برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      60

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      28

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      1,470


  4. HAMAD2012

    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      210



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 26 فروردین 1399 در پست ها

  1. 3 پسندیده شده
    چنگال جدید خرس روسی فرمانده نیروی دفاع هوایی ارتش روسیه : اس-500 درنقش جنگ افزار ضد – فضایی !!!! مسکو: در حالی که نیروی پدافند هوایی ارتش روسیه ، درماه آینده میلادی ( ژوئن 2020) نخستین آتشبار از سامانه برد بلند اس-500 خود را در اختیار شبکه دفاع هوایی خط مقدم خود قرار می دهد ، فرمانده سابق این نیرو ، ژنرال سرگئی خاتیلف ، نقش و قابلیتهای این سامانه به نسبت مرموز روسی را به تصویر کشید. ژنرال سرگئی خاتیلف به اعتقاد وی ، اس-500 در ارتش روسیه ، به هیچ عنوان ، جایگزینی برای سامانه اس-400 بشمار نمی رود ، بلکه در حقیقت امر ، نقش و تمرکز متفاوتی را بر عهده خواهد گرفت . بر همین اساس ، اس-500 در درجه نخست ،وظیفه خواهد داشت تا اهدافی با ارزش بالای نظامی در برد های بلند نظیر ماهواره ها ، موشکهای بالستیک بین قاره ای ، هواگردهای رزمی با قابلیت پرواز در مدار ، سامانه های هشدار دهنده راداری هوابرد ( ای وکس ) و بمب افکن های سنگین درگیر شده و آنها را مورد اصابت قرار دهد . این درحالی است که اس-400نیز قابلیت درگیر شدن با تمامی این اهداف را به نسبت در اختیار دارد ولی به اعتقاد تاکتیسین های روسی ، این سامانه قدیمی می بایست با تمرکز بر تهدیدات کلاسیک با ارزش نظامی کمتر نظیر تعداد افزون تری از هواگردهای پنهانکار ، موشکهای بالستیک تاکتیکی و کروز ، بار سنگین مواجهه را برای اهداف فوق الذکر از روی دوش اس-500 برداشته و قابلیت مانور بیشتری را در اختیار آن قرار دهد . به اعتقاداین ژنرال بلندپایه روس : " سامانه اس-500 پس از تکمیل چرخه استقرار در شبکه دفاع هوایی ارتش ، به شکل همزمان ، می بایست چند ماموریت خاص ، از جمله کشف و درگیری با اهداف کلاسیک رزمی ( هواگردهای بال ثابت و بالگردها ) ، موشکهای کروز و هر هدفی با سرعت پروازی بالا را بر عهده گیرد . علاوه براین ، اس-500 ماموریت خواهد یافت تا با اهداف بالستیکی مهاجم ، نه تنها در بخش نهایی پرواز ( ترمینال ) ، بلکه در تمام مراحل دیگر شلیک مقابله نماید . در این مراحل ، سرعت شلیک پرتابه های بالستیک ، فراتر از تصورات موجود است ( چند کیلومتر در ثانیه ) ، به همین دلیل آتشبار اس-500 از چند بخش تشکیل شده که درآن ، هر بخش وظیفه مکان یابی اهداف مهاجم در ارتفاع ها و سرعتهای مختلف از ارتفاع 30 کیلومتری تا نزدیکی سطح زمین را برعهده خواهد داشت ." راست : اس-400 ، چپ : A-235 این افسر ارشد پیشین نیروی دفاع هوایی روسیه معتقد است که اس-500 توانایی کشف و درگیری اهداف پرنده در برد 600 و در ارتفاع 200 کیلومتری را در اختیار کاربرانش قرار میدهد واین بدان معناست که سیستم دفاع هوایی جدید روسی ، بیشتر بعنوان یک سامانه دفاع ضد فضایی ، عملیاتی خواهد شد . تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که اس-500 می بایست با تهدیدات در حال گسترش جدید غریی نظیر بمب افکن بی-21 ، هواگردهای رزمی مداری نظیر SR-72 و هواگردهای شناسایی برگرفته از آنها ، مقابله نماید . به همین دلیل درحقیقت امر ، اس-500 در ترکیب با سایر سامانه های دفاع هوایی و دفاع ضد موشکی روسی ، نظیر اس-400 ، اس-400 وی.4 و A-235 بصورت شبکه درخواهد آمد ولی به شکل خاص ، ماموریت رهگیری حمله موشکی بالستیکی بین قاره ای را در مرحله قبل از رسیدن به جو ، بر عهده می گیرد. پی نوشت : 1- بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  2. 2 پسندیده شده
    قبول دارم. ولی تجربه ای را که خودم داشتم عنوان میکنم شاید کمی سوء تفاهم زدا باشه. نکته ای که هست معمولا تمام این سالها متاسفانه دشمنی عمیق و کینه ورزانه و مدون و هوشمندانه خصم، اون هم بیشتر بواسطه همزبانان خائنی چون گروهک های فراری نوعی از بی اعتمادی را ترویج داده بین قشرهای مختلف مردم که اتفاقات و حوادث سیاسی و گسستهای رخ داده و رخ دادونده! ی دشمن هم باعث تعمیق این بی اعتمادی شده. به نظرم افراد باتجربه باید حوصله بیشتری به خرج بدند. و البته یادآوری کنند که در بحث های دوستانه و دوستان یکی از بدترین کارها طعنه و کنایه هست. ( به دشمن و همراه دشمن که اتفاقا باید تاخت ) - منظورم اینه فقط در نظر گرفتن فحش و توهین و بی احترامی نیست در بحث ها، گاهی خصوصا در فضای مجازی خاصه در مواردی که خب میتونه "امید" و "آرمان" یک شخص کم تجربه تر، کم سن و سال تر و یا احساساتی تر باشه مهربان تر باشیم و رعایت بیشتری کنیم. واژه ها بار کنایه، طعنه، مقایسه ی نامتعادل همراه با تمسخر و حس تمسخر نداشته باشند. نهایتا اگر هیچ کدام از اینها هم نبود و طرف مقابل حالا بنا به بی اعتمادی عمیق، سوء تفاهم و یا هرچیزی همچنان اصرار به تاویل و قضاوت غلط داشت باز با حوصله برخورد کرد. ( میدونم گفتنش خیلی آسونه و البته منظورم همه طیفهاست، نسخه واحدی برای یک طرف نیست، برای همه است قطعا) و باز در نهایت وقتی شخصی به خودش ایمان داره که نیتش صحیح و کارش هم مفید هست و بدون غرض چه اهمیتی داره مخالفت ها، بدون مجادله میشه به ادامه کار پرداخت. کم کم تلاش و نیت درست قطعا هر فرد منصفی را به نتیجه ای که باید میرسونه. چند روز پیش یامین پور توییت جالبی داشت و اشارم بیشتر به حدیث هست: و اما در مورد اصل بحث، اتفاقا الان وقت آنالیز و بررسی دشمن و حتی سختگیرانه تر نسبت به داخل هست. من مشکل این بحث را درک میکنم چون گاهی خودم هم حس ناخوشایندی بهم دست میده وقتی فضا کمی تاریک میشه و حس ناامیدی القا میشه به خاطر شرایط نابرابر ولی دوستانی مثل من باید حواسمون باشه واقعیت ناگوار پیش از وقوع با همه ی تلخیش، شیرین تر از واقعیتی است که بدون مقدمه و شناخت باهاش مواجه بشی، چون در مورد اول فرصت داری خودت را براش اماده کنی تا حتی ناگوار بودنش را تغییر بدی.
  3. 2 پسندیده شده
    بسم ا... یک نکته ای هست وسط این فرموده ارزشمند جنابعالی در وب فارسی ( فضای وب داخلی و سایر رسانه ها ) از سالهای قبل یک جریانی شکلی گرفته و تبدیل به روند و ترند شده که هر کاربری ، قصد بررسی داشته باشد و این بررسی قطعا" شامل در نظر گرفتن هر دو یا چند سمت ماجراست ، از سمت یک عده ، مورد هجمه قرار می گیرد ، ما متاسفانه یادگرفتیم که صرفا" وضعیت داخلی را ببینیم و هیچ واکنشی نسبت به کاری که دشمن دارد انجام می دهد ، نداریم ، این مساله به صورت وضعیت حاد و غیر قابل باوری درآمده که صحبت یا نشر خبر یا آنالیز قابلیتهای رقبای متخاصم ( بطور قطع بصورت محترمانه و بدون توهین و فحاشی که متاسفانه در صدر کاری بخش اعظم رسانه های مجازی هست ) بصورت تبلیغ علیه صنعت و پیشرفتهای داخلی فرض میشود . این مساله باعث شده تا حریف بخوبی این وضعیت را تبلیغ و نشر بدهد و حتی به ادامه آن تشویق کند . این وسط تنها چیزی که فراموش شده و می شود ، نگاه به عمق جریان و مشکل هست ، هم از دید خودی و هم از دید دشمن . حالا منصفانه به این روند نگاه بفرمایید که در طولانی مدت چه کسی ضرر می کند ؟؟؟ ما یا حریف ؟؟؟
  4. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 24 فروردین 1398 نیروهای خلیفه حفتر در یک هفته گذشته حداقل 7 گزارش از سرنگون کردن پهپادهای ترک منتشر کرده اند که تصاویر سه فروند از آنها پخش شده است از جمله 2 پهپاد TB2 یک پهپاد ساخت رژیم صیهونیستی برخی منابع از انتحاری بودن این پهپاد ( مدل هاروپ ) صحبت کرده اند ولی به نظر میرسد یک پهپاد شناسایی از نوع بیرد ایی است عموم این پهپاد ها توسط سامانه پانتسیر اماراتی سرنگون شده اند دو هفته پیش هم یک هواپیمایی رزمی -آموزشی ال 39 نیروهای دولت وفاق سرنگون شد . البته پهپادهای ترک هم چندین حمله بر علیه ادوات نظامی وغیر نظامی ترتیب داده اند ادوات هدف قرارگرفته توسط پهپادهای ترک از جمله آمبولانس حمله هوایی نیروهای خلیفه به مقر فرماندهی دولت وفاق در ابوقرین هدف قرار گرفتن فرودگاه معیتیقه توسط راکت اندازهای قوای خلیفه جدیدترین تصویر از حضور سیستم پانتسیر اماراتی در لیبی البته به نظر میرسد این سامانه در بخش رادار آسیب دیده باشد
  5. 2 پسندیده شده
    ه گزارش خبرگزاری مهر، امیر سرتیپ حاتمی در تشریح برنامه‌ها و اقدامات وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سال ۹۹ با بیان اینکه در سال ۹۸ تلاش وزارت دفاع حفظ و تثبیت رویکرد قدرت سخت بود، اظهار داشت: با توجه به اینکه سال ۹۸ یک سال خاص با فرازو نشیب‌های فراوانی و قابل توجه‌ای بود، چرا که دشمنان ناامن‌سازی جمهوری اسلامی را دنبال می‌کردند. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به اینکه متأسفانه در سال ۹۷ شهادت ناجوانمردانه تعدادی از رزمندگان در کردستان، حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی و استان اهواز اتفاق افتاد، گفت: با متکی به توان و قدرت عملیاتی موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای دقیق، وزارت دفاع پاسخ قاطعانه‌ای به دشمنان داد. دشمنان نمی‌توانند قدرت بازدارندگی ایران را به چالش بکشاند امیر سرتیپ حاتمی با ذکر اینکه دشمنان هیچ‌گاه نمی‌توانند قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را به چالش بکشاند، خاطرنشان کرد: با کار رودررویی دشمنان در سال ۹۸ که تجاوزهای هوایی به جنوب کشور داشتند، با چند بار اخطار در نهایت، سامانه پدافند هوایی ایران اهداف آنها را کشف، که با ارتقای قدرت بازدارندگی ما، وجهه و قدرت دشمن تضعیف شد. وی بیان کرد: شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس و همراهانش دل هر ایرانی را به درد آورد، گرچه از لحاظ عملیاتی، هیچ ارزشی نداشت اما هدف دشمنان به چالش کشاندن قدرت جمهوری اسلامی ایران بود که با تدبیر فرمانده معظم کل قوا یک عملیات متکی دفاعی جمهوری ایران و خاص مطالبه عموم مردم، توسط موشک‌های تولید شده متخصصان صنعت دفاعی، پایگاه عین‌الاسد ویران و پاسخ دندان‌شکنی به دشمنان داده شد. با حمله موشکی به عین الاسد قدرت بازدارندگی ایران تثبیت شد وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تصریح کرد: تصمیم حمله موشکی به پایگاه عین‌الاسد با دو ویژگی و تصمیم راهبردی از جمله اینکه برای نخستین بار زدن پایگاه آمریکا در خاک عراق و برگرداندن قدرت بازدارندگی ایران بود که جنبه تاکتیکی و بسیار با اهمیت بود. امیر سرتیپ حاتمی اظهار داشت: قدرت بازدارندگی ایران که دشمنان در سال ۹۷ و ۹۸ قصد به چالش کشاندن آن را داشتند در واقع بار دیگر تثبیت و حفظ شد و چهره دشمن برای مردم شفاف‌تر و با شکل‌گیری انسجامی در کشور و تنفر از آمریکا تشدید شد. سال ۹۸ سال پرافتخار صنعت دفاعی بود وی به دستاوردهای صنعت دفاعی و دستاوردهای وزارت دفاع اشاره کرد و گفت: با روند رو به رشد تسهیلات‌، تجهیزات ۴۰ ساله بسیار پربرکت و پربار بود که در سال ۹۸ برای ایران در حوزه پدافندی دو کار بزرگ مانند رونمایی سامانه ۱۵ خرداد و تولید موشک‌های دقیق و تاکتیکی اتفاق افتاد و در حوزه کروزهای دریایی، زمینی و هوایی یک نقطه عطف در حوزه دفاعی ایران است. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به طراحی، تولید و پرواز جت آموزشی کوثر در سال گذشته، خاطرنشان کرد: در حوزه هوایی خط تولید کوثر را ادامه دادیم که انشاالله در سال ۹۹ چند محصول را از کوثر خواهیم داشت. ۱۵۲ کار تحقیقاتی دفاعی در سال ۹۸ اجرا شد امیر سرتیپ حاتمی در حوزه رزم زمینی به اتفاقات مهم اشاره کرد و ادامه داد: در مجموع ۱۵۲ کار تحقیقاتی تعریف شد که با وجود فشار حداکثری دشمن، اما همکاران ما در صنایع دفاعی دست به دست هم دادند و با همت تمام ۱۵۲ پروژه را محقق کردند. وی از خدمات ارزنده به خانواده‌های نیروهای مسلح خبر داد و بیان کرد: دولت و وزارت دفاع از نیروهای مسلح خدماتی برای پشتیبانی از این نیروها انجام و با موضوعاتی همچون پیگیری حقوق، خدمات درمانی خوب و برنامه‌ریزی ۱۰۰ هزار مسکن ملی و برای رفع مشکلات بازنشستگان کارهای بسیار خوبی انجام شده است و در حوزه معیشت نیز با ۶۰۰ فروشگاه اتکا در سطح کشور با توجه به وضعیت کشور کمک‌های خوبی انجام شده است. امسال ۲ تا ۳ محصول در حوزه دریایی خواهیم داشت وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به مهم‌ترین برنامه‌های وزارت دفاع در سال ۹۹ اشاره کرد و از به ثمر رسیدن ۲ تا ۳ محصول خوب در حوزه دریایی در سال ۹۹ خبر داد و گفت: ناوشکن دنا و یک ناو مین شکار ان‌شاالله به نیروی دریایی ارتش تحویل داده خواهد شد و در حوزه قایق‌های پرنده و قایق‌های تندرو نیز اتفاقات خوبی در پیش خواهد بود. سرجنگی بالستیک‌ها قدرتمندتر می‌شود وی با بیان اینکه در حوزه موشکی به خصوص موشک‌های زمین به زمین که به یک دقت کامل رسیدیم، کارهای ارتقا کیفیت ویژه‌ای را انجام خواهیم داد، گفت: از جمله این کارها افزایش اثرگذاری سرجنگی‌ها با افزایش قدرت انفجار است تا موشک‌ها مؤثرتر باشند؛ همچنین در سرعت، مانورپذیری و چابکی برنامه‌های تحقیقاتی بسیار خوبی وجود دارد. کروزهای ایرانی متحرک می‌شود وزیر دفاع با تاکید بر اینکه در حوزه کروز نیز انشالله کروز هواپایه را خواهیم داشت، گفت: در تحرک پذیری موشک‌های کروز یعنی شلیک در حال حرکت یک کار خیلی خوب دنبال می‌شود که بسیار مهم است و در سال ۹۹ شاهد آن خواهیم بود. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در حوزه رزم زمینی نیز گفت: یک بسته خوب در تسلیح بالگردها به خصوص برد ضد زره بیشتر خواهیم کرد و توان عملیات شب ارتقا خواهیم داد که اتفاق بسیار مهمی است. امیر سرتیپ حاتمی به اقدامات مدیریت نیروهای مسلح در حوادث بلاهای طبیعی کشور اشاره و بیان کرد: نیروهای مسلح با تمام وجود فدایی ملت هستند، چراکه با ۳ وزیر دفاع و تعداد بسیاری از فرمانده و رزمندگان شهید، که جانشان را برای امنیت مردم فدا کرده‌اند و با روحیه حفاظت از مردم وارد عمل می‌شوند ازجمله در ابتدای سیل سال ۹۸، سیل سیستان بلوچستان، خوزستان با تمام وجود ورود پیدا کرده‌اند. همه ظرفیت وزارت دفاع در اختیار وزارت بهداشت و مردم قرار گرفت وی به اقدامات وزارت دفاع در مقابله با ویروس کرونا اشاره و بیان کرد: این موضوع مشکوک با احتمالات مختلف، همه ظرفیت وزارت دفاع در اختیار وزارت بهداشت و مردم قرار گرفته شد که با همکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی هر گونه ظرفیت درمانی، ظرفیت انسانی و امکانات قرنطینه که با بیش از ۱۵ هزارتخت درمانی توسط نیروهای مسلح در اختیار مردم انجام شد. کد خبر 4886998 mehrnews.com/xRyqG
  6. 2 پسندیده شده
    سد ضد دسترسی اس-500 دربرابر امواج آتلانتیک شمالی اصل پیروی ساختار از کارکرد FORM MUST FOLLOW FUNCTION بخش دوم و پایانی : با توجه به موارد پیش گفته شده ، درصورت استقرار سیستم دفاع هوایی اس-500 در مرزهای ناتو ، طیف متنوعی از هواگردهای کنترل و نظارت غربی شامل E-9 ، E-8 و E-4 ، و همچنین سامانه های هواپایه دیده بانی و شناسایی نظیر OC-135 و RC-135 و پیکربندی های جنگ الکترونیک خط مقدم به مانند EC-130 که بعنوان اهداف پراهمیت ، در تعداد بسیار محدود و همواره با اسکورت سنگین رزمی وارد عمل می شوند ، تهدید قابل توجهی را بخود خواهند دید . از سویی دیگر ، عملکرد شریان حیاتی ناوگان ضربتی ناتو ، که همانا پیکربندی های سوخت رسانی نظیر KC-10 و KC-135 بشمار میروند ، با عملیاتی شدن اس-500 ، به شکل جدی ، با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد شد و با توجه به اینکه بخش عمده ای از ناوگان موجود ارتشهای غربی را جتهای رزمی برد کوتاه و ومتوسطی نظیر F-16، F-18E، Gripen، Rafale, و F-35تشکیل میدهد و این نیز به نوبه خود ، وابستگی بیشتری به ناوگان سوخت رسان ایجاد خواهد نمود ، بطور طبیعی قابلیتهای تهاجمی ناتو دامنه کمتری خواهد یافت . ضمن اینکه کاهش پتانسیل ناوگان ترابری تاکتیکی نظیر هواگردهای هرکولس ، مشکلات لجستیکی فراوانی برای واحدهای خط مقدم ایجاد میکند که بصورت خودکار ، موجبات تضعیف هماهنگ عکس العمل ناتو در برابر تحرکات احتمالی روسیه را فراهم می نماید ، چنانکه طبق ارزیابی موجود ، گرچه این هواگردها بلحاظ اهمیت رزمی در مقایسه با دسته نخست ، جایگاه پایین تری را در اختیار دارند ، اما بدلیل حضور پرشمار آنها و همچنین اهمیت این ناوگان در جابه جایی سامانه های پیشرفته رزمی در صحنه عملیات و مضاف برآن ، افزایش قدرت تحرک پیاده نظام کلاسیک ، درصورت هر گونه اخلال در روند عملیات ، ضربه جدی به ساختار ضربتی / تدافعی ناتو وارد خواهد آمد . بنابراین ، بشکل طبیعی ، ارتش روسیه برای افزایش قابلیت های ضد دسترسی خود ، سیستم های جدید خود را با کمیت قابل توجه در نقاطی نظیر کالینینگراد ، کریمه و بخش غربی روسیه مرکزی بخصوص در نزدیک بریانسک مستقر خواهد نمود تا بخش عمده ای از اروپا و بالتیک را تحت پوشش خود قرار دهد . بعنوان مثال ، درصد خطر پذیری کریدور ( دالان ) پروازی هواگردهای آواکس ناتو که پیش از این در مسیر برلین تاشمال پراگ تعیین شده بود ، اینک با حضور اس-500 افزایش پیدانموده و این موشکهای حاضر در کالینینگراد هستند که خطرات جدی جدیدی را برای چشم و گوشهای ناتو ایجاد می کند . با عملیاتی شدن سامانه های جدید روسی ، به تقریب همه زیرساختهای نظامی ایالات متحده در لهستان ، دریای سیاه و بخارست و استانبول زیر دید و تیر ارتش روسیه قرار می گیرد و این به معنای فراهم نمودن توانایی های بالقوه برای روسها برای مقابه با برتری هوایی قابل توجه ناتو به نظر می رسد ، ضمن اینکه مزیت تحرک افزون در اس-500 بدان معنا است که در صورت نیازمندی واحدهای زمینی ، این سیستم ها میتوانند همگام با عناصر زمینی ، به جلو حرکت کرده تا چتر پوشش گسترده تری را فراهم نمایند . به همین دلیل ، استقرار گسترده سامانه هایی نظیر اس-500 ، آزادی عمل واحدهای ضربتی ناتو را دریک بحران ، بطور قطع ، با محدودیتهای بیشتری مواجه خواهد نمود و این بشکل معکوس ، قدرت بازدارندگی روسها را افزایش میدهد ، ضمن اینکه این پیکربندی دفاع هوایی ، در ترکیب با هواگردهای رزمی نظیر سوخو-57 و میگ -31 مسلح به مهمات هوا به هوای R-37 و همچنین موشکهای 40N6E موجود در آتشبارهای اس-400 و S-300V4 در یک برد 400 کیلومتری ، ماموریتهای جذاب تر و هیجان انگیزتر " شکار آواکس " را برعهده خواهند گرفت . بن پایه صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  7. 1 پسندیده شده
    تیتر زدن های خبری برای جلب توجه مخاطب هست . در این نوع اخبار برای جذب و تحریک مخاطب ، سناریوهایی فاجعه برای مخاطب ردیف می شه . در حالی که واقعیت اینجوری نیست . کرونا ویروس تقریبا هیچ تاثیری در مورد موازنه ی قدرت در امور بین المللی نمی گذاره ، چون تقریبا تمامی کشورها همزمان با یک شدت ازش ضربه می خورند .
  8. 1 پسندیده شده
    آیا تسلط آمریکا بر بازار انرژی به پایان خود رسیده است؟ دوران "تسلط ایالات متحده بربازار انرژی" زیاد دوام نیاورد. صرف نظر از پیامدهای گسترده محیط زیستی این بخش ، این تصور که رونق اکتشافات مبتنی بر بدهی به تسلط ایالات متحده بر بازارهای انرژی کمک کرده است اصلاً منطقی نبود. نیک کانینگهام ، در گزارشی در سایت"oil price" آمریکا گفت که با وجود افزایش قابل توجه تولید طی یک دهه گذشته ، فعالیت مربوط به تولید نفت همیشه مرتبط با بازار جهانی بوده است ، زیرا اکتشافات پرشتاب نتوانست اقتصاد آمریکا را از این قدرت های جهانی جدا کند. اما مقیاسی که اغلب مورد حمایت هواداران شعار "هژمونی" قرار می گیرد میزان صادرات است. در واقع ، همانطور که نویسنده می افزاید ، وابستگی به واردات نفت طی یک دهه گذشته کاهش یافته است ، در حالی که صادرات افزایش یافته است. این نویسنده ادامه می دهد:" ایالات متحده به صادرکننده خالص فرآورده های نفتی تبدیل شد براساس براوردهای ماهانه ، اما در ماه سپتامبر گذشته ، برای اولین بار از سال 1973 ، ایالات متحده ادعاهای هژمونی بر صنعت انرژی را رها کرد. " گزارش "اویل پرایس" حاکی از آن است که ثروت "نفت شیل" آمریکا با یک دهه بدهی انباشته و با کمک نرخ بهره نزدیک به صفر و ورود گسترده پول نقدی ساخته شده است و پیش بینی می شد رونق حفاری امسال دوران "تسلط ایالات متحده بربازار انرژی" زیاد دوام نیاورد. صرف نظر از پیامدهای گسترده محیط زیستی این بخش ، این تصور که رونق اکتشافات مبتنی بر بدهی به تسلط ایالات متحده بر بازارهای انرژی کمک کرده است اصلاً منطقی نبود. نیک کانینگهام ، در گزارشی در سایت"اویل پرایس" آمریکا گفت که با وجود افزایش قابل توجه تولید طی یک دهه گذشته ، فعالیت مربوط به تولید نفت همیشه مرتبط با بازار جهانی بوده است ، زیرا اکتشافات پرشتاب نتوانست اقتصاد آمریکا را از این قدرت های جهانی جدا کند. اما استانداردی که اغلب مورد حمایت هواداران شعار "هژمونی" قرار می گیرد میزان صادرات است. در واقع ، همانطور که نویسنده می افزاید ، وابستگی به واردات نفت طی یک دهه گذشته کاهش یافته است ، در حالی که صادرات افزایش یافته است. "این نویسنده ادامه می دهد:" ایالات متحده به صادرکننده خالص فرآورده های نفتی تبدیل شد براساس براوردهای ماهانه ، اما در ماه سپتامبر گذشته ، برای اولین بار از سال 1973 ، ایالات متحده ادعاهای هژمونی بر صنعت انرژی را رها کرد. " گزارش "اویل پرایس" حاکی از آن است که ثروت "نفت شیل" آمریکا با یک دهه بدهی انباشته و با کمک نرخ بهره نزدیک به صفر و ورود گسترده پول نقدی ساخته شده است و پیش بینی می شد رونق حفاری امسال حتی قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش چشمگیری داشته باشد. این نویسنده اظهار داشت: اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده در آخرین پیش بینی های کوتاه مدت انرژی خود نشان داد که ایالات متحده "در سه ماهه سوم سال 2020 به وارد کننده خالص نفت خام و فرآورده های نفتی باز خواهد گشت و در اکثر ماه ها تا پایان دوره پیش بینی شده واردکننده خالص خواهد بود. واین وضعیت تا سال 2021 امتداد دارد. این نویسنده خاطرنشان کرد: تنها چند ماه پیش ، ایالات متحده صادرکننده خالص بود و این نشان می دهد که تسلط بر انرژی آمریکا در کوتاه مدت بوده است. طبق گزارش جدید شرکت تحقیقاتی IHS Market ، شرکتهای اکتشافی و تولید نفت و گاز احتمالاً بین سالهای 2019 و 2020 هزینه های 25 میلیارد دلاری را کاهش می دهند. براساس گزارش "اویل پرایس" ، این می تواند به افت تولید 2.9 میلیون بشکه در روز در پایان سال نسبت به سه ماهه اول امسال تبدیل شود. این نویسنده تأیید كرد كه صنعت نفت آمریكا حدود 102 سكوی نفتی را تنها در دو هفته کاهش داد ، از جمله 54 مورد از میدان نفتی پرمین ، غرب تگزاس. نویسنده می گوید ، حتی ExxonMobil ، که امیدوار است نفوذ خود را درمیدان نفتی پرمین (Permian ) تقویت کند ، 30 درصد هزینه را کاهش داده است. طبق یک تحقیق انجام شده توسط بانک مرکزی فدرال رزرو کانزاس ، اگر هزینه تولید نفت خام West Texas Intermediate به طور متوسط سی دلار در هر بشکه هزینه شود ، حدود 40 درصد از شرکت های نفت و گاز ظرف 12 ماه آینده ورشکسته می شوند. طبق برآوردهای شرکت Standard Chartered ، اگر میانگین قیمت WTI در 30 دلار باقی بماند ، تولید نفت آمریکا تا پایان سال 2021 چهار میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت. دن بروتل وزیر انرژی ایالات متحده روز جمعه - در سخنرانی خود در جلسه وزرای انرژی گروه بیست - تأیید کرد که صنعت نفت در کشورش با وضعیت خطرناکی روبرو است و از همه می خواهد تا به کاهش اشباع بیش از حد نفت خام در بازارهای انرژی کمک کنند. منبع: https://www.aljazeera.net/news/ebusiness/2020/4/11/أويل-برايس-هل-اقتربت-هيمنة-الطاقة-الأمريكية-من-نهايتها
  9. 1 پسندیده شده
    مقامات آمریکایی: فعال کردن سیستم های دفاع هوایی پاتریوت در دو پایگاه در عراق به گزارش واشنگتن پست ، مقامات آمریکایی گزارش داده اند که سامانه های پدافند هوایی پاتریوت در پایگاه هوایی عين الأسد (غرب عراق) و پایگاه دیگری در اربیل (شمال کشور) فعال شده اند. این مقامات افزودند: هدف از استقرار سامانه ضد موشکی ، محافظت از نیروهای ائتلاف آمریکایی و بین المللی حاضر در عراق است که در ماه های اخیر مورد حمله آنها توسط شورشیان تحت حمایت ایران قرار گرفته اند. این مقامات همچنین گفتند که علاوه بر سیستم دفاع موشکی کوتاه برد در پایگاه التاجی در نزدیکی بغداد ، از فعال شدن دو سیستم کوتاه برد دیگر در پایگاه هوایی عين الأسد و پایگاه نظامی در اربیل خبر دادند. خبرگزاری آناتولی به نقل از یک منبع نظامی عراقی نوشت: ارتش آمریکا سیستم دفاعی "پاتریوت" را در دو پایگاه نظامی در غرب و شمال عراق فعال کرده است. این منبع که مأمور وزارت دفاع است و خواست که نامش فاش نشود ، افزود: سیستم پاتریوت ارتش آمریكا در پایگاه های عين الأسد در استان االانبار و پایگاه الحرير در اربیل در منطقه كردستان فعال شده است. این منبع خاطرنشان کرد: قرار است سایر سیستم ها بعداً در "پایگاه هوایی البلد " در استان صلاح الدین (شمال) و "پایگاه التاجی" در شمال بغداد مستقر شوند. فعال سازی سیستم پاتریوت همزمان با توافق عراقی و آمریکایی برای برگزاری مذاکرات رسمی در 10 و 11 ژوئن ، در مورد حضور نظامی آمریکا و آینده همکاری های اقتصادی بین دو کشور است. منبع: https://www.aljazeera.net/news/politics/2020/4/11/العراق-أميركا-قواعد-عسكرية-باتريوت
  10. 1 پسندیده شده
    ارتش بعثی عراق در اخرین روز های حیات خود در سال 2003 به دلیل تحریم های بین المللی برای تقویت توان خود دست به هر اقدامی میزد البته بخشی از این اقدامات تا حدود زیادی عجیب به نظر میرسید مثلا در تصاویر زیر نصب بوستر موشک پدافند هوایی سام-2 بر روی موشک سامانه سام -3 روسی دیده میشود به نظر این اقدام برای افزایش برد درگیری موشک صورت گرفته است. این تصاویر در سال 2003 و در کرکوک عراق گرفته شده است.
  11. 1 پسندیده شده
    در راستای بحثی که دوستان و اساتید بزرگوار در بروزرسانی داشتند و نیز در راستای آمار و ارقام ارائه شده در این پست، گفتم بد نیست دوستان توجهی به این آمار هم داشته باشند. آمار ذیل، آمار تولیدات ارتش های آلمان، شوروی، ایالات متحده، انگلستان و ژاپن در طول جنگ جهانی دوم به تفکیک سال و نیز اقلام مختلف است :
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... دو فقره ویدئو از پرزنتیشن J-10C ttps://www.aparat.com/v/x3bp8 https://www.aparat.com/v/uPrb1
  13. 1 پسندیده شده
    شما درحال تماشای خلبان اسکادران های 79 و 91 Mirage F1 پایگاه هوایی القیاره در سال 1985 هستید. که در حال بریف و بحث و گفتگو پیرامون تاکتیک های پروازی بر علیه هواپیماهای F-4 Phantom نیروی هوایی ایران هستند مهدی مهماندوست
  14. 1 پسندیده شده
    سلام الان وقتش نیست .به چند ماه دیگه ، حدود مهر ماه ، فکر کنید
  15. 1 پسندیده شده
    آلمان با هر توانی به این جبهه وارد میشد نتیجه اش شکست بود، مهم استراتژی و میزان نیرو یا اشتباه افراد دخیل نبود، مهم این بود که مسیر فتح روسیه یا شوروی اشتباه بود. ناپلئون یه بار این اشتباه رو انجام داد و جبهه تقریبا متعادلشو تقریبا با از دست دادن 500 هزار الی یک میلیون نیرو تقدیم دشمن کرد و نتیجه فاجعه واترلو شد. در این نبرد هم ذهن معیوب هیتلر دو کشور رو دست کم گرفت؛ یکی اینکه در ابتدا به مانند جنگ جهانی اول پتانسیل عظیم ایالات متحده رو دست کم گرفتن و به مانند بیسمارک به سمت سیاست بی طرف کردن کشورهای ذی نفوذ و سر شاخ شدن با حریف اصلی یعنی بریتانیا نرفت . دوم سر شاخ شدن با کشوری بود که به نوبه خود حسابی گرفتار سیاست مخوف تصفیه داخلی استالین بود .هیتلر در کتاب نبرد من با صراحت زمین نبرد رو مشخص میکنه که شرق هست و ( اگه اشتباه نکنم) تولید 250 میلیون نژاد آریایی در اون و محو نژادی اسلاوها در این قلمرو. هیتلر شوروی رو به دیواره پوسیده ای تشبیه کرد که با لگدی فرو می ریزه ولی با حرکتی اشتباه پای در وادی گذاشت که مسیر اشتباه بود و طی طریق اشتباه تر! از اول این دیوانه گری معلوم بود و اگه اتفاقات آخر جنگ جهانی دوم رو مرور کنیم، ترور نافرجام هیتلر رو می بینیم که فرماندهانی شجاع برای پیشگیری از نابودی مطلق آلمان اونو انجام دادن و متاسفانه عقیم هم بود. جا داره همینجا یاد کنم از سیاست درست لنین، شوروی در جنگ جهانی اول در اواخر جنگ با ظهور انقلاب سرخ خیلی جالب پای خوشو از جنگ پس کشید و همین امر فرصتی خوب برای تاثیر گذاری غیر مستقیم بر مللی شد که شوروی دارای نفوذ بر اونها بود. سیاست هیتلر به جای نفوذ غیر مستقیم و تشکیل نحله های کارا در شوروی حمله مستقیم و کوبنده بود و این امر بهترین حربه برای متحد کردن شوروی و تبدیل فاجعه حمله به جنگی عظیم و میهنی بود! قبلا هیتلر در انگلستان هم همین وضعیت رو داشت و پتانسیل افکار نژاد پرستانه و حرکات راست گرایانه افراطی در بریتانیا و بهره وری حداکثری از اونها رو با اقدامات نسنجیده خود خشکاند.
  16. 1 پسندیده شده
    "سهیل ابو التاو" در ادلب ترور شد" یکی از مسلحین " الجيش الحر ( ارتش آزاد)" بنام سهیل الحمود معروف به "ابو التاو" ،از یک عملیات ترور در شهر ادلب جان سالم به در برد. در روز ، چهارشنبه 18 مارس "سهیل ابو التاو" پس از ترک تظاهرات به مناسبت سالگرد انقلاب سوریه ، موردهدف شلیک گلوله در شهر ادلب قرار گرفت. "ابو التاو" از ناحیه پای چپ مورد اصابت قرار گرفت و وی برای معالجه در بیمارستان بستری شد. "ابو التاو" متولد سال 1989 از شهر أبديتا ، وی در ارتش سوریه بعنوان کاربر موشک "مالیوتکا" تخصص داشت ، در مارس 2012 از نیروهای ارتش سوریه جداشد . سهیل به دلیل موفقیت در نابودی وسایل نقلیه زرهی ، و استفاده از موشک های ضد زره "تاو" به ویژه در زمان شرکت درنبرد های حومه غربی حلب ، با نام مستعار "ابو التاو" مشهور شد. گفته میشود او بیش از 130 هدف که از جمله 70 تانک را در مناطق مختلف منهدم کرده است. “هيئة تحرير الشام (جبهه النصره )” دوبار سهیل را دستگیر کرد و سپس او را آزاد کرد ، او به مدت 5 ماه تحت پیگرد "هيئة تحرير الشام" بوده است و همین امر باعث شده تا وی از ادلب به عفرین در حومه شمالی حلب فرار کند. هدف قرار گرفتن وی همزمان با ترور یکی از فرماندهان “أحرار الشام” ، که بخشی از "ارتش ملی (الجيش الوطني)" است ، درشهر جسر الشغور حومه غربی ادلب انجام شد. یک بسته انفجاری در خودروی فرمانده نظامی "جنبش احرار الشام" علاء العمر عمر ابو احمد رخ داد که منجربه مرگ وی شد. او فرمانده "لواء العباس (تیپ عباس)" در این جنبش بود وی از شهر رامی در جبل الزوایه در حومه ادلب می باشد. "علاء العمر" منبع: https://brocarpress.com/تفاصيل-محاولة-اغتيال-سهيل-أبو-التاو-و/ https://www.enabbaladi.net/archives/370843
  17. 1 پسندیده شده
    رهگیری ایستگاه فضایی بین المللی توسط سامانه های اپتیک ایرانی. پ ن: یکی از مزایای پرداختن به علوم فضایی و سعی در ارسال ماهواره ها؛ دسترسی به همچین تکنولوژی هایی است که در صنعت نظامی هم کاربردی هستند.
  18. 1 پسندیده شده
    اهمیت دوربین های عقب نگر در خودرو های رزمی https://www.aparat.com/v/dFqQx در پست ها مختلف در مورد اهمیت دوربین های عقب نگر و اهمیت آن خصوصا برای نیروهای پیاده نظام که در پناه تانک ها در حال حرکت هستند بارها تکرار شده است. فیلم بالا یک سناریو واقعی از اهمیت دید عقب برای خودروهای رزمی را در میدان نبرد نشان میدهد. نیروهای آمریکایی و عراقی به شکل یک گروه نظامی در حال انجام یک عملیات نظامی بر ضد تروریست های داعش هستند. این نیروها در پناه تانک آبرامز متعلق به ارتش عراق فعالیت میکنند و به منطقه ای میرسدکه یک کودک و مرد غیر نظامی زخمی در آنجا قرار دارد. بعد از نجات این دو فرد نیروها باز در پناه تانک آبرامز شروع به عقب نشینی میکنند. در هنگام عقب نشینی، تروریست های داعش شروع به تیر اندازی میکنند. دو تن از افراد گروه بعد ازشنیدین صدای تیراندازی خیز بر میدارد و پشت تانک بر روی زمین میخوابند کل گروه متوقف می شود و همه نگران تیراندازی تروریست های داعشی هستند اما در یک لحظه اصلا به این موضوع فکر نمیکنند که یک تانک 60 تنی هنوز در حال حرکت رو به عقب است ! در حقیقت اصلا خدمه تانک متوجه وضعیت بیرون از تانک نشده اند و به مسیر خود ادامه میدهند بعد از چند ثانیه تانک به یکی از سربازها برخورد میکند و همه متوجه میشوند تانک در حال نزدیک شدن به انهاست پس گروه دوباره به مسیر خود ادامه میدهد . اگر در این واقعه یک یا چند نیرو به واسطه آتش تروربست های داعش به شدت زخمی می شدن فرصت برای جا بهجایی انها بسیار کم می بود تانک نیز هنوز به حرکت رو به عقب خود ادامه میداد و متوقف کردند ان در این بازه زمانی کوتاه شاید غیر ممکن بود و می توانست یک فاجعه رخ بدهد. دوربین های عقب نگر ویادوربین ها با دید360 در تانک ها و خودرو های رزمی به خدمه این امکان را میدهد تا ازوضعیت بیرون از تانک درک بهتری داشته باشند و خود را با نیروهای پیاده نظام بهتر هماهنگ سازند.
