برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 2 فروردین 1402 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبا سلام هواگرد جدید از سرزمین ماه و ستاره پرواز جدیدترین جت تهاجمی ترکیه تا سال 2022 آنکارا: براساس اطلاعات منتشر شده از سوی بخش رسانه ای صنایع هوا- فضای ترکیه (TAI) ، این مجموعه در حال برنامه ریزی برای نخستین پرواز جدیدترین جت ضربتی / آموزشی خود تا سال است 2022 که طراحی آن بطور کامل در این کشور صورت گرفته و انتظار میرود که تا سال 2025 برای تحویل به مشتریان احتمالی در دسترسی قرار گیرد . در این خصوص ، تحلیگر روزنامه Daily Sabah معتقد است که پروژه موسوم به Hürjet که مجری آن صنایع هوا- فضای ترکیه است ، در اصل قراردادی میان این شرکت ، مدیریت صنایع دفاعی و فرماندهی نیروی هوایی ترکیه است . این پروتکل مقدماتی که مورخ دوم ژوییه 2018 میان سه مجموعه فوق الذکر به امضاء رسید ، یک برنامه ریزی هدفمند برای تامین نیازمندی نیروی هوایی ترکیه برای ایجاد یک بستر بومی جهت آموزش خلبان بشمار می رود که درنهایت می بایست به پرواز با جت رزمی بومی این کشور منتهی گردد . براساس مفاد این پروتکل ، مدیریت بخش دفاعی وزارت دفاع و همچنین نیروی هوایی ترکیه ، درردیف جدی ترین حامیان این برنامه قرار دارند . به گفته کارشناسان نظامی ، برنامه موسوم به Hürjet در دو پیکر بندی تولید خواهد شد . گونه نخست صرفا" با هدف آموزش خدمه هوایی وارد خدمت شده ، در حالی که گونه دوم ، بطور کامل مسلح خواهد بود . در نسخه تهاجمی این جت رزمی ، تجهیزات لازم نظیر رادار ، سامانه های کنترل آتش ، غلافهای حمل مهمات خارجی و موارد مشابه بدان اضافه می گردد . در مرحله طراحی این هواگرد جدید نیز بطور قطع از تجارب پیشین طرفهای درگیر در پروژه ، برای بهبود ویژگی های آموزشی و پروازی استفاده می شود . علاقه جدید صنعت هوا- فضای ترکیه به توسعه هواگردهای آموزشی ، ناشی از جذاب بودن بازار این نوع هواپیماهاست ، چرا که میزان گردش مالی در این بازار ، در بیست سال اخیر به 1.6 میلیارد دلار رسیده و این نشاندهنده رونق این بخش از صنعت هوایی است . به همین منظور ، برای کسب حداکثر سهم از این بازار ، برنامه بلندپروازانه Hürjet طراحی گردید تا پس از طی مراحل تولید ، نخستین پرواز آن در سال 2022 و پس از آن از سال 2025 به مشتریان احتمالی تحویل گردد . به گفته منابع ترک ، در تولید این جت آموزشی ، اولویت با کاربرد سامانه ها و زیرسیستم های بومی مورد نیاز است تا از عملیاتی بودن این هواگرد و همچنین نیل به کسب سهم از بازار جهانی ، بطور کامل اطمینان حاصل آید . پی نوشت : هنوز منتظریم که شفق/برهان ، یک روزی پرواز کنند صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبخش دوم... گیج مسیر و گیج بارگیری : دو نوع گیج(سنج) وجود دارد:"گیج مسیر که عرض بین دو ریل مسیرهای راه آهن است و گیج بارگیری که حداکثر ارتفاع و ابعاد را در وسایل نقلیه راه آهن و بارهای آنها مشخص میکند.هدف آنها این است که اطمینان حاصل شود که وسایل نقلیه ریلی می توانند به طور ایمن از تونل ها و زیر پل ها عبور کنند و از سکوها،ساختمان ها و سازه ها دور باشند." در آغاز عصر راهآهن، طیف گستردهای از گیجها مورد استفاده قرار گرفت - برای مثال، در روسیه اولین مسیری که در سال 1834 توسط مهندسان اتریشی بین سن پترزبورگ و تزارسکویه سلو ساخته شد، از یک گیج 6 فوتی استفاده میکرد.دومی بین سن پترزبورگ و مسکو در سال 1843 توسط سرگرد آمریکایی جی. ویستلر، که یک گیج 5 فوتی را انتخاب کرد، و سومی که ورشو را به وین در سال 1845 متصل کرد، از گیج استاندارد 4 فوت و 8 ¾ اینچ استفاده کرد تا قطارها بتوانند. در شبکه اتریش حرکت کنند.برخلاف افسانه رایج، گیج 5 فوتی روسی صرفاً به این دلیل انتخاب شد که در آن زمان خاص مد بود و همان گیج مورد استفاده در اکثر ایالات جنوبی آمریکا بود.روسیه به عنوان یک کشور مسطح با تونل های کم، از نظر داشتن توان بارگیری سخاوتمندانه منحصربهفرد بود، اما این بدان معنا بود که واگن های شوروی در راه آهن آلمان نمی توانستند قرار بگیرند و بارهای آنها باید در مرز لهستان بر روی قطار دیگر قرار گرفته و حمل شوند.استانداردسازی در سراسر اروپا روی گیج 4'8 3/4 اینچی تنها زمانی اتفاق افتاد که شبکه قطار کشورها شروع به اتصال به هم کردند، و در طول این فرآیند موارد متعددی وجود داشته است که یک گیج مطابق با یک همسایه تغییر کرده است. در سال 1886، شبکه 5 اینچی ایالات جنوبی به طول 18500 کیلومتر تنها در مدت کوتاهی به 4.9 اینچ تغییر یافت. به طور مشابه، در سال 1915 پس از تصرف لهستان، مهندسان راه آهن آلمانی 6000 کیلومتر گیج 5 اینچی را در عرض چند ماه به استاندارد اروپایی تغییر دادند. عملیات راه آهن : موتورهای بخار به امکاناتی به نام سوله یا انبار لوکوموتیو ( Bahnbetriebswerk یا Bw یا локомотивное депо) نیاز داشتند تا عملکرد انها منظم باشد. این تأسیسات سرپوشیده بودند و ذخایر ذغال سنگ، آب، ماسه، گریس، تجهیزات نگهداری و شستشو و یک صفحه گردان یا مسیر «Y» را برای چرخاندن لکوموتیوها فراهم میکردند. لکوموتیوها بین انبار خانه خود و انبار بعدی در 80 کیلومتری خط حرکت می کردند و قبل از بازگشت به خانه با آب پر می شدند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در حالی که قطار به طور مداوم در خط حرکت می کرد، لکوموتیوهای بخار در بخش خاص مسیر خود باقی می ماندند و ظرفیت خط بر اساس تعداد لکوموتیوها در هر انبار تعیین می شد. برای افزایش ظرفیت کلی یک خط، باید یک لوکوموتیو جدید در هر انبار در طول خط مستقر شود. یک قطار شامل تعدادی واگن مسافری، واگن کالا یا واگن تخصصی و یک ون ترمز است و در طول یک روز سفر دارای تعدادی لکوموتیو مختلف خواهد بود. با استفاده از مسیرY یا مسیر مثلثی در راه آهن زمانی که دو خط به هم می رسند این امکان بوجود می آید قطارهای ورودی همان مسیر را ادامه یا تعقییر مسیر را داشته باشند. قطارهای شوروی دارای 120 محور بودند که وزن ناخالص 1200 تن و یا بار خالص 650 تن محموله را نشان می داد. این معمولاً 60 واگن کالای دو محوره بود که هر کدام از واگن ها 10 تا 15 تن بار، 40 مرد یا هشت اسب را حمل می کردند. قطارهای نظامی آلمان کوچکتر و دارای 90 محور با وزن ناخالص 850 تن و بار خالص 450 تن بودند به طوری که یک لشکر پیاده نظام را می توان با 70 قطار یا یک لشکر تانک پانزر را با 90 قطار حمل کرد. ظرفیت خط : ظرفیت خط تعداد قطارهایی بود که میتوانستند در یک خط در ۲۴ ساعت حرکت کنند که معمولاً به صورت 12 قطار در روز برای خطوط تک مسیره یا 24 قطار برای خطوط دوطرفه برای راهآهنهای نظامی بازسازیشده در نظر گرفته میشد.با این حال، خطوط دو مسیره که توسط رایشسبون(راه آهن آلمان) اداره می شد ممکن بود به 72 یا 144 قطار در روز دست یابد. این تفاوت به دلیل پیچیدگی تجهیزات سیگنالینگ و تعداد خطوط کناری بود که به قطارها اجازه عبور از یکدیگر را می داد.