NIX

Members
  • تعداد محتوا

    868
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های NIX

  1. سلام یک نکته ای که باید در سطوح عمیق تر بهش پرداخت اینه که بعد از فروپاشی شوروی سابق ، تفاوت غرب و شرق در چیه؟ اساسا شرق و غرب الان چه حرف متفاوتی رو میزنند؟ زمانی شوروی نماینده و پدر خوانده کمونیسم درجهان بود ،اما الانن نماینده چه تفکری است؟ آیا تفاوتی بین منویات روش و امریکا می توان تعریف کرد؟ لذا الان می بینیم که تفاوتی مابین غرب و شرق نیست و میدان ها یکی شده اند اینقدر صریح هم نمیشه نظر داد عوامل خیلی زیادی در این زمینه موثر هست و اینکه این کشور هایی که نام بردید بتونن رفتاری رو در پیش بگیرن که اون نتیجه رو بده وگرنه صرف تولید ناخالص داخلی قدرت ایجاد نمکینه تو این گروه فقط امریکا - چین - -روسیه و شاید فرانسه میتونن تو گروه باشن ژاپن مولفه های کافی نداره ایران همه چیز داره ، ولی بلحاظ جمعیتی داره تحلیل میره
  2. [quote][quote]در حالی که آمریکا به عنوان سازنده این هواپیما و موشک در جنگ های خود موفق به ثبت حتی یک پیروزی هوایی با موشک فینیکس تا زمان بازنشستگی آن در سال 2004 نشد. هر سه شلیک رزمی این موشک توسط آمریکا در سال 1999 در عراق ثبت شده که دو مورد مربوط به رهگیری دو میگ-25 عراقی بود که هر دو موشک نتوانستند به اهدافشان برسند و یک مورد مربوط به یک میگ-23 که به همین عاقبت منجر شد.[/quote] شنیده بودم آمریکا با فینیکس 2 تا از میگ های لیبی رو درجریان نبرد هوایی ساقط کرده؟ [/quote] با چی؟ فینیکس فقط با اف 14 استفاده میشد تامکت هم سال 2006 بازنشسته شد
  3. سلام تشکر چند سوال: آقا این فینیکس چی داشت این همه مدت مارو درگیر خودش کرده بود؟ بعد اینکه اینها کپی همون فینیکس هستند یا بهینه هم شده اند خوب بود در فینیکس متوقف نمیموندن و به یه چیز بهتر میرسیدیم
  4. سلام امروز در کیهان مطلبی از سعد الله زارعی کارشناس مسائل خاو رمیانه چاپ شده بود که خوب به مساله پرداخته شده بود
  5. سلام یک سوال فنی: ایران تا به حال موشک ساخته؟
  6. سلام روسیه علاوه بر اون مشکل سیاسی که داره و ناشی از عدم تحلیل درست جایگاه خودش در مناسبات جهانی هست، یک مشکل دیگه هم داره که تقریبا از زمان فروپاشی شوروی سابق باهاش دست به گریبانه ، و اون ضعف اقتصادیه که مانع انجام پروژه های جدید و توسعه سلاح های بروز میشه در این بین هند اومد و دو تا قرارداد مشارک بست که میشه گفت براشون خیلی خوب بود ، یکی قراداد توسعه سامانه گلوناس و شرکت در اپراتوری و دیگری (اگر یادم باشه) سوخوی 30 البته باز همین دیدگاه ذلیلانه و منفعلانه روسیه که تقریبا دیگه دست از جاه طلبی های خاص یک ابر قدرت دست برداشتند، موجب شد که هرچه بیشتر اقتصاد روسیه به محاق زوال بره ، در حالی که با مدیریت صحیح همین محصولات نظامی میتونست موتور محرک اقتصادی خوبی برای روسیه باشه
  7. بعون الله ، بسم الله .... در قسمت های قبلی این مقاله، به زمینه طراحی سناریوی نوار برای کوبیدن شهید آیت و تخطئه انقلاب فرهنگی اشاره نمودیم و ضمن شرحی از دو نوار مشخص نمودیم که تصریح شهید آیت در آنها بر منحصر بودن راه، به فعالیت های قانونی و فرهنگی بوده است. سپس شرحی از جنجال های ضد انقلاب و برخی به ظاهر دوستان علیه شهید آیت آوردیم و گزارشی هم از کنفرانس مطبوعاتی شهید آیت ارائه نمودیم. اینک ادامه ماجرا: ادمه تخریب های به ظاهر دوستان پس از کنفرانس مطبوعاتی شهید آیت و تشریح ماجرا، به نظر می رسید که کسانی که به دنبال حقیقت هستند، جواب خود را یافته باشند اما جناح طرفدار بنی صدر و برخی به ظاهر دوستان، غوغای خود علیه شهید آیت را همچنان ادامه دادند. [b]دفتر تحکیم وحدت (که یک ضلع اصلی انقلاب فرهنگی محسوب می شد)[/b] در روز 1 تیر 59، اطلاعیه ای صادر کرد و در آن ضمن اشاره ای کوچک و گذرا به روزنامه انقلاب اسلامی و محکوم کردن آنکه این روزنامه، انقلاب فرهنگی را تلویحاً توطئه شمره بود، قسمت عمده اطلاعیه را به پرخاش و توهین به دکتر آیت اختصاص داد و سعی نمود در فرصت به دست آمده تا می تواند حزب جمهوری اسلامی را نیز مورد حمله قرار دهد. در بخشی از این اطلاعیه آمده بود: «آقای آیت از بانیان حزب جمهوری اسلامی و رئیس بخش سیاسی این حزب با یک سری تحلیل های ذهن گرایانه خویش خیال می کند می تواند نیروهای متعهد و معتقد به خط امام را به بازی گرفته و با بیهوده گویی های خود، ملت را به تمسخر بکشد. اما در اینجا این سؤال مطرح است که آقای آیت بهعنوان رئیس بخش سیاسی حزب جمهوری اسلامی آیا می تواند غیر از مواضع حزب، مواضع دیگری بیان دارد؟ ... ما نسبت به آنچه که آقای آیت در مورد انجمن های اسلامی گفته است اعلام جرم می کنیم. حزب جمهوری اسلامی بایستی پاسخ گوی این یاوه سرایی های آقای آیت باشد که خیال می کند خط سیاسی مملکت را در دست دارد و هر حرفی را که می خواهد می تواند بزند.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 2 تیر 1359، صفحه 10) جالب بود که در این اطلاعیه اینگونه جلوه داده شده بود که شهید آیت می خواسته پس از انقلاب فرهنگی، از آن به نفع خود سوءاستفاده کند:«به خیال خود پس از طرح انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها توسط دفتر تحکیم وحدت اینان می خواسته اند برای رسیدن به هدف خویش از آن بهره برداری سیاسی نمایند.» این در حالی بود که نوارها (همچنان که در آنها تصریح شده بود) قبل از تعطیلی دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی ضبط شده بود! به هر حال این قبیل مسائل (در کنار برخی نشانه های دیگر که بعضی از آنها اشاره کردیم) نشان می داد که مخالفان زبان سرخ و بصیرت نافذ شهید آیت، تنها در لباس دشمنان حضور ندارند و باید گفت: «سعدی ازدست دوستان فریاد». تأکید امام بر ضرورت دوری از جنجال سازی در این بین، امام امت که از بالا ناظر قضایا و شاهد جنجال آفرینی روزنامه ها علیه هم و ایجاد تفرقه به بهانه های واهی و سیاست بازانه بودند، در روز اول تیر 59 و در دیدار گروهی از پاسداران، ضمن تأکید بر ضرورت حفظ اسلامیت نظام، به لزوم وحدت داشتن و پرهیز از جنجال آفرینی تأکید کرده و فرمودند: «از اختلافات و این چیزهایی که اخیراً می بینید که به جان هم افتاده اند و روزنامه ها چه می کنند باید از این اختلافات بری باشیم.» خواص بی بصیرت، تکمیل کننده پازل دشمن جناح طرفدار بنی صدر ظاهراً قصد نداشت دست از جنجال آفرینی بردارد. روزنامه انقلاب اسلامی در روز 31 خرداد (یک روز قبل از سخنرانی امام) به سراغ برخی خواص جامعه (که متأسفانه تشخیص درستی از قضایا نداشتند و به همین جهت به ابزاری در دست بنی صدر و منافقین بدل شده بودند) رفت و نظر آنان را در باره این نوار منعکس نمود. در تمام این نظرات سعی شده بود که «توطئه» (یعنی همان چیزی که اساساً وجود نداشت) شدیداً بزرگنمایی شود. مثلاً [b]شیخ علی تهرانی[/b] فرصت را مناسب یافته بود تا غیر از شهید آیت به شدت، یاران امام وحزب جمهوری اسلامی را هم بکوبد. او بدون توجه به نقش شهید آیت و دیگرانی چون شهید بهشتی در انقلاب و سپس در تدوین و تصویب قانون اساسی مدعی شده بود: «نظر بنده این است که توطئه عمیقی بوده که نه تنها بر علیه رئیس جمهور است بلکه بر علیه نظام جمهوری اسلامی می باشد چون بنده معتقدم مثل آقای آیت و کسانی که با او همدست هستند که بعضی هایشان هم سمت برتری داردند، اینها اصلاً این نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی را به رسمیت نمی شناسند.» البته او در ادامه سعی کرد محملی هم برای توجیه سخنانش بیابد، لذا سریعاً ادامه داده بود: «اینها شرکتشان در تصویب قانون اساسی برای این بوده که ملت را گول بزنند و گرنه می بینید که اسلام همه را هم التقاطی و نادرست می دانند و نظر خودشان را درست می دانند.» هم چنانکه ملاحظه می شود، از نظر شیخ علی تهرانی، شند آنکه شهید آیت و دیگر انقلابیون به قانون اساسی معتقد نیستند و برای گول زدن ملت به آن رأی داده اند آن است که به التقاط فکری برخی افراد (که بعدها التقاط و انحرافشان آشکار تر هم شد) ایراد می گیرند! جالب بودکه وی در صحت مدرک دکترای شهید آیت (که سال ها با آن مدرک، عضو هیئت علمی دانشگاه بوده و کسی در آن شکی نداشت) هم تردید کرده بود و سپس با زدن سنگ خط امام به سینه گفته بود: «خطشان را می بینید که الآن از خط امام چقدر دارند سوء استفاده می کنند. ... خط امام یعنی چه؟ نمی گویم نمی داند، می داند ولی می خواهد تحمیل کند به مردم و می گوید آنکه من می گویم خط امام است، آنکه منافع گروهی ماست آن خط امام است. و الّا خط امام معلوم است؛ خط اسلام و قرآن و پیغمبر و عرفان و فلسفه است.» البته شاید بد نباشد بدانیم که همین مدعی انحصاری خط امام، چندسال بعد از کشور فرار کرد و در عراق تبدیل به روحانی ارشد منافقین شد. او در خاتمه سخنانش هم ادعا کرده بود که دکتر آیت تئوریسین «اینها» است و «گفته» خواهان دیکتاتوری کردن است. البته ما هر چه گشتیم در متن دو نوار (حتی طبق همان نسخه روزنامه انقلاب اسلامی) چنین جمله ای و حتی چنین مضمونی در سخنان شهید آیت نیافتیم. و این هم نمونه ای دیگر بود از دروغی که باید آن قدر بزرگ باشد تا نشود باورش نکرد! موج نفرت از گروه نواریون! [b]شیخ یحیی نوری[/b] هم در این زمینه اظهار نظر کرده و هر چه خواسته بود به شهید آیت و یاران امام توهین کرده بود. در بخشی از سخنان وی آمده بود: «این روزها همه جا با خشم از "نوار" و گروه نواریون یا اصحاب نوار بحث است. از مسئله نوار، همه متأسف و ناراحتند، جز دشمنان ما.» او، افشای این نوار را «رحمت غیبی» خوانده بود و در ادامه تا توانسته بود به «انحصار طلبی» و «قدرت طلبی غیر اسلامی» و تلاش برای «دولت در دولت سازی» توسط یک گروه خاص سخن گفته بود و مدعی شده بود که چون این نوار، افشا کننده امیال مخرب تشکیلاتی است، این مسئله «سکوت را جایز نمی گذارد و ریشه کن ساختن چنین توطئه ها و نفی چنین پایگاه ها را لزوم می سازد.» او در ادامه سعی کرده بود که جملاتی در آن نوارها نظیر «برنامه ای داریم که بابای بنی صدر هم نمی تواند مقاوت کند» را دلیلی بر آن بداند این توطئه عمیق، نمی توانسته فقط کار شخص دکتر آیت باشد و حتماً گروه و تشکیلات گسترده ای پشت این توطئه بوده اند. جالب بود که او در عین این همه حملات وحدت شکنانه و این همه تهمت به یاران امام، خواستار آن شده بود که با حمایت از رئیس جمهور، ذیل رهبری امام خمینی وحدت صورت گیرد. اما در ادامه، ظاهراً به نظر او این همه تهمت کافی نیامده بود و لذا شروع کرده بود به آوردن دلیل برای عدم حقانیت فعالیت هرگونه حزب؛ گرچه مدعی شده بود فعالیت «گروه های ثبت شده و ثبت نشده» باید آزاد باشد ولی «انحصار گرایی» ممنوع است. ترجمه این سخن آن بود که همه گروه ها و گروهک ها از مجاهدین خلق و فدائیان خلق اکثریت و اقلیت و پیکار و کوموله و دموکرات و فرقان و خلق عرب و خلق ترکمن و ... همگی حق فعالیت دارند ولی «حزب» جمهوری اسلامی نباید فعالیت کند چون ما می گوییم انحصارگراست! او سپس مدعی شده بود که در این ایام به هر کجا می رود مشاهده می کند که موج نفرت و نارضایتی و شکایت از «انحصار گرایی» یک گروه خاص همه جا را فرار گرفته و لازم است رئیس جمهور با قاطعیت جلوی این انحصار گراها را که اتفاقاً در صدد توطئه هم هستند بگیرد. درخواست [b][color=red]لاهوتی[/color][/b] برای محاکمه دکتر آیت شیخ حسن لاهوتی (که موضع گیری هایش در قبل انقلاب به نفع مارکسیست ها و بعد انقلاب به نفع منافقین مشهور است) هم در این ماجرا اظهار نظر کرده بود. او در سالروز مرگ شریعتی، در مشهد حاضر شده و در جمع طرفداران او و در حضور محمد تقی شریعتی و شیخ علی تهرانی سخنرانی نموده بود که بخشی از این سخنان توسط روزنامه انقلاب اسلامی منعکش شده بود. او همدر سخنانش با تأکید بر توطئه بودن کارهای دکتر آیت (که با تکبیر مورد تأیید حاضران قرار گرفت) به بحث خط امام پرداخته و سعی نموده بود با سخنانی خاص، خود و هم اندیشان خود را پیرو واقعی خط امام بخواند. او در این باره گفته بود: «امروز آن قدر طرفدار خط امام زیاد شده که اگر شاه را هم بیاوریم می گوید خاندان پهلوی، ما همه سرباز توییم خمینی. طرفداری امام امروز برای همه نان می کند.» او سپس در جمله ای معنا دار از حاضرین پرسیده بود«اگر رئیس جمهوری آیت را محاکمه نکند چه باید کرد؟» که به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی به مدت هشت دقیقه حاضرین شعار «درود بر لاهوتی» سر دادند و «تکبیر گفتند و کف زدند»! جالب بود که لاهوتی در این سخنرانی در حالی خواستار محاکمه دکتر آیت به دلیل عمل فراقانونی بود که خود، در انتهای سخنرانی اش در جواب کسی که راجع به پخش این سخنرانی از صدا و سیما پرسیده بود گفته بود: «من همان طور که نماینده رشت هستم نماینده خراسان هم هستم. شما اگر رادیو تلویزیون سخنرانی را پخش نکرد، به من اطلاع دهید تا من تکلیف انقلاب را با آنها روشن کنم.» همان طور که مشخص است این منتقد انحصار گرایی، نه تنها خط امام را منحصر به خود می دانست بلکه انقلاب را هم منحصر به خود می شمرد. نگرانی [b]سلامتیان[/b] برای «موجودیت انقلاب» در این بین، احمدسلامتیان (یار غار بنی صدر) هم طی یادداشتی به سخنان شهید آیت درباره او پرداخته و در بخشی از مطلبش نوشته بود: «مرحله دفاع از خویش نیست، مرحله دفاع از موجودیت انقلاب اسلامی و جمهوری نوپای آن است.» غوغا سالاری در رابر آرامش در هر حال ضد انقلاب سعی می نمود با پمپاژ گسترده تبلیغاتی و با ژست مظلومانه، وجود توطئه علیه رئیس جمهور را واقعی و مسلّم جلوه دهد. اما جناح خط امام و شخص شهیدآیت سعی می نمودند به ماجرا دامن نزنند. این روند ادامه یافت تا افتتاح مجلس و بررسی اعتبار نامه شهیدآیت. [url=http://inn.ir/newsdetail.aspx?id=46456]منبع[/url] ادامه دارد ...
