RezaKiani

Members
  • تعداد محتوا

    1,991
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های RezaKiani

  1. دست شما درد نکنه. قسمت آنتن رادار آواکسهای آمریکایی گردان هستند. این هم همین حالت رو داره یا آنتنش ثابت هست؟
  2. [right]اصل صحبتهای دوستمون مبنی بر مسائل حوزه انرژی و تاثیر اونها بر ارزش دلار هست(یعنی منظورم جایی هست که بحث ازش شروع شده) با توجه به اینکه تقریبا با تمام فرمایشات آقا مصطفی موافق هستم چند تا نکته رو عرض می کنم[/right] [right]حوزه انرژی حوزه پیچیده ای هست که واقعا اگر بخواهیم درباره ش نظر بدیم باید سالها مطالعه کنیم. اینجور نیست که فکر کنیم خوب چون مثلا نصف نفت جهان از خلیج فارس استخراج می شه پس بستن تنگه هرمز اقتصاد آمریکا رو فلج می کنه. اتفاقا برعکس این کار فقط کمر چین رو می شکنه که فعال به نوعی متحد دوفاکتوی ایران هست. امریکا قسمت خیلی ناچیزی از نفتش رو از این منطقه تامین می کنه و می تونه با بسته شدن تنگه هرمز ذخایر استراتژیکش رو وارد بازار داخلی کنه تا شوک ناشی از کمبود نفت در بازار جهانی رو دمپ بکنه[/right] [right]مسائل دیگری هم هست مثلا کشف منابع جدید انرژی فسیلی.. آمریکا منابع گازی خاصی داره که در بستر شن هستند. یه زمانی این گاز غیرقابل استفاده بوده ولی چند سالی هست که تکنولوژی لازم برای استخراج این گازها فراهم شده و درنتیجه الان تقریبا امریکا ازنظر گاز خودکفا شده. منظورم اینه که مسئله رو ساده نبینیم. این جوری نیست که هر چیزی بلافاصله روی چیزهای دیگه تاثیر بذاره. اگر هم تاثیری باشه باید به دقت توسط روشهای ریاضی درست مدل سازی بشه. به دوستمون توصیه می کنم که نوشته های آقا مصطفی رو با دقت مطالعه بکنند. مطالعه سایتهای اقتصادی مثل "کافه اقتصاد" هم می تونه کمک بکنه[/right]
  3. با تشکر از برادر عباس که یه کار گروهی رو کلید زد(کلنگ زد). همین که تونسته 3 نفر رو با هم هماهنگ کنه خودش خیلیه. حالا اشکالات ترجمه و ویرایش و... رو می شه ا ندک اندک رفعشون کرد. مهم بچه های ملیتاریه که دمشون گرمه
  4. RezaKiani

    تاريخ به زبان ساده

    [right]سلام مصطفی جان. اتفاقا من هم با شما موافق هستم. اگر کسی که به تاریخ علاقه نداره یهو بخواد یه برش کوچیک از اون رو بخونه هیچی ازش سردر نمی یاره. مثلا همون جنگ صفین که شما مثال زدی.شخص باید ابتدا در جریان وقایع پس از فوت حضرت رسول(ص) قرار بگیره.بعد یه خلاصه ای از وقایعی که منجر به خلافت حضرت علی (ع) شد رو بخونه. اینکه معاویه سالها به عنوان حاکم در دمشق حکومت کرده بود و اصولا مردم اون ناحیه کسی رو غیر از اون نمی شناختند و کلا یه دید جامع نسبت به اوضاع سیاسی اون زمان پیدا بکنه بعد مسائل تاریخی و نظامی براش مطرح بشه و بعدش هم مسائل مربوط به حکمیت و پیامدهای آن. اگر همین جوری ابتدابه ساکن فقط جنگ صفین رو بخونه اخر سر می پرسه خوب که چی؟ روندی که شما اشاره کردید روند خوب و ومنطقی هست که امیدوارم یه متولی براش پیدا بشه و به جای نبردهای منفرد به دوره های تاریخی و ارتباط هر دوره با دوره های قبل و بعدش بپردازیم تا یه دید تحلیل عمیق نسبت به مسائل پیدا بکنیم. کمکی اگر بود من در خدمت هستم[/right]
  5. RezaKiani

    جنگاوری در چین باستان

    اقا جان فوق العاده عالی بود. واقعا خسته نباشید
  6. بابا عجب شاهکاری بوده. یه نگاه به قیمتش بندازید. مفته مفته
  7. [right]به قول امریکایی ها وو. یعنی بر خلاف تصور دوستمون صاف رفت توی موتور هلیکوفتر[/right]
  8. RezaKiani

