برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 22 مرداد 1397 در پست ها
-
6 پسندیده شدهاصولا اینکه وسلی کلارک در جمع منافقین حاضر شده باشد یا نشده باشد هیچ اهمیتی ندارد ، بلکه شیوه نگاهش هست که برای ما پراهمیت هست ، حتی اگر جمله فوق را همکار این افسر ارتش گفته باشد ، بازهم اهمیتی ندارد ، چون در هرصورت ، جمله درستی را بیان کرده ولی نکته اینجاست که ما باید این جمله را باشرایط بومی خودمان تطبیق دهیم و نه با شرایط روسها، آمریکایی ، اعراب و ... سطوح بازدارندگی غیر هسته ای ، مفصل هست و آن را دوسال قبل به تفصیل در تاپیک مزیتها و مضرات ساخت بمب ، خدمت دوستان عرض کردم ، همچنان هم به انها معتقد هستم دشمنان ما برای رسیدن به این سطح ، نزدیک به 70 سال ( و به نوعی از ابتدای انقلاب صنعتی تا الان ) ، تمرکز و توجه خودشان را روی افزایش قدرت اقتصادی گذاشتند که طبیعتاً به حوزه نظامی ( متعارف و غیر متعارف ) تسری پیداکرده و در حال حاضر هم این چکش را بالای سر بنده و شما نگه داشتند ، حالا شما قصد دارید با یک اقتصاد در هم شکسته ، پا به پای آنها وارد یک مسابقه تسلیحاتی هسته ای شویددر حالی که نه سرمایه لازمه را دارید و نه انها به شما اجازه این کار را دادند ( روند را از سال 1382 دوباره بررسی بفرمایید ) در نتیجه ، به جای خواب و خیال تولید بمب ، بهتر هست روی واقعیات تمرکز کنیم . پی نوشت : 1- البته یکسری کنایات در پست قبلی ، خطاب به جنابعالی نبود . 2- نقل به مضمون از وفیق السامرایی " وقتی که فرماندهان صدام متوجه شدند که باید با ارتش آمریکا بدون سلاح شیمیایی مبارزه کنند ، آن وقت بود که سرنوشت این ارتش درهم پیچیده شد " ( طبیعتاً اتفاقاتی که برای سلاح های wmd عراق بعد از جنگ 1991 افتاد ، برای ما به مراتب بدتر و مهلکتر خواهد بود چنانکه فقط بیشتر از یک دهه هست که داریم برای خروج از وضعیت فعلی تلاش می کنیم ) حالا ببنید که وقتی توهم تولید بمب بدون داشتن شرایط لازم برای آن وجود داشته باشد ، برای وضعیت رزمی ما در زمان بحران ، چه اتفاقی رخ می دهد !!!! (که دقیقا انتقادی هست که از جانب دوستان به شرایط نیروهای مسلح ما وارد می شود ) 3- در مجموع ، استراتژی نظامی شما یا محدود و بسته است که صرفاً همه چیز را در تولید بمب می بیند یا یک استراتژی نظامی با معماری باز دارید که تهدیدات آینده را هم در نظر می گیرد ( به قول یک آدمی ، بمب اصلی الان در خیابانهای ایران حضور دارد ، بلحاظ نیروی انسانی که نیروی آن دارد هرز میرود )
-
5 پسندیده شدهببر کاغذی رد مدعای رسانه های روسی مبنی بر تهدید تانک اصلی میدان نبرد آرماتا برای ناتو مسکو : آلکسی خولوپوتف تحلیلگر شناخته شده روسی ، در اظهارنظری بی سابقه ، اعلام نمود که ادعای رسانه های روسی مبنی بر ترس ناتو از توانایی های رزمی تانک اصلی میدان نبرد آرماتا ، بی اساس است و چنین ایده ای کاملا" مضحک خواهد بود . به گزارش رسانه روسی Vestnik-rm.ru ، اظهارات این تحلیلگر که در روسیه بازتاب فراوانی داشت ، براین خبر استوار بود که ظاهرا" برای مقابله با آرماتا ، تلاشی مشترک از سوی ناتو و ایالات متحده برای تولید نسل جدیدی از تانکهای اصلی میدان نبرد در حال تکوین است . به گفته وی ، نتایج بدست آمده طیف گسترده ای از اظهارنظرهای جمع آوری شده از سوی تحلیلگران غربی نشان می دهد که آنها هیچ نگرانی عمده ای در خصوص عملیاتی شدن تانک اصلی میدان نبرد جدید روسها ، ندارند . به گفته این تحلیلگر روس ، فشار بر رسانه ها در روسیه برای پراهمیت نشان دادن آرماتا ، تنها به منظور اعمال فشار بر روی مالیات دهندگان روسی است تا آنها به آرامی ، افزایش هزینه های دفاعی روسیه را بردوش خود تحمل کنند . تا به امروز ، که سه سال از معرفی این محصول سپری شده است ، برنامه تولید این تانک با مشکلات متعددی روبرو شده و در نهایت مشخص گردید که هیچ برنامه ای برای ایجاد خط تولید انبوه این تانک ، با توجه به هزینه های بالای تولید آن در مقایسه با نمونه های موجود فعلی ، وجود ندارد . از همان ابتدای معرفی این تانک ، کارشناسان تردیدهاو نگرانی های بسیار جدی در خصوص تولید انبوه نسل جدید تانک اصلی میدان نبرد برای ارتش روسیه را ابراز می کردند . به اعتقاد این کارشناس روسی ، در عین حال ، کشورهای عضو ناتو قابلیتهای قابل توجهی را پس از ورود بخدمت احتمالی این تانک در اختیار خواهند داشت ، بعنوان مثال ، هم اکنون برنامه های مشخصی برای طراحی توپهای با کالیبر 130- 140 م.م وجود دارد که پتانسل احیاء شدن مجدد را دارند ، در نتیجه، ارتش ها غربی ، نگرانی عمده ای را از جانب آرماتا احساس نمی کنند . بعنوان مثال ، شرکت راینمتال ، نمونه اولیه یک توپ 130 م.م برای تانک اصلی میدان نبرد آینده خود در نمایشگاه Eurosatory 2016 در معرض دید عموم قرار داده بود . به گفته وزرای دفاع آلمان و فرانسه ، این دوکشور قصد دارند تا یک برنامه مشترک را برای جانشینی تانکهای اصلی میدان نبرد لکلرک و لئوپارد-2 آغاز نمایند که ممکن است میان سالهای 2035-2025 شروع شود . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
4 پسندیده شدهسلام ظاهرا سیاست انفعال در شمال کشور در حال اجراست!همانطور که شهرای شمال محروم ترین شهر هاشدن و خالی از صنعت و دانشگاه و... حالا هم نوبت به یک عمل خیانت گونه در تقسیمات مرزی شمال رسیده!!!در سال ۱۹۹۱ که مصادف با اولین سال های پایان جنگ ایران و عراق هم بود.شوروی تجزیه شد و تمام معاهدات با بازه ی زمانی مشخص بین دو کشور من جمله ترکمنچای و گلستان که بسیاری از ایالت های شمالی و ثروتمند کشور مثل آران و ارمنستان و ترکمنستان رو جدا کرده بودن بی ارزش شده و خالی از اعتبار شدن!اما تعلل دولت وقت باعث فرصت سوزی تاریخی شد .ایران با اینکه تمام شرایط باز پسگیری این مناطق را داشت ولی انقدر صبر کرد که سودای استقلال به سر مردمان قفقاز و... بزند! وشاهد جنگی مضحک باشد! حالا باید هم شاهد این فاجعه در دریای کاسپین باشیم.همان طور که ما لعن نفرین بر قاجار ها ومردم آن زمان می فرستیم .ایندگان هم بر ما لعن می فرستن و به گورمان هم رحم نمیکنند ! این تقسیم بندی یعنی چشم پوشی بر تمام منابع و ذخایر اکتشاف شده!یادتون نره از لحاظ ذخایر سوخت های فسیلی دریای کاسپی به خلیج فارس دوم مشهور وبزودی با تمام شدن نفت جنوب به گلوگاه جدید قدرت تبدیل میشه!و جنگ قدرت اینده دنیا در دریا کاسپی خواهد بود. """نقل از ویکیپدیا""" پژوهشها نشان میدهد حجم ذخایر تخمین زده شده نفتی در دریای خزر حدوداً برابر با ۵۰ میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی تأیید شده هم برابر با ۲۵۷ هزار میلیارد فوت مکعب بودهاست؛ که این ارقام ۴٪ از ذخایر گاز و نفت دنیا را تشکیل میدهد. پیشبینی میشود با ادامه فعالیتهای اکتشافی، ظرفیت بهرهبرداری نفت این منطقه ۱۸۴ میلیارد بشکه و ظرفیت برداشت گاز از آن هم ۲۹۳ هزار میلیارد فوت مکعب افزوده شود.(اینو بزارید کنار مقدار صادرات روزانه نفت ایران!) همچنین ۹۰ درصد خاویار جهان از این دریا صید میشود. اما صید بیرویه این ماهی سبب گشتهاست که بنابر گفته دانشمندان ۹۰ درصد از تعداد این ماهیان در یک قرن اخیر کاسته شود. به گزارش اداره اطلاعات امریکا(EIA) در سال ۲۰۱۱، آذربایجان ۵۶۲ میلیارد، روسیه ۱۷ میلیارد و ترکمنستان ۱ میلیارد فوت مکعب گاز در دریای خزر استخراج کردند در حالی که ایران در دریای خزر گاز استخراج نکرد. در سال ۲۰۱۲، آذربایجان روزانه ۸۹۰ هزار بشکه(این فقط برداشت اذربایجان از دریای خزر!بزاریدش کنار مقدار برداشت و صادرات ما در جنوب!!!!) ترکمنستان ۴۶ هزار بشکه، روسیه ۶ هزار بشکه و قزاقستان ۳ هزار بشکه نفت در دریای خزر استخراج کردند در حالی که سهم جمهوری اسلامی در استخراج نفت صفر بودهاست.خلاصه ما در گور خواهیم لرزید از لعن ها و نفرین های ایندگان در از درست دادن فرصت تاریخی باز پسگیری قفقاز و ترکمنستان و .... و حالا هم دریای خزر!
