alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,015
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. البته واژه ها در سرزمین های اشغالی گویا بر عکس استعمال میشه، در سرزمین های اشغالی فقط یک تروریست وجود داره اون هم اشغالگری است که به زور ( تجاوز، تعدی، کشتار، اسارت، سلب حقوق و چه و چه ) هفتاد سال هست که با تمام توان و تهدید و تطمیع و حاکم کردن اختناق در جهان داره جنایت میکنه و تازه طلبکار هم هست. بله؛ البته که کاملا دلرحمی(!) و برخورد حرفه ای(انصافا در تجاوز و اشغال و کشتار حرفه ای هستند) این متوحش ترین جانوران عالم را در قتل عام سیستماتیک ساکنین اصلی سرزمین های اشغالی، غصب زمینها و خانه ها، ویران کردن منزل ها بر سر ساکنین ،بمباران و سلاخی کودکان در یورشهاش اشغالگرانه در لبنان، زیرگرفتن فلسطینی ها با خودرو، شلیک به سوی تظاهرکنندگان فلسطینی در غزه،، هفتاد سال قتل و غارت و تجاوز و اشغال ( این فقط کلماتی است که من از رمان های غربی و عربی انتخاب کردم که جرات پیدا کردند خیلی کوتاه در حد چند جمله سالهای تجاوز و اشغال خصوصا در ابتدای اون را توصیف کنند قبل از اینکه هولوکاست و یهودی ستیزی چماق اختناق و در نطفه خفه کردن هر اظهار نظری بشه ) زندانی و قتل تدریجی زن و مرد و کودک و نوزاد در بزرگترین زندان جهان، محروم کردن هر کس که حقوق خودش را طلب میکنه و زندانی کردن کودکان را به جرم مقاومت و انواع و اقسام تجاوزات نظامی به کشورها، ترور سیستماتیک نظامیان و غیرنظایمان کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان، ترور دانشمندان هسته ای کشورمون با فرض اینکه یک روز نتایج تحقیقاتشون ممکنه به ضرر من باشه، ترور دانشمندان کشورهای مختلف، حمله به زیرساخت کشورهای مختلف، آدم ربایی و ... و نهایتا در شکل تهوع آوری از وقاحت طلب کار بودن از همه جهان، را داریم مشاهده میکنیم. و اشاره کردم که بسیاری از ما یا تنها قطره ای از این شرایط جدید را میبینیم ( چیزی از فلسطین برای کشتار و جنایت باقی نزاشتند ) و یا چند تصویر باسمه ای از صدا و سیمای خودمون یامون میاد، ولی اصل جنایت و جانور خویی این متوحشین را همونطور که گفتم (خوشبختانه(!) ما هم روایتش نکردیم چون در اون دوران انقلابی هنوز رخ نداده بود ) باید در برخی متونی که از دسترس سانسور و خفقان این رژیم و دوستانش(یعنی تقریبا تمام جهان) باقی مونده جستجو کرد که در زمان اعلام اشغال اولیه چه ها که نکردند و برخیشون واقعا در دوران معاصر لااقل شبیه به افسانه میمونه از حیث تعفن روح شبه انسانی که میتونه چنین کنه. نهایتا من مدام این داستان را تکرار میکنم که وقاحت را اتفاقا خودشون به خوبی معنا کردند و داستانی که پشت واژه ای برای بی شرمی و بی حیایی دارند ( جاری در طول این هفتاد سال تجاوز و اشغال و جنایت ) نشون میده اتفاقا واقفند که چه طور موجوداتی هستند وقتی که در فرهنگ واژگانیشون از «خوتسپا» میگند به این قرار که فردی پدر و مادر خودش را کشت و در دادگاه برای جلب ترحم و حکم عفو؛ اظهار میکرد من چون یتیمم باید حکم به بخشش من بدید. (دقیقا مثل همین ماجرای عوض کردن جای جانی و قربانی ) * در مورد خطای مقایسه ای هم باید عنوان بشه در سوییس پلیس حالا طبق قانون کشورش عمل میکنه و اصولا نمیشه برای نمایش رسانه ای یک جانی و قاتل متجاوز با قربانی خودش امتیازی قائل شد. چون به هر حال متجاوز و قاتل هر چه قدر هم (حالا جلوی دوربین) با مقتول و قربانی نایس! باشه نهایتا قاتل هست و قربانی هم مقتول.
  2. نماینده روسیه تو سازمان ملل دیشب چند اظهار نظر داشته که میشه نتایجی ازش برداشت کرد: گفته «خیلی مسخره است که امریکا خودش را عضوی از برجام میدونه و میخواد مکانیسم ماشه را فعال کنه و اینکه آمریکا باید حواسش باشه در ازای این برجامی در کار نخواهد بود دیگه و اونوقت آژانس انرژی اتمی دیگه این بازرسی های فعلی که در تاریخ آژانس و علیه یک کشوری بینظیر هست از دست میده.» برداشت یک: امیدوارم فرضا بعد از مکانیسم ماشه احتمالی و بازگشت همه قطعنامه ها و مرگ رسمی برجام بر خلاف گمانه زنی نماینده روس ما همچنان اصرار نداشته باشیم که نه خیر! ما همچنان در برجام میمونیم(!) و منتظر تا بقیه و اروپا به تعهداتش عمل کنه، حالا همه قطعنامه ها هم که برگشت و نقطه سر خط شد که شد، تحریمهای یکجانبه هم جنبه بین المللی و شورای امنیتی گرفت که گرفت. خب که چی؟! برداشت دو: در بیشتر اظهار نظرها ( روسها و اروپایی ها) به نظر یک جور احتیاط وجود داره که گویی برای موفقیت آمریکا در عملی کردن مکانیسم ماشه شانس به هر حال معتبری قائلند ( یا حتی توسط اروپا ) این نکته حائز اهمیت هست. برداشت سه: نماینده روس شاید دقت نمیکنه که شاید برای مثلا اروپا تا حدی و طیفی در آمریکا قطع بازرسی های آژانس ( بعید میدونم ما از ان پی تی خارج بشیم و تنها منظور کاهش بازرسی هاست چون به هر حال طبق ان پی تی حق بازرسی سر جاش هست ) کمی نگران کننده باشه ( که اون هم به نظرم چون اونها هم مطمئن هستند ما سراغ بمب اتم نرفتیم و نمیریم نهایتا خیالشون راحت هست تا حدی ) ولی تیم پمپئو همونطور که برایان هوک در این چند روز صریحا و حتی با تمسخر گفته «کاری میکنیم که برجام بخار بشه تا بایدن حتی اگر خواست هم بهش نتونه برگرده» نهایتا دنبال نابودی برجام به هر قیمتی است چون با این کار رسما حتی اگر اوباما هم سر کار بیاد باید و حتما مذاکره ای صورت بگیره تا مثلا خود برجام هم اگر خواسته شد برگرده (به لحاظ حقوقی) بماند که خبری دیروز منتشر شد که دموکرات ها و مشاور امنیت