[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های aminf14

  1. اگر توان تولید داخلی را داریم قطعا خرید 200-300 فروند اشتباه است ولی با روند فعلی 100 فروند سوخو 30 به عنوان مقدار حداقلی و به درستی همونطور که شما فرمایش کردید در حالت حداکثر 200-300 فروند ( مثلا 100 فروند خرید مستقیم و 100-200 فروند هم تولید تحت لیسانس در داخل) برای نو نوار کردن نیروی هوایی کهنسال و به خصوص بازنشسته کردن اشباح پیر نیروی هوایی لازم است اما در مورد سوخو 24 شاید چون این بمب افکن به نسبت فانتوم عمر کمتر را در خدمت بوده شاید فعلا زمان بازنشستگی این سری بمب افکن در ایران فرار نرسیده است. البته المان بعدی که باید در نظر گرفت اوضاع اقتصادی و قدرت خرید ماست که تا حدودی شبیه به اولین دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی است. باید دید چه از طریق تامین بودجه و چه راههای جایگزین امکان این قرارداد حیاتی فراهم می گردد یا نه.
  2. همین تازگیا یه پست گذاشتم در باب اشتباه ایران در حمایت از اردوغان در زمان کودتا. اردوغان علی رغم ادعاهاش درست به مانند محمد مرسی دست کمی از تانسو چیلر و بولنت اجویت وطن پرست افراطی نداشت ( نمیدونم سرنوشت اون پست چی شد). ورای قدرت یا ضعف ترکیه در جبهه سوریه ، ترکیه به نوعی مادر داعش هست و این مماشات و سهل انگاری ما در دفاع از سوریه ترکیه رو گستاخ کرده . در این شرایط کانون جنگ در ترکیه نیست بلکه ما بین یه بر تروریست وحشی و دولت سوریه است و این امر باید تردیدهای ما رو از بین ببره و دنبال گمانه زنی برای شانس برد یا باخت نباشیم. باید جلو بریم چه ببازیم و چه ببریم. شهدای زیادی رو نثار سوریه و تمامیت ارضی اش کردیم، الان بازی به شرایط همه یا هیچ رسیده، نباید قافیه رو واگذار کنیم و البته شانس های زیادی برای ضربه زدن به ارتش مزدور ترکیه داریم.
  3. سوخو 35 جنگنده ای بسیار گران قیمته و حتی خریداری 12-24 فروندش هم موهبتیه برای ما البته بشرطی این مقدار در ترکیب با حداقل 100 جنگنده سوخو 30 باشه وگرنه در توازن کلی فرقی ایجاد نمیکنه. در مورد میگ 35 با توجه به گرفتاری شرکت میگ خرید 30-40 فروند میگ 35 در کنار به روز رسانی میگ های 29 ایران به میگ 29 smt می تونه می تونه آسمان ایران رو برای هر جنگنده مهاجمی تبدیل به جهنم کنه.
  4. همه نه ولی مواردی هم مثل آر کیو 170 بوده و دلیلی هم نداره که نشه در مورد بقیه رخ بده
  5. بله ولی از نظر سرعت واکنش و بعضی ویژگی ها در حدی نیستن بتونن یه رقیب قدرو به چالش بکشن مورد دوم اینکه این امر ریسک پذیره و امنیت محصولو به خطر میندازه و اون محصول رو میشه هکر کرد و بجز رقیب مقابل باید از دشمن هکر هم ترسید!
  6. عالی که میشه بشرطی قابل اجرا باشه که به نظرم فعلا نشدیه
  7. سوخو 35 شاید قدرتمندترین جنگنده نسل ++۴ باشه جنگنده های نسل 5 کاری سخت برای گذر از فیلتر مقاومتی این جنگنده خواهند داشت. در مورد جنگنده نسل پنجم خواستنش که مطلوبه ولی فعلا از نظر تکنولوژی نه توان رسیدن به اون رو داریم به تنهایی و نه امکان ساخت این جنگنده به صورت اشتراکی هست. در مورد سوخو 57 ( پکفا) هم که خبرهای خوشحال کننده ای از اون به گوش نمیرسه که بشه بهش دل بست.