-
3 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر امضا شد + متن کامل کنوانسیون لینک خبر در رسانه های ترکی زبان همه دوستان ، بارعایت قوانین و بدون حّب و بغض های معمول سیاسی ، متن کنوانسیون را با دقت فراوان و از نظر منافع ملّی ایران مورد بررسی قرار دهند.
-
3 پسندیده شدهبسم الله........... وضعیت سویدا / از ده روز پیش ارتش عملیات گسترد ه ایی رو برای پاکسازی مجدد بیابانهای این منطقه شروع کرده نصب سایت حرارتی بروی زرهپوش شیلکا اخیرا ارتش سوریه ادوات پدافندی قدیمی خودش رو مجهز به سایت های حرارتی کرده حرکت ستونهای ارتش سوریه به سمت مناطق همجاور با استان ادلب بر اثر انفجار ی در یک مجتمع مسکونی در استان ادلب تا کنون 36 نفر کشته شدن این مجتمع متعلق به یک تجار اسلحه و دلیل این حادثه هم انفجار مهمات موجود در محل بوده
-
3 پسندیده شدهبسم الله............ از دو هفته پیش حملات نیروهای ائتلاف به شهرک التحتیا در حومه حدیده شروع شده که با مقاومت نیروهای حوثی پیشروی صورت نگرفته مهاجمین تلفات و خسارتهای زیادی رو متحمل شدن حتی چند حمله هوایی اشتباهی نیروهای ائتلاف رو مورد حمله قرار داده بخشی ازخسارتهای نیروهای ائتلاف در یمن در طول یکی دوهفته اخیر
-
3 پسندیده شدهدرود به دوستان گرامی اولین برخورد ما از نوع نزدیک با فیتر وقتی بود که طلال الجمیل خلبان عراقی در سال 1982 با یک فروند فیتر به ایران پناهنده شد. بنا به ادعای منابع عراقی قبل از شروع جنگ دست کم یک فروند فیتر عراقی را هم در مرز منهدم کرده بودیم. گفته می شود حدود 30 فروند از 139 فروند جنگنده پناهنده به ایران فیتر بوده اند. همچنین در سال 2015 گفته شده که ایران 10 فروند فیتر را در اختیار سوریه قرار داده است. تام کوپر در مقاله ای اخیرا گفته بود که بعد از کوبیدن پایگاه الشعیرات که نزدیک به 30 فروند از انواع سوخوی 22 در آن مستقر بودند اکنون تنها 6 فروند از نزدیک به 10 فروند باقیمانده در این پایگاه عملیاتی هستند. به گفته سرلشگر خلبان "الوان حسون العبوسی" فیترهای عراقی خلبانان آموزش دیده خوبی داشتند و در ارتفاع پایین مطابق آموزه های روسی (در سیستم روسی آموزش که در چین هم مرسوم هست خلبان تحت آموزش باید این قدر پایین پرواز بکند که بتواند با بدنه و بال نوک درختان را لمس بکند) پروازهای درخشانی انجام می دادند اما فیترها فرمان پذیری خوبی همانند آنچه میراژ های اف یک داشتند، نداشتند. ژنرال العبوسی روش استفاده از فیتر را اینگونه بیان می کند: "میگ های 25 عکس برداری می کردند و میراژهای AQ6 نقطه گذاری کرده و فیترها مهمات را پرتاب می کردند. برای سرکوب رادارهای درگیری هم فیتر ها در دسته های دو فروندی پرواز می کردند و هر فیتر مجهز به یک تیر موشک X-28 با برد 50 کیلومتر بود. وقتی که هر دو جنگنده یک سیگنال راداری دریافت می کردند آن را هدف تقلبی تشخیص می دادند زیرا که سیگنالها باید متفاوت باشد ولی وقتی که فقط یکی از جنگنده ها سیگنال را دریافت می کرد هدف را واقعی تشخیص داده برایش X-28 پرتاب می کردند. وقتی که میراژهای اف یک آمدند هم از موشک Bazaal با برد 100 کیلومتر استفاده کردیم که البته از X-28 گرانتر بود. فیتر که در ابتدا به عنوان یک جنگنده رهگیر هوایی طراحی شد بعد از آنکه کارایی چندانی در این نقش نشان نداد به عنوان یک جنگنده پشتیبانی نزدیک برد متوسط بکار گرفته شد. فیتر تقریبا در همه نبردهای هوایی خود با متفقین تحت هدایت خلبانی که آموزش سبک روسی دیده بوده است مغلوب شده است. افتخار قابل توجه فیتر در نبرد هوایی مغلوب کردن موشک های حرارتی خانواده AIM-9 است که دست کم دو بار موفق به پیروزی بر این خانواده در نبرد واقعی شده است و آخرین بار فیتر ارتش سوریه در تاریخ 18 ژوییه 2017 ساعت 1843 به وقت محلی بود که اف-18 آمریکایی ابتدا از فاصله نزدیک نیم مایلی به سمت آن AIM-9x پرتاب می کند که با فلیر ریزی فیتر،AIM-9X منحرف می شود و فیتر که با سرعت از اف-18 فاصله گرفته بوده تا فرار بکند مغلوب موشک آمرام راداری می شود که از پشت سر اف-18 آمریکایی برای آن فرستاده بوده است. اما راز اینکه فیتر ها چه در 1980 و چه در 2017 توانستند AIM-9 در دو نسل متفاوت را مغلوب بکنند چیست؟ چگونه پیشرفته ترین موشک حرارتی آمریکا منحرف شد؟ John Manclark فرمانده سابق اسکادران تست و ارزیابی فوق سری 4477 ام که یکی از کارهایش نگهداری و به پرواز در آوردن شکاری های روسی برای مدرسه خلبانی تاپ گان است می گوید: وظیفه ما پرواز و نگاهداری جنگنده های روسی بود. ما از کارکرد بیش از 90 درصد سوئیچهای داخل کاکپیت خبر نداشتیم! ما 210 نفر پرسنل فنی تعمیر و نگهداری داشتیم در 1987 سازمان سیا یک دیسپنسر فلیر را که از یک جنگنده سقوط کرده سوخوی 25 در افغانستان باز کرده بودند به ما دادند. این دیسپنسر توده پلشتی بود که تعداد زیادی سیم از آن بیرون زده بود. هیچ کدام از فلیرها شبیه به هم نبودند. 4 ساعت بعد این دیسپنسر توسط پرسنل ما روی یک فروتد میگ 21 عملیاتی شد. موشک AIM-9P مخصوص مغلوب کردن فلیر ها توسعه داده شده بود و همه انواع فلیر ساخت آمریکا را مغلوب می کرد و به سمت جنگنده می رفت. حالا ما فلیرهای پلشت و نا همسان روسی را داشتیم ولی هنگام آزمایش AIM-9P عاشق فلیر ها شد و هواپیما را رها کرد! علت این شکست چه بود؟ ما AIM-9 را برای مغلوب کردن فلیرهای آمریکایی ساخته بودیم اما فلیرهای روسی دارای پراکندگی، زمان روشن شدن و شدت روشنایی متفاوتی بودند که با یکدیگر همسان هم نبودند به همین دلیل درآوردن مدل کاری آنها برای شبیه سازی عملا مقدور نبود به همین شکل شبیه سازی سامانه های زمین به هوای روسی هم آسان نبود زیرا هیچ دو سامانه ای شبیه به هم نبودند و وقتی که یکی را مدل می کردیم و برایش پیش بینی می کردیم در عمل می دیدیم که با چیز دیگری روبرو هستیم. در نبرد ژوئیه 2017 یک جنگنده پشتیبانی نزدیک 40 سال پیش مقاومت خوبی در مقابل یک جنگنده تقریبا به روز دنیا که دارای خلبانی با بهترین آموزش نبرد هوایی بود انجام داد و در نهایت مغلوب موشک راداری هوا به هوای آمرام شد. خوب حالا برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشتن فیتر به چه معنی است؟ آیا به معنی پول دور ریختن هست؟ من خیلی دوست دارم که میگ 31 و شکاری های روسی افسانه ای مثل میگ 25 تغییر یافته برای ارتفاع بالای 80 هزار پا هم به کلکسیون سپاه اضافه بشود و در مقابل ارتش از شکاری وطنی و غربی استفاده بکند به این ترتیب تمرین های این دو نیرو با یکدیگر خیلی مفید خواهد بود برای هر دو نیرو. با توجه به سیستم هدایت اپتیکی و وجود بمبهای هدایت پذیر سنگین ساخت داخل در آینده فیتر ها قادر خواهند بود از ارتفاع ایمن روی تروریستها بمبهای دو تنی نقطه زن پرتاب بکنند. کاری که از موشکها ساخته نیست. اما برای اینکه فیتر ها مغلوب همیشگی آسمانها نباشند چه بکنیم؟ راه حل پیشنهادی و بسیار ارزان قیمت ساخت دیکوی های ضد رادار وطنی است که موشک آمرام هم عاشق آنها بشود نه هواپیما. آمریکایی ها موشکهایشان را برای فیلتر کردن چف و ... ساخت خودشان بهینه کرده اند نه آن چیزی که ما می توانیم به راحتی بسازیم. کار سختی نیست که هیچ بسیار هم ارزان هست. همین الان در کشور ایربگ ساخته می شود ولی روی خودرو ها نصب نمی شود تا نرم افزار تشخیص برخورد آن گواهی های بین المللی بگیرد. با هزینه خیلی پایین و بدون نیاز به نرم افزار تشخیص برخورد می شود با کمک بخش خصوصی کیسه ایربگ را تغییر شکل داد و به آن اسپری هادی پاشید و تعداد زیادی از اینها را روی یک هواپیما می توانیم بار کرده و به سامانه پرتاب چف هواپیما مرتبط کنیم. هنگامی که خلبان به دیکوی نیاز دارد، چند تا از اینها را پرتاب می کنیم و در فاصله چند متر هواپیما بمب ایربگ ها عمل کرده به جای اینکه کیسه ساده باد بشود یک محفظه هادی که به شکل هواپیما هست با ابعاد خوب باد میشود و به این ترتیب برای هر راداری یک هدف قبلی تبدیل به چند هدف می گردد و کار خلبان برای فرار ساده می شود. با توجه به اینکه بمبلت های ایربگهای ژاپنی شدت انفجار بسیار فراتر از استاندارد داشتند و باعث ورشکستگی کارخانه تاکاتا شدند شاید تهیه این تجهیزات از خارج هم خیلی ارزان و ساده باشد و سپس تغییراتی در داخل روی آنها انجام شده و کیسه عوض و هادی گردد. حتی در صورتی که به تعویض کیسه هم تمایل نداشته باشید، همان کیسه ایر بگ فعلی که با اسپری هادی رنگ شده باشد هم می تواند خیلی از موشکهای هوا به هوا و زمین به هوا را که تصویر سازی راداری نمی کنند منحرف بکند. تنها خطر استفاده از فیتر احتمال فرسودگی و سرویس ضعیف و ضعف آموزش خلبانها با سیستم های پیچیده روسی است که باید با سیمولاتور و دوره های خارجی کیفیت خلبانها را بهبود داد تا حادثه چند هفته پیش در شیراز تکرار نشود.
-
2 پسندیده شدهحرف بنده این هست ایجاد قابلیت بازدارندگی به هر شکل ممکن اگر توانستیم با ایجاد منافع مشترک و سرمایه گذاری و .. (کاری که عربستان انجام میدهد ) اگر توانستیم با سلاح متعارف و یا هر روش دیگری . حالا اگه خواستیم سمت هسته ای بریم چرا انتحاری درست کردن بمبهای هسته ای کوچک و حمل آن به ایالات متحده و روضه خوندن در گوش یه عرب وهابی برای مجلس بزم با حوریان بهشتی خیلی راحت تر هست و به این آسونی ها هم نمیشود کشوری را مقصر دانست اسم داداش وسلی کلارک رو آوردی حسابی پکرم کردی برادر اجازه بده تمام جوابهای شما رو با این کلیپ بدم https://as3.cdn.asset.aparat.com/aparat-video/38aca80c3cce73c6906da3d29f9850dd10231383-144p__68280.mp4 اول اینکه این جمله چکش رو فکر کنم دوستش که ژنرال بود بهش گفت و ترجمه هم این هست( که اگر در جعبه ابزارتان فقط چکش دارید هر مشکلی میتواند شبیه میخ باشد ) (وقتی قدرت برتر رو داشته باشی میتونی تو سر هر چیزی بزنی )که اتفاقا نشون میده و تاکید هم میکنه که ما بدون هیچ دلیل محکمی و فقط بخاطر داشتن نیروی نظامی قدرتمند به کشورها حمله میکنیم و دولتها رو سرنگون میکنیم .آیا این چیزی جز قانون جنگل هست. چکش شاید بهترین راه حل نباشه ولی پتک حتما هست با حرفهاتون کاملا موافق هستم (البته فقط وقتی که چند بعدی به مسئله نگاه میکنم ) ولی وقتی میبینم دشمنان ما سلاحهای بیولوژیک و هسته ای و ... دارن و استفاده هم میکنن (یه سرچی بکن ببین فلسطینیها بخاطر استفاده اسرائیل از اورانیوم ضعیف شده به چه بیماریهایی دچار شدن ) . وقتی همین برادر کلارک میاد سال 90 اگه اشتباه نکنم تو جمع منافقان و با تاکید میگه به عنوان یک نظامی عاقبت برنامه هسته ای ایران را میدانم و .... خوب برادر عزیزم با این پیش زمینه ذهنی و تاریخی و ... ما موج دومی منسوخ شما بگو چطور مطمئن باشیم که از این جور سلاحها بر علیه ما استفاده نمیشود (البته منظورم کوتاه مدت هست وگرنه اگه دولتمردان ما به بلوغ سیاسی برسن هیچ جنگی رخ نخواهد داد ) در مورد آستانه تحمل یک ملت راستش تا حالا برام پیش نیومده از خودم بپرسم آستانه تحمل شادی و خوشیم چقدر هست ولی در مورد جنگ با یه حجم عظیمی از اطلاعات از شاخص فلاکت بگیر تا دین و مذهب و فرهنگ یه کشور و ... مواجه شدم خیلی از فاکتورها باید در نظر گرفته بشه و تازه فهمیدم که جامع شناس جاسوس هم داریم و این اطلاعات میتونه از تاپ سکرت ترین ها باشه و جالب هم هست به اتاق فکر اون وری ها که رجوع میکنی میبینی که روی این قضیه فکر شده و حجم انبوهی از اطلاعات که به کاربر در شبکه مجازی میدن . نوع اطلاعاتش رو این جاسوسها مدیریت و تحلیل میکنن . کلا خیلی داغون شدم (شایدم دچار توهم توطئه شدم ) . ای کاش تاپیکی در این زمینه داشتیم اطلاعات هم به شدت ناقص هست جناب mr9 اگه در این زمینه منبع یا کتابی دارید لطفا دریغ نکنید . ممنونم پاینده باد ایران
-
2 پسندیده شدهکاسپین دریاچه هستش نه دریا بنابر این منافع اون جدا از میزان ساحل کشورهای مجاور اون به طور مساوی تقسیم میشه و سهم 50 درصدی ایران از اینجا میاد و اگر یکی از کشورها تجزیه بشه سهم کشور های جدید ایجاد شده از سهم کشور اصلی مشخص میشه یعنی روسیه آذربایجان قزاقستان و ترکمنتستان به طور مساوی وارث سهم 50 درصدی شوروی میشن ولی ...
