saman_777

استراتژی دفاع مسطح ( موزائیکی ) / ضربه دوم ،ساختار و سطح پاسخ نامحدود به تهدیدات نظامی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

اگه دفاع رو از شهر شروع کنیم یعنی شهر رو اولین دفاعی مون قرار دادیم ولی بیرون شهر دفاع کنیم داخل شهر میشه اخرین خط دفاعی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داخل شهر دیگه نمیتونی از وسایل وتجهیزات سنگین استفاده کنی وصدالبته دشمن میتونه با بمباران وتوپخانه :cry: icon_cheesygrin :cry:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه توان و نیروی لازم باشه مسلما خارج شهر هم مردم بیشتر در امان هستن و هم خانه ها و شهر کمتر آسیب می بینه
ولی اگه حریف خیلی قدر بود لازم نیست سریع خود کشی بکنیم باید سعی کرد زن بچه رو از شهر خارج کرد بعد در شهر بیوفتی به جون دشمن و تلفات دشمن بالا ببری
خارج شهر جنگیدن بدون امکانات و سریع مردن و وارد شدن دشمن به شهر ننگ بیشتری داره از اینکه دیر بمیری ولی پدر دشمنم در بیاری

شما خیال کردید ما اگه به هر قمیت خارج خرمشهر می جنگیدیم 35 روز می تونستیم خرمشهر نگه داریم نه عراقی میامدن در داخل شهر بخشی هایی از شهرم در اختیار داشتن ولی غافل گیر میشدن
یا روس ها استالینگراد چطور نگه داشتن البته مجبور شدن ولی روش موثری بود

------------------------------
این حرف امام علی هم برای زمان خودش روش موثری بود و امام برای اون زمان برای سپاه خودش راه کار موثری گفته چون جنگ ها از روبرو و با شمشیر بود و شهر ها دروازه داشتن معلومه بیرون شهر بهتر بود ولی نه در جنگ های قرن 21 ولی الان از 40 کیلومتری گلوله توپ می خوره تانک ها هم میان از روبروت از روت رد میشن مقابلش واستی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک بحث این است که جنگ را بیرون از کشور بکشیم که بسیار بهتر است کاری که امریکا الان می کند

اما بحث در داخل کشور را باید از داخل و خارج شهر استفاده کرد من جنگ خندق را مثال می زند
سیستم دفاع لایه ای که در بیرون شهر برای جنگ کلی معبر و کمین درست می کنند و در کنارش هم از سنگر های و تانک های نمایشی استفاده می شود حتی استفاده از سیستم هوشمند شلیک هم خیلی مفید است و همچنین کنترل از راه دور (همین طور شبیخون به دشمن بویژه در شب و انبار های مهمات و کمپ سربازان)

در مرحله بعد در دروازه شهر است که دشمن در منطقه باز است و ما در خانه ها کمین کرده ایم
در اینجا استفاده از سیستم های کنترل از راه دور و موشک های ضد تانک هم باز موثر است

تا اینجا دشمن با هزینه و زمان طولانی جلو امده است
سپس اگر دروازه شهر عبور کرد و محاصره کرد دو حالت دارد یا داخل می اید یا تنها محاصره می کند
دشمن کنونی ما می داند که فتح شهر های اصلی تنها مهم است تهران، اصفهان، تبریز، شیراز اهواز
بقیه را در حد محاصره خوب است چرا که کم کم دچار کمبود آذوقه می شوند و خودشان جلوی گلوله می آیند
پس روش های دفاع داخل شهر تنها برای شهر اصلی کاربرد دارد
داستان جنگ عراق و آمریکا

در سوی دیگر جاده ها و راه های عبور چه هوایی و چه زمینی از اهمیت مهمی برخوردار است
راه زمینی:
مین، سیستم های کنترل از راه دور، کمین نفر و...

راه هوایی:
در مناطقی که دشمن احتمال زیاد هلی برد انجام می دهد یا راه تدارکات هوایی است یا نزدیک باندهای ساخت سریع استفاده از موشک های دوش پرتاب خیلی موثر است
حتی اگر تنها مجبور به مانور و پرتاب چف شوند باز برای دشمن خطرناک خواهد بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
1. آيا در حال حاظر خطوط جنگي(مثل مرز، يكي اين طرف يكي آن طرف)، مثل خاكريزها معنايي دارند؟

2. آيا در حال حاظر چيزي مثل دژها كه حفاظهاي اصلي شهرها در قديم بودند، معنايي دارند؟

3. چرا در اكثر جنگ هاي امروزي مركز درگيري ها به شهرها مي رسد؟ آيا اين نشان از ترس طرف مدافع است يا چيزهايي مثل خاكريزهاي زمان جنگ كارايي لازم براي دفاع مستقيم در برابر جنگ افزارهاي امروزي را ندارد، و مجبورند درگيري را به شهرها بكشانند؟

4. آيا نيروهاي دفاعي ما مي توانند به شيوه هاي حزب الله از تماميت ارضي كشور دفاع كند؟(اصلا اين چنين دفاعي براي كشورمان امكان پذير هست)

5. در صورت حمله همه جانبه در آن واحد از شرق و غرب و شمال و جنوب به نظر دوستان شهرهاي مرزي ما چقدر توان ايستادگي دارند؟

6. مردم اين شهرها چه كار مي كنند، مهاجرت مي كنند، مي ايستند تماشا مي كنند، با تمام توان و هر چي كه دم دستشان بيايد دفاع مي كنند؟(اصلا در اين گونه موقعيت ها مهاجرت به عقب معنايي دارد)

7. گوش شيطون كر، خود شيطون خر..... اگه شهرهاي مرزي ما دست بيگانه افتاد و مردم اين شهرها در خانه هايشان ماندند، آيا نيروهاي نظامي ما حاظرند با آتش سنگين كه بي شك خيلي از مردم تلفات مي گيرد براي باز پس گيري شهرها اقدام كنند؟
[/quote]
1- به موقع جنگ شهری معنی پیدا می کند البته صد در صد در درجه اول ما باید خط جنگمون بیرون از شهر باشه و تا جایی که ممکنه جنگ و درگیری رو تو شهر نیاریم البته منظور من خاکریز و خط هایی نیست که مد نظر شماست منظورم خاکریز های چریکی و مخفی هست .
[quote]
95 درصد اطراف شهرهاي ما صاف و خشكه..... اينجا جنوب لبنان نيست كه بخواهيد از طبيعت محشرش واسه جنگ چيركي استفاده كنيدها!!!!
[/quote]
البته باید ببینیم منظور از حمله به شهر ها از کدوم سمت هست مثلآ اگه از سمت شمال کشور باشه که همچین چیزی تقریبآ محال است ما میتونیم از پوشش کوهستانی و کوهپایه ای مناطق برای حمله و شبیخون های چریکی استفاده کنیم اگه مناطق غرب کشور باشه اوضاع تقریبآ باز به همون منوال هست ولی در جنوب رشته کوه ها بسیار کم و پراکنده هستند و این حرف شما اینجا صدق میکنه ، از وضعیت شرق و شمال و جنوب شرقی هم بی خبرم ولی اگه برای مثال شروع درگیری از جنوب یا جنوب غربی باشه ما در اطراف مسجد سلیمان و بهباهان و ایذه بلندی ها و کوه های خوبی داریم ولی در اطراف شوش و اهواز نه ! ببینید شما باید اول بگید منظور از تجاوز به شهر از کدوم سمت هست .
2- به نظرم الان سیستم های پدافندی و پادگان های اطراف شهر ها جایگزین خوبی برای دژها هستند .
3-به نظرم اکثرش مربوط به این میشه که اگه نیروهای نظامی در پادگان ها و قرارگاه های خارج از شهر مستقر بشن هدف قرار دادن اونها بسیار آسونتر هست تا نیروهایی که شناساییشون از بین مردم عادی بسیار سخت هست ! ضمنآ الان دیگه خاکریز معنی نمیده و جنگ کلاسیک دورانش تموم شده و جنگ های چریکی هم که اکثرآ تو کوه و کمر ها هستند و در مناطق دشتی به دلیل عدم وجود جاهای مناسب استتار و اختفا (اصلی ترین قسمت های جنگ چریکی و نامنظم) شهر ها میتونن بسیار کارامد تر باشند (هم دفاع از شهر و هم جنگ) و این میتونه باعث فرسایشی شدن جنگ هم بشه ، شما اگه نیروهاتون رو توی دشت و صحرا آرایش بدید باید فاتحه شون رو بخونید .
4-در مناطقی که امکانش باشه و شرایطش فراهم باشه چرا که نه یادتون نره که تو جنگ چریکی و به سبک حزب الله (سبک شهید چمران) ایمان حرف اول رو میزنه
5- سوال خیلی سختی هست ! دووم آوردن یه منطقه به دووم آوردن مردمش بستگی داره ! شما یه جایی مثل آبادان یا خرمشهر رو در نظر بگیرید به نظرتون چرا شهر ها سقوط کردند ؟ دلیلش خالی شدن شهر توسط مردم بود و اینکه عده قلیلی در شهر موندن در اصل پای بر جا موندن شهر و منطقه بستگی به پوشش جمعیتی حاظر در اون منطقه داره و شما نمیتونی تا زمانی که مردم اونجا هستند و مقاومت می کنند حتی اگه اونجا با تل خاک یکسان شده باشه ، بگی شهر سقوط کرده
6- مناطق شرقی و شمالی رو نمی دونم ولی غرب و جنوب ، و جنوب غرب تو جنگ تا حدود زیادی ایستادگی رو نشون دادند ، مردم خرمشهر و آبادان واقعآ سختی های زیادی رو متحمل شدند و واقعآ تصمیم گرفتن در اون شرایط سخته ، ولی خوب خالی شدن شهر ها به دلیل فرسایشی شدن جنگ بود . مردم دزفول رو در نظر بگیرید عده قلیلی مهاجرت کردند با وجود حملات موشکی فراوان . به قول صدام الف دزفول ، سردشت و مناطق کرد نشین و ایلام رو در نظر بگیرید ایستادگی تا چه حد ؟ !!!
7-همچین اتفاقی نمی افته یا شهر ها خالی میشه یا اینکه شهر ها تا آخرین نفس مقاومت می کنند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظرم یکی از مهمترین امتیازات ما بستن تنگه هرمز که برای فشار به اونا خیلی مفیده و حتما فرماندهان ارشد فکرشو کردن درضمن نیازی نیست حتما موشکهای ما تلاویو با خاک یکسان کنن فقط کافیه اوضاع شهر بهم بخوره و در اون صورت باید شدیدا جبهه شیعیان بحرین تقویت کنیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از همه دوستاني كه سعي در يافتن پاسخي براي اين موضوع بودند كمال تشكر رو دارم :cry: icon_cheesygrin :cry:

و اما بعد......