  8. به نظرم میاد تمهیدی برای گذر از مین برای آسیب نرسیدن به بدنه اصلی باشه. یه سوال در ذهن بنده است چه در مورد طوفان و چه روای این بحث در مورد جنگنده نسل ششم طوفان ( تمپست) که قراره ساخته بشه و اون اینکه رابط های کاربری و شبیه ساز ها چقدر میتونن سرعت واکنش رو افزایش بدن به طوری که در لحظه فرد بتونه اون جنگ افزار رو هدایت کنه. اینکه ما از نظر هوش مصنوعی به مرحله ای رسیده باشیم که هوش مصنوعی بدون نیاز به کمک گیری از پایگاه اصلی به رتق و فتق مشکلات جاری در لحظه بپردازه به نظرم فعلا به اون سطح نرسیدیم.
  9. چه بخواهیم یا نخواهیم باید به سمت مستقل شدن بریم و این گزاره که یه مولتی رول از اف 14 یه دهه بعد به چه درد می خوره به نظرم درست نیست چون طرح هایی از ارتقا اف 15 و حتی اف 16 وجود داره. اینکه کی جنگنده ای بازنشسته بشه به نظرم بنده بستگی به پتانسیل درونی اون جنگنده داره نه عمرش. در مورد اف 15 و اف 16 هر چقدر از عمرشون گذشت با بروز رسانی تبدیل به جنگنده هایی تمام عیار شدند و اف 14 اگه بعضی مسائل و حواشی نبود میتونست دقیقا این مسیرو بره. مورد بعدی ما دفاع مقدس رو تجربه کردیم و دیدیم چه در دفاع مقدس و چه بعدش عدم پشتیبانی کشور سازنده و فروشنده به ما چه دردسرهایی رو برای ما داره. وقتی جنگنده ای متعلق به ماست خیلی بهتر می تونیم اون جنگنده رو اورهال کرده و سراپا نگه داریم تا زمانی که برای اورهال چشممون به دست کشور فروشنده باشه که خدمتی به ما ارائه میده یا نه. در مورد سوخو 35 به نظرم با توجه به تک سرنشینه بودن ،سوخو 35 اولویت خرید از طرف ایران نیست مگر در تعدادی کمتر از سوخو 30 سوخو 30 که ویژگی های سوخو 35 رو داشته باشه و یا سوخو 35 با دو سرنشین می تونه موهبتی عظیم برای ناوگان هوایی ایران باشه. در مورد خرید توامان میگ 35 همراه با سوخو 35 و... اتفاقا خوبه این امر و ناوگان میگ های 29 ما جون دوباره ای می گیره و پای شرکت میکویان گورویچ دوباره به ایران باز میشه ولی آیا توان مالی این چنین خریدی رو داریم. باید در موردش فکر کرد
  10. حتی میگ 35 هم اگه وارد شه باید جلوی پاش قربونی کنیم ولی میگ 35 شاید پتانسیل دفع خطرات رو نداشته باشه و ترکیب تعداد زیادی سوخو 30 به علاوه تعداد کمتری سوخو 35 گزینه بهتریه. کسی بدش نمیاد ما به سمت تولید جنگنده ای در حد اف 35 بریم ولی آیا پتانسیل این ده پله یکی رو داریم؟ به نظرم فعلا نه. در مورد اف 5 و کوثر 1 ارتقاهایی صورت گرفته ولی اینکه باعث بشه کوثر 1 رو جنگنده ای کاملا جدا و متمایز از اف 5 بدونیم این مورد وجود نداره و کوثر 1 همون اف 5 بروز شده است و وقتی ما سالها وقت داشتیم به سمت گسترده تر شدن ایده اف 5 بریم و نرفتیم ، دیگه اون تایم طلایی رو از دست دادیم و به نظرم بهتره تجاربمون رو در ساخت جنگنده ای مولتی رول از اف 14 به کار بگیریم.
