Recommended Posts

[quote][quote]
در ضمن این آرایش فقط توسط ارتش هست و اگر سپاه هم وارد میدان شود یک دلفین هم نمی تواند از تنگه رد شود ! [/quote]

بردار امین

بارها مدیران گفتن که بحث ارتش و سپاه کردن خلاف قوانین سایته icon_eek

البته پیشنهاد میکنم که ماهنامه جنگ افزار یک مقاله ای رو به نام نیروی دریایی ایران در آینه تاریخ بخونید میبینید که نیروی دریایی ارتش درسته که کم تبلیغ و اطلاع رسانی ازش شده که اینم خاصیت ارتشه ولی هنوز هم قدرت بالایی داره.[/quote]

یکمی در مورد صحبت دوستمون زود قضاوت کردین.
ایشون حرفی بغایت متین و صحیح فرمودن. اگر دوباره صحبت ایشون رو در دور کم مطالعه کنین این معنی رو میده که این فقط رزمایش ارتش هست و اگر زمانی نیروی دریایی سپاه پاسداران هم وارد ماجرا بشه دیگه هیچکس جرات حضور و گردنکشی در آبهای ما رو نخواهد داشت. که البته حرف دل همه ما هست. قلبا خود من ،آرزو میکنم که هیچگاه لزومی به دخالت نظامی نباشه و وطن عزیزمون ایران در آرامش کاملی بشه.
اما اگر پائی به خطا باز شد ارتش و سپاه پاسخ رو خواهند داد. انشاالله.
[quote]اين رزمايش فقط يك ژست سياسي-نظامي است تا باعث عقب نشيني غرب از تحريم نفتي ايران شود. تا زماني كه نفت ما را تحريم نكرده اند ايران رسما تنگه را نخواهد بست[/quote]
به عقیده بنده این رزمایش بیشتر از یک ژست بود. تولیدات زیادی از رزمایش اخر روی کلیه شناورهای ما نصب شده که نیاز به تست گرم محیط واقعی داره. که انتظار شنیدن خبرها رو نداشته باشین. همچنین بعید نیست که نیروی دریایی سپاه هم در این 10 روزه بصورت خاصی ارتش رو همراهی کرده باشه (مثلا راداری) که صلاح نیست اعلام بشه.
تحلیلگران معتقدند که بعد از ماجرای هواپیمای جاسوسی ، ایران به فناوری " هدف مجازی" که زیر مجموعه جنگال هست دست پیدا کرده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اجمالی/ سرلشکر فیروزآبادی در جمع خبرنگاران:
بزودی قدرت ناوگان عظیم دریایی سپاه را به نمایش می‌گذاریم
خبرگزاری فارس:رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت:‌ بزودی قدرت ناوگان عظیم دریایی سپاه را به نمایش می‌گذاریم.
به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به منطقه عمومی رزمایش ولایت ۹۰، سردار سرلشکر سیدحسن فیروز‌آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه رژه یگان‌های نیروهای حاضر در رزمایش، در جمع خبرنگاران گفت:‌ بزودی قدرت ناوگان عظیم دریایی سپاه را به نمایش می‌گذاریم.

وی با اشاره به برگزاری رزمایش‌های مختلف در کشور، اظهار داشت: این رزمایش‌ها نشاندهنده آمادگی و توان قدرت دفاعی نیروهای مسلح است.

فیروزآبادی تاکید کرد: ‌در این رزمایش‌ها نیروهای مختلف دستاوردها و تجهیزات خود را به نمایش گذاشته و تاکتیک‌های بدست آمده را تست می‌کند.

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به رزمایش دریایی ولایت ۹۰، گفت: ‌این رزمایش، رزمایش بسیار خوبی بود که تمام نیروهای ارتش تحت فرماندهی نیروی دریایی حرکت می‌کردند.

فیروز‌آبادی در پایان خاطرنشان کرد: همچنین چندی پیش رزمایش قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) را در شمال شرق کشور داشتیم که رزمایش بسیار خوبی بود

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901013000389

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرگزاری فارس: یک اندیشکده آمریکایی به تشریح فرضیه‌ها و سناریوهای موجود پیرامون جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا و بسته شدن خلیج فارس توسط جمهوری اسلامی پرداخت.

به گزارش فارس، اندیشکده «مطالعات راهبردی و بین‌الملل» آمریکا در مقاله‌ای به قلم «آنتونی کوردزمن» به تشریح فرضیه‌ها و سناریوهای موجود پیرامون جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا با توجه به شرایط موجود و پیشرفت‌های نظامی ایران و در صورت بسته شدن خلیج فارس توسط جمهوری اسلامی پرداخت.

