برترین های انجمن

  1. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      36

    • تعداد محتوا

      1,261


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      1,400


  4. remo

    remo

    Scientific Pal


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      347



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 29 تیر 1398 در پست ها

  1. 21 پسندیده شده
    جا دارد از شهید سردار محمد ناظری یادی بکنیم با تربیت نیرو های زبده تکاوران دریایی سپاه موفقیت امروز حاصل تلاش های دیروز ایشون بود خدایش بیامرزد و.... همه کسانی در سراسر ایران مشغول حفاظت از این مرز بوم هستند از سرباز صفرش تا سردارش متشکریم
  2. 15 پسندیده شده
    یکی از بهترین کار های اوسینتی بود که دیدیم در خصوص پروژه قائم شهید تهرانی مقدم از فابین هاینز المانی عکس شهید تهرانی مقدم و رهبری در جمعه هفتم خرداد 1389 گرفته شده نکته جالبه از رفلکس عینک افتابی سردار جعفری فرمانده وقت سپاه پژوهشکده فضایی سپاه می طلبه دوستان برای نت فارسی ترجمه کنن https://www.armscontrolwonk.com/archive/1207711/pasdaran-solid-fuel-and-aviator-sunglasses/ هرچند ظاهرا در اولویت نیست 11/5/96 تحریم‌ها بهانه است یکی از مهندسین پروژه ماهواره بر سیمرغ در پاسخ به این سوال که چرا پس از پرتاب این ماهواره ایران تحریم‌های زیادی شد افزود: طرف مقابل به دنبال آتویی از ایران بود تا ایران را متهم به نقض برجام کند. در برجام آمده ایران حق ندارد موشکی طراحی کند که بتواند محموله بمب اتم را حمل کند، اما چیزی که حقیقت دارد این است که چه ماهواره بر سیمرغ و چه ماهواره‌هایی که قبل از این به فضا پرتاب کرده‌ایم شامل این بند از برجام نمی‌شوند. وی در خصوص سه ماهواره بر سپهر، قائم و ققنوس نیز گفت: ماهواره بر قائم از جمله پروژه هایی است که طرح و ایده آن از زمان شهید طهرانی مقدم آغاز شد شخص ایشان روی این مساله کار می کردند و در برنامه ریزی آن اینگونه تعریف شده که ارتفاع بیشتری نسبت به ماهواره بر سیمرغ طی کند و در مدار جئو Geosynchronous orbit قرار گیرد که به آن مدار زمین آهنگ نیز گفته می شود و از سطح زمین حدود 36 هزار کیلو متر فاصله دارد و مربوط به ماهواره های مخابراتی می شود که اهمیت بسیار زیادی دارد. قائم از جمله ماهواره‌برهایی است که خواهد توانست جرمی تا حدود 500 کیلو گرم را نیز بالا ببرد. منتهی طرح های این سه ماهواره بر هنوز در دستور کار قرار نگرفته و عملیاتی نشده است. https://snn.ir/fa/news/623869/سیمرغ-می‌تواند-2-ماهواره-را-هم‌زمان-پرتاب-کند-ماهواره‌بر-قائم-برای-مدار-زمین‌آهنگ-طراحی-می‌شود فقط ارزش کار ببنید چیزی شبیه اینها خواهد بود استفاده از فیبر کرین حداقل در فاتح 313 مشخص شده ایران هم تا حالا 2 تا کارخانه تولید فیبر کربن افتتاح کرده مراحل تولید بدنه و قالب گیری سوخت جامد AVio p120c و بوستر اربیتال کی https://www.aparat.com/v/86KVe وو https://www.aparat.com/v/pIS8Y AVio p120c در ماهواره بر وگا و اریان استفاده خواهد شد یک ویدئو قدیمی از کارخانه تولید سوخت جامد https://www.aparat.com/v/jmxHR
  3. 8 پسندیده شده
    این واقعه علاوه بر تجربیات نظامی خوب هست تجربیاتی هم برای دیپلماتها، دولتمردان و همچنین مجلس ما داشته باشه که طی 24 ساعت دومین کمیته اضطراری شورای امنیتشون را هم تشکیل دادند و قطعا با یک بیانیه پرسروصدا و پرتهدید اقدام خواهند کرد (خود این تا دوشنبه هم یک جور ارعاب هست) تا ایران عقب بشینه. هیچ چیز برای انگلستان در حال حاضر جز بازیابی چهره مخدوش شدش مهم نیست که اون هم با ازادی نفت کشش بدون هیچ هزینه و حتی اقدام متقابلی حاصل میشه تنها. (طوری که وانمود کنه تهدیدات من باعث عقب نشینی ایران شد، اینطور میتونه قدرت نظامی خدشه دار دش را با قدرت سیاسی/امنیتی بازیابی کنه) احتمال داره انگلستان با همکاری اتحادیه اروپا به تهدیدات گسترده ای دست بزنه در سطوح مختلف ولی مثل ماجرای پهپاد ایران خصوصا در زمینه سیاسی باید فکر اونجاهاش را هم کرده باشه و با قدرت بایسته. چند باری عنوان شد عقب نشینی در چنین برهه هایی بدتر از اقدام نکردن هست.
  4. 6 پسندیده شده
    قسمت پنجم از ترجمه سند اهداف عملیاتی جمهوری خلق چین هدف سوم -ثبات منطقه ای مزایای خارجی ناشی از نرخ رشد بالای چین تا کنون ظرفیت خود را برای دستیابی به سومین هدف عملیاتی که تلاش برای دستیابی به " قدرت جامع ملی " به شمار می رود ، تقویت می کند.گسترش آرامش در بخش وسیعی از جغرافیای آن به همراه موفقیت در اصلاحات اقتصادی دهه های 1980 و 1990، پکن را در نهایت قادر ساخت به عنوان یک عنصر از استراتژی کلان خود به آرامش سیستماتیک مناطق توسعه یافته و تثبیت سلطه در منطقه هند-آرام ( Indo-Pacific ) برای دهه های آینده دست یابد. منازعات ارضی چین با این حال، شرایطی که در این تلاش تازه در صلح و آرامش ایجاد شد، به طور چشمگیری متفاوت از دوره های امپراطوری قبلی بود. چین در حال حاضر توسط رقبای قدرتمندی مانند روسیه، ژاپن و هند احاطه شده است. علاوه بر این، حتی دولت های کوچکتر که قبلا جزو اقمار چین بودند مانند کره جنوبی و ویتنام در حال حاضر موفق بوده اند و به رغم نقاط ضعف خود، علاقه ای به وابستگی به چین ندارند. و در نهایت ، به جهت پاکسازی نفوذ منطقه ای چین در آسیا، تن به حضور گسترده پایگاه های عملیاتی خط مقدم ( FOB) و پایگاه های عملیات اصلی (MOB) ایالات متحده و سیستم ائتلاف قدرتمند آن در آسیا دادند. پایگاه های امریکا دارایی های نظامی آمریکا در منطقه استعداد نظامی کل منطقه در مواجهه با این محیط جدید, پکن سیاست‌های متنوعی را برای آرام کردن محیط پیرامون خود ارائه کرده‌است : نخست _ اینکه, روابط عمیق اقتصادی خود با همسایگان آسیایی اش را به منظور " کاهش نگرانی‌های منطقه‌ای " در مورد افزایش نفوذ جمهوری خلق چین (PRC) برقرا نموده. در حالی که اثر گذاری همین مکانیزم را برای افزایش نفوذ خود بر همسایگان حفظ کرده است . رابطه تجاری بسیار قوی چین و آسه آن (جنوب شرقی آسیا) در مقابل ژاپن دوم _ایجاد انگیزه و هدف مشترک با برخی از کشورها ، مانند روسیه ، که علیرغم سوء ظن خود نسبت به پکن، در بحران اوکراین و تحریم اقتصادی غرب در مورد مسکو - دلایل خود را برای مقاومت در برابر تقویت توازن بیشتر در برابر چین حال حاضر در آسیا دارد. سوم _ پکن ، نوسازی مجدد ارتش آزادی‌بخش خلق (PLA) را با هدف ارتقای قدرت نظامی که توانایی شکست دادن دشمنان محلی و بازداشتن ایالات متحده در ورود امکانات دفاعی در یک بحران را داشته باشد ، آغاز کرده است. رشد بودجه نظامی چین چهارم _ این کشور در حال حاضر تلاش‌های سابق خود برای محکوم کردن سیستم اتحاد آمریکایی در آسیا را ادامه می دهد و بر این موضوع تاکید دارد که واشنگتن همچنان مانع اصلی در تلاش پکن برای یک ایجاد یک ثبات منطقه ای خواهد بود . بر این اساس ، چین به طور فعال " یک مفهوم امنیتی جدید " را ترویج کرده‌است که اتحاد های آمریکایی را رد می‌کند ؛ و خواستار تامین امنیت آسیا تنها توسط کشورهای آسیایی است ؛ و چین را به عنوان تامین کننده امنیت منطقه ای معرفی می کند ، همانطور که شی جین پینگ "Xi Jinping اخیرا آن را بیان کرد، "توسعه عالی ترین شکل امنیت است". مشارکت اقتصادی منطقه ای جامع ( RCEP ) با حضور چین در مقابل پیمان تجاری ترنس-پسیفیک (TPP) بلوک غرب به این ترتیب تمایل به ثبات منطقه ای ، یک تطبیق مدرن از هدف سیستم مرکز عالم گرایی چینی (sinocentric) است یعنی ،تقویت مرکزیت چین در آسیا است. اگر پکن بتواند در دستیابی به این سیاست ها در کنار پایداری ثبات داخلی به موفقیت برسد. رشد اقتصادی پایدار و گسترش توانایی های نظامی اش جاه طلبی چین برای غلبه بر آسیا را افزون خواهد کرد که در آینده ، منجر به ایجاد نظام دو قطبی در جهان خواهد شد. این دستاورد ، به نوبه خود، اهداف داخلی حزب کمونیست چین را تقویت خواهد کرد: رساندن منافع مادی به مردم چین در حالی که امنیت و ثبات کشور را بیشتر افزایش می دهد، موجب تضمین ادامه حاکمیت حزب می شود. ادامه دارد ......
