saman_777

Members
  • تعداد محتوا

    1,769
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های saman_777

  1. وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در زمينه ساخت سلاح هاي سبك و سنگين پيشرفتهاي چشمگيري داشته است . در زمينه ساخت سلاح هاي سبك بايد گفت كه سلاح هاي ساخت ايرانيان موجبات اعتراضات شركت هاي تسليحاتي و ساخت جنگ افزار را فراهم آورده است . سلاح هاي استراتژيكي چون ، خيبر ..سلاحهاي زاويه زن كنترل تلوزيوني..سلاح هاي كمري .. و... سلاح ضد زره ..جي ۳ اي ۳ .جي ۳ اي ۴ .... و...نمونه هايي از سلاح هاي ساخت داخل مي باشند .البته بايد گفت كه ما در زمينه ساخت سلاح هاي بهينه سازي شده مونتاژ نيز در سطح مطلوبي قرار داريم . دو سلاح نامبرده آخر از جمله اين سلاح هاي بهينه سازي شده اند. از جمله اين سلاح ها سلاحيست قدرتمند وخوشدست كه ما معرفي آن را به صورت لاتين خواهيم نگاشت تا دشمنان خوني ملت ايران كه در روز صدها بار به اين سايت رجوع مي كنند مقهور قدرت طراحي ايرانيان گردند و بدانند كه ايراني انحصار نمي شناسد. اين سلاح سلاحي نيست جز : S(sayad)-5.56 The automatcal 5.56 mm is an infantry weapon capable both of semiautomatic and automatic fire and intended for destroying hostile individual and group effectives. This weapon is loaded by indirect pressure of powder gas. Cartridges are fed from 20 round box type magazine.This weapon is characterized by light weight, high accuracy and rate of fire, easy operation and larger carrying number of cartridges and enjoys a better annihilating fire power to an effective target a range of 460 meters S 5.56 با يك خشاب اضافه در نمايي زي
  2. اوچه موشك انداز جوشن از آخرين فن‌آوري روز دنيا در زمينه ساخت بدنه، سامانه‌هاي تسليحاتي، الكتريكي و الكترونيكي، قدرت آتش توپخانه‌اي و موشكي سنگين برخوردار است.استفاده از آلیاژهای ضد حرارتی و چند لایه باعث شده است که این ناوچه ، مقاومت بسیار بالایی در برابر انواع موشک و اژدر از خود نشان دهد.خصوصیت فوق العاده این شناور تمام ایرانی ، سرعت ومانور بالا در درگیری های دریایی میباشد.این ناوچه ایرانی مجهز به به انواع تسلیحات استراتژیکی چون تو پ فجر ۲۷ قدرتمند ترین توپ دریایی جهان با نواخت تیر ممتد ۱۲۰ گلوله مرگبار در دقیقه، هواپیماهای بدون سرنشین جاسوسی، زیر دریایی های فردی و شناسایی السابحات، و...میباشد.این ناوچه همچنین امکان فرود همزمان ۲ فروند از انواع بالگردهای جنگی و غیره را دارا میباشد. باید گفت کشوری که سال ۸۲ از نیروی دریایی روسیه درخواست ۳ ناوچه جنگی نمود و با درخواستش مخالفت شد اکنون خود ناوچه ای میسازد که نه تنها از نمونه های غربی یک سرو گردن بالا تر است بلکه موجب وحشت آنها نیز گشته است. اخیرا در کشورهای منطقه شایع شده است که هیچ شناوری توان نزدیک شدن به جوشن را ندارد وهیچ شناور سطحی و زیر سطحی توان فرار از آتش توپ فجر ۲۷ مستقر در عرشه این ناوچه را ندارد.توپ فجر 27 به دست متخصصان نيروي دريايي و صنايع دفاعي بومي شده و قابليت نواخت بالا برابر با آخرين استانداردهاي جهاني و قابليت كنترل از راه دور را دارد.... جمهوري اسلامي ايران سومين كشوري است كه به فناوري ساخت اين توپهاي پيشرفته دست پيدا كرده است. ... میرود که نسلهای دوم و سوم جوشن حاکمان بی چون وچرای منطقه خلیج فارس باشند انشاءالله. خبرگزاري فارس: ناوچه موشك انداز جوشن در حالي صبح امروز رسماً در حضور رهبر معظم انقلاب به نيروي دريايي ارتش پيوست كه جزو بهترين ناوچه هاي هم نسل خود در جهان محسوب مي‌شود
  3. نبرد موزاييكي سلام. چند وقت پيش يكي از دوستان درخواست كرده بود درباره نبرد موزاييكي توضيح بدم منم كه خراب معرفت و مرام !!! قول دادم تو اولين فرصت اين كار رو بكنم. حالا چند ماهي از اون موقع ميگذره و به قولم عمل كردم ( چقدر خوش قول ) توصيحاتي كه در ادامه مينويسم خيلي كلي نوشته شده و فقط اصول كار رو توضيح ميده. دقت كنيد كه اگه بخواين درباره چنين موضوعي مطلب بنويسين يه كتاب قطور از آب درمياد. نبرد موزاييكي در تعريف كلي و ساده يعني « دفاع در هر نقطه ». از نام «موزاييكي» هم همين برداشت ميشه. البته نبرد موزاييكي نامهاي ديگه‌اي هم داره كه عبارتند از : شطرنجي ، نامتقارن ، چريكي ، پارتيزاني ، نبرد علوي و … حالا ببينيم چرا اين نوع استراتژي چند ساليه كه تو كشور فكر تمام كارشناساي نظامي رو به خودش جلب كرده. وقتي شما بخواين از يه بُعد جغرافيايي دوردست به هدف حمله كنين ( مثلا يه كشور در فاصله دور ) برآورد هزينه اين لشكركشي سرسام آور ميشه. حقوق پرسنل، سوخت، مهمات، تغذيه، بهداشت و درمان، آب و هوا، تجهيزات، يگانهاي زرهي، توپخانه، موشكي، البسه، عمليات رواني، تبليغات داخلي به نفع اين جنگ ، مسائل پيش بيني نشده و … در اين وضعيت بهترين نوع تك (آفند) حمله به قلب دشمن اونم در سريعترين زمان ممكنه و بهترين استراتژي شامل هلي‌برن نفرات و تجهيزات به قلب دشمن ميشه. اين دقيقا استراتژي آمريكا طي يك دهه اخيره. آمريكا به خاطر تجربه تلخي كه در جنگ ويتنام به دست آورده به اين نتيجه رسيده كه انتقال يه لشكر كلاسيك نميتونه پيروزي در جنگ رو تضمين كنه، حتي اگه در جنگ پيروز بشين اين پيروزي بهاي بسيار سنگيني داره. در نتيجه بهتره كه از قاعده جنگ موزاييكي استفاده كنين. اين قاعده طي چند مرحله به اجرا درمياد كه عبارتند از: عمليات سنگين رواني بر عليه دشمن - تضعيف حكومت بوسيله تحريم، بمب‌گذاري، بازيهاي سياسي و … - همراه كردن برخي كشورها تا دلايل جنگ توجيه پذير باشه - اعلام قبلي براي حمله جهت تضعيف روحيه عمومي - از ميان برداشتن سيستم‌هاي مراقبتي كشور هدف توسط يگانهاي ويژه مانند فرودگاهها، مراكز راداري ، اسكله‌هاي نظامي و … - از ميان برداشتن زيرساخت‌هاي