ملی بایدن به صراحت گفته که برجام دیگه شکل سابقش معنا نداره و بایدن به قدرت برسه باید بندهای غروب بازنگری بشه و توافق گسترش پیدا کنه و چیزهای جدید بهش اضافه بشه. نهایتا تیم پمپئو امیدوار هست با قطع امید ایران شاید ایران نهایتا راضی بشه باهاشون پای میز مذاکره بشینه و همونطرو که ترامپ هم بهش خورونده شده باور کرده که مثلا توصیه جان کری و دموکراتها باعث شده ایران چون امید داره به برجام پای مذاکره باهاش نره و مشخصا ترامپ هم توسط تیم پمپئو این را باور کرده که تنها راهش اینه برجام رسما نابود بشه با رفتن پرونده به شورای امنیت. یک توییت کنایه آمیز هم داشت که تندروهای امریکایی دارند تبلیغ میکنند روسیه برای این از برجام داره حمایت میکنه که بتونه چند تا سلاح به ایران بفروشه و پول دریافت کنه، اشاره کرده بود باور کنید این نظری هست که دارند براش تبلیغ میکنند (منظورش این بود همینقدر مسخره)
  3. تروریستهای ارتش صهیونیستی حمله کردند به کرانه باختری، مردم بی دفاع که چیزی جز سنگ برای دفاع ندارند هم مثل همیشه با سنگ به دفاع از خودشون براومدند، سنگ خورده تو سرسربازشون سقط شده و این روایت و انتخاب واژگان سران صهیونیستی است برای تهدید مردم بی دفاع نه تنها اعتقاد دارند وقتی به کشور مستقلی مثل عراق و سوریه حمله میکنند اون کشور حق استفاده از پدافند و دفاع از خود را نداره و اگر چنینی کنه تهدید میکنند حمله همه جانبه بهش میکنند، حالا در مورد یورش وحشیانه سربازان تا بن دندان مسلح (کلاهش کجا بوده؟!) اش هم میگه حتی با سنگ هم حق مواجهه ندارید و بزارید کارشون را بکنند و بدون ایجاد مزاحمت دستگر کنندتون یا بکشنتون یا تجاوز کننند به محدوده هاتون.
  4. وقتی از جری شدن دشمن و عقب نشینی از حقوق خودمون در ابهای منطقه ای میگیم* یعنی چیزی شبیه این تصویر. رفتار بالگرد امریکایی به همراه جمعی! دیگر بالگردها اون هم بیخ جزیره فارسی ما را میبینیم که چطور تحریک آمیز در حال اجرای گشت و مانور هست. *به هر بهانه ای که میخواد باشه، یعنی چی دشمن را تحریک نکنیم؟ مگه در خلیج مکزیک حضور داریم که کسی را تحریک نکنیم، اونها اومدند بغل گوش ما و دارند ما را از حقمون محروم میکنند و تحریک میکنند. اگر قرار هست ایستادن روی حقوق تحریک باشه و منجر به جنگ باشه پس جنگ ها غیر از این مگه برای چی رخ میدند؟ جز حقوق و زورگویی یک طرف و رسیدن به مرحله محروم کردن از حق برای یک طرف؟ حالا حق امنیت جزیره و حریم کشور میخواد باشه یا امنیت زیرساخت و مردم و اقتصاد یا هر چیز دیگه ای
  5. در مورد ضعف در حوزه نظامی چون مسائل عینی است و معمولا نتایج فاجعه بار خودشون را به شکل فوری نشون میدند واکنش ها زیاد هست ولی در همین فی المثل سیاست خارجی چون نتایج تصمیمات و اقدامات تدریجی و نامحسوس و غیرملموس هست اغلب یا پیچیده و چند وجهی و نتیجه یک سلسله تصمیمات در طول زمان توجه کمتری بهش میشه. جناب ظریف هم عملکرد خوب داشته و هم عمکلرد به شدت ناامید کننده گهگاه. اشتباهاتی اساسی مثلا در برجام و بعضا جناحی عمل کردن در ابتدای دولت ( با اینکه به نظرم اعضایی مثل وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و امثالهم قطعا هم باید فراجناحی انتخاب بشند و هم اگر حتی تعلق خاطری دارند ولی فراجناحی عمل کنند ) تا مواردی مثل اظهارت خامشون در امور دفاعی یا بعد ترور سردار و ... حالا شخص جناب ظریف را چون راس کار هستند فعلا مثال میزنیم والا میشه از انفعال و کم تحرکی مثلا متکی در دوره مسئولیت خودشون گفت و به همین ترتیب بقیه. رفتار فراجناحی یک بابش به قول شما میشه کار تیمی. یعنی استفاده از نظرات و تجربیات همه جناح ها یا همه بازوهای مرتبط با یک کار فعال در این حوزه وسیع ( رسانه گرفته تا نیروهای نظامی و ... ) ضعف فعلی وزارت امور خارجه ما در انسجام و اتوریته برای وزارت امور خارجه، عدم ارتباط گیری موثر با کشورهای عربی و خصوصا مردمانشون، عدم ارتباط با کشورهای آفریقایی، عدم ارتباط موثر با کشورهای امریکای لاتین و حتی همسایگان مشهود هست. ماجرای این روزهای افغانستان را ببینیم، ما باید مدعی باشیم ولی چند رسانه افغانستانی با منشا خارجی کار را دست گرفتند و این جو وحشتناک را ایجاد کردند علیه ما در حالیکه سالی 160 هزار مهاجر غیرقانونی وارد کشور میشند که هر کشوری حق داره حتی بدون توجه ( با توجه به این حقیقت که بخش زیادیشون قاچاقچی و حامل مواد مخدر و حتی تروریستها هستند* ) دستور شلیک بهشون را بده اونهایی که از مرزهای غیررسمی و قاچاق وارد کشور میشند به انحا خطرناکی ولی تنها دستگیر میشند بازگردانده میشند و حالا در این حادثه مشکوک که چند باره و با تحقیق چند باره از مرزبانی به شدت رد شده که در ایران بوده و اصلا مرزبانی در اون مقطع برخوردی داشته و حتی ایران با همه این حقایق گروه تحقیق را هم پیشنهاد داده ولی طرف افغان اصلا جواب نمیده و نونش را در همراهی با پمپئو!! و فضاسازی ضد ایران میبینه. رویکرد بحرین و حتی اون اوایل قطر و ... را با رویکردشون در دولت های گذشته مقایسه بکنیم میفهمیم یکی از مسائل اساسی ما طی این دوره از دست دادن قسمتی از شخصیت کشور بوده در حزوه سیاسی. * یک کارگر نوجوان افغان داشتیم چند سال پیش که لهجش هم به شدت غلیظ بود. تعریف میکرد که چطور پشت صندوق عقب یک ماشین به ایران قاچاق شدند و نکته جالبی که میگفت این بود که یکی از افغان های با ریشه تاجیکی همراهشون بود که داشت باهاشون میومد ایران تا از مسیر ایران خودش را برسونه به سوریه و بهشون میگفته قصدش ملحق شدن به داعش در سوریه است!