با اين كه برخي دوستان با فرمايشات امام علي (ع) مخالف كه نه ولي موافق به انجام آن نيستند ولي من اين فرمايش امام رو درست مي دونم، حتي در شرايط امروزي

ديگه مثل قديم مرز خانه ها به ديوار خانه ختم نمي شود و همين طور مرز شهرها به دروازه

ديگه منافع شما در چهار متر جلوتر از ديد ما قرار ندارند كه بخواهيم هر جور كه خواستي درش تغيراتي بدهيم

ديگه مثل قديم چند شبانه روز طول نمي كشد تا شما بخواهيد از شهري به شهر ديگري برويد

مرز ها هم همين طور هستند

ديگه مرز كشور ما شلمچه نيست كه بخواهيم پشتش صف بگيريم و ازش دفاع كنيم

مرز ما منافع ماست، و منافع ما مرزهاي ما و هر جا كه منافع ما باشد آنجا خانه ماست

اين كه بنشيم تا دشمن ما براي ما تصميم بگيرد كه چگونه به منافع ما حمله مي كند اين همان اشتباه بزرگي است كه امام ما را به آن هشدار مي دادند، يعني اگر دشمن شما به منافع شما حمله كرد شما فقط ننشين و به مقابله به اين تهاجم فكر كن، بلكه براي بهتر زيستن و سر بلند بودن و موفق شدن شما هم بايد به منافع او حمله كني كه ديگر دشمن شما نتواند هي ساز بزند و شما مجبور به رقصيدن باشي و آخرش هم شما مجبور شويد به ذلت و خواري بيفتيد و مجبور شويد ميدان را خالي كند.

مسبب پيروزي هاي اخير ما در منطقه هم همين بوده و هست كه هرگز نگذاشته ايم دشمن با فكر راحت به حمله به ما بيانديشد و آنقدر برايش مشغله درست كردايم كه ديگر به هذيان گويي افتاده است و هر از چند گاهي مجبور به پرت پلا گويي افتاده است

اما دشمن دشمن قهاري است و ما هرگز نبايد گول پيروزي هايمان را بخوريم تا زماني كه دست آنها را بر سر منافعمان(سرزمين هاي اسلامي) از بيخ و بن قطع كنيم
آن موقع زمان جشن و پايكوبي ماست

اما دوستان در حال حاظر تمام جنگها و اتفاقات و انقلاب ها و هر چيزي مشابه ديگري در شهرها ختم مي شود.

قصد من بررسي دفاع مستقيم در جنگ، از شهرهاست.
[b]دوستان همه مي دانيم و دوست داريم و هر كسي كه كمي از علوم نظامي بداند مي داند كه دفاع در بيرون از شهرها بهتر است ولي
[/b]
چرا در مدت بيست سال گذشته كسي نتوانسته از ورود جنگ ها به درون شهرها جلوگيري كند؟

چرا در اكثر مواقع صحنه نبرد به درون شهرها كشيده مي شود(تجربه جنگ ليبي خود سندي زنده است مخالفين يكي يكي از شهرها جلو آمادند و براي خود در اين شهرها پايگاه محكمي دست پا مي كردند) و در همان جاها ها هم ختم مي شود؟

مي بينيم كه امروزه اكثر ميدان هاي جنگ به شهرها كشيده شده است و اين خود خسارت بسياري بر كشور و اهداف يك كشور وارد مي كند

اگر دوستان سعي كنند به سوال 3 كه تاكيد كردم بيشتر بپردازند براي ادامه كار بهتر نيست براي همين منظور فرمايشات جناب Goebbels البته با اجازه از محضرشان را در اين جا قرار مي دهم
شايد موثر واقع شود.....

برادر Goebbels

[quote]1-ایجاد خاکریز نوعی استراتژی دفاعیه که در این استراتژی شما با دشمنی که به صورت کلاسیک و همتراز با شما است میجنگيد و با استفاده از خاکریز اقدام به دفاع از مواضع خودتون یا مواضع تصرف شده میکنید

اما در جنگ با دشمنی که از نظر جنگ کلاسیک از ما بسیار قویتره مثل امریکا که ما با اون در جنگی نا همتراز قرار خواهیم گرفت خاکریز مناسب نیست و نبرد باید به صورت نامتقارن صورت بگیره

2-ایجاد دژ های دفاعی به همان روشی که در قدیم مرسوم بود امکان ندارد.چون شرایط جنگ از جمله تسلیحاتی که امروزه وجود داره این امکان رو نمیده و نتیجه قابل قبول را در بر نخواهد داشت. امروزه از تاكتيك زمين مسلح استفاده ميكنند تا دژ هاي دفاعي

3-اما چرا در برخی جنگ ها به جنگ شهری کشیده میشه. چون جنگ شهری روش های بسیار خاصی داره و مدافع از مزیت های قابل توجهی در جنگ شهری برخورداره.ساختمان ها . کانال های آب و....... که تمامی اینها به عنوان یک سنگر و مزیتی بزرگ به خصوص برای تک تیرندازان مدافع میتونه باشه و علاوه بر این مزیت دیگری هم هست که اشنایی شما با بافت شهری است در حالی که دشمن این شناخت رو نداره . در صورتی که شما نتوانید دشمن را در خارج از شهر متوقف کنید این امکان در داخل شهر فراهمه. تا حداقل از پیشرونی اون به سایر مناطق جلوگیری کنید. همانند دفاع از خرمشهر که ارتش عراق رو برای مدت 34 روز در اون محور متوقف کرد.
[/quote]

جواب من
[quote]
. اگه خاكريز و امثالهم براي زماني است كه نيروهاي طرفين در يك همترازي قرار دارند، پس چرا اسرائيلي ها در جنگ با حزب الله لودرهاشون رو وارد معركه كردند........ نكنه مي خواستن مواضع حزب الله رو خراب كنند؟؟؟؟؟؟؟

ارتش هاي امروزي كه قوي به حساب ميان من جمله آمريكا از خصوصيياتي برخوردارند كه معمولا نمي شود در محيط هاي باز با آنها مقابله كرد....
ولي آيا اين كار ما ارزش اين را دارد كه بخواهيم شهرهايمان را نابود كنيم و مردممان را به كشتن دهيم؟؟؟؟
به نظر شما مردم تا كي مي توانند اين خسارت ها رو تحمل كنند؟؟؟؟
يعني نمي توان طرحي را براي جلوگيري از ورود دشمن به شهرها طراحي كرد كه دشمن با همه ي تجهزاتش نتواند وارد شهرها شود؟؟؟؟

تاكتيك زمين مسلح هم شديدا نياز به يك محيط مناسب دارد و اگر هم محيط مساعد نباشد بايد آن را بسازيم؟ حال اين محيط مناسب را نه مي توان در شرق جست و نه مي توان در جنوب غرب

به نظرم من تاكتيك زمين مسلح بدرد جرز لاي ديوار ميخوره البته در مقابل ارتش هاي مثل ارتش آمريكا...... چون سلاحهاي به كار رفته در اين طرح به صورت ثابت نصب مي شوند و اين همانا و نابوديشان همانا........به عبارتي شليك اول شليك آخرشون خواهد بود [/quote]

برادر Goebbels

[quote][quote]
1. اگه خاكريز و امثالهم براي زماني است كه نيروهاي طرفين در يك همترازي قرار دارند، پس چرا اسرائيلي ها در جنگ با حزب الله لودرهاشون رو وارد معركه كردند........ نكنه مي خواستن مواضع حزب الله رو خراب كنند؟؟؟؟؟؟؟ [/quote]

دوست عزیز در محیطی که اسرائیل و حزب الله با هم جنگیدن اصولا خاکریز کاربردی پیدا نمیکنه. شما عکسی به من نشان بده که اسرائیلی ها در حال احداث خاکریز هستند. سنگر نه خاکریز

[quote]ارتش هاي امروزي كه قوي به حساب ميان من جمله آمريكا از خصوصيياتي برخوردارند كه معمولا نمي شود در محيط هاي باز با آنها مقابله كرد.... [/quote]
بنده هم عرض کردم که با امریکا باید به شیوه نامتقارن جنگید! نه شیوه ای که ما در 8 سال جنگ تحمیلی با عراق جنگیدیم

[quote]ولي آيا اين كار ما ارزش اين را دارد كه بخواهيم شهرهايمان را نابود كنيم و مردممان را به كشتن دهيم؟؟؟؟
به نظر شما مردم تا كي مي توانند اين خسارت ها رو تحمل كنند؟؟؟؟
يعني نمي توان طرحي را براي جلوگيري از ورود دشمن به شهرها طراحي كرد كه دشمن با همه ي تجهزاتش نتواند وارد شهرها شود؟؟؟؟ [/quote]
میتوان شهر های مرزی رو از سکنه خالی کرد. مردم باید بین مرگ ، اسارت و تخلیه منازل خودشون یکی رو انتخاب کنن
[quote]تاكتيك زمين مسلح هم شديدا نياز به يك محيط مناسب دارد و اگر هم محيط مساعد نباشد بايد آن را بسازيم؟ حال اين محيط مناسب را نه مي توان در شرق جست و نه مي توان در جنوب غرب

به نظرم من تاكتيك زمين مسلح بدرد جرز لاي ديوار ميخوره البته در مقابل ارتش هاي مثل ارتش آمريكا...... چون سلاحهاي به كار رفته در اين طرح به صورت ثابت نصب مي شوند و اين همانا و نابوديشان همانا........به عبارتي شليك اول شليك آخرشون خواهد بود [/quote]

دوست گرامی تاکتیک زمین مسلح رو در ابتدا شما تعریف کنید. بعد از اون اگر این تاکتیک به درد لای جرز هم نمیخوره پس چرا ارتش ما در جنوب یک همچنین تاکتیکی رو دنبال میکنه؟
[/quote]

جواب حقير

[quote]من نگفتم صرفا خاكريز، چيزهاي مثل خاكريز، مثل يه چيزي براي محافظت از تانك ها كه باز هم ميشه همان خاكريز
گمان نكنم با اين لودرها بخواستن سنگر درست كنند، چه سنگري با لودر ميشه درست كرد

كدام شهر مرزي رو مي خواهيد تخليه كنيد، شمالي ها رو ، جنوبي ها رو، شرقي ها رو، غربي ها رو
اين كار با عقل جور در مياد........

