[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]
تمامی ارسال های worior
-
بقول پدرم ، شادی برای رفته از دنیا و تسلیت و تاسف برای بازماندگان ، ... طبیعیه که وقتی کسی از دنیا میره بازماندگانش داغ دار میشوند و باید بهشون تسلیت گفت ، و کسی که شهید میشه و از دنیا میره فرشتگان و مقربان درگاه حق بهش تبریک خواهند گفت ، ....
-
[quote name='ssadeghs' timestamp='1380302069' post='341571'] عالی بود برادر ابراهیم ان شا الله ادامه پیدا کند آلیاژها و آی سی ها حرف برای گفتن زیاد دارن [/quote] بله قطعات رادار اف 14 هست ، البته اف 4 و پی 3 سی اوریون هم بود که نگرفتم ، راستش وقتی عکس میگرفتم نفهمیدم از چی دارم میگرم !
-
تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران
worior پاسخ داد به milad11110 تاپیک در بی سرنشین ها
تفاوت لندینگ گیر این پهباد توی این تصویر کاملا مشخص هست ، به عزیزانی که روی پروژه زحمت کشیدن و عرق ریختن تبریک میگم ، ... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/vlcsnap-2013-09-27-13h35m17s71.png[/img] -
نصر 35 کیلومتره با سرجنگی بزرگتر از کوثر و از نظر اندازه بین کوثر و نور قرار میگیره اما قادر از همه بزرگتر هست و بردهایی معادل 180 تا 220 کیلومتر هم براش اعلام شده ، ممکنه نوع هواپرتابش بسته به ارتفاع و سرعت جنگنده حامل به بردهای مختلفی دست پیدا کنه ، چون هواپرتابها بوستر ندارند ... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMG_0573.jpg[/img]
-
تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح
worior پاسخ داد به najaf47 تاپیک در اخبار نظامی
[url="http://www.tabnak.ir/fa/news/346975/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%AA%E2%80%8C%DB%8C%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%AF-ddf"]http://www.tabnak.ir/fa/news/346975/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%AA%E2%80%8C%DB%8C%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%AF-ddf[/url] نحوه خبر رسانی ! -
تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح
worior پاسخ داد به najaf47 تاپیک در اخبار نظامی
[quote name='Sorena_Noshad' timestamp='1379930706' post='340513'] عکسی که تایید میکنه آلامو به خوبی با تامکت (شاید هم فانتوم) مچ شده و مشکلی برای استفاده از اون وجود نداره. [url="http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/139206311211008591207944.jpg"]http://newsmedia.tas...08591207944.jpg[/url] موشک R-27 در رژه بوشهر از طرف پایگاه ششم شکاری ؛ به نظر نمیرسه ماکت یا نمونه تمرینی باشه. oo [url="http://www.fas.org/man/dod-101/sys/missile/row/aa-10.htm"]http://www.fas.org/m...e/row/aa-10.htm[/url] [url="http://www.sinodefence.com/airforce/weapon/r27.asp"]http://www.sinodefen.../weapon/r27.asp[/url] [/quote] [url="http://www.military.ir/forums/topic/12450-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%B5%D8%A8-%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9-%D8%A2%D8%B1-27-37-%D9%88-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C/"]http://www.military....27-37-و-بر-روی/[/url] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/126191/%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-20%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3"]http://www.mashreghn...کستر-برخاست-عکس[/url] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/172184_738.jpg[/IMG] -
تاپیک قدیمی هست و ایجاد کنندگان آن سالهاست که در سایت حضور ندارند ... برای ادامه اون مبحث میتونین تاپیک جدیدی ایجاد کنین ....
-
راکت اندازهای فجر-3/5 و فلق- 2 (fajr-3/5) راکت اندازهای فجر-3/5 و فلق- 2 (Fajr-3/5)
worior پاسخ داد به karkas تاپیک در راکت انداز ها
به این شماره تلفن ها زنگ بزنیم و بگیم شرایطی چند تا فلق میخواهیم ... ؛ http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/falaq-2-falagh-2-iran-333mm-rocket-launcher.jpg کسی نگفت کامیون توی اون عکس چی هست ، ظاهرا زرهی به نظر میرسه .. -
تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح تاپیک جامع رژه سراسری نیروهای مسلح
worior پاسخ داد به najaf47 تاپیک در اخبار نظامی
سامانه اس 200 متحرک ؟! -
به نام حق مقدمه تایپیست ، این مطالب مربوط به سالهای جنگ کوزوو و مدتی بعد از اون هست و الان تغییرات بسیاری در روند جریان های سیاسی - نظامی حاکم بر اون شرایط بوجود امده ، اما چون بخش ابتدایی مطلب بیشتر سیاسی و استراتژیک هست تا صرف نظامی و ارتباط بسیار روشن کننده ای با وضع موجود در واکنش جهانی به موضوع سوریه داره ، جالب دونستم که دوستان اون رو مطالعه کنند ... -- " ما حفظ صلح را به دوستانمان واگذار خواهیم کرد و کشور بزرگ آمریکا سازنده صلح خواهد شد " سخنان گه هر بار جرج بوش . 6 سپتامبر 2000 مقدمه از دو نظر پنجاهمین سالگرد پیمان اتلانتیک شمالی در آوریل 1999 تاریخی بود . ناتو همزمان با گسترش به شرق و پذیرش سه عضو سابق پیمان ورشو (لهستانف جمهوری چک و مجارستان) برای اولین بار شاهد درگیری در یک برخورد یعنی نبرد بالکان بود . جنگ کوزوو جدیدترین نمونه از یک جنگ نامتقارن است که ناتو بزرگترین ، مجهزترین و سازمان یافته ترین اتحاد نظامی در برابر نیروهای ارتش یوگوسلاوی مجهز به جنگ افزار های کهنه و از رده خارج انجام داد . " ژان میشل بوشرون " نماینده مجلس ملی فرانسه به این مناسبت میگوید : " برای اولین بار یک نیروی نظامی منظم بدون اینکه حتی یک بار با دشمن خود تماس مستقیم داشته باشد وادار به تسلیم میگردد " این انتقال قدرت بدون انتقال نیرو میباشد . تعیین موقعیت ، انتخاب و انهدام اهداف بدون هیچ کشته در طرف حمله کننده و برجای گذاشتن تعداد بسیار اندک قربانی در مورد مورد حمله انجام شده است . این جهش فناوری در مقایسه با جنگ های پیشین امری اساسی بود و طبق معمول ، امکانات فنی تعیین کننده دکترین (اساسا جدید) بصورت عنصر ثابتی در برقراری تناسب قوای آینده جای خواهد داشت . تنها کسانی که مستقلا از اطلاعات راهبردی ، حملات دقیق از راه دور و یا از ارتفاع مناسب برخوردار باشند پیروز هستند ، به شرط آنکه بتوانند افکار عمومی را نسبت به مشروعیت اقدام خود متقاعد سازند . این جنگ 4 میلیارد دلار هزینه در بر داشته سات ، چیزی که اگر بر اساس مبلغ هزینه شده برای انهدام یک کیلوگرم از تجهیزات محاسبه شود ، گرانترین لشکرکشی نظامی تاریخ آمریکا محسوب میگردد . بعضی از براورد ها حتی به 8.2 میلیارد دلار و یا بیشتر نیز میرسند . این هزنیه برای عملیاتی محدود که فقط حدود 10 هفته به طول انجامید صرف شده است . همانگونه که " اندرو دو مولن " تشریح میکند ، " بر اساس محاسبات بانک " لوهمن برادرز" یک ماه حملات هوایی و مخارج مرتبط با پذیرش آورگان حدود 51 میلیارد دلار هزینه دارد که معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کل اعضای ناتو است . کارشناسانی که علاقه مند بررسی تجارب عملیات کوزوو می باشند ، تلاش زیادی بویژه برای تجزیه و تحلیل عواقب سیاسی جنگ به عمل آورده اند . military.ir عواقبی که شکاف بین آمریکا و تحدین اروپایی اش از ویژگی های آن است . این شکاف همچنین عدم توازن تکنیکی موجود را در سطح متحدین آشکار ساخت . با این وجود جنگ کوزوو از نظر آموزش ها و تجربیات جنگ نا متقارن بسیار غنی بود . در این جنگ با بکار گرفتن فریب های ساده اما موثر ، تلفات و ضایعات بسیار محدود گردید که این امر دور از انتظار متحدین بود . مشارکت ناتو در تمام دوران جنگ سرد و علی رغم موضع چند جانبه گرایی (که به وضوح در ماده 5 پیمان ناتو آمده است،)پیمان آتلانتیک شمالی در عمل و بصورت قابل ملاحظه ای در خدمت اهداف و مقاصد یکجانبه گرایانه آمریکا قرار گرفت . فرماندهی عالی متحدین اروپایی (SACEUR) با بهره گیری از دو فرماندهی توجیه اصلی این امر بوده است . از آنجایی که متحدین اروپایی فاقد گزینه دیگری بوده و اصل (ماده 5 پیمان) را پذیرفته بودند که بهترین عملکرد پیمان را تامین میکرد در مورد رهبری آمریکایی ها که در سرح ناتو به کار مسئولیت کلیه تصمیمات راهبردی میگرفته مشاجره ای نداشتند . موضع آمریکا همچنین عملکرد این اتحاد را تضمین نمود چرا که اغلب یک قدرت هسته ای در سازمان ، ضمانت های متعدد امنیتی را برای سایر متحدین فراهم میکرد . علاوه بر این ، اروپایی ها میتوانستند از ساختارهای فرماندهی آمریکا که در سطح ناتو بکار گرفته میشدند بهره برداری نمایند . با این وجود ، خاتمه جنگ سرد نیت آمریکایی ها مبنی بر حفظ سلطه بر پست های اصلی این پیمان را اصلاح نکرد و آنها با حفظ جایگاه مهم و غالب به انتقادات اروپایی ها که درصدد ایجاد یک موازنه بهتره بودند اعتنایی نکردند . بحران کوزوو به نحو چشمگیری این وضعیت را اصلاح کرد و با دادن مسئولیت بزرگتر به در روند تصمیم گیری به اروپایی ها ، آمریکا را به رده یک متحد ساده با یک برتری به مراتب کاهش یافته تر به عقب راند . در حقیقت روابط بین واشنگتن و شرکای اروپایی آن پس از بحران کوزوو به صورت قابل ملاحظه ای متحول گردید . ملاحظات متعددی وجود دارد که موضوع " تقسیم کار" را که باید به شکل قابل ملاحظه ای توسط اروپاییان بر عهده گرفته شود ، مطرح مینماید . درسهای بحران کوزوو در رابطه با عملیات هوایی از نظر هدایت عملیات مورد انتقادات زیادی قرار گرفت چون جنبه های انسان