 (اسکانر) ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک بالستیک که توسط ناتو SS-1 Scunner نامیده شد ، یکی از نخستین موشک های بالستیک روسی است که توسط اسرای آلمانی و با استفاده از نقشه های غنیمت گرفته شده از V-2 آلمانی ساخته شد. این موشک دارای برد ماکزیمم  270 کیلومتر . کالیبر 1650 میلی متر بود. این موشک تولید سال 1947 میلادی می باشد.           http://www.military.ir/forums/topic/6667-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-ss-1a-r-1-scunner/     R-2 یا SS-2 Sibling : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه  آر - 2 (سیبلینگ) ساخت اتحاد جماهیر شوروی است. این موشک بالستیک که توسط ناتو SS-2 Sibling نامیده شد ،  دومین کپی روس ها از موشک V-2 آلمان نازی است.  این موشک دارای برد ماکزیمم  600 کیلومتر و کالیبر 1650 میلی متر می باشد. این موشک تولید سال 1949 میلادی می باشد.           http://www.military.ir/forums/topic/6678-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9-r-2-sibling-ss-2/     Condor I : موشک  زمین به زمین بالستیک برد کوتاه کُندور-1 ساخت آرژانتین است. این موشک دارای برد ماکزیمم  115 کیلومتر و کالیبر 700 میلی متر می باشد. این موشک تولید سال 1984 میلادی می باشد.             در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Condor_(Argentine_missile)       ادامه دارد ...     ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند.   پ.ن 2 : به امید خدا در پست آتی ، پرونده موشک های بالستیک برد کوتاه را خواهیم بست.   پ.ن 3 : انشاءالله و اگر عمری باقی بود ، در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک (برد متوسط و برد بلند) را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم     1-جنگ جهانی اول   استفاده راهکنشی و راهبردی از سلاح‌های شیمیایی تقریبا پس از گذشت یک سال از جنگ جهانی اول آغاز شد. در نبردهای بزرگ (که بیشتر در اروپا و روسیه رخ دادند)  هزاران سرباز در دشت‌هایی گل‌آلود و نسبتا مسطح به صورت متراکمی درون سنگرهای خود مستقر شده بودند. چنین نبردهای فرسایشی به طور معمول هفته‌ها و حتی ماه‌ها طول می‌کشیدند و بسیاری از آن‌ها نیز به یک حالت تعادل و بن‌بست ختم می‌شدند. تراکم بالای سربازان مستقر در سنگرهای ثابت، این استحکامات را به یک هدف ایده‌آل برای تسلیحات شیمیایی تبدیل کرده و این سلاح‌ها را به عنوان ابزاری مستعد جهت شکستن خطوط دشمن و خروج از حالت بن‌بست مطرح می‌کرد. عوامل آزاردهنده، کلر، فسژن و در مراحل نهایی خردل، عمده سلاح‌های شیمیایی استفاده شده در این جنگ می‌باشند.    شکل-1: تراکم بالای سربازان در سنگرهای جنگ جهانی اول   شکل-2: تصویر هوایی از یک نمونه سنگربندی در خطوط تماس جنگ جهانی اول ( راست آلمان‌ها، چپ فرانسوی‌ها)   در مورد این تسلیحات علاوه بر اثرات مستقیم، اثرات روانی ناشی از ترس آلوده شدن نیز عامل مهمی در تاثیرگذاری آنها در میدان نبرد محسوب می‌شد. در این جنگ به طور تقریبی 125 هزار تن عامل شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت که منجر به کشته شدن 100-90 هزار نفر و زخمی شدن 1.15 میلیون نفر شد. به این ترتیب تسلیحات شیمیایی 4 درصد از مجموع کشته‌های جنگ را به خود اختصاص داده‌اند. در طول این