برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 9 اسفند 1398 در پست ها
-
15 پسندیده شدهحاج قاسم ، زنده ، حّی و حاضر ، در کنار ما هست هنوز
-
14 پسندیده شدهرسانه ، رسانه و رسانه .. از ظرفیت فعلی هم خوب استفاده نمی کنیم ، چون جزیره ای عمل کردن ، تبدیل شده به عادت ما
-
11 پسندیده شدهبسم ا... ضد عفونی معابر قم توسط واحدهای ش. م .ر نیروی زمینی سپاه
-
11 پسندیده شدههرچی نظامی بود تو ترکیه که سرش به تنش میرزید الان تو زندانه . حالا هم ترکیه تجربه 40 سال پیش ما رو تو تصفیه فرماندهان ارتش کسب میکنه البته اگه از خر شیطون بیاد پایین میتونه آزادشون کنه و به پست های گذشته خودشون برگردن اما این اردغان نفهم تر از این حرفاست
-
10 پسندیده شدهاز دیروز تمام دولتش را بسیج کرده و آویزون! هر کسی شدند تا براشون کاری کنه. از ناتو گرفته تا ایالات متحده و سران اروپا و ... همه را یا با التماس یا با تهدید و حتی دوستان گفتند که با ابزارسازی از مهاجرین بدبخت که زمان صلح مرکز سرباز گیری برای اردوغان هستند و زمان جنگ هم تهدید اروپا داره خودش را به اب و اتیش میزنه که آی! باید هرطور شده الا و بلا به من کمک کنید در این اشغالگریم موفق بشم. وقیحانه تصاویر حملاتش را هم دیروز خبرگزاری آناتولی ترکیه گذاشته که چطور ادوات و نفرات ارتش سوریه را خیلی دقیق هدف قرار داده و به گفته خودش 1700 نفرشون را کشته و 100 تانک و زرهیشون را هم نابود کرده. بعد 40 کشته در برابر جنایت به قول خودش 1700 نفری را چیز عجیبی میدونه. اونم در حالیکه خودش میگه بله، مستقیم ارتش خودم هدف قرار داده با نیت و قصد قبلی. چطور انتظار دارند مستقیم دارند به یک ارتشی حمله میکنند اون ارتش حمله نکنه بهشون یا اگر هم میکنه دونه دونه تروریست سوا کنه فقط اونا را بزنه؟ تازه سوا کردنی هم نیست چون کاملا ارتش خودش را ممزوج کرده و سپر بلای تروریستها. خلاصه که فعلا از نمایندگان کنگره آمریکا تا ناتو و همه اومدند پشتش و بیشترین تقاضاش هم اعلام پرواز ممنوع بر فراز ادلب هست تا با جنگنده هاش هم بیفته به جون ارتش سوریه. تقاضای ماده 5 هم از ناتو داره تازه. کاری که مدتها ما خویشتن دار کردیم حتی با حملات مستقیم بهمون در سوریه تا صهیونیستها بهانه ای پیدا نکنند برای هدف قرار دادن گسترده ارتش تضعیف شده سوریه در 8 سال جنگ، حالا این اردوغان احمق داره پیش میبره با حملات مستقیم و گستردش به ارتش سوریه.
-
9 پسندیده شدهکلیپ منتشر شده از حملات ترک ها به ارتش سوریه کلیپ از کاربر محترم @Mosip
-
8 پسندیده شدهوزیر دفاع ترکیه میگه به 200 مقر ارتش سوریه حمله هوایی پهپادی گسترده کردند 309 نفر را کشتند، 55 تانک , 5 بالگرد و مقدار زیادی زرهی و توپخانه و یک سام 22 و یک سام 17 را هم نابود کردند. روس ها معلوم نیست برنامه ای دارند یا خیر، اگر اجازه این حجم از عملیاتهای هوایی را به ترکیه دادند در ادلب (یعنی حتی سیستم دفاع هوایی سوریها که در حلب احتمالا هست و پانتسیر و بوک این پهپادها را هم نمیتونه هدف قرار بده که اینطور راحت دارند از اهداف فیلم هم تهیه میکنند؟ یا اس-300 اهدایی در برابر صهیونیستها اجازه شلیک نداره در برابر ترکها هم خیر؟) که در ادامه اردوغان میتونه عملیاتش را با نیروی هوایی هم به راحتی همین چند ساعت در ادلب پی بگیره. حالا بماند از اینکه روشش برای مهار ترکیه چی هست، اصلا قصدش را داره و اگر نداره چرا با حمله دیشب حالا با فرض صحت اظهارات ترکها، این خسارات را به ارتش سوریه تحمیل کرده. به هر حال تروریستها الان وضعیت خوبی دارند و ارتش سوریه همینطوری هم زخم خورده نبردهای پی در پی هست چه برسه این حجم از حملات یک ارتش تازه نفس. نکته جالبش هم اینه وزیر دفاع ترکیه ناراحت شده گفته حمله سوریها خائنانه بوده!! یک هفته است از زمین و زمان با افتخار و انتشار فیلمها دارند میگند که داریم ارتش سوریه و نیروهاش را قتل عام میکنیم، یک پاسخ دریافت کردند به قول خودشون میزان تلفات 1 به 100 هم نبوده و حالا شاکی و خونخواه هم هستند. گویا نیروهای ارتش سوریه خونشون مباحه، نیروهای ارتش ترکیه مقدس! پ ن: باید دید روسها راهبردی دارند با این همه تجربه در سوریه یا اینکه میخوان به حماقتها و لجاجتهای دیکتاتوری مثل اردوغان تمام زحمات این چند سال جنگ را به باد بدند ( قطعا تضعیف این شکلی ارتش سوریه هم باهث میشه صهیونیستها هم برنامه های خاص خودشون چه پشت پرده و چه حملات بیشتر را در فورپاشی سوریه پیش ببرند و هم تروریستها انگیزه و روحیه میگیرند و دوباره رویکردشون تهاجمی میشه و با این حجم از خسارات ارتش سوریه خب وضعیت جبهات قطعا تغییر میکنه، سوریها هم از نیروی انسانی و هم امکانات و پول در کمبود هستند و پشتوانه ای براشون وجود نداره و هم به شدت فرسوده شدند در حالیکه اردوغان ارتش خودش که تازه نفس هست، پول هم که از طریق قطر کاملا مهیاست، نییروی انسانی تازه نفس و تجهیزات هم که از همه جای جهان توسط جهادی ها میتونه تزریق کنه به جبهات ) مثل برخی تجربیات گذشته یک نمایش قدرت ( ورود بمب افکن های استراتژیک به صحنه نبرد در حد فرود در حمیمیم یا همین حضور ناوها و افزایش جنگنده ها ) میتونه ترکها را وادار کنه لااقل تا این حد خودشون را درگیر نکنند. ناتو هم نشون داده مثل ماجرای اکراین و کریمه تا حدی خودش را درگیر میکنه چه برسه که اینجا خودشون هم میدونند ترکیه در یک موضع کاملا اشغالگرایانه و ناحق داره متعصبانه به تروریسم رسمی کمک میکنه در سوریه.
-
8 پسندیده شدهحیف که قدرت رسانه ای نداریم. البته طبیعی است، در جهان فعلی رسانه ها با ثروت، قدرت، تعداد کشورهای همسو و تکنولوژی گره خوردند و خب ما به تنهایی نمیتونیم با یک امپراطوری عظیم رسانه ای مقابله کنیم یا در برابرش بخواهیم تاثیرگذارتر باشیم بر افکار عمومی با این امکانات محدود، تقریبا و حتی شاید بشه گفت تحقیقا 1 در برابر کل جهان هستیم ( کشورهای صاحب رسانه ) تنها یک یا دو کلیپ ( جدید یا قدیمی) از توحش این تروریستهای حالا دوشادوش ارتش اردوغان و مثل پدر و پسر و برادر؛ میتونست نتیجه یک جنگ را حتی عوض کنه به نفع یک طرف و ضرر طرف دیگه. سربریدن و قطعه قطعه کردن اسیر و بعد تماس با مادرش، دل و روده اسیر جنگی را بیرون کشیدن، آزار و اذیت و کشتن مثل آب خوردن اسرا، تحجر و تعصب خالص و نگاه نژآدپرستانه و فاشیستی مطلق و جگرخواری گروههای مختلف تحت امر اردوغان و چه و چه ... ولی وقتی حتی کشوری مثل ترکیه هم رسانه هاش در اون حد از تاثیرگذاری نباشند ولی در جبهه منافع طرفی باشه که این امپراطوری را کنترل میکنه میبینیم نه تنها این سمت و این توحش هیچ بازتابی نداره و کاملا دفن میشه، بلکه حتی از مرگ یک کودک کرد مهاجر (آیلان) طرفی که سوء استفاده میکنه و یک حمله سراسری به شمال سوریه را مشروع جلوه میده برای اهداف خودخواهانه و اشغالگرایانه و کشورگشایانش، تاسف آور و مضحک اتفاقا همون کسی است که ( اردوغان ) توحشش نسبت به کردها را هم در جنگهای شمال سوریه هم خودش و هم مزدورانش نشون دادند.