    تاريخ به زبان ساده

    [right]با درود بر آقا مصطفی و البته سلام به دیگر دوستان[/right] [right]اول: وقتی می گیم تاریخ باید اول مشخص کنیم کدوم تاریخ. تاریخ ادبیات ؟ تاریخ موسیقی؟ تاریخ نظامی؟ یا...اگر منظور آقا مصطفی تاریخ نظامی باشه که خوب خیلی وقت هست بعضی از بچه ها مثل کاربر قرمز یا دیگران توی این حوزه فعال هستند.مشکلی که هست این هست که حرکتهای این دوستان متشت و پراکنده است. اینجاست که وظیفه مدیران محترم سایت مشخص می شه. مدیرانی که مسئول انجمنهای تاریخی هستند باید به کاربران فعال در انجمنهاشون جهت بدن. دقیقا مثل یه مربی فوتبال. یعنی باید یه جوری ارنجمنت داشته باشیم تا از اضافه کاری و اشتباه کاری جلوگیری بشه. اول باید تاپیکهایی که قبلا روش کار شده مشخص بشن. در قدم دوم باید اونهایی که ناقص هست و جای کار دارن مشخص بشه. در قدم سوم موارد تاریخی که هنوز روش کاری انجام نشده مشخص بشه. بعد تقسیم کار بشه بین بچه های علاقمند. اگر کسی کتابی داره خلاصه نویسیش کنه برای سایت. اگر کسی انگلیسی ش خوبه ترجمه کنه. اگر کسی منبعی خارجی سراغ داره از اونجا کپی پیست کنه. هر کسی با توجه به سواد و امکاناتش وظیفه ش رو انجام بده[/right] [right]دوم: اگر تاپیکی به حاشیه بره(همون جور که کاربر هلیا و دیگران اشاره کردن) در درجه اول مقصر مدیر اون انجمن هست. مهمترین وظیفه مدیران عزیز این هست که مواظب باشند تاپیک از موضوع خودش خارج نشه. بعضی موضوعات دارای چند وجه هستند. مثلا مسئله ازدواج یک مسئله ای هست که بعد اقتصادی داره، بعد اجتماعی داره،بعد روانی داره و...حالا اگر من یه تاپیک درست کنم که درباره ابعاد اقتصادی ازدواج باشه مدیر انجمن باید مواظب باشه که مسائل روانی و اجتماعی قضیه وارد این بحث نشه. یعنی بحث به صورت ایزوله انجام بشه. نمونه ش بحث درباره حمله اعراب به ایران هست. خوب این حمله بر روی ایران اثرات سیاسی داشته، اثرات اقتصادی داشته ، اثرات فرهنگی(دینی) داشته و غیره. باید کاربران از وارد شدن به همه این مسائل برحذر داشته بشن. اگر قرار بود فقط ابعاد نظامی این حمله بررسی بشه دیگه لازم نیست که کسی بیادبگه مثلا در اثر حمله اعراب کتابخانه های ایران از بین رفت. این حرف اگر هم درست باشه (که هست) جاش دیگه اینجا نیست[/right] [right]سوم: چه تعصب داشته باشیم چه نه(به قول کاربرهلیا) مسائل تاریخی همیشه چالش برانگیز هستند. بستگی داره به کدوم منابع اشاره بشه. درباره هر جنگی از دید برنده اگر قضیه رو ببینیم به یه نتیجه می رسیم از دید بازنده به یه نتیجه دیگر. پس نفس چالش در این جور تاپیک ها هست و نمیشه ازش کنار کشید. هر تاپیک تاریخی که درست کنید بالاخره توش حرف وحدیث هست.بازهم وظیفه مدیران عزیز هست که بحث ها رو مدیریت کنند و از غلطیدن کاربران به دامن تعصب جلوگیری کنند و اجازه بدن که فقط نظرات منطقی و مستدل مطرح بشن[/right] [right]اینها تجربه سالها کار بر روی مباحث تاریخی در این فروم بود. امیدوارم که بحثهای تاریخی بالاخره جایگاه خودشون رو توی میلیتاری به دست بیارن. قهرمان شطرنج جهان کاپالبلانکا یه جایی گفته: ادم از شکست هاش بیشتر درس می گیره تا از پیروزی هاش[/right] [right]پایدار باشید[/right]
  9. [right]نیروی دریایی چین تا حالا بیشتر یه نیروی دفاع ساحلی بود که سعی می کرد با تکیه بر زیردریایی از حمله دشمن به خاک خودش جلوگیری بکنه. با این حرکت چین نیروی دریایی ش رو در مسیری قرار داده که به سمت یه نیروی دریایی استراتژیک با توانایی بالا در فواصل دور تبدیل بشه. از این به بعد باید منتظر باشیم که هر کشوری که خطوط دریایی چین رو تهدید بکنه با واکنش شدید نیروی دریایی این کشور مواجه بشه. چین نشون داده در مواردی که خط قرمزش هست به هیچ وجه گذشت نداره و از هیچ رویارویی (حتی نظامی) نمی ترسه. نمونه ش توی درگیریهای این چند سال گذشته در منطقه دریایی جنوبی چین با فیلیپین و ویتنام بوده. همون جور که ایران جزایر سه گانه رو حق خودش می دونه و حاضر به هیچ مذاکره ای در این باره نیست چین هم در دریایی جنوبی چین همین حق رو برای خودش قائل هست و همین مسئله هم سبب شد تا اجلاس اخیر اسه آن نتونست در حل این مناقشه به جایی برسه. به هرحال ژاپن و کره جنوبی باید یه فکر اساسی به حال خودشون بکنند و البته استرالیا اخر سر هم هند که رقیب سنتی چین توی منطقه جنوب آسیا به حساب می یاد و الان قدرت نیروی دریایی ش داره به چالش کشیده می شه[/right]
  10. [right]اقا جان خیلی عالی نوشته بودید و کامل. واقعا که خسته نباشید و دست شما هم درد نکند.[/right] [right]در مورد نکته آخری که گفتید با شما موافق هستم. اگر روسها دخالت نمی کردند احتمال زیادی بود که کار به انتقام گیری و قتل عام صربهای اون نواحی کشیده بشه و یه فاجعه انسانی در جهت دیگه بوجود بیاره. توی این جنگها بیشترین اسیب رو متاسفانه غیرنظامیانی دیدند که به قول ما نه سر پیاز بودن و نه ته پیاز[/right]
  11. RezaKiani