جنگ، اثربخشی تسلیحات شیمیایی به تدریج و با گسترش روش‌های محافظتی جهت مقابله با آنها، کاهش یافت.   1-1-عوامل آزاردهنده اولین مورد استفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ جهانی اول، اگرچه بی‌اثر و در مقیاس کوچک، در آگوست 1914 و با حمله نیروهای فرانسوی به آلمان‌ها، به وسیله نارنجک‌های 26 میلیمتری پر شده با گاز اشک‌آور اتیل‌برمواستات رخ داد. مقدار مورد استفاده و اثرگذاری این گاز چنان کم بود که آلمان‌ها حتی آن را تشخیص هم ندادند! در طول جنگ اول جهانی از بیش از 20 عامل آزاردهنده تنفسی و اشک‌آور دیگر نیز استفاده شد.     2-1-کلر اعتقاد عمومی بر این است که اولین استفاده گسترده و موثر راهکنشی از تسلیحات شیمیایی در 22 آپریل 1915 در جبهه ایپر انجام گرفت. در این حمله آلمان‌ها در اواخر بعدازظهر و در شرایطی که باد ملایمی به سمت خطوط متفقین می‌وزید، 168 تن گاز کلر را با استفاده از 5730 سیلندر گاز به سمت خطوط دشمن رها کردند. کلر که از هوا سنگینتر است به صورت یک ابر سبز-خاکستری به آرامی به سمت خطوط متفقین رفت و به داخل سنگرهای آنان سرازیر شد و با آسیب به ریه‌ها موجب سرفه‌های شدید و حالت خفگی مصدومان شد. سربازان فرانسوی مسئول آن قسمت از خط، وحشت‌زده فرار کردند و یک شکاف 7 کیلومتری در خطوط متفقین پدید آمد. اگرچه آلمان‌ها، به دلیل نداشتن نیروی کافی و غافلگیر شدن از میزان اثر بخشی گاز کلر، از این فرصت جهت پیشروی استفاده نکردند، اما تخمین زده شده که چند هزار نفر از سربازان متفقین در این حمله کشته و زخمی شدند.   شکل-3: طرح مورد استفاده آلمان‌ها جهت رهاسازی گاز کلر    شکل-4: تصویر هوایی از ابر ایجاد شده در یکی از حملات با گاز کلر در جنگ جهانی اول   گفتنی است که طبق بند 2 از بخش 4 کنوانسیون لاهه مصوب 1899 که آلمان نیز آن را امضا کرده بود،"استفاده از پرتابه‌هایی با یگانه هدف پراکنده ساختن گازهای خفه‌کننده" ممنوع بود؛ البته آلمان‌ها با این استدلال که کلمه پرتابه راجع به سیلندرهای مورد استفاده آن‌ها صدق نمی‌کند این موضوع را توجیه می‌کردند. پس از این حادثه کلر به دفعات و با روش‌هایی مشابه توسط طرف‌های درگیر در این جنگ مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود، نقاط ضعفی نظیر وابستگی به وزش و جهت باد به منظور استفاده از سیلندر (که حتی در مواردی در اثر عکس شدن ناگهانی جهت باد، منجر به آسیب به نیروهای خودی می‌شد)، تشخیص آسان حمله با استفاده از بوی تند و خاص کلر و رنگ ابر پیشرونده و توسعه روش‌های محافظتی جهت مقابله، موجب حذف تدریجی کلر در طول جنگ و جایگزین شدن فسژن شد.   شکل-5: تصویری از شبیه‌سازی انجام شده توسط ارتش ایلات متحده به منظور بررسی اثر کلر در حمله به مناطق شهری، رنگ سبز ابر کلر کاملا مشخص است (نکته: تصویر مربوط به دوران معاصر است نه دوران جنگ اول جهانی و فقط جهت ارائه تصوری از رنگ ابر کلر ارائه شده است.)   3-1-فسژن فسژن اول بار در سال 1915 و توسط فرانسه مورد استفاده قرار گرفت. این مایع فرار که نسبت به کلر چند برابر آسیب زننده ریوی (به عوامل آسیب‌زننده ریوی، عوامل خفه کننده نیز می‌گویند) قوی‌تری است، عامل 85 درصد از کشته‌های شیمیایی جنگ جهانی اول بوده و لقب کشنده‌ترین عامل شیمیایی این جنگ را یدک می‌کشد. فسژن حیله‌گرتر از کلر بود؛ بیرنگ بود، بوی خفیف‌تری داشت (بوی کاه تازه) و اثرات خطرناک (ادم ریوی؛ تجمع آب میان بافتی در ریه) آن با تاخیری چند ساعته آشکار می‌شدند. در ابتدا فسژن به صورت خالص یا مخلوط با کلر و با استفاده از سیلندر رها سازی می‌شد ولی بعد از مدتی قابلیت پرتاب فسژن مایع شده توسط پرتابه‌ها توسعه داده شد. در این جنگ به طور تقریبی 36 هزار تن فسژن تولید شد. آلمان‌ها ترجیح می‌دادند به جای فسژن از دی‌فسژن استفاده کنند. این ماده با اینکه از نظر سمیت مشابه فسژن بود، فراریت کمتری داشت. این فراریت کمتر علاوه بر تسهیل کاربرد آن در پرتابه‌ها، منجر به پایداری بیشتر آن در محیط نیز می‌شد. علاوه بر فسژن و کلر، چندین عامل آسیب‌زننده ریوی با تاثیر ضعیف‌تر نیز در طول جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفتند.   شکل-6: سربازان انگلیسی در حال آماده کردن پرتابه‌های شبیه خمپاره جهت انتشار مواد شیمیایی، یکی از روش‌های انتشار فسژن استفاده از این پرتابه‌ها بود.    4-1-خردل موثرترین عامل شیمیایی جنگ جهانی اول مایع تاول‌زای خردل گوگرد بود. علی رغم اینکه استفاده از خردل در اواخر جنگ آغاز شد، این عامل به تنهایی کشته و زخمی‌های بیشتری را از مجموع عوامل شیمیایی دیگر پدید آورد. خردل اولین بار توسط آلمان‌ها و در 12 جولای 1917 علیه نیروهای فرانسوی مستقر در جبهه ایپر استفاده شد. این حمله به تنهایی منجر به کشته و زخمی شدن 15 هزار نفر از نیروهای متفقین شد. مدتی بعد انگلیس، فرانسه و آمریکا نیز خردل را توسعه داده و در جنگ از آن استفاده کردند. تماس خردل گوگرد با پوست منجر به تاول زدن شدید می‌شد؛ به علاوه، بخارات آن نیز آسیب جدی به چشم و بافت داخلی نواحی تنفسی وارد می‌ساخت. یکی از صحنه‌های تلخ و فراموش نشدنی جنگ جهانی اول صف‌های طولانی سربازان آلوده شده به خردل با چشمان باندپیچی شده است. با وجود اینکه تنها حدود 2 درصد از مصدومان خردل کشته می‌شدند (آن هم عموما به علت عفونت ریوی ثانویه)، فراوانی سربازان مجروح در طول جنگ منجر به مشکلات بزرگ لجستیکی جهت تهیه اقلام پزشکی می‌شد.   5-1-دیگر عامل‌ها هر دو طرف درگیر در طول جنگ جهانی اول عامل‌های دیگری را نیز آزمایش کردند. این عامل‌ها در اغلب موارد مواد سمی صنعتی مایع و فرار بودند؛ در موارد معدودی عوامل جامد نیز مورد آزمایش قرار گرفتند. به عنوان مثال می‌توان به عوامل مایع آزاردهنده چشم نظیر برمواستون، برموبنزیل و کلروپیکرین، عوامل خون نظیر هیدروژن سیانید و سیانوژن کلرید و چند عامل آزاردهنده آرسنیک‌دار نظیر دی‌فنیل‌سیانوآرسین (DC) و د‌یفنیل‌کلروآرسین (DA) اشاره کرد. گفتنی است اگر این جنگ بعد از 1918 نیز ادامه پیدا می‌کرد احتمالا عوامل جدید آرسنیک‌دار نظیر تاول‌زای لوئیزیت و  آزاردهنده-تهوع‌آور آدامسیت (DM) نیز در آن مورد استفاده قرار می‌گرفتند.   ان شا الله ادامه دارد.   منابع اصلی: Worek, Franz, John Jenner, and Horst Thiermann, eds. Chemical Warfare Toxicology: Volume 1: Fundamental Aspects. Royal Society of Chemistry, 2016. https://en.wikipedia.org/wiki/Chemical_weapons_in_World_War_I https://en.wikipedia.org/wiki/Hague_Conventions_of_1899_and_1907 https://en.wikipedia.org/wiki/Trench_warfare#World_War_I:_Death_in_the_trenches https://en.wikipedia.org/wiki/World_War_I     انتشار این مطلب فقط با ذکر نام منبع military.ir مجاز است.