-
2 پسندیده شدهیکی از مواردی که به ذهن من می رسه اینه: بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرده که موضوع تقسیم خزر میان کشورها و تعیین خطوط مبداء و تقسیم بستر و زیر بستر در کنوانسیونی که امروز امضاء شده مطرح نیست. (لینک) ولی طبق ماده 8 این کنوانسیون: "تعیین حدود بستر و زیربستر دریای خزر به بخشها باید از طریق توافق بین کشورهای با سواحل مجاور و مقابل، با در نظر گرفتن اصول و موازین عموما شناخته شده حقوق بینالملل به منظور قادر ساختن آن دولتها به اعمال حقوق حاکمه خود در بهرهبرداری از منابع زیربستر و سایر فعالیتهای اقتصادی مشروع مرتبط با توسعه منابع بستر و زیربستر انجام شود." از طرف دیگه، روسیه در سال ۲۰۰۳ موافقتنامه سهجانبهای را مبنی بر تقسیم منابع زیر بستر دریای خزر با آذربایجان و قزاقستان امضا کرده، یعنی این سه کشور، در عمل بدون کنوانسیون رژیم حقوقی پذیرفته شده ای از سوی پنج کشور ساحلی، قبلا حاکمیت خود را بر بخش عمدهای از منابع انرژی در شمال این دریا اعمال کرده اند. به این صورت که این سه کشور حدود 66 درصد از دریا را بین خود تقسیم کرده اند (لینک) که این مورد پذیرش ایران و ترکمنستان نبوده. همچنین الآن تو رسانهی ترکی ای که لینکش رو گذاشتم، همچین تصویری منتشر شده: حال سوالی که پیش میاد اینه که در عمل چه اتفاقی افتاده؟ آیا ما با امضای این کنوانسیون، عملاً ادعای این سه کشور بر منابع زیر بستر دریای خزر رو پذیرفته ایم؟
-
2 پسندیده شدهبله در زمان صلح حرف بسیار درستی هست . ولی با حرف شما یک کمی به گذشته برگشتم . در قرن گذشته هم سلاح شیمیایی استفاده شده هم سلاح هسته ای . حالا جدا از اخلاقیات و فتوا ها و ... . احتمالا شما با توجه به سنتون شعار های موشک جواب موشک مردم روبه خاطر دارید ما به دنبال موشک بالستیک رفتیم و استفاده هم کردیم . برام جای سوال هست که آستانه تحمل یه ملت و دولت تا کجا هست آیا اگه ما در انبارهای خود سلاح شیمیایی داشتیم با توجه به حملات متعدد شیمیایی عراق به ایران چقدر زمان میبردکه ما هم مقابله به مثل کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا در صورت استفاده در مورد سیاستمداران کشور باز هم از واژه سادیسمی استفاده میکردیم ؟ سوال دیگم این هست همین ماده شیمیایی که بر علیه داداش کیم جونگ اون استفاده شد حدود 1000 برابر از گاز خردل (دایی بنده خدای ما شیمیایی هست حتی تصور چیزی به قدرتمندی گاز خردل هم وحشتناک هست )و اگه اشتباه نکم چند ده هزار برابر گاز کلر کشندگی داشت . اگه داشتن این سلاحها این قدر بی مصرف هست پس چرا در موردش تحقیق میشه و تولید میشه و خیلی علنی به روز رسانی هم میشه ؟؟؟ در مورد گرسنگی صحبت کردید و .... مقاله های زیادی در مورد چرنوبیل وجود داره دیروز هم یه مستند در مورد گرگها و شهرهای خالی از سکنه بلاروس و اکراین نشون میداد جالب بدونید در همین منطقه یک پروژه ملی در روسیه کلید خورد و کانال کشی آب شد و زمینهای حاصلخیز رو زیر کشت بردن که میتونست کشور رو تامین کنه و ... که با این حادثه از بین رفت در آخر هم در مورد شخص خودم نظر میدم که خیلی طول کشید به این نتیجه برسم که فرقی نمیکنه کجا زندگی میکنی فقط یه قانون در دنیا وجود داره و اون قانون بقای جنگل هست در آخر نظر شخصی من (شاید غلط باشه ) این هست که ابزار قدرت به هر طریقی باید در دسترس باشه . (حالا بحث استفاده کردنش کلا دو موضوع متفاوت هست ) . مگر کشورهایی که داعیه دار دموکراسی و آزادی و حقوق بشر هستن بمب اتم و شیمیایی ندارن . ایران هم استثنا نیست
-
2 پسندیده شدهدر مورد برتری هوایی یک مقداری داره بزرگ نمایی میشه و بنده معتقدم برتری هوایی دشمن در مناطق مرکزی ایران خیلی خیلی سخت میتونه اتفاق بیافته البته در جنگ کوتاه مدت و عملیات سرکوب پدافند هوایی در حاشیه جنوبی کشور خواهد بود .( بنا به دلایلی اکثر تحلیلگران سیاسی و ... عقیده دارن جنگ محدود در بدترین حالت ممکن اتفاق خواهد افتاد ) . هواپیمای سوخو 24 با توجه به طیف وسیعی از مهمات هوشمندی که حمل میکنه واقعا هواپیمای قابلی هست . قابلیت ضد کشتی و سرکوب پدافند هوایی هم دارد ولی شاید بزرگترین برگ برنده سوخو امکان حمل موشکهای کروز هواپرتاب هست بدون اینکه وارد محدوده خطر بشود (احتمال اینکه سکوهای ثابت ما رو بزنن خیلی زیاد هست ) بعدش اینجوری نیست که اگه هواپیما در یک منطقه باشه حتما هواپیمای حریف رو بتونه کشف کنه . (اگه اینجوری بود اواکس نمیساختن ) اولا در جنگهای امروزی با توجه به سیستمهای پسیو و شنود الکترونیک اگه شما رادارت رو استند بای نزاری خیلی راحت کشف میشی و با توجه به قدرت نسبتا بالای ایران تو بحث پدافند زمین پایه این کار اصلا عاقلانه نیست دوم اینکه فضای ایران خیلی بزرگ و برد رادار هم تقریبا محدود هست و انتن رادار هواپیما یه زاویه محدودی رو پوشش میده بنابراین اگه اواکس تو منطقه نباشه شانس پیدا کردن جنگنده تو آسمون خیلی کمتر میشه و اواکس ها هم با توجه به اخلالی که روشون انجام میشه بردشون به طور موثری کم میشه . سوم اینکه یه اف 22 اومد سوخو 24 رو بزنه از فاصله 50 مایلی هم روش لاک کرد سوخو بلافاصله سرچ رادار طرف رو میگیره جنگ الکترونیکش رو به کار میندازه . مهماتش رو کم میکنه و پس سوز رو روشن میکنه گوله به طرف مرکز ایران یا به سمت تله پدافندی(اگه از پشت سر بخوای یه هواپیمای دیگه رو بزنی برد موشکت رو خیلی کمتر باید در نظر بگیری ) . باور کن اگه رپتور بخواد دنبالش کنه و بزنتش کلی بنزین حروم میکنه و تمام سیستمهای اپتیکی مادون قرمز روش قفل میکنن و ... حالا این بماند که ایران واقعا اگه کشورهای منطقه اجازه پرواز علیه ایران از فرودگاه یا کشورشون رو بدن اونجا رو تیکه تیکه میکنه با موشک و با توجه به برد موشکهای خلیج فارس و .... یه فاصله حد اقل 700 کیلومتری رو ناوهاشون از ایران میگیرن (تازه کیلوها هم هستند ) . و برای برگشت باید به فکر بنزین هم باشه .
