alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,015
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. البته رادار هوایی، هم در توان مورد نیاز و هم ابعاد و وزن و ... قاعدتا نیاز به یک میزبان سنگین تری داره ولی خب میتونه پایه ای باشه برای اهداف بزرگتر فعلا در شکل مینیاتوری خودش. پ ن: در نظر بگیریم کمان همون زمان رونمایی هم ( حالا گذشته از اسمش ) آرم نیروی هوایی ارتش را روی بدنه داشت.
  2. هر چی هست در دماغه این پهپاد یک خبرهایی هست. حالا یا یک گیرنده/فرستنده خاص یا چیزی شبیه رادار.
  3. اصولا قبلا بحث شده که این رادارها برای هشدار زودهنگام هستند، برای مثال اگر قدیرها را کنار بزاریم رادار نذیر جنوب شرق میتونه تا دهانه اقیانوس هند را با وسعت و عمق خوبی پوشش بده و حملات احتمالی خصوصا کروزی را از اون ناحیه در فرصتی قبل از غافلگیر شدن آشکار کنه. اصل این رادارها در وهله اول برای غافلگیر نشدن ( یکی از اصول جنگ های امروزی ) و کاهش خسارات ضربه اول هست. و اما بقاپذیری. رادارهای با این حجم و مکان مشخص اصولا وقتی بنا میشند، آسیب پذیریشون مشخص هست. حالا برخی روش ها خصوصا برای کاستن از خطرات محلی! و خرابکارانه ( پیشاجنگ) درنظر گرفته میشه ولی بعد از انجام وظیفه و هشدار اولیه بسته به توان دشمن احتمال انهدام و اصابتشون بالاست. خب این خصوصا برای کشوری چون ما که محروم از اواکس ها و ... هستیم ممکنه حفره هایی را در پوشش رادار ایجاد کنه که اینجاست که رادارهای متحرک از همین خانواده مثل رادار کیهان وارد کارزار میشن و با تحرکی که دارند هم بقاپذیری را بالاتر میبرند و هم اینکه خلاهای ایجاد شده را تا حد زیادی ترمیم میکنند. البته با بالا رفتن کمیت سامانه های پدافندی کوتاه برد و همچنین افزوده شدن تعداد بیشتری از این رادارها میشه با محافظت نقطه ای از رادارها توسط سامانه های پدافندی پسیو یا اکتیو و روشهای اختلال الکترونیکی بقاپذیری رادارها را افزایش داد ولی باید در نظر گرفت که وقتی با دشمنی چون ایالات متحده درگیر میشیم با هزاران فروند کروز و بمبهای بالدار و کم قطر و ... باید بیش از بقاپذیری سامانه های ثابت به سمت تحرک و روشهای ابتکاری رفت.
  4. این رادار از خانواده نذیر هست. ولی چون مکان این رادار جدید نزدیک خلیج فارس هست به این نام خوانده شده. مثل نام های محلی. در هر رادار قطعا بهینه سازیها و ارتقا ها و تغییراتی با توجه به تجربیات و حتی جغرافیا انجام میشه. شاید تا حدود زیادی اون را نسبت به نمونه اولیه متفاوت هم کنه. در حقیقت رونمایی از رادار نذیر نبود. بلکه رونمایی از رادار جدید خانواده نذیر در محلی جدید به صورت عملیاتی بود. یکی از تغییرات با نمونه های قبلی فکر کنم زیر زمین رفتن مرکز کنترل میان رادار هست. نقدی که قبلا به رادار مشابه که چند سال پیش عملیاتی شد وارد بود. به هر حال اصلا مشابهتش چیز عجیبی نیست. از خانواده نذیر هست ولی یک رادار کاملا جدید در مکانی جدید هست. انتظار رونمایی ازش هم میرفت. ما تا به حال رادار نذیر طبس - رادار نذیر جاسک (این مورد یک ابهامی داره که اطلاعات در موردش کم هست ) و رادار نذیر خلیج فارس ( مواردی که من به یاد دارم ) را عملیاتی کردیم. طبس و خلیج فارس را مطمئنم ولی نمیدونم جاسک هم رونمایی شده و یا فقط جئولوکیت شده. حالا اینکه تصاویر تلویزیونی ممکنه در بازه ای همین خلیج فارس را در یک مستند قبل تکمیل و به طور ناقص نشون داده باشه بحثش جداست. باید عکس رونمایی ها را (گزارشات خبری) مقایسه کرد. به تصاویر خبری مراجعه کنید بوده که بعضا امیر از یک سایت بازدید داشته بعد تصاویر منتشر شده در حالیکه اون تصاویر مربوط به بازدید بوده نه رونمایی. خلاصه مهم تعداد رادارهای جدید هست که رونمایی شدند و اصولا در بحث این رادارهای عظیم و غول پیکرد هر رادار با توجه به جغرافیا و موقعیت و ارزش فوق العادش برای کشور یک دارایی ارزشمند و حتما مناسب و شایسته رونمایی است به عنوان یک دستاورد جدید.
  5. اصولا دیگه همه خصوصا در این انجمن اطلاع داریم در ایران روال کار را: الحاق و عملیاتی شدن رادارها خصوصا سری نذیر یا قدیر که هر از چند گاهی یک نمونه جدید ازش در گوشه ای از کشور ساخته یا عملیاتی میشه متفاوت هست از رونمایی اولیه از نمونه اولیه ساخته شده. در مورد پهپادها هم تحویل انبوه یا نیمه انبوه تسلیحات ساخته شده همیشه هم در بحث موشک و هم شناور و هم پهپاد همیشه متفاوت بوده از بحث رونمایی از یک سلاح جدید یا ارتقا یافته. نهایتا میشه نقد داشت به مراسم های مختلف حول رونمایی از طرح، نمونه اولیه، نمونه عملیاتی، تحویل انبوه و یا خط تولید و عملیاتی شدن موردی ویژه، ولی چون روتین هست نمیشه تفسیرش کرد به هدف خاصی. چون مدت هاست همین رویه است.
  6. یک نکته ای که چند بار بحث کردیم اینه که اگر ایران استارت ساخت بمب اتم را همون زمان خروج از ان پی تی و حوالی بزنه احتمالش بسیار زیاد هست که قبل از ساخت اولین نمونه یا چند نمونه و تست اونها مورد حمله قرار بگیریم و لااقل اون وجه بازدارندگی که برای این سلاح قائل هستیم دیگه به کارمون نیاد. اگر هم اصلا قرار نباشه بمبی بسازیم و فقط از ان پی تی خارج بشیم که خب باز بهانه خوبی است برای حمله به ایران. مگر اینکه یک بازدارندگی نسبی را قبلش فراهم کنیم تا هزینه حمله به ایران بیش از هزینه اتمی شدن ایران باشه. در مورد بمب اتم و پتانسیلش برای کشوری مثل ایران یکی هم این هست که دیگه حتی برنامه های آشوب طلبانه هم در ایران ریسک خودش را خواهد داشت چون هرگونه ناپایداری درون کشور ممکنه بمب و تواناییش را به جایی منتقل کنه که دوست ندارند (اشاعه) - به شخصه ثبات نسبی پاکستان با توجه به پتانسیل بی ثباتیش را در این میبینم که جهان هم مراقب هست اتفاقی در این کشور نیفته که از کنترل اوضاع خارج بشه. توجه کنید که با ذخایر موشکی و تسلیحاتی ایران همین حالا هم به استقرار قوای نظامی فکر میکنند چه برسه بمب اتم:
  7. با توجه به اطلاعیه سپاه میشد حدس زد که با عقب نشینی های سپاه ( با سر و صدای یک عده در داخل که ترامپ را تحریک نکنید و اصلا چرا قایق های سپاه گشت زنی میکنند و تحریک میکنند نیروی دریایی ارتش ایالات متحده را و ... ) و کلا رویدادهای این چند سال اخیر و خصوصا بعد ترور سردار سلیمانی و همچنین اضافه شدن واحدهای رزمی ایالات متحده و افزوده شدن تحرکاتشون در منطقه و سفره باز کشورهای منطقه در ارائه پایگاه های جدید و رزمایش های متعدد و شرایط سیاسی، نیروهای امریکایی (خصوصا بعد روی کار اومدن اسپر) در خلیج فارس شیطنت کنند. مشخصه که طبق اطلاعیه سپاه با توجه به تعدد شناورهاشون و همچنین پشتیبانی پرنده های پرتعدادشون در اسمان منطقه که قبلا اخبارش اینجا درج شد که فقط تعداد پرواز سوخت رسانها و پرنده های ترابریشون سرسام آور شده چه برسه به پروازهای شناسایی و گشتی و رزمی و پهپادیشون و همچنین تردد سهل و روان و 24 ساعته بین پایگاه هاشون خصوصا ریاض، قطر، بحرین و عراق و کویت؛ در این مدت برای سپاه و نیروهای ما هم در هوا و هم دریا مزاحمت های زیادی ایجاد کرده و میکنند. سپاه باید در فکر اضافه کردن تعداد شناورهاش در خلیج فارس باشه یا ارتش اقدام کنه. مدتی هست که بحث شناورها کمرنگ شده (شاید بودجه و اولویتها ) و این به امریکا اجازه میده در برابر شناورهای کوچیک ما یا تک شناورهای فعالمون حس گردنکشی بهش دست بده. اضافه کردن موشکهای سطح به سطح و پدافند در جزایر و افزایش گشتی های پرتعداد ( به خاطر جثه کوچکتر شاید اگر تک فروندی باشند مزاحمت ایجاد کنند براشون ) و همچنین پروازهای نیروی هوایی ( اینجاست که جای خالی امثال سوخو-30 به شدت احساس میشه ) هرچند به نظر میرسه با استقرار رپتور و لایتنینگ نیروی هوایی مجبوره خودش را وارد این فضا نکنه؛ شاید راه حل این گردنکشی و بهانه جویی ها باشه.
  8. اشاره شد که اصولا دو طرف تجربه قرارداد اس-300 را دارند. نه روسها حاضر میشن بدون درنظرگرفتن ریسک تحریم های مجدد و متعاقبش شکایت ایران یک قرارداد مثل اس-300 ببندند (که ایران بتونه شکایت و طلب جریمه کنه) و نه ایران حاضر میشه قراردادی ببنده و پول بده و ریسک تحریمهای مجدد و همراهی روسها را در نظر نگیره، هر چند این ایران هست بیشتر که به دنبال این قرارداد هست ( با توجه به وضعیت مالی امکان ارائه یک قرارداد وسوسه انگیز را نداریم اون هم با این قیمت نفت و مازاد تولید روسها ) و این ما هستیم که باید یک راهکار اعتمادزا پیدا کنیم که دو طرف بتونند پیش ببرند خرید سلاح را. کمی پیچیده است و پرچالش ولی میشه راه هایی پیدا کرد براش احتمالا. به هر حال این تنها یک قرارداد نظامی نیست، یک بحث سیاسی هم هست و یکجانبه گرایی ترامپ که روسها میبینند و از طرفی تضعیف بیش از پیش ایران بواسطه فشارهای حداکثری که میتونه موازنه قوا را بهم بزنه و روسها هم ملاحظات خودشون را دارند در تجهیز ایران به برخی سلاح ها (در حد محدود)
  9. یک نکته ای در مصاحبه دیروز ترامپ بود که جالب هست بهش توجه بشه. به نظر ترامپ مذاکره با ایران را قبل از انتخابات دیگه پروندش را بسته. جایی که دوباره پرید به جان کری و گفت ایران میخواد با من توافق کنه ولی به خاطر حرفهای جان کری منتظره نتیجه انتخابات اول مشخص بشه. این میتونه حاوی تهدیدات یا فرصتهایی باشه برای ما. البته ممکنه دوابره پمپئو در گوشش چیزهایی بخونه که الان فلان کار را بکنیم یا فلان اقدام را ایران حاضر باشه قبل انتخابات هم باهات توافق کنه که بسته به نظرسنجی ها و کم یا زیاد شدن شانس ترامپ احتمال وقوعشون هست. اگر شانسش کم بشه ممکنه دست به اقدامات انتحاری هم بزنه. یک نکته ای هست که انتخابات امریکا آبان ماه هست، اگر تا مهر اتفاقی نیفته و تحریمها برداشته بشه تو اون یکی دو ماه پیش رو به خاطر مشغولیت در انتخابات فرصت خوبی هست که قراردادهای احتمالی پیش برند.
  10. اگر از طریق انگلستان یا حتی فرانسه در ماه های پیش رو دوگانه " یا قدم های هسته ای برداشته شده را به عقب برگردونید" و حتی " باید اجازه بازرسی از مواضعی که نتانیاهو به آژانس اعلام کرده بدید" در مقابل تکمیل مکانیسم ماشه ( فراموش نکنیم اروپا چند ماه پیش مکانیسم ماشه را کلید زده، تنها مونده قدمهای تصریح شده در این مکانیسم را کی برداره ) را در برابر ایران قرار بدند، ایران چه راهی داره؟ مگر اینکه: ایران یک برنامه مدون و جدی و صریح را به اروپا اعلام کنه که اگر مکانیسم ماشه را اون هم بعد این همه ضرر و زیان ایران و هیچ کاری نکردن اروپا ( در حقیقت ما فقط طیانکار این ماجرا هستیم، تمام بهره های اقتصادی که قرار بود ازش منتفع بشیم در برجام ازمون گرفته شد، حتی بسیار شدیدترش بهمون تحمیل شد (حتی بدتر از قبل برجام) و اروپا هم تازه همراهی کرد با امریکا و اصولا فقط و فقط ضرر اقتصادی کردیم و تازه تمام محدودیتهای هسته ای هم به طور باطنی همچنان پابرجاست از جمله بازرسی ها و اراک و ... ) بردارید اون با تحریک امریکا و بعد این همه صبر و ضرر ما، اونوقت ایران هم نه تنها به نقطه صفر برمیگرده بلکه چندین و چند برنامه را ( از جمله بحث پلوتونیوم و گداخت و لیزر و ... را با جدیت بیشتر پیش میبره ) و حتی اگر لازم شد از ان پی تی خارج میشه. شاید در اینصورت بشه جلوی شیطنت اروپا را حالا یا با تهدید یا تطمیع امریکا گرفت.
  11. اصولا با این بزرگترین شارلاتان سیاسی که در راس امور ایالات متحده ( اون هم با تنها یک آرمان ایدئولوژیک ضد ایرانی ) هست یعنی پمپئو باید منتظر باشیم هر چه نزدیکتر میشیم به مهر به هر دری بزنه تا این اتفاق نیفته. ( همچنان مکانیسم ماشه اون هم از طریق رفیق شفیق انگلستان محتملترین راه هست که همه چیز را بدون اینکه کسی جلودارش باشه به خانه اول برمیگردونه ) فروش 800 میلیارد سلاح به سعودی و افتخار ترامپ بهش جلوی دوربین های تلویزیونی و اینکه تا میتونیم باز هم میفروشیم و قراردادهای همین چند ساله با کشورهای عربی خلیج فارس و تسلیحات کلانی که بهشون داده هیچ، منوی باز و اصولا "انبار من و تو نداره" با صهیونیستها هم به کنار، قائل نبودن به هیچ محدودیتی در فروش سلاح خصوصا به منطقه ما اون هم از طرف اروپا و کانادا و خود امریکا همه رقابت تسلیحاتی محسوب نمیشه و با شعبده بازی فروش سلاح به ایران را موجب رقابت تسلیحاتی میخونه. درک میکنم بخش زیادی از ایرانیان را به واسطه سلاح شبکه های فارسی زبان احمق و نادان فرض میکنه ولی آیا جامعه جهانی را هم به همین صورت فرض میکنه یا عنوان میکنه چون زور داریم مجبورند گزاره ما را حتی اگر از معنا تهی باشه و مسخره بپذیرند. اصولا کشورهای منطقه که تا خرتلاقشون پر اسلحه است و دیگه یا پول بیشتری ندارند یا انبار برای سلاح بیشتر چطور میتونند رقابت کنند در خرید اسلحه؟!
  12. سامانه های راداری «خلیج فارس» و «مراقب » رونمایی شد به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری فارس، صبح امروز و با حضور امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش و فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا(ص) و امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش، سامانه های راداری راهبردی خلیج فارس و مراقب رونمایی شد. رادار برد بلند و راهبردی خلیج فارس با برد بیش از ۸۰۰ کیلومتر یک رادار آرایه فازی سه بعدی با فناوری نوین است که قادر است کلیه اهداف متعارف و رادار گریز و موشک های بالستیک را کشف کند. رادار خلیج فارس رادار مراقب هم یکی از رادارهای دقیق کنترلی سه بعدی، آرایه فازی و پیشرفته در لبه فناوری روز جهان با برد ۴۰۰ کیلومتر است که که می‌تواند اهداف هوایی را با دقت و تفکیک بسیار بالا شناسایی و انواع اهداف کوچک در ارتفاع پایین و متوسط و هواپیماهای بدون سرنشین و رادار گریز را کشف کند. این رادار با هدف طراحی و ساخت رادار تاکتیکی مراقبت هوایی برد بلند در سازمان جهاد خود کفایی نیروی پدافند هوایی ارتش و توسط متخصصین این سازمان و با همکاری شرکت‌های دانش بنیان اجرا و تکمیل شده است و هم اکنون آماده بهره برداری عملیاتی است. رادار مراقب رادار مراقب رادار باند اس هست و این رونمایی در حقیقت الحاقش به سامانه یکپارچه پدافند هم بود و در حقیقت عملیاتی شد در سیستم یکپارچه پدافندی کشور.
  13. پرنده های ترابری c-130 ارتش اردوغان همچنان در حال رفت آمد به لیبی هستند و ایم جدای از نقل و انتقال دریایی است. حالا جنگ لیبی به نحوی تبدیل شده به جنگ پهپادها (در اثرگذاری) ولی همچنان موفقیت با دولت وفاق هست با استفاده از پهپادهای تاکتیکی سری بیرکتار ترکیه. در این کلاس اماراتی های پهپادهای چینی را داشتند که مشخصا با توجه به تعداد محدود اونها احتمالا، در این نبرد فعلا مغلوب هستند در حالیکه ترکیه تعداد زیادی از پهپادهای بیرکتار را با پشتیبانی نامحدود از طریق ساخت داخل داره در لیبی مورد استفاده قرار میده. همین چند روز پیش روی باند تنها آنتونوف An-32 لیبی را نیروهای وفاق به نظر با حمله پهپادی منهدم کردند و اصولا فرودگاه نزدیک خطوط مقدم را عملا غیرکاربردی کردند. ارتش ملی فعلا تنها راهش اینه یک پدافند موثر در مورد پهپادها تدارک ببینه تا بعد ببینه روی زمین در برابر تروریستهای سوری منتقل شده به لیبی چه خواهد کرد.
  14. نه اون به خاطر هم نام بودن موسسه مصاف با اسلحه بود که سوء تفاهم ایجاد کرد. اسم اسلحه مصاف، ذوالفقار بود. مصاف مورد اشاره تولید وزارت دفاع هست. مصاف
  15. گفتند از تولیدات وزارت دفاع هست. پس فاتح نمیتونه باشه و ممکنه مصاف باشه.
  16. اشاره شد که معمولا این دست تجاوزات پیش زمینه یک عملیات نظامی در سوریه است. ولی چند اقدام اخیر این رژیم از جمله خبری که اکانتهای اسراییلی چند روز پیش منتشر کردند از حمله به سوریه ولی جایی تایید نشد بعد از چند روز تجاوزی که به حریم هوایی لبنان داشتند و حمله به نظر هشدارگونه دیروز ( برداشت اینه اگر عضوی از حزب الله در خودرو بوده از قصد موشک اول خطا رفته و هدف ترور نبوده چون تبعات داره برای این رژیم و فقط هشدار بوده که حواسمون سهت ) و همچنینی حتی حمله مدتی پیش در شعیرات بعد از خبر سفر سردار قاآنی به نظر میرسه صهیونیستها تحرکات یا چیزی را در سوریه حس کردند و شاید به خاطر ماهیت اون تا به حال حمله مستقیم بهش نداشتند ( شاید به گونه ای است که حمله بهش تلفاتی را سبب میشه که اوضاع پیچیده بشه ) برای همین هرطور شده توسط این هشدارهای هر روز تندتنر شوندش داره سعی میکنه تاثیر بزاره روی اون تحرکات. به هر حال مقاومت باید مراقب باشه چون ممکنه نهایتا نتونند تحمل کنند و ریسک حمله مستقیم را بپذیرند به هر اتفاقی که در سوریه احتمالا داره رخ میده.
  17. موضوع قابل توجه در چند درگیری اخیر نقش پررنگ و تعیین کننده پهپادهاست. البته باید موشکافی بشه مطلب. چرا در این دو درگیری (ادلب و لیبی) موفقیت پهپادها(منظور ترکیبی و خصوصا پهپادهای مسلح و سنگین هست) تا این حد بیشتر بود در حالیکه قبلا از پهپادها در سوریه و لیبی و یمن(توسط امارات و عربستان) هم استفاده شده بود. هرچند اطلاعات ما کامل نیست و اینکه تمام موفقیتها هم فقط حاصل حضور پهپادها بوده قاعدتا اینطور نیست ولی با این فرض میشه اینطور دید وقایع را: ترکیه بر خلاف نبردهای دیگه که عمدتا به صورت نیابتی انجام میگیره، در این دو حادثه به صورت مستقیم ورود کرده. یعنی نیروی پهپادی خودش را به شکلی گسترده وارد کارزارها کرده که در ادلب مستقیم از سرزمین اصلی پشتیبانی و پروازها انجام میشد و میشه گفت تمام توان پهپادی را میتونست سازمان بده و این در کیفیت و کمیت قاعدتا متفاوت هست با حضور چند فروند پهپاد در یک میدان نبرد اون هم با نیروی مستشاری و در لیبی هم حتی میشه گفت به علت نزدیکی تقریبی مرزها و همسایگی دریایی و همینطور در اختیار داشتن چندین پایگاه نظامی و یک پیمان نظامی رسمی تا حد زیادی با تمام قوا در این حوزه مستقیم وارد شده با نیروی پهپادیش. در این نبردها پهپادها ضد نیروهای کلاسیک و شبه کلاسیک و پایگاه های تقریبا ثابت و زرهی های حجیم و کند مورد استفاده قرار گرفته و عنصر غافلگیری ( چیزی که این نیروها تا قبل از این باهاش مواجه نبودند در این حجم و حالا با اضافه شدنش و شیوه رزم کلاسیکشون دچار سردرگمی شدند ) باعث شده که تاثیرپذیری نیروهای مدافع به شدت افزایش پیدا کنه. در این نبردها سلاح موثر پدافندی به شکل کاملش حضور نداشته، یعنی هم در سوریه یک رینگ و سامانه کامل پدافندی وجود نداره و هم در لیبی و هر دو از سیستمهای هرچند مدرن ولی کم تعداد برد کوتاه نقطه ای استفاده میکنند که خب نشون داد این نبردها اصلا در برابر هجوم پرتعداد ( پرتعداد را میشه با توجه به حجم اخبار ساقط شده ها و تعداد پروازها در سوریه و البته عملیاتهای روتین پهپادی ترکیه در این دو سال گذشته ( و تازه شرایط غیرجنگی) حدس زد که در رادارهای عمومی فقط در یک منطقه تا 5 یا 6 پهپاد هم دیده میشد ) پهپادها کارا نیستند و خیلی راحت یا غافلگیر میشند یا اوت نامبر. در پایان باید به این نکته توجه کرد که اعتماد به نفس اردوغان و آگاهی از نقاط ضعف جبهات درگیر ( در این مورد در برابر پهپادهاش) میتونه اون را سوق بده به حرکت های هیجانی! تر. باید خصوصا در سوریه برای این نقطه ضعف فعلی یک راه حل فوری و ابتکاری یافت ( مشخصا فارغ از پروژه های زمان بر و بسیار سخت مثل پدافند یکپارچه که بیشتر از این جهت امکان نداره که اسراییل مترصد فرصت هست تا هر فازش را بمباران و نابود کنه و امکان شکل دادنش را نده) خاصه اینکه به موعد راه اندازی و عملیاتی کردن اس-400 ترکیه هم زمانی نمونده.
  18. اصولا ماقبل سوریه این خود ماییم که هیچ علاقه ای نداریم بهانه بدیم به دست اسراییل تا در این شرایط سخت به سوریه زخم خورده حمله همه جانبه کنه و تمام رشته ها را پنبه. ( صبر استراتژیک تحلیلی ما حنبه های گوناگونی داره که یکیش همین مورد هست و میشه گفت از حیاتی ترین موارد صبر ماست ) حملات گسترده به زیرساختهای خصوصا دمشق و دولت سوریه و رهبری سوریه که در تمام این سال ها مقاومت کرد در برابر تروریسم عمدتا تحمیلی خصوصا از جانب همسایگان طماعش برنامه نهایی خود ما را هم عقیم میزاره. اصولا بحث ها باید ناظر به "فکت" باشند. تازه بعد از فراهم کردن "فکت" های متعدد و متنوع صدها جنبه تفکیک و ترکیب فکتها با نشانه ها، ده ها قضاوت را میتونه نتیجه بده. از این منظر اشاره شد توسط دوستان قبلا و واضح هست یک "ّبله" ساده بشار اسد به اسراییل یا یک "همراهی" ساده با سعودی میتونست اون را کنه سوگولی منطقه و نیاز نبود این همه ویرانی و زخم را تحمل کنه. مطمئن باشید چهره ای که از بشار اسد ترسیم میکنید اگر حقیقت داشت مدت ها قبل تر تنها با یک "کلمه" ضد ایران میتونست برای خودش یک حاکمیت مطلق با مزایای چند ده ساله را از طرف به اصطلاح جامعه جهانی مهیا کنه و این هیچ تفاوتی نمیکنه با شرایط حاضر. اصولا اگر بشار اسد به صداقت مقاومت و ایران اعتقاد نداشت ( که برای مقاومت هم مهم هست سرنوشت سوریه ) مدتها پیش باید جبهش را جدا میکرد. پس این فرق مهم ما با آمریکا که به قول شما ثروت و تکنولوژی هم داره و ما هم هیچ چیز نداریم. و اما "کابوس اسراییل" یعنی ایجاد جبهه جدید: اولا که سوریه 9 سال پیش هم حتی نه، چند ده ساله که کشورش مورد تجاوز واقع شده و بخشی از خاک کشورش در اشغال و حالا هم در خطر کامل ضمیمه شدن نهایی است و شاید از معدود فرصت های آخر هست که بتونه قسمت مهمی از خاکش را با برنامه ریزی و یک اقدام حیاتی لااقل از ضمیمیه شدن بی خطر نجات بده ( با ناامنی مثل مزارع شبعا فرصت امنیت و یک حاکمیت مطلق را با خیال راحت به اسراییل نده همراه با سرمایه گذاری و تحکیم حاکمیتی ) و اصولا خیلی هم اتفاقا ساده نیست ( اتفاقا آفت چنین بحث های عمیق و گسترده ای ساده سازی اینچنینیش هست در یک خط ) از دید یک سوری وطن پرست ( نه مزدوران به اصطلاح انقلابی تحت فرمان اردوغان در شمال، القاعده در غرب یا امریکا در شمال و شرق و یا اسراییل در جنوب که مجریان تجزیه کشورشون هستند ) خیلی بدیهی است که به تحکیم پایه های دفاعی و تلاش برای ناامن سازی مناطق اشغالی کشورشون و نهایتا اگر شد ازادسازیش علاقه مند باشند و اصولا 9 سال پیش کشورشون به میدان جنگ تبدیل شد با تحمیل همین کفتارهای طماع که هر کدوم سهمی میخواستند و حالا فقط ادامه مقاومت هست و نه شروعش و تصمیشمشون را همون موقع گرفتند بخش زیادیشون به همراه رهبری کشورشون ( فراموش نمیکنیم که حتی ایران به بشار و خانوادش پیشنهاد کرد که جونشون را نجات بدند ولی ایشون قبول نکرد و گفت میمونه در کشورش ) پس ادامه ی این روند نهایتا به ازادسازی مناطق اشغالی کشورشون منجر خواهد شد ( در هدف گذاری مقاومت و سوریه ) حالا مهم هست که تمام این صبر استراتژیک ما در برابر حملات نیش دار دشمن ( گفته شد بخش مهمیش برای اینکه در وضعیت فعلی سوریه، آسیب به اصل حاکمیت و زیرساختهای سوریه توسط اسراییل به طور گسترده وارد نشه و اتفاقا تحمل ضربات و جنگ روانی دشمن و خسارتهاش توسط مقاومت نشون میده که چقدر برای تثبیت سوریه ارزش قائل هست والا راحت ترین راه به قول شما تبدیل سوریه به یک جهنم واقعی بود در شرایط فعلی بدون اینکه حتی خاک اصلی ایران مورد تعرض واقع بشه و اصطلاحا در همون سوریه تصویه حساب کنند دو طرف ) و همچنین برنامه های پیش رونده و تدریجی نهایتا تبدیل بشه اولا به یک بازدارندگی و ثانیا به یک چماق در جبهات شمالی ( وقتی امنیت نباشه تو نمیتونی مناطق اشغالی را تثبیت کنی هر چه قدر هم که میخواد ترامپ پاش را امضا کنه ) و خود این بخشی از هدف را تامین میکنه بدون اینکه سوریه آسیبی ببینه ( اتفاقا هم قدرتمند میشه چون بازدارندگی در نهایت موجب تقویت نظام و کشور سوریه میشه و از کجا میدونیم دشمنی مثل صهیونیستها که مثل اب خوردن اشغال مکینه و بعد با یک امضای ترامپ و حاکمان جهانی ضمیمه، پس فردا هوس بیشتری نکنه؟ و هم پتانسیل ازادسازی مناطق در صورت حماقت احتمالی دشمن بالاتر میره ) نهایتا و نتیجتا سوری ها که انتخابشون را سالها پیش کردند و به شدت هم بابت این انتخاب بندگان خدا مواخذه شدند و مورد حتی حمله اینچنینی قرار گرفتند، تنها هدف و دستاوردشون در تمام این سالهای مقاومت حالا کاملا منطبق با هدف مقاومت هست. حتی شاید بیش از مقاومت؛ الان سوریه تشنه این هدفه اون هم بعد این همه هزینه و از مقاومت میخواد که کارش را پیش ببره ( اولا مصون سازی کشورش از اشغال بیشتر با ایجاد بازدارندگی و ثانیا ایجاد پتانسیل ازادسازی مناطق اشغالی چه از لحاظ فشار روانی در جبهه های جنوبی و چه امکان نظامی در روز موعود )
  19. در دو روز گذشته مثل روال حملات سابق (تقریبا) صهیونیستها شروع کرده بودند تجاوز به حریم هوایی لبنان، ابتدا با پهپادها و بعد هم با جنگنده هاشون. بسته به نوع عملیات و حملاتشون به سوریه، این قبیل از تجاوزات به حریم هوایی لبنان خبر از یک حمله به سوریه میده که حالا با توجه به عیان کردنش هدف هشدار یا به زعم خودشون اخطار به مقاومت هست که "دارم میبینم چی کار میکنید!" و نهایتا در قدم بعدی یک حمله نظامی. حالا دیشب در توییتر رسانه های صهیونیستی خبر از حمله ای داده بودند که اگر صحت داشته باشه احتمالا در ادامه همین روند دو سه روز بوده. معمولا حملات عملیاتی و حساس را با غافلگیری محض انجام میدند وقتی پای حمله تخریبی یا تروریستی به یک نقطه حساس در میان هست و زمانیکه قصد اعلام وجود و هشدار به تحرکات خاص و عملیات های روتین ضد فعالیتهای مقاومت را دارند به این نحو عمل میکنند. البته بعضا در این دست عملیات ها هم ضربات خاص خودشون را به مکان های از پیش تعیین شده وارد میکنند. به هر حال این عملیات ها قطعا تا زمان تحرکات مقاومت در سوریه ادامه خواهد داشت ( به منظور اهداف عملیاتی/هشداری/اختلال در فرآیندها و تحرکات مقاومت/تروریستی/نابودی زیرساختی سوریه با این دست بهانه ها/و اخلال در سیستم عصبی مقاومت ) مگر تکمیل چرخه ضد تروریسم در سوریه و فراغت از نقاط الوده و یا ایجاد یک بازدارندگی خاص که البته به نظر تا زمانیکه سوریه الوده به تروریسم باشه امکانش کمتر هست ( تمام اصرار اسراییل به باقی موندن امریکا در نقاط الوده و یا تلاشهای بین المللی برای حفظ ادلب و ... به همین منظور هست )
  20. یکی از مواردی که سوخو-30 را برای ما ( اگر بفروشند ) مطلوب تر میکنه، همین در اختیار داشتن کشورهای متعدد هست. از جمله همین ارمنستان بغل گوشمون. درسته الان با چتر اطلاعاتی وسیع دشمنان و تهدید تحریمها، همکاری های حتی پنهان هم به شدت سخت هست ولی اگر فرداروزی در تامین قطعات ( که حتی اگر بدعهدی روسها را هم در نظر نگیریم، چرخش و فشار و احتمالا بازگشت قطعنامه سازمان ملل خیلی بدیهی است ) شاید بشه کارهایی کرد حداقلی. این متفاوت میکنه مثلا با ماجرای میگ-35 و چند مورد دیگه که بهش اشاره میشه.
  21. قبول دارم. ولی تجربه ای را که خودم داشتم عنوان میکنم شاید کمی سوء تفاهم زدا باشه. نکته ای که هست معمولا تمام این سالها متاسفانه دشمنی عمیق و کینه ورزانه و مدون و هوشمندانه خصم، اون هم بیشتر بواسطه همزبانان خائنی چون گروهک های فراری نوعی از بی اعتمادی را ترویج داده بین قشرهای مختلف مردم که اتفاقات و حوادث سیاسی و گسستهای رخ داده و رخ دادونده! ی دشمن هم باعث تعمیق این بی اعتمادی شده. به نظرم افراد باتجربه باید حوصله بیشتری به خرج بدند. و البته یادآوری کنند که در بحث های دوستانه و دوستان یکی از بدترین کارها طعنه و کنایه هست. ( به دشمن و همراه دشمن که اتفاقا باید تاخت ) - منظورم اینه فقط در نظر گرفتن فحش و توهین و بی احترامی نیست در بحث ها، گاهی خصوصا در فضای مجازی خاصه در مواردی که خب میتونه "امید" و "آرمان" یک شخص کم تجربه تر، کم سن و سال تر و یا احساساتی تر باشه مهربان تر باشیم و رعایت بیشتری کنیم. واژه ها بار کنایه، طعنه، مقایسه ی نامتعادل همراه با تمسخر و حس تمسخر نداشته باشند. نهایتا اگر هیچ کدام از اینها هم نبود و طرف مقابل حالا بنا به بی اعتمادی عمیق، سوء تفاهم و یا هرچیزی همچنان اصرار به تاویل و قضاوت غلط داشت باز با حوصله برخورد کرد. ( میدونم گفتنش خیلی آسونه و البته منظورم همه طیفهاست، نسخه واحدی برای یک طرف نیست، برای همه است قطعا) و باز در نهایت وقتی شخصی به خودش ایمان داره که نیتش صحیح و کارش هم مفید هست و بدون غرض چه اهمیتی داره مخالفت ها، بدون مجادله میشه به ادامه کار پرداخت. کم کم تلاش و نیت درست قطعا هر فرد منصفی را به نتیجه ای که باید میرسونه. چند روز پیش یامین پور توییت جالبی داشت و اشارم بیشتر به حدیث هست: و اما در مورد اصل بحث، اتفاقا الان وقت آنالیز و بررسی دشمن و حتی سختگیرانه تر نسبت به داخل هست. من مشکل این بحث را درک میکنم چون گاهی خودم هم حس ناخوشایندی بهم دست میده وقتی فضا کمی تاریک میشه و حس ناامیدی القا میشه به خاطر شرایط نابرابر ولی دوستانی مثل من باید حواسمون باشه واقعیت ناگوار پیش از وقوع با همه ی تلخیش، شیرین تر از واقعیتی است که بدون مقدمه و شناخت باهاش مواجه بشی، چون در مورد اول فرصت داری خودت را براش اماده کنی تا حتی ناگوار بودنش را تغییر بدی.
