alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. نکته اینجاست موساد اگر اطلاعاتی داشته باشه اون را نمیده با عکس گوگل ارث دست نتانیاهو تا باهاش معرکه بگیره برای مستمعان یک جلسه عمومی، مثل اون لپ تاپ کذایی پرونده ای درست میکنه از طریق نهادهای تخصصی که مجبور باشیم برای رفع اتهام سالیان سال تهمت و تحریم و در نهایت بازرسی و فشار را تحمل کنیم تا ثابت کنیم چیزی که غربی ها دارند روش مانور بدند نیست. در این مورد هم قطعا اطلاعاتی داره و خواهد داشت که به وقتش ازش علیهمون استفاده میکنه و خواهد کرد و شاید حالا هم داره میکنه که اگر تیزبین باشیم همین الان هم اثراتش قابل مشاهدست ولی نه به دست نتانیاهو و در مجمع عمومی و با عکس گوگل ارث و عکس سردر خیابان ماهر تورقوزآباد! اینجا هم دو مورد قابل تفکیک هست. در اینکه موساد قدرتمند هست ( مگر امکان داره سازمانی با این گستره از امکانات مالی/ابزاری/انسانی/تجربی و دسترسیها و ارتباطات با قویترین سازمانهای اطلاعاتی جهان و فقط در یک مورد بسیار زیاد نفوذی ایرانی و خودی در همین ایران خودمون که از: به خاطر دشمنی با این کشور، تا پول و حتی یک ویزای ساده حاضر به ترور، لو دادن، نفوذ، انتقال اطلاعات و ... هستند ضعیف باشه؟ اون هم در برابر کشوری که تقریبا چندین و چند سازمان اطلاعاتی علیهش از منطقه ای گرفته تا فرامنطقه ای دارند فعالیت میکنند و شاید حتی اشتراک اطلاعات و منابع انسانی و ابزاری و تجربی هم دارند ) و ضرباتی به ما زده و میزنه و خواهد زد شکی نیست. ولی در اینکه این نمایش مسخره نتانیاهو یک معرکست و باید تمسخرش کرد و بهش خندید و اوج رذالت یک فرد را در رابطه با یک کشور به خاطر کارت سبزهایی که در اختیارش هست و برای همین جهان و رسانه ها و افکار عمومی را به بازی گرفته نشون داد و اکسپوزش کرد هم هیچ شکی نیست. این حق ایرانیان هست که در قالب عوامگرایی ای که نتانیاهو باهاش لودگی میکنه و در همون سطح مسخرش کنند و حق و وظیفه نهادهای اطلاعاتی که حواسشون به کار اصلی ای که موساد و امثالش دارند میکنند باشه.
  2. در این مورد خب نمیشه به طنازی کاربران ایرانی در مقابل خباثت و دشمنی کینه ورزانه ی نتانیاهو ایراد گرفت که اتفاقا از همه بیشتر طیف خاصی از ایرانیان خیانتکار که در محیط مجازی این مورد را به لو دادن نطنز ربط میدند و از ته دل برای نتانیاهو و موساد کف میزنند و هورا میشکند را ناراحت میکنه و کرده گویا و در حقیقت تقابلی است با این طیف خیانتکار به وطن ( به قول یک کاربر ایرانی که ساکن فرانسه بود میگفت در رابطه با حملات تروریستی فرانسه از منتهای چپ تا راست افراطی فرانسوی با هر سلیقه ای اینگونه حملات را محکوم میکنند و تعجب کرده بود تنها در جایی مثل ایران هست که طیفی از حمله تروریستی در کشورشون اظهار خوشحالی با هر بهانه و توجیهی میکنند ) ولی نکته صرف نظر از این طنازی ها به این برمیگرده ( دلیل اصلی طنازیها هم همین هست ) که ادعای 60 تن سند نتانیاهو اگر سری پیش واقعیت داشت آژانس که با ما دوستی و خویشاوندی نداره ( اگر دشمن خونی قلمدادش نکنیم بواسطه فشارها بر روش ) تا بحال باید ده ها بار پروندمون قرمز میشد فقط در رابطه با یکی از اسناد نه 60 تنش! در این مورد هم ما و کاربران عادی و خبرگزاریها که دسترسی نداریم ولی برخی خبرگزاریهای غربی به نقل از مقامات مسئول و اطلاعاتی عنوان کردند که این اطلاعات در اختیار آژانس قبلا قرارداده شده و آژانس ترتیب اثری نداده چون احتمالا یا سوخته هستند یا چیزی که عنوان میشه نیستند. به هر حال نگهداری مواد شکافت پذیر و هسته ای (چیزی که ادعا میشه ) در انباری اینچنینی با دسترسی افراد عادی تا پشت درش خب با توجه به بازماند اثرات این مواد حتی پس از پاکسازی و اینکه ایران هم بهانه ای نداره براش تا به آژانس دسترسی نده عاقلانه نیست. اینجا نهایتا میتونه اونطور که یکی از مقامات غربی گفته بود بخشی از برنامه هسته ای ایران باشه مربوط به انبار اسناد و آرشیو چیزی شبیه مکان ادعایی نتانیاهو در شورآباد. تمسخر کاربران برای این هست که نتانیاهو حتی شاید بر خلاف خواست موساد داره با هوچی گری و بزرگنمایی و دروغگویی و خباثت مشمئز کنندش و به قول ظریف رد گم کردن از برنامه هسته ای خودش اطلاعات غلطی به زور شعبده بازی و با علم به دروغ بودن را با اهداف خاص در چشم جهانیان فرو میکنه تا خوراکی باشه برای 1. برخی ایرانیان نادان و تیم رسانه ای ترامپ علیه کشور 2. پروپاگاندای رسانه ای نه سندی واقعی و قابل تحقیق برای آژانس و داغ نگه داشتن تهمت دروغگویی به ایران برای پوشش خروج غیرقانونی ترامپ از برجام و حساسیت زدایی از این اقدام. به این شکل چیزی نشنیدم ولی: امروز بعد از ظهر مستندی که توسط مراتی تهیه شده بود از نیروی دریایی سپاه پخش شد که یکسری تصاویر بود مثلا در یک مورد: اجازه ندادن به ناو نظامی فرانسوی برای عبور از یک نقطه که در نهایت با شرط بازگشت یا نصب پرچم ایران، ناو فرانسوی با نصب پرچم ایران اجازه عبور پیدا کرد. یا تصاویری که برای اولین بار پخش شد از ورود نیروهای نظامی سپاه به ناو تجاری متعلق به مرسک البته گویا با شلیک اخطار بعد از عدم تمکین که مربوط میشد به اسیب رساندن یکی از کشتیهای این شرکت به سکوی پارس جنوبی در تصادفی و فرارش که خبرش پخش شده بود.
