امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ارتقاهاي پيشنهادي براي اف5 ها(و خانواده آنها مانند آذرخش و صاعقه)
خب دوستان براي اينكه از بحثمون يه نتيجه اساسي بگيريم و به بيراهه هم نرويم بنده تعدادي از ارتقاها(آپگريدها)ي پيشنهادي خودم رو براي اف 5 و هواپيماهاي هم خانواده با اون ارائه مي دم دوستان هم مي تونن پيشنهادهاي خودشون رو بنويسن و يا اين پيشنهادها رو نقد كنند. بديهي است ممكنه تمام اين پيشنهادها اجرايي نباشند يا اجراي تمام آنها هزينه زيادي را بطلبد كه با اصل استراتژي كميت در تضاد است لذا فقط تعدادي از مهمترين آنها قابل اجرا باشند:

1- تعويض موتور با يك موتور توربوفن(به جاي توربو جت) با صداي ترجيحا كم و داراي قطر نزديك به موتور J85 تا كمترين تغيير در بدنه راداشته باشيم.
2- تغيير دماغه هواپيما به جهت امكان جاسازي يك رادار بزرگتر آرايه فازي(كه در داخل هم نمونه اي از آن توليد شده) با قدرت بيشتر.(افزايش وزن اين رادار نسبت به رادار اصلي اف5 افزايش وزن موتورهاي جديد را تا حدي جبران كرده و نياز به وزنه هاي سربي در دماغه را كمتر مي كند)
3- حذف 2 عدد توپ 20 ميلي متري تك لول و جايگزين كردن يك عدد توپ گاتلينگ 6 لول 20 ميلي متري M61 (كه از اف4 تا اف 22 روي تمام هواپيماهاي آمريكايي نصب شده است بجز اي 10) با نواخت تير بالاتر و اطمينان پذيري بيشتر.
4- طراحي مجدد كانوپي و نصب كانوپي جديد با ديد وسيعتر به جهت پوشش ديد در پشت سر براي خلبان.(كه يكي از نقاط ضعف اف 5 ديد كم پشت سر آن مي باشد)
طراحي مجدد سكان عمودي.(كه البته در صاعقه اين كا رانجام شده)
5- طراحي مجدد سكانهاي افقي و عقبتر بردن آنها به جهت افزايش تاثير گذاري اين سكانها در مانورهاي شديد(اگر دقت كنيد سكانهاي افقي در هواپيماهاي قوي در داگ فايت مانند ميگ 29 و اف 22 در عقبترين نقطه ممكن قرار دارند)
6- افزودن امكان حمل و شليك موشكهاي راداري ميان برد روسي و چيني و احتمالا ايراني.
7- افزودن سيستم كشف غير فعال مادون قرمز به جهت كشف غير فعال هواگردهاي دشمن.
8- افزودن حجم باكهاي داخلي هواپيما با افزايش در قطر بدنه در قسمت بالاي بالها مابين بال و بدنه(مشابه كاري كه آمريكايي ها براي اف 16 بلاك 60 كردند و با اين كار بدون ايجاد تغييرات اساسي در بدنه و با هزينه كم توانستند ميزان سوخت محمول هواپيما را تا حد زيادي افزايش دهند.)
9- تقويت تيرهاي اصلي بال و بدنه به جهت بالا بدن توان تحمل جي در مانورها.
10- استفاده از پوششهاي جاذب امواج رادار در رنگ هواپيما
11- استفاده از آلياژهاي جديد(مانند فيبر كربن) در نقاطي از بدنه كه به استحكام بالا نياز دارند تا منجر به كاهش وزن گردد.
12- نصب سيستم ارتباط شبكه اي امواج مايكرو ويو تا هواپيماها بتوانند بدون شكستن سكوت راديويي با هم و با كنترلر زميني در ارتباط باشند(پيشنهاد وريور)
13- نصب نمايشگرهاي چند منظوره كريستال مايع جهت راحتي و كاهش بار كاري خلبان.(اين از اون پيشنهاد گرونهاست!)
14- افزودن امكان حملات ثانويه زميني براي درگيريهاي احتمالي هوا به زمين در اينده(امكان حمل و به كار گيري تسليحات ليزري و هدايت شونده هوا به زمين)

اين از پيشنهادات بنده. ديگه بقيه اش با شما.
ضمنا تاپيك بعدي در مورد پيشنهاد استراتژي پشتيباني نزديك هوايي نيروي هوايي و ضد پشتيباني نزديك هوايي دشمن خواهد بود. ان شا الله

