برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 15 اردیبهشت 1403 در پست ها
-
4 پسندیده شدهفیلمی از نحوه عملکرد سیلبروگل، بمب افکن فضایی ساخت آلمان نازی https://aparat.com/v/S2vXP
-
2 پسندیده شدهسیلبروگل، بمب افکن فضایی آلمان نازی برای مشاهده نسخه اصلی تصاویر بر روی آنها کلیک(لمس) کنید سیلبروگل(Silbervogel)، نام مستعار یک هواپیما یا بهتر بگوییم فضاپیمای آلمان نازی است که در زبان آلمانی معنای پرنده نقره ای را میدهد. این هواپیما توسط یوگن سانگر و ایرنه بردت طراحی شد و قرار بود یک بمب افکن زیر مداری با موتور موشکی سوخت مایع باشد. وقتی صحبت از پرواز فضایی به میان می آید، به طور کلی می توان دو رویکرد را در پیش گرفت: یک موشک بالستیک یکبار مصرف که محموله ای را در بالا جو قرار میدهد همچون موشک ساترن ناسا که فضانوردان را به ماه می برد. که این ایده هم نخستین بار توسط ورنر فون براون که از اتباع آلمان نازی بود مطرح شد. و رویکرد دیگر یک وسیله نقلیه فضایی قابل استفاده مجدد است که می تواند به فضا برسد و سپس سالم به زمین بازگردد و خدمه یا محموله آن سالم بمانند. نمونه هایی از این ایده شاتل فضایی ناسا و البته سیلبروگل است. پس در همین ابتدای کار مشخص شد که هر دو ایده پیش روی سفر به فضا ریشه آلمانی داشتند!!! یوگن سانگر در سن ۲۶ سالگی ایده یک فضاپیمای زیر مداری با نیروی موشکی را مطرح کرد و آن را به عنوان پایان نامه خود برای موسسه پلی تکنیک وین ارسال کرد. با این حال، این ایده برای سال ۱۹۳۱ بیش از حد رویایی تلقی می شد و این طرح توسط دانشگاه رد شد و مهندس آینده نگر ما را مجبور به ارائه پیشنهاد بسیار قابل قبول تری کرد. سانگر که ناامید نشده بود ترتیبی داد که ایده اولیه اش به عنوان کتابی با عنوان "مهندسی پرواز موشک" دو سال بعد منتشر شود. وی همچنین پیشنهادی 16 صفحه ای را به وزارت دفاع اتریش ارسال کرد که حاوی نکات زیر بود: «سرعت هواپیماها مرسوم و ارتفاع عملیاتی فعلی به محدودیت هایی نزدیک شده اند که می توان پیش بینی کرد، داشته های فعلی ارتقای بیشتری در موارد فوق نمی تواند به ما دهد.» مهندس جوان داستان ما به وضوح فناوری بسیار رادیکال تری در ذهن داشت. در همان زمان، او روی طراحی یک موتور موشکی با خنک کننده کار کرد که از گرم شدن بیش از حد موتور جلوگیری می کرد. سانگر در نهایت ایده چرخاندن سوخت موشک را در اطراف نازل های اگزوز، پیش از سوزاندن آن در خود موتور مطرح کرد. عملی که هنوز هم در موتورهای امروزی یافت می شود و ثبت اختراع به نام او در سال ۱۹۳۵ صورت گرفت. در همان سال، او مقاله ای در مجله اتریشی "پرواز" منتشر کرد. با این مقاله و کتابش توجه لوفت وافه را به خود جلب کرد. در سال ۱۹۳۶، وی توسط "وزارت هواپیمایی دولتی" دعوت شد تا یک مرکز تحقیقاتی کوچک در رایش ایجاد کند. سانگر کار بر روی مفهوم سیلبروگل خود را در موسسه جدید واقع در نزدیکی براونشوایگ آلمان آغاز کرد. آلمانیها همچنین یک کارخانه اکسیژن مایع در این تأسیسات بهعلاوه یک ایستگاه آزمایشی برای یک موتور موشکی با رانش ۱۰۰ تنی ساختند که تأییدی بر علاقه وافر آنها به ایدههای جدید مهندسی بود. رقابت راکتی در آلمان از دهه ۱۹۳۰ شروع شد. ورنر فون براون، که احتمالاً معتقد بود که طرح اتریشی با کارهای او رقابت میکند، کار این تازهکار اتریشی را چندان خوشایند نمی دانست. با این حال، تلاش ها برای محدود کردن یا لغو پروژه سانگر بی نتیجه ماند. سانگر همچنین دستیار ریاضیدان و فیزیکدان جوانی به نام ایرنه بردت را استخدام کرد که در نهایت تا بیست سال آینده در کنار او خواهد ماند. سیلبروگل شامل چیزی بود که بعداً به عنوان یک بدنه بالابر توصیف شد. این بدنه دارای طراحی مسطح و مستطیلی به طول حدودا ۲۸ متر، عرض ۳متر و عمق ۲متر بود. بدنه رو به جلو نوک تیز بود و در بخش میانی پهن تر میشد و در آن قسمت دو بال نسبتاً کوتاه نصب شده بودند. عرض بال ها حدودا ۱۵ متر بود. بدنه عقب کمی به سمت داخل جمع می شد و به دمی می رسید که از آن نازل های موتور موشکی اولیه بیرون زده بودند و در کنار آنها دو پیشران موشکی کمکی قرار گرفته بود. در قسمت عقب هم بال های کوچک دیگری وجود داشت که البته جزئیات ذکر شده را در تصاویر میتوانید بینید. سانگر فرود سیلبروگل روی باند فرود معمولی را پیشبینی میکرد و بنابراین یک ارابه جمعشونده را در طراحی خود گنجاند، اما روش برخاستن که او برنامهریزی کرده بود کاملاً تازگی داشت. سانگر پیشنهاد کرد که سیلبروگل از یک سورتمه موشکی که روی یک مسیر مونوریل به طول 3 کیلومتر قرار داشت، بلند شود. اگر چه این مسافت به اندازه کافی چشمگیر نبود اما موتور موشک طراحی شده برای خود سورتمه می توانست حدود ۶۰۰ تن نیروی رانش را به مدت ۱۱ ثانیه ایجاد کند. این مقدار برابر با بیش از سه چهارم نیروی تولید شده توسط هشت موتور نصب شده در پرتابگر مرحله اول ساترن۱ است. سیلبروگل پس از جدا شدن از سورتمه با استفاده از موتورهای کمکی، هواپیما و موتور اصلی موشکی با رانش ۶۰۰ تنی را به ارتفاع ۱/۵ کیلومتری می رساند و پس از هشت دقیقه سوختن موتور اصلی، سفینه به ارتفاع ۱۴۵ کیلومتری و به سرعت ۱۷/۸۹ ماخ می رسید. پس از کار موتور اصلی، قرار بود سیلبروگل با سرعت زیاد به سمت لایههای ضخیمتر اتمسفر فرود آمده و سپس به سمت بالا بپرد، مانند یک سنگ که از روی سطح آب یک دریاچه صاف میپرد! این کار تا زمانی تکرار میشد که حرکت هواپیما کند شود و در آن نقطه به سمت فرود معمولی روی باند فرود رفته و احتمالاً در یک مسیر بسیار طولانی به سمت پایین سر خورده و گلاید داشته باشد. مسافت پیش بینی شده برای چنین پروازی در حدود ۲۳هزار کیلومتر محاسبه شد. مشکلات گرمایش بدنه هواپیما پیشبینی شده بود، اما سانگر معتقد بود که پرواز به سمت بالا در نتیجه هر پرش به سطح هواپیما اجازه میدهد تا در محدودههای قابل قبول خنک شود. ۳ ماه قبل از شروع جنگ جهانی دوم، سانگر مجموعهای از آزمایشهای اصطکاک را آغاز کرد و همچنین ساخت مدل سیلبروگل در مقیاس ۱/۲۰ را آغاز کرد. با شروع جنگ، سانگر مجبور شد یا پروژه خود را رها کند و بر تحقیقات بیشتر در مورد هواپیماهای متعارف متمرکز شود یا سیلبروگل را برای اهداف نظامی تطبیق دهد. او گزینه دوم را انتخاب کرد و هواپیمای فضایی ناگهان به یک روش امکان پذیر برای حمله به آمریکا تبدیل شد. بنابراین، یک بمب افکن حمله به آمریکا بر روی کاغذ، حداقل دو سال قبل از اینکه ایالات متحده با آلمان وارد جنگ شود، جنبه واقعی پیدا کرد. سانگر و بردت با هم این طرح را توسعه دادند و آن را به سلاحی تبدیل کردند که برد کافی برای رسیدن به ساحل شرقی ایالات متحده را داشت. هنگامی که به آنجا می رسید، یک بمب ۴تنی را روی هدف می انداخت و سپس به پرواز بر فراز قاره و اقیانوس آرام ادامه می داد و در جایی در قلمرو تحت کنترل ژاپن فرود می آمد. چنین پروازی توسط این دو مهندس ۲۴هزار کیلومتر محاسبه شد که در حد توانایی های تئوری شده برای سیلبروگل بود. با گذشت جنگ و کمبود های پیش آمده، پروژه های موشکی V از اولویت بسیار بیشتری در رایش برخوردار شدند، به ویژه اینکه توسط شخصیت های ارشد در رایش سوم حمایت می شدند. در نتیجه در سال ۱۹۴۲ به سانگر دستور داده شد تا تمام کارها بر روی موتور موشکی خود را متوقف کند. این مهندس به "موسسه تحقیقاتی گلایدینگ آلمان" منتقل شد، جایی که تا پایان جنگ بر روی طراحی هواپیماهای با موتور جت کار کرد. کارشناسان پس از جنگ محاسباتی را که او و ایرنه بردت برای بررسی جریان گرما در طول ورود مجدد استفاده کرده بودند تجزیه و تحلیل کردند.آنها یک خطای ریاضی پیدا کردند، اشتباهی که نشان می داد سطوح حرارت بسیار بیشتری از آنچه که مهندس اتریشی در طراحی خود مجاز دانسته رخ خواهد داد. با استفاده از این محاسبات ناقص، بمب افکن و خلبان نگون بختش در این مرحله از ماموریت می سوختند. پروژه X-20 آمریکا که سانگر بعد جنگ بر روی آن کار کرد. همه اینها برای سانگر و بردت در سال ۱۹۴۴ ناشناخته بود و شامل اولین ها میشد، با این حال آنها توانستند یک پیشنهاد تجدید نظر شده را برای دو نوع مختلف از سیلبروگل ارائه دهند. نخست هواپیمای کوتاه بردتر با هدف حمله و بمباران نیویورک طراحی شد، و طرح دوم با عنوان گلایدر دوربرد بین قاره ای، که از نظر تئوری به هر هدفی در هر مکانی میتوانست حمله کند. ۱۰۰ نسخه از دو طرح مذکور بین مقامات و آژانس های مختلف در سراسر رایش سوم توزیع شد. یکی از همین موارد بود که بعد ها به دست یک مقام شوروی رسید و امروزه ما از این طرح شگفت انگیز اطلاع داریم. البته داستان این هواپیما به همین جا ختم نمی شود در دوران بعد جنگ هم همچنان داستان های جاسوسی برای این دانشمند و این طرحش به دست شوروی ادامه داشت که اشاره به آن فرصت دیگری را می طلبد. نویسنده: Navard این مقاله برای military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این منبع بلامانع است منبع۱ منبع۲
-
2 پسندیده شدهبسم ا... سی و سومین سالگرد پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران 27 تیر 1367 -27 تیر 1400 متن کامل پیام حضرت امام (ره) ه مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ روز پذیرش قطعنامه و انعکاس آن در میان رزمندگان - 27 تیر سال 1367 https://www.aparat.com/v/dwy5H
-
1 پسندیده شدهبرای ثبت در حافظه تاریخی میلیتاری ... پست گزارش اوکراین باید روز جمعه 31 فروردین 1403 ارسال می شد ولی بدلیل حمله به سرورهای میلیتاری بعد از عملیات وعده صادق دسترسی بسیار سخت گردید و به همین دلیل مطالب ذیل با مشکل جمع آوری و ارسال شد تا خللی در گزارش منظم جنگ ایجاد نشود.. جنگ در اوکراین روز هفتصد و هفتاد وسوم الی هفتصد و هفتاد و نهم دوازدهم الی هجدهم آوریل 2024 نزدیک نشوید ...! اعصاب ندارند...! (3) اوکراین/ چاسیو-یار - 12 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – دوازدهم آوریل 2024 1- پوتین در جدیدترین اظهار نظر خود مدعی شده که کارزار حملات علیه تاسیسات انرژی اوکراین به شکل مستقیم برای از بین بردن توان دفاعی اوکراین صورت گیرد . وی حملات موشکی به اوکراین را پاسخی اجباری به حملات اخیر اوکراین به تاسیسات انرژی روسیه توصیف کرد در حالی که این تحلیل وجود دارد که به شکل غیرمستقیم از ضعف پدافند هوایی اوکراین بخوبی باید بهره برداری شود. داده نمای نتایج حاصله از حملات روسها به نیروگاه ها و زیرساختهای انرژی اوکراین گفته شده 80 درصد ظرفیت تولید نیروی اوکراین در این حملات از میان رفته ... عملیات واحدهای هوابرد ارتش روسیه - آوریل 2024 https://aparat.com/v/fN5jS 2- ناظران نظامی غربی همچنان در حال بررسی توان صنعت دفاعی اوکراین در طولانی مدت زیر حملات روسها و همچنین کاهش کمکهای نظامی غرب هستند. مقامات اوکراینی قصد خود را از گسترش زیرساختهای دفاعی خود خارج از خاک اوکراین اعلام کرده اند و این مساله رسما توسط وزیر دفاع اوکراین اعلام شده است. با وجود اینکه اوکراین بارها اعلام کرده که بدون سامانه های غربی امکان دفاع بیشتر در برابر روسها وجود ندارد ، باید دید گسترش زیرساختهای دفاعی اوکراین چگونه می تواند در برابر حملات روسها دوام آورد. حضور گسترده تر خا-69 در جنگ اوکراین برای حمله به نیروگاه های حرارتی اوکراین خا-69 یک موشک کروز مادون صوت قابل حمل توسط جتهای رزمی تاکتیکی است که نه تنها با Su-57، بلکه با هواپیماهای MiG-29K و MiG-35، Su-34 و Su-35 می توان از آن استفاده نمود برد پرواز اعلام شده این موشک 290 کیلومتر و وزن کلاهک 290 کیلوگرم است ولی گفته میشود این موشکها از برد 400 کیلومتری بسوی اهداف خود روانه می شوند. 3- ارتش روسیه بعنوان بخشی از تلاش های مستمر خود برای بهبود توان نفوذ خود به داخل شبکه پدافندی ارتش اوکراین ، یک کروز جدید با شناسه خا-69 را تولید و وارد عرضه نبرد کرده است . رسانه های اوکراینی در 11 آوریل گزارش داده اند که نیروهای روسی نیروگاه حرارتی تریپلیسکا در استان کیف را با موشکهای خا-69 منهدم کرده اند که براساس گزارش های موجود از سال 2023 وارد خدمت ارتش روسیه شده است . . این موشکهای نسخه بهبودیافته موشک خا-59 است که پیش از این تعداد زیادی ازآنها توسط روسها شلیک شده است. این موشک جدید از فاصله حدود 400 کیلومتری بسوی هدف پرتاب میشود که از برد 300 کیلومتری نمونه پایه و 200 کیلومتری نمونه مارک 2 با سرجنگی سنگین تر ، بیشتر است . این موشکها اکنون با نصب بر روی جتهای سوخو-34 و سوخو-35 امکان استفاده دارند ولی در توان روسها برای تولید انبوه آن شک و تردید هایی وجود دارد و برخی نیز مدعی اند پاتریوت می تواند آنها را رهگیری و سرنگون کند. بدون شرح ... تخلیه مجروح توسط روباتهای رزمی /1 -روسیه- آوریل 2024 https://aparat.com/v/1zwDn تولید کارگاهی رباتهای رزمی در ارتش روسیه- آوریل 2024 https://aparat.com/v/vPkdT 4- ارتش روسیه همچنان در محور آودیوکا و دونتسک در حال پیشروی است . اوکراین / آودیوکا- 13 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – سیزدهم آوریل 2024 1- ارتش روسیه تلاش می کند تا در سه سطح متفاوت جنگ را ادامه دهد که الزاما" همدیگر را تقویت نمی کنند اما به روسها اجازه می دهد تا در هر زمان ممکن ، دستاوردهای تاکتیکی را در محورهای مشخص بدست آورند. ارتش اوکراین نیز به شکل فزاینده ای دربرابر حملات روسها از خود دفاع می کند ولی این مساله تنها به کمک های ایالات متحده وابسته دارد. فرمانده ارتش اوکراین مدعی شده که وضعیت درشرق اوکراین در حال بدتر شدن است و روسها روند عملیات سوار-زرهی خود را در محورهای لیمان ، باخموت و پوکروفسک ( غرب آودیوکا) شدت بخشیده اند . به گفته وی ، شرایط مناسب آب و هوایی زمین را برای مانور زرهی فراهم کرده و روسها با وجود تلفات فراوان مرتب واحدهای جدید را به محورهای رزمی اعزام می کنند. مسکو در حال حاضر در سه محور لیمان ، چاسیو-یار و غرب آودیوکا اهداف خود را دنبال می کنند ولی هنوز ارتباطی میان آنها کشف نشده است . مَدمَکس زرهی روسی در اوکراین روسها از جدیدترین شیوه حفاظت زرهی خود در اوکراین رونمایی کردند گفته شده با اضافه شدن این حفاظ ، برجک تنها قابلیت شلیک مستقیم را داشته و امکان چرخش ازآن گرفته شده است https://aparat.com/v/BVLg4 بازدید وزیر دفاع روسیه از روند توسعه خهپادهای روسی- آوریل 2024 https://aparat.com/v/YwrEi 2- برخی ناظران نظامی معتقدند که ارتش اوکراین بدلیل تاخیر در ارسال مهمات ، احتمالا توانایی دفاعی خود را بتدریج از دست می دهند. به گفته این ناظران نظامی ، ارتش روسیه ابتدا آودیوکا را در ابتدای سال 2024 تصرف نمود و درکنارآن عملیات خود را در امتداد خط کوپیانسک – سواتوو- کرمینا نیز ادامه داد ولی اکنون سرعت خود را در آودیوکا کاهش داده و برای تصرف چاسیویار تلاش می کنند. در این میان گرچه روسها اکنون به شکل همزمان امکان دست زدن به یک عملیات بزرگ را ندارند ولی از ضعف ارتش اوکراین برای پیشروی در حال استفاده می کنند . الگوی فعلی پیشروی ارتش روسیه به یگانهای روسی اجازه می دهد تا ضمن عملیات ، زمان استراحت و بازسازی را داشته باشند و به شکل متناوب در محورهای مختلف این روند را ادامه دهند . علاوه براین داده هایی در دست است که نشان میدهد روسها بسرعت در حال تقویت ذخایر نیروی انسانی و مهمات خود هستند تا درزمان های مقتضی از آنها استفاده کنند . دروژکیوکا و کوستیانتینتیوکا و سرپل احتمالی برای حملات بزرگتر در تابستان سال 2024 3- تلاش تهاجمی ارتش روسیه برای تصرف چاسیو-یار ، فوری ترین چشم انداز برای مسکو به منظور پیشروی سریع است و اگر این هدف محقق شود ، سرپل لازم برای شهرهایی که هم اکنون در کمربند دفاعی ارتش اوکراین وجود دارد را به ارتش روسیه می دهد. این شهرها شامل دروژکیوکا و کوستیانتینتیوکا است چرا که این شهرها به مثابه یک قلعه نظامی ستون فقرات دفاع ارتش اوکراین را در استان دونتسک و شرق اوکراین محسوب می شوند. به گفته منابع غربی ، ارتش روسیه مدتهاست که قصد تصرف شهرهای بزرگ استان دونتسک را دارد که شامل اسلاویانسک ، کراماتورسک ، دروژکیوکا و کوستیانتینتیوکا را دارد و در ابتدا نیز تلاش هایی صورت گرفت که این کار در بهارسال 2022 انجام شود ولی تصرف مجدد ایژیوم ، استان خارکف و لوهانسک شمالی در پائیز سال 2022 این برنامه ها را تا حدودی مختل نمود . این مساله روسها را وادار کرد تا لبه جنوبی این مجموعه دژ مانند را تهدید کند که درنهایت منجر به تهدید چاسیو-یار گردید . این شهر در 7 کیلومتری کوستیانتینتیوکا و در حدود 20 کیلومتری دروژکیوکا قرار دارد و اگر این شهر تصرف شود ، احتمالی وجود دارد که این دو محور نیز هدف روسها قرار گرفته ولی همه این مساله منوط به پاکسازی چاسیو-یار است . اکونومیست ایالات متحده از احتمال تلافی روسیه نگرانی های خود را به کیف منتقل نموده ولی اوکراین چنین هشدارهایی را نادیده می گیرد . اوکراین صدها میلیون دلار روی پهپادهای دوربرد سرمایه گذاری کرده است و اکنون نیم دوجین شرکت آنها را می سازند. آمریکا نگران افزایش قیمت نفت، حملات تلافی جویانه احتمالی و رویارویی غیرقابل کنترل است که می تواند منجر وارد آمدن آسیب های بیشتر به اوکراین شود این نگرانی در پایان ماه مارس افزایش یافت، زمانی که روسیه میلیون ها دلار خسارت به زیرساخت های انرژی اوکراین وارد کرد. این حملات شکافهای پدافند هوایی و آسیبپذیری اوکراین را در برابر موشک کروز جدید روسیه نظیر Kh-69 نشان داد که نیروگاه حرارتی Trypillya را منهدم کرد، علیرغم اینکه این تأسیسات در محدوده دفاع هوایی پاتریوت قرار داشت. 4- پیش بینی های اولیه نشان می دهد که اگر چاسیو-یار بسرعت تصرف شود ،قبل از اینکه اوکراین بتواند منابع لازم برای سد کردن روسها را بگیرد ، مسکو از آن برای پیشروی بیشتر استفاده خواهد کرد. 5- ناظران نظامی معتقدند که کمبود مهمات توپخانه و پدافند هوایی ارتش اوکراین به واحدهای سوار-زرهی ارتش روسیه اجازه می دهد تا بر پیشروی های تاکتیکی خود افزوده و اگر کمک ها فورا از سر گرفته نشود ، بر مقدار آن بیافزایند. تهدید چاسیو-یار و به تبع آن دروژکیوکا و کوستیانتینتیوکا مساله بسیار جدی برای اوکراین محسوب می شود . محاصره و تصرف کوستیانتینتیوکا بدست روسها ، تسلط ارتش اوکراین بر جنوب استان دونتسک را کاشه می دهد چرا که قطع بزرگراه اچ-20 باعث خواهد شد تا اوکراینی مجبور شوند بخش قابل توجهی از نیروی انسانی و تجهیزاتی خود را در مرکز و غرب استان دونتسک متمرکز نمایند. پیشروی روسها از این دو محور ، فرصتهای بیشتری را به منظور بازگرداندن رزم مانوری به صحنه نبرد برای روسها فراهم می کند ولی اگر اوکراینی ها تجهیزات و مهمات لازم را برای دفاع در اختیار داشته باشند ، روند پیشروی ارتش روسیه با چالش های زیادی روبرو خواهد شد . خروج معلولان جنگی از اوکراین ممنوع است !!!!! یکی از سربازان معلول نیروهای مسلح اوکراین با دو پای قطع شده تلاش کرد اوکراین را ترک کند. ولی برای بررسی مدارک او را در مرز متوقف کردند و نمیخواستند بدون نظر پزشک اجازه عبور دهند. مرزبانان حتی از این که روی شناسنامه سربازی او نوشته بود «از ثبت نام نظامی حذف شده است» را نادیده گرفته بودند معلول حدود یک ساعت منتظر مجوز برای عبور از مرز بود و یکی از کارمندان سازمان امور مالیاتی کشور شناسنامه سربازی وی را با سایر مدارک بررسی کرد. علاوه براین ، پیشروی ارتش روسیه ، زمینه ای را برای فشار بیشتر بسمت پوکروفسک و غرب دونتسک فراهم می کند و این خط دفاعی اوکراینی ها را تضعیف خواهد کرد. اگر اوکراین در این محور شکست بخورد ، معکوس کردن شرایط بسیار سخت خواهد بود . بااین حال ، هنوز احتمالاتی وجود دارد که روسها نتوانند بسرعت چاسیو-یار را تصرف کنند . گروه ارتش های جنوب روسیه و بخش قابل ملاحضه ای از واحدهای هوابرد که در شمال شرق باخموت تا جنوب شرقی چاسیو-یار را در اختیار دارند عناصری از لشکر 98 هوابرد ، تیپ 11 هوابرد و لشکر 150 تفنگدار موتوری را بخود می بینند در حالی که هنگ 102 تفنگدار موتوری ، تیپ 200 ناوگان دریای شمال در حومه و شمال شرق چاسیو-یار قرار دارند و بخش هایی از تیپ 83 هوابرد نیز تلاش می کند تا نیروهای اوکراینی را در جنوب شرقی چاسیو-یار عقب بزنند. روسها قبل از محاصره این شهر ، باید در جنوب شرقی و شمال شرقی دستاوردهای جدیدی را در اختیار بگیرند ولی اوکراین بخشی از این محورها را با استحکامات جدید پوشش داده و روسها ابتدا باید از این خط عبور کنند . 6- آلمان اعلام کرد که در پاسخ به نیاز ارتش اوکراین ، یک سامانه جدید را به کیف تحویل خواهد داد. بدون شرح .... 7- ارتش روسیه در محور چاسیو-یار همچنان در حال پیشروی است . 8- بلومبرگ مدعی شده که روسها همچنان به کمک شرکتهای چینی برای تامین ماشین ابزار و ریزتراشه برای تولید تسلیحات وابسته هستند. اوکراین / آودیوکا- 14 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – چهاردهم آوریل 2024 1- موفقیت ارتش عبری در اجرای عملیات موفق دفاعی در برابر حملات انبوه ایران آسیب پذیری های جغرافیای اوکراین و تضعیف چتر دفاع هوایی این کشور را در برابر حملات روسها آشکار ساخت . نیروی هوا-فضای سپاه چیزی در حدود 170 فروند پهپاد شاهد131/136 ، 30 تیر موشک کروز و 120 تیر موشک بالستیک را به اهدافی در داخل اسراییل شلیک نمود که شباهت زیادی به حملات ارتش روسیه به اوکراین دارد. ارتش روسیه نیز ترکیبهای مختلفی را تاکنون آزمایش کرده ولی شدت حملات ایران کمتراز حملات روسها بوده ولی ادعاهایی وجود دارد که اسراییل به جز چند موشک بالستیک بقیه اهداف را رهگیری و منهدم نموده است. اما پهپادهای ایرانی باید حدود 1000 کیلومتر از حریم هوایی عراق ، سوریه و اردن عبور می کردند و این به اسراییل فرصت داد تا سر فرصت پاسخ دهد ولی ارتش روسیه پرتابه های خود را از مناطقی شلیک می کند که در کسری از ثانیه به اهداف خود می رسند درحالیکه برخلاف اسراییل ، اوکراین فاقد جنگنده های مناسب برای رهگیری چنین هواگردهایی است. روسها زدن زیرساختهای ارتباطی اودسا را شروع کردند آیا این به معنای تصمیم مجدد مسکو برای تصرف اودسا است ؟!!! 2- ناظران نظامی معتقدند که که تضعیف دفاع هوایی ارتش اوکراین ناشی از قطع کمک های ایالات متحده با همزمان شدن با بهبود روند اجرای تاکتیکهای رزمی ارتش روسیه باعث شده تا اثربخشی حملات روسها افزایش پیدا کند . 3- حملات روسها نشان می دهد که اگر تعداد کمی از پهپادها و موشکهای مهاجم از سد دفاع هوایی عبور کنند ، می تواند در دراز مدت آسیب های جبران ناپذیری را به زیرساختهای انرژی وارد کرده و همین امر نیاز به یک چتر دفاع هوایی موثر را بیش از پیش آشکار ساخته است . براساس داده های جدید ، همه 15 شلیک بالستیک و هفت موشک کروز از 44 موشک شلیک شده در شب 21و 22 مارس با موفقیت از سد پدافند اوکراین عبور کرده اند و باعث تخریب نیروگاه برق آبی دنیپرو در شهر زاپوروژنیه شده اند . علاوه براین ، سه موشک از 7 تیر موشک بالستیک و هشت موشک کروز از 30 تیر موشک شلیک شده در شب 28 و 29 مارس از سد دفاع هوایی اوکراین گذشته و یک نیروگاه حرارتی در مرکز و غرب اوکراین را منهدم کرده اند. همه 18 تیر موشک بالستیک و 6 تیر از 24 تیر موشک کروز شلیک شده در 10 و11 آوریل ، از سد دفاع ارتش کیف عبور کرده و تاسیسات حیاتی اوکراین را در لووف منهدم کرده اند . ارتش اوکراین مدعی شده که اولین توپولف-22 روسی را در جنگ سرنگون کرده است لازم به ذکر است که فاصله خط مقدم در اوکراین تا محل سقوط هواپیما در قلمرو استاوروپل فدراسیون روسیه 375 کیلومتر است. برد پیشرفته ترین سیستم دفاع هوایی در خدمت اوکراین - "پاتریوت" - تا 150 کیلومتر است. فدراسیون روسیه رسماً دلیل سقوط Tu-22 را نقص فنی اعلام کرد. 4- وزارت امورخارجه روسیه حملات گسترده سپاه پاسداران به اسراییل را معادل حمله اسراییل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه اعلام کرده و معتقد است که حملات ایران توجیه پذیر است . 5- میل بلاگرهای روسی تحلیل های مختلفی را درخصوص حمله ایران به اسراییل ارائه کرده اند و معتقدند که تشدید تنش نظامی در خاورمیانه ، توجه و کمکهای غرب به اوکراین را کاهش خواهد داد. به گفته این میل بلاگرها ، رسانه های غربی به آرامی پوشش جنگ اوکراین را متوقف می کنند تا تمامی توجهات به خاورمیانه جلب شود و این روند کمکها به اوکراین را محدود می کند. روسیه تولید تسلیحات را افزایش داده است و میتواند حملات خود علیه اوکراین را حداقل تا دو سال دیگر ادامه دهد. با تغییر پیکربندی اقتصاد و تبدیل آن به اقتصاد زمان جنگ ، مشاغل موجود در تولید یا تعمیر تجهیزات کارآمدتر شده و باعث شدند روسیه نه تنها از خسارات اولیه خود در اوکراین بهبود یابد، بلکه سلاح و مهمات جدید را نیز تولید کند. نیروهای روسی ابتکار عمل را در اوکراین به دست گرفته اند ژنرال کریستوفر جی. کاولی، فرمانده ارشد ایالات متحده در اروپا، به کنگره گفت که مسکو اکنون تعداد سربازان بیشتری نسبت به آغاز تهاجم دارد ارتش این کشور "توانایی رو به رشدی برای یادگیری و سازگاری با شرایط جدید نشان داده است." ▪️مجتمع نظامی-صنعتی تولید خودروهای زرهی را 4 برابر، عرضه تانک را 5 برابر، تولید پهپاد را تقریبا 2 برابر و گلوله های توپخانه را 17 برابر افزایش داد. 6- فرمانده ارتش اوکراین مدعی شده که روسها در حال برنامه ریزی جهت تصرف چاسیو-یار تا 9 ماه می 2024 ( روز پیروزی بر آلمان نازی ) هستند. 7- گزارشهای جدید نشان میدهد که روند بازسازی نواحی نظامی غرب ، مسکو و لنینگراد نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد ، روسها در حال تغییر روند فعلی برای پشتیبانی از عملیات رزمی در اوکراین هستند. فرمانده سابق نیروهای مشترک بریتانیا درصورت ادامه وضعیت فعلی ، اوکراین تا انتهای سال 2024 شکست خواهد خورد مشکلات نیروهای مسلح اوکراین در حوزه مهمات، پرسنل و سامانههای پدافند هوایی این تهدید را ایجاد میکند که روسیه بتواند در تابستان امسال یک حمله بزرگ انجام دهد. روسیه اکنون می تواند جهت حمله اصلی خود را انتخاب کند و اوکراین مجبور است از کل خط مقدم دفاع کند. هدف استراتژیک روسیه در سال جاری ممکن است حتی سرزمینی نباشد. این می تواند تلاشی برای درهم شکستن روحیه اوکراین و متقاعد کردن حامیان غربی آن باشد که این جنگ یک هدف عبث است. 8- داده های جدیدی در دست است که نشان میدهد به احتمال زیاد فرماندهان واحدهای رزمی ارتش روسیه در جنوب اوکراین که موفق نشده اند مناطقی که کیف در جریان ضدحمله خود در تابستان سال 2023 تصرف کرده را مجدد بازپس بگیرند ، از کار برکنار می کند. 9- ارتش اوکراین در جنوب کرمینا و جنوب غربی دونتسک پیشروی های جدیدی را ثبت کرده در حالی که روسها نیز در حومه چاسیو-یار و آودیوکا پیشروی های جدیدی را به نمایش گذاشته اند. اوکراین / آودیوکا- 15 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – پانزدهم آوریل 2024 1- مقامات اوکراینی همچنان هشدار می دهند که ادامه تاخیر درارسال کمک های نظامی ایالات متحده ، برتوانایی نیروهای اوکراینی برای دفاع دربرابر حملات اخیرو همچنین آینده روسیه تاثیرگذار خواهد بود. رئیس اداره اطلاعات ارتش اوکراین مدعی شده که ارتش اوکراین در حال آماده سازی خود به منظور دفع حمله بزرگ روسیه در آینده نه چندان دور است که در اواخر ماه می یا اوایل ژوئن رخ می دهد ولی بدون کمک نظامی غرب این روند به یک فاجعه ختم خواهد شد. یکی از افسران ارشد نیروی زمینی اوکراین اخیرا" اعلام کرده که توپخانه اوکراین دربرابر هر 10 گلوله توپ روسی ، تنها می تواند 1 تا 5 گلوله شلیک کند ولی دقت آتش اوکراینی بهتر از روسهاست . فرمانده اداره اطلاعات ارتش اوکراین روسیه یک حمله بزرگ در ژوئن آغاز خواهد کرد روسیه در ماه ژوئن برای اشغال کامل مناطق دونتسک و لوگانسک حمله بزرگی را آغاز خواهد کرد. 2- یک مقام ارشد نظامی استونی مدعی شده که تشدید عملیات نظامی ارتش روسیه در اوکراین ، اراده اوکراین و کشورهای غربی را تضعیف می کند . این مقام استونیایی در مصاحبه ای اعلام کرده که تلاش روسها برای بهره برداری از آسیب پذیری اوکراین در خطوط مقدم و تشدید حملات به زیرساختهای کیف باعث شده تا کمبودهای شدیدی در حوزه دفاع هوایی ، توپخانه و نیروی انسانی اوکراین ایجاد شود. اوکراین اکنون به منابع بسیار زیادی برای دفاع در برابر روسها نیاز دارد و با وضعیت فعلی غرب و عدم انسجام و وحدت رویه ، روند جنگ در حال معکوس شدن به نفع روسهاست. تاخیر در کمک نظامی آمریکا ، موج منفی بزرگی میان متحدان اوکراین ایجاد کرده و عملیات اطلاعاتی روسها برای متقاعد کردن سیاستمداران اروپایی به منظور کاهش کمکها به کیف مزید برعلت شده است. . وی تاکید می کند که روسها اهمیتی به تلفات انسانی و تجهیزاتی نمی دهند و پوتین به تصرف کامل اوکراین ، معتاد شده است . دفتر دادستانی کل آلمان اطلاعاتی در دست است که نشان می دهد خرابکاران ناشناس ( احتمالا با منشاء روسی ) در آلمان حملاتی را به اهداف ارتش ایالات متحده و پایگاه های آموزشی سربازان نیروهای مسلح اوکراین که برای عملیات با آبرامز آماده می شوند ، صورت داده اند چند آلمانیه روس تبار ظاهراً قصد آتشسوزی و انفجار در مسیر تجهیزات نظامی آمریکا، در تأسیسات نظامی و صنعتی را داشتند. طبق تحقیقات انجام شده، اهداف مدنظر شامل تاسیسات ارتش آمریکا در گرافنوهر( بایرن ) نیز میشود، جایی که یک پادگان آموزشی بزرگ وجود دارد که در آن آمریکاییها سربازان نیروهای مسلح اوکراین را برای کار با تانکهای آبرامز آموزش میدهند. 3- ارتش روسیه همچنان در حال منطبق کردن تاکتیک های استفاده از پهپادها در خط مقدم نبرد است . براساس مقاله ای که در واشنگتن پست توسط افسران اوکراینی به رشته تحریر درآمده ، روسها حجم زیادی از پهپاد را وارد صحنه نبرد کرده اند و این باعث شده که صحنه نبرد برای فرماندهان روسی به یک تصویر همیشه آنلاین تبدیل شود . علاوه براین ، از پائیز سال 2023 روند اجرای جنگ الکترونیک از سوی روسها افزایش یافته تا جایی که گفته میشود حداقل 100 فروند پهپاد روسی اکنون می توانند در یک شعاع 10 کیلومتری به شکل همزمان دست به عملیات بزنند. روسها اکنون فهمیده اند که باید به شکل مستقیم کاربران پهپادی آموزش دیده اوکراینی را هدف قرار دهند و این کار با ریزمهمات و آتش راکت اندازها صورت می گیرد. داده های جدید نیز نشان میدهد که روسها پهپادهایی را اکنون تولید می کنند که بیش از گذشته در برابر عملیات اخلال اوکراینی ها مقاومت دارند . یکی از فرماندهان پهپادی ارتش اوکراین نیز مدعی شده که یگان وی ، روزانه 70 تا 90 پهپاد انتحاری را شناسایی می کند که امکان سرنگون کردن همه آنها وجود ندارد . رویتزر چین با ارائه فناوری پهپاد و موشک، تصاویر ماهواره ای و ماشین آلات ساخت سلاح از تلاش های نظامی روسیه در اوکراین حمایت می کند. در سال 2023، 90 درصد واردات ریزتراشه های روسیه از چین بوده است. مسکو از این منابع در تولید موشک، تانک و هواپیما استفاده کرد. کاخ سفید اعلام کرد که شرکت های چینی قطعات نوری سیستم های روسی را در تانک ها و خودروهای زرهی تامین می کنند. چین همچنین موتورهای پهپاد و موتورهای توربوجت برای موشکهای کروز را در اختیار فدراسیون روسیه قرار داده و شرکتهای چینی و روسی روی تولید مشترک پهپاد در داخل روسیه کار میکنند. چین احتمالاً به روسیه نیتروسلولز برای سوخت تسلیحاتی میدهد و به گسترش سریع ظرفیت خود برای تولید مهمات کلیدی کمک میکند. 4- مقامات روسی همچنان در حال بحث و توجیه حملات سپاه به اسراییل هستند که بدلیل حملات اسراییل به ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق رخ داد. 5- ارتش روسیه پیشروی های جدیدی را در محور سیورسک ( شمال شرقی باخموت ) آودیوکا و غرب دونتسک ثبت کرده است. اوکراین / آودیوکا- 16 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – شانزدهم آوریل 2024 1- زلسنکی اعلام کرده که کمبود مستمر سامانه های دفاع هوایی و توپخانه مانع از اجرای یک دفاع موثر در برابر حملات روسها می شود. وی در جدیدترین اظهارنظر خود مدعی شده که ارتش اوکراین فاقد سامانه های دفاع هوایی کافی برای حفاظت از زیرساختهای خود است بطوریکه در 11 آوریل از چند تیر موشک شلیک شده بسوی نیروگاه حرارتی تریپلسکا ، 4 تیر موشک از سد دفاعی گذشته و خسارتهای فراوانی را بوجود آورده است. پولتیکو اوکراین به سمت شکست گام برمی دارد تقریبا 650000 مرد در سن نظامی از کشور خود گریخته اند که بیشتر آنها مخفیانه از مرز عبور کرده اند. نگرانی در مورد شکنندگی خط مقدم با رگبار بیسابقه حملات روسیه که با هدف فلج کردن شبکههای برق اوکراین صورت می گیرد ، تشدید شده است 2- زلسنکی قانون جدید بسیج عمومی را در 16 آوریل امضاء نمود تا روند جذب نیرو برای ارتش هموار شود. تایمز مالی اروپا درخواستهای اوکراین برای ارائه دفاع هوایی را نادیده گرفته است کیف خواستار انتقال سامانههای پاتریوت از لهستان شد ولی پایتختهای اتحادیه اروپا با این استدلال که باید قابلیتهای دفاعی خود را حفظ کنند، اعلام کردند که قصد ندارند سامانههای بیشتری ارسال کنند. اما آلمان 2 سامانه پاتریوت را به اوکراین منتقل کرد، اما این هفته به صراحت اعلام کرد که دیگر سامانه جدیدی ارائه نخواهد کرد نخست وزیر لهستان احتمال تامین سامانههای پدافند هوایی پاتریوت را رد کرد و گفت که خود لهستانیها به آنها نیاز دارند. 3- ارتش روسیه در شرق اوکراین به گروه های رزمی کوچکتری تقسیم شده و دست به عملیات رزمی می زنند و با وجود برخی چالش های روحی ، بعید است حملات آنها متوقف شود. به گفته سخنگوی گارد ملی اوکراین ، حملات اخیر ارتش روسیه در شرق اوکراین تنها در قالب گروه های رزمی کوچک صورت می گیرد و عناصر سوار-زرهی از آنها برای پیشروی حمایت می کنند . روسها با استفاده از خودروهای کوچک بدون حفاظت کافی برای نزدیک شدن به خطوط دفاعی ارتش اوکراین استفاده می کنند و با مشغول کردن مدافعان به سایر گروه های اجازه میدهند تا به درون خطوط دفاعی ارتش کیف نفوذ نمایند. تایمز مالی روسیه تلاش های اصلی خود را بر چاسوف یار متمرکز کرده است اگر روسیه این شهر را تصاحب کند، میتواند سرعت پیشروی خود را به عمق دونباس به عنوان بخشی از حمله تابستانی مورد انتظار خود افزایش دهد. آزادسازی شهر به نیروهای مسلح روسیه اجازه می دهد تا کنترل خود را بر شهرهای مجاور برقرار کنند: کنستانتینوفکا، دروژکوفکا و کراماتورسک. 4- پوتین در جریان یک تماس تلفنی با رئیس جمهوری ایران ، از اقدام ایران در حمله به اسراییل حمایت کرد . 5- گفته میشود سرویس امنیتی اوکراین یک ایستگاه راداری نبو-یو را در استان بریانسک منهدم نموده است . اوکراین/ چاسیو-یار - 17 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – هفدهم آوریل 2024 1- ارتش اوکراین در شبانگاه 16 تا 17 آوریل 2024 به فرودگاه نظامی ارتش روسیه مستقر در ژانکوی ( کریمه ) حمله بردند . این فرودگاه که محل استقرار هنگ 39 بالگردی ارتش روسیه است ( جمعی لشکر چهارم هوایی و همچنین ارتش دفاع هوایی 27 ناحیه نظامی جنوب ) هدف قرار گرفت و گفته میشود یک رسد آتشبار اس-400 منهدم و به چند خودرو آسیب رسیده است . منابع اوکراینی تصاویری را منتشر کرده اند که نشان میدهد سه لانچر اس-400 منهدم شده است . با این حال هنوز شواهد بصری برای وارد آمدن تلفات به بالگردهای روسی دیده نشده هر چند گفته میشود حداقل 12 تیر موشک اتامز در این حمله استفاده شده است. تصاویر ماهواره ای از پیامدهای حمله موشک های اتامز به فرودگاه ژانکوی کریمه در شب 17 آوریل این تصاویر آثار آتش سوزی ناشی از ورود مهمات فرعی خوشه ای را در بسیاری از نقاط پایگاه هوایی از جمله در اطراف انبار مهمات، مواضع پدافند هوایی و محوطه های پارک هواپیما نشان می دهد. با این حال، هیچ هواپیمای آسیب دیده در فرودگاه قابل مشاهده نیست. گفته شده پرنده های رزمی از قبل از فرودگاه خارج شده اند و در اثر حمله آسیبی به آنها وارد نشده است. هیچ هواپیمای تخریب یا آسیب دیده در مناطق پارکینگ و همچنین آثار آتش سوزی از آنها وجود ندارد. با این حال، این عکس ها مفقود شدن یک باتری کامل از سامانه پدافند هوایی اس-400 را تایید می کند که عکس های پرتابگرهای سوخته آن قبلا توسط کانال های تلگرامی منتشر شده بود. 2- سرویس امنیتی ارتش اوکراین زیرساختهای هوایی ارتش روسیه در جمهوری موردویا ، تاتارستان و استان سامارا را هدف حملات خود قرار داد . گفته شده چینی ها شروع به اهدای فعالانه مهمات به روس ها نموده اند با این حال برخی مدعی اند که تعداد مهمات ایرانی نیز رو به افزایش است عملیات جتهای ضربتی سوخو-34 - آوریل 2024 https://aparat.com/v/sX5ei اسکای نیوز عملیات نظامی روسها در اوکراین و حمله ایران به اسراییل نشان دهنده ضعف فزاینده غرب در مهار تهدیدات است نادیده گرفتن این امر می تواند منجر به فروپاشی نظم جهانی شود. در غرب، درخواست ها برای تسلیح مجدد سریع به طور فزاینده ای شنیده می شود، زیرا روسیه، ایران، چین و کره شمالی در حال تقویت قدرت نظامی خود هستند در حالی که کشورهای اروپایی آن را تا حدودی نادیده می گیرند حمله موشکی و پهپادی تهران نشان داد که دولتهای ضدغربی جسورتر شده اند - تهران علیرغم هشدارهای آمریکا و انگلیس حمله کرد. علیرغم اینکه هم اسرائیل و هم متحدانش اکثر موشکها و پهپادهای ایرانی را سرنگون کردهاند، چنین حفاظتی نیازمند مقادیر زیادی مهمات گرانقیمت پدافند هوایی است و در صورت تعداد بیشتری از چنین حملاتی نمی توان کارایی یکسانی را تضمین کرد. یک منبع امنیتی غربی گفت که تمایل تهران برای تایید چنین حمله مهمی نشانه آن است که با ضعف غرب در مورد جنگ روسیه در اوکراین، جایی که نیروهای روسی به تدریج در حال تحکیم موقعیت خود هستند، جسورتر شده است. 3- مجلس نمایندگان ایالات متحده لایحه تکمیلی کمک 61 میلیارد دلاری به اوکراین ، اسراییل و تایوان را تصویب نمود . در این لایحه بودجه ای در حدود 48 میلیارد دلار برای اوکراین درنظر گرفته شده که 23.2 میلیارد دلار آن برای تکمیل ذخایر ارتش آمریکا ، 13.8 میلیارد دلار برای خرید اسلجه جهت ارسال به اوکراین و حدود 11.3 میلیارد دلار برای پرداخت مستقیم به دولت کیف اختصاص پیدا کرده است. بخش اعظم این پول درصورت تصویب به شرکتهای آمریکایی خواهد رسید. 4- ارتش روسیه در دو محور آودیوکا و دونتسک پیشروی های تایید شده جدیدی را ثبت کرده است . حمله ارتش روسیه به یک فرودگاه در دنیپرو 18 آوریل 2024 جنگ در اوکراین – هجدهم آوریل 2024 1- به گفته رئیس اداره اطلاعات ارتش اوکراین ، حمله بزرگ ارتش روسیه در ابتدای ژوئن 2024 آغاز خواهد شد. وی در مصاحبه با واشنگتن پست مدعی شده که حمله بزرگ روسها در ابتدای ژوئن 2024 شروع میشود تا تمام سرزمین های باقی مانده استان لوهانسک و دونتسک تصرف شود. وی همچنین اظهار داشت که مسکو برای تاثیرگذاری بر روند تصمیم گیری کشورهای غربی در ادامه کمکها به اوکراین بخش قابل توجهی از منابع خود را وارد صحنه خواهند کرد تا دستاوردهای قابل توجهی را بدست آورند. سی ان ان انتقال بخشی از پدافند هوایی از جوار زیرساختهای انرژی به جبهه ، به روسیه اجازه داد تا حمله گسترده ای به نیروگاه ها انجام دهد. رئیس مرکز تحلیل انرژی اوکراین میگوید: «ما فکر میکردیم که اگر زمستان به پایان برسد، شاید بتوانیم از سیستم دفاع هوایی در مکانهای دیگر استفاده کنیم. اکنون حملات دقیقتر و متمرکزتر شده است و دهها موشک و پهپاد به یک هدف برخورد می کنند در مدت زمان کوتاهی - در عرض چند هفته پس از این حملات گسترده روسیه - تقریباً تمام تلاشهای یک ساله اوکراین برای بازسازی و تعمیر تأسیسات برق در چند روز و در نتیجه چندین حمله ویران شد 2- به گفته بودانف ( رئیس اداره اطلاعات ارتش اوکراین ) کیف قصد دارد با استفاده از موشکهای بالستیک جنگ را علیه اهداف نظامی در داخل خاک روسیه ادامه دهد .به اعتقاد این فرمانده ارشد اوکراینی ، این حملات پوتین را تحت فشار قرار خواهد داد و به افکار عمومی روسیه ثابت خواهد کرد که مسکو نمیتواند از غیرنظامیان حفاظت کند. معلوم نیست روسها تا الان چند دستگاه برادلی غنمیت گرفتند تعمیر و نگهداری در ارتش روسیه - آوریل 2024 https://aparat.com/v/Za486 3- وزارت دفاع روسیه همچنان تلاش های غیرمحسوس خود را برای بسیج نظامی در تابستان سال 2024 ادامه خواهد داد. بلومبرگ در 18 آوریل گزارش داد که کرملین تلاش های خود را برای سرعت بخشیدن به بسیج نظامی بیشتر کرده و برهمین اساس ماهانه حدود 30 هزار نیروی جدید جذب می شود و درطول یکسال این رقم می تواند تا 300 هزار نفر افزایش پیدا کند . این روند با افزایش پرداختها به عدد 4992 دلار ( 470 هزار روبل ) همراه شده و وزارت دفاع روسیه امیدوار است که از ابتدای سال 2024 چیزی در حدود 100 هزار روس به ارتش پیوسته اند . 4- مقامات اوکراینی مدعی اند که حمله ارتش این کشور به فرودگاه نظامی روسیه در ژانکوی کریمه در شبانه روز 16 تا 17 آوریل باعث وارد آمدن خسارت قابل توجهی به تجهیزات دفاع هوایی روسیه گردید.