  5. 6 پسندیده شده
    کشتی دوم آزاد شده و به راه خودش ادامه داده است در شرایط فعلی ما سه جبهه داریم که باید جلو برده شوند بخش حقوقی: برخورد با این کشتی ها باید از طریق قوه قضاییه باشد و سپاه فقط مجری باشد صدور حکم قضایی ، بویژه بر مبنای محیط زیستی و موارد مشابه مواردی قانونی هست که تفسیر توقیف کشتی ها رو از حالت احساسی به حالت قانونی تبدیل می کند بخش نظامی: این بخش کار خود رو جلو برده و فقط باید مواظب شیطنت و حماقت ترامپ باشد که در پی فرصتی برای تخلیه احساس شکست خود است بخش دیپلماسی: صدای ما در بیان و توجیه اقدام ایران و گرفتن امتیاز و دور کردن دشمن از مرزهای کشور است این سه بخش رفتارشون کاملا متفاوت است ولی هدفشون یکی است هدف تامین امنیت کشتیرانی ایران در سراسر جهان و دور کردن طمع دشمن از کشور است
  6. 5 پسندیده شده
    اوضاع خیلی پیچیده شده ولی الا ایحال روزگار بدعهدی مطلق غربی ها و انتظار نابجایی مثل تسلیم بد قید و شرطی مثل صدام و معمر قذافی تموم شده. طرف غربی باید این موردو آویزه گوشش کنه که نباید ملتی که قرنها در پی استعمار و استثمارش بوده رو زیاده از حد تحت فشار گذاشت. در اون صورت ممکنه واکنشی دریافت کنند که سرویس ملکه یا دونالد ترامپ نتونه از پسش بربیاد. تاریخ و تجربه هایی مثل نبرد بر سر جزایر مالویناس و جنگ ویتنام نشون داده این ارتش های تا دندان مجهز هم بسیار ضربه پذیرند. باید به غرور و سرنوشت ملت ها احترام بگذارند و به جاده تعامل و احترام متقابل برگردند ( تجربه ای که تاکنون نداشتند) وگرنه افتضاحی مثل گریه و بغضی شبیه به ملوانان آمریکایی رو هیچ پروپاگاندا و غول رسانه ای نمیتونه جمع و جور کنه. سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
  7. 5 پسندیده شده
    سرخط اخبار میرور : کشتی جنگی انگلیس برای کمک به تانکر نفت حرکت کرد اما 10 دقیقه دیر رسید جرمی هانت: اگر نفتکش ما آزاد نشود پاسخ ما سنجیده ولی قاطعانه خواهد بود ، هرچند دولت به گزینه نظامی فکر نمیکند 1535 : وزیر خارجه فرانسه برای آزادی سریع نفتکش انگلیسی با ایران تماس گرفت ، همزمان ماکرون در تلاش برای کاهش تنش ها و از سر گیری گفتگو هاست 1500 جرمی کوربین (رهبر حزب کارگر): ترامپ را مقصر توقیف نفتکش انگلیسی دانست ، تصمیم ترامپ برای خورج از معاهده اتمی باعث تنش های شب گذشته شد (دیلی میل) 1455: تلوزیون ایران برای اولین بار تصاویر نفتکش توقیف شده را نشان داد ، الله مراد عفیفی پور مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان اعلام کرد همه خدمه روی کشتی باقی خواهند ماند 1415: فیلیپین و هندوستان برای آزادی ملوانان نفتکش انگلیسی توقیف شده در تلاش هستند 1255 : رییس کمیسیون تجارت خارجی مجلس عوام : اقدام نظامی علیه ایران انتخاب خوبی نیست
  8. 4 پسندیده شده
    در خصوص توقیف کشتی نفت کش انگلیسی یکی از دوستان گفت که باید بگم رسانه های دنیا، فقط خبرگزاری ها نیستن، بلکه شبکه های اجتماعی هستن پس بازی شکلش مثل قدیم نیست که فقط بی بی سی و سی ان ان و فاکس باشن، الان سیستم رسانه داره تغییر شکل میده در ثانی سرمایه های کشور به سه دسته اقتصادی، سیاسی و نظامی-امنیتی تقسیم میشود افزایش سرمایه با تبدیل به موقع این سرمایه ها به هم و افزایش اونها تولید میشن مثل سکه و ارز، خانه و ریال که با تبدیل به موقع اونها به هم میشه به جهش های چند ده برابری رسید امروز ما سرمایه سیاسی رو تبدیل به سرمایه نظامی و امنیتی کردیم و به دنبالش امنیت اقتصاد و صادرات خودمون رو بیشتر کردیم حالا باید به جا این سرمایه رو به اقتصاد تبدیل کنیم و با اقتصاد اون رو به سرمایه سیاسی تبدیل کنیم درسته تو هر تبدیل سرمایه به عالی ترین قیمت نمی فروشیم ولی تو جهش ها سود چند برابر می کنیم باز هم مثال سکه و خونه: ریال رو به سکه و ارز تبدیل می کنن و بعد که نزدیک اوج رسید خونه می خرن و خونه بالا میره و بعد خونه رو ریال می کنن و یه تومن میشه 20 تومن در حالی که سکه شده 4 تومن که اون هم برمیگرده به 3 تومن حالا هنر تو تبدیل به موقع هست که لزوم یک سیستم هماهنگ و زنده رو میخواد همین انگلیس بارها ژست خوب می گرفت ولی به موقعش زشت ترین کارها رو میکرد و افغانستان رو جدا کرد و خرمشهر رو اشغال کرد بعد دوباره به پول های کسب کرده از ما به حاتم بخشی میکرد
  9. 4 پسندیده شده
    قوانین جنگ های هیبریدی بخش دوم عوامل ژئواستراتژیک و اقتصادی : قبل از پرداختن به زمینه های ژئواکونومیک جنگ هیبریدی مهم است که توضیح دهیم که ایالات متحده نیز دارای انگیزه ژئواستراتژیکی مانند به تله انداختن روسیه در یک باتلاق از پیش ساخته شده می باشد . این موضوع در نظریه برژینسکی به طور همزمان در شرق اروپا از طریق دونباس (ناحیه شرقی اوکراین و جنوب غرب روسیه) ، منطقه کوهستانی قره باغ در قفقاز و در آسیای مرکزی از طریق دره فرغانه قابل استفاده است و اگر این استراتژی از طریق تحرکات زمان ‌دار با هم همگام شوند ، تله های سه گانه ای ایجاد می شوند که به طور دائمی برقدرت تحرک خرس بزرگ (روسیه) اثر خواهند گذاشت . در این رویکرد ماکیاولیستی همیشه خطری برای روس ها وجود خواهد داشت زیرا بر اساس واقعیت های ژئوپولیتیک غیرقابل انکار ، ایجاد شده اند و بهترین کاری که مسکو میتواند انجام دهد این است که سعی کند از شعله ور شدن همزمان این سه ناحیه در محیط پیرامونی پسا شوروی خود جلوگیری نماید و یا به سرعت و به طور صحیح به بحران های ناشی از تحریکات آمریکا در لحظه پدیدار شدن آنها پاسخ دهد . در نتیجه عوامل ژئواستراتژیک جنگ های هیبریدی از منظر ژئواکونومی ، به ویژه در مورد روسیه ، در بعضی از موارد غیر قابل توضیح هستند، اما در جهت ساخت الگویی برای بررسی بیشتر مربوط به سایر اهداف مانند چین و ایران در نظریه برژینسکی ضروری است که به این نظریه نه به عنوان یک تدبیر جنگی بلکه به جای آن بیشتر بر روی انگیزه‌ های اقتصادی ایالات ‌متحده درمورد هر کدام از این کشورها تمرکز کنیم . این الگو می‌تواند به وضوح در سوریه و اوکراین دیده شود و این قانون جنگ های هیبریدی است. تاکتیک‌ های خاص و تکنولوژی های سیاسی مورد استفاده ، که در هر بی ‌ثبات سازی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است متفاوت باشد ، اما مفهوم استراتژیک برای این اصل اساسی یکسان است. با در نظر گرفتن این هدف ، این امکان وجود دارد که از مباحث تئوریک به سمت مباحث کاربردی حرکت کرده و مسیرهای جغرافیایی پروژه های مختلف را که ایالات متحده می خواهد هدف قرار دهد را بررسی کنیم . برای واجد شرایط شدن یک هدف ، پروژه های مرتبط کننده چند جانبه فراملی مبتنی بر انرژی ، نهادی و یا اقتصادی و یا همپوشانی در میان این سه مقوله باید وجود داشته باشد ، تا احتمال بیشتری برای ایجاد یک سناریوی جنگ هیبریدی بر علیه یک کشور مشخص ، ایجاد گردد . آسیب پذیری های ساختارهای سیاسی – اجتماعی : هنگامی که ایالات متحده هدف خود را شناسایی می کند ، شروع به جستجو برای آسیب پذیری های ساختاری آن می نماید که در جنگ هیبریدی آتی مورد استفاده قرار دهد . ماهیتا ، این آسیب پذیری ها به شکل اجسام فیزیکی ای مانند نیروگاهها و جاده ها نیستند که بتوان در آنها خرابکاری انجام داد (اگر چه آنها نیز مورد توجه هستند) ، اما ویژگیهای اجتماعی - سیاسی که قرار است دستکاری شوند آنهایی هستند که بر جدایی قسمت های خاصی از مردم از بافت ملی کشور هدف تاکید دارند و در نتیجه به این شکل به انقلاب ها و شورش های مدیریت شده از خارج از کشور مشروعیت می بخشند . موارد زیر از رایج‌ ترین آسیب‌ های ساختاری اجتماعی - سیاسی هستند که به آماده‌ سازی برای جنگ هیبریدی یاری می رسانند و از هر یک از آنها می توان برای یک ناحیه مشخص جغرافیایی استفاده نمود و در نتیجه هر یک از آنها به عنوان یک آهنربا برای ایجاد یک انقلاب رنگی و مقدمه ای برای تعیین حدود سرزمینی در رویکرد جنگ غیر متعارف پس از آن استفاده می شود : نژاد و قومیت دین و مذهب تاریخ مرزهای اداری نا برابری‌ های اجتماعی - اقتصادی جغرافیای فیزیکی هر چقدر همپوشانی ما بین هر یک از این عوامل بیشتر باشد ، انرژی پتانسیل جنگ هیبریدی بیشتر می گردد و همپوشانی هر متغیر با دیگر عوامل به صورت نمایی رشد کرده و قابلیت بقای کمپین های آینده و ادامه قدرت آن را می افزاید . ادامه دارد ...
  10. 4 پسندیده شده
    اصلا اگر ناو انگلیسی حضور هم نداشت، توقیف و هدایت یک نفت کش غولپیکر توسط چند قایق گشتی خودش از لحاظ فنی هم بسیار مشکل هست (عملیات هلی بورن هم انجام نشده بر خلاف شامورتی بازی! تکاوران انگلیسی بغل ابهای خودشون که بدون مزاحمت روی نفت کش اجاره ای ما برای اجرای نمایش ارتیس بازی! داشتند شو اجرا میکردند) موردی که مثلا نفت کش میتونست با امتناع یا خاموش کردن موتور و تعلل باعث بشه ناوهای بیشتری به موقعیت برسند. پس باید گفت بچه های نیروی دریایی کار بزرگی کردند با این امکانات محدود. حتی عملیات دوم روی نفت کش مصدر میتونسته در تکمیل این عملیات و پراکنده کردن تمرکز ناوگان امریکا و انگلستان از عملیات اصلی بوده باشه. طوریکه به هر حال وقتی با پیگیری برای نفت کش اول خبر نفتکش دوم را هم اطلاع یافتند دیگه ارزشی نداشت ادامه اقداماتشون چون به هر حال یک نفت کش از دست رفته محسوب میشده. پی نوشت: تصحیح میکنم بچه های سپاه هلی بورن کردند، خوب هم کردند، بغل گوش ناو انگلیسی هم کردند. وو البته همچنان در یک موقعیت دشوار و خودمون میدونیم از لحاظ سخت افزار بسیار بسیار محدود.