اقتصادي توسط يگانهاي ويژه مانند پل‌ها ، نيروگاه‌ها ، سيلوهاي ذخيره غذا و … - موشك باران سنگين ولي بدون هدف كشور تا منجر به ايجاد هرج و مرج در نيروهاي نظامي شده و آنها را از اهداف اصلي غافل كند – بمياران هدفمند مراكز نظامي و سياسي توسط بمب‌افكن‌ها تا بدينوسيله مغز متفكر كشور از ميان برداشته شود – هلي برن نيروهاي ورزيده و اشغال شهرهاي بزرگ، راههاي اصلي، فرودگاهها و … - استفاده از فرودگاههاي اشغال شده جهت انتقال تجهيزات سنگين و توپخانه و همچنين نيروهاي نظامي عادي جهت حفاظت از مراكز اشغال شده – موج دوم عمليات رواني جهت همراه ساختن مردم كشور هدف با خود … همونطور كه خودتون هم متوجه شدين اين رويه دقيقا همون چيزيه كه در عراق و افغانستان اجرا شده. جالبه بدونين كه خانم كاندوليزا رايس از مغزهاي متفكر نظامي آمريكا و متخصص نبرد موزاييكي هستن. ايشون يكي از طراحان اصلي حمله آمريكا به عراق و افغانستان بودن. اما راه مقابله با نبرد موزاييكي چيه. فقط يك راه : «دفاع موزاييكي». همون چيزي كه چند ساليه سپاه پاسداران و ارتش جمهوري اسلامي به شدت روي اون تاكيد دارن و آموزشهاي پرسنل خودشون رو بر پايه همين نوع دفاع متمركز كردن. در مورد بسيج هم اين قضيه صدق ميكنه. اتفاقا جالبه بدونين بسيج به عنوان نيروي اصلي كشور در استراتژي دفاع موزاييكي تعريف شده. براي انجام دفاع موزاييكي اولين عامل فراواني نيروي انسانيه. عامل دوم مهارت و تجهيزات. به عبارتي شما بايد تو هر سوراخي يه نيروي آماده نبرد داشته باشين. دست هر زن و مرد و پير و جواني يه اسلحه باشه. راحت‌تر بگم. براي دشمني كه وارد كشور شده هيچ جايي امن نباشه. شهرها بايد توان اينو داشته باشن تا حداكثر ظرف سه روز كاملا خالي از سكنه بشن و سكنه اونا در مناطق صعب العبور اسكان داده شده و منتظر دشمن بمونن. مسلمه كه نيروهاي نظامي رسمي ما تعدادشون اونقدر نيست. بنايراين مثل ويتنام بايد روي بسيج عمومي حساب باز كنيم. اين همون چيزيه كه آمريكا ازش ميترسه. توي عراق وحشتناك‌ترين منظره براي يه سرباز ، يه زنه كه چادر سرش باشه. سرباز هر لحظه بايد احتمال بده كه زير اون چادر اسلحه، بمب يا چيز ديگه‌اي باشه. اين توان، خودش يه عامل بازدارنده محسوب ميشه تا دشمن براي حمله به كشور ترديد داشته باشه. من به جرات ميگم كه ايران تونسته به حدي از توان دفاع موزاييكي برسه كه آمريكا رو از حمله به ايران منصرف كنه ( حداقل فعلا كه اينطوره ) ولي هيچ تضميني وجود نداره. ارتش جمهوري اسلامي ايران حرف آخر من اينه … دوست عزيز ، خواهر يا برادر گرامي ، نه به خاطر عشق اسلحه ، نه به خاطر لباس خفن نظامي ، نه به خاطر سيخ وايسادن تو صف ، نه به خاطر دستور دادن به بقيه ، بلكه به خاطر حفظ كشور بر همه ما واجبه كه علوم و فنون نظامي رو ياد بگيريم. احتمالا متوجه شدين كه من آدم خيلي ركي هستم. كاري كنين كه اگه روزي جنگ شده ( ان شاء الله كه نميشه) به يه دردي بخورين و تو جبهه نقش كيسه شن رو بازي نكنين. اونايي كه مثل بادمجون ميمونن و اصلا تو اين خط ها نيستن به كنار ولي اوني كه دلش براي ايران ميتپه بايد اين عشق رو ثابت كنه. اگه با نظام مشكل داري، اگه با بسيج مشكل داري، اگه از تضاد طبقاتي دلگيري، بيكاري، تورم، مشكل مسكن، ازدواج و هزار تا بهانه ديگه … همه اينا دليل نميشه كه سرتو مثل كبك زير برف كني و فكر كني همه چيز مرتبه. متاسفانه در بين بچه هاي ولايتي اين مساله نمود بيشتري داره و اونا اين طرز فكر رو دارن كه علوم نظامي فقط براي اهلش ساخته شده و همين كه اون دوستان محاسن بلندي داشته باشن، چفيه بندازم، انگشتر عقيق تو دستشون باشه و … جزو سربازان ولايت به حساب ميآن. دوست گرامي كسي كه صورت بسيجي داره نبايد از سيرت بسيجي غافل بشه. پيروان ولاين بايد ولايت وار هم زندگي كنن. شيرهاي روز و عابدان شب . لطفا از جملات آخر من سوء استفاده نكنين. نظروتون براي من محترمه ولي سعي كنين نظري ندين كه افراد سودجو سوء استفاده كنن. … يا حق منبع:http://specialforce.parsiblog.com/
  4. بمب نوترونی چیست؟ بمب هاي نوتروني تاكتيكي اساساً جهت كشتن سربازاني كه توسط زره پوش محافظت مي شوند در نظر گرفته شده اند . خودروهاي زرهي در برابر انفجار و حرارت توليد شده سلاح هاي هسته اي بسيار مقاوم هستند ، ولي زره پوش فولادي قادر است تابش نوتروني را فقط به ميزان كمی کاهش دهد ؛ بنابراين برد كشندگي نوترون ها بسيار بيشتر از ساير اثرات سلاح می باشد . برد كشندگي بمب هاي نوتروني تاكتيكي ممکن است از برد كشندگي انفجار و حرارت حتي براي نيرو هايي كه محافظت نشده اند ، بيشتر شود . زره مي تواند نوترون ها و انرژي نوترون را جذب كند ، بنابراين تابش نوتروني براي خدمه تانك كه در معرض آن قرار گرفته اند كاهش مي يابد ، ولي تابش نوتروني در واقع به ميزان كمي با زره كه ممكن است واكنش مضري با نوترون ها داشته باشد ، مقابله مي كند . برای مثال آلياژ فولادي ممكن است راديواكتيويته القايي را توليد کند كـه بـراي مـدت زمـان كوتاهي ايجاد خطر مي كند . وقتي نوترون هاي سريع كند مي شوند ، انرژي از دست رفته ( تلف شده ) ممکن است به شكل اشعه هاي ايکس ظاهر شـود . در بعضي از انواع زره پوش ها مانند تانك ام يک ، اورانيوم تهي شده به كار رفته است كه مي تواند شكافت سريع را تحمل كند ، نوترون هاي اضافي توليد مي كند و راديو اكتيو مي شود . همچنين فنون زرهي ويژه جذب نوترون مانند زره پوش هاي حاوي بور موم شكل ( خميري ) و استفاده سوخت خودرو به عنوان حفاظ به وجود آمده است . همچنين بمب نوترونی كلاهك تابش افزايش يافته ناميده مي شود . بمب نوترونی نوع خاصي از سلاح گرما هسته اي كوچك اسـت كه حـداقل انفجار و حـرارت را توليد مي كنـد ، ولي مقـدار زيادي تابش كشنده آزاد مي كند . بمب نوتروني اثرات حرارتي و انفجاري ايجاد مي كند كه محدود به ناحيه اي اسـت كه فقط شعاع چند صد يارد دارد . ولي در ناحيه