  11. اف 14 به نوعی فرزند اف 111 محسوب میشه و بسیاری از ویژگی هاش وام گرفته از این بمب افکن قدرتمند بود. با نظر شما موافقم و به نظر بنده هم در نهایت باید به سمت تولید جنگنده ای بومی از اف 14 بریم. قبلا هم به حذف بال متحرک و بعضی موارد دیگه اشاره کردم تا اف 14 رو بتونیم در مسیر تکامل جنگنده ای مانند استرایک ایگل ببریم ولی یکی دو مسئله رو هم در نظر بگیریم: کمی برای رفتن به سمت تولید یک جنگنده مولتی رول از اف 14 دیر نیست؟ این کارو ما باید بعد جنگ شروع می کردیم. این امر یه مشکل دیگه ایجاد میکنه و اون اینکه زمان رسیدن به تولید همچین جنگنده ای رو داریم؟ با تهدیدات متنوع حال حاضر که دور تا دور مارو گرفته و کشوری در حد امارات هم برای ما رجز می خونه چه کنیم؟
  12. در مطلب ویرایش شده عرض کردم پیروزی ایران پیروزی عراق ایجاد هرج و مرج
  13. تذکر خوبی بود و حقیقتش بهش فکر نکردم چون به طور کلی هدف این دسته کشورها فرسایشی کردن جنگ بود ولی چیزی که ممکنه منطقی باشه، میل کنترل جنگ برای پیشگیری از ورود به فازی برگشت ناپذیر بود که میتونست خطرناک باشه و امکان رخ دادنش هم بود مث پیروزی ایران،پیروزی عراق، ایجاد هرج و مرج فراگیر و... ایالات متحده هردو کشور رو از هر لحاظ بی بنیه کرده بود و به مقصودش رسیده بود و حتی آتش بس باعث بهبود تمام قد رابطه ایران و عراق نمیشد و فقط جنگ تمام شده بود وگرنه دشمنی به قوت خود باقی بود و میشد ایالات متحده باز به ایجاد هراس و فروش اسلحه بدون نیاز به ادامه جنگ ادامه بده. دو نکته دیگه: 1) ایالات متحده فروش چشمگیر چندای به عراق حداقل نسبت به اتحاد جماهیر شوروی و فرانسه نداشت. 2) ایالات متحده فروش چندانی بجز معامله معدودی به ایران نداشت و اونوقت ایران هراسی شاید چون در اوایل راهش بود در سطح الان نبود و هنوز کشورهای حوزه حاشیه فارس رو به سمت دوشیده شدن تمام قد توسط ایالات متحده نبرده بود
  14. در مورد نود و روایت فتح حرف های زیادی برای گفتن هست اگه این دو قطبی در جامعه از بین بره میشه در موردش بحث کرد ولی در باب ایجاد شرایطی برای برگشتن حس اعتماد. به نظرم اول کار اینه خود افراد از نظام و دولت تا به مردم عادی بخوان. اول انقلاب به طور نسبی به نسبت الان اون امید و اعتماد بیشتر بود در حالی که به نظرم هیچ یک از پیش نیازهایی که فرمایش کردید مهیا شده بود، فراهم نشد ولی باز شرایط بهتر بود چرا چون میل به راستی و سادگی بیشتر بود و انسانها گرگ صفتی رو زرنگی نمی دونستن. نمیگم الان انسان وارسته ای که به خودشکوفایی رسیده باشه وجود نداره ولی تعدادشون نسبت به اوایل انقلاب خیلی کمتر شده. در اون فضا بود که مردم خونه و زندگیشون رو به امان خدا ول میکردن و راهی جبهه می شدن ولی واقعا الان اون شرایط نیست چون زیر بنای اصلی اش بطور عمومی از بین رفته
