reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

rezatizi, on 13 Apr 2015 - 10:05 AM, said:

بارها گفته شده وقتی خبری از سایتی قرار داده میشه لینک خبر رو هم ذکر کنید اما باز هم بعضی ها این کار رو نمیکنن در صورت تکرار با کاربران خاطی برخورد میشود

سلام

میشه بپرسم چرا خودتون این این قوانین رو رعایت نمیکنین ؟!

فقط چندا از پست های آخریتون رو برای نمونه :

 

 به نقل از واحد مرکزی خبر ارتش سوریه با تسلط بر تپه های اطراف قامِشلی، ضمن آزاد سازی کامل این منطقه، روستای امِ غَدیر راکه داعش، نفت آن را غارت میکرد از دست تروریستها خارج کرد.

یک

به نقل از رویترز حیدر العبادی که قرار است روز سه شنبه در واشنگتن با باراک اوباما دیدار کند خواهان دریافت برخی از تسلیحات نظامی پیشرفته از جمله هواپیماهای بدون سرنشین، بالگردهای تهاجمی آپاچی (که توسط شرکت بوئینگ ساخته می شوند) و همچنین مجوز تاخیر در پرداخت بدهی های این کشور در زمینه تسلیحاتی به آمریکاست

 
دو

 داعش  کنترل دو منطقه البوعیثه و البوفراج واقع در شمال الرمادی را پس از درگیری های شدید با نیروهای عراقی به دست گرفت.

سه

 

عمر چچنی فرمانده نظامی داعش در حمله هوایی ائتلاف در منطقه مرزی القائم عراق کشته شد. 

چهار

 

 والی داعشی القیاره عراق، معروف به علی الدین الایوبی، به همراه 10 تن از محافظانش کشته شد

پنج

 

مناطق "البوجلیب" و "طوی"  زنکوره  پاکسازی شد

شش

 

عراقی ها قصد دارن در الرمادی  عملیات انجام بدن فعلا قصد ازاد سازی موصل رو ندارن

 

هفت !

و .....

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
 

اونچیزی که ما از عربستان کم داریم جنگنده نیست، بارها و بارها گفته شده با همین ناوگان نصفه و نیمه هم این حجم عملیات هوایی ائتلاف عربی رو ما می تونستیم روی عراق بریزیم و همون 24 ساعت اول قضیه رو خفه کنیم بره پی کارش.

اونچیزی که ما از عربستان کمتر داریم، و قرنها ازش عقب تریم و خود عربستان به خاطر رابطه با امریکا بخشی از این رو داره، اینه که عربستان (به صورت شلخته و ناشیانه ای البته) حداقل سیستماتیک عمل می کنه و نه مثل ما هر دم بیلی-جهادی (این جهادی رو باید رفرنس به طالبان بدونید اگر تا الان نتونستید درک کنید). برای مثال حداقل اگر نتونست دونه دونه لمانهای زرهی ارتش یمن رو در عدن پیدا کنه و بزنه، چند وقتیه که تمرکزش رو گذاشته رو زدن پل ها و راههای پشتی بانی و به همین دلیل پیشروی انصارالله-ارتش رو در عدن کند کرده.

یا دتون باشه من تو تاپیک عراق همین گزینه رو به عنوان انتقاد خیلی جدی به سردار سلیمانی مطرح کردم که چرا یک برنامه نداشت که نهاجا یا خود سپاه راهها و پل ها رو بزنه تو عراق و همین شما ها به فحش کشیدید من رو.

ما قرنها عقبیم از عربستان، چون عربستان با اون ارتجاع و سلفی گریش وقتی به عملیات نظامی می رسه مثل شما ها یبس و متحجر نیست که هر نظر منتقدی رو سلاخی کنه. این عربستان از شکست قبلیش درس گرفته که به اینجا رسیده، هر چند خیلی جا داره تا به یک نیروی رزمی کار آد تبدیل بشه اما عربستان داره آروم آروم به اون سمت حرکت می کنه.

ما کجائیم؟ به عربستان سعودی بگیم نزولی،‌ادای بچه های 5 ساله کودکستانی رو در میاریم به لطف همین شما ها.

