[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1.   با سلام   یک مثال ساده   زمانی که با یک مقر نظامی روبرو می شوید ، اولین چیزی که نظر بیننده را جلب می کند چیست؟؟   بطور مسلم ، سطح حفاظت از مقر فوق و تابلو مشهوری با عنوان " هرگونه عکس برداری و فیلمبرداری ممنوع " . این مساله از یک پاسگاه متعارف نیروی انتظامی تا مقر ستاد مشترک یا مکان قرار گیری وزارت دفاع ، مشترک هست . در این ارتباط اصلاً بحث اهمیت مقر نظامی نیست ( پاسگاه نیروی انتظامی یا تاسیسات تولید موشک ) ، بلکه هتک حیثیت یک سازمان مسلح در خاک کشور متبوع خودش هست .   فرمودید : اما حداقل چیزی که می توان گفت بحث درجه بندی مراکز نظامی است   متاسفانه این مساله به شکل نامناسبی درمیان عموم رایج شده است . مسلماً بازرسان ، از یک پایگاه بسیج یا پاسگاه مرزی ارتش  بازدید نمیکنند ، بلکه هدف گذاری آنها تاسیسات حساس هست ( این حساسیت از یک کارخانه تولید مهمات کالیبر کوچک گرفته تا سایر تاسیسات  ساخت موشک و یا  پایگاههای هوایی وجود دارد ) . تفاوتی هم میان یک پادگان آموزشی یا سایر پادگان ها وجود ندارد ، ماهّیت چنین بازرسی هایی ، اساس نیروی های مسلح را زیر سئوال می برد   فرمودید :   یا در بحث اطلاع 24 روز قبل ، می توان در بعضی از مراکز خیلی از اطلاعات و افراد را جابجا کرد و ناگاه درجه طبقه بندی یک مرکز را از فوق سری به محرمانه کاهش داد (شناوری اطلاعات و بحث دفاع غیر عامل )   خوب ، به نظر شما ، اگر یک روزی بازرسان بخواهند که از خط تولید موشک بازدید کنند ( ارجاع به پست قبلی بنده ) چگونه یک کارخانه تولید موشک مثلاً در عمق زمین را باید جابه جا کرد ( باتوجه به اینکه برای مکانیابی این تاسیسات حساسیتهای زیادی وجود دارد و هزینه های زیادی هم صرف می شود .   یا اینکه روزی بازرسان بخواهند برای اطمینان از اینکه در سیلوهای موشکی ما ، موشکهای مسلح به کلاهک هسته ای نباشد ، از آنها بازدید کنند ، آیا می شود موقعیت سیلوی موشکی را تغییر داد ؟؟    البته هنوز هیچ چیزی مشخص نشده و نمیشود پیشداوری نمود ، اما فرموده یکی از اعضای محترم تیم دیپلماسی  ، مبنی بر بازرسی مدیریت شده/ کنترل شده ، با تجارب قبلی منتشر شده و در دسترس عموم و نه گزارشهای فوق محرمانه منتشرنشده ، همخوانی ندارد و ایشان هیچ مصداق روشنی در این زمینه بیان نفرمودند .   چند سال پیش ، اطلاعات مرکزی ایالات متحده ، یک گزارش سه جلدی از بازرسی ها در عراق را در وب ارائه کرد که به شکلی عجیبی ، جزییات بازرسی ها ، مصاحبه با افراد ، بازدید از مکانها ( حتی مکانهایی که ظاهراً هیچ ارتباطی با موضوع مورد بازرسی نداشتند ) در آن آمده بود .   اگر کسی این گزارش سه جلدی را مطالعه کرده وستون فقراتش ، از دقت این گزارش و جزییات حیرت آور آن ، نلرزد ، یک چیزیش می شود  :neutral: 
  2.   با سلام   ضمن احترام به نظر شما ، بازرسی مدیریت شده ( حداقل با توجه به تجربه عراق ) ، بار معنایی ندارد ، دلایل آن هم در پست های قبلی به شکل مختصر تشریح شد ، مگر اینکه جنابعالی ، راه حل ویژه ای در این زمینه داشته باشید .