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام زوج تایگر/ پانتر در برابر چرچیل دررسای برتری تانک اصلی میدان نبرد ارتشهای متفقین بر تانک های یگان های پانزر ورماخت در جنگ دوم جهانی ، کتابها ، رساله ها ، مستندها و فیلم های داستانی بسیاری تولید و یا به رشته تحریر در آمده است ، با این وصف ، مطالعه نظرات بسیارجالب یک فرمانده تانک بریتانیایی از برخورد با تانکهای آلمانی بسیار جالب توجه به نظر می رسد در جریان یک گفتگوی رسمی ، پس از تهاجم متفقین به نرماندی ، با ستوان یکم زرهی ، اندرو ویلسون ، وی ، ماهیت برخورد با یگان های رزمی ورماخت ( در اینجا لشکرهای زرهی اس اس ) را چنین تشریح می کند : سئوال : واحدهای پانزر ورماخت بیشتر از چه تانکی استفاده می کنند ؟؟ ویلسون : پانتر ، تانک پانتر براحتی از فاصله یک مایلی می تواند تانک چرچیل مارک-3 را از وسط به دو نیم کند سئوال : چرچیل چگونه می تواند به پانتر آسیب بزند ؟؟ ویلسون : تنها راه ممکن این هست که چرچیل به آرامی به پانتر نزدیک شود . وقتی به نزدیکی پانتر رسید ، تیرانداز می بایست تلاش کند تا بخش محافظ توپ را هدف قرار دهد . اگر تیرانداز خوش شانس باشد ، مهمات شلیک شده از نازک ترین قسمت زره ( بخش بالایی محل استقرار راننده ) به دورن تانک نفوذ می کند . سئوال : آیا تا به حال کسی این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : بله ، گروهبان دیویس از اسکادران C ، اما وی بلافاصله بعد از این حادثه ، تعادل روانی اش را از دست داد ، در نتیجه به سرفرماندهی فراخوانده شد تا بلحاظ روانی بهبود پیدا کند . سئوال : تانک بعدی در لیست شما ، کدام تانک است ؟؟ ویلسون : تایگر . تانک تایگر به راحتی از فاصله 1.5 مایلی ، تانک چرچیل را از وسط به دو نیم می کند . سئوال : چگونه تانک چرچیل قادر است تایگر را هدف قرار دهد ؟؟ ویلسون : فرض براین گذاشته شده که ما در 200 یاردی ، تانک دشمن را شناسایی کرده و به پریسکوپ آن شلیک می کنیم . سئوال : آیا کسی تا کنون این تاکتیک را اجرا کرده ؟؟ ویلسون : خیر پی نوشت : 1- منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده) 2- در این وضعیت ، باید با کارگردان نسبتاً محترم فیلم " FURY" باید چه کار کرد ؟؟؟
  10. 1 پسندیده شده
    جواب این رد را بصورت لینک می آورم تا بهانه ای برای ادامه بحث های جناحی نشود چیزی که خودم در تلاشم به دوستان بگویم که مساله هسته ای را فرای بحث جناحی باید دید و اگر اسیر بازی هایی می شویم که بر ضد منافع کشور است   در واقع این مدارک از اشتباه هات دولت ها نشان دهنده این است که هیچ دولتی نمی تواند خود را از اشتباهات مبرا بداند و برای پاکی خود دیگری را متهم کند        قابل تکذیب نیست! http://fararu.com/fa/news/234774/%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%AA%DA%A9%D8%B0%DB%8C%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA   چرا با این همه سند احمدی‌نژاد باز تکذیب می‌کند؟ http://fararu.com/fa/news/234804/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%DA%A9%D8%B0%DB%8C%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF
  11. 1 پسندیده شده
    سلام   باید امیدوار باشیم که تیم ایرانی با دقت و حساسیت بیشتری مذاکرات را پیش ببره. یک نکته به نظر اینه که ظریف و عراقچی شاید اطلاع صد در صدی از روند و جزئیات مذاکرات قبلی ندارند با توجه به اظهاراتشون. امیدوارم تیمی فنی و مطلع در پشت پرده به اندازه کافی ساپورتشون کنه.   آقای کوچک زاده به نظرم قطعا اشتباه کردند. داد و فریاد و پرخاش حتی در صورت حق بودن درست نیست. پیگیری اخبار نشون میده برخی که دلشون نه برای هسته ای میسوزه و نه منافع ملی و نه تحریم از دو قطبی کردن فضا و ترسیم تقابل دولت،ملت / رهبری بسیار لذت خواهند برد و در نهایت با بی تدبیری احتمالی دلواپسان هیچ بعید نیست شکست مذاکرات را در صورت زورگویی طرف غربی به پای رهبری بنویسند و فتنه ای بدتر از 88 ایجاد کنند. به نظرم به وضوح بعد از اتفاق مجلس روشن هست و البته شاید حتی پلن بی غرب هم باشه این مورد. باید هوشمند بود خصوصا منتقدان.   یک نکته هم در رابطه با صحبت " نروی " آقای ظریف با اینکه تطابق تاریخی معقول  و منطقی نیست همیشه ولی یکی اشاره کرده بود به حکمیت و گفته بود خب علی که مخالف بود به ابوموسی اشعری میگفت " نرو " البته اگر معنی ای که از کلام ظریف متبادر باشه همونی باشه که ما فکر میکنیم. احتمال زیاد چنین نباشه.   این فیلم هم شاید قبلا تو سایت داشتیم / ما در شرایط غیر مشابه ولی حساسی هستیم / تاریخ قضاوت خواهد کرد   [aparat]Hu3Dc?[/aparat]
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   جناب گریپن اگر منظور جنابعالی از صنایع بالادستی  صنعت فولاد و سیمان و این دست صنایع میباشد که هنوز در تولید آهن مناسب جهت قطعات خودرو و کشتی و حتی سکوهای شناور دریایی صنعت نفت مشکل داریم و سیمان هم ایضا جناب احسان پس طبق فرمایش جنابعالی غربیها شکشان در مورد ما درست هستش یعنی در نهایت هدف ما تنها استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ایی نیست بلکه دست برماشه بودن هستش درست متوجه شدم منظور جنابعالی را ؟
  13. 1 پسندیده شده
      http://www.military.ir/forums/topic/29181-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87/page-113#entry446342   قدرت افکار عمومی ،...