 

یک نکته خیلی مهم.

عملیات عربستان بر فراز یمن یک هشدار وحشتناک برای ماست.

ما سالهاست که نیروهیا نظامیمون رو برای مقابله با این نوع عملیات عربستان آماده کردیم. اینکه پدافند رو بیاریم بیرون بزنیم و در بریم و سکو های موشکی مون متحرک باشن و ... تا بقا مون در صحنه نبرد تضمین بشه.

هشدار اینجاست که امروز ایالات متحده و عربستان تقریبا از یک نوع سخت افزار استفاده می کنند. ایالات متحده بر فراز عراق چه سلاح مخفی و محرمانه ای داره که در برابر داعش دهها بار قوی تر از عربستان در برابر یمن عمل کرده؟ آیا ما برای اون سلاح مخفی آمادگی داریم؟

 

حرفتون رو قبول دارم ولی نه به این شدت ! 

 

نگاه کنید شما نیایید با توجه به حرف فرماندهان قوای یک کشور رو بررسی کنید ، اصلا و ابدا چون نظرات اون ها دقیقا مثل نظرات بچه های رشته های مدیریت (انواعش) و اقتصاد و ... در مورد رشته هایی مثل فیزیک و شیمی و گیاه پزشکی و ...! اون ها به صورت کلی یک چیزهایی مد نظر دارند ولی کسانی که واقعا مجموعه ها رو می گردونند سازندگان ، اپراتورها و تعمیر کنندگان هستند !  متخصصان هر قسمت تقریبا به خوبی کار می کنند ولی همیشه یه سر خری وجود داره که نمیزاره این افراد کارشون رو درست انجام بدهند ولی خب آخر سر نظر نظر همون متخصصان هر قسمت میشه ، می دونی چرا ؟ چون نتیجه کار چیزیه که مهمه و اون بالا دستی ها هیچ وقت به نتیجه نمی رسونند کارشون رو بقیه مجبورند جور اون ها رو بکشند ... .

 

البته بعضی قسمت ها هم وجود داره که واقعا از پایین تا بالاش ضعفه ! ولی نمیشه گفت کلا نگاه کلان ما اشتباهه . 

 

بعد از اون هم کدوم کشوری تا الان اومده استراتژی نبرد های آیندش رو برای عموم تشریح کنه تا ما چیزی رو بدونیم ؟!  کسی نمی داند جز دیزی زنندگان !

 

شما بهتره اون عینک بد بینی رو از چشماتو بردارید و یکم دقیق تر نگاه کنید به همه چیز . چون تفکرات حداقل نیرو هوایی ما کاملا آمریکایی است ... . به دلیل نسلی که اون رو شکل دادند و چون ما راه دیگه ای نمی دونیم همون راه رو به خلبانان نسل بعد هم آموزش دادیم .... 

 

شما هم یک ایراد اساسی دارید که با یک دید کاملا منفی دارید همه چیز رو نقد می کنید ، پس آیا در شغلتون هم هیچ علمی ندارید ؟ دید سیستماتیک منفی گرا ! 

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عجب.

نتیجه گیری از واقعیت عینک بدبینی داشتنه. 

توی همین مقیاس، از شکست پیروزی نتیجه گرفتن هم توهمه.

و جهت اطلاعتون ما در دو سال گذشته کمتر از 5 درصد تلاشهامون و عملیاتهامون موفقیت آمیز بوده (و این رو میشه عددی بررسی کرد). امروز یا شعار میدید یا پند و اندرز اخلاقی،‌فردا مشغول پوشوندن شکست ها و سردرگمی هاتون هستید. آرزوی من و امثال من اینه که از این دور باطل در بیاید، و البته در اومدن از این هم درد داره و لی در نهایت لذت بخشه.

  • Upvote 2
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

یا دتون باشه من تو تاپیک عراق همین گزینه رو به عنوان انتقاد خیلی جدی به سردار سلیمانی مطرح کردم که چرا یک برنامه نداشت که نهاجا یا خود سپاه راهها و پل ها رو بزنه تو عراق و همین شما ها به فحش کشیدید من رو.