اي نسبتاً بزرگتر ، موج گسترده اي از نوترون و تابش گاما رها مي شود ، كه قادر است در زره يا چند فوت در خاک نفوذ كند . اين تابش براي بافت زنده بی نهايت مخرب است . به دليل برد كوتاه تخريب و فقدان اثر دراز مدت ، بمب نوتروني در مقابله با تانك و تشكيلات پياده نظام در ميدان نبرد بسيار مؤثر است ولي شهرها يا مراكز جمعيتي كه چند مايل دورتر هستند را به خطر نمي اندازد . بمب نوتروني ممكن است با يك موشك لانس حمل شود يا با توپ هويتزر8 اينچي ( 200 ميليمتري ) پرتاب شـود ، يا احتمال حمله هوايي به وسيله هواپيما وجود دارد. در نمونه هاي استراتژيك ، بمب نوتروني اثر بازدارندگي تئوريک دارد : ممانعت از حمله زرهي زميني كه بيم ضد حمله بمب نوتروني وجود دارد . اين بمب خـدمه تانك دشمن را در آن ( در دقيقه ) ناتوان مي كند ، و در ظرف چند روز مي کشد . ايالات متحده توليد اين بمب را در سال 1978 به تعويق انداخت و در سال 1981 توليد آن را از سرگرفت ( متن فوق ترجمه می باشد ) . بمب هاي نوتروني بمب هاي نوتروني ، كه به طور بسيار صريحی به عنوان كلاهك هاي تابش افزايش يافته ( ER ) اشاره دارند ، سلاح هاي گرماهسته اي كوچكي هستند كه انفجار نوترون هـاي توليد شده تـوسـط واكـنـش گـداخـت به طور عمدی به درون سـلاح جـذب نمي شود ، بلكه اجازه فرار مي يابند . انفجار شديد نوترون هاي پر انرژي اصولاً يك مكانيزم مخرب و ويرانگر است . نوترون ها نسبت به ساير تابش ها بيشتر نفوذ مي كنند ، بنابراين اكثر مواد حافظی كه عملکرد خوبي در مقابل اشعه هاي گاما دارند ، تقريباً كاركرد خوبي در برابر نوترون ها ندارند . اصطلاح تابش افزايش يافته فقط به انفجار تابش يونيزه كننده که در لحظه انفجار آزاد مي شود ؛ اشاره دارد و به افزايش تابش باقيمانده در ريزش اتمي ربطی ندارد . ايالات متحده بمب هاي نوتروني را جهت استفاده به عنوان سلاح هاي استراتژيك ضد موشك و نيز سلاح هاي تاكتيكي عليه نيروهاي زرهي توليد كرده است . به عنوان مثال يك سلاح ضد موشک تابش افزايش يافته سلاحی است كه براي حراست از انبارهاي موشك بالستيك قاره پيماي ايالات متحده ، با وارد كردن خسارت به تركيبات هسته اي كلاهك هاي شوروي به وسيله وارد كردن كلاهك داراي شار نوتروني قوي ، توليد شده بود . بمب هاي نوتروني تاكتيكي اصولاً جهت كشتن سربازاني است كه توسط زره محافظت مي شوند . خودروهاي زرهي در برابر انفجار و تابش گرمايی سـلاح هاي هسته اي بي نهايت مقاوم هستند ، بنابراين برد مؤثر يك سلاح هسته اي در مقابل تانك ها به وسيله برد كشندگي تابش تعيين مي شـود ، هرچند اين برد به وسيله زره كاهش مـي يابد . با انتشار مقادير زيادي تابش كشنده از نوع بسيار نافذ ، كلاهك هاي تابش افزايش يافته برد كشندگي بازدهی معين يک كلاهك هسته اي در مقابل اهداف زرهي را بيشينه می کنند . مسأله اي كه در استفاده از تابش به عنوان سلاح ضد نفر تاكتيكي به وجود مي آيد اين است كه سبب ناتوانی سريع هدف مي شود ، يک دز تابشي كه چندين برابر حدود كشندگی است بايستي اعمال شود . يك دز تابشي 600 رادي معمولاً كشنده به حساب مي آيد ( اين دز لااقل نصف كساني را كه در معرض آن قرار گرفته اند ، مي كشد ) ، ولي براي چندين ساعت اثر قابل ملاحظه اي ندارند . بمب هاي نوتروني برای آزاد کردن دز 8000 رادي جهت ايجاد ناتواني فوری و پايدار در نظر گرفته می شوند . يـك كـلاهـك تابش افزايش يافته يك كيلوتني قادر است ناتوانی پايدار و فوری را جهت خدمه تانك تی ـ 72در برد 690 متري ايجاد کند ، كه با برد 360 متري براي يك بمب شكافتي محض برابری می کند . براي يك دز 600 رادي محض فواصل به ترتيب 1100 متر و 700 متر مي باشند ، و براي سربازان بدون محفاظت ، پرتوگيري های 600 رادي در 1350 متري تا 900 متري اتـفـاق مي افـتـد . بـرد كـشندگي بمب هاي نوتروني تاكتيكي فراتر از برد كشندگي (موج ) انفجار و تابش حرارتی می باشد ، حتي براي سربازاني كه حفاظت نشده باشند . شار نوتروني قادر است مقادير قابل توجهي راديواكتيويته ثانويه کوتاه مدت را در محيط در ناحيه با شار بالا نزديك نقطه انفجار القاء كند . فولاد آلياژی مورد استفاده در زره ممکن است توليد راديواكتيويته كند كه براي مدت 24ـ 48 ساعت خطرناك است . اگر يك تانك در معرض يك بمب نوتروني يک کيلوتنی در 690 متري قرار گيرد ( برد مؤثر براي ناتواني فوري خدمه ) ، بلافاصله توسط خدمه جديد اشغال مي شود ، آنها نيز دز كشنده تابشی را در ظرف 24 ساعت دريافت خواهند كرد. طرح هاي زرهي جديدتر ، حفاظت بيشتری از تانك تی ـ 72 شوروي در مقابله با كلاهك هاي تابش افزايش يافته كه از ابتدا هدف گيري شده بودند ، فراهم می کند . فنون زرهي ويژه جذب نوترون نيز توليد و به كارگيري شـده اسـت ، مـانند زره هايي كه حاوي بور خميري می باشند و نيز از سوخت خودرو به عنوان حفاظ استفاده مي شود . بعضي از انواع زره هاي جديدتر ، مانند تانك ام يک، اورانيوم تهی شـده بـه كارگيري شـده است كـه قـادر اسـت با كلاهك هاي تابش افزايش يافته مقابله كند چون كه اين تانك ها شكافت سريع را تحمل مي كنند ، نوترون هاي اضافي توليد و راديواكتيو مي شوند . به علت تضعيف سريع انرژي نوترون به وسيله جو ( انرژی نوترون با فاكتور 10 در هر 500 متر در اثر افزايش اثرات پخشي افت مي كند ) ، سلاح هاي تابش افزايش يافته فقط در بردهاي كوتاه مؤثرند ، و بنابراين در بازدهی هاي نسبتاً پايين وجود دارند . همچنين كلاهك هاي تابش افزايش يافته با مقدار كمينه انرژي شكافتي طراحي شده اند و اثر انفجار در رابطه با بازدهي نوترون توليد مي شود . دليل عمده اين موضوع استفاده بمب نوتروني براي محصور كردن نيروهاي خودي مي باشد . درك عمومي از بمب نوتروني به عنوان ارباب بمب ها اين است كه افراد را مي كشد ولي ساختمانها را بدون آسيب باقي مي گذارد ؛ که اين موضوع بسيار اغراق آميز است . در بـرد مؤثر جنگي مورد نظر ( 690 متر ) ، ( موج )انفجار يك