برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 9 آبان 1401 در پست ها
-
4 پسندیده شدهمقایسه رادار گریزی پکفا و سوخو 34 تو تصاویر ماهواره ای که به کمک تکنولوژی sar گرفته شده به خوبی تفاوت بدنه سوخو 57 و سوخو 34 در شناسایی توسط رادار دیده شده در یک مورد پکفا فقط ار زوی بازتاب امواج منعکس شده از موتور و کابین شناسیایی شده و بدنه تقریبا مخفی شده عکس اول نشون میده روسها تونستن پوشش جاذب رادار بسازن پکفا دیگه که واضح تر دیده شده احتمالا پوشش ضد رادار را نداره اگر معافیت های به روسیه داده شده در برجام خرید پکفا برای ما و روسیه عالی هست
-
3 پسندیده شدهتجهیزات جنگ الکترونیک رونمایی شده سپاه یک مرحله از 6 مرحله تحویل انبوه تجهیزات و تسلیحات به نیروی دریایی سپاه در سال گذشته به ادوات جنگ الکترونیک مربوط است که همزمان با تحویل سامانههای موشکی اطلاع رسانی شد. تنوع بالایی از انواع سامانهها در این مراسم به نمایش گذاشته شد که سبب ارتقاء جدی توانمندیهای نیروی دریایی سپاه در نظارت و پایش محیط عملیاتی تا فواصل دور برای ردیابی هر نوع تحرک دشمن دارد. این تجهیزات شامل سامانههای راداری، پایش الکترونیکی، کمک ناوبری، اخلالگرهای مختلف دارای قابلیت تحرک و شبیه سازهای مورد نیاز برای تمرین کار با تجهیزات پیشرفته بوده است. به گفته سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه «سامانههای جنگال جدید دریافت شده توسط نیروی دریایی سپاه قابلیت دریافت سیگنال های خاموش و ارتباطات داخلی دشمن را دارد.» برخی از این تجهیزات کاملاً ناشناخته بوده و برای اولین بار تصویری از آنها مشاهده میشود. برخی دیگر نیز در زمره تجهیزات شناسایی جهت سیگنالها، شناسایی موقعیت مکانی فرستندهها و سامانههای شنود الکترونیکی بودند که نمونههایی از آنها قبلاً مشاهده شده بود. یکی از انواع پرکاربرد در میان تجهیزات الکترونیکی سامانههای یافتن جهت (Direction Finding) و یافتن موقعیت (Position Finding) تجهیزات منتشر کننده سیگنال است. انواع مختلفی از این دست سامانهها توسط صنایع دفاعی کشور و شرکتهای دانش بنیان ساخته شده و در اختیار نیروهای مسلح کشور قرار گرفته است. به کمک این سامانهها میتوان حتی در صورت وجود ارتباطات بیسیم از شناور دشمن یا روشن بودن اخلالگرهای آن، موقعیت تقریبی آن را کشف کرده و در اختیار سایر واحدها قرار داد. نحوه عملکرد سامانه های یافتن جهت و موقعیت انتشار سیگنال این سامانهها هم پرتوهای باند باریک و هم پرتوهای مرسوم مخابراتی را ردیابی، تحلیل دسته بندی کرده و کارهایی همچون وضعیت ثابت یا متحرک بودن هدف، تشخیص باند فرکانسی عملکردی اصلی فرستنده، نمایش موقعیت روی نقشه و تعیین فاصله نسبت به چند مختصات مد نظر، افزودن سایر لایههای اطلاعاتی به اطلاعات پایه، ایجاد بانک داده از فرستندهها و اهداف، همگام سازی اطلاعات با سایر سامانههای مشابه در کسری از ثانیه را به انجام میرسانند. این سامانه قابلیت عملکرد به صورت بدون کاربر مستقر یا کنترل از راه دور را داشته و متوسط زمان احتمالی بین دو خرابی آن بالغ بر 2000 ساعت است. نوعی از این سامانههای کشف پرتوها، مخصوص کشف فرستندهای تصاویر ویدئویی و لینک های رادیویی کنترل پهپادها هستند. نمونهای از این دست سامانههای ساخت داخل حتی پیش از برخاستن پهپاد دشمن قابلیت کشف ارتباطات آن را دارد. توانایی جداسازی سیگنال های واحد کنترل پهپاد با سایر امواج باند فرکانسی مشابه نیز در این سامانه ایجاد شده است. یکی دیگر از تجهیزات الکترونیکی بسیار مهم که به تعداد زیاد در بین ادوات تحویلی به نیروی دریایی سپاه قابل مشاهده است، سامانههای الینت (ELINT) است. این سامانهها کار پایش عملکرد رادارهای مختلف فعال در منطقه تحت مراقبت را برعهده دارند تا با تحلیل سیگنالهای دریافتی از این رادارها، ویژگیها و خصوصیات عملکردی آنها را استخراج کنند در حالی که دهها یا صدها کیلومتر از فرستنده راداری دشمن دور هستند. این رادارها هم شامل انواع جستجو و مراقبت و رهگیری و هدایت موشکها است. چندین سامانه الینت استقراری که با نصب روی خودرو امکان جابجایی سریع را نیز دارند در کشور ساخته شده است. به عنوان مثال یکی از این سامانهها که اطلاعات رسمی از آن منتشر شده دارای قابلیت پوشش محدوده فرکانسی 2 تا 18 گیگاهرتز، حداکثر قابلیت عملکرد خودکار و بدون کاربر، اندازه گیری دقیق پارامترهای سیگنال دریافتی، عملکرد سهل و تعمیرات آسان را دارد. محدوده باند فرکانسی وسیع، دقت بالا در رهگیری سیگنال، پوشش 360 درجه، توانایی رهگیری تنوع گستردهای از فرستندههای سیگنال، سرعت متغیر آنتن گیرنده از 1 تا 300 دور بر دقیقه و قابلیت عملکرد پیوسته و 24 ساعته بدون نیاز به خاموشی یا راه اندازی مجدد از جمله ویژگیهای این سامانه است. نمونههای سبکتر و راهکنشی (تاکتیکی) از سامانههای الینت نیز توسط صنایع کشور ساخته شده است که به راحتی قابل حمل و نقل با خودروهای معمولی هستند. یکی دیگر از انواع سامانههای الکترونیکی مورد استفاده برای داشتن دست برتر در عرصه نبرد امواج، سامانههای ESM یا Electronic Support Measure هستند. این سامانهها در زمینه شناسایی عملکرد دشمن به عنوان لایه اول عمل می کنند. شناسایی انواع سیگنالهای ارسالی تجهیزات دشمن و تحلیل و ارسال فوری آن به سامانههای لایه بعدی شامل انواع اخلالگرهای راداری و مخابراتی و مکانیابی ماهوارهای از وظایف این سامانه است. با دادههای تولید شده توسط سامانههای ESM میتوان نوع هدف، موقعیت آن و زاویه ارسال سیگنال را شناسایی کرد. سامانههای ESM مختلفی توسط متخصصان کشور ساخته شده است که ویژگیهای متنوعی دارند. این سامانهها می توانند در محیطهایی با چگالی سیگنالی بالا با دقت و حساسیت زیادی عملکرده و اطلاعات را به واحدهای جنگال و اجرای آتش ارسال کنند. این سامانهها انواع مختلفی از نظر ابعاد و وزن داشته و نمونههای ثابت و استقراری یا متحرک حتی قابل نصب روی پهپادها دارند. پوشش بازه فرکانسی 2 تا 18 یا 18 تا 40 گیگاهرتز، حساسیت فرکانسی تا مقدار 80 دسی بل، برخورداری از یک آنتن تمام جهتی و 8 آنتن جهتی، توانایی اندازهگیری زاویه ورودی سیگنال، فرکانس تکرار پالس و پهنای آن و سرعت چرخش آنتن رادار دشمن، سرعت بالا در تحلیل سیگنال دریافتی، امکان ایجاد حالت هشدار روی فرکانسهای مشخص، برخورداری از 5 الگوی جستجوی محیط اطراف، محدوده دمایی وسیع عملکرد و وزن کم از ویژگیهای نمونهای صادراتی از سامانههای ESM ساخت داخل است.
