siavash75

Members
  • تعداد محتوا

    1,777
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    9

تمامی ارسال های siavash75

  1. ساختار زره به این شکل هست. سنباده ای نیست، لکه های ریزی هستن که اینطوری نمایان می کنن. بعدش فقط جا هایی که زره قابلیت تعویض داره این شکلی هستن، همونطوری که گفتم زره مرکاوا 4 و نسخه ی قبلی این خاصیت رو دارن تا هر موقع که لازم شد باز بشن یا دوباره بسته شن.   دلایل مختلفی می تونه داشته باشه، از جمله آسیب ندیدن خمپاره انداز، جلوی گیری از ورود اشیاء متفرقه به داخلش و همینطور مخفی موندنش که موجب شه تا موقعی که باهاش شلیک میشه کسی از وجودش خبر نداشته باشه!       نکته ای که یادم رفت در متن بهش اشاره کنم سیستم تعلیق این تانکه، بر خلاف دیگر تانک ها که معمولا یا از هیدروپنوماتیکی استفاده می کنند یا Torsion Bar، مرکاوا از سیستم تعلیق کویل اسپرینگ یا فنر پیچشی استفاده می کنه.
  2. سلام، بسیار عالی مجتبی عزیز اما به نظر من کمی از لحاظ شیوه ی نگارشی مطلبت رو ویرایش بکنی بدک نیست...
  3. siavash75

    انتخاب مديران سايت

    تبریک میگم
  4. پوزش بابت پست متوالی!     بخش هارو مشخص کردم، در مارک 2 و 3 کاملا واضحه، اما در چهار دوتا احتمال میدم، 1 و 2، به نظرم 1 باشه ریچه ی خمپاره انداز 60 میلیمتری سولتام
  5.   خیلی ممنون !اما این فقط نمای از داخلش هست :D دهنم سرویس شد سر پیدا کردن این عکس تو هارد :D
  6. بسم الله الرحمن الرحیم         احتمالا نام تانک مرکاوا تا کنون به گوشتان خورده است؟ تانک مراکاوا، یکی از تانک های اصلی میدان نبرد رژیم غاصب صهیونیستی (اسرائیل) است که طی یک سری برنامه های تعیین شده از سوی IDF یا وزارت دفاع اسرائیل، این تانک نسل سومی را به صورت اختصاصی در داخل کشور تولید کرد. در ابتدا در سال 1973 کار ساخت و طراحی تانک شروع گردید و در سال 1979 وارد خدمت شد. از این تانک 4 نمونه یا نسخه ی اصلی وجود دارد که همگی در این کشور ساخته شدند و ارتقاء های نسخه ی قبلیشان بوده اند. از تانک مرکاوا برای اولین بار در جنگ لبنان در سال 1982 استفاده و اسم "Merkava" را وزارت دفاع این کشور برای این تانک اتخاذ کرد که به معنای ارابه می باشد.   طراحی منحصر بفرد این تانک موجب شده تا بتواند در مواقع جنگ خودش را تا حدودی تعمیر کند، همینطور از دیگر ویژگی هایش می توان به اعتماد پذیری بسیار بالا، مقرون به صرفه بودن و به کارایی ها و پتانسیل هایش در نواحی بیابانی اشاره کرد. این تانک، همانطور که گفته شد، طراحی اش بسیار منحصر بفرد است، برجک تانک همانند هویتزر های قرن معاصر در عقب تانک طراحی شده که بر خلاف اغلب تانک های امروزی که در وسط یا در جلو هستند، مرکاوا برجکی متمایل به عقب دارد. موتور تانک در سمت جلو تانک مستقر است. این کار مزایا و معایبی دارد. از مزایا می توان به باز شدن جا در سمت عقب، وجود یک لایه دفاعی درصورت اصابت تانک از سمت جلو و همینطور افزایش محل ذخیره سازی اشاره کرد. اما عیب بزرگی که دارد آن است که در صورت مورد هدف واقع شدن آن بخش، موتور از کار می افتد و تانک بدون هیچ نیروی محرکه ای در سر جایش باقی می ماند. با حذف موتور از بخش عقب، انبار های ذخیره سازی مهمات نیز بیشتر می شوند و خدمه می توانند با وجود زیر آتش دشمن بدون، به راحتی به کار خود مشغول شوند. ویژگی دیگر فضای زیاد این است که تانک می تواند در مواقع ضروری به عنوان تخلیفه تلفات نیز مورد استفاده قرار گیرد و با قرار دادن مجروحین در آن بخش، آنها را در مکان دیگری تخلیه کند. همینطور از این تانک به صورت گسترده برای فرماندهی و کنترل نیز مورد استفاده قرار می گیرد. استفاده از درب های تاشو در عقب تانک، حفاظت زیادی را برای خدمه ی تانک و همینطور مهمات ذخیره شده فراهم می سازد.   بنابر گزارشاتی که طی هفته ها قبل از جنگ 2006 لبنان رخ دهد، قرار بر این شد تا خط تولید تانک مرکاوا به مدت 4 سال از تولیدش ممانعت گردد و همینطور قطع شود. با وجود این، در 7 نوامبر سال 2006، روزنامه ی صهیونیستی هآرتس خبری را منتشر کرد که فرمانده ی کل ستاد ارتش این رژیم در مورد تانک مرکاوا چنین بیان کرده است: در صورتی که تانک ساخته شود، می تواند به صورت خیره کننده ای حفاظت تانک از خدمه در برابر آتشبار های سنگین دشمن و همینطور موشک ها و ضد تانک هایشان، مقاومت کند." و با این سخنان، تصمیم قطع خط تولید تانک مرکاوا به تعلیق افتاد. در آگوست سال 2013، وزیر دفاع اسرائیل، موشه یلعون، قراردادی را امضا کرد که در طی آن، خط تولید تانک مرکاوا برای ارتش و واحد های زرهی، از سر گرفته می شود.   تانک مرکاوا مارک 4   طراحی و توسعه در سال 1965 میلادی، ارتش اسرائیل، منابعی را از بودجه به خود اختصاص داد تا صرف تحقیق و مطالعه ی گسترده در مورد ساخت تانک شود. ارتش بر روی تانک Sabra (این تانک هیچ گونه شباهتی با تانکی که هم اکنون با این نام در حال خدمت است، ندارد) کار تحقیقاتش را آغاز کرد. کمی بعد ،اسرائیل و انگلیس در مورد فروش تانک های چیفتن به اسرائیل به توافق رسیدند که این تانک ها را که در انگلیس مشغول به خدمت بودند، در سال 1966 به اسرادیل بفروشد. اما در سال 1969، انگلیس به صورت یک طرفه این قرارداد را با اسرائیل به علت دلایل سیاسی، لغو کرد.   اسرائیل تال، از ژنرال های در حال خدمت ارتش در بخش زرهی بود که بعد از جنگ سوئز، تصمیم گرفت تا یک تانک بومی ساخت اسرائیل با فناوری و دانش روز بسازد. در نبرد یوم کیپور در سال 1973 که اسرائیل با کشور های عربی در حال جنگ بود، درس هایی را گرفت که در تولید و ساخت تانک آنها را تا حدود زیادی کمک کرد.   در سال 1974، طراحی های پایه و اساسی این تانک تمام شد و اولین نمونه ی اولیه از آن ساخته گردید. بعد از آزمایشات و همینطور بررسی های بسیار در تل هاشامر اسرائیل، بخش مهمات سازی ارتش قبول کرد تا ساخت و تولید این تانک را بر عهده بگیرد. بعد از آنکه بر روی نمونه ی اولیه تجهیزات و امکانات مورد نظر نصب شدند، تانک مرکاوا را برای نمایش عمومی در رخداد های اخیر ملی-دفاعی این کشور نمایش دادند. به صورت عمومی، برای اولین بار تصاویری از این تانک در یک مجله ی نظامی آمریکا به نام "ژورنال نیرو های مسلح" در چهارم می 1977 به نمایش درآمد. وزارت دفاع نیز در دسامبر 1978، این تانک را به عنوان تانک ملی پذیرفت. اولین نسخه از تانک مرکاوا، یعنی MK.1 در آپریل 1979 در وزارت دفاع این کشور تولید شد. بعد از گذشت 9 سال تولید این تانک، سرانجام خط تولیدش متوقف گردید. پیمانکاران اصلی این طرح یگان ها و واحد های درگیر در ساخت تانک مرکاوا و همینطور نصب تجهیزات و مولفه های اصلی، عبارت اند از صنایع نظامی اسرائیل یا IMI و واحد های مهمات ارتش که تمامی وسایل مورد نیاز این تانک را تهیه می کنند. لیست زیر، شامل تمامی شرکت های درگیری در این تانک است: صنایع نظامی اسرائیل توپ اصلی 105 و 120 میلیمتری و همینطور تمامی مهمات مرتبط با آن را می سازد. شرکت Urdan بدنه و دیگر نقاط مهم تانک از جمله برجک و سیستم انتقال قدرت را می سازد. کمپانی Soltam خمپاره انداز های 60 میلیمتری داخلی تانک را می سازد. شرکت Elta حسگر های الکترونیکی و همینطور سامانه های مادون قرمز دیداری را برای این تانک تهیه می کند. شرکت Elbit، سیستم های دیجیتال کنترل آتش و همینطور کامپیوتر های بالستیکی داخل تانک را می سازد. شرکت Tadiran وظیفه ی نصب سیستم تهویه ی هوا و همینطور دستگاه مخابرات و رادیو را بر عهده دارد. شرکت El-Op و Elisra وظیفه ی تولید سیستم های هشدار قفل لیزری بر روی تانک را بر عهده دارند. کمپانی رافائل یکی از مهمترین مولفه های تانک، یعنی سیستم حفاظت فعال تروفی و همینطور تیراندازی را بر روی تانک نصب می کند. شرکت ارتباطات L-3 نیز نسخه های تحت لیسانس موتور MTU MT883 دیزل که توانایی تولید 1500 اسب بخار قدرت و همینطور سیستم انتقال قدرت RENK RK325 را برای مرکاوا تولید می کنند. شرکت موتورولا نیز تادیران را به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری جهت تولید تجهیزات مخابراتی کمک می کند. کمپانی صنایع نظامی روسیه نیز اسرائیل را در ساخت رولر ها و غلطک های ضد مین KMT-4/5 و همینطور طیغه های ABK-3 یاری می سازد. این تجهیزات هم اکنون توسط Urdan  ساخته می شود. شرکت FN Herstal نیز در سال و نصب مسلسل های 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری هم محور روی تانک، اسرائیل را پشتیبانی می کند. شرکت کاترپیلار نیز اسرائیل را در ساخت شنی های مقاوم یاری می کند. صنایع بنتال نیز با کمک تاتا تکنولوژی موتور گردان برجک و همینطور سیستم کنترل سلاح را بر عهده دارد. (در نسخه ی 4 این تانک)   مولفه های اصلی قدرت آتش تانک های مرکاوا نسخه ی اول و دوم هر دو از توپ اصلی 106 میلیمتری M68 استفاده می کنند. در نسخه های سوم و همینطور چهارم ساخته شده توسط اسرائیل، از توپ 120 میلمیتری بدون خان ساخن صنایع نظامی این کشور استفاده می شود. در هر یک از مدل های مرکاوا دو مسلسل 7.62 برای ضد پیاده نظام و همینطور یک خمپاره انداز 60 میلیمتری برای اهداف دور دست نیز روی تانک مورد استفاده واقع می گردد.   نیروی محرکه این تانک از یک موتور دیزل 150 اسب بخاری توروبوشارژ بهره می برد که توسط MTU و تحت لیسانس کمپانی L-3 ارتباطی و نظامی (جنرال داینامیک سیستم) ساخته می شد. حداکثر سرعتی که نسخه ی 4 این کمپانی می تواند در جاده براند، 68 کیلومتر بر ساعت است.   نسخه ها مرکاوا مارک 1 نسخه ی مارک 1 این تانک از سال 1979 تا کنون عملیاتی است. این تانک به صورت اختصاصی توسط دستور تال برای اسرائیل ساخته شد و یکی از تانک هایی است که به صورت فابریک در این کشور طراحی و تولید شده است. وزن نسخه ی اول این تانک 63 تن است و موتورش قادر است تا 900 اسب بخار نیرو تولید کند و با موتور دیزل، 14 اسب بخار بر تن قدرت وارد کند. این تانک با یک توپ 105 میلیمتری M68 که نسخه ی کپی شده ی تحت لیسانس رویال اوردنانس L7 انگلیس بود و برروی این تانک نصب می شد. همینطور دو نسخه  مسلسل 7.62 میلیمتری برای نابود سازی اهداف پیاده نظام و یک خمپاره انداز 60 میلیمتری نصب شده درون تانک که می توانست در هر موقعیتی شلیک کند.   تانک مرکاوا مارک 1   طراحی شنی های این تانک کاملا بر گرفته از شنی های تانک سنتوریون انگلیس است که به صورت گسترده در جنگ یوم کیپور توسط اسرائیل مورد استفاده واقع گردید و همین باعث شد تا از آنها برای تانک های خود الگو برداری بکند.   برای اولین بار از این تانک در سال 1982 در نبرد لبنان استفاده شد که ارتش اسرائیل 180 دستگاه تانک ساخته شده در کشورش را در این نبرد شرکت داد. روی هم رفته با تمامی جمع بندی ها این تانک موفق عمل کرد. همینطور اسرائیل از نفربر های M113 که به صورت گسترده در این کشور مورد استفاده قرار می گرفتند، آنها را با تغییر جزئیات اصلی و هیمطنور مقاوم کردن بدنه شان، به یک نفربر زرهی یا آمبولانس زرهی تبدیل کرد که می توانست همه کاری از جمله حمل راکت و مهمات، حمل مجروح و جسد و ... را انجام دهد. با باز شدن درب های عقب این نفربر می توانست 10 نفر را درون خود جای دهد.   از جمله اقداماتی که پس از جنگ بر روی این تانک صورت گرفت، تغییر عمده ی تجهیزات و طراحی دوباره ی یک سری از مولفه ها بود. یکی از مهمترین کار هایی که می بایست صورت می گرفت، نصب و قرارگیری خمپاره انداز 60 میلیمتری درون بدنه بود بود و دگیری شلیک خودکار آن که این ویژگی در تانک های سنتوریون MK3 با نصب خمپاره انداز MK.III 2 روی آنها قابل انجام بود. از دیگر اقدامات مهم برای بازسازی تانک، نصب تله هایی بود که در زیر برجک و در جایی که برجک و بدنه از هم فاصله داشتند بود که با استفاده از آنها، راکت ها و همینطور نارنجک انداز ها و ضد تانک ها قبل از برخورد به تانک نابود می شدند و با این کار حفاظت تانک تا حد زیادی بالا می رفت، زیرا اصابت موشک ها به آنها دیگر موجب پریدن برجک نمی شد.   تانک مرکاوا مارک 2 تانک مرکاوا مارک 2 تغییرات چندانی نصبت به نسخه ی اولیه خود نکرد و در آپریل 1983 وارد خط تولید کارخانه شد و خدمت خود را در ارتش صهیونیستی آغاز نمود. بعد از نبرد لبنان، اسرائیل یک سری تجربیات کسب کرد که آنها را همگی در این تانک وارد نمود. از جمله ی آنها که در تانک جدید به کار رفته بودند، افزودن ویژگی های نبرد شهری و همینطور درگیری با شدت کم بود که تانک را قادر می ساخت تا در مواقع ضروری به صورت تخصصی در شهر ها مورد استفاده قرار گیرند. لازم به ذکر است که این تانک از لحاظ وزن و همینطور پیشرانه هیچ تغییری نصبت به مارک 1 پیدا نکرد.       تانک مرکاوا مارک 2 از توپ 105 میلیمتری M68 و دو مسلسل 7.62 درست همانند مارک 1 استفاده می کرد و از این لحاظ شبیه به هم بودند. اما تفاوت اصلی آنها، خمپاره انداز 60 میلیمتری بود که اینبار به جای بیرون بودن از تانک، در داخل بدنه مجتمع شده بود و ویژگی دیگر آن ریموت بودن خمپاره انداز 60 بود، این ویژگی سبب شد تا شخص بارگذار حذف شود، زیرا وقتی که بارگذار برای بارگذاری خمپاره می رفت، ممکن بود با سلاح های گرم مورد هدف واقع شود، اما با این کار دیگر نیازی به انجام عمل بارگذاری دستی نیست و این کار به صورت خودکار صورت می پذیرد. از دیگر ویژگی های نسخه ی دوم، اضافه شدن یک سیستم انتقال قدرت خودکار ساخت اسرائیل به تانک بود و همینطور با افزایش میزان سوخت، میزان برد عملیاتی تانک را نیز بالا برد. نصب گیسوان شولامیت روی برجک (برای حفاظت از عقب برجک و نه حلقه ی برجک، از حلقه ی برجک به شیوه ای مجزا حفاظت می گردد.) موجب می شد تا اصابت راکت انداز های دشمن و همینطور ضد تانک ها، باعث تخریب تانک نشود. تغییرات اساسی و گسترده ی سیستم کنترل آتش نیز از این نسخه آغاز شد. تغییرات دیگری نیز در این تانک صورت گرفت که می توان به بروزرسانی حسگر های تانک، سیستم های انالیز آب و هوا، سیستم های دیداری ترموگرافیک، سیستم های آنالیز تصاویر میدان نبرد و همینطور سیستم اطلاع رسانی موقعیت میدان نبرد اشاره کرد.   نمای عقب تانک مرکاوا مارک 2   از جمله تانکهای مرکاوا مارک 2 که امروزه نیز فعال هستند: مارک IIB: با سیستم های دیداری حرارتی و همینطور یک سری برورسانی روی سیستم کنترل آتش مارک IIC: اضافه شدن زره تانک در بخش جلوی برجک برای جلوگیری و همینطور حفاظت از تانک در برابر اهداف هوایی. مارک IID: اضافه شدن زره ماژولار و کامپوزیت روی شاسی و برجک جهت تعویض سریع در صورت آسیب دیدن هر بخش.     مرکاوا مارک 3 تانک مرکاوا مارک 3 در دسامبر سال 1989 وارد خط تولید شد. این تانک از لحاظ گوناگونی دستخوش تغییر و تحول شد و با نسخه ی قبلی کاملا متفاوت بود. تغییراتی مثل سیستم رانندگی، پیشرانه، زره و همینطور سیستم ها و تجهیزات الکترونیکی که تانک را مدرن تر ساختند. این تانک با توپ جدید 120 میلیمتری بدون خان ساخت صنایع نظامی این کشور مجهز شد که نصبت به توپ های قدیمی پر قدرت تر و بزرگ تر بود. موتور این تانک یک موتور دیزل 1200 اسب بخاری دیزل است که وزن تانک را از 63 تن به 65 تن افزایش داد و همینطور موتور جدید تر موجب شد تا نهایت سرعت تانک در جاده به 60 کیلومتر در ساعت برسد. تغییراتی که در این نسخه از تانک کاملا محسوس است، طراحی دوباره ی برجک جهت تحرک بهتر تانک و همینطور سازگاری با شاسی که به تانک اجازه می داد در هنگام حرکت شلیک کند. تغییرات دیگری نیز در این نسخه اعمال شدند که به شرح زیر است:       تانک مرکاوا مارک 3 قرار دادن دو تلفن در تانک برای گفتگو و همینطور هماهنگی میان خدمه و افراد پیاده نظام اطراف تانک. تغییر و همینطور افزایش بخش ذخیره سازی مهمات تانک اضافه شدن مسافت یاب لیزری به تانک اضافه شدن سیستم ماژولار زرهی کازاگ که برای تعمیر سریع محل آسیب دیده در میدان جنگ تعبیه شده و برای اینکه محلی که مورد آسیب واقع شده است، به سرعت حذف شده و با نمونه ی سالم تعویض گردد.   تانک مرکاوا 3 نسخه ی BAZ   تانک مرکاوا مارک 3 BAZ در حال شلیک   BAZ System در سال 1995، مارک 3 BAZ ساخته شد که دارای بهبود سازی ها و همینطور اضافه شدن تجهیزات اضافه شونده ی بسیاری بود که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: ارتقاء سیستم کنترل آتش تانک از طرف صنایع الکترواوپتیک  اسرائیل و البیت سیستم که قابلیتی را برای تانک فراهم می کرد که در حین حرکت، هدف گیری خودکار کند و سپس به آن شلیک کند. اضافه شدن سیستم حفاظت NBC خودکار تغییرات جزئی سیستم مطبوع تهویه هوا اضافه شدن یک سری ویژگی ها و کارایی ها به سیستم حفاظت بالستیک در مرکاوا مارک IIID قابلتی فراهم شد تا بتوان زره های ماژولار کامپوزیت را از شاسی یا برجک حذف و یا اضافه کرد.     مرکاوا Dor Dalet   Dor Dalet یکی از آخرین نسخه های تانک مرکاوا مارک 3 که در کلاس IIID قرار می گرد که چندین نمونه ی اولیه از آن ساخته شد و بعد از بررسی های بسیار این نمونه منجر به تولید مارک 4 گردید. ارتقاء و بروزرسانی شنی های تانک (طراحی شده از سوی کاترپیلار و ساخته شده در اسرائیل) اضافه شدن R-OWS: جایگاه خودکار اسلحه ی رافائل یک جایگاه و یا ایستگاه خودکار کنترل اسلحه ی تانک است که توسط صنایع اسلحه سازی رافائل ساخته شده است که با اسرائیل قرارداد نظامی بسته است. این نسخه از جایگاه با نسخه ی سمسون ساخت همین شرکت که آن نیز به صورت خودکار است، جایگزین شده است. البته نسخه های بزرگ تر رافائل با نام های R-OWS-25 و R-OWS-25R نیز در حال ساخته شدن هستند.     جایگاه اسلحه ی سمسون در سمت راست و جایگاه رافائل در سمت چپ   مرکاوا مارک 4   چهارمین نسخه ی تانک مرکاوا که یکی از پیشرفته ترین و همینطور جدیدترین تانک های ساخت اسرائیل است، جزء چهارمین نسل تانک های اصلی میدان نبرد محسوب می گردد که کار توسعه و ساختش از سال 1999 آغاز شد. ارتقاء و بروزرسانی این تانک طی قراردادی با Bamachaneh در اکتبر 1999 در طی یک نشست عمومی نظامی بسته شد. با وجود اینکه تانک جدید طراحی شده و در شرف تولید شدن بود، اما مرکاوا 3 و نسخه هایش تا سال 2003 تولید شدند. اولین دسته از تانک مرکاوا 4 در تعداد محدود در پایان سال 2004 ساخته شدند.       در نسخه ی جدید، سیستم کنترل آتش Knight Mark 4 توسط صنایع الکترواپتیک به تانک اضافه شد. کیت زره های اضافه شونده ی ماژولار کامپوزیت که در نسخه ی Mark IIID به تانک اضافه شده بود، در این نسخه نیز برای روی برجک و طرفین تانک برای حفاظت هرچه تمامتر به کار گرفته شد. زره V شکل نیز برای زیر تانک جهت مقابله با مین های ضد تانک و TNT به تانک اضافه شد. این سیستم اضافه شونده ی ماژولار به تانک اجازه می داد تا در صورت آسیب دیدن بخشی از زره، وقتی که به پایگاه بر می گردند، سریعا تعمیر شوند.   از دیگر ویژگی این تانک، ذخیره سازی مهمات و گلوله ها درون کپسول های ضد آتش است که تا باز نشوند قابل استفاده و یا احتراق نیستند، این ویژگی خطر منفجر شدن یا کوک آف را تا حد بسیار زیادی پایین میاورند و در صورت آسیب دیدن جدی تانک، مهمات منفجر نمی شوند. برجک تانک هیچ گونه مهمات فعالی را در خود ذخیره نمی کند.   ممکن است با خود بگویید که در صورت اینکه موتور تانک در جلو قرار دارد، پس خروجی های تانک می بایست حرارت بسیار زیادی را خارج کنند، با این کار می شود به راحتی آن را با دوربین های شناسایی به سرعت تشخیص داد. اما باید پاسخ داد که ارتش برای این کار راه حلی اندیشیده که در طی آن یک سری پوشش ها و همینطور خنک کننده ها روی خروجی تانک نصب می شوند تا حرارت تولیدی ناشی از فعالیت موتور را کاهش دهند. همینطور IAI یک برنامه ای را اجرا کرده است که در طی آن سیستم هایی روی تانک نصب می شوند تا حرارت موتور را کاملا بپوشانند. با این کار شانس هدف قرار گرفته شدن تانک توسط دوربین های حرارتی بسیار پایین می آید.   تانک مرکاوا مارک 4 در طی عملیات Protective Edge   در مارک 4 یک توپ 120 میلیمتری بدون خان به تانک اضافه شده است که با نسخه ی قبلی تفاوت چندانی ندارد، اما قادر است تا گونه های مختلفی از مهمات را شلیک کند، مهماتی همچون HEAT و سابوت مانند APFSDF انرژی جنبشی که از یک خشاب دورانی نیمه الکترونیکی بهره می برد که تونایی جایگیری 10 عدد را دارد. همچنین روی این تانک یک مسلسل 12.7 میلیمتری نصب می شود که برای اهداف زمینی متحرک و همینطور بالگرد هایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند، مناسب است. (لازم به ذکر است که بیشترین استفاده ای این مسلسل روی این تانک برای نابود سازی تاکتیکال ها می باشد) سیستم کنترل آتش جدید تانک مرکاوا مارک 4 را قادر می سازد تا بالگرد هایی را که در اطراف این تانک پرواز می کنند، هدف گیری کند و آنها را مورد اصابت قرار دهد. این سیستم می تواند بالگرد های را مانند میل 24 روسی و گازل فرانسوی که اغلب همسایگان این کشور از این دو نوع استفاده می کنند را مورد هدف قرار دهد.   سیستم شنی این تانک که توسط اسرائیل ساخته شده است، TSAWS نام دارد و مخفف Tracks, Springs, and Wheels System می باشد، این سیستم شنی توسط کاترپیلار طراحی شده و توسط نیرو های اسرائیلی مازکوم نامیده می شود. هدف از طراحی این سیستم تحرک و جابجایی سریع تر از مناطق صعب العبور همانند لبنان و بلندی های جولان می باشد.   شرکت اسرائیلی البیت سیستم یک نوع سیستم جامع مدیریت نبرد یا BMS طراحی کرده است که روی آخرین نسخه از تانک مرکاوا نصب می شود، این سیستم با استفاده از تجهیزات تانک و همینطور پهپاد هایی که در هوا پرواز می کنند، اطلاعاتی کامل از صحنه ی نبرد به دست می آورد و روی صفحه نمایش رنگی درون تانک و مختص فرمانده آن را نشان می دهد. این سیستم قابلیت این را داد که پس از به دست آوردن اطلاعات، آن را با تانک هایی که از این ویژگی یعنی BMS استفاده می کنند، به اشتراک بگذارد.   تانک مرکاوا مارک 4 با طراحی منحصر بفردش، قابلیتی را درون خود قرار داده که بتواند به سرعت خود را بازیابی و تعمیر کند و مناطق آسیب دیده ی تانک را در صورت وجود سریعا تعمیر کند. زره های ماژولار اضافه شونده ی تانک به سرعت می توانند از تانک جدا شوند و با نسخه ی سالم تر جایگزین شوند، این کار هیچ گونه سختی ندارد و نیازمند مهارت بالا نیست، همینطور قیمت پایین این کار و مقرون به صرفه بودنش باعث شده تا این شیوه در تعدادی از تانک های غربی نیز مورد استفاده قرار گیرد.     تانک مرکاوا مارک 3       تاریخچه ی نبرد های مرکاوا تانک مرکاوا به صورت بسیار گسترده در جنگ لبنان در سال 1982 مورد استفاده ی ارتش اسرائیل قرار گرفت. این تانک توانست تعداد زیادی از تانک های ارتش سوریه که اغلبشان T-62 بودند و همینطور تعداد بسیار زیادی از سلاح های ضد تانک AT-3 Sagger و RPG هایی را که به سمتش شلیک می شدند، را نابود کند. این تانک وقتی که ساخته شد، در کنار سنتوریون های انگلیسی در نبرد شرکت کرد، اما سنتوریون ها که تانک های خیلی با تجربه ای بودند و کارایی و قدرتشان اثبات شده بود، نتوانست آنگونه که باید در کنار تانک های مرکاوا بدرخشند. از 180 تانک مرکاوایی که در جنگ لبنان شرکت کردند، تعداد 34 دستگاه نابود شدند. در فوریه سال 2002، یک دستگاه تانک مرکاوا مارک 3 به وسیله ی یک بمب کنار جاده ای در کنار Netzarim در نوار غزه منهدم شد. این تانک در پی تعقیب یک کاروان مشکوک بود که به وسیله ی آنها از مسیرش منحرف شد و به این شکل نابود شد. تانک توسط یک مین سنگین مورد هدف قرار گرفته شده بود که قسمت بسیار زیادی از این تانک را از بین برد. 4 سرباز خدمه ی تانک درجا کشته شدند. این اولین تلفات زرهی اسرائیل در طی انتفاضه ی دوم فلسطین بود. دومین تانک، یک دستگاه مرکاوا مارک 2 (بسیاری نیز بر این باورند که مارک 3 بوده است) به وسیله ی هدف قرار دادن برجک نابود شد و 3 سربازش درجا کشته شدند. سومین تلفات نیز به همین صورت مشخص نیست که مارک 2 بوده است یا 3 که در نزدیکی Kissufim Crossing منهدم شد که یکی یک سربازش کشته و دو نفر دیگر نیز مجروح شدند.     در طی جنگ 2006 لبنان، 5 دستگاه تانک مرکاوا منهدم شدند که در آن جنگ تعداد کمی از تانک های مارک 4 شرکت داشتند و امروزه نیز تعداد محدودی از آنها را در نبرد ها شرکت می دهند و همینطور میزان و تعداد  تانک های مارک 4 در حال خدمت نا معلوم است. در این جنگ حزب الله لبنان تعداد 1000 موشک ضد تانک به سمت تانک های اسرائیلی شلیک کرد که موجب خرابی و همینطور منهدم شدن تانک های اسرائیلی شدند. برخی از نفربر های زرهی سنگین اسرائیلی توسط موشک های ضد زره حزب الله سقط شدند و بسیاری نیز توسط مهمات و گلوله های ضد زره توانستند آنها را متوقف و منهدم سازند. در مجموع 15 نفر خدمه ی تانک به وسیله ی موشک های هدایت شونده ی ضد تانک نابود شدند. موشک های ضد تانک هدایت شونده ی مورد استفاده دارای سر جنگی دو مرحله ای بودند. حزب الله لبنان بعد ها اعلام کرد که از موشک های پیشرفته ی روسی RPG-29 ومپایر، AT-5 کونکورس، AT-13 Metis-M و موشک های هدایت لیزیری کورنت استفاده می کرده است. وزارت دفاع اسرائیل طی گزارشاتی اعلام کرد که محل اختفای موشک های کورنت حزب الله را در دهکده ای در Ghandouriyeh پیدا کرده است. این گزارشات چندین ماه بعد از آتش بس بود و نشان میداد که با استفاده از جزئیاتی تصویری محل این موشک ها پیدا کردند و فهمیدند که حزب الله از موشک های پیشرفته ی کورت در آن منطقه استفاده می کند.   موشک و موشک انداز کورنت   دیگر انهدام تانک مرکاوا مارک 4 توسط بمب های دست ساز کنار جاده ای یا IED ها بود که تمامی خدمه ی تانک کشده شدند. این تانک از زره مخصوص V شکل در زیر بدنه ی تانک بهره می برد که فقط 1 تلفات از 7 نفر سرنشینان تانک را ممکن می سازد، تانک مرکاوا می تواند 7 نفر را درون خود جای دهد، 4 نفر خدمه و 3 نفر نیز می توانند به عنوان سرنشین درون تانک جای بگیرند. در مجموع 5 تانک مرکاوا شامل 2 دستگاه مارک 2، یک دستگاه مارک 3 و دو دستگاه مارک 4 نابود شدند. از این دو دستگاه تانک مارک 4، یکی به وسیله ی بمب کنار جاده ای فوق العاده قدرتمند و دیگری به وسیله ی موشک هدایت شونده ی کورنت روسی مورد هدف واقع شد. ارتش اسرائیل به گفته ی خودش از عملکرد و کارایی مارک 4 مرکاوا راضی است و همینطور قبل از جنگ، با انجام تمرینات بسیار، توانست تعدادی از مشکلاتی که در حین جنگ رخ می دهد را حل کند. در مجموع 50 دستگاه تانک مرکاوا منهدم شد که اغلب آنها مارک 2 و 3 بودند که 8 دستگاه از آنها در میدان نبرد به صورت نسبتا سالم باقی ماندند. 21 دستگاه تانک به صورت سطحی زره هایشان آسیب دید که 15 دستگاه از طریق موشک و 6 دستگاه نیز به وسیله ی IED ها و موشک های ضد تانک منهدم شدند.   بعد از جنگ سال 2006، وزارت دفاع اسرائیل تصمیم گرفت تا در دکترین نظامی خود تجدید نظر کند. این دکترین نظامی جایی را برای جنگ های چریکی تعریف نکرده بود. برخی از آنالیزور ها می گویند که تانک های مرکاوا در برابر موشک های ضد تانک فوق العاده آسیب پذیر هستند و اینکه در جنگ های چریکی توسط رزمندگان، موشک های ضد تانک به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گریند و این تانک ها به شدت در معرض خطر هستند و هر لحظه ممکن است توسط ضد تانک ها مورد هدف واقع شوند. دیگر آنالیزور های نظامی همانند دیوید اِشله کاملا مخالف این قضیه هستند و بر این باورند که از دست رفتن تانک های مرکاوا دلیل بر نا کارآمدی آنها نیست، این نکته نیز توسط خدمه ی تانک های مارک 4 کاملا اثبات شده و آنها نیز موافق عملکرد بسیار خوب این تانک ها هستند، آنها اظهار می کنند که با وجود برخی تلفات این تانک، ممکن است به اشتباه ناکارآمد بودنش در نظر گرفته شود، اما بیشترین سهم نابود شدن آنها آشنا نبودن خدمه و همینطور یک سیستم حفاظتی مناسب و دقیق است. در طی مقایسه ای که بین جنگ های مختلف اسرائیل با دیگران شد، دریافتند که در نبرد یوم کیپور به بعد تعداد کشته شدن خدمه ی تانک ها دو نفر کاهش یافته، در نبرد 1982 لبنان این میزان به 1.5 رسیده، در نبرد 2006 لبنان به 1 و همینطور کمتر می شود. در همین راستای ایمن سازی تانکها، وزارت دفاع اسرائیل یکی از پیشرفته ترین سامانه های حفاظت فعال در دنیا به اسم Trophy را روی مارک 4 ها نصب کرده که موجب می شود تا تانک و خدمه از گزند موشک های ضد تانک در امان باشند. این سیستم موجب نابود شدن موشک های شلیک شده به سمت تانک می شوند و قبل از برخورد با بدنه، منهدم می گردند.   تانک مرکاوا مارک 1 در جنگ لبنان بعد از منهدم شدن    تانک مرکاوا مارک 4 به صورت گسترده تر از جنگ قبل در نبرد قزه مورد استفاده واقع شد. وزارت دفاع اسرائیل تعداد آنها را بیشتر از 2006 عنوان کرد و گفت که اغلب تانک های مارک 2 و 3 با آمدن مارک 4، کم کم جایگزین می شوند. یکی از ستون های تانک مارک 4 در این نبرد در نوار غزه، به دو گروه تقسیم شدند و 5 ساعت بدون تلفات در آن منطقه به عملیات پرداختند. فرمانده ی ستون می گفت که به خاطر تغییر تاکتیک های جنگی، از نبرد سال 2006 تجربیات بسیار با ارزشی به دست آوردیم که موجب آن شد تا ما نبرد های نا همتراز و چریکی را با خود وفق دهیم و بر اساس آنها برنامه ریزی کنیم و در اصل تانک های جدید در این گونه تاکتیک ها نقش بسیار پر رنگی بازی می کنند و بدون آنها نبرد هیچ معنایی ندارد. در اکتبر سال 2010 وزارت دفاع رژیم غاصب اعلام کرد تانک های مارک 4 با سامانه ی حفاظت فعال تروفی مجهز می شوند و به آنها ارتقاء می یابند. آنها اعلام کردند که سامانه های جدیدشان قادر هستند تا در برابر موشک های ضد تانک و همینطور سایر موشک های با سر جنگی دو مرحله ای را منهدم کند. این موشک ها شامل موشک های با سر جنگی HEAT هم می شوند و کمپانی البیت سیستمز نیز یک سیستم هشدار دهنده ی لیزری ساخته که در صورت قفل شدن موشک روی تانک، سیستم نارنجک انداز دودزای خودکار را فعال می کند تا موجب شکسته شدن این قفل لیزری گردد. سیستم اختفای سریع تانک توسط صنایع نظامی اسرائیل ساخته شده است.   در دسامبر سال 2010، حماس فلسطین، به سمت یک تانک مرکاوا مارک 3 موشک های هدایت شونده ی ضد تانک کورنت را شلیک کرد. این موشک ها موجب خسارت دیدن تانک شدند اما به خدمه آسیبی نرساند. تانک مورد هدف واقع شده در نوار غزه و در نزدیکی AL- Bureij مستقر بود. بر اساس نبرد های قدیمی حماس، اسرائیلی ها متوجه هستند که این گروه به هیچ وجه قادر به استفاده ی صحیح از این موشک ها نیست. در حالی که در سال 2006، در جنگ لبنان، حزب الله از همین موشک ها به سمت اسرائیل شلیک کرد و موجب انهدام چندین دستگاه تانک و خدمه گردید. به همین دلیل، اسرائیل تصمیم گرفت تا تانک های مستقر در غزه را با سامانه ی تروفی مجهز کند که در نتیجه ی آن سالم ماندن تانک ها در بسیاری از موارد شده است.       صادرات در سپتامبر سال 2011، ارتش ترکیه با عقد یک قرارداد 5 بیلیون دلاری، 1000 دستگاه تانک مارک 3 را از اسرائیل خریداری نمود. در می سال 2012، اسرائیل پیشنهاد فروش تانک های مارک 4 را به ارتش کلمبیا داد. این پیشنهاد موجب بستن قرارداد خرید 25 الی 45 دستگاه تانک به مبلغ هر دستگاه 6 میلیون دلار شد. احتمال می رود که ارتش کلمبیا این تانک ها را برای مقابله با تانک های T-72 ونزوئلایی می خواهد تا در صورت جنگ با آنها مقابله کند.   انشعابات                                                                                                                                                                                                                 پس از انتفاضه ی دوم، ارتش اسرائیل تانک های مرکاوای خود و همینطور یک سری از تجهیزاتش را به بروز رسانی های مختلفی از جمله بروز رسانی جنگ شهری مجهز کرد.   مرکاوا LIC اینها همان تانک های مرکاوا مارک 3 BAZ یا مرکاوا مارک 4 هستند که برای جنگ شهری آماده شده اند. تانک های LIC به صورت مخصوص برای درگیری های با شدت کم ساخته شده اند که ویژگی های برجسته ای همچون ضد شورش بودن ،نبرد های خیابانی، نبرد های شهری و کوچه به کوچه و همینطور تجهیزات و دستگاه های مدرن و پیشرفته جهت درگیری با دشمن.   این تانک با یک مسلسل 12.7 میلیمتری هم محور با توپ اصلی که خدمه می توانند به صورت خارج از تانک نیز با آن شلیک کنند و محدودیتی در استفاده از آن وجود ندارد. جایگاه جدید خودکار مسلسل، مسلسل هم محور داخل تانک که خدمه می توانند بر علیه اهداف پیاده ی زمینی و همینطور تک تیر انداز ها آن را استفاده کنند.   برخی از قسمت هایی که در تانک دارای حساسیت بالایی بودند، از جمله سیستم های دیداری و اپتیکی، خروجی اگزوز و همینطور دستگاه تهویه داخل تانک که در نسخه ی جدید با بالا ترین سطح حفاظت شده اند و خرج های انفجاری و همینطور بمب های چسبی قابلیت چسبندگی به این قسمت را ندارند.  لاستیک های شنی با یک سری LED های مخصوص پوشانده شده اند و همینطور سیستم ناوبری تانک بهبود یافته و برای راننده ی تانک قابلیتی فراهم شده تا با استفاده از دوربین های نصب شده در اطراف تانک، بتواند چه در روز و چه در شب در کوچه ها و یا خیابان ها تردد کند.   مرکاوا Tankbulance (تانکوبولانس) برخی از مدل های تانک مرکاوا با تجهیزات پزشکی کامل مجهز می شوند و همینطور قابلیت ها و امکانات پزشکی زیادی روی آنها نصب می گردند. این تانک ها زره بسیار قوی تری دارند و به تناسب کارشان مهمات خیلی کمتری در مقایسه با دیگر تانک ها حمل می کنند. محوطه ی کابین برعکس شده است تا افراد درون تانک بتوانند روی دو برانکارد قرار بگیرند. در کنار اینها تمامی وسایل نجات جان انسان در مواقع ضروری وجود دارد و سیستم های پزشکی درون تانک به گونه ای هستند که می توانند زیر آتش و در میدان نبرد نیز کارشان را بدون مشکل انجام دهند. این تانک دارای یک در پشتی می باشد که در صورت تخلیه سریع در میدان نبرد می توان از آن برای خارج کردن مجروحین استفاده کرد.   این نسخه از تانک بر اساس قوانین مصوب در ژنو است و هرگز یک آمبولانس محسوب نمی شود و در صورت هرگونه ایجاد خسارت و نابودی، قوانینی برای نابود کننده وجود ندارد. در صورتی که نفربر های زرهی که از این ویژگی ها برخوردارند، از این قائده مستثنی هستند و به عنوان آمبولانس محسوب می شوند.     نفربر زرهی Namer   خودروی جنگی پیاده نظام Namer خودروی جنگی پیاده نظام Namer، یک IFV است که مبتنی بر تانک مرکاوا مارک 4 می باشد. این نفربر از سال 2008 تا کنون در حال سرویس است و به زبان خودشان در ابتدا Nemmera نامیده می شد اما بعدها به Namer تغییر نام یافت.   این نفربر با یک جایگاه خودکار سلاح کنترلی سمسون مجهز می شود که به اصطلاح RCWS نامیده می شود. این جایگاه با مسلسل M2 برونینگ و یا یک Mk 19 نارنجک انداز خودکار تجهیز می شود که در صورت نیاز می تواند یک مسلسل 7.62 میلیمتری یا نارنجک انداز را نیز با خود حمل کند. همانند مرکاوا، این نفربر نیز با سطح بالایی از زره پوشیده شده و مهمترین اصلی حفاظت سربازان در میدان نبرد با بهترین روش است. این نفربر قادر است تا 3 نفر خدمه (یک فرمانده، یک راننده و یک نفر تکنیسین جایگاه RCWS) و 9 نفر سرباز پیاده نظام و یا برانکارد را با خود حمل کند. نسخه های آمبولانس می توانند حداکثر دو برانکارد را با خود به همراه تجهیزات پزشکی حمل کند.       خودروی بازیابی زرهی Nemmera خودروی بازیابی زرهی Named یکی از نسخه های مبتنی بر تانک مارک 4 می باشد (احتمالا شاسی مارک 3 یا 4) که وظیفه اش تعمیر و همینطور بازیابی خودرو های زرهی است. این خودروی بازیابی زرهی می تواند در طی مدت زمان 90 دقیقه یک بسته ی پیشرانه ی قدرت تانک مرکاوا را باز کرده و آن را تعویض نماید. این خودرو دو نسخه دارد، خودروی بازیابی زرهی با تجهیزات مخصوص 42 تن و خودروی بازیابی زرهی با تجهیزات و جرثقیل مخصوص 35 تن که نسخه های کوچکتر با توجه به نیاز یگان قابل نصب هستند.   هویتزر خودکششی شولف هویتزر خودکششی شولِف که در زبان عبری به معنای توپ جنگی است، به صورت یک نمونه ی اولیه توپ خودکششی هویتزر در اسرائیل ساخته شد. این توپ بر مبنای شاسی تانک مرکاوا مارک 3 است سایر متعلقات و برجک و... بر روی آن سوار شده است. پیشنهاد ساخت چنین توپی به سال های 1970 میلادی بر می گردد. اسرائیل وجود چنین توپ بومی را در کشورش احساس می کرد و با توجه به اینکه می توان کاربرد های بسیار مختلفی از این ماشین جنگی بهره برداری کرد به همین دلیل در همان دهه تصمیم به ساخت چنین توپی گرفت. بعد از اینکه با این طرح موافقت شد به عنوان طرح ملی در دستور کار قرار گرفت تا به صورت ویژه بر روی آن کار شود. پس از آن که طرح به صورت ملی اعلام شد مجموعه ای از جدید ترین تکنولوژی ها و توسعه ها بر روی آن صورت گرفت. دو نمونه ی اولیه به ترتیب در سالهای 1984 و 1986 رونمایی شدند اما پس از کشمکش های فراوان این توپ برای تولید انتخاب نشد. وزارت دفاع تصمیم گرفت تا همان هویتزر های خودکششی M109 آمریکا را ارتقاء و توسعه دهد و از ساخت توپ جدید صرف نظر کرد.   شاسی مورد استفاده برای شولِف دستخوش تغییرات بسیار جزئی شد اما در اصل با شاسی تانک مرکاوا 3 یکی بود و تفاوت چندانی با هم نداشتند. صفحه ی سراشیبی شاسی که در جلو قرار دارد به صورت دست نخورده باقی ماند، برای نصب تجهیزات اضافی و همینطور یک قلاب برای زمانیکه لوله بدون استفاده است بر روی آن قرار گیرد. به همین منظور است که سری شولِف و مرکاوا با هم شباهت های مشترک زیادی دارند و خیلی تفاوتی با هم ندارند. این ویژگی سبب این شده است تا اگر هر کدام قطعه ای مربوط به شاسی احتیاج داشتند بتوانند از این خصیصه استفاده کنند و از قطعات به صورت مشترک بهره ببرند. اگزوز توپ در جلو و در سمت چپ شاسی قرار گرفته است که با وجود درگاه های مختلف در جلوی شاسی قرار دادن در آن قسمت کار غیر خلاقانه ای بود و با دقت در تصاویر می توانید بیابید که فضا های زیادی برای قرار گرفتن اگزوز قرار داشت و در جلو و در آن قسمت قرار دادن اگزوز شاید کمی مبتدی بودن طراحان را برساند. زیرا می توانستند با تعبیه یک ژنراتور اگزوز را به مکان دیگری منتقل کنند.  شولِف می تواند بعد از آنکه کاملا ایستاد در مدت زمان 15 ثانیه خود را برای شلیک آماده کند، همچنین در هر 15 ثانیه تنها می تواند 3 پرتابه را شلیک کند. این توپ با استاندارد های ناتو مجهز شده و از مهمات 155 میلیمتری متناسب با ناتو بهره می برد که می تواند 75 پرتابه را در انبار ذخیره کند و 60 عدد از آنها را مسلح نگه دارد.     این توپ 155 میلیمتری را شرکت سولتام سیستم اسرائیل به صورت اختصاصی طراحی کرده، همجنین ایت شرکت هویتزر G5 آفریقای جنوبی را در کارنامه ی خود نیز دارد. یک خروجی دود مجزا، دهنه ترمز اختصاصی و همینطور یک ایستگاه نگه دار به وسیله ی قفل سفر که هنگامی که توپ قصد دارد جابجا شود از آن استفاده می کند و به وسیله ی آن هنگام حرکت جایگاه تکان نمی خورد. این توپ حداکثر نرخ آتشش در دقیقه 9 گلوله است، همینطور برد هر یک از پرتابه ها 40 کیلومتر است زمانی که از گلوله های ERFB-BB استفاده شود. با توجه به اینکه این توپ از بارگذار خودکار چرخ و فلکی استفاده می کند اما ممکن است که به بارگذاری دستی احتیاج پیدا کند که این قابلیت نیز برای او تعبیه شده است. همانطور که گفتم این توپ از قفل سفر استفاده می کند، یعنی در هنگام حرکت جایگاه ثابت است و تکان نمی خورد، با این وجود قابلیتی در شولِف وجود دارد که می تواند با استفاده از آن در هنگام حرکت نیز شلیک کند بدون اینکه قفل سفر را باز بکند و این مزیتی بسیار بزرگی برای توپ های خودکششی است که در هنگام حرکت بتوانند شلیک کنند. این ویژگی قابلیت بسیار عظیمی به توپ می بخشد به طوری که آن را واقعا منحصر به فرد می سازد، چون تمامی توپ های خودکششی از این قابلیت بهره مند نیستند.   برای عملیتای کردن این توپ به 4 نفر خدمه احتیاج است، همچنین سیستم تهویه هوا و حرارت درون توپ تعبیه شده که اجازه نمی دهد گرمای بیش از اندازه شلیک گلوله ها خدمه را اذیت کند.  بدنه ی توپ همانند مرکاوا مارک 3 دارای پوسته ی ضد بالستیکی است. برجک قادر است تا در مقابل گلوله های اسلحه های کوچک از خود مقاومت نشان دهد، تکه های زره هم در برابر فشار های انفجار می توانند دوام بیاورند و حتی در زیر آتشبار مسلسل ها نیز ار خود مقاومت نشان دهند. زره به صورت آستر ورقه ورقه بر روی توپ قرار گرفته که بر محافظتش تا حد زیادی می افزاید. همینطور یک سیستم NBC یا همان "هسته ای، بیولوژیکی، شیمیایی" همانند مرکاوا 3 بر روی شولِف نصب شده است که در می تواند در برابر مواردی که ذکر کردم مقاومت کند.   اگر به چرخ ها دقت کنید 6 چرخ با فاصله یک نواخت از هم مشاهده می کنید که با کفشک های مخصوص مجهز شده اند، 5 عدد از آنها برای توپ و در هر دو طرف یک جفت نیز برای جاده تعبیه شده است تا رفت آمد را برای توپ در فواصل بسیار آسان کند. همینطور چرخ مخصوص جاده با بقیه نیز متفاوت است و از لحاظ ظاهری کمی با بقیه فرق می کند. چرخ دنده های رانشی به جلو قرار دارند و همینطور میله ی چرخ نیز در قسمت عقب قرار دارند که به ممکن است با وجود دامنه ی توپ آنها به صورت نیمه پنهان قرار گیرند.    FMCV خودرو های جنگی آینده در چهاردهم جولای 2011، روزنامه ی صهیونیستی جروزالم پست گزارشی منتشر کرد مبتنی بر اینکه وزارت دفاع اسرائیل تصمیم دارد تا نسخه ی جدید از سری تانک مرکاوا را بسازد. کار توسعه و طراحی اش شروع شده و سیستم دفاع فعال تروفی نیز به صورت موفق در این نسخه اضافه می شود. با وجود اینکه سیستم های حفاظت فعال این تانک ها پیشرفته محصوب می شوند، اما باز هم وزارت دفاع تصمیم گرفته تا لایه های زرهی مرکاوا را اضافه کند و به لحاظ دفاعی برایش هیچ چیز کم نگذارد. این نسخه ی جدید حاصل تلاش ماه ها تفکر کارشناسان امر جهت ساخت یک نفربر پیشرفته ی نظامی بوده است که بتوان با استفاده از آن مولفه های مختلفی از کاربرد های زرهی را گرد هم جمع کنند. این متخصصین با بررسی کردن اصول اولیه و همینطور بررسی مواردی همچون کاهش وزن، قدرتمند تر کردن زره در عین حال سبک تر کردن آن، شیوه های نابود کردن موشک های ضد تانک، تغییر فضای داخلی و همینطور کوچکتر کردن توپ اصلی بتوانند به ویژگی های جدیدی دست بیابند. مولفه های قدرت پیشرانه ی تانک و همینطور مقایسه کردن سیستم های سبک و سنگین شنی دار با شاسی های چرخ دار نیز مورد بررسی قرار گرفتند. با وجود چنین تغییراتی که روی اصول بنادین تانک تاثیر گذاشته و همینطور موجب شده تا تعریف یک تانک با چنین شرایطی، یعنی چنین جابجایی هایی دستخوش تغییر گردد، به نظر نمی رسد که دیگر بتوان در علوم امروزی آن را تانک نامید. در جولای 2012، جزئیات حاکی از آن بود که کارشناسان به نتایجی در طی این سلسله نشست ها رسیده بودند. یکی از این تغییرات جایگزین کردن توپ سنتی با توپ های لیزری و یا پالس الکترومغناطیسی بود. دیگر تغییرات نیز شامل تغییر پیشرانه ی تانک از موتور های دیزلی و یا گازتوربین به موتور های هیبرید-الکترونیکی بوئدند که خدمه را به دو نفر کاهش می دادند. این چنین تغییراتی تانک را سریعتر، حفاظتش را بیشتر و یک سری مزایایی دیگر فراهم می کرد که از مرکاوای در حال خدمت کنونی تا حدودی بهتر بود.   تانک 65 تنی مرکاوا اصلا مناسب انجام ماموریت های امروزی با چنین جنگ افزار هایی نیست. ارتش اسرائیل یک تانک قوی تر، سبک تر با توانایی جابجایی سریعتر می خواهد که در شرایط جنگ ها و نبرد های شهری بتواند به سرعت اهدافی که از پیش برای نابودی آن برنامه ریزی شده است را از بین ببرد. در سال 2012، وزارت دفاع برنامه ای اتخاذ کرد که در طی آن توسعه ی یک تانک جدید سریع با مولفه های جدید در خانواده ی تانک های سبک به اسم Rakiya معرفی کرد. این نام یک مخفف عبری برای واژه ی خودرو های رزمی در نبرد های آینده است. این تانک جدید 35 تن وزن دارد و دارای سیستم تسلیحاتی مدرن جهت نبرد در هر دو شرایط جنگ شهری و نبرد جنگی متعارف است. در عوض با نصب یک شاسی چند منظوره، خودروی جنگی جدید می تواند با هر هدفی درگیر، در هر منطقه ای عملیات و همینطور با استفاده از نقش های مختلف به عملیات های مختلف نیز بپردازد. خودروی جدید چرخ دار می تواند به سرعت در محل حاضر شده و افرادی را که با خود حمل می کند را به سرعت در نوحی از پیش تعیین شده تخلیه نماید. خودروی جنگی جدید 50 درصد ویژگی های تانک مرکاوا را دارا خواهد بود و این هرگز به معنای جایگزین کردن آن با تانک های مارک چهار و یا قدیمی تر نیست. نامر و مرکاوا تا مدت زمان مشخص در خدمت باقی می مانند تا این خودری FMCV بتواند آزمایشات و تست های مختلف را پشت سر بگذارد. برنامه ی اسرائیل کاملا شبیه به برنامه ی آمریکا با نام خودرو های نظامی آینده است که تفاوت با نسخه ی آمریکایی این است که اسرائیلی ها فقط به دنبال یک نسخه هستند، اما آمریکا چندین نمونه را در این برنامه می خواد دنبال کند. ارتش اسرائیل امیدوار است تا بتواند آن را تا سال 2020 عملیاتی سازد.       منابع http://en.wikipedia.org/wiki/Merkava http://en.wikipedia.org/wiki/Rafael_Overhead_Weapon_Station http://en.wikipedia.org/wiki/Trophy_%28countermeasure%29 http://en.wikipedia.org/wiki/1982_Lebanon_War   نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
  7. ای وای چرا، بزن خو، چیه مگه. البته HK416 یکی از محبوب ترین سلاح های منه، در کنار M4 و خیلی دوست دارم تاپیکی ازش توی میلیتاری داشته باشم! اما می خوام این افتخار رو نصیب تو بکنم :D   جدای از شوخی یه دونه خوبشو بزن
  8. ماشالا شما که بهراد جان ادعاتون *** فلک رو پاره کرده چرا یه دونه اختصاصی نمی زنی؟ اگه می زنی که هیچی، اگه نه خودم یکی بزنم و اینو حذف بکنم.
  9. ایران ده ها میلیون آذربایجانی داره؟ اشتباه تایپی نشده؟
  10. بسم الله الرحمن الرحیم           تقدیم به سد ممد عزیز!   برخی از طرح ها و ساخته های کشور شوروی (روسیه کنونی) موجب گردیده تا در کشور های مختلف به صورت پایه و اساس نسخه ی جدید قرار بگیرد و از آن با ایجاد کمی تغییرات، مدل جدیدی ساخته شود. راکت انداز چند منظوره ی ZCRS-122 ساخت گرجستان یکی از نمونه های تحت BM-21 Grad شوروی است که با کمک مهندسین اوکراینی در این کشور، یعنی گرجستان ساخته شد. راکت انداز چند منظوره ی ZCRS-122 برای اولین بار در سال 2012 از آن رونمایی شد که در همان سال پس از رونمایی تست ها و آزمایشات مختلف جهت تعیین میزان عملکردش شروع گردید. در حال حاضر سه نسخه ی اولیه از این راکت انداز ساخته شده است که در صورت موفقیت آمیز بودنش، وارد خط تولید کارخانه جهت تولید انبوه می گردد.   ظاهر این راکت انداز را که می بینیم، به صورت ناخودآگاه یاد نسخه های BM-21U یا BM-21K می افتیم که هر دو ساخت کشور اوکراین هستند. این نسخه از راکت انداز، یعنی ZCRS-122 دارای دو کابین زرهی است. سیستم راکت انداز نصب شده روی این خودرو در اصل همان نسخه ی ساخت شوروی است و دارای همان ویژگی ها می باشد. BM-21 گراد شروع خدمتش را از دهه ی 60 میلادی آغاز کرد که در همان سال ها تحت توسعه ها و ارتقاء های زیادی قرار گرفت و هم اکنون نیز در بسیاری از کشور ها در حال استفاده می باشد.       ZCRS-122 دارای 40 تیوپ یا مخزن برای بارگیری موشک های 122 میلیمتری می باشد. موشک های استاندارد HE-FRAG با وزن 66.4 کیلوگرم و برد 20 کیلومتر از پر استفاده ترین موشک های این راکت انداز هستند. لازم به ذکر است که این سیستم با تمامی موشک ها سازگار می باشد و محدودیتی در این خصوص ندارد، توسعه و ارتقاء BM-21 موجب این ویژگی شده است و ارتقاء های جدیدتر تنوع موشکی بیشتری نیز دارند. حداکثر برد راکت های این سیستم با افزایش میزان قدرت موشک به 40 کیلومتر می رسد که برای زدن اهداف دوردست بدون دیده شدن نسبتا مناسب است. همانند اغلب راکت انداز ها، این راکت انداز گرجی به سامانه ی ناوبری جهانی یا GPS مجهز است که می توان با دادن مختصات محل هدف به سیستم، به صورت خودکار به سمتش شلیک کرد. این سیستم هم برای هدف گیری و هم برای ناوبری مورد استفاده قرار می گیرد و در به کارگیری آن، هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد.       از دیگر ویژگی این راکت انداز این است که می تواند با وجود اینکه حرکت می کند، با استفاده از تاکتیک شلیک کن و حرکت کن! به راهش ادامه دهد در حالی سرنشینان داخل کابین هایشان هستند و با استفاده از این خاصیت حتما لازم نیست که خودرو در جایی توقف کند و سپس خدمه با صرف مدت زمانی شروع به آماده سازی موشک ها کنند، تنها با مشخص کردن روی GPS می تواند در حین اینکه حرکت می کند، موشک ها را نیز شلیک کند. به دلیل اینکه این خودرو به لحاظ خطر پذیری در سطح نسبتا بالایی قرار دارد، کابین های آن به گونه ای طراحی شده اند که با استفاده از زره، بتواند از خدمه در برابر گلوله ی سلاح های سبک و پرتابه های توپ های متوسط مقاومت کند و مانع از ورود آنها به داخل کابین و آسیب رساندن به خدمه گردد.   کشنده یا خودرویی که سیستم راکت انداز روی آن نصب می شود، خودروی کاربردی سنگین Kraz 6322 است. خودروی جدید هم از میزان حجم بارگیری بیشتری و هم اینکه از ابعاد نسبتا بزرگتری نسبت به نسخه ی سلف خود یعنی Ural 375D بر خوردار است. بر روی Ural 375D از سامانه ی راکت اندازی BM-21 گراد استفاده می شد، اما سیستم جدید نسبت به قبلی جدیدتر و دارای اعتماد پذیری بیشتری است. همانطور که ذکر شد، خودروی جدید از قدرت بیشتری بر خوردار است، Kraz 6322 می تواند سیستم را به همراه متعلقاتش و کابین های زرهی به همراه خدمه و سرنشینانش به راحتی حمل کند. یک موتور توربوشارژ دیزل YaMZ-238D با توانایی تولید 330 اسب بخار قدرت، این راکت انداز چند منظوره را به حرکت در می آورد.     از مهمترین ویژگی های یک سیستم راکت انداز، ثباط پذیری بالا در هنگام مواجه با عوارض زمین است. زمین های ناهموار و یا مناطق صعب العبور که هر خودرو و یا کامیونی قادر به تردد در آن مسیر ها نیست، وجود یک سیستم کراس کانتری مناسب قابلیت تحرک راحت برای خدمه و همیطور سیستم راکت انداز را فراهم می کند و در عین حال نیروی محرکه را نیز بهبود می بخشد. ZCRS-122 از این قائده مستثنی نبوده و می تواند با استفاده از این سیستم در مکان هایی که تردد در آن ها مشکل است و یا به سختی صورت می گیرد، به راحتی عبور کند.       بارگذاری راکت توسط خدمه به صورت دستی صورت می گیرد و در هر بارگذاری توسط خدمه، میزان 7 دقیقه احتیاج است تا موشک ها درون تیوپ ها و یا مخزن های مخصوص به خود قرار گیرند. معمولا بارگذاری موشک ها توسط یک سری ماشین های مخصوص صورت می گیرد و آنها وظیفه ی بارگذاری درون تیوپ ها را بر عهده دارند، اما در این مورد چنین ویژگی در دسترس نیست. همینطور در اغلب خودرو های راکت انداز چند منظوره یک باتری ثانویه به جهت تامین برق خودرو در مواقعی که موتور خاموش است روی کامیون ها نصب می شود، این سیستم تامین انرژی ثانویه وظیفه ی روشن کردن سیستم راکت انداز و دیگر وسایل مربوط به آنها را بر عهده می گیرد و قابلیت شارژ کردن بعد از روشن کردن موتور برای آنها فراهم است.           نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس پیشنهاد مطلب از Goebbels Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
  11. siavash75

    راکت انداز چند منظوره ZCRS-122

    سلام و درود بر یگانه سید عزیز! ممنونم   سید جان برای اینکه ممکنه راکت انداز لو بره و تا حدودی بتونن مقاومت بکنن، میزان زره کابین رو با حدودی بالا میبرن. قبلا به این شکل بود که راکت انداز رو که تنظیم می کردند، از ماشین دور می شدند تا راکت انداز شلیک بکنه، اما الان دیگه اینطوری نیست و از داخل خودرو هدف گیری می کنن و شلیک! بدون اینکه از سیستم دور بشن
  12. siavash75

    گزارش مشکلات سایت

    فکر کنم به خاطر سرویس دهنده ی مخابرات هست، من که مخابرات دارم عکس ها برام نمایش داده نمیشن
  13. siavash75

    انتخاب مديران سايت

    تبریک میگم، انشاءالله که موفق باشند
  14. بسم الله الرحمن الرحیم     تانک Challenger 1 یا FV 4030، تانک اصلی میدان نبرد ارتش انگلیس از سال 1983 تا میانه ی دهه ی 90 میلادی بود که پیش درآمدی برای ساخت تانک Challenger 2 به شمار می رود و به عبارتی نسخه ی دوم، ارتقاء و بروزرسانی نسخه ی اول است که Challenger 2 نام گرفته است. در حال حاضر این تانک توسط ارتش سلطنتی اردن مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذکر است که نسخه ی در دسترس اردن، ارتقاء ها و بروزرسانی های سنگینی روی آن نصب شد که مدرن ترین تانک کشور اردن به شمار می رود. در اردن چند نسخه ی بدون سرنشین از این تانک ساخته شده است که Falcon نام دارد و در صورت موفق بودن بازار جهانی صادرات را برای تولید هدف قرار داده است.   تاریخچه تانک Challenger 1 توسط صنایع مهندسی و خودرو سازی مهندسی انگلیس MVEE نزدیکی چابهام توسط سفارش کشور ایران جهت نسخه ی بهبود یافته ی تانک چیفتن بود که خط تولید آن در چندین کشور دنیا برقرار شده بود. تانک های چیفتن مدل MK5 یا FV4030/1 و FV4030/2 که شیر 1 و شیر 2 نامیده می شدند (شیر 1 و شیر 2 در کشور انگلیس به اسم Challenger 1  و Challenger 2 تولید شد و هرگز به ایران تحویل داده نشد، این دونسخه مبنای تولید این دو تانک بودند) قرار بود در این کمپانی تولید و به ایران تحویل داده شوند. بعد از اینکه شاه ایران از کشور گریخت و حکومت سقوط کرد، پروژه نیز از کار باز ایستاد. برای مدت زمان کوتاهی این روند ادامه داشت تا اینکه انگلیس تعدادی مشتری خارجی برای این تانک پیدا کرد و به سرعت آن را به MVEE ارسال کرد تا توسعه ی تانک را آغاز کند. قرار بر این شد که MVEE جدیدترین متد های روز غرب اروپا را به لحاظ تکنولوژی روی تانک پیاده سازی کند. در ابتدا این تانک نام Cheviot را بر خود گرفت اما مدتی بعد به Challenger تغییر نام یافت. نام Challenger را از تانک Cruiser Mk VIII Challenger ساخته شده در جنگ دوم جهانی انتخاب کردند.   تانک Cruiser Mk VIII Challenger   یکی از ویژگی های انقلابی تانک Challenger 1 استفاده از زره مدرن چابهام بود که در طراحی این تانک و تانک بعدی به کار رفت که مزایایی همچون حفاظت یکپارچه ی تانک در برابر خرج گود های RHA فراهم می کرد و موجب می شد تا تانک از همه طرف دارای حفاظت زرهی نسبتا خوبی باشد، در این نوع زره از آخرین استاندارد های زره سازی اروپا استفاده شد. پس از استفاده ی Challenger 1 از چاپهام، دیگران نیز مایل به استفاده از این زره شدند که معروفترین استفاده کننده ی چابهام M1 Abrams آمریکا است. از دیگر خاصیت های این تانک استفاده از سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک (از نوع هیدروگاس ساخته شده توسط کمپانی هورتسمن انگلیس) استفاده می کند که کارایی فوق العاده ای در مناطق بیابانی و جاده های خاکی دارد. استفاده از این سیستم تعلیق موجب شده تا تانک بتواند مسافت زیادی را بدون مشکل سپری کند و جهت ها و حالات قرارگیری تانک نیز توسط راننده با استفاده از سیستم تعلیق هیدروپنوماتیکی تعیین می گردد.   پس از طراحی و برطرف کردن نقاط ضعف این تانک، کمپانی تسلیحات سلطنتی تانک را وارد خط تولید کارخانه نمود. تانک Challenger 1 در سال 1983 وارد خط تولید کارخانه شد و تولیدش تا سال 1990 به طول انجامید. قیمت تمام شده ی هر دستگاه تانک در آن زمان 2 میلیون پوند انگلیس بوده است (3 میلیون دلار آمریکا). در سال 1986، کمپانی تسلیحات سلطنتی خط تولید تانک Challenger 1 را به صنایع دفاعی کمپانی ویکرز سپرد. کشور اردن پس از مشاهده ی عملکرد این تانک تعداد 274 دستگاه از آن را برای ارتش اش خریداری نمود. در طی یک قرارداد در مارس سال 1999، تعداد 288 دستگاه تانک Challenger 1 به صورت یک دوره 3 ساله تحویل ارتش این کشور گردید. اردن در نظر داشت تا تانک های جدید را با نسخه های سنتوریون (در اردن با نام طریق شناخته می شوند) جایگزین نماید.   وزارت دفاع انگلیس تصمیم گرفت تا در رزمایش Canadian Army Tropghy (در سطح CAT-87) ویژگی ها و قابلیت های تانک Challenger 1 را که در ژوئن سال 1987 و در Grafenwöhr آلمان غربی برگزار شد، به نمایش بگذارد. گروهان دوم ارتش سلطنتی در این همایش توانست بهترین کارایی را از خود به نمایش بگذارد و در حالت و چینشی مناسب خود را قرار داد و توانست نظر های بسیاری را به خود جلب کند، اما به دلیل اینکه تانکهای Challenger 1 به سایت دیدبانی حرارتی و سایت دیدبانی توپچی مجهز نبود، از نقاط ضعف تانک به شمار می رفت و در نتیجه ی مسابقات تاثیر گذار بود.   توپ 120 میلیمتری Royal Ordnance L11A5   اسکادران هنگ سواره نظام به اسم  The Royal Hussarsکه تانکهایشان با تجهیزات ذکر شده مجهز بود، اما با این وجود در یک زمین آموزشی در کشور کانادا متعلق به ارتش سلطنتی، در عوض تمرین با تانک های Challenger 1، با تانک های چیفتن تمرین کرده بودند!. 12 دستگاه تانک جدید به صورت اختصاصی برای مسابقات از خط تولید کارخانه بیرون آمد. این اسکادران سعی خود را کرد تا که در مسابقات اول شود، اما توانست جایگاه سوم را بدست آورد. در مجلس عوام انگلیس، در 14 جولای همان سال، آقای ایان استوارت وزیر دفاع نیرو های مسلح گفت:" من به این باور ندارم که در مسابقات برگذار شده چه اتفاقاتی افتاد و چه نتایجی به دست آمد و اینکه اخیرا در مسابقات تروفی هنگ سواره نظام چه کاری کرده است، اما برای من و همه واضح و مبرهن است که قابلیت ها و ویژگی های این تانک در نبرد واقعی به گونه ی دیگریست". با توجه به عملکرد بسیار ضعیف تانک های چیفتن در سال 1985 در این مسابقات و همینطور عملکرد نچندان خوب Challenger 1، ارتش انگلیس تصمیم گرفت تا به صورت نسبتا محسوسی از مسابقات عقب نشینی کند.       نتایجی که از صادرات این تانک به کشور اردن به دست آمد، انگلیس را مجبور کرد تا برای رقابت با تانک های مطرح و مشهوری همچون M1 Abrams، Leopard 2 و لکلرک فرانسه، تانکهای موجود را ارتقاء دهد. صنایع دفاعی کمپانی ویکرز تصمیم به طراحی Challenger 2 گرفت که مورد قبول ارتش واقع شد. این تانک تغییرات نسبتا زیادی رویش انجام گرفت و تقریبا در ظاهر همانند نسخه ی سلف خود مبتنی بر طراحی اصلی MVEE بود اما برجک جدید ساخته شده توسط ویکرز که از نمونه ی قدیمی MK7 این کمپانی الگوبرداری شده بود، به صورت بهبود یافته ای طراحی شد و در ساختار تانک از زره نسل جدید چابهام استفاده گردید.       مدت زمان خدمت دهی در طی عملیات خریج فارس، انگلیس تعداد 221 دستگاه تانک Challenger 1 را به عربستان سعودی تحویل داد تا در طی آن عملیات حضور یابد. بر اساس یک سری گزارشات دقیق و موثر، تیپ هفتم زرهی ارتش با دو هنگ به نام های Queen's Royal Irish Hussars و Royal Scots Dragoon Guards که هر دو با 57 دستگاه تانک Challenger 1 مارک 3 مجهز شده بودند، در آن جنگ شرکت کردند. این تانک به صورت اختصاصی برای عملیات در مناطق بیابانی توسط تیم REME بهینه سازی شده بود و توسط Al Jubayl  عربستان نیز برای شرکت در جنگ شهری آماده سازی شد. در این بهینه سازی زره های اضافه شونده ی چابهام (مازاد بر احتیاج تانک برای حفاظت بیشتر) به تانک اضافه شد و طرفین تانک یا Side Skirt های نیز با زره های واکنش دهنده ی فعال انفجاری یا ERA مجهز شدند. زره های بیشتر در قسمت Glacis Plate تانک قرار گرفتند تا میزان هدف قرار گرفتن تانک از سمت جلو را کاهش دهند. همچنین در این بهینه سازی باک های سوخت اضافی و نارنجک انداز های بیشتر به تانک اضافه شدند.   تانکهای Challenger 1 با استتار خاکی برای نبرد خلیج فارس   بزرگترین نگرانی ارتش در مورد قابل اعتماد بودن تانک های Challenger 1 بود، زیرا در اصل بیشترین نگرانی ها از بابت این تانک در مورد کارکردش در مناطق بیابانی و گرم بود که فکر می کردند توانایی انجام عملیات در این مناطق را ندارد و می باید جنگ افزار ها متناسب با این مناطق به صورت ویژه طراحی شوند. قبل از انجام عملیات خلیج فارس، 22 درصد از این تانک ها به صورت عملیاتی فعال بودند و ما بقی به علت نبود قطعات یدکی و یک سری مشکلات دیگر از خدمت بازماندند. در 22 نوامبر 1990، تصمیم گرفتند تا تیپ چهارم مکانیزه ی ارتش به این تانک ها مجز شوند که زیر نظر بخش یکم زره پوش ارتش سلطنتی بودند. در این تیپ، هنگ چهاردهم و بیستم King's Hussars مجهز به 43 دستگاه تانک Challenger 1 شدند که به وسیله ی اسکادران Life Guards تقویت شدند. تانک های تحویل داده شده از نوع Mark 2 بودند با این تفاوت که محل ذخیره سازی مهماتشان شامل خرج گود های 120 میلیمتری می شد.   تانک Challenger 1 مارک 3   در طی عملیات سپر صحرا، ارتش تصمیم گرفت تا بخش یکم زرهی تحت نظر و فرماندهی یگان هفتم واحد اروپایی ارتش آمریکا قرار گیرند . این واحد یکی از واحد های زرهی گروه ائتلاف بودند که قرار بود تا نیرو های عراقی متجاوز به کشور کویت را از مرز های آن کشور به خارج از آن یعنی به خود عراق برانند. نیرو های یگان هفتم از مرز های عربستان عبور کردند تا که به کنار کشور عراق رسیدند و سپس به داخل کویت رفتند. بخش یکم زرهی ارتش انگلیس در شرفی ترین نقطه ی بخش تعیین شده توسط یگان هفتم بودند که تانک های Challenger 1 از آرایش نوک تیز برای Forming استفاده کرده بودند. این واحد عملکرد بسیار خوبی در عراق از خود به نمایش گذاشت، چرا که توانست با طی 350 کیلومتر در طی 97 ساعت، تعداد 46 تیپ مکانیزه، 52 تیپ زرهی و دست کم 3 بخش توپخانه ی ارتش هفتم عراق را که در بخش هایی از کویت مستقر بودند، نابود کند. همچنین به غنیمت گرفتن یا نابود کردن دست کم 200 دستگاه تانک و همینطور تعداد بسیار زیادی نفربر، کامیون، خودرو های شناسایی و دیگر تجهیزات از کارنامه ی عملیاتی بخش یکم زرهی ارتش انگلیس که به تانک های Challenger 1 بودند، است. بزرگترین تهدید تانک های Challenger 1، تانکهای T-72M گارد ریاست جمهوری عراق بودند، البته ارتش نیز برای این مورد تدبیری اندیشیده بود و آن فراهم کردن گلوله های L26A1 "Jericho" برای تانک ها بود که با اورانیم رقیق شده پوشانده می شدند که به صورت اختصاصی برای مقابله با T-72 های M به  Challenger ها اضافه می شدند.   تانک Challenger 1 متعلق به تیپ یکم گارد محافظین ملکه   پس از آن، به این تانک ها سیستم ناوبری جهانی، سایت دیدبانی حرارتی و سایت دیدبانی توپچی روی این تانک ها نصب شدند که به تانک اجازه می داد تا در شب با نور بسیار ضعیف و کم در حضور دود و غبار غلیظ به عملیات بپردازد. در کل تانک های Challenger 1 انگلیس توانستند 300 دستگاه تانک عراقی را نابود کنند بدون اینکه خودشان در نبرد صدمه ای ببینند. بر اساس برخی از گفته ها که در اعتبارشان هنوز جای تحقیق باقی است، تانک Challenger 1 در مقایسه با M1A1 Abrams ساخت ایالات متحده ی آمریکا، برتری دارد. یکی از فرماندهان تیپ هفتم زرهی بعد از جنگ گفت: تانک Challenger 1 تانک قدرتمندی است که برای جنگ ساخته شده است! نه مسابقات!.   تانک Challenger 1 متعلق به Royal Scots Dragoon Guards در جنگ خلیج فارس   تانک Challenger 1 که با بیتشرین تعداد تخریب رکورد دار جنگ است، با نابود کردن تانک های عراقی به وسیله ی گلوله های DU (همان گلوله های مجهز شده به اورانیوم رقیق شده) توانستند به بیشترین برد عملیاتی 5100 کیلومتر دست یابند و این به معنای آن بود که هیچ تانکی که توسط Challenger 1 مشاهده می شد، در امان نبود. همچنین این گلوله ها بیشترین تخریب را در طول جنگ به اسم خود ثبت کرده اند. تانک های Challenger 1 توسط ارتش انگلیس در جنگ بوسنی و هرزگوین و عملیات Joint Guardian و همینطور توسط نیرو های ناتو در جنگ کوزوو مورد استفاده قرار گرفت.   تانک Challenger 1 متعلق به Royal Scots Dragoon Guards در نزدیکی شهر کویت   تانک Challenger 1 در بوسنی و هرزگوین     منبع Challenger 1   نویسنده و ترجمه: سیاوش سلطان ویس Military.IR Copyright تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است.
  15. siavash75

    وی.زی-551

    با تشکر از استاد کیانی موحد عزیز بابت این مطلب زیبا   تصویر از بغل این نفربر:  
  16. چی می گی عمو؟ این پسر خاله عزیز جعفریه!! میده خفتت کنن ها.   شعور؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  17. نه والا اسمش رو نمیدونم اما پاترول ها و لندرور های تک کابین قدیمی ایران دیفرانسیل هاشون اینشکلی بود، البته فکر کنم متعلق به لندرور ها باشن، چون هم مقاوم اند و هم زیاد!!!
  18. با توجه به نفرت شما از تانک باید بگم که خیلی خیلی زیاد تحت تاثیر فیلم های تخیلی ساخت آمریکا قرار گرفتین! چون هنوز نمی دونین که تانک ها در بخش زرهی یکی از موثر ترین و اصلی ترین گزینه هاست که حذف اون تا سالهای سال امکان پذیر نیست! هرچند در اکثر تاپیک ها جوابتون داده شده اما مثل اینکه دست بردار نیستید!   هواپیماهای توپدار و هلیکوپترها:  خوپ! بذارید اول برای شما مشخص بکنم که همه ی اینها چقدر هزینه برداره! یعنی مسلح کردن و آماده به پرواز کردن هواپیما هایی که می تونن از ارتفاع بسیار زیاد شلیک کنند! خوپ این کار ضعف های بسیار زیادی داره، ممکنه پشتیبانی هوایی دشمن مانع از انجام این کار بشه، تحرک تانکها ممکنه مانع از آسیب دیدن اونها بشه و چندین دلیل دیگه که خیلی معقول نمیرسه این مورد برای تانکها خطر جدی و بلقوه محسوب بشه! برای بالگرد ها هم پشتیبانی زمینی، خودروی ضد هوایی زیادی برای این کار ساخته شده اند که میتونه به راحتی بالگرد های دشمن رو در ارتفاع های مختلف مورد هدف قرار بدن!       نمونه ای از ضد هوایی های مشهور تاریخ! عملکرد اینها در دنیا اثبات شده است!   هواپیماهای بمب افکن: وقتی که فرماندهان نظامی دکترین و استراتژی نظامی رو تعریف می کنند، سعی می کنند تا از بهترین روش ها و در عین حال موثر ترینشون برای نابودی اهداف استفاده بکنند، هواپیمای بمب افکن چطور می خواد تانک رو هدف قرار بده؟ مگه زدن شهر یا پایگاه نظامی هست که در مقایس های بزرگ موجود باشه و بمب افکن ها هم با مشخص کرد هدف ها اون هارو بمباران بکنند؟!!!   روباتها: روباتها و همینطور پهپاد های انتحاری موثر هستند اما نه همیشه، در جنگ هانی دوم هم این روش اعمال شد اما نقاظ ضعفی هم داشت، بعدش 100 کیلوگرم TNT یا مواد منفجره مگه جعبه کبریته که بدون هیچ ردی بشه اونو به زیر یا کنار تانک رسوند بعد منفجر کرد؟ تانک های امروزی سیستم مدیریت میدان نبرد  و همینطور سیستم کنترل اتش دارند ،تمامی اجزای موجود در صحنه ی نبرد رو توسط کامپیوتر آنالیز می کنند! کامپیورتر های قدرتمند! به طوری که شما همه ی محیط رو با ذکر کلیه جزیئات می تونید رصد بکنید!   پهبادهای حامل بمب: این مورد رو در بالا هم ذکر کردین، الان سامانه های پدافندی پیشرفته ای در دنیا ساخته شده که می تونه با تشخیص خطر به سرعت اونو از بین ببره! جنگ جهانی نیست که مدرن ترین تجهیزات بی سیم ها باشن!         خمپاره انداز : خمپاره انداز ها زمانی دقیق میشن که اهداف شما ثابت باشه، زمانی که یه تانک در لحظه یه نقطه است و لحظه ی بعدی نقطه ی دیگه، چطوری می خواین اونهارو بدون ترس از دست رفتن اطلاعات محل قرارگیریتون مورد هدف قرار بدین؟ بعدش تانک های امروزی زره های سنگینی دارن که به سختی میشه اونها رو مورد اصابت قرار داد.   توپخانه و راکت انداز: سامانه های حفاظت فعال مستقر بر روی تانکها که روز به روز پیشرفته تر میشن خودشون جواب این قسمت شماست!   موشکها و راکتهای ضد تانک : مراجعه به یک خط بالاتر   مین ها و بمبهای کنار جاده ای: تانکها به تازگی زره های چند لایه، کامپوزیتی و همینطور قدرتمند تری روشون نصب میشن! وقتی که حفاظت زرهی بالاتر بره، مطمئنا باید این گزینه رو خیلی دقیق تر کرد! در غیر اینصورت تصمیم مسخره ای بیش نیست.   توپهای ضد زره قابل حمل : باز هم خودتون جواب خودتون رو دادین!   ضعفهای تانک :  نیاز به سوخت (حتی اون پهپاد یا رباتی هم که نام بردین نیاز به منبع برای تحرک داره! با هوا کار نمی کنن که!) مهمات کم (پشتیبانی لجستیک در مرحله ی اول این مشکل رو حل می کنه! هرچند یه تانک خودش یه شهر نیست که انبار های تسلیحاتی مملو گلوله توپ درش موجود باشه! می تونه بر اساس ظرفیتش با خودش گلوله حمل کنه)  مشکل نقل وانتقال و ناتوانی در عبور از موانع   مشکل نقل وانتقال و ناتوانی در عبور(من هنوز تا اینجا نفهمیدم درک شما از تانک چی هست!!!!)  سرعت کم (متاسفانه تانک هارو با ماشین های بوگاتی اشتباه گرفتین!)
  19. دیفرانسیل عقبش رو که دیدم یاد پاترول افتادم
  20. اتفاقا دیروز با سردار صحبت معوقه های بچه ها مطرح بود، تو که آشنایی، بگو این حق ماموریت مارو بدن دستت درد نکنه زن و بچه گرسنه موندن
  21. http://www.military.ir/forums/topic/26209-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3/     میدونین مشکل ما چیه؟ مشکل ما اینه که کشوری مثل آمریکا که این همه هالیودش رو می کوبیم و با یک مثقال سرگین مقایسه اش می کنیم، فیلم هایی ساخته که کل سینمای ایران رو با نوک انگشت پرت می کنه 2 هزار کیلومتر اونور تر! ما فقط بلدیم ایراد بگیریم! یه فیلم با کیفیت، یه فیلم با موضوع و داستان زیبا در سینمای ایران نام ببرین تا من ریش هامو از ته بزنم!   در باره الی و درباره بلی و .... یه مشت الدنگ اومدن شدن صاحب سینمای ایران! به غیر از یکی دو تا فیلم در حوزه ی دفاع مقدس مابقی به درد مستراح می خوره!
  22. انشالله سال 1457 به مناسبت صدمین سالگرد جمهوری اسلامی ایران ذوالفقار 2341 با موفقیت تست میشه! شما بمون تا کامل بشه مُهَنِس!
  23. با تشکر از علیرضا بابت مطلب زیباش   هند خودش در حال حاضر نفربر Kestrel ساخت تاتا موتور رو داره تولید می کنه ،احتیاجی به استفاده از شاسی این تانک جهت ساخت نفربر نداره، البته برای توپ های خودکششی آرجون از شاسی این تانک و به نظرم نسخه ی اولی استفاده کرده اما به نظر نمی رسه که بخواد برای چنین شاسی سنگینی نفربر بسازه!
  24. با سلام، اگه نوشته ترجمه ی خودتون هست که کپی رایت بذارین، در غیر این صورت منتثل نخواهند شد.