كجا من گفتم با آمريكا به شيوه جنگ 8 ساله برخورد كنيم
منظور من اينه كه آيا ميشه در مقابل نيروهاي امريكايي خطي ايجاد كرد كه آنها را پشت ان نگه داشت، نه در شهرها

تاكتيك زمين مسلح يعني اين كه ما سلاح هايي خاص رو در منطقه اي با شرايط محيطي خاص بذاريم و جوري اونها رو برنامه ريزي كنيم كه به صورت خودكار ماموريت خود را انجام بدهند. در ضمن اين سلاح ها تحركي ندارند (قدرت جابه جايي) و اين يعني هدف ثابت
حال شما بگوييد چه چيزي باعث مي شود آمريكا در زمره ابرقدرت ها قرار بگيرد........ آيا براي چنين نيرويي هدف قرار دادن اهداف ثابت مي تواند دردسري ايجاد كند[/quote]

برادر Goebbels

[quote][quote]من نگفتم صرفا خاكريز، چيزهاي مثل خاكريز، مثل يه چيزي براي محافظت از تانك ها كه باز هم ميشه همان خاكريز
گمان نكنم با اين لودرها بخواستن سنگر درست كنند، چه سنگري با لودر ميشه درست كرد [/quote]

دوست عزیز بنده نگفتم سنگر درست کردن گفتم مناطقی که حزب الله و اسرائیل با هم میجنگند سنگر هست ولی خاکریز خیر برای همین گفتم شما عکسی از نه سنگر بلکه خاکریز نشان بدین که ندادید

[quote]كدام شهر مرزي رو مي خواهيد تخليه كنيد، شمالي ها رو ، جنوبي ها رو، شرقي ها رو، غربي ها رو
اين كار با عقل جور در مياد........ [/quote]

خرمشهر چگونه تخلیه شد و بسیاری از شهر های مرزی دیگر؟ اون موقع هم با عقل جور در میامد به نظر شما؟
[quote]كجا من گفتم با آمريكا به شيوه جنگ 8 ساله برخورد كنيم
منظور من اينه كه آيا ميشه در مقابل نيروهاي امريكايي خطي ايجاد كرد كه آنها را پشت ان نگه داشت، نه در شهرها [/quote]

شما فرمودید با امریکا در مناطق باز نمیشه جنگید. بنده هم عرض کردم که قبلا گفتم در جنگ با امریکا نمیشه از خاکریز استفاده کرد

[quote]تاكتيك زمين مسلح يعني اين كه ما سلاح هايي خاص رو در منطقه اي با شرايط محيطي خاص بذاريم و جوري اونها رو برنامه ريزي كنيم كه به صورت خودكار ماموريت خود را انجام بدهند. در ضمن اين سلاح ها تحركي ندارند (قدرت جابه جايي) و اين يعني هدف ثابت
حال شما بگوييد چه چيزي باعث مي شود آمريكا در زمره ابرقدرت ها قرار بگيرد........ آيا براي چنين نيرويي هدف قرار دادن اهداف ثابت مي تواند دردسري ايجاد كند[/quote]

تا شما هدف ثابت رو چی فرض کنید . زمین مسلح به خوبی میتونه از اصل غافلگیری استفاده بکنه. درسته این تسلیحات ثابت هستند اما استتار فوق العاده ای دارند! اینطور نیست که به راحتی قابله شناسایی باشند به خصوص که در یک منطقه ممکنه دهها از این سامانه ها توسط عوارض زمین و یا پوشش گیاهی مخفی باشه

خوب این که امریکا ابر قدرته نظامیه دلیلش خیلی مشخصه نیازی به پرسیدن شما یا حتی گفتن من نیست
[/quote]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه فکری برای نیروی هوایی کنیم دیگه به مرز کشور هم کشیده نمیشه همین طور یه دفاع ضد موشکی حالا که جنگ نشده ایمان هم که فقط برای جنگ نیست قبل جنگ هم با ایمان به خدا میشه سلاحی که امریکایی ها ساختند بهترشو بسازی مثلا دفاع ضد موشکی امریکا که قراره چند تا لایه هم بهش اضافه بشه ما بهترشو بسازیم ایرانی غیرتش بیشتر از اینه که بگذاره زن و بچه درگیر بشن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]در کنار پیگیری بحث بازدارندگی در برابر تسلیحات نامتعارف دوستان نظرات ارزشمند خودشون رو درباره گزینه های ذیل مطرح کنن:
1- مسدود کردن کوتاه مدت یا میان مدت تنگه هرمز
2- تخریب و متوقف کردن فعالیت میادین نفتی عربستان و کویت
3- نابودی شناورهای نظامی و تجاری دشمن یا وابسته به دشمن
4- مقابله به مثل نظامی با کشورهای عربی و ترکیه در صورت همکاری با طرف (های) متخاصم در قالب حملات نظامی کاملا هدفمند
5- تهاجم موشکی گسترده به اسرائیل (اهداف راهبردی و تعیین کننده)
6- حمله موشکی به پایگاه های نظامی طرف (های) متخاصم بویژه پایگاه های هوایی و راداری
7- عملیات استشهادی خرابکارانه هدفمند بر ضد منافع طرف (های) متخاصم در سطح جهان
8- برنامه ریزی موثر برای برخورد نظامی حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی
9- راه اندازی حملات موشکی حماس به رژیم صهیونیستی
10- برنامه ریزی میان مدت برای واداشتن مصر به موضع گیری علنی علیه رژیم صهیونیستی (و ایجاد پتانسیل اصطکاک نظامی میان مصر و رژیم صهیونیستی) و به اصطلاح کشاندن اقلیم چالش نظامی- سیاسی به زمین حریف
11- حمایت قوی تر از جنبش های آزادیخواه شیعیان در عربستان، بحرین، قطر و امارات
12- در صورت لزوم: راه اندازی و حمایت حرکت مسلحانه شیعیان مبارز بحرینی
13- بهره گیری ایران از بازار اسلحه کشورهایی که به نوعی با غرب در تضاد منافع راهبردی قرار دا رند و استفاده ایران از چنین وضعیتی برای دستیابی به تسلیحات موسوم به «game changer» (تغییر دهنده صحنه نبرد نظامی)
14- بدست گرفتن ابتکار عمل سیاسی در صحنه بین الملل در سایه راهبرد «مشت آهنین» و بالتبع ارتقا قدرت چانه زنی سیاسی[/quote]


دوست عزیز 9 مورد اول هیچ کدام بازدارنده نیست بلکه پاسخ اولیه ما به حمله است{البته با توجه به حمله کننده و نوع حمله فرق می کند }
درباره مصر باید بگم از انقلابشان 1 سال گذشته و هنوز مشکلات داخلی فراوانی دارند و نمیشه روی همکاری سازمان یافته از طرف اونها حساب کرد ولی مطمئنا میشه روی عملیات های چریکی گروه های مردمی حساب کرد درباره حمایت از جنبش های عربی و زدن چاه های نفت عربها تنها وضع بدتر میشه چون اونها را وارد جنگ کردیم به هر حال نمیشه از تجهیزات پیشرفته و مستشارهای غربی شان غافل شد
منظورتان از بازار چیست ؟ کره شمالی ؟ چین ؟ روسیه ؟ با توجه به تحریم تسلیحاتی واردات جنگ افزار از این کشورها به شدت سخت شده درباره ابتکار عمل سیاسی هم اگر چنین ابتکاری وجود داشته باشد که دیگر اجماعی برای حمله به کشور مبتکر وجود نخواهد داشت !!
در ضمن توجه داشته باشید در هر جنگی باید تلاش کرد خسارت خودی را کاست خسارت دشمن را افزود
با حمله به پایگاه های آمریکا در ترکیه ،افغانستان ، کشورهای عربی شاید خسارت سنگینی به آمریکا وارد شود اما اولا این کشورها وارد جنگ شده دوم اینکه در اذهان عمومی دنیا برداشت مناسبی نخواهد داشت و دست دولتهای غربی را باز تر می کند و آیافکر می کنید با توانی که مثلا نیروی هوایی ترکیه در شمال دارد و یا درگیری با اعراب در خلیج فارس و هم زمانی آن با درگیری با ناوگان غرب در جنوب جنگ به چه سمتی می رود ؟؟
البته من به شخصه باور دارم تحلیل گران ما شرایط را به خوبی درک کرده و از خطرات آگاه اند و راه درست رویارویی با تهدیدات را می یابند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كاربر گرامي HHL