  6. مشخصا با گفتار غیرحرفه ای و کاملا آماتور و خارج از چارچوب استانداردهای وزارت امور خارجه ایران حتی، جناب ربیعی سخنگوی دولت یک مسئله مطالبه انگیز را طوری جلوه داد که نه تنها موجب سواستفاده ترامپ ازش در تاثیرگذاری داخلی و تقویت جایگاه خودش و متعاقبش توپ را انداختن به زمین ایران و ایران را بعد از حادثه ترور حتی مشتاق مذاکره و التماس کنان برای اون نشون دادن بلکه حالا در یک موضع بالاتر هم قرار گرفتند و ایران را در مقام مدافع و متهم نشوندند دوباره. البته مشخص هست که نیاز به مذاکره برای ترامپ چقدر اهمیت داره که حتی اینطور غیرحرفه ای این نیازشون را فریاد میزنند: "هواپیما بفرستید" مشخصا منظور تماس مستقیم و هماهنگی و مذاکره هست قبل از اینکه اصلا مسئله گروگان های ایرانی دستشون را مطرح کنند (هواپیما سرخود که نمیتونه بپره بره امریکا) و مثل توییت امروز ترامپ که پیروزمندانه حرف های سخنگوی دولت را بازنشر داد قطعا بعد اولین تماس برای هماهنگی تیم ترامپ اون را یک پیروزی برای خودش قلمداد میکنه و ترامپ هم سر دست میگیره ( بدون اشاره به موضوع ) که نهایتا ایرانی ها اومدند برای مذاکره. در حالیکه جناب موسوی سخنگوی وزارات اور خارجه هم در تصحیح سخنان سخنگوی دولت و هم در این توییت تاکید کردند که بحث مربوط به 2018 هست و اون هم از طریق دفتر نمایندگی ایران در واشنگتن دنبال میشه که ایرانیان زندانی ازاد بشند و اصلا نیازی به مذاکره مستقیم نیست در این شرایط و یک مسئله ساده است که ایرانیان در مقابل مجرمان امریکایی ازاد بشند از قبل هم مطرح بوده و امریکا زیر بار نمیره و اصرار داره بیایید مذاکره کنیم اینم توش قرار میدیم (در حقیقت زندانیان را هم گروگان برای مذاکره مدنظرش گرفته ) در حالیکه ربیعی با افتضاح کامل این مسئله را تلاش ایران برای مذاکره مستقیم با آمریکا عنوان کرد و اونها هم با حذف مسئله زندانیان سواستفاده کردند ازش و حالا هم طوری بحث را مطرح میکنند که ایران گویا علاقه ای نداره زندانی هاش ازاد بشه ( مثل ماجرای کمکهای کرونایی که اول زنگ بزنید درخواست بدید بعد براتون میفرستیم ) در پاس گل دادن به دشمن ( خدا کنه که عمدی نباشه ) و اون را در موضع قدرت نشوندن و برگهای برنده را حتی به باخت کامل تبدیل کردن بدون هیچ دستاوردی گویا عادت شده. معلوم نیست این تقویت جایگاه یک دشمن در رقابت حساس لحظات و برگه ها هدفی است برای تشعیف بیشتر و تسلیم نهایی یا واقعا از سر هول بودن و بی تجربگی و بی انگیزگی و اشنا نبودن به روابط بین الملل و آماتوری محض یک عده در قامت سیاستمدار باز میگره. پ ن: ظریف در اظهارتی جدید گفته هیچ مذاکره ای در کار نیست و اصولا دولت فعلی آمریکا اگر توافقی هم کنه در هر مرحله میزنه زیرش به راحتی با یک ادعای جدید و این چیزی است که همه ی جهان هم بهش اذعان دارند. ولی حرف های سخنگوی دولت کار خودش را کرده و پمپئو و ترامپ در حال ماهیگیری از اون تک اظهار نظر هستند.
  7. این ماجرای حمله سایبری به شبکه اب تل آویو و این جنجال یک هفته ایش به نظرم در راستای همون بحث سناتورها و پلن امریکایی ضد تاسیسات حیاتی ایران هست. به نظر یک جور بهانه تراشی است برای اماده سازی شرایط به منظور خرابکاری/حمله سایبری/نظامی محدود به تاسیسات حیاتی ایران خصوصا در تابستان پیش رو که از لحاظ زمانی مقطع سرنوشت سازی است برای ترامپ. مسئولین امر باید این نکته را جدی در نظر بگیرند چون به نظر فاز اخر در این دوره ترامپ (تنها فرصت باقیمانده) به منظور به اصطلاحا براندازی و آشوب از داخل همین حمله به زیرساختها در یک تابستان گرم! هست تا به نارضایتی ها دامن بزنند.
  8. مهمترین مزیت این سیستم هیبریدی! اینه که توان غافلگیری را میبره بالا. وقتی شما یک سیستمی داشته باشی که در خط ساحلی یا جزایر مستقل هست و میتونه هم پسیو و هم اکتیو عمل کنه به صورت مجموع در یک سامانه یعنی دشمن یا قدم به قدم شروع کنه به کاوش و انهدام پدافند ( تازه اهداف پسیو کشفشون سخت تر هست ) و بعد جلو بیاد تا بتونه موشک و یا بمب 200 کم و 100 کم را به اهداف دیگه شلیک کنه یا اینکه چشم بسته اقدام کنه با توجه به کاوش راداری که ممکنه در دام سیستم پسیو سامانه بیفته. دست اپراتور هم باز هست برای خاموش و روشن کردن رادار اصلی سامانه و استفاده مبتکرانه از سامانه ( مهمترین بحث بحث استقلال سامانه است خصوصا در مناطقی مثل جزایر و پستی و بلندی های ساحلی ) جدای از اون ما داریم در مورد یک سامانه در میان خانواده پدافند ایران صحبت میکنیم که در عین استقلال حمایت سامانه های برد بلند و .. را هم خواهد داشت. اینکه تلها در سامانه سوم خرداد مجهز به اپتیک بشند و یک خط جلوتر از تلارهای سوم خرداد قرار بگیرند و از رادار تلار استفاده بکنند و یا اطلاعات را دوسویه در سامانه به اشتراک بزارند بحث مقابله با پدافند سوم خرداد را پیچیده تر میکنه.
