برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 10 خرداد 1400 در پست ها
-
1 پسندیده شده9دی لحظه شلیک موشک 9 دی از سامانه ارتقاء یافته سوم خرداد سامانه های پدافندی ساخت ایران بالاتفاق از کمبود موشکهای بردکوتاه رنج میبرند به گونهای که حتی نشانهای مبنی بر بکارگیری موشکهای برد کوتاه توسط باور373 مشاهده نشده است. تا کنون سامانه های ایرانی با هدف مقابله با جنگندهها و پهپادهای متخاصم طراحی شده بودند و در مرحله دوم وظیفه مقابله محدود با موشکهای کروز ، بمب های هواپرتاب و موشکهای ضد رادار را بر عهده داشتند. گرچه وزارت دفاع و هوافضای سپاه پاسداران به صورت جداگانه دست به طراحی و ساخت سامانههای کوتاه برد تخصصی جهت مقابله با موشکهای کروز، ضد رادار، پهپادها و بمبهای هواپرتاب زدهاند خلاء استفاده از موشکهای کوتاه برد در سامانههای بردبلند ایرانی احساس میشود. 9دی اولین موشک کوتاه برد تمام ایرانی تخصصی جهت مقابله با این تهدیدات است. اولین بار موشک 9 دی در نمایشگاه اقتدار 40 در سال 1397 مشاهده و برد آن 30 کیلومتر اعلام (غیر رسمی) شد. طبق گفته های غیر رسمی، قرار بود این موشک از سامانه سوم خرداد پرتاب شود. در زمان رونمایی نام سامانه 9 دی اعلام شد البته 9 دی سامانه ای جدید نیست بلکه ارتقائی بر روی سامانه پدافندی سوم خرداد است تا این سامانه بتواند از موشکهای کوتاه برد 9 دی استفاده کند. سردار حاجی زاده وظیفه 9 دی را مقابله با مقابله با تهدیدات نزدیک از قبیل کروز، پهپادها، بالگردها و بمب های رها شده از هواپیما عنوان کرد. 9دی میتواند اهداف را در برد 20 کیلومتری و ارتفاع 10 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد. نوع هدایت موشک فرمانی هست یعنی موشک فاقد سیکر است و تا لحظهی برخورد به هدف توسط رادار زمینی هدایت میشود. استفاده نکردن از سیکر باعث کاهش قیمت و کاهش وزن موشک میشود اما در شرایط جنگ الکترونیک برد درگیری کاهش پیدا کرده و حتی خطر هدف قرار ندادن اهداف وجود دارد. نقص دیگر سیستم هدایت فرمانی اشغال شدن کانالهای هدایت موشک است تا زمانی که موشک پدافندی به هدف برخورد کند یا مکانیزم خود انفجاری آن فعال شود در این صورت سامانه با توجه به تعداد اهداف درگیر شده یا نمیتواند با اهداف جدید درگیر شود یا با اهدفی جدید کمتری درگیر میشود. علاوه بر نسخه هدایت فرمانی محتمل است سپاه از نسخههای هدایت نیمع فعال راداری یا فعال راداری و حرارتی برای 9 دی استفاده کند همانطور که موشک طائر دارای نسخههای هدایتی متفاوت است. برد اعلام شده در نمایشگاه اقتدار 40 و برد اعلام شده توسط سردار سلامی اختلاف 10 کیلومتری دارند. امکان دارد نسخهی هدایت فرمانی 9 دی 20 کیلومتر برد داشته باشد و سایر نسخههای این موشک دارای برد 30 کیلومتری باشند. هر گردان سوم خرداد توانایی درگیری همزمان با 32 هدف را با استفاده از موشک 9 دی دارد. یک گردان سوم خرداد از 4 آتشبار تشکیل شده است بنابراین هر آتشبار با استفاده از 9 دی میتواند با 8 هدف درگیر شود. دقیقا معلوم نیست توانایی درگیری با اهداف دوربرد هم برای سوم خرداد به 8 هدف رسیده است یا این سامانه فقط در برد کوتاه توانایی درگیری با 8 هدف را داراست. این موشک بر خلاف سایر موشکهای مورد استفاده در سامانه سوم خرداد از تیوپهای جعبهای شکل پرتاب میشود. سوم خرداد از 2 کنسیتر 4 تایی در مجموع با توان حمل 8 موشک برای 9 دی استفاده میکند. خوشبختانه سپاه به سمت افزایش تعداد موشکها (فقط 9 دی) در ارتقاء جدید حرکت کرده است. تنها خودروی تلار سوم خرداد مجهز به 9 دی است و دو خودروی تل سامانه موشکهای طائر2 را حمل میکنند در نتیجه هر آتشبار مجهز به 8 موشک کوتاه برد 9 دی و 6 موشک برد بلند طائر2 با برد 105 کیلومتر است. پرتابگر 8 فروندی موشک 9 دی وقت آن رسیده است هوافضای سپاه پاسدران خودروی حامل پدافند سوم خرداد را تغییر دهد و از یک حامل 8X8 برای این سامانه استفاده کند. خودروی ظفر گزینهی جذابی برای این سامانه است هم یک خوردوی نظامیست و هم توان حمل بار زیادی دارد و در داخل کشور تولید میشود. در صورت استفاده از خودروی ظفر تعداد موشکها 2 تا 3 برابر افزایش پیدا میکند. ظفر میتواند 8 موشک طائر2 به صورت دو ردیف 4 فروندی داخل کنیستر حمل کند و 24 موشک 9 دی به صورت دو ردیف 12 فروندی که هر ردیف شامل 3 پرتابگر جبعه ای 4 فروندی میباشد یا فقط 12 موشک حمل کند. در صورت استفاده از خودروی ظفر هر آتشبار سوم خرداد شامل 12-24 موشک 9 دی و 16 موشک طائر 2 می شود و هر گردان 48-96 موشک 9 دی و 64 موشک را حمل خواهد کرد.
-
1 پسندیده شدهتکنولوژی زدگی با توسعه یک سیستم یا سازمان، نگاه مدیران ناخواسته سیستم محور یا تجهیز محور می شود و ارزش نیروی انسانی کمتر دیده می شود. همانند انسانی در اجزای بدن خود غرق می شود و اهمیت روح و روان را فراموش می کند در حالی که انسان تجهیز را جان می دهد. بحث تکنولوژی زدگی، درد اصلی بسیاری از سیستم ها است. تکنولوژی زدگی باعث می شود که تجهیز جای انسان را بگیرد بی آنکه کار و اثر اصلی انسان پوشش داده شود. و انسان به جای مدیریت ماشین، توسط ماشین مدیریت شود. مثال زیبایی که دکتر شریعتی در کتاب انسان بی خود بیان می کند انسان کشاورز روزانه 8 ساعت روی زمین کار می کرد و انچنان وقتی برای زندگی نداشت. با آمدن ماشین، فشار بر روی انسان برداشته شد ولی اینبار انسان به جای 8 ساعت 12 ساعت مشغول کار شد و زمان برای زندگی کردن باز کمتر شد. ماشینی که آمد برای کمک به انسان باعث شد مردم بیشتر از زندگی کردن دور شوند. و این آغاز ماشین زدگی است که هدف و مقصود اصلی بوسیله تجهیز منحرف و فراموش شود و انسان اختیار خود را به ماشین واگذار می کند. این مساله زمانی واضح تر می شود که انسان برای کاهش فشار روی پرسنل به سوی تهیه تجهیز و ماشین می رود و هزینه و وقت زیادی روی انتخاب و خرید آن می گذارد ولی حاضر نیست هزینه ای به مراتب کمتر را برای انتخاب و آموزش پرسنل خوب بگذارد. درک این موضوع سبب می شود که پیگیر چرایی آن شویم؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در حقیقت معیارهایی چون درآمد، توهم تجهیزات باعث توهم مدیر و فراموشی قدرت انسانی می شود. و با توسعه کار، ظرفیت فکر یک مدیر پاسخگو همه مسائل و مشکلات نبوده و به دنبال ایجاد روند های تکراری است. و چه کسی می تواند یک کار پر تکرار را خوب انجام می دهد؟؟؟ مسلما ماشین و یا انسان ماشینی شده چرا که ماشین ابزاری بسیار خوب برای جستجو و حفظ کردن اطلاعات زیاد و حل معادلات پرتکرار ساده است اگرچه در تعیین معیار انتخاب همیشه محتاج انسان است. مثال دستگاه پرینتر و نقاش بهترین وجه تمایز بین ماشین و انسان است. این روند اگرچه در تعداد و ظرفیت بالا به خوبی جواب می داد ولی در کوچکترین چالش هایی، دچار بحران میشد. چرا که ماشین قدرت تصمیم گیری به موقع و انعطاف درست نسبت به موضوعات را نداشت و اپراتور آن نیز به توانایی تصمیم گیری و حل مشکل مجهز نشده بود. این پدیده در جنگ های جهانی سبب مرگ هزاران سربازی شد که با یک تصمیم به موقع می توانستند از تهدید فرصتی عالی بسازند. در نتیجه موضوعی به نام مدیریت صحنه نبرد مطرح شد که پیشتر در مورد آن بحث گردید. مدیریت صحنه نبرد لینک این ایده مبتنی بر دو اصل بود 1- حذف اطلاعات تکراری و بدیهی و سپردن آن به ماشین 2- ارتقا نیروهای جز به مدیرانی تصمیم گیرنده و اجرایی بصورت توامان اینگونه ماشین به ابزاری کاربردی در دست انسان قرار گرفته و تنها مدیریت مسائل روتین و تکرار پذیر به ماشین سپرده میشد و انسان آموزش دیده، هدف گذاری و هدایت می کرد. روزی که ابزار جای هدف را گرفت، تکنولوژی زدگی رخ می دهد.