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم خلاصه کلام: قبل از ایده پردازی به شیوه " دکتر استرنج لاو" نگاهی به "توانایی/ قدرت" کشور خودمان داشته باشیم . با توجه به تمامی فاکتورها و اِلِمان ها ، حتی اگر دنیا ( ایالات متحده بعنوان مخاطب اصلی ) به شما اجازه تولید و نگهداری این شکل تسلیحات را بدهد ( که نداده و نخواهد داد ) ظرفیت به کارگیری آن را ندارید و نخواهید داشت ، مگر به: 1- شیوه انتحاری ( که خوب آنهایی که علاقه دارند به این شیوه عمل کنند ، الان گروه های به اصطلاح جهادی در منطقه حضور دارند ، کل هزینه آن هم سفر به افغانستان ، سوریه ، سودان جنوبی ، سومالی ، لیبی و.... خلاصه میشود ) یا 2- رولت روسی ( که همه میدانیم چه ماهیتی دارد ) بدون تعارف ، قدرت ما به اندازه اتحاد شوروی هم نیست که به پشتوانه گستره وسیع به اندازه یک قاره ( 21 میلیون کیلومتر مربع در اکتبر 1990) یک ارتش چند میلیون نفری ، حق وتو ، موشکهای پرشمار با کلاهکهای هسته ای چند گانه و..... بخواهیم برای دنیا "گردن کشی " کنیم و " هل من مبارز " بطلبیم . الان هم که هیچ اتفاقی نیافتاده ، اقتصاد شما در لبه پرتگاه هست ، ارزش پول ملی شما بدون تولید حتی یک بمب ، ظرف 4 ماه مثل آسانسور سقوط آزاد کرده و نظایر آن ...... قبلا هم درتایپک مزیتهای تولید بمب ، این را عرض کرده بودم ، آنهایی که چنین ایده هایی را مطرح می کنند ، حتی یک سناریو نزدیک به واقعیت برای 24 ساعت بعد از این اتفاق احتمالی ندارند ( تاکید می کنم که هیچ سناریویی ندارند ) یعنی این ایده آنقدر سخیف هست که هیچ واژه ای برای تبیین آن وجود ندارد . خوشبختانه در ساختار جمهوری اسلامی ایران ، چنین افرادی حضور ندارند (یا آنقدر کم شمار و در اقلیت هستند که به حساب نمی آیند ) که از این بابت باید شکر درگاه خداوند متعال را به جای آورد . اینکه چرا آستانه تحمل را با "جنگ" تعریف می کنید ؟؟؟ "نزاع و درگیری " خودش بالذات ، یکی از ویژگی های سادیسمیک ( دیگر آزاری ) نوع بشر هست . آن زمان هم در صورت استفاده احتمالی ، بیشتر ضرر را خودمان می کردیم تا عراق ، به دلایل مختلف ( در حالی که بستر مناسب تولید آن در کشور موجود بوده و هست ) حتماً یادتان هست که به محض شایعه بمباران شیمیایی تهران توسط عراق ، چندین هزار ( حالا نه چند میلیون ) ماسک ضد گاز در تهران توزیع شد ، مانور خنثی سازی عوامل شیمیایی برگزار شد ، یکسری از تهران فرار کردند ، و..... حالا آن عراق بود با امکانات محدود ، اما الان شما با چه کسی طرف هستید ؟!!!!! ظرف 24 یا 48 ساعت کلاهکهای متعارف موشکهای کروز را با کلاهکهای هسته ای مسلح می کنند و کافی هست 4 تیر از این موشکها به تهران ، اهواز ، شیراز ، اصفهان ، تبریز ، و.... اصابت کند . حالا ....... میتوانید پاسخ دهید ؟؟؟؟؟ به همین دلیل هست که به جای دنبال کردن آرزوهای مضحک ، روی واقعیت ها تحلیل کنیم . یعنی اول " قدرت مقابله به مثل " را ایجاد کنیم ( که معتقدم این قدرت به حوزه نظامی محدود نمی شود و طیف وسیعی از موارد و مفاهیم را شامل میشود که اگر محقق شود ، کار اصلا به جنگ نمی رسد که نگران آن باشیم که بعد بخواهیم بمب کثیف تولید کنیم ) فرض برصحت این استدلال ، در این قانون جنگل ، " قدرت " را با چه چیزی تعریف می کنید ؟؟؟ پی نوشت : 1- دیروز یک جمله ای را از وسلی کلارک شنیدم که جای تعجب فراوان داشت : " اگر فقط چکش داشته باشی ، همه چیز را میخ می بینی " حالا این را چه کسی گفته، یک ژنرال برجسته در یک سازمان نظامی مسلح که تقریبا در قدرت نظامی ، رقیب ندارد . یعنی کسی که قدرت برتر نظامی را حس کرده و در سرانگشتانش بوده ، متوجه شده که " چکش" راه حل نیست و جواب نمیدهد . 2- در مجموع ، هدف این نیست که تحلیل شود ، شما سلاح تولید نکنید ، بلکه هدف این هست که " با توجه به توانایی های موجود ( و نه در وهم و خیال ) ، برای دیگران رجز بخوانیم " 3- الحق و الانصاف ، اگر ذره ای مطالعه در خصوص پارادایم های امنیت ملی در قرن 21 وجود داشت ، شاهد این مطالب در میلیتاری نبودیم ، دقیقا" یک تفکر موج دومی منسوخ که هیچ تطابقی با شرایط قرن 21 ندارد .
-
1 پسندیده شدهبهتر هست قبل از اظهار نظرهایی که از خواب و خیال برمی آید ، گذشته را بادقت بیشتری رصد کنیم : در اوایل دهه نود ، وقتی روسها با گرسنگی دست و پنجه نرم می کردند ، یک سیاستمدار سادیسمی بازمانده از دوران کمونیسم ، ( ژیرنفسکی ) پیشنهاد کرده بود که برای حل مشکل گرسنگی روسها ، سر موشکهای هسته ای ss-18 را بسمت کشورهای ثروتمند مثل آلمان بگیرند تا انها پول و غذای لازم را تهیه کنند . حالا زیاد با اینکه چقدر این راه حل ، با عقل و منطق منطبق بود ، کاری نداریم و بیشتر آن را ناشی از عقده حقارت ناشی از فروپاشی ایده کمونیزم فرض می کنیم ، ولی پیشنهاد کاری که نه از عهده ما برمی آید و نه توان فنی ، مالی آن را داریم و نه اخلاق اجازه چنین کاری را به ما میدهد ، بیشتر ناشی از مساله ای است که " اخلاق" اجازه استفاده از واژه های مناسب ان را نمی دهد . پی نوشت : امیدوارم امثال ژیرنفسکی و ژیرنفسکی ها ، هرگز قدرت را دردست نداشته باشند ، چون "حماقت" فقط یکبار رُخ میدهد .....
-
1 پسندیده شدهمحتمل ترین راه حل روی میزه و چیزی نیست جز جامهای زهر...
-
1 پسندیده شدهدر آستانه تغییر فرماندهی نیروی هوایی(با توجه به اتمام دوره 10 ساله)این تاپیک رو به فال نیک میگیریم. انشاءالله که مباحث و راهکارهای ارائه شده مفید باشه و مورد توجه قرار بگیرند. مقابله با توان هوایی آمریکا و ناتو رو باید به چند حوزه تقسیم کرد: -نیروی هوایی -پدافند هوایی زمین پایه و حتی دریاپایه -نیروی موشکی(کروز و بالستیک) -جنگ الکترونیک در زمینه نیروی هوایی در ابتدا نیروهای مسلح باید هدفشون رو از داشتن یک نیروی هوایی معین و مشخص کنند! یک نیروی هوایی با جنگنده های محدود مانند سوخو30 و میگ35 و با پایگاه های غیر حفاظت شده که در یک جنگ تمام عیار به سرعت از حالت عملیاتی خارج میشن! مشابه وضعیت نیروی هوایی کشور یمن در حمله ائتلاف عربی به این کشور. و یا یک نیروی هوایی مجهز و بروز شده به جنگ افزارهای جدید(وارداتی یا تولید داخل)و سازمان دهی شده برای یک جنگ ناهمتراز؟ اگر واقع گرایانه نگاه کنیم خرید جنگنده به دلیل تحریم های شورای امنیت ممکن نیست ,هرچند که حدود 2 سال باقی مونده که تحریم تسلیحاتی برداشته بشه اما قبل از اتمام این دوره شرایط تغییر کرده و دورنمای مثبتی هم دیده نمیشه. با اینحال در صورت تغییر وضعیت دنیا و شکل گیری مجدد بلوک های شرق غرب امکانش هست که کشورهایی مثل چین و روسیه تحریم ها رو نادیده بگیرند. اما اینها در حد یک سری آرزو مطرح هستند و نمیشه بهشون امیدوار بود و اتکاء کرد. از طرفی برای مقابله موثر با تهدیدات متنوع و پرتعداد به یک نیروی هوایی با کیفیت و کمیت بالا(در حد مثلا 500 جنگنده چند منظوره)نیاز هست که تامینش از راه خرید خارجی به دلایل متعدد تقریبا ناممکنه و البته تامینش هم خیلی هم زمان بره و در صورت تحقق, به کشور فروشنده وابستگی سیاسی ایجاد خواهد کرد!