  14. 1 پسندیده شده
      بسیار عالی گفتید .   و این بولد شده لپ کلام پاراگراف بسیار عالی تر ؛     --   موضوع اصلی همینه ،دانش پیش برنده فراگرد پیشرفت و دستیابی ما به " تکنولوژی "  ، رونوشتی سطحی از دریای عمیق و نا آرام موجود در بستر اقتصاد-سرمایه داری صنعتی اروپاست . ما از این دانش و در این گیرو دار رقابت بین المللی تجانس جئوپلتیک و رقابت های مشترک و خواستگاه  پیشرفت صنعتی یکسان تلقی میکنیم ، سپس با همان نوشتار پر از خط خوردگی و بد دیکته شده غربی در بنیاد اقتصاد-سیاسی گونه شرقی و انحصاری خود بذر پیشرفت کاشته ایم ، تمام عمر آب و کود دادیم اما رشدی حاصل نشد . غافل از اینکه نه در عمل دنبال پیشرفت بوده ایم ، نه تکنولوژی ابزاری برای دستیابی به غایت ها و اهداف ایدولوژیک ، آرمانی و اجتماعی ما بوده است و نه مردمانی که تکنولوژی را به مثابه ابزاری برای دستیابی به یوتوپیای خود بپندارند ،...
  15. 1 پسندیده شده
      جوابی که برای شما رو جناب پاتریوت می نویسم یکی هست ، اما نمیدونم برداشتتون یکسان هست یا خیر ،...     پیشاپیش عذر خواهی میکنم که مجبورم با تئوری های مارکسیستی موضوع رو توضیح بدم ، این سایت جو چندان علمی از این بابت نداره که نگران برچسب خوردن توش نباشیم ! -  قلب انقلاب صنعتی " تکنولوژی" ، موتور محرک"سرمایه" ، غایت و یا هدفش "قدرت" برای کارگزارش که همان سرمایه داران صنعتگر "بورژوا" هست  و در مدل جدید بورژوای اصیل مهندسان خود را در قالب "کار آفرینان " باز تولید کرده است تا خواستگاه قدرت حاکمیتی خود را محدود نگاه دارد  ، این مجموعه پیوسته در حوزه اقتصاد سرمایه داری صنعتی مفاهیمی چون نیاز به تسلط بر زنجیره تامین  رو بوجود آورده که زمینه رو برای گسترش استعمار گونه بورژوازی به سراسر دنیا فراهم کرده ،  در برای دستیابی به این زنجیره تامین به عنوان یک هدف سطح دو ، سرمایه داری مفهوم استراتژی را برای آن تئوریزه کرده است  استراتژی های مدرنتر این زنجیره به ایجاد بازار جدید ، تسلط بر بازارهای آینده و مدیریت پیش از ورود به آینده با استفاده متد های آینده پژوهی هم وارد شده و بحث هایی که دوستان مطرح میکنند با نیمچه آگاهی ای دراین وادی قدم میزنه ، یعنی زنجیره تامین کنونی از بستر فضا و زمانش به حد میانه ای در آینده بسط داده میشه و بحرانها و نیازهاش مرقوم میشه که یه نمونه اش انرژی و ... هست که توسط دوستان مطرح شد ، حالا ارتباطش با جامعه شناسی اروپای آغازین دوره صنعتی که خیلی خیلی دور به نظر میرسه ، اما همین نزدیک و اصل موضوع هست ؛   مفاهیم فوق نظیر سرمایه داری صنعتی ، بورژوازی ، کارآفرینی ، تکنولوژی و قدرت برآمده از آن اگرچه برای ما همچنان غریب هست ولی ادبیاتش بعد از 100 سال ناکامی جریانهای مدرنیته در ایران در حال باب شدنه ، منتهی این پدیدار کنونی در ایران چند عنصر اصلی این پیوستار رو ندید میگیره ، و از اون فقط " تکنولوژی و قدرت " رو اون هم برای " نظام " میبینه و دو گزاره اساسی ؛ سرمایه و بورژوازی بعنوان نیرو و مردمی که مبدا اصلی و کلید زن این ماجرا هستند دیده نمیشه ، نیاز به جامعه شناسی انقلاب صنعتی از اینجا آغاز میشه ، که ما این دو عنصر اساسی که معمار انقلاب صنعتی و پیشرفت کنونی غرب هستند رو نمیبینیم همونطور که کمونیست ها نمیخواستند به دلایل سیاسی ببینند ؛   سرمایه دار صنعتگر ، هدفی رو دنبال میکنه که صراحتا  بصورت غیر قابل انکار " قدرت " هست ، و با تکنولوژی و سرمایه به اون دست پیدا میکنه ، چرایی این کارش بر میگرده به انگیزه هاش ، که میتونه هر چیزی باشه ، این انگیزه ها هستند که افراد عادی رو تبدیل به بورژوا میکنند . خودت به این موضوعات آشنا هستی ، میدونی که بورژوازی راه حل همه مشکلات بشری رو در پکیج های آماده صنعتی میدونه که برای دستیابی به هر کدومش قیمتی وجود داره ، این در واقع ایدولوژیش هست ، چیزی که با دنیایی  سنتی که ما درش زندگی میکنیم بسیار فاصله داره ،...   بورژوازی بنیانگذار فرهنگ صنعتگری و کسب سرمایه و قدرت از تولیدات صنعتی هست و دو جنگ اخیر جهانی نیز محصول رقابت برای تسلط بر همون زنجیره تامین معروف بودند ، بگذریم که در گذر زمان در گونه گونی شدن تئوری های دولت نقشهای متفاوتی به این طبقه اطلاق میشه ، اما فرهنگ تولید ، شرافت و اصالت صنعتگری و تکنولوژی محوری متعلق به این قشر هست . قشری که در ایران پیش از انقلاب نداشتیم یا انگشت شمار آدم های دارای چنین افکاری رو سربریدیم ! بعد از انقلاب هم چنین جمعیت ریشه داری که تمام استعداد خودش رو صرف کسب قدرت از طریق گذاشتن تمام  ثروتش در علم و تکنولوژی برای خودش و حاکمیت البته خودش(بورژوا دمکراتیک) بکنه دست نیافتیم و نخواهیم یافتن ! . ولی این قشر در اروپا قدمت داره ، کارخانه های آلمانی و یا ژاپنی رو نگاه کنید ، بعضا 100 سال یا بیشتر تاریخ دارند .   اما نکته ، چیزی که بعد از انقلاب رشد کرد ،بوجود آمدن شرافت یک بورژوازی انقلابی نبود ! بی تعادلی و تقلید گری نابخردانه از ایده های مختلف مارکسیستی و لیبرالی و دادنش به خورد ملت با اسلامی کردنشون بود ! نتیجه اش به ایجاد یک تفکر صنعتگر واقعی منجر نشد ، بلکه ثروتمند تر شدن لمپن پرولتاریای دلال و تبدیل شدنش به بورژوازی کمپرادوری هست که نقش اساسی رو در وابستگی هر چه تمام تر فرایند های توسعه این کشور ایفا کرد ، چون اولا سرمایه دار واقعی ابتدای انقلاب وجود نداشت ، دوما ملت همه گدا و عموما کم سواد نگه داشته شده بودند ، سوم و بد حادثه ازمانی که صحبت از پیشرفت شد ، طبق همون لینکی که برای کمپرادور از رجا نیوز واستون گذاشتم ، جمعیتی از به اصطلاح دانشمندان البته کلاه بردار در این کشور پا پیش گذاشتن که یک شبه ره 200 ساله انقلاب صنعتی رو طی کنند، بودجه های فراوان گرفتند ، آزمون و خطاهای بسیار کردند و در موارد زیادی هم البته موفق شدند ولی نه در موضوع اصلی که بوجود آوردن یک قشر کارآفرین و جریان صنعت گرایی انقلابی که بتواند به بلوغ و انحصاری کردن دستاوردهای خودش برسه ، وقتی دیدند که نمیشه سرمایه گذاری عمیق صدهاهزار تریلیون دلاری و چند صد ساله غرب رو در یک دوره 8 یا 20 ساله  طی کنند متدشون رو رها کردن از خر ژاپن اسلامی  پیاده شدند سوار الاغ مالزی شدن ! ولی در عمل متد چین رو پیش گرفتند که قطعا تفاوت ها و اشکال رشد و نمو این کشورها رو میدونید .   یعنی وارد کردن تکنولوژی و توسعه و گسترش اون ، بعد از مدتی مدعی شدن بدون صاحبان اصلی میتوانند ، باز هم ایرادی بر این نیست ، اما همه این کارها بدون در نظر گرفتن دو اصل اساسی مهم ؛ "قدرت" و "سرمایه" . منشاء این ایده بطن جامعه نبود ، بلکه بصورت دیکته وار از بالا به پایین تدریس میشد ، اون دانشمندان بخش اعظمیشون انسانهای شریفی بودن و هستند که وقتی دیدند نمیتوانند بدون شعار دادن بی خیال بازی با پول ملت  شدن اما غایت عده دیگر نه تکنولوژی بود و نه افزایش