 

 

 
عشق میکنم برات
 
اما برای دوستانیکه شاید تحت تاثیر القائات ایشون قرار بگیرند میام این توضیح نظامی تاکتیکی و استراتژیک که دکترین نظامی ایران اسلامی هست رو بیان میکنم :
 
تا میتوانید از خرابی و ویرانی جلوگیری کنید و تا میتوانید آبادانی را به هر مکانی که می روید ارائه کنید تا : پیروزی حقیقی از آن شما باشد
 
ما برای به دست آوردن پیروزی و رسیدن به هدف هر وسیله ای رو توجیه نمیکنیم و حاضر نیستیم به هیچ عنوان از روش هایی استفاده کنیم که خلاف آداب حرب اسلامی باشه مگر بسیار بسیار شرایط خاصی باشد که تاکنون پیش نیومده
 
ما میتوانستیم کل تکریت رو بفرستیم هوا بعد بریم توش !
 
که چی ؟؟؟؟
 
مگر ما امریکای کثافت لعنتی هستیم که دو تا شهر ژاپن رو نفله کنیم تا مثلا جلوی کشته شدن میلیون ها نفر دیگه گرفته بشه ؟
 
نه ما حاضر به این کارهای ماکیاولی نیستیم و الحمدله تا الان هم اصلا نیازی نبوده و شرایطش پیشامد نکرده که از تاکتیک های غیراسلامی به پیروزی برسیم
 
به لطف خدای منان با کمترین تلفات در نوع خودش اومدیم تو تکریت ! درحالیکه در حالت عادی ش باید هزاران هزار شهید داده میشد ! ولی لطف خدا به خاطر رعایت حقوق بشر اسلامی کمک کرد و عنایت ها شد که توانستیم مع الوصف رعایت خیلی موارد نظامی که در قوانین نظامی کلاسیک جهان نیازی به رعایت ش نیست هم باز به پیروزی برسیم !
 
 
وقتی میتونی به پیروزی برسی با رعایت شرایط اسلامی نیازی به عدم رعایت شون نیست
 
ما نمیریم برای ویران کردن ما داریم عامل ویرانی رو از بین میبریم و آبادانی عرضه میکنیم !
 
اگر اینطور بود که بعضی ها میگن که باید کل زیرساخت عراق رو نابود کرد یا سوریه رو منفجر کرد ! تا بشه به پیروزی رسید
 
که چی ؟ این پیروزی اصلا پیروزی هست ؟؟؟؟ اصلا میشه بهش گفت پیروزی؟
 
بر فرض پیروز شدی ! میشی دقیقا امریکا که مثل توله سگ از عراق انداختندش بیرون !
 
 
ملتی که ویرانی تقدیم کرد ویرانی هم میکارد و درو میکند
 
ایران اهل کاشت و داشت و برداشت ویرانی نیست .... ما اهل آبادانی و بهشت هستیم
 
 
متاسفام با کسانی زندگی میکنم که وقتی اسرائیل و جنایت هاش یا جنایت بقیه کشورهای حامی شون رو میبینند به به چه چه میکنند براش و علیه ایران ترانه ها می سرایند
 
متاسفم با کسانی هستم که مرغ همسایه براشون غاز هست
 
 
انگلستان امریکا و ...همونایی هستند که خون اسکاتلند و ولز و ...کردند تو شیشه پدر نسل اندر نسل شون رو درآوردند .... چی شده آخرش؟ هنوز که هنوزه نفرت در دل مردم هست ! چون ویرانی قلب هاشونو دیدند تو بگو تمام کشورشون هم آباد کنی باز هم ازت بدشون میاد !
 
یا حق
ویرایش شده در توسط Skyhawk
  • Upvote 9
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عجب.

نتیجه گیری از واقعیت عینک بدبینی داشتنه. 

توی همین مقیاس، از شکست پیروزی نتیجه گرفتن هم توهمه.

