[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های worior

  1. [center]به نام حق [/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center]***[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RU120-90G-1.jpg[/IMG][/center] [center]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RU120-90G.jpg[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center]***[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RU100L-1.jpg[/IMG][/center] [center]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RU100L.jpg[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center]***[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RU60G-1.jpg[/IMG][/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center]***[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RC-300L-1.jpg[/IMG][/center] [center]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/RC-300L.jpg[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center]***[/center] [center]*[/center] [center]*[/center] [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/ARIO-RSDF4W.jpg[/IMG][/center] [center]BE HAPPY[/center]
  2. [quote name='Electro_officer' timestamp='1380706510' post='342699'] تجهیز این دوربین‌ها به کیت جی‌پی‌اس به چه علت هست؟ اصولا جی‌پی‌اس چرا باید تو تجهیزات ما استفاده بشود در حالی که اونا دارند برا اختصاصی کردنش و ما برا اخلالش تلاش میکنیم!؟ [/quote] مهدی جان همیشه که قرار نیست تجهیزات برای مصارف داخلی ساخته بشن ، اینها آپشن هایی برای صادرات هست ، علاوه بر اینکه اخلال مربوط به زمان جنگ هست و شما یک نیروی مرزبانی و نظارت و جستجوی زمینی - دریایی - هوایی - پلیسی داری که باید پیوسته ازاین تجهیزات استفاده کنه ، ... [quote name='TALASH' timestamp='1380707083' post='342700'] دوستان ببخشید بنده چند تا سوال دارم که فکر میکنم برای خیلی ها جالب باشه ! اصولا فرق بین دوربین های مادون قرمز و فروسرخ و حرارتی چیه ؟ ساخت کدام سختر و کدام یکی آسونتر هست ؟ از کدومهاشون توی روز هم میشه استفاده کرد! این دوربین های که در شب محیط رو سبز رنگ نشون میدن کدوم نمونه هستن؟ و دوربین های بالا از کدوم نمونه هستن! ببخشید بی سوادی درد بدیست تعداد سوالهام زیاد شد! [/quote] قرمز که همون سرخ هست و مادون هم همون فرو یا زیر ، پس این واژه هیچ فرقی با هم ندارند ، اونهایی که سبز نشون میدن مدلهای غیر حرارتی هستند ، اما طیف نزدیک مادون قرمز رو با استفاده از تقویت نور و نه اثر حرارتی نشون میدن که عملکردشون بطور کلی با این دوربین ها متفاوت هست ،. ..
  3. [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#222222][background=rgb(255, 255, 255)][quote][color=#000000]اشاره خوبی کردید بر اینکه چرا اینا در ملک های خودشون علیه حاکمان مفسد خودشون نمیجنگند.[/color] [color=#000000][b]ولی مشکل اینجاست برادر که در ملک های خودشون کاری ازدست شون بر نمیاد جزاینکه شهید بشن بدون هیچ نوع دستاوردی یا ضربه زدنی به جانب مقابل، [/b]نمونه بارزش هم همین وقایع اخیر مصر هست که دوهزا ر نفر بدون هیچ دستاوردی قتل عام شدند. ولی توی سوریه الان فرصت مساعد شده و اگر که خدا بخواد که یه دولت واقعآعادل و اسلامی توی سوریه جور بشه بالای دیگر دولت های عربی هم تاثیر میکنه و انشاالله که اونا هم سقوط بکنن و نظامهای اسلامی جای نظام های سکولار رو بگیره. [/color] [color=#000000]درمورد جهاد نکاح هم من موردش رو ذکر کردم، هرچه غیر ازون باشه حرامه و خدا لعنت کنه کسانی را که چنین کاری را انجام میدهند. ولی یه سوال هم مطرح میشه اینکه کسانیکه دنبا ل این کار ها هستن میرن یه جای دیگه چرا بیان توی جنگ چنین کاری را بکنن ؟ [/color][/quote] این جهادیون منجمله احمق تشریف دارند و رهبرانشون هم خائن ، واقعیت ماجرا اینه که اینها تندرو و وحشی هستند و رهبرانشون و مردم مصر و تونس هم برای اینکه بتوانند از دستشان راحت شوند فرستادنشون سوریه ، هم مصر هم تونس و جاهای دیگر خیلی آرام هست و مشکلی نیست و فتوایی هم برای جهاد علیه حاکمیت سکولار و آمریکایی مصر صادر نشده ، الان مدتهاست که امریکا در افغانستان تلفاتی نداده ، تونس و لیبی هم آرام هست و دیگه کسی جهاد خیابانی نمیکنه ، چون همه جمع شدن سوریه " ارض جهاد " ، خیلی هم خوب ، اینها که به هلاکت برسند جهان اسلام برای مدتها از شرشون خلاص میشه و مردم میتونند به زندگی عادیشون بپردازند و دولتها هم دور از چنگال تندرو ها حکومت کنند ، !![/background][/color][/font][/size]
  4. [quote]مام فرمودند : به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد.[/quote] حامد جان این قسمت حدیث جای تشکیک نداره ؟
  5. [center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/charc.jpg[/IMG][/center]
  6. [quote name='Brave_Heart' timestamp='1380433985' post='342052'] مسلسل شاهد هم تغيير مکان داده است و گويا نوعش هم عوض شده است (چرا به دوشکا شبيه است؟): [url="http://upload7.ir/"][img]http://upload7.ir/images/03014553825318468866.jpg[/img][/url] [/quote] kord 12.7mm جالب است ...
  7. اشتباه شما همینجاست ، ft-2000 کپی اس 300 نیست ، ... http://en.wikipedia.org/wiki/HQ-9
  8. قضیه خیلی واضح هست ، چین اچ کیو 9 رو بر اساس پاتریوت ، اس 300 و سام 2 ساخته و مواهبی از همه رو در اختیار داره و ایضا معایبی ، قطعا از نظر قیمتی ارزانتر هست و قطعا چینی ها پس از فروش طاقچه بالا نمیگذارند و قرارداد رو به درستی در موعد مقرر اجرا میکنند ، برای ترکیه بهتر هست که تنوع سامانه های پدافندی داشته باشه تا گرفتار مسایل امنیت الکترونیکی تجهیزاتش نباشه ، چینی ها محصولاتشون رو ساده تر ، ابتدایی تر و با استفاده از تجهیزات موجود در بازارهای بین المللی میسازند ، این به شما فرصت بهتری برای مهندسی معکوس و تغییر در سامانه میده و البته نگهداری و پشتیبانی بهتری به همراه خواهد داشت ، ...