  3. یک سوال بی ربط ولی تا حدودی مربوط به منطقه، دلیل تعصب خاص امریکا برای برخی کشورها روی پاتریوتها در چیست؟ خبر خروج چند واحد از بحرین و کویت و اردن را شنیدیم، از همه مهمتر بحث ترکیه است. چرا ایالات متحده بر خلاف روس های دست و دلباز ( البته نه در مورد ترکیه که منافع خاص خودش را داره برای روس ها ) در زمینه پدافندی مثلا حاضر به در اختیار گذاشتن پاتریوت نیستند به ترکیه تا با یک تیر چند هدف را زده باشند ( راضی نگه داشتن ترکها، دور کردن همکاری ترکها با روسها، مشکلات نظامی ناتو با اس-400 و .. ) آیا موضوع در رابطه با کاربری این سامانه هاست. مثلا در عربستان و کشورهای خاص کاربری کامل نظامی واگذار نمیشه به خریدار ولی در مورد ترکیه نمیتونند این شرط را بزارند ( قطعا ترکها قبول نمیکنند ) ؟
  4. طبق اطلاعات فلایت رادار دیروز ایلوشین های روسی در راه سوریه روز پرکاری را داشتند. امروز برخی رسانه های روسی خبر از انتقال اولین محموله به سوریه دادند که شامل یک واحد Krasukha-4 و همچنین یک واحد R-330ZH Zhitel بوده که تصاویری را هم منتشر کردند ولی هنوز تایید رسمی نشده. اگر صحت داشته باشه احتمالا مربوط به قدم دوم خواهد بود. باید دید این یک اقدام تهدیدی برای کاستن از خطر حملات صهیونیستها ضد روس هاست و هماهنگی های بیشتر قبل از حملات یا یک اقدام عملی؟ با توجه به سکوت مطلق صهیونیستها بعد از اعلام این خبر و همچنین تماس پوتین با نتانیاهو که صهیونیستها از مفاد اون هیچ خبری منتشر نکردند باید دید این پنجه نشان دادن روسها در نهایت منجر به توافق هماهنگی جدیدی بین این دو در سوریه میشه ( زمان هماهنگی را از یک دقیقه به دو دقیقه!! افزایش بدند؟! - مقصر بدبینی ما به هر حال خودمون نیستیم )
  5. در انیمیشن روسها نشون داده میشه که گویا در هنگام بازگشت چهارفروند اف-16 و نزدیک شدن ایلوشین روسی یکی از اف-16 ها به دلایل نامعلومی از دسته جدا میشه و میاد پشت پرنده روسی، و طبق گفته ی روسها پدافند سوری که فکر میکنه حمله دیگه ای در شرف انجام هست شلیک را انجام میده که منجر به سرنگونی ایلوشین میشه. (صحبت از به خطر افتادن یک هواپیمای مسافری را هم کرده بودند) حالا دلیل این حرکت چی بوده مشخص نیست برای همین هم روسها در بیانیه هاشون دو حالت را ذکر میکنند: یک حرکت خصمانه شیطنت آمیز یا حرکت غیرحرفه ای بی دلیل. شدت عصبانیت روسها هم شاید به این خاطر هست و اگر مثلا این حرکت انجام نمیشد و ایلوشین سقوط میکرد هم باز واکنشی نمیداشتند و تقصیر را تماما بر عهده ناشی گری پدافند میزاشتند و از کنار ماجرا راحت تر عبور میکردند.
  6. ضمن تشکر از کانال iranian_defensive_power که مثل همیشه دقیق، بی طرف و البته با حفظ انصاف نکات جالبی را همیشه استخراج میکنه از منابع مختلف، با دیدن مستند سکوی پرتاب دو چیزه که از همه بیشتر قابل توجه هست: یکی مثل بارها اشاره شده حسرت و خسارتی است که از فقدان شهید طهرانی مقدم باید بخوریم و متحمل شدیم به همراه دوستانشون و مجموعه ای که از دست دادیم چه در بعد انسانی و تحقیقاتی و به نظرم یکی از بزرگترین لطمه های نظامی ما بود بعد از جنگ و شاید در کنار سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی در خلال جنگ بزرگترین حوادث. یکی هم تصاویر نابی که از تاریخچه شاید بشه اسمش را گذاشت " جان_کندن" به معنای واقعی کلمه برای راه انداختن و ساخت موشکها که خود مستند و تصاویری که شاید برای بار اول پخش شد نشون میده که اگر همت و تلاشی همچون تلاش مجموعه این بخش در سایر بخش ها هم بود ( به یاد شهید ستاری که زود رفتند از بین ما ) حالا فقط موشکی نبود که بهش افتخار کنیم فقط.
  7. ظاهرا که قرار هست در اختیار سوری ها قرار بگیره، با توجه به اینکه گفته شده در 2013 پرسنل سوری آموزش هم دیدند ولی به علت درخواست صهیونیستها تحویل متوقف شد. حالا اینکه بدون هیچ رزمایش و تجربه ای کاربر تازه کار میتونه به نحو مطلوب استفاده کنه از سامانه بحثش جداست. یک کاربر روس در یکی از انجمنهای نظامی عقیده داشت حداقل 2 سال زمان برای تسلط بر سامانه ای چون اس-300 نیاز داره کاربر. سلام در ادامه خبرهای تکمیلی به نقل از وزیر دفاع روس ها اعلام شد که باید اولا صحت ترجمه و دقت در انتخاب کلمات چک بشه ولی در کل اینطور عنوان شد: باید دید این اقدامات چه قدر واقعی و همراه با اقدامات جانبی مورد نیاز میتونه باشه. والا تمرین با اس-300 های روسی به قول worior به برنامه تفریحی صهیونیستها هم اضافه میشه.
