برترین های انجمن

  1. MF44

    MF44

    Members


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      1,421


  2. mehdipersian

    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      3,146


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. arminheidari

    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      7,136



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 1 بهمن 1402 در پست ها

  1. 2 پسندیده شده
    هواگرد آی 50 -نسخه آواکس ایلوشن 76 روسی در این حادثه سرنگون شده و11 خدمه آن کشته شدن . روسها دلیل سقوط را آتش خودی عنوان کردن اما چطور ممکن است که دو هواگرد مدیریت آسمان نبرد در یک منطقه خاص مورد هدف آتش خودی قرار گرفته باشند . اکراینی ها مدعی هستن که یکی از جنگنده های اسکورت آی50 از تابیده شدن امواج رادار سامانه اس 300 بروی خود خبر داده . ممکن است ناتو واکراینی ها با کمک سامانه های جنگال خود این تله را برای پدافند ورسها ایجاد کرده باشند فیلم شلیک های توپ 25 م م نفربر برادلی بروی تانک تی 90 (در پست قبلی تصاویر و خبر این درگیری قرار داده شد است) https://www.aparat.com/v/nK6wV ادامه جهنم کرینکی واحدهای ارتش روسیه از چند روز پیش حمله زمینی تازه ایی برای بیرون راندن ارتش اکراین از این سرپل را از سر گرفته اند .اکراینی ها همچنان برای پشتیبانی از نیروهای خود در این منطقه توپ های وسامانه های پدافندی زیادی را در کرانه دنپرو مستقر کرده اند در کنار این موضوع تعداد زیادی از اپراتورهای کواد کوپتر دو طرف کوچک ترین حرکتی را مورد حمله قرار داده .روسها در دو مورد قصد یک حمله بزرگ به این مناطق را داشته که موردحملات دهها کواد قرار گرفته در مقابل هم ارتش اکراین بشدت در جابجایی نفرات وتدارکات به آنسوی دنپرو با مشکل برخورد کرده است هر تحرکی توسط توپخانه وکواد های روسی مرود حمله قرار می گیرد به همین دلیل بخش عمده ایی از فعالیت های اکراینی ها هب تاریکی شب منتقل شده که باز هم از حملات روسها مصون نیستند . از شروع درگیری در این منطقه تا کنون حدود 50 سخت افزار ارتش اکراین در کرانه دنپرو که وظیفه پشتیبانی از نیروهای خودی در کرینکی را بر عهده داشتن توسط روسها مورد هدف قرار گرفته اند تصاویر ماهواره ایی از گودال های ایجاد شده ناشی از حملات هوایی روسها موقعیت برخی از ادوات اکراینی شکار شده هدف قرار گرفتن قایق های حامل تدارکات ونیروهای اکراینی و بخشی از تلفات سنگین مدافعین اکراینی در این منطقه پهپاد شارک اکراینی و ثبت لحظاتی از پرواز بالگرد کاموف 52 و پهپاد اورلان روسی و هواگرد سوخو 25 اکراینی نفربر برادلی و شلیک های ممتد به نفربر بی ام پی 2 رها شده روسی در حومه آودیوفکا اصابت راکت هیمارس به دو سامانه اورگان روسی / به نظر میرسد این دو سامانه دیکوی هستن اخیرا استفاده دو طرف درگیری از ماکت های نظامی افزایش چشمگیری داشته است بعد از اصابت شکار یک نفربر استرایکر توسط لانست دو هفته پیش یک امار متناقض دیگر از سوی منابع غربی مبنی بر مقایسه مصرف روزانه مهمات ارتش روسیه و اکراین منتشر شد. در این امار مصرف مهمات روزانه روسها در تابستان را 5 هزار گلوله واکراین را 7 هزارو در حال حاضر مصرف را روزانه 2 هزار گلوله برای اکراین و10 هزار گلوله برای روسها عنوان کرده است بیش از منابع غربی و اکراینی با هیاهو و جنجال مصرف روزانه مهمات روسها در تابستان را 20 هزار واکراینی ها را 6 تا 7 هزار ذکر کرده و ازلزوم تصریح کمک های غربی ها به اکراین سخن گفته اند و حتی در حال حاضر هم بخش زیادی از اه و ناله اکراینی و رسانه های غربی مبنی بر کمبود مهمات بزرگنمایی است . غربی ها تا حد توان کمک های تسلیحاتی و مالی و از همه مهم تر کمک های اطلاعاتی به اکراین ارائه داده اند . بخش اعظمی از حملات اکراینی با موشک های کروز و بالستیک و حتی حملات با راکت های هیمارس وبا هدایت مستقیم ناتو صورت گرفته است . ساده لوحانه است این درگیری را یک جنگ بین اکراین وروسیه عنوان کرد . مجموع حملات کواد انتحاری ها روس به ادوات زرهی اکراین از جمله دو تانک لئو پارد لئو پارد لئو پارد بی ام پی 2 تی 72 بی ام پی 1 بی ام پی1 تی72 گورستان ادوات نظامی طرفین ( عموما روسی) حاصل چندین ماه درگیری در منطقه ودیانه تاکتیکال 100 م م ks19 بروی کشنده مان اکراینی انهدام ویا آسیب دیدن4 تانک اکراینی از جمله یک تانک تی 62 ام به غنیمت گرفته شده از روسها ویدئو منتشر شده از لحظه فرار یک سرباز روسی از اصابت مستقیم کواد انتحاری اکراینی یک سنگر اتش توپ خودکششی وزدیکا اکراینی جهت مصون ماندن از حملات روسها اجرای آتش معبر باز کن ur83p ارتش روسیه استتار نفربر ام تی ال بی زرهی شده روس انهدام سامانه ترموباریک توس در حمله یک کواد انتحاری اکراینی در حومه آودیوفکا لانست وتوپ خودکششی وزدیکا اسرا وتلفات انسانی اکراینی خسارت های زرهی و انسانی روسها انهدام سامانه پدافندی سام 10 اکراینی ثبت حضور سامانه راکت انداز توس 2 روسی در خطوط درگیری شیرجه کواد انتحاری اکراینی به سمت پیاده نظام روس نکته خنده دار البته از نوع تلخش این در این حملات با سرجنگی خرج گود در صورت اصابت مستقیم معمولا تلفات یک نفره !! ستون ام تی ال بی های زرهی شده روسی شرایط نگهداری بالگردهای میل روسی
  2. 2 پسندیده شده
    بخش دوم و پایانی عملکرد و وظیفه واحدهای رزمی هوابرد ( گردان ) در سازمان رزم یک هنگ هوابرد ارتش روسیه این گردان ها به گونه ای سازماندهی و مسلح شده اند که می توانند درقالب یک هنگ یا به شکل مستقل وارد صحنه عملیات رزمی شوند بدین ترتیب ، یگ گردان ( یا گروهان ) می تواند بطور مستقل در پشت خطوط دشمن وارد عمل شده تا یک هدف مشخص ( قرارگاه های فرماندهی – کنترل دشمن ، عقبه تدارکاتی ، خطوط ارتباطی و .. ) را که درست در پشت محل استقرار تیپ رزمی دشمن قرار داد را تصرف و منهدم نماید در حالی که به شکل همزمان ، استخوان بندی اصلی هنگ هوابرد در مکان دیگری پیاده شده و با پیشروی به یگان قبلی محلق شود . برهمین اساس ، یک گردان بعنوان بخشی از سازمان رزمی یک تیپ/هنگ در مقام نیروی آفند کننده قرار می گیرد در حالی که امکان استفاده از آن بعنوان نیروی عقبدار ( واحدهایی که درست در پشت نیروی در حال پیشروی مسئولیت حفظ عقبه آن را برعهده دارند ) واحد ذخیره ، یا یک نیروی پوششی ( شکل 2 ) نیز وجود دارد . عملکرد و وظیفه واحدهای رزمی هوابرد ( گروهان) در سازمان رزم یک گردان هوابرد ارتش روسیه این گروهان ها به گونه ای سازماندهی و مسلح شده اند که می توانند درقالب یک گردان یا به شکل مستقل وارد صحنه عملیات رزمی شوند علاوه براین ، یک نیروی رزمی در مقیاس گروهان نیز بعنوان زیرمجموعه یک گردان هوابرد امکان ورود مستقل به صحنه عملیات رزمی را داشته و وظایف متنوعی نظیر واحد شناسایی -رزمی ، یگان طلایه دارسبک اسلحه ، یگان پوشش جناحی ، عقبدار یا نظیر یگان بالاترش ، بصورت یک نیروی مستقل رزمی را برعهده گیرد ( شکل 3 ) .در نهایت ، جوخه های هوابرد نیز می توانند به شکل مستقر از یگان مادر خود ماموریتهایی نظیر شناسایی رزمی ، تامین امنیت مسیرهای پیشروی یا بعنوان یک نیروی پوششی را اجرا نمایند ( شکل 4 ) عملکرد و وظیفه واحدهای رزمی هوابرد ( جوخه/دسته ) در سازمان رزم یک گروهان هوابرد ارتش روسیه این دسته ها به گونه ای سازماندهی و مسلح شده اند که می توانند درقالب یک گروهان یا به شکل مستقل وارد صحنه عملیات رزمی شوند https://www.aparat.com/v/vqYLE اجرای موفقیت تک هوابرد توسط گردان (گروهان) به سازماندهی ماهرانه یگانهای تابعه و کسب آمادگی کامل ، شناسایی درست از دشمن و زمین عملیات ، اطمینان از امنیت مسیر ، وجود پدافند هوایی قابل اعتماد ، کاربرد حرفه ای اصل غافلگیری وقدرت آتش به منظور شکست دشمن و حفظ تحرک یگان خودی بستگی خواهد داشت . این واحد هوابرد ، پس از تصرف و تامین هدف ، فورا" دست به عقب نشینی می زند ( یا بعبارت بهتر واحدهای هوابرد برای اجرای تاکتیکهای پدافندی سازماندهی نشده اند ، به مانند آنچه که در آرنهم رخ داد.م ) گاهی اوقات نیز ممکن است قبل از آغاز حمله نیز شرایط صحنه عقب نشینی آنها را ممکن کند . در حالت نخست ، یگان مدنظر با تمام قدرت وارد عمل شده و در حالت دوم ، بخشی از نیروها مسئولیت پوشش دادن به روند عقب نشینی شاکله اصلی واحد را برعهده می گیرند . در چنین شرایطی ، گردان/ گروهان مزبور نیازمند در اختیار داشتن دستورات کامل برای هر پیشامد غیرمنتظره ای است ولی به شکل ثابت ، نیروهای فوق وظیفه دارند که چه در زمان حمله و چه در زمان عقب نشینی ، از مناطق پرجمعیت ، تقاطع های جاده ای ، دره ها و همچنین زمین های آلوده به ش.م.ر پرهیز نمایند . شیوه پیشروی یک گردان هوابرد ارتش روسیه مکان قرار گیری عناصر طلایه دار ، شناسایی رزمی ، بخش اصلی واحد تکور ، واحدهای عقبدار و لجستیکی در این تصویر بخوبی مشخص شده است یگان هوابرد موصوف تک خود را معمولا بصورت ستونی آغاز می کند به این معنا که واحد پس از فرود روی زمین ، دستور می یابد تا با حداکثر سرعت ممکن و با استفاده از ویژگی های زمین عملیات و بهره گیری از عوارض زمین بعنوان پوشش بسوی هدف بحرکت درآید با این تبصره که قبل از حرکت ستون مزبور به دوقسمت ستون اصلی و ستون تدارکاتی از یکدیگر منفک می گردد. ستون اصلی نیز به قسمتهای مختلف عناصر رزمی پیشرو( طلایه دار) ، عناصرمستقر در نوک پیکان ، عناصر عقبدار و شاکله اصلی آفند کننده تقسیم بندی شده و نحوه ورود آنها به صحنه نبرد به همین ترتیب صورت می گیرد . همزمان با اجرای مراحل فوق ، یک واحد کوچکتر وظیفه پیدا می کند تا امنیت مسیر پیشروی ستون اصلی و تدارکاتی را تامین نماید ( شکل 5 ) شیوه پیشروی یک واحد هوابرد ارتش روسیه بسوی یک هدف از دید فرمانده واحد مذکور یگان های متصل به ستون اصلی نیزبراساس نیاز فرمانده ستون و ترتیبی که روی نقشه پیش بینی شده ، استقرار پیدا می کنند ، بطوریکه عناصر توپخانه تا حد امکان به سر ستون اصلی نزدیک می مانند تا همواره در بهترین حالت ممکن ، امکان اجرای آتش پشتیبانی را داشته باشند . فرمانده و قرارگاه متحرک فرماندهی در راست ستون مستقر می شوند تا به محض آغاز درگیری ، تصمیم گیر اصلی فرصت لازم را برای حرکت بسوی نقطه درگیری و بررسی وضعیت را بدست آورد و به ترتیب ، فرماندهان یگان های وابسته بطور مستقیم پشت سر وی بحرکت در می آیند تا اشراف کاملی برصحنه نبرد داشته باشند. از سویی دیگر ، هنگام دسته بندی واحدهای پشتیبانی میان عناصر اصلی تکورهوایی ( هوابرد) ، دقت می شود تا تقسیم بندی به گونه ای صورت گیرد که توان حرکت واحدها دچار مشکل نشده ، به همین دلیل ساختار و تجهیزات متحرک واحدهای مزبور ( پشتیبانی ) باید مشابه عناصر تکور باشد . عملیات فرود هوایی یک واحد هوابرد در نزدیکی هدف قابلیت تحرک ستون سوار-زرهی هوابرد در سطح گردان و گروهان به منظور انجام ماموریتهای محوله مستقل از یگان مادر به میانگین سرعت حرک ستون ، عمق و بازه زمانی عملیات رزمی ، میزان مقاومت دشمن ، وضعیت مسیر و اقلیم منطقه هدف بستگی خواهد داشت . بدین سبب ، مولفه هایی نظیر زمان بندی ، اقلیم ، قابلیت فرماندهان در هدایت ستون ، تعمیرونگهداری خودروها حین عملیات ، کیفیت آموزش رانندگان و عامل پشتیبانی می تواند بر سرعت تحرک عناصر مذکور تاثیرگذار باشد ، با این حال ، براساس داده های ثبت شده ارتش روسیه ، در عادی ترین شرایط ممکن ، میانگین سرعت جابه جایی در مسیرهای جاده ای به 40-30 کیلومتر درساعت برای خودروهای چرخدار و حدود 30-25 کیلومتر برای خودروهای شنی دار و نیمه شنی می رسد . عملیات فرود هوایی یک واحد هوابرد در فاصله دورتری نسبت به هدف از آنجایی که براساس آئین نامه های رزمی روسی ، یک گردان یا گروهان باید با تمام قدرت موجود خود دست به حمله بزند ، ضد حمله های دشمن را دفع کند و یا خطوط ارتباطی دشمن را قطع کرده و آن را برای مدت زمان مشخصی برای عبور واحدهای خودی بازنگه دارد ، میانگین سرعت پیشروی می تواند تا 10 کیلومتر درساعت نیز کاهش پیدا کند . بازه زمانی حمله نیز با توجه به اندازه هدف و همچنین کیفیت پشتیبانی تعیین می گردد . بعنوان مثال ، یک واحد رزمی درسطح گردان اگر بخوبی پشتیبانی شود می تواند برای 48 ساعت مستمر در حالت آفند قرارگیرد. بدین ترتیب ، واحدهای هوابرد روسی بعنوان یک ساختار سوار-زرهی ترکیبی سبک به جز درمواردی که هدف از ماموریت ، اجرای عملیات دفاعی نباشد، ترجیح می دهند تا در یک منطقه به نسبت ایمن از هدف فرود آمده ، جایی که نیروها بتوانند ابتدا تجهیزات خود را که به شکل مستقل پرتاب می شوند را بازیابی کرده و قبل از دست زدن به پیشروی ، سازماندهی کاملی را بخود ببینند . عملیات فرود هوایی یک واحد هوابرد درست بر روی هدف مورد نظر این نیروی سوار-زرهی ( شکل 9 ) می تواند شامل توپخانه سبک ، پدافند هوایی ، مهندسی- رزمی ، پشتیبانی و حتی واحدهای زرهی با قابلیت عبور از موانع آبی باشد که درنتیجه عمق دستیابی این واحدها در هرنقطه از جبهه می تواند بسیار زیاد و غافلگیرکننده صورت گیرد.