-
8 پسندیده شدهبسم ا... برای پنهانکار کردن یک جنگنده تا الان 3 مسیر شناسایی شده : 1- کاهش تشعشعات نور مرئی ( شامل پایش دود خروجی حاصل از سوختن سوخت هواپیما ، انتخاب پوشش استتار مناسب برای همرنگ شدن با محیط و ... ) 2- کاهش سطح مقطع راداری ( مثل طراحی ورودی هوای موتور به منظور ایجاد پوشش برای کمپرسور ، استفاده از مواد جاذب تشعشات "RAM" ، حمل مهمات داخل بدنه و .... ) 3- خنک کردن خروجی پیشرانه برای کاهش بازتابهای مادون قرمز یک راه چهارمی هم سالها پیش روسها دنبالش بودند برای ایجاد یک پوشش پلاسمایی که حداقل تا الان معلوم نشد که سرنوشت آن به کجا رسید ( برای پروژه میگ-1/44 ) === در خصوص پوشش های جاذب رادار یک قاعده اصلی وجود دارد ، این پوشش ها هرگز قادر نیستند ( حداقل با فناوری امروز ) یک هواگرد را بطور کامل از دید رادار پنهان کنند . بعنوان مثال ، نیروی دریایی ارتش آلمان در جنگ دوم ، بعنوان پیشگام استفاده از این مواد در پریسکوپ زیردریایی ها ، قصد داشت این سامانه را از دید امواج رادارهای 20 سانتی متری نیروی هوایی سلطنتی پنهان کند ولی موفقیتش نسبی بود . اسنورکل زیرسطحی U-2513 مجهز به پوشش جاذب امواج رادارهای 9 سانتی متری نیروی هوایی سلطنتی که براساس اسناد ،تا 30 درصد موفقیت را ثبت کرده
-
8 پسندیده شدهفلسفه این پست های نگهبانی ترکیه رو نمیدونم با وجودی که ارتش سوریه خیلی مناطق رو گرفته ، عقب نمیشینن!!! وقتی یه ادمی سیاسی (اردوغان) بخواد برای یه مشکل نظامی نسخه سیاسی بپیچه میشه این. که در صورت درگیری نقطه ضعف بزرگی میتونه براش باشه. خیلی ساده بگم این پست های نگهبانی ترکیه رو در عمق خاک سوریه میبینم یاد حرف سردار حاجی زاده درباره ناوها و پایگاه های امریکا میافتم که میگفت اینا گوشت زیر دندونن جنب بخورن میزنیمشون. الان هم بنظرم اگه ترکیه بخاد زیاد جوگیر بشه و اقدامی کنه باید ارتش سوره و متحدین به ترتیب اونا بزنه.
-
7 پسندیده شده
-
7 پسندیده شدهجالب فوری تعدادی سوری رو با ساک و زنبیل فرستادن به مرزهاشون با اروپا الانم دارن زنده پخش میکنن که حرکت پناهجوها به اروپا شروع شد نقاب بشر دوستانشون هم افتاد از پناهجو ها صرفا برای اهرم فشار به اروپا استفاده میکنن جای اروپا بودم من هم واردات ازترکیه رو به حالت تعلیق درمیاوردم عمده صادرات ترکیه با اروپاس
-
7 پسندیده شدهدرگیری خونین در ادلب/تأیید کشته شدن ۳۳ سرباز ترکیه/تشکیل جلسه اضطراری به ریاست اردوغان در ترکیه دسترسی مردم به توئیتر قطع شده است .
-
7 پسندیده شدهغیررسمی : جنگنده های روسیه در اقدامی بی سابقه، یک کاروان بزرگ از نظامیان ترکیه را در ادلب هدف قرار داده اند و طبق اخبار منتشره، 100 نظامی ترکیه کشته شده اند اردوغان هم جلسه اضطراری شورایعالی امنیت ملی تشکیل داده است
-
7 پسندیده شدهقبلا هم گفتن عمده قوای نخبه ارتش رفتن جبل الزاویه همراه اون هم پشتیبانی هوایی. سوریها پیش بینی میکردن که در جبل الزاویه درگیرهای سنگینی دارن اما مسلحین کلا مناطق را تخلیه که نه ولی از دست رفته حساب کرد و تمام توانشون رو متمرکز کردن روی نیرب و سراقب و حملات همه جانبه ایی صورت دادن با این حال هم اگر توی این مناطق می خواستن مقاومت کنند وضع این نبود حالا مثلا تا الان نیرب فقط سقوط می کرد. یعنی سوریها و روسها دو موضوع رو در نظر گرفته بودن یکی مقاومت مسلحین در جبل الزاویه و دیگری پایداری سوریها در نیرب و مناطق اطراف سراقب که هیچکدام صورت نگرفت . روسها اگر میخواستن کوتاه بیان یک نوع دیگه امتیاز میدادن و امتیاز می گرفتن چون خودشون طراحان عملیات هستن امروز هم به تلافی شلیک دوش پرتاب به سمت هواگردها بر فراز ادلب سه سرباز ترک رو کشتن پس جدی هستن ولی به شیوه ی روسی اونها دوس ندارن سطح تنش رو یکباره بالا ببرند معمولا اول سکوت بعد نارضایتی بعد هشدار و بعد اقدام نباید انتظار داشت که روسها هم به یکباره بزنند تمام مواضع ترکها رو در اطراف سراقب مورد هدف قرار بدن سراقب زمانی از دست رفت که ارتش توی نیرب نجنگید و دیگه دیر شده بود یعنی اگر تمرکز رو از روی زاویه بر می داشتن هم اونجاها رو از دست میدادن و هم سراقب رو البته حملات به مهاجمین میشد الان سوریها بخش های گسترده دشت الغاب رو در اختیار گرفتن چند کیلومتر با فریکه فاصله دارن تقریبا جبل الزاویه پاکسازی شده و جسر الشغور رو هم در پیشرو دارن من اگر جای سوریها بودن پیشروی توی این محور رو ادامه میدادم و اریحا فریکه رو تهدبد می کردن و حتی در صورت امکان جسرالشغورو حتی غرب استان ادلب و از اون طرف مناطق اطراف سراقب رو تثبیت میکردن و دیگه اجازه پیشروی به مسلحین نمی دادم ولی خوب متاسفانه سوری ها تا یک جای مهم رو از دست میدن پشت بندش به سرعت عقب نشینی می کنند ولی گرفتن و یا تهدید جسر الشغور و کبانی مهم تر از سراقب هستش جسر الشغور و مناطق اطراف اون معدن تروریستهای خارجی هستش از ایرانی بگیر تا چینی چچنی ازبک قفقازی و... و به غیر از این بعد از ادلب پایگاه اصلی مخالفین حملات به این مناطق سبب میشه خیلی از مسلحین جذب این مناطق بشن البته جبل الاربعین هم هست که در مجاورت سراقبه پیشروی در این مناطق به ظاهر سخته ولی میتونه هم با دیدی که روی سراقب و اریحا و مناطق اطراف داره مسلحین مجبور به دفاع و تزریق نیرو کنه در مجموعه رسیدن به فریکه و حتی تهدید جسرالشغور پیشروی به سمت اریحا از اون طرف هم تثبیت اوضاع در سراقب و در صورت توان اجرای حمله این با توان سوریها جور در میاد میشد استفاده کرد .ولی خب سوریها همانطوری که شهر رو بدست گرفتن اون طور هم از دست دادن . الان توی هر روستای چند زرهپوش و تعداد موشک ضد زره جا میزارن و فرارمیکنند همچین چیزی تا الان ندیدم. اگر شهید فردی ریش دار و چاقی هستش فیلم مربوط به جسرالشغور ۲۰۱۵ است چون دقیقا همین طور شهید شد و اهل طرطوس بود ....... خبرهای از اعزام نیروی نمر به سراقب و مناطق اطراف اون منتشر شده آمبولانس های زیادی بین مرز ترکیه و بیارستان ریحانلی این کشور در تردد هستن احتمالا تعدادی دیگه از سربازان ترک کشته و زخمی شده باشند منابع مسلحین گفتن که ترکها به گروههای مسلح اعلام کردن خودتون رو برای یک حمله بزرگ در هفته آینده آماده کنند چند لشگر سوری احتمالا در غرب ادلب برای پیشروی باقی بمانند روسها امروز در چند مرحله ترکیه رو به حمایت توپخانه ایی مستقیم از مسلحین و پرتاب موشکهای دوش پرتاب به سمت هواگردها متهم کرده اخباری از حمله مجدد هوایی به نیروهای ترک در جبل الزاویه منتشر شده امروز یک ستون خودروهای زرهی توسط گلوله های توپخانه مورد هدف قرار گرفته نکته جالب لاستیک چندین خودرو متلاشی شده و بقایایی ترکش بروی ادوات ترک نمایان هستش احتمالا کار گلولهای شراپنل و چیزی شبیه به اونه ولی خوب چون سوار بر خودرو زرهی بودن تلفات نداشتن یا خیلی کم بوده حالا اگر تویوتا بود تا الان دهها کشته و زخمی مسلحین از تحویل چندین دوش پرتاب از ارتش ترکیه خبر دادن