-
1 پسندیده شدهتاسیس و احداث مزارع برق خورشیدی بر سطح کانالها و خطوط انتقال آب برای کاهش تبخیر آب و استحصال انرژی بدون اشغال اراضی قابل کشت ! گجرات هندوستان ...(یک کشور با جمعیت زیاد با منابع محدود ولی آینده نگر) اگر بجای ایجاد خطوط انتقال برق با مقداری هزینه بیشتر به سمت استفاده از انرژی های پاک و تجدید پذیر برویم علاوه بر نداشتن تبعات منفی محیط زیستی باعث ایجاد پایایی در تولیدات خواهیم شد که اصلی از پدافند غیر عامل جهت مقاومت بیشتر در برابر حوادث است ..... بخصوص برای مناطق پراکنده و دور از خطوط برق که به اقتصاد اون اجتماع هم کمک خواهد کرد وباعث کاهش تلفات برقشبکه وعدم وابستگی به شبکه یکپارچه خواهد شد.... از راهکارهایی مثل پمپ های ابکشی برقی و بادی و ایجاد نیروگاه های کوچک جزیرهای در مناطق مورد نظر ودیگر موارد.... والبته شرکتهای زیاد داخلی که میتوانند در کاهش رشد مصرف برق حداقل در این بخش موثر باشند ! موارد فوق برای ویلا ها و باغ ها و تفرج گاه ها هم قابل استفاده هستند که توانیر میتواندبجای دادنانشعاب تشویق به حرکت به اینسمت کند.... http://epall.ir/پمپ-آب-بادی/
-
1 پسندیده شدهبازدید فرمانده نیروی پدافند هوایی از پروژههای سپر و البرز امیر صباحی فرد از پروژههای سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی این نیرو بازدید کرد. به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی از روند طراحی و تولید دستاوردهای جدید سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی این نیرو بازدید کرد. فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش ضمن بازدید از پروژه های دافع، سپر، ارژنگ، حائل و البرز1 با تاکید بر حمایت همه جانبه از سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی گفت: یک کشور برای اینکه بتواند بازدارندگی پایداری برای خود در مقابل دشمنانش ایجاد کند نیاز به این دارد که روی پای خود بأیستد و به نیروی انسانی و استعدادهای خود اعتماد و تکیه کند و سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی بروز و ظهور این سبک تفکر است. وی با اشاره به نامگذاری سال 1400 به عنوان سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها افزود: همه معاونتها و یگان ها در نیروی پدافند هوایی ارتش موظف به حمایت همه جانبه از سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی در انجام پروژه ها هستند. فرمانده نیروی پدافند هوایی ادامه داد: تکمیل و به سرانجام رسیدن پروژه های در حال تولید سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی موجب تقویت بیش از پیش سپر پدافند هوایی کشور (جوشن) خواهد شد.
-
1 پسندیده شدهبمب یاسین با پیشران راکتی مهمات هوشمند مهمات ضد استحکامات ظفر ارپی جی 30 راکت هدایت شونده 80 میلیمتری فدک راکت هدایت شونده فجر5 خمپاره انداز 81 میلمتری اتوماتیک + خودرو حامل لانچر راکت های 107 وفلق و ارش مشخصات خودروsuv پنج درب ؟؟؟ منابع: ایرنا صدا سیما خانه ملت تسنیم
-
1 پسندیده شدهکتاب تکمیلی نظام مدیریت استراتژیک دفاعی این کتاب در سه فصل و هرفصل از چند بخش تشکیل شده است. فصل اول پیرامون کلیات، فصل دوم درمورد اطلاعات و شناخت استراتژیک و در فصل سوم در زمینه سیاست های ملی و طرح ریزی استراتژیک دفاعی بحث می کند. جنگ دنباله سیاست با ابزارهای دیگر است و هدف نهایی جنگ، پیروزی درصحنه های نبرد جهت دستیابی به هدف های سیاسی است. بنابراین تصمیم گیری برای ورود به جنگ یا اجتناب از ورود به جنگ مستلزم ارزیابی و تجزیه و تحلیل وضعیت های سیاسی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، تکنولوژیک، جغرافیایی و نظامی کشور هدف و توجه کافی به عوامل متغیر محیط بین الملی به منظورهای ذیل است: 1- تشخیص هدف ها، قابلیت ها، نیات و آسیب پذیری های کشور هدف 2- آگاهی از نقاط ضعف و قوت، محدودیت منابع، امکانات خودی وتعیین تأثیراین عوامل بر قابلیت ها واستراتژی دفاعی کشور با تشکر از جناب @HRA این کتاب در نیم نگاهی
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا بالگرد های هجومی Mi-28NM روسیه قادر به پرتاب پهپاد بالگرد رزمی Mi-28NM بالگرد ها هجومی میل 28 روسیه که با نسل بعدی موشک ها و راکت ها مجهز شده توانایی پرتاب پهپاد از جمله پهپاد های انتحاری را پیدا کرده است. به گفته ویتالی شوچربینا، طراح ارشد برنامه بالگرد های رزمی در مرکز بالگرد های ملی میل و کاموف، به نقل از خبرگزاری دولتی TASS ، آخرین مدل بالگرد Mi-28NM توانایی هماهنگی با پهپاد های انتحاری را دارد. اضافه شدن پهپاد انتحاری به تسلیحات هوایی این بالگرد یکی از زمینه های هماهنگی Mi-28NM با پهپاد هاست. وی توضیح داد، وقتی یک بالگرد تهاجمی Mi-28NM به منطقه مورد نظر رسید، می تواند یک یا چندین پهپاد انتحاری را پرتاب کند. با شناسایی اهداف متخاصم، خدمه بالگرد دستور شلیک را صادر و نابودی آن را کنترل می کنند. بالگرد Mi-28NM توانایی تعامل با انواع دیگر پهپاد را هم دارد. دستو فنی کار تحقیق و توسعه در زمینه ساخت بالگرد رزمی Mi-28NM، ارتباط خودکار با پهپاد های کورسار (Korsar) و فورپست-آر (Forpost-R) برد متوسط توسط پست فرماندهی خودکار هواپیمایی ارتش و هم از طریق ارتباط مستقیم بین بالگرد و پهپاد را الزام می کرد. پهپاد فورپست-آر پهپاد کوسار ارتبط خودکار بالگرد با انواع پهپاد های شناسایی، به نظارت بر منطقه مورد نظر بدون ورود به محدوده اثر پدافند هوایی دشمن کمک می کند، دست یابی دقیق به هدف را فراهم و در لحظه امکان تمرین مدیریت رزمی موشک های سبک چندکاربره نسل بعدی را ممکن می کند، همچنین به انتقال پیام های تلفنی و تله کدی بین بالگرد، هواپیما، پلتفرم های هواپیما و ایستگاه های فرماندهی زمینی در منطقه عملیات رزمی تعیین شده، کمک می کند. به گفته شوچربینا، این ویژگی، یک دستاورد بزرگ در تکنولوژی است. طراحی آن به طرز قابل ملاحظه ای با نسخه های اولیه این بالگرد تفاوت دارد. وی در مورد نصب تسلیحات جدید روی بالگرد ها گفت: در حوزه کار مشترک، ما بر روی افزایش برد سلاح های هوا پرتاب به عنوان حوزه اولیه ارتقا بالگرد Mi-28N، متمرکز شدیم. برای حل این وظیفه، تسلیحات هوابرد Mi-28NM با موشک های قابل شلیک در شب و روز شامل مهمات چندمنظوره که قابلیت شلیک به اهداف بدون ورود به محدوده پدافند هوایی دشمن را به بالگرد می دهد، راکت های نسل جدید با طیف وسیعی از کاربرد ها و توانایی های پیشرفته و همچنین تسلیحات با کالیبر های مختلف، بروزرسانی شدند بالگرد Mi-28N ارتقا یافته ادغام Mi-28NM در یک فضای دیجیتالی اطلاعات و شناسایی، در میدان نبرد کارایی رزمی این جنگافزار را افازایش می دهد. در این وضعیت، به عنوان بخشی از سامانه شناسایی و حمله عمل می کند و قادر به دریافت خودکار اطلاعات بروز شده از دشمن و محیط رزم منطقه تعیین شده توسط شبکه اطلاعاتی است که این شبکه از سیستم های شناسایی شامل پهپاد ها تشکیل شده است. می توان گفت Mi-28NM چه در حوزه ایدئولوژی کاربرد آن و چه در فناوری های به کار رفته در طراحی آن، بالگرد متفاوتی است و به درستی می توان آن را ،نسبت به مدل اولیه، بالگرد نسل جدید نامید. تسلیحات آنبورد Mi-28NM توانایی تشخیص و نابودی اهداف متخاصم در تمام ساعات شبانه روز و در همه شرایط جوی را به بالگرد می دهند، در حالی که در خارج از محدوده موثر پدافند هوایی دشمن عملیات می کند. مجموعه کمک های دفاعی پیشرفته این اجازه را به بالگرد می دهند تا با موفقیت حملات احتمالی سامانه های پدافند زمینی و هوایی دشمن را با کمک سیستم ارتباطی شبکه محور خود، دفع کند. این سیستم ارتباطی و مخابراتی توانایی تعامل گروهی، فعالیت در شبکه های ارتباطی هوایی و زمینی و اجرای روش های شبکه محور کنترل تسلیحات در میدان نبرد (مثل دریافت اطلاعات از نیروی های خودی و دشمن در حالت مقاوم نسبت به جمینگ و بدون وقفه) را فراهم می کند. تجهیزات جدید بالگرد شامل طراحی بدنه جدید، موتور مدرن شده، ژنراتور کمکی، تجهیزات جنگ الکترونیک و سلاح های پیشرفته می شود. طراحی قسمت دماغه بالگرد برای نصب سیستم دید هدف جدید، تغییر کرده و با ماژول ارتباط با پهپاد یکپارچه شده است. منبع 1 منبع 2 منبع 3