* افزایش قدرت نظامی ایران در منطقه

تهدید ایران مبنی بر بستن خلیج [فارس] اصلاً موضوع تازه‌ای نیست؛ اما این کشور نیازی ندارد تا این تهدید را مشخصاً عملی کند. ایران دارد نیروهای نظامی خود را به گونه‌ای سامان‌دهی می‌کند تا حمل و نقل را در خلیج [فارس] و خلیج عمان با تهدید مواجه نماید؛ همچنین دارد توانایی خود را در انجام عملیات در اقیانوس هند افزایش می‌دهد.

* هدف ایران از افزایش قدرت نظامی

می‌توان گفت این افزایش توانایی‌های ایران مسلماً به منظور آغاز جنگی بزرگ علیه آمریکا یا کشورهای غربی خلیج نیست؛ رویدادی که هر گونه تلاش واقعی ایران برای بستن خلیج منجر به آن خواهد شد. با این وجود، این افزایش قدرت می‌تواند به ایران اجازه دهد تا در سطح وسیع جنگ‌های کوچک‌تری را آغاز کند و خطر حمل و نقل در خلیج را به شدت افزایش دهد؛ سپس یا حمل و نقل و حجم ترافیک نفت‌کش‌ها را کاهش و یا هزینه‌های بیمه چنین حمل و نقل‌هایی را به شدت افزایش دهد و به این وسیله به شکلی دیگر بر دیگر کشورهای خلیج و فشار آورد و قیمت‌های جهانی نفت را بالا ببرد.

* شیوه‌های احتمالی بستن خلیج فارس توسط ایران

بستن خلیج توسط ایران لزوماً به شکل حمله پیش‌بینی شده به تنگه هرمز و یا نزدیکی آن نخواهد بود؛ ممکن است هر کجایی در خلیج [فارس] و یا خلیج عمان اتفاق بیفتد. احتمال دارد ایران هر گونه حمله این چنینی را تکذیب و ادعا کند حملات در حقیقت عملیات‌هایی پراکنده [توسط گروه‌های دیگر] بوده‌اند و یا ادعا کند اقداماتش به تحریک آمریکا و یا دیگر کشورهای خلیج صورت گرفته است، و یا این حملات را آن قدر آهسته انجام دهد که نتوان به آن‌ها در قالب حمله‌ای بزرگ پاسخ داد؛ به این ترتیب ایران می‌تواند به صادرات نفت خود نیز ادامه دهد.

به علاوه، پیشرفت موشک‌های دوربرد ایران و حرکتش به سمت سلاح‌های هسته‌ای به این کشور ظرفیت زیادی می‌دهد تا توانایی‌های پایینش را در زمینه نیروهای دریایی و هوایی جبران نماید و به این ترتیب به درجه بالایی از بازدارندگی برسد.

* ترس آمریکا از بسته شدن خلیج فارس به خاطر وضعیت بد اقتصادی

نکته دیگری که لازم به ذکر است این است که جریان کنونی صادرات نفت و گاز از طریق خلیج [فارس] نقشی حیاتی در اقتصاد جهان دارد؛ همچنین در اقتصاد آمریکا که در بحران کنونی باید قیمت‌های رو به افزایش نفت را بپردازد. وزارت نیروی آمریکا پیش‌بینی کرده که وابستگی استراتژیک کنونی جهان به منابع ایمن و با ثبات نفت در خلیج [فارس] تا سال 2035 سیر صعودی خود را ادامه خواهد داد؛ این تا جایی است که وزارت نیرو می‌تواند پیش‌بینی کند.

* وابستگی آمریکا به نفت

نکته دیگر حائز اهمیت این است که در همان پیش‌بینی‌های وزارت نیرو به وضوح آمده که آمریکا تا سال 2025 به هیچ پیشرفت بزرگی در زمینه استقلال در انرژی دست نخواهد یافت؛ هر چند واردات کل این کشور به شکل محدود کاهش می‌یابد و تولید مایعات معمولی و غیر معمولی آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

سناریوهای احتمالی در مورد تهدید بستن خلیج فارس

- سناریوی اول: تحریم بدون انجام حمله نظامی
ایران تحریم‌های جدید سازمان ملل را نادیده می‌گیرد و آمریکا تونل‌ها، سانتریفیوژها و تأسیسات جدیدی را کشف می‌کند که آن‌ها را با برنامه هسته‌ای ایران مرتبط می‌داند. ایران از هر گونه دسترسی سازمان انرژی اتمی [به تأسیساتش] جلوگیری و یک سری موشک‌های دوربرد با سوخت جامد و مایع را آزمایش می‌کند.