  3.   با سلام   نکته نخست : البته در داخل پرانتز عرض کردم که نقشه مربوط به قبل از حمله به یوگسلاوی هست . نکته دوم :  تا انجایی که اطلاع دارم ، هدف نخست ، تصرف انبار غلّه اروپا ( اوکراین ) و بعد از آن تصرف قفقاز ( با هدف گذاری چاه های نفت مایکوپ ) بود . ظاهراً نقشه این بود که دو شاخه گازانبر ( گروه ارتشهای روسیه شامل ارتشهای شمال ، مرکز و جنوب ) پس از تصرف اهداف مورد نظر ،  با سپاه آفریقایی آلمان که از شمال آفریقا الحاق و بریتانیا را از مهمترین منبع انرژی خودش ( نفت برای ناوگان نیروی دریایی سلطنتی ) محروم کند . سه منبع مهم نفت در آن زمان ،  ، یعنی در اختیار داشتن چاه های نفت رومانی ( پلوستی ) ، تصرف مایکوپ ( روسیه ) و درنهایت منابع غنی نفتی در آسیای جنوب غربی ، برای ورماخت حیاتی بود ،همانطور که تصرف اوکراین برای تامین غذای اروپا پر اهمیت مینمود . ( اهمیت وجود نفت برای ورماخت بخوبی در کتاب the prize : the epic quest  for oil  نوشته دانیل یرگین ، تشریح شده است ) .( بویژه اهمیت آن در شمال آفریقا و تجربیات تلخ اروین رومل )   اگر حضور ذهن هم داشته باشم ، آخرین حد پیشروی ورماخت بسمت قفقاز هم ، رشته کوه های البروس ( رشته کوه های قفقاز بزرگ - شمالی )   بود .     بازهم این نقشه به درک بهتر مساله کمک می کند . اگر به موقعیت استالینگراد دقت بفرمایید ( مابین دریای کاسپین و مسکو بعنوان مرکزیت سیاسی ) و رستوف ( درست در غرب استالینگراد ) متوجه خواهید شد که تصرف استالینگراد ، تامین کننده امنیت قفقاز برای آلمانی ها ( بعنوان یک خط دفاعی مناسب که به ولگا نیز تکیه داشت ) و برعکس در صورت حفظ آن برای روسها ، ایجاد امنیت خط لجستیکی  بود.   بنابراین ، تامین امنیت استالینگراد ، اشغال قفقاز بعنوان تامین کننده سوخت مورد نیاز ارتش آلمان را تسهیل می نمود . به همین خاطر هست که روی واژه جنگ اقتصادی مد نظر okw ، بیشتر تکیه می کنم . بر خلاف تصویر افراطی که از دشمنی ایدئولوژیک هیتلر با روسها ارائه می شود . با این حال ، صدور فرمان مشهور به فرمان کمیسرها " ، شائبه های دیگری را مطرح می کند که جایش دراین تاپیک نیست .
  4.   با سلام   البته شاید موضوع بحث اساساً حمله ایالات متحده نباشد ، مطلب پست قبلی بنده هم صرفاً یک مثال بود در باب اهمیت موضوع . موضوع اصلی در زمینه اهمیت بحث بازرسی هاست که به موضوع هسته ای محدود نخواهد شد و طرف مقابل ، بتدریج محدوده بازرسی های خودش را گسترش می دهد و هر گونه امتناع ما از پذیرش این مساله ، با شمشیر داموکلسی که یک لبه آن تحریم و یک لبه دیگر آن تهدید به حمله نظامی است ، پاسخ داده می شود .   بعنوان مثال در یک سناریوی بدبینانه ،  ارتباط دادن میان موضوع هسته ای و برد موشکهای بالستیک ، بتدریج در اولویت قرار گرفته ، آنها خواستار بازدید از مراکز تولید موشک خواهند شد ، طبعاً ما اجازه نخواهیم داد ، مساله به IAEA و سپس شورای امنیت ارجاع داده می شود ، پرونده می رود در زیر سرفصل هفتم و بعد با مجوز شورای امنیت سازمان ملل ، حمله به ایران  دارای مشروعیت جهانی خواهد شد به جهت تهدید امنیت بین المللی .   فراموش نکنیم که عراق دوازده سال در تحریم بود و بعد ازآنکه رمقش گرفته شد ، حمله به آن آسان شد ( هرچند وضعیت ما با عراق متفاوت هست و آمریکایی ها باید دو ، سه ، چهار و حتی ده برابر عراق توان وانرژی بگذارند تا همان سناریو را با کمی اصلاحات پیاده کنند )   آمریکایی ها در حال حاضر استراتژی  سه مسیری خودشون را دارند موبه مو پیاده می کنند . از یکطرف ، بحث تحریم ها ، توان اقتصادی را تحلیل می برند ( سناریوهای محدود سازی و به صفر رساندن فروش نفت ایران )  ، از مسیر دوم با نشان دادن چراغ سبز به برخی گروه های داخلی ، انشقاق و دو و چند دستگی را در بافت سیاسی جامعه ایجاد می کنند ( که در کمال تاسف با رصد شرایط داخلی ، به نظر می رسد کمی تا قسمتی موفق هم شده اند )  و از مسیر سوم ، با اجرای ماهرانه استراتژی فریب ، توان روانی ، سیاسی و نظامی ما را در دو عرصه مذاکرات و سناریوسازی های منطقه ای ( همان استراتژی جنگ محدود که بنده آن را جنگ فرسایشی می نامم)  ( عراق ، سوریه ، یمن ، لبنان ، افغانستان ، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج پارس ) تقسیم کردند .     البته  در مورد بازدارندگی نامتعارف ، قبلاً زیاد صحبت شده و باید آن را در شرایط مکانی و زمانی خودش موردبررسی قرار داد.
  5.   با سلام    کاملاً - با ذکر این نکته که بنده معتقدم ، بخش قرمز شده یک مقدار احتمالش پایین هست ( البته بیشتر یک  فرضیه هست ) ، ولی پذیرفتن بازرسی ها ، در عین فاجعه بودن ، محقق شدن پیش بینی نماینده وقت عراق  در IAEA ( همزمان با مسئولیت جناب صالحی ) هم بشمار می رود . و یا زمانی که فرماندهان ارتش عراق در سال 2003 مدت کوتاهی قبل از شروع جنگ متوجه شدند که بدون سلاح شیمیایی باید با ایالات متحده وارد جنگ شوند .    البته به هیچ وجه ، ( نه شرایط زمانی و نه مکانی ) موقعیت ما با عراق قابل مقایسه نیست ، اما از مکر دشمن نباید غافل شد که بعدها ، پشیمانی سودی نخواهد داشت . 