اقتدار "هژمونیک" دولت ، بلکه دست اندازی به منابع مردم در دست دولت ! و اکتفا به کسب هدف "ما میتوانیم" برای اقناع حکام و مردم ، این باعث شد تا بدون توجه به مفاهیم بنیادی اقتصاد سرمایه داری ، بدون توجه به موضوع آینده و بازار رقابت های تولید و اقتصاد و بازگشت سرمایه ، بدون توجه به استراتژی های رقبای جهانی و منطقه ای با تشویق ما ایران به مسیر 10 ساله بدون بازگشتیبردند که امروز  نتونیم مشخصا بگیم این ما میتوانیم کدامیک از مسائل بنیادین کشور رو حل کرده ؟ ،...   این دلیلی بود که بخاطرش اون لینک پورتر رو گذاشتم ، اون لینک رو قرار دادم که بگم هر تحرکی در دنیا با وسایل تکنولوژیک از یک سری اصولی پیروی میکنه که به بازگشت سرمایه ، اثر بخشی تکنولوژی و کسب قدرت از این دو منجر میشه ، همون مدل رو برای تولید اقارب قرار میدادیم عمرا اگر چنین چیزی رو میساختیم ! ولی مدل هالیوود رو قرار دادیم ، قصدمون هم ایجاد اثرات هالیوودی در مردم دنیا با نمایش های واقعی بود که به خنده زار شدنمون منجر شد ، نمیگم منکر پیشرفت هستم ، بله ما تونستیم ، من شهادت میدم که در بسیاری از عرصه ها موفق شدیم ، اما سوال اساسی ، چرا الان روزگارمون اینه ؟ چرا امروز نمیتونیم استقلال سیاسی داشته باشیم و کشور اینطور داره جلوی چشممون پرپر میشه و خودمون رو زدیم به خواب ، خواب افسردگی ، برای اینه که پیشتر صرفا بجای هدفگذاری صحیح در هدایت اجتماعی به اهداف پیشرفت و اقتدار ملی ، میخواستیم یک حس جمعی رو ارضا کنیم ، میخواستیم کاردستی بسازیم و ببینیم چند مرده حلاجیم ، میخواستیم تبلیغات سیاسی بزرگی در جهان راه بندازیم و بگیم مدل کار ما قطعا موفق هست ، به همین خاطر هدف اصلی رو گم کردیم ، کار ها رو دست آدم های بی بنیه ای دادیم ،  تا اینکه تحریم ها در عمل  واقعیت این پیشرفت و تکنولوژی رو به ما نشون داد و البته هنوز خیلی ها ندیدند چون توی هوا معلقند و فکر نمیکنند با مخ زمین میخورند تا زمانی چشم هاشون باز میشه که هیچ فرصتی برای جبران باقی نمونده ، ...   بقول سید محمد ، کولاپس ،...   حالا هر کی به هر نحوی مشکل رو در ریشه ای میدونه ، یکی تقصیر دولت میندازه ، یکی تقصیر مردم میندازه ، یکی تقصیر فساد میندازه ، اما واقعیت اینه که ما نه هدف مشخصی انتخاب کردیم ، نه مسیر درستی رو رفتیم ، و نه حاضر بودیم از اول بپذیریم که هر کاری بنیاد ها و بسترهای اجتماعی ای ، اقتصادی و ایدولوژیکی رو میطلبه که تا بوجود نیان ، هدف های بعدی قابل دستیابی نیست .   حرف بسیار هست سرتون رو درد آوردم ،.. متن یه مقداری غلط املایی داشت که اصلاح شد ، دوباره بخونید   مطالب بسیار مفید و البته حالب مطالعه ای گفتید ، بنده هم سر تعظیم فرود میارم ولیکن ، جمله من در مورد جئوپلوتیک اروپا ناظر به گفته چکا در مقایسه با ایران بود ، اونها الزاماتی دارند که به سمت انرژی های نو میرن و در این انرژی ها گزینه های خاصی رو انتخاب میکنند ، الزمات ، محیط و شرایط ما بسیار متفاوت هست ، ما بزرگترین کویر های دنیا رو داریم که میتونند حجم عظیمی انرژی خورشیدی تولید کنند ، چیزی که انگلستان و فرانسه ازش بی بهره اند ، ... البته در این مثال جای مناقشه نیست ، صرفا من باب توضیح در تمایز جئوپلوتیک بحران انرژی ایران و اروپا هست که الزاما به حرکت در یک مسیر برای هر دو ختم نمیشه و اگرهم بشه ، قطعا اونی که زودتر بصورت عملی با موضوعات مواجه میشه پیشرو  خواهد بود .