  8. بعون الله ... در سه قسمت قبل، شرحی از دو نوار ارائه و ذکر کردیم که سخنان شهید آیت گرچه امروزه برای ما بسیار بصیرانه به نظر می رسد ولی در آن روز که هنوز بنی صدر ماهیت خود را آشکار نکرده بود، پذیرفتنش سخت بود. ضمناً به این موضوع هم پرداختیم که شهید آیت در نوار دوم تأکید کرده بود که در مقابل بنی صدر فقط باید از راه های قانونی حرکت نمود و شایسته است نیروهای انقلاب فقط بر روی روشن نمودن مردم و بصیرت پراکنی تأکید داشته باشند، نه چیز دیگر. در خاتمه هم به برخورد نامناسب و غیر اخلاقی سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی با این موضوع اشاره و قسمتی از فحش نامه ای که علیه شهید آیت چاپ نموده بودند را ذکر کردیم. البته نوشتیم که این برخورد با شهید آیت در حزب جمهوری اسلامی از طرف جناح میر حسین، سابقه قبلی هم داشت. اینک ادامه ماجرا را پی می گیریم: اظهار نظرهای اولیه همان شب 28 خرداد جلسه مشترک شورای انقلاب و دولت برگزارشد. اما اکثر شخصیت های حاضر در آن جلسه صلاح دیدند که مانندسرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی نباشند و انصاف را به کار ببندند و قبل از آنکه توضیحات شهید آیت اعلام شود، اظهار نظری نکنند یا اظهار نظرهای منصفانه ای بکنند. مثلاً وقتی ازآقای دکتر عباس شیبانی درباره این نوارسؤال شد پاسخ داد: «مسلماً حزب درباره این نوار تحقیق می کند و اگر واقعاً درست باشد تصمیم می گیرد ولی مسلماً آقای آیت این طور حرف نزده اند چون ایشان خیلی منطقی فکر می کنند ... به نظر شخص من دکتر آیت این مطالب را نگفته است و این توجیهی است که راجع به مطالب دیگر بوده که این را حالا دارند سوءاستفاده روزنامه نگاری می کنند.» حضرت آیت الله خامنه ای هم در رابطه با این نوار فرمودند: «فعلاً هیچ نظری ندارم.» دیگران هم جواب هایی در همین حدود مطرح کردند. البته بنی صدر هم در جواب خبرنگاران، با همان غرور همیشگی گفت: «من رئیس جمهور هستم، تناسب ندارد در این باره اظهار نظر کنم.» مصاحبه شهید بهشتی و تحلیلی از ماجرا از آنجا که دکتر آیت دبیر سیاسی حزب بود، شهید بهشتی به عنوان دبیر کل حزب لازم دید تا در باره این نوار مستقلاً مصاحبه ای انجام دهد و نظر حزب را روشن نماید. شهید بهشتی در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی ابتدا در اینکه این مطالب تحریف نشده باشد تردید کرد و سپس اعلام نمود که حتی در صورت صحت و اصالت متن موجود هم آن سخنان مربوط به شخص سید حسن آیت است نه حزب جمهوری؛ یعنی دکتر آیت این سخنان را با شخصیت حقیقی اش عنوان نموده نه با شخصیت حقوقی اش. ضمناً شهید بهشتی به این موضوع هم پرداخت که حتی در صورت صحت این مطالب، این سخنانی بوده که در جمعی چند نفره و خصوصی ابراز شده بوده و انتشار عمومی آن کار صحیحی نبوده است. شهید بهشتی در این مصاحبه پرده از این موضوع هم برداشت که زمینه سازی چنین جنجال آفرینی ای را بنی صدر و اطرافیانش از مدت ها پیش آماده نموده بودند و این نوار، مطلب تازه کشف شده ای نبوده است: «آقای بنی صدر قبلاً با خود ما درباره یک چنین نواری و چنین مطلبی صحبت کردند، اما من به ایشان توضیح دادم که این مسئله اگر به فرض صحت داشته باشد، یک مسئله با آن کیفیتی که شما از آن برداشت دارید نیست. و دلایل قانع کننده ای هم به ما ارائه نکردند و امیدوارم دلایل کافی ارائه کنند و ملت ایران بدانند که واقعاً چنین وضع گسترده ای بوده است یا صرفاً اظهار نظر چند نفر روی مسائل ایران، آن هم تازه اگر صحت داشته باشد.» آیت کودتاچی! در طرف دیگر هم جوسازی ضد انقلاب (در سطح رسانه ها و پیاده نظام) با شدت ادامه داشت و با وجود آنکه شهید آیت در نوار تأکید کرده بود که سعی خواهد نمود بنی صدر تا آخر دوره 4 ساله اش باقی بماند، از همین زمان، در بین ضد انقلاب شعاری باب شد و گسترش یافت بدین شکل که «آیت کودتاچی اعدام باید گردد» که خود این شعار می توانست در تحریک و انحراف افکار عمومی (که شاید بسیاری از مردم اصلاً متن آن سخنان را هم مطالعه نکرده بودند) مؤثر باشد. کنفرانس مطبوعاتی شهید آیت و روشن شدن ماجرا بالاخره بعد از جو سازی های ضد انقلاب و همراهی برخی به ظاهر دوستان با آنان، نوبت به خود شهید آیت رسید که درباره این نوار توضیح دهد. شهید آیت در تاریخ 29 خرداد 59 در دفتر حزب جمهوری اسلامی یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار نمود و به سؤالات مختلف پاسخ داد. شهید آیت در ابتدای سخنانش به تحریف نوارها اشاره کرد و گفت: «در مورد مطالبی که ادعا می شود از نوار پیاده شده، این مطالب تحریف شده، سانسور شده و ناقص است. بعضی از قسمت ها نقطه چین شده و قاعدتاً می گویند که لابد مفهوم نبوده نوار. به هر حال این خود معنی را عوض می کند. در هر دو نوار این مسئله هست.» دکتر آیت در ادامه، در تحلیل جالبی عنوان نمود که این او نبوده که علیه بنی صدر توطئه کرده، بلکه این روزنامه انقلاب اسلامی بوده که توطئه نموده است: اول آنکه با انتشار این مطالب، علیه نظام جمهوری اسلامی توطئه نموده تا در خارج گفته شود در این نظام، استراق سمع و تفتیش عقاید وجود دارد و دوم آنکه علیه دکتر آیت توطئه شده تا او را ترور شخصیت کنند. دکتر آیت سپس به این مطلب اشاره کرد که اینکه همه ضد انقلاب متحداً علیه او فعالیت میکنند 4 دلیل دارد: اول آنکه می خواهند قانون اساسی را (که شهید آیت در تصویب اصول اصلی آن نقش جدی داشت) از اعتبار بیندازند، دوم آنکه موجب شوند که زبان شهید آیت کوتاه شود و دیگر دست به افشاگری نزند، سوم آنکه مجلس خط امامی را مرعوب نمایند و چهارم آنکه توهمات خود راجع به انقلاب فرهنگی را اثبات کنند. جالب آنکه شهیدآیت تأکید نمود برای پیدا کردن این سخنان نیاز به این همه زحمت نبوده چون او این حرف ها را بارها زده بوده است: «احتیاجی نبود آنها به یک نوار و آن هم به این نحو ناقص استنادکنند. من سیصد چهارصد سخنرانی علنی کردم و مطالبم را و انتقاداتم را تمام بیان کردم و [احتیاجی نبود] به نحوه ننگین که به صورت تفتیش عقاید است بیایند یک مسئله کوچک را بزرگ کنند و ملت را نگران کنند.» البته شهید آیت تأکید هم نمود که با آن همه سوابق مبارزاتی می دانسته اگر بخواهد توطئه نماید نباید آن را با چند نفر دانشجوی معمولی مطرح کند. بنی صدر علیه بنی صدر؟! شهید آیت در این کنفرانس دست بر روی پاشنه آشیل بنی صدر در این قضیه هم گذاشت و گفت که بنی صدر که در ظاهر از انقلاب فرهنگی حمایت می کند پس چرا سخنان شهید آیت را که راجع به انقلاب فرهنگی بوده یک توطئه تلقی می نماید؛ آیا او با حمایت از انقلاب فرهنگی علیه خودش توطئه می کند؟! و آیا ملت و امام هم که از انقلاب فرهنگی حمایت می کنند مشغول توطئه علیه بنی صدر هستند؟! شهید آیت در اینجا به برخی نمونه های تحریف در این نوار هم اشاره کرد وبه برخی جنجال آفرینی های بی مورد ضد انقلاب پرداخت؛ مثلاً در متن نوار آمده بود که ما نقشه ای داریم که بابای بنی صدر هم نمی تواند مقاومت کند و بنی صدر هم به ظاهر با آن همراه می شود. شهید آیت گفت که اگر منظورش در این سخنان، توطئه عیله رئیس جمهور بوده (همان طور که روزنامه های ضد انقلاب تبلیغ می کردند) معنایش آن است که بنی صدر هم با توطئه علیه خودش همراه خواهد شد! حال آنکه منظور شهید آیت در آن جمله ها بحث انقلاب فرهنگی و تلاش بنی صدر برای سوار شدن بر موج بوده است. ماه پشت ابر نمی ماند شهید آیت در این کنفرانس مطبوعاتی به این مطلب هم اشاره کرد که گرد و غبار بالاخره فرو خواهد نشست و حقیقت آشکار خواهد شد:«اینها مردم را احمق تصور می کنند. نه، مردم خیلی خوب می فهمند و خوب می توانند بررسی کنند. ممکن است چند روزی با ایجاد گرد و خاک تبلیغاتی اذهان مردم را مشوش کنند ولی بعدش عکس موجی که بر می گردد به طرف آنها تمام خائنین را دفع خواهد کرد.» اشاره اجمالی به تهیه کنندگان نوارها از نکات مهم این کنفرانس، اشاره سربسته و اجمالی شهد آیت به نحوه تهیه و تهیه کننده این نوار بود: «آن مخاطب کسی جز جاسوس نبوده. البته بگویم آن مخاطب من می دانم کی است. جاسوس آقای بنی صدر هم نیست، جاسوس [روزنامه] انقلاب اسلامی هم نیست. آن وابسته به این دسته های خلقی ها [یعنی سازمان مجاهدین خلق] است که با اینها دارند کار می کنند.» (البته بعدها شهید آیت مفصل تر راجع به نحوه تهیه این نوار سخن گفت که به آن خواهیم پرداخت) اشاره به جلسه مشترک با بنی صدر شهید آیت در این قسمت از کنفرانس باز هم به همان قسمت های نوار اشاره کرد که در آنها صریحاً تأکید کرده بود تلاش می کند بنی صدر باقی بماند و با مجلس به مشکل حادی برنخورد و این را دلیلی بر این دانست که اتهام توطئه گری، غلط است. شهید آیت سپس از یک جلسه مشترک با بنی صدر هم سخن گفت و اعلام کرد که در آن جلسه هم همین حرف ها را علناً به بنی صدر زده بوده و در آن جلسه هم (همان طور که در نوار هم ذکر شده بود) شهید آیت تأکید کرده بوده: «[به بنی صدر گفتم، رئیس جمهور] یا هر کس دیگر از نظام اسلامی منحرف بشود ما با او مبارزه خواهیم کرد ... اگر ما بخواهیم مبارزه کنیم استیضاح هست در مجلس، سؤال است در مجلس، از این قبیل مسائل؛ و ما هیچ وقت از این خط منحرف نخواهیم شد. و گفتم این را به ایشان و صریحاً هم گفتم که شما دارید مجلس را تضعیف می کنید، اطرافیان شما دارند مجلس را تضعیف می کنند و این خلاف مصالح جمهوری اسلامی و نظریات امام است.» اگر توطئه کرده ام اعدامم کنید شهید آیت در خاتمه کنفرانس هم با تأکید بر اینکه صحبت های طرح شده در نوار صحبت های مخفی و خاصی نبوده و بارها هم اعلام شده بوده گفت: «اگر من توطئه کردم من مستحق اعدام هستم. کسی که علیه جمهوری اسلامی توطئه کند باید اعدامش کرد. اگر چنین چیزی ثابت بشود که خیال توطئه در مغز من بوده حاضرم داوطلبانه اعدام بشوم.» اعلام جرم علیه روزنامه انقلاب اسلامی در همان روز کنفرانس هم شهید آیت، همان طور که گفته بود، از آنجا که این کار روزنامه انقلاب اسلامی را توطئه ای علیه خود و نظام می دانست، علیه این روزنامه شکایت و اعلام جرم کرد. در بخشی از نامه اعلام جرم به دادسرا، با تأکید بر اینکه این حرف ها، حرف هایی معمولی بوده آمده بود: «چگونه است که مسئولین روزنامه انقلاب اسلامی اظهارات خصوصی اینجانب را که نظیر و مشابه آن در هر خانه و محفلی همه روزه وجود دارد توطئه علیه رئیس جمهور و نظام جمهوری اسلامی قلمداد می کنند؟» ادامه دارد ... [url=http://inn.ir/newsdetail.aspx?id=45804]منبع[/url]
  9. سلام بسیار عالی بود زنده نگهداشتن یاد شهید از خود شهادت کمتر نیست ، آن هم در جامعه ای که شتابان نشانه های فرهنگ لیبرال را از خود نشان میدهد و مردمی که می پندارند نام اتوبان همت از آن روست که با [b]همت[/b] ایرانیان ساخته شده!!! دانلود چند سخنرانی: [url=http://snd.tebyan.net/1389/04/zendaki%20170305.mp3]شهید چمران از زندگی خودش، دوران تحصیلات از ابتدایی تا فارغ التحصیلی در رشته فیزیک اتمی از دانشگاه برکلی کالیفرنیا و ..[/url] [url=http://snd.tebyan.net/1389/05/Chamran71773.mp3]سخنان امام خمینی درباره شهید چمران[/url] [url=http://www.m-chamran.com/?Title=%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DA%86%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86&Content=116]دانلود تعدادی سخنرانی دیگر از شهید چمران[/url]
  10. سلام بی نظیر بود خیلی جالب و خسته نباشید
  11. سلام چرا حساسیتی که روی موشک بالستیک هست ، روی کروز نیست ، در حالی که مشخصا دارای تکنولوژی بالاتر و دقت بالاتری است و اینکه چرا اینقدر روی موشک شهاب ما حساس هستند، درحالی که فکر میکنم موشک های سوخت جامد برتری دارند بر مدل های سوخت مایع
  12. سلام اگر مدیران نام مبحث رو عوض کنند مستند های زیاد جالبی هست میشه معرفی کرد
  13. [quote] سلام مزیت این روش اینه که نیازی به دانلود نیست چون زمانی که در حال تماشای فیلم بودید ویدئو دانلود شده ولی فایلش ناشناس هست و زود هم پاک میشه ! با این روش شما نیازی به دانلود ندارید و با همان کیفیت اصلی فیلمو ذخیره میکنید!همچنین این روش برای کلیه سایت هایی که چنین خدماتی ارائه میدن قابل استفاده هست! [/quote] این دو روش فرقی ندارند شما وقتی که یک فیلم را می بینید ، عملا همان حجم اطلاعات بطور مثال 5 مگ وارد سیستم شما شده اما مزیت این روش این است که زمان buffer که بخاطر اینترنت کند ما بوجود می آید حذف شده و شما بدون مکث فیلم را می بینید IDM هم با همه ی سایت های اشتراک گذاری سازگاری دارد
  14. سلام با نرم افزار IDM بدون نیاز به نگاه کردن خیلی راحت میتوانید از صفحات اشتراک گذاری ویدئو دانلود کنید نکته ی جالب اینجاست که وقتی با IDM یک سایت اشتراک ویدئو را باز میکنید به شما چندین انتخاب با حجم و کیفیت های متفاوت ارائه میدهد(البته این فقط در یوتیوب دیده شده) 360p mp4 360p flv 480p mp4 . .