  8. عکس منطقه بدون پوشش را که نگاه میکنی، انبوه تجهیزات زرهی از همه نوع! وسعت کم منطقه، نابرابری دو طرف در تعداد نیرو و تجهیزات، رصد هوایی 24 ساعته با انواع تصاویر ماهواره ای و پهپاد شناسایی و مسلح و آپاچی و جنگنده ها، کمک های اطلاعاتی و عملیاتی امریکایی ها، حضور چند کشور و مزدوران از چندین کشور در یک طرف نبرد و تسلط از سمت دریا و خشکی و در برابر تمام اینها نیروهایی با امکانات تقریبا صفر در مقایسه، نه مرزهای همسایه ای برای انبوه کمک های تسلیحاتی مثل سوریه، نه سپرهای انسانی مثل غوطه شرقی و حلب، نه ابزارآلات ماشینی و مکانیکی و حتی نیروی انسانی کافی برای حفر تونل و مخفیگاه، نه کودهای شیمیایی اردوغانی برای انتحاری های چند تنی، نه تاوهای انبوه و بی حساب و کتاب و خودروهای زرهی و غنیمتی و انواع توپ ها و سلاح های مورد نیاز و نه حمایت ابنوه رسانه ای توسط معتبرترین رسانه های غربی و نه فشارهای سیاسی در سازمان های بین المللی به طرف مقابل و با تمام اینها و ده ها عامل دیگه مقاومت یک روزه هم حتی امکان ناپذیر میرسه در همین عکس هوایی مشخص هم چه برسه به چندین ماهه.
  9. با توجه به اخبار و فرض استقرار چند سامانه اس-300 در سوریه جای چند سوال وجود داره: آیا بستر پدافندی سوریه که از یک طرف با نابودی بخش بزرگی از سایتهای راداری و پدافندی در طول این 6 سال توسط تروریستها و همچنین حملات صهیونیستها روبرو بوده با پذیرایی از چند واحد اس-300 میتونه تقویت بشه به تنهایی؟ اون هم با کاربران احتمالا کم تجربشون؟ آسمان باز کشورهای همسایه و همچنین موقعیت برتر جغرافیایی منتج از این عوامل به منظور غافلگیری پدافندی ارتش سوریه آیا با اقدامی صرفا ابزاری قابل حل هست؟ برتری چند ده برابری دشمن در حوزه های رادار، هوایی، جنگ الکترونیک و مهمات هوشمند چه هماوردی را طلب میکنه؟ با تمام این پرسشها آیا روسها حاضر میشند سامانه اس-300 را در معرض یک نبرد نابرابر قرار بدند و مثل پانتسیر با نابودی آسان توسط صهیونیستها بعد منفی تبلیغاتی را برای این دست سامانه هاشون به جان بخرن؟ هر چند همیشه توجیه -نسل قبلی-وجود داره ولی خب به هر حال تاثیر خودش را خواهد داشت در رسانه و تبلیغات نظامی خصوصا. به نظر برای حداقل سخت تر کردن حملات به سوریه توسط صهیونیستها نیاز به ابزار و پیش بینی ها و زیرساختهای بیشتری است تا مثل حالا شاهد گپهای متعدد در بستر پدافندی نباشیم و با عملکرد جزیره ای برخی سامانه های کارا هم زیر سوال نره چون تحت پوشش مناسب حلقه های دیگه پدافندی نیستند.
  10. در رژه از سامانه ی حفاظتی حائل نام برده شد. شاید منظور همین پدافند بوده. حالا خود این فکر متحرک سازی با یک سیستم یکپارچه و به فکر بودن برای پانتسیر ایرانی و تجربه هایی از این دست شاید به یک پدافند برد کوتاه کارا و ترکیبی از توپ و موشک تبدیل بشه که مثل خانواده سوم خرداد و طبس آبروداری کنه. خیلی خوبه مجموعه ذوالفقار ( حامل و موشک ) دارند تبدیل به یک شخصیت مستقل میشن، مثل اسکندر روس ها. اینکه به این سمت میریم و در طول زمان کاستی ها دیده میشه و رفع میشه و به شکل یک مجموعه سلاح هامون ارتقا پیدا میکنند و در آینده همگی به مانند یک عضو مستقل ارتقا پیدا کنند در ورژن های متفاوت به نظر بخشی از ورود به بازار حرفه ای سلاح و تولیدش هست.
  11. فیلم تقریبا بلندی که سانا از محل حادثه و از نزدیک و قبل از اواربرداری پخش کرد مشخصا به نظر یک کارخانه تاسیسات آلومینیومی بود که تخریب شده بود. حالا میشه فرض کرد گوشه این تاسیسات داشتند موشک می ساختند!! ولی طبق تئوری برخی دوستان مبتنی بر "عکس یا اتفاقی نیفتاده!!" حالا این میتونه تایید کننده این مطلب باشه که بعد از بمباران بیشتر اهداف نظامی حالا این رژیم به بمباران بستر صنعتی سوریه هم مبادرت کرده تا به قول یکی از سخنگوهای ارتشش بعد از حمله عملیات پیشگیرانه از پیشیرانگی! ( دو مرحله قبل تر ) را وارد فاز اجرایی کنه. احتمالا کم کم به معادن میرسه. مدتی هم هست به شدت به عراق گیر دادند و مدام از عراق و تحت نظر بودنش میگن.