-
6 پسندیده شدهسوخو در برابر میگ رقابت نسل 4++ شوالیه های روسی برای استقرار در خط مقدم ناوگان نیروی هوایی بخش دوم و پایانی این دوجنگنده ، گرچه قابلیت رسیدن به سرعت مشابه 2.2 ماخ هستند ، اما محصول سوخو بلحاظ ارتفاع عملیاتی و برد رزمی از برتری قابل ملاحضه ای نسبت به جنگنده میگ برخوردار است و این مزیت به خدمه امکان میدهد تا در عمق قلمرو هوایی دشمن نفوذ نموده و با ظرفیت کامل حمل سلاح در شعاع بیشتری اقدام به اجرای گشت هوایی رزمی نماید . از سویی دیگر حداکثر ارتفاع رزمی میگ-35 چیزی در حدود 20درصد نسبت به سوخو-35 کمتر است و این مساله آسیب پذیری محصول میگ را در برابر شبکه دفاع هوایی به نسبت بیشر خواهد کرد . راست : کابین میگ-35 چپ : کابین سوخو-35 در حوزه تعداد جایگاه های حمل مهمات ، سوخو-27 و میگ-29 به ترتیب 8 و 6 ریل برای حمل مهمات استاندارد را در اختیار داشتند که این تعداد در سوخو-35 و میگ-35 به 12 و 8 جایگاه افزایش پیدا نموده است که با توجه به افزایش پایایی رزمی این دوجنگنده پس از ارتقاء ، بدان معناست که هواگردهای فوق الذکر بدون محدود شدن در زمینه برد رزمی میتوانند ترکیبی از تسلیحات موجود را برای حمله به هدفهای مورد نظر با خود حمل نمایند . راست : مقایسه رادار سوخو-35 با رادارهای مشابه در حوزه برد چپ : مقایسه ابعاد میگ-35 و میگ- 29 مقایسه پتانسیلهای رزمی در بدو امر نشان می دهد که سوخو-35 ، جنگنده به نسبت قدرتمندتری است ، اما میگ-35 چند مزیت قابل توجه را بعنوان مکمل سوخو-35 به نمایش می گذارد . براساس گزارشهای موجود ، هزینه عملیاتی میگ-35 چیزی در حدود 20 درصد کمتراز گونه های اولیه میگ-29 بوده ، که این مساله با توجه به وزن بالاتر نسبت به فالکروم های عملیاتی فعلی و پایایی رزمی افزون تر ، فالکروم –اف را به ارزان ترین جنگنده تبدیل نموده است . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، پایین تر بودن هزینه عملیاتی میگ-35 به کاربران این جنگنده اجازه میدهد تا در مقایسه با سوخو-35 ، تعداد بیشتری را بخدمت گرفته و با کمترین هزینه ممکن ، خلبانان را آموزش دهند . علاوه براین ، معقول بودن هزینه به کاربر اجازه می دهد تا در هر دوره زمانی مشخص ، تعداد بیشتری از هواگردهای رزمی را برای پوشش فضای هوایی در آسمان نگه داشته و آسیب پذیری نیروی هوایی را با کاهش تعداد هواگردهای رزمی مستقر در زمین به حداقل ممکن کاهش دهد . این روند برای ناوگان سوخو-35 از هزینه های بالاتری برخوردار بوده و بطور طبیعی آسیب پذیری را افزایش خواهد داد . گرچه این هواگرد رزمی ، جنبه های شباهت و تفاوت مختلفی را به نمایش می گذارند ، اما نقش های تعریف شده برای هرکدام ، مزیتهای منعکس شده در ماهیت طراحی این جنگنده ها را بخوبی عیان مینماید . سوخو-35 یک پیکربندی رزمی هوایی است که با مسلح شدن به مهمات مناسب میتوان از آن برای مقابله با ناوگان رپتورهای نیروی هوایی ایالات متحده استفاده نمود ، اما میگ-35 علیرغم قرار گرفتن در مقام دوم ، با توجه به موارد ذکر شده ، همچنان می تواند جایگاه مهمی برای رویارویی با حریفان غربی خود ، شامل F-16V ، Gripen-E ، F-18E و در نهایت رافال فرانسوی داشته باشد . نیروی هوایی ایران بعنوان یکی از کاربران میگ-29 میتواند درصورت رفع تحریم ها ، در شمار یکی از جدی ترین مشتریان میگ-35 قرار گیرد ، اما با توجه به نیاز شدید این کشور برای تقویت ناوگان تامکت ، سوخو-35 نیز یکی از جدی ترین نیازمندی های این نیرو به نظر می رسد . با این حال، تمرکز روسها بر روی جنگنده های سنگین تر بدان معناست که سوخو-35 در نهایت به تعداد بیشتری تولید خواهد شد ( به مانند تمرکز بر روی سوخو-27 و سوخو -30 ) . اما هزینه های عملیاتی بالاتر برای این هواگردها ، بدان معناست که نیروی هوایی روسیه احتمالا اسکادرانهای کمتری را بخدمت می گیرد . به اعتقاد ناظران نظامی ، نیروی هوایی روسیه در آینده نزدیک ، خرید میگ-35 را محدود نماید ، و درنهایت ،تنها 150 فروند از محصول شرکت میگ را تحویل خواهد گرفت ، اما تلاش شرکت سازنده ، بیشتر برروی جلب توجه مشتریان خارجی که بدنبال گسترش کمّی ناوگان خود با کمترین هزینه ممکن هستند ، متمرکز میگردد . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
5 پسندیده شدهکلیپ جدید از عملیات روسیه علیه تروریست ها https://www.aparat.com/v/rQRn4
-
4 پسندیده شدهمنبع: تحولات جهان اسلام به نظر برنامه ها برای کشورها از مدتها پیش چیده میشه. حتی اگر هدف به روشنی هم ترسیم نشده باشه ( از اونجا که عربستان متحد امریکاست و همیشه هم نگرانی داره از یمن، طی توافقی هر کدوم تقسیم کار میکنند، یکی طبق یک برنامه بلندمدت و به بهانه هایی کشور هدف را خیلی نامحسوس از توانش تهی میکنه حالا با تحریم، با وعده، با تهدید، از در دوستی و ... ( در حالیکه داره در راستای توافق کشور متحدش (اینجا عربستان) خلع سلاح تدریجی میکنه تا در آینده امکان حمله را فراهم کنه حتی اگر حمله قطعی هم نشده باشه شرایطش را مهیا کنه که هر وقت خواستند اقدام کنند، شاید بن سلمان با داشتن همین اطلاعات خبر از فتح چند روزه صنعا میداد با اعتماد به نفس ) و دیگری هم (عربستان) سعی میکنه از طریق پول و سیاسی ببینه میتونه تحت سلطه بگیره حاکیت را یا خیر؟ و اگر نشد که متحدش براش شرایط هجوم را اماده کرده در صورت لزوم. حالا این وسط نقش افراد و شاه مهره های دشمن را در اون کشور نباید فراموش کرد. به نقش “عمار محمد عبدالله صالح” (برادرزاده علی عبدالله صالح) در این خیانت بزرگ به کشورش دقت کنید به عنوان یک نفوذی. علی عبدالله صالح هرچند در ابتدا مخالفت میکنه ولی از طریق عمار محمد عبدالله صالح مجابش میکنند که تن به این خفت و خیانت بده به کشور خودش. هرچند معلوم شد درس نگرفته بوده و هرچند در ابتدا شورید بر این دست خیانت ولی باز هم از همین طریق در دامی افتاد که پایانش مرگ بود.