  15. بسم الله ... در قسمت اول و دوم این مقاله، شرحی از پیش پرده های ضد انقلاب برای اجرای سناریو نوار ذکر کردیم و شرحی اجمالی از محتوای نوار اول و بخشی از نوار دوم آوردیم و به این نکته پرداختیم که در سخنان شهید آیت آنچه مورد تأکید قرار گرفته، حرکت بر مدار قانون و از مسیر قانونی است. اینک ادامه ماجرا: ادامه سؤالات رندانه و جواب های هوشمندانه در ادامه نوار دوم هم سؤالات جهت دار مخاطب با جواب های هوشمندانه و در چارچوب قانون شهید آیت مواجه گردیده بود. مخاطب سعی کرده بود با یادآوری مبارزات چریکی پیش از انقلاب، از شهید آیت جوازی تلویحی برای این قبیل کارها بگیرد. او پرسیده بود: «الآن چه روشی اقتضاء می کند و اینکه آیا ما توی بچه ها مسئله نظامی را چگونه مطرح بکنیم؟ آیا ما مسئله نظامی را توی بچه ها مطرح بکنیم و یا نه؟ اگر مطرح می کنیم، چه شکلی مطرح کنیم؟ چون خیلی مسئله است یعنی مسئله ...» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟، جلد دوم، صفحه 396) که شهید آیت صحبت او را قطع نموده و گفته بود: «مسئله یک مسئله سیاسی است که مسئله سیاسی را ... حل کردیم [...] کار ما هم عمدتاً الآن سیاسی است.» (همان، صفحه 396) البته شهید آیت آمادگی نظامی را فقط ذیل همان مفهوم ارتش بیست ملیونی و خواست امام برای آنکه همه جوانان کشور آوزش نظامی ببینند، قابل قبول دانسته بود. در ادامه، مخاطب از تلاش کرده بود با مطرح کردن آنکه فرماندهی کل قوا هم اکنون در دست بنی صدر است و تبعاً سپاه و ارتش از او حمایت می کنند، از زبان شهید آیت جهت تأیید تشکیل گروه مخفی برای مبارزه با بنی صدر سخنی بیرون بکشد، ولی شهید آیت باز هم بر حرکت صرفاً قانونی تاکید نموده و گفته بود: «ما باید کارمان را بکنیم، اتفاقاً در مجلس کاری که می کنیم که بتوانیم همین کار را بکنیم، این است که نگذاریم بنی صدر از چهارچوب قانون خارج بشود.» (همان، صفحه 397) در ادامه هم بحثی مطرح شده بود که اگر خدای ناکرده حضرت امام از دنیا بروند چه باید کرد که شهید آیت جواب داده بود که باید سعی نمود آیت الله منتظری (که در آن زمان هنوز شخصی موجه و مورد تأیید حضرت امام و دیگر انقلابیون بود) در آن حالت جانشین امام شود تا خط فقاهت ادامه یابد. در ادامه هم اصرار مخاطب برای انجام کارهای خلاف قانون در جهت مقابله با بنی صدر ادامه داده بود که شهید آیت هم مثل قبل آن را نفی کرده و بر کارهای روشنگرانه مردم تأکید نموده بوود. جرم شهید آیت؛ تلاش برای کادرسازی! یکی از نقاط مانور مخالفین، آن قسمت نوار بود که شهید آیت با اشاره به احتمال کنار گذاشته شدن بنی صدر توسط مجلس به دلیل «کج سلیقگی هایش»، بر ضرورت تربیت نیروهای انقلابی برای به دست گرفتن مناصب کشور در آن صورت یا در صورت اتمام دوره چهار ساله بنی صدر تأکیدکرده بود: «از همین الآن برای وزرا و نخست وزیرمان کار کنیم و به خصوص برای نماینده.[...] ما باید خیلی واقعاً با برنامه ای دراز مدت خیلی خودمان را درگیر امور اجرایی زیاد نکنیم. شروع کنیم به ساختن آدم ها.» (همان، صفحه 400) اما مخالفین در روزهای آینده سعی نمودند با مقالات و مصاحبه های متععد این کار عقلایی (یعنی تربیت نیروی متعد برای استفاده در آینده نظام) را یک توطئه زیر زمینی گسترده جلوه دهند که توسط یکی تیم در جریان است! تنها روش؛ روشنگری در ادامه شهید آیت به این مطلب پرداخته بود که مردم اندک اندک با دیدن عملکرد بد و وعده های توخالی بنی صدرو با مشاهده عملکرد خوب انقلابیون، از بنی صدر دور شده و به سمت نیروهای انقلابی متمایل خواهند شد. شهید آیت سپس مجدداً بر همان روش تبلیغی و بصیرت پراکنانه تأکید نموده و گفته بود: «خط امام و خط بنی صدر دوتاست و بنی صدر نمی خواهد که بگذارد که مردم بفهمند این خط دوتاست. [...] به نحوی این باید تبلیغ بشود غیر مستقیم که تمام مردم پایین تشخیص بدهند. تمام مردم باید بفهمند که اگر بنی صدر بود، اصلاً این انقلاب از بین می رود.» (همان، صفحه 403) از نکات جالب این نوار اشاره دقیق شهید آیت به اطرافیان منحرف بنی صدر بود و اشاره به اینکه حتی کارهای خلاف بنی صدر تا حدی متأثر از القائات همین اطرافیان است (نکته ای که بعدها امام هم بدان اشاره فرمودند). افشای خطوط انقلابی بدلی در ادامه شهید آیت اشاره کرده بود که در هر کشور انقلابی، علاوه بر خطوط وابسته علنی، چندین خط انقلابی قلابی هم وجود دارد و وظیفه انقلابیون حقیقی، افشای آنهاست: «ما یک خطوط اصلی داریم مال استعمار است که خط مشخص آمریکایی دارد [...] یک خط مشخص هم انگلیسی داریم، یک خط مشخص هم روسی داریم، اما در ازای هر کدام از این خط های مشخص، هفت هشت ده تا خط بدلی انقلابی داریم که مال آمریکا و روسیه است. این خط های بدلی را باید بر ملا کنیم. فرمولش را بگذاریم بفهمند که بنی صدر هم خط بدلی است، یا نمی دانم فلان شخص هم خط بدلی است. این را اتفاقاً من تهیه کردم و فکر می کنم که چند تا سخنرانی توش هست منتها بدون اسم بنی صدر، بدون اسم بازرگان.» (همان، صفحه 405) البته روشن بود که این تلاش بصیرانه شهید آیت (که امروزه و با افشا شدن اسناد متعددی که در آن روز افشا نشده بود، بصیرانه بودنش بیشتر بر ما معلوم گشته است) از سوی مخالفین به عنوان توطئه و تخریب و تهمت و ... تلقی شود و بر سر آن جنجال آفریده شود. خاتمه نوار با شیطنت مخالفین در خاتمه هم باز مخاطب طبق همان مشی قبلی گفته بود: «من باز هم به شما گفتم [...] ما نیرویی هستیم که می توانیم، توان کار دیگر را داریم» (همان، صفحه 405) که شهید آیت هم باز به آن جواب منفی داده بود. از سانسورهای تحریف آمیز و غلط انداز روزنامه انقلاب اسلامی هم آن بودکه متن نوار دوم را با این جمله شهید آیت به پایان برده بود: «نقشه هایی توی مغز من هست ولی پس از سازماندهی در عمل، آنها روشن می شود.» (همان، صفحه 406) و این سخنان می توانست توهم وجود توطئه را عینی تر جلوه دهد. و این در حالی بود که صحبت های شهید آیت در آن نوار، چند دقیقه دیگر هم ادامه داشت و آن نقشه ها هم چیزی نبود جز همان طرح های بصیرت پراکن و تبلیغی. در هر حال، آنچه ذکر شد هم گزارش بود اجمالی از محتوای نوار دوم. بیانیه حزب جمهوری اسلامی درباره نوار پس از انتشار من تحریف و سانسور شده این سخنان در روزنامه انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی، که شهید آیت دبیر سیاسی آن بود، برای جلوگیری از فرصت طلبی ضد انقلابیون، بیانیه ای صادر کرد که در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 29 خرداد 59 منتشر شد. در این بیانیه اذعان شده بود که گرچه متن منتشر شده، تحریف شده است ولی در هر حال، بر فرض اثبات گفته شدن سخن غلطی از طرف شهیدآیت، این سخنان، نظرات شخصی دکتر آیت بوده و بازتاب دهنده نظرات حزب جمهوری در قبال بنی صدر نخواهد بود، چرا که پیش از این نظرات رسمی حزب جمهوری اسلامی در قبال بنی صدر در قالب دستورالعملی از دفتر مرکزی حزب به دفاتر شهرستان ها ابلاغ شده است. ضمناً این رفتار روزنامه انقلاب اسلامی محکوم شده و گفته شده بود که این عمل می تواندآغاز توطئه ای از جانب کسانی باشد که در پشت رئیس جمهور سنگر گرفته و قصد تخریب وحدت مسئولین را دارند. دستورالعمل رسمی حزب در قبال بنی صدر در کنار این بیانیه، در صفحه اول روزنامه هم تصویر همان دستورالعمل فوق الذکر درج شده بود. تاریخ ابلاغ این دستور العمل رسمی حزب، 5 اردیبهشت 59، یعنی دو ماه پیش از انتشار این نوار بود. در این دستورالعمل تأکید شده بود که نباید طوری عمل نمود که انتقادات مکتبی به بنی صدر، نزد مردم جنگ قدرت تلقی شود. در بند 3 این دستور العمل آمده بود: «البته هرجا بنی صدر یا شورای انقلاب از قانون اساسی یا مصلحت سیاسی-اجتماعی منحرف شوند، حزب حق انقاد سالم و آگاه کننده را برای خود محفوظ می داند.» در بند 5 هم ذکر شده بود: «حزب باید تلاش معقول و سازنده برای روشنگری مردم و دادن آگاهی های لازم در جهت روشن کردن ماهیت کسانی که با زرنگی می خواهند سمت، مقام و پایگاهی را در حکومت آینده اشغال نمایند ولی در خط انقلاب نیستند بنماید. این حرکت در مورد اطرافیان آقای بنی صدر و یا دیگران فرقی نمی کند و لازم است بدون رودربایستی انجام پذیرد.» با توجه به سخنان شهید آیت درآن نوارها هم مشخص می شود که ایشان دقیقاً در همین چارچوب عمل کرده و فراتر از آن نرفته بود. فحاشی سرمقاله نویس جمهوری اسلامی به شهید آیت! اما نکته ای در همین شماره مورخ 29/3/59 روزنامه جمهوری اسلامی خودنمایی می کند که بسیار آزار دهنده است و نشان می دهد سخنان کسانی چون شهید دیالمه که معتقد بودند روزنامه به جای ارگان حزب جمهوری به پایگاه شخصی میر حسین موسوی تبدیل شده و ارائه دهنده نظریات برخی گروه های منحرف است، درست است. سرمقاله این روز روزنامه (که نام نویسنده اش درج نشده بود ولی از مضمونش مشخص بود وابسته به کدام جناح حزب است) به موضوع نوار پرداخته بود و بدون توجه به آنکه متن منتشر شده از آن نوارها اولاً سانسور و تحریف شده بوده و ثانیاً مطالب طرح شده در آن حاوی هیچ نکته انحرافی نبوده و کاملاً منطبق بر بندهای 2 و 5 سیاستگذاری حزب در قبال بنی صدر بوده است، بدترین اهانت ها را به شهید آیت روا داشته بود، به نحوی که انسان شک می کرد این مطلب، سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است یا سرمقاله روزنامه هایی چون مجاهد یا میزان یا انقلاب اسلامی! نویسنده این سرمقاله نوشته بود: «آنچه در متن نوار در همان وهله اول به چشم می آید، لحن دور از خلوص و دلسوزی آقای آیت در ارتباط با مردم و انقلاب و رئیس جمهور منتخب مردم است ... ما شدیداً این شیوه برخورد با جهان و واقعیت های اجتماعی و سیاسی را محکوم می کنیم و می اندیشیم که اگر آقای دکتر آیت از ظهور و ثبوت "خط آمریکایی" می ترسد، نحوه عمل ایشان عامل ضروری پیدایش چنین خطی است و به عبارتی تا آقای آیت هایی چنین غیر اصولی با قضایا رو به رو نگردند، پیدایش و رشد و نمو "خط آمریکایی" نیز تا اندازه زیادی منتفی است.» جالب بود که در ادامه سرمقاله، تلویحاً به تحریف سخنان شهید آیت اشاره شده بود! بنا بر این روشن بود شخص یا اشخاصی در حزب و روزنامه جمهوری اسلامی که به دلیل تفکر و عملکردشان مورد انتقاد شهید آیت یا در انتظار انتقادات و افشاگری های او بودند، فرصت را مغتنم شمرده و هر چه از دهانشان در می آمد نثار او کرده بودند (آن هم در روزنامه ای که مثلاً ارگان حزبی بود که شهید آیت دبیر سیاسی آن است!) شایان ذکر است که این رویکرد، پیش از آن هم سابقه داشت (البته نه با این شدت) و چندی پیش هم که شهید آیت مقاله ای مستند راجع به دکتر مصدق و کودتای 28 مرداد نوشته بود که مطابق میل گروه های منحرف و ملی گرا نبود و آن برای چاپ به روزنامه داده بود، مسئولان روزنامه در ابتدای مقاله نوشته بودند: «مقاله زیر را آقای دکتر حسن آیت نوشته اند ولی لازم به یادآوری است که درج آن به معنای موافقت شورای نویسندگان روزنامه جمهوری اسلامی با محتوای آن نیست.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 28 مرداد 58، صفحه 11) جالب تر آنکه پس از این همه توهین به شهید آیت در این سرمقاله، نویسنده آن در خاتمه نوشته بود که منتظریم دکتر آیت توضیحات کافی راجع به نوار در اختیار مردم بگذارد؛ گویی نمی شد اول توضیحات وی را شنید و سپس به قضاوت اینچنینی پرداخت. ادامه دارد ... [url=http://inn.ir/newsdetail.aspx?id=45362]منبع این بخش[/url]