  9. یکی از مهمترین مشکلات ما بودجه است. خصوصا چنین پروژه هایی که نیاز داره همون ابتدا مبلغ قابل توجهی از کل بودجه تخصیص داده بشه و البته دولتی که اعتقاد داشته باشه به پروژه ( از اونجا که چنین پروژه هایی بلند مدت هستند متاسافانه دولتهای مختلف با تغییر دیدگاه هاشون پروژه ها را هم دستخوش تغییرات و حتی توقف میکنند ) از این نظر خصوصا با وضعیت فعلی که هنوز هم متاسفانه با روشن بودن قطعی آینده حتی ( حتی اومدن بایدن ) سیگنال مذاکره و آرزو برای خرید شاید اروپایی به چشم میخوره مشخصا دست و دل به تخصیص بودجه نمیره و از طرفی گروه های تشکیل شده علمی برای پروژه ها هم یا از هم میپاشند ( چند نفر خارج از کشور، چند نفر مشغول به یک کار دیگه، چند نفر حیران! ) یا دلسرد میشند. این وضعیت میان زمین و آسمان بودن همه پروژه های مهم ( که باید تصمیم قطعی گرفته بشه براشون ) را هم میان زمین و آسمان معلق کرده که شاید گوشه چشم و مرحمتی کنند و ما بتونیم به طور عادی تجارت کنیم ( قطعا هیچ کس نمیگه چیز بدیه ولی وقتی به شروط 12 گانه نگاهی میکنیم و از طرفی زیر پا گذاشتن هر قانون ممکنی در جهان برای به دست آوردن دل صهیونیسم! (معامله قرن و طرح الحاق کرانه باختریو .... ) شکی باقی نمیمونه که تا وقتی منافع صهیونیستها تامین نشه هیچ اتفاق خارق العاده ای رخ نمیده و منافع صهیونیستها هم مشخص هست که با حتی چهار پنج برجام هم راضی نمیشند و امریکا اگر فرضا برجامی هم ببنده و در راستای منافعشون اونها تشخیصش ندند به سرنوشت برجام قبلی دچارش میکنند )
  10. امروز نماینده رژیم صهیونیستی نامه زده به دبیرکل سازمان ملل و کلی سر و صدا که ایران چرا ماهوراه بر ازمایش کرده و چرا امنیت جهان را به خطر انداخته و همه باید متحد بشند این رژیم سرکش را ادب کنند و تحریمش کنند و این کارها وحشتناک هست و جنایت علیه بشریت هست و به چه حقی ماهواره بر ازمایش کرده و .... همه چیز را به کنار، همین چند ماه پیش اون موشکی که از عمق سرزمین های اشغالی ازمایش کردند و سیخ رفت هوا با اون ارتفاع و به ریش همه جهان هم میخندید و همه هم گویا یه پسر بچه موشک کاغذی پرتاب کرده اگر مطلبی هم کار کردند در تمجید اینکه آفرین به چه پیشرفتهایی داره نائل میشه و همینطور داره برنامه هاش را پیش میبره و اگر همینطور ادامه بده چنین میشه و چنان میشهو ایران را اینطور میزاره در مخمصه و فلان و بهمان ... حالا تست موشک ارو 3 در الاسکا و انواع موشکهای ریز و درشت بالستیک و شبه بالستیک و ضدماهواره به کنار... چند باری اشاره کردم که یهودیان برای کلمه "وقاحت" اصلا یک ترمِ داستان دار دارند در فرهنگشون ...
  11. یکی از مواردی که فایده خارج شدن از وضعیت انفعالی هست( به خاطر اخم و تخم های غرب)، همین بازنگری دشمن در طرح های دفاعیش و حتی با احتمال کم به تعویق افتادن برنامه های تهاجمیش هست. یعنی خود این حرکت های مدام و تست ها و ... میتونه منجر به بازدارندگی ولو کوتاه مدت بشه و دشمن را مدام مجبور کنه در محاسباتش به خاطر تغییرات لااقل از لحاظ زمانی تجدیدنظر کنه و برای ما زمان بخره. اون هم دشمنی که قبل از جنگ عادت داره همیشه همه فاکتورها را در نظر بگیره و اصولا با چشمان باز وارد یک جنگ بشه و هیچ چیز را از قلم نندازه. حالا اگر این حرکتها پیوسته و منظم باشه تاثیر خودش را در زمان طولانی تری خواهد گذاشت بدون هزینه جانبی و زیاد. (چون هم بازدارندگی نسبی و کوتاه را سبب میشه و هم در راستای تقویت بنیه دفاعی است )
  12. حالا این موارد را که از دو عضو سابق تقریبا مخالف سیاست های ترامپ هم هستند را وقتی کنار حرف برایان هوک میزاریم متوجه میشیم که نهایتا امریکا قصدش همین مکانیسم ماشه هست و متاسفانه باز هم با توجه به ضعفهای اساسی برجام و رجوع به کلمات حتی،که ازشون برداشت های دوگانه میشه ( بماند مکانیسم ماشه که خودش بندی است که از ابتدا هم تکلیفش مشخص بود ) عنوان میشه که موفق هم خواهد شد ( مگر روسیه و چین تهدید جدی کنند که در اینصورت قطعنامه را نادیده میگیرند و سلاح میفروشند که خب براشون هزینه زیادی خواهد داشت و اروپا هم اگر بخواد ملحق بشه کلی قصد باجگیری در حوزه بخصوص موشکی خواهد داشت ) حالا هوک چی گفته بود: " جو بایدن فکر بازگشت به برجام را از سرش دور کنه چون برجامی نخواهد موند که اون بهش برگرده " تنها راهی که مدنظر این گفته هوک هست همین مکانیسم ماشه هست. یعنی با فعال کردن مکانیسم ماشه از لحاظ حقوقی چون برجام از بین میره کامل دیگه مکانیسمی برای بازگشتش تعریف نشده جز با مذاکرات جدید ( حالا این را بزارید کنار گفته چند مقام فرانسوی و آلمانی که بله، نیاز به یک توافق جدید هست با این اوضاع و کاملتر! که ایران باید بپذیره ) از همه جالبتر، قبلا در مورد رویکرد همیشه تهاجمی امریکا گفتم چند بار: این بار هم ببینیم که چطور از مقام یک طلبکار حالا ما مجبوریم همه تعهدات اصلی برجام یعنی مالی را فراموش کنیم و منت آخرین بند حداقلی برجام را بکشیم، باز با رویکرد تهاجمی امریکا ما شدیم بدهکار و طرف غربی طلبکار.