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از نظر من پيشنهادهاى 1 ٬ 2 ، 6 ، 7 و 10 عملى تر و مطابق با استراتژى تأمين كميت جهت مقابله با كيفيت هستند. دليلش اينه كه كمترين دستكارى در سازه هواپيما بشه تا هزينه ها و دردسرها(احياناً بر هم خوردن تقارن و كاهش كارآيى آيروديناميكى). البتّه پيشنهاد 9 چنان كه حين اجراى پيشنهاد 1 بدون دردسر محقق بشه كه خيلى خوبه! پيشنهادهاى 11 و 8 نيز براى [b]توليد[/b] نمونه هاى جديدتر نيز عملى و تقريباً لازم هستند. نمايشگرهاى كريستال مايع هم اگر يك يا نهايتا٬ً چونه نزنيم(!)٬ دو تا آن هم در اندازه كوچك براى نمايش حياتى ترين اطلاعات به كار بروند٬ امتياز قابل قبولى خواهد بود.
يك طرح و يك سؤال دارم:
[b][color=brown]طرح->[/color][/b] بالاى سكان عمودى٬ سامانه اكتشاف علائم مادون قرمز و آنتن هاى جديد مخابراتى يا نشانه گذارهاى ليزرى(در جهت تحقق آيتم 14) نصب بشه٬ شبيه EF-111 . البتّه اين طرح جاى كار زيادى دارد و در نمونه ى F-5 دو سكانه قابل اجرا نيست.
[b][color=darkblue]سؤال->[/color][/b] چرا MiG-29 رو بازى نداديد؟! icon_cheesygrin اين هواپيما هم فى ذاته براى نبرد نزديك طراحى شده(مخصوصاً اين نمونه هاى عهد عتيقى كه ما داريم! icon_question ) و هم برد و توان رزمى بيشترى نسبت به تايگر داره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در سال 2008 بازار تسلیحات 55,2 میلیارد دلار ارزیابی شده که تقریبا 7,6 درصد کمتر از شاخص مربوط به سال 2007 است. خریداران اصلی این محصولات امارات عربی متحده (9,7 میلیارد دلار)، عربستان سعودی (8,7 میلیارد دلار) و مراکش (5,4 میلیارد دلار) بوده اند. (نووستي)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
محمد جان مستقیم می گفتی یه جنگنده جدید طراحی بکنیم چیزی از F-5 بدبخت نذاشتی که :lol:
البته یه مورد رو از قلم انداختی افزایش مساحت بال برای حمل سوخت و مهمات بیشتر و بارگزاری بال کمتر که باعث افزایش مانورپذیری هواپیما میشه
برای موتور هم میشه به جای دو موتور کوچک از یه موتور بزرگتر و قوی تر استفاده کرد مثل F-20
نصب سیستم هدف گیری با کلاه خلبان و یه موشک چابک هم خوب چیزیه
از بین مواردی که فرمودید شماره 13 از همه ارزونتر بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همکاری های امارات با ایالات متحده و فرانسه و خریدهای کلان تسلیحاتی این کشور به ویژه در زمینه صنایع هوایی و هواپیماهای جنگنده جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد که این شیخ نشین فدرال حاشیه جنوبی خلیج فارس اهداف و مقاصدی بلند مدت تری را در سر می پروراند که مرکز ثقل تمامی تلاش های آن مقابله با برتری نظامی ایران و مهار قابلیت های دفاعی و موشکی ایران است .
انعقاد قرار داد احداث پایگاه دریایی فرانسه در امارات و نیز خرید های کلان تسلیحاتی ( به ویژه جنگنده های رافایل فرانسوی ) از اقدامات امارات متحده عربی برای مهار قابلیت دفاعی ایران در منطقه است .[/quote]

چند وقت پیش بود که یادمه ایران به امارات صراحتا یاددآور شد که از ایجاد یک پایگاه نظامی فرانسوی در کشور خود اجتناب کند و توضیحاتی هم که داده بود واقعگرایانه بود و گفته بود فرانسویها در پی سهم خواهی از بازار پر سود تسلیحاتی خاورمیانه هستن و این امر باعث رقابت تسلیحاتی خواهد شد

[quote]" از دیگر کشورهای خاورمیانه که در سال های گذشته در مانور جنگ هوایی پرچم قرمز آمریکا شرکت می کنند می توان به اسراییل ، مصر ،عربستان و اردن اشاره کرد . "[/quote]

هر کشوری میتونه برای تامین امنیت خودش اقداماتی از این دست انجام بده و حتما که نباید دشمنش ایران باشه

[quote]امارات متحده عربی 60 جنگنده اف 16 آمریکا در اختیار دارد . امارات همچنین اخیرا قرار دادی برای خرید جنگنده های رافایل فرانسوی با پاریس منعقد کرده است .