    نبرد دریایی اسپانیا و انگلیس

    ببخشید کاربر هلیا، اینکه نوشتید ما این جنگ رو توی 3 جلسه تاریخمون خوندیم یعنی چی؟ و چرا با متن موافق نیستید؟
  12. ببخشید ها جدا شرمنده دوستان هستم ولی سرسام گرفتم. اگر قرار باشه برای هر بحث فنی انقدر توی تاریخ عقب بریم و اون رو شخم بزنیم که به هیچ کجا نمی رسیم. مثلا یه بار یه زیردریایی امریکایی با یه کشتی ژاپنی تصادف کرد. فکر کنم اگر اینجا بخواهید شما بررسی کنید این واقعه رو شروع می کنید از انقلاب می جی به بعد رو تحلیل می کنید
  13. [right]کاش دوستان وقت می گذاشتن و به جای این بحثها که اصلا معلوم نیست به دنبال چی چی هست اصل فایل پی دی اف رو دانلود می کردن و پس از مطالعه اون درباره ش بحث می کردن. مطمئنا مسائل جالبی توی این اسناد هست ولی دوستان حیف که ازشون غافل هستند.[/right]
  14. قابل توجه دوستانی که به فرماندهان ژاپنی پیشنهاد می کنند از قایقهای انفجاری استفاده کنند http://wars-and-history.com/post/343 در ضمن هر کسی که بتونه تعداد کشتی های آمریکایی که در ساحل ایوجیما لنگر انداختن توی عکس زیر بشمره پیش من جایزه داره http://wars-and-history.persiangig.com/image/amphibiuos-attack.jpg
  15. RezaKiani

    جنگهای آینده؛ جنگ بر سر آب

    [right]مسئله انرژی و آب به هم شباهت دارند ولی اینجوری وابسته نیستند. یعنی این طور نیست که با حل شدن مشکل انرژی مشکل آب هم حل بشه. خود مشکل انرژی ظاهرا به یک مسئله غیر قابل حل تبدیل شده. یعنی هنوز یه راه حل جایگزین درست و حسابی برای سوختهای فسیلی پیدانشده و راه حلهایی هم که هستند دو تا مشکل اساسی دارند یا خیلی گرون قیمت هستند و یا ناپایدار. مثلا انرژی خورشیدی فقط در طول روز در دسترس هست و ذخیره کردن این انرژی خودش اصلا یه مشکل اساسی هست. انرژی باد هم زمانی در دسترس هست که باد وجود داشته باشه و هنوز برای ذخیره باد نتونستند یه فکر اساسی و ارزون قیمت بکنند.برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می کنم اینجا رو بخونید[/right] [right]http://power-engineering.blogsky.com/1391/03/05/post-24/[/right] [right]با این وضعیت انرژی نمیونه مشکل آب و کمبود آب رو حل بکنه. اما مشکل اصلی که درباره آب هست اینه که قانون بین المللی درست و حسابی در جاهایی که منابع آب بین دو یا چند کشور مشترک هستند وجود ندارد. بالاخره همین نبود قوانین بین المللی خودش هشت سال جنگ رو به ملت ما تحمیل کرد.اگر یه ساز و کار بین المللی درست و حسابی درباره آبهای مشترک داشتیم صدام به بهانه رودکارون به ایران نمی تونست حمله کنه. البته صدام بالاخره حمله می کرد ولی خوب این بهانه از دستش گرفته می شد.ما خودمون الان با افغانستان هم درباره تقسیم آب رود هیرمند مشکل داریم و هنوز نتونستیم به یه تقسیم آب درست و حسابی برسیم. به هرحال سیاستمداران کشور قبل از اینکه وضعیت بدتر از اینکه هست بشه باید به فکر باشند.با تشکر از توجه دوستان[/right] [right]رضاکیانی موحد[/right]
  16. RezaKiani

