برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 13 اسفند 1398 در پست ها
-
14 پسندیده شدهفعلا اخبار کوتاه رو قرار میدم هر وقت شد گزارش تصویری یک پهپاد ترک مدلTB2در نزدیکی سراقب توسط ارتش سوریه سرنگون شده گفته شده یک سرباز سوری که به پهپاد نزدیک شده بود بر اثر انفجاری به شهادت رسید احتمالا پهپاد مسلح بوده یک پهپاد ابابیل هم احتمالا به علت نقص فنی در جبل الزاویه سقوط یا بهتره بگیم فرود سخت داشته ارتش سوریه موفق شد روستاهای جوباس و ترنبه در نزدیکی سراقب را پاکسازی کند در محور جبل الزاویه با تزریق نیروی کمکی به این محور شهرک کفرنبل که در آستانه سقوط امنیتش تامین و چند روستا در اطرافش پاکسازی شده به نظر میرسه در چند روز آینده خبرهای بهتری از این محور منتشر میشه به لطف خدا// در نزدیکی شهرک کفر نبل یک گروه احتمالا یازده نفر از مسلحین به گمان اینکه ارتش منطقه رو تخلیه کرده قصد ورود داشتن که به هلاکت میرسند همچنین عنوان شده چند هزار نیروی جدید سوری از جمله یک هنگ متعلق به لشگر ۲۵ در حال اعزام به مناطق نبرد هستن مسلحین احتمالا در ساعات یا روزهای آینده در محور سراقب دست به یک ضد حمله میزنند البته اگر این کار رو کنند در این شرایط شدید تلفات خواهند داد دو پهپاد ترک و یک هواپیمای آواکس نیروی هوایی این کشور در حال گشت زنی هستن سفارت لیبی در دمشق بازگشایی خواهد شد متعلق به دولت خلیفه حفتر در محور جبل الزاویه و جورین چند تا از ادوات سوری مورد اصابت موشکهای ضد زره قرار گرفته
-
9 پسندیده شدهدر هر صورت بر خلاف ترکیه ما عضو هیچ سازمان و یا پیمان بین المللی و یا امنیتی مثل ناتو نبودیم و قوانین سختگیرانه در خصوص صادرات این تجهیزات وجود دارد https://en.wikipedia.org/wiki/Multilateral_export_control_regime ترکیه هم استفاده خودشو با دقت از همکاری های بین المللی برده است پاد مولتی سنسور FLIR 380 HD برای پهپاد انکا Anka-S https://www.aparat.com/v/QibR0 https://www.aparat.com/v/WPszL https://www.aparat.com/v/6z9fA ویا این همکاری شرکت مستقر در انگلیس در حوزه پهپادی با ترکیه https://www.theguardian.com/news/2019/nov/27/revealed-uk-technology-turkey-rise-global-drone-power به هر حال مرغ همسایه غازه ظاهرا وانهم کنار مرز خودش انهم با پوشش توپخانه و راکتی و سیستم های پدافندی ونیروهوایی ترکیه پهپاد هاشون دارند عملیات میکنند به هرحال سرمایه گزاری سنگینی ترکیه انجام داده در تمامی صنایع خودش که امروز دارد بهره شو می بیند
-
9 پسندیده شدهای کاش یک چیز دیگر آرزو کرده بودید ، به فاصله 24 ساعت ، برآورده شد ضد عفونی به شیوه فیلم هندی !!!
-
6 پسندیده شدهخواهش می کنم ، بالاخره میلیتاری ، محلی هست برای تضارب آراء بصورت محترمانه . این اصلی ترین دلیلی هست که اینجا حضور داریم بحث قبرس ( بعنوان یک مساله ای که به تمامیت ارضی ترکیه مرتبط هست / هر چند سر این مساله هم باید نشست و بیشتر صحبت کرد ) ، متفاوت از مساله سوریه است . در قضیه اختلاف با یونان ، به دلایل درست یا غلط ، ترکها این خشکی را جزیی از خاک خودشون قلمداد می کردند و درجریان عملیات موسوم به آتیلا ، دست به اقداماتی زدند که نام بردید ولی در سوریه ، قضیه کاملا متفاوت هست . ترکها دلیل قانع کننده ای برای حمایت از شورشیان مسلح در شمال سوریه ندارند و بدون مجوز نهادی مثل سازمان ملل ، سرخود وارد خاک کشور همسایه ای شدند که درگیر یک جنگ داخلی هست و به جای کمک به حل بحران ، خودشون تبدیل به عامل تشدید بحران شدند . این قدرت نمایی نظامی ، متاثر از همون ایده پردازی است که در پستهای قبلی ازآن نام برده شد ، ضمن اینکه ذی نفوذ بودن ارتش در ساختار سیاسی ترکیه هم مزید براین علت هست . ضمن اینکه در سال 1974 ، ترکها با استفاده از ضعف یونان ( که در آن زمان تازه از حکومت ناشی از کوتادی مشهور به کودتای سرهنگها خلاص شده بود ) دست به این عملیات زدند والا شاید نتیجه به یک شکل دیگری درمی آمد . یک نکته ای را باید بیان شود ، همانطور که عراق در سپتامبر 1980 دست به عملی زد که برای همیشه تاریخ ، بر روی روابط بین ایران و عراق ، تاثیر گذار خواهد بود ، نقش تخریبی ترکها در سوریه هم برای همیشه روابط بین دو کشور ، حتی اگر در آینده ، اسد بر سرکار نباشد ، را تحت تاثیر خودش قرارمی دهد . این را براساس تجربه خودمون دارم عرض می کنم .
-
6 پسندیده شدهپهبادهای ترکیه که بخشی از آنها در جنگ سوریه درگیر شدند و این امار که میزان پذیرش آوارگان توسط سوریه رو نشون میده و ترکیه ای که از آوارگان به عنوان یک ابزار استفاده میکنه
-
4 پسندیده شدهسلام خب بعد از مدّتها با یه موضوع که ندیدم بهش پرداخته بشه در خدمت دوستان هستم. نمیدونم کتاب شطرنج با ماشین قیامت رو خوندید یا نه! این کتاب یکی از بهترین کتبی بوده که من به عمرم خوندم. به هر حال اگر کتاب رو خونده باشید خیلی خوب دردسرهایی که یک رادار تشخیص موقعیت خمپارهانداز میتونه ایجاد کنه رو متوجه خواهید شد! این نوع رادارها با اسکنهای مکرر در هر ثانیه هر جسمی با حرکت بالستیک (گلوله توپ، خمپاره و ...) رو رهگیری و با انجام محاسبات ریاضی نقطه پرتاب رو شناسایی میکنه تا طرف زیر آتش راحت بتونه دمار از روزگار شلیککننده در بیاره. و امّا راداری که اینجا بررسیش میکنیم رادار انگلیسی (تو کتاب قید شده فرانسوی. چرا؟ الله اعلم!) سامبلین یا همون ماشین قیامت ساز کتاب هست.[/size] رادار میدان توپخانهای شماره15 یا همان سامبلین یک رادار پر استفاده انگلیسی است که دارای کارکرد در باند آی بوده و از یک پویشگر فوستر (نمیدونم دقیقا چه نوع اسکنری رو است.) بهرمند است. سامبلین از سال 1975 الی 2003 در توپخانه سلطنتی به کار گرفته میشد. بعدها سامبلین جای خود را به کمان سبز داد اما کمان سبز در وسعت بیشتر و در یگانهای بزرگتر مورد استفاده قرار گرفتهاست. سامبلین در دو گونهی امکا1 و امکا2 ساخته شده است که تفاوت این دو در نوع شاسی به کار گرفتهشده است بدین نحو که در امکا1 ما شاهد نصب رادار بر روی یک کشندهی ساده و سبک هستیم امّا امکا2 بر روی کشندهی FV430 نصب شده است. با این وجود امکان حمل امکا1 با بالگرد سبب میشود کاربران نیم نگاهی هم به امکا1 داشته باشند. خود رادار سامبلین بر روی یک مقر چرخان و مجهز به چهار بازو جهت تغییر زاویه نصب گردیده است. قسمتهای اصلی سامانه شامل آنتن، پویشگر فوستر، بخش الکترونیکی و ژنراتور ونکل 390 کیلوگرمی میگردد که بر روی کشندهای 590 کیلوگرمی نصب میگردد. با وجود کشنده و آنتن باز ارتفاع سازه 2.29 متر است که این مقدار با خواباندن آنتن به 1.07 متر کاهش مییابد. رادار به تنهایی خروجی معادل 100 کیلووات تولید میکند و دارای تکرار پالسی معادل 4000 پالس بر ثانیه است. رادار از طریق یک کابل به یک کنسول متصل می گردد که در آن نقطه شروع حرکت پرتابه مشخص میگردد. سامبلین قادر است محل شلیک گلوله را با دقتی معادل 50 متر محاسبه کند. سامانه قادر است گلولههای 81 میلیمتری را از فاصلهی 10 کیلومتری و گلولههای بزرگتر را از فاصلهی 20 کیلومتری رهگیری نماید. از جمله کاربردهای دیگر سامانه میتوان به نظارت ساحلی، رهگیری بالگرد و هواپیماهای کوچک اشاره کرد. از موارد استفاده این رادار میتوان به جنگ فالکلند1982، جنگ خلیج 1991 و نبرد در بالکان اشاره کرد. البته ناگفته نماند شرکت Thorn-EMI بعدها اقدام به طراحی امکا3 کرد که سامانهای بود با قدرت رهگیری توپها و لانچرهای موشک اما این پروژه ناموفق ماند. کشورهای دانمارک، فنلاند، مصر، عراق، زلاندنو، نیجریه، عمان، نروژ، عربستان سعودی، سنگاپور، سوییس و آفریقای جنوبی اشاره کرد. رادارهای عراقی توسط فرانسه تهیه شدند. (آها حالا فهمیدم چرا کتاب گفته بود فرانسوی!) در ضمن کشور هند از طریق شرکت Bharat و تحت لیسانس انگلستان اقدام به تولید این سامانه نموده است. کمان سبز تهیه کننده: اینجانب! هرگونه کپیبرداری بدون کسب اجازه از مترجم شرعا حرام میباشد! منبع: http://en.wikipedia....mbeline_(radar)[/size][/center]