  9. worior

    شهادت ! تبریک یا تاسف؟

    بقول پدرم ، شادی برای رفته از دنیا و تسلیت و تاسف برای بازماندگان ، ... طبیعیه که وقتی کسی از دنیا میره بازماندگانش داغ دار میشوند و باید بهشون تسلیت گفت ، و کسی که شهید میشه و از دنیا میره فرشتگان و مقربان درگاه حق بهش تبریک خواهند گفت ، ....
  10. [quote name='ssadeghs' timestamp='1380302069' post='341571'] عالی بود برادر ابراهیم ان شا الله ادامه پیدا کند آلیاژها و آی سی ها حرف برای گفتن زیاد دارن [/quote] بله قطعات رادار اف 14 هست ، البته اف 4 و پی 3 سی اوریون هم بود که نگرفتم ، راستش وقتی عکس میگرفتم نفهمیدم از چی دارم میگرم !
  11. تفاوت لندینگ گیر این پهباد توی این تصویر کاملا مشخص هست ، به عزیزانی که روی پروژه زحمت کشیدن و عرق ریختن تبریک میگم ، ... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/vlcsnap-2013-09-27-13h35m17s71.png[/img]
  12. نصر 35 کیلومتره با سرجنگی بزرگتر از کوثر و از نظر اندازه بین کوثر و نور قرار میگیره اما قادر از همه بزرگتر هست و بردهایی معادل 180 تا 220 کیلومتر هم براش اعلام شده ، ممکنه نوع هواپرتابش بسته به ارتفاع و سرعت جنگنده حامل به بردهای مختلفی دست پیدا کنه ، چون هواپرتابها بوستر ندارند ... [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IMG_0573.jpg[/img]
  13. [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/346975/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%AA%E2%80%8C%DB%8C%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%AF-ddf"]http://www.tabnak.ir/fa/news/346975/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%AA%E2%80%8C%DB%8C%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%AF-ddf[/url] نحوه خبر رسانی !
  14. [quote name='Sorena_Noshad' timestamp='1379930706' post='340513'] عکسی که تایید میکنه آلامو به خوبی با تامکت (شاید هم فانتوم) مچ شده و مشکلی برای استفاده از اون وجود نداره. [url="http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim//Uploaded/Image/139206311211008591207944.jpg"]http://newsmedia.tas...08591207944.jpg[/url] موشک R-27 در رژه بوشهر از طرف پایگاه ششم شکاری ؛ به نظر نمیرسه ماکت یا نمونه تمرینی باشه. oo [url="http://www.fas.org/man/dod-101/sys/missile/row/aa-10.htm"]http://www.fas.org/m...e/row/aa-10.htm[/url] [url="http://www.sinodefence.com/airforce/weapon/r27.asp"]http://www.sinodefen.../weapon/r27.asp[/url] [/quote] [url="http://www.military.ir/forums/topic/12450-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%B5%D8%A8-%D9%87%D8%A7%D9%88%DA%A9-%D8%A2%D8%B1-27-37-%D9%88-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C/"]http://www.military....27-37-و-بر-روی/[/url] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/126191/%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-20%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3"]http://www.mashreghn...کستر-برخاست-عکس[/url] [IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10110/172184_738.jpg[/IMG]
  15. تاپیک قدیمی هست و ایجاد کنندگان آن سالهاست که در سایت حضور ندارند ... برای ادامه اون مبحث میتونین تاپیک جدیدی ایجاد کنین ....
  16. به این شماره تلفن ها زنگ بزنیم و بگیم شرایطی چند تا فلق میخواهیم ... ؛ http://gallery.military.ir/albums/userpics/10235/falaq-2-falagh-2-iran-333mm-rocket-launcher.jpg کسی نگفت کامیون توی اون عکس چی هست ، ظاهرا زرهی به نظر میرسه ..
  17. به نام حق مقدمه تایپیست ، این مطالب مربوط به سالهای جنگ کوزوو و مدتی بعد از اون هست و الان تغییرات بسیاری در روند جریان های سیاسی - نظامی حاکم بر اون شرایط بوجود امده ، اما چون بخش ابتدایی مطلب بیشتر سیاسی و استراتژیک هست تا صرف نظامی و ارتباط بسیار روشن کننده ای با وضع موجود در واکنش جهانی به موضوع سوریه داره ، جالب دونستم که دوستان اون رو مطالعه کنند ... -- " ما حفظ صلح را به دوستانمان واگذار خواهیم کرد و کشور بزرگ آمریکا سازنده صلح خواهد شد " سخنان گه هر بار جرج بوش . 6 سپتامبر 2000 مقدمه از دو نظر پنجاهمین سالگرد پیمان اتلانتیک شمالی در آوریل 1999 تاریخی بود . ناتو همزمان با گسترش به شرق و پذیرش سه عضو سابق پیمان ورشو (لهستانف جمهوری چک و مجارستان) برای اولین بار شاهد درگیری در یک برخورد یعنی نبرد بالکان بود . جنگ کوزوو جدیدترین نمونه از یک جنگ نامتقارن است که ناتو بزرگترین ، مجهزترین و سازمان یافته ترین اتحاد نظامی در برابر نیروهای ارتش یوگوسلاوی مجهز به جنگ افزار های کهنه و از رده خارج انجام داد . " ژان میشل بوشرون " نماینده مجلس ملی فرانسه به این مناسبت میگوید : " برای اولین بار یک نیروی نظامی منظم بدون اینکه حتی یک بار با دشمن خود تماس مستقیم داشته باشد وادار به تسلیم میگردد " این انتقال قدرت بدون انتقال نیرو میباشد . تعیین موقعیت ، انتخاب و انهدام اهداف بدون هیچ کشته در