  19. 1 پسندیده شده
    بخش دوم خوب ، در خصوص فیتر باید گفت با توجه به ماموریت پشتیبانی نزدیک این هواپیما ، شاید ارتباطی با عملیات شناسایی هوایی نداشته باشد ، اما براساس اطلاعات منتشر شده ، روسها از سال 1982 ، بتدریج 8 فروند پرنده شناسایی بلند پرواز MIG-25 R FOXBAT .B را به نیروی هوایی این کشور تحویل دادند که به طور مسلم ، نقش پررنگی در افزایش توانایی های شناسایی عراق ایفا نمود . در تاریخ مورد نظر ، 5 سپاه ارتش عراق ( یکم ، سوم ، چهارم ، ششم و هفتم ) و یک سپاه گارد در منطقه حضور داشتند که در سپاه های عادی ، دو گردان توپخانه ( هر کدام 18 قبضه توپ ، جمعاً 36 قبضه ) و در سپاه گارد ( 3 گردان توپخانه شامل توپهای 130 م.م ، 155 م.م و راکت اندازهای BM-21) وجود داشت که با توجه به تعداد سپاه ها ( 4 سپاه ) ، جمعاً 144 قبضه توپ و راکت انداز ( با جمع قبضه های سپاه گارد چیزی در حدود 200 قبضه ) می بایست وجود داشته باشد که این مساله رقم 2000 توپ را یک مقدار غیر قابل می کند . در مورد استفاده عراق از تجربه والفجر8 برای مقابله با واحدهای ایرانی : " عراق وقتی دید که باید در زمین پدافند کند ، توان سازمانی خود را متمرکز نمود و قرارگاه ها و سپاه های خود را بر اساس این تمرکز ، در خطوط مقدم خود گسترش داد .عراق با استفاده از توان مهندسی فوق العاده خود ، یک پرده پوششی قوی در مرز ایجاد نمود . یک توان سازمانی دیگر هم داشت که هر کجا آن توان اطلاعاتی قرارگاهی اش خبر می داد که یک احتمال خطر وجود دارد ، با آن توان سازمانی عمل می نمود ( استقرار واحدهای جیش الشعبی و پیاده نظام عادی در خطوط مقدم و استقرار واحدهای نخبه گارد ریاست جمهوری در عقبه سپاه ) ابزارهای اطلاعاتی عراق برای افزایش توان اطلاعاتی خود عبارت بود از : الف- دیده بانی : وجود دکل های 42 متری و 100 متری در منطقه این امکان را به دشمن می داد که همه جاده های منطقه بویژه جاده های حاشیه اروند و جاده های عمود بر آن را زیر نظر داشته و اقدامات مهندسی ایران را ثبت نماید ب- اعزام واحدهای گشتی- شناسایی : وظیفه این نیروها بیشتر ثبت کمیت های نیروهای عراقی بشمار می آید . ج: اعزام نیروهای اطلاعات رزمی در عمق : واحدهای غواص عراقی ماموریت شناسایی عمیق در داخل مواضع ایرانی ها را بر عهده داشتند . د: عکس هوایی : عراق به طور متوسط هفته ای یکبار توسط پرنده های شناسایی نظیر MIG-21 R و یا MIG-25 RB از مناطق مختلف تصویر تهیه می نمود . همچنین با استفاده از توان اطلاعاتی ماهواره ای غرب ، همه تغییرات در سطح زمین شامل جاده ها ، مواضع توپخانه ، زاغه های مهمات ، قرارگاه ها را ثبت می نمود . ه - رادار رازیت : ارتش عراق با دراختیار داشتن تعداد زیادی از این نوع رادار ، که 40 کیلومتر برد داشت میتوانست در همه گونه شرایط آب و هوایی تمامی اهداف متحرک را تا ارتفاع 300 متری شناسایی نماید . و- ستون پنجم - تردد افراد مختلف در مناطق عملیاتی عملا" این امکان را به دشمن می داد تا با استفاده از عناصر نفوذی ، دست به جمع آوری اطلاعات بزند . ی- شنود : عراق با استفاده از تجهیزات پیشرفته ، امکان شنود شبکه مخابراتی خودی را داشت . علاوه بر این ، ژنرال وفیق السامرایی ، افسر مسئول و رابط میان این سازمان و نمایندگان سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده در کتاب خود با عنوان " ویرانه دروازه شرقی " می نویسد : " سرویس های اطلاعاتی آمریکا از اوایل سال 1982 در زمینه کمکهای اطلاعاتی از سایر کشورها جلوتر بودند . این سرویس های اطلاعاتی ، مجموعه اطلاعاتی را در اختیار ما می گذاشتند که بوسیله تجهیزات فنی یا انسانی تهیه شده بود . ما به راحتی می توانستیم تصویر سربازانی که در پادگانهای آموزشی در حال آموزش بودند را مشاهده کنیم تا جایی که اگر این نیروها در مراسم رژه ، دست و پای خود را اشتباه حرکت می دادند ، در این تصاویر بطور واضح مشخص می بود . در این تصاویر هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم ، تعداد کیسه های سیمانی که که در یک مرحله بارگیری می گردید ، قابل شمارش می بود . ماهواره ها ، کلیه تحرکات نیروهای ایرانی را در جبهه ، زیز ذره بین گرفته و از حرکات واحدهای زرهی ، قبضه های توپخانه ، قایق ها در مناطق هور تا جابه جا شدن قرارگاه های تاکتیکی ، دپوهای تجهیزات پل سازی و حتی نتایج حملات هوایی و موشکی ما ، برای ما اطلاعات ارزشمندی را فراهم می نمودند . کمک روسها به گفته وفیق السامرایی : ما در مراحل مختلف جنگ ، از روسها نیز اطلاعات ارزشمندی از ایران دریافت می کردیم . این اطلاعات در جریان کنفرانسهای اطلاعاتی که هر شش ماه یکبار در بغداد یا مسکو منعقد می گردید ، در اختیار ما گذاشته می شد . من ( ژنرال السامرایی ) در یکی از این سفرها به مسکو رفته و با ژنرال کراخمالوف ، رییس بخش خاورمیانه اداره اطلاعات نظامی شوروی (GRU) ملاقات کرده و اطلاعات لازم را دریافت می کردم . کمک آمریکایی به عراق : از سویی دیگر کمک های اطلاعاتی آمریکا به عراق و مشاوره های نظامی این کشور در صدر توافقات دوجانبه میان صدام و نماینده ایالات متحده در سال 1986(1365) قرار داشت . آمریکایی ها در مورد الگوی های فعالیت نیروی هوایی ایران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار عراق قرار می دادند . این اطلاعات که توسط پرنده های پیش اخطار هوابرد E-3 آواکس مستقر در یک پایگاه هوایی در نزدیکی ریاض جمع آوری می گردید ، از طریق سامانه های ارتباطی ویژه بطور مستقیم دراختیار واحدهای پدافندی و اسکادرانهای تهاجمی عراق قرار می گرفت . الگوی جنگ متحرک که براساس آموزه های ژنرال دن استاری توسط عراق به کار گرفته شده ( به میزان تحرک ارتش عراق پس از بکارگیری استراتژی دفاع متحرک دقت کنید ) پی نوشت : 1- استفاده از این مطالب با ذکر منبع ( MILITARY.IR) ، موجب امتنان است با سلام به هیچ عنوان فرموده شما منفی نگری نیست ، به همین دلیل هست که اعتقاد دارم به همین دلیل سه مرحله یا سه قسمت مجزا برای واکنش وجود دارد ، 1- محل ذخیره اصلی که تحت هیچ شرایطی نشان داده نمی شود (وضعیت سفید ) 2- دپوی تاکتیکی برای زمانی که بطور مثال ، وضعیت در حالت زرد ( خطر یا پیش بینی حمله ) قرار داشته باشد .( ایجاد یک شرایط امن برای آماده سازی موشک ) (با توجه به زمان مورد نیاز برای آماده سازی این موشکها ، سوخت گیری ( شارژ افقی یا عمودی ) و .... 3- نقطه شلیک اصلی که موشکها پس از سوخت گیری و مسلح شدن کلاهک ، برای اجرای عملیات به آن نقطه می روند . این سه مرحله منطقی به نظر می رسد و علی الظاهر برای افزایش ضریب اطمینان بخشی برای جهت عدم کشف موقعیت استقرار لانچر و موشک قبل از پرتاب (با توجه به اینکه دشمن سیستمهای کشف را در هوا و فضا در اختیار دارد و یک برتری راهبردی را به آن می دهد ) طراحی شده است . ( شاید طراحی این مراحل ، در نتیجه درس گرفتن از تجربه عراق در سال 1990 و کم رنگ کردن توانایی حریف در حوزه نیروی هوایی باشد ) پی نوشت : 1- یگان های موشکی ارتش عراق در جنگ سال 1991 ، بلافاصله پس از شروع درگیری در صحرای غربی این کشور پراکنده شدند و تا آخر جنگ با موفقیت ( حداقل در شلیک و نه اصابت دقیق ) ماموریتهای خودشون را انجام دادند ( هرچند این موفقیت بیشتر تاکتیکی بود تا اینکه روی نتیجه جنگ تاثیری بگذارد ) . اینکه گفته می شود موفقیت تاکتیکی ، بدین دلیل هست که فرماندهان ائتلاف علیرغم استفاده از سیستمهای مختلف کشف ( از پرنده های جی - استارز تا ماهواره های مجهز به حسگرهای مادون قرمز برای کشف حرارت ناشی از شلیک ) همواره از اینمساله شکایت داشتند که پیدا کردن لانچرهای عراقی به مانند جستجو در انبار کاه برای یافتن سوزن هست . 2- تجربه عراق و ائتلاف محدوده برد موشکهای اسکاد ، الحسین و العباس در جریان جنگ 1990 نقشه پراکندگی لانچرهای عراقی در جنگ 1991و ماموریتهای هوایی ائتلاف برای شکار لانچرها آمار رسمی از شلیک موشکهای عراقی و تعداد سورتی های انجام شده ائتلاف برای شکار TEL های عراقی 17ژانویه تا 28 فوریه 3- فرمانده وقت یگان موشکی عراق ، ادعا می کرد ، تمامی لانچرهای عراقی ، در تمام دوره جنگ ، بطور مداوم در حرکت و جابه جایی بودند و طبیعی است ، این حرکت و جابه جایی مداوم ، شلیک و سپس ترک موقعیت پرتاب ، موجب گردید تا پرنده های شکارچی از زمان دریافت هشدار تا رسیدن به محل ، زمان کمی را در اختیار داشته باشند . البته با این فرموده شما موافق نیستم ، تجربه 99 سال استفاده رزمی از هواپیما ، بخوبی نشان می دهد که اصولاً نمی شود این سلاح را از معادلات میدان نبرد حذف کرد ، خوب یادمان باشد ، در بازه زمانی 28 شهریور 1359 تا اوایل سال 1360 ، این نیروی هوایی بود که جلوی یک تهدید کلاسیک مثل عراق را گرفت . دقیقاً به مانند عدم امکان حذف تانک از میدان نبرد ( تلفات شدید ما در کربلای 4 و5 بدلیل عدم وجود یک یگان توانمند زرهی ) ، و برعکس ، وضعیت تجهیزاتی نیروی هوایی در سال آخر جنگ و جولانی که نیروی هوایی عراق ، روی آسمان ما انجام می داد. یکسونگری در برآورد تهدید ، در زمان بحرانی موجب ایجاد فاجعه در زمان تهدید دشمن خواهد شد . ما بطور مسلم بعد از 38 سال عدم خرید پرنده رزمی و با فرسودگی شدید پرنده های نیروی هوایی ، بشدت و بدون تعارف نیازمند نوسازی نیرو هستیم و اگر "درب" به مانند گذشته ، صرفاً بر پایه افزایش قدرت موشکی بچرخد ، باید منتظر عواقب فاجعه آمیز آن باشیم . به نکته بسیار خوبی اشاره کردید ، توزیع مناسب بودجه که بنده آن را بصورت حذف موازی کاریهای غیر ضروری ، تغییر نگاه استراتژیک به نیروی هوایی ، پرهیز از تبلیغات نادرست ( چون تبلیغات اگر از حد متعارف خودش خارج شود بسرعت به ضد خودش تبدیل می شود ) و در نهایت توجه به حجم انبوه نخبگان در سطوح مختلف واحدهای مسلح در جمهوری اسلامی ایران ، تعبیرمی کنم. با سلام البته و به شکل مسلم ، این تعداد فراگفوت موجود ، کافی نیست . اما یک نکته بسیارمهم در این زمینه ، ماهیت نگاه مسئولین ذیربط به نیروی هوایی و ماموریتهای محوله بردوش آن هست . بخوبی یادم هست که چند سال پیش ، بولتن رسمی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروی های مسلح ، در طی یک مقاله مبسوط ، با در نظر گرفتن تهدیدات زرهی محیط اطراف ایران ، و براساس فرمولهای ریاضی اثبات نمود که ما ( نیروی هوایی سپاه یا ارتش ) به .... فروند پرنده رزمی پشتیبانی نزدیک نیاز دارد . حالا اینکه گزینه های ما برای خرید ( و نه ساخت ، چرا که تعریف چنین پروژه ای درحوزه پیشرانه ، رادار ، تسلیحات محمول و .... به سالها زمان نیاز دارد ، در حالی که نیاز ما فوری است ) چه چیزهایی است ، باید بیشتر بررسی شود ، چون هر پرنده ای برای آب و هوای ایران مناسب نخواهد بود . برای مثال ، بالگرد 205 ، بعنوان یکی از بالگردهای موجود در هوانیروز ، علیرغم داشتن یک پیشرانه ، از اطمینان پذیری و عملکرد بالایی در آب و هوای کوهستانی و کویری ایران برخوردار بود در حالی که دو پیشرانه بالگرد هجومی کبری ، از همان ابتدا کارکرد مناسبی نداشت . حال سئوال این است که آیا پیشرانه توربوجت فراگفوت ( دو عدد سایوز/ گاوریلف R-129 ) عملکرد مناسبی در آب و هوای ایران داشت ؟؟ ( صرف نظر از فاکتورهایی نظیر حمل مهمات هدایت لیزری وتوانایی سوخت گیری هوایی و .... ) به مانند نمونه بالا ، آیا پیشرانه یاک-130 ( دو عدد موتور توربوفن پروگرس AL-222 ) عملکرد مناسبی در آب و هوای ایران دارد و یا اصولاً این پرنده رزمی ، نیازهای ما را برآورده خواهد ساخت یا اینکه تنها یک خرید نظامی بدون در نظر گرفتن جنبه های مهم آن ( به مانند خرید ارگارد یا اس-200) و توجه به جنبه های سیاسی آن خواهد بود ؟؟ !!!! با سلام این سه جمله انتخابی شما ، به اصطلاح ، سه جمله طلایی هستند که دربرآوردها ، بدان توجه نمی شود ، اما در هدایت تحلیل ها بسمت یک نتیجه درست، بسیار حیاتی هستند . در حقیقت ، با این فرموده شما یک مقدار موافق نیستم . خرید پرنده رزمی ( نه فقط رهگیرها ، بلکه تعداد قابل توجهی بالگرد و پرنده های بال ثابت پشتیبانی نزدیک زمینی ) نقش بسیار بسیار مهمی در افزایش بازدارندگی متعارف ایفا می کنند . بطور مسلم ، بهبود قدرت دفاعی ، رابطه مستقیمی در افزایش بازدارندگی متعارف دارد . همین چند سال پیش ، در مجله صنایع هوایی ، با ارائه فرمول های ریاضی ، اثبات کرده بودند که ایران به .... تعداد پرنده پشتیبانی نزدیک نیاز دارد . بعنوان مثال ، راهبرد ارتش ایالات متحده در سرمایه گذاری بر روی افزایش قدرت نیروی هوایی ایران در دهه هفتاد میلادی ، بدون تعارف ، استراتژی و تفکر درستی بوده . کشور ایران ، کشوری هست پهناور و حوزه های جغرافیایی متنوع از کویر و جنگل تا حوزه های کوهستانی و صعب العبور و جاده های محدود ، در چنین شرایطی ، سرمایه گذاری بر روی ایجاد یک قدرت هوایی ، عاقلانه ترین و منطقی ترین سرمایه گذاری محسوب می شود ( البته در کنار توجه به سایر بخش ها ) همین مساله ، در کنار حمیّت دینی و ملی ایرانی ، ترمز صدام را کشید و اگر به مانند عراق ، دسترسی کافی به منابع تجهیزاتی داشتیم ، بعید می دونم ، جنگ به سال سوم می کشید . آمریکایی ها بخوبی نقطه ضعف ما را دیده بودند . بخصوص در حوزه نقاط کور راداری و پیشنهادخرید حداقل 10 فروند آواکس که بعلت مخالفت کنگره به 6 تا 7 فروند کاهش پیدا کرد ( کتاب ماموریت در ایران نوشته ویلیام سولیوان ) روی این مباحثی که مطرح شده باید تعمق بیشتری کرد .......
