امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سپاه نیرویی نیست که به تانک نیاز زیادی داشته باشه چون اساس و پایه شیوه نبرد سپاه غیر کلاسیک و تقریبا چریکی هست.
درحالی که ارتش به عنوان یک نیروی کلاسیک احساس به یک تانک مدرن و پیشرفته رو به خوبی حس میکنه و بنابراین تلاشهایی در این زمینه انجام داده.
مشکل ارتش هم صد در صد بودجه هست. طرحی مثل ذوالفقار به پول زیادی نیاز داره. ولی ارتش با داشتن حدود 500 هزار نفر پرسنل و سرباز به زحمت از عهده دادن غذا و پرداخت حقوق برمیاید، چه برسه به اجرای یک طرح چند میلیارد دلاری.
بودجه وزارت دفاع حدود 10 میلیارد دلار هست که دو سومش مال سپاهه و یک سومش (حدود 3 میلیارد) متعلق به ارتش. خب ما چه طوری میتونیم انتظار داشته باشیم که با این 3 میلیارد دلار اجا بتونه نیازهای سربازها رو برطرف کنه و همزمان طرحهای مدرن و پیشرفته رو به پیش ببره؟ سپاه برنامه موشکی خودشو با موفقیت به پیش میبره چون به بودجه اکتفا نکرده و سرمایه گذاریهای زیادی در طرحهای اقتصادی و عمرانی انجام میده (با این حال باز هم مشکلاتی در زمینه بودجه داره).
ترکیه با داشتن تعداد نظامیهای فعال تقریبا برابر با ما، بودجه نظامی 15 میلیارد دلاری و بدون پیشبرد برنامه موشکی، با هزار بلا و همکاریهای گسترده با غرب و همچنین کره جنوبی تانک آلتای رو توسعه داد و تولید انبوهش شروع شده. پروژه ذوالفقار نوزده ساله که کلید خورده و ظاهرا به بن بست خورده. شاید به خاطر پوله، شاید هم فرماندهان به این نتیجه رسیدند که ساختن تانک نسل 3 (که باز هم جای سوال داره) در زمانی که تانکهای نسل 4 مثل Merkava Mk4M و Leopard-2A7+ و Abrams M1A3 و K2 Black Panther و Type10 عملیاتی هستند و ظهور تانک نسل 5 T-14 Armata نیز دوره جدیدی رو کلید زده کمی غیر منطقی و دیر وقت به حساب میاید. روشن هست که توانایی توسعه تانک نسل 4 در کشور موجود نیست (نه اقتصادی و نه صنعتی و تکنولوژیکی). از طرف دیگه نیاز به قوای زرهی مدرن و به روز کاملا احساس میشه، قوایی که بتوانند هم جلوی تانکهای دسمن بایستند و هم در جنگ شهری از کمینهای نیروهای چریکی جان سالم به در ببرند. دفاع فعال داره به یکی از الزامات تانک تبدیل میشه و با وجود پرتابه های جدید دوزمانه و امثالهم زره واکنشی اهمیت خودشو از دست داده. در حالی که کشورهای عربی با یک خرید در عرض چند ماه میتوانند صدها تانک دریافت کنند، تولید "انبوه" ده تانک در سال (که کماکان دور از دسترسه) چیزی رو عوض نمیکنه (این موضوع فقط مربوط به تانک نیست).
به هر حال، اگه وزارت دفاع مصممه که یک تانک بومی توسعه بده، باید مخارجشو تحمل کنه و تهدیدات اکنون و فردا رو در نظر داشته باشه، برای مثال دفاع فعال هم باید نصب بشه. باید سپاه و ارتش کاملا همکاری کنند و از دستاوردها و تجربیات یکدیگر کاملا استفاده کنند (برای مثال تجربیات اخیر سپاه در سوریه و عراق). اگر هم وزارت دفاع قادر به این کار نیست، باید یه فکر دیگری بکنند تا قوای نظامی کشور از دنیا و به خصوص همسایگان با محبت عقب نمونه. متاسفانه همین وزارت دفاع جوی در کشور ایجاد کرده که همه فکر میکنند که خرید اقلام نظامی ننگ بزرگی برای کشوره. هواپیما میخوایم بخریم، میگن که "چرا بخریم؟ خودمون باید بسازیم". بحث اس300 که شد، همه گفتند "پس باور چی؟ تموم شد؟ الکی بود؟"

به قول یکی از دوستان *با اختراع دوباره چرخ، قدم به جلو برنمیداریم*

ببخشید که طولانی شد

زنده باد ایران
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید تاپیک رو میارم بالا سوال دارم خواهشا پاسخ داده شود.عزیزان در سنترال کلاب یک نفر امد عکسی را گذاشت از تانک ذ 4 ایا دوستان حداقل تغییر در برجک نسل اینده ذ3 رو تایید می کنند یا خیر؟

 

 

صرفا یک طرح براساس گمانه زنی شخصی و فاقد اعتبار هست

 

ایا امکان نصب توپ با مکانیزم بار گزاری بهتر و دقت بهتر وجود داره?

 

 

بله هست

 

ایا تسلیحات که برد در گیری موثر تانک ذوالفقار بیشتر از 5کیلومتر کند وجود دارد?

 

 

در ایران خیر ولی در دنیا تا برد 8 الی 12 کیلومترش رو هم ساختن

 

ایا نمی توان در زره ذ۳ علاوه بره ذره مایه از لایه تنگستن استفاده کرد؟مرسی

 

 

شدنی هست ولی خوب مسائلی مثل قیمت و وزن مطرح میشه!