* پاسخ احتمالی ایران در صورت اعمال تحریم‌های بیشتر توسط آمریکا

کنگره، اسرائیل و سایر متحدان آمریکا دولت اوباما را تحت فشار قرار می‌دهند تا اقدامی کند. دولت اعلام می‌کند هر مؤسسه اقتصادی را که با ایران معامله کند و هر محموله دریایی گازوئیل و سایر محصولات را که به ایران برود تحریم می‌نماید. ایران پاسخ این اقدام را با توقف کامل صادرات نفت می‌دهد و تهدید به بستن خلیج [فارس] می‌کند. نیروی دریایی سپاه نفت‌کشی را احاطه می‌کند و ناوها و [جنگنده‌های] «پی-3» ایرانی به کشتی‌های آمریکایی نزدیک می‌شوند که تحریم‌ها را اعمال می‌کنند.

این موجب افزایش شدیدی در حق بیمه و هزینه‌های حمل و نقل تمام محموله‌هایی می‌شود که وارد خلیج می‌شوند؛ همچنین آمریکا و کشورهای شورای همکاری خلیج را وادار می‌کند تا نیروهای خود را در منطقه به حالت آماده باش کامل در بیاورند.

* نتیجه توقف احتمالی صادرات نفت توسط ایران بر بازارهای جهانی

با تهدید دوباره اسرائیل به حمله، تنش‌ها باز هم افزایش می‌یابد. نتیجه این است که ایران صادرات نفت خود از طریق خلیج [فارس] را چندین (دو؟) هفته متوقف می‌کند و در بازار جهانی نفت بی‌ثباتی‌های بزرگی به وجود می‌آید. با این وجود، به جز برخوردها و اتفاقات کوچک، خشونتی در کار نیست.

* بی‌نتیجه بودن تحریم‌های احتمالی توسط آمریکا

هیچ راه‌حل مشخصی پیگیری نمی‌شود. ایران به اقدامات آژانس انرژی اتمی تن می‌دهد؛ اما وقت‌کشی می‌کند و دسترسی آژانس را [به تأسیساتش] محدود می‌نماید. آمریکا نمی‌خواهد این بحران ادامه بیابد؛ مشکلات اساسی درباره گسترش سلاح‌های هسته‌ای همچنان ادامه پیدا می‌کند.

- سناریوی دوم: محاصره توسط نیروهای دریایی آمریکا و بی‌ثباتی در بازارهای جهانی نفت

ایران با آغاز یک سری حملات کوچک توسط نیروی دریایی سپاه علیه محموله‌های خلیج به تحریم‌های جدید سازمان ملل و آمریکا پاسخ می‌دهد و با استفاده از نیروهای «قدس» خود و روابط وزارت اطلاعات این کشور با تندروهای عراق و لبنان، حملاتی علیه اهداف آمریکایی صورت می‌دهد. آمریکا با تحریم دریایی ایران و ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای هواپیماهای این کشور بر فراز خلیج [فارس] پاسخ می‌دهد.

* نتیجه اقدام احتمالی ایران به نصب مین در تنگه هرمز و خلیج عمان

ایران تعداد محدودی مین‌های هوشمند در نزدیکی تنگه [هرمز] و در خلیج عمان کار می‌گذارد. نیروهای دریایی سپاه سریع و به شکل پراکنده گاه‌گاهی به نفت‌کش‌ها حمله می‌کنند. ایران مین‌های هوشمند و همچنین مین‌های آزاد شناور را در ناحیه خلیج قرار می‌دهد و نفت را در خلیج [فارس] منتشر می‌کند. این اقدامات باعث بسته شدن خلیج نمی‌شوند؛ اما موقعیتی نزدیک به بحران را در بازارهای جهانی نفت و حمل و نقل در این منطقه ایجاد می‌کنند.

* بی‌نتیجه بودن تلاش‌های آمریکا در سناریوی دوم

تنش و بحران زمانی موقتاً به اوج خود می‌رسد که ایران موشک ضد ناوی را از زمین به ناوشکن انگلیس شلیک می‌کند، ناوشکنی که برای کمک به نیروی دریایی آمریکا در خلیج رفت و آمد می‌نماید. با میانجی‌گری ترکیه پس از ده روز آتش‌بسی برقرار می‌شود؛ این آتش‌بس وضعیت نظامی اساسی را در منطقه تغییر نمی‌دهد و مانع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و یا تولید موشک توسط ایران نمی‌شود.