  16. سلام این خبر صحت داره؟ http://www.defense.gov/news/newsarticle.aspx?id=41172
  17. در قسمت اول این مقاله، به پشت پرده طراحی سناریوی «نوار آیت» (جهت بدنام کردن شهید آیت، تخریب وجهه انقلاب فرهنگی و مظلوم نمایی برای بنی صدر) اشاره نمودیم و شرحی اجمالی از بخشی از محتوای نوار اول ارائه کردیم. در این قسمت ادامه ماجرا را پی می گیریم: ادامه نوار اول در ادامه صحبت با آن مخاطب ناشناس، شهید آیت به ماجرای تلاش بنی صدر برای قرار گرفتن مدیریت تلویزیون در دست دوستانش و سپس مغلوب شدنش در این تلاش (به دلیل منع قانون اساسی) اشاره نموده بود. شهید آیا سپس به این مطلب پرداخته بود که در قانون اساسی [وقت]، اختیارات رئیس جمهور بسیار محدود است ولی بنی صدر جاه طلب می خواهد از حدود اختیاراتش فراتر برود و این احتمالاً منجر به این خواهد شد که مجلس، او را کنار بگذارد: «[بنی صدر] هیچ کاری نمی تواند بکند با این قانون اساسی، با این شورای انقلاب، با این امام. مقابلش نگه داشتیم و گفتیم اوضاع از چه قرار است. هیچ کاری نمی تواند بکند؛ یعنی هرچه بخواهد سر و صدا کند، باعث می شود روز به روز ضعیف تر بشود، مخالفت مردم برانگیخته تر بشود و حتی ناچار برکنارش بکنند.» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 385) در ادامه، شهید آیت به روشن شدن افکار قشرهای نخبه مردم نسبت به بنی صدر و تغییر دید مثبت قبلی آنان نسبت به بنی صدر سخن گفته بود و سپس به این مطلب اشاره کرده بود که: «عموم مردم هم برمی گردند. الآن هم عموم مردم هنوز دقیقاً در جریان نیستند که کی به کی است. فکر می کنند بنی صدر و بهشتی همه در یک جریان هستند؛ گرچه حالا کم کم دارند می فهمند.» (همان، صفحه 386) بنی صدر یک مهره است اما یکی از نکات بسیار برجسته این سخنان آن بود که شهید آیت صریحاً بنی صدر را «مهره» خوانده بود و این مطلب، گرچه بعدها با اسناد مدارک خدشه ناپذیر اثبات شد، در آن روزها هنوز روشن نبود و فهم آن بصیرتی فراوان می خواست و لذا گروه های طرفدار بنی صدر روی آن بسیار مانور دادند. شهید آیت در این رابطه گفته بود: « این [بنی صدر] آخرین مهره است که نقش خودش را بازی می کند.» (همان، صفحه 386) در ادامه بحث، توسط شهید آیت به همکاری پشت پرده منافقین و بنی صدر هم اشاره شده بود. بصیرت پراکنی؛ تنها راه مقابله با بنی صدر نکته ای که شایان توجه است آن است که شهید آیت در این نوارها (حتی طبق همان نسخه تحریف شده) صراحتاً فقط از روش تبلیغی و روشن گرانه و بصیرت بخش دفاع کرده بود نه از هیچ چیز دیگر. شهید آیت حتی در برابر اصرار مخاطب (که در نوار کاملاً مشهود است و سرّ آن بعدها کشف شد که به آن خواهیم پرداخت) که مدام به شهید آیت اصرار می کرد که ما می توانیم و ظرفیت کارهای دیگری را هم داریم، شهید آیت صریحاً جواب منفی داده بود و فقط بر روش های روشن گرانه مردم تأکید نموده بود: «تبلیغ بکنید که مجاهدین و بنی صدر با هم هستند ولی اعتراض نکنید. و به مردم بگویید که اینها با هم هستند و تا حدی که می شود اعتراض مردم را [به این روابط با گروه های منحرف] برانگیزید. خیلی خیلی یواش و مطلب را به تدریج مردم بفهمند، بعداً اعتراض، اشکال ندارد ... اعتراض به اینکه بنی صدر با رجوی با هم می نشینند.» (همان، صفحه 388) راهکار شهید آیت، همان راهکار امام جالب آن بود که شهید آیت از راهکاری دفاع می نمود که بعدها مشخص شد راهکار حضرت امام هم همان بوده است: «آنها ضعفشان و حماقتشان اینجاست که جلوی امام ایستاده اند، باید به اینها میدان داده شود؛ چون اگر میدان ندهی، دستش را می بندی [و آن وقت ماهیتش مشخص نمی شود]. تا یک جایی به اینها میدان داده می شود.» (همان، صفحه 389) مهم ترین قسمت نوار اما از مهم ترین قسمت های نوار اول،که بخش عمده ای از تبلیغات برای اثبات «توطئه کنار زدن رئیس جمهور قانونی» بر مبنای آن استوار بود، بخشی از نوار سانسور شده بود که شهید آیت در آن از «آماده بودن نقشه» برای «هجوم» سخن می گفت، آن هم هجومی که بنی صدر در برابر آن توان «مقاومت» نخواهد داشت: «مطمئن باشید که نقشه آماده است و اصلاً زیر و رو می شود تمام مسائل و غیر از مسائلی که شما فکر می کنید، می شود. بعد از 14 خرداد، مطلقاً نه امتحانی [برگزار] خواهد شد، نه دانشگاهی باز خواهد بود. دانشگاه ها تعطیل خواهد شد. [...] یک هجوم خیلی شدیدی خیلی شدید تر، آغاز می شود و در حدی می شود که بنی صدر را به طور کلی فلج می کند ... و حتی این هجوم خواهد شد. حالا بگذارید ایشان [بنی صدر] هرچه بیشتر تاخت و تاز کند این بهتر است. اگر یکجا جلویش بایستی یکی از زرنگی هایش این است که خودش را زود هماهنگ می کند، فوری می پرد روی موج. [...] برنامه ای داریم که بابای بنی صدر هم نمی تواند مقاومت کند. این دفعه مثل دفعه قبل نمی تواند مقاوت کند. مسئله مهم الآن امام است، یک کلام بگوید. [...] به بچه ها بگویید و (منظور دانشجویان انجمن اسلامی که در تبریز دانشگاه را در اشغال خود دارند) [توضیح از خود روزنامه است] قرص و محکم باشند. به زودی موج عوض می شود. به بچه ها بگویید که قرص و محکم باشند و ترس نداشته باشند. تصمیمی گرفته شده لا یتغیّر، تغییر ناپذیر است. دانشگاه ها بعداز 14 خرداد تعطیل می شود و بعد ما برنامه ای خواهیم داشت، و بابای بنی صدر هم نمی تواند روی این برنامه کار کند. حتی ترتیبی داده شده که بر خلاف دفعه قبل نمی تواند بیاید مقاومت کند، ظاهراً هم همراه می شود.» (همان، صفحات389 و 390) گرچه این قسمت سخنان شهید آیت، سانسور شده و تحریف شده است و تا حدی با اصل محتوای بیان شده متفاوت است، ولی با رجوع به همین سخنان هم مشخص است که سخنان راجع به طرح شرای انقلاب در باب تعطیلی دانشگاه ها و حمایت امام از انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان ضد انقلابی است، نه چیز دیگر. ولی در هر حال چنین وانمود می شد (و با مصاحبه ها و مقالات متعدد از کسانی که اتفاقاً جزو خواص هم محسوب می شدند ولی بصیرت نداشتند، پررنگ هم می شد) که شهید آیت «توطئه ای» برای «فلج کردن دولت بنی صدر» دارد. نوار دوم آنچه ذکر شد، خلاصه ای بود از محتوای نوار اول. اما نوار دوم (که زمان ضبطش پیش از نوار اول بود) هم از نظر موضوعات ذکر شده در آن، چندان تفاوتی با نوار اول نداشت،گرچه روزنامه های ضد شهید آیت، نوار اول را «بسیار شدیدتر» از نوار دوم شمرده بودند واین به دلیل برخی جملات نوار دوم بود که علیه سناریوی آنها بود. برای درک بهتر ماجرا، شرحی اجمالی از مطالب نوار دوم ذکر می کنیم: در ابتدای نوار، مخاطب، مقداری راجع به متزلزل بودن ارتش سخن گفته بود و تأکید کرده بود که لازم است آنها (یعنی مخاطب و همفکرانش)آموزش های نظامی ببینند تا در موقع لزوم بتوانند آماده باشند. وی همچنین راجع به اینکه سپاه در حال نزدیک شدن به بنی صدر است سخن گفته بود که از شهید آیت جواب شنیده بود که سپاه اتفاقاً در حال فاصله گرفتن از بنی صدر است. سپس مخاطب از لزوم شناخته نشدن آنها (مخاطب و یارانش) سخن گفته بود تا بتوانند دور از توجهات، فعالیت کنند و شهید آیت هم این نظر را، از جهت حفظ نیروها، مناسب شمرده بود. تلاش می کنم بنی‌صدر دوام بیاورد اما در ادامه، یکی از جالب ترین قسمت های این نوار وجود داشت که شهیدآیت در آن گفته بود: «ما باید برنامه طولانی داشته باشیم. بله، من حدسم این است که بنی صدر خیلی دوام نمی آورد، گرچه من تلاش می کنم که برای چهار سال آینده دوام بیاورد، لا اقل ما یک مدتی وقت داشته باشیم برای اینکه خودمان را بهتر بشناسیم.» (همان، صفحه 394) ولی مخاطب، رندانه تلاش کرده بود تا از زبان شهید آیت جمله ای مبنی بر تلاش مستقیم برای حذف بنی صدر بیرون بکشد و گفته بود: «باز من گفتم، این مدت نباید این قدر باشد که نیروها از دست برود ها، خیلی نباید طول بکشد.» (همان، صفحه 394) ولی شهید آیت مجدداً بر همان مشی پیش گفته خود تأکید کرده و جواب داده بود: «بازی ظریفی است که باید دقت کرد که کجا. یک وقت دیدی دو ماه دیگر باید چنان مقابلش بایستی که، یعنی به طور کلی اگر بشود به نحوی کار کرد که کجدار و مریز باشد، چون رویه اش خودش غلط است، خودش زود دارد خودش را به طرف نابودی می برد. من خیلی اطلاعات بهم می رسد که این کارهای ناجوری که کرده، وضعش در حد علنی ها که بعضی هایش را روزنامه خبر دادند [...] اینها می بینند سقوط این را نزدیک می کند.» (همان، صفحه 394) شهید آیت سپس مجدداً تأکید کرده بود که احتمالاً بنی صدر با مجلس اول (که عموم نیروهایش جزو خط امام محسوب می شدند) به مشکل برخواهد خورد: «مجلس که بیاید [افتتاح شود] یک ارگان انتخابی است و به این عنوان می تواند بایستد مقابل رئیس جمهور و خواهد ایستاد اگر بخواهد راه کج برود. این است که خودش را ساقط می کند. ما کوشش می کنیم به آن حادّی نشودکار فعلاً که ساقط بشود. اما اگر هم خب حاد شد، باید آمادگی داشته باشیم در هر لحظه که جلویش را بگیریم.» (همان، صفحه 395) دقت در چند سخن فوق روشن می کند که شهید آیت تاکید داشته که تلاش خواهد کرد بنی صدر دوام بیاورد، ولی حدس هم زده بوده که او به دلیل کارهای خودش دوام نخواهدآورد. و مجدداً هم تأکید کرده بود که مجلس در صورتی مقابل او خواهد ایستاد که «بخواهد راه کج برود»، نه در هر صورتی. این سخنان ثابت می کند که شهید آیت نه تنها در صدد توطئه نبوده بلکه در صدد تلاش برای حفظ رئیس جمهور قانونی بوده، گرچه اولاً بر لزوم آمادگی برای جلوگیری از انحراف مسیر نظام توسط بنی صدر تأکید داشته و ثانیاً با توجه به مجموع مسائل و روحیات و عملکرد بنی صدر و اطرافیانش حدس می زده که او نخواهد توانست خود را تا آخر 4 سال حفظ کند. جالب است بدانیم این، فقط سخن شهید آیت نبوده بلکه کسان دیگری هم این سخن را می گفتند؛ من جمله آیت الله خلخالی (که اتفاقاً در آن زمان جزو هواداران بنی صدر محسوب می شد) هم در سخنانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری گفته بود: «ریاست جمهوری بنی صدر دوام نخواهد داشت چون یک صدم قاطعیت مرا ندارد.» (کیهان، 16 دی 1358) به هر حال، آنچه روشن است این است که روزنامه های معارض، سعی نموده بودند جمله «اِخباری» شهید آیت را به عنوان جمله ای «انشایی» تلقی نمایند و آن را این گونه تفسیسر کنند که شهید آیت می خواهد به طرق مختلف، من جمله از طریق قرار دادن مجلس در برابر رئیس جمهور، بنی صدر را حذف کند. گرچه این «اجتهاد» روزنامه های معارض، در برار «نص» صریح سخنان خود شهید آیت بود که گفته بود : «من تلاش می کنم که برای چهار سال آینده دوام بیاورد ... ما کوشش می کنیم به آن حادّی نشودکار فعلاً که ساقط بشود.» [url=http://inn.ir/newsdetail.aspx?id=45230]منبع این بخش[/url] ادامه دارد ....