  6.   با سلام - بخش دوم فرموده شما ، کاملاً صحیح است . اما در مورد بخش نخست ، یک تبصره وجود دارد و آن ، یکسان کردن و تطبیق بازرسی ها از همه مکانها ( حتی غیر مرتبط مثل  مجموعه کاخ های صدام )  بشمار می رود و این نقصی است که به گفته یکی از عزیزان تیم مذاکره کننده که مبحث بسیار جدی بازرسی کنترل شده را مطرح کردند ، وارد هست .    تجربه عراق بخوبی نشان داده که  باز شدن  پای این حضرات ، (در کنار تداعی شدن ماموریت تیم های بازرسی آنسکام از عراق و ایجاد بار روانی بر جامعه ) ، نه تنها کنترل شده نخواهد بود ، بلکه  آنها بتدریج با زیادکردن فشارها ، خواسته های نامعقولی خواهند داشت که اجرای آن غیر ممکن و بالتبع تبعاتی بدتری را در پی خواهد داشت .    البته بطور مسلم هوشیاری دست اندرکاران ، مانع از بروز این فاجعه خواهد شد . 
  7. با سلام    برای درک بهتر عملیات بارباروسا و اهداف سر فرماندهی ورماخت در سرزمین پهناور روسیه/ شوروی ، بد نیست با دقت این پلان رزمی بازسازی شده ، مطالعه شود .      همانطور که دوستان مشاهده می کنند ،  حد نهایی پیشروی در عمق خاک روسیه ،  در دو فاز اصلی و شش مرحله فرعی ، در یک نیمدایره از بندر آرچانگل در شمال تا روستوف در جنوب تعیین شده بود و براساس پیش بینی ها قرار بود تا توان رزمی ارتش سرخ در یک بازه زمانی 9 تا 17 هفته ای ، تقریباً درهم شکسته شود . ( نقشه مربوط به قبل از حمله به یوگسلاوی هست ) .    دوستان می بیند که ورماخت چقدر خوش اشتها بود .چرا که  بخش اروپایی و صنعتی روسیه کاملاً اشغال می شد و توان آن به رگهای آلمان تزریق و شعار نازی ها (Deutschland uber alles)  به واقعیت نزدیکتر . با این حال ، عوامل مختلفی از جمله خوش شانسی عمو ژوزف در خشمگین شدن هیتلر از یوگسلاوی و کج کردن سر توپها ( بطور موقت ) از شوروی به یوگسلاوی ، موجب شد تا این طرح ، به شکست مطلق ختم شود . 
  8.   با سلام    البته در مورد تاسیسات پدافندی ، یک نکته ای وجود دارد ، هر چه از دهه 50 و60 میلادی به زمان حال نزدیک می شویم ، بطور مسلم ، تحرک واحدهای پدافند ضد هوایی بیشتر شده . واژه  تاسیسات پدافند ، شاید بیشتر مصداق آتشبارهای سام-2 گاید لاین یا نایک هرکولس  یا موارد مشابه  نظیر اس-200 باشد ، هر قدر به  زمان حال نزدیکتر می شویم ، دیگر چیزی به اسم تاسیسات پدافندی موضوعیت پیدا نمی کند . بعنوان مثال برای آتشبارهای گین فول یا اس-300 ، استفاده واژه فوق معنایی ندارد .        پلان سایت ( تاسیسات ) نایت هرکولس          تاسیسات پدافندی نایت هرکولس در ایلینویز ( ایالات متحده )    ظ   سایت ( تاسیسات ) سام -5 ( اس-200) 
  9. با سلام    البته ظاهراً جناب مرتضی خان ، بازه زمانی را درست متوجه نشدند . ما درباره عراق بعد از 1991 صحبت می کنیم . عراقی که دوازده سال تمام زیر بازرسی های فشرده آنسکام بود ( فکت آن هم اسکات ریتر که سابقاً افسر اطلاعاتی هم بوده ، )    علاوه برآن ، حملات گاه و بیگاه ایالات متحده به تاسیسات عراقی که در نتیجه ایجاد منطقه پرواز ممنوع (no fly zone) بود ، در طول سالهای قبل از 2003 ، رمق ارتش را عراق راگرفت . ارتشی که دیگر فاقد پشتیبانی لجستیکی دهه هشتاد میلادی بود . بنابراین ، صحبت  از ارتش عراق  و توانایی های نظامی ارتش صدام  ، بعد از سال 1991 ، تقریباً یک شوخی تلخ هست .    در مورد لیبی هم باید گفت ، جناب معمر خان قذافی ، بعد از مجرم شمرده شدن در ماجرای لاکربی ، برای بهبود رابطه با غرب ، کل تاسیسات هسته ای خودش را بار کشتی کرد و فرستاد به ایالات متحده تا از سانتریفوژهای لیبی  موزه درست شود .  تا انجایی هم که حضور ذهن دارم ، ارتش لیبی در طول تاریخ تشکیل خودش ، موفقیت آنچنانی نداشته بخواهیم روی آن مانور کنیم .   مشخصاً ، استراتژی ایالات متحده ، ضعیف کردن حریف با استفاده از تاکتیکهای متنوع است تا سر فرصت حسابش را تصفیه کند (  لیبی / عراق ) . حالا این استراتژی فشار چند جانبه ، از یکطرف با تحریم آغاز شده و در صورت پذیرش بازرسی ها ، با آن ، ترکیب شده و کشور مقابل را کاملاً خلع سلاح می کند .     البته این را هم باید گفت که باید تا انتهای مذاکرات  به انتظار نشست و نتیجه را دید . قصاص قبل از جنایت هم نباید کرد . 