-
4 پسندیده شدهرزمایش شیر افریقایی2020 ارتش امریکا قصد دارد با همکاری همپیمانان اروپایی و افریقایی خود شامل مراکش، سنگال، اسپانیا، تونس، هلند، ایتالیا و انگلستان یک رزمایش چند جانبه( اجرای اتش ترکیبی سلاح ها، عملیات یکپارچه هوا به زمین، عملیات هوابرد، عملیات ش.م.ر، امادگی های پزشکی، عملیات های ویژه و جنگ اطلاعاتی) در قاره افریقا برگزار کند. این رزمایش بزرگترین تمرین نظامی ارتش آمریكا در قاره آفریقا است. امریکا هدف این رزمایش بزرگ را تقویت ظرفیت نظامی دربین همپیمانان خود جهت مبارزه با سازمان های تروریستی، حفظ امنیت و صلح و مبارزه با تهدیدات فراملی اعلام کرده است. این رزمایش در 4 فرودین اغاز و تا 15 فرودین سال 1399 ادامه خواهد داشت.
-
3 پسندیده شدهسلام مطلبی که خدمت دوستان عرض شد ناظر به اتفاقات این چند روز نبود و به مساله از بعد وسیع تری پرداخته شده بود . اما درباره این چند روز هم هنوز ماجرا به اتمام نرسیده و باید تا پایان ماجرا صبر کرد . با این حال یک مساله درباره تببین استراتژی های یک نبرد این است که تمام حالات از قبل پیش بینی شده و برای آنها راه حل ها و پاسخ های مناسب تهیه می شود . در این مساله خاص هم به احتمال خیلی زیاد تمام واکنش های ترکیه از قبل پیش بینی شده است هر چند که درصد احتمال های وقوع آنها کم در نظر گرفته شده باشند . به نظرم همیشه اقدامات تاکتیکی را باید در یک طرح بزرگتر دید و نباید توقع داشته باشیم که جواب عملیات ها و تاکتیک های اتخاذ شده دقیقا به همان شکل داده شوند ، بلکه مهم رسیدن به اهداف خودی و جلوگیری از رسیدن دشمن به اهدافش ، از همه چیز مهمتر است . با این حال باید صبر کرد تا ببینیم عاقبت این نبرد ها چه خواهد شد .
-
3 پسندیده شدهاز نظر شما ، در سال 2020 بله، ولی برای لوفت وافه در دهه 40 قطعا" کار پیچیده ای بود سوخت رسانی در هوا ، آن هم در شرایط اقلیمی اقیانوس آتلانتیک که حتی ناوگان زیردریایی آلمان ، روی آب هم به سختی آن کار را انجام میداد ، حالا این کار را بمب افکن ها باید در ارتفاع ، در تاریکی شب یا شرایط اقلیمی سخت در روز انجام می دادند . حتی امروز هم سوخت رسانی در شرایط مشخصی صورت می گیرد . اصولا شکاری با بردی که بتواند از آتلانتیک عبور کند ، وجود نداشت ، ضمن اینکه همون سوخت رسان های اضافی هم نیازمند جنگنده های اسکورت بودند و همینطور تصاعدی تعداد هواگردها زیاد میشد . محض اطلاع ، هواپیمایی نیروی زمینی ارتش آمریکا ( قبل از تبدیل شدن به نیروی هوایی ) جنگنده های P-61 بلک ویدو را بعنوان جنگنده شبانه مجهز به رادار در اختیار داشت .این جنگنده شبانه سال 1944 وارد خدمت شد ، یعنی به تقریب همان سالی که ایده تولید بمب افکن دورپرواز لوفت وافه در جریان بود به قول دوست عزیزی در همین انجمن ، تاریخ را از ابتدا به انتها مطالعه بفرمایید و نه برعکس . اینکه ساختار نظامی آلمان یک جاهایی بشدت محافظه کار و در جاهایی بشدت پیشرو و آوانگارد بود ، شکی نیست ، مشکل اینجاست که قابلیتهای صنعتی ایالات متحده را دست کم گرفته بودند ...
-
3 پسندیده شدهبسم ا.. ضد عفونی معابر گرگان توسط واحدهای ش. م . ر نیروی زمینی سپاه
-
3 پسندیده شدهآلترناتیو تُرک برای آمرام آمریکایی برنامه ارتش ترکیه برای جایگزینی موشک هوا به هوای Gokdogan به منظور جایگزینی موشک AIM-120C آنکارا : نیروی هوایی ارتش ترکیه در ماه های اخیر آزمایش دو موشک هوابه هوای بومی فراتر از میدان دید Gokdogan و موشک هوابه هوای در محدوده بصری Bozdogan را در دستور کار خود قرار داده است . اگر چه هردوی این موشکها هنوز در مراحل آزمایشی خود قرار دارد و از پرتابگرهای مستقر در زمین بر علیه پرنده های هدف بدون سرنشین مورد استفاده قرار گرفته اند ، اما به نظر می رسد که نیروی هوایی ترکیه قصد دارد تا مهمات هوا به هوایی بومی خود ( به ترتیب) را جایگزین موشکهای برد بلند AIM-120C و AIM-9 مورد استفاده در جنگنده های اف-16 خود ، نماید . این در حالی است که برنامه های مشابه و برجسته ای برای تطبیق موشکهای برد کوتاه در محدوده بصری ، بر روی جتهای آمریکایی ( نظیرموشکهای هوابه هوای بریتانیایی AIM-132 و پایتون -4 عبری ) وجود دارد . در همین ارتباط ، هنوز اطلاعات دقیقی در خصوص تاریخ آزمایش ، برد واقعی موشک و زمان ورود بخدمت آن منتشر نشده ، اما برخی ناظران براین باورند که برد موشک نخست ، چیزی میان 105-75 کیلومتر خواهد بود ، گرچه با درنظر گرفتن این احتمال که فناوری های جدیدی در موشک تُرک کاربرد پیدا خواهد کرد ، باعث میشود که این تحلیل مبنی بر برد بهینه افزون تر موشک بومی ارتش ترکیه ، نسبت به نمونه آمریکایی ، قوت بیشتری بگیرد . AIM-120 آمرام به مانند AIM-120 ، مهمات Gokdogan به سامانه های جستجوگر کاملا فعال مجهز میشود که توانایی رزمی فالکون های تُرک بصورت "شلیک کن/ فراموش کن " را بصورت کاملا جدی افزایش خواهد داد . در حالی که اکنون ، تنها جتهای F-16C نیروی هوایی این کشور میتواند این ارتقاء را بخود ببینید ، جنگنده TF-X بومی این کشور نیز احتمالا"به این مهمات مسلح خواهد شد . حتی برخی ناظران براین باورند که درصورت خرید جتهای روسی (سوخو35/ میگ-35) توسط ترکیه ( به مانند تجربه نیروی هوایی هند در ادغام مهمات غربی با هواگردهای شرقی ) ، این کشور نیز محصولات بومی خود را در اولویت بکارگیری توسط این جنگنده ها ، قرار خواهد داد . علاوه براین ، عملیاتی شدن این دو موشک ، پتانسیل صادراتی افزون تری را برای کاربران جت اف-16 ( پاکستان ، اردن ، عراق ، ونزوئلا ، مصر ) که در حال حاضر به AIM-120 دسترسی ندارند را به همراه خواهد داشت . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- منبع 2- همچنان در حال فرصت سوزی در حوزه تقویت قدرت هوایی هستیم . 3- به هدف گذاری در حوزه سرمایه گذاری برای تولید سلاح دقت کنید : علاوه براین ، عملیاتی شده این دو موشک ، پتانسیل صادراتی افزون تری را برای کاربران جت اف-16 ( پاکستان ، اردن ، عراق ، ونزوئلا ، مصر ) که در حال حاضر به AIM-120 دسترسی ندارند را به همراه خواهد داشت .