  18. سلام فیلم مخمصه (مایکل مان) رو که دیدید؟ استیل تیر اندازی در این فیلم به قدری زیباست که ، میگفتن برای آموزش نحوه ی ایستادن برای شلیک در امریکا از این فیلم استفاده میشد! (فیلم رو ندارم، پیدا شد عکس میگیرم)
  19. [quote] http://gallery.military.ir/albums/userpics/Flickr_-_Israel_Defense_Forces_-_Iranian_Missile_Found_in_Hands_of_Hezbollah.jpg[/quote] با تشکر از برادران وزارت دفاع که جهت دفاع از تولید داخل و جلوگیری از سوء استفاده، نقش کردن وزارت دفاع رو فراموش نکردند باید یک خط تولید جدا برای محصولات ویژه صادرات!!! می داشتیم
  20. ماجرای جنجالی نوار: شبكه ایران-گروه تاریخ-وحید خضاب: وقتی تاریخ انقلاب را مرور می كنیم به چند شخص نادر بر می خوریم كه هم از طرف جبهه ضدانقلاب مورد هجوم واقع می شدند و هم از طرف برخی كسانی كه به حسب ظاهر در خط امام قرار داشتند. یكی از این اشخاص كه از هر دو طرف ضربه می خورد، [color=red]شهید سید حسن آیت[/color] بود. یك نمونه از جوسازی ها علیه او، ماجرای موسوم به «نوار آیت» بود. در این مقاله و طی چند قسمت، این ماجرا و حواشی و پشت پرده آن را بررسی خواهیم نمود: حركت یاران امام در مسیر وحدت و حركت بنی صدر در جهت تقابل روز 27 خرداد 1359 اولین سالگرد انتشار روزنامه انقلاب اسلامی به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی بنی صدر بود. این روزنامه دقیقاً خط مشی مخالف حزب جمهوری اسلامی را دنبال می كرد، ولی از آنجا كه بنی صدر در آن زمان رئیس جمهور و توصیه امام نیز همدلی با اولین رئیس جمهور نظام بود، نیروهای خط امامی سعی می نمودند انتقادات خود را حتی المقدور علنی نكنند و فضا را تا حد ممكن تلطیف نمایند. در همین راستا در روز 28 خرداد 59، روزنامه جمهوری اسلامی مطلبی كوتاه منتشر نمود و در آن، با لحنی برادرانه، به دست اندر كاران روزنامه انقلاب اسلامی تبریك گفت. در پسِ این كار می شد میل نیروهای خط امامی به اطاعت از اوامر حضرت امام را مشاهده كرد. ولی در همین روز در جناح مقابل، سناریوی دیگری كلید می خورد. روزنامه انقلاب اسلامی كه روزنامه عصر بود، برای یك بار در تاریخ انتشارش، ساعت 10 صبح منتشر شد و آن یك بار، همین روز 28 خرداد 59 بود و تیتر اول آن (كه بسیار هم درشت چاپ شده بود) چنین بود: «طرح توطئه توسط دكتر حسن آیت». سه هدف و یك تیر از مدت ها پیش از این قضیه، از طرف بنی صدر و طرفدارانش مدام تبلیغ می شد كه توطئه ای علیه رئیس جمهور قانونی در جریان است و حتی ممكن است علیه او كودتا شود. این جو سازی ذهن مردم را ملتهب كرده بود. گذشته از آن با به وجود آمدن انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها، گرچه بنی صدر سعی نمود بر موج سوار شود و ظاهراً اعلام همراهی نمود (البته تعطیلی دانشگاه ها مصوبه شورای انقلاب بود و او حق و اختیار مخالفت هم نداشت) ولی سیاسیون، آگاه بودند كه او دلِ خوشی از این قضیه ندارد. به هر دوی اینها باید ضمیمه كرد تلاش گسترده سید حسن آیت در افشاگری علیه لیبرالیسم و ملی گرایی و نفاق را. این افشاگری چنان بر بنی صدر و طرفدارانش گران می آمد كه موجب آن شده بود كه آنان اگرچه حزب جمهوری اسلامی و برخی نهادهای انقلابی را بدون بردن اسم و با ذكر عباراتی چون «گروه اقلیت»، «انحصارطلب ها» و «چماق به دستان» مورد تخریب قرار می دادند ولی راجع به شهید آیت این پرده پوشی را هم كنار گذاشته و صریحاً با ذكر نام، به او هجوم برند. بنی صدر حتی در مصاحبه های زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری هم به شهید آیت می تاخت و این تقابل، سر دراز داشت. با توجه به همه این احتسابات، از نظر اطرافیان بنی صدر(شامل ضد انقلاب چپ، لیبرال ها، منافقین و التقاطیون) بسیار مناسب بود كه هر سه هدف (یعنی تأیید وجود توطئه سازمان یافته علیه رئیس جمهور، تخریب وجهه انقلاب فرهنگی و از صحنه خارج كردن سید حسن آیت) را با هم به دست آورد، لذا به سناریوی پیچیده «نوار آیت» رو آوردند. [align=center][img]http://inn.ir/iran_media/image/2010/06/855380610_orig.jpg[/img][/align] شروع ماجرا از روزنامه انقلاب اسلامی در روز 28 خرداد، متن پیاده شده دو نوار از سخنان سید حسن آیت در روزنامه انقلاب اسلامی منتشر شد كه مطالعه آن می توانست به نوعی وجود توطئه را تأیید كند، خصوصاً آنكه چاپ آن همراه شده بود با تبلیغات گسترده رسانه های ضد انقلاب و غبار آلود كردن فضا توسط آنان. البته باید ذكر كرد كه ما با دو نسخه از این نوارها مواجهیم: یكی نسخه تحریف و سانسور شده (یعنی همان نسخه ای كه روزنامه انقلاب اسلامی منتشر نمود) و یكی هم نسخه اصیل و كامل (كه بعدها كه از طریق آقای میر سلیم، نوارها به دست دكتر آیت رسید، متن پیاده شده و كامل آن منتشر شد). امروز اگر متن كامل این نوارها را مطالعه شود، می توان بصیرت و پیش بینی های دقیق شهیدآیت را گواهی داد. ولی نسخه تحریف شده آن نوار در حالی منتشر می شد كه بنی صدر هنوز رئیس جمهور 11 میلیون رأیی بود و هنوز نه اسناد لانه جاسوسی مربوط به او كشف شده بود، نه خاطرات دست اندركاران قضایا انتشار یافته بود، نه عملكرد او موجب عزلش شده بود، نه او با منافقین پیوند علنی علیه نظام بسته بود و نه فاجعه هفت تیر رخ داده بود. لذا آن متن را با توجه به زمان انتشارش ملاحظه كرد. تحریف حساب شده متن نوارها در متن منتشر شده این نوار در روزنامه انقلاب اسلامی (در ظاهر به دلیل نامفهوم بودن صدا) در برخی جاها از سه نقطه استفاده شده بود و به این ترتیب و با هنرمندی، سانسور و تحریفی دقیق در محتوای این متن به وجود آمده بود ( این تحریف با تطبیق هر دو متن روشن می شود. برای مشاهده متن تحریف شده رجوع كنید به كتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، انتشارات امید فردا، صفحات 377 تا 406. و برای مشاهده متن اصلی و تحریف نشده رجوع كنید به كتاب در س هایی از تاریخ سیاسی ایران، نشر حزب جمهوری اسلامی، صفحات 32 تا 48). مروری بر محتوای دو نوار در هر حال، برای آنكه فضایی كه نوارها در آن روز به ذهن متبادر می كرد روشن شود، گزارشی از محتویات آن ها را (از روی همان نسخه روزنامه انقلاب اسلامی) مرور می كنیم: هر دو نوار (نوار اول از نظر زمانی، چند روز پس از نوار دوم ضبط شده بود) متضمن گفتگوی یك نفر با دكتر آیت بود و مشخص بود كه سخنان درمحیطی خصوصی ذكر شده است و در آن از ذكر عناوین و القاب خبری نیست. در این نوارها راجع به مسائل مختلفی صحبت شده بود ولی بخش عمده آن مربوط بود به انقلاب فرهنگی (از محتوا مشخص بود كه سخنان قبل از 14 خرداد و تعطیلی دانشگاه ها گفته شده است) و بنی صدر و رابطه او با مجلس اول (كه انتخابات آن برگزار شده بود و دكتر آیت هم به عنوان نماینده انتخاب شده بود). در ابتدای نوار اول، شهید آیت گفته بود كه برنامه ای وجود دارد كه اگر علنی شود ممكن است جناح مقابل از آن سوءاستفاده كند و بر موج سوار شود لذا لازم است با ایجاد زمینه هایی در پایین(یعنی توده مردم و دانشجویان) نا گهان از بالا عملی صورت گیرد. این سخنان در اصل اشاره داشت به انقلاب فرهنگی در آینده نزدیك و ضمناً یاد آوری ماجرای تصرف دانشگاه تبریز توسط دانشجویان انقلابی بود كه بنی صدر هم در ظاهر با آن اعلام همراهی كرده بود. سپس شهیدآیت گفته بود كه لازم است شما هم مثل آنها (ماركسیست ها و منافقین) به دبیرستان ها بروید و روی دانش آموزان كار كنید. او سپس گفته بود: «دانشگاه ها -به این صورت فعلی- باید تعطیل بشود و برنامه های آینده كارهای عملی در رابطه با مردم و در زمینه ایدئولوژی و اسلامی كردن این كلیات مسئله است. اما به چه شكل، این، شاید یك هفته یا دو هفته و شاید هم بعد اعلام بشود یا چند روز قبل. متضمن این است كه امام در زمینه كاملاً قرار بگیرد.» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 381) دكتر آیت سپس به این موضوع اشاره نموده بود كه شهید بهشتی و رهبران حزب می خواستند با بنی صدر همكاری كنند ولی به دلیل اینكه بنی صدر حقیقتاً در خط امام قرار ندارد، این همكاری ممكن نخواهد بود: «صریحاً این مسئله را عنوان كردم كه اینها [بنی صدر و التقاطیون] خط امام نیستند و اینها جدا هستند و شما نمی توانید با اینها یكسان عمل كنید.» (همان، صفحه 381) او سپس به این موضوع پرداخته بود كه بنی صدر عضو جبهه ملی دوم بوده و بختیار هم عضو همان جبهه ملی بوده و آن ها با هم همكار بوده اند و ضمناً آنها به بختیار گفته بودند كه در صورت فوت امام تو را نخست وزیر می كنیم (این تحریف تا حدی ناشیانه بود چون اصلاً در آن وقت انقلاب پیروز نشده بود كه چنین چیزی مطرح باشد): «بنی صدر، دوسال قبل از انقلاب، با شاهپور بختیار، با دكتر صدیقی برنامه داشته، تماس داشتند و به شاهپور بختیار گفتند تو نخست وزیر شو و ما تو را از جبهه ملی بیرون می كنیم كه اگر امام مُرد، تو را وزیر و نخست وزیر كنیم.» (همان، صفحه 382) شهید آیت سپس از این نقشه پرده برداشته بود كه بنی صدر و اطرافیانش در صدد بودند در برابر امام یك رهبر قلابی عَلَم كنند ولی چون نتوانستند، حالا به فكر مصادره امام افتاده اند: «به فكر این هستند اگر نشه كسی را بسازی، می گویند امام كه می میرد. بنی صدر بیاید قدرتی پیدا كند و یك محبوبیتی پیدا كند و یك نمایشی پیش مردم داشته باشد كه امام بنی صدر را می خواسته، امام به بنی صدر رأی داده» (همان، صفحه 383) [url=http://inn.ir/newsdetail.aspx?id=44869]منبع این بخش[/url] ادامه دارد....
  21. بسم الله الرحمن الرحیم 1. مقدمه بیشتر از 28 سال از شهادت سیدحسن آیت، دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی و نمایندۀ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی می‌گذرد. با آن‌كه آیت در سال‌های قبل از شهادتش به دلیل افشاگری علیه جریان معروف به لیبرال‌ها (بنی‌صدر، جبهۀ ملی و نهضت آزادی) چهره‌ای خبرساز و مشهور بود، در سال‌های پس از شهادتش نوعی سكوت در معرفی شخصیت، آراء و اندیشه‌های وی حس می‌شود. در این میان، اگر هم به ندرت از شهید آیت یاد شده، بیشتر از سوی مخالفان او بوده است كه با تخریب شخصیت آیت و ادعای سرسپردگی او به شخصیت مشكوكی همچون مظفر بقایی، قصد تطهیر لیبرال‌ها را داشته‌اند. همچنین از آن‌جا كه شهید آیت، به عنوان عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، نقش ویژه‌ای در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی داشته است، به زعم این گروه، نتیجۀ مخدوش شدن چهره او، خدشه در اصل ولایت فقیه خواهد بود. از لیبرال‌ها، ضدانقلاب و مخالفان ولایت فقیه توقعی نیست كه در مورد شهید آیت، دیدگاه مثبتی داشته باشند و با وجود افشاگری‌های مستند وی، در مطرح كردن شخصیت او بكوشند. عجیب، سكوتی است كه جریان‌های وابسته به انقلاب اسلامی در مورد ایشان روا داشته‌اند. در میان جریانات سیاسی كه تا قبل از حوادث انتخابات اخیر ریاست جمهوری، جزو خانواده انقلاب شناخته می شدند، دسته ای كه به چپها معروف بودند، در دوران اقتدار سیاسی خود، یعنی اولین سالهای پس از شهادت آیت، روی خوشی به بزرگداشت و معرفی ایشان نشان ندادند و باعث شدند كه غبار فراموشی، روی شخصیت شهید آیت بنشیند. غباری كه بعدها، افراد جریانهای رقیب هم برای زدودن آن كوششی نكردند. افراد و نشریات وابسته به جریان چپ، در 28 سال گذشته، اگر در مورد شهید آیت سكوت نكرده باشند، هر وقت كه به او اشاره كرده اند، بدون پیشوند «شهید» و با عباراتی همچون «مرحوم آیت»، «حسن آیت» و… بوده است. در پرونده شهید آیت، ابتدا به ریشه یابی سكوت در مورد شهید آیت پرداخته ایم. سپس در گفتگویی با محسن آیت، فرزند شهید، ابهامات ترور ایشان را مرور كرده ایم و در نهایت به نوع رابطه شهید با مظفر بقایی كه به عنوان پاشنه آشیل ایشان روی آن مانور داده می شود پرداخته ایم. 2. شهید آیت، میرحسین موسوی و فراماسونری امیر سعید نقی زاده سهی، عضو واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی و قائم مقام مدیرمسئول نشریه كارگری حزب (صالحان سازنده) بوده است. او كه از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید آیت حشر و نشر داشته است و خود را مرید ایشان می داند، می گوید: «شهید آیت، بارها در جلسات حزب، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را التقاطی معرفی می كرد. ایشان، جبهه ملی،‌ نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق را حلقه های پی در پی یك زنجیر می دانست. تشكیلاتی مثل جاما و جنبش مسلمانان مبارز را هم كه حبیب الله پیمان رئیس آن بود، در چهارچوب این جریان ارزیابی می كرد. میرحسین موسوی و همسرش قبل از انقلاب اسلامی، عضو جنبش مسلمانان مبارز بودند. شهید آیت این دو نفر را كماكان شیفته این جریان و سلسله می دانست... شهید آیت معتقد بود كه استعمار در برابر مبارزان اصیل، مبارزان قلابی و بدلی به وجود می آورد. ایشان صراحتا میرحسین را یك انقلابی قلابی می دانست. مخالفت شخصیتی مثل بنی صدر با وزارت میرحسین موسوی هم، برای قهرمان كردن و جا زدن او به عنوان یك مبارز اصیل در چشم انقلابیون بود... اینها پس از شهادت آیت، كه قدرت در دستشان بود، سالگرد شهادت آیت را از تقویمها حذف كردند.»(1) علیرضا نادعلی از اعضا حزب جمهوری اسلامی می گوید: «شهید آیت یك مدتی معاونت سیاسی حزب بود... یادم هست كه شهید آیت سر درگیری با مهندس موسوی، از حزب قهر كرده بود و جلسه شورای مركزی را هم حتی نمی آمد... شهید آیت، خیلی تند و محكم به ملی گراها و سلطنتی ها و منافقها حمله می كرد، با الفاظ خیلی عجیب. خب ما هم واقعا با همه ضعف معلوماتی كه داشتیم، می دانستیم حالا «بازرگان» یا «سنجابی» یا بعضی دیگر خب انقلابی نیستند. با «امام» صد در صد نیستند. ولی شهید آیت علنا مطرح می كرد كه خیلی از این ملی ها اصلا دین ندارند و ضدانقلابند و منتظر فرصتند كه به جمهوری اسلامی ضربه بزنند. این طرف، خوب میرحسین و بعضی دور و بری هایش سمپاتی داشتند به این ملی ها.»(2) اختلاف شهید آیت با میرحسین موسوی، ادعایی نیست كه تنها یكی دو نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی گواه آن باشند. هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت موسس حزب در خاطرات خود از 6 اردیبهشت 1360چنین می نویسد: «شب در جلسه مشترك مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس حزب شركت كردم. مقداری از وقت در انتقاد از حزب و روزنامه [جمهوری اسلامی] گذشت. آقای آیت به خط روزنامه اعتراض داشت، آقای [میرحسین] موسوی دفاع كرد.» (3) هاشمی همچنین در بیان خاطرات روز 14 تیر 1360 می نویسد: «جلسه علنی داشتیم. معرفی وزیر خارجه مطرح بود كه تصویب شد. آقای مهندس میرحسین موسوی سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، وزیر خارجه شد. از اول كار، آقای رجایی ایشان را معرفی كرده بود. بنی صدر قبول نمی كرد. آقایان (دكتر حسن) آیت و احمد كاشانی مخالفت كردند و عكس العمل بدی داشت؛ مخصوصا از آقای آیت كه عضو شورای مركزی حزب است.» (4) متن نطق شهید آیت در مخالفت با وزارت خارجه میرحسین موسوی در مجلس شورای اسلامی كه در تاریخ 14 تیر 1360، یعنی یك هفته بعد از انفجار هفت تیر صورت گرفت به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم. من با اینكه اسم نوشته بودم،‌ در این شرایط حساس،‌ در این شرایطی كه ملت هم عزادار است و هم دچار موفقیتهایی شده است، نمی خواستم صحبت كنم اما در محظور بودم. یكی همین كه اشاره كردم، شرایط حساسی است كه ممكن است مخالفت من باعث سوء استفاده بشود و از طرفی هم هنوز بوی خون پاك شهدا از دفتر حزب جمهوری اسلامی به مشام می رسد و هنوز مركب عزل رئیس جمهور بی كفایت خشك نشده است. از این جهت كه بعد تاریخ قضاوت بدی نكند، تمام مطالبم را در این خلاصه می كنم كه دوست قبلی ما [سخنران قبلی مجلس كه در موافقت با موسوی سخن گفت] گفتند كه نظریات آقای موسوی درباره آقای دكتر مصدق مربوط به گذشته بوده است. كاری نداریم كه این گذشته سال 58 و سال نزدیك به ما و سال 59 هست. اما اگر ایشان الآن هم به این سئوال من پاسخ بگویند شاید مساله حل شده است كه آیا ایشان مصدقِ امام را قبول دارند كه امام می فرمایند مصدق به اسلام سیلی زد،‌ مصدق، مسلم نبود؟ در زمان مصدق به چشم سگ عینك زدند و روی آن نوشتند آیت الله. در زمان مصدق روزنامه شورش كه مورد تایید مصدق بود، تصویر آیت الله كاشانی را به صورت سگ و مار و عقرب می كشید. آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیر 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری كه تحت عنوان "خیابان مصدق" نوشتند؟(5) كدامیك از این دو مصدق را، ایشان صریحا بگویند كه الآن پس از آن بیانات امام قبول دارند؟ آیا رفراندوم مصدق را در سلسله مقالاتی كه حمام(؟) نامی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود و او را یك عمل ضدامپریالیستی قلمداد كرده بود، آن را قبول دارند و یا رفراندومی كه امام فرمودند تقلبی بود؟ و به منظور تحمیل قانون اساسی آمریكایی بود و سر یك الاغ رای بسته بودند و بردند در صندوق مخالفین انداختند و همینطور سایر خطوط كه اشاره شد؟ مطلب زیاد است ولی شرایط كنونی را من مناسب برای طرح این مسائل نمی دانم ولی این سئوال را دلم می خواهد كه ایشان صریحا جواب بدهند. والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته.» (6) مشروح مذاكرات مجلس در روز 14 تیر 1360نشان می دهد كه موسوی از دادن پاسخ صریح به سئوال شهید آیت طفره می رود. به هر حال در آن روز، مجلس شورای اسلامی به وزارت میرحسین موسوی رای مثبت داد. سیدحسن آیت هم یك ماه بعد از این نطق، صبح روز 14 مرداد 1360 در برابر منزل خود هدف رگبار قرار گرفت و به شهادت رسید. 14 مرداد، روزی بود كه قرار بود مجلس به كابینه جدید، یعنی كابینه شهید باهنر رای دهد. میرحسین موسوی، دوباره جزو اعضای پیشنهادی این كابینه بود. شاه كلید مخالفت شهید آیت با میرحسین موسوی؛ عضویت در فرقه رازآمیز هفته نامه تعطیل شده شهروند امروز، نشریه وابسته به اصلاح طلبان، سال گذشته زمانی كه هنوز از كاندیداتوری ریاست جمهوری میرحسین موسوی سخنی نبود و بسیاری از طرفداران جوان و دوآتشه امروزش اسم او را هم نشنیده بودند و چهره اش را نمی شناختند، پرونده ای درباره شهید آیت منتشر كرد كه در آن ناخواسته و در لفافه، شاه كلید مخالفت شهید آیت با موسوی را لو داده است. البته در آن زمان، چون هنوز زمزمه ای از كاندیداتوری موسوی نبود و او در كانون توجهات قرار نداشت، كسی و به احتمال زیاد حتی خود گردانندگان نشریه، متوجه نشدند كه شهروند امروز چه گافی داده است. ابراهیم اسرافیلیان، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی، دوست و همراه دیرینه شهید آیت، در مصاحبه با شماره مذكور از هفته نامه شهروند امروز، یعنی شماره 59،‌ مورخ 27 خرداد 1387 چنین گفته است:[color=blue] «آیت درباره بسیاری از رجال سیاسی مدرك مستند داشت و درباره بنی صدر در جلسه ای صحبت كرده بود كه علیه او توطئه كردند و با پخش نوار آن جلسه، او را متهم به كودتاچی بودن كردند و این پاشنه آشیل آیت شد. در حزب جمهوری هم به او گفته بودند كه تو چرا این حرفها را درباره بنی صدر زده ای كه او گفته بود این آدم آمده است تا ریشه جمهوری اسلامی را بزند و من سند دارم.(7) در آن جلسه یكی از آقایان گفته بود كه لابد تو درباره من هم سند داری كه آیت در پاسخ به او گفته بود اتفاقا درباره تو هم سند دارم.»[/color] اسرافیلیان در ادامه این مصاحبه می گوید: «حتی همان روزی كه آیت ترور شد، همراه خود اسناد ارتباط فردی با فراماسونری را داشت كه آن فرد می خواست پستی بگیرد و آیت آن اسناد را به همراه داشت تا برود و تكلیف آن فرد را روشن كند. وقتی هم كه ترور شد آن پوشه را بردند و بعدا باجناق آیت هرچه دنبال آن پوشه رفت تا بگیرد، نتیجه ای نگرفت.»(8) با مقدماتی كه گفته شد، هر خواننده هوشمندی، می تواند حدس بزند منظور از شخص مرتبط با فراماسونری كه نام او در مصاحبه شهروند امروز نیامده چه كسی است. پرس و جوی نگارنده از برخی اعضای حزب جمهوری اسلامی، نشان داد كه شهید آیت در مورد میرحسین موسوی چنین ادعایی داشته است. متاسفانه هیچ كدام از این اعضا، حاضر نشدند كه نامشان حتی به صورت مخفف منتشر شود. با این حال، مصاحبه ای كه اخیرا روزنامه وطن امروز با اسرافیلیان انجام داده است، بر درستی حدس ما صحه می گذارد. اگر در مصاحبه سال گذشته شهروند امروز، نام فرد مرتبط با فراماسونری نیامده است، در مصاحبه تازه وطن امروز، نام میرحسین موسوی آمده است ولی نام تشكیلات مورد نظر شهید آیت (فراماسونری) احتمالا بنا به ملاحظاتی حذف شده است. از این رو، مصاحبه های شهروند امروز و وطن امروز، مكمل یكدیگر هستند. اسرافیلیان در مصاحبه با وطن امروز می گوید: «...شهید آیت سخت بیمار بود و چند روز غیبت داشت اما تمام اسناد خودش را جمع و جور كرده و در پوشه گذاشته بود تا به مجلس بیاید، همسرش نقل می‌كند و می‌گوید، من از آیت خواستم به مجلس نرود و استراحت كند اما او گفت:[color=blue] امروز(چهارشنبه 14 مرداد 1360) باید تكلیف جمهوری اسلامی مشخص شود و من باید بروم تا این اسناد و حقیقت‌ها را برای مردم روشن كنم.[/color] وطن امروز: اسناد مربوط به چه نقاط تاریكی از موسوی بود؟ این اسناد ارتباط موسوی با [...] را اثبات می‌كرد اما آیت زمانی كه از در منزل خارج می‌شود در فاصله 30 تا 40 متری بنزی مشاهده می‌شود كه راننده ‌آن در حال پنچرگیری است، آیت سوار اتومبیل خودش می‌شود كه از جانب افراد مخفی در آن بنز توسط مسلسل ترور می‌شود و نزدیك به 65 گلوله به بدنش اصابت می‌كند و هنوز جای گلوله‌ها روی در منزل او هست.»(9) نقی زاده سهی هم در مورد ادعای ماسون بودن میرحسین موسوی چنین می گوید: «البته از شهید آیت چنین مطلبی نشنیده ام. آخرین بار هم كه ایشان را دیدم، حدود سه هفته قبل از ترور بود. اما آقای «ك»، یكی از دوستان حزبی، از محمد مُكری(10)، اولین سفیر جمهوری اسلامی در شوروی، نقل می كرد كه میرحسین موسوی فراماسون است.» (11) از سوی دیگر، اسرافیلیان در مصاحبه با وطن امروز، بر وجود چنین قولی از محمد مكری اینگونه صحه می گذارد: «پروفسور محمد مكری هم كه استاد تاریخ و جغرافیا در دانشگاه سوربن پاریس بود و مدتی در ایران زندگی می‌كرد، می‌گفت یكسری اسناد دارد كه از آیت و دیالمه گرفته است، اما الآن هیچ خبری از پروفسور مكری ندارم و اصلا نمی‌دانم زنده است یا نه.»