طرف حمله کننده و برجای گذاشتن تعداد بسیار اندک قربانی در مورد مورد حمله انجام شده است . این جهش فناوری در مقایسه با جنگ های پیشین امری اساسی بود و طبق معمول ، امکانات فنی تعیین کننده دکترین (اساسا جدید) بصورت عنصر ثابتی در برقراری تناسب قوای آینده جای خواهد داشت . تنها کسانی که مستقلا از اطلاعات راهبردی ، حملات دقیق از راه دور و یا از ارتفاع مناسب برخوردار باشند پیروز هستند ، به شرط آنکه بتوانند افکار عمومی را نسبت به مشروعیت اقدام خود متقاعد سازند . این جنگ 4 میلیارد دلار هزینه در بر داشته سات ، چیزی که اگر بر اساس مبلغ هزینه شده برای انهدام یک کیلوگرم از تجهیزات محاسبه شود ، گرانترین لشکرکشی نظامی تاریخ آمریکا محسوب میگردد . بعضی از براورد ها حتی به 8.2 میلیارد دلار و یا بیشتر نیز میرسند . این هزنیه برای عملیاتی محدود که فقط حدود 10 هفته به طول انجامید صرف شده است . همانگونه که " اندرو دو مولن " تشریح میکند ، " بر اساس محاسبات بانک " لوهمن برادرز" یک ماه حملات هوایی و مخارج مرتبط با پذیرش آورگان حدود 51 میلیارد دلار هزینه دارد که معادل یک درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کل اعضای ناتو است . کارشناسانی که علاقه مند بررسی تجارب عملیات کوزوو می باشند ، تلاش زیادی بویژه برای تجزیه و تحلیل عواقب سیاسی جنگ به عمل آورده اند . military.ir عواقبی که شکاف بین آمریکا و تحدین اروپایی اش از ویژگی های آن است . این شکاف همچنین عدم توازن تکنیکی موجود را در سطح متحدین آشکار ساخت . با این وجود جنگ کوزوو از نظر آموزش ها و تجربیات جنگ نا متقارن بسیار غنی بود . در این جنگ با بکار گرفتن فریب های ساده اما موثر ، تلفات و ضایعات بسیار محدود گردید که این امر دور از انتظار متحدین بود . مشارکت ناتو در تمام دوران جنگ سرد و علی رغم موضع چند جانبه گرایی (که به وضوح در ماده 5 پیمان ناتو آمده است،)پیمان آتلانتیک شمالی در عمل و بصورت قابل ملاحظه ای در خدمت اهداف و مقاصد یکجانبه گرایانه آمریکا قرار گرفت . فرماندهی عالی متحدین اروپایی (SACEUR) با بهره گیری از دو فرماندهی توجیه اصلی این امر بوده است . از آنجایی که متحدین اروپایی فاقد گزینه دیگری بوده و اصل (ماده 5 پیمان) را پذیرفته بودند که بهترین عملکرد پیمان را تامین میکرد در مورد رهبری آمریکایی ها که در سرح ناتو به کار مسئولیت کلیه تصمیمات راهبردی میگرفته مشاجره ای نداشتند . موضع آمریکا همچنین عملکرد این اتحاد را تضمین نمود چرا که اغلب یک قدرت هسته ای در سازمان ، ضمانت های متعدد امنیتی را برای سایر متحدین فراهم میکرد . علاوه بر این ، اروپایی ها میتوانستند از ساختارهای فرماندهی آمریکا که در سطح ناتو بکار گرفته میشدند بهره برداری نمایند . با این وجود ، خاتمه جنگ سرد نیت آمریکایی ها مبنی بر حفظ سلطه بر پست های اصلی این پیمان را اصلاح نکرد و آنها با حفظ جایگاه مهم و غالب به انتقادات اروپایی ها که درصدد ایجاد یک موازنه بهتره بودند اعتنایی نکردند . بحران کوزوو به نحو چشمگیری این وضعیت را اصلاح کرد و با دادن مسئولیت بزرگتر به در روند تصمیم گیری به اروپایی ها ، آمریکا را به رده یک متحد ساده با یک برتری به مراتب کاهش یافته تر به عقب راند . در حقیقت روابط بین واشنگتن و شرکای اروپایی آن پس از بحران کوزوو به صورت قابل ملاحظه ای متحول گردید . ملاحظات متعددی وجود دارد که موضوع " تقسیم کار" را که باید به شکل قابل ملاحظه ای توسط اروپاییان بر عهده گرفته شود ، مطرح مینماید . درسهای بحران کوزوو در رابطه با عملیات هوایی از نظر هدایت عملیات مورد انتقادات زیادی قرار گرفت چون جنبه های انسان دوستانه در ان رعایت نشده است . این درسها تحولات بوجود آمده در روابط بین دو سوی آتلانتیک (آمریکا و اروپا) را در زمینه امنیت مورد تاکید قرار میدهند . در این محیط جدید ، اتحاد آتلانتیک از یک سو خود را در مواجهه با فشار اروپاییانی میبیند که خواهد بر قراری تعادل در اتخاذ تصمیمات هستند و از سوی دیگر باید با رشد فزاینده تعداد نو محافظه کاران در کنگره آمریکا مقابله کنند . در بین این نومحافظه کاران ، بعضی ها مخالفت و دشمنی کامل خود را با اعمال هر گونه اصلاحات در ناتو به نمایش میگذارند و این در حالی است که تعدادی دیگر از بازتعریف این پیمان به گونه ای که آمریکا بتواند آسانتر رهبری خود را تامین نماید جانبداری می کنند . تراژدی یوگوسلاوی و درگیری ناتو در عملیات بوسنی و سپس کوزوو ، ضعف های متحدین اروپایی را در زمینه توانمندی های تصمیم گیری نظامی به خوبی آشکار ساخت . عدم تعادل موجود ، چه از نظر بودجه ای و چه از نظر تکنیکی و یا ساختاری ، بصورت حساب شده ای به نفع آمریکاست . در حقیقت هماهنگونه که فیلیپ گوردون میگوید " " در حالی که امریکا سالانه 266 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص میدهد (این رقم مربوط به سال 2000 میباشد و در سال 2004 بودجه نظامی آمریکا بیش از 420 میلیارد دلار بوده است )اعضای اتحادیه اروپای غربی فقط 137 میلیارد دلار به بودجه دفاعی اختصاص داده اند و چشم انداز افزایش این بودجه در آینده بسیار ناچیز است " . اتفاقا ، برعکس ، این متحد قوی (آمریکا) در