ازدید استراتژیست های روسی ، بدلیل پویایی صحنه های نبرد آینده ، واحدهای هوابرد نقش بااهمیت تری را برعهده خواهند گرفت چرا که بدلیل عدم وجود خط تماس بین دوطرف درگیر ( به مانند آنچه که درشش ماه نخست جنگ در اوکراین دیده شد ) و الزام بر تحرک واحدهای رزمی ، عناصر هوابرد بیشترین نقش را ایفا خواهند کرد . موقعیت دو فرودگاه هوستمول و واسیلیکوف نتیجه گیری : در اوکراین اجرای حمله هوابرد به شکل کلاسیک و شناخته شده مرسوم بعنوان یک روند ادامه دار تاکنون دیده نشده ولی شواهدی وجود دارد که ارتش روسیه در جریان حمله به فرودگاه گوستمول در روزهای ابتدایی عملیات تهاجمی به اوکراین در فوریه 2022 از تاکتیک های مشابهی استفاده کرده است . این تلاش به تقریب ناموفق ، به نوعی بازآفرینی حملات مشابه در چکسلواکی ، افغانستان و کریمه سال 2014 بود که طی آن ، واحدهای عملیات ویژه ارتش شوروی تلاش کردند تا با استفاده از حملات سریع و غافلگیرکننده واحدهای منظم ارتش را در پادگان های خود نگه داشته و از آنها استفاده نکنند . درواقع اگر هدف اصلی مسکو بریدن سر اوکراین به شیوه اتحاد شوروی بود ، انتخاب گوستمول ( 10 کیلومتری کیف ) نقطه شروع منطقی بحساب می آمد . طبق گزارش های موجود ، در 24 فوریه 2022 چند ساعت پس از اینکه پوتین دستور آغاز " عملیات ویژه نظامی " را صادر کرد ، عناصری از هنگ 31 عملیات ویژه ارتش در کنار واحدهایی از تیپ 45 عملیات ویژه با موفقیت در فرودگاه گوستمول فرود آمده و بسرعت پناهگاه های زیرزمینی موجود درآن را به تصرف خود درآوردند. الکساندر رزنیچنکو ( وزیر دفاع پیشین اوکراین ) در اظهارنظری که چند ماه بعد صورت گرفت ، مدعی شد که قرار بود وی و اعضای ستاد وزارت دفاع 24 تا 48 ساعت پس از شروع جنگ به این فرودگاه منتقل شوند که اگر این کار صورت می گرفت ، بخش قابل توجهی از ساختار دفاعی اوکراین فلج می گردید. واحدهای درگیر در فرودگاه هوستمول 24-25 فوریه 2022 نبرد فرودگاه هوستومل /گوستمول - اوکراین - فوریه 2022 https://www.aparat.com/v/oL6tO سرهنگ هوابرد روسی ، ولادیمیر شامانوف که تا زمان بازنشستگی در سال 2016 فرماندهی واحدهای هوابرد ارتش روسیه را برعهده داشت ، مدعی است که هدف از عملیات گوستمول ، تصرف دو هدف استراتژیک ( فرودگاه های واسیلیکوف و گوستمول ) بود که ارتش روسیه با وارد کردن واحدهایی از 4 یگان اصلی شامل لشکر 76 ، لشکر98 هوابرد و تیپ31 و 45 عملیات ویژه تلاش کرد تا بدان دست پیدا کند ولی مشکل ازآنجا آغاز گردید که گرچه فرودگاه گوستمول تصرف نیروهای هوابرد اشغال شد ولی نیروی هوایی روسیه موفق نشد تا در امتداد مسیر منتهی به گوستمول ، پدافند هوایی اوکراین را سرکوب کند و همین امر در نهایت امکان استفاده از هواگردهای ایلوشین-76 ام دی نیروی هوایی جهت تخلیه تجهیزات کمکی و نیرو را بوجود نیاورد . از سویی دیگر ، نیروهایی که سبک اسلحه که توسط بالگردها منتقل شده بودند ، محوطه فرودگاه را پاکسازی کرده و در مواضع دفاعی مستقر شدند ولی واحدهای رزمی درحال پیشروی ارتش روسیه موفق نشدند تا از شرق و جنوب ، کیف را محاصره کرده و متقابلا ارتش اوکراین موفق شد بخش هایی از نیروهای ذخیره خود را وارد صحنه نماید . درواقع ، ارتش روسیه بدلیل اهمال درشناسایی مسیرهای پیشروی و عدم ایجاد ارتباط زمینی و هوایی با فرودگاه مزبور ، موفق نشد جای پای بدست آمده را تامین و تثبیت کند . عناصر هوابرد روسی نیز فقط برای 24 ساعت مهمات ، سلاح و تدارکات را با خود همراه داشتند و روز سوم بالاجبار از مهمات پلاستیکی ضدشورش استفاده می کردند . تصویر ماهواره ای مادون قرمز از شدت درگیری ها در فرودگاه هوستومل بدین ترتیب اگر حمله به دوفرودگاه مزبور با موفقیت همراه می شد ، ارتش روسیه آماده بود تا با اجرای یک حمله سریع سوار-زرهی ، سر دولت اوکراین را از تن جدا کرده و به هدف اصلی خود نائل شود . در مجموع داده های بیشتری برای تایید یا رد فرضیه فوق منتشر خواهد شد ولی آنچه که مسلم است ، اجرای حملات سوار-زرهی در مقیاس بزرگ همچنان ذهن برنامه ریزان نظامی روسی را تسخیر کرده و احتمال اجرای آن را باید همواره در ذهن داشت. پی نوشت : 1- مجله نیروی زمینی ارتش ایالات متحده - ژانویه 2024 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  3. 2 پسندیده شده
    روزی که هویزه ویران شد ۲۷ دی ۵۹ دشمن که مطمئن شده بود، کسی در شهر بی دفاع نیست، وارد هویزه شد و شهری که تا قبل از عملیات نگرفته بود را به تصرف درآورد. گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس https://www.uplooder.net/img/image/70/efe5d20869b644d345c8b857e7a3bae1/2340741-182.jpg میلاد کریمی معاون پژوهشی زیارتگاه شهدای هویزه؛ ۲۷ دی چهل و سومین سالروز ویرانی شهر هویزه به دست ارتش بعث عراق است. بعد از شهادت سید حسین علم‌الهدی و یارانش، روز‌های سخت عملیات نصر آغاز شد. بعثی‌ها به پیشروی‌شان ادامه دادند. بسیاری از روستا‌های منطقه تخریب و مردم، شهید و زخمی و آواره شدند. سرانجام ۲۷ دی ۵۹ دشمن که مطمئن شده بود، کسی در شهر بی‌دفاع نیست، وارد هویزه شد و شهری که تا قبل از عملیات نگرفته بود را به تصرف درآورد. آن‌ها ابتدا شهر را غارت کردند و افراد اغلب بیمار و ناتوانی که در هویزه مانده بودند را اسیر و به «بصره» فرستادند. بعثی‌ها مواد غذایی و وسایل زندگی مردم هویزه را با ماشین‌های جنگی به عراق می‌بردند و می‌فروختند؛ بعد هم با بولدوزر و ماشین آلات سنگین، شهر را ویران و خانه‌ها، مدارس، مغازه‌ها، ساختمان‌های عمومی، باغ و نخلستان‌ها، بیمارستان و به خصوص اماکن مذهبی و آثار باستانی را منهدم کردند و جز یکی دو ساختمان از شهر هیچ باقی نگذاشتند. افزون بر آن بنا به گزارش روزنامه‌های سال ۶۱ دشمن در زمین‌های کشاورزی هویزه حدود ۹۵ هزار مین کاشته بود. سرانجام، اما خورشید دوباره در هویزه درخشید و ۱۸ اردیبهشت سال ۶۱، این خطه خونرنگ پس از ۱۶ ماه در مرحله دوم عملیات الی بیت المقدس از اشغال آزاد شد و ارتش بعث از هویزه فرار کرد. اواخر اردیبهشت ۶۱، کمیته بررسی و افشای جنایات صدام در هویزه تشکیل شد. نمایندگان ۳۰ کشور خارجی در تهران، جنایات بعثی‌ها در هویزه را محکوم کردند. هویزه نیز از همان سال ۶۱ به پیشنهاد تولیت فقید آستان قدس رضوی و با موافقت حضرت امام خمینی (ره) با منابع وقفی عام آستان -دارای مصارف مطلقه-، منابع نذوراتی و کمک‌های مردمی در وسعتی به اندازه ۱۰ برابر شهر قبلی و در مدت زمان کمتر از ۴ سال، بازسازی و ۲۲ شهریور ۶۴ افتتاح شد که مشروح آن را می‌توان در کتاب تازه نشر «آستان قدس رضوی و نوسازی جهادی هویزه» به مطالعه نشست. به واسطه تلاش‌های جهادی صورت گرفته در بازسازی شهر هویزه، اهالی این دیار ارادتی بیش از پیش به حضرت رضا (ع) پیدا کرده و بسیاری از ساکنان این شهر، دارایی‌های خود را وقف حضرت رضا (ع) نموده و در باوری دلنشین هویزه مظلوم را یکی از رواق‌های حرم امام هشتم (ع) می‌دانند. https://dnws.ir/002huW
  4. 1 پسندیده شده
    به نام خداوند بخشنده مهربان که هرچه داریم از لطف اوست امیدواریم لطفش رو در تدوین این تاپیک شامل همه ما بکنه با سلام ضعف های اساسی در کشور ما شامل سه دسته می شود که در تلاشم با کمک دوستان در سه تاپیک نگاهی مختصر ولی کاربردی تدوین کنیم 1- رسانه و تبلیغات ---------------------- تاپیک نبرد "رسانه ای و الگوی تبلیغات" 2- مدیریت منابع و نیروها ------------ تاپیک فعلی "مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی" 3- الگوی آموزش و انتقال تجربه ---- تاپیک آینده " آموزش و مستندیازی کلید توسعه منابع انسانی" درگیری های روزانه سبب کندی روند تولید مطالب شد ولی انشالله کلنگ اول این تاپیک رو با هدف نگرشی کاربردی بر مدیریت منابع و نیروها می زنیم مدیریت منابع و صنایع نظامی بهترین تعریف برای مدیریت عبارت از استفاده بهینه از منابع انسانی، مالی و تجهیزات موجود برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. متاسفانه تعریف درستی از مدیریت در تفکر ما وجود ندارد، مدیریت درست کلمه عام هست و از نگاه مردم یک مدیریت درست مشابه مدیریت رضاخانی و استبداد است و باوری به مدیریت برنامه ریز وجود ندارد. در شکل زیر، کیفیت مدیریت منابع در بین سیستم های نظامی متفاوت به خوبی نشان داده شده است و ثابت می کند که فناوری و تجهیزات نوین الزاما به معنای کیفیت استفاده خوب از آن نیست. در این تصویر امریکا دارای بالاترین سطح فناوری و مدیریت منابع است در حالی که ایران هنوز به بهره وری و استفاده خوبی از زیرساخت ها و فناوری خود نرسیده است. نکته ای که این نمودار را مهم می کند، بهره وری بالا در گروه های نظامی چون حزب الله، حماس و داعش است که علارغم سطح فناوری پایین به حداکثر بهره وری و استفاده از منابع خود رسیده اند. این موضوع در نبردهای داعش و تجهیزاتی که با خلاقیت ساخته شده اند یا موشک های ساده حماس در شرایط تحریم و محاصره نمود خوبی دارد. تجهیزاتی که توسط این گروه ها و بر مبنای خلاقیت ساخته شدند به تدریج در سیستم های رسمی نظامی استفاده و تقلید شد که نشان می دهد بهره وری لزوما منوط به داشتن فناوری سطح بالا نیست و در هر سطحی ممکن است. دیدگاه های متفاوتی برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع وجود دارد. در این بین چندین چشمه مولد و مخرب برای هر مدیریتی وجود دارد که دقیقا در مقابل هم قرار می گیرند. چشمه های اصلی مولد و مخرب در مدیریت عبارت اند از: · شفافیت – فساد و پنهان کاری · آموزش – جهل مدرک گرایی · ثبت تجارب و مستندسازی – عبرت شدن · شایسته سالاری – گروه سالاری · برنامه ریزی – شعار محوری · تحقیق و توسعه – درجا زدن · بازاریابی – انحصار و رانت در اولین توضیح : فساد و چشمه های مخرب را می توان به شیر آب ورودی به تاسیسات خراب نامید که با تداومش شرایط را هر لحظه بدتر می کند در حالی که با حذف آن شرایط پایدار و مدیریت تسهیل تر می شود. آموزش کلید اصلی توسعه منابع انسانی بوده و عملکرد بهینه نیروها را تضمین می کند. ثبت مستندات که پایه تغذیه کننده روش ها، روندها و تکنولوژی ها است و در استاندارد ایزو با این شعار شناخته می شود که یک اشتباه نباید دوبار تکرار شود. در حقیقت تدوین تجارب و نظرات اولین گام یادگیری و پیشرفت بشر بوده است. در مجموع عدم مدیریت منابع منجر به اتلاف منابع و از دست رفتن فرصت ها می شود. از این نظر معضل مدیریت به "فقر بر روی منابع غنی" تعبیر می شوند. چرا که در تلاش برای بدست آوردن فرصت و منابعی هستند که خود دارند. حال باید نگاه خود را اصلاح کنیم و از میان گل های مشکلات و چالش ها ، طلای فرصت را استخراج کنیم ادامه دارد....
