برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 2 فروردین 1402 در پست ها
-
3 پسندیده شدهبا سلام هواگرد جدید از سرزمین ماه و ستاره پرواز جدیدترین جت تهاجمی ترکیه تا سال 2022 آنکارا: براساس اطلاعات منتشر شده از سوی بخش رسانه ای صنایع هوا- فضای ترکیه (TAI) ، این مجموعه در حال برنامه ریزی برای نخستین پرواز جدیدترین جت ضربتی / آموزشی خود تا سال است 2022 که طراحی آن بطور کامل در این کشور صورت گرفته و انتظار میرود که تا سال 2025 برای تحویل به مشتریان احتمالی در دسترسی قرار گیرد . در این خصوص ، تحلیگر روزنامه Daily Sabah معتقد است که پروژه موسوم به Hürjet که مجری آن صنایع هوا- فضای ترکیه است ، در اصل قراردادی میان این شرکت ، مدیریت صنایع دفاعی و فرماندهی نیروی هوایی ترکیه است . این پروتکل مقدماتی که مورخ دوم ژوییه 2018 میان سه مجموعه فوق الذکر به امضاء رسید ، یک برنامه ریزی هدفمند برای تامین نیازمندی نیروی هوایی ترکیه برای ایجاد یک بستر بومی جهت آموزش خلبان بشمار می رود که درنهایت می بایست به پرواز با جت رزمی بومی این کشور منتهی گردد . براساس مفاد این پروتکل ، مدیریت بخش دفاعی وزارت دفاع و همچنین نیروی هوایی ترکیه ، درردیف جدی ترین حامیان این برنامه قرار دارند . به گفته کارشناسان نظامی ، برنامه موسوم به Hürjet در دو پیکر بندی تولید خواهد شد . گونه نخست صرفا" با هدف آموزش خدمه هوایی وارد خدمت شده ، در حالی که گونه دوم ، بطور کامل مسلح خواهد بود . در نسخه تهاجمی این جت رزمی ، تجهیزات لازم نظیر رادار ، سامانه های کنترل آتش ، غلافهای حمل مهمات خارجی و موارد مشابه بدان اضافه می گردد . در مرحله طراحی این هواگرد جدید نیز بطور قطع از تجارب پیشین طرفهای درگیر در پروژه ، برای بهبود ویژگی های آموزشی و پروازی استفاده می شود . علاقه جدید صنعت هوا- فضای ترکیه به توسعه هواگردهای آموزشی ، ناشی از جذاب بودن بازار این نوع هواپیماهاست ، چرا که میزان گردش مالی در این بازار ، در بیست سال اخیر به 1.6 میلیارد دلار رسیده و این نشاندهنده رونق این بخش از صنعت هوایی است . به همین منظور ، برای کسب حداکثر سهم از این بازار ، برنامه بلندپروازانه Hürjet طراحی گردید تا پس از طی مراحل تولید ، نخستین پرواز آن در سال 2022 و پس از آن از سال 2025 به مشتریان احتمالی تحویل گردد . به گفته منابع ترک ، در تولید این جت آموزشی ، اولویت با کاربرد سامانه ها و زیرسیستم های بومی مورد نیاز است تا از عملیاتی بودن این هواگرد و همچنین نیل به کسب سهم از بازار جهانی ، بطور کامل اطمینان حاصل آید . پی نوشت : هنوز منتظریم که شفق/برهان ، یک روزی پرواز کنند صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبسم ا... تست ضد کشتی نصر هواپایه از زاویه ای متفاوت https://www.aparat.com/v/71OJU
-
1 پسندیده شدهقطار سفید اتمی از زمانی که دو بمب اتمی در طول جنگ جهانی دوم پرتاب شد، جهان وارد عصر وحشت هسته ای شد. ایده استفاده چندین کشور از سلاح های کشتار جمعی علیه یکدیگر، غیرنظامیان را در دهه های بعد نگران کرده است. حتی با پایان جنگ جهانی دوم، به دلیل افزایش تنش بین اتحاد جماهیر شوروی و غرب جنگ سرد به سرعت آغاز شد.این جنگ ایده ها بود، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، کمونیسم در برابر سرمایه داری.خصومت 45 ساله منجر به ترس دائمی از پرتاب سلاح های هسته ای گشت.در طول این دوره زمانی، ایالات متحده دچار تردید نبود. اگر جنگ آشکار با اتحاد جماهیر شوروی آغاز شود، تصمیم برای استفاده از سلاح های هسته ای سریع خواهد بود و هر دو طرف زرادخانه های خود را به سوی یکدیگر شلیک خواهند کرد. بنابراین، هرکسی که بیشترین مقدار سلاح های روز قیامت را داشته باشد،صاحب برتری خواهد بود. هر دو طرف وارد مسابقه تسلیحات هسته ای شدند و برای تولید سلاح هسته ای کافی برای پایان دادن به جهان چندین برابر تلاش کردند. در این زمان ایالات متحده شروع به انتقال و پخش زرادخانه هسته ای خود در سراسر کشور نمود. استخدام با حقوق مکفی آگهی استخدام مانند یک آگهی استاندارد درخواست کمک برای یک کامیون دار بین المللی به نظر می رسد.