  20. 1 پسندیده شده
    سد ضد دسترسی اس-500 دربرابر امواج آتلانتیک شمالی آیا موشکهای هایپرسونیک سامانه اس-500 قابلیت شکست قدرت هوایی غربی را بعنوان یک سلاح تغییر دهنده جریان بازی فراهم خواهد نمود ؟!! اگر چه سابقه صنایع تسلیحاتی اتحاد شوروی سابق و سپس روسیه در تولید سیستم های دفاع هوایی ، مملوء از تجارب و فراز و فرودهای بسیاری است ، اما معرفی و سپس انتشار خبر راه اندازی خط تولید S-500 حاکی از آن است که روسها پس از فروپاشی اتحاد شوروی در اوایل دهه 90 میلادی و خارج شدن جمهوری های سابق از جمله اوکراین و کشورهای حوزه بالتیک از دسترسی مستقیم نظامی ، اکنون قصد دارند تا مجددا" بی توجهی غیر قابل اجتناب خود را با تغییر جریان بازی در حوزه قدرت هوایی و بطور طبیعی بازگرداندن تعادل قدرت در آسمان اروپا ، بواسطه استقرار سامانه های پیشرفته جدید جبران نمایند .این وضعیت ، درصورت اجرایی شدن ، شرایط را برای مجموع نیروهای هوایی غربی ، دشوار تر خواهد نمود . تغییر دهنده جریان بازی در دهه دوم قرن بیست و یکم از یک نظر ، تحلیلگران نظامی بر این عقیده اند که سامانه دفاع هوایی اس-500 برای ایفای 3 نقش اصلی طراحی و در خط تولید قرار گرفته است که شامل : 1- ایجاد سپر دفاعی دربرابر سامانه های مستقر در فضا ( شامل ماهواره ها و پیکربندی های نظامی با قابلیت پیمایش در فضای خارج از جو ) 2- ایجاد یک شبکه دفاع ضد موشکی در برابر موشکهای بالستیک 3-رهگیری و انهدام هواگردهای سرنشین دار رزمی با ارزش بالا بدین ترتیب ، این سیستم دفاع هوایی جدید ، بویژه برای ایفای نقش سوم ، بیشتر مورد توجه قرار دارد ، چرا که بیشترین تهدید پیش رو در میدان نبرد امروزی را میتوان در ارتفاع پایین اتمسفر ، یعنی ، مکانی که سامانه های موشکی بالستیک برای تغییر دادن جریان بازی و اثبات برتری بر واحدهای رزمی نیروی هوایی مورد استفاده قرارمی گیرند ، جستجو نمود . سالهاست که حضور پیکربندی های هشدار دهنده زود هنگام هوابرد ، به جزء لاینفک صحنه های نبرد تبدیل شده است . بدون هیچ استثنایی ، غفلت از کاربرد این هواگردها ، خسران عظیمی برای سازمان های مسلح بشمارمی رود با توجه به این مساله ، گزارشهای موجود نشان دهنده این مساله است که سامانه دفاعی جدید روسی قابلیت رهگیری هواگردهای رزمی با ارزش بالای دشمن در یک برد 800 کیلومتری را داشته ، ضمن اینکه مهمات محمول و جستجوگرهای استاندارد این سیستم می تواند اهداف فوق الذکر را در بردی نزدیک به 600 کیلومتر و با سرعتی در حدود 14 ماخ ، منهدم نماید . بطور طبیعی ، زمانی که این پیکربندی دفاع هوایی به صحنه عملیات رزمی در اروپا اعزام گردد ، تغییرات گسترده ای را در چینش عناصر قدرت هوایی بلوک غرب ( ناتو ) ایجاد مینماید . تغییر جریان بازی با کاربرد موشکهای بالستیک صحنه عملیاتی اروپا به اعتقاد این دسته از کارشناسان ، هواگردهای پشتیبانی رزمی با ارزش بالا که اس-500 به شکل خاص برای مقابله با آنها طراحی شده ، پیکربندی های رزمی هوابرد بسیار مهمی برای واحدهای هوایی ناتو جهت کسب برتری هوایی بشمار میروند . از مهمترین این هواگردها ، رادار پیش اخطار هوابرد (AWACS) E-3 ، نمونه های کوچکتر آن نظیر E-2 هاوک آی و E-7A وجیتل هستند که با مجهز شدن به حسگرهای پایش قدرتمند راداری ، مسئولیت حساس ایجاد هماهنگی و همچنین فرماندهی حملات ضربتی توسط اسکادرانهای جنگنده و بمب افکن ناتو را بر عهده دارند . در صورتی که منطق " حمله به استراتژی دشمن " را مبنای موفقیت در طرح ریزی و اجرای یک عملیات رزمی حساب کنیم ، پتانسیل سد کنندگی اس-500 درصورت استقرار در اروپا به گونه ای است که میتواند تعادل قدرت هوایی را تا حد بسیار قابل توجهی بسود روسیه تغییر دهد ، بویژه اینکه نیروی هوایی روسیه در مقایسه با همتایان غربی خود ، در مقیاس بسیار کوچکتری از رادارهای پیش اخطار هوابرد ( نظیر A-50 و A-100) استفاده می کند و این به معنای آسیب پذیری کمتر خواهد بود . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................ 2- بروزرسانی ،تجمیع و اصلاح تاپیک اس-500 ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و ..... ) // نهم تیر سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی. صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  21. 1 پسندیده شده
    فعلا که به هیچ کشوری صادر نشده. فقط الجزایر 12 فروند سفارش داده که قراره به 40 فروند افزایش بده. همین یعنی فروشنده هستن. اونایی هم که برای خود روسیه ساخته شده در : پایگاه هوایی لیپسک : 14 فروند پایگاه هوایی آختوبینسک : 6 فروند پایگاه هوایی وارونیژ مالوشوا : 24 فروند پایگاه هوایی موروزوفسکی : 36 فروند پایگاه هوایی کامسامولسک بر آمور : 10 فروند پایگاه هوایی لاذقیه (سوریه) : 12 فروند مستقر هستن.
  22. 1 پسندیده شده
    25-علی‌رغم اتوماسیون بسیاری از فرآیندهای تولید، شغل (حرفه) مونتاژکار ـ پرچ‌کار و مکانیک ـ مونتاژکار هنوز مورد احتیاج‌ترین کارها در تولید هواپیماسازی باقی مانده‌اند.         26-  پس از سرهم‌بندی متعلّقات، قسمت‌های اصلی بدنه و سطوح دم به کارگاه مونتاژ نهایی شاخه‌ی شرکت سهامی خاص «هواپیماهای غیرنظامی سوخوی» در کامسامولسک ناآمور (در منطقه‌ی خاباروفسک) فرستاده می‌شود.         27-  به سوخو Su-34 بازمی‌گردیم. پیش از تحویل محصول به مشتری کارخانه آزمون‌های مربوطه را انجام می‌دهد که در حدود 2 ماه به طول می‌انجامد. آزمون‌ها کاملاً خارج از نواحی مسکونی و در فاصله‌ای در حدود 170-150 کیلومتر از نووسیبیرسک انجام می‌شوند.         28-  پس از یک پرواز آزمایشی 350 حالت هواپیما مورد آزمون قرار می‌گیرد. عملکرد کلی (عمومی) سامانه‌ها، موتور، تجهیزات رادیویی و رادار مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. کیفیت پروازی پرنده در ارتفاع بسیار پائین یا خیلی بالا و نیز پرواز مافوق صوت مورد آزمون قرار می‌گیرد.         29-  خدمه‌ی پروازی شامل دو نفر، خلبان و ناوبر، می‌باشد. آن دو در کنار هم می‌نشینند. قرارگیری جمع و جور صندلی خلبان و ناوبر به خدمه‌ی پروازی امکان می‌دهد تا به نوبت صندلی خود در کابین را ترک کنند و در فضای پشت کابین به شکل تمام قد ایستاده استراحت کنند. (مداومت پروازی بالای هواپیما (بیشتر از 8 ساعت) و نشستن طولانی مدت خدمه، آنها را محتاج به فضایی برای اندکی ایستادن و تغییر وضعیت بدن می‌کند که این فضا در پشت کابین خلبانان ایجاد شده است. مترجم) به لطف شکل خاص دماغه، سوخوی Su-34 «جوجه اردک» لقب گرفته است.         30-  در قسمت بوم دم هواپیما (بین دو خروجی موتورها) رادار دید عقب و نیز واحد تأمین نیروی کمکی (APU) قرار گرفته‌اند. واحد تأمین نیروی مذکور امکان استارت موتورها را بدون وجود واحد تأمین نیروی کمکی (GPU) فراهم می‌کند. داشتن (APU) بر روی خود هواپیما تعداد فرودگاه‌های ممکن برای استفاده‌ی هواپیما را افزایش می‌دهد و کار خلبانان بسیار ساده‌تر می‌کند، چرا که نیاز به انتظار برای استارت موتورهای هواپیما برای نگه داشتن دمای متعادل در کابین خلبانان وجود ندارد.         31-  رادار چندمنظوره با برد کشف (آشکارسازی) اهداف تا 120 کیلومتر، امکان مقابله با 10 هدف و اجرای آتش به سمت چهار هدف به شکل همزمان را دارد.         32-  کابین به شکل کپسولی کاملاً مسلّح با استفاده از صفحات تیتانیومی (با قطر 17 میلی‌متر) ساخته شده، همچنین مخازن سوخت هواپیما نیز تحت حفاظت (زره‌پوش) می‌باشند. به طور کلی (درمجموع) نیم تن زره در این هواپیما به کار رفته که به شدّت بقاپذیری پرنده و حفاظت خلبانان را ارتقاء می‌دهد.         33-  بر روی سوخو Su-34 موتورهای توربوفن AL-31F با خروجی‌های متغیر جهت تغییر بردار رانش نصب شده‌اند. همین موتورها هستند که امکان سرعت گرفتن هواپیما تا 1900 کیلومتر بر ساعت را فراهم می‌کنند.موتورهای مذکور در اتّحادیه‌ی تولیدی موتورسازی اوفا (UMPO) و شرکت سهامی مرکز علمی ـ تولیدی «SALYOT» تولید می‌شوند.         34-  حداکثر وزن برخاستن هواپیما 45 تن و شعاع عملیاتی آن بالغ بر 2000 کیلومتر می‌باشد. این بمب‌افکن به سامانه‌ی سوخت‌گیری هوایی مجهّز بوده که می‌تواند برد هواپیما را بیشتر افزایش دهد.         35-  هواپیما می‌تواند تا ارتفاع 15 کیلومتری ( حدودا  45,000  پایی) اوج گرفته و 8 تن محموله‌ی رزمی شامل 12 موشک هوا به زمین یا هوا به هوا و نیز راکت‌های غیرقابل هدایت و بمب‌ها را با خود حمل کند.         36-  برای اوّلین بار سوخوهای Su-34 در جریان جنگ در اوستیای جنوبی به عنوان هواپیمای پوشش دهنده عملیات بمباران (ضربتی) هوایی، جنگ الکترونیکی بر علیه واحدهای دفاع هوایی گرجستان را پیش می‌بردند. حالا نیز بمب‌افکن‌های ساخت نووسیبیرسک در عملیات جنگی روسیه در سوریه جهت حمله بر علیه مواضع جنگجویان داعش شرکت دارند.         37-  قیمت یک فروند هواپیمای سوخو Su-34 بالغ بر 1.5 میلیارد روبل (بیست و چهار میلیون و صد و نوزده هزار دلار) در چارچوب برنامه‌ی تسلیحاتی دولتی، نیروی هوایی روسیه باید 124 فروند از این هواپیما را تا سال 2020 دریافت کند و به طور کامل سوخوهای Su-24 خود را جایگزین کند.         منبع: http://gelio.livejournal.com/211509.html برگردان: محمد حسین بختیاری
  23. 1 پسندیده شده
    تولید بمب‌افکن تاکتیکی سوخوی Su-34 در کارخانه‌ی هوایی نووسیبیرسک به نام چکالوف         کارخانه‌ی هوایی نووسیبیریک به نام چکالوف، یکی از مجموعه‌های عظیم (عمده) هواپیماسازی در روسیه بوده و در ترکیب شرکت «سوخوی» قرار دارد. در آغاز دهه‌ی 90 میلادی کارخانه‌ی مذکور شروع به توسعه جنگنده ـ بمب‌افکن نسل «4+» سوخو Su-34 کرد. از سال 2006 میلادی تولید سری این هواپیماها آغاز شد تا اکتبر سال 2015 (حال حاضر) در نیروهای مسلّح روسیه، 73 فروند از این هواپیما وجود دارد.   در حال حاضر هواپیماهای سوخو Su-34 در عملیات نظامی در سوریه شرکت دارند.     1-   بمب‌افکن خط مقدم سوخو Su-34 بر اساس طبقه‌بندی ناتو، نامگذاری اختصاصی fullback «بازیکن مدافع» را به خود اختصاص داد. این هواپیما در وهله‌ی اوّل برای انهدام نیروهای زمینی، دفاع هوایی و کشتی‌های دشمن درنظر گرفته شد.         2- بر اساس امکانات رزمی خود، سوخو Su-34 ، به خانواده هواپیماهای نسل «4+» تعلّق دارد. اکثریت هواپیماهای بمب‌افکن، قادر به مقابله با جنگنده‌ها در درگیری نزدیک هوایی نمی‌باشند. این ضعف به دلیل وزن بالا و مانورپذیری پائین آنها است. امّا این هواپیما سرعت و جنگندگی (چالاکی) یک جنگنده را با قابلیت ضربتی یک بمب‌افکن ترکیب می‌کند.         3-   کارگاه مونتاژ متعلّقات         4-   مونتاژ (سرهم‌بندی) کانال‌های ورودی هوای موکور         5-         6-   بازرسی کیفی پرچ‌کاری‌ها         7-   در محل مونتاژ اتّصال سه قسمت اصلی پرنده آینده، قسمت دماغه، ورودی هوا و قسمت دم، انجام می‌شود.         8-   سوخو Su-34 درمجموع دربردارنده‌ی 57 هزار جزئیات (detail) است.       9-       10-  نصب توپ داخلی (سرخود) کالیبر 30 میلی‌متری هواپیما با ظرفیت مهمّات 150 گلوله         11-  پس از بازرسی بدنه در مورد نشستی‌ها، محصول وارد کارگاه مونتاژ نهایی می‌شود.         12-         ادامه در پست بعد
