واقعا با این ارقام همین که این همه تجهیزات قدیمی را فقط سرپا نگه داری ( بماند که قطعا برای برخیشون از بازار سیاه با چند برابر قیمت باید دلار هم تازه خرج کنی ) دارند معجزه میکنند نیروهای نظامی بندگان خدا. بماند بحث تحقیقات و تجهیزات جدید و نمونه سازی و ساخت و ارتقا و چه و چه. برای همین بنده خدا امیر حاتمی از مجلس خواست لااقل برای بخش تحقیقات یک بودجه هرچند اندک ولی مستقل تعیین کنند. تو این مورد باز خدا را شکر سپاه با درآمدزایی هایی* که داره (هرچند خب درامد زایی مشکلات خاص خودش را هم داره ولی خب در کشور ما معمولا دولتها همیشه چشم به این منابع اینچنینی هم داشتند تا به وقت تنگی اینها را هم بزنند قاطی بودجه های جاریشون و یک آب هم روش (به جای اینکه کار کنند و مشکلات را رفع کنند و از منابع کشور استفاده کنند) ) لااقل بخشی از هزینه های خودش را (خصوصا در سطح سپاه قدس و منطقه و نیروهای برون مرزیمون) تامین کنه که اگر سپاه هم وابسته بود به این رقم های خنده دار الان احتمالا به جای شهر موشکی، اتاق موشکی داشتیم! * این بحث مفصلی است و به هر حال هرجا پول باشه مشکلات خودش را هم داره ولی یکی از اصلی ترین دلایل تاختن رسانه های معاند گرفته تا وزارت خارجه اسراییل و آمریکا و اپوزیسیون و حتی برخی داخلی نماهای در باطن اپوزیسیون به درآمدزایی های سپاه، قطعا نه دلسوزی برای منابع و منافع ایران که اتفاقا زدن همین آبراهی است که یقینا بخش بزرگیش به زیرمجموعه های نظامی و امنیتی سپاه میرسه.

اول به نام شهدا خصوصا شهید احمد قصیر که در بزنگاهی تاریخی خونی تازه در رگهای مقاومت فلسطین جاری کرد و ضربه ای سخت بر دشمن جنایتکار و وحشی سرمست از وحشی گریهاش و در توهم شکست ناپذیری وارد کرد اون هم با دستان کاملا خالی و بر قلب جنایتکار وماشین نظامی دشمن. پس سلام بر شهید احمد قصیر و تمام شهدای مظلوم این راه و اما بعد لبنان از روزگارانی عبور کرده یا بهتره بگم مقاومت لبنان از روزهایی سربرآورده که در مقابل ارتش های مزدور دشمن صهیونیستی تا خود دشمن صهیونیستی سرمست از غلبه دو ساعته بر سه کشور عربی و هزاران لبنانی مسیحی و چپی و راستی مسلح به انواع سلاح ها و حامیان خارجی و بودجه های حتی دولتی؛ حتی یک دفتر و چند سلاح و یک فرمانده هم برای فرماندهی نداشته. از روزهای غربت تمام و نداری و فقر و استضعاف مطلق. پس این روزها با تمام سختی هاش برای مقاومت لبنان غریبه نیست. فردا طبق برنامه ای شبیه تمام برنامه های این سالها که نهایتا وقتی پای صهیونیستها در میان باشه حقیقت قربانی محض هست و نفع تنها رژیم به واقع جنایتکار و وحشی معاصر در اولویت؛ بازی دادگاه رفیق حریری کنار (بازی) احتمالی انفجار بیروت قرار خواهد گرفت تا احتمالا در کنار ناوهای فرانسوی و آلمانی و نیروهای نظامی خارجی حاضر در لبنان یک بار دیگه شانس خودشون را غیرمستقیم و شاید حتی مستقیم امتحان کنند تا کابوس رژیم کودک کش را طوری برای این رژیم تسکین بدند. حریری به لاهه رفته و از همین حالا هشدار به ارتش و نهادهای امنیتی داده شده تا احتمالا حوادث فردا را به ظاهر کنترل کنند ولی خب در باطن معلوم نیست قدرتهای خارجی و رسانه هاشون اون هم در بزنگاهی که چه با توهم توطئه و چه بدون اون بزرگترین متهمش خودشون هستند (انفجار بندر بیروت) چه تصمیم گرفتند و چه پیش خواهد اومد.

