برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      81

    • تعداد محتوا

      9,527


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      53

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 7 بهمن 1399 در پست ها

  1. 4 پسندیده شده
    بنام خداوند بخشنده مهربان با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست در جریان بازدید از نمایشگاه اقتدار 40 در بهم ماه 1397 در حین بازدید از غرفه پهپادها ، با توجه به اینکه مسئول غرفه علاقه بنده به پهپادها رو مشاهده کردند ، یک کتاب رو به بنده هدیه دادند که به چگونگی روند شکل گیری یگان پهپادی سپاه می پرداخت. با کسب اجازه از مدیران محترم انجمن و در راستای پرداخت ذکات علم ، مطالب و محتوای این کتاب 188 صفحه ای رو به تدریج و در قالب این تاپیک خدمت سایر دوستان خودم تقدیم میکنم : پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مقدمه - اگر چه از سالهای پیش از جنگ ، پرنده های هدایت پذیر از راه دور ( پهپاد ) به عنوان ابزار اطلاعاتی در ارتش های جهان از جایگاه خاصی برخوردار بودند ، اما در ارتش ایران ( قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) محلی از اعراب نداشتند ؛ و گفته می شود که چند فروند از پهپاد های هدف در یکی از پایگاه های نظامی دیده شده که در دوران دفاع مقدس هیچ مأموریتی از خود نشان ندادند. پهپاد هدف BQM-74 Chuker ضرورت بکارگیری پهپادهای شناسائی دقیقا از روزی مطرح شد که فرماندهان جبهه های جنگ با چالشی به نام محدودیت پروازی هواپیماهای شناسائی RF-4 ارتش روبرو شدند و از عکس هوائی به عنوان مهمترین و قابل اتکاترین وسیله کسب اطلاعات و شناخت موقعیت دشمن در صحنه نبرد محروم شدند. فتو فانتوم نهاجا (RF-4E) به دنبال تحریم های اقتصادی - تسلیحاتی ، نیاز جبهه های جنگ به عکس هوائی و نگرانی فرماندهان از نبود وسیله جایگزین ؛ نیروهای مومن ، متعهد و جوان مراکز تحقیقاتی دانشگاهی ؛ بر آن شدند تا در جهت تأمین جایگزینی برای آن به فکر چاره باشند. قرار داشتن کشور در تحریم های اقتصادی - تسلیحاتی آمریکا و دنیای غرب از یک طرف و تصویب عملیات استانچ علیه جمهوری اسلامی ، امکان دستیابی به پهپادهای نظامی را برای سپاهیان اسلام طولانی و یا غیر ممکن ساخته بود که رزمندگان برای تأمین آن هدف مجبور به ساخت و ارتقای هواپیماهای مدل شدند. واحد اطلاعات - عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (محوری ترین قرارگاه عملیاتی سپاه که کار سازماندهی ، هدایت و طرح ریزی عملیاتی قوای اسلام علیه نیروهای اشغالگر بعثی را بر عهده داشت ) در سال 1362 گرفتار چالشی مهم در زمینه کسب اطلاعات از مواضع دشمن شد. این واحد از روش های گوناگون از جمله عکسبرداری هوائی توسط هواپیماهای RF-4 و RF-5 ارتش جمهوری اسلامی ، گروه های پیاده شناسائی ، شنود مخابراتی و تخلیه اطلاعاتی اسرای جنگی به کسب اطلاعات از دشمن اقدام می نمود. فتو تایگر نهاجا (RF-5A) در سال 1362 پس از جلسه مشترک فرماندهان ارتش و سپاه و اعلام فرمانده نیروی هوائی ارتش مبنی بر وضع محدودیت پرواز برای هواپیماهای RF-4 به دلائل مختلف از جمله کمبود هواپیما و پر مخاطره بودن این نوع پروازها ، فرماندهان جنگ را به دنبال یافتن وسیله یا روش جایگزین رهنمون کرد. اگر چه خواستگاه اولیه ساخت پرنده های بدون سرنشین با رویکرد شناسائی و عکسبرداری هوائی مشخص و روشن نیست ، اما قدر مسلم این است که ابتدا شهید چمران در وزارت دفاع و سپس جهادهای دانشگاهی دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان ، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه شیراز ، گام های اولیه را برای تأمین آن هدف برداشته اند که به لحاظ دستیابی دانشگاه اصفهان به موفقیت هائی ، روند پیگیری ساخت ، تولید و بهره برداری اطلاعاتی تا تشکیل " یگان پهپاد در سپاه" از آنجا آغاز گردید. نیاز قرارگاه خاتم به اطلاعات از عمق نیروهای دشمن ، که تأمین آن توسط نیروهای پیاده شناسائی قابل اتکا نبود از یک طرف و عدم تأمین عکس های هوائی توسط ارتش از طرف دیگر ، نیاز به این پرنده را شدیدتر نمود. با انجام موفقیت آمیز اولین تست عملیاتی توسط این هواپیمای ساخت جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان در نزدیک جزیره ماهی ( تحت نظر فرماندهان قرارگاه خاتم ) ، امید به جایگزین شدن این پرنده های بدون سرنشین به جای هواپیمای RF-4 پر رنگ تر شد و به دستور فرمانده سپاه به یگان هوائی سپاه ؛ تشکیل " گردان رعد " ( گردانی اطلاعاتی با هدف تأمین عکس هوائی ) ابلاغ گردید. این گردان ، با استقرار در شهر اهواز و سپس در پادگانی در نزدیکی جبهه های جنگ ، به گسترش ساختار و سازمان پرداخت و تلاش نمود جای عکس های هوائی ارتش را برای فرماندهان سپاه پر نماید. اعضای گردان پهپادی رعد ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند.
  2. 4 پسندیده شده
    اگر چه مطالب مطرح شده در صنعت سینما را نمی توان چندان جدی گرفت ، اما نکات جالبی در خصوص ارتش ایالات متحده وجود دارد که می شود روی آن فکر کرد راجع به جنگ چي ميدونين؟ دولت بهتون ميگه که جنگ درباره ميهن پرستي و دموکراسي هست يا چرندياتي درمورد اينکه يه نفر از آزاديِ ما متنفره ولي ميخواين بدونين جنگ واقعاً در مورد چيه؟ چي مي‌بينين؟ يه پسر اهل ايالات آرکانزاس‌ ... که داره وظيفه‌ي ميهن پرستانه‌ي خودش براي دفاع از کشورش رو انجام ميده؟!!!! اما من يه کلاه‌خود و دست‌کش غيرقابل اشتعال جليقه‌ي ضد گلوله و اسلحه ام.16 مي‌بينم که 17000 دلار قیمتش هست اين هزينه‌ي پوششِ يک سرباز آمريکايي‌ هست بيشتر از 2 ميليون سرباز در عراق و افغانستان جنگيدن .اين سالانه چهار و نيم ميليارد دلار براي ماليات دهنده‌هاي آمريکايي خرج برميداره و جنگ در واقع درمورد همينه .... جنگ يه نظام اقتصادي‌ هست هرکسي که چيزي غير از اين بهتون ميگه ... يا خودش دستش توي کاره .....يا احمقه War Dogs ... 2016
  3. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس جزایر ماهی در پائیز 62 سرانجام پس از چند ماه کار و تلاش شبانه روزی تیم فنی در دانشگاه اصفهان ، ما مامور به انجام عملیات تست پرواز و عکس برداری عملیاتی شدیم. من به همراه تیم 4 نفره اعزامی به اصفهان ، یکی دو نفر از بچه های دانشگاه اصفهان و آقای سلطانی از جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی اصفهان که در تمام این مدت همکاری خوبی با ما داشت ، خود را به قرارگاه خاتم الانبیاء در جبهه های جنگ رساندیم. سرلشکر باقری در دوران دفاع مقدس صبح روز بعد برادران باقری و پیش بهار و دو نفر از بچه های اطلاعات ، ما را با منطقه آشنا نموده و نسبت به عکس برداری توجیه نمودند. آنها با این کار می خواستند ، حتی از تست پروازی ، کار عملیاتی استخراج کنند ، وگرنه چه معنا داشت که از همان اول ما را یک راست توی خط مقدم ببرند. پهپاد مهاجر منطقه مورد نظر شلمچه بود و نزدیک ترین فاصله را با نیروهای عراقی داشت. قرار شد که ما توی اروند رود مستقر شویم و عکس برداری کنیم. خدا را شکر ، عجب روزی قسمت شد عکس بگیریم ، هم هوا صاف و آفتابی بود و هم اصلا خبری از باد نبود. مهم تر از همه جبهه ای ساکت و کم سر و صدا بود. انگار که خط دوم یا سوم یک منطقه ی جنگی باشد. راوی : محسن عمل نیک * * * * * روز عملیات عجب. چقدر استرس داشتیم روزی که قرار بود از قرارگاه خاتم به سمت " نهر خیّن " برویم. جائی که قرار بود ، نتیجه کار سه ماهه خود را برای فرماندهان سپاه به نمایش گذاشته و توجه آنها را نسبت به کارآمدی پهپاد جلب نمائیم. چون محدودیت برد رادیوئی داشتیم ، آنها نزدیک ترین فاصله را با عراقی ها برای ما انتخاب کرده بودند ، به طوری که اگر فریاد می کشیدند ، صدایشان را می شنیدیم. نهر خین به جز اعضای تیم ، برادر پیش بهار از قرارگاه هم آمده بود. نگاه ما همه به هواپیمای کوچکی دوخته شده بود که بیشتر اسباب خنده و متلک های آنها بود ، تا وسیله ای که از آن انتظار مأموریتی برود. با این همه مجبور بودیم که متلک ها و پوزخندهایشان را تحمل کنیم . این سوای دلهره ای بود که نسبت به فرشید داشتیم که نکند که متوجه شود در خط مقدم هستیم. او هنوز خیال می کرد در بیابان های دور از دسترس دشمن هستیم. حتی وقتی حین پرواز ، تمام نیروهای خط ما !!! و خط دشمن به طرف هواپیما شلیک کردند و او شاخک هایش جنبید که نکند در جبهه حضور دارد ، متقاعدش کردیم که خیر ، این شلیک ها از جانب نیروهای خودی است. پرنده آماده پرواز شد. اما از شانس بد حرکت نمی کرد. یکهو متوجه شدیم سوخت زیادی توی موتور کوچکش ریخته ایم. سوخت آن را خودمان از ترکیب الکل ، متانول و روغن کرچک ساخته بودیم. از طرفی آشغالی هم رفته بود توی لوله سوخت. چقدر توی آن ظهر گرم ، خیس عرق شدیم تا همانجا دوباره بدنه هواپیما را شکافتیم ، باک را درآوردیم و شروع کردیم به تعویض. پیش بهار و یکی از بچه های اصفهان ، باک را که دست مان دیدند ؛ این بار نتوانستند جلو خنده شان را بگیرند. باک یک قوطی پلاستیکی سرم بود و لوله های سوخت آن ، شیلنگ سرم. باک پهپادهای اولیه پیش بهار ، در حالی که عرق های پیشانی اش را خشک می کرد ، با دلخوری گفت : آمده اید ما را سر کار بگذارید ؟ دوستش اما ، او را دلداری داد : کمی صبر کنی تعمیر میشه. بیچاره ها دارند زحمت خود را می کشند. همانطور که باک را عوض می کردیم ، زیر چشمی ، به سر و صورت پر از عرق شان درآن تابستان داغ هم ، نیم نگاهی می انداختیم. هواپیما که آماده شد ، فرشید ؛ هنرمندانه تیک آف را شروع کرد و آن را فرستاد بالای سر خط خودی و دشمن. آن روز ، من با خوشحالی ، بیشتر به پیش بهار و بچه های قرارگاه نگاه کردم ، تا به هواپیما. و چقدر احساس غرور کردم ، وقتی نگاه های آنها را می دیدم که نیشخند و تمسخر در چهره شان هر بار کمرنگ تر می شد. راوی : عبدالمجید مختار زاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  4. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس چهار موتوره خیر سرمان مثلا توی شهر بسر می بردیم و توی جبهه نبودیم ، لااقل آنجا می شد هم سری به حمام زد و هم در نماز جمعه ای شرکت نمود ؛ اما سه ماه می شد که در اصفهان بودیم و به خاطر حجم فراوان کار نتوانستیم چرخی توی شهر بزنیم و لااقل سی و سه پل یا پل خواجو را تماشا کنیم. فرق مان با زندانی ها این بود که هم سوله مان بزرگتر بود و هم سرمان شلوغ تر. از لای پنجره که نگاه می کردیم ، یهو متوجه می شدیم شب شده و الان است که درب خوابگاه دانشگاه بسته شود. بااین حال تا به خود می جنبیدیم به پشت درب بسته می خوردیم. از تأمین و تدارکات بگیر تا ساخت و تولید و تست پرواز ، همه کارهای مربوط به پرنده های بی سرنشین را خودمان انجام می دادیم ، نه اینکه حتی نمونه ای جلویمان باشد و بخواهیم آنرا کپی کنیم و نه حتی کتابی ، مجله ای چیزی تا راهنمای کارمان قرار دهیم ، تا آمدن کامپیوتر و اینترنت هم زمان زیادی فاصله داشتیم. همه کارهایمان بر اساس آزمون و خطا بود. آنچه که از کار مشخص بود این موضوع بود که ما می خواستیم روی هواپیماهای مدل که مخصوص تفریح و سرگرمی است دوربین عکاسی سوار کنیم. یعنی برای یک کار تفریحی ، مأموریت نظامی تعریف کنیم. خب معلوم بود به همه نوع تجربه و دانشی نیاز داشتیم. نه تنها باید اصول آیرودینامیک را می شناختیم ، باید سر رشته ای از فنون حاکم بر پرواز هم می دانستیم. توی ساخت بدنه ، ملخ ، بال و ایلوران* ، که واویلا داشتیم اما غیر از اینها باید از عکس و عکاسی ، چاپ و ظهور هم سر در می آوردیم. ولی با این حال یک چیز قوی همیشه محرک مان بود ، اگر این کار نتیجه بدهد ، چه اتفاق مهمی توی جبهه می افتد. بماند که چقدر در کاهش تلفات انسانی ، چه مربوط به نیروهای شناشائی باشد و چه نیروی تک کننده ، موثر خواهد بود. چقدر وجودش برای انجام عملیات ها حیاتی می شود. این آن چیزی بود که ما را به این سمت سوق می داد که چهارموتوره کار کنیم و خستگی را برای زمانی دیگر بگذاریم. * : از سطوح فرامین هواپیما جهت کنترل و تنظیم سمت و سو راوی : رضا ارباب * * * * * نان و پنیر اوایل آب مان توی یک جوی نمی رفت. آنها بچه پولدار و اهل گردش و تفریح و سرگرمی بودند و ما اهل جبهه و جنگ. گاه گاهی هم عبدوس به مسعود گیر می داد که دکمه ی یقه ات را ببند ، فلان کن و بهمان. موقع شام و نهار که می شد ما به نان و پنیری راضی بودیم ، اما آن سه نفر می گفتند : شما نان و پنیرتان را بخورید و چلوکباب را بگذارید سهم ما. ما قهر و آشتی های زیادی کردیم تا توانستیم با هم کنار بیائیم. در هر صورت این ما بودیم که باید کنار می آمدیم. چون هم آئین مان اجازه نمی داد که با آنها بد حرف بزنیم ، هم اینکه آنها در مقام معلمی بودند. از طرفی ، آنها هم به ما یاد می دادند که چگونه هواپیما بسازیم و هم چگونه خلبانی کنیم. فرشید نسبت به آن دو کمی تند مزاج بود ولی توی کارش بسیار جدی به نظر می رسید ، خودش می گفت من و دوستم طاهری ، شاید پانزده سال است که روی هواپیمای مدل کار می کنیم ، این واقعیت داشت. من هنوز هم پس از آن همه سال معتقدم فرشید بهترین طراح بال و بدنه می باشد. وقتی شروع به طراحی و تولید بال و بدنه می کرد ؛ انگار که آنرا با دستگاهی برش داده باشند ، بسیار تمیز و اصولی بود. هر چه آنها در مورد پرواز و طراحی بلد بودند ، ما در عوض از موتور و تعمیر و نگهداری آن سر در می آوردیم. چون توی یگان هوائی سپاه این کار اصلی ما بود. در هر صورت با این اطلاعات ، گروه خوبی را تشکیل داده بودیم. سعید زاهدی اصلا تاجر بود. او آدم با ذوقی هم بود. ساخت ملخ سخت بود و هم پر مصرف ، چون اولین جائی از هواپیما که زمین می خورد و خراب می شد ملخ بود. توی بازار هم نبود. چون موتورهای ما 45 و 60 بود و ما در ساخت آن مشکل داشتیم ، زاهدی اما وقتی نگرانی ما را دید ؛ گفت : من به نیت 22 بهمن ، 22 ملخ می سازم. او در حیرت ما این کار را هم کرد و وقتی پرسیدیم چطوری این کار را کردی ؟ گفت : فقط دقت. من هر روز یکی از ملخ ها را جلویم می گذاشتم و توی مسیر رفت و آمد، با دقت تمام انحناها و زوایای آنرا نگاه می کردم و به ذهن می سپردم. کار اصلی ملخ این است که جابجائی هوا کند. او ابتدا یک مکعب مستطیلی از چوب گردو درست می کرد و آرام آرام شروع به شکل دادن آن می کرد. چیزی که امروز نیز در صنعت ملخ سازی یک رویه است . ما بدون اینکه هواپیماهایمان را در تونل های باد بصورت علمی و فنی آزمایش کنیم ، آنها را در جاده ی اصفهان - نائین می بردیم و پرواز می دادیم و معلوم می شد که تا چه حد استاندارد را رعایت کرده ایم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  5. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس زادگاه پهپاد انگار که سپاه مسابقه ای بین جهادهای دانشگاهی کشور برگزار کرده باشد ، جهاد دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه صنعتی تهران همگی به تولید پرنده های بدون سرنشین با قابلیت عکسبرداری مشغول شده و به موفقیت هائی هم دست یافته بودند. پیش از آن شهید چمران در وزارت دفاع هم ، مطالعاتی در این خصوص انجام داده بود که نیمه کاره رها شده بود. انتهای تلاش آنها هم در این خلاصه میشد که پرنده مدل (نسخه تجاری و اسباب بازی) بتواند از ارتفاع و از سطح زمین عکسبرداری کند. اما این فقط جهاد دانشگاه اصفهان (واقع در دروازه شیراز) بود که به کمک چند نفر علاقمند به پرنده های مدل بدون سرنشین ؛ موفق شده بود که هم "پرنده" را بسازد و هم "دوربین کوچکی" روی آن کار گذاشته و عکس هائی از فراز شهر بگیرد. پیش از این با خیلی از مراکز علمی و تحقیقاتی حرف هائی در این خصوص زده بودیم ، اما خبری نشده بود. مشاهده موفقیت بر و بچه های جهاد دانشگاهی در ساخت و انجام تست عکسبرداری از آسمان اصفهان ، تا روزها مرا شیفته خود کرده بود و احساس می کردم با تقویت کارگاه اصفهان ؛ خیلی زود تحولی نو در جنگ پدید خواهد آمد. تلاش زیادی کردم تا خبر این موفقیت را به گوش فرمانده سپاه برسانم. خبری که خیلی ها را می توانست خوشحال کند و تحولی نو در حوزه شناسائی و کسب اطلاعات از دشمن پدید آورد. اما فرمانده سپاه آقای محسن رضائی با پیشینه قضیه قزوین که دلخوشی از این گونه اخبار نداشت ؛ تحویلمان نگرفت. این موفقیت بزرگتر از آن بود که با همان روند ادامه یابد. با اینحال ، خبرش که به تهران رسید ، آقای محمد باقری و حسین تاش ( از مسئولین اطلاعات قرارگاه خاتم ) فی الفور مرا مأمور کردند تا بازدیدی از آنجا داشته باشم. سرلشکر محمد باقری من به همراه آقای حسینی فرمانده یگان هوائی سپاه به اصفهان که رسیدیم ، یکراست به جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان رفتیم. آقای علی قمی که نام اصلی اش یوسفی بود ، مسئول آنجا بود و هم او بود که کارگاه را برای بچه های پروازی راه اندازی کرده بود. رئیس دانشگاه نیز با آنها همکاری تنگاتنگی داشت. کارگاه اصفهان تقریبا توی همه مباحث پروازی و عکسبرداری ورود پیدا کرده بود : از ساخت پرنده مدل و تست پرواز گرفته تا سیستم رادیو کنترل و دوربین و حتی چاپ و ظهور عکس هوائی . ( ظاهرا رادیو کنترل را بچه های جهاد دانشگاهی "دانشگاه صنعتی اصفهان" در اختیار آنها گذاشته بودند. ) آنها انصافا یک تیم کاری بسیار خوب بودند. آقای حسینی با مشاهده این موضوع همانجا مرا مأمور کرد با تقویت کارگاه و عملیاتی کردن آن ، زمینه بهره برداری نظامی از هواپیمای مدل را در جبهه های جنگ در آینده ای نزدیک فراهم کنم. بعد از بازگشت به تهران ، اولین تصمیم من آزادسازی 4 تن از بهترین نیروهایم از واحد اویونیک بود : برادران مختار زاده و اربای از بخش الکترونیک . برادران عبدوس و محمدی نیک از بخش مکانیک. مأموریت این چهار نفر ، استقرار شبانه روزی در کارگاه اصفهان (در کنار تیم قبلی ) ، برای تداوم ساخت ، آموزش و بهره برداری از هواپیمای مدل در حداقل زمان برای بکارگیری آنها در جبهه های جنگ با قابلیت عکسبرداری هوائی بود. راوی : محسن عمل نیک * * * * * شاگردی ابتدا دیدن قیافه های سعید ، مسعود و فرشید ، کمی برایمان غیر منتظره بود. در مقایسه با ما که با لباس های خاکی بسیجی و سر و وضعی کاملا معمولی ، پا به کارگاه می گذاشتیم ؛ این چند نفر هم شیک پوش و مرتب بودند و هم لباس شخصی. بهشان نمی آمد که طرز فکری مثل ما داشته باشند. این تنها چیزی بود که از همان اول توی ذوق مان زد. فرشید از خانواده متوسطی بود که در دبیرستان هنر درس خوانده بود و سر رشته ای توی هنرهای تجسمی ، نقاشی و گرافیک داشت. او از هنرش در طراحی و ساخت هواپیماهای مدل استفاده کرده بود. سعید دانشجوی رشته فیزیک بود و از خانواده ای متدین و مذهبی. او به همراه دو دوستش ، اولین کسانی بودند که روی کارگذاری دوربین عکاسی در پرنده های بدون سرنشین کار کرده بودند. سعید چیزهائی هم از الکترونیک میدانست و هم از رادیوهای غیر حرفه ای سر در می آورد. از بین دوستانش قیافه ومرامش بیشتر به ما نزدیک بود. او بعدها به آمریکا رفت و در ناسا مشغول به کار شد. مسعود زاهدی از خانواده ای مرفه و طلافروش بود و به پرنده های بدون سرنشین به عنوان یک تفنن می نگریست ؛ اما بر اصول آیرودینامیک بسیار مسلط بود و می دانست از آن چگونه برای ساخت بال و بدنه استفاده کند. این چند نفر با همین تخصصشان برای ساخت پرنده های بدون سرنشین ، گروه بسیار خوبی را تشکیل داده بودند. آنها حتی موفق شده بودند ، پرنده ای بسازند که تویش یک دوربین 110 عکاسی باشد. این دوربین هم شاتر داشت و هم درایور. اگر چه یک هواپیمای مدل به حساب می آمد ؛ اما در آن شرایط یک آرزو به حساب می آمد. دوربین کداک 110 ، اولین دوربین پهپادی ایران اما وقتی چشممان به آن هواپیمای زهوار در رفته شان افتاد ، خیلی سعی کردیم خنده مان نگیرد. پنج نفر آدم بزرگ از تهران کوبیده و آمده بودند اصفهان ، با آن همه حرف هائی که از موفقین عکس برداری هوائی شنیده بودند ، یهو با دیدن این هواپیمای اسباب بازی حالشان گرفت. ما اینسترومنت کار و مهندس الکترونیک بودیم که سر و کارمان با هواپیماهای غول پیکر بود. حالا جلوی مان هواپیمائی با موتور 45 cc بود که قرار بود موضوع شغلی آینده مان باشد. مجید محمدی اولین کسی بود که جا زد : من مکانیک کار هواپیماهای جنگی هستم مرا آورده اید اینجا چه کار ؟؟!! سر کارم گذاشته اید ؟ بعد با دلخوری نماند که جواب بگیرد . ول کرد و رفت. قرار بود گروهمان ده روزی در این کارگاه مشغول شود و اگر مفید بود برای همیشه بمانیم. با رفتن مجید ، ما چهار نفر تصمیم گرفتیم بمانیم و پیش سعید ، مسعود و فرشید شاگردی کنیم. برای همین روزی سه ساعت کلاس تئوری داشتیم و شش هفت ساعت کار عملیاتی. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  6. 3 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: اختیار دارد قربان . البته ای کاش این فیلم ها یکم جزئیات بیشتری داشتند . اونوقت دیگه اصلا نیازی به ارسال این تاپیک نبود. چون این کتاب و این فیلم ها تقریبا هر دو یک مضمون مشترک ( تولید اولین پهپادهای ایرانی در زمان جنگ) دارند. بهرحال از زحمتی که برای ارسال این فیلم ها متقبل شدید ممنونم. پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس مقدمه (بخش دوم و پایانی ) - اگر چه این گردان هیچگاه ساختاری هم عرض نام خود ، تا پایان جنگ نیافت ؛ اما با ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین هم در نوع مأموریت ، هم در جغرافیای عملیاتی و هم در تنوع مأموریتی گسترش یافت و به اکثر نیازهای عملیاتی ( حتی فراتر از عکس های هوائی ارتش ) برای طرح ریزی عملیات آفند و پدافند سپاه و ارتش پاسخ داد. مزیت عکس های هوائی گرفته شده توسط پهپادهای سپاه هم بر عکس های هوائی RF-4 ارتش و هم بر شناسائی های زمینی ، فرماندهان را بر آن داشت که از این عنصر نوپا اما موثر و راهگشا حمایت کرده و جایگاه ویژه ای در طرح ریزی عملیاتی برای آن باز کنند. به طوری که برخی از فرماندهان اجرائی ، عملیات را موکول به دیدن عکس های هوائی پهپادها می کردند. سادگی در ظهور عکس ها ، به وفور بودن آنها و مهمتر از همه ؛ به روز بودن این نوع عکس ها ، در برخی از موارد تا رده گردان را پوشش می داد و در توجیه عملیاتی منطقه بسیار فابل اتکا می نمود. وضوح بالای عکس ها ، عکس برداری با نماهای نزدیک ، عکسبرداری چند زاویه ای از یک منطقه مورد نظر ، گستردگی مناطق عکسبرداری شده ، سرعت عمل ( از عکسبرداری تا بهره برداری ) ، کم هزینه بودن پروازها ، عدم نیاز به مهارت ویژه برای تفسیر عکس ها و ... از ویژگی های مهم عکس های هوائی پهپادها به حساب می آمد که خیلی زود ، این گردان را مورد توجه قرار داد. تأثیرات نظامی پهپادها چه در آفند و چه در پدافند از برجستگی های این یگان بود که برخی از آنها عبارت بودند از : کمک به بازنویسی نقشه های نظامی کمک به کاهش تلفات انسانی کمک به تقاطع اطلاعاتی کمک به اهداف عملیاتی هوانیروز انجام عملیات روانی علیه دشمن انجام عملیات فریب تکمیل کننده و تصحیح کننده شناسائی زمینی کسب اطلاعات از مناطق غیر قابل دسترس ایفای نقش در تک و پاتک شناسائی میادین مین و مواضع انتخابی دشمن و .... پهپاد های ایرانی راه درازی را پیمودند تا به این نقطه ای که امروز در آن قرار دارند ، رسیدند آنچه که توانست یگان پهپاد را در طول دوران دفاع مقدس هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار دهد و سهم بیشتری از کسب اطلاعات از دشمن را در حوزه طرح ریزی عهده دار شود ، علاوه بر سخت کوشی ، از جان گذشتگی و ایثار کادر فنی و پروازی آن ؛ نو آوری و اتکاء بر دانش بومی بود. نیروهای پهپاد ، با ارتقاء توانمندی پهپادها (چه در زمینه عمق پروازی و چه در وسعت میدان عکسبرداری) ، ابتکارات و نوآوری های مختلفی را تجربه نمودن که می توان به ابتکار در ارتقای موتور و بدنه ، ارتقاء در کاربری انواع دوربین های عکسبرداری در پرنده ها ، ساخت و تولید لانچر ، اسکیت و ... اشاره نمود. حجم روز افزون مأموریت های ابلاغی قرارگاه عملیاتی خاتم ، از یک طرف و لزوم ساخت هواپیماهای جدید با قابلیت بالاتر ، از طرف دیگر ؛ هرگز به پهپاد امکان جدا نمودن آموزش و عملیات را تا پایان جنگ نداد و این یگان با حفظ توانمندی رزمی ، انواع آموزش های فنی و خلبانی را در خلال عملیات ها و مأموریت ها به انجام می رساند. راه اندازی پهپاد در غرب کشور ، قبل از اینکه ترجمان توسعه ساختار و سازمان پهپاد به حساب آید ، بیانگر گستردگی نیاز واحد اطلاعات به این یگان بود. گردان رعد با ارتقاء سطح دانش پروازی و با موفقیت در ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین تحت عناوین تلاش ا و 2 و 3 ، هواپیمای مهاجر و ... خیلی سریع به یگان پهپاد ، ارتقاء سازمان یافت و توانست با تصویربرداری از مناطق تحت اشغال دشمن ، نقش بی بدیل خود را در عرصه اطلاعات ثبت نماید. قرار گرفتن کشور در تحریمهای ظالمانه اقتصادی و نظامی توسط ابرقدرت ها در طول هشت سال دفاع مقدس ، علاوه بر اینکه دستیابی ایران به هواپیماهای بدون سرنشین نظامی را غیر ممکن می ساخت ، مسیر دستیابی ( حتی به قطعات تجاری ) هواپیماهای مدل را نیز دچار مشکل کرده بود. با این پیشینه یگان پهپاد با کمک جوانان مشتاق و مومن ، اقدام به نوآوری در ساخت پرنده های مدل با قابلیت نظامی اعم از عکسبرداری هوائی ، تهاجمی ، خود انهدامی ، هدف و ... نمودند و در طول جنگ ، با تولید و بهر برداری از هواپیماهای مدل " تلاش " و " مهاجر" سهمی در خور در اطلاعات و عملیات ایفا نمودند. موفقیت در صنعت ساخت و بکارگیری اطلاعاتی پرنده های بدون سرنشین با امور حفاظتی ، باعث شد که تا سال 1366 دشمن از کارائی این پرنده ها بی خبر بماند و به دلیل ساختار ساده آنها نتواند حتی یکی از آنها را با انواع جنگ افزارهای خود ساقط نماید. اگر چه این یگان نهایت تلاش خود را برای حفظ جان کادر پروازی انجام می داد ، ولی به سهم خود شهداء و جانبازان عزیزی را تقدیم آرمان های اسلام نمود. عبدالرضا سالمی نژاد - مولف کتاب پهپاد در دفاع مقدس ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند.
  7. 3 پسندیده شده
    وقتی برای اولین بار کلمه پهپاد به کار رفت
  8. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس پرنده چقدر کلافه شده بودیم از اینکه دیگر هواپیماهای RF-4 ارتش نمی توانستند برایمان عکس بگیرند. برای جایگزینی اش هم ، فکرهائی به کله مان خطور کرده بود . من اما ، خوب شد فکر و خیالم را برای دیگران تعریف نکردم وگرنه از خنده روده بر می شدند. به فکرم رسید مثل این کایت ها ، کسی را از ارتفاعی روی سر عراقی ها پرواز دهیم. بعد که عکسبرداری اش تمام شد ، پشت عراقی ها فرود آید و فوری چترش را جمع کند و از گوشه ای از محاصره عراقی ها فرار کند و خودش را به ما برساند. شهید همت اما فکر بهتری داشت. او در جلسه ای علنا گفت : خوب است پرنده ای ، کلاغی ، کبوتری ، چیزی را آموزش دهیم و با بستن دوربین به پایش او را بر فراز عراقی ها رها کنیم ... دیگران هم فکرهای اینچنینی به ذهن شان رسید ، اما هیچکدام شان نمی توانست در کوتاه مدت جوابگو باشد. هم مردم و هم یگان هایمان به شدت منتظر عملیات برای بیرون راندن عراقی ها از خاک کشور بودند و ما به شدت نیازمند اطلاعاتی از عقبه دشمن. در همین گیر و دار وقتی شنیدیم بر و بچه های دانشگاه اصفهان ، پرنده بدون سرنشینی ساخته اند که می تواند عکسبرداری کند ، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدیم. ما مامور بودیم تا هم جائی از جبهه را برای تست عکسبرداری انتخاب کنیم ؛ هم جائی برای استقرارشان. چه جائی بهتر از قرارگاه خاتم کنار دست خودمان ؟! سرلشکر باقری ، راوی این خاطره در محوطه قرارگاه ، کانتینر بزرگ فلزی به بچه ها سپردیم تا وسائل شان را از اصفهان به آنجا انتقال دهند . چیزی حدود 5 بدنه هواپیمای مدل ساخته بودند که فقط چند موتور بیشتر نداشتند. کلی چسب و چوب و دیگر وسائل را توی همان کانتینر تلمبار کردند . اما وقتی آفتاب داغ جنوب روی این اتاق فلزی می تابید ، داخلش می شد عینهو دیگ زودپز. کار کردن توی آن ، ممکن که نبود هیچ ؛ وسایلشان هم در خطر از بین رفتن بود. بچه ها حتی از کم جائی ، چند فروند از هواپیماهایشان را توی ماشین داخل محوطه گذاشته بودند. اگر آنها هم نمی گفتند ، ما باید خودمان برای شان فکری می کردیم. سنگر فرماندهی قرارگاه که مجهز به کولر گازی بود بهترین جایی بود که می شد در اختیارشان گذاشت. خیلی زود این تصمیم نیز عملی شد. زیر کولر گازی ، توی آن تابستان داغ بود که هم خودشان و هم هواپیماهایشان نفس راحتی کشیدند. راوی : سرلشکر محمد باقری و محسن عمل نیک * * * * * معرکه عجب.مکافاتی داشتیم ، توی کاری مشغول بودیم که حتی نمی شد بگوئیم از کجا می خوریم ! کار پرواز یک طرف ، روشن کردن پرنده طرف دیگر. اگر چه هم فرشید و هم سعید توی روشن کردن موتور از طریق ملخ وسواس خاصی نشان می دادند و آن را به ما هم آموخته بودند ؛ اما نمی دانم چی شد که یهو ، ملخ هواپیما دستم را زد و خون مثل فواره بالا می زد. انگار که ترکش خورده باشم. بچه ها مرا به بیمارستان حضرت مریم (س) اصفهان بردند. آنجا نمی دانستم باید دردم را پنهان می کردم یا زخم دستم را در نگاه های حیران مردم که رزمنده ای را با لباس خاکی و مجروح می دیدند ، مانده بودم. از جبهه های جنوب یا غرب تا اصفهان فاصله زیادی بود. مردم حق داشتند که تعجب کنند. این همه شهر ، این همه بیمارستان ، جائی نبود که این رزمنده مداوا شود ؟ باید با این وضع او را تا اصفهان می آوردند ؟؟!! برای اینکه از سوالات دکتر و پرستارها در امان باشیم ، رفیقی توی این بیمارستان داشتیم به نام دکتر پاکزاد ، ما برای مداوا پیش او رفتیم. دکتر با تعجب پرسید : چه خبر شده اربابی ! ترکش خورده ؟ جواب دادم : ترکش ؟! خیر ! خورده به جائی. دکتر با تعجب ادامه داد : خورده به جائی ؟! ها ؟ پدر صلواتی به چه جائی خورده که قلم دست ات را هم شکسته ؟ اگر راستش را می گفتم که کلاهمان پس معرکه بود. برای همین دوستانم ، معرکه ای راه انداختند که دکتر دیگر سوال نکند و یا لااقل دنبال جواب نباشد. مداوا که تمام شد ، تشکر کردیم و فوری بیمارستان را ترک کردیم. بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان ما حتی در ترددهایمان به دانشگاه هم احتیاط می کردیم تا کسی متوجه نشود که در حال چه کاری هستیم. چه برسد به اینکه بخواهیم با یک زخم کوچک همه چیز را لو بدهیم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  9. 2 پسندیده شده
    تانک های ابرامز ارتش عراق در منطقه شرق فلوجه در نبرد شهری ساختمان ها همانند سنگرهای بزرگ برای پناه پیاده نظام عمل میکنند که نفوذ به انها بسیار دشوار است. استفاده از مهمات مناسب در ادوات زرهی برای حمله به ساختمان های در نبردهای شهری ضروری است. تصاویر بالا مربوط به نیروهای عراقی در سال 2016 است که در حال انتقال مهمات M908 به داخل تانک ابرامز برای مقابله با تروریست های داعش هستند. مهمات M908 جز مهمات شدیدالانفجار پر قدرت محسوب میشوند که برای از بین بردن موانع بتونی و دیوارها استفاده می شود که امکان پیشروی سریع پیاده نظام و زره پوش را فراهم می کند. چنین مهماتی به تانک های ابرامز عراقی کمک میکند که ساختمان های که نیروهای داعشی در داخل آنها پناه گرفتن اند را از بین ببرند. در صورتی ایجاد موانع در خیابانها نیز این مهمات میتوانند به راحتی مسیر را باز کنند. این نوع مهمات شباهات ظاهری و وزن یکسان با مهمات شدیدالنفجار ضد تانک M830A1 دارند. با این تفاوت که مهمات M908 در قسمت جلویی دارای نوک فولادی سخت هستند و در مهمات M830A1 در قسمت جلویی داری فیوز مجاورتی است. وقتی مهماتM908 به هدف برخورد میکنند، نوک فولادی به هدف نفوذ می کند و سیگنال انفجار به فیوز ارسال می شود این توالی باعث میشود انفجار کامل رخ دهد. نفوذ نوک فولادی اجازه می دهد تا مهمات داخل هدف منفجر شود. در نتیجه در مقابل موانع بتونی ، این نفوذ باعث می شود موانع یبشتر تخریب شوند. مهمات شدیدالانفجار ضد تانک M830A1 مهمات M830A1 را میتواند بر علیه برعلیه طیف گسترده ای که از اهداف مانند وسایل نقلیه زرهی سبک، اهداف پرنده مانند بالگرد، ساختمان و سنگرها استفاده کرد. مهمات M908 شدالنفجار ضدمانع- این نوع مهمات در جنگ های شهری میتواند به راحتی بر علیه ساختمان های بتونی استفاده شودو اثر بخشی لازم را داشته باشد. یکی از راه های تشخیص مهمات M908 کلاهک زرد رنگ آن است. رنگ زرد نشان میدهد مهمات یک شدید النفجار قوی است. تست نمونه ی اولیه مهمات M908 بر علیه یک مانع البته ارتش امریکا برای اثر گذاری بیشتر تانک های آبرامز خصوصا در جنگ شهری، در نظر دارد تا مهمات پیشرفته چند منظوره (AMP) را وارد خدمت کنند. مهمات AMP این قابلیت را دارند که به شکل کامل با مهمات 120 میلیمتری مدل M830 و M830A1 شدیدالنفجار ضد تانک، M908 شدیدالنفجار ضدمانع و M1028 ترکش زا تانک ابرامز تعویض شوند و وظیفه تمامی این مهمات را انجام دهد. مهات AMP جدید ساخت شرکت نورثروپ گرومن دارای فیوز قابل برنامه ریزی است. این ویژگی باعث میشود توپچی در هر بخشی از مسیر حرکت گلوله ان را منفجرکند. همچنین این مهمات می تواند به راحتی در دیوارهای بوتنی به ضخمات20 سانتی متر نفوذ کنند و درصورت لزوم راه را برای پیاده نظام باز کنند. این مهمات باعث میشوند خدمه تانک هر نوع سنگری در محیط شهری را از میان بردارد. مهمات AMP میتواند بر علیه سربازهای پیاده، تیم های ضد زره دشمن، خودروهای زرهی سبک و اهداف هوایی در ارتفاع 2 کیلومتری استفاده شود. مهمات AMPمیتواند با طیف گسترده ای از مهمات 120 میلیمتری تانک ابرامز جایگزین شود اما با همان کاربریها مهمات چند منظوره AMP میتواند به راحتی به دیوار بتونی ساختمان ها صدمه وارد کند. علاوه بر این میتوان برعلیه پیاده نظام و خودرهای زرهی سبک نیز استفاده شود.
  10. 2 پسندیده شده
    اهمیت دوربین های عقب نگر در خودرو های رزمی https://www.aparat.com/v/dFqQx در پست ها مختلف در مورد اهمیت دوربین های عقب نگر و اهمیت آن خصوصا برای نیروهای پیاده نظام که در پناه تانک ها در حال حرکت هستند بارها تکرار شده است. فیلم بالا یک سناریو واقعی از اهمیت دید عقب برای خودروهای رزمی را در میدان نبرد نشان میدهد. نیروهای آمریکایی و عراقی به شکل یک گروه نظامی در حال انجام یک عملیات نظامی بر ضد تروریست های داعش هستند. این نیروها در پناه تانک آبرامز متعلق به ارتش عراق فعالیت میکنند و به منطقه ای میرسدکه یک کودک و مرد غیر نظامی زخمی در آنجا قرار دارد. بعد از نجات این دو فرد نیروها باز در پناه تانک آبرامز شروع به عقب نشینی میکنند. در هنگام عقب نشینی، تروریست های داعش شروع به تیر اندازی میکنند. دو تن از افراد گروه بعد ازشنیدین صدای تیراندازی خیز بر میدارد و پشت تانک بر روی زمین میخوابند کل گروه متوقف می شود و همه نگران تیراندازی تروریست های داعشی هستند اما در یک لحظه اصلا به این موضوع فکر نمیکنند که یک تانک 60 تنی هنوز در حال حرکت رو به عقب است ! در حقیقت اصلا خدمه تانک متوجه وضعیت بیرون از تانک نشده اند و به مسیر خود ادامه میدهند بعد از چند ثانیه تانک به یکی از سربازها برخورد میکند و همه متوجه میشوند تانک در حال نزدیک شدن به انهاست پس گروه دوباره به مسیر خود ادامه میدهد . اگر در این واقعه یک یا چند نیرو به واسطه آتش تروربست های داعش به شدت زخمی می شدن فرصت برای جا بهجایی انها بسیار کم می بود تانک نیز هنوز به حرکت رو به عقب خود ادامه میداد و متوقف کردند ان در این بازه زمانی کوتاه شاید غیر ممکن بود و می توانست یک فاجعه رخ بدهد. دوربین های عقب نگر ویادوربین ها با دید360 در تانک ها و خودرو های رزمی به خدمه این امکان را میدهد تا ازوضعیت بیرون از تانک درک بهتری داشته باشند و خود را با نیروهای پیاده نظام بهتر هماهنگ سازند.
  11. 1 پسندیده شده
    در باب اهمیت "قوانین درگیری " ماوریک (پیت میچل) : من فرمانده هیترلی را توی دید داشتم ، برای همین وقتی من را دید که دارم برای شکارش میرم ، خودش را رسوند به زیر سقف 10000 پا .. ماوریک (پیت میچل) : رفتم دنبالش ، وقتی دیدم خطری نیست ، به آن شلیک کردم فرمانده وایپر : تو گرفتیش !!!! و بزرگترین قانون نبرد را هم شکستی !!!! فرمانده وایپر : ستوان میچل !!! قوانین درگیری در تاپ گان برای حفظ ایمنی تو و گروهت ، وضع شدند ..!! این قوانین انعطاف پذیر نیستند !!!! من هم همین طور .....!!!!
  12. 1 پسندیده شده
    امروز رسانه های کره ای فاش کردند که رییس جمهور روحانی چندین بار اقدام به ارسال نامه کرده به رییس جمهور کره. امیدوارم در آینده اگر اتفاقی رخ داد باز تحریف مانع دیدن حقایق نشه و جای شاکی و متشاکی عوض نشه. نیروهای نظامی و اعمال قدرت در یک موضوع حتی میتونه کمک حال رییس جمهور و دیپلماسی باشه. چندین بار نامه ارسال کنی در بالاترین سطح و دو سال تقاضا و سفر پشت سفر برای مذاکره و احقاق حق برای اموال بلوکه شده (بخوانید رسما دزدیده شده و گروگان) اون هم در شرایط واقعا سخت اقتصادی که برای پول دارو و غذا در سختی هستی و پولهای خودت را طرف پس نمیده و نهایتا در برابر مذاکرات طولانی و درخواست های متعدد دیپلماسی متکبرانه یا جواب ندی به نامه ها یا به فرستاده ها بگی نه تنها نمیدم بلکه هزینه نگهداری را هم باید بدید، آیا چیزی جز طی کردن مسیر دیگه ای باقی میمونه؟ همون روز این توقیف خیلی از روزنامه های داخلی از تنش زایی باز قلم فرسایی کردند. مخاطب عام هم که عقبه موضوع و تلاشها و اتفاقات را نمیدونه. در ظاهر میگه بله تنش زایی است. گویا اتفاق در همون ثانیه رخ داده و ما در اولین قدم چنین کردیم. یا اینکه با کلیدواژه اونور ساخته شده "دزدی" شروع میکنه به زدن کشور برخی اگاهانه و برخی واقعا با جهل محض.
  13. 1 پسندیده شده
    خودروی شناسایی رزمی جگوار ( قسمت سوم) خودرو جگوار (Jaguar EBRC) در برنامه عقرب ارتش فرانسه یک خودروی زرهی 6x6 شناسایی رزمی است. طبق برنامه عقرب خودروی جگوار قرار است جایگزین 3 خودروی زرهی ارتش فرانسه یعنی خودروی شناسایی رزمی AMX-10RC، خودروی زرهی ERC-90 Sagaie و نفربر زرهی VAB نسخه موشک انداز HOT شود. فرانسه در زمینه تولید خودروهای شناسایی رزمی پیشگام و صاحب سبک بوده است. از نظر تاریخی خودروهای شناسایی رزمی فرانسه خودروهای زرهی چرخدار سبک چابک با اسلحه های قدرتمند بودند که برای شناسایی و پشتیبانی آتش کاربرد داشتند. در نتیجه خودرو رزمی شناسایی جگوار علاوه بر تحرک پذیری بالا و مجهز به سامانه های نظارتی دور برد در نقش شناسایی، باید بتواند در نقش پشتیبانی آتش نیز ظاهر شود. طبق قرار داد اولیه وزارت دفاع فرانسه با صنایع نکستر(Nexter)، تالس (Thales) و بخش دفاعی رنو (Renault) برای ساخت خودرو رزمی شناسایی جدید، این شرکت ها باید در مجموع 248 دستگاه خودرو جگوار را به ارتش فرانسه تحویل دهند. با تصحیح قرار داد، سفارش های ارتش برای این خودرو به 300 دستگاه رسید. ارتش فرانسه در طی تست های اولیه انجام شده بروی جگوار، این خودرو رزمی را برای مناطق کوهستانی و شهری مناسب توصیف کرده است. قیمت هر دستگاه جگوار زیر زیر 1 میلیون یورو است. یکی از علل پایین نگه داشتن قیمت استفاده از قطعات کامیون های تجاری از جمله در بخش شاسی و موتور است. سیر تکامل خودروهای شناسایی رزمی فرانسوی خودروی جگوار که قرار است با 3 خودرو ی زرهی ارتش فرانسه AMX-10RC ، ERC-90 Sagaie و نفربر زرهی VAB نسخه موشک انداز HO جایگزین شود جگوار به یک برجک دونفره ساخت شرکت CTA به نام T-40 مجهز است. سلاح اصلی این برجک یک توپ 40 میلی متری است. شرکت دفاعی CTA با مشارکت صنایع دفاعی Nexter فرانسه و صنایع BAE Systems انگلیس با هدف تولید توپ های اتوماتیک 40 میلمتری و مهمات Cased Telescoped تاسیس شده است. توپ 40 میلیمتری جگوار با نام CTA 40 قابلیت شلیک مهمات متنوعی در کاربری ها مختلف مانند ضد زره، شدید النفجار، ضد موانع و ضد هوایی را دارد. جگوار می تواند توپ خود را در جهت عمودی 75 درجه بالا ببرد. که به آن اجازه می دهد تا با اهداف هوایی در ارتفاع پایین درگیر شود. حداکثر برد این توپ 1500 متر و نرخ آتش ان 200 گلوله در دقیقه است. توپ 40 میلیمتری جگوار به تجهیزات کنترل توپ (GCE) مجهز است. وظیفه این بخش افزایش دقت آتش خصوصا در هنگام حرکت است. بخش GCE به ژیروسکوپ، شتاب سنج، واحد کنترل الکترونیکی، نرم افزار تصحیح بالستیک و... جهت افزایش دقت شلیک مجهز است. توپ 40 میلیمتری جگوار برخلاف خودروهای شناسایی پیشین ارتش فرانسه که به توپ های 90 میلی متر و 105 میلی متر با نرخ اتش پایین مجهز هستند نرخ اتش بالاتری خواهد داشت. از همین رو توپ 40 میلیمتری جگوار برای نبردهای نامتعارف و درگیری های کم شدت مانند نبرد های شهری مناسب تر خواهد بود. سلاح ثانویه این خودرو یک مسلسل 7/62 میلی متری است که در بالای برجک قرار دارد. این مسلسل با یکی از سیستم های نظارتی پانوراما فرمانده خودرو یکپارچه شده است. در سمت راست برجک پرتابگردوتایی برای موشک های هدایت شونده MMP در نظر گرفته شده است. موشک ها در داخل یک محفظه ای قرار دارند. در صورت نیاز و برای انجام آتش، پرتابگر موشک ها را تا زاویه حدود 45 درجه از محفظه بلند میکند. موشک MMP قابلیت شلیک کن - فراموش کن دارد همچنین دارای قفل قبل از پرتاب و هدایت خودکار است. حداکثر برد این موشک هدایت شونده 4000 متر است. جگوار به 4 پرتابگر نارنجک دودزا در هر طرف برجک مجهز است. همچنین دو پرتابگر نارنجک دودزا نیز در هر طرف عقب بدنه خودرو نصب شده است. جهت آشنایی و توضیحات بیشتر در مورد مهمات Cased Telescoped ، توپ CTA 40 و بخش بارگذار و سیستم مدیریت مهمات توپ CTA 40 تاپیک زیر را مطالعه کنید : جایگاه سلاح کنترل از راه دور در سمت چپ برجک موشک هدایت شونده MMP (سمت راست) پرتایگر دوتایی موشک های هدایت شونده MMP در سمت راست برجک در حالت اماده به شلیک (سمت چپ) جگوار دارای یک شاسی چرخدار 6x6 و برجک نصب شده در مرکز بدنه است. شاسی جگوار مجهز به فرمان پذیری چرخ عقب و سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک است. این خودرو زرهی دارای موتور دیزل با قدرت 500 اسب بخار موتور یا جعبه دنده اتوماتيك است. حداکثر سرعت جگوار در جاده 90 کیلومتر بر ساعت است. به لطف مخزن سوخت 465 لیتری حداکثر برد آن 800 کیلومتر است. 70 درصد اجزای خودروی زرهی چند منظوره گریفون با خودروی شناسایی جگوار مشترک است. در نتیجه هزینه و پشتیبانی از این خودروها را برای ارتش فرانسه آسان تر و ارزان تر میکند. با در نظر گرفتن محدودیت های نگهداری در شرایط عملیاتی و رزمی یکی از قابلیتی های جگوار نگهداری و پشتیبانی بسیار خوبی آن است. به طوری که حذف و نصب واحد پیشرانه در کمتر از 4 ساعت انجام می شود. وزن جگوار در حدود 25 تن است که به نسبت به خودروهای شناسایی رزمی قدیمی ارتش فرانسه به طور قابل توجهی سنگین تر خواهد بود اما حفاظت از خدمه بهبود یافته است. بر خلاف خودروهای شناسایی رزمی نسل قبل ارتش فرانسه که قابلیت دوزیست بودن را داشته اند جگوار فاقد این قابلیت است و برای عبور از آب های عمیق نیاز به تجهیزات مهندسی دارد. علاوه بر 8 پرتابگر نارنجک دودزا در بخش جلویی برجک 4 پرتابگر در بخش عقبی بدنه تعبیه شده است جگوار مجهز به سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک است که میتواند درشرایط مختلف تغییر ارتفاع بدهد سطح حفاظتی جگوار با خودرو زرهی گریفون برابر است. در نتیجه بدنه وبرجک جگوار استاندار حفاظتی NATO STANAG 4569 سطح 4 را خواهد داشت. به این معنی که جگوار میتواند در برابر مهمات 114×14.5 میلیمتری ضد زره در فاصله 200 متری باسرعت 911 متر بر ثانیه، ترکشهای توپخانه ای و انفجار 10 کیلوگرم ماده منفجره در زیر بدنه و چرخ ها مقاوم کند. علاوه بر این در صورت نیاز میتواند زره های ماژولار را برای افزایش سطح حفاظتی بر روی آن نصب کرد. جگوار دارای سه خدمه شامل راننده ، فرمانده و توپچی است. راننده در مرکز جلوی بدنه نشسته است. دید راننده توسط بلوک های دید پانوراما که بر روی دریچه محل قرار گیری راننده قرار دارد تامین می شود. همچنین در سمت چپ دریچه راننده یک دوربین نظارتی برای راننده نیز تعبیه شده است. توپچی جگوار در سمت راست برجک و فرمانده در سمت چپ قرار دارد. خدمه خودرو میتواند برای در صورت نیاز از یک دریچه اضطراری که در سمت چپ بدنه قرار دارد برای خروج از خودرو استفاده کنند. توپچی مجهز به دو دید نظارتی است. یکی از سامانه های نظارتی توپچی، سامانه نظارتی ماژولار PASEO ساخت شرکت فرانسوی Safran الکترونیک است. این سامانه نظارتی برد در حدود 15400 متر دارد. قابلیت تصویر سازی حرارتی و پردازش تصویر جهت هدف یابی سریع اهداف را نیز دارد. همچنین این سامانه نظارتی با سامانه های مدیریت نبرد هماهنگ است به طوری که تصویر و دید یک سامانه نظارتی میتواند با دیگر واحد های نظامی به اشتراک گذاشته شود. سیستم نظارتی بعدی توپچی مربوط به سامانه کنترل آتش SAVAN 11 ساخت شرکت فرانسوی Safran الکترونیک است. این سیستم کنترل اتش جهت شلیک اتش دقیق به کامپیوتر کنترل آتش یکپارچه مجهز است. فرمانده در جگوار مجهز به دو سیستم نظارتی با دید پانوراما برای نظارت دور برد و شناسایی هدف است. سیستم نظارتی ماژولار PASEO فرمانده با مسلسل 7.62 میلیمتری هماهنگ شده است. دریچه اضطراری برای خروج خدمه در سمت چپ بدنه قرار دارد. چگوار مجهز به سیستم آنتارس(Antares) ساخت شرکت تلاس است. آنتارس یک سیستم آگاهی موقعیت با پوشش 360 درجه است. این سیستم به شکل بلادرنگ (real time) در روز/شب تصاویر با کیفیت از محیط اطراف در اختیار خدمه قرار دهد. همچنین انتارس به سیستم هشدار قفل لیزر نیز مجهز است. جگوار به سیستم مکان یاب محل شلیک صوتی مجهز است. این سیستم با کمک چهار آرایه صوتی محل شلیک را مکان یابی و بروی نمایشگر به خدمه نشان خواهد داد. جگوار همچون دیگر خودروهای رزمی در برنامه عقرب ارتش فرانسه به سیستم های مدیرت میدان نبرد یعنی سیستم اطلاعات نبرد عقرب (SICS) مجهز است تا بتواند اطلاعات لازم را با تمامی واحدهای رزمی به اشتراک بگذارد. این سیستم امکان انتقال و اشتراک اطلاعات توسط سیستم ارتباطی Thales Contact را فراهم می کند. همچنین جگوار به سیستم های مخابراطی PR4G و TRC 9310 B/C نیز مجهز است. خودرو شناسایی رزمی جگوار برای افزایش حفاظت دارای سیستم تشخیص موشک ، سیستم اخلالگر مادون قرمز و سیستم اخلالگر رادیویی جهت مقابله با بمب های کناره جاده ای است. علاوه بر این این خودرو به سیستم های دیگری همچون سیستم تهویه مطبوع، سیستم حفاظت ش.م.ر، سیستم کنترل باد لاستیک مرکزی (CTIS) مجهز است. سیستم مکان یاب محل شلیک صوتی (سمت راست) سیستم آگاهی موقعیت آنتارس مجهز به قفل لیزری (سمت چپ) اجزای خودرو زرهی جگوار : 1- سامانه نظارتی ماژولار PASEO هماهنگ شده با مسلسل 7.62 میلیمتری در اختیار فرمانده 2- سیستم مکان یاب محل شلیک صوتی 3 - دید نظارتی پانوراما فرمانده 4- پرتابگر دوتایی موشک ضد زره MMP 5 - سیستم آگاهی موقعیت آنتارس مجهز به قفل لیزری 6- سامانه نظارتی ماژولار PASEO توپچی 7- توپ 40 میلیمتری CTA 40 8- دید نظارتی سامانه کنترل آتش SAVAN 11 توپچی 9 - دریچه راننده به همراه بلوک های دید پانوراما 10 - دوربین نظارتی راننده با تحویل 42 دستگاه خودروهای شناسایی رزمی جگوار به ارتش فرانسه در سال 2020، ارتش فرانسه تست های لازم بر روی این خودرو را آغاز کرد. از جمله این تست ها ، تست تحرک پذیری در زمین های ناهموار، دقت اتش توپ 40 میلیمتری و سوار و پیاده شدن از کشتی های تدارکاتی کلاس میسترال فرانسه و لندی کرافت بود. قانون برنامه نظامی 2019-2025 فرانسه تسریع در تحویل وسایل نقلیه عقرب را تعیین کرده است که 50 درصد از 300 جگوار که وزارت نیروهای مسلح سفارش داده است باید تا سال 2025 تحویل داده شوند. این بدان معنی است که ارتش تا پایان سال 2024 باید 150 دستگاه جگوار در اختیار داشته باشد. تست دقت آتش توپ 40 میلیمتری چگوار ( سمت راست) تست تحرک پذیری جگوار در زمین های ناهموار ( وسط) تست پیاده و سوار شدن جگوار از شناورهای آبی - خاکی مشخصات کلیJaguar (جگوار) شرکت های سازنده : صنایع نکستر (Nexter)- تالس (Thales) - بخش دفاعی رنو (Renault) سفارش داده شده توسط : فرانسه - بلژیک سال ورود به خدمت : 2020 در ارتش فرانسه خدمه : 3نفر وزن : 25 تن طول : 7/3 متر عرض :3متر ارتفاع : 2/6 متر تسلیحات : توپ 40 میلیمتری CTA 40 - مسلسل 7/62 میلی متری - موشک ضد زره MMP حداکثر سرعت در جاده: 110 کیلومتر بر ساعت برد : 800 کیلومتر قدرت پیشرانه : 500 اسب بخار  حداکثر سرعت در جاده : 90 کیلومتر بر ساعت منابع : 1 2 3 نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  14. 1 پسندیده شده
    شبانه روز تاریخی امریکا ashli babbitt Jake Angeli
  15. 1 پسندیده شده
    پایان ترامپ رو میشه با این عکس ماندگار در ارشیو ثبت کرد
  16. 1 پسندیده شده
    احتمالا اخبار مربوط به تحریمهای ارمنستان را شنیدید. ارمنستان ورود کالاهای ترکیه را ممنوع کرده و رسما اعلام کرده از کشورهای دیگه ای چون روسیه و ایران تامین میکنیم نیازهامون را و یک فرصت بینظیر هست و حالا نوبت دولت محترم هست. در ایران هم برخی بخشهای خصوصی و دولتی دست به کار شدند با تهیه لیستی از اقلام مورد نیاز ارمنستان که تحریم شده ورودشون از ترکیه تهیه شده و به تجار و بازرگانان اعلام شده در اسرع وقت اطلاع بدند که چه بخشهایی را توان تامینش را دارند. از طرفی یک هیئت اقتصادی از ارمنستان در همین رابطه قرار هست وارد کشور بشه و امروز هم یک مسئول عنوان کرد باید در مرز نوردوز اقدامات لجستیکی را بهبود بدیم از نصب ایکس ری تا زیربنایی. تمام صادرات ما به ارمسنان سال پیش 330 م بوده که امسال کمتر هم شده. نصف بازار ترکیه یعنی 3 میلیارد دلار هم تثبیت کنیم در ارمسنتان کافی است. وظیفه دولت علاوه بر تسهیل امکانات و قوانین برای صادرات تا حد ممکن مراقبت از تجار طمع کار و یا حتی نفوذیهای ترکیه در بین بازرگانان برای بدنام کردن محصولات ایرانی است. فرصت را نباید از دست داد.
  17. 1 پسندیده شده
    نمای دیگر از ریز پهپاد - دایره سبز رنگ ظاهرا پهپاد انتحاری جدید شبیه نمونه های با قابلیت حمل نفر باید دید کرار در نقش حامل ریز پرنده میتواند استفاده بشود یا نه
  18. 1 پسندیده شده
    زمانیکه ایران با عثمانی در دوره صفویه وارد جنگ شد بعضی از طوایف کرد طرف ایران و بعضی طرف ترکیه رو گرفتند. علت این بود که کردها سنی بودند و عثمانی ها خود را خلفای مسلمان های سنی می پنداشتند و جنگ هم جنبه ملی و هم مذهبی داشت. کردها در ان دوران و دوران های بعد با وعده های عثمانی بارها در جنگ های مختلف علیه ایران شرکت کردند و هم در عمل هم به صورت معنوی از ایران جدا شدند. در دوره های بعد صفویه و نادر شاه بارها عثمانی را شکست دادند و می توانستند مناطق کرد نشین دیاربکر و .. که جزو عثمانی بود را به ایران باز گردانند ولی در واقعیت تلاش لازم را نکردند چون این مناطق از لحاض معنوی از ایران جدا شده بود. همین الان کردهای عراق تعاملات فرهنگی زیادی با ما دارند ولی کردهای ترکیه خیلی از ما دور هستند. این اشتباه استراتژیک و باور دروغ های عثمانی باعث شد کردها قرن ها است که تحت ستم ترک ها هستند در صورتیکه اگر جزو ایران مانده بودند الان اقلیت نبودند بلکه با یک جمعیت 30 ملیونی در ایران به مانند اذری ها صاحب قدرت بودند. الان هم اذری ها ارام ارام دارند به دام دروغ های ترکیه می افتند. حتی در داخل کشور خودمان هم اذری هایی هستند که تمایل به ترکیه دارند. اذری ها در ایران شهروند درجه یک هستند. حتی رهبر و بسیاری از مقامات اذری هستند. اگر زمانی ادربایجان قدم به قدم گرفتار ترکیه و یا روسیه شود به همان مسیر کردها می افتد. در همین جنگ اخیر ترکیه به جای ازادسازی قرباغ بیشتر در فکر ایجاد گذرگاه اتصال نخجوان به اذربایجان بود. در عمل بیشتر قرباغ دست ارمنستان باقی ماند. در واقع اذری ها شدند الت دست ترکیه و روسیه.
  19. 1 پسندیده شده
    آیا این پایان آذربایجان است؟ هنگامی که نیکول پاشینیان نسخت وزیر ارمنستان در روز 10 ژانویه 2020 آتش بس را پذیرفت، الهام علی اف احساس پیروزی کرد. علی اف سرزمین‌های را که پدرش رئیس جمهور پیشین آذربایجان در جنگ اول قره باغ از دست داد توانست بازپس بگیرد. علی اف قبلا با تعهد به دیپلماسی در ازای دریافت کمک‌های مالی و تسلیحاتی با موفقیت آمریکا را فریب داد و پس از آن با یک حمله غافلگیرانه توانست از لحاظ نظامی بیشتر از آنچیزی حاصل کند که ممکن بود با استفاده از دیپلماسی به دست آورد. او همچنین با تبدیل خود به یک متحدد ضروری برای اردوغان رئیس جمهور ترکیه و پوتین رئیس جمهور روسیه، قدرت خود را افزایش داد. او احتمالا برآورد کرده است که در صورت بروز هرگونه ناآرامی در آذربایجان، آنها قدرت او را حفظ خواهند کرد همانطور که پوتین با حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه از هیچ تلاشی برای محافظت از منافع روسیه فروگذار نکرده است. ارمنستان در جنگ شکست خورد و علی اف پیروز شد. اما آذربایجان هم باخت. پرچم های آذربایجان ممکن است بر فراز شوشا که در بین ارامنه به نام های شوشی و کالباجار نیز شناخته می شود ، به اهتزاز درآیند، اما پیروزی علی اف به قیمت استقلال آذربایجان تمام می شود. علی اف برای تقویت قدرت شخصی و تضمین احتمالی جانشینی همسر و پسرش ، حاکمیت آذربایجان را فروخته است. نیروهای روسی اکنون در آذربایجان هستند. هم بر روی کاغذ و هم در واقعیت ، آنها آتش بس را بین آذربایجان و ارمنستان اعمال میکنند ، اما وارد کردن مجدد نیروهای روسی در منطقه، هدف دیرینه پوتین بوده است چرا که به نظر می‌رسد او همه کشورهای شوروی سابق را گام به گام به آغوش خود بازگرداند. شاید علی اف از پذیرش سربازان روسی اطمینان خاطر داشته باشد زیرا آنها دستاوردهایی را که وی و نیروهای ترک در طول جنگ بدست آوردند، تقویت کردند ، اما علی اف فراموش کرده است گرچه نیروهای روسی به سرعت وارد می شوند ، آنها به ندرت از آنجا خارج میشوند. بعید است ترکها نیز آذربایجان را ترک کنند. هدف آذربایجان از جنگ، آزادسازی قره باغ و مناطق آذربایجانی اطراف آن بود که ارمنستان در جنگ 1988-1994 آنها را اشغال کرده بود. اما انگیزه ترکیه متفاوت بود. اردوغان و رهبران فکری امنیتی-نظامی ترکیه مانند دوغو پرینچک مدتها است که از جاه طلبی‌های پان ترکی استقبال میکنند تا ترکیه را از نظر فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی با آذربایجان و کشورهای ترک آسیای میانه پیوند دهند. با گذر از فرودگاه آسین بوغا آنکار به سمت شهر، دیوارنگاره‌ای منقش به پرچم‌های جمهوری‌های ترک از آذربایجان به ترکستان شرقی (اویغورهای چین) دیده ‌می‌شود. طبق گزارشات بر اساس توافق آتش، نه تنها ترکیه یک راه ارتباطی از طریق خاک ارمنستان به آذربایجان به دست آورده است (البته ساز و کار این جاده مشخص نیست) بلکه ترکیه نیروهای خود را به یک مرکز مشترک نظارت روسی-ترکی اعزام می‌کند. نیروهای ویژه ترکیه در باکو حضور دارند و جت های اف -16 ترک نیز در پایگاه های آذربایجان مستقر هستند. علی اف ممکن است به اردوغان به عنوان یک دوست نگاه کند اما اردوغان علی اف را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف می داند. در نهایت به مزدوران سوری (تروریستهای سوری) می‌رسیم. ترکیه با استقبال علی اف این تروریستها را به آذربایجان منتقل کرد، با این حال به نظر می‌رسد علی اف حتی اگر اراده کند نمی‌تواند آنها را مجبور به خروج از خاک آذربایجان کند. همانطور که ترکیه توانست آتش تروریست‌ها را علیه ارمنی ها هدایت کند ، آنها به همین راحتی می توانند از آنها برای هدفگیری آذری های مخالف اهداف ترکیه استفاده کنند. آذربایجان برای اولین بار توانست در سال 1918 به استقلال برسد اما 23 ماه بعد، با ورود نیرویهای روسی این استقلال شکست خورد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دومین فرصت را به آذربایجان اعطا کرد. شورای عالی سوسیالیستی جمهوری آذربایجان در 18 اکتبر 1991 استقلال آذربایجان را اعلام کرد ، اقدامی که متعاقباً با همه پرسی تأیید شد. هرچند این دوره از استقلال آذربایجان طولانی‌تر شده است اما همچنان نتیجه یکسان است: نیروهای خارجی حاضر در آذربایجان به باکو جواب پس نمی‌دهد بلکه به کاخ کرملین و کاخ آک ساری (ترکیه) پاسخگو هستند. ممکن است آذری‌ها روز 10 نوامبر را به عنوان روز تاریخ پیروز خود بر ارمنستان در جنگ قره باغ 2020 جشن بگیرند اما زمانی‌که روزهای جشن به پایان برسید ممکن است آنها متوجه شوند این پایان واقعی استقلال آذربایجان و آغاز فرمان‌برداری این کشور از روسیه و ترکیه است. ترجمه توسط GHIAM/ منبع
  20. 1 پسندیده شده
    شاید ببر و شیر قوی تر باشند ولی یک گرگ هیچگاه بازیچه سیرک نمیشود. آدولف هیتلر
  21. 1 پسندیده شده
    https://www.mashreghnews.ir/news/1158042/تفکرات-فضایی-مسئولان-اجرایی-ایران-را-از-کشورهای-همسایه-هم-عقب-تر ربطی سازمان فضایی و سایر نهاد های فضایی غیر نظامی ندارد پرتابگر توسط وزارت دفاع ساخته میشود پرتاب با وزارت دفاع و پایگاه فضایی متعلق به وزارت دفاع در ضمن مقایسه امکانات پژوهشکده ها وتجهیزات پرسنل سازمان فضایی با سپاه قابل مقایسه نیستند اپتیک ها هم ساخت صا ایران اگر سازمان فضایی چاره ای داشت از گرانفروشی وزارت دفاع رها میشد کارها بهتر پیش میرفت دوما کاربر نهایی خدمات سازمان فضایی دولتیه در اخر سازمان اطلاعاتی و نظامی شهرداری قوه قضاییه اداره ثبت اسناد و املاک وزارت کشاورزی و سازمان مالیاتی محیط زیست سازمان نقشه برداری نیررو های مسلح است بصورتی که با شفافیتی که ایجاد میشود نان خیلی ها اجر می شود در هصوررت با ظهور فناوری های جدید هزینه دارد کاهش پیدا میکند خصوصاصررفه اقتصادی داره این موضوع در مدارات لئو فناوری های مثل پرینت 3 بعدی در ساخت موتور و یابدنه و یا استفاده از توربو پمپ های الکتریکی وبازیابی دوباره راکت ها و پیشرفت و کوچک سازی ماهواره ها مدیر عامل و بنیانگذار شرکت راکت لب البته الان 17 پرتاب فضایی انجام دادند https://en.wikipedia.org/wiki/Rocket_Lab http://www.b14643.de/Spacerockets_3/Rocket-Lab/Description/Frame.htm بحث ساخت دوربین https://www.aparat.com/v/6bHti https://www.aparat.com/v/YNnev در بحث پیرینت 3 بعدی شرکت Relativity Space بیشتر اجزای ماهوره برشون که سال 2021 پرواز میکند 3 بعدی تولید کند https://en.wikipedia.org/wiki/Relativity_Space
  22. 1 پسندیده شده
    سلام ایشون در حوزه مسوولیت خودشان بالادستی نداشتند .
  23. 1 پسندیده شده
    بهترین جنگ افزار مشهور است که گفته میشود ، بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که هرگز استفاده نشود اما با احترام ، با این جمله مخالفم !!!! بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که فقط یکبار استفاده گردد تونی استارک ،مردآهنی .قسمت یکم
  24. 1 پسندیده شده
    جنگ افزار جدید برای برای محصول کُره ای تطبیق موشکهای هوا به هوای میتیئور با جنگنده پنهانکار KF-X دریکی از مهمترین تحولات صنعت هوانوردی نظامی در شرق آسیا ، قراردادی میان صنایع هوا- فضای کره جنوبی (KAI) و شرکت معظم دفاعی اروپایی MBDA به منظور تطبیق موشکهای دوربرد هوابه هوای اروپایی میتئور با جت رزمی پنهانکار محصول کره جنوبی به امضاء رسیده که در نوع خود ، جالب توجه به نظر می رسد . علت جذابیت این قرارداد را می توان در این نکته جستجو نمود که تا پیش ازاین بر تحلیلگران حوزه هوایی مشخص نبود که مهمات محمولKF-X چه نوع موشکی را در بردهای بلند ، حمل خواهد نمود ، در حالی که بطور همزمان ، نیروی هوایی ایالات متحده و کره جنوبی، به شکل گسترده ای از موشک برد بلند AIM-120 آمرام در یگان های هوایی خود استفاده می نمودند . با توجه به این مساله ، انتخاب موشک اروپایی ، به کره جنوبی این امکان را خواهد تا در کنار متنوع نمودن دپوی مهمات خود با محصول اروپایی ، از مهمترین مزیت این موشک با بردی 3 برابری نسبت به نمونه سی آمرام ، بخوبی استفاده نماید . شهاب اروپایی ، میتئور علاوه براین ، یکی از مهمترین بندهای این قرار داد ، مبحث انتقال فناوری از شرکت اروپایی به شرکت سازنده کره ای است که این مورد میتواند منجر به تقویت زیرساختهای این کشور برای نیل به توسعه یک موشک دوربرد بومی گردد و درآینده نیز بتواند بطور کامل اسکادرانهای KF-X را مسلح نماید . اریک بایرنگر، مدیرعامل MBDA اریک بایرنگر، مدیرعامل کنونی MBDA ، معتقد است که این قرارداد یک گام راهبردی در همکاری با KAI و مجموعه صنعت دفاعی کره جنوبی است ، چرا که این کشور تبدیل به یک شریک راهبردی برای این شرکت شده و ما مفتخریم که KF-X قرار است به قدرتمندترین موشک هوابه هوای فعلی در بازار تسلیحات هوایی مسلح گردد . قرارداد منعقده میان KAI و MBDA درواقع نخستین معامله تایید شده ای شده ای بشمارمیرود که درآن یک موشک اروپایی قراراست با یک جت رزمی غیر اروپایی تطبیق داده شود ، در حالی که این وضعیت حتی برای جتهای اف-35 فروخته شده به نیروی هوایی بریتانیا که بشدت بر مسلح نمودن هواگردهای این کشور به مهمات بومی اتکاء دارد ، مصداق پیدا ننموده است . این درحالی است که درخواست نیروی هوایی هند برای مسلح نمودن جتهای روسی نیروی هوایی این کشور به موشک میتئور به شکل غیرقابل باوری رد شده بود . KF-X محصول بومی کره جنوبی با توجه به شکننده بودن روابط میان ژاپن و کره جنوبی در شرق آسیا ، عملیاتی شدن این موشک اروپایی در نیروی هوایی کره جنوبی به معنای ایجاد دست برتر برای این نیرو در برابر جتهای ژاپنی میتسوبیشی اف-2 ، F-15J و F-35A که همگی به موشک دوربرد AIM-120C مسلح هستند ، خواهد بود . علاوه بر این ، ورود گسترده این موشک ، به معنای کم رنگ شدن برتری عددی نیروی هوایی ژاپن حتی با وجود دوبرابر شدن ناوگان ایگلها و سفارش بیشتری از جتهای اف-35 و همچنین عملیاتی شدن جتهای نسل ششم در دست توسعه توسط نیروی هوایی ژاپن ، خواهد بود . راست : R-37M ... چپ : AIM-120C بااین وصف ، ورود میتئورها بخدمت نیروی هوایی کره جنوبی ، میتواند به ایجاد توازن فناوری میان کره جنوبی ، چین و روسیه نیز بیانجامد ، چرا که نیروی هوایی روسیه احتمالا درصدد بخدمت گرفتن موشکهای R-37M بعنوان یک پیکربندی فراصوت و برد بلند حتی نسبت به میتئور بوده و گمانه زنی هایی مبنی بر فروش آن به چین و در کنار آن ، عملیاتی شدن مهمات هوا به هوای PL-15 نیز وجود دارد ، طبیعتا" حضور میتئور در سازمان رزم نیروی هوایی کره جنوبی به معنای کاهش این خلاء خواهد بود . در مجموع ، برنامه KF-X با مسلح شده به میتئور ، در کنار عملیاتی شدن گونه ای برگرفته از موشک کروز تائوروس بعنوان مهمات سنگر شکن که این نیز در قالب قراردادی با انتقال فناوری بسته شده ، با احتمال ورود نمونه های بومی برگرفته از میتئور می تواند برای مسلح نمودن کل ناوگان جتهای خط مقدم این نیرو یک موهبت بزرگ باشد . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : زمانی که یک سازمان مسلح ، یا یک مجموعه دفاعی ، نقاط قوت وضعف خودش را بخوبی بشناسد ، سعی خواهد کرد تا در کنار تلاش برای بومی سازی فناوری ، با ایجاد ارتباط با حوزه های پیشگام ، سرعت توسعه توان رزمی اش را بهبود ببخشد .
  25. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس عملیات کور هواپیمای RF-4 با همه محدودیت های پروازی اش ، آب باریکه ای را می مانست که می توانست تنور عملیات ها را علیه دشمن گرم نگه داشته و امید به بیرون راندن اشغالگران را از خاک میهن اسلامی تازه کند ؛ اما جلسه تابستان 1363 ، مُهر دیگری بود بر محدودیت بکارگیری آنها. این جلسه مهم در حوزه فرماندهی نهاجا تشکیل شده بود و همه فرماندهان سپاه از آقای محسن رضائی بگیر تا فرماندهان عملیاتی جنگ حضور داشتند. من و آقای حسین تاش از یگان هوائی سپاه به آن جلسه دعوت شده بودیم. عموما این جلسات برای تبادل نظرات بین ارتش و سپاه برگزار می شد ، اما این بدترین جلسه ای بود که کام همه فرماندهان را تلخ کرد. آقای معینی فر ، از فرماندهان ارتش در این جلسه رسما اعلام کرد که ما به دلائل مختلف ، دیگر نمی توانیم از هواپیمای فانتوم استفاده کنیم. برای شناسائی و عکسبرداری از مواضع دشمن از این پس فکر دیگری بکنید. با این حرف حالمان گرفت. با دکل های برق که فقط در برخی از مناطق پیدا می شد، چیز زیادی نمی شد از عقبه دشمن را دید زد. نیروهای شناسائی زمینی هم فقط می توانستند حداکثر از کمین ها عبور کرده و تا خط دشمن پیش بروند. از آن به بعد به راحتی ، نمی توانستیم حدس بزنیم ، چه برسد به اینکه بخواهیم عملیاتی را طرح ریزی کنیم. تمام روش های شناسائی دشمن بسته به همین چند مورد بود ، اما این فقط عکس هوائی بود که می توانست چاره کار باشد. اگر چه عکس های RF-4 هم از ارتفاع بسیار بالائی گرفته می شد و بسیاری از مواضع به خصوص آنهائی را که دشمن اختفاء و استتار کرده بود ، پیدا نبود و از طرفی فاصله زمانی عکسبرداری تا موزائیک کردن و تفسیر آنها و استخراج و دسترسی به اطلاعات آنها ، زمان نسبتا زیادی می برد و در این فاصله دشمن می توانست ؛ آرایش نظامی خود را عوض کند ، اما با این همه فرماندهان به شناخت کلی از عقبه دشمن می رسیدند. اما اکنون بدون آن یا باید از عملیات کردن علیه دشمن صرف نظر می شد و یا به عملیات کور تن داده می شد. تن دادنی که بی شک خسارات فراوانی را باید به جان خرید. اگر چه آن روز همه مأیوس و نگران بودند اما ایمان داشتیم که راه سومی باید وجود داشته باشد. راوی : محسن عمل نیک * * * * * راه سوم ظاهرا احمد راه سوم ماجرا بود. من می دیدم این چند روز دارد تقلاهائی می کند و رفت و شدهائی را نیز به فرماندهی یگان راه انداخته است اما نمی دانستم اینقدر مهم شده باشد. احمد با این کار حسابی خودش را مطرح کرده بود. اکنون دیگر نامش ورد زبان فرماندهان شده و خبرش حتی به محسن رضائی هم رسیده بود. پیش خود می گفتم : حالا دیگر حتی می تواند خانه نیمه کاره اش را به اتمام برساند ، به خصوص اینکه او آدم نکته سنج و فرصت شناسی است و می داند چطور با فرماندهان حرف بزند تا به خواسته هایش برسد. شاهکارش فقط این نبود که موفق شده بود پرنده ای بدون سرنشین بسازد که به راحتی در آسمان پرواز کند ، بلکه او توانسته بود با کار گذاشتن دوربین عکاسی در آن ، عکس هائی از فراز شهرش با وضوح بسیار بالا بگیرد. این کار یعنی تحول اساسی در جنگ. وقتی با خودم فکر میکردم او با این کار چقدر توانسته است در کم شدن ضایعات انسانی جنگ کمک کند ، حسودی ام میشد. ما با هم همکار بودیم ، هر دو با هم سر یک کلاس می رفتیم و در قسمت فنی هواپیمائی ، عضو کادر اویونیک بودیم. اما اینک توجه الهی شامل حال او شده بود. عکس های هوائی را که او از فراز شهر قزوین گرفته بود ، واقعا قابل تقدیر بود. بی خود نبود که به دستور آقا محسن فرمانده کل سپاه ، هم پول و امکانات برای توسعه کار در اختیارش گذاشتند و هم اسلحه ای کمری به او دادند که از خطر منافقین در امان بماند. خودش می گفت : برای اینکار از طرف منافقین تهدید به مرگ شده بود. حالا آنها چطور فهمیده بودند ، بماند. چقدر خبرهای جور واجور در این چند روز برای احمد اتفاق افتاده بود و من بی خبر مانده بودم. ولی نمی دانم چرا برای نشان دادن هواپیمایش ، هر بار تعلل می کرد. او حتی مرا که دوست صمیمی اش بودم به خانه اش راه نداد. وقتی در پاسخ فرمانده یگان هر بار طفره می رفت ، من به همراه چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم که سر زده به خانه اش برویم و هواپیمایش را از نزدیک ببینیم. همین کار را هم کردیم. او اول نخواست ما را به خانه اش راه بدهد ، اما وقتی فهمید ما این همه راه را از تهران کوبیده ایم و تا قزوین آمده ایم ، تسلیم شد و ما را به انباری خانه شان برد. تماشای هواپیمای اسباب بازی با آن چرخ های کالسکه و درب و داغون اش ، مسخره تر از آن بود که ماجرا را باور کنیم ، چه برسد به اینکه از او توضیح بیشتری بخواهیم. کافی بود چشم به چهره مضطرب و شرمنده اش می دوختیم. تمام حرکاتش گویای یک دروغ بزرگ بود ، چیزی که ما را همچنان سر دو راهی قبل متوقف کرد. او چون نتوانسته بود هواپیماهای دست سازش را پرواز دهد ، عکس های ارائه شده به ما را از درون یک بالگرد گرفته بود. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند