misalu2001

Members
  • تعداد محتوا

    333
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های misalu2001

  1. بنده رفتم یک کپی بگیرم، انتشارات دانشگاه هم زده تو خط دلار! میگه کپی دورو 50 تومان. بابا مرد مومن، تو یکی که دیگه کارمندی! چه کار داری به این کارا آخه! در جواب میگوید به ما کاغذ نمی دهند و کاغذ شده بسته ای 3000 تومان و گیر نمی آید و ... بابا تو را سننه؟ تو حقوقت را بگیر! چرا قیمت گذاری می کنی؟!
  2. [quote name='senaps' timestamp='1349608878' post='276297'] [quote] برادر عزیز به اندازه کافی مشکل داریم .............همین پیشنهاد کم بود که اینم مطرح شد........ [/quote]. اتفاقا سوال من اینه که مگر چیکار میخوان بکنن؟ [/quote] یک احتمال قوی اینه که : وقتی فهمیدن ما چقدر خفنیم و بدون آنکه آنها بفهمند یواشکی توانسته ایم بمب اتم بسازیم، میان مزاکره می کنن تا با این ابر قدرت جدید جهان به یک توافق هم سطح برسند و وقتی دیدن ما کوتاه نمی آییم و مجاهدانه وارد بحث ساخت بمب اتم شده ایم و غیرت ایرانی همراه با هوش متخصصین ما گواهی داد، تسلیم شده و به این همه مجاهدت و همبستگی ملی آفرین گفته و خودشان می روند به زباله دان تاریخ می پیوندند و ما با عزت و بصیرت بر جهان حاکم می شویم. احتمالات ضعیف دیگری هم ممکن است.
  3. misalu2001

    گزارش مشکلات سایت

    وقتی بنده می خواهم صفحه "مطالب من" را باز کنم می گوید دیتا بیس به فنا رفته! و باز نمی کند. There appears to be an error with the database. If you are seeing this page, it means there was a problem communicating with our database. Sometimes this error is temporary and will go away when you refresh the page. Sometimes the error will need to be fixed by an administrator before the site will become accessible again. You can try to refresh the page by clicking [url="http://www.military.ir/forums/index.php?app=core&module=search&do=user_activity&mid=12187#"][color="#3e70a8"]here[/color][/url]
  4. [quote name='Thundar' timestamp='1349460020' post='276026'] نوع رابطه روسیه با سوریه اصولا با نوع روابط روسیه با ایران زمین تا اسمون فرق میکنه روسیه سوریه رو به چشم متحد قدیمی خودش تو خاورمینه نگاه میکنه یعنی همون زیردرست خودمون که از پایه به لحاظ صنعتی نظامی وابسته به خودشه اما نگاهش به ایران توام با همکاری و درعین حال تردیده بعبارتی سیاست نهایی شون اینه که ایران اصلاحا بیش از اندازه غول نشه چون اونوقت بیشتر از امریکا برا روسیه دردسر میشه که خوشبختانه تا همین الان هم ایران تو خیلی از حوزه ها بیش از اندازه بزرگ شده که این روند هم سیر صعودی خودشو رو همین جور داره طی میکنه [/quote] مثلا؟
  5. به نظر بنده این سخنان ارزش نقل ندارد و به هیچ وجه [b]مقايسه شناورهاي سپاه و آمريكا [/b]محسوب نمی شود. ایشان چند بحث مطرح کردند: 1. اگر آمریکا حمله کند شکستش می دهیم. 2. در زمان جنگ ما با قایقهای کرچک فریگیت موشک انداز آمریکا را نابود کردیم 3. نابودی فریگیت ملیارد دلاری و هلی کوپتر ها نتیجه می دهد شناور موشک انداز آمریکا را شکست خواهد داد. 4. دو فرمول وجود دارد، قدرت الهی و بالابردن استطاعت 5. سرعت شناورهای موشک انداز دو برابر شناورهای آمریکا بوده، می خواهیم سه برابر شود 6. آمریکا در خلیج فارس از ما حرف شنوی دارد به این می توان گفت یک مقایسه بین شناورهاي سپاه و آمريكا؟ بیشتر سخنان ایشان حول رجز خوانی گذشت. اشاره به تقوا و وظیفه هم داشتند. تنها مقایسه صورت گرفته در باب سرعت بود، آن هم اشاره نکردند کدام شناور ایران را دارند با کدام شناور آمریکا مقایسه می کنند؟ دوستان اگر نکته مهمی در این فرمایشات دیدند حتما اشاره کنند چون بنده اعتقاد دارم در این سخنان هیچ نکته جالب یا تکنیکی مطرح نشد و ایشان کمی شعار سطحی دادند و کمی هم رجز ایراد کردند. (بنده معتقدم باید سخنان هر بزرگواری را بررسی کرد دید اصلا ایشان حرف حسابی زده اند یا نه، وقتی حرف حساب نزدند باید رک گفت ارزش نقل ندارد)
  6. بنده اعتقاد دارم تنها راه مقابله با این جنگ اقتصادی و مشکلات دلاری، ریاضت اقتصادی است و با بالا بردن بهای نفت، تمام وارد کنندگان نفت همدست می شوند برای یکسره کردن کار ما. تجربه نشان داده این کارتلهای نفتی همه جا هستند و اگر کسی پا روی دمشان بگذارد (بخواهد قیمت گذاری را خودش به عهده بگیرد) یک موج جهانی راه می اندازند. ریاضت اقتصادی هم برای حکومت کاری ندارد گفتنش، اما برای مردم کاری دارد اجرایش. ریاضت اقتصادی یعنی: مصرف را پایین بیارید = فشار مضاعف به قشر ضعیف = هدف دشمن در سست کردن مشروعیت در قشر مستضعف. همش شد آیه یاس؟ نه! اگر ما این "پیچ" را پشت سر بگذاریم و مردم ما ریاضت کش شده و از تن پروری دست بردارند، کشور به سمت شکوفایی صنعتی می رود. فی الواقع این خارجی ها دارند به زور بیماری هلندی ما را درمان می کنند! که اگر موفق شوند، مشکل اصلی در اقتصاد ما را حل کرده اند.
  7. [quote name='worior' timestamp='1349366967' post='275806'] [quote]شما می دانید که پردیتور و .. اصولا بی صدا و غیر قابل رویت در فاصله دو کیلومتری هستند. در رادار هم به علت کراس سکشن پایین و ارتفاع پست دیده نمی شوند. پس ما چطور اینها را پیدا کنیم؟ تا بماند شلیک کردن.[/quote] تهدیدات ما چیزهایی فراتر از پریدیتور و ... هستند ، میدونی tal چیه ؟ موشک گریفین ، gbu 53 ، بمب های خوشه ای و .... , ... [/quote] البته آنها هم به جای خود باقی هستند. مخضوضا گریفین. اما همین موشک [b]Low-Cost Guided Imaging Rocket[/b] هم کافی است تا سوارم بر علیه ناوها را به شدت زیر سوال ببرد. پهپادهای امروز ارزان، کوچک و بی صدا با مداومت پرواز بالا هستند و می توانند با تعدادی بالا از قایقها همزمان درگیر شوند. حقیر معتقدم سوارم = فروق جاویدان! یک خطای استراتژیک.
  8. [quote name='worior' timestamp='1349365480' post='275800'] [quote] بحث برد را هرچه شما می فرمایید، بنده قبول م کنم. بحث بنده روی نصب تعداد بالای اینها روی پهپادها و هی کوپتر ها و ... در فاصله چندین کیلومتری از ناو است.[/quote] اگر با برد توافق داشته باشید مسئله حل شده است ، .. در این شرایط باید پرسید که آیا قایق های ما بی دفاع هستند ؟ موشک های ایگلا اس موجود در نیروی دریایی با قابلیت جستجوگر دو طیفی مادون قرمز و ماورای بنفش با برد 6 کیلومتر قراره چکار بکنند ؟ [/quote] شما می دانید که پردیتور و .. اصولا بی صدا و غیر قابل رویت در فاصله دو کیلومتری هستند. در رادار هم به علت کراس سکشن پایین و ارتفاع پست دیده نمی شوند. پس ما چطور اینها را پیدا کنیم؟ تا بماند شلیک کردن.
  9. [quote name='worior' timestamp='1349362672' post='275792'] [quote]آیا پست این حقیر را مطالعه فرموده بودید؟[/quote] بله ، بنده هم عرض کردم ، بالاترین تست موفق این راکت زدن یک کامیون در حال حرکت با سرعت 40 کیلومتر و فاصله 3.5 کیلومتر بوده ، ... باید مشخص کنین که راکت حین رسیدن به اون برد چه سرعتی داره ،اگر درست خاطرم مانده باشه توپ 30 میلیمتری آپاچی با سرعتی معادل 870 متر بر ثانیه گلوله هاش رو شلیک میکنه ، اما 1000 متر اول رو در 2 ثانیه طی میکنه و سرعتش رو به کاهش هست و حدود 12 ثانیه طول میکشه تا به 3000 متر برسه که مقوله ای هست مرتبط با ایرودینامیک و پسار گلوله های 30 میلیمتری این توپ ، لیکن در مورد راکت های هیدرا هم به همین صورت هست ، هیدرا موتوری دارد که تنها 1 ثانیه میسوزد و برد راکت را به 400 متر میرساند ، زین پس سرعت راکت رو به کاهش است تا رسیدن به هدف ، توجه داشته باشین که از یک پرتابه سنگین تر ، با قطر 70 میلیمتر و دارای بالک که قطعاپسار بسیار بیشتری دارد روبرو هستید ، هرچند که پایدارکننده ها و بالچه میتوانند شناوری بیشتری فراهم آورند تا برد بیشتری حاصل شود ، و یا اینکه پرتابه به ارتفاع بالایی سوق داده شود که برد بالا برود اما باید دانست که سرعت به شدت فدا میشود و ایضا قدرت مانور ... لذا پرتاب کننده برای این زمان زیاد باید پیش بینی دقیقی از محل رسیدن راکت به هدف انجام دهد ، و کمی مانور گذاشتن قایق بصورت مارپیچ این امکان را از پرتابگر خواهد گرفت ، این موشک ها نخواهند توانست قایق ها را دنبال کنند ، آنهم قایقی که 90کیلومتر بر ساعت برد دارد در همین سرعت موشکی با برد 40 کیلومتر شلیک میکند ... [img]%20http://gallery.military.ir/albums/userpics/520634_orig.jpg[/img] [/quote] بنده که عرض کردم، برد را شما درست می فرمایید. اصلا برد را من مطرح نمی کنم. برد = ایکس = مجهول الهویه. بنده عرض کردم این هلی کوپتر یا پهپاد می تواند 40 کیلومتر یا بیشتر از ناو فاصله داشته باشد و در یک شعاعی، هرچه قایق بیاید را نابود کند. چون این قایق ها زره ندارند و به علت سرعت بالا مانور هم ندارند = هلو. شما در نظر بگیرید تعداد زیادی پهپاد هرکدام می توانند تعداد زیادی از این موشک سبک و ارزان را حمل کنند. گرچه این موشکها بر یک ناوچه عملا بی تاثیر اند، اما کاملا برای نابودی قایق کافی اند. درگیری با تعداد بالا هم برایشان آسان است. بحث برد را هرچه شما می فرمایید، بنده قبول م کنم. بحث بنده روی نصب تعداد بالای اینها روی پهپادها و هی کوپتر ها و ... در فاصله چندین کیلومتری از ناو است.
  10. [quote name='worior' timestamp='1349355687' post='275766'] [quote] این موشک ارزان، کوچک، فایر اند فورگت و با برد 8 کیلومتر است و قابلیت پرتاب از پهپاد را دارد. بنا بر این مثلا یک هلی کوپتر می تواند 96 تا از اینها حمل کند و در آن واحد با 96 قایق درگیر شود و هزینه بسیار پایینی هم داشته باشد.[/quote] دقیقا کدام نوع موشکرو میفرمایید ...؛ LOGIR DAGR Cirit APKWS ؟ این شیوه هدایت بر روی راکت های ارزان قیمت اگر راکت هیدرا 70 باشد بیشتر از 3 تا 4 کیلومتر نیست مثل سه نمونه اول ، که دلایلش هم زیاده ، منجمله ...؛ زمان سوزش موتور ام کا 40 این راکت ها حدود 1 ثانیه است ، و با این سوزش موشک تا سرعتی معادل 700 متر بر ثانیه شتاب پیدا میکنه ولی سوزش موتور تا 400 متر فاصله از لانچر ادامه داره و بعد تمام میشه ، و این شتاب رو به کاهش است تا لحظه برخورد ، تقریبا تمامی مسیر بصورت بالستیک طی میشه ، مقدار بسیار کمی مانور پسار بسیار بالایی برای این موشک بوجود خواهد آورد ، و هر چقدر هدف چالاک تر باشه امکان دستیابی موشک به اون کمتر هست ، بهترین تست این موشک ها برای اهداف متحرک از 3.5 کیلومتری برای زدن یک کامیون با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت و بالاترین تستش هم تا 5.1 کیلومتر بوده بالاتر از این محدوده مربوط به اهداف ایستا هست .... تاریخش هم بخونید ، 8 می 2012 [url="http://www.deagel.com/news/DAGR-Successfully-Engages-Moving-Target-in-Apache-Helicopter-Demonstration_n000010255.aspx"]http://www.deagel.co...n000010255.aspx[/url] حالا به نظرت این موشک میتونه قایقی که متوسط 80 کیلومتر بر ساعت سرعت داره رو بزنه ؟ یه زمانی قرار بود nlos ls این کار رو بکنه که گویا پروژه اش متوقف شده ، چراش رو نمیدونم اما برنامه موفقی بود .... [/quote] منظور بنده: [b]Low-Cost Guided Imaging Rocket[/b] و نمونه های اینفرا رد آن. باید عرض کنم که احتمال قریب به یقین شما درست می فرمایید در مورد برد. (بنده از برد مینیمم هیدرا استفاده کردم و شما اطلاعات بهتری دارید) عرض کرده بودم در پستم و احتمالا حضرت عالی توجه نفرمودید. هدایت اکثریت مطلق موشکها، هدایت پروپورشنال است به این صورت که [b]نقطه ای را هدف می گیرد که در زمان اصابت احتمالا هدف در آنجاست.[/b] در این صورت مطلق سرعت مهم نیست،[b] بلکه میزان مانور مهم است.[/b] دوباره عرض کرده بودم، هنگامی که سرعت بالا باشد، نمی توان در آب مانور داد. [b]بنا بر این به راحتی شکار می شود.[/b] آیا پست این حقیر را مطالعه فرموده بودید؟ [quote] خاطره ای که امروز مشرق منتشر کرد یک نمونه تاریخی از بحث ما رو نشون میده: [i]ساعت حدود 9 شب بود. شفيعى در قايقش دراز كشيده بود و استراحت مى‏كرد. نادر روى نقشه كار مى ‏كرد. من هم به ناوچه تكيه داده بودم و بيژن را نگاه مى ‏كردم بيژن داشت رادار را نگاه مى ‏كرد. رسولى هم با دوشكا ور مى ‏رفت. كريمى و محمديا هم موشك را روى دوش گذاشته و آماده عمليات بودند. استينگر برخلاف آرپى جى بود. وقتى موشك آن شليك مى ‏شد بايد دوباره مى‏ رفت مركز و پر مى‏ شد و يكى ديگر از كارتن بيرون مى ‏آوردند. ناگهان صداى خفيفى مثل صداى ويز ويز زنبور به گوشم خورد. بلافاصله به بيژن گفتم: بيژن، يه صداى ويزويزى داره مى‏ آد. - پشه است! - شوخى ندارم. سرتون رو بالا كنيد ببينيد اين صداى چيه؟ از بيژن پرسيدم: نگاه كن تو رادار، ببين كسى از طرف جزيره به سمت ما مى ‏آد؟ - نه. - به هر حال يك صدايى مى ‏آد. - من تو رادار چيزى ندارم. - تو رادار نبايد هم داشته باشى. رادار ما سطحيه. به نادر گفتم: بلند شو، صدايى داره مى ‏آد. وقتى همه باهم بلند شديم تا ببينيم چه خبره، صدا شديدتر شد. [b]هنوز چند لحظه بيشتر سپرى نشده بود كه ناگهان هلى‏ كوپتر بزرگى را روى سرمان ديديم كه موشكى به طرفمان پرتاب كرد. موشك آمد و خورد به قايقى كه نصرالله شفيعى در آن بود. من با آرنج دسته موتور را فشار دادم عقب و از ناوچه جدا شديم.علاوه بر موشك، هلى كوپتر شروع كرد به تيرباران ما. موشك دوم از روى سر ما رد شد و داخل آب فرو رفت. به دنبال آن بوديم كه هلى كوپتر را بزنيم. آنقدر هيجان زده بودم كه حتى نگاه نكردم كه چه بر سر قايق نصرالله آمده. به كريمى گفتم: على يارت.[/b] كريمى سريع چرخيد و موشك را شليك كرد. در كمال ناباورى و شگفتى، موشك استينگر به هلى كوپتر آمريكايى خورد و آن را در هوا منفجر كرد. نور ناشى از انفجار، همه جا را روشن كرد و صداى مهيبى برخاست و قطعات متلاشى شده هلى كوپتر مثل باران باريد روى آب.[/i] سطح پائین آموزش نیروهای ایرانی و سرعت بالای نبرد قابل توجهه، حرفی هم از Flare نیست، حتی بعد از شلیک موشک اول موشک هم به نظر میرسه تاو بوده باشه. اینجا دقت کنید که تحرک تاو از هلفایری که از 6 کیلومتری شلیک می شه بیشتره. [/quote] بنده که عرض کرده بودم در سرعت بالا! در سرعت بالا کوچکترین تغییری مسیر نیروی زیادی به جانب کشتی وارد کرده و آن زا قرق می تواند کند. بنا بر این در این سرعتها مانور محدود است. البته در هر صورت همیشه احتمال خطا رفتن موشک هم هست و با یک مثال خطا رفتن نمی شود قضاوت کرد. =========================================================================== خواهش بنده ادامه بحث در تاپیک مربوطه است و اگر مدیران صلاح بدانند می توانند منتقل بفرمایند.
  11. [quote name='Morteza313' timestamp='1349342933' post='275734'] بررسی گزینه های محتمل روی میز نیروی هوایی و هوا دریایی ایالات متحده هم قابل توجهه. هروقت ما بحث از برخورد با قایق های تند رو می کنیم اتومات جوابی که می شنویم موشک هلفایره، ولی اصلا این موشک قادر به مقابله با قایقهای تندرو هست؟ هلفایر برای رسیدن به برد 8 کیلومتری باید 2300 متر از سکوی پرتابش ارتفاع بگیره و بعد به سمت هدفش شیرجه بره، نمودار برد بر حسب ارتفاع کسب شده هلفایر: [center][img]http://img.online-dl.com/images/a6433_hellfiretrajectory1.gif[/img][/center] این موشک انرژی جنبشی خاصی نداره هنگام فرود و موتورش خیلی وقته که خاموش شده لذا ابدا توانایی مانور دهی شدید و مقابله با جابجایی هدفش رو نداره.هلفایر عملا یه گلوله توپ هدایت لیزری هوا پرتابه، یه کرانسپول هوا پرتاب. نکته اینجاست که تمام پرتابه هایی که از این وضع یعنی صعود و نزول استفاده می کنن یه حد بالا برای سرعت هدفشون دارند. مثلا برای خود کرانسپول میگن این بازه سرعت هدف بین 40 تا 60 کیلومتره. و البته این خیلی به این مساله هم بستگی داره که هدف در چه سمتی حرکت می کنه. اگر هدف به صورت عرضی حرکت که و به سمت شما نیاد یا از شما دور نشه، گاو مبارک زائیده، چون خود موشک/گلوله باید یه مانور 2 یا 3 جی رو هم برای کسب مسیر هدفش طی کنه. و برای پرتابه سقوط آزاد این غیر ممکنه. در مورد توانایی های موشک هلفایر علیه اهداف متحرک خیلی صحبت نشده تا به حال اما شما فرض بگیرید قایقی رو که داره با سرعت 100 کیلومتر در ساعت حرکت می کنه، 45 ثانیه (سرعت "متوسط" 1 ماخ+ 10 ثانیه دیلی متوسط برای صعود) هم برای رسیدن هلفایر به قایق از 8 کیلومتری تصور بفرمائید، قایق در بهترین شرایط یعنی حرکت Head-on قایق حدودا 1 کیلومتر جا بجا شده! نزدیک به غیرممکنه اثابت در همچین سناریویی! من شخصا فقط یک خط در مورد توانایی های لانگبو هلفایر در مورد برخورد با اهداف سریع شنیدم و اون اینه که مد هدایتش در برابر اهداف سریع با هدایت کوتاه بردش یکیه و این یعنی شلیک از زیر 3 کیلومتر برای حفظ انرژی جنبشی موشک. از این فاضله هم شلیک به قایقهای ایرانی غیر ممکنه چون قایقی که میاد حتما با خودش یه پوشش درست حسابی شانه پرتاب و یا سکو پرتابهایی مثل ضد بالگرد طوفان خواهد داشت. [center] [img]http://img.online-dl.com/images/l1653_uav4tf3.jpg[/img][/center] یک واقعه هم از توانمندی های هلفایر قابل گفتنه که در لیبی وقتی کاروان 40 تا 50 خودرویی قذافی رو یک فروند ریپر شناسایی می کنه، دو تا موشک هلفایرش رو بلافاصله به سمت کاروان شلیک می کنه که که نتیجه این شلیک فقط انهدام یکی از خودروهایی بوده که با سرعت حداقل 40 کیلومتر در حال حرکت بودن، این یک خودرو هم قطعا برخورد مستقیم نبوده چون سر جنگی هلفایر تو همچین جمع بسته ای خیلی بیشتر از اینها تلفات می گیره (حمله بعدی رو یک میراژ فرانسوی با یک بمب 250 کیلویی انجام میده و 11 خودرو از یک جمع 20 تا 30 تایی رو منهدم می کنه، فاصله رو ببینید!). سوال بعدی اینه که نیروی هوایی یا هوا دریای ایالات متحده آیا بی سلاح هستند؟ قطعا خیر. ازجمله سلاحهایی که تا به حال کم بهشون پرداخته شده موشکهای پنگوئن یا سی اسکوا هستند که می تونند کلاس باور رو رهگیری کنند AGM-65 هم در نصف برد روی کاغذشمی تونه بسیار موثر باشه. [/quote] در این زمینه اگر تشریف بیاورید در تاپیک روشهای مقابله با سوارم، بیشتر در خدمت خواهم بود اما صرفا در اینجا یک اشاره بکنم: (با اجازه برادر حامدف!) آمریکا مدتی است که لین استراتژی ما را می داند و موشک خاصی طراحی کرده صرفا برای مبارزه با قایق های تندرو ایران. همانطور که می دانید قایقهای تندرو هیچ زرهی ندارند و در سرعت بالا تغییر مسیر هم به سختی می توانند بدهند ( شعاع گردش بالایی دارند و کلا در آب نمی توان دور درجا زد!) موشک مورد بحث، از اضافه کردن یک دوربین سی سی دی و یک پردازنده تصویر و چند بالک به راکت هیدرا تولید شده. این راکت بسیار ارزان و بسیار کوچکتر از هلفایر است. هل فایر اساسا برای حمله به تانکها و موامضع مستحکم ساخته سده . بنا بر این سنگین و گران است. سرچ کنید لو کاست ایمیجینگ راکت و لینک ویکی پدیا را مطالعه کنید (جناب حامدف اجازه نمی دهند لینک را قرار دهم) این موشک ارزان، کوچک، فایر اند فورگت و با برد 8 کیلومتر است و قابلیت پرتاب از پهپاد را دارد. بنا بر این مثلا یک هلی کوپتر می تواند 96 تا از اینها حمل کند و در آن واحد با 96 قایق درگیر شود و هزینه بسیار پایینی هم داشته باشد. اما در باب سرعت: موشکها همگی (به جز موارد خیلی استثنا) از روش هدایت تناسبی (پروپورشنال نویگیشن) استفاده می کنند. (با پروپورشنال کنترل اشتباه نشود.) این نویگیشن اصولا نقطه ای را که هدف در لحظه برخورد در آنجا خواهد بود را ملاک قرار می دهد. یعنی از اول و در طی مسیر، همیشه سعی میکند زاویه دید خود و هدف را ثابت نگه دارد (اگر علاقه داشتید این بحث شیرین را کمی بازتز هم می توان کرد) بنا بر این سرعت قایق به آن کمک نمی کند تا فرار کند. 200 کیلومتر در ساعت هم سرعت داشته باشد ولی مانور (شعاع گردش) پایین داشته باشد شکار می شود. اما اگر مانور بالا داشته باشد شکار نمی شود. در آب اهداف نمی توانند مانور دهند. علت: برای آنکه تلفات در مقابل آب پایین باشد، باید طول قایق بزرکتر از نیم طول موج در موجی باشد که در هنگام حرکت تولید می کند (دلیل این را هم کمی می توان بازتر کرد) هرچه سرعن بیشتر شود طول موج ایجاد شده بیشتر می شود. بنابر این باید طول قایق بیشتر شود. پس: قاقهای تندرو معمولا عرض کم و طول زیاد دارند. حالا اکر یک قایق با عرض کم و تول زیاد و با سرعت بالا بخواهد ناگهان بچرخد، طول زیاد آن در معرض جریان آب که از روبرو می آید واقع می شود و یک درگ شدید ایجاد می کند که سرعت را شدیدا کاهش می دهد اما مشکل اصلی لین نیست. به دلیل عرض کم، این درگ شدید می تواند قایق را چپ کند. ( در مسابقات سرعت حتما دیده اید که قایق با یک مانور شدید چندین بار دور خودش ملق می زند و قرق می شود، علت همان نیروی درگ شدید بدنه است) پس قایق تندرو مانور پذیر نیست و زره هم ندارد و گرمای آن در پهنه وسیع و سرد آب کاملا می درخشد. => خوراک یک موشک کم حجم و ارزان!
  12. در رابطه با برجسته سازی: 1. همانطور که گفته شد، راه فراری نیست و حتما لازمه هر بیانی است و در همه بیانها هست. (حتی در قرآن؟) 2. الزاما چیز بدی نیست. توانایی ذهن انسان در آنالیز محدود است پس باید اطلاعات محدود بگیرد. اطلاعات لازم برای انتقال حقیقت بی نهایت است. 3. می تواند در برداشتها تاثیر بگذارد یا توجه جامعه را به یک نقطه دیگر ببرد. تنها عاملی که برجسته سازی را خطر ناک می کند، 3 است. اما آیا باید فاتحه رسانه را خواند با این ضعف بنیادی؟ نه. در هر جامفه ای تضاد منافع وجود دارد، بعضی می خواهند به یک موضوع توجه نشود اما حتما گروه دیگری وجود دارد که منافعش در توجه به آن است. اگر رسانه ها به اندازه کافی آزاد باشند، متکسر می شوند و هر رسانه بر اساس منافع یک گروه به برجسته سازی می پردازد. و از آنجا که تضاد منافع روی همه موضوعات وجود دارد، نتیجه می شود: حتما یک رسانه ای پیدا خواهد شد و به برجسته سازی آن خبر خواهد پرداخت. پس دیگر هیچ خبری نمی تواند کاملا مخفی شود. [b]نتایج رسانه هایی مثل سی ان ان هم همین را تایید می کند. آنها سعی می کنند بخشی را بزرگ کنند، فاکس بخش دیگر را و العربیه بخش دیگر را و در نهایت وقتی ما یک سرچ تو نت می کنیم یک تصویر مناسب تر از حالت تک رسانه ای به دست می آوریم.[/b] رقابت همیشه به نفع مشتری است!
  13. misalu2001

    کلیپی زیبا از تسلیحات F16

    خارق العاده بود و از علی آقا غیر این هم کسی انتظار نداشت. دستتون درد نکنه. سوال: این هیدرا ها یا مخصوصا آن امرام دقیقا زیر بال شعله می کشند ( بر خلاف هارپون .و ...) این شعله چطور آسیب به بدنه نمی زنه؟ نشت کمی بنزید در صورت هدف قرار گرفتم فالکون، روی بال ممکن نیست؟ چرا از مکانیزم رها سازی و اشتعال با دیلی استفاده نمی کنند؟ گازهای خروجی موشک موتور را خفه نمی کند؟
  14. برادر گرامی جناب سعید ابتدا از تاخیر که در جواب حضرت عالی داشتم عذر می خواهم. در باب نظریه ارگانیک که شما مطرح فرمودید اجازه دهید با شما مخالفت کنم. دلایل بنده در این مورد در زیر بیان می شود: 1. در دنیا و نه تنها بین ممالک بلکه در درون هر کشور، آنچه حاکم است اصل بده بستان است. مثال: پول یده تا خدمت را انجام دهد. امتیاز سیاسی بده تا همایت اقتصادی کنم. و .... اصل حاکم در این روابط cost and benefit است یعنی هرکس نگاه می کند تا چه حد منافع برای او تامین می شود و اگر این میزان از هزینه مربوط بیشتر شد اقدام به انجام کار میکند. تا ابد هم هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نخواهد گرفت و به منافع خود خواهد اندیشید. دلیل این امر، اختیار است: هر فرد می تواند تصمیم بگیرد که کدام کار را انجام ندهد. 2. در بدن انسان یا سیستم های ارگانیک دیگر این نظام بر قرار نیست. به این مفهوم که اختیاری متوجه هر سلول یا ارگان نیست و این ارگانها با توجه به فرامین، کار را انجام می دهند. مثلا ممکن است به پا فرمان برسد که از بالای ساختمان بپر پایین. او خواهد پرید و کاری به اینکه شکسته خواهد شد یا نه ندارد! ------------------------------------------------------------------------------------------------------- از این دو مقدمه می خواهم نتیجه بگیرم: در بدن ممکن است مغز دستور بدهد برایش غذا فراهم شود و این دستور بی چون و چرا انجام خواهد شد چون اختیاری نیست و گزینه دیگری وجود ندارد. در جهان ممکن نیست آمریکا دستور بدهد برایم غذا فراهم کنید و بی چون و چرا انجام شود و از او خواسته می شود در ازایش کاری بکند. (پول بدهد) حالا اگر آمریکا پول داشت فرمانش اجرا می شود و اگر نداشت اجرا نمی شود. (اختیار هست و راههای دیگری وجود دارد) آیا توانستم انتقاد خود را درست انتقال دهم؟ به نظر بنده این شیوه قیاس تباه است. در ادامه امیدوارم شما با دقت نظری که دارید، موضع بنده را تحلیل بفرمایید.
  15. [quote name='Lord-Soldier' timestamp='1349180559' post='275221'] [quote name='misalu2001' timestamp='1349137695' post='275115'] بنده چند بار خوندم، درست نفهمیدم به چی اشاره کردید. کدام استراتژی را فرمودید؟ صد در صد موفقیت بستگی به همه اون عوامل دارد اما شما فرمودید" نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد" : بنده معتقدو بر خلاف ادعای شما، این که ایران چه دارد و چه ندارد هم بسیار در موفقیت تاثیر گذار است. (واقعا منظور شما انکار تاثیر دارایی های ایران در پیروزی بود؟) [/quote] دوست عزیز اینطور که من می فهمم یعنی تحلیل کردن این استراتژی مهمتر است از اینکه چه تجهیزاتی در این استراتژی شرکت دارند. درضمن، بحث ترول کردن است نه ترور! [url="http://en.wikipedia.org/wiki/Troll_%28Internet%29"]http://en.wikipedia....roll_(Internet)[/url] [quote] شبکه محوری که بحث همه دنیا هست و بتلفید منیجمنت در غرب به مراتب قوی تر از ایران است. ما چی را با هم می خواهیم شبکه کنیم؟ یک قایق تندرو بیاید به دیگری گرا بدهد و سرعت و موقعیت خودش را بگوید و ... دیگر؟ در عوض آواکسها و زیر دریایی ها و ناوگان آمریکا همگی شبکه اند و حجم انبوهی از اطلاعات را به راحتی با هم به اشتراک می گذارند. (اگر مایل بودید کمی این را باز کنم) خالا گیرم ما هم شبکه شدیم، این سبکه شدن به چه درد مشتی قایق تندرو می خورد؟ بنده مطلع نیستم ولی آیا تا به حال قایق تندرو مسلح به یک آتس بار مناسب و هدایت شونده با حجم بالا معرفی شده؟ [/quote] دوست عزیز متن را بهتر بخوانید، چیز دیگری گفته شده. [quote] بنده که بچه بودم، وقتی میخواستند بنده را بترسانند، می گفتند لولو. حالا برای افراد عامه ما، "بعد" شده لولو! تا بگی بعد همه میگن یک چیز مهم و "خفن" مطرح شده که ما نخواهیم فهمید! برادر من، بنده از این قماش نیست و باید عزض کنم که اعتقاد این حقیر سطور بالایی شما کاملا "بی معنی" است و فقط اسم "بعد" مثل یک وصله ناجور آن وسط قرار گرفته. وقتی گفته می شود محوری به عنوان زمان بعد چهارم است، این به معنی مشخص شدن هر عنصر با چهار مختص است. حالا بعد الکترونیک یعنی چه؟! شما آمدی بی دلیل بحث بعد را پیش آوردی، سپس همان بحث قبلی را پی گرفتی که : سوارم شاید فقط به خاطر کند کردن دشمن انجام شود. [/quote] [b]اگر ادبیات بهتری به کار ببرید متهم به ترولینگ نمی شوید. [/b]ندانستن یا نفهمیدن موضوعی دلیل خوبی برای حمله به آن نیست. بعد یعنی : وقتی در بعد زیرسطحی عمل می کنید امکانات و محدودیتهای خاصی دارید و هدف قرار دادن شما هم همینطور است. لذا بعد «سرعت» در کنار «الکترونیک» در کنار «زیرسطحی» معنادار است. تا کنون با نمودارهای تحلیل ابعاد «رادار» مواجه نشده اید؟ (با رادار نظامی فرق دارد ها!) [/quote] حقیقتا بنده از ایشان و شما انتظار این توهین را نداشتم. سعی من همیشه آن بوده که ادب را در مقابل همه مراعات کنم اما این توهینی که شما و برادر گرامی واریور به بنده کردید برای من سنگین است. یک سوال هم داشتم، "بعد" یعنی چه؟
  16. [quote name='warjo' timestamp='1349167542' post='275137'] با سلام اگر عمري باقي بود و فرصت پيدا شد ، پستم را ويرايش خواهم كرد . //////////////////////////////////// [url="http://www.fprado.com/armorsite/leo2.htm"]Leopard 2 A4[/url] مقاومت برجك در برابر پرتابه هاي انرژي جنبشي برابر است با 590 تا 690 ميليمتر فولاد RHAe [url="http://www.alternatewars.com/BBOW/Ballistics/Armor_Material.htm"]مشخصات RHA[/url] : [left] [b]Elongation: [/b]18% [b]Density[/b]: 7.84 g/cm3 [b]Rockwell C Hardness:[/b] 26 [b]Yield Strength:[/b] 688.5 MPa [b]Ultimate Tensile Strength: [/b]842 MPa[/left] [right]مشخصات ذكر شده بالا براي يك پلت 4 اينچي ذكر شده[/right] [right]فقط نمي دونم جرم زره در محل برخورد را چند بگيرم ؟ يا لااقل جرم يكي از اين پلتهاي 4 اينچي را ؟ كسي نظري نداره ؟[/right] [right]////////////////////////////////////////////////[/right] [right][url="http://everything2.com/title/RHA"]اينجا[/url] هم فرمولي براي زاويه برخورد عنوان كرده :[/right] [b]Equiv. RHA = (Armor Thickness) * Sin(angle of incidence[/b] [right]اين فرمول درسته ؟ آخه انگار هرچي زاويه برخورد كمتر بشه ضخامت كمتر مي شه ؟ نبايد تقسيم به سينوس بشه ؟[/right] [/quote] فرمول که درست است. یک پلت 2 اینچی را در نظر بگیرید، اگر با زاویه 45 ذرجه قرار گرفته باشد، معادل رادیکال دو برابر قطرش حفاظت ایجاد خواهد کرذ. مثال: مرکاوا را نگاه کنید، همه سطوح زاویه دارند. یک دلیل همین است. دلیل دیگر کمانه کردن است.
  17. جالبه که میشه سرویس داد و اینا نمی دن. بابا جان در دنیا ای دی اس ال منسوخ شده، اینجا هنوز پایتخت تشنه اش است! همه دنیا تلاش می کنند سرعت را بالا ببرند، اینا تلاش می کنند سرعت را پایین بیاورند! علت: ترس از آگاهی؟
  18. با سلام خدمت برادر گرامی واریور. در ابتدا لازم می دانم از بیانات شما تشکر کنم اما اعلام کنم با بسیاری از فرمایشات حضرت عالی مخالفم. امیدوارم این مخالفت به نشانه کم شدن ارادت بنده به شما تلقی نشود و بنده را کما فی السابق ارادتمند خود بدانید. [quote name='worior' timestamp='1349120520' post='275051'] [quote]اگر منظور شما، بنده باشم باید یگویم که جوابی به این سوال به صورت قطعی وجود ندارد. ( واین تنها نقطه قوت اسن استراتژی است: تا حالا با این حجم انجام نشده که نتایج در آمده باشد! و طبق ایشاللا گربه است، ما نمی توانیم صد در صد رد کنیم که گربه است یا صد در صد تایید کنیم.)[/quote] بحث کلی هست ، نه فقط شما ... دقیقا مسئله استراتژی هست که فرمودید ، نوع تسلیحات و تکنیک و موفقیت عملیات بستگی به میزان تامین هدف ، زمین و زمان بازی خواهد بود نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد یا اینکه آمریکا روی کاغذ با فلان وسیله و ... چه میکند ... [/quote] بنده چند بار خوندم، درست نفهمیدم به چی اشاره کردید. کدام استراتژی را فرمودید؟ صد در صد موفقیت بستگی به همه اون عوامل دارد اما شما فرمودید" نه اینکه ایران چه دارد و چه ندارد" : بنده معتقدو بر خلاف ادعای شما، این که ایران چه دارد و چه ندارد هم بسیار در موفقیت تاثیر گذار است. (واقعا منظور شما انکار تاثیر دارایی های ایران در پیروزی بود؟) [quote] [quote]. سوارم اختمالا قرار است از تعداد زیادی اسکله کوچک توسط قایق ها شروع شود و تا حد امکان برایشان از ساحل پوشش هوایی ایجاد کرد و این قایقها با سرعت خود را به یک هدف با ارزش برسانند (رزم ناو تک و تنها، ناو گروه هواپیما بر، ....) سپس ساحل شورع به کروز باران! کند و اینها هم هرچه دم دستشان هست بفرستند به سمت هدف (کاتیوشا، کروز ، شاید اگر به اندازه کافی بزرگ باشند حتی اشکوال؟ ....) 2. سوارم یعنی صد تا ضعیف را بفرستیم برای ضدن یک خیلی قوی. ظبق آنچه اعلام شده، این قایقها توان تخریب درست و درمان یا دقت درست ندارند. فقط سرعت و حجم زیاد دارند. اما اینکه مصلا کروز زویشان سوار شود دور از ذهن نیست. (بنده هرچه دیدم، همان مینی کاتیوشا و زو 25 و... بوده)[/quote] تقریبا هیچ کدام ، از نوع نوشتار شما هم مشخصه که نه به دنبال یادگرفتن هستید و نه یاد دادن بلکه ترول کردن ملت توی این تاپیک ها... [/quote] ماشالله شما چه خوب غرض خوانی می کنید! (آیا این عمل را صحیح می دانید؟) اما بنده با ملت چه کار دارم؟ اصلا حرف ملت از کجا آمد؟ حالا ملت را توانستم ترور کنم؟ با چهار تا پست تو یک فروم نظامی، بنده چند نفر مخاطب دارم که بخواهم ملت را ترور کنم؟ اما تقریبا هیچ کدام را کاش کمی باز می کردید تا دقیقتر بفهمم کدام را درست گفته ام. [quote] فرض رو بر احتمالا نگذارید ، چون احتمال رو طوری میشه قرار داد که موفقیت با یکی از طرفین باشد یا این عبارت که (اگر اینطور بشه یا اگر اونطور بشه چی )..!. [/quote] پس فرض رو بر چی بگذارم؟ بگم قطعا اینگونه سوارم می شود؟ ما مجبوریم فرض را بر احتمال بگذاریم. فرمایشات شما بنده را متعجب می کند. چطور چنین فرمایشی می کنید؟ [quote] تعریف سوارم هم غلط هست ، معنی سوارم " شلوغی ، ازدحام و در استراتژی نظامی ، حملات زنبوری " گفته شده که اشاره به حمله یک دسته زنبور عسل برای حفاظت از کندو دارد ، زنبور پس از وارد کردن نیش به بدن دشمن خواهد مرد و در شیوه حمله برنامه ریزی دست جمعی و مدیریت شده دارند /.. [/quote] کجای کدام تعریف غلط بود؟ فرمودید سوارم سپاه با الهام از زنبور بوده. زنبور اصل صدها هزار سال است که این کار را کرده. جواب هم گرفته. دشمنانش در محیط اطرافش هم او را آنالیز نکرده اند و توان تکنولوژیک برای مقابله با او را ندارند. در عوض سپاه به این معنی خاص سوارم تا به حال نکرده (بله در جریان نفتکش و .. هستم اما منظور یک هدف نظامی با توانایی مقابله قوی است). جواب هم نگرفته، محیط اطراف هم او را آنالیز کرده و تکنولوژی مقابله را هم دارد. بنا بر این محتمل است زنبور موفق شود سوارم کند ولی سپاه شکست بخورد. [quote] اما پارامتر هایی که باعث معنادار شدن حملات زنبوری میگردد ... ؛ - نبود مرکزیت و نقطه ثقل در تهاجم ، (فاقد محوریت استراتژیک است که با از بین رفتن آن کلیت حمله متوقف گردد) [/quote] ضعف ما در تضمین ارتباط، راهی برای ما باقی نگذاشته غیر از سوارم و ... (اگر مرکزی وجود داشته باشد سریعا ارتباط را قطع می کنند) این را ما انتخاب نکردیم، به ما تحمیل شده. برد هم در جنگ با کسی است که تحمیل بیشتر می کند. در این زمینه به جای فراهم کردن زیرساخت مخابراتی، ما تن به این تحمیل داده ایم (درست و غلط بودن این تصمیم را قضاوت نمی کنم. بلکه می گویم آکاه باشیم که ما انتخاب نکردیم سوارم را. چون کار دیگر جواب نمیدهد و دشمن راههای دیکر را بسته، ما مجبور شده ایم به سوارم) [quote] - در نتیجه وجود فاکتور فوق مکانیزم هماهنگی حملات مبتنی بر شبکه محوری جریان تقابل با هدف است (یعنی شما متوجه پاسخ دشمن هستید و نسبت به رفتار دشمن اطلاعات دارید ، با این تفسیر به کنترل نیروها میپردازید نه اینکه گله رو رم بدی وسط بیابون هر چی دیدن بخورن تا مقابل گرگ ها تنها بمانند ، که البته این حالت هم از لحاظ نظامی تئوریزه شده است و به " آشوب جنگی " معروفه که در زمان های خاص و با اهداف خاص بکار گرفته میشه ... [/quote] شبکه محوری که بحث همه دنیا هست و بتلفید منیجمنت در غرب به مراتب قوی تر از ایران است. ما چی را با هم می خواهیم شبکه کنیم؟ یک قایق تندرو بیاید به دیگری گرا بدهد و سرعت و موقعیت خودش را بگوید و ... دیگر؟ در عوض آواکسها و زیر دریایی ها و ناوگان آمریکا همگی شبکه اند و حجم انبوهی از اطلاعات را به راحتی با هم به اشتراک می گذارند. (اگر مایل بودید کمی این را باز کنم) خالا گیرم ما هم شبکه شدیم، این سبکه شدن به چه درد مشتی قایق تندرو می خورد؟ بنده مطلع نیستم ولی آیا تا به حال قایق تندرو مسلح به یک آتس بار مناسب و هدایت شونده با حجم بالا معرفی شده؟ [quote] - استراتژیک بودن سوارم بعنوان یک تاکتیک (فرعی یا اصلی) در حصول هدف ، (گاهی اوقات ممکنه یک سوارم فریب باشه و اصل ماجرا تخلیه توان هوایی موجود بر روی عرشه ناو و یا ایجاد ترافیک تهدیدات باشه تا از مسیرهای [b]غیر قابل پیش بینی[/b] هدف حاصل بشه ) البته این فقط یک فرض هست و تاکتیک شب عملیات چیده میشه منتها با این فرض ماهیت درگیری وابسته به استقلال و چینش نیروها خواهد بود .. [/quote] بله، ممکن هم هست ما بدون سوارم هم از یک راه [b]غیر قابل پیش بینی[/b] ناو را بزنیم. حالا مطرح کزدن این امکان به چه درد می خورد؟ می شود رویش بحث کرد؟ بحث روی چیزهای [b]قابل پیش بینی [/b]است و اصولا اینگونه بحث کردن که "شاید ما کارهایی بلد باشیم که کسی نداند و تو مطلع نیستی و برای تو غیر قابل تصور است" مردود است و مطرح کردن این امکان صرفا در همین حد می ماند و قابل بررسی نیست. مثال: شاید اگر ما سوارم کنیم، آمریکا از راهی غیر قابل پیش بینی آن را شکست دهد. (قابل بحث است؟) در مورد بقیه کارهایی که گفتید، ما بیاییم تعداد بسیاری از موشک و قایق را بفرستیم تو دهن شیر که ترافیک شود؟ آخه این استراتژی است؟ یا مثلا هواپیما ها بلند شوند؟ که چه بشود؟ مگر ما چند بار می توانیم سوارم کنیم؟ این همه هزینه کرده ایم که ترافیک شود و ...؟ ما خیلی بیشتر از اینها سرمایه روی سوارم گذاشته ایم و تعداد دفعاتی که می شود واقعا سوارم کرد خیلی خیلی محدود است و ما نیاز به دستاورد خیره کننده داریم تا توجیه هزینه را بکند. [quote] - هر واحد نیرو و یک فضای پنج بعد مشخص از قدرت برخورد با تهدیدات (این تعریف جدیدتر از آخرین استراتژی موجود هست) در اطراف خودشون دارند که این مختصات رو میشه بصورت مقداری در سه بعد برای سطح ، هوا ، زیر سطح ، و یک بعد الکترونیک و یک بعد هم زمان(سرعت واکنش) ترسیم کرد ، گاهی اوقات گرفتن سرعت عمل و واکنش سریع از دشمن هدف از سوارم هست و در سوارم تخصیص اولویت در برخورد مهمترین مسئله است ، از این رو حملات زنبوری قابل شبیه سازی و پیش بینی هستند ... [/quote] بنده که بچه بودم، وقتی میخواستند بنده را بترسانند، می گفتند لولو. حالا برای افراد عامه ما، "بعد" شده لولو! تا بگی بعد همه میگن یک چیز مهم و "خفن" مطرح شده که ما نخواهیم فهمید! برادر من، بنده از این قماش نیست و باید عزض کنم که اعتقاد این حقیر سطور بالایی شما کاملا "بی معنی" است و فقط اسم "بعد" مثل یک وصله ناجور آن وسط قرار گرفته. وقتی گفته می شود محوری به عنوان زمان بعد چهارم است، این به معنی مشخص شدن هر عنصر با چهار مختص است. حالا بعد الکترونیک یعنی چه؟! شما آمدی بی دلیل بحث بعد را پیش آوردی، سپس همان بحث قبلی را پی گرفتی که : سوارم شاید فقط به خاطر کند کردن دشمن انجام شود. [color=#0000CD]اونچیزی که به سمت ناو آمریکایی میره قدر ، نور ، سی 802 ، نصر ، کوثر ، ظفر ، ، کرم ابریشم یا رعد ، هارپون ، خ 58 ، فاتح ، خلیج فارس ، زلزال توپ 155 و انواع درون برای شلوغ کردن آسمان ،و در آخر کاتیوشا برای اهداف غیر رزمی و حمله به سواحل و ...[/color] سوال: کدام اینها در مقابل ناو، اصولا نیاز به قایق تندرو دارد؟ [color=#0000CD]فرض رو بر این بگذارید که بالای سر قایق ها 50 بدون سرنشین هدف(چیزی شبیه به mald) در حال حرکتند ، و قاطی اونها چندتا موشک کروز هم هست و ....[/color] یک مطالعه کوتاه روی سامانه های دفاع نزدیک ناو به شما خواهد گفت که این سامانه تحلیل جامعی از سرعت و موقعیت و پتانسیل خطر هر پرنده ای انجام می دهد و بر اساس اولویت با آنها مقابله می کند! تحلیل می کند آیا این پرنده امکان خوردن به ناو را دارد؟ با توجه به سرعت، کدام زودتر می رسد و ... حالا ما چطور می خواهیم پهپاد هدف را برای گول زدن این سامانه استفاده کنیم؟؟؟ حالا چرا بالای سر قایق باشند؟!
  19. [quote name='worior' timestamp='1349097561' post='274963'] [b]سلام ...[/b] [b]دوستانی که سوارم رو اشتباه تصور میکنند به این سوالات پاسخ بدن ... ؛[/b] [b]1 - قراره از سوارم کجا و علیه چه اهدافی استفاده بشه ؟[/b] [b]2 - سرعت ، دقت ، برد و میزان تخریب تجهیزات در یک عملیات سوارم چقدر هست ؟[/b] [/quote] اگر منظور شما، بنده باشم باید یگویم که جوابی به این سوال به صورت قطعی وجود ندارد. ( واین تنها نقطه قوت اسن استراتژی است: تا حالا با این حجم انجام نشده که نتایج در آمده باشد! و طبق ایشاللا گربه است، ما نمی توانیم صد در صد رد کنیم که گربه است یا صد در صد تایید کنیم.) اما حدث بنده در مورد سوال شما: 1. سوارم اختمالا قرار است از تعداد زیادی اسکله کوچک توسط قایق ها شروع شود و تا حد امکان برایشان از ساحل پوشش هوایی ایجاد کرد و این قایقها با سرعت خود را به یک هدف با ارزش برسانند (رزم ناو تک و تنها، ناو گروه هواپیما بر، ....) سپس ساحل شورع به کروز باران! کند و اینها هم هرچه دم دستشان هست بفرستند به سمت هدف (کاتیوشا، کروز ، شاید اگر به اندازه کافی بزرگ باشند حتی اشکوال؟ ....) 2. سوارم یعنی صد تا ضعیف را بفرستیم برای ضدن یک خیلی قوی. ظبق آنچه اعلام شده، این قایقها توان تخریب درست و درمان یا دقت درست ندارند. فقط سرعت و حجم زیاد دارند. اما اینکه مصلا کروز زویشان سوار شود دور از ذهن نیست. (بنده هرچه دیدم، همان مینی کاتیوشا و زو 25 و... بوده) طراحان فروغ جاویدان! هم می خواستند یک کاری کنند در جهان بی سایقه (حمله با عرض محور چند کیلومتر و عمق چند صد کیلومتر!) حالا باعث خنده ماست، ولی آن موقع آنها فکر می کردند و تحلیل می کردند و براورد کرده بودند موفق می شود! چون تا حالا هم سابقه نداشت، هرجه بشان بگویی بابا جان نمی شود، می گویند خوب هم می شود و ما توکلمان به مارکس است و ....
  20. بسیار جالب بود! مگر یک بلوک ترای/کچ چقدر بار محاسباتی ایجاد می کند؟ اصولا مگر پردازنده کم و گران است که محدودیت بار محاسبه تا این حد جزیی باشد؟ در ضمن خیلی عجیب است که کامپیوتر مربوط به محاسبات اینرسیایی، اکسپشن را روی خط داده فرستاده! معمولا کامپیوترها یک خط به نام "ترمینال" دارند که دیباگ و مونیتور روی آن انجام می شود و خطوط ارتباطی دیگر از "ترمینال" جداست. (ترمینال در اینجا یک واژه عام به معنی درگاه ارتباط نیست و به درگاه خاصی اتلاق می شود که سطح دسترسی بالاتر از خود برنامه دارد و خصوصیات خاصی هم باید داشته باشد)
  21. [quote name='heliaa' timestamp='1348785002' post='274334'] جواب شما رو توی پی ام دادم Optimization of two-component composite armor against ballistic impact G. Ben-Dor, A. Dubinsky, T. Elperin The Pearlstone Center for Aeronautical Engineering Studies, Department of Mechanical Engineering, Ben-Gurion Universityof the Negev, P.O. Box 653, 84105 Beer-Sheva, Israel واقعا علاقه داری، آدرس کاملش رو برات نوشتم اتفاقا عکسها رو طوری انتخاب کردم که همه ورایبلز رو بدونید چی هست. مشکلی که با انگلیسی ندارید؟ اینجا کلاس مس یا دیفرنشال اکویشنز و انالیز نیست، مطمئن هستم توی هر دانشگاهی هستید میتونید به عنوان گست توی این کلاسها شرکت کنید، حل سول براتون خیلی راحت میشه. اون موقع اگه توی یافتن بوندری کاندیشن مشکلی داشتید، خوشحال میشم کمکی کنم [quote]جنس سرامیک کجا ظاهر است؟ نحوه اتصال سرامیک با فولاد کجا ظاهر است؟ خواص اصلی سرامیک در این خصوص چیست؟ یک مساله نمونه خل کنید تا ما متوجه شویم درست فهمیدیم یا نه و روند برخورد با مساله را یاد بگیریم. [/quote] همون معادله 1 همه اینها رو گفته. جالبه بدون خوندن مقاله نظر میدید کاش یه کم ادب رو رعایت میکردید توی پست دادنتون! این دیگه سخت نیست. شاید هست؟ [quote][b]مثلا این سوال چطور حل می شود و نحوه مواجه شدن درست کدام است؟[/b] [b]پرتابه ای از نوع انرژی جنبشی با وزن 20 کیلو و سرعت 2000 متر بر ثانیه با قطر 2 سانت و از جنس اورانیوم به زره کامپوزیتی ما برخورد می کند. جنس و زخامت لایه فلر ساپورت و لایه سرامیک را طوری بدست آورید که وزن زره کمینه شود و پرتابه نفوذ کامل نکند.[/b][/quote] معادله اول رو اصلا خوندید؟؟ شک دارم چون m , R و بی و گاما و ... همون چیزهایی هست که شما دارید مطرح میکنید. بذارید توی معادله 1. سخت که نیست، هست؟ اورانیوم مدولش رو میذارید، سرعت و وزن و شعاع رو هم که واضحه جاش کجاس (نیست؟) در ضمن سوالتون رو درست طرح نمیکنید. تازه استاتیک یا استرنگس او متریال پاس کردید که اینطوری میپرسید؟ جنس سرامیک رو هم شما انتخاب نمیکنید! پروژه صنعتی نداشتید تا حالا؟ اگه همه چیز رو قرار بود شما انتخاب کنی که خیلی راحت بود! بعد از حل معادله 1، BLV رو بدست میارید. The [i]ballistic limit[/i] or limit [i]velocity[/i] is the [i]velocity[/i] required for a particular projectile to reliably (at least 50% of the time) penetrate a particular piece of material بقیه ش رو هم توضیح بدم یا کافیه؟ [/quote] بنده خواندم ولی بسکه ضریب داشت گیج شدم گفتم شما توضیح بدهید. بنده الکترونیکی خالص هستم به همین دلیل اصلا این مقاومت مصالح و استاتیک و .... را در سیلاب نداریم. اما علاقه هست! تجربه هم ثابت کرده شاگرد بدی نیستم و زود یاد می گیرم! خواستیم در اینجا خدمت شما هم شاگردی کرده باشیم که معلوم شد پیش نیاز لازم است. (این مباحث مدول و ... را ما برقی ها بالکل نمی دانیم یعنی چه! سوسپتانس و ... را هم بقیه نمی دانند! )
  22. ولی جدای از شوخی، این نحوه پست دادن عالی است و در اینجا ما واقعا چیزهای خوبی یاد میگیریم و عالی تر خواهد شد اگر توضیحاتی هم برای من بی پیش نیاز می دادید. سوالات من: 1. جنس سرامیک کجا ظاهر است؟ 2. کیفیت اتصال سرامیک با فولاد کجا ظاهر است؟ 3. خواص اصلی سرامیک در این خصوص چیست؟ (مثلا مقاومت برشی مهم هست؟ چی ها خیلی مهم است؟) [b]4. یک مساله نمونه حل کنید تا ما متوجه شویم درست فهمیدیم یا نه و روند برخورد با مساله را یاد بگیریم.[/b] 5. آیا دما و شکل و مشخصات فیزیکی پرتابه کجا وارد شود؟ 6. برای پرتابه انرژی شیمیایی (خرج گود) هم همین صادق است یا فقط پرتابه انرژی مکانیکی؟ [b]مثلا این سوال چطور حل می شود و نحوه مواجه شدن درست کدام است؟[/b] [b]پرتابه ای از نوع انرژی جنبشی با وزن 20 کیلو و سرعت 2000 متر بر ثانیه با قطر 2 سانت و از جنس اورانیوم به زره کامپوزیتی ما برخورد می کند. جنس و زخامت لایه فلر ساپورت و لایه سرامیک را طوری بدست آورید که وزن زره کمینه شود و پرتابه نفوذ کامل نکند.[/b] اگر خل تشریحی این مثال یا مثالی در همین حدود را شرح دهید، به بار علمی این سایت افزوده اید و به بنده هم روش تحلیل زره را آموخته اید. (جسارتا باید عرض کنم سایت میلیتاری عمومی نیست و تخصصی است.)
  23. با سلام خدمت همه عزیزان و مخصوصا جناب اسپهبد و تشکر خاص از ایشون برای تحلیلی بحث کردن و نحوه قیاس عالیشون. بنده بسیار از نکاتی که جناب اسپهبد در این تاپیک فرموده بودند استفاده کردم و بحث علمی ایشون برپایه دانسته ها را بحث بسیار شیرینی یافتم. نکاتی در این راستا به ذهن بنده متبادر شد و جسارت می کنم در اینجا مطرح می کنم: 1. در مورد سازه موشک و قیاس باور با بالستیک: موشک بالستیک معمولا تنها در راستای بدنه شتاب تجربه میکند و شتاب گشتاوری بسیار اندکی را باید تحمل کند. در دو بازه موشک شتاب قابل توجه تجربه می کند و در باقی مسیر عملا شتاب ناچیز دارد. در مرحله لانچ و در مرحله ری اینتری. در مرحله لانچ به راحتی می توان با داشتن فیلم لانچ شتاب را اندازه گیری کرد ولی شتاب ری اینتری وابسته به شکل ایرودینامیک و سرعت حد اکثر است که ما نمی توانیم اندازه بگیریم. این شتاب ها در قیاس با شتاب های موشکهای هوا به هوا کوچکند (مثلا 24 الی 30 جی در هوا به هوا معمول است) اما موشک باور باید مضاف بر شتاب در راستای موشک، شتاب در راستای عمود بر آن و همچنین شتاب [b]گشتاوری[/b] بالا تحمل کند و نشکند. پس سازه ای به مراتب مستحکمتر از بالستیک احتیاج دارد. میزان این شتاب را حد اقل 24 جی در نظر بگیریم و شتاب معمول بالستیک را 3 الی 6 جی (بنده تخمین عرض می کنم و باید تحقیق شود ببینیم مثلا برای اسکاد در نت موجود هست یا نه؟) در این صورت وزن بدنه باید حد اقل 4 برابر شود. البته طول و چگالی و ... همه مهم است تا عدد درست حاصل شود. 2. چند مرحله ای بودن: ابتدا باید دید هدف طراحی ما چیست؟ بعضی مواقع ما نیاز به موشکی داریم که شعاع درگیری 1 کیلومتر تا 200 کیلومتر داشته باشد، بعضی مواقع هم ما یک موشک خاص منظوره برای 150 تا 200 کیلومتر مد نظرمان است. موشکهای دو مرحله ای معمولا مرحله قبل را جدا می کنند تا مانور پذیری را بالا ببرند اما این مرحله ای که باید جدا شود، یک مرز سست باید با اصل موشک داشته باشد و این مرز سست یعنی موشک تا قبل از رسیدن به پایان مرحله اول توانایی مانور بسیار پایینی دارد. در ضمن جدا کردن مرحله قبل و آغاز مرحله جدید یک چالش اساسی تکنولوژیک است و بسیاری از ماهواره بر های "خفن" را دچار مشکل کرده (لانگ مارچ چین مثلا) بنا بر این: موشکهای خاص منظوره با محدودیت حد اقل شعاع درگیری (مثلا 150 تا 200 کیلومتر) می توانند چند مرحله ای باشند موشکهای یونیورسال بدون حد اقل شعاع درگیری (مثلا شعاع درگیری: یک عدد ناچیز تا 50 کیلومتر) باید یک مرحله ای باشند 3. سوخت و موتور موشک: اگر یک سوختی 10 درصد ضربه پایین تری نسبت به دیگری داشته باشد، این غلط است که تصور شود در برد بلند، با 10 درصد بیشتر داشتن سوخت، بردها مساوی می شود! در برد کوتاه تا حدی این مساله بر قرار است و مثلا 1 کیلو سوخت قویتر برابر 1.1 کیلو سوخت ضعیفتر برد می دهد. اما هرچه وزن سوخت زیادتر شود، این معادله خراب می شود و مثلا ممکن است 3 برابر وزن هم نتواند در برد بلند، بردی برابر سوخت قوی دهد. مثال: (3 تن قوی: 200 کیلومتر، 9 تن ضعیف 170 کیلومتر) حال از آنجا که فناوری سوخت موشک ایران نسبت به این فناوری در جهان عقب است (مثلا مریکا با وجود آنکه بالستیکهایش خیلی قبل، توانایی دور زدن کل زمین و برگشتن به خود آمریکا را داشته، تحقیقات بسیار سنگین روی سوخت جامد دارد انجام می دهد که هزینه اصلی بروز رسانی موشکهای بالستیک اتمی آن است و از نظر بودجه با بودجه سالانه نظامی ایران برابری می کند و آزمایشگاه و دانشمند و تجربه و تکنولوژی هم فراهم است) بنا بر این اگر ایران بخواهد یک موشکی با برد اس 300 و سوختی ولو 1 درصد ضعیفتر از سوخت روسی بسازد، ممکن است مجبور شود مثلا 20 درصد وزن موشک خود را زیادتر از اس 300 کند. نکته دیگر در این زمینه فشار به موتور موشک در مانور است. فرض کنید یک موشک در حالت حفظ سرعت، یک فشاری درون محفظه احتراق دارد و یک فشاری هم بیرون نازل وجود دارد. حالا اگر مانور ایجاد شود، به علت کم شدن سرعت، فشار بیرون نازل زیاد می شود و در نتیجه فشار درون محفظه احتراق زیاد می شود و در نتیجه دما محفظه احتراق بالا می رود و سوخت هم سریعتر می سوزد. این یک خوبی دارد که قدرت موتور وقتی مانور می دهیم زیاد می شود و یک خطر دارد و آن انفجار موشک در اثر فشار اضافه در موتور است. پس باید موتور موشک ضد هوایی مستحکم تر از بالستیک باشد. 4. وزن رادار و اکتواتور: یک موشک دور برد، به جز موتور و سر جنگی و فریم، دو سمت مهم دیگر هم دارد: رادار و اکتواتر. وقتی هدف دور است، ما نیاز به آنتن بزرگ و ادوات خیلی دقیق و ایزولاسیون مناسب برای تشخیص بازتاب توسط موشک داریم. این یهنی راداری سنگینتر از معمول. در موزد اکتواتر هم چون موشک سنگین است و در ضمن مانور بالا هم می خواهد بدهد، نیاز به اکتواترهای بسیار قوی دارد که بعضا هیدرولیک است. این هم هرچه ورن موشک بالاتر باشد و مانور بیشتر بخواهد سنگینتر می شود. 5. توپولوژی: در موشک بالستیک، کلاهک جلو است و تا خرخره پر مواد منفجره، اما در موشک ضد هوایی، جلو رادار است و چون ما می خواهیم آنتن تا حد امکان بزرگ باشد، عملا جلوی مخروط بی استفاده و خالی می ماند و حجم پرت ایجاد می شود. پس حجم موشک بالستیک از حجم موشک ضد هوایی هم وزنش کمتر خواهد بود. 6. محدودیت شناسایی توسط خلبان: موشک ضد هوایی نباید دود و گرمای خیلی زیادی در هنگام نزدیک شدن به هواپیما ایجاد کند. مثلا آمرام هیچ دودی تولید نمی کند و خروجی را خنک می کند. (کار کردن روی این سوخت یکی از پروژه های عظیم چاینا لیک است و از آن به عنوان سوخت جامد مخصوص یاد می کنند). در صورتی که دود و گرما زیاد باشد، خلبان به راحتی متوجه موقعیت موشک شده و امکان مانور دادن بهتر را به دست می آورد. در بالستیک این نیست. مثلا سوختهای جامد معمولا با اضافه کردن پودر آلمینیوم دارای ضربه ای تا 10 درصد بیشتر می شوند اما این پودر باعث برجا ماندن یک رد غلیظ از دود سفید می شود و حرارت شعله را افزایش می دهد. بنا بر این الزاما همان سوختی که برای بالستیک خوبترین است برای ضد هوایی بیهترین نیست. (مثلا سوخت آمرام ضعیفتر از اکثر سوختهای پلاستیکی است)
  24. با سلام خدمت همه دوستان مخصوصا مدیر گرامی برادر سعید. باید عرض کنم که یکم حجم کار بنده با شروع سال تحصیلی زیاد شده و آرام آرام می توانم در خدمت همه عزیزان باشم و با وجودی که متن بسیار جالبی توسط برادر سعید ارایه شده بنده باید عذر خواهی کنم که در این پست نمی توانم در محضر ایشان درس پس دهم. در این پست به تحلیل مقاله ای که برادر احمدی در پستشون به آن استناد کردند تا وضعیت اقتصادی ایران را ارزیابی کنند می پزدازم: پژوهشی که رفرنس دادید را مطالعه کردم. ابتدا نکات مثبت: 1.تحقیق از دکتر صالحی است که از افتخارات کشور هستند و در سطوح بالا (ویرجینیا تک) تدریس می کنند. 2.مقاله از اشپرینگر است که به نسبت معتبر است. 3.نگارش مقاله فوق العاده است هم از نظر شفافیت هم از نظر دقت. 4.ارایه کردن آماری که استفاده شده. نکات منفی (به نظر این حقیر سراپا تقصیر که صرفا به عنوان خواننده ای بی سواد مطالعه کردم): 1.تمرکز مقاله بیشتر روی تاثیر متقابل پوپولیسم و رفاه طبقه محروم و عدالت است. ( این عیب نیست، اما بحث ما روی صنعت است) 2.در صفحات اول چندین ادعا وجود دارد که تا آخر اثبات نشده (مثلا ادعا شده بعد از جنگ تمرکز از عدالت برداشته شد و به توسعه تمرکز شد. در صورتی که مدرک را ارایه نکردند و بنده مطلعم حد اقل رفسنجانی مسول اکثر پروژه آب رسانی و برق رسانی و تلفن رسانی به روستاها بود. بحثم این نیست که آیا آن گذاره صحیح است، بحثم این است که دلیل ارایه نشد. ادعای دیگر ایشان این بوده که نارضایتی سیاسی در سالهای اخیر به علت نبود آزادی نیست و به علت بی عدالتی است که در این مورد هم دلیل نداده اند ) 3.به علت نوشته شدن این مقاله در 2006، تاثیرات بلندمدت سیاستهای پوپولیستی دیده نشده (مثلا سرمایه گذاری نکردن در زیر ساخت چاههای نفت، شاید 5 سال طول بکشد تا تاثیر بر جی دی پی بگذارد. یا تزریق پول به روستاییان شاید در کوتاه مدت رفاهشان را زیاد کند ولی به مرور، تورم حاصله آن را جبران خواهد کرد و ...) 4.ایشان ملاک فقر را استاندارد جهانی 2.90 دلار درآمد در روز برای هر نفر قرار داده (برای سال 2005) که این برای یک خانواده چهار نفره در ایران در ماه می شود [b]خط فقر 870 هزار تومان در ماه[/b] پس می بینید که فعلا کل کشور زیر خط فقر است. و اما باید اضافه کرد این سظح در ایران برای فقیر بودن باید افزایش یابد. روشن تر بگویم: یک دلار در آمریکا قدرت خرید متفاوتی با یک دلار در ایران دارد. (به عنوان مثال عسلویه را در نظر بگیرید، در یک لحظه خاص، 1 ملیون تومان در تهران قدرت خریدی متفاوت با یک ملیون در عسلویه دارد)قدرت خرید در کشورهای دور دست یا مورد تحریم برای میزان واحدی پول کمتر است. 5.این مقاله بدون ارایه دلیل ادعا کرده انقلاب فقط در 10 سال اول و بعد از انتخابات 2005 پوپولیست بوده. در صورتی که همان مثال آب و برق و گاز و تلفن در دوره رفسنجانی کلید خورد و بسیار جلو رفت. بنده معتقدم این نظام کلا پوپولیست بوده و هست و دوره رفسنجانی و خاتمی را نباید جدا کرد. ادعا شده دولت سیاست موفقی در مبارزه با فقر داشته و دلیل آن را سوپسید در انرژی دانسته. ناگفته عیب هم صغری و هم کبری پیداست. با توجه به سطح فقری که دکترصالحی خودشان اعلام کردند، هرچی کارمند و کارگره فقیره و این اصلا آمار موفقی نیست. دوما یارانه ها نقدی شده و تورم آن باعث شده علاوه بر کاهش ارزش سوخت، تجارت بین المللی با ایران به دلیل نوسان نرخ ریسکدارتر شود و در نتیجه درآمد کشور کمتر شده و این هم کمکی به مبارزه با فقر نمی کند. 6.ایشون ملاک جی دی پی رو برای سطح رفاه معرفی کردند و اعلام کردند ما داریم به سطح رفاه قبل از انقلاب می رسیم و در طی این 30 سال توانسته ایم جی دی پی را به قبل از انقلاب برسانیم. گرچه این ملاک می تواند رفاه را بیان کند، در ایران این ملاک دقیقا به قیمت نفت وابسته است و چون قیمت نفت بالا رفته جی دی پی هم بالا رفته! [b]وگرنه اگر ما بخواهیم رشد صنعت را بررسی کنیم، جی دی پی گویا نیست. بحث ما روی صنعت ایران است که با اقتصاد آمریکا درگیر شود . بحث ما اینجا بر خلاف بحث مقاله ، روی رفاه نیست که جی دی پی ملاک باشد![/b] 7.دیتا های ایشان طبق گفته خودشان از منبع مرکز آمار ایران است و از این دیتا برای تحلیل عدالت و فقر استفاده کرده [b]که این منبع اصلا منبع مستقلی نیست[/b]. و اثبات شده که کارد دسته خود را نمی برد. مثال: بروید در سایت مرکز آمار، میانگین قیمت زمین در منطقه 5 و 6و 4 را نگاه کنید! آیا در بنگاه هم همین است؟ مثال: بروید نرخ تورم نقطه به نقطه را برای خرداد 1391 تا خرداد 1390 نگاه کنید. آیا واقعی است؟ بروید خط فقر را پیدا کنید، نیست!!! کجا رفته؟ اگر مرکز آمار درامدی غیر از بودجه داشت و خصوصی یا بین المللی بود هم همین نتایج را اعلام میکرد؟ این بود برداشتهای این حقیر از مقاله و در نتیجه به نظر بنده این مقاله دستمایه مناسبی برای اثبات وضعیت مناسب صنعت ایران نمی تواند باشد.
  25. با سلام، از این که جواب شما پخته و دقیق است، نتیجه می گیرم که شما انسان اندیشمندی هستید و امیدوارم در این سایه، بحث دقیقی داشته باشیم تا بنده بیشتر از معلومات شما بهره مند شوم. لازم است ذکر کنم با معلومات اندکی که دارم در حال حاضر بنده با بسیاری از ادعا های مطرح شده در جواب حضرت عالی کاملا مخالفم و مایلم آنها را به چالش بگیرم. [quote name='ahmadi' timestamp='1348252217' post='272794'] جناب میسالو، ۱. هدف اصلی ما ضربه زدن به آمریکا نبوده و نیست، هدف ما این است که اسلام را پیاده کنیم (که البته ممکن است برای رسیدن به این هدف در مواقعی وادار به ضربه زدن به آمریکا هم بشویم. مثلاً الان که در معرض جنگ اقتصادی دشمن هستیم، هر چه اقتصاد آمریکا ضعیف‌تر شود به نفع ماست. اما این هدف اصلی ما نیست و صرفاً یک هدف تاکتیکی است). به نظر من در این هدف خیلی موفق نبوده‌ایم ولی این عدم موفقیت به استقلال‌طلبی ما در مقابل آمریکا بر نمی‌گردد بلکه به ضعف مدیریت بر می‌گردد. یعنی اگر ما با آمریکا هم خوب بودیم شاید می‌شدیم چیزی مثل عربستان یا مصر یا پاکستان. به عبارت دیگر شما مشکل را اشتباه فهمیده‌اید. با برقرار کردن روابط نزدیک با آمریکا مشکلات اصلی ما حل نخواهد شد. [/quote] سوال : آیا در این 30 سال آمریکا ستیزی در صدر اولویتهای ما بوده؟ سوال : آیا اگر به عنوان مثال ژاپن صنعت اتوموبیل آمریکا را زمین زده، ما چکار کرده ایم؟ سوال : آیا قبول دارید آمریکا را نظامی نمی شود شکست داد و تضعیف کرد؟ سوال : آیا قبول دارید آمریکا را می شود اقتصادی شکست داد؟ سوال : آیا قبول دارید اقتصادی حمله کردن به آمریکا با درهای بسته نمی شود؟ [quote] ۲. کسی در ایران با برقرار رابطه با آمریکا مخالف نیست. ما فقط می‌خواهیم این رابطه بر اساس احترام و منافع متقابل و متوازن باشد، نه این که ما مجبور باشیم به آمریکا امتیاز بیشتری بدهیم و امتیاز کمتری بخواهیم. [/quote] این سخن از فردی با سطح تحلیل شما عجیب است. چرا که شما مستحضر هستید که جهان را قانون جنگل اداره می کند و قانون جنگل می گوید: [b]ضعیفی که با قوی در افتد نابود است[/b]. روابط ما با چین متعادل است؟ روابط ما با روسیه متعادل است؟ چرا با اینها رابطه داریم؟ امکان ندارد بدون قدرت اقتصادی مناسب ما به استقلال مناسب برسیم. دو راه وجود دارد: 1. درها را ببندیم و حال که قدرتهایمان متوازن نیست اصلا رابطه نباشد. این باعث می شود اقتصاد ما کارامد و رقابتی و پویا نشود و همین کار را در 30 سال گذشته کرده ایم و هنوز که هنوز است کالایی برای عرضه در مقیاس جهانی نداریم که هیچ، فرش و پسته و زعفران را هم از دست داریم میدهیم. 2. حال که ضعیفیم به دست وپای اقویا نپیچیم و تحریکشان نکنیم و استتار کنیم، تا در پناه درهای باز، اقتصاد را قوی کنیم و محصول تولید کنیم ولو اتو یا سشوار و ... (ولی با عرضه جهانی) بعد انتظار داشته باشیم که عدالت وجود داشته باشد. [quote] ۳. این ما نیستیم که با آمریکا دشمنی می‌کنیم، بلکه آمریکاست که به ما کار دارد. حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان در مقابل اشغالگری صهیونیست‌ها وظیفهٔ اخلاقی ماست و ربطی به آمریکا ندارد. برنامهٔ هسته‌ای ما هم ارتباطی به آمریکا ندارد، به خصوص که خود آمریکا با تحریم فناوری هسته‌ای بعد از انقلاب، باعث شده که ایران مجبور شود خودش برنامهٔ هسته‌ای‌اش را پیش ببرد. این آمریکاست که از ده هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر در مرزهای ما نیروی نظامی و ناو مستقر کرده است، نه ما. [/quote] آمریکا ذاتا دنبال منافع خود است و دوست و دشمن دایم ندارد. الان که وضع اقتصادش هم خوب نیست و دنبال بهانه می گردد که یک طوری از جنگ جدید فرار کند. شاید صدها حق در سراسر این جهان جنگلی نا حق شده باشد، ما تا قوی نشویم نمی توانیم به طور موثر و با حد اکثر پتانسیل این نظام جنگل را عوض کنیم. بله، به فاسطین ظلم شده. به شیلی هم ظلم شده (در جریان پینوشه) به خیلی ها ظلم شده و این که شما طرفدار عدالتید، مبارک است. اما فلسطین نه اولین مظلوم است و نه آخرین مظلوم . اگر بخواهیم اصل نظام ظلم را تحت اثر قرار دهیم، باید استتار کنیم. اگر بخواهیم حق یم مظلوم را بگیریم و خود در این راه مظلوم دیگری باشیم و باقی مظلومان هم مجبور به زندگی در همین نظام گردند، باید از استتار در آییم. خلاصه کنم، دو راه داریم: 1. اسستتار => قوی شدن => اعمال اثر در اصل نظام ظلم و اصلاح سیستم => رهایی همه مظلومین 2. گردن کشی => حساسیت اقویا => ضعیف ماندن ما => تلاش کم اثر در رهایی یک مظلوم و نابود شدن خودمان. کدام را شما می پسندید؟ [quote] ۴. برخلاف تصور رایج، پیشرفت اقتصادی ایران بعد از انقلاب خوب و بعد از جنگ عالی بوده است. سرعت رشد سطح رفاه در ایران در بازهٔ زمانی ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۱ بالاتر از متوسط جهانی، و بیشتر از ترکیه، عربستان، مالزی، کرهٔ جنوبی و ژاپن بوده است شاخص توسعهٔ انسانی سازمان ملل. در می‌توانید روند کشورهای مختلف را به صورت گرافیکی با هم مقایسه کنید). برخلاف تصور رایج، سطح رفاه در ایران در حال حاضر از ترکیه اندکی بهتر است در حالی که در سال ۱۹۸۰ پایین‌تر بودیم. بر اساس پژوهش‌های آکادمیک و آمار سازمان ملل در زمینهٔ بعد از انقلاب چیزی شبیه معجزه اتفاق افتاده است (بهبود سه تا چهار برابری). البته به علت کاهش شدید صادرات نفت، از نظر درآمد سرانه تفاوت چندانی با قبل از انقلاب نکرده‌ایم ولی نکته این است که اختلاف طبقاتی نسبت به قبل از انقلاب کاهش یافته، به فقرا و روستاها به شدت رسیدگی شده است، وابستگی به نفت کاهش یافته و در عوض قشر ثروتمند و شهرنشین (نه حاشیه‌نشین) قبل از انقلاب تا حدودی ضرر کرده است. عمدهٔ عقب‌ماندگی اقتصادی ما به سال‌های قدیم و عقب‌ماندگی تاریخی ما بر می‌گردد نه به مخالفت ما با آمریکا. [/quote] در این زمینه بنده باید آمار شما را به چالش بکشم. متاسفانه شما رفاه را با توسعه انسانی اشتباه فرمودید! و اگر این ملاک باشد ونزولا از ما مرفه تر است! شاخص توسعه انسانی را مطرح فرمودید: این شاخص ملاکی از طول عمر متوسط و سطح سواد و ... است. به علت رشد تکنولوژی، این شاخص برای همه کشورها صعودی است. در میانگین جهانی این شاخص، به بیافرا و گواتمالا همان وزنی داده می شود که به نروژ. پس نه خود این شاخص بیانگر [b]صنعتی شدن جامعه[/b] و پیشرفت اقتصاد است و نه میانگین جهانی آن عدد قابل استنادی است! در ضمن به علت اعلام نشدن رسمی [b]خط فقر، [/b]این رتبه بندی ایران بدون این معیار صورت پذیرفته. [b]اگر این ملاک باشد قزاقستان از ما مرفه تر است![/b] سلامت ایرانیان را معرفی کردید: این خیلی خوب است که پزشکی ما یکی از بهترین پزشکی های جهان است و واقعا جای تقدیر دارد و واقعا دکتر های ایران در سطح جهان مطرح اند ولی این هم نشان دهنده صنعتی شدن و بهبود اقتصاد نیست! و ربطی به بحث اقتصاد و صنعت ندارد. [b][size=5]برای مابقی ادعاهای بزرگ خود سندی ارایه ندادید! ما دکترهای خوبی داریم و تحصیل کرده ایم، درست بقیه ادعاهای بزرگ ؟؟؟[/size][/b] اما برای رد این ادعاهای بزرگ شما: (گرچه سوار شدن به یک تاکسی و گوش دادن به صحبت راننده کاملا گویا خواهد بود که وضعیت اصلا این نیست که فرمودید!) 1. تورم ایران چقدر است؟ آیا دولت هم همین را می گوید؟ 2. رشد درآمد کارمندان به عنوان قشر آسیب پذیر چقدر است؟ 3. آیا امکان دارد کسی بتواند با حقوق متوسط خانه دار شود با این تورم و افزابش قیمت خانه و اجاره؟ 4. خط فقر چند تومان در ماه است؟ آیا کارمندی هست که بالای این خط مانده باشد؟ 5. چرا خط فقز اعلام نمی شود؟ 6. بیکاری چند درصده؟ 7. رتبه فساد مالی ایران در جهان چنده؟ می دانید همین زمان خاتمی چند بود؟ اما در مورد مشکلات بنیادی اقتصاد: 1. صنایع سنگین ایران کدام اند؟ آیا توانایی صادرات دارند؟ (به جز فروش منابع معدنی و زیرزمینی) 2. پتروشیمی ایران پند درصد نفت را فراوری می کند؟ چند درصد خام می فروشیم؟ 3. کدام برند ایرانی در خود ایران توانسته بدون همایت دولت بازار را از جنس خارجی بگیرد؟ 4. چند درصد سرمایه مردم در دلار و طلا و زمین است (سرمایه غیر مولد) و چند درصد در کارخانه ها؟ 5. چند درصد مردم ایران کارمندند؟ چند درصد دلالند؟ چند درصد مولد اند؟ 6. چند درصد مردم از زیر کار در رفتن را زرنگی می دانند؟ 7. چند درصد نخبه های علمی بعد از مهاجرت بر می گردند؟ چرا؟ (دلایل اقتصادی؟) 