برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. arminheidari

    • امتیاز

      9

    • تعداد محتوا

      7,136


  3. karmania20152015

    karmania20152015

    Editorial Board


    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      413


  4. alavi373

    alavi373

    Members


    • امتیاز

      3

    • تعداد محتوا

      256



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 6 مرداد 1399 در پست ها

  1. 5 پسندیده شده
    رعایت اصول اولیه حفاظت اطلاعات در جلسه اخیر مقامات اسرائیلی و امریکا مقایسه شود با انتشار تصاویر فرماندهان و مقامات نظامی دفاعی ایرانی توسط رسانه ها و یا خود سازمان ها...حتی نوشته های روی دیوار هم پنهان شده اند! اینهم تصویری از رعایت همان اصول با تشکر از جنابshiraz
  2. 2 پسندیده شده
  3. 2 پسندیده شده
    شبح مهندسی معکوس گربه دو دُم گرومن اعلام رسمی آغاز توسعه یک جنگنده سنگین وزن بومی در ایران امیر سرتیپ حمید واحدی ، جانشین فرمانده نیروی هوایی ایران در مورخ 22 ژوئن 2020 اعلام نمود که تصمیمی برای طراحی و تولید یک جنگنده سنگین وزن بومی اتخاذ شده که در صورت موفقیت ، دومین جنگنده بومی است که در آینده قرار است وارد سازمان رزم نیروی هوایی ایران گردد . این هواگرد جدید ، در واقع ، تلاش جدیدی از سوی ساختار دفاعی ایران پس از برنامه جنگنده سبک کوثر است که در سال 2018 معرفی و بنا برخی ادعاها هم اکنون در خط تولید قرار دارد . کوثر ، گونه ای برگرفته از نسل سوم جت رزمی سبک وزن اف-5 تایگر.2 است که در دهه 60 و هفتاد میلادی ، ایران یکی از بزرگترین مشتریانش بشمار می رفت و هم اکنون با تغییراتی در حوزه هایی نظیر پیشرانه ، سامانه های اویونیک و جنگ الکترونیک در ردیف جتهای نسل چهارم !!!!!!! طبقه بندی شده و قراراست وارد خدمت رزمی گردد . با این پیشینه ، گمانه زنی ها در خصوص خبر جدید منتشر شده از سوی ایران مبنی بر تصمیم بر توسعه یک جنگنده سنگین وزن ، تحلیل ها را به سمت یکی از هواگردهای رزمی در حال خدمت نیروی هوایی ایران ، یعنی جنگنده F-14A ویا حتی F-4E خواهد برد . از سویی دیگر ، جتهای رزمی اف-14 که بعنوان هواگرد رزمی خط مقدم در نیروهای مسلح ایران محسوب میگردد ، در ردیف سنگین ترین هواگرد رزمی نسل چهار که به شکل خاص برای رزم هوایی طراحی شده ، قرار داشته و با توجه به قدمت 4 دهه ای عملیاتی بودن آن ، به احتمال بسیار زیاد نمونه جدید ادعایی ، شباهت زیادی با محصول گرومن خواهد داشت . نیروی هوایی ارتش ایران بعنوان تنها کاربر فعال جتهای اف-14 ، از میانه دهه هفتاد میلادی و بلافاصله با شروع جنگ با عراق و سالهای پس از آن تا کنون در تلاش بوده تا زیرساختهای پیشرفته ای را برای عملیاتی نگاه داشتن این دارایی ارزشمند ایجاد نماید و بنا بر برخی خبرها ، بیشتر از 300 مورد اصلاح و تغییر شامل بهبود عملکرد رادار ، اویونیک و سامانه های جنگ الکترونیک بر روی ناوگان فعال تامکت انجام پذیرفته است . علاوه براین ، با فشار های روز افزون ایالات متحده و تنگ تر شدن حلقه تحریم های تسلیحاتی که مانع از خرید جتهای سنگین رزمی از منابع خارجی شده است ، توسعه چنین نمونه ای می تواند گزینه مقرون به ضرفه ای محسوب گردد . این در حالی است که صنعت دفاعی ایران ، برای جایگزینی ذخیره اندک موشکهای برد بلند فینیکس خود ، دست به توسعه یک موشک مشابه با شناسه فکور-90 زده و اندازه بزرگ این موشک بدان معناست که این جنگنده سنگین ادعایی می بایست در کلاس وزنی تامکت قرار دادشته باشد . گرچه تامکت هم اکنون یک پیکربندی رزمی قدیمی بشمارمی آید ، اما طراحی گونه بومی شده آن ، که با کمکهای احتمالی چین و کره شمالی !!!! صورت خواهد گرفت ، میتواند در درازمدت بخشی از نیازهای ایران را برطرف نماید . با این حال ، احتمال دیگری را نیز می توان در نظر گرفت که درآن ، ایران با الهام گرفتن از طراحی جنگنده روسی MIG-29A که از اوایل دهه 90 میلادی ، به سازمان رزم نیروی هوایی این کشور وارد گردید ، نمونه بومی شده ای را در اختیار بگیرد که در صورت محقق شدن این ایده ، نمی توان آن را با تعاریف استاندارد بین المللی در خصوص جنگنده سنگین ، تطبیق داد . درواقع ، فالکروم و فانتوم ، تنها جتهای رزمی میان وزنی هستند که در خدمت نیروی هوایی ایران قرار دارند . در هرصورت ، اگر جنگنده سنگین وزن این نیرو بنا بر تعریف داخلی ، در رده جتهای میان وزن قرار گیرد ، میتواند مکملی برای جنگنده های سنگین وزن واقعی که بنا برخی پیش بینی ها ، قرار است در قالب خرید خارجی ( خبرهایی از علاقه ایران برای خرید سوخو-30 اس ام یا سوخو-57 وجود دارد ) صورت گیرد ، باشد . علاوه براین ، احتمالی نیز وجود دارد که درآن ، ایران در تلاش برای خرید جتهای میان و سبک وزن نسل ++4 خارجی نظیر جی-10سی یا میگ-35 که به ترتیب در سالهای 2018 و 2019 وارد خدمت رزمی شده اند ، است . ولی در مجموع هنوز اطلاعات موثقی از اینکه این برنامه خرید جاه طلبانه می تواند با یک طرح بومی در محدوده وزنی سنگین ، هماهنگ گردد ، بدست نیامده است . پی نوشت : 1-بن پایه 2- مندرجات این متن ،نظر نویسنده آن است و توسط انجمن میلیتاری تایید یا رد نمی شود . 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9
  4. 1 پسندیده شده