طول مسیر به بلوکهایی با طولهای مختلف تقسیم میشد که دارای یک پست سیگنال در دو انتهای انها و یک خط حاشیه ای برای عبور قطارها از کنار یکدیگر بودند. قانون این بود که هر بار فقط یک قطار اجازه ورود به هر بلوک را داشت برای خطوط با ظرفیت بالاتر، سایدینگ ها(خطوط حاشیه ای کنار خط اصلی) و بلوک ها بیشتر بودند،اما یک عنصر کلیدی ظرفیت،سرعت حرکت قطارها بود. یک قطار سریع السیر که با سرعت بالا در طول مسیر حرکت می کند باید از قطارهای مسافری کندتر و حتی قطارهای باری کندتر عبور کند. که هر کدام باید قبل از ورود قطار سریع السیر به بلوک به داخل یک خط فرعی حرکت کنند. در حالی که تلاش هایی برای جداسازی ترافیک در طول روز انجام شد، به طوری که بیشتر بارها در شب و خدمات مسافری در روز انجام می شد، این همیشه امکان پذیر نبود و یکی از عوامل تعیین کننده ظرفیت، تفاوت در سرعت بین خدمات بود.رایشسبان قطارها را با سرعتهای بسیار متنوعی حرکت میداد و قطارهای باری آن با سرعت 50 کیلومتر در ساعت حرکت میکردند، اما این نیاز به سیگنالدهی پیچیده داشت و همچنین برای مقاومت در برابر ضربه قطارها ، مسیر باید مستحکم میبود زیرا با افزایش سرعت قطارها،فرسودگی و پارگی خطوط به طور تصاعدی افزایش مییافت. بر خلاف آلمان در اتحاد جماهیر شوروی NKPS (کمیساری مردمی راه های ارتباطی شوروی) از این مسائل اجتناب کرد زیرا تقریباً تمام قطارهای خود را با سرعت یکنواخت، معمولاً 25 کیلومتر در ساعت حرکت می داد. ادامه دارد...... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهجنگ روسیه و آلمان. نبردی در راه آهن!! در جنگ روسیه و آلمان در سال های 1941-1945، مطالعات گسترده ای در مورد نقش راه آهن در جنگ انجام شده است و هر دو طرف بر جنبه های مختلف موضوع تمرکز کرده اند. اما تا به امروز تلاش چندانی برای انجام مطالعه تطبیقی راه آهن هر دو طرف و سنجش تأثیر تفاوت در ظرفیت بر عملیات نظامی و نتایج آنها صورت نگرفته است. این به یک یا هر دو طرف اجازه داده است تا شکست ها و نفوذ کلیدی راه آهن در عملیات نظامی را پنهان کنند. با این حال، ماهیت راه آهن برای سفر و حمل و نقل در روسیه، به دلیل وسعت زیاد این کشور و ناتوانی وسایل نقلیه موتوری در پشتیبانی از عملیات در بیش از محدوده 300 تا 400 کیلومتری، به این معنی بود که هر عملیات نظامی جنگی در این کشور به راه آهن وابسته بود. و روش استفاده از راه اهن عنصر کلیدی در موفقیت یا شکست روسها بود. هدف مقاله حاضر،مقایسه شیوه های عملیاتی بین راه آهن های نظامی شوروی و آلمان،برآورد ظرفیت راه آهن موجود برای هر دو طرف،و سپس استفاده از این اطلاعات برای سنجش تأثیر این ظرفیت بر عملیات های نظامی است. مقدمه: مطالعات در مورد استفاده از راهآهن برای عملیات نظامی تقریباً بلافاصله پس از پایان جنگ توسط سازمانهایی مانند برنامه مطالعات نظامی خارجی ایالات متحده آغاز شد که با افسران سابق حمل و نقل نظامی آلمان مانند Bork و Teske و افسران تدارکاتی مانند Toppe مصاحبههایی انجام داد.اما این مطالعات هم بیشتر بر دیدگاه آلمانی هاوافسران نظامی متمرکز بود تا تأثیر واقعی راه آهن. در بخش حمل و نقل، داستان راه آهن توسط مقامات راه آهن مانند کریدلر، پوتسگایسر و هان و مورخان پس از جنگ مانند گوتوالدت و میرژیوسکی بیان شد که به طور کلی داستان مبارزه ای برای غلبه بر مشکلات فنی ناشی از شبکه راه آهن از مد افتاده، قدیمی و کم ظرفیت شوروی را روایت میکند و از سویی دیگر این مطالعات توسط مورخان مدرن مانند ون کرولد،شولر، ادینگتون،در مورد لجستیک آلمان در طول جنگ روسیه دنبال شده است.با این حال، تصویری که این نویسندگان ارائه میدهند با انچه که توسط نویسندگانی مانند کومنف،کووالف،آنتیپنکو و اقتصاددانانی مانند هالند هانتر و مارک هریسون و دانشجویان راه آهن شوروی ارائه میشود در تضاد است. Westwood و Garbuttبعنوان افسران سابق ارتش بریتانیا هر دو داستان یک سیستم راه آهن بسیار موفق را بیان می کنند که قبل از جنگ تقریباً به اندازه ایالات متحده بار حمل می کرد و این کار را با استفاده از ناوگانی از قطارها و مسیری که طولش فقط کمی بزرگتر از راه آهن آلمان بود انجام می گرفت. هدف این مقاله تطبیق این دیدگاههای های مخالف است و توضیح می دهد که چگونه راه آهن نقش عمده ای در جنگ روسیه و آلمان بازی کرد و شوروی چگونه توانست در ظرفیت حمل و نقل بر آلمان ها برتری پیدا کرد. عملیات راه آهن : ارتش از راهآهن به سه روش متفاوت استفاده کرده است.اولا برای دستیابی به نیروهای بسیج شده خود با انتقال آنها و تدارکاتشان از انبارهای در داخل کشور به مرز ثانیا حرکت واحد ها در سطوح عملیاتی و استراتژیک و در نهایت ایجاد ارتباط مستقیم بین نیروهای در حال جنگ و کشور مبدا برای تهیه تدارکات وجایگزینی آنها.راهآهنها میتوانستند مقادیر زیادی سرباز و تجهیزات را در مسافتهای طولانی و با هزینه عملیاتی کم به سرعت جابهجا کنند. با این حال، آنها یک شکل منحصر به فرد از حمل و نقل بودند که مسیر، محدودیت های شدیدی را بر عملکرد آن اعمال می کرد، زیرا قطارها مجبور هستند همیشه در روی ریل باقی بمانند. برخلاف سایر اشکال حمل و نقل، راهآهنها باید زیرساختهای خود را از قبل برای رفع نیازهای عملیاتی خود ایجاد میکردند. در حالی که این امر در ظاهر امری بدیهی است، به نظر میرسد که این واقعیت ساده از توجه بسیاری از فرماندهان نظامی در طول تاریخ دور مانده است و عملیات موفقیتآمیز شبکههای راهآهن نظامی معمولاً زمانی اتفاق می افتاد که نظامی ها راهآهنها را رها می کردند تا راهآهن بدون دخالت نیروهای نظامی اداره شوند. سوء استفادههای نظامیان شامل رها کردن برنامهها، حمل و نقل تجهیزات قبل از انکه به آنها نیاز پیدا شود، عدم تخلیه قطار در هنگام ورود، استفاده از واگن ها و خطوط فرعی به عنوان انبارها و دفاتر متحرک(که نتیجه آن کاهش ظرفیت و مسدود کردن مسیرها میشد) و فرماندهی قطارها بود. این در اولین جنگ راه آهن(جنگ داخلی آمریکا)نشان داده شد، زمانی که پس از یک سال خدمت جنگی تحت کنترل ارتش، راه آهن اتحادیه دچار بحران شد و در نهایت مدیریتش در اختیار یک مهندس عمران به نام هرمان هاوپت قرار گرفت. او نظم و انضباط را با تحمیل برخی از قوانین عملیاتی به راه آهن بازگرداند. به طور مثال او دستور داد:هیچ افسر،هیچ جراح یا دستیار،هیچ رئیس یا کمیسری،هیچ شخص غیر نظامی یا نظامی،با هر درجه یا سمتی که باشد،حق ندارد قطاری را متوقف کند یا دستور حرکت قطار را بدهد.اگر واگن ها در هنگام شروع حرکت قطار تخلیه نشده باشند لکوموتیوها باید با بخشی از واگن ها یا بدون واگن حرکت کنند و تمام حقایق باید به طور کتبی توسط راهبر گزارش شود تا در اختیار رئیس ترابری یا فرمانده کل اداره قرار گیرد( هرمان هاوپت،ژوئن ۱۸۶۲) همانطور که بریتانیایی ها در سال 1916 متوجه شدند، این درس اساسی باید بارها و بارها آموخته شود، که حمل و نقل نظامی توسط فردی با سابقه کار در راه اهن به نام سر اریک گدس، که تنها در فاصله ۳ روز از جایگاه یک مدیر راه آهن به درجه سرلشکری ارتش رسید، بازسازی شد.( وی با سابقه کار در راه آهن به عنوان رئیس حمل و نقل نظامی در جبهه غرب با درجه سرلشگر خدمت کرد.او با تدابیرش بنادر و راه آهن را کارآمد کرد و راه آهن های سبکی ساخت تا مواد را به جبهه برساند.مترجم ). ادامه دارد...... مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد.
-
1 پسندیده شدهTORSION BAR یا تعلیق میله پیچشی تعلیق میله پیچشی که به عنوان تعلیق فنر پیچشی نیز شناخته می شود ، یک اصطلاح کلی برای هر سیستم تعلیق خودرویی است که از میله پیچشی به عنوان فنر اصلی تحمل وزن خود استفاده می کند.(درواقع میله نه خم و نه جمع میشود،و در خود می پیچد یا به اصطلاح تاب می خورد).در این نوع سیستم تعلیق به شکل عرضی انتهای یک میله فلزی بلند محکم به شاسی وسیله نقلیه وصل شده است و انتهای مخالف آن به یک بازوی کنترلی بالایی یا پایینی متصل می شود. همانطور که بازوی کنترل در پاسخ به حرکت چرخ به بالا و پایین میچرخد، میله پیچشی میپیچد و در واقع رفتار یک فنر را از خود نشان می دهد. قسمت جلویی میله شش ضلعی است و محکم در دهانه بازوی کنترلی قرار می گیرد. علاوه بر این،سمت دیگر آن هم شش ضلعی است و محکم در یک شکاف در یک لنگر متصل به عضو متقاطع شاسی قرار می گیرد.سازندگان میله پیچشی را از یک میله یا لوله مستقیم می سازند.سپس با استفاده از یک اهرم یا عضو جناغی شکل، یک سر آن را به چرخ وصل می کنند. این اجازه می دهد تا انتهای متصل به مجموعه چرخ با انحراف چرخ های جاده بپیچد. بنابراین، می توانید اثر فنر را با میله پیچشی دریافت کنید. سیستم تعلیق میله پیچشی در خودروها و تانکها مانند تانک های لئوپارد 2، ام 1 آبرامز و تی-72 ، و همچنین اکثر IFV های معاصر و خانواده های مرتبط از جمله CV90، سری BMP و M2 برادلی.(بسیاری از تانکهای جنگ جهانی دوم از این سیستم تعلیق استفاده میکردند) و در کامیونها و SUVهای مدرن استفاده میشود. از فورد، کرایسلر، جنرال موتورز، میتسوبیشی، مزدا، نیسان، ایسوزو و تویوتا. میلههای پیچشی یک فناوری ساده و مقرونبهصرفه هستند و پرکاربردترین نوع تعلیق در نسل فعلی AFV می باشند، اگرچه بسیاری از طراحیهای جدید و نسل بعدی در حال تغییر به پیکربندیهای هیدروپنوماتیکی هستند. آنها برای دهههای آینده به عنوان یکی از ویژگیهای رایج طراحی AFV باقی خواهند ماند. میله های پیچشی برای اولین بار در یک وسیله نقلیه موتوری در خودروی سیتروئن تراکشن آوانت در سال 1934 به کار گرفته شد و در همان سال اولین کاربرد نظامی آن ، در تانک سوئدی Landsverk L-60 ارائه شد. و همچنین پانزر آلمان، سری KW روسی و M18 Hellcat امریکایی از این نوع تعلیق استفاده کردند. اگرچه بسیاری از AFV ها،در دهه 1930 و 1940، از سیستم تعلیق مبتنی بر فنر از جمله پیکربندی های کریستی و فنر عمودی/افقی (HVSS/VVSS) استفاده می کردند، با گذشت زمان میله پیچشی به عنوان پیکربندی تعلیق پیش فرض مورد استفاده در اکثر AFV های معاصر ظاهر شد. یکی از ملاحظات طراحی که فورا قابل تشخیص نیست این است که استفاده از پیکربندی تعلیق میله پیچشی به چرخ دنده نامتقارن نیاز دارد،زیرا میله ها در تمام عرض خودرو قرار گرفته اند و از سوار شدن چرخ های جاده بر روی یک موقعیت طولی جلوگیری میکنید.زیرا میلهها در تمام عرض بدنه حرکت میکنند و بنابراین مانع از جابجایی چرخهای جاده در همان موقعیت طولی میشوند. این موضوع از منظر طراحی یا عملکرد خودرو مسئله مهمی نیست، اما برخی ملاحظات، طراحی اضافی را برای اطمینان از بارگذاری و تعادل یکنواخت از طریق سیستم تعلیق اضافه می کند. تعداد محدودی از وسایل نقلیه از میلههای پیچشی کوتاهتر استفاده کردهاند تا بتوانند به طور متقارن روی خط مرکزی خودرو لنگر بیاندازند، از جمله T-64 روسی. این باعث میشود ویژگی های آن کمتر از حد مطلوب باشد و اکثریت طراحان از آن اجتناب کردهاند. برخی از طرحها از پیکربندی میله پیچشی زاویهدار استفاده کردهاند، که در آن میلهها با زاویهای قرار می گیرند که امکان آرایش متقارن را فراهم میکند. منبع: http://www.ikad-co.com/eng/single-torsionbar.html https://www.tanknology.co.uk/post/primer-torsion-bar-suspension
-
1 پسندیده شدهنبرد آتلانتیک با استفاده از برخی از جدیدترین فناوری ها انجام شد،با این حال،در یک دوئل،ملوانان خلاق برای دفع ملوان های دشمن به وسایل آشپزخانه متوسل شدند!!! نبرد آتلانتیک طولانی ترین نبرد مداوم جنگ جهانی دوم است. در 3 سپتامبر 1939، زمانی آغاز شد که U-30 ، کشتی مسافربری SS Athenia را غرق کرد که منجر به مرگ 112 غیرنظامی آن شد. با این حمله، زیردریاییهای کریگسمارین آلمان تقریباً با معافیت از مجازات در اقیانوس اطلس حرکت میکردند تا اینکه متفقین در سال 1943 جریان را تغییر دادند. واژه نبرد آتلانتیکاولین بار توسط وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در اوایل سال ۱۹۴۱ به کار برده شد.این نبرد طولانی با درگیری های بی شماری بین نیروهای دریایی و هوایی متفقین و خدمه زیردریایی های یوبوت آلمانی همراه بود. یکی از این درگیری ها دوئل بین ناوشکن آمریکایی اسکورت (DE) USS Buckley (DE-51) و U-66 آلمانی بود. یک کاروان که به آرامی از اقیانوس اطلس عبور میکند.این کشتی ها که به کندی حرکت میکنند،انتخاب آسانی برای گرگ های بزرگ((یوبوت های آلمانی)) بودند. در سال 1943،شرایط نبرد در اقیانوس اطلس به نفع متفقین تغییر کرده بود. توسعه فن آوری ها و تاکتیک های جدید به متفقین دست برتر را در مبارزه با یوبوت های آلمانی داد.یکی از کلیدهای این موفقیت ایجاد گروه های اسکورت بود که به گروه های قاتل شکارچی معروف بودند.این گروهها دیگر مجبور نبودند با یک کاروان دریانوردی کنند،(یعنی اسکورت اختصاصی یک کاروان خاص نبودند و مداوم کاروان های مختلف را اسکورت میکردند.مترجم). در اوایل ماه می 1944، ناوشکن باکلی در حال انجام عملیات به عنوان بخشی از گروه 21.11 در جزایر کیپ ورد بود که خدمه او گزارشی دریافت کردند و برای تحقیق فرستاده شدند. آنچه بعد از آن اتفاق افتاد شبیه یک نزاع در اتاق بار در دریای آزاد بود. شب ۵ تا ۶ ماه می (اردیبهشت) زیبا،آرام و مهتابی بود.