این بحران ها دارای کمترین منافع حیاتی بوده است . با این وجود واشنگتن در طول نبرد ملزومات عملیات را تامین کرد . جنگ های منطقه بالکان ناتوانی اروپایی ها را در برعهده گرفتن رهبری این قاره و متحد ساختن نیروها برای شنیدن یک صدای واحد را روشن نمود . چه در بوسنی و چه در کوزوو، مداخله نیروهای آمریکایی ، با وجودی که بدوا چندا مد نظر نبود تعیین کننده و سرنوشت ساز ظاهر شد . این موضوع با ناکافی بودن بودجه دفاعی متحدین اروپایی در مقایسه با بودجه نظامی آمریکا به خوبی قابل توجیه است . در واقع اگر چه فرانسه و انگلستان با اختصاص 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی به بودجه دفاعی سطح مناسبی را حفظ کرده اند اما اغلب کشورهای دیگر ناتو منجمله آلمان و اسپانیا با اختصاص کمتر از 1.5 درصد تولید ناخالص داخلی مشارکت بسیار ناچیزی در دفاع از قاره اروپا دارند . به علاوه این بدان معنی نیست که همه این مبالغ نیز صرف دفاع شود (این موضوع هم به نفع آمریکا می باشد) . مبالغ اختصاص یافته برای بودجه تحقیق و توسعه بسیار ناکافی است و این همان چیزی است که موجب شده است تا اغلب ارتش های اروپایی در مقابل ارتش متحد فرا آتلانتیکی خود به ارتشی بی مصرف و غیر قابل استفاده تبدیل شوند . این عدم تعادل بودجه ای با اختلاف و فاصله هایی که در سطح فناوری وجود دارد خود را نشان میدهد ، به گونه ای که ارتش آمریکا از ارتش های اروپایی به مراتب مجهز تر و پیشرفته تر است . در چنین شرایطی انجام اصلاحات ساختاری عمیق در سطح نیروهای مسلح کشورهای اروپایی برای ایجاد یک موازنه مجدد در آینده کاملا ضروری است . مقامات آمریکاییچنین اصلاحاتی را که بتواند امکان مداخله و یا عدم دخالت آنها را بر اساس اینکه منافع حیاتی شان تهدید شود یا نه ، مورد تایید قرار میدهند . لذا متحدید اروپایی میبایست نیروهای مسلح خود را مدرنیزه کرده و با نیازهای عملیات خارجی تطبیق دهند تا بتوانند خود را به مثابه یک شریک متوازن در برابر آمریکا تحمیل نمایند و در صورت اقتضا از مسئولیت های بزرگتری در سطح پیمان آتلانتیک شمالی برخوردار شوند . عملیات " نیروی متحد " که در تاریخ 24 مارس تا ژوئن 1999 توسط ناتو در کوزوو هدایت شد ، منحصرا به کمک حملات هوایی اجرا گردید و ایده " صفر کشته " مورد نظر کلینتون را بشدت رعایت کرد . این عملیات همچنین محدودیت های سازمان ملل را بر ملا ساخت و نشان داد که از نظر ساختاری ضعیف تر از ناتو بوده و جهت کسب یک اجماع برای مداخله موثر و مدیریت بعضی از بحرانها ناتوان است . سر انجام " نیروی متحد " اختلاف عمیق موجود بین دیدگاه ها را درسطح پیمان اتلانتیک بویژه بین آمریکایی ها و اروپایی ها آشکار ساخت .در ماورای آتلانتیک، انتقادات بسیار شدیدی در ارتباط با هدایت عملیات نظامی در کوزوو و اهمیت و جایگاه متحدین اروپایی در خصوص تصمیم های نظامی و داشتن حق وتوی اعضا وجود داشت . بعضی ها و در راس آنها فرانسه از این موضوع استفاده کرده و با چانه زدن بر سر تعداد زیادی از آماج ها تعداد حملات هوایی را بویژه از سوم آوریل 1999 محدود کردند . رئیس جمهور فرانسه ، ژاک شیراک با رد تعدادی از اهداف که از نظر وی غیر قابل توجیه بودند مستقیما در این انتخاب ها دخیل بود . این رفتاری مشروع و قانونی بود چرا که فرانسه از نظر تعداد هواپیمای شرکت کننده در عملیات کوزوو پس از آمریکا جایگاه دوم را داشت . اما آمریکایی ها این موضوع را نادیده گرفتند و حتی به منظور اجنتاب از کنترل هدفها بوسیله متحدین، بعضی ماموریت ها را در خارج از ناتو سازماندهی کردند . با این وجود جالب است بدانیم که مخالفت های فرانسه به طور کامل نادیده گرفته شد چرا که بعضا military.ir انتقاداتی در رم آتن و حتی لندن بروز کرد . این مخالفت ها بویژه در ارتباط با توسل انحصاری به حملات هوایی بود که اروپایی ها بیشترین نارضایتی خود را نشان دادند و به صورت قابل ملاحظه ای با ارزیابی هایی که اصولا توسط کنگره امریکا انجام میگرفت مخالف بودند ، هر چند آمریکایی ها شاهد نتایج این ابتکار عمل و ایجاد محدودیت هایی برای امتیازهای ویژه خود بودند ولی در مقایسه با ائتلاف تحت پرجم سازمان ملل ، راضی و خرسند بودند . ویلیام کوهن (وزیر دفاع وقت آمریکا) اشاره مینماید عملیانی که توسط نوزده دمکراسی اداره شود ، چون هر یک از آنها ممکن است اختلاف منافع حساسی با دیگری داشته باشد ، میتواند مشکلاتی در پی داشته باشد اما با این حال او این تحولات را برای پیمان ناتو مثبت ارزیابی میکند . بااین وجود ، این نتیجه گیری خوش بینانه مورد توافق همگان نیست . متحدین اروپایی با اینکه آشکارا از رهبری آمریکا در سطح پیمان ناتو انتقاد میکنند اما از اینکه این امکان فراهم شده است تا در انتخاب راهبرد و اهداف به صورت موثری نقش داشته باشند ، اظهار رضایت میکنند . در مقابل بعضی از آمریکایی ها این انحراف مسیر از پیمانی که تمام تصمیم گیری های 50 سال اخیر با آن بوده است را به سختی قبول میکنند . مقامات آمریکایی ، با بهره گیری از مزیت توانمندی نظامی ، خواهند توانست به آسانی وارد یک (یکجانبه گرایی آتلانتیکی) شوند و آن را با هزینه های شرکت در عملیات های نظامی توجیه نمایند ، بویژه در