-
1 پسندیده شدهتحلیلی مدیریتی بر جنگ غزه حقیقش این مطلب مربوط به جنگ غزه است ولی سعی کردم نکات رو بصورت تجارب مدیریتی بحث کنم چیزی که در پشت پرده جنگ شاید کمتر جلب توجه کند نکته اول: غافلگیری سازمان یادگیرنده ارتش و سازمان اطلاعاتی اسرائیل به عنوان یک سازمان یادگیرنده، الگوی بسیاری از مطالعات و مثال ها بوده اند. ولی جنگ غزه و شلیک 3000 موشک در کمتر از یک هفته نشان از غافلگیری و عقب ماندن این مجموعه از تحرکات یک مجموعه چریکی به نام حماس شد. علت چیست؟ نباید حماسی فکر کرد و نباید مساله را پیچیده دید. علت را در همان مسائل ساده باید جست 1- تمرکز بر پدافند و کاهش فعالیت های اطلاعاتی و تهاجمی اسرائیل به شدت روی موشک های پدافندی خود کار کرد و جواب هم گرفت ولی به همان نسبت از فعالیت های اطلاعاتی و تهاجمی خود علیه حماس کاست و همین اتفاق فرصتی را فراهم کرد که حماس با تمرکز بر سلاح های هجومی ابتکار را بدست بگیرد. اگرچه که موفقیت سامانه موشکی گنبد آهنین و سامانه تروفی قابل توجه بود ولی اکنون می توان دوباره یادآور شد که مهاجم همیشه یک گام از مدافع جلوتر است. 2- تمرکز بیش از حد بر سوریه و ایران اسرائیل بدلیل سیاست زدگی ، پویش اطلاعاتی خود را بر سوریه و ایران تمرکز داد که در نگاه اول بسیار موفق بود و توانست سوریه را به اتوبان موشک ها و هواپیماهای خود تبدیل کند، فرماندهانی از سپاه قدس و حزب الله را بدون هزینه انچنانی شهید کند، حتی ترورهای موفق در ایران و شهادت فرمانده سپاه قدس ، حاج قاسم را در کارنامه خود بنشاند ولی همه این ها باعث شد تمرکز بر غزه کاسته شود و غزه به عنوان یک پیروزی از پیش تعیین شده تلقی شود و امروز نتیجه آن دیده می شود. برخلاف انتظار حماس علاوه بر افزایش کمیت و کیفیت موشک های خود، اقدام به زدن اهداف بر حسب حلقه ها واردن نموده است که برای اسرائیل بی سابقه بوده است. زدن فرودگاه ها، صنایع نفت و گاز و انرژی ، مراکز جاسوسی و فرماندهی مواردی است که باید به آنها توجه شود و نشان از رشد بسیار زیاد تفکر در حماس و جهاد اسلامی دارد. شبیه شعبده بازی که فریب دست شعبده باز را می خورید در حالی که وردست او در حال فعالیت اصلی است. نکته دوم: سیاست زدگی ضرری که نتانیاهو با سیاست زدگی خود به اسرائیل زد را هیچ کسی تا به حال متوجه نبود. اما امروز این سیاست زدگی داد تمام مقامات اسرائیل را درآورده است. سیاست زدگی که تمرکز بر سوریه و ایران را از حد نرمال خارج کرد و اسرائیل را در صحنه بین الملل از آن چهره مظلوم خارج ساخت. این اتفاق یعنی فرصتی بی نظیر به حماس برای تقویت خود داد و رشد میوه ای که امروز چیده می شود. پیش از این اسرائیل در هاله ای از ابهام خود را پنهان کرده بود و در پاسخ به سوال خبرنگار ها از واژه نه تایید می کنم و نه رد می کنم استفاده می کرد. ولی نتانیاهو با ایجاد یک فضای رسانه ای و سواستفاده انتخاباتی رفتار تبلیغاتی اسرائیل را که سال ها موفق جواب داده بود برهم زد و برای چند لحظه احساسی اسرائیل سرمایه های مهم خود را خرج کرد. اگر یادمان باشد انفجار بزرگ در کنار مرز لبنان و تبلیغات مبنی بر اینکه حزب الله حتی از تونل های خود نیز امنیت ندارد. رفتن 18 سرباز اسرائیلی به خاک سوریه و برگشتن و ... همه همه از یاد برد که غزه چه می کند، در حالی که تونل های غزه بسیار مهم تر از تونل های حزب الله بود و اسرائیل باید با مصر برای بستن تونل ها به توافقی اساسی می رسید. نکته سوم: بی عاقبتی تمامیت خواهی تندرو های اسرائیل و نتانیاهو از امدن ترامپ خوشحال بودن و معامله قرن، انتقال سفارت امریکا به بیت المقدس و تایید ترامپ بر جولان را بسیار دوست داشتند. ولی یادشان رفت که بازی برد و باخت همیشه ادامه دار نیست و غم و اندوه فلسطینیان کم کم جمع شده و مشتی بر سر اسرائیلی ها فرود خواهد آمد. نتانیاهو با تکبر از هر مذاکره و دادن امتیاز به فتح و عباس خودداری کرد، و این را به عنوان پیروزی تمام و کمال معنی کرد ولی همین کار باعث شد که مردم کرانه باختری هر چه بیشتر از فتح و دولت خودگردان ناامید شوند و جذب تفکر مقاومت شوند و این یعنی شکل گیری شبح مقاومت در کرانه باختری که بزرگترین اتفاق بد برای اسرائیلی ها خواهد بود. بویژه که رهبر ایران دستوری مبنی بر تجهیز فلسطینیان کرانه باختری رود اردن داده بود. و امروز با افزایش درگیری ها و حملات انتحاری اسرائیل متوجه می شود که انهمه امتیاز ندادن و خودخواه بودن ، تاوانش را امروز نشان می دهد. کرانه باختری و اعراب اسرائیلی امروز بحرانی از کنار برای اسرائیل ایجاد کرده اند که مقصر اول ان رفتار خودخواهانه تندروها در اسرائیل بوده است. نکته چهارم: مواظب خودفریبی باشیم خود فریبی را چه قبل و چه در حین جنگ و چه در بعد از جنگ باید دید قبل از جنگ و از دست دادن فرصت ها و عقب ماندن از حریف که در این جنگ بر سر اسرائیل امد و بعد از جنگ 2006 هم اسرائیل علیرغم تلاش برای علت یابی از شکست خود ولی یک بعدی به قضیه نگاه کرد و شکست را در تجهیزات خود دید و اقدام به توسعه سامانه های تروفی و گنبد اهنین نمود و فقط در ان زمینه ها پیشرفت کرد. اما باید گفت از خود فریبی حین جنگ، و مثال اینبار از اعراب است در جنگ های اول و دوم کشورهای عربی با اسرائیل بویژه جنگ شش روزه ایرانیان جنگ را از دو منبع گوش می دادند، رادیو ایران و رادیو کشورهای عربی رادیو ایران گزارش از پیروزی های اسرائیل و شکست ناصر می داد که ناراحت کننده بود و رادیو کشورهای عربی مدام از پیروزی های ارتش عربی ناصر میگفت ولی وقتی جنگ به انتها رسید و ناگهان ناصر آن صحبت ها را کرد، جوانان بسیاری بودند که دلشان شکست و امیدشان ناامید شد انها از بیشتر از هرچیزی از شکسته شدن اعتمادشان به رادیو عربی ناراحت بودند و طعم شکست را بیش از سربازان مصری چشیدند این نکته ای مهم است که باید به ان توجه کرد، همین خود فریبی هست خود فریبی یعنی گفتن وارانه واقعیت که منجر به خطای رفتاری می شود در حالی که در ان شرایط نیاز به گفتن واقعیت هرچند سخت ولی حماسی هست، چیزی که علیرغم گفتن واقعیت نیروها را پای کار نگه دارد چیزی که در خیبر نیروها را برای دفاع از جزیره مجنون پای کار برد علیرغم اینکه می دانستند تانک ها از روی انها رد خواهند شد ولی رفتند و تلاششان را تا اخر انجام دادند و جزیره مجنون درست یا غلط ماند. نکته پنجم: تا سوت داور بازی ادامه دارد علیرغم همه موفقیت های حماس و جهاد اسلامی در جنگ غزه که به نسبت جنگ های قبل و مقایسه داشته ها باید به ان اشاره کرد، اسرائیل سابقه ای دارد که هرگز نباید آن را فراموش کرد. حمله رمضان مصر و پیشروی مصر در صحرای سینا ارتش اسرائیل را غافلگیر کرد ولی فرماندهی مثل آرین شارون با نفوذ به خطوط مصری و استفاده از استتار و رنگ مصری ها خود را به کانال سوئز رساند و ناگهان ورق بازی را به نفع اسرائیل برگرداند و بازی باخته را به بردی بزرگ تبدیل کرد. لذا در هر شرایطی باید توجه داشت که تا آخرین لحظات و شاید بعد از سوت پایان بازی نیز امکان برگشتن ورق بوده و نباید لحظه ای از دشمن غافل شد. پیروزی تنها به لبخندی و شکست تنها به لب گزیدنی جایز است که بیشتر از آن یعنی از دست دادن فرصت ها تصویر خداد عزیزی و مارک بسنچ یک مثال قوی در ذهن ما ایرانی ها از بازگشت در لحظات آخر است تقدیم به سربازان از جان گذشته مقاومت از احمد قیصر تا عماد مغنیه و حاج قاسم سلیمانی
-