-
1 پسندیده شدهدرخواست زلنسکی از ناتو برای رهگیری موشکهای روسیه بر فراز اوکراین ولادیمیر زلنسکی ، رئیس جمهور اوکراین در مصاحبه ای اخیر با روزنامه نگاران برزیلی ، پیشنهاد کرد که هواپیماهای ناتو باید موشک های روسیه را در اوکراین رهگیری و منهدم کنند. این پیشنهاد جسورانه تنش مداوم در منطقه و تهدید بالقوه این موشک ها را نه تنها برای اوکراین بلکه برای کشورهای همسایه نیز برجسته می کند. استراتژی زلنسکی شامل استفاده از فضای هوایی کشورهای عضو ناتو است که همسایه اوکراین هستند ، مانند لهستان و رومانی ، که قبلا موشک های سرگردان را تجربه کرده اند. زلنسکی گفت:" اگر این هواگردها از فضای کشورهای همسایه ما بلند شوند و موشک هایی را که به سوی اوکراین حرکت می کنند و می توانند به فضای کشورهای مجاور نیز برسند ، سرنگون کنند ، از این اقدام استقبال می کنم" رهبر اوکراین به ناتو فشار می آورد تا موضعی تهاجمی تر از قبل اتخاذ کند و پیشنهاد می کند که اقدامات دفاعی پیشگیرانه ناتو می تواند به محافظت از اوکراین و همسایگانش در برابر حملات موشکی روسیه کمک کند. زلنسکی همچنین اشاره کرد که اوکراین قرار است در ماه های آینده با واشنگتن ، اسلو و استکهلم و همچنین با یکی از کشورهای بالتیک توافقنامه های امنیتی دوجانبه امضا کند. این توافقنامه ها شامل کمک های نظامی و حمایت های بشردوستانه و کمک به بازسازی زیرساخت های انرژی اوکراین خواهد بود. -دیدگاه زلنسکی در مورد ترس پوتین : در ادامه مصاحبه ، زلنسکی اظهار نظر کرد که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به میزان قابل توجهی از اوکراین واهمه دارد. وی گفت :"پوتین از ما بسیار می ترسد ، من مطمئن هستم. چون به خودش اعتماد ندارد افراد با اعتماد به نفس با یک دولت بزرگ و ارتش بزرگ مجهز به مقادیر زیادی از اسلحه اتمی جهان را تهدید نمی کنند". { جناب MR9 و جناب aminor می آیند و این تاپیک دوباره به اوج خواهد رسید } https://www.dagens.com/news/zelensky-calls-on-nato-to-intercept-russian-missiles-over-ukraine
-
1 پسندیده شدهدر عین الاسد ابهت امریکا ضربه دید و الان امریکا داره در دریای چین نتیجه اش رو میبینه شکست روسیه از ژاپن تاثیر زیادی بر انقلاب مشروطه و حتی درگیری های مرزی با روسیه گذاشت وبعد از شکستن رکورد ۱۰۰ متر ، این رکورد طی یک سال بارها شکست که باور کردنی نبود این اتفاقات بت و ابهات غول های زمان رو شکونده و اتفاقات عجیب و غیر قابل انتظار بعدی رو سبب شد شکست ۷ اکتبر هم برای اسراییل آنقدر گران تمام شده که حتی ۳۰ هزار کشته هم اون رو پاک نمیکنه و الان این حمله ضربه بعدی بود به بازدارندگی اسراییل خورد با همین دید باید روی زدن ابهت و بت ها کار کرد
-
1 پسندیده شدهابهت فرعون در نبرد روایت ها امروز یوم الله دیگری رقم خورد و موشک های سپاه، سرزمین های اشغالی رو هدف قرار دادند اما واقعیت و اتفاقی که افتاده یک بحث است ولی روایت عمومی یک داستان دیگر است و شاید مهمتر صحنه های از برخورد موشک ها و عبور از پدافند اسرائیل شاید درک این موضوع که در ظهور امام زمان (عج) بعد از صیحه آسمانی، دجال یا شیطان یک صیحه تقلبی و دروغین می سازند و مردم را مردد و گمراه می کنند سخت باشد یا شاید درک چرایی جذب و باور بیشتر در جادوگران به معجزه حضرت موسی (ع) تا مردم عادی درکش سخت باشد و یا شک بنی اسرائیل به معجزات حضرت موسی (ع) و تمایلشان به تکنولوژی فرعون یا این صحبت که جوانان مسیحی نسبت به یاری حضرت مهدی (ع) پیشتاز تر از بعضی مسلمان ها (شاید بهتر بگم بعضی شیعیان ) هستند برای ما سخت باشد ولی این ها مواردی هست از مثال های تاریخی برای بیان یک موضوع مهم مبنی بر نبرد روایت ها و نفوذ در دل و باور مخاطبین جادوگران بر خلاف مردم عادی خیلی سریع به حضرت موسی (ع) ایمان آوردند در حالی که مرگ برای این انتخاب در انتظارشان بود همین اکنون که صحبت می کنیم بخشی از مردم خودمان نسبت به دستیابی و برخورد موشک ها به اهدافشان در سرزمین اشغالی با دیده منفی و عدم امکان نگاه می کنند و صحبت های رسانه های معاند همچون ایران اینترنشنال را به راحتی می پذیرند. وقتی با این افراد صحبت می کنید پیش فرض از همان ابتدا منفی است و صحبت های مجازی بیشتر بهانه ای برای تایید نظرشان است. تردید و انجام اشتباه فاحش ولی به ظاهر ساده و مشخص به راحتی رخ می دهد اما چرا؟؟؟ بخشی از استدلال این افراد دروغ ها و اشتباهات افرادی است که با پنهان شدن پشت نظام ، باعث ناراحتی مردم و ثبت اشتباهشان به عنوان اشتباه و سابقه نظام شدند. از مثال پراید و ایران خودرو گرفته تا رفتارهای فردی افراد مسئول در مسائل اجتماعی (نمونه بارز رفتار بد در گشت ارشاد) اما این بخش در سمت رسانه های معاند بیشتر است ولی چرا اینگونه بول گرفته نمی شود؟ مقاله حرف نابجا اسباب سواستفاده نامردان مقاله پریدن به سوی هدف با موج رسانه ای بخشی دیگر که شاید مد نظر ماست قدرت جلوه گری در بحث رسانه ها است قدرت رسانه مخالف با استفاده از تکرار، پاشیدن ناامیدی زیرساخت ذهنی فرد را ویران و با قرار دادن تصاویر قوی از قدرت خود ، فرد را شرطی می کنند فرد شرطی شده ، با هر اتفاقی پیش فرض ما حتما خراب کردیم و طرف مقابل برنده است برایش جلوه گر می شود و بخش های مربوط به این نگاه را می بیند این شرطی شدن آنقدر عمیق می شود که فرد با خود می گوید کاش که موشک های ما به اسرائیل می خورد تا یکم سرمون رو بالا بگیریم تصویر نیروی هوایی اسرائیل که در ذهن مخاطب کاشته می شود راهکار؟؟؟ راهکار ساده ولی سخت است شکست ابهت فرعون کاری که پیامبران کردند چه حضرت ابراهیم (ع) با شکستن بت ها چه حضرت موسی (ع) با ماری که سبب خود ادراری فرعون شد و چه حضرت علی (ع) با کشتن عبدود قهرمان اعراب در خندق انشاالله ادامه دارد...
-
1 پسندیده شدهاستفاده از هوش مصنوعی برای تبلیغات هوش مصنوعی داره به نوعی جای فتوشاپ را میگیره تصاویر، فیلم ها، نوشته ها و صوت ها و موسیقی هایی میسازه که تشخیص جعلی بودن ان هر روز سخت تر میشود. نمی دانم توی ایران تا الان کسی به فکر دنبال کردن این فناوری جدید بوده یا نه ولی جای برای کار زیادی داره چند نمونه عکس ساخته شده توسط هوش مصنوعی توسط دوستداران ایران در فضای مجازی: سردار حاجی زاده: ارتش ایران: کنگره ی آمریکا:
-
1 پسندیده شدهبسم ا... جنگ روسیه - اوکراین و عملیات رسانه ای این قسمت : کُمیک بوک -6 انهدام آبرامز -حومه بردیچی
-
1 پسندیده شدهویدئو از توصیف غیرمنتظره تحلیلگر عرب ضد ایرانی از جنگ با ایران در حالی که رسانههای عربی، همواره مملو از تحلیلهای غیرواقع گرایانه درباره توان ایران است، تحلیلگر عرب ضد ایرانی، توصیف غیرمنتظرهای از جنگ با ایران داشته است. این تحلیل را با زیرنویس فارسی میبینید. لینک ویدئو : https://www.tabnak.ir/fa/news/1230315/توصیف-غیرمنتظره-تحلیلگر-عرب-ضد-ایرانی-از-جنگ-با-ایران
-
1 پسندیده شدهدنیا سیاه و سفید نیست! به یک داستان زیبا از جنگ جهانی دوم می پردازیم و برای این منظور باید به تاریخ دوشنبه ۲۰ دسامبر ۱۹۴۳ باز گردیم. یک بمب افکن آمریکایی B-17G برای بمباران یک کارخانه هواپیماسازی در حال حرکت به سمت شهر برمن در آلمان بود. آنها بخشی از تقریبا ۵۰۰ بمب افکنی آمریکایی بودند که در این مأموریت شرکت می کردند. این اولین ماموریت کاپیتان چارلز براون بود و آنها بسیار جوان بودند و هیچ تجربه ای در مورد معنای بمباران آلمان یا پرواز بر فراز کشور دشمن نداشتند. بمب افکن آن ها توسط آتش توپ های ضد هوایی آلمان آسیب می بیند و در ادامه مسیر دو جنگنده آلمانی به آن ها حمله ور می شوند که حتی نزدیک بود آن ها را ساقط کنند. نتیجه این خوش شانسی بمب افکنی به شدت آسیب دیده بود که همچنان دفاع هوایی آلمان در کمینش بود و مسافت بسیاری تا اولین فرودگاه داشت و آنها مجبور شدند در ارتفاع کم تا خانه پرواز کنند. دو عدد از موتور های بمب افکن آسیب دیده بودند و یکی از آن ها از کار افتاده بود. سکان دم سمت راست را از دست رفته بود، کابین به شدت آسیب دیده و بیشتر تیربارها کار نمی کردند. در این هواپیما یک کشته و چند مجروح با حال وخیم نیز وجود داشت. در همین حال فرانتس استیگلر خلبان شکاری BF109G6 آلمانی، آن ها را در آسمان می بیند. فرانتس استیگلر یک خلبان تکخال با 70 شکار تایید شده بود. فرانتس استیگلر در همان روز دو فروند B17 را سرنگون کرده بود، بنابراین یک B17 که به شدت آسیب دیده بود برایش کار ساده ای به نظر می رسید. قهرمان داستان ما در اینجا افسانه حماسی را خلق میکند. او به هر دلیلی از کشتن ۱۰ جوان آمریکایی میگذرد. آن ها فقط ۲۰ تا ۲۵ سال بیشتر نداشتند. استیگلر تصمیم گرفت به آنها کمک کند. فرانتس استیگلر موفق شد به آمریکایی ها نشان دهد که در جهت اشتباه پرواز می کنند و آنها را به سمت انگلستان همراهی کرد. آمریکایی ها و فرانتس استیگلر از جنگ جان سالم به در بردند که البته ماجرا در اینجا خاتمه نمیابد. استیگلر پس از پایان جنگ به کانادا نقل مکان کرد و زندگی جدیدی برای خود ساخته و ازدواج میکند و زندگی آرام برای خود می سازد. این موضوع در مورد خلبانان آمریکایی هم صادق است. آن ها بعد سال ها با یکدیگر رو به رو میشوند و ملاقات آنها، یک دوستی مادام العمر را رقم میزند. فیلمی بازسازی شده از این داستان: https://www.aparat.com/v/GbL4t هر برداشتی از این مطلب ذکر نام گردآورنده و سایت میلیتاری بلامانع است. منبع
-
1 پسندیده شدهنبرد هالب - آخرین عملیات آلمان پس از نبرد اودر-نیسه از ۱۶ تا ۱۹ آپریل سال ۱۹۴۵ بعنوان آخرین نبرد آلمانی ها در اطراف برلین، قوای شوروی موفق میشوند خطوط دفاعی در ارتفاعات سیلو را با ۳۰هزار نفر تلفات بشکنند. پس از موفقیت در ارتفاعات سیلو، قوای شوروی از شرق به سمت مرکز برلین در حال پیشروی بودند و هم نیروهای متفقین غربی از محور جنوب غربی در حاشیه رود الب به سوی برلین در حال حرکت بودند. این پیشروی ها به شوروی اجازه داد که در دو جبهه، ارتش نهم آلمان را در منطقهای وسیع در غرب فرانکفورت محاصره کنند. هالب نبردی بود که از ۲۴ آوریل تا ۱ مه ۱۹۴۵ در حین سقوط برلین به وقوع پیوست. بقایای ارتش نهم آلمان به فرماندهی ژنرال تئودور بوسه که در یک پاکت بزرگ در منطقه جنگلی اسپری در جنوب شرقی برلین محاصره شده بودند، سعی کردند از طریق روستای هالب و جنگل های کاج جنوب برلین به سمت غرب نفوذ کنند تا به ارتش دوازدهم آلمان به فرماندهی ژنرال والتر ونک ملحق شوند. برای انجام این کار، ارتش نهم مجبور شد با سه خط از سربازان جبهه اول اوکراین (جز شوروی بودند) به فرماندهی مارشال ایوان کونف بجنگند، در حالی که در همان زمان واحدهایی از جبهه اول بلاروس تحت فرماندهی مارشال گئورگی ژوکوف از شمال شرق به این عقب نشینی آلمانی ها حمله کرد. پس از نبردهای سنگین، حدود ۳۰ هزار سرباز آلمانی کمی بیش از یک سوم تعداد سربازان اولیه به منطقه ای امن در خطوط مقدم ارتش دوازدهم آلمان رسیدند. بقیه یا کشته یا توسط نیروهای شوروی اسیر شدند. منبع
-
1 پسندیده شدهداوینچی اسپانیایی تعداد کمی از زندگی مرموز دانشمند و مهندس «جرونیمو د آیانز ای بومونت» مردی که اختراعاتش قرن ها جلوتر از زمان خود بود، اطلاع دارند. قبول دارم اسم های اسپانیایی واقعا سخت هستند! در اوایل قرن هفدهم، آیانز بیش از پنجاه اختراع را به ثبت رساند. اما مهمترین مورد مدنظر ما، اختراع اولین زیردریایی کاربردی است آن هم مدتها قبل از اینکه فناوری اجازه ساخت مؤثر آن را بدهد. این زیر دریایی دارای یک پنجره شیشه ای بود تا با آن بیرون را نگاه کنند و یک لوله دسترسی هوای تازه هم داشت و توسط پاروهای مکانیکی آنرا میشد به حرکت در آورد و بازوهای مفصلی هم برای آن ساخته شد تا خدمه به اشیا بیرون دسترسی داشته باشند. در سال ۱۶۰۳ این شبه زیر دریایی در رودخانه پیسورگا در مقابل چشمان پادشاه اسپانیا فیلیپ سوم آزمایش شد و مورد تقدیر وی قرار گرفت. منبع
-
1 پسندیده شدهخبر گزاری ریانووستی روسیه به نقل از منابع یمنی مدعی شده که انصار به موشک سوخت جامد با سرعت بیش از ۸ ماخ را آزمایش کرده است. چندی پیش در ایران نسخه مستضعفین سرجنگی موشک فتاح۱ بر روی موشک خیبر شکن دیده شد و به این طریق موشک احتمالا با کلاهک سبکتر بوده و طی مسیر متفاوتی میکند و کلاهک توانایی یک گلاید محدود و افزایش برد را خواهد داشت و سرعت زیاد هم امکان گذر از سامانه های دفاعی را افزایش می دهد. با توجه به دیده شدن موشک خیبر شکن در یمن بعید نیست این سرجنگی هم در اختیار یمنی ها قرار گرفته باشد.
-
1 پسندیده شدهقرص سیانور به زندگی چه مقامات آلمان نازی پایان داد؟ حقوق نیوز در پیچ و خم طنزآمیز سرنوشت، بسیاری از نازی های برجسته بعدها با همان سمی که به مقدار فراوان از آن برای کشتن دیگران استفاده می کردند، می مردند، ماده ای سمی که پس از برگشتن ورق جنگ در اروپا و از هم پاشیدن زندگی هایشان، خودخواسته می خوردند تا به زندگی خود پایان دهند. سیانید یا سیانور، در اشکال مختلف خود، سمی است که به سرعت عمل می کند و جان میلیون ها نفر را گرفته است، ماده ای سمی که مهم ترین مورد کشتار با آن، ۹۰۹ نفر از پیروان جیم جونز در جونزتاون{ https://fa.wikipedia.org/wiki/جیم_جونز}بودند. حتی بدتر از آن، سیانور در سالن های مرگ نازی ها در طول جنگ جهانی دوم از طریق استفاده از Zyklon – B، یک آفت کش مبتنی بر سیانور، به کار گرفته شد. این گاز سمی جان های بی شماری را می گرفت. در پیچ و خم طنزآمیز سرنوشت، بسیاری از نازی های برجسته بعدها با همان سمی که به مقدار فراوان از آن برای کشتن دیگران استفاده می کردند، می مردند، ماده ای سمی که پس از برگشتن ورق جنگ در اروپا و از هم پاشیدن زندگی هایشان، خودخواسته می خوردند تا به زندگی خود پایان دهند. این نازی ها با نگاه به سرعت حمله و پیشروی متفقین، می دانستند که وقت آن ها به پایان رسیده و به همین خاطر تصمیم گرفتند خودکشی کنند. پیچش خنده دار سرنوشت؟ راه آسان برای رفتن؟ یا اینکه آیا بالاخره به حق طعم داروی خودشان را چشیدند؟ در هر صورت، نازی ها این کپسول های سیانور را مانند آب نبات بیرون آوردند و بسیاری از آن ها از طعم داروی مرگبار خودشان مردند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ شخصیت نازی برجسته ای آشنا کنیم که در روزهای آخر جنگ جهانی دوم، با قرص سیانور به زندگی خود پایان دادند: ۱۰- هرمان گورینگ: هرمان گورینگ یکی از رهبران ارشد نازی بود و در بسیاری از وحشتناک ترین و فاشیستی ترین رویدادهای رخ داده در طول دهه ها بین زمانی که نازی ها برای اولین بار شروع به محبوب شدن کردند تا اوج جنگ جهانی دوم بسیار مشارکت داشت. او حتی آنقدر زنده ماند که دادگاه نورنبرگ را نیز ببیند. گورینگ سازمان معروف گشتاپو را تاسیس کرد که تسلط حزب نازی را بر کشور استحکام بخشید. در سال ۱۹۳۴ هیتلر از اینکه شخصیت های سیاسی زیادی وجود دارند که قدرت زیادی در میان زیردستان او به دست آورده اند بیمناک بود. از ۳۰ ژوئن تا ۲ ژوئیه، پاکسازی کسانی که هیتلر احساس می کرد تهدیدهای سیاسی هستند، طی عملیاتی به نام شب چاقوهای بلند انجام شد. البته این پاکسازی تا حد زیادی توسط پلیس مخفی گشتاپو تاسیس شده توسط گورینگ انجام شد. در مجموع دستکم ۸۵ نفر که قدرت هیتلر را تهدید می کردند ترور شدند. گورینگ همچنین به برنامه ریزی و ابداع اردوگاه های مرگ نازی ها کمک می کرد، جایی که ماده سمی زیکلون-بی جان بسیاری را می گرفت. گورینگ زنده ماند تا پایان جنگ و محاکمه های نورنبرگ را ببیند، جایی که قرار بود چهره های حزب نازی در قبال جنایات جنگی شان پاسخگو باشند. او محاکمه شده و به خاطر جنایاتش به اعدام با طناب دار محکوم گردید. گورینگ از دادگاه خواهش کرد که او را تیرباران کرده و با شلیک یک گلوله به سرش به زندگی او پایان دهند، اما آن ها قاطعانه نپذیرفتند. در ۱۵ اکتبر ۱۹۴۶، شب قبل از اینکه به دار آویخته شود، گورینگ یک کپسول سیانور را در سلولش بلعید. جسد او روز بعد پیدا شد در حالی که در اثر خوردن سیانور مسموم شده و مرده بود. ۹- اودیلو گلوبوکنیک: یکی از چهره های کمتر شناخته شده، هر چند ترسناک به اندازه دیگر شخصیت های اصلی حزب نازی، مردی به نام اودیلو گلوبوکنیک، یک نازی اتریشی بود که در طرح های نابودی یهودیان اروپا دست داشت. نازی ها نام این پروژه بسیار سری را Aktion Reinhardt به معنای عملیات راینهارد گذاشته و گلوبوکنیک در تمام مراحل این عملیات دخالت داشت. پیش از اینکه نازی های کنترل سرزمین مادری اش، اتریش، را در اختیار بگیرند، گلوبوکنیک در ایجاد حمایت محلی از جنبش نازی بسیار فعال بود و این یعنی اینکه گلوبوکنیک خودخواسته طرفدار نازی ها بود نه از روی اجبار، بدون شک. مسئولیت او در مرگ میلیون ها نفر، به ویژه در لهستان غیرقابل انکار است، اما در نهایت سرنوشت به سراغش آمد. گلوبوکنیک در ساعت ۴ صبح روز ۳۱ می ۱۹۴۵ در حمله متفقین به اتریش دستگیر شد و او ترجیح داد که به جای رویارویی با دادگاه و عدالت، به زندگی خود پایان دهد. او یک کپسول سیانور را زیر زبانش قرار داد که گفته می شود قبل از بلعیدن آن در حدود ساعت ۱۱: ۲۵ صبح، چندین ساعت زیر زبانش نگه داشته بود. گلوبوکنیک در عرض چند دقیقه درگذشت. ۸- فرزندان جوزف گوبلز: تاریخ ۱ مه ۱۹۴۵ بود و هیتلر و ایوا براون با ورود ماشین جنگی شوروی به برلین، خودکشی کرده بودند. امپراتوری نازی که رویای آن را در سر می پروراندند در حال فروپاشی واقعی بود و ساختمان ها در همه جا در حال سقوط بودند و اعضای اصلی حزب از فکر رویارو شدن با شوروی می لرزیدند. کسانی که موقعیت بالایی داشتند، توانستند در پناهگاه های زیرزمینی پنهان شوند، از جمله وزیر تبلیغات، جوزف گوبلز. گوبلز در آن زمان شش فرزند خردسال داشت و به جای اینکه فرصتی برای زندگی شان تحت حاکمیت متفقین را بدهد، در روزهای پایانی حکومت نازی ها، تصمیم گرفت به آن ها سم بدهد. در ابتدا، آن ها یک پزشک نازی را احضار کردند، دندانپزشکی به نام هلموت کونز که در اصل از بخش زرهی ارتش به نام سَر مرگ بود، اما او نتوانست خود را برای انجام قتل شش کودک بی گناه راضی کند. بالاخره یک پزشک دیگر به نام لودویگ استامپفگر با بیهوش کردن کودکان و قرار دادن کپسول های نیم سی سی سیانور بین هر یک از دندان های آن ها و خرد کردن آن، این کار را انجام داد. گوبلز و همسرش پس از اطمینان از مرگ فرزندانشان، با شلیک گلوله به سر خود به زندگی شان پایان دادند. ۷- ریچارد گلاکس: حمله متفقین، در حالی که ماشین جنگی نازی ها را سرنگون کرد، منجر به خودکشی بسیاری از نازی ها شد، زیرا آن ها می دانستند که در محاکمه به خاطر جنایات جنگی شان با آن ها مهربانانه برخورد نخواهد شد. آیا ممکن بود که احساس واقعی گناه آن ها را به خودکشی کشانده باشد؟ یا شرم و مهم تر از همه، ترس بود؟ احتمالاً هیچ وقت واقعیت را در این باره ندانیم. یکی دیگر از نازی ها که در نهایت این کار را انجام داد، مردی به نام ریچارد گلاکس بود. گلاکس قبل از به قدرت رسیدن حزب نازی مانند بسیاری دیگر یک سرباز بود و به سرعت پله های ترقی را طی کرده و به مقام بازرس اردوگاه های مرگ نازی ها رسید. او اردوگاه های مرگ را بازرسی می کرد و مردی بود که اغلب تصمیم می گرفت چند نفر اعدام شوند و چند نفر زنده بمانند. این مرد حتی تصمیم مشترکی با هیملر گرفت که موی قربانیان اردوگاه های مرگ برای تهیه نخ به منظور بافت یونیفورم برای سربازان نازی استفاده شود. او لیاقت ذره ذره سرنوشت تلخی که پیدا کرد را داشت. پس از اینکه در بمباران متفقین دچار موج گرفتگی شده بود، گلاکس در بیمارستانی بستری شد، جایی که او نیز یک کپسول سیانور را بلعید و به زندگی خود پایان داد. ۶- هانس-گئورگ فون فریدبورگ: هانس-گئورگ فون فریدبورگ، دریاسالار نیروی دریایی در دوران وحشت نازی ها، یک مقام عالی رتبه نظامی بود که بر عملیات زیردریایی های موسوم به یوبوت نظارت داشته و فرماندهی نیروی دریایی آلمان نازی موسوم به Kriegsmarine را بر عهده داشت. فریدبورگ که یک رهبر نظامی شناخته شده و پرافتخار بود ، در طول حیات حزب نازی پله های ترقی را طی کرد و درهای جهنم روی زمین را به روی نیروهای متفقین در دریا باز کرد. برخلاف دیگر افراد این لیست، بعید به نظر می رسد که هانس در واقع یک جنایتکار جنگی بوده باشد. در واقع، او به متفقین در تهیه پیش نویس اسناد تسلیم آلمان کمک کرد، اگرچه شنیده بود، درست یا نادرست، احتمالاً به خاطر مقامش محاکمه خواهد شد. دریاسالار هانس-گئورگ فون فریدبورگ در ۲۳ مه ۱۹۴۵ با بلعیدن سیانید خودکشی کرد. ۵- مارتین بورمن: مارتین بورمن شخصیتی تاریک و مرموز بود، حتی به عنوان صدراعظم حزب نازی، کسی که اغلب مستقیماً با خود هیتلر کار می کرد. بورمن، با نزدیکی به هیتلر و حضور عمیق در حزب، تاثیر گسترده ای بر تصمیمات حزب در طول حیاتش و کل کشور داشت. او برای ایجاد اردوگاه های مرگ و استفاده بعدی از بردگان تلاش زیادی کرد. مارتین بورمن بدون شک از همان روزهای اول تاسیس حزب یک نازی شرور و بیرحم بود. بورمن تلاش زیادی کرد تا رد پای خود را مخفی کرده و از آلمان فرار کند تا به آمریکای جنوبی برود و در آنجا تا آخر عمر خود را از متفقین مخفی کند. برای نیم قرن، اعتقاد بر این بود که این احتمالاً سرنوشت واقعی بورمن بوده است. با این حال، در سال ۱۹۹۸، یک آزمایش دی ان ای تایید کرد که یک کارمند پستی که ادعا کرده بود اجساد مارتین بورمن و لودویگ استامپفگر (پزشکی که کودکان گوبلز را کشته بود) را پیدا کرده است، دروغ نگفته است. هر دو مرد در ۲ مه ۱۹۴۵ براثر مسمومیت با سیانور درگذشتند. ۴- روبرت ریتر فون گرایم: یکی از طراحان اصلی حملات هوایی به انگلستان، از جمله نبرد مشهور بریتانیا، روبرت ریتر فون گرایم، از خلبانان نیروی هوایی نازی موسوم به لوفت وافه بود. او بعدها پله های ترقی را در ارتش نازی طی کرده و به درجه سپهبدی (فیلد مارشال) ارتقا یافت، مقامی که از آنجا بارش وحشت آلمان را از هوا بر سر نیروهای متفقین ادامه می داد. او همچنین یکی از شخصیت های اصلی در برنامه ریزی عملیات بارباروسا علیه اتحاد جماهیر شوروی بود. در ۸ مه ۱۹۴۵، فون گرایم در اتریش توسط سربازان آمریکایی دستگیر شد. در ۲۴ مه، او در حالی که در زندان سالزبورگ در بازداشت بود، با خرد کردن کپسول سیانور در دهانش خود را کشت. ۳- هاینریش هیملر: یکی از بدنام ترین و مشهورترین چهره های تاریخ نازی، هاینریش هیملر بود. هیملر که در سال ۱۹۲۳ به عضویت حزب نازی درآمد، از وفاداران قدیمی حزب بود که به سرعت پله های ترقی را در ساختار حزب نازی طی کرد. هیملر در گشتاپو و دیگر نیروهای پلیس حامی نازی ها شخصیتی برجسته بود و ذهن دیوانه ای بود که اس اس بدنام را خلق کرد. شکی در سابقه طولانی این مرد به عنوان یک جنایتکار جنگی مخوف وجود ندارد. هیملر در سال ۱۹۴۳ وزیر کشور شد و جالب اینجاست که او در آن سال از حزب نازی اخراج شد، هر چند که کشته نشد. با برگشتن ورق جنگ و خارج شدن اوضاع از کنترل آلمان، هیملر می دانست که به اتهام جنایات جنگی محاکمه خواهد شد. او تلاش کرد فرار کند اما توسط متفقین دستگیر شد. در ۲۳ مه ۱۹۴۵ برای اینکه مجبور نشود به خاطر جنایات جنگی در نورنبرگ محاکمه شود، جان خود را گرفت. البته روش انتخابی او کپسول خودکشی سیانور بود. ۲- ایوا براون: هر فهرستی در مورد خودکشی های قابل توجه نازی ها بدون اشاره به ایوا براون، معشوقه قدیمی و همسر نهایی هیتلر ناقص خواهد بود. براون زندگی مملو از ناامیدی داشت، در حالی که هیتلر با نیروی بی امان ماشین جنگی نازی از تصورات عجیب و غریب خود از جهان دفاع می کرد، ایوا چهره ای بود که تنها نقشش معشوقه هیتلر بود و بس. براون در زمانی که هنوز با هیتلر بود دو بار اقدام به خودکشی کرد. او که تنها و افسرده بود، قطعاً از زندگی اش رضایت نداشت. در حالی که ایوا براون بخشی از خود ماشین جنگی نازی ها نبود، اما تا پایان عمر در کنار هیتلر ماند، زمانی که آن ها با هم مردند، در حالی که دنیای آلمان نازی در اطراف آن ها فرو می ریخت. نیروهای شوروی به برلین نزدیک شده بودند و هیتلر با براون به یک پناهگاه مخفی زیرزمینی رفته بود، جایی که در آنجا لیوانی حاوی همان سم سیانیدی که دیگر نازی ها برای خودکشی انتخاب کرده بودند را سر کشید و به زندگی خود پایان داد. ۱- آدولف هیتلر: در حالی که بر کسی پوشیده نیست که هیتلر با شلیک گلوله به سر خود به زندگی اش پایان داد، این فهرست باید با مردی به پایان برسد که چهره اش با ویرانی و وحشت مترادف است، مردی که از زیکلون – بی مبتنی بر سیانور برای کشتن بسیاری از مردم در سراسر اروپا استفاده کرده بود. تعداد زیادی از آن ها در اتاق های گاز اردوگاه های مرگ نازی ها به وسیله سیانور مسموم شده بودند، آن ها را به بهانه حمام رفتن گول زده یا در اتاق ها محبوس شده بودند، اما به دلیل نشت گاز از کناره دیوار جان خود را از دست داده بودند. در سال ۱۹۶۸ یک افسر اطلاعاتی شوروی کتابی منتشر کرد و مدعی شد که شوروی جسد هیتلر را پیدا کرده، آن را شناسایی، کالبد شکافی کرده و متوجه شده که هیتلر با سیانور مسموم شده است. امروزه، برخی از گزارش های خودکشی هیتلر تنها به شلیک گلوله به سر خود توسط هیتلر اشاره می کنند؛ برخی دیگر می گویند که او سیانور را به همراه ایوا براون خورده و سپس به سر خود شلیک کرده است. در پناهگاهی در زیر آوار سقوط رایش سوم، برای همیشه در مورد آنچه در آن روز سرنوشت ساز ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ رخ داد، تردید وجود خواهد داشت، اما با توجه به افراد دیگری که در این فهرست قرار دارند، این احتمال بسیار زیاد است که هیتلر برای اطمینان کامل از مرگ خود، همان روش خودکشی محبوب نازی ها را انجام داده باشد: سیانور https://www.newslaw.net/قرص-سیانور-به-زندگی-چه-مقامات-آلمان-نازی-پایان-داد.a288275
-
1 پسندیده شدهفیلم از پرواز مسراشمیت 262 از دید اسکادران متفقین https://aparat.com/v/hwUCv
-
1 پسندیده شدهلحظه ی شلیک یک موشک جدید توسط قایق های تندروی نیروی دریایی سپاه به نظر میرسد از این نوع قایق شلیک شده است: با توجه به شباهت این موشک به قائم 114 (هلفایر ایرانی) احتمالا برد 20 کیلومتری دارد.
-
1 پسندیده شدهداستان گویی و راهبرد چگونه "روایت" ، بخش مرکزی جنگ منطقه خاکستری است عنوان اصلی : STORY TELLING AND STRATEGY: HOW NARRATIVE IS CENTRAL TO GRAY ZONE WARFARE نویسنده : David Knoll منبع : Modern War Institute At West Point تاریخ انتشار : 24 آگوست 2021 جنگ منطقه خاکستری می تواند در حد چیزی به اندازه ساخت چند زیرساخت بدون حادثه باشد . از سال 2015 ، چین سه روستای جدید در منطقه ای که ادعا می کند در تبت است ، ایجاد کرده ، ولی این محل در واقع در کشور بوتان قرار گرفته است . البته دولت چین جاده ها ، پاسگاه های پلیس و حتی زیرساخت های نظامی مربوط به این منطقه را هم در همان محل و در واقع در شمال بوتان ساخته است . جمهوری خلق چین از دهه 1980 ادعای مالکیت بخشی از این سرزمین را داشته است ، اما به تازگی ساخت و ساز را در این محل آغاز کرده است. به نظر می رسد هدف نهایی چینی ها این است که زمین های تصرف شده در شمال بوتان را با یک قطعه سرزمینی راهبردی تر که می خواهند در امتداد مرز شمالی هند به دست آورند ، مبادله کنند . توجه به این واقعیت که بخشی از منطقه اشغالی بیول خنپاجونگ ( Beyul Khenpajong ) ، یکی از مقدس ترین مکان های بوتان است ، باعث می شود که این بازی چین تقویت شود . در نگاه اول، به نظر میرسد که داستان بوتان نمونهای کلاسیک از عملکرد چین است که در آن اتفاقاتی را به طورغیرقانونی در میدان اجرا میکند تا دستاوردهای راهبردی اش را تضمین کند. با این حال، این رخداد در بوتان ، نمونه ای از این هم هست که چگونه " روایت " ( Narrative ) ، نقش اصلی را در جنگ منطقه خاکستری بازی می کند . کلید استراتژی پکن در بوتان این است که روایتی مبنی بر اینکه این قلمرو بخشی از چین است یا حداقل این استدلال که هر یک از طرفین شایستگی داشتن آن را دارد ، ایجاد کند . هرچه این روایت قوی تر شود ، احتمال این که حمایت بین المللی از خواسته بوتان انجام شود ، کمتر می شود . سال گذشته یکی از مقامات محلی حزب کمونیست چین از یکی از این روستاها بازدید کرد تا سکونت در این منطقه را جشن بگیرد ، این یک رویداد کاملا پیش پا افتاده.به نظر می رسد ولی نتیجه این کارها این است که برای جامعه بین المللی ، این اتفاق دیگر یک چشم انداز یک تصرف سرزمینی را ندارد بلکه یک اختلاف حقوقی مبهم است که بهتر است حل آن به دو طرف ذینفع واگذار شود. روایت هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار در جنگ منطقه خاکستری عمل می کند. اقدامات منطقه خاکستری یک روایت کلی را در حمایت از اهداف راهبردی شکل می دهد و همزمان ، کنشهای منطقه خاکستری هم با روایت تقویت میشوند . اگر روایت انجام شده نتواند کشش مورد نظر را پیدا کند، کنشها شانس موفقیت کمتری خواهند داشت . جنگ منطقه خاکستری اغلب بر انکار کردن ، باقی ماندن در زیر آستانه پاسخ دشمن و دستیابی به یک اثر تجمعی از طریق اقدامات به ظاهر جزئی متکی است . روایت موفق ، تفسیر دشمن از رویدادها را مورد تردید قرار میدهد ، بر ماهیت روزمره فعالیت منطقه خاکستری تأکید میکند و در نهایت تبدیل به یک توضیح پذیرفتهشده یا مدعی درستی ، میشود. موقعیت روستاهای ایجاد شده چین در داخل مرز بوتان چهار عنصر خاکستری انکار غیر قابل قبول : فعالیتهای منطقه خاکستری به روشهای مبهم انجام میشود ، به طوری که خود کنشگر یا قصدی که دارد ، پوشانده شود حتی اگر این پوشش خیلی جزئی باشد . به عنوان مثال، در سال 2014 هنگامی که روسیه منطقه کریمه را ضمیمه خود کرد، نیروهای مسلح ناشناس ( همان مردان سبز کوچک ) را برای انجام عملیات فرستاد و اینکه آنها سربازان روسی هستند را انکار کرد . به عنوان یک مثال دیگر ، دولت چین در جریان ساخت جزایر خود در دریای چین جنوبی ، مدعی شد که در حال ساخت پایگاه هایی برای جستجو و نجات و تحقیقات زیست محیطی است . با ایجاد پوشش نازکی از انکار ، یک دولت تجدیدنظرطلب می تواند جامعه بین المللی را از ایجاد یک روایت مشترک از فعالیت های مخرب در حال انجام باز دارد . با این که این انکار کردن برای اکثر ناظران غیرقابل قبول است ولی به برخی از حالات یا عناصر درون آنها بهانه ای برای عدم اقدام فراهم می کند . این امر اهمیت مبارزه با روایت دشمن و نه فقط مقابله با اقدامات تاکتیکی اش را افزایش می دهد. بدون پوششی از انکار اقدامات تاکتیکی، قصد راهبردی واضحتر خواهد شد ( مثلاً این که الان روسیه از نیروهای مسلح خود برای ضمیمه کردن بخشی از اوکراین استفاده میکند ) و این کار می تواند به بقیه جامعه بینالملل فرصت یا حتی مأموریتی برای سازماندهی یک واکنش مؤثر بدهد . دختر موطلایی مسابقات : فعالیتهای منطقه خاکستری نه خیلی داغ هستند و نه خیلی سرد و همواره در سطحی کمتر از جنگ متعارف باقی می مانند ، البته آنها شامل رقابتهایی شدیدتر از روابط روزمره بینالمللی میشوند . معمولا دشمنان فعالیتهای منطقه خاکستری را به عنوان رفتار عادی طرف مقابل در نظر میگیرند در حالی که در واقع اینها تلاشهایی تجدیدنظرطلبانه برای تغییر وضعیت موجود هستند . برای مثال در دریای چین جنوبی ، کشور چین از شبهنظامیان دریایی خود با حمایت گارد ساحلی پرقدرت خود استفاده میکند تا ناوگان ماهیگیری اش در محدوده کشورهای همسایه را قویتر کند و بتواند ادعاهای سرزمینی مورد مناقشه خود را مطرح کند . مقامات چینی این فعالیت ها را پیش پا افتاده نشان می دهند ولی در واقع، این روایت ، کارزاری برای عادی سازی جاه طلبی های سرزمینی چین است. عنصر اصلی این کارزار ، چارچوببندی اقدامات زورگویانه به عنوان یک عمل ساده در یک مرز کاملا مشخص است . این روایت کاملا بر خلاف این حقیقت است که پکن از زور برای بیرون راندن دیگر مدعیان از قلمرو خودشان استفاده می کند. اقدامات زیر آستانه تحریک : فعالیتهای منطقه خاکستری در سطحی از شدت یا دامنه انجام میشوند که بعید است موجب پاسخ نظامی متعارف شود . روایت ساخته شده به ایجاد این درک کمک می کند که اقدامات آنقدر در مقیاس محدود هستند که در نتیجه آن یک پاسخ متعارف غیر معقول به نظر برسد . به عنوان مثال، نیروهای چینی تعدادی از اقدامات را در دریای چین جنوبی صورت دادهاند که در آنها تأسیسات نظامی قابل توجهی ساخته شده است . این تاسیسات شامل باندهای فرودگاهی 10 هزار فوتی ، رادارهای فرکانس بالا و پناهگاههای پنهان میشود . پس از مشخص شدن این واقعیت، این اقدامات تهدیدی آشکار برای دیگر بازیگران منطقهای به نظر می رسد که ممکن است پاسخی مسلحانه را در مقابل آن انجام بدهند . البته چین پایگاههای نظامی در جزایر مورد مناقشه ساخت ولی در طول ساخت و ساز آنها ، ابعاد محدود کار ، توسعه مرحلهای و انکار چینیها باعث شد که یک پاسخ متعارف نامتناسب به نظر برسد . اثر تجمعی : هر کدام از اقدامات منطقه خاکستری به تنهایی تأثیر کمی دارند ، اما در مجموع می توانند اثرات راهبردی ایجاد کنند . به عنوان مثال، چین هواپیماهای نظامی خود را به منطقه شناسایی هوایی تایوان میفرستد که به نظر میرسد تلاشی باشد برای پایان دادن به آمادگی ارتش بسیار کوچکتر تایوان و تقویت ادعاهای جمهوری خلق چین مبنی بر اینکه استقلال تایوان قابل بحث است . هر بار که این هواپیماها به جزیره نزدیک می شوند، تایوان آماده باش می دهد و جت های خود را بلند می کند . از اواسط سپتامبر تا اواسط دسامبر 2020، هواپیماهای نظامی چینی بیش از صد مورد از این نوع ماموریت ها را انجام دادند . در آوریل 2021، سورتی پروازهای چینی به بالاترین سطح ماهانه خود رسید . هدف از این فعالیتها این است که به ایالات متحده نشان دهد که تایوان هیچ ادعای قانونی - یا واقع بینانه - برای استقلال ندارد. در واقع، بسیاری از بزرگترین مجموعه پروازها پس از تعاملات رهبران ارشد ایالات متحده و تایوان یا اظهارات رهبران ارشد ایالات متحده در مورد تایوان صورت گرفته است. پرواز 52 هواپیمای جنگی چینی در منطقه شناسایی هوایی تایوان در اکتبر 2.21 پیامدهای سیاست ایالات متحده : محوریت روایت در جنگ منطقه خاکستری نشان می دهد که چگونه دولت ایالات متحده می تواند با تلاش های دشمن مقابله کند . در سطح ملی، ایالات متحده باید تلاش های خود را برای تضعیف انکار غیرقابل قبول ، روشن کردن ماهیت واقعی رقابتهای ظاهرا صحیح و نشان دادن تأثیر بالقوه راهبردی اقدامات تجمعی دشمن متمرکز کند . اگر ایالات متحده بتواند قبل از تجمع اتفاقات زیاد در میدان بازی ، شواهد روشنی را ارائه دهد ، ممکن است فرصتی برای جمع کردن جامعه بین المللی در جهت واکنش مورد نظر را داشته باشد. با این حال، پیامهای متقابل ذاتاً چالش برانگیز است ، این محوریت روایت به نیاز دولت ایالات متحده برای ایجاد و پیشبرد روایت مورد نظر خود اشاره میکند . این روایت مثبت توسط ایالات متحده که بر حمایت از حاکمیت قانون موجود و وجود یک نظام بینالمللی متمرکز شده است که موجب دههها رفاه مشترک بوده است، می تواند در رقابت راهبردی به هدف خود عمل کند . عنوان کردن این روایت همچنین تضاد آشکاری با فعالیت های بدخواهانه ای که دولت های خواستار تغییر در وضعیت موجود انجام می دهند ، ایجاد می کند . همچنین وجود تفاوتهای روشن بین این دو روایت باعث می شود فضای کمتری را برای شرکا و متحدانی که میخواهند از تصمیمگیریهای سخت در مورد چین و روسیه اجتناب کنند، باقی بماند . با حرکت به سطح نظامی ، پیامدهایی به وجود می آید که تصمیم گیرندگان وزارت دفاع باید هنگام برنامه ریزی فعالیت های نظامی ، آنها را در نظر بگیرند : اول این که ارتش می تواند از تلاش کلی دولت ایالات متحده برای تضعیف انکار غیرقابل قبول فعالیت منطقه خاکستری دشمن حمایت کند. یک تصویر یا ویدیو به اندازه هزار کلمه ارزش دارد و میتواند به شکلی بسیار مؤثرتر از فقط انتشارات مطبوعاتی ، به جذب افکار بینالمللی کمک کند. ارتش در موقعیت خوبی برای جمع آوری شواهدی از اقدامات دشمن قرار دارد و می تواند آنها را با کشورهای شریک و خبرگزاری ها به اشتراک بگذارد . ارتش در حال حاضر هم منابعی را در این فضا هزینه می کند . برای مثال، وزارت دفاع خبرنگاران را با هواپیماهای شناسایی نظامی به پرواز درآورده است تا ماهیت نظامی ساخت جزایر چینی در دریای چین جنوبی را برجسته کند. با توجه به ماهیت راهبردی کارزارهای منطقه خاکستری دشمن، رهبران وزارت دفاع باید این تلاش ها را در اولویت قرار دهند. دوم، ارتش ایالات متحده زمان زیادی را صرف تعامل با شرکا و متحدان و هشدار دادن به دشمنان می کند . این فعالیتها شامل نمایش همکاری امنیتی ، تمرینها، تضمین دریانوردی آزاد و تعامل با رهبران کلیدی است. هنگام انتخاب هر کدام از این فعالیتها و برای تامین مالی آنها باید از دریچه تقویت روایت ایالات متحده - حمایت از حاکمیت قانون، مقابله با فعالیتهای غیرقانونی، حمایت از شرکا و متحدان - و روایتهای تحقیرآمیز بر علیه دشمن ، نگریسته شود . بخش مهمی از این تلاش ، کار با شرکایی است که روایت مثبت ایالات متحده را با محوریت حاکمیت قانون تقویت می کند، بنابراین هوشیاری بیشتری در مورد رعایت استانداردهای کشندگی کمتر ( Leahy Law ) مورد نیاز است. سوم، هر اقدامی که روایات ایالات متحده را تضعیف کند باید به عنوان یک خطر تلقی شود . هنگامی که یک عملیات پیشنهادی ، روایت ایالات متحده، مانند حمایت از حاکمیت قانون را تضعیف می کند ، رهبران نظامی باید آن اقدام را خطری برای یک هدف در سطح راهبردی ببینند. در برخی موارد، مانند حمله به بن لادن ، ریسک انجام چنین خطری قابل قبول است ولی در موارد دیگری مانند حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه نیروهای نظامی سطح پایین در مکانهایی مانند سومالی، یمن و افغانستان ، ممکن است چنین نباشد. دولت های تجدید نظر طلب از روایت هم به عنوان هدف و هم به عنوان ابزار رقابت در منطقه خاکستری استفاده می کنند. آماده سازی شرایط عملیاتی برای رسیدگی به فعالیت های منطقه خاکستری کافی نیست . میدان جنگ در سطح روایت شروع می شود و در همان سطح هم به پایان می رسد. استراتژی مدرن روسیه و چین به طور فزاینده ای به جنگ اطلاعاتی اولویت می دهد ، در حالی که دولت ایالات متحده در ایجاد سازگاری کند بوده است . این رقبا از جنگ منطقه خاکستری در مکان هایی مانند دریای چین جنوبی، دریای آزوف و اکنون بوتان استفاده کرده اند. برای معکوس کردن این روند، ایالات متحده باید به دنبال تضعیف قابلیت انکار رقبا، همکاری نزدیک با شرکا برای تقویت پیامرسانی و درک کامل آسیبپذیریها و خطرات روایتها باشد.
