برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 6 اردیبهشت 1399 در پست ها
-
4 پسندیده شده
-
3 پسندیده شدهسعی کردم لوگویه ماهواره بر قاصد رو با نرم افزار ایلیوستراتور در بیارم
-
3 پسندیده شدهسامانه موقعیت یاب LPS Local positioning system سال ۹۵ سامانه موقعیت یابی زمین پایه LPS رونمایی شد ، این سامانه برای زمانی که GPS/GLONASS و ... غیر فعال یا دقت آنها کاهش پیدا کند ، طراحی شده تا خلا موقعیت یابی دقیق را پر کند توان فرستنده رونمایی شده یک مگاوات ذکر شده و برای پوشش دهی ایران و بخش از کشور های اطراف پنج فرستنده لازم است در تصویر زیر اطلاعات تقریبا کاملی از طرح موقعیت یابی LPS رو مشاهده میکنید، مهمترین پارامتر دقت این سامانه است که ۱۰ متر ذکر شده ماکت ساختار یک گیرنده LPS برای مقایسه سامانه LORAN-C و نمونه ارتقا یافته آن نزدیک ترین رقیب این سامانه محسوب میشود. دقت مکانیابی سامانه loran-c در حدود ۱۸ تا ۶۰ متر و دقت E-LORAN در حدود ۸ متر است. اما سوال اصلی که مطرح میشود این است اگر تاسیسات سامانه LPS مورد حمله دور ایستا با تعداد انبوه موشک کروز و هدف کاذب یا سلاح های متعارف هایپرسونیک قرار بگیرند تکلیف چیست!؟ واقعیت اینکه اینگونه تاسیسات ثابت و استراتژیک مشابه رادار های هشدار زود هنگام مانند کوه یخ شناور در آب هستند و یک تاسیسات محافظت شده زیر زمینی که سامانه های حیاتی مانند کامپیوتر ها و مرکز کنترل و... را در بر میگیرند و در برابر حملات دشمن محافظت میکنند . شاید بهترین مثال برای این موضوع تاسیسات زیر زمینی رادار هشدار زودهنگام Duga-3 شوروی باشد که سامانه های حیاتی و مرکز فرماندهی رادار را در برابر حملات اتمی محافظت میکردند هدف از این کار قابلیت راهاندازی مجدد در حداقل زمان ممکن است که با تعمیر یا تعویض آنتن فرستنده انجام میشود. تصویر ماهواره ای زیر یکی از ایستگاه های فرستنده LPS است همانطور که مشاهده میکنید بر روی زمین بجز آنتن ها چیز خاص دیگه ای وجود ندارد: اینم یکی دیگه از ایستگاه های فرستنده lps twitter.com/FieldMarshalPSO
-
2 پسندیده شدهبسم ا... اولین خبر در خصوص پرتاب فضایی نظامی سپاه .... طراحی دیجیتال پج ، جناب @BISKIVIT پرتاب موفقیتآمیز نخستین ماهواره نظامی ایران توسط سپاه
-
2 پسندیده شدهکلاهک سجیل 2 حل CFD دوبعدی کلاهک موشک سجیل با سرعت ۴۳۰۰متر بر ثانیه در ارتفاع 40 کیلومتری: (کانتور عدد ماخ) موشک بالستیک سجیل از سرجنگی Triconic یا سه مخروطی استفاده میکند که هدف از این طراحی انتقال مرکز فشار به پشت مرکز جرم است و پایداری بیشتر است. کانتور دما رو مشاهده میکنید نکته جالب دما در نوک کلاهک به حدود ۹هزار درجه کلوین میرسد و این حدود هزار درجه از دمای سکون ماخ ۱۴ هوا با شرایط ذکر شده اختلاف دارد(دمای سکون حدود ۱۰هزار درجه). همگرا کردن این مسئله خیلی سخت بود باتوجه به اینکه یک مسئله دوبعدی تقارن محوری و جریان غیر لزج در نظر گرفته شده بود، مجبور شدم از solution steering و مش خیلی ریز استفاده کنم. تصویر بزرگنمایی شده کانتور عدد ماخ twitter.com/FieldMarshalPSO
-
2 پسندیده شدهدر مورد موشک لبیک یک (هدایت پذیر کردن راکت نازعات) راکت هدایت شونده لبیک-۱ را اگر خاطرتان باشد در تصاویر رونمایی آن دستگاه تست GPSوگلوناس دیده میشود. مسئله این است که جی پی اس و گلوناس در حالت غیر نظامی که در دسترس عموم است ... در ارتفاع بیش از ۱۸ کیلومتر و سرعت ۵۱۵متتر بر ثانیه غیر فعال میشود از طرف دیگر راکت در سطح لبیک۱ با توجه برد که دارد احتمالا سرعتی در حدود ۲ ماخ داشته باشد که خارج از دسترس gps و glonass است اما سوال اینجا است که چگونه توانسته اند این مشکل را حل کنند؟ جواب سوال فوق راز نقطه زنی تسلیحات ایرانی است. اما اگر فرضیه سوال یعنی استفاده از gps و گلوناس غیر نظامی اشتباه باشد یعنی از نمونه نظامی آنها استفاده شده باشد مسئله دسترسی به کد های دسترسی به این سامانه مطرح است،کد هایی که در عمل نقش کلید را ایفا میکنند و بصورت متوام تغییر میکنند. اطلاعات خیلی زیادی از نحوه کاکرد عملیاتی جی پی اس نظامی در دسترس نیست یعنی اینکه کد های دسترسی به چه شکل به گیرنده gps انتقال پیدا میکنند تا سلاح ها عملیاتی شوند سوال دیگر نحوه انتقال این کد ها به متحدان ایالات متحده است که از تسلیحات هدایت شونده امریکایی استفاده میکنند؟ بنظر میرسد محدودیت سرعت و ارتفاع جی پی اس غیر نظامی بر روی گیرنده ها ایجاد میشود و اگر گیرنده را خودمان بسازیم این محدپدیت برداشته میشود. شخصی بنام اندرو هُلم آموزش ساخت گیرنده جی پی اس را با جزییات کامل منتشر کرده است. http://www.aholme.co.uk/GPS/Main.htm خوب بنظرم مسئله حل شد یعنی برای نقطه زنی از گیرنده ها تولید داخل جی پی اس و گلوناس غیر نظامی استفاده شده اگر جی پی اس غیر نظامی به هر دلیلی غیر فعال بشه گلوناس جایگزین شده و اگر آن هم نباشد LPS استفاده خواهد شد. استفاده از ژیروسکوپ و شتاب سنج ها دقیق هم میتواند به تنهایی به سلاح هایی که زمان رسیدن به هدف کوتاه تری دارند مورد استفاده قرار بگیرد(مانند موشک های بالستیک کوتاه برد و میانبرد) و دقت قابل قبولی ارائه کند. --------------------------------- ۱)یکی از موارد جالب در راکت لبیک-۱ نزاجا استفاده از کانارد Bowtie است و جالب تر اینکه پروفیل این کانارد در ریشه بصورت گوه ای است و در انتها گرد میشود. ۲)به هندسه کانارد دقت کنید مشخصا از ریشه کانارد تا انتهای آن پروفیل از حالت گوه ای خارج میشود و لبه حمله آن پخ میشود. ۳)قبل از هرچیزی به صحبت های یوزی رابین در مورد این راکت قابل توجه, میگه که این نوع کانارد ها برای اولین بار در راکت های ایرانی و حتی نمونه های خارجی استفاده شده و نشون دهنده اینکه ایرانی ها بصورت خود اتکا توانایی طراحی دارن و احتمالا هدف افزایش مانور بوده. https://www.timesofisrael.com/iran-unveils-kit-to-convert-artillery-rockets-into-guided-missiles/ ۴)اینبار با استفاده از انسیس فلوئنت یک تحلیل CFD دوبعدی تقارن محوری انجام دادم از مش تطبیقی هم برای ریز کردن شبکه در نقاطی که تغییرات فشار زیاد است استفاده کردم. سرعت پنج ماخ و شرایط هوا در ارتفاع ۲۰ کیلومتر را به عنوان شرایط مرزی در نظر گرفتم. ۵)بر روی تصویر کانتور عدد ماخ محل و شکل تقریبی کانارد را رسم کردم همینطور که مشاهده میکند عدد ماخ در ریشه کانارد کمتر از انتهای آن است . ۶)خب حالا چرا طراحان این کیت هدایت کانارد Bowtie رو انتخاب کردن؟ در کتاب Tactical Missile Designگفته شده که این نوع کانارد سطح مقطع راداری کمتری داره و نیاز به تغییر زاویه کمتری برای اعمال کنترل داره(استفاده از اکچواتور های ساده تر) پس میتوان گفت دلیل پخ شدن پروفیل کانارد در انتهای آن جدا کردن شوک از کانارد و کاهش انتقال حرارت است. پ .ن https://ir.sputniknews.com/politics/201911035423819-نشنال-اینترست-ایران-صاحب-سامانه-موشکی-بی-نظیر/ ناشنال اینترست اطلاع داد که ایران به تازگی از سامانه ای رونمایی کرده است که موشک های زمین به زمین غیر هدایت شونده را به موشک های نقطه زن تبدیل می کند. به گزارش اسپوتنیک، مایکل پک در ناشنال اینترست در این خصوص نوشت. سامانه «لبیک» به واحدهای نقطه زن راکتهای جامد فاتح ۱۱۰ شباهت دارد، اگرچه سطوح کنترل مثلثی آن وارونه شده اند. این کیت هدایت کننده بین موتور راکت و کلاهک متصل میشود تا بتواند پرتابه را به سمت هدف خود هدایت نماید. هفته نامه دفاعی جین طبق تصاویر رژه نظامی ایران در اوایل این ماه چنین تحلیلی ارائه کرد: «سامانه لبیک شبیه به واحدهای نقطه زن راکتهای جامد فاتح ۱۱۰ به نظر میرسد، اگرچه سطوح کنترل مثلثی آن وارونه شده اند. این کیت هدایت کننده بین موتور راکت و کلاهک متصل میشود تا بتواند پرتابه را به سمت هدف خود هدایت کند. علاوه بر این، به نظر میرسد که میتوان از این سامانه برای شلیک راکتهای توپخانهای زلزال نیز استفاده کرد». بسیاری از کارشناسان نظامی اسرائیل از این خبر ابراز نگرانی کرده اند. آنها اشاره میکنند که گروه نیابتی ایران یعنی حزب الله حدود ۱۵۰ هزار راکت در زرادخانه خود ذخیره کرده است. در حال حاضر بیشتر این راکتها تسلیحات معمولی غیر هدایت شونده هستند. یوزی رابین، کارشناس مسائل دفاعی در مصاحبه با روزنامه تایمز اسرائیل بیان داشت: «البته ایرانیها در طول سالهای گذشته در حال کار بر روی این نوع سامانهها بوده اند و این موضوع برای ما غافل گیر کننده نیست. پیش از این ایران کیتهای هدایت شونده برای خانواده موشکهای فاتح ۱۱۰ را تولید کرده بود». وی افزود: «اما بدون تردید آیرودینامیک بالههای این سامانه جدید به نظر میرسد و نمونه آن در ایران یا کشورهای دیگر مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، ایرانیها به جای کپی کردن سیستمهای خارجی اقدام به طراحی یک سامانه جدید کرده اند و این موضوع نشانه افزایش اعتماد به نفس آنها است. هدف از طراحی آیرودینامیک جدید افزایش قابلیت مانور راکتهای ارتقا یافته است» اگر ایران موفق شود یک راکت غیر هدایت شونده را به یک موشک نقطه زن مبدل سازد آنوقت سطح کارایی راکت به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد. ایران انواع مختلفی از سیستمهای راکت انداز دارد که براساس طراحیهای قدیمی شوروی سابق تولید شده اند. اما چرا اسرائیل نگران است؟ در صورتی که ایران سامانههای تبدیل راکتهای غیر هدایت شونده به موشکهای نقطه زن را در اختیار حزب الله قرار دهد، تمام نقاط استراتژیک اسرائیل از جمله پالایشگاه ها، پایگاههای نظامی و نیروگاههای برق در تیر رس نیروهای حزب الله قرار میگیرند. twitter.com/FieldMarshalPSO
-
1 پسندیده شدهوقتی پول زیادی داشته باشی و ندونی چطور خرجش کنی. بالاخره یه بهانه ای پیدا میشه وگرنه آمریکایی ها حتی پیش از ساختن میدونن که با چه سامانه هایی میشه گلوبال هاوک رو زد و کدوم کشورها توانش رو دارن. ضمن اینکه گلوبال هاوک احتمالا بازارش رو از دست داده.
-
1 پسندیده شدهبله ظاهرا پیشران سلمان همچنان در حال حرکت ! اما در رابطه با سلاح ضد ماهواره. حقیقت اینه که با تشکیل یگان فضایی در امریکا و ایجاد یک محور جنگی جدید توسط ایالت متحده تمام جنگ های اینده بدون شک عرصه نبرد در فضا خواهد بود. خدا رو شکر سازمان فضایی و البته سپاه این موضوع رو درک کردن و سال هاست در این زمینه فعالیت میکنند. با پیشران سلمان میشه این انتظار رو داشت که به سرعت به موشک ضد ماهواره هم دست پیدا کنیم ولی خب محدودیت های خاص خودشو داره. همین الان هم ایجاد اخلال کار راحت تری همان طور که بار ها اجرایی بودنش مشخص شده و یا استفاده از لیزر های پرتو پر قدرت برای کور کردن ماهواره ها که البته این ادعای خود غربی ها در مورد ایران. در فاز اول تکمیل برنامه ماهواره ای باید در اولیت قرار بگیره و البته ساخت یک موشک قاره پیما که بتونه لاعقل یک ضربه ای به امریکا بزنه. تاثیرات یک بمب الکترومغناطیسی خیلی در کشوری مثل امریکا میتونه اثر گذار باشه. البته که خود ماهم مصون نیستیم
-
1 پسندیده شدهپایان کار گلوبال هاوک نشریه «فوربس» افشا کرده که در بودجه پیشنهادی پنتاگون، کاهش استفاده از پهپادهای دوربرد و پهن پیکر لحاظ شده است. به خصوص پهپاد «گلوبال هاوک» که سال گذشته یکی از آن ها توسط ایران سرنگون شد. به همین دلیل در این گزارش پای توان پدافندی ایران هم به میان آمده است. درهمین راستا در گزارش فارین پالیسی، به نقل از «لورن تامپسون» عضو مؤسسه «لکسینگتون» آمده بود: «این که ایران میتواند جنگافزارهای شما را با موشکهای بومی خود ساقط کند، نشانه خوبی برای آینده نیست.» فارین پالیسی در گزارش خود که آذر ۹۸ منتشر شد، پیش بینی کرده بود که از ۳۵ فروند پهپاد غول پیکر گلوبال هاوک که در اختیار نیروی هوایی آمریکاست، ۲۱ فروند آن کنار گذاشته خواهند شد. «فوربس» دلیل تصمیم پنتاگون برای کنارگذاشتن دو نوع پهپاد گلوبال هاوک و «۹ام.کیو.ریپر» را دسترسی سامانه های موشکی زمین به هوای دشمنان آمریکا اعلام و سپس به ماجرای انهدام پهپاد «آر.کیو-۴.ان» بر فراز خلیج فارس اشاره می کند منبع: https://www.mashreghnews.ir/amp/1064594/
-
1 پسندیده شدهشما ضعیف شو ، به هر بهانه ای حتی وجود گرد و خاک هم بهت حمله می کنند .