  12. بله، همیشه در چنین تاپیک هایی در برابر مثلا در این موضوع؛ چیز مشخصی چون برتری هوایی بی چون و چرای ارتش هوایی عبری به جای تحلیل های صرف باید به دنبال پاسخ هم بود. مشخصا با این برتری هوایی و ده ها عامل پشتیبان این رژیم از سیاسی و اقتصادی گرفته تا نظامی و اطلاعاتی و در مقابل یک کشور زخم خورده و ارتش آسیب دیده طی 6 سال نمیشه به این فکر کرد که با بردن یک سامانه صیاد یا باور شرایط را بشه تغییر داد. اتفاقا در مورد اشاره به بریتانیا و مدل حزب الله باید مدل امام موسی صدر که مدل ساده ای هم هست الگو قرار بگیره در این شرایط به نظر البته با الحاقات شرایط فعلی و موجود و ضرورت زمانی و ... کمک به زیرساخت های اقتصادی قشری که خودشون تمایل دارند در سوریه و همراه هستند و توانمند کردنشون در آموزش، اقتصاد؛ دمیدن روح اعتماد به نفس و خواستن و مبارزه و همچنین برقراری ارتباط با سایر گروه ها. درسته این پروسه زمانبر هست ولی به هر حال اگر قرار هست در سوریه بمونیم راهش ایجاد پایگاه نظامی همین در ابتدای کار و ارسال تجهیزات نیست اون هم با وجود دشمن چشم ترسیده از لبنان. من شک ندارم این رژیم انقدر آگاه شده و درس گرفته که اتفاقا اگر فردا روز مدرسه، درمانگاه، کارخانه و شبیه به اینها در سوریه هم توسط ما شکل بگیره به بهانه های گوناگون بمبارانش میکنه چون نتیجش را میدونه ولی شده اگر خونه به خونه و کارگاه به کارگاه هم این رویه را ادامه بدیم نباید ایستاد و تماشا کرد و یا عجول بود. در کنارش به خاطر شرایطی که به هر حال نسبت به اون زمان تغییر کرده و در نظر گرفتن شرایط سوریه و شکل و شمایل جدید موضوعات میشه به توانمند کردن ارتش سوریه هم پرداخت به شکل نامحسوس و بومی. چیزی که الان تحت بمباران صهیونیستهاست فعلا همین مورده ( زیرساختهای ارتش سوریه ) باید امیدوار بود مورد نرم مدنظر ما موازی در حال کار باشه. ( با شرایط فعلی افغانستان و حکمتیار شبه هم پیمان با داعش برای سرکوب شیعیان این کشور به نظرم با پتانسیل فاطمیون باید این کار در افغانستان هم برای لااقل حمایت از عدم کشتار اقلیت شیعیان صورت بگیره وقتی دولت نه تنها این را نمیخواد بلکه به نظر با این کشتار همراهی هم میکنه و این مسئولیت ماست در قبال این اقلیت مظلوم طی دهه ها سرکوب شدن )
  13. پوتین قبلا هم نشان داده که رابطه با اسراییل براش طور دیگه ای تعریف میشه، حالا به تمام دلایل نژادی و مذهبی و نظامی و سیاسی و اقتصادی و حتی شاید منطقه ای و یک تواضع خاص و غریبی معمولا در رابطه با اسراییل داره که حتی در برابر امریکا نداره. واکنش شل و خنثی طور و متواضعانه! پوتین به این اتفاق اخیر و بعدش بدتر سخنگوی کرملین این را تایید میکنه (که نتانیاهو قول داد روسیه را دیگه در چنین موقعیتی قرار نده!!) به هر حال ما این واقعیت را که قبل از ورود روس ها به سوریه وجود داشته را نمیتونیم فراموش کنیم و توقع داشته باشیم روس ها تغییر کنند. پوتین در برخوردهای بعضا تحقیرآمیزش با بشار اسد ( نمونه ی بازدید از سوریه ) و همچنین سوریه ( توافق دو جانبه با ترک ها بدون حضور و اطلاع سوری ها اون هم در شکلی متظاهرانه: میتونست بعد نشست بلافاصله بیانیه قرائت نمیشد و بعد از تماس مثلا با سوریه و ایران ولو ظاهری بیانیه منتشر میشد ) اون شکل هوشمندانه بهره گیری از آتوهای منطقه ایش را نشون نمیده مثل سیاست پخته برخی کشورها که لااقل سعی میکنند ظواهر را حفظ کنند هر چند احساس موضع برتر نسبت به یک شریک و یا موضع منطقه ایشون دارند. جدای از همه این ها این که ما در سوریه تنها هستیم که هیچ حالا شاید حتی روسیه را هم به عنوان یک دست انداز در سوریه همراه داریم که باید باهاش مقابله کنیم برای بقا در سوریه ( بعد از این حمله تمام واکنش ها از پمپئو گرفته تا ارتش عبری و نتانیاهو تمرکزشون بر مطرح کردن موضوع خروج ایران از سوریه بود که نشون میده تا چه حد اهمیت داره حضور ایران در سوریه ) و تسلط کامل هوایی و اطلاعاتی صهیونیستها در سوریه، سوریه حالا یکی از اون مناطق و برهه های حساس هست که به نظرم بخش زیادی از فشار اقتصادی و روانی و امنیتی و اجتماعی ای که ضد ایران شکل گرفته ( به ظاهر هسته ای و موشکی ولی در باطن و بیشتر منطقه ای ) در راستای همین تقویت و هم افزایی اقدامات نظامی صهیونیستهاست که ایران در سوریه تثبیت نشه و حالا با تمام مشکلاتی که برای ما ایجاد کردند در اقتصاد و جغرافیاو اجتماع و امنیت و روان! و بعضا مدیران هم بهش دامن زدند این هنر ایران هست که در مقابله با این تمام جهان در سوریه ( غرب و اروپا و آمریکا و صهیونیستها و روسیه بگیر تا اعراب و ترک ها ... ) بتونه این مقطع را پشت سر بگذاره و حضورش در سوریه را از دست نده و بتونه ریشه بندازه، مثل کاری که امام موسی صدر و چمران در جنوب لبنان صورت دادند و حالا به این راحتی ها حزب الله را نمیشه از لبنان تفکیک کرد.
  14. وزیر دفاع روس ها در جمع فرماندهان اظهارت جدیدی داشته: این که اسراییل گمان میکرده سوری ها به خاطر حضور پرنده روسی واکنشی به تجاوز نشون نمیدند و برای همین بی توجه به حضور پرنده روسی ( شایدم با توجه ) حمله را انجام دادند. این که این پرنده در حال جمع آوری اطلاعات در رابطه با پهپادهایی ارسالی از ادلب بوده. و این که در لحظه حمله تازه به روس ها اطلاع داده شده. به هر حال اگر بخواهیم بدون در نظر گرفتن ابعاد پیچیده تنها به ظاهر ماجرا نگاه کنیم این هست که جنگنده های اسراییلی حمله ای این بار بدون سابقه به لاذقیه انجام میدند و احتمالا با عملیات سنگین جنگ الکترونیک آشوب! راداری ایجاد می کنند ( 27 موشک کروز شلیک شده/حمله دریایی بوده/پالایشگاه هدف بوده/حمص و حما و بانیاس و طرطوس و ... هم جزء اهداف بودند/ تمام این اطلاعات متناقض میتونه ناشی از جنگ الکترونیک سنگین دشمن و تعدد اهداف کاذب بوده باشه ) و پدافند سوری ها هم گرفتار این آشوب شروع به مقابله سنگین با اهداف کاذب و غیرکاذب میکنه که در این حین پرنده روسی هم قربانی این آشوب میشه به عنوان یک هدف. ولی این فرض اون بعد سنگین تر ماجرا مبنی بر باز گذاشتن دست اسراییل توسط روس ها برای فشار به ایران و محدود سازی ابتکار عمل و وسعت حضورش در سوریه که یک منفعت دو جانبه روسی/اسراییلی داره و گاهی برخی تجاوزاتش شاید ربطی به ایران هم نداشته باشه و فشار به سوری ها باشه که ادامه حضور ایران یعنی نابودی هر چه بیشتر زیرساخت های حتی معمول نظامیتون و در آینده شاید دولتی، را تحت تاثیر قرار نمیده.