و جهت اطلاعتون ما در دو سال گذشته کمتر از 5 درصد تلاشهامون و عملیاتهامون موفقیت آمیز بوده (و این رو میشه عددی بررسی کرد). امروز یا شعار میدید یا پند و اندرز اخلاقی،‌فردا مشغول پوشوندن شکست ها و سردرگمی هاتون هستید. آرزوی من و امثال من اینه که از این دور باطل در بیاید، و البته در اومدن از این هم درد داره و لی در نهایت لذت بخشه.

 

بسم الله من با عداد و ارقام و محاسبات هیچ مشکلی ندارم . 

 

اول جامعه آماریتون رو مشخص کنید ، کدامین تلاش ها و کدامین عملیات های علمی داخل ایران ! نه عملیات های داخل عراق که به این راحتی نیست هیچ کاری داخلش ! چون وحدت وجود نداره و هر کسی مال یک تفکریه !

 

بیا بشینیم بررسی کنیم تلاش های متخصصان ما برای رسیدن به نقاط مختلف فناوری رو . 

 

چون فناوری رو که داشته باشی میشه نحوه استفاده ازش رو عوض کرد ... .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اونچیزی که ما از عربستان کم داریم جنگنده نیست، بارها و بارها گفته شده با همین ناوگان نصفه و نیمه هم این حجم عملیات هوایی ائتلاف عربی رو ما می تونستیم روی عراق بریزیم و همون 24 ساعت اول قضیه رو خفه کنیم بره پی کارش.

اونچیزی که ما از عربستان کمتر داریم، و قرنها ازش عقب تریم و خود عربستان به خاطر رابطه با امریکا بخشی از این رو داره، اینه که عربستان (به صورت شلخته و ناشیانه ای البته) حداقل سیستماتیک عمل می کنه و نه مثل ما هر دم بیلی-جهادی (این جهادی رو باید رفرنس به طالبان بدونید اگر تا الان نتونستید درک کنید). برای مثال حداقل اگر نتونست دونه دونه لمانهای زرهی ارتش یمن رو در عدن پیدا کنه و بزنه، چند وقتیه که تمرکزش رو گذاشته رو زدن پل ها و راههای پشتی بانی و به همین دلیل پیشروی انصارالله-ارتش رو در عدن کند کرده.

یا دتون باشه من تو تاپیک عراق همین گزینه رو به عنوان انتقاد خیلی جدی به سردار سلیمانی مطرح کردم که چرا یک برنامه نداشت که نهاجا یا خود سپاه راهها و پل ها رو بزنه تو عراق و همین شما ها به فحش کشیدید من رو.

ما قرنها عقبیم از عربستان، چون عربستان با اون ارتجاع و سلفی گریش وقتی به عملیات نظامی می رسه مثل شما ها یبس و متحجر نیست که هر نظر منتقدی رو سلاخی کنه. این عربستان از شکست قبلیش درس گرفته که به اینجا رسیده، هر چند خیلی جا داره تا به یک نیروی رزمی کار آد تبدیل بشه اما عربستان داره آروم آروم به اون سمت حرکت می کنه.

ما کجائیم؟ به عربستان سعودی بگیم نزولی،‌ادای بچه های 5 ساله کودکستانی رو در میاریم به لطف همین شما ها.

 

یک نکته خیلی مهم.

عملیات عربستان بر فراز یمن یک هشدار وحشتناک برای ماست.

ما سالهاست که نیروهیا نظامیمون رو برای مقابله با این نوع عملیات عربستان آماده کردیم. اینکه پدافند رو بیاریم بیرون بزنیم و در بریم و سکو های موشکی مون متحرک باشن و ... تا بقا مون در صحنه نبرد تضمین بشه.

هشدار اینجاست که امروز ایالات متحده و عربستان تقریبا از یک نوع سخت افزار استفاده می کنند. ایالات متحده بر فراز عراق چه سلاح مخفی و محرمانه ای داره که در برابر داعش دهها بار قوی تر از عربستان در برابر یمن عمل کرده؟ آیا ما برای اون سلاح مخفی آمادگی داریم؟

 

در اول جنگ تحمیلی نیرو هوایی ما به سرعت دست به قطع لجستیک نیروی عراق زد و پل ها و راه های حرکت نیروهای عراقی را محدود کرد