-
3 پسندیده شدهدر قسمت قبل دیدیم که با حیله سائو سائو و شون یو، فرآیند پایان اتحاد بین لیو بی و لو بو آغاز گردید. با فرستاده شدن لیو بی به جنگ یوآن شو، ژانگ فی عهده دار محافظت از شهر شد. ژانگ فی، علی رغم این که قول داده بود که در هنگام اردوکشی برادرانش برای نبرد با یوآن شو و محافظت از شهر، به مستی روی نیاورد. اما در مهمانی کنترل خود را از دست داد و پس از مستی، پدرخوانده لو بو را مورد ضرب و شتم قرار داد. و حالا ادامه ماجرا ...! -------------------------------------------------------------------------------- قسمت پانزدهم – نخستین تقابل لیو بی و لو بو هنگامی که لو بو نامه سائو بائو را دریافت نمود، به سرعت چن گونگ را فراخواند تا درمورد این نامه به وی مشاوره بدهد. چن گونگ وقتی نامه را خواند، بسیار خوشحال شد. به لو بو گفت این همان فرصتی بود که از ابتدا در پی آن بودیم. دیگر فرصتی بهتر از این نصیب ما نخواهد شد. لیو بی و ارتش از ایالت بسیار دور بوده و امکان بازگشت سریع را ندارند. ژانگ فی تنهاست و مست و توان نظامی وی در حداقل ممکن قرار دارد. دروازه های شهر نیز در برابر ما گشوده خواهد شد و نیازی به اتلاف نیرو برای تهاجم نداریم. از روز اول هم ما به این طمع به شیائو پی آمدیم که روزی ایالت شو را تسخیر نماییم. هم اکنون فرصت محقق ساختن این خواسته، فراهم شده است. لو بو هم توصیه وی را پذیرفت و دستور آماده شدن سپاه را داد. حال ایالت شو لقمه آماده ای است برای ببر تیزدندان تا آن را ببلعد. اما زمان اندک بود و نمی شد زمان زیادی را مهیای فراهم سازی تدارکات سپاه خرج نمود. پس ترجیح داد که حمله غافلگیرانه و البته پر ریسکی را ترتیب دهد. حمله ای که درصورت مقاومت شهر، قطعاً به شکست می انجامید و سرانجام بدی در انتظار لو بو می بود. اما لو بو این ریسک را پذیرفت. لو بو در رأس سپاه سواره ای پنج هزار نفره حرکت نمود و به چن گونگ و گائو شون (Gao Shun) که از فرماندهان ارشد ارتش لو بود دستور داد تا ارتش پیاده را رهبری نموده و به شو بیاورند. شیائو پی چندان دور نبود. پس خیلی زود نگهبانان دروازه های شهر، لو بو را در مقابل خود دیدند. هنگامی که لو بو رسید، گفت : «پیک مخفی لیو بی رسیده است!». این رمزی بود که سائو بائو به لو بو گفته بود. همانطور که وعده داده شده بود، با گفتن این رمز، دروازه های شهر توسط مردان سائو بائو بر روی لو بو و سپاهش گشوده شد و حمله آغاز شد. در این هنگام، ژانگ فی در خوابی عمیق به سر می برد. معمولاً وقتی وی، بخصوص پس از مستی، به خواب می رفت، هیچ کس جرأت بیدار کردن وی را نداشت. پس همگان دو دل بودند که چه کسی قرار است این خبر شوم را به وی بدهد. بالاخره یک نفر شجاعت این کار را پیدا نمود و با ترس و لرز ژانگ فی را بیدار کرد و خبر حمله لو بو را داد. ژانگ فی خشمگین از جا جهید و به سمت زره و سلاح خود رفت. اما مستی امانش نداد و نقش بر زمین شد. وی نمی توانست به درستی روی پای خود بایستد. بالاخره با هر ترتیبی که بود و با عصا نمودن نیزه ماری و کمک اطرافیان، خود را به اسبش رساند. اما هنوز به دروازه خروجی نرسیده بود که با سربازان لو بو مواجه شد. با شجاعتی بی نظیر به دل سپاه دشمن زد تا راه خود را باز کند. اگر چه که مستی به وی اجازه مبارزه درستی را نمی داد، اما همه می دانستند که مواجهه با ژانگ فی برابر است با مرگ آنی. لو بو هم که از قدرت ژانگ فی آگاهی داشت، ترجیح داد اجازه دهد وی فرار کند. تعداد اندکی از محافظان و سربازان نیز وی را همراهی می کردند. ژانگ فی راه خود را باز نمود و از شهر خارج شد؛ اگرچه نتوانست خانواده لیو بی را نیز با خود ببرد. اما سائو بائو که از طرفی از ژانگ فی کینه به دل گرفته بود و از سوی دیگر می دید که تنها چند ده نفر همراه ژانگ فی هستند و او نیز مست است و تعادل درستی ندارد، تصمیم گرفت که انتقام خود را بگیرد. پس به تعقیب وی پرداخت تا کارش را یکسره سازد. اما ژانگ فی با دیدن خائن، گویی جان دوباره گرفت. نعره ای هراسناک کشید و به جای فرار، به سمت سپاه سائو بائو حمله نمود. این حرکت دلیرانه موجب هراس سپاه شد و هر یک به سمتی گریختند. هیچ کس دوست نداشت با خشم ژانگ فی مواجه شود. سائو بائو هم که این صحنه را دید، تلاش نمود فرار نماید. اما دیر شده بود و ژانگ فی به او بسیار نزدیک شده بود. اسب ژانگ فی سریع تر از سائو بائو به دنبال وی می آمد و فرار سائو بائو خیلی به درازا نکشید. ژانگ فی چندین ضربه از پشت به وی زد و اسب سائو بائو، پیکر بی جان وی را به سمت شهر بازگرداند. اما قبل رسیدن به دروازه ها، به درون خندق ها افتاد و در آب ناپدید شد. اگرچه خائن از بین رفته بود، اما خشم ژانگ فی فروکش نکرده بود. وی به یاد قولی می افتاد که به لیو بی داده بود و چه ادعاها که برای حفظ آن قول پیش ژنرال ها و مشاوران نکرده بود. اما به همین سادگی، تمام داشته هایشان را بر باد داده بود. پس با سری افکنده، به اردوگاه لیو بی رفت. داستان را تعریف نمود و به شدت گریست. لیو بی که دیگر کاری نمی توانست انجام دهد، به آرام نمودن برادرش پرداخت و تلاش کرد با سخنان دلگرم کننده، از غم وی بکاهد. اما تأثیری نداشت. گوان یو پرسید : «چه بر سر خواهران ما (خانواده لیو بی) آمد؟». لیو بی گفت : «آن ها هم به سرنوشت شهر دچار شده اند.». سکوتی تلخ فضا را در بر گرفت. اما سرانجام گوان یو با عصبانیت، ژانگ فی را خطاب سخنان خود قرار داد و گفت : «مگر تو قول نداده بودی که از شهر محافظت کنی و لب به شراب نزنی؟ چرا قولت را عمل نکردی؟ این کار تو باعث شد هم شهر از دست برود و هم زنان برادرمان. حال چطور می خواهی با خودت کنار بیایی؟». ژانگ فی با شنیدن این سخنان، تحمل خود را از دست داد. شمشیر از نیام برکشید تا جان خود را بگیرد. اما لیو بی به سرعت دست ژانگ فی را گرفته شمشیر را به کناری پرتاب نمود. او گفت : «برادران مانند دست ها و پاها هستند و زنان و فرزندان به مانند لباس. اگر لباسی آسیب ببیند می توان آن را ترمیم نمود. اما اگر دست و پایی قطع شود چطور می توان آن را به بدن وصل نمود؟ ما با هم در باغ هلو سوگند یاد کردیم که در یک روز بمیریم ]برای هم بمیریم.