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من فقط از دوستان موضوع تانک سپاه رو شنیدم.
منبع رسمی وجود داره؟
یا فقط در حد شایعه است؟
ذوالفقار تا وقتی به زره اورانیومی و دفاع فعال مجهز نشه با موشکهای ضد زره امروزی هیچ شانسی برای بقا نداره. ویرایش شده در توسط morgan20
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارتقای ذولفقار متاسفانه در حد یک لاهاب پیچی  هست اینطور که پیداست  . هر سال هم  همین یک عدد تانک در رژه و رزمایش و ازمایش استفاده می کنند . ای کاش ما واقعا قصدی برای احیای زرهی مون در داخل داشتیم . امیدوارم که اینطور باشه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارتقای ذولفقار متاسفانه در حد یک لاهاب پیچی هست اینطور که پیداست . هر سال هم همین یک عدد تانک در رژه و رزمایش و ازمایش استفاده می کنند . ای کاش ما واقعا قصدی برای احیای زرهی مون در داخل داشتیم . امیدوارم که اینطور باشه .

امروز تو رژه رد شد.یک دونه.مثل سال قبل.داریم درجا می زنیم.تبریک میگم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سال قبل بود فکر کنم یه ماکت کوچک از ذوالفقار رونمایی کردن برجکش یکم متمایل به لئوپارد بود تو
همین سایتم بچه ها اولین بار اگ عکسشو گذاشتن ویرایش شده در توسط zoljenah
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این مسیولین ارتش از سال 70 دارن میگن  تانک ذوالفقار در حال تولید انبوه و به نسل 3 و 4 و.. رسیده وفلان وبهمان بعد یک دفعه با چه خوشحالی از خریده تجهیزات روسی حرف میزنن.

بعد می خوان خارجی ماکت مقوایی یا بهتر بگم کاردستی قاهر اف 313 رو ببینن باور کنن یعد وزیر دفاع وقت هم میگه قاهر 313 قابلیت تولید سریع و انبوه را دارد ولی بعد از 5 سال هنوز یک پرواز ازش نشون نداده.واقعا که ملت سر کارن.

  • Upvote 11
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تاوقتی بوجه مناسب برای تحقیقات وتوسعش  قرارندن این تانک همینیه که میبینید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب گوبلز واقعا با شما موافقم ولی ایران روی کاغذ از نظر فنی و تجربه جنگی توانایی ساخت تانک رو داره حداقل توانایی ساخت پلتفرمش رو داره حالا توپ و موتور رو از بیرون تهیه میکنه.مگر اینکه همچین اراده ای اصلا وجود نداشته باشه

 

اتفاقا بعید می دونم مشکل تولید انبوه تانک در ایران مشکل توپ و موتورش باشه، چون هر دو این موارد به هر حال به شکلی حالا تحت لیسانس یا بومی ظرفیت تولیدش وجود داره و نهایتا امکان وارداتش هم هست. 

 

من خیلی نسبت به امکانات تولید کارخانجات مربوط به تولید تحت لیسانس تی 72 اطلاعی ندارم که این تولید در چه سطحی بوده، ولی فکر کنم مشکل تولید انبوه تانک در ایران بیشتر تولید انبوه متریال زره و تولید بدنه و شاسی باشه . 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صحبت از ابتدا ساخت نبوده بلکه تولید بوده

 

عرض شد تولید  ، صرف نظر از اینکه توانایی طراحی و ساخت یک تانک مدرن و قابل رقابت با تانک های روز توسط ایران هم جای بحث داره

 

با اجازه من یک سوالی بپرسم

 

باتوجه به تانک ذوالفقار 3 پیشرفت هایی در زمینه سیستم کنترل آتش و بارگزاری خودکار و سیستم های هوشمند دیده می شود 

آیا ممکن نیست همین سیستم ها را بصورت یک بسته  برای دیگر تانک های قدیمی خود آماده کنیم و از نظر آتش و تحرک به سطح تانک های  پشتیبانی و پاکسازی رساند ؟

چون مطابق فرمایش شما یک تانک مجموعه آتش، تحرک، زره و ارتباطات و شبکه است 

حداقل دو مورد از این موارد را برای دیگر تانک های خود مهیا کنیم تاثیر شگرفی در قابلیت رزمشان پدید می آید

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چون مطابق فرمایش شما یک تانک مجموعه آتش، تحرک، زره و ارتباطات و شبکه است 

حداقل دو مورد از این موارد را برای دیگر تانک های خود مهیا کنیم تاثیر شگرفی در قابلیت رزمشان پدید می آید

 

 

 

مطابق صحبت بنده؟

 

این مسئله یک اصل در زرهی هست سه عامل مهم در تجهیزات زرهی که شامل حفاظت ، قدرت آتش و تحرک و یکسری عوامل جنبی میشه ، در نتیجه صحبت بنده نیست اصولا موارد اساسی در مبحث زرهی هست

 

این تاثیر شگرف چی هست اصلا؟ شما تعریف خودتون رو از شگرف عنوان بفرمایید در ابتدا که این تاثیر از نظر شما چی هست؟ تا بعد برسیم به اینکه چنین تاثیری رو ایجاد میکنه یا نه

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مطابق صحبت بنده؟

 