که نتیجه آن در اول جنگ و کند شدن پیشروی عراق بسیار محسوس و مهم بود

پس ایران و فرماندهان ایران این نکته را خوب می دانند ولی چرا استفاده نمی کنند ؟ حتما نکته ای است

فرمایش شما در مورد قطع راه لجستیک دشمن بسیار مهم و صادق است ولی یک نکته را نباید نادیده گرفت 

 

اکنون در عراق چند چیز متفاوت شده است

نیروهای داعش به راحتی می توانند در لباس مردم خود را پنهان کنند 

نیروهای داعش خود را در وسط مردم پنهان کرده اند 

نیروهای داعش سیستم منظمی ندارند که با زدن راه ها بطور کامل لجستیکشان قطع شود 

 

ولی شاید این ها همه دلیل اصلی نباشد 

ایران در شرایط کنونی به حضور و قدرت نمایی داعش نیاز دارد 

داعش در حال حاضر هم بهانه به دست ایران  داده است که راحت در عراق کردستان و سوریه حضور داشته باشد 

و هم اینکه دشمن هم به داعش مشغول شده است و از بعضی از تحرکاتش بازمانده است

و شایدمهم تر از همه در حال کنونی داعش یک برگ برنده برای ایران شده است و لولوخورخوره ای برای غرب 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

ایران حتی در دفاع مقدس هم بی گدار هرگز دست به نابودی زیرساخت خودش نزد ... مثال عینی ش سد کرخه و یا حتی تاکتیک شهید چمران برای به آب بستن عراقی ها

 

همیشه بعد کلی استنتاج و در نهایت دقت و البته نیاز زمان و مکان دست به تخریب اون هم هدفمند میزدند 
 

اما ما نه صاحاب عراقیم نه سوریه .... همین بشار اسد با این بمباران های سنگین و اغلب بی نتیجه ش باعث  شده دل مردم از دست بره 

 

 

چرا ایران پیروز سوریه بود چرا حزب الله پیروز هست ؟ چون دل مردم رو با هر مصیبتی که شده به دست میارند .... ویرانی به بار نمیارند بلکه عامل ابادانی هستند

 

برید بپرسید از کسانیکه رفتند عراق یا سوریه .... حرف اول اینه : مردم باید رضایت از جبهه مقاومت داشته باشند وگرنه باخت از آن ماست

 

 

ما وقتی این همه اسرائیل رو به اتهام کوبیدن پل های لبنان و ... و نابودی زیرساخت محکوم میکنیم وقتی خودمون بریم تو کشور دیگه و دست به این کارها بزنیم به اسم پیروزی !!! یعنی مرگ ما !

 

نه تنها پیروزی به دست نمیاد بلکه باخت از آن ماست

 

 

ما فقط در مکان هایی که واقعا استنتاج قضیه این باشه که بهترین راه نابودی فلان مکان هست دست به این کارها میزنیم اون هم نه ما بلکه مشورت میدیم به طرف عراقی که خودش تصمیم گیرنده باشه

 

 

بعضی ها ما رو با سگ های امریکایی اشتباه گرفتند

 

نه آقا ما مستشاران انقلاب اسلامی هستیم نه کاپیتالیست های امریکایی

 

 

یا حق

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

ایران حتی در دفاع مقدس هم بی گدار هرگز دست به نابودی زیرساخت خودش نزد ... مثال عینی ش سد کرخه و یا حتی تاکتیک شهید چمران برای به آب بستن عراقی ها

 

همیشه بعد کلی استنتاج و در نهایت دقت و البته نیاز زمان و مکان دست به تخریب اون هم هدفمند میزدند 
 

اما ما نه صاحاب عراقیم نه سوریه .... همین بشار اسد با این بمباران های سنگین و اغلب بی نتیجه ش باعث  شده دل مردم از دست بره 

 

 

چرا ایران پیروز سوریه بود چرا حزب الله پیروز هست ؟ چون دل مردم رو با هر مصیبتی که شده به دست میارند .... ویرانی به بار نمیارند بلکه عامل ابادانی هستند

 

برید بپرسید از کسانیکه رفتند عراق یا سوریه .... حرف اول اینه : مردم باید رضایت از جبهه مقاومت داشته باشند وگرنه باخت از آن ماست

 

 

ما وقتی این همه اسرائیل رو به اتهام کوبیدن پل های لبنان و ... و نابودی زیرساخت محکوم میکنیم وقتی خودمون بریم تو کشور دیگه و دست به این کارها بزنیم به اسم پیروزی !!! یعنی مرگ ما !