اگرچه موضوع تاپيك :cry:
[color=blue]استراتژي ما براي دفاع از شهرها [/color]
و طرح اين موضوع كه
[quote][color=blue]ما براي دفاع از شهرهامون از چه چيزهايي مي توانيم استفاده كنيم[/color][/quote]
تناسب زيادي با اين سوال icon_cheesygrin
[quote]
[color=red]3. چرا در اكثر جنگ هاي امروزي مركز درگيري ها به شهرها مي رسد؟ آيا اين نشان از ترس طرف مدافع است يا چيزهايي مثل خاكريزهاي زمان جنگ كارايي لازم براي دفاع مستقيم در برابر جنگ افزارهاي امروزي را ندارد، و مجبورند درگيري را به شهرها بكشانند؟[/color][/quote]
نداره .
اما اگر قصد شما :cry:
[quote]قصد من بررسي دفاع مستقيم در جنگ، از شهرهاست. [/quote]
و به اين سوالات رسيدي
[quote]چرا در مدت بيست سال گذشته كسي نتوانسته از ورود جنگ ها به درون شهرها جلوگيري كند؟
چرا در اكثر مواقع صحنه نبرد به درون شهرها كشيده مي شود(تجربه جنگ ليبي خود سندي زنده است مخالفين يكي يكي از شهرها جلو آمادند و براي خود در اين شهرها پايگاه محكمي دست پا مي كردند) و در همان جاها ها هم ختم مي شود؟[/quote]
بايد به يك سوال اصلي پاسخ بديد .
نزاع و درگيري بر سر چه اهدافيست و هدف نهايي نيروهاي متخاصم از آغاز جنگ چيست ؟
پاسخ به اين سوال شما را به جواب مورد نظرتان مي رساند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شاید با یکی از اشارات شما(مورد مصر) تا حدودی موافق باشم اما فکر نمی کنی توانمندی های سیاسی- نظامی ایران رو تا حدودی دست کم گرفته باشی؟ در مورد خرید اسلحه از سه کشوری که اسم بردم فکر نمی کنم همین حالا هم چندان مشکل باشه؛ بهرحال بهتره قبل از حکم دادن در این مورد به محتوای روابط این کشورها با ایران هم فکر کنیم؛ همین حالا و تحت همین شرایط منطقه ای روسیه تسلیحات کمابیش متعارف و گاها بو داری (مثل موشک های یاخونت) به سوریه ارسال میکنه و کی می خواد جلوی روسیه رو بگیره!؟ در ضمن من تصور میکنم شما تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم نابودی میادین نفتی عربستان و کویت رو در شرایط حال حاضر جهان بخوبی مورد توجه قرار ندادید و در عین فکر میکنم شما هم اطلاع دارید که در صورت بروز چنین سکته ای در تولید و صدور نفت چی به سر کشورهای خریدار نفت میاد ... جمله بعدی که نوشتید مع الفارقه ... تو هیچ جنگی حلوا بر و بخش نمی کنن ... بنابراین اگر (به این اگر توجه کنید) عربستان و کویت هم بخوان وارد بازی جنگ بشن ناگزیر باید طعم جنگ رو هم بچشن ... اما نیروی هوایی ترکیه ... شخصا مطمئن نیستم که ترک ها تمایلی داشته باشن که هواگردهای پیشرفته و گرون قیمت خودشونو تبدیل به سیبل متحرک کشور همسایه بکنن و علاوه بر اون، چرا باید همه روابطی رو که با ایران دارن ظرف یه ماموریت چند ساعته مبدل به دشمنی خونی بکنن!؟ از اون طرف هم باید حساب نوع تنظیمی که ایران روی فعالیت اکراد مخالف دولت ترکیه اعمال می کنه داشته باشن ... اینطور نیست؟ لطفا به این گفتگو ادامه بدیم بنظر من واقعا جالبه. باز هم ممنونم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز من درباره توانمندی های کشورم واقع بین هستم
فکر می کنم همین چند وقت پیش کره جنوبی بود یا ژاپن که یک کشتی حامل سلاح متعارف از کره شمالی به ایران را توقیف کرد دقت کنید چین به خاطر تحریم ها اجازه عبور اینها را از خاکش نداده بود دست روسیه هم که برای ما رو شده هر جا آمریکا بهش امتیاز بده بیخیال ما میشه نمونه هاش هم فراوانه !! برای تاثیر روی بازار نفت توی یک تاپیک دیگر یا شاید همین تاپیک هم گفتم کافی همین الان صدور نفت را به اروپا متوقف کنیم اونوقت دیگه جنگی رخ نمی ده که بخواهیم چاه نفت این و اون را بزنیم { در اون پستم شرایط اقتصادی اروپا و وقایع پس از قطع را شرح داده بودم برای یکی از کاربرها }
حرف شما درست است تو جنگ حلوا خیرات نمیشه ولی پشت جبهه خیلی هم خوب خیرات میشه {برای کشته شده ها }من منظورم این بود که از آسیب جلوگیری بشه
از بابت ترکیه هم خیالتون راحت باشه آمریکایی ها تامینشون می کنن در ضمن ترکیه عضو ناتو است طبق مقررات ناتو هر کدام از کشورهای عضو که مورد حمله و خطر باشند اتحادیه موظف است به نفع اون کشور وارد جنگ بشه و البته زیاده طلبی های این روزهای ترکیه را هم فراموش نکنید !
با حرفتون راجع به کرد های ترکیه موافقم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فکر می کنم بین روسیه و آمریکا نوعی وضعیت dead lock بوجود اومده یعنی ایستادن بر سر مرز منافعی که هر کسی عدول کنه در حقیقت نقض غرض کرده بنابراین من شما رو توجه میدم به موضع گیری سختی که روس ها و حتی چینی ها در برابر نیت آمریکایی ها برای زمینه سازی دخالت مستقیم در سوریه داشتن در شورای امنیت، به این وضعیت stand off هم میگن بنابراین روسیه نمی تونه به این سادگی ها اجازه بده که مرزهای امنیتیش توسط آمریکایی ها یکی یکی فتح بشه و همونجور که میدونید که این آرزو و رویای یانکی ها برای محاصره روسیه و بعد چین از دو سوی اقیانوسه، من نمی خوام تندروی کرده باشم اما این بسیار واضحه که چین و روسیه ما رو به وکالت از سوی خودشون در رویارویی با یانکی ها می بینن و می دونن هزینه عدم حمایت از ایران در دراز مدت چی ممکنه باشه، این دقیقا همون کاری که ما داریم در لبنان و فلسطین اشغالی در برابر رژیم صهیونیستی انجام میدیم وانگهی بهتره قدری عضلات نظامی ایران رو هم در نظر بگیریم و تصور نکنیم که ایران برای دفاع از خودشون یا برای ضربه زدن به مواضع و منافع یانکی ها 50:50 به پشتیبانی روس ها یا چینی ها متکیه! چون اکیدا حقیقت نداره! ببینید آمریکایی ها موجودات رک و صریحی هستن و چه با زبان حال چه با زبان قال نیت کذایی خودشونو فاش می گن ... (الان سوریه، چند صباح دیگه ایران و دست آخر رسیدن به خدمت روسیه و چین) خوب طرف های مقابل هم اینقدرها ترسخورده و هالو نیستن که تماشاچی باقی بمونن ... در ضمن، اینو بیاد بیاریم که در این منطقه یانکی ها نقاط ضعف نظامی کم ندارن، زدن شناورهای نظامی یانکی گاف بزرگی برای یانکی هاست و در مقابل اونا می خوان چی رو بزنن!؟ مناطق مسکونی رو!؟ (بالا بردن تلفات غیرنظامی برای اونها هم در سال 2012 خیلی خوشایند نمی تونه باشه چون توجیهات اونها رو نقش بر آب میکنه و از طرفی به ایران این فرصت رو میده که از روش های مخرب تر و خطرناک تری برای نابودی ادوات و نیروهای اونها استفاده کنه) چون در برابر اونا تاسیسات عظیم نظامی که وجود نداره! بالفرض هم اونا بخوان از گردان های تهاجمی نیروی ویژه برای غافلگیر کردن و نابودی خط دفاع موشکی ساحلی ما بهره بگیرن آیا واقعا می تونن با نیرو مخصوص های ما به همین راحتی دربیوفتن؟ ریسک تلفات و اسارت رو می پذیرن (بالاخره ایرانی ها هم سابقه و تجربه خودشونو در عملیات های این چنینی دارن)؟ و اگر بخوان از اسکادران های آپاچی یا مدل های تهاجمی جدیدتر استفاده کنن می خوان با اولین خطوط دیده بان پیش آگهی مجهز به دوش پرتاب ما چی کار کنن؟ و اگر بخوان از UAVs (پهبادها)استفاده کنن باید اول از سد پدافند هوایی ما عبور کنن ... مگر اینها هم بخشی از حقیقت صحنه نبرد نیست؟ و تازه این تنها گوشه ای از پیچیدگی موضوع رو نشون میده
درباره تامین کردن ترکیه موافق نیستم؛ اگر قرار به تامین بود ترکیه همین حالا هم می تونست با دریافت بعضی بسته های تشویقی واشنگتن رفتار بسیار سخت تری با ایران داشته باشه اما می بینیم که این کارو نمی کنه ...
خیلی خوشحالم که در این مورد داریم با هم حرف می زنیم برای من آموزنده است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
95 درصد تجارت امریکا از طریق بنادر شهر نیویورکه.
ایا امکان این هست که یک کشتی تجاری از ایران با بار مواد منفجره اونجا منفجر کنیم.
ایا اصلا امکان رسیدن کشتی از ایران یا از وابسته به ایران وجود داره.
اگر وجود داره چقدر ماده منفجره می تونیم توش بزاریم که این مقدار برای ما قابل تولید باشه.
چقدر ماده منفجره احتیاجه که با یک انفجار عظیم هم بنادر رو تخریب کنه و هم یک سونامی کوچولو راه بندازه



کسی با بمب الکترومغناطیسی هم موافق نیست .بره چی؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
استاد گرامي جناب سعيد.
عنايت بفرماييد كه حمله ايران به بحرين همون بهانه اي رو به امريكا ميده كه حمله عراق به كويت داد. اين عمل از لحاظ قوائد بين المللي تجاوز به يك كشور عضو سازمان ملل محسوب ميشه و راه تشكيل ائتلافي حتي بزرگتر از ائتلاف آزادسازي كويت رو به امريكا ميده و در مقابل به فرض محال كه كشورهايي مثل روسيه و چين رو متحدمون حساب كنيم دست و بالشون رو كاملا در دفاع از خودمون ميبنديم.
ضمنا به اين موضوع هم توجه بفرماييد كه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس نوعي تعهد دفاع متقابل بينشون دارند و اكثرا هم با كشورهايي مثل امريكا قرارداد همكاري نظامي دارند.
امريكا هنوز در افغانستان نيروي قابل توجهي داره. همچنين نيروي دريايي امريكا كه در خليج فارس مستقره در مقابل كل نيروي دريايي امريكا جزئي محسوب ميشه و بيشتر اين نيرو در جاهاي ديكه وجود داره.
جناب سعيد شما اقدام متقابل حريف رو هم فراموش فرموديد. مطمئنا طرف مقابل در برابر هر حمله ماپاسخ ميده. آخر سر اينكه بمب اتم هم داره و اقتصاد دنيا هم وابسته به همين منطقه هست. اگر امريكا و رفقاش تا حالا از حمله خودداري كردن بيشتر به خاطر عواقب اقتصاديش بوده و اينكه شايد نميخوان شروع كننده جنگ باشند. حالا اگر ما اين كارو بكنيم عملا اين دو مورد بازدارنده رو با دست خودمون حذف كرديم.
از اينكه با شما مخالفت كردم عذر ميخوام اما اينا مسائلي بود كه به ذهنم رسيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط LostSky
      منفک شده از تاپیک جامع نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 
      1399/10/23 خورشیدی
       
      =================
       
       
       
      پروژه ناو بندر کار بسیار داره و در آینده نزدیک نباید انتظار رونمایی داشته باشیم.
       
      این پروژه تغییر اساسی و تبدیل یک ابر تانکر نفتکش به یک ناوبندر نظامی با قابلیت ها و امکانات فراوان هست.
      یک نفتکش دارای مخازن بسیار بزرگ ذخیره نفت هست که باید به کلی تغییر کنه و دارای بخش های متعدد نگهداری و انبار داری و اسکان و غیره خواهد شد.
      از طرفی کار بخش اضافه کردن روسازه جدید جهت آشیانه های بالگرد و بخش های وابسته که همین الان هم بخشیش مشخصه اجرا شده.
      بخش تسلیحات و رادارها و دیگر سامانه های مخابراتی و غیره هم زمان بسیار بالایی خواهد گرفت.
      با وجود سرعت بسیار پایین ساخت فریگیت های کلاس موج و همچنین اعلام زمانهای به آب اندازی و عملیاتی کردن این شناورها که بارها به عقب افتاده بسیار بعید هست که این شناور عظیم به این زودی ها حتی جهت تست به آب انداخته بشه ، مگر اینکه نیرو به شدت روی این پروژه تمدکز هزینه و انرژی بزاره تا زودتر به نتیجه برسه.
      البته با روند مشاهده شده به نظر میاد که اینگونه باشه و فرماندهان نیرو خواهان الحاق سریع یک شناور بزرگ و دوربرد جهت پشتیبانی همه جانبه ناوگروه های اعزامی به مناطق دوردست هستند و روند فعلاً با سرعت خوبی دارد پیش میرود.
    • توسط worior
      یک مبتدی هسته ای، مسئله ای به بهانه 0.1 کیلوتن به منتهی 10 مگاتن
      مقدمه
      یک تیتر متناقض نما برای برانگیختن سوال در این مورد که یک تازه کار هسته ای چگونه باید شروع کند، در برنامه خود به چند کیلوتن قدرت نیاز دارد؟
      اینکه در یک برنامه هسته ای در مراحل ابتدایی از اینکه از چه بمبی و چه هدف گذاری در تهیه ذخایر هسته ای میبایست بهره مند بود، تعاریف مشخصی وجود ندارد، جز 3 تز معروف که برای تولید هر سلاحی بکار میروند؛ "تولید برای زمان استفاده" و تز دیگر "تولید بر اساس مقابله با دیگری" و "تولید برای مکان استفاده یا هدف"، راهکار نظام مند دیگری وجود ندارد.  مشخص نیست چه موقع این 3 روش حدود خود و حدود نیاز هر کشوری با برنامه هسته ای را مرتفع میکنند.
      تولید بر اساس مقابله با دیگری حتی در تعداد بسیار کم نیز توجیه کافی دارد. و کافی است که رقیب بداند در تهاجم هسته ای خویش با پاسخ هسته ای مبهمی از نظر ابعاد و تعداد، روبرو خواهد شد و یا اینکه میبایست دست کم یک ضربه اتمی متقابل به انتخاب حریف را تحمل کند. ضربه ای که در هر شرایطی با هر مقداری دردناک خواهد بود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای فقط بدرد کشورهایی میخورد که نمیخواهند زیر ترس و حسرت هسته ای باقی بمانند، متوانند برنامه خود را بخوبی پنهان نگاه دارند، و قصد ندارند حجم ذخایر هسته ای خود را افزایش داده و یا ابعاد استفاده را از نظر زمان و مکان پیچیده سازند، آنها همچین سلاح هسته ای را بعنوان یک راهبرد اجرایی فراتر از امر موازنه در نظر نگرفته اند.
       تولید بر اساس زمان استفاده یک امر منحصر به فرد است، مثلا تعدادی بمب موجود باشد که اگر لازم شد روزی مثلا در آخرالزمان استفاده شود! این راهکار نیز هم از نظر اجرایی مبهم است و هم منتهی به یک حد نهایی بی معنی یعنی روز مبادای غیرممکن آن کشور منوط میشود، چنین برنامه ای نبودش بهتر از بودن آن است.
      تولید بر اساس راهکار مکان استفاده نیز از نظر عددی دچار ابهام میشود. اگر دو کشور چین و هند یکدیگر را از این نظر مورد سنجش قرار دهند و برای هر هدفی که مورد نیاز اقدام هسته ای می بیننند، سلاح هسته ای با توان مشخصی بسازند، تعداد اهداف زیاد خواهد بود و هم اینکه مسائل بسیاری نظیر شیوه نگهداری، میزان لازم، استراتژی انتخاب و شلیک و ... پدید میآورند، ممکن بمب هایی که بر اساس مکان استفاده طراحی میشوند، به نحوی محدود شوند که هیچ وقت ارزش بهره گیری نیابند. مثلا بمبی به اندازه پایتخت یک کشور تدارک دیده شود،  بزرگ در حد 5 مگاتن، و چون پدافند دشمن موثر است، تعداد متناسبی در برابر آن ساخته شود، مواد هسته ای فراوانی همراه با پیچیدگی ای نگهداری تدارک دیده شود، ولی هیچ گاه ارزشی فراتر نیابند و دو کشور بعدا با صلح هزینه گزافی به امور نظامی خود تحمیل کنند. مانند ذخایر عظیم شوروی و آمریکا که عملا بعد از جنگ سرد بلا معنی باقی مانده اند.
      راهکار دیگری که اشاره نشد، میتواند تولید صرفا تحقیقاتی باشد، به نظر میرسد سالها دو کشور آمریکا و شوروی آزمایش های اتمی را با این اهداف انجام داده اند و چنین اهدافی امروزه دیگر به معنای سابق کاربردی به نظر نمیرسد. علوم مربوط بهانفجار هسته ای به شکل وسیعی تحصیل شده اند،  فقط آن لبه پیشرو در کاهش ابعاد، کاهش عوارض و افزایش توان مورد تحقیق است که امری علمی به نظر میرسد تا نظامی و عمدتا وابسته به محاسبات کامپیوتری، شبیه سازی و تست های غیراتمی است.
      یک سطح راهکنشی نظامی
      مسیرهای ارزیابی شده توسط افراد، و نهادهای مختلف نظامی وحتی غیر نظامی در برسی گزینه های ماشه هسته ای، نمایشگر تنش زایی فزاینده هستند. استفاده از تسلیحات متعارف قدرت مند در صورت کارآمد نبودن به سمت استفاده از تسلیحات هسته ای بسیار سبک و سپس به سمت حل گره های نظامی که با بمباران متعارف و سبک هسته ای حل نمیشوند، و سپس پاسخ قویتر به حریفی که ضربه هسته ای را ارسال کرده با سلاح هسته ای قویتر تمایل دارند.
       مثلا یک استفاده سبک از سلاح هسته ای در زدن یک بتلگروپ با قدرتی معادل 0.5 کیلوتن تی ان تی، ممکن است پاسخی برابر با 5 و یا 15 کیلوتن از سوی رقیب دارنده سلاح هسته ای در موقعیتی مشابه ایجاد کند، و این فتح بابی باشد برای تنش زایی به مسیر استفاده های بزرگتر، 200 کیلوتن به یک مگاتن و یک مگاتن به  سرهای جنگی خوشه ای هسته ای و بیشتر.
      اقیانوس بعنوان بستر آزاد استفاده از تسلیحات اتمی
      آثار استفاده از تسلیحات هسته ای در سطح دریا بسیار متفاوت از استفاده در خشکی است.روسیه، چین، آمریکا هر یک ناوگان دریایی بسیار عظیمی دارند، و میتوانند با یک ضربه هسته ای تمام آنچه دشمنشان در برابرشان قرار داده است را در دریا منهدم کنند، ناوها به درون اوقیانوس غرق میشوند و آثار رادیواکتیو نیز بسیار کم و شاید محو میشود، آب دریا یکی از بهترین جاذب های تشعشعات رادیو اکتیو است و اگر از بمب های هیدروژنی استفاده شود، بدلیل مصرف شدن حجم بالایی از خرج اورانیوم یا پلوتونیومی، آثار تهاجم هسته ای بسیار کمتر خواهد بود. ولیکن هر استفاده از سلاح هسته ای در سطح خشکی مصائب بی پایانی بجای خواهد گذاشت. با وجود سیستم حمل و نقل جدید، یه انفجار هسته ای قوی که شهری را آلوده کند حتی از طریق حمل و نقل بار و یا حتی مسافرت افراد نیز میتواند آلودگی خود را منتقل کند، انتقال از مسیر هوا جای خود دارد. به محاسبه ای استفاده از یک بمب 1مگاتنی علیه فردو که باعث از بین رفتن مواد هسته ای شود، ممکن است آثار رادیواکتیو آن حتی در مرز و هند و چین مشاهده شود.
      بنابراین با وجود کاهش عقلایی استفاده از تسلیحات اتمی در سطح خشکی، همچنان استفاده از این تسلیحات در سطح دریا توجیه پذیر است. بخصوص برای همه کشورهایی که تحت تاثیر سیاست ناوگان جنگی دشمنان خود قرار گرفته اند. یک سلاح هسته ای سبک میتوانند پایان دهنده بسیار توجیه پذیر برای آغاز جنگی از سوی دریا باشد، اما پاسخ آن چه میتواند باشد؟!
      -          ادامه استفاده از تسلیحات سبک؟
      -          ماندن بر پایه اصول اخلاقی همزمان با پاسخی بسیار قویتر بصورت متعارف؟
      -          دادن پاسخ برابر و انتظار بی خیال شدن حریف؟
      -          دادن پاسخی بسیار قوی؟
      -          تسلیم شدن و ندادن هیچ پاسخی؟
      جنگ احتمالات خود را دارد، بعید است کشوری مثل آمریکا 3 ناو هواپیمابر خود را در اثر یک انفجار هسته ای در سطح دریا در یک تهاجم احتمالی در تنگه تایوان از سوی چین، منهدم شده ببیند، و از اقدام متقابلی قدرتمند تر و وسیع تر بهره نگیرد، سایر پاسخ ها مبتنی بر شیوه جنگ بازی و یا احتمالا بعدی هستند، اما چه کسی قادر است بدرستی پیش بینی کند؟ انتخاب استفاده از تسلیحات اتمی به هوش مصنوعی و مدلهای پیش بینی مبتنی بر روانسنجی رهبران واگذار خواهد شد؟!
      با این وجود آنچه مشخص است این کیلوتن نیست که تایین میکند، اقدام بعدی بمب اتمی استراتژیک بشد، یا ماشین روز قیامت، در مثال بالا آمریکا د برابر پایتخت چین را با چندمگاتن هدف قرارداده و البته پاسخ مشابهی هم دریافت کند! این موارد در کتاب کاهن و دیگران بخوبی بحث شده اند. اما استفاده اولیه از این تسلیحات یک انتخاب مبتن بر دوئل هسته ای هستند، استفاده کننده قطعا با سطحی از پیروزی روبرو خواهد شد که میبایست عواقب آن را بپذیرد.
       
       
      تست دریایی راکت ASROC   با قدرت 10 کیلوتن 1962میلادی 
      تصویر از Hans M. Kristensen برگرفته شده از fas.org/
       
      انتخاب مقادیر جذاب
      مقادیر زیر 1 کیلوتن جذابیت های بسیاری دارند.
      -          نخست اینکه سطح پاسخ هسته ای را بسیار محدود نگاه میدارند.
      -          دریافت کننده پاسخ هسته ای میداند که اگر وارد مقادیر بیشتر شود در واقع خسارت بعدی خود را ممکن است بیشتر کند و در هم سطح از پاسخ باقی میماند.
      احتمال استفاده از یک سلاح هسته ای تاکتیکی در این ابعاد بسیار زیاد است، بخصوص ابعاد تنبیهی  و یا تاکتیکی آن بشدت از نظر نظامی قابل قبول است.
      -          از طرفی دشواری های تولیدی آن بیشتر است اما مواد رادیواکتیو کمتری نیاز دارد، و کشورهایی با حجم تولید اورانیوم پایین و تکنولوژی های سطح پایین تر براحتی میتوانند انتظارات هسته ای خود را بدین شکل برآورده سازند
      -          رهگیری انفجارات و آزمایشات در این حد مقداری دشوار است و کشورهای با وسع کم هممیتوانند چنین تسلیحاتی را بیازمایند. بخصوص در سطح دریا
      -          امکان تولید انبوه و استفاده انبوه از آنان وجود دارد.
      -          برای کشورهایی که دارای ابهام هسته ای یا برنامه اقدام سریع هسته ای شرایط بحران دارند، بسادگی دستیافتنی هستند.
      -          در صورت استفاده از این تسلیحات در خشکی، یک بمب یک کیلوتن، همان اثری را دارد که یک بمب 10 کیلوتن خواهد داشت، این بمب ها به هر جا اصابت کنند، آنجا تا مدتها بلااستفاده خواهد ماند.
      در مثال دریا
      با توجه به موارد فوق میتوان ارزیابی کرد که بمب کم توان هسته ای اما در تعداد مناسب بسیار از نظر راهبردی کارگشا تر است تا بمب های با توان بالا. اما شعاع انهدام این بمب ها آنچنان ابعاد کافی ندارد که بتوان با یک بمب در یک فاصله امن از پدافند دریایی کار را تمام شده دید. بلکه انفجار حتما میبایست در مجاور ناو و در محدوده حداکثر 500 متری اتفاق بی افتد. بنابراین چنین تسلیحاتی میبایست کارآمدی خود را به گونه های راهبردی تضمین کنند. بدین منظور در اقدام راهکنشی 6 کلاهک هسته ای 0.5 کیلوتنی میبایست کنار 3 کلاهک پیشگام 300 کیلوتنی به فاصله 10 کیلومتری و یا یک بمب 1 مگاتنی به فاصله 20 کیلومتری شلیک شوند.
      3 انفجار 300 کیلوتن در فاصله ای خارج دسترس پدافند ناوگان دشمن، میتوانند شوکی تولید کنند که  راهگشای 6 انفجار 0.5 کیلوتنی باشند و این شرایط امکان انهدام یک ناوگان سه فروندی از ناوهای هواپیمابر دشمن فرضی را فراهم آورد. بنابراین بدیهی است که از منظر تولید تسلیحات اتمی، تعداد بیشتری بمب کوچک و یا کم اثر تولید شود، سپس از بمب های قویتر در تعداد کمتر بهره جست.