    تاریخچه هنرهای رزمی

    [right]من کماکان خودم رو جزو بچه های میلیتاری به حساب می یارم. فقط یه مقدار کمبود وقت دارم که سبب م شه کمتر بتونم اینجا فعالیت داشته باشم. دوست عزیزمون زحمت می کشه و مطالبی که من منتشر می کنم رو اینجا قرار می دهند. به هرحال من بیشتر از اینکه هر چیز دیگه ای باشم خودم رو رزمی کار می دونم. این مطالب رو هم سالها قبل نوشتم و حلا فرصتی پیداکردم که منتشرشون کنم. مطالب خیلی عمیق نیستند و بیشتر به تاریخچه فنون رزمی می پردازند و البته فنون رزمی شرقی نه بوکس یا شمشیر بازی غربی....با تشکر از دوستان[/right]
  17. باعرض معذرت از پست متوالی برادران عزیز برای مطالعه بیشتر در زمینه وضعیت نیروهای اطلاعاتی ارتش در ابتدای جنگ بهتره به مصاحبه امیر ذاکری مراجعه بکنند. مطالب خیلی روشن گر و به درد خوری هست: http://wars-and-history.mihanblog.com/post/200
  18. هم ناو هواپیمابر به در ما می خوره هم هلیکوپتر بر. با توجه به شرایط فعلی هلیکوپتر بر اولویت داره. در بلند مدت حتما باید یه فروند ناوهواپیمابر داشته باشیم . البته به شرطی که بشه هواپیما براش تآمین کنیم.
  19. ارتش برای خودش روشهای شناسایی خودش رو داشت و این چنین نبود که هیچ گروهی برای شناسایی وجود نداشت اما به دلیل به هم ریختن زنجیره فرماندهی در ابتدای جنگ و نبودن نظم درست و حسابی در این سازمان خیلی از چیزها به هم ریخته بود. مثلا جالبه که بدونید ارتش ایران و ساواک در زمان شاه در تمامی سطوح عراق جاسوس داشت ولی با شروع انقلاب ارتباط این عناصر اطلاعاتی با ایران قطع می شه و نمی تونند گزارشهای به موقعی تحویل بدهند . به هرحال اطلاعات همیشه به ارتش می رسیده اما به دلایلی که برای من هم معلوم نیست میزان استعداد نیروهای مدافعین در این عملیات کمتر از اون چیزی که در واقع بود برآورد شده بود و یا اینکه ارتش ایران انقدر مغرور بود که فکر می کرد با چند تا گردان زرهی می تونه بهترین لشکرهای رزمی عراق رو شکست بده(که بعید می دونم هیچ عقل سالمی چنین فکری بکنه). در نهایت اون چیزی که نباید اتفاق بیافته افتاد. پی نوشت: از مدیران عزیز سایت درخواست می کنم این دو تا پست پشت سر هم رو هر کدوم در یک تاپیگ جداگانه قرار بدهند. درسته که موضوع شون به هم مربوط هست اما هر کدوم یه عملیات جداگانه هستند. با تشکر رضاکیانی
  20. RezaKiani