 

نه تنها پیروزی به دست نمیاد بلکه باخت از آن ماست

 

 

ما فقط در مکان هایی که واقعا استنتاج قضیه این باشه که بهترین راه نابودی فلان مکان هست دست به این کارها میزنیم اون هم نه ما بلکه مشورت میدیم به طرف عراقی که خودش تصمیم گیرنده باشه

 

 

بعضی ها ما رو با سگ های امریکایی اشتباه گرفتند

 

نه آقا ما مستشاران انقلاب اسلامی هستیم نه کاپیتالیست های امریکایی

 

 

یا حق

 

دقیقا در جنگ باید اول پیروز در قلب مردم باشیم تا در میدان نبرد به پیروزی واقعی برسیم و در نهایت جنگ را ببریم

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

چرا ایران پیروز سوریه بود چرا حزب الله پیروز هست ؟ چون دل مردم رو با هر مصیبتی که شده به دست میارند .... ویرانی به بار نمیارند بلکه عامل ابادانی هستند

 

برید بپرسید از کسانیکه رفتند عراق یا سوریه .... حرف اول اینه : مردم باید رضایت از جبهه مقاومت داشته باشند وگرنه باخت از آن ماست

 

با عرض معذرت ، هر آن چه از سال 2003 دیده شده با این سخنان شما در تضاد کامل است ...

  • Upvote 3
  • Downvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

با عرض معذرت ، هر آن چه از سال 2003 دیده شده با این سخنان شما در تضاد کامل است ...

 

 

 
 میشه چند نمونه از رفتار خارج از حقوق بشر نیروهای فاطمیون و حزب الله و سپاه رو بیارید و شرح بدید ؟ و اثبات هم بکنید که از نیروهای اینها باشند ؟
 
هرچند شکی نیست در بین همه انسان ها هم گاهی پیدا میشن افرادیکه کنترل خودشونو از دست بدن با اسیر بدرفتاری بکنند یا نهایتا عکس یادگاری چیزی بگیرند ولی کدام جنایت جنگی مرتکب شدند که میگید در تضاد کامل هست؟
 
نام ببرید ، بحث میکنیم سرش
 
تو القصیر ما کاری کردیم ؟؟؟؟ یبرود چی ؟؟؟؟ تکریت ؟؟؟؟
 
 
اسم ببرید و شرح بدید
 
 
طی 4 سال اخیر برخی نقاط که توسط مستشاران شیعی ( حالا از هر تیپ یا نیرویی) کنترل شده کمترین میزان حمایت از تکفیر رو به خودش دیده و بیشترین آبادانی ...
 
اصلا و ابدا راه و فکر ما همین هست 
 
 
اگر امروز کماکان جنوب لبنان ماله ماست از برای همین تفکرات هست .... و حتی اگر حزب الله لبنان هم نابود بشه حتی یک لبنانی هم حاضر نیست اسرائیل بیاد جاش!!! چون اسرائیل مصادف هست با ویرانی 
 
این در ذهن و روح و روان همه حک شده و تموم هست !
 
الان امریکا نفرت انگیز هست و نفرین ابدی هزاران هزار انسان بیگناه همونطور که دنبال بریتانیا لعنتی و روم لعنتی و ...هست دنبال اینها هم هست چرا ؟ چون متجاوز هستند به ناموس عزت شرف آب خاک 
چون براشون مهم نیست کشور شکست خورده چی سرش میاد مهم وسط پاهاشون بوده و توی جیب شون ....
 
تاریخ هست ، همین تاریخی که توسط فاتحان نوشته شده رو بخونید .... خودشون با دست خودشون جنایت های مهیب شون رو نگاشتند ! دم از آزادی بیان هم میزنند !
 