       
      مسیری که باید طی شود
      واقعا نمیدانیم اگر بخواهیم برنامه نظامی هسته ای داشته باشیم، از کجا شروع کنیم و کجا تمام کنیم. چه سناریویی برای زمان و مکان استفاده انتخاب کنیم، چه نقاطی چه میزان قدرت تخریب هسته ای لازم دارند. چقدر سلاح داشتن بازدارندگی را تامین میکند، تسلیحات حامل سلاح هسته ای یک مسئلله هستند، پدافند هسته ای مسئله ای دیگری، تحقیقات هسته ای همینطور. اما یک روند  منطقی برای همه تازه کارهای هسته ای الزاما میبایست طی شود؛
      -          نخست یک بمب تحقیقاتی.
      -          سپس کوچک سازی و بزرگ سازی قدرت انفجار.
      -          در ادامه کاستن از عوارض انفجارو ایجاد انفجار بهینه.
      -           در میانه راه طراحی های مناسب با تسلیحات حامل. کروز، بالستیک، بمب افکن، اژدر و ...
      -          و در پایان راه تولید، تازه آغاز دوره بی پایان نگهداری پر هزینه و پیچیده تسلیحات هسته ای برای استفاده در زمان ها و مکان ها و برد های مختلف.
      با توجه به مثال بالا یک تازه کار هسته ای، برای مدیریت هزینه و مدیریت زمان و مکان دستیابی به سلاح هسته، یا دستیابی به قابلیت فرار هسته ای طرح و برنامه دقیقی داشته باشد.
      مشکل ذخیره اولیه
      هیچ حجمی از ذخایر هسته ای اولیه نمیتواند بازدارندگی لازم را ایجاد کند، بخصوص در زمانی که دشمن خاصی وجود داشته باشد که بتواند میزان پیشرفت، تعداد کلاهک و مکان های تولید را بدقت شناسایی کرده و در ابتدای راه آنرا از کار بی اندازد. وجود چند کلاهک محدود نه تنها بازدارنده نیست، بلکه مسبب آغاز تهاجم، تغییر مسیر به تهاجم هسته ای و در نهایت شکست خوردن دارنده تازه کار است.
      بنابراین یک تازه کار هسته ای 4 راه دارد:
      1.       پنهانکاری؛ برنامه خود را تا رسیدن به ظرفیت مطلوب بازدارنده، از نظر عددی و توانی پنهان نگاه دارد.
      2.       سیاست؛ از ابزارهای سیاسی برای ممانعت از اقدام علیه برنامه هسته ای خود بهره جوید.
      3.       توان نظامی متعارف؛ بقدری در حوزه تسلیحات متعارف و سرعت رسیدن به حد مطلوب موثر عمل کند که فرصت اقدام از دشمن گرفته شود.
      4.       گروگان گیری؛ هسته ای. تهدید استفاده از نخستین سلاح های ساخته شده علیه نزدیک ترین شهر یا پایتخت دشمن.
      تقریبا بسیاری از کشورهای دارنده سلاح هسته ای پس از آمریکا بصورت ترکیبی هر 4 راه فوق را تا آنجا که توانسته اند همزمان پیگیری کرده اند. اسراییل از گزینه های 1 و 2 و 4 بخوبی بهره جسته است. هند و پاکستان، از هر 4 گزینه بهره جسته اند، همینطور کره شمالی که نتوانست برنامه هسته ای خود را پنهان کند و از ابزار سیاسی کافی برای چانه زنی بهره مند نبود توانست بخوبی از گزینه سوم و چهارم بهره گیری کند. آنها ابتدا به توان متعارف موشکی و توپخانه ای بلند برد بسیار وسیعی دست یافتند، که متعاقبا از تهاجم علیه تاسیسات هسته ای خود ممانعت کافی به عمل می آورد، سپس بعد از توسعه متعارف، پایتخت و شهرهای کره جنوبی که دیگر در برابر تهاجم موشکی انبوه راه برای مقابله نداشتند را گروگان گرفتند، به نحوی که حتی استقرار سامانه پدافند موشکی تاد نیز عملا مثمر ثمر به نظر نمی رسید. کشورهایی مثل لیبی و عراق نتوانستند از هیچ از یک 4 گزینه فوق بهره مند شوند، عراق که برنامه هسته ای خود را شروع کرد بلافاصه با تهاجم اسراییل مواجه شد و از آنجا توان نظامی متعارف کافی نداشت، از طرفی نتوانست از ابزارهای سیاسی و دیگر گزینه ها بهره گیری کند شکست را پذیرفت و به یک انتقام گیری سطحی از اسراییل اکتفا نمئد. ایران نیز آگاهانه بدونه انتخاب هیچ یک از مسیر های فوق برنامه نظامی هسته  ای را در حد دانش آن محدود و سپس رها ساخت.

      مسیریابی چگونگی توسعه و کاهش تنش هسته ای
      نتیجه گیری
      یک تازه کار هسته ای میبایست، به دست کم یکصد کلاهک هسته ای با قابلیت ارسال از طرق مختلف دست پیدا کند. و این تعداد با فهم از راهبرد زمان و مکان استفاده پس از دستیابی پنهانی به ذخایر اولیه قابل تنظیم از نظر تقسیم مواد هسته ای و قدرت مورد در تعداد خواهد بود. با این وجود دستیابی پنهانی به این حجم از کلاهک هسته ای که قابل نصب بر روی موشک باشد در زمانی کوتاه امری ناممکن به نظر میرسد.
      یک معادله؛ اگر 10 بمب یک مگاتنی وجود داشته باشند، آنها ماشین روز قیامت یک کشور اتمی با برنامه محدود هستند، و اگر 30 کلاهک 300 کیلوتنی به آن اضافه کنیم، توان هسته آن کشور به سطح راهبردی ارتقا پیدا میکند، و اگر حدود 70 تا 100 کلاهک از زیر یک تا حداکثر 5 کیلوتن وجود داشته باشد برنامه تاکتیکی آن تقریبا کامل شده است. به موازنه راهبردی، و توان تاکتیکی مناسب نیز دست پیدا کرده. اما به محض شروع اولین آزمایش با آنچنان حجمه سیاسی، اقتصادی و تلاش های نظامی مواجه میشود که ممکن است شانس دستیابی کامل به برنامه فوق را از دست بدهد. بنابراین در 4 گزینه فوق؛
      - پنهانکاری محدودیت عملیاتی بالایی دارد،
      - گروگانگیری نیز عواقب سیاسی و اخلاقی وسیعی دارد،
      - ظرفیت بازدارنده متعارف نیز هزینه های بسیار بالایی در برخواهد داشت،
      و نمیتوان این ظرفیت را با وجود برنامه هسته ای آشکار یا حتی پنهان تا حد یک قدرت جهانی شدن بسرعت و با هزینه های کم ارتقا داد، بنابراین "سرعت" در دستیابی به حجم بالای مواد هسته ای برای دستیابی به ظرفیت مناسب تولید بمب مهمترین و قابل ملاحظه ترین فاکتور دستیابی به سلاح هسته ای است. و این برنامه به محض آشکار شدن یک گزینه در برابر مخالفان آن برنامه میگذارد، ممانعت پیش از آنکه دور شود.
      بنابراین سیاست ابهام هسته ای نه تنها در عمل ناکارا به نظر میرسد بلکه موجبات تهاجم را نیز فراهم می آورد. و در برابر یک اقدام زودهنگام علیه برنامه هسته ای کشور تازه کار، وی باید با تمام توان برای سقوط اخلاقی و زدن ضربت متقابل با هر روشی، منجمله بمب های کثیف، شیمیایی، میکروبی و ... آماده باشد.
      مسیر زمانی دستیابی به بازدارندگی هسته ای:
       
       
      وضعیت پیش روی یک مبتدی هسته ای
       
      تهیه شده برای میلیتاری worior@military.ir
      استفاده از مطلب و ایده ها تنها با درج آدرس سایت مجاز است
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

      چند روز پیش مطلبی در تاپیک "ایران و کره شمالی ، موشکهای بالستیک و همکاری هسته ای " به یکی از دوستان پاسخی بدین مضمون ارائه کردم :
      "برادر عزیز به نکته بسیار جالبی اشاره فرمودید - مساله ای بارها بنده در مواقع و مناسبتهای مختلف چه در این انجمن و چه در کلاسهای خودم مطرح کرده ام این است که ما در کشور خودمون ( ممکن بعضی خوششون بیاد و بعضی هم ناراحت شوند ) چیزی به اسم تینک تانک های (think tank) هایی که بشینند و 20 ، 30 ، 50 و یا 100 سال آینده را بررسی کنند، نداریم . با تمام احترامی که برای مسئولین قائلم اما تمام زور ما ایجاد یک برنامه ریزی 20 ساله است . تازه همین برنامه هم دستخوش باند بازی های سیاسی و اعمال سلیقه دولتهای مختلف می شه و عملا" چیزی از آن برای اجرا باقی نمونه . من تمایلی ندارم که فقط نیمه خالی لیوان را ببینم ولی متاسفانه ( هرچند بکاربردن واژه متاسفانه در کارهای پژوهشی درست نیست ) چنین چیزی به معنی واقعی کلمه در کشور ما وجود ندارد . مثلا" نویسنده مشهور آلوین تافلر ( که سه گانه مشهورش جنگ و ضد جنگ ، شوک آینده و موج سوم) یک فیوچرلوژیست ( آینده شناس) و برخلاف افواه عمومی که معتقدند ایشان یک جامعه شناس بشمار می رود . من توصیه می کنم شما و دوستان حتما" کتاب جنگ و ضد جنگ ایشان را که در دهه 80 یا 90 نوشته شده را بخوانید و آن را با شرایط الان مقایسه کنید . من خودم بیشتر از 15 بار این کتاب رو خوندم و هرمرتبه که می خونمش چیز بیشتری یاد می گیرم . در حالی که تینک تانک های که در حوزه تمدنی غرب وجود دارند مثل ( رند ، چتم هاوس ، بروکینز و .... ) کارشون صرفا" برای 150 سال آینده است . شاید اگر عمری باقی موند در این زمینه یک تاپیک جامع بزنم ."
       