    قدرت های زرهی جنگ جهانی دوم

    خسته نباشی برادر! از کامنتها معلومه که بچه های میلیتاری چقدر به این جور مباحث علاقه دارند. خدا قوت
  21. دوست عزیزمرسی از لطف شما! البته این جریان موتورهای فوق هادی هنوز در مرحله تحقیقاتی هست ولی خوب به شدت دارند روش کار می کنند. الان خطوط انتقال برق فشار قوی با استفاده از کابهلهای فوق هادی به صورت عملی ( ونه آزمایشگاهی) ساخته شده و در کره جنوبی و امریکا نصب شده اند. تو همون وبلاگ می تونید درباره شون بخونید. به هرحال تا این موتورها وارد مرحله عملی بشوند خیلی کار دارند.
  22. با تشکر از احسان عزیز چند تا نکته رو ذکر می کنم: 1- توی مقاله ای که ترجمه کردید چند تا جمله بود که تکرار شده بود. بهتره این جملات تکراری حذف بشه. مثلا اینکه این شناورها توسط کدوم کارخانه و از روی چه شناوری ساخته شدند چند بار در طول مقاله تکرار شده بود. درباره مقایسه موتورهای دیزل و توربینهای گازی (یاهمون جت) مقایسه ای داشتید که قابل تعمق بود. من هم نظرات خودم رو در پرانتز ذکر می کنم: از نظر وزن و ابعاد : موتور دیزل بیشترین توربین بخار بیشتر و توربین گاز کمترین ابعاد و وزن را دارا هستند از نظر حجم سوخت : موتور دیزل کمترین توربین بخار بیشتر و توربین گاز بیشترین میزان حجم سوخت را دارا هستند از نظر راندمان حرارتی : موتور دیزل بیشتر توربین بخار کمتر و توربین گاز کمترین (اتفاقا برعکس بیشترین راندمان را توربینهای گازی و بعدش توربینهای بخار دارند. در توربینهای بخار از یه توربین استفاده نمی شه بلکه هر توربین از 3 توربین فشار بالا ، فشار متوسط و فشار ضعیف تشکیل می شه که خروجی هر توربین(یعنی بخار آب) به ورودی مرحله بعدی اعمال می شه و تقریبا تمام انرژی جنبش اون گرفته می شه) راندمان حرارتی را دارا هستند از نظر قدرت موتور : موتور دیزل بیشتر توربین بخار کمتر(بازهم برعکس. موتورهای بخار بیشترین قدرت رو دارند واصولا جایی که نیاز به توان بالا باشه (مثل ناوهای هواپیمابر) اصلا از دیزل و توربین گازی حرفی نمی زنند و تنها گزینه توربینهای بخار هستند) و توربین گاز بیشترین قدرت موتور را دارا هستند از نظر صدا و ارتعاش : موتور دیزل بیشتر توربین بخار کمترین و توربین گاز کمتر صدا و ارتعاش را تولید می کنند از نظر هزینه ساخت یا خرید اولیه : موتور دیزل کمترین توربین بخار بیشترین و توربین گاز متوسط قیمت را دارا هستند از نظر هزینه تعمیر و نگهداری : موتور دیزل بیشترین توربین بخار متوسط و توربین گازی متوسط قیمت را دارا هستند از نظر مصرف روغن : موتور دیزل بیشترین توربین بخار کمترین و توربین گاز بیشترین میزان مصرف روغن را دارا می باشند از نظر تعداد پرسنل مورد نیاز : موتور دیزل کمتر توربین بخار بیشتر توربین گاز بیشترین (بازهم برعکس موتورهای دیزل برای راه اندازی پرسنل کمی لازم دارند ولی برای تعمیرات پرسنل زیادی رو احتیاج دارند) پرسنل را نیاز دارند دو تا مطلب که از قلم افتاده بود امضای حرارتی هست که در شناورهای رزمی خیلی مهمه. امضای حرارتی موتور دیزل کمتر از توربینهای بخار و توربینهای گازی هستش. موضوع دیگه هم هزینه و زمان تعمیرات هست که در توربینهای گازی و بخاری به مراتب کمتر از دیزل هست. در موتور دیزل اگر اشکالی بوجود بیاد مجبورید که تقریبا تمام موتور رو باز کنید و پیاده کنید اما توربینها اصولا کمتر دچار اشکال داخلی می شن و بیشتر اشکالات در سیستمهای جانبی اونها (سیستمهای خنک کننده، استارت و...) بوجود می یاد و خود انجین اگر کسی انگولکش نکنه راحت می تونه 30 تا 50 هزار ساعت کار بکنه. یکی از دوستان درباره پیشرانه الکتریکی پرسیده بود. قبل از جنگ جهانی دوم آمریکا اون رو عملا امتحان کرده بود ولی در زمان جنگ فقط برای زیردریایی ها استفاده شد. الان دوباره دارن روی پیشرانه الکتریکی با استفاده از موتورهای فوق هادی کار می کنند می تونید اینجا را بخونید http://power-engineering.blogsky.com/1390/10/03/post-13/ یا اینجا رو http://power-engineering.blogsky.com/1390/05/06/post-4/ (که البته قبلا هم در همین میلیتاری گذاشته بودمش) درکل مطالب اقا احسان خوب بود و جای تشکر داره و خسته نباشید:
  23. در این تاپیک سعی کردیم یه بررسی بی طرفانه از جنگهای اول صلیبی بکنیم. قبل از وارد شدن به مبحث یه نیگاه کوچیک به اوضاع واحوال جهان در اون زمان بندازیم کم بدک نیس: وضعیت سیاسی جهان اسلام در زمان آغازجنگهای صلیبی: 1- اندلس: پس از سقوط بنی امیه توسط عباسیان سران بنی امیه به اندلس یا اسپانیای امروزی که در آن زمان در زیر سلطه حکام اموی بود فرارکردند و در آنجا خلافت اندلس را تشکیل دادند.(138ه.ق-750م) این تمدن پس از شکوفایی و رشد به دست امرای مراکش افتاد ودر زمان حمله صلیبیون اندلس تحت حکومت موحدین و مرابطین بود. 2- مصر: خلافت مصر در سال 279ه.