-
1 پسندیده شدهدقیقا یک رونمایی از یک محصول کاملا نظامی ، یک جورایی پیام زیر منتقل شده که ؛ ۱-ما دانش لازم برای ساخت قاره پیما ها را داریم و حتی ساخته ایم ۲- مکانیزم ماشه اگر فعال بشه جواب ما خروج از ان پی تی هست ۳- دوردست ترین فرودگاه های شما در زیر چتر موشکی سپاه هست یک توضیحی راجب پیام شماره ۲ بدم ، ارتباط این موشک و اون پیام چیه؟ اصولا اگر مکانیزم ماشه فعال بشه ما به قبل برجام بر خواهیم گشت و حتی توان معامله برای تسلیحات جدید در ۲۰۲۰ را نخواهیم داشت ، همونطور که میدونید موشک های برد بلند بدون سر جنگی اتمی چندان گزینه خوبی نخواهند بود و لازمه رسیدن به سرجنگی اتمی خروج از ان پی تی هست پس مکمل موشک قاره پیما سرجنگی اتمی هست و به عقیده من این یک هشدار بوده که اگر به قبل از برجام برگردیم با خروج از ان پی تی و داشتن موشک های دوربرد یک هاله ابهام در مورد داشتن کلاهک اتمی ایجاد خواهد شد و در نتیجه یک عامل بازدارنده می شود اگر فکر میکنید این اتفاق خواهد افتاد در اشتباهید ، چون اعلام ساخت سلاح اتمی توسط کشوری که سالهاست نه تنها میگه من به دنبالش نیستم بلکه حرام هم میدونمش یعنی پذیرفتن تلویحی تمام اتهامات ، از محور شرارت تا تروریست بودن ، و این باعث میشه تمام جامعه جهانی دست به دست اسرائیل و آمریکا بدن برای مقابله و نابودی ما
-
1 پسندیده شدهممکن هست پرتاب از سکوی متحرک صورت گرفته یعنی به سرعت به محل پرتاب اومده و پس از چند ساعتی شلیک شده؟؟؟ در دفعات قبل ترامپ از انتشار عکس و اشراف اطلاعاتی صحبت میکرد به نظر سپاه پیام داده است بخواهیم موشک های برد بلند رو به سرعت از سراسر ایران شلیک خواهیم کرد
-
1 پسندیده شدهواشنگتن در حال بررسی وضعیت سلامتی رهبر کره شمالی مقامات آمریكایی گزارش دادند كه کاخ سفید پس از نشر اطلاعاتی در مورد اینکه رهبر كره شمالی ، كیم جونگ اون ، تحت عمل جراحی قرار گرفته وحال وخیم است در حال تحقیق درباره وضعیت سلامتی وی می باشد. "رابرت اوبراین " مشاور مشاور امنیت ملی آمریكا گفت كه ایالات متحده از وضعیت كیم جونگ اون رهبر كره شمالی آگاه نیست و منتظر است تا حقایق آشكار شود. اوبراین در پاسخ به سوالی درباره هویت جانشین رهیر کره شمالی گفت: "فرض اصلی اینست که او ممکن است یکی از اعضای خانواده باشد. اما باز هم ، صحبت کردن در این باره خیلی زود است ، زیرا ما وضعیت رهبر حزب حاکم کیم را نمی دانیم و منتظر می مانیم تا ببینیم که چطور پیش می رود. پیش از این ، سی ان ان به نقل از یک مقام آگاه آمریکایی گفته بود که واشنگتن "به دنبال اطلاعات" مبنی بر این که کیم پس از عمل جراحی در وضعیت جدی قرار گرفته است. بلومبرگ به نقل از یک مقام بی نام آمریکایی اظهار داشت: کاخ سفید متوجه شده که وضعیت کیم بعد از عمل بدتر شده است. وب سایت " دیلی اینکا " گزارش داد که کیم در تاریخ 12 آوریل ، پس از وخیم شدن وضعیت سلامتی وی ، به بیمارستان منتقل وتحت عمل جراحی قرار گرفت. این سایت توضیح داده است که دلایل وخیم شدن وضعیت سلامتی رهبر کره عبارتند از: سیگار کشیدن ، چاقی و اضافه کاری. این وب سایت گزارش داد که کیم در ویلایی در کوه Myohyang Resort ، شمال پایتخت ، پیونگ یانگ در حال گذراندن دوره ی نقاهت است. . سخنگوی وزارت امور خارجه چین گفته است كه پكن از گزارش های منتشر شده درباره سلامت كیم آگاه بوده است ، اما منبع آن را نمیداند دانسته است ولی اینکه ایا اطلاعاتی درمورد این وضعیت دارد یا خیر چیزی بیان نکرد سخنگوی وزارت امور خارجه فقط گفت كه "چین و كره شمالی كشورهای همسایه و دوست هستند كه از طریق كوهها و رودخانه ها در ارتباط هستند." اما یک مقام با دفتر کمیته ارتباطات بین المللی حزب کمونیست چین گفت که اعتقاد ندارد که کیم در شرایط بحرانی قرار داشته باشد. کیم رهبر مطیع کره شمالی است و کنترل زرادخانه هسته ای خود را کنترل می کند ، و جانشین خاصی برای او وجود ندارد و بی ثباتی در این کشور ممکن است یک تهدید بزرگ بین المللی باشد. گمانه زنی ها درباره سلامتی کیم پس از آنکه او در مراسم جشن تولد پدربزرگش ، بنیانگذار کره شمالی ، کیم ایل سونگ ، در تاریخ 15 آوریل غایب بود ، مطرح شد. منبع : https://www.aljazeera.net/news/politics/2020/4/21/مرض-زعيم-كوريا-الشمالية
-
1 پسندیده شدهموشک ضد کشتی کره شمالی Kumsong-3 توضیح : اگر مشکلی بود لطفا دوستان تصحیح کنند
-
1 پسندیده شدهخوبی این قضیه کاهش قیمت نفت در آمریکا و به دنبال آن در سایر نقاط جهان این است که دولتهای با اقتصاد فاسد مثل ایران دیگر بهانه ای برای منت گذاشتن بر سر مردمان خود به بهانه قیمت پایین بنزین نیستند! بنابراین حوادثی مانند کشتار آبانماه هم پیش نخواهد آمد. شاید این تحریمهای ترامپ و داستان کرونا عاملی شود تا به اصطلاح مسؤولان کشور ما به خودشان بیایند.