        از سری تاپیک های هیئت تحریریه   این تصویری قدیمی از کانسپت لایکهید مارتین برای برنامه ی  A/F-X است  , که زمانی نیروی دریایی امید داشت تا در  پی ناکامی بزرگ پروژه ی A-12 اونجر-2 ,  محصول این پروژه را با پرنده های ساخت گرومن خود  A-6 Intruders و F-14 Tomcats  جایگزین کند . در کنار نیروی دریایی , نیروی هوایی نیز قصد داشت تا با در اختیار گرفتن این پرنده ی جدید بتواند هواپیماهای  Boeing F-15E , General Dynamics F-111 و  Lockheed F117  را از خدمت خارج کند .        این برنامه در ابندا A-X نام گرفت و بر توسعه ی یک پرنده ی بسیار پیشرفته ی سنگین وزن مولتی رول با امکان نشست و برخاست روی عرشه ی ناو های هواپیمابر  تمرکز داشت . نیروی دریایی نیازمند هواپیمایی بود که دارای قابلیت های , عملیات  در روز و شب , تمام شرایط اب و هوایی ,  با برد بلند , بسیار کم پیدا , 2 موتوره , با 2 سرنشین , و دارای سیستم اویونیک و اقدامات متقابل بسیار پیشرفته  باشد . نیازمندی های بسیار افزایش یافته ی هوا به هوا که در 1991 به طرح اضافه شده بود پس از برنامه ی  Naval Advanced Tactical Fighter  - NATF – کنسل شد . این برنامه سرانجام در 1 سپتامبر 1993 ,در پی بررسی های از پایین به بلا - bottom-up -(از نظر سیستمی و ساختاری ارتش - مترجم) و با نگاه مثبت به انچه که سرانجام به برنامه ی Joint Strike Fighter ختم شد , متوقف شد . این دلیلی ست که میتواند عدم اشتیاق نیروی دریایی به F-35C را توضیح دهد . ( برنامه ی اتی این نیرو به وضوح بیان گر این عدم رضایت کامل است - مترجم ) این کانسپت از لایکهید که تصویری از مدلی که برای تست در تونل باد تهیه شده بود را می بینید , در پی اطلاعاتی که از سوی یکی از پیمانکارانی که مدت قابل توجهی روی این طراحی کار میکرده منتشر شده , دارای عملکردی کاملا قابل رقابت با F-22  بوده است . این پرنده به لحاظ چالاکی کاملا مانند رپتور نبوده ولی میتوانسته بسیار نزدیک به ان باشد . این هواپیما ظاهرا قرار بود مشابه رپتور از موتور های Pratt & Whitney F119 استفاده کند . کمپانی روی هندسه ی بال متقییر ان کار بسیار زیادی انجام داد به خصوص برای حفظ طراحی استیلث در محل اتصال بال و بدنه . اما ظاهرا در همان زمان نیز اشکار بوده که این طرح به سمت یک نمونه ی پیشنهادی بسیار گران قیمت در حال سوق پیدا کردن است . در ادامه به بررسی کوتاه برخی دیگر از طرح هایی که برای این برنامه تهیه شده بود می پردازیم :   کانسپتی که برای نیروی دریایی توسط تیمی از گرومن , لایکهید و بوئینگ تهیه شده بود .    نمونه ی تست تونل باد از کانسپت مورد بحث , در تهیه ی این طرح بوئینگ و جنرال داینامیکز نیز با لایکهید همکاری داشتند .    کانسپت تهیه شده توسط لایکهید , بوئینگ و جنرال داینامیکز برای برنامه ی A/F-X که چیزی بین اف-14 و اف-22 بود .    طرح مشترک لایکهید , بوئینگ و جنرال داینامیکز با بال های باز شده تا بتواند سرعت مورد نیاز برای فرود روی عرشه را کسب کند .    طرح مشترک لایکهید , بوئینگ و جنرال داینامیکز با خروجی موتور و مخازن داخلی تسلیحات مشابه اف-22 رپتور .    سیر تکاملی طراحی لایکهید از اف-22 به NATF و سپس به A-X و در نهایت به A/F-X .   طرح پیشنهادی برای جنگنده ی استیلث A/F-X تهیه شده توسط Rockwell و لایکهید .    کانسپت تهیه شده توسط تیمی از جنرال داینامیکز , مک دانل داگلاس و نورث روپ که دارای شباهت های قابل توجهی به طرح A-12 بود .    کانسپت طراحی شده توسط نورث روپ   ......................................... شادی روح شهدای گمنام صلوات   منبع-1            منبع-2 گرداوری و ترجمه از 7mmt Military.ir کلیه ی حقوق برای نویسنده محفوظ است
  5. 1 پسندیده شده
     اول یه تشکر ویژه بابت پاسخ به سوال و اما بعد در رابطه با پروپوزال ها، بله قطعا یک ایده تا رسیدن به یک وسیله عملیاتی راه زیادی رو باید طی کنه در این مسیر تعداد زیادی طرح مطرح میشه که در مراحل مختلف کنار گذاشته میشن ولی همون طرح ها نشون دهنده طرز تفکر طراحان و مدیران ارشد هستند. این نمونه در مقایسه با دیگر هواپیما های نیروی دریایی امریکا ( آن هایی که وارد خدمت شدند) از لحاظ ابعاد و احتمالا وزن خشک دارای شباهت زیادی با A-4 skyhawk است. (یکی از موفق ترین هواگرد های وارد خدمت شده) ایا نیروی دریایی تصمیمی مبنی بر کنار گذاشتن هواگرد های بزرگ و سنگین خودش و استفاده از یک جنگنده سبک رو داشته؟ یا فقط مهندسان و مدیران شرکت ها چنین فکری داشتند؟
  6. 1 پسندیده شده
    با توجه به اینکه هواپیما جدیدا تحویل شده و هواپیما هم در فضای خارج از باند فرودگاه رود اومده فکر کنم در خبرها هم داشتیم فرود اضطراری، بنابراین محتمل ترین گزینه نقص فنی هست.
  7. 1 پسندیده شده
    البته همیشه هم اینطور نیست ، ممکن هست نقص فنی و بازنشدن ارابه فرود باشد که این هم صدها مورد در تاریخ هوانوردی رخ داده و چیز تازه ای نیست که موجب تعجب بشود در سوانح هوایی معمولا" چند عامل دست به دست هم میدهد تا یک سانحه رخ بدهد ، از اشتباه خدمه تا نقص فنی پرنده تا جریانات هوایی روی باند ( از جمله پدیده قیچی باد ) و.... که در اینجا یا نقص فنی و باز نشدن ارابه فرود هست یا فراموشی خدمه و یا هر دو با توجه به اینکه علت این حوادث هیچ وقت منتشر نمی شود ، باید همه اینها را باهم دید
  8. 1 پسندیده شده
    نوشته ای که نوشتید پر از کلید واژه های مهم و اساسی بود نداشتن کلمه درستی نیست اول تربیت نکردن هست دوم عدم اجازه رشد ویا بکارگیری افراد مستعد - در مورد تربیت نیرو نخبه و مدیر قابل و علاقه مند انجام کاری های مورد علاقه یکی از کلید های موفقیت در زندگی هست هر انسانی مستعد هست و استعداد خاصی دارد مهم ایجاد انگیزش و حمایت برای پیمودن این مسیر هست متاسفانه در کل جامعه ما معیاری مثل پول و ... را بر پیگیری علاقه اولویت بالا می دهیم جمله : برو پزشکی برو مهندسی پول توش هست و .... خیلی آشنا هست و معمولا افراد کمی در این مسیر شکوفا می شوند همه این ها یعنی ضعف در آموزش و تربیت افراد در جامعه، خانواده و سیستم آموزشی - در مورد عدم رشد و بکارگیری افراد مستعد این مشکل همانطور که گفتید اول فساد و دوم ضعف سیستم در شناسایی نخبه ها هست این مسائل در غرب و امریکا هم بوده است ولی با کمک مبنا گذاری بر بهره وری و نتیجه کار به افراد نمره دهی کرده و افراد نخبه را مشخص می کردند و در مقابل فساد با ایجاد شفافیت و محدودیت برای مقامات بالا با انتصاب های غیر منطقی مقابله می کردند این روند ها کند ولی مهم هست انجام