TAHA-SH

VIP
  • تعداد محتوا

    778
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های TAHA-SH

  1. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    [quote]اين بمب افكن هاي سنگين تا فضا كاملا امن نشود اقدام به بمباران نزديك نمي كنند. بيشتر سلاح هاي دورايستا شليك مي كنند.[/quote] کاملا موافقم - بنده هم همین رو عرض کردم [quote]ضمنا موشك هاوك سالهاست كه ديگر سلاح موثري موثر نمي شود.آن هم در برابر جنگ الكترونيك و سركوب پدافند هوايي مدرن.مايي كه توان ساخت چنين رادارهايي داريم چرا روي جنگنده هايمان نصبش نمي كنيم.[/quote] منظورتون سامانه ایه که ما از زمان شاه داشتیم دیگه؟ اون دیگه الان استفاده نمیشه و از اون هاوگ فقط شکل ظاهریش مونده - موتور- سوخت و رادارش عوض شده - البته ظاهرا به نظر میاد فرق نکرده اما موشک به توانائی بسیار بالاتری درشناسائی و شکار رسیده - بخاطر مشکلات زیاد اخلالهای الکترونیکی از رادارهای آرایه فازی پسیو استفاده شده که بسیار مقاوم به اخلال هستند و صد البته کسی نمیگه موفقیتشون درمقابل سیستمهای اخلال جدید- اهداف کاذب و f35 صد درصده اما با ارتقاءهائی که انجام شده از بسیاری سیستمهای به روز دنیا و هم رده خودشون عقب ترنیستند [quote]البته كه چيني ها و هندي ها و بسياري از كشورهاي اروپايي و كره جنوبي عقب مانده ذهني اند و نبوغ سرشار ايراني ندارند!!![/quote] کسی که اینطور طعنه میزنه حتما منظور عکس این جمله رو داره- ما از تکنولوژی دنیا عقب بودیم و هستیم و با این همه تحریم با همین هوش و نبوغ مورد طعنه شما کارهای بزرگی کردیم که کشورهای مورد اشاره شما با وجود جمایتهای 100 در100 تو بعضی ازاونها هنوز خودشون نتونشتند کاری بکنند . کی مدعیه دیگران پخمه اند؟ همین چین الان مدعیه میتونه با f22 مقابله کنه- متدهای ما و چین و روسیه مثل همه م اکثرا از همون روسیه و بعد از عرض اندام پنهانکار های غرب نشات گرفته- ضمن اینکه اگرکمی تو شناسئی اهداف پنهانکار با امواج uhf مطالعه کنید متوجه میشوید که این همه سرمایه گذاری و تبلیغ غرب برای پنهانکاری هواپیماهاش بالاخره یک پاشنه آشیل پیدا کرده حالا بماند که این رو هم تا حالا چکارکردند و آیا با دونستن تعدادی ازاین محدودیتها باز هم با ریسک ولو کم میان جلو یا ترجیح میدهند تا مطمئن نشدند اونها رو تو صحنه نیاورند بهرحال طعنه شما زیبا نبود و شاید بخاطر همین کلامتون برخی دوستان محق باشند از شما رنجیده بشوند [quote]كشف اهداف پنهانكار از 200 كيلومتري!! چه احمقند ارتش هاي جهان كه كلي هزينه پروژه پنهانكاري مي كنند و آخرش هم از 200 كيلومتري توسط دانشمندان جوان ايراني شناسايي مي شوند!! بهتر نيست همان جنگنده هاي متعارف را در تعداد بيشتربسازند ؟!! راستي رادار كدام سيستم روسي چنين توانايي دارد؟!![/quote] پدافند هوايي ايران مناسب هست ولي نه در حدي كه شما مي فرماييد. خدا مي داند اگر اس-400 و اس-300 هم داشت آنوقت چه ادعاها مي شد.] خوب اگه منظورتون اینه که همچنین سیستمی وجود داره یا ما اونو اختراع کردیم - باید عرض کنم نه مشابه اون رو چین و روسیه دارند ولی به ما نمیدهند - ضمنا اعلام یک موضوع بسته به شرایط خودش صحیحه ما واقعا با یک هدف پنهانکار مثل f35 طرف نبودیم که ادعامون یا ادعای چین و روسیه ثابت بشه اما تستها با سطح مقطع بسیار کم تا حالا جواب داده
  2. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]شما آخرین پست بنده رو عنایت بفرمائید من هم همین رو تایید میکنم اما چه تضمینی هست که موشک به بالچه ها بخوره؟ معمولا ما باید سیستمهامون برای بدترین حالت پاسخ بده نه بهترین حالت[/quote] بنده پست شما رو خواندم و سوالی مطرح کردم : اینکه شما گفتین (بله اون دوستی که فرمودند قسمت بالچه ها بخوره و بمب به پهلو بخوره زمین درست می فرمایند) با سامانه های موجود امکان پذیر هست یا نه ؟ که هست. ولی بله البته تضمینی نیست که حتما بالچه آسیب ببینه! در مورد اینکه دوستان میفرمایند ما هواپیما رو میزنیم (بی 2) بعید میدونم امریکا اینقدر برای ساخت یک بمب افکن خرج کنه که توسط یک اس 200 از رده خارج! منهدم بشه اون هم با بهترین تکنولوژی های پنهانکاری. بگذریم هر موقع اومدن چنتا از اینها انداختن رو تاسیسات هسته ای ما اونوقت میتونیم بررسی کنیم که میشه زد یا نه میشه منحرفش کرد یا نه یا میتونه چند ده متر نفوذ کنه یا نه![/quote] ما تنها ابزارمون درمقابل تهاجم هوائی ، موشکهای بلند برد نیست و اتفاقا برنامه ما شکار نزدیک این پنهانکارهاست چون فرض شده درجنگ نامتقارن رادارهای بلند برد ما از کاربی افتند -بهرحال چون یک صحبتی کردم که حتی s200 ما هم میتونه جلوی امثال b2 قد علم کنه - یا لااقل حرف سرسختی باشه - یکم بیشتر توضیح میدم تا گمان نشه ما سامانه از رده خارج داریم موشک شاهین و اخیرا شلمچه از یک رادار ارتقاء یافته پسیو آرایه فازی استفاده میکنند که قابلیت شناسائی و تعقیب اهداف تا 0.1 متر مربع رو میده- باید توجه کرد که این رقم اعلام رسمی است و قطعا ارقام کمتراز این وجود داره که اعلام نمیشه - قطر موشک هاگ 34 سانتیمتراست - حالا به قطر موشک s200 توجه کنید: 85 سانتیمتر- با تو جه به ایننکه سطح مقطع رادار دراین حالت 6.25 برابر شده توقع تعقیب اهداف با سطح مقطع راداری کمتر با نمونه بزرگتر شده همان رادار شاهین / شلمچه وجود داره موضوعی که بهبود آن اعلام هم شده Iran Test-Fires Modified S-200 Missile Iran’s Air Force today test-fired its S-200 surface-to-air missile defense system. IRINN quoted IRIAF Commander Brig. Gen. Ahmad Miqani as saying the Air Force had made its own modifications to the S-200 system. Gen. Miqani added that the exercise was to test the efficiency level of passive defense systems against foreign threat. همچنبن: فارس: امير فرزاد اسماعيلي فرمانده قرارگاه پدافندهوايي خاتم‌الانبياء(ص) با اشاره به توانمندي‌هاي روزافزون اين قرارگاه در دستيابي به فناوري‌هاي موشكي، به موضوع بهينه‌سازي سامانه موشكي برد بلند اس 200 اشاره كرد و گفت: اين ارتقا و بهينه‌سازي به قدري است كه مي‌توان اعلام كرد ما بزودي حتي نام اين سامانه را هم تغيير خواهيم داد. البته موشکهایئی مثل s200 بدلیل وزن بالا و قابلیت مانور کم برای شکار بمب افکنها طراحی شدند که تا کنون کارنامه موفقی نداشته و تازه هنوز معلوم نیست سیستمهای بهبود یافته ما هم درمقابل اخلالهای بسیار پیشرفته - چگونه خواهند بود- اما رادار پسیو این مزیت رو داره که توسط رادارمادر هدایت بشه و تا امکان شناسائی و هدایت اون از کار نیفتاده قابل انحراف نیست(البته رادار پسیو ما میتونه درصورت اخلال به خود مرکز تولید امواج اخلال هم حمله کنه اما فرض شده یک پنهانکار این نقص رو نداره ) حتی اگر با این سیستم هم مقابل بمب افکن فوق نایستیم - راهکارها مناسب دیگری وجود دارد و این سامانه تنها سلاح خط مقدم ما نیست منظور از ذکر مطالب بالا این است که سامانه های خریداری شده ما الان دیگر مشخصات اولیه را ندارند و به شدت ارتقاء پیداکردند - درنمایشگاه اخیر هفته دفاع مقدس در بهارستان سیستم شناسائی اهداف پنهانکار با برد بیش از 200 کیلومتر ساخته متخصصان خودمان به نمایش درآمد
  3. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote][quote] TAHA-SH wrote: هدف بزرگتر و لخت تر مثل b2 با سطح مقطع 0.1 مترمربعی در مدل اولیه و حتی کمتر - با سیستمهای شناسائی نوین ما شناسائی و قبل از رسیدن به خاک ما با موشکهای جدید ما یا حتی همین S200 ارتقاء یافته شکار می شود نگران نباشید- بیشتر باید نگران موشکهای کروز پنهانکار بود که دفاع هوائی مارو سرکوب یا موشکهای محدود ما رو به هدر بدهد- با همین موشکهای الان هم میشه شکارش کرد -اگه باور373 عملیاتی بشه که دیگه درباره B2 نباید نگران بود قبلا هم نظرهایی مثل این رو توی سایت دیدم ، نمیدونم کی همچین چیزی رو به شما گفته ، پدافند هوایی ایران قادر به شناسایی و انهدام بمب افکن B-2 هست !!؟؟ خب اگر اینطوریه پس ما دیگه یکی از ابرقدرتهای دنیا هستیم ، پس باید به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل انتخاب بشیم ! Mr. Green عزیز من ، وقتی آمریکا میگه من توانسته ام یک بمب افکن پنهانکار بسازم ، این رو واسه روسیه گفته ! ، یعنی ای رقیب ابر قدرت من ، حواست باشه من دیگه میتونم بدون اینکه تو متوجه چیزی بشی در عمق خاکت عملیات کنم و با بمبهای هسته ای کوچک شهرهات رو بمبارون کنم ! و گرنه پدافند ایران و کره شمالی و چین و .... اصلا واسه آمریکا نگرانی ایجاد نمیکنه [/quote] خوب صربها که تونستند f117 رو بزنند ابرقدرت هستند؟ یک مقدار زیادی فکر میکنم رشد صنایع هوافضای خودمون رو دست کم گرفتید- ما الان به سامانه های شناسائی اهداف بسیار پنهانکار دست یافتیم و موشکهای مرصاد هم توانائی شکار اهداف تا 0.1 متر مربع رو دارند - لااقل در فاصله 25 کیلومتری مطمئن باشید هیچ سامانه راداری برای زدن این پنهانکارها لازم نیست و ما میزنیمشون- این رو با اطلاع میگم - بیشتر از اون رو چون سامانه های جدیدمون هنوز عملیاتی نشدن قطعی نمیگم اما از بابت s200 , sam10 موجود مطمئن باشید برای b1- b2 به آمادگی رسیدند و حریف سرسختی خواهند بود - درباره شکاراهداف با توپ هم حق با جناب worior است [quote] Quote: از فکر امثال تور بیائید بیرون - با 15-20 کیلو مواد منفجره این غول بی شاخ و دم (بمب رو میگم ) نمیشه زد عجب صحبتی می فرمایید! شما تا حالا انفجار مواد منفجره رو از نزدیک دیدید؟ مثلا سی 4 یا تی ان تی؟ [/quote] دروست عزیز به اطلاعات بمب توجه کنید: News Service said it has a hardened-steel casing and can reach targets as far into the ground as 200 feet before exploding. The 20-foot-long bomb contains 5,300 pounds of explosives and is guided by Global Positioning System satellites, according to a description on the Web site of the Pentagon’s Defense Threat Reduction Agency./-[quote][/quote] بمبی که یک ششم وزنش مواد منفجره است و قسمت عمده اون فولاد سخت کاری شدست با 10- 15 کیلو tnt تو هوا یا درمجاورتش شاید خراش برداره اما منهدم نمیشه- بله اون دوستی که فرمودند قسمت بالچه ها بخوره و بمب به پهلو بخوره زمین درست می فرمایند- اما یک مقدار مطالعه کوتاه هم تو موشکهای زمین به هوا بکنید می بینید برای شکار موشکهای بالستیک کمتر از 150- 200 کیلو tnt رو مفید نمیدونند- البته تو sm3 آمریکا اومده نوع جدیدی بکاربرده که نیرو بصورت هدایت شده به خود موشک و نه کروی - منتقل بشه درباره زدن بمب با شلیکا و ... تجدید نظر کنید چون حتی یک لایه تنگستن تو su33 هم مانع نفوذ گلوله 30 میلیمتری میشه چه رسه این ضخامت فولاد سخت کاری شده - به نظر من زدن هواپیما راحت تره تا خود بمب - البته b2 تنهائی نمیاد و حتما یک گروه لاشخورهمراهش هستند که پدافند رو به خودشون مشغول کنند و یا کلا محیط رو صاف کنند تا پدافند بلند برد قوی تو اسمان یک کشور باشه b2 بمب سقوط ازاد استفاده نمیکنه و ریسک حضور تو محیط رو به خودش نمیده[/quote] نمي دانم از ماجراي شكار اف-117 به طور كامل اطلاع داريد يا نه...شكار آن يك نايت هاوك عامل كارهاي اطلاعاتي بود نه فناوري... شليك هفتصد موشك سام در برابر شكار سه چهار هواپيماي ناتو ان هم توسط ارتش مدرن و آموزش ديده اي مثل يوگسلاوي سابق آن هم در حالي كه حجم نيروي ناتو چندان هم بزرگ نبود به نظر شما الگوي مناسبي براي ايران است؟ كارنامه موشك اس-200 كه بر همگان روشن است.از افتضاح سلفش سام-5 در ليبي 1986 و همچنين قفل اشتباه روي توپولف-154 بيچاره اكرايني چند سال پيش... حقا كه پدافند هوايي روسيه هم چنين ادعاهايي كه شما مي كنيد ندارد. در مورد عمليات سركوب پدافند هوايي بهتر است به ماجراي طوفان صحرا مراجعه كنيد. اگر قرار است پدافند ايران در حالت با رادارهاي اكثرا خاموش و شبيه يوگسلاوي با تاثير كم عمل كند كه بايد فاتحه اش را براي دفاع از زيرساخت ها و تاسيسات حساس كشور خواند. فكر مي كنم بلوف زني به عنوان سلاح تبليغاتي بازهم به الگوي برخي دوستان تبديل شده است.[/quote] بله از نحوه شکار f117 روایتهای زیادی شده که معتبرترینشون اینه که توسط یک سایت صرب که با ابتکار فرمانده شون دیکوی رادار میگ 21 گذاشته بودند و با سام3 اون زدند- این اصلا شانسی نبود تو بحث b2 هم پنهانکاری تعریف داره و مثلا فرض میکنند انعکاس راداری اونقدرکم شده که بعنوان اخلال زمینه توسط رادار حذف بشه- اما این پنهانکارها در مقابل امواج متری و سامانه های اپتیکال قابل شناسائی هستند - حالا منظور پاسخ به اون دوستمون بود که مدعی بودند روسیه هم نمیتونه b2 رو بزنه- درباره s200 استاندارد بله صحبت شما درسته اما الان اعلام شده که اون رو ارتقاء دادیم و دیگه مثل سامانه اولیه نیست- پس انتظار نداشته باشید که به راحتی تسلیم جنگ الکترونیک بشه من رو این سامانه قدیمی تعصبی ندارم اما منظورم اینه اکه برای شکار بمب افکن ها همین موشکهای لخت به شرط بهبود سامنه راداری و الکترونیکی پاسخگوست و اون مثالهائی که زدید متعلق به سیستم آنالوگ پایه اون بود- الان روسیستم شناسائی اهداف پنهانکار و شکارشون دربرد متوسط ما نتایج درخشانی گرفتیم که اصلا بلوف نیست- حالت رادار خاموش با حالت رادار پسیو خیلی فرق میکنه و شناسائی و شکار اهداف هوائی باسامانه اپتیک و موشکهای مرتبطش رو هم دست کم نگیرید -بهرحال کشورما مدتهاست خودشو برای جنگ نامتقارن داره آماده میکنه و دستمون از این بابت بسته نیست آیه یاس خوندن بهتره یا امیدواربودن و امید دادن- البته منظورم امید واری احمقانه نیست بلکه بهمراه کار و تلاشه [quote] جناب TAHA-SH همونطور که میدونید و دوستی هم اشاره کردن نيازی به انهدام 100 درصدی این بمب نیست بلکه یک آسیب جدی به بالچه ها که باعث انحراف این بمب بشه کافیه یک تغییر زاویه در برخورد به زمین که باعث از دست رفتن نفوذ بمب بشه ! این آسیب به نظر شما با سامانه ای مثل تور ام 1 نمیتونه ایجاد بشه؟یا با سامانه ای مثل سماوات؟ یک اسیب به یک یا دو بالچه و کمی انحراف همین![/quote] شما آخرین پست بنده رو عنایت بفرمائید من هم همین رو تایید میکنم اما چه تضمینی هست که موشک به بالچه ها بخوره؟ معمولا ما باید سیستمهامون برای بدترین حالت پاسخ بده نه بهترین حالت