شرایط هم برای یوبوت ها برای سوخت گیری و پر کردن آذوقه های مورد نیازشان در دریا و هم برای یک گروه قاتل شکارچی برای جستجوی یوبوت های با سوخت کم و خدمه خسته آنها بسیار عالی بود. زیردریایی وظایف خطرناکی داشتند و خدمه اغلب خسته بودند.زیردریاییU-66، به فرماندهی ستوان Gerhard Seehausen، در نهمین گشت خود بود و از اواسط ژانویه در دریا حضور داشت.وقتی باکلی شروع به تعقیب او کرد، او به شدت به سوخت و آذوقه برای سفرش به خانه نیاز داشت. USS Buckley در خارج از بوستون پس از تعمیرات لازم پس از درگیری با زیردریایی آلمانی U-66 در ساعت 0216 (2:16 بامداد)، یک هواپیمای اونجر در رادارش یک شئ در 20 مایلی باکلی دید و آن را به کشتی گزارش داد. افسر فرمانده ، ستوان برنت آبل، دستور حرکت به سمت هدف را با تمام سرعت صادر کرد. به مدت 45 دقیقه باکلی با سرعت کامل (23.5 گره دریایی) به سمت U-boat حرکت کرد و برای درگیری آماده شد. هواپیمای اونجر که توسط ستوان جیمی جی سلرز هدایت میشد، در مسیر ماند و یوبوت را دنبال کرد و تغییرات مسیر را به ناوشکن باکلی منتقل کرد و ناوشکن کوچک را به محل هدایت نمود. زیردریایی U-66 آلمانی به آرامی روی سطح حرکت میکرد، باتریهایش را شارژ میکرد و در جستجوی کشتی تدارکاتی بود.ستوان سی هاوزن (فرمانده زیردریایی) نمیدانست که هواپیمای اونجر هیچ سلاحی حمل نمی کند، اما کاپیتان مجرب می دانست که هواپیما قبل از حمله منتظر می ماند تا او به زیر آب برود. باکلی در فاصله هفت مایلی در ساعت۰۲۴۶ زیردریایی u66 را دید. ستوان آبل خدمه کشتی را فراخواند و یک فاکسر را پرتاب کرد،(یک طعمه صوتی برای گیج کردن اژدرهای آکوستیک که توسط یوبوت ها مورد استفاده قرار میگرفت).ستوان آبل ریسک کرد و شروع به نزدیک شدن به زیردریایی نمود، به این امید که خدمه زیر دریایی کشتی او را با کشتی تدارکاتی که به دنبال آن بودند اشتباه بگیرند. این قمار نتیجه داد و در ساعت 0308، U-66 سه شعله قرمز را شلیک کرد که گمان میرود یک سیگنال شناسایی باشد. باکلی به مسیر خود ادامه داد و پیوسته به زیردریایی یوبوت نزدیک شد، اما هویت خود را فاش نکرد. کمتر از 10 دقیقه بعد، دو کشتی در فاصله 4000 یاردی قرار گرفتند. U-66با فهمیدن اینکه کشتی گاو شیرده (قایق تامین) نیست که او به دنبال آن بود، یک اژدر شلیک کرد. باکلی یک گردش به چپ انجام داد و زیردریایی در جلوی او قرار گرفت.پس از آن برخی از خدمه متوجه شدند که اژدر از سمت راست کشتی عبور کرد. آبل مسیر کشتی را تغییر داد تا فاکسر(طعمه صوتی)را در معرض هر گونه اژدر اضافی قرار دهد. تمام اسلحه های موجود در باکلی آماده شلیک بود.دو شناور آماده بودند و خدمه منتظر بودند تا دیگری آتش کند. اوت ۱۹۴۳،در سمت چپ U-66 و در سمت راست U-117 است.این دو یوبوت توسط هواپیماهای نیروی دریایی آمریکا بمباران می شوند.زیردریایی U-66 فرار کرد و زیردریایی U-117 غرق شد. ملوانان آلمانی اولین کسانی بودند که ماشه را چکاندند و با مسلسل آتش گشودند. در ساعت0320 ستوان ابیل دستور شلیک را صادر کرد. اولین گلوله های سه اینچی ناوشکن مستقیم به جلوی زیردریایی، درست جلوتر از محل اتصال برج زیردریایی برخورد کرد. همه اسلحههایی که میتوانستند روی بدنه قرار گیرند، باز شدند - اورلیکن 20 میلیمتری، بوفور 40 میلیمتری، و باتری های سه اینچی. به مدت دو دقیقه ناوشکن بر روی زیردریایی بارانی از فولاد می بارید و تبادل آتش می کرد، ابیل در حالی که زیردریایی دور میشد، آتش بس را اعلام کرد و به کشتی خود فرصت داد تا مسیر خود را تغییر دهد. در عرض یک دقیقه او دوباره برای آتش در محدوده 1500 یاردی فرمان صادر کرد. خدمه اسلحه های سوار بر کشتی باکلی ، هدف خود را پیدا کردند و به سرعت و با دقت به یوبوت ضربه زدند. برخورد گلوله ها به برج زیردریایی و ترکیدن آنها دیده می شد. زیردریایی U-66 شلیک متقابل را متوقف کرد و شروع به مانورهای نامنظم کرد و سعی کرد بین خود و کشتی باکلی فاصله ایجاد کند تا اژدر دیگری را از لوله های عقبش شلیک کند. اما اژدر هدفش را از دست داد، زیرا آبل به کشتی دستور داد تا به سمت راست برود و پرتابه مرگبار را از باکلی عبور کرد.برج زیردریایی U-66 با شروع مانورهای فرار شروع به سوختن کرد.هزار یارد، 500 یارد - در عرض چند دقیقه، دو رقیب در یک مسیر موازی به فاصله 20 یاردی از هم قرار گرفتند، یوبوت از تنه به سمت عقب آتش گرفته بود.در روی خط رادیویی،در حال گزارش این صحنه ها بودند: باکلی آتش گشوده است. زیردریایی در حال پاسخ دادن به تیراندازی است.پسر! تا به حال چنین تمرکزی ندیده بودم! یوبوت پر از شعله های سرکشی شد که از برج زیردریایی بیرون می زند. چابکی ناوشکن در اینجا نشان داده شده است، باکلی در طول آزمایش های خود در سال ۱۹۴۳ با سرعت ۲۰ گره چرخشی کامل انجام داد.قطر دایره ۱۰۰۰ فوت تخمین زده می شود. در ساعت 0329، ستوان فرمانده آبل تصمیم جسورانه ای گرفت و فرمان سکان راست را صادر کرد و باکلی را در موقعیتی قرار داد که U-66 را مهار کند. زمانی که ناخدای یوبوت دستور ترک کشتی را صادر کرد، توپ ناوشکن به شدت به سمت یوبوت چرخید.سینه باکلی به عرشه جلوی یوبوت برخورد کرد و این دو به هم قفل شدند.ملوانان آلمانی شروع کردند به بیرون ریختن از زیردریایی در حال سوختن،برخی سلاحها را تکان میدهند، در حالی که برخی دیگر دستان خود را به نشانه تسلیم بالا میبرند. در هرج و مرج به وجود آمده، درگیری تن به تن آغاز شد. ملوانان روی عرشه کشتی باکلی شروع به شلیک با اسلحه سبک کردند.یک ملوان با تپانچه کالیبر ۴۵ خود به یک ملوان آلمانی شلیک کرد،در حالی که یک ملوان دیگر با مشت به صورت حریف کوبید و او را از کشتی بیرون انداخت.خدمه کشتی باکلی هر چه می توانستند برداشتند و به مبارزه پیوستند.یکی از خدمه ها اسلحه خالی را برداشت و به سمت آلمانی های سوار شده پرتاب کرد.دو تا از منحصر به فرد ترین سلاح ها،ظروف آشپزخانه بودند!! چندین ملوان در این دعوا از لیوان قهوه استفاده کردند،در حالی که همکارش یکی از ملوانان آلمانی را با یک قهوه جوش از اتاق بیرون انداخت! دعوا تنها یک دقیقه طول کشید زیرا باکلی از یوبوت عقب نشینی کرد و این دو از هم جدا شدند. پنج آلمانی که روی سینه ناوشکن جمع شده بودند تسلیم شدند و توسط یک نفر مسلح به چکش!! به سمت پایین راه افتادند. این نقشه که از گزارش ستوان آبل افسر فرمانده ناوشکن باکلی، ثبت شده است،درگیری کشتی او با U-66 را نشان میدهد. خدمه باقیمانده در U-66 هنوز در حال هدایت زیردریایی بودند و مانوری را آغاز کردند که به نظر می رسید یک فرار باشد.در حالی که خدمه ناوشکن باکلی آماده پرتاب بمب های ضد زیردریایی بودند، U-66 چرخید و در مسیر برخورد قرار گرفت ،احتمالاً از کنترل خارج شده بود. در ساعت 0335 به کشتی باکلی برخورد کرد. ضربهای چشمگیر بود،سوراخی را در موتورخانه ایجاد کرد، میل پروانه سمت راست را جدا کرد و عقب کشتی را پیچاند. همانطور که او عبور می کرد، خدمه از بالای عرشه باکلی توانستند برج زیردریایی را ببینند، و یکی از ملوانان، یک نارنجک دستی را به داخل دریچه آن پرتاب کرد.یوبوت اکنون در شعله های آتش فرو رفته و به طرز وحشیانه ای از کنترل خارج شده بود. همانطور که بقیه ملوانان آلمانی کشتی را رها کردند، U-66 شروع به غرق شدن کرد، کاپیتان او هنوز در کشتی بود.گزارش ناوشکن باکلی غرق شدن یوبوت را اینگونه شرح می دهد:زیردریایی از سمت راست عبور میکند و هنوز حدود ۱۵ گره سرعت دارد.توپ ۳ اینچی ۳ ضربه مستقیم به برج آن می زند.زیر سطح آب با سرعت ناپدید میشود و دریچه برجش باز است و آتش از آن خارج می شود،ظاهرا کاملا رها شده و دریچه جلوی عرشه نیز باز است.کل عملیات ۱۶ دقیقه به طول انجامیده است. حوضچه خشک در بوستون.آسیب به سینه باکلی مشهود است. باکلی تا سه ساعت بعد در منطقه ماند و بازماندگان را از دریا بیرون آورد. سی و شش نفر از خدمه یوبوت که بیش از نیمی از خدمه آن بودند نجات یافتند ، بیشتر آنها مجروح شده بودند. سینه باکلی در اثر حمله U-66 خم شده بود و چند جای آن در اثر شلیک یوبوت سوراخ گشته بود.در درگیری 16 دقیقه ای با زیردریایی دشمن ، او 105 گلوله سه اینچی، 2700 گلوله 20 میلی متری و 418 گلوله 40 میلی متری خرج کرد. شلیک اسلحه های کوچک که شامل کالیبر 45/0 و 30/0 و همچنین شلیک تفنگ ساچمه ای بود در مجموع 390 گلوله بود. ناوشکن باکلی برای اقدام متهورانه خدمه اش در غرق کردن زیردریایی U-66،لوح تقدیر نیروی دریایی را دریافت کرد.افسر فرمانده ناو،ستوان برنت آبل،به دلیل قهرمانی فوق العاده و خدمات برجسته نشان صلیب نیروی دریایی را دریافت نمود.خدمه باکلی را با نیروی خودش به ایالات متحده بازگرداندند،جایی که او قبل از بازگشت به خدمت در اقیانوس اطلس تحت تعمیرات در بوستون قرار گرفت.نبرد اقیانوس اطلس پس از تسلیم آلمان یک سال بعد در ماه می ۱۹۴۵ به پایان رسید.در این نبرد تقریبا شش ساله،۷۸۱ یوبوت توسط متفقین غرق شدند و تلفات ملوانان آلمانی بین ۲۸۰۰۰ تا ۳۲۰۰۰ نفر تخمین زده شد.تلفات متفقین با از دست دادن بیش از ۲۷۰۰ کشتی تجاری و از دست دادن بیش از ۱۳۰۰۰۰ ملوان بسیار خیره کننده بود. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منبع : https://www.nationalww2museum.org/war/articles/atlantic-battle-uss-buckley-german-u-66
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهموشک کروز ضد کشتی قدیر تصاویر پرتاب زمین به دریای موشک قدیر با برد 330 کیلومتر
-
1 پسندیده شدهانواع پهپاد کرار رونمایی شده هدف هوایی: این نوع کرار برای آزمایش موشک های پدافندی و هوا به هوا به کار رفته است. بمباران اهداف زمینی و حملات ضد کشتی : این پهپاد در ماموریت های تهاجم زمینی و دریایی علاوه بر بمبهای ۲۵۰ و ۵۰۰ پوندی ، به موشک کروز دریایی «کوثر» نیز مجهز شد که این موشک میتواند اهداف سطحی متخاصم را در پهنه دریاها مورد هدف قرار دهد. رهگیری و نبرد هوایی: پهپاد «کرار رهگیر» موسوم به کرار -3 به صورت انتحاری، هدف خود را مورد اصابت قرار میدهد.در قسمت دماغه آن سنسورهای اپتیکی و یا حرارتی نصب شده تا با تعقیب هدف به صورت قفل اپتیکی و یا قفل حرارتی، به آن اصابت کند. پهپاد کرار با قابلیت رهگیری هوایی و گشت زنی، نام کرار 4 داشته و احتمالاً از نمونه جدیدتر موتور طلوع-۴ با قابلیت تنظیم دقیق رانش استفاده می کند. مجهز به موشکهای شهاب ثاقب و آذرخش میباشد. جنگ الکترونیک: کرار می تواند به غلاف های جنگ الکترونیکی به صورت درونی یا نصب شده زیر بدنه مجهز شده و عملیات اخلال بر علیه رادارها یا سیستم های مخابراتی دشمن را به انجام برساند. پرنده ی آماده باش(اسکرامبل) : در رزمایش اخیر پهپاد کرار برای هشدار به هواپیمای پی-8 آمریکا که برای شناسایی به منطقهی رزمایش نزدیک شده بود استفاده شده که نشان دهنده ی استفاده ی این پهپاد برای آماده باش هوایی هست. چند قبل نیز پهپاد کرار مجهز به تیربار معرفی شده بوده که احتمالا برای همین هدف ساخته شده است.
-
1 پسندیده شدهحضور هویتزر ۱۵۵ م م ، ام ۱۰۹ ای ۱ نیروی زمینی ارتش که تحت پروژه هویزه اورهال شده اند در رزمایش. سرعت آتش این هویتزر ۴ گلوله در دقیقه و برد گلوله های آن ۲۷ کیلومتر می باشد.
-
1 پسندیده شدهhttps://s6.uupload.ir/files/gaza_(2)_1i2l.jpg TO ALL MY FRIENDS IN MILITARY GAZA AKA PUNISHER
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... رژه نیروی دریایی حوثی های یمن سپتامبر 2022 به شکل رسمی استاندارد تکنیکال های دست ساز دارد به یک سطح بالاتری منتقل میشود تویوتا + برجک بی تی آر-80 ای
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهفُطرُس (به انگلیسی: fʊtros) پهپادشناسایی ایران است که ساخت وزارت دفاع و در شرکت صنایع هواپیماسازی ایران وابسته به سازمان صنایع هوایی ایران (مخفف انگلیسی: IAIO) در ۲۶ آبان ۱۳۹۲ (نوامبر ۲۰۱۳) در شهر اصفهان و در مراسم سالگرد آزادسازی سوسنگرد توسط وزیر دفاع ایران سرتیپ حسین دهقان، اولین وزیر دفاع رئیس جمهور حسن روحانی پرده برداری شد. این هواپیماهای بدون سرنشین به عنوان بزرگترین نوع در بین پهپادهای ایران، با قابلیت پرواز برای محدوده عملیاتی ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر (بسته به تعداد موشک هوا به زمین (مخفف انگلیسی: ASM) و پیچیدگی مسیر پرواز) و همچنین مداومت پرواز ۱۶ تا ۳۰ ساعت میباشد، که ۶ ساعت بیشتر از شاهد ۱۲۹ است.[۱]قابل توجهترین خصوصیت اندازه این پهپاد جدید با تعداد بیشتری موشک که میتواند حمل کند و ۳۰ ساعت مداومت پروازی در مقایسه با پیشرفتهترین فناوری هواپیماهای بدون سرنشین امروز است. ارتفاع پرواز این پهپاد ۲۵۰۰۰ پا تخمین زده میشود. کاربرد این پهپاد در درجه اول برای مأموریت نظارت بوده و برای مبارزه با حملات نیست. بخش ناشناخته این پهپاد راهبرد هدایت آن است، که به جز حالت خلبان خودکار صرفاً هدایت توسط یک ایستگاه یا فناوری سامانه موقعیتیاب جهانی (مخفف انگلیسی: GPS) مانند هارون ۱[۲] برای زمان جنگ غیرممکن است.از آنجایی که این پهپاد شبیه پهپاد اسرائیلی هارون ۱ به نظر میرسد این احتمال که آیرودینامیک دو هواپیما مشابه باشند وجود دارد اما یکسان نیستند. هیچ منبع معتبری نیست ادعا کند که دو هواپیمای بدون سرنشین بر پایه یک بستر(به انگلیسی: Platform) هستند، اما به نظر میرسد که فناوری داخلی هر یک متفاوت است. دلیل این امر محدودیت سامانه موقعیتیاب جهانی(مخفف انگلیسی: GPS) زمان جنگ و ضرورت حالت خلبان خودکار برای هواپیماهای بدون سرنشین ایران خواهد بود.[۳]
-
1 پسندیده شدهوانت های مسلح ارتش سوریه که در شهر جاسم شمال درعا گرفتار آتش نیروهای مسلح شدند. نیروها تروریست در یک ساختمان مستقر بودند - اسفند 1400 وانت نیروهای چچن طرفدار روسیه در جنگ اوکراین 2022 که گرفتار کمین نیروهای اوکراینی شده اند و تمام سرنشین آنها کشته شده اند. شیشه های ضد گلوله نیز حافظت 100 درصدی در موقعیت کمین ایجاد نمیکند. در کنار تمامی قابلیت های مثبت وانت های مسلح سطح حفاظتی آنها موجب میشود خصوصا در برابر سلاح های سبک و متوسط بسیار آسیب پذیر باشند. در حقیقت نیروهای مهاجم کمین کننده برای متوقف کردن وانت های مسلح حتی نیازی به سلاح های ضد زره نخواند داشت و با مسلسل LMG نیز میتواند صدمات و تلفاتی بالایی به وانت های مسلح وارد نمایند. برخورد گلوله ها به کاپوت و جلوپنجره، تایرها و شیشه های جلو وکناری میتواند باعث متوقف شدن وانت های مسلح بشود و انها را تبدیل به اهداف آسانی برای نیروهای کمین کننده بکند.
-
1 پسندیده شدهنصب توپ اتوماتیک M230LF بر روی وانت فورد اف250 البته هدف اصلی شرکت نورثروپ گرامن از این ادغام بیشتر نشان دادن عملکرد توپ اتوماتیک M230LF کالیبر 30 م.م در مقابله با ریزپهپادها بوده است تا ساخت یک وانت مسلح
-
1 پسندیده شدهتکنیکال با طعم شرقی تویوتای مسلح به آر-60 صحنه جنگ و نبرد در خاورمیانه ، در کنار روند تراژیک و غمبارش ، نمایشگاهی از نوآوری های نظامی است که شاید مشابه سازی آن با فناوری پیشرفته تولید شده در غرب و شرق مشکل باشد و همتایی نیز در این کشورها برای آن نمی توان یافت ، ولی برای پیشبرد عملیات رزمی در جایی که فناوری پیشرفته در آن به ندرت قابل مشاهده است ، ظاهرا ً کافی به نظر می رسد . در میان این نوآوری ها ، واحدهای رزمی انصارا... یمن ( حوثی ها ) و همچنین مخالفان آنها ( یگان های TGB یا بعبارت بهتر گروه های مسلحی که توسط امارات متحده عربی حمایت می شوند ) برای رفع نیازمندی های خود در میدان نبرد ، دست به ابتکاراتی می زنند که در جای خود جالب توجه است . در نوامبر سال 2018 خبری منتشر شده که درآن حوثی ها مدعی شدند یک فروند بالگرد AH-64 آپاچی نیروی هوایی ارتش سعودی را ساقط کرده اند . در آن زمان برخی منابع معقد بودند که این بالگرد توسط سامانه اوسا روسی سرنگون شده و حوثی ها نیز در شبکه های اجتماعی خود به این ابهام پاسخ ندادند . ولی باید به این نکته توجه داشت که ساختار دفاع هوایی در گروه های مسلح فعال در خاورمیانه ، اغلب بصورت ابتکاری است و چندان شباهتی با همتایان پیشرفته خود غرب و شرق ندارد . با توجه به این امر برخی ناظران معتقدند که ساقط شدن آپاچی سعودی در واقع امر ، کار یک ماژول رزمی ابتکاری حوثی هاست که بر روی شاسی یک وانت تویوتا نصب شده که بخش اصلی آن شامل یک ریل ویژه به همراه یک تیر موشک AA-8 آفید ( آر-60 ) است که برای شلیک از روی زمین اصلاحاتی بر روی آن اعمال شده است . اما باید به این نکته توجه داشت که آر-60 یک موشک هوابه هوای آشیانه یاب فروسرخ است که دراین صورت این سئوال پیش می آید که چگونه می توان آن را به یک سامانه پدافندی زمین به هوا تبدیل نمود ؟ در این ارتباط تجربه ارتش صربستان در زمان نبرد بالکان ( سال 1999 ) جالب به نظرمی رسد و اینکه احتمال روگرفت ازاین تجربه توسط حوثی های یمن وجود دارد . در زمان جنگ بالکان ، ارتش صربستان که میراث دار اصلی ارتش یوگسلاوی سابق بود ،براساس این موشک هوا به هوای روسی یک سامانه ابتکاری با شناسه RL-2 SLING ( شناسه بومی RL-2 PRAKA) معرفی نمود که از موشک های اصلاح شده R-60MK بر روی برجک تیربار ضد هوایی نصب شده بود استفاده میکرد و ظاهرا یکی از گروه های یمنی نیز تصمیم گرفته است همین راه را ادامه دهد ( که ظاهرا از گروه های مسلح تحت حمایت امارات هستند ) که این پتانسیل را برای آنها فراهم می آورد تا از این گونه اصلاح شده بر علیه بدون سرنشین های تهاجمی حوثی ها استفاده کنند ، اما این امکان نیز وجود دارد که این سامانه ابتکاری در ردیف غنائم بدست آمده توسط حوثی ها نیز باشد که احتمال کاربرد آن را بر علیه بالگردهای سعودی بسیار زیاد می کند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
1 پسندیده شدهگفته شده که جز خودروهای محافظ رئیس جمهور ایالات متحده suv هایی هست که گاتلینک دارند ویدیو این سلاح با عرض معذرت از دوستان عکس دوم مربوط به یک خودرو مجهز به جمر هست
-