-
1 پسندیده شدهالحاق موشک کروز طلائیه به نیروی دریایی ارتش فرمانده نیروی دریایی ارتش: برد سامانۀ موشکی کروز طلائیه بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر است. طلائیه یک موشک کاملاً هوشمند است که در طول عملیات پروازی امکان تغییر هدف اولیه برایش پیشبینی شده و میتواند برنامه پرواز پیچیدهای را انتخاب کند.
-
1 پسندیده شدهقسمتی از یک مقاله : مقاله اصلی : Iran’s Gray Zone Strategy: Cornerstone of its Asymmetric Way of War نویسنده : Michael Eisenstadt تاریخ : March 19, 2021 قسمت چهارم و آخر : به سوی استراتژی منطقه خاکستری ایالات متحده ایالات متحده به خاطر این که از رویکردهای نظامی متعارف و آشکار استفاده می کند ، سابقه موفقیت نابرابری در مقابل تهران داشته است . بنابراین استفاده از استراتژی منطقه خاکستری توسط ایالات متحده ممکن است راه موثرتری برای مقابله با راهبرد منطقه خاکستری ایران باشد . چنین راهبردی می تواند در مقابله با بسیاری از معضلاتی که استراتژی منطقه خاکستری ایران در 40 سال گذشته برای واشنگتن ایجاد کرده است ، راهبرد منطقه خاکستری ایران را در مقابل خودش قرار بدهد . راهبرد منطقه خاکستری ایالات متحده باید متکی بر فعالیت های پنهان و قابل تکذیب باشد تا در پاسخ به چالش های ایجاد شده توسط ایران ابهام درست بکند . برای این کار می توان از مزیتهای تجمعی برای جلوگیری از تشدید و پیامهای محتاطانه برای ارتباط توسط خطوط قرمز و در صورت لزوم برای روشن کردن مقاصد استفاده کرد . چنین رویکردی میتواند آزادی عمل تهران را محدود کند ، از تشدید تنشهای بزرگ جلوگیری کند، و به طور مؤثرتر با تلاشهای ایران برای تغییر وضعیت موجود در منطقه مقابله کند ؛ درعین حال فضا برای دیپلماسی در کاهش تنشها را ایجاد کند . انجام این کار میتواند شرایط تعامل با تهران را از طریق افزایش هزینهها برای سیاست فعلیاش تغییر دهد و ایران را مجبور کند تا اهداف خود را با ابزارهای کمتر مؤثر دنبال کند . راهبرد منطقه خاکستری همچنین از نظر سیاسی و نظامی پایدارتر از سایر رویکردهای نظامی اخیر ایالات متحده در منطقه خواهد بود ، زیرا این کار با تعدادی از الزامات سیاست آمریکا سازگارتر است . این الزامات شامل این موارد هستند : تمایل واشنگتن برای از سرگیری مذاکرات با تهران : فعالیتهای مخفیانه یا قابل تکذیب کمتر از اقدامات آشکار و خودنمایانه ، تلاشهای حساس دیپلماتیک را مختل میکند . یک تمایل قوی در هر دو حزب برای اجتناب از تشدید تنش بیشتر با ایران و "جنگهای همیشگی" بیشتر در خاورمیانه : هدف کلی راهبرد منطقه خاکستری ، پیشبرد منافع ملی و در عین حال اجتناب از تشدید تنش و جنگ است. نیاز به عمل به شکلی که با محیط عملیاتی مناسب ترباشد: . یک استراتژی منطقه خاکستری بیشتر با نیازهای سیاسی شرکای منطقه ای مثل عراق ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هماهنگ است و با پیش نیازهای موفقیت در درگیری های طولانی که به جای " ضربه های خارج کننده از رقابت " به کار می رود ، سازگارتر است . نیاز به تسهیل انتقال تمرکز سیاسی و توان نظامی به منطقه هند و اقیانوس آرام : ( سیاستی که توسط دولتهای دموکرات و جمهوریخواه دنبال میشود) ، راهبرد منطقه خاکستری در خاورمیانه میتواند با جاگیری نیروی نسبتاً سبکی انجام شود . نیاز به کسب شایستگی در انجام فعالیتهای منطقه خاکستری : در دوره جدیدی از ژئوپلیتیک که احتمالاً وضعیت به طور فزایندهای "خاکستری" خواهد بود . راهبردهای منطقه خاکستری میتوانند از اهداف سیاستی بسیار متفاوتی حمایت کنند . سیاستهای دفاعی برای بازدارندگی و مهار ایران یا سیاستهای پیشگیرانهای که متکی بر فعالیتهای آغاز شده برای تحمیل هزینهها بر ایران و عقبنشینی از نفوذ منطقهای اش است . راهبردهای منطقه خاکستری همچنین میتواند برای پیگیری اهداف سیاست ترکیبی هم مورد استفاده قرار گیرد : بازدارندگی و مهار ایران در مناطق جغرافیایی خاص و حوزههای رقابت نظامی و در عین حال عقب راندن آن از فعالیتهای انجام شده اش و همچنین کاستن از نفوذش در عرصهها و حوزههای دیگر . برای موفقیت در منطقه خاکستری، سیاست گذاران و برنامه ریزان ایالات متحده نیاز خواهند داشت تا روش فکر کردن ، سازماندهی و عمل خود را تغییر دهند . آنها باید این تصور را که هر درگیری محلی می تواند به راحتی به یک جنگ متعارف بزرگ تبدیل شود ، کنار بگذارند ( تهران مدام در صدد تقویت این تصور است ) . کل منطق استراتژی منطقه خاکستری تهران مدیریت ریسک ، اجتناب از تشدید تنش و جلوگیری از جنگ است. اگر سیاستگذاران ایالات متحده این را درک کنند ، به سرعت مهمترین مزیت تهران حذف می شود. در واقع عملیات های مخفی اسرائیل در ایران و فعالیتهای آن از سال 2017 علیه نیروهای ایرانی در سوریه نشان داده است که میتوان یک کارزار موثر منطقه خاکستری علیه ایران و نیروهای نیابتی اش را بدون تحریک جنگ به راه انداخت . این کار به معنای کنار گذاشتن مجموعه واژگانی و مدلهای ذهنی ناشی از تجربه جنگهای متعارف آمریکا و اتخاذ مفاهیم جایگزین مناسبتر برای فعالیتهای زیر آستانه جنگ است . با این که این کار آسان ننیست ولی اگر آمریکا بخواهد در برابر ایران در خاورمیانه و در برابر دیگر بازیگران منطقه خاکستری مانند روسیه و چین موفق شود ، ضروری خواهد بود . این کار همچنین به معنای کنار گذاشتن برخی از عادات ریشهدار فکری و عملی است که در روش جنگ آمریکا نقش اساسی دارند ولی در موفقیت در منطقه خاکستری ناسازگار هستند مانند ترجیح نیروی " تعیین کننده " و تکیه بر "مرگبار" بودن . در واقع کارزار در حال انجام ضد فشار ایران ، نشان میدهد که حتی فعالیتهای منطقه خاکستری غیرکشنده هم میتواند اثرات چشمگیری داشته باشد . در درگیری های منطقه خاکستری ، حتی مرگباری کم هم ممکن است گاهی اوقات زیاد باشد . بر همین اساس ، ایالات متحده باید مجموعه ابزار سیاست خود را به گونه ای تنوع بخشد که شامل سیستم های غیر کشنده بیشتری در حوزه ضد نفر و ضد زره باشد . البته پتانسیل تشدید عمودی باید همچنان بخشی از مجموعه ابزار منطقه خاکستری ایالات متحده باقی بماند . تسلط بر تنش - که با توانمندی های بی نظیر آمریکا در نمایش قدرت و حملات دقیق تجسم می یابد - یکی از قوی ترین مزیت های نامتقارن آن در برابر رقیبانی مانند ایران را تشکیل می دهد و تشدید تنش به منظور کاهش تنش گاهی اوقات ممکن است ضروری باشد. هماهنگ بودن بیشتر در پاسخ به آزمایش و تحریک ایرانی ها و غیرقابل پیشبینی بودن بیشتر در نحوه واکنش ایالات متحده نیز برای موفقیت بسیار مهم است . سیاست گذاران و برنامه ریزان تمایل دارند روی ترکیبی از قابلیت های قابل پیاده سازی در خط مقدم که برای ایجاد یک تهدید معتبر برای دشمن مورد نیاز هستند ، تمرکز کنند ولی باور پذیری که تهران برای نیروهای مستقر در خط مقدم در نظر می گیرد ، ریشه در ارزیابی اش از تمایل آمریکا در استفاده از آنها دارد . بدون داشتن این باورپذیری ، استقرارهمه ناو گروههای تهاجمی هواپیمابر در جهان نیز ایران را منصرف نخواهند کرد . این همان اتفاقی است که در موارد متعددی در گذشته دیده شده است . با داشتن باورپذیری ، ایالات متحده می تواند توان نظامی کمتری را در خاورمیانه مستقرکند . در صورت بروز یک بحران نیروهای بیشتر را می توان وارد منطقه کرد ولی نمی توان باورپذیری را در آن زمان ایجاد کرد . غیرقابل پیش بینی بودن بیشتر در پاسخ به چالش ها ، با اجتناب از پاسخ های کلیشه ای و هدف قرار دادن دارایی هایی که تهران واقعاً برای آنها ارزش قائل است ، انجام محاسبات ریسک توسط ایران را پیچیده تر می کند و احتمالاً باعث القای احتیاط بیشتری در رفتار آنها می شود . هر زمان که سیاستگذاران تصور کنند غیر قابل پیشبینی بودن خطرات غیرقابل قبولی ایجاد خواهد کرد ، میتوان از کانالهای مخفی و پیامهای عمومی برای اطمینان بخشی ، شفافسازی مقاصد و تنشزدایی استفاده کرد . سیاست گذاران و برنامه ریزان آمریکایی همچنین باید شیوه و فاصله مناسب فعالیت های منطقه خاکستری را در نظر بگیرند تا احتمال اشتباه محاسباتی و تشدید را کاهش دهند . ضرب المثل قدیمی " عجله کشنده است " به طور خاص مناسب این موقعیت است . چیزهایی که معمولا در عملیاتهای متعارف ویژگی مثبت به حساب می آید ، در منطقه خاکستری ویژگی منفی است . آمریکایی های کم تحمل باید یاد بگیرند که از شیوه و فاصله گذاری حساب شده فعالیت های منطقه خاکستری استقبال کنند و بدانند که بخش عمده ای از " هنر" راهبردی وعملیاتی در منطقه خاکستری در نحوه ترکیب این دو عنصر نهفته است . برای کسانی که می ترسند هوش مصنوعی منجر به نبردهایی با سرعت بالا شود یا جنگ هایی رخ دهد که خارج از کنترل ژنرال ها و سیاست گذاران باشد ، آموزه های خاصی وجود دارد . برنامه ریزان و استراتژیست ها با محدود کردن هر چه بیشتر فعالیت های نظامی به عملیات های منطقه خاکستری که دارای سرعت و فواصل مناسب هستند ، می توانند اطمینان حاصل کنند که در آینده ای که در آن انقلاب هوش مصنوعی صورت گرفته است ، فناوری و تاکتیک ها در خدمت راهبرد و سیاست باقی خواهند ماند و همچنان انسان ها وقایع را کنترل خواهند کرد . منطقه خاکستری ممکن است راهحلی برای ترسهای آخرالزمانی در مورد از دست دادن کنترل انسانها بر وقایع ، به دلیل جنگ بیش از حد مبتنی بر هوش مصنوعی باشد . دولت ایالات متحده همچنین باید چارچوب های مفهومی و سازمانی را به شکلی توسعه دهد که بتواند کارزارهای بازدارندگی چند دامنه ای ( multi-domain ) در منطقه خاکستری را به شکل هدایت چند سازمانی ( interagency-led ) ، طراحی و اجرا کند وبتواند در آن فضا راهبرد منطقه خاکستری خود را آزمایش کند ، مشاهده کند ، بیاموزد و تنظیم کند تا مشخص شود که چه چیزی " بهتر کار می کند " . برای این کار نیاز به توسعه یک راهبرد منطقه خاکستری با "ویژگی های آمریکایی " است که ایالات متحده را قادر می سازد بی سر و صدا ، صبورانه و به طور مداوم در زیر آستانه جنگ ، برای بازدارندگی رقبا ، تحمیل هزینه بر دشمنان و پیشبرد منافع خود ، عمل کند . نیازی به گفتن نیست که این راهبرد منطقه خاکستری ایالات متحده باید ارزش های آمریکایی را منعکس کند و بر توانمندی های موجود ایالات متحده بنا شود . بنابراین ، ایالات متحده چون بر خلاف ایران فاقد نیروهای نیابتی پایدار است ، به طور کلی بر فعالیت های یک طرفه مخفی یا غیر قابل انتساب تکیه می کند . به طور معمول نباید از شرکت های نظامی خصوصی برای ایفای چنین نقش های حساسی استفاده شود . علاوه بر این فعالیت های منطقه خاکستری ایالات متحده ، باید به روشی انجام شود که با قانون درگیری مسلحانه و قوانین بین المللی سازگار باشد . این کلیدی برای ایجاد و حفظ ائتلاف های بین المللی گسترده علیه بازیگرانی مانند ایران است که مخالفت بسیاری از بین جامعه بین المللی بر علیه آنها وجود دارد زیرا آنها به طور منظم قوانین و هنجارهای بین المللی را نقض می کنند . قابلیتهایی که عمدتاً در جامعه عملیات ویژه ارتش و نیروهای شبهنظامی سیا وجود دارد ( بخشهایی از دولت ایالات متحده که به راحتی در مورد منطقه خاکستری فکرمیکنند و در آن عمل میکنند ) باید پرورش یافته و رشد کنند . همزمان تمایل سیاستمداران و مقامات به درز دادن اطلاعات به مطبوعات و بدست آوردن اعتبار از طریق دستاوردهای نظامی ، که در نتیجه آنها شرکت در اقدامات پنهان وناشناخته پیچیده میشود ، باید مهار شود. ناکامی آمریکا در انطباق و عملکرد مؤثر در منطقه خاکستری در برابر یک قدرت درجه سوم مانند ایران که اغلب در حال مبارزه است و البته مبتکر و با انگیزه هم هست ، سؤالاتی را در مورد توانایی کشور برای مقابله با بازیگران منطقه خاکستری بسیار قدرتمندتر مانند روسیه و چین ایجاد می کند و احتمالاً بازدارندگی ایالات متحده را نه تنها در خاورمیانه ، بلکه در هر جای دیگری که در برابر دشمنان منطقه خاکستری قرار می گیرد ، تضعیف خواهد کرد . بنابراین همزمان با این که ایالات متحده باید به آمادگی اش برای جنگهای متعارف بزرگ ادامه دهد ، باید در برخورد با وضعیت های مبهمی که احتمالاً درگیریهای آینده در زیر آستانه جنگ را مشخص میکند ، ماهر شود تا بتواند در رقابتهای آینده موفق شود . بالاخره تمام شد .