کار سیستمی و تغییرات انقلابی همیشه تغییرات بزرگ محصول تلاش آدم های علاقمند و پیگیر بوده است از مغز متفکر موشکی آلمان ( و بعد در آمریکا) فون براوون گرفته تا در شوروی و همچنین تهرانی مقدم در ایران ( مستند space race ) رو نگاه کنید معمولا چنین تغییراتی موانعی دارد که فقط ایمان و علاقه از پس آن بر می آید جوامع پس از حصول موفقیت برای ادامه روند سیستمی متعادل طراحی می کنند تا انقلاب جدید حفظ شود ، به بیان دیگر شما دو نیرو دارید، نیروی خط شکن و نیروی ثبیت گر هرکدام کاربردش با دیگری متفاوت هست ولی لازم و ملزوم هم هستن برای مثال دانشگاه ها و مدارس نتیجه یک انقلاب آموزشی در دو صده اخیر بود ولی هرچند وقت پس از تثبیت جهش و تغییر دیگری به سوی آینده نیاز هست پس ظهور افرادی چون ستاری یک فرآیند منطقی هست ولی به نسبت دیگر کشورها کمتر رخ می دهد که علت کم بودن این اتفاق باید دیده شود
  9. 1 پسندیده شده
    اینجا چند تا مساله هست که قبل از رفتن سر اصل مطلب نیاز هست بهش توجه بشه. اول اینکه طرح اولیه ای که به عنوان پروپوزال تو یه پروژه ارسال میشه، الزاما همون طرحی نیست که در انتها ساخته میشه. اول کمپانی ها پروپوزال های خودشون رو ارسال می کنن که در ابتدا صرفا در حد نمونه های مفهومی یا کانسپت هستند. ارگان صاحب پروژه مثلا در اینجا نیروی دریایی، تا زمان انتخاب یه طرح مدام رو اینا فیدبک میده و اصلاحیه رو این طرح ها انجام میشه و در هر مرحله بعضی از طرح ها کلا از دور کنار می رن، بعضی طرح هایی که صلاحیت بیشتری دارن برای ادامه کار به مرحله بعد پروژه ارسال میشن. یه نمونه معروف از این قضیه A-12 هست. تو تاریخ هوانوردی نظامی آمریکا 2 تا پروژه A-12 داریم. یکی آ-12 اونجر 2 که برای نیروی دریایی بود و قرار بود مکدانل اون رو بسازه که نهایتا لغو شد (قبلا در موردش تو یکی از تاپیک ها نوشتم) که اینجا آ کد بر اساس کد گذاری استاندارد بود مث سایر هواپیماهای این سری مث آ-6 یا آ-10. هواپیمای دوم آ که ساخت لاکهید و دفتر طراحی اسکانک ورکز به ریاست کلی جانسون بود (در تاپیک هوانوردی و جنگ سرد مفصل توضیح داده شده) ، آ در اینجا اسم گذاری داخلی خود کمپانی بود که روی طرح مونده بود و عدد 12 مربوط به شماره پروپوزال بود! لاکهید تا قبل از تصویب طرح نهایی 11 تا پروپوزال دیگه داده بود که رد شده بودن یا اصلاحیه خورده بودن. لذا اولا این طرح هم حتما مث خیلی طرح های دیگه ایراداتی داشته که شاید حتی به همون دلایل رد شده، و شاید اگه کار روش ادامه پیدا می کرد اصلاح می شد. به عنوان یه مثال دیگه یکی از پیش نمونه های لاکهید تو همین پروژه جی اس اف که حتی به تست های سطح بالا و ساخت ماک اپ تمام مقیاس و ... هم رسید دارای کانارد و شکل بال کاملا متفاوتی بود (که نظر شخصی من اینه که سرقت اطلاعات این بخش از پروژه به ساخت جی-20 منتج شد).که این داستان هم تو یه تاپیک دیگه توضیح داده شده .... اما برسیم به بررسی این کانسپ به خصوص.اول اینکه در مورد این طرح ها معمولا اطلاعات فنی منتشر نمیشه، حتی انتشار خود پروپوزال ها هم بعد از طی مدت زمان قابل توجه و به صورت خیلی محدود صورت می گیره و اونم نه الزاما برای همه طرح ها در همه پروژه ها... اما بر اساس اونچه از تصویر میشه برداشت کرد، در مورد شباهت به لیفتینگ بادی ها، بله در طراحی این کانسپت از مفهوم برازایی بدنه استفاده شده ولی به دلایلی که در ادامه میگم از دسته لیفتینگ بادی ها حساب نمیشه. در مورد سرعت تقرب اما، یه نکته اینکه سرعت تقرب هورنت که جایگزین تامکت شد هم به میزان قابل توجهی بیشتر از تامکت بود. اینجا یکی از جاهایی بود که مزیت بال متغییر تامکت به خوبی خودش رو نشون میداد. ولی در مورد این پروژه با توجه به زاویه زیاد پس روندگی و نسبت منظری کمی که داره به نظر می رسه سرعت تقرب واقعا زیادی داشته باشه. در اینجا 2 نظر رو میشه مطرح کرد، اول اینکه این دقیقا همون ایراد بزرگی (یا حتی بلند پروازی بزرگ) بوده که باعث شده طرح لغو بشه نظر دوم که با توجه به شواهدی به نظرم درست تره اینه که قطعا این موردی نبوده که مهندسان راکول ازش غافل بوده باشن، لذا این طرح هم با توجه به شواهد مورد اشاره در واقع یه طرح بال متغییر هست. در عکسی که می بینید بال دلتا شکل به صورت یک ساختار یک دست با پروفایل همگن دیده نمیشه، بلکه به وضوح یه قسمت مثلثی در انتها در کنار سکان های عمودی دیده میشه، که در واقع همون دم افقی پرنده هستن، و مابقی اون یه بال تو وضعیت کاملا عقب رفته و چسبیده به دم هست که شکل کاملا متفاوتی داره و همین بال داشتن باعث میشه که با یه لیفتینگ بادی تمام عیار مواجه نباشیم. تو عکس پایین سعی کردم محل حدودی این خط منفصل بین سکان افقی و بال رو نشون بدم، تو تصویر اصلی هم دقت کنید مشخصه تو عکس کمیاب دیگه ای که همین کانسپت رو از زاویه بقل نشون میده این ساختار بهتر و واضح تر دیده میشه و حتی طول بیشتر بال نسبت به سکان در محل فلش مشخصه
  10. 1 پسندیده شده
    بسم ا... سرلشکر شهید در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی و شعار تروریستهای اجاره ای ( منافقین ) در خصوص انحلال ارتش ، در کتاب " ناگفته هایی از زندگی سپهبد قرنی " از روزهای سخت بهمن 57 چنین در حافظه تاریخ به یادگار مانده : " روزهای سخت و حساسی بود که تشخیص دوست و دشن ممکن نبود . مکرر می دیدیم که فرمانده منصوب شده را به وضع بدی از پادگان اخراج می کردند . آن روزها قبول مسئولیت خیلی شجاعت می خواست و قبل از شجاعت ، اعتماد به فرمانده مافوق و گذشته وی لازم بود . در همان روزها ، نیروی زمینی ارتش فرمانده نداشت ، به همین دلیل سپهبد قرنی ، سه افسر ارتش را برای تصدی این پست معرفی کرد ولی دو نفر از این سه نفر ، بلافاصله پیشنهاد را رد کردند . اما شهید ولی ا... فلاحی که درآن زمان جانشین مرکز پیاده شیراز بود برای فرماندهی نیروی زمینی پیشنهاد شد و وقتی وضعیت را برای ایشان تشریح کردند ، ایشان گفت که من از شیراز تا تهران با مشکلات زیادی آمدم ، خیلی جاها ، جلوی ما را گرفتند ومانع آمدنمان شدند و همه مشکلات را می دانم ،ولی من 6 لیتر خون بیشتر در وجودم نیست ، می خواهم این 6 لیتر را در راه انقلاب و مشکلاتش بریزم .... پی نوشت : انصافا" آن موقع یونیفرم ارتش خیلی به سازمان آن مرتبط بود ..