  4. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    [quote] TAHA-SH wrote: هدف بزرگتر و لخت تر مثل b2 با سطح مقطع 0.1 مترمربعی در مدل اولیه و حتی کمتر - با سیستمهای شناسائی نوین ما شناسائی و قبل از رسیدن به خاک ما با موشکهای جدید ما یا حتی همین S200 ارتقاء یافته شکار می شود نگران نباشید- بیشتر باید نگران موشکهای کروز پنهانکار بود که دفاع هوائی مارو سرکوب یا موشکهای محدود ما رو به هدر بدهد- با همین موشکهای الان هم میشه شکارش کرد -اگه باور373 عملیاتی بشه که دیگه درباره B2 نباید نگران بود قبلا هم نظرهایی مثل این رو توی سایت دیدم ، نمیدونم کی همچین چیزی رو به شما گفته ، پدافند هوایی ایران قادر به شناسایی و انهدام بمب افکن B-2 هست !!؟؟ خب اگر اینطوریه پس ما دیگه یکی از ابرقدرتهای دنیا هستیم ، پس باید به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل انتخاب بشیم ! Mr. Green عزیز من ، وقتی آمریکا میگه من توانسته ام یک بمب افکن پنهانکار بسازم ، این رو واسه روسیه گفته ! ، یعنی ای رقیب ابر قدرت من ، حواست باشه من دیگه میتونم بدون اینکه تو متوجه چیزی بشی در عمق خاکت عملیات کنم و با بمبهای هسته ای کوچک شهرهات رو بمبارون کنم ! و گرنه پدافند ایران و کره شمالی و چین و .... اصلا واسه آمریکا نگرانی ایجاد نمیکنه [/quote] خوب صربها که تونستند f117 رو بزنند ابرقدرت هستند؟ یک مقدار زیادی فکر میکنم رشد صنایع هوافضای خودمون رو دست کم گرفتید- ما الان به سامانه های شناسائی اهداف بسیار پنهانکار دست یافتیم و موشکهای مرصاد هم توانائی شکار اهداف تا 0.1 متر مربع رو دارند - لااقل در فاصله 25 کیلومتری مطمئن باشید هیچ سامانه راداری برای زدن این پنهانکارها لازم نیست و ما میزنیمشون- این رو با اطلاع میگم - بیشتر از اون رو چون سامانه های جدیدمون هنوز عملیاتی نشدن قطعی نمیگم اما از بابت s200 , sam10 موجود مطمئن باشید برای b1- b2 به آمادگی رسیدند و حریف سرسختی خواهند بود - درباره شکاراهداف با توپ هم حق با جناب worior است [quote] Quote: از فکر امثال تور بیائید بیرون - با 15-20 کیلو مواد منفجره این غول بی شاخ و دم (بمب رو میگم ) نمیشه زد عجب صحبتی می فرمایید! شما تا حالا انفجار مواد منفجره رو از نزدیک دیدید؟ مثلا سی 4 یا تی ان تی؟ [/quote] دروست عزیز به اطلاعات بمب توجه کنید: News Service said it has a hardened-steel casing and can reach targets as far into the ground as 200 feet before exploding. The 20-foot-long bomb contains 5,300 pounds of explosives and is guided by Global Positioning System satellites, according to a description on the Web site of the Pentagon’s Defense Threat Reduction Agency./-[quote][/quote] بمبی که یک ششم وزنش مواد منفجره است و قسمت عمده اون فولاد سخت کاری شدست با 10- 15 کیلو tnt تو هوا یا درمجاورتش شاید خراش برداره اما منهدم نمیشه- بله اون دوستی که فرمودند قسمت بالچه ها بخوره و بمب به پهلو بخوره زمین درست می فرمایند- اما یک مقدار مطالعه کوتاه هم تو موشکهای زمین به هوا بکنید می بینید برای شکار موشکهای بالستیک کمتر از 150- 200 کیلو tnt رو مفید نمیدونند- البته تو sm3 آمریکا اومده نوع جدیدی بکاربرده که نیرو بصورت هدایت شده به خود موشک و نه کروی - منتقل بشه درباره زدن بمب با شلیکا و ... تجدید نظر کنید چون حتی یک لایه تنگستن تو su33 هم مانع نفوذ گلوله 30 میلیمتری میشه چه رسه این ضخامت فولاد سخت کاری شده - به نظر من زدن هواپیما راحت تره تا خود بمب - البته b2 تنهائی نمیاد و حتما یک گروه لاشخورهمراهش هستند که پدافند رو به خودشون مشغول کنند و یا کلا محیط رو صاف کنند تا پدافند بلند برد قوی تو اسمان یک کشور باشه b2 بمب سقوط ازاد استفاده نمیکنه و ریسک حضور تو محیط رو به خودش نمیده
  5. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    [quote]بايد ديد با سرعتي كه بعد از سقوط از ارتفاع پيدا ميكنه ، و احتمالا موتور راكتي كه خواهد داشت (؟؟) براي امثال Tor-m1 قابل رديابي و درگيري هست ! بعيد ميدونم بقيه تسليحاتمون توانايي درگيري با اهداف اين چنيني رو داشته باشن ! البته بايد توجه داشت كه Tor-m1 هم بيشتر براي درگيري با اهدافي طراحي شده كه رفتار كروز دارند ، ولي بنظرم امثال اين جور بمب ها ، بيشتر مسير حركت بالستيكي رو دنبال ميكنند ! درواقع سقوط آزاد با زاويه نزديك به صفر ، از ارتفاع خيلي بالا ، و سرعت خيلي زياد ! براي به حداكثر رسوندن انرژي جنبشي و امكان نفوذ حداكثري[/quote] از فکر امثال تور بیائید بیرون - با 15-20 کیلو مواد منفجره این غول بی شاخ و دم (بمب رو میگم ) نمیشه زد - اگه برید رو200 -300 کیلو یه چیزی میشه- مثل صیاد و S200 باید توجه کرد که این نوع بمبها وقتی فضای کشور کاملا از دفاع ارتفاع متوسط و بالا خالی بشه استفاده میشه و قبل از اون با موشکهای بلند برد میزنن و به 150کیلومتری ما هم نزدیک نمیشوند ضمنا احتمال واقعی بودن این اطلاعات بیشتر ازدروغ بودنشونه- آمریکا تو ابر تکنولوژیه و با هزینه هنگفت اونی رو که میخواد میسازه- چیزی که ساخته و تست کرده مخصوص کوبیدن سنگرها و پایگاههای زیرزمینیه و با وزن و پوسته فولادی و انفجارتاخیری میتونه اینطور باشه - مهم اینه که این خبرها بیشتر جنبه عملیات روانی داره تا واقعیت- اگه بزنن هم بیشتر ازخسارتش تبلیغ میکنن تا دل همه خالی بشه
  6. TAHA-SH

    اخبار برتر نظامی

    هدف بزرگتر و لخت تر مثل b2 با سطح مقطع 0.1 مترمربعی در مدل اولیه و حتی کمتر - با سیستمهای شناسائی نوین ما شناسائی و قبل از رسیدن به خاک ما با موشکهای جدید ما یا حتی همین S200 ارتقاء یافته شکار می شود نگران نباشید- بیشتر باید نگران موشکهای کروز پنهانکار بود که دفاع هوائی مارو سرکوب یا موشکهای محدود ما رو به هدر بدهد- با همین موشکهای الان هم میشه شکارش کرد -اگه باور373 عملیاتی بشه که دیگه درباره B2 نباید نگران بود
  7. چون انفجار یکباره بود و مهیب و نیز چون مسئول جهاد خودکفائی حضور داشت بنده از همون ابتدا مطمئن بودم یک محصول جدید دردست تست است که متاسفانه بدلیل نامشخصی و بروز خطا در حمل و نقل ظاهرا عمل کرد اگراینطور که این سردارهم تایید می کنند باشد - انشاءالله ما در بعد ارتقاء مهمات کلاسیک -احتمالا از بعد فن آوری نانو- به یک توانمندی بالا رسیده ایم اگر هم موضوع چیز دیگریست بهر حال شنیدن عدم وقفه درتولید آن مرهمی به این درد بود روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد
  8. [quote][quote]باید دید درازاء لغو اس 300 چه پیشنهاداتی داده شده - اینطور گفته شده که مجموعه ای از تجهیزات پیشنهادی بجای اس 300 از روسیه و درازاء عدم شکایت ایران - به ما پیشنهاد شده که دردست بررسی است- به نظرم این سامانه و موارد مشابه اون میتونه تو همین بسته باشه- ما اگه بخواهیم تجهیزات پیشرفته از روسیه بخریم باید قرارداد چندین میلیاردی داشته باشیم و اون رو هم علنی نکنیم تا حد اقل از طمع روسها استفاده کنیم- قرارداد 40 میلیاردی چند مرکز هسته ای دیگه هم ممکنه بهمراه این قرارداد یک مجموعه سنگین روتشکیل بده که به راحتی موجب انصراف روسها نشه [color=red]برای چند سال دیگه بطورقطع جنگ رخ میده و تخمین 5 تا 7 سال زده میشه[/color]- ما تا آن موقع باید علاوه برتحقیقات و اختصاص بودجه داخلی- بودجه خرید های نظامیمون رو حد اقل به 10 میلیارد درسال افزایش بدهیم تا از مقابله قطعی دشمن مطمئن بشویم[/quote] سلام ميشه دليل استدلال جنگ 5 تا 7 ساله رو بگيد . به نظر من نظريه هنري كسينجر در مورد ايران معقول تره . يعني جنگ كوتاه مدت ولي خوانمانسوز[/quote] تخمین ذکر شده ناشی از آماده شدن دشمن از نظر مالی و تجهیز به f35 بصورت گسترده و پرنده های بدون سرنشین هوشمند و سایر تجهیزات و نیز اشغال سوریه در قدم اول (که خودش قدم بزرگیه و مدتی طول میکشه تا پرش بعدی صورت بگیره) و برخی فاکتورهای غیر فنیه مثلا درباره فاکتورهای غیرفنی احتمالی- زلزله مهیب تهران در سال 1397 مطرح شده که بهترین فرصت رو برای حمله گسترده نظامی برای آمریکا و متحدینش رقم میزنه از راههای دیگه ای هم اطلاعاتی رسیده که اگه خواستید با پی ام عرض می کنم
  9. باید دید درازاء لغو اس 300 چه پیشنهاداتی داده شده - اینطور گفته شده که مجموعه ای از تجهیزات پیشنهادی بجای اس 300 از روسیه و درازاء عدم شکایت ایران - به ما پیشنهاد شده که دردست بررسی است- به نظرم این سامانه و موارد مشابه اون میتونه تو همین بسته باشه- ما اگه بخواهیم تجهیزات پیشرفته از روسیه بخریم باید قرارداد چندین میلیاردی داشته باشیم و اون رو هم علنی نکنیم تا حد اقل از طمع روسها استفاده کنیم- قرارداد 40 میلیاردی چند مرکز هسته ای دیگه هم ممکنه بهمراه این قرارداد یک مجموعه سنگین روتشکیل بده که به راحتی موجب انصراف روسها نشه برای چند سال دیگه بطورقطع جنگ رخ میده و تخمین 5 تا 7 سال زده میشه- ما تا آن موقع باید علاوه برتحقیقات و اختصاص بودجه داخلی- بودجه خرید های نظامیمون رو حد اقل به 10 میلیارد درسال افزایش بدهیم تا از مقابله قطعی دشمن مطمئن بشویم
  10. مگه آزمایش هسته ای بوده که اتهام بزنند ! اگر هم سپاه نمیگفت که محل مربوط به جهاد خودکفایی نبوده باز هزار تا حرف و حدیث در می آوردند که حتما یک چیزی بوده که هویت یگان اون محل را اعلام نکرده اند ! دوست عزیز مگه کدوم یک از اتهاماتی که بهمو زدن منطقی و معقول بوده که این یکی فرق کنه؟ من میگم چرا ما خودمون به دشمن گرا میدیم- خوب اگه فقط میگفتند زاغه مهمات بوده چی میشد؟ چرا بحث جهاد خودکفائی مطرح میشه اونهم تو انفجار به این سنگینی؟ من تو کیلومتر 15 جاده مخصوص بودم - قدرت انفجار اونقدر شدید بود که ساختمون با اندازه یه زازله شدید تکون خورد - حالا یه شیر ناپاک خورده بیاد ادعا کنه ایران درحال ازمایش سلاح کشتار جمعی و طراحی اون تو جهاد خودکفائی سپاه بوده کی میتونه تو این بلبشو جهانی جوابشو بده - یکم مسئولین ما باید مواظب باشند
  11. متاسفانه این اتفاق در بدترین زمان ممکن افتاد زمانی که در معرض تهدید شدید و گزارش آژانس بودیم- شایعه خرابکاری مطرح شده که فعلا تکذیب شده اما اعلام رسمی تعلق پادگان به جهاد خودکفائی سپاه به هیچ وجه درست نبود و قطعا باعث بهره برداری دشمن درجهت زیر سوال بردن تحقیقات نظامی و اتهام می شود
  12. خبر زیر متعلق به دیشبه و قصدم از گذاشتن در اینجا فقط این بود که از خود صاحب نظران و نخبگان غربی هم استناد هائی داشته باشیم - البته این موضوع بخشی از حقایق است و به کلیت بحث ما هم مرتبط هست که بالاتر قید کرده بودم [color=darkred]مايکل مور: 18 میلیون کودک آمريكايي شبها با شکم گرسنه می‌خوابند[/color] "مايكل مور" مستند ساز و منتقد مشهور آمریکایی با تأكيد بر هدفمند بودن تظاهراتهاي ضدسرمايه داري گفت: هر شب 13 تا 18 میلیون کودک با شکم گرسنه می خوابند. به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، "مور" اعلام كرد: هم اکنون 46 میلیون و 200 هزار نفر در آمریکا فقیر هستند. میلیونها نفر از مردم آمریکا هدف سوءاستفاده نظام حاکم هستند و به همین علت از نظام حاکم تنفر دارند. مردم دیگر به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند بی تفاوت بنشینند و باید برای تغییر وضع موجود قیام کنند. وي افزود: هم اکنون 50 میلیون نفر در آمریکا به هیچ بیمه درمانی دسترسی ندارند. مور با انتقاد ار نظام سرمايه داري گفت: هدف نظام سرمایه داری حاکم این است که یک درصد بسیار ثروتمند چهل درصد از درآمد و ثروت جامعه را تصاحب کند. در این نظام مجموع ثروت 400 فرد بسیار ثروتمند آمریکا بیشتر از مجموع ثروت 150 میلیون آمریکایی است. وي تأكيد كرد: اقتصاد آمریکا بر اساس حرص و طمع شرکتها و بانکهای بزرگ با محوریت وال استریت شکل گرفته است و مردم دیگر نمی‌توانند این وضع را تحمل کنند. میلیونها نفر به علت ناتوانی در بازپرداخت اقساط وام مسکن، خانه خود را از دست داده اند. "مايكل مور" درباره تظاهرات مخالفان نظام سرمایه داری در آمریکا و دیگر مناطق جهان گفت: این تظاهرات بسیار مهم است و روز به روز بر دامنه آن افزوده می شود و هر روز شاهدیم که تظاهرات تسخیر در شهرها و مناطق جدیدی از آمریکا برگزار می شود. مایکل مور گفت: به نظر من باید به نظام سرمایه داری پایان داده شود. نظام سرمایه داری نظامی نامطلوب و شریر است. من کار ندارم نظراتی که در گذشته درباره نظام سرمایه داری داده می شد چیست. منظور من نظام سرمایه داری قرن بیست و یکم است. این وضع خلاف دموکراسی واقعی است. مایکل مور در پايان گفت: ما هم اکنون شاهد تولد جنبشی جهانی علیه بانکها، وال استریت و شرکتهای بزرگ هستیم./ا[size=18][/size] [url=http://www.yjc.ir/portal/NewsDesc.aspx?newsid=2058990]منبع[/url] «مايكل مور»، مستند ساز جنجال برانگيز آمريكا ضمن انتقاد از نظام سرمايه داري آمريكا گفت: اعتراضات وال استريت از قشر جوان آمريكا آغاز شده ولي به زودي كل كشور را در بر خواهد گرفت. به گزارش شبكه خبري سي ان ان، «مايكل مور»، در آخرين مصاحبه خود درباره اعتراضات اخير وال استريت گفت: ما بايد مردم را تشويق كنيم تا پول هاي راكد را به كار بيندازند و آن را وارد چرخه پول كل كشور كنند و وام هاي مسكن بايد هزاران بار افزايش يابد. مور افزود: همه اديان مهم جهان به گونه اي مي گويند كه اينكه ديگران در رنج و عذاب باشند و شما بزرگترين تكه را براي خودتان برداريد، يكي از بزرگترين گناهان است. وي در ادامه افزود: اين اعتراضات آغاز شده و هم اكنون اينجا در وال استريت به وقوع پيوسته، موج اعتراضات از قشر جوان شروع شده و به زودي كل كشور را فرا خواهد گرفت. [url=http://avinyfilm.ir/main/index.php?Page=definition&UID=911628]منبع[/url]