-
4 پسندیده شدهاصولا "شایعه " چی هست ؟؟ آلپورت و پستمن : نظری عینی و معین که می بایست شنونده به ان اعتقاد پیدا کند گفته میشود بدون اینکه نیازمند سطح مشخصی از برهان و دلیل باشد برای شایعه یک قاعده کلی وجود دارد شدت شایعه = اهمیت موضوع ضرب در عمق ابهام شایعه در یک تقسیم بندی به سه بخش کلی قابل تقسیم هست 1- شایعات خزنده ( شایعات در خصوص گسترش بیماری های ناشناخته ، غیرقابل درمان بودن آنها ، داستانهای خصمانه برای سیاستمداران و .. ) 2- شایعات خشونت بار ( شایعات در خصوص فجایع انسانی ، شکست در زمان جنگ یا پیروزی های خیره کننده و ...) 3- شایعات فروشونده ( شایعاتی که بسرعت مطرح شده و به همان سرعت هم فروکش می کنند ولی به عمق ذهن جامعه نفوذ کرده تا در شرایط مناسب مجدد آشکار شوند ) مهم ترین خطر شایعه در شرایط صلح ( تاثیر شایعه در زمان جنگ ماهیت جداگانه دارد ) ، تاثیر برروی مخاطب برای دست زدن به عمل شدید و ناگهانی و عمدتا" غیر عقلانی است الگوهایی این مفهوم هم عمدتا" بصورت ( آنها می گویند ، امروز شنیدم ، فکر می کنم که ، رادیو می گوید ، از همسایه شنیدم و ... ) در جامعه ترویج میشود .
-
3 پسندیده شدهتعریف: اماد و پشتیبانی نیروهای مسلح ، وظیقه تأمین و مدیریت ، حمل و نقل تدارکات و پشتیبانی و نگه داری از ادوات نیروهای مسلح را بر عهده دارند، در یک تعریف جامع تر آماد و پشتیبانی وظایف زیر را در عملیات های نظامی بر عهده دارد: · طراحی ، توسعه ، تهیه (acquisition) ،ذخیره سازی، توزیع، نگه داری، تخلیه و کنترل آذوقه ، تجهیزات و تسلیحات · جابه جایی و انتقال نیروها · تهیه و یا ساخت ، نگه داری و استفاده و مدیریت فضا ها و ساختمان های نظامی (پادگان ، پایگاه و فرودگاه و...) · ارائه خدمات و امکانات · ارائه خدمات پزشکی و سلامت تاریخچه: لغت logistics از صفت یونانی logistikos به معنای "ماهر در محاسبات" نشأت گرفته است. این لغت اولین بار در امپراطوری روم شرقی (بیزانس) استفاده شد که به شکل ویژه یک مقام رسمی لشکری به عنوان logista عهده دار این مسئولیت بود . ظاهرا در آن زمان این لغت دلالت بر مهارت در محاسبات عددی و ریاضیات داشت. در گذشته ارتش ها تدارکات مورد نیاز خود به خصوص غذا و علوفه را از طریق شکار کردن و یا برداشت گیاهان خودرو ویا غارت کردن مردم محلی تأمین میکردند با این وجود اگر در منطقه اذوقه کافی برای تأمین ارتش وجود نداشت و یا به دلیلی مجبور به توقف طولانی مدت میشدند ، تدارکات به سرعت تمام میشد ، راه حل این بود که تدارکات مورد نیاز را همراه خود آورده و این عمدتا" به وسیله کشتی ، حیوانات باربر ، واگن ها یا توسط خود سربازان صورت می گرفت . این روش تا حدودی باعث خودکفایی ارتش میشد و تا قرن نوزدهم میلادی بیشتر مهمات و تجهیزات مورد نیاز یک سرباز برای کل یک عملیات نظامی توسط خود سرباز قابل حمل بود. به هر حال این روش منجر به ایجاد کاروان های تدارکاتی (Baggage train ) گسترده ای که در کنار ارتش ها حرکت میکردند شد که تحرک و قابلیت مانور ارتش را کاهش میداد. همچنین توسعه سلاح های گرم و افزایش مداوم حجم مهمات و تجهیزات کار را به جایی رساند که حمل این بارهای اضافی توسط نیروها ممکن نبود. با وقوع انقلاب صنعتی ، پیشرفت تکنولوژی و مدیریت راه حل جدیدی پیش پای ارتش ها گذاشته بود و آن تأمین و نگه داری تدارکات پشت جبهه و انتقال آن به خط مقدم بود، این روش منجر به انقلاب آمادی( logistical revolution ) شد که با آغاز قرن بیستم میلادی شروع و قابلیت های ارتش های مدرن را به شدت افزایش داد و همزمان آن ها را به شدت وابسته این سیستم جدید کرد. کاروان تدارکاتی شامل قاطر باربری Baggage mule در ارتش روم قبل از میلاد قرون 5 تا 15 میلادی در قرون وسطی در اروپا سربازان مسئولیت تأمین اذوقه و تجهیزات خود را داشتند، یا به وسیله جستجو ، شکار، غارت و یا خریداری کردن با این وجود فرماندهان نظامی اغلب برای سربازان خود آذوقه و تجهیزات فراهم میکردند اما آن ها این کار را در ازای دستمزد سربازان انجام میدادند و یا سربازان باید اذوقه مورد نیاز خود را از فرماندهان خریداری میکردند که در بعضی موارد حتی بیشتر از حقوق پرداختی میشد در سال 1294 میلادی جان بالیول پادشاه اسکاتلند از حمایت نقشه ادوارد اول پادشاه انگلستان برای حمله به فرانسه سر باز زد، ادوارد اول طرحی را در ولز و اسکاتلند اجرا کرد که در آن داروغه ها ، اذوقه، اسب و گاری را به صورت اجباری و پایین تر از قیمت بازار از تجار خریداری میکردند و به انبار های تدارکات ارتش انگلستان supply depot در مرز اسکاتلند و انگلستان انتقال میدادند که سربازان انگلیسی قادر به خرید آنها باشند، این طرح در طول جنگ اول استقلال اسکاتلند که در سال 1296 اتفاق افتاد ادامه یافت، به هر حال این سیستم محبوبیتی نداشت و با مرگ ادوارد اول در سال 1307 پایان یافت. از اغاز حکومت ادوارد دوم در سال 1307 تا پایان حکومت ادوارد سوم در سال 1337 انگلستان از سیستم جایگزینی استفاده میکرد که در آن از تجار خواسته میشد که در محل حضور ارتش حاضر شوند و اقلام مورد نیاز سربازان را به آنها بفروشند این باعث نارضایتی زیادی شد چون تجار برای سود بیشتر تدارکات را با قیمت بسیار بالاتر از معمول به سربازان میفروختند. وقتی که ادوارد سوم در سال 1337 جنگی را با فرانسه آغاز کرد که به جنگ صد ساله معروف شد ارتش انگلستان برای تأمین تدارکات مورد نیاز خود به روش قدیمی جستجو و غارت بازگشت و استفاده از این روش در طول جنگ ادامه پیدا کرد. حمل تدارکات ارتش نورمن ها برای حمله به انگلستان 1066 میلادی سربازان بعد از غارت شهر ، اموال غارت شده را با گاری منتقل میکنند قرن 16 میلادی در اواخر قرن شانزدهم میلادی اندازه و حجم ارتش های اروپایی به شدت افزایش پیدا کرد تا بعضی از موارد به بیشتر از 100 هزار نفر میرسید، این افزایش فقط در تعداد سربازان نبود بلکه شامل غیرنظامیانی که همراه ارتش بودند camp followers هم میشد ، این غیرنظامیان با ارتش جابه جا میشدند و خدمات مختلفی را به سربازان ارائه میکردند و به لحاظ تعداد حداقل نصف و گاهی به اندازه خود سربازان بودند( همینطور اندازه کاروان تدارکات baggage train به طور متوسط یک واگن به ازای 15 سرباز). دولت های کمی بودند که از پس مخارج این ارتش های عظیم بر می آمدند. بیشتر سربازان ارتش ها را مزدورانی تشکیل میدادند که در ازای خدمات خود مزد دریافت میردند، (هزینه های این مزدوران به دنبال افزایش حجم ارتش ها به حدی شد که حتی امپراطوری اسپنیا هم در چند مورد دچار ورشکستگی گردید) این سربازان و فرماندهان آنها مجبور بودند که اذوقه و تدارکات را خودشان تأمین کنند. در صورتی که به طور