-
2 پسندیده شدهافعی روسی برای شیطان هوایی ترکیب K-77 و سوخو-57 بعنوان تغییر دهنده جریان بازی نیروی هوایی روسیه پس از مدتها کش و قوس و شایعات نخستین جنگنده نسل جدید سوخو-57 را در دسامبر 2020 بصورت عملیاتی بخدمت گرفت و براساس برنامه ریزی های انجام شده ، انتظار می رود که تا سال 2027 نزدیک به 76 فروند از این جنگنده ها تحویل این نیرو گردد . در حال حاضر ، سوخو-57 یک جنگنده نسل پنجم بشمارمی آید ، به همین دلیل نیروی هوایی روسیه به شکل فزاینده ای از این پیکربندی جدید برای آزمون فناورهایی که می بایست جتهای نسل ششم بدان مسلح شود ، استفاده می کند . این آزمون ها که تاکنون در حوزه های نظیر مهمات مافوق صوت ، هوش مصنوعی ، تست قابلیتهای رزم بدون سرنشین و درنهایت پایش بدون سرنشین های رزمی صورت گرفته ، همچنان ادامه دارد ، در حالی که بطور همزمان ، پیشرانه جدید ساترن -30 نیز قرار است تا سال 2022 به جای پیشرانه های فعلی ، به این جنگنده اضافه شود که قابلیت های پروازی و پایایی رزمی آن را افزایش خواهد داد که این در مجموع توان رزم ارتش روسیه در حوزه هوایی را تا حدود زیادی بهبود خواهد داد . اما با وجود عملکرد چشمگیر ، پتانسیل رزمی هر جنگنده ای در نبردهای هوایی بستگی تام و تمامی به طیف متنوعی از موشکهای هوابه هوای قابل حمل دارد . به عنوان مثال ، جنگنده سبک جی اف-17 در حالی که قابلیت اجرای مانورهای رزمی چندان بالایی ندارد ، اما با مسلح شدن به طیف متنوعی از موشکهای دوربرد پیشرفته ای نظیر پی ال -12 چینی و در آینده نزدیک مهمات پی ال -15 و پی ال -10 توان رزم خود را تا حد بسیاز زیادی افزایش داده است و درصورتی که نیروی هوایی هند نتواند جتهای خود را به مهمات قابل مقایسه ای مسلح کند ، برتری فعلی فالکروم های هندی در برابر نسل جدید جنگنده های پاکستانی تا حدود بسیار زیادی کاهش خواهد یافت . این مساله در خصوص سایر کشورها نظیر عراق ، مصر و ونزوئلا نیزمصداق پیدا می کند ، بدین معنی که هرچند این ارتشها به جنگنده های اف-16 مسلح هستند ، اما قابلیت حمل موشکهای هوابه هوای منسوخ شده ، شبهات بسیار زیادی در حوزه توان رزم هوایی آنها ایجاد کرده است . بدین سبب برای جنگنده ای نظیر سوخو-57 ، وجود نسل جدیدی از موشکهای هوا ب هوا اهمیت پیدا می کند . در این میان ، جنگنده های روسی از جمله خانواده مشهور سوخو-35 هم اکنون به نمونه های بهینه سازی شده موشک آر-27 متکی هستند که با اتکاء بر سرجستجوگر نیمه فعال خود ، در زمره یکی از پیشرفته ترین موشکهای هوابه هوای عملیاتی جهان قرار می گیرند . اما این موشک در مقایسه با مهمات بسیار پیشرفته تر آر-77 و نمونه های غربی آن نظیر AIM-120 C/D ، چندان کارآمد به نظر نمی رسند . در این میان ، گرچه موشک آر-77 در میان هم نسلان خود ، قابلیت مرگ آوری بالایی را به نمایش می گذارد ، اما در مقایسه با نسخه های جدیدی از موشکهای غربی ( AIM-120D) و شرقی ( PL-15) بتدریج عرصه را وا می گذارند . بنابراین ، نیروی هوایی روسیه با معرفی نسخه K-77M که بطور ویژه برای سوخو-57 طراحی گردید ، نسل جدیدی از موشکهای هوابه هوا را به دنیای جنگ افزار معرفی نموده است . این موشک با برد نزدیک به 190 کیلومتر ، گرچه دوربرد ترین موشک روسی محسوب نمیشود ، اما بلحاظ پیچیدگی فناوری بکار رفته درآن ، در رده نخست قرار می گیرد . به اعتقاد برخی منابع ، کا-77 ام با مسلح شدن به یک رادار AESA نظیر PL-15 می تواند با مشکلات کمتری ، با اهداف پنهانکار درگیرشود . بدین ترتیب ، در حالی که موشکهای برد بلند تر به شکل خاص برای انهدام اهدافی با مانورپذیری پایین نظیر هواگردهای ای وکس ، تانکرهای سوخت رسان ، بمب افکن ها و درنهایت هواگردهای ترابری ساخته شده اند ، کا-77 ام به شکل معکوس برای انهدام اهداف کوچک و چابک در برد های بلند ، بهینه سازی شده است . در این ارتباط ، شاید استفاده از سامانه هدایت آنتن رادار AESA (APAA) نصب شده برروی بخش جلویی این موشک است که می تواند کارایی قفل جستجوگر موشک بر روی هدف را با هدف غلبه بر محدودیت میدان دید رادار جنگنده ، افزایش دهد . این سامانه به احتمال بسیار زیاد ، نقطه ضعف بزرگ جنگنده های روسی را برای مقابله با اهداف کوچک و یا پنهانکار افزایش خواهد داد . به گزارش رسانه های روسی ، آنتن آرایه فازی این موشک با مجهزشدن به یکسری سلول های مخروطی شکل ، بصورتی در خواهد آمد که هر سلول ،وظیفه دریافت بخشی از سیگنال ساطع شده از هدف را بر عهده داشته ،اما پس از پردازش دیجیتالی این سیگنال ها ، اطلاعات دریافتی بصورت یکپارچه درآمده و موشک را قادر می سازد تا با یک چرخش تند ، بسمت هدف روانه شود در حالی که متقابلاً امکان رهگیری توسط دشمن را به حداقل برساند . جذابیت این فناروی تا بدانجاست که علاوه برسوخو-57 ، جتهای قدیمی تری نظیر سوخو-35 ، سوخو-30 اس ام -2 و حتی سوخو-27 اس ام -3 را می توان به این موشک مسلح نمود . این مساله در نهایت بدان معناست که بتدریج روند رو به زوال روسیه در حوزه موشکهای هوابه هوا پس از جنگ سرد ، تمام شده و نیروی هوایی این کشور آماده مقابله با تهدیدات جدیدتری نظیر AIM-260 خواهد شد. علاوه براین ، تولید انبوه این موشک میتواند ضن کاهش قیمت نهایی آن ، بازارصادراتی مطلوبی در کشورهایی نظیرچین ، مصر و سایر کاربران جنگنده های روسی فراهم آورد که این مساله ، یک انقلاب فناورانه درمقایسه با عملکرد ضعیف موشکهای قدیمی آر-27 و یا حتی آر-77 خواهد بود . اما باید دید که این موشک تا چه حدی عملیاتی خواهد شد و آیا محدودیتهای بودجه ای مانع از تجهیز جتهای سوخو-30 به این موشک خواهد شد یا خیر ،اما در هرصورت ، عملیاتی شدن این موشک زنگ خطر جدیدی برای قدرت هوایی ناتو خواهد بود. پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
2 پسندیده شدهسلام و وقت بخیر بله فقط 50 کیلو با برق شلیک میکنه بر اثر انرژی حاصل از شلیک پوکه رو از زیر رو به عقب بیرون میندازه و از بغل فشنگ جدید وارد میکنه برای رفع گیر تا یک فشنگ هم یک عدد اگزلری کارتریج داره که اگه بعد از یکصدم ثانیه از فشردن ماشه فشنگ شلیک نشه اون اگزلری اونو شلیک میکنه با اب و هوا خنک میشه که البته ابش مخلوط با الکله برا جلوگیری از یخزدگی لگد بدی هم داره معمولا سه یا فوقش دو نفره سوار و پیاده میشه و بعد از هر تیراندازی باید سرویس بشه و قطعات حساسش برن ان دی ای ndi ......عمر لوله 1000 تیره اونقدرام عظمتی نیست از نزذیک عکس گرفتن برادرم
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهالحمدلله که ندادن و الحمدلله که سر اس 300 بازی دراوردن .
-
1 پسندیده شدهاصلا موثر نیست. جنگنده ای که خلبانش بخواد با پیگیری خط دود منبع شلیک روپیدا کنه بعدشم باید با توپش منبع رو بزنه.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهالبته حالت دوم اینه که جمهوری اسلامی در ازای رفع تحریم ها حاضر شده با گلوبالیستها و تشکیلات ضد مسیحی ناسا همکاری کنه و به بهانه پرتاب ماهواره دروغ کروی بودن زمین رو با این تصاویرادیت شده تکرار کنه.