  11. 1 پسندیده شده
    این نمونه پیشنهادی راک ول و لاکهید با این بال ها چطور میخواسته از روی ناوهواپیمابر بلند میشده؟ احتمالا سرعت تقرب برای فرودش از f-104 هم بیشتر میشده بیشتر شبیه lifting body ها هستش مثل x-24b تا جایگزین تامکت کسی قصه این نمونه پیشنهادی رو میدونه؟
  12. 1 پسندیده شده
    اف 14 بدلیل قابلیت حمل بالا برای بحث یک جنگنده مینی آواکس بسیار مفید هست عیبش سطح مقطع راداری بالایش هست که باید اصلاح بشه در مورد رادار و تسلیحات روش قبلا کار شده و خیلی پیشرفت ها براش ایجاد شده است چیزی که میشه گفت بال ها بدلیل تیتانیوم و موتور چالش ها هستند برای تولید اگر چه در این موارد سال ها پیش موفقیت هایی گفته شده است در نهایت برای ساخت اف 14 مشکل خاصی جز برنامه ریزی تولید نداریم ولی موتور باید تقویت بشه طراحی و سطح مقطع راداری باید اصلاح بشه
  13. 1 پسندیده شده
    سامانه جنگ الکترونیک ترکی koral در پایگاه الوطیه لیبی...
  14. 1 پسندیده شده
    ما یک پروژه جنگند سنگین داریم. یک پروژه موتور توربو فن سنگین هم داریم. طبیعتا این پروژه اف 14 و موتور tf30 است. ولی اگر روس ها سوخو 30 و موتور al31 را به ما بدهند جایگزین اف 14 خواهد شد. یعنی فعلا ظاهرا پروژه اف 14 دو هدف دارد. 1- اگر روس ها دانش سوخو 30 و al31 را به ما دادند این یک پروژه دست گرمی برای ایجاد زیرساختار علمی برای جذب دانش ان است و اگر ان اتفاق بیافتد این پروژه کنسل میشود. 2- اگر روس ها سوخو را ندادند این پروژه جدی تر شده و ادامه می یابد. البته احتمالا در این حالت از چین و روسیه هم کمک های گرفته خواهد
  15. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ بازدید رئیس ستاد مشترک ارتش از مرکز زرهی شهید زرهرن
  16. 1 پسندیده شده
  17. 1 پسندیده شده
    یک جامعه وقتی رشد می‌کند که پیرانش نهال‌هایی بکارند که مطمئنند هرگز زیر سایه‌شان نخواهند نشست. ضرب‌المثل یونانی
  18. 1 پسندیده شده
    انعکاس یک خبر ( ارزش گذاری کلی خبر) یک خبر یا اتفاق به خودی خودی خبری خنثی محسوب می شود، نحوه ارائه و نگاه به آن باعث حس مثبت یا منفی به موضوع می شود متغیرهایی که یک خبر را تاثیرگذار می کنند شامل موارد زیر می شود - ذهنیت قبلی مردم و الگوی ارجاع به اخبار قبلی - تکرار و محل قرار گیری در صفحه خبرها - نوع عنوان انتخاب شده - نوع عکس و تصویر انتخاب شده - نوع کلمات انتخاب شده - نوع تکرار در دیگر رسانه ها - موارد دیگری هست چون انتخاب کارشناسان، میزان پرداختن به بحث، حرف از زبان مخاطب عام و ... که هر کدام یک مقاله هست ولی اینجا به بیان کلی پرداخته می شود و فرض را بر درستی مطلب رسانه می گذارد ( وای به آن روز که ما خودمان هم سوتی داده باشیم مثل داستان هواپیمای اکراینی) همچنین میزان هماهنگی در انتشار خبر بین رسانه ها هم به عنوان یک حرت پرتکرار بسیار مهم هست و مخاطب را با تعداد ضربات بالا مجبور به پذیرش حداقل خبر می کند نکته ای که در این بین مهم هست شدت پایین اجرای این تکنیک ها هست تا مخاطب حساس نشده و کلک را نبیند و حس نکند - ذهنیت قبلی مردم و الگوی ارجاع به اخبار قبلی ذهنیت شرطی شده: در حال حاضر اگر اتفاقی در ایران بیفتد، و ایران تکذیب کند ولی آمریکا بگوید اتفاق افتاده است، روایت آمریکا تایید می شود. این ناشی از ذهنیت شرطی شده هست که چند مورد تکرار شده است و الان بصورت پیش فرض در نظر گرفته شده است. خبرهای فراموش شده قبلی: گاهی فردی حرفی می زند و هنگام تفسیر حرف امروزش به سراغ حرف های پیشینش می رویم و دیدگاهش را شرح می دهیم که باعث می شود ناخودآگاه خبر به سمت حرف های قبلی سو پیدا کند، حال نوع انتخاب حرف قبلی جهت سوگیری را مشخص می کند اتفاقات مشابه یا حرف های دیگران: ارتباط دادن اتفاقاتی مشابه که در زمان، مکان، شکل و ساختار شباهت داشته باشند و بتوان نظمی در آنها پیدا کرد ابزار قوی برای ایجاد جهت به خبر هست. - تکرار و محل قرار گیری، اندازه و نوع فونت در صفحه خبرها محل درج خبر، ابعاد خبر در تاثیرگیری خبر خیلی مهم هست، این سیستم با چشم مخاطب کار می کند. مثال دیگر درج یک شایعه در صفحه اول و درج تکذیبیه در خبر کنار که این موارد ناخودآگاه مخاطب را هدف قرار می دهد تفاوت برداشت در این تیتر و تصاویر را ببینید (نگاه به مرگ پرنسس دایانا در سمت راست ملکه و اندوه نشان داده شده است و در سمت چپ مرگ و خود پرنسس) یا چینش در این تصویر - نوع عنوان انتخاب شده عنوان های روزنامه های ورزشی ایران بهترین مثال برای عنوان خبر هست که عنوان چیزی می گوید و متن چیز دیگر در این روزنامه های زرد هدف جذب مخاطب هست ولی رسانه های اصلی هدفشان تاثیر روی ناخودآگاه مخاطب هست و ایجاد پیش فرض قبل از خواندن متن خبر - استفاده از صفات برتر و ترین - استفاده از کلمات تعجب آور - استفاده از تضاد در کلمات - تناقض آشکار در جمله - و ... - نوع کلمات انتخاب شده مثال زیاد است ولی در حد مختصر استفاده از کلمه گور، قبر و آرامگاه جنازه، جسد و پیکر فوت کرده، کشته شده یا جان باخته شهید، کشته یا هلاکت معترض، اغتشاشگر، آشوبگر، مخالف و ... و ... این کلمات از نظر معنی یکی هستند ولی از نظر ارزش گذاری متفاوت می باشند و هدف ناخوآگاه مخاطب هست و تنها زمانی که دلبستگی زیاد است ارزش این کلمات حس می شود - نوع عکس و تصویر انتخاب شده در این مورد یک مثال می زنم استفاده از پاهای آویزان اعدامی یا طناب دار برای دادن خبر حکم اعدام در حالی که برای اعدام یک جانی در آمریکا از سر افتاده و تصاویر نقاشی استفاده می شود ( فکر کنم قانون ارائه تصویر باشد) - دو