ق (909م) توسط اسماعیلی ها در مراکش تشکیل شد و بعدها مرکز آن به قاهره منتقل شد. آخرین خلیفه واقعی مصر حاکم بامرالله بود که توسط افراد ناشناسی کشته شد و پسر 7 ساله اش به جای او نشست. پس از او نیز المنتصر بالله خلیفه شد که در زمان او حکومت رو به ضعف رفت و ترکها و ممالیک(برده های سفیدپوستی که برای خدمات دولتی خریداری می شدند) به جان هم افتادند. بدرجمالی از امرای شام به درخواست خلیفه برای پایان شورش به قاهره لشکر کشید و پس از سرکوب شورشیان وزیر اعظم شد. در آن زمان وزیر اعظم همه کاره مصر بود و بدرجمالی این مقام را در خاندان خود موروثی کرد و پس ازمرگ او پسرش الملک الافضل وزیراعظم و پادشاه حقیقی مصر شد. در زمان حمله اول صلیبیون الملک الافضل هنوز وزیراعظم مصر بود و بر مصر، سودان، فلسطین، قسمتهایی از شام و عراق و شبه جزیره عربستان حکومت می کرد. 3- بغداد: در زمان آغاز جنگهای صلیبی خلیفه بغداد تنها یک مقام تشریفاتی بود و در هر گوشه از کشور یکی ازحکومتهای محلی ماند طاهریان، غزنویان و... حکومت می کردند. این حکومتها مستقل بودند و تنها به نام خلیفه بغداد خطبه می خواندند ولی از نظر سیاسی پیرو نظرات بغداد نبودند. بعضی از آنها که قدرت بیشتری پیدا می کرد (مثل آل بویه) به بغداد لشکرکشی می کرد و عملا خلیفه را دست نشانده خود می ساخت و در صورت مخالفت خلیفه با سیاسیتهایش او را برکنارکرده و کس دیگری را بر مسند خلافت می نشاندند. در زمان آغاز جنگها صلیبی بغداد در تصرف سلجوقیان و خلیفه بغداد دست نشانده آنها بود. سلجوقیان که بودند؟ در اوایل قرن پنجم هجری طایفه ای از ترکهای زردپوست (ترکمان) کوچنشین دشت قپچاق که به ماورالنهر کوچ کرده و در آنجا پس از قبول اسلام کرده بودند به سوی داخل ایران سرازیرشدند. سلجوقیان در قرن یازدهم میلادی در خراسان جای گرفتند.این طایفه که بعدها سلاجقه یا سلجوقیان نام گرفتند پس از مرگ سلطان محمود غزنوی طغیان کرده و به تدریج تمام ایران را تسخیر کردند. طغرل بیگ رئیس این طایفه در نیشابور تاج گذاری کرده و در سال 437 ه.ق به سوی بغداد حرکت کرد. در آن زمان حکومت بغداد با رحیم دیلمی بود و خلیفه عباسی به نام الحاکم بامرالله تحت مراقبت و دست نشانده او بود. طغرل به بهانه نجات خلیفه به بغداد لشکرکشی کرد و پس از فتح بغداد به موصل و نصیبین و دیاربکر رفت و قصد داشت از راه ترکیه امروزی به اروپا برود ولی در سال 455 ه.ق(1062م) مرد و برادر زاده اش آلب ارسلان به جایش نشست. آلب ارسلان در ادامه راه طغرل در امتداد دجله حرکت کرد و خود را به ارمنستان رساند. پادشاه امپراطوری رم شرقی(بیزانس) با 300000نفر (آمارهای ویکی پدیا استعداد سپاه روم را در حدود 70 هزار نفر و سپاه آلپ ارسلان را در حدود 30هزار نفر ذکر کرده است) در ملاذگر با آلب ارسلان روبروشد ولی سپاه 40000 نفری آلب ارسلان او را شکست داد و اسیر کرد.(463ه.ق-1071م) همین واقعه بعدها یکی از علل شروع جنگهای صلیبی شد. پس از این پیروزی آلب ارسلان به ماوراالنهر بازگشت و در آنجاکشته شد. پس از آلب ارسلان، پسرش ملکشاه اول به سلطنت رسید و راه پدر و پدربزرگش را ادامه داد. سلجوقیان قبل از تسخیر یک مملکت ابتدا نواحی آن را بین امرای خود تقسیم می کردند و هر امیر را مسئول اشغال قسمت خود و دریافت مالیات از آن ناحیه می کردند. ملکشاه ابتدا اراضی شام و فلسطین و دیاربکر را بین امرای خود تقسیم کرد. امرای مزبور به ناچار در تواحی شام و فلسطین با نمایندگان خلفای مصر و در دیاربکر و آسیای صغیر با نمایندگان بیزانس درگیرشدند و سرانجام هریک توانستند ناحیه ای را اشغال کنند اما قبل از اشغال تمام نواحی ملکشاه فوت کرد (485ه.ق-1092م) و پسرانش به جنگ یکدیگر رفتند تا زمانی که سلطان محمد سلجوقی بر برادرانش پیروزشد. تا آن زمان هر یک از امرا از ضعف دولت مرکزی سلجوقی سوءاستفاده کرده و اعلام استقلال کردند و وضعیت به صورت ملوک الطوایفی درآمد. بعضی از حکام سلجوقی خود را مطیع بغداد و بعضی دیگر خود را مطیع مصر می دانستند. در اراضی بین سلسله کوه های تورس و برآمدگی های یالچین حکومت ارمنستان برقراربود که مرکز آن شهر تیس بود و بعدها طرسوس را متصرف شده و دولت بزرگی را تشکیل دادند که درجنگهای صلیبی به صلیبیون کمک می کرد. قسمتی از سلجوقیان که مرکزشان در قونیه بود تا زمان هجوم مغول (1243م) پابرجای ماندند. اروپا در زمان آغاز جنگهای صلیبی: در سال 476م ژرمنها دولت روم غربی را شکست دادند و خاک اروپا بین اقوام ویزگت، فرانک، ژرمن، بورگوند، واندال، انگل، ساکسون و ... تقسیم شد. آغاز قرون وسطی با اضمحلال روم غربی همراه شد. اروپا در آن زمان از طرف شرق به امپراطوری روم شرقی(بیزانس) و از غرب به دولت مسلمانان اسپانیا محدود می شد ولی تمدن هیچگاه از سوی این دو کشور به سوی داخل اروپا حرکت نکرد. علت این بود که دولت بیزانس با سیاستمداری دوست داشت و سعی کرد تا جلوی پیشرفت دولتهای اروپایی را بگیرد و تا زمان سقوط دولت بیزانس و پایان قرون وسطی دولتهای اروپایی هیچگاه از نظر تمدن پیشرفت نکردند. مختصات دولتهای فئودال آن روز اروپا و وضعیت اجتماعی مردم اروپا از این قراربود: 1. وقتی رئیس یک قبیله ناحیه ای را فتح می کرد او مالک قانونی و پادشاه آنجا شناخته می شد. پادشاه زمینهایش را به دو قسمت غیرمساوی تقسیم می کرد. بخش بزرگ تر را به صورت مدام العمر به اجاره روسای عالی رتبه (دوک ها) قومش می داد و در مقابل، از آنها برای خود سوگند فداکاری می گرفت. بخش کوچکتر را نیز به دو بخش تقسیم می کرد. زمینهای مرغوب را برای خود نگاه می داشت و با استفاده از اسرا و بردگان در آنها کشت و زرع می کرد. قسمتهای غیرمرغوب را به صورت مادام العمر به کشاورزان اجاره می داد. 2. دوکها نیز زمینهایشان را مانند پادشاه تقسیم می کردند و به روسای زیردست خود اجاره می دادند و زمینهای کوچکتر را بین خودشان و کشاورزان تقسیم می کردند. به این صورت سلسله مراتبی از نخبگان و بزرگان شکل می گرفت که هر کس نسبت به فرد بالادست خود سوگند وفاداری خورده بود و زمینی دریافت کرده بود. 3. این سلسله مراتب از بالا به پایین شامل دوک ها، کنت ها، ویسکونت ها، مارکی ها، بارون ها، کاپیتان ها و سینورها می شد. این افراد اصطلاحا اشراف زاده خوانده می شدند و تا زمانی که زیردست (واسال) به ولی نعمت (سوورین) خود خیانت نمی کرد از حمایت ولی نعمت خود برخوردار بود و پس از مرگش زمینهایش به اولاد او واگذار می شد. 4. این سلسله مراتب رسمی پس از مدتی از بین رفت و واسال ها پس از چند نسل خود را مالک زمینهایشان می دانستند و دلیلی برای وفاداری به اعقاب اربابهای خود نمی دیدند. در قرن 7 و8 میلادی سلسله شارل قدرت اربابهای زمین دار را در هم کوبید و در نتیجه همه مالکین در عرض هم قرارگرفتند و قدرت هر کدام محدود به اراضی خاص خود شد. نگاهی کوتاه به پیش زمینه ها و علل شروع جنگهای صلیبی: جنگهای صلیبی یک سری درگیری بین مسیحیان اروپایی و مسلمانان است که در طی آنها اروپایین سعی کردند تا سرزمین مقدس(اورشلیم) را از چنگ مسلمانان خارج کنند. اولین جنگ صلیبی در سال 1096 و آخرین انها در اواخر قرن سیزدهم واقع شد. بعدها هر جنگ مذهبی بین اروپاییان و دیگران را جنگ صلیبی نامیدند. جنگهای صلیبی حاصل تلاش سخت دولتهای فئودال در خاورنزدیک است. بنابر این جنگها صلیبی یک از قسمتهای مهم داستان گسترش اروپاییان و مهاجرنشیان آن ها است. این اولین بار بود که اروپایی ها سعی کردند تا در سرزمینهای دور از خاک اروپا ابتکار نظامی را در دست بگیرند و اولین بار بود که با استفاده از تعداد زیادشان سعی کردند تا فرهنگ و دین شان را به خارج از مرزهایشان ببرند. آنها اراده دینی خود را با تهور نظامی و دنیا طلبی در هم آمیختند. عیسویان زندگی در فرهنگهای مختلف را یادگرفتند. آنها در این فرهنگ جذب شدند و همچنین قسمتی از خصوصیات فرهنگی خود را به این فرهنگ جدید اضافه کردند. آنها به شدت بر روی تصویر و فضای مردم زمانشان تاثیرگذاشتند و قسمتی از مهمترین فصلهای تاریخ قرون وسطی به دست آنها نگاشته شد. خواستگاه صلیبیون پس از مرگ شارلمانی –پادشان فرانسه- (814م) و فروپاشی امپراطوری وی سرزمینهای مسیحی اروپا از همه جهت در زیر حمله و در حال دفاع بودند. اقوام کوچ نشین آسیایی تا قرن دهم میلادی به شرق و مرکز اروپا دست اندازی می کردند. در حدود قرن هشتم تعدادی از قبایل وایکینگ از شمال اروپا به سمت مرکز و جنوب اروپا حرکت کردند و بعضی از آنها تا دریای مدیترانه و خزر نیز رسیدند. اما بزرگترین تهدید برای اروپا اسلام بود که پس از مرگ پیامبر خود رو به گسترش نهاده بود و شمال افریقا، اسپانیا، ایران، فلسطین و شام را تسخیر کرده بود و امپراطوری رم شرقی را تهدید به سقوط می کرد. امپراطوری روم شرقی یا بیزانس باقی مانده امپراطوری بزرگ روم بود که توسط مردمی با نژاد رومی-یونانی اداره می شد و به سختی شرق مدیترانه را از تهاجم دیگر اقوام حفظ می نمود. اسلام بر خلاف وایکینگها و دیگر اقوام وحشی شرقی دین و فرهنگی قدر بود که می توانست رقیبی بزرگ برای تمدن مسیحی باشد. در قرن یازدهم سنگینی کفه قدرت به سمت غرب بیشتر شد. با ضعف دولتهای اروپایی کلیسای واتیکان قدرت گرفت و با تمرکز قدرت سیاسی توانست تا حدودی اروپا را متحد کند. این اتحاد دینی برای اولین بار به پاپها این توان را می داد که بتوانند قدرت خود را بر دیگران اعمال کنند. به علاوه، جمعیت اروپا رو به ازدیاد رفت. زندگی شهری دوباره احیا شد و تجارت منطقه ای و جهانی به تدریج رو به افزایش نهاد. منابع مادی و انسانی اروپا به اندازه ای شده بود که بتواند لشکرکشی های بزرگی در ابعاد جنگهای صلیبی را پشتیبانی کند. جمعیت رو به افزایش و توانگری مالی به معنی تقاضای مال التجاره بهتر نیز بود. تجار اروپایی همواره چشم به مدیترانه دوخته بودند و حال سعی در کنترل کردن بیشتر مال التجاره، مسیرها و سودها بودند. بنابراین آرزوهای مادی به آرزوهای دینی درباره سرزمین مقدس همزمان شدند و پاپها دریافتند که می توانند مردم را بسیج کرده و بر روی این عملیات متمرکز کنند. خوب فعلا بسه. بقیه مطلب رو کم کم و با کمک دوستان ادامه می دهیم. اگر کسی نظری داشت لطف بکنه و برسراین حقیر منت بذاره و پست بده. رضاکیانی
  24. RezaKiani