دوستانه در ان رعایت نشده است . این درسها تحولات بوجود آمده در روابط بین دو سوی آتلانتیک (آمریکا و اروپا) را در زمینه امنیت مورد تاکید قرار میدهند . در این محیط جدید ، اتحاد آتلانتیک از یک سو خود را در مواجهه با فشار اروپاییانی میبیند که خواهد بر قراری تعادل در اتخاذ تصمیمات هستند و از سوی دیگر باید با رشد فزاینده تعداد نو محافظه کاران در کنگره آمریکا مقابله کنند . در بین این نومحافظه کاران ، بعضی ها مخالفت و دشمنی کامل خود را با اعمال هر گونه اصلاحات در ناتو به نمایش میگذارند و این در حالی است که تعدادی دیگر از بازتعریف این پیمان به گونه ای که آمریکا بتواند آسانتر رهبری خود را تامین نماید جانبداری می کنند . تراژدی یوگوسلاوی و درگیری ناتو در عملیات بوسنی و سپس کوزوو ، ضعف های متحدین اروپایی را در زمینه توانمندی های تصمیم گیری نظامی به خوبی آشکار ساخت . عدم تعادل موجود ، چه از نظر بودجه ای و چه از نظر تکنیکی و یا ساختاری ، بصورت حساب شده ای به نفع آمریکاست . در حقیقت هماهنگونه که فیلیپ گوردون میگوید " " در حالی که امریکا سالانه 266 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص میدهد (این رقم مربوط به سال 2000 میباشد و در سال 2004 بودجه نظامی آمریکا بیش از 420 میلیارد دلار بوده است )اعضای اتحادیه اروپای غربی فقط 137 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص داده اند و چشم انداز افزایش این بودجه در آینده بسیار ناچیز است " . اتفاقا ، برعکس ، این متحد قوی (آمریکا) در این بحران ها دارای کمترین منافع حیاتی بوده است . با این وجود واشنگتن در طول نبرد ملزومات عملیات را تامین کرد . جنگ های منطقه بالکان ناتوانی اروپایی ها را در برعهده گرفتن رهبری این قاره و متحد ساختن نیروها برای شنیدن یک صدای واحد را روشن نمود . چه در بوسنی و چه در کوزوو، مداخله نیروهای آمریکایی ، با وجودی که بدوا چندا مد نظر نبود تعیین کننده و سرنوشت ساز ظاهر شد . این موضوع با ناکافی بودن بودجه دفاعی متحدین اروپایی در مقایسه با بودجه نظامی آمریکا به خوبی قابل توجیه است . در واقع اگر چه فرانسه و انگلستان با اختصاص 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی به بودجه دفاعی سطح مناسبی را حفظ کرده اند اما اغلب کشورهای دیگر ناتو منجمله آلمان و اسپانیا با اختصاص کمتر از 1.5 درصد تولید ناخالص داخلی مشارکت بسیار ناچیزی در دفاع از قاره اروپا دارند . به علاوه این بدان معنی نیست که همه این مبالغ نیز صرف دفاع شود (این موضوع هم به نفع آمریکا می باشد) . مبالغ اختصاص یافته برای بودجه تحقیق و توسعه بسیار ناکافی است و این همان چیزی است که موجب شده است تا اغلب ارتش های اروپایی در مقابل ارتش متحد فرا آتلانتیکی خود به ارتشی بی مصرف و غیر قابل استفاده تبدیل شوند . این عدم تعادل بودجه ای با اختلاف و فاصله هایی که در سطح فناوری وجود دارد خود را نشان میدهد ، به گونه ای که ارتش آمریکا از ارتش های اروپایی به مراتب مجهز تر و پیشرفته تر است . در چنین شرایطی انجام اصلاحات ساختاری عمیق در سطح نیروهای مسلح کشورهای اروپایی برای ایجاد یک موازنه مجدد در آینده کاملا ضروری است . مقامات آمریکاییچنین اصلاحاتی را که بتواند امکان مداخله و یا عدم دخالت آنها را بر اساس اینکه منافع حیاتی شان تهدید شود یا نه ، مورد تایید قرار میدهند . لذا متحدید اروپایی میبایست نیروهای مسلح خود را مدرنیزه کرده و با نیازهای عملیات خارجی تطبیق دهند تا بتوانند خود را به مثابه یک شریک متوازن در برابر آمریکا تحمیل نمایند و در صورت اقتضا از مسئولیت های بزرگتری در سطح پیمان آتلانتیک شمالی برخوردار شوند . عملیات " نیروی متحد " که در تاریخ 24 مارس تا ژوئن 1999 توسط ناتو در کوزوو هدایت شد ، منحصرا به کمک حملات هوایی اجرا گردید و ایده " صفر کشته " مورد نظر کلینتون را بشدت رعایت کرد . این عملیات همچنین محدودیت های سازمان ملل را بر ملا ساخت و نشان داد که از نظر ساختاری ضعیف تر از ناتو بوده و جهت کسب یک اجماع برای مداخله موثر و مدیریت بعضی از بحرانها ناتوان است . سر انجام " نیروی متحد " اختلاف عمیق موجود بین دیدگاه ها را درسطح پیمان اتلانتیک بویژه بین آمریکایی ها و اروپایی ها آشکار ساخت .در ماورای آتلانتیک، انتقادات بسیار شدیدی در ارتباط با هدایت عملیات نظامی در کوزوو و اهمیت و جایگاه متحدین اروپایی در خصوص تصمیم های نظامی و داشتن حق وتوی اعضا وجود داشت . بعضی ها و در راس آنها فرانسه از این موضوع استفاده کرده و با چانه زدن بر سر تعداد زیادی از آماج ها تعداد حملات هوایی را بویژه از سوم آوریل 1999 محدود کردند . رئیس جمهور فرانسه ، ژاک شیراک با رد تعدادی از اهداف که از نظر وی غیر قابل توجیه بودند مستقیما در این انتخاب ها دخیل بود . این رفتاری مشروع و قانونی بود چرا که فرانسه از نظر تعداد هواپیمای شرکت کننده در عملیات کوزوو پس از آمریکا جایگاه دوم را داشت . اما آمریکایی ها این موضوع را نادیده گرفتند و حتی به منظور اجنتاب از کنترل هدفها بوسیله متحدین، بعضی ماموریت ها را در خارج از ناتو سازماندهی کردند . با این وجود جالب است بدانیم که مخالفت های فرانسه به طور کامل نادیده گرفته شد چرا که بعضا military.ir انتقاداتی در رم آتن و حتی لندن بروز کرد . این مخالفت ها بویژه در ارتباط با توسل انحصاری به حملات هوایی بود که اروپایی ها بیشترین نارضایتی خود را نشان دادند و به صورت قابل ملاحظه ای با ارزیابی هایی که اصولا توسط کنگره امریکا انجام میگرفت مخالف بودند ، هر چند آمریکایی ها شاهد نتایج این ابتکار عمل و ایجاد محدودیت هایی برای امتیازهای ویژه خود بودند ولی در مقایسه با ائتلاف تحت پرجم سازمان ملل ، راضی و خرسند بودند . ویلیام کوهن (وزیر دفاع وقت آمریکا) اشاره مینماید عملیانی که توسط نوزده دمکراسی اداره شود ، چون هر یک از آنها ممکن است اختلاف منافع حساسی با دیگری داشته باشد ، میتواند مشکلاتی در پی داشته باشد اما با این حال او این تحولات را برای پیمان ناتو مثبت ارزیابی میکند . بااین وجود ، این نتیجه گیری خوش بینانه مورد توافق همگان نیست . متحدین اروپایی با اینکه آشکارا از رهبری آمریکا در سطح پیمان ناتو انتقاد میکنند اما از اینکه این امکان فراهم شده است تا در انتخاب راهبرد و اهداف به صورت موثری نقش داشته باشند ، اظهار رضایت میکنند . در مقابل بعضی از آمریکایی ها این انحراف مسیر از پیمانی که تمام تصمیم گیری های 50 سال اخیر با آن بوده است را به سختی قبول میکنند . مقامات آمریکایی ، با بهره گیری از مزیت توانمندی نظامی ، خواهند توانست به آسانی وارد یک (یکجانبه گرایی آتلانتیکی) شوند و آن را با هزینه های شرکت در عملیات های نظامی توجیه نمایند ، بویژه در عملیاتهایی که منافع آمریکایی ها مستقیما مطرح نبوده و در عین حال پاسخی به مطالبات کنگره و افکار عمومی آمریکا باشد . در حقیقت رابطه شکاف بین مشارکت عمدتا آمریکایی و اتخاذ تصمیمات چند جانبه توسط آمریکایی ها بد فهمیده شده است . از منظر آنان ، اروپایی ها که کمترین میزان مشارکت در عملیات های نظامی دارند ، به چه حقی میتوانند خود را در یک سطح برابر با آمریکایی ها در روند تصمیم گیری قرار دهند . به شیوه سازمان ملل ، جایی که اتفاق بالا در مجمع عمومی و حق وتوی اعضای شورای امنیت موجب محدود شدن رهبری آمریکا میگردد ، ناتو (با رعایت پیمان واشنگتن) بیش از پیش خود را به مثابه " تریبون آزاد متحدین " که صدای آمریکایی ها در آن دارای وزن ویژه ای است ولی تفوق خود را از دست داده تحمیل می نماید . در چنین شرایطی ناتو سیاست خارجی آمریکا را مهار خواهد کرد و لذا شایسته یک اصلاح (رفرم) عمیق ، حتی صریح و قاطع تر ، یعنی کنار گذاشتن واشنگتن خواهد بود که از نظر متحدین اروپایی آمریکا به عنوان بازگشت این کشور به انزوا گرایی تلقی خواهد شد . ناتو با فاصله گرفتن محسوس و بیش از پیش از منافع آمریکا ، اما نیازمند مشارکت فعال یک متحد " ضروری " (یعنی آمریکا) به سوی عملکرد سازمان ملل نزدیک تر خواهد شد ، هر چند نسبت به امریکا منتقد بماند . لی هامیلتون مدیر " مرکز وودرو ویلسون" با این وجود اشاره میکند که منافع آمریکا و سازمان ملل تفکیک ناپذیر نیستند و بر خلاف آنچه اغلب نمایندگان کنگره آمریکا فکر میکنند تقویت اختیارات سازمان ملل در خدمت سیاست خارجی واشنگتن قرار خواهد گرفت .