  10.   با سلام   بطور مسلم ، پاسخ سئوال شما ، مثبت هست ،اما یک تبصره بسیار مهم دارد وآن ، تفاوت بین  بمباران دقیق ( انچه که به حملات جراحی شده  مشهور شده ) با حملات غیر دقیق ( حتی با استفاده از مهمات هوشمند ) است . به مثابه ماهیت کار یک جراّح و یک قصّاب ، هر دو از ابزارفلزی برنده ( مهمات هدایت دقیق ) برای کار خود استفاده می کنند ، اما ، جراح ، با استفاده از ابزار برنده خود ، دقیقاً غدّه مورد نظر را برش می دهد ، در حالی که دیگری ، علیرغم مجهز بودن به همان ابزار ( مقایسه ابزارها نسبی است ) با دقت کمتری و با هدف دیگری ، بافت هدف را برش خواهد داد .     مرکز توسعه و پژوهش  موشکی الهیثم     مرکز تست پیشرانه سوخت مایع شهیهات      این دو تصویر ، بخوبی پروسه یک حمله جراحی شده را نشان می دهد . اطلاعات جمع آوری شده بواسطه استراق سمع مخابراتی ، پروازهای مکرر شناسایی ، تصاویر ماهواره ای با کیفیت بالا ، جمع آوری اطلاعات انسانی و در نهایت جمع بندی آن توسط تیم های اطلاعاتی و تطابق آن با گزارشهای عینی از مدارک ثبت شده نظامی ، مصاحبه با دست اندرکاران طرح ها ( فقط خدا می داند که چه تعداد از کارشناسان عراقی بواسطه این بازرسی ها شناسایی  و در زمان مناسب کشته شدند ) و.... ، یک مجموعه غنی اطلاعاتی را برای اجرای یک حمله بسیار دقیق برای هدف قرار دادن یک ساختمان کلیدی ، در مجموعه ای که شامل چند ساختمان هست رافراهم می کند .   دقت کنید ، در تصویر نخست ، حداقل از چهارده ساختمان ، فقط یکی مورد اصابت قرار گرفته ، این مساله بخوبی نشان میدهد که بمباران ، همین شکلی و براساس اطلاعات درجه دو و غیر موثق و یا به اصطلاح  فنی اطلاعات خام صورت نگرفته است .   در تصویر دوم هم ، از مجموع شش ساختمان ، فقط دو ساختمان بدون تخریب سایر بناها ، مورداصابت قرار گرفته که نشان می دهد ، وجود اطلاعات دقیق ( میدانی و غیر میدانی ) تا چه اندازه تاثیر گذار خواهدبود.   پی نوشت :   واحدهای اطلاعاتی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده با استفاده ترکیبی از اطلاعات بدست آمده میدانی و مخابراتی ، در جنگ 1991 یا همین عملیات روباه  صحرا ( بطور دقیق در خاطرم نیست ولی  عملیات روباه صحرا باید درست باشد ) موفق شدند موقعیت  تنها دستگاه پرس فلز ( که برای مونتاژ قطعات جداگانه موشک اسکاد / الحسین )  مناسب بود را کشف و فقط با یک سورتی پرواز ، آن را منهدم کنند . نکته جالب اینجاست که برای عراق حداقل چند سال طول کشید تا یک دستگاه با کارایی کمتر ( برای مونتاژ موشکهای الصمود ) را از بازار سیاه  تهیه کند .
  11. با سلام   6 ژوئن 2015 ----------------   6 ژوئن 1916     99 سال پیش در چنین روزی ، نخستین  رزم هوایی میان کشتی هوایی LZ37 و یکفروند جنگنده موران - سولینر به هدایت ستوان وارنفورد ( جمعی اسکادران یکم )  رخ داد وی تا آخر جنگ موفق شد تا 6 فروند کشتی هوایی آلمانی را ساقط نماید .   6 ژوئن 1936     79 سال پیش در چنین روزی ، ارتش فرانسه برای تقویت توان رزمی خود ، سفارش ساخت تانک سبک AMR33 را به کارخانه رنو ارائه داد .   6 ژوئن 1939     76 سال پیش در چنین روزی ، ورنر مولدرز ، تکخال خلبان آلمانی ، برای شرکت در جنگ داخلی اسپانیا ، مدال صلیب آهنین مزین به الماس و شمشیر را دریافت نمود .   6 ژوئن 1940     75 سال پیش درچنین روزی ، لشکرهای پنجم و هفتم  زرهی ورماخت بطور مشترک موفق شدند تا خط دفاعی ویگاند را در نزدیکی آبویل شکسته و ارتش فرانسه را وادار به عقب نشینی کنند . با این حال ، توپهای ضد زره 75 م.م ، تلفات عمده ای بر یگانهای  زرهی آلمانی وارد آوردند.   6 ژوئن 1941     74 سال پیش در چنین روزی ، وزارت هوانوردی بریتانیا ،  سفارش ساخت 454 فروند بمب افکن سنگین لانکاستر مارک یک را به شرکت آورو ارائه نمود.   6 ژوئن 1942     73 سال پیش در چنین روزی ، نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ، به شکل محرمانه ای ، جنگنده های هاریکن MKIID مسلح به توپهای ضد زره  40 م.م را برای شکار تانکهای آلمانی در شمال آفریقا ، به این منطقه اعزام نمود .   6 ژوئن 1943     72 سال پیش در چنین روزی ، 8 فروند بمب افکن ژاپنی ، که توسط 14 فروند جنگنده اسکورت می شدند ، به فرودگاه چونگ گینگ حمله بردند ، که در نتیجه ، 40 فروند جنگنده پی -40 و 3 فروند بمب افکن میان وزن بر روی زمین منهدم شدند .     6 ژوئن 1944   71 سال پیش در چنین روزی ، بمب افکن های متفقین ، بلگراد ( پایتخت یوگسلاوی ) را بشدت بمباران نمودند .