    نبرد مرج دابق

    برادر رین بو اگر از جانب ما بر شما ستمی رفته بخشایش می پذیریم. (جان من بگو قضیه چی بوده دارم از فضولی می میرم) برادر henaselakesan سلام. این کتاب ذبیح الله منصوری هم مثل بقیه رمانهای تاریخی اش هست. یعنی هسته اصلی یه اتفاق تاریخی رو آقای منصوری گرفته و خودش بهش شاخ و برگ داده. از این جور کتابها هم کم نیست. نمونه بارزش کتابهای بینوایان که درباره انقلاب فرانسه است و بربادرفته که هسته اصلی ش جنگهای داخلی آمریکا. البته بعضی کتابهای رمان هستند که بیشتر تاریخی هستند مثل کتابهای کالین فالکنر (سلطانه، نفرین دختر آفتاب و ...) محور همه اینها یه واقعه تاریخی است ولی قضیه توسط تخیل نویسنده بسط داده شده نه اطلاعات تاریخی و امارها. درباره ینی چری ها هم اقای ذبیح الله منصوری اشاره می کند که از سلاح هایی مثل تبرزین استفاده می کردند.اگه تفنگهای حسن موسایی اون زمان رو از نزدیک دیده باشی میفهمی که این قضیه با عقل جور درنمیاد. تفنگهای اون دوره خیلی سنگین و دراز بودند . نمونه هاش توی موزه آستان قدس رضوی هست. ینی چری ها از تفنگ استفاده می کردند و با اون تفنگ سنگین فکر نکنم کسی بتونه دیگه سلاح سنگینی مثل تبرزین حمل کنه. قضیه قد 190 سانتی و طول وعرض هم برمی گرده به پیاز داغ قضیه که یه بتونه یه آدم ادلنگ الواط مشروب خوری مثل شاه اسماعیل رو مظلوم تر جلوه بده. این شاه اسماعیل فقط و فقط شانس بود که به دادش رسید وگرنه اگر همین ینی چری بعد از چالدارن بر علیه سلیم شورش نمی کرد سلیم خاک ایران رو به توبره می کشید. اما سیستم سربازگیری ینی چری ها هم تقریبا از روی ممالیک تقلید شده بود. دستگاه خلافت عثمانی دارای مامورانی بود که وظیفه اونها گشتن در بازارهای فروش برده و خریدن برده های سفید پوست اروپایی بود. این افراد در کارشون انقدر خبره شده بودند که همیشه بهترین ها رو برای خدمت به سلطان می خریدند. این برده ها از بچگی خریداری می شدند و با آداب و رسوم عثمانی بزرگ می شدند و از همون بچگی هم تحت تعلیمات نظامی و رزمی قرار می گرفتند. راه پیشرفت براشون باز بود و می تونستند به مقامات بالای لشکری برسند( یعنی به صرف برده بودن جلوی پیشرفتشون رو سد نمی کردند. امروزه بهش می گیم شایسته سالاری). همین قضیه واین که دستشون برای غارت باز بود سبب شده بود تا به سربازاهای درجه یکی تبدیل بشن کتابی که الان می تونم بهتون پیشنهاد بدم کتاب جنگ میهنی ایرانیان در چالدران نوشته نصرالله فلسفی ار انتشارات هیرمند هست. کتاب کوچک ولی پرمحتوایی هست که از 26 منبع برای نوشتنش استفاده شده و می تونه کاملا شما رو در وضعیت اوضاع سیاسی اون زمان قرار بده. حق نگهدار همه بچه های میلیتاری رضاکیانی
  25. RezaKiani

    جنگ پلتاوا

    با سلام خدمت دوستان برای کامل شدن بحث دو سه تا تذکر اضافه می کنم: در اواخر قرن شانزدهم پتر کبیر شروع کرده بود یک سری اصلاحات اساسی را در روسیه به انجام برساند اما فکر می کرد که حتی در صورت پیروزی در این اصلاحات پس از مرگش اصلاحات او فراموش خواهد شد مگر اینکه روسیه به صورت مستقیم با غرب اروپا( هلند، فرانسه، بریتانیا) ارتباط برقرا رکند. ساده ترین راه برای پطر دست یافتن به یک بندر مناسب در کنار دریای بالتیک بود ولی در ان دوران تمام ساحل بالتیک در اختیار سوئد بود. پطر کبیر با لهستان و دانمارک بر علیه سوئد همدست شد و هر سه در سال 1700 به سوئد اعلان جنگ گردند. شارل دوازدهم با 10000 نفر توانست هر سه کشور دشمن را شکست دهد اما در نبردهایی جداگانه. یعنی لهستان و دانمارک و روسیه نتوانستند در یک نیروی متحد گرد هم آیند. در سال 1701 شارل لهستانی ها را از دوینا عقب راند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1701.jpg[/img] 4 سال قبل انتخاب کننده ساکسونی تاج پادشاهی لهستان را بر سرگذاشته بود. شارل در سال 1702 به ورشو حمله کرد و انجا را گرفت و بعد به خود ساکسونی لشکر کشی کرد (1706). همزمان پتر به بالتیک لشکر کشی کرد و توانست شهر سن پیترزبورگ را در کناره بالتیک بنا کند. شارل در سال 1708 به سمت روسیه برگشت تا حسابش را بپتر صاف کند اما روسها باز به تاکتیک زمین سوخته پناه بردند و در حال عقب نشینی تمام آذوغه سر راهشان را به آتش کشیدند. شارل بدون آذوغه ناچار به سمت جنوب و اکراین به راه افتاد و در نهایت در همین نبرد پولتاوا (1709) شکست خورد و 6 سال بعد توانست از طریق خاک عثمانی به کشورش بازگردد. شارل در سال 1718 در طی حمله به نروژ کشته شد. در سال 1721 جنگهای شمالی تمام شدند . سوند فنلاند، ویسمار و باریکه ای از پومرانی را به دست آورد. بقیه پومرانی به پروس رسید پتر هم ایالات بالتیک را به دست اورد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1715.jpg[/img]