در نتیجه ، برای آمریکا بهتر خواهد بود بجای اینکه به دنبال مخالفت با سازمان ملل باشد برای تقویت آن تلاش نماید ، بدهی های خود را به سازمان ملل بپردازد و بجای تحمیل اصلاحات مورد نظر خود ، در مورد آنها به گفتگو بنشیند . به عقیده وی " از بعضی جهات اگر سازمان ملل وجود نداشت ، می بایست آن را ابداع نمود " . این سازمان شاید بتواند حتی محل تشکیل ائتلاف های بسیار گران برای مقامات آمریکا باشد زیرا در این صورت این قدرت اول جهان میتواند تعدادی از کشورها را با هدفش همراه نماید ، به سیاست خارجی خود مشروعیت بخشد و آنها را در هزینه عملیات های نظامی مشارکت دهد . اما حقیقت جنگ خلیج فارس در کوزوو تکرار نشد و ناتو مانند بازوی مسلحی که براحتی قابل بکار گیری است ظاهر گردید و لذا به عنوان رقیب جدید ، سازمان ملل خود را تحمیل کرد ، جایی که امکانات متعددی برای از کار انداختن ابتکار عمل های آمریکا وجود داشت و دستیابی به موفقیت بسیار آسان بود . تقویم اجلاس واشنگتن حل و فصل بحران کوزوو توسط سازمان ملل را به تاخیر انداخت ، به گونه ای که ناتو خود را به عنوان تنها سازمان قادر به حل و فصل این درگیری ها تحمیل نمود و بدین سان خود را از نظارت سازمان ملل و اقتدار آن رها ساخت . همانگونه که آقایان پل کیله و فرانسوا لامی اشاره کردند ، " اگر این اجلاس به تعویق افتاده بود - همانطور که وقتی روشن شدن عملیات متحدین به درازا خواهد کشید برخی تعویق اجلاس را درخواست کردند - بدون شک خاتمه درگیری به مراتب سریعتر میشد و دخالت ناتو شاید به عنوان اقدام آمریکا با هدف دور زدن سازمان ملل محسوب نمیگردید " . مناقشات روابط سازمان ملل متحد و ناتو پس از بحران کوزوو را میتوان موازی و مضاعف شدن نقش این دو سازمان ، جست جوی استقلال ، یا به عبارت ساده تر اراده خدمت به طرح های اینترناسیونالیستی تر و بشر دوستانه تر و از این جهت که نزدیک به آرمانهای سازمان ملل اما با کارایی بیشتر بر شمرد . به هر حال این اتحاد جدید تقویت شده از خارج از طریق گسترش ناتو ، اما شکننده از داخل به دلیل وجود مخالفت ها و انتقادها ، وارد نیمه قرن دوم حیات خود شده است این واقعیت . این واقعیت که مقامات سیاسی و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بر روی جنبه های سیاسی مشارکت ناتو در جنگ کوزوو متمرکز گردیده اند جریان خود جنگ را مخفی نموده است . به همین جهت است که نیروهای مسلح اولین اتحاد نظامی جهان می بایست از استراتژیک های یوگوسلاو که مهتر و تبحر زیاد خود را برای کاهش تلفات و ضایعات بکار بستند درسهای زیادی بیاموزند ... پایان قسمت اول ادامه دارد ۀینک قسمت 2-3 , .. .... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ http://www.military.ir/forums/topic/25777-جنگ-های-نا-متقارن-تجارب-کوزوو-قسمت-5-پایان/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 130 - 139 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است
- 69 پاسخ ها
-
- 43
-
-
راکت اندازهای فجر-3/5 و فلق- 2 (fajr-3/5) راکت اندازهای فجر-3/5 و فلق- 2 (Fajr-3/5)
worior پاسخ داد به karkas تاپیک در راکت انداز ها
اون کامیون حامل فلق 2 چی هست ؟ -
آیا ایران در سال 1404 ایران به جایگاه تعیین شده در سند چشم انداز خواهد رسید؟
worior پاسخ داد به Skyhawk تاپیک در دکترین و استراتژی
این تاپیک به علت حجم انبوه هرزنوشته ها و بی هدف بودن مسدود شد ، ... اگر کاربران و مدیران قصد ادامه این بحث رو دارند ، تنها بصورت علمی ، مستند و مرجع دار حق دارند موضوعات و اتهاماتشون رو مطرح کنند ، برای این منظور اقدام به زدن تاپیک جدیدتری بکنید که این تاپیک بزودی حذف کامل خواهد شد ، افرادی هم در تاپیک های مشابه این و بحثهای سیاسی اقدام به ذکر مواردی غیر علمی و ارزشمند بکنند و صرفا من باب تفریح اقدام به اتهام زنی و برچسب زنی به مسئولان فعلی و سابق کشور بکنند مدتی امکان ارسال پستشون بسته خواهد شد ... موفق باشید . -
به نام حق عملیات کوتاژ (خیمه) عملیات خیمه یک مانور فنی در تکمیل لشکرکشی آمریکا به جزایر آلیوشان بود . در 15 آگوست 1943 نیروهای متفقین در جزیره کیشکا فرود آمدند ، مکانی که پیش از این در جون 1942 توسط نیروهای ژاپن تسخیر شده بود . اگرچه ژاپنی ها دو هفته قبل این بصورت مخفیانه این جزیره را ترک میکنند و نیروهای متفقین نیز بدون هیچ اقدام متقابلی به جزیره وارد میشوند ، با این حال نیرویهای متفقین متحمل بیش از 200 نفر تلفات میشوند که بسیاری از آنها بر اثر مین های ژاپنی سختی منطقه کوهستانی بود .! پیش زمینه ژاپنی ها تحت فرماندهی کاپیتان تاکجی اونو در ساعت 1 ، 7 جون 1942 با استعداد 500 نفر تفنگدار دریایی وارد جزیره کیشکا میشوند . به فاصله کمی از ورود ، به یک مرکز هواشناسی آمریکایی یورش میبرند که منجر به کشته شدن دو نفر و دستگیری 8 افسر نیروی دریایی آمریکا میشود . این 8 نفر بعد ها به ژاپن بعنوان اسیر جنگی فرستاده میشوند . در این حین 2000 نیروی دیگر ژاپنی نیز به فرماندهی دریابان مونزو آکیاما به بندرگاه کیشکا وارد شده و در آن مستقر میشوند . همچنین در دسامبر 1942 تعدادی واحد های ضد هوایی ، مهندسی رزمی و تعداد کمی پیاده نظام پشتیبانی نیز به انها میپیوندد . در بهار 1943 کنترل این جزیز به کیچیرو هیگوچی سپرده میشود . نقشه تسخیر و اجرای عملیات هواپیمای بی 24 آمریکایی کشتی ژاپنی در سواحل کیشکا را مشاهده میکند . در ادامه ، چیز دیگری برای شناسایی قابل تشخیص نیست . برای طراحان عملیات نیروی دریایی آمریکا "نبودن" تجهیزات ژاپنی کافی بود تا دستور تسخیر کیشکا خیلی زود صادر شود . با اینکه تلفات سنگینی در جزیره آتو متحمل شده بودند ، military.ir طراحان عملیات انتظار داشتند که عملیات پرهزینه دیگری اتفاق بیفتد . طراحان فنی ژاپنی هم چنین تصوری داشتند ، چرا که در واقع جزیره کاملا تنهای کیشکا نمیتوانست به مدت زیادی قابل دفاع باقی بماند و برنامه تخلیه آن را اجرا کردند . هر چند علایم کوچکی از عقب نشینی ژاپنی ها به چشم میخورد . یک بار توپ های ضد هوایی ژاپنی درحین یورش به کیشکا فعال شدند . اما در باقی روزهایی که نیروهای متفقین در هنگام عملیات تسخیر بر روی جزیره کیشکا پرواز میکردند کاملا خاموش بودند . در 15 آگوست 1943 ، لشکر7 آمریکا و تیپ 13 زمینی کانادا در سواحل مخالف بند کیشکا فرود می آیند . هم نیروهای آمریکایی و هم نیروهای کاندایی یکدیگر را بعنوان نیروهای ژاپنی اشتباه میگیرند و در نتیجه آتش خودی 28 آمریکایی و 4 کانادایی کشته میشود و همچنین 50 نفر نیز زخمی میشوند . مین های سرگردان ژاپنی با کشتی یو اس اس آبنررید DD-526 برخورد میکنند و شکاف عظیمی در پاشنه کشتی ایجاد میکند . این انفجار باعث کشته شدن 71 نفر میشود . 191 نفر در حین دو روز از گذشت عملیات گم میشوند که احتمال میرود بخاطر آتش نیروهای خودی کشته شده باشند . 4 نفر دیگر نیز بر اثر مین های زمینی و دیگر تله های ژاپنی کشته میشوند . نحوه ورود نیروهای متفقین به جزیره کیشکا عملیات کوتاژ هدف : پاک سازی نیروهای ژاپنی از جزایر کیشکا زمان : 15 آگوست 1943 اجرا شده توسط : متفین ، شامل نیروهای کانادایی و آمریکایی خروجی : امن سازی بخش مخالف جزیر کیشکا تلفات : 753 نیروی نظامی کشته و 478 نفر گم شده در حین عملیات 1 ناوشکن نیز دچار خسارت جدی میشود منابع : http://en.wikipedia....eration_Cottage Feinberg, Leonard (1992). Where the Williwaw Blows: The Aleutian Islands-World War II. Pilgrims' Process, Inc.. ISBN0-9710609-8-3. Garfield, BrianThe Thousand Mile War, Aurum Press, 1995 ISBN 1-84513-019-7 Goldstein, Donald M.; Katherine V. Dillon (1992). The Williwaw War: The Arkansas National Guard in the Aleutians in World War. Fayettville, Arkansas, USA: University of Arkansas Press. ISBN1-55728-242-0. Morison, Samuel Eliot (1951 (Reprint 2001)). Aleutians, Gilberts and Marshalls, June 1942-April 1944, vol. 7 of History of United States Naval Operations in World War II. Champaign, Illinois, USA: University of Illinois Press. ISBN0-316-58305-7. Perras, Galen Roger (2003). Stepping Stones to Nowhere, The Aleutian Islands, Alaska, and American Military Strategy, 1867 - 1945. Vancouver British Columbia: University of British Columbia Press. ISBN1-59114-836-7. استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری مجاز است WWW.MILITARY.IR
- 19 پاسخ ها
-
- 36
-
-
- جنگ جهانی دوم
- عملیات
- (و 4 بیشتر)
-
[quote name='013579' timestamp='1379118586' post='338565'] سلام. واریور جان،،،بذار دروغت نگم، من علاقه ایی به خوندن متن نداشتم...اما به خاطر زحمتی که کشیدی، یه چند تایی مثبت دادما...اگر لطف کنی ، اون قسمت مربوط به B-2 و F-117 رو اینجا نقل کنی ، ممنون میشم... خلاصه، حلال کن... [/quote] یادش بخیر ... [url="http://www.military.ir/forums/topic/287-جنگ-هوایی-در-یوگسلاوی/page__st__45"]http://www.military....وی/page__st__45[/url]
-
[quote name='ALFARD' timestamp='1379113065' post='338557'] پاسخ: یه گنجشک رو شاید نتونی بگیری،اما وقتی اون قدر خسته اش کنی که دیگه نتونه پرواز کنه براحتی میشه گرفتش قضیه این صرب هاست. حالا بگذریم که این مقاله سعی داشت بگه صرب ها پیروز میدان بودند و آمریکایی ها جز تلفات هیچی ندادند همچنین بیش از یک دهه از این جنگ گذشته و موشک های امروزی همگی استند آف شده اند... [/quote] بله ، مقاله هر چند که نویسنده اش یک فرانسوی هست ، اما تاکید بر شکستهای ناتو بعنوان درس ها و عبرت های گرفته شده از این جنگ دارد ، پس قطعا هدف مقاله حلوا حلوا کردن برای ناتو نیست ، ... این جنگ ماجرای فیل و فنجون بود ، از بعد نظامی و جغرافیای سیاسی جنگ ، ناتو و آمریکا با اون عظمت به هیچ هدف نظامی مشخصی دست پیدا نکردند ، از این نظر جنگ کوزوو شکست مطلق برای اتلانتیکی ها هست ، ولی اگر جنگ رو ابزار سیاست در نظر بگیریم ، تسلیم شدن یوگوسلاوی با سرویس کردن دهن مردم این کشور بدست اومد نه پیروزی در جنگ !! از این منظر استراتژی واقعی امریکا و متحدان نابود کردن زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی یک کشور برای تسلیم کردن یک ملت هست ، این استراتژی شکست کامل خودش رو در افغانستان در مواجه با ملتی که چیزی برای از دست دادن نداشتند به خوبی نشان داد ، آمریکا در افغانستان به کمک افغانی ها و برخی کشورهای منطقه حضور فیزیکی دارد اما بعد از 11 سال هیچ برتری فیزیکی و جغرافیایی نسبت به دشمن تعریف شده خود ندارد ، که این وضعیت ، هم شکست راهبرد نظامی را نمایش میدهد و هم شکست راهبرد سیاسی (استفاده از جنگ به منظور دستیابی به اهداف سیاسی) ...
-
به نام حق بیلان جنگ کوزوو چه بود ؟ طرح آمریکایی ها بسیار ساده بود ، فناوری پیشرفته آنان می باید نیروی هوایی و پدافند ارتش یوگوسلاوی را از کار انداخته و از هرگونه تحرک ارتش فدرال یوگوسلاوی ممانعت به عمل می کرد . ارتشی که خود را مخفی سازد نمیتواند جنگ کند و این چیزی است که آمریکا در جنگ خلیج فارس با عراق آن را ثابت کرد . این طرح می باید به رزمندگان آلبانی امکان میداد تا زمین را اشغال نمایند و سپس پذیرای نیروهای ناتو شوند . اگر حرف ژنرال پاکوویچ ، رئیس ستاد ارتش یوگوسلاوی ، را باور داشته باشیم طرح ارتش آمریکا حمایت از چریک های آلبانیایی همراه با بمباران بود . یپاه پریشتینا برای به شکست کشاندن این طرح به هفت روز زمان نیاز داشت . همانگونه که دیدیم آمریکایی ها امکانات هوایی خود را تقویت و به نفوذ نیروهای اوچکا به داخل مقدونیه و آلبانی کمک میکردند . پس از 45 روز نبرد ، چریک های آلبانی موفق نشدند هیچ گونه رخنه ای در دفاع از یوگوسلاوی در مسیر " یا بلانیکا " ایجاد نمایند .بنابراین ناتو تصمیم گرفت برای قطع جاده " پریزرن - حاکوویکا" به آلبانی حمله کند . عملیات " استرلا " روز 26 ماه می آغاز گردید و تا 5 ژوئن ادامه یافت . یکان های اوچکا که تحت حمایت یکان های منظم ارتش آلبانی قرار داشتند با کمک مستشاران ناتو که هدایت آتش توپخانه آنها را بر عهده داشتند ، به دفعات حمله کردند . اوچکا موفق شد در خطوط ارتش یوگوسلاوی رخنه کند و لذا آمریکایی ها اولین بار به منظور در هم شکستن مقاومت حریف از بمب افکن های راهبردی " بی 52 " استفاده کردند . به دنبال این بمباران ها ، آمریکایی ها اعلام کردند که دو گردان کامل ارتش یوگوسلاوی را از بین برده اند ، در حالی که فقط تعدادی سرباز و یک نفر افسر سرهنگ دوم یوگوسلاوی کشته شده بودند . از آنجایی که نیروهای مختلط آلبانی حتی به کمک بی 52 ها که 14 بار مواضع نیروها و نیز تیپ 549 موتوریزه یوگوسلاوی را بمباران کرده بودند موفق به نفوذ در خطوط یوگوسلاو ها نشدند ، عملیات " استرلا " لغو گردید . پس از شکست این عملیات بود که آمریکایی ها و انگلیسی ها اجرای یک عملیات زمینی را مد نظر قرار دادند . تعداد تلفات یکانها در این منطقه 25 کشته رزمی و 126 زخمی شمارش شده است . نیروی هوایی آمریکا مانند جنگ خلیج فارس همچنان میتواند به خود ببالد که موجب پیروزی آمریکایی ها با کمترین تلفات شده است . اگر چه آمریکایی ها و متحدین آنها تقریبا محتمل تلفات خاصی نشدند اما شواهد دقیق نشان میدهد که در مورد آلبانیایی ها وضع چنین نبوده است اگرچه هیچگاه آمار دقیق تلفات اوچکا و ارتش آلبانی مشخص نگردید . نیروی هوایی آمریکا میتواند از این که فقط یک فروند هواپیمای رادار گریز اف - 117 خود را از دست داده است به خود ببالد . اگر چه این هواپیماها توانسته بودند اهداف ثابت را منهدم کنند اما تعداد تانک های منهدم شده تا جایی که ما اطلاع داریم بسیار ناچیز است . بعلاوه ، تعدادی از اهداف ثابت مانند بعضی از مراکز ارتباطی و بویژه تونل واقع در فرودگان پریشتینا که هواپیماهای میگ - 21 در آن پناه گرفته بودند به دلیل این که به خوبی محافظت شده بود از بمباران ها در امان ماند . این تونل بارها بمباران شد ولی هواپیماها سالم ماند . هدف از حفظ این هواپیماها حمله به نیروهای ناتو در صورت وقوع یک حمله زمینی بود و سرانجام اینکه هواپیماهای متحدین قادر نشدند سامانه تقریبا ابتدایی و کهنه پدافند هوایی یوگوسلاوی را منهدم کنند . وانگهی جالب است اشاره کنیم که در دوره پس از جنگ خلیج فارس نیز آمار تلفات ارائه شده توسط آمریکایی ها بسیار ناچیز بود و می باید منتظر انتشار سند " عملیات طوفان صحرا ، ارزیابی جنگ هوایی " می بودیم تا آمار دقیق و کامل به دست آید . در این سند رسمی معلوم شد که تعداد هواپیماهای ساقط شده 38 فروند بود 48 فروند دیگر متحمل چنان خسارت هایی شدها اند که از رده خارج گردیده اند . در بالکان شاهدان زیادی تایید کرده اند هواپیماهای متحدین را که یک موتور آنها آتش گرفته و به سمت مرزها در حال پرواز بودند مشاهده کرده اند . روشن است که تعدادی از هواپیماها ناگزیر به فرود اجباری در کروواسی و مقدونیه بودند که تعداد واقعی آنها هنوز مشخص نشده است . در عوض یک چیز قطعی است و آن اینکه اگر هواپیماهای متحدین در ارتفاع پایین تر پرواز میکردند ، میتوانستند تانک های بیشتری را منهدم کنند اما تعداد بیشتری از هواپیماهای خود را از دست میدادند . نوید های دروغین فناوری پیشرفته امریکا با بیلان دروغین در خصوص تلفات و ضایعات ارتش یوگوسلاوی بر ملا شد . کلیه آمارهای ارائه شده توسط ناتو تقسیم بر 10 شده بودند . اگر این آمار فقط تبلیغات مرعوب سازی مردم یوگوسلاوی را تشکیل میداد و یا به منظور حفظ روحیه غربی ها بود میتوان آن را جزیی از یک عملیات " جو سازی " (انتشار اخبار جعلی) به شمار آورد . اما اگر ناتو واقعا آمارهای خودش را باور کرده بود چنانچه عملیات زمین اجرا میشد با یکصد تانک بیشتر از آنچه پیش بینی کرده بود مواجه میشد . ژنرال پاکوویچ تایید کرده است که ارتش یوگوسلاوی 260 قبضه توپخانه 180 سامانه ضد تانک و یکصد هطار نفر سرباز در خاک کوزوو در اختیار داشته است . شاید ارتش یوگوسلاوی نمیتوانست از همه این نیروها استفاده کند اما میتوانست با انتخاب یک جنگ چریکی محدود ، از یوگوسلاوی باتلاقی برای نیروهای آمریکایی بسازد که برای این نوع جنگ آمادگی نداشتند . نیروهای مسلح یوگوسلاوی نیز به سهم خود دریافتند که نیازمند مدرنیزه کردن سامانه های پدافند هوایی و نیروی زمینی و نیز کامل تر کردن این دو سامانه هستند . همچنان که می توان به دو نتیجه کلی دست یافت " اول اینکه لازم است قبل از اینکه دشمن از مواضع خود عقب نشینی کند تلفات و ظایعاتی را به او تحمیل کنیم ، کاری که ناتو انجام آن را پیش بینی نکرده بود . در نتیجه نظامیان یوگوسلاوی توانستند بیش از یک ماه به تحمل چنین شرایطی ادامه دهند . بعضی ها فکر میکردند که انها (یوگوسلاوها) نسبت به بمباران ها بی تفاوت هستند و به محض فرا رسیدن فصل پاییز خیال آنها آسوده تر گردید و انجام این بازی " قایم با شک " باز هم ساده تر خواهد شد . نکته دوم این است که تجربه نشان میدهد حفاظت در مقابل بمباران های هوایی ممکن است . مطمئنا آتشبارهای سامانه روسی اس 300 حتی برای کشورهای ثروتمند نیز گران هستند . اما اگر جنگ کوزوو را در نظر بگیریم (کلیه خسارات و محاسبه عواقب ناشی از شکست) که یکصد میلیارد دلار هزینه برای یوگوسلاوی در بر داشت در میابیم که نهایتا این هزینه جبران شده است . اگر پاره ای از اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی را باور کنیم ، یک سامانه پدافند هوایی خوب میتوانست در مقابل حملات ناتو نقش بازدارنده داشته باشد . این سامانه ها میتوانند از نیروهای مسلح حفاظت کنند اما هرگز قادر به حفظ غیر نظامیان نیستند . این مشکل در گفتگوی بین رییس جمهوری یوگوسلاوی اسلوبودان میلوشویچ و ژنرال پاکویچ ، بلافاصله پس از امضای توافقنامه " کومانوفو " در 11 ژوئن 1999 مطرح گردید . ژنرال خطاب به رییس جمهور گفت : " ارتش میتواند مقاومت کند و میلوشویچ جواب داد : " بله ژنرال ، ارتش میتواند اما صربستان نمیتواند ، مردم نمیتوانند " . به نظر میرسد یوگوسلاوی تسلیم شد تا آنچه از زیر ساختهای این کشور باقی مانده بود را حفظ کند و شاید میلوشویچ از خود پرسیده باشد که یوگوسلاو ها چگونه در زمستان زنده خواهند ماند ، اگر آنها نتوانند حتی خود را گرم کنند . بعضی ها معتقدند که رییس جمهور پیش از هر چیز به قدرت خود فکر میکرده و شرایط دشواری که مردم یوگوسلاوی قبل از آغاز بمباران در آن به سر میبردند اصلا برای او مهم نبوده است . نظر فرانسوا هایزبرگ این است که با بمباران زیر ساخت های یوگوسلاوی پیروزی به دست نمی آمد . او در این باره میگوید : " ما برای ضربه زدن به صرب در کوزوو ناگزیر به پذیرش خطرات زیادی بودیم . این کار نسبت به جنگی که علیه زیر ساختهای غیر نظامی هدایت میگردید ارجحیت داشت . ممانعت از جریان آب در دستشویی های ساختمانهای بلگراد مطلقا ربطی به نظامی گری ندارد . اگر این کار به دلیل این انجام میشد تا غیر نظامیان علیه میلوشویچ برگردند من این منطق را درک میکنم اما هیچ ساقه تاریخی مبنی بر اینکه چنین راهبری موثر باشد نمیبینم . این راهبرد یعنی هدف قرار دادن مردم با بمباران های راهبری ، کارایی ندارد " . " رابرت . آ . پیپ " در کتاب خود تحت عنوان " بمباران برای پیروزی " بکارگیری بمباران های راهبری یک هدف را تجزیه و تحلیل مینماید . نتیجه گیری او روشن است : " تاریخ نشان میدهد که به کارگیری نیروی هوایی در بمباران راهبری کمتری کارایی را دارد . اولا تنبیه کارایی ندارد . ملتهای متمدن وقتی که منافع حیاتی آنها در معرض خطر قرار میگیرد مقاومت عظیمی به خرج میدهند که سلاح های متعارف قادر به شکستن آن نیست . سلاح ضعیف و متوسط بیش از آنکه ایجاد ترس کند عصبانیت را برخواهد انگیخت . بمباران موجب بی تفاوتی و نه شورش میگردد " . با جنگ کوزوو نیروهای یوگوسلاوی " توانمندی های نامتقارن " را در رقابت با قوی ترین متحدین نظامی نشان دادند و این تجربه را به همراه اوردند که هیچ بازیگری آنچنان قدرتمند نیست که کاملا در امان باشد . اگر این تحلیل با پیروزی در جنگ دنبال شود چناکه ما کوشیدیم در اینجا به نمایش بگذاریم ، جنگ کوزوو ناتوانی فناوری را در پاسخ به تمامی مشکلات جهت حل و فصل یک درگیری آشکار ساخته است . پایان ، با تشکر از همه دوستانی که این 5 بخش رو مطالعه کردند ، ... لینک تاپیک های قبلی ... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-1/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 151 - 157 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است . تصاویر ... ؛ فرودگاه های زیرزمینی زلویا و اسلاتینا .. ؛
- 69 پاسخ ها
-
- 40
-
-
محمد جان ، عذر میخوام ، موس ام لیز خورد و اشتباهی منفی دادم ، اما در جای دیگری جبران کردم ، ...