[. این درست است که شهر و زنان و فرزندانم را از دست داده ام. اما کاری است که شده است و زمان را نمی توان به عقب بازگرداند. من دیگر طاقت از دست دادن تو را ندارم. به علاوه، من مطمئنم لو بو به خانواده من آسیبی نخواهد رساند.». لیو بی درست می گفت. چرا که از همان زمانی که شهر به تسخیر لو بو درآمد، وی دستور داد سربازانی از خانواده لیو بی به شدت محفاظت نموده و اجازه ندهند احدی به آن ها تعدی نماید و یا کم و کسری داشته باشند. البته وی این کار را از روی جوانمردی انجام داد. اما خیلی زود، نتیجه این سیاست خود را دید. اما خبر موفقیت لو بو در تسخیر شهر، خیلی زود به یوآن شو رسید. وی که از شنیدن این خبر خوشحال شده بود، تصمیم گرفت با حیله ای زیرکانه، شر لیو بی را از سر خود باز کند. پس پیکی را نزد لو بو فرستاد و به او گفت درصورتی که در حمله به لیو بی، ما را یاری نموده و او را از میان بردارد، هدایایی گرانبها از آذوقه، اسب، طلا و نقره و پارچه های ابریشمی دریافت خواهد نمود. لو بو در دام افتاد و عمده سپاهش را به گائو شون سپرد تا از پشت به اردوگاه لیو بی حمله نمایند. با نزدیک شدن سپاه لو بو، لیو بی به سرعت سپاه خود را از شو یی به گوانگ لینگ (Guangling) منتقل نمود و در نتیجه به سلامت از این مهلکه گریخت. اما هنگامی که گائو شون برای دریافت هدایای وعده داده شده، نزد جی لینگ رفت، وی چند روزی به بهانه اینکه سرورش رفته است، او را معطل نگاه داشت. اما پس از چند روز به وی اعلام نمود که یوآن شو گفته است : «اگرچه گائو شون به لیو بی حمله نموده، اما هنوز او از بین نرفته است و در نتیجه هیچ پاداشی به وی تعلق نمی گیرد.». گائو شون سرافکنده نزد لو بو بازگشت و ماجرا را بازگو نمود. لو بو از خشم از جا جهید و دستور داد سپاهیان آماده شوند تا خود به یوآن شو حمله نماید. اما چن گونگ وی را از این کار باز داشت. او گفت که یوآن شو هم تدارکات بیشتر و هم سپاه پرتعداد و قوی تری از تو دارد و امکان موفقیت تو در این نبرد وجود ندارد. به جای این کار، از لیو بی درخواست کن که به شهر برگشته و شیائو پی را در اختیار او بگذار. از وجود وی استفاده کن تا بعداً وی را به نبرد با یوآن شو و یوآن شائو بفرستی. لو بو هم با این پیشنهاد موافقت کرده و نامه ای به لیو بی نوشت. نامه هنگامی به لیو بی رسید که در نبردهای تعقیب و گریزی با سپاه یوآن شو، نیمی از سپاه خود را از دست داده بود. اگرچه برادرانش به شدت از این پیشنهاد خشمگین شدند و آن را بی احترامی نسبت به برادرشان تلقی نمودند، اما لیو بی از این پیشنهاد استقبال نمود. چون نیک می دانست که در حال حاضر، بهتر از این گزینه نصیب وی نخواهد شد. پس به نزد لو بو رفت. هنگامی که به ایالت ژو رسید، لو بو می ترسید که لیو بی به نیت واقعی وی پی برده باشد. اما تلاش نمود که خود را خونسرد نشان داده و عادی رفتار کند. پس به استقبال لیو بی رفته و او را در آغوش کشید. به وی گفت که حمله وی نه از سر طمع برای گرفتن شهر، که به این دلیل بود که ژانگ فی کنترل خود را از دست داده بود و بیم آن می رفت که آشوب، شهر و سپاهیان را در بر بگیرد. به همین دلیل هم تصمیم گرفت که با این کار، نظم را به شهر بازگرداند و حالا که لیو بی، خود به سلامت برگشته است، می تواند کنترل شهر را به دست وی بسپارد. لیو بی نیز زیرکانه پاسخ داد که وی از همان ابتدا نیز به دنبال دادن اختیار شهر به دستان با کفایت او بود و حال که این انتقال قدرت انجام گرفته است، خیال وی نیز راحت شده است. لو بو از این پاسخ، بسیار خرسند شد. پس دستور داد بانو گان (Lady Gan) و بانو می (Lady Mi)، همسران لیو بی را نزد وی آورند. وقتی آن دو، همسر خود را صحیح و سالم یافتند، بسیار خوشحال شدند. آن ها از مهمان نوازی و حمایت لو بو تعریف ها نموده و گفتند که چطور از ایشان مراقبت و پذیرایی شده است. لیو بی نیز به برادرانش یادآور شد که همانطور که گفته بود، وی می دانست که لو بو از ایشان مراقبت خواهد نمود و آسیبی نخواهند دید. اما ژانگ فی، به هیچ وجه حاضر به مواجهه با لو بو نبود و حتی به جای سپاسگزاری قبل از خروج، ترجیح داد زودتر خانواده لیو بی را به سمت شهر شیائو پی اسکورت نماید. لیو بی و گوان یو نیز پس از تشکر از لو بو، به سمت شیائو پی حرکت نمودند. به دستور لو بو، هدایا و آذوقه و مایحتاج ایشان نیز برایشان ارسال گردید. پس بار دیگر، آرامش بین دو جگ سالار برقرار شد. اما در هر صورت حیله سائو سائو گرفته بود و اتحاد اولیه از بین رفته بود. --------------------------------------------------------------------------------- در قسمت بعد، ضلع سوم سه پادشاهی، سون سه (Sun Ce - bofu) وارد داستان خواهد شد و داستان وسعت بیشتری پیدا خواهد نمود. =================================================================== پ.ن 1 : این قسمت قدری کوتاه تر نوشته شد. به این دلیل که ترجیح دادم داستان سون سه در قسمتی مجزا تقدیم حضور دوستان گردد. پس اگر این قسمت نتوانست انتظار دوستان را برآورده سازد و داستان قدری بی کشش دنبال شد، از حضور تمامی دوستان صمیمانه عذرخواهی می نمایم. پ.ن 2 : مثل همیشه، از نظرات سازنده و ارزشمند تمامی دوستان استقبال می کنم. پس لطفاً به منظور بهبود تاپیک، حقیر را از نظرات خود بهره مند نمایید.
-
2 پسندیده شدهبسم ا... اگر حوزه روابط بین الملل را یک پازل در نظر بگیریم ، کشورها و واحدهای سیاسی همسو ، به شکل مستمر درتلاشند تا با اجرای مانورهای سیاسی ، نظامی ، اطلاعاتی و.... مواضع خودشون را در یک رویداد خاص ، تقویت کنند ، نگاهی به سیر عملکرد ترکها در منطقه ، ( غیر از شوآف کشتی مرمره و...) کامل در این زمینه قابل بررسی هست . ضمن اینکه اعتقاد نداریم که همه سرنخ ها به تل آویو وصل هست ، بلکه تل آویو بعنوان " سر مار " به صورتی دارد رشته های خودش را درمنطقه می بافد که درنهایت منافع بلند مدت آنها تامین شود ، این وسط ترکها ، یک ابزارند برای تسهیل این امر و در زمان خودش ، وقتی زمان استفاده از این ابزار تمام شد ، به راحتی از بازی کنار گذاشته میشوند . پی نوشت : رفتار و عملکرد رییس جمهوری فعلی ترکیه و مقایسه آن با عراق دهه هشتاد و عطش استفاده از نیروی های مسلح خودش گویای همه چیز هست . یک زمانی رویای قادسیه دوم ، الان هم رویای امپراتوری عثمانی ، جالب نیست ؟!!