  13. در تحلیل های قبل به این نکته اشاره شد که قاعدتا مقاومت انقدر ساده نیست که فریب صهیونیستها را بخوره. یعنی در مقطعی که بعد از جنگی سخت و نابرابر مسیر مقاومت حفظ شد و از محاصره حزب الله و نابودی در قدم بعدش جلوگیری شد و متعاقبش نابودی عراق و محاصره کامل ایران و بریدن ابزارهای قدرت ایران در منطقه و به شکل بدتر استفاده از همون ابزارها علیه خودش ( فرض کنیم الان النصره یا احزاب ترکستانی اردوغان مسلط بر سوریه بودند، نه تنها ایران دیگه سوریه و لبنان و حتی عراق را از دست داده بود بلکه رقیب قدرتمندش در منطقه ترکیه دست بالاتر را در جایی که روزی محل نفوذ ایران بود را داشت و از طرفی یک کشور دوست به یک کشور دشمن تبدیل شده بود که حداقل ضررش برای ما این بود که به جای تمرکز بر اسراییل باید بر این دشمن جدید که خط قرمزها و محدودیتهای اعراب جنوب خلیج فارس را هم نداره تمرکز میکردیم و پاسخ اقدامات تخاصمی و تهاجمیش را میدادیم و چون یک کشور جنگ زده . آشفته بود اقداماتش انتحاری هم میبود ) فواید و پیروزی های بزرگ در سوریه چیزی نیست که قابل کتمان باشه و به قول دوستان تروریسم بغل گوش کاخ ریاست جمهوری دمشق را خوشبخت ترین افراد هم گمان نمیکردند بشه پس زد و شاید خیلی ها سوریه را از دست رفته میدیدند و این شاید قدرت مدیریت سردار و ایستادگی شخص رییس جمهور سوریه بود که سوریه و بعدش لبنان و حتی عراق و ایران حفظ شد. و اما فریب صهیونیستها که در ابتدا گفتم. چه کسی باور میکنه صهیونیستها مشکلشون با حضور چند تیپ پیاده در سوریه است؟ هیچ کس! سوریه تا وقتی توان دفاع نداشته باشه و تا وقتی اسراییل را به رسمیت نشناسه این رژیم به هر بهانه ای سعی میکنه این کشور و حکومتش و زیرساختهاش را تضعیف کنه حالا ایران نباشه یک چیز دیگه چون سابقش نشون میده در استراتژی جنگ پیشگیرانه حتی پتانسیل تقویت کشورهای مخالفش را تحمل نمیکنه چه برسه جایی که دسترسی آسان بهش داره و براش خط جدی هم محسوب میشه. (راکتور هسته ای عراق، سوریه، سایت موشکی ایران، دانشمندان هسته ای ایران، داشنمندان سوری و فلسطینی و عراقی و چه و چه ) از این نظر یک بار عنوان شد که این رژیم تنها بهانه ها را برای توجیه سرخوشانه حملاتش ردیف میکنه و نه واقعیت میدانی: (قدم های بعدی را دقت کنیم اگر یک بهانش را ما سعی کنیم به خاطر اینکه داره فشار میاره عمل کنیم در راستای خواستش): -ایران نیروهاش را خارج کنه! ایران پایگاه هاش را ببنده ایران مستشار داره باید اونا را خارج کنه (اموزش ساخت موشک میدند ) ایران سوله های ساخت موشک داره حمله میکنیم تا هر چی سوله در سوریه هست و ما بهش شک داریم جمع بشه ( رسما تا اخرین سوله را میخواد بزنه چون میبینه چیزی جلودارش نیست و یک سوریه بی سوله! قابل رصدتر هست تا با سوله!!!) ایران داره به طور زیرزمینی فعالیت میکنه تا این فعالیتهاش متوقف نشه ما حمله میکنیم ( حالا چطور ثابت کنیم نداریم؟ قسم بخوریم؟ جامعه جهانی حرف ما را باور میکنه؟ یا همچنان میگه اسراییل حق داره لابد چیزی هست ) ایران داره سلاح انتقال میده حزب الله در سوریه حضور داره چرا ایران از مسیر سوریه به لبنان رفت و امد داره گروه های شیعه در سوریه هسته مقاومت تشکسل دادند و ما نمیتونیم یک حماس و جهاد را در سوریه تحمل کنیم و الی آخر .... خب عقب نشینی ما به چه منجر میشه؟ فریب فشار همزمان و حیله صهیونیستها را خوردن به چه منتهی میشه؟ اصلا هدف اصلی این رژیم که عنوانش نمیکنه چی هست؟ ببینینم: توجه کنیم که معمولا این قراردادها با شرکتهای روسی منعقد میشه ولی وقتی تهدید تحریم هست یکبار گفته شد کشورها عقب میشکند و اونی که میمونه چیه؟ استفاده هوشمندانه از ظرفیت کشورهای تحریم که تحریم بیشتر براشون معنا نداره. حالا این را بزارید کنار قرارداد معادن ارزشمند فسفات، زمین های کشاورزی غنی حاشیه رودهای باستانی فرات و شاخه هاش، دسترسی آرزومندانه تاریخی ایران به مدیترانه ( فقط همین یک مورد و سوء استفاده ای که ترکیه از ما میکنه به خاطر تک مسیر ترکها برای دسترسی به مدیترانه را حساب کنیم ) و همچنین خط لوله مهم انتقال نفت و دور زدن تگه هرمز و عمان و رهایی از این ماهیت تک بعدی و بسیار پرریسک جزیره خارک و مسیر دسترسی ریلی و زمنی به لبنان و ... حالا تمام این پازل را کامل شده ببینیم؟ ایران چرا این همه فشار و حمله و حتی تحقیر رسانه ای و قدرت طلبی صهیونیستها را زیر ضربات مدام داره تحمل میکنه به قول دوستان با تحقیر مدام واژه "صبر استراتژیک" ؟ و صهیونیستها چرا انقدر اصرار روی کلید واژه خروج ایران از سوریه دارند؟ آیا واقعا فکر میکنند ما فکر میکنیم مشکل اونها از حضور ما در سوریه چند صد نیرو است و حتی مستشار؟ یا اینکه مشکلشون در زیرساختی است که قراره از این دارایی ارزشمند و پتانسیل بینظیر که اون هم ناخواسته و بالاجبار به سمتش رفتیم محافظت کنه؟ ( شاید اگر جنگ سوریه نبود ما بهش فکر هم نمیکردیم و اونها هم هیچ مشکلی نداشتند یعنی این پتانسیل های بالا را ایران هیچوقت در سوریه فعال نکنه (اصلا یک موشک هم پاش وسط نباشه ) مثل قبل کشور دوست هم باشند و حتی برای حزب الله سلاح هم منتقل کنند مشکلی نیست ولی فکر این پتانسیل ها را از سرش به در کنه.) نهایتا هم ما و هم اونها خوب میدونند بدون زیرساخت بازدارنده، هزینه در سوریه برای فعال کردن پتانسیل های بالا یک نوع حماقت است چون دادن گوشت دم توپ هست! اتفاقا تبدیل میهشه به یک اهرم ضد ما چون همیشه گروگان صهیونیستها هستند سرمایه گذاریو ولی شما یک زیرساختی داشته باشی که حداقل بازدارندگی (مثل جنوب لبنان ) را داشته باشه نه تنها میتونی کل پتانسیل های استراتژیک بالا را فعال کنی که حتی در کنارش برای روز مبادا همون پتانسیل بازدارنده را حفظ کنی که اگر به خاک اصلیت هم تعرضی شد از اون ابزار بازدارنده استفاده دوگانه و تهاجمی هم ببری. حالا شاید بیشتر درک بشه چرایی "صبر استراتژیک" ما و چرایی " بی صبری استراتژیک! " صهیونیستها باشد که ما حمایت و توان و انگیزه مضاعف فراهم کردن هر چه قویتر اون زیرساخت مدنظر در سوریه را داشته باشیم. چه افکار عمومی و چه دولتها و چه نظامیان