نیروی هوایی امارات از 8 سال پیش 14 فروند جنگنده اف 16 مدل های " ای و اف " خود را در فرودگاه " تکسون " آریزونا مستقر کرده است و در این مرکز هوایی تا کنون چندین تیم پروازی و خدمه غیر پروازی نیروی هوایی امارات اموزش دیده اند .[/quote]

واقعا من قدرت خارق العاده ای در این زمینه از امارات ندیدم و اصلا امارات برای رویارویی نظامی ساخته نشده
کلا امارات کشوری مینیاتوری هست که تعداد زیادی از هموطنهای ما هم همونجا زندگی میکنن و یک کشور تفریحی بیشتر نیست
این حرفها در راستای ایجاد رقابت تسلیحاتی هست و به هیچ وجه توازن قوا در منطقه را بهم نمیزند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
واقعا من قدرت خارق العاده ای در این زمینه از امارات ندیدم و اصلا امارات برای رویارویی نظامی ساخته نشده
[/quote]


اونا شايد ولي وقتي مثل زمان جنگ كه جنگنده هاي عراقي دست خلبان هاي مصري و آلمان شرقي و شوروي و فرانسه بود جنگنده هاي مدرن اماراتي بيفته دست خلبان هاي آمريكايي و انگليسي و فرانسوي كه هم آموزش درست و اصولي و كافي ديدند و هم ما جنگنده درست نداريم بازم همين شرايط بر قراره؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سجاد طرحت خوبه ولي چرا در نمونه دو سكانه اف 5 قابل اجرا نيست؟

[quote]از بین مواردی که فرمودید شماره 13 از همه ارزونتر بود[/quote]

برادر عزيز مورد 13 مستلزم تعويض درصد زيادي از سيم كشي هاي هواپيما و كليه نشانگرهاي آنالوگ و سيستمهاي تبديلي (از آنالوگ به ديجيتال) است كه هزينه زيادي را مي طلبد البته خدا را شكر در داخل امكان آن وجود دارد.(قبلا ساخته شده)

[quote]برای موتور هم میشه به جای دو موتور کوچک از یه موتور بزرگتر و قوی تر استفاده کرد مثل F-20[/quote]

البته اطمينان پذيري 2 موتور از يك موتور بيشتره و تغييرات كمتري در بدنه را لازم دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]
واقعا من قدرت خارق العاده ای در این زمینه از امارات ندیدم و اصلا امارات برای رویارویی نظامی ساخته نشده
[/quote]


اونا شايد ولي وقتي مثل زمان جنگ كه جنگنده هاي عراقي دست خلبان هاي مصري و آلمان شرقي و شوروي و فرانسه بود جنگنده هاي مدرن اماراتي بيفته دست خلبان هاي آمريكايي و انگليسي و فرانسوي كه هم آموزش درست و اصولي و كافي ديدند و هم ما جنگنده درست نداريم بازم همين شرايط بر قراره؟[/quote]
در اينصورت امارات ميشه متحد آمريكا و انگليس و فرانسه كه در اينصورت مسلما اتفاقات جالبي براي اونها نخواهد افتاد و حتما خودشون هم ميدونن دكترين نظامي ما در فواصلي كه دريا مرز مشترك هست نه نيروي دريايي هست نه هوايي(بدليلي كه همه ميدونيم)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله علي جان منتهاش اگر موتورش بازي درنياره و كامپيوتر كنترل پروازش حوس Reset شدن نكنه! اونوقت كاري با اينها ميشه كرد كه آمريكا بهمون بگه دمت گرم!
arshya4171 جان بي صبرانه منتظر اون روزي هستم كه اين اتفاق براشون بيفته icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]برادر عزيز مورد 13 مستلزم تعويض درصد زيادي از سيم كشي هاي هواپيما و كليه نشانگرهاي آنالوگ و سيستمهاي تبديلي (از آنالوگ به ديجيتال) است كه هزينه زيادي را مي طلبد البته خدا را شكر در داخل امكان آن وجود دارد.(قبلا ساخته شده) [/quote]
حرف شما متین ولی از طراحی کل بدنه که ارزونتره
[quote]البته اطمينان پذيري 2 موتور از يك موتور بيشتره و تغييرات كمتري در بدنه را لازم دارد.[/quote]
در این مورد هم حق با شماست ولی اگه بشه یه موتور قابل اطمینان پیدا کرد مثل موتور F-16 طرح یک موتوره باعث می شه پیچیدگی هواپیما و البته هزینه های ساخت و نگهداری کاهش زیادی داشته باشه. در طرحهای دوموتوره اگه یه موتور آسیب ببینه می تونه به موتور دیگه هم اسیب بزنه به این خاطره که تو هواپیماهای A-10 و Su-25 دو موتور جدا از هم هستند در مورد سوخوی روسها بعد از جنگ افغانستان مجبور شدن بین دو موتور رو یه صفحه زرهی بزارن
ولی در کل با توجه به شرایط ما همون دو موتوره فعلا منطقی تره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا محمد من كجا گفتم بايد بدنه عوض بشه؟ اگه منظورت مورد 8 هست اون قطعات بصورت مدولار نصب ميشن و كاري به بدنه اصلي ندارن.