  11. 3 پسندیده شده
    قسمت چهارم از ترجمه سند اهداف عملیاتی جمهوری خلق چین هدف دوم- حفظ رشد اقتصادی بالا حفظ نظم داخلی مهم‌ترین هدف امروز ، حزب کمونیست چین (CCP) است . اما حفظ و تداوم بلامنازع حکومت کمونیستی , نیاز به هدف عملیاتی دوم دارد : حفظ رشد بالای اقتصادی که برای حفظ نظم اجتماعی ضروری است . از زمان تاسیس دولت کمونیستی , رشد اقتصاد چین به هدف سیاسی مهمی بدل شد . پس از این همه , مائو تسه‌تونگ هیچ شکی نداشت که قدرت سیاسی نه تنها با انحصار قدرت رشد می‌کند بلکه اساسا ً پایه‌های مادی دارد.با این حال , متاسفانه استراتژی جمع‌گرایی (Collectivism) مائو نتوانست به سطوح بالایی از رشد دست یابد و اقدامات فریبکارانه سیاسی او تنها مانع توسعه بیشتر چین شد. تا زمانی که مائو زنده ماند , شخصیت برجسته او و سیاست های بی رحمانه اش به ویژه خشونت افراطی PLA و گارد سرخ (CRG) اطمینان داد که حزب کمونیست چین برای حفظ قدرت به خاطر عملکرد ضعیف اقتصادی در رنج است. با این حال، از آغاز دوره اصلاحات تحت رهبری ، پدر چین مدرن دنگ ژیائوپینگ Deng Xiaoping ، میزان بالای رشد اقتصادی اجتناب‌ناپذیر شده‌است. در غیاب رهبران کاریزماتیک مانند مائو و ژیائوپینگ، رشد اقتصادی برای حفظ مشروعیت حزب کمونیست حتی برای رئیس‌جمهوری شاهانه فعلی چین، شی جین پینگ "Xi Jinping" مهم شده‌است.با اصلاحات در بازار که در سال ۱۹۷۸ آغاز شد ، نیاز به رشد اقتصادی بالا تشدید شد چون تنها نقطه تمایز حزب رو به زوالی است که پیشتاز سوسیالیسم هست . دیگر هیچ چیز خاصی در مورد حزب وجود ندارد ، به جز اینکه این حزب تنها دارنده قدرت سیاسی در چین است. دنگ ژیائوپینگ ملقب به معمار اصلاحات و پدر چین مدرن چرا پاسخ به این مورد باید به طور دائم دشوار باقی بماند و حزب به دنبال منحرف کردن این سوال از طریق عمل به وعده رشد بالا و پایدار اقتصادی به عنوان جدیدترین توجیه برای ادامه حکومت باشد. این استراتژی برای مقابله با کاهش مشروعیت سیاسی از طریق عملکرد چشمگیر اقتصادی ، چهره قرارداد اجتماعی جدید چین را به تصویر کشیده است: این حزب از طریق سیاست‌های اقتصادی اش ، وعده افزایش استانداردهای زندگی برای مردم چین و افزایش آزادی‌های فردی ( نه سیاسی ) در قبال پذیرش بلامنازع حاکمیت حزب کمونیست را می‌دهد. هر چند در نهایت ممکن است مردم چین به حمایت از رژیم پایان دهند ، اما در حال حاضر ، این استراتژی به نظر موفقیت‌آمیز می‌رسد چرا که دولت نظم و کنترل را به عنوان ، اساسی برای حفظ رشد بالای اقتصادی که موجب رفاه شهروندان می‌شود توجیه میکند . بنابراین توده مردم و حزب به یک هم‌زیستی نامسالمت آمیز وادار می‌شوند که قدرت و حاکمیت و ثبات رژیم را تامین می‌کند - این رابطه‌ ،رهبران چین را وادار به حفظ روابط قوی اقتصادی با جهان می‌کند تا از حفاظت و پیگیری مطالبات و حقوق بین‌المللی کشور به عنوان موفقیت سیاسی در خانه بهره برداری کند. بنابراین هدف حفظ رشد بالای اقتصادی , دلیل اقتصادی و هم سیاسی دارد. اولی از برنامه توسعه چین صحبت می‌کند ( اهمیت بالا کشیدن تعداد زیادی از مردم از فقر و غنی کردن جمعیت با سریع‌ترین نرخ ممکن) در حالی که دومی به وسیله این حقیقت که توسعه سریع اقتصادی منجر به مشروعیت سیاسی حزب کمونیست می‌شود , منابع در دسترس خود را برای اهداف داخلی و جهانی (مثل نظامیگری) افزایش می‌دهد تا جایگاه خود را در عرصه بین‌المللی ارتقا دهد . روش چین برای تولید رشد بالای اقتصادی نیز متمایز بوده‌است . پکن بازارهای آزاد محدودی در چین با آزادسازی ارزش کالا و نیروی کار بغیر از ارزش سایر عوامل مانند زمین , سرمایه و انرژی ایجاد کرد که تحت نظارت یک دولت مقتدر فعالیت می‌کردند. از آنجا که بسیاری از شرکت‌های خارجی در چین در این طرح سرمایه‌گذاری کردند ، تولید کالاهای مصرفی و صنعتی اصولا ً به قصد صادرات انجام و چین به " کارگاه جدید جهان " بدل شد. این مدل اقتصادی تولید برای بازارهای خارجی به آرامی در حال تغییر است : امروزه با افزایش توجه به مصرف کنندگان داخلی چین ، رشد تاسیس شرکت‌های خصوصی افزایش یافته , درواقع این یک نوع سرمایه داری کنترل شده (controlled capitalism) بود که رشد چین را به طور بی سابقه ای افزایش داد و به این ترتیب پکن توانست رویکرد خودش که شامل : اصلاحات تدریجی, نوآوری و آزمایش, رشد صادرات محور , سرمایه داری تحت سلطه دولتی و سیاستهای اقتدارگرا بود را به تصویر بکشد .و به عنوان جایگزین برتر ، رویکرد بازار های آزاد آمریکا معرفی کند. بحران مالی جهانی سال 2007-2008 در مورد روش‌های مدیریت اقتصادی واشنگتن تردیدهایی را مطرح کرد و فرصت جدیدی را برای نقد لیبرال دموکراسی و بازارهای آزاد به چینی ها داد. پایان بازار آزاد : چه کسی جنگ بین دولت ها و شرکت ها را می برد؟(برای دریافت کتاب کلیک کنید) اگرچه این جذابیت , پایداری و توانایی صادراتی به اصطلاح "مدل پکن" به دلایل متعدد مشکوک هستند , اما واقعیت این است که تا کنون این رویکرد به خوبی به چین خدمت کرده‌است . این مدل ,برای پکن درامد مازاد کلان ( به شکل ذخایر ارزی خارجی ) به ارمغان اورد و به طور قابل‌توجهی قابلیت‌های تکنولوژیکی اش را ( به لطف هر دو جنبه قانونی و غیر قانونی کسب مالکیت دانش اختصاصی ) افزایش داد , و از همه مهم‌تر اقتصادی جهانی و گسترده را به چین هدیه کرد.اگرچه این توسعه , رشد ثروت و رفاه را در سطح جهان به وجود آورده‌است , اما عواقب استراتژیک دلسرد کننده ای را ایجاد کرده‌است . بسیاری از شرکای تجاری چین , به ویژه همسایگان کوچک‌تر آن , به صورت نامتقارن به چین وابسته شده اند . یکپارچگی اقتصادی چین دستاوردهای نسبی بالاتری حتی با شرکای تجاری بزرگی مانند ایالات‌متحده - نه در مفهوم محدود معاملات تجاری ، بلکه در مفهوم استراتژیک بزرگ‌تر که رشد کلی بسیار سریع‌ آن است ایجاد کرده‌است . حمایت آمریکا از ورود چین به سیستم تجارت جهانی این دید را ایجاد کرده‌است که واشنگتن به تسریع رشد اقتصادی پکن کمک کرده‌است به همین ترتیب موجب ظهور یک رقیب ژئوپولتیک شد. سرعت رشد اقتصادی چین و آمریکا در بازه 20 ساله علاوه بر این، روابط اقتصادی رو به رشد چین، در میان شرکای تجاری ، حوزه های مختلف داخلی را تقویت و تشویق می کند تا منافع بخشی خود را که اغلب با منافع ملی کشورشان در رابطه با چین در تضاد است ، دنبال کنند. در نهایت این یکپارچگی اقتصادی ، ادراکات رهبران بسیاری از شرکای تجاری چین را به گونه ای شکل داده که موجب نگرانی آنها در مورد وابستگی و آسیب پذیری آنها نسبت به چین شده است. حتی اگر گاهی اوقات چنین نگرانی هایی اغراق آمیز باشد، مقاومت آنها در برابر ترغیب یا فشار چین تضعیف می شود. با توجه به این نتایج، نباید تعجب برانگیز باشد که پکن آگاهانه در تلاش است با استفاده از قدرت اقتصادی رو به رشد خود از به چالش کشیده شدن منافع ژئوپلیتیک اش توسط همسایگان آسیایی جلوگیری کند ، و همچنین سیستم ائتلاف امریکایی در آسیا را تضعیف کند. تعهد پکن برای حفظ رشد بالای اقتصادی از طریق عمیق‌تر شدن وابستگی متقابل بین‌المللی ، نه تنها باعث افزایش درآمد داخلی خواهد شد که رضایت جمعیت بیشتری از مردم خود را کسب کند و دولت قدرتمندتری نیز داشته باشد، بلکه منافع خارجی نیز با ایجاد رابطه نظامی و محترمانه با همسایگان اش طوری سامان می یابد که از هرگونه مخالفت سیاسی با چین که منجر یه زیان اقتصادی آنها می شود خود داری میکنند.این منافع حتی با کاهش رشد اقتصادی چین در طول زمان نیز ادامه خواهد یافت - همانطور که به ناچار قدرت مادی پکن و نرخ رشد نسبی آن نسبت به همسایگان خود برتر باقی می‌ماند. ادامه دارد ......
  12. 3 پسندیده شده
                سحرگاه سوم شهریورماه 1320 روزی که نیروهای انگلیس و شوروی بدون توجه به بی طرفی یک کشور صلح دوست و با نقض این بیطرفی ، کشور ما را در پهنه وسیعی از شمال و جنوب و بخش هائی از نوار مرزی غرب مورد تهاجم قرار دادند ، این تهاجم بی شک یکی از نقاط عطف و سر فصل های مهم تاریخ معاصر ایران است . ماجرای غم انگیزی است که اگرچه تاکنون درباره آن مطالب ، کتب و رسالات بسیاری نگاشته اند ، ولی باز گفتنی های بسیاری هنوز در این مورد ناگفته مانده است . که درباره این واقعه مهم ، اندکی به تفضیل سخن گوئیم :     اگرچه تهاجم بطور ناگهانی و بدون اعلان جنگ  و اطلاع قبلی صورت گرفت و دولت ایران را در برابر عملی انجام شده قرار داد ، واحد هائی از نیروهای مسلح ایران به ابتکار شخصی و صرفاً بخاطر سوگندی که در راه دفاع از مرز و بوم این سرزمین یاد کرده بودند دست به مقاومتی قهرمانه زدند و در این میان افسران و افراد نیروی دریائی ، در این مقاومت های شجاعانه بی تردید مقام اول را دارند .         کادر نیروی دریایی ارتش ایران در شهریور 1320 در مقابل متجاوزان دست به مقاومتی قهرمانه زندند     با وجود لطمه بزرگی که هجوم و اشغال نیروهای بیگانه ، به این سرزمین وارد آورد ، پاره ای مقاومتها و پایداریها مخصوصا در کادر نیروی دریائی چنان حماسه ای از شهامت و شجاعت بوجود آورد که سالها و سالها می تواند بعنوان سرمشق ، درسی فراموش نشدنی از ایران دوستی و میهن پرستی بهمگان بدهد. یکی از اساسی ترین هدف های نیروهای مهاجم ، اجرای طرح دیرین استعمارگران انگلیسی ، مبنی بر انهدام نیروی دریائی جوان ایران بود . درست است که وجود چند کارشناس آلمانی بهانه تهاجم و جلوگیری از گسترش نفوذ آلمان و ایجاد ارتباط با شوروی هدف این تهاجم اعلام شده بود.ولی این تهاجم پیش از هرچیز ، انهدام نیروی دریائی ایران مورد نظر مهاجمین بود . البته نظارت بر منابع موسسات نفتی جنوب را نیز نمیتوان نادیده انگاشت ، ولی در شمال نیز که نه از تاسیسات نفتی خبری بود و نه از منابع آن اثری ، و حتی به یک کشتی و چند قایق موتوری آن ، نمی شد «نیروی دریائی» اطلاق کرد ، نابودی نیروی دریائی نخستین اصل مورد نظر مهاجمین در شهریور 20 بود.         گروه افسران اعزامی ایران در ایتالیا : ردیف نشسته افسرانه ایتالیائی و ایستاده از راست به چپ : فرج الله رسائی ، رضا نور بخش ، جعفر فزونی ، غلامرضا دهتزبانی ، عمید ازشیروانی ، نصرالله امان پور ، ناصر رافت .       