عملیاتهایی که منافع آمریکایی ها مستقیما مطرح نبوده و در عین حال پاسخی به مطالبات کنگره و افکار عمومی آمریکا باشد . در حقیقت رابطه شکاف بین مشارکت عمدتا آمریکایی و اتخاذ تصمیمات چند جانبه توسط آمریکایی ها بد فهمیده شده است . از منظر آنان ، اروپایی ها که کمترین میزان مشارکت در عملیات های نظامی دارند ، به چه حقی میتوانند خود را در یک سطح برابر با آمریکایی ها در روند تصمیم گیری قرار دهند . به شیوه سازمان ملل ، جایی که اتفاق بالا در مجمع عمومی و حق وتوی اعضای شورای امنیت موجب محدود شدن رهبری آمریکا میگردد ، ناتو (با رعایت پیمان واشنگتن) بیش از پیش خود را به مثابه " تریبون آزاد متحدین " که صدای آمریکایی ها در آن دارای وزن ویژه ای است ولی تفوق خود را از دست داده تحمیل می نماید . در چنین شرایطی ناتو سیاست خارجی آمریکا را مهار خواهد کرد و لذا شایسته یک اصلاح (رفرم) عمیق ، حتی صریح و قاطع تر ، یعنی کنار گذاشتن واشنگتن خواهد بود که از نظر متحدین اروپایی آمریکا به عنوان بازگشت این کشور به انزوا گرایی تلقی خواهد شد . ناتو با فاصله گرفتن محسوس و بیش از پیش از منافع آمریکا ، اما نیازمند مشارکت فعال یک متحد " ضروری " (یعنی آمریکا) به سوی عملکرد سازمان ملل نزدیک تر خواهد شد ، هر چند نسبت به امریکا منتقد بماند . لی هامیلتون مدیر " مرکز وودرو ویلسون" با این وجود اشاره میکند که منافع آمریکا و سازمان ملل تفکیک ناپذیر نیستند و بر خلاف آنچه اغلب نمایندگان کنگره آمریکا فکر میکنند تقویت اختیارات سازمان ملل در خدمت سیاست خارجی واشنگتن قرار خواهد گرفت .در نتیجه ، برای آمریکا بهتر خواهد بود بجای اینکه به دنبال مخالفت با سازمان ملل باشد برای تقویت آن تلاش نماید ، بدهی های خود را به سازمان ملل بپردازد و بجای تحمیل اصلاحات مورد نظر خود ، در مورد آنها به گفتگو بنشیند . به عقیده وی " از بعضی جهات اگر سازمان ملل وجود نداشت ، می بایست آن را ابداع نمود " . این سازمان شاید بتواند حتی محل تشکیل ائتلاف های بسیار گران برای مقامات آمریکا باشد زیرا در این صورت این قدرت اول جهان میتواند تعدادی از کشورها را با هدفش همراه نماید ، به سیاست خارجی خود مشروعیت بخشد و آنها را در هزینه عملیات های نظامی مشارکت دهد . اما حقیقت جنگ خلیج فارس در کوزوو تکرار نشد و ناتو مانند بازوی مسلحی که براحتی قابل بکار گیری است ظاهر گردید و لذا به عنوان رقیب جدید ، سازمان ملل خود را تحمیل کرد ، جایی که امکانات متعددی برای از کار انداختن ابتکار عمل های آمریکا وجود داشت و دستیابی به موفقیت بسیار آسان بود . تقویم اجلاس واشنگتن حل و فصل بحران کوزوو توسط سازمان ملل را به تاخیر انداخت ، به گونه ای که ناتو خود را به عنوان تنها سازمان قادر به حل و فصل این درگیری ها تحمیل نمود و بدین سان خود را از نظارت سازمان ملل و اقتدار آن رها ساخت . همانگونه که آقایان پل کیله و فرانسوا لامی اشاره کردند ، " اگر این اجلاس به تعویق افتاده بود - همانطور که وقتی روشن شدن عملیات متحدین به درازا خواهد کشید برخی تعویق اجلاس را درخواست کردند - بدون شک خاتمه درگیری به مراتب سریعتر میشد و دخالت ناتو شاید به عنوان اقدام آمریکا با هدف دور زدن سازمان ملل محسوب نمیگردید " . مناقشات روابط سازمان ملل متحد و ناتو پس از بحران کوزوو را میتوان موازی و مضاعف شدن نقش این دو سازمان ، جست جوی استقلال ، یا به عبارت ساده تر اراده خدمت به طرح های اینترناسیونالیستی تر و بشر دوستانه تر و از این جهت که نزدیک به آرمانهای سازمان ملل اما با کارایی بیشتر بر شمرد . به هر حال این اتحاد جدید تقویت شده از خارج از طریق گسترش ناتو ، اما شکننده از داخل به دلیل وجود مخالفت ها و انتقادها ، وارد نیمه قرن دوم حیات خود شده است این واقعیت . این واقعیت که مقامات سیاسی و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بر روی جنبه های سیاسی مشارکت ناتو در جنگ کوزوو متمرکز گردیده اند جریان خود جنگ را مخفی نموده است . به همین جهت است که نیروهای مسلح اولین اتحاد نظامی جهان می بایست از استراتژیک های یوگوسلاو که مهتر و تبحر زیاد خود را برای کاهش تلفات و ضایعات بکار بستند درسهای زیادی بیاموزند ... پایان قسمت اول ادامه دارد ۀینک قسمت 2-3 , .. .... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ http://www.military.ir/forums/topic/25777-جنگ-های-نا-متقارن-تجارب-کوزوو-قسمت-5-پایان/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 130 - 139 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است
  18. این تاپیک به علت حجم انبوه هرزنوشته ها و بی هدف بودن مسدود شد ، ... اگر کاربران و مدیران قصد ادامه این بحث رو دارند ، تنها بصورت علمی ، مستند و مرجع دار حق دارند موضوعات و اتهاماتشون رو مطرح کنند ، برای این منظور اقدام به زدن تاپیک جدیدتری بکنید که این تاپیک بزودی حذف کامل خواهد شد ، افرادی هم در تاپیک های مشابه این و بحثهای سیاسی اقدام به ذکر مواردی غیر علمی و ارزشمند بکنند و صرفا من باب تفریح اقدام به اتهام زنی و برچسب زنی به مسئولان فعلی و سابق کشور بکنند مدتی امکان ارسال پستشون بسته خواهد شد ... موفق باشید .
  19. به نام حق عملیات کوتاژ (خیمه) عملیات خیمه یک مانور فنی در تکمیل لشکرکشی آمریکا به جزایر آلیوشان بود . در 15 آگوست 1943 نیروهای متفقین در جزیره کیشکا فرود آمدند ، مکانی که پیش از این در جون 1942 توسط نیروهای ژاپن تسخیر شده بود . اگرچه ژاپنی ها دو هفته قبل این بصورت مخفیانه این جزیره را ترک میکنند و نیروهای متفقین نیز بدون هیچ اقدام متقابلی به جزیره وارد میشوند ، با این حال نیرویهای متفقین متحمل بیش از 200 نفر تلفات میشوند که بسیاری از آنها بر اثر مین های ژاپنی سختی منطقه کوهستانی بود .! پیش زمینه ژاپنی ها تحت فرماندهی کاپیتان تاکجی اونو در ساعت 1 ، 7 جون 1942 با استعداد 500 نفر تفنگدار دریایی وارد جزیره کیشکا میشوند . به فاصله کمی از ورود ، به یک مرکز هواشناسی آمریکایی یورش میبرند که منجر به کشته شدن دو نفر و دستگیری 8 افسر نیروی دریایی آمریکا میشود . این 8 نفر بعد ها به ژاپن بعنوان اسیر جنگی فرستاده میشوند . در این حین 2000 نیروی دیگر ژاپنی نیز به فرماندهی دریابان مونزو آکیاما به بندرگاه کیشکا وارد شده و در آن مستقر میشوند . همچنین در دسامبر 1942 تعدادی واحد های ضد هوایی ، مهندسی رزمی و تعداد کمی پیاده نظام پشتیبانی نیز به انها میپیوندد . در بهار 1943 کنترل این جزیز به کیچیرو هیگوچی سپرده میشود . نقشه تسخیر و اجرای عملیات هواپیمای بی 24 آمریکایی کشتی ژاپنی در سواحل کیشکا را مشاهده میکند . در ادامه ، چیز دیگری برای شناسایی قابل تشخیص نیست . برای طراحان عملیات نیروی دریایی آمریکا "نبودن" تجهیزات ژاپنی کافی بود تا دستور تسخیر کیشکا خیلی زود صادر شود . با اینکه تلفات سنگینی در جزیره آتو متحمل شده بودند ، military.ir طراحان عملیات انتظار داشتند که عملیات پرهزینه دیگری اتفاق بیفتد . طراحان فنی ژاپنی هم چنین تصوری داشتند ، چرا که در واقع جزیره کاملا تنهای کیشکا نمیتوانست به مدت زیادی قابل دفاع باقی بماند و برنامه تخلیه آن را اجرا کردند . هر چند علایم کوچکی از عقب نشینی ژاپنی ها به چشم میخورد . یک بار توپ های ضد هوایی ژاپنی درحین یورش به کیشکا فعال شدند . اما در باقی روزهایی که نیروهای متفقین در هنگام عملیات تسخیر بر روی جزیره کیشکا پرواز میکردند کاملا خاموش بودند . در 15 آگوست 1943 ، لشکر7 آمریکا و تیپ 13 زمینی کانادا در سواحل مخالف بند کیشکا فرود می آیند . هم نیروهای آمریکایی و هم نیروهای کاندایی یکدیگر را بعنوان نیروهای ژاپنی اشتباه میگیرند و در نتیجه آتش خودی 28 آمریکایی و 4 کانادایی کشته میشود و همچنین 50 نفر نیز زخمی میشوند . مین های سرگردان ژاپنی با کشتی یو اس اس آبنررید DD-526 برخورد میکنند و شکاف عظیمی در پاشنه کشتی ایجاد میکند . این انفجار باعث کشته شدن 71 نفر میشود . 191 نفر در حین دو روز از گذشت عملیات گم میشوند که احتمال میرود بخاطر آتش نیروهای خودی کشته شده باشند . 4 نفر دیگر نیز بر اثر مین های زمینی و دیگر تله های ژاپنی کشته میشوند . نحوه ورود نیروهای متفقین به جزیره کیشکا عملیات کوتاژ هدف : پاک سازی نیروهای ژاپنی از جزایر کیشکا زمان : 15 آگوست 1943 اجرا شده توسط : متفین ، شامل نیروهای کانادایی و آمریکایی خروجی : امن سازی بخش مخالف جزیر کیشکا تلفات : 753 نیروی نظامی کشته و 478 نفر گم شده در حین عملیات 1 ناوشکن نیز دچار خسارت جدی میشود منابع : http://en.wikipedia....eration_Cottage Feinberg, Leonard (1992). Where the Williwaw Blows: The Aleutian Islands-World War II. Pilgrims' Process, Inc.. ISBN0-9710609-8-3. Garfield, BrianThe Thousand Mile War, Aurum Press, 1995 ISBN 1-84513-019-7 Goldstein, Donald M.; Katherine V. Dillon (1992). The Williwaw War: The Arkansas National Guard in the Aleutians in World War. Fayettville, Arkansas, USA: University of Arkansas Press. ISBN1-55728-242-0. Morison, Samuel Eliot (1951 (Reprint 2001)). Aleutians, Gilberts and Marshalls, June 1942-April 1944, vol. 7 of History of United States Naval Operations in World War II. Champaign, Illinois, USA: University of Illinois Press. ISBN0-316-58305-7. Perras, Galen Roger (2003). Stepping Stones to Nowhere, The Aleutian Islands, Alaska, and American Military Strategy, 1867 - 1945. Vancouver British Columbia: University of British Columbia Press. ISBN1-59114-836-7. استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری مجاز است WWW.MILITARY.IR
  20. [quote name='013579' timestamp='1379118586' post='338565'] سلام. واریور جان،،،بذار دروغت نگم، من علاقه ایی به خوندن متن نداشتم...اما به خاطر زحمتی که کشیدی، یه چند تایی مثبت دادما...اگر لطف کنی ، اون قسمت مربوط به B-2 و F-117 رو اینجا نقل کنی ، ممنون میشم... خلاصه، حلال کن... [/quote] یادش بخیر ... [url="http://www.military.ir/forums/topic/287-جنگ-هوایی-در-یوگسلاوی/page__st__45"]http://www.military....وی/page__st__45[/url]
  21. [quote name='ALFARD' timestamp='1379113065' post='338557'] پاسخ: یه گنجشک رو شاید نتونی بگیری،اما وقتی اون قدر خسته اش کنی که دیگه نتونه پرواز کنه براحتی میشه گرفتش قضیه این صرب هاست. حالا بگذریم که این مقاله سعی داشت بگه صرب ها پیروز میدان بودند و آمریکایی ها جز تلفات هیچی ندادند همچنین بیش از یک دهه از این جنگ گذشته و موشک های امروزی همگی استند آف شده اند... [/quote] بله ، مقاله هر چند که نویسنده اش یک فرانسوی هست ، اما تاکید بر شکستهای ناتو بعنوان درس ها و عبرت های گرفته شده از این جنگ دارد ، پس قطعا هدف مقاله حلوا حلوا کردن برای ناتو نیست ، ... این جنگ ماجرای فیل و فنجون بود ، از بعد نظامی و جغرافیای سیاسی جنگ ، ناتو و آمریکا با اون عظمت به هیچ هدف نظامی مشخصی دست پیدا نکردند ، از این نظر جنگ کوزوو شکست مطلق برای اتلانتیکی ها هست ، ولی اگر جنگ رو ابزار سیاست در نظر بگیریم ، تسلیم شدن یوگوسلاوی با سرویس کردن دهن مردم این کشور بدست اومد نه پیروزی در جنگ !! از این منظر استراتژی واقعی امریکا و متحدان نابود کردن زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی یک کشور برای تسلیم کردن یک ملت هست ، این استراتژی شکست کامل خودش رو در افغانستان در مواجه با ملتی که چیزی برای از دست دادن نداشتند به خوبی نشان داد ، آمریکا در افغانستان به کمک افغانی ها و برخی کشورهای منطقه حضور فیزیکی دارد اما بعد از 11 سال هیچ برتری فیزیکی و جغرافیایی نسبت به دشمن تعریف شده خود ندارد ، که این وضعیت ، هم شکست راهبرد نظامی را نمایش میدهد و هم شکست راهبرد سیاسی (استفاده از جنگ به منظور دستیابی به اهداف سیاسی) ...