تصویر با یک تیتر ولی دو تاثیر متفاوت ناشی از دو تصویر متفاوت - یا درج عکس خاصی در پس زمینه - نوع تکرار در دیگر رسانه ها این که خبر توسط چه کسانی تکرار شود و دیگران هم در انتشار آن چگونه تحلیل یا صحبت کنند در اثرگذاری خبر تاثیر زیادی می گذارد، خبری مهم که توسط رسانه های پوشش داده نشود ناخودآگاه از حساسیت می افتد و اگر همه به آن اشاره کنند در ذهن مخاطب می ماند. در مورد خبرهای ایران ما به شدت تکرار خبر را شاهد هستیم مثل خبر نطنز و یا ناو ایرانی و نوع سوژه جزئیات معمولا متفاوت است، این اتفاق در مورد خبر رسانی اعتراضات آمریکا به صورت عکس دیده شد و عملا اعتراضات بدون هیچ صحبتی به فراموشی رفت تا اتفاق بلد و موج بعدی، اما در خبر آتش سوزی در ناوهلیکوپتر بر آمریکایی در رسانه های خارجی سکوت را می بینیم در حالی که چندی پیش این خبر برای آنها در ایران جالب بود مثال از بایکوت خبر آتش سوزی در ناو در صفحه اول رسانه ها ( در سرچ گوگل خبر در این رسانه ها پیدا می شود ولی تو خود صفحه اصلی نمی توان پیدا کرد) - خبرگزاری های فارسی آن سوی آب - خبرگزاری های اصلی آمریکا و انگلیسی - روزنامه ها موارد گفته شده با فرض درستی اصل و مفهوم خبر بیان شده است، و هدف ایجاد جهت به خبر است یعنی با استفاده از ابزارهایی که گفته شده خبر را مثبت یا منفی می کنیم "حالا خودمانیم این ها را از ما یاد گرفته اند یا ما از آنها ؟؟" این جمله دقیقا یک جمله دستکاری شده است با این منظور که ما هم این کار را می کنیم
  19. 1 پسندیده شده
    اسلحه تهاجمی آ کا 47 سلاحی تهاجمی اتوماتیک که در ایران به نام سازنده اش کلاشنیکف معروف است. تولید انبوه AK-47 از سال ۱۹۴۷ در اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد و با توجه به سهولت استفاده و نگهداری، قدرت بالا، هزینه اندک تولید و دوام زیاد به محبوب‌ترین تفنگ تهاجمی دنیا تبدیل شد. از زمان آغاز تولید این سلاح تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیون قبضه کالاشنیکف در شوروی و کشورهای دیگر ساخته شده‌است. در سال ۱۹۷۴ آکا-۷۴ که کالیبر آن به ۵٬۴۵ کاهش پیدا کرده و از فشنگ ۳۹×۵٫۴۵ استفاده می‌کند. در جنگ ویتنام سربازان آمریکایی مسلسل‌های ام-۱۶ خود را رها می‌کردند و کلاشینکف نیروهای ویتنامی را به خاطر راحتی کار و گیر نکردن سلاح بر می‌داشتند. به تازگی فیلمی در مورد طراح این سلاح میخائیل تیمافییویچ کالاشنیکُف تولید شده است. فیلم کلاشنیکف 2020 https://www.aparat.com/v/ymIOZ/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DA%A9%D9%81_%D8%A8%D8%A7_%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C_Kalashnikov_2020
  20. 1 پسندیده شده
    GLSDB طرحی نو برای ذخایر عظیم راکت های هدایت ناپذیر ایران مهمات GLSDB یا بمب های کم قطر پرتاب شونده از سطح گونه ای جدید از تسلیحات هستند که اخیرا مورد توجه ارتش امریکا قرار گرفته است این مهمات در اصل ترکیبی از مهمات هوابه زمین هستند که با تغییراتی از سامانه های MLRS یا همان سیستم پرتاب چنگانه راکت شلیک میشوند.این تسلیحات دقتی برابر بایک متر دارند و قادر به حمل انواع کلاهک های جنگی نیز میباشند در اصل طراحی این سلاح پاسخی مناسب به توسعه بسیار فزاینده سیستم های راکت توپخانه ای هدایت پذیر در کشور های مختلف نظیر چین روسیه کره شمالی و ...میباشد. این مهمات پس از شلیک و روشن شدن موتور و رساندن بمب به ارتفاع و سرعت مناسب با باز شدن بالک های به سمت هدف روانه خواهد شد در حالیکه در راکت های توپخانه مهمات مسیر بالستیکی رابرای رسیدن به هدف خود طی میکنند GLSDB با گلاید کردن مسیر و با دقت بالاتری به هدف خود خواهد رسید.برخلاف راکت های توپخانه ای مهمات GLSDB یک پوشش 360 درجه ای برای حمله در زاویه های با مقادیر کم خواهد داد فرضا هدف قرار دادن اهداف در پشت ارتفاعات و کوه ها ...این مهمات بردی برابر با 150 کیلومتر دارند که این مقدار شدیدا وابسته به اندازه بمب و همچنین نوع موتور حامل ان است...در ایران اخیرا بمب های چون یاسین وبالابان معرفی شده اند که با توجه به در اختیار داشتن تعداد بالایی از لانچرهای پرتاب راکت در ایران و ذخایر عظیم راکت های هدایت ناپذیر توسعه مهمات بر پایه این طرح گزینه تهاجمی قدرتمند و ارزان به نیرو های مسلح ایران خواهدافزود.البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست در سال 2019 یک GLSDB مجهز به سیکر فعال لیزری یک هدف در دریا را از فاصله 130 کیلومتری منهدم نمود که همین امر توانایی استفاده از این مهمات را ضد اهداف دریایی روشن میسازد.( این نکته قابل یاداروی است که اخیرا ایران کیت هدایتی نیز برای راکت های هدایت ناپذیر خود معرفی نموده است در هر صورت حتی با انجام ان طرح نکات مثبت GLSDB قابل چشم پوشی نیست)
  21. 1 پسندیده شده
    چند تصویر در جهت یاداوری ! اصولا استفاده از خودروهایی چون تویوتا و ای تی وی ها هم استاندارد وشرایط خاص خود را میطلبد قابل توجه دوستان نظامی در ایران! تصاویر از رژه پیروزی نیروهای ویژه روسی sso در شهر تولا روسیه ! که خوب از بهترین ها در جهان هم هستند چه از لحاظ تجهیزات و تمرین و اموزش .... استفاده از تویوتا هایلوکس و ساخت یک برجک برای تیربارچی در پشت وانت که پوشش بسیار خوبی در مقابل کمین دشمن میدهد و همچین استفاده از تیربار کُرد ( امیدواریم در لیست احتمالی خریدهای ایران از روسیه ببینیم)که از لحاظ دقت و قدرت اتش و تخریب از بهترین ها میباشد. این هم تصویر دیگر از دوستان روسی با ای تی وی Strike-M4 و گاتلینگ GShG-7.62 ترکیبی از تحرک بالاو قدرت اتش وحشتناک و حفاظت از روبرو... این هم ای تی وی های کت الترا ویاماها 700 و....
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام    مدرسه خلبانان  آزمایشی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران         پی نوشت :   بازسازی پچ- MR9
  23. 1 پسندیده شده