-
2 پسندیده شدهنیروهای محور مقاومت و ارتش سوریه موفق شدن شهر سراقب را دوباره بازپس بگیرند
-
2 پسندیده شدهبسم ا... با توجه به اینکه یکهفته پس از شیوع کرونا در ایران ، کسی به فکر نیفتاد که حداقل سامانه های دفاع در برابر چنین مواردی را برای ملت تشریح کند ، براساس هند بوک کمیسیون امور داخلی اتحادیه اروپا مختصرا این موارد در اختیار دوستان قرارمی گیرد : راست به چپ : لباس محافظتی مارک -3 (type 4B, 5B, 6 ) // لباس محافظتی مارک -3 (type 3B, 4, 5, 6) // لباس محافظتی مارک -3 (type 1a -ET) مجهز به تهویه هوا راست به چپ : لباس محافظتی مارک -3 (type 3B, 4, 5, 6) // مجموعه لباس محافظتی و ماسک FOO-1 راست به چپ : لباس محافظتی یکپارچه تایپ -یک /// مجموعه ماسک و دمنده ، تصفیه کننده هوا // مجموعه هود و ماسک گاز مجموعه پوشش محافظتی یک تکّه با ماسک محافظتی راست به چپ : فیلتر ترکیبی A2B2E2K2HgP3 /// فیلتر A2 تایپA ، درجه دو /// فیلتر A2 تایپB ، درجه دو راست به چپ : فیلتر A1B1E1K1 درجه یک /// فیلتر K1 درجه یک راست به چپ : ماسک محافظتی MP-6 ( ارتش لهستان ) // ماسک محافظتی MP-5 ( ارتش لهستان ) // نیمه ماسک مجهز به فیلترهای ABEKP مجموعه ماسک و دمنده / تصفیه کننده هوا مجموعه رفع آلودگی IRS-2C پی نوشت : ادغام تمامی تاپیک های موازی با محوریت آفند و پدافند شیمیایی / میکروبی .... دهم اسفند سال یکهزار و سیصد و نود و هشت خورشیدی صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
2 پسندیده شدهخوب دوباره اینجا هم شاهد قضیه بمب های هدایت ماهواره ای بومی و خرید انبوه همان نوع از آمریکا هستیم http://www.military.ir/forums/topic/26094-پیگیری-تحولات-صنایع-نظامی-ترکیه-و-اذربایجان/?p=482384 حالا بمب را می شود گفت نیاز فوری و به تعداد زیاد موجب خرید شده اما تورت های مولتی سنسور.... http://www.aparat.com/v/B8CI0 http://www.aparat.com/v/9SNoQ دو ویدئوی بالا را به دقت نگاه کنید ، نکته جالب با اینهمه توانایی ذکر شده در ساخت جدیدترین نسل سنسورهای حرارتی و پادهای تارگتینگ و تورت های مولتی سنسور ، در پهپاد بومی بایراکتار از مولتی سنسور های ساخت شرکت آمریکایی l-3 wescam استفاده میشود "نرم افزار و سخت افزار جایگاه مهمات مال یه شرکت امریکایی هست"....
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام بالها را بزرگتر در نظر بگیر . پهپاد حامل را با قابلیت بازگشت به آشیانه و امکان بازیابی فرض کن. در مکانی در دماغه و لبه حمله جایی برای سنسور مد نظر قرار بده . این مقاله را هم بخون و تصاویرش را در نظر داشته باش : https://www.thedrive.com/the-war-zone/32401/general-atomics-wants-to-give-aerial-tankers-their-own-missile-laden-loyal-wingmen-drones
-
1 پسندیده شدهارتش ترکیه روز گذشته کلیپی از انهدام یک سامانه Pantsir در سوریه منتشر کرد فارغ از اینکه چگونه پهپاد بالای سر این سامانه پدافندی ازادانه پرواز و ان را هدف قرار میدهد و ضعف های غیر قابل کتمان پدافند ارتش سوریه،اینطور ب نظر میرسد این کلیپ مربوط به سوریه نیست ارتش سوریه دو مدل Pantsir S1E در اختیار دارد که هردوی انها از KAMAZ 6560 روسیه استفاده میکنند در تصویر زیر شما میتوانید پلتفرم استفاده شده روی شاسی کاماز را مشاهده کنید همانطور ک مشخص شده هیچ گپی (فاصله) بین کابین و ماژول این سامانه دیده نمیشود در حالی که در کلیپ مورد نظر به وضوح این گپ در شاسی پانتسیر وجود دارد آیا ممکن است پانتسیر از پلتفرم دیگری روی کاماز استفاده کند؟ در سوریه خیر اما Pantsir از یک شاسی دیگر با نام MAN SX-45 متعلق به المان استفاده میکند ک در اختیار ارتش امارات متحده عربی است همانطور ک مشاهده میکنید تصاویر روی کلیپ و شاسی مورد استفاده امارات کاملا تطابق دارند ارتش امارات این مدل از پانتسیر را در یمن و لیبی مستقر کرده است با توجه ب حضور مستقیم ترکیه و استفاده متعدد از پهپاد های رزمی در لیبی ب نظر میرسد این کلیپ مربوط ب آن کشور است و نه سوریه https://charly015.blogspot.com/2020/02/que-tendra-el-pantsir-cuando-lo-bendicen.html
-
1 پسندیده شدهدوست عزیز ایران کشور ما هست و همه دوستش داریم و روش تعصب داریم اما اگه بخوایم واقع بین باشیم غربی ها نگرانیشون بجاست اونا فقط از برنامه اتمی ایران نمی ترسن بلکه میدونن در صورتی که ایران دارای بمب اتمی بشه کشورهای اطراف هم وارد این بازی میشن و کشورهایی مثل ترکیه و عراق و عربستان و مصر و غیره هم خواهان داشتن بمب اتمی میشن که این اتفاق به ضرر همه دنیا و حتی خود ما هم هست و همینطوری که میدونین رهبر در سخنرانی هاش پیام مهمی به غربی ها داشت و گفت که داشتن سلاح اتمی از نظر ایشون حرامه
-
1 پسندیده شدهبسم ا... در خصوص سامانه های خاص ( غیر از جهت یابهای رادیویی مثل اشعه لورنز یا اشعه GEE) که روی جنگنده های دوباله نصب شده باشد چیزی رصد نشد ولی در بمب افکن های سبک آلمانی ، بمب افکن دورنیر DO-17Z به یک سامانه مادون قرمز مجهز بود
-
1 پسندیده شدهنکته اینجاست افکار عمومی - خصوصا ما - فکر میکنند جهان غرب جهانی ذاتی توام با راستگویی و صداقت و رفتار همراه با ملایمت! هست. فراموش کردند و میکنند اگر تک تک کشورهای به ظاهر متمدن غربی در موقعیتی گرفتار بشند که موجودیتشون به خطر بیفته ولو بسیار بسیار جزئی به نحوی از انحای حتی غیرمستقیم ( حالا بماند که با تهدیدات مستقیم به خطر بندازنش ) چنان سیمایی از خودشون نشون میدند که قبل از اینکه فرصت باور کردنش را پیدا کنیم افسانه خواهیم خوندشون لابد! کشورهایی که بدون هیچ خطر و تهدید آیندگانی حتی, در عین حال اون خوی و روی وحشی خودشون را در جنگهای به اصطلاح پیشگیرانه به خاورمیانه نگون بخت و مردمانش چنان چشاندند که همه بفهمند حتی تحمل نمیکنند حس خطر را چه برسه خود خطر را. ولی این خوی و روی وحشی را با امپراطوری رسانه ای غالب ما مردمان باقی جهان کردند که گویی حقمون هست و لایقش هستیم. نکته اینجاست همین خوی و روی وحشی کافی است تا خطر موجودیتی را درون سرزمینی حسش کنند، همونجا به درجاتی به مراتب سخت تر پیادش میکنند، ولی حالا چون شرایط مطلوب را با همین جنگهای بیرون از خانه برای خانه تدارک دیدند خطری وجود نداره و روی نایسی و مهربانیشون نصیب مردمان خودشون هست و روی وحشیشون نصیب ما. چون اگر ما قربانی وحشی گریشون نباشیم ممکنه مردمان خودشون بشند پس بهتره ما قربانی باشیم. غرض اینکه کره جنوبی هم در کتگوری نایسهای غربی! یک تهدید مبهم و البته کمرنگ کره شمالی گاهی اون روهای خودش را باعث میشه نشون بده در دروغگویی و فریب و خلاف گویی و ... مثل ژاپنی که خواهیم دید فی المثل در یک جنگ احتمالی باز کلاسهای اخلاق خودش را برگزار میکنه در باب جنایات جنگی و یا کشورهای غربی ای که اتفاقا سابقه تاریخی نشون میده فقط مزخرف میبفاند در شرایط صلح.