این مسئله یک اصل در زرهی هست سه عامل مهم در تجهیزات زرهی که شامل حفاظت ، قدرت آتش و تحرک و یکسری عوامل جنبی میشه ، در نتیجه صحبت بنده نیست اصولا موارد اساسی در مبحث زرهی هست

 

این تاثیر شگرف چی هست اصلا؟ شما تعریف خودتون رو از شگرف عنوان بفرمایید در ابتدا که این تاثیر از نظر شما چی هست؟ تا بعد برسیم به اینکه چنین تاثیری رو ایجاد میکنه یا نه

 

 من فرمایشات شما رو در مورد زرهی خیلی دنبال می کنم . تا حدی هم قبول داشتم . فقط از وقتی که یک جمر رو تانک های سوریه وصل شد و این همه تغییر بزرگ به وجود اوارد . یکم دیدگاهم عوض شد .  و دیگه احساس اون ضعف بزرگ رو  که شما میگی نمی کنم . چون وقتی به همین راحتی میشه اخلال درست کرد . کلا تانک موقع جنگ تمام عیار رو هواست .  و ما با این جنگ الکترونیک قوی  که امکان داره در جنگ های مدرن نه از تروفی  عملکرد انچنانی مبینیم نه از موشک های ضد تانک . داستان شبیه همون روز های اول درگیری دریایی سوری ها با اسرائیلی هاست که اولین بار از موشک ضد کشتی و جنگ الکترونیک اغاز شد . داستان زرهی هم به همون سمت میره .

بعد شما در فرمایشاتتون این دیدگاهو دارید که ما توانایی تولید زرهی نداریم. و یا اگه چیزی هست فقط کار اگاهی !!!

باید بگم که اولا یه چیز بدیهی برای فرماندهان ما وجود داره و اونم اینه که تانک های ما این شانس و ندارند که در برابر هزاران تانک و هواپیما و کلا دیوار اهنین دشمن مقاومت کنند . برای همین  هر کس بود زیاد روی ساخت همچین سلاح تهاجمی که شرط کاربردش تعداد خیلی زیاد  هست نرند . در صحبت های ژنرال گودریان به عنوان اسطوره ی زرهی این برتری عددی در زره پوش ها نسبت به  دشمن بار ها تاکید شده .که بعید می دونم ما بتونیم در این زمینه حرفی واسه گفتن داشته باشیم . اما بحث کار اگاهی تولید شدن . راستش یادمه  مطاله می کردم در زمان جنگ جهانی روس ها در کارخونه های بی ربط به امور نظامی شروع کردن به ساخت تانک و ... برای مثال یادمه در یکی از همین کاراگاه ها روزانه سی تانک ساخته می شد . تانک معروف تی 34 مخصوصا . اما این موضوع کار اگاهی تولید شدن اصلا بهانه ی خوبی نیست برای درست نکردن تانک .  چون  در ماه با تولید کار اگاهی ده عدد تانک می تونستیم  در مدت یک سال و یا  چند سال  تعداد قابل توجهی تانک بسازیم .خودتون حساب کنید  چه تعداد تانک می شد  . فکر نکنم این تعداد کم نیازی به این حرفا باشه که اره  مثلا بیایم به عنوان یک مانع بهش نگاه کنیم . بازم میگم بیشتر دلیل عدم استفاده در جنگ هستش که ما بی خیالش شدیم . تازه در  جنگ  سوریه و عراق که متوجه شدن  جنگ فقط با ابر قدرت ها نیست . احساس خطر شد ...

ویرایش شده در توسط Navard
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 من فرمایشات شما رو در مورد زرهی خیلی دنبال می کنم . تا حدی هم قبول داشتم . فقط از وقتی که یک جمر رو تانک های سوریه وصل شد و این همه تغییر بزرگ به وجود اوارد . یکم دیدگاهم عوض شد .  و دیگه احساس اون ضعف بزرگ رو  که شما میگی نمی کنم . چون وقتی به همین راحتی میشه اخلال درست کرد . کلا تانک موقع جنگ تمام عیار رو هواست .  و ما با این جنگ الکترونیک قوی  که امکان داره در جنگ های مدرن نه از تروفی  عملکرد انچنانی مبینیم نه از موشک های ضد تانک . داستان شبیه همون روز های اول درگیری دریایی سوری ها با اسرائیلی هاست که اولین بار از موشک ضد کشتی و جنگ الکترونیک اغاز شد . داستان زرهی هم به همون سمت میره .

بعد شما در فرمایشاتتون این دیدگاهو دارید که ما توانایی تولید زرهی نداریم. و یا اگه چیزی هست فقط کار اگاهی !!!

باید بگم که اولا یه چیز بدیهی برای فرماندهان ما وجود داره و اونم اینه که تانک های ما این شانس و ندارند که در برابر هزاران تانک و هواپیما و کلا دیوار اهنین دشمن مقاومت کنند . برای همین  هر کس بود زیاد روی ساخت همچین سلاح تهاجمی که شرط کاربردش تعداد خیلی زیاد  هست نرند . در صحبت های ژنرال گودریان به عنوان اسطوره ی زرهی این برتری عددی در زره پوش ها نسبت به  دشمن بار ها تاکید شده .که بعید می دونم ما بتونیم در این زمینه حرفی واسه گفتن داشته باشیم . اما بحث کار اگاهی تولید شدن . راستش یادمه  مطاله می کردم در زمان جنگ جهانی روس ها در کارخونه های بی ربط به امور نظامی شروع کردن به ساخت تانک و ... برای مثال یادمه در یکی از همین کاراگاه ها روزانه سی تانک ساخته می شد . تانک معروف تی 34 مخصوصا . اما این موضوع کار اگاهی تولید شدن اصلا بهانه ی خوبی نیست برای درست نکردن تانک .  چون  در ماه با تولید کار اگاهی ده عدد تانک می تونستیم  در مدت یک سال و یا  چند سال  تعداد قابل توجهی تانک بسازیم .خودتون حساب کنید  چه تعداد تانک می شد  . فکر نکنم این تعداد کم نیازی به این حرفا باشه که اره  مثلا بیایم به عنوان یک مانع بهش نگاه کنیم . بازم میگم بیشتر دلیل عدم استفاده در جنگ هستش که ما بی خیالش شدیم . تازه در  جنگ  سوریه و عراق که متوجه شدن  جنگ فقط با ابر قدرت ها نیست . احساس خطر شد ...