بمب نوتروني يک کيلوتنی تقريباً هر ساختمان غير نظامي را در آن ويران می کند يا آسيب مي زند و آن را غير قابل استفاده مي كند . بنابراين کاربـرد بـمب هاي نـوتـروني براي توقف ( يا ممانعت ) حمله دشمن مـي باشد ، چون كـه مـقدار زيادي مـواد منفجره جهت پوشش نيروهاي دشمن لازم است ، همچنين همه ساختمان هاي منطقه را منهدم مي كند. تفاوت بمب هاي نوتروني ( لااقل انواع تاكتيكي آن ) با انواع ديگر سلاح هاي گرماهسته اي در اين است كه مخلوط گاز دتريم ـ تريتيم فقط سوخت گداختي مي باشد . آن نيز به دو علت است : 80% انرژي آزاد شده واكنش گرماهسته اي دتريم ـ تريتيم، به عنوان انرژي جنبشي نوترون مي باشد ، و همچنين ساده ترين واكنش هاي گداختي براي سوختن مي باشد . اين بدين معني است كـه تنها 20% انرژي گداختي براي توليد انفجار و تابش حرارتي فراهم می شود ، كه شار نوترون توليد شده شامل نوترون هـاي بـسيـار نـافذ با انرژي 7/14 مگا الکترون ولت مي باشد ، و اينكه انفجار شكافتي بسيار كوچكی (400 ـ 250 تن ) قادر است براي سوختن واكنش ( شروع واكنش ) استفاده شود . مقدار بيشتری سوخت دتريد ليتيم ميزان بزرگتری انفجار و آذرخش براي هر ميزان از شار نوترون توليد می کند ، و ميزان بزرگتري انفجار شكافتي براي انفجار آن مورد نياز است . اشکال استفاده از سوخت دتريم ـ تريتيم اين است كه تريتيم بسيار گران است و آهنگ واپاشي اش 5/5 درصد در سال است . تركيب بسيار پيچيده بمب های نـوترونی ( و ترکيب دتريم ـ تريتيم ) باعث می شـود كـه كلاهك هايتابش افزايش يافته از نظر ساخت و نگهداري نسبت بـه ديگر سلاح هاي هسته اي تاكتيكي بسيار گران باشند . براي توليد بازدهي گداختي يک کيلوتنی بـه 5/12 گرم تريتيم و 5 گرم دتريم نياز است . ايالات متحده سه كلاهك نوتروني را توسعه داده و توليد كرده است ، چهارمي قبل از توليد منسوخ شده است . همگي اين كلاهك ها كنار گذاشته شده اند و غير مسلح مي باشند . · كلاهك W-66 براي موشك Sprint طراحی شده بود که اولين كلاهك ER می باشد . كلاهك مذكور طي سال هاي 1974ـ1975 توليد شد و در آگوست 1975 بعد از اينكه تنها چند ماه در خدمت ارتش بود و هنگامی كـه سيستم مـوشك Sprint غيرفعال شـد ، كنار گـذاشته شـد ( حـدوداً 70 كلاهك از اين نوع ساخته شـد ) . بازدهي آن چندين كيلوتن بـود ( 20 كيلوتن گزارش شـده است ) و احتمالاً در آن سوخت D-T استفاده شده بود . · كلاهك W-70 مد 3 براي موشك Lance طراحی شده بود که داراي بازدهي كل در حدود يک کيلوتن مي باشد كه60% آن گداخت و 40% آن شكافت مي باشد . اين كلاهك طي سالهاي 1981ـ1983 توليد شده بود و در سال 1992 كنار گذاشته شد . 380 كلاهك از اين نمونه ساخته شد . · كلاهك W-79 مد 0 براي گلوله توپ 8 اينچي طراحی شده بود که داراي بازدهي متغير از 100 تن تا 1/1 كيلوتن است . در پايين ترين بازدهي ، سلاح شكافتي محض بود و در بالاترين بازدهي ، 800 تن آن سهم گداخت ( 73% ) و 300 تن آن سهم شكافت بود . اين كلاهك طي سالهاي 1981ـ 1986 توليد شد . از رده خارج کردن اين نوع كلاهك از اواسط دهه 80 آغاز شد و كلاً تا سال 1992 كنار گذاشته شد . 325 كلاهك از اين نوع ساخته شد . · كلاهك W-82 مد 0 گلوله توپ 155 ميليمتري است که داراي بازدهي متغير شبيه به W-79 مي باشد . اين كلاهك در اكتبر 1983 بدون اينكه توليد شود منسوخ شد . اتحادجماهير شوروي ، چين و فرانسه همگي در تكميل و توسعه طرح هاي بمب نوتروني شناخته شده هستند و شايد آن را در ارتش خود وارد كرده باشند . در برخی گزارش ها ادعا شده است كه اسراييل بمب هاي نوتروني تـولـيـد كـرده اسـت
  5. دوشپرتاب میثاق ۲ برای اولین بار در رزمایش ضربت ذولفقار مورد آزمایش قرار گرفت و به نیروهای مسلح تحویل داده شد. این سلاح امروز به تولید انبوه رسیده است ..به طوری که ت۹۰درصد لشگرهای ارتش و سپاه مجهز به این دوشپرتاب تمام ایرانی می باشند. به نظر موشکی و نظامی میثاق ۲ تنها در تقابل با بالگرد عمل نمیکنندد بلکه در درگیری های زرهی نیز کاربرد دارد. این جنگ افزار اسلحه ای سرنوشت ساز در جنگهای چریکی و نا متقارن محسوب می شود به دلیل اینکه امکان شلیک به انواع تانک و نفربرو ...را می توان در حافظه الکترونیکی آن تعریف کرد.اما تخصص عملکردی این سلاح در شکار بالگردهاست.به طور مثال در جنگ ۳۳ روزه اسراییل - حزب الله تعدادی از هلیکوپترهای آپاچی اسراییلی با دوشپرتابهای رزمندگان حزب الله سرنگون شدند..در اینجا باید گفت این ها این سلاح های استراتژیک را از کجا آوردند ؟؟؟؟جواب با خود شما... همچنین تابه حال کارشناسان مسائل نظامی معمای انهدام پی در پی و مرموز تانکهای پیشرفته مرکاوا را نفهمیده اند .اما شایعه شده است که علت این معما شلیک نوعی موشک دوشپرتاب به طرف زاویه سمت چپ بدنه تانک مرکاوا به صورت نزدیک با فاصله کم بوده است ..آنها اذعان کرده اند مهمات به کار رفته در سلاح به کار رفته در هیچ یک از کشور های امریکا ..روسیه و...پیدا نشده است. اما وحشت مقامات اسراییلی و غرب را بر انگیخته است..وحشت به خاطر اینکه مدت ۳۰ سال بر روی یک تاتک(مرکاوا) کار کردند و آن را قدرتمند ترین وشکست ناپذیرترین تانک جهان معرفی کردند ولی در ۳۳ روز کارخانه ساخت این تانک تخته شد.و ... موشک دوشپرتاب میثاق ۲ دارای حدود 1 کیلوگرم سرجنگی و قابلیت‌‌هایی نظیر گردش سریع حتی با زاویه‌ی 60 درجه، عدم تاثیر امواج اخلال‌گر نظیر ECM بر ایجاد خطا در هدف‌گیری و‌ سرعتی حدود 2 ماخ پس از شلیک را داراست. میثاق 2 که قیمت تمام شده‌ی پایینی هم دارد، قابل استفاده در هلیکوپترهای جنگی نظیر کبرا جهت هدف‌گیری جنگنده و هلیکوپترهای نظامی دشمن و . . . است. این موشک قادر به رهگیری و انهدام اهداف هوایی است که با استفاده از نقاط کور راداری در ارتفاع بسیار کم پرواز می‌کنند. موشک میثاق-2 ، نمونه بردبلندتر و بادقت‌تر و سبک‌تر از میثاق-1 است که پیشتر به تولید انبوه رسیده بود.