  13. خوب جناب مصطفی عزیز کلی مطلب فرمودند که اطلاعات زیادی داره و زحمت زیادی هم کشیدند من چند موضوع کلیدی رو برای روشن شدن و نتیجه گیری لازم میدونم عرض کنم سوال اصلی تایپیک که جناب whiteghost اون رو ایجاد کرده بودند این بود: آيا ايالات متحده در حال فروپاشي است يا ما در توهم به سر مي بريم بنده این موضوع رو که الان ایالات متحده در راس نظام سرمایهداری هست مبنا قراردادم و این نظام رو نقد کردم و عرض کردم سیستم اقتصادی غرب و سرمایه داری دارای اشکاله و از مفهوم عدالت نسبی با تعریفی که بنده و اقا مصطفی عنوان کردند دور شده و نیز صداقت هم در اون از بین رفته حالا اینجا جناب مصطفی در تکمیل فرمایششون مطالبی رو در روند تبدیل اقتصاد سنتی به انقلاب اقتصادی و گذر اجباری از اون و رشد صنعتی کشورها و فراملیتی شدن صنعت بیان کردند و اینکه این تلاطم دراقتصاد از مزایای اونه چند چمله کلیدی هم فرمودند مثل [quote]اساساً در نظام سرمايه‌داري، هدف اصلي كسب سود هست و نه هيچ چيز ديگري. حالا مي‌خواد از طريق برده‌داري باشه، يا استثمار كشورهاي ضعيف‌تر، يا غارت منابع ديگران، يا فعاليت‌هاي مولد اقتصادي. به همين دليل هم مي‌بينيم دولت‌هاي سرمايه‌داري، دولت‌هاي عمدتاً زورگو و مستكبر هستن. چون هدف اصلي‌شون رو در كسب سود مي‌بينن؛ به هر طريق ممكن.[/quote] [quote]گذار امروز اقتصاد، پاسخ فرمايش شماست. زماني تهيه‌ و فروش مواد خام ارزشمند بود. ولي با توليد، اين موضوع از اهميت افتاد و ارزش به سمت توليد رفت. اما هرچقدركه پيشرفت بيشتر شد، توليد نيز ارزش خود رو از دست داد و تكنولوژي جايش رو گرفت. پس از اون، تكنولوژي‌هاي برتر يا همون هاي تك، جاي تكنولوژي رو هم گرفت و امروزه حتي برخي اعتقاد دارن دوران هاي تك ها نيز در حال سپريه و قدرت‌هاي اقتصادي جهان، در حال گذر از هاي تك هستن.[/quote] [quote]طبيعت اين نظام‌ها، اين رو به ما نشون مي‌ده كه چون ماحصل عقل فردي و يا جمعي بشري هست، محكوم به ضعفه. چون عقل الهي رو نداره و طبيعيه كه اشتباهات بسياري داشته باشه. اما نظامي پوياست كه فيدبك ضعف‌ها و نقصان‌ها و شكست‌هاش رو تهيه كنه و به اصلاح اون‌‌ها بپردازه. يعني اگه خودش رو گل و بلبل بدونه و به دنبال ترميم خودش نباشه، طبيعيه كه خيلي زود به انقراض يا انقراض (با ضم قاف) يا [color=red]اينگراز[/color] برسه.[/quote] (تیکه ترکی فرمودید ها ) [quote]به همين دليل عرض شد كه ما، بعلت عدم شناخت‌مون از ليبرال دموكراسي و نظام سرمايه داري، براي نقدش اتفاقاً دست روي مسائلي مي‌ذاريم كه نقطه‌ي قوت اون نظام‌ها محسوب مي‌شه. [/quote] خوب ما الان مثل شما ممکنه مطالعات گسترده اقتصادی نداشته باشیم اما دوراز این مباحث هم نبودیم و تا حالا کلی صاحب نظر غربی و شرقی و .. تو این عرصه انفجاراطلاعات نظر دادند و خوندیم منتو بسیاری از مواردی که گفتید با شما موافقم اما تو جمعبندی و نتیجه گیری بدلیل وجود اطلاعات دیگه شاید به نتیجه گیری شما نرسم تو نظر شما الان با وجود مشکلات عظیم اخیر اقتصاد سرمایه داری - این نظام پویاست خوب باید دید ما چه چیزی رو بعنوان نتیجه صحیح این پویائی می شناسیم و اصولا چه مصداقی برای گفته هامون داریم اقتصاد سرمایه داری برای عموم انسانها وعده رفاه و سعادتمندی رو داره و هیچ جا این رو نمیگه باید یک عده قربانی بشوند تا عده دیگه نفع ببرند(لااقل شعار این رو نمیده)- اصولا دلیل موفقیت این نظام دردهه های قبل هم تو ارائه نمونه و مصداقهای اون بود که خود آمریکا و آلمان و کلا غرب بود -درمقابل شرق کمونیست- ما اینجا نمیخواهیم از یک معادله صحبت کنیم که حاصل جمع و تفریق عددهاش بهرحال مثبت باشه- بله این سرمایه که الان تو غرب هست و ایجاد شده و به رقم تقریبی ده ها هزار میلیارد دلار باغ شده همون ارزش افزوده ایه که این اقتصاد با رشد سریع و جذب منابع طبیعی (حالابهر روش صحیح یا غلط) تونسته جذب کنه و رشدش بده و این کلا پودر نشده - هست اما دراختیار یک عده خاصه و البته ارزش افزوده های حبابی هم از بین رفتند و دارند می روند اما اگه سوال از فروپاشی میشه یعنی چه؟ مثلا اگه یک سیستم بتونه به هر قیمت با روشهای خارج از قوانین قابل قبول و صحیح هم سرپا بمونه جون نتیجه اون تراز مثبت مالی هست میشه گفت این نظام پویاست؟- ما تو یک فضای انتزاعی صحبت نمیکنیم- نمونه عملی این نظام پویا الان کدوم کشوره؟ واقعا الان سرمایه غرب با پول مواد مخدر و هزاران راه کثیف دیگه تزریق نمیشه؟ اگه با این راهها و چاپ بدون پشتوانه ارز بتونه خودشو سرپا نگه داره اقتصادش پویاست؟ واقعا قیمت مواد طبیعی که از آفرقا و آسیا خارج میکنه و تو شاهرگ حیاتیش تزریق میکنه اینه؟ یا اگه نفت واقعا 40 سال پیش 38 دلار بوده الان 100 دلار براش درسه؟ -البته قبلا اینطور نبوده و نباید منکر اثر جهش تکنولوژی در بهتر شدن فضای کسب و کار شد همونطور که کشورهائی مثل ژاپن و بویژه آلمان اصولا با روشهای مشروع و با تکیه بر دانش نوین و نیز با صداقت به رشد بالائی رسیدند - اما الان سردمدار سرمایه داری غرب و امپریالیزم آمریکاست همونطور که بزرگترین اقتصاد دنیا و محرک رشد اقتصادی دنیا هم همین آمریکا بوده است. من منظورم نیست که سیستم بازار آزاد دارای مکانیزمهای کنترلی نیست چرا هست اما چرا مثلا وقتی کشورهای شرقی مثل چین یا کره یا ژاپن وارد تجارت آزاد شدند آمریکا میاد برخلاف این قوانین -محدودیتهائی رو میذاره و قوانین حمایتی از صنایع خودشو اجراء میکنه اما اونها طبق قوانین تجارت آزاد این حق رو ندارند؟(حالا البته اروپا هم تلافی کرده ) چرا دنیا باید محیط زیست روآلوده نکنه اما آمریکا نه؟ و هنوز وارد پیمان کیوتو نشده؟ این چراها یعنی غرب و زائیده های اون به تفکرات خودشون هم واقعا پایبند نیستند و وقتی پای رقابت عادلانه میرسه اونها هم به شدت پاشون میلنگه یکم کلی تر صحبت میکن- اگر نتیجه سیستم اقتصاد سرمایه داری درنهایت ایجاد فاصله شدید فقر و ثروتمند به نفع یک عده کم ثروتمند باشه -مردم به مرور درمقابل این برده داری نوین می ایستند من ازاین نظر انتقاد جدی به نظام سرمایه داری دارم چون کسب سود به هرقیمت درنهایت به ظلم به عموم انسانها و نه رفاه عمومی منجر میشه بله اگر اخلاق ضمیمه این سیستم بود و اونها حاضر نمیشدند بخاطر سود سرشار با بورس و ارز بازی کنند و عده زیادی رو به فلاکت برسونند شدت انتقادها کمتر میشد و صرفا بحث برسر این میشد که این نوع سعادت ظاهری دنیائی غرب با عدم رعایت مسائل دینی و اعتقادی - منجر به سعادت واقعی روح بشر وآماده شدن برای زندگی ابدی نمیشه اما الان با وجود گذر غرب از همه خط قرمزهای اعتقادی و... متاسفانه در سعادت دنیائی عموم انسانها هم ناکارآمد بوده -معترضان این اقتصاد الان تو غرب حداقلها رو میخواهند نه بیشتر- من نتیجه مورد نظر خودم رو تو همون جمله اول بالا از شما گرفتم و به نظرم فروپاشی یک نظام نه در منفی شدن تراز ثروت اون بلکه در شکست اون در اقناع عناصر تشکیل دهنده خودش به ادامه راهه ( تو ما هم فروپاشی بهمین صورت میتونه رخ بده)- الان نبض حرکت سرمایه داری غرب تو دست بانکها و شرکتهاست و دقیقا همونها هم به مشکل خوردند - این تلاطمها به مثال یک نشان از شدت بیماری یک فرد است و یک مدت دیگه با بحرانهای عمومی و جنگ بهم میپیچه و کل گیتی شاهد تلاطم و خرابی آثار اون میشه این نظر من بود و البته نظرات شمارو هم کلا نفی نمیکنم و به نظرم اونها هم در جای خودشون قابل طرح و دفاعه اما نتیجه گیری کلی که درنظر شما هنوز این اقتصاد رو سالم و پویا و درنهایت دارای یک اشکال (بهم چسبیدگی) میدونید رو من مثل شما نمیبینم و وضع رو خیلی بحرانیتر از اینها حس میکنم دوست داشتم نظراتم مستند تر باشه و چند مقاله رو هم داشتم حاضر میکردم اینجا بذارم اما بعد منصرف شدم چون احساس کردم فاصله بین ما در نگرش یک مطلب از دوزاویه است من از بعد اخلاقی و انسانی و نهایتا دینی و درکنار اونها فنی به مطلب نگه میکنم و شما از بعد تقریبا عمدتا فنی موفق باشید
  14. [quote][quote]اگر مقدمه یک فروپاشی خارج شدن سیستم موجود از وضع تعادل و عدم مقبولیت عمومی باشه این درحال رخ دادن است قضیه پول و قطع ارتباط دلار با طلا همانطور که دوستمون اقا مصطفی گفتند در جنگ جهانی اول رخ داده و آمریکا اعلام کرد که پشتوانه دلار نه طلا که اقتصاد آمریکاست اما موضوع اقتصاد جهانی الان دچار گرههای عمده ای شده اساس این اقتصاد آزاد بر تزریق مواد خام و بهره کشی از مردم متوسط جهت تولید ارزش افزوده روی این مواد خام است و درنهایت با یک سری معادلات خاص هم ارزش این مواد خام به بهای غیر واقعی و هم ارزش این فعالیت انسانی به بهای کمتر و کمتر به افراد پرداخت میشه و دائما این ارزش افزوده و انباشت ثروت به سمت طبقه اندک سرمایه دار میره حالا وضعت این رقابت درسطح جهان دچار یک چالش جدی شده و اونهم اینه که بخشی از این سرمایه که در میانه راه سهم حفظ و بقاء نیروهای انسانی میشد داره از غرب به سمت شرق و عمدتا چین میره و عملا طبقه متوسط غرب شغلهاشون رو ازدست میدهند و توازن درآمد و سود دراونها بهم خورده و اقتصاد آمریکا دیگه مولد اقتصاد جهانی نیست و برعکس تبدیل به یک بهره کش از این اقتصاد جهانی شده و داره بابازی با ارزش پول و مدیریت بحرانهای جهانی با کلک و ترفند خوش رو سرپا نگه میداره این هم تا مدتی میتونه برای دنیا قابل تحمل باشه اما بهر حال زمانی که دیگه دلار ارز قابل اعتمادی نباشه عملا کشورهائی مثل چین مجبور میشوند اون رو جایگزین کنند اما مشکل اینه که بعد از بحران آمریکا در اروپا هم این بحران نمود پیدا کرد و مشخص شد اقتصاد جهانی همونطورکه گردش مالی و گردش سود رو تسهیل کرده- گردش بحران رو هم تسهیل کرده و نمونه اون بحران چند سال پیش کره بود که به وضعی رسید که مردم طلاهاشون رو برای نجات اقتصادشون هدیه میکردند باید به این باور رسید که اقتصاد سرمایه داری هم قادر به اداره دنیا حتی نسبتا عادلانه نبوده و آنچه که درچند دهه قبل بعنوان موفقیتهای این نظام از اون یاد میشد در شرایطی بود که بسیاری از مشکلات اون درسایه جنگ سرد خفته بود و به محض فروپاشی شرق - کشورهای بلوک غرب هم شروع به بهره کشی از هم و مردمانشون کردند و الان طوری شده که دیگه از فقیر شدن مردم خودشون به قیمت ثروتمند شدن سرمایه دارهاشون ابائی ندارن و این همون اشتباهیه که سرنوشت محتوم اونهارو رقم میزنه و اونهم نارضایتی عمومی و سست شدن ریشه های پائین بنای این اقتصاد است نقطه شکست این اقتصاد فقط باور عمومیه و اگه طبقه متوسط جهانی این رو باور نداشته وبرای اون تلاش نکنند سکته اقتصادی برای این اقتصاد رخ میده و به نظر من اینها همه مقدمه اینه که مردم جهان با همه وجود درخواست یک نجات بخش رو داشته باشند تا وقتی ذخیره الهی ظهور کرد کسی فکر نکنه اونچه که هست ایرادی نداره این سنت الهیه که کمک و امداد خودشو درزمانی که واقعا همه بخواهند بفرسته[/quote] تحلیل شما خیلی جدی تر و واقعی تر از مقاله ی بالا بود ببخشید اینا رو از خودتون گفتین یا جایی خوندین؟[/quote] با تشکر از لطف شما دوست عزیز - این موارد ذکرشده نظر این حقیر بوده و از جائی استفاده نکردم اما اطلاعات مستنده - حالا ببینیم جناب مصطفی در ادامه مباحثاتمون به چه جمعبندی ما رو میرسونند و آیا موافق کلی این موارد هستند یا خیر - شاید هم ایشون بنده رو قانع کردند تا دنیا رو اززاویه دید ایشون طور دیگه ای ببینیم - خدا بهتر میدونه
  15. [quote]جناب طاهاي گرامي؛ اشتباه نفرمايين. شعار ليبرال دموكراسي، به هيچ وجه برابري نيست. اساساً مفهوم عدل و عدالت در نظام مبتني بر اقتصاد سرمايه داري و بالكل نظام هاي ليبراليستي، وجود نداره. نه در عمل، بل حتي در شعار هم نيست. اساساً مفهوم عدالت هم اين نيست كه به هركس، يكسان برسه. والا فرق كسي كه مولد هست با كسي كه مولد نيست چي هست؟!! اصل و اساس نظام سرمايه‌داري، بر روي مولد بودنه. يعني كسي كه سرمايه‌ي بيشتري داشته باشه از راه مشروع (يعني مثلاً صاحب صنعت باشه، صاحب رسانه باشه و ... بالكل منفعت رسان به اقتصاد كشورش)، ارج و قرب بالاتري داره و دولت هم بيشتر هواش رو داره كه البته تزي بسيار منطقيه. ولي كسائي كه قدرت اقتصادي كمتري دارن، طبيعيه كه تشكيل دهنده‌ي اكثريت بي‌نفع به حساب ميان. ولي اين هم باز طبيعيه. بسيار فرق هست بين شماي كارخونه داري كه چندين هزار نفر رو سر كار مي‌بري و چندين ميليارد به اقتصاد كشورت كمك مي‌كني، با كسي كه صبح تا بعد از ظهر سر كار مي‌ره كه صرفاً حقوقي دربياره و زندگي رو بچرخونه و طبيعتاً صرفاً در حد و اندازه‌ي كاري كه انجام مي‌ده، مي‌تونه مفيد باشه. طبيعت عدالت هم به اين نيست كه به اون كارمنده، در حد اون رئيس كارخونه توجه بشه. چرا كه اگه تفاوتي نباشه (مثل نظام‌هاي كمونيستي)، انگيزه‌اي براي مولد و خلاق بودن وجود نداره و هركس در هرجايي كه باشه، يكسان دريافت مي‌كنه و سهم مي‌بره. پس يك نظام ليبراليستي، هيچگاه به دنبال قسط و عدالت نيست و اساساً اين مفهوم درش اصلاض به هيچ وجه وجود نداره. ولي نگاه شرقي ما به مسائل، هميشه باعث مي‌شه كه نقاط قوت نظام‌هاي غربي رو به عنوان نقاط ضعف بپنداريم!! بطور مثال بيكاري (كه يك نوع سياست كنترلي تورم هست) رو مبناي بدي مي‌دونيم؛ حال اينكه ما هم بيكاري فراوان داريم و هم تورم سرسام‌آور‌. اگه بيكاري در امريكا حتي مثلاً 10 ميليون نفر باشه، تازه مي‌شه 3% جامعه‌اش. ولي ما طبق آمارهاي دولتي، بالاي 12% بيكاري داريم. تازه با تغيير فرمول محاسبه‌ي بيكاري و در نظر گرفتن اينكه بيشتر كسائي كه سر كار مي‌رن، يا كارمند دولت هستن (يعني بار سنگين هزينه‌هاي دولتي!!)