- سناریوی سوم: الف) جنگ همراه با انتشار هماهنگ‌شده نفت از ذخایر استراتژیک نفتی (SPR)؛ ب) جنگ بدون انتشار یا با انتشار اندک نفت از ذخایر استراتژیک نفتی
می‌دانیم که ایران مراحل بالاتری از غنی‌سازی اورانیوم را مخفی نگه داشته و همچنین مقداری مواد خام با غنای بالا را از منبعی در شوروی سابق به دست آورده است. منابع اطلاعاتی گزارش می‌دهند که این کشور مشغول کار بر روی سلاح‌های هسته‌ای و طراحی کلاهک‌های مناسب برای بمب و موشک است. به علاوه، شواهد نشان می‌دهد که ایران در حال آزمایش سلاح‌های هسته‌ای شبیه‌سازی شده با استفاده از مواد شکافت‌ناپذیر است و در فناوری لنزهای با قدرت انفجاری بالا و چاشنی هسته‌ای به مهارت بالایی رسیده است.

* شکست تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل علیه ایران

تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل و بازدیدها[ی آژانس] شکست خورده‌اند و اکنون به نظر می‌رسد ایران اولین سلاح هسته‌ای خود را در سال آینده تولید کند و نه 3 تا 5 سال دیگر. ایران، آمریکا و کشورهای شورای همکاری خلیج حالت آماده‌باش کامل برای مقابله به خود می‌گیرند. اسرائیل بدون سر و صدا برای یک حمله گسترده آماده می‌شود و بدون هشدار قبلی آن را علیه تأسیسات اصلی ایران مانند «نطنز» به اجرا درمی‌آورد. اسرائیل پروازهایش از طریق فرودگاه‌های کشورهای عربی دوستش را به حداقل می‌رساند و از طریق سوریه [به ایران] نفوذ می‌کند؛ اما این باعث می‌شود دیگر کشورهای عربی از لحاظ سیاسی این حمله را محکوم کنند و میان این کشورها و آمریکا تنش به وجود بیاید.

* پاسخ احتمالی ایران در صورت حمله اسرائیل

ایران تهدید می‌کند اسرائیل و حضور نظامی آمریکا در منطقه را از بین ببرد. این کشور از طریق موشک‌های بالستیک به شهرهای اسرائیل و پایگاه‌های آمریکا در خلیج حمله مختصری می‌کند؛ تمرکز این حمله بر بحرین خواهد بود؛ اما حمله‌ای کوچک به پایگاه‌های آمریکایی در کویت و قطر نیز خواهد نمود. ایران همچنین اعلام می‌کند به آمریکا و حامیان اسرائیل از طریق قطع جریان نفت و گاز از خلیج [فارس] حمله خواهد کرد.

* اقدام احتمالی ایران برای بستن خلیج فارس

ایران می‌تواند با استفاده از زیردریایی‌هایش مین‌های هوشمند را در تنگه [هرمز] و خلیج عمان نصب کند. این کشور با استفاده از یکی از زیردریایی‌هایش یک اژدر تعقیبی را به نفت‌کشی در حال ورود به خلیج عمان شلیک می‌کند. نیروهای دریایی سپاه سریع و به شکل پراکنده گاه‌گاهی به نفت‌کش‌ها حمله می‌کنند. ایران مین‌های هوشمند و همچنین مین‌های آزاد شناور را در ناحیه خلیج قرار می‌دهد و نفت را در خلیج [فارس] منتشر می‌کند.

* افزایش شدید حق بیمه و هزینه‌های حمل و نقل در صورت بستن خلیج فارس توسط ایران

این موجب آغاز جنگ دریایی و هوایی محدود آمریکا [با ایران] برای از بین بردن تهدید ایران درون و اطراف خلیج می‌شود. حمل و نقل به مدت 5 تا 7 روز متوقف می‌گردد تا اوج جنگ به پایان برسد؛ اما حق بیمه‌ها و هزینه‌های نفت‌کش‌ها 2 تا 3 هفته دیگر همچنان تقریباً 100 درصد بالاتر از میزان معمول می‌ماند. در طول تقابل‌های شدیدتر و با تهدید ایران به جنگ ابدی با آمریکا و کشورهایی که به این کشور اجازه ساخت پایگاه می‌دهند، مسلماً بحران‌های دیگری نیز اتفاق می‌افتد. «حزب‌الله» با حمایت ایران و سوریه حملات موشکی را علیه اسرائیل آغاز می‌کند و ایران نیز اقدامات خود را علیه اهداف آمریکایی در عراق و افغانستان به شدت افزایش می‌دهد.

* باز هم بی‌نتیجه ماندن سناریوی سوم

تقابل بین دو طرف در طول زمان به آهستگی کاهش می‌یابد. هیچ آتش‌بس رسمی اعلام نمی‌شود. ایران اعلام می‌کند از حمله به اهداف موجود در خلیج [فارس] دست برداشته است و بر اسرائیل، شیطان کوچک‌تر، تمرکز خواهد کرد. آمریکا اقدامات خود را در مدیریت دفاع از خلیج و حمل و نقل در آن محدودتر می‌کند. ایران دوباره اجازه می‌یابد تا صادرات خود را از سر بگیرد و کشورهای شورای همکاری خلیج و عراق آرام‌آرام حجم مبادلات خود را به میزان عادی می‌رسانند. این بار هم مشکل اساسی گسترش سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران حل نشده باقی می‌ماند. برنامه هسته‌ای ایران حداکثر 1 تا 2 سال به تعویق می‌افتد و این کشور اعلام می‌کند که اکنون مجبور است به دلیل تهدیدهای هسته‌ای اسرائیل و آمریکا دست به تولید سلاح‌های هسته‌ای بزند.

انتهای پیام/100391/ج.ص
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901013000126

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
محمد عبود رئیس مرکز محمد عبود برای مشاوره‌های امور دریایی در جده اعلام کرد که تهدید بستن تنگه هرمز از طرف ایران به افزایش قیمت نفت منجر می‌شود و این در حالی است که 40 درصد نفت مصرفی دنیا از تنگه هرمز عبور می‌کند.

فارس: کارشناسان سعودی مدعی شدند که عربستان از بسته شدن تنگه هرمز به مانند دیگر کشورها متاثر نخواهد شد و در صورت لزوم از دریای سرخ برای صادرات خود استفاده خواهد کرد.

کارشناسان سعودی به پایگاه خبری «الاقتصادیه» این کشور اعلام کردند که در صورت بسته شدن تنگه هرمز، بهای نفت حداقل 50 درصد افزایش پیدا می‌کند.

این کارشناسان با بیان اینکه به دلیل حضور نیروهای آمریکایی و ایرانی در خلیج فارس، هفته آینده بهای نفت افزایش ۷ تا ۸ درصدی پیدا می‌کند، اعلام کردند که اقتصاد دنیا به صورت مستقیم از افزایش بهای نفت متاثر می‌شود.

محمد عبود رئیس مرکز محمد عبود برای مشاوره‌های امور دریایی در جده اعلام کرد که تهدید بستن تنگه هرمز از طرف ایران به افزایش قیمت نفت منجر می‌شود و این در حالی است که 40 درصد نفت مصرفی دنیا از تنگه هرمز عبور می‌کند.



محمد عبود مدعی شد که در صورت بسته شدن تنگه هرمز، کشورش خیلی از این اقدام متاثر نمی‌شود زیرا می‌تواند نفت خود را از طریق دریای سرخ به دنیا صادر کند و مانند کشورهایی مانند عراق و کشورهای خلیج فارس متاثر نمی‌شود.

در رزمایش نیروی دریایی ارتش که در تنگه هرمز در جریان است، روز گذشته در اختیار گرفتن کامل تنگه هرمز و کنترل عبور و مرور کشتی‌ها و ناوها در دستور کار رزمایش قرار داشت و اعلام شد که هدف از این رزمایش تامین امنیت این منطقه است.

از سوی دیگر خالد الغامدی مشاور توسعه کار و بازاریابی در عربستان سعودی با بیان اینکه حدود یک سوم نفت دنیا از تنگه هرمز می‌گذرد، تاکید کرد که بسته شدن این تنگه بهای نفت را خداقل 50 درصد افزایش می‌دهد.

الغامدی تاکید کرد که بسته شدن تنگه هرمز تاثیری منفی بر بسیاری از کشورهای عربی خواهد داشت ولی این اتفاق رخدادی خوب برای بندرهایی دیگر خواهد بود.



http://www.asriran.com/fa/mobile/195695

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تمام این خبرهای چند روز گذشته به نظر من گویای یک وقعیت هست و اون اینکه ایران داره به تمام دنیا اعلام میکنه از این به بعد نمی تونن به اندازه سر سوزنی در قدرت تاثیر گذار در دنیا بودن چشم پوشی کنن تا جایی که این کشور حتی خود آمریکا رو نیز به چالش کشیده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
icon_eek icon_arrowd

چه دل خوشي داري كل علي!

ان شاءالله كه خيره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولی این میگه ما از دریای سرخ نفت میفروشیم ! دقت کرده اکثر چاههای نفت عربستان تو شرقش هستن ؟؟!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا اعلام کرده در صورت اختلال در عبور مرور در تنگه ی هرمز به شدت برخورد خواهد کرد و امریکا با کسی شوخی نداره چه بخواد ایران باشه چه روسیه!![/quote]
تمام مشکل امریکا الان خلاصه شده در جمهوری اسلامی ایران (حفظه الله)

اگر اگر اگر امریکا مطمئن بود که [b]میتونه[/b] کاری بکنه مطمئن باشید تا الان بی کار نمی نشست

اینم که داره .... مفت میزنه برای اینکه اگر ساکت بمونه شکست سیاسی براش بحساب میاد، یادتون بیاد میگفتن اگر پرونده ی هسته ای ایران بره شورای امنیت این میشه ، اون میشه!! هیچی نشد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتي چهار تا موشك بر سر پالايشگاه هاشون خراب بشود آنوقت مي فهمند كه ما با كسي شوخي نداريم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نیازی حتی به موشک هم نیست بیشتر شیعیان عربستان در مناطق نفت خیز ساکن اند . هم میشه لوله های نفت رو منفجر کرد و هم با ایجاد قیام در شیعیان عملا کار صدور نفت رو تعطیل کرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه با امریکا در گیر شدیم وعربستان به امریکا راه داد ما باید حتی اون چند چاهشو در غرب عربستان بزنیم مرگ بر عربستان icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]دوستان والا ما هم نفهمیدیم قضیه بستن تنگه هرمز چی شد icon_eek icon_arrowd
یعنی بطور خلاصه از روزی که نفت ایران قراره تحریم بشه ایران هم در عوضش تنگه هرمز رو میبنده icon_eek :mrgreen:
البته فک کنم این تحریم هم مثل ما بقی تحریم هاست یعنی احتمالا در شورای امنیت رای میاره ولی خوب در عمل کسی چندان بهش پایبند نیست :oops:[/quote]

سلام

امروز نزاشتن هیچ کشتی از تنگه بگذره ... بنا به اعلام صدا و سیما ... به علت آزمایش موشکی ... فقط کشتی ها در شرایطی می تونستن بگذرن که اجازه بهشون داده می شد ... یعنی عملا امروز به صورت نیمه بسته تبدیل شد ... ولی رسانه های خارجی تو بوق و کرناش نکردن ...

رزمایش هم تموم شد ... باز تنگه باز شد ...

همه چی تموم شد و رفت پی کارش[/quote]

روزنامه اسرائیلی اصل ماجرا را طور دیگه ای توضیح داده بود :

ایران اعلام کرده بود که فلان روز از این ساعت تا اون! ساعت به خاطر رزمایش موشکی تنگه بسته خواهد بود و به مدت 5 ساعت تمام ناوگانهای تجاری و غیر تجاری متوقف شده بودند. بعد از تمام شدن پنج ساعت ایران اعلام کرده بود که خیر، رزمایش موشکی روز بعد انجام خواهد شد و به قول روزنامه اسرائیلی ایران 5 ساعت تنگه را به دلخواه خودش کاملا بسته بود.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متاسفانه اقدام ايران كه تنگه رو بست زياد در رسانه هاي خارجي درز پيدا نكرد و اونها عمدا خبري ازش نگفتند . خيلي زور داره icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آفرين... ايران نشون داد كه در كمال آزمايش هم ميشه تنگه رو بست.. يعني نيازي نيست كه با اعلان جنگ و سر و صدا تنگه بسته بشه بلكه باموارد بروكراتيك و غير نظامي هم ميشه اين كارو كرد.. شبيه كاري كه تو بعضي ادارات دولتي و خصوصي ما ايرانيها يد طولايي در سر دووندن طرف داريم.. مثل همين كاري كه انجام شد.. ميگيم قرار هست 5 ساعت تنگه بسته بشه تا آزمايش موشكي انجام بشه بعدش زمانشو كش ميديم و كارايي از اين دست..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انشاء الله، اخبار مربوط به رزمايش دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در همين تاپيك پي مي گيريم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.