  24. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   ایالات متحده امریکا به دلیل دوری از سایر قاره ها تا مدت ها سیاست های منزوی گرایانه ای را در مورد سایر کشورهای دور دست اتخاذ می کرد. اما در جنگ جهانی اول عوامل مختلفی سبب شد تا ایالات متحده به نفع متفقین به دول متحد اعلان جنگ دهد. این مشارکت آمریکا در جنگ جهانی اول به شدت منجر به تقویت دول متفق شد و سبب شد تا آنها بتوانند ماشین جنگی آلمان را متوقف کنند و سرانجام آن را شکست دهند. بعدها به دلیل آنکه آلمان نازی هیچگاه به آمریکا اعتماد نداشت آن را به عنوان دشمن در هر جنگ احتمالی با کشورهای اروپایی به حساب می آورد. بدین جهت آلمان از اواسط دهه 1930 طراح هایی  را برای حمله به خاک اصلی ایالات متحده در نظر داشت. این طرح ها  هم شامل حملات دریا پایه ، هم هواپایه و هم زمین پایه بودند. تا پیش از شروع جنگ جهانی دوم عمده این طرح ها بیشتر تفکرات و آزمایشات متخصصان آلمانی بودند که در عمل به مرحله تولید نرسیده بودند. اما با شروع جنگ و به خصوص با درگیر شدن ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم طرح های حمله به خاک اصلی آمریکا اولویت بیشتری به خود گرفت و برخی نمونه ها حتی تا مرحله تولید نیز پیش رفتند. به طور حتم می توان گفت که این طرح ها لبه تکنولوژی آن روز دنیا بودند و حتی امروزه نیز کشورهای معدودی در جهان هستند که به آن سطح از تکنولوژی رسیده باشند.   طرحی گرافیکی در مورد گونه ای نادر از هواپیمای Me 264 از پروژه آمریکا بامبر   پروژه آمریکا بامبر (Amerika Bomber) یکی از طرح های پیشگیرانه وزارت هوانوردی رایش برای بدست آوردن بمب افکن های استراتژیک برای لوفت وافه بود که بتواند خاک ایالات متحده را از آلمان هدف قرار دهد. طرح های ابتدایی تا سال 1938 آماده شده بود ولی تا سال 1942 به دفتر هرمان گورینگ فرمانده نیروی هوایی رایش برای تایید راه نیافت. پیشنهادهای متعددی در این طرح گنجانده شده بود که موثر ترین آنها استفاده از یک بمب اتمی برای حمله بود. بطور همزمان با این امر ساخت بمب اتمی توسط ورنر هایزنبرگ در حال انجام بود و امیدها بر این بود که این بمب به وسیله یکی از طرح های مورد بحث بر سر ایالات متحده فرود آید. بمب اتمی آلمان هیچ گاه ساخته نشد و سلاح موثری برای طرح بمباران ایالات متحده بدست نیامد. سرانجام به علت هزینه های بالا و از بین رفتن شدید قدرت تولید هوانوردی آلمان بعد از 1942 ، این طرح ها به تدریج کنار گذاشته شد.   ورنر هایزنبرگ مسئول ساخت بمب اتمی رایش در پاسخ به آلبرت اشپیر وزیر تسلیحات آلمان در مورد اندازه بمب اتمی پاسخ داد که این بمب می تواند به اندازه یک آناناس باشد   مطابق گفته های آلبرت اشپیر وزیر تسلیحات آلمان نازی در کتابش با نام  Spandau: The Secret Diaries آدولف هیتلر از ایده آتش زدن نیویورک بسیار راضی به نظر می رسید. در سال 1937 ویلی مسراشمیت امیدوار  بود تا با نشان دادن پیش نمونه هواپیمای مسراشمیت Me 264 به هیتلر که برای رسیدن به آمریکای شمالی طراحی شده بود، برنده یک قرارداد پر سود شود. در 8 جولای بعد از حدودا دو سال از درگذشت یک از مهمترین حامیان بمباران استراتژیک در آلمان و فرمانده لوفت وافه به نام ژنرال والتر وور و هشت ماه پس از برنده شدن جایزه وزارت هوانوردی رایش برای قرارداد طراحی هینکل He 177 به عنوان تنها بمب افکن عملیاتی سنگین در طول جنگ، هرمان هورینگ فرمانده لوفت وافه در یک سخنرانی اعلام داشت که :  من به شدت نیازمند بمب افکن هایی با توانایی پرواز به نیویورک و حمل حدود 5 تن بمب هستم.  من از تصاحب چنین بمب افکن هایی بسیار خوشحال خواهم شد چنین چیزی زبان متکبرین را در آن سوی دریاها بند خواهد آورد.   رایش مارشال هرمان گورینگ فرمانده لوفت وافه در بازدید از نمونه اولیه هواپیماهای دوربرد 1943   هیتلر نیز بین نوامبر 1940 تا می 1941 درخواست خود را برای ساخت بمب افکن های با برد زیاد که با استفاده از جزایر آزور بتوانند بر علیه ایالات متحده دست به عملیات بزنند بیان کرد. در آن زمان تنها راه رسیدن به چنبن مقصودی استفاده از جزایر آزور پرتقال برای سوختگیری مجدد جهت رسیدن به آمریکا بود. تا  سال 1943 پرتقال به کشتی ها و زیردریایی های آلمانی اجازه سوختگیری را می داد ولی از آن به بعد این جزایر در خدمت بریتانیا و متفقین بودند. در سپتامبر 1940 در پاسخ به درخواست ها برای طراحی این هواپیماها تولید کنندگان اصلی هواپیما در آلمان مانند مسراشمیت، یونکرس، فوکه ولف و برادران هورتن دست به اقدام زدند. مورد پیشنهادی هینکل با نام He 277 اندکی بعد از فوریه 1943 به وزارت هوانوردی رایش تحویل داده شد.     هینکل He 277 نمونه تولیدی برای پروژه آمریکا بامبر   پروژه آمریکا بامبر در 27 آوریل 1942 تکمیل شد و در 12 می به تایید رایش مارشال هرمان گورینگ رسید. نسخه ای از این طرح 33 صفحه ای توسط یک تارخ دان آلمانی به نام اولاف گرولر در پوتسدام پیدا شد. ده کپی از آن گرفته شد که شش کپی آن به ادارات مختلف لوفت وافه تحویل داده شد و چهار کپی از آن نیز برای رزرو نگه داشته شد. این طرح به طور خاصی بر استفاده از جزایر آزور برای سوختگیری و چک در طول مسیر بنا نهاده شده بود. اگر از آن جزایر استفاده می شد این امکان وجود داشت که با هواپیماهای هینکل He 277 یونکرس Ju 390 و مسراشمیت Me 264 بتوان با محموله هایی به وزن های 3 تن، 5 تن و 6.5 تن به آمریکا رسید. با اینکه آشکار بود که هدف این برنامه تنها یک حمله ساده به خاک ایالات متحده باشد ولی به نظر می رسید که نازی ها اهداف فرعی دیگری نیز برای این منظور در نظر گرفته باشند. بر طبق گفته های برخی تارخ نگاران، هیتلر امکان حملات مستمری را از یک پایگاه زمینی به ایالات متحده بررسی می کرد که آمریکا را مجبور به ساخت تعداد زیادی از سلاح های ضد هوایی و هواپیماهای رهگیر در خاک خود می کرد. این به نوبه خود ایالات متحده را وادار به خروج بسیاری از تجهیزات و هواپیماهای خود از خاک بریتانیا می کرد که در نتیجه حملات هوایی آلمان به خاک بریتانیا تسهیل و با مقاومت کمتری روبرو می شد.   طرح فوکه ولف برای پروژه آمریکا بامبر   در ارتباط با همین طرح سرفرماندهی ورماخت در می 1942 با نام فیلدمارشال ارهارد میلش نظرات ژنرال اکارد فریر فون گابلنز را در مورد هواپیماهای انتخابی برای ماموریت آمریکا بامبر که در آن زمان شامل  Me 264 ، Fw 300 و Ju 390 بودند جویا شد.  فون پابلنز نظراتش را این چنین بیان کرد: در مسافت های زیر 10000 کیلومتر یونکرس شش موتوره بهتر از مسراشمیت عمل می کند. هواپیمای Me 264 نمی تواند برای ماموریت های عبور بدون توقف از آتلانتیک برای بمباران آمریکا از خاک اروپا استفاده شود ولی می تواند در همکاری با زیردریایی های تانکر کریگزمرین برای گشت های برد بلند در سواحل شرقی ایالات متحده بکار گرفته شود.     هواپیمای مسراشمیت Me 264 یکی از نمونه های دوربرد آلمان نازی   بیشتر این پیشنهادات بر پایه طراحی های معمول در هواپیماهای بمب افکن سنگین آن روزگار متحدین بنا شده بودند و پیکره بندی و توانایی های مشابهی با آنها داشتند. بسیاری از طرح های توسعه داده شده از همین مدل های معمول در خدمت لوفت وافه بودند که نوآوری هایی را نیز به همراه داشتند. سرانجام باقی نمونه های کنار گذاشته شدند و رقابت نهایی ببین مسراشمیت و یونکرس انجام شد.   نقشه ای متعلق به سال 1943 در مورد مقایسه برد انواع مختلف هواپیماهای دوربرد پروژه آمریکا بامبر   سه پیش نمونه از Me 264 ساخته شد ولی در نهایت این Ju 390 بود که برای تولید انتخاب شد. یک جفت از هواپیماهای Ju 390 قبل از کنسل شدن برنامه ساخته شدند. بعد از جنگ چندین نویسنده ادعا کردند که نمونه دوم یونکرس توانسته بود با یک پرواز دوربرد بر فراز آتلانتیک در اوایل 1944 به 20 کیلومتری سواحل شمال شرقی ایالات متحده برسد. به علت مشکلاتی که موتورهای پیستونی 1500 کیلوواتی در آن زمان داشتند هر دو طرح یونکرس و مسراشمیت به جای ترکیب چهار موتور از شش موتور نیز استفاده می کردند. طول بال های طرح هینکل که در 23 جولای 1943 تایید شده بود 45 متر و در طرح مسراشمیت 47 متر بود. موتورهای متنوعی نیز برای این طرح ها تدارک دیده شده بود که برخی شامل BMW 801E و  Ju Jumo 222 با آرایش های مختلف بودند.   هواپیمای Ju 390 مجهز به شش موتور BMW 801E   یکی از ایده های مشابه با ایده Mistel-Gespann طرح حمل یک هواپیمای دورنیر Do 217 توسط یک هواپیمای هینکل He 177 که از یک موتور اضافی رمجت لورین استفاده می کرد بود. این پروژه با نام مستعار پروژه کول (Huckepack Projekt)  شناخته می شد. برای  Do 217 این یک پرواز یک طرفه به شمار می آمد. هواپیما در برگشت در آب های نزدیکی سواحل آمریکا غرق می شد و خدمه توسط یک زیردریایی که منتظر آنها بود نجات می یافتند. هواپیماها در یک تست پس از اینکه به اندازه کافی دور شدند به علت کمبود سوخت و گم کردن پایگاه قادر به ادامه تست نشدند. پس از تصرف سواحل توسط متفقین و بیشتر شدن مسافت، پروژه کنسل شد.       پروژه میستل در سوار کردن یک هواپیما بر روی هواپیمای مادر   پروژه دیگری نیز توسط دایملر بنز برای یک ناوهواپیمابر عظیم مطرح شد که به علت همکاری نکردن لوفت وافه و کریگزمرین این طرح نیز کنار گذاشته شد. طرح هایی نیز از سوی برادران هورتن معرفی شد که نمونه ای از هواپیمای بال پرنده Ho XVIII یکی از مهمترین آنها بود. این هواپیما  با کمک شش موتور توربوجت و طرح بال پرنده که از روی طرح Ho X مشتق شده بود یکی از هواپیماهای دوربرد پروژه آمریکا بامبر به حساب می آمد.   طرح گرافیکی هواپیمای برادران هورتن با نام Ho XVIII بر فراز نیویورک، یک بال پرنده مجهز به 6 موتور جت   کمپانی آرادو نیز هواپیماهای بمب افکن دوربرد با موتور جت را پیشنهاد داد که مهمترین آنها Arado E.555 بود.   طرح گرافیکی آرادو E.555 در پرواز دوربرد     یکی دیگر از هواپیماهای این شرکت با نام Arado AR-234 Blitz به عنوان یک بمب افکن دور برد توانست تا آخرین ماه های جنگ، لندن را بدون هیچ مزاحمتی از سوی هواپیماهای دشمن بمباران کند.   