-
1 پسندیده شدهاصولا قبلا بحث شده که این رادارها برای هشدار زودهنگام هستند، برای مثال اگر قدیرها را کنار بزاریم رادار نذیر جنوب شرق میتونه تا دهانه اقیانوس هند را با وسعت و عمق خوبی پوشش بده و حملات احتمالی خصوصا کروزی را از اون ناحیه در فرصتی قبل از غافلگیر شدن آشکار کنه. اصل این رادارها در وهله اول برای غافلگیر نشدن ( یکی از اصول جنگ های امروزی ) و کاهش خسارات ضربه اول هست. و اما بقاپذیری. رادارهای با این حجم و مکان مشخص اصولا وقتی بنا میشند، آسیب پذیریشون مشخص هست. حالا برخی روش ها خصوصا برای کاستن از خطرات محلی! و خرابکارانه ( پیشاجنگ) درنظر گرفته میشه ولی بعد از انجام وظیفه و هشدار اولیه بسته به توان دشمن احتمال انهدام و اصابتشون بالاست. خب این خصوصا برای کشوری چون ما که محروم از اواکس ها و ... هستیم ممکنه حفره هایی را در پوشش رادار ایجاد کنه که اینجاست که رادارهای متحرک از همین خانواده مثل رادار کیهان وارد کارزار میشن و با تحرکی که دارند هم بقاپذیری را بالاتر میبرند و هم اینکه خلاهای ایجاد شده را تا حد زیادی ترمیم میکنند. البته با بالا رفتن کمیت سامانه های پدافندی کوتاه برد و همچنین افزوده شدن تعداد بیشتری از این رادارها میشه با محافظت نقطه ای از رادارها توسط سامانه های پدافندی پسیو یا اکتیو و روشهای اختلال الکترونیکی بقاپذیری رادارها را افزایش داد ولی باید در نظر گرفت که وقتی با دشمنی چون ایالات متحده درگیر میشیم با هزاران فروند کروز و بمبهای بالدار و کم قطر و ... باید بیش از بقاپذیری سامانه های ثابت به سمت تحرک و روشهای ابتکاری رفت.
-
1 پسندیده شدهاین رادار از خانواده نذیر هست. ولی چون مکان این رادار جدید نزدیک خلیج فارس هست به این نام خوانده شده. مثل نام های محلی. در هر رادار قطعا بهینه سازیها و ارتقا ها و تغییراتی با توجه به تجربیات و حتی جغرافیا انجام میشه. شاید تا حدود زیادی اون را نسبت به نمونه اولیه متفاوت هم کنه. در حقیقت رونمایی از رادار نذیر نبود. بلکه رونمایی از رادار جدید خانواده نذیر در محلی جدید به صورت عملیاتی بود. یکی از تغییرات با نمونه های قبلی فکر کنم زیر زمین رفتن مرکز کنترل میان رادار هست. نقدی که قبلا به رادار مشابه که چند سال پیش عملیاتی شد وارد بود. به هر حال اصلا مشابهتش چیز عجیبی نیست. از خانواده نذیر هست ولی یک رادار کاملا جدید در مکانی جدید هست. انتظار رونمایی ازش هم میرفت. ما تا به حال رادار نذیر طبس - رادار نذیر جاسک (این مورد یک ابهامی داره که اطلاعات در موردش کم هست ) و رادار نذیر خلیج فارس ( مواردی که من به یاد دارم ) را عملیاتی کردیم. طبس و خلیج فارس را مطمئنم ولی نمیدونم جاسک هم رونمایی شده و یا فقط جئولوکیت شده. حالا اینکه تصاویر تلویزیونی ممکنه در بازه ای همین خلیج فارس را در یک مستند قبل تکمیل و به طور ناقص نشون داده باشه بحثش جداست. باید عکس رونمایی ها را (گزارشات خبری) مقایسه کرد. به تصاویر خبری مراجعه کنید بوده که بعضا امیر از یک سایت بازدید داشته بعد تصاویر منتشر شده در حالیکه اون تصاویر مربوط به بازدید بوده نه رونمایی. خلاصه مهم تعداد رادارهای جدید هست که رونمایی شدند و اصولا در بحث این رادارهای عظیم و غول پیکرد هر رادار با توجه به جغرافیا و موقعیت و ارزش فوق العادش برای کشور یک دارایی ارزشمند و حتما مناسب و شایسته رونمایی است به عنوان یک دستاورد جدید.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... داده نمای گربه جهنمی روسی سوخو-34 "برای مشاهده در اندازه واقعی ، روی تصویر کلیک کنید "
-
1 پسندیده شده«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نگارش مقاله زیر در روز بعد از شهادت حاج قاسم آغاز و در یک روز مانده به حمله موشکی به عین الاسد به پایان رسید که بنا به دلایلی تا امروز فرصت ارائه آن فراهم نشده بود . اکنون همان مطلب عینا در اینجا گذاشته می شود تا در معرض مداقه و نقد اساتید و کاربران اندیشمند انجمن میلیتاری قرار گیرد . چگونگی نحوه پاسخ ایران به شهادت حاج قاسم سلیمانی مبتنی بر نبرد در منطقه خاکستری و عملیات های هیبریدی در ساعات اولیه روز جمعه ، خبری در جهان مخابره گشت که مطمئنا تاثیری شگرف در وقایع آینده منطقه غرب آسیا و بلکه جهان خواهد داشت . نیروهای تروریست ارتش آمریکا در اقدامی ددمنشانه فرمانده سرافراز سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت ، سپهبد حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند . مطمئننا عدم واکنش به این جنایت دشمنان را گستاخ تر می نمایاند . از سوی دیگر نحوه مواجه درست با این اقدام تروریستی می تواند جایگاه محور مقاومت را در منطقه و جهان بالا برده و وزن تاثیرگذاری آن را افزایش دهد . در این مسیر ملاحظاتی وجود دارد تا منطقه و جهان ، گرفتار عوارض وقوع یک جنگ تمام عیار نشوند . جنگی که می تواند به زیان تمام طرف های درگیر و مابقی کشورهای جهان شود . به همین دلیل طیف واکنش ها باید در ناحیه خاکستری Grey Zone صورت بپذیرد . در این نوشتار سعی بر آن است که نگاهی به نحوه پاسخ گویی ایران و محور مقاومت به این جنایت در ناحیه خاکستری با استفاده از جنگ هیبریدی داشته باشیم. مقدمه در گذشته قدرت و استفاده از آن برای رسیدن به خواسته ها و اهداف بیشتر به صورت نظامی تعریف می گشت . این بدان معنا بود که حاکمان و دولت مردان ، برای وادار کردن دشمنان در تن دادن به خواسته های مشروع و غیرمشروع شان ، سربازان را به سوی دشمن روانه کرده و سرزمین های آنها را به صورت فیزیکی و سخت تهدید می نمودند . اما با گذشت زمان و ایجاد نظام ها و ساختارهای نوین در جوامع و پیچیده تر شدن آنها ، ماهیت اعمال قدرت اشکال تازه ای به خود گرفت . در این میان انواع مختلی از جنگ ها و منازعات که هر کدام بخشی از ساختار ها را مورد هجوم خود قرار می دادند پدیدار گشتند . با گذشت زمان این نبرد ها پیچیده تر شده و روی به استفاده از ضعف ها و آسیب پذیری های ساختار های اجتماعی و توانایی تاثیر گذاری های مستقیم و غیر مستقیم آنها بر روی یکدیگر آوردند و اینگونه مفهوم جدید جنگ هیبریدی پا به عرصه وجود نهاد . جنگ هیبریدی چیست ؟ جنگ هیبریدی استفاده همزمان از چندین ابزار قدرت بر علیه آسیب پذیری های معین دشمن ، شامل طیف کاملی از توابع اجتماعی برای دستیابی به تاثیرات هم افزا می باشد . مشخصه های اصلی جنگ هیبریدی شامل موارد زیر هستند : 1. جنگ هیبریدی از مجموعه وسیعی از تکنیک ها و ابزار ها نظامی ، سیاسی ، اقتصادی ، اطلاعاتی و ... تشکیل شده است که در ارزیابی های تهدیدات سنتی دیده نمی شدند . 2. مجموعه ای از آسیب پذیری های اجتماعی را هدف قرار می دهد که در حالت سنتی ما به آنها فکر نمی کردیم . 3. ابزارها را در حالت های بدیع و نو با یکدیگر هماهنگ و منطبق می سازد . 4. جنگ هیبریدی عامدا از ابهام ، خلاقیت و درک ما از جنگ برای ایجاد حملات کمتر مشهود ، بهره برداری و استفاده می نماید . 5. این نوع نبرد بیش از انواع متداول جنگ ها ، تا زمانی که به صورت کامل به اجرا در نیامده و اثرات مخرب خود را نمایان نکرده ، قابل مشاهده نخواهد بود و به همین علت توانایی های هدف برای دفاع از خود را کاهش می دهد . در این مسیر اولین اقدام شناسایی ابزارها و حوزه های فعالیت آنها است . در این میان می توان ابزارهایی که با درصد بالایی به هم مرتبط بوده و در یک حوزه قرار می گیرند را در یک دسته قرار داد . به عنوان نمونه در حوزه نظامی می توان جنگ های متعارف سنتی ، جنگ های نامنظم و حتی اعمال تروریستی را در یک دسته قرار داد . با این رویکرد ما دو نوع جنگ هیبریدی خواهیم داشت : 1. جنگ هیبریدی همگن (+ نام حوزه مربوطه) 2. جنگ هیبریدی ناهمگن (+ نام حوزه های ترکیب شده) بر این اساس ما در جنگ هیبریدی همگن نظامی ، جنگ های متعارف سنتی ، نامنظم و عملیات های تروریستی را خواهیم داشت . به همین صورت ، جنگ هیبریدی همگن اقتصادی ، جنگ های مالی ، تجاری ، ارزی و ... را شامل می شود . نحوه عمل در جنگ هیبریدی بعد از شناسایی ابزارها ، توسط آنها بر ضعف ها و آسیب پذیری های منابع قدرت دشمن ضربه وارد می شود . ضربات باید به گونه ای باشند که ما را وارد سطح جنگ کامل ننمایند . همچنین هر ضربه به ترتیب اثراتی بر منابع دیگر قدرت دشمن می گذارد . در واقع هر عملیات هیبریدی می تواند مبتنی بر طرح ریزی و قدرت اش ، اثراتی موج مانند بر دیگر منابع قدرت دشمن داشته باشد . عملیات های بعدی هیبریدی باید به گونه ای باشند که بر اثرات اولیه ، ثانویه ، ... تا اثر نهایی موجی شکل گرفته دیگر عملیات ها منطبق شوند و سطح توابع کارکردی در اردوگاه دشمن را از حالت عادی به بحرانی و سپس اضطراری افزایش دهند . همانگونه که در نمودار به عنوان مثال دیده می شود ، یک عملیات هیبریدی نظامی در حوزه اطلاعاتی دشمن در موج اول بر حوزه های سیاسی و اطلاعاتی تاثیر گذاشته و در موج دوم زیرساخت ها را تحت تاثیر قرار داده است . به همین نحو عملیات های دیگر هیبریدی باید به گونه ای باشند که باعث هم افزایی در تاثیرات شوند و منابع دشمن را به سمت وضعیت اضطراری سوق دهند . کشتن دشمن با هزاران زخم کوچک نکته مهم در عملیات های هیبریدی این است که شناسایی نقاطی که قرار است از آنها ضربه وارد شود بسیار سخت بوده و عملیات ها تا موقعی که اجرا نشده اند و تاثیرات خود را نگذاشته اند مبهم می مانند . این ابهام به همراه تاثیرات هم افزای عملیات ها باعث می شود که دشمن به مرور زمان کنترل فکری خود را از دست داده و رو به شکست برود . در حقیقت عملیات ها مانند زخم های کوچکی هستند که بر پیکره دشمن وارد می شوند و هنگامی که به فراتر از حد توان دشمن رسیدند او را از پای در خواهند آورد . جنگ در منطقه خاکستری یکی از مفاهیمی که در این نوشتار بر روی آن شرایط را تحلیل می نماییم نبرد در منطقه خاکستری می باشد . منطقه خاکستری gray zone اغلب به عنوان فضای مفهومی بین جنگ و صلح توصیف میشود . واژههای دیگری مانند جنگ های کوچک small wars ، درگیری با شدت کم low-intensity conflict و عملیاتهای نظامی غیر جنگی نیز برای توصیف درگیری ها در منطقه خاکستری مورد استفاده قرار گرفته اند . درگیری ها در منطقه خاکستری می تواند شامل ترکیب تکنیک های متعارف و نامنظم در کنار هم و یا کاملا مبتنی بر تاکتیک های غیر متعارف باشد . تفاوت عمده ای که جنگ هیبریدی با منازعات در منطقه خاکستری دارد این است که سطح منازعات در این منطقه می تواند فراتر از جنگ های هیبریدی رفته و وارد سطح استراتژیک گردد . در واقع ما در منطقه خاکستری می توانیم با فشار های تشدید شونده چند جانبه ، خطوط قرمز دشمن را جا به جا کرده و باز تعریف کنیم . از این منظر عملیات های هیبریدی بخشی از منازعات در منطقه خاکستری هستند . سه سطح فعالیت در منطقه خاکستری وجود دارد : 1. اقدامات تهاجمی که باید آنها را دفع و بازدارندگی ایجاد کرد 2. اقدامات میانی که باید با فعالیت هایمان آنها را سست و دلسرد کرد تا به سطح بالاتر نروند 3. اقدامات ماندگار که باید آن ها را پذیرفت اما می توان با آن ها مبارزه کرد با این مبنا توئیت های زیر در سطح 2 فعالیت های منطقه خاکستری می گنجد . آنها می خواهند ایرانی ها را سست و دلسرد کرده تا سطح اقدامات افزایش نیابد . آیا ترور سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از عملیات های هیبریدی آمریکایی ها بوده است ؟ باید گفت آمریکایی ها سال هاست که بر علیه ما یک جنگ هیبریدی ناهمگن در طیف تقریبا کاملی از ابزار ها را آغاز کرده اند و به احتمال فراوان این اقدام آنها نیز در همین راستا صورت گرفته است . اما در شرایط کنونی نمی توان گفت که آیا آنها دچار یک اشتباه راهبردی در طراحی اینگونه جنگ شده اند یا همان گونه که قبل تر هم بیان شد تا این عملیات تاثیرات موجی خود را کامل نکرده و با دیگر عملیات ها تکمیل نشده است ، چرایی آن را نخواهیم فهمید و این ابهام از بین نخواهد رفت . مساله دیگر هم اینکه ، آیا آمریکایی ها یک اقدام در سطح 1 فعالیت ها در منطقه خاکستری را صورت داده اند ، تا در کنار دیگر اقداماتشان در نهایت باعث عقب نشینی ما شده و خطوط قرمز ما را جا به جا نمایند یا خیر سطح هدف گذاریشان پایین تر بوده است ؟ در هر صورت ما این اقدام آنها را یک فعالیت تهاجمی با تاثیرات استراتژیک فرض کرده ایم که باید پاسخ درستی به آن داده شود تا بتوانیم به سطحی از بازدارندگی نائل گردیم . اکنون چگونه باید عمل کرد ؟ اکنون ما باید مشخص کنیم که به چه نوع بازدارندگی می خواهیم دست یابیم . یک بازدارندگی با اعمال مجازات که در آن در آینده آمریکایی ها از ترس پاسخ های ما دست به اقدامات مشابه نزنند یا آن مدل از بازدارندگی که آنها علاوه بر ترس از پاسخ ما در مقابل خودشان موانع مختلف داخلی و بین المللی مشاهده کنند و یا در نهایت به بازدارندگی فعالانه دست یابیم تا عملا تهدیدات را جلوتر از وقوع آن خنثی نماییم . مطمئنا در این مسیر ما نباید به دنبال ایجاد بازدارندگی نوع اول یا بازدارندگی با اعمال مجازات باشیم ، زیرا در آن صورت آمریکایی ها هروقت در طرح هایشان نیاز به اقدامی که منجر به سود آنها در آینده بشود داشته باشند دست به اقدامات مشابه زده و هزینه پاسخ ما را برای رسیدن به اهداف بیشتر با کمترین دردسر پذیرا خواهند شد . البته در صحبت های فرماندهان نظامی ما در این چند روز که با اعلام اینکه پاسخ اصلی ما خارج کردن آمریکایی ها از منطقه است ، نشان می دهد که این فرماندهان هم به دنبال ایجاد بازدارندگی فعال و دور کردن جغرافیای تهدید از ما می باشند و اینگونه محیط امنیتی ما گسترش خواهد یافت . به نظر می رسد ما در راستای رسیدن به این خواسته باید عملیات های هیبریدی مان را به گونه ای طراحی نماییم تا بر 4 گروه تاثیر گذار باشد . 3 تا از این 4 گروه در چارچوب کشور آمریکا تعریف می گردند و گروه آخر در خارج از این کشور اما با قابلیت تاثیرگذاری یا مواجه با آمریکا هستند : 1. بدنه ارتش آمریکا 2. مردم و جامعه آمریکا 3. تصمیم گیران در دولت و نهاد های دیگر ایالات متحده 4. متحدان آمریکا و دیگر کشورهای تاثیر گذار جهانی علاوه بر مواردی که در بالا در باب وجود ابهام در عملیات های هیبریدی ما ، برای آمریکایی ها وجود دارد این است که آنها اکنون در مقابل یک دولت – ملت سنتی قرار ندارند و بازه کنشگران مقابلشان به پهنای محور عقیدتی مقاومت و حوزه اقدامی آنها که بر اساس توانایی های شان از آن برخوردارند می باشد . شناسایی گروه های مختلف با ساختار ها ، فرهنگ ها و توانایی های متفاوت در بستر جغرافیایی مختلف به شدت بر میزان پیچیدگی درک نوع فعالیت ها می افزاید . با این وصف ما هم باید با استفاده از این خصوصیت در نیل به اهدافمان ، کمال بهره را ببریم . نحوه تاثیر بر گروه اول – بدنه ارتش آمریکا بهترین و کارآمد ترین نوع عملیات برای اثرگذاری بر این گروه ایجاد تلفات و بالطبع آن به وجود آمدن ترس در درون این بخش از جامعه آمریکا می باشد . نکته مهم این است که این روش در گذشته کارآمدی خود را نشان داده و اکنون می تواند به عنوان عاملی برای برهم ریختگی روانی بدنه سازمان رزم ایالات متحده استفاده گردد . بهتر است بار اصلی این ماموریت بر دوش گروه های کوچک شبه نظامی که خود را مستقل از بخش های اصلی محور مقاومت نشان می دهند قرار بگیرد . این گروه ها تنها باید از عملیات های هیبریدی همگن نظامی ، برای هدف قرار دادن اهداف تکنیکی و یا واحد های تاکتیکی ارتش آمریکا استفاده نمایند . مساله مهم در اینجا این است که موج های اثرگذاری این گونه عملیات ها مطمئنا به دو گروه بعدی ، مخصوصا مردم و جامعه آمریکا خواهد رسید . نحوه تاثیر بر گروه دوم – مردم و جامعه آمریکا همان گونه که بیان شد مجموعه عملیات ها در مورد گروه اول بر این گروه هم تاثیر گذار است و ایضا عملیاتهایی که بر این گروه صورت می پذیرد بر گروه های دیگر هم اثر می گذارد . عملیات های موثر بر این گروه نباید به صورت سخت باشد . جنبه روانی مساله در اینجا بسیار مهم است . در حوزه رسانه ای ، شبکه های اجتماعی و عملیات روانی باید حس ناامیدی از نتایج برنامه های ارتش آمریکا ، بزرگ نمایی از کشته ها و شکست های آنها و در کنار آن ها اندکی چاشنی تمسخر ترس نظامیان ، می تواند جو روانی را در بخشی از جامعه آمریکا به نفع ما برگرداند . نکته مهم ، درصد استفاده از تمسخر نظامیان و قدرت ارتش آمریکا است که باید از سطحی بالاتر نرود تا غرور آنها به عنوان دارنده قوی ترین ارتش جهان را جریحه دار ننماید و اتفاقا برعکس باید این حس در آنها القا شود که طولانی تر شدن جنگ ، غرورشان را لگد مال خواهد کرد . اما مشکل مهم در این راه ضعف رسانه ای ما و وجود محدودیت هایی است که برای ما در ساختارهای شبکه های اجتماعی عمدتا غربی در محیط اینترنت وجود دارند . برای کاستن از بخشی از این محدودیت ها ، می توان قسمتی از تلاش هایمان را معطوف به جوامعی کنیم که روابط ما با آنها بهتر بوده ، آنها با آمریکایی ها دارای روابط بعضا گسترده می باشند و کشورشان از ضربه خوردن آمریکایی ها بهره مند می شود و به این شکل اثرات موجی عملیات های ما به جامعه آمریکا خواهد رسید . به عنوان مثال جوامع چین ، روسیه ، هند ، آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین و بالاخص جامعه مکزیک می تواند بخشی از تاثیرات عملیات های ما را به جامعه آمریکا منتقل نمایند . نوع دیگر عملیات هایی که می توانند در این بخش مفید باشند آن دسته عملیات هایی هستند که این قابلیت را دارند که امنیت انرژی را به خطر انداخته و در نتیجه باعث افزایش قیمت ها و ایجاد اثرات ملموس در زندگی مردم شوند (این امر در آینده بیشتر مورد بحث واقع خواهد شد) . در کل ما برای این گروه باید از عملیات های هیبریدی ناهمگن روانی ، سایبری و جنگ انرژی بهره ببریم . نحوه تاثیر بر گروه سوم - تصمیم گیران در دولت و نهاد های دیگر ایالات متحده مهمترین بخشی که باید عملیات های ما آنها را مجاب به تن دادن به خواسته هایمان نماید تا خطوط قرمز خود را تغییر داده و تعدیل کنند همین گروه می باشد . در اینجا باید به گونه ای عمل شود که آنها دسترسی بر منافع خود را در پاسخ دادن به ما نبینند و در ابتدا به این نتیجه برسند که 1- پاسخ هایشان باید در حوزه بازدارندگی با اعمال مجازات صورت بگیرد و 2- نبرد را از منطقه خاکستری به سمت جنگ تمام عیار خارج نکند تا عملا در آینده خطوط قرمز خود را جا به جا نمایند . در مسیر رسیدن به این خواسته داشتن صبر ، حرکات ایذایی ، عقب نشینی های تاکتیکی ، افزایش و کاهش به موقع شدت تنش ها با یک حرکت سینوسی برای عادی شدن تبعات عقب نشینی در دشمن ، دارای اهمیت می باشند . مهمترین قسمت در اینجا تاثیر گذاشتن بر شبکه کنترل و فرماندهی آمریکایی ها است . ما باید استراتژی ای را پیاده سازی کنیم که آرامش روانی آمریکایی ها ، دائما از آن ها سلب گردد . ما این استراتژی را ضربه پنجه شیر - گازهای مورچگان می نامیم . در واقع اصل ضربات را برای ما همان مورچگان یعنی انجام حملات نامنظم چریکی برای ضربه زدن به ساختار ارتش و زیر ساخت های آمریکا در منطقه انجام می دهند . یعنی در ابتدا باید یک ضربه عملیاتی قوی به دشمن زده شود (ضربه پنجه شیر) و سپس هنگامی که تمام حواس ها به آن سمت منحرف شد ، عملیات های نامنظم گسترده و بعضا رسانه ای نشده توسط گروه های چریکی و احتمالا پهبادی برای ضربه زدن به بدنه و زیرساخت های ارتش آمریکا و حتی زیر ساخت های اقتصادی آنها انجام بپذیرند . در واقع ما دشمن را نه با پنجه شیر بلکه با گاز مورچگان از پا در خواهیم آورد . بعضا اجازه هم بدهیم که آمریکایی ها ضربات پنجه شیر ما را منفعلانه پاسخ بگویند اما کار اصلی ما در جای دیگری در حال شکل گیری است . در این راه ما باید توان آمریکایی ها در منطقه را ، بخش بندی کرده و هر بخش را با زدن هزاران زخم کوچک از پای در بیاوریم . در این استراتژی ما از ضعف آمریکایی ها ، بهترین استفاده را خواهیم برد . آمریکایی ها در پاسخ دادن به ضربه پنجه شیر ما کمترین مشکل را دارند اما آنها به دلایل مختلف در مواجه با حرکات نامنظم و چریکی دچار ضعف کارکردی می باشند ، مگر اینکه ضد استراتژی زده و دوباره گروهی مانند داعش را وارد منطقه نمایند . از سوی دیگر ما باید با استفاده از سوارم های جمعیتی نه تنها در منطقه خودمان بلکه فراتر از آن ، آمریکایی ها را ناموجه و ضد غیرنظامیان و منفور جلوه دهیم . در کنار این موضوع باید منافع اقتصادی آمریکایی ها در نقاط مختلف جهان به صورت های مختلف از تحریم مردمی گرفته تا تخریب ، مورد ضربه واقع شوند . برای رسیدن به این اهداف پیوند عملیات های هیبریدی ما برای این گروه و گروه های 2 و 4 می توانند نتایجی ملموسی برایمان ایجاد کنند . همچنین ما باید قبح عملیات بر ضد منافع آمریکا در جهان را شکسته و به گونه ای گروه های محلی دیگر را ، حتی اگر از نظر ایدئولوژیک با ما در تضاد هم باشند ، به انجام اینگونه عملیات ها تحریک نماییم . از بعد اقتصادی هم باید ارکان قدرت اقتصادی آمریکا و در راس آنها جایگاه دلار را مورد ضربه قرار دهیم . یکی از اقدامات ما می تواند مذاکره و ترغیب کشورهای بی طرف یا مقابل آمریکا برای خروج از سیستم پترو دلار باشد . حتی در صورت فراگیر شدن بحران می توانیم از قابلیت تسلط بر تنگه هرمز برای این امر استفاده نماییم . بدین منظور باید اعلام کنیم که اجازه نخواهیم داد که نفت کش های کشورهایی که در چارچوب پترودلار فعالیت می کنند از تنگه هرمز عبور نمایند . حتی اگر این عمل باعث تغییر باطنی معاملات نشود ، می تواند از بعد روانی موثر بوده و تاثیرات موجی آن بر دیگر حوزه ها را شاهد باشیم . از سوی دیگر می توانیم با استفاده از عملیات های سایبری وظایف کارکردی دولت آمریکا را مختل کرده و باعث ایجاد نارضایتی بیشتر عمومی در آن کشور شویم . نحوه تاثیر بر گروه چهارم - متحدان آمریکا و دیگر کشورهای تاثیر گذار جهانی متحدان آمریکا علی الخصوص متحدان اروپایی این کشور ، باید بدانند که نمی توانند و نباید در برابر اقدامات این آمریکا سکوت اختیار کرده و یا با آن همراهی نمایند . به نظر بهترین تهدید هیبریدی که می تواند آنها را در این مورد هوشیار کند ، تهدید خطوط انرژی شان است . اما برای اینکار باید به گونه ای عمل گردد تا کشورهای مستقل تر با کمترین آسیب مواجه شوند . شاید بهترین مکان برای انجام این عمل تهدید بر روی نفتی باشد که از طریق دریای سرخ به سمت اروپا در حال عبور است . همچنین آسیب دیدن زیر ساخت ها و منافع اقتصادی شان در منطقه که در آنها با آمریکایی ها مشارکت دارند هم راهی مناسب تلقی می گردد . از سوی دیگر برای اثرگذاری بر دیگر کشور های جهان ، استفاده از دیپلماسی فعالانه ، پیمان های دو یا چند جانبه اقتصادی ، سهیم کردن آن ها در منافع آینده خاورمیانه بدون آمریکا ، کارساز است و همزمان می توانیم از امکانات رسانه ای و فنی و اطلاعاتی آنها بهرمند شویم . در کل ما در این بخش می توانیم از عملیات های هیبریدی ناهمگن اقتصادی ، دیپلماسی ، سایبری ، نظامی و جنگ انرژی بهره ببریم . ابزارهای ما برای جلوگیری از خارج شدن درگیری از منطقه خاکستری همانطور که قبلا هم اشاره شد یک جنگ تمام عیار به نفع هیچ کس نمی باشد . حال سوال این است که ما برای جلوگیری از این موضوع از چه ابزارهایی می توانیم استفاده نماییم . به نظر یکی از مهمترین ابزارهای ما این است که با افزایش سطح تنش ها ، به توسعه فعالیت های هسته ای و افزایش ابهام در آن اقدام کنیم . در کنار این موضوع می توان به سمت بستن تنگه هرمز هم رفته و این حس را به جهان القا نماییم که در صورت بالاتر رفتن تنش ، تنگه بسته خواهد شد . یکی دیگر از مواردی که می تواند ما را در درون منطقه خاکستری نگاه دارد ، استفاده از تسلیحات جدید و یا آزمایش اینگونه تسلیحات می باشد . مواردی که به نظر می رسد بسیار تاثیر گذار هستند شامل دست یابی به موشک های بالستیک هایپرسونیک و کروز فراصوت ، موشک هایی با قابلیت هدف قرار دادن ماهواره ها در خارج از جو و همچنین قرار دادن ماهواره و یا سلاح های لیزری در فرا جو برای استفاده در جنگ های ماورا جو و آزمایش موشک های ICMB می باشد . در حقیقت یکی از عملیات های هیبریدی ما سرعت بخشیدن به توسعه دانش و سلاح های مورد نیازمان است . از سوی دیگر می توان با انجام عملیات های سایبری این فکر را در جهان القا کنیم که ما می توانیم جهان را دچار فلج سایبری نماییم . البته موارد دیگری از قبیل زیردریایی های بزرگ که دست بلند ما در آب های آبی باشند و توسعه جنگنده بومی هم وجود دارند که به نظر می رسد در کوتاه مدت قابل دست یابی نمی باشند . نتیجه گیری در این نوشتار سعی شد تا مخاطب با مفاهیمی از قبیل جنگ هیبریدی ، منطقه خاکستری آشنا شده و سپس مبتنی بر این مفاهیم دست به تحلیل وقایع اخیر و ارائه راه هایی برای پیروزی ما در نبرد های آینده داده شود . لازم به ذکر است که برای نیل به این هدف داشتن تحلیل جامع اطلاعاتی ، برنامه ریزی دقیق و سپس صبر و شکیبایی در کنار رصد محیط عملیاتی برای مشاهده اثرات موجی عملیات ها و هماهنگ کردن آنها با عملیات های جدید در کنار کنترل افکار عمومی داخل و پرهیز از اقدامات هیجانی می تواند ما را به خواسته اصلی مان یعنی خروج آمریکا از منطقه برساند . انشاالله پ ن . در پایان از برادر گرامی و استاد ارجمند جناب @MR9 که نگارش این مطلب به پیشنهاد ایشان صورت گرفت و در طول نگارش آن از راهنمایی هایشان بنده را بهره مند فرمودند تشکر می نمایم .