    درود به جناب IRINAVY از لطف شما سپاسگذارم. در پاسخ شما باید موارد کوچکی را عرض کنم تا موضوع روشن تر بشه. اولا اطلاعات من از پدافند بر میگردد به زمان جنگ و بعد از آن دیگر خبری ندارم اما چون در فیلم ها مرتب افرادی را نشان می دهند که با گریس پنسیل دارند بر روی پلاتینگ برد برعکس نویسی می کنند، خواستم برای بیننده این فیلمها روشن بشود که موضوع این برعکس نوشتنها چیست. البته اطلاعات من خیلی قدیمی و به درد نخور است و حتما شما درست تر می گوئید اما تا جایی که من میدونستم بعد از انقلاب خیلی از رکن دومی ها را بی کار کردند زیرا تصور می شد اینها شاخه ساواک هستند در ارتش و ... وظیفه اصلی رکن دوم داشتن اطلاعات از درون خاک دشمن به وسیله عوامل ویژه بوده و وظیفه گروه اطلاعات و شناسایی (گاشا که الان احتمالا چون ارتقا پیدا کرده شده "فاشا") که شما فرمودید بهره برداری از سیستمهای الینت و ... بود و هرچند ممکن است که گاشا زیر مجموعه رکن دوم بوده ولی کاراصلی رکن دوم بدست آوردن اطلاعات و جزئیات از طریق رابطهای درون خاک دشمن بوده بقیه روشهای جمع آوری داده (مثلا الینت(10 سال پیش نرم افزار یک سیستم الینت را در یک شرکت خصوصی بهینه کردم تا به سرعت مناسب برسد)) فقط در مسیر ارزیابی اطلاعات دریافتی از درون خاک دشمن بوده است. پرسنل گاشا کار مهمی که برای سوباشی می کردند این بود که تعداد هواپیما ها را و نوع آنها را به سایت گزارش می کردند و این برای انتخاب روش درگیری و قرمز کردن مناطق مورد هدف احتمالی برای سایتی که از رادار قدیمی استفاده می کرد و توده هواپیما ها را فقط در یک بلیپ پر رنگ می دید بسیار حیاتی بود. اما پرسنل گاشا نمی توانستند که بگویند هواپیما چه شماره دمی دارد و این شماره دم در حال حمل چه سلاحی است و برای چه هدفی که این وظیفه رکن دوم باید می بود. یک سایت گاشا هم در ایلام بود که خیلی قبل از سوباشی به شدت بمباران شد و خساراتی به مراتب بیشتر از سوباشی دریافت کرد. در واقع این سایت مثل ناوچه سهند مقاومت کرد و توپهای پدافند آن تا آخرین لحظه به دشمن شلیک کردند بر خلاف سوباشی که یک ضربه دقیق و تکنیکی توسط بمب هوشمند دریافت کرد توسط چندین فروند هواپیما به شدت کوبیده شد(اینجا اهمیت و قدرت رکن دوم عراق مشخص می شود). البته پرسنل گاشا از پدافند هم مظلوم تر بودند زیرا هنوز نامی از آنها برده نمی شود. در واقع اگر پدافندی ها بسیجی بودند سربازان گمنام که می گویند همین گاشا ایها بودند. یکی از عزیزانم از بازماندگان همان سایت سوباشی است. ایشان در تمام طول جنگ یا در سایت موقت روی اسکله بندر امام بود یا در سوباشی. وقتی که در سوباشی بود، معمولا شیفت را که تحویل می داد مستقیم به تهران می آمد زیرا در همدان امکان زندگی نداشت (یک اتاقی در یکی از هتل H های متروکه پایگاه سوم به ایشون داده بودند بدون هیچ امکان حیات و دریغ از یک لامپ قابل روشن شدن در کل H به آن عظمت) برای همین وقتی از سایت با پایگاه تماس گرفتند و همه را فراخوان کردند ایشان در تهران بوده وگرنه ایشان هم شهید می شد. اکثر کسانی که شهید شدند از دوستان نزدیکش بودند و ضربه روحی که ایشان دریافت کرد شدید بود. ایشان یکی دو سال بعد از نیرو خارج شد و 10 سال طول کشید تا دوباره بتواند در یک جایی کار بکنند. از خاطرات شیفت قبل از بمباران می گوید که ما یک F-4 داشتیم و یک F-14 و عراقی ها با بیش از 100 فروند در آسمان از منافقین پشتیبانی می کردند. ایشان میگفت که F-14 هدف چندین موشک از چندین سمت قرار گرفت که فقط یکی از موشکها که عمل نکرد باعث شد رادوم به کل کنده شود ولی خلبان با مهارت توانست به پایگاه بازگردد. پایگاه سوم را هم با بمب خوشه ای بمباران کردند که سطح باند پر شده بود از بمبهای عمل نکرده و سربازان وظیفه با شجاعتی خود جوش بمبها را با دست از روی باند جمع کردند!!!!!!! خلبانها نیز به سرعت به پرواز درآمدند تا بمباران پایگاه را تلافی بکنند. جالب است که بدانید حتی واحد های نیروی زمینی که در سرپل ذهاب و قصر شیرین توسط عراقی ها منهدم می شدند و ارتباطشان با نیروی زمینی قطع شده بود با سوباشی در ارتباط بودند!!! و یک درجه داری در سرپل ذهاب که تا آخرین لحظه در حال مقاومت بود پشت همین بی سیم از طریق بچه های سایت برای خانواده اش پیام خداحافطی فرستاد که در سایت همه را به گریه انداخت. در مورد محل شغلی باید بگویم این چیزی است که در آن زمان به پرسنل ابلاغ شده بود. می دانید که قبل از انقلاب خیلی وقتها سرتیپ ها و سرلشکرها (مانند نادر جهانبانی) کماکان پرواز می کردند (شاید اطلاع محل شغلی قدیمی بوده(درجه سرتیپ دومی هم اختراع بعد از جنگ است)) و در زمان جنگ هم بسیاری از سرهنگ های عالی رتبه (مثل سپید موی آذر و ...) عملیات انجام می دادند که باید وقتی در آسمان قرار می گرفتند مطلقا از دستورات افسر فایتر کنترلر پیروی بی چون و چرا می کردند که این محل شغلی را قابل توجیه می کند صرفنظر از اینکه افسر سایت عملا فرمانده پدافند 75% کشور است زیر اوست که تعیین می کند چه کسی به چه چیزی شلیک بکند و آن فرماندهی پدافند منطقه ای که شما می فرمایید در صدور فرمان تیر اندازی کاری نمی تواند انچام بدهد مگر اینکه در سایت باشد و به نظرم بیشتر وظیفه پشتیبانی و مدیریتی دارد. به هر حال این چیزی بود که به پرسنل گفته شده بود و بنده مدرک کتبی ندارم. اما در کل قضیه فرقی نمی کند چه سرهنگی چه سرتیپ دومی چه سرلشکری هرچه بود حقوق و مزایای پرسنلی که روزانه و برای تمام عمر خدمتی باید جان خود را ریسک بکنند و با انواع دشمنهای طبیعی و مصنوعی و خطرات ناشی از فرکانسهای مضر بجنگند آنقدر کم بود که اکثرا بعد از تحویل شیفت کارهای جنبی می کردند.