، يا كسائي هستن كه تحت شرايط مساعدي سر كار نيستن؛ بطور مثال كارگران ساختماني، يا توليدي مثل كفاشي و لباس كه از حقوق مناسبي برخوردار نيستن و عمدتاً بيمه هم نيستن، يا مشاغل كاذب و غيرمولد و ...! اين طبيعيه كه وقتي بحران‌هاي اقتصادي شكل بگيره، برخي بيكار مي‌شن و اون جماعت بيكار هم ناراضي. ولي مهم اينجاست كه مجموع سياست‌ها، به نفع كشور باشه؛ نه اشخاص. چون اين كشور هست كه آينده رو تأمين مي‌كنه، نه فرد. به عبارت ديگه، رضايت عمومي ارجحيت داره بر رضايت فردي. والا اگه ما بخوايم اعتراض چند صد نفر يا چند هزار نفر (در كشوري 310 ميليوني) رو ملاك و مبناي فروپاشي درنظر بگيريم، پس بايد بگيم كه ايران عزيزمون چند ساله دچار فروپاشي شده و خودش خبر نداره!! چون روزي نيست كه جلوي خيابون پاستور، تجمعي از كارگران مختلف نباشه. يا جلوي وزارت صنايع، يا حتي مجلس! تازه اين رو هم بايد در نظر بگيريم كه اساساً وزارت كشور ما، اصلاً و ابداً به اين سادگي‌ها مجوز تجمع به هيچ‌كس رو نمي‌ده (يعني عمده‌ي تجمعات ما، خود به خود مي‌ره به سمت تجمعات غيرقانوني) و نيروي انتظامي و ساير برادران!! عزيز هم همواره به مسئله‌ي اعتراض‌هاي اقتصادي، نگاه امنيتي دارن و كوچكترين تجمع و اعتراضي رو سريعاً با روش‌هاي خشن، سركوب مي‌كنن و نمي‌ذارن دامنه‌دار بشه (مثل برخورد با معلمان در چند سال قبْل). ولي با اين وجود، باز هم اعتراضات اقتصادي رو هر روزه شاهد هستيم. آمار تورم و بيكاري ما هم كه بسيار بالاست. رشد اقتصادي‌مون نزديك به صفر شده. بيكاري هم روز به روز بيشتر شده. بسياري از صنايع‌مون با تعديل نيرو و ورشكستي كارخانجات مواجه بوده. بسياري از صنايع و كالاهاي توليدي اصلي و اساسي‌مون (مثل نساجي، فرش، چاي، برنج، ميوه‌جات و ...)، يا نابود شدن، يا در حال نابودي هستن و يا حداقل وضع چندان خوبي ندارن و بدون كمك دولت، امكان حيات ندارن، بانك‌هاي دولتي ما تماماً ورشكسته هستن و با وام‌هاي مشكوك الوصول چند ساله چند هزار ميلياردي، عمدتاً بدون كمك دولت ناي نفس كشيدن رو هم ندارن و خيلي زود سقوط مي‌كنن و بسياري موارد ديگه. حالا اگه مي‌خوايم نظام سرمايه‌داري رو بكوبيم، بايد ببينيم وضع اونا بهتره يا وضع ما!! اگه فكر مي‌كنيم اون مسائل، باعث سقوط نظام‌شون مي‌شه، پس بايد كمي هم نگاه‌مون رو به داخل معطوف كنيم و ببينيم آيا وضع ما بهتر از اوناست كه انتظار داريم در نبود اونا، ما به قدرت برسيم؟!! يا اگه هر كشوري با اعتراض چند هزار نفر بخواد فروپاشيده شه، آيا فقط اسم اون كشور ايالات متحده خواهد بود؟!! پس بهتره كمي از دامنه‌ي احساسات‌مون و بالاخص شعارگرايي‌مون بكاهيم و اين رو بدونيم كه امپرياليسم در طول تاريخ، همواره بوده. هربار هم به شكل و لباسي دراومده (شكر خدا قبلاً خود ما هم بوديم!! ولي مي‌دونين كه!! ماها امپرياليست عادل بوديم و براي آزادي و دموكراسي، به كشورهاي ديگه لشكركشي مي‌كرديم و از فرط دموكراسي، اونا رو به خودمون وصل مي‌كرديم!!!). روزگاري روم بوده، روزگاري فرانسه، انگليس، پرتغال، اسپانيا، روسيه، آلمان نازي، شوروي و البته ايالات متحده!! پس قطعاً اگه امريكا كاملاً فرو پاشيده شه و پودر و دود بشه، باز هم امپرياليستي ديگه جايگزينش خواهد شد و قرار نيست مثلاً قرعه‌كشي شه و اسم ما از تو لپ لپ دربياد و به اين اميد بشينيم!! قرار هم نيست خلاء قدرت، باعث قدرتمند شدن ما بشه!! پس، همون طور كه در تاپيك برادر نجف نيز عرض كردم، زماني مي‌تونيم براي آينده دندان تيز كنيم و كارد و چنگال بدست بگيريم كه خودمون به حداقل‌ها برسيم و قدرتمند بشيم، بعد به انتظار خلاء قدرت بنشينيم. والا قدرت بعدي هم كه بياد، قطعاً رفتاري بهتر از اين با ما نخواهد داشت!![/quote] دوست عزیز صحبتهاتون متین اما نمیدونم کجا از صحبت من اینو برداشت کردید که منظور از عدالت نسبی یعنی مساوات؟ حتی تو دین ما هم روایت از امیرالمومنین علیه السلام هست که می فرمایند " لو ساووا هلکوا" اگر مساوی بشوند هلاک می شوند و درقرآن هم حضرت باری تعالی صراحتا تقدیر خودشون رو دراختلاف رزق بیان کردند منظور از عدالت نسبی همونیه که شما گفتید یعنی هرکسی باندازه تلاشی که می کنه و نقشی که در سود آوری داره بطور نسبتا مناسبی بهره مند بشه - برای این موضوع قبل از جهانی شدن گسترده اقتصاد ؛ وضع داخلی هرکشور خیلی تعیین کننده بود و حتی اگر یک مهندس یا کارگر حرفه ای دستمزد بیشتری نسبت به مهندس چینی میگرفت اما باز هم شرکتها سود می بردند و اون آمریکائی هم شغلشو داشت اما در شکل گسترده اقتصاد جهانی و منطق بدون اخلاق سرمایه داری غربی - اونها حاضر شد مردم خودشون مشکل درآمد داشته باشند اما کالا با هزینه پائینتر در مثلا چین تولید بشه این موضوع اگرچه از نظر اولیه بدون اشکال بود و درراستای سود بیشتر کمپانیها درکنار رقابت شدید اونها معنی و مفهوم داشت اما باعث شد چرخه مالی در غرب دچار عدم توازن بشه ببینید من اینجا دارم بحث سیستمی میکنم و اصلا قصد مقایسه با اقتصاد خودمون رو ندارم - ما یک اقتصاد جزیره ای سنتی تو این دنیا هستیم که بدلیل همون مشکل شفاف نبودن و سیال نبودن اقتصادمون همونطور که از مزایای اقتصاد جهانی استفاده مطلوب نکردیم - از مضراتش هم به همین دلیل مثل مثلا کره جنوبی ضربه نخوردیم - لطفا این موضوع رو توجه کنید - اصلا نمیخواهیم بگیم ما الان وضعمون خوبه اما من که تو وسط صنعت هستم و کاملا از وضعیت اون و مشکلاتش خبر دارم دنبال بحث و چالش صنعت خودمون نیستم چون این تایپیک مربوط به این نیست اقتصاد غرب دروهله اول هم شکوفائی اقتصادی عمومی کشور ها را داشت و هم مرفه شدن قشر متوسط جامعه - در ادامه بدلیل اینکه این اقتصاد توسط افراد و شرکتها کنترل میشد - اونها از سیستمهای تعریف شده خودشون خارج شدند و سود موقت و زیاد رو به قیمت بهم خوردن زیر ساختهاشون ترجیح دادند و دچار یک حباب افزایش سود شدند - چیزی که درآمریکا رخ داد- و این بدلیل اینکه قابل تداوم نبود و سود دراز مدت نداشت همونطور که ابتداءا باعث رشد سریع سهامها شد بعدا باعث سقوط شدید اونها شد الان اقتصاد دنیا دچار مشکلات عدیده ای شده که تاثیرش رو رو مردم گذاشته- شما روی بیکاری دست گذاشتید اما مشکل فقط بیکاری نیست (اگرچه آمار شما هم به نظرم دقیق نیست)الان درآمدها با هزینه ها بالانس نیست یک کارشناس فرانسوی نزدیک به بازنشستگی با من سر یک پروژه همکاری میکرد که تو این پروژه سال 2007 به فرانسه رفتم - ایشون اون موقع یعنی قبل از این مشکلات شدید اقتصادی میگفت مردم تو فرانسه با کار فقط هزینه هاشون رو میدهند و تازه عده زیادی بیکارند-- من از کارخانه ای که برای بازدید رفتم سوال کردم گفتند درآمد یک مهندس متوسط حدود 2000 یورو در ماهه (کارگر کمتره حدود 1400 یورو )- از این مبلغ 30 درصدش برای مالیات میره- و حدود 600 یورو برای اجاره مسکن و همین حدود هم برای خورد و خوراک و هزینه های عمومی - عملا چیزی براشون نمیمونه - تازه بیکار هم زیاد بودند و تو برخی جاها چادر زده بودند - ایشون برعکس از درآمدش تو ایران خیلی راضی بود چون حقوقش اروپائی اما هزینه هاش آسیائی بود منظورم این نیست که ما الان وضعمون خوبه و اقتصادمون خوبه -من یک مقدار خواستم عمیقتر به ریشه های سرمایه داری نگاه کنیم ببینید مثال اقتصاد ما به اقتصاد جهان مثل سیستم کنترل هدایت سیمی میگ 29 به سیستمهای کنترل الکتریکی تورنادو میمونه- تو جنگ خلیج فارس سقوط تعدادی تورنادو بدون دلیل باعث حیرت کارشناسها شد- بعدا معلوم شد بدلیل امواج راداری و الکترومغناطیسی زیاد در محیط نوعی اثر ناخواسته روی سسیستمهای کنترل الکتریکی هواپیما- احتمالا بدلیل ایجاد الکتریسیته یا اخلالهای مشابه- رخ میده و باعث سقوط اونها میشه اما سیستمهای قدیمی کنترل سیمی از این مشکل مصون هستند- مثالهای دیگه ای هم هست مثل اخلال در رادارهای جدید و سالم موندن رادارهای قدیمی تر مثل سام 2 ما کل بورسمون یک درصد بورس دنیا سرمایه نداره اما تو همین سقوط بازار سهام دنیا سقوط نکرد- بگذریم که مشکلاتی هم توش هست اما بهرحال افت و خیز هاش درحد خودشه و ربط زیادی به سیستمهای اقتصاد دنیا و بورسهای دنیا نداره اقتصاد سرمایه داری تازمانی که برمبنای اصول خودشون هم پیش بره ممکنه به این زودیها به زمین نخوره - مشکل اونجاست که آمریکا بدلیل ضعیف شدن اقتصادش باید به اصول سرمایه داری تن بده و از رهبری اقتصاد دنیا کنار بره اما با ترفند داره جلو این کار رو میگیره - تو همین سقوط خود خواسته ارزش دلار اون 1000 میلیارد دلاری که چین اوراق قرضه گرفت و به اقتصاد آمریکا کمک کرد عملا 30 درصد ارزششو از دست داد و این یعنی یک نوع بازی با ارزش دلار به نفع اقتصاد آمریکا و به ضرر چین-حالا چین هم داره سعی میکنه از دلار بکنه و با ارز خودش معامله کنه (البته طول میکشه) الان اقتصاد دانان بزرگ غرب هم دچار چالش فکری شدند- اکثر کشورهای غربی برخلاف رشد قوی قبلی اقتصاد خودشون الان دچار رکود شدند و درشرایطی که دیگه نمیتوانند با تعریف اقتصاد آزاد خودشون باصداقت عرصه رو به چین واگذارکنند دارند با قوانین ضد دمپینگ و نیز با بازی با ارزش ارز برخلاف تعریف خودشون این بالانس رو ناعادلانه به نفع خودشون حفظ میکنند اقتصاد آمریکا قبلا دوبار دیگه دچار شوک شده بود و هربار به شکلی اون رو جمع کرده بودند درشرایطی که اقتصاد دانان برجسته دنیا هم از ناکارآمدی اقتصاد سرمایه داری برای رفع مشکلات فعلی خبر میدهند جالبه که ما هنوز فکر میکنیم این اقتصاد شفا بخشه قرآن میگه " ولا یجرمنکن شنآن قوم الا تعدلو- دشمنی با قومی باعث نشه که ناعادلانه رفتار کنید" ما باید از مزایای اقتصاد غرب استفاده کنیم اما از آزاد کردن سرمایه داری و کسب سود به هرقیمت جلوگیری کنیم ما تو همون فقره اول موندیم و میمونیم و اقتصاد ما رشد چشمگیر نخواهد داشت اما این به این معنی نیست که اقتصاد غرب بیمار نیست و مشکل نداره ترفند ارز بدون ارزش واقعی یک کلاه بزرگ تو اقتصاد غربه من هم موافقم که اگه آمریکا هم نابود بشه امپریالیسم خواهد بود اما هیچکس باور نداره تو این شرایط این غول اقتصادی و نظامی و صنعتی دنیا به این زودیها از نفس بیوفته اما من عرضم این بود که خارج شدن از توازن و عدم مقبولیت عمومی ( عمومی نه جند هزار نفر منظورم جهانیه ) شروع فروپاشیه اما این روند ممکنه جندین سال یا جند ده سال طول بکشه - البته معمولا با رفتارهای غلط این روند میتونه تسریع بشه من نظرم خارج از احساساته اما از نظر اعتقادی این رو باور دارم که همونطور که ما اعتقاد داریم با ظهور امام زمان این بساط برچیده خواهد شد- اما قبل از اون قطعا انسانها با سنت های الهی ادب میشوند و خواهند فهمید که نمیتوانند خودشان سعادت حتی دنیائی خودشان را با فاصله گرفتن از دین تامین کنند- جالبه که برخی کارشناسان غربی الان به سمت بانکداری بدون ربا رفتند و مشکل اقتصاد غرب رو در ربا میدانند
  16. اگر مقدمه یک فروپاشی خارج شدن سیستم موجود از وضع تعادل و عدم مقبولیت عمومی باشه این درحال رخ دادن است قضیه پول و قطع ارتباط دلار با طلا همانطور که دوستمون اقا مصطفی گفتند در جنگ جهانی اول رخ داده و آمریکا اعلام کرد که پشتوانه دلار نه طلا که اقتصاد آمریکاست اما موضوع اقتصاد جهانی الان دچار گرههای عمده ای شده اساس این اقتصاد آزاد بر تزریق مواد خام و بهره کشی از مردم متوسط جهت تولید ارزش افزوده روی این مواد خام است و درنهایت با یک سری معادلات خاص هم ارزش این مواد خام به بهای غیر واقعی و هم ارزش این فعالیت انسانی به بهای کمتر و کمتر به افراد پرداخت میشه و دائما این ارزش افزوده و انباشت ثروت به سمت طبقه اندک سرمایه دار میره حالا وضعت این رقابت درسطح جهان دچار یک چالش جدی شده و اونهم اینه که بخشی از این سرمایه که در میانه راه سهم حفظ و بقاء نیروهای انسانی میشد داره از غرب به سمت شرق و عمدتا چین میره و عملا طبقه متوسط غرب شغلهاشون رو ازدست میدهند و توازن درآمد و سود دراونها بهم خورده و اقتصاد آمریکا دیگه مولد اقتصاد جهانی نیست و برعکس تبدیل به یک بهره کش از این اقتصاد جهانی شده و داره بابازی با ارزش پول و مدیریت بحرانهای جهانی با کلک و ترفند خوش رو سرپا نگه میداره این هم تا مدتی میتونه برای دنیا قابل تحمل باشه اما بهر حال زمانی که دیگه دلار ارز قابل اعتمادی نباشه عملا کشورهائی مثل چین مجبور میشوند اون رو جایگزین کنند اما مشکل اینه که بعد از بحران آمریکا در اروپا هم این بحران نمود پیدا کرد و مشخص شد اقتصاد جهانی همونطورکه گردش مالی و گردش سود رو تسهیل کرده- گردش بحران رو هم تسهیل کرده و نمونه اون بحران چند سال پیش کره بود که به وضعی رسید که مردم طلاهاشون رو برای نجات اقتصادشون هدیه میکردند باید به این باور رسید که اقتصاد سرمایه داری هم قادر به اداره دنیا حتی نسبتا عادلانه نبوده و آنچه که درچند دهه قبل بعنوان موفقیتهای این نظام از اون یاد میشد در شرایطی بود که بسیاری از مشکلات اون درسایه جنگ سرد خفته بود و به محض فروپاشی شرق - کشورهای بلوک غرب هم شروع به بهره کشی از هم و مردمانشون کردند و الان طوری شده که دیگه از فقیر شدن مردم خودشون به قیمت ثروتمند شدن سرمایه دارهاشون ابائی ندارن و این همون اشتباهیه که سرنوشت محتوم اونهارو رقم میزنه و اونهم نارضایتی عمومی و سست شدن ریشه های پائین بنای این اقتصاد است نقطه شکست این اقتصاد فقط باور عمومیه و اگه طبقه متوسط جهانی این رو باور نداشته وبرای اون تلاش نکنند سکته اقتصادی برای این اقتصاد رخ میده و به نظر من اینها همه مقدمه اینه که مردم جهان با همه وجود درخواست یک نجات بخش رو داشته باشند تا وقتی ذخیره الهی ظهور کرد کسی فکر نکنه اونچه که هست ایرادی نداره این سنت الهیه که کمک و امداد خودشو درزمانی که واقعا همه بخواهند بفرسته