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است . دو خلاصه ی سیاستی زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها بر مبنای لزوم توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. *** سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند. در علوم مدیریتی گفته میشود که سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند. گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاهمدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد. اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد. در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است: توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]، ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی، تحقق شعار ما می توانیم، ارزش تبلیغات و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد. ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است. توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود. · عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس. · عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان. · برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران، با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است. ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی: آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود. حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد. اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است. ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود. در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند: نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. [1] Open innovation [2] VBM [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی خلاصه سیاستی نیروهای مسلح و مساله نخبگان 2 نوشته ابراهیم واریور بحث های نظری زیادی در مطالعات توسعه در مورد نحوه ی توسعه در جریان است. یکی از مهمترین مفاهیم در امر توسعه نظامی همچون دیگر مباحث مربوط به توسعه ، توازن در توسعه است. این امر به دلیل رابطه توانمندی نظامی با مساله ی امنیت ملی بیشتراز توسعه ی متوازن در امور اقتصادی و اجتماعی رخ می نماید، ارکان توسعه ی متوازن نظامی به عنوان بخشی از توسعه ی متوازن آن است که نخست توسعه نیروهای مسلح مانعی در برابر توسعه سایر بخشها نباشد، و سپس خود نیروهای مسلح نیز به نحوی توسعه نیابند که شمای یک سازمان با کارکردها و کارامدی های نامتوازن را به نمایش بگذارند، مانند داشتن نیروی زمینی بسیار قدرتمند در کنار نیروی هوایی بسیار ضعیف، ویا داشتن تجهیزات روزآمد در برابر ضعف در حقوق و دستمزد و رسیدگی به پایوران . توازن در توسعه ی نظامی نیازمند پایش دقیق و مستمر سازمان از درون ( سازمان خود کاونده ) و از بیرون توسط سازمان های ناظر، مجموعه های اندیشه ورز و یا ناظران مستقل است . به جهت گریز از بحث های نظری مفصل در مورد مفهوم توازن در توسعه ی نظامی ، باید به کارکرد سازمان نیروهای مسلح نظر کرد. کارکرد اصلی نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی پاسخ به نیاز های امنیتی-نظامی موجود کشور و آینده جامعه در چهارچوب فرامین فرماندهی کل قواست. افزایش و کاهش تهدیدات و یا شکل گیری تعاریف جدید برای نیروهای مسلح، به شکل نیازها و نحوه برآورد آنها نیز در عمل تغییر خواهند داد.بنابراین نیروهای مسلح مطابق با وظایف دایمی و یا مقطعی خود نیازهای ثابت و متغیری در بخش دفاعی، در بخش منابع انسانی و در بخش تحقیق و توسعه خواهند داشت. این نیروها به عنوان مالکان و مصرف کنندگان بخش قابل توجهی از دارایی های ثابت و سرمایه های در گردش کشور دارای نیازهایی با خواستگاه های متفاوت هستند: 1- نیازهای با منشاء پیشین: o نیازهای پدید آمده بر اثرنواقص، ضعف ها و کمبودهای گذشته ناشی از سوء مدیریت o نیازهای پدید آمده بر اثر استفاده از تجهیزات و یا از دست دادن نیروهای انسانی (جنگ) 2- نیاز های با منشاء روزمره: o نیاز های پدید آمده بر اثر توزیع بودجه ( تعمیر و نگهداری تجهیزات و هزینه های مستمر نیروی انسانی شامل حقوق ، خدمات و آموزش) o نیازهای پدید آمده بر اثر لزوم کارنامه محاسباتی پیوسته در برابر افکار عمومی، سازمان های ناظر و نخبگان نظامی کشور 3- نیاز های با منشاء آینده: o نیازهای پدید آمده از تهدیدات قطعی آینده شامل تحقیق و توسعه، بهینه سازی و تولید مفاهیم و ادبیات نظامی o نیاز های ناشی از تغییر مبهم تهدیدات و رشد و توسعه علوم و فناوریهای نظامی نتیجه آنکه همواره به دلیل لزوم داشتن یک سنجه اساسی، در سازمان های نظامی سه جنبش در پاسخ به این نیازها بوجود می اید : - در صورتی که نیازهای نخست در سازمان غلبه کنند ( به دلیل وقوع جنگ و یا سوء مدیریت ) سازمان را از توجه به تهدیدات پیش رو باز خواهند داشت . پاسخ به نواقص گذشته جنبش هایی چون نهضت قطعه سازی ( احیاو تعمیر تجهیزات قدیمی) در بعد تجهیزات و یا نهضت خاطره گویی و راهیان نور برای حفظ ارزش ها و تجربیات آن دوره در بعد نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت، اما این نهضت ها پاسخگوی کامل، هدایت شده و دقیقی برای دستیابی به توسعه متوازن نظامی مطابق با نیازهای امروزو آینده نیروهای مسلح نبوده و نیستند. - در صورتی که نیازهای شماره 2 در سازمان غلبه کنند جنبش هایی چون جهاد خودکفایی در بعد تجهیزات و یا حمایت از نخبگان و طرح ها و ایده ها در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح میشوند . به دلیل ماهیت مدیریت دولتی و نحوه مصرف بودجه در بعد تجهیزات پیوسته در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم که تجهیزات غیر کاربردی متعددی ساخته شده است. همچنین ابزارهای جنگی ناکارآمد و از رده خارج بسیاری تولید شده اند که برخی حتی در زمان تولید نیز کاربردی نبوده اند و هزینه های بسیاری از نظر زمانی و انرژی به کشور تحمیل کرده اند. همه ی این طرح ها در ذهن نخبگان و مجریان در زمان خود قطعا دارای تعاریف عملیاتی و یا علمی خاصی در ابتدای کار بوده اند که بواسطه طولانی شدن پروژه و یا درست و جامع نبودن پاسخگویی ایده نسبت به نیاز ها، در روز دستیابی به آن دانش یا تجهیزات، همگی یا منسوخ شده بودند یا راهکارهای بسیار کارآمد تر دیگری در برابر خود یافته اند. نمونه های بسیار معروف شامل تلاش 23 ساله کشور برای تولید یک جنگنده بومیست که این جنگنده با وجود اسامی فراوان و رونمایی های مکرر بر اساس یک طرح از رده خارج دهه 60 غربی صرفا در چند نمونه ساخته شده است. در حالی که بسیاری از کشورها جنگنده مذکور را با وجود بروزرسانی های فراوان کنار گذاشته اند و حتی با بهترین کیفیت لازم تولید کردن این جنگنده، نمیتوان هیچ کاربرد عملیاتی در رزم امروز و آینده برای آن یافت. مورد دیگر تلاش 27 ساله کشور برای تولید تانک ایرانی است که با سر هم بندی شاسی روسی و برجک تقلید شده از تانک آمریکایی به هیچ نقطه تولیدی مشخصی نرسیده و نه تنها به هیچ نیازی در نیروهای مسلح پاسخ نداده که در صورت وقوع یک درگیری احتمالی هیچ زیرساخت فنی و عملیاتی برای تولید و بهره برداری از آن دیده نشده است. دو مثال فوق حتی در صورت تامین بودجه فراوان و یک اقدام جامع ملی، فاقد ارزش رزمی و عملیاتی برای جنگ و حتی پاسخگویی به تهدیدات گذشته هستند چه رسد به رفع نیازهای آینده. این مهم، لزوم بازنگری در شیوه های حل مسئله، تعریف نیاز و طرح ها و ایده ها در نیروهای مسلح را گوشزد میکند. - در صورتی که توجه به