  22. به نام حق بیلان جنگ کوزوو چه بود ؟ طرح آمریکایی ها بسیار ساده بود ، فناوری پیشرفته آنان می باید نیروی هوایی و پدافند ارتش یوگوسلاوی را از کار انداخته و از هرگونه تحرک ارتش فدرال یوگوسلاوی ممانعت به عمل می کرد . ارتشی که خود را مخفی سازد نمیتواند جنگ کند و این چیزی است که آمریکا در جنگ خلیج فارس با عراق آن را ثابت کرد . این طرح می باید به رزمندگان آلبانی امکان میداد تا زمین را اشغال نمایند و سپس پذیرای نیروهای ناتو شوند . اگر حرف ژنرال پاکوویچ ، رئیس ستاد ارتش یوگوسلاوی ، را باور داشته باشیم طرح ارتش آمریکا حمایت از چریک های آلبانیایی همراه با بمباران بود . یپاه پریشتینا برای به شکست کشاندن این طرح به هفت روز زمان نیاز داشت . همانگونه که دیدیم آمریکایی ها امکانات هوایی خود را تقویت و به نفوذ نیروهای اوچکا به داخل مقدونیه و آلبانی کمک میکردند . پس از 45 روز نبرد ، چریک های آلبانی موفق نشدند هیچ گونه رخنه ای در دفاع از یوگوسلاوی در مسیر " یا بلانیکا " ایجاد نمایند .بنابراین ناتو تصمیم گرفت برای قطع جاده " پریزرن - حاکوویکا" به آلبانی حمله کند . عملیات " استرلا " روز 26 ماه می آغاز گردید و تا 5 ژوئن ادامه یافت . یکان های اوچکا که تحت حمایت یکان های منظم ارتش آلبانی قرار داشتند با کمک مستشاران ناتو که هدایت آتش توپخانه آنها را بر عهده داشتند ، به دفعات حمله کردند . اوچکا موفق شد در خطوط ارتش یوگوسلاوی رخنه کند و لذا آمریکایی ها اولین بار به منظور در هم شکستن مقاومت حریف از بمب افکن های راهبردی " بی 52 " استفاده کردند . به دنبال این بمباران ها ، آمریکایی ها اعلام کردند که دو گردان کامل ارتش یوگوسلاوی را از بین برده اند ، در حالی که فقط تعدادی سرباز و یک نفر افسر سرهنگ دوم یوگوسلاوی کشته شده بودند . از آنجایی که نیروهای مختلط آلبانی حتی به کمک بی 52 ها که 14 بار مواضع نیروها و نیز تیپ 549 موتوریزه یوگوسلاوی را بمباران کرده بودند موفق به نفوذ در خطوط یوگوسلاو ها نشدند ، عملیات " استرلا " لغو گردید . پس از شکست این عملیات بود که آمریکایی ها و انگلیسی ها اجرای یک عملیات زمینی را مد نظر قرار دادند . تعداد تلفات یکانها در این منطقه 25 کشته رزمی و 126 زخمی شمارش شده است . نیروی هوایی آمریکا مانند جنگ خلیج فارس همچنان میتواند به خود ببالد که موجب پیروزی آمریکایی ها با کمترین تلفات شده است . اگر چه آمریکایی ها و متحدین آنها تقریبا محتمل تلفات خاصی نشدند اما شواهد دقیق نشان میدهد که در مورد آلبانیایی ها وضع چنین نبوده است اگرچه هیچگاه آمار دقیق تلفات اوچکا و ارتش آلبانی مشخص نگردید . نیروی هوایی آمریکا میتواند از این که فقط یک فروند هواپیمای رادار گریز اف - 117 خود را از دست داده است به خود ببالد . اگر چه این هواپیماها توانسته بودند اهداف ثابت را منهدم کنند اما تعداد تانک های منهدم شده تا جایی که ما اطلاع داریم بسیار ناچیز است . بعلاوه ، تعدادی از اهداف ثابت مانند بعضی از مراکز ارتباطی و بویژه تونل واقع در فرودگان پریشتینا که هواپیماهای میگ - 21 در آن پناه گرفته بودند به دلیل این که به خوبی محافظت شده بود از بمباران ها در امان ماند . این تونل بارها بمباران شد ولی هواپیماها سالم ماند . هدف از حفظ این هواپیماها حمله به نیروهای ناتو در صورت وقوع یک حمله زمینی بود و سرانجام اینکه هواپیماهای متحدین قادر نشدند سامانه تقریبا ابتدایی و کهنه پدافند هوایی یوگوسلاوی را منهدم کنند . وانگهی جالب است اشاره کنیم که در دوره پس از جنگ خلیج فارس نیز آمار تلفات ارائه شده توسط آمریکایی ها بسیار ناچیز بود و می باید منتظر انتشار سند " عملیات طوفان صحرا ، ارزیابی جنگ هوایی " می بودیم تا آمار دقیق و کامل به دست آید . در این سند رسمی معلوم شد که تعداد هواپیماهای ساقط شده 38 فروند بود 48 فروند دیگر متحمل چنان خسارت هایی شدها اند که از رده خارج گردیده اند . در بالکان شاهدان زیادی تایید کرده اند هواپیماهای متحدین را که یک موتور آنها آتش گرفته و به سمت مرزها در حال پرواز بودند مشاهده کرده اند . روشن است که تعدادی از هواپیماها ناگزیر به فرود اجباری در کروواسی و مقدونیه بودند که تعداد واقعی آنها هنوز مشخص نشده است . در عوض یک چیز قطعی است و آن اینکه اگر هواپیماهای متحدین در ارتفاع پایین تر پرواز میکردند ، میتوانستند تانک های بیشتری را منهدم کنند اما تعداد بیشتری از هواپیماهای خود را از دست میدادند . نوید های دروغین فناوری پیشرفته امریکا با بیلان دروغین در خصوص تلفات و ضایعات ارتش یوگوسلاوی بر ملا شد . کلیه آمارهای ارائه شده توسط ناتو تقسیم بر 10 شده بودند . اگر این آمار فقط تبلیغات مرعوب سازی مردم یوگوسلاوی را تشکیل میداد و یا به منظور حفظ روحیه غربی ها بود میتوان آن را جزیی از یک عملیات " جو سازی " (انتشار اخبار جعلی) به شمار آورد . اما اگر ناتو واقعا آمارهای خودش را باور کرده بود چنانچه عملیات زمین اجرا میشد با یکصد تانک بیشتر از آنچه پیش بینی کرده بود مواجه میشد . ژنرال پاکوویچ تایید کرده است که ارتش یوگوسلاوی 260 قبضه توپخانه 180 سامانه ضد تانک و یکصد هطار نفر سرباز در خاک کوزوو در