مثل عراق زمان رژیم بعث یا عربستان سعودی که بدون حمایت خارجی ماشین جنگی چنین کشورهایی از حرکت خواهد ایستاد! در زمان فعلی به نظر صنایع دفاعی ایران توان تولید جنگنده تایگر با عنوان صاعقه رو داراست.حالا بگذریم که پروژه شفق رو هم میشه با موتور توربوفن جی 90(دو موتوره)احیاء کرد. این جنگنده در حال حاضر با تایگر تفاوت خاصی نداره(مگر اینکه بردهای الکترونیکیش تغییر کرده باشند)و در ایجاد بازدارندگی دفاعی هم تاثیر خاصی نداره! اما با انجام یک سری ارتقاء ها در این جنگنده میشه به یک جنگنده رهگیر نقطه ای با توان نسبتا مناسبی دست پیدا کرد. به درستی مشخص نیست که تا چه میزان از مواد اولیه مورد استفاده در ساخت صاعقه2 و کوثر88 داخلیه اما در صورت تولید داخلی بودن متریال قیمت تمام شده به شدت کمتر خواهد شد و در تیراژ بیشتری میشه این جنگ افزار رو تولید کرد, خصوصا اگر در نظر بگیریم که در حال حاضر ایران به سهولت به این مواد دسترسی نداره و با قیمت بالاتری باید این موارد رو وارد کنه. بدون دیجیتال کردن کابین(به اصطلاح گلس کاکپیت)هم میشه یک جنگنده رهگیر نقطعه ای توانمند ارائه کرد اما داشتن این قابلیت موجب میشه که به نحو مطلوب تری از توانمندی جنگنده استفاده بشه و امکان استفاده از دیتالینک با مرکز کنترل و بهره گیری از اطلاعات رادارهای سطحی(خصوصا رادارهای ضداستیلیث)میسر خواهد شد و نیازی نیست که اینکار از طریق بیسیم و افسر کنترل انجام بشه. همچنین قابلیت حملات هوا به سطح هم افزایش خواهد یافت. در صورت دسترسی به رادار هواپایه خصوصا آرایه ای و اسکن الکترونیکی فعال که نیاز نیست توضیح داده بشه که چه توانمندهایی در اختیار جنگنده قرار میگیره, اما ما در اینجا فرض میکنیم که دسترسی به این گزینه میسر نیست. اما رادار تنها یکی از ابزارهای کشف اهداف هوایی و سطحیه! گزینه پیشنهادی برای جنگنده رهگیر نقطه ای با پلتفرم تایگر/صاعقه, استفاده از سیستم جستجو و رهگیر مادون قرمز یا IRST هست که از برد کشف و رهگیری قابل توجهی هم برخورداره و میتونه با رادارهای کوچک رقابت کنه و البته نمونه زمینی این سیستم اثر بخشیش رو در جنگ یمن و کشف و حمله به جنگنده های متجاوز به خوبی نشون داده, با وجود اینکه به صورت محدود استفاده شده. این سیستم رو میشه مانند جنگنده تایفون در قسمت جلوی کانوپی و یا در صورت عدم وجود فضای کافی میشه با حذف یک توپ دماغه, در این قسمت نصب کرد. یک مکان دیگر, افزودن دوربین به نوک بالها و جایگاه موشک سایدوایندر هست. که میشه از دو دوربین جهت افزایش زاویه دید استفاده کرد. در سالهای اخیر سیستم زمین پایه ای مبتی بر دو دوربین مادون قرمز تولید شده که برد کشف در این سیستم به 40 کیلومتر میرسه در نمونه دیگر برد 50 کیلومتره که مشخصات دقیقترش در دسترس نیست. و این درحالی هست که در سیستم پدافندی رعد2 به دوربینی با برد 80 کیلومتر هم جهت رهگیری دسترسی وجود داره: همچنین شرکت رایان رشد افزار هم محصولاتی داره که بردشون نامشخصه: بنابراین مشخصه که توان پایه برای ساخت یک سیستم جستجو و رهگیر مادون قرمز هواپایه موجوده و فقط باید اعلام نیاز صورت بگیره و سفارش داده بشه. این ارتقاءها رو در صورت نیاز بر روی ناوگان دیگر مانند میراژها و ایرگاردها و حتی میگ29 هم میشه پیاده کرد. در جنگنده تامکت هم که جایگاه IRST مشخصه. همچنین استفاده از آنتن های ESM در بدنه جنگنده, برای شنود امواج یکی از راهکارهای هدفیابی هست که میشه بکار گرفت. ------------------------------- نکته قابل ذکر اینکه بر پایه فناوری این سیکر راداری فعال میشه یک رادار کوچک با برد حدود 100 کیلومتر توسعه داد. همچنین وجود رادار ابصار نشون میده که توانمندی بالقوه ساخت رادار هواپایه موجوده. حالا سوال اینه که پس از کشف هدف, با چه ابزاری باید به مقابله با اهداف پرداخت؟ بر خلاف تصورات, در درجه اول ما نیاز نداریم که موشکی تولید کنیم! بلکه پیش از این مرحله باید یک بسته ارتقاء برای موشک های هوا به هوای موجود ارائه کنیم که برد و اثر بخشی این موشک ها بهبود پیدا کنه! در خصوص افزایش برد ما پیش این برد موشک صیاد2 رو بدون تغییر طول و قطر موشک از 70 کیلومتر به 120 کیلومتر ارتقاء دادیم که نشون دهنده اینه که ما به سوخت جامد پرقدرت تری دست پیدا کردیم که همین رو میشه در موشک های هوا به هوا و حتی فکور90 استفاده کرد. در زمینه جستجوگر موشک, ما سیکرهای متعددی رو تنها برای موشک طائر2 سپاه دیدیم و احتمالا سیکرهای متفاوتی هم در موشک های صیاد2-3-4 استفاده میشه که ساخت پدافند برد بلند خودش نشون دهنده توان ساخت سیکر راداری فعاله. اگر فرض کنیم که فعلا امکان ساخت سیکر راداری فعال برای موشک های میانبرد سبک مانند آمرام و آلامو میسر نیست, بهترین راه حل حذف سیکرهای راداری موشک هایی مانند آلامو و اسپارو و افزودن سیکر تصویرساز مادون قرمز به این موشک هاست. در سالهای اخیر ما شاهد بودیم که شرکت دانش بنیانی به نام رایان رشد افزار چندین نوع سیکر الکترواپتیک و مادون قرمز برای تسلیحات هوا به سطح کوچک(مانند سدید,شفق و آذرخش)ارائه کرده و احتمالا توان تامین سیکر برای موشک هوا به هوا رو هم داراست. همین سیکرها در نوع کوچکتر برای موشک های کوتاه بردی مثل سایدوایندر و موشکهای چینی و روسی هم قابل استفاده هستند. در گام بعدی پس از ارتقای موشکها, ساخت موشک میانبرد سبک با سیکر راداری و مادون قرمز بر پایه پلتفرمی مثل آلامو در دستور کار قرار میگیره. همچنین ساخت موشک کوتاه برد هوا به هوا حتی امکان ساخت نمونه هواپایه موشک صیاد3 و 4 برای هدفگیری آواکسها و هواپیماهای الینت و سوخترسان میسره و جنگنده هایی مثل تامکت و فنسر و فانتوم به صورت بالقوه توان حمل چنین موشک هایی رو دارا هستند. در زمینه تسلیحات هوا به سطح یک سری تولیداتی داشتیم که به صورت نسبی نیازها رو مرتفع میکنند. همچنین جنگنده های فانتوم و فنسر باید به بمب ها و موشک های دور ایستایی با کلاهک سنگین مجهز باشند تا پس از مورد اصابت قرار گرفتن ناوگان دریایی دشمن اونها رو به صورت کامل منهدم و غیر قابل بازسازی کنند. -در خصوص پدافند هوایی زمین پایه به هر حال باید پذیرفت که موضع ما در قبال حملات بیگانگان, پدافندی و بیشتر از نوع زمین پایه هست. در سالهای اخیر سعی شده که پدافند هوایی کشور شبکه ای و بهم مرتبط بشه. شبکه سازی پدافندهوایی و در عین حال ایجاد چند مرکز فرماندهی میتونه اثر بخشی شبکه رو افزایش بده و مانع از فروپاشی شبکه با انهدام مرکز فرماندهی بشه. در این زمینه الگوی شبکه ستاره ای مطلوب تره. در زمینه سیستم های پدافندی ما به یک سیستم موشکی کوتاه برد با موشک های آماده به شلیک در تعداد بالا نیازمندیم. این سیستم میتونه سیستمی مثل تور ام 2 ئی باشه یا نمونه ام کی ام یا سیستمی مشابه پانتسیر در زمینه پدافند بردبلند 4 گردان اس300 در اختیار داریم و ظاهرا باور373 هم تکمیل شده. برای پوشش کامل کشور حدودا به 23 گردان اس 300 یا باور373(با فرض یکسان بودن با S-300 PMU2)نیازمندیم. البته همه نقاط کشور ارزش پدافندی ندارند و پدافند به این صورت پیاده سازی نمیشه اما به هر حال دونستنش ضرری نداره. به هر حال این سیستم ها غیر قابل نفوذ نیستند و باید علاوه بر بهره گیری از سیستم های راداری از سیستم های نظارتی مادون قرمز هم بهره گرفت, اما برد این سیستم ها محدود هست و به صورت عادی نمیشه به مقصود رسید. در حال حاضر ما دوربینی با برد 40 و 50 کیلومتر در اختیار داریم که این دوربین ها در سیستم پدافندی رعد1 و رعد2 که یک سیستم پدافندی میانبرد محسوب میشن استفاده شدند. هر کدام از این نقاط پدافندی(به قطر 400 کیلومتر)رو میشه با 12 سیستم رعد1 و رعد2(بدون خودروهای موشک انداز)پوشش کامل داد به صورتی که عین یک رادار بشه بر محیط اشراف داشت.