(که غم انگیز است) [b]یک افسر باید در شان یک افسر بتواند خرچ بکند[/b] یک درجه دار هرگز نباید کمبود مالی را احساس بکند اما در عمل در حد یک کارگر ساده هم نبودند. خیلی که روی ماشینهای دیگران رانندگی می کردند(حالا از همیت قسمتی آنها چه باقی می ماند خدا می داند). اما یکی از این کارهای جنبی داستان جالبی دارد: یکی از با تجربه ها و افسران ماهر سایت که اهل خراسان بود و فکر کنم شهید هم شده باشند(روحشان شاد)، می رفت به روستای خود و از آنجا مار می گرفت داخل گونی می گذاشت به تهران می رفت و دانه ای 200 تومان به انستیتو پاستور می فروخت (البته قیمت مار 500 بود ولی بیش از 200 به ایشان نمی دادند!!) چند وقت بعد از ستاد نیروی هوایی ایشان را احضار کردند و طفلکی فکر کرده بود که دوباره پرونده دادگاه نظامی اش در مورد خطا رفتن یکی از موشکها یا از دست رفتن یکی از هواپیما ها فعال شده. وقتی به ستاد می رود ایشان را به انستیتو پاستور دلالت می دهند و در آنجا یک دکتری به ایشان می گوید این مار را شما گرفته اید؟ می گوید بله. دکتر می گوید که از کجا؟ می گوید از زیر یک سنگ در نزدیکی روستای خودمان. دکتر می گوید این مار نا شناخته است و برای اولین بار است که در جهان کشف شده و برابر گزارش یک انجمن سم شناسی در فرانسه، سم آن 70 برابر از سمی ترین مار کشف شده در خشکی، سمی تر است. به این گونه بود که چند ماه قبل از بمباران سایت ایشان کار دوم خود را هم به کل کنار گذاشت. حالا اگر جای دیگری بود حداقل یک پاداش افسانه ای به ایشان می دادند (این نوع سم بی نهایت گرانبها است برای مثال یک گرم سم مار کبرای 60 سانتی خوزستان که نا شناخته هم نیست 60000 دلار قیمت دارد) ولی آن دکتر انستیتو پاستور فقط می خواست که اقلیم زیست مار را مجانی مشخص بکند. در مورد مظلومیت پدافندی ها هرچه بگوییم کم است. من در ابتدا می خواستم کل متن را حذف کنم زیرا می ترسیدم حساسیت ایجاد بکنه ولی بعد از کلی ویرایش آن را باقی گذاشتم زیرا یک نفر باید از این پرسنل محروم پدافند حمایت می کرد. البته من مخالف این هستم که ما از رزمندگان زنده یا شهدا افرادی بسازیم که بی نقص بوده اند مثل فیلم شوق پرواز اما خیلی ها با من مخالفند و شهدا را بی نقص می دانند. در مظلومیت پرسنل فعلی پدافند همین کافی است که برای سفر به مناطق مانور هم با وجود صندلی خالی بلیط هواپیما گیر نمی آورند و اگر آشنایانشان که سابقا در نیرو کار می کرده اند در شرکتهای هوایی نباشند، یک ماموریت رفتنشان هم با دردسرهای فراوان همراه است. راستی یادم رفت که بگویم که ترافیک هوایی عبوری از ایران به مدد وجود این سایت تسهیل می شود و ایران در گذشته از این راه درآمد درشتی داشته که امروز را نمی دانم اما پرسنل رادار که زحمت فراوانی در این باب می کشند هرگز سهمی از این درآمد ندارند!!!
  24. 1 پسندیده شده
    سایت سوباشی در ارتفاع 8888 پا قرار دارد و بیشتر سال دمای پایینی دارد. در نزدیکی سایت یک آبگیر عمیق خطرناک برای شنا وجود دارد که نام سایت از نام آن گرفته شده است. با توجه به روش دفاعی ایران و تعداد بسیار کم هواپیماهای CAP که در سال 1367 داشتیم ومعمولا در این سایت در هر لحظه کمتر از 4 نفر در اتاق عملیات بودند و شیفتها هم 24 ساعت کار 48 ساعت استراحت بود. چیزی شبیه به یگان پاسدار پادگانها که استمرار این مدل کارکرد بسیار خرد کننده اعصاب و روان پرسنل بود و هست. حالا در زمان بمباران چرا بهترین پرسنل پدافند آنجا جمع شده بودند و هر کس که در پایگاه سوم شکاری بود را به سایت فراخوانده بودند دلیل خود را دارد که .... محل شغلی افسر فایترکنترلری که در این سایت شیفت میداد به دلیل اهمیت آن از حفاظت از 75% جمعیت ایران، [b]سرلشکری بو[/b]د و احتمالا هنوز هم هست. اما حقوقی که دریافت می کردند معادل همان درجه روی شانه اشان اگر در تهران کار اداری انجام بدهد بود (حدود ماهی 7000 تومان برای یک سروان و 6000 تومان برای یک ستوان دوم) به همین دلیل خیلی از افسران پدافند که از ثروت پدری محروم بودند قادر به تشکیل خانواده هم نبودند. اتاق عملیات سایت یک کانکس موقت بود که آمریکایی ها نصب کرده بودند تا ببینند که محل سایت از نظر پوشش بهینه هست یا خیر. شیفت دادن دراین کانکس در دمای 45 درجه زیر صفر زمستان سوباشی یک نبرد با طبیعت بود. حتی حاضر شدن در محل شیفت بسیار مشکل و پر مخاطره بود زیرا جاده ماشین رو به سمت سایت در زمستان کاملا بسته می شد و بارها می شد که یک افسر به جای 24 ساعت 72 ساعت شیفت بدهد. حتی تعویض شیفت با هلی کوپتر هم به دلیل نبود دید بسیار کار مشکلی بود و در یک مورد خلبانی که حاضر شده بود با دید 0 بر سوباشی فرود آید به دلیل برخورد با توده برف و امداد غیبی توانسته بود جان خود و پرسنل شیفت جدید را نجات بدهد. در کوهپایه این سایت هم به تعداد بسیار فراوان گرگ وجود داشت و اگر پرسنل قاطی می کردند و قصد پایین آمدن از کوه را در دمای 40 درجه زیر صفر می کردند، باید علاوه بر تله های برفی موجود در چنین ارتفاعی با گرگهای گرسنه نیز مواجه می شدند. غذایی که به پرسنل داده می شد معمولا آب گوشتی بسیار بد بو و بد مزه بود که آن را دور می ریختند و نان خشک می خوردند. جالب است که این آبگوشت بسیار مورد توجه گرگها بود و می رفتند به توده های یخ زده آن در دره لیس می زدند. در این ارتفاع بادی می وزید که تعویض شیفت سربازان نگهبان و کارکرد پاس بخش را کاملا مختل می کرد و باید بارها به محل نگهبانها سر می زدی تا خیالت راحت باشد که جوان مردم نخوابیده و یخ نزده باشند. در فاصله اتاق افسر نگهبان تا اتاقک سربازهای نگهبان هم باید مسلح حرکت می کردی چون معلوم نبود که با گرگهای گرسنه روبرو می شوی یا نه. دیواره های کانکس اتاق عملیات به قدری سست بود که چند بار بر اثر بوران فرو ریخت و پرسنل با پتو و میله تی و غیره جلو ورود برف و بوران را به درون اتاق عملیات می گرفتند. این اتاق نسبتا بزرگ بود و در 3 سطح اسکوپهای رادار در آن قرار داشت. که در بالاترین سطح افسر سر شیفت عملیات در محل سر لشکری قرار می گرفت که در طول جنگ در بسیاری از موارد یک ستوان دوم در این محل می نشست و تهران و جاهای دیگه را قرمز می کرد و وقتی که