  6. بعد از تجدید نظر هایی که در پرژه OICW Block1/XM8 انجام گرفت کمپانی هکلر کوخ تصمیم به ورود به بازار سلاح های نظامی و همچنین نیروهای اعمال قانون با طرح جایگزین دیگری گرفت که در واقع تصمیم کاملا درستی به نظر میرسد. بر پایه ی تجربیاتی که در بهسازی و به روز کردن سلاح های انگلیسی SA80/L85A2 بدست آمده بود،هکلرکوخ تصمیم به طراحی دوباره و از بین بردن مشکلات فنی کرد که حدود چهل سال گریبانگیر خانواده سلاح های M16 بود. مهمترین تغییر تعویض سیستم گازی استاندارد M16 با نوع پیستون با کورس کوتاه تفنگ تهاجمی G36 است که جایگزین مکانیزم گازی مستقیم استاندارد M16 شده بطوریکه دیگر رسوبات باروت داخل مکانیزم نشده و مشکل کثیف شدن در نتیجه گیر کردن آن نیز از بین می رود. این سیستم گازی همچنین به صورت اتوماتیک تنظیم شده و بدون هیچ مشکلی به همراه لوله هایی با طول های مختلف عمل می کند. از تغییرات دیگر می توان به ضربه گیر،مکانیزم گلنگدن،لوله ی آهنگری شده و محافظ دست آزاد با تبدیل ریلی یکپارچه اشاره کرد.مدل های کنونی این سلاح که در اواخر سال 2005 عرضه شدند،کارابین هایی با لوله های 5/10 و 5/14 اینچی هستند و گونه های با لوله ی 5/16 و 20 اینچ در آینده عرضه خواهند شد. مسئله مهم دیگر در مورد این سلاح وجود یک برادر بزرگتر با کالیبر 7.62mm بوده که با نام HK417 شناخته شده و در صورت ورود به بازار به همراه HK416 با کالیبر 5.56mm سلاح FNSCAR را به مبارزه خواهد طلبید. این سلاح بر اثر تلفیق ارگونومی بی نظیر M16 و مکانیزم بی عیب و نقص G36 به وجود آمده و با توجه به هزینه ی پایینی که دارد رقیب سلاح های جدید و پرقدرت قرن بیست و یکم بوده و از شانس بالایی در بازار رقابتی برخوردار است.
  7. saman_777

    آشنایی با انواع تیربار

    http://gallery.military.ir/albums/edit/preview_402e83f3.jpg اولین تیربار در سال 1883 توسط هیرام ماكسیم در ایالات متحده اختراع شد و برای اولین بار در جنگ مستعمره ای جنوبی صدای شلیك آن به گوش رسید.در طول جنگ اول جهانی نیز طرف های درگیر به طور گسترده از تیربارهای سبك و سنگین استفاده كردند كه تلفات سنگینی خصوصا در درگیری های فرسایشی اواخر جنگ در برداشت.نقش تیربارها در جنگ جهانی دوم چه علیه اهداف زمینی و چه علیه اهداف هوایی غیر قابل انكار است كه در این میان آلمان ها به پیشرفت های فوق العاده ای دست یافته بودند.امروزه نقش اصلی تیربارها تامین آتش مسلسل علیه پیاده نظام دشمن و وسایل نقلیه زره پوش می باشد.یک تیربار با کالیبر 12.7/50 به سادگی اهدافی که به صورت سبک زره پوش شده اند مثلا بیشتر انواع هلیکوپترها را از بین می برد.تقریبا تمام جوخه های پیاده نظام و حتی زرهی در جنگ ها حداقل یک تیربار سبک در اختیار دارند که اهمیت قدرت آتش این سلاح ها را کاملا آشکار می سازد http://gallery.military.ir/albums/edit/preview_a18eb864.jpg بیشتر تیربارهای سبک و سنگین دارای لوله های اضافی هستند که در شرایط درگیری و میدان های جنگ به سادگی و در چند ثانیه قابل تعویض می باشند.قابل توجه است به دلیل حجم بالای شلیک حرارت بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک حرارتی بالایی در لوله ی تیربارها ایجاد می شود که از دقت شلیک و عمر لوله تا حد بالایی می کاهد و با تعویض آن می توان زمانی را برای خنک شدن لوله در نظر گرفت در حالی که همچنان به شلیک ادامه داده می شود. سیستم تغذیه تقریبا تمام تیربارهای متوسط و سنگین به صورت کمربندی و یا زنجیری است که در سلاح مدرن امروزی جنس آن از فلز بوده و به دو صورت یکپارچه و جدا شونده می باشد.در سیستم تغذیه جدا شونده هر کدام از فشنگ ها توسط رابطی به دیگری متصل شده است که بعد از شلیک این رابط ها جدا می شوند.در سیستم یکپارچه حتی بعد از شلیک کمربند به صورت یک قطعه باقی می ماند.به طور معمول ظرفیت فشنگ کمربندها "قطار فشنگ" 50 تا 100 تیر در سلاح های سنگین و در سلاح های متوسط و سبک بین 100 تا 250 تیر می باشد.در بیشتر تیربارها سبک دستی خشاب های کاسه ای تکی و دوتایی 30 تا 100 تیر مورد استفاده قرار می گیرند.البته برای تغییر از حالت خشابی به حالت کمربندی تغییرات کوچکی در سلاح باید داده شود که ممکن است در بعضی از تیربارها چنین تغییراتی مورد نیاز نباشد.قابل ذکر است که تیربارهای سبک دستی معمولا همان تفنگ های تهاجمی سربازان پیاده نظام می باشند ولی با لوله ی قوی تر و اضافه شدن دو پایه به آنها به آنها برای حجم آتش بالا و دقیق بهسازی شده اند. http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Atirbar3.jpg Gatling Guns یا توپ چرخان در سال 1862 شخصی به نام دکتر گتلینگ مسلسلی اختراع کرد که با دست عمل کرده و چند لوله داشت و تبدیل به یکی از موفق ترین طرح های ارائه شده در کلاس خود شد.این تیربار به تدریج پیشرفت کرده و تبدیل به یکی از سلاح های استاندارد توپخانه شد.