البته رعد2 به علت داشتن دوربین بیشتر میدان دید بیشتری هم داره و مطلوب تره اما گران تر هم هست. هر کدام از این سیستم ها فعالیت مستقلی دارند اما اطلاعاتشون به صورت بی سیم به خودروی فرماندهی اس300 و باور373 ارسال میشه و به این ترتیب امکان شلیک موشک بدون استفاده از رادار در حداکثر برد میسر خواهد شد. سامانه پدافندی رعد1 و 2 دارای سیستم کنترل آتش هستند و امکان هدایت تسلیحات رو دارند و به همین دلیل در حلقه جلویی, امکان استقرار موشک های میانبرد و کوتاه برد و همچنین توپ های اتوماسیون شده 30,23و 100 میلیمتری وجود داره که میشه جهت حفاظت از سامانه ها از این جنگ افزارها بهره گرفت. قیمت تمام شده سیستمی مثل رعد2 مشخص نیست اما به نظر در مقایسه با رادارهای برد بلند مراقبتی و کنترل آتش قابل توجیه خواهد بود, خصوصا اگر بدونیم که این سیستم ها توانایی کشف و رهگیری پنهانکارها رو دارند که در قضیه رصد و نشاندن پهپاد RQ-170 این قابلیت اثبات شده. در زمینه پایگاه های هوایی اقداماتی که باید صورت بگیره به این شرحه: چند پایگاه هوایی در مرکز جهت استقرار هواپیماهای رهگیر و بمب افکن پایگاه های مرزی دارای تونل های حفاظت شده و دارای باندهای فرعی خاکی جهت استقرار رهگیر نقطه ای و پشتیبانی نزدیک پس از فرود, جنگنده ها جهت آماده سازی و لود مجدد تسلیحات به سرعت توسط خودروی یدک کش به پناهگاه انتقال داده میشن. جنگنده هایی مانند یاک 130,قاهر,شفق رزمی و میگ 29 در چنین پایگاه هایی استقرار داده میشوند. البته تونل ها باید جوری طراحی بشن که با ورود یک موشک کروز از دهانه تونل کل سیستم فرو نپاشه و الا خود این اقدام نقض غرضه! جهت حفاظت از شلترها و سایر تاسیسات پایگاه ها باید یک سیستم دفاع فعال توسعه داد. در تاپیک زیر ایده ای برای ساخت یک سیستم دفاع فعال جهت مقابله با پهپادهای انتحاری ارائه شده که میتونه برای حفاظت رادارها و هواگردهای داخل پایگاه مورد استفاده قرار بگیره. راکت ها به فیوز مجاورتی مجهز میشن و در اثر انفجار راکت ها موشک کروز یا بمب سنگر شکن منهدم شده و یا تحت تاثیر موج انفجار از مسیر هدف منحرف میشه که در هر دو حالت مقابله موفقیت حاصل شده. فقط ممکنه در اثر انفجار در آسمان ترکش ها خساراتی به تجهیزات پایگاه و پرسنل وارد کنند که قابل اغماض محسوب میشه چراکه در صورت عدم مقابله, انفجار بمب و موشک ها قطعیه و خسارات بیشتری وارد خواهد شد. در این طرح در مجاورت هر شلتر یا هر چند شلتر(بسته به نیاز و طراحی پایگاه)یک برجک دفاع فعال قرار داده میشه که مجموع این برجک ها به سیستم پدافندی پایگاه متصل هستن و تنها در زمان مورد هجوم قرار گرفتن پایگاه فعال میشن. جهت امنیت بیشتر میشه برجک رو با بلوک های بتنی محافظت کرد تا در صورت انفجار ناخواسته راکت ها به پایگاه آسیبی وارد نشه. بکارگیری این سیستم پدافندی خیلی کم هزینه تر و موثر تر از ساخت شلترهای بتنی پرهزینه هست که پیش از این در عراق ناکارآمدیشون رو نشون دادند. نمونه خیلی ساده تر این سیستم پدافندی قبلا تولید شده: -نیروی موشکی ساخت موشک های ضدهوایی فوق دوربرد بر پایه ترکیب موشک های بالستیک و موشک ضدهوایی جهت انهدام هواپیماهای اخلالگر,سوخترسان,آواکس و امثالهم ایده مذکور در این پست تشریح شده: ساخت موشک بالستیک میانبرد ضدناو ایده مذکور در این پست تشریح شده: ساخت موشک بالستیک سنگر شکن جهت انهدام شلترها,انبارهای مهمات و سوخت و مراکز پمپاژکننده نفت به خطوط لوله زیرزمینی ایده مذکور در این پست تشریح شده: بکارگیری موشک های کروز ضد سطح(مانند سومار و موشک کروز یاعلی)دارای دوربین مادون قرمز و آنتن های ESM جهت کشف موقعیت دقیق رادارهای ضد بالستیک و تهاجم به آنها ساخت موشک های های بالستیک ارزان قیمت فریبنده(دکوی)با عملکرد مشابه بالستیک واقعی برای اشباع کردن سیستم های ضدبالستیک جنگ الکترونیک استفاده گسترده تر از تجهیزات و سیستم های اخلاگر در عملکرد رادارهای هواپایه و لینک های ارتباطی رادیویی فعلا همینها...
-
1 پسندیده شدهدرود به دوست گرامی با توجه به نام گذاری فکور به عنوان موشک هوا به هوای میانبرد و ترجمه مخفف آمرام بد نیست که سر گذشت آمرام را بررسی کنیم. موشک آمرام به بیش از 36 کشور فروخته شد و هواگردی که بتواند آن را مغلوب بکند می تواند به برتری هوایی 36 کشور صدمه جدی بزند. پلتفرم فینیکس برای رفع نیاز نیروی هوایی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت زیرا این پلتفرم به رادار AWG-9 بسیار وابسته بود و آمریکایی ها دنبال موشکی بودند که به همه هواپیماهای دیگر قابل اتصال باشد (در رونمایی فکور هم جمله مشابهی شنیدیم) . آمرام محصول مشترک صنایع هیوز و ریتیون یعنی سازندگان فینیکس و هاوک بود! روی کاغذ قرار بود بتواند 52 جی را تحمل بکند و نسل جدیدش هم در دوره اوباما به دلیل نبود بودجه تعطیل شد. پروژه آمرام به دلیل ناپایداری محصول و افزایش هزینه ها و قیمت تمام شده در سال 1984 متوقف شد و در سال 1985 به کوشش گاسپار واینبرگر (همان که گفت باید موجودیت ملت ایران را نابود بکنیم) دوباره احیا شد. تا سال 1984 ، 8 تیر موشک تست شده بود 5 تا توسط ریتیون و 3 تا توسط هیوز که نتایج نا امید کننده ای داشتند و کل پروژه هم دست کم 2 سال تاخیر داشت. توجه شما را به این نکته جلب می کنم که در دهه 60 زمانی که فینیکس ساخته می شد اصولا نرم افزار کمترین نقش را در کیفیت محصول داشت به مرور این نقش در دهه 80 به 20 درصد رسید و امروز این نقش بیش از 80 درصد است. وقتی که سخت افزار یک موشک معمولی می تواند دست کم 25 جی فشار را تحمل بکند، پس سخت افزار جنگنده فراصوت شانسی در مقابل سخت افزار یک موشک معمولی هم ندارد و اگر هم با شدت جی بالای 10 مانور بکند، احتمالا سرنشین های خود را می کشد. بنابراین اهداف فراصوت دارای قابلیت مانور فقط موشکهای بالستیک، کروزها و پهپادهای فراصوت را شامل می شوند فعلا نه جنگنده های سرنشین دار. ظاهرا قبل از انقلاب آمریکایی ها یک بار این کار را در شمال ایران انجام دادند تا کارایی موشک فینیکس را بر علیه میگ 25 برای ما تست بکنند. ایران در اساس تامکت را فقط برای دور کردن میگ های 25 و نیاز به طول کوتاه باند برای نشست و برخاست خریده بود و برای اینکه فینیکس بتواند با این پرنده درگیر بشود، تامکت باید پروفیل پروازی خیلی خاصی را بکار می گرفته که در مصاحبه با تیمسار گران قدر شهرام رستمی (از معدود افرادی که آموزش پرواز با آن پروفایل مخصوص مغلوب کردن میگ 25 را دیده بودند و هنوز در خدمت نیرو بودند) تا حدودی شرح داده شده است که البته کار ساده ای نبوده و در شکار میگ 25 که