(12) راقم این سطور نیز در آبان ماه 1386، مصاحبه ای با «ش، ز» درباره ادبیات داستانی غرب و داستایوسكی، نویسنده روس، داشت. مصاحبه شونده در گپ بعد از مصاحبه چنین گفت: «یكی از اساتید تاریخ معاصر ایران می گفت میرحسین موسوی فراماسون است و سند ماسونی او را دیده است.»(13) توجه به سه نكته در زندگی میرحسین موسوی، تصور عضویت او در تشكیلات فراماسونری را كه در نظر اول دور از ذهن به نظر می رسد، امكان پذیر می كند: 1- موسوی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، 37 ساله بوده است. او در آن زمان،‌ جوانی در دهه بیست تا سی سالگی عمرش نبوده است كه سن كمش، مانع از تصور عضویتش در تشكیلاتی همچون فراماسونری باشد؛ تشكیلاتی كه با جوانان میانه چندانی ندارد و 21 سالگی، حداقل سن برای عضویت در آن است. 2- موسوی، با آنكه 37 سال از عمرش را دوران پهلوی گذرانده است، بر خلاف اكثر قریب به اتفاق هم رده هایش، كه بعضا كم سن و سالتر از او هم بوده اند، سابقه حتی یك روز بازداشت، زندان یا تبعید را در این دوران ندارد. 3- میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، در سالهای 1356 و 1357، بدون قصد تحصیل و دانشجویی، یك سال و نیم در آمریكا زندگی كرده اند. كشوری كه مهد فراماسونری و سازمانهای شبه ماسونی است و از جمعیت نزدیك به 240 میلیونی آن در سال 1980، حدود 4 میلیون نفر، ‌عضو لژهای فراماسونری بوده اند.(14) فرارهای رو به جلو؟ یازده اسفند 1376، میرحسین موسوی در حالی كه نزدیك به 9 سال از سكوتش می گذشت، ناگهان در مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس انجمن اسلامی دانشكده فنی دانشگاه تهران، لب به سخن گشود و سخنرانی مفصلی ایراد كرد. جالب اینجاست كه موضوع این سخنرانی بی سابقه، لزوم توجه به نقش فراماسونها و صهیونیستها در تحولات جهان و رد تئوری توهم توطئه است!(15) این سخنرانی در زمان خود، اعتراض دوستان اصلاح طلب میرحسین را كه هرگونه توجه به نقش ماسونها در تحولات سیاسی و اجتماعی را توهم توطئه می دانند برانگیخت، به گونه ای كه مثلا احمد زیدآبادی،‌ مقاله ای علیه میرحسین موسوی منتشر كرد. آیا با توجه به حوادث چند ماه اخیر، نمی توان سخنرانی یازده سال پیش میرحسین را فرار به جلویی هوشمندانه، برای خنثی كردن افشای وابستگی او به فراماسونری در سالهای بعد دانست؟ عبدالله شهبازی، یهودپژوه و ماسون پژوه مشهور، كه پس از دیدار خصوصی اش با میرحسین موسوی در زمستان 1387، به طرفدار سفت و سخت او تبدیل شده است و با وجود ایستادگی موسوی در برابر جمهوری اسلامی و حمایت همه جانبه غرب از او، هنوز از این طرفداری دست بردار نیست، در یادداشتی به تاریخ 21 تیر 1388 چنین می نویسد: «چگونه می‌توانم باز هم از فراماسونری سخن بگویم زمانی كه بی‌پروا، برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی، را به «فراماسون» بودن متهم می‌كنند!»(16) این در حالی است كه در آن تاریخ، هیچ سایت یا نشریه ای وابسته به جریان مورد اشاره عبدالله شهبازی، چنین اتهامی را در مورد موسوی منتشر نكرده بود. و البته تاكنون نیز با صراحت، چنین اتهامی منتشر نشده است. می توان گفت مقاله ای كه خواندید، اولین مطلبی است كه با صراحت چنین اتهامی را مطرح می كند. 3. ابهامها در ترور آیت در گفتگو با فرزند شهید محسن آیت، فرزند شهید در پاسخ به این سئوال كه علت گمنامی شهید را در چه می دانید می گوید: متاسفانه حتی پس از انقلاب اسلامی، در بسیاری موارد، افراد وابسته به جریانات فكری بی اصالت و یا دست كم اشخاص تابع مورد توجه قرار گرفته اند و سیاستمداران مستقل و خوش فكر در زمان حیات به حاشیه رانده شده اند و پس از حیات سانسور شده اند. شهید آیت هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. طبعاً استقلال رای و بینش قوی ایشان نمی توانسته مقبول نظر قدرت طلبان قرار بگیرد. محسن آیت، در پاسخ به این سئوال كه آیا در ترور شهید آیت ابهامی وجود دارد می گوید: با توجه به مواضع سیاسی شهید آیت در رویارویی با طیف وسیعی از مخالفان تفكر راستین انقلاب اسلامی، موارد مبهمی در این حادثه وجود دارد و مثلا این اطمینان وجود ندارد كه آیا تنها گروه مشاركت كننده در ترور ایشان، مجاهدین خلق بوده اند یا مجموعه های دیگر هم به نوعی در این ماجرا نقش داشته و احتمالاً انجام برخی هماهنگی ها را به عهده داشته اند. او در توضیح این ابهامات می گوید: یكی از محافظان شهید آیت، درست شب قبل از ترور عوض شده بود كه این مساله در آن شرایط بسیار عجیب می نمود. پاسداری كه در زمان ترور، همراه ایشان بود، مهارت كافی نداشت و نه تنها اقدامی برای دفاع از شهید آیت به عمل نیاورد، بلكه عملاً در صندلی عقب خودرو و پشت سر ایشان پناه گرفت. محسن آیت كه شاهد صحنه ترور پدرش بوده و در آن زمان 14 سال داشته است، می گوید: چهره فردی كه به عنوان ضارب اصلی معرفی و مجازات شد با چهره كسی كه به ایشان تیراندازی كرد شباهت كامل نداشت. فردی كه پدر را به رگبار بست، فردی با محاسن مشكی بود، اما فردی كه به عنوان ضارب ایشان محكوم شد فردی بور بود و شاید لازم می بود كه برای روشن شدن قضیه، تحقیقات مفصل تری صورت بگیرد. او می افزاید: در صحنه ترور، تنها در عرض چند ثانیه پرالتهاب، بیش از 60 گلوله شلیك شده است و در چنین شرایطی روشن شدن جزییات حادثه نیازمند بررسی دقیق تری بوده است. محسن آیت می گوید: با توجه به اینكه ضارب معرفی شده، عامل بیش از 20 مورد فعالیت تروریستی بوده است و اعتراف به ترور شهید آیت، تغییری در مجازات او به وجود نمی آورده است، این امكان وجود دارد كه برای فرار ضارب اصلی، اجرای ترور را به عهده گرفته باشد. محسن آیت می گوید: شهید آیت كه در زمان انفجار هفت تیر، به دلیل خستگی، سالن محل انفجار را ترك كرده بود و از این انفجار جان سالم به در برده بود بعد ازاین واقعه می گفت، كسانی كه از حزب و بیرون حزب به جلسه هفت تیر دعوت شده بودند، كسانی بودند كه با آنها از نظر خط فكری هم نظر بودم و كسانی كه با آنها همفكر نبودم عموما یا به جلسه دعوت نشده بودند یا در زمان انفجار، به بهانه های مختلف، جلسه را ترك كرده بودند. به همین لحاظ پس از واقعه هفت تیر، جناح فكری شهید در شورای مركزی حزب در اقلیت قرار گرفته بود. محسن آیت معتقد است شهید آیت در روزهای آخر حیات، از اینكه پس از خلع بنی صدر، مجدداً افرادی با تفكرات انحرافی قدرت گرفته اند ناراضی بود و حتی در روز شهادت ( 14 مرداد ماه 60 ) كه رای اعتماد به كابینه شهید باهنر مطرح بود، نگران سپردن سمت های حساس به اشخاصی با سوابق نامطلوب بوده است. پس از رای اعتماد مجلس به وزارت خارجه میرحسین موسوی هم، ایشان می گفت اگر انفجار هفت تیر روی نداده بود، در مجلس، اینقدر تنها نمی ماندم و افراد بیشتری با من در مخالفت با وزارت او همراهی می كردند. 4. شهید آیت و مظفر بقایی شهید آیت، مرید یا منتقد مظفر بقایی؟ شهید آیت كه از سنین نوجوانی یك فعال سیاسی بود، در سیر زندگی سیاسی خود، سابقه عضویت در حزب زحمتكشان، به رهبری مظفر بقایی را دارد. از آنجا كه مظفر بقایی در تاریخ سیاسی معاصر ایران و خصوصا در جریان اختلاف بین آیت الله كاشانی و دكتر مصدق، عنصری بدنام است، مخالفان آیت، به سابقه عضویت او در حزب زحمتكشان و ارادتش به مظفر بقایی تاكید می كنند. این مخالفان، با وجود شهرت به حق یا ناحق بقایی به عنوان یك مهره انگلیسی، اولا آیت را «سرسپرده» بقایی معرفی می كنند، ثانیا موذیانه در صدد القای این مطلب هستند كه آیت به دستور بقایی، اصل ولایت فقیه را برای گنجاندن در قانون اساسی مطرح كرده است. اما آیا شهید آیت، مرید بقایی بوده است؟ شواهد تاریخی برخلاف ادعای مخالفان آیت، بر استقلال رای و روحیه انتقادی او در برابر بقایی دلالت می كنند. تا آنجا كه سرانجام شهید آیت به دلیل رویه انتقادی خود در برابر بقایی از حزب زحمتكشان اخراج می شود! جالب است كه منتقدان شهید آیت، به سابقه عضویت او در حزب بقایی اشاره می كنند، اما به اخراج او از حزب اشاره نمی كنند! نامه 94 صفحه ای مورخ 3/9/1342 شهید آیت به مظفر بقایی كه سراسر، انتقاد از رویه سیاسی بقایی وحزب زحمتكشان است، سندی است كه مدعیان سرسپردگی شهید آیت به بقایی نمی توانند وجود آن را انكار كنند.(17) درمورد مناسبات بین شهید آیت و بقایی در كتاب «زندگینامه سیاسی دكتر مظفر بقایی»، چنین می‌خوانیم: «تحولات سالهای 1341 و 1342،‌ بسیاری از نیروهای حزب زحمتكشان را كه با انگیزه های مذهبی وارد صفوف این تشكیلات شده بودند،‌ در مقابل مواضع رسمی بقائی قرار داد...بدون تردید برجسته ترین منتقد خط مشی بقائی در این زمان،‌ سید حسن آیت بود.»(18) «در نیمه دوم دهه سی، تحولات مهمی در صفوف حزب زحمتكشان بروز كرد كه منشاء حوادث زیادی شد. یكی از مهمترین این تحولات شكل گیری نسلی از اعضای حزب بود كه تعلقات و گرایشهای مذهبی داشتند. اینان جشن گرفتن روز 28 مرداد و اطلاق قیام ملی به آن كودتا را مورد انتقاد سخت قرار دادند، از نهضت امام خمینی حمایت كردند و به طور كلی فراكسیون جدیدی را در درون حزب شكل دادند. اینك دو نسل از اعضای حزب قابل شناسایی بودند:‌ نسل اولِ اعضای حزب كه همچنان شاه را از تعرض و یا حتی انتقاد مصون می دانستند و گروهی دیگر كه نوك تیز حملات خود را متوجه دربار می كردند. بقانی خود در صف نخست قرار داشت و حركت 15خرداد را هم مورد انتقاد قرار می داد، به همین دلیل وی تا مدتها بعد از آن هم در برابر این حادثه سكوت كرد و با انتقاد جدی اعضای مذهبی حزب مواجه گردید. نخستین كنگره حزب نیز در سال 1341 در اصفهان برگزار شد و از آنجا نخستین زمزمه های انتقاد از بقایی به گوش رسید. برجسته ترین چهره منتقد بقایی در این دوره سیدحسن آیت بود كه بدون پروا اقدامات حزب زحمتكشان را به باد انتقاد گرفت. از این دوره تا پیروزی انقلاب دو صف متمایز در حزب قابل مشاهده بود. دوره ششم فعالیت حزب زحمتكشان از سال 1342 آغاز گردیده و تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی تداوم می یابد. در این دوره شخص بقائی فعالیت سیاسی مهمی نداشت،‌ لیكن اعضای مذهبی حزب در برخی تحولات سیاسی این زمان ذی نقش بودند و به همین دلیل از حزب اخراج شدند، دو تن آنان سیدحسن آیت و شیخ رضا فعال بودند. آیت در نیمه های دهه چهل(19) و فعال در نیمه های دهه پنجاه از حزب زحمتكشان اخراج شدند، هرچند آیت بعدها در دوره اول مجلس خبرگان از بقایی تمجید كرد.» (20) امیرسعید نقی زاده سهی(21)، از اعضای حزب جمهوری اسلامی كه از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید آیت حشر و نشر داشته است و خود را مرید ایشان می داند، در مورد تمجید شهید آیت از بقایی در مجلس خبرگان قانون اساسی چنین می گوید: «شهید آیت در مجلس خبرگان گفت هر انسانی مجموعه ای از خوبیها و بدیها است و البته نسبت این خوبی و بدی در افراد مختلف متفاوت است. اما كسانی كه این روزها به بقایی حمله می كنند، به خاطر بدیهای او نیست. ای كاش به خاطر بدیهای بقایی به اوحمله می كردند. آنها به بقایی به خاطر خوبیهای او حمله می كنند و گرنه خود من (آیت)، بزرگترین منتقد بدیهای بقایی هستم. مخالفان من، خوبیهای بقایی را قبول ندارند و با بدیهایش موافقند»(22) رابطه اصل ولایت فقیه و مظفر بقایی مخالفان ولایت فقیه بارها این شایعه را تكرار كرده اند كه تلاش آیت برای گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، پروژه ای بوده است كه مظفر بقایی به آیت دیكته كرده است. اما جالب اینجاست كه این مخالفان، هیچگاه به این موضوع كه بقایی متهم به مشاركت در كودتای نوژه بود و به این خاطر بازداشت شد و در همان اشاره نمی كنند.