بیشتر توپ های چرخان از شش تا ده لوله تشکیل یافته اند که حول یک محور مشترک می چرخند و از کالیبرهای استاندارد سلاح های تهاجمی یا تیربارهای پیاده نظام و همچنین در کاربردهای دریایی از کالیبرهای بزرگ یک اینچی (25 میلیمتری) و حتی 53 میلیمتری استفاده می کنند. مکانیزم این سلاح ها بدین گونه است که در هنگام چرخش سیستم گرداننده در پشت سلاح لوله ها نیز می چرخند.با توجه به اینکه هر کدام از لوله ها دارای مکانیزم گلنگدن مختص خود می باشند در یک دور کامل فقط یکبار شلیک می کنند که این عمب موجب پایین ماندن درجه حرارت لوله بدون کاهش ریت شلیک می گردد. البته توپ های چرخان تا جنگ جهانی دوم زیاد مورد توجه قرار نگرفتند تا زمانی که سرعت هواپیماها به حدی افزایش یافت که نیاز به یک سلاح سریع که در درگیری های کوتاه توانایی شلیک تعداد زیادی تیر داشته باشد کاملا احساس شد.این نیاز در نهایت موجب پدید پروزه ولکان توسط کمپانی جنرال الکتریک ایالت متحده شد. http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Atirbar4.jpg پروژه ولکان همان توپ چرخان دکتر گتلینگ بود که به جای هندل دستی از یک موتور الکتریکی برای چرخش آن استفاده می شد و ریت آتشی در حدود چهار هزار تیر در دقیقه داشت. بعد از مدتی سلاح M-61 بوجود آمد که به سلاح استاندارد نیروی هوایی ایالات متحده شد. M-61 و M-163 نیز انواع توپ های ضد هوایی این سلاح بودند و نیروی دریایی نیز برای درگیری های نزدیک خود "Close-In Weapon System" سلاح پایه را مورد بهسازی قرار داد که با نام Vulcan-Phalanx CIWS شناخته می شود. در اوایل دهه ی شصت زمانی که ایالت متحده خود را در میان نا آرامی های هند و چین دید نظامیان این کشور بزودی دریافتند که نیاز یه یک قدرت آتش بالا بر علیه پیاده نظام و شبه نظامیان دشمن دارند.برای این کار منظور جنرال الکتریک توپ چرخان M-61 را تا حد استفاده از کالیبرهای 51*7.62 میلیمتری ناتو کوچکتر کرده و نام M-134 را بر آن نهاد.این سلاح توانایی شلیک چهار هزار تیر در دقیقه را داشته و در کوتاه ترین وقت ممکن انواع هلیکوپترها اعم از تهاجمی یا چند منظوره مورد استفاده قرار گرفت. در هلیکوپتر AH-1G کبرا روی برجک چرخان دماغه و روی بال ها و در هلیکوپتر UH-1 هیوی روی پایلون بال ها و یا در داخل کابین نصب گردید قابل توجه است که در هلیکوپتر هیوی امکان حمل و شلیک دوزاده هزار تیر وجود داشت. در چند سال اخیر انواع توپ های چرخان با کالیبرهای کوچک نیز شاخته شده و بعضا نیز مورد استفاده قرار گرفتند ولی بدلیل نیروی پس زنی بالا "در حدود 110 کیلوگرم" امکان استفاده ی نفر بدون هیج ساپورتی وجود ندارد "البته بجز در فیلم پریدیتور با بازی آرنولد شوار تزنگر).بدلیل ماهیت ضد زره بودن بیشتر این توپ ها در کالیبرهای بزرگ مورد استفاده قرار می گیرند مانند توپ چرخان 30 میلیمتری با گلوله های اورانیومی GAU-8/A معروف به Monster sun که در هواپیمای پشتیبانی نزدیک و ضد تانک A-10 دیده می شود. بزرگترین مزیت توپ های چخان ریت آتش بالای آنها می باشد که از 4000 تا 6000 تیر در دقیقه "RPM" و حتی ده تا دوازده هزار تیر در دقیقه در دقیقه متغیر است.چنین نرخ بالای آتشی برای از بین بردن اهدافی که سریع حرکت می کنند کافی است.در حالی که زمان درگیری نیز تا حد بالایی کوتاه می باشد.به طور مثال درگیری های هوایی و نبردهای هوا به زمین از طرف دیگر استفاده از چنین سلاح مرگباری به دلیل بزرگی و اندازه نامتعارف آن محدود می باشد.پیچیدگی آن به دلیل استفاده از سیستم های محرک هیدرولیکی نیوماتیکی و الکتریکی و حتی مکانیزم عمل کننده با گاز نیز باعث افزایش محدودیت ها می شود. مشکل دیگری که این سلاح ها در کاربردهای هوا به هوا دارند این است که مدت زمانی کوتاه از لحظه قرار دادن انگشت روی ماشه تا رسیدن به RPM مورد نظر لازم است که در درگیری های سریع مانند Dog Fight یا نبرد نزدیک هوایی چنین زمانی کوتاهی به طور مثال در توپ M-61 برابر 4/0 ثانیه ممکن است به قیمت از دست رفتن فرصت تلقی شود. ماهنامه نوآور نوشته شده توسط هادی اکبری موضوع مطلب :‌ سلاح های سنگين
  8. در این سال های جدید که ناظر ایران در صنایع نظامی و ترقی ان بودیم سوال این است که چرا ایران محصولات خود را صادر نمی کند با وجود این که ایران اماده صادر کردن محصولات خود به کشور های دوست مانند سوریه و ... هست؟؟
  9. داین روز ها در محافل مرطبت به هوافضا، حرف از ساخت بمب افكن پيشرفته بي-۳ كه قرار است جاي بمب ابكن بي-۲ كه بسيار پر هزينه است را بگيرد. البته با هزينه هاي كه امريكا براي تحقيق و پژوهش براي ساخت اين هواپيما مي كند بايد گفت كه دست كمي از بي-۲ ندارد. لازم به ذكر است در جاهاي مختلفي از اين بمب افكن به عنوان كالوس اينده ذكر شده است. در شرايطي كه هوز جنگنده هاي نسل پنجم به طور كامل وارد خدمت نشده اند نيروي هوايي آمريكا پروژه پژوهشي را شروع كرده براي بررسي طزاحي بمب افكن نسل هفتم B.3 اين بمب افكن قرار است براي سالهاي 2035 وارد ميدان شود شايد هم تا 2050 طول بكشد اين نويد آينده اي حولناك است چون پيشبيني بمب افكني براي دونسل آينده نويد دهنده ي رشد سريع تكنولوژيست اين بمب افكن قرار است بتواند هم با سرنشين و هم بدون سرنشين پرواز كند كامپيوتر ماموريت آن بايد بسيار باهوش باشد تا بتواند در برابر خطرات احتمالي از خود واكنش نشان دهد اين هواپيما به معناي واقعي ضد رادار است در ضمن سرعت پيمايشي آن هم بيش از 2.7 ماخ و تا 10 ماخ است(B.2 كه اكنون فعال است سرعتش زير سرعت صوت است) قرار است B.3 بتواند به هرنقطه اي از جهان در كمتر از سه ساعت و بدون سوختگيري هوايي برسد و اما نياز هاي استراتژيك ببينيد آمريكا بيشترين بار مسوليت بمب افكنهايش بعهده ي بمب افكن هاي فوق سنگين B.52 است كه با وجودي كه ضد رادار نيست اما بيشترين ميزان محموله را ميتواند حمل كند براي ماموريت هايي كه نياز به سرعت عمل و پنهانكاري دارند از B.1 استفاده مي كند و در ماموريت هاي ويژه از B.2 بايد توجه كنيد نگهداري بمب افكنها بسيار هنگفت وهزينه بر است به طور مثال امسال در بودجه نيروي هوايي آمريكا قرار است بمب افكن هاي سبك F.117 را بازنشسته و از رده خارج كنند چون با وجود ارزش ضد راداريشان نگهداري آنها نميصرفد و يا آمريكا كلا 20 فروند بمب افكن B.2 سفارش داد(هركدام 2 ميليارد دلار) ولي هزينه كمر شكن پرواز آن(هر پرواز در حدود 1 ميليون دلار) باعث شد اكنون بيش از 12 فروند فعال نباشد كه آن هم تا حداكثر 2020 فعال خواهد بود بمب افكنهاي B.52 با وجودي كه بيش از 50 سال عمر دارند هنوز بصرفه ترين گزينه براي نيروي هوايي بشمار مي آيند و گفته مي شود تا 2050 هم در خدمت خواهند بود امكان زيادي دارد B.1 ها هم تا 2050 در خدمت باقي بمانند اما بمب افكنهاي B.2 باوجودي كه پيشرفته تر هستند بزودي از رده خارج خواهند شد بنا بر اين نيروي هواي تا سال 2030 الا 2050 نياز به جايگزيني بمب افكنهايش با يك بمب افكن فوق مدرن كه در عين كارامدي كم هزينه بوده و بتواند هم با خلبان و هم بدون خلبان پرواز كند و بدون محدوديت به هرجا برود ديگر بحثي كه در مورد اين بمب افكن مطرح است امكان هوا فضا پيما بودن آن است يعني بتواند همچون شاتل ها از جو خارج شود كه در اين صورت اولين فضاپيماي مسلح خواهد بود يعني بتواند حتي ماهواره ها را نيز هدف قرار دهد و يا حتي كار شاتل هايي همچون X.33 را به انجام رساند بايد توجه داشت بهر صورت اين بمب افكن چندان ارزان نخواهد بود چون فقط 35 ميليون دلار هزينه تحقيقات اوليه آن است در مورد تسليحات گفته هاي در مورد افكان نصب ليزر هوابرد در آن براي نابودي اهداف(در مورد ليزر هوابرد بعدا شرح خواهم داد) ويا استفاده از امواج مايكرو ويو(HPM) در آن شنيده مي شود كه در صورت واقعيت بايد فيلم هاي علمي تخيلي با سلاح هاي ليزري را جدي بگيريم بهرصورت B.3 پرنده اي خواهد بود كه اوج نبوق و خلاقيت را در خود داشته باشد و نمادي كامل از سلاح هاي جنگي حولناك در آينده اي كمتر 50 سال است tamami web ha masdud bood be khater hamin natoonestam aksi bezaram brid to google serch konin:b-3 bomber
  10. جنگ جهانی دوم:saving private Ryan (برنده 5 اسکار) ویتنام:The Deer Hunter (برنده5 اسکار) Full Metal Jacket (کاندیدای اسکار) Apocalypse Now (برنده2 اسکار) بوسنی:Harrison's Flowers افریقا:blood diamond جنگ عراق:عراق دره ي گرگ ها احساسی-جنگی:children of men (حتما ببینید!!!)
  11. saman_777

    عقاب صحرا...Desert Eagle

    دستت درد نکنه ولی مطلب تکراریه.... http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5613
  12. saman_777

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    ماشالله سواد در حد بنز....
  13. من که می گم اگه قرار اسلحه های ارتش تغییری بکنه AK-107/108 بهترین گزینست.
  14. کلاش و ام-16 برتری ها و ضعف هایی نسبت به هم دارن که به دو مورد از اونا اشاره می کنم.(نظر و تحلیل خودمه) AK-47 1-کلاش به درد جنگ های طولانی مدت می خوره.جایی که سرباز نیاز داشته باشه از اسلحه کار بیشتری بکشه.چرا؟چون باز و بسته کردن کلاش و تمیز کردنش خیلی راحت تر از ام-16.همچنین چون اسلحه ی استخون دار تریه در نتیجه عمل کرد بهتری داره.ولی ام-16 نسبت به کلاش سوسول به حساب میاد. 2-کلاش به درد کشور هایی می خوره که نیروی نظامی جوان و بودجه ی کمی دارن.زیرا نحوه ی یادگیری کار با کلاش خیلی سریع انجام می شه و قیمت تموم شده ی نوع عادی اون زیر 500 دلار هست.در صورتی که ام-16 خیلی گرون تر و پیچیده تر از کلاشه.(به همین دلیله که بیشتر گروه ها ی تروریستی از کلاش استفاده می کنن.و همچنین کشور های افریقایی.) M-16 1-بیشتر به درد جنگ های کوتاه مدت و کاماندویی می خوره(دقت بالا,خوش دستی سلاح,قابلیت نصب تجهیزات)جایی که سرباز نیاز به بیشترین دقت و راحتی ممکن داشته باشه. 2-کالیبر ام-16 نصبت به کلاش برتری داره.شما وقتی یکی رو با کالیبر 5.56 می زنیمصدوم می شه و در نتیجه طرف مقابل نیاز به خرج دارو و درمان و ... داره.حال که اون سرباز دیگه ممکنه اون سرباز قبلی نشه.کالیبر 7.62 بدون تعارف می زنه دهن یارو رو اسفالت می کنه پس در نتیجه تنها هزینه ای که داره هزینه ی دفن هست.