  12.    با سلام  بطور مشخص ، سفارتخانه هرکشور ، جزء خاک ان کشور محسوب می شود . ارجاع جنابعالی به خاطرات ولادیمیر کوزیچکین   این فرموده شما در قالب " مدیریت اطلاعات " ( اطلاعات  در معنای intelligence )  قابل تحلیل هست ، در هیچ کشوری ، اطلاعات داده نمی شود ، بلکه بدست آورده می شود . ارجاع شما به کتاب شناسایی و شکار جاسوس ، پیتر رایت / فرهنگ واژگان اطلاعاتی   و دو سه جلد کتاب داخلی که عناوینش بماند :winking:   اگر هم به  فرموده شما بهانه ای باشد ، این بهانه برای جلب توجه افکار عمومی داخلی مستند سازی می شود - ارجاع شما به کتاب چشم طوفان ، خاطرات جرج تنت و کتاب اسکات ریتر   همچنین ارجاع شما به گفته ( احتمالاً )  یوزف گوبلز ، وزیر تبلیغات رایش سوم که : دروغ هر چه بزرگتر ، قابل باورتر   http://www.military.ir/forums/topic/19647-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF/page-10   تا انجایی که اطلاع دارم ، پیمان ورسای ، تحریم نبود ، بلکه سخت از آن ، یعنی ممنوعیت تام و تمام بود . هرچند بعدها این ممنوعیت ها بواسطه خطر بلشویسم یک مقدار کمرنگ شد و همزمان هوشمندی آلمانی ها و شخص ژنرال  فون زکت ( سیکت) موجب رشد دوباره صنعت نظامی آلمان ( تانک در روسیه ، زیردریایی در سوئد یا نروژ ، سلاح انفرادی ، ضد هوایی و... در سوئیس و.... ) گردید .   این فرموده های شما درست هست ، به شرط اینکه رمز موفقیت ، یعنی رعایت انصاف ، همدلی ، وحدت ، در نظر نداشتن جناح بندی و.... در اولویت قرار بگیرد .
  13. با سلام خدمت دوستان   نکته نخست : شخصاً امیدوارم که تیم دیپلماسی ، منافع ملی و خطوط قرمز را در مذاکرات رعایت کنند و این مساله را فارغ از جناح بندی های سیاسی و حزبی ، حل نمایند .   نکته دوم : چیزی به اسم بازرسی کنترل شده یا مدیریت شده وجود خارجی ندارد . تجربه موافقتنامه " آسمان باز" میان اتحاد شوروی و ایالات متحده آمریکا ، خلع سلاح شیمیایی ( موافقتنامه میان روسها و آمریکایی ها برای کاهش زرداخانه شیمیایی و میکروبی ) ، بازرسی های  تیم های آمریکایی از لیبی ، دوازده سال بازرسی های آنسکام از عراق ( شامل پرواز پرنده های یو-2 بر فراز خاک عراق - قبل از جنگ 2003 ) ، حضور دائمی تیم های بازرسی در خاک این کشور ، و سرانجام اتهام ایالات متحده  مبنی بر وجود آزمایشگاه های سیّار در عراق برای تولید تسلیحات بیولوژیکی ( که دستمایه حمله به عراق در 2003 شد )  ، محدود کردن برد موشکهای تولید شده در عراق به کمتر از 150 کیلومتر ( الثمود/ الصمود ) ، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و....... همه و همه نشاندهنده این هست که  باید هوشیار بود .   این حضرات ، چنان موارد را به یکدیگر ارتباط می دهند که ، کشور مورد بازرسی تا بخود بیاید ، زیرساختهای نظامی اش که تا آن موقع بواسطه  سیستم های شناسایی ماهواره ای و جاسوسی  الکترونیک مورد بررسی قرار می گرفت ، حالا باید به شکل زمینی و مستقیم شاهد حضور چشمان نامحرم باشد .   پی نوشت : فقط یک مورد ادعای منافقین در مورد سایت " معلم کلایه " و هیاهوی برای هیچ  حضرات برای بازرسی از موقعیت فوق الذکر که بعداً مشخص شد ، چیزی در آنجا وجود ندارد .   بار ها عرض کردم خدمت دوستان ، تجربه دیپلماسی  حوزه تمدنی غرب ، حداقل 250 تا 300 سال از ما جلوتر هست . بنابراین ، باید مراقب بود . .   در ضمن مطالعه این کتاب هم خارج  از موضوع نیست .   " عراق ، داستان ناگفته " نویسنده ، اسکات ریتر :   http://www.military.ir/forums/topic/19647-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF/page-13#entry453582     و جمله جالب این شخص :  رابطه ظریف میان سیاست، دیپلماسی و اطلاعات   نکته سوم : علاوه برآن ، ما تجربه تلخ فرصت طلب های داخلی را در مورد ارائه اطلاعات به دشمن داریم . دو نمونه شامل وجود  یک عامل نفوذی در ...........  که حداقل در فاصله سالهای ..... تا...... خیلی راحت و بدون دغدغه ، اطلاعات را به ....... ارائه می داد و دوم ، تجربه تلخ تر عملیات کربلای 4 که تازگی ها اسنادی در این زمینه منتشر شده است که  سیستم های اطلاعاتی ارتش عراق ، 3 ماه قبل و در زمانی که صرفاً زمزمه اجرای عملیات مطرح بود ، به چه شکل کالک اولیه را بدست آورده بود .    نکته چهارم : در ضمن این را باید در نظر گرفت که  47 سازمان اطلاعاتی موجود در ایالات متحده ، از یک ساختار جالب توجه در زمینه  به اشتراک گذاری اطلاعات برخوردارند ، در نتیجه یک تحلیلگر اطلاعاتی   در آن واحد ، به طیف گوناگونی از اطلاعات ، از شنود مخابرات بی سیم و با سیم تا اطلاعات ماهواره ای و..... دسترسی دارد که توان تحلیل را برای آنها بشدت بالا می برد . حالا اگر مشاهدات میدانی هم به آن اضافه شود ، دوستان میزان اشراف اطلاعاتی دشمن را حدس زده و برآورد کنند .   در یک کلام ، زیاد به واژه " مدیریت شده یا کنترل شده   " در عبارت "بازرسی مدیریت یا کنترل شده " دل نبندید که متاسفانه ، اعتباری ندارد .