  5. 1 پسندیده شده
    شرح محاصره دانشجویان پیرو خط امام در هویزه .... ما محاصره شده بودیم، هیچ راه فراری نداشتیم و هیچ كاری نمی توانستیم بكنیم. یكی از بچه ها آر.پی.جی. داشت، ولی گلوله آن را نداشت. بچه ها با ژ-3 و كلاش به تانك ها تیراندازی می كردند و مانع از آن می شدند كه كسی سرش را از تانك در بیاورد. همگی ناامید بودیم حتی یك درصد هم امكان نجات به خودمان نمی دیدیم. بچه ها هنوز داشتند از امتداد جاده كه جلو رفته بودند بر می گشتند، عده ای دولا دولا و بیشتر سینه خیز داشتند می آمدند. هیچ كس نمی دانست چكار بكند، هیچ كاری هم نمی توانستند بكنند، همگی مرگ را چند قدمی خود می دیدند. كشته شدن برای من مهم نبود، ولی این طور قتل عام شدن بدون این كه بتوانیم هیچ ضربه ای به آنها بزنیم و حتی یكی از آنها را بكشیم، خودمان كشته شویم، خیلی سخت و دردناك بود. در پناه جاده كه خوابیده بودم دست در جیب های خود كرده و هرچه كارت و ورقه از سپاه پاسداران داشتم درآوردم و پاره پاره كردم و مقداری خاك روی آن ریختم. همه آماده بودیم كه تانك های عراقی از آن طرف جاده بیایند این طرف یا تسلیم می شدیم یا همه را به رگبار می بستند؛ هیچ گونه جان پناهی دیگر نداشتیم. در همان حال دیدم كه دیده بان ارتش هم حدود دو سه متری من نشسته و هی دارد فحش می دهد و می گوید چرا به من نگفتند و عقب نشینی كردند، من كه بی سیم داشتم چرا من را این طور گیر انداختند. رگبار تانك ها قطع نمی شد، بچه ها یكی یكی داشتند تیر می خوردند، هر كدام یك جایی مان را گرفته بودیم و خودمان را در پناه جاده جلو می كشیدیم. خون از بدن بچه ها سرازیر بود ولی هنوز كسی از بچه ها شهید نشده بود. یكی از برادران به نام « خیرالله موسوی» كه از تهران آمده بود، در یك متری جلوی من بود و داشت به تانك ها تیراندازی می كرد، ناگهان یك تیر آمد و خورد به كلاهش و من كه پشت سرش نشسته بودم، دیدم كه عقب كلاه سوراخ شد و گلوله در رفت، او كلاهش را برداشت و خون همین طور از سر و صورتش به روی لباس هایش می ریخت و هی می گفت: بچه ها من تیر خوردم؛ دو سه بار تكرار كرد. تیر به پیشانیش خورده و از عقب سرش درآمده بود. حدود یك دقیقه ای پهلوی او بودم، هنوز داشت حرف می زد، ولی زبانش گیر می كرد و می گفت: بچه ها مرا هم با خود ببرید، نگذارید این جا بمانم. هنوز در پناه جاده خوابیده بودیم و بچه ها سینه خیز جلو می آمدند، در این حین مسعود انصاری هم داشت خودش را جلو می كشید. از او سراغ حسین و محسن و جمال را گرفتم و او گفت آنها را به رگبار بستند و هر سه شهید شدند. علی حاتمی، كه از دانشجویان پیرو خط امام بود و رفته بود برای حسین و محسن و جمال غذا ببرد، داشت می آمد. نمی دانم او فهمیده بود كه محاصره شده ایم و چه موقعیت داریم یا هنوز از اوضاع خبر نداشت. علی در امتداد جاده جلو می آمد، همین كه به بچه ها رسید و دید همه بچه ها خوابیده اند و تانك عراقی آن طرف جاده است، بلافاصله راهش را كج كرد و به طرف سمت چپ جاده (مخالف هویزه) به راه افتاد و به طور مایل به طرف كرخه كور، سمت جلالیه می رفت. او نمی دانست كه از این سمت به كجا سر در می آورد، در حقیقت، هیچ كس نمی دانست و لیكن به علت این كه سمت دیگر جاده، تانك های عراقی وجود داشت و نیز در دو كیلومتری روبه روی ما هم، در امتداد جوفیر بقیه تانك های عراقی داشتند پیش می آمدند، به ناچار، علی در این سمت آغاز كرد به رفتن. من هم كه كنار جاده افتاده و تیر خورده بودم، بارها از خدا خواستم كه نجاتمان بدهد. هیچ راه چاره ای به نظر نمی آمد، مرگ ما حتمی بود. به بچه ها گفتم: «لااقل برخیزید خودمان را تسلیم كنیم » ولی آنها هیچ كدام جوابی ندادند. ساعت حدود 5 الی 5/5 عصر بود و هوا داشت رو به تاریكی می رفت، شاید نیم ساعت به اذان مغرب مانده بود. دلم می خواست در یك لحظه هوا تاریك می شد تا از دست عراقی ها فرار كنیم، ولی غیرممكن بود. بچه ها همگی از راه رسیده و در پشت جاده خوابیده بودند و نمی دانستند چكار بكنند؛ تا جایی كه علی حاتمی (از دانشجویان خط امام) از راه رسید. تمام این جریان ها از لحظه ای كه تیر خوردم و آمدم و دیدم تانك های عراقی سر راه ما هستند تا لحظه ای كه علی حاتمی رسید و به طرف چپ راه افتاد كه برود، در مدت شاید پنج الی شش دقیقه روی داده بود. در هر صورت، علی به راه افتاد. نزدیك ترین تانكی را كه گفتم حدود سی متر از ما فاصله داشت، آن طرف دو تانك دیگر ایستاده بود، در نتیجه، فاصله اولین تانك تا جای ما، حدود هفتاد الی هشتاد متر بود. علی كه راه افتاد، من هی داد زدم: بخواب می زنند. وضع طوری بود كه اگر از پشت جاده بر می خواستیم هیچ گونه پناهگاهی دیگر وجود نداشت كه مانع از تیرخوردن بشود. سه چهار نفر دیگر برخاستند و دنبال او به راه افتادند؛ هفت، هشت متر كه رفتند، چند نفر دیگر برخاستند و راه افتادند. همه از روی ناامیدی بلند می شدند و راه می افتادند. وضع طوری بود كه در یك ثانیه چندین صدای گلوله می آمد. بچه ها كم كم همه رفتند و فقط ما دوازده نفر هم چنان سینه جاده افتاده بودیم و هی می گفتیم كه ما را هم ببرید، یكی بیاد مرا هم بگیره و ببره، ولی هیچ كس گوش نمی داد. خیرالله موسوی كه حدود دو دقیقه قبل تیر به سرش خورده، هنوز زنده بود. همه رفته بودند و آخرین نفری كه رفت محمد فاضل، یكی دیگر از دانشجویان خط امام بود. او داشت با دو نفر دیگر می رفت. حدود سی متر رفته بود و دیگر كسی از سینه جاده برنخواست. هركس یك جایش را گرفته بود و از درد می نالید، من كه تیر به كتفم خورده بود می توانستم راه بروم ولی جرأت نداشتم از سینه جاده بلند شوم. بالاخره اسلحه ژ-3 را برداشتم و روی دوش طرف راست گذاشته، به راه افتادم؛ همین كه راه افتادم صدای بچه های كنار سینه جاده دو مرتبه بلند شد: برادر كمكمان كن ما را هم با خودت ببر. این كلمات را به هر كس راه می افتاد می گفتیم و حالا نوبت من شده بود كه به من بگویند: برادر! كمك كن. من با آن وضعی كه داشتم هیچ گونه كمكی نمی توانستم به هیچكس بكنم. درثانی، هیچ كس امید نداشت كه لااقل پنج متر برود و تیر نخورد، لذا هیچ كس زخمی ها را بر نمی داشت كه مبادا كسی زیر رگبار بیشتر معطل شود؛ ثالثاً، زخمی را بردارد و كجا ببرد؟ كسی جایی را بلد نبود، نیروی خودی هم به چشم نمی خورد كه بخواهد در آن مهلكه مجروح را بردارد. آنجا شاید اگر برادر تنی انسان روی زمین می افتاد، برادرش او را می گذاشت و لااقل جان خود را نجات می داد. حال پیش خود حساب می كنم كه حسین علم الهدی و محسن غدیریان و جمال كه در پشت آن تپه ماندند و ما را روانه كردند كه ما نمانیم، آنها چه كسانی بودند و ما چه افرادی هستیم. داشتیم در راه می رفتیم كه رگبارهای دشمن هم چنان كار می كرد. صدای رگبارها كه نزدیك می شد، خود را روی زمین می انداختیم و همین كه بر می خاستیم دوباره برویم، دو سه نفر دیگر، بلند نمی شدند، تیر خورده بودند. از آنها می گذشتیم و آنها هم طبق معمول تقاضای كمك می كردند ولی هیچ كس نمی ایستاد و من آخرین نفر بودم كه از این زخمی ها رد می شدم. هر لحظه انتظار می كشیدیم كه گلوله ای بخوریم. مرتب گلوله های خمسه خمسه به ما می زدند. گلوله های خمسه خمسه، هر ثانیه یكی می افتاد. همین كه یك سری می ریختند، دوباره پنجاه متر بالاتر را می زدند و همین طور دشت را به رگبار كشیده بودند. به طرف راست جاده هم رگبارها می آمدند. صدای رگبارها كه نزدیك می شد و صدای خمسه خمسه كه می آمد همه خودمان را روی زمین می انداختیم، رگبار كه تمام می شد و گلوله توپ در اطراف به زمین می خورد، صبر می كردیم تا تركش های آنها رد شوند سپس بر می خاستیم و به راه رفتن ادامه می دادیم. یادم هست كه 100 الی 150 متر راه رفته بودیم، یكی از برادران كه 25 سال داشت، در حدود بیست متری جلوتر از من می رفت، ناگهان صدای فرود آمدن خمسه خمسه كه شتابان هوا را می شكافت، در منطقه پیچید، من به سرعت خوابیدم او هم خوابید، دو سه نفر هم جلوتر از او می رفتند، گلوله وسط ما افتاد، ولی به او نزدیك تر بود، لحظه ای صبر كردیم و برخواستیم راه افتادیم؛ در راه دیدیم كه او دارد می غلطد، با خود فكر كردم كه حتماً می خواهد به جای سینه خیز با غلطیدن خود را از رگبار دشمن نجات دهد، ولی دوباره با خود گفتم مگر چقدر می تواند بغلطد و بلند نشود، به او كه رسیدم صورتش خون آلود و از بدنش خون می آمد؛ در خون خود غلط می خورد. او هم می گفت برادر كمك كن. در این حال از خدا می خواستم كه بتوانم به او كمك كنم ولی امكان نداشت. افرادی كه مجروح شده بودند و توان حركت نداشتند، مجبور بودند همان جا بمانند. آنها افزون بر تقاضای كمك به طور لفظی، با نگاهشان هم خواستار كمك بودند. وقتی ما را می دیدند كه داریم به آنها می رسیم امیدوار می شدند، اما وقتی بدون امكان انجام كمكی از آنها رد می شدیم، نگاه نومیدانه شان ما را همراهی می كرد. خیلی از برادران مجروح می توانستند زنده بمانند، چون مثلاً تیر به پایشان خورده بود و مردنی نبودند. ما هم چنان جلو می رفتیم. بچه ها همه از من جلوتر بودند و من هم مرتب داد می زدم كه بلكه یكی از آنها بایستد تا با هم برویم. من به علت این كه تیر خورده بودم و شانه ام به شدت درد می كرد و نمی توانستم تند راه بروم از همه عقب تر بودم؛ شاید فاصله نزدیك ترین افراد به من متجاوز از صدمتر بود. من از وقتی كه در محاصره افتادم و تیر خوردم، لبانم خشك شده و احساس می كردم كه مثل آتش داغ شده ام، بدنم خیس عرق شده بود، خیلی سعی می كردم كه آب دهانم را فرو بدهم، ولی آب وجود نداشت، انگار یك هفته بود كه آب نخورده بودم، در قمقمه هم آبی نبود. در حالی بودم كه احساس می كردم اسلحه و فانوسقه متجاوز از پنجاه كیلو بر من فشار وارد می آورد؛ چندبار تصمیم گرفتم اسلحه را بیندازم كه راحت راه بروم، ولی با خودم می گفتم مال بیت المال است و مدیون می شوم. هوا رو به تاریكی (اذان مغرب) بود، نه آبادی دیده می شد و نه درختی بچه ها هم كه همه جلوتر از من رفته بودند. با خود فكر می كردم كه ممكن است شب در بیابان گرگی، سگی یا حیوانی درنده به من حمله كند و یااین كه در تاریكی شب، طرف جبهه عراق بروم، لااقل خشابهایم باشد و بتوانم مقداری مقاومت كنم. خلاصه دوباره راه افتادم. تا الان حدود 150 متر آمده بودم. از آن جایی كه در پشت جاده موضع گرفته بودیم و برخواستیم راه افتادیم باید حدود چهارصد متر می رفتیم تا به خاكریز و سنگرهایی می رسیدیم. ما اگر می توانستیم به این سنگرها برسیم لااقل از رگبار مسلسل های دشمن در امان بودیم. هرچه به سنگرها نزدیك تر می شدم بیشتر امیدوار می شدم و از خدا می خواستم كه این آخرین لحظات تیر نخورم. بالاخره به سنگرها رسیدم و از خاكریز بالا رفتم سپس آن طرف خاكریز قرار گرفتم. هنوز باورم نمی شد كه چطور من جان سالم به در بردم. بچه ها صد متری از من جلوتر بودند و هوا هم رو به تاریكی می رفت، می ترسیدم كه در تاریكی بچه ها را گم كنم خیلی داد زدم بالاخره یكی از بچه ها به نام مسعود انصاری ایستاد و من به او رسیدم. چفیه ای داشت به دستم پیچید و با هم رفتیم. از علی حاتمی سراغ گرفتم، گفت: علی از ما جدا شد و با محمد فاضل و چند نفر دیگر از طرف دیگر رفتند و گفتند از این طرف كه ما می رویم به نیروهای ارتش می رسیم. ولی من در اصفهان بودم كه خبر پیدا كردم علی شهید شده است. بعداً دوباره كه به سوسنگرد برگشتم و از مسعود سراغ علی حاتمی را گرفتم، گفت: علی همان موقع تیر خورد، هنوز به سنگرها نرسیده بودیم كه یك تیر به سرش خورد و افتاد. هم چنین محمد فاضل كه تیر به شكمش خورد. در هر صورت، آن شب حدود یك ساعت راه رفتیم تا به كرخه كور رسیدیم. ارتش پس از عقب نشینی، آن جا مستقر شده بود. هرچه سراغ گرفتیم نه یك آمبولانسی وجود داشت نه یك خودرو نه یك جیپ كه زخمی ها را ببرند. هرچه بیشتر جلو رفتیم هیچ خودرویی وجود نداشت. از روی پلی كه عراقی ها روی كرخه كور زده بودند گذشتیم، كنار آن پل، جاده ای بود كه یكی گفت جاده جلالیه است، ولی از هركس دیگر كه می پرسیدیم می گفت نمی دانم. بالاخره مسعود به من گفت: « نمی شود كه تو تا صبح این جا بمانی و خون از بدنت برود، اگر می توانی راه بیایی بیا تا برویم بالاخره به یك جایی می رسیم » .راه افتادیم. حدود یك ساعت رفتیم، طرف چپ ما جبهه های عراق بود كه همه اش روشن بود، هنوز منور خاموش نشده، منور دیگری می انداختند. از این جهت خیالمان راحت بود كه به طرف جبهه های عراق نمی رویم، ولی می ترسیدیم كه به گروه كمین عراق در این بیابان برخورد كنیم؛ زیرا، آنها دوربین مادون قرمز داشتند. در همین حین، صدایی شنیدم، چندنفر فارسی حرف می زدند. آنها هم گروه دیگری بودند كه به فرماندهی كریم، پیش رفته و محاصره شده بودند، تا این كه بعد از دادن چندین شهید توانسته بودند فرار كنند و دو نفر زخمی را - كه می توانستند راه بروند - نیز با خودشان بیاورند. یكی از آنها از بچه های اصفهان بود. شب آنها را نزدیك كرخه كور دیدیم، چند نفر از بچه های اصفهان هم با آن گروه بودند، همدیگر را از صدا شناختیم و ما نزد آنها رفتیم. می گفتند كه به وسیله بی سیم تماس گرفته ایم و گویا توپخانه همدان این نزدیكی ها مستقر است. حدود ده دقیقه دیگر راه رفتیم، گویا بچه ها منطقه را می شناختند، از طرف راست جاده وارد دشت خاكی شدیم، پس از طی مسافتی حدود صد متر به محل استقرار توپخانه همدان رسیدیم. ساعت حدود هشت شب بود... منبع: سایت شهید آوینی شهيد علم الهدي صداي تانك هاي آن طرف جاده به گوش مي رسيد. تيراندازي لحظه اي متوقف نمي شد. راه افتاديم، با اينكه مي دانستيم اميد برگشت نيست، ولي رساندن «آر. پي. جي» به «علم الهدي» ما را مصمم به پيش مي برد. به جاده كه رسيديم، توانستيم تانك هایي را ببينيم. به جز چند تايي كه در حال سوختن بودند، بقيه غرش كنان به پيش مي تاختند. چشمم به حسين (علم الهدي) كه افتاد، خستگي از تنم در آمد. آر. پي. جي بر دوشش بود و پشت خاكريز دراز كشيده بود. در امتداد خاكريز غير از حسين حدود ده نفر ديگر هنوز زنده بودند واز همه گروه همين ده نفر مانده بودند. حتي يك جسد بر زمين نمانده بود. پيدا بود كه بچه ها با گلوله مستقيم تانك ها از پاي در آمده بودند. تانك هاي سالم از كنار تانك هاي سوخته عبور مي كردند و به طرف خاكريز علم الهدي پيش مي آمدند. حسين و افرادش هيچ عكس العملي نشان نمي دادند. «روز علي» كه حسابي نگران شده بود، آر. پي. جي را از من گرفت و به تانك ها نشانه رفت. دست روز علي را نگه داشتم و گفتم: كمي ديگر صبر كن، شايد بچه ها برنامه اي داشته باشند و او پذيرفت. تانك ها به حدود پنجاه متري خاكريز رسيده بودند كه يكباره حسين از جا بلند شده و نزديك ترين تانك را نشانه گرفت. گلوله درست به وسط تانك خورد و آن را به آتش كشيد. غير از حسين دو نفر ديگر كه آر. پي. جي داشتند، دو تانك ديگر را نشانه رفتند و هر دو را به آتش كشيدند. بقيه تانك ها سر جايشان ايستادند و ناگهان خاكريز را به گلوله بستند. خاكريز يكپارچه دود شد و بعيد بود كسي سالم مانده باشد. روز علي بلند شد و نزديك ترين تانك را نشانه رفت و با اينكه فاصله كم بود، تانك را از كار انداخت. قامت حسين دوباره از ميان دود و گرد غبار پشت خاكريز پيدا شد و يك تانك ديگر با گلوله حسين به آتش كشيده شد. پيدا بود كه از همه افراد گروه فقط روز علي و حسين زنده مانده اند. حسين از جا كنده شد و خود را به خاكريز ديگر رساند. تانك ها هنوز ما را نديده بودند. پيشروي تانك ها دوباره شروع شد. حسين پشت خاكريز خوابيده بود. تانك به چند متري خاكريز كه رسيد، حسين گلوله اش را شليك كرد. دود غليظي از تانك بلند شد. تانك ديگري با سماجت شروع به پيشروي كرد. روز علي كه آر. پي. جي را آماده كرده بود، از خاكريز بالا رفت و آن را هدف قرار داد. تانك به آتش كشيده شد و چهار تانك ديگر به ده متري حسين رسيده بودند. حسين از جا بلند شد و آخرين گلوله را رهاكرد. سه تانك باقيمانده در يك زمان به طرف حسين شليك كردند. گلوله ها خاكريزش را به هوا بردند. گردو خاك كمي فرو نشست، توانستيم اول آر. پي. جي و سپس حسين را ببينيم. جسد حسين پشت خاكريز افتاده بود و چفيه صورتش را پوشانده بود. يكي از تانك ها به چند متري حسين رسيده بود و مي رفت كه از روي پيكر حسين عبور كند. به نقل از: محمد رضا قرباني، ، سفر عشق، زندگي نامه ي شهيد علم الهدي شهيد علم الهدي پيشگام دانشجويان پيرو خط امام بود كه در هويزه حماسه آفريدند و تا آخرين نفس در مقابل دشمن متجاوز ايستادند و خون پاك خويش را نثار كردند. سيد محمد حسين، فرزند آيت الله حاج سيد مرتضي، در هشتم مهر 1337، در اهواز چشم به جهان گشود. از آن جا كه فرزند يك خانواده ي مذهبي و روحاني بود، از همان كودكي علاقه ي وافري به علوم ديني، به ويژه تلاوت قرآن مجيد داشت، تا جايي كه با گذشت زماني كوتاه اين توانايي را به دست آورد كه به تدريس قرآن كريم بپردازد. شور انقلابي و مذهبي وي سبب شد تا از 14 سالگي پا به عرصه ي فعاليت هاي سياسي بگذارد. فعاليت هاي شهيد در زمينه ي توسعه ي امور فرهنگي، مذهبي و سياسي تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت. تشكيل گروه موحدين با عده اي از دوستان، شروع مبارزه ي مسلحانه عليه رژيم طاغوت، تكثير و پخش اعلاميه هاي امام قدس سره، ايجاد هماهنگي و وحدت بين حوزه و دانشگاه و شركت در ترور مستشار امريكايي (پل گريم)، بالاترين مقام شركت نفت در اهواز كه سبب ايجاد وحشت بيشتر در دل رژيم و حاميان آن و در نتيجه تداوم اعتصاب در شركت نفت اهواز شد، از جمله فعاليت هاي شهيد علم الهدي در دوران قبل از پيروزي بود. بعد از پيروزي نيز علم الهدي منشأ فعاليت هاي مختلفي بود كه تأسيس بسيج، مجاهدت در جهاد سازندگي تأسيس سپاه هويزه و شركت در تسخير لانه ي جاسوسي امريكا همراه با ساير دانشجويان پيرو خط امام از جمله اين مجاهدت ها مي باشد. شهيد كه دانشجوي سال دوم دانشگاه مشهد در رشته ي تاريخ بود، با شروع جنگ تحميلي همراه با گروهي از دانشجويان و نيروهاي بسيجي، به سوي جبهه هاي دفاع حق عليه باطل شتافت و در حالي كه در حلقه محاصره دشمن در هويزه به اتفاق هم رزمان خود گرفتار شده بود، تا آخرين قطره ي خون به دفاع از ايران اسلامي پرداخت و به ديدار پروردگارش نايل آمد. اسامي شهداي هويزه اسامي برخي از شهداي حماسه ي هويزه به شرح زير مي باشد. 1- مرتضي كاوند 2- امين سلطاني 3- محمدحسين علم الهدي 4- بهروز نوروزي 5- محمد شمخاني 6- خليل بهاري 7- بهروز پور هاشمي 8- محمدرضا ملايي زماني 9- علي اشرف ظاهري 10- سعيد جلالي پور 11- جمال دهشور 12- عليرضا ركاب ساز 13- اسماعيل حاج كوهمداني 14- محمد بهاء الدين 15- سليمان تيئي 16- شهيد قدومي 17- عباس افشاري 18- رضا مستجابي كرمانشاهي 19- قدير قدرتي 20- محمود صالح زاده 21- امير حسين جعفري 22- محمد جعفر روز بهاني 23- محمود قاسمي 24- مهدي پروانه 25- سيد محمدعلي حكيم 26- سيد مهدي جعفري 27- علي اكبر سيفي ابدي 28- محسن غديريان 29- اكبر حاجي مهدي 30- صادق بوغدار 31- فرخ سلحشور 32- محمد صادق فروشاني 33- غفار درويشي 34- مجيد يوسفيان 35- محمد دلجو 36- حسين زراعي 37- محمد ابراهيم سمند الدوله 38- امير رفيعي 39- عبدالمحمد چهار محالي 40- حسين خميسي 41- محمد حسن رضا زاده 42- حسن فلاح زاده 43- محمد عي عسگري 44- محمد رضا شيخ الاسلام 45- حسن اميني 46- رمضانعلي آقايي 47- عباسعلي حبيبي 48- مصطفي مختاري 49- محمد فاضل 50- مجيد كريمي ثاني 51- مجيد مهدوي 52- حسن فتاحي 53- حسين خوشنويسان 54- محمود فروزش 55- شيال بوغنيمه 56- علي اصغر فرهمندفر 57- محمد حسين رحيمي 58- حميد شاهد 59- محمد اسماعيل اعتضادي 60- محمد جواد زاهديان 61- امير احتشام زاده 62- اصغر پهلوان نژاد 63- علي حاتمي 64- محمد علي رجبي آخرين نامه شهيد علم الهدي (مهمات به ما برسانيد) اشاره: متن زير آخرين نامه شهيد سيدحسين علم الهدي است. اين نامه خطاب به آيت الله خامنه اي (نماينده امام در شوراي عالي دفاع) در دي ماه 1359 پيش از تصرف هويزه توسط نيروهاي عراقي نگاشته شده است. به نظر من تنها دليلي كه دشمن تاكنون هويزه را تسخير نكرده، اين است كه اگر دشمن سوسنگرد را تسخير كند، هويزه طبعا در اختيارش خواهد بود. لذا دليلي نمي بيند كه نيرو صرف هويزه كند و هويزه را تابع سوسنگرد مي داند، كه هست، ولي اگر دشمن نتواند سوسنگرد را تسخير كند، يقينا به هويزه در طول زمستان قناعت خواهد كرد. اگر به هويزه نرسيم و رسيدگي نشود، درست همانند محاصره سوسنگرد، تعدادي از برادران مومن را از دست خواهيم داد. شرايط فعلي هويزه دقيقا مشابه وضعيت سوسنگرد است، در فاصله زماني محاصره اول و دوم سوسنگرد. البته من به عنوان فرمانده سپاه هويزه ، با 62 نفر پاسداري كه 22 نفرشان غيرمسلحند: تا آخرين قطره خونمان با همان ژ،3 و كلاش دفاع خواهيم كرد. البته مهمات ما 2 عدد آرپي جي (كه يكيش خراب است) و يك عدد تيربار ژ،3 و 40 عدد كلاش و ژ،3 است . نيازها: 1 ، 20 فبضه آر. پي . جي 2 ، 40 قبضه ژ،3 3 ، 2 قبضه خمپاره 120 4 ، 6 قبضه خمپاره 60 5 ، 6 قبضه خمپاره 81 6 ، 2 موشك دراگون 7 ، يك دستگاه بيل مكانيكي 8 ، يك دستگاه بلدوزر پيشنهادات اينجانب سيدحسين علم الهدي، مسئول حفاظت جاده هويزه سوسنگرد و مسئول سپاه هويزه: ما بايد يك خط آتش قوي با استفاده از انواع خمپاره ها و موشك دراگون در دو سمت شمال شرقي وجنوب شرقي هويزه قرار دهيم، به دو جهت: الف: هنگامي كه تانك هاي دشمن در زمان شكست درحال فرارند، توسط اين آتش محاصره شوند. مانند روز دوشنبه كه تانك هاي دشمن درحال فرار از نزديك هويزه عبور كردند، اما چون ما آرپي جي و خمپاره نداشتيم، نتوانستيم وارد عمل شويم. ب: اگر دشمن بخواهد هويزه را تبديل به پايگاه زمستاني خود كند و به سوي هويزه حمله ور شود، اين آتش از هويزه دفاع خواهد كرد. ، اطراف هويزه نياز به حفر كانال و خندق و سنگر دارد. ، جاده سوسنگرد هويزه بايد كاملا حفاظت شود، خصوصا در قسمت غربي روستاي ساريه... هويزه رابطه آن با سپاه مشخص گردد. منبع:وبلاگ بلاجويان
  6. 1 پسندیده شده
    سلام اون تک اصابت نزدیک قلعه دزک و منطقه دزک سراوان که به نظر در فضای باز و بیابانی بوده و تلفات و خساراتی هم نداشته. منطقه شمسر هم که اصولا یک مرز هست که با عنوان مرز شمسر شناخته میشه. حالا فاضله این روستا چقدر بوده از مرز که وزیر کشور تریبی یک عدد شبیه به سه یا چهار کیلومتری را اشاره کردند. به نظر اصابت این روستا همون سه پهپاد بوده و این تک اصابت نزدیک دزک مربوط به همون شلیک تک راکتی بوده که ارتش پاکستان منتشر کرده و احتمالا غیردقیق اصابت داشته. ولی همونطور که در بیانیه وزارت امور خارجه ما هم بود، بی مبالاتی محض و عناد خاص ارتش پاکستان بعد از خوردن ضربه اولیه و برای رخ نمایی بین افکار عمومی محسوب میشه که اولا یک روستا را هدف قرار بده و ثانیا شلیک کور به نزدیکی یک شهر پرجمعیت داشته باشه. البته که از ارتش شبه مزدور پاکستان انتظار بیشتری نمیشه رفت. ارتشی که چندین تحقیر در ماه های اخیر از نفوذ و جولان شبه نظامیان در مقرهای هوایی و فرودگاه های نظامیش و کباب کردن جنگنده هاش گرفته تا تلفات گسترده تنها دستاورد مدت اخیرش بوده و حالا فرصتی پیدا کرده بوده که طبق شنیده ها علی رغم هماهنگی ایران با دولت پاکستان ( و احتمالا فشار به دولت ) منکر همه چیز بشه تا مثلا در افکار عمومی وجهه ای پیدا کنه یا لااقل وجهه ای ترمیم کنه.
  7. 1 پسندیده شده
    خبرگزاری تسنیم روستای دزک محل اصابت موشکهای پاکستان را نقطه صفر مرزی نامیده است ولی بررسی نقشه گوگل نشان می دهد که روستای فوق در فاصله دو کیلومتری شهر سراوان و پنجاه کیلومتری مرز قرار دارد https://twitter.com/Tasnimnews_Fa/status/1747947329217302558 https://www.google.com/maps?q=27.3376063,62.3657557&entry=gps&lucs=,94205355,47071704,47086688,47069508,47084304&g_ep=CAISDDYuOTguMS4zODA1MBgAINeCAyotLDk0MjA1MzU1LDQ3MDcxNzA0LDQ3MDg2Njg4LDQ3MDY5NTA4LDQ3MDg0MzA0QgJDQQ%3D%3D&g_st=ic این نقطه صفر مرزی که تسنیم به آن اشاره می‌کند، ۵۰ کیلومتر داخل خاک ایران است. با این تعریف تسنیم، شهر مریوان کلا داخل خاک عراق است. ۲ کیلومتر با شهر سراوان فاصله دارد، شهری با جمعیت ۶۰ هزار نفر قرار دارد. محل اصابت، روستای دزک، و در فاصله کمی از قلعه تاریخی دزک بوده. به نظر می رسد نیاز به مدیریت بحران مناسبتری است مثل مقاله نوشته شده توسط رئیس فعلی دانشگاه تهران با عنوان سخن سردبیر : مدیریت بحران بر مبنای عذرخواهی به سبک سردار حاجی زاده http://ensani.ir/fa/article/422572/سخن-سردبیر-مدیریت-بحران-بر-مبنای-عذرخواهی-به-سبک-سردار-حاجی-زاده نکته مهمی که اینجا قابل ذکر است این است که مقامات کشوری مثل شورای عالی امنیت ملی یا رسانه ملی یا رسانه های جمعی به دلیل مسائل سیاسی می توانند برخی را «جانباخته» و عده دیگری را «شهید» به نامند. ولی کاربران عادی شبکه های اجتماعی محدودیت و معذوریت یک دیپلمات را ندارند. کودکان خردسالی که با موشک پاکستانی کشته شدند حتی توسط کاربران شبکه های اجتماعی «شهید» نامیده نشده اند بنابراین کاربران شبکه های اجتماعی دیگر کشته شدگان حوادث ملی را چگونه «شهید» می نامند؟ اگر شهید فقط کسی است که با تیر مستقیم دشمن در میدان جنگ به شهادت می رسد چگونه ما افرادی مثل شهید سلامت داریم یا مسافران هواپیمای اکراینی را شهید نامیدیم؟ تأکید می کنم مقصودم این است که دلیلی ندارد وقتی دیپلماتها یا رسانه ملی به دلیل محدودیت های سیاسی ناچارند کسی را شهید به نامند و دیگری را شهید ندانند ما نیز که یک کاربر عادی شبکه اجتماعی هستیم به این تناقض پای بند باشیم
  8. 1 پسندیده شده
    بسم ا... واحدهای سوار-زرهی هوابرد در اوکراین یک مفهوم روسی مقدمه : ارتش ایالات متحده از ابتدای تاسیس تاکنون بلحاظ اندازه ، روند کاهشی را بخود دیده و اکنون بخش قابل ملاحضه ای از سازمان رزم این نیرو بصورت واحدهای متحرک هوایی ( هوابرد ) سازماندهی شده است . این مساله البته در طول تاریخ نظامی کشور مذکور به شکل های مختلف تجربه شده بود . عملیات پنجه عقاب یکی از چند ده عملیات شکست خورده هوابرد در قرن بیستم بشمار می رفت یورش شب کریسمس ارتش جرج واشنگتن منجر به پیروزی وی در ترنتون شد ، تیپ سواره نظام استوارت دوبار در جریان نبرد شبه جزیره مک کللان واحدهای ارتش شمال را به محاصره درآورد ، حمله واحدهای کماندویی ارتش ایالات متحده به ارودگاه اسرای جنگی کاباناتون ژاپن منجر به آزادی نزدیک به 500 اسیرجنگی شد و متقابلا" تلاش برای تصرف اردوگاه سون تای ( ویتنام شمالی ) و همچنین عملیات پنجه عقاب در ایران با شکست مفتضحانه ای به پایان رسید در حالی که عملیات برای قتل بن لادن با موفقیت همراه شد . 5 مرحله حملات هوابرد آفندی در دکترین نظامی ارتش های غربی ( ایالات متحده ) براساس مندرجات آخرین آیین نامه صحرایی ارتش آمریکا ، عملیات آفندی بیشتر برای تصرف موقت ، پاکسازی و سپس عقب نشینی یک هدف صورت می گیرد تا در جریان آن ، تجهیزات دشمن نابود شده ، داده های مورد نیاز از توان دشمن جمع آوری گردد یا نیروهای خودی نجات یافته و بازیابی شوند . این نوع حملات معمولا در مقیاس کوچک صورت می گیرد و معمولا سازمان رزمی در حد یک گردان یا کمتر برای اجرای آن استفاده می شود . در چنین طراحی هایی ، مرحله اول نیروی مهاجم وارد محدوده هدف شده و به درون آن نفوذ می کند ، در مرحله دوم نیروی مهاجم توسط عناصر هوایی پشتیبانی می شود تا ارتباط واحد مورد نظر دشمن از بقیه نیروها جدا شده و پس از ورود به مرحله سوم ، با استفاده از تمام قدرت آتش موجود ، هدف از میان برده شده و هدف تصرف می شود ( مرحله چهارم ) و قبل از این که نیروی درهم شکسته شدمن امکان بازیابی یا دریافت کمک را داشته باشد ، عناصر خودی از موقعیت مورد نظر خارج می شوند ( مرحله پنجم ) که معمولا مسیری متفاوت از دالان ورودی خواهد بود . عملیات سوار-زرهی هوابرد در دکترین نظامی روسیه : در دانش نظامی روسیه ، عملیات تهاجمی فاقد تعریف واحد و دقیق بوده و تعابیر مختلفی نظیر " روش کاربرد نیروها " ، "شکلی از اجرای ماموریتهای نظامی در پشت خطوط دشمن " و یا "روش یا انواع مختلفی از آفند " برای آن استفاده می شود . بدین ترتیب ، عملیات هوابرد در ارتش روسیه شامل یک عملیات انتقال هوایی دربازه کوتاه است که به درون یک منطقه محاصره شده صورت می گیرد و به شکل استاندارد با شناسایی ، نابود کردن یا بازداشت دشمن و به غنمیت گرفتن تسلیحات آن شناخته می شود که از این دید ، با عملیات توپخانه ای یا هوایی تفاوت چندانی ندارد . اما روسها یک اصلاح خاص را نیز مورد استفاده قرار می دهند که با معادل سازی بصورت "ترکیب رزم و مانور " از آن نام برده می شود با این تبصره که مفهوم فوق ، صفا" یک آفندهوایی بحساب نمی آید و می توان آن را بصورت یک پیمایش جاده ای طولانی به منظور نزدیک شدن به یک هدف یا دورشدن ازآن نیز انجام داد و به همین دلیل می توان آن را از آفند کلاسیک متمایز دانست که در متن پیش رو ، تمام تحلیل ها بر این تعریف سوم متمرکز شده است . سازمان رزم یک گردان هوابرد ارتش روسیه در طول جنگ 1812 میان ناپلئون و متفقین ، ارتش های روسی متشکل از واحدهای سواره نظام قزاق و توپخانه اسبی به فرماندهی نظامیان مشهوری نظیر دنیس داویدوف و ایوان دورژوف موفقیتهای قابل توجهی را کسب کردند . پس از آن با شروع جنگ داخلی روسیه ، ژنرال های ارتش سرخ نظیر سیمون بودنی ، کلمنت وروشیلوف و کنستانتین مامونتوف ماموریت استفاده از واحدهای متحرک ارتش یکم دُن را برعلیه ارتش سفید برعهده گرفتند. ترکیب سواره نظام تاکتیکی و گروه های مانوری تا اوایل دهه سی میلادی به سلطان بلامنازع میدان های نبرد تبدیل شدند تا جایی که تلاش های خودمختاری در جمهوری های آسیای مرکزی و سپس تا حدودی مقابله با واحدهای سواره نظام ورماخت برعهده این واحدها گذاشته شد . سازمان رزمی یک گروهان هوابرد ارتش روسیه با توجه به این تسلسل تاریخی ،هدف از اجرای چنین حملاتی درطول سالیان دراز تغییر چندانی را بخود ندید ولی در درگیری های نظامی با شدت کمتر نمونه های خاصی از کاربرد چنین تاکتیک هایی برای مسلط شدن بریک موقعیت خاص رصد گردید . بعنوان مثال در جریان دخالت روسها در افغانستان و دوجنگ چچن ، گردان های گروهان های ارتش شوروی و سپس روسیه از شیوه های جدیدی برای مقابله با گروه های مسلح افغان و چچنی استفاده کردند. یکی از این روشها ، دست زدن به حملات مکرر و بدون محدودیت در استفاده از آتش و نیرو توسط گروه های مانوری تاکتیکی بود که به شکل خاص برعلیه مراکز تجمع نیروهای چریکی دشمن صورت می گرفت . سازمان رزمی واحد پشتیبانی آتش توپخانه سبک یک گردان هوابرد ارتش روسیه مجهز به هویتزرهای 2اس9 نونا این گروه ها به شکل مستقل در حملاتی که معمولا در بازه های یک یا دوهفته اجرا می شد وارد عمل می شدند تا ضمن تصرف و انهدام پایگاه های تدارکاتی ، انبارهای مهمات ، زیرساخت های کنترل- فرماندهی ، توان رزم آنها را تضعیف کنند . براساس داده های موجود ، سازمان رزمی این نیروها بطور معمول از یک گردان یا یک گروهان تفنگدار موتوری تشکیل می گردید که طرح مانور طبق آن طراحی می گردید . این گروه ها حملات خود را در چهارچوب اطلاعات بدست آمده ، زمین عملیات ، ماهیت هدف ، مسیرهای دسترسی و شیوه پشتیبانی برنامه ریزی کرده و طبق نیرویی که قرار بود وارد عمل شود ، به دو گروه آفندی ( تک تیراندازها ، نیروهای مسلح به سامانه های ضد زره سبک ، تیربارچی ها و مهندسی رزمی ) و همچنین یک گروه پشتیبانی ( شامل گروه بازیابی تجهیزات ، تعمیر و نگهداری تجهیزات سنگین و همچنین گروه نگهداری تسلیحات سبک ، پزشکی ، لجستیک و درصورت لزوم یک تیم شناسایی ش.م.ر ) تقسیم شده و درصورت نیاز ، یک جوخه زرهی زیرنظر گروه دوم (پشتیبانی ) نیز بدان اضافه می شد . تسلیحات استاندارد یک واحد هوابرد ارتش روسیه علاوه براین ، فرمانده این واحد مسئولیت تام و تمام استفاده از توپخانه را بواسطه حضور دیده بان ها که همزمان وظیفه هدایت آتش توپخانه و بالگردها را برعهده داشتند ، در کنترل خود می گرفت .در این نوع حملات ، عناصر تفنگدار موتوری با استفاده از عوارض زمین ، دورزدن ارتفاعات و استفاده از چین خوردگی های سطح زمین دست به پیشروی می زدند درحالی که همزمان آتش توپخانه ، بالگرد و تانک درست در لبه خط تماس میان دوطرف اجرا می شد . آئین نامه ارتش شوروی و سپس روسیه چنین معتقد بود که فاصله ایمن محل اصابت آتش توپخانه از واحدهای پیاده حدود 200 متر ، برای زرهی حدود 300 مترو برای خودروهای زرهی باید حدود 400 متر باشد . این شیوه هم در افغانستان و هم در چچن بصورت موثری هنگام مبارزه با گروه های شبه نظامی موثر بود ولی تجربه ثابت کرد که استفاده از آن در عملیات جنگی با مقیاس بزرگ چندان عاقلانه نیست در نتیجه ، روسها ترجیح می دهند تا از واحدهای هوابرد در برابر یک دشمن همتا تنها در زمین هاو فضای باز استفاده کنند . راست : گردان پشتیبانی هوابرد ارتش روسیه چپ: جوخه ضد زره هوابرد ارتش روسیه مسلح به زره کوب های 2اس25 با توجه به مواردی که درسطور فوق بیان شد ، واحدهای هوابرد ارتش روسیه که به اختصار VDV نامیده می شوند ، یک نیروی 100درصدسوار-زرهی است که می توان آن را بااستفاده از بالگرد یا هواپیما و توسط چتر به منطقه مورد نظر ارسال نمود . درصورتی که از محدوده هدف بخوبی دفاع شود ، این نیروها می توانند در یک فاصله مشخص از هدف فرود آمده ، سوار بر نفربرهای BMD خود شده تا امکان یک حمله سوار-زرهی ترکیبی فراهم گردد. بنابراین یگان مذکور را می توان یک نیروی تسلیحات ترکیبی مسلح به توپخانه خاص ، سامانه های دفاع هوایی ، ضد زره ، خودروهای زرهی تهاجمی و حتی لجستیک مخصوص به خود دانست . به شکل خاص ، نفربرهای BMD ، یک نسخه مینیاتوریزه شده از خودروی رزمی پیاده نظام بی ام پی است که وزن آن بدلیل استفاده از آلومینیوم ماشین کاری شده و یک برجک فولادی به 14 تن می رسد . آخرین نسخه تولید شده این خودرو ، با شناسه BMD-4 به یک قبضه توپ 100م.م کم فشار 2A70 و یک قبضه تیربار هم محور 30م.م 2A72 مجهز است که امکان شلیک مهمات سوختار شدید را به نمایش می گذارد ، در حالی که سوار کردن پرتابگر موشک ضدزره کنکوروس 9M112 و حداقل دو تیربار اضافی را داشته و می تواند هشت خدمه ( 3 کاربر و 5 سرباز) را با خود حمل کند ، در حالی که برد عملیاتی آن به 500 کیلومتر در زمین های جاده ای می رسد . عملیات پرتاب زره پوش هوابرد بی ام دی-4 ام از ایلوشین-76 https://aparat.com/v/wRopQ جوخه دفاع هوایی گردان هوابرد ارتش روسیه براساس آئین نامه رزمی ارتش روسیه ، اجرای حمله ممکن است بلافاصله پس از خاتمه مرحله فرود صورت گیرد که می توان آن را به نوعی استفاده از اصل غافلگیری دانست . این نیروها به منظور انجام هرگونه آفند با درصد بالای موفقیت به آخرین تجهیزات پیشرفته موجود در ارتش روسیه مسلح بوده که ترکیب قدرت آتش و تحرک بالایی را در اختیار آنها قرار می دهد . اگر این نیروها نسبت به کل ذخیره یگانی ارتش روسیه تعداد کمتری را شامل می شود ولی درمقایسه با واحدهای هوابرد ارتش های عضو ناتو ، قدرت آتش بیشتری را به نمایش می گذارند و همین امر باعث شده تا امکان دست زدن به عملیات آفندی در تمام شبانه روز و شرایط آب و هوایی را داشته باشند . چنین قابلیتی ، به شکل خاص بر روی شیوه سازماندهی و چگونگی اجرای آفند واحدهای فوق اثرگذار بوده و به همین دلیل می توانند به تقریب در هر زمین عملیات و با هر نوع پوشش گیاهی یا اقلیم وارد عمل شده و ماموریت محوله را انجام دهند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 8- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند. 
  9. 1 پسندیده شده
    حمله به مواضع اشغالگران آمریکایی در استان دیرالزور سوریه مواضع ائتلاف آمریکایی در تاسیسات گازی کونکو واقع در استان دیرالزور سوریه هدف حمله راکتی مقاومت اسلامی عراق قرار گرفت. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری “تحولات جهان اسلام” مواضع ائتلاف آمریکایی در تاسیسات گازی کونکو در ۲۵ دی ماه هدف حمله راکتی گروه‌های مقاومت قرار گرفت. پس از این حمله، مقاومت اسلامی عراق با انتشار بیانیه‌ای مسئولیت حمله راکتی به مواضع آمریکایی‌ها در دیرالزور را برعهده گرفت. طبق بررسی تحولات جهان اسلام، این هفدهمین حمله به آمریکایی‌ها در تاسیسات گازی کونکو طی روزهای اخیر می‌باشد. https://iswnews.com/112551/حمله-به-مواضع-اشغالگران-آمریکایی-در-اس-9/
  10. 1 پسندیده شده
    تبعات عملیات طوفان الاقصی؛ رئیس «شین‌بت» اولین مقامی که کلیدها را تحویل می‌دهد العالم - فلسطین اشغالی «یعقوب پری» رئیس اسبق سرویس جاسوسی داخلی رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی از قصد «رونن بار» رئیس کنونی سرویس جاسوسی داخلی رژیم صهیونیستی (شین بت) برای استعفا در پایان جنگ غزه خبر داد. وی گفت: من با رونن بار درباره تصمیمش برای آینده صحبت کردم و شک ندارم که وی از اولین افرادی خواهد بود که کلیدها را تحویل خواهد داد و این منصب را ترک خواهد کرد. رادیو ارتش رژیم صهیونیستی دلیل تصمیم رئیس شین‌بت و بسیاری از مقامات دیگر برای استعفا را شکست از مقاومت فلسطین در عملیات طوفان الاقصی اعلام کرد. پیشتر، رئیس شین بت به شکست اطلاعاتی از مقاومت فلسطین در جریان عملیات طوفان الاقصی اعتراف کرده و مسئولیت این شکست را پذیرفته بود. شکست از مقاومت فلسطین در عملیات طوفان الاقصی به بحران سیاسی در رژیم صهیونیستی دامن زده و بیشتر صهیونیست ها خواهان استعفای کل کابینه این رژیم شده اند. باوجود اینکه مقامات امنیتی کابینه «بنیامین نتانیاهو» مسئولیت شکست از مقاومت فلسطین را پذیرفته‌اند، توده صهیونیست ها خواهان پذیرش مسئولیت شکست از سوی شخص نخست وزیر شده اند. «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی امروز یکشنبه از شکاف و چند دستگی در بین سران تل آویو و توده صهیونیستها در یکصدمین روز جنگ تجاوزگرانه علیه نوار غزه ابراز نگرانی کرده بود. اختلافات بین وزیران در درون کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و در بین اعضای شورای جنگ و همچنین بین وزرای کابینه و شورای جنگ بالا گرفته است. بخشی از این اختلافات درباره رویکرد سیاستمداران و نظامیان نسبت به جنگ علیه غزه و بخشی نیز در قالب رقابت های زودهنگام انتخاباتی آینده است. براساس آخرین نظرسنجی ها، حزب لیکود به ریاست نتانیاهو و ائتلاف حاکم او در صورت برگزاری انتخابات، رای لازم برای تصدی دوباره پست نخست وزیری و کابینه را نخواهد داشت و «بنی گانتس» وزیر جنگ سابق و عضو کنونی شورای جنگ از شانس تصدی پست نخست وزیری برخوردار است. براساس این نظرسنجی ها، ائتلاف اپوزیسیون خواهد توانست اکثریت کرسی های انتخابات پارلمانی آینده را کسب کند. موفق نشدن نتانیاهو در اهداف خود در جنگ علیه غزه شاید خواست گانتس باشد، زیرا شانس او برای تصدی پست نخست وزیری آینده را افزایش می دهد. به گزارش ایرنا، براساس پیش بینی تحلیلگران، کابینه نتانیاهو پس از پایان جنگ علیه غزه سقوط خواهد کرد و با توجه به سه پرونده فساد، ادامه جلسات دادگاه او برگزار و زندانی خواهد شد. https://fa.alalam.ir/news/6789978/رئیس-شین-بت-اولین-مقامی-که-کلیدها-را-تحویل-می-دهد
  11. 1 پسندیده شده
    2 عملیات ضدصهیونیستی در تل آویو/هلاکت یک شهرک‌نشین و زخمی شدن 19 نفر دیگر+فیلم العالم - فلسطین اشغالی در عملیات ضدصهیونیستی در شمال تل آویو یک زن شهرک‌نشین به هلاکت رسید و 19 نفر دیگر زخمی شدند که حال 4 نفر از آنها وخیم گزارش شده است. منابع خبری از وقوع یک عملیات زیرگیری و یک عملیات دیگر با سلاح سرد در سه نقطه در منطقه «رعناتا» در شمال تل آویو و زخمی شدن 19 صهیونیست خبر دادند. شبکه 14 تلویزیون رژیم اسرائیل از کشته‌شدن یک زن شهرک‌نشین در عملیات ضد صهیونیستی در منطقه رعناتا در شمال تل‌آویو خبر داد. طبق این گزارش دستکم 4 نفر در این عملیات به شدت زخمی شدند و حال آنها وخیم گزارش شده است. رسانه های اسرائیلی خبر دادند که مجری عملیات در منطقه رعنانا با چاقو به یک زن صهیونیست حمله کرد سپس سوار خودروی این زن شد و شماری از شهرکنشینان را زیر گرفت. روزنامه یدیعوت احارونوت گزارش داد که مجری عملیات از ساکنان الخلیل است و توسط نظامیان اسرائیلی بازداشت شد. شبکه 14 تلویزیون رژیم اسرائیلی نیز خبر داد که این عملیات توسط دو نفر اجرا شد که هر دو از سکانان منطقه بنی نعیم در الخلیل هستند. طبق گزارش رسانه های اسرائیلی هر دو مجری عملیات بازداشت شدند https://fa.alalam.ir/news/6790068/2-عملیات-ضدصهیونیستی-در-تل-آویو-هلاکت-یک-شهرک-نشین-و-زخمی-شدن-19-
  12. 1 پسندیده شده
    حماس: اسرائیل تاکنون 65 هزار تن مواد منفجره بر سر مردم غزه ریخته است. منبع
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... پهپاد شاهین /سنجر برد اعلامی : حدود 85 کیلومتر پی نوشت : یک چیزی در این نمونه تازه رونمایی شده آدم را قلقلک میدهد که به آن فکر کنیم .. شکل ماهیواره این پهپاد و پرتاب کننده اش اصلا به نمونه های قبلی شباهت ندارد .. به نظر از یک پیکربندی خاص برای یک کاربرد متفاوت الگو گرفته در مقیاس کوچکتر ... حالا آن چی هست .. حدسی که به واقعیت نزدیک باشد ، نمی شود ارائه داد
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی در ماجرای شهادت سردار سلیمانی ما هم فریب خوردیم و امکان چنین کاری را اصلا در محاسبات خود لحاظ نکرده بودیم به همین دلیل شوکی به ساختار اطلاعاتی و نظامی کشور وارد شد که تا به حال تجربه نکرده بودیم و این مسئله در ماجرای شهادت شهید فخری زاده نیز تکرار شد . این تجربیات با هزینه بسیار سنگین و جبران ناپذیر پدید می آید و باید استفاده بهینه از آن تجربیات داشت . اگر حضور مردم از تمام اقشار در تشییع جنازه شهید سلیمانی نبود ، هیچ بعید نبود که ضربات محکم تری را در آن مقطع زمانی دریافت کنیم و سیلی عین الاسد را نزنیم . البته ماجرای هواپیمای اوکراینی در سایه همین شوک اتفاق افتاد و زوایای مبهمی دارد که شاید در آینده روشن شود و امکان تحلیل بهتر را فراهم کند .
  15. 1 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    سلام عنوان ماهواره تصویر برداری نظامی ، ماهواره شناسایی ، ماهواره اطلاعاتی ، ماهواره شناسایی نظامی یا ... بهتر نبود به کار می بردید ؟ ماهواره جاسوسی بار خیلی خوبی برای خواننده ایجاد نمی کند و ظاهر منفی ایجاد می کند !
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام و ممنون بابت لطف و حسن نظرتون نسبت به بنده کمترین اگرچه هنوز خطاها وجود دارد و بدجور هم شکست های حفاظتی بزرگ ولی این روند آگاه سازی و روشن سازی ذهن باعث اتفاقاتی شده است خدا رو شکر این تاپیک نشون داد، نشان دادن مشکل و ضعف همراه با راهکاری ساده باعث تغییر میشه اثر اولیه اش هم پیشتر دیدیم حرکتی مثبت در تصویربرداری از رزمایش حریم ولایت لینک حرکتی مثبت در تصویربرداری از نیروهای مسلح 2 - پایگاه پنجم رزمی هوانیروز مشهد لینک و باز هم تاثیر ها ادامه دارد امیدواریم که به یک چک لیست و یا Guideline راهنما برسیم که ابزاری موثر در کاهش سوراخ و یا شکست های حفاظت اطلاعاتی بشه این دو اثر دیگر از مطالبه گری و راهنما گر کی فکر می کرد این چنین تصاویری تار بشن؟؟؟ کارهایی اگرچه ناقص ولی امیدوار کننده چون از روی فک خلبان قابل شناسایی هست و از روی صدا بویژه با برنامه ها و شبکه های اجتماعی و ارتباطی ولی باز بهتر از هیچ و رها شدگی قدیمی است و وقتی قیاس بکنیم با حفاظت عمومی اطلاعات در غرب می فهمیم راه درستی را امده ایم و باید ادامه دهیم .... میزگردهای فکر و ایده در خصوص تانک های زرهی در امریکا و رعایت اصول اولیه حفاظت از تصاویر و اطلاعات و اگر بخواهیم بگوییم که دشمن در این تصاویر چه پیدا می کند به این چند تصویر برای یادآوری کفایت می کنیم امیدوارم فضل خدا در این راه یاری بخش باشد و تفکر و فرهنگ حفاظت اطلاعات را به گونه ای اجرا کنیم که چشم نامحرمان از اسرارمان دور بیفتد
  18. 1 پسندیده شده
    صحبت با فرهنگ و زبان مخاطب ده سال پیش ایرادها نسبت به سخنان احمدی نژاد آنچنان فراگیر بود که هر مخاطب آمریکایی یا اروپایی نسبت به آن واکنش نشان می داد ولی در کمال تعجب مخاطب فرهنگ عرب یا آمریکای لاتین نسبت به این سخنان بسیار علاقه مند نشان می دادند. چندی بعد که سکان وزارت امور خارجه به محمد جواد ظریف سپرده شد و صحبت های او مخاطب غربی را جذب کرد ولی در همان حال مخاطب عرب به شدت در حال دور شدن از ما بود. مشخص بود که اشتباهی ساده ولی اصولی رخ داده است. ما به اشتباه دنبال سخنرانی جامعی بودیم که همه از آن راضی باشند در حالی که بسیاری از مفاهیم در فرهنگ ملل مختلف متفاوت است و باید متناسب با آن فرهنگ سخنرانی و رفتار کرد. مخاطب فرهنگ عربی به دنبال قهرمانی ضد غربی میگشت و فریاد و حمله کردن را باعث شجاعت می دانست در حالی که مخاطب غربی به دنبال منطق و حس مظلومیت بود و قهرمانش را به گونه ای دیگر تفسیر می کرد. یادآوری این نکته ضروری و مهم است که در ایستادن جلوی زیاده خواه و ظالم هرگز به معنای نفی درست سخن گفتن نیست که تمام انبیا به زبان خود آن قوم با آنها صحبت می کردند. همیشه اول مخاطب خود را ببینید و بعد متناسب با او حرف بزنید سخنرانی محمد جواد ظریف در دفاع از موشک های ایران در پارلمان اروپا https://www.aparat.com/v/u2RgO سخنرانی محمود احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل https://www.aparat.com/v/ajkWV بخشی از سخنان ظریف در دفاع از موشک های ایران در پارلمان اروپا: - در سیصد سال گذشته ایران فقط از خودش دفاع کرده است. - وقتی صدام حسین به ایران حمله کرد همه به او سلاح دادند اما هیچ کس ابزار دفاع به ایران نداد - چه ابزاری جز موشک برای ایران مانده تا از خود دفاع کند؟ - اگر شما نگران خرج های نظامی هستید به سراغ دولت های خود بروید تا اینقدر سلاح به منطقه ما نفرستند - 130 میلیارد دلار فقط به یک کشور عربی فروخته شده است - جمعیت ما به تنهایی از کل خاورمیانه بیشتر است ولی هزینه تسلیحاتی ما یک دهم هزینه نظامی این کشورها است. - با سلاح شیمیایی بمباران شدیم و همه برای 8 سال خفه شدند. - شاید شما بخواهید فراموش کنید ولی ما فراموش نمی کنیم. - وقتی در سال 1986 به دیدار رئیس شورای امنیت رفتم و گفتم ایران را با سلاح شمیایی بمباران می کنند، او به من گفت نمی توانم حرف های تو را بشنوم - در زمان جنگ حتی یک قطعنامه که استفاده از سلاح های شیمیایی را محکوم کند تصویب نشد و اولین قطعنامه محکومیت صدام در استفاده از سلاح های شیمیایی بعد از پایان جنگ صادر شد.
  19. 1 پسندیده شده
    تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در مدیریت تولید شناخت ارزش راهبردی و جایگاه واقعی محصول بسیار مهم هست. برای بهینه سازی هزینه ها لازم است مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی تمیز قائل شد. عدم تفکیک بین این سه بخش سبب اتلاف هزینه و موازی کاری بسیار در صنایع می شود. به صورت مشخص در آمریکا بر مبنای بازار آزاد و در اسرائیل بر مبنای محدود بودن منابع این تفکیک بصورت خیلی دقیق صورت می گیرد. یک مثال درخشان در زمینه تولید علم سازمان ناسا است که با پروژه های ایکس به عنوان خط شکن عرصه علوم هوا و فضا شناخته می شود. بعد از جنگ جهانی دوم و عطش شکستن سرعت صوت و تسخیر آسمان سبب شد که برنامه ای از پرنده ها به نام پرنده های ایکس شکل بگیرد. این برنامه بر مبنای ساخت پرنده هایی نوین با هدف کسب فناوری و دانش علمی و فنی در خصوص بدنه، بال، جریان هوا و دیگر موارد مبهم در مورد هواپیما بویژه در سرعت های بالا صورت گرفت که از دل بسیاری از پرنده ها، جنگنده و پرنده هایی بیرون آمد که صنعت هوایی نظامی و غیرنظامی را تحت تاثیر قرار داد. اولین سری پروژه، پرنده ایکس 1 بود که دیوار صوت را برای اولین بار شکست و در نهایت سرعت هایی بی نظیری را ثبت کرد و تا کنون به پروژه ایکس 59 و تلاش برای حمل و نقل فراصوت ولی آرام رسیده است. برنامه پرنده های ایکس نمونه کامل و درخشان تحقیقات است که چند ده برابر ارزش این تحقیقات سود مالی و نظامی و تکنولوژیک برای نیروی هوایی آمریکا رسانده است و این برنامه برای مسئولینی که برای تحقیقات ارزش قائل نیستند دلیلی چون آفتاب است. در تولید فناوری سازمان دارپا (آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفتهٔ دفاعی) یک مثال موفق است که بر پایه توسعه فناوری ها مبتنی بر نیاز یا ایده های جدید فعالیت می کند. این سازمان مسئولیت توسعه و ساخت فناوری‌های نوین را برای استفاده نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا به عهده دارد. پس از جنگ ویتنام، دارپا به بهره‌برداری از پردازش‌های پیشرفته و فناوری‌های شبکه و بازسازی و تقویت روابط با دانشگاه پرداخت. علاوه بر این، دارپا مفاهیم تازه‌ای برای ماهواره‌های کوچک، بسیار سبک‌وزن و (LIGHTSAT) و کارگردانی برنامه‌هایی در مورد تولید دفاعی، فناوری‌های زیردریایی، و خودرو زره‌پوش جنگی / ضد زره را دنبال می‌کند. تاریخ فعالیت دارپا را شاید بتوان به دو دوره زمانی: ۱. «پیش از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر دانشمندان نخبه و شرکت‌های دانشگاهی» و ۲. «پس از سال ۲۰۰۱ و تمرکز بر بنگاه‌های بزرگ صنعتی» تقسیم نمود. لیستی از پروژه های مشهور دارپا • پروژه برای ساخت یک کشتی جنگ ضد زیردریایی بدون سرنشین. • تطبیقی خودرو و رویکردی برای طراحی، تأیید، و ساخت سامانه‌های دفاعی پیچیده و وسایل نقلیه • اطلس به عنوان یک ربات انسان‌نما است. • تلفن همراه سامانه تشخیص تیرانداز: گلوله محل تشخیص سامانه صوتی توسط فناوری‌های BBN برای تشخیص تک تیراندازها در خودروی جنگی نظامی توسعه یافته‌است. • فناوری برای دسترسی به طیف پویا برای ارتباطات نظامی مطمئن • یک سامانه رباتیک تاکتیکی مستقل • آرپانت، نخستین نسل از اینترنت • نقشه فیلم آسیا و اقیانوسیه • بوئینگ X' • ارسال فرمان از سامانه اطلاعات شبکه برای کنترل فرماندهی. • چالش بزرگ: رقابت ماشین‌های بدون راننده • برنامه پژوهشی فراصوت در حقیقت این فناوری ها در ابتدا با هدف نظامی توسعه وداده شده و به تدریج بصورت تجاری در بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این روند تضمین کننده سود چندباره فناوری برای سازنده است. خرید پیش نمونه ها و رقابت در تولید صنعتی روشی دیگر که وزارت دفاع آمریکا برای حمایت از فناوری و تقویت آن انجام می دهد تفکیک مناقصات طراحی پیش نمونه از تولیدات صنعتی است. این اتفاق در نیروی هوایی بسیار نمود پیدا می کند. در ابتدا مشخصات پرنده مورد نیاز اعلام می گردد و سه شرکت هواپیمایی برای طراحی آن دعوت می شوند. هر سه شرکت پرنده های خود را طراحی، توسعه و به عنوان پیش نمونه می سازند. نمونه ها در یک آزمایش استاندارد و تعریف شده ازمایش و ارزیابی می شوند. در انتها پس از تایید حداقل های مورد نظر وزارت دفاع پرنده ها به عنوان نمونه های مجاز به بخش مناقصات تولید صنعتی معرفی می شوند و قیمت های تولید صنعتی خود را مطرح می نمایند. بخش های متقاضی مثل نیروی هوایی و یا دریایی با توجه به قیمت و توانمندی محصول مورد نظر خود را انتخاب کرده و درخواست تولید انبوه می نمایند. در این بین پیش نمونه های بازنده توسط وزارت دفاع خریده شده و هزینه تولید و تحقیق آنها با مبنای مشخصی پرداخت می گردد. در این فرآیند بهینه ترین محصول با قیمت و کیفیت مناسب تعیین شده و تولید می گردد. این در حالی است که هر سه شرکت در بخش تحقیقات از نظر مالی متضرر نبوده و تنها از نظر سود در تولید صنعتی دچار جالش می شوند. این اتفاق به معنای حمایت و تقویت بخش های تحقیقاتی و طراحی شرکت ها در مناقصه و نیاز بعدی شرکت های هواپیمایی خواهد بود. همچنین گاهی یک فناوری در یک پیش نمونه بازنده به عنوان ابزاری مفید در محصول نهایی استفاده می شود. تولید صنعتی تفکیک بین تولید صنعتی و تولید پیش نمونه و تحقیقاتی یک اقدام موثر در بهینه سازی هزینه ها است. روش تولید در پیش نمونه مبتنی بر چالش اولین ها و دستیابی به فناوری است ولی در تولید صنعتی روش تولید پر تعداد، مباحث نگهداری و تعمیرات اهمیت می یابد. از این نظر در تولید صنعتی بحث مونتاژ و ماژول بسیار شنیده می شود. چابکی بخش تولید صنعتی یک معیار مهم در نرخ و هزینه تولید است که باید از نظر فنی از طرف بخش های فناوری تغذیه شود تا درگیر مسائل طراحی نشود. در هنگام نهایی کردن نقشه های تولید صنعتی لزوم در نظر گرفتن بخش ها بصورت مجزا و سهولت در نصب بسیار حیاتی است. همچنین در نظرگرفتن منابع و زیر منبع های حیاتی برای خط تولید سبب پایداری و بهینه شدن هزینه می شود. انتخاب استاندارد و تجاری تجهیزات سبب کاهش هزینه ساخت و تعمیرات شده و تمرکز طراح را بر روی ذات و هدف طرح بیشتر می کند. پیچ و مهره شاید نام آشنا ترین مواد استاندارد و تجاری هستند ولی صفحه های نمایش و پمپ های هیدرولیک از دیگر ابزاری است که در صورت تایید کیفیت قابلیت تجاری شدن را دارند. واضح است که خط تولید جای فکر کردن نیست و تا جای ممکن تفکر ماشینی و رباتیک بر انسان ارجحیت دارد و این نکته تفاوت عمده در تولید پیش نمونه و تولید سری است. از این رو در خطوط تولید ربات ها به راحتی و با قیمت بسیار کمتر و در تیراژ بالا فعال هستند در صورتیکه در طراحی ذهن خلاق انسان جرقه های ایده را از ذهن تا واقعیت پیگیری می کند. ادامه دارد ....
  20. 1 پسندیده شده
    نظارت جناب @worior در استاتوس که شباهت به هدف این تاپیک داشت چند اشکال بسیار بزرگ و نابود کننده در پیاده سازی سیستمهای کنترل سایبری برای نظم اجتماعی بقولی همون پلیس آهنی 2.. اول بلاتکلیفی.. در بسیاری از موارد امکان قراردهی سنجه برای ارزیابی عملکرد وجود ندارد. در بسیاری موارد امکان فهم بازخورد وجود ندارد در حالت بلاتکلیفی سیستم در حالت مورد بلاتکلیفی معطل میماند، توقف میکند و عمدتا از سامانه های خلاق شکست خورده و عقب می افتد. دوم؛ رفتارهای خشک و بروکراتیک، همه به دنبال صرفا انجام درست سنجه ها و موظف به رساندن عملی که در بازخورد پیش بینی و یا خواسته شده است خواهند شد. سوم؛ جابجایی هدف، تامین این سنجه ها در سازمانها و نهاد و اجتماعات، بجای اهداف کلی سیستم. در واقع افراد یادشون میره که مثلا باید نظام رو سرپا نگه دارند! طرف دنبال اینه که ایران خودرو رو نگه داره، اونیکی دنبال اینه مرغداریش رو نگه داره و اون دیگری دنبال خرید جنگنده یا موشکشه و هرکسی در جای خودش سنجه خودش رو دنبال میکنه و کلیت رو از دست میده چهارم، مدیریت برداشت، خطای اساسی در سامانه هایی که براشون بازخورد در قالب یک حدود تعریف شده، مثلا وقتی میتونند چند برابر سوددهی داشته باشند یا چند برابر کارکنند، خودشون رو نسبت به بازخورد مورد نظر محدود میکنند، این اشکال در بخش کشاورزی شوروی به شکل کشنده ای رخ داد، و الان هم تو بسیاری از صنایع ما داره رخ میده پنجم، فریب ناظر کنترل، با استفاده از داده های ساختگی... ششم، خوب به نظر آمدن بجای خوب بودن، این اتفاق بخصوص در زمانی که ستاده مبهم هست اتفاق میفته، مثلا به یک بخشی میگویند جنگنده بساز، خوب بودن یعنی ساختن چیزی که در زمان جنگ جواب بده و خوب به نظر آمدن یعنی تحقق یک شعار که ما مثلا توانستیم! هفتم، نابرابری های تصویر شده (تصور شده) این اشکال هم زمانی رخ میده که یک واحد یا گروه اجتماعی یه مدت زیادی خوب کار کنه و سنجه های قوی درست کنه طوری که ناظر فکر کنه همیشه چنین توانایی میتونه به عنوان یه رفتار استاندارد در بیاد، بنابراین بعد از مدتی این گروه برای خودش جایگاه محترمانه ای در سیستم کنترلی درست میکنه و باعث ایجاد استانداردهای غیر قابل دستیابی برای دیگران میشه، تا اینکه لو میره یا اینکه بحالت اسطوره ای در میاد،... یه ایراد اساسی دیگه هم مونده بود که نگفتم، در سیستم اجتماعی پیاده سازی کنترل سایبری بسیار هزینه بر هست، چون هسته های کنترلی وسیعی میخواد و هر کدام باید کلی پول خرجشون بشه، البته یه راهکار داره و اونم اینه که کنترل بواسطه خود افراد و گروه ها اعمال کنیو یه ایراد دیگه هم یادم اومد، دایره استثنائات وسیع. برای نمونه وقتی یه سنجه کنترلی وضع میکنید مثلا "قانون مالیات ها"! بعد اونقدر شرایط مختلف ایجاد میشه که ناظر کنترل مجبور میشه مقدار زیادی استثنا قائل بشه، اون موقع این استثناء ها از خود سنجه ها بیشتر میشن و کنترل رو غیر ممکن میکنند و عملا قانون بیفایده میشه.
  21. 1 پسندیده شده
    خودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
  22. 1 پسندیده شده
    چندتا تصویر ازسانسور شدید ارتش رژیم صهیونیستی اکثر پرسنل فعال پشت به عکاس هستندویا تصویر صورتشان سانسور شده است تمام پنل ها و نمایشگر نیز تار شدند مراسمات نظامی. فارغ التحصیلی .اعطا درجه مقایسه شود با صدها نفری که تصویرشان در مراسمات دانشگاه افسری امام علی یا امام حسین منتشر شد این هم مراسم فارغ التحصیلی خلبان پهپاد نیرو هوایی اسراییل که هر سال 2 دوره 6 ماه اموزش خلبان پهپاد برگزار میکند تصاویر مربوط به دوره 30 یا 31 هست 6 ماه قبل 30 نفر اموزش ها رو بطور کامل طی کردند 3زن و 27 مرد از اینگونه عکس زیاد دیدیم معمولا صورت ها مشخص است و روبه عکاس اگر خلبان جنگنده بودند هلمت رو سرشون بودتا صورتشون زیاد مشخص نباشه اتاق کنترل زمینی پهپاد مقایسه شود با تصاویر اتاق کنترل زمینی پهپاد شاهد 129 تصاویر سانسور کاکپیت هرکولس نمای داخلی زیر دریایی کلاس دلفین1 اسراییل حالا ببینم کانال اجا مدیا و امثالهم دست از سر انتشار تصاویر پرسنل بر می دارند یا خیر در بازدید ها البته کرونا سبب خیر شده همه مجبور شدند ماسک بزنند به صورتشون هر چند دانشمندان هسته ای خیلی وقته ماسک صورت میزنند خبر رسانی صحیح منافاتی با رعایت حفاظت اطلاعات ندارد
  23. 1 پسندیده شده
        با سلام   این متن در پاییز گذشته برای مجله ی میلیتاری ترجمه شده بود که با توجه به کنسل شدن مجله به صورت تاپیک برای دوستان ارسال می شود . انشاالله که مورد توجه و استفاده ی اساتید و کاربران گرامی قرار بگیره     .............................................................................             Pegasus یک راکت هوا پایه بود که توسط صنایع  Orbital ATK ،  Orbital Sciences Corporation سابق توسعه داده شد . این راکت قادر بود محموله ای به وزن 443 کیلوگرم را به مدار لئو منتقل کند. اولین پروزا این راکت در 1990 ثبت شد و برنامه ی ان تا به امروز ، 2015 ، فعال بوده . این هواگرد شامل 3 مرحله ی سوخت جامد به همراه یک مرحله ی چها   رم اپشنال که از سوخت بدون نیاز به اکسید کننده ، monopropellant، استفاده می کند است . پگاسوس از یک هواپیمای مادر در ارتفاع حدود 40 هزار پایی لانچ می شود ، و مرحله ی اول ان دارای بال و دم است تا برا را در طی پرواز اتمسفری ان تامین کند . 3 موتور سوخت جامد Orion مورد استفاده در پگاسوس "نام اسب هرکول-با تشکر از mostafa_by" در صنایع Hercules Aerospace ، " Alliant Techsystems فعلی"  به طور ویژه برای لانچر پگاسوس توسعه یافته بود. بیشتر اجزای این موشک توسط تیمی به رهبری دکتر Antonio Elias طراحی شد، کار طراحی بال بر عهده ی Burt Rutan بود . پس از اغاز توسعه ی این موشک  سفارشات دولتی و نظامی متعددی برای ان ثبت شد . اولین لانچ موفقیت امیز پگاسوس در 5 اپریل 1990  با فرمان خلبان تست ناسا و فضانورد سابق Gordon Fullerton  در هواپیمای مادر به اجرا رسید. یک فروند بی-52 متعلق به ناسا به عنوان هواپیمای مادر در این ماموریت اجرای وظیفه کرد. در 1994 این وظیفه بر عهده ی "Stargazer" L-1011  که یک هواپیمای مسافر بری تغییر یافته بود گذاشته شد. Pegasus XL که به جهت افزایش قابلیت های حمل محموله دارای استیج های طولانی تری بود ، در 1994 معرفی شد. در پگاسوس ایکس ال مراحل اول و دوم بزرگتر شده و به ترتیب از انواع Orion 50SXL و Orion 50XL بودند ، مرحله ی فوقانی بدون تغییر باقی ماند. در این نسخه برای کنار امدن با وزن بیشتر بال مقداری نقویت شد . تولید نسخه ی پایه ی پگاسوس متوقف شد در حالی که تولید نسخه ی XL کماکان ادامه دارد . پگاسوس در هر 2 پیکره بندی معرفی شده تا 19 اکتبر 2008 ، در 40 ماموریت به پرواز درامد و از پس از ان تاریخ تا امروز نیز 2 ماموریت دیگر را به انجام رساند که از این میان 37 ماموریت موفقیت امیز به انجام رسید . این موشک قادر است تا 2 محموله ی مجزا را حمل کند.         تیم طراح  پگاسوس که رهبری ان را دکتر Antonio Elias به عهده داشت ، در سال 1991 توانست مدال ملی فناروی را از رئیس جمهور George H. W. Bush  "بوش پدر- مترجم" دریافت کند .   Function Launch vehicle Manufacturer Orbital ATK Country of origin United States Cost per launch US$56.3 million (2014) Size Height 16.9 meters (55 ft) (Pegasus) 17.6 meters (58 ft) (Pegasus XL) Diameter 1.27 meters (4.2 ft) Mass 18,500 kilograms (40,800 lb) (Pegasus) 23,130 kilograms (50,990 lb) (Pegasus XL) Stages 3 Capacity Payload to LEO 443 kilograms (977 lb) (1.18 by 2.13 meters (3.9 ft × 7.0 ft)) Associated rockets Family Air launch to orbit Launch history Status Active Launch sites Air launch to orbit Total launches 42 Successes 37 Failures 3 Partial failures 2 First flight Pegsat / NavySat 1990-04-05 19:10:17 UTC         هواپیمایی را تصور کنید که بتواند در سطح دریا با سرعت 3750 مایل بر ساعت پرواز کند و فاصله ی لس انجلس تا نیویورک را تنها در حدود 45 دقیقه بپیماید. ناسا در حال کار برای ساخت این هواپیمای اینده است که ممکن است از پنجره ی تحقیقات در دنیای هایپر سونیک راهی برای کشیدن ان به دنیای واقعی وجود داشته باشد، دنیایی در ان سوی سرعت 5 ماخ ! یکی از زمینه های این تحقیقات مهیج ، پروژه ی Pegasus Hypersonic Experiment می باشد که توسط مرکز تحقیقاتی درایدن در پایگاه ادواردز پی گیری می شود . این برنامه شامل نصب یک دستگاه جمع اوری اطلاعات glove بر بال مرحله ی اول موشک ماهواره بر هواپایه  یپگاسوس می باشد، که قادر است به سرعت 8 ماخ در ارتفاع 200 هزار پایی برسد ، درست خواندید 8 ماخ در 200000 پا !   glove بر بال راست متصل  و سطح زیرین ان را پوشانده است، از بالای لبه ی حمله تا زیر بال البته کاملا تمام سح بال را پوشش نمی دهد . این ازمایش شامل جمع اوری اطلاعاتی در این مورد است که چگونه هوا در این سرعت بر بال های پگاسوس جریان می یابد. دانشمندان به ویژه به تغییر جریان هوا بر بال ها از ملایم و صاف به جریان هایی آشفته و چرایی ان علاقه مند هستند. جریان هوا تاثیر بزرگی بر حرارتی که گریبان هواپیما را می گیرد می گذارد. جریان های اشفته ی هوا حرارت زیادی ایجاد می کنند چرا که باعث افزایش اصطکاک می شوند که می تواند هواپیما را به اتش بکشد. هواپیمای ازمایشی ایکس-15 نیز چنین مشکلاتی که به دیلیل اشفتگی جریان هوا و اصطکاک ناشی از ان ایجاد میشد را تجربه کرده بود. علاوه بر این جریان های اشفته ی هوا باعث افزایش درگ که به کاهش سرعت و ویژگی های پروازی می انجامد منجر میشود .       اطلاعاتی که دستگاه glove جمع اوری می نماید همچنین شامل اندازه گیری دما، نرخ انتقال حرارت و فشار می باشد و نیز اطلاعات مربوط به مسیر پروازی پگاسوس را نیز ثبت می کند. این ازمایش اطلاعات بسیار مهمی را بدست می اورد که در هیچ جای دیگری قابل دست یابی نیست . تونل های بادی که اینجا بر روی سطح زمین داریم نمی توانند به میزان کافی سرعت هایپر سونیک را به همرا شرایط اتمسفریک که پگاسوس با ان مواجه می شود را شبیه سازی کنند. هدف دومی که این برنامه در پی ان است ارائه ی تجربیات بسیار ارزشمند به مهندسین در زمینه ی ابزار دقیق و ازمایش کردن ادوات هایپرسونیک است. برنامه ی ازمایشی پگاسوس هایپرسونیک، یگانه راه پیش روی ناسا برای محقق شدن هدفش که دست یابی به جهش انقلابی فناوری که هوانوردی و برنامه های فضایی را مقرون به صرفه تر می کند، است. این هدف یک انقلاب در روش هایی که هواپیماها در ان طراحی، ساخته و بکار گیری می شوند ایجاد خواهد کرد       سناریوی پروازی   طبق برنامه ریزی اولین پرواز این پروژه در اکتبر 1998 خواهد بود . هدف اصلی پگاسوس در این ماموریت ، که در پایگاه کیپ کاناورال انجام خواهد شد ، در مدار قرار دادن یک ماهواره ی تجاری خواهد بود. در این ماموریت پگاسوس در حین پرواز glove را نیز به عنوان ماموریت ثانویه با خود حمل خواهد کرد که البته مداخله ای در هدف اصلی ماموریت ایجاد نمی کند. هنگامی که پگاسوس از هواپیمای مادر L-1011 لانچ شد ، گلاو به شدت اماده سازی و تجهیز شده قادر خواهد بود اطلاعات را پیرامون  پرواز در سرعت و ارتفاع زیاد گرداوری کند. سنسورهای گلاو قادر خواهند بود تا تنها برای حدود 1.5 دقیقه این اطلاعات را جمع اوری کنند ، پس از ان سوخت مرحله ی اول پگاسوس تمام می شود و همراه گلاو که به ان متصل است جدا می شود. از انجایی که گلاو قابل بازیابی نیست تمامی اطلاعات بدست امده از طریق سیگنال های رادیویی به ایستگاه زمینی مخابره می شوند. برای محیا ساختن امکان ارسال اطلاعات ، مهندسین ناسا در مرکز تحقیقاتی لانگلی یک سامانه ی اکتساب دیتا و سیستم فشرده سازی و پردازش ویژه را توسعه دادند. در ژانویه ی 1995 ، یک فروند هواپیمای اف-15 متعلق به مرکز درایدن این سیستم را در طی مجموعه ای از پرواز ها که در پایگاه ادواردز به انجام رسید ازمایش کرد.   نگاه نزدیک به بال پگاسوس و گلاو بر روی ان       Glove   برای این برنامه 2 دستگاه گلاو تولید شده ، یکی که به همراه موشک هایپرسونیک پگاسوس پرواز خواهد کرد و دیگری برای انجام تست های زمینی اختصاص داده شده است. هر دوی انها از فولاد نیکل اندود ساخته شده اند. نسخه ی در نظر گرفته شده برای تست های زمینی روی سازه ای ساخته شده از تحته 3لایی و پشم شیشه متصل شد و مجموعه ای از تست ها در 30 می 1996 روی ان انجام شد. برای به حداکثر رساندن جذب گرما ان را با رنگ سیاه رنگ زدند. در طی ازمایش ها مهندسین در لابراتوار تحقیقاتی مرکز درایدن ابتدا گلاو را سرد کردند سپس ان را در معرض حرارت قرار دادند و از این طریق حرارتی را که گلاو در طی مرحله ی اول پروفایل پروازی پگاسوس با ان دست به گریبان خواهد بود را شبیه سازی کردند. ازمایش ها نشان داد گلاو برای جان بدر بردن از حرارت شدیدی که در طی سفر با پگاسوس در سرعت 8 برابر سرعت صوت تجربه خواهد کرد ، به قدر کافی سخت جان هست. نمونه ای از گلاو که برای تست پروازی در نظر گرفته شده بود بر روی صفحه ای از چوب بالسا متصل شده  و توسط سازه ای کاهنده ی درگ که قابلیت محافظت حرارتی دارد در بر گرفته شده است، این سازه از کاشی هایی که در ساخت حفاظ شاتل های فضایی بکار می رفت ساخته شده که گلاو را با بال پگاسوس ترکیب می کند. مرکز تحقیقاتی Ames ناسا واقع در کالیفرنیا این سامانه ی حفاظت حرارتی را تامین کرده است که با عث پراکندگی گرما می شود. گلاو در تاسیسات درایدن به بال پگاسوس متصل شد ، و الحاق امن پگاسوس به هواپیمای مادرش L-1011 در تاسیسات کمپانی Orbital Sciences  واقع در پایگاه هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا انجام می پذیرد. گلاو طیفی از سنسور ها از انواع معمول تا انواع فرکانس بالا را که قادر هستند در طی ازمایش در شرایط ویژه ی پروازی پگاسوس عملیاتی باقی بمانند را با خود حمل می کند. این سنسور ها مجموعه ای از اطلاعات از قبیل شتاب، جریان هوا، فشار، دما و کشش و تنش را در اختیار مهندسین می گذارند. تعداد زیادی از این سنسور ها در ماموریت قبلی پگاسوس در جولای 1994 مورد ارزیابی قرار گرفته بودند. ان ماموریت ثابت کرد این سنسور ها تداخلی بر جریان هوا بر روی بال پگاسوس در طی پرواز ایجاد نمی کنند و  ارتعاشاتی که سنسور ها در حین پرواز دچار ان می شوند مانع از جمع اوری اطلاعات دقیق توسط انها نمی شود.       مجموعه ی درایدن مدیریت کلی طراحی و ساخت گلاو را بر عهده دارد. این مجموعه همچنین مسئول اجرای تست های پروازی می باشد. مجموعه ی تحقیقاتی لانگلی مسئولیت طراحی ایرودینامیکی گلاو و همچنین توسعه ی سنسورها و زیر سیستم های ان است . دیگر مجموعه های ناسا که در این پروژه شرکت دارند عبارتند از : Ames، Goddard Space Flight Center، Greenbelt، MD ؛ و مرکز فضایی Kennedy  و کمپانی Orbital Sciences که سازنده ی موشک پگاسوس است ، همچنین پایگاه هوایی Vandenberg به عنوان مرکز اسمبلی قبل از پرتاب در این برنامه فعالیت می کند.   سایر تصاویر :                            //////////////////////////////////////////////////////////////   منابع : 1 2   گردآوری و ترجمه از : 7mmt شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات 
  24. -1 پسندیده شده
    به احتمال زیاد لازم نبوده که فعال بشود. زدن تروریست ها مخالف منافع ایران نیست. احتمالا با هم هماهنگ کردند.
  25. -1 پسندیده شده
    این حرکت سپاه یک ریسک فوق العاده بوده و ناشی از عدم شناخت کافی از مناسبات بین المللی عکس العمل ارتش پاکستان برای ترمیم غرور ملی اونها بوده و البته تلخ برای ما