در کل به نظرم موضع هم رییس جمهور و هم رییس ستاد کل جناب باقری موضع خوب و مناسبی بود. اینکه اگر این روابط با توجه به اشارات برخی مشاوران بن زاید که اون را در برابر ایران میخونند (یعنی خودشون سر ماجرا را باز کردند و یک طوریشون میشه ) به قصد خدشه دار کردن امنیت ایران ولو در حد شیطنت در خلیج فارس باشه بهاش را باید امارات بپردازه موضع درست و حتی قانونی ای هست. فراموش نکنیم با حضور ما در سوریه ( حالا تفاوتهاش مشخصه ولی به هر حال منظور نفس حضور هست ) به علت اینکه سوریه در همسایگی سرزمین های اشغالی است به عنوان تهدید چطور رفتار و مقابله میشه. سر و صدا و احضار کاردار توسط امارات هم طبیعی است. به هر حال متوجه ریسکهای این توافق صلح تحمیل شده توسط ترامپ هم باید بشند. ( رسما توافق یک توافق تحمیل شده به امارا تهست هم از روندش مشخص بود و هم از شکل اعلامش توسط ترامپ، اارات رابطه با صهیونیستها علنا حتی داشت و این اعلام رسمیش هیچ سودی براش نداشت جز این وضعیت و حالا با تهدیدهای ایران اگر قبلا هم زیر بار تهدیدها با منشا اسراییل از خاک امارات نمیرفت به خاطر نداشتن روابط رسمی حالا دیگه رسما پذیرفته اسراییل در خاک امارات هست با صدای بلند ) حالا به توان اطلاعاتی و نظامی و انگیزه و جدیت ما برمیگرده چطور با این موقعیت برخورد کنیم.

آمریکا از مسیر اطلاع داشت. برای همین قطعنامه را زودتر ارائه کرد تا فرصت داشته باشه. بیانیه خباثت آمیز سه کشور اروپایی را بعد این عدم تصویب ببینید. پر از آرزو و التماس و تلاش برای تصویب نوعی از تحریم تسلیحاتی ضد ایران هست با صدها واژه ضد ایرانی و طلبکارانه ( بدبختی این گام به گام بودن برجام (ما که یکهو همه چیز را اجرا کردیم قسمت غربیش) اینه که به راحتی تمام مزایای برجام که شامل 95 درصد اون میشد و اقتصادی بود و اروپا و امریکا ضد ایران اجرا نکردند فراموش شده و اروپا نه تنها داره منت میزاره بابت عدم اقدام فوری علیه همین 5 درصد هم بلکه طلبکار و گستاخ مطالبه های جدید هم مکینه!) خلاصه بیانیه کشورهای اروپایی همین حالا هم به آمریکا میگه ما باهاتیم یک راهی پیدا کن روسیه و چین هم راضی بشند با هم تصویب کنیم.

پوتین یکم مشکوک میزنه. هم از سکوتش نسبت به چین و هم حالا که تقاضای یک جلسه آنلاین شورای امنیت با حضور ایران و آلمان را داده در رابطه با تحریم تسلیحاتی. اصولا در مورد تحریم تسلیحاتی حرفی وجود نداره که سرش بخواد چک و چونه زده بشه تو شورای امنیت و ایران هم قدرتی نداره در شورا و حتی رای غیرعضو دائم. اگر کشورها رای ندند بر مبنای قطعنامه صریح سازمان ملل تمومه دیگه. یک بار قبلا گفتم ولی نمیدونم چرا حس میکنم پوتین دوست داره نقش مکرون را بازی کنه در شرق ( به نظر حالا یا به درخواست ترامپ هست و روابط خوبشون یا خودجوش ) و اصرار کنه به ایران و یا زمینه مذاکره ایران با آمریکا را بچینه ( شاید ترامپ بعد از شکست مکرون فکر میکنه چون روابط پوتین خوبه با ایران اگر از طریق پویتن وارد بشه ایران هم نرم تر* برخورد میکنه ) * آیا سردار در انتهای زندگیش هم حتی با جانش قرار بوده سدی بشه برای این عملیات فریب که مدام مسئولان ایرانی را با انواع و اقسام روش ها و وسوسه ها و غمزه ها و واسطه ها نهایتا مجبور کنند و یا توجیه بتراشند که دست ها را بالا ببرند و تسلیم بشند و یک بار دیگه چوب حراج به دارایی های جدیدی بزنند برای توافق دیگه؟! و آیا مسئولانی پیدا میشه که حتی از سد "جتن" و "پیکر" سردار هم بگذرند و با قاتلانش به مذاکره بنشینند؟! زمان و تاریخ قضاوت خواهند کرد. فرانسه هم پشت بندش و بلافاصله اعلام آمادگی کرد. کم کم روشن خواهد شد هدف روسیه و امثال فرانسه چی هست که اصرار دارند ایران در نشستی با حضور آمریکا شرکت کنه. ایران باید تمام برنامه هاش را بر مبنای فقط و فقط توان خودش بچینه. نه روسیه و نه چین و نه اروپا. به وقتش هر اتفاقