برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 14 دی 1399 در پست ها
-
3 پسندیده شدهدر پنجم ژوئن چین از یک پلت فرم شناور دریایی توسط راکت لانگ مارچ 11 هفت عدد ماهواره در فضا قرار داد این پرتاب از یک پلت فرم شناور در دریای زرد استان شاندونگ صورت گرفت 7 عدد ماهواره با راکت LM-11 WEY’ به فضا پرتاب شد این 7 ماهواره شامل 2 ماهواره Bufeng-1A و Bufeng-1B توسعه داده شده توسط اکادمی تکنولوژی پرواز فضایی چین برای هواشناسی ماهواره Xiaoxiang-1-04 با قابلیت تهیه تصاویر به وضوح 5 متر در عرض رسد 80 کلیومتر ماهواره تحقیقاتی Tianqi-3 و 2 ماهوارهZhongdianwangtong-1A and Zhongdianwangtong-1B تست ارتباطی باند کاآ در اخر ماهواره Jilin-1 High Resolution 03A با وزن 42 کیلگرم وضوح 1 متر در عرض رصد 17 کیلومتر در ارتفاع مداری 579 کیلومتر منظومه ماهواره ای Jilin در سال2020 با تعداد 60 ماهواره به رصد زمین میپردازد هر 30 دقیقه تصاویر اپدیت میشوند و تا سال 2030 با تعداد 138 ماهواره اپدیت تصاویر به 10 دقیقه میرسد در هرگونه شرایط جوی راکت cz11 یا لانگ مارچ 11 یک راکت 4 مرحله سوخت جامد بارتفاع 20.8 متر وعرض 2متر قدار پرتاب محوله تا700 کیلو گرم به مدار leo و 350 کیلو گرم به مدارsso این هفتمین پرتاب موفق این راکت که از 2015 وارد سرویس دهی شده بود پلت فرم شناور به طول تقریبی 110 متر وعرض تقریبی 80 متر که روی ان یک tel با ارتفاع 15.5 متر نصب شده بود تصاویر مصاحبه با مسولین توسعه راکت cz11 , وپرتاب ان https://www.aparat.com/v/JA4uw و https://www.aparat.com/v/GOlIb منبع https://www.nasaspaceflight.com/2019/06/china-first-sea-launch-long-march-11-seven-satellites/ https://en.wikipedia.org/wiki/Long_March_11
-
2 پسندیده شدهآخرش معادله حل شد. این چند روز کلی گشتم دنبال صحبتهای فرمانده نیروی دریایی تا سر از این پروژه ها در بیارم. در مورد موج 6 که به اسم پروژه سفینه نامگذاری شده این شناور 2200 تن وزن و بیش از 100 متر طول داره و از نوع سه بدنه هست. شناورهای بعدی تا 3000 تن می رسند که طبق تصویر نسخه 3000 تنی با نام پروژه هرمز یک ناو پشتیبانی نیمه سنگین هست که علاوه بر حمل دو بالگرد یا یک بالگرد و دو پهپاد سجیل، 96 سیلوی عمود پرتاب، 4 سامانه کمند، یک توپ 76 میلیمتری و لانچرهای مایل پرتاب برای موشکهای کروز/پدافندی داره. ناو آموزشی خلیج فارس هم تکلیفش معلوم شد طول 207 متر و وزن 5000 تن. پروژه نگین هم که گفته شده 5000 تا7000 تن وزن داره و جای دیگه امیر خانزادری وزن این ناوشکن رو 7000 تن اعلام کرده.
-
2 پسندیده شدهنیرو زمینی ارتش ما رو دور ننداز ما انقدرام بدرد نخور نیستیم
-
2 پسندیده شدهتوسعه سیستم دفاع فعال برای خودروهای جدید ارتش فرانسه سیستم دفاع فعال SHARK نصب شده بر روی نفربر VAB دو شرکت دفاعی فرانسوی، تالس و نکستر به طور رسمی اعلام کرده اند که در حال توسعه یک سیستم دفاع فعال مقابله سخت (HARD Kill) جدید با نام پرومتوس ( PROMETEUS ) برای خودروهای ارتش فرانسه در پروژه عقرب هستند. این دو شرکت در ادامه اعلام کرده اند در سال 2022 اولین تست این سیستم دفاع فعال بر روی خودروی چند منظوره گریفون را انجام خواهند داد . در سالهای گذشته شرکت دفاعی تالس از توسعه سیستم دفاع فعال SHARK خبر داده بود. به نظر میرسد تجریبات توسعه سیستم دفاع فعال SHARK توانسته است به شرکت تالس در توسعه یک سیستم دفاع فعال جدیدتر کمک نمایید. سیستم دفاع فعال پرومتوس با قابلیت پوشش 360 درجه ای می تواند با راکت ها و موشک های ضد تانک مقابله کند. این سیستم دفاع فعال میتواند با پرتابه های که در نزدیکی خودروها نیز شلیک میشوند درگیر شود که نشان از سرعت عمل بالایی این سیستم دارد. چنین ویژگی خصوصا در نبردهای شهری که احتمال نزدیک شدن تیمهای ضد زره دشمن به خودروهای زرهی وجود دارد بسیار مفید خواهد بود. همچنین سیستم دفاع فعال پرومتوس همانند سیستم دفاع فعال SHARK پرتابه ها را در نزدیکی بدنه خودرو غیر فعال میکند. این ویژگی نیز امنیت و سلامت سربازان و تجهیزات که در نزدیکی خودروهای دارای سیستم دفاع فعال قرار دارند را افزایش میدهد و احتمال ایجاد ترکشهای خطرناک را کاهش میدهد. https://www.aparat.com/v/mYyJn
-
2 پسندیده شدهخوب چین توسط ماهواره بر لانگ مارچ ۱۱ تعداد ۹ ماهواره 5~42 کیلوگرمی Jilin-1 Gaofen-03 با دقت زیر ۱متر از دریا زرد روی پلتفرم شناور ۱۶۰ متری De Bo 3 به مدار۵۳۳ کیلومتری فرستاد تا قبل از پرتاب ۹ماهواره ۱۶ ماهواره منظومه جیلان در مدار قرار داشت یک ذره دقیق نیست اینفوگراف البته ماهواره های منظومه جیلان مدل های مختلف دارد از ۴۰۰ کیلوگرم به بالا دارد تا ۴۰ خورده ای گیلوگرم منبع
-
2 پسندیده شدهپروژه هرمز برنامه بلندپروازانه نیروی دریایی ایران برای توسعه ناوشکن های پنهانکار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در بیست و هشتم نوامبر 2019 ، از ماک-آپ مقیاس کوچک یک نمونه ناوشکن پنهانکار آینده خود که هم اکنون با شناسه " هرمز" شناخته میشود ، رونمایی نمود . برخی کارشناسان براین باورند که پروژه هرمز ، ادامه سلسله تلاش های شبکه تحقیقات دفاعی نیروهای مسلح ایران برای توسعه فناوری سخت افزارهای پنهانکار است که در گذشته با برنامه هایی نظیر قاهر313 و مجموعه متنوعی از سامانه های موشکی کروز با قابلیت شلیک از زیرسطحی و پرنده های بدون سرنشین پیوند خورده است . تایپ 052D براساس اطلاعات موجود ، این ناوشکن در کلاس 3000 تن بوده که در مقایسه می توان نمونه ایرانی را با تناژی در حدود 50 درصد ، با پیکربندی های رزمی شناور نظیر 052D چینی و همچنین شناورهای کلاس آرلی بورک نیروی دریایی ارتش ایالات متحده قرار داد . با این حال ، برخی براین اعتقاد قرار دارند که این پروژه بومی ، با توجه به تناژ اعلامی ، شاید در ردیف استاندارد موجود برای " ناوشکن" ها قرار نگیرد ، اما قابلیتهایی که از سوی کارشناسان در خصوص این برنامه ، گمانه زنی شده ، به تقریب ، فراتر از پتانسیل رزمی فعلی این نیرو قرار خواهد گرفت . سلول های شلیک عمودی مارک 41 شناور های رزمی کلاس آرلی بروک این دسته از تحلیلگران معتقدند که پروژه هرمز به احتمال زیاد ، توانایی دستیابی به سرعت 40 گره را داشته و این درکنار طراحی خاص بدنه با پتانسیل پنهانکاری و زرادخانه ای شامل 96 سلول پرتاب عمودی برای استقرار موشکهای سطح به هوا و کروز ( شامل گونه های ضد کشتی و حتی ضد اهداف زمینی . م ) درصورت تولید در کمیت مناسب، می تواند یک جهش غیر قابل تصور برای نیروی دریایی ایران برای دستییابی به قابلیتهای آفندی ، فراتر از یک نیروی دریایی ساحلی ( نیروی دریایی سبز ) بشمار رود . کلاس لیتورال ( سمت راست ) - پروژه هرمز ( سمت چپ ) بااین وصف ، در حالی که کلاس چینی 052D تنها 64 سلول و کلاس آرلی بروک ، 90 سلول را در سازه خود جای می دهد ، را میتوان بدین گونه تحلیل نمود که اندازه کوچکتر و بالتبع برد کوتاهتر موشک های کروز ایرانی ( بعنوان مثال قرار گرفتن در کلاس موشکهای DK-10A ) موجب شده تا تعداد سلول های گونه ایرانی کمیت بیشتری را به نمایش گذارد . این موشکها در هنگام قرارگیری در بخش درونی شناور ، بصورت چهارتایی دریک سلول قرار خواهند گرفت . با این وصف ، به احتمال بسیار زیاد ، قدرت آتش واقعی این شناور رزمی ، درصورت ورود بخدمت ، در حد 24 تیر موشک در ابعاد موشک استاندارد خواهد بود و این با توجه به تجربه محدود ایران در طراحی و ساخت شناورهای بزرگ رزمی ، اگر چه کم ولی به نسبت قابل توجه است . پرتابه کروز قادر (سی-802 ) ، سومین موشک از بالا سامانه دفاع نزدیک کمند به اعتقاد ناظران نظامی ، با وجود احتمال بسیار زیاد در استفاده از موشکهای دفاع هوایی بومی نظیر "باور " یا برنامه " خرداد" ، پروژه هرمز قادر خواهد بود تا موشکهای کروز ضد کشتی سی-802 که تحت امتیاز چین با شناسه "قادر" تولید می شود را نیز به کار برد . برخی ناظران نیز با توجه به تناژ 3000 تن اعلامی ، طراحی بومی ایران را با شناورهای رزمی کلاس لیتورال مقایسه می کنند . پروژه هرمز برای دفاع نزدیک دربرابر تهدیدات ضد کشتی و هواپایه ، احتمالا به گونه مشابه سامانه فالانکس یا معادل روسی آن ( با شناسه " کمند " ) ، یک رادار آرایه فازی و همچنین عرشه پرواز با قابلیت پذیرش 2 فروند بالگرد مسلح میشود . اما همچنان هزینه ساخت این شناور نامشخص به نظر میرسد ، که با توجه به کمیت بودجه دفاعی ایران ، برخی معتقدند که نمونه ایرانی ، می تواند قیمتی در حدود معادل آمریکایی آن داشته باشد . اما وضعیت بودجه دفاعی ایران و تنگناهای مالی ایجاد شده برای این کشور و وجود اولویتهای مهمتری نظیر نوسازی شبکه دفاع هوایی موجب خواهد شد این برنامه با تاخیرهای مشخصی روبرو گردد . پی نوشت : 1- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . 2- ادغام پستهای ارسال شده با محوریت پروژه هرمز ، دوازدهم دی ماه سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR)
-
2 پسندیده شدهبا دقت بیشتر معلوم شد که ناو پشتیبانی نیمه سنگین با تریماران 3000 تنی پروژه هرمز تفاوت داره. پروژه هرمز داری 96 سیلوی پرتاب موشک، پرتابگرهای عمودی کروز/پدافند، 4 سامانه کمند، توپ 76 میلی متری و دو آشیانه بالگرد هست. که ماکتش رو نشون دادند . اما ناو پشتیبانی هنوز در مرحله طرح اولیه هست که روی بنر تصویر گرافیگی ناو مشاهده میشه. با توجه به عمر سازه ناو پشتیبانی خارک و همچنین کمبود در این زمینه خصوصا آماده شدن سایر موجها و اعزام به نقاط مختلف اقیانوسی نیاز با داشتن ناو پشتیبانی رو بیشتر میکنه و به همین دلیل نیروی دریایی تصمیم به ساخت ناو پشتیبانی کرده. پس حالا پروژه های نیروی دریایی افزایش پیدا کرد: 1- سفینه 2200 تنی 2- هرمز 3000 تنی- 3- خلیج فارس 5000 تنی 4- نگین 7000 تنی 5- ناو پشتیبانی نیمه سنگین 6- نسل جدید هاورکرافتها 7- زیردریایی 3200 تنی بعثت 8- پهپاد توربوجت دو موتوره سجیل
-
2 پسندیده شدهدر مورد هوا به هوا، ظاهرا شدنی است، اما این که مزایا و معایبش چگونه خواهد بود، بحث جداگانهای است. در این مورد، نگاهی به مطلب موجود در لینک زیر بیاندازید: http://news.usni.org/2014/02/13/navys-uclass-air-air-fighter ویدئو اول، که ویدئو اَخیرتری هست (مربوط به همین سه، چهار روز پیش) دانلود (حجم: 15.89 مگابایت) http://trainbit.com/files/2709011884/X-47B_FlightOperations_1001.mp4 و ویدئو دوم مربوط به سال گذشته میلادی: دانلود (حجم: 40.54 مگابایت) http://trainbit.com/files/5709011884/USNavy_X-47B_UCASCompletedFirst_1001.mp4
-
1 پسندیده شدهطبق صحبت های امیر رستگاری، هرمز توانایی درگیری همزمان با 16 هدف رو در ارتفاع پایین و متوسط دارد. و برای اینکار از 4 رادار کنترل آتش بهره می برد و هر رادار 90 درجه را پوشش می دهد تا هرمز از پوشش 360 درجهای برای مقابله با تهدیدات برخوردار باشد. احتمالا این رادارها نسخه جدید رادار چشم عقاب باشد. چشم عقاب توانایی درگیری با 3 هدف را داراست، برد رادار 200 کیلومتری و ارتفاع کشف 30 کیلومتر است. احتمالا در نسخه اولیه هرمز شاهد پدافند 200 کیلومتری نباشیم و پدافند دوربرد ناو بتواند تا 150 کیلومتر را پوشش دهد. البته این امکان وجود دارد که با سوم خرداد دریاپایه هم مواجه شویم همچنان که یک گردان سوم خرداد توانایی درگیری با 16 هدف را دارد. سوالی که وجود دارد این است با وجود طراحی و ساخت انواع سامانههای زمین پایه چرا پدافند هرمز توانایی پوشش ارتفاع بالا را ندارد؟ جالب توجه است که نسخه های دریاپایه بوک روسی و اچ کیو 16 چینی به ترتیب با ارتفاع درگیری 15 و 18 کیلومتر (ارتفاع متوسط) می باشند. گرچه نمیتوان نظر قاطعی در مورد پدافند این ناو داشت اما محتمل است که بتواند 100-150 کیلومتر را پوشش دهد. با توجه به اینکه هرمز قرار هست با 16 هدف درگیر شود و برای هر هدف 2 موشک پرتاب میشود یعنی 32 موشک، و همچنین پوشش برد کوتاه، متوسط و بلند برای این ناو در نظر گرفته شده است بنابراین تمام لانچرهای عمود پرتاب جلوی دکل مربوط به موشکهای پدافندی خواهد بود و پرتابگرهای مایل پرتاب برای موشکهای کروز ضد کشتی به کار گرفته خواهد شد. در این صورت ما تنها با پرتابگرهای عمود پرتاب مخصوص پدافند روبرو هستیم که فعلا توانایی شلیک موشکهای کروز رو نخواهند داشت. فعلا نیاز به کروزهای دریایی برای هدف قرار دادن اهداف زمینی نداریم و نیاز اصلی ما توانایی هرمز در حمایت از خود ضد نیروی هوایی و دریایی دشمن است. اگر ماکت هرمز را ملاک قرار دهیم، شاید در آینده حضور 32 موشک برد بلند 120-150 کیلومتر صیاد3، 48 موشک برد متوسط صیاد2 و تا 64 موشک پدافندی برد کوتاه برای مقابله با موشکهای کروز را شاهد باشیم. بهتر است که نیروی دریایی برای پدافند برد کوتاه از موشکهای هدایت فروسرخ یا تصویر ساز حرارتی استفاده کند تا در صورت تهاجم انبوه موشکهای کروز یا بمبهای هواپرتاب به سمت ناو، رادار درگیری پدافند وظیفه هدایت موشک را به عهده نداشته باشد و موشک خود دست به رهگیری و انهدام هدف بزند تا همچنان پدافند بتواند با خطر هواگردهای دشمن در برد متوسط و بلند مقابله کند.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بدنبال هر گونه حادثه ، سوء استفاده ، سقوط ،آسیب زمینی و ... به شکل جداگانه کمیسیون های بررسی تشکیل میشود . در نیروی هوایی ارتش ایالات متحده این روند با تشکیل دو کمیسیون جداگانه بشرح ذیل این کار انجام میشود : 1- هیات بررسی ایمنی (SIB) 2- هیات تحقیقات سوانح ( AIB) که اینها براساس یک جدول زمان بندی شده ، در یک بازه زمانی 60 تا 90 روز موظف هستند که نتیجه را به رده مشخص گزارش بدند توضیحات دو فقره کمیسیون فوق الذکر هم مفصل هست .
-
1 پسندیده شدهشاهین در برابر اژدها آیا جنگنده پنهانکار چینی پتانسیل شکست لبه فناوری نظامی نیروی هوایی ایالات متحده را دارد ؟ بخش دوم و پایانی اما می بایست ، سمت دیگر ماجرا را هم رصد نمود ، بدین معنی که رپتور حداقل در دو حوزه نسبت به جی-20 از مزیت آشکاری برخوردار خواهد بود . نخست اینکه تصوری وجود دارد که این جنگنده پنهانکار ، علیرغم وجود نشانه های آشکاری مبنی بر تعمیر ونگهداری نامناسب و همچنین نقص در پوشش خفاکاری آن ، قابلیت بقاء بیشتری نسبت به جی-20 را در اختیار کاربرآن خواهد گذاشت ، در حالی که جی-20 صرفا" در طول زمان توسعه خود درآینده می تواند به تدریج ، قابلیتهای مشابهی نظیر اف-22 را به منصه ظهور برساند . خروجی های متفاوت جنگنده های چینی (راست: جی-20) و آمریکایی ( چپ : اف-22 ) دوم اینکه ، نقطه برتری رپتور را میتوان در پیشرانه فوق العاده پیشرفته آن جستجو نمود ، چنانکه که گفته میشود ، موتور اف-119 رپتور به این جنگنده اجازه می دهد تا با سرعت غیر قابل مقایسه 1.8 ماخ بدون استفاده از پس سوز ، و در زمان استفاده از آن ، با 156 کیلونیوتون نیروی رانش ، وارد صحنه نبرد شود . این درحالی است که گونه های اولیه جی-20 که به پیشرانه روسی AL-41MF2 مجهز بودند ، با تولید 145 کیلونیوتون نیروی پیشرانش ، توانی در حدود 17 درصد کمتر از نیروی موتور آمریکایی را در اختیار جی-20 قرار میداد . این مساله حتی با مجهزشدن جی-20به پیشرانه بومی WS-10C تنها کمی بهبود را به نمایش خواهد گذاشت . ضمن اینکه توجه بدین نکته حائز اهمیت است که اف-119 پتانسیل استفاده از قابلیت بّردار رانش 2 بُعدی را نیز در اختیار دارد که مانور پذیری آن را در مقایسه با جی-20 افزون می کند . در چنین حالتی ، خدمه رپتور در جریان درگیری های نزدیک ( داگفایت ) از توانایی به مراتب بهتری برای احتراز از اصابت موشکهای شلیک شده توسط جی-20 داشته و خلبان می تواند با فراغ بال بیشتری ، موقعیت برتر را برای شلیک توپ یا موشکهای هوابه هوا در نبردهای دامد ( داخل میدان دید / visual range combat ) قرار دهد . راست : WS-15 چپ : AL-41 MF2 برای رفع این شکاف عمیق ، طراحان جی-20 بشدت درصدند تا مراحل تست پیشرانه WS-15 را به انتها رسانده تا در زمان مقرر اعلام شده ( 2025 ) وارد خدمت گردد . انتظار می رود که قدرت این موتور که برنامه طراحی آن از 2012 آغاز شده ، در زمان تحویل به نیروی هوایی چین ، قدرتی برابر 197 کیلونیوتون یا 26 درصد بیشتر از اف-119 امریکایی را به نمایش گذارد . در چنین وضعیتی ، در حالی که وزن دو جنگنده به تقریب معادل در نظر گرفته شود ، افزایش توان خروجی پیشرانه چینی می تواند نسبت رانش به وزن جی-20را در مقایسه با رپتور در مکان بالاتری قرار دهد . علاوه براین ، اطلاعاتی مبنی بر برنامه نیروی هوایی چین برای اضافه نمودن فناوری بُردار رانش روی پیشرانه های جدید تولیدی وجود دارد ( در کنار برنامه خاص اضافه شدن خروجی 3 بُعدی برای جتهای نسل ++4 جی -10 سی ) . این درحالی است که اگر چینی ها فناوری خروجی 3 بُعدی فوق الذکر را به برنامه WS-15 تزریق نمایند ،مزیت مانورپذیری جی-20 نسبت به اف-22 به حد قابل ملاحضه ای خواهد رسید . در حوزه بدنه هواپیما ( AIR FRAME) ، ماهیت طراحی پنهانکار هر دو هواگرد چینی و آمریکایی به گونه ای است که از مانورپذیری مطلوب در ارتفاعات بالا بوده و احتمالا از رادارهای مشابهی بهره می برند . با این وصف ، بدنه جی-20 کمی بزرگتر از اف-22 به نظر می رسد . در مجموع ، تنها عامل تعیین کننده در برتری این دو هواگرد ، مدت زمان ایستایی آن در خط تولید خواهد بود ، جایی که گونه چینی حداقل یک دهه یا کمی بیشتر ازآن نسبت به نمونه آمریکایی ، تولید خواهد شد و شاهد طیف گسترده ای از مشتقات با کاربری های متفاوت از آن خواهیم بود در حالی رپتور فقط 4 سال برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده تولید گردید . البته پس از ورود اف-22 بخدمت ، قرار بود تا گونه ضربتی و حتی نمونه دریاپایه آن نیز طراحی و بخدمت گرفته شود ( F-22C) ولی بدلیل هزینه های سرسام آور بسرعت لغو شدند . این مساله احتمالا برای جی-20 صدق نخواهد کرد ، چرا که شایعاتی مبنی بر طراحی نمونه J-20B و جانشینانش در اواسط سال 2020 وجود داشته و احتمالا فناوری های جدید تری نظیر سامانه های جنگ الکترونیک ، سامانه های آفندی لیزری به آن تزریق میشود که این امر موجب خواهد شد که جی-20 نسبت به برنامه استاتیک اف-22 مزیتهای قابل توجهی را به نمایش گذارد . پی نوشت : 1- بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهشاهین در برابر اژدها آیا جنگنده پنهانکار چینی پتانسیل شکست لبه فناوری نظامی نیروی هوایی ایالات متحده را دارد ؟ بخش یکم ازیک نظر ، ایالات متحده و چین ، تنها دو نیروی هوایی بشمارمی آیند که جتهای رزمی نسل پنجم را به شکل بومی توسعه داده و بخدمت گرفته اند . از یکسو ، نخستین فروند از جنگنده برتری هوایی اف-22 رپتور از دسامبر 2005 و نسخه ارزان تر این فناوری ، یعنی اف-35 در حدود 9 سال بعد ( 2014) وارد خدمت شده و از سویی دیگر ، جنگنده چینی نیز از اوایل 2017 ، پروازهای نیمه رسمی عملیاتی خود را آغازنموده است . راست : تصویر غیر رسمی از کابین جی-20 .... چپ : کابین اف-22 رپتور این درحالی است که اف-35 را می توان دریک طبقه بندی جداگانه و متفاوت ، بحساب آورد ، اما برخی معتقدند که جتهای اف-22 و جی-20 را دریک رده مشخص می بایست قرار دارد ، چرا که هر دو در رده جتهای سنگین وزن با ماموریت ایجاد برتری هوایی قرار گرفته و هر دو نیز قرار است در درگیری های احتمالی بر فراز آسیا و اقیانوس آرام نقش اصلی را ایفا نمایند ، در حالی که بطور همزمان ، رپتورهای نیروی هوایی ایالات متحده برای رویارویی با نیروی هوایی ایران و روسیه ، به پایگاه هایی در نزدیکی مرزهای این دو کشور گسیل شده و می شوند . بنابراین ، مقایسه قابلیتهای رزمی این دو جت رزمی می تواند پیامدهای حضور فراگیر این هواگردها را برای دونیروی هوایی کاربرآن ، علیرغم توجه به این موضوع که این جنگنده ها می بایست جایگزین جتهای نسل چهارم نظیر J-11B و F-15C گردد ، مورد توجه قرار دهد . ماکآپ مقیاس 1:35 ( احتمالا" ) از پیشرانه جی-20 شاید مهمترین تفاوت میان اف-22 و جی-20 را می توان درماهیت آغاز و روند فعلی آن جستجو کرد ، به شکلی که جت چینی هنوز در آغاز مسیر خود قرار داشته ، در حالی که تولید پرنده آمریکایی درسال 2009 متوقف و برنامه های پیش بینی شده برای ارتقاء آن نیز بحالت تعلیق درآمده است . این مساله به اعتقاد برخی ناظران ، کفه ترازو را در دراز مدت به نفع جی-20 تغییر خواهد داد ، چرا که با ادامه سرمایه گذاری ها و موفقیت در فروش خارجی احتمالی ، طرح جی-20 میتواند بروزرسانی ها و ارتقاءهای متنوعی را بخود دیده و با فناورهایی یکپارچه شود که رپتور قادر به برابری با آن نباشد . پیاده روی فیل ها راست : جی-20 چپ : اف-22 نمونه بارز این مساله را می توان در حوزه معماری رایانه ای رپتور جستجو کرد که متعلق به دهه نود میلادی بوده ، در حالی که متقابلا" جی -20 ازپیشرفته ترین اویونیک در دسترس بهره مند است . مضاف براین ، جی-20 به احتمال بسیار زیاد می بایست به یک سامانه distributed aperture ( بعنوان یک سامانه آگاهی موقعیتی شبیه به آنچه که در اف-35 مورد استفاده قرار گرفته . م ) مجهز شده باشد ،در حالی که بسیار بعید است که اف-22 بدان مجهزگردد . راست : جی-11 بی چپ : اف-15 سی کابین اف-15 سی از سویی دیگر ، روند تکامل جی-20 ، در یک بازه 3ساله ، مورد توجه ناظران نظامی قرار دارد. در ابتدای امر ، پیشرانه های AL-31FM2 روسی ( بعنوان قلب تپنده سوخو-34 ) در این جنگنده بکار گرفته شد ، اما بدلیل حساسیت موضوع ، چینی ها بسرعت پیشرانه بومی WS-10B و سپس WS-10C را جایگزین نمونه روسی نموده و به منظور افزایش قابلیتهای رزمی ، بر اساس برخی اخبار منتشره ، پوشش جاذب امواج راداری ، سامانه های جدید جنگ الکترونیک نیز بدان خواهند افزود . به همین دلیل ، با سرعت فعلی ، بتدریج شکاف فناورانه بین اف-22 و جی-20 تا سال 2025 ، به حد خطرناکی خواهد رسید . در حوزه مهمات هوایی ، چینی ها بسرعت موشک دوربرد PL-15 را که در اواخر 2010 معرفی شد را با این جنگنده یکپارچه نموده است . با این وصف ، طبق اطلاعات موجود ، هر دو جنگنده قرار است تا موشکهای جدیدی را به زرادخانه فعلی خود اضافه نمایند ، هر چند سرعت نیروی هوایی چین در مدرنیزه سازی جی-20 از همتای خود در نیروی هوایی ایالات متحده بیشتر ارزیابی می گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- ادامه دارد .......... 2- تجمیع پستهای مرتبط با جنگنده اف-22 ، سوم اسفند سال یکهزار و سیصدو نود و هشت خورشیدی .
-
1 پسندیده شدهچاک زره در رپتور قسمت دوم در یک قطعه خبری از USAF news درباره بازآماد پوشش پنهانکار (Low Observable Maintenance) در پایگاه Tyndall ، روند تعمیر ونگهداری این پوشش جنگنده را که در برخی موارد بسیار سمی و خطرناک است شرح داده است : Scott Christian ، سرپرست تعمیر و نگهداری هواپیما : هر هفته ، از قالب بیرونی (OML - outer mold line) بازرسی به عمل می آید. این امر شامل بررسی هر نشانی در جت است كه باعث می شود هواپیما در دستگاه های ردیاب دیده شود. تعداد نشانه های بالا برابر با قابلیت بسیار كم پنهانکاری است . این به شدت ضروری است ، نامرئی بودن در شرایط رزمی بسیار با ارزش است. OML به تشخیص اینکه کلیت جنگنده در چه مرزی قرار دارد و قابلیت پنهانکاری لازم برای جنگنده در چه محدوده ای است کمک کرده و به بازرس اجازه می دهد تا خسارت وارد شده به پوشش را شناسایی کند. هنگامی که یک هواپیما برای برطرف کردن عیوب انتخاب می شود ،تقریبا به 150 تعمیر اساسی بر روی حدود 30 پنل مختلف نیاز دارد. انجام این تعمیرات تا سه هفته طول می کشد. گروهبان Armando Castellon ، : اولین قدم زدن ماسک است ، تا از عدم تماس با بقایای سنباده شده اطمینان حاصل شود.این مرحله از انتشار آلودگی مواد شیمیایی خطرناک مرتبط با پوشش پنهانکار جلوگیری می کند.در مرحله بعد ، با جدا کردن قسمت های معیوب به وسیله سنباده و سپس تمیز کردن ناحیه های سنباده شده از اتصال مناسب پوشش ها اطمینان حاصل میشود.پس از اتمام این کار ، شروع به پوشاندن با استفاده از لایه boot ، که همان ماده جاذب رادار است می کنند، بعد از آن رنگ آمیزی صورت گرفته و در آخر نیز جنگنده از سرویس خارج می شود.یکی از بزرگترین موانعی که گروه هنگام نصب پوشش ها با آن روبرو است ، هوای فلوریدا است.یک رعد و برق در پنج مایلی از پایگاه ، تمام فعالیت های خط پرواز ، از جمله ترمیم های قسمت پنهانکاری را متوقف می کند ، درجه رطوبت و حرارت ، ایجاد اتصال مناسب پوشش ها را دشوار می کند. گروهبان Stovall : هنگام کار با پوشش های پنهانکار ، در واقع شما با مواد شیمیایی سروکار دارید و در بسیاری از این مواد شیمیایی نیاز هست تا درجه حرارت و رطوبت در یک محدوده مشخص بمانند تا بهترین پیوند صورت گیرد. در فلوریدا ، رطوبت فوق العاده ای داریم. اگر یکی از آن روزهای با رطوبت بالا را داشته باشیم که بچه ها تعمیر را انجام می دهند ، بسیار محتمل است که در مواد پیوند مناسب صورت نگیرد . برای مقابله با این شرایط ، دو سالن کنترل کننده شرایط محیطی موجود هست ، اما به دلیل نیاز مداوم به تعمیر ها ، این سالن ها هرگز خالی نیستند.طی یک هفته ، تیم به طور مداوم روی شش جتگنده کار می کنند که تا آخر هفته به هشت یا 10 افزایش می یابد. جالب است که خطوط قدرتمند بازآماد F-22 که با آن آشنا شده ایم ، واقعاً فقط یک خرقه است که هواپیما را در زیر آن پنهان می کند. همانطور که این عکس ها ثابت می کنند ، وقتی صحبت از رپتور می شود ، چیزهایی بیشتر از آنکه تصورمیکنیم وجود دارد. اما خبردیگری که دیروز از پایگاه National Interest منتشر شد ، نشان می دهد که یک فروند F-22 با همین عیوب در پوشش جاذب راداری دماغه در حال سوختگیری هوایی در آسمان سوریه است : چند روز قبل فرماندهی ترابری ایالات متحده آمریکا (USTRANSCOM) ویدئویی در توییتر منتشر کرد که نشان می دهد یکی از 12 فروند F-22 که اخیراً به یک پایگاه هوایی در قطر اعزام شده اند در حال سوخت گیری از یک KC-135 Stratotanker است ، اما جزئیات دیگری در مورد موقعیت مکانی آن بیان نکرد. (توییتر مذکور). با این حال ، کاربران رسانه های اجتماعی به سرعت عوارض زمین موجود در عکس را با تصاویر ماهواره ای از منطقه شمال غربی سوریه مقایسه کردند ، به نظر می رسد که این هواپیما در شمال شرقی رقه ، یک شهر در سوریه پرواز می کردند که تحت کنترل کرد های متحد آمریکا است.علاوه بر این ، با نگاهی دقیق تر، کاربران متوجه شدند پوشش راداری دماغه F-22 دچار خوردگی است. پیش از این در سال 2016 نیز گزارش شده بود ، جنگنده های F-22 Raptor به کار گیری شده در عملیات نظامی سوریه دچار خوردگی در پوشش جاذب راداری شده اند.(لینک) . این پوشش ها در حقیقت چین خورده و شروع به پوست اندازی می کنند. در آن زمان USAF اعلام کرد كه يكي از دلايل اين مشكل ، شرايط اقليمي تأثيرگذار بر منطقه عمليات است.این ادعا توسط John Cottam ، مدیر برنامه F-22 در لاکهید مارتین تأیید شد ، او خاطرنشان کرد که عوامل بیرونی مانند باران و گرد و غبار شن نه تنها با چین خوردگی و پوست اندازی پوشش را از بین می برند بلکه آن را به حالت اصلی خود ، حالت مایع تبدیل می کنند.در حقیقت پوشش جاذب رادار F-22 در سال 2009 اولین مشکل را تجربه کرد ، وقتی خلبانان Raptor شکایت کردند که این پوشش به راحتی در تماس با سوخت و روغن های روانساز از بدنه F-22 پاک می شود.با این حال ، لاکهید مارتین اعلام کرد که یک پوشش جدید و مقاوم تر ایجاد کرده است که در طی عملیات بازآماد در تمام F-22 ها استفاده خواهد شد. طبق اعلام مذکور این روند باید از امسال آغاز شود. در سال 2017 یک منبع نزدیک به برنامه F-22 Raptor توضیح می دهد كه: گرچه رپتورهای مستقر شده نیاز به نگهداری پوشش دارند ، اما می توانم با اطمینان بگویم كه هیچ مشكلی برای پوشش ندارند. عملکرد پوشش قبل ، حین و بعد از استقرار یکسان است. اگر رپتور را به عنوان یک دارایی ارزشمند بدانیم ، اگر مسئله ای منجر به اخلال در قابلیت های آن شود ، مجبور می شدیم عملیات Raptor را متوقف کنیم. با توجه به اینكه هر چند وقت یکبار نه فقط از جانب ایالات متحده بلكه كشورهای هم پیمان درخواست بکارگیری Raptor را داریم ، این مسئله بسیار مهم خواهد بود. نکته قابل توجه این است که F-22 در یک حمله هوایی در 14 آوریل 2018 علیه سوریه که در آن ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه بیش از 100 موشک کروز از هوا و دریا شلیک کردند نقش اساسی ایفا کرد. پایان/.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت دوستان و اساتید بعضیها سرمایهگذاری بخش خصوصی را به ببری درنده تشبیه کردهاند که باید او را به ضرب گلوله از پای درآورد. عدهای آنرا به صورت گاو شیرده مینگرند که باید دوشیدش. فقط عده قلیلی آن را همانطور که هست می بینند - قاطری که با تمام قدرت گاری را میکشد. وینستون چرچیل باشد که درس بگیریم (چشمک)
-
1 پسندیده شدهبا سلام "آرام سخن بگو و با خودت یک چماق بزرگ داشته باش، به هرجایی خواهی رسید" پی نوشت : 1- ریشه ، پایه و اصل سیاست خارجی ایالات متحده از 1873 تا امروز در قالب " استراتژی دفاع فراقاره ای " در همین یک عبارت خلاصه شده ، باشد که درس بگیریم ./ با تشکر از برادر عزیز جناب کماندانت 2- تئودور روزولت ( بیست و ششمین رییس جمهور ایالات متحده )
-
1 پسندیده شده[align=center]تاریکخانهء اشباح[/align] [align=center]مروری مختصر بر خدمات ساواک در ایران[/align] سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده – سیا – از سال 1334 به بعد، برای کنترل کامل اتحاد جماهیر شوروی، اقدام به استقرار ماهواره های جاسوسی در مدار زمین نمود که این ماهواره ها، ایستگاههای گیرندهء زمینی شان در خاک ایران قرار داشتند. ایستگاههای شنود در آستارا، چالوس، بهشهر و کبکان در مرزهای جنوبی اتحاد شوروی، با صرف میلیونها دلار به وجود آمدند تا چشم و گوش ساواک برای اطلاع و پیشگیری از حملهء نظامی شوروی به خاک ایران باشند. در این ایستگاهها، کارشناسان خبرهء سازمان سیا و ساواک، خطوط مخابراتی اتحاد شوروی را کاملن تحت کنترل داشتند. آنها با استفاده از مدرن ترین و پیچیده ترین وسائل استراق سمع و شبکه های پرقدرت بی سیم، فعالیتهای نظامی شوروی را زیر نظر داشتند تا اتفاقی همچون اشغال سال 1968 چکسلاواکی به وسیلهء ارتش سرخ در ایران تکرار نشود. علاوه بر این، با استفاده از ماهواره های جاسوسی که ایالات متحده بر فراز خاک شوروی به گردش در می آورد، تصاویری از نقاط حساس نظامی و پایگاههای موشکی این کشور تهیه و به ایستگاههای ردگیری در خاک ایران مخابره میشد. این تصاویر و نوارهای ضبط شده، به تهران و دفتر مرکز ساواک ارسال می گردید و تاکنون مشخص نشده است که تجزیه و تحلیل اطلاعات مزبور در تهران انجام می شده است و یا این اطلاعات از تهران به واشینگتن منتقل می شده است. سیستم های جاسوسی و شنود مستقر در پایگاههای کبکان و بهشهر، به قدری پیچیده و پیشرفته بودند که استانفورد ترنر (رئیس وقت سیا) در توصیف آنها گفته بود که این ایستگاهها برای قرن 21 ساخته شده اند! به کمک سیستم های موجود در این پایگاهها، در هر 6 دقیقه یک بار با ماهواره ای که در مدار است، ارتباط حاصل میشد. این سیستم هر شیئی را به اندازهء تنها یک متر مربع و در ارتفاع 20 هزار ناتیکال مایلی زمین، در حالی که صرفن ده درصد تشعشع نوری داشت، مشاهده می کرد. سیستم های موجود در پایگاه بهشهر دارای تلسکوپهای عظیم و رادارهای بسیار پیشرفته و گیرنده های بسیار حساس بودند. پایگاه بهشهر بر فراز قلهء کوهی مشرف به این شهر قرار دارد. محل این پایگاه قصری معروف است که به نام صفی آباد شناخته میشود که بنای آن را شاهان صفوی بنا نهاده اند. مجموعن در محوطهء پایگاه، هفت دستگاه عظیم تلسکوپی قرار دارد. علاوه بر این هفت گیرندهء پرقدرت تلسکوپی، یک بالب و یک رادار عظیم نیز از دیگر تجهیزات پایگاه هستند. بزرگترین تلسکوپ موجود در پایگاه، طوری تعبیه شده است که در تمام جهات گردش میکند. این دستگاه عظیم، ردگیری ماهواره های جاسوسی آمریکا بر فراز شوروی را عهده دار بوده است. یک کرهء بزرگ سفید رنگ، به قطر یک صد متر که از نوعی برزنت ساخته شده است، در فاصلهء کمی با این تلسکوپ قرار گرفته است که بر قطر عمودی آن، یک آنتن ظریف دیده میشود. داخل این حباب بزرگ، مملو از نوعی گاز مخصوص است و این گاز توسط دستگاههای بزرگ تهویه، خنک میشود. درون حباب، اطاقک های کوچکی قرار دارد که یک نفر می تواند درون آنها نشسته و با گوشی های ویژه ای که درون اطاقک تعبیه شده است، امواج رادیویی گرفته شده توسط حباب را گوش کرده و در صورت نیاز، ضبط نماید. کسانی که درون حباب می آیند، می بایست از ماسک های ویژه ای استفاده کنند، زیرا هوای درون حباب غیرقابل استنشاق است. برای ورود به داخل حباب، می بایست از 3 درب قطور فلزی که دارای قفلهای رمزی بوده به ترتیب و پشت سرهم قرار گرفته اند، عبور کرد. تصور میشود گاز ویژه ای که درون حباب قرار دارد، در جذب فرکانس های صوتی و مکالمات رادیویی، تاثیر زیادی داشته باشد. در اطراف حباب، چند دستگاه کوچک و بزرگ قرار دارند. علاوه بر پرسنل آمریکایی مقیم پایگاه، 119 نفر از افراد خبرهء ساواک و نیروی هوایی شاهنشاهی در این پایگاه مشغول به کار بوده اند. یکی از موفقیت های این پایگاه، رهگیری جنگندهء شناسایی شوروی از نوع MiG-25RBS بود که به دستور ش ا ه فقید ایران، دو فروند تامکت به شماره های 6024 – 3 و 6025 – 3 از پایگاه هوایی مهرآباد به تعقیب آن پرداخته و با قفل رادار و سیستم موشکی AIM-54A بر روی میگ25 شوروی، آن را وادار به فرار کردند، به طوری که چنین پروازهایی بر روی خاک ایران، هیچگاه تکرار نشد. MiG-25 RBS over Caspian Sea سايت بهشهر بنا به اظهارات ستوان دوم «محمدرضا صفر زاده»، سپهبد «هاشم برنجیان» عضو ارشد ساواک و رئیس ضداطلاعات نیروی هوایی شاهنشاهی، از جمله افراد سرشناسی بوده است که به این مرکز رفت و آمد می کرده است. افراد ایرانی این پایگاهها می گویند که این ایستگاهها صرف نظر از کنترل خطوط مخابراتی و مخابرات بین ماهواره ای کل خاک اتحاد شوروی و تهیهء عکس از مراکز نظامی و تسلیحات روسها، کنترل قرارداد تحدید سلاح های استراتژیک را هم بر عهده داشته و مواد مورد توافق کنفرانس سالت (SALT) را تحت نظر داشته اند. همچنین آزمایشات موشکی و سیلوهای موشکی روسها نیز تحت کنترل ایستگاههای جاسوسی آمریکا و ساواک در شمال ایران و جنوب شوروی بوده اند و در صورتی که وضع غیرعادی در پایگاههای موشکهای بالستیک اتمی و بین قاره ای اتحاد شوروی دیده میشد، ایستگاه جاسوسی بهشهر، مراتب را سریعن به تهران و از تهران به واشینگتن اطلاع می دادند. یکی از موارد جالب کشف شده توسط ماموران ساواک در ایستگاه بهشهر، ساخت هواپیمای جدید روسها بود که در ناتو به نام Ram-K نام گذاری گردید. (این هواپیما، بعدها سوخوی27 نام گرفت.) علاوه بر این با کنترل مخابرات ماهواره ای روسها، جاسوسان سیا و ساواک، از مکالمات سران ارشد اتحاد شوروی با رهبران کشورهای آسیا و شمال آفریقا مطلع می شدند. در پایگاه بهشهر، که مرکز اصلی پایگاههای شنود مستقر در شمال ایران از آستارا تا کبکان بوده است، جمعن حدود 30 خانوادهء متاهل آمریکایی و 10 نفر مجرد سکونت دائم داشته اند. محل سکونت این افراد، دره ای مخوف در دل جنگلهای اطراف پایگاه اصلی بوده است که شدیدن حفاظت می شده و کسی حق ورود به آن را نداشته است. پرسنل این پایگاه، از جمله زبده ترین مامورین سیا و ساواک بوده اند اما به دلیل پیچیدگی فوق العادهء دستگاهها و اینکه تکنولوژی فضایی در تولید آنها به کار رفته بود، در میان کارکنان آمریکایی این پایگاه، تعدادی از متخصصین سازمان هوافضای ایالات متحده (NASA) نیز حضور داشته اند. به دلیل آنکه دستگاههای فوق العاده گران قیمت مستقر در پایگاه بهشهر، به دلیل مرطوب بودن منطقه، دچار زنگ زدگی و پوسیدگی نشوند، مکانیزم فوق العاده جالب و بسیار پیشرفته ای پیرامون آنها به کار گرفته شده بود. بدین ترتیب که اطراف هر دستگاه وسیله ای قرار داده شده بود که با پخش هوای خشک، رطوبت اطراف دستگاه را کاهش می داد. در اطراف هر گیرنده، چند دستگاه گیرندهء تقویتی هم به چشم می خورد. اهمیت پایگاه بهشهر بسیار بیش از سایر ایستگاههای شنود بود. سایر ایستگاههای شنود نیز اطلاعات بدست آمده و نوارهای فیلم و صدای ضبط شدهء خود را به ایستگاه بهشهر می فرستاده اند. پایگاه بهشهر به مدت 24 سال (تا سال 1357) بود که بنا شده بود و تحت پوشش پایگاه نیروی هوایی فعالیت می کرد. به طور کلی پایگاه جاسوسی بهشهر، وظائف زیر را بر عهده داشته است: * حفظ ارتباط با ماهواره های جاسوسی بر فراز شوروی * کنترل آزمایشات موشکی و هسته ای در خاک شوروی * کنترل امواج رادیویی و خطوط مخابراتی و مخابرات ماهواره ای کل خاک شوروی * کنترل پروازهای موشکی مرکز فضایی شوروی که در 650 مایلی از پایگاه جاسوسی واقع است. (بایکونور در قزاقستان) * تهیهء عکس با استفاده از ماهواره از مراکز استراتژیکی و سیلوهای موشکی روسها سایت بهشهر، مکانی بود که سیا و ساواک برای کنترل و جاسوسی اتحاد شوروی، در شمال ایران درست کرده بودند تا ضمن کنترل و نظارت فعالیتهای این کشور، مانع از نفوذ و گسترش بیشتر کمونیسم در حیطهء جنوب مرزهای شوروی شوند. در آن دوران، قوی ترین رادار ساخت دست بشر در شمال ایران نصب شد. این رادارها، کار خود را از سال 1340 آغاز کرده بودند و به نحوی استقرار یافته بودند که تمام سطح جنوب شوروی را تحت پوشش خود قرار می دادند و برد آنها، به شعاع باورنکردنی 5000 کیلومتر بود! سرتیپ کنگرلو، مدیر کل چهارم ساواک، مسئول حفاظت رادارها بود. توضیحات وی دربارهء رادارها به شرح زیر است: 1- پایگاه دارای دستگاه رادار با برد 5000 کیلومتر بوده است (احتمالن برد شنود راديويي مد نظر بوده است) که آمریکایی ها نصب کرده بودند. قیمت بسیار گزاف رادارها را ایران پرداخته بود و قاعدتن به ایران تعلق داشت. 2- هر پایگاه دارای یک پناهگاه بتونی بود که شامل اتاق کار، سالن غذاخوری، اتاق خواب، آشپزخانهء مجهز، انبار و دستشویی میشد. این پناهگاه در زیرزمین ساخته شده بود و در برابر حمله اتمی مقاوم بود. 3- هر پایگاه دارای 30 الی 40 پرسنل آمریکایی بود که در 2 شیفت 15 روزه کار می کردند. بدین ترتیب که 15 روز تمام 15 تا 20 نفر کار می کردند و پس از خاتمهء 15 روز، شیفت دوم از تهران می آمد و کار را تحویل می گرفت و شیفت اول، برای 15 روز استراحت، به تهران می رفت. 4- هر پایگاه دارای سرآشپز ماهر، شاگرد آشپز، نظافتکار و مسئول غذاخوری بود که برخی ایرانی بودند و برخی از ملیتهای دیگر نظیر فیلیپین و کره؛ ولی هیچکدام آمریکایی نبودند. 5- نقشهء حفاظت پایگاه را رئیس پایگاه می داد و چون با پایگاههای دیگر یکسان بود، معلوم بود که از ردهء بالاتر دستور حفاظتی داده میشد. به هر حال، حفاظت شامل یک محوطهء بسیار وسیع میشد که در پایگاهها متفاوت بود و در مناطق جنگلی، به حدود 20 هزار متر مربع می رسید! دور این محوطه، 2 رشته سیم خاردار با ارتفاع 2.5 الی 3 متر وجود داشت و بین دو حصار حدود 10 متر فاصله بود. پایه های حصارها، همه آهنی بودند. هردو حصار در شب ها، به زنگ اعلام خطر وصل می شدند که با دست زدن به آن، زنگ عمل می کرد. در هر پایگاه، حدود 20 نفر گارد محافظ بود که دو نفره گشت می زدند. محافظین مسلح و مجهز به دوربین های دید در شب و چراغ قوه های بسیار پرقدرت بودند. هر پایگاه پست دیده بانی نیز داشت که در هر زمان 5 نفر نگهبانی می دادند و 3 شیفت بودند؛ یعنی جمعن 15 نفر به اضافهء 4 نفر رزرو و یک افسر که رئیس محافظین بود. هزینهء محافظین و فوق العادهء آنها و همچنین هزینهء ساخت محل اسکان آنها، تمامن بر عهدهء ساواک بود. 6- محصول کار رادار که شامل تصاویری از درون خاک اتحاد شوروی بود مستقیمن به ساواک و سفارت ایالات متحده در تهران ارسال میشد. خدمتی که انقلاب مذهبیون ایران به سال 1979 با از کار انداختن این رادارها به اتحاد شوروی نمود، خدمت بسیار بزرگی بود و لازم بود که اتحاد شوروی، ارزشی درخور به این عمل قائل شود و از ایران حمایت کند. ولی خرس شوروی نه فقط از ایران پشتیبانی نکرد، بلکه یک گروه سیاسی را برای تجسس به نفع خود و جمع آوری اطلاعات سیاسی و نظامی از کشور و ایجاد هرج و مرج و ناامنی مامور ساخت. ضمن اینکه از همان موقع، یعنی فروردین 1358، شروع به تجهیز ارتش رژیم بعث عراق پرداخت و این رژیم را به حمله به ایران تشویق کرد. با از دست دادن این پایگاهها به دلیل انقلاب، ایالات متحده به ترکیه روی آورد و هواپیماهای جاسوسی U-2 به جای تجهیزات الکترونیک استراق سمع از کار افتاده در ایران، فعالیتهای موشکی و هسته ای شوروی را زیر نظر گرفتند ولی به هیچ وجه موفقیت پست های شنود و رادار مستقر در شمال ایران را نتوانستند تکرار کنند. از کتاب منصور رفیع زاده: مرحوم محمدرضا پ ه ل و ی و ساواک از توجه CIA به KGB باخبر بودند. ادارهء هشتم ساواک نیز برای همین منظور تاسیس شد تا به کار ضدجاسوسی علیه کشورهای خارجی و به خصوص KGB بپردازد. با زیر نظر داشتن جاسوسان آمریکایی، ساواک قادر میشد با مدارکی که بدست آورده، عملیاتی را که CIA شروع کرده بود، به اتمام برساند و بدین طریق CIA را دور بزند! تا آنجا که من می دانم، روس ها حتا تا امروز هم نفهمیده اند که چه چیزی باعث شد تا سیستم جاسوسی آنها در ایران برملا شود و ازهم بپاشد. به دلائل امنیتی، تمامی ماجرا، حتا در این کتاب، قابل ذکر نمی باشد. در سال 1975 زنده یاد تیمسار اویسی به من اظهار کرد که به یک افسر سطح بالای ارتش، به دلیل جاسوسی برای اتحاد شوروی، مشکوک است. . . مرحوم اویسی با قاطعیت جواب داد: «نه منصور، گوش کن. وقتی که ما درگیر جنگ مرزی با عراق بودیم، هر وقت تصمیم به حمله در مرز می گرفتیم، عراق در آنجا منتظر ما بود. یک نفر به طور قطع، اطلاعات ما قسمت مرا به روسها خبر می داد و آنها نیز اطلاعات را در اختیار عراقیها قرار می دادند. هیچ شکی در این مورد ندارم.» در سال 1977، ساواک زمینهء مناسبی داشت تا باور کند سرلشگر «احمد مقربی» رئیس برنامه ریزی ارتش شاهنشاهی، برای شوروی جاسوسی میکند. ش ا ه دستور داد که چیزی در این مورد به ادارهء اطلاعات ارتش گفته نشود تا موضوع از طریق ساواک پیگیری شود. صدالبته CIA نیز به دستور ش ا ه می بایست بی خبر بماند. یک خائن واقعی به وطن سرلشگر مقربی فردی منزوی و غیرمعاشرتی بود. او از همسر خود جدا شده بود و فقط با یک خدمتکار، در منزل ویلایی خود در قلهک زندگی می کرد. طبق اعترافات بعدی اش، KGB در زمانی که او در مدرسهء نظامی در تهران درس می خواند، به او نزدیک شده بود و تقریبن برای مدت 30 سال برای اتحاد شوروی، جاسوسی کرده است. او یکی از جاسوسان ارشد و مورد اعتماد سازمان KGB بود؛ یک خائن واقعی به وطن. آن طور که CIA بعدن افشا کرد، در خانهء سرلشگر مقربی در تهران، دستگاههای جاسوسی الکترونیک مافوق مجهز و بسیار پیشرفته وجود داشت که به هیچ مامور دیگر KGB در دنیا، داده نشده بود. مورد فوق از چنان اهمیتی برخوردار بود که مرحوم تیمسار نصیری (قبل از دستگیری مقربی) پروندهء آن را شخصن و با کمک چند کارمند ارشد و برگزیدهء ساواک، بر عهده گرفت. بنابراین هیچ یک از کارمندان، شک نمی کردند که کار به خصوصی در جریان است. زیرا که این گروه برگزیده، کار عادی روزانهء خود را ترک نمی کردند. ولی تیمسار نصیری ترتیبی داد که از اعضای کادر مخصوص او، عمدن اشتباهاتی سر بزند تا به مدت چندین ماه به عنوان توبیخ اداری به صورت صوری از کار خود معلق شوند و این فرصت به آنها داده شد که در این فرصت، روی آن پروژه مخصوص، تمرکز پیدا کنند، بدون آنکه در درون یا بیرون اداره، سوء ظن به وجود آید. همچنین ترتیبی داده شد که هیچ حرفی در این زمینه، نتواند به خارج نفوذ یافته و به گوش روسها برسد. [align=center]زنده یاد تیمسار ارتشبد نعمت الله نصیری[/align] [align=center][/align] ارتشبد نعمت الله نصیری فرزند عبدالملک، متولد سمنان، و فارغ التحصیل ممتاز دانشکدهء افسری بود. نصیری، فرماندهی شجاع و با لیاقت بود. وی فرمانده هنگ یک از لشگر گارد شاهنشاهی و فرماندهی گارد سلطنتی را بر عهده داشت. به تاریخ 13 مهر 1350، مقارن با جشن های 2500 ساله شاهنشاهی، به درجهء ارتشبدی ارتقاء پیدا کرد و در شهریور 1357، پس از برقراری حکومت نظامی در تهران و تغییر کابینهء دولت، هنگامی که سفیر ایران در پاکستان بود به تهران احضار و به زندان اوین روانه شد. وی پس از انقلاب 1979، علیرغم مخالفت دولت موقت انقلاب و مرحوم مهندس بازرگان، مخفیانه و توسط صادق خلخالی به تاریخ 26 بهمن 1357 در ساعت 23:40 اعدام شد.
-
1 پسندیده شدهبا سلام - البته بگذریم از این مساله ، ولی تا انجا که حافظه تاریخی بنده جواب می دهد ، روسها دومرتبه ایران اشغال کردند ،یکبار که حوزه نفوذ آنها تا محدوده اصفهان رسید و یک بار هم که بخش شمالی ایران از شرق تا شمال غربی در جنگ دوم به تصرف آنها درآمد و حتی اندیشه تشکیل جمهوری در کردستان و آذربایجان را هم داشتند . از این واضح تر در مورد نیت روسها ، بعید می دونم چیزی دیگری وجود داشته باشد .
-
1 پسندیده شدهدر حقیقت ، بدون اینکه اینکه وارد مباحثی نظیر "روسوفوبیا " بشویم ، باید گفت ، جغرافیای ایران ، برای روسها ، ارزشمندتر از آنی هست که تصور می شود ( حتی در حال حاضر ) البته این مساله بر خلاف نص صریح قانون اساسی در ارتباط با دراختیار گذاشتن پایگاه نظامی به یک کشور خارجی است ، اما روسها برای داشتن یک سرپل در خلیج پارس ، خیلی چیزها حاضر هستند بدهند که این مساله بماند . اما ..... این مادربزرگ سن بالا ، جزء همان برنامه مشهور IBEX بشمار می رفت که در حال حاضر تحت رجیستر.... ، مشغول انجام وظیفه است :mrgreen: :winking: نقشه بالا ، بخشی از ضمیمه محرمانه پیمان نازی- شوروی (1939) بشمار می رود که محدوده نفوذ روسها را در پایان مخاصمات معین کرده است . اگر دقت بفرمایید ، این محدوده ، در حال حاضر منطبق بر " بیضی انرژی " است که نشاندهنده عمق نگاه روسها در ارتباط با ایران و آسیای جنوب غربی است . نکته جالب این نقشه ، محورهای نفوذ اتحاد شوروی در صورت وقوع یک جنگ جهانی را مشخص کرده ( احتمالاً براساس ایده های استالین و بعد خروشچف ) . در سالهای پس از 1960 ، روسها برای ما ( چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی ) نقشه های جالب توجهی را طرح ریزی کرده بودند که جمله مشهور خروشچف یا برژنف درباره ایران ، نشاندهنده این برنامه هاست . :rose: :rose:
-
1 پسندیده شدهیعنی راسته که میگن عیسی به دین خودش موسی به دین خودش ! دوستان نظر هرکسی محترمه و قضاوتش هم شخصا پای خواننده ! حالا یا شاه بد بود یا خوب ، ساواک پشگل یا همه کاره ، هدف من اینا نبودن ! چون اصلا کاری بااینا نداشتم . خوب یا بدشون پای خودشون ! من با تعدادی از دوستان چند روز پیش تو بهشهر بودم این سایت رو دیدم گفتم شاید بد نباشه یه خرده در مورد این سایت مطلع باشن دوستان ! ولی مثل اینکه دوستان گیر دادن رو قضییه فرعی داستان ! حتی بعد از ویرایش تاپیک ! ما شمارو با دین خودمون جمع نمی بندیم ! چون حالا خوشبختانه یا بد بختانه به اون حدی نرسیدین که قابل جمع شدن با ما باشین اخوی ! چرا که ما از سپاه اعراب تا مغول و ... رو آره ... ! تلاشت برای عصبانی کردن من بی فایده ست ! گل پلا ندانه ، گنه خرشت دشن !
-
1 پسندیده شدهخواستم پاسخ شمارو بدم عزیزجان ولی میبینم نظرشما برای خودتون حجته و منم تلاش بی فایده انجام نمیدم دوست خوبم . پس قسمت اول بماند . اما در مورد حمله شوروی به ایران , طبق نظر بعضی از اساتید نماها کلا ساواک و ارتش قبل انقلاب در خواب بودن و سازمان سیا مثل یه بچه رو سرشون گول میمالیده . اما همینقدر بدونید اگه همین امریکای جهانخوار و شاه مزدور و گور به گوری به قول شما نبود ؛ الان اسم میدان شهرتون عمو استالین بود . در ضمن شوروی از اروپا میخواست به اب های گرم و نفت دست پیدا کنه ؟ عصبانی ؟ اتفاقا تنها چیزی که نیسستم عصبانیه ! فقط مثل خود دوستان برخورد میکنم . hee_hee
-
1 پسندیده شدهیعنی خوشم میاد این سایت هنوز هم که هنوزه تکون نخورده ! یعنی الان از کل این تاپیک شاه فقید و انقلاب مذهبیون رو دریافت کردین ؟ اونوقت بنی اسرائیل رو بخاطر ایراد گرفتنشون مسخره هم میکنین . الان همین دو کلمه درست بشه مشکل شما عزیزان قابل حله ؟ اولش که من نیازی نمیبینم به شما جواب پس بدم ! دوم اینکه صرفا جهت اطلاع باید بگم جایی که من مطلب رو ازش گرفتم منبع رو ذکر نکرده بود !
-
1 پسندیده شدهبا سلام البته این فرموده شما ، یک تبصره بسیار مهم دارد . در حوزه استراتژی روسها برای دسترسی به آبهای گرم ( ظاهراً بر اساس وصیتنامه پطر کبیر ) و همچنین نقش ایران بعنوان حلقه مرکزی پیمان سنتو و همچنین کلید اصلی در حوزه آسیای جنوب غربی در چهارچوب استراتژی محدود سازی / مهار (containment strategy) ، و مهمتر از همه تهدید منابع نفتی خلیج پارس و عربستان ( بعنوان منبع اصلی سوخت فسیلی در دهه 50 و60 میلادی ) ، روسها برنامه های خاصی را برای اشغال ایران داشتند . بعنوان مثال ، با توجه به نقشه زیر ، بخشی از تمرکز پایگاه های هوایی نیروی هوایی ارتش سرخ در کنار دریای کاسپین ، به تصویر کشیده شده است. بر اساس همین استراتژی ( مهار) تمامی پایگاه ها ، مراکز نظامی و .... برای مقابله با روسها ، مکان گزینی و ایجاد گردید . بر اساس این دکترین نخستین خط دفاعی غرب در برابر شوروی ، به موازات رشته کوه های البرز قرار گرفت و واحدهای سبک ارتش در بخش شمالی این رشته کوه استقرار یافته و ماموریت داشتند تا نقش یک سرعت گیر را در برابر تهاجم احتمالی روسها بازی کنند . ویلیام سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران ) در کتاب خود با عنوان " ماموریت در ایران " بر این اعتقاد بود که ارتش ایران در صورت حمله روسها فقط 7 تا 12 روز می بایست جلوی روسها را گرفته (چرا که روسها ظرف مدت 72 ساعت بیش از 1500000 نیرو و 2500 دستگاه تانک را برای تصرف مراکز نفتی ایران در خلیج فارس اعزام می نمایند ) در حالی که ظرف همین مدت (البته بر اساس استانداردهای دهه 1970) ارتش آمریکا قادر بود تا فقط 2 تیپ رزمی و 800 دستگاه تانک را به منطقه اعزام نماید . بنابراین ارتش ایران به گونه ای تسلیح گردید که بتواند تا رسیدن ارتش ایالات متحده ، جلوی روسها را بگیرد . روند این دکترین سیاسی -نظامی با روی کار آمدن کیسینجر تشدید گردید و در دوران کارتر دموکرات به اوج رسید . با این حال بعد از انقلاب اسلامی ، این خط دفاعی در برابر شوروی و بعدها در برابر روسیه ، به منتهی الیه جنوبی ترین نقطه زاگرس منتقل شد و تا کنون هم ادامه دارد . در کنار همه این موارد ، پروازهای مکرر پرنده های RF-4E و RF-4C، ( اسکادران دم سفید ها ) به موازات مرز ایران و اتحاد شوروی ، سوخت گیری یو-2 ها در فرودگاه های جنوب کشور و سپس پرواز به سوی سرزمین روسیه ، وجود انبارهای عظیم مهمات در ایران ( قبل از انقلاب) ، برنامه های نیروی دریایی برای گسترش سازمان رزم و سایر برنامه های مرتبط با نیروی هوایی (خرید پرنده های رزمی ) و نیروی زمینی ( گسترش توان زرهی و..) ، همه دلیل متقنی بر جدی تلقی کردن تهدید روسها بشمار می رفت . پی نوشت : در مورد شناسایی پرنده RAM-K ، منظور نویسنده مشخص نیست . بدلیل اینکه تصاویر ماهواره ای نمونه های نخست فلانکر توسط ماهواره های KH-11 گرفته شده بود . (تصویر ذیل )
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از فعالیت مفید شما و مطالب جالبی که پست میکنید. :?
-
1 پسندیده شدهبا سلام در این قسمت می خواهم آموزش مبتدی كار با انواع اسلحه های معروف را به شما آموزش دهم زیرا در جنگ یا دفاع اگر اسلحه ای به دستتان افتاد كه طرز كار آن را بلد نبودید افسوس آن را خواهید خورد كه نمی توانید با آن كار كنید و یاد گرفتن تجربی آن وقت گیر است. آموزش عمومی : تقریبا تمام سلاح های امروزی در جنگ از خشاب استفاده می كنند. تمامی سلاح ها باید پس از خشاب گذاری به وسیله اهرمی مسلح شده و در مواردی با فشار دكمه ای خود سلاح مسلح شود. اگر خشابی را كه تمام نشده و یا تمام شده اما یك تیر در جام لوله هنوز مانده را عوض كردید نیازی به كشیدن گلنگدن نخواید داشت. اگر هم بكشید جز اینكه یك تیر از سلاح بیرون بیفتد اتفاق دیگری نخواهد افتاد. اكثر سلاح ها برگه ناظم آتش دارند كه با آن می توانید حالت شلیك را تنظیم كنید و پیشنهاد می كنم اگر برای بار اول سلاح به دست گرفتید بی خیال شلیك رگباری شوید. مورد دیگر این است كه از گرفتن خشاب به عنوان دسته جدا خودداری كنید و در مواقع دراز كش مطمئن باشید خشاب اسلحه به زمین نمالد و فشاری بر آن وارد نشود. در مورد اسلحه های تیرباری از جوگیر شدن بپرهیزید و تحت هیچ شرایطی زنجیر تیری را كه می خواهید شلیك كنید مانند فیلم ها به دور خود نپیچید و این كار را تنها به منظور حمل و نقل فشنگ ها انجام دهید. اگر جعبه تیر قابل اتصال به اسلحه ندارید جعبه را به فانسقه آویزان كنید و اگر اصلا جعبه ندارید زنجیر تیر را به صورت چند لایه روی دست چپ بندازید ( در صورتی كه دست راست به ماشه و قبضه باشد ). مواظب باشید موقع شلیك انگشت خود را نزدیك یا روی دریچه خروج پوكه یا گلنگدنی كه با شلیك عقب و جلو می رود نگدارید. من شخصا كسی را دیده ام كه در حین شلیك با ژ3 بند اول انگشتش توسط دریچه پوكه پران اسلحه قطع شده است. بر خلاف فیلم ها مگر در مواردی كه نور چشمتان را اذیت می كند هرگز در حین هدف گیری با اسلحه چشم دیگر را نبندید. تا زمانی كه اطمینان از شلیك ندارید انگشت بر ماشه سلاح نبرید. آموزش تخصصی : كلاشنیكفAK-47 یا AK-74 یا AK-103 كلاشنیكف در حالت تك تیر هر 3 سلاح از ساده ترین ها هستند. كافی است خشاب را جای داده و برگه ناظم را از حالت ضامن بر روی شلیك ( حالت بالا ضامن حالت وسط رگبار و حالت پایین تك تیر ) قرار داده. گلنگدن را تا ته كشیده و اجازه دهید خود بر سر جای اول باز گردد. ( برگرداندن گلنگدن با دست كه آرامتر از قدرت فنر است ممكن است باعث شود كه سلاح پر نشود ) سپس هدف گیری كرده و شلیك كنید. نكته این كه در خشاب های این سلاح فشنگ معكوس نیز جا می شود پس مواظب باشید فشنگ را معكوس قرار ندهید. برای رفع گیر خشاب را در آورده و دوباره جا بزنید.... گلنگدن را محكم بكشید و اگر گیر سلاح باز نشد خشاب را كلا در آورده گلنگدن را محكم كشیده عقب نگاه دارید و با انگشت فشنگ داخل سلاح را از طریق دریچه پوكه پران لمس كرده و سعی كنید آن را تكان دهید و سپس مجددا گلنگدن را بكشید. اگر گیر باز نشد سلاح نیاز به باز و بست كردن دارد. G-3 خشاب را جا بزنید و اهرم گلنگدن را بكشید. ( مطمئن باشید سلاح ضامن نباشد ) و شلیك كنید. برگه ناظم آن در سمت راست و اهرم گلنگدن در سمت چپ است. مراقب باشید این سلاح در بین نظامی ها به انگشت قطع كن معروف است. هرگز انگشت خود را نزدیك دریچه پوكه پران نبرید. اما خیالتان راحت باشد اهرم گلنگدن این اسلحه در حین شلیك حركت نمی كند. حتی اگر با سلاح كار كرده اید پیشنهاد من این است كه از حالت رگبار این اسلحه استفاده نكنید. برای رفع گیر همانند كلاشنیكف عمل كنید منتها اهرم گلنگدن را وقتی عقب كشیدید آن را در پشت لبه مخصوص گیر دهید تا عقب بماند و جلو نپرد. M-16 یا M-4 اسلحه اصلی نیروهای آمریكایی است. برای مسلح كردن آن برای بار اول ابتدا خشاب را در اسلحه قرار داده و سپس گلنگدن آن را بكشید ( گلنگدن این سلاح به شكل یك گیره است كه دقیقا در پشت دسته حمل و مگسك عقبی قرار دارد و باید 2 انگشت را دور آن حلقه كرد و آن را كشید. و در بعضی مدلها در سمت راست درست پشت دریچه پوكه پران است ) برگه ناظم آتش آن در سمت چپ است و در حالی كه انگشت بر ماشه هستید می توانید با انگشت شست دست راست آن را تغییر وضعیت دهید. وضعیت های آن به ترتیب : ضامن . تك تیر و رگبار در مدل آ 1 و ضامن . تك تیر . 3 تیر در مدل های بعدی است. ( در ام 4 ضامن . تك تیر . رگبار ) اگر بعد از شلیك خشاب خالی شد پس از تعویض خشاب دیگر نیازی به گلنگدن كشیدن ندارید. در سمت چپ محل اتصال خشاب پین كوچكی وجود دارد كه با تقه زدن بر آن گلنگدن جلو پریده و اسلحه پر می شود. برای رفع گیر آن مانند كلاشنیكف عمل كنید با این تفاوت كوچك كه ضربه ای نیز بر ته خشاب بزنید چون ممكن است گیر از جا نرفتن درست خشاب باشد ( نكته این كه اگر یك روز این سلاح را تمیز نكنید بدانید فردا گیر خواهد كرد !!!) ادامه دارد... هرگونه استفاده از اين مقاله تنها با ذكر نام نويسنده و وبلاگ ايران نظامي مجاز است. ( http://iranmilitary.blogfa.com )
-
1 پسندیده شدهM-249 M-249 با خشاب ام 16 به جای زنجیر ( این اسلحه می تواند در مواقع ضروری با خشاب نیز شلیك كند.) تیربار سبك اصلی نیروهای آمریكایی است. استفاده از این اسلحه نیاز به دستان قوی و خستگی ناپذیری دارد. برای آماده كردن آن برای شلیك باید ابتدا جعبه حاوی زنجیر تیر مخصوص آن را از سمت راست بر ریل های زیر اسلحه آویزان كنید سپس درپوش رویی سلاح را با فشردن 2 پین چپ و راست آن باز كرده و سر زنجیر تیرهارا بر روی شكاف داخل اسلحه ( محل تغذیه سلاح ) قرار دهید . آنگاه فشنگ اول را كمی فشار دهید تا سر جای خود فیت شود. در این هنگام كادر فلزی ای كه با برداشتن درپوش از محل تغذیه باز می شود را مجددا بر روی فشنگ ها تا كنید ومطمئن شوید كه زنجیر به درستی فیت شده است. آنگاه درپوش رویی سلاح را بسته و ضربه ای بر آن وارد كنید تا از محكم بسته شدن آن مطمئن شوید. مطمئن باشید كه اسلحه ضامن نیست و آنگاه گلنگدن آن را كه در سمت راست است گرفته و تا ته بكشید و رها كنید. گلنگدن این سلاح كمی سفت است و دلیل آن هم مكانیزم زنجیری آن است. در نمایشگاه سال 2004 مسكو تقریبا با آخرین توان خود توانستم گلنگدن آن را بكشم. این اسلحه اكنون آماده شلیك است. بهترین نحوه شلیك با آن شلیك رگباری 7 الی 10 تیری است. به شما قول می دهم هر چقدر هم آن را سفت بگیرید نتوانید در حالت رگباری بر روی هدف متمركز شوید و هدف بگیرید. باید هدف گیری كرد. به صورت كوتاه كوتاه و رگباری شلیك كرد و بین هر شلیك مجددا روی هدف متمركز شد. مراقب باشید انگشت خود را در جلوی دریچه پوكه پران قرار ندهید. در حالت دراز كش هم از 2 پایه استفاده كنید و دست چپ خود را تا كرده و زیر قنداق سلاح قرار دهید و اجازه دهید جلوی سلاح تنها روی 2 پایه استوار باشد. برای رفع گیر این سلاح باید ابتدا گلنگدن سلاح را بكشید. اگر گیر باز نشد درپوش سلاح را برداشته و پس از برداشتن زنجیر تیر ( پس از باز كردن درپوش زنجیر تیر از محل خود جدا می شود ) درپوش را بسته و گلنگدن را بكشیدو اگر گلنگدن عقب نیامد یا كامل عقب نیامد درپوش را باز كنید و سعی كنید گلنگدن را تا جای ممكن عقب كشیده و آنگاه از داخل سلاح فشنگ گیر كرده را لمس كنید و سعی كنید آن را تكان دهید. آن گاه گلنگدن را رها كرده و مجددا آن را محكم بكشید. اگر گیر سلاح باز نشد اسلحه نیاز به باز و بست دارد.