تا سه هفته در ماه در جاده در یک تریلر ۱۸ چرخ،در ۴۸ ایالت به هم پیوسته سفر کنید.خطرات شامل آب و هوای نامناسب،سفر شبانه روزی و شرایط محیطی بالقوه نامطلوب است.اما: نامزدها باید تجربه در انجام کارهای های امنیتی مسلحانه پرخطر و مانور در برابر یک دشمن متخاصم را داشته باشند!!! در واقع دولت ایالات متحده در حال استخدام "پیک های مواد هسته ای" بود. از دهه 1950، تیم هایی از ماموران فدرال، که بیشتر آنها نظامی سابق بودند، وظیفه حمل حدود 6000 کلاهک هسته ای آمریکا و عرضه گسترده مواد هسته ای را در سراسر جاده ها و بزرگراه های ایالات متحده بر عهده داشتند. تأسیسات هسته ای آمریکا در سراسر کشور، در بیش از 2.4 میلیون هکتار از املاک و مستغلات دولت فدرال، تحت نظارت وزارت انرژی (DOE) پراکنده شده است - هزارتویی از سیستمی که بولتن دانشمندان اتمی آن را "بسیار پراکنده و تکه تکه شده... اما با تعداد کمی قوانین قابل اجرا " نامید.” برخی از سایت ها برای مونتاژ، برخی برای سلاح های فعال، برخی برای مواد شیمیایی، برخی برای قطعات مکانیکی هستند. این در عمل به این معنی است که مواد هسته ای باید بسیار جابجا شوند. تا زمانی که ایالات متحده تسلیحات هسته ای داشته باشد،با این سوال که چگونه مخرب ترین فناوری آمریکا را بدون حادثه به سراسر کشور منتقل کند،دست و پنجه نرم میکند.دکتر ادوین لیمن از اتحادیه دانشمندان نگران، می گوید " این حلقه ضعیف در زنجیره امنیت هسته ای است." امروزه ایالات متحده تقریباً به طور کامل به تریلرهای لاکهید مارتین که با نامهای Safeguard Transporters (SGTs) و Safe Secure Trailers (SSTs) شناخته میشوند، برای جابجایی مواد هستهای متکی است.اما از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰، امید بزرگ برای حمل و نقل ایمن مواد و سلاح اتمی به نوعی از قطار ها بود که به اصطلاح آنها را قطار سفید می نامیدند. این قطارها به جز چند مورد، کاملاً معمولی به نظر می رسیدند.این قطارها دارای چندین واگن زره ای همراه با واگنهای برجک دار بودند.برجک ها دارای پنجره های کوچکی بودند که محافظان مسلح DOE از طریق آن به بیرون نگاه می کردند و در صورت نیاز برای دفاع از قطار آماده شلیک بودند. قطارهای سفید رنگ که در اصطلاح DOE به عنوان کابین های ریلی ایمن یا (SSR) شناخته می شدند، در برابر حمله و ورود غیرمجاز بسیار مقاوم بودند. آنها همچنین "درجه بالایی از حفاظت از محموله را در صورت آتش سوزی یا تصادف جدی" ارائه میکردند. اگرچه قطارهای هستهای که توسط تک تیراندازها محافظت میشدند، شبیه به یک فیلم اکشن-ماجراجویی به نظر میرسد،اما این قطارها به آرامی و بدون جلب توجه با حداکثر سرعت ۳۵ مایل در ساعت حرکت میکردند و این به معنای سفرهای بسیار طولانی برای خدمه آنها بود. قطارها و کامیون ها روزانه وارد کارخانه ها می شدند.آنها ماشه های بمب را از کلرادو،پلوتونیوم از واشنگتن و جورجیا،ژنراتورهای نوترونی از فلوریدا و اورانیوم از تنسی حمل می کردند. مرکز مونتاژ هستهای، کارخانه پانتکس، در حدود 17 مایلی خارج از مرکز شهر آماریلو، تگزاس، مجموعهای از دهها ساختمان واقع در 10000 هکتار زمین بود. آماریلو مقصد نهایی تقریباً تمام قطارهای هستهای آمریکا بود و کارخانه پانتکس تنها نقطه مونتاژ این کشور برای سلاحهای هستهای بود، نقشی که تا به امروز آن را حفظ کرده است. ایالات متحده پانتکس را در سال 1941 به عنوان یک پایگاه تولید مهمات برای جنگ جهانی دوم ساخت و در سال 1951، بی سر و صدا نوسازی شد تا نقش جدیدی در جنگ سرد ایفا کند. به زودی، بخش فزاینده ای از 100000 شهروند آماریلو در مونتاژ و جداسازی بمب به کار گرفته شدند.واشنگتن پست در سال ۱۹۸۲ نوشت: در داخل پناهگاههای Gravel Gertie که برای مهار انفجار و آلودگی طراحی شده اند،مکانیک های جوان، کلاهک های موشک های ترایدنت را به هم می چسبانند و با ظرافت سلاح های قدیمی تر را از بین می برند. در حالی که این سایت موادی مانند اورانیوم و پلوتونیوم را از سراسر کشور دریافت میکرد، تنها پانتکس دارای امکاناتی بود که قطعات مکانیکی بمبها را میتوانست به مواد هستهای متصل کند. پس از رسیدن مواد، کارمندان با لباسهای آبی، کفشهای ایمنی با روکشهای لاستیکی و دستکشهای ضخیم دو به دو برای مونتاژ سلاحها کار میکردند. پس از اینکه مواد هسته ای به مواد منفجره متصل شد، آنها را به مکانی دیگر می بردند، جایی که کارگران دم،قطعات و بدنه را اضافه میکردند.بعد از ساخته شدن بمب ها دو مسیر رایج برای قطارها وجود داشت،یکی بمب های هسته ای را از تگزاس به بانگور ، واشنگتن می برد و تسلیحات را در پایگاه زیردریایی در سواحل Puget Sound تحویل می داد. در مسیر دیگر بمب ها از تگزاس به چارلستون کارولینای جنوبی، جایی که مجموعه ای از زیردریایی ها آماده ماموریت در اقیانوس اطلس بودند،می رفت. این قطارها به مدت 30 سال بی سر و صدا در امتداد راه آهن آمریکا حرکت کردند، پروژه ای فوق سری با سابقه ای بی عیب و نقص. با این حال، امروزه،این قطارها در یک انبار زباله یا یک موزه قرار دارند. پس چرا آمریکا قطارهای هستهای خود را که بسیاری از کارشناسان هستهای جنگ سرد امنترین روش حمل و نقل برای مواد حساس میدانستند، کنار گذاشت؟ خروج قطار های سفید از ریل در دهه ۱۹۸۰ قطارهای سفید تا سال 1987 فعال بودند و توسط وزارت انرژی اداره می شدند. در حالی که قطارها یک راز ملی بودند و پنهان نگه داشته می شدند تا جاسوسان دشمن متوجه حمل و نقل تسلیحات نشوند، در نهایت و با درگیر شدن تعداد فزاینده ای از شهرها در توسعه هسته ای ایالات متحده، شهروندان آمریکایی متوجه شدند و شروع به ابراز ترس (اغلب بسیار موجه) در مورد موادی کردند که به طور مخفی جابجا می شدند. رئیس جمهور ریگان در اولین دوره ریاست جمهوری خود هزینه های دفاعی خود را چهار برابر کرد و اعلام کرد که ایالات متحده در صورت لزوم از قدرت هسته ای علیه شوروی استفاده میکند.در مارس ۱۹۸۲ مجله تایمز مطلبی را منتشر کرد که در آن یک قارچ قرمز متورم و عبارت "تفکر غیر قابل تصور" نشان داده میشد. شهروندی به نام جیم داگلاس،وابسته به یک گروه مقاومت هسته ای با نام مرکز زمین صفر این مطلب نظرش را جلب کرد. در سال 1981، داگلاس خانه ای در واشنگتن، مشرف به پایگاه زیردریایی نیروی دریایی در ساحل پوگت ساوند خرید. داگلاس و همسرش هر روز از پنجره جلویی خود به خلیج نگاه میکردند و بارها و بارها قطار سفیدی که به پایگاه به شدت محافظت شده وارد یا خارج میشد را می دیدند. این الهام بخش او برای شروع اعتراض به استفاده از این قطارهای سفید برای حمل سلاح های کشتار جمعی بود. او و همسرش یک کمپین بدون خشونت را برای جلب توجه به این قطارها آغاز کردند. آنها با کمک مرکز اقدام غیرخشونتآمیز گراند زیرو(زمین صفر)، در تمام طول مسیر این قطارها دست به اعتراض زدند. جیم و شلی داگلاس، با کمک مرکز زمین صفر، مبارزه جنجالی را برای متوقف کردن قطارهای سفید به راه انداختند،آنها با کمک یکی از دوستانشان، محتمل ترین مسیر را از آماریلو به واشنگتن تعیین کردند. آنها سپس با گروههای طرفدار صلح در مسیر تماس گرفتند و از آنها خواستند که مراقب قطار باشند، هنگام دیدن قطار، اعتراضی غیرخشونتآمیز ترتیب دهند و روزنامههای محلی را از ورود قطار مطلع کنند. اقداماتی علیه قطارهای سفید در سرتاسر ایالات متحده انجام شد و بیش از 300 تظاهرات برگزار شد. در ممفیس، یک قطار سفید با راهبه ای که در وسط ریل ایستاده بود برخورد کرد. در واشنگتن، فعالان ، بخشی از راه آهن را در مقابل ساختمان وزارت انرژی قرار دادند و با عکسی منفجر شده از یک قطار سفید، نقشه مسیرهای شناخته شده آن را به نمایش گذاشتند. جنبش مقاومت هسته ای مشکلات جدی برای وزارت ایجاد کرد و توجه عمومی را به آنچه آژانس به دقت طراحی کرده بود تا یک فرآیند طبقه بندی شده باشد، جلب کرد. DOE فقط نگران صلحطلبان خشمگین نبود، بلکه نگران این بود که کسی مسیرها را یاد بگیرد و قطار را برباید.((بدترین سناریو برای امنیت هسته ای امریکا)). تلاش برای نجات قطارسفید(تعقییرمسیر،تعقییر رنگ،اصلا زنده باد کامیون!!) اولین تلاش DOE برای خنثی کردن معترضان تغییر مسیر قطارها بود. از مرکز فرماندهی DOE در آلبوکرکی، نیومکزیکو، مقامات در آخرین لحظه دستوراتی را به مهندسان صادر کردند تا "مسیرهای که دارای کمترین حضور مردم و مقاومت" بودند را در پیش بگیرند. اما با رشد شبکه فعالان ضد هستهای، آنها به طور فزایندهای در همراه کردن مردم مهارت پیدا کردند، که اگر دیدند قطار سفید نامشخصی در راهآهنشان حرکت می کند اعتراض کنند. آژانس مقررات جدیدی را پیشنهاد کرد که انتقال اطلاعات در مورد مسیر قطار سفید را غیرقانونی می کرد، اما آنهم موفق نبود. بنابراین DOE یک گام منطقی دیگر برداشت و آن چیزی نبود جز:تعقییر رنگ قطارها! یادداشتی در جولای ۱۹۸۴ با عنوان" تعقییر رنگ واگن های ریلی امن" اشاره میکرد که رنگ آمیزی این واگن ها مانع شناسایی قطارهای ویژه ما توسط معترضان نخواهد شد.با این حال،ردیابی قطارهای ما را سخت تر میکند و ما معتقدیم که ایمنی و امنیت را افزایش می دهد...".وزارت انرژی قطارها را به رنگ قرمز،سبز خاکستری و آبی رنگ کرد اما فعالان ضد هسته ای به ردیابی قطارها ادامه دادند.به هر حال قطارهای تجاری زیادی که دارای برجک برای تک تیراندازها باشد وجود نداشت!! نبرد علیه قطارهای سفید در سال 1985 به اوج خود رسید، زمانی که 146 نفر در طول سفر یک قطار از آماریلو به بانگور دستگیر شدند. جیم و شلی داگلاس و همچنین بسیاری از نزدیکترین همکارانشان به تجاوز و توطئه متهم شدند. اما در کمال تعجب، هیئت منصفه در واشنگتن حکم بی گناهی 20 فعالی را که روی ریل قطار نشسته بودند،داد و مقامات ایالت اعلام کردند که دیگر افرادی را به دلیل اعتراض و ممانعت از قطارهای حامل سلاح دستگیر نخواهند کرد. فشار عمومی، مداخله فعالان، و مجموعه فزاینده سایت های هسته ای در ایالات متحده باعث نابودی قطارهای جنجالی شد. سرانجام DOE (وزارت انرژی) ابراز اطمینان کرد که سیستم کامیون ها راحت تر پنهان می شود و راه حلی عملی برای دستیابی به بسیاری از سایت های هسته ای دور از ریل قطار ارائه می دهد. رئیس جمهور ریگان و ایده پادگان ریلی!! در سال 1986، ریگان سیستمی را برای پرتاب موشک های بالستیک قاره پیما از راه آهن تصویب کرد که به نام پادگان راه آهن حافظ صلح شناخته می شود. این طرح 25 قطار حامل دو موشک را در پایگاه های نظامی در سرتاسر ایالات متحده پارک می کرد. اگرچه گروهی از معترضان عملاً قطارهای سفید را از روی ریل پایین آورده بودند، اما مقامات مطمئین بودند که شبکه ریلی کشور میتواند ابزار مؤثری برای پنهان کردن سلاحها فراهم کند. در اواخر دهه 1980، ایالات متحده دارای 120000 مایل مسیر در دسترس، 20000 لوکوموتیو و 1.2 میلیون واگن ریلی بود. در هر زمان، بیش از 1700 قطار در روی ریل وجود داشت. کارشناسان نظامی اصرار داشتند که این امر ردیابی این 50 قطار مملو از موشک در ایالات متحده را تقریباً غیرممکن می کند.یکی از سناتورهای تگزاس پیش بینی کرد"پادگان راه آهن ستون اصلی دفاع استراتژیک ما تا قرن بیست و یکم خواهد بود". این واگن که به شکل یک واگن معمولی وستینگهاوس رنگ آمیزی شده بود،نمونه اولیه برای حمل و پرتاب یک موشک LGM-118A با سر جنگی هسته ای بود. جنگ سرد قبل از اینکه موشکی بتواند بر روی ریل پرواز کند به پایان رسید. هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 از هم پاشید، ایالات متحده شروع به از کار انداختن بیشتر زرادخانه هستهای خود کرد و پروژههای آزمایشی و گران قیمتی مانند پادگان راه آهن را متوقف کرد. اما در سال 2013، نیروی هوایی ایالات متحده برای مدت کوتاهی ایده سیستم مشابهی را دنبال کرد. منطق یکسان بود: اگر میتوانستید موشکها را در حرکت نگه دارید،تعیین محل دقیق سلاحها را تقریباً غیرممکن میکردید. منتقدان این پیشنهاد را رد کردهاند، و حتی طرفداران آن اذعان داشتند که عملیاتی شدن چنین پروژهای احتمالاً 50 سال دیگر طول خواهد کشید. اما در مورد کامیون ها که امروزه حمل و نقل مواد و قطعات برنامه های هسته ای ایالات متحده را بر عهده دارند، بیشتر کامیون ها مانند بقیه زرادخانه هسته ای آمریکا قدیمی هستند. حدود نیمی از SST ها بالای 15 سال سن دارند. این کامیونها که سالانه بیش از سه و نیم میلیون مایل را طی میکنند، با وسایل نقلیه اسکورت بدون علامت همراه میشوند و تنها ویژگی قابل تشخیص آنها پلاکهای دولت ایالات متحده است. حمل و نقل مواد هسته ای در حال حاضر توسط دفتر حمل و نقل ایمن (OST) نظارت می شود، آژانسی که در سال های پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی توجه کمتری را به خود جلب کرده است. اما تحقیقات لس آنجلس تایمز در سال 2017 نشان داد که ممکن است مشکلاتی در زیر سطح پنهان شوند. OST پرسنل کمی دارد و به طور متوسط یک پیک حدود 75 ساعت در هفته کار می کند.در سال 2010، تحقیقات DOE "مشکلات گسترده استفاده از الکل" را توسط رانندگان در زمانی که پیک ها در ماموریت های حمل و نقل بودند نشان داد که موجب بروز حوادثی شد. طرح های مدرن سازی زرادخانه هسته ای آمریکا به این معنی است که تسلیحات بیش از همیشه در جاده های آمریکا سفر خواهند کرد.با شروع برنامه نوسازی در سال ۲۰۱۰ حدود یک هزار کلاهک W76 از بانگور واشنگتن به آماریلو تگزاس،برای ارتقا به منظور افزایش عمر سلاح به مدت ۳۰ سال،منتقل شد. خواه ضایعات یا اسلحه،قطار یا کامیون ایالات متحده در اجتناب از حوادث مهم حمل و نقلی بسیار خوش شانس بوده است.با این حال ترس عمومی در مورد اینکه آیا جابجایی چنین موادی واقعا ایمن است وجود دارد.روزنر می گوید:ما از زمان جنگ سرداین وسایل را جابجا کرده ایم و هرگز تصادف بزرگی نداشتهایم.اما این سیستم به محرمانه بودن بستگی دارد.اگر تصادف کنیم،حجاب برداشته میشود. مترجم SHAHDAD استفاده از این مطلب با ذکر نام انجمن میلیتاری مجاز می باشد. منابع : https://www.google.com/amp/s/www.history.com/.amp/news/nuclear-transportation-u-s-white-trains-cold-war https://www.google.com/amp/s/www.thevintagenews.com/2018/07/30/mysterious-white-trains/amp/%3fprebid_ab=enabled https://www.google.com/amp/s/www.warhistoryonline.com/instant-articles/the-secret-white-trains-that-transported-nuclear-weapons-during-the-cold-war.html/amp%3fprebid_ab=enabled
-
1 پسندیده شدههاورکرافت یا هواناو های ایرانی در رزمایش هواناو سنگین BH-7 و هواناو متوسط SR.N6
-
1 پسندیده شدهبسم ا... دارندگی و برازندگی عظمت سوپرتوپ دورا را در مقایسه با اسکادهای روسی ,و وی-2 آلمانی در سمت چپ تصویر بررسی بفرمایید دورا /اسکاد و وی-2 ، هر سه مقیاس 1:35 هستند
-
1 پسندیده شدهمجهز شدن ناو الوند به 8 موشک ضد کشتی قدیر با برد 330 کیلومتر
-
1 پسندیده شدهانواع پهپاد کرار رونمایی شده هدف هوایی: این نوع کرار برای آزمایش موشک های پدافندی و هوا به هوا به کار رفته است. بمباران اهداف زمینی و حملات ضد کشتی : این پهپاد در ماموریت های تهاجم زمینی و دریایی علاوه بر بمبهای ۲۵۰ و ۵۰۰ پوندی ، به موشک کروز دریایی «کوثر» نیز مجهز شد که این موشک میتواند اهداف سطحی متخاصم را در پهنه دریاها مورد هدف قرار دهد. رهگیری و نبرد هوایی: پهپاد «کرار رهگیر» موسوم به کرار -3 به صورت انتحاری، هدف خود را مورد اصابت قرار میدهد.در قسمت دماغه آن سنسورهای اپتیکی و یا حرارتی نصب شده تا با تعقیب هدف به صورت قفل اپتیکی و یا قفل حرارتی، به آن اصابت کند. پهپاد کرار با قابلیت رهگیری هوایی و گشت زنی، نام کرار 4 داشته و احتمالاً از نمونه جدیدتر موتور طلوع-۴ با قابلیت تنظیم دقیق رانش استفاده می کند. مجهز به موشکهای شهاب ثاقب و آذرخش میباشد. جنگ الکترونیک: کرار می تواند به غلاف های جنگ الکترونیکی به صورت درونی یا نصب شده زیر بدنه مجهز شده و عملیات اخلال بر علیه رادارها یا سیستم های مخابراتی دشمن را به انجام برساند. پرنده ی آماده باش(اسکرامبل) : در رزمایش اخیر پهپاد کرار برای هشدار به هواپیمای پی-8 آمریکا که برای شناسایی به منطقهی رزمایش نزدیک شده بود استفاده شده که نشان دهنده ی استفاده ی این پهپاد برای آماده باش هوایی هست. چند قبل نیز پهپاد کرار مجهز به تیربار معرفی شده بوده که احتمالا برای همین هدف ساخته شده است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهعملیات دونباس مانشتاین ، فوریه 1943 ارتش شوروی بدنبال ضد حمله موفق در استالینگراد ، در ژانویه 1943 تعدادی حمله موفق دیگر نیز انجام داد . در پایان همین ماه ارتش شوروی در برنامه ریزی های انجام شده به نتیجه رسید که نیروهای آلمانی را تا آنسوی رودخانه دنیپر عقب براند . فرماندهی عالی شوروی ( STAVKA ) با نقشه های طراحی شده برای آزاد کردن همزمان منطقه صنعتی حاشیه دونتس ، خارکف و کورسک و همچنین عقب راندن آلمانی ها تا حد ممکن به طرف شرق ، موافقت کرد . برای اجرای این نقشه نیاز بود که عملیات ها یه صورت پشت سر هم و بدون وقفه عملیاتی انجام شود . این کار با استفاده از نیرویی انجام می شد که از ابتدا عملیات را شروع می کرد و به طور مداوم در این سری عملیاتها تضعیف می شد ، همچنین حمایتی که باید از آنها صورت می گرفت توسط خطوط پشتیبانی بسیار طولانی شده ، انجام می شد و عملا هیچ نیروی عملیاتی ذخیره ای نیز نداشتند . ماموریت فیلد مارشال مانشتاین ( Manstein ) آلمانی حفظ جناح جنوبی آلمان در دونباس بود . انگاره دفاعی او این بود که به نیروهای شوروی اجازه پیشروی در بعضی مناطق را بدهد ، فقط از چند موقعیت حیاتی به صورت محکم دفاع کند و با کاهش عمدی نیروهای خودش در سایر نقاط ، یک نیروی ضربت ( striking force ) برای پیاده کردن یک پاتک هماهنگ شده ، ایجاد کند . نیروهای کمکی شروع به افزوده شدن به "ارتش گروه دن" ( Army Group Don ) وی کردند . او لشکر اول پانزر را برای دفاع از وروشیلوگراد ، به عنوان نیروی میخکوب کننده ( fixing force ) ، لشکر چهارم پانزر را به همراه لشکر اعزامی هولیت ( Hollidt ) برای دفاع از نواحی مرکزی و جنوبی خطوط مانشتاین و سپاه یکم اس اس پانزر را برای دفاع از خارکف مستقر کرد. سپاه یکم اس اس پانزر که شامل لشکرهای یکم ( Leibstandarte Adolf Hitler ) ، دوم ( Das Reich ) و سوم ( Totenkopf ) اس اس پانزر بود ، نیروی ضربت ( striking force ) او را تشکیل می دادند . فرماندهی عالی شوروی اجرای نقشه هجومی اش را ادامه داد ؛ اگرچه با حرکت هر چه بیشتر نیروهای شوروی به سمت غرب ، خطوط تدارکاتی طولانی تر می شد . در بیستم فوریه نقشه طراحی شده مانشتاین ، وارد مرحله عملیاتی شد . لشکر دوم اس اس پانزر از جنوب کراسنوگراد حمله کرد و با شکست سپاه ششم روسها ، خوش را به لشکر پانزدهم پیاده در نووموسکوسک رساند . جایی که ارتباطات بین لشکر 267 تفنگدار شوروی و سپاه 106 تفنگدار شوروی با عقبه را انجام می داد . در بیست و یکم فوریه نیروهای آلمانی با تثبیت موقعیتشان برای پیشروی به سمت پاولوگراد آماده شدند . در همان زمان سپاه چهلم