برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      33

    • تعداد محتوا

      1,112


  2. arminheidari

    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      7,136


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. mehdipersian

    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      3,146



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 11 فروردین 1400 در پست ها

  1. 13 پسندیده شده
    با عرض سلامی دوباره خدمت دوستان میلیتاریست این هم تعدادی از منابع مورد استفاده بنده در مطلب بالا که خدمت شما تقدیم میشه : https://tribune.com.pk/story/2036265/2-govt-forms-committee-power-sector-audit https://thediplomat.com/2020/05/pakistan-discovers-the-high-cost-of-chinese-investment/ https://www.ft.com/content/4af8101b-599c-407d-8850-3fd27cd9b31c https://nation.com.pk/29-Dec-2016/chinese-to-outnumber-baloch-natives-by-2048 https://www.dw.com/en/is-bangladesh-falling-into-a-chinese-debt-trap/a-49556829 https://chinadialogue.org.cn/en/energy/11988-shelving-of-huge-bri-coal-plant-highlights-overcapacity-risk-in-pakistan-and-bangladesh/ https://thefinancialexpress.com.bd/trade/chinese-loans-govt-to-drop-coal-plant-project-1584684501 https://www.dailymaverick.co.za/article/2018-02-21-iss-today-lessons-from-sri-lanka-on-chinas-debt-trap-diplomacy/ https://roar.media/english/life/reports/everything-you-need-to-know-about-the-hambantota-port-lease https://thediplomat.com/2018/06/chinas-debtbook-diplomacy-how-china-is-turning-bad-loans-into-strategic-investments/ https://mg.co.za/article/2018-09-14-00-africas-debt-to-china-is-complicated/ https://www.iied.org/china-world https://nationalinterest.org/feature/takeover-trap-why-imperialist-china-invading-africa-66421 https://www.newyorker.com/news/news-desk/china-in-africa-the-new-imperialists https://www.indiatoday.in/world/story/pakistan-owe-china-gwadar-port-usd-10-billion-debt-1479562-2019-03-16 https://www.cadtm.org/Kenya-caught-between-debt-and-political-indifference https://www.scmp.com/news/china/diplomacy/article/3090225/contract-kenyas-china-funded-railway-ruled-illegal https://www.taiwannews.com.tw/en/news/3605624 https://www.worldpoliticsreview.com/insights/27027/china-must-be-stopped-zambia-debates-the-threat-of-debt-trap-diplomacy https://qz.com/1223768/china-debt-trap-these-eight-countries-are-in-danger-of-debt-overloads-from-chinas-belt-and-road-plans/ https://www.dw.com/en/kenya-struggles-to-manage-debt-for-railway-to-nowhere/a-50887431 البته که این شامل همه قراردادهای چین با سایر کشورها نیست و بنده هم عرض کردم که قراردادهائی با کشورهای دیگری هم وجود دارد که بعضا بدتر و بعضا بهتر هستند. اما در کل احساس میکنم که شما دچار یک سوء تفاهم جزئی شده اید. بنده مخالف قرارداد نیستم چون همونطور که در جمله اول عرض کردم ، از جزئیات این سند همکاری مشترک ( بعنوان سند بالادستی قراردادهائی که در آتیه در ذیل این سند منعقد خواهند شد ) ، همینطور از جزئیات قراردادهائی که در آینده ( بعنوان پیوست های این سند همکاری ) منعقد خواهند شد هیچ گونه اطلاعاتی ندارم. بیشتر بعنوان یک زنگ هشدار و آلارم عمل کردم که در صورتی که هوشیار نباشیم ، ممکن است دچار گرفتاری هائی نظیر این کشورها بشویم. اتفاقا عنوان مطلب بنده هم همین بود : رد پای رفتگان هموار سازد راه را یعنی مسیر دیگران رو ببینیم و یاد بگیریم که اونها کجا رو اشتباه رفتند تا ما اون اشتباه رو تکرار نکنیم و مثل اونها به بی راهه و چاه نیوفتیم. در واقع عرض بنده ناظر بر این است که قراردادهای چین با دیگران را ببینیم ، دقیق هم ببینیم ؛ و بدانیم که کدام حرکت های چینی ها در این شطرنج اقتصادی ممکن است منجر به کیش و مات شدن ما بشود و برای مقابله با این کیش و مات شدن ها ؛ تمهیدات لازم را از قبل تدارک ببینیم. مثالش هم ماجرای صید ترال کشتی های چینی در خلیج فارس و دریای عمان است که مسئولان شیلات و وزارت خارجه به قراردادهای مشابه چین در سواحل کامبوج و سریلانکا و ... دقت نکردند و در همان دامی افتادند که امروز فریاد نارضایتی صیادان محلی ما در استان های جنوبی به آسمان بلند است. ================= و اما بعد آموزش اجباری زبان ماندارین در مدارس کنیا استقبال از زبان چینی در آفریقا در حال فراگیر شدن است، پنج سال پیش آفریقای جنوبی، یکسال پیش اوگاندا و حالا کنیا آموزش زبان چینی در مدارس این کشور را رسمیت بخشیده است. کنیا قصد دارد برنامه آموزش اجباری زبان ماندارین (زبان چینی استاندارد) را از سال ۲۰۲۰ میلادی در مدارس این کشور به اجرا بگذارد. موسسه توسعه محتوای آموزشی مدارس کنیا موظف شده تا سرفصل‌های این دوره زبان را که قرار است از سال چهارم دبستان آغاز شود، تدوین و ارائه کند. جولیوس ژوان، مدیر این موسسه اعلام کرده که سرفصل‌های این دوره با هدف کمک به بهبود روابط تجاری کنیا با چین طراحی خواهد شد. به گفته آقای ژوان، رشد قابل توجه اقتصاد چین و سهم غیرقابل انکار آن در تجارت بین‌الملل موجب شده تا مقامات دولت کنیا برنامه‌ای را برای بهره‌مندی این کشور از قدرت بزرگ اقتصادی جهان تدوین کنند که یکی از الزامات موفقیت آن آموزش زبان چینی به شهروندان کنیایی است. اوگاندا نیز از سال گذشته میلادی اجرای برنامه گنجاندن زبان چینی را در دروس مدارس راهنمایی و دبیرستان آغاز کرده است. تاکنون ۳۵ مدرسه اوگاندا با حمایت دولت چین، آموزش زبان چینی را آغاز کرده‌اند. پیشگام آموزش زبان چینی در قاره آفریقا، کشور آفریقای جنوبی است که از سال ۲۰۱۴ میلادی تاکنون بیش از ۴۴ مدرسه دولتی را تحت پوشش آموزش زبان چینی قرار داده است. در حال حاضر بیش از ۵۰ هزار دانشجوی آفریقایی در حال تحصیل در کشور چین هستند، این رقم در اوایل قرن بیست و یکم کمتر از یکهزار نفر بوده است. همچنین دولت چین از سال ۲۰۰۴ میلادی به این سو نزدیک به ۴۸ مرکز فرهنگی کنفوسیوس را در کشورهای آفریقایی راه‌اندازی کرده است. این مراکز که هدف گسترش فرهنگ و زبان چینی را به منظور راهگشای نفوذ اقتصادی بیشتر این در این قاره، دنبال می‌کند، حدود ۱۵ سال پیش موجودیتی در آفریقا نداشتند. شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین اعلام کرد که این کشور قصد دارد بیش از ۶۰ میلیارد دلار به منظور حمایت مالی از انجام انواع پروژه‌های اقتصادی در حال انجام در کشورهای آفریقایی اختصاص داده است. او همچنین از شرکت‌های چینی خواست تا طی سه سال آینده ۱۰ میلیارد دلار در قاره آفریقا سرمایه‌گذاری کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که چین تا پیش از سال ۲۰۳۰ میلادی با پشت سرگذاشتن آمریکا به بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی جهان بدل خواهد شد. اما با تاکید دولت چین، این کشور به موازات رشد اقتصادی، برنامه‌هایی را نیز برای افزایش «قدرت نرم» خود در جهان به ویژه در بازار آفریقا اجرا کرده است. چین از سال ۲۰۱۲ پوشش رسانه‌ای قاره آفریقا را آغاز کرده است. تلویزیون رسمی چین از سال ۲۰۱۶ بخش آفریقایی خود را راه‌اندازی کرده است. این کشور همچنین از تاسیس برخی رسانه‌ها در آفریقا حمایت کرده و کمک‌های قابل توجهی را نیز به توسعه امکانات ارتباطی در این قاره اختصاص داده است. در همین حال، از سال ۲۰۱۷ جشنواره بین المللی فیلم چین و آفریقا آغاز به کار کرده و تولید مشترک فیلم‌های دو زبانه توسط دو کشور چین و آفریقای جنوبی شروع شده است. کمی پیشتر وزارت آموزش چین همکاری خود را با دانشگاه‌های مطرح کشورهای آفریقایی برای ایجاد رشته آموزش زبان چینی آغاز کرد. همچنین با اجرای برنامه‌های تبادل دانشجو و استاد سعی شده تا آموزش مدرسان زبان چینی پیگیری شود. چرا که آنها معتقدند: زبان دریچه آشنایی با فرهنگ است. برقراری ارتباط فرهنگی نیز لازمه ایجاد نیاز و علاقه به مصرف محصولات چینی است.
  2. 13 پسندیده شده
    با سلام خدمت شما و سایر دوستان عزیز میلیتاریست و تبریک سال جدید ( بقول دوستان سال 13400 ) دقیقا از متن و محتوای این قرارداد اطلاعی ندارم . چیزهایی هم در خبرها و فضای مجازی خواندم که ظاهرش بد نیست اما باید عمیق تر شد تا حقیقت موضوع را فهمید و نسبت به اصل موضوع به درستی موضع گرفت. چین شبیه به این قراردادها را با چند کشور بسته ‌و ‌حالا باید بررسی کرد چقدر چین به آن ها پایبند بوده و آیا آن کشورهایی که با چین قرارداد داشتند از نتایج قراردادهایشان با چین راضی بودند؟ رد پای رفتگان هموار سازد راه را چند نمونه از قرارداد های چین با سایر کشورها رو خدمت دوستان ارائه میکنم : پاکستان و چین پاکستان : پاکستان در ۲۰۱۵ با چین طرحی به نام دالان یا همان کریدور اقتصادی پاکستان–چین را به امضا رساند. این طرح ارزشی معادل ۶۲ میلیارد دلار دارد و شامل بخش‌های همچون ساخت شبکه‌های حمل‌ونقلی مدرن، ساخت نیروگاه‌های انرژی و ایجاد مناطق ویژهٔ اقتصادی است. اما هزینه بالای برق برای شهروندان پاکستانی باعث شد تا دولت پاکستان کمیته‌ای را به ریاست عمران خان نخست‌وزیر این کشور شکل دهد تا دلایل این امر را بررسی کند. با بررسی‌های این کمیته مشخص شد شرکت‌های چینی درگیر در ساخت نیروگاه‌های برق هزینه‌های تولید را به‌طور ساختگی افزایش می‌دهند. در ۲۶ ژوئن ۲۰۲۰ دولت پاکستان خواستار مذاکره مجدد در مورد شرایط بازپرداخت وام‌های چینی شد و شرکت‌های چینی را متهم به ایجاد ساختگی تورم در هزینه‌های طرح‌ها کرد. در بلوچستان پاکستان شهروندان چینی برای کار در پروژه‌های طرح دالان اقتصادی مهاجرت گسترده‌ای داشتند. بر اساس گزارش منتشر شده توسط فدراسیون اتاق‌های بازرگانی و صنعت پاکستان در دسامبر ۲۰۱۶، اگر مهاجرت شهروندان چینی با همین نرخ ادامه یابد در ۲۰۴۸ تعداد چینی‌ها از بلوچ‌ها در بلوچستان پاکستان بیشتر می‌شود بنگلادش و چین بنگلادش : بنگلادش و چین قراردادهایی برای توسعه زیرساخت‌های بنگلادش به ارزش ۳٫۶ میلیارد دلار در ۲۰۱۸ امضا کردند. این قراردادها از همان ابتدا نگرانی‌هایی را از سوی بنگلادشی‌ها به همراه داشت. بنگلادش مدتی بعد بخش‌هایی از این قراردادها همچون قرارداد ساخت نیروگاه‌های برق را به دلایلی همچون فساد شرکت‌های چینی، هزینه‌های بالای ساخت و نگرانی‌های محیط زیستی لغو کرد. سریلانکا و چین سریلانکا : منتقدان وام‌هایی که توسط بانک اکزیم چین به دولت سریلانکا برای ساخت بندر ماگامپورا ماهیندا راجاپاکسا اعطا شده را نمونه موردی دیپلماسی تله بدهی نامیده‌اند. ارزش این قرارداد ۳۶۱ میلیون دلار بود که ۸۵٪ آن توسط بانک اکزیم چین با نرخ سود سالیانه ۶٫۳٪ تأمین شد. شرکت‌های دولتی چینی سینوهایدرو و شرکت مهندسی بندر چین به وسیله دولت سریلانکا به کار گرفته شدند تا بندر ماگامپورا را بسازند. دولت سریلانکا در بازپرداخت این وام ناموفق بود و به همین دلیل طی یک قرارداد اجاره ۹۹ ساله این بندر به شرکت دولتی چینی چاینا مرچنس واگذار شد. تانزانیا و چین تانزانیا : در زمان ریاست جمهوری جاکایا کی‌کوته تانزانیا یک قرارداد ۱۰ میلیارد دلاری با چین بست تا شرکت‌های چینی بندر ام‌بگانی کریک در باگامویو را بسازند. در آوریل ۲۰۲۰، جان ماگوفولی، رئیس‌جمهور جدید تانزانیا این قرارداد را لغو کرد و گفت «تنها یک آدم مست می‌تواند چنین شرایطی را بپذیرد». از جمله‌بندهای این قرارداد این بود که شرکت‌های چینی از پرداخت مالیات و هزینه‌های جاری معاف بودند. بر اساس شرایط این وام چینی‌ها به عنوان گارانتی وام باید به مدت ۳۰ سال این بندر را در اختیار خود می‌داشتند و دولت تانزانیا حق پرسش در مورد نحوه استفاده چینی‌ها از این بندر در این مدت را نداشت. جیبوتی و چین جیبوتی : جیبوتی از چین وام گرفت تا بنادر استراتژیکش را توسعه دهد. بدهی‌های جیبوتی به چین در مجموع ۷۷٪ از کل بدهی خارجی این کشور را شامل می‌شود که خود معادل ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی جیبوتی است. با توجه به تعویق پرداخت بدهی های جیبوتی ، در ۲۰۱۷ نخستین پایگاه نظامی چین در خارج از مرزهای این کشور در جیبوتی به راه افتاد. کنیا و چین ریزش پل 12 میلیون دلاری ساخته شده توسط چین در کنیا کنیا : در فاصله ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ کنیا از چین در مجموع ۹٫۸ میلیارد دلار وام گرفت. بدهی به چین در مجموع ۷۲٪ از کل بدهی خارجی کنیا را شامل می‌شود. چین تا ۲۰۲۰ بودجه گسترده‌ای معادل ۶٫۵ میلیارد دلار در اختیار کنیا گذاشت تا ریل استاندارد مومباسا–نایروبی را تکمیل کند. در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰ دادگاه استیناف در کنیا یک وام ۳٫۲ میلیارد دلاری از چین برای ساخت خط‌های راه‌آهن در کنیا توسط شرکت‌های چینی را غیرقانونی اعلام کرد. در دسامبر ۲۰۱۸ دولت کنیا تا آستانه اعلام ناتوانی در بازپرداخت اقساط وام‌های چین برای ساخت بندر مومباسا پیش رفت. این عمل می‌توانست باعث شود تا کنیا کنترل این بندر را به چین واگذار کند. به دنبال این اتفاق در رسانه‌های کنیایی این سؤال مطرح شد که آیا وام گرفتن از چین در ازای از دست رفتن حاکمیت ملی کنیا بر سرزمینش ارزشش را دارد و آیا کنیا به موردی دیگر همچون سریلانکا تبدیل می‌شود یا نه؟ زامبیا و چین زامبیا : از مجموع ۸٫۷ میلیون دلار بدهی خارجی زامبیا ۷٫۴ دلار آن به چین است که با در نظر گرفتن اقتصاد کوچک این کشور آفریقایی این بدهی مبلغ بسیار بالایی‌ست. در ۲۰۱۸ بحثی در میان قانون‌گذاران زامبیایی مطرح شد مبنی بر این‌که وام‌های چینی با شرایط بازپرداخت سخت و بی‌ملاحظه حاکمیت ملی این کشور را به خطر می‌اندازد و در سپتامبر همان سال مذاکراتی بین چین و زامبیا انجام شد تا دولت زامبیا کنترل زسکو، شرکت برق دولتی زامبیا، را تماماً به چین واگذار کند. به این لیست بلند بالا می توان کشورهائی نظیر تاجیکستان ، نپال ، کامبوج و ... را هم اضافه کرد. شاید با دیدن این لیست و عواقبی که دامنگیر طرف های قرارداد چینی ها شده ؛ بتوان بهتر به دلایل ابراز نگرانی دوستان فروم از قرارداد همکاری با چین پی برد پی نوشت 1 : البته این پست به این معنا نیست که قرار است سند همکاری ایران و چین به چنین سرنوشت هائی دچار می شود ، اما این سوابق پیش رو ، باید ما را هوشیار نگه دارد تا در قرارداد های متعاقب این سند ، گرفتار دام و حیله گری های شرکت های چینی نشویم. پی نوشت 2 : نکته جالب توجه در تمامی قراردادهای چین با کشورهای فوق الذکر اعزام تمامی پرسنل شرکت های پیمانکاری چینی ( حتی در حد کارگران ساده و کارگران ساختمانی و ... ) از چین به این کشورها است که عملا باعث شده که هیچکدام از این پروژه ها و قراردادها نقش پر رنگی در ایجاد اشتغال در کشورهای طرف قرار داد و کاهش نرخ بیکاران این کشورها نداشته باشند.
  3. 12 پسندیده شده
    در خصوص یک نگرانی قضیه ساده هست، چیزی بخریم که کمک به تولید کنه نه مانع تولید ، هرچیزی که میخریم دو سه دست بعدش رو ببینیم / این یعنی داشتن برنامه و توجیه برنامه ، به نحوی که گپ های کشور رو پر کنیم و در هر پروژه بهبود زیرساخت داشته باشیم شما یک پکیج میخرید، یک کارخانه می خرید و نصب رو خودمون با پول ایرانی میدیم به پیمانکار ایرانی و تجهیزات از چین میاد و راه اندازی میشه، یعنی کالاها برای کارخانه از چین میاد و این یعنی پول نفت میره جای درست، پس این نکته راه حل داره، ولی از سمت دیگه مسئولان ما دنبال کالاهای نقد هستن و کالایی رو میارن که میزنه تو فروش تولیدکننده داخلی، این رو باید جست کالاهایی رو باید بیاریم که توجیه داره، مثلا هندوانه و با پول فروشش در ایران گندم رو با قیمت بالاتری از کشاورز بخریم و در توسعه مدیریت آب سرمایه گذاری کنیم یا مثلا میتونیم پنل های خورشیدی وارد کنیم و به قیمت خوب نیروگاه خورشیدی بزنیم و جای کار بسیار هست یا تجهیزات توسعه بندر و ریل تهیه کرد که خیلی استراتژیک هست و جای کار بسیار هست یا تجهیزات هوایی گرفت که خواست اکثر ما هست در مورد آب هم سیستم های شیرین سازی و تصفیه آب گرفت و این هم جای کار زیاد هست تو بحث جنگ افزار ما باید روی تکنولوژی تمرکز کنیم، برای مثال پلت فرم از چین گرفته شود و روی پلتفرم تجهیزات کنترل و دقت ایرانی نصب بشه، برای مثال در مورد تانک و نفربر به راحتی میشه آنها را از چین بدون سیستم کنترل تهیه کرد و در ایران با تجهیزات الکترونیکی خودمون کامل کنیم، تا هم تکنولوژی رو در داخل حمایت کنیم و هم بازگشت سرمایه داشته باشیم مهم این است که نذاریم پول نفت راحت دست دولت بیفته و خرج هزینه جاری و یا رانت بکنه
  4. 10 پسندیده شده
    با سلام و تبریک عید و سال نو و نیمه شعبان نکته ای در تجارت و قراردادها هست مبنی بر اینکه مشکلات در جزئیات همیشه خود را نشان می دهد بسیاری از قراردادها در ظاهر شکل قشنگی دارند حتی قراردادی چون کاپیتلاسیون ولی در جزئیات و در عمل خود را نشان می دهند بویژه در مقایسه با دیگر قراردادها از این رو باید تمرکز خود را در جزئیات متمرکز کنیم و نذاریم جزئیات قضیه در لج بازی سیاسی و بحث بی فایده روی کلیات پنهان شود اما چگونه ؟؟ اول بیان نکات ضعف قراردادهای قبلی چین که باید به انها توجه کرد و مانع تکرارشان شد، قراردادهایی از جمله که شما گفتید مثل بین چین و بنگلادش دوم خواسته های مهم از این قرارداد، برای مثال انتظار تبادل نفت در قبال تکنولوژی و ساخت کارخانه مورد نیاز با نیروی انسانی ایرانی سوم مقایسه این قرارداد با قراردادهای کشورهای غربی با دیگر کشورها و تلاش برای استخراج نکات مثبت برای مثال ترکیه همیشه در قراردادهایش حق تولید تحت لیسانس و مونتاژ رو پیگیری می کرد در مجموع باید این دسته بندی رو بیان کنیم و یک چهارچوب کاربردی برای قراردادی این چنین تعریف کنیم که در آن نگرانی و تهدیدات، و فرصت ها و موفقیت ها ذکر شود تا بتوان در جزئیات به اهداف خود رسید. ------------------------------- حقیقتا باید از مدیریت قراردادها توسط مسئولان ما باید ترسید واقعیتی که با بی پولی بر ملا شد در سال 92 تا 94 با این ایده که اگر فشار خارجی برداشته شود، به سمت برجام حرکت کردیم به امید آنکه بتوانیم اصلاحات اقتصادی رو انجام بدهیم و سروسامانی به اقتصاد کشور بدهیم برجام رخ داد ولی اقتصاد بیشتر از انکه فکر می کردیم ضربه خورد همه تقصیر ها به گردن ترامپ افتاد ولی هیچ کس نپرسید علت و ریشه در کجا بود؟؟؟؟؟ بزرگترین ضربه ای که مردم خوردن عبارت بودند از : 1- شوک افزایش ارز و تبعات آن در قیمت مسکن و غیره ... 2- برشکستگی نهادهای مالی و بانکی (با سود های نجومی) 3- سقوط قیمت در بورس و نهادهای شبه هرمی 4- افزایش قیمت بنزین بصورت اعصاب خردکن در همه این موارد ترامپ و تحریم حداقل به طور مستقیم موثر نبودند ولی اشکال کجا بود؟ در حقیقت این اشکالات مدیریتی و سودهای ناجور بانکی دهه ها بود که در کشور وجود داشت ولی همیشه با پول مفت نفت و از خزانه کشور جبران این اشتباهات میشد پول نفت که قطع شد، پول در خزانه خالی شد و دیگر جبران اشتباهات از خزانه میسر نبود راهکار یا حل مشکل بود یا برداشتن از جای دیگر مسئولان هم رفتن سراغ جیب مردم و افزایش ارز، سودهای نجومی و هرمی و ... وقتی فشار اقتصادی زیاد شد و مردم صداشون دراومد تازه زنگ ها به صدا دراومد مشابه عینی مشابه عینی این اتفاق رو در فوتبال و قراردادهای تیم ملی فوتبال با ویلتموس و قراردادهای تیم های پرسپولیس و استقلال با مربیان و بازیکنان به خوبی مشاهده میکنیم وقتی مدیران به راحتی اشتباهات بدیهی خود را انکار کرده و جبران اشتباهات خود را از جیب مردم می کردند اینجا که دیگر ترامپ و تحریم مقصر نبود پس چه شد؟؟؟؟ به نگاهی به گذشته می بینیم که این اشتباهات عامدانه و شاید غیر عامدانه با اهداف مالی سال ها قبل تر هم انجام می شد ولی زیر پول مفت نفت پوشانده میشد و مردم هم دقت نمی کردن ولی الان که پول نیست و ارقام منجر به محرومیت می شود، همه چیز از زیر آب بیرون امده و رخ نمایی می کند در قضیه سخنگوی دولت مبنی بر عدم تمایل چین به افشای جزئیات به شخصه فکر می کنم بیشتر مقامات ایرانی مایل به افشا جزئیات نیستند کمی بحث تحریم ها و بیشتر تلاش برای رانت و داستان هایی از نوع قرارداد ویلموتس به نظر شما با این مسئولان بی تدبیر که به هیچ عنوان پاسخگو نیستن، پول مفت نفت چه می کند؟ خب بنده به شخصه با دیدن این شرایط به جای هزینه دادن روی مذاکرات و آوردن پول مفت نفت به کشور روی اصلاح رفتار این مدیران و پاسخگو کردنشان هزینه می کنم مدیرانی که یادشان رفته است که آخرتی هم هست
  5. 7 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست خواهش میکنم احساس میکنم که برای داشتن یک دیالوگ موفق تر نیاز هست که برخی مفاهیم رو مجددا با هم تعریف کنیم تا داشتن دو برداشت متفاوت از یک مفهوم باعث سوء تفاهم نشه. از نظر بنده ، "آگاهی دادن نسبت به خطرات و مخاطرات " یک قرارداد خارجی ، هشدار دادن و آلارم زدن برای نگرانی ها ؛ اصولا با بیان خوبی ها تعارض داره. چون خوبی ها که خطری ندارند و نگرانی داشتن از خوبی های یک قرارداد که معقول نیست. نگرانی همیشه معطوف به اتفاقات تلخ است یعنی بعنوان مثال اگر من بخواهم در خصوص فصل بهار هشدار بدهم میگم که "امسال در فصل بهار خطر سیل وجود داره " یا " امسال در فصل بهار خطر بارش برف و سرمازدگی درختان و شکوفه هاشون وجود داره". نه اینکه هشدار بدهم که "امسال بهار گل ها از دل خاک بیرون میان " و یا " امسال بهار درختان شکوفه می زنند. در خصوص این قرارداد و اصولا هر قرارداد خارجی دیگری هم ، بنده در بروز رسانی موضع خودم رو صریح و شفاف بیان کردم : و اما اینکه چرا در خصوص این قرارداد نظرم رو بیان میکنم و در خصوص قرارداد های " توتال" و " پژو " و "رنو" و " گازپروم " و ... نظر ندادم هم یک دلیل ساده داره. اینجا تاپیک " قراردادهای ایران و چین" هست و گفتن از قراردادهای پژو و توتال و ... ارتباطی یا موضوعیتی در این تاپیک نداره. نقد قراردادها با فرانسه و انگلیس و روسیه و آلمان و ... در اینجا ؛ به اعتقاد من دقیقا همونقدر بی ربط هست که اگر توی تاپیک تامکت ، در خصوص تانک لئوپارد نقد و نظر بنویسم. ( هر چند به اون قراردادها هم نقدهای بسیار بسیار جدی دارم ) نمی خوام زیاد اطاله کلام کنم و وقت شما و دوستان رو بگیرم. فقط همینقدر مجددا میگم که امروز من در خصوص این سند همکاری همانقدر نگرانی دارم که پیشتر از این در خصوص کرسنت و توتال و پژو و ... نگرانی داشتم. نه اینکه با چین پدر کشتگی و مشکل شخصی دارم و یا چین حق شخصی من رو در جائی پایمال کرده. کلا در خصوص مسائل مرتبط با کشورم به هیچکدام از این 200 و خورده ای کشور که در جهان هستند اعتماد ندارم و چین هم یکی از همین کشورها هست. و چون اعتماد ندارم با وسواس و نگرانی تحولات رو دنبال میکنم تا روزی خدای نکرده منافع ملتم و کشورم قربانی طماعی بیگانه و خیانت خودی نشود. ======================= و اما بعد در خصوص این قرارداد : از حدود بیست سال قبل چین برای توسعه اقتصادی و سیاسی و نظامی خود در منطقه اقیانوس هند و در اجرای طرح زنجیره مروارید (String of Pearls) در تعدادی از بنادر کشورهای در اطراف اقیانوس هند ( کامبوج - میانمار - بنگلادش - سریلانکا - مالدیو - تانزانیا - سودان - عمان پاکستان ) سرمایه گذاری نموده و برای اهداف خودش آنها را ساخته و یا نوسازی کرده و بدنبال مقابله با حضور نظامی آمریکا و انگلیس در اقیانوس هند و در پوشش حضور اقتصادی در منطقه اقدام به حضور و رقابت وموازنه نظامی نموده است. در این میان هند احتمالا در محاصره اقتصادی چین قرار خواهد گرفت و برای برون رفت و به نیابت از غرب شدیدا بدنبال حفظ منافع خود در جنوب آسیا ‌و کشورهای شرق آفریقا است . در کنار این برنامه یک قرارداد استراتژیک بین چین و پاکستان ( خط اقتصادی چین - پاکستان ) به مبلغ حدود ۵۰ میلیارد دلار امضا شد و چین برای خروج انزوای اقتصادی غرب کشورش و توسعه مناطق غربی چین اقدام به برنامه ریزی جامعی برای اتصال غرب کشورش به شمال اقیانوس هند نمود و خط ترانزیتی بازرگانی کاشغر (غرب چین ) به گوادر ( جنوب عرب پاکستان ) را احداث و عملا در این مسیر حضور یافت و با احداث بزرگراه ها و راه آهن ونیروگاه ها قرار است بندر گوادر در جنوب غربی پاکستان را تجهیز و آماده نماید ضمن اینکه چین طبق این قرارداد به مقدار ۸ کیلومتر از بندر گوادر پاکستان را مالک شد . از طرف دیگر شهر بندری گوادر به مساحت حدود ۳۵۰ کیلومتر مربع قرار است با سرمایه گذاری و حضور اقتصادی امارات و عربستان در کنار این بندر چینی احداث شود . هدف و تمرکز چین در این برنامه حضور قدرتمند در خاورمیانه است و ظاهرا و اولویت و تمرکز اصلی در خاورمیانه چین ، ایران نیست بلکه عراق است و به همین دلیل در حال ساختن و تجهیز بندر ام القصر به بهترین شکل و امکان است و در آینده نزدیک نقطه اتصال چین به خاورمیانه بندر گوادر پاکستان ‌و مرکز این بازار کشور عراق است . با دانستن این پیش فرض ها چند سوال پیش می آید : ۱- میدانیم چین شبیه به این قراردادها را با چند کشور بسته ‌و ‌حالا باید بررسی کرد چقدر چین به آن ها پایبند بوده و آیا آن کشورهایی که با چین قرارداد داشتند از نتایج قراردادهایشان با چین راضی بودند؟ ( دوستانی که بنده را به غرض ورزی و سوء نیت متهم می کنند بهتر است که خودشان تحقیق بفرمایند و نتیجه را اعلام کنند ) ۲- ایران در این قرارداد ۲۵ ساله چه مقدار امتیاز از چین گرفته و چقدر منافع ملی ایران در این قرارداد دیده شده ؟ ( اصلی ترین پرسش منتقدان این قرارداد شاید همین باشد که عدم بیان جزئیات این سند همکاری شاید باعث شده که این پرسش شکل بگیرد. ) ۳- چین نیاز شدیدی به ذغال سنگ ایران در منطقه شرق ایران ( بیش از یک میلیارد تن ذغال سنگ مرغوب در محدوده جنوب خراسان ) و نفت ایران و همچنین مواد اولیه (خام فروشی) معادن فلزی ایران دارد و احتمال میرود به همین دلیل بندر (در واقع هاب نفتی) جاسک از یک طرف و از طرف دیگر خطوط لوله های انتقال آب به داخل کشور که اخیرا مطرح شده برای فعال سازی این معادن در ایران کشیده شده و در شرف احداث است . آیا در این سند همکاری و قراردادهائی که به دنبال این سند می آیند ، ایران با علم به این موضوع و نیاز های چین میتواند با حفظ استقلال ، منافع ملی خودش را کسب و از آنها به بهترین شکل و امکان‌ ، نگهداری و حفاظت نماید؟ ۴- در این قرارداد آیا ایران استقلال دارد یا اینکه به نام کار مشترک یکی از ده ها مستعمرات چین میشود و اگر اینگونه باشد پس فرق بین چین و آمریکا و روسیه و انگلیس در چیست ؟ ( پرسشی که بیش از داخل در رسانه های خارجی مطرح می شود ) ۵- نفس و حقیقت اعلام شده درون قرارداد بسیار عالیست یعنی سازندگی و بهره برداری و بهره وری از امکانات ایران و در نتیجه توسعه یافتگی ایران وتوسعه قدرت ومولفه های قدرت ملی ایران ، اما آیا میشد و امکان‌میداشت که چین بجای اینگونه سرمایه گذاری که ظاهرا شبه استعماری است ، به ایران وام و قرض میداد و پولش را در ۲۵ سال با بهره جهانی و بلکه بیشتر پس میگرفت اما در قالب مدیریت خودمان این اتفاق می افتاد تا به مراتب استقلال ما پس از ۲۵ سال محکمتر و قوی تر و کم نفوذ تر میشد؟ ( سوالی که از چند نفر در این چند روز شنیدم ؛ هر چند خودم سرنوشت کشورهای وام گیرنده از چین را پیشتر در همین تاپیک بیان کرده ام ) ۶- ظاهرا چین توسط قرارداد در همه جا حضور دارد که شاید و حتما نیاز این قرارداد این است ، حالا و با این اوصاف شما تصور کنید ۲۵ سال چین تمامی امور زیربنایی علمی و آموزش زیربنایی بخش های مهمی از کشور را به نام سرمایه گذاری و توسعه در قالب این قرارداد در دست خودش بگیرد و نخبگان نسل بعد کشور را با روش و برای خودش تربیت کند . آنوقت‌چه خواهد شد ؟ آیا تربیت شدگان چین که هنوز حزب و تفکر کمونیست حاکم بر آن است بهتر از تربیت شدگان غرب لیبرال خواهند بود ؟ ( اصولا برای من پرسش است که همکاری های آموزشی ، علمی و دانشگاهی ما با چین در چه سطح و به چه شکلی است ؟ تبادل استاد و دانشجو و پژوهشگر یا مانند برخی کشورهای آفریقائی و آسیائی تحویل دادن مدارس و دانشگاه ها به چین ) 7- در اجرای این قرارداد ما چگونه میتوانیم کشوری مستقل و توسعه یافته بشویم و هژمونی قدرت اول منطقه غرب آسیا را در اختیار داشته باشیم ؟ در پایان هم نظرم خودم در مورد این قرارداد مینویسم : من شخصا با این قرارداد و شبیه به این قرارداد ها بشرط تامین منافع ملی برای توسعه یافتگی و پیشرفت کشور و حفظ استقلال ملی و امنیت ملی و حفظ قدرت ملی ایران و حفظ و تثبیت جایگاه ایران به عنوان قدرت اول در منطقه غرب آسیا موافقم . آیا ما میتوانیم با امکانات و قدرت و جایگاهی که در منطقه و فرامنطقه وحتی جهان داریم شبیه پیمان اقتصادی - امنیتی شانگهای با محوریت ایران در منطقه غرب آسیا با حضور چین و روسیه و سایر کشورهای جهان را ایجاد کنیم و از منافع آن بهره ببریم حال که این قرارداد امضا شده است، باید این موارد را ملاحظه کرد: ۱- حفظ منافع و مصالح و استقلال و امنیت ملی و منطقه ای ایران در غرب آسیا. ۲- تشکیل پیمان اقتصادی و شبه امنیتی-دفاعی با محوریت ایران در منطقه غرب آسیا
  6. 7 پسندیده شده
    وقتی همه این مسائل رو کنار هم بزاریم چشم انداز خوبی نمیبینیم چرا؟ 1) چین با کشورهایی قرار داد خوب امضا کرده که دست بالا رو نداشته و برای بدست آوردن قرارداد پیشنهادهای خوبی هم داده و هرجا که دست بالا رو داشته و روبروش همانند ما از روی ناچاری باید باهاش قرارداد میبسته تا جا داشته چپونده تو پاچش 2) چرا باید یک چنین قراردادی رو با چین ببندیم ؟ چون امکان سرمایه گذاری نداریم ( پول نداریم ) حالا چین این هزینه ها رو پرداخت کنه میتونیم بازپرداخت کنیم ( نه ) چون همین الانشم پول نداریم و تو نیروگاه اتمی بوشهر بدهی داریم به روسها در نتیجه میوفتیم تو تله چین 3) از جمله فجایع قراردادی با چین تو مملکت خودمون میشه به اتوبان تهران شمال اشاره و یا فروش جنگنده f7 که تمام سیمپیچیهاشو سفید و بدون شمار گذاری انجام داده بودن و پرسنل فنی ما مجبور بودن تمام سیم پیچی رو عوض کنن 4) مسئولان ما مشکل فساد عدم مدیریتی ( سوادشو ندارن ) سو استفاده از موقعیت و هزارتا مشکل دیگه دارن حالا اینا میخوان به درست انجام شدن پروژه ها توسط چین نظارت کنن 5) شاه گل قراردادی که مسئولان ما بستن برجام بود که با 5 تا کشور دیگه بود نتیجشو داریم میبینیم حالا این که دیگه جای خود داره 6) هوشمندی برای زمانیه که اگه دیدی طرف مشکل داره بتونی شرایط رو به نفع خودت عوض کنی در شرایط بین ما و چین اگه اونا زیر رو رو بکشن و ما بگیم چرا چین میگه میتونی برو یکی دیگه پیدا کن تموم پروژ] ها رو میخوابونم ما هم دست از پا دراز تر گردن کج بر میگردیم تو دفتر کارمون پی نوشت : همیه اینا نتیجه تجربه از نوع رفتار چین و نوع رفتار مسئولان و مدیرانمون هست زاده ذهنمون نیست و چون از چین خوشمون نمیاد این حرفارو نمیزنیم و وقتی نگاه میکنیم میبینیم که هزاران راه برای جبران کسری بودجه و وضع فاجعه اقتصادیمون وجود داره و ما همیشه بدترین مسیر رو طی میکنیم که از آغوش اجنبی میگذره یه مثال میزنم یکی از آشنایان بعد از سالها از آمریکا به ایران برگشت و تمام سرمایه خودشو برگردوند و زندگی خودشو دوباره شروع کرد منتها ما هیچ وقت بلد نیستیم از پتانسیل مردممون چه در خارج و چه در داخل مملکت استفاده کنیم و اونها رو همیشه موجودات اضافه میبینیم نمونش عدم شفافیت در مورد قرارداد چین و نوع رفتار و برخورد نمایندگان مجلس با عوام مردمه یک نگاه بالا به پایین و ارباب رعیتی
  7. 6 پسندیده شده
    درگیری های مارب بر اساس گزارش العالم: بیشتر از 70 درصد از خاک استان مارب از سیطره نیروهای سعودی و همپیاله‌های آن خارج شده. در ساعات کم گذشته مواضع راهبردی مهمی در جبهه غرب و شمال غرب مرکز استان آزاد شده است. نیروهای صنعا نبرد را به مناطق نزدیک به منطقه صحن الجن در محله های غربی شهر رساندند، این در حالی است که خطوط دفاعی دار و دسته هادی به کل دچار فروپاشی شده. نیروهای هادی و شبه نظامیان هوادارش شماری از مناطق راهبردی در جبهه های غرب مارب را از دست دادند و در چند جای دیگر هم در آستانه عقب نشینی هستند. جنگنده‌های عربستان بیشتر از 30 بار این مناطق را بمباران کردند البته این مساله خللی در پیشروی نیروهای مشترک یمن ایجاد نکرده. حربه بعدی نیروهای هادی و مزدوران "الاصلاح" استفاده از آوارگان یمنی در اطراف شهر مارب به عنوان سپر انسانی بود. رسانه‌های عربی هم تلاش دارند تا از مشکلات آوارگان به عنوان اهرم فشار علیه انصارالله استفاده کنند. حالا ارتش و کمیته‌های مردمی یمن فقط و فقط آزادسازی شهر مارب و مناطقی در حومه آن را پیش رو دارند. اگر هم می‌خواهید بدانید چرا این مساله انقدر عربستان و همپیمانان غربی آن از جمله آمریکا را کلافه کرده باید تاکید کنیم که علاوه بر مناطق نفت‌خیز مارب، از دست رفتن این استان استراتژیک برای عربستان می‌تواند به مثابه شکست اساسی و تعیین کننده ی سرنوشت در جنگ به شمار رود.
  8. 4 پسندیده شده
    شاید هم معامله/همکاری اینوری باشه. ایران میدونه دیر یا زود ترکیه به هر حال به این تکنولوژی ها دست پیدا میکنه (اصولا تقریبا همه کشورهای خواهان و پیگیر ) و خب چرا از فرصت فعلی (نیاز اردوغان به نمایش قدرت و اصولا وسواس و حرصش برای صنایع نظامی) استفاده نکنه تا برخی همکاری ها شکل بگیره. هرچند ترکیه در نمایش دستش باز هست ولی هم ترکها و هم ما شاید مجبور باشیم در طرف دیگه ماجرا سکوت کنیم مگر نشانه ها را تعقیب کنیم. البته ترکها با وجود اکراین و حتی بلاروس و انواع و اقسام شرکتهای مرتبط داخلیش با صنایع نظامی و تکننولوژیکی غربی مانعی در برابرش نیست برای دستیابی به این تکنولوژیها نهایتا و تنها از حیث همزمانی و شبهت برخی گامهای ایران و ترکیه عنوان شد. به زودی باید شاهد ورود پرحجم ترکیه به بخش موشکی و فضایی باشیم. خصوصا بحث فضایی برای اردوغان فکر کنم یک دغدغه اصلی است و خیلی حتما روش فشار میاره و پول تزریق میکنه تا زودتر به این "نمایش قدرت" اساسی در داخل کشورش دست پیدا کنه که برای جایگاه سیاسیش هم حتی ضروری است و از طرفی یک قدم بزرگ در ترکیه (با توجه به عدم سابقه) محسوب میشه و اصولا در یک رقابت جهانی و البته رقابت منطقه ای (خصوصا با ایران و شاید صهیونیستها) خیلی وقت هست بواسطه اینکه بخش موشکیش عقب تر هست دچار یک نوع اضطراب هست و خیلی دوست داره در کنار هوایی و پهپادی و دریایی و زمینی به عنوان یک قدرت بی رقیب موشکی هم شناخته بشه.
  9. 4 پسندیده شده
    سلام چه خوب میشد موارد بالا را هر کدام را زمان و سال انعقادش و البته کمی بیشتر از جزییات قراردادها را هم ذکر میکردید خصوصا قراردادهایی که با کشورهای با اقتصاد بسیار محدود و کوچک بنابه وضعیت یکطرفه بسته شده چون بیس توافق ایران و چین به خاطر شرایط ویژه ایران و البته نیازهای چین (با محوریت نفت) اصلا متفاوت هست و بیشتر شبیه توافق 20 ساله با عراق هست (که البته باز یک تفاوت عمده داره در بحث نفت) تا چنین قراردادهایی که البته باز باید به سال انعقاد و شرایط های ریزترش پرداخت. از طرفی لطفا در صورت امکان منبع هر بند از این تحلیلها و نتیجه گیریها را اگر مستقیم هست لطف کنید تا یک مروری بکنیم و اگر تحلیل و جمع بندی خودتون هست باز لطفا منابع مورد تحلیل قرار گرفته را اگر بفرمایید ممنون میشم. اطلاعات جالبی هستندکه به نظر البته در بخش نقد منفی هستند چون در هیچکدام به سویه های مثبت احتمالی هیچ اشاره نشده و نمیشه پس قضاوتی کرد در مورد کلیت قراردادها. فرضا شاید سویه های مثبتش هم گفته میشد شاید بهتر میشد سنجید معدل قراردادها به نفع اون کشورها بوده یا به ضررشون و البته اینکه کل قراردادهای چین دیده میشد برای قضاوت. یعنی سوال این هست: آیا ادعا میشه اینها تمام قراردادهایی است که چین با کشورها بسته؟ اگر چنین نیست چرا ذکری از سایر قراردادها نیست؟ فرضا با توجه به جمیع شرایط آیا هیچ کشوری یک توافق موفق با چین امضا نکرده یعنی؟ اگر جواب منفی است چرا در نمونه های ذکر شده نیست؟ اگر هست آیا استثنا بوده یا چندین مورد بوده؟ و اینکه در چنین بررسی هایی آیا جامعیت حکم نمیکنه تمام قراردادها بررسی بشند و نقاط ضعف و قوتشون گفته بشه اگر قرار هست "نگران" باشیم. والا که برای محتاط بودن که شرط عقله و البته از اونطرف حتی چین هم باید محتاط باشه چون ممکن هست عواقب تحریم چنان دامنگیرش بشه که اقتصاد 5000 میلیارد دلاریش را فدای فرضا یک اقتصاد 70 میلیارد دلاری در بهترین حالتش کنه. . هرچند اشاره کردم توافق (نه قرارداد چون قراردادها ذیل این توافق در هر بخش جداگانه تنظیم و بسته میشند که به مجلس میره برای تصویب هر قرارداد طبیعتا و بیس اصلی ضمانت هم نفت هست) با ایران با بحث های ملاحظاتی ایران و چین منعقد شده. و نهایتا به نظرم قراردادهایی که ذیل این توافق بسته میشه به هیچ عنوان بدتر از قرارداهای معمولی که در زمان غیرتحریم حتی بسته میشد با شرکتهای اروپایی و چینی و ... نخواهد بود که اتفاقا به خاطر هدفمند شدن و ویژه بودنشون با تضمین های سفت و سخت بالادستی به نظر مفیدتر و حساب شده تر خواهد بود و ما دیگه شاهد قراردادهایی مثل توتال و بزرگراه شمال و قراردادهای میادین نفتی با شرکتهای فرانسوی و چینی و هندی نخواهیم بود اگر مثل هر توافقی در هر کشوری دولتی دلسوز بر سر کار باشه. در این مورد هم اگر ممکن هست منبع موثق (نه خبر طبیعتا) که تاکید داره در تمام این قرادادها حتی کارگران ساده هم تماما از چین وارد شدند و هیچ تاثیری قراردادهای چینی در نرخ اشتغال اون کشورها نداشته لطف کنید ممنون میشم. طبیعتا باید یک بررسی آماری از ابتدا تا انتهای قرارداد و بحث شاخصه های اقتصادی و کلی فاکتور تحلیل شده باشه و در نهایت اینکه وضع اقصتاد خود اون کشور چه تغییراتی کرده تا چنین قضاوت مهمی شده باشه ( مثلا ممکن هست پاکستان در بحث 95 درصد اقتصادش افتضاح عمل کرده باشه و خب بحث قراردادی که 5 درصد اقتصاد را شامل میشه هر چه آمار اشتغال مستقیم(که البته میفرمایید صفر بوده) و غیرمستقیمش تولید کرده باشه هم باز در کلیت اشتغال اون کوشر نمایش داده نمیشه. البته موارد من مبتنی بر حدس استدلالی است و اگر نتایج ذکر شده شما مبتنی بر منابع موثق و قطعی باشه طبیعتا باید مراقبت بیشتری کرد در قراردادهای ذیل توافق. نه تنها ما (با این شرایط تحریم و وضع اقتصاد) که بسیاری از کشورها برای توسعه بخشهای متنوع اقتصادشون اگر سرمایه گذاری خارجی وجود داشته باشه اول با کمال میل از اون استقبال میکنند چه برسه کشورهای در حال توسعه ای مثل ما که بر خلاف بسیاری از کشورهای صنعتی نیاز داریم به ورود تکنولوژی و در برخی از حوزه ها برای توسعه صنایع اصلا تکنولوژی در اختیار نداریم و باید وارد بشه توسط طرفی و اجرا بشه تا بعدتر تازه بشه فکر کرد به بحث داخلی کردنش (مثل نیروگاه هسته ای، مثل صنایع مرتبط فولاد و آلیاژ، مثل صنایع هوایی و ...) دقیقا به همین خاطر هست که در بالا ذکر کردم قرارداد ایران با چین با سایر قراردادهای مورد اشاره دوستان تفاوت داره (حتی با قرارداد پاکستان که چین منافع جدی داره در پاکستان به خاطر هند و بنابراین دنبال یک توافق برد-برد هست با پاکستان هرچند چون پاکستان خودش در معرض تهدید هند هست و نیاز به چین داره این نیاز چین به پاکستان تعدیل شده و چین میتونه تحمیل کنه برخی موارد را) ایران به عنوان تقریبا آخرین کشور خارج از تسلط غرب، دراای منابع نفتی که نیاز حیاتی صنعت چین هست ( افکار عمومی بحث تضمین جریان نفت برای یک صنعت بزرگ وابسته به نفت را شاید متوجه نباشند و برای همین مدام هی این سوال را تکرار کنند چرا چین باید چنینی قراردادی در این شرایط با ایران بننده؟) و قرارگیری در یک موقعیت ویژه نقشی که داره ( البته با استقلال فعلی ایران (در بخش حاکیتی که برای همین هم چین توافقی در سطح حاکمیت را منعقد کرد که اسیر دولتهایی که ممکن هست چرخش داشته باشند نباشه) والا کشورهای در بالا ذکر شده که بماند حتی پاکستان هم از لحاظ سیاسی اصلا اطمینان پذیر نیست) طوری هست که چنین تفاهمی واقعا برد-برد محسوب بشه اگر قراردادها قوی تنظیم و اجرا بشند. یعنی همه گمان میکنند خب چین تنها با این قرارداد یک بحث نفت براش تضمین شده ولی اشاره نمیشه که خارج از چارچوب پذیرفته شده جهانی توسط چین (شورای امنیت و نظم نوین پس از جنگ جهانی که البته دیروز بلینکن ادعا میکرد چین میخواد بر خلاف این نظم حرکت کنه و ما نمیزاریم)، چین اگر بتونه قدرت بخشی به ایران را شاهد باشه (چون دید که حالا نوک پیکان دراه کم کم با احساس خطر غرب به سمت چین برمیگرده کامل و مستقیم) با یم توافق برد-برد در بخش دیگه ای هم یک برد دیگه به دست میاره (که به ما ربطی نداره و برای ما یک برد اساسی است) و اون هم قرارگرفتن یک ایران قویتر در خاورمیانه به عنوان تعدیل کننده رفتارهای غرب یا حداقل اینطور بگیم تمرکز زایی از جهت گیری به سمت چین. پس من هم معتقدم اگر قراردادهای ذیل این توافق یا تفاهم قوی و دقیق تنظیم و اجرا بشند و در بخشهای مورد نیاز همانطور که در توافق ذکر و تاکید شده ما در برابر تضمین جریان نفت ( ما همین الان هم داریم نفت را نسبت به دنیا به خاطر تحریم ها حداقل با 5 و 6 دلار تخفیف نسبت به برنت میفروشیم مستقیم به برخی پالایشگاه های مستقل چینی بماند در بحث غیرمستقیم هزینه های دلالی و دورزدن تحریم شاید بسیار بیشتر از این باشه) انتقال تکنولوژی در کنار سرمایه گذاری چینیها داشته باشیم این توافق حتما یک فرصت اساسی است برای کشور.
  10. 4 پسندیده شده
    تا اونجایی که من فهمیدم این قرار داد نه خیلی سفید هست نه خیلی سیاه.یک نوع چشم انداز هست.با این قرارداد نه جزیره کیش دادیم رفت نه ما سهامدار کارخانه های چین شدیم.قرار شده چین با خرید تضمین شده نفت به میزان مشخص با تخفیف ویژه به بازسازی صنایع راهها مسیرها و توسعه روابط اقتصادی بپردازه {ظاهرا تا حالا ما عاجز بودیم}یعنی هیچ پول نقد یا وامی رو از چین دریافت نمیکنیم این مشارکت پایاپای هست در صورت عدم تامین منافع دیگری کشور دیگر میتواند مانع منافع کشور متقابل بشود.اگر واقعا اونطور که ایران در نظر داره پبش بره و یکسری از چسبیده ها و زالوها بزارن ایران میتونه منافع هند و چین و ترکیه و عراق و افغانستان {حداقل این چند کشور}بصورت رقابت ناپذیری تامین کنه دیگه آمریکا توان تحریم نخواهد داشت.آمریکا خطر چین رو حس کرده و میخواد با بستن راههای ورود انرژی به چین اونو کنترل کنه کشورهای خاورمیانه که افسارش دست آمریکاست میمونه ایران روسیه و ونزوئلا.روسها قطعا ملاحظاتی دارند و چینیها رو اذیت خواهند کرد ونزوئلا بعد مسافت زیاد و در حیاط خلوت آمریکاست میمونه ایران.به نظرم در صورت هوشیاری سیاسی و توافق و اقناع داخلی میتونه برد برد باشه.شاید به زودی آمریکا پایان تحریمها علیه ایران رو اعلام میکنه .صدای این قرارداد بیش از ایران در آمریکا طنین انداز شد.ادامه داشتن تحریمها ایران رو به محور شرقی هل داد کاری که دقیقا مخالف خواست آمریکا بود
  11. 3 پسندیده شده
    جالبه که در هر موردی ایران پیشرفت میکنه بعدش از طرف اروپا و آمریکا به ترکیه شبیهش داده میشه
  12. 2 پسندیده شده
    تست استاتیک موتور سوخت جامد با نازل متحرک ترکیه https://www.aparat.com/v/UrjiQ تست استاتیک موتور سوخت مایع ترکیه https://www.aparat.com/v/gxRXk
  13. 2 پسندیده شده
    کاتالوگ موتورهای توربوجت شرکت halcon امارات HJD-X 40daN ENGINE , HJD-X 75daN ENGINE وHJD-X 100daN ENGIN
  14. 1 پسندیده شده
    مچکرم بابت لینکها. حتما سر فرصت مطالعه میکنمشون. هرچند همانطور که حدس میزدم عمدتا احتمالا یا مستقیم یا غیرمستقیم این دست مقالات حاصل جریان رسمی و مسلط رسانه های عمدتا غربی یا وابستگان شرقیشون هست. پس عجیب نیست بدبین باشیم به برخی تحلیلها و حتما باید هم از لحاظ آماری و هم از لحاظ فکتی چک بشند و تازه بعدش برسیم به اینکه اگر آمار و فکتی ارائه دادند مستند به چه مرجعی بوده. میدونیم که حتی بسیاری از سازمانهای جهانی اقتصادی هم تحت جریان رسمی روایت غرب هستند (به هر حال جنگ اقتصادی غرب با چین را خیلی وقت هست شاهد هستیم که در تمام حوزه ها از جمله رسانه و آمار و سیاست تا جاییکه واقعیات خودشون را تحمیل نکنند تلاششون را برای پیروزی در رقابت های کلان میکنند) متوجه بودم. خودتون هم اشاره کرده بودید که به عنوان هشدار مطرح میکنید مسائل را. من هم من باب شرایط ویژه ای که وجود داره و عملیات سنگین سایبری که ضد این توافق انجام میشه تنها خواستم اشاره کنم که خب طبیعی است هر کشوری در هر توافقی دنبال منافعش هست و وجود قراردادهای منفی دلیل بد بودن همه توافقات نیست بلکه شاید بی عرضگی دولتها یا کشورهاست که در اجرا یا تنظیم قراردادها و همچنین بحث نظارت ها طوری عمل میکنند که کشور مقابل حالا یا تمام سود را میبره یا سود بیشتری میبره. خصوصا با شرایط به هر حال فساد موجود و برخی بی عرضگی های اداری حتما باید در کشور ما دقت بیشتری صورت بگیره ولی اتفاقا خوشحالی من از این بابت هست که این یک سند کلان هست و معمولا چنین اسنادی نظارت و توجه بیشتری را جلب میکنند نسبت به قراردادهای محلی و موضعی! و میشه اگر همه پیگیر باشند تا حدی از ضعفها و کجی های چنین قراردادهایی را جلوگیری کرد. ما کم قرار داد اشاره کردم با همین چینی ها یا اروپایی ها نداشتیم که فقط ضرر بوده در مرحله اجرا و نهایتا هم نصفه و نیمه رها شده. حالا بالا هم اشاره کردم باید مراقب عملیات روانی طرف ثالث هم بود که با تبلیغ، ایران را در گوشه رینگ تصویر میکنه و باعث میشه افکار عمومی موجه این توافق را به خاطر شرایط ویژه ایران یک توافق نسبتا یکطرفه ببینه در ظاهر و برای همین بدبینی شدیدتر دشته باشه نسبت بهش. ولی چیزی که در متن سند بود و همچنین در گزاره برگ وزارت امور خارجه و همچنین شرایط غرب آسیا و شرایط جدید اقتصادی جهان و تعریف جبهات جدید نشون میده ایران و وچین در تقاطعی به هم رسیدند که منافعشون هر دو برای چنین توافقی حکم میکنه و از همین رو اگر بحث اجرا و تنظیم قراردادها را کنار بزاریم (که برای هر قراردادی لازم هست حواس جمع و دقیق باشیم) به نظرم این یک موقعیت بسیار خوب هست برای تعادل بخشی و رفع یک تهدید مستمر به نام تحریم و جهش زیرساختهای عمرانی کشور با سرمایه گذاری خارجی که با شرایط پیش رو شاید تا سالها هیچ طرفی غیر از چین نشه متصور بود که بهش بپردازه (اصولا تحریمهای اولیه آمریکا و شبح تحریمهای ثانویه مانع قطعی است برای همیشه و برجام هم تجربه ای بود که نشان داد غرب بدون تسلیم برخی منافع حیاتی کشور به هیچ وجه حاضر نیست دست از سرش برداره )
  15. 1 پسندیده شده
    در واقع شرکت ها و کشورهای غربی هم دقیقا این نوع معاملات و سرمایه گذاری ها را در کشورهای مختلف دنیا انجام می دهند و کشور های دیگه را وابسته به خودشان میکنند ولی خب مثل چین علیهش سر و صدا نمیشه چون رسانه های اصلی هم مال همین اروپایی و آمریکایی ها هست. چین با عربستان و عراق و اسرائیل در منطقه و کشورهای دیگه قرارداد های سنگین سرمایه گذاری نوشته که تا الان به خوبی هم پیش رفته البته ایران و قانون گذاران باید در قرار داد ها به شدت دقت کنند که دچار مشکلاتی که در متن نوشته شده دچار نشوند. در مورد سابقه ی رابطه با چین در ایران یکی از ارتباط های خوب چین با ایران در مورد مترو در شهر های ایران بوده که انتقال فناوری هم انجام شد و متروی ایران با استاندارهای روز دنیا ساخته شد. و البته چند مورد قرارداد نامناسب و به سر انجام نرسیده در پروژه های حمل و نقل و انرژی با چین قبلا داشتیم. نوع نوشتن قرار داد به هوشمندی طرف ایرانی و وضعیت کلی ایران ربط داره. در کل با وجود درآمد های نفتی (که فروشش به غیر چین دچار مشکل هست) می شود قرار داد های خوبی نوشت.البته به شرطی که طرف ایرانی هوشمندی های لازم را داشته باشد.
  16. 1 پسندیده شده
    وظعیت فعلی کشور ما نتیجه انحصار هست و ما باید در این 25 سال شرکتهای چینی رو تو اولویت قرار بدیم یعنی تمام نقاط حساس و کلیدی مملکت رو انحصارن در اختیار چین میزاریم حالا شما اسمشو هرچی میخوای بزار سرمایه گذاری خارجی زمانی باید برای شما حیجان انگیز و سود ده باشه که رقابت بر سر پروژه بین چند شرکت باشه نمونش خرید جنگنده هند به شرکتهای دخیل در مزایده نگاه بکنید حالا ما اینجا رقابت نداریم جناب چین دست رو هر پروژه ای بزاره باید براش اولویت رو در نظر بگیریم وقتی رقابت نباشه طرف هر جور دوست داره مارو میچرخونه نمونش ایرانخودرو و سایپا الانم چین یک بازار انحصاری 25 ساله دستش اومده حالی به حولی و اینم در نظر بگیرید وظعیت الان مملکت نتیجه سیاستها و مدیریت های اشتباه مسئولینه قرارداد 25 ساله با چین فقط یه مسکنه که درد رو از بین میبره ولی سرطان با سرعت بیشتری تو بدنه این مملکت پیشرفت میکنه
  17. 1 پسندیده شده
    امضای قرارداد 25 ساله بین ایران و چین امروز امضا شد. مستقیم میرم روی حاشیه با این صحبت ها دو سوال مطرح میشود 1- چرا چنین پیش فرضی ایجاد می شود و مورد استقبال قرار گرفته یا رد نمی شود؟ 2- چه اقداماتی نیاز هست و چه انتظاری از چین و مسئولان ما باید داشت؟ در خصوص سوال اول ساده و خلاصه این صحبت ناشی از عواقب بی اعتمادی جامعه است لینک مقاله اما چطور؟ اندک اندک بی اعتمادی ها جمع گردد وانگهی دریای پیش فرض منفی شود در خصوص سوال دوم دوستمون @Overdose جمله خوبی گفت ، اگر چه که نمی دونم چرا اینقدر خجالت میکشه تو تاپیک صحبت کنه خلاصه این صحبت این هست که 1- به جای اینکه اقدام به واردات محصولات غیرضروری و بی فایده در اقتصاد کنیم، به سمت تبادل نفت در ازای تکنولوژی های مولد و استراتژیک برویم ، بویژه در زمینه انرژی، آب و مواد غذایی تکنولوژی های که علاوه بر اشتغال زایی و درآمد در کشور، سبب افزایش قدرت کشور در زمینه های اقتدار آفرین و تبدیل به قدرت منطقه ای و جهانی شود 2- به جای گرفتن ماهی به دنبال گرفت خط ماهی گیری باشیم 3- بیشترین نگرانی آسیب به صنایع داخلی هست که واردات اشتباه می توان همان نفس نیمه جان انها را بگیرد و تجربه می گوید بشدت دولت در واردات باید مواظب باشد. در تکمیل این نکات باید گفت که فناوری و علم تقدیم نمی شود بلکه باید فناوری رو قاپید و تنها تشنگان واقعی این کار را می کنند مقاله روایتی کاربردی از قاپیدن دانش در دوران دفاع مقدس و تلاش ها برای کسب تکنولوژی بدون درنظر گرفتن محدودیت ها لینک
  18. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم گلوگاه اژدها محفظه احتراق در پیشران‌‌های هوا تنفسی محفظه احتراق فضایی در توربین‌‌های گازی، موتور‌‌های رمجت یا اسکرم جت است که احتراق در آن صورت می‌گیرد. همچنین به سوزاننده، یا محفظه احتراق یا نگهدارنده شعله[1] معروف هستند. در یک موتور توربین گازی، محفظه احتراق تحت تزریق هوا با فشار زیاد بوسیله کمپرسور قرار می‌گیرد. سپس هوای فشرده تحت فشار ثابت گرم می‌شود. پس از آن هوای گرم شده از محفظه احتراق از طریق پره‌‌های نازل به سمت توربین هدایت می‌شود، در نمونه موتور‌‌های رم جت یا اسکرم جت، هوا به صورت مستقیم به درون نازل‌‌ها تزریق می‌شود. یک محفظه احتراق باید به رغم جریان بسیار شدید هوا در آن، یک احتراق پایدار را در خود ایجاد و حفظ کند. برای این منظور محفظه احتراق باید به دقت برای ترکیب و احتراق اولیه هوا و سوخت طراحی شود و سپس برای ترکیب بیشتر هوا جهت تکمیل فرایند احتراق آماده شود. ابتدا موتور‌‌های توربین گازی از یک محفظه تکی سود می‌بردند که به عنوان محفظه احتراق قوطی شکل شناخته می‌شد. امروزه 3 نوع پیکر بندی اصلی موجود است: 1. نوع قوطی شکل[2] 2. نوع حلقوی[3] 3. نوع ترکیبی حلقه ای-قوطی شکل[4] البته حالت پس سوز در موتور‌‌های جت معمولا نوع دیگری از محفظه‌‌های احتراق در نظر گرفته می‌شوند. محفظه‌‌های احتراق نقش خیلی مهمی در تعیین بسیاری از ویژگی‌‌های عملیاتی موتور ها، از قبیل بازده سوخت، سطح انتشار گلخانه ای و واکنش گذرا ( پاسخ تغییر وضعیت جریان سوخت و سرعت هوا ) بازی می‌کنند. محفظه احتراق موتور توربو جت رولز رویس اصول وظیفه محفظه احتراق در یک توربین گازی ایجاد انرژی لازم در سیستم، برای گردش توربین و تولید گازی با سرعت بالا برای خروج از طریق نازل اگزوز در موتور هواپیما‌‌ها است. همانند هر چالش مهندسی دیگری، انجام این کار نیاز به حفظ تعادل بسیاری از ملاحظات در طراحی دارد، از جمله: - احتراق کامل سوخت. در غیر این صورت، موتور فقط سوخت احتراق نیافته را هدر می‌دهد و خروجی‌‌های ناخواسته از قبیل هیدرو کربن‌‌های احتراق نیافته، مونو اکسید کردن و دوده را تولید می‌کند. - از دست دادن فشار در محفظه احتراق. توربینی که محفظه احتراق را تغذیه می‌کند نیاز به جریان هوای پرفشار دارد تا با بهره وری مناسب کار کند. - عمل احتراق می‌بایست در درون محفظه احتراق پایدار نگه داشته شود. اگر احتراق بیشتر در عقب موتور صورت گیرد قطعات توربین به آسانی اورهیت[5] خواهد شد و آسیب می‌بیند. علاوه بر این فناوری ساخت پره‌‌های توربین در حال پیشرفته شدن است و این پره‌‌ها می‌توانند در برابر حرارت‌‌های بیشتری تاب آوری داشته باشند، سعی می‌شود محفظه‌‌های احتراق به نحوی طراحی شوند که بتوانند عمل احتراق را در حرارت بالاتری به انجام برسانند و بنابراین اجزای محفظه احتراق باید بتوانند در برابر آن حرارت - در ارتفاع بلند در صورت از دست رفتن جریان احتراق یا خفگی، مجددا باید بتواند احتراق را استارت بزند. - پروفیل یکنواخت خروج حرارت. اگر نقاط خیلی داغ در جرایان خروجی باشد، احتمال دارد توربین در معرض استرس حرارتی یا انواع دیگر آسیب قرار گیرد. به طور مشابه، در پروفیل حرارتی داخل محفظه احتراق می‌بایست از تجمع حرارت در یک نقطه جلوگیری کرد، زیرا موجب آسیب یا حتی تخریب محفظه احتراق از داخل می‌شود. - وزن کم و اندازه کوچک. فضا و وزن در کاربرد‌‌های هوانوردی یک موضوع بسیار مهم است، به همین منظور در یک طراحی خوب کوشش می‌شود محفظه احتراق کوچک و فشرده باشد. در تجهیزاتی به غیر از تجهیزات هوایی، مثل توربین‌‌های گازی تولید برق نیاز به رعایت این فاکتور نیست. - طیف گسترده شرایط عملیاتی. اغلب محفظه‌‌های احتراق باید بتوانند با فشار‌‌های ورودی، حرارت و توده‌‌های جریان متفاوت کار بکنند.این فاکتور‌‌ها با دو عامل تنظیمات موتور و وضعیت محیطی تغییر می‌کنند ( به عنوان مثال حرکت تخته گاز در ارتفاع کم می‌تواند خیلی متفاوت نسبت به حرکت کم گاز در ارتفاع‌‌های بالا باشد.) - میزان انتشار گازهای گلخانه ای. مقررات سختگیرانه ای برای انتشارات گاز‌‌های گلخانه ای از قبیل دی اکسید کربن و اکسید نیتروژن از هواپیما‌‌ها در نظر گرفته شده است. بنابراین محفظه‌‌های احتراق نیاز به طراحی هایی دارند که موجب انتشار حداقل گازهای گلخانه ای شوند. تاریخچه : پیشرفت‌‌ها در فناوری ساخت محفظه احتراق بر روی چند حوضه خاص متمرکز شده است: انتشار گاز ها، محدوده عملیاتی و دوام. موتور‌‌های جت اولیه مقدار خیلی زیادی دود تولید می‌کردند، پیشرفت‌‌های ابتدایی در فناوری محفظه‌‌های احتراق در دهه 1950 به کاهش دود‌‌های تولید شده بوسیله موتور‌‌های جت منجر شد. هنگامی که دود‌‌های ناشی از فعالیت موتور کاملا حذف شد، تلاشها در دهه 1970 به سمت کاهش دیگر گازهای گلخانه ای، مثل هیدروکربن‌‌های نسوخته و مونو اکسید کربن رفت. در این دهه همچنین مشاهده شد که دوام محفظه‌‌های احتراق بهبود یافته است، همچنین با روش جدید ساخت آستر بهبود یافته، طول عمری در حدود 100 برابر نسبت به آستر‌‌های قدیمی بدست آمد. در دهه 1980 محفظه‌‌های احتراق شروع بهبود بهره وری در تمامی محدوده‌‌های عملیاتی نمودند: محفظه‌‌های احتراق به سمت بهره وری نزدیک به 99 درصد در وضعیت حداکثر قدرت متمایل شدند، اما بهره وری آنها در قدرت‌‌های پایین کاهش یافت. پیشرفت‌‌های صورت گرفته در آن دهه موجب بهبود بازده در سطح‌‌های پایینتر نیز شد. در دهه‌‌های 1990 و 2000 بازنگری هایی در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، مشخصا بر روی انتشار اکسید‌‌های نیتروژن صورت پذریفت. تکنولوژی‌‌های مربوط به محفظه احتراق هنوز به صورت فعالانه در حال مطالعه و توسعه است و اغلب تحقیقات به روی بهبود جنبه‌‌های مشابه متمرکز شده است. اجزا پوسته : پوسته، خارجی ترین قشر محفظه احتراق است، و ساختاری کاملا ساده دارد. و عموما نیاز به نگهداری کمی دارد. پوسته در مقابل بارهای حرارتی که ناشی از جریانات هوای درون آن است محافظت شده است و نگرانی کمی در مورد کارایی حرارتی آن وجود دارد. اما پوسته شبیه یک مخزن تحت فشار عمل می‌کند که می‌بایست در برابر اختلاف بین فشار بالا در داخل محفظه احتراق و فشار کم در بیرون آن مقاومت کند. بارهای مکانیکی ( کمتر از بار‌‌های حرارتی ) یک فاکتور دیگر در طراحی پوسته می‌باشد. دفیوزر ( پخش کننده ) : وظیفه دفیوزر، کاهش سرعت هوای فوق فشرده حاصل از کمپرسور، به سرعت بهینه و مناسب برای محفظه احتراق است. کاهش سرعت، نتیجه اجتناب ناپذیر کاهش فشار کلی را در پی دارد، لذا یکی از چالش‌‌های طراحی محدود کردن از دست دادن فشار تا حد ممکن است. بعلاوه دفیوزر باید طوری طراحی شود که اعوجاج جریان را تا حد ممکن بوسیله اجتناب از تاثیرات جریان مثل جدایش لایه مرزی جلوگیری کند. شبیه به اغلب اجزاء موتور‌‌های توربین گازی، دفیوزر تا حد ممکن باید سبک و کوتاه طراحی شود. آستر : آستر شامل روند احتراق و موجب ایجاد جریان‌‌های هوای متفاوت ( توزیع، رقیق سازی و خنک کردن جریان هوا ) در ناحیه احتراق می‌شود. آستری می‌بایست طوری طراحی شود که در مقابل چرخه‌‌های طولانی حرارت‌‌های بالا بتواند مقاومت کند. به این منظور آستری معمولا از سوپر آلیاژهایی چون Hastelloy X ( سوپر آلیاژی از نیکل – کروم – آهن – مولیبدن با قدرت مقاومتی بالا در برابر حرارت‌‌های بالا، مقاومت در برابر اکسید شدن و تغییر شکل با توانایی مقاومت در برابر حرارت تا 1200 درجه سانتی گراد) ساخته شود. علاوه بر این اگر چه در آستری از آلیاژ‌‌های با کارایی بالا استفاده می‌شود، ولی آستری می‌بایست با جریان هوا خنک شود. برخی از محفظه‌‌های احتراق با استفاده از کوتینگ‌‌های سپر حرارتی ( مواد فوق پیشرفته ای که معمولا در ساخت سطوح فلزی به کار رفته در توربین‌‌های گازی و قسمت هایی از موتور هواپیما‌‌ها استفاده می‌شود) ساخته می‌شوند. اما با این حال خنک کردن آستری بوسیله هوا هنوز مورد نیاز است. به طور کلی دو نوع روش خنک کردن آستر وجود دارد. خنک کردن به روش تعریق و خنک کردن به روش فیلم کولینگ. روش نوار نازک یا فیلم کولینگ به وسیله تزریق هوای سرد از بیرون آستری به درون آن کار می‌کند. این روش نوار نازکی شبیه به نوار فیلم از هوا ایجاد می‌کند که از آستری در برابر حرارت محافظت می‌کند و برای مثال می‌تواند حرارت را از حدود 1800 کلوین به حدود 830 کلوین کاهش می‌دهد. روش دیگر خنک کردن آستری یا روش تعریق، یک روش مدرن تر خنک سازی است که از یک ماده متخلخل برای استری استفاده می‌شود. آستری متخلخل اجازه می‌دهد که مقدار کمی از هوای خنک کننده از میان آن عبور کند، و موجب عملکرد خنک کنندگی ای مشابه خنک کردن به روش نوار نازک می‌شود. دو اختلاف عمده در پروفیل حرارتی حاصل از آستری و مقدار هوای خنک کننده مورد نیاز وجود دارد. نتایج خنک کردن به روش تعریق در اغلب پروفیل‌‌های حرارتی نشان می‌دهد که هوای خنک کننده موجب خنک کردن به طور یکنواخت از طریق منافذ می‌شود. روش خنک کننده نوار نازک نیز عموما از طریق دنده‌‌ها و کانال کشی‌‌ها حرارت را کاهش می‌دهد، که خنک کنندگی نایکسانی را در پی دارد که موجب می‌شود در شکاف هایی که هوا در آن جریان دارد قعطات خنک تر و در مابین آنها قطعات گرم تر باشند. مهمتر از آن، روش تعریق هوای خنک خیلی کمتری استفاده می‌کند (حدود 10 درصد از کل جریان هوا، به جای 20 تا 50 درصد که در روش خنک کاری نواری استفاده می‌شود). استفاده از هوای کمتر برای خنک کردن، اجازه می‌دهد که هوای بیشتری صرف احتراق در محفظه احتراق شود، که از اهمیت بسزایی در موتور‌‌های با عملکرد و تراست بالا برخوردار است. دهانه : دهانه حاصل گسترش و دنباله ساختاری گنبدی شکل است که به عنوان یک شکاف ورود هوا عمل می‌کند، که هوای اولیه را از جریان هوای ثانویه جدا می‌کند (واسطه، رقیق ساز و هوای خنک کننده). گنبد/ چرخاننده[6] : قسمت‌‌های از محفظه احتراق هستند که جریان اولیه هوا از طریق آنها وارد ناحیه احتراق می‌شود. نقش این قسمت تولید توربولانس (جریان گردابه ای) در جریان سیال، برای ترکیب سریع هوا و سوخت است. محفظه‌‌های احتراق اولیه (به جای چرخاننده ها) از گنبد‌‌های با بدنه شیب دار استفاده می‌کردند که از یک صفحه ساده برای ایجاد تلاطم جهت ترکیب کردن هوا و سوخت استفاده می‌کرد. اغلب طراحی‌‌های مدرن دارای تثبیت کننده چرخش هستند. چرخاننده یک ناحیه کم فشار محلی ایجاد می‌کند که برخی از محصولات احتراق را مجبور به چرخش مجدد می‌کند، که جریان گردابه ای قابل توجهی را پدید می‌آورد. اگرچه تلاطم‌‌های بالاتر، افت فشار‌‌های بیشتری برای احتراق خواهد داشت، بدین جهت گنبد و چرخاننده باید به دقت طراحی شوند تا از تولید تلاطم و جریان گردابه ای بیشتر از آنچه برای ترکیب مناسب سوخت و هوا مورد نیاز است جلوگیری شود. انژکتور سوخت در یک محفظه احتراق قوطی شکل چرخان در موتور JT9D پرت اند ویتنی تزریق کننده سوخت (انژکتور ) : انژکتور مسئولیت رساند سوخت به ناحیه احتراق و همچنین چرخاننده مسئولیت ترکیب سوخت و هوا را بر عهده دارد. چهار روش اصلی تزریق سوخت وجود دارد: اسپری کردن تحت فشار، انفجار هوا، تبخیر، و پیش آمیختن / انژکتورهای پیش بخار. تزریق با فشار یا اسپری کردن سوخت تکیه بر فشار‌‌های بالای سوخت ( در حدود 3400 کیلو پاسکال ( 500 پی اس آی )) برای اسپری کردن دارد. این نوع از انژکتور سوخت این مزیت را دارد که بسیار ساده است، اما دارای معایبی نیز می‌باشد. سیستم سوخت می‌بایست به اندازه کافی در مقابل فشار‌‌های بالا مقاوم باشد، و سوخت تمایل دارد که به صورت نا همگون اسپری شود که منجر به احتراق ناقص یا غیر یک نواخت می‌شود که آلاینده‌‌ها و دود بیشتری را ایجاد می‌کند. نوع دوم انژکتور، انژکتور انفجار هواست. این انژکتور لایه ای از سوخت را به همراه جریانی از هوا منفجر می‌کند، که سوخت را به صورت قطرات همگنی اسپری می‌کند. این نوع انژکتور منجر به تولید اولین محفظه احتراق بدون دود شد. هوای استفاده شده دقیقا همان مقدار هوای اولیه است که به جای چرخاننده از انژکتور هدایت شده است. این نوع از انژکتور همچنین به فشار کمتری از سوخت نسبت به نوع اسپری سوخت احتیاج دارد. تزریق سوخت تبخیری، سومین نوع است و مشابه انژکتور انفجار هوا است که در آن هوای اولیه در حین آنکه به محفظه احتراق تزریق می‌شود با سوخت ترکیب می‌شود. اما مخلوط سوخت و هوا از میان یک تیوب به درون منطقه احتراق حرکت می‌کند. گرمای ناشی از محفظه احتراق به مخلوط سوخت و هوا هدایت می‌شود، مقداری از سوخت قبل از احتراق تبخیر می‌شود که باعث ترکیب بهتر آن با هوا می‌شود. این روش اجازه می‌دهد سوخت با تششعات گرمایی کمتری محترق شود، که به حفاظت آستری کمک می‌کند. اگرچه، تیوب تیخیر کننده ممکن است مشکلات جدی از جهت دوام به دلیل جریان کم فشار سوخت درون آن داشته باشد (سوخت درون تیوب، تیوب را در برابر گرمای احتراق محافظت می‌کند). انژکتور‌‌های پیش مخلوط کننده/پیش بخار کننده به این صورت کار می‌کنند که قبل از ورود سوخت به محفظه احتراق آن را ترکیب یا تبخیر می‌کنند. این روش اجازه می‌دهد سوخت به صورت کاملا یکنواخت با هوا ترکیب شود، همچنین موجب کاهش آلایندگی موتور می‌شود. یک اشکال این روش آن است که سوخت ممکن است به صورت خودکار احتراق یابد و یا در غیر اینصورت قبل از اینکه ترکیب سوخت و هوا به محفظه احتراق برسد سوخت دچار احتراق شود. اگر این اتفاق رخ دهد محفظه احتراق به شدت آسیب خواهد دید. مشتعل کننده اغلب مشتعل کننده‌‌ها در توربین‌‌های گازی با جرقه الکتریکی احتراق ایجاد می‌کنند، مشابه شمع خودرو. مشتعل کننده باید در محفظه احتراق باشد جایی که سوخت و هوا پیش از این با هم ترکیب شده اند، اما این باید به اندازه کافی از منشاء جریان دور باشد به طوری که از احتراقی که خود بوجود اورده آسیب نبیند. زمانی که مشتعل کننده فرایند احتراق را آغاز کرد، ادامه روند احتراق خودکفا عمل می‌کند و بیش از این نیازی به مشتعل کننده نیست. در محفظه‌‌های احتراق حلقه ای-قوطی شکل شعله‌‌های اتش می‌توانند از یک محفظه احتراق به دیگری منتشر شود، بنابراین نیازی به استفاده از مشتعل کننده در تمامی محفظه‌‌ها نمی باشد. در برخی از سیستم‌‌ها از تکنیک‌‌های مشتعل کننده کمکی استفاده شده است. یکی از این روش‌‌ها تزریق اکسیژن است، که در آن اکسیژن به منطقه اشتعال خورانده می‌شود و به احتراق آسانتر سوخت کمک می‌کند. این مورد به صورت ویژه برای برخی هواپیما هایی که در ارتفاع‌‌های خیلی بالا ممکن است موتورشان خاموش شود و نیاز به راه اندازی مجدد داشته باشد مفید است. مسیر‌‌های جریان هوا هوای اولیه این هوا، هوای اصلی احتراق است. هوایی خیلی فشرده است که از فعالیت کمپرسور با فشار خیلی بالا بدست آمده (عمدتا بوسیله دفیوزر کم سرعت می‌شود) که از میان کانال اصلی در گنبد محفظه و اولین دسته از حفره ‌‌های آستری به محفظه احتراق خورانده می‌شود. این هوا با سوخت ترکیب شده است و سپس محترق می‌شود. هوای واسطه این هوا، هوایی است که از میان دومین دسته از حفره‌‌های آستری به درون محفظه احتراق تزریق می‌شود. این جریان هوا روند واکنش، خنک کردن هوا و رقیق سازی غلظت‌‌های بالای مونو اکسیدکربن و هیدروژن را کامل می‌کند. هوای رقیق کننده هوای رقیق کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای آستر در انتهای محفظه احتراق تزریق می‌شود تا به خنک شدن هوا قبل از رسیدن به مراحل توربین کمک کند. از این هوا برای تولید مشخصات دمایی یکنواخت مورد نظر در احتراق به دقت استفاده می‌شود. با این حال، همانطور که فناوری تیغه توربین بهبود می‌یابد و به آنها اجازه می‌دهد در دماهای بالاتر مقاومت کنند، از هوای رقیق کمتر استفاده می‌شود و با کم شدن سهم هوای رقیق کننده از هوای ورودی به موتور، امکان استفاده از هوای احتراق بیشتر فراهم می‌شود. هوای خنک کننده هوای خنک کننده جریان هوایی است که از طریق سوراخهای کوچک آستر تزریق می‌شود تا یک لایه (نوار) از هوای خنک ایجاد شود تا آستر از دمای احتراق محافظت شود. نحوه کارکرد هوای خنک کننده باید به دقت طراحی شود تا مستقیماً با هوا و فرآیند احتراق فعل و انفعال نداشته باشد. در برخی موارد، تا 50٪ از هوای ورودی به عنوان هوای خنک کننده استفاده می‌شود. چندین روش مختلف برای تزریق این هوای خنک کننده وجود دارد، و نوع روش می‌تواند بر مشخصات دمایی که آستر در معرض آن قرار می‌گیرد تأثیر بگذارد. انواع چینش محفظه‌‌های احتراق‌‌های نوع قوطی شکل برای موتور توربین گازی، که از زوایه محوری به سمت اگزوز آن را مشاهده می‌کنید. رنگ آبی مسیر جریان خنک کننده، و نارنجی مسیر جریان محصول احتراق را نشان می‌دهد. محفظه احتراق از نوع قوطی شکل محفظه‌‌های احتراق قوطی شکل خود از محفظه‌‌های احتراق استوانه ای تشکیل شده اند. هر "قوطی" خود دارای انژکتور سوخت، مشتعل کننده، آستر، و پوسته مخصوص به خود است. هوای اولیه از کمپرسور وارد هر قوطی می‌شود، جایی که در آن، از سرعتش کم، با سوخت مخلوط، و سپس شعله ور می‌شود. همچنین جریان هوای دومی نیز از کمپرسور به سمت این قوطی‌‌ها روانه می‌شود که به سطح بیرونی آستر دمیده می‌شود (سطح درونی آن جایی ست که احتراق صورت می‌پذیرد). پس از آن هوای ثانویه، معمولا از طریق شکاف هایی در آستر، به محفظه احتراق خورانده می‌شود تا آستر را از طریق نوار باریکی از جریان هوا خنک کند. در بیشتر کاربردها، چندین قوطی در اطراف محور مرکزی موتور مرتب شده و اگزوز مشترک آنها به توربین (ها) منتقل می‌شود. از محفظه‌‌های احتراق‌‌های نوع قوطی شکل به دلیل سهولت در طراحی و آزمایش، بیشتر در موتورهای توربین گازی اولیه استفاده می‌شد (می توان یک محفظه قوطی را به شکل منفرد آزمایش کرد، به جای کل سیستم). تعمییر و نگه داری این محفظه‌‌ها به راحتی صورت می‌پذیرد، چرا که می‌توان تنها یک قوطی را برای تعمییر جدا کرد و نیازی به باز کردن کل بخش احتراق در موتور نیست. اکثر موتورهای توربین گازی مدرن (به ویژه برای استفاده در هواپیما) از محفظه‌‌های احتراق قوطی شکل استفاده نمی کنند، زیرا وزن آنها اغلب بیش از رقبایشان است. علاوه بر این، افت فشار در قوطی به طور کلی بیشتر از سایر محفظه‌‌ها است (به میزان 7٪). بیشتر موتورهای مدرنی که از محفظه قوطی استفاده می‌کنند، توربوشفت هستند که دارای کمپرسورهای گریز از مرکز می‌باشند. محفظه احتراق قوطی شکل حلقوی. محور مشاهده در راستای اگزوز می‌باشد. محفظه قوطی -حلقوی نوع بعدی محفظه‌‌های احتراق محفظه‌‌های قوطی-حلقوی است. به این نوع محفظه‌‌ها کنولار[7] نیز گفته می‌شود. مانند احتراق نوع قوطی، محفظه احتراق‌‌های کنولار دارای مناطق احتراق گسسته است که دارای آسترهای جداگانه با انژکتورهای سوخت خاص خود هستند. برخلاف احتراق قوطی، تمام مناطق احتراق دارای یک حلقه مشترک (فضای بین 2 دایره متحد المرکز) هستند. مناطق احتراق همچنین می‌توانند از طریق سوراخهای آستر یا لوله‌‌های اتصال با یکدیگر "ارتباط" برقرار کنند که باعث می‌شود مقداری هوا به صورت محیطی جریان یابد. جریان خروجی از احتراق کانولار به طور کلی دارای مشخصات دمایی یکنواخت تری است که برای قسمت توربین بهتر است. همچنین نیازی نیست که هر محفظه ای مشتعل کننده مخصوص خود را داشته باشد. هنگامی که آتش در یک یا دو قوطی روشن شد، می‌تواند به راحتی به بقیه گسترش یابد و شعله ور شود. این نوع احتراق نیز نسبت به نوع قوطی سبکتر است و افت فشار کمتری دارد (در حد 6٪). با این حال، تعمییر نگه داری محفظه احتراق کانولار دشوارتر از محفظه احتراق احتراق قوطی شکل است. نمونه هایی از موتورهای توربین گازی که از محفظه احتراق کانولار استفاده می‌کنند می‌توان از موتور توربوجت General Electric J79 و توربوفن‌‌های Pratt & Whitney JT8D و Rolls-Royce Tay نام برد. محفظه احتراق حلقوی تصویر فوق محفظه احتراق از نوع حلقوی (Annular) از یک موتور نوع توربین گازی با دید محوری و از سمت خروجی گاز‌‌ها است. دایره‌‌های کوچک نارنجی رنگ نازل‌‌ها تزریق سوخت می‌باشند که جدیدترین و پراستفاده ترین نوع محفظه احتراق می‌باشد. محفظه‌‌های احتراق حلقوی نیاز به مناطق احتراق جداگانه را از بین می‌برند و تنها از یک آستر و پوسته به صورت پیوسته و حلقه ای شکل استفاده می‌کنند. محفظه‌‌های احتراق حلقوی مزایای زیادی دارد، از جمله احتراق یکنواخت تر، اندازه کوتاه تر (بنابراین سبک تر) و سطح کمتر (نیاز کمتر به حفاظت و خنک کاری). علاوه بر این، محفظه‌‌های احتراق‌‌های حلقوی تمایل به داشتن دمای خروجی بسیار یکنواخت تری دارند. آنها همچنین کمترین افت فشار را در میان سه طرح بیان شده دارند. طراحی حلقوی نیز ساده تر است، اگرچه آزمایش به طور کلی به یک بستر آزمایشی در اندازه کامل نیاز دارد. به عنوان مثالی از موتورهایی که از محفظه احتراق حلقوی استفاده می‌کنند می‌توان از CFM International CFM56 نام برد. تقریباً در تمام موتورهای توربین گاز مدرن از احتراق حلقوی استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بیشتر تحقیقات و توسعه‌‌های احتراق بر بهبود این نوع متمرکز است. محفظه احتراق دو حلقه ای یکی از انواع محفظه احتراق حلقوی استاندارد، محفظه احتراق دو حلقه ای (DAC) است. مانند یک محفظه احتراق حلقوی، DAC یک حلقه پیوسته و بدون مناطق احتراق جداگانه در حول شعاع خود است. تفاوت در این است که این نوع محفظه احتراق دارای دو منطقه احتراق در اطراف حلقه است. یک منطقه پایلوت و یک منطقه اصلی. منطقه پایلوت مانند یک احتراق حلقوی منفرد عمل می‌کند و تنها منطقه ای است که در سطوح کم قدرت کار می‌کند. در سطح قدرت بالا، از منطقه اصلی نیز استفاده می‌شود و باعث افزایش جریان هوا و جرم از طریق احتراق می‌شود. در موتورهای جنرال الکتریک از این نوع محفظه احتراق عموما به منظور کاهش انتشار NOx و CO2 استفاده می‌شود. بر اساس گسترش اصول مشابه احتراق دو حلقه ای، احتراق سه حلقه ای و "چند حلقه ای" پیشنهاد شده و حتی ثبت اختراع شده است. نموداری از محفظه احتراق دو حلقه ای آلایندگی یکی از عوامل محرکه در طراحی توربین گاز مدرن، کاهش میزان انتشار است و احتراق عامل اصلی تولید گازهای گلخانه ای در توربین گاز است. به طور کلی، پنج نوع انتشار عمده از موتورهای توربین گاز وجود دارد: دود، دی اکسید کربن (CO2)، مونوکسیدکربن (CO)، هیدروکربن‌‌های نسوخته (UHC) و اکسیدهای نیتروژن (NOx). دود عمدتا با مخلوط کردن یکنواخت سوخت و هوا کاهش می‌یابد. همانطور که در قسمت انژکتور سوخت در بالا بحث شد، انژکتورهای سوخت مدرن (مانند انژکتورهای سوخت ایربلاست) به طور مساوی سوخت را اتمایز می‌کنند و توزیع‌‌های نا متوازن سوخت را کاهش می‌دهند. اکثر موتورهای مدرن از این نوع انژکتورهای سوخت استفاده می‌کنند و اساساً بدون دود هستند. دی اکسید کربن محصولی از فرآیند احتراق است و در اصل با کاهش مصرف سوخت کاهش می‌یابد. با افزایش بیشتر موتورهای توربین گازی، تولید دی اکسید کربن نیز کاهش خواهد یافت. انتشار هیدروکربن نسوخته (UHC) و مونوکسیدکربن (CO) بسیار با هم مرتبط هستند. UHC اساساً سوختی است که کاملاً سوخته نشده است و UHC بیشتر در سطح کم قدرت تولید می‌شود (جایی که موتور تمام سوخت را نمی سوزاند). بیشتر محتوای UHC در فرایند احتراق واکنش داده و CO را تشکیل می‌دهد، به همین دلیل این دو نوع انتشار به شدت با یکدیگر ارتباط دارند. به عنوان یک نتیجه از این رابطه نزدیک، یک احتراق که برای انتشار CO به خوبی بهینه شده است ذاتاً برای انتشار UHC بهینه سازی شده است، بنابراین بیشتر کارهای طراحی بر انتشار CO است. مونوکسیدکربن یک محصول میانی احتراق است و با اکسیداسیون از بین می‌رود. CO و OH واکنش نشان داده و به شکل CO2 و H در می‌آیند. این فرآیند که باعث مصرف CO می‌شود، به مدت زمان نسبتاً طولانی، دمای بالا و فشارهای بالا نیاز دارد (به طور نسبی استفاده می‌شود زیرا فرآیند احتراق خیلی سریع اتفاق می‌افتد). این واقعیت به این معنی است که یک احتراق کم CO دارای مدت زمان ماندگاری طولانی است (اساساً مدت زمانی که گازها در چمبر احتراق هستند). اکسیدهای نیتروژن (NOx) مانند CO در ناحیه احتراق تولید می‌شود. با این حال، بر خلاف CO، بیشترین تولید در شرایطی است که CO بیشترین مصرف را دارد (درجه حرارت بالا، فشار بالا، مدت زمان پایایی طولانی). این بدان معنی است که به طور کلی، کاهش انتشار CO منجر به افزایش NOx و بالعکس می‌شود. این واقعیت به این معنی است که موفقیت آمیزترین میزان کاهش انتشار به ترکیب چندین روش نیاز دارد. پس سوز پس سوز جز دیگری است که به برخی موتورهای جت اضافه می‌شود، در درجه اول موتورهای هواپیمای مافوق صوت. هدف آن ایجاد یک افزایش موقتی در رانش است، هم برای پروازهای مافوق صوت و هم برای برخاستن (چرا که به طور معمول بارگیری بال[8] زیاد در هواپیماهای مافوق صوت به معنی آن است که سرعت برخاست بسیار زیاد خواهد بود.) در هواپیماهای نظامی نیروی محرکه اضافی نیز برای موقعیت‌‌های جنگی مفید است. این با تزریق سوخت اضافی به جریان جت در پایین دست توربین و احتراق آن حاصل می‌شود. مزیت پس سوز افزایش قابل توجه میزان تراست است. عیب آن مصرف بسیار زیاد سوخت و راندمان پایین آن است، اگرچه این مورد معمولاً برای دوره‌‌های کوتاهی که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد قابل قبول است. پس سوز موتور هواپیمای میگ-23 معمولا موتورهای جت را به هنگام استفاده از پس سوز مرطوب و به هنگام عدم استفاده از آن خشک می‌نامند. به همین ترتیب میزان تراست موتور را در صورت عدم استفاده از پس سوز تراست خشک و در زمان استفاده از آن تراست مرطوب یا میلیتاری پاور[9] می‌نامند. مانند محفظه احتراق موتورهای توربین گازی، بخش پس سوز نیز شامل پوسته و آستر می‌باشد که وظایف مشابهی را بر عهده دارند. یک تفاوت مهم بین محفظه احتراق اصلی و پس این است که افزایش دما توسط بخشی از توربین محدود نمی شود، بنابراین پس سوز‌‌ها دارای درجه حرارت بیشتری نسبت به محفظه‌‌های اصلی احتراق هستند. تفاوت دیگر این است که پس سوز‌‌ها به خوبی محفظه احتراق اصلی برای مخلوط کردن بهینه هوا و سوخت طراحی نشده اند، بنابراین تمام سوخت در پس سوز سوزانده نمی شود. همچنین پس سوز‌‌ها نیاز به فلیم هولدر[10] (نگاه دارنده شعله) دارند تا سرعت هوای ورودی به پس سوز احتراق را خاموش نکند. پس سوز‌‌ها عموما دارای بدنه‌‌های شیب دار یا "vee-gutters" در پشت انژکتور‌‌های هستند که یک جریان کم سرعت محلی را به روشی مشابه محفظه‌‌های احتراق گنبدی ایجاد می‌کند. رمجت ها موتور‌‌های رمجت[11] از بسیاری جهات با موتورهای توربینی متفاوت هستند اما عموما از اصول یکسانی استفاده می‌کنند. یک تفاوت عمده کمتر بودن اجزای متحرک، به ویژه قسمت‌‌های چرخان پس از محفظه احتراق است. در این موتورها احتراق مستقیما به نازل منتقل می‌شود. این امر موجب می‌شود تا در موتورهای رمجت احتراق در دمای بالاتری صورت گیرد. تفاوت دیگر این است که در بسیاری از موتور‌‌های رمجت همانند موتورهای توربینی از آستر استفاده نمی شود. علاوه بر این برخی محفظه‌‌های احتراق موتور‌‌های رمجت، به جای انواع مرسوم تر از نوع دامب کامباستور[12] هستند. دامب کامباستور‌‌ها سوخت را تزریق می‌کنند و به گردش مجدد تولید شده توسط یک تغییر بزرگ منطقه در احتراق (و نه چرخش در بسیاری از احتراق‌‌های توربین گاز) متکی هستند. همانطور که گفته شد، بسیاری از محفظه‌‌های احتراق موتور‌‌های رمجت نیز شبیه به محفظه‌‌های احتراق موتورهای توربین گازی معمول است، همانند محفظه احتراق استفاده شده در موشک RIM-8 Talos که از یک محفظه احتراق قوطی شکل استفاده می‌کند. RIM-8 Talos اسکرمجت‌‌ها [13] پیشران‌‌های اسکرمجت (رمجت با احتراق مافوق صوت)[14] دارای شرایط احتراق بسیار متفاوت تری نسبت به موتورهای توربین گازی معمول هستند. این نوع پیشران‌‌ها معمولا دارای تعداد کمی، یا حتی هیچ، قطعه متحرکی هستند. در حالی که محفظه ی احتراق در پیشران‌‌های اسکرمجت به نسبت پیشران‌‌های توربینی تفاوت‌‌های عمده ای دارد، اما در عین حال با چالش‌‌های مشابهی نیز مواجه هستند، همانند آمیختن مناسب هوا و سوخت و پایدار نگاه داشتن احتراق. با این حال آنچنان که از نام آن نیز برمی آید، یک پیشران اسکرمجت باید در یک جریان با سرعت مافوق صوت با این چالش‌‌ها هماورد داشته باشد. برای مثال برای یک پرنده با پیشران اسکرمجت که در سرعت 5 ماخ پرواز می‌کند، جریان ورودی به محفظه احتراق باید دارای سرعت اسمی 2 ماخ باشد. یکی از چالش‌‌های مهم در یک موتور اسکرام جت جلوگیری از حرکت امواج شوک تولید شده توسط احتراق در بالادست ورودی است. اگر چنین چیزی رخ بدهد ممکن است موتور از کار بیافتد، که موجب خواهد شد که در کنار بسیاری مشکلات دیگر نیروی رانش نیز از دست برود. برای جلوگیری از این امر، موتورهای اسکرام جت تمایل دارند یک قسمت جدا کننده داشته باشند (تصویر را ببینید) که بلافاصله جلوتر از منطقه احتراق است. چالش مهم دیگر که اشاره شد دشواری پایدار نگاه داشتن احتراق در محفظه احتراق است. پایداری احتراق در یک محفظه احتراق با ورودی جریان مافوق صوت، برای مثال 2 ماخ، به روشن نگاه داشتن شعله ی یک شمع در میان طوفان تشبیه شده است. از نظر طراحی یک تفاوت مهم اسکرمجت‌‌ها با رمجت‌‌ها عدم وجود دیفیوزر است. همانطور که بیان شد تفاوت اصلی موتورهای رمجت و اسکرمجت سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق است. در موتورهای رمجت به رغم آنکه وسیله پرنده در سرعت مافوق صورت پرواز می‌کند، از یک دیفیوزر، معمولا دارای فرم‌‌های دوکی شکل یا سهموی، استفاده می‌شود تا سرعت جریان ورودی به محفظه احتراق را کاهش دهد، حال آنکه در موتورهای اسکرمجت، همانطور که شرح آن ذکر شد، چنین قسمتی وجود ندارد. دیفیوزر‌‌های بزرگ موتور ترکیبی توربو-رمجت جی-58 به خوبی مشخص است. یک اسکرام جت به سرعت بالای هواگرد متکی است تا هوای ورودی را قبل از احتراق فشرده و کند کند، اما در حالی که یک رمجت سرعت هوا را تا محدوده مادون صوت کاهش می‌دهد، سرعت جریان هوا در اسکرمجت در کل موتور مافوق صوت است. این به اسکرام جت اجازه می‌دهد تا در سرعتهای بسیار بالا کارآمد عمل کند: پیش بینی‌‌های نظری حداکثر سرعت اسکرام جت را بین 12 ماخ (14000 کیلومتر در ساعت) و 24 ماخ (25000 کیلومتر در ساعت) قرار می‌دهد. اسکرام جت از سه جز اساسی تشکیل شده است: یک ورودی همگرا، جایی که هوای ورودی فشرده و کند می‌شود، یک محفظه احتراق، که در آن سوخت