نیازهای مبتنی بر تهدیدات پیش رو در سازمان مورد توجه قرار بگیرند. نهضت هایی چون تحقیق وتوسعه در بعد نیروی تجهیزات و برون سپاری نخبگانی در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح خواهند شد. مثالهای موفق این رویکرد تولید موشک های میانبرد پس از جنگ تحمیلی است. گرچه بسیاری از آن موشک ها بخصوص رده های سوخت مایع در دورانی که به تولید انبوه رسیدند، دردرگیری های نظامی پس از دفاع مقدس، فاقد ارزش عملیاتی و همزمان فاقد صرفه لازم اقتصادی بوده اند، اما با کسب تکنولوژی، با عزم علمی و عملی بالا، بسرعت بروزرسانی هایی به خود دیدند که به تسلیحات کارآمد آینده بدل شدند، و امروز وزنه ای راهبردی برای کشور در معادلات جهانی محسوب میشود. هم اکنون نیز ممکن است ایده های فراوانی برای پاسخ به این نیازها وجود داشته باشد، ولیکن این ایده ها باید در ظرف زمانی، شامل زمان دستیابی به مقدار مورد نیاز و زمان احتمالی استفاده از محصول نهایی مورد توجه قرار گیرند. جنبش پاسخ جامع : به عنوان یک پاسخ جامع و جهت پرهیز از غلبه ی یک دسته از نیازها در نیروهای مسلح جنبش " بازنگری پیوسته نیاز سنجی" به عنوان یک پاسخ جامع مطرح میگردد . اصول این پاسخ جامع به شرح زیر است: - بازنگری مستمر در شیوه پرداختن به مسئله ایده، طرح و ابتکار: در دوره های مشخص و در یک فرآیند سازمانیافته و نظاممند، بایستی اقدام به مشخص کردن نیازها ، شناسایی شکاف ها میان پاسخ های موجود و نیازها ، و سرانجام تعیین اولویتها برای عمل و پیادهسازی راهحل ها گردد. دراین راه بر گردآوری و واکاوی اطلاعاتی که به شناسایی نیازهای افراد و گروههای عملیاتی منتج میشود تاکید می گردد . دستیابی به توان بالا در رفع نیاز ، یعنی داشتن زیرساخت صنعتی-نظامی پویا، که در هر لحظه بتواند به هر نیازی واکنش نشان داده و آنرا برطرف کند. لازمه چنین پویایی، به توانایی در اداره و مدیریت سه قشر از نخبگان اشاره دارد که : 1- صنایع دفاعی کشور را مدیریت میکنند(عمدتا فرماندهان نظامی)، 2- افرادی که صنایع مذکور را به حوزه های تولیدی و دانشی پیوند میدهند(واسطه های پژوهشی-سفارشی) که این افراد شاید صاحب هیچ اختراع ثبت شده و یا اسم و رسم خاصی نباشند اما دارای توانایی بالایی در روابط انسانی و ایجاد درک مشترک میان دانشگاه و صنایع دفاعی هستند، 3- نخبگانی که در بدنه اجرایی و مقننه کشور هستند و میبایست درک صحیحی از نیاز های موجود در نیروهای مسلح از نظر تامین بودجه و ایجاد آزادی عمل داشته باشند. توضیح مورد آخر آنکه بودجه یک میلیارد دلاری وزارت دفاع نمیتواند جوابگوی تولید تسلیحات لازم برای تامین امنیت کشور در بازه ده ساله را داشته باشد، این بودجه اجحاف بزرگی در حق آینده امنیت کشور است و نمیتواند به تولید ملزومات اولیه گسترش ناوگان و تجهیزات متقارن نیروهای مسلح چون کشتی، تانک، جنگنده و نفربر به مقدار لازم در یک بازه میان مدت بیانجامد. عدم داشتن بودجه کافی و یا بزرگ به نوعی نقص محسوب میشود، نه به این مفهوم که وزارت دفاع در تولید انبوه تسلیحات پیچیده ضروری در بازه زمانی لازم ناتوان است، بلکه وزارت دفاع، ارتش و سپاه و سایر صنایع وابسته نیازمند نخبگان و ایده هایی در جریان تولید هستند که در امر تامین بودجه و بهینه سازی زیرساخت های خود یاری رسان باشند. هم اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا، طرح های بزرگ ملی تولیدی دفاعی، برنامه و بودجه های تعریف شده عملیاتی ده ساله وجود دارد، دربرخی کشورها(آمریکا) بودجه تولید جنگنده تا سال 2044 هزینه شده و شرکت های خصوصی وابسته بخوبی دولت ها و بانک ها را برای سرمایه گذاری در این پروژه ها مجاب کرده اند. این سرمایه گذاران با اطمینان ازین که یک بازار دایمی دارند، با بودجه های مشخص و از پیش تامین شده یک بازار بین المللی تامین سرمایه نیز برای رفع چالش های احتمالی پیش روی طرح های تولیدی ایجاد کرده و در این راه از نخبگان غیر نظامی بسیار زیادی نیز ازین تامین مالی بهره جسته اند، این نخبگان هم در طراحی و هم در برنامه ریزی و تولید و هم در کسب بودجه و بازاریابی بین المللی درگیر بوده اند. این ابتکار از سوی خود تصمیم گیران دولتی بوده است که یک پروژه بزرگ مانند جنگنده را بصورت مشترک برای همه سازوکارها و سازمان های تولیدی زیردست خود تعریف کند و آنرا به یک شرکت یا یک مجموعه یا حتی یک وزارتخانه به تنهایی وانگذارد تا با داعیه منابع محدود و عدم همکاری سازمانی و نهادی، برای همیشه زخمی و زمینگیر بماند. نهایتا بایستی توجه داشت که بسیاری از مردم دست کم در یک بعد صاحب طرح، ایده و یا ابتکار عمل هستند و از آن مهمتر اینکه کشور ایران استعداد های ملی و مردمی بی پایانی دارد و توجه به نخبگان نبایستی مانع استفاده ازین ذخایر بزرگ مردمی و ملی گردد. - تعریف صحیح نیاز های روز با توجه به ماهیت متغیر تهدیدات : تعریف صحیح نیاز روز نیازمند دید کلی و سامانه ای به مجموعه نیروهای مسلح به عنوان عامل مواجهه با تهدیدات است . در این قسمت تلاش می گردد با دید تحلیل سازمانی ، نیازهایی که پیوسته در حال بسیج منابع و نیروها به سمت خود است شناسایی و برطرف گردد. اما نه به صورت پراکنده با ایده های فراوان، غیر هم ربط و غیر هم پوشان، با نخبگانی که هرکدام خواستار سرانجامی برای طرح، جایگاه و یا موفقیت خود باشند. بنابراین سازمان های مسئول مثلا در بعد تجهیزات وزارت دفاع لازم است برای تعریف یک هدف میان مدت مانند تولید یک جنگنده ملی حقیقی برای بکارگیری همه زیرساخت های موجود در کشور اقدام نماید و با تعریف بودجه مشخص از سوی حاکمیت برای طرح های اساسی مشابه، انجام آنها را بر اساس مکانیزم تقسیم کار صحیح به نخبگانی که بتوانند؛ منابع مالی، دانشی و نیروی انسانی و یا زیرساختی آن را تهیه کنند و به مشارکت عمیق سه قشر مذکور به سرانجام رسانند، بسپارد. هم اکنون که به این باور رسیده ایم که" ما میتوانیم " ، به نظر میرسد وقت آن است که از جنبش " ما چه نیاز داریم" سخن بگوییم. هنگامی که وزارت دفاع به پروژه هایی مانند تولید ماسک یا کارت ملی و یا کامپیوتر خودرو مشغول میشود، هم از هدف و ماموریت اصلی خود دور میماند و هم این پروژه های فرعی سودآوری لازم از جنبه های مختلف مانند ایجاد سرمایه دانشی و یا مالی ندارند. جنبش ما چه نیاز داریم بایستی به دنبال رفع مهم ترین گلوگاه های دفاعی آینده کشور باشد و بجای تولید و درآمدزایی بخشی و موردی بتواند، امور خود را ملی کرده و نهایتا چرخ های اقتصاد ملی را به جریان درآورد. در این راه بایستی به تفکیک نیازها از خواسته ها، علایق و دلبستگی ها توجه نموده و با رویکرد واقع گرایانه به نیاز های امنیتی توجه نمود. نیازها اموری بنیادی هستند که برآورده شدن آنها ضامن بقای سازمان، و در مرحله ی بعد ضامن اصلی دستیابی به خواسته ها و علایق هستند. همچنین بایستی به بی پایان بودن نیازها و خواسته ها و لزوم اولویت بندی در دستیابی بر اساس راهبرد های اصولی ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب بالاخص در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توجه شود. این اولویت بندی نه تنها بر اساس یک راهبرد دفاعی-صنعتی، بلکه بر اساس نیازهای گذشته، حال و آینده کل کشور باید تنظیم گردد.