پانزر به نیروی متحرک جبهه جنوب غربی حمله کردند و در نهایت آن را تار و مار کردند . واحدهای لشکر سوم اس اس پانزر به منطقه کراسنوگراد حرکت کردند تا برای پیشروی شان به سمت پاولوگراد آماده شوند . علی رغم به وجود آمدن این موقعیت جدید ، جبهه شوروی از نقشه های هجومی خود منصرف نشد. فیلد مارشال اریش فون مانشتاین ، منطقه دونتس اوکراین در ژوئن 1943 در بیست و دوم فوریه لشکر دوم اس اس پانزر وارد پاولوگراد شد و ارتباطات بین سپاه سی و پنجم تفنگداران گارد با فرماندهی شان در ارتش ششم را قطع کرد . لشکر سوم اس اس پانزر با پیشروی خودش رخنه بین نیروهای اصلی ارتش ششم و لشکر تفنگدار دویست و شصت و هفتم را گسترش داد . در بیست و سوم فوریه لشکر های ششم و هفدهم پانزر ، همان ارتش چهارم پانزر که به عنوان نیروی میخکوب کننده رزرو شده بود ، پیشروی خودشان را شروع کردند و ارتش ششم و ارتش اول گارد را در هم کوبیدند و ضمن قطع خطوط تدارکاتی سپاه بیست و پنجم تانک که همچنان دستور ادامه پیشروی داشت ، آنها را به محاصره درآوردند . لشکر دوم اس اس پانزر موقعیتش را در پاولوگراد تثبیت کرد . لشکر سوم اس اس پانزر پیشروی اش را در مقابل سپاه شانزدهم تانک گارد و لشکر سی و پنجم تفنگدار گارد ادامه داد و ستون جنوبی آن به نزدیک منطقه شمالی پاولوگراد رسید . لشکر های ششم و هفدهم پانزر از قسمت جنوب غربی به سمت شمال شروع به پیشروی کردند و در نهایت با اتصال به سپاه یکم اس اس پانزر برای پیشروی بیشتر به سمت شمال در بیست و چهارم فوریه آماده شدند . ارتشبد نیکلای واتوتین ، اوکراین ، 1943 عصر بیست و چهارم فوریه بود که ارتشبد واتوتین ( Vatutin ) فرمانده جبهه جنوب غربی شوروی در نهایت وضعیت خطرناکی که نیروهایش با آن روبرو بودند را تشخیص داد و دستور داد آنچه از نیروهای جبهه جناح راست باقی مانده است به حالت دفاعی تغییر وضعیت بدهد. ضد حمله آلمانیها ادامه پیدا کرد و در نهایت در روز چهاردهم مارس دوباره خارکف توسط آلمانیها تصرف شد. منبع
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتکنیکال خسته آلمانی - اوکراینی - روسی این کاراکتر اوکراینی را که می بینید ، رفته خودروی بی ام و 645 ( احتمالا سری 2012 ) خودش را به یک قبضه تیربار سنگین NSV کالیبر 12.7 م.م روسی مسلح کرده که در میانه خونریزی بین روسها و اوکراینی ها ، چهره بشود ....... این شخص احتمالا ژنرال دیمیتری مارچنکو ، فرمانده مدافعان میکولایف باید باشد !!!!!!!!
-
1 پسندیده شدهسیستم های پدافندی دهه 80 قدرت پردازششون در حد تراشه های سگا بوده اف 15 در دهه 90 میلادی میتونسته با دقت یک متر نقشه برداری کنه مگه سرعت تراشه ها در اون زمان چقدر بوده؟ یا اف 14 یا اواکس ای 3 در بروز رسانی هایی که در دهه 90 میلادی شدن حداکثر سرعت پردازش چقدر بوده ؟ همون قدر که سخت افزار مهم هست برنامه نویسی و تولید سنسورها مهم هست به نظر من دانش منسوخ وجود نداره تولید منسوخ وجود داره فرضا اگر ایران بره تکنولوژی تراشه را از شرکت Integral بلاروس بخره تکنولوژیش قدیمی هست 350 نانو متر اما دلیلی نداره ایران ادواتی با این تکنولوژی تولید کنه بلکه باید بیاد رو بهسازی و بهبود اینها کار کنه حالا هر چقدر هم شد
-
1 پسندیده شدهیکی از ضروریات برای ما. یک مورد بحث محافظت از ستون های رزمی در برابر ریزپرنده هاست که همین وانتهای تاکتیکال اگر موثر باشه سلاحشون گزینه خوبی است. یک مورد نقاط بسیار حساس و تاسیسات نظامی و خاص هست که اصلا نمیشه متکی بر سلاح بود و باید به زیرزمین و استحکامات خاص منتقل بشند. یک مورد هم بخش های نظامی معمول و صنایع هستند که باید با شیوه های نرم و سکوهای نظامی سبک مثل همین ها چه به شکل ثابت و متحرک مورد حفاظت قرار بگیرند. ما الان در کانون چنین حملاتی هستیم اون هم توسط مزدوران و خائنین و تروریستهای داخلی به شکل محلی.