  14. با سلام خدمت دوستان    5 ژوئن 2015 ---------------   سیر وقایع نظامی  در این روز    5 ژوئن 1916      99 سال پیش در چنین روزی ، فیلد مارشال کیچنر ، وزیر جنگ بریتانیا در جریان یک ماموریت دیپلماتیک به روسیه تزاری ، سوار بر رزمناو اچ ام اس همپشایر ، به یک مین ضد کشتی که توسط زیردریایی یو-75 کار گذاشته شه بود ، برخورد و غرق شد . درجریان این حادثه ، کیچنر کشته شد .    5 ژوئن 1939     76 سال پیش در چنین روزی ، نیروی هوایی سلطنتی ژاپن ، در یک روز ، طی یک ماموریت 3 ساعته ، چونگکینگ را بمباران که  درجریان آن ، 4400 غیر نظامی  کشته شدند .      5ژوئن 1940     75 سال در چنین روزی ، مرحله دوم عملیات رزمی علیه فرانسه "قضیه زرد" ، توسط ورماخت آغاز گردید . 130 لشکر پیاده و 10 لشکر زرهی در محور " سوم" (somme) حملات خود را به ارتش نیمه جان فرانسه آغاز نمودند در حالی که 66 لشکر فرانسوی ، ماموریت دفاع از " خط ویگاند" را برعهده داشتند .    5ژوئن 1941    74 سال پیش در چنین روزی ، ورماخت موفق گردید تا 15000 سرباز و افسر ارتش بریتانیا را در جزیره " کرت" (یونان) به اسارت در آورد .  همچنین در همین تاریخ ، زیردریایی یو-48 موفق شد تا یک شناور نیروی دریایی بریتانیا را در 750 مایلی جنوب جزایر آزروس ، هدف قرار داده و منهدم نماید .    5 ژوئن 1942      73 سال پیش در چنین روزی ، ژنرال کلارنس تینکر ، یک گروه بمب افکن ،  شامل بمب افکن هایb-24  را از هاوایی به میدوی رهبری نمود .   5 ژوئن 1943     72 سال پیش در چنین روزی ، نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، بانکوک  ( تایلند ) را توسط 77 فروند بمب افکن b-29 بشدت مورد حمله قرار داد .    5 ژوئن 1944     71 سال پیش در چنین روزی ، فیلدمارشال اروین رومل ، طی یک یادداشت محرمانه به گرد فون روندشدت ، خاطر نشان نمود که هیچ نشانه ای از حمله قریب الوقوع متفقین به فرانسه مشاهده نمی شود .    5ژوئن 1945     70 سال پیش در چنین روزی ، 473 فروند بمب افکن b-29 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ، با حمله به " کوبه" در ژاپن ، 11 کیلومتر مربع از این شهر را با خاک یکسان نمودند .    5ژوئن 1947     طرح " مارشال " ارائه گردید . 
  15. با سلام خدمت دوستان      روح الله      14 خرداد 1368 14 خرداد 1394     وصیتنامه سیاسی - الهی حضرت امام (ره)   با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ازخدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوی جایگاه ابدی سفر می كنم . و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم . و از خدای رحمان و رحیم می خواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد . در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر درخدمتند، و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است .     صحیفه نور ، جلد بیست و یکم    من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.  نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. 