اختیار داشته است . شاید ارتش یوگوسلاوی نمیتوانست از همه این نیروها استفاده کند اما میتوانست با انتخاب یک جنگ چریکی محدود ، از یوگوسلاوی باتلاقی برای نیروهای آمریکایی بسازد که برای این نوع جنگ آمادگی نداشتند . نیروهای مسلح یوگوسلاوی نیز به سهم خود دریافتند که نیازمند مدرنیزه کردن سامانه های پدافند هوایی و نیروی زمینی و نیز کامل تر کردن این دو سامانه هستند . همچنان که می توان به دو نتیجه کلی دست یافت " اول اینکه لازم است قبل از اینکه دشمن از مواضع خود عقب نشینی کند تلفات و ظایعاتی را به او تحمیل کنیم ، کاری که ناتو انجام آن را پیش بینی نکرده بود . در نتیجه نظامیان یوگوسلاوی توانستند بیش از یک ماه به تحمل چنین شرایطی ادامه دهند . بعضی ها فکر میکردند که انها (یوگوسلاوها) نسبت به بمباران ها بی تفاوت هستند و به محض فرا رسیدن فصل پاییز خیال آنها آسوده تر گردید و انجام این بازی " قایم با شک " باز هم ساده تر خواهد شد . نکته دوم این است که تجربه نشان میدهد حفاظت در مقابل بمباران های هوایی ممکن است . مطمئنا آتشبارهای سامانه روسی اس 300 حتی برای کشورهای ثروتمند نیز گران هستند . اما اگر جنگ کوزوو را در نظر بگیریم (کلیه خسارات و محاسبه عواقب ناشی از شکست) که یکصد میلیارد دلار هزینه برای یوگوسلاوی در بر داشت در میابیم که نهایتا این هزینه جبران شده است . اگر پاره ای از اظهارات مقامات سیاسی و نظامی آمریکایی را باور کنیم ، یک سامانه پدافند هوایی خوب میتوانست در مقابل حملات ناتو نقش بازدارنده داشته باشد . این سامانه ها میتوانند از نیروهای مسلح حفاظت کنند اما هرگز قادر به حفظ غیر نظامیان نیستند . این مشکل در گفتگوی بین رییس جمهوری یوگوسلاوی اسلوبودان میلوشویچ و ژنرال پاکویچ ، بلافاصله پس از امضای توافقنامه " کومانوفو " در 11 ژوئن 1999 مطرح گردید . ژنرال خطاب به رییس جمهور گفت : " ارتش میتواند مقاومت کند و میلوشویچ جواب داد : " بله ژنرال ، ارتش میتواند اما صربستان نمیتواند ، مردم نمیتوانند " . به نظر میرسد یوگوسلاوی تسلیم شد تا آنچه از زیر ساختهای این کشور باقی مانده بود را حفظ کند و شاید میلوشویچ از خود پرسیده باشد که یوگوسلاو ها چگونه در زمستان زنده خواهند ماند ، اگر آنها نتوانند حتی خود را گرم کنند . بعضی ها معتقدند که رییس جمهور پیش از هر چیز به قدرت خود فکر میکرده و شرایط دشواری که مردم یوگوسلاوی قبل از آغاز بمباران در آن به سر میبردند اصلا برای او مهم نبوده است . نظر فرانسوا هایزبرگ این است که با بمباران زیر ساخت های یوگوسلاوی پیروزی به دست نمی آمد . او در این باره میگوید : " ما برای ضربه زدن به صرب در کوزوو ناگزیر به پذیرش خطرات زیادی بودیم . این کار نسبت به جنگی که علیه زیر ساختهای غیر نظامی هدایت میگردید ارجحیت داشت . ممانعت از جریان آب در دستشویی های ساختمانهای بلگراد مطلقا ربطی به نظامی گری ندارد . اگر این کار به دلیل این انجام میشد تا غیر نظامیان علیه میلوشویچ برگردند من این منطق را درک میکنم اما هیچ ساقه تاریخی مبنی بر اینکه چنین راهبری موثر باشد نمیبینم . این راهبرد یعنی هدف قرار دادن مردم با بمباران های راهبری ، کارایی ندارد " . " رابرت . آ . پیپ " در کتاب خود تحت عنوان " بمباران برای پیروزی " بکارگیری بمباران های راهبری یک هدف را تجزیه و تحلیل مینماید . نتیجه گیری او روشن است : " تاریخ نشان میدهد که به کارگیری نیروی هوایی در بمباران راهبری کمتری کارایی را دارد . اولا تنبیه کارایی ندارد . ملتهای متمدن وقتی که منافع حیاتی آنها در معرض خطر قرار میگیرد مقاومت عظیمی به خرج میدهند که سلاح های متعارف قادر به شکستن آن نیست . سلاح ضعیف و متوسط بیش از آنکه ایجاد ترس کند عصبانیت را برخواهد انگیخت . بمباران موجب بی تفاوتی و نه شورش میگردد " . با جنگ کوزوو نیروهای یوگوسلاوی " توانمندی های نامتقارن " را در رقابت با قوی ترین متحدین نظامی نشان دادند و این تجربه را به همراه اوردند که هیچ بازیگری آنچنان قدرتمند نیست که کاملا در امان باشد . اگر این تحلیل با پیروزی در جنگ دنبال شود چناکه ما کوشیدیم در اینجا به نمایش بگذاریم ، جنگ کوزوو ناتوانی فناوری را در پاسخ به تمامی مشکلات جهت حل و فصل یک درگیری آشکار ساخته است . پایان ، با تشکر از همه دوستانی که این 5 بخش رو مطالعه کردند ، ... لینک تاپیک های قبلی ... ؛ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-1/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-2/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-3/ http://www.military....ب-کوزوو-قسمت-4/ منبع ...؛ برگرفته از کتاب جنگ های نامتقارن ، نوشته کورمونت و بارتلمی ، ترجمه علی سجادی و غلامرضا آتش افروز ، نشر آجا (انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش) ص 151 - 157 استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس صفحه میلیتاری http://www.military.ir و منابع اقتباسی بلامانع است . تصاویر ... ؛ فرودگاه های زیرزمینی زلویا و اسلاتینا .. ؛
  23. محمد جان ، عذر میخوام ، موس ام لیز خورد و اشتباهی منفی دادم ، اما در جای دیگری جبران کردم ، ...