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی 182 نظام رونمایی ها: امنیت زایی و امنیت زدایی به جهت اهمیت یافتن، برخوردار شدن از روش های نظام مند و دارای فلسفه در باب مساله نظام رونمایی های نظامی باید به دوران جنگ سرد رجوع کرد. در این دوره بود که مساله رونمایی از اهمیت ویژه ای برخوردار شد و هر یک از نظامات شرق و غرب برای آن روال های متفاوتی تعریف کردند. این امر در کنار دیگر سیاست های تبلیغی دو طرف از تاثیر بسزایی در شکل دهی به فضای جنگ سرد برخوردار بود. چیستایی و چرایی فضای جنگ سرد از جهاتی متاثر از جنگ دوم جهانی بود. دنیا به تازگی از شر یک جنگ خانمان سوز جهانی آسودگی یافته بود، جنگی که جان ده ها میلیون نفر را در کام خود فروبرده و شهرها و سرزمین های بسیاری را به نابودی کشانده بود. در عین حال هر یک از دو قطب شرق و غرب حریف خود را قدرتمندتر از آن می دیدند که راه حل نظامی را به عنوان گزینه نخست برای حل اختلافات و حفاظت از منافع خود برگزینند. دراین دوره مفاهیمی چون بازدارندگی، دیپلماسی عمومی، جهت دهی به افکار عمومی و هژمونی در کالبد جدیدی سربراورده و از اهمیت ویژه ای برخوردار شدند. از آنجا که یکی از ویژگی های شاخص جنگ سرد رشد سریع صنایع نظامی بود و شاکله توان هر یک از دو قطب غالب را، خصوصا در جبهه شرقی، توان نظامی طرفین شکل داده بود؛ مساله ارائه و نمایش این توان نظامی در راستای دست یابی به مفاهیمی که پیشتر ذکر شد، در دستور کار قرار گرفت. با وجود داغ بودن مساله جاسوسی های نظامی و صنعتی، و به رغم آنکه از نظر حفاظت اطلاعات، هرچه بیشتر پنهان نگاه داشتن توان و دست آورد های نظامی در اولویت درجه اول قرار دارد، دست یابی و بهره بردن از مفاهیمی چون بازدارندگی، دیپلماسی عمومی و هژمونی چنان ارزشمند و اثر گذار بود که هر یک از طرفین شرق و غرب با توجه به برنامه ها و راهبردهای کلان خود نظامات رونمایی و تبلیغات نظامی خاص خود را تعریف کرده و توسعه دادند و با این کار ریسک هایی که از جانب مسائل حفاظت اطلاعاتی مطرح می شد را به جان خریدند. بلوک غرب در بلوک غرب و خصوصا آمریکا، به مساله تجهیزات نظامی و رونمایی از آنها در غالب سه دسته بندی پرداخته می شد. نخست تجهیزات و فناوری هایی که هیچ گاه هیچ اطلاعاتی از آنها منتشر نمی شد، این دسته از پروژه ها حتی در هنگام تنظیم لوایح بودجه ای ردیف بودجه روشن و مشخصی نداشتند و عموما با اسم های کدگذاری شده به آنها ارجاع داده می شد که بسیاری از آنها حتی تا به امروز طبقه بندی شده باقی مانده اند و یا اطلاعات بسیار اندک و محدودی از آنها منتشر شده است؛ این دست پروژه ها را اصطلاحا پروژه های سیاه[1] می نامیدند. تعداد این پروژه ها محدود بوده و عموما در لبه دانش و فناوری اجرا می شدند و از نظر توانایی به عنوان تجهیزات تغییر دهنده میدان بازی (رزم )[2] روی آنها حساب باز می شد و حتی در مواردی در دسته تجهیزات ویژه سناریوهای ماشین قیامت یا Doomsday قرار می گرفتند. دسته دوم تجهیزات و فناوری هایی بودند که اطلاعات محدودی از آنها امکان انتشار داشت، و باقی اطلاعات و اسناد مربوطه تا مدت زمان مشخصی تحت طبقه بندی قرار می گرفت و پس از طی زمان تعیین شده بخش قابل توجهی از اطلاعات و اسناد مربوطه به پروژه در سطح دسترسی عمومی قرار می گرفت که به عنوان نمونه هایی از این میان می توان به پروژه هایی چون U-2 و یا هواپیمای جاسوسی A-12 اشاره کرد. دسته سوم پروژه هایی بودند که به طور گسترده اطلاعات و تصاویر در مورد آنها منتشر می شد و در مورد توانایی ها و قابلیت هایی آنها تبلیغات صورت می گرفت و برنامه ریزی های ویژه ای جهت برنامه رونمایی از آنها ترتیب داده می شد، هرچند در مورد این دسته سوم نیز اطلاعات برخی جزئیات فنی و فناوری های خاص نیز به صورت طبقه بندی شده باقی می ماند. از علل اساسی این رویکرد غرب را می توان اهداف مرتبط با اعمال قدرت و مفهوم هژمونی دانست که شامل آزادی، گردش آزاد اطالاعات، مالکیت خصوصی و اصالت بازار بود. مالکیت خصوصی صنایع بزرگ نظامی، فضای به مراتب بازتر رسانه ها نسبت به بلوک شرق و مساله بازاریابی جهت فروش این تجهیزات به کشورهای همسویی که از نظر اقتصادی توان تقبل هزینه این تجهیزات را داشتند را می توان به عنوان دلایل سطح دوم معرفی کرد. به عنوان مثال جنگنده اف-4 فانتوم که در دهه 60 میلادی عملیاتی شد به بیش از 11 کشور صادر و در مجموع حدود 5200 فروند از آن ساخته شد. همچنین جنگنده اف-5 تایگر به عنوان یک گزینه ارزان قیمت و دارای سطح فناوری پایین تر که اختصاصا برای متحدین کم درامدتر و با توان فنی پایین تر ساخته شده بود[3] به بیش از 17 کشور صادر و حدود 2250 فروند از آن ساخته شد. به عنوان آخرین مثال نیز می توان به جنگنده اف-16 فالکون اشاره کرد که به بیش از 25 کشور دنیا صادر شده، تا کنون بیش از 4600 فروند از آن ساخته شده و تولید، بازاریابی و فروش نسخه های به روز شده آن کماکان ادامه دارد. بلوک شرق در بلوک شرق و به طور اخص شوروی سابق اما امور دارای مشابهت ها و تفاوت های خاص خود بود. در دستگاه تبلیغاتی شوروی سابق تقریبا می توان وجود سه دسته قبلی را البته با تفاوت هایی قائل بود اما در عین حال دسته چهارم مهم دیگری نیز وجود داشت. این دسته چهارم شامل تجهیزاتی بودند که عملیاتی نشده بودند و یا حتی قابلیت عملیاتی شدن نداشتند، و یا تجهیزاتی که در مورد توانایی ها و قابلیت های آنها بسیار اغراق شده بود. به عنوان نمونه می توان به جنگنده میگ-25 فاکسبت[4] اشاره کرد که تا مدت ها تبدیل به کابوس بلوک غرب شده بود. جنگنده ای که در تبلیغات شوروی با قابلیت هایی چون پرواز در ارتفاع بلند، سرعت نزدیک به 3 ماخ و مجهز به رادار و تسلیحات پیشرفته معرفی شده بود به نحوی که با توجه به معادن بزرگ تیتانیوم شوروی، برای رسیدن به وزن و استحکام و مقاومت حرارتی مناسب، در بلوک غرب گمان می شد بدنه این جنگنده تماما از تیتانیوم ساخته شده است. این جنگنده و توانایی های مخوف آن تبدیل به بدترین کابوس بمب افکن ها و جنگنده های آمریکایی شده بود اما زمانی که در سال 1976 ویکتور بلنکو[5] با یک فروند فاکسبت به ژاپن پناهنده شد مشخص شد که توانایی های واقعی این جنگنده بسیار با آنچه در مورد آن ادعا می شد فاصله داشته و حتی بدنه آن جهت کاهش هزینه تماما از فولاد ساخته شده و از این روی دچار افزایش وزن شده است. یک مثال دیگر طرح بمب افکن استراتژیک با پیشران اتمی است. چنین پروژه ای با تفاوت هایی تقریبا به طور همزمان در آمریکا و شوروی در حال پیگیری بود، در طرف آمریکایی به دلیل محدودیت های ایمنی در نهایت این طرح کنار گذاشته شد اما در همان ایام در کمال ناباوری ناظران غربی، شوروی بمب افکن پیشران اتمی خود را به پرواز دراورد. سال ها بعد مشخص شد که شوروی تعمدا و با آگاهی از مشکلات ایمنی و زیستی خطرناک این پروژه طرفا جهت پیشبرد اهداف تبلیغاتی با لاپوشانی و دروغ گویی به خدمه این بمب افکن را به پرواز درآورده، کاری که البته به قیمت مبتلا شدن تمامی خدمه به سرطان و جان باختن اکثر آنها تمام شد. از سوی دیگر شوروی با پذیرفتن فاصله صنعتی خود در بسیاری از فناوری های نظامی و همچنین توان مالی به نسبت محدودتر خود در تسلیحات گروه سوم به جای تبلیغات گسترده بر کیفیت و قابلیت های فنی چشم گیر عموما بر کمیت، توان تولید و تیراژ انبوه این تجهیزات تکیه می کرد به نحوی که در محتوای تبلیغی نظامی شوروی انبوهی از تصاویر یافت می شود که شمار زیادی از تانک ها و جنگنده ها قاب تصویر را پر کرده اند. از سوی دیگر بسیاری از کشورهای هم پیمان و همسوی شوروی توان مالی و صنعتی گسترده ای نداشتند و حتی بعضا به لحاظ فنی توانایی بکارگیری تجهیزات پیشرفته و سطح بالا در آنها موجود نبود، چرا که بر اساس فلسفه و منش پرولتاریایی نظام کمونیستی شوروی که به دنبال مبارزه با امپریالیسم و متحد کردن طبقات کارگر در اقصی نقاط دنیا بود، بسیاری از کشورها و جنبش های همسوی بلوک شرق را کشورهای جهان سومی تشکیل داده بودند. به همین جهت مساله بازار یابی و فروش تجهیزات همانند بلوک