-
[quote name='death2' timestamp='1378489319' post='336807'] البته این قسمت اغراق امیز بود اما در بقیه موارد میتونه کمک کنه در ضمن حتی در صورت کشف موشک های امریکایی و اعلام به اسد باز هم فرقی نداره امریکا بیشتر به دنبال نابود کردن تاسیسات هست و البته قصد نابودی تمامی ذخیره شیمیایی اسد رو هم داره ک رسیدن به این یکی رو کمی سخت میکنه [/quote] چرا اغراق آمیز باشه ؟ مسیر پرتاب موشکهای تاماهاوک به سواحل سوریه رو نگاه کن ، کاملا باید از میان اون ناوها عبور کنه ، کافیه روسها جی پی اس رو مختل کنند و یا داده های غلط بفرستند ، در این شرایط آمریکایی ها مجبور خواهند شد دست به دامن گلوبال هاوک و آواکس بشن تا با تعیین موقعیت موشک های کروز داده اصیل رو از تقلبی برای موشک تفکیک کنند ، این دیتالینک یعنی یک شنود اساسی و بسیار مهم برای روسیه که باز هم قابل اخلال هست ... لازمه بدونین که چنین سامانه هایی سالهاست که در ایران موجوده و عملکردش رو هم در نشاندن پهپاد دیدید ...
-
[quote name='mohammaddanger' timestamp='1378978957' post='338282'] سلام بازی خوردن یعنی همین ؛ یعنی پیش فرض های ذهنی ما به اندازه ای محدود شود که توان درک واقعیت رو نداشته باشیم ! آیا به نظر شما اسرائیل ـ آمریکا و روسیه نمیتوانند منافع مشترکی داشته باشند ؟ اینجا که ما میدونیم امکان حمله بو سوریه وجود داره و اونهم نه فقط از یک راه ؛ اگر بعد از خلع سلاح شیمیایی سوریه بشار اسد ترور بشود چه ؟ ارتشی که نه سلاح استراتژیکی در اختیار دارد و نه فرماندهی منسجمی دارد چه خواهد کرد ؟ اگر فردا به جای اینکه موشک های کروز شلیک بشوند ده ها موشک جریکو و ... از اسرائیل به سوریه شلیک بشوند چه ؟ نکند در اینجا واقعا انتظار دارند که موفقیت های سامانه ای مانند آیرون دام عمومی بشوند ؟ اگر فردا در سکوت رفتاری ناتو ؛ یک فروند بی ۲ اقدام به بمباران سوریه با بمب های EMP بکند چه ؟ اگر فردا روسیه به صورت ناگهانی راه را برای ناتو باز بکند چه ؟ اصلا چرا روسیه در حال تحریک ناتو است ؟ چرا ناگهان دستور ارسال اس ۳۰۰ میدهد و دقیقه ای بعد حرف از خلع سلاح شیمیایی اسد میزند ؟ چرا اردن در حال آماده باش است ؟ اصلا چرا نیروهای نظامی مستقر در اردن به سمت مرز ها حرکت کردند ؟ چرا ترکیه که حامی جبهه غربگرای مخالفان است ؛ به النصره هم کمک میکند ؟ چرا رپیس جمهور ایران حرف از تلاش برای عدم جنگ میزند و دهقان خبر از ارسال خیل سلاح هایی موشکی به سوریه میدهد ؟ ما از تمام اخبار اطلاع نداریم وگرنه این چراها بیشتر هستند ! بصورت کلی وقتی داریم در زمین دیگران بازی میکنیم ( بعد از ۲۰۰۹ ) هر لحظه احتمال غافلگیری وجود دارد ... و اما این غافلگیری یعنی چه ؟ یعنی اینکه رویدادی حادث بشود که ما انتظار آن را نداشته باشیم ! مثلا هلی بورن سنگین آمریکا در دمشق ! ما میتوانی بسیاری از حالات رو حدس زده و در نظر داشته باشیم ولی نمیتوانیم برای همه آنها آماده بشویم. [/quote] اینها احتمالا و فرض هایی که از جانب ما و شما در نظر گرفته میشود ، آنقدر پیچیده نیستند که سوری ها هم نتوانند در نظر بگیرند ، آنها و سیاستمداران ما هم اطلاعات دقیقتری از موضوعات دارند ، در همه این فرض ها یک چیز مشترک است آنهم " احتمال بسیار بالای حمله " اینجا تفاوتها در چگونگی حمله است ، بنابراین خود دانستن اینکه حمله آغاز میشود و رصد امکانات دشمن و همین احتمالات بیانگر تمهیداتی است حداقل در سطوح ابتدایی باید در نظر گرفته شوند ، مثلا در حالی که در شرایط صلح نیاز به تجمیع تجهیزات جهت تعمیر و نگهداری و بروز رسانی است در حین تهدید به حمله از تمرکز انبوه تجهیزات در یک نقطه جلوگیری شود تا با یک حمله منهدم نگردند و دشمن مجبور باشد برای زدن تعداد زیادی هدف آسیب پذیر تر شود ، حال میخواهد این حملات با جنگنده باشد یا موشک کروز و حتی استفاده از نیرومخصوص و ... بحث های مربوط به احتمال حمله و درجه بندی نزدیک تر شدن به لحظه جنگ تغییراتی در سطوح لجستیک آماد و پشتیبانی ، فرماندهی و کنترل بوجود میاورد ، باقی مواردی که فرمودید ارتباط مشخصی با غافلگیری شروع جنگ ندارد بلکه مربوط به عملیات های فریب دهنده میشود که چینش نیروهای هدف بر روی زمین را متناسب با نقشه های تهاجم تغییر میدهد ، من باب مثال ، فرماندهان ارتش عراق میدانستند که قرار است حمله شود و لذا حمله امریکا به صدام غافلگیر کننده نبود ، اما همزمان لشکر 4 امریکا در ترکیه پیاده شد و لشکر سوم در عربستان کویت ، فرزندان صدام که رهبران جنگ بودند بر این تصور بودند که از کشورهای عربی به آنها حمله نخواهد شد و اعراب خیانت نمیکنند ، و این نیروپیاده کردن بیشتر برای جلوگیری از احتمال آشوب و درگیری های کنترل نشده است و حمله از سمت شمال (ترکیه) خواهد بود و مناطقی که درگیری در آن سختتر هست ، بدین تفسیر غلط کربلا گپ یا احد بغداد از حجم نیروهای ارتش تخلیه شد و فقط گارد ریاست جمهوری در آن باقی ماند که این گارد با پاسخ سنگین هوایی مواجه شد و حمله بواسطه نیرو مخصوص از شمال عراق آغاز گشت ، حمله شمال در واقع یک حرکت ساده و کم حجم بود و عمده نیروی زرهی ائتلاف از جنوب با محاصره شهرها و روستاها بدون درگیری خود را به 4 کیلومتری بغداد رساند و ارتش عراق که به شمال رفته بود تا با یک هدف نه چندان ارزشمند درگیر شود بسیار دورتر از آنی بود که بتواند بغداد را نجات دهد ، به همین دلیل بغداد در کمتر از یک هفته فتح شد ، و ظاهرا جنگ پایان یافت (البته در رسانه ها) ولی نجف کربلا و سایر شهرها یک سالی طول کشید تا تسلیم شدند و فلوجه و تکریت مرگ و تلفات سنگین نظامی برای آمریکا رقم زدند ، که از آن نه بعنوان ادامه جنگ ! بلکه جنگ داخلی در عراق و مشکلات بی نظمی های پس از جنگ یاد میشد ... در مورد خط آخر ، فروض و احتمالات همیشه وجود دارند ، آخرین استراتژی نیروهای مسلح از دید ما ، در واقع اولین استراتژی آنهاست ! " جنگ شد و همه امکانات ما منهدم شد ، از قایق و زیردریایی و کشتی تا زیر ساخت نظامی و تانک و هواپیما ، حال چه کنیم ؟ " ، در کشورهایی که احتمال میرود مورد تخاصم قرار گیرند ، تجهیز قوا و امکانات و برنامه ریزی ها بر چنین مبنایی صورت میگیرد ...
-
[quote name='mohammaddanger' timestamp='1378930597' post='338210'] با تشکر ؛ E8-JOINT STAR نمونه جدید تری داره یا نه ؟ صد البته بستگی به شرایط داره ؛ امروز آمریکا میتونه سوریه رو غافلگیر بکنه ! عمق استراتژیک سوریه محدود شده و تهدید به حملات دریاپایه باعث محدود تر شدن این مناطق گشته ؛ نیروهای رزمی سوریه عملا در حالت انجماد قرار دارند ؛ ذخایر تسلیحاتی جابجا شده اند ؛ اگر آمریکا در دو هفته گذشته خوب مشاهده کرده باشه ؛ امروز گذینه های مختلفی برای حمله داره ! حتی برای ایران ! تئوری آشوب راه رو برای غافلگیری سنگین باز میکنه ... ما نه اردوغان رو میشناسیم و نه السیسی رو ! نه حتی اهداف بندر بن سلطان رو ! نه الهام رو ! نه پوتین رو ! و .... و آیا اینکه اینها راس کار هستند یا یک شو برای ما ! همه اینها قابلیت هایی دارند که اگر یک نفر در موقعیت زمانی مناسب این قابلیت ها رو بهم برسونه میتونه هر کاری بکنه ... کار دنیا دوز و کلک نداره ؛ وقتی تاس میندازی تا آخرین لحظه از نتیجه اطمینان نداری همین فرصت ها برای همه وجود داره ؛ بخصوص برای ایران ؛ اگر ازش درست استفاده بکنیم [/quote] سال گذشته صحبتهایی برای بازنشسته و از رده خارج کردن جوینت استار مطرح شد ولی موافقت نشد و تاریخ ماموریتش تا 2030 تمدید شد ... در حال حاضر جایگزینی که مد نظر دارند p-8 posidon هست که هواپیمایی جدید تر و با قابلیت بیشتر هست که گویا همین امسال عملیاتی خواهد شد .... ---- موضوعی که در مورد غافلگیری وجود داره این هست که سوریه میداند قرار است حمله شود ، الان که بیشتر از 10 روزه ، پس توی این مدت امکانات وسیعی رو فراهم خواهد کرد که قدرت آفندی و پدافندی خودش رو در بمباران اولیه حفظ بکنه ،و سایر اقدامات ، چون آمریکا مجبور هست برای شروع جنگ توافقات بین المللی کسب کنه و این موضوع رو بدقت آشکار خواهد کرد ... حتی اون کشورهای عربی که فرمودید احتمال حمله اشون به سوریه و یا حتی ایران هم میره ، اما برای این کار کافیه نیروهاشون رو روی زمین جابجا کنند و چند تا مانور مشترک بگذارند ، اطلاعات بسیار دقیقی از فعالیت هاشون به ما خواهد رسید ، و هم دلایل سیاسی داره و هم دلایل تکنولوژیکی و اطلاعاتی .... [quote name='death2' timestamp='1378931204' post='338216'] منطقا ناتو هم باید در شرایط مشابه بوده باشه یعنی شاید نتونه تجهیزات رو با دقت بالا بزنه اما در مورد تسهیلات یک بحث دیگه هست خیلی راحت میتونست مراکز فرماندهی و ... رو بزنه تا جلوی ادامه این شرایط رو بگیره و خیلی سریع یک ارتش متحد نظام مند رو به جوخه هایی بی ربط از هم تبدیل کنه درست همون اتفاقی که تو عراق افتاد (البته در عراق نابود کردن فرستنده های رادیویی خیلی موثر بود ا) [/quote] مشکل اینجاست که اونها شیرازه فرماندهی و کنترل هدف رو از هم میپاشند ولی خودشون همچنان چنین قدرتی رو حفظ میکنند ، بنابراین پایداری عملیاتی و سرعت عمل به مراتب بالاتری نسبت به هدفی که بهش حمله میکنند دارند .. [quote name='Lord-Soldier' timestamp='1378954237' post='338250'] مرگ عزیز! یک ارتش و یک تلفن نبود! شما فرض کن یک سرهنگ، از طریق سرگردهایش، گردانها را از طریق یک تلفن اداره می کند. به نوبت خودش، خود این سرهنگ و چند سرهنگ دیگر نیز با یک سرتیپ در ارتباطند. همینطور به بالا. به این ساختار، ساختار درختی می گویند. ( 2 نمره! ) از اونجایی که دکترین یوگوسلاوی جنگ در عمق بود، احتمالا چندین مرکز مخابراتی رزرو و مخفی هم در اختیار داشتند. کلا مارشال تیتو یک آدم قدی بود که زیربار هیچ کسی نمی رفت. با وجود اینکه سوسیالیست بود جزو پیمان ورشو هم نبود و یکی از تاسیس کنندگان جنبش عدم تعهد بود. دکترینش هم با دکترین شرقی تفاوت داشت. (همونطور که دیدید) [/quote] مسئله که فقط با یک تلفن حل نمیشه ، بین یگان های متحرک عملیاتی در خط مقدم درگیری و واحد پدافندی باید یک رابط فرماندهی وجود داشته باشه ، این یگانهای متحرک نمیتونند که کابل تلفن رو دنبال خودشون بکشند توی منطقه درگیری ! و از همه مهمتر اینه که چنین تکنیکی فقط در حوزه دفاع داخلی که امکانات مخابراتی با سیم شما قد میده ممکن هست ، در زمان انجام عملیات برون مرزی و تک تهاجمی قطعا نیاز به مخابرات بی سیم دارید و هر چقدرکه نیروهای مسلح شما دورتر عملیات کنند به مخابرات برد بلند تا تجهیزات ماهواره ای احتیاج هست ، البته در ایران اخبار خوبی از سامانه های متحرک ترپوسکتر رسیده که نشانگر دقت نظر به این موضوع هست ...