دائمی در یک شهر مستقر بودند و یا در طول راه تجاری حرکت میکردند، تدارکات به سادگی توسط کاگزاران intendants خریداری میشد و در اختیار ارتش قرار میگرفت، در موارد دیگر در صورت حرکت در منطقه خودی ارتش توسط فروشنگان دوره گرد دنبال میشد ، البته اجناس آنها معمولا اندک و گران بودند، یا یک قراول به شهر پیش رو میفرستادند که مسائله تدارکات و اسکان سربازان را رفع و رجوع کند. در زمان عملیات در منطقه دشمن، ارتش، مردم محلی را برای تأمین تدارکات غارت میکرد ، یک رسم تاریخی به منظور گرفتن هزینه جنگ از دشمن، با افزایش اندازه و حجم ارتش ها اتکا به غارت و چپاول تبدیل به مشکل بزرگی شد ، به گونه ای که بیشتر تصمیمات مبنی برا اینکه چه مکانی باید مورد حمله قرار بگیرد نه بر اساس یک هدف استراتژیک بلکه بر این مبنا بود که کدام منطقه توان تأمین تدارکات ارتش را دارد. محاصره ها sieges به خصوص تحت تأثیر این مسأله بودند ، چه یک ارتش قصد حمله به شهری رو داشت یا برای دفاع از آن برخواسته بود. (به جز در مواردی که فرمانده توان باز تأمین تدارکات را به نحوی پیدا میکرد) یک شهر واقع شده در یک منطقه بی حاصل عملا از هر حمله ای مصونیت داشت.متقابلا، ارتش های آن زمان نیاز کمی به حفظ خطوط ارتباطی با عقبه را در زمان پیشروی در خاک دشمن داشتند، به جز در مواردی که نیاز به استخدام سربازان بیشتری بود و چون انبارهای تدارکاتی وجود نداشت، قطع ارتباط با آنها هم بی معنی بود. با وجود اینکگه این مسأله در تئوری ازادی عمل و تحرک به ارتش ها میداد اما در عمل وابستگی به غارت برای تأمین تدارکات مانع هرگونه پیشروی پایدار و هدفمند میشد.در ادامه بیشتر ارتش ها مجبور به دنبال کردن مسیر رودخانه های قابل کشتیرانی شدند به دلیل اینکه حمل تدارکات مورد نیاز به وسیله قایق ها بسیار راحتر از حمل زمینی انها بود ، این نکته به خصوص در مورد توپخانه صدق میکرد چرا که حتی تعداد انگشت شماری از توپ ها بادی توسط صدها اسب کشیده میشد و سرعت حرکت آنها بر روی زمین نصف بقیه ارتش بود. قرن 17 میلادی با آغاز قرن هفدهم ، فرانسه با مدیریت وزیر جنگ ( secretary of state of war )، مایکل لی تلییر michel le telleir اصلاحاتی را برای رفع مشکلاتی که در قرون گذشته ارتش ها را درگیر کرده بود (در بالا ذکر آن رفت) آغاز کرد. رسیدگی به مزایا و حقوق پرداختی به سربازان و مبارزه با فساد و ناکارآمدی پیمانکارهای خصوصی ، ابداع فرمول هایی برای محاسبه تدارکات لازم برای یک عملیات، وضع استانداردهایی برای قراردهای بسته شده با تأمین کنندگان تدارکات و ایجاد یک رسته جدید دارای وسایل حمل و نقل با وظیفه انتقال تدارکات مورد نیاز چند روز در حالی که ارتش را در طول نبرد همراهی میکردند. با اجرای این اصلاحات به تدریج استفاده از انبار های تدارکات magazines(supply depot) که میتوانستند جریان منظمی از تدارکات را به وسیله کاروان ها به جبهه برقرار کنند، افزایش پیدا کرد، در حالی که مفهوم انبار و کاروان ها چیز جدیدی نبود اما تا قبل از افزایش اندازه ارتش ها استفاده از آن ها بسیار نادر بود. با وجود این تغییرات ارتش فرانسه همچنان به غارت کردن برای تأمین نیاز های ارتش هنگام پیشروی وابسته بود، انبار های تدارکات صرفا برای عملیات های خاصی استفاده میشد و محصولات مازاد آن برای درامد مالی و کاهش بار مالیاتی در بازار به فروش میرسید. وسایل نقلیه ای که برای کاروان های تدارکاتی مورد نیاز بودند یا از بازار خریده میشدند یا از مردم محلی به زور مصادره میشدند. از ویژگی های جنگ های آن دوران شهر های مستحکم و دارای توانایی دفاع از خود و ناتوانی ارتش ها از ایجاد کردن خطوط مقدم ثابت و کنترل کردن مناطق وسیع بود، بنابراین این کاروان ها خودشان نیازمند ارتشی بودند تا آنها را تا جبهه همراهی و محافظت کنند که این مسأله مانع کربرد گسترده آن ها میشد. فایده اصلی این اصلاحات برقرای خط تدارکات به حملات محاصره ای بود به طوری که فرانسه در جنگ های موفقیت آمیز سال 1658 مجبور به ترک هیچ محاصره ای منجمله محاصره معروف دانکریک siege of dunkrik به دلیل کمبود تدارکات نشد. پسر لی تلییر ، لووس( louvois ) اصلاحات پدر را بعد از تصاحب جایگاهش ادامه داد، مهمترین این اصلاحات تضمین جیره رایگان روزانه برای سربازان بودکه شامل 2 پوند (کمتر از یک کیلوگرم (نان یا نوعی بیسکویت و در صورت امکان به جیره ها غذاهای پروتئینی مانند گوشت و حبوبات اضافه میشد. او همچنین انبار های تدارکات دائمی که مسئولیت آن با حاکم محلی بود ایجاد کرد تا تحت هر شرایطی برای جنگ ها تدارکات موجود باشد، برخی از این انبار ها برای تأمین تدارکات مورد نیاز دژ ها و شهرهای مرزی در هنگام محاصره به مدت چندین ماه، اختصاص داده شدند و بقیه برای تأمین تدارکات ارتش فرانسه در میدان نبرد استفاده میشدند. با این اصلاحات ارتش فرانسه صاحب یکی از بهترین سیستم آماد و پشتیبانی در اروپا شد به هر حال همچنان محدودیت های شدیدی در قابلیت های آن وجود داشت، انبار های آماد تنها بخشی از نیاز های تدارکاتی ارتش را تأمین میکردند پس کماکان غارت کردن برای تأمین نیاز ارتش اجتناب ناپذیر بود این مسأله به طور خاص برای کالاهای فاسد شدنی و یا کالاهایی که دارای حجم زیادی بودند ،مانند علوفه، صدق میکرد، مدیریت و انتقال تدارکات به جبهه همچنان ناکارآمد و وابسته به توانایی پیمانکاران خصوصی بود. قرن هجدهم میلادی بریتانیا در طول جنگ های استقلال آمریکا برای تأمین تدارکات ارتش به شدت دچار مشکل شد چرا که آمریکایی ها دسترسی به بیشتر بازار های محلی را برای انگلیسی ها قطع کرده بودند و تدارکات مورد نیاز باید با کشتی کل اقیانوس اطلس را میپیمود تا به آمریکا برسد. بعد از این جنگ ، بریتانیا بر اساس تجربیات بدست آمده ساختاری را ایجاد کرد تا امپراطوری خود را اداره کند، لندن متوجه ارزش کشتی ها و نیروی دریایی برای تأمین تدارکات مورد نیاز ارتش شد ، با توسعه کشتی رانی و قدرت دریایی، ساختاری ایجاد شد که به بریتانیا اجازه میداد تا پادگان های تابعه خود را در جزایر فالکند ، استرالیا و سیرالئون و... را به هم متصل کند و نیرو و تدارکات را از نقاط مختلف دنیا به محل مورد نیاز سرازیر کند، این ساختار در جنگ های انقلاب فرانسه به آن ها اجازه داد لشکرکشی های عظیمی را انجام داده و شبکه عظیمی از پادگان های مستعمراتی در سراسر دنیا ایجاد کنند. قرن نوزدهم ناپلئون قبل از جنگهای ناپلئونی ، تدارکات ارتش به وسیله پیمانکارهای خصوصی ، غارت کردن و مصادره کردن (خریداری کردن اموال به کمترین قیمت و به صورت اجباری) تأمین میشد ، ناپلئون تأمین تدارکات را تبدیل به بخش بزرگی از استراتژی جنگی فرانسوی ها کرد در طول نبرد اولم