      بنابراین تصمیم گرفتم که به تدریج اگر خدا خواست اندیشکده های مهم حوزه تمدنی غرب را خدمت عزیزان معرفی کنم ، امیدوارم برای اعضای محترم مفید به فایده واقع گردد و دریچه ای باشد برای اینکه ما در حوزه تمدنی اسلام با الگو برداری و دوری از تقلید ناشیانه و کورکورانه و با بومی سازی چنین مراکزی ، گام بسوی طرح ریزی های راهبردی برای آینده برداریم ، انشا ا... .
      در ضمن عزیزانی که این مطالب را پی گیری می نمایند حتما" نظرات خود را (مثبت یا منفی ) اعلام کنند - باتشکر
       
       
      =============================================================================================================

      بخش یکم :
      اندیشکده بروکینگز

       
       

       
       
      مؤسسه بروکینگز یک اندیشکده آمریکایی است که مقر آن در واشنگتن است. مؤسسه بروکینگز که یکی از قدیمی‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن است در امر تحقیقات و آموزش علوم اجتماعی، اصول اقتصاد، سیاست‌گذاری شهری، مدیریت دولتی، سیاست خارجی، اقتصاد جهانی و توسعه، فعالیت دارد. این اندیشکده در گزارش برترین اندیشکده‌های جهان در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ که از سوی دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده، به عنوان بانفوذترین اندیشکده جهان معرفی شد.
      رسالت عنوان شده این مؤسسه “فراهم ساختن نظریه‌ها و توصیه‌های جدید و عملی است که سه هدف را پیش می‌برند: تقویت دموکراسی از نوع آمریکایی؛ پدید آوردن رفاه اقتصادی – اجتماعی، امنیت و فرصت‌های مختلف برای تمام آمریکایی‌ها؛ ایجاد نظام بین‌المللی بازتر، امن‌تر و مرفه‌تر، همراه با همکاری‌های بیشتر.
      مؤسسه بروکینگز می‌گوید اندیشمندان و اعضایش “دیدگاه‌های مختلفی” دارند و خود را یک مؤسسه غیرحزبی می‌داند، اما رسانه‌ها اغلب این مؤسسه را ” لیبرالی متمایل به میانه‌روها ” یا “میانه‌رو” توصیف می‌کنند. در یک تحلیل دانشگاهی که بر سوابق کنگره بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ انجام شد، مشخص شد که سیاستمداران محافظه‌کار تقریباً به اندازه سیاستمداران لیبرال به بروکینگز مراجعه داشته‌اند، و این مؤسسه در مقیاس ۱۰۰-۱ که در آن ۱۰۰ به معنای لیبرال‌ترین امتیاز است، امتیاز ۵۳ را کسب کرده است. در همین بررسی مشخص شد بروکینگز اندیشکده‌ای است که سیاستمداران و رسانه‌های آمریکا بیشترین نقل قول را از آن دارند.

      - موضع سیاسی
      بروکینگز به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خود را یک مؤسسه مستقل و غیرحزبی می‌داند. بررسی‌ای که در سال ۲۰۱۱ در مورد مبالغ اهدایی کارمندان این مؤسسه بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ انجام شد نشان داد ۶/۹۷% مبالغ اهدایی سیاسی کارمندان بروکینگز به دموکرات‌ها داده‌شده‌اند و بنابراین بروکینگز را به عنوان مؤسسه‌ای لیبرال توصیف کرد. اما در یک پژوهش دانشگاهی که در سال ۲۰۰۵ انجام شد نتیجه‌گیری شد این مؤسسه میانه‌رو است چون در سوابق کنگره از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۲ سیاستمداران لیبرال و محافظه‌کار تقریباً به یک اندازه به عنوان یک مرجع موثق به بروکینگز رجوع داشته‌اند. روزنامه واشنگتن‌پست مؤسسه بروکینگز را میانه‌رو و لیبرال توصیف کرده است. لس‌آنجلس تایمز قبل از این‌که اعلام کند به نظرش چنین برچسب‌هایی اهمیت ندارند بروکینگز را متمایل به لیبرال‌ها و میانه‌رو توصیف می‌کرد. در سال ۱۹۷۷ مجله تایم، بروکینگز را با عنوان “اندیشکده ممتاز لیبرال کشور” توصیف کرد. نیوزویک این اندیشکده را میانه‌رو می‌داند اما پولتیکو از عبارت میانه‌رو-چپ‌گرا استفاده کرده است. به علاوه گروه جناح چپی ناظر رسانه‌ها به نام بی‌طرفی و صحت گزارش، این مؤسسه را محافظه‌کار می‌داند.
      اما بعضی لیبرال‌ها استدلال می‌کنند علیرغم این‌که این مؤسسه به میانه‌روی متمایل به چپ بودن شهرت دارد، اندیشمندان سیاست خارجی بروکینگز بیش از حد از سیاست‌های دولت بوش در خارج از آمریکا حمایت می‌کردند. متیو ایگلسیاس به عنوان یک وبلاگ‌نویس لیبرال عنوان کرده است مایکل اوهانلون که از اندیشمندان بروکینگز است اغلب با اندیشمندان سازمان‌های محافظه‌کار مانند انجمن امریکن انترپرایز، ویکلی استاندارد و پروژه‌ای برای قرن جدید آمریکایی موافق است. به‌همین صورت، بنجامین ویتس مدیر تحقیقات بروکینگز عضو کارگروه حقوق و امنیت ملی انستیتو هوور محافظه‌کار است. اندیشمندان بروکینگز از جمله مک کلیلان مارک، رون هاسکینز و مارتین ایندیک در دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه خدمت کرده‌اند.
      اعضای هیئت‌امنای بروکینگز اغلب دموکرات‌های سرشناسی مانند لورا تیسون مشاور ارشد اقتصادی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون هستند اما چند جمهوری‌خواه میانه‌رو مانند کنت دوبرستین رئیس سابق امور ستادی در دوره رونالد ریگان نیز عضو این هیئت می‌باشند.

      تاریخچه
      ۱۹۷۹-۱۹۱۶
      بروکینگز در سال ۱۹۱۶ با عنوان مؤسسه تحقیقات دولتی (IGR) تأسیس شد و رسالت آنعبارت بود از “تبدیل شدن به اولین سازمان خصوصی ویژه تحلیل موضوعات سیاست عمومی در سطح ملی”. رابرت اس بروکینگز (۱۹۳۲-۱۸۵۰) که فردی بشردوست بود این مؤسسه را تأسیس کرد. او در ابتدا منابع مالی شکل‌گیری سه سازمان را تأمین می‌کرد: مؤسسه تحقیقات دولتی، مؤسسه اقتصاد، و دفتر آموزش فارغ‌التحصیلان رابرت بروکینگز که وابسته دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس بود. این سه مؤسسه در ۸ دسامبر ۱۹۲۷ ادغام شدند و مؤسسه بروکینگز شکل گرفت.
      در دوران بحران بزرگ، اقتصاددانان بروکینگز پژوهش گسترده‌ای را با مأموریت یافتن از فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور وقت انجام دادند تا علل ریشه‌ای رکود را پیدا کنند. هارولد مولتون اولین رئیس بروکینگز و دیگر اندیشمندان بروکینگز بعدها رهبری مخالفت با سیاست جدید (برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سال‌های بعد از بحران بزرگ در امریکا که در آن کمک به کشاورزی، بازنشستگی و بیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است) را به عهده گرفتند چون فکر می‌کردند چنین اقداماتی مانع بهبود اقتصادی می‌شوند. با ورود به جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۱، محققان بروکینگز با مجموعه‌ای از تحقیقات در مورد تجهیزات قوا توجه خود را به کمک به دولت معطوف کردند.
      در سال ۱۹۴۸ از بروکینگز خواسته شد طرحی برای مدیریت برنامه بهبود اروپا ارائه کند. طرح سازمان‌دهی حاصل تضمین می‌کرد طرح مارشال به دقت و بر مبنایی منظم و عملی اجرا شود.
      در سال ۱۹۵۲ رابرت کالکینز به عنوان رئیس مؤسسه بروکینگز جانشین مولتون شد. او کمک‌های مالی از بنیادهای راکفلر و فورد دریافت کرد که باعث تقویت بنیه مالی مؤسسه شدند. او سازمان را حول مطالعات اقتصادی، مطالعات مدیریت دولتی و برنامه‌های سیاست خارجی سازمان‌دهی کرد. در سال ۱۹۵۷ این مؤسسه از خیابان جکسون به یک مرکز تحقیقات جدید در نزدیکی دوپونت سیرکل در واشنگتن انتقال پیدا کرد.
      کرمیت گوردون در سال ۱۹۶۷ به ریاست بروکینگز رسید. او از بررسی گزینه‌های برنامه بودجه فدرال را در سال ۱۹۶۹ با عنوان “تعیین اولویت‌های ملی” شروع کرد. او برنامه مطالعات سیاست خارجی را نیز توسعه داد تا تحقیقات در حوزه دفاع و امنیت ملی را دربربگیرد. پس از انتخاب ریچارد نیکسون به ریاست‌جمهوری در سال ۱۹۶۸، رابطه بین مؤسسه بروکینگز و کاخ سفید بدتر شد؛ چاراز کولسون مشاور ارشد نیکسون زمانی پیشنهاد سوزاندن و از بین بردن این مؤسسه را مطرح کرد. اما در تمام دهه ۱۹۷۰ به بروکینگز قراردادهای تحقیقات فدرالی بیشتر از حد توان مؤسسه پیشنهاد می‌شد.

      2009-1980
      در دهه ۱۹۸۰، این مؤسسه با محیط رقابتی و از نظر ایدئولوژیکی پرباری مواجه شد. نیاز به کاهش کسری بودجه فدرال و نیز بررسی مشکلات ناکارآمدی دولت و امنیت ملی موضوع تحقیق بسیار مهمی شدند.بروس مک لاری چهارمین رئیس بروکینگز، مرکز آموزش سیاست عمومی را نیز برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور توسعه مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی تأسیس کرد.
      در سال ۱۹۹۵، مایکل آرماکوست پنجمین رئیس‌جمهور مؤسسه بروکینگز شد و هدایت تلاش برای متمرکز ساختن رسالت مؤسسه در آستانه قرن بیست و یکم را به عهده گرفت. بروکینگز با هدایت آرماکوست چند مرکز تحقیقات بین‌رشته‌ای را ایجاد کرد، مانند مرکز سیاست شهری و کلان‌شهری (که در حال حاضر نام آن برنامه سیاست کلان‌شهری به ریاست بروس جی. کاتز است) که مشکلات شهرها و کلان‌شهرها را مورد توجه قرار می‌داد، و مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا که متخصصان را از کشورهای مختلف آسیایی برای بررسی مسائل منطقه‌ای گردهم آورد.
      استروب تالبوت در سال ۲۰۰۲ رئیس بروکینگز شد. مدت کوتاهی پس از آن، بروکینگز مرکز سیاست خاورمیانه سابان و مرکز جان آل. تورنتون چین را راه انداخت. در اکتبر ۲۰۰۶، بروکینگز تأسیس مرکز بروکینگز-تسینگهوا در پکن را اعلام کرد. در جولای ۲۰۰۷، این مؤسسه ایجاد مرکز اصلاحات خدمات درمانی انگلبرگ به رهبری مارک مک کللان (McClellan) و در اکتبر ۲۰۰۷ ایجاد مرکز بروکینگز دوحه در قطر به رهبری هادی امیر را اعلام کرد.