  15. این جوک متاسفانه نمادی از دید غیر انسانی، ابزاری و سیاسی بعضی کشورهاست که از آب گل آلود ماهی می گیرن ( امثال کانادا و ...) و قصدشون بجای کمک دشمنیه. HRA: اجازه دهید پا توی کفش جناب @ahmad1361 کنیم : وزیربهداشت اسرائیل اعلام کرد مردی که از شهر قم در ایران وارد اسرائیل شده، نتیجه آزمایش کرونایش مثبت است و دو مورد مشکوک به کرونا هم شناسایی شده‌اند aminf14: حکما از شیعیان اسرائیلی بوده! در مورد بحث دوستان به نظرم این میل به تایید اخبار و شایعات و یا تکذیبیه فلان ارگان مثل تمثیل قرص قرمز و آبی ماتریکس شده: قرص آبی نمادی از خوش خیالی و بی خیالی مفرط که می تونه اشاره به اعتماد به بیانیه های رسمی باشه و قرص قرمز نمادی از ورود به دنیایی از هول و هراس و کابوس و گم کردن مسیر و حقیقت و سردرگمی و غرق شدن در شایعات و اخبار تایید نشده باشه. میل مطلق به هرکدوم حجابیه در مقابل رسیدن به حقیقت
  16. برادر یا خواهر. مصداق بارز این جملات خود شما هستید با این نوع ادبیات. من عکسی رو قرار دادم و بعدش وقتی نقل قول کردید، منبعش رو قرار دادم. شما نه منبعی قرار دادید و نه استدلالی ارائه دادید، این نوع صحبت مبتنی بر پرخاش جوییه. انگار که دادگاه حقوقیه و یا نظامی و فرد باید جمله شو ثابت کنه، قبلا هم نمونه این مورد در میلیتاری و با کاربری که اتفاقا خیلی ادعای رزومه داشتن و منطق می کنه دیدم. این دید از بالا به پایین و استنطاق از بقیه جز دلخوری و ناراحتی چیزی رو در بر نداره. قاعده بحث علمی اینه هر کسی دید و یا استدلال خودشو میگه و در ادامه ممکنه طرفین به جمع بندی برسن یا نرسن ، اگه قصد شما یاد دادن یا ذکر چیزیه پس منابع رو به مانند دوست گرامی ما HRA قرار بدید و در ادامه می تونید به جمع بندی هم برسید. اگه به منبع یاد شده توسط بنده ایراد دارید، تقاضای منبع بیشتری کرده و یا در مورد صحت و سقم منبع بحث بفرمایید. فردی که به دنبال پژوهش و یا یادگیریه، در مقابل حقیقت گردنش از مو باریک تره. دلیلی نداره چیزی که نقل قول کردم وحی باشه، ممکن هست درست باشه ممکن هم هست اشتباه باشه. حتی عرض کردم اگه منبع به روز و یا جامع تری دارید برای ترجمه اگه نیاز به کمک بود بنده هستم. منبعی کلی در مورد برد موثر رو عرض کردم در پست قبلی. منبعی دیگر برای اشاره به برد فینیکس انتهای مقاله را ملاحظه بفرمایید برد موثر موشک فینیکس این موارد به احترام نقل قولی بود که قرار دادید، اگه قرار بر اینه روند بحث بر مبنای تحلیل و داده نباشه، از ادامه بحث معذورم. باتشکر
  17. https://en.wikipedia.org/wiki/AIM-54_Phoenix لطفا نزاکت رو رعایت فرمائید، شما مسئول گفتار خودتون هستید و نه بازجویی از بقیه برای اظهار نظر و یا باز پخش سخنان دیگران. اگه مقاله ای در دست دارید که بر عکس این مطلب رو میگه. بسم الله . ارائه اش بدید تا اگه نیاز بود خودم در ترجمه اش کمک کنم و بجای ورود به حاشیه هم افزایی داشته باشیم. مشغول تبادل نظر هستیم نه جنگ. با تشکر
  18. نوشته برد موثر ( عملیاتی) که حداکثر برد هست، 190 کیلومتر. همچنین شکار میراژ توسط خلبان امیر اصلانی هم گفته میشه از فاصله 150 کیلومتری رخ داده.