فرمانده نیروی دریائی ایتالیا قبل از بازگشت افسران ایرانی از آن کشور ، با آنان خداحفظی می کند        چهارمین گروه افسران نیروی دریائی ایران در ایتالیا از راست به چپ : ناصرعمیدی ، اصغر حاجب ، رحمت دبیر علائی ، ید الله بایندر ، پرویز افشار ، علی زند سرپرست گروه چهارم ، مینورلی افسر ایتالیائی کماندان مدرسه میکانیکی ونیز ، صمد مجلسی ، هوشنگ افخمی ، مهدی افخمی ، امیر افخمی      آخ سوختم کمی آب بمن بدهید...این آخرین جمله ای بود که تقریباً در یک هنگام از دهان دو افسر دلیر ایرانی که با گلوله های تیر بیگانگان از پای در آمده بودند و در ساختمان بی سیم بندر خرمشهر واپسین لحظات زندگی خود را پشت سر می گذاشتند ، شنیده شد.دمی بعد ، یک سرباز بیگانه در حالیکه به هر دستش لیوانی آب آشامیدنی دیده می شد به بالین افسران نیمه جان ایرانی آمده و بدهان هر یک از آنان لیوانی آب نزدیک کرد . اما دیگر دیرشده بود زیرا پیش از آنکه جرعه ای آب از گلوی آن دو تن پائین رود ، جانهای پاکشان از بند تن آزاد شده و آهنگ دیار جاودانگی کردند . گوئی تقدیر چنین خواسته بود که آن دو آزاد مرد ایرانی از دست بیگانگان حتی جرعه ای آب نیز ننوشند !     آن ها کی بودند ؟ چرا و در کجا تیر خورده بودند و در یک بندر ایرانی میان بیگانگان چه می کردند ، پاسخ دادن به این پرسش ها نیازمند بازگفتن داستانی تلخ و جانگذاری است که اینک خواهد آمد :   ماه شهریور آغاز شده بود وجنوب تب آلود ایران خود را برای پذیرای از هوای کشنده این ماه آماده می کرد . اما این تنها گرمای هوا و شرجی بودن جنوب در ماه های تابستان ، یا گرمای طاقت فرسا در سایر نقاط نبود ، که باعث ناراحتی و اضطراب مردم می شد . شهریورماه 1320 از نقطه نظرهای دیگری نیز برای مردم کلافه کننده بود.از گوشه و کنار خبرهائی به گوش می رسید و هرکس درباره خبری که شنیده بود چیزی میگفت و به فراخور دانش خود تعبیر و یا تفسیری میکرد .   زمینه اصلی همه خبرها یکچیز بود : «جنگ» ! آری خبر جنگ جهانی دوم چیزی نبود که در پشت دروازه های کشور محدود مانده باشد . این خبر لعنتی پرده گوش ملت ایران را هم مانند دهها ملت دیگر لرزانده و دلشان را در هم فشرده بود . همه جا گفتگو از جنگ و پیشرفتها و شکست هائی بود که در یک جبهه نصیب یک دسته و در جبهه دیگر بهره دست دیگر می شد.   در آن روز ها جبهه های جنگ عملا در دست دو جناح سرشناس بود : آلمان و ایتالیا و یاران آن ها از یک سو با نام کشورهای محور و چهار کشور بزرگ (روس ، انگلیس ، فرانسه ، آمریکا) و اقمار آنها همگی با عنون متفقین نام برده می شدند از سوی دیگر روشن است که خبرهای پیروزی و شکست نیز درباره یکی ازاین دو جناح بود .   اما این متفقین نیز پدیده جالبی بودند ، از کران تا بکران را میدان تاخت تاز و تیول سپاهیان خود می دانستند ، با هربهانه کوچکی خاک یک کشور را جولانگاه خود می کردند و هر دستاویزناچیزی را وسیله برهم زدن آسایش ملتی قرار می دادند و دیوار هر سرزمینی را که کوتاه می دیدند از آن بالا می رفتند و خلاصه شیوه ای در پیش گرفته بودند که عملاً هیچ کشوری را از آتش خانمانسوز جنگ برکنار و در امان نگذارند و چنین هم شد و دیو جنگ تا پیروی از همین تِز سرزمین های بسیاری را زیر سلطه خود گرفت ، و چه بسیار کشورهای صلح دوست و بی طرف که در نتیجه اجرای همین طرح بدون اینکه خود بخواهند ، بکام جنگ کشیده شدند .   در این میان ایران موقعیت خاصی داشت ، کشوری بدور و جدا از بحرانهای جهانی راه خود را می رفت و می کوشید تا با حفظ بیطرفی کامل ، راه هرگونه بهانه ای را برای تجاوز یکی از طرفین مسدود سازد کما اینکه چون چند کشور و بسیاری ازسرزمین ها به دنبال تظاهرات ساختگی داخل ( که عملا توسط ستون پنجم بیگانه رهبری می شد) ناچار بدامن یکی از دو طرف افتاده بودند ، در روز های قبل از شهریور ، به ناگهان این آگهی از طرف شهربانی کل کشور در روزنامه اطلاعات منتشر شد :         ناو ببر در بندر تارانتو ایتالیا ، قبل از حرکت به سوی بنادر ایران        ناو ببر در ایران       «چنانچه مردم در پیرامون مسائل سیاسی تبادل افکار نموده ، به مباحثه مشغول گردند ، از طرف مقامات مربوطه تعقیب خواهند شد ». شاید در آنروز کسانی که از این اعلان غیر عادی و تاحدودی غیر قانونی تعجب کرده بودند ، نمی دانستند که یک بحث و احیاناً تظاهرات و برخورد سیاسی ، در آن زمان ممکن بود خیلی زود به اشغال ممکلت ، توسط یکی از دول متخاصم منجر شود .   با اینکه دنیا در آتش جنگ می سوخت ، در ایران کوچکترین نشانه ای از تنشج و بحران به چشم نمیخورد و اگر خبرهای روزنامه ها نبود ، مردم حتی وقوع چنین جنگ بزرگی را از یاد می بردند . به همین جهت با وجود حدس و گمانهای مختلف هیچکس انتظارکشیده شدن دامنه جنگ را به ایران نداشت . یا لااقل ، بدان سرعت و با آن صورت غافلگیر کننده ، هرگز چنین وضعی پیش بینی نمی شد.   ساعت چهار بامداد سوم شهریور ، وقتی سرریدرز بولارد وزیر مختار انگلیس واسمیرنوف سفیر کبیر شوروی یاداشت مشترک خود را به منصور الملک نخست وزیر ایران تسلیم کردند ، در حقیقت ، هجوم به ایران از طریق بمباران شهرهای مرزی و ساحلی و آغازانهدام نیروی دریائی ایران شروع شده بود . این یاداشت مشترک حاکی از آن بود که «به علت سهل انگاری دولت در انجام یاداشت های مورخه 28 تیرماه 1320 و 25 مرداد ماه 1320 واتخاذ سیاست های مبهم و قبول نکردن اظهارات و تذکرات دوستانه در بیرون نمودن آلمانیها اقدامی ننموده ، ناگریز به نیروهای مسلح دستور داده شد که از مرزهای ایران عبور نمایند .»     البته می دانیم که این ادعا بهانه ای بیش نبود . زیرا دولت ایران ، بلافاصله پس از یاداشت های مورخه 28 تیر ، رسماً به نمایندگان سیاسی هر دو کشور اطلاع داده بود که : «بیگانگان مقیم ایران که می توان مشاغل آنان را به ایرانیان واگذار شود ، از ایران خارج خواهند شد و نمایندگان دولت بریتانیا را ناظر و مراقب اجرای این تصمیم قرار می دهیم .»   آنروز انگلیسی ها ، وجود چند کارشناس آلمان را بهانه یورش خود ومتفقینشان به ایران قلمداد کردند ، ولی هنگامیکه سالها پس از جنگ اسناد و مدارک و یادداشت ها و خاطرات مربوط به این روزها انتشار یافت ، همه جهانیان دانستند ، که این دستاویز ، تنها یک بهانه پوچ بوده است . چرچیل بدون اشاره به یکی از هدف های اساسی انگلیس یعنی انهدام نیروی دریائی ایران استفاده از ایک راه ارتباطی را عنوان می کند  و استالین ، هجوم به ایران را یک برنامه انحرافی می خواند .         ناوهای شهباز ، کرکس ، سیمرغ ، شاهین در اسکله بندر شاهپور در نخستین روز ورود به ایران   اکنون سالها پس از وقایع سوم شهریور که دسترسی به اسناد و مدارک آنروز میسر شده است ، در می یابیم که نقشه هجوم به ایران و انهدام نیروی دریائی ما از مدتها پیش طرح شده بود . تلگراف رمز و محرمانه لندن به عنوان «پاتین سن» رئیس کل شرکت سابق نفت که «زمینه را برای ورود نیروهای انگلیس به خوزستان فراهم کنید» ، باعث شد که همه انگلیسهای مقیم ایران بلافاصله مسلح شوند تا در صورت لزوم برروی میزبانان خود اسلحه بکشند .   همچنین گفتار رادیو لندن بخش فرسی در آخرین ساعات دوم شهریور و پخش این دو بیت فردوسی (که بعدها سوژه مقالات و نوشته های بسیاری شد) : چو فردا بر آید بلند آفتاب _ من و گرز و میدان و افراسیاب ...جنانش بکوبم بگرز گران_که پولاد کوبند آهنگران ... بی دلیل نبود .اما نکته مهم دعوتی بود که همان شب از طرف «آندرسن» رئیس سابق کشتیرانی شرکت نفت از روسای دوایر دولتی و مخصوصا افسران نیروی دریائی و زمینی به عمل آمد . آندرسن بعلل پزشکی مقطوع النسل بود . اما آنشب ادعا کرد که با استناد تلگرافی از لندن ، خداوند پسری به وی اعطا کرده است و به همین مناسبت جشنی در کشتی برپا می شود و با این حیله گروهی از افسران و شخصیت های ایرانی را که از اوضاع بحرانی کم و بیش اطلاع داشتند ، در یک محضور اخلاقی قرار داد ، غافل از اینکه سحرگاه فردا کشتی تجارتی وی به یک کشتی جنگی مبدل می شود و قبل از هرکس ، میهمانان آن شب از جمله ناخدا میلانیان را هدف گلوله های توپ و رگبار مسلسل می سازد .     ادامه دارد...     منبع اصلی : کتاب دریانوری ایرانیان جلد دوم نوشته اسمائل رائین      گردآوری و تنظیم عادل خدرخوجه    کپی این مطلب بدون ذکر نام نویسنده شرعا و عرفا حرام می باشد   فقط برای military    برای تشکر کافیست فقط فاتحه ای جهت روح شهدای کشور عزیزمون و پدر عزیزم بفرستید
  13. 2 پسندیده شده
    احتمالا با توجه به فاصله نیم ساعته همون حدس در چت معتبر میتونه باشه. اقدام همزمان شده برای هر دو نفت کش که اگر یکیش به دلایل مختلف سر خورد یا شرایط برای هدایتش مناسب نبود اون یکی در دسترس باشه. وقتی یکی (مهمتره که مالکیت و پرچم و حتی به نظر خدمه متعلق به انگلستانه) موفق بود عملیات هدایتش به سمت ساحل اون یکی رها شده ولی مشخصا معلوم بود به سمت ابهای ایران هدایتش کردند.
  14. 2 پسندیده شده
    یک نکته ای که چند باری اشاره شد این هست که انگلیس اگر نفت کش را مثلا زودتر یا دیروز هم ازاد میکرد (قبل این واقعه) باز اثرات منفی این اقدامش که مشروعیت بخشی به توقیف کشتی های ایرانی به یک بهانه بود باقی میموند و در حقیقت انگلستان به هدفش همون موقع هم رسیده بود. این بزرگترین ضربه توقیف حتی موقت یک نفت کش ایرانی بود که انگلستان بهش دست یافته بود. برای همین اقدام متقابل ایران مهم بود و هست و اثرات منفی اقدام انگلستان را تا حدی خنثی میکنه با یک پیام جدی که اقداماتی از این دست بی پاسخ نمیمونه و متقابلا در همون سطح یا بالاتر ممکنه پاسخ داده بشه. به نظر ایران حتی با توقیف نفت کش قاچاقچی بی صاحب یک پیش اخطار صادر کرد ولی رفتار و گفتار و اقدامات انگلستان (دیدار هانت با رییس منطقه جبل الطارق، تشکر دوباره امروز ترزا می (بعد از هشدار رهبری) از اقدام توقیف نفت کش ایرانی و تایید دوبارش و احتمالا مسائل پشت پرده) گویا فراتر از یک اقدام خصمانه به سمت تحقیر پیش میرفته که باید پاسخش را میگرفت. از این رو اقدام ایران حتی با ازادی نفت کش ایرانی هم به نظر مورد نیاز حتمی بود.