  15. به بیانیه ها هم یک نگاهی بندازیم. روس ها ادعا کردند تنها یک دقیقه ( اون هماهنگی که روس ها میگفتند با اسراییل داریم همین بود؟! اطلاع یک دقیقه ای قل از حمله؟! ) قبل از حمله اسراییل بهشون حمله را اطلاع داده و فرصتی برای خارج کردن پرندشون نداشتند و همین عاملی شده که پدافند سوری اس-200 ( احتمالا) هدف بزرگتر را منهدم کنه و در حقیقت جنگنده های اسراییلی از پرنده روسی به عنوان پوشش استفاده کردند. نیروی هوایی صهیونیستها بعد از مدت ها با قبول حمله به لاذقیه مثل همیشه هدف را مرکز ساخت موشک نقطه زنی که قرار بوده به لبنان منتقل بشه عنوان کرده و تاکید کرده که این ها همش تقصیر ایران و سوریه و حزب الله هست* ( مگر چند مرکز در سوریه داریم که این همه موشک نقطه زن دارند تولید میکنند، تمومی هم نداره!! برای تمام جهان گویا در حال تولید موشک نقطه زن هستیم! ) و البته چند مورد را عنوان کرده: اینکه پدافند سوری ها بی هدف و با نرخ بسیار بالا در حال شلیک بودند که باعث این حادثه شده. اصولا جنگنده ها در مسیر پرواز پرنده روسی حمله را انجام ندادند. جنگنده ها موقع اصابت پرنده روسی به زمین نشسته بودند بعد از عملیات. *در این مورد به نظر صهیونیستها در حال نابودی تمام زیرساختهای ارتش سوریه چه تولیدات نظامی و چه تحقیقات به بهانه موشک های نقطه زن هستند و شاید در برخی موارد حتی اطلاعات خاصی هم وجود نداره و صرفا به علت اینکه اونجا یک مرکز نظامی سوری هست هدف قرار گرفته میشه. ( با تولی زمانی مناسب برای استفاده سیاسی نتانیاهو و قدرت نمایی ارتش صهیونیستی ) مثل محموله های از مبدا ایران که به نظر هر محموله ای هدف قرار داده میشه. حالا برخی با اطلاع دقیق و برخی هم کلی! ( توی یک مصاحبه سینمایی یکی از مجریان مرکز سینمایی اوج عنوان کرده بود که یک بار یکی از محموله های این سازمان در فرودگاه دمشق مورد هدف قرار گرفته بود چون از مبدا ایران به سوریه برای یک رویداد فرهنگی حمل شده بود و احتملا گمان کرده بودند محموله نظامی است. )
  16. یا شاید هم نمی تونیم اون هم به دلیل کاملا مشخص مالی. در مقاله ای راجع به مسیر چینی ها در ساخت جنگنده، اشاره شده بود که در مقطعی برای ساخت یک موتور بهینه تر نسبت به نمونه قبلیش ( توجه کنیم که چند موتور قبلش ساخته شده، حالا یک موتور در اختیار دارند که میخوان به سمت ارتقا و ساخت یک موتور بهینه تر برند ) هزینه ای که بابت تحقیق و توسعه انجام شد ( تا مقطع اعلامی که هنوز تحقیق و توسعه و ساخت نمونه اول و بحث ادامه داره ) چیزی در حدود 20 میلیارد دلار بوده. حالا این نکات را در نظر بگیریم: - دانش ساخت موتور موجود بوده، تجربه ساخت وجود داشته و این یعنی هزینه های هنگفت کشف و اختراع چرخ از اول در بسیاری زمینه ها حذف میشده. - به همین ترتیب توان مهندسی، برنامه ریزی، سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه های گوناگون متالورژی گرفته تا مکانیک و الکترونیک و ... نیازی به شروع از صفر نداشتند. - بستر صنعتی کشور چین و پیشرفت در بسیاری از حوزه های تکنولوژیکی عملا نیاز به ساخت آلیاژی خاص، قطعه ای خاص، طرحی خاص، روندی خاص و حتی متخصصی خاص را از میان میبرده و هزینه ها در این بخش نیز حذف شده محسوب میشدند. - و تمام این ها علاوه بر دسترسی چین به بازارهای جهانی به طور خاص و بازار روس ها شاید به طور عام و استفاده از تجربیات دیگران بوده و باز به همین ترتیب احتمالا نیازی به ساخت بسیاری از قطعات کاملا در داخل نداشته. حالا با نبود تمام این عوامل هزینه ای که به نظر ایران باید صرف تولید اولین موتور ملی و کاراش میکرده را اگر در نظر بگیریم ( شاید بیش از دو یا سه برابر رقم ذکر شده حتی ) و بزاریم در کنار بودجه تخصیصی و همچنین تهدیدات بالقوه ی هر دهه از دهه های بعد از جنگ و دهه هفتاد و نیاز به تحقیق و توسعه و تولید یک سلاح ولو ناکارآمدتر ولی قابل دسترس تر با هزینه و زمان کمتر با نرخ تولید مشخص و همچنین قابلیت انتقال به برخی بازوهای منطقه ای و امکان استفاده با ریسک کمتر با توجه به بعد پدافندی همون دوران دشمن هم به نظر میرسه چاره ای نداشتند نیروها. یک حساب و کتاب از اینکه اگر نمی خواستیم به هر حال تحقیق و توسعه بخش موشکی که تازه در اواسط دهه هشتاد و اوایل نود به دوران بعد از اسکاد رسیده و فاتح را تولید کرده ( قطعا به خاطر همون محدودیت مالی و تکنولوژیکی ) رها کنیم و در کنارش مهمترین بخش موضوع جنگنده را هم برای نیاز قطعی حل کنیم یعنی موتور را به همین موتور اوج می رسیدیم نهایتا با همین بودجه. غیر از این با این رقم ها ( حالا حوزه دریا و بودجه خواری ( البته به نظرم کاملا معقول ) کروزهای دریایی در مقطعی و بعد هم پدافند در مقطع دیگه بماند و نگهداری ادوات قدیمی و مشکلات اقتصادی مدام با تحریم و فشار و ناکارآمدی دولت ها ) واقعا انتظار داشتیم الان کجا می بودیم؟ یا باید بخش هایی را قربانی میکردیم که باز هم بعید بود مثلا به خاطر اون نقص تکنولوژیکی و فقط با تزریق پول بتونیم الان جنگنده ای با تعداد مناسب و کاملا بومی و کارآمد در برابر پدافند قدرتمند دشمن در اختیار داشته باشیم در زمان فعلی یا اینکه همینطور با تخصیص اولویت ها مجبور باشیم هر چند ضعیف بخش هاس خاصی را موازی پیش ببریم ( کروز دریایی/پدافند/موشک بالستیک و در نهایت هوایی در قالب تولید اولین موتور ) بحث خرید جدا که به نظرم شاید واقعا امکانش نبوده. به هر حال بهترین انتخاب همین خرید بوده برای ما.