  16. 1 پسندیده شده
      اگر اهل دقت بودید متوجه میشدید ؛   تمامی دستاورد ها و پیشرفت های ما جنسشون مثل همین وانت پژوی 405 هست ، تکنولوژی 30 40 سال پیش دنیا با دستکاری های محدود که هنوز در اصل تکنولوژی وابسته است ، این سوالی رو مطرح میکنه که ما 50 ساله که دست کم امنیت انرژی داشتیم چه گلی به سرمون زدیم !! که حالا بخواهیم بزنیم ؟ مشکل ما در انرژی نیست در امنیتش نیست ، در مصرفش هم نیست ، بلکه در تبدیلش به سرمایه و قدرت هست ، که این مدیریت و عقلانیت خاصی رو میطلبه و هنوز تا درکش فاصله بسیاری داری ، دست کم لازمه که جامعه شناسی صنعتی اروپا رو یدور مطالعه اساسی کنی بعد بیای سراغ مسائل و مصائب استراتژیک و بحث های مدیریتی اون ،...   حالا فهمیدی مشکل واقعی کجاست ؟ نه ،... یدور سطحی مطالعه کن و برنامه هسته ای رو توش جا بده ؛   http://www.iranbsc.com/Porter's-five-forces-model.html
  17. 1 پسندیده شده
      معنیش استقلالی که الان داریم اینه ؛     . . . . ---- جئوپلوتیک اروپا هیچ ارتباطی با ایران نداره ، حتی برای یک مقایسه بسیار کوچک ،...
  18. 1 پسندیده شده
      جان ؟!    تشریح کنید استقلال و امنیت کشور چگونه با سوخت با 500 تن سوخت 20 درصد بدست میاد ،... 0.0 نمره   --- میگن بی خبری خوش خبری ! نتیجه اش میشه این ؛         - نفتی که نمیتونیم بفروشیم ، بفروشیم پولش گیرمون نمیاد ! - پیشرفتهایی که در حد کاغذ ، قبول شدن پایان نامه و  رنکینگ ارزش بیشتری نداشته ! - برای صنایع دفاعی هم همون آذرخش که بهش اشاره شده خوبه ! - در این مورد هوافضا هم بهتره این زبان باز نشه ،...
  19. 1 پسندیده شده
  20. 1 پسندیده شده
    آفرین به تو تناقض یاب باهوش ، پست های قبلی رو بهتر بخون ،...
  21. 1 پسندیده شده
      کدوم صنعت ! ، یه براورد عقلانی از نسبت هزینه فایده اش بکنید ،...
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    این برداشت شماست . با سوال ابتدایی من هم همچنان ارتباطی نداره ،...   نمره کمه چون پاسخ خیلی ساده است و نیازی به فکر نداره ؛ راهی جز مذاکره نداریم ،در اصل احمدی نژاد باقی نگذاشته ،... اگر همین مدت که شما فرمودی مذاکره نمیکردیم الان 4 تا قطعنامه دیگر تا پاره شدن کامل و نهایی قطعنامه دانشون صادر میشد ! و ما همچنان صدها میلیارد دلار خسارت به کشور میزدیم و بمب اتم هم نمیساختیم ! بدون اینکه جواب قانع کننده ای برای ملت داشته باشیم ،...
  24. 1 پسندیده شده
    زنده باد حاج قاسم، شاگرداش و بر و بچه های حزب الله. هر جا که هستید مهدی فاطمه نگهدارتون شیعه های واقعی علی ابن ابی طالب
  25. -1 پسندیده شده