ulm campaign در سال 1805 ارتش 200 هزار نفری فرانسه برای تأمین تدارکات خود مجبور نبود به تأمین امنیت مناطق مجاور برای خطوط تدارکاتی نبود چرا که متحدان المانی ، فرانسه آنها را به خوبی تأمین میردند ، آلمان ها شهر ازبورگ را به یک انبار تدارکات بسیار بزرگ تبدیل کردند، که غذا، البسه، کفش و مهمات ارتش کبیر ( Grand armee )را به خوبی تأمین میکرد. ناپلئون چیزی را به شانس واگذار نکرد ، او از متحدان المانی خود درخواست کرد تا مقدار مشخصی از تدارکات را در شهر های مختلف مثل ولزبورگ و اولم ذخیره کنند تا در صورت نیاز برای استفاده ارتش فرستاده شوند و زمانی که تقاضا های جدید فرانسه از توان المان ها خارج شد ، فرانسوی ها با استفاده از کوپن اموال مورد نیاز را مصادره و به خط مقدم میفرستادند تا پیشروی های فرانسه متوقف نشود، توافقاتی که فرانسوی ها با متحدانشان کردند به انها اجازه میداد که ظرف چند رو مقدار زیادی از تدارکات را دریافت کنند. ناپلئون انبار تدارکات بزرگی در شهر پاساو Passau ایجاد کرد، با قایق هایی که تدارکات را طریق رودخانه دانوب به وین Vienna منتقل کنند، تا ارتش فرانسه را که عازم نبرد اتریش Battle of Austerlitz بود را پشتیبانی کند. ناپلئون در سال 1807 اولین رسته کاروان تدارکات نظامی military train را ایجاد که به صورت تخصصی وظیفه تأمین و انتقال تدارکات را بر عهده داشتند. سیستم آماد فرانسوی عملکرد ضعیفی در مواجهه با guerrilla warfare ( جنگجویان نامنظم / گروه های کوچکی از دشمنان به خطوط تدارکاتی حملات پارتیزانی انجام میدهند و تأمین تدارکات را با مشکل مواجه میکنند) در طول جنگ اسپانیا و محاصره بنادر اسپانیایی توسط بریتانیا از خود به نمایش گذاشت، ناتوانی در تأمین تدارکات باعث شکست فرانسه در محاصره بارسلونا شد و تلاش های فرانسوی ها برای اضافه کردن کاتالان به امپراطوری فرانسه پایان یافت. کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه خط آهن در اواسط قرن نوزدهم میلادی ظهور راه آهن وکشتی بخار انقلابی در آماد و پشتیبانی ایجاد کرد.در طول جنگ داخلی آمریکا(1861-65) هر دو طرف به طور گسترده ای از راه آهن برای جابه جایی نفرات، تدارکات، اسب ها وقاطرها و تجهیزات سنگین استفاده کردند.در طول نبرد هفت هفته ای seven weeks war در سال 1866 ارتش پروس به خوبی از راه آهن برای جا به جایی نفرات استفاده کرد اما ناتوانی از حمل تدارکات از پایان خط آهن به خطوط مقدم جبهه باعث شد حدود 18000 تن کالا بر روی قطارها باقی مانده و به موقع به ارتش نرسند.از استفاده پروس از خط آهن در طول جنگ پروس و فرانکو Francu-Prussian war اغلب به عنوان مثال کامل آماد و پشتیبانی مدرن در قرن نوزدهم یاد میشود هرچند اغلب مجبور بودند برای حفظ قابلیت مانور تدارکات رسیده از خط آهن را همانجا رها کنند. مهندسان آمریکایی در حال تست راه آهنی که به عنوان جایگزین پل سنگی قدیمی ساخته شده جنگ جهانی اول در سول چند دهه منتهی به قرن بیستم میلادی با گسترش سیستم سرباز گیری اجباری و نیروی ذخیره اندازه و حجم ارتش ها باز هم به شدت افزایش پیدا کرد، در عین حال صنعتی شدن جنگ افزار ها (پیدایش تنفگ های تغذیه شونده با گلوله و افزایش اندازه و استفاده از توپخانه و ظهور مسلسل ها) مهمات مورد نیاز برای عملیات ها را به چند برابر افزایش داد، همه اینها در حالی بود که سیستم آماد و پشتیبانی همچنان از تکنولوژی قرن نوزدهم استفاده میکرد. با شروع جنگ جهانی اول حمل و نقل متکی به خط آهن و اسب ها با چالشی بیش از حد توانش مواجه شد. با شروع پدید های به نام نبرد خاکریزها (نبرد خندقی / trench warfare ) خاکریزهای کوچه مانند و باریکی ساخته و ریل گزاری شدند تا راه آهن را تا خط مقدم جبهه گسترش دهند. اندازه ارتش آلمان برای تأمین شدن تدارکاتش توسط راه آهن بسیار بزرگ بود، به دلیل اینکه سرعت حمل و نقل تدارکات نمیتوانست خود را با پیشروی ارتش تطبیق دهد، پیروزی های تاکتیکی مثل عملیات مایکل ( Operation Michael ) هم از شکست نهایی آلمان جلوگیری نکردند.محاصره دریایی آلمان توسط بریتانیا باعث کمبود مواد اولیه، کالا و غذای مورد نیاز برای پشتیبانی از ارتش المان شده بود و این مسأله یکی از دلایل اصلی پیروزی نهایی متفقین محسوب میگردد، از سوی دیگر استفاده مؤثر المان از زیردریایی برای غرق کردن بدون هشدار کشتی های جنگی و تدارکاتی متفقین، اسیب پذیری حمل و نقل دریایی علی رغم برتری متفقین در دریا را نشان داد. کاروان تدارکاتی اسب محور! آلمان ها در طول عملیات مایکل Operation Michael جنگ جهانی دوم با مکانیزه شدن جنگ افزار ها که از اواخر جنگ جهانی اول شروع شده بود ، بار افزایش مهمات، سوخت و تعمیر و نگه درای مورد نیاز برای تانک ها و سایر خودروهای جنگی را به دوش آماد و پشتیبانی اضافه کرد. نیاز در حال رشد برای کشتی ها و هواپیما های قدرتمندتر و پرتعداد این بار را حتی سنگینتر کرد. البته از طرف دیگر مکانیزه شدن کامیون ها را برای آماد و پشتیبانی به ارمغان آورد، با ساخته شدن جاده ها و پل های با کیفیت تر ، کامیون ها بسیار سریع تر و موثر تر از گاری های اسب و قاطر کش بودند. در حالی که بیشتر ملت ها شامل آلمان هنوز تا حد زیادی به قطارها وابسته بودند ، بریتانیا و آمریکا ، کامیون ها را به طور گسترده ای وارد خدمت کردند. آماد و پشتیبانی نقش مؤثری را در اکثر عملیات های جنگ جهانی دوم بازی کرد، به خصوص در مواردی که از مراکز پشتیبانی دور بودند . از نبرد شوروی و فنلاند و نبرد بروما Burma campaign که بعد مسافت و اقلیم سخت اندازه و حرکت ارتش های طرفین را دچار محدودیت کرده بود تا نبرد های شمال آفریقا که نبود راه آهن و تعداد کم جاده ها و اقلیم خشک و بیابانی، حملات و پیشروی ها را همانقدر به آماد و پشتیبانی وابسته کرده بود که توان اقدامات دشمن، در حمله آلمان به شوروی به دلیل گستردگی سرزمین و نبود راه اهن ، آماد و پشتیبانی ضعیف ، باعث شد علی رغم پیروزی های متعدد در نهایت ارتش آلمان پشت دروازه مسکو متوقف شود. لجستیک ورماخت در دروازه های مسکو : خطوط حمل و نقل تدارکات بسرعت به هدف اصلی قدرت هوایی تبدیل شد، یک جنگنده تنها میتوانست دهها خودروی حمل نقل تدارکات را کیلومتر ها پشت خط مقدم روی جاده نابود کند. در آب وهوای مطلوب برتری هوایی برای هر حمله ای ضروری بود، نیروی هوایی متفین پل ها و خطوط آهن شمال فرانسه که توسط آلمان ها کنترل میشدند را هدف قرار دادند تا با قطع خطوط پشتیبانی آلمان ، از موفقیت عملیات نرماندی اطمینان حاصل کنند، در حالی که بعد از فتح نرماندی باعث محدودیت پشتیبانی خود متفقین شد، در پاسخ به این مشکل متفقین red ball express را ایجاد کردند یک سیستم