-
1 پسندیده شدهخوب در چین قدیم (و ایضاً امروز) چیزی که زیاد وجود داشت، آدمیزاد بود! البته درخصوص آمار و ارقام نبردهای قدیم در تاریخ امروز حرف و حدیث های متعددی هست. ولی نکته این هست که با حتی تعدیلات آماری تاریخ جدید، آمار نبردهای چینی ها عجیب و غریب بود از لحاظ بکار بردن نیرو و تجهیزات. من هم به متون تاریخی وفادار مونده ام. اما درخصوص سوال شما، سپاهی که فقط خود سائو سائو در این نبرد هدایت می کرد، به گفته خودش 200 هزار نفره بود. درخصوص «همه اش جنگیدن» هم باید عرض شود که خوب طبیعتاً سربازها با نبرد، درآمدزایی می کردند. در آن زمان هم تجارت به سان امروز که نبود. نظام ارباب و رعیتی بود و رعایا بر روی زمین ارباب ها کار می کردند یا برایشان جنگ می کردند و از این طریق ارتزاق می کردند. خیلی با مفاهیم امروزی پول و درآمد، نباید قیاس کرد شرایط آن عصر را. من باب قیاس، این عصر تقریباً معاصر با اواخر عمر دوره اشکانی در ایران است. طبیعتاً در گذشته، امپراطورها در اکثر کشورها، مقدس و فرزند خدایان نامیده می شدند و طبیعتاً عوام نظر مساعدی روی ایشان داشتند و خواص هم که خود این داستان ها را سر هم می کردند، طبیعتاً اهمیتی بدان نمی دادند. در متون تاریخی گذشته، به وفور دو واژه «خون سلطنتی» و «فرزند آسمان» در درخصوص پادشاهان و امپراطورها در کشورهای مختلف دیده می شود. اما در این ماجرا، علت اصلی این بوده که کشته شدن امپراطور بدون داشتن وارثی معین، به هرج و مرج بیشتر منجر می شد. چون هرکس ادعای امپراطوری می کرد. به همین دلیل مادامی که مدعی امپراطوری چندانی وجود نداشت، معمولاً با شخص امپراطور کاری نداشتند و بیشتر آلت دست مقامات می شد. بطور مثال همین امپراطور شیان (لیو شیه - Liu Xie)، در شرایطی در کودکی به امپراطوری رسید که قبل از آن لیو شیان (برادر وی که پنج سال از او بزرگتر بود)، چند ماهی امپراطوری را تجربه کرده بود و پس از به قدرت رسیدن دونگ ژو، توسط وی مسموم شده و به قتل می رسد و به جای وی، برادرش بر تخت سلطنت می نشیند. در نقطه مقابل می بینید که هنگامی که سائو پی، امپراطور شیان را مجبور به واگذاری حکومت نموده و در ادامه، خود اعلام امپراطوری می کند، از آن طرف لیو بی و چند سال بعد سون چوان (Sun Quan) هم اعلام امپراطوری می کنند و رسماً کشور تبدیل به سه «امپراطوری» می شود! همان عصر «سه پادشاهی» معروف! پس در نظر گرفتن اهمیت امپراطور برای حفظ وحدت حاکمیت در چین بسیار مهم بوده است. بویژه وقتی در نظر بگیریم اولین امپراطوری که چین را متحد نمود، چین شی خوان (Qin Shi Huang)، امپراطور مخوف و بنیانگزار سلسله چین (Qin Dynasty) بود که پس از هفتصد سال آشوب و جنگ بین ایالت های مختلف چین چند پارچه (در دو عصر «بهار و پاییز» - Spring and Autumn و «دولت های جنگ طلب» - Warring States)، این کشور را متحد نمود و با مرگ وی، دوباره آشوب و چند دستگی در کشور حکمفرما بود تا زمان پیروزی لیو بانگ بر شیان یو (Xiang Yu) و برپایی سلسله هان که 400 سالی دوام داشت (منهای دوره ای کوتاه در میانه آن). بعد از هان هم که تا 100 سال دوباره همین آشوب را شاهد بودیم تا اینکه جین، کشور را متحد نمود. باز هم دوباره چند تکه ای بودن را در اعصار مختلف تجربه نمودند تا قرن ها بعد. پس اساساً چین به خودی خود مستعد تجزیه شدن و آشوب بود. پس طبیعی بود حاکمان عاقل ترجیح می دادند که حداقل اهرم های نگاه داشتن وحدت، در جامعه حفظ شوند. ولی در زمان نیاز، ابای چندانی از امپراطور کشی نداشتند. کما اینکه آشوب بوجود آمده در عصر شیان یو و لیو بانگ هم با کشته شدن پادشاه هوای (king Huai - پادشاه چو) به دستور شیان یو آغاز شد و لیو بانگ از فرصت استفاده کرد و به خونخواهی هوای درآمد و کشور را علیه شیان یو متحد کرده و او را در نبرد گایشیا شکست داد. در آخر، بد نیست این گیف را بار دیگر تماشا کنیم تا ببینیم چین در اعصار مختلف چه مساحت و حاکمیت هایی را تجربه نموده است :
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از عادل عزیز ، بخاطر تاپیک بسیار خوبی که ایجاد کرده است. در بخشی از یکی از پست های این تاپیک به سازمانی به نام کوک برخورد کردیم که ظاهرا اخبار خود را به دفتر ویژه اطلاعات نخست وزیری ارسال میکرده است. اما کوک چه بود ؟ و چه وظایفی را دنبال می کرد ؟ * * * در زمینه واژه « کوک » گفته شده که این واژه ترکیبی از سه کلمه کجور ، کلارستان و نور است که هر سه از شهرهای استان مازندران هستند. گفته شده است که سازمان کوک از ابتکارات رکن 2 ارتش بود و هویت مخفی داشت که هدف آن مقابله با گسترش کمونیسم و حزب توده در شهرهای شمالی کشور بود. اما به تدریج حیطه فعالیت آن گسترش یافت و مراقبت و کنترل طرفداران مصدق و جبهه ملی را نیز برعهده گرفت. سازمان کوک تشکیلاتی بود که اساساً از دربار و شخص شاه حمایت میکرد و اعضای آن به تدریج در سراسر کشور در دوایر دولتی، وزارتخانهها و سایر بخشهای جامعه نفوذ کردند. عمده فعالیت آنها در راستای تقویت دربار و شاه در برابر مخالفان سیاسی او بود. هرگاه موضوع مهمی پیش میآمد اعضای کوک جلسات مخفی تشکیل میدادند و درباره چگونگی برخورد با آن به تبادل نظر، گفتگو و رایزنی میپرداختند. سازمان کوک ارتباطات اطلاعاتی و خبررسانی قدرتمندی داشت که سراسر کشور را با مرکز و دربار مربوط میساخت. " کوک و ساواک " طی سال هایی که ساواک تأسیس شد و فعالیتش را آغاز کرد، سازمان کوک همچنان اقداماتش را ادامه داد و به نیروی اطلاعاتی ـ جاسوسی قابل اعتنایی تبدیل شد. فعالیت های این سازمان موازی با فعالیت های اطلاعاتی ـ امنیتی ساواک بود و مراکز اطلاعاتی و پایگاه های خبررسانی آن مستقلانه اخبار و اطلاعات حوزه فعالیت خود را به مرکز گزارش میدادند. منوچهر هاشمی آخرین مدیرکل اداره ی هشتم ساواک (ضدجاسوسی) در خاطراتش در این باره مینویسد: در ایامی که مسئولیت ساواک فارس را داشتم، روزی رئیس اداره پست استان از من سئوال کرد، چرا در جلسات سازمان کوک شرکت نمیکنم. من اولین بار بود که کلمه «کوک» به گوشم میخورد. پرسیدم کوک چیست و جلسات آن کی و کجا تشکیل میشود؟ جواب داد، جلسات اعضای اصلی و بنیانگذاران کوک در منزل سرلشکر همت، شهردار شیراز تشکیل میشود، ولی از چگونگی تشکیل جلسات فرعی و اعضای دیگر اطلاعی ندارم. اما میدانم که گزارش ها و صورت جلسات کمیتههای فرعی، بعضاً در جلسات اصلی مطرح میشود. از نحوه اظهارات او استنباط کردم او خودش عضو سازمان کوک است و در جلسات مربوط به آن در منزل تیمسار همت شرکت میکند. روزی او را به خانه دعوت کردم و سعی کردم درباره ی سازمان کوک اطلاعات بیشتری کسب نمایم. چند تن از مقامات ساواک که جهت تهذيب نفس عازم حج شدهاند! در تصوير منوچهر هاشمي ديده ميشوند او ضمن صحبت درباره ی مسائل مختلف، به اختلافات بین رئیس دانشگاه شیراز و تعدادی از استادان اشاره کرد و گفت اختلاف طرفین سبب ایجاد تشنج در محیط دانشگاه است. دانشجویان از این موقعیت استفاده میکنند و کلاس های درس را به هم میریزند و در فرصت های مقتضی و با به دست آوردن بهانه، مبادرت به تظاهرات میکنند. او اضافه کرد اختلاف رئیس دانشگاه که پزشک است و مطب خصوصی دارد و چندین شغل و پست و مقام دیگر را هم یدک میکشد با استادان، در جلسه کوک مطرح و درباره آن اتخاذ تصمیم شده، و نتیجه در صورت جلسه درج و طی گزارشی به ستاد ارتش منعکس شده است. از اظهارات رئیس اداره پست و قرائن دیگر به دست آمده، از جمله نامههای رسیده از ساواک مرکز که در آنها به اختلاف رئیس دانشگاه و استادان اشاره و به بعضی مطالب تقریباً سری در این مورد انگشتگذارده میشد، یقین حاصل کردم که سازمان دیگری وجود دارد که اخبار استان را به مرکز گزارش مینماید. منوچهر هاشمی در استان خراسان هم از فعالیت تشکیلات سازمان کوک اطلاع پیدا کرد: هنگامی که با سمت ریاست ساواک استان خراسان به مشهد منتقل شدم، اطلاع پیدا کردم این سازمان در مشهد هم فعال بوده و یکی از امرای بازنشسته ارتش آن را اداره میکرده است. فعالیت این سازمان پس از مدتی بسیار محدود شد. از سرنوشت بعدی آن بیاطلاع هستم. سازمان کوک به ویژه گزارشات مکرری درباره ی عملکرد ساواک تهیه کرده و برای مسئولان در تهران ارسال میکرد. افرادی که در آن عضویت مییافتند سوگند وفاداری یاد میکردند که از نظریات آن سرپیچی نکنند، در چارچوب طرح های ارائه شده فعالیت نمایند. عضویت در آن تنها با معرفی افراد سرشناس و معتمد صورت میگرفت. هر گاه تشخیص داده میشد فردی در حوزه فعالیت سیاسی، اداری و اجتماعیاش به شاه و سلطنت وفادار بوده و از شایستگیهای لازم برخوردار است، ترتیب عضویت او در کوک فراهم میشد. هاشمی می گوید: درباره سابقه سازمان کوک و اعضای آن، از رئیس اداره پست سئوال کردم، او گفت، این سازمان سال هاست به ابتکار اداره ی دوم ستاد ارتش تشکیل شده است. در حال حاضر رئیس آن سپهبد کیا رئیس اداره دوم ستاد بزرگ ارتشتاران میباشد. " عضوگیری " سازمان، انتخاب عضو، تشکیل جلسات و سایر برنامههای آن، عیناً از روی الگوی فراماسونری اقتباس شده است. بدین ترتیب که پذیرش عضو جدید با معرفی یکی دو نفر از اعضاء و تصویب اکثریت در جلسه اصلی با ادای سوگند صورت میگیرد. برای توسعه فعالیت و جلب اعضای جدید هم به این صورت عمل میشود که افراد و اشخاص سرشناس و قابل اعتماد از طبقات مختلف با موقعیت اجتماعی ممتاز نشان میشوند و با تماس و معرفی اعضا به عضویت سازمان درمیآیند. پس از تصویب عضویت و ادای سوگند از طرف عضو جدید برای وفاداری به اهداف سازمان، وظایف او توضیح داده میشود. وظیفه اعضا، شناسایی مخالفین رژیم در سطوح بالای اجتماع و همچنین جمعآوری اطلاعات درباره ی رؤسای ادارات و سازمان های دولتی و بخش خصوصی و سایر فعل و انفعالاتی است که در منطقه صورت میگیرد. درباره مسئولین ادارات و مؤسسات، نسبت به سوءاستفاده آنان از موقعیت و نیز فساد ادارات گزارش های مستندی تهیه و در جلسات مطرح میشود که پس از بررسی و درج مسایل مطروح در صورت جلسات، مراتب به مرکز گزارش میشود. با به دست آوردن این اطلاعات به این نتیجه رسیدم اطلاعیههای مکرری که از ساواک مرکز میرسد و در آنها به نکات متعددی در حوزه ی عمل ساواک استان اشاره میشود، غالباً از اختلافات محلی اشخاص و مقامات با همدیگر سرچشمه میگیرد، از ناحیه سازمان کوک به تشکیلات مرکزی آن گزارش میشود و در مرکز هم از آن طریق به ساواک منعکس میشود. مراتب را به مرکز گزارش کردم و استعلام نمودم، اگر صلاح است در جلسات سازمان کوک که به وسیله اداره دوم ستاد ارتش به وجود آمده و مانند ساواک کار میکند، شرکت کنم. قبل از اینکه جواب دریافت کنم، سپهبد بختیار، سپهبد کیا و سرلشکر علوی مقدم رئیس شهربانی، همزمان از شغل خود برکنار شدند. من هم به استان خراسان مأمور شدم و مسئله کان لم یکن ماند. (منوچهر هاشمی ، همان منبع) خاطرات سپهبد کیا ، مؤسس و اولین رئیس کوک " سپهبد حاجی علی کیا ، بنیانگذار کوک " اولین رئیس کوک، حاجی علی کیا در 1285ش. در مازندران متولد و در دوران جوانی وارد ارتش شده بود. وی مدت ها برای تحصیل علوم نظامی و سایر مأموریت های محوله در کشورهای اروپایی اقامت داشت و در همان دوران دوره عالی ستاد را در دانشگاه جنگ سوئد گذراند. پس از بازگشت به کشور مورد توجه سپهبد رزمآرا قرار گرفته و به ریاست بخش تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد. او به زودی از طرفداران جدی دربار و شخص شاه شد. در دوران نخستوزیری مصدق به دلیل حمایتش از شاه و دربار بازنشسته شد، ولی پس از کودتای 28 مرداد 1332، شاه او را به ارتش بازگردانید و طی سالهای 1334 ـ 1336ش. از مهمترین نفوذی های شاه در ارتش محسوب میشد. او در 1336 و به دنبال عزل سرلشکر قرهنی، به ریاست اداره دوم ستاد ارتش منصوب شد؛ مدتی بعد نیز درجه سپهبدی گرفت. شاه بر آن بود تا با گماردن او به ریاست رکن 2 ارتش، رقیب قدرتمندی در برابر تیمور بختیار علم کند که به تازگی به ریاست ساواک منصوب شده بود. در آن دوره سپهبد حاجیعلی کیا بر سازمان کوک هم ریاست داشت. حاجی علی کیا تقریباً همزمان با تیمور بختیار و در 1339ش. بازنشسته شد و در دوره ی علی امینی دستگیر و زندانی شد. در دوران زندان هم ارتباط او با اعضای سازمان کوک قطع نشد. ساواک در این باره چنین گزارش داده است: سازمان کوک وابسته به تیمسار سپهبدکیا که اعضای آن در وزارتخانهها و مؤسسات دولتی هنوز ارتباط خود را با یکدیگر حفظ کردهاند[،] مرتباً از تیمسار کیا در زندان دستور میگیرند و ا جرا میکنند و با شروع محاکمه نامبرده طبق دستوری که به آنها داده شده در همه جا شایع کردهاند که به زودی با حمایت دو سیاست