غرب در شوروی در دستور کار قرار نداشت، با وجود آنکه بسیاری از تجهیرات از نظر کمیت در تیراژهای افسانه ای تولید می شد. در واقع حتی در بسیاری موارد تجهیزات نظامی قرار گرفته در اختیار کشورهای همسوی بلوک شرق با قیمت های بسیار کم و یا حتی کاملا در قالب کمک بلاعوض نظامی به آنها اعطا می شد. هدف مشترک، مسیر متفاوت در ایامی که یک جنگ جهانی دیگر بدترین کابوس بشر بود، در لبه تیغ بحران کوبا آنچه عطش ابرقدرت ها به بسط هرچه بیشتر قدرتشان را سیراب می کرد نفوذ و سیطره تبلیغاتی بود تا برنده جنگ هایی شوند که جنگ افزارهای مخوف در دو طرف آن صف آرایی کرده اند اما گلوله ای از سلاحی شلیک نمی شود. تا آنچنان که سانتزو در هنر جنگ خود آورده بدون جنگنیدن برنده جنگ ها بشوند. در این راستا علاوه بر هژمونی فرهنگی، ابرقدرت ها برای نمایش یک چهره موفق از خود به عنوان یک مدل توسعه ای و تمدنی کارآمد که حریف را مقهور خود ساخته روی نمایش ابزارها و توان صنعتی نظامی خود حساب ویژه ای بازکرد بودند. چه کسی بیشترین تعداد تانک را در اختیار دارد، چه کسی پیشرفته ترین بمب افکن را عملیاتی کرده، چه کسی سریع ترین جنگنده را ساخته، چه کسی اولین انسان را به فضا فرستاده، چه کسی اولین بار بر روی سطح ماه فرود آمده ، داستانی که دامنه آن حتی به مسابقه فضایی هم کشید. اگرچه دوران جنگ سرد به تاریخ پیوست اما کماکان صنعت نظامی به عنوان نمادی از توسعه فناوری و توان اقتصادی و نیز رکن رکین حفظ تمامیت ارضی و حفاظت از منافع کماکان نقش مهمی در شکل دهی به روابط سیاسی و ساختارهای جئوپلتیک جهانی بازی می کند. سرعت چین در ساخت ناوشکن ها و هواپیمابرهای جدید، مسابقه تسلیحات هایپرسونیک بین روسیه و آمریکا، جنگنده های رادار گریز، بمب افکن های استراتژیک، زیردریایی های اتمی، پهپاد ها و ... را که بازار رقابتی داغی در میان کشورهای قدرتمند نظامی دنیا دارند را می توان جملگی از ارکان نمایش قدرت نظامی، و به تبع آن ارائه الگوی کارآمد و توفق بر رقبا محسوب کرد. اما این نظام تبلیغات و رونمایی از آخرین دستاوردها باید از کارایی لازم برخوردار باشد تا علاوه بر آنکه کارکردهای مورد نظر را ارائه دهد، به سادگی به ضد آنچه که فلسفه وجودی آن بوده بدل نشود. یک نظام رونمایی و تبلیغی نظامی چنانچه از اثر بخشی در جامعه مخاطبینی که پیشتر مورد شناسایی قرار گرفته اند برخوردار نباشد به سرعت به جای امنیت زایی تبدیل به ابزاری خود ساخته برای امنیت زدایی و حتی تهیج دشمنان بدل می شود. چنین نظامی به جای آنکه ارائه دهنده الگویی موفق و مقتدر باشد که بر بلندای دیوار های دژ بازدارندگی بیافزاید صرفا نمایشی مضحک و سخیف خواهد بود که بنیان آن دیوارها را سست می کند. چنان نظامی به جای نمایش یک الگوی کارآمد خود به آیینه ای تمام عیار از بی کفایتی و نابخردی بدل خواهد شد. چنان نظامی به جای آنکه به دشمنان پیام قدرت و هوشیاری بدهد آنان را تهیج کرده و نسبت به ارتکاب اقدامات خصمانه تشویق می کند. چنان نظامی به جای آنکه در میان مخاطبان داخلی، جوانان و نخبگان شور و اشتیاق امید بکارد سر منشا یاس و نامیدی خواهد بود و آنان را نسبت به آینده کشور و نقش خود در آن آینده دلسرد می کند. چنان نظامی به جای تشویق دوستان در سراسر دنیا، طعنه و استهزای دشمنان و سر افندگی دلدادگان را به همراه خواهد داشت. در یک کلام خروجی یک نظام تبلیغی ناکارآمد مشابه آنچه در حال حاضر در کشور با آن رو به رو هستیم، آبی ست که به آسیاب دشمن ریخته می شود. بررسی تجربه های موفق و ناموفق جهانی و ارزیابی کارشناسان امر نشان داده است که یک نظام رونمایی و تبلیغی نظامی موثر باید شامل موارد زیر باشد: · باور پذیری · جذابیت بصری · تعیین و شناخت گروه مخاطبان · باور پذیری : در مباحث رسانه ای عنصر باورپذیری یا اعتبار، هم شامل محتوای پیام و هم شامل منبع پیام می شود و اجزای عینی و ذهنی قابل باور بودن یک پیام یا منبع را در بر میگیرد. اصولاً دو راه برای ایجاد اقناع در دیگران وجود دارد: ـ راه محوری ـ راه حاشیهای «راه محوری» در اقناع شامل توجه متفکرانه به استدلال موجود در پیام، ایدهها و محتواست و زمانی اتفاق میافتد که شنوندة پیام، انگیزه و توانایی فکر کردن در مورد پیام را داشته باشد. در واقع پردازش محوری به معنای تفکر عمیق در ایدهها و براهین درون یک پیام است.در موضوعات مرتبط با نیروهای مسلح باید توجه داشت در مواقعی که جامعه ی هدف تحلیلگران نظامی هستند اما «راه حاشیهای» در اقناع زمانی است که دریافتکنندهی پیام، تلاش نکند با دقت در مورد ایدههای درون پیام فکر کند. به بیان دیگر، شنوندة پیام، توانایی یا انگیزه یا هر دوی آنها را برای درگیر شدن با پیام ندارد. [6]در این مورد یکی از مهم ترین فاکتور ها، منبع بیان کننده است. منبعی که شروط قابل اعتماد بودن و تخصص را داراست و علاوه برآن از دو عنصر، پویایی و کاریزمای نیز بهره می برد در مورد هر پیامی که صادر می کند بسیار باور پذیر خواهد بود. در این مورد اخبار رسمی صدا و سیما می تواند مثال خوبی باشد. با کاهش اعتماد عمومی به اخبار رسمی سیما مشخصا تبلیغات نظامی این منبع نیز دچار آسیب یادکرده می شود. وجود یک خبرنگار دفاعی مسلط به علوم دفاعی نیز می تواند موجب باور پذیری شود. در این مورد مثلا سیمای رسمی ما از چند خبرنگار بدون تخصص که همزمان از پوشک و شیرخشک هم گزارش تهیه می کنند استفاده می کند. جذابیت بصری: این موضوع دارای فاکتور های متعدد زیبایی شناسانه است که در موضوع تبلیغات مرتبط با دستاوردهای دفاعی نیز بسیار کاربرد دارد. در مورد این موضوع و موضوع شناخت مخاطبان به طور مفصل در اینجا بحث و گفتگو کرده ایم و پیشنهاد می کنم با توجه به این نوشتار یک بار دیگر مرورش کنید. بررسی و مطالعه یک نمونه در خرداد ماه سال جاری، چهارمین فروند از ناوهای کلاس جماران به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران الحاق شد. این ناو 1400 تنی که از نظر وزنی و توان عملیاتی در استاندارد کورت ها دسته بندی می شود پس از 15 سال از شروع ساخت در خرداد 1400 سرانجام تحویل نیروی دریایی شد. در حالی که در تبلیغات (پروپاگاندای) رسمی عموما این کلاس ناوها ناوشکن خوانده می شوند، اما این ادعایی ست که تنها دست مایه تمسخر و استهزا را فراهم می آورد. در استاندارد های نظامی ناوچه ها عموما در محدوده وزنی 5 هزار تن و ناوشکن ها عموما در محدوده وزنی بین 7 تا 10 هزار تن قراردارند که توان رزمی و قابلیت های دریانوردی بسیار بیشتری دارند، در واقع در حال حاضر نیروی دریایی هیچ ناوی از نوع ناوچه و یا ناوشکن در اختیار ندارد و اصرار فرماندهان این نیرو بر " تفاوت نظام نامگذاری ایران و جهان" مشخصا چیزی بر قابلیت های رزمی این شناورها نمی افزاید. ناوهای کلاس جماران در واقع حاصل تغییرات پر پلتفرم ناوهای کلاس الوند خریداری شده از انگلیس هستند که عمر طراحی آنها به بیش از نیم قرن پیش می رسد و از حیث طراحی و چینش کمپارتمان ها کاملا منسوخ هستند. مدت زمان بین 12 تا 15 سال هم که عموما برای ساخت هر کدام از این چهار ناو کلاس جماران صرف شده، نکته درخشان قابل افتخاری را برای تبلیغ و پروپاگاندای گسترده باقی نمی گذارد. از سوی دیگر این ناوها در بین ناوهای همکلاس خود از نظر توان تسلیحاتی یکی از ضعیف ترین، اگر نه ضعیف ترین، در سطح دنیا هستند و از نظر قابلیت پدافندی در صفر مطلق قرار دارند و در شرایط جنگی صرفا یک تابوت متحرک برای پرسنل آن خواهند بود. در 24 خرداد ماه در میان تبلیغات عمده رسانه های داخلی در حالی که از قابلیت های کم نظیر ادعایی آن و خصوصا رادار عصر بهینه شده مدرن آرایه فازی آن الحاق شد که چندی بعد در عکس های گرفته شده مشخص شد که شناور دشمن شکن مذکور درواقع صرفا از یک ماکت فوق مدرن به جای رادار بهره می برد، واقعه ای که برای مدت ها دست مایه تحقیر و استهزای قوای مسلح جمهوری اسلامی را در سطح منطقه و دنیا فراهم آورد. می بینیم که با عدم دقت بخشی از یک نهاد نظامی چگونه یکی از پر هزینه ترین محصولات دفاعی ما به جای امنیت زایی موجب امنیت زدایی شده و در سطحی بالاتر آبرو و عزتی که به قیمت خون شهدا برای این مملکت و نیروهای مسلح آن خریداری شده بود به ثمن بخس فروخته شد تا زیر تمسخر اجنبی لگدمال شود. و اما آن فغان بلند که گوش فلک را بخراشد: از آنجا که این اتفاق نه برای بار اول و دوم، که تبدیل به رویه ای عادی در سطح نیروهای مسلح شده است و سال به سال بیشتر به عمق فضاحت آن افزوده می شود و بیشتر راه نفس دلسوزان ایران و انقلاب را می بندد، ما را به دامان این سوال می کشاند که اساسا از نظر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی فلسفه، چرایی و چیستایی نظام رونمایی ها چیست؟ امنیت افزایی با نمایش یک چهره قدرتمند و استوار، یا امنیت زدایی و تهیج دشمنان با نمایش یک چهره مفلوک، عقب مانده و خرفت از توان نظامی کشور؟ [1] Black Projects [2] Game changer [3] این جنگنده هیچگاه در نیروی هوایی آمریکا به خدمت گرفته نشد [4] MiG-25 Foxbat [5] Viktor Belenko [6]https://fa.wikipedia.org/wiki/مدل_احتمال_ارزیابی
-
1 پسندیده شدهبسته ی sopmod مارک یک هست ولی نکته ی عکس اینه که این آقا دسته ی حمل رو بسته زیر لوله.
-
1 پسندیده شدهاگر بخوایم پیشرانه دیزیل DV27K ساخت کره با پیشرانه های دیزیل مطرح تانک ها یعنی پیشرانه های المانی MTU 873 و MTU 883 مقایسه کنیم (هر سه پیشرانه قدرت یکسان با 1500 اسب بخار قدرت دارند ) متوجه خواهیم شد ابعاد این پیشرانه کره ای در مقابل نمونه های قدیمی دیزیل المانی یعنی MTU 873 (نصب شده بر روی تانک های سری لئوپارد 2 ) برابر و حتی کمی سبکتر و جمع و جور تر است اما در مقابل نمونه های جدیدتر MTU 883 سنگین تر و بزرگتر است. ابعاد پیشرانه ها به ترتیب شامل : طول(mm)، عرض(mm)، ارتفاع (mm) و وزن خشک ( kg) میباشد DV27K کره جنوبی : 1,828 ، 1,060 ، 1,126 و 2,550 MTU 873 آلمان : 1,801 ، 1,975 ، 1,030 و 2,590 MTU 883 آلمان : 1,488 ، 972 ، 742 و 1,800 پیشرانه جمع و جور MTU 883 در بسته قدرت یکپارچه به نام EuroPowerPack استفاده شده است. همچین این پیشرانه بر روی تانک های لکلر نسخه تحویلی به امارات و تانک مرکاوا مارک 4 نصب شده است. پیشرانه MTU 883 در مقایسه با MTU873 با 15 درصد بهبود در مصرف سوخت و صرفه جویی در فضا در حدود 1.7 متر مکعب، 10 درصد افزایش خروجی دارد. در ابتدا قرار بود تانک التای به پیشرانه MTU 883 المانی مجهز شود که قطعا در عملکرد تانک التای اثرات مثبتی میگذاشت اما به علت مسائل و مشکلات سیاسی با آلمان مجبور شده است به سمت پیشرانه DV27K کره ای بروند. پیشرانه MTU 883 با ابعاد جمع و جور خود باعث صرفه جویی در فضا میشود
-
1 پسندیده شدهپروژه یاسن 885 نسل چهارم نگاه روس ها به آینده و نسل چهارم زیردریایی های تهاجمی نکته جالب در خصوص این زیردریایی قرارگیری پرتابگر اژدر ها در کنارهای زیردریایی هست و اختصاص جلوی زیردریایی به سونار جدید که بیانگر فصل جدیدی در نبردزیردریایی ها هست ، مشابه ساخت رادار در جنگنده ها این اقدام فرای تسلیحات کروز و اژدرهای متنوع هست که دست زیردریایی را برای حمله به اهداف باز می کند و این فصل مشترک بزرگی بین زیردریایی های تهاجمی و استراتژیک هست
-
1 پسندیده شدهپروژه یاسن 885 زیردریایی تهاجمی روسیه با پیشران اتمی این زیردریایی برپایه زیردریایی های آکولا بوده و جایگزین آن خواهد بود و نسل جدید زیردریایی های تهاجمی محسوب می شود 4 فروند از این زیردریایی ساخت شده است و وظیفه شکار زیردریایی، کشتی و شلیک موشک های کروز را بر عهده دارد این کلاس زیردریایی را بعنوان رقیب زیردریایی های کلاس ویرجینیا امریکا می نامند.
-
1 پسندیده شدهناو بیگانه در خلیج همیشه فارس ناوشکن دانکن یک ناوهای پیشرفته و نسبتا جدید انگلستان هست که در سال 2010 به آب انداخته شده است. این ناو ششمین و اخرین فروند از نوع ناوشکن 45 است. این ناو به نام دریاسالار آدام دانکن که در جنگ کامپرداون بر نیروی دریایی هلند پیروز شد نام گذاری شده است. در تیر ماه 98 (جولای 2019) این ناو از بندر اودسا در اکراین به سمت خلیج فارس رهسپار شد که تا تهدید ایران برای کشتی های انگلیسی را پاسخ دهد ( بماند که انها شروع کردن ) و نفت کش ها را اسکورت کند. در شهریور ماه 98 (سپتامبر 2019) این ناو به پایگاه خود در پورتسموث بازگشت. با توجه به شواهد آنها حداقل پیشبین اقدام متقابل ایران را می کردند ولی انتظار عمل از سمت ایران نداشتند. (این نکته مهم است)
-
1 پسندیده شدهناوگروه ناوهواپیمابر Carrier Strike Group قدرت نیروی دریایی آمریکا برای اعمال سیاست های اقتصادی و امنیتی و سیاسی
-
1 پسندیده شدهشمشیر جدید سامورایی ها امروزه اهمیت استفاده از تسلیحات هایپرسونیک به عنوان یک سلاح تغییر دهنده موازنه قوا در بین کشورهای صاحب فناوری بیش از گذشته نمایان میشود پس از معرفی این تسلیحات توسط روسیه و اعلام اغاز برنامه های مختلف توسط کشورهای غربی وزارت دفاع ژاپن نیز از طرح این کشور برای ساخت موشک کروز هایپرسونیک رونمایی کرد ابن برنامه احتمالا پاسخی به چین برای توسعه این گونه از تسلیحات میباشد.البته با توجه به گسترش روز افزون نیروی دریایی چین تمرکز ژاپنی ها برای این سلاح هایپرسونیک بیشتر بر ساخت موشکی ضد کشتی بوده است و جالب تر انکه این موشک به عنوان سلاحی با قابلیت شلیک از ساحل نیز معرفی شده است . این برنامه به مدیریت موسسه تحقیقات فناوری این کشور ATLA و با همکاری شرکت صنایع سنگین میتسوبیشی این کشور در سال 2019 اغاز و به نظر تا سال 2030 با ارائه نسخه نهایی سلاح به اتمام خواهد رسید.به نظر این شرکت ژاپنی وظیفه طراحی یک موتور دوحالته رمجت و اسکرمجت را برعهده دارد.هدف این پروژه طراحی سلاحی برای تهاجم بر علیه اهداف سطحی و همچنین نسخه ضد کشتی ان میباشد که لازمه ان طراحی موتور اسکرمجت جدید برای رساندن سرعت این موشک به 5 ماخ وبالاتر میباشد.پیشبینی میشود موتور اسکرمجت جدید توانایی رساندن این موشک به سرعتی در بازه 5 تا 15 ماخ را دار ا میباشد البته برای رسیدن به چنین سرعتی رساندن موشک به سرعت سوپر سونیک بین 3 تا 5 ماخ حیاتی میباشد شرکت ATLA به همین منظور طراحی یک موتور رمجت را مد نظر قرار داده است البته این امر باعث افزایش طول موشک خواهد شد. علاوه بر موارد یاد شده همچنین این موشک باید قادر به پرواز در ارتفاع بالاتری نسبت به سیستم های ضد موشکی و همچنین پرواز در ارتفاع پایین تری نسبت به گونه های دیگر سامانه های پدافند هوایی باشد که همین امر یعنی قدرت مانور در این بازه متغیر پیش بینی نقطه رهگیری این موشک را برای هر دشمنی غیر ممکن میسازد شاید به همین دلیل این موشک را باید یک تغییر دهنده قواعد بازی نامید. این موشک همچنین باید قادر به فعالیت در تمام شرایط هوایی و رسیدن به سرعت هایپرسونیک در ارتفاع بالا واستمرار ان به مدت طولانی باشد.بر طبق اسناد منتشرشده این موشک علاوه بر سامانه ناوبری داخلی از قابلیت هدایت ماهواره ای و همچنین یک سیکر رادیویی تصویر بردار برای شناسایی اهدف برخوردار است. همچنین نسخه ضد کشتی ان نیز باید سر انفجاری قدرتمندی برای انهدام شناورهای سنگین با خود حمل نماید علاوه بر ان به نظر سر جنگی از فناوری EFP یا سر جنگی چگالی بالا نفوذ کننده برای شکافتن شناورهای رزمی دشمن بهره میبرد.