  17. یک مورد دیگه وسعت ساختمان مورد حمله است. اگر اطلاعات خود تروریستها را در نظر بگیریم که دو تن از سران حزب زخمی شدند و 7 نفر فقط از اعضای مرکزی حزب کشته پس یا اینها در کل اون ساختمان وسیع باشکل کریدوری خاصش پخش بودند و موشک که به یک قسمت خورده تعدادیشون کشته شدند یا موشک دقیقا به نقطه ای از ساختمان برخورد کرده که اینها حضور دااشتند. اگر این دقت تقریبا صفر وجود داشته چندان معقول نیست که موشک های دیگه همینطور مثلا 50 متر خطا داشتند مگر اینکه فرض کنیم موشک های برخوردی، شانسی! دقیقا در زمان مشخص به همون نقطه ای خوردند که سران حزب و 7 تن از اعضای مرکزی حضور داشتند. در مورد سر جنگی هم همچنان جای سوال هست که چرا تضعیف شده، میزان تخریب کنترل شده باید میبوده با توجه به حضور احتمالی غیرنظامیان؟ در مورد تصاویر تروریستها بعد از حمله هم اولا حضور پرتعداد مسلحین نشون میده که هدف درست انتخاب شده و این تجزیه طلبان بسیار برای کشور خطرناک هستند و معلوم هست به شدت اخیرا مورد حمایت مالی/نظامی قرار گرفتند. ( امدنیوز شهادت(!) اعضای حزب مرکزی را تسلیت گفته بود به مردم ایران! به همراه اعدام سه تروریست دیگه ) و این که من در تصاویری که بود ندیدم از نقاط دیگه موشک ها ( لااقل حفره ایجاد شده اگر خطا رفتند ) تصویری باشه با توجه به اینکه در فیلم دیروز مشخص بود چندان از هم فاصله ندارند انفجارها. و در نهایت با توجه به این حجم از تروریست در یک محل به نظر حملات پهپادی مشخص و دقیق باید بیشتر انجام بشه. پ ن: در مورد حملات هوایی به هر شکل به نظرم به همون دلیلی که زیادی پر سر و صداست رخ نمیده. دوم اینکه حمله موشکی و از طرف سپاه خودش به خاطر پیام مستترش انتخاب میشه در این گونه حملات. تولید نسل جدید فاتح از جمله مبین آیا برای رفع نقص همین کمبودها و خطاها نمیتونه تلقی بشه؟ اون هم با درس گرفتن از مثلا عملیات سوریه و دیدن نقص ها و قبول هزینه های بالاتر تولید موشک های جدید. والا چه دلیلی داشت که نسل مبین به خانواده موشک های فاتح اضافه بشه جز تصحیح خطا و دقت بیشتر؟! کاش بستری برای آزمایش موشک های دوربرد هم وجود داشت، هر چند خداوندگار به یمنی ها عمر طولانی بده شاید اون یک موشک احتمالی قیام شلیک شده به دیرالزور و شلیک های یمنی این موشک تا به حال فرماندهان را برای تصحیح دقت و همچنین مقابله با پدافندها به فکر انداخته باشه چون در یک میدان واقعی تست شدند. اصولا این میدان واقعی برای تست سلاح اینجاست که اهمیت خودش را نشون میده، برای ارتش ایالات متحده سالها چنین امکانی فراهم بود شاید روس ها هم باید از سوریه متشکر باشند و بعدها ببینیم که برخی انواع سلاح روس ها هم دچار تغییرات مبتنی بر تجربه میدانی عملی شدند نه فقط ارتقا و نسل های جدید بدون حضور در میدان نبرد واقعی. از تانک ها گرفته تا بمب ها و پرنده ها و کروزها و حتی پدافند هایی چون پانتسیر و اس-400 و بوکشون.
  18. بله، شاید حق با شما باشه، من تنها با توجه به رد موشک چنین نتیجه گیری ای کردم و به قول شما عدم وجود انفجار موشک یا برخوردش در نقطه ای دیگه میتونه دلیل بر اشتباه بودن این فرض باشه. امروز اعلام شد رسما هقت موشک شلیک شده، هر چند در یکی از فیلم ها فرد حاضر تا 7 میشماره ولی چیزی که دیده میشه 6 مورد هست که شاید خارج از تصویره هفتمی. از طرفی در فیلم برخورد حداقل 5 اصابت را میبینیم که این هم ممکنه قبل و بعدی داشته باشه فیلم و دو اصاب تا اماده شدن دوربین و یا بعد خاموش شدن دوربین رخ داده باشه یا اصولا دو موشک دیگه برای این نقطه نبوده باشند. موشک ها هم با توجه به تصاویر و طبق گفته ها گویا فاتح سری B هستند.