-
به نام حق قسمت چهارم از آنجایی که همه هواپیماهای متحدین دارای یک سامانه ارتباطی نبودند لذا ناچار بودنداولا بر روی فرکانس های باز با یکدیگر در ارتباط باشند و ثانیا به زبان انگلیسی مکالمه کنند که این امر امکان استراق سمع مکالمات خلبانان متحدین را برای ارتش فدرال فراهم میکرد . آنها همچنین از اساتید غیر نظامی زبان انگلیسی برای ترجمه هر چه آسانتر و سریع ترپیام ها بهره میجستند . حتی اگر ناتو تلاش میکرد که کدها را تا جایی که ممکن بود عوض نماید با این حال پس از 24 ساعت رزم این کدها تکرار میشد و یوگوسلاوها قادر میشدند که از این تکرار برای تجزیه و تحلیل ها استفاده کنند . اگر نیروی هوایی در حمله به اهداف تاکتیکی ناتوان ظاهر شد ، نیروی زمینی آمریکا تقریبا خود را به حال خود رها شده احساس میکرد زیرا عملیات زمینی در دستور کار قرار نداشت . لذا آنها تلاش کردند تا نقاطی را برای استقرار بالگرد های آپاچی در آلبانی مشخص کنند . با توجه به اینکه این عملیات بخشی از تبلیغات ناتو را تشکیل میداد ولی از هر نظر ناکام بود . در حقیقت فرماندهی جنگ روانی آمریکا محاسبه کرده بود که فقط به نمایش دراوردن تصویر این بالگردهای ضد تانک برای ترساندن حریف کافی است . اما ارتش یوگوسلاوی فراموش نکرده بود که آمریکا در ویتنام 5000 بالگرد از دست داد و این هنوز قبل از وجود موشک های ضدهایی سام - 7 بود . در نتیجه اغلب این بالگردها هرگز وارد خاک البانی نشد و این موضوع در مقابله با زیان از دست دادن یک فروند بالگرد 14 میلیون دلاری و دو افسر آمریکایی در مقابل انهدام فقط یک تانک کهنه و قدیمی روسی از نوع تی 55 و مطمئنا خالی از خدمه صورت گرفت . عملیات استقرار بالگردهای آپاچی همه ضعف های لجستیکی آمریکا را به نمایش گذاشت . شکست این عملیات تبلیغاتی با این حال این امکان را فراهم کرد تا آمریکایی ها بفهمند که عملیات ناتو مستلزم این است که از چند ماه قبل بتوانند در خاک مقدونیه یا آلبانی استقرار یابند . سامانه های پیشرفته تر دیگر نیز چندان موثر و کارامد نبود . هواپیماهای E8-JOINT STAR برای اولین بار در جریان جنگ خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفته بود . این هواپیما برای تعیین موقعیت واقعی تحرکات خودروها کارامد بودند ولی قادر به تفکیک و تمایز آنها نبودند . هواپیماهیا جوینت استار همچنین مسئول اتوبان معروف به اتوبان مرگ بودند . آمریکایی ها قصد داشتند در این اتوبان کلیه تانک ها و نفربر های عراقی خارج شده از کویت را منهدم نمایند . در حقیقت اغلب خودروهای منهدم شده خودرو های غیر نظامی بودند که توسط عراق در رزم در حال عقب نشینی غارت کرده بود . پس از گذشت ده سال این هواپیماهای پیشرفته هنوز قادر به تشخیص یک ستون تانک از یک کاروان تراکتور آلبانیایی نبودند . تلفات و ضایعات ناچیز ارتش یوگوسلاوی نشان میدهد که این هواپیماها آنچنان که از انها انتظار داشته اند کارامد نبودند .فراموش نکنیم که انها تنها هواپیماهای دیده بانی هوایی نبودند . بدون سرنشین های هانتر و پریدیتور در ارتفاع پایین پرواز میکردند و چند فروند از آنها نیز سرنگون شدند . هواپیماهای شناسایی میراژ F-1CR ، اتاندارد 4 و هواپیماهای جنگ الکترونیک (آمریکایی ها کلکسیون عظیمی از این نوع هواپیماها دارند BOEING RC-135S کبرا بال ، RC-135U کومبا سنت ، RC-135V ریورجوینت ، EC-130E کوپاس کال ، و تنها هواپیمای قادر به برخواستن از روی ناو هواپیمابر یعنی EA-6B پراولر ) با پرواز در ارتفاع بین 5000 تا 8000 متری فضای صحنه نبرد را اشغال میکردند .فضای واقع در ارتفاع بین 10 تا 20 هزار متر توسط میراژ 4 و بویژه هواپیما - رادارهایی چون جوینت استار و آواکس مورد استفاده قرار میگرفت و بالاخره در ارتفاع بین 20 هزار تا 30 هزار متر برای هواپیماهای معروف U2 اختصاص یافته بود ، در حالی که در فضای بین 400 تا 36هزار کیلومتری حدود 50 ماهواره وجود داشت که در میان آنها تنها 2 ماهواره اروپایی بودند . این ماهواره ها قبل از حمله ، تمام خاک یوگوسلاوی را رصد کرده و 600 هدف راهبردی را تعیین کرده بودند . ضعف و ناتوانی راهبر آمریکا فقط نتیجه سامانه جنگ افزاری نبود بلکه بویژه از فقدان سرعت پاسخگویی در مقابل تحرکات ارتش فدرال یوگوسلاوی ناشی میگردید . عملیات کوزوو را میتوان با چرخه OODA توضیح داد ؛ رصد Observation ، جهت یابی Orientation ، تصمیم Decision و اقدام Action . سرهنگ بوید معتقداست که هر درگیری میتواند به مثابه دوئل بین دو حریف باشد که اقدامات حریف خود را مشاهده و رصد میکنند Observation ، خود را در جهت اقدامی که در جریان است قرار میدهند Orientation ، سپس برای همان عمل یا عکسالعمل تصمیم میگیرند Decision ، و سرانجام اقدام میکنند Action . حریفی که موفق شود این چرخه را قبل از دشمن خود کامل نماید به یک مزیت قابل ملاحظه دست خواهد یافت . بر اساس این فرمول آشکارا به نظر میرسد که چرخه بمباران آمریکا در سطح راهبردی و عملیاتی AirTasking Order بسیار کند بوده است . در حقیقت این چرخه برای تکمیل شدن سه روز زمان لازم داشت فرصتی قابل قبول برای انهدام اهداف ثابت ، اما ارتش یوگوسلاوی موفق شده بود قبل از آغاز درگیری همه آنها را تخلیه نماید . در سطح تاکتیکی این چرخه سریع تر بود (حدود 12 ساعت) ، اما این چرخه هم در کوزوو بسیار کند ظاهر شد . ارتش یوگوسلاوی از تناوب زمانی عبور ماهواره های شناسایی به خوبی آگاه بود و از آن علیه ناتو استفادهکرد . از آنجایی که یوگوسلاو ها چرخه تاکتیکی را کاملا میشناختند یکان های تاکتیکی خود ( تانک ها ، توپخانه ها و ...) را برای عکسبرداری ماهواره های جاسوسی نیروهای ائتلاف به نمایش میگذاشتند و پس از عبور این ماهواره ها آنها را با تجهیزات فریبنده جایگزین کرده و تجیهزات واقعی را در محل های مطمئن استتار میکردند . آمریکایی ها به کندی چرخه خود پی بردند و تلاش کردند و تلاش کردند تا در زمان واقعی و به موقع واکنش نشان دهند . از این رو آنها تصمیم به استفاده از سامانه های دیده بانی و رصد دیگری نظیر هواپیمای OA-10 گرفتند . پرواز این هواپیما بدون وقفه درمیدان نبرد ولی در ارتفاع 15 هزار پایی انجام میگرفت و معلوم شد که چنین هواپیمایی محدودیت های زیادی برای این هواپیما ایجاد میکند . در زمینه اطلاعات تاکتیکی ابتکار عمل در استفاده از تعداد زیادی هواپیمای بدون سرنشین بود اما اینها نیز کارایی بیشتری نسبت به سایر سامانه های اطلاعاتی از خود نشان ندادند . در تمام طول مدت عملیات ابتکار عمل در دست ارتش یوگوسلاوی بود . در این مورد یک افسر ناتو ، سرگرد هوایی دیوید ویلبای ، میگوید : " ما برای افزایش سرعت پاسخگویی مان و حل مشکلات با بیشترین سرعت ممکن دست به هر کار میزنیم " . بیلانی اسف بار برای بزرگترین اتحام نظامی که تا کنون تشکیل شده است . تجزیه قوا " تجزیه قوا " هنر تبدیل کردن نیروی دشمن به کمترین و بی ارزش ترین مقدار ممکن است .