حمل و نقل متشکل از کاروان بزرگی از کامیون ها که به سمت آلمان سرازیر شدند. در طول نبرد استالینگراد، آلمان ها تلاش کردند با استفاده از آسمان تدارکات را به ارتش ششم در محاصره بود برسانند. (این نوع حمل و نقل پل هوایی نامیده شد) که به دلیل ضعف هواپیماهای آلمانی به خوبی اجرا نشد. متفقین اما در اجرای پل هوایی موفق تر عمل کردند، در نبرد برمه و آوردگاه هامب ، متفقین تدارکات نیروهای چینی در نبرد با ژاپنی ها از طریق اسمان تأمین کردند . در دریا، نبرد اقیانوس اطلس از روزهای ابتدایی جنگ آغاز شد و تا اواخر آن ادامه یافت، زیردریایی های آلمانی، کشتی های تدارکاتی متفقین که تدارکات مورد نیاز نیروهای انگلیسی، آمریکایی و روسی را تأمین میردند هدف قرار میدادند و مؤثرتر از جنگ جهانی اول شده بودند، مسابقه پیشرفت تکنولوژی بین زیردریایی ها و سلاح های ضد زیردریایی با برتری زیردریای های آلمانی تا اخر جنگ ادامه یافت و متفقین ناتوان از پیروزی قاطع بر آلمان ها و تأمین امنیت کامل کشتی های تدارکاتی خود بودند. آماد و پشتیبانی چالش بزرگی برای آمریکاییها در طول جنگ بود ، چراکه آنها مجبور بودند تجهیزات را در طول اقیانوس اطلس (برای نبرد در اروپا) و یا در مسیر طولانی تری در طول اقیانوس آرام (برای نبرد در آسیا) انتقال دهند ، آلمان ها نبرد زیردریایی خصمانه ای را بر علیه خطوط تدارکاتی امریکا در اقیانوس اطلس اجرا کردند ولی ژاپنی ها از خطوط تدارکاتی آمریکا در اقیانوس آرام غفلت کردند و از زیردریایی های خود در کنار ناوهای جنگی برای نبرد مستقیم استفاده کردند. خطوط تدارکاتی طولانی نقش اساسی را در نبرد های متفقین و ژاپن در اقیانوس آرام بازی میکرد، ژاپنی ها برای حمله به پرل هاربر از تعدا زیادی کشتی حامل سوخت استفاده کردند تا نواگان جنگنده ها را روی دریا سوخت رسانی کنند ، تعداد بیشماری کشتی حمل و نقل استفاده میشد تا تدارکات مورد نیاز متفقین که در حال نبرد در سرزمین ژاپن بودند تأمین شود همانند اقیانوس اطلس زیردرایی ها در اقیانوس آرام هم با غرق کردن بیش از 1200 کشتی تدارکاتی خسارت بیشتری از ناوگان سطحی به حریف وارد کردند. کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس آماد و پشتیبانی و تحولات مدرن جنگ پدیده ای غیر قابل پیشبینی و کنترل است، فرماندهان مسئول آماد و پشتیبانی باید در چنین شرایط پر ابهامی تصمیم بگیرند که چه تدارکات و خدماتی برای نبرد مورد نیاز است؟ در چه زمان و کجا مورد نیاز است؟ و بهترین راه تأمین آنها چیست؟ ، مدل های پیشبینی میتوانند از ابهام وضعیت موجود بکاهند اما در نهایت فرماندهان تصمیم نهایی را روی این موارد میگیرند ، گاهی در صورت اجازه دادن شرایط از بصیرت و سبک و سنگین کردن گزینه های موجود میتوان استفاده کرد. فرماندهان برای تصمیم درست نه تنها باید به جنبه های بیشمار امور آماد و پشتیبانی اشراف داشته باشند بلکه به فهم کاملی از امور نظامی مرتبط مانند استراتژی، تاکتیک، اطلاعات ، تمرینات ، افراد و امور مالی هم نیاز دارند. در جنگ های بزرگ اغلب امور مربوط به آماد و پشتیبانی نتیجه جنگ را مشخص کرده است. برای مثال نبرد تناژها tonnage war (اشاره به استفاده آلمان از زیردریایی برای غرق کردن کشتی های تدارکاتی متفقین و قطع خطوط پشتیبانی آنها) نقش حیاتی در جنگ جهانی دوم بازی میکرد. نبرد ضد زیردریایی نسبتا موفق متفقین علیه المان و عدم موفقیت المان ها در غرق کردن تعداد کافی از کشتی های متفقین باعث باقی ماندن بریتانیا در جنگ شد و توانایی حفظ زنجیره تدارکاتی به شمال افریقا از طریق دریای مدیترانه با حفظ جبهه دوم نبرد علیه آلمان ها شد بلعکس نبرد زیردریایی submarine campaign موفقیت آمیز آمریکاییها علیه کشتی ها تدارکاتی ژاپن باعث فلج شدن اقتصاد و تولیدات نظامی این کشور شد. ناتوانی دول محوربرای حفظ کردن زنجیره تدارکاتی مداوم به جبهه شمال آفریقا (به طور متوسط 25 درصد کمتر از نیاز ارتش آفریقایی رومل به انها سوخت و تدارکات میرسید) تصمیمات اسراتژیکی را به فرماندهان سپاه آفریقایی تحمیل کرد. در بعد تاکتیکی در نبرد فنلاند و شوروی ، روس ها برتری کاملی در اسلحه و تعداد بر فنلاندی ها داشتند اما در نهایت مجبور شدند تجهیزات سنگین خود را رها کرده و عقب نشینی کنند یکی از عوامل مهم پیروزی تاکتیکی فنلاند ، اختلال موفقیت آمیز آنها بر خطوط تدارکاتی شوروی بود. به طور کلی محافظت از خطوط پشتیبانی خودی و حمله به خطوط پشتیبانی دشمن استراتژی بنیادی نظامی است که که موفقیت در اجرای آن تفاوت بین پیروزی و شکست را تعیین میکند. صرفا برای میلیتاری منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Military_logistics
-
3 پسندیده شدهعرض شد ، تا جایی که اطلاع دارم کاربرد این پوشش ها ، نسبی هست . حالا اینکه نویسنده متن معتقد هست که کاربرد این پوشش در سوخو-35 موجب شده که سطح مقطع راداری آن به 70درصد سوخو-27 برسد ، باید دید از چه مرجعی این ادعا استفاده شده .. فاصله کشف سوخو -35 و رقبای ان
-
3 پسندیده شدهبسم الله........ 7 اسفند 1398 نیروهای ارتش سوریه پیشروهای گسترده ایی را در منطقه جبل الزاویه صورت داده اند . دهها روستا وشهرک در این منطقه پاکسازی شده که مهم ترین آن شهرک کفرنبل بوده قلب انقلاب (شورش) در جبل الزاویه . این منطقه اولین کانون درگیری بر علیه نظام وارتش سوریه در کوه زاویه محسوب میشد که پرونده ان هم فعلا بسته شد . مسلحین تمام مناطق الزوایه را تخلیه کرده اند با این حرکت مجبور خواهند شد از روستاهای دشت الغاب نیز عقب نشینی کنند سرعت پیشروی ارتش در این منطقه خیره کننده است .بعد از مقاومت های اولیه مسلحین در این منطقه در نتیجه عدم ارسال نیروهای کمکی به مدافعین خیلی زود مقامت این گروهها درهم شکسته شد . اما مسلحین هم این بار تغییر تاکتیک داده اند و بجای اینکه ابتکار عمل را صرفا به ارتش واگذار کنند سعی کرده اند زمین نبرد را خود تعریف کنند . به نظر میرسد ارتش سوریه انتظار داشت با شروع عملیات در جبل الزاویه و بافت نسبتا کوهستانی منطقه مسلحین دست به مقاومتهای سازمان یافته تری بزنند اما این گروهها به جای تمرکز بروی جبل الزوایه کل توان خود را در اطراف سراقب جمع کرده اند . حملات مسلحین از سه روز پیش به نیرب اغاز شد سه موج حمله که حمله اول توسط مدافعین دفع شد در بار دوم مسلحین موفق میشوند برای ساعاتی شهرک نیرب را تصرف کنند اما بار مجبور به عقب نشینی میشود و سرانجام در بار سوم بعد از16 ساعت درگیری سنگین ارتش نیرب را تخلیه می کند . اما این ابتدا ماجرا بود حملات مسلحین به روستاهای حد فاصل نیرب تا سراقب ادامه داشت و پنچ روستای دیگر که آخرین آن افس بود توسط مسلحین اشغال میشود ارتش در این سه روز بیش تر از این دو ماه غنائم زرهی داده است 4 تانک 4 نفربر و یک توپ ضد هوایی شیلکا . هر چند تا کنون تخمین زده میشود در این 3 روز 90 تا 100 فرد مسلح هم کشته شده اند .