  19. اصولا حمله هوایی و اون حس حساسیت برانگیز تجاوز به حریم هوایی یک کشور ( حالا موشک هم همینه ولی عرفا و حسا ) خصوصا برای کشوری مثل ایران ( والا که ترکیه براش طبیعی است و البته برای مورد حمله قرار گرفته ها اعم از عراقی ها و کردها هم و فقط ما هستیم که هر حرکتمون به همه بر می خوره! ) ممکنه زیادی پر سر و صدا باشه. هر چند مشخصا ما همیشه پرهیز داشتیم از حملات هوایی حالا یا به خاطر ریسک انسانی حمله/یا بی سر و صدا بودنش در کشور مقصد/یا تجهیزات نیروی هوایی و اطمینان پذیری و ... از طرفی در مورد پهپادها هم با توجه به تصاویر حداقل یکی از ساختمان های مورد حمله قرار گرفته که تصویرش پخش شده ساختمان مستحکمی بوده، حالا اینکه چند طبقه بوده و کجاش جلسه بوده بماند، بعید میدونم بمب های سدید امکان تخریب چندانی را می داشتند. پس میمونه موشک یا راکت ها که هم بحث اون نمایش خاص خودشون را دارند به عنوان سرمایه اصلی تهاجمی ما، هم قدرت تخریب بیشتر و هم دقت قابل قبول و هم بحث حتی شاید مالی که با توجه به نرخ تولید ما توجیه پذیرتر شاید باشه تا مسائلی همچون تست عملی سلاح در یک هدف واقعی و ... یک مورد را فراموش نکنیم که در مورد ایران کوچکترین لغزشی تبیدل به یک موج بزرگ رسانه ای بر علیهش میشه و این باعث میشه بسیار دست به عصا حرکت کنند نیروهای ما. در انتخاب هدف/سر جنگی مناسب(تضعیف شده حتی)/زمان معین و اشخاص حاضر و غیرنظامیان که همه این محدودیت ها باعث میشه ما شاید یک حمله تمام عیار را شاهد نباشیم. چون بحث اتفاق نیست که مثلا بگیم اگر حادثه ای رخ داد برای غیرنظامیان به راحتی ائتلاف عربی و غربی میگیم اشتباه کردیم و دنیا هم اشک ریزان میگه آفرین به این صداقتت! دیگه حساب کنید طرف اعتراف کنان با اتوبوس سه نیروی انتظامی را زیر میگیره و به راحتی وزیر امور خارجه یک کشور و توئیتربازها براش هشتگ بیگناهی میزنن!! یا تروریست مسلح دستگیر شده در درگیری نظامی و عضو گروهک شناخته شده تروریستی اعدام میشه و بازیگر خانم ما براش هشتگ! تاسف میزنه و با خانواده و دوستان و رفقاش ابراز همدرددی میکنه و طرف مقابل را محکوم به جنایت، با چنین وضعی طرفیم. در مورد تعداد هم به نظر همون 6 موشک /راکت شلیک شده که یکیش به قول برخی کامنتها گویا میانه راه ترجیح میده بره یک دوری بزنه! و 5 مورد اصابت را ما شاهد هستیم.
  20. بصره! تظاهرات به بهانه ضعف دولت در خدمات عمومی و شهری / محل: روبروی کنسولگری ایران! پ ن: کنسولگری ایران کاملا در آتش حمله مهاجمان سوخت. چیزی که از تصاویر بر میومد حمله کاملا از قبل تدارک دیده شده بود. اون حجم از کوکتل مولوتف را نمیشه در لحظه تولید کرد معلوم بود از قبل آماده شده بود و در یک زمان به داخل پرتاب شدند. حجم آتشی که زبانه می کشید به همراه لاستیک هایی که به داخل منتقل کرده بودند و آتش زدند بسیار گسترده تر از یک تعرض معمولی بود. البته سخنگوی وزارت امور خارجه هم اعلام کرد که از روز قبل تهدیدات را اعلام کرده بودند به عراقی ها. بلافاصله بعد این اتفاق رسانه های پرتعداد عراقی و عربی و از جمله سردسته نشاندارشون اسکای نیوز عربی شروع کردند به جعل اخبار و جعل بیانیه از طرف ایران و جو روانی شدیدی برای ماهی گیری از شرایط موجود را ایجاد کردند که شاید در ادامه بتونند اوضاع را در نقاط دیگه عراق هم ملتهب کنند و اصولا افکار عمومی را تحریک کنند، احتمالا پیوست ایرانیش را هم در رسانه های ایرانی و فارسی زبان خواهیم دید از جمله تعمیم این دست تعرضات به کلیت مردم عراق. هرچند در ایران زودتر شروع کرده بودند. نکته جالب اینه که بهانه شروع اعتراضات آب بود. وزیر آب از جریان صدر هست و نخست وزیر مسئول تام و تمام کشور عبادی و در جریان این حملات که حتی به یکی از مراکز درمانی نیروهای حشد هم کشید و زخمی های این نیرو و کادر درمانی مورد تعرض قرار گرفتند تنها مراکزی که مورد حمله قرار نگرفت مراکز صدر و عبادی بود تقریبا. حالا این را بزارید کنار برخی تحرکات و بیانات کنایه داری که گروهی در عراق وقتی بعد از کلی بده و بستان با آمریکا و عربستان و ائتلاف با هر کسی که وزنشون را بالا میبرد باز موفق نشدند اکثریت را تشکیل بدند در مجلس، و از جمله عبادی مبنی بر اینکه مشکلات آب به خاطر اقدام ایران در بستن سهمیه اروند هست و نه ترکیه که 90 درصد منابع آبی عراق به سدهای ترک ها وابسته است تا روشن تر بشه که آیا کسب قدرت به هر بهایی هم جزء این تحریکات بوده یا خیر؟! خصوصا بعد از اینکه فیاض با اقدامات یکجانبه عبادی از ائتلاف با عبادی خارج شد و به ائتلاف رقیب پیوست.
  21. در اوایل این تاپیک دوستمون تلاش گمانه زنی کرده بودند که برد صیاد 4 یعنی موشک احتمالی سامانه باور در همین حدود 200 کیلومتر خواهد بود و صیاد 3 هم چیزی در حدود 100 کیلومتر ( اون موقع رونمایی نشده بود ) که به نظر درست میاد. در اشاره معاون وزیر دفاع بر چالاکی و سریع بودن این موشک تاکید شده بود. ما حالا فعلا با داشتن و حفظ اس-200 برای بردی ورای 200 کیلومتر میتونیم کار کنیم برای بردهای بیشتر روی همین پلت فرم جدید. سامانه باور برای ما میتونه نقش سیستم های پدافندی دوربرد روس ها را فعلا در این قدم اول و ورژن ابتدایی داشته باشه و مرحله به مرحله در ورژن های بعدی مورد ارتقا کلی در رادار و سیستم فرماندهی و نرم افزاری و موشکی و حتی برخی زیرسیستم های تنوع موشکی در بردهای مختلف در قالب یکپارچه قرار بگیره. اصولا پلت فرمهایی چون خانواده رعد و همین باور و ... بسیار امیدوار کننده میتونند باشند برای حرکت در یک مسیر رو به جلو و درست در پیشبرد توان پدافندی که باید امیدوار بود در برد کوتاه هم پلتفرمی کارا به این شکل تولید کنیم که دیگه با کار روی همون پلت فرم ثابت پیشبرد طرح ها و اهداف جدید را داشته باشیم.
  22. در حقیقت به نظر پوشش و پیش سایت تاسیسات زیرزمینی در حال احداث و ورودی هاشون بودند. نتانیاهو دوبار بعد این حمله اشاره کرده که اجازه احداث تاسیسات ساخت موشک و سلاح های دقیق و نقطه زن را به ایران نمیدیم در سوریه. اگر هدف این باشه یعنی احداث کارخانجات برای ساخت موشک هایی مثلا در کلاس فاتح در سوریه برای استفاده بومی! و برای حزب الله خب عاقلانه ترین کار همین تاسیسات زیرزمینی است با توجه به وضعیت پدافندی و جغرافیایی سوریه ولی خب همونطور که اشاره شد در مقابل رصد 24 ساعته و لحظه ای سوریه توسط انواع و اقسام ابزارهای انسانی و ماشینی! و زیر بمباران ها و حملاتی که هر سایتی را مشکوک میبینه مورد هف قرار میده بسیار سخت هست کار.