برای مثال اگر تیرباری بر روی موضع یک یکان پیان اتش بگشاید این یکلان بلافاصله با سنگر گرفتن در حفره های زیر زمینی خود را با حمله انجام شده تطبیق داده ، قدرت تیر بار را ناچیز و بی ارزش و در نتیجه تجزیه مینماید . در خلال جنگ کوزوو ، ارتش فدرال یوگوسلاوی با پراکنده کردن و استتار تمامی یکانهای خود ، نیروی هوایی متحدین را تجزیه نمود . چهار نوع تجزیه قوا را میتوان بر شمرد : موضعی ، عملکردی ، زمانی و روحی در " تجزیه قوای موضعی " ، بردن قوای دشمن به زمان و مکان نا مناسب آن را تجزیه و بی ارزش میکند . نیروهای متحدین اگر قادر بودند تعدادی کافی از نیروهای خود را برای تظاهر به یک تک زمینی از سمت شمال با عبور از دشت های واقع در مرکز یوگوسلاوی و مجارستان ، به مجارستان اعزام نمایند ، می توانستند این نوع تجزیه قوا را اجرا کنند . به این ترتیب ارتش یوگوسلاوی ناگزیر میشد نیروهای خود را تقسیم کرده و با بسیج نیروها در ویودین (شمال صربستان)خود را برای پاسخ به حمله زمینی احتمالی آماده کند . بنابراین این نیروها برای عملیات جاری در کوزوو غیر قابل استفاده شده و بدین ترتیب اجرای عملیات آفندی زمینی تسهیل میشد . در" تجزیه قوای عملکردی " ، قوای دشمن با افزایش حملات همزمان تضعیف میشود . این کار میتوان با به کاری گیری سامانه های مختلف جنگ افزاری اجرا شود . در اینجا مجدد موضوع یکان پیاده که با سنگر گرفتن در حفره های زیرزمینی کارایی تیربار دشمن را تضعیف نموده باداور میشویم . این یکان هر چند از اتش مستقیم تیربار دشمن محافظت شده است اما در مقابل تیر منحنی خمپاره حفاظت ندارد ، اگر تیر مستقیم تیربار با چند تیر متحنی خمپاره ترکیب شود ، این یکان پیاده را بر سرو دوراهی قرار خواهد داد و تردید خواهد نمود که آیا زیر اتش غیر مستقیم خمپاره باقی بماند و یا اینکه با خروج از سنگرها اتش تیربار را تحمل کند . در " تجزیه قوای زمانی " با دستگاری زمان از طریق اصل غافلگیری قوای دشمن را تضعیف میکنند . امروزه هم به دلایل سیاسی و هم به دلایل لجستیک اجرای غافلگیری راهبردی عملا غیر ممکن است . اینکه آمریکایی ها نتوانستند ارتش یوگوسلاوی را غافلگیر کنند به این ارتش امکان داد تا به اسانی خود را متفرق سازد . این پراکندگی نه تنها شامل یکان های رزمی شد بلکه تمام یکان های پشتیبانی و تمام ذخایر از جمله ذخایر مهمات ، ذخایر قطعات یدکی و همه گونه سوخت را نیز در گرفت . پراکندگی ذخایر با حرکت به سمت مواضع موقت سه روز قبل از آغاز بمباران ها شروع شد و در تمام طول جنگ این تدبیر برای دخایر مهمات ادامه یافت . اگر چه ارتش یوگوسلاوی طرح های پراکندگی زیادی داشت ولی با مسایل متعددی مواجه بود : بعضی از ذخایر به لحاظ آماده نشدن نتوانستند قبل از شروع بمباران جابجا شوند چراکه وسایل نقلیه و مواضع موقت به اندازه کافی وجود نداشت ، تعداد زیادی از ذخایر پالت بندی نشده بود و از این رو حمل و نقل آنها مشکل بود . همچنین تعداد زیادی از رزمندگان برای حفاظت از این مواضع موقت به کار گرفته شده بودند و لذا نمیتوانستند در اقدامات پراکنده سازی شرکت نمایند . به طور کلی این عملیات توام با موفقیت بود زیرا ارتش یوگوسلاوی موفق شده 8000 تن مهمات ، 15 هزار متر مکعب سوخت در142 محل ، اغلب پمپ های بنزین و نیز 800 تن قطعات یدکی ، تایر و باتری و انواع وسایل نقیه را پراکنده سازند . سرانجام " تجزیه قوای روحی " ؛ که شامل تضعیف دشمن با حمله به روحیه او صورت میگیرد .آمریکایی ها بای اجرای این نوع جنگ ، یکان ویژه ای به نام یکان " جنگ روانی " دارند که به هر حال نتوانست روحیه حریف خود را تضیف نماید . نگرانی سربازان یوگوسلاوی حاضر در صحنه نبرد د مورد افراد خانواده آنها که در معرض خطر کشته شدن در بمباران های هواپیماهای آمریکایی قرار داشتند ، بسیار بیشتر از بمباران مواضع خودشان انها را مشوش و آشفته میکرد . پایان قسمت چهارم ادامه دارد انشالله ۀینک قسمت 1-2-3 و ... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-1/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military.ir/forums/topic/25777-جنگ-های-نا-متقارن-تجارب-کوزوو-قسمت-5-پایان/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 151 - 157 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است . تصاویر و توضیحات ....؛ میراژ F1-C . . بدون سرنشین هانتر ، هانترها بیش از 4000 ساعت ماموریت در جنگ کوزوو انجام دادند . . . هواپیماهای شناسایی و جنگ الکترونیک ... ؛ RC-135U COMBAT SENT . . RC-135S COBRA BALL . . RC-135V RIVER JOINT . . Northrop Grumman EA-6B Prowler . . E-8 JOINT STAR . . تصویری از داده های میدانی رادار جوینت استار که به جستجوی اهداف متحرک بر روی زمین پرداخته است - GMTI : GROUND MOVING TARGET INDICATOR . . RC-130E Compass Call . . OA-10 . . نمایی از چرخه OODA جان بوید .
- 69 پاسخ ها
-
- 36
-
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
worior پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote name='jalilnoori' timestamp='1378824677' post='337861'] سوریه چه استفاده ای می تونست از این تسلیحات بکنه که الان می خواد تحویل بده نمی کنه ؟ [/quote] از بزرگترین مشکلات و نگرانی های آمریکا در آغاز جنگ این هست که اگر اسد و ارتشش نابود بشوند و یا تسلطشون از بین بره ، این تسلیحات دست چه کسانی میتونه بیفته ؟ تکفیری هایی که میتونند از این ها استفاده های گسترده بکنند ؟ تروریستهای بین المللی که آماده اند برای این تجهیزات پول خوبی بدن ؟! ضمن اینکه وجود این تسلیحات ظاهرا میتونست عاملی در ایجاد وحشت برای جلوگیری از استفاده طرف مقابل از تسلیحات غیر متعارف باشه ، اما وقتی این تسلیحات کنترل بشوند ، یعنی خیالتون راحت ! حمله کنید و مطمئن باشید که اتفاقی نمیفته ، ... و سوال اصلی تر اینه که چطور میشه مطمئن شد این مواد کاملا تحت کنترل و نظارت هستن ؟ قبلا هم خدمت دوستان عرض کردم ، نقش روسیه در این معادله ، کنترل بازخورد های ناشی از عمل آمریکاست و فعلا سهم بزرگی میخواد و نقشی که باید ایفا کنه این هست که به آمریکا اجازه بده تا حمله موفقی داشته باشه و سپس سوریه رو کنترل کنه که نتونه اقدام متقابلی صورت بده ، ناچارا این بلا سر هر " دیکتاتوری ای " میاد ، چرا که به نقل از مصطفی بای به نقل از سن تزو مجبور هست برای بقای خودش همه توانش رو یکجا مصرف نکنه ، ... -
[quote name='greeneye' timestamp='1378728324' post='337587'] سلام؛ ممنون از این تاپیک خوب یه سوال برام پیش اومده؟....با توجه به این که ناتو تو یوگسلاوی نیروی زمینی نداشت ؛ چجوری محل تانکها و توپخانه ی ارتش یوگساوی رو شناسایی می کرد. مثلا با ماهواره یا یک بی سرنشین مخصوص! سوال دیگه: یه سرتی پرواز یعنی چی؟ یه مدت خاصی پرواز کردنه یا یه بار نشست و برخاصت؟ [/quote] حدود 21 فروند بدون سرنشین توی این جنگ از دست رفت ، از 50 ماهواره نظامی استفاده شد ، کلی گشتهای شناسایی و کلی هم اطلاعات میدانی توسط چریک ها و شبه نظامیان مخالف ، علاوه بر اون جوینت استار هم نقش بسیار مهمی داشت ... ؛ http://en.wikipedia.org/wiki/Northrop_Grumman_E-8_Joint_STARS --- تعریف سورتی همون هست که فرمودید و مدت خاصی من جایی نخوندم که براش تعریف شده باشه ...