(23) كودتایی كه محور اصلی آن، بمباران بیت امام در جماران بود. این مخالفان باید به این سئوال پاسخ دهند كه چگونه بقایی از یك طرف، زمینه را برای جاری شدن ولایت امام خمینی در جامعه مهیا كرده است و از طرف دیگر در كودتایی كه بر ضد ولی فقیه تدارك دیده شده مشاركت داشته است. نقی زاده در مورد رابطه اصل ولایت فقیه و بقایی چنین می گوید: «با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی،‌ مظفر بقایی در دی ماه 1358 یك میهمانی برگزار كرد و در حضور دوستانش اعلام بازنشستگی سیاسی كرد. او در سخنرانی اعلام بازنشستگی سیاسی خود، صراحتا گفت كه ولایت فقیه را دو ریال قبول ندارد و حالا كه شرایط جامعه به گونه ای است كه اكثر مردم، سیستم ولایت فقیه را قبول دارند از صحنه سیاست كنار می رود. گروه لطف الله میثمی هم در همان ایام، این سخنرانی را پیاده كردند و در قالب كتابی با عنوان "افول یك مبارز" منتشر كردند كه این صحبتها را در آنجا می توانید بخوانید. وقتی موضع یك شخص در برابر ولایت فقیه اینگونه است، چگونه می توانیم آیت را در مطرح كردن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، تحت تاثیر او بدانیم؟» [size=9] [color=red]پی نوشت:[/color] 1- مصاحبه با امیر سعید نقی زاده سهی. او متولد 1339، دارای مدرك لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران است. او به واسطه دوستی دایی اش، آقای "خرم بخت" با شهید آیت، از سالهای قبل از انقلاب با شهید محشور بوده است. نقی زاده سهی در حال حاضر،‌ مدیر مسئول مجله «فیلم و سینما» و كارشناس روابط عمومی سازمان صدا و سیما است. 2- رضا گلپور، «شنود اشباح»، انتشارات كلیدر، چاپ نخست، پاییز 1381، صفحه 524 3- عبور از بحران، كارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1360، دفتر نشر معارف انقلاب، به اهتمام یاسر هاشمی، چاپ نهم، 1386، ص 74 4- همان،‌ صفحه 161 5- منظور شهید آیت، سر مقاله هایی است كه در تمجید از مصدق در روزنامه جمهوری اسلامی به سردبیری میرحسین موسوی منتشر شده بود. معمول این بود كه سرمقاله ها را سردبیر روزنامه می نوشت. 6- مذاكرات جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، جلسه 174، به نقل از سایت اینترنتی كتابخانه مجلس شورای اسلامی به آدرس www.ical.ir 7- این ماجرا، مربوط به قبل از حاد شدن اختلاف بنی صدر با نیروهای انقلاب است كه در نهایت به عزل او از ریاست جمهوری انجامید. 8- شهروند امروز، شماره 59،‌ 27 خرداد 1387، صفحه 62 9- وطن امروز، 20 مرداد 1388، صفحه 10 10- محمد مكری، متولد 1305 كرمانشاه، متوفای 1386 پاریس، از سال 1358 تا 1362، سفیر جمهوری اسلامی در شوروی و مغولستان بوده است. مكری در دانشگاه سوربن پاریس نیز سمت استادی داشته است. 11- مصاحبه با امیرسعید نقی زاده سهی 12- وطن امروز، 20 مرداد 1388، صفحه 10، البته در این مصاحبه به اشتباه، نام محمد مُكری، «محمد مجری» تایپ شده است. 13- از یادداشتهای شخصی نگارنده در آبان 1386. در گفتگویی كه اخیراً برای تنظیم این مقاله با «ش ز» داشتم، «ش، ز» معتقد بود كه آن استاد تاریخ معاصر ایران در حال حاضر، مایل به طرح نامش در این موضوع نیست. 14- نجده فتحی صفوت در كتاب "فراماسونری در جهان عرب" كه در سال 1980 منتشر شده است (ترجمه یوسف عزیزی بنی طرف، نشر البرز، 1369) جمعیت فراماسونهای دنیا را 6 میلیون نفر برآورد كرده است كه حدود 4 میلیون نفر آنها در آمریكا، 1 میلیون نفر در انگلیس و 1 میلیون نفر آنها در سایر نقاط دنیا زندگی می كنند. 15- متن كامل این سخنرانی را در كتاب "شش گفتار"، نشر نی و همچنین آدرس اینترنتی زیر ببینید: http://www.ghalamnews.ir/news-10165.aspx 16- سایت عبدالله شهبازی، یادداشت مورخ 21 تیر 1388 17- متن كامل این نامه را در این منبع بخوانید: آبادیان، حسین «زندگینامه سیاسی دكتر مظفر بقایی»، موسسه مطالعات و پ‍ژوهشهای سیاسی،‌ چاپ دوم، با ویرایش مجدد و اضافات، بهار 1386، صفحه 611 18- همان، صفحه 406 19- حمید سیف زاده از اعضای قدیمی حزب زحمتكشان درگفتگو با هفته نامه شهروند امروز، شماره 59،‌ 27 خرداد 1387، صفحه 69، چنین می گوید:‌«آیت...در نهایت در سال 47 به طور رسمی از حزب اخراج شد.» 20- آبادیان، صفحه 536 21- امیرسعید نقی زاده سهی، متولد 1339، دارای مدرك لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران است. او به واسطه دوستی دایی اش، آقای "خرم بخت" با شهید آیت، از سالهای قبل از انقلاب با شهید محشور بوده است. نقی زاده سهی در حال حاضر،‌ مدیر مسئول مجله "فیلم و سینما" و كارشناس روابط عمومی سازمان صدا و سیما است. 22- مصاحبه با امیرسعید نقی زاده سهی، 11 مرداد 1388 23- در مورد مشاركت بقایی در كودتای نوژه و دستگیر شدن او به این اتهام، نگاه كنید به: آبادیان، صفحه های 521 تا 529 [/size] ادامه دارد ....
  22. سلام [url=http://www.aparat.com/public/public/user_data/flv_video/32/1531068035a6b74973409c6490792b3395050.flv]دانلود فیلم مستند (([b]آقا سعید[/b])) اثر شهید آوینی[/url]
  23. بسم الله سلام تا این بخش مباحث مربوط به زندگی شهید بزرگوار سید حسن آیت بود ، اما نکات اصلی زندگی آیت و آنچه او را متمایز از سایرین قرار می داد در جهت گیری ها و نطق های انقلابی این شهید مظلوم است که از این به بعد به آن خواهیم پرداخت ادامه: آن چیزی كه من در نوار می‌گویم همین خطر است كه گفتم، یعنی عین این جمله است، دشمن بلایی را كه سر آیت الله كاشانی آورد، می‌خواهد سر امام و این نهضت بیاورد و عین این جمله را من آنجا گفتم و دشمن بارها تلاش كرده و یكی از عللی كه موفق نشده، این است كه ما دست او را خوانده‌ایم، ملت هم باید دست اینها را بخواند... (شهید سید حسن آیت) ابتدای كتاب با سخنی از امام راحل(ره) زینت گرفته است كه خود گویای حقایقی مهم است. امام(ره) می‌فرمایند: یك گروهی [جبهه ملی] كه از اولش باطل بوده است، من از آن ریشه‌هایش می‌دانم یك گروهی كه با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بوده‌اند، از اولش هم مخالف بوده‌اند، اولش هم وقتی كه مرحوم آیت الله كاشانی دید كه اینها دارن خلاف می‌كنند، صحبت كرد، اینها كاری كردند كه یك سگی را نزدیك مجلس عینك بهش زدند، اسمش را آیت الله گذاشته بودند. این در زمان آن بود كه اینها [جبهه ملی] فخر می‌كنند به وجود او [مصدق] آن هم مسلم نبود [مصدق]. من در آن ‌روز در منزل یكی از علمای تهران بودم كه این خبر را شنیدم كه سگی را عینك زدند و به اسم آیت الله توی خیابان‌ها می‌گردانند. من به آن آقا عرض كردم كه این دیگر مخالفت با شخص نیست.این [مصدق] سیلی خواهد خورد و طولی نكشید كه سیلی را خورد و اگر مانده بود [مصدق] سیلی را بر اسلام می‌زد. قسمتی از مقدمه كتاب چنین است: استعمارگران به درستی دریافته بودند كه استقرار حكومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنهاست.آنان پی بردند كه به قدرت سلاح و سرنیزه نمی‌توانند بر انبوه مسلمین كه تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین‌اند غلبه یافته، از این‌روی چاره‌ای اساسی اندیشیدند و در صدد برآمدند، با ایجاد كانال‌های انحرافی و انقلابی‌نما، از قدرت عظیم توده‌های مردم كه پشت سر روحانیت قرار داشتند كاسته و سرانجام آنان‌را تضعیف و زبون سازند. از اینجاست كه فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر كشورهای اسلامی تأسیس شده و سرو كله میرزا ملكم خان‌ها و تقی‌زاده‌ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پركن و فریبنده مانند: دمكراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل عالم مجاهد، شیخ فضل الله نوری و امثال او كه از خدا، اسلام و اسلامیت دفاع می‌كردند پیدا می‌شوند و استعمارگران نیز با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوام‌فریبانه می‌كوشند تا انظار مردم را متوجه چنین جرثومه‌های فسادی ساخته و آنان را در چشم مردم انقلابی، اصلاح‌طلب و آزادی‌خواه جلوه‌گر سازند و انقلابیون مؤمن و مسلمان و آگاه را همچون شیخ فضل الله نوری مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است كه مردم پشت سر آنان باشند و پراكندن مردم از پشت سر روحانیت وقتی میسر می‌شود كه استعماگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره‌خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین نمایند. به عبارت دیگر با یك تیر دو نشان می زنند، هم انقلابین واقعی و مجاهدین راستینی چون شیخ فضل الله نوری، مدرس و كاشانی را منزوی كرده و لجن‌مال ساخته و هم زمام توده مردم را در دست عمال و ایادی خود نظیر میرزا ملكم خان‌ها، تقی‌زاده‌ها، مستوفی الممالك‌ها، شاهپور بختیارها، نزیه‌ها، ابوالفضل قاسمی‌ها وحاج سیدجوادی‌ها قرار می دهند. به این دلیل است كه شاهدیم كه در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلیس، مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی شده و حاج سید فضل الله نوری برسر دار می‌رود و هنوز كه هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار، حتی بسیاری از افراد مومن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این مرد بزرگ نگریسته و طرفدار ارتجاع و استبدادبودن او را امری بدیهی می‌انگارند. در عوض می بینیم كه افرادی نظیر مستوفی الممالك، مشیرالدوله، تقی زاده، مصدق السلطنه (دكتر مصدق بعدی) محمدعلی فروغی، حاج مخبر السلطنه هدایت، حسین علا و حاج میرزا یحیی دولت‌آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار گرفته و از سویی دیگر مخالف دیكتاتوری و رضاخان جلوه داده می‌شوند. جالب توجه است كه در دوران دیكتاتوری رضاخان این افراد از كوچكترین گزندی مصون بوده و درهمان دوره و در دوره‌های بعد به صدارت، وزارت و وكالت می رسند ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر، در زمان نخست وزیری دكتر متین دفتری، پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در كاشمر توسط دژخیمان رضاخان شهید می‌شود. شهید آیت در ادامه پس از توضیحی كوتاه از سوابق مبارزاتی آیت الله كاشانی ادامه می‌دهد: كاشانی پس از 16 ماه تبعید بر اثر مبارزات مردم مسلمان به ایران برگشته و با سرسختی، مقدمات ملی شدن نفت و روی كارآمدن دكتر مصدق را فراهم می‌آورد. آیت الله كاشانی پس از آنكه دكتر مصدق در 25 تیرماه 1331 از نخست وزیری استعفا می‌دهد و قوام السلطنه به جای او می‌نشیند، مردانه علیه قوام قیام كرده و او را برای همیشه به زباله‌دان تاریخ می‌فرستد و مصدق را مجدداً بر سر كار می‌آورد، اما دكتر مصدق پس از آنكه از دوش آیت الله كاشانی بالا رفت و از روی نعش شهدای 30 تیر گذشت و مجدداً بر صندلی صدارت تكیه زد، همان روش جدایی دین از سیاست قوام السلطنه را پیشه خود ساخته و تمام قدرت خود را صرف كوبیدن و لجن مال كردن آیت الله كاشانی نمود تا جاییكه روزنامه‌های جیره خوار دولت وی به خود اجازه دادند كاریكاتورهای مستهجن از این روحانی مجاهد كشیده و بر عمامه‌اش پرچم انگلستان نقاشی نمایند... به شهادت تاریخ در هیچ زمانی در تاریخ معاصر ایران به اندازه زمان حكومت مصدق به روحانیت و اسلام توهین روا داشته نشد كه قلم از ذكر آن اهانت‌ها شرم دارد.(*) متجددین و مترقیان آنروز [همانند امروز] سرانجام توانستند با عوام‌فریبی، ملت را از پشت سر كاشانی پراكنده و او را بی‌اثر سازند و آنگاه موفق شدند كودتای 28 مرداد 1332 را به كمك خود مصدق السلطنه به نتیجه برسانند ولی آن را به حساب كاشانی جلوه‌گر سازند... به یاد می آوریم 10 روز قبل از سخنرانی نگارنده به مناسبت هفدهمین سالگرد درگذشت آیت الله كاشانی، یعنی در 14 اسفند 57 به مناسبت سیزدهمین سالگرد درگذشت دكتر مصدق، همه وقت رادیو و تلویزیون به این موضوع اختصاص داده شده بود و افرادی چون حسن نزیه، هدایت الله متین دفتری، مقدم مراغه‌ای، ابوالفضل قاسمی و دكتر سنجابی و گروه‌هایی چون فداییان خلق، حزب خلق مسلمان، مجاهدین خلق و غیره كه امروزه ماهیت اكثر آنان برای مردم ایران روشن شده، در احمدآباد مدفن دكتر مصدق جمع آمده و چه‌ها كه نكردند و دولت انقلابی بازرگان هم با تعطیل رسمی ادارات و مدارس و با استفاده از سرویس‌های دولتی و اتوبوس‌های شركت واحد، با زمینه چینی بسیار مردم را به آنجا كشاندند و به خیال خام خود پنداشتند كه می‌توانند مانند گذشته، با توطئه‌های خویش، نور خدا را خاموش و امام امت را تحت الشعاع مرده مصدق السلطنه قرار داده و مسیر انقلاب عظیم اسلامی را به نفع استعمارگران منحرف نمایند و بر سر ملت آن آورند كه در جریان مشروطیت و 28 مرداد 32 آوردند. *) البته بعد از انقلاب در دوره ای اهانت های بسیار بدتری به مراجع و علما صورت گرفت متاسفانه بخش های بعدی این نوشتار از فضای اینترنت پاک شده و لذا از آرشیو شخصی خودم مطالب را قرار می دهم ادامه دارد...
  24. سلام [quote]؟ اینم بگم من یک شهروند ساده ایرانی هستم نه شرقی ام نه غربی نه به جمهوری اسلامی وصلم ادمی هستم که حواسم هست در فتنه ها به کسی سواری ندم.[/quote] اما یادمون باشه سکوت لزوما به معنی سواری ندادن [b]نیست[/b]
  25. سلام با بروز شرایط جدیدتر (حتی نسبت به نشست ترکیه) مثل تغییر دولت در فرانسه و ... به نظر میرسه که خود غرب هم به دنبال خروج آبرومندانه از این جریان هست