  15. [quote]ممنون دوستان . کسی می تونه تفاوتهای بین ام -4 و ام -16 را در بصورت تصویری بیان کنه ؟[/quote] تصویر اول ام 16: http://rmgrip.com/RM-GRIP_M16.jpg اینم ام-4: (در دو نوع لوله کوتاه و بلند) http://www.famous-guns.com/wp-content/uploads/colt-m4-05-cqbr.jpg خوب حالا تفاوت ها: 1-در اسلحه ی ام-16 مشاهده می کنیم که کمی طولش از ام4 بیشتره(ام 16 1000 م.م ولی ام-4 فک کنم 857 م.م) 2-قنداق ام-4 کاملا lمی ره تو هست ولی ام-16 نه 3-ریل نصب شده روی ام-4 کار امدی بیشتری داره 4-اصولا ام-4 اسلحه ی کوماندو ایه.و ام-16 کاملا ارتشی(برد ام-4 = 300 ام-16 = 550!!) 5-طول لوله ی ا1م-16 از ا1م-4 بیشتره 6-ام-4 از ام-16 خوش دست تره 7-شعله پوش ها هم کمی با هم فرق دارن
  16. فرمانده عملیات مخصوص ایالات متحده (USSOCOM) در پانزدهم اکتبر سال 2003 نیاز خود به یک سلاح تهاجمی جهت تجهیز نیروهای مخصوص را اعلام کرد.این تقاضا که به سرعت نظر کمپانی های اسلحه سازی را به خود جلب کرد نیاز واحد مذکور به یک سلاح رزمی که سازگار با ماموریت های کنونی و آینده نیروهای مخصوص باشد را کاملا متفاوت با سلاح جدید ارتش ایالات متحده یعنی XM-8 (برگرفته از طرح هکلر و کخ )بیان کرد. تفاوت کلیدی میان XM-8 و SCAR در تک کالیبره بودن XM-8 می باشد.که فقط برای شلیک مهمات کالیبر 5.56x45mm ناتو طراحی شده است.با نگرشی کاملا متفاوت که برخاسته از تفاوت میان ماموریت های پیاده نظام ارتش ایالات متحده و نیروهای وی‍‍‍‍‍‍ژه است،SCARمی باید توانایی شلیک کالیبر های مختلف موجود در میدان های نبرد را چه از نوع استاندارد ناتو و چه از نوع استاندارد روسی داشته باشد. در ابتدا SCAR در دو گونه سبک SCAR-L با قابلیت شلیک مهمات 5.56mm ناتو و گونه سنگین SCAR-H با توانایی شلیک مهمات پرقدرت 7.62x51mm ناتو ساخته شد. همانطور که اشاره شد این سلاح ها با تغییراتی کوچک مهمات کالیبر 7.62x39mm روسی M43 و 6.8x43mm SPC رمینگتون را نیز شلیک می کند.شایان ذکر است ماهیت ماموریت های نیروهای مخصوص که معمولا در پشت خطوط دشمن انجام می گیرند نیاز به چنین توانایی را در سلاح اجتناب ناپذیر می سازد زیرا استفاده از خشاب سربازان کشته شده ی دشمن در صورت اتمام مهمات امتیاز بزرگی در خاک دشمن محصوب می شود. هر دو گونه سبک و سنگین SCAR در سه نوع استاندارد(S)،جنگ های شهری و درگیری های نزدیک(CQC) و در نهایت تک تیرانداز(SV) ساخته شده است.تمام این شش نوع سلاح بدون در نظر گرفتن کالیبر و ترکیب از جهت طرح کنترل ها،هندلینگ و تعمیر و نگهداری و همچنین لوازم جانبی شامل چشمی و دوربین کاملا مشابه همدیگر هستند. در اواخر سال 2004 فرماندهان US SOCOM به طور رسمی موفقیت شعبه آمریکایی شرکت بلژیکی Fabrique Nationale Herstal را اعلام کرد.ناگفته نماند شرکت تابعه ی این کمپانی بلژیکی در ایالات متحده کار ساخت نمونه ی اولیه و همچنین تولید سری این سلاح را بر عهده گرفته و در اواسط سال 2005 نیز اولین سلاح های تولیدی به دست کماندوهای USSOCOM رسید. قابل ذکر است US SOCOM نیز مانند نیروی دریایی ایالات متحده از کلمه "MARK" در شناسایی سلاح های مخصوص خود استفاده می کند در نتیجه سلاح های SCAR به طور رسمی MK.16 برای گونه سبک و MK.17 برای گونه سنگین نام گذاری شدند.این سلاح به تدریج جایگزین سلاح های در حال استفاده ی M4،M16،M14 و MK.25 خواهند شد. شاید یکی از بزرگترین تفاوت های FN SCAR با سلاح های نوین دیگر در ویژگی طراحی آن است بطوریکه این سلاح برگرفته از سلاح دیگری نبوده و کاملا از روی کاغذ به مرحله تولید رسیده است. در تمام گونه های FN SCAR مکانیزم گازی،پیستون با کورس کوتاه و همچنین قفل گلنگدن از نوع چرخشی دارد. سیستم گلنگدن این سلاح تقریبا شبیه سلاح اتوماتیک FN Minimi/M249 SAW است.این سیستم حساسیت کمتری به شن ریز،گرد و خاک و دیگر اجسام خارجی دارد که ممکن است مکانیزم خزانه را پر کند.مکانیزم FN SCAR از این نظر مزیت فوق العاده بر سیستم پلانجر M16 دارد. دو گونه SCAR-L و SCAR-H حدود نود درصد اشتراک قطعات دارند.کالیبر این سلاح در کمترین زمان و با حداقل تغییرات به سایز بزرگ تر و یا کوچک تر خود تبدیل می شود که این تغییرات باید در مکانیزم و همچنین با تعویض لوله اعمال می شود. در واحد ماشه و اهرم های مربوطه امکان استفاده از هر دو دست وجود داشته و اهرم انتخاب حالت شلیک فقط در حالت تک تیر و اتوماتیک کامل عرضه شده است و خبری از حالت شلیک های منقطع دو یا سه تیره نیست. ناگفته نماند قنداق این سلاح از بغل تا شده و در حالت باز محلی هم برای گونه تک تیرانداز در نظر گرفته شده است. تمام لوازم جانبی این سلاح با تبدیل های ریلی از بالا و طرفین نصب شده و قابل ذکر است هیچ گونه پیش بینی برای نصب سرنیزه در این سلاح انجام نگرفته.خشاب این سلاح تقریبا نوع بهسازی شده خشاب M16 بوده و در کالیبر بزرگ توانایی جای دادن به 20 تیر دارد که احتمالا در آینده از خشاب های کاسه ای استفاده خواهد شد.
  17. اقا شرمنده...تکراریه... دیروز یادم رفت بنویسم. http://military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5562
  18. saman_777

    تیربار PKP Pecheneg

    خوب معلومه که!!PKP. دلایل: 1-300 گرم از PK سبک تره در نتیجه قدرت مانورش بیشتره و حملش راحت تر 2-طولش هم از PK کمتره در نتیجه حملش اسون تره در بقیه مواد یعنی طول لوله و حد اکثر برد مساوین.
  19. saman_777

    قدر خلبانان ايراني را بدانيم

    متاسفانه خیلی از خلبان های ما می رن به امارات و ... یکی رو من می شناختم که خلبان کبرا(کبری؟؟؟) بود حالا داشت مسافرکشی می کرد!!!!
  20. یه اهنربا وصل کنین اسمون هر چی پرنده هست رو می کشه پایین. شاید بشه با یک سری گیرنده های صوتی و شاید هم حرارتی حساس که منطقه وسیعی رو پوشش می دن یه کارایی کرد...
  21. با blaze کاملا موافقم.اگه ما آتو ندیم دستشون کارشون خیلی سخت تر می شه.لااقل از لحاظ افکار عمومی. [quote]شما فکر می کنی در زمان جنگ اون ها اجازه ترانزیت به ما می دند!؟ دوست عزیز جنگه همه چیز که دستشون برسه نابود می کنند![/quote] الان جمعیت ما 70 میلیون نفر شده و انتظار ملت هم بیشتر.و ما نیاز داریم که خیلی از کالا ها رو وارد کنیم.نمونش هم بنزین که البته مسئولان می گن تا 3-4 سال دیگه احتیاجی نیست بر وارداتش.(؟!) [quote]حالا سامان جان این موضوع رو در نظر بگیر که بعد جنگ روی هوا بیشتر می شه و سکوهای نفتی و راحت بگم تقریبا تمام اقتصاد ضعیف ایران در آتش می سوزد [/quote] گفتم در اول جنگ موافق با بستن تنگه هرمز نیستم.قبل از اون باید نگاه کرد که ایا بیشتر دودش تو چشم خودمون می ره یا دشمن.
  22. با بستن تنگه هرمز هم خودمون بدبخت می شیم هم بقیه!!!!!این استراتژی زمانی به درد می خوره که ما نیازی به ترانزیت از طریق تنگه هرمز نداشته باشیم.
  23. یه بدبختی داریم اونم اینه که اسرائیل حرومزاده تر از اونیه که از استفاده از تسلیحات WMD پرهیز کنه!!
  24. اقا خیلی ممنون. شرمنده فقط نمی دونستم دفاع مقدس تاپیک هاش رو اسکرول نمیاد.
  25. خوب اینترنت وای فای و وای مکس و... اگه بخوان بدن بعد خیلترفینگ رو می خوان چی کار کنن؟؟!!! در نتیجه فکر کنم خبر یه کمی زیادی امیدوارانه هست....