 

 

نه اینکه پاسخی برای فرمایشات شما نداشته باشم ولی خوب چون تکرار مکرارت میبینم گفتن برخی صحبت ها رو و ایضا ایجاد بحثی بی حاصل از پاسخ صرف نظر میکنم و وقت خودم و شما رو نمیگیرم

 

فقط یک توصیه دارم (چیزی که خودم به دنباش هستم) به مسائل دید سطحی و همراه با قضاوت عجولانه نداشته باشید (جوانب کار و مسائل رو بسنجید و در موردش تحقیق کنید) و به این نکته هم توجه کنید که هر مسئله ای رو در زمان خودش و براساس پیچیدگی های موجود مورد بررسی قرار میدن

 

تولید تی 34 با تولید آرماتا یکی نیست که از تی 34 مثال آوردید صحبت ما تولید تانک در دهه 40 میلادی نیست صحبت تولید تانک در زمان حال هست که از زمین تا آسمان تفاوت پیدا کرده با گذشته (چه هزینه چه سرعت تولید چه پیچیدگی تولید و ...............)

 

در عالم میلیتاریسم وقتی شما با یک موضوع ساده و روتین مثل استفاده از یک جمر اینطور عقیده تون عوض میشه در مورد مسائل مهمتر مجبور خواهید بود که مدام نظر و عقیده عوض کنید

 

-----------------------

 

دوستان در مبحث زرهی علت بی فایده بودن زرهی رو با امریکا اثبات میکنن

 

من یک چیز میگم  قضاوت رو به خودتون واگذار میکنم : جندالله شرق کشور = انهدام زرهی سپاه = آر پی جی 7 اس پی جی 9

 

والسلام

  • Upvote 12
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نه اینکه پاسخی برای فرمایشات شما نداشته باشم ولی خوب چون تکرار مکرارت میبینم گفتن برخی صحبت ها رو و ایضا ایجاد بحثی بی حاصل از پاسخ صرف نظر میکنم و وقت خودم و شما رو نمیگیرم

فقط یک توصیه دارم (چیزی که خودم به دنباش هستم) به مسائل دیدگاه سطحی و همراه با قضاوت عجولانه نداشته باشید (جوانب کار و مسائل رو بسنجید و در موردش تحقیق کنید) و به این نکته هم توجه کنید که هر مسئله ای رو در زمان خودش و براساس پیچیدگی های موجود مورد بررسی قرار میدن

تولید تی 34 با تولید آرماتا یکی نیست که از تی 34 مثال آوردید صحبت ما تولید تانک در دهه 40 میلادی نیست صحبت تولید تانک در زمان حال هست که از زمین تا آسمان تفاوت پیدا کرده با گذشته (چه هزینه چه سرعت تولید چه پیچیدگی تولید و ...............)

در عالم میلیتاریسم وقتی شما با یک موضوع ساده و روتین مثل استفاده از یک جمر اینطور عقیده تون عوض میشه در مورد مسائل مهمتر مجبور خواهید بود که مدام نظر و عقیده عوض کنید

-----------------------

دوستان در مبحث زرهی علت بی فایده بودن زرهی رو با امریکا اثبات میکنن

من یک چیز میگم قضاوت رو به خودتون واگذار میکنم : جندالله شرق کشور = انهدام زرهی سپاه = آر پی جی 7 اس پی جی 9

والسلام


من فقط چند تا مثال عرض کردم اونم به زبان ساده.سو تفاهم نشه. بنده هم می دونم تی 34چه طور ساخته می شد. اما باز تعداد تولید چند عدد در ماه برای کشوری مثل ایران آنقدر سخت نیست که گفتند و گفتید. اما من در مورد جمر فقط به یک نتیجه رسیدم که اولویت کاملا با بخش الکترونیک. جمر و اخلال گر های دیگه منو یاد جنگ الکترونیک در باقی زمینه های نظامی انداخت که چقدر موثر بودن.مثل جنگ یوم الکیپور و سرکوب پدافند هوایی سوریه توسط اسراییل در این جنگ. و اینکه دیگه اون ویژگی های چند گانه زرهی توپ و موتور و زره و ارتباط و... که گفته شد ممکن زیر سایه ی الکترونیک قرار بگیره. جمر استفاده شده اینو کاملا نشون داد.همین
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط panzer-grouppen
      کرکس خان دستت درد نکنه . ببینم ایران از اینا داره ؟ چقدر ؟ و یه چیز دیگه : آیا این تانک توان مقابله با آبرامز و مرکاوا رو داره ؟
    • توسط Navard
      به نام خداوند بخشنده و مهربان 
       
       

       
      برای بزرگنمایی تصاویر بر روی آن ها کلیک (لمس) کنید
       
      با ورود اولین زره پوش ها به میدان جنگ جهانی اول، اینطور بنظر می رسید که هیچ چیز جلودار آن ها نیست. سربازان بخت برگشته آلمانی ناگهان با غول های آهنینی رو به رو شدند که هیچ سلاحی بر آن ها کارگر نبود. طولی نکشید که طرف های دیگر جنگ هم زره پوش های خود را توسعه دادند تا شاهد نخستین نبردهای تانک با تانک باشیم و اینجا زمانی بود که تانک بعنوان موثرترین ابزار در مقابل تانک حریف معرفی شد. تانک ها همچنان در ابتدای راه بودند و توانایی صنعتی کافی برای تولید گسترده آن ها وجود نداشت و ذهنیت فرماندهان هم همچنان آن ها را نمی پذیرفت  اما خطوط میدان نبرد در جنگ جهانی اول آنقدر وسیع بود که کسی نمی دانست کی و کجا سر و کله ی تانک های خوفناک دشمن پیدا میشود. در نتیجه ارتش های دو طرف به فکر تسلیحاتی افتادند که بتوان به وسیله ها آن ها به تانک ها آسیب وارد کنند. تفنگ های ضد تانک و نارنجک های ضد تانک و خمپاره ضد تانک و توپ ضد تانک و چندین ایده دیگر مطرح میشوند که دو مورد اول بسیار فراگیر میشوند و این موارد تا جنگ جهانی دوم هم ادامه می‌یابد. اما بحث نوشتار پیش رو به نارنجک های ضد تانک خلاصه می شود. نارنجک های ضد تانک (atg) یک سلاح پرتاب دستی هستند که برای آسیب زدن و یا انهدام اهداف زرهی استفاده می شوند. اگرچه برد کوتاه و نیاز به نزدیک شدن به زره پوش ها، تاثیر آن ها را محدود می کند. سربازان نارنجک انداز ناچار بودند به زره پوش های دشمن نزدیک شوند که البته در بعضی مواقع شدیدا توسط خودروهای زرهی دیگر و نفرات پیاده پشتیبانی میشدند. در نتیجه از همین ابتدای کار باید بدانیم که نارنجک های ضد تانک برای کاربرد خاص و ویژه توسعه یافتند و البته قیمت ارزان و تولید آسان و کاربری نسبتا ساده آن ها را محبوب و شاید بهتر است بگوییم که آن ها را قابل تحمل میکرد.
       


       
       
       
      همانطور که گفته شد، نارنجک های ضد تانک برای اولین بار در طول جنگ جهانی اول علیه وسایل نقلیه زرهی مورد استفاده قرار گرفتند، اما تا زمان جنگ جهانی دوم که نارنجک های ضد تانک با سرجنگی خرج گود(HEAT) تولید شوند، اثر گذاری آن ها در هاله ای از ابهام قرار داشت. اولین نارنجک های ضد تانک دست ساز بودند. در طول جنگ جهانی اول، آلمانی‌ها اولین کسانی بودند که با نارنجک های ضد نفر معمولی خود که به نارنجک گوشت کوبی معروف هستند نارنجک ضد تانک ساختند. آن ها با بستن دو یا سه سر انفجاری نارنجک های ضد نفر به یکدیگر یک نارنجک بزرگ‌تر می ساختند و از آن علیه تانک ها و زره پوش ها استفاده کردند. در  نبرد پس از کشیدن ضامن، نارنجک را به بالای تانک دشمن که به آرامی پیشروی می کرد پرتاب میکردند، جایی که زره در آن قسمت از تانک ضعیف تر بود و احتمال نابودی آن با انفجار همزمان چند نارنجک می رفت. در این نارنجک ها، اثر ترکش زایی که کاربرد تخصصی آن ها بود اهمیتی نداشت، بلکه قدرت انفجار باعث تخریب سقف و کنده شدن قطعات فولادی و در نهایت مرگ خدمه میشد.
       
       

       

       
       
      در طول جنگ جهانی دوم با همین روش کشورهای مختلف با قرار دادن تعدادی نارنجک در کنار هم، نارنجک های ضد تانک دست ساز ساختند و اینطور اولین نارنجک های ضد تانک همه گیر شدند. با توجه به وزن زیاد نارنجک های ضدتانک ابتدایی، معمولاً از فاصله بسیار نزدیک پرتاب می شدند یا مستقیماً در نقاط آسیب پذیر بر روی خودروی زرهی دشمن قرار می گرفتند. در نارنجک های دست ساز خبری از چاشنی ضربه ای نبود و نارنجک ها باید زمان مورد نیاز چاشنی خود را طی میکردند تا منفجر شوند که این مورد کار پرتاب کننده را دوچندان سخت و ترسناک میکرد. بریتانیایی ها در سال 1940 روش دیگری را ابداع کردند، در این روش آن ها دینامیت یا مواد منفجره قوی دیگر را در یک جوراب ضخیم قرار می دادند و قسمت بیرونی جوراب را به گریس آغشته میکردند و سپس این جوراب ها در یک قوطی حلبی قرار میدادند. در زمان نبرد، سربازان بخت برگشته جوراب را بیرون می آوردند و فیوز یا فیتیله را روشن کرده و سپس آن ها را به طرف برجک تانک یا شنی و چرخ هایش پرتاب می کردند به این امید که تا زمان انفجار به تانک بچسبد (در فیلم نجات سربازان رایان هم حتما بخاطر دارید که سروان میلر از این روش برای متوقف کردن تانک های آلمانی بهره برد). در صورت موفقیت آمیز بودن، باعث آسیب به بخش داخلی زره، و کشته یا زخمی شدن خدمه تانک می شد. مشخص نیست که آیا این نوع نارنجک های ضد تانک دست ساز با موفقیت در جنگ به کار گرفته شده است یا خیر! اما دست کم در هالیوود یک شکار موفق به نام خود ثبت کرده است...
       