  14. آیا آمریکا به خواسته اش در عراق رسیده است؟ حزب قانون به ریاست مالکی تقریبا تنها حزبی بود که با الکاظمی مخالفت داشت، چند روز قبل از رای اعتماد نامه تهدید کننده ای از سفیر آمریکا دریافت کرد که در آن تهدید شده بود که اگر اوضاع طبق روال پیش نرود آمریکا تضمینی برای ادامه ی (!) حمایت از عراق و همچنین وضعیت پایدار عراق نخواهد کرد و تلویحا وعده شورش و آشوب بیشتر داد.حالا با انتخاب کاظمی ( هر چند ائتلاف قانون به نظر در رای اعتماد شرکت نکرد ) آمریکا و شخص پمپئو آبنبات تشویقی را به دولت جدید همان لحظات اول تقدیم کردند. به ظاهر برای موفقیت دولت جدید و حفظ آن درست به شیوه ای که در لبنان خلاف آن عمل میکنند ( ایجاد مشکلات شدید ارزی و بانکی توسط ریاست بانک مرکزی که تحت حمایت سفارت آمریکاست ) تا دولت جدید که همسو با سیاست های آمریکا (در ظاهر) به اندازه دولت حریری نیست را با مشکلات اجتماعی رودررو کند. باید دید آیا ایران انتخاب منفعلانه ای (واگذاری زمین به رقیب) داشته است یا هوشمندانه ( یا خرید زمان ) ؟
  15. دقیقا. هنوز همون مشکل قدیمی است. به اهمیت رسانه پی نبردن. متوجه نیستند عزیزان که رسانه میتونه تولید قدرت هم بکنه. و چیزی که رسانه با تصویر منتقل میکنه چیزی است که شما در برابرش قرار میدید. اتفاقا امروز موردی بود مشابه. به انتظار تصاویر شهدای حماس و حزب الله دقت میکردم. حماس با دستان خودش با توجه به ظاهر تصاویر و چینش اجزای تصویر کمک میکنه به تبلیغ ضد خودش و حرکت مقاومتش ولی حزب الله ( از همون ابتدا ) در اعلان های رسمی به این موضوع دقت میکرد ( شاید به خاطر فرهنگ رسانه ای حاکم بر لبنان که تاثیر گذاشته ) حتی خود ما هم هنوز این رفتار رسانه ای را مثلا در اعلان رسمی شهدا فی المثل نداریم. پ ن: حالا درسته بحث بودجه و مالی هم هست ولی خب هنر مدیر اینه که با چیزهایی که داره حداقل ها را براورده کنه. ( یه مثال شلخته بزنم، شما مجبوری برای ماشین پلیس از سمند استفاده کنی؟ اعتبار و تاثیرگذاری پلیس را قطعا سمند خدشه دار میکنه در ظاهر، شما میتونی با سفارش مخصوص به تولید کننده و تغییرات جزئی، حتی رنگ آمیزی و برچسبها؛ سمند را از شکل مرسومش دور کنی و با اشنایی زدایی در ذهن مخاطب پلیس، کمی از وضعیت ابتدایی خارجش کنی )
  16. از ترور دانشمندان هسته ای گرفته تا ترور پدر موشکی ایران، ژنرال بلندپایه و یکی از نخبگان ارتش ایران، ترور هزاران انسان بیگناه، ده ها نخبه سیاسی کشور در اوایل انقلاب، احتمالا پدر علم سلولهای بنیادی و ده ها دانشمند و شاید مسئولان نظامی دیگه که حادثه تلقی شده، لو دادن برنامه هسته ای و ایجاد مصیبتهای بزرگ برای کشور، صدها نمونه جاسوسی و همکاریو خرابکاری صنعتی و اطلاعاتی دیگه، بازوی عملی صهیونیستها در ایران و راهبری اقدامات اونها، احتمالا هزاران مورد انتقال اطلاعات حساس، حضور مدام در اغتشاشها و کشتارها در کشور، خرابکاری های متعدد اجتماعی، زمینه سازی برای تحریمهای بیشتر، همکاری با دشمن متجاوز به کشور و نقش ستون پنجم و نهایتا با همکاری یک دولت خارجی تجاوز نظامی به کشور و..... هر کشوری بود چنین موجودات خائن و متعفنی را که شاید در تاریخ هیچ گروهی این حجم از خیانت را علیه کشور خودش اون هم با این تنوع در کارنامش نداشته باشه، رسما و قانونا خطرناکترین تهدید ممکن قلمداد میکرد و به شدت باهاشون برخورد میکرد. متسفانه بازی قدرت در کشور ما باعث شد نه تنها سوء استفاده کنند برای پوشوندن این تعفن در افکار داخلی بلکه اقداماتشون را هم تشدید کنند. حتی ارتباط ساده با این گروهک باید جرمی نابخشودنی قلمداد بشه ( چون کارنامه جنایاتشون روشن هست و ارتباط با چنین گروه تروریستی که واژ ه ها تقلیل پیدا میکنه در برابر کارناموشن و تروریسم شاید به طور کلی اقداماتشون را پوشش نده ) و به شدت باهاش برخورد بشه ولی میبینیم متاسفانه در کشور ما به دلایل مختلف مماشات میشه. ( دانشجوی تبریزی را دستگیر کردند چندین سال پیش و گفته شده که مرتبط با منافقین هست، از دشمن که انتظار نمیره شوربختانه در داخل برخی چنان جنجالی درست کردند که طرف ازاد شد و بلافاصله بعد از ازادی رفت پاریس و در کنگره منافقین حضور پیدا کرد و به ریش همه خندید ) برخی داخلیون یا متوجه خیانتشون هستند در حمایت از تروریسم ( اون هم تروریسم آغشته به هر خیانت و عمل تهوع آور دیگه ای ) یا نیستند که در هر دو حالت مجرم این ماجرا هستند و دستشون هم به خون گذشتگان قربانی تروریسم، تحریم، عقب افتادگی کشور الودست و هم در خیانت اینها شریک. حماقت و جهل و ساده لوحی و جوانی و هیجان و کودنی اصلا دلیل بر ذره ای کم بودن بار گناه و خیانت افراد نیست.
  17. رسما از خاک امریکا اقدام تروریستی کردند ضدونزوئلا ترامپ میگه به من مربوط نیست (پس چه کسی مسئول اون طویله! است ) و پمپئو هم میگه ابتاع تروریست ما باید هر طور شده ازاد بشند.