-
1 پسندیده شدهقسمتی از یک مقاله : مقاله اصلی : Iran’s Gray Zone Strategy: Cornerstone of its Asymmetric Way of War نویسنده : Michael Eisenstadt تاریخ : March 19, 2021 قسمت سوم : درس هایی از رویارویی های گذشته ایران و آمریکا ( ادامه ) مقابله با فشار حداکثری ایالات متحده (2019–2021) : در ماه مه 2018 ، ترامپ اعلام کرد که ایالات متحده از توافق هسته ای سال 2015 با ایران خارج می شود و در عوض سیاست " فشار حداکثری " ( maximum pressure ) را دنبال می کند . سیاست جدید به دنبال تحمیل هزینه های اقتصادی غیرقابل تحمل بر ایران از طریق تحریم ها و در عین حال جلوگیری از حملات مرگبار به کارکنان و منافع ایالات متحده بود . هدف مورد انتظار سیاست جدید این بود که تهران را وادار کند تا فعالیت های زیانبار خود را کنار بگذارد و در مورد توافق جدیدی مذاکره کند که طیفی از مسائل هسته ای ، منطقه ای و نظامی که در برجام به آنها پرداخته نشده است، در آن قرار بگیرد . تهران ابتدا با خویشتنداری پاسخ داد چون امیدوار بود اتحادیه اروپا تحریم های آمریکا را نادیده بگیرد ولی وقتی مشخص شد که این اتفاق نخواهد افتاد و پس از اینکه واشنگتن گامهای بیشتری برای تشدید تحریمها و فروپاشی اقتصاد ایران برداشت ، تهران در ماه می 2019 کارزار ضدفشاری را برای وادار کردن ایالات متحده به کاهش یا لغو این تحریمها و تشویق بقیه کشورهای دنیا به ندیده گرفتن آنها آغاز کرد . این کمپین ضدفشار شامل فعالیتهای منطقه خاکستری بود که در حوزههای مختلف ، در امتداد خطوط عملیاتی متعدد و در عرصههای جغرافیایی متنوع صورت می گرفت . از جمله آنها حملات ناشناس به نفتکشها در خلیج فارس ، زیرساختهای پتروشیمی در عربستان سعودی ، عملیات سایبری ، حملات نیابتی به نیروها و تاسیسات ایالات متحده در عراق و نقض فزاینده محدودیت های برجام در مورد برنامه هسته ای ایران بود . تهران به تدریج حملاتش علیه منافع آمریکا و متحدانش در منطقه را ، از ساده به پیچیده و از حملات غیر کشنده به مرگبار تبدیل کرد . حملات اولیه این کشور به انتقال و زیرساختهای نفتی ، از جمله حملات با مین های چسبان به نفتکشها در ماه مه و ژوئن 2019 و حمله با پهپاد و موشک کروز به زیرساختهای نفتی عربستان در سپتامبر همان سال ، باعث نشد که ایالات متحده تحریمها را کاهش بدهد یا اقدام به پاسخ نظامی بکند . البته ایالات متحده به همراه چند کشور دیگر متحد خود ، حضور نظامی خود در منطقه را تقویت کرد . فقط در یک مورد گزارش شده است که ایالات متحده به سرنگونی یکی از پهپادهای خود در ژوئن با یک حمله سایبری پاسخ داد . با توجه به این که حملات ایران باعث مقابله بسیاری از کشورهایی شد که وابسته به نفت خلیج فارس بودند ، ولی این مقابله ها به سرعت متوقف شد چون نیروهای دریایی ایران تعدادی تانکر نفتی خارجی را در خلیج فارس ، به عنوان بخشی از کارزار ضدفشار خود توقیف کرد . البته این کار تاثیر بسیار کمی در مقابل سیاست فشار حداکثری داشت ( ؟ ) . بعد از توقف حملات به نفت درخلیج فارس ، در نوامبر و دسامبر 2019 ، ایران حملات راکتی توسط نیروهای نیابتی خود در عراق را افزایش داد . این امر منجر به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی شد و در مقابل ایالات متحده حملات نظامی علیه تأسیسات کتائب حزب الله در عراق و سوریه انجام داد . در این حملات 25 شبه نظامی کشته شدند . این اتفاق منجر به برگزاری تظاهرات خشونت آمیز توسط نگروههای طرفدار ایران در مقابل سفارت آمریکا در بغداد شد . واکنش آمریکا به این اتفاق منجر به حمله پهپادی آمریکا در 3 ژانویه شد که ( سردار ) قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس فرمانده کتائب حزب الله ( ؟ ) را به شهادت رساند . ایران 5 روز بعد با شلیک 16 موشک به پایگاه هوایی الاسد در عراق پاسخ داد که تلفات جانی نداشت ولی بیش از صد نظامی آمریکایی دچار ضربه خفیف مغزی ( concussion ) شدند . اطلاعات مناسب و هشدار از پیش فرستاده شده ایران به عراق مبنی بر اینکه حمله در حال انجام است ، پرسنل آمریکایی را قادر ساخت که قبل از حمله بهپناهگاه بروند . پس از آن بود که ایالات متحده و ایران تمایل خود را به کاهش تنش را هم به صورت علنی و هم از طریق کانال های پشتیبان ، نشان دادند . با اینکه تهران به طور مستقیم ادامه نداد ولی نیروهای نیابتی اش در عراق ، حملات موشکی آزار دهنده را برای هفته های متعددی پس از آن افزایش دادند . مسوولیت برخی از این حملات توسط گروههای جدید ناشناخته ای به گردن گرفته می شد تا درجه بیشتری از ایجاد بلاتکلیفی و قابلیت انکار ، برای ایران و گروههای نیابتی اش فراهم شود . در یک افزایش دیگر در حملات راکتی انجام شده توسط گروههای نیابتی در ماه مارس ، سه سرباز ائتلاف (دو آمریکایی و یک انگلیسی) کشته شدند و دور دیگری از حملات ایالات متحده به تأسیسات کتائب حزب الله در عراق انجام شد . نیروهای نیابتی ایران دوباره حملات با راکتی و بمبهای کنار جاده ای را علیه کاروانهای آمریکا در ژوئیه تا سپتامبر 2020 افزایش دادند . این حملات در اکتبر کاهش چشمگیری پیدا کرد . به نظر می رسید علت احتمالی این کاهش ، جلوگیری از ایجاد بهانه ای برای ترامپ بود تا نتواند برای ضربه زدن به ایران ، درست قبل از انتخابات آمریکا در نوامبر ، اقدام کند . وجود درگیری بین آمریکا و ایران ممکن بود باعث ایجاد برتری برای ترامپ در پای صندوق های رای شود . تعداد کم دیگری از حملات موشکی بین اکتبر 2020 و پایان موثر سیاست " فشار حداکثری" ایالات متحده ، با انتقال قدرت به دولت جو بایدن، در ژانویه 2021 رخ داد . تهران به عنوان بخشی از کارزار ضدفشار خود ، فعالیتهای جاسوسی سایبری و نفوذ شبکهای را تشدید کرد ، این کار شاید برای هموار کردن راه برای حملات آینده و نشان دادن توانایی اش برای پاسخ به حمله ایالات متحده در حوزه سایبری یا فیزیکی بود . ایران همچنان به عملیات مداوم نفوذ سایبری ادامه داد تا بتواند سیاستهای ایالات متحده را بی اعتبار کند . همچنین عملیاتی را برای تضعیف اعتبار انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات متحده آغاز کرد . در ادامه ایران در دفعات متعدد محدودیتهای مختلف برجام را در مورد برنامه هستهای خود زیر پا گذاشت و به خودش اجازه داد تا مقادیر اورانیوم با غنای پایین کافی برای ساخت دو بمب ( در زمان نگارش مقاله ) – البته در صورت غنیسازی بالاتر و تولید سلاح - انباشته کند. اگرچه تهران نتوانست واشنگتن را وادار به کاهش یا لغو تحریم ها یا تمام نیروهایش را ازعراق و خاورمیانه خارج کند ولی عدم پاسخ ایالات متحده به تعدادی از اقدامات ایران در خلیج فارس و عراق ، وجهه آمریکا را به عنوان یک شریک مصمم و قابل اعتماد تضعیف کرد ، همزمان با این که ترور ( سردار ) قاسم سلیمانی تصویر اطمینان بخشی از اراده را برای برخی از متحدان و تصویری دلهره آوری از ناپایداری برای دیگران به نمایش گذاشت. باید اضافه کرد که در این مدت ، ایران همچنان به حمایت از متحدان حوثی خود در یمن برای جنگ با ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی و همچنین تلاش هایش برای تبدیل سوریه به سکوی پرشی برای اقدام نظامی علیه اسرائیل ادامه داد . این خطوط موازی عملیاتی هرکدام دارای سرعت عملیاتی و منطق متمایز خود بودند ، اگرچه تهران گاهی از حوثیها برای تهدید رقبای عرب خود استفاده کرده است ، ولی اسرائیل به طور فزایندهای نگران این احتمال است که ایران حوثیها را برای حمله به آنجا تشویق کند. علاوه بر این موارد ، خرابکاری آشکار اسرائیل در تأسیسات مونتاژ سانتریفیوژ در نطنز در ژوئیه 2020 و ترور محسن فخری زاده ، دانشمند ارشد تسلیحات هسته ای ایران در نوامبر، این سوال را مطرح کرد که ایران نه تنها بر علیه اسرائیل ، بلکه احتمالاً بر علیه ایالات متحده نیز تلافی خواهد کرد . لبریز شدن این پتانسیل ، نگرانیها را در مورد توانایی واشنگتن برای جدا نگه داشتن تحولات در این عرصههای عمدتاً متمایز از درگیری ایران و ایالات متحده ، به اوج رسانده است . در گذشته ، تهران اینها را به عنوان مسیرهای جداگانه در نظر می گرفت و به دنبال اجتناب از تشدید تنش همزمان با "شیطان کوچک" و "شیطان بزرگ" بود . بنابراین ترور دانشمندان هستهای خود در سالهای 2010 تا 2012 را تنها با هدف قرار دادن اهداف اسرائیلی تلافی کرد . البته احتمالا تا زمانی که ( آیت الله ) خامنه ای همیشه محتاط ، همچنان رهبر معظم انقلاب باقی بماند ، این کار ادامه خواهد داشت. از رخدادهای گذشته چندین نتیجه می توان گرفت : تعریف موفقیت در منطقه خاکستری : بازدارندگی متعارف در منطقه خاکستری چالش برانگیز است. ایران با جدیت تلاش می کند خطوط قرمز ایالات متحده را از بین ببرد یا آنها را دور بزند و از عدم تقارن در انگیزه طرفهای مقابل برای پیشبرد برنامه خود برضد وضعیت موجود استفاده کند . به همین دلیل ایالات متحده نمی تواند از همه فعالیت های زیانبار ایران جلوگیری کند . موفقیت عبارت است از بازداشتن ایران در استفاده از قوی ترین قابلیت هایش تا در نتیجه مجبور به استفاده از ابزارهای کمتر موثر شود . ایران ثبات استراتژیک و انعطافپذیری تاکتیکی نشان میدهد : تهران نزدیک به 40 سال است که بر همان روش قدیمی تکیه کرده است . تهران به صورت پی در پی خطوط قرمز آمریکا را آزمایش میکند یا تلاش میکند تا خطوط قرمز آمریکا را دور بزند ، اگر چه ممکن است در مواجهه با پاسخ قاطعانه ، رویکرد خاصی را کنار بگذارد ولی به زودی به دنبال ابزارهای جایگزین برای دستیابی به اهداف خود میرود . اگر این اهداف بسیار پرهزینه شوند ، ممکن است از آن اهداف چشم پوشی کند ولی چنین تصمیمی به ارزیابی اش از انگیزه واشنگتن ، تحمل ریسک و تمایل به تحمل هزینه ها توسط خودش بستگی دارد . البته گاهی اوقات برای حفظ خطوط قرمز خود از زور استفاده می کند . ایران اقدام غیرمستقیم و ابهام را ترجیح میدهد ولی در صورت لزوم آشکارا عمل میکند : اگرچه تهران معمولا اقدام غیرمستقیم و ابهام را ترجیح میدهد ولی واکنشش به ترور هدفمند قاسم سلیمانی نشان میدهد که حاضر است منطقه خاکستری را ترک کند و در صورت عبور از خطوط قرمز خودش ، به شکل آشکار عمل کند . البته این انحراف از سیاست نیست ، برای چندین دهه، تهران تاکید کرد که برای مثال در پاسخ به حمله به زیرساختهای هستهایاش ، زرادخانه موشکیاش «پاسخی کوبنده» علیه دشمنانش ارائه خواهد کرد . اقدام آشکار همواره بخشی از کارنامه نظامی ایران بوده است . پذیرش استراتژی منطقه خاکستری مانع از فعالیت های آشکار و نسبت داده شده ، زمانی که در خدمت منافع ایران باشد ، نیست. ایالات متحده باید به طور مداوم پاسخ دهد و تعادل بهتری بین خویشتن داری و جسارت ایجاد کند : خویشتن داری ایالات متحده و عدم ثبات در پاسخ به آزمایش و سنجش های صورت گرفته ، اغلب اعتبار ایالات متحده را تضعیف کرده و ایران را به سوی چالش های بیشتری کشانده است که نتیجه آن بسیاری از نتایجی است که سیاستگذاران امیدوار به اجتناب از آنها هستند . ترس اغراق آمیز از تشدید تنش ها اغلب مقامات آمریکایی را از واکنش موثر به اقدامات تهران باز می دارد با این حال ، مواقعی وجود داشته است که جسارت نتیجه داده است : عملیات آخوندک باعث شد که در اواخر جنگ ایران و عراق ، ایران به طور چشمگیری حملاتش را به کشتی های بی طرف در خلیج فارس کاهش دهد ، در مقابل ترور ( سردار ) قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس باعث شد ایران و نیروهای نیابتی اش در عراق ، دو نفر از اپراتورهای با استعداد و شاید غیرقابل جایگزینی را حذف کنند ، البته این کارباعث شد کسانی که در عراق مخالف ایران و نفوذ آن بودند، جسورتر شوند . از سوی دیگر، گاهی احتیاط هم لازم است : خویشتن داری آمریکا در پی انتقامجویی ایران در ترور( سردار ) قاسم سلیمانی به کاهش تنش کمک کرد. همچنان ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهقسمتی از یک مقاله : مقاله اصلی : Iran’s Gray Zone Strategy: Cornerstone of its Asymmetric Way of War نویسنده : Michael Eisenstadt تاریخ : March 19, 2021 قسمت دوم : درس هایی از رویارویی های گذشته ایران و آمریکا رویکرد ایران در منطقه خاکستری به همراه درگیری گاه به گاه در اقدامات آشکار نظامی ، جلوه ای از دوره های گذشته تنش و رویارویی بین ایالات متحده و ایران را به نمایش می گذارد . این موارد شامل عملیات تغییر پرچم ایالات متحده در خلیج فارس در طول جنگ ایران و عراق ، کمک های مرگبار ایران به گروه های شبه نظامی شیعه که در برابر اشغال عراق پس از سال 2003 توسط آمریکا "مقاومت می کردند " و کارزارهای فشار/ رفع فشاری که قبل از توافق هسته ای 2015 با ایران (برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام) بود و بعد از آن با خروج ایالات متحده از برجام در سال 2018 ادامه یافت . عملیات تغییر پرچم در خلیج فارس (1987-1988) : در پاسخ به حملات قایقهای کوچک ایران به کشتیهای بیطرف در مراحل آخر جنگ ایران و عراق ، ایالات متحده عملیات اراده جدی ( Earnest Will ) را در ژوئیه 1987 برای اسکورت نفتکشهای کویتی با پرچم تغییر یافته در خلیج فارس آغاز کرد . با شروع عملیات، دولت ریگان نسبت به حمله به کاروان های عبوری از تنگه هرمز با موشک های کرم ابریشم ، به ایران هشدار داد . دولت ریگان تصور میکرد که حضور ناوگروه جنگی هواپیمابر یواساس کیتی هاوک ( USS Kitty Hawk ) در منطثه از اقدامات متقابل ایران جلوگیری میکند. با این که راه اندازی عملیات اسکورت کاروانها ، باعث شد تهران به طور چشمگیری حملات قایق های کوچک خود را کاهش دهد ، ولی در مقابل به سرعت و به طور غیرمستقیم ایالات متحده به چالش کشیده شد : در عملیات اسکورت اولین کاروان ، نفتکش بریجتون ( Bridgeton ) به یک مین مخفی برخورد کرد و آسیب دید . به دلیل خسارات محدود ، کمبود تلفات و تمایل به اجتناب از تشدید تنش ، ایالات متحده پاسخی نداد . در ادامه ، طی چند ماه یعد ، تهران هم حملات قایقهای کوچک و هم عملیات مین گذاری خود را افزایش داد . در سپتامبر 1987، نیروهای آمریکایی یک کشتی ایرانی به نام ایران اجر را در حال مین گذاری در آب های بین المللی توقیف کردند. آنها کشتی را غرق کردند و خدمه آن را بازداشت کردند . ماه بعد، نیروهای ایرانی دو موشک کرم ابریشم ( Silkworm missiles ) را به سمت یک نفتکش با پرچم تغییر یافته در آب های کویت شلیک کردند . اقدام به حمله دور از تنگه هرمز ، عبور از خط قرمز آمریکا محسوب می شد . به احتمال زیاد مهاجمان برای پنهان کردن نقش خود ، موشکهای به غنیمت گرفته شده کرم ابریشم عراقی را از شبه جزیره فاو که در آن موقع در اشغال ایران بود ، شلیک کرده بودند . در مقابل ایالات متحده با انهدام دو سکوی نفتی ایران که از آنها برای پشتیبانی حملات استفاده می شد، پاسخ داد . ایران با حمله دوباره توسط موشک کرم ابریشم به پایانه های نفتی کویت تلافی کرد، که البته موشک شلیک شده به اشتباه به یک لنج طعمه گذاشته شده در بندر برخورد کرد . زمانی که تهران عملیات مین گذاری دیگری را در فوریه 1988 آغاز کرد ، واشنگتن قوانین و تاکتیکهای تهاجمیتری را اتخاذ کرد . دو ماه بعد ، ناوشکن ساموئل رابرتز ( USS Samuel B. Roberts ) با مین برخورد کرد و این اتفاق باعث شد تا نیروی دریایی آمریکا دو سکوی نفتی دیگر ایران را که برای پشتیبانی از عملیات استفاده میشد ، نابود کند . در پاسخ ، نیروهای دریایی ایران با چندین کشتی جنگی آمریکا درگیر شد که منجر به اتفاق افتادن عملیات آخوندک ( Praying Mantis ) توسط ارتش آمریکا شد . در جریان این اقدام نیروی دریایی آمریکا ، یک قایق موشک انداز ، یک ناوچه ناوچه و یک قایق کوچک ایرانی را غرق کرد . همچنین به یک ناوچه و چندین قایق کوچک دیگر ایران هم که علی رغم احتمال بعید موفقیت ، همچنان به درگیری ادامه می دادند ، آسیب زد . این حادثه پایان عملیات مین گذاری ایران بود و با برگشت وضعیت جنگ زمینی به ضرر ایران ، حملات به کشتیرانی در طی ادامه جنگ به شدت کاهش یافت . در ژوئیه 1988، طی یکی از عملیات های دریایی که کاملا نادر بودند ، ناو یو اس اس وینسنس ( USS Vincennes ) به طور تصادفی ( ؟ ) یک هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی را به علت شناسایی اشتباه ( ؟ ) به عنوان جت جنگنده ، هدف قرار داد و سرنگون کرد . همه 290 سرنشین هواپیما کشته شدند . البته ایران معتقد بود که این یک اقدام عمدی بوده است. این تصور که ایالات متحده از طرف عراق وارد جنگ شده است ، باعث شد تهران به جنگ پایان دهد . در مجموع ، ایران با مداخله ایالات متحده منصرف نشد و با خویشتن داری آمریکا ، جسورتر شد . تهران با استفاده از ابزارهای غیرمستقیم (میادین مین دریایی ) ایالات متحده را به چالش کشید ، خطوط قرمز ایالات متحده را با پرتاب موشک به کشتیهای تعویض پرچم شده ئر جایی که تحت اسکورت نبودند ، دور زد و حملات به کشتیهای بدون اسکورت را که بخشی از عملیات تعویض پرچم نبودند ، افزایش داد . تهران تا پس از عملیات آخوندک که هزینههای گزافی را در آن متحمل شد ، عقب نشینی نکرد . با این حال ، مداخله ایالات متحده از حملات مستقیم به کاروانها جلوگیری کرد ، ایران را مجبور کرد به تاکتیکهای کمتر مؤثری تکیه کند و به نتیجه رسیدن یک راهحل دیپلماتیک برای جنگ ایران و عراق کمک کرد ( البته این کار با همزمانی یک سری پیروزیهای ویرانگر عراق در روی زمین امکانپذیر شد ) . جنگ نیابتی علیه نیروهای آمریکایی در عراق (2003-2011) : در طول اشغال عراق توسط آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، شبهنظامیان عراقی و گروههای شورشی را آموزش داد ، مسلح کرد و تأمین مالی کرد . این گروهها بیش از 600 سرباز آمریکایی را در عراق کشتند . تهران ظاهرا امیدوار بود که نیروهای آمریکایی را محدود کند ، اشتهای آمریکا را برای ماجراجوییهای نظامی بیشتر منطقهای کاهش دهد و به نیروهای نیابتیاش کمک کند تا در نهایت ایالات متحده را از عراق بیرون برانند . از آنجایی که نیروهای آمریکایی در همسایگی ایران مستقر شده بودند و خطربسیار بالا بود ، ایران مایل بود ریسک قابل توجهی را متحمل شود . در مقابل ، واشنگتن هم به دنبال ایجاد اختلال در تلاش های تهران همزمان با اجتناب از تشدید تنش بود ، بنابراین عموماً با خویشتن داری عمل می کرد . ارتش آمریکا به طور مرتب از جابجایی و تحویل محمولههای تسلیحاتی ایران جلوگیری میکرد و پس از ارسال یک یادداشت اخطار که مورد توجه قرار نگرفت ، مجموعهای از عملیاتها را برای بازداشت عوامل ارشد نیروی قدس آغاز کرد : دو نفر در بغداد (دسامبر 2006) ، پنج نفر در اربیل (ژانویه 2007) و یک نفر دیگر در سلیمانیه (سپتامبر 2007) . یک عامل حزب الله که برای ایران کار می کرد نیز بازداشت شد (ژوئیه 2007). این بازداشتها باعث شد که ایران به دنبال مذاکره مستقیم با نمایندگان آمریکا در بغداد باشد که ظاهرا بینتیجه بود و باعث شد که نیروی قدس بهطور چشمگیری فعالیت خود در عراق را کاهش دهد ، البته فعالیتها در آنجا را متوقف نکرد . ایالات متحده همچنین در چندین نوبت با ارسال پیام خصوصی تهدید کرد که به حملات گروه های طرفدار ایران، از جمله حملات موشکی به سفارت آمریکا در بغداد در آوریل 2008 و علیه چندین پایگاه نظامی آمریکا در عراق در ژوئن 2011 (که منجر به کشته شدن 15 سرباز آمریکایی شد) ، پاسخ نظامی خواهد داد . در هر دو مورد ، حملات پس از هشدارهای شدید ایالات متحده متوقف شد . در مجموع ، تلاش های واشنگتن برای محدود کردن حمایت ایران از نیروهای نیابتی اش درعراق تنها نتایج اندکی به بار آورد . بازداشت عوامل نیروی قدس ، تهران را وادار کرد تا شیوه کار خود را تغییر دهد و در این میان کمی هم انگیزه برای تجدید دیپلماسی ایجاد شد . تهدیدهای بی سر و صدا به پاسخ نظامی در دو مورد باعث شد که ایران از ادامه درگیری خودداری کند ولی اقدامات ایالات متحده در نهایت نتوانست حمایت تهران از حملات به نیروهای آمریکایی را متوقف کند یا محدودیتی برای رشد نفوذ ایران در عراق به وجود یباورد . علاوه بر این ، تهران هیچ تلاشی برای پنهان کردن نقش خود نکرد : به عنوان مثال در تسلیحاتی که توسط ایران برای گروههای شیعه شبهنظامی ارسال می شد ، اغلب آرمها و پلاکهای اطلاعات سازنده حفظ میشد . بلاتکلیفی ایجاد شده توسط اقدامات نیابتی ظاهراً برای ایران مهمتر از انکار بود ، سیستم به درستی محاسبه کرده بود که حتی زمانی که حمایت ایران مشهود باشد ، ایالات متحده به عملیاتهای نیابتی پاسخ نظامی نخواهد داد . کارزارهای فشار ناهمگون (2010–2012) : با توجه به ادامه فعالیتهای هستهای ایران و سرپیچی از 12 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که بین سالهای 2006 و 2010 به تصویب رسیده بود ، ایالات متحده ، اسرائیل و اتحادیه اروپا فشارها را برای توقف این فعالیتها از طریق اجبار و دیپلماسی آغاز کردند و ایالات متحده و اسرائیل که از سال 2007 کارزار مشترک حملات سایبری علیه برنامه هسته ای ایران را آغاز کرده بودند ، فعالیت های خود را تا سال 2010 افزایش دادند . در ادامه اسرائیل بین سال های 2010 تا 2012 نیم دوجین از دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرد و در عین حال تهدید به حمله پیشدستانه برعلیه زیرساخت های هسته ای ایران را هم انجام داد . ایالات متحده حضور نظامی خود را در خلیج فارس تقویت کرد ( حضور تقریباً ثابت دو ناو گروه هواپیمابر تهاجمی در منطقه بین سالهای 2010 تا 2012 ) و برای مقابله با پیامدهای احتمالی حمله اسرائیل ،عملیات پهپادهای خود را بر فراز ایران تشدید کرد . همزمان با آن و شاید مهمتر از همه ، واشنگتن و اتحادیه اروپا تحریمهای شدیدی را علیه بانک مرکزی و بخش نفت ایران در سالهای 2011 و 2012 اعمال کردند. ایران به همان شکل پاسخ داد و در عین حال از اقداماتی که میتوانست آتش درگیری گستردهتری را ایجاد کند ، خودداری کرد . حملات سایبری به موسسات مالی ایالات متحده (2012-2013) و غول نفتی عربستان سعودی آرامکو (2012) ، برنامه ریزی حملاتی علیه دیپلمات های اسرائیلی در تلافی قتل دانشمندان ایرانی (2012)، تلاش برای سرنگونی پهپادهای آمریکایی در خلیج فارس (2012– 2013) و در کنار آن برنامه هسته ای خود را با افزایش تعداد سانتریفیوژهای فعال و ذخایر اورانیوم غنی شده خود تسریع بخشید . این کارزارهای فشار یک یه یک انجام شده با دیگر کارزارهای مخفی ، جنگهای در سایه ، و درگیریهای آشکاری که در بسیاری از موارد پیش از بحران هستهای بود ، در هم آمیخت ، مواردی مثل درگیری اسرائیل و حزبالله ، رقابت ژئوپلیتیکی بین عربستان سعودی و ایران و جنگ داخلی سوریه . درگیر شدن بسیاری از بازیگرانی که به طور مستقل یا در هماهنگی با هم فعالیت می کردند ، باعث شد پتانسیل گذر ناخواسته از خطوط و تشدید ناخواسته افزایش پیدا کند . البته تنش ها در نهایت کاهش یافت چون آغاز تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا باعث شد مذاکرات هسته ای شتاب بیشتری بگیرد . در مقابل اقدامات مخفیانه و کارزارهای فشار نظامی بر علیه برنامه هستهای ایران کاهش یافت ، این تحریمها بود که در نهایت ایران را به پای میز مذاکره کشاند و منجر به انعقاد برجام در جولای 2015 شد. با این حال مشکلات موجود در این قرارداد به ترامپ کمک کرد تا تصمیم به خروج از آن را بگیرد و دوباره مسیر برای یک کارزار فشار/ضدفشار دیگر هموار شد . ادامه دارد ... قسمت اول مقاله : استراتژی منطقه خاکستری ایران
-
1 پسندیده شدهآبرامز در اوکراین ...!!! بررسی روند تحویل و احتمالات موجود....!!! بخش دوم و پایانی آبرامز ام-یک آ-1 برای تحویل به کیف آماده می شود ..!! پس از فراز و نشیب فراوان و گمانه زنی های مختلف ،سرانجام در مارس سال 2023 مشخص گردید که ارتش ایالات متحده قرار است تا 31 دستگاه (یک گردان ) از نسخه ام-یک آ-1 را به ارتش اوکراین تحویل دهد. به گفته رسانه های غربی ، جدول زمانی تحویل این تانکها بدلیل تصمیم اتخاذ شده در خصوص ایجاد یکسری تغییرات در نمونه ام-یک آ-1 به جای تحویل نمونه ام-یک-آ.2 تا حدودی تسریع خواهد شد . در همین رابطه ، سرتیپ نیروی هوایی ، ژنرال پاتریک رایدر که سخنگوی پنتاگون نیز محسوب می شود ، در میانه های مارس 2023 جزئیات جدیدی را در خصوص برنامه انتقال آبرامز به کیف ارائه نمود ولی براین مساله تاکید داشت که برنامه تحویل تا سال 2024 بطول خواهد انجامید . آبرامز ارتش ایالات متحده در حالی طی دوره تعمیرات سنگین به گفته وی ، پس از بررسی های مختلف و بحث های فراوان در خصوص گونه تحویلی آبرامز به اوکراین ، تصمیم گرفته شد تا نمونه M1A1 پس از یکسری تغییرات برای تحویل سریع تر ، به صحنه نبرد اوکراین اعزام شود . در میان گرچه هنوز جدول زمانی مشخصی ارائه نشده ولی تجربه تحویل سخت افزارزرهی غربی به اوکراین نشان میدهد که تحویل این سامانه ها به معنای ورود آنها به میدان نبرد نیست . بعنوان مثال ، نخستین دسته از خودروهای رزمی برادلی در فوریه 2023 وارد اروپا گردید و چند ماه بطور عملی وارد میدان شد . راست : برگه راهنمای دپارتمان تسلیحات زمینی جنرال داینامیکز با محوریت معرفی پیشرانه دیزلی ام تی-883 و جعبه دنده آلیسون 5250MX چپ : تانک اصلی میدان نبرد ام-یک آ-1 آبرامز تست پیشرانه AGT-1500 تانک اصلی میدان نبرد ام-یک آ-1 آبرامز https://www.aparat.com/v/4KCNS براساس گزارش های اولیه منتشر شده ، تصمیم برای ارسال نسخه M1A1 که به نوعی بازسازی شده ، عمدتا برای کمک به کاهش نیازهای آموزشی و لجستیکی و همچنین کوتاه کردن برنامه آموزشی خدمه اوکراینی صورت گرفته ولی برخی ناظران نظامی معتقدند که کارکرد و نگهداری نسخه M1A1 در مقایسه با نسخه M1A2 چندان تفاوتی را به نمایش نمی گذارد . در همین راستا گفته می شود که نوع پایه M1A2 به سامانه های کنترل آتش ، حسگرها ، سامانه های مخابراتی مشخصی ، مجهز است ولی هنوز اطلاعاتی درخصوص اینکه آبرامزهای تحویلی به کیف چه نوع پیکربندی را حمل می کنند ، رصد نشده است . نمونه های بروزشده گونهM1A1 شامل سامانه های کنترل آتش رقومی جدید و ارتقاء های دیگر بوده و پس ازآن نیز به یک مجموعه سامانه های آگاهی موقعیتی جدید (SA) مجهز گردید که می توان این سامانه ها را در یک پیکربندی قابل صادارت نیز مشاهده نمود ولی سخنگوی پنتاگون مدعی شده که نمونه های ارسالی به اوکراین قابلیتهایی مشابه نسخه M1A2 را دارند ولی جزئیات بیشتری ارائه نگردید . با این وصف ، همه نمونه های آبرامز از یک پیشرانه دائم تشنه به سوخت بهره می برند که نقطه کانونی بحث های لجستیکی تحویل این تانک به اوکراین است . تست پیشرانه دیزلی تانک اصلی میدان نبرد Leopard 2A6 https://www.aparat.com/v/Wmwgy راست : مهمات استاندارد کالیبر 120 م.م آبرامز چپ : سه نمای نسخه آ-یک از سویی دیگر ، دولت بریتانیا در مارس 2023 طی یک خبر جنجالی اعلام نمود که قراراست مهمات نافذ ضد زره حاوی اورانیوم ضعیف شده را به همراه تانکهای چالنجر-2 به اوکراین ارسال کند . این مهمات ( از گونه APFSDS ) به جای سرجنگی انفجاری ، به یک بخش پیکان مانند تولید شده از فلز اورانیوم را بخود می بیند که پس از شلیک ، با کوبش به بدنه هدف ، باعث ایجاد آسیب شدید در آن می شود . این سرجنگی پیکان مانند ، با برخورد به بدنه زرهی تانکها یا خودروهای زرهی بسرعت به حالت مذاب درآمده و با عبور از بدنه فولادی ضخیم تانک ، به درون بدنه وارد شده و آسیب شدید تری را پدید می آورد . با این وصف ، آبرامز برای مقابله با این مهمات ، معمولا به صفحات زرهی از جنس اورانیوم ضعیف شده مجهز هستند ولی تا کنون این صفحات در نمونه های صادراتی دیده نشده و این تانکها قبل از تحویل به مشتری خارجی یک فرآیند طولانی را برای جداسازی چنین فناوری طی می نمایند . مقایسه ضخامت زره آبرامز در نمونه پایه و گونه های متعاقب آن نمایش قابلیت های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز-ایکس https://www.aparat.com/v/YIGmq بدین ترتیب ، اگر بریتانیا چنین مهماتی را به اوکراین صادر کند ، احتمالا ایالات متحده نیز اجازه صدور تانکهای آبرامز مجهز به این صفحات زرهی را نیز مجاز نماید ولی سخنگوی پنتاگون تا مارس 2023 از صدور این فناوری بی اطلاع بوده است .با این وصف حتی بدون صفحات زرهی فوق الذکر ، یک گردان آبرامز برای ارتش اوکراین می تواند یک نقطه تنفس باشد ، چرا که حتی نمونه آ.یک قابلیتهای رزمی بالاتری را به نمایش می گذارند بخصوص در حوزه عملیات شبانه ، حتی اگر خبر کاهش قابلیتهای آبرامز های تحویلی ، درمقایسه با نمونه های عملیاتی در ارتش ایالات متحده ، صحت داشته باشد . براساس داده های موجود ، دو پیشرانه دیزلی MT-883 V12 و پرکینز CV-12 قرار بود جایگزین پیشرانه توربین استاندارد آبرامز شود پیشرانه آبرامز ، چالشی برای رسته لجستیکی ارتش اوکراین با وجود تمامی مزیت های موجود در خصوص تحویل آبرامز به اوکراین ، تحلیل های مختلف در خصوص نگرانی از روند تعمیر و نگهداری پیشرانه این تانک در ارتش اوکراین ، شدت بیشتری بخود گرفته ، به همین دلیل ، برخی این سئوال را مطرح می کنند که آیا به جای پیشرانه پرمصرف توربینی استاندارد آبرامز ، می توان یک پیشرانه دیزلی کلاسیک را برای نصب در این تانک به منظور ارسال به اوکراین استفاده نمود؟!! گمانه زنی های اولیه در خصوص گونه تحویلی آبرامز به اوکراین بین نسخه M1A1 یا نمونه ساده تر شده M1A2 در نوسان است ولی به شکل رسمی هنوز پیکربندی نمونه صادراتی به اوکراین ، مشخص نشده است ولی تا امروز چند زیرمجموعه از نسخه آ-2 شناخته شده که یکی از آنها به یک بسته حفاظتی متفاوت از نمونه های موجود در ارتش آمریکا را بخود می بیند . با این حال ، نمونه های مختلف M1A2 به یک پیشرانه هانی ول AGT1500 بقدرت 1500 اسب بخار مجهز هستند که از جعبه دنده آلیسون X1100-3B به همراه اجزاء مرتبط که در مجموع بسته قدرت FUPP نامیده می شود ،بهره می برند . در همین راستا ، تحلیلگران نظامی معتقدند که پیشرانه فوق الذکر ، مزیت های خاصی را در مقایسه به پیشرانه های دیزلی کلاسیک به نمایش می گذارند که شامل شتابگیری سریعتر و سروصدای کمتر است که این کاهش امضای صوتی تانک در نبردهای شهری و حتی در فضاهای باز ، میتواند یک مولفه پراهمیت باشد ولی درمقابل ، میزان سوخت مصرفی و هزینه های مربوط به آن مشکل عمده این گونه پیشرانه ها محسوب می گردد در حالی که هانی ول ( شرکت سازنده موتور ) مدعی است که پیشرانه فوق الذکر ، بصورت "چند-سوختی "طراحی شده که می تواند با سوخت دیزل ، دیزل دریایی یا بنزین نیز کار کند . خودروی بازیابی زرهی ام-88 هرکولس اما ارائه جایگزینی موتور توربینی با یک پیشرانه کلاسیک دیزلی ، تنها یک طرح روی کاغذ محسوب نمی شود . درواقع امر ، بخش سامانه های زمینی جنرال داینامیکز ، درانتهای دهه نود میلادی ، امکان نصب پیشرانه های دیزلی رامورد بررسی قرار داده بود . درهمین راستا ، با آغاز سال 1997 ، این شرکت ، بررسی های اولیه درخصوص یک چیدمان جدید بسته قدرت را برای آبرامز درنظر داشت که شامل یک پیشرانه دیزلی ام تی-883 وی-12 به قدرت 1500 اسب بخار بود که طرح اصلی آن از شرکت آلمانی ام تی یو ارائه شده بود . این موتور دیزلی به یک جعبه دنده جدید با شناسه HSW295TM محصول شرکت RENK مجهز می گردید که قرار بود به ترکیه ارائه شود . بدین ترتیب ، نمونه جدید آبرامز پس از مجهز شدن به این موتور ، برجک آبرامز A2 SEP را دریافت نماید. به ادعای شرکت سازنده ، آزمایش های صورت گرفته نشان می داد موتور این تانک پس از 300 مایل راهپیمایی و شلیک 70 گلوله مشکلی پیدا نمی نمود در حالی که هزینه های عملیاتی آن به میزان قابل توجهی کاهش را نشان می داد . مروری بر قابلیتهای تانک اصلی میدان نبرد آبرامز https://www.aparat.com/v/9d5NU با تمامی این اوصاف ، وقتی صحبت از صدور آبرامز به اوکراین می شود ، گزینه های متعددی به ذهن می آید ولی بخش سامانه های زمینی جنرال داینامیکز از میانه های دهه نود میلادی ، هیچ آبرامز جدیدی تولید نکرده ولی در عوض بتدریج همه نمونه های قدیمی طی یک برنامه مشخص ، مورد بهسازی و ارتقاء قرار گرفته اند درنتیجه نمیتوان به طور قطع داده های مشخصی وجود ندارد که چه تغییراتی باید در بخش دهلیز موتور صورت گیرد تا یک پیشرانه دیزلی کلاسیک به آبرامز اضافه شود ، علاوه براین ، هزینه ها و زمان مورد نیاز برای ایجاد این تغییرات نیز قابل حدس زدن نیست ولی در مجموع ، پیکربندی آبرامزهای تحویلی به کیف، از یک الگوی صادراتی تبعیت می نمایند ، هر چند برخی معتقدند که تغییر پیشرانه ممکن است چندان طولانی نباشد . بسته حفاظت زرهی آبرامز های تحویلی به اوکراین ، نمونه خاص صادراتی یا نسخه استاندارد عملیاتی ..! علیرغم اینکه تحویل رسمی 31 دستگاه آبرامز به اوکراین ، اعلام شده و برخی معتقدند که ارسال این تسلیحات از سپتامبر 2023 آغاز خواهد شد ولی منابع پنتاگون هنوز مشخص نکرده اند که نمونه های ارسالی ، از تولیدات جدید است یا این تانکها از منابع دیگری تامی خواهند شد . با این وصف ، ارتش ایالات متحده ، چندین صد دستگاه آبرامزهای تولید قدیم را در انبارهای خود بصورت ذخیره شد ، نگهداری می کند که میتوان آنها را به یک پیمانکار نظامی تحویل داد تا قبل از ارسال به اوکراین ، با وضعیت جدید رزمی منطبق شوند که دراین میان ، تمرکز اصلی بر روی بسته ارائه شده حفاظت زرهی این تانکها قرار دارد . نیروی زمینی ارتش ایالات متحده ، از اواخر دهه هشتاد میلادی ، بتدریج نسخه M1A1 خود را به صفحات زرهی از جنس اورانیوم ضعیف شده مجهز نمود که بدلیل چگالی بالا ، حفاظت به نسبت موثری را ارائه می دادند . این شیوه آنچنان مورد توجه قرار گرفت که نه تنها نمونه های قدیمی تر آبرامز بدان مجهز شدند ، بلکه با معرفی گونه A2 نیزاستفاده از آنها ادامه پیدا نمود . با این حال ، تا امروز ، ترکیب این صفحات فلزی خاص ، محرمانه باقی مانده و داده های چندانی از آن وجود ندارد ولی توسعه نسخه های اولیه این زره ها ، در قالب یک برنامه فوق محرمانه و با شناسه گرین گریپ ( GREEN GRAPE) آغاز شد . با گذشت حدود 9 سال از آغاز این برنامه ، درجه بندی محرمانگی این برنامه دو رده کاهش پیدا نمود در نتیجه یکسری داده های اولیه در خصوص این صفحات زرهی بصورت پراکنده در اختیار عموم قرار گرفت ، بدین صورت که اگر سطوح زرهی محافظ توپ اصلی و صفحات دوطرف بدنه به هردلیلی دچار شکستگی شوند و فضای داخلی آنها در معرض دید قرار گیرد ، مسئول تعمیر و نگهداری پس از اینکه به پوشش های محافظتی ملبس شد ، می تواند شکاف ایجاد شده را جوشکاری کرده و ترمیم کند . هزینه تعویض هر برجک حدود 6 میلیون دلار برآورد شده است سی و پنج سال بعد ، نمونه های جدیدتر آبرامز به صفحات سرامیکی پیشرفته ای مجهز می شوند که ترکیب این صفحات ، هنوز طبقه بندی شده بوده و در اختیار عموم قرار ندارد . بدین ترتیب ، آبرامزهای عملیاتی در استرالیا ، عراق ، مصر ، کویت ، سعودی ، کویت و مراکش ، فاقد این صفحات زرهی در خدمت قراردارند. به جای این صفحات زرهی ، بسته های حفاظتی جدیدی برای صادرات در نظر گرفته شده است که یک نمونه آن را می توان در نسخه M1A1M تحویلی به ارتش عراق مشاهده نمود . اما منبع تامین آبرامز برای اوکراین ، چه از نمونه های موجود درانبار باشد یا تازه تولید شده باشند ، باید به بسته های جدید حفاظتی از نوع صادراتی مجهز شوند که این خود یک فرآیند پیچیده بوده که نمونه آن را می توان در آبرامز های تحویلی به ارتش لهستان مشاهده کرد . نمونه های تحویلی به ارتش لهستان از گونه M1A2SEPV3 محسوب می شوند که برجک آن مورد بازنگری و بازسازی قرار گرفته است . این تانکها بعنوان بخشی از یک فروش ویژه به بسته های جدید زرهی مجهز شده اند ولی ارتش آمریکا برای مدتهای طولانی به دنبال یک منبع انحصاری بود تا بعنوان یک واسطه برای بخش سامانه های زمینی جنرال داینامیکز عمل نماید . در همین راستا ، گفته می شود که شرکت Safariland LLC یکی از این واسطه هاست ولی ناظران نظامی معتقدند که این شرکت تنها تجربه تولید زره فولادی یا کامپوزیت سبک وزن را داشته و متقابلا با زره های اورانیومی سروکار ندارد ، علاوه براین ، شرکت فوق پیشینه ای در حوزه تعمیرو نگهداری خودروهای سنگین زرهی نظیر آبرامز و همچنین دمونتاژ و مونتاژ برجک این تانک را در سابقه خود نمی بیند . تعمیرات سنگین تانک اصلی میدان نبرد آبرامز دومین شرکت با شناسه MCM Learning, Inc سابقه قبلی برای ساخت یا نصب زره بر روی تانک نداشته ولی برخی منابع معتقدند که این شرکت تجربه مدیریت برنامه حذف یا اضافه کردن صفحات زرهی از جنس اورانیوم ضعیف شده بر روی آبرامزهای ارتش را به شکل غیر رسمی ، دارد . از سویی دیگر ، مدیریت شرکت بطور کامل این ادعا را تکذیب نموده است . سومین شرکت مورد نظر پنتاگون ، PLUS Ops لهستانی است که خدمات گوناگونی را در حوزه برنامه های دفاعی مشترک لهستان و ایالات متحده ارائه داده ولی هنوز مستنداتی در خصوص تجربه کار با این نوع زره ها از سوی این شرکت ارائه نشده است . راست : اطلاعات دقیقی از اینکه ارتش یا شرکتهای پیمانکار در چه بازه زمانی می توانند زره اورانیومی برج آبرامز را از آن جدا کنند ، وجود ندارد ولی ظاهرا برای یک دسته 28 تایی از آبرامز این روند حدود یکسال بطول می انجامد چپ : بخشی از اسناد از طبقه بندی فوق سری خارج شده ارتش ایالات متحده با محوریت زره اورانیومی آبرامز نیروی زمینی ارتش آمریکا مدعی است که آماده کردن یکی از این سه شرکت برای ورود به عرصه فوق ، حدود 64 ماه یا 5 سال طول می کشد (شامل همه اقدامات ایمنی ، بهداشتی برای کار با زره های اورانیومی ) ولی تا کنون داده های معتبری در خصوص اینکه مجهز کردن هر برجک به زره های فوق چقدر زمان نیاز دارد ، منتشر نشده ،اما جنرال داینامیکز مدعی است که برای تجهیز 28 برجک ، برنامه ای طرح شده که از ژانویه 2023 آغاز و تا دسامبر همان سال ادامه پیدا خواهد کرد در حالی که هزینه تبدیل هر برجک حدود 6 میلیون دلار خواهد بود . با توجه به همه این موارد ، باید دید که ارتش آمریکا چگونه می تواند زمان تحویل آبرامز را به اوکراین ، کاهش دهد . از راست به چپ : آبرامز های عملیاتی ارتش های سعودی ، مصر و عراق از سوی دیگر ، این احتمال وجود دارد که واشنگتن ، نمونه های دانگرید شده ای از آبرامز را از یک کشور ثالث دریافت کرده باشد ( نظیر پرداخت منابع مالی برای ارتقاء تانکهای تی-72بی که از یک کشور سوم برای اوکراین ) اگر این گزینه مدنظر قرارگیرد ، دو کاربر بزرگ آبرامزهای دانگرید شده ، مصر و عربستان سعودی هستند . ارتش مصر ، بر روی کاغذ ، حدود 1360 دستگاه آبرامز M1A1 در اختیار دارد در حالی که سعودی حدود 370 دستگاه را بخود می بیند که 170 دستگاه آن در انبار نگهداری می شوند . با این حال ، مصر و سعودی شرکای اصلی آمریکا محسوب می شوند ولی در عین حال رابطه خوبی با روسیه دارند که این مساله متقاعد کردن آنها را دشوار می نماید . درهر صورت ، منابع مختلف مدعی هستند که آبرامزهای ادعایی در سپتامبر تحویل ارتش کیف خواهند شد ، در نتیجه باید به انتظار نشست . تصویر ماهواره ای از مرکز ذخیره تجهیزات سنگین زرهی سییرا نیروی زمینی ارتش ایالات متحده و صف تانکهای اصلی میدان نبرد آبرامز آبرامز... آماده تحویل ..!! براساس آخرین خبرهای منتشر شده ، 31 دستگاه تانک آبرامز M1A1 که به کیف وعده داده شده بود ، بازسازی شده و اکنون آماده تحویل است . رئیس دپارتمان پشتیبانی ارتش ایالات متحده در 6 اوت سال 2023 در جریان یک کنفرانس خبری اعلام نمود که اولین دسته تانکهای آبرامز در انتهای هفته جاری به اروپا ارسال می شوند و احتمالا با آغاز پائیز سال 2023 آماده عملیات خواهند بود . این تانکها ، برای ماه تحت بازسازی قرار داشتند ولی اکنون آماده تحویل به ارتش اوکراین هستند . این بسته نظامی شامل مهمات ، قطعات یدکی ، سامانه های سوخت رسانی ، و زیرساختهای صحرایی تعمیر و نگهداری می باشند . به گفته این مقام نظامی ، این تانکها در پائیز 2023 آماده عملیات خواهند بود ولی هنوز تصمیمی در خصوص تحویل مهمات نافذ اورانیومی به اوکراین گرفته نشده است . پی نوشت : منبع 1 منبع 2 منبع4 منبع5 منبع7 منبع8 9- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 10- نکته : ادعایی در خصوص کامل بودن این دو بخش مقاله در حوزه بررسی قابلیت های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز وجود ندارد ، اگر نقص یا موردی در متن دیده شده ، در پی ام متذکر شوید تا اصلاح شود . متشکرم