-
مسئله اصلی در این جنگ توی متن بهش اشاره شده ، بدلیل حجم گسترده کنترل هوایی توسط متحدین ، امکان حرکت ستون های زرهی عظیم بر روی زمین وجود نداشت ، یعنی عملا وجود خطری به نام نیروی هوایی ، ارتش یوگوسلاوی رو به شکل جدی ایزوله کرده بود و این یعنی رفتن در لاک دفاعی و غیر کاربردی شدن نیروی زمینی ، ... هر چند که یوگوسلاو ها استراتژی بسیار خوبی داشتند و خط مقدمی کاملا غیر زرهی پیش روی اونها بود و نیازی هم به درگیری های گسترده بر علیه چریک های مقاومت با استفاده از تانک نبود ، ولی برای حفظ موقعیت و عبور از موانع به تانک ها در حد محدودی نیاز داشتند ، که بدین وسیله توانستند کلیت زرهی رو از دست تهاجمات هوایی حفظ کنند , و متحدین رو مشغول به بمباران های بی فایده .ولی قدرت تهاجمی سنگین از نوع رعد آسا (بلیتزگریگ) به سبک آلمانی ها رو از دست دادند و این چیزی بود که کشورهای اروپایی دست کم برای وارد نشدن به تهدیدات و تهاجمات توسعه طلبانه مرزی به خاک سایر کشورها بهش احتیاج داشتن ... الان هم مسئله اصلی همین هست ، چطور میتوانیم تهاجمی رو صورت بدیم بدون دیده شدن بر روی زمین ، بزرگترین معضل هم ، زمان رسیدن از داخل بونکر ها ، جان پناه ها و موقعیت های استتار به اطراف شهر ها و پایگاههای دشمن و مواضعی که باید فتح بشوند ، این فاصله مشکلی هست که در دشت های مسطح بسیار خطرناک هست تا مناطق دارای پوشش های جنگلی و یا موقعیت های کوهستانی ، اما این جا با دو مسئله روبرو میشیم ، 1- شناخته نشدن بر روی زمین و 2- حالا شناخته شدیم چطور مقابله کنیم ، ... در باب این دو مورد ده ها کتاب باید نوشت و صدها تدبیر باید اندیشید ، ... برای موضوع دوم مهمترین چیز باخبر شدن از لحظه حمله است ، در این زمان میشه راهکار های گسترده ای رو اندیشید ، ... ؛ [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/whay.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/Pakistan-Army27s-Desert-Exercise.jpeg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/22wargame03.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/80316000kq1.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/283734_835~0.jpg[/IMG] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/610xejc.jpg[/IMG]
-
به نام حق خسارت های نظامی محدود نمونه هایی که دراینجا تشریح شد نشان داد که محدودیت های پاسخ به سامانه های قبلی بسیار پیشرفته مانند هواپیماهای استیلت (رادارگریز) و یا موشک های ضد رادار ناشی از محدودیت های کوته نظری انسان است . امروز میدانیم که این فریب ها موجب شد تا 31 تانک ارتش یوگوسلاوی متحمل خسارت شود . ژنرال پاکویچاز ارتش سوم یوگوسلاوی حتی تایید کرده است که نیمی از این تاتک ها توسط ارتش آزادیبخش کوزوو (اوچکا)منهدم شده اند . یک تانک دیگر نیز به این دلیل منهدم شد که فرمانده گردان فراموش کرده بود رد شنی آن را پاک نماید لذا در دید خلبان ناتو قرار گرفت و دیگر تانک ها به این دلیل که مورد اصابت قرار گرفتند که دیده بانان زمینی که اغلب از نیروهای اوچکا بودند مواضع آنها را به خلبانان هواپیماهای ناتو اعلام میکردند . هفت دستگاه تانکی که توسط ناتو منهدم شد متعلق به تیپ " پریزرن " بود که پس از اجرای یک عملیات علیه چریک های آلبانیایی منهدم گردید . این عملیات در ابتدای ماه اوریل و زمانی که چریک های آلبانیایی خواستار پشتیبانی هوایی ناتو شدند صورت گرفت . به دلیل حضور دایمی هواپیماهای آمریکا ، یکان های این تیپ در گروههای کوچک عمل کرده و بصورت خیز به خیز جابجا میشدند . این تانک ها در زمانی که هواپیماهای آمریکایی پرواز نمیکردند از یک موضع استتار شده به سرعت به یک موضع دیگر که از قبل آماده شده بود ، تغییر مکان میدادند . نیروهای پیاده با آتش زدن کاه و ایجاد دود گیرنده های حرارتی را به اشتباه می انداختند . تانک ها معمول در فاصله زمانی ساعت 5 تا 8 صبح جابجا میشدند چرا که در این بخش از شبانه روز هواپیماها کمترین فعالیت را داشتند . این یکان ها توسط موشکهای ضد هوایی دوش پرتاب استرلا و سیلو محافظت میشدند و با مجبور کردن هواپیماهای آمریکایی به پرواز در ارتفاع بالاتر از دقت بمباران ها می کاستند . پس از عملیات یک ستون مرکب از سه دستگاه تانک تی 55 و دو دستگاه " پراگا " توسط هواپیماهای A-10 بر روی یک جاده فاقد هر گونه جان پناه رهگیری گردید . چندین فروند هواپیمای A-10 به مدت 45 دقیقه این ستون و زمین های مجاور آن را با راکت و بمب بمباران کرده و موفق شدند یک دستگاه پراگا و دو دستگاه تانک را منهدم نمایند . خدمه تانک ها که فهمیدند که هیچ گونه محلی برای اختفا ندارند پا به فرار گذاشتند . پراگای دیگر و تانک های آخر ستون با زدن یک نیم دور خود را به جنگل های مجاور رساندند . این ماجرا تنها پیروزی واقعی ناتو در طول تمام عملیات کوزوو محسوب میگردد . ستاد ارتش فدرال یوگوسلاوی تایید کرده است که در جریان جنگ کوزوو 524 نفر سرباز این کشور در خلال رزم کشته ، 1256 نفر زخمی و 37 نفر ناپدید گردیده اند . جالب است اشاره شود که در میان کشته شدگان ارتش یوگوسلاوی تعداد زیادی افسر و درجه دار وجود دارد و حتی یک ژنرال در میان ناپدید شدگان دیده میشود . همچنین ارتش سوم که مسئولیت بخش کوزوو را برعهده داشت . 188 سرباز خود را در بمباران های ناتو از دست داد و 33 نفر نیز زخمی گردیدند . در مقابل چریک های آلبانیایی تبار " اوچکا "250 نفر سرباز یوگوسلاو را کشته و 491 نفر را زخمی کردند . لذا میتوان چنین نتیجه گیری کرد که اوچکا از هواپیماهای متحدین کارآمد تر بوده اند و البته اگر آنها " متحدین" این هواپیماها را نداشتند نمیتوانستند این تلفات را تحمیل نمایند : هر چند که این هواپیماها نتوانستند توانمندی های دفاعی ارتش یوگوسلاوی را منهدم کنند ولی توانستند از بکار گیری انها توسط ارتش جلوگیری نمایند . تلفات و ضایعات کم ارتش یوگوسلاوی پس از 78 روز بمباران ناتو را نمیتوان فقط با میزان کارایی این ارتش توجیه نمود. در اینجا یک درگیری با دو جناح درگیر وجود دارد و اکنون تجزیه و تحلیل عملکرد ناتو در خلال جنگ کوزوو ضروری است . دکترین آمریکا مبتنی بر عملیات هوایی - زمینی به هنگام درگیری میباشد. منطق این دکترین ساده است : با استفاده از عناصر زمینی ( نیروهای عمل کننده در زمین ) دشمن را وادار به متمرکز کردن نیروها و خروج از آشیانه ها و پناهگاهها می نمایند و در این زمان عناصر هوایی (نیروی هوایی) امکان میابند تا انها را منهدم کنند . این امر در جریان جنگ کوزوو اتفاق نیفتاد و شاید اگر جنگ بیشتر به طول می انجامید به وقوع می پیوست . مشکل آمریکایی ها از انجا ناشی میشد که آنها با کشور در حال جنگ بودند که دکترین رسمی ان جنگ در عمق بود . تاریخ این سنت به جنگ جهانی دوم برمیگشت . در جریان جنگ جهانی دوم این دکترین در مقابل آلمان نتایج قابل توجه و بزرگی به دست آورد و از ان زمان تا کنون فرض بر این بود که در مقابله با ارتشی مانند شوروی سابق از کارایی لازم برخوردار است . لذا کلیه تجهیزات پراکنده گردیده و در داخل آشیانه ها استتار شده بود . دکترین یوگوسلاوی اساسا با دکترین جنگ فرسایشی امریکا در تضاد بود . مطمئنا تصمیم به اجرای جنگ هوایی تحت نفوذ راه کارهای سیاسی و لجستیکی اتخاذ گردید اما نتایج در سطح صرفا نظامی در حد قابل انتظار نبود (اما در خصوص پیروزی سیاسی جای هیچ گوه شک و تردیدی نبود ). فناوری به چالش طلبیده شده عملیات ناتو خیلی بد آغاز شد زیرا نیروهای درگیر نتوانستند ارتش فدرال یوگوسلاوی (RFY) را که قبلا پادگانها را ترک کرده بود و در اطراف و اکناف پراکنده شده بودند غافلگیر نمایند . آمریکا عملیات خود را فقط با نیرویی معادل 20 درصد نیروی به کار گرفته شده در جنگ خلیج فارس آغاز کرد و به تدریج تعداد انها را همانند جنگ ویتنام افزایش داد و به این ترتیب بود که دشمن توانست خود را کم کم با این شرایط درگیری تطبیق دهد . آمریکا بمباران های خود را اولا به دلایل سیاسی و ثانیا به دلیل وجود تعداد کم هدفهای ثابت با تعداد کمی هواپیما آغاز کرد . پس از گذشت سه روز از بمباران ها کلیه اهداف راهبردی منهدم شد اما دکترین یوگوسلاوی متوجه این موضوع بود که در صورت درگیری این اهداف بشدت منهدم خواهند شد و لذا این تلفات و ضایعات برای آنها غیر منتظره نبود . آمریکا نفهمیده است که در بعضی کشورها هر منزلی با یک میز و هر صندلی با یک تلفن میتواند تبدیل به یک مرکز C2 (فرماندهی و کنترل) شود . پیدا کردن و انهدام این مراکز فرماندهی و کنترل از طریق هواپیماهایی که در ارتفاع بالا پرواز میکنند غیر ممکن است . کلیه مراکز فرماندهی و کنترل ارتش یوگوسلاوی پراکنده و متفرق شده بود ، چرا که ستاد ارتش سه روز قبل از آغاز حمله ساختمانهای خود را ترک کرده بود . سرلشکر ولادیمیر لازارویچ ، فرمانده سپاه پریشتینا در دوران جنگ ، تایید کرده است که هیچ یک از مراکز کنترل و فرماندهی منهدم نشده و اگر تعدادی از این مراکز مورد اصابت قرار گرفته اند در واقع مراکزی بدون استفاده بوده اند ، به گونه ای که بخشی از توانمندی های یوگوسلاوی به حساب نمی آمدند . ناتو هرگز نتوانست ارتباطات رادیویی ارتش یوگوسلاوی را مختل نماید ، به دلیل اینکه این ارتباطات از طریق خطوط تلفنی غیر نظامی انجام میشد . ساختمانهای مخابراتی یوگوسلاوی در تمام طول دوره عملیات هوایی از نظر آمریکا اهداف ثابت اولویت دار بوده و مورد حمله قرار میگرفتند و این بدین خاطر بود که توان مخابراتی به دو بخش تقسیم شده بود . مرکز مخابراتی ثابت بر اثر بمباران متحمل دو کشته و پنج زخمی گردید و خسارت مادی آن بالغ بر 51میلیون 458 هزار دلار براورد گردید . آمریکایی ها کاملترین سامانه های جنگ افزاری خود را علیه کشور کوچکی بکار گرفتند که دارای تجهیزات پیشرفته بسیار کمی بود . غافلگیر کننده تر اینکه تجهیزات پیشرفته انتظارات موجود را براورده نکرد . هواپیماهای اف 16 و اف 18 که می باید یوگوسلاوی را بمباران میکردند در براوردن همه انتظارات موفق نبودند . این هواپیماها تک خلبان هستند و این بدان معنی است که خلبان نه تنها باید هدایت هواپیما را انجام دهد بلکه همچنین ناچارا باید مراقب خطر های احتمالی ناشی از شلیک موشک های زمین به هوا بوده و از ارتفاع 51 هزار پایی در جستجوی اهداف بالقوه باشد . حتی با داشتن یک لانترین این وظیفه ای مشکل برای یک خلبان تنهاست و نتیجه چنین نقصی این بوده است که تراکتورهای غیر نظامی بجای تانک منهدم گردید . نیروی هوایی امریکا فقط دارای یک مدل هواپیمای تهاجمی دو کابین اف 15 بود و نیروی دریایی نیز چند فروند هواپیمای دو کابین اموزشی اف 18 برای حمله به سطح در اختیار داشت . بمب افکن های راهبردی بی 2 نیز دارای یک اشکال عمده بود . این هواپیماها از پایگاهی واقع در ایالت میسوری آمریکا پرواز میکردند و برخاستن آنها به آسانی قابل رصد بود . فقط با داشتن یک دستگاه تلفن همراه و شمردن تعدا هواپیماهایی که بر می خاستند و نیز محاسبه مسیر ، پیدا کردن زمان دقیق حمله میسر میگشت . بعلاوه سامانه تلفن همراه مطمئنا برای اطلاع رسانی به ارتش فدرال یوگوسلاوی در مورد هواپیماهایی که از پایگاه های نزدیکتری در ایتالیا بر می خاستند مورد استفاده قرار گرفته است . ناتو متوجه شده بود که محرمانه نگه داشتن عملیات بسیار دشوار میباشد . پایان قسمت سوم ادامه دارد لینک قسمتهای اول و دوم و چهارم http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-1/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ http://www.military....و-قسمت-5-پایان/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ،نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 146 - 151 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است . تصاویر ...؛ حرکت دسته ای از چریک های آلبانیایی تبار در جنگ کوزوو ...؛ مرکز مخابراتی پروکوپلژ در صربستان ... ؛ غلاف دید در شب LANTIRN نصب شده بر روی F-14D HUD جنگنده تهاجمی F-15E که تصویر غلاف دید در شب LATIRN را به نمایش گذاشته است ... ؛ اتش سوزی تعدادی تراکتور در اثر حمله جنگنده های آمریکایی به یک روستا .. ؛ با تشکر از جناب Electro_officer بابت ویرایش متن...!
- 69 پاسخ ها
-
- 25
-