آزادمردان تاریخ رو شکم می دریدند و روده در می آوردند به اسم بشریت ! به اسم آزادی ! به اسم دموکراسی! گاهی هم به اسم دین ... بعد هم که شد به اسم اومانیسم !
 
امروز به جای شکم و روده ، میان مغز و سلوله های مغز رو تحت فشار میزارند
 
بهت میگن آزادی دادیم همانند مردی که تمام عمرش در قفسی دو متری بوده حالا بهش قفس سه متری دادند فکر میکنه دنیای بزرگی در اختیارش هست !
 
هرکی ناراحت هست از اینکه ایران اسلامی اینطوره .... میتونه بره در آغوش لاس وگاس امریکا ... بره هر ایالت امریکا تا هروقت دلشون خواست دوربین رو روشن کنند و ببینند شما چطوری از آزادی خودت لذت میبری! چشمک
 
 
 
بشار اسد ....قذافی و صدام حسین و.... همه روی هم جمع بشن اندازه یک بند انگشت  بریتانیا و امریکا جنایت در دنیا مرتکب نشدند ... اندازه یک ناخن اینا هم تجاوز به ناموس و عزت و شرف یک ملت نکردند .... آزادی هیچ کسی رو اندازه اینها به بند نکشیدند و به دروغ نگفتند ما آزادی میدهیم ....
 
 
واقعا همین تاریخ فاتحان رو بخونید ببینید چه بلایاااااااااااااااااااااایی به اسم بشریت سر ملت آوردند بعد کمی خجالت به جای اونها باید بکشید ....
 
 
یا حق
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقتی داعیه دار تفکر "بشکه" و زمین سوخته حرف از آباد نگه داشتن جایی میزنه

این دو رویی محض برای کم نیاوردنه!

 

این نماد بشکه ورای این هست که میشه بررسی کرد و نتیجه گیری کرد که اولین اولویت های ما حدود 1 ماه بعد از ماجرای موصل و بعد از اینکه داعش پخش شد و موضع گرفت و پنهان شد، سوئیچ کرد روی زدن پلها. همه ما یادمونه تلاشهای خنده دار سوخو 25 های عراقی رو برای هدف قرار دادن پلهای تکریت با راکت های اس8. پلهایی که در همین عملیات ایر تکریت جزو اولین اهداف  بمباران ائتلاف بودند و از کار افتادگیشون ضربه سنگینی به تحرک داعش زد.

برای شما آدم شعار زده البته باید باز بشه که نابودی با از کار انداختن فرق می کنه، پل از کار افتاده با کمتر از 10 درصد هزینه ساخت اون پل به شرایط روز اولش بر می گرده زمان باز سازی. با بشکه نمی زننشه که خودش و زن و بچه اطرافش به خاک و خون کشیده بشن!

نظیر مساله تدارکات برای رژیم های کنترل تشعشع، زدن سر فرماندهی ها و یک پارچه سازی پشتیبانی و لجمن هم صادقه.

 

من اطمینان دارم که ما افسران باهوش و خبره ای در سپاه داریم که زمانی این پیشنهاد ها رو دادند، ولی در نهایت اراده امثال سردار سلیمانیه که از هیچ به وجود میرسونه یا از آماده و حاضر به هیچ میبره این تفکر های سیستماتیک رو، و در این مورد ما دیدیم که چه شد.

بعد از اون می مونه روضه خوندن ها و ماست مالی ها به بهانه های خنده داری مثل آباد کردن فلان جا!

ویرایش شده در توسط mo313
  • Upvote 1
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

rezatizi, on 13 Apr 2015 - 10:05 AM, said:

سلام

میشه بپرسم چرا خودتون این این قوانین رو رعایت نمیکنین ؟!

فقط چندا از پست های آخریتون رو برای نمونه :

 

یک
 
دو

سه

 

چهار

 

پنج

 

شش

 

هفت !

و .....