1 پسندیده شدهابزارشناسی فن مدیر موفق - قسمت دوم مثال آموزشی در خصوص ابزار شناسی در نیروهای مسلح را می توان در چند ابزار نیروی زمینی جست تفاوت تانک، نفر بر، توپ خودکششی و پیاده تانک: ابزاری زرهی با قابلیت تحرک بالا جهت شکستن خطوط مستحکم دشمن نفربر: ابزاری زرهی با قابلیت تحرک بالا جهت رساندن امن پیاده به خطوط مد نظر توپ خودکشش: توپخانه زرهی متحرک برای اجرای آتش بر روی خطوط دشمن پیاده نظام: نیروی انسانی جهت پاکسازی، تثبیت و حفظ خطوط یا اماکن مد نظر * تانک بهترین ابزار چابک و با اتش قوی است که می تواند با سرعت خود را به خطوط دشمن رسانده و در خطوط دشمن رخنه ایجاد کند. این ابزار قوی، در فاصله کم در مقابل تسلیحات ضدزره آسیب پذیر بوده و قابلیت خود را از دست می دهد. همچنین تانک امکان پاکسازی خطوط و شکار پیاده نظام و سنگرهای دشمن را ندارد. * پیاده نظام، سربازانی چابک هست که با استفاده از فرصت ایجاد شده توسط زرهی می تواند با تسلیحات سبکی مثل نارنجک و تفنگ اقدام به پاکسازی خطوط دفاعی دشمن نماید. اما این پیاده نظام برای رسیدن به خطوط دشمن نیاز به پوشش دارد که به وسیله نفربرهای زرهی تامین می شود. * وسایل نقلیه زرهی که سرعت بالایی داشته و نیروی پیاده را با امنیت بیشتری تا نقطه رسوخ و شکسته شده دشمن می رساند. * توپخانه هم که وظیفه اجرای آتش منحنی زن را داشته و علاوه بر انهدام اهداف غیر مستحکم، جهت محدود کردن فعالیت دشمن در حین حمله زرهی و شکستن خطوط است. چراکه آزادی عمل از نیروهای ضدزره دشمن گرفته شده و در سنگر های مستحکم خود محدود می گردد. در طول تاریخ بارها دیده شده است که این ابزارها جابجا استفاده شده و علیرغم انجام حصول نتیجه، کیفیت اجرای کار پایین آمده است. مثال خوب استفاده از تانک را در واحدهای زرهی آلمان نازی در حمله به فرانسه و مثال بد را استفاده از تانک را در واحدهای زرهی شوروی در حمله آلمان می توان دید. پس از گرفتن ابتکار عمل توسط شوروی در جنگ جهانی دوم، در حمله شوروی به خطوط آلمانی، تانک های تی 34 شوروی با نزدیک شدن به خطوط آلمانی، توقف کرده و شروع به اجرای آتش بر روی خطوط آلمانی کردند. اجرای این آتش که بیشتر وظیفه توپخانه بود، برای آلمانی هایی که در خطوط مستحکم خود پنهان شده بودند، مشکل زا نبوده و تلفات زیادی ندادند ولی زمان کافی بدست اوردند تا خطوط خود را منطبق بر آرایش شوروی دوباره چینی کنند. در حملات پیاده شوروی بدور از حمایت زرهی، آلمانی ها کار سختی در هم شکستن این حملات نداشتن. در حملات صرف زرهی نیز علیرغم شکستن خطوط المان ها، بدلیل دیر رسیدن پیاده نظام، نیروهای ضدزره آلمان بدلیل کاهش فاصله توانستند تلفات خوبی به زرهی شوروی وارد کنند و تنها بعد از حملات ترکیبی بود که خطوط مستحکم آلمانی به راحتی شکسته و سقوط کرد. حملاتی که با زرهی آغاز و با پیاده پاکسازی شد و خطوط آلمانی علیرغم استحکامات و داشتن تسلیحات ضدزره بدلیل سرعت و چابکی زرهی شکسته شدند و پیاده نظام با استفاده از رخنه های ایجاد شده شروع به پاکسازی و ثبیت خطوط نمودند. البته شوروی به تدریج از این تجارب درس گرفت و حملات خود را موفق تر کرده و برای حملات خود سبک و روشی نوین تدوین نمود. اشتباهات ذکر شده برای ارتش عراق بعد از دهه از جنگ جهانی دوم مجدد رخ داد ولی با مشورت مشاوران روس و تجربیات عملیات های قبلی عملکرد خود را اصلاح کرده و دردسرهای بزرگی برای ایران ایجاد کردند. این در حالی است که استفاده زرهی توسط المان ها چه در اشغال فرانسه و چه در شمال افریقا به قدری موفق و موثر بود که متفقین زمین، اسیر و غافلگیری بسیار بالایی را متحمل شدند انهم در زمان کم و با تلفات کم آلمانی ها اما باید پرسید چطور شد که آلمان اینگونه از ابزار زرهی خود بهینه استفاده کرد و سبب این پیروزی ها شد؟؟ جواب در مدیران نظامی چون گودریان بود که شیوه های درست نبرد را تدوین و آموزش دادند و در این مسیر سختی های زیادی را به جان خریدند ولی نتیجه آن را زرهی آلمان چید. هانس سریع و چالش تولید تانک برای ورماخت لینک کتاب هایی در مورد هانس گودریان و زرهی اش لینک البته این ها تنها گوشه ای دانش ابزارشناسی در نیروهای زرهی هست که توسط افرادی چون گودریان تدوین و مستند شد و آینده را تغییر داد. زوایای دیگری نیز در بخش های هوایی، زمینی، دریایی به وفور یافت می شود که می بایست مستند سازی و کاربردی شود تا در روز نیاز ماشین ابزاری رام در خدمت انسان باشد. تقدیم به برادر و دوست خوبمان @MR9
-
1 پسندیده شدهمسئولیت پذیری شرط اول مدیر موفق در هر حوزه ای مشکلات هست، گاهی مشکلات آنی و ضربتی فرو می ریزد و گاهی حجیم و سیل آسا فرقی نمی کند این حوزه چه باشد، اگر مدیر دلش برای کارش بسوزد، داشته هایش را بکار می گیرد و از جان و دل مایه می گذارد فرقی نمی کند چه روزی هست، هر روز کار و تلاش و برنامه ریزی پیش پای مدیر است کار واقعی نه ادا و نه ادعا وقتی از مسئولیت پذیری و دلسوزی صحبت می کنیم، گستره واژه بزرگی مطرح می شود که در این جا داستان وار به ان اشاره می کنیم در کشور ما بسیاری از کم کاری ها با بهانه هایی مثل نظر رهبری، کودتای نوژه، نبود حداقل بودجه و ... پوشانده شده و ابزاری برای رفع مسئولیت محسوب می شوند وقتی به عمق داستان می رویم ، به وضوح متوجه می شویم که ذره ای از این مسائل مطرح نبوده و مدیران درون سازمان علاقه و دلسوزی برای تغییر ندارند و در ظاهر حرف های بسیار روشنفکرانه می زنند و در عمل چاه های عمیق فروپاشی سیستم هستند اقدامات انجام شده در نیروی هوایی کاملا جزیره ای بود و راهبردی یکپارچه در آن دیده نمی شود و علت را چه باید جست؟ توسعه دانش ساخت هواپیما در ایران لینک این مصاحبه نگاه رهبری را به توسعه جنگنده داخلی و حمایت از آن نشان می دهد که حداقل بهانه هایی مثل رهبری، کودتا و بودجه را خط می زند ماجرای استقبال رهبر انقلاب از خلبانهای صاعقه لینک در قضیه نیروی هوایی این صحبت ها به وضوح نشان می دهد کندی پیشرفت و توسعه برتری هوایی در کشور را در مدیریت آن نیرو باید جستجو کرد بویژه بعد از مقایسه تجربه و سابقه این نیرو با نیروهای تازه تاسیس تری مثل پدافند هوایی ارتش، نیروی هوا و فضای سپاه و نیروی دریایی ارتش که در همه این نیروها راهبرد آینده نگرانه تعیین شده است و در نیروی هوایی چیزی از آینده نگری و تغییر دیده نمی شود در حالی که ساده ترین نگاه به توسعه نیروی هوایی ما را به چنین راهبردی می رساند مثال مستقیم رو در شهر سوسنگرد می زنم که در رسانه ها ضدانقلاب کم بود ها شهرستان را به عنوان تلاش مرکز برای فقیر نگه داشتن منطقه مطرح می کنند در حالی که در واقعیت کارشناسان پایینی موانع اصلی ویرانی شهرستان هستند و هرگونه تلاش برای سرمایه گذاری در شهرستان را با مشکل تراشی با شکست روبرو می کنند که مبادا صندلیشان در خطر قرار گیرد و میز بیشعوریشان بر مردم از دست برود یا کم رنگ شود برداشتی کوتاه از جمله ای مهم در مستند نبرد امواج دقیقه 41 لینک امیر غلامی جانشین اسبق پدافند هوایی ارتش این روایت واقعی از یک نیروی کاملا وابسته به تکنولوژی بود که مدیر ان منتظر نماند که دیگران برایش قطعه تهیه کنند و خودش اقدام کرد و جلوی روند کارمند صفتی و بی مسئولیت زیردستش را گرفت در بسیاری از ارگان ها و شرکت ها نیروی کارمند صفت از جملاتی مثل میگه به من چه ! فلان بخش تامین کنه تا من کشور رو اداره کنم چرا به خودم زحمت بدم، شرایط همینطوری خوبه کی قدر زحمات منو میدونه که کار کنم به اندازه حقوقم کار میکنم و کار بیشتر یعنی حقوق جداگانه و پول جداگانه چرا بیشتر از تایم اداری بمانم و حضور داشته باشم باید کار مردم را به مشکل بیندازم تا قدر من رو بدونن همه اینجا بیسواد هستن و فقط من کار رو میدونم و .... اصل بر سیستم محور بودن است ولی سیستم نمیتونه تغییر شکل بده، بلکه انسان ها هستن که تغییر و رشد رو به سیستم میارن سیستم در بهترین حالت حافظ وضع خواهد بود و به مرور سبب افزایش کاغذ بازی و موانع می شود. اینجاست که مدیری کارآمد و دلسوز، خط شکن و تغییر دهنده سیستم هست کسی که به جای بی خیالی و کارمند صفتی روی مشکلات پل بسازد و کار را جلو ببرد >>>>>>>>>> آیا این صحبت ها شعار و تئوری هست ؟ ؟ مثال های واقعی در ایران داریم شهید احمد کاظمی مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک شهید حسن باقری آخرین روزهای زمستان لینک شهید منصور ستاری شهید طهرانی مقدم دکتر محمود حسابی دکتر علی اکبر اعتماد مرتضی سلطانی بنیان گذار مجموعه زر ماکارون لینک و ..... اینجا چند سوال مهم هست که باید جواب بدیم - چرا مسئولیت پذیری در کارمندان نیست و راهکار چیست؟ - چگونه افراد و مدیرانی این گونه را می توان ساخت و حمایت کرد؟ - تغییر سیستم بدون فروپاشی چگونه ممکن هست؟ تقدیم به جناب @MR9
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ویدئوی تبلیغاتی رزمایش پیامبر اعظم ۱۶ سپاه در جنوب غرب کشور - هفته چهارم بهمن 1399 https://www.aparat.com/v/3pFni