  22. البته اون پروژه نیاز به اطلاعات بیشتری داره ولی به نظر موشکهایی که به عنوان هدف استفاده میشدند را حالا بستر مناسبی دیدند برای تولید یک موشک بالستیک تهاجمی. یعنی چیزی که در اون پست اشاره شده در حقیقت ساخت موشک بالستیک به عنوان سلاح تهاجمی است با توجه به موشکهای هدف سری اسپارو. در مورد چرایی و کاراییش هم میشه بحث کرد عمیق تر. اصولا قرار نیست هرچیزی یک طرف ساخت ما هم به سمتش بریم. بررسی میکنیم، اگر با توجه به شرایط و امکانات و محدودیتهای ما ( قاعدتا ما که با این صهیونیستها که به منابع تقریبا بی پایان مالی و تکنولوژیکی و تجربی برخوردارند به منابع یکسانی برخوردار نیستیم ) مناسب بود ما هم خوب راه را کوتاه کنیم و از تجربیات اونها استفاده کنیم (قاعدتا دورادور) و اگر خیر که مسیر خودمون را بریم. در این مورد خاص هم البته باید بحث بشه و دقیق موشکافی بشه، یکی از دلایلی که این رژیم سراغ این شکل از بالستیک رفته شاید به خاطر عمق کم جغرافیاش باشه و نیاز به بسترهای شلیک با تنوع بیشتر. خب مشخصا نقطه قوت این رژیم نیروی هواییش هست و طبیعی است که اول میره سراغ این بستر قدرتمند خودش. حالا قطعا دلایل متعدد دیگه از جمله، غافلگیری، توان بیشتر سلاح، نرخ شلیک، تنوع بخشی به حملات و کاهش هزینه ها(شاید) و امکان حملات با منبع نامشخص و ... هم در کار باشه. ولی ایده جالبی است. البته ما جغرافیای گسترده ای داریم و یک نیروی هوایی فعلا ضعیف. شاید سرمایه گذاری بودجه اندک فعلی در این مسیر به صرفه نباشه چون اون بستر (جنگنده سرحال و به تعداد کافی و با پشتیبانی مناسب هوایی) اونها را نداریم ولی راه برای ابتکار در حوزه های دیگه بسته نیست. اشاره کردم، پهپادهای انتحاری در حجم بسیار بالا، موشکهای تاکتیکی ارزان سازی شده، سلاح های ضدزرهی تاپ اتک، سرهای جنگی به شدت پرتوان تر و موثرتر، بهره گیری از بستر شلیک عمودی بالستیک از زیردریایی ها و حتی کشتی های تجاری* ( در فاز نهایی جنگ دیگه تبعاتش مهم نیست چون جنگ ما با امریکا جنگی سرنوشت ساز خواهد بود در فاز نهاییش ) همه و همه میتونه مورد مطالعه باشه. در مورد حادثه تلخ تور هم برای نیروهای مسلح ما باید یک ضربه بزرگ باشه. چه در واکاوی چرایی اون ماجرا، چه درسهایی که داشت از لزوم اموزش جدی تر خدمه، مدیریت بحران، لزوم رزمایشها، لزوم مدیریت یکپارچه در کنار توان خوداتکایی نیورها در مواقع ضروری، لزوم هماهنگی های سازمانی، نظم، برنامه ریزی و داشتن پلن های تعریف شده و حتی مدیریت روانی پرسنل و از همه مهمتر مدیریت پس از بحران و ... خلاصه به نظرم در هر موردی که نقد جدی وجود داره میشه رفت سراغ بحثهای جدی تر و مدون تر تا شاید به ناورد هم راه پیدا کنه و شاید یک نفر ببینه و شاید یک تلنگری برای یک مسئول باشه و شاید یک روزی سر بزنگاهی یادآوری بشه و شاید نهایتا اصلاح مدنظر رخ بده. هرچند قطعا که این ظاهر ماجراست و نمیشه از برخی دستاوردها گذشت در تمام این سالها با تمام این محدودیت ها ولی خب همیشه میل به اصلاح و بهبود یک میل قطعی و افزون خواه هست. پ ن: این به این معنی نیست که حتی اگر یک سلاح ( خصوصا در حوزه های استراتژیک) به درد ذخیره تسلیحاتی ما نمیخوره با توجه به تاکتیکها و هزینه ها و ... ما سراغ بررسی، شناخت و تحقیق و توسعه نمونه های آزمایشگاهیش نریم، دانش متفاوت هست از کاربرد، همیشه باید با دانش هر حوزه حرکت کرد مماس تا حد امکان. ( همین حالا هم چوب اون یکی دو قرن عقب افتادگی از قافله علم در جهان را میخوریم چه در صنعت و چه در علوم) شرایط ممکنه یک روز تغییر کنه و اون روز نباید چرخ را از ابتدا اختراع کرد. مثال روشنش همین بحث هسته ای/موشکی/فضایی و ... هست که آدمی باورش نمیشه چطور یک عده عنوان میکنند به چه درد میخوره، اون هم دانش، قاعدتا در مورد واژگان ادبی که صحبت نمیکنیم، هر واژه هست های، موشکی، فضایی یعنی جهانی از دانش. مشخصه که وقتی منع میشی مستقیم روی دانش اون حوزه هم قفل گذارده میشه و حتی حالا هم مثلا در برخی حوزه های هسته ای مثل گذاخت و آب سنگین و پلوتونیوم و .. که ما در برخیشون منع مادام العمر را پذیرفتیم به نظرم خطای بزرگی کردیم.
  23. مباحث خوب و زیادی را مطرح کردید که هر کدام باید به جاش و در تاپیک مربوط به خودش مفصل بهش پرداخته بشه. ولی این مورد عجالتا چون تاپیک هم تقریبا مربوط هست باید به نظرم درسته یک بحثی دوستان دارند که تعدد نیروها و رسته ها میتونه مشکل زا باشه ولی واقعا هوافضای سپاه به قدری بزرگ شده و حوزه ماموریت ها و سلاح هاش متنوع شده که باز به نظر شخصی یک مورد از زیانهاش در همین حادثه اخیر دیده شد. به نظرم این نیرو باید تفکیک بشه و فرماندهی مجزایی داشته باشه. حالا دوستان میتونن پیشنهاد بدند ولی به نظرم حوزه موشکی، پهپادی، هوایی و پدافندی که الان با این حجم و نیرو گستره عملیاتی همه در یک مجموعه قرار دارند واقعا از توان یک فرماندهی خارج هست. حالا اینکه چطور تفکیک بشه هم چالش های خودش را داره، ولی به نظرم لزوم تفکیکش دیگه اجتناب ناپذیر هست. نیروی موشکی-پهپادی : نیروی پهپادی مستقل : نیروی هوایی-پهپادی : پدافند یکی از مهمترین نکته های این هست که چون هم عملیاتهای موشکی و هم احتمالا هوایی (دیتالینک ) (با اینکه نیروی هوایی