  23. اگر این نذیر باشه ما همچنان تصویری از سپهر نداشتیم تا حالا پس. رسانه ها تا به حال تصویر از سه رادار قدیر را منتشر کردند و همزمان با رادار دوم قدیر فکر کنم اشاره به رونمایی از سپهر 3000 کیلومتری یکسال بعد هم شد ( حوالی 91 بود فکر کنم ) ولی خب این اتفاق نیفتاد تا چند روز پیش که اشاره شد در آینده نزدیک رونمایی میشه یک سامانه برد بلند راداری که یحتمل سپهر هست. حالا مثل قدیرها میتونه راه اندازی شده باشه ولی همچنان در حال تست بوده باشه ( قدیرها در یک مورد حداقل اشاره شد 6 ماه در حال تست بوده ) و یا مثلا به عنوان اینکه اولین نمونه از نوع خودش در ایران بوده در حال تست و ارتقا مدام بوده در بخش سخت افزاری و نرم افزاری و یا اینکه دلایل دیگه. ولی به هر حال قدم های بسیار خوبی در رابطه با رادار های پیش اخطار داشتیم.
  24. روس ها نشون دادند هیچوقت این مسئولیت را به تنهایی به عهده نمی گیرند، حتی اعلامش را. حالا به دلایل مختلف و شاید یکی از اونها اینکه اگر تلفات شدیدی در حملات بار بیاد متوجه خودشون به تنهایی نباشه. سر قضیه پهپادها به شدت عصبانی شده بودند، شاید به این دلیل که خطر جدی برای پایگاه های خودشون میدونند. هر چند ترک ها باز در این قضیه دوگانه دارند رفتار میکنند و البته با توجه به افسار ارز در ترکیه که در دست آمریکایی ها افتاده فعلا، به شدت دست به عصا حرکت میکنند تا بهانه برای تحریک بازارشون به دست امریکا ندند. ترامپ هم که مواضعش بسیار مذبذب! و مختلف و البته گاه مضحک هست ( اینکه زن سوری در همایش فلان ایالت گفت خیلی بده اگر ارتش سوریه حمله کنه و من رفتم یک مقاله خوندم دیدم اره حمله به ادلب کار خیلی بدیه ) از تهدید به خاطر حمله شیمیایی حالا رسیده به تهدید به خاطر تلفات در جنگ و البته روس ها هم به نظر اینبار صراحت بیشتری در بیان حتمی بودن حمله به ادلب و لزومش دارند. ولی خب ماجرای ادلب پیچیده است. هم به عنوان آخرین پایگاه و هم بحث آوارگان و هم تعداد تروریستها و مقاومت احتمالا شدیدشون و هم اینکه اصولا گروه های حاضر از جمله گروه های مورد علاقه غرب! بودند و هستند در بحران سوریه و غربی ها هم در این آخرین نبرد هیچ بدشون نمیاد ده ها بهانه حقوق بشری/جنایت جنگی/شیمیایی و اصولا حقوقی جور کنند و با حملات نظامی خسارات بیشتری به زیرساختهای سوری ها بزنند در بعد نظامی تا بعدها بهره بیشتری هم صهیونیستها برده باشند و هم آتوهای خوبی در مذاکرات داشته باشند.
  25. ساعاتی پس از اعلامیه ارتش صهیونیستی مبنی بر حمله به 200 نقطه و پایگاه در سوریه طی سال پیش و شلیک بیش از 800 موشک و خمپاره به سوریه طی 18 ماه گذشته، این رژیم دوباره از فراز آسمان لبنان و بیروت به دو استان حما و طرطوس سوریه حمله کرد و چندین پایگاه نظامی را مورد هدف قرار داد. این حملات متعاقب اظهارات پر تکرار و تعداد این چند روزه ی مقامات این رژیم مبتنی بر قدرت نمایی و رجزخوانی و حتی ادعای حمله به هر نقطه دلخواه که خطری براش محسوب بشه از جمله عراق و همچنین طبق اظهارات نتانیاهو حملات پیش دستانه بسیار پیش تر از شکل گیری یک تهدید علیه این رژیم هست. اعلام قریب الوقوع احتمالی معامله قرن توسط ترامپ و همچنین طرح های موازی شهرک سازی های جدید و تخریب روستاهای فلسطینی و قطع کمک های مالی به سازمان مهاجران فلسطینی و تنگنای شدید مالی ضد فلسطینی ها و همچنین چک سفید امضای نیکی هیلی به عنوان نماینده سازمان ملل و رییس دوره ای شورای امنیت برای حمایت تمام و کمال و فشارهای مالی ضد جبهه مقاومت از جمله حزب الله و لبنان و تحرکات در مرزهای عراق و سوریه و همچنین امیدواری صهیونیستها در این ماه عسل شیرین به تحمیل به رسمیت شناخته شدن اشغال جولان و حمایت های آشکار و پنهان برخی کشورهای عربی و در نهایت جنگ خونین ضد یمنی ها به نظر یکی از بهترین ادوار تاریخی را داره برای صهیونیستها سپری میکنه. حالا تمام اینها سبب شده که نتانیاهو و وزیر جنگش طی هفته گذشته چندین بار به مناسبت های مختلف این عبارات را تکرار کنند که اگر قوی نباشی سلاخی خواهی شد و هر وقت قوی باشی دوستان و هم پیمانان جدید هم پیدا خواهی کرد که به نظر بیشتر ناظر بر قدرت نمایی نظامیشون در چند سال اخیر هست و نزدیک شدن کشورهایی چون عربستان و امارات بهشون. پ ن: طبق اخبار رسانه ها گویا دو منطقه وادی العیون تقریبا در مرزهای طرطوس و حما و شهر بندری بانیاس در طرطوس هدف بوده و به نسبت اهداف جدیدتری محسوب میشند هر چند همچنان مثلا وادی العیون در محدوده ای از مضیاف قرار می گیرند که بارها مورد حمله بوده. جنگنده ها در ارتفاع پست حملاتشون را از فراز لبنان انجام دادند. خبرهای اولیه حاکی از کشته شدن 2 نفر و زخمی شدن 5 نفر هست.