8. چند درصد از کارخانجات ما رو به گسترش و جذب نیرو هستند و چند درصد رو به تعدیل نیرو؟ 9. نرخ رشد اقتصادی ما مثبت است یا منفی؟؟؟!!! (نرخ رشد اقتصادی اگر برابر نرخ رشد جمعیت باشد، رفاه ثابت می ماند!) این خلاصه را فقط برای یاد آوری ردیف کردم و عدد نمی خواهم. کلاه خود را قاضی کنیم، آیا وضعیت بهتر از زمان شاه است؟ تورم؟ بیکاری؟ کارخانه ها؟ کلاه خود را قاضی کنیم، آیا عملکرد اقتصادی بعد از انقلاب، قابل دفاع است؟ نا گفته پیداست که همیشه عده ای در رفاه و عده ای فقیرند ولی اگر شما لحظه ای به ما فقرا هم ذات پنداری کنی، خواهی دید که ایران بهیچ وجه آن بهشت رو به ترقی و معجزه وار پیشرو که شما می فرمایی نیست و بر عکس[b] ایران کشوری منزوی با اقتصادی دولتی و بیمار و شدیدا متکی به نفت و منابع طبیعی است و تنها فعالیت عمده غیر دولتی دلالی است! [/b] [quote] ۵. شکی نیست که بین پیشرفت اقتصادی و استقلال‌طلبی، و همچنین بین پیشرفت اقتصادی و عدالت‌خواهی تضاد وجود دارد. ما می‌توانستیم فلسطینی‌ها را به حال خود رها کنیم، نگرانی نسبت به حفظ فرهنگ خودی در مقابل فرهنگ بیگانه را کنار بگذاریم، قسمت‌های حساسیت‌برانگیز برنامهٔ هسته‌ای خود را تعطیل کنیم و در مقابل از روابط بهتر با آمریکا و با غرب بهره‌مند شویم. اما به نظر من در تمام این‌ها تصمیم درست را گرفته‌ایم چون بعضی چیزها نباید فدای پیشرفت اقتصادی شوند. اگر فکر می‌کنید که بعضی از این‌ها باید قربانی رابطه با آمریکا شوند لطفاً صریح بگویید و در لفافه حرف نزنید. [/quote] در این زمینه با شما مخالفم. [b]به هیچ وجه عدالت طلبی با توسعه اقتصادی در تضاد نیست.[/b] دلیل آن را هم در قسمتهی بالا گفتم اما تکرار می کنم: عدالت طلبی آنی و آنکه ما انتظار داشته باشیم بدون زیر ساخت بتوانیم عدالت حاکم کنیم با اقتصاد در تناقض است. چون منجر به درگیری می شود و ما رشد نخواهیم کرد. عدالت طلبی بلند مدت و آنکه ما قبول داشته باشیم باید مهیا شویم و بعد بتوانیم عدالت را حاکم کنیم دقیقا حکم می کند به قوی شدن اقتصادی و با رشد اقتصادی در تناقض نیست. شما عدالت طلبی را "دم دستی" تعبیر کردید و مفهوم عالی آن را در نظر قرار ندادید! نجات یک مظلوم هیچ چیز را عوض نخواهد کرد و این سیستم جهان همواره مظلوم تولید خواهد کرد عدالت طلبی متعالی حکم به عوض کردن قواعد بازی در جهان می کند که یک کشور ضعیف از اجرای آن عاجز است. همان قضیه ماهی و ما هیگیری [quote] ۶. برخلاف چیزی که در پست اولیه گفتید، و همان‌طور که در یکی از پست‌ها به صورت ضمنی اشاره کردید، پیشرفت ژاپن به ضرر آمریکا نبوده است بلکه به نفع هر دو کشور بوده است. همان‌طور که ژاپنی‌ها از بازار بزرگ آمریکا بهره‌مند شدند، آمریکایی‌ها هم از بازار بزرگ ژاپن و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در آن کشور و قیمت‌های کمتر و کیفیت بهتر اجناس بهره‌مند شدند. بنابراین فرض اولیهٔ شما اشتباه است. [/quote] اگر به پست بنده دقت می کردید عرض کرده بودم که مصرف کننده را از تولید کننده در آمریکا جدا کنید تا بحث واضح شود! مصرف کننده آمریکایی از رابطه با ژاپن سود برده. تولید کننده آمریکایی از رابطه با ژاپن ضرر کرده. اگر ژاپن و چین نبودند امروز اقتصاد تمام دنیا بر اساس محصولات آمریکایی شکل می گرفت و اقتصاد آمریکا کاملا شکوفا بود. وجود ژاپن، تولیدات سود آور بسیاری را از آمریکا صلب کرده. و این بزرگترین تحدید برای اوست. [quote] ۷. ژاپنی‌ها پس از جنگ جهانی دوم بیشتر از این که قصد انتقام‌گیری داشته باشند، به خاطر رفتار گذشتهٔ خودشان شرمنده شدند چون که ورود و نابودی کشورشان در جنگ تقصیر خودشان بود. با این که شکست در مقابل آمریکا و تلفات و خسارات آن بسیار سنگین بود، ولی تا جایی که می‌دانم حس عصبانیت چندانی دربارهٔ این موضوع نسبت به آمریکا وجود ندارد، که برای من هم تا حدودی عجیب است. شاید به خاطر کار فرهنگی آمریکا باشد (کسانی که به ژاپن رفته‌اند می‌گویند ژاپنی‌ها خیلی خودباخته شده‌اند و عناصر فرهنگ گذشته‌شان را با فرهنگ مصرف‌گرای شهوت‌پرست غربی جایگزین کرده‌اند)، شاید به خاطر شرمندگی از تجاوزگری‌های‌شان قبل از جنگ یا ترس از جنگ به خاطر اتفاقات جنگ جهانی دوم باشد، شاید به خاطر نفعی که بعد از جنگ از رابطه با آمریکا برده‌اند باشد و شاید هم به این خاطر باشد که دیگر حس وطن‌پرستی قدیم را ندارند. امروز مقاله‌ای در سایت واشنگتن‌پست بود که می‌گفت در سال‌های اخیر حس وطن‌دوستی و استقلال‌طلبی ژاپنی‌ها افزایش یافته ولی هنوز نسبت به سایر کشورها کم است. این نکته هم جالب بود که ژاپن تا همین اواخر حق استفاده از ماهواره‌ها و برخی تجهیزات شناسایی نظامی را نداشت! و این که هنوز حق داشتن موشک‌های دوربرد و ناو هواگردبر را ندارد. [/quote] در این مورد که ژاپن جنایت آمریکا را فراموش کرده و بلکه خودش را مستحق این حرکت می داند!!! بنده تا جایی که بلد بودم گفته ام چرا چنین نیست و در اینجا فقط اشاره می کنم که بسیاری ژاپنی ها را آمریکا شخصا یتیم کرده و پدر کشتگی هرگز ترمیم نمی شود. بیت: پدر کشتی و تخم کین کاشتی پدر کشته را کی بود آشتی [quote] ۸. فکر نمی‌کنم بتوان استقلال ژاپن را در سطح مطلوبی دانست. به ندرت ژاپن مواضعی مستقل از آمریکا یا متقاوت با آن اتخاذ می‌کند، به خصوص در موضوعات مهم بین‌المللی. همین مقاله‌ای که گفتم به پیشنهاد یکی از احزاب مهم ژاپن برای اصلاح قانون اساسی اشاره می‌کند که به ژاپن حق داشتن نیروی نظامی کامل را بدهد و ژاپن را «کشوری واقعاً مستقل/مسلط بر خود (sovereign)» سازد. ظاهراً خود ژاپنی‌ها هم قبول دارند که زیاد مستقل نیستند! [/quote] در رد گفته این گفته شما را ارجاع می دهم به فرمایشات تحلیلی برادر گرامی علی در همین مورد در همین تاپیک [quote] ۹. قدرت موضوعی پیچیده و چندجانبه است و نمی‌توان فقط جنبهٔ اقتصادی و صنعتی آن را دید. اگر ما از نظر اقتصادی بسیار قوی باشیم ولی اجازهٔ تولید برخی چیزها را (علی‌رغم داشتن توانایی آن) نداشته باشیم یا نتوانیم امنیت خودمان را بدون کمک خارجی برقرار کنیم در واقع زیاد قوی نیستیم. ژاپن در زمینه‌هایی غیر از اقتصاد و صنعت، به خصوص در سیاست خارجی و فرهنگ و قدرت نظامی، چندان مستقل و قوی نیست. [/quote] در مورد منشا قدرت هم عرایض بنده موجوده در همین تاپیک. بر خلاف تصور دوستان که قدرت را یک موجود مبهم و تاریک می دانند، قدرت عبارت است از توانایی تطمیع و ایجاد انگیزه + توانایی تهدید و ایجاد بازدارندگی . همین. هویج و چوب! این یعنی قدرت. بدون این عاملها قدرت نیست و هرچه این عاملها بیشتر باشد قدرت بیشتر است. رمز و راز و تقدس و کاریزما و ... هم در کار نیست. وقتی کشوری قدرت اقتصادی داشت، می تواند کشورهای دیگر را تهدید و تشویق اقتصادی کند. (مثل همین کارهای آمریکا). حال چطور کشوری که قدرت خیلی بالای تشویق وتنبیه دارد را می شود منع کرد از کاری که می خواهد بکند؟! چه کسی او را منع خواهد کرد؟! و این ممانعت چه هزینه ای را به مانع تحمیل خواهد کرد؟ این صحبت شما که کشوری قدرت بسیار قوی اقتصادی باشد ولی مانع او شوند با خودش در تناقض است چون مانع قدرتهای بزرگ اقتصادی کسی نمی شود چون هزینه بالای تنبیه را نمی کشد. [color=#0000CD]نقل قول تمام کردم! آبی میکنم![/color] [color=#0000CD]۱۰. همان‌طور که بقیهٔ دوستان گفتند ژاپن امروزی را باید جزئی از غرب دانست نه جدا از آن، که حالا بخواهد با غرب دشمنی کند. اگر منظور شما این است که ما هم باید جزئی از غرب شویم، با شما موافق نیستم.[/color] بنده این تاپیک را زدم تا متوجه شوم آیا اصولا ما قصد باز کردن درها را داریم و در این صورت آیا استقلال هم می توانیم داشته باشیم؟ و نمونه موفق این دو امر با هم را هم ژاپن دیدم. البته شما و بعضی دوستان فکر می کنید هرکه های و هو دارد مستقل است و هرکه سر به تو دارد وابسته که امیدوارم این مساله حل شود. [color=#0000CD]۱۱. ممکن است اعتقاد داشته باشید که اقتصاد اصل است و بقیهٔ چیزها زیاد مهم نیستند. در این صورت حق با شماست و ما باید روش ژاپن بعد از جنگ را در پیش بگیریم (که تازه تضمینی نیست وضعمان خیلی خوب شود. شاید مثل پاکستان شدیم).[/color] این اعتقاد را بنده اکیدا دارم ولی بعضی دوستان اشاره دارند که ما بدون اقتصاد هم خیلی قوی هستیم و یک تنه جلوی آمریکا را گرفته ایم و نیاز شدیدی به تغیر روش درهای بسته نمی بینند. این نقاطی بود که بنده در فرمایشات شما دیدم. با وجود مخالفت با اعظم تحلیل شما، از تحلیل منطقی و بحث مستدل شما لذت بردم و امیدوارم نتایج سازنده حاصل کند.