ضمنا جواب سوال سجاد رو يادم رفت بدم:
[quote]سؤال-> چرا MiG-29 رو بازى نداديد؟! اين هواپيما هم فى ذاته براى نبرد نزديك طراحى شده(مخصوصاً اين نمونه هاى عهد عتيقى كه ما داريم! ) و هم برد و توان رزمى بيشترى نسبت به تايگر داره.
[/quote]

بله درسته اين هواپيما يك داگ فايتر به تمام معني هست ولي متاسفانه ما تعداد نسبتا كمي(27 فروند يك نفره و 13 فروند دو نفره طبق اطلاع بنده) از اون را در اختيار داريم كه براي استفاده عمومي در اين استراتژى خيلي كمه اما براي نقاط خيلي حساس (مثلا تهران) حتما بايد از اونها هم استفاده بشه ضمن اينكه توانايي فامد اين هواپيما نقش پر رنگتري به اين در قالب اين استراتژي ميده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قضیه خیلی پیچیده شد.

درمورد میگ-29 من فکر نکنم که امکان مهندسی معکوسش رو داشته باشیم. در زمینه بهسازی هم بهتره اگر بخواهیم کاری انجام بدیم با مشارکت خود روسها (ترجیحا اوکراین یا بلوروس) باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آقا سجاد طرحت خوبه ولي چرا در نمونه دو سكانه اف 5 قابل اجرا نيست؟[/quote]
نمى دونم در جريان طراحى F/A-18G هستى يا نه٬ اون جا هم همين مشكل بود٬ مى خواستند مثل EF-111 و EA-6B غلاف كشف تهديدات رادارى رو بالاى سكان عمودى نصب كنند كه سكان دوتايى گرَولرها تحمل و استحكام كافى رو نداشت. در نتيجه اين غلاف رو دو تكه كردند و دو سر بال ها جاسازى نمودند(هر چند كه طراحى دوتكه بسيار مشكل و دردسر ساز هست).

Rahdar عزيز!! اون هواپيماهايى كه شما مثال زدى٬ هواپيماهاى تهاجمى واقعاً بزرگى هستند كه با توجّه به وظايفشون و سرعت زير صوت٬ غمى نبود كه شكل نامتعارف و يا وزن بسيار زياد پيدا كنند! تايگر(و خانواده ى ايرانى اش) پيش هواپيماهاى مورد نظر شما به سان گاو نژادگلستان هلنده با يه بزغاله!! icon_wink البتّه اينى كه گفتم از نظر هيكل٬ وزن و چابكى بود٬ نه عملكرد.

راستى اميرخان لازم نيست كه دماغه بزرگ ترى براى هواپيماها ندارك ببينيم٬ چون يك رادار آرايه فازى با همون اندازه ى رادار قبلى٬ اون قدرى افزايش توان داره كه وظيفه مورد نظر ما رو انجام بده و ديگر لازم نيست بزرگ ترش رو بسازيم. در كل به جز تعويض موتور و رادار كه هم ضرورى اند هم مكمل يك ديگر در تعادل وزنى٬ سعى كنيم خيلى در سازه دست نبريم كه از كارايى و بازدهى اش كاسته نشه.