گازی با اکسیژن جوی می‌سوزد تا گرما تولید کند. و یک نازل واگرا، جایی که هوای گرم شده برای تولید رانش شتاب می‌گیرد. بر خلاف یک موتور جت معمولی، مانند یک توربوجت یا یک موتور توربوفن، یک اسکرام جت از قطعات چرخان، فن مانند برای فشرده سازی هوا استفاده نمی کند. بلکه سرعت قابل دستیابی هواپیما در حال حرکت در جو باعث فشرده شدن هوا در ورودی می‌شود.. به همین ترتیب، هیچ قطعه متحرکی در اسکرام جت مورد نیاز نیست. در مقایسه، موتورهای توربوجت معمولی به فن‌‌های ورودی، چندین مرحله از فن‌‌های کمپرسور دوار و چندین مرحله توربین چرخان احتیاج دارند که همگی به وزن، پیچیدگی و تعداد بیشتری نقطه خرابی به موتور می‌افزایند. عملکرد اسکرام جت به دلیل ماهیت طراحی آنها محدود به سرعت‌های نزدیک به مافوق صوت است. این پیشران‌‌ها از آنجا که فاقد کمپرسور مکانیکی هستند، برای فشرده سازی هوای ورودی به شرایط عملیاتی، به انرژی جنبشی بالای یک جریان مافوق صوت نیاز دارند. بنابراین، یک وسیله نقلیه مجهز به سیستم اسکرمجت باید با استفاده از برخی دیگر از وسایل مانند موتور توربوجت، ریلگان یا بوستر راکتی به سرعت مورد نیاز برسد. در حالی که اسکرمجت‌‌ها از نظر مفهومی ساده هستند، اما ساخت نمونه واقعی که چنین عملکردی را از خود به نمایش بگذارد توسط چالش‌‌های فنی شدید محدود می‌شود. پرواز هایپرسونیک در جو باعث درگ بسیار زیاد می‌شود و دمای هوا در روی سطح هواپیما و درون موتور می‌تواند بسیار بیشتر از هوای اطراف باشد. حفظ احتراق در جریان مافوق صوت چالش‌‌های دیگری به همراه دارد، زیرا سوخت باید در میلی ثانیه تزریق، مخلوط شود، مشتعل شود و بسوزد. در حالی که از دهه 1950 تکنولوژی اسکرام جت در دست توسعه است، تنها اخیرا وسایلی آزمایشی مجهز به پیشران اسکرمجت توانسته اند پرواز کنند. تصویر دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) از NASA X-43A با موتور اسکرمجت در سرعت 7 ماخ تصاویری از پروژه‌‌های تحقیقاتی کمپانی لاکهید مارتین: تکانه ویژه[15] پیشران‌‌های مختلف منابع https://en.wikipedia.org/wiki/Combustor https://military.wikia.org/wiki/Scramjet با تشکر از bigbang ===================================================== سلام عید همگی مبارک قصه این تاپیک به چند سال قبل و دوره تحریریه دوم بر می گشت. موضوع توسط بنده مطرح شده بود و جناب bigbang قبول زحمت کرده بودند، ولی با توجه به حجم زیاد موضوع و مشغله ایشون تاپیک نیمه کاره مانده بود تا خرداد مال سال قبل که تکمیل کار به بنده واگذار شد. من مدت قابل توجهی است که به دلیل مسائل کاری و گرفتاری های شخصی خیلی کمتر تونستم در میلیتاری در خدمت دوستان و استاتید باشم و هرچه زمان بیشتر پیش می رفت این زمان کمتر و کمتر می شد به نحوی که تکمیل همین تاپیک پیش رو حدود 9 ماه طول کشید. البته این جریانی بوده که برای خیلی از کاربران دیگه میلیتاری هم رخ داده، سال ها قبل کاربرانی از محدوده سنی نیمه اول دهه 60 اکثریت فعالیت رو در میلیتاری داشتن، به مرور به نیمه دوم این روند منتقل شد و الان کاربرانی از نیمه دوم دهه 70 و حتی جوان تر در سایت فعال هستند که برای همگی آرزوی موفقیت دارم. از سال 2014 که رسما عضو شدم تا الان زمان نسباتا زیادی گذشته، از مطالب و دانش خیلی ها خوندم و یاد گرفتم، دوستانی که خیلی هاشون الان نیستن و برخی شون خوشبختانه هنوز حضور فعال دارند. در برابر تا حدی که در توانم بود سعی کردم چند خطی به گنجینه میلیتاری اضافه کنم. تو این مدت با خیلی ها آشنا شدم، شاگردی خیلی ها رو کردم و به شاگردی شون افتخار می کنم؛ با بعضی عزیزان به مرحله رفاقت رسیدیم که برام مثل برادر هستند. داستان 7 میلیمتر هم مث خیلی های دیگه تو میلیتاری رسید به تهش. از خیلی وقت قبل قصد خداحافظی داشتم ولی این تاپیک نیمه کاره نسباتا قدیمی یه مانعی بود برام که این اودیسه هم بالاخره بعد چند سال تموم شد. برای همگی آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. خدانگهدار [1] flame holder [2] can [3] annular [4] cannular [5] Overheat (وارد آمدن گرمای بیش از حد که موجب ایجاد تغییر نامطلوب در ساختار مواد می‌شود) [6] swirler [7] Cannular [8] wing loading - در آئرودینامیک، به وزن کل هواپیما تقسیم بر مساحت بال‌ها بارگیری بال گفته می‌شود. هر چه هواپیما سریع‌تر حرکت کند نیروی برآی بیشتری در هر واحد مساحتی بال‌ها ایجاد می‌شود، بنابراین یک بال کوچکتر می‌تواند در پرواز افقی وزن بیشتری را تحمل کند و در واقع بارگیری بال بیشتری را تحمل کند. [9] military power [10] flameholder [11] Ramjet [12] dump combustor [13] Scramjets [14] Scramjet (supersonic combustion ramjet) [15] specific impulse
  19. 1 پسندیده شده
    عملیات رزمندگان یمن به غرب شهر مأرب رسید نیروهای یمنی موفق شدند در جبهه‌های «المشجع» و شرق «الکساره» پیشروی مهمی به دست آورند و کنترل چند موضع نظامی را به دست بگیرند. علیرغم پوشش هوایی گسترده در المشجع، نیروهای یمنی موفق شدند منطقه «الملبوده» واقع در شمال منطقه «العطیف» را آزاد کنند. با پیشروی اخیر نیروهای یمنی، حاشیه مانور نیروهای وابسته به دولت مستعفی کاهش یافته است؛ زیرا نیروهای یمنی، ۱۷ مقر نظامی را از اشغال مزدوران وابسته به ریاض خارج کردند. حملات گسترده یمن به عمق عربستان سعودی «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن از عملیات گسترده نیروهای این کشور در عمق عربستان سعودی خبر داد. سریع گفت تأسیسات آرامکو در ریاض با ۶ پهپاد هدف قرار داده شده و عملیات از دقت بسیار بالایی برخوردار بود.
  20. 1 پسندیده شده
    همکاری جدید شرکت میلرم رباتیک برای شکار پهپادها شرکت میلرم رباتیک که در زمینه توسعه سیستم های بدون سرنشین و خودمختار فعالیت دارد قرار است با شرکت فناوری Marduk که در زمینه توسعه سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین (C-UAS) فعالیت دارد همکاری کنند. سیستم ضد پهپادی ساخت شرکت Marduk قرار است با پلتفرم زمینی THeMIS ساخت شرکت میلرم رباتیک هماهنگ شود. سیستم ضد پهپادی Marduk با نام Marduk Shark با کمک حسگرهای الکترواپتیک میتواند به شکل خودمختار و باکمک الگوریتم های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین اهداف پروازی مشکوک را شناسایی ، طبقه بندی و رهگیری کند. این سیستم ضد پهپادی میتواند با طیف مختلفی از تسلیحات (مانند لیزرها و موشک های پدافندی) ، حسگرها وسیستم های تاثیرگذار (مانند رادارها، ردیاب فرکانس رادیویی ، اخلالگرها و...) جهت مقابله با پهپادها هماهنگ شود. در میدان نبرد امروز هواگردهای بدون سرنشین یک خطر جدی برای نیروهای زمینی محسوب میشوند و دفع حملات آنها یک ضرورت در میدان نبرد است. این پلتفرم ضد پهپادی جدید با تحرک بالا میتواند یک لایه حفاظتی برای نیروهای حاضر در خط مقدم ایجاد کند تا آنها از -حملات پهپادی در امان باشند. ترکیب قابلیت های خود مختاری پلتفرم THeMIS به نیروها انعطاف پذیری بالاتری می دهد تا با توجه به موقعیت تهدیدات در محیط ، به سرعت جا به جا شوند. همچنین تحرک پذیری در کنار خودمختاری موجب می شود با دریافت هشدار حملات پهپادی سامانه های ضد پهپادی با سرعت هر چه تمام تر جابه جا شوند. سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین Marduk Shark با قابلیت شناسایی ، طبقه بندی و رهگیری به شکل خودکار سیستم ضد هواگردهای بدون سرنشین Marduk Shark هماهنگ شده با پلتفرم بدون سرنشین THeMIS یک هدف پرنده ناشناس را شناسایی و طبقه بندی میکند اطلاعات لازم به مرکز فرماندهی و کنترل ارسال میشود. مرکز فرماندهی و کنترل بعد از تایید هدف به عنوان یک شی متخاصم اجازه درگیری را صادر میکند پلتفرم های بدون سرنشین THeMIS مسلح به تسلحیات پدافندی و هماهنگ شده با سیستم ضد پهپادی با هدف درگیر میشوند
  21. 1 پسندیده شده
    خوب چند سالیت بعد از فاصله های نوری در بخش زمینی , فضایی و هوایی با اعراب زنگ خطرها در بخش دریایی , موشکی وپهپادی نیز به صدا درامده سیستم پدافندی SkyNight C-RAM امارات با برد 10 کیلومتر برای مقابله حملات راکتها, گلوله توپها, خمپاره و پهپادها امکان مقابله با60 هدف https://www.aparat.com/v/l0W19 منبع اولین کروز ضد کشتیHAS 250 ساخت امارات با برد 250 کیلومتر https://www.aparat.com/v/jhzmg مشخصات فنی کروز ارزان قیمت ناصف NASEF امارات برد در حالت پرتاب از زمین 90 کیلومتر برد 120 کیلومتر در صورت پرتاب از هوا مشخصات فنی موتور های جت ساخت امارات
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    آقای رائفی‌ پور یک فرد فرصت طلبه نه بیشتر. جدیدا مد شده تمام گندهای خودمون رو به گردن فراماسونها میندازیم و از اون بدتر اینکه هر پیشرفتی در دنیا رو به خاطر حمایت ماسونها میدونیم. یعنی از طرفی ضعف مدیریت و خیانت خودیها رو به پای دخالت خارجی میگذاریم و از طرفی ارزش پیشرفت کشورهای زحمتکشی مثل چین و کره رو با تهمت بردگی فراماسونها پایین میاریم. متاسفانه دور، دور رائفی‌ پورهاست...
  24. -1 پسندیده شده
    تفاهم همکاری با چین یک معاهده و قرارداد مثل برجام نیست. یک سند تفاهم است. یعنی دو طرف تفاهم می‌کنند در زمینه های ذکر شده در آینده با هم همکاری کنند. متن این تفاهم که منتشر شده نشان می‌دهد کاملا به نفع دو کشور است و امنیت انرژی چین و فروش نفت ایران را تضمین می‌کند. جالب اینجاست مثلا در بحث سرمایه گذاری مشترک در زمینه تولید تجهیزات پزشکی پیشرفته، قید انتقال فناوری ذکر شده است. تفاهم استراتژیک ایران و چین صرفا یک تفاهم دو جانبه برای پروژه‌ها و قراردادهای آتی است که برای هر کدام باید بطور جداگانه قرارداد حقوقی نوشته و امضا شود و طبق قانون در مجلس هم تصویب شود.
  25. -2 پسندیده شده
    باز هم میگم منابعی که علیه چین مطلب می نویسند منابع غربی و وابسته به غرب هستند همین منابع هیچ وقت علیه قرارداد های مشابه و بدتر کشورهای غربی چیزی نمی نویسند. قرارداد هایی که باعث نفوذ اقتصادی میشه شامل اکثر قرار داد های اقتصادی و نظامی جهان هست. اگر مثلا قرار داد های سالهای اخیر خودرو سازی و نفتی با فرانسوی ها در ایران بررسی بشه دقیقا این نوع قرار داد ها دیده میشه. نکته ای که می خواستم از شما بپرسم اگر شما قصد آگاهی دادن خطر های قرارداد های خارجی دارید چرا به قرار داد های خوبی که چین با کشورهای دیگه و یا ایران نوشته اشاره نکردید که این احساس را بوجود بیاورد که قصد و غرضی در مطلب شما هست. این مورد را میشه در مورد این تیتر اموزش زبان اجباری ماندارید هم مشاهده کرد. اقراد آگاه خبر دارند که آموزش زبان ماندارین الان در اکثر کشورهای جهان و حتی غربی شروع شده و این اجبار به خاطر آینده ی اقتصاد جهان که در دست چین هست بوجود آمده. حالا منظور شما از این مطلب چی هست که به این صورت نوشته شده؟ قطعا اگر یک کشور ببیند زبان چینی بیشتر از زبان انگلیسی به دردش می خوره اون را در مدارس خودش تدریس میکند