  17. این موضوع به راحتی میتوانست حل شود اونهم تحویل پنهانی و توی شک و ابهام گذاشتن دشمن مثل بعضی سلاحهای دیگه ای که گرفتیم و کسی نمیدونه اما دوستان نادان در سال 87 وقتی پنهانی داشتیم سیستم را میگرفتیم قضیه رو لودادند - چه کنیم که وقتی دشمن هم نمیتونه کمر مارو خم کنه متاسفانه دوست میتونه - وقتی ما رادارهای سیستمها رو گرفته بودیم وداشتیم موشکها رو میگرفتیم نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس آقای محمد اسمائیل کوثری جلوی خبرنگارها این تحویل رو تایید کرد و بعدش به شدت اسرائیل و آمریکا به روسیه شکایت کردند و بعد دیدند خودشون نمیتونند با تهدید جلو روسیه رو بگیرند با کمک عربستان قضیه رو فیصله دادند و امارات و عربستان رفتند چند قرارداد رو به شرط عدم تحویل اس 300 با روسیه بست اینجا هم ما باز اشتباه کردیم و خودمون به خودمون ضربه زدیم متاسفانه یه کار بهتر هم میتونستیم بکنیم که نکردیم و اونهم این بود که همون موقع قرارداد سنگینتر نظامی با واسطه کشور دیگه ببندیم که اونقدر این کار دیر انجام شد که الان دیگه به ونزوئلاهم نمیدهند خلاصه ما از بیکفاتی و نادانی خودمون داریم میخوریم و گذاشتیم روسهای نامرد هم بیفتند تو دامن عربها و اسرائیل که البته قبلا هم بودند اما لااقل قبلا متوازنتر حرکت میکردند و دولت ما هم با تند رفتن کار اونها رو هم راحت کرد
  18. [quote]يكي از موثر ترين سلاح هاي ضد تانك امروز جاولين است كه با سرمايه گذاري مشترك شركتهاي ريتيون و لاكهيد مارتين ساخته شده.جاولين يك سيستم ضد زره انفرادي است كهقابليت قرار گرفتن؛هدف گرفتن و شليك از روي شانه ي سربازان را داراست.هم چنين ميتوان ان را بر روي انواع خودروهاي سبك؛ابي خاكي يا تانك نصب نمود. در سال 1989 ارتش امريكاقرار دادي با شركتهاي ريتيون و لاكهيد مارتين منعقد كرد كه ميبايست اين دو شركت با توسعه ي سيستم جاولين ان را براي جايگزيني بجاي دراگون(ام 47)اماده ميكردند.در اين راستا شركت ريتيون عهده دار ساخت و طراحي سيستم هاي فرمان اتش؛راهبري الكترونيكي و نرم افزار گشت و شركت لاكهيد مارتين متعهد به طراحي و ساخت سيستم هدف ياب موشك؛طراحي موشك و مونتاژ ان گرديد. در سال 1994 وارد فاز توليد انبوه قرار گرفت و تا اين لحظه بيش از 9000 قبضه از ان توليد شده است. جاولين كارايي بالاي خود را در جنگ عراق به نمايش گذاشتو ارزش رزمي خود را ثابت كرد. همچنين در ژانويه 2003 انگليس هم اعلام كرد قصد خريد اين سيستم ضد زره را دارد. در نوامبر 2004 امارات قرار دادي براي خريد 100 لانچر و 1000 موشك بست و عمان نيز در ژانويه 2005 اقدام به خريد 100 لانچر و 100 موشك نمود.[color=red]ايران نيز در حال استفاده از ار پي جي (7) 50 ساله است[/color]!!!! : اگر توضيحات كاملتري خواستين بگين در خدمتم. حال اقایون به نظر شما جاولین بهتره یا این کورنت من اطلاعاته فراوانی در مورد کورنت ندارم با عرض معذرت می خوام این سوال رو داشته باشم ایران در ضمینه ساخت جاولین کاری کرده یا به همین کورنت بسنده کرده من این تاپیکو نزدم ولی منتظره راهنمایی های شما در این مورد هستم جیگرا [/quote] ببین دوست عزیز الان کورنت داره تو ایران تولید میشه و با همین موشک مرکاوا 4 شکار شد- حالا شما چه خوشتون بیاد یا نه این موشک یکی از ابزارهائی بود که درکنار ایمان حزبا لله و تاکتیکهای اونها -سرنوشت جنگ 33 روزه رو عوض کرد(البته از موشک توفان 2 هم نام برده شده ) راجع به آرپی جی هم اشتباهم میکنید ما الان نسلهای جدیدی از موشک ضد تانک داریم که آرپی جی پیشش هیچه- البته برای استفاده علیه سنگرها - نفربرها و... همون آرپی جی هم کاربرد داره و بهتر از هیچیه اما وضعیت موشک کورنت بین موشکهای نوین اگرچه در رتبه بالائی است اما دارای مواردی هم هست که ممکن است موشکهای دیگر از اون برتر باشند سیستم هدایت توسط لیزر باعث امکان کشف منبع لیزر و اقدامات مقابله ای باهاش میشه درصورتی که درrbs-70 این وضعیت بسیار بهتره و موشک , پرتاب کننده رو میبینه و لیزر روی اون نصبه ازطرفی جاولین دارای سیستم هدفیابی حرارتیه که قابل اخلاله اما مزیت لانچ نرم اون مانع شناسائی پرتاب کننده شده و اوج گیری اون قبل از اصابت به هدف و حمله از بالا وضعیت اون رو ممتاز میکنه چون تانکها از بالا آسیب پذیر تر از بغل هستند ضمنا ما مگه جاولین داریم که روش کار کنیم؟ مگه اینکه اون جاولین هائی که تو عراق مفقود شد به دست ما رسیده باشه که باید دید
  19. همه موارد این مقاله احتمالیست و اصولا نباید قطعیت داد جهت مقداری روشن شدن ذهن دوستانی که با استفاده از علم حروف در قرآن اطلاعات کمتری دارند یک روایت رو عرض میکنماصل متن عربی رو آوردم که کسی شک نکند) و في تفسير العياشي : خيثمة الجعفي ، حدثني أبو لبيد المخزومي قال : قال أبو جعفر ( عليه السلام ) : يا أبا لبيد إنه يملك من ولد العباس اثنا عشرة ، يقتل بعد الثامن منهم أربعة تصيب أحدهم الذبحة فتذبحه ، هم فئة قصيرة أعمارهم ، قليلة يا أبا لبيد إن في حروف القرآن المقطعة لعلما جما ، إن الله تبارك و تعالى أنزل : " ألم ذلك الكتاب " فقام محمد ( صلى الله عليه و آله ) حتى ظهر نوره ، و ثبتت كلمته ، و ولد يوم ولد و قد مضى من الالف السابع مائة سنة و ثلاث سنين ، ثم قال : و تبيانه في كتاب الله في الحروف المقطعة إذا عددتها من تكرار . و ليس من حروف مقطعة حرف ينقضي أيام ، إلا و قائم من بني هاشم عند انقضائه . ثم قال : الالف واحد و اللام ثلاثون و الميم أربعون و الصاد تسعون ، فذلك مائة واحدى و ستون ، ثم كان بدو خروج الحسين بن علي ( عليه السلام ) " ألم الله " ، فلما بلغت مدته قام قائم ولد العباس عند " المص " ، و يقوم قائمنا عند النقضائها ب " الر " فافهم ذلك و عه و اكتمه ( 1 - تفسير العياشي : ج 2 ص 3 ح 3 . 2-تفسیر تفسير كنز الدقائق ص 6 این متن هم مال سایت راسخون هست - اگر بادقت بخوانید میبینید که عین روایت بالا اومده اما تو برداشت ازش اختلاف هست - مشاهده میکنید که در علم الحروف هم احتمالات مختلفی وجود دارد که نشان از خطای بالا در تعیین دقیق یک موضوع دارد و تفسیر صحیح کلام معصوم برای غیر ایشان کاملا روشن نیست تازه اگر بداء را هم لحاظ کنیم این اخبار هم می تواند تغییر کند زمان ظهور در این باره می توان در چند سطح سخن گفت و سپس به نقد و گزینش آنها پرداخت: سطح اول: تعیین زمان دقیق ظهور به روز و ماه و سال، که البته راهی به دانستن آن نیست و در هیچ متن دینی از آن یاد نشده بلکه برعکس، روایات فراوانی بر نفی توقیت و لعن تعیین کنندگان وقت، وارد شده است. پیش از این دانستیم نهان بودن زمان دقیق ظهور، خود یکی از حلقه های زنجیره برنامه الهی است که فرصتی را برای پیروزی امام مهدی علیه السلام و یارانش در مأموریت جهانی فراهم می آورد؛ زیرا اصل غافل گیری از مهم ترین علل پیروزی ایشان می باشد. سطح دوم: تعیین زمان ظهور به طور اجمال؛ مانند این که بگوییم: زمان ظهور وقتی است که خداوند اراده فرماید؛ یا هنگامی است که شرایط آن فراهم آید؛ یا زمانی است که نشانه های نزدیک آن واقع گردد و یا... همه این امور درست است؛ ولی خواسته ما را تأمین نمی نماید. سطح سوم: به دست آوردن تاریخ ظهور به طور اجمال و یا تفصیل از برخی واژه های قرآن کریم یا، از طریق قوانین علم حروف که برخی از حکما و صوفیه با آن آشنایند و برآنند که به مدد این علم می توان بر حقایق ناشناخته، آگاهی پیدا کرد. گروهی از عالمان مسلمان، برای تعیین زمان ظهور از این قوانین بهره برده اند. یکی از آنان محی الدین بن عربی است که چنین سروده است: إذا دار الزّمان علی حروف ببسم الله فالمهدیّ قاما و یخرج بالحطیم عقیب صوم دلا فاقرأه من عندی السّلاما " 1 ". هر گاه چرخ روزگار به حروف بسم الله رسد، مهدی قیام کرده و پس از ماه رمضان از حطیم (مساحت میان حجرالأسود و مقام ابراهیم) ظاهر خواهد شد. اگر او را دیدی از جانب من سلامش رسان. وی در اینجا کوشیده است زمان ظهور را از حروف تشکیل دهنده «بسم الله» کشف نماید شیخ عبدالرحمن بسطامی نیز گفته است: و یخرج حرف المیم من بعد شینه بمکّة نحوالبیت بالنّصر قد علا فهذا هو المهدیّ بالحقّ ظاهر سیأتی من الرّحمن للخلق مرسلا " 1 ". حرف میم در مکه و در کنار بیت الله الحرام با پیروزی ظاهر خواهد شد. این مهدی است که به حق از سوی خداوند رحمان به جانب خلق فرستاده شده است. فهم این رمزها- در صورت درستی آن- جز برای کسی که به خوبی با شیوه استخراج آنها آشناست، ناممکن می باشد. پردامنه ترین تلاشی که در این زمینه مشاهده می شود، توضیحی است که علامه مجلسی به دنبال نقل روایتی از امام محمّدباقر علیه السلام آورده است. ابولبید گوید: حضرت باقر علیه السلام به من فرمود: یا أبا لبید، إنّ فی حروف القرآن المقطّعة لعلماً جمّاً. إنّ الله تعالی أنزل «الم، ذلک الکتاب» فقام محمّد صلی الله علیه و اله و سلم، حتّی ظهر نوره و ثبتت کلمته و ولد یوم ولد، و قد مضی من الألف السّابع مدئة سنة و ثلاث سنین. ثمّ قال: و تبیانه فی کتاب الله فی الحروف المقطّعة، إذا عددتها من غیر تکرار، و لیس من حروف مقطّعة حرف ینقضی إلّا و قیام قائم من بنی هاشم عند إنقضائه. ثمّ قال: ألألف واحد و اللّام ثلاثون و المیم أربعون، و الصّاد تسعون، فذلک مأة و احدی و ستّون. ثمّ کان بدء خروج الحسین بن علیّ علیه السلام ألم الله ...فلمّا بلغت مدّته قام قائم و لدالعبّاس عند «المص» و یقوم قائمنا عند إنقضائها ب«الر». فافهم ذلک وعه واکتمه. " 2 ". ای ابو لبید در حروف مقطعه قرآن دانش سرشاری است وقتی خداوند «الم ذلک الکتاب»را نازل فرمود، محمد صلی الله علیه و اله و سلم قیام کرد تا آنجا که نور وجودش آشکار گشت و سخنانش در دل مردمان جای گرفت. هنگام ولادت او هفت هزار و صد و سه سال از زمان هبوط آدم علیه السلام برکره خاک می گذشت. سپس فرمود: وقتی حروف مقطعه قرآن را بدون تکرار شمارش کنی، این مطلب را می یابی هیچ یک از این حروف نمی گذرد جز این که یکی از بنی هاشم در موقع گذشتن آن قیام می کند. آنگاه فرمود: «الف» یک، «لام»سی، «م» چهل و «المص» نود می باشد که جمعاً صد و شصت و یک می شود. بعد از آن ابتدای قیام امام حسین علیه السلام «الم الله ...» بود؛ وقتی مدت او به سر رسید، قائم بنی عباس در زمان «المص» قیام می کند و چون آن بگذرد، قائم ما در «الر» قیام می کند. پس آن را دریاب و در خاطر بسپار و از دشمنان پوشیده دار. علامه مجلسی پس از نقل این روایت، سخنی طولانی می آورد و برخی از تعیین اوقات در این روایت هم چون بعثت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم را مطابق با واقع می داند. در اینجا بخش هایی از توضیحات وی را که مربوط به امام مهدی علیه السلام است می آوریم: اینکه فرمود: «قائم در الر قیام می کند» چند احتمال در آن می رود: 1ـ از اخباری باشد که «بدا» در آن راه دارد و تحقق آن مشروط به شرطی است که چون تحقق نپذیرفته، معنی خبر هم که مشروط آن باشد، متحقق نگردیده است. چنان که اخبار این گفتار بر آن دلالت دارد. 2ـ«الر» در اصل «الم» بوده و به اشتباه «الر» نوشته شده و مبدأ تاریخ آن نیز، زمان آشکار شدن نبوت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم یعنی نزدیک بعثت آن حضرت است؛ مانند«الم». و مقصود از قیام قائم هم، قیام امام زمان علیه السلام به امر امامت در خفا و پنهان است؛ زیرا امامت آن حضرت در سال 260هجری به وقوع پیوست. پس هنگامی که یازده سال قبل از بعثت را نیز بر آن بیافزاییم با عدد «المر» موافق خواهد بود. 3ـ مقصود، همه «الر»هایی است که در قرآن ذکر شده است؛ زیرا «الر» در ابتدای پنج سوره قرآن آمده و جمع کل اعداد آن هزار و یکصد و پنجاه و پنج است. مؤید این سخن آن است که وقتی امام علیه السلام «الم» را ذکر فرمود، چون مقصودش یکی از آن ها بود، لفظ الله را هم با آنها آورد تا بفهماند که فقط ابتدای یک سوره منظور بوده [و آن هم سوره آل عمران است که آغاز آن «الم الله لا إله إلّا هو الحیّ القیّوم» می باشد] ولی «الر» این طور نیست؛ چه همه مکررات، مورد نظر بوده است. 4ـ مراد آن حضرت گذشتن تمام حروف مقطعه قرآن است که از «الر» شروع می شود ولی منظور اصلی، حذف اعداد «المص»است و بنا بر اول، جمع همه اعداد، هزار و ششصد و نود و شش می شود. " 1 ". و بنا بر دوم، هزار و پانصد و بیست و پنج. و براساس حساب مغاربه، بنا بر شمارش اول، دو هزار و سیصد و بیست و پنج می شود و بنابر شمارش دوم، دو هزار و یکصد و نود و چهار. این گونه حساب کردن با قانون کلی که آن حضرت بیان کردند، هماهنگی بیشتری دارد؛ زیرا ایشان فرمود: با گذشت مدت هر حرفی از حروف مقطعه قرآن، دولتی از بنی هاشم پدید می آید اما دولت آل محمد علیهم السلام آخرین همه دولت هاست. ولی این محاسبه از جهت لفظ بعید است و ما هم آن را نمی پسندیم. علامه مجلسی در ادامه می نویسد: این بود آنچه در شرح و حلّ این روایت مشکل به نظرم آمد. پس آن را دریاب و شکر نعمت را به جای آر. از خداوند می خواهم که از لغزش من در گفتار و کردار درگذرد. احتمالات دیگری نیز وجود دارد که ایشان نیاورده است و ما در اینجا برخی از آنها را می آوریم: 1ـ«قائم در زمان سپری شدن المص با الر قیام می کند»؛ یعنی زمانی که رقم المص به پایان می رسد، الر را حساب می کنیم. در نتیجه هر گاه رقم آن به سر رسد، قیام قائم علیه السلام حتمی است. پس اگر دانستیم که ارزش المص، صدوشصت و یک است، ارزش تمامی «الر»ها در قرآن کریم که پنج مورد می باشد. هزاروصدوپنجاه و پنج می شود، و مجموع این دو، هزار و سیصد و شانزده. این همان تاریخ هجری است که هشتاد سال قبل به پایان رسیده و حضرت ولی عصر علیه السلام هم در آن تاریخ ظهور نفرموده است. با این وجود ناگزیر باید این رقم را تاریخ پس از ولادت آن حضرت به حساب آوریم. تاریخ ولادت آن حضرت 255هجری است. پس در مجموع هزار و پانصد و هفتاد و یک می شود؛ یعنی امام مهدی علیه السلام پس از صدوهفتاد و پنج سال دیگر ظهور خواهد فرمود. " 1 ". 