       
      در تاکتیکی دیگر هنگامی که تانک ها از سنگرها و خاکریز ها عبور می کردند، نارنجک های دست ساز را می شد توسط پیاده نظام به عنوان نوعی مین ضد تانک در مسیر تانک ها قرار داد به این امید که به موقع منفجر شوند. در حالی که این روش ها در نا امیدی و بیچارگی از هیچی بهتر بنظر می رسید، اما معمولا برای سربازان پیاده نظام خطرناک تر از خدمه تانک ها بودند. در روش دیگر سربازان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن از بمب گذاران انتحاری علیه تانک های ژاپنی استفاده کردند. سربازان چینی مواد منفجره مانند بسته های چندتایی نارنجک یا دینامیت را به بدن خود می بستند و خود را زیر تانک های ژاپنی می انداختند تا آنها را منفجر کنند! با این روش در نبرد شانگهای، یک بمب‌گذار انتحاری چینی با منفجر کردن خود در زیر تانک، یک ستون ژاپنی را متوقف کرد. و در نبرد تایرژونگ (Taierzhuang) نیز سربازان انتحاری چینی موفق میشوند تانک های ژاپنی و همچنین خودشان را منفجر کنند. در یک استفاده دیگر در تایرژونگ، سربازان انتحاری چینی، چهار تانک ژاپنی را با بسته‌های نارنجکی خود از بین بردند.
       

       
      سعی شد که رنگی شود 
       
      نارنجک های ضد تانک صنعتی عموما از خرج گود‌ (HEAT) برای نفوذ به زره استفاده می کنند، اگرچه از سر جنگی شدید الانفجار با سر له شونده (HESH) نیز در بعضی از آن ها استفاده می شود. در اصطلاح نظامی، کلاهک هایی که از انفجار شکل دار استفاده می کنندHEAT نامیده می شوند که خرج گود شاخص ترین آن هاست. همانطور که در بالا گفته شد اکثر نارنجک های ضد تانک صنعتی از نوع خرج گود هستند. بدین جهت زاویه برخورد خرج گود و مواد مذاب خروجی حاصل از آن باید با سطح زره منطبق باشد. در نتیجه در طراحی برخی از نارنجک های ضد تانک از چتر نجات کوچک یا نوارهای پارچه‌ای و یا باله‌های تثبیت‌ کننده در نسخه های پرتاب شونده از پهپاد استفاده می گردد. 
       

       
      به باله ها توجه شود 
       
      بریتانیا اولین نارنجک ضد تانک خود را در اواخر سال 1940 با نام  تایپ۶۸(AT68) وارد میدان کرد که یکی از اولین تسلیحات ضد تانک از نوع خرج گود بود. نارنجک به وسیله یک تفنگ و با استفاده از نارنجک انداز میلز نصب شده بر روی آن شلیک می شد( نارنجک تفنگی). نارنجک ضدتانک تایپ 68 دارای نفوذ 50 میلی متری در زره بود که برای سال 1940 حیرت انگیز بنظر می رسید .
       

       
      نارنجک انداز میلز و AT68 (سعی شد که رنگی شود )

       
      نارنجک تفنگی AT68 
       
       
      همچنین در ادامه و در حین جنگ نارنجک ضد تانک تایپ۷۴ (74 ST) نیز توسط آن ها ساخته شد که شامل یک خرج گود درون یک بسته پرتابه دستی با شباهت هایی به نسخه های نارنجک گوشت کوب آلمانی بود. ایده پشت این نارنجک، ساخت یک سلاح ضد تانک ساده و با کاربری آسان، آمادگی فوری برای تولید و ارزانی بود. نارنجک ST به اصرار چرچیل در تولید انبوه قرار گرفت، اما با دیدن نحوه عملکرد آن، ساخت بیشتر و خدمت فراگیر آن متوقف شد. نارنجک تایپ 74 بعداً به عنوان یک راهکار اضطراری برای مقابله با تانک‌های سبک ایتالیایی در شمال آفریقا برای سربازان بریتانیایی فرستاده شد، جایی که بر خلاف انتظار ها و نتایج قبلی بسیار عملکرد مؤثری داشت. در اروپا، پارتیزان های فرانسوی به طور موثر از نارنجک ضد تانک تایپ 74 در اقدامات خرابکارانه علیه تأسیسات آلمانی استفاده کردند. نارنجک هاوکینز (تایپ 75) یکی دیگر از نارنجک‌های ضد تانک بود که توسط متفقین غربی به کثرت مورد استفاده قرار گرفت.
       