هواپیمای آرادو AR-234 با دو و چهار موتور جت اولین بمب افکن جهان با موتور جت بود   یکی از طرح هایی که در مورد بمباران بسیار دوربرد مورد توجه قرار گرفت طرح راکت های بالدار بود. یکی از شناخته شده ترین این موارد موشک زیر مداری بمب افکن سرنشین دار با نام پرنده نقره ای یا Silbervogel بود که توسط اوگن سنگر پیش از شروع جنگ جهانی دوم طراحی شده بود. این راکت از یک پیشران با سوخت مایع قدرت می گرفت.     راکت سرنشن دار موسوم به پرنده نقره ای حامل بمب که در ارتفاع بالا اقدام به پرتاب می کرد     قرار بر این بود که این راکت بتواند محموله ای به وزن 4 تن را به اتمسفر برساند و با حرکت کردن در فضای بالا، آن را بر روی خاک ایالات متحده فرود آورد و خود راکت در ادامه گلاید کردن خود با طی مسافتی بالغ بر 24 هزار کیلومتر در خاک امپراتوری ژاپن فرود بیاید. طرح سنگر با مخالفت وزارت هوانوردی رایش مواجه شد و  طرح کنسل شد. با اینکه محاسبات بعد از جنگ نشان داد که سنگر در محاسبات ورود دوباره راکت به زمین مقدار حرارت وارد شده به راکت را اشتباه حساب کرده بود ولی طرح او مبنای اولیه فرستادن راکت های حامل سرنشین و محموله به فضا بود و موجب پیشرفت این قسمت از تکنولوژی فضانوردی شد.   نمای شماتیک از اجزای داخلی پروژه پرنده نقره ای   پروژه های راکتی A4b و A9 که از موشک V-2 مشتق شده بودند نیز در انتهای جنگ در سال های 1944 و 1945 در مرحله تست قرار داشتند و  موشک ICBM دو مرحله ای A9/A10 Amerika-Rakete در مرحله طراحی اولیه قرار داشت. شروع این طرح ها با طراحی موشک V-2 به عنوان اولین موشک بالستیک جهان آغاز شد و در ادامه ورنر فون براون و همکارانش دست به افزایش برد این موشکها زدند و مدل A4 با افزایش برد این موشک بدست آمد. در A4b برد بدست آمد ه به حدود 700 کیلومتر می رسید. این موشک قرار بود که بتواند از یک محفظه که به دنبال یک زیردریایی کشیده می شد قادر به پرتاب باشد. بدین صورت که با رسیدن به موقعیت شلیک محفظه در حالت نشانه گیری به هدف به صورت زاویه دار در می آمد و موشک از آن شلیک می شد. دو تست آن در 27 دسامبر 1944 و 24 ژانویه 1945 انجام شدند که آزمایش دوم موفقیت آمیز بود و موشک توانست با باله های هدایت کننده دیوار صوتی را بشکند و به سرعت 4 ماخ برسد. همچنین موشک دو مرحله ای A9/A10 نیز با همین قصد ولی با شلیک مستقیم از خاک آلمان طراحی شد. شروع کار طراحی آنها از 1940 آغاز شد و قرار بر این بود که برای مرحله اول از 4 موتور موشک A4 استفاده شود. بدین وسیله تراست ایجاد شده به 180 تن می رسید اما در ادامه کار استفاده از یک موتور عظیم با توان تولید تراست 200تن مد نظر قرار گرفت. طراحی نهایی بوستر A10 با ارتفاعی نزدیک به 20 متر با سوختی از گازوئیل و اسید نیتریک می توانست در طی 50 ثانیه سوزش به سرعت 4300 کیلومتر بر ساعت و ارتفاع 400 کیلومتر برسد و آنگاه موتور مرحله دوم آن روشن شود. به دلیل آنکه در بردهای بالا خطای شلیک این موشک با سیستم های هدایتی موشک V-2 بسیار بالا می رفت تصمیم گرفته شد با کمک امواج رادیویی که از زیردریایی های آلمانی به موشک فرستاده می شد خطای برخورد آن کاهش یابد.   طرح گرافیکی موشک دو مرحله ای A9/A10 موسم به آمریکا راکت    با این حال هیچ کدام از این طرح ها برای رسیدن به خاک ایالات متحده فرصت تکمیل شدن و پرتاب را پیدا نکردند. پروژه دیگری که در نیروی دریایی آلمان نازی برای حمله به خاک ایالات متحده در حال برنامه ریزی و تست بود استفاده از موشک های V-2 برای پرتاب از زیردریایی بود که می توانست از زیر آب اقدام به شلیک موشک کند و خود نیز به سلامت از خطر بگریزد.   شماتیک طرح جابجایی و پرتاب موشک V-2 از زیردریایی     در طی آزمایش های اولیه راکتهایی با موفقیت از زیردریایی پرتاب شد و امکان پرتاب موشک نیز بررسی شد و با موافقت مقامات بالاتر باقی این تست ها نیز در حال انجام بودند که با فشار بیشتر جنگ و ورود متفقین به نرماندی و فشار شدید اتحاد شوروی از سمت شرق و بمباران های بی وقفه کارخانه های آلمان تست های بیشتر و تکمیل پروژه کنار گذاشته شد و طرح شلیک موشک از زیردریایی نیز کنسل شد. (مطلب بیشتر در رابطه با این موضوع در این قسمت از سایت موجود است)   پرتاب راکت از زیردریایی آلمان نازی     در برنامه حمله لیست 21 هدف نظامی مهم در آمریکای شمالی وجود داشت. بسیاری از این اهداف قابلیت بقای کمی در برابر بمباران های متداول جنگ جهانی دوم داشتند. 19 هدف در ایالات متحده قرار داشت، یکی از اهداف در ونکوور کانادا بود و هدف آخر نیز در گرین لند قرار داشت. تقریبا همه این اهداف کمپانی های ساخت قطعات هواپیما بودند و هدف اصلی حملات از بین بردن و تضعیف صنعت تولید هواپیمای ایالات متحده بود. بر طبق اظهارات سازمان اطلاعات بریتانیا از یکی از زندانیان جنگی آلمانی شنیده شده بود که مسافرت هوایی عادی بین آلمان و ژاپن برای نقل و انتقال مقامات بلند پایه برقرار بود و این مسافرت ها به وسیله هواپیماهای مسراشمیت Me 264 و احتمالا یونکرس Ju 390 انجام می شد.   پوستری در رابطه با پرواز هواپیمای Ju 390 به سوی امپراتوری ژاپن    برای مقایسه باید بدانید که فاصله بین فرانکفورت در آلمان و توکیو در ژاپن در حدود 9160 کیلومتر می شد در حالی که فاصله بین نیویورک و پاریس در حدود 5840 کیلومتر بود که خلبان برای بازگشت بدون سوختگیری مجدد باید این مقدار را دوبرابر به حساب بیاورد و مقدار نهایی 11680 کیلومتر می شد. با استفاده از بمب افکن های معمولی ریسک پذیرش خطر از بین رفتن بمب افکن قابل قبول نبود. بدون داشتن سلاح هسته ای، برای چنین بمب افکن هایی که باید بتواند مقدار سلاح موثری حمل کند این چالش های مهندسی به شدت وجود داشت. در واقع حتی اگر هیتلر وقت و سرمایه بیشتری را نیز صرف این پروژه ها می کرد باز هم بدون استفاده از یک سلاح موثر مانند سلاح های هسته ای امکان تاثیر گذاری زیاد این هواپیماها بر نتیجه جنگ بسیار ناچیز بود.   در بمبارانی که در اواخر سال 1944 میلادی توسط بریتانیا انجام شد یکی از نمونه های مسراشمیت دورپرواز از بین رفت   هیتلر بیشتر زمان و منابع خود را صرف پروژه هایی می کرد که به نظر او معجزه گرتر، هیجان انگیز تر و جدیدتر بودند ولی امکان موفقیت آنها کمتر بود. بسیاری از آنها بسیار گران و بلندپروازانه بودند و به سرعت کنار گذاشته می شدند. بسیاری از دستاوردهای این پروژه ها بعد از مدتی از جنگ از سوی دول متفق پیگیری شدند و به سرانجام رسیدند. بطوری که بسیاری از وسایل هوافضایی که هنوز هم استفاده می شوند ریشه در آلمان نازی دارند.   مراجع:   Robert Forsyth، Eddie J. Creek، Messerschmitt Me 264 Amerika Bomber  The Luftwaffes Lost Transatlantic Bomber Classic Publications ،2007 https://en.wikipedia.org/wiki/Amerika_Bomber https://en.wikipedia.org/wiki/Junkers_Ju_390 https://en.wikipedia.org/wiki/Messerschmitt_Me_264 https://en.wikipedia.org/wiki/Mistel https://en.wikipedia.org/wiki/Silbervogel https://en.wikipedia.org/wiki/Aggregate_%28rocket_family%29#A9 http://www.luft46.com/misc/sanger.html http://strangevehicles.greyfalcon.us/prufstand.htm   تقدیم به ارواح طیبه همه شهدای اسلام تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد
  25. 1 پسندیده شده
    هوالفاتح تانک ها به دلیل ماهیت ساختاریشان برای انجام عملیات موفق در مناطق شهری نیاز به ادوات زرهی دیگری دارند تا به آنها در انجام مأموریتشان یاری رسانند و در حقیقت برای آنها نقش مکمل را در جنگ شهری ایفا کنند. در این بین نفربرهای زرهی، خودروهای رزمی پیاده نظام، خودرو های پشتیبانی آتش و غیره می توانند در مناطق شهری همراه با تانک های میدان اصلی نبرد به عنوان عناصر قدرتمند و پیشتاز ظاهر شوند. یکی از رایج ترین چیدمان ها و آرایش های نیروهای نظامی در مناطق شهری ترکیب و هماهنگی تانک ها با خودروهای زره پوش، خصوصا استفاده از خودروهای رزمی پیاده نظام است که این نوع ترکیب با نام آرایش جعبه ای و یا الماسی شناخته می شود. این آرایش اولین بار توسط آلمان ها در جنگ جهانی دوم برای هجوم به نیروهای زرهی انگلیس در لیبی ابداع شد. نمونه ای از آرایش جعبه ای نیروهای آلمان نازی البته نیروهای آمریکایی از این روش در طی پاکسازی شهر بغداد و نجف ( شهرک صدر و قبرستان شهر نجف) و درگیری شدن با نیروهای مقتدی صدر در سال 2004 استفاده کردند. وسایل نقلیه ای که در چهار گوشه آرایش قرار دارند به شکل هماهنگ، آهسته و روبه جلو پیشروی می کنند که باعث می شود زمان کافی برای بررسی مناطق تحت اشغال نیروهای دشمن به دست آید. این تاکتیک اجازه می دهد تا آتش دشمن به سمت نیروها جلب شود و در نتیجه درگیری با اهداف، موقعیت آنها مشخص خواهد شد. در صورت توقف پیشروی نیروها، آنها در یک چهارراه موضع می گیرند تا از دید و پوشش بهتری برخوردار شوند. این نوع ترکیب و هماهنگی برای حرکت ستون های زرهی در مناطق شهری با پراکندگی نیروها و به کارگیری چندین آرایش جعبه ای که به صورت موازی از میان خیابان ها یا کوچه ها حرکت می کنند حاصل می شود. هماهنگی در پیشروی و تقسیم بندی آتش، احتمال هدف قرار دادن نیروهای خودی را کاهش می دهد. در این آرایش واحدهایی که دارای زره قدرتمند تر و حفاظت بیشتری هستند مانند تانک های میدان اصلی نبرد در جلوی دسته قرار می گیرند و شروع به پیش روی می کنند هدف اصلی این نیروها، پیشروی، درگیر شدن و نابود کردن اهداف دشمن است که در ارتفاع کم و در کناره ها و جلوی دسته قرار دارند. خودروهای آتش پشتیبانی یا خودروهای رزمی پیاده نظام با پوشش دادن عقب و در کناره های گروه، پیشروی می کنند.