  19. محمود سنگاوی از فرماندهان برجسته اتحاد میهنی کردستانه. اتحاد میهنی از جمله گروه های عمده کردی بود که تقریبا همیشه متحد ایران بوده و این مورد در زمان دفاع مقدس نمود بیشتری داشت هرچند در اون مقطع حتی رقیب مام جلال طالبانی، مسعود بارزانی هم با متحدینش در جنگ همراه با ما بود. وقتی جنگ به پایان رسید ایران واقعا از نظر تجهیزات نظامی دستش بسته بود و خسارات زیادی هم دیده بود، در مقابل عراق چه از نظر نظامی خیلی تجهیزات داشت و چه دولت های عربی و... به حزب بعثی تمام قد کمک کردند. بعد از شکست فضاحت بار صدام از در جنگ خلیج پارس از قوای متحد نیروهای شیعه از جنوب و نیروهای کرد از شمال علیه صدام به پا خواستند ولی صدام با ته مانده نیروهاش تونست بر این خیزش ها البته با چاشنی جنایت و ادمکشی بی حد و حصر غلبه کنه. در این زمان دست ایران برای کمک تمام قد از این دو جبهه بسته بود و نمیشد دوباره در شروع جنگ با رژیم بعثی ریسک کرد این تلویحا گلایه هایی رو بر انگیخت ولی ایران نمیتونست ریسک کنه این خودش سرچشمه اختلاف درونی در کردهای عراق و حتی کشمکششون با ایران در مقطعی کوتاه شد، مقطعی که البته با قدرت نمایی شهید احمد کاظمی و ماجرای توافق کوی سنجق به پایان مرحله حاد خود رسید. شهید سلیمانی هم به سان شهید کاظمی که با تدبیر هم به هدفش رسید و هم نزاشت قطره ای خون از دماغ کسی ریخته بشه، با تدبیر و البته رها کردن گذشته و نگاهی بر مبنای دیدگاه های مشترک و نه تفاوت ها، در بحران ظهور داعش با شجاعت ورود پیدا کرد و عراق و منطقه کردستان عراق رو از هیولای داعش نجات داد. این مسئله نشون میده ترکیبی از انسانیت، صلابت ، انعطاف و تدبیر میتونه مثمر باشه و بذری برای آینده!
  20. در اون مقطع اولیه اصلا اف 14 و اف 15 قابل مقایسه نبودند یعی ترکیب موشک فینیکس و رادار AWG9 پتانسیلی به اف 14 می داد که از 150 کیلومتری هواپیمای دشمن رو به عدم بفرسته ولی اف 15 فرسنگ ها دور از این شرایط بود پیش بینی درسته ولی پیش بینی خطرات و ایران با پلنی که داشت تصمیم داشت که نیروی هوایی اش در سال 1372 با ترکیبی از یک رهگیر قدرتمند مثل اف 14 و جنگنده هایی سبک مثل اف 16 و متوسط مانند اف 15 و اف 18 به نهایت ظرفیت و قدرت تهاجمی برسه نه سال 1359! انقلاب ایران موردی بود که پیش بینی نشده بود و وقتی انقلاب با جنگ ایران - عراق و تحریم تسلیحاتی ایالات متحده همراه شد، مسئله زیر و رو شد. اگه اف 15 بجای اف 14 در جنگ می بود با توجه به مچ بودنش با اف 4 قدرت تهاجم ایران بسیار افزایش می یافت و می تونستیم جنگ هوایی که در دو سال اول در اون قوی بودیم رو بیشتر پیش ببریم ولی هر طور حساب کنیم با اف 15، فاقد اون برتری روانی بودیم که با داشتن جنگنده ای که در حد یکی مینی آواکس میسر میشد.
  21. امثال ترکیه و عربستان بعد از اونهمه سرمایه گذاری نمیان میدون رو دودستی واگذار کنند پس هر رونمایی از پلن بی و یا سی از طرف اونها یا ارباب هاشون طبیعیه. این دخالت های گاه و بیگاه ترکیه و اسرائیل نشون دهنده اینه سوریه دست روی درست نقطه ای گذاشته و باید همین مسیر رو ادامه بده!