[quote] ...ضمن اينكه [b][color=orange]توانايي فامد[/color][/b] اين هواپيما نقش پر رنگترى به اين در قالب اين استراتژى ميده.[/quote]
بيش تر توضيح بديد ممنون مى شم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام...

دوستان يه مقاله اينجا هست كه خوندنش خالي از لطف نيست ! و ميشه به اهداف بلند مدت كاخ سياه پي برد ...


-------------------------------------
وزیر دفاع آمریکا که در یک مصاحبه با تلویزیون خبری "الجزیره" سخن می گفت افزود ، دولت واشنگتن همچنان برای حل مسئله پرونده اتمی ایران به راه حل های دیپلماتیک و اقتصادی باور دارد ولی، به گفته ناظرین مصاحبه" وزیر دفاع آمریکا گفته است که با این حال یکی از راه های واداشتن ایران به تغییر سیاست در تلاش های اتمی خود ، متقاعد کردن این کشور است که ادامه برنامه های اتمی نه تنها امنیت این کشور را تقویت نخواهد کرد ، بلکه ممکن است موجب تضعیف امنیت جمهوری اسلامی نیز بشود.

گیتس می افزاید، به این ترتیب ، چنانچه دوستان عرب ما و متحدان آنها در منطقه ، همکاری های میان خود و همچنین همکاری با دیگران ، نه فقط آمریکا ، بلکه حتی کشورهای دیگر را گسترش دهند ، نهایتاً هشداری خواهد بود برای ایرانیان که بدانند ، سیاست های کنونی تهران نه در جهت تقویت که می تواند موجب تضعیف امنیت ایران گردد.

وزیر دفاع آمریکا در ادامه سخنان خود در پاسخ به الجزیره گفت، از میزان واقعی فروش سلاح های آمریکائی به کشورهای منطقه اطلاعی ندارد ، ولی رقم اعلام شده از سوی تلویزیون الجزیره ( صد میلیارد دلار) را رد کرد و آنرا اغراق آمیز دانست.

وزیر دفاع آمریکا در مورد نفوذ ایران در عراق پس از سرنگونی صدام حسین گفت، به نظر وی یک دولت متشکل از باورهای مذهبی موجود در عراق می تواند مانعی جدی بر سر راه افزایش نفوذ ایران در این کشور باشد. گیتس افزود، در آغاز رویداد های سال های اخیر عراق ، شاید حوادث موجب تقویت موقعیت ایران در این کشور شده باشد ، ولی در طویل المدت ، زمانی که عراق نقش عمده ای در منطقه ایفاء نماید، نفوذ ایران به مراتب بیشتر کاهش خواهد یافت. وی تاکید کرد ، نباید فراموش کرد که رهبران کنونی عراق قبل از هر چیز "عراقی" هستند.

منصور فرهنگ، استاد دانشگاه در آمریکا، در بارۀ مقاصد آمریکا از تقویت همکاری نظامی با کشور های عرب خاورمیانه و خلیج فارس میگوید: از چند سال پیش آمریکا در برابر ایران سه گزینه داشته است که عبارتند از مذاکره، حملۀ نظامی و مهار قدرت ایران. امروز به نظر نمی رسد که آمریکا امیدی به مذاکره با ایران داشته باشد زیرا دورنمای تغییر سیاست هسته ای ایران را ممکن نمی بیند. گزینۀ نظامی نیز به علل مختلف از جمله وضعیت عراق و افغانستان دیگر مورد نظر نیست و لذا گزینۀ مهار ایران از طریق افزایش ظرفیت نظامی همسایگان ایران بیش از پیش در دستور کار قرار می گیرد.

از سوی دیگر رابرت گیتس زمانی این اظهارات را می کند که مناسبات ایران و عربستان سعودی کدورت آمیز است پرسش اینست که عربستان چه جایگاهی در این سیاست مهار می تواند داشته باشد. به نظر منصور فرهنگ، مناسبات کشور های عرب سنی با ایران بویژه در زمان محمود احمدی نژاد تنش آلود بوده است اولاً به خاطر "شعار" های ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی احمدی نژاد که بدل توده های محروم عرب سخت می نشیندو ثانیاً به این علت که شیعیان عربستان که ده درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند از ایران کمک می گیرند. لذا عربستان دلائل کافی برای محکم کردن پیوند های نظامی خود با آمریکا را دارد.

گفتگوی فرنگیس حبیبی با منصور

اين منبع اصلي :
[url]http://www.rfi.fr/actufa/articles/117/article_8327.asp[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.