  16.   با سلام    البته نمی شود بطور  قاطع گفت که  چه روی می داد    با این حال ، مسکو بعنوان مرکزیت سیاسی  روسها ، بعنوان چهارراه ارتباطی بخش اروپایی اتحاد شوروی و همچنین تبدیل شدن به یک سمبل و نشانه مقاومت در مقابل نازیها ، از اهمیت  فوق العاده ای برخوردار بود . چیزی که سایر شهرها ، مثل استالینگراد یا لنینگراد ، اسمولنسک ، کیف و.... فاقد آن بودند .    اما این مساله را به شکل نسبی می توان بیان نمود که بسیار بعید بود که نازیها بتوانند در کوتاه مدت بعد از تصرف مسکو ، همه روسیه را اشغال کنند ، چون وسعت این کشور ، از توان رزم ورماخت بسیار بسیار بیشتر می بود .    آنچه که  برای هیتلر و ورماخت در کوتاه مدت ،  اهمیت داشت ، اشغال دائمی قفقاز ( منابع نفتی ) و اوکراین ( منابع غذایی و معدنی سرشار )  و وصل کردن خطوط جبهه به ایران و از آن سو ، الحاق با سپاه آفریقایی آلمان در جبهه شمال آفریقا برای دسترسی به  منابع نفتی آسیای جنوب غربی جهت تحت فشار قرار دادن بریتانیا به منظور خاتمه جنگ بود .    شاید در بلند مدت ، دسترسی به هندوستان و هم مرز شدن با امپراطوری آفتاب تابان (ژاپن) مد نظر بود .    همانطور که قبلاً هم خدمت دوستان عرض کردم ، جنبه اقتصادی جنگ یا آنچه که ECONOMIC WARFARE ، نامیده می شود ، بیشتر مّد نظر بود تا افزایش  گستره سرزمینی ( هر چند براساس القائات افرادی نظیر روزنبرگ و.... ، بحث فضای حیاتی هم مد نظر می بود 
  17.   با سلام    البته در مورد تاریخ حمله ، شاید ذکر این نکته جالب باشد که اگر ورماخت به یوگسلاوی حمله نمی کرد ، حمله به روسها دو تا سه هفته زودتر انجام می گرفت و از دست دادن  این 20 روز حیاتی ،  شاید در یک بازه زمانی طولانی ، به ضرر آلمانی ها تمام شد .    با این حال ، این مساله که سخرانی چرچیل در مورد یوگسلاوی و تعبیر آن به " شکم نرم اروپا " و نقطه آسیب پذیر آلمان ، در این حمله بی تاثیر نبود . شاید هم یک عملیات فریب برای وادار کردن هیتلر به اختصاص دادن بخشی از واحدهای مامور به جبهه شرقی و کاهش توان رزمی برای حمله به روسیه . هر کدام از این احتمالات ، اگر درست باشد ، ظاهراً موثر واقع شده بود . 
  18.   بله ، ولی منظور بنده بیشتر این جمله شما " تمامی این تانک ها توسط امریکا جمع و بغیر یک نمونه نابود شد تا راز اهای ساده ان اشکار نشود" بود که بیشتر از یک نمونه از انیگما عراقی ، موجود هست 
  19.   با سلام    البته نظر دوستان تخصصی تر هست ، ولی حداقل دو تا سه نمونه در آمریکا و یک نمونه در باوینگتون ( موزه زرهی بریتانیا) از تانک انیگما وجود دارد .        T-55AD در موزه زرهی باوینگتون (بریتانیا ) 
  20. با سلام  خدمت دوستان    سوم ژوئن 2015 -------------------   سوم ژوئن 1940     آغاز حملات ورماخت به بندر نارویک ( نروژ )        سوم ژوئن 1941   ناوشکن اچ ام اس آئورا ، به یک تانکر آلمانی  در 80 مایلی  جنوب غربی گرینلند حمله برد . این تانکر ، ماموریت سوخت رسانی به زیردریایی  یو-93 را داشت که پس از اجرای ماموریت مورد حمله قرار گرفت و خدمه آن به اسارت در آمدند .      زیردریای یو-156 ، موفق شد تا با شلیک دو اژدر ، شناور تجاری بریتانیایی لیلیان را به قعر آبهای دریای شمال روانه کند . حاصل این حمله ، 3 کشته و 22 زخمی برای بریتانیا بود .      ادامه دارد .......
  21.   با سلام و تبریک میلاد حضرت قائم (عج)    برداشت بنده از فرموده شما به شکل هست که :    محاصره استالینگراد ، به نظرم زیاد امکان اجرایی شدن نداشت ، چرا که عقبه این شهر ( پشت به ولگا) کاملاً دست روسها بود و با توجه به  سیل کمکهای خارجی که از همین طریق برای تقویت ارتش سرخ  ارسال می شد ، حفظ این عقبه تقریباً به اولویت شماره یک  ارتش شوروی در آمده بود و آنها بیشترمنابع انسانی و تسلیحاتی خودشون را برای حفظ این عقبه راهبردی اختصاص دادند .    البته برتری لوفت وافه نسبی بود ، چرا که پایگاه های پشتیبانی و حتی فرودگاه های خط مقدم ، در فاصله دوری مستقر بودند . این مساله با رسیدن جنگنده های بریتانیایی و آمریکایی ( هاریکن / کورتیس p-40  و p-39) به دست ارتش شوروی ، مشکل تر هم شد . یک نمونه اش هم قول گورینگ به ارتش ششم برای پشتیبانی هوایی از آنها در زمان محاصره در داخل شهر بود که عملاً اجرایی نشد .    حتی اگر مسکو سقوط می کرد ، ( با توجه به نقشه ) ، حفظ استالینگراد بسیار مهمتر می نمود . وقتی خط لجستیکی قطع شود ، عملاً حفظ مسکو فایده ای نداشت . چون سیل واحدهای پانزر از گروه ارتشهای شمال و مرکز ( بعد از تصرف مسکو و تثبیت آن )  به گروه ارتشهای جنوب اعزام می شد و در آن موقع روسهامی بایست حداقل با 7 سپاه زرهی مقابله می کردند که نتیجه قبل از شروع کاملاً مشخص می بود .    اما بدلیل حفظ استالینگراد و جلوگیری از تصرف و تبدیل کردن آن به یک جنگ فرسایشی بدون انتها ، مسکو هم نجات پیدا کرد .    علاوه برآن ، باید به یاد داشت که هر چه خطوط لجستیکی طولانی تر شود ، به همان اندازه ارسال تدارکات ، جایگزین کردن تسلیحات منهدم شده ، اعزام نیروی انسانی کیفی و .... مشکل تر می شود . ناپلئون ، رومل ، پاوئولوس ، یاماشیتا  و یاماتو و در نهایت  شوارتسکف  این مساله رابخوبی تجربه کردند . 