2ـ مقصود از «الر»، ارزش اسم های حروف آن است؛ یعنی: الف لام را (با صرف نظر از همزه که علمای حروف، به حساب نمی آورند) که در مجموع سیصد و هشتاد و سه می باشد. هر گاه این عدد را در پنج ضرب نماییم، حاصل آن هزار و نهصد و پانزده خواهد شد. اگر این عدد را تاریخ میلادی بینگاریم باید گفت که در این تاریخ امام علیه السلام ظهور نفرموده است و اگر آن را تاریخ هجری بدانیم یا آن را از تاریخ ولادت حضرت به حساب آوریم و یا ارزش «المص» را به آن بیفزاییم، تاریخ نسبتاً دوری خواهد شد. 3ـ مقصود، مرتبه بالاتری از اسما حروف کلمه «الر» باشد که ارزش مجموع آن، هفتصدوسی و شش می شود و هر گاه ارزش المص را نیز به آن بیفزاییم، هشتصدونودو هفت خواهد شد. این تاریخی است که حضرت در آن تاریخ، ظهور نفرموده است و هنگامی که عدد255(سال تولد امام علیه السلام)را به آن اضافه نماییم، هزاروصدوپنجاه و دو خواهد شد که در این تاریخ نیز ظهور رخ نداده است. هر گاه ارزش کلمه الر را در پنج ضرب نماییم، عدد سه هزار و ششصد و هشتاد به دست خواهد آمد که با اضافه نمودن ارزش المص، سه هزاروهشتصدوچهل و یک خواهد شد. هر دوی این تاریخ ها، از زمان ما بسیار دور است. این عدد را نیز می توان از زمان هجرت یا ولاد ت محاسبه نمود. حال اگر در کنار این احتمالات، پای حساب مغاربه را نیز به میان آوریم- همان طور که علامه مجلسی بر آن است - احتمالات بیشتری چهره می نماید و زمان حقیقی ظهور- آن چنان که خداوند در برنامه کلی خویش اراده نموده- در هاله ای از ابهام باقی می ماند. به هر روی، این خبر دارای کاستی های زیر است: الف) راوی آن ابولبید مخزومی است که علمای رجالی او را توثیق ننموده اند؛ در نتیجه خبر ضعیفی است که شایستگی اثبات تاریخی ندارد. ب)راویان بین ما و او ناشناس می باشند و نامی از هیچ کدام شان در میان نیست؛ به عبارت دیگر این خبر مرسل می باشد. ج)تفسیر حروف مقطعه قرآن کریم به پیشگویی حوادث آینده، بنا بر حساب جمل تنها یکی از وجوه تفسیری این حروف است که برخی روایات از جمله خبر ابولبید بر آن دلالت دارد. و گرنه اخبار دیگری نیز وجود دارد که این حروف را به گونه ای دیگر تفسیر نموده اند. این اخبار، مضمون خبر ابو لبید را رد کرده، آن را از قابلیت اثبات تاریخی ساقط می نمایند. در اینجا مناقشات دیگری نیز هم چون عدم وجود دلیل بر درستی علم حروف وجود دارد که ناگزیر باید کاوش در آن را به اهلش وانهاد. سطح چهارم: تکیه بر روایاتی که به روز و ماه ظهور اشاره دارد بی آن که به سال وقوع آن بپردازد. مناسب است این بحث را در چند محور سامان دهیم: محور اول: شناخت این گونه روایات و تلاش برای بهره برداری تاریخی از آنها. این روایات زیاد بوده و می توان از زوایای متعدد از آنها استفاده تاریخی برد. الف)تعیین سال ظهور به طور اجمال طبرسی به نقل از ابوبصیر آورده است که امام صادق علیه السلام فرمود: لا یخرج القائم إلّا فی وتر من السّنین: سنة إحدی أو ثلاث أو خسم أو سبع أو تسع. " 1 ". قائم جز در سال فرد، ظهور نمی کند؛ سال یکم یا سوم یا پنجم یا هفتم و یا نهم. ب)تعیین ماه و روز ظهور طبرسی از ابوبصیر نقل کرده است که حضرت صادق علیه السلام فرمود: ینادی باسم القائم فی یوم ستّ و عشرین من شهر رمضان و یقوم فی یوم عاشوراء و هو الیوم الّذی قتل فیه حسین بن علیّ علیه السلام ... " 2 ". در روز بیست و ششم ماه رمضان با نام قائم ندا داده می شود [سپس] او در روز عاشورا که روز کشته شدن حسین بن علی علیه السلام است، قیام می نماید... شیخ طوسی از ابوبصیر روایت کرده است حضرت صادق علیه السلام فرمود: إنّ القائم صلوات الله علیه ینادی إسمه لیلة ثلاث و عشرین، و یقوم یوم عاشوراء، یوم قتل فیه حسین بن علی علیه السلام " 1 ". بی گمان در شب بیست و سوم [ماه رمضان] به اسم قائم - که درود خدا بر او باد -ندا داده می شود و او در روز عاشورا که روز کشته شدن حسین بن علی علیه السلام، است قیام می کند. ج)تعیین اسم آن روز (از ایام هفته) شیخ طوسی به نقل از علی بن مهزیار آورده است که حضرت باقر علیه السلام فرمود: کأنّی بالقائم یوم عاشوراء، یوم السّبت... " 2 ". گویا در روز عاشورا که شنبه روزی است، قائم را می بینم... شیخ صدوق هم به نقل از ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که: یخرج القائم یوم السبّت، یوم عاشوراء، یوم الّذی قتل فیه الحسین علیه السلام. " 3 ". قائم در روز شنبه ای که مصادف با عاشوراست ظهور می کند؛ روزی که حسین - سلام خدا بر او باد - کشته شده است. محور دوم: قابلیت این اخبار برای اثبات تاریخی. پس از بررسی این گونه روایات درمی یابیم اخباری که از ظهور امام علیه السلام در سال های فرد سخن می گوید و نیز روایاتی که روز شنبه را روز ظهور می داند، گذشته از تعداد اندک، راویانی ناشناخته و نیز ضعیف را در زنجیره سندی خود دارد؛ بر خلاف روایاتی که ظهور را در روز دهم محرم الحرام می داند که تعدادشان زیاد و قابل اثبات تاریخی است. محور سوم: تلاش برای شناخت حکمت تعیین روز عاشورا(دهم محرم) برای رویداد ظهور. در این باره ضمن دو نکته به بحث و بررسی می پردازیم: نکته اول: به نظر ما مقصود اصلی از تعیین این روز، دو چیز است: 1ـ این روز، روز شهادت جدّ حضرت ولی عصر علیه السلام، امام حسین علیه السلام می باشد و قیام امام حسین علیه السلام و انقلاب امام مهدی علیه السلام در حفظ اسلام از فراموشی و نابودی اشتراک دارند. در حقیقت، قیام حسینی از مقدمات انقلاب مهدوی و پدید آمدن روز موعود می باشد. قیام حسینی، بخشی از برنامه کلی الهی است برای آماده سازی معنوی و شکوفایی اخلاص و بیداری در میان امت اسلامی با هدف پدید آمدن شماری کافی از مجاهدان مؤمن برای نبرد عدالت مدار جهانی به فرماندهی امام مهدی علیه السلام. از سوی دیگر انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام، به نوعی خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام و دفاع از آن امام مظلوم است؛ زیرا هر دو امام در هدف خویش که اجرای عدالت و براندازی بساط ستم و کفر می باشد، همداستان هستند. در این باره روایاتی وجود دارد که پس از این خواهد آمد. نام و یاد حضرت سیدالشهدا علیه السلام در میان امت اسلامی و همه آزادگان جهان در همه ادوار تاریخی، زنده و تپنده بوده و روح حماسه و جانفشانی و اخلاص را در کالبد بشریت دمیده است. بهترین فرصتی که می توان از امام حسین علیه السلام و اهداف والای او سخن گفت روز دهم محرم الحرام، روز عاشوراست. از این رو باید پذیرفت که تعیین این روز برای ظهور، طرحی حکیمانه و حساب شده است. 2) روز عاشورا به زمان برگزاری حج که کنگره جهانی مسلمانان است، نزدیک می باشد و موسم برپایی حج نیز یگانه فرصتی است که یاران مهدی علیه السلام می توانند به طور طبیعی و غیر اعجازی در مکه گردهم آیند. نکته دوم: در اخبار ندا و نیز در روایات تعیین وقت که پیش از این آوردیم، آمده است ندایی که به اسم مهدی علیه السلام است در ماه رمضان خواهد بود. در آن ماه افراد به طور معمول به طاعت پروردگار نزدیک تر و از نافرمانی او دورترند و چه بسا ندا در شب بیست و سوم ماه رمضان که شب قدر است، روی دهد؛ آن شب، جایگاه ویژه ای در آن ماه داشته، بهترین زمان برای عبادت و راز و نیاز با پروردگار است. اگر ظهور در روز دهم ماه محرم اتفاق افتد، فاصله زمانی بین واقعه ندا و رویداد ظهور، حدود یکصد و هفت روز خواهد بود. هر چند در روایات تصریح به این عدد نشده است اما نمی توان احتمال داد که ندا در ماه رمضان یک سال و ظهور در ماه محرم چند سال بعد رخ دهد. حتی این احتمال نیز نمی رود که بین آن دو یک سال فاصله باشد(یعنی پس از یک سال و سه ماه و هفت روز.) شاید بتوان با استفاده از روایات، مهم ترین دلیل دنبال هم آمدن این رویداد را آن دانست که «ندا» برای بیدار باش و اعلان قریب الوقوع بودن ظهور به مردم می باشد. این ندا گواه آن است که ظهور به زودی رخ خواهد داد و اگر نبود مصلحت بزرگی که در تأخیر آن تا روز دهم محرم وجود دارد و حکمتی که در آن روز نهفته است، بهتر بود که می پذیرفتیم روزهای اندکی پس از رویداد ندا، ظهور امام علیه السلام محقق می گردد. می توان تصور نمود که در این فاصله، اوضاع و احوال امت اسلامی و میزان تأثیرگذاری واقعه ندا در بین آنان و همچنین بازتاب های مورد انتظار و نیز واکنش یاران مخلص و شایسته امام مهدی علیه السلام چگونه خواهد بود. حقیقت آن است که هر مؤمنی که از بوته آزمایش الهی سربلند بیرون آمده باشد، در ندایی که به نام امام مهدی داده می شود، نخستین شراره های آتشفشان ظهور را خواهد دید و خود را برای یاری امام و مشارکت در بنیانگذاری دولت عدل جهانی آماده خواهد ساخت. یاران امام علیه السلام به شیوه معمولی به مکه می روند به طوری که نه شکی را برانگیزند و نه نگاهی را به خود جلب نمایند. آنها هم چون سایر مسلمانان به حج خواهند رفت و بدین ترتیب از مرزهای جغرافیایی عبور می نمایند " 1 ". و طبق برنامه حکیمانه الهی به هنگام ظهور در مکه خواهند بود. همه یاران امام علیه السلام از تمام نقاط جهان این چنین به مکه وارد می شوند تا آن که تعدادشان به شماری کافی برای آغاز نبرد عادلانه جهانی برسد آنها به همراه مردم حج خواهند گزارد و در حالی که هر لحظه انتظار ظهور را می کشند(البته اگر از روایات توقیت آگاه نباشند)، آن رویداد مبارک تا پس از ایام حج به تأخیر می افتد؛ حاجیان به کشورهای خود باز می گردند اما یاران مخلص که چشم انتظار ظهورند هم چنان در آن شهر مقدس باقی می مانند. آنها بی آن که با کسی درباره مأموریت خویش سخنی بگویند، ناچار می شوند تا زمانی که شاید هم به طور دقیق آن را ندانند، در آنجا بمانند. آنها هسته مرکزی و کادر اصلی ارتش رهایی بخش مهدوی اند. بنابر برخی روایات که در فصل آینده خواهیم آورد، حضور آنان در شهر مکه با موانعی قانونی روبرو می شود تا آنجا که این موضوع، مایه بحث و اختلاف در بین مسئولان آن شهر می گردد. این کشمکش تا روز عاشورا که روز ظهور است، ادامه خواهد داشت. بدین ترتیب فرصت کافی برای رفتن یاران امام علیه السلام به مکه آن هم به شکل طبیعی و نه اعجازی وجود دارد و از این رو روایاتی که از ظاهر آنها چنین بر می آید که این سفر به طور اعجازی انجام می گیرد، مخالف با قانون معجزات و نیازمند فهم و برداشت جدیدی است که در فصل بعدی به آن خواهیم پرداخت. محور چهارم: بیان برخی اشکالات و پرسش هایی که درباره توقیتِ مورد نظر در بحث قبلی مطرح می باشد و تلاش برای پاسخ به آنها. اشکال اول: دشمنان امام در برابر رویداد ندا چه موضعی خواهند گرفت؟ به نظر می رسد آنها بتوانند در فاصله زمانی بین ندا و ظهور، آمادگی مقابله با حرکت امام علیه السلام را به طور کامل کسب نموده و با شروع آن، در نطفه سرکوبش نمایند. با این وصف، امام مهدی علیه السلام چگونه از این دام می رهد؟ به این اشکال می توان در چند سطح پاسخ داد: سطح اول: دلیلی وجود ندارد که آن ندا به گوش همه برسد بلکه چون امری معجزه آسا است ممکن است شعاع و گستره آن طبق مصالح الهی، تنها محدود به یک منطقه باشد و یا فقط به گوش عده ای از مردم برسد. این مطلب با ظاهر اخباری که می گوید: «منادیی از آسمان به نام قائم ندا می کند و همه اهل مشرق و مغرب آن را می شنوند» یا «کسی از آفریده های خداوند که در او روحی دمیده شده، باقی نمی ماند مگر آن که آن صدا را می شنود» ناسازگار است. مگر آن که این روایات را خاص گروهی از افراد یا یک منطقه بدانیم؛ چون تعمیم آن به همه مردم می تواند برای امام علیه السلام در آغاز ظهور خطرآفرین باشد. اما واکنشی را که در اخبار صیحه از آن سخن رفته است مانند اینکه «شخص خفته، بیدار و فرد بیدار، وحشت زده می شود» می توان مختص شنوندگان صیحه دانست. البته آن بخش از روایت که نتیجه صیحه را فروتن شدن دشمنان خداوند می داند، صراحت دارد که آنان نیز صدا را می شنوند و در عین حال تصریح می کند که آنها نمی توانند در برابر آن مقاومتی نمایند. سطح دوم: یقیناً دلیلی نداریم که محتوای این ندا، دعوت آشکار برای یاری امام مهدی علیه السلام باشد تا برای ایشان خطری بیافریند. بلکه به تصریح روایات تنها اسم امام علیه السلام و نام پدر آن بزرگوار آورده می شود. در نتیجه ندا چنین مضمونی خواهد داشت: «امام شما محمّدبن الحسن علیها السلام است» یا: «محمدبن الحسن علیهما السلام حجت پروردگار است؛ بدون هیچ اشاره به اهداف او و نیز واقعه ظهور و حتی اینکه او همان مهدی موعود است. مؤمنان نیز آن حضرت را تنها با توجه به سابقه ذهنی خود و استدلال های کلامی و...خواهند شناخت و این گونه شناخت نیز برای دشمنان منتفی است. سطح سوم: اگر فرض کنیم ابرقدرت ها نیز آن صدا را بشوند، یا خبرش به آنها برسد و یا به هر شکل دیگری از محتوای پیام آگاه شوند، باز هرگز نخواهند توانست آن چنان که شایسته است آن رویداد را درک نمایند. بلکه آن را ادعایی دروغ و یا عملی خرابکارانه از سوی بعضی دولت ها یا گروه ها قلمداد کرده که از طریق برخی رادیوها و یا ایستگاه های تلویزیونی و یا یکی از ماهواره های ویژه برنامه های رادیویی پخش شده است و در این صورت نیازی به جبهه گیری و مقابله با آن نمی بینند. سطح چهارم: دلیلی وجود ندارد که وضعیت کنونی جهان تا هنگام واقعه ندا و ظهور، به همین صورت ادامه پیدا کند بلکه حتی دلایلی وجود دارد که به استناد آنها، تمدن ها و ابرقدرت ها پیش از ظهور، از صحنه روزگار محو خواهند شد. با این حساب، برای امام علیه السلام در هیچ نقطه از جهان دشمنی اصلی که در آغاز انقلاب جهانی به مقابله با آن برخیزد، وجود نخواهد داشت؛ هر چند ندا را هم بشنوند و بفهمند. این موضوع را در فصلی دیگر بررسی خواهیم کرد. سطح پنجم: گذشته از پاسخ های بالا که در چهار سطح مطرح گردید، بهتر است آنچه را که در خلال سخن از اخبار ندا آوردیم، در اینجا نیز تکرار نماییم و آن اینکه ظهور امام علیه السلام که بیش از یکصد روز پس از واقعه ندا روی خواهد داد، از سوی افکار عمومی هرگز منطبق بر آن ندا نخواهد شد، مگر وقتی که جنبش مهدوی آن چنان نیرومند گردد که بتواند در برابر هر تهاجمی، پایداری ورزد. اشکال دوم: به نظر می رسد تعیین زمان برای واقعه ظهور آن طور که گفته شد، با انتظار مستمر ظهور امام در هر روز و لحظه ناسازگار باشد؛ زیرا با تعیین روز عاشورا، انتظار ظهور در سایر روزهای سال بی معنی می گردد. یا به طور مثال تعیین سال های فرد، موجب آن می شود که دیگر کسی به انتظار ظهور حضرت در سال های زوج نباشد. در حالی که اگر چنین نباشد، مردم در هر لحظه چشم انتظار ظهور خواهند بود و بدین ترتیب برکات فراوانی نصیب آنها خواهد گردید. " 1 ". به این اشکال می توان در چند سطح پاسخ داد: سطح اول: تقریباً عموم مردم از این موعدهای زمانی اطلاعی ندارند؛ از این رو همواره منتظر ظهور خواهند ماند. البته این پاسخ چندان کاملی نیست زیرا مفهوم آن این است که هر کس از این موعدهای زمانی آگاه باشد و یا امثال کتاب حاضر را مطالعه نماید، دیگر هر لحظه ظهور را انتظار نخواهد کشید. سطح دوم: این موعدهای زمانی یا برخی از آنها، هر چند با ادله ای که قابلیت اثبات تاریخی را دارند، ثابت می شود اما اثبات تاریخی چیزی است و یقین پیدا کردن چیزی دیگر؛ به طور مثال سخن ابن اثیر در کتاب الکامل برای اثبات تاریخی کافی است اما به هر حال نمی توان به درستی آن یقین پیدا کرد. ما نیز این اخبار را نه از خود معصومین علیهم السلام بلکه از راویان آنها شنیده ایم. پس صدور این روایات از آن حضرات، ظنی است ولی شایستگی اثبات تاریخی را دارند. در نتیجه هر گاه این موعدهای زمانی، ظنی باشد احتمالات دیگری نیز می تواند مطرح شود. به طور مثال: طبق اخبار ظنّ داریم که امام مهدی علیه السلام در روز عاشورا ظهور خواهد فرمود؛ در عین حال این احتمال را نیز می دهیم که این اتفاق در آخرین روز سال رخ دهد. بدین ترتیب، زلال انتظار در همه روزهای سال جریان پیدا می کند. سطح سوم: ظهور امام در هر روز دیگری یا هر سالی، چه فرد و چه زوج و یا در هر لحظه، یک احتمال صرف نیست بلکه دلایلی از میان اخبار نیز دارد؛ مانند این روایت که: «مثل امام، مثل قیامت است و جز خدا آن را به موقع خود آشکار نمی سازد و به ناگهان روی می دهد.» و یا بیان نورانی حضرت بقیة الله علیه السلام خطاب به شیخ مفید که فرمود: «فإنّ أمرنا بغتة فجأة» یعنی: «امر [ظهور] ما یکباره و ناگهانی است.» در این صورت، هم تعیین موعد زمانی اثبات پذیر است و هم مطلق دانستن و عدم تعیین موعد زمانی؛ و بین این دو تعارضی وجود ندارد زیرا به هر حال ظهور امام در یکی از این زمان های معین؛ می تواند مصداقی برای آن اطلاق باشد. پس ادله اطلاق، عرفاً و عقلا ایجاب می نماید که همواره چشم انتظار ظهور باشیم. سطح چهارم: اگر فرض نماییم صدور این اخبار از سوی امامان معصوم علیهم السلام قطعی باشد، باز مضمون آنها احتمالی و غیر قطعی باقی خواهد ماند و احتمال نسخ و پدید آمدن بدا در آنها می رود؛ زیرا در برخی روایات آمده است که احتمال دارد در هر امر محتومی، بدا حاصل شود. به طور مثال شورش سفیانی که در شماری از روایات امری حتمی معرفی شده، ممکن است مشمول قانون «بدا» گردد. نعمانی به سند خود از عبدالملک بن اعین نقل نموده است: کنت عند أبی جعفر علیه السّلام فجری ذکر القائم علیه السّلام. فقلت له: أرجو أن یکون عاجلا و لا یکون السّفیانیّ. فقال: لا و الله! إنّه لمن المحتوم الّذی لا بدّ منه. " 1 ". نزد امام محمّدباقر علیه السلام بودم که سخن از قائم علیه السلام به میان آمد. عرض کردم: امیدوارم که ظهور به زودی محقق شود و سفیانی نیاید. امام فرمود: نه به خدا سوگند! آمدن سفیانی حتمی است و گزیری از آن نیست. با این همه، درباره سفیانی احتمال بدا می رود. داوودبن القاسم جعفری در روایتی آورده است: کنّا عند أبی جعفر محمّدبن علیّ الرّضا علیه السّلام؛ فجری ذکر السّفیانیّ و ما جاء فی الرّوایة من أنّ أمره من المحتوم، فقلت لأبی جعفر علیه السّلام: هل یبدو لله فی المحتوم؟ قال: نعم. قلنا له: فنخاف أن یبدو لله فی القائم! فقال: إن ّ القائم من المیعاد، و الله لا یخلف المیعاد. " 2 ". نزد امام محمّد جواد علیه السلام بودیم که سخن حتمی بودن [شورش]سفیانی به میان آمد. عرض کردم: آیا در امور حتمی نیز بداء حاصل می شود؟ فرمود: آری. گفتیم: می ترسیم که در ظهور قائم، بدا پیش آید! فرمود: [ظهور] قائم، از وعده های الهی است و خداوند خلف وعده نمی کند. در نتیجه هر گاه پدید آمدن بدا در امور حتمی امکان پذیر باشد، ناگفته حال موعدهای زمانی غیر حتمی معلوم است. وقتی که این احتمال وجود دارد دیگر نمی توان به موعدی خاص تکیه کرد و با این حساب مطابق روایات اطلاق که آوردیم، انتظار امری همیشگی خواهد بود. اشکال سوم: آیا اخبار تعییر روز و ماه نیز مشمول اخبار نفی توقیت می شوند؟ اگر چنین باشد ناگزیر باید آن اخبار را دروغ دانست. در پاسخ باید گفت چنین نیست و هر دو دسته از اخبار قلمرو خاص خود را داشته، یکدیگر را رد نمی نمایند. مهم ترین دلیل، وجود قرینه هایی در خود روایات نفی توقیت می باشد. آنچه در این روایات مورد تکذیب قرار گرفته، تنها شماره سال است و نه ماه و روز و نام هفتگی آن؛ مانند روایتی که نعمانی از ابوحمزه ثمالی آورده است که امام باقر علیه السلام در آن می فرماید: یا ثابت! إنّ الله کان قد وقّت هذالأمر فی سنة السّبعین. فلمّا قتل الحسین علیه السّلام إشتدّ غضب الله فأخّره إلی أربعین و مأة. فلمّا حدّثناکم بذلک أذعتم و کشفتم قناع السّتر. فلم یجعل الله لهذا الامر بعد ذلک عندنا وقتا. یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده أمّ الکتاب. قال أبوحمزه: فحدّثت بذلک أبوعبدالله الصّادق علیه السّلام. فقال: قد کان ذلک. " 1 ". ای ثابت! خداوند این امر(ظهور)را در سال هفتاد هجری قرار داده بود اما چون حسین علیه السلام به شهادت رسید، غضب الهی شدت گرفت و تا سال یکصد و چهل هجری این امر به تأخیر افتاد. ما نیز که این خبر را به شما دادیم، آن را فاش ساختید و با دیگران در میان گذاشتید؛ در نتیجه خداوند پس از این برای ظهور، زمانی را در نزد ما معلوم نفرموده است. «خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات می کند، و اصل کتاب نزد اوست.» ابوحمزه می گوید: این سخن حضرت باقر علیه السلام را به فرزندش امام صادق علیه السلام عرضه داشتم، ایشان فرمود: همین طور است [که پدرم فرمود.] روایات دیگری هم به این مضمون وجود دارد که از آنها به روشنی می توان فهمید آنچه خداوند دستور به تکذیب آن داده، فقط سال ظهور می باشد و نه چیز دیگری. البته این اخبار از برخی زوایای دیگر، پرسش هایی را بر می انگیزد که در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست.
  20. [color=red]به نحوی که محققان ما موفق به تولید نانو ذرات پرانرژی به منظور افزایش انرژی در سوخت های جامد شده اند. [/color] این یعنی اینکه ما الان میتونیم موشکها مون رو به برد بیشتری با همون ابعاد برسونیم تبریک میگم قدم بزرگیه
  21. [quote] [quote]جناب آقای warior برای بنده آنقدر محترم هستند که سختم هست روی حرف ایشان صحبتی کنم - بهر حال ببخشند- اگر خاطرتون باشد در قرآن اشاره شده که اصف ابن برخیا براساس بخشی از علومی که داشت تخت بلقیس را با کمتر از لحظه ای به خدمت سلیمان علی نبینا و علیه السلام آورد و این از اعتقادات ماست که این گونه تصرفات درکائنات به اذن الهی میسره - نمونه دیگه اش بحث هاروت و ماروت است که باز درقرآن اشاذه شده که به مردم علومی را یاد میدادند که نفع و ضررش را هم به ایشان میگفتند- اینها از موارد قطعیست و از علوم غریبه است و عدم قبول این موارد که درقرآن هم به صراحت آمده رو نمیدونم چه بگویم- این بیان شما که اگر چاره ساز بود الان بر کل دنیا مسلط بودیم هم قیاس مع الفارق است - این توانائیها دودسته هستند یا شیطانی هستند و درداخل سحر میشوند (البته سحرخرافه نیست درقرآن هست ) یا رحمانی است و مثلا از جمله اسماء اعظم الهی است و موارد دیگر که به نوعی درامانت انسانهای مومن است و مجاز به استفاده در هرزمینه ای و بهم زدن قواعد طبیعی نیستند- تمنا دارم که مقداری در شرح حال برخی بزرگان چون آیت الله قاضی و نخودکی مطالعه داشته باشید اینان دراوج عرفان بودند و درآخر تهذیب اما در علوم غریبه هم سرآمد بودند .. .........[/quote] دوست عزیز ! رفتید در مورد مسایلی صحبت کنید که به هیچ عنوان شواهد کافی و ادله ای روشن برای انجام مقایسه و حتی قبولشون وجود نداره ! و صرف اینکه اینها گفتار پغمبر راستگوست که از جبرئیل شنیده شده قابل پذیرش هستند . و اگر من بخوام بگم آصف بن برخیا فلان کار رو چطوری انجام داده هیچ ادعایی نمیتونم داشته باشم ! همین الان هم بشر به اشکال مختلف در کائنات تصرف داره و داره به دقت یاد میگیره که چکار کنه ! منتها زمانبر هست و گاهی به برخی افراد خداوند لطفی داره و علمی می آموزه و یا راههایی رو نشون میده که ممکنه دقیقا خلاف تصور ما باشه و نمیدونیم که واقعیت امری که انجام شده به چه صورت بوده . که این قضیه عمومیت نداره و طبیعتا کاربردی هم نیست و اگر بود باید این سوال رو پرسید که چرا ما مسلمانان رو مغول ها درو کردند تا ته ! و چرا وضع ما اینطور هست که الان هستیم ! ... [quote]شما از کتب علماء سلف ازجمله حتی سید ابن طاوس هم که ملاحظه بکنید مانند مهج الدعوات یا شیخ ابراهیم کفعمی در مصباحشان- میبینید که باب بزرگی دراسماءالله و خواص آنها دارند روایات زیادی از ائمه طاهرین در این زمینه داریم - آیا باید این روایات و معارف قرآنی را چون به نظر ما تجربی نیست و مثلا الان تاثیر آن را نمیبینیم انکارکنیم؟[/quote] بحث اسماء اعظم و علوم اینچنینی رو هم برید و شخصا امتحان کنید و جواب بگیرید ! (به شرطی که بتونید بواسطه اونها بزنید کار نتانیاهو و اوباما رو خلاص کنید تا مسلمین از شر اینها خلاص بشن !) خداییش من اعتقادی به دعا (جز یک ذکر آرامش دهنده ندارم) چه رسد به این علوم . مگر میشه بااین علوم و خواص هر سال رفت حج ؟! وقتی بلیط ها تا 10 سال آینده پیش فروش شدن ! ... حالا میگید که دنیا همش این چیزها که نیست معنویات و عالم غیب چی !؟!... عالم غیبی که بنده شخصا چندین بار مشرف شدم و از پایین تا بالاش چپ و راستش رو زیارت کردم ! من جمله شیاطین و فرشتگان و بهشت و جهنم و هزار ... دیگه ! خبر خاصی توش نبود که بتونه به بهبود زندگی من کمکی کنه که فردا وقتی عملا رفتم اون ور بگم خدایا این بنده پاک ! سالم رسید خدمتت ! .. حوصله ام جواب نمیده که بخوام در مورد تجربیات شخصیم توی این علوم صحبت کنم کما اینکه علاقه ای هم ندارم ... اما یک واقعیت الان برام مشهوده و اون هم بی فایده بودن دانستن برخی چیز هاست و خصوصا اینکه در عمل هیچ کاربردی ندارند . و این اعمال انسان هست که آخر و عاقبتش رو تایین میکنه ... این رو بدونید که همه چیز در این دنیا قابل محاسبه است و بصورت تجربی بدست اومده ! و ما میتونیم کنترل کامل داشته باشیم و کنترل کامل نیازمند کمال آگاهی و علم هست که تا این بدست بیاد خداوند به ما زمان داده به سان بچه ای که رشد میکنه تا سر پای خودش بایسته ... [quote]اتفاقا دشمنان ما یعنی صحیونیسم بسیار بیشتر از آنچه ما فکرش را بکنیم روی این زمینه ها البته درجهت شیطانی کار میکند و به همان دلیل که از طرف خدا توسط ملائکه اش این علوم دراختیار بشر قرارداده شد تا آنها را باطل کنند الان هم باید این موضوع را مد نظر داشت - البته من هم با شما از این نظر موافقم که این مسائل بعلت جهل و استفاده غلط الان درمحاق است و علوم تجربی بعلت رشد بسیار بالای آن درقرون اخیر الان بسیار ملموستراست اما بحث چیز دیگریست و موضوع اینست که علم حروف و استخراج اطلاعات از آنها واقعا وجود دارد اما هرکسی توان این کار را ندارد[/quote] یک سری دیدگاه های باستانی از دوره ای که بشر به علوم تسلط نداشت و نمیتونست پدیده ها رو شرح بده و شدیدا متافیزیکی و فلسفه باف بود ! هنوز در ذهن بشر باقی مونده باشه و میخواد از این روشهای باستانی بهره ببره .. ولی امروز هیچ کاربردی ندارند و اگر اون موقع طرفداری داشتند علت ناتوانیشون بود چه بسا حتی بهره ای هم نمیبردن و اکثر مشکلاتشون حل نمیشد .. حالا با این تفاسیر ایستگاه فضایی کفار چطور در مدار قرار گرفته ؟! با علم جفر ؟! با دعا های عجیب و غریب ؟! علوم غریبه ؟! ........... .......... حالا سوال من اینه که اگر این علم جفر که زادگاهش یونان باستان و یهودیت هست ! سندیت داره ! و میتونه پیشگویی کنه ! چطوری به ذهن صهیونیست ها نرسیده که نابودی خودشون رو پیش بینی کنند ؟! حالا منو میکشید و هزارن خیال تو دلتون در مورد من میکنید ! ولی با این علم چرا کسی جرات نمیکنه که سقوط حاکمیت ایران !! و یا ظهور امام زمان رو پیش بینی کنه !! چیزهایی که طبیعتا خیلی بدرد میخورند !! و میتونند کاربردی باشند ... --------[/quote] دوست عزیز خوب مقداری با تفکرات شما اشنا شدم اول از همه عرض کنم بنده به هیچ وجه اهل این مسائل به شکل متخصص نیستم و مواردی که عنوان میکنم حاصل مطالعات خودم هست ولذا ممکنه خالی از اشکال نباشه اما درباره علوم و فنون و اینکه جایگاه اونها چیست و مثلا فرمودید ایستگاه فضائی با این علوم آیا ارتباط داره یا خیر ببینید بنده اعتقاد دارم تمامی علوم - همگی از منبع علم الهی سرچشمه میگیره و این تو حکمت متعالیه اثبات شده اگر دوست داشتید میتونم بیشتر بحث کنم ولی فکر میکن این رو قبول داشته باشید آنچه از علوم تجربی توسط بشر کشف میشه -تاکید میکنم کشف میشه- و به نوعی از اون استفاده درصنایع میشه هم دراصل خلقت خداست از طریق دانشی که به ما داده شده این علوم و دانش در طبیعت یک نظم خاص و اصطلاحا فرمولی دارند که آگاهی به آنها از طریق تلاش و مجاهدت علمی دانشمندان -بدون درنظر گرفتن اعتقاد و دین اونها- و صرفا با تلاش خالصانه آنها در تحقیقشون دراصل بهشون عطاء میشه و دراین باره خداوند از اعطاء فیض خودش به مومن و کافر یکسان عطاء میکنه - دربرخی موارد البته مسائلی هم بطور خاص رخ داده مثل ساختن کشتی عظیم نوح به وحی الهی و موارد دیگر اما در داب و روش الهی این نیست که با وحی و از طریق دین بیاد