-
1 پسندیده شدهتمام ایتالیایی کوچک اما توانا! تصویری از کوروت 600 تنی کلاس Laksamana نیروی دریایی ارتش مالزی که با وجود طراحی نسبتا قدیمی خود اما از توان اتش بسیار خوبی برخوردار است این کلاس در اصل سفارش 4 فروندی ارتش بعثی عراق به ایتالیا در سال 1981 بود که با وجود تکمیل به دلیل اشغال کویت توسط عراق و تحریم جهانی این کشور هرگز به این کشور تحویل داده نشد و در نهایت سال ها بعد هر چهار فروند به مالزی فروخته شدند.عراقی ها این شناور را اسد نامیده بودند . با وجود تناژ نسبی پایین این شناورها اما تجهیزات خوبی چه از لحاظ کمی وکیفی بر روی انها نصب شده بود این کوروت ها به 12 موشک پدافند هوایی نیمه فعال ایتالیایی Aspide با برد 25 کیلومتر و همچنین 6 موشک ضد کشتی ایتالیایی اتومات با حداکثر برد 180 کیلومتر و یک توپ 76 ملم اوتو ملارا و یک توپ 40 ملم تجهیز شده بودندو همچنین دو تیوپ اژدر برای شلیک اژدر ایتالیایی A244-S بر روی انها نصب شده است.
-
1 پسندیده شدهاره ماهی خندان کریگزمارین یکی از معروف ترین نشان های ناوگان نهم زیردریایی های نیروی دریایی آلمان ، نشان اره ماهی خندان مستقر در بندر برست می باشد ، ناوگانی که به عنوان یکی از فعال ترین بازوهای نیروی زیر سطحی نیروی دریایی آلمان در طول جنگ جهانی دوم شناخته می شد .این نشان به دلیل محبوبیتی که داشته بر بدنه زیردریایی های مختلفی نقش بسته شده هست که زیر دریایی U-96 که فیلم das boot براساس آن ساخته شده ، معروف ترین آن ها می باشد. این نشان در در اصل در رنگ سبز بوده ولی به نوعی از رنگ قرمز آن بیشتر استفاده می کردند و خیلی از افراد هیچگاه نوع سبز رنگ آن را ندیده اند. یازده زیردریایی از این نشان را بر بدنه خود نقش بستند : U-96, U-217, U-230, U-377, U-407, U-450, U-591, U-659, U-664, U-739, U-954 صرفا" برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهببر اقیانوس آرام I-400 تنها تصویر به جامانده از خدمه زیردریایی I-400 نیروی دریایی سلطنتی ژاپن " اعداد قرمز، نشاندهنده افسران و درجه داران این زیردریایی هستند که شناسایی شده اند " 1- کازوئو نیشیجیما 2- کازایوشی سایتو 3- یوشی بیسا آریزوکا 4- توشیو کوزکا 5- هیده توشی نومورا 6- سوتیجیرو شیمازو 7- یاسیجیرو اوکانو 8- تامارو تانکا 9- تادایکی شیباکوا 10- تاکومی فوجی 11- ماسوئو ایزبیدا 12- تاکائو تیشی 13- آکیرا نوئو 14- هیئو نیشیمورا با اصرار روسها ، مبنی برتحویل حداقل یکفروند از زیردریایی های کلاس I-400 به نیروی دریایی اتحاد شوروی ، ایالات متحده ، بلافاصله زیر سطحی فوق را به محلی در نزدیکی جزیره اصلی هاوایی منتقل و درساعت 11:50 دقیقه روز چهارم ژوئن 1946 ، توسط زیردریایی SS-425 ، به اژدر بسته شد و غرق گردید . صرفا" برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهدر باب اهمیت شبیه سازی ( بازی ) جنگ بازی جنگ طبق تعریف وزارت دفاع آمریکا شامل: "شبیهسازی از یک عملیات نظامی که شامل دو یا چند نیروی مخالف است، که در آن از قوانین، دادهها و رویههایی طراحی شده برای نمایش دادن شرایط یک زندگی واقعی یا نزدیک به واقعی استفاده میشود" است . پروژه بازی جنگ، باعث بوجود آمدن بازیهای جنگ کامپیوتری بسیاری در شاخههای مختلف نظامی گردید. در کشورهای پیشگام در توسعه قدرت نظامی نظیر ایالات متحده ، از بازیهای جنگ، برای مکانیزه کردن آموزش نیروهای نظامی خود نیز استفاده میکنند که برای این کشورها این خود بعنوان هدف بزرگی مطرح میباشد. یکی از دلایل استفاده از سیستمهای بازی جنگ به هنگام رزم، امکان تحلیل و بررسی راه کارهای موجود و موفق به همراه شبیه سازی کردن رزم آتی میباشد. با توجه به این مساله ، یکی از مشهورترین وقایعی که در این حوزه قابل بررسی است ، شبیه سازی ارتش امپراتوری تزار از جنگ آتی دریایی با یگان های نیروی دریایی سلطنتی ژاپن بشمارمی رود . آدمیرال زینویف روژستونسکی در بازه سال تحصیلی 1903-1902 ، آکادمی نیکلای نیروی دریایی ارتش روسیه تزاری مستقر در سن پیترزبورگ ، شاهد اجرای شبیه سازی رزم دریایی توسط دو کاپیتان این نیرو بود که توسط آدمیرال زینویف روژستونسکی ، مورد داوری قرار گرفت . این شبیه سازی ، به شکل غیر قابل باوری ، با محوریت یک نبرد سنگین میان نیروی دریایی روسیه و نیروی دریایی ژاپن انجام شد که در نوع خود ، یک پیش بینی هیجان انگیز از نبردی بود که دو سال بعد (1905 ) صورت واقعی بخود گرفت . گزارش هایی که از این شبیه سازی در دست است ، نشان می دهد اسکادران های نیروی دریایی روسیه ، مستقر در شرق دور ( ولادی وستک و پورت آرتور ) به محور اصلی قدرت روسیه در این حوزه تبدیل شده بودند و بهترین شیوه برای شکست دادن این ناوگان ، اجرای یک عملیات آفندی بارعایت دقیق اصل غافلگیری و بدون اعلام جنگ ، تشخیص داده شد . در این شبیه سازی ، ناوگان روسی بدون هیچ اخطاری ، در بندر مورد تهاجم قرار گرفت و نابود شد . با توجه به سلسله وقایعی که یک سال بعد ( 8 فوریه 1904 ) ، بوقوع پیوست ، شرکت کنندگان در این شبیه سازی ، به درستی ، راهبرد اصلی نیروی دریایی سلطنتی ژاپن را برای شروع جنگ ، پیش بینی نموده بودند . صرفا" برای میلیتاری / مترجم : MR9