  22. این صحبت زنده یاد سپهبد آذر برزین مصداق تمثیل فیل در تاریکی مولانا است و اینکه هر کسی دست روی قسمتی از قضیه می زاره و بقیه صورت مسئله رو پاک می کنه. اگه در گفتگوی با سپهبد آذربرزین یکی از بزرگان نیروی هوایی که سابقه کار با اف 14 رو داشت مثل جناب مهرگان فر یا جناب شهرام رستمی حضور داشت، بحث میتونست مفیدتر باشه که البته این امکان وجود نداشت. در باب مقایسه اف 14 یک رهگیر تمام عیار بود و اف 15 یک جنگنده برای کسب برتری هوایی. در ابتدای امر این خرید برای مقایسه با میگ های 25 اتحاد جماهیر شوروی بود ، در مقابله با شوروی وجود یک رهگیر تمام عیار واقعا حس میشد چون اف 4 نتونسته بود در مقابل میگ 25 کاری از پیش ببره. در زمان جنگ تام کت با ترکیب رادار قدرتمند و موشک مرگبار فینیکس به تنهایی در نقش یک مینی آواکس که وظیفه ی رهگیری و محافظت از آسمان ایران رو بر داشت، سربلند در اومد و مقایسه پیروزی تام کت در مقابل طیف وسیعی که از جنگنده ها از نسل های مختلف از میگ 21 تا حتی میگ 29 ( که البته احتمال پیروزی اف 14 مطرحه و قطعی نیست) و میراژ اف 1 موید این موضوعه ، نکته جالب این ماجرا این بود که گاهی به خاطر مشکل اقتصادی حتی در مصرف فینیکس هم صرفه جویی میشد و با یک قفل راداری هم ماموریت جنگنه عراقی کنسل و هم مهماتی از اف 14 خرج نمیشد و اف 14 حتی دستش این قدر باز نبود که با تعدادی مرگبار از فینیکس در مقابله با جنگنده های بعثی حاضر بشه. تا اینجای کار اف 15 به نظرم نمی تونست در جنگ به اندازه اف 14 موثر باشه، اگر چه اف 15 پتانسیل تهاجمی بالاتر و البته مانور پذیری و پیشرانه خیلی بهتری نسبت به اف 14 داشت ولی فاقد رادار قدرتمند اف 14 و یا توانایی استفاده از فینیکس بود و در مجموع در زمینه دفاعی و دفاع از آسمان ایران که بخصوص در سالهای آخر جنگ هم اهمیتش مشخص شد، در حد اف 14 نبود. ما در این ظرف زمانی با جنگنده هایی غالبا دارای یک تک وظیفه روبرو بودیم و هنوز زمان به سمت استفاده و اهمیت دادن به جنگنده های چند منظوره نرفته بود. وقتی ما در باغ اما و اگر رو باز کنیم خیلی گزینه های دیگه هم ممکنه در اون موقع کارایی خوبی در زمان جنگ می داشتند از جمله جنگنده تهاجمی قدرتمند اف 111 که میتونست اهرم عالی برای اعمال فشار بر حکومت وقت بعثی باشه ولی در سالهای بعد کارایی نداشته باشه . در این دوره نکته قابل عرض از بنده این بود که تام کت پازلی از یک نیروی هوایی قدرتمند بود و نه تموم اون. ترکیب اف 14 ، اف 15 و اف 16(ویا اف 20 و یا بعدتر که مطرح شد اف 18) در منطقه بی رقیب میشد ولی وقتی ما بمب افکن متوسط و سبک رو نداریم و تنها پازل این نقشه اف 14 میمونه کار کمی سخت میشه هرچند با همین محدودیت باز اف 14 مفید بود، اگر اف 14 رو برداریم و باز اف 15 رو در این نقش قرار بدیم همین نقائص البته به شکل دیگه ای بروز پیدا می کنه. حال از جنگ فاصله بگیریم و روی تکامل جنگنده ها تمرکز کنیم. اف 14 جنگنده ای بود که مشکل بزرگی در پیشرانه اش داشت که البته این مشکل حل شد. دغدغه های دیگه اف 14 جثه بزرگ این جنگنده بود که با میل به داشتن رادارگریزی و یا داشتن درجاتی از رادارگریزی و همچنین مانورپذیری که اف 14 از این حیث هم چندان قوی نبود، تکمیل میشد در صورتی اف 15 مانورپذیری عالی و پتانسیل بالایی برای ایفای نقش یک جنگنده تهاجمی داشت. اف 15 با گذر زمان روز به روز در حیطه تکامل قرار داده شد در صورتی هرچه قدرتمندتر کردن اف 14 بعد از ظهور جنگنده مهیب اف 14 دی متوقف شد که ای کاش ادامه پیدا می کرد و در صورت رفع نقص های اف 14 اونوقت میشد در مورد شرایط حال این دو جنگنده که انگار ملاک مقایسه ( نه شرایط دهه 70 میلادی) بحث کرد.