  18. اخیرا چند مورد اظهارنظر در مورد موعد رفع تحریم تسلیحاتی داشتیم که امروز بالاترین مقام دولت یعنی جناب روحانی هم بهش ورود پیدا کردند و بعد از سخنگوی دولت و سخنگوی وزارت امور خارجه و وزیر امور خارجه و دبیر شورای امنیت ملی آخرین مقام بودند که در موردش صحبت کردند. جناب روحانی صریحا اشاره کردند که در نامشون به اعضای چهار به علاوه یک در پاراگراف انتهایی اشاره کردند که اگر چنین کنند، ما هم چنان خواهیم کرد. اگر بدبین باشیم باید امیدوارم باشیم این تهدید و صحبت از واکنش ما به مانند قدمهای برجامی نبوده باشه حالا شاید برای نحوه اون قدمها دلایلی ذکر میشد ولی منجر نشد به اینکه طرف مقابل حتی تلاشش را کنه برای جبران کسری از صدمات ایران اون هم با توجه به اینکه تعهدات کامل اجرا شده بود. اگر خوشبین باشیم این بار جناب روحانی همونطور که خودشون گفتند به واقع تهدید جدی ای را مطرح کرده باشند ( حتی در لفافه وضعیت فوق العاده ای که میتونه تصمیمات ثابت گذشته را دستخوش تغییر کنه ) که حداقلش خروج از برجام به صورت کامل و همچنین حتی ان پی تی است. حربه ای که آمریکا به کار گرفته به این صورت هست، اروپا و چین و روسیه را مجاب کنه که اگر خودشون تحریمها را تمدید کنند اون هم متوسل به اروپا (تهدید و اجبارشون) نمیشه یا اینکه خودش راسا اقدام نمیکنه تا مکانیسم ماشه را فعال کنه چون در اینصورت با بازگشت پرونده به شورای امنیت برجام اساس وجود نخواهد داشت و اروپا و چین و روسیه این را نمیخوان (وضعیت فعلی را ترجیح میدند که ایران پایبنده و اونها هم کاری نمیکنند و به نظر آمریکا هم راضی است تا بند غروب احتمالی بعدی! نهایتا رفتار و تهدیدات ایران بسیار موثر هست که طرف مقابل ( حالا چه با تهدید و چه تطمیع ) آیا با تمدید تحریمها همراهی میکنه یا خیر؟!
  19. با توجه به سه خبر امروز ( پمپئو، بنت و چند جمله جناب روحانی ) و همچنین خبر نوتام یک ماهه صهیونیستها میشه انتظار داشت که در ماه پیش رو ( و 6 ماه بعد به تناوب ) باید شاهد تشدید حملات در سوریه باشیم. و اما رژیم صهیونیستی در سوریه معمولا سه نوع حمله داشته تا حالا: 1.حملات انتقام جویانه: که کم تعداد بودند ولی در شکل و نوع شدید بودند و بیشتر زیرساختهای حکومتی و نظامی مهم سوریه و مقاومت را در بر گرفتند. مثل تلافی ساقط شدن اف-16 هشون که حمله به تیفور را در پی داشت. 2.حملاتی که در اونها احساس خطر میکرده یا هدف ارزشمندی بوده که ریسک حمله را هم پذیرفته: مثل شهادت جهاد و ابوعیسی و شهید الله دادی و یا هدف قرار دادن خانه ای در حومه دمشق و شهادت دو عضو حزب الله و ... که معمولا محدود هست. 3.حملات روتین که برای فشار به مقاومت و دولت سوریه هست و از بین بردن احتمالات و حدس هاش در مورد هرگونه انبار مهمات، پایگاه ها و ... که هدف براش اهمیت نداره که حتما مهم باشه و معمولا هم سعی میکنه هشدارطور و بدون تلفات باشه و بیشتر هدف اعلام ادامه دار بودن حملات و معتبر بودنشون هست تا هر بهانه ای که میاره. ( فردا فرضا ایران نباشه، میگه حزب الله هست، حزب الله نباشه میگه مسیر حمل سلاح هست و به همین ترتیب. اصولا این رژیم با خوی تجاوز نشون داده جایی که ببینه قدرتش را داره و طرف مقابل هم در ضعف هست (بازدارندگی وجود نداره) قدم به قدم جلو میاد تا تهدید ذاتی علیه خودش را دفع کنه و حتی برای خودش ابزار قدرتی ایجاد کنه. سابقه تاریخیش هم همینه. تجاوز تا اشغال و حتی حالا هم برخی فرماندهانش اعلام میکنند خطر حزب الله چون ریشه دار تنها با اشغال جنوب لبنان امکان رفعش هست. در مورد سوریه هم به همین ترتیب هست و طیف بزرگی از احتمالات ( مثلا بعد خروج ایران، حزب الله، توقف انتقال سلاح(حالا که سوریه ضعیف شده به خاطر جنگ داخلی و فرصت هست) از اشغال قنیطره گرفته، تا استقرار یک گروه تروریستی مخفی یا آشکار برای فیلتر بودن جنوب و جولان و تا مثلا وادار کردن دولت سوریه به اقدام علیه مقاومت(فشار سیاسی و نظامی) و موارد دیگه را میتونه دربر بگیره. پس مثل برجام های متعدد، ماجرای ایران باید از سوریه خارج بشه و اگر خارج بشه من کاری ندارم دیگه هم دروغی بیش نیست. همونطور که گفته شد بعد خروج ایران حملات ادامه پیدا میکنه و گفته میشه حزب الله هم باید خارج بشه، بعدش مسیر انتقال سلاح بهانه میشه، بعدش حضور و شکل گیری گروه های مقاومت بومی (بچه های نبل و فوعه و ... ) با این بهانه که حزب الله اینها را اموزش میده و بعدش پتانسیل گروه های مقاومت در سوریه و .... ( همه هم به این خاطر که کشور سوریه الان وضعیت ضعیفی داره به خاطر جنگ ها و موقعیت مناسبی است که از تهدید (قدم به قدم) فرصت بسازه. ( یکهو نمیتونه تقاضای مثلا پیمان صلح کنه و به رسمیت شناخته شدنش والا چنین میکنم و چنان، اول نیاز داره قدمهای دیگه ای برداره )
  20. یکی از اهداف نوتام اعلامی یک ماهه صهیونیستها بر فراز جولان میتونه تغییر تاکتیک باشه: بحث شد که میتونه برای تشدید حملات باشه، برای غافلگیری باشه، برای یک همکاری با آمریکا و در اختیار داشتن امکان پاسخ در هر زمان و مکان باشه در این یک ماه، پیام و هشدار باشه و یا یک اقدام تدافعی در برابر اقداماتی که در سوریه رخ میده ولی میتونه نشاندهنده این باشه که با توجه به کمبود اهداف کیفی و تکراری شدن حملات گاه و بیگاه تصمیم دارند برای قدرتنمایی، سوار شدن بر موج رسانه ای، تحریک مقاومت و پیشبرد اهداف فرعی؛ تصمیم گرفته شده حملات پرتکرار و آزار دهنده مستمری انجام بدند به صورت بمباران روتین. به هر حال باید مراقب تغییر تاکتیکها بود.