-
1 پسندیده شدهدر طرح نورثروپ گرومن یک یا دو سکو متحرک در نقش رزمی مجهز به جایگاه سلاح کنترل از راه دور (مجهز به اپتیک) با توپ M320LF قراردارند یک سکو متحرک مجهز به سامانه های راداری و اپتیک سوار بر روی دکل تلسکوپی در نقش شناسایی قرار دارند. طرح M-ACE برای مقابله با ریز پهپاد ها که متشکل از سکو رزمی و شناسایی است سکو متحرک جهت شناسایی تهدیدات البته بر روی سکوهای متحرک رزمی علاوه بر اپتیک احتمالا بشود با کمک رادارهای سبکتر سوار بر دکل تلسکوپی بخش شناسایی را انجام داد. در این تصویر جایگاه سلاح کنترل از راه دور به جمر مجهز شده است.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... گان تراک ، اورال-43206 مجهز به توپ ZU-23 اخلالگر RP-377VM1 روی این خودرو بطور کامل قابل مشاهده است
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهوانت های تکنیکال ارس مجهز به توپ کاتلینگ M - 197 در رزمایش پیامبر اعظم 17
-
1 پسندیده شدهتکنیکال این قسمت جنس روسی کشنده اورال روسی ترکیبی از برجک بی تی آر و راکت انداز استاندارد یوبی-32 درگیری های مولدوای . اوایل دهه نود میلادی ترکیب توپ ضد هوایی کالیبر 37 م.م روسی جنگ دوم جهانی و کشنده نیمه سنگین سوریه
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم ا... اوکراینی های جذاب جدایی طلب !!!! خودروی حمل و نقل UAZ ( اُواز ) مسلح به 4 قبضه تیربار PKTM ، یک هدیه نامعمول از سوی جدایی طلبان استان دونتسک / لوهانسک
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا Boeing Insitu ScanEagle 2 هواپیمای بدون سرنشین (UAV) (2016) ScanEagle 2 نسخه پیشرفتهتر ScanEagle است. این نسخه از موتور سوخت سنگین جدید برای افزایش پایداری استفاده می کند. همچنین خط تولید این محصول برای افزایش خدمات در بازار های تجاری گستردهتر شده است. تا امروز، در خدمت به ارتش و عناصر نیرو های ویژه ایالات متحده و دیگر قدرت های نظامی جهان عملکرد خوبی داشته است. از این پهپاد در بعضی بخش های تجاری مثل صنعت نفت هم استفاده می شود. ScanEagle 2 نسبت به نسخه اولیه، بخش بینی بزرگ تری دارد تا تجهیزات اپتیکی و حسگر ها را راحت تر در خود جای دهد. حداکثر وزن محموله آن هم افزایش پیدا کرده است. بدنه تیوبی شکل و بال های اصلی رو به عقب آن حفظ شده اند. موتور جدید، ساخته Orbital، در عقب قرار گرفته و یک ملخ 3 پره را در آرایش pusher می گرداند. بال های اصلی در نوک خود بالچه های عمودی دارند. پرتاب آن توسط منجنیق انجام می شود که به آن امکان پرواز را از موقعیت ثابت، خودرو، کشتی جنگی و کشتی های گشتی می دهد. در نوامبر سال 2018، اندونزی اولین اسکادران تمام پهپادی خود را تشکیل داد. این نیرو بر ScanEagle 2 هایی که تحت طرح امنیت دریایی توسط ایالات متحده به آن ها اهدا شد، تکیه دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2016 - وضعیت: در حال خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 100 - سازنده: Insitu (ایالات متحده) - کشورهای مصرف کننده: مالزی، ایالات متحده - نقش: توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 1.71 متر - طول بال ها: 3.11 متر - وزن: 19 کیلوگرم - حداکثر وزن برخاست: 23 کیلوگرم (4 کیلوگرم ظرفیت بار) – قوای محرکه: 1 موتور Orbital سوخت سنگین بنزینی (JP5 یا JP8) که یک ملخ 3 پره را با آرایش pusher می گرداند حداکثر سرعت: 148 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 5950 متر - تسلیحات: ندارد. محموله شامل دوربین و حسگر ها - نسخه ها: ScanEagle 2 (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهScan Eagle دوست تفنگداران دریایی http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-ScanEagle_UAV_catapult_launcher_2005-04-16.jpg پرنده ی بی سرنشین Scan Eagle که در اصل یک هواپیمای کنترل از راه دور برای ردیابی و دنبال کردن دسته های ماهی تونایاتون در دریا بود، و اکنون گونه های متفاوت آن برای سپاه تفنگداران دریایی آمریکا هزاران ساعت مأموریت را در عراق انجام داده اند. برج گردان دوربین Scan Eagle می تواند برای استفاده از روشنایی روز یا سامانه ی فروسرخ تنظیم شود. این پرنده نیاز به باند ندارد و در عوض با یک سامانه ی هوای فشرده به بالا پرتاب می شود و برای فرود هم یک جرثقیل با طناب و قلاب آن را در میان هوا می گیرد. http://gallery.military.ir/albums/userpics/marine.jpg مشخصات: طول:1.19 متر عرض(دو سر بال):3.05 متر قطر بدنه:18 سانتی متر وزن:18 کیلوگرم سرعت:120 کیلومتر بر ساعت سقف پروازی:5790 متر استقامت پروازی:بیش از 20 ساعت قیمت:3.2 میلون دلار منبع: http://www.r30.ir/Thread-پهپادها--187
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهاین نمونه در رومانی رویت شده . نصب برجک ریموت بر روی کراس اور dacia :
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از جناب MR9 به خاظر متن جالبشان ، در تکمیل پست ایشان: همان طور که در متن اشاره شده راکت اندازه های آلمانی بروی خودرو های نیمه شنی SdKfz.251 هم مورد استفاده قرار می گرفتند. در این راکت انداز که با نام Wurfrahmen 40 نیز شناخته می شود 6 لانچر در طرفین خودرو نصب شد این سامانه راکت انداز خصوصا در جنگ های شهری بسیار موثر ظاهر شد. نمونه دیگر راکت اندازآلمان ها که بروی یک شاسی نیمه شنی ساخته شده بود، SdKfz 4 نام داشت . در این مدل یک پرتابگر متحرک با قبلیت چرخش 360 درجه در پشت خودرو نصب شد که قادر به شلیک 10 راکت نبل ورفر 41 در هر بار شلیک بوده . SdKfz 4 Wurfrahmen 40