امابا پیشرویهای که مسلحین انجام داده اند مسیر حلب به دمشق عملا قطع وشهر سراقب هم در استانه سقوط قرار گرفته است .ارتش ترکیه تمام گروههای مسلح رادر غالب یک اتاق عملیات با هم متحد کرده است ودهها نفربرو زرهپوش به همراه صدها موشک ضد زره توپهای کششی و دهها موشک دوش پرتاب و... در اختیار این گروهها قرار داده است اما نکته جالب و البته نگران کننده که امروز نمایان شلیک شلیک سه مشوک دوش پرتاب به سمت هواگردهای روسی وسوری بود . دو موشک به سمت هواگردهای سوری ویک موشک هم نصیب روسها شد هر چند با توجه به سقف پروازی و پرتاب شراره توسط هواگردها هر سه موشک به خطا رفت اما زنگ خطر بصدا در آمده است . در روزهای آینده شاهد حملات بیشتر به هواگردها برفراز ادلب خواهیم بود . سوریها ساعاتی پیش یک ضد حمله برای باز پسگیری روستا افس ترتیب داده اند همزمان با این ضد حمله منطقه توسط موشکهای توچکا وراکت اندازهای اسمرچ شلیک شده از حوالی شهر حلب مورد هدف قرار گرفت مسلحین هم حملات سنگین خود را برای نفوذ به سراقب آغاز کرده اند درگیریهای سنگین درجریان است . اما به نظر میرسد برنامه اصلی برای چند روز دیگر تدارک دیده شده است .بخشی از رجز خوانیهای مقامات ترکی برای امتیاز گیری از روسها است که تا این لحظه روسها به خواسته های ترکها اهمیتی نداده اند به نظر هم میرسد با توجه به درخواست احمقانه اردوغان برای عقب کشیدن سوریها تا مناطق قبل از شروع عملیات در دو ماه پیش روسها اصلا به این موضوع هم فکر نکنند اما ترکها قطعا حمایت های خود را از مسلحین گسترده تر خواهند کرد وسطح حضور مستقیم در درگیری را هم بالا تر خواهند برد اما یک حمله سراسری توسط ارتش ترکیه به خطوط سوریها فعلا بعید به نظر میرسد ترکها چیزی در حدود 7 هزار نظامی در سوریه دارند که اکثر انها هم واحدهای زرهی و مکانیزه هستن و که غالبا هم در چندین پست در اطراف ادلب مستقر شده اند و اگر هم در عملیات شرکت کنند نقش اصلی بر دوش مسلحین خواهد بود به عنوان نیروهای خط شکن و پیاده نظام چیزی شبیه به عملیات در شمال سوریه در استانهای حسکه و رقه با توجه به پیشرویهای سریع ارتش نقشه زیر شاهد تغییراتی ایست (توی دو ساعته گذشته سه تانقشه عوض کردم) حملات توپخانه ایی ارتش سوریه به ترکها در سه روز پیش همزمان با حملات دو پهپاد هم در آسمان منطقه رویت شدن احتمالا برای تصحیح آتش بوده در این حمله چند سرباز ترک زخمی شدن امروز هم رسانه ای مخالفین از انهدام یک تانک ارتش ترکیه در حملات توپخانه ایی سوریها خبر دادن یکی از اقدامات خوب سوریها در دفاع از نیرب ایجاد میدان مین بصورت کم عمق و پراکنده بود که چندین زرهپوش وخودرو مسلحین را منهدم یا متوقف کرده است غنائم همانگونه که گفته شد امروز سه موشک دوش پرتاب به سمت هواگردهای روسی سوری شلیک شده تصویر زیر اثر به جا مانده یکی از موشکهای پرتاب شده است
-
3 پسندیده شدهمحل تست موتور ارش 24 در پژوهشکده حمل و نقل فضایی پژوهشگاه فضایی ایران (35°42'13.6"N 51°09'25.7"E ) منبع
-
2 پسندیده شدهمشخصا پستهای مراقبتی ترکها مزاحمتهای زیادی ایجاد میکنه حتی در عمق اشغال چون ارتش سوریه مجبور هست یک فاصله گذاری کنه که خب این باعث میشه مناطقی از جغرافیا از دست بره و تمرکز نیروها به هم بخوره. تروریستها هم از تصاویر پیداست اینبار به معنای واقعی کلمه به دستور اردوغان هر چی دارند به میدان آوردند و از چهره ها هم میشه حدس زد که چه ترکیب متفاوتی از تروریستهای محلی/منطقهای/بین المللی/اعتقادی گرد هم اومدند ( اگر داعش هم بود به دستور اردوغان الان در این خط بود از همون ابتدا هم کاملا مشخص بود تمام این تروریستهای نشاندار که غرب مسلحین و انقلابی نامگذاری کرده از کجا فرمان میگیرند و از کجا تامین میشند. حالا فقط پدر پشت پرده به روی پرده اوومده) امام سراقب، یک نکته مثبت اینه ارتش کاملا هم منفعل نبود و در این بده بستان هرچند شهر مهم سراقب را که میتونه دومینو وار مسلحین را هدایت کنه تا اردوغان را به ارزوش برسونه ( ازادسازی پستهاش در امتداد اتوبان ) و مناطق ازاد شده را دوباره اشغال کنند ( اگر تدبیری نشه با این حجم از حمایت مستقیم ترکیه ) از دست داد، ولی در عوض در جنوب مناطقی پاکسازی شدند که اولا با عقبه مناسب تقریبا کراشون تموم هست و دوم اینکه سکوی مناسبی برای اقدامات بعدی حتی برای اریحا و بعدا ادلب هستند و اگر شد قلب تپنده تروریستها در غرب یعنی جسرالشغور. اگر ارتش توانش را داشته باشه و جغرافیا اجازه بده پیشروی از سمت جنوب به شمال و نیرب میتونه سراقب را هم از جهت شرق و هم اینبار از جنوب موقعیت بهتری بده برای ازادسازیش ولی مشکل معدله ای است که اردوغان تحمیل کرده، نمیشه جنگید در حالیکه طرف مقابل به شدت توپخانه و زرهیش سمت شما را زیر اتش قرار داده و شما نباید به این پشتیبانی اتش پاسخی بدی!! (مثل صهیونیستها که میگن ما بمباران میکنیم ولی پدافند نباید به خود جنگنده ها پاسخ بده والا حمله سراسری میکنیم ) فعلا این معضل را میشه با تاکتیکهای تله/کمین/مین و همچنین یک اتش توپخانه/راکتی/حتی موشکی سنگین مدارا کرد به این نحو که توپخانه خط اتشی را تدارک ببینه که زرهی و توپخانه ترکها نتونند خطوط مقدم تر را هدف قرار بدند، اگر هم خودشون به دل اتش زدند که خب خودکشی خودشون هست. پ ن: باید توجه بشه راهبرد سابق ارتش چندان دیگه قابل اطمینان نیست ( عقب نشینی و سرکوب هوایی و دوباره ازادسازی ) چون حالا با یک عنصر جدید رد میدان نبرد ( پشتیبانی توپخانه، راکنی، زرهی و حتی مستقیم ارتش ترکیه ) روبرو هستیم که معدلات را تغییر داده. اگر استفاده از روش قبل هنوز در برنامست باید عناصر جدید بهش اضافه بشه ( اشاره شد مثلا تله های انفجاری، مین های ضد تانک وسیع، آتش راکتی برد بلند ) این بار با حضور زرهی ترکها قطعا در سراقب هم حالا مثل تفتناز و اتارب که سریع درش پخش شد تا مانع سقوطشون بشه ( که اگر تصرف شده بودند سراقب به این ارحتی سقوط نمیکرد ) سریع پیشروی میکنه تا مستقر بشه و میدونه با تصرف سراقب هم دست بالا را داره و هم اینکه اتوبان عملا با تمام شهدا و زحمات برای تصرفش بلااستفاده میشه، موردی که نشون میده هدف اصلی اردوغان اشغالگری و عدم اجازه به بازگشت ثبات و زندگی عادی به سوریه است خصوصا با انتقام کشی از حلب (حبس مردم حلب بدون تردد راحت به جنوب و دمشق ) که داغش بر دلش مونده )
-
2 پسندیده شدهسلام نیروهای مقاومت در اون منطقه حضور چندانی ندارند . همه امیدواریم که برنامه ای وجود داشته باشد.