  21. همچنین با حضور پرتعداد پهپادهای ترک عجیب نیست پیشروی نیروهای وفاق. امروز هم حملات گسترده ای را به نیرویهای خفتر داشتند و اردوغان هم اعلام کرد دیروز به زودی پیروزی در لیبی را جشن خواهیم گرفت! ( اصولا دوست داره همه جا جشن بگیره! )
  22. چند روز پیش یک مصاحبه ای از شهید مقاومت سید مصطفی بدرالدین** در مورد جنگ 16 روزه 96 منتشر شد، جالب بود قسمتیش که اینجا میزارم: با این تجربه و حضور میدانی حزب الله در سوریه و تمام حملات این سالهای صهیونیستها و همچنین عملکرد مقاومت در یمن و جنگهای 33 روزه و حتی غزه با اون وسعت محدود و بمبارانهای پایان ناپذیر صهیونیستها، حالا نمیشه باور داشت که مقاومت ما در سوریه متکی به سوله ها و ساختمانها باشه ( بحث حضور استراتژیک ) و همین طور راحت صهیونیستها هم هر بار با چهار تا موشک بزنند و برند و ایمج ست هم فرداش چهار تا عکس بزاره که بله! میبینید که این سوله کامل تخریب شده و محل ساخت موشک بالستیک بوده و یان ساختمان هم پایگاه استراتژیک سپاه قدس بوده که کامل تخریب شده. ( این اصلا به این معنی نیست که نبودند یا استفاده از از برخی ساختمانها و سوله ها به عنوان پایگاه و انبار نمیشه ولی موضوع این هست که این قطعا نمیتونه همه ی ماجرا باشه. اون هم به جرات دست مقاومت در روی زمین هم از لبنان و هم از غزه و هم از عراق شاید حتی بازتره - منظور در تحرکات بدون مزاحمت گروه ها و سیاسیون و لابی های قدرت درون کشور ) خلاصه اگر مقاومت در این سالها از تجربه غزه و لبنان و یمن حتی استفاده نکرده باشه در سوریه ( وجه مشترک یمن و فلسطین بمباران های متناوب و مستمر هست و در لبنان هم حالا نه در سالهای اخیر که حزب الله یک بازدارندگی برقرار کرده که در همون بازه قبل از 2006 نظارت و تهدید مدام بالای سر ولی پیش بردن پناهگاه ها و پایگاه ها در همون شرایط ) بسیار عجیب تر هست از اینکه بگیم توان اقدامی نداره. ** فرماندهان مقاومت را فراموش نکنیم، در تمام این سالها با وجود اینکه همیشه در خطوط مقدم حاضر بودند، ولی تقریبا اغلبشون توسط ترور از ما گرفته شدند بوسیله دشمن. در یک روند تدریجی و اخیرا اشاره کردم که روند را وقتی نگاه میکنیم هیچ عجیب نیست که چرا از ابتدا شروع نکنیم. از متوسلیانها و جهان اراها و کاظمی ها و صیادها و ستاری ها و .... منظور همه از یک مبدا با ابزارهای گوناگون و گروهک های مختلف و غیرمستقیم و مستقیم توسط خود دشمن.
  23. حالا در مورد استفاده که اگر گذاشته بودند تا به حال استفاده شده بود. قطعا اجازه نمیدند ولی من تنها به همون رادارها هم اکتفا میکنم. لااقل سیستم فعال باشه ( بدون اجازه شلیک ) و اوضاع را رصد کنه باز اطلاعات ذیقیمتی میشه کسب کرد. احتمالا اگر رادار متعلق به ایران باشه بدون محافظت اصلا اجازه استقرار داده نمیشه و بهش حمله میشه. موقیعت بغرنجی هست به هر حال. با این نوتام یک ماهشون در جولان هم معلومه برنامه دارند. حتی اگر هدف پایگاه های ایران نباشه و یا به قصد نابودی هرگونه زیرساختی که پتانسیل ایجاد پایگاه را داره ولی این حملات مکررشون با بهانه پایگاه ایرانی رسما داره زیرساختهایی که باقی مونده در سوریه ( ولو سوله و انبار و اخیرا دیدیم که دارایی های غیرنظامی فرودگاه ها را م هدف قرار میدند ) را هم نابود میکنه به تدریج. البته با تحلیلی برای تحت فشار گذاشتن حکومت سوریه که ایران حضورش برای شما هزینه ساز هست.
  24. در مورد حملات دیشب صهیونیستها به حلب: اهمیت این حمله اینه که بعد از مدتها دوباره حمله به حلب انجام شده، جاییکه طبیعتا دسترسی بهش نسبت به دمشق وحما دشوارتر هست (ظاهرا والا که آسمان بی دفاع سوریه و تونلهای اردن و عراق سخت و آسان نزاشتند ) و خب نیروهای مقاومت هم تمرکز بیشتری روش دارند. طبق تصاویر چند موشک را پدافند دفع میکنه ولی اصابت هم دیده میشه. گفته شده هدف دو پایگاه نظامی بوده ( یا بنا به برخی خبرها مجتمع تحقیقات نظامی سفیره و سوله های دفاعی و یا انبار مهمات ) و خسارات وارده در دست بررسی است. باز طبق برخی اخبار حمله توسط سه جنگنده که از مرزهای هوایی تنف ( به این معنا که احتمالا از فراز اتوبان! اردن ( خصوصا بخش شمال شرق اردن که یکبار هم گفته شد که به نظر امریکا مشرف به تنف یک فرودگاه نظامی مجهز درش تدارم دیده (با توجه به رصد پروازهای متعدد پست هوایی آمریکا و پرنده های نظامی غول پیکر که در اون نقطه کاهش ارتفاع میدند و به نظر تدارک پایگاه تنف را بر عهده دارند و وقتی میگم بی صاحب واقعا منظورم بی صاحب هست اون منطقه از اردن! ) و یا مرز اردن و عراق وارد شدند ) و سپس به سمت محدوده الجزیره و مناطق شمال شرق سوریه و در اشغال کردهای امریکایی! رفتند و از اونجا حملات را ترتیب دادند. طی این مسیر قاعدتا برای یا یک سلسله اهداف مهم بوده یا یک قدرت نمایی و پیام همراه با اون که همکاری با آمریکا در اوج خودش قرار داره و میتونه گسترش هم پیدا کنه و تضمین کامل هم برای حملات وجود داره. حالا خبر به کنار، تحلیل اصل حملات هم به کنار. جدای از تمام بحث ها نکته اینجاست ایران قادر به رصد این حملات هست؟ حالا هم به منظور یک پیش هشدار به پایگاه ها و نیروها و هم برای تجربه اندوزی از شکل و نوع حملات؟ ما در ایران رادار سپهر را داریم تنها که از داخل ایران با برد 2500 کم قادر به پوشش این مناطق هست ولی آیا این برد برای هواگردها ( حالا پنهانکار و یا پنهانکار ) هم کاربرد داره یا برد نهایی مربوط به موشکهای بالستیک هست؟ اگر امکانش وجود داره قدرت و دقت این آشکارسازی تا چه حد هست؟ در مورد خارج از ایران که در سوریه با توجه به آسیبها و حملات شدید به زیرساختها از جمله رادارها و باز توسط خود همین صهیونیستها در چند مقطع آیا ابزاری وجود داره؟ لااقل اون اس-300 مجسمه را امکان استفاده از رادارهاش برای پرسنل سوری وجود داره تا رصد دقیقی داشته باشند و مستند سازی حملات طی این سالها ( خودش میتونه فوق العاده ارزشمند باشه این اطلاعات برای ما )
  25. گویا یکیشون مامور اداره مبارزه با مواد مخدر امریکا بوده. حالا یا عضو سابق بوده یا از این اعضای همکار یا چی در خبر نبود.