1 پسندیده شدهبا سلام؛ ویدئوی آزمایش نسل جدید سامانه مرصاد: https://youtu.be/kbx2heHNeEM در ویدئوی شلیک این نسل جدید آشکار است که همانگونه که پیشتر نیز گمانه زنی شده بود، سامانه های مرصاد در حقیقت همان سامانه های هاوک موجود هستند که برای بازسازی، نوسازی، و بهینه سازی (پس از پنج دهه خدمت)، متحرک سازی رادار جستجوی هدف (AN/MPQ-۵۰)، دیجیتالیزه شدن اتاق های ارتباطات و کنترل آتش ICC/PCP، و افزودن برخی تواناییها به زیر سامانه های الکترونیکی و راداری به ویژه بهبود سامانه های تشخیص دوست از دشمن و جنگ الکترونیکی (احتمالا” بر پایه برنامه MIM-23C) به وزارت دفاع تحویل شده اند. موشکهای قدیمی هم که بر پایه این برنامه به استاندارد شاهین (بازسازی برای سامانه های موجود) و یا شلمچه/مرصاد (نوسازی با شکل جدید و قابل حمل در کنیستر) ارتقاء می یابند. تغییر پرتابگرها از گونه قدیمی کششی به گونه جدید خودکششی با توانایی حمل و شلیک کنیسترهای موشک مهمترین بهبود انجام شده در پوسته خارجی این سامانه و نوسازی و دیجیتالیزه کردن سامانه های ارتباطی و کنترل آتش مهمترین بهینه سازی در پوسته درونی سامانه هاوک به شمار می روند. ولی جالب اینجا است که مرکز فرماندهی گردان BCC در این نمونه نسل جدید به نمایش درآمده همان گونه قدیمی و نیمه دیجیتالیزه ای بود که از آمریکا وارد شده بود و این درحالی است که در سالهای اخیر نمونه کاملا” دیجیتالیزه شده آن نیز در یکی از رزمایشها مشاهده شده بود. سخت افزار رادارهای جستجو PAR، آشکار سازی HPIR، و درگیری CWAR هم که همان نمونه های تحویلی از آمریکا هستند که قطعا” با توجه به عمر طولانی و آسیب دیدن بخشی از آنها در طول جنگ مورد بازسازی و نوسازی کلی قرار گرفته اند. اما در حالیکه پدافند هوایی ارتش به سامانه های اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ برای درگیری با اهداف ارتفاع بالا مجهز است، دلیل توسعه سامانه هاوک برای مقابله با اهداف ارتفاع بالا چیست (توجه داشته باشیم که سامانه برد بلند با سامانه ارتفاع بالا تفاوت دارد)؟ همچنین وزارت دفاع هم سامانه ۱۵ خرداد را با قابلیت درگیری با اهداف ارتفاع بالا معرفی کرده است. برخی احتمالات: ۱- کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش از کیفیت و کارآیی سامانه ۱۵ خرداد رضایت نداشته است . ۲- بهای بالای سامانه ۱۵ خرداد و در نتیجه کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش توانایی خرید شمار مورد نیاز را نداشته است. ۳- کاربر یعنی پدافند هوایی ارتش زیر ساختهای مورد نیاز برای جذب یک سامانه جدید را نداشته است (زیر ساختهای فنی و غیر فنی شامل پرسنل، آماده سازی مکان سایت جدید، آموزش، تجهیزات پشتیبانی،…که بودجه زیادی را طلب می کنند). ۴- پراکندگی موجود سامانه های هاوک در سراسر کشور در حالیکه سایتهای اس ۲۰۰ و اس ۳۰۰ همگی به جز سایت کبودرآهنگ محدود به مراکز بسیار راهبردی کشور هستند (تهران، بندرعباس، بوشهر، و اصفهان). به بیان دیگر با یک هزینه احتمالا” معقول بتوان سایتهای موجود هاوک در سرتاسر کشور را به مراکزی برای مقابله با اهداف ارتفاع بالا نیز مجهز نمود. در پایان بایستی توجه داشت که نسل کنونی موشک هاوک تولیدی در صنایع دفاع کشور به نیروی هوایی نیز تحویل شده است (موشک فکور). بنابراین هرگونه بهبود در توانایی های موشک هاوک تولید داخلی می تواند توانایی های تامکت های نیروی هوایی را نیز همزمان بهبود بخشد. پی نوشت: در ویدئوی به نمایشم درآمده دو شلیک یکی با همان زاویه پرتاب متعارف موشک هاوک و دیگری با زاویه پرتاب بالا همانند موشک صیاد ۳ نشان داده شد. با توجه به اینکه بعید است لانچر استاندارد موشک هاوک حتی در گونه کنیستر دار مرصاد توانایی شلیک در این زاویه را داشته باشد احتمالا” گونه ارتفاع بلند سامانه مرصاد از یکپارچه سازی برخی اجزای سامانه ۱۵ خرداد با سامانه های هاوک بهینه سازی شده به وجود آمده است. به بیان دیگر باید صبر نمود تا اطلاعاتی بیشتر درباره گونه ارتفاع بلند سامانه مرصاد در دسترس قرار گیرد.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing Insitu ScanEagle هواپیمای بدون سرنشین/ پهپاد شناسایی (2005) ScanEagle محصول مشترک شرکت بوئینگ و گروه Insitu است. به طور کلی، این برنامه براساس پهپاد SeaScan شرکت Insitu ساخته شده اما از تجربه مهندسی سامانه های هواپیمایی بوئینگ هم استفاده کرده است. ScanEagle تا امروز بیش از 48000 ساعت پرواز داشته و نشان داده به همان اندازه ای که تبلیغ می شود، موثر است. این پهپاد به شناسایی از راه دور در تمام شرایط جوی و رهگیری هدف و مداومت پروازی استثنایی مجهز شده است. ScanEagle می تواند به دوربین های مادون قرمز یا الکترواپتیک مجهز شود. شرایط به طور لحظه ای گزارش می شوند. این سامانه قادر به پرواز به مدت بیش از 48 ساعت است. پرتاب آن توسط یک سامانه منجنیق صورت می گیرد. فرود آن با روش "skyhook" است یعنی ScanEagle طناب نصب شده روی یک دکل 15 متری را در موقعیت مخصوص می گیرد. این پهپاد بیانگر راه حلی ارزان برای نیازی بلقوه است. ScanEagle از ابتدا طراحی شده بود تا از کشتی های اقیانوس پیما عملیات کند و منجنیق و سامانه بازیابی قلابی آن برای این نیاز ساخته شده اند. اندازه کوچک آن کمک می کند تا در کشتی های نیروی دریایی که با مشکل کمبود فضا مواجه هستند، حمل شود. اولین پرواز ScanEagle در سال 2002 انجام شد و از آن زمان درخدمت سپاه تفنگداران و نیروی دریایی ایالات متحده در عملیات هایی در عراق است. پس از دستیابی ایران به تعدادی پهپاد ScanEagle در طول درگیری شدید ایالات متحده در عراق، سامانه های ScanEagle توسط جمهوری اسلامی مهندسی معکوس شد و خط منتاژی برای تولید انبوه غیر قانونی این محصول آمریکایی (با مقداری تغییر) برای نیروی هوایی و دریایی ایران راه افتاد. لیست استفاده کنندگان جهانی ScanEagle در طول سال ها افزایش چشم گیری داشته و از سواحل آمریکا فراتر رفته است. این لیست شامل افغانستان، استرالیا، برزیل، کامرون، کانادا، کلمبیا، جمهوری چک، اندونزی، عراق، ژاپن، کنیا، لبنان، لیتوانی، مالزی، هلند، پاکستان، فیلیپین، لهستان، سنگاپور، اسپانیا، تونس، انگلیس و ویتنام می شود. در تلاشی برای کمک به یمن برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، 12 فروند برای این کشور درنظر گرفته شد اما با شروع درگیری ها، هیچ وقت تحویل داده نشد. اندونزی و فیلیپین تحت برنامه ضد تروریسم ایالات متحده، هرکدام 2 سامانه ScanEagle دریافت کردند. مالزی از پلتفرم ScanEagle 2 استفاده می کند. در آپریل سال 2018، اسکن ایگل در با محصولی از Textron برای تبدیل شدن به SUAS استاندارد گارد ساحلی ایالات متحده بود. در ماه ژوئن، گارد ساحلی مجوز استفاده از اسکن ایگل در کشتی های Cutter خود را دریافت کرد. این قرارداد 8 ساله به ارزش 117 میلیون دلار با Insitu امضا شد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2005 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 500 - سازنده: Insitu (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: افغانستان، استرالیا، برزیل، کامرون، کانادا، کلمبیا، جمهوری چک، ایران، اندونزی، عراق، ژاپن، کنیا، لبنان، لیتوانی، مالزی، هلند، پاکستان، فیلیپین، لهستان، سنگاپور، اسپانیا، تونس، انگلیس و ویتنام، ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیروهای ویژه (شناسایی عناصر و ماموریت های نیروهای ویژه/عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.2 متر - طول بال ها: 3.05 متر - وزن: 17 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 22 کیلوگرم (5 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور دو زمانه پیستونی Orbital 3W با قدرت 1.5 اسب بخار که یک ملخ 2 پره را در آرایش pusher می گرداند حداکثر سرعت: 148 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 6000 متر - برد: 550 کیلومتر - تسلیحات: ندارد. دوربین با کیفیت بالای روز و شب، تصویربرداری گرمایی - نسخه ها: ScanEagle (سری پایه)، ScanEagle A (نسخه تولید اولیه) منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاین نمونه در رومانی رویت شده . نصب برجک ریموت بر روی کراس اور dacia :
-
1 پسندیده شدهنبل ورفر در برابر کاتیوشا تاریخچه و منشاء استفاده از آنچه که امروز در سازمان رزم نیروهای نظامی ، توپخانه موشکی (Rocket artillery) نامیده می شود ، از یک سابقه بسیار طولانی ، بویژه ارتشهای ایران و یونان باستان برخوردار است ، با این حال ، این چینی ها و بدنبال آنها ، مغولان بودند که از این جنگ افزار به شکل گسترده ای در میدان نبرد استفاده نمودند . این سلاح در قرن سیزدهم وارد اروپا گردید و در دو قرن پیاپی ( شانزدهم و هفدهم ) مورد استفاده ارتشهای درگیر قرار گرفت ، ولی به ناگاه ، تا اواسط نیمه نخست قرن بیستم میلادی به دست فراموشی سپرده شد . اما شروع جنگ جهانی دوم ، این وضعیت را دگرگون کرده و دو طرف متخاصم ، یعنی ارتش آلمان و ارتش سرخ اتحاد شوروی ، بسرعت تبدیل به اصلی ترین کاربران این سلاح درآمدند . دریک بازه زمانی بیست و پنج ساله ، ارتش اتحاد شوروی ، طیف وسیعی از راکتهای توپخانه ای را که عمدتا" با شناسه مشهور کاتیوشا ( کاترینا ) و یا براساس کدگذاری آلمانی ، " Stalin’s Organs" شناخته می شد را طراحی ، تولید و به کار گرفت که شامل نمونه های : ام-8 ، کالیبر 82 م.م ام-13 با کالیبر 132 م.م ام-30 / ام-31 کالیبر 300 م.م این موشکها عمدتا" بر روی کشنده های متنوع روسی حمل و شلیک می شدند که عبارت بود از : کشنده زایس -6 ، با ترکیب 4×6 ، شناسه BM-8-36 کشنده استودبیکر، با ترکیب 6×6 ، شناسه BM-8-48 تانک سبک T-60 ، ، شناسه BM-8-24 خودروهای متنوع ساخت شوروی یا انواع وارداتی ، با شناسه BM-13-16( در این تصویر کشنده GMC ایالات متحده ) کشنده زایس -6/ کشنده استودبیکر ، با شناسه BM-31-12 ( در این تصویر سوار بر یک خودروی شنی دار ) در مدت مشابه ، ورماخت ، نیز موفق شد تا هفت نمونه از راکت انداز خود با شناسه " Nebelwerfer" طراحی ، تولید و درسازمان رزم خود به کار گیرد که شامل : نبل ورفر 41 ، کالیبر 150 م.م نبل ورفر 42 ، کالیبر 210 م.م راکت انداز41/42 /schweres Wurfgeraet 40 ، کالیبر310/320 /280/300م.م راکت انداز Raketenwerfer 56 ، کالیبر 300م.م راکت اندازهای آلمانی نیز بر روی طیف وسیعی از خودروهای موجود در ارتش این کشور ، شامل نیمه شنی ها ( به مانند SdKfz.251 ، Maultier ، Schwere Wehrmachtschlepper ) ، تانک های به غنیمت گرفته شده از ارتش فرانسه ( شامل Hotchkiss H-35 / 38 / 39, Renault UE / AMX UE ) و همچنین نفربرهای فرانسوی ( شامل Somua MCG / MCL) نصب وبکار گرفته می شدند . براساس یک اشتباه تاریخی ، ارتش سرخ عمدتا" بعنوان نخستین سازمان مسلح بکارگیرنده راکتهای توپخانه ای در جنگ دوم جهانی ذکر شده است ، در حالی که ورماخت ، از نخستین روزهای شروع عملیات بارباروسا (22 ژوئن 1941 ) ، چهار تیپ موشکی را در جبهه شرقی به کار گرفت ، تا جایی که نخستین آتشباری علیه یگانهای روسی ، در ساعت 3:15 صبح روز 22 ژوئن توسط این جنگ افزار صورت پذیرفت . در حالی که ارتش شوروی ، دیرتر از ورماخت ، یعنی در 14 یا 15 ژوئیه 1941، از این جنگ افزار ، علیه یک ایستگاه راه آهن Orsza ( در طول بزرگراه مینسک - مسکو ) ، که توسط یگانهای گروه ارتشهای مرکز به تصرف در آمده بود ، استفاده نمود . پی نوشت : 1- ظاهرا" ، ورماخت در ابتدا از این سلاح در ماموریت های ایجاد پرده دود برای کمک به پیشروی یگانهای مکانیزه ، استفاده می نمود ، با این حال برخی منابع معتقدند ، فرماندهان آلمانی با مشاهده تاثیر رعب انگیز شلیک صدها موشک روسی در یک محدوده کوچک ، بتدریج از این راکت اندازها برای هدف قرار دادن صفوف متراکم پیاده نظام روسی ، مسیرهای منتهی به خطوط مقدم و نقاط لجستیکی استفاده نمودند . 2- براساس اسناد منتشر شده سرویس های اطلاعاتی اتحاد شوروی در دوران پس از فروپاشی ، با ورود راکت اندازهای کاتیوشا به سازمان رزم ارتش سرخ ، خدمه این سلاح ها ، عمدتا" از پرسنل NKVD انتخاب می شدند که این مساله نشاندهنده محرمانه بودن چنین سلاح هایی می بود . 3- این تاپیک در مهرماه سال 1399 خورشیدی با تجمیع مطالب پراکنده در انجمن تشکیل شد .
-
1 پسندیده شدهبا تشکر، البته بعد از جنگ و در آخر این شوروی بود که طرح کلی راکت کاتیوشا رو از روی نبل ورفر آلمانی کاملا تقلید کرد، کاتیوشا ساخت شوروی در جنگ دوم سلاحی فوق العاده غیر دقیق بود و راکت تنها با کمک بالک های انتهایی مسیر خودش رو حفظ میکرد و از روی ریل پرتاب میشد در حالی که نبل ورفر آلمانی با داشتن نازل های مورب که بعدا در کاتیوشا تقلید شد دقت بسیار بالاتری داشت.
-
1 پسندیده شدهسلام تو فروم های اسراییلی جواب اینو بنویسید : شما هر وقت توانستید به جای منهدم کردن پهپاد اونو سالم بنشونید ، باشه ، شما درست میگی ! تو فروم های ترک بنویسید : هر وقت شما تونستید تکلیف رهبر کشورتون رو با ماتحت خودش مشخص کنید ، باشه، شما درست میگی! تو فروم های پاکستانی بنویسید : هر وقت شما تونستید عزت و ناموس و شرف از دست رفته تون رو از زیر دست و پای پهپادهای آزمایشی امریکا جمع کنید، ، باشه ، شما درست میگی! تو فروم های عربی هم بنویسید : هر وقت شما تونستید بند شلوار و شورت تون رو محکم ببندید که بندش رو آب ندید ! باشه ، شما درست میگی! برای هر یاوه این فروم های خارجی جوابی هست ! و عین آب خوردن هم میشه داد ولی چه میشه کرد که در داخل همین کشور خیلی ها بودند و هستند که خودشون آب به اونجای دشمن میریزند مثلا ، سر همین قضیه نرمش قهرمانانه رهبری چقدر توهمات بافتند که الحمدلله امروز رهبری جوابشون رو داد ! در کل بهانه همیشه هست برای اونها بزار تو مستی خودشون سیر کنند اسراییلی اگر حیا داشت تو نبرد سال 2006 میفهمید هزاران تن بمب هوشمند کوبید تو یک منطقه موشکی باز هم موشک دقیقا از همون نقطه شلیک میشد !!!! میرفت پی کارش و خفه خون میگرفت .... نه قد قد بکنه دوباره یا حق
