alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1.   خبر هنوز میان تایید و تکذیب ها معلق هست و اشاره داره به ساخت یک مرکز ایمن در برابر حملات موشک های بالستیک در مرکز اصراعیل. ولی حالا تصور این که آمریکا علاوه بر کمک های غیر مستقیم قبلیش و مستقیم ادامه دارش داره کمک های بویژه و به خصوصی هم در رابطه با مقابله ی مستقیم با برنامه ی موشکی ایران به اصراعیل میکنه چیز عجیبی نیست.  
  2.   کردها در اون مناطق خیلی تحت فشارند. اینطوری اون ها هم از فشار روشون کم میشه و اگر عملیات موفق پیش بره دسترسیشون به شمال شرق فضا را براشون بیشتر باز میکنه. در حقیقت از احتمال کشتار کردها ها هم با روندی که تروریستها در فشار به شیخ مقصود پیش گرفتند کم میشه.   ولی نکیته اینجاست تا مثل برخی عملیات های دیگه نیروهایی از مقاومت و ارتش سوریه تجمیع نشند نمیشه امیدی داشت به نتایج عملیات. نیروهای محلی توان هجوم اون هم در اون نقطه را با اون درجه اهمیت برای تروریستها ندارند به تنهایی.
  3.   بله، نکته ای که مورد نظرم بود بحث چرایی سو گرفتن افکار عمومی در یک قضیه هست. انتظار نیست که وقتی دو کشور با شرایط مشابه یکی در در عمل بدون دشمنی با تو و دیگری در عمل با تمام کردن دشمنی با تو با هم درگیر میشن قضاوت ما در موردشون یکسان باشه. 
  4.   بنا به دلایلی؟!! به چه دلایلی؟ چرا باید مردم ایران طرفدار یک کشور کوچک و به شدت فقیر و بدون اثر گذاری انچنانی در معادلات جهانی باشند؟ و چرا باید ترکیه طرفدار آذربایجان باشه؟ غیر از اینه که آذربایجان اولا گاو شیر ده مناسبی بوده برای ترکیه؟ و در مقابل یک هاری مدام نسبت به ایران داشته؟ ( سیاست هاش ) و البته تقدم و تاخرش هم روشنه دوستان موارد زیادی از همکاری های نظامی با مهمترین دشمن ایران ذکر کردند ( که همین امر برای ایجاد فاصله با آذربایجان کافیه، چه برسه وقتی شرایط مربوط میشه به در اختیار گذاشتن خاک آذربایجان برای عملیات ضد ایران چه سخت و چه نرم! چه کوچیک در حد یک جمع آوری اطلاعات و چه بزرگ مثل ... ) چطور توقع هست این همه اظهارات نجزیه طلبانه و وقیحانه را نسبت به سرزمینی زخم خورده و مدام در معرض توطئه بشنویم و تحریکات و منابعی که در اختیار برخی خائنان داخلی هم قرار میگیره را ببینیم و بعد موضعمون مثل دولتمون بی طرفانه هم باشه ( سیب زمینی هستیم مگه؟! :) )   حرف برای گفتن در این رابطه زیاده. قطعا مسئولان ایرانی هم حرف برای گفتن زیاد دارند و الهام و باباش هم شرایطشون روشنه و از کوزوو بگیر تا حماس و افغانستان و ... هم شرایط ما هم روشنه و چیز غریبی نیست گاز گرفته شدن دستمون بعد از تمام کمک ها.
  5.   دوست خوبم، قطعا در رذیلت و بدذاتی امریکا شکی نیست، داره منافع خودش را به همراه همپیمان اصلیش را به شکلی کاملا افراطی و بیش از حد نیاز حتی داره تامین میکنه. مهم اینه طوری بازی کنیم که با همین یک مهره در برابر تمام مهره های طرف و تازه مقداری مهره ی رزرو! دیگه خودمون را در معرض کیش و مات لااقل قرار ندیم. این که باید و باید روی پای خودمون بایستیم و این همه به قول و تعبییر دوستان و به لحن خودمون همین چار تا دونه موشک لختمون را این همه برشون تاکید داریم و حساسیم و معتقدیم فلان لبخند و یا فلان تعبییر و پیام دوستانه غرب فریبی بیش نیست و قصد همون چیزی هست که برخی دوستان به صراحت میگن و تا غرب مجبورمون به تایید نکنه ول کن نیست برای همینه. ولی فراموش نکنیم خریدهای گذشته را ، شاید یک زمانی طرف فقط ابزار فشار سیاسی را داشته باشه که در اونصورت به هر حال هزینه ای هم متحمل میشه و باید باجی را هم به طرفی که فشار بهش میاره بده تا قراردادی را کنسل کنه و اصولا باید با تلاش بیشتری کار کنه ولی زمانی هست که خودمون یک مبنای قانونی در اختیارش میزاریم که در اینصورت هزینه های طرف مقابل میفته بر دوش ما و باج هایی که باید به یک طرف دیگه بدیم تا اگر فرض خیلی سخت محدودیت های قانونی را هم برامون دور زد باز با کلی منت و درخواست چیزی را تحویل بده.   بعد تازه تمام این نقدها حالا جاشون اینجا نیست، عدم صداقت و فریب و خدای نکرده بهره برداری مقطعی و سیاسی کاملا در تضاد با مناع ملی است که نگران کنندست که وقتی دائم بر سندی که چندین بار این تعبییر آقای اعلمی اصلاح طلب را ذکر کردم که میگه در شرایط عادی کشور قطعا یک خیانت محض محسوب میشد و در شرایط تحریم ها نهایتا سندی است از سر ناچاری و کاملا اجباری و حداقلی به یک معجزه! شاهکار و سند تاریخی تعبییر کنیم که حتی این هم مهم نیست و نگرانی نداره چون مشخص هست یک تبلیغاتی است که خب بسته به صداقت دولت ها در همه اون ها وجود داره کم و بیش؛ اونجا نگران کنندست که این شیوه تبلیغ میشه برای قدم های بعدی، ازش به عنوان الگو یاد میشه برای تصمیمات بعدی، این نگران کننده که نه، ترسناک میشه اونوقت :)     البته این موارد قبلا و زمانی که نیاز بود بحث شده و میتونید مراجعه کنید به تاپیک های مربوطه. ولی اولا قطعنامه مربوطه مشروطه!، اگر قرار بود ادامه داشته باشه که الان اراک هم بتنی! نشده بود، ماشین ها هم سر جاشون بودند، برخیشون هوا را غنی سازی نمیکردند، بازرسان در ایران نبودند، دوربین ها آنلاین نبودند، مواد اکسید نشده بود و چه و چه ... اون بدون محدودیت زمانی ادامه داشت و ما هم بدون محدودیت زمانی و ماشینی و بتنی و دوربینی و جاسوسی و اکسیدی داشتیم غنی سازی میکردیم. بعد هم در مورد فشنگ!! و " به گور بردن" یک بار دیگه قطعنامه ی خصوصا مربوطه را مطالعه کنید. سوما اصولا تمام افتخار این بوده و چون پتکی بر سر منتقدان که هزینه ی سنگینی که دادیم ( به زعم منتقدان البته والا که چارتا تیر و تخته را پلمپ کردیم ) حاصلش رفع کلیه ی تحریم های هسته ای بوده، حاصلش لغو قطعنامه ها بوده، حاصلش شرایط یکسان و برابر و پایاپای بوده، حاصلش قدم های متوازن و یک زمان بوده، حاصلش عدم عبور از خطوط قرمز بوده و چه و چه ...   در نهایت بعد از 5 سال و در این خلال و هزاران اتفاق و با این روند پیش گرفته شده و صدها مجهول دیگه، اگر بودیم و تحریم های جدید به ده ها بهانه ی جدید که طبق صریح برجام غیرقانونی است محدودیت های بدتری بوجود نیومده بود اونوقت میشه در برابر نقدهایی که دادیم و چک های 5 ساله و 8 ساله که در اصل نباید وجود میداشت چون "تحریم هسته ای" بودند، بیشتر صحبت کرد.
  6. مگر به صراحت و به صراحت نه توسط ایرانی ها و نه اروپایی ها و نه یک بار که چندین بار تاکید نکردند آمریکایی ها که با برجام ما تحریم های غیر هسته ای را رفع نمیکنیم ولی تمام تحریم های مربوط به هسته ای رفع میشن؟ مگر تاکید و افتخار مکرر تیم ایرانی بر این دستاورد نبود؟ تحریم تسلیحاتی ایران ذیل کدام تحریم ها قرار میگیره؟ البته جای این انتقاد الان نیست، زمانی گفته شد و حواله داده شد به اینکه ممنوعیت نیست، محدودیته و حالا میبینید. این نقص قطعنامه ای است که تحریم ها را به نوعی با هوشمندی غیر مرتبط با برجام در خودش حفظ کرده.
  7.   خط شلوغیه! پس. البته یک بار هم عربستان لنجی را متوقف کرد اون اوایل که اصلا از سرنشینانش هم معلوم نشد خبری شد یا خیر. با چند سلاح ضد تانک که بیشتر محموله ی لنج به پیش نمایش انواع سلاح شبیه بود تا یک محموله ی غنی و هدفمند.  تحریم ماهان هم بیشتر به خاطر همون اقدام به فرود هواپیمای ماهان بود در فرودگاه صنعا که معلومه یادشون نرفته و حالا به بهانه های بچگانه ای چون امنیت خطوط و سلامت مسافران متوسل شدند.
  8. کلاشینکوف؟! شاید کشتی ایذایی را کشف کردند!! :) اون یکی راه خودش را رفته!!   احتمالا لنجی چیزی بوده!  پیشکشی امریکاست لابد پس از پلیس جهان نامیده شدن؛ برای محمد بن سلمان! :)
  9. از اداره کل سوم 312 به سازمان اطلاعات و امنیت کشور تاریخ: 2536/12/28 شماره: 312/9786   به نحو مقتضی به اختلافات موجود بین فارس ها و ترک ها دامن زده و از این جریان به طور مطلوب بهره برداری و نتایج حاصله را اعلام.   ثابتی   امنیت داخلی توسط منابع و عوامل دیگر نسبت به پیاده کردن این دستور اقدام شود. 12/29   به روایت اسناد ساواک مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات صفحه 411
  10.   اتفاقا حضور در یک جبهه ی واقعی و دیدن شرایط نبردهای سخت بعد از مدت ها شاید کمکی به بیداری برخی مسئولان امر در این زمینه بکنه تا تغییراتی ایجاد کنند، ولو در حد بهبود سلاح های انفرادی. حالا البته مثاله ولی مثلا شاید نیروهای نظامی ایرانی هیچوقت حالا حالاها با اینکه حزب الله تجربش را داشت و حماس هم در مقطعی به فکر کار جدی روی جمر ضد موشک های زرهی و یا این دست سیستم ها در عمل نمیفتادند ( در تئوری قطعا همیشه سناریوهایی هست ولی در سیستم شرقی و خصوصا ایرانی معمولا باید اتفاقی بیفته تا به مرحله ی عملیاتی برسه. دستور محکمی، توبیخی، حادثه ای، یا احساس نیاز فوری و شدیدی اون هم بعد از کلی گذشت زمان یا حضور شخصی مثل شهید طهرانی مقدم که کارش بر مبنای روتین یک کارمند نیست و کار خودش را بر اساس اعتقادش داره انجام میده )
  11. ابعاد جنگ سوریه و پشت پرده های شروع و ادامه و گسترشش شاید هیچوقت روشن نشه ولی چیزی که وجود داره قطعا چه نیروهای القاعده و چه خصوصا داعش و چه معارضین تروریست سوری هیچ یک با چیزی که مثلا در مورد گروه های شبه نظامی دیگه در مقاطعی تشریح میشه قابل مقایسه نیستند. کمک ها، خصوصا هدایت اطلاعاتی این گروه ها بر خلاف  نمنونه های مشابه در منطقه در دوران معاصر، اولا محدود به یک کشور و چند کشور نیست و  منفرد و تجمیعی کمک های بسیاری بهشون میشه قطعا و دوما به خاطر وضعیت بسیار آشفته و تعدد عجیب و غریب نیروهای این گروه ها نفوذ و عوامل نفوذی و اطلاعاتی که شاید غیرمستقیم هم هدایت هایی صورت میدند در این گروه ها بسیار قابل توجه هستند احتمالا. اصولا منافع گسترده ای که اینبار این گروه ها برای کشورهای متعدد منطقه تا کشورهای فرامنطقه ای دارند سبب میشه در حد توان هرگونه کمک حتی با عبور از برخی خطوط قرمز به این دسته ها بشه. صورت کارزاری که ما میبینیم جنگی است شلخته میان نیروهای ارتشی فرسوده و زخمی و گرو ههای بسیار اندک همپیمانش که از فرط محدودیت های لجستیکی و مالی و نفراتی و مضیقه های تحریمی و کارشکنی و اطلاعاتی و در نهایت تنها متکی بر خود بودن با گروهی دمپایی پوش ده هزاران نفری گسیل شده از تقریبا تمامی جهان به سوریه و با کمک های نظامی خاص؛  ولی باطن و پشت پرده ی این نبرد قطعا در قسم اول همونی هست که گفتم (  نیروهای ارتشی فرسوده و زخمی و گرو ههای بسیار اندک همپیمانش که از فرط محدودیت های لجستیکی و مالی و نفراتی و ... ) ولی در مقابل نیروها و اطلاعات و لجستیک و کمک های مالی و نفراتی و توان نیروهای ویژه و احتمالا صدها نفوذی هدایت کننده و حامی های رسانه ای و دوپینگ های مقطعی که درون اون دمپایی پوشها حل شدند!! و این جداست از احتمالا برنامه های چند دهه ای اطلاعاتی و سیاسی و مسیر دهنده ی فکری عده زیادی که مثلا در ظاهر در مدارس عربستانی مشغول تحصیل علوم دینی بودند چه در کشورهای عربی و چه در کل منطقه و جهان ولی در باطن با اطلاع سیستم های کشورهای میزبان آمادگی برای پرورش بدل چیزی که ما ازش به عنوان "مقاومت" یاد میکنیم.   گروه هایی که در به ظاهر اهداف!، شعارها، برخی اصول و رسانه ای و حتی ظاهری شبیه گروه های مقاومت بودند ولی در باطن درست نقطه ی مقابل این گروه ها و پاک کننده ی تمام بروز و ظهورشون بودند.
  12. اگر یک نیروی نظامی قدرتمند پای کار وجود داشت به حساب این تروریستها که یک روز مدام بر آتش بس تاکید می کردند و متوقف کردن ارتش سوریه در جنگ افروزی و پیشروی و کشتار!!! و حالا هر روز برای نقض آتش بس دعا میخونند باید خوب می رسید! ( خبر ترک روسیه هم تاثیر جدی داشته البته ) اون هم درست بعد از نقض بزرگ آتش بسی که دیروز انجام دادند چنین اظهار نظر کردن واقعا عطش این هتل نشین ها را برای به درک فرستادن پای کارهای حلب نشون میده!!     این مقاله ی  پراوادا هم به نظرم لااقل در موازات با واقعیت هست اگر منطبق هم نباشه.     البته باز با واقع بینی و نه هیجان زده شدن و ازن این ور بام افتادن در برابر اونور بام افتادن قبلی مبنی بر احمق دونستن تام! عربستانی ها و حالا هم کسینجر پنداری جبیر!! ( هر چند شاید رابطه ی طولی داشته باشه به علت سابقه ی جبیر در واشنگتن ) باید اشاره کرد به سیاست زیرکانه ی عربستان در این مورد که از نقطه ضعف خود که کاهش قیمت نفت هست ( البته هزینه ای که آگاهانه برای مورد دیگه ای کرده ) و نهایتا باید راهکاری براش باید بیندیشه هوشمندانه در جهت اختلاف افکنی بین ایران و روسیه استفاده میکنه. تاکید حتی محمد بن سلمان هم بر این نکته که تا ایران فریز نکنه روسیه نباید منتظر فریز نفتی باشه هم شاید تاییدی بر این مطلب باشه.
  13.   حالا فارغ از تعداد ولی نیروی غالب در منطقه مهمه. وقتی اقلیتی در یک خط دفاعی شکل گرفته در برابر دشمن باشی و شاهد عقب نشینی ناگهانی هم خط ها! و از هم پاشیدن خطوط دفاعی باشی شیرشاه! هم باشی عقل حکم میکنه فرار کنی! ( چون خط از هم پاشیده دیگه عقب نشینی تاکتیکی و منظم معنا نداره ). اگر کسی هم باقی بمونه نه از روی شجاعت که احتمالا برای نجات هم رزمی، عقب کشیدن پیکری یا زخمی ای است.   درسته که نباید همیشه قضاوت منفی در مورد ارتش سوریه و مثبت در مورد مقاومت داشت ولی با توجه به تجربیات و اخبار قضاوت ها شکل میگیره. اگر این فرض را درست بگیریم بازم محور مقاومت به هر حال باید فکری به حال این جبهه ها بکنه، جبهه هایی که بعد از تثبیت در اختیار دفاع وطنی قرار میگیره و حضور مستشاری تنها درش هست ولی با یک حمله فرو میریزه. هر چند واقعا کمبود نفرات خیلی محدود میکنه تصمیم گیری را.   پ ن: حیف که نه توان رسانه ای مناسبی داریم و نه امکانش را بهمون میدند رسانه های با تجربه ی قدرتمند دشمن. والا همین حمله ی گسترده ی النصره میتونست مجوزی باشه برای خفه کردن! اردوغان و رفقا که در عملیات جنوب حلب تا میتونستند هوچی گری کردند و اون را به کشتار غیرنظامیان و نسل کشی!! تعبییر کردند و هر دم التماس آتش بس می کردند و توقف عملیات مقاومت را و حالا شاهدیم که خود وحوش گویا علاقه به نسل! کشی شوندگی!! دارند ( از وقتی که شکار قفقازی و تروریست چچنی و عربستانی و سوری که با لباس و بی لباس نظامی با توپ و تانک و با وقاحت سربریدن و ... نسل کشی نام گرفته ). اگر روس ها هم پای کار میومدند میشد حالا سر پیکان عملیاتی چون ضد تدمر را با مجوزی که خود تروریستها آشکارا صادر کردند به این سمت گرفت و باز دید از اردوغان صدای صلح!! بیرون میاد یا نه؟!
  14. این پسره آلب ارسلان؟ هم گویا دستگیر شده به نقل از حریت. باید دید ترکیه اونقدر تحت فشار قرار گرفته که به خاطر روابط با روسیه حملات ملی گرایان را به جون بخره؟ یا شاید هم نمایشی ریاکارانه ( کاری که درش استاده ) برای راضی کردن هر سه طرفه!!
  15.   بستگی داره از چه زاویه ای نگاه کنی! اتفاقا هم باد و هم طوفانه اون هم واضح و روشن.   کدوم باد؟ کدوم طوفان؟   باد آزاد گذاشتن مدارس ویژه ی عربستانی در اقصی نقاط جهان با علم روشن به اینکه هیچ ربطی به آزادی دینی ندارند و ترویج وهابیت و کینه جویی می کنند ولی چون عربستان فعلا دوست هست و گاو شیرده نیازی نیست برخوردی صورت بگیره و در عوض مساجد و مراکز شیعیان را به شدت کنترل و تحت تاثیر همون علمای وهابی مقیم حتی باهاشون برخورد بشه. حالا طوفان صد ها جوان نسل دومی اتفاقا تربیت شده ی خود جامعه ی دموکراتیک اروپایی.   باد رهاسازی وحوش در منطقه ای با کیلومترها فاصله و مماشات در برخورد باهاشون و حامیانشون و خیال اینکه این شعله وری به سوخت خام همون جوانانی نسل دومی که اتفاقا در دامن اروپا ولی زیر ریش وهابیت رشد کردند با سهل انگاری نخواهد رسید و شعله ور نخواهد شد. ( چرا این نسل دومیان قبل از ظهور وبروز داعش تصمیم به ترکیدن نگرفته بودند؟؟ غیر از اینه که تاثیر تبلیغاتی خلافت اسلامی لااقل شور مسکوت مانده ی همین ها را روشن کرد؟! ) و طوفان انفجارها و انتحاری ها در خاک خودشون.   باد برخوردهای دوگانه با وهابیت و اسلام دروغین آل سعود و اسلام مروج رحمانیت لااقل در اروپا.   باد مماشات با ترانزیت داعشیان بوسیله ی ترکیه به سوریه و حالا طوفان بازگشتشون به همراه آوارگان غیر قانونی به اروپا.   باد بستن ده ها صفحه طرفدار حزب الله به بهانه های واهی در محیط وب و در عوض آزادی عمل بی حد و حسر به مروجان تفکر وهابیت و طرفداران تروریستها در سوریه و حالا برداشت طوفان القائات! فکری منتشر شده از همون شبکه ها به جوانان نسل دوم  و سوم مهاجران اروپایی.     دلیل ساده ای داره. نژاد پرستی تنها در زبان محکوم میشه و هنوز هم به شدت هر چه تمام تر همه نژاد پرستند، حالا شاید به ظاهر و لغت متقدم! از رنگ ها فراتر رفته باشه و به طبقه ها رسیده باشه. طبقه اروپایی سفید، آمریکایی روشن پوست، اروپایی مهاجر اروپای شرقی، اروپایی مهاجر آسیای شرقی، اروپای مهاجر خاورمیانه ای و طبقات بعدی آسیای شرقی، آسیای میانه ای و طبقه آفریقایی و .... اتفاقات معاصر را که نگاه میکنی هنوز هم طبقه ی آفریقایی کمترین ارزش را داره و بعد هم خاورمیانه ای و به همین ترتیب با میزان جنایت هایی که انجام میشه و میزان نادیده گرفته شدن ها ...
  16. بحران سوریه و آوارگان سوری خصوصا برای هیچ کس که چیزی نداشته برای ترکیه توفیقات بسیاری داشت، اون هم با اسکان بندگان خدا بیشترشون در کمپ ها. توافقی که پیش نویسش منتشر شده امتیازات بسیاری را نصیب ترکیه میکنه. اتحادیه ی اروپا با این قدرت اقتصادی و وسعت پذیرایی چند میلیون آواره چنان وحشت زدش کرد که علاوه بر امتیازات مالی کلی هم امتیازات سیاسی و اقتصادی داد و در مقایسه با بحران مهاجران افغان که مرزها همه بازگشایی شد برای ورودشون و نه کمپ ها که حتی تا عمق شهرهای ایران هم برادران افغانی اومدند اون هم در شرایطی که به همه چیز یارانه های سنگینی تعلق می گرفت و در حقیقت میشه گفت مبلغ نقدی زیادی هم در جیب این میهمانان گذاشته میشد. اون هم نمیدونم آمار دقیقی وجود داره یا خیر چیزی در حدود سه میلیون در یک مقطع و شاید بسیاری حتی از برادران افغانی که اتفاقا هم مذهب ما نبودند و حتی شاید به خاطر خود بافت اجتماعی افغان ها دشمنی هم با ما داشتند.   با تعقل گرایی محض این چند سال اخیر بخواهیم نگاه کنیم قطعا تصمیم اشتباهی بوده و نهایتا کاری که باید میکردیم کاری شبیه ترکیه بود. ( منهای سوء استفاده هایی که اردوغان با برگ برنده آوارگان انجام داد و میده برای معامله ) یعنی ایجاد کمپ ها در مرزها و حساب و کتاب دقیق با سازمان ملل! ولی ...
  17.   احتمالا اون حمله ی بزرگشون چند وقت پیش هست که با پیشروی های برق آسایی همراه شد. درست قبل از حملات به خناصر که میشه حالا حدس زد چرا با اون قدرت به خناصر حمله کردند و جاده را قطع کردند و حزب الله مجبور شد برای بازگشایی به اون محور هم نقل مکان کنه. قبلش حسابی در دیرالزور تجهیز شده بودند.
  18. خبرش را مشرق رفته بود امروز، خودشون که ادعا کردن 400 کشته ، غنیمت 4 نفربر، چند هزار خمپاره، تعداد زیادی موشک ضدتانک و توپ و چه و چه ... مربوط به حمله ی چند وقت پیش میشه که تا حدود زیادی پیشروی کردن یا حمله ی جدیدی هم بوده؟
  19.   سلام طبق ملاحظات لازم نیست به نظرم برای گرفتن خبری، از خودتون هم اطلاعاتی منتشر کنید هر چند خیلی محدود.   در رابطه با داعش هم ظاهر امر و البته پیگیری خبرهای نبردهای عراق نشون میده به همت و شجاعت امثال شهید سردار تقوی و مهدی نوروزی ها که در عراق جلوی داعش ایستادند، داعش فعلا آرزوش را در گورها جستجو میکنه. انشاء الله که بعد از این هم چنین باشه.
  20. ارتش سوریه به هر حال 5 سال مقاومت کرده و این کم نیست ولی میزان کمکی که به گروه های تروریست میشه بیش از حده! حضور روسیه بیشتر از کمک کنندگی شاید متعادل کننده وضعیت سوریه بود بین دو طرف حالا با شکلی متفاوت. از این به بعد هم خصوصا در مورد ترکیه باید دید شرایط چگونه پیش خواهد رفت. نقش سابق خود در - آرزوی بچگانه ی رفتن اسد -  را با قدرت هر چه تمام تر ادامه میده و ریسک اقلیم کردی در جنوب خود را پذیرا میشه یا به همین وضعیت فعلی و گفتگوهای صلح تن میده تا لااقل سوریه یکپارچه بمونه. والا اگر ترکیه نقش قبلی خود را خصوصا در گسیل تروریستها به سوریه ادامه بده وضعیت سخت میشه برای ارتش سوریه.
  21. بندگان خدا سربازان سوری که امیدی پیدا کرده بودند در این هجمه ی همه جانبه علیهشون. مقطعی و در حادثه ای خود خبرنگار rt که در لاذقیه هدف قرار گرفتند در مصاحبه عنوان کرد که سربازان سوری با بدن هاشون حائل بین گلوله های تروریست ها با ما شدند. تصاویر اون عقب نشینی مستاصل گونشون در برابر داعشی ها که با گلوله و با خیال راحت در حالیکه نای دویدن نداشتند از پشت بهشون شلیک میکردند و برخی هم گویا دیگه براشون زنده بودن یا نبودن تفاوتی نداشت و به نظر منتظر گلوله ای از پشت بودند تا راحتشون کنه و حالا حس و حالشون خصوصا اون هایی که به هر حال نه با اعتقاد در جبهه هستند و نه با انگیزه ای توامان؛ ناراحت کنندست.
  22. در خبرها بود اتحادیه اروپا برداشتن تحریم های روسیه را به خاطر اینکه نشون داد یک بازیگر ( لابد مطیع ) بین الملل هست ممکنه برداره. تنها عاملی که ممکنه این حرکت روس ها را توجیه کنه وضعیت بسیار بد اقتصادی و نیاز به دو عامل فریز نفت با عربستان و برداشتن تحریم های اتحادیه اروپا باشه. این ها تنها اون هم توامان هم وزن هستند با این حرکت روس ها.   پ ن : حالا جنبه ی طنز داره ولی انصافا عربستان این اواخر هر کسی را که اراده کرد خرید:  
  23.   اگر طرح را در کلان و با دورنمای "درگیر کردن ایران" در منازعات فعلی منطقه ی در حال آتش خاورمیانه ببینیم چی؟ بهترین فرصت برای غرب و اصراعیل و شاید آخرین فرصت ( در پی بحران های دامنه دار و وضعیت سوریه ) برای نابودی یکجای چند کشور عربی و ایران لااقل با بازگشتشون به عقب طی یک جنگ ویرانگر.   پ ن: تجربیات قبل نشون داده ایران با پشت سر گذاشتن یک جنگ معاصر کاملا تا حد امکان از ورود به یک جنگ اجتناب میکنه ولی تا همین حالا هم که در برابر ده ها اقدام تحریک امیز امثال عربستان مقاومت کرده و منازعات را تا حد توان کنترل کرده، اگر این فشارها مثلا به مرز "مزاحمت دریایی و هوایی" کشورهای منطقه ضد ایران برسه؟ آیا اصلا عقلانی هست که باز هم یک قدم به عقب برداریم و تا کجا میشه ادامه داد. چون تحریک مدام غرب و اصراعیل هم پشت پرده وجود داره در جهت کوک کردن اعراب.   این یعنی در رابطه با آتش بس لااقل غرب تضمینی نداده احتمالا.     این هم در صورت تایید به هر حال مهم هست. حضور اس 400 در سوریه و باقی موندنش تاثیرات داره در جهت دهی تصمیمات.
  24.   از سمت شمال برای حفظ ظاهر هم که شده ( اگر نقشه ی پیچیده ای چون یک کشتار جمعی مثلا یا استفاده از سلاح شیمیایی توسط ارتش سوریه دوباره اجرا نشه ) ورود قاعدتا در مواضع داعش باید باشه و برای مثال ورود از ادلب یا اون باریکه ی شمال حائل بین کردها و داعش به نظرم فعلا کمی زیاده روی است از جانب اردوغان و اعراب ( ولی امکان انتحاریش هست! ) در جنوب هم باز به همین ترتیب، هر چند در جنوب مواضع رادیکال تر ( مثل ترکیه زیاد به اون وجهه اهمیت نمیدند ) هست و البته اصراعیل هم به خاطر آرزوی دیرینش قطعا فشارهای لازم را برای سکوت غرب در قبال مداخله ی اعراب انجام میده ولی باز احتمالا اگر برنامه ی خاصی در ابتدا پیاده نکنند ورود باید از مواضع داعش باشه.   البته در این صورت با وجود احتمال تلفات هر چند خیلی محدود ( چون در قبال کشتن اعراب داعشی ها احتمالا نه انگیزه ای دارند و نه بهشت برین بهشون پاداش داده میشه در وسعتی که با کشتن شیعیان بدست میارن ) ولی جبهه ی جنوب و شمال برای هم پیمانان تروریست النصره ای و جیش الاسلامی خیلی باز میشه و میتونند مناطق را به هم پیوند بزنند و مواضع یکدستی ایجاد کنند.   در شمال حفظ و ایجاد منطقه ای امن در جنوب مرزهای ترکیه برای عدم پیوند خوردن مناطق کردی و بعد هم پیشروی برای ارتباط بین نقاط ادلب و حلب از سمت خناصر ( با حرکت در مواضع داعش ) میتونه هدف نهایی باشه. در جنوب هم از سمت شرق و مواضع داعش قطع باریکه ی منتهی به سویدا و الصاق این مناطق به جبهه ی جنوب تروریست ها و بعد هم قطع باریکه ی منتهی به درعا و یکپارچه کردن جنوب.   اینطوری دو بخش یکدست در شمال و جنوب ایجاد میشه و عملا کشور به سه بخش تقسیم میشه که با پیشروی از سمت داعش و پیوند شمال و حنوب دمشق کاملا محاصره میشه از یک سمت. هر چند الان هم زمینی محصور در داعشه در این نقطه ولی اینبار حصری همراه با فشار خواهد بود.
  25. در مورد ادعای " نگاه کورکورانه به موشکی که هوایی را به خاک سیاه نشوند" به منظور تبیین بیشتر برای آگاهی ناآگاهان البته با سند و دلیل و مدرک متقن که به هر حال چون ادعای بزرگی هست و تهمت به چندین و چند نهاد و با توجه به مستقل بودن بودجه هر نهاد و مثلا حضور یگانی مثل نیروی دریایی ارتش و البته سطوح تکنولوژی و توان و امکان خرید تکنولوژی و تحریم ها و در دسترس بودن هر یک از دو مورد و اصولا توان بازدارندگی هر کدوم با بودجه و توان هزینه کرد نظامی ما و امکان بازدارندگی موثر هر کدوم با توجه به فاصله و نوع بنیه ی دفاعی هر کدوم ( مثلا مجهز بودن به انبوه هواپیمای رهگیر و پدافند ضد پرنده ی موثرتر نسبت به سامانه های دفاع موشکی و ... ) و هزینه های جاری و امکانات و توان پدافند غیر عامل هر کدوم ( موشک ها و سیلو ها و باندها و آشیانه ها ) و پیشگو بودن بندگان خدایی که موشکی را از 31 سال پیش آغز کردند و مواردی بسیار بیشتر از این موارد اندک خلاصه جمیع مواردی که تحلیل روشن و قابل اثبات از " به حاک سیاه نشاندن نیروی هوایی " با تکیه بر " توان موشکی " ارائه بده اگر ذکر بشه میشه روشن تر بشیم ماها هم که به هر حال این خیانت بزرگ را چه کسانی، مرتکب شدند و اصولا چه دشمنی ای داشتند که برند تو سوله ها و انبارها و درون مواد شیمیایی حق نیروی هوایی را خرج ساخت یک تکنولوژی کنند در صورتیکه بهتر و در دسترس تر و راحت تر و موثرتر و ... ترش موجود بوده ...