علوم تجربی رو که باید بشر برای رسیدن به آنها تلاش کنه - بهشون عطاء کنه - لیس للانسان الا ما سعی پس عدم دلالت دین به این علوم حکمتی داره و به معنی جهل دین و نعوذ بالله کسر علم الهی نیست - کما اینکه اگر روایات رو قبول داشته باشید عنوان شده که قبل از ظهور حضرت امام زمان -بشر به یک جزء از 70 جزء علم میرسه و پس از ظهور آن حضرت به همه علم از طریق ایشان میرسد - بله اینجا البته استثناست و پس از ظهور اراده خداوند در دسترسی بشر بر همه علوم از طریق حجت خدا قرار گرفته است حالا ما تا کنون به مواردی از این علوم دست یافتیم مثل علوم طبیعی هندسه ریاضیات صنعت بیولوژیک و... اینها در لسان قرآن و اهل البیت اسمش حکمت است و فرمودند خذالحکمه و لو بالسین - حکمت را بدست بیاور حتی اگر در چین باشد - اصولا بنا نیست از طریق علوم ماورائی در نظام طبیعت تصرف عمومی صورت بگیرد و مثلا هرکسی اگر خواست هرکاری بکند (گفتید مثلا اوباما یا نتانیاهو را بکشند) عرض کردم این موارد رو با مطالعه در قرآن و روایات میشه فهمید و باور کرد اما اینکه حتما بنده یا جنابعالی بتونیم بهش برسیم تا باورش کنیم اینطور نیست و اصولا ایمان به یک موضوع الزاما نباید با تجربه بدست بیاد طی الارض از جمله این مسائل ماورائی است که برای ائمه و بویژه امام زمان وجود داره و هرسال ایشون درحج حضور دارند البته این رو ما از روایات صحیح دانستیم و دراین حالت برای ایشان و قلیلی ازاوتاد و عرفاء نیازی به استفاده از الات معمول مثل هواپیما نیست - بهر حال این هم از مواردی نیست که بنده بتونم با تجربه خدمتتون عرض کنم ببینید ما برای اعتقاداتمون و دانسته های دینیمون منابعی داریم که از اونها استفاده میکنیم که قرآن و رروایات صحیح اهل البیت در کتب اربعه شیعه از اون جمله است و جائی که امام معصوم فرمایشی داشته باشند و برایمون مبهم باشه آنرا صرف اشکال ظاهری درنظرمون رد نمیکنیم و آنرا به خودشان احاله میکنیم و میگوئیم علمش را نداریم چون میدانیم معصوم به علم الهی متصل است و خطا و اشتباه ندارد اما ممکن است روایت دچارخلل باشد و خوب بیان نشده باشد(روایت صحیح) درزمینه برخی از این مسائل هم بنا نیست مثلا علم فلسفه کارریاضیات را بکند یا با پزشکی مثلا آپولو هوا کرد- ارتباط علومی مثل ادعیه و .. هم از این زمره است و بسیاری از آنچه دردست مردم است غلط بوده وتازه درستش هم بنا نیست مثلا از حوزه تعریف شده خودش خارج شود - مثلا در باب برخی افراد مثل حضرت خضر و علوم بالاتر او نسبت به حضرت موسی حتما شنیده اید - ایشان به باطن مسائل علم داشتند و براساس آنها عمل میکردند اما موسی علیه السلام تحمل آن علوم را نداشت و بعد از چند مورد عملا از ایشان جدا شد- علم داشتن به برخی موارد مثلا زمان مرگ خود فرد یا دیگران یا حوادثی که قرار است رخ دهد از طریق این علوم برای اهلش قابل حصول است و این اهل بودن مراحل سختی درخودسازی وقرب به خدا دارد که هرکسی به آن مراحل نمی رسد و اصولا تا کسی اجساس نیاز به هدفی نکند برای آن تلاش نمیکند و هر تلاشگری هم به هدف نمیرسد - آن افراد کمی که به اذن خدا به برخی از غیب آگاه شدند از آن سوء استفاده نمیکنند و مثلا خلاف روال طبیعی کسی را نمیکشند! این نتانیاهو و ... نتیجه اعمال و اشتباهات ما انسانهاست که از ولی خدا و راه خدا دور شدیم و دچار این شیاطین شدیم- این اسرائیل نتیجه همان غصب خلافت امیرالمومنین است و سند بی کفایتی مسلمین در اقامه عدل است و البته این به این معنی نیست که ما درمقابل این ظلم ها تسلیم شویم- نه تکلیف چیز دیگریت و دلیل بلا هم چیز دیگر با عرض معذرت از اطاله کلام
  22. [quote][quote][color=darkblue][size=18]انَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾البقرة كسانى كه نشانه‏هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده‏ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده‏ايم نهفته مى‏دارند آنان را خدا لعنت مى‏كند و لعنت‏كنندگان لعنتشان مى‏كنند. [/size][/color][/quote] تفسير به راي يکي از خطرناکترين برنامه ها در مورد قرآن مجيد است که در روايات اسلامي،يکي از گناهان کبيره شمرده شده،و مايه سقوط از درگاه قرب پروردگار است،در حديث آمده است که خداوند ميفرمايد:«ما آمن بي من فسر برايه کلامي» (وسايل الشیعه،جلد 18،صفحه 28،حديث 22.)،آن کس که سخن مرا به ميل خود (و بر طبق هواي نفس خويش) تفسير کند به من ايمان نياورده است. بديهي است اگر ايمان صحيحي داشت کلام خدا را آنچنان که هست ميپذيرفت نه آن گونه که مطابق ميل اوست. در بسياري از کتب معروف (از جمله صحيح ترمذي و نسايي و ابي داود) اين حديث از پيامبر اکرم (ص) نقل شده است: « من قال في القرآن برايه او بما لا يعلم فليتبوء مقعده من النار» (منبع : کتاب مباحث في علوم القرآن،نوشته مناع الخليل القطان از دانشمندان معروف رياض،صفحه 304) ،کسي که قرآن را به ميل خويش تفسير کند يا ناآگاهانه چيزي درباره آن بگويد بايد آماده شود که در جايگاه خويش در دوزخ قرار گيرد. منظور از تفسير به راي آن است،قرآن را مطابق تمايلات و عقيده شخصي يا گروهي خويش معني کند،و بر آن تطبيق نمايد،بي آن که قرينه و شاهدي بر آن باشد،چنين کسي در واقع تابع قرآن نيست،بلکه ميخواهد قرآن را تابع خويش گرداند،و اگر ايمان کاملي به قرآن داشت هرگز چنين نميکرد. به يقين اگر باب«تفسير به راي»در قرآن گشوده شود،قرآن مجيد به کلّي از اعتبار خواهد افتاد،و هر کس آن را مطابق ميل خويش معني ميکند و هر عقيده باطلي را بر قرآن تطبيق مينمايد. بنابراين تفسير به راي يعني تفسير قرآن بر خلاف موازين علم لغت و ادبيات عرب و فهم اهل زبان و تطبيق دادن آن بر پندارها و خيالات باطل و تمايلات شخصي و گروهي،موجب تحريف معنوي قرآن است. تفسير به راي شاخه هاي متعددي دارد،از جمله برخورد گزينشي به آيات قرآن است،به اين معني که انسان مثلا در بحث«شفاعت»و«توحيد»و«امامت »و غير آن،تنها به سراغ آياتي برود که در مسير پيشداوريهاي اوست،و آيات ديگري را که با افکار او هماهنگ نيست،و ميتواند مفسر آيات ديگر باشد،ناديده بگيرد،و يا بي اعتنا از کنار آن به سادگي بگذرد.[/quote] مرحبا جانا سخن از زبان ما میگوئی - خیلی زیبا آنچه مد نظر بنده بود وقصد بیان داشتم رو جنابعالی فرمودید و ختم کلام - حتی امام رحمه الله علیه می فرمودند در تفسیر حمد- این تفاسیر احتمالیست [quote]Quote: آیت الله مرعشی : علم جفر راست است اما دروغگویان آن زیادند اگر این علوم غریبه درست بودند ! و اگر راه عرفان و تصوف یا جادوگری و دعانویسی چاره ساز بودند الان ما بر کل دنیا مسلط بودیم !! ... بنده پشیزی برای هیچ یک از علوم غیر تجربی قائل نیستم ... چرا که اگر ما میگوییم توکل بر خدا ، (خداوند خود میگوید حکیم است . علیم است ، سمیع است و بصیر است و بر اینها تکیه دارد ...) [/quote] جناب آقای warior برای بنده آنقدر محترم هستند که سختم هست روی حرف ایشان صحبتی کنم - بهر حال ببخشند- اگر خاطرتون باشد در قرآن اشاره شده که اصف ابن برخیا براساس بخشی از علومی که داشت تخت بلقیس را با کمتر از لحظه ای به خدمت سلیمان علی نبینا و علیه السلام آورد و این از اعتقادات ماست که این گونه تصرفات درکائنات به اذن الهی میسره - نمونه دیگه اش بحث هاروت و ماروت است که باز درقرآن اشاذه شده که به مردم علومی را یاد میدادند که نفع و ضررش را هم به ایشان میگفتند- اینها از موارد قطعیست و از علوم غریبه است و عدم قبول این موارد که درقرآن هم به صراحت آمده رو نمیدونم چه بگویم- این بیان شما که اگر چاره ساز بود الان بر کل دنیا مسلط بودیم هم قیاس مع الفارق است - این توانائیها دودسته هستند یا شیطانی هستند و درداخل سحر میشوند (البته سحرخرافه نیست درقرآن هست ) یا رحمانی است و مثلا از جمله اسماء اعظم الهی است و موارد دیگر که به نوعی درامانت انسانهای مومن است و مجاز به استفاده در هرزمینه ای و بهم زدن قواعد طبیعی نیستند- تمنا دارم که مقداری در شرح حال برخی بزرگان چون آیت الله قاضی و نخودکی مطالعه داشته باشید اینان دراوج عرفان بودند و درآخر تهذیب اما در علوم غریبه هم سرآمد بودند از نظر آیت الله قاضی این علوم در مراحل بالا خود حجاب است و بدین دلیل با وجودی که به ایشان عطاء شده بود اما استفاده نمیکردند شما از کتب علماء سلف ازجمله حتی سید ابن طاوس هم که ملاحظه بکنید مانند مهج الدعوات یا شیخ ابراهیم کفعمی در مصباحشان- میبینید که باب بزرگی دراسماءالله و خواص آنها دارند روایات زیادی از ائمه طاهرین در این زمینه داریم - آیا باید این روایات و معارف قرآنی را چون به نظر ما تجربی نیست و مثلا الان تاثیر آن را نمیبینیم انکارکنیم؟ اتفاقا دشمنان ما یعنی صحیونیسم بسیار بیشتر از آنچه ما فکرش را بکنیم روی این زمینه ها البته درجهت شیطانی کار میکند و به همان دلیل که از طرف خدا توسط ملائکه اش این علوم دراختیار بشر قرارداده شد تا آنها را باطل کنند الان هم باید این موضوع را مد نظر داشت - البته من هم با شما از این نظر موافقم که این مسائل بعلت جهل و استفاده غلط الان درمحاق است و علوم تجربی بعلت رشد بسیار بالای آن درقرون اخیر الان بسیار ملموستراست اما بحث چیز دیگریست و موضوع اینست که علم حروف و استخراج اطلاعات از آنها واقعا وجود دارد اما هرکسی توان این کار را ندارد [quote]دوستان بیخیال من اصن منظوری ندشاتم.کسیم شما بچه های حزب اللهی رو نفرین نمیکنه من یه موقع های از یه چیزایی ناراحت میشم یه چیزی میگم.مثل اینکه من دارم اشتباه میکنم از همه معذرت میخام...قصد توهین نداشتم یه موقع هایی یه چیزایی میگم....الانم احساس میکنم باید بیخیال شم شما راست میگین این مطلب اشتباس!!!!!یا علی.موفق باشین[/quote] دوست عزیز واقعا خوب است که عذر خواهی کردید اما امید وارم این روال نشود که پس از کلی رنجوندن و اتهام و تکفیر کردن با یکی دو خط قضیه فیصله یابد - امیدوارم دوستانی رو که رنجوندید واقعا ازشون دلجوئی کنید- شما با دفاع بدتون از موضوع و بیانات اتهام گونه حتی درصد کمی هم اگر مطلب صحیح بود آنرا شهید کردید و متاسفانه افرادی را که میشد باخود همنظر کنید به شدت در موضع مخالف بردید والان دیگه مشابه این مطلب رو نمیشه درحضور این دوستان دیگه درسایت بحث کرد - خلاصه به خود مطلب هم ضربه زدید چون من خودم تا حدی آنرا باور کرده بودم و حتی اخبار دیگری هم دال بر احتمال صحت این اخبار یافته بودم
  23. آیت الله مرعشی : علم جفر راست است اما دروغگویان آن زیادند علم جفر علمی است که براساس حروف و محاسبات ریاضی از هرسوال میتوان به پاسخ رسید - من مدتها دراین زمینه مطالعه کردم- این علم از ائمه معصومین رسیده است و به فرمایش علامه طباطبائی حتی چینیها هم درآن اساتیدی دارند و به سختی حروف خود را با عربی معادل میکنند آنچه دراین مقاله آمده استفاده هائی است که نویسنده از ارتباط با علم الحروف با قرآن کرده و الزاما صحیح نیست ولی محتمل است صحیح باشد تازه اگر ما قائل باشیم که قرآن کمترین اشکالی در رتیب آیات و سوره ها و حروف نسبت با نزول نداشته باشه که دراین موضوع اختلاف هست و ترتیب آیات و سوره ها مطابق با نزول نیست و درظهور حضرت قرآن آنگونه که نازل شده آشکار میشود درباب استفاده علم الحروف از قرآن میتوان گفت این از رموزی است که دراختیار اهل البیت و از طریق آنان دراختیار دیگران قرار میگیرد و اگر کسی از طرف خود چیزی را بیابد محتمل است صحیح باشد یا غلط و درحالت خیلی خوب باید گفت ممکن است درست باشد و نباید روی آن متعصبانه اصرار کرد من هم خیلی امید وارم که این محاسبان صحیح باشد و همه دوستانی که اینجا بحث کردند همین آرزو را دارند و اگر کسی به این نوع موارد اعتقاد ندارد منکر ضروری دین نیست و نمیشود نسبت ناروای کافر و .. به ایشان داد در بهترین وضعیت اگر کسی مدافع نظری مثل بحث بالا باشد باید دیگران را به نظر خود جلب کند نه آنکه آنها را طرد کند ایمان مومنین دردرجات مختلف است و نمیتوان اعتقاد به برخی موارد را به دیگران تحمیل کرد من از دوستانی که بهشون توهین شده از طرف توهین کنندگان عذر میخواهم چون نیت همه خدائی بوده و تند رفتن ها همه از سر تعصب بوده دوستانی هم که این نوع علم الحروف را نشانه بابیت و خرافه میدانند به نظرم یکم باید منصف تر باشند - کجای این بحث ها بوی بابیت داده؟ من چند اشکال و خطا در محاسبات دیدم اما این مطالب کجا و بابیت کجا؟ - خواهشمندم هرکدوم از دوستان که بحث میکنند یکدفعه تند نشوند و به اسم رد کردن مطلب یکدفعه برخی مطالبی نگویند که خلاف باشد یا علی
  24. رحمت خدا و برکاتش برشهیدان خدائی دراین عملیات درود بر نیروهای غیرتمند سپاه که کاری کردند که اسرائیل رو که پژاک کافر و محارب رو تجهیز و علیه ما راه انداخته بود مبهوت کردند تاسف بر این گفتار که اگر صحیح باشد نشان از نقصانهائی در عملیات داشته که شاید می توانست این تلفات را نداشته باشد اما به نظرتون آن فرمانده شهید و برخی از شهداء دیگر نمیدانستند با احتیاط و نه ریسک می توانند زنده بمانند و شاید ریسک و سرعت عمل آنها چنان تاثیری در شکست کمر دشمن داشت که با یک نبرد فرسایشی طولانی هرگز پیروزی حاصل نمیشد؟ به نظرم ابهام برای این کلام و اتهام کافی نیست و واقعا راهکارهای سپاه تاکنون نشان داده فراتر از محاسبات کلاسیک دنیا سرنوشت نبرد رو عوض میکنه شما مطمئن باشید اگر بجای سپاه ارتش وارد عمل میشد به گمان من حالا حالا ها نبرد ادامه داشت و اگرچه ما کشته ای نمیدادیم و یا کم میدادیم اما پیروزی هم حاصل نمیشد اما از بابت استفاده از تجهیزات جدید علیرغم کمبودها به نظرم تعمدی وجود داشته که گمان می شد با این گروه باید به شیوه غیر کلاسیک جنگید والله اعلم بالصواب
  25. عربستان هرچی بخره بهتره چون بعدا همین سلاحها دراختیار نیروهای انقلابی عصر ظهور قرار میگیره و برعلیه خود آمریکا و اسرائیل استفاده میشه- چیزی نزدیک به انقلاب خودمون که حرص و ولع شاه برای خرید نظامی به نفع انقلاب تموم شد