ایشان مطابق دستورالعمل آمریکایی ها انجام دادند بکارگیری این پروفیل پروازی در ارتفاع بالا باعث شد که افسر RIO صندلی عقب ایشان دردهای بسیار وحشتناکی را در ناحیه گوش متحمل بشود و صدمه ببیند. بسیار نیکو بود که ما همین کار را البته بدون اینکه خیلی ارتفاع بگیریم و خلبانهای نایاب را صدمه بزنیم، این بار در جنوب و وسط خلیج فارس انجام می دادیم تا پیام های خوبی داشته باشد. اما پرواز های فراصوت فرسودگی جنگنده را بشدت افزایش می دهد و در شرایط فعلی چندان معقول نیست. هر چند یک نوع پرتابه هدف فراصوت از قبل از انقلاب در نیرو موجود است اما تستهایی که روی فکور رسما اعلام شده با استفاده از پهپاد کرار بوده که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کند. که البته تستهای استانداردی هم هست. همانطور که در گزارش پروژه تحقیقاتی RS8A در تاریخ 1993 نوشته سرهنگ دوم John.R.Ward به نام Beyond "Integrated Weapon System Management" Acquisition in Transition آمده است. http://www.dtic.mil/get-tr-doc/pdf?AD=ADA276791 این گزارش که به مشکلات موشک آمرام و پدیده Missile-ghosting در نبود تفکر تجمیع مدیریت سامانه های مدیریت تسلیحات هواپیما پرداخته است. تجربه مشکلاتی که در اتصال این موشک پیشرفته به هواگردهای قدیمی (ایگل و فالکون و ...) پیش آمد (که تا نزدیکی کنسل شدن کل پروژه آمرام پیش رفت) منجر به ایجاد استاندارد MIL_STD_1760 گردید. در مورد استانداردهای سری MIL باید بگویم که بر خلاف استاندارد های سری IEEE و ISO که هدف اصلی آنها در انحصار گرفتن بازار با افزایش هزینه برای ورود رقبای جدید (که موقعیت شرکتهای متفق در استاندارد به خطر نیافتد) بوده و هدف فرعی بالا بردن کیفیت است، استانداردهای سری MIL همگی هدف اولیه افزایش حداقل کیفیت را دارند و ضامن منافع شرکت یا شرکتهای خاصی نیستند. تست های موشک آمرام روی اف-15 به عنوان اولین پلتفرم و اف-16 به عنوان دومین پلتفرم (اف-16 به دلیل missile ghosting و استفاده از یک واسط دیجیتال برای خوراندن فرامین نا همتراز دو طرف به یکدیگر و کندی ناشی از آن (چقدر این روش آشنا است) ) نا موفق بودند. تستهای عملیاتی موشک آمرام بر اساس الزاماتی که در طراحی مفهومی آن آمده بوده به این گونه بوده که باید 4 تیر موشک متوالی برای 4 هدف که با سرعت نزدیک به صوت پرواز می کنند پرتاب بشود سرعت خود شکاری هم باید زیر صوت باشد در حالیکه شرایط محیطی با ECM سنگین همراه باشد. به عبارت دیگر برای آمرام یک تست پرتاب 4 تیر تقریبا هم زمان برای 4 هدف در محیط جنگ الکترونیک شدید تعریف شد. این ECM سنگین توسط هواگردهای دیگری که در نزدیک میدان تیر پرواز می کرده اند باید تامین می شده است. در دوم آگوست 1989 یک فروند ایگل تحت هدایت خلبان تست کاپیتان بن جاپلین، 4 تیر موشک آمرام را بار کرد و از پایگاه فلوریدا به پرواز درآمد. تیر موشک اول توسط مانور پهپاد منحرف شد و 3 تیر دیگر هم دقیقا به همان جایی رفتند که رادار اف-15 به آنها می گفت که بروند ولی هر 3 تیر خطا رفتند زیرا رادار اف-15 نتوانست بین هدف واقعی و هدفهای تقلبی که ناشی از وجود ECM در محیط نبرد بودند هدف واقعی را تشخیص بدهد. خطا رفتن تیر اول را با یافتن یک باگ در نرم افزار رادار ایگل بر طرف کردند و برای حل مشکل ECM هم یک بهبود جدید برای همه رادارهای ایگل ارائه شد. در تست دوم (یک روز خوب در ماه مه 1990) که اگر ناموفق می بود کل پروژه با خطر کنسل شدن مواجه بود دو تا از پهپادها را هم به پاد ECM مجهز کردند تا شدت ECM را تشدید و متفاوت بکنند، این بار سه موشک به هدف برخورد مستقیم کرد و یکی از فاصله ای مرگبار نزدیک هدف عبور کرد. این بار نیز خلبان با سرعت 650 نات (حدود 0.9 سرعت صوت) در پرواز بود و پهپادها با سرعت نزدیک به صوت. کاپیتان جاپلین چند ثانیه بعد از پرتاب آخرین موشک، با یک مانور سنگین از منطقه عملیات خارج شد و موشک آمرام با اتکا به رادار فعال داخلی خودش و داده هایی که قبلا توسط رادار ایگل به آن داده شده بود با موفقیت به سمت هدف واقعی رفت. این موفقیت باعث شد که پروژه آمرام که در پیش بینی مسیر حرکت هدف از فیلتر کالمن استفاده می کند( https://calhoun.nps.edu/bitstream/handle/10945/41427/14Mar_Osborn_Adam.pdf?sequence=1&isAllowed=y )کنسل نشود. پروژه ای که از 1978 بر مبنای تجربه موشک فعال راداری AIM-7B که به دلیل مشکلاتی کنار گذاشته شده بود شروع شده بود و قرار بود دو برابر اسپارو قدرت رزمی و قیمتی نصف آن داشته باشد. نیروی هوایی بسیار خوش بینانه اعتقاد داشت با استفاده از آمرام قدرت نابودگری ایگل ها دو برابر و قدرت فالکون ها 6 برابر می شود. در میانه دهه 90 میلادی 40 تیر موشک آمرام در 12 ماموریت تست پرتاب شدند و نتایج و قابلیت اطمینانی فراتر از انتظار از خود نشان دادند. بهبود ها و استاندارد سازی های توسعه نرم افزار روی شکاری ها به جایگاهی رسید که موشکی که روی بلاک های مختلف اف-16 برای هماهنگ شدن بسیار پر مسئله بود در یک نبرد واقعی در ساعت 2220 به وقت محلی روز 27 دسامبر سال 1992 موفق شد یک فروند میگ 25 عراقی را منهدم بکند.
-
1 پسندیده شدهhttps://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/05/14/1794458/سپاه-پاسداران-برگزاری-رزمایش-دریایی-در-خلیج-فارس-را-تأیید-کرد
-
1 پسندیده شدهشبکه خبری سی ان ان از اغاز یک رزمایش بزرگ دریایی ایران درطی 48 ساعت اینده در تنگه هرمز خبر داد.....
-
1 پسندیده شدهالبته این نظر شخصی بنده است ممکن است درست یا غلط باشد ولی تا وقتی که برتری هوایی با دشمن هست از su24 چه استفاده می توان کرد مگر اینکه پاد های جمینگ قدرتمند داشته باشیم .
-
1 پسندیده شدهخیر مشکل به این چیزا ختم نمیشه گفتم با یک سیاست خارجی فاجعه بار به هیچ جا نمیرسیم تا وقتی هدف فقط حفظ .... به هر قیمتی باشه تلاش کردن هم بی فایده است . موفق باشی
-
0 پسندیده شدهاره شوروی ابر قدرت اونم در زمانی که در اوج قدرت بود و ایران در ضعیف ترین شرایط و انهم با داشتن بالای 80 درصد سواحل خزر بیاد به ایران امتیاز بدهد در ضمن در اون قرارداد به هیچ عنوان از تقسیم منابع زیر بستر سخن نگفته بودند.پنجاه درصد یعنی شما بشینی داخل سواحل اذربایجان وترکمنستان وبگی مال منه!!!اصلا با عقل جور در نمیاد...درسته ایران رو دوست داریم اما از عقل نباید غافل شد
-
0 پسندیده شده
-
-1 پسندیده شدهوالا تمام جنگ روی اون قسمت پنجاه درصد هست اگر روی نقشه هم نگاه کنید پنجاه درصد خزر یعنی صفر برای ترکمنستان اذربایجان ! مثلا انگار ایران دم ساحل اذربایجان بخواد شروع به حفر چاه نفت بکنه که از هر جهت نگاه کنی خنده داره تازه الان اذربایجان هست به قولی 40 سال پیش ایران طبق همون 50 درصد حق هر کاری رو در سواحل شوروی داشت که از عقل دور است و جالبتر انکه کودکی هم به نقشه ان زمان نگاه کنه میفهمه حداقل80 درصد سواحل خزر متعلق یه شوروی ان زمان بوده است حالا این پنجاه جریانش چیه خدا میدونه ! اما بحث اصلی ایران ومنطقی نوع تقسیم در اینده هست که بر اساس ان 20 درصد یا 18 درصد یا 11 درصد نصیب ایران خواهد شد
-
-1 پسندیده شده