سپاه محدود هست ولی ممکنه در آینده بحث گسترشش ( با ماموریتی به کلی متفاوت از نیروی اصلی ایران یعنی نیروی هوایی ارتش ) در کار باشه) به طوری با پهپادها در ارتباط هستند، ترکیب پهپادها در بخشی از این رسته ها لازم هست. از طرفی سپاه روی پهپاد به نظر هم در قابلیت اطلاعاتی و هم هجومی و حتی دفاعی حساب ویژه ای باز کرده ( لزوم جنگ نامتقارن و ابتکاری و کمبودهای نیروی هوایی و ...) و خودش یک مجموعه مجزا میتونه باشه. حالا ما میتونیم در سپاه یک نیروی پهپادی مستقل، یک نیروی موشکی/هوایی/فضایی(در آینده) مستقل و یک نیروی پدافندی داشته باشیم که نیروی پهپادی در صورت لزوم بتونه خیلی راحت برای ماموریتهای موشکی و هوایی جوین بشه، یا اینکه مثلا موشکی/پهپادی یک نیرو باشه و نیروی پدافند سپاه ( پدافند که در اختیار ارتش هست ولی منظور نیرویی با ماموریت ویژه دفاع نقطه ای و قابلیت پوشش گسستهای بوجود امده در یک جنگ احتمالی در بدنه پدافند ارتش به صورت فوری و موقت هست) هم یک نیرو. پ ن: باز به نظرم اگر نیروی پهپادی مستقل باشه بهتر هست، با توجه به آینده مبهم خرید جنگنده و بالاجبار؛ نیروی پهپادی با افزایش حجم و ابتکارات در حوزه های گوناگون جای کار زیادی داره تا «حداقل» نیروی تهاجمی را ( در گستره و تنوع در کنار موشکی) داشته باشیم در غیاب جنگنده ها، از پهپادهای بمب افکن گرفته تا رهگیر و پهپادهای انبوه انتحاری. خصوصا پهپادهای هدفمند انتحاری اگر ارزان سازی هر چه بیشتر بشند با توجه به موقعیتهایی که در عراق و لبنان و سوریه وجود داره میتونه در یک جنگ تحمیلی به کمکمون بیاد* ولی این مستلزم استفاده از هوش مصنوعی و اتوماسیون! و هوشمند سازی ریزپهپادها هم هست تا بتونند یک ضربه وسیع و موثر داشته باشند. اصولا به نظرم با توجه به وضعیت مالی/تحریمی/تکنولوژیکی ما در مقام یک جنگ نامتقارن در برابر دشمن پرامکانات جای کار زیادی داره این نیرو که میتونه مستقل بشه. * به نظرم استفاده موثر ترکیه در جنگ اخیر و استفاده خاص یمنی ها نمونه های روشنی است برای ما. حالا درسته ترکیه با نیروی خاصی طرف نبود و یمنی ها هم در جنبه های چریکی بیشتر استفاده کردند ( البته با پیروزی های متونع و بینظیر ) ولی حتی در برابر صهیونیستها و امریکا هم اگر حجم و تنوع را در پهپادها و تاکتیکهای استافده ازشون داشته باشیم میتونند موثر باشند. خصوصا اینکه بر خلاف پدافند موشکی و هوایی هنوز سراغ پدافند خاص پهپادی نرفتند و درسته سلاح هاشون موثر هست بر پهپادها هم ولی به طور خاص برای پهپاد طراحی نشدندو اینجا شاید زمان به نفع ما باشه.
  24. به هر حال شاید هیچ کس مثل دوستان اینجا به کمبودها و محدودیت ها و البته کاستی های خودایجاد کرده یا دگران ایجاد کرده اشراف نداشته باشند ( در محدوده اطلاعات عمومی ) ولی خب سعیمون این هست که در همین شرایط و بستر ارائه تحلیل کنیم. اگر مشکل اونجاست که حمله اول را چه کسی انجام باید بده، اون را در تاپیک مختص خودش میشه تحلیل کرد، اگر بحث ها و کمبودهای مالی مدنظر هست - به هر حال واقعیتی که وجود داره - میشه راه های جایگزین مثلا رزمایش ها را - که قطعا حداقلی هستند - بحث کرد. اگر بحث در خانه نجنگیدن هست که اتفاقا مصداق دقیق و مناسبش بیرون بردن خاکریز از درون به بیرون هست مثل کاریکه در سوریه و عراق و یمن کردیم و میکنیم در وجهی از وجوه مختلفش. نهایتا عشق به این کشور و سرزمین و آرمان هست که حتی در اسلحه زنگ زدمون یک گلوله هم باقی مونده باشه سعی میکنیم به بهترین و موثرترین شکل ممکن شلیکش کنیم. حالا در جای خودش، در تاپیک خودش، در مختصات خودش در مورد نقد چرایی: اسلحه زنگ زده، تنها یک گلوله، امکانات اون تک سرباز و ... هم صحبت که خیر، داد و فریاد هم میکنیم تا اگر امکانش بود ( قاعدتا بخشیش مثل تحریم های فعلی دست ما نیست ) اصلاح بشه و باید بشه. ولی تمام اینها دلیل بر این نیست که این پشت جبهه و تمام این کمبودها باعث بشه اون تک سرباز ( همین داشته ها و نیروهای محدود ) را در برابر دشمنی تا بن دندان مسلح رها کنیم بگیم حالا که اینه و به حرف ما گوش ندادند و بد کار کردند و کم کاری کردند و خیانت کردند پس تو هم بایست تا بمیر.* *البته شکل به شدت ساده سازی شده و سانتی مانتالی است از واقعیت جاری در اینجا که لااقل به نظر من میرسه بخش عمده ای از دوستان در این قریب به پانزده سال و بیشتری که در این انجمن هستیم و بودیم دارند انجام میدن و محرک این حرکت پایدار هست. والا شبیه اکانتها و کانالها و وبسایتهای مجازی هر روز یکی سبز شده و چند روز بعد برهوت شده اینجا هم دوامی نداشت.
  25. با یک مرور سطحی و نتیجه گیری محدود میشه از بخشی از اشارات این مقاله اینطور نتیجه گرفت که تفاوت عمده شکل و ابعاد موشکهای تاکتیکی ما ( خانواده فاتح ) نسبت به نمونه های کره ای، روسی و امریکایی در نداشتن برنامه ما برای کلاهک هسته ای در این پرتابه هاست؟ حالا یا نداشتن برنامه یا عمل به متن قطعنامه شورای امنیت ( چون در واقع کاملا منطبق بر متن قطعنامه هست که موشکهای ایران (لااقل خانواده فاتح) برای حمل کلاهک هسته ای طراحی نشدند و این جدای از لفظ و برنامه و اعتقاد و تصمیم هست چون از لحاظ فنی هم به نظر واقعا برای حمل کلاهک هسته ای نیاز به بازطراحی دارند.