اوضاع نبرد هوایی حاد می شد از یک افسر باتجربه تر استفاده می شد. جالب است که بدانید از ابتکارات پرسنل تحت امر این سایت[b] شناسایی موشکهای بالستیک[/b] (با یک روش خاص و نه متکی بر ابزار فسیلشان) عراقی و اعلام وضعیت دقیق و به موقع برای تهران و قم و اصفهان بود که عراقی ها و غربی ها را گیج کرده بود که اینها با این ابزارشان چطور این کار را می کنند. فیلمی که شما معمولا در تلویزیون یا فیلمهای سینمایی از اسکوپهای رادار [b](که پرسنل پشت انها نشسته اند)[/b] و اون تابلوی شیشه ای (پلاتینگ برد) [b]که پرسنل بر روی آن با گریس پنسیل برعکس نویسی[/b] می کنند می بینید، در واقع مربوط به اتاق آموزش رسته فایتر کنترلر در پادگان دوشان تپه در جنب ستاد نیروی هوایی در تهران است و اتاق عملیات واقعی و اون تابلو شیشه ای خیلی بزرگتر بوده و اسکوپهای بیشتری دارند. این گونه سایتها برای این طراحی شده بود که بتوان همزمان صدها هواپیمای خودی را کنترل کرد اما با توجه به توان نیروی هوایی در سال 67 و اینکه کسی نمی دانست جنگ چند سال دیگر ادامه خواهد داشت در پرواز هواپیماها به شدت دقت می شد و بیشتر اسکوپها خالی بود و نیازی به افسر فایتر کنترلر نداشت. در بازدیدی که یکی از علمای بزرگ از سایت داشتند، بعد از دیدن اوضاع سایت ایشان 15 میلیون تومان پول در اختیار نیروی هوایی گذاشتند تا دور تا دور اتاق عملیات یک دیوار بتونی به قطر یک متر کشیده شود و در جنب آن یک اتاق استراحت امن ولی کوچک نیز ساخته شود. بعد از این کمک وضع شیفت کمی بهتر شد ولی کماکان کل سقف همان سقف کانکس پوسیده قبلی بود. علت این بود که بعد از انقلاب واحد رکن دوم ارتش به کل منهدم شده بود و در ساخت مجدد آن هم اقدام درستی نشده بود و کل اطلاعات ما از نیروی هوایی عراق بر می گشت به بازجویی افسران خلبان عراقی که یا چیزی نمی دانستند یا نم پس نمی دادند یا اینکه خیلی گنده گویی می کردند. بنابراین نیروی هوایی از رفتار عراق و اطلاعاتی که داشت تصور می کرد که "نیروی هوایی عراق فاقد توان حمله به هدف نقطه ای است" اما پرسنل پدافند می دانستند که عراقی که با بمب مخصوص ضد بتون مغز راکتور اتمی آلمانی بوشهر را می زند و سوراخ می کند و یا سایت بوشهر را به راحتی می زند، حتما می تواند سایت سوباشی را هم بزند. تنها تعجب پرسنل این بود که چرا هنوز زنده هستند!؟ و سایت بمباران موثری نشده است. با این حال هیچ سایت پدافند موشکی موثری در نزدیکی سوباشی موضع دفاعی نگرفت و.... .(شاید نقاط مهمتری برای استفاده از معدود سایتهای موشکی وجود داشته است) فقط دور تا دور اتاق عملیات دیوار کشیده شد. به هر حال پرسنل همیشه مظلوم پدافند را در آن دوران حتی سوار اتوبوس نمی کردند. خودشان باید برای ترابری خودشان فکری می کردند و از حقوق ناچیز خود خرج این موارد را هم می پرداختند. یادم میآید که یکی از اینها می خواست بلیط تهران همدان بگیرد ، می گفتند نداریم فقط به رزمندگان می دهیم وقتی ایشان گفت که محل خدمت جنگی من همدان است، مسئول ترمینال گفت جوجه سروان چرا دروغ می گی همدان جبهه نیست!!!!! بعضی ها هم که از کرمانشاه باید به همدان می آمدند وقتی که کرمانشاه بمباران شده بود، مردم اینها را سوار نمی کردند و می گفتند شما تهرانی ها از ما دفاع نمی کنید!!! (حالا طفلکی بچه غرب بود) حالا ما انتظار داریم چند تا افسری که ساده ترین مشکلات معیشتی و درمانی آنها حل نشده با چند تا وسیله قدیمی آسمان ایران را در مقابل ابر قدرتها ایمن بکنند و اگر نتوانند انتظار داریم که دادگاهی بشوند. در بین همین شهدای سوباشی تعدادی از بهترین فایترکنترلرهای خاورمیانه و بلکه جهان وجود داشت که به دلیل آنکه دستور شلیک موشک داده بودند وموشک به هدف نخورده بود یا اینکه در نبرد یک هواپیما با 25 شکاری دشمن آن یک هواپیما را از دست داده بودند، برایشان پرونده درست شده بود. ..... این آخری حتی می گفتند اگر موشک به هدف نخورد باید پولش را خودتان بدهید و ...... . البته تشویقهایی هم می شدند مثلا اگر موفق به شکار میراژ می شدند یک سکه بهار آزادی به آنها می دادند. حالا مقایسه کنید با پرسنل مراقبت پرواز اسپانیا (کشوری فلک زده) که بدون داشتن استرسی معادل یا قابل مقایسه با فایتر کنترلرها، درآمد سالانه 300 هزار یورو دارند و تازه مرتب به دلیل سختی شغل و حقوق کم اعتصاب می کنند و بعضی از کوریدور های اروپا بسته می شود.
  25. 1 پسندیده شده
    بسم رب الشهداء و الصدیقین چند ماه پیش برای یه برنامه فرهنگی و مذهبی که در سایت سوباشی برگزار شده بود، رفتم. اونجا بود که از نزدیک با مشهد شهدای اون حادثه و شرح ماجرا بیشتر آشنا شدم. بعد از اون تصمیم گرفتم مطالب دست اولی تهیه کنم و در سالگرد اون حادثه خدمت دوستان تقدیم کنم تا اینکه از طریق یکی از دوستان بسیار خوبم به فیلم مستندی دراینباره دسترسی پیدا کردم. که هنوز در هیچ رسانه ای پخش نشده و احتمالا چهارشنبه هفته آینده از برنامه روتین ارتش از شبکه یک پخش خواهد شد) این فیلم حدودا 15 دقیقه ای روایتی مستند از حادثه ی حمله به سایت رادار سوباشی است که در 5 مرداد سال 67 (تنها چند روز به پایان جنگ تحمیلی و پس از پذیرش رسمی قطعنامه 598 از سوی ایران) اتفاق افتاده که منجر به شهادت 19 نفر از پرسنل متخصص پدافندهوایی شد. فیلم به اندازه کافی گویا هست پس من بیشتر از این توضیح نمیدم و پیشنهاد میکنم که حتما اون رو دانلود و تماشا کنید. دوستانی هم که نظرات و انتقادی نسبت به فیلم دارند لطفا یا در همین جا یا بصورت خصوصی بفرمایند تا به سازندگان اون منتقل کنم. لینک های دانلود http://habibnavy.persiangig.com/video/Soobashi-00.flv http://habibnavy.persiangig.com/video/Soobashi-00.flv قسمت اول - 36 مگابایت http://habibnavy.persiangig.com/video/Soobashi-01.flv http://habibnavy.persiangig.com/video/Soobashi-01.flv قسمت دوم - 36 مگابایت انشاءالله رهرو راه شهدا باشیم شادی روحشون، صلوات