ببخشید نقل قول به چه منظوریه بعدم شما یا یه کاربر دیگه یه خبر رو کامل از یه سایت دیگه اینجا قرار میدی بدون اینکه به خودتون زحمت بدید حتی لینک  خبر رو بزارید

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

وقتی داعیه دار تفکر "بشکه" و زمین سوخته حرف از آباد نگه داشتن جایی میزنه

 

 

 
بیا جلوی همه این بچه های سایت ، قسم بخور ، قسم بخور به هرچی که میپرستی ( که من مدتهاست نمیدونم تو چی رو میپرستی، به هرچی میخای قسم بخور) که این بهتان و اتهام ت به جمهوری اسلامی ایران صحیح هست و مدرک داری ازش؟؟؟؟
 
آخه تو از کجا میدونی بشر؟
 
اصلا شما راهی به بالاترها داشتی که بدونی ما موافق بشکه و زمین سوخته هستیم یا نه ؟؟؟؟؟
 
 
الحمدلله ، فیلم سرداران این مملکت که شهید هم شدند ( و بنده معتقدم خون شهید نشانه برائت ش از هر اتهامی ست) هم هست که دل پرشون از دست ارتش بشار اسد و خودش یک بیابان را سیراب میکند
 
ما اگر امروز در سوریه میجنگیم نه عاشق چشم و ابروی شخص خاصی هستیم ونه خواهیم بود ، ما امروز در جبهه مقاومت علیه اسرائیل میجنگیم ، و همانگونه که در روایات ظهور هم آمده است که در زمان ظهور سردمداران شامات با اشتباهات خویش زمینه شکست هایی رو برای جبهه مقاومت فراهم میکنند و هرچه در تلاش جبران ش برمیان نمیتوانند .... الان هم همینطوره
 
رهبر انقلاب ، ده سال پیش راجع به اوضاع سوریه بارها به بشار اسد تذکر داد ... رئیس جمهور این مملکت بارها تزهای اقتصادی نوین به سوریه ارایه کرد ... تزهای سیاسی بارها توسط مستشاران ایرانی ارائه شد ولی گوش شنوایی نبود در سوریه
 
شاید نباید همه ش رو تقصیر بشار اسد بندازیم ... تا همین الان افرادی بهش خیانت کردند که خاندان شون چند قرن در سوریه حکمران یا نزدیک حکمران بودند .... نزدیکترین اشخاص به بشار که سالها مغزش رو در اختیار داشتند ....
 
 
به هرحال
 
 
ایران همیشه بهترین راه رو پیشنهاد میکنه ولی به خاطر اینکه ایران نه همانند امریکا دیکتاتوری امپریالیستی راه انداخته و نه همانند دیگران به خاطر منافع خودش حاضر به پایمال کردن استقلال مملکت دیگر است ، تا الان فقط پیشنهاد داده ، قبول شد ، الحمدلله ، قبول نشد تلاش میکنه برای قبولش، قبول نکردند ، میگه به نظاره بنشینید اشتباه تون رو و بعد بیایید سراغ مون تا درست ش کنیم
 
 
ایران رمز پیروزی ش همین هست
 
 
حزب الله لبنان با افتخار میگه همه دار و ندارمون از انقلاب اسلامی ایران هست ولی حتی برای شلیک یک گلوله ، حتی یک گلوله ، از ایران تا الان دستوری نداشتیم ... مشورت داشتیم ولی هرگز نگفتند اینطور یا آنطور.... حق ما رو محترم شمردند و هرگز هم به ما خیانت نکردند( نقل به مضمون از سخنان سیدحسن نصرالله)
 
 
این رمز پیروزی ماست
 
 
ما ثابت قدم هستیم
 
خیانت نمیکنیم
 
تحمیل نمیکنیم
 
در جبهه مقاومت هستیم
 
هر کی در این جبهه با ماست ... همه جوره پشت ش هستیم ، حتی با تمام اشتباهات ش باز هم پشت ش می ایستیم تا راه ش رو اصلاح کنه ، بهش فرصت میدیم
 
امریکا چی ؟؟؟؟
 
 
رئیس پاناما یک مفت اضافه تر از دهنش گفت سه سوت کله پاش کردند ! سه سوت شد جنایتکار جنگی !!!!
 
 
شاه ایران رو درجا از بیمارستان تک پاش رو گرفتند .... !
 
 
اینه وفای خوک امریکایی !
 
 
یا حق
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.