همچنین این نیروها به خاطر دارا بودن زاویه آتش بالا، وظیفه پوشش دادن پشت بام ها و طبقه بالای ساختمان ها را انجام می دهند. ترکیب تانک های میدان اصلی نبرد و خودروهای رزمی پیاده نظامی باعث مانور پذیری فوق العاده در این نیروها خواهد شد. تانک ها به دلیل زره مقاوم خود در برابر تهدیدات دشمن مقاومت می کنند و در معرض آتش دشمن قرار می گیرند و خودروهای رزمی پیاده نظامی به دلیل نوع تسلیحاتی که حمل می کنند با اجرای آتش دقیق و سرعت بالا به مبارزه با این تهدیدات می پردازند. چگونگی پیشروی یک تانک ابرامز ، یک دستگاه برادلی و هاموی m1114 آرایش جعبه ای برای برررسی وپاکسازی مناطق شهری حرکت نیروهای با آرایش جعبه ای در حقیقت یکی از ضعف های تانک ها سرعت آتش پایین و زاویه کم اجرای آتش انها است این ضعف خصوصا درموقع برخورد با نیروهای دشمن در فواصل کم و نزدیک بودن دشمن بسیار مشهود است، پیوستن خودروهای رزمی پیاده نظام می تواند این ضعف تانک ها را بپوشاند. علاوه براین خودروهای رزمی پیاده نظام و نفربرهای زرهی می توانند به کمک نیروهای پیاده نظامی که در مناطق شهری قرار دارند بیایند. این نیروهای زرهی به دلیل چالاکی، می توانند خود را به سرعت به مناطق مورد نظر برسانند و نیروهای پیاده نظام را در امنیت هر چه تمام تر جابه جا کنند و یا به آنها در پیشروی و پاکسازی مناطق شهری یاری برسانند. ولی این نیروهای زرهی نیز باید همانند تانک ها برای نبرد های شهری آماده شوند و بروز رسانی هایی برروی آنها اعمال شود. مقایسه فاصله زاویه آتش یک تانک ابرامز در مقابل خودروی رزمی پیاده نظام برادلی- در شکل بالا مشخص شده است که در صورت نزدیک شدن یک تانک یه ساختمان امکان هدف قرار دادن طبقات بالا را از دست می دهد. پیشروی نیروهای پیاده نظام با کمک خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-3M BMP-3M نمونه بهود یافته از BMP-3 است که با توجه به ارتقا همه جانبه ای که برای حفاظت این مدل در نظر گرفته شده است می تواند برای جنگ شهری گزینه مناسبی باشد. BMP-3M به پشیرانه دیزل توربوشارژ UTD-32T با 660 اسب بخار مجهز شده این پیشرانه دارای یک سیستم خنک کننده است که به طور کامل برای عملیات در شرایط آب و هوایی گرم سازگار شده است. تهویه مطبوع این خودرو نظامی به خدمه اجازه می دهد تا در دمایی بین 50- تا 50+ درجه سیلسوس بدون هیچ مشکلی در داخل خودرو به سر ببرند. راننده با کمک سیستم دید TVK-1 روز/شب توانایی حرکت در شب را به راحتی دارد. برای افزایش حفاظت این خودرو رزمی پیاده نظام زره این خودرو به زره افزودنی (add-on) برای مقابله با گلوله های با 12.7 میلیمتر مجهز شده است. علاوه بر آن زره واکنشی (ERA) در بروی برجک و بروی بدنه به همراه زره قفسی در قسمت عقب برجک و عقب بدنه اضافه شده است. برای تکمیل شدن سطح حفاطتی BMP-3M می توان از دفاع غیر فعال Shtora-1 برای مقابله با سلاح های هدایت لیزری و دفاع فعال Arena-E برای دفع موشک های ضد تانک هدایت شونده و غیر هدایت شونده استفاده نمود. Bradley BUSK در ژانویه سال 2008 شرکت BAE Systems کیت مخصوصی را برای خودروهای رزمی پیاده نظامی برادلی به منظور افزایش حفاظت، توانایی ها و قابلیت های سیستم های مبارزه در عملیات شهری معرفی کرد. در حقیقت اعمال این بهبودها به خاطر تجربیات و عملیات خودروهای رزمی پیاده نظامی برادلی در مناطق شهری بوده است. اضافه شدن زره های افزودنی بر روی جلو، پهلو بدنه و برجک باعث افزایش بقای این خودرو در میدان جنگ شهری شده است. از جمله موارد اضافه شده می توان به نصب زره های مشبک برای محافظت از بخش ها و سیستم های نظارتی، نصب دوربین برای دید 360 درجه، اضافه کردن زره در قسمت زیرین برادلی برای مقابله با مین ها و بمب های کنار جاده ای ، نصب سیستم جنگ الکترونیک برای ایجاد پارازیت و جلوگیری از انفجار بمب های کنار جاده ای که به طور کنترل از راه دور فعال می شوند اشاره کرد. همچنین برای حفاظت خدمه و برجک برادلی از خطوط سیم برق یک ساختار گنبدی شکل سبک نارسانا بر روی برجک تعبیه شده است تا در صورت برخورد با خطوط سیم برق مشکلی برای خدمه و به خصوص وسایل الکترونیکی بوجود نیاید. نصب سلاح اتوماتیک سبک فرمانده (CLAW) که یک مسلسل سبک 5.56 میلیمتری است و با سیستم کنترل آتش A3 مجتمع شده است که به فرمانده برادلی امکان سرکوب تهدیدات را به طور فوری می دهد. البته اشکال اصلی نسخهBUSK اضافه شدن 3 تن به وزن است که این افزایش وزن باعث کاهش محسوسی در تحرک پذیری برادلی در میدان نبرد خواهد شد و در بقای آن در میدان نبرد تاثیر منفی می گذارد در نتیجه شرکت سازنده تصمیم به ساختن سری جدید BUSK III را گرفته است . قرار است بسته BUSK III بر روی 236 دستگاه از برادلی های مدل A3 نصب بشود . ارتقای BUSK III 4 تغییر اساسی را به همراه دارد 1- سلول های سوختی مقاوم در برابر انفجار 2- جایگاه و صندلی راننده مقاوم در برابر انفجار 3- سیستم بقای برجک 4- رمپ خروج برای مواقع اضطراری bmp 2 BUSK سیستم BUSK bmp 2 توسط DRDO( سازمان تحقیقات و توسعه دفاع هند) طراحی شده است. در این نمونه از زره قفسی سبک کامپوزیتی که در اطراف بدنه نصب شده است استفاده می شود همچنین بر روی برجک نیز از همین زره قفسی استفاده شده است. برای حفاظت از سیستم های نظارتی از زره های مشبک نیز استفاده خواهد شد. اطلاعات دیگر در باره این ارتقا هنوز توسط DRDO منتشر نشده است. Stryker عمده تغییراتی که بر روی استرایکرها در طول مدت خدمت آنها برای حضور در جنگ عراق و مناطق شهری در نظر گرفته شد نصب زرهای قفسی به دوره بدنه بود همچنین نصب زره افزودنی در قسمت جانبی برای محافظت هر چه بیشتر چرخ ها از انفجار در نظر گرفته شده بود. نصب محافظ زرهی برای مسلسل خارجی هم برای حفظ خدمه از جمله اقداماتی برای خفاظت نیروها در برابر آتش دشمن انجام پذیرفته است. البته در بعضی از مدل های استرایکر مانند M1126 از سلاح ها کنترل از راه دور استفاده می شود. مدل استرایکر mgs با داشتن یک توپ 105 میلیمتری می تواند با حفظ چالاکی خود برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام در مناطق شهری موثر واقع شود. نصب زره قفسی و زره های جانبی نیز برای این مدل از استرایکر برای ورود به مناطق شهری در نظر گرفته شده است. همچنین برای مسلسل روی برجک یک حفاظ تعبیه شده است تا در صورت استفاده از آن جان خدمه حفظ شود. سلاح کنترل از راه دور M151 مسلح شده با مسلسل سنگین M2 از جمله لواز م موجود در استرایکر ها ، کله قندی های است برای بستن سریع مسیر ها است سالم ماندن بعد از انفجار !!!! انفجار یک بمب کناره جاده در مسیر استرایکر ها در سال 2007 بغداد، در این حادثه به هیچ یک از خدمه صدمه وارد نشد و استرایکر بعد از تعمییرات دوباره به خدمت بازگشت استرایکر در حال پوشش دادن نیروهای پیاده نظام (BMPT-72 (Terminator 2 گفته می شود یک استراتژی در ارتش روسیه در حال شکل گیری است که در این استراتژی نظامی نوع جدیدی از آرایش برای نیروهای زرهی اعمال خواهد شد که این نوع آرایش برای جنگ های شهری نیز کاربرد خواهد داشت. در این نوع آرایش نظامی 4 دستگاه تانک میدان نبرد( که یکی از مدل های تی 72، 80 ویا 90 است ) در کنار یک دستگاه BMPT-72 یا در دسته های کوچکتر مخصوص جنگ های شهری، یک تانک در کنار دو دستگاه BMPT-72 قرار خواهند داشت . در حقیقت روس ها با تجربه ای که در طول جنگ های شهری در گروزنی کسب کرده اند موفق به ساختنه BMPT-72 شدند که تعریف جدیدی برای خودرو های پشتیبانی ارائه کرده است. BMPT-72 نمونه مدل ارتقا یافته BMPT است که تغییراتی که روس ها در این نمونه اعمال کرده اند باعث افزایش بقای BMPT-72 در جنگ ها شده است. یکی از تغییرات مهم در این مدل کاهش خدمه است، در مدل BMPT تعداد خدمه 5 نفر است که در مدل BMPT-72 تعداد خدمه 3 نفر شده است. BMPT-72 از شاسی تانک تی -72 بهر می برد. برای حفاظت هر چه بیشتر این خودرو پشتیبانی از زره های فولادی در بدنه و برجک، زره های واکنشی قابل جداشدن در جلو و سینه (Glasic) بدنه، زره های واکنشی توکار در دو طرف بدنه و برجک، حفاظت از موشک های هدایت شونده در برابر ترکش ها و آتش سلاح های کوچک با صفحات محافظ و زره قفسی در قسمت برجک و بدنه استفاده شده است. با توجه به سلاح های متعددی که بر روی BMPT-72 نصب شده است این خودرو می تواند با اهداف گوناگونی به طور همزمان درگیر شود. جنگ افزار اصلی BMPT-72 شامل دو توپ خودکار 30 میلیمتری مدل 2A42 و یک مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری PKTM است که می تواند بر علیه وسایل نقلیه زره پوش سبک و پیاده نظام دشمن استفاده شود. برجک قابلیت گردش 360 درجه ای را دارد. پرتابگر های موشک های هدایت شونده زاویه ای از 5- الی 25+ درجه را در جهت افقی و توپ ها و تیربار هم محور با آن ها نیز زاویه ای از 5- الی 45+ درجه در جهت افقی را پوشش می دهند. مقایسه ظاهریBMPT و BMPT-72 M-113 نفربر زرهی M-113 یکی از پرکاربردترین نفربر ها در نوع خود است و در کشورهای مختلف دنیا در حال خدمت است به همین منظور بعضی از کشور برای شرکت دادن M-113 در نبرد های شهری ارتقاها و بسته های زیاد و گوناگونی را برای آن ساخته اند تا بتواند یکی از مهمترین وظایفش را یعنی جابه جایی نیروهای پیاده نظام در مناطق شهری را با سرعت و سلامت هر چه تمام تر انجام دهد. جای گیری خوب یک M-113 در پاناما ، سرنشین ها در امنیت کامل می تواند از نفربر وارد و خارج شوند. نحوه تقسیم آتش سرنشین ها در M-113 نصب دومسلسل به همراه حفاظ زره نفربر های M-113 ار تش آمریکا که برای جنگ شهری بروزرسانی شده اند- گنبد زرهی نصب شده بروی نفربر Kasman این مدل توسط صنایع نظامی رژیم صهیونیستی (IMI )ساخته شده است Kasman برای کنترل جمعیت در مناطق شهری، جنگ های شهری و ضد شورش در طی انتفاضه الاقصی توسعه پیدا کرده است. از موارد اضافه شده در این مدل قرار دادن یک سازه روی بدنه است که دارای شیشه های زرهی و 6 دریچه شلیک، شامل یکی در جلو، یکی در عقب و دو عدد در هر طرف است. داخل دریچه های شلیک مسلسل FN MAG 7.62 میلیمتری برای شلیک قرار می گیرد. مخزن سوخت داخلی حذف شده است و به جای آن دو مخزن سوخت خارجی در عقب خودرو گذاشته شده است که باعث افزایش ایمنی خدمه خواهد شد. یکی دیگر از گزینه ها قرار دادن یک بلندگو جهت انجام جنگ روانی است. M-113 Urban Fighter صنایع نظامی رژیم صهیونیستی (IMI )برای جابه جایی نیروی پیاده نظام تصمیم به ارتقا نفربر زرهی M-113 گرفته اند. از جمله تغییراتی که در این نمونه اضافه شده است می توان به نصب پنجره های شفاف، ارائه یک دید 360 درجه همراه با قابلیت شلیک برای فرمانده و خدمه به وسیله یک گنبد مجهز به زره شفاف، قرار دادن دریچه های شلیک در قسمت جلو، دوطرف عقب بدنه، نصب صندلی های مقاوم در برابر انفجار، نصب زره قفسی بر روی بدنه (به غیر از عقب خودرو ) و گنبد، بهبود موقعیت راننده در مقایسه با نفربر زرهی M-113s با نصب دو پنجره برای راننده و از بین بردن مناطق کور به کمک دوربین حاصل شده است. همچنین برروی این بسته می توان سیستم خودکار اتفای حریق و ایستگاه سلاح کنترل از راه دور نصب کرد. یکی از تسلیحاتی که می تواند در جنگ شهری کاربرد ویژه ای داشته باشد ، تسلیحات ضد هوایی خودکششی برای هدف قرار دادن نیروهای زمیینی دشمن است. به عنوان مثال توپ ضدهوایی ZSU-23-4 شلیکا ، Gepard و M163 VADS از جمله ادوات زره های ضد هوایی هستند که می تواند به عنوان واحد های پشتیبانی از تانک های میدان اصلی نبرد وارد مناطق شهری بشوند. توپ ضد هوایی خودکششی شلیکا ارتش سوریه به همراه تانک تی 62 اس