-
1 پسندیده شدهشما درحال تماشای خلبان اسکادران های 79 و 91 Mirage F1 پایگاه هوایی القیاره در سال 1985 هستید. که در حال بریف و بحث و گفتگو پیرامون تاکتیک های پروازی بر علیه هواپیماهای F-4 Phantom نیروی هوایی ایران هستند مهدی مهماندوست
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدههدف .... ایران تمرینات محرمانه اسکادرانهای اف-35 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده و IAF در جنوب سرزمین های اشغالی تل آویو : با وجود نگرانی های گسترده از شیوع رو به فزونی ویروس COVID-19 ، نیروی هوایی اسراییل و ایالات متحده با مجوز ویژه ای در حال اجرای تمرینات موسوم به " رعدو برق پایدار " با محوریت کاربرد جتهای نسل پنجم اف-35 که هم اکنون در هر دو نیرو در خدمت قرار دارد ، است. جنگنده پنهانکار اف-35 ، آخرین هواگرد رزمی امریکایی است که می بایست جانشین جتهای اف-16 در خط مقدم نبرد گردد . این هواگرد تک موتوره که در ردیف جتهای پنهانکار سبک وزن قابل طبقه بندی است ، یکی از سه جنگنده پنهانکار عملیاتی در کنار برادر سنگین تر خود ( اف-22 ) و همتای شرقی اش ، جی -20 بشمار می رود . با این وصف ، در حالی که پتانسیل تهاجمی این جت رزمی فراتر از تصورات برنامه ریزان نظامی قرار دارد ، تردیدهای زیادی در میان کارشناسان نظامی در خصوص آمادگی رزمی لایتینینگ پدید آمده و این مساله در کنار مشکلات فنی متعددی که این برنامه با آن روبروست ، موجب شده تا ارزش رزمی آن برای ورود به درگیری هایی با شدت متوسط و زیاد ، با ابهامات زیادی روبرو شود . تا کنون بیشتر از 100 فروند از این جنگنده از خط تولید خارج شده که از این تعداد ، 16 فروند در نیروی هوایی اسراییل مراحل ورود بخدمت را طی می کند . براساس بیانیه رسمی نیروی هوایی اسراییل ، تمرینات موسوم به " رعدو برق پایدار" ،شامل شناخت طیف گسترده ای از تهدیدات به منظور تقویت همکاری بین دو نیروی هوایی صورت می گیرد . این تهدیدات ، شامل مجموعه متنوعی از اهداف زمینی و هوایی بوده که در پایگاهی ناشناس در جنوب اسراییل ، مورد شبیه سازی قرار میگیرد . فرمانده این سری از تمرینات با نام مستعار "سرگرد M" در خصوص ماهیت این شبیه سازی می گوید : " این دومین باری است که در کنار اف-35 های آمریکایی قرار می گیریم و آرزومندیم که تا حد ممکن این ارتباط پایدار باشد . این تمرینات ، در واقع فرصتی است برای به اشتراک گذاری دانش و تخصص های رزم هوایی که در فضایی صمیمی در حال انجام است . یگانهای هوایی مامور به این تمرین ، در قالب 2 صورتبندی چهار فروندی ، مستقیما" به اهداف مورد نظر حمله می برند ، در حالی که تمامی ارتباطات میان جتهای رزمی حاضر دراین رزمایش ، به شکل غیر مستقیم با یکدیگر در ارتباطند " این تمرینات ، در حالی صورت می گیرد که تنش ها میان ایران و اسراییل از یکسو و ایالات متحده از سویی دیگر در حال افزایش بوده و این با تسریع روند برنامه هسته ای ایران و پیش بینی تولید اولین بمب هسته ایرانی درانتهای سال 2020 بصورت غیر محسوسی بسوی مراحل خطرناکتر پیش میرود. با این حال ، نیروهای مسلح ایران در طول سالهای اخیر ، شبکه ای پیچیده ، متراکم و چند لایه شامل سامانه های اس-200 ، اس-300 ، پانزده خرداد و همچنین سامانه های تورام-2 ( ظاهرا منظور تورام-یک هست . م ) و سوم خرداد که به شکل خاص برای مقابله یا خنثی سازی یک تهاجم هوایی غافلگیرانه به فضای هوایی ایران ، خریداری یا تولید شده را سازمان داده است . به اعتقاد ناظران نظامی ، پیچیدگی و لایه لایه بودن این شبکه موجب شده تا فضای هوایی ایران برای جتهای رزمی غیر پنهانکار ، به کابوسی تبدیل گردد ، همانطوری که ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک در سال 2019 آن را اثبات نمود . این بدان معنی است که در جریان یک حمله احتمالی ، نوک پیکان عملیات هوایی مهاجمان را جتهای پنهانکار اف-35 ، اف-22 و بمب افکنهای بی-2 تشکیل خواهد داد . با این حال ، تحلیلگران نظامی بر این اعتقادند که آمادگی رزمی اف-35 در حال حاضر ، میزان تهدید آن را برای شبکه دفاع هوایی ایران ، حداقل برای چند سال آینده ، محدود خواهد نمود . با این وصف ، جتهای اف-22 و اف-35 به شکل همزمان به خاورمیانه اعزام شده اند و بمب افکن بی-2 نیز بدلیل برد رزمی ، قابلیت اجرای عملیات رزمی از هر نفطه کره زمین ، از جمله پایگاه های نیروی هوایی در داخل خاک ایالات متحده را دارد . اما مشکل اینجاست که جتهای رزمی اف-22 که بصورت کاملا عملیاتی در خدمت هستند ، کمیت محدودی را شامل می شوند و همین امر باعث می شود تا حملات نفوذی برای انهدام تاسیسات هسته ای ایران ، با محدودیتهای مشخصی روبرو گردد . بنابراین در مجموع ، سامانه های پنهانکار عملیاتی برای حمله به ایران ، می بایست با احتیاط مورد استفاده قرارگیرد . از سویی دیگر ، نیازمندی قابل توجه اف-35 به سوخت گیری هوایی برای دسترسی به عمق خاک ایران ، نقطه ضعف دیگری برای مهاجمان به نظر می رسد . این درحالی است که ایران به احتمال زیاد ، در کمتر از 150 روز دیگر ، قرار است قابلیتهای رزمی خود را به روز کرده و از میان گزینه های موجود و در دسترس ، سامانه هایی نظیر اس-400 و میگ-35 مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- علیرغم وجود احتمال جنگ روانی ( با توجه به سابقه داشتن این موارد ) ، دقت نظری بیشتری در خصوص تحرکات مشترک ارتش ایالات متحده و ارتش عبری در منطقه باید صورت گیرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهیک سری محاسبات در خصوص موشک کروز قدس 1 جالب بود احتمال حمله از خاک یمن به بقیق الخریض عربستان ممکنه البته تحلیل کمی قدیمی و شامل اطلاعات گزارش جدید شورای امنیت در خصوص یمن نمیشه https://jetguyone.home.blog/2019/09/24/the-quds-1/ https://jetguyone.home.blog/2019/09/27/quds-1-update/
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تاپیک شما ، انیگما، ماشین رمزنگار آلمان نازی فقط حیف ، در آن موقع باید تصاویر را منتقل می کردند تا امروز یک تاپیک کامل می داشتیم
-
1 پسندیده شدهمعادل تاریخی اش زدن یک زیردریایی المانی و بدست آوردن دستگاه انیگما هست هنوز کار داره ولی 50 درصد کار انجام میشه کار زمانی تمام هست که الگوی ارسال را پیدا کنیم ( منظور نحوه ارسال اطلاعات موقعیتی، و ثابت مثل اسم و اعداد مشخص هست ) اون وقت باید یه دستگاه انیگمای دیگه بسازن یا کد پایه تغییر کنه و این یعنی کلی هزینه