  15. 2 پسندیده شده
    ترامپ ظاهرا در سیاست های اقتصادی داخل امریکا موفق بوده. ولی روزی نیست که خبر یک شکست در سیاست های خارجیش منتشر نشه. با ایران که به بن بست خورده. کره شمالی هم که کل فعالیتش به گرفتن چند تا عکس یادگاری با رهبر کره منجر شده. با ونزوئلا هم.... این هم ترکیه. قدم به قدم داره از اردوگاه غرب دور میشه
  16. 2 پسندیده شده
          گفتیم که نیروی دریائی ایران نخستین هدف مهاجمین بود . به همین جهت چه در شمال و چه در جنوب انهدام این نیرو در سر فصل دستورات قرار داشت . اگرچه در شمال جز کشتی سلطنتی شهسوار و چند قایق موتوری ، نیروی دیگری وجود نداشت ، و در این جا قبل از پرداختن به ماجرای خلیج فارس که موضوع اصلی ماست ، طی چمد سطر سرنوشت همین واحد جزئی را بیان می کنیم ، تا با فرصت بیشتر ، به تشریح حوادث جنوب بپردازیم :       اولین ناوچه توپدار نیروی دریائی شمال - سال 1303     نخستین منطقه ای  که روز سوم شهریور در شمال بمباران شد ، سواحل بندر پهلوی (انزلی) محل دیدبانی ماموران ایرانی بود که باعث کشته شدن چند سرباز و درجه دار شد و پس از آن تا شب هنگام این بمباران بتناوب ادامه داشت ، تا اینکه در ساعت 8 بعد از ظهر هشت فروند رزمناو شوروی ، که از صبح در آب های خزر و سواحل شفا رود دیده شده بودند ، به نزدیکی ساحل رسیدند .   صبح چهارم شهریور همزمان با شلیک مسلسل از هواپیماهای جنگی ، کشتیها نیز بندر پهلوی را گلوله باران کردند ، طی این بمباران که تا نزدیک ظهر ادامه داشت ، ناوگان مختصر ایران در دریای خزر بدست نیروهای شوروی افتاد و ناوسران ید الله بایندر (برادر غلامعلی بایندر که روز سوم شهریور در جنوب به شهادت رسید) که ضمن مسئولیت عملیات لاروبی بندرپهلوی (انزلی) کفالت فرماندهی نیروی استحفاظی را داشت ، همراه با گروهی دیگر شهید شدند و بدین ترتیب پرونده نیروی دریائی شمال بسته شد . اما حوادثت مهمتر و غم انگیزتر از همان بامداد روز سوم شهریور ، در خلیج فارس آغاز شد و با انهدام ناوگان جوان ایران که با چنان مصیبت و خون دلی تدارک شده و شکل گرفته بود ، منجر گردید .       کارگاه موتورهای کشتی های جنگی در مدرسه سلطنتی میکانیکی ونیز      در جنوب هجوم نیروهای بیگانه ، چه از طریق زمین و چه از طریق دریا با مقاومت شدید ماموران و افراد ایرانی روبرو شد ، اما مقاومت نیروی دریائی ایران و فرماندهان آن براستی قهرمانانه بود .   قسمت اعظم نیروی دریائی ایران که فرماندهی آن با دریابان غلامعلی بایندر بود ، در بندر خرمشهر مرکز پادگان و محل فرماندهی بود و پادگان های کوچک در جزایر هنگام ، قشم ، کیش مستقر شده بودند . علاوه بر وجود دو گروهان دریائی ، استقرار محل ستاد ، انبار مخازن ، تعمیرگاههای دریائی و آموزشگاههای نیروی دریائی که به این بندر از این نقطه نظر خاص اهمیت بیشتر می داد ، ناوهای ببر ، همای ، سیمرغ ، شاهرخ و کشتی یدکبر نیز در این بندر لنگر انداخته بودند . ناوبان یکم هرسیچی از افسران ناو کرکس ، به علت ماموریت موقتی که در همین یدک کش داشت ، در روزهای اول شهریور موقتاً در بندر شاهپور (بندر امام خمینی) بسر می برد .   در آبادان که مرکز تاسیسات نفتی و محل سوخت گیری کلیه ناوهای ایران بود ، ناو پلنگ عهده دار پاسداری از بندر شده بود . فرماندهی ناو را ناخدا سوم میلانیان به عهده داشت . و نابوان یکم کنهموئی و ناوبان یکم ریاضی به ترتیب مسئولیت قسمت توپخانه و امور هدایت ناو پلنگ را عهده دار بودند . در بندر بوشهر نیز که مرکز اداره فانوسهای دریائی بود ، چند موتور دریائی در بندر شاهپور ، ناوهای کرکس و شهباز و افرادی که مامور حفاظت آنها بودند ، استقرار داشتند . علاوه بر این ، پنج موتور دریائی نیز برای انجام امور مربوطه در این بندر فعالیت می کرد و حوض شناور ، مخصوص کشتیها نیز ، در ساحل این بندر لنگر انداخته بود .         ناو شهباز     این حوض شناور هفت هزار تنی برای نیروی دریائی جوان ایران خریداری شده بود ، تا بدین وسیله کشتیها را در داخل ایران تعمیر و رنگ آمیزی کنند و برای تقویت کادر درجه داران فنی آموزشگاه مهناوی نیز در ناو هما تاسیس شده و در اواخر سال 1319 در بندر شاهپور مقدمات تاسیس ساختمانهای لازم برای ایجاد پایگاه نظامی فراهم آمده بود . تاسیس نیروی دریائی مزبور سبب شد که نفوذ انگلستان درکرانه های ایران به میزان قابل توجهی کاهش یابد واز قاچاق اسلحه و برده فروشی و فعالیت غواصان خارجی ممانعت به عمل آید و گذشته از اینها سواحل وسیله دفاعی قابل توجهی پیدا کند و دولت ناگزیر نشود مامورین و واحدهای نظامی خود را از این بندر به آن بندر بوسیله کشتیهای بازرگانی خارجی بفرستد.     اما مسئله مهمی که بیش از پیش براهمیت و حساسیت این بندر می افزود پناهنده شدن هشت کشتی آلمانی و ایتالیائی به بندر شاهپور و وجود آنها در سواحل ایران ، در چنین روزهای بحرانی و خطیری بود.ماجرای این هشت فروند کشتی که روزسوم شهریور ، حوادث بزرگی را بوجود آورد و سواحل بندر ، حتی پهنه آبهای آنرا به صحنه جنگ دریائی از آتش مبدل ساخت ، مختصرا بدین شرح است :       ناو کرکس یکی از اولین ناوهایی که برای حفاظت از سواحل جنوب ایران در ایتالیا در  سال 1311 برای ایران ساخته شد.     مدت ها قبل از وقایع سوم شهریور و از اوائل جنگ جهانی دوم ، پنج کشتی آلمانی به بندر شاهپور آمده و به این بندر پناهنده شدند . چندی بعد نیز سه کشتی ایتالیائی به کشتیهای آلمانی پیوستند و بدین ترتیب ، بندر شاهپور علاوه بر اهمیتی که در بالا بدان اشاره شد بصورت یک بندر حساس در آمد . درباره پناهنده شدن کشتیهای خارجی این نکته لازم به یادآوری است که معمولا در ایام جنگ کشتیهای یکی از کشورهای متخاصم وقتی در نزدیک شدن به بنادر خود احساس خطر کنند ، بیکی از بنادرکشورهای بی طرف پناهنده شده مورد حمایت آن دولت قرار می گیرند . کشتیهای آلمانی نیز در نزدیکی سواحل ایران خبر اعلام جنگ آلمان و لهستان و احتمال وقوع جنگ جهانی را می شنوند و به نزدیک ترین بندر بی طرف که شاهپور (بندر امام خمینی ره) باشد ، پناهنده می شوند . 9 کشتی آلمانی نیز که بزرگترین آنها کشتی بازرگانی «ویزن فلس» متعلق به شرکت هانزالین آلمان و به فرماندهی کاپیتن «پتر» بود ، بعد از ورود ایتالیا بجنگ ، به بندر شاهپور پناهنده شدند .     وجود این کشتیها و انجام کار حساس و خطر حفظ بی طرفی وظیفه ای بسیار دشوار برعهده افسران و ماموران نیروی دریائی ایران نهاده بود . همه روزه کشتیها از طرف افسران ایرانی بازرسی می شدند و در این بازدید ، حتی قوطی های کنسرو نیز از نظر دور نمی ماند . کوچکترین تغییر و تحولی در هریک از کشتیها یک بازرسی بسیار دقیق را ایجاب می کرد . زیرا خور «روکا» محل عبور و مرور کلیه کشتیهای جنگی و تجارتی انگلیس به بصره  و آبادان در دهانه شط العرب  در چند مایلی محل توقف کشتیها قرار داشت و کوچکترین بی دقتی ممکن بود با توجه به احساسات خصمانه طرفین ، حادثه جبران ناپذیری ببار آورد . افسران ایرانی درراه انجام وظایف دقیق خود حتی از برگزاری یکی از اعیاد ملی آلمان در عرشه کشنی ها و همچنین از بر افراشتن پرچم آلمان به مناسبت پیروزی آن کشور بر لهستان ، در کشتیهای آلمانی جلوگیری کردند . این شدت عمل با اعتراض ماموران سیاسی آلمان نیز روبرو شد .       ناو آموزش مهناوی هما      بندر شاهپور با چنین موقعیتی درست در ساعت چهار بامداد روز سوم شهریور بدون هیچگونه اعلام قبلی  با آتش مداوم رزمناوهای انگلیسی روبرو شد . در چنین ساعتی طبعاً جز افراد نگهبان سایرین در خواب و در حال استراحت هستند . چنانکخ در آبادان نیز ناوبان یکم حسن کهنموئی فرمانده توپخانه ناو پلنگ ، با شلیک گلوله توپخانه رزمناو انگلیسی از خواب بیدار شد ، که شرح آن خواهد آمد . و ناو ببر نیز در همین غافلگیری ، در زیر رگبار گلوله های توپ ، بمب ها و نارنجک های آتش زا طمعه حریق شد و به زیر آب رفت .     دریادار بایندر فرمانده نیروی دریائی جنوب که با صدای شلیک گلوله ها بیدار شده بود ، و همراه سروان مکری نژاد سراسیمه عازم بندر بودند ، در راه با یک زره پوش انگلیسی شدند و در اثر تیراندازی زره پوش و رگبار مسلسل هر دو افسر به شهادت رسیدند . ناخدا حسن میلانیان فرمانده ناو پلنگ نیز با گلوله های یک کشتی تجارتی که از نیمه شب سوم شهریور به ناگهان بصورت یک کشتی جنگی در آمده بود ، از پای در آمد .       شهید دریادار بایندر ، فرمانده نیروی دریائی جنوب     کشتیهای پناهنده آلمانی و ایتالیائی نیز ، مانند ناوگان ایران ، به ناگهان غافلگیر شده و قدرت دفاع از آنان سلب شده بود ، به همین جهت تصمیم گرفتند با غرق کردن کشتیها از افتادن آنها به دست دشمن جلوگیری کنند .   نخست ناخدا پتر فرمانده کشتی «ویزن فلس» دست بدین اقدام زد . اما چون فرصت حتی برای غرق کشتی ها نبود ، او با یک اقدام ابتکاری ، نخست کلیه نفت و روغن کشتی را روی سطح دریا خالی کرد و آنگاه همزمان با آتش زدن این مایعات ، مخازن کشتی را مملو از آب ساخت و کشتی را به عماق دریا فرستاد ، اما فرماندهان دیگر موفق به انهدام کامل کشتیهای خود نشدند .   