       
      نارنجک 74 ST
       
       
       
      نارنجک هاوکینز (تایپ 75)
       
      مدت کوتاهی پس از تهاجم آلمان نازی به روسیه در سال 1941، نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine (L)) توسط آن ها وارد خدمت می شود، که یک نارنجک ضد تانک با سرجنگی خرج گود و بسیار کشنده بود و می توانست سنگین ترین تانک های آن سال ها را نابود کند. این نارنجک به بالای تانک پرتاب می شد و پس از رها شدن توسط فرد پرتاب کننده، سه باله از انتها بیرون آمده و آن را در طول پرواز کوتاه خود تثبیت می کردند. نارنجک ضد تانک ‌پانزر ووف ماین (L) بسیار کشنده بود و ساخت آن ارزان بود، اما برای پرتاب دقیق به مهارت قابل توجهی نیاز داشت و تنها توسط تیم‌های مخصوص و آموزش دیده ضد تانک مورد استفاده می‌گرفت. گونه دیگری از نارنجک های ضد تانک آلمانی "Geballte Ladung" بود که به معنی بار انبوه است. این نوع نارنجک منفرد نیست، بلکه تعدادی نارنجک معمولی است که به یکدیگر متصل شده اند. یکی دیگر از تلاش‌های آلمانی برای ساخت تسلیحات ضد تانک قابل حمل توسط نفر، سلاح "Hafthohlladung" (به معنی: خرج گود چسبنده) بود. این نارنجک چسبان در واقع یک خرج گود با قیف تو خالی بزرگ بود که به وسیله سه آهنربا به یک تانک می توانست بچسبد، اما برای پرتاب بسیار سنگین بود و در نتیجه باید توسط فرد بکار گیرنده، مستقیماً به ناحیه ضعیف یک تانک چسبانده می شد.
       

       
      نارنجک ضد تانک پانزر‌ ورف ماین (Panzerwurfmine)
       

       
      نارنجک  ضد تانک آلمانی Geballte Ladung
       

       
      نارنجک چسبان Hafthohlladung
       
       
      طولی نکشید که روس ها توانستند پانزر ورف ماین را به غنیمت بگیرند و با کمک آن، نارنجک ضد تانک خود مجهز به خرج گود را بسازند. البته روس ها در سال 1940، یک نارنجک ضد تانک ساده را توسعه دادند که از اثر انفجاری ساده برای آسیب زدن به زره پوش ها استفاده میکرد و نام آن RPG-40 بود. پس از پرتاب این نارنجک با کمک نواری مسیر پروازش تثبیت می شد. از طرفی روس ها، RPG-43 ( عدد اشاره به سال تولید 1943 است) را ساختند که یک نسخه اصلاح شده از RPG-40 بود و به آن یک لایه مخروطی اضافه شد و تعداد زیادی نوار پارچه ای برای تثبیت مسیر پرواز پس از پرتاب در انتهای آن قرار گرفت. در سال آخر جنگ، روس ها RPG-6 را معرفی کردند، که یک طراحی جدید بر پایه RPG-43 و با آیرودینامیک بهبود یافته و همچنین با یک دم چتری در درون بود که پس از پرتاب از دسته به بیرون رها میشد. نفوذ این نارنجک بیش از 100 میلی متر در زره فولادی گزارش شده است، که برای ایجاد آسیب و انهدام هر تانکی در صورت برخورد با قسمت فوقانی آن ها کافی بود. استفاده از RPG-43 و RPG-6 روسی در نبرد بسیار ساده تر از پانزر ورف ماین آلمانی بود و به آموزش گسترده نیاز نداشت. توجه شود همین موارد بعد ها در سری راکت انداز های پانزر فاست و RPG-2 هم بکار آمدند و به همین دلیل بود که نسل اول این راکت انداز ها با نام نارنجک انداز معرفی شدند که حتی هنوز هم بر سر زبان هاست! در حقیقت راکت انداز های ضد تانک ابزاری بودند که نارنجک های ضد تانک را با کمک یک شتاب دهنده راکتی با دقت و در برد بیشتر به سمت تانک دشمن رها می‌کنند. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپای شرقی نسخه های RPG-6 خود را مهندسی معکوس کردند. برای مثال مجارستان نارنجک AZ-58-K-100 را توسعه داد. از این نارنجک به تعداد زیاد ساخته شد و در نبرد اعراب و  اسراییل در طول سالهای 1967 و 1973 توسط مصر نیز بکار رفت.
       
       
       
      نارنجک ضد تانک RPG-40
       

       
       نارنجک ضد تانک RPG-43
       

       
      نارنجک ضد تانک RPG-6
       

       
      نارنجک ضد تانک AZ-58-K-100 
       
      اولین نارنجک ضد تانک ژاپن، دارای یک کلاهک مخروطی خرج گود ساده به قطر 100 میلی متر بود که دارای یک سیستم فیوز ساده از نوع  "فعال در همه مسیر" بود که اگر به طور تصادفی با کشیدن ضامن از دست سرباز به زمین می افتاد منفجر می شد و به همین سادگی جان فرد را می گرفت. این ضعف آن را بسیار برای نیروی بکار گیرنده خطرناک میکرد، زیرا هیچ ایمنی پس از رهاسازی وجود نداشت و حتی ممکن بود در یک برخورد کوچک و اتفاقی به خود فرد نیز منفجر شود و البته طبق گزارشات میدانی، میزان نفوذ آن فقط حدود ۵۰ میلی متر بود. دومین نارنجک ضد تانک ساخت ژاپن لانج ماین(lunge mine) نام داشت که در واقع یک سلاح انتحاری بود. این سلاح یک کلاهک خرج گود بزرگ بود که بر روی یک چوب نیزه مانند نصب میشد و فرد انتحاری آن را به تانک یا هر هدفی می کوبید، و این برخورد باعث مکانیسمی میشد که در نهایت سرجنگی بزرگ خرج گود آن را منفجر میکرد و هم سرباز و هم هدف را از بین می برد. این نارنجک نصب شده بر روی نیزه هر چند جان سرباز بکار گیرنده را می‌گرفت اما 150 میلی متر در زره فولادی نفوذ میکرد و به همین علت آن را در رده اول بیشترین نفوذ نارنجک های ضد تانک جنگ جهانی دوم قرار میدهد. و البته کمبود سلاح ضد تانک در ژاپن قطعا جدی تر و مهمتر از نیروی بکار گیرنده انتحاری بود! گفته میشود ارتش آمریکا اولین بار در سال 1944 در فیلیپین با نارنجک های ضد تانک روبرو میشود و نارنجک های ضدتانک انتحاری مذکور فوق هم اولین بار در طی نبرد سایپان و پس از آن در نبرد اوکیناوا مشاهده شد. قبل از پایان جنگ جهانی دوم، ده‌ها هزار فروند از این نارنجک های ضد تانک ساده و پر خطر برای واحدهای معمولی ارتش ژاپن در مستعمارات امپراطوری و واحدهای رزمی در جزایر اصلی ژاپن تولید و ارسال شد، چون کاربری چندان سختی نداشتند و عموم سربازان با داشتن یک دل شیر و وفاداری مطلق به امپراطور و ژاپن می‌توانستند از آن ها استفاده کنند.
       

       
      نارنجک های پرتابی ژاپنی
       
          
       
      نارنجک انتحاری lunge mine
       
       پرکاربردترین نارنجک‌های ضد تانک امروزی، شامل طرح‌ های روسی پس از جنگ جهانی دوم هستند که معروف ترین آن ها نارنجک ضد تانک RKG-3 است. در طول جنگ ایران و عراق، سرباز ۱۳ ساله ایرانی محمد حسین فهمیده پس از اینکه خود را در زیر یک تانک عراقی با نارنجک منفجر کرد، به عنوان قهرمان جنگ مورد تجلیل قرار گرفت. به دلیل پیشرفت در زره تانک های مدرن و اختراع نارنجک انداز های راکتی، نارنجک های ضد تانک منسوخ شدند. با این حال در درگیری های پسا اشغال عراق، نارنجک های ضد تانک RKG-3 توسط شورشیان عراقی، عمدتا علیه خودرو های هاموی و نفربر های استرایکر و خضموک (MRAP) های آمریکایی استفاده شدند. این خودروهای محافظت شده زره ضعیف تری نسبت به تانک ها برخوردار بودند و در نتیجه نارنجک های ضد تانک از جمله RKG-3، با نفوذ ۲۲۰ میلیمتری توان آسیب زدن به آن ها را داشتند. پنهان کردن یک نارنجک انداز راکتی همچون RPG-7 در بین جمعیت کار سختی بود. اما هر فرد براحتی می توانست چند نارنجک RKG-7 را حمل کند و باید توجه کرد که تفاوت نفوذ این نارنجک تنها ۴۰ میلیمتر از نسخه ابتدایی RPG-7 کمتر است. شورشیان عراقی عموما در بین جمعیت مخفی میشدند و در دسته های چند نفری به کاروان های آمریکایی حمله و به آن ها خسارات جدی وارد می کردند. این تهدیدات در نهایت باعث شد که ایالات متحده اصلاحاتی در امرپ ها و نفربر های استرایکر انجام دهد که شامل  نصب زره فاصله دار و قفسی و ... می شد که این اصلاحات باعث می شدند تا نارنجک های ضد تانک قبل از تماس با بدنه اصلی منفجر شوند.
       
            
      نارنجک ضد تانک RKG-3
       
      نارنجک ضد تانک RKG-3 همچنین توسط واحد آئروروزویدکا (Aerorozvidka) ارتش اوکراین در تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022 مورد استفاده قرار گرفت. اوکراینی ها با تغییر در زمان‌بندی فیوز و همچنین افزودن باله‌های چاپ‌ شده با پرینتر سه‌بعدی، نارنجکRKG-3 را به RKG 1600 تغییر دادند تا سقوط خود را هنگام پرتاب از یک کواد کوپتر تجاری تثبیت کند. این تغییر، سرآغاز استفاده بسیار گسترده از این دست پهپاد ها با نام کواد کوپتر نارنجک انداز در جنگ اوکراین بود. با ورود کوادکوپتر های نارنجک انداز، مجدد نارنجک های ضد تانک در قالب بمب های سقوط آزاد خرج گود جان تازه ای گرفتند و بنظر می‌رسد با ورود نسل های جدید تر و حتی هدایت شونده آینده ای روشن تری برای این بمب ها قابل انتظار باشد. اما هر چه پیش آید، یادمان نرود که این تسلیحات ریشه در نارنجک های ضد تانک دارند. نارنجک های ضد تانک نیای سال خورده موشک های ضد تانک و راکت های ضد تانک و برخی بمب های پرتابی توسط پهپاد ها هستند. آنچه مشخص است هم چنان این پیر مرد با طراحی ساده خود و همینطور فرزندانش تا بازنشستگی فاصله بسیار دارند.
       

       
      استفاده از RKG-3 در  پهپاد های FPV انتحاری و مولتی روتور نارنجک انداز
       
       
       
      ذکر نام نویسنده و انجمن در هر برداشت از این مطلب الزامی است.
       
      گرد آورنده: Navard 
       
       بن مایه 
    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.