  23. همیشه امکانات حرف آخر رو نمیزنه، انگیزه، غیرت و روش درست استفاده از امکانات هم تعیین کننده است. نمونه های مشابه وطنی که به ذهن می رسه: 1) جنگ های نامنظم در غرب کشور در دقاع مقدس به رهبری شهید چمران و از جمله حمله ایشون به یک کامیون و متعاقب اون درو کردن دسته عراقی و... 2) مقاومت جانانه گردان 144 به فرماندهی سرگرد فرض الله شاهین راد در جلوگیری از سقوط آبادان 3) حماسه سرباز رشید وطن حسنعلی ابراهیمی سعید به همراه سه همرزم خود که با لاوری خود مانع از سقوط شوش و اندیمشک و در نتیجه اهواز شدند.
  24. از نظر راه های ارتباطی ما مشکل داریم وگرنه یمن نه مانند لبنان و سوریه زیر نظر اسرائیله و نه مانند عراق مردمی غالبا بی تفاوت داره. ایران و یمن دیگه چیز زیادی برای از دست دادن ندارن چون در یمن نبرد و تقابل ها آشکارا است و ایران هم که حسابی تحت فشاره. یمن میدانیه که ارزش ریسک داره و پیروزی در یمن شکست دومینو واردی رو در کوتاه مدت برای سعودی و متحدینش به همراه و در درازمدت این الگو رو میشه در سوریه و لبنان به کار برد در کارزاری دیگر.
  25. یمن زمانی وارد جنگ با رژیم سعودی شد که دچار چند دستگی و کشمکش بین حوثی ها ، القاعده و طرفداران عبد ربه منصور هادی بود. هجوم چندین کشور و گسیل دلار سعودی به مزدوران چد کشور کار رو بر انصارالله سخت کرد ولی این جنگجویان با حداقل سلاح، با لنگی بر تن و البته با غیرت فراوان تونستند آزادگی رو معنی کنند. یمن در مقابل سعودی با این همه امکانات و مزدور و عقبه استعماران به هر نتیجه ای برسه پیروزه هرچند بعید به نظر می رسه هیچ بذل پول و مزدوری بتونه حریف این غیرت بشه. سقوط هواپیمای پاناویا تورنادو رژیم سعودی با حداقل امکانات ، لحظه ای لذت بخش بود که امیدوارم باز هم تکرار و تکرار بشه. خوبی این جنگ اینه که بعد از عقب نشینی امارات در صورت ختم قائله از سمت سعودی این بار یمن مجهزتر بشه و بتونه اراده شو به سعودی ها تحمیل کنه. یمن مثل ویتنام نیست که عربستان مثل ایالات متحده از خیر منافعش بگذره و ولش کنه، مرز طولانی با هم دارن و در صورت ماندگاری انصارالله لحظات کابوس اری ر انتظار خاندان سعودی است.