روس و انگلیس حکومت نظامی که دستنشانده تیمسار کیا خواهد بود روی کار خواهد آمد و آقای دکتر امینی و چند نفر از وزراء کابینه ایشان از جمله آقایان الموتی و درخشش را محاکمه و اعدام خواهد نمود. (سند ساواک ـ 31/2/1341). حسین فردوست معتقد است که سازمان کوک در 1336ش. به ریاست حاجیعلی کیا تشکیل شد و در همان سال ها شبکه این سازمان در سراسر کشور گسترش یافت. پس از کیا، سرلشکر همایونی به ریاست سازمان کوک منصوب شد؛ اما این جابجایی به نفوذ حاجیعلی کیا در سازمان کوک پایان نداد. با این حال سازمان کوک به تدریج انسجام سابقش را از دست داد و اعضا که از مدیریت و سازماندهی آن رضایت چندانی نداشتند از قبول مسئولیت های محوله سرباز میزدند. تیمور بختیار و نعمت الله نصیری (اولین رئیس و سومین رئیس ساواک) هر دو ، بخاطرگزارشات کوک مغضوب شاه شده بودند. ساواک در 15 خرداد 1344 در این باره چنین گزارش میدهد: در حال حاضر سازمان مخفی کوک با بینظمی و بیتوجهی شدید اعضای خود مواجه شده و اکثر کمیتهها تشکیل جلسه نمیدهند و شدیداً از طرز عمل به اولیاء سازمان انتقاد میکنند و چون طبق معمول در اکثر حوزهها هنگام تشکیل جلسات آنها یک نفر نماینده از سازمان کوک معرفی و در جلسات کمیتهها شرکت میکند[،] اعضاء کمیتهها به نماینده اعزامی از مرکز سازمان کوک فوقالعاده بیاعتنایی میکنند و به آنها میگویند شما به عنوان کارمند سازمان کوک از دستگاه حقوق میگیرید و باید در مقابل دریافت حقوق انجام وظیفه کنید ولی اعضاء کمیتهها که پولی دریافت نمیکنند وظیفه در مقابل سازمان ندارند بهویژه آنکه سرلشکر همایونی و سایر اولیاء کوک توجهی به خواستهها و نظرات اعضای کمیتهها ندارند. کمیته مربوط به سپهبد کیا به هیچوجه تشکیل نمی شود و رابطه ی ایشان با سازمان کوک به کلی قطع شده و گله و کدورت شدیدی با سرلشکر همایونی دارند. لیکن عده زیادی از اولیاء و کارمندان سازمان کوک با تیمسار کیا رابطه و دوستی خود را حفظ کردهاند. " فردوست و سازمان کوک " حسین فردوست که به دلیل ریاست بر دفتر ویژه اطلاعات و ارتباط نزدیکش با شخص شاه اطلاعات قابل توجهی درباره سازمان کوک داشت، معتقد است این سازمان در اواخر دوره ریاست حاجی علی کیا از رونق افتاد و علت آن نیز فساد کیا بود. گزارشات سازمان کوک مستقل از سایر گزارشات دستگاه های اطلاعاتی ـ امنیتی و عمدتاً از طریق دفتر ویژه و شخص فردوست در دسترس شاه قرار میگرفت و شاه تا حد زیادی از کیفیت و حیطه عمل آن آگاهی داشت. با این حال فعالیت سازمان کوک در نظر فردوست از اهمیت قابل توجهی برخوردار نبود. ارتشبد فردوست ؛ رابط بین سازمان مخفی کوک و شاه وی درباره ی فراز و فرود سازمان کوک چنین اظهارنظر کرده است: به هر حال، سپهبد کیا در یکی از جلسات ملاقات خصوصی به من گفت که «سازمان کوک» را او تشکیل داده و هدف آن پی بردن به نارضائی های عمومی و فساد مقامات در سطح کشور است. ولی با شناخت تدریجی او متوجه شدم دو موضوعی که اصلاً به آن علاقه ندارد یکی رفع نارضائی در اجتماع و دیگری فساد مقامات است. بعداً فهمیدم که کیا از فساد مقامات حداکثر استفاده را میبرد و هر مقام نظامی ولو یک سپهبد و هر مقام غیرنظامی ولو وزیر یا استاندار را با یک گزارش به محمدرضا از کار برکنار میکند. حال فساد واقعی باشد یا ساختگی و از این راه در ارتش و خارج از ارتش برای خود نفوذی غیرقابل تصور ایجاد کرده و همه از او بیم دارند. "کوک پس از سپهبد کیا از دیدگاه فردوست " پس از این که کیا بازنشسته شد، «سازمان کوک» به سرلشکر همایونی واگذار شد و چون او با محمدرضا ملاقاتی نداشت (در آن سطح لازم نبود) از من خواهش کرد که هفتهای یک بار گزارشات «سازمان کوک» را به دفتر تحویل دهد که از آن طریق به اطلاع محمدرضا برسد. من هم قبول کردم. یک سرهنگ به دفتر میآمد، او را میپذیرفتم و پاکت گزارشات را به من تحویل میداد و احتراماً چند دقیقه با او صحبت میکردم. یک بار از او سئوال کردم در این گزارشات از «کوک» که شعبه ی دفتر خلاصه آنها را به تصویب من میرساند که به اطلاع محمدرضا برسد هیچ گاه از یک مسئله سیاسی بحثی نیست. چطور این سازمان عریض و طویل در سطح کشور نتوانسته از یک فعالیت سیاسی انحرافی اطلاعی حاصل کند؟ گفت: چرا، اطلاعات سیاسی هم هست ولی نمیدانم سرلشکر همایونی از چه طریقی نسبت به آنها عمل مینماید، گفتم: همین مأمورین معمولی که نارضایی ها را گزارش میدهند از فعالیت های انحرافی نیز مطلع میگردند؟ گفت: در بین آنها عنصری هست که قادر به کسب چنین اطلاعاتی هستند، اگر اجازه فرمائید به سرلشکر همایونی بگویم یک نسخه از آن اطلاعات سیاسی را هم در پاکت جداگانه به شما تحویل دهم. گفتم: خیر، لابد ایشان راهی دارند که به اطلاع محمدرضا برسد. دفعه بعد از طرف سرلشکر همایونی بابت این راهنمایی تشکر کرد، ولی تا زمانی که «کوک» وجود داشت (شاید تا انقلاب هم وجود داشت) اطلاعات سیاسی به دفتر ارسال نشد. مسئلهای که گفته سرهنگ فوق را درباره ی اطلاعات سیاسی تأیید میکرد این بود که بر اساس آمارهایی که در شعبه 2 دفتر تنظیم نموده بودند، پس از گذشت یک سال به من گزارش دادند که تعداد گزارشات تحویل شده از «سازمان کوک» در استانهای شمالی حدود ده برابر سایر استان ها است. پس در «سازمان کوک» تعداد پرسنل مربوط به نارضایی ها در شمال ده برابر سایر استانها بوده و بالطبع عناصر فعال سازمان در جبهه ی سیاسی هم در شمال باید حدود ده برابر سایر استان ها باشد. چون در دو سازمان بیسیم و ماهوتیان علاقه انگلیسی ها فقط به استان های شمالی بوده است، در «سازمان کوک» هم سازمان های قوی در استان های شمالی استقرار یافته بود و در پوشش کشف نارضایی با استفاده از عناصر متخصص در براندازی و جاسوسی میتوانسته از فعالیت های سیاسی شوروی در استان های شمالی مطلع گردد. منبع: برگرفته از منابع موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی منبع: فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق سال اول، شماره اول، تابستان 1381.
-
1 پسندیده شدهخیلی خوب بود - اما الان با استفاده از سیستمهای حرارت یاب به سرعت محل شلیک از روی تشعشع مادن قرمز انتشاری شناخته میشه اونهم با دقت عالی و به سرعت محل مورد نظر بمباران میشه درکل سیستم جالبیه دستت درد نکنه خصوصا با اون جمله حرام شرعیت کلی حال کردم