-
1 پسندیده شدهمدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم یک ویدیو پر از نکات مدیریتی از کسی که در عمل ثابت کرد مدیریت واقعی به مسئولیت پذیری و دلسوزی است. https://www.aparat.com/v/6maox نکات مهم در صحبت های شهید: - در صحنه عملیات علیه منافقین جز به جز نظارت می کرد و اشراف داشت و با حضور بر ارتفاعات مشرف و دید بر صحنه فرمان می داد و منتظر نبود که مقدم بهش بگه چی شده - در عملیات مقابله به مثل در عراق آقایان را خیلی ما ندیدیم، دستور و دریافت گزارش (بیان یک نکته منفی از مدیریت مسئولان) - حاجی خیلی برای کار وقت می گذاشت و پای کار بود و در صحنه بود و عزم قوی داشت - در زمانی که سردار کاظمی نیروی هوایی اومد، سردار کاظمی در یک سال 11 بار فقط به یک واحد سر زد در حالی که فرمانده بالایی به آن واحد بهش سر نمی زد - کسی که مسئولیت قبول میکنه آنچه که در صحنه می گذارد باید به جزئیات اطلاع داشته باشد تا بتونه بگه انجام بده یا نده تا فرمان بده و هدایت کنه - کنترل از راه دور و خواندن گزارش و ... روش غلطی هست - این اولین و اخرین فرمانده ای هست که میاد و جز به جز بر کارتون نظارت میکنه - آیا زیر سیستم می تواند برای کسی که راس سیستم است صحنه آرایی کند و صحنه هایی رو ایجاد کنه که بر خلاف واقعیت درونی سیستم باشد؟؟ مدیری که آگاهی وشناخت از پارامتر و معادلات دارد بازی نمی خورد و فریب سیستم رو نمیخوره - چون مدیریت علمی و سیستمی می کرد، اول خوب از ما می پرسید و مطالب رو خوب می فهمید، اطلاعاتش رو کامل می کرد و بعد با سعی و خطا خودش رو کالیبره می کرد - وقتی حاجی اومد نیروی هوایی، یه عده گفتن احمد کاظمی داره میاد، یک با یه قطار دوم اصلا تخصصی نیست، این توپ تانک و زرهی رو میشناسه، نیروی هوایی تخصصی هست، علمی و فنی هست این که بچه رزمنده است و در زمان حضور سردار کاظمی نیروی هوایی حدود 300 تا 500 درصد رشد تخصصی در نیروی هوایی داشت و روزی که حاجی رفت گفتیم خوش به حال نیروی زمینی که حاجی متحولش میکنه - یاد بگیریم ما، مدیریت یاد بگیریم ما، اینکه منتظر بشیم که کی عمر خدمتی ما تمام میشه و چجور جواب بدیم و حالا فردا اگر از ما جواب خواستن چجور بنویسیم و ... باعث میشه دور خودمون بچرخیم - حاجی متناسب با شرایط زمانی و مکانی ، میشد آدم متناسب با آن ظرف که گویی سالیان سال اون ادم تربیت شده برای اون مجموعه امکان نداره استراتژیک باشید و همزمان تاکتیکی باشید، تاکتیکی عمل کنید و استراتژیک فکر کنید - عموما مدیران ما یا کاربردی هستن یا تئوریسین یا خوب عمل می کنن ولی نمی تونن جامع فکر کنن، یا کسانی که جامع فکر می کنن و مبانی تئوری پردازن در صحنه های کاربردی و جز به جز ناتوان اند تمامی این اضلاع در شهید کاظمی بود و علتش این بود که از کف کار بالا اومد، از کف ایستگاه 11 اومد بالا - وقتی میخواست وارد خرمشهر شود، بلدچی اورد که تو خیابان های خرمشهر گم نشه ( آوردن مشاور درست در کار) در تکمیل وقتی شهید کاظمی همراه شهید مقدم به روسیه میرن برای خرید موشک و سامانه ( یعنی سال 84 که شهاب 3 هم رونمایی شده بود) روس ها بعد از کلی برنامه های ضد جاسوسی و کلی وقت کشی به شهید کاظمی میگن، اینجا سیستم جاسوسی نداره ولی شما نمیرید به آمریکایی ها متن جلسه رو بگید؟ شهید کاظمی میزنه رو دست مقدم و میگه بریم و سفیر ایران هم نتونست متقاعدش کنه که بمونه تو هواپیما گریه اش میگیره و به مقدم میگه آقای مقدم ما باید این رو بسازیم تو نیروی هوایی هم بسازیم شروع کردیم ساختیم و اردیبهشت ماه تست کردیم بهترین عملکرد و چیزی که فوق عملکرد ابرقدرت هاست اتم نیست ولی موشکه ولی موشکی هست که حسرتش رو روس ها و آمریکایی ها بخورن (روی این حرف باید تامل کرد چه چیزی ساختیم که آمریکایی ها و روس ها ندارن) ساخته شده بدست بچه های سپاه ، فوق تکنولوژِی (احتمال زیاد همون بحث موشک های نقطه زن هست و به نظر میاد سیستم نقطه زنی ما بدون سامانه های ماهواره ای بوده است که مزیت بر امریکایی هاست) ولی اراده و خواستن از صحبت های شهید کاظمی بیرون میاد: مدیری که انقدر مسئولیت پذیر هست که هیچ سدی رو جلوش نمیپذیره و روی دریایی از مشکلات پل میزنه و عبور میکنه همانطور که بر روی کارون و اروند خروشان پل پیروزی را زدند >>>>>>>>>>>>>>>> تقدیم به روح بزرگ تمامی شهیدان بویژه شهید احمد کاظمی باشد که ادامه دهنده راه انها باشیم و در برکت حضورشان در کارهایمان را تجربه کنیم.
-
1 پسندیده شدهلجستیک به مثابه شاهرگ حیاتی پیرو بحث های مدیریت یک مثال از دفاع مقدس در خصوص اولویت بندی اهداف وجود دارد که بازتعریف آن در این تاپیک مفید است. مطابق با تجربه جنگ ها و بویژه نظریه حلقه های واردن، بدترین راه در یک نبرد، مواجهه بصورت مستقیم و در عرف شاخ به شاخ است و عاقبتی جز نابودی توان و تلفات بالا نخواهد داشت و برنده ی این نبرد چیزی جز زخمی در حال مرگ نخواهد بود. مطابق با این اصل مهم، قبل از هر نبردی باید دشمن ضعیف شده و از درون دچار فروپاشی و ضعف شود و گام نهایی ضربه مستقیم وارد گردد تا با نیرو و هزینه ای به مراتب کمتر و شاید در حد صفر دشمن نابود گردد. بحث انرژی، غذا و مهمات شاهرگ قدرت یک ارتش است که این مساله در مورد جنگ های دور از خاک اصلی مستقیما از شاهراه لجستیک تامین می گردد. حال اگر لجستیک به هردلیلی آسیب ببیند، عملا انرژی و اصل قدرت آن ارتش از بین رفته و به یک ارتش محدود بدل می شود. یادآوری این نکته لازم است که: توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی حال تجربه ای از شروع دفاع مقدس و درک خوب فرماندهی وقت نیروی هوایی از دشمن : (از خاطرات امیر سرتیپ علیرضا نمکی) به نقل از " دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF تکرار این اتفاقات در طول تاریخ بسیار هست ارتش ناپلئون علارغم فتح مسکو بدلیل مشکل در تامین لجستیک بدون جنگ نابود شد در جنگ جهانی دوم، روسیه تا زمانی که لجستیکی از سمت ایران برایش باز نشد عملا در حال شکست بود متفقین و انگلستان زمانی توانستند به آلمان حمله کنند که لجستیک آنها در مقابل زیردریایی های آلمانی مقاوم تر شد کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس در تکمیل تاپیک آماد و پشتیبانی در ارتش ها برای مطالعه بسیار راهگشا است. لینک با تشکر از جناب @MR9 و @BarraGe
-
1 پسندیده شدهدانش فنی برگ برنده در هنگام مذاکره و معامله در ابتدای تاپیک در مورد خودکفایی و امنیت تولید بصورت خلاصه وار صحبت شد لینک امروز خبرگزاری فارس روی واکنش شبکههای ماهوارهای فارسیزبان به تست واکسن ایرانی کرونا منتشر کرد که از دید جنگ رسانه ای به اون نگاه می کرد ولی پشت این جنگ رسانه ای رو باید در یکی از نکات مدیریت منابع باید جستجو کرد https://www.farsnews.ir/news/13991010000138/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AF نگاه فروشنده به خریدار تولید و تست واکسن ایرانی فقط به عنوان خبر به معنای معکوس شدن زمان به نفع ایران در مقابل تحریم دارویی و واکسنی است. تا دیروز بحث تحریم های دارویی ایران شدید بود و اکنون صحبت از باز شدن مسیر مالی میاد. علت چیست؟ یک آیتم تغییر کرده است و آن چیست؟ این اتفاق در مورد بنزین هم افتاد، تحریم بنزین بصورت جریان داشت که ایران به مشکل جدی دچار شده بود ولی با نزدیک شدن ایران به خودکفایی و تولید بنزین ناگهان تحریم ها از بین رفت و امکان واردات به راحتی مهیا شد. با این نکته می توان گفت که پوشش رسانه ای و هجمه ای که رخ داد تنها یک ابزار بود در مقابل برگی به نام دانش فنی چرا که وجود چنین برگی باعث دست بالای ایران در چانه زنی خرید شده و زمان را به ضرر شرکت های دارویی اروپایی و امریکایی می گرداند. عدم تحویل دارو و واکسن به ایران یعنی دادن زمان برای کار بیشتر روی واکسن ایرانی، به هرحال ایرانی ها دیر یا زود به تکنولوژی این واکسن مسلط می شوند پس تسلط ایرانی ها روی واکسن یعنی از دست رفتن یک یک کارت برنده اروپا و غرب و از سمت دیگر بازار فروش ایران از بین رفته و احتمالا ایران با قیمت ارزان تر دارو و شاید تکنولوژی را صادر کند. همچنین رفتار کارشناسان ایرانی با علم روش تولید واکسن در هنگام خرید واکسن بسیار متفاوت تر از زمانی است که ناآگاه به این مطلب باشند پس روی این مفهوم و بازگشت غیر مستقیم سرمایه گزاری روی تحقیقات باید بیشتر تمرکز کرد و برای پژوهش و تحقیقات ارزش بیشتری قائل شد حالا این نکته در مورد خرید هواپیما، تانک و دیگر تسلیحات نظامی هم کاربرد ویژه دارد و اگر در پی خرید خوب هستیم باید در زمینه تحقیقات کارها و دستاوردهای خوبی داشته باشیم تا نگاه فروشنده به ما همانند یک گدا نباشد و آرزوی مراوده با ما را داشته باشد. برای مثال تکمیلی رفتار کارشناسان اسرائیلی هنگام خرید تسلیحات در مقایسه با رفتار کارشناسان کشورهای عربی یادآوری می شود که در کیفیت و قیمت تسلیحات تاثیر خود را نشان می دهد. تصاویری از این قبیل را اگرچه در جنگ و نبرد رسانه ای باید طبقه بندی کرد ولی در اصل ابزاری برای پیشبرد اهدافی در میدان فیزیکی و واقعی است. سوال خوبی کردی ولی جوابش یک مقاله در مورد رفتار متقابل بین کارکنان و سازمان هست گذاشتم تو اولویت
-
1 پسندیده شدهاین تصویر برای درک مسیر خوبه ولی همه واقعیت رو نشون نمیده و اون شکست ها و زمین خوردن ها است چیزی که تو کشور ما کمتر کسی بهش توجه می کنه و حاضر نیستن بپذیرن مسیر پر از چاله و زمین خوردن است در مورد نیروی هوایی این مسیر رو گفتم توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی لینک باید خوب نگاه کنیم، خوب فکر کنیم و خوب عمل کنیم این همون چیزیه که میخوام بگم و به قول سعدی شیرین سخن سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست چارهٔ کار به جز دیدهٔ بارانی نیست در تکمیل هم این مقاله تهیه شد هنر تفکیک موضوعات در طراحی و ساخت >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در تایید فرمایش شما باید بگم به جای شعار باید وارد عمل بشیم تاثیر 4 تا قایق عاشورا و فرمانده عملگرایی مثل شهید نادر بسیار بیشتر و ترسناک تر از وضع فعلی ما با کلی سلاح و موشک و فرماندهانی پشت تریبون هست تازه الان می فهمم که حماسه ناوهای سهند، سبلان و جوشن چه بود و چرا با علم به هدف قرار گرفتن بندر رو ترک کردن و به سمت اتفاقی که بدیهی بود رفتن نمایش اینکه پای کار هستن حتی با دست خالی (باید بیشتر روش بحث کنیم) فقط این نکته رو اضافه کنم مسیر خطی نیست و نقاط پرش و جهش داره که بیشتر بر مبنای ندانسته های ما رخ میده به علاوه بازی روزگار روایت این کارآفرین اردبیلی نشون میده که درد تولید در کشور ما کجاست لینک خلاصه و بخش مهم صحبتش رو میذارم با تشکر از جناب @MR9 بابت انتقال تصاویر به گالری -------------------- حاجی کاربردی بگو ، مثال کاربردی بزن تمام این نوشته ها رو از صنعت نفت گرفتم و تمام بی مسئولیتی ها رو مشابه در تمام صنایع دیدم چه نفت، چه نیشکر، چه پتروشیمی و چه صنایع فولاد وقتی کارشناس و یا رئیس تعمیرات میگه به من چه، بذار خط بخوابه چرا برای خودم دردسر ایجاد کنم؟ یا میگه من تا ساعت 4 بیشتر تایم کاریم نیست؟ این موارد رو چه باید کرد تازه من روی جمله " مگه تو جیب من چیزی میره مانور ندادم"
-
1 پسندیده شده- دوره های آنلاین دانشگاه های برتر جهان از MIT گرفته تا شریف به هر زبانی - اطلاعات پایه، هند بوک، استانداردها و بسیاری از مستندات فنی در اینترنت موجود است و با مبالغی بسیار اندک بصورت دیجیتال در اختیار ماست - بسیاری از متریال و دستگاه ها بصورت تجاری در بازار هست و در بازار سیاه کمی گران تر - راهکارهای مدیرتی بصورت باران در کتاب فروشی های ایران یافت می شود - دستورالعمل ها ، گایدلاین ها، برنامه های راهبردی و استراتژیک خود امریکا در اینترنت یافت می شود - جوانان ما در عمل نشان داده اند که باهوش و در پی چالش هستن و ... پس تقریبا به 80 درصد منابع لازم دسترسی داریم / ولی جواب نمی گیریم ، مشکل کجاست؟ همه مواد آشپزی هست، حتی کتاب آشپزی هم هست پس چرا یا غذا سوخته هست؟ یا نپخته و یا ....؟؟ برای مثال این چند کتاب هندبوک با یک دقیقه سرچ از سایت آمریکایی بدست اومدن لینک مادر https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aircraft/ کتاب Instrument Procedures Handbook https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aviation/instrument_procedures_handbook/media/faa-h-8083-16b.pdf یا کتاب AIRPLANE FLYING HANDBOOK http://large.stanford.edu/courses/2013/ph240/eller1/docs/FAA-H-8083-3B.pdf یا کتاب ROTORCRAFT FLYING HANDBOOK https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aircraft/media/faa-h-8083-21.pdf بله فرق داره، ولی شاید بتوان گفت نظریه انگل و میزبان زیر مجموعه و ابزار صبر استراتژیک باشد (قوانین مدیریتی و تفکری بحث نظامی و غیرنظامی ندارد بلکه در اینجا ما اونها رو با مثال های نظامی نشون میدیم) یک مشکلی که ما به شدت داریم نگاه تک بعدی به مسائل هست که باعث میشه عدم توازن در کارها داشته باشیم و نتونیم از بصورت بهینه میوه را برداشت کنیم ممنون از لطفتون این تاپیک و امثال آن دنبال منظم کردن افکار و ایده ها برا دستیابی به یک راهبرد مشخص و رو به جلو هست یک بحثی با دوستان سر تفکر انتقادی داشتیم تفکر انتقادی برخلاف اسمش از انتقاد شروع میشه و به یک راهکار جدید و بهتر ختم میشه ولی ما فقط انتقاد اولش رو بلدیم و تلاش نمی کنیم این تفکر رو ادامه بدیم تا به جواب برسه در تفکر انتقادی بسیاری از ایده از زمان عبور می کنند برای مثال گفته میشه که اگر فلان مجوز یا فلان دستگاه را داشته باشیم می توانیم فلان کار را بکنیم تفکر انتقادی میگه فرض کن دستگاه تو کارخانه هست یا مجوز تو دفتره، گام بعدیت چیه ؟ و برنامه ات چیه؟ و همینجوری جلو میره تا نشون بده کدوم فرض ها واقعی است و کدام توهم در مورد راه بهینه برای ایران در ساخت جنگنده دو تا مقاله نوشتیم اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما >>>>>>>>>>>>> توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی و در خصوص مسیر ساخت مبتنی بر واقعیت هم بحث شد >>>> روش ایران در مورد ساخت جنگنده است در مورد نگاه ساخت مجدد چرخ هم نوشتیم چرا می توانیم موشک تولید کنیم ولی خودرو سازی ما منجر به پراید می شود؟ >>>>>>>> انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ قسمت دوم >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> خب با این توضیحات، انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ هنر تفکیک موضوعات در طراحی و ساخت >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی ولی اینکه اسرائیلی ها و آمریکایی ها چه روش هایی را برای مدیریت استفاده می کنند خلاصه و کاربردی در این مقاله اوردم خودکفایی و امنیت تولید >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تقابلی بزرگ بین تولید بومی و همکاری تجاری فکر کنم داستان خرگوش و لاک پشت رو شنیده باشید اگر پایداری و استقامت لاک پشت رو داشته باشیم مطمئن باشید از خرگوش جلو می زنیم در مورد تلاش یک تصویر گویایی همه چیز هست. ذره ای تلاش بیشتر می تواند تاثیرات فرای ذهن ما بگذارد. یه مثال می زنم که برای همه ما پیش اومده: آخر شب وقتی یه بخش از کارهامون میمونه و و میگیم بذار فردا انجامش میدیم، همون یه ذره کار کل زمان فردامون رو خراب میکنه
-
1 پسندیده شدهتجربیات شنیداری از یک مدیر - قسمت دوم گفتگویی با مرتضی سلطانی مرتضی سلطانی کارآفرین بزرگ و بنیان گذار مجموعه زر ماکارون و زرفروکتوز در گفتگو با دانشجویان کارآفرینی دانشگاه تهران از سرگذشت و عقاید خود میگوید. https://www.aparat.com/v/sIben چند نکته خلاصه : * مزیت های گروه زر ماکارون - تحقیق و توسعه R&D - تنفیض اختیارات * بازار مواد غذایی به شدت بر بازار خودرو مزیت داشت چون ساده و پرتقاضا بود * ماشین آلات نو نخریدم بلکه آلمان رفتم و یک کارخانه قدیمی رو دمونتاژ کردم و ایران اوردم، تازه یه پولی هم بهم دادن اینجا فهمیدم که تجهیزات استوک و دست دوم چه ارزشی دارد ماشین دست دوم در هامبورگ، ماشین دست دوم در کلن هست و ... * آرد یارانه ای بلای جان این صنعت بود * تیم جمع کردن وقتی پول نداری با وقتی پول داری خیلی فرق می کنه وقتی پول نداری برای تیم جمع کردن باید التماس بکنی، با رفاقت و دوستی تیم رو جمع کنی * بهتر است بدانیم چه کاری می کنیم، وقتی به عمقش پی ببریم می تونیم پیشرفت کنیم اول سوله رو پوشش می دادیم، اون موقع گفتن ساختن سوله کار تو نیست برو بعد با کمک یه متخصص شروع کردیم به ساخت سوله * کارآفرین فقط با امید زنده است، سد شکنی می کند خودش رو با حاشیه معطل نمی کند * پول مفت و رانت دشمن پیشرفت است. * رقیب خوب یک معلم است که مدام باعث درک تفاوت ها و بهبود مستمر است. * پسر من ، بیشتر از کارگرها کار می کند در خانه خانمم غذا به اندازه غذا درست می کند و به موقعش به نیازمندان دست باز برخورد می کند. * اگر صفر بشم، فردا صبح اولین کاری که می کنم از فرصت هایی که داشتم و درست استفاده نکردم اینبار درست استفاده می کنم. تقدیم به جناب @worior که به مسائل مدیریتی استاد هستن
-
1 پسندیده شدهاولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما مثالی که اینجا در موردش بحث می شود روش ایران در مورد ساخت جنگنده است * اولین سوال کدام جنگنده برای ساخت بهینه تر بود؟ بویژه با نمونه هایی که داشتیم * دومین سوال کدام بخش های جنگنده به ترتیب باید کار می شد؟ اول باید یک نگاه به مسیر رسیدن به خودکفایی و تولید باید انداخت جنگنده هایی که در اختیار داشتیم ما را به کجا می برد؟ یک سری متعلق به خرید های زمان شاه بود که شامل اف 5 اف4 و اف 14 بودند و شناخت خوبی روی آنها و تعمیرات مربوطه وجود داشت. سری دوم مربوط به جنگنده های روسی بود که یا از شوروی گرفته بودیم و یا از عراق به همراه تعدادی میراژ که در مورد این جنگنده ها شناخت بسیار کم بود. از این بابت انتخاب می بایست از جنگنده هایی صورت می گرفت که در طوفان دفاع مقدس خود را اثبات کرده بودند. انتخاب بین جنگنده ها بسیار سخت بود چون تفاوت ها راهبردی است اف 14 جنگنده برتری هوایی بود بالاترین سطح تکنولوژی ولی گران و پیچیده اف 4 ستون فقرات نیروی هوایی بود و سلاح اصلی در تهاجم و بمباران ها اف 5 جنگنده ای پر تعداد، ساده و دم دست شهید ستاری و تیم همراهان در جمع بندی بر روی اف 5 توافق کرده و کارشان را با ساخت آذرخش اجرا کردند؟ تاپیک کامل تر در مورد این مسیر در جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش و تاپیک جت آموزشی - رزمی کوثر 88/ یاسین آمده است. و مسیری که طی شد تا اینجا جنگنده کوثر ساخته شد. اما باتوجه به اهمیت نگهداری اف 4، اف 14 قطعه سازی چه در سطح اورهال و چه در سطح ارتقا پیگیری شد و ارتقا پیشرانه ها و دیگر سامانه ها نیز صورت گرفت. محدودیت در خرید و نیاز به پرواز پرندگان آهنین باعث شد تفکر تعمیر و ارتقا سراغ میگ و میراژ هم برود. با این اوصاف و شواهد ایران روی بخش های هواپیما کار کرد و سعی به تولید دانش فنی هر بخش و دانش ماژوال نمود. اما تولید هواپیما در ایران بسیار کند تر از آنچه تصور می شد جلو رفت و ناگاه کشورهایی چون تایوان و ژاپن را می دید که جنگنده می سازند و کشورهایی چون عربستان با پول خود آمار بی شماری جنگنده خریداری می کنند و این اتفاقات افزایش اختلاف سطوح نیروی هوایی ایران با کشورهای اطرافش را نشان می داد که موجب شد عدم توازنی در آسمان بر علیه ایران ایجاد شود. بویژه از سمت ترکیه و از سمت خلیج فارس ابهام بزرگ این تفاوت تکنولوژی ابهامی بزرگ رو بر سر اقدامات نیروی هوایی ایجاد می کند چرا که نیازها در حال سرعت گرفتن است و پاسخ محسوسی هم دیده نمی شود. همه و همه باعث ایجاد نگرانی و غر می شود و این نگرانی پیشرفت های موشکی را می بیند و به آن چشم غره می رود. * ولی کجای کار اشکال دارد؟ آیا بحث فقط بودجه است و یا اینکه مشکل در عدم بکارگیری پتانسیل ها و پروژه های موازی است؟ اما هدف ساخت اف 5 و ارتقا آن چه بود؟ رسیدن به اف 20، اف 18 و یا ... * چرا جنگنده نهایی همچون این جنگنده ها نشد؟ * سوال کاربردی تر : در این مسیر چه اقداماتی انجام شد و چه توانمندی هایی کسب شد؟ - ورود به عرصه جمینگ و جنگ الکترونیک هوایی - ارتقا سیستم رادار در جنگندها و تولید حداقل یک نمونه راداری داخلی (ژن برتر گرومن) - ارتقا سیستم ایونیک و کنترل آتش و نیمه بومی کردن آن برای جنگنده ها - تولید رنج نسبتا خوبی از موشک های هوا پایه - ساخت نمونه های موتور جنگنده اف 5 و اف 14 و مهندسی معکوس انها - توانمندی ساخت بدنه جنگنده های موجود بویژه بال اف 14 - ساخت اجزا جانبی مثل چرخ و متعلقات، چتر نجات، تجهیزات عملیات در شب، تجهیزات سوخت گیری هوایی و ... این همه کار ولی خروجی در جنگنده دیده نمی شود چرا؟ آیا بودجه نداریم؟ آیا مدیریت نداریم؟ آیا بحث حفاظت اطلاعات وجود دارد؟ آیا و آیا .... ماژول برای تایید این صحبت ها موضوعی به نام ماژول را می توان مطرح کرد که یک جنگنده را به اجزای گسسته تبدیل کرده و همچون ابزارهای خانه سازی کنار هم می چسباند این اجزا همگی در نقاطی متفاوت ساخته می شوند ولی در یک ساختار واحد مونتاژ و نهایی می شوند. این تکنیک اگرچه کمی هزینه را بیشتر کرده و طراحی دوباره را طلب می کند ولی سبب ساده سازی در تولید، نگهداری و ارتقا تجهیزات شده و امکان استفاده از یا در دیگر سیستم ها را ممکن می نماید. در حقیقت این روش نوعی استاندارد سازی برای کاهش تنوع بی حاصل است. شبیه به تولید کابل های استاندارد برای لپ تاپ های یک شرکت برای مثال یک سیستم کنترل آتش می تواند در همه جنگنده های ما یکسان باشد تا برای حمل تسلیحات مشکل خاصی وجود نداشته باشد. یا سیستم های رادار بر اساس یک پروتکل و قانون ارتباطی مشخص پیروی کنند تا در همه جنگنده ها قابل استفاده باشند (فارغ از ابعاد و توان مصرفی ) https://www.terma.com/media/433426/2017%20Anders%20Hjermitslev.pdf به نظر می آید ما در چند جبهه دچار ضعف هایی هستیم و ترس از همین ضعف ها سبب شده است که تمام زحمت ها بر روی زمین بماند 1- عدم سرمایه گذاری روی بدنه و طرحی جدید ( امکان الگو گیری از روی جنگنده هایی مثل اف 18 بود پس دلیل قابل قبولی نیست) 2- موتور جنگنده ( امکان خرید از بازارهای جهانی بود و هست حتی بازارهای سیاه و چین که این کار چند بار صورت گرفته است) 3- حمایت مثل موشکی بر نیروی هوایی نبود ( حضور رهبری در تصاویر در کنار شهید ستاری نشان می داد حمایت رهبری بر نیروی هوایی همیشه بوده است) به شخصه فکر می کنم تمام قطعات پازل آماده است ولی نهایی کننده وجود ندارد تا این قطعات را کنار هم بچسباند و خط تولید جنگنده برتری هوایی در کشور بسازد کل این اتفاق می تواند در 2 الی 3 سال نهایی شود ولی چرا نمی شود؟ چگونه شد در ان اوضاع بعد از جنگ سریع آذرخش به پرواز در آمد ولی با گذشت این همه سال و بعد از رفتن شهید ستاری تازه باید شاهد پرنده کوثر باشیم؟ ما سابقه ساخت هلیکوپترهایی رو داریم که با موتورهای بازار سیاه ساخته شدند ولی طرحشان ادامه نیافت اینجاست که وجود شهیدانی چون ستاری، کاظمی، تهرانی مقدم و حسن باقری معنا پیدا می کند، شهیدانی که مجری میدان بودند و از جانه مایه ایثار می کردند تا کارها به ثمر بنشیند. مدیریتی که به جهادی مشهور است ولی درک درستی از آن نداریم. مدیری که سدهای نشد را می شکند و در سیستم تغییر ایجاد می کند. به نظر می آید سیستم ما اجازه رشد و جسارت به اینگونه افراد نمی دهد و تکرار شهیدانی این چنین را سخت می کند. پس سوال نهایی متفاوت از انتظار این است مدیر جهادی کیست؟ و روش رشد و تکرار این مدیران چگونه است؟ * صحبت های یک ضد انقلاب در مورد خصوصیتی از شهید کاظمی که بحث امروز ماست https://www.youtube.com/watch?v=3Uc5RxFbpkA&list=ULlk-z8m-WDs0&index=676 * توضیح عملکرد شهید حسن باقری در ایجاد اطلاعات و عملیات سپاه در مستند اخرین روزهای زمستان، قسمت سوم ( آغاز به کار با ابزارهای ابتدایی و خلق امیدی بر پایه تلاش و خلاقیت) https://www.aparat.com/v/o240k?playlist=563444 لازم است همیشه به یادآوریم که در چالدران ما از تکنولوژی شکست خوردیم و تبریز را از دست دادیم و هرگز نباید گذاشت آن اتفاق دوباره رخ دهد. در خبیر و بدر هم نبود برتری هوایی و پوشش از هوا سبب شد که علارغم تمام مجاهدت ها اهداف میسر نشود. تقدیم به جناب @MR9 که در زمینه رشد تفکر نیروی هوایی پرتلاش و خلاق اند.
-
1 پسندیده شدهنمایشگاه دائمی توانمندیهای راهبردی نیروی هوافضای سپاه تحت عنوان «پارک ملی هوافضا» افتتاح شد.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهنحوه تعیین مرز دریایی براساس کنوانسیونهای بین المللی پذیرفته شده 1- خط مبداء : خطی که حدود خارجی دریای سرزمینی و سایر مناطق دریای دولت ساحلی از ابتدای آن شروع می شود . - طبق ماده 5 کنوانسیون 1982 : خط مبداء عادی برای دست یابی به عرض دریای سرزمینی ، خط پست ترین جزر آب در امتداد ساحل که توسط دولت ساحلی تعیین می شود 2- آبهای داخلی : طبق قرارداد 1982، آبهای داخلی ، آبهایی هستند که در پشت خط مبداء و میان خط مبداء و ساحل بدنه خشکی قرار گرفته اند . - در این منطقه دولت ساحلی حاکمیت کامل دارد و ورود و خروج هرگونه شناور خارجی باید با هماهنگی کشورساحلی باشد . 3- دریای سرزمینی : نخستین منطقه بعد از خط مبداء / در کنوانسیون 1982 ، عرض دریای سرزمینی 12 مایل دریایی و حداقل 3 مایل دریایی تعیین شده است . دولت ساحلی در این منطقه حق اعمال حاکمیت مطلق و انحصاری دارد در سطح آب / فضای بالا / بستر و زیر بستر 4- منطقه نظارت : منطقه مجاور دریای سرزمینی / در قرار داد 1982، عرض این منطقه 12 مایل پس از دریایی سرزمینی تعییین شد . - دولت ساحلی حق حاکمیت محدودتری دارد / این منطقه جزء دریای آزاد محسوب نمی شود و دولت ساحلی در زمینه اعمال قوانین گمرکی ، مالی ، بهداشتی و مهاجرتی در آن حق اعمال نظر دارد . 5- منطقه انحصاری – اقتصادی : این منطقه بر اساس قرار داد 1982 ، (ماده55) در ماوراء و مجاور دریای سرزمینی قرارردارد و منطقه نظارت بخشی از آن بحساب می آید . -حد این منطقه از خط مبداء 200 مایل (321 کیلومتر)
-
1 پسندیده شدهسیستم LORAN-C : سیستم موقعیت یابی به روش رادیویی که اجازه می دهد یک گیرنده موقعیت خود را با دریافت و مقایسه امواج رادیویی ساطع شده از آنتنهای ثابت رادیویی ، به دست آورد. LORAN-C برای اولین بار از ترکیب دو روش متفاوت برای ایجاد سیگنال استفاده کرد که نتیجه آن ، هم برد بلندی به دست میداد و هم جوابهای آن قابل اطمینان بودند . این خواص قبلا در نقطه مقابل هم طبقه بندی می شدند . البته این تکنیک یک طرف داستان بود ( فرستنده ) و در طرف دیگر ( گیرنده ) ابزارهای گرانبهایی قرار داشتند که برای پردازش سیگنالها استفاده می شدند .نتیجه این بود که بعد از معرفی این سیستم در سال 1957 میلادی ، اولین کاربر آن ارتش ایالات متحده بود. در سالهای 1970 و بعد از معرفی ترانزیستورها ، لوازم الکترونیک مورد استفاده برای سیستم LORAN-C به شکل قابل ملاحظه ای کوچکتر شدند . این امر در گیرنده ها و با به کار بردن اولین میکرو کنترلها برای پردازش سیگنالها بیشتر نمود یافت. همین امر باعث قیمت پائین و کاربری آسان ، مخصوصا در گیرنده ها ، شد و در نهایت از سال 1974 کاربری این سیستم از یک سیستم نظامی صرف خارج شد و برای استفاده موم عرضه شد. گیرنده تجاری LORAN-C در سالهای اولیه دهه 1980 و با نصب واحدهای بیشتری از این سیستم در سراسر دنیا ، سیستم قدیمی LORAN ( همان نوع معروف به A ) جمع آوری شد و جای خود را به این سیستم داد. در نهایت سیستم LORAN-C یکی از عمومی ترین و پرکاربرد ترین سیستمهای موقعیت یابی در نواحی بسیار وسیعی از آمریکای شمالی ، اروپا ، ژاپن و سراسر اقیانوس اطلس و آرام شد. محل قرار گیری ایستگاههای LORAN در سراسر دنیا اتحاد جماهیر شوروی در همان زمان از سیستم مشابه دیگری به نام CHAYKA استفاده می کرد. بعد از راه اندازی سیستمهای ماهواره ای موقعیت یابی ، دوران افول این سیستم هم به سرعت شروع شد و کاربران آن شروع به کم شدن کردند. در سال 2010 سیستمهای موجود در کانادا و آمریکا برچیده شدند ، این امر همزمان در مورد ایستگاههای مشترک Loran-C/CHAYKA در روسیه هم اتفاق افتاد. زنجیره های دیگر فعال باقی ماندند که بعضی از آنها در طی سالهای بعد ارتقا هم پیدا کردند . در انتهای سال 2015 زنجیره مستقر در اروپا نیز خاموش شد. منبع : 1
-
1 پسندیده شدهسیستم GEE : در خلال جنگ جهانی دوم و توسط بریتانیا ایجاد شد و برای هدایت و مسیر یابی نیروی هوایی سلطنتی استفاده میشد. این سامانه موقعیت یابی ، ساختمان و عملکردی مشابه سیستم LORAN داشت .این سیستم خطایی در حدود چند صد متر و بردی تا حدود 560 کیلومتر داشت. تفاوت اصلی این سیستم با LORAN در این بود که در این سیستم از امواج باند VHF استفاده میشد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم ، زنجیره های جدیدی از این سیستم در سراسر اروپا ایجاد شد تا از این سیستم علاوه بر استفاده های نظامی ، برای هوانوردی غیر نظامی هم در اروپا استفاده شود . در اواخر سالهای دهه شصت کم کم این سیستم به پایان کار خود رسید و آخرین ایستگاه فعال آن در 1970 خاموش شد. منبع :1 سیستم DECCA : این سیستم در خلال جنگ جهانی دوم و توسط نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا به وجود آمد . این سیستم از فرکانسهای پائین در حدود 70 تا 129 کیلوهرتز را به کار میبرد . بعد از پایان جنگ این سیستم گسترش بیشتری یافت . استفاده اولیه ای که از این سیستم انجام می شد برای موقعیت یابی در آبهای ساحلی بود و موقعیت دقیق تری نسبت به LORAN ارائه می داد . کشتیهای ماهیگیری بیشترین کاربران این سیستم بعد از جنگ محسوب می شدند ، اگر چه هواپیما ها هم از این سیستم استفاده می کردند. بعدها این سیستم به صورت عمده ای در دریای شمال گسترش یافت و بیشتر مورد استفاده هلیکوپترهایی بود که برای سکوهای نفتی کار می کردند. علی رغم ارائه عمومی سیستم LORAN-C در سال 1974 برای کاربرد غیر نظامی ، این سیستم همچنان تا سالهای پایانی دهه 90 به کار خود ادامه داد و در نهایت با سیستم های جدیدتر ماهواره ای جایگزین شد. منبع : 2 سیستم OMEGA : این سیستم ، اولین سیستم موقعیت یاب رادیویی بود که تقریبا کل کره زمین را پوشش می داد . این سامانه توسط آمریکا و با همکاری شش کشور دیگر توسعه یافت . این سامانه به کشتی ها و هواپیماهایی که دارای گیرنده آن بودند اجازه می داد تا در هر جایی از کره زمین موقعیت خود را با تقریب خوبی مشخص کنند . این سامانه از سیگنالهای رادیویی با فرکانس خیلی پائین 10 تا 14 کیلوهرتز (VLF) استفاده می کرد . از این سامانه اولین بار جهت ناوبری و جابجایی بمبهای هستهای در قطب شمال در روسیه استفاده شد و پس از موفقیت در این آزمایش، برای ناوبری زیردریاییها نیز مناسب تشخیص داده شد. بر اساس محاسبات انجام شده قابلیت اعتماد به این سامانه حدود 95 درصد بود. این سیستم در سال 1974 عملیاتی شد و در سال 1997 با عملیاتی شدن سیستمهای ماهواره ای ، کنار گذاشته شد. منبع : 3
-
1 پسندیده شدهعصر الکترونیک : سیستم LORAN : اسم این سیستم مخفف عنوان سامانه ناوبری برد بلند (long range navigation ) است . این سیستم در طی جنگ جهانی دوم توسط آمریکائیها ایجاد شد. این سیستم با برد تا 2400 کیلومتر و خطای ناوبری حدود چند ده کیلومتر عمل می کرد و ابتدا برای استفاده توسط کاروان کشتی های عبوری از اقیانوس آرام مورد استفاده قرار گرفت . کم کم و با گسترش جنگ این سیستم توسط بیشتر کشتیهای آمریکایی که در اقیانوس آرام سیر می کردند و همچنین هواپیماهای گشتی دور پرواز مورد استفاده قرار گرفت. با ارتقای الکترونیک و نو آوریهای جدید ، در سالهای 1950 نیروی دریایی آمریکا برای تکمیل نسل جدیدی از این سیستم با عنوان Loran-B تلاش کرد که به علت مشکلات تکنیکی کار متوقف شد. در نهایت سیستمی با عنوان Cyclan که بعدها با عنوان Loran-C شناخته شد ، توسط نیروی هوایی ایالات متحده ساخته شد و توسط بقیه نیروهای نظامی امریکایی هم مورد استفاده قرار گرفت. محدوده استفاده شده توسط این سیستم باند 160 متر رادیو آماتوری است. منبع : 1
-
1 پسندیده شدهجهت یابی با ابزار : قطب نمای مغناطیسی ( Compass): قطب نمای مغناطیسی، که وسیله ای است برای یافتن جهت رو به شمال در موقع جهت یابی، اصولا یک عقربه مغناطیسی است که در جعبه ای آویزان بوده و می تواند آزادانه روی محوری بچرخد، عقربه با محور شمال جنوب میدان مغناطیسی زمین همراستا می شود. ظاهرا کشف اینکه عقربه مغناطیسی همواره در امتداد شمال جنوب قرار می گیرد، در چین اتفاق افتاد و در کتاب لوون هنگ توضیح داده شده است. در قرن نهم، نیز قطب نماهای هم با عقربه شناور و هم قطب نماهای با عقربه چرخان که امروزه می شناسیم توسط چینی ها توسعه یافته اند . دریانوردان ایرانی این قطب نما ها را از چینی ها به دست آوردند و بعضی از آنها را با ونیزی ها معامله کردند. در سال 1187 نویسنده انگلیسی الکساندر نکام ( 1217 تا 1157 ) توصیف می کند، که در کشتی نشانه ای وجود داشت که می توانست، حتی وقتی که ستاره قطبی زیر ابرها پنهان بود مسیر مورد تعقیب را نشان دهد. این دستگاه بعداز این دریانوردان را به مؤثرترین وجهی در داخل دریاها راهنمایی میکرد و آنان را مجاز میداشت که به سوی مجهولات روی آورند ودر واقع اکتشافات آن، دوران مسافرتهای بزرگ دریایی را افتتاح کرد. قطب نمای ژیروسکوپی (Gyro Compass): قطب نمای ژیروسکوپی به سیستمی گفته میشود که راستای هدینگ را در مقایسه با یک جهت مرجع معلوم، مانند شمال مغناطیسی، جغرافیایی یا هر راستای معلوم دیگری اعلام میکند. قطب نمای ژیروسکوپی در سال 1905 میلادی به وسیله ی دکتر هرمان آنشوتز کاموف طراحی شد و به مغناطیس وابستگی ندارد. قطب نما رو به یک جهت مشخص تنظیم می شود و به چرخش در می آید . پس از آن ، ژیروسکوپ هر تغییری که بکند، سوزن یا عقربه همواره رو به جهت اولیه باقی می ماند. قطب نمای ژیروسکوپی امروزه به شکلهای مختلف و با قابلیتها و دقتهای مختلف ساخته میشوند. استفاده از سنسورهای مغناطیسی، ژایروهای نرخی، ژایروهای مکانیکی آزاد، و …. در ساخت انواع قطب نماهای ژیروسکوپیها متداول شده اند. قطب نماهای ژیروسکوپی ممکن است استاتیک یا دینامیکی باشد، قابلیت استفاده در وسایل متحرک با شتابهای قابل توجه را داشته باشد یا نه. ممکن است یک قطب نمای ژیروسکوپی خود تطبیق (Self-Align) باشد یا نباشد. منظور از خودتطبیقی، این است که به کمک سنسورهایی که در اختیار دارد، سطح تراز را خود پیدا می کند و خطاهای ناشی از ناترازی را حذف میکند. برخی قطب نماهایی ژیروسکوپی نیاز به مرجع دهی برای شروع کار هستند و برخی نیز شمال یابی خودکار انجام میدهند. منابع : 1 2 3