-
1 پسندیده شدهآبرامز در اوکراین ...!!! بررسی روند تحویل و احتمالات موجود....!!! بخش یکم اریک آلبرتسون ، افسر ارشد بازنشسته ارتش ایالات متحده که بعنوان خدمه تانک اصلی میدان نبرد ام-1.آ-1 آبرامز و همچنین نمونه های اولیه ام-1آ-2 سپ.وی.2 ارتش این کشور خدمت می نمود ، به یاد می آورد که پس از سقوط صدام ، عراق وارد یک جهنم داغ شد و ارتش اشغالگر ، با شورش های شدیدی روبرو گردید . درواقع با آغاز حملات ارتش مهدی علیه نیروهای ارتش اشغالگر ایالات متحده در بغداد ، کوت و نجف ، در یک بازه زمانی ، بیست سرباز ارتش در منطقه ای واقع در شهرک صدر به دام افتادند به همین دلیل ، هفت دستگاه آبرامز از واحد آلبرتسون ، گروهان سی ،جمعی هنگ 37 زرهی و تیپ یکم از لشکر یکم تانک برای کمک بدانها فراخوانده شدند . وی که اکنون رئیس دایره آموزش و تاریخ نگاری رسته زرهی ارتش محسوب می شود ، چنین به یاد می آورد که شکل محیط رزم بخوبی نشان داد که آبرامز در نبردهای شدید چه کارهایی می تواند انجام دهد . ولی در این خصوص می افزاید که در نبردهای شهرک صدر ، تانکهای آبرامز ضربات متعدد ناشی از برخورد نارنجک های ضدزره ، آرپی جی ، مهمات نافذ تیربار آرپی کا و طیف وسیعی از مهمات خمپاره انداز (شامل کالیبر نیمه سنگین 120 م.م ) را متحمل گردید ولی جان سالم به در برد . این مساله ، می تواند نشانه خوبی برای موفقیت این تانک در اوکراین باشد . علیرغم سروصدای فراوان در خصوص قابلیتهای آبرامز ، درصورتی که تاکتیک های مناسبی طراحی و اتخاد شود ، می توان با استفاده از مولفه های مختلف ، واحدهای زرهی مجهز به این تانک را زمین گیر و بدانها تلفات قابل توجهی وارد آورد این مساله در عراق و یمن به نمایش گذاشته شد با این حال ، بایدن درمیانه های ژانویه 2023 به شکل رسمی اعلام نمود که ایالات متحده ، 31 دستگاه آبرامز را به اوکراین تحویل خواهد داد و به احتمال زیاد ، نسخه M1A2 به درمقایسه با نمونه های پیشین ، پیشرفته تر است ، وارد صحنه جنگ می شود . در این میان ، اگرچه بخشی ازتحلیلگران نظامی ، براین اعتقاد قرار دارند که آبرامز ، پیشرفته ترین تانک اصلی میدان نبرد حال حاضر دنیا محسوب می شود ولی آیا ورود این تانک به معنای گلوله نقره ای ارتش کیف برای وادار کردن روسها به عقب نشینی تا مرزهای سال 2014 است ؟! علاوه براین ، آیا چالش های مربوط به سوخت رسانی ، تعمیر و نگهداری و تسلیح آبرامز درنظر گرفته شده ؟!ژنرال پت دوناهو ، افسر بازنشسته ارتش ایالات متحده معتقد است که 31 دستگاه آبرامز به همراه 14 دستگاه لئوپارد-2آ4 میتواند نمایش حمایت سیاسی از کیف در برابر مسکو باشد در حالی که این تصمیمی آگاهانه در خصوص اینکه چه تعداد از بهترین تانکهای موجود را باید به اوکراین ارسال نمود ، به نظر می رسد . نسخه های معرفی شده تانک اصلی میدان نبرد آبرامز فلسفه ارسال آبرامز به اوکراین به گفته آلبرتسون ، در طول استقرار 14 ماهه وی در عراق از می سال 2003 تا ژوئیه سال 2004 ، بیشتر زمان خدمتی درون تانک سپری شد ، هزاران کیلومتر طی گردید و همواره از مرکز اصلی یعنی پادگان استقرار لشکر یکم زرهی ، هنگ سواره نظام جمعی لشکر82 هوابرد و همچنین لشکر یکم سواره نظام در حال پشتیبانی بودیم . این درحالی بود که محیط همواره مملوء از شن و دمای هوا بسیار بالا بود . به اعتقاد وی ، پیشرانه 1500 اسب بخاری توربینی آبرامز ، بخصوص در محیط شهری ، به نسبت کم سروصداست بعنوان مثال درجریان یک عملیات سرکوب در شهر کوفه ، تا قبل از رسیدن ستون زرهی به محل استقرار شبه نظامیان (حدود 100 یاردی ) عملا کسی متوجه حضور ما نشد در حالی که نیروهای اوکراینی هم اکنون در محیط باز ، جنگل و بصورت محدود در مناطق شهری وارد نبرد می شوند ( البته ایشون احتمالا کاربرد گسترده بدون سرنشین ها را حساب نکردند ، یعنی تا وقتی امکان مشاهده بصری هست ، سروصدای پیشرانه تانک چندان محلی از اِعراب ندارد .م ) وی براین اعتقاد است که شیوه نبرد پیاده نظام ارتش اوکراین به گونه ای است که می توانند از پتانسیل آبرامز به نحو احسن استفاده نمایند ، چرا که حضور این تانک به پیاده نظام اجازه میدهد تا کنترل صحنه را بدست گرفته و موقعیتهای کلیدی و استراتژیک را در منطقه جنگلی یا شهری حفظ کند . علاوه براین ، آبرامز سابقه رویارویی با زرهی روسی را از عملیات طوفان صحرا دارد و تجربه به نسبت خوبی ثبت شده است . https://www.aparat.com/v/9DM2l بعنوان مثال ، اداره حسابرسی عمومی در سال 1992 گزارش داد که در جریان عملیات طوفان صحرا ، 23 دستگاه تانک از 2000 دستگاه آبرامز مستقر در منطقه جنگی ، منهدم شده یا آسیب دیدند درحالی که از 9 دستگاه آبرامز منهدم شده ، 7 مورد بدلیل آتش خودی و دو مورد نیز به منظور جلوگیری از به غنمیت گرفته شده توسط دشمن ، از میان برده شد . اما عملیات طوفان صحرا با نسل اول آبرامز یعنی نسخه های ام-یک و ام- یک آ.یک انجام گردیدولی احتمالا نسخه های بهتری به اوکراین تحویل داده خواهد شد . نمای درونی تانک اصلی میدان نبرد M-1.A.1 از دریچه دید بارگذار مهمات جایگاه تیرانداز و فرمانده تانک بخوبی قابل مشاهده است چالش های پیش رو علیرغم جذابیت خبر تحویل آبرامز به اوکراین برای افکارعمومی ، پنتاگون و کاخ سفید ، این اقدام را با درجه اهمیت پائینی مدنظرقرار دادند و متقابلا نگرانی های خود را در خصوص حفظ ، تعمیر و نگهداری و همچنین تامین سوخت و مهمات برای این تانک را بعنوان چالش های مهم مطرح نمودند تا جایی که کالین کال در اواخر ژانویه 2023 طی یک جلسه پرسش و پاسخ اعلام نمود که دولت هنوز آماده ارسال این تانکها نیست .وزیر دفاع این کشور نیز مدعی شد که نمی تواند سامانه ای را که ارتش اوکراین نمی تواند آن را تعمیر کند یا در درازمدت آنها را بکارگیرد ، به ارتش این کشور تحویل دهد . اما جدای این مساله ، به گفته تحلیل گران غربی ، آبرامز یک جنگ افزار جادویی نیست که به شکل خودکار بتواند مسیر جنگ را تغییر دهد . آبرامز در عراق ژنرال دوناهو معتقد است که آبرامز یک گلوله نقره ای برای ارتش اوکراین نیست بلکه این تانک باید در قالب واحدهای سوار-زرهی بکار گرفته شود . این بدان معناست که آبرامز برای ایفای نقش تاثیرگذار خود در میدان نبرد ، باید بخشی از یک ساختار بزرگتر شامل توپخانه ، مهندسی ، عناصر اطلاعات ، نظارت و شناسایی بوده که در مجموع مرگ آوری یک تیپ زرهی را پدید می آورد . درواقع ، آنچه که اوکراینی ها باید از ناتو بخواهند ، توسعه نیروی سوار-زرهی خود براساس الگوی غربی است . راست : تی-72 ارتش اوکراین چپ: خدمه تانک ارتش اوکراین بدین ترتیب ، به گفته این دسته از ناظران نظامی ، یکی از دلایل اصلی موفقیت اوکراین در بازپسگیری بخش های تصرف شده توسط روسیه ، وجود قابلیت برای اجرای مانورتوسط یگانهای تسلیحات ترکیبی بوده که روسها قادر به انجام آن نبودند !!! ولی داشتن یک تانک با قابلیت های ویژه ، یک مساله است و نگاه داشتن آن در حالت آماده به رزم ، مساله دیگر، که این خود نشاندهنده پیچیده بودن کار با آبرامز است . این مساله تا بدانجا اهمیت دارد که یک سرهنگ نیروی زمینی ارتش ایالات متحده معتقد است که خودروهایی نظیر استرایکر ، برادلی ، فناوری پیشرفته ای محسوب می شوند ولی آبرامز بطور کامل دنیای متفاوتی است . به گفته وی ، پیشرانه توربینی آبرامز ، دروضعیت روشن ، مقدار قابل توجهی سوخت مصرف می کند ( 300 گالن در هر هشت ساعت ) مخزن سوخت این تانک حدود 500 گالن ظرفیت دارد و این بدان معناست که هر گروهان تانک باید کامیون های حمل سوخت ویژه خود را برای تامین سوخت به همراه داشته باشد . پیشرانه توربینی آبرامز ، علیرغم دومزیت غیر قابل انکار ، مصرف سوخت بسیار بالایی را به نمایش می گذارد ، به همین دلیل خط لجستیکی برای فعال نگاه داشتن گروهان های زرهی مجهز به این تانکها همواره باید برقرار باشد خودروی اشکوش ام-978 ظرفیت حمل سوخت : حدود 2500 گالن /9463 لیتر به گفته ژنرال دوناهو ، آبرامز با این فرض طراحی شده که شبکه لجستیکی ارتش آمریکا از آن بخوبی پشتیبانی می کند ، به همین دلیل ، تحویل سوخت به آبرامز ها ، برای ارتش اوکراین یک چالش است درنتیجه ابتدا باید این این مشکل بررسی و سپس حل شود . اما وی معتقد است که برای ارتش اوکراین ، خبر خوبی وجود دارد ، چرا که موتور این تانک ، برای استفاده طیف متنوعی از سوخت طراحی شده ( سوخت جت ، دیزل و بنزین ) در این میان ، اگرچه استفاده از یک سوخت خاص می تواند بر روی تعداد ساعات عملیاتی بودن موتور تاثیر گذار باشد ولی این امکان وجود دارد که آبرامز را با هر نوع سوختی روشن کنید . مجموعه کامل بسته قدرت آبرامز (FUPP) توربینی AGT1500 به قدرت 1500 اسب بخار سامانه انتقال قدرت آلیسون X1100-3B به ادعای این افسر زرهی ، دومین چالش ارتش اوکراین ، مدیریت مهمات مصرفی آِبرامز است ، چرا که نبردهای شرق اوکراین ، نیازمند مصرف مهمات بالاست و هر دونسخه 105 و 120 م.م توپ اصلی آبرامز ، می توانند گزینه های متعددی را حمل و شلیک نمایند در حالی که مهمات جنگ افزار ثانویه (دو قبضه تیربار 7.62 م.م و کالیبر 50 ) نیز می بایست در نظر گرفته شود در حالی که این مشکل برای لئوپارد-2 که از توپ 120 م.م استفاده می کند ، به نسبت کمتر بوده و مهمات آن را می توان از کشورهای متعددی تامین نمود . راست : خدمه دانشجوی تیرانداز تانک آبرامز در حال سوخت گیری یک دستگاه تانک آبرامز M1A2 SEP V2 چپ : تعمیر شنی آبرامز با کمک خودروی بازیابی زرهی ام-88 سومین چالش برای آبرامز های اوکراینی ، حفظ روند تحویل قطعات یدکی است . درواقع ، جعبه دنده آبرامز ،یک بخش بشدت پیچیده بوده که به همراه پیشرانه ، وزنی درحدود 2500 پاوند دارد و این روند بازکردن و تعمیر آن را بسیار سخت نموده است و این کار را برای تکنسین های اوکراینی قطعا سخت خواهد کرد .اما در مقابل ، سامانه های الکترونیک آبرامز نباید برای ارتش اوکراین یک نگرانی عمده به نظر برسد چرا که این سامانه ها بصورت مدولار طراحی شده و براحتی قابل تعویض هستند ولی نکته اینجاست که یک دسته زرهی باید بدون ارتباط با خارج از تانک ، بتواند بهترین عملکرد را از خود به نمایش بگذارد . صحنه نبرد اوکراین بدلیل وضعیت خاص زمین ، نیاز به یک خودروی بازیابی زرهی به منظور کمک به آبرامز با وزن حدود 63 تن را بسیار پراهمیت نموده است در حوزه سامانه های تعلیق و نوع زمینی که آبرامز در اوکراین باید درآن وارد عمل شود نیز تحلیلگران نظامی معتقدند که آبرامز برای رزم در صحنه اروپا طراحی شده درحالی که بیشترین شهرت آن طی عملیات در جغرافیای بیابانی بدست آمده است . با این وصف ، اگر آبرامز تحت شرایط خاصی ، در زمین های باتلاقی متوقف شود ، ارتش اوکراین به تعدادی خودروهای بازیابی زرهی نیاز دارد ( بسته ارائه شده توسط دولت ایالات متحده شامل هشت دستگاه خودروی بازیابی زرهی ام-88 هرکولس می شود ) این خودروی بازیابی زرهی که یک پیکربندی شنی دارکامل است ، می تواند عملیات وینچینگ ، یدک کش و .. را انجام دهد ولی استفاده از این خودروها ، نیازمند مهارت فنی بالا در نگهداری آن است که البته جذابیت کمتری را نسبت به نمونه رزمی ، به نمایش می گذارد. با وجود تمامی مولفه های فوق الذکر ، وزن جنگی آبرامز می تواند چالش دیگری برای ارتش اوکراین باشد . در واقع امر ، وزن تی-84 اوکراینی ، بین 46 تا 51 تن است در حالی که آبرامز نسخه آ-یک ، حدود 63 تن وزن دارد که این مساله در هنگام عبور از روی پل می تواند مشکل ساز شود. بدین ترتیب ، به گفته تحلیلگران نظامی ، کیفیت آموزش خدمه اوکراینی می تواند یک عامل کلیدی در موفقیت آبرامز در اوکراین باشد. درواقع ، یک ارتش می تواند بهترین تانک دنیا را در اختیار داشته باشد ولی اگر خدمه آموزش دیده ای در دسترس نباشد ، این تانک به معنای واقعی ، بی ارزش خواهد بود . درحالی که به شکل معکوس ، یک ارتش می تواند به تانک های قدیمی مجهز باشد ولی با دراختیار داشتن خدمه آموزش دیده و پشتیبانی لجستیکی بالا ، به اندازه پیشرفته ترین تانک موجود در جهان ، مرگ آوری را به نمایش بگذارد . در ارتشهای غربی مجهز به آبرامز ، خدمه به شکل مرتب ، در پادگان ، در تمرینات صحرایی ، رزمایش های داخلی و مشترک ، آموزش می بینند که این تا حدودی باعث موفقیت آبرامز در صحنه نبرد شده است . بعنوان مثال ، خدمه تازه وارد آبرامز باید بین 17 تا 22 هفته آموزش را دریافت کنند که تنها آموزش پایه محسوب می شود ولی شامل آموزش یگانی پس از آَشنایی با تانک ومهارت یافتن در هدایت و آتش آن نمی گردد چرا که همه تانکهای پیشرفته حاضردر خط اول نبرد ، نظیر لئوپارد ، چالنجر ، لکلرک و ... باید آموزش عملیات مشترک با سایر یگانها را پشت سر بگذارند تا امکان استفاده از آنها در میدان نبرد پدید آید . نمای بخش درونی تانک اصلی میدان نبرد M-1 A.2 یکی از تفاوت های این نسخه با نمونه های قبلی ، اضافه شدن نمایشگر برای فرمانده تانک به منظور نمای داده های رقومی است به گفته افسران زرهی ارتش ایالات متحده ، خدمه اوکراینی با قید "باید" می بایست نحوه کار با آبرامز در سطح گروهان و بالاتر را فرابگیرند . این به معنای عدم وجود تجربه رزمی خدمه اوکراینی نیست ، بلکه ارتش اوکراین تاکنون تجربه دست زدن به عملیات زرهی در سطح گروهان به بالا را در اختیار نداشته در حالی که خدمه آمریکایی ، در پادگان فورت ایروین ، چنین آموزش هایی را دریافت می کنند .درصورتی که تعداد 31 دستگاه آبرامز تحویلی به کیف صحت داشته باشد ، می توان پیش بینی نمود که ارتش اوکراین بتواند یک گردان کامل آبرامز را بخدمت بگیرد . این تعداد درارتش ایالات متحده شامل دو گروهان تانک است ولی ارتش اوکراین همچنان به سبک دوره شوروی عمل می کند بدین معنی که هر جوخه شامل سه تانک ، سه جوخه ( 9 دستگاه ) دریک گروهان و سه گروهان ( 27 دستگاه ) دریک گردان سازماندهی میشود در حالی که فرماندهان گروهان ها و گردان نیز هرکدام یک دستگاه تانک در اختیار دارند . راست : سایت بصری تیرانداز آبرامز در حالت دید حرارتی چپ : سایت بصری تیرانداز آبرامز در حالت دید در روز ناظران نظامی معتقدند که آبرامز می تواند تاثیر فوری و تاکتیکی را برصحنه نبرد داشته باشد ولی اثبات توانایی آن بعنوان یک سلاح تغییر دهنده جریان جنگ ، نیازمند استفاده از آنها در قالب واحدهای تسلیحات ترکیبی است . اما در این میان نکته ای قابل توجه باید درنظر گرفته شود که ارتش اوکراین برخلاف ارتشهای غربی نمی توانند بر روی پشتیبانی هوایی حساب باز کنند ولی کاربرد خلاقانه بدون سرنشین ها ، توپخانه و دفاع هوایی می تواند تا حدی این کمبود را برطرف نماید . نمای بُرش خورده آبرامز از بالا جایگاه تیرانداز ، فرمانده و راننده تانک بخوبی مشخص است با این وجود ، همچنان یک سئوال بزرگ وجود دارد که ارتش اوکراین چگونه تانک های مختلف شرقی و غربی خود را به شکل منسجم وارد صحنه نبرد نماید ؟! ژنرال دوناهو در این زمینه می گوید : این تصور وجود دارد که در حال حاضر شبکه لجستیکی ارتش اوکراین ، بیشترین نیروی ممکن را بخود اختصاص داده ، چراکه اکنون سامانه های توپخانه ای ، بدون سرنشین ، زرهی ، از انواع مختلف شرقی و غربی در سازمان رزم بصورت عملیاتی استفاده می شود که همگی به یک خط پشتیبانی جداگانه نیاز دارند و این چالش لجستیکی بسیار بالایی را برای کیف ایجاد کرده است . در نتیجه با تحویل آبرامز به اوکراین ، مهم این است که خط لجستیکی شامل سوخت ، مهمات ، قطعات یدکی و ... همواره برقرار بوده و احتمالا آلمان عهده دار چنین موضوعی باشد . با این حال هنوز مشخص نیست که جنرال داینامیکز بعنوان سازنده آبرامز عهده دار این کار خواهد بود یا پیمانکاران خصوصی چنین ماموریتی را برعهده می گیرند . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 3- نکته : ادعایی در خصوص کامل بودن این دو بخش مقاله در حوزه بررسی قابلیت های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز وجود ندارد ، اگر نقص یا موردی در متن دیده شده ، در پی ام متذکر شوید تا اصلاح شود . متشکرم
-
1 پسندیده شدهسخنرانی امپراتور ژاپن برای تسلیم در جنگ جهانیدوم پس از دومین انفجار هستهای در ناگاساکی و اعلام جنگ شوروی به ژاپن علیرغم پیمان بیطرفی ژاپن و شوروی، امپراتور ژاپن تصمیم گرفت شرایط تسلیم مطرح شده در اعلامیه پوتسدام را بپذیرد. اعلامیه پوتسدام التیماتومی بود که بیان میکرد اگر ژاپن تسلیم نشود، ممکن است منجر به انهدام کامل و بیدرنگ آن کشور شود. علیرغم تصمیم امپراتور افرادی در ژاپن حاضر به پذیرش تسلیم نبودند و یک کودتای نافرجام جهت اجتناب از تسلیم شدن ژاپن نیز در آن ساعات مهم رخ داد اما بالاخره هیروهیتو با سخنرانی که از طریق رادیو پخش شد تصمیم خود را به گوش مردم خود و متفقین رساند. بهمراه ویدئو لینک از سایت تابناک : https://www.tabnak.ir/fa/news/1170540/سخنرانی-امپراتور-ژاپن-برای-تسلیم-در-جنگجهانیدوم