مهمترین کشتی های آلمانی علاوه بر ویزن فلس ، هوین فلس و مارین فلس نام داشتند و پنج کشتی دیگر ، ظرفیتشان از این سه کمتر بود . نبرد ناوهای انگلیسی که به بندر شاهپور حمله ور شدند ، شش فروند بودند که از جمله آنها نبرد ناو کنمبلا و لورنس را باید نام برد . کنمبلا 15 هزار تن ظرفیت داشت . هجوم ناگهانی و یک پارچه شش نبرد ناو ، قدرت هر گونه واکنش و عکس العملی را از هشت کشتی پناهنده سلب می کند و انگلیسی ها پس از مشاهده حریق بندر و غرق قریب الوقوع کلیه کشتیهای آلمانی و ایتالیائی به تلاش پرداختند و سرانجام توانستند ، شعله های آتش را در سه کشتی ایتالیائی خاموش کنند ، در حالی که تمام پلها و موتورهای کشتی منفجر شده بود . ویزن فلس آلمانی 24 ساعت تمام می سوخت و سرانجام به زیر آب رفت . هوین فلس یک وری به گل نشست و سایر کشتیها همراه با کلیه افسران آلمانی و ایتالیائی به اسارت انگلیسی ها در آمدند .     اما سرنوشت ناوهای شهباز و کرکس و حوض شناور نیروی دریائی ایران : پس از هجوم نبرد ناو کنمبلا و ناوهای دیگر ، یک گروهان از سربازان نیروی زمینی نیز به کمک افراد نیروی دریایی رفته واز اسکله شروع به تیراندازی می کنند. ولی قدرت آتش نبرد ناوهای انگلیسی به حدی است که خیلی زود مقاومت ناوهای ایرانی را درهم می شکند . نخست یک کشتی به حوض شناور نزدیک شده و با شلیک های مداوم کارکنان آن را از پای در می آورد . و هنوز آفتاب طلوع نکرده است ، که کشتی کرکس نیز بدست انگلیسی ها افتاده ، افسران و سربازان باقیمانده آن نیز دستگیر می شوند . ناو شهباز نیز دقایقی بعد به همین سرنوشت دچار می شود و پرچم ایران ایران از فراز هردو کشتی فرود آورده شده ، بجای آن پرچم انگلیسی برافراشته می شود .       حمله به کشتی های نیروی دریایی ایران در بندر خرمشهر (شهریور 1320)     در جریان این حوادث ، ریاست بندر شاهپور ناخدا یکم ظلی و فرماندهی ناو شهباز ، ناو سروان رسائی بود. و ناو کرکس نیز به فرماندهی سروان فزونی اداره می شدند و مجموعاً افراد پادگان نیروی دریائی یکصد و چهل  نفر بالغ می شده که پس از کشته شدن گروهی ، بقیه به اسارت نیروهای انگلیسی در آمدند که در پایان شرح مختصر این اسارت را بیان خواهیم کرد .   و اما چگونگی غرق ناو پلنگ ، با توجه به شهادت و گواهی جمعی از ماموران و سرنشینان آن : گفتیم که شب قبل از سوم شهریور جمعی از ایرانیان مخصوصاً افسران نیروی دریائی به مجلس ضیافت آندرسن رئیس کشتیرانی شرکت نفت و جشن تولد موهوم پسر او دعوت شده بودند . در آن شب همه کوشش انگلیسی ها مصروف بر آن بود که تا می توانند افسران ایرانی را مست کنند . حتی اگر کسی میخواست مجلس را ترک کند ، با مقاومت «میهمان نوازانه !» انگلیسها روبرو می شد.   زنهای انگلیسی سعی می کردند ، یکی پس از دیگری افسران ایرانی را به رقص دعوت کنند. و مراقبت از افسران نیروی دریائی به حدی بود که حتی دو افسر ناوی که قصد داشتند قبل از پایان جشن مجلس را ترک کنند ، به دستور اندرسن ، به سختی مضروب و به بیمارستان شرکت اعزام شدند . همه این مراسم بدان خاطر بود که در در همین لحظات نبرد ناوهای انگلیسی در خفا مانند دزدان دریائی به سواحل ایران نزدیک شوند و افراد پیاده چون راهزنان شبروو در خشکی پیش بروند .همین کار را هم کردند .   درست در راس ساعت چهار بعد از نیمه شب بود که صدائی مهیب و هراس انگیز ، مردم نگران آبادان را از خواب بیدار کرد . گروهی تصور می کردند غرش آسمان است و جمعی تصور انفجار یکی از دیگهای بخار پالایشگاه چشم به آنسوی افق دوختند. ولی وقتی این صدای هراس آور ، چند بار دیگر در هوای شرجی و مه آلود آبادان تکرار شد ، تردیدی باقی نماند که شعر شب پیش رادیو لندن ، حتی قبل از بر آمدن بلند آفتاب صورت تحقق یافته است .         زره پوش های انگلیسی در شهریور 1320     شلیک توپهای پیاپی بود که از خلیج فارس و دهانه شط العرب بر میخاست و در دویست متری کشتی پلنگ در اسکله شماره 7 در مقابل دادگستری آبادان لنگر انداخته بود ، منفجر می شد . ملوانان کشتی در این ساعت ، باتوجه به گرمی هوا ، بدون لباس مشغول ورزش صبحگاهی بودند و سرگروهبان قوی هیکلی آنان را تعلیم میداد ، ناخدا میلانیان فرمانده کشتی که تازه از ضیافت انگلیسی ها بازگشته و بخواب رفته بود ، با صدای نخستین انفجارها از خواب جست و هراسان خود را به صحنه رسانید .اما درست در همین لحظه شعاع قوی یک نورافکن عرشه ناو را کاملاً روشن کرد و به دنبال آن نخستین گلوله توپ ، در کنار فرمانده منفجر شد .   میلانیان فقط فرصت یافته بود تا به افراد خود فرمان بدهد : بما ناجوانمردانه شبیخون زده اند . و آنگاه بدن قطعه قطعه شده اش ، روی عرشه ناو افتاد . سرگروهبان افراد را همانطور برهنه در جای خودشان مستقر ساخت ، تا به این گلوله باران پاسخ دهند ، اما هنگامیکه متوجه شد کلید انبار اسلحه نزد افسری است که هنوز از ضیافت انگلیس ها باز نگشته (و یا بصورت بازداشت و بنام میهمان در آنجاست) آه از نهادش برآمد .       ناو پلنگ     افسر دوم کشتی همراه با سرگروهبان ضمن تشویق افراد به مقاومت ، تصمیم گرفتند در انبار اسلحه را بشکنند ، ولی رگبار گلوله مهلتشان نمی داد .توپچی بی باروت کشتی ، فقط توانست خودش را به آب بزند و با اینکه هدف گلوله قرار گرفته بود ، خود را به ساحل و اتومیبل فرماندهی دریادار بایندر که عازم کشتی خود برساند . وی پس از گزارش به فرمانده نیروی دریائی از پای در آمد و هرگز ندانست که از عمر بایندر نیز لحظات بیش باقی نمانده است .   هنگامی که جسد نیمه جان بایندر و مکری نژاد در برابر افسران مهاجم در ساختمان بیسیم آبادان روی زمین افتاد و زبان خشک آنها در آرزوی جرعه ای آب بکام چسبیده بود ، آخرین آقار ناو پلنگ سر بزیر آب فرو می برد و ناو ببر نیز درحالیکه یک پهلو شده بود ، در کام شعله های آتش می سوخت . بدین ترتیب نیروی دریائی ایران ، ناو 950 تنی پلنگ و کشتی جنگی 950 تنی ببر و چند فروند از کشتیهای ساحلی خود را از دست داد ، درحالیکه مردان رشیدی چون دریادار بایندر ، ناخدا نقدی ، ناخدا میلانیان ، ناوبان کهنموئی ، ناوبان ریاضی ، ناوبان هریسچی ، ناوبان مسگر زاده و ششصد درجه دار شجاع ایرانی نیز ، همراه با انهدام کشتیها ، شهید شده بودند .       دریادار ظلی از بازماندگان حمله متفقین به جنوب      ناوها و ناوچه ها ، که هریک با هزاران خون دل تهیه شده بودند ، وقتی آفتاب سوم شهریور بر پهنه خونین آبهای خلیج فارس تابید ، یا غرق شده و یا بدست انگلیس ها افتاده بودند.تنها اثری که از کشتی و کشتیرانی ایران در خلیج فارس باقی ماند ، موسسۀ فانوسهای دریائی بوشهر و شش فروند کرجی بود ، که قبلا به گمرک منتقل شده بودند . همزمان با تصرف و مصداره کشتیها آن گروه از افسران و افراد که زنده مانده بودند ، به اسارت انگلیسی ها در آمدند . کمی پس از تصرف ناوها و اسارت افسران و افراد بازمانده ، امیر البحر انگلیسی افسران ایرانی را برای پاره ای مذاکرات به کشتی کنمبلا فراخواند . سه افسر ایرانی : ناخدا یکم ظلی رئیس بندر شاهپور و ناو سروان رسائی و ناو سروان فزونی فرماندهان دو ناو شهباز و کرکس سوار قایق شده و در عرشه کنمبلا با فرمانده کشتی انگلیسی ملاقات کردند . وی پس از ابزار تاسف از حادثه ای که روی داده است ، سه پیشنهاد زیر را با فاسران نیروی دریائی ایران در میان گذاشت :     1-      با ما همکاری نموده و علیه دولت آلمان اعلام جنگ دهید 2-      روی ناوهای خود کماکان مشغول کار باشید ولی تحت امر افسران انگلیسی . 3-      دستور می دهیم دو توپ و مسلسل کشتیهای شما را پیاده نموده ، سپس در روی همان ناوهای خودتان می توانید به نام کشتی ارتباط بین خرمشهر و بندر شاهپور و بندر ماهشهر به کار خود ادامه داده و با ما همکاری نمائید .     ولی افسران نیروی دریائی ایران هر سه پیشنهاد فرمانده ناوگان انگلیسی را رد کردند و از او خواستند که در مورد پیشنهادات خود ، با مقامات دولت ایران در مرکز وارد مذاکره شوند .   مهاجمیم انگیسی پس از مایوس شدن از همکاری افسران نیروی دریائی ایران تصمیم می گیرند که آنان را با دو ناو شهباز و کرکس به عنوان اسارت به بصره ببرند . اما چون ناو شهباز ظاهرا در اثر عدم همکاری و احیاناً خرابکاری یکی از افراد نیروی دریائی ایران به گل می نشیند ، ناچار می شوند که همه آنان را به ناو کرکس منتقل کرده و بصره ببرند .     بدین ترتیب حوادث سوم شهریور که ضربات بزرگی بر کشورما وارد آورد ، در حقیقت بزرگترین ضبه خود را بر نیروی دریائی جوان ایران وارد ساخت و انگلیسی ها در اولین فرصت توانستند نقشه ای را که از مدت ها پیش طرح کرده و با هزاران حیله و دسیسه دیپلماسی موفق به اجرای آن نشده بودند ، عملی سازند و نیرومندترین رقیب خود را در خلیج فارس که مانع تسلط کامل و مزاحم اعمال نفوذ و توسعه طلبی آنان در این منطقه بود بکلی ازپای در آوردند .       پایان ...
  17. 1 پسندیده شده
    در این مورد وفاق گروه های سیاسی و تعامل و پیشگیری از حرکت به سمت اقدامات هیجانی برای مصرف داخلی یا احتیاط بیش از حد ( با هدف جلوگیری از ضربه خوردن در محبوبیت داخلی) لازمه. چون شرایط حساس و گاها نیاز به اقدامات با ریسک بالا هست که ممکنه موفق بشه و ممکن هم هست نه. انگلیسیا قبلا سابقه این امر رو داشتن بخصوص در زمان سیاست تعاملی نویل چمبرلین برای کنترل هیتلر و بعدش سیاست تهاجمی وینستون چرچیل که در هر دو مورد صبر و تدبیر زیادی برای رویه شون داشتن ( که اولی ناموفق و دومی موفق بود) پس باید به سمتی رفت که کسی که در این جریان تصمیم گیر یا تصمیم ساز باشه، با ایجاد فضایی درست، تمرکزش بر مسئله جاری و حل اون باشه و نه ایجاد پس لرزه های داخلی و تاثیرات اون در سیاست داخلی. انگلیسی سالها پیش این موردو حل کردن و در ایالات متحده هم تقریبا این مورد جاری و ساریه. به همین خاطر که ورای دسته بندی و تفاوت در دیدگاه های سیاسی ، برنامه کلی و رویه سیاست خارجی شون تقریبا یکسانه.
  18. 1 پسندیده شده
    سی ان ان به نقل مقام‌های وزارت دفاع آمریکا می‌گوید، یک نفتکش دیگر بریتانیایی به فاصله ۳۰ دقیقه پس از نفتکش استنا توسط سپاه توقیف و به داخل آب های ایران هدایت شده است. خبرگزاری رویترز نیز به نقل از منابع معتبری که تردد نفتکش‌ها را رصد می‌کنند گزارش داده است نفتکش MESDAR، با پرچم لیبریا و در اختیار بریتانیا، به مقصد بندری در عربستان در حرکت بود اما عصر جمعه در تنگه هرمز یکباره به سوی آب‌های ایران تغییر مسیر داد. واکنش شرکت کشیترانی شرکت کشتیرانی «استنا بالک» در بیانیه‌ای هم تایید کرده است که ساعت ۶ بعداز ظهر به وقت محلی نفتکش استنا ایمپرو، ثبت شده در بریتانیا، به هنگام حرکت در آب‌های بین المللی در تنگه هرمز توسط چند قایق تندرو و یک هلیکوپتر به داخل آبهای ایران هدایت شده است. این شرکت همچنین اعلام کرده است که ارتباطش با نفتکش استنا امپرو و ۲۳ خدمه آن قطع شده است. پیشتر گزارش شده بود که نفتکش «استنا امپرو» با پرچم بریتانیا به طور ناگهانی مسیرش را به سمت آبهای ایران تغییر داده، در حالی که مقصد آن عربستان سعودی بوده است. گفته می‌شود این نفتکش از بندر فجیره امارات عازم بندر الجبیل عربستان بوده، ولی مسیرش را عوض کرده و به سمت آب‌های سرزمینی ایران هدایت شده است. منبع: رادیو فردا متعلق به رژیم تروریستی ایالات متحده امریکا
  19. 1 پسندیده شده
    قسمت سوم از ترجمه سند اهداف عملیاتی جمهوری خلق چین پکن برای افزایش کنترل بر جامعه و به حداکثر رساندن قابلیت‌های کلی کشور نسبت به رقبای خارجی ، به طور مداوم چهار هدف عملیاتی خاص را از زمان انقلاب کمونیستی دنبال کرده‌است، اگرچه ابزار مورد استفاده برای رسیدن به این اهداف در طول زمان تغییر کرده‌است : هدف اول - حفظ نظم (ثبات) داخلی مرد تانکی - تظاهرات میدان تیان‌آن‌من 1989 اولين و مهمترين هدفي که رهبران چين از زمان ايجاد حکومت مدرن چين دنبال مي کنند، حفظ نظم داخلي بوده است.اگر چه این پی‌گیری قاطع در حفظ نظم داخلی ریشه در منافع حزب کمونیست چین (CCP) دارد، اما از فوبیا عمیق‌ چینی یعنی " هرج و مرج اجتماعی و تکه‌تکه شدن و فروپاشی سیاسی" که معمولاً "هر لحظه امکان وقوع" آن دیده می‌شود و اغلب با [ترس شدید از] تجاوز و مداخله خارجی همراه است، نشات گرفته‌ است. به دلیل اختلافات دیرینه داخلی که انگیزه ای برای دخالت خارجی و حتی تهاجم فراهم می‌کند، حاکمان چین به دنبال سرکوب تمامی ناآرامی سیاسی هستند، این ناآرامی ها به طور فزاینده‌ای با توسل به ملی گرایی مرتفع، و در صورت لزوم با توسل به زور ، سرکوب می‌شوند. تظاهرات دانشجویان در میدان تیان ان من در سال 1989 در دوران معاصر، تثبیت نظم داخلی به دلیل پیشرفت اقتصادی اخیر چین به شدت حاد و دچار تناقض است.رشد بالا اقتصادی منجر به تمایل به گسترش آزادی های شخصی شده است، اما رژیم با محدود کردن آزادی بیان در عرصه های مختلف پاسخ داده است.از طرفی رشد سریع اقتصادی به طور چشمگیری ، نابرابری های اجتماعی را افزایش داده و در حال بالا بردن درگیری های اجتماعی و فساد در سطح ملی است.در نتیجه، همان ابزاری که افزایش رشد چین در نظام جهانی را تسریع کرده‌است، مشروعیت داخلی حزب کمونیست چین (CCP) را تضعیف نموده و خشم سیاسی علیه پکن به خصوص در مناطق اقلیت قومی ، افزایش یافته. نقشه قومیت ها و تجزیه طلب های چین علیرغم موفقیت اقتصادی درخشان چین، رهبری آن راه حل آسانی برای چالش های فعلی یعنی حاکمیت و مشروعیت ندارد. تسلیم قدرت به نفع دموکراسی واقعی برای رژیم کمونیستی غیر قابل تصور است، مبارزه با فساد اداری، طرح حکومت به بوسیله قانون (Rule by law) به جای حاکمیت قانون (Rule of law) ، افزایش استفاده از متون کلاسیک و تلاش برای افزایش اعتبار سنت و تأکید رو به رشد ترویج ایدئولوژیک ارزش های چینی و رویای چینی (Chinese Dream) بر حول محور تجدید حیات ملی (Rejuvenation) ، بهبود معیشت مردم، رفاه، ساختن یک جامعه بهتر و تقویت قوای نظامی و تحریک ملی گرایی همه و همه ، هنوز بحران مشروعیت حزب کمونیست چین (CCP) را حل نکرده است . حاکمان کمونیست چین با کمپین های تحت حمایت آمریکا مثل دفاع از دموکراسی، حاکمیت قانون و اقلیت ها که همه در پکن دیده می شوند به مثابه تلاش های ظریف و پنهان در جهت تحریک تجزیه طلبی و مهندسی تغییر رژیم برخورد میکنند. و برای اطمینان از اینکه این ارزش ها و سیاست های دموکراتیک آمریکا قدرت حزب کمونیست چین (CCP) را تحت تأثیر قرار ندهد، حاکمان چینی یک کمپین ایدئولوژیک چندجانبه که شامل دفاع جدی از حاکمیت و رد هرگونه منافع خارجی در امور داخلی کشور ، تشدید نظارت بر گروه های مظنون داخلی و سازمان های مردم نهاد (NGOs) که در چین فعالیت می کنند برپا کرده اند و تلاش های تبلیغاتی متمرکزی را برای تقویت ملی گرایی و بسیج حمایت عمومی برای دفاع از رژیم و دولت به کار گرفته اند. اما در زیر این تلاش‌ها مشت آهنین نهفته‌است . با توجه به نگرانی‌های عمیق حزب کمونیست چین برای بقای خود در میان ناآرامی‌های اخیر اقتصادی و اجتماعی در چین , این حزب به طور مستمر قابلیت خود را برای اعمال فشار داخلی گسترش داده‌است , تا جایی که بودجه امنیتی داخلی اش , که پلیس مسلح خلق ( PAP )نمونه آن است , بزرگ‌تر از ارتش آزادی‌بخش خلق ( PLA ) است . واضح است که امنیت داخلی با امنیت خارجی رقابت می کند و حتی می تواند آن را از بین ببرد. با پیچیده‌تر شدن اوضاع ، ترس از نوع واکنش ارتش این حزب در موقعیت ناجور دفاع از نمایندگان ادعا شده مردم ، علیه خشم خود مردم است - معمایی وحشتناک که می تواند مانند رویداد میدان تیان آن من انفجاری باشد. پلیس مسلح خلق ( PAP ) ادامه دارد ......
  20. 1 پسندیده شده
    ممنون از پاسخ خوب شما چند تا نکته در پاسخ شما وجود داره که جالب توجه هست اول اینکه فاتح ۱۱۰Bبا برد ۲۵۰ کیلومتر در فاتح ۳۱۳(من در تمام منابع از سر جداشونده برای این موشک ندیدم) به برد ۵۰۰ کیلومتری رسیده که به گفته وزیر دفاع وقت از سوخت جدیدی موسوم به سوخت جامد مرکب استفاده شده. به عبارتی تغیراتی در ساختار پیشرانه و سوخت باعث گردیده برد موشک دوبرابر بشود. والبته مورد دوم اینکه حتی اگر فرض رو بر این مورد بگیریم که حتی فاتح ۳۱۳ نیز از کلاهک جداشونده(با اینکه عرض کردم در هیچ منبعی این مورد رو ندیدم) استفاده میکند یه پیشرفت فوق العاده از ذولفقار تا دزفول میبینم که باز موید این نکته هست که در مرحله جدایش به نوعی پیشرفت بسیار زیادی ایجاد شده و برد موشک رو چند برابر کرده این مورد از اون جا حائز اهمیت است که موشک سجیل نیز کلاهک جداشونده داشته که از تکنولوژی قدیم ایران(متعلق به دهه ۸۰ شمسی) بهره میبرده و با تغییرات فعلی واقعا چه براوردی میشه براش داشت. البته علت پرسش این سوال بیشتر برای این منظوره که اگر به ناگهان(مثلا درگیری ایران و انگلستان) محدودیت ۲۰۰۰کیلومتری برداشته بشه و علم و تکنولوژی و مهارت ما در سوخت جامد که در خانواده فاتح درحال حاضر نمایان هست بخواهد وارد خانواده سجیل شود چه بردی رو میتونیم براش تصور کنیم.
  21. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس عملیات کور هواپیمای RF-4 با همه محدودیت های پروازی اش ، آب باریکه ای را می مانست که می توانست تنور عملیات ها را علیه دشمن گرم نگه داشته و امید به بیرون راندن اشغالگران را از خاک میهن اسلامی تازه کند ؛ اما جلسه تابستان 1363 ، مُهر دیگری بود بر محدودیت بکارگیری آنها. این جلسه مهم در حوزه فرماندهی نهاجا تشکیل شده بود و همه فرماندهان سپاه از آقای محسن رضائی بگیر تا فرماندهان عملیاتی جنگ حضور داشتند. من و آقای حسین تاش از یگان هوائی سپاه به آن جلسه دعوت شده بودیم. عموما این جلسات برای تبادل نظرات بین ارتش و سپاه برگزار می شد ، اما این بدترین جلسه ای بود که کام همه فرماندهان را تلخ کرد. آقای معینی فر ، از فرماندهان ارتش در این جلسه رسما اعلام کرد که ما به دلائل مختلف ، دیگر نمی توانیم از هواپیمای فانتوم استفاده کنیم. برای شناسائی و عکسبرداری از مواضع دشمن از این پس فکر دیگری بکنید. با این حرف حالمان گرفت. با دکل های برق که فقط در برخی از مناطق پیدا می شد، چیز زیادی نمی شد از عقبه دشمن را دید زد. نیروهای شناسائی زمینی هم فقط می توانستند حداکثر از کمین ها عبور کرده و تا خط دشمن پیش بروند. از آن به بعد به راحتی ، نمی توانستیم حدس بزنیم ، چه برسد به اینکه بخواهیم عملیاتی را طرح ریزی کنیم. تمام روش های شناسائی دشمن بسته به همین چند مورد بود ، اما این فقط عکس هوائی بود که می توانست چاره کار باشد. اگر چه عکس های RF-4 هم از ارتفاع بسیار بالائی گرفته می شد و بسیاری از مواضع به خصوص آنهائی را که دشمن اختفاء و استتار کرده بود ، پیدا نبود و از طرفی فاصله زمانی عکسبرداری تا موزائیک کردن و تفسیر آنها و استخراج و دسترسی به اطلاعات آنها ، زمان نسبتا زیادی می برد و در این فاصله دشمن می توانست ؛ آرایش نظامی خود را عوض کند ، اما با این همه فرماندهان به شناخت کلی از عقبه دشمن می رسیدند. اما اکنون بدون آن یا باید از عملیات کردن علیه دشمن صرف نظر می شد و یا به عملیات کور تن داده می شد. تن دادنی که بی شک خسارات فراوانی را باید به جان خرید. اگر چه آن روز همه مأیوس و نگران بودند اما ایمان داشتیم که راه سومی باید وجود داشته باشد. راوی : محسن عمل نیک * * * * * راه سوم ظاهرا احمد راه سوم ماجرا بود. من می دیدم این چند روز دارد تقلاهائی می کند و رفت و شدهائی را نیز به فرماندهی یگان راه انداخته است اما نمی دانستم اینقدر مهم شده باشد. احمد با این کار حسابی خودش را مطرح کرده بود. اکنون دیگر نامش ورد زبان فرماندهان شده و خبرش حتی به محسن رضائی هم رسیده بود. پیش خود می گفتم : حالا دیگر حتی می تواند خانه نیمه کاره اش را به اتمام برساند ، به خصوص اینکه او آدم نکته سنج و فرصت شناسی است و می داند چطور با فرماندهان حرف بزند تا به خواسته هایش برسد. شاهکارش فقط این نبود که موفق شده بود پرنده ای بدون سرنشین بسازد که به راحتی در آسمان پرواز کند ، بلکه او توانسته بود با کار گذاشتن دوربین عکاسی در آن ، عکس هائی از فراز شهرش با وضوح بسیار بالا بگیرد. این کار یعنی تحول اساسی در جنگ. وقتی با خودم فکر میکردم او با این کار چقدر توانسته است در کم شدن ضایعات انسانی جنگ کمک کند ، حسودی ام میشد. ما با هم همکار بودیم ، هر دو با هم سر یک کلاس می رفتیم و در قسمت فنی هواپیمائی ، عضو کادر اویونیک بودیم. اما اینک توجه الهی شامل حال او شده بود. عکس های هوائی را که او از فراز شهر قزوین گرفته بود ، واقعا قابل تقدیر بود. بی خود نبود که به دستور آقا محسن فرمانده کل سپاه ، هم پول و امکانات برای توسعه کار در اختیارش گذاشتند و هم اسلحه ای کمری به او دادند که از خطر منافقین در امان بماند. خودش می گفت : برای اینکار از طرف منافقین تهدید به مرگ شده بود. حالا آنها چطور فهمیده بودند ، بماند. چقدر خبرهای جور واجور در این چند روز برای احمد اتفاق افتاده بود و من بی خبر مانده بودم. ولی نمی دانم چرا برای نشان دادن هواپیمایش ، هر بار تعلل می کرد. او حتی مرا که دوست صمیمی اش بودم به خانه اش راه نداد. وقتی در پاسخ فرمانده یگان هر بار طفره می رفت ، من به همراه چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم که سر زده به خانه اش برویم و هواپیمایش را از نزدیک ببینیم. همین کار را هم کردیم. او اول نخواست ما را به خانه اش راه بدهد ، اما وقتی فهمید ما این همه راه را از تهران کوبیده ایم و تا قزوین آمده ایم ، تسلیم شد و ما را به انباری خانه شان برد. تماشای هواپیمای اسباب بازی با آن چرخ های کالسکه و درب و داغون اش ، مسخره تر از آن بود که ماجرا را باور کنیم ، چه برسد به اینکه از او توضیح بیشتری بخواهیم. کافی بود چشم به چهره مضطرب و شرمنده اش می دوختیم. تمام حرکاتش گویای یک دروغ بزرگ بود ، چیزی که ما را همچنان سر دو راهی قبل متوقف کرد. او چون نتوانسته بود هواپیماهای دست سازش را پرواز دهد ، عکس های ارائه شده به ما را از درون یک بالگرد گرفته بود. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: اختیار دارد قربان . البته ای کاش این فیلم ها یکم جزئیات بیشتری داشتند . اونوقت دیگه اصلا نیازی به ارسال این تاپیک نبود. چون این کتاب و این فیلم ها تقریبا هر دو یک مضمون مشترک ( تولید اولین پهپادهای ایرانی در زمان جنگ) دارند. بهرحال از زحمتی که برای ارسال این فیلم ها متقبل شدید ممنونم. پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مقدمه (بخش دوم و پایانی ) - اگر چه این گردان هیچگاه ساختاری هم عرض نام خود ، تا پایان جنگ نیافت ؛ اما با ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین هم در نوع مأموریت ، هم در جغرافیای عملیاتی و هم در تنوع مأموریتی گسترش یافت و به اکثر نیازهای عملیاتی ( حتی فراتر از عکس های هوائی ارتش ) برای طرح ریزی عملیات آفند و پدافند سپاه و ارتش پاسخ داد. مزیت عکس های هوائی گرفته شده توسط پهپادهای سپاه هم بر عکس های هوائی RF-4 ارتش و هم بر شناسائی های زمینی ، فرماندهان را بر آن داشت که از این عنصر نوپا اما موثر و راهگشا حمایت کرده و جایگاه ویژه ای در طرح ریزی عملیاتی برای آن باز کنند. به طوری که برخی از فرماندهان اجرائی ، عملیات را موکول به دیدن عکس های هوائی پهپادها می کردند. سادگی در ظهور عکس ها ، به وفور بودن آنها و مهمتر از همه ؛ به روز بودن این نوع عکس ها ، در برخی از موارد تا رده گردان را پوشش می داد و در توجیه عملیاتی منطقه بسیار فابل اتکا می نمود. وضوح بالای عکس ها ، عکس برداری با نماهای نزدیک ، عکسبرداری چند زاویه ای از یک منطقه مورد نظر ، گستردگی مناطق عکسبرداری شده ، سرعت عمل ( از عکسبرداری تا بهره برداری ) ، کم هزینه بودن پروازها ، عدم نیاز به مهارت ویژه برای تفسیر عکس ها و ... از ویژگی های مهم عکس های هوائی پهپادها به حساب می آمد که خیلی زود ، این گردان را مورد توجه قرار داد. تأثیرات نظامی پهپادها چه در آفند و چه در پدافند از برجستگی های این یگان بود که برخی از آنها عبارت بودند از : کمک به بازنویسی نقشه های نظامی کمک به کاهش تلفات انسانی کمک به تقاطع اطلاعاتی کمک به اهداف عملیاتی هوانیروز انجام عملیات روانی علیه دشمن انجام عملیات فریب تکمیل کننده و تصحیح کننده شناسائی زمینی کسب اطلاعات از مناطق غیر قابل دسترس ایفای نقش در تک و پاتک شناسائی میادین مین و مواضع انتخابی دشمن و .... پهپاد های ایرانی راه درازی را پیمودند تا به این نقطه ای که امروز در آن قرار دارند ، رسیدند آنچه که توانست یگان پهپاد را در طول دوران دفاع مقدس هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار دهد و سهم بیشتری از کسب اطلاعات از دشمن را در حوزه طرح ریزی عهده دار شود ، علاوه بر سخت کوشی ، از جان گذشتگی و ایثار کادر فنی و پروازی آن ؛ نو آوری و اتکاء بر دانش بومی بود. نیروهای پهپاد ، با ارتقاء توانمندی پهپادها (چه در زمینه عمق پروازی و چه در وسعت میدان عکسبرداری) ، ابتکارات و نوآوری های مختلفی را تجربه نمودن که می توان به ابتکار در ارتقای موتور و بدنه ، ارتقاء در کاربری انواع دوربین های عکسبرداری در پرنده ها ، ساخت و تولید لانچر ، اسکیت و ... اشاره نمود. حجم روز افزون مأموریت های ابلاغی قرارگاه عملیاتی خاتم ، از یک طرف و لزوم ساخت هواپیماهای جدید با قابلیت بالاتر ، از طرف دیگر ؛ هرگز به پهپاد امکان جدا نمودن آموزش و عملیات را تا پایان جنگ نداد و این یگان با حفظ توانمندی رزمی ، انواع آموزش های فنی و خلبانی را در خلال عملیات ها و مأموریت ها به انجام می رساند. راه اندازی پهپاد در غرب کشور ، قبل از اینکه ترجمان توسعه ساختار و سازمان پهپاد به حساب آید ، بیانگر گستردگی نیاز واحد اطلاعات به این یگان بود. گردان رعد با ارتقاء سطح دانش پروازی و با موفقیت در ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین تحت عناوین تلاش ا و 2 و 3 ، هواپیمای مهاجر و ... خیلی سریع به یگان پهپاد ، ارتقاء سازمان یافت و توانست با تصویربرداری از مناطق تحت اشغال دشمن ، نقش بی بدیل خود را در عرصه اطلاعات ثبت نماید. قرار گرفتن کشور در تحریمهای ظالمانه اقتصادی و نظامی توسط ابرقدرت ها در طول هشت سال دفاع مقدس ، علاوه بر اینکه دستیابی ایران به هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را غیر ممکن می ساخت ، مسیر دستیابی ( حتی به قطعات تجاری ) هواپیماهای مدل را نیز دچار مشکل کرده بود. با این پیشینه یگان پهپاد با کمک جوانان مشتاق و مومن ، اقدام به نوآوری در ساخت پرنده های مدل با قابلیت نظامی اعم از عکسبرداری هوائی ، تهاجمی ، خود انهدامی ، هدف و ... نمودند و در طول جنگ ، با تولید و بهر برداری از هواپیماهای مدل " تلاش " و " مهاجر" سهمی در خور در اطلاعات و عملیات ایفا نمودند. موفقیت در صنعت ساخت و بکارگیری اطلاعاتی پرنده های بدون سرنشین با امور حفاظتی ، باعث شد که تا سال 1366 دشمن از کارائی این پرنده ها بی خبر بماند و به دلیل ساختار ساده آنها نتواند حتی یکی از آنها را با انواع جنگ افزارهای خود ساقط نماید. اگر چه این یگان نهایت تلاش خود را برای حفظ جان کادر پروازی انجام می داد ، ولی به سهم خود شهداء و جانبازان عزیزی را تقدیم آرمان های اسلام نمود. عبدالرضا سالمی نژاد - مولف کتاب پهپاد در دفاع مقدس ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند.
  23. 1 پسندیده شده
    تصاویری از جنگ جهانی دوم لبخند یکی از اعضای مقاومت فرانسه به جوخه اعدام آلمانی ها صف اعدام شهروندان لهستانی در مقابل نازی ها (به واکنش ها دقت کنید) دو سرباز ارتش سرخ شوروی که در سرمای فنلاند یخ زده اند اولین تصویری که شهروندان آمریکایی از کشته شده گان سربازان خود مشاهده کردند که باعث شد دیدی تازه به جنگ پیدا کنند سرباز آلمانی که در بازگشت به خانه اش متوجه شده خانواده اش مدتی است آنجا را ترک کرده اند
  24. 1 پسندیده شده
    سقّای بسیجیان شب بود ، حسن باقری وارد شد . من را صدا کرد و به یکی از خطوط نبرد در منطقه خوزستان فرستاد . گفت مواظب باش نیروهای ما امشب به سمت دشمن حمله نکنند! گلوله توپ و ... هم از طرف ما شلیک نشود . شب دیگری گفت : به فلان منطقه برو ، مثل قبل مواظب باش ! چند بار این ماجرا تکرار شد . تا اینکه علت کار را پرسیدم . حسن گفت : در این شب ها که تو رفتی فرمانده لشکر عراق که در خوزستان مستقر است به بازدید خط آمده بود ! با تعجب گفتم : پس چرا گفتی ما شلیک نکنیم !؟ مکثی کرد و گفت : این فرمانده عراقی فوق العاده ساده و بی درایت است . او آنقدر ضعیف است که ما می توانیم با انجام کوچکترین عملیات ایذایی فریبش دهیم ! من می ترسم او کشته شود و فرمانده لایقی جانشین او شود !! ما برای عملیات بعدی به او احتیاج داریم !!
  25. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان  ژنرال های  ارتش قیصر ویلهلم      اکثر دوستان عزیز  به شکل نسبی ، با ژنرال های ورماخت در  جنگ دوم جهانی آشنایی دارند ، با این حال ، در این پست ، افسران ارشد ارتش آلمان در یکمین جنگ جهانی معرفی می شوند :       1- قیصر ، ویلهلم دوم  2- ژنرال فون بولو  3- ژنرال فون ماکنزن  4- ژنرال فون بایرن  5-  ژنرال فون مولتکه  6- ژنرال فون روپرشت  7- ژنرال فون پیاسو  8- ژنرال فون ویلهلم  9- ژنرال  فون گلوک 10- ژنرال فرانکو ( فرانکویز)  11- ژنرال فون اِلنم 12- ژنرال لودندورف  13- زنرال فون فالکنهاین  14- ژنرال فون هسلر 15-  ژنرال فون برسلر 16- ژنرال فون هیندنبورگ  17- ژنرال بتمان هولوگ  18- ژنرال فون هرینگن  19- دریا سالار فون تیرپیتز