  22.   با سلام    در مورد خرمشهر که حرف زیاد هست و بگذریم    اما در مورد استالینگراد :   حداقل دو دلیل  تا حال حاضر برای بنده مشخص شده :   1- تصفیه حساب با استالین بر سر شهری که  به اسم استالین بود . ( بحثهای نژادی بر سر فرومایه بودن نژاد اسلاو و دشمنی عجیب با کمونیسم )    2-  موقعیت قرار گیری استالینگراد در مسیر شاهراه ارسال کمک به روسها      اینکه چرا هیتلر آنقدر به قفقاز علاقه مند بود و حتی مسیر واحدهای زرهی گروه ارتشهای مرکز را برای تصرف اوکراین به قیمت از دست دادن مسکو ، تغییر داد . یک مفهوم بسیار پراهمیت بود و آن ، توجه به " جنبه های اقتصادی جنگ " ( هم برای آلمان و هم برای اتحاد شوروی ) می بود .    با توجه به نقشه ، در صورت تصرف استالینگراد ، شریان ارتباطی روسها بسته می شد و بتدریج توان مقاومت برای ادامه نبرد با ورماخت کمتر می شد . به همین دلیل ، استالین ، تمام توان خودش را گذاشت برای اینکه  این شریان بسته نشود . چون راه ارتباطی دریای منجمد شمالی ، زیاد اطمینان بخش نبود و محدودیتهای زیادی برای کمک رسانی به روسها وجود داشت .    اگر استالینگراد تصرف و تثبیت می شد ، آن وقت استالین باید به پشت اورال عقب نشینی می کرد و تازه ، این هم زیاد قابل اطمینان نبود . در حقیقت استالینگراد ، نقطه عطف برای روس ها بود . یا باید عقب نشینی می کردند که در این صورت ، توان ادامه مقاومت از آنها سلب می شد و یا اینکه به هر قیمتی مقاومت می کردند که راه دوم برگزیده شد .
  23. برای تکمیل تاپیک:    موقعیت استقرار خانه پاولوف در استالینگراد ، نقشه ساختمان و مدافعان ارتش سرخ              ای . آی . ایواشنکو     آی . وی . ورونوف      وی . اس . گلوشنکو     ای . ای . سابگیدا     ای . توردایف      تی - مورزائف      ای . ان . چرنیشنکف      ام . بوندارنکوف      ان . وای . چرنوگولوف      وی . کا . سارایف      وی . دی . آوا گیموف      ای . آنیکین      پی . آی . دوژنکوف      آ. ی. شاپولابوف      اف. زد . رمضانوف      آی . وی . هیت       ای . پی . آلکساندروف 
  24.   با سلام خدمت دوست بسیار عزیز جناب deserthawk   در حقیقت ماجرای استالینگراد  را علاوه بر مشاهده از دریچه دید روسها ، باید از دریچه دید ورماخت هم دید ، با این حال ، یگان های نظامی ورماخت تا انجایی که اطلاع دارم ، به هیچ عنوان برای رزم شهری آماده نبودند  و فقط بعد از فاجعه استالینگراد و بعدها ، واقعه  محله یهودیان ورشو ( گتو ورشو) تا حدی تاکتیکها و جنگ افزارهای مناسب را تدارک دیدند .    اما در مورد ساختمان مورد نظر حقیقتاً اطلاعات کافی در اختیار ندارم ، با این حال ، یکی از معایب  اجرای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی (cas) در شهرها ، آن هم در جنگ جهانی دوم که چیزی به اسم  جنگ افزارهای هدایت دقیق وجود نداشت ( به استثنای مراحل آخرین جنگ و استفاده از تسلیحات  هدایت رادیویی ضد کشتی توسط لوفت وافه )  ، نزدیک بودن خطوط تماس خودی و دشمن و عاقلانه نبودن بمباران فرشی و یا حتی استفاده از بمب افکن های سبک  شیرجه رو اشتوکا و یا حتی مسراشمیتهای مسلح به بمب های 250 کیلویی بود .    حتی در برخی مواقع ، کاربرد راکت اندازهایی نظیر نبل ورفر و توپخانه نیز موجب ایجاد تلفات در میان نیروهای خودی می گردید .    با سلام خدمت جناب zed بسیار عزیز    در حقیقت ، وارد کردن سیاست به مواردی  نظیر حفظ و نگهداری آثار باقی مانده از دفاع مقدس ، شاید مقداری بی انصافی باشد . روندی که در این حوزه وجود دارد ، بلافاصله بعد از اتمام جنگ اتفاق افتاد و همچنان ادامه دارد . بنابراین ، متهم کردن دولتها شاید زیاد به سود منافع ملی و حتی عزیزانی که این حماسه را خلق کردند ، نباشد .  بخشی از فرموده شما درست هست ، با این حال ، نباید با عینک سیاست ، مفهوم دفاع مقدس  را تحلیل کرد ، چرا که همین نگاه هست که موجب آسیب زدن به آن خواهد شد .  :rose:    با سلام خدمت جناب صاعقه یک    شاید منظورش از 5 پدر ، پنج حامی باشد . اگر چیز دیگری هم بود ، بنده متوجه نشدم