      - انتشارات
      بروکینگز به عنوان یک مؤسسه، گزارشی سالانه منتشر می‌کند. انتشارات مؤسسه بروکینگز کتاب‌ها و مجله‌هایی را از تحقیقات خود مؤسسه و از نویسندگان خارج مؤسسه منتشر می‌کند. کتاب‌ها و مجله‌هایی که توسط بروکینگز منتشر می‌شوند عبارت‌اند از مقالات فعالیت اقتصادی بروکینگز، آمریکای رها: انقلاب بوش در سیاست خارجی، جهان‌هراسی: مقابله با ترس از تجارت آزاد، هند: قدرت نوظهور، از چشم‌های آن‌ها، تسخیر شاه‌راه، توده‌ها در پرواز و بن‌بست از جمله این نشریات هستند. به علاوه کتاب‌ها، مقالات، گزارشات، یادداشت‌های سیاسی و شرح عقاید توسط برنامه‌های تحقیقاتی، مراکز، پروژه‌ها و عمدتاً توسط متخصصان بروکینگز تهیه می‌شوند.

      - نفوذ سیاسی
      تاریخچه بروکینگز به سال ۱۹۱۶ برمی‌گردد و از آن زمان به ایجاد سازمان ملل متحد، طرح مارشال، و اداره بودجه کنگره کمک کرده و بر سیاست‌های قانون‌زدایی، اصلاحات گسترده مالیاتی، اصلاحات رفاهی، و کمک‌های خارجی تأثیر داشته است. در رده‌بندی سالانه اندیشکده‌ها که توسط فارن پالیسی منتشر می‌شود بروکینگز اولین اندیشکده آمریکا است و در رده‌بندی جهانی اندیشکده‌ها نیز اولین رتبه را دارد. از بین ۲۰۰ اندیشکده برتر آمریکا، تحقیقات مؤسسه بروکینگز به بیشترین میزان در رسانه‌ها عنوان می‌شوند. در یک ارزیابی که در سال ۱۹۹۷ بین اعضای کنگره انجام شد، بروکینگز بین ۲۷ اندیشکده رتبه دوم تأثیرگذاری و رتبه اول اعتبار را به دست آورد. علاوه بر این، بروکینگز و محققان آن در کار خود خیلی به تأثیرگذاری بر جهت ایدئولوژیکی ملت توجه ندارند بلکه مایل‌اند محققانی با صلاحیت مستحکم دانشگاهی داشته باشند. بروکینگز به همراه شورای روابط خارجی و موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی، معمولاً یکی از صاحب‌نفوذترین نهادهای سیاسی در آمریکا در نظر گرفته می‌شود.

      - مرکز سیاست خاورمیانه سابان
      در سال ۲۰۰۲ مؤسسه بروکینگز، مرکز سیاست خاورمیانه سابان را برای ترویج درک بهتر گزینه‌های سیاسی مقابل تصمیم‌گیرندگان آمریکایی در خاورمیانه تأسیس کرد. مدیریت این مرکز را تامارا کافمن ویتس به عهده دارد.

      - مرکز بروکینگز دوحه
      مرکز بروکینگز دوحه که در قطر واقع است تحقیقات مستقل سیاست‌محور را در مورد موضوعات اجتماعی-اقتصادی و ژئوپلیتیکی که کشورها و جوامع غالباً مسلمان‌نشین با آن‌ها مواجه هستند انجام می‌دهد؛ از جمله این موضوعات رابطه با آمریکا است. این مرکز به طور رسمی توسط شیخ حامد بن جاسم بن جبر آل‌ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر در ۱۷ فوریه ۲۰۰۸ افتتاح شد. مدیر این مرکز سلمان شیخ است.
      مرکز بروکینگز دوحه در راستای رسالت خود تحقیقات و برنامه‌ریزی‌هایی را انجام می‌دهد که عناصر کلیدی تجارت، مدیریت دولتی، جامعه مدنی، رسانه‌ها و دانشگاهیان را در موضوعات مهم سیاست عمومی در حوزه‌های اصلی زیر درگیر می‌کنند: (i) دموکراتیک کردن، اصلاحات سیاسی و سیاست عمومی؛ (ii) قدرت‌های نوظهور در خاورمیانه؛ (iii) مناقشات و فرایندهای صلح در منطقه.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم
      هدف ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم (۲۱CDI) ایجاد تحقیقات، تحلیل و توسعه‌ای است که به سه موضوع اصلی می‌پردازند: آینده جنگ، آینده نیازها و اولویت‌های دفاعی آمریکا، و آینده سیستم دفاعی آمریکا.
      ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم از اطلاعات حاصل از مراکز منطقه، از جمله مرکز آمریکا و اروپا، مرکز مطالعات سیاست شمال شرقی آسیا، مرکز تورنتون چین، و مرکز سیاست خاورمیانه سابان استفاده می‌کند و این کار ادغام اطلاعات منطقه را امکان‌پذیر ساخته است.
      پی. دبلیو. سینگر نویسنده کتاب سیم‌کشی برای جنگ به عنوان مدیر ابتکار دفاعی قرن بیست و یکم، و مایکل ای. اوهانلون به عنوان مدیر تحقیقات کار می‌کنند. استفان پی. کوهن محقق ارشد و وندا فلبا-براون نیز با ۲۱CDI همکاری دارند.

      - آموزش اجرایی بروکینگز
      در دوران ریاست بروس مک‌لاری بر بروکینگز در دهه ۱۹۸۰، مرکز آموزش سیاست عمومی (CPPE) برای برگزاری کنفرانس‌های کارگاهی و گردهمائی‌های عمومی به منظور گسترش مخاطبین برنامه‌های تحقیقاتی ایجاد شد. در سال ۲۰۰۵، نام این مرکز به مرکز آموزش اجرایی بروکینگز (BCEE) تغییر داده شد و با شروع به کار دانشکده کسب‌وکار الین در دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس، این نام کوتاه شده و به آموزش اجرایی بروکینگز (BEE) تغییر پیدا کرد.

      - تأمین‌کنندگان مالی
      در پایان سال ۲۰۰۴ مؤسسه بروکینگز دارائی‌هایی به ارزش ۲۵۸ میلیون دلار داشت و ۷/۳۹ میلیون دلار هزینه می‌کرد. بودجه این مؤسسه در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۸۰ میلیون دلار افزایش پیدا کرده بود. بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان مالی آن عبارت‌اند از بنیاد فورد، بنیاد گیتس، سناتور دیان فینشتاین و همسرش ریچارد سی. بلوم، بانک آمریکا، اکسون موبیل، تراست خیریه پیو، بنیاد مک‌آرتور، شرکت کارنگی، و دولت‌های آمریکا، انگلیس، ژاپن، قطر، جمهوری خلق چین و کلمبیا.

      - ساختمان‌ها
      ساختمان اصلی این مؤسسه در سال ۱۹۵۹ در خیابان ۱۷۷۵ ماساچوست ساخته شد. در سال ۲۰۰۹، بروکینگز ساختمانی را در آن طرف خیابان خرید؛ این ساختمان یک خانه مجلل بود که در سال ۱۹۲۲ توسط خانواده اینگالس براساس طراحی جول هنری دسیبور ساخته شده بود. این ساختمان در حال حاضر دفتر رئیس مؤسسه بروکینگز را در خود جای داده است.

      پایان
      منبع :http://www.eshraf.ir/1522/
    • توسط hamedof
      سلام خدمت دوستان میلیتاری ! با توجه به اینکه سامانه باک توسط آقا سینا معرفی شده ولی من مطلبی در مورد محافظ رادارهای سیستم باک چیزی ندیدم تصمیم گرفتم که نحوه محافظت سیستم باک توسط روسیه رو برای دوستان شرح بدم . سعی می کنم خلاصه و مفید بنویسم .








      همیشه سامانه های راداری فعال در معرض هدف قرار گرفتن موشک های ضد راداری نظیر KH-58 و AGM-88 HARM قرار داشته اند ، بدین منظور شرکت Almaz-Antey روسیه به این فکر افتاد تا برای حفاظت از سیستم های راداری سامانه های پدافند هوایی خود نظیر BUK سامانه ای را طراحی کند تا قابلیت انهدام موشک های ضد رادار را درست در لحظه ی قبل از برخورد دارا باشد .


      بدین منظور این شرکت سامانه ی Gazetchik را طراحی کرد .

      این سیستم متشکل از 4 قسمت اصلی می باشد .





      قسمت اول یک آشکار ساز مستقل از رادار می باشد که وظیفه کشف موشک های ARM را دارد.
      قسمت دوم دیکوی های فرکانس رادیویی فعال هستند .
      قسمت سوم قسمت نیز بخش اقدامات پسیو سامانه به وسیله ی chaff ها و aerosols است .(معمولا 3-4 عدد پرتابگر وجود دارد که تا زاویه 90 درجه از جلو و با دید 360 درجه چف ها قابل پرتاب هستند)
      آخرین قسمت این سامانه هم قسمت ارتباطی با رادارهای محفاظت شده و یا مرکز فرماندهی می باشد .






      نحوه ی کار:

      زمانی که یک ARM به رادار نزدیک میشود ، آشکارساز سامانه شروع به هشدار دادن به مرکز کنترل می کند . سپس مرکز فرماندهی دیکوی های راداری را برای منحرف سازی موشک ایجاد می کند و درست چند ثانیه قبل از برخورد موشک به رادار chaff ها و aerosols از طریق محفظه های به سمت موشک شلیک میشوند و درست روبروی موشک منفجر میشوند و باعث انحراف موشک به پایین میشوند و اینگونه رادارها جان سالم به در می برند ، البته اگر حتی 1-2 ثانیه چف ها دیر شلیک شوند امکان نابودی خود سامانه ضد ARM نیز وجود دارد چون در فاصله بسیار نزدیک به سامانه قرار می گیرند .

      این هم چند عکس از نحوه ی نابودی ARM . (داخل کلیپ این موشک از یک عدد اف 22 شلیک میشود و بعد از اینکه موشک نابود می شود سامانه باک 8 عدد موشک به سمت اف 22 ها شلیک می کنند و هر 3 آن ها رو به درک واصل می کند )




      روی تصویر کلیک کنید تا با بزرنگمایی بیشتری نحوه مقابله رو ببینید...









      فقط برای میلیتاری


      ترجمه : hamedof


      استفاده از مطلب با ذکر نام مترجم و سایت میلیتاری بلامانع است


      منابع:
      http://militaryforce...n-6-98-669.html
      http://pvo.guns.ru/rtv/gazetchik.htm
      http://articles.jane...Federation.html

      *************************
      با تشکر از شما.منتقل شد.
      OPS
    • توسط karmania20152015
      بسم الله الرحمن الرحیم 
      بر فراز کوزوو
       
      عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز  در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد.
      سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از  تجهیزات دیگر  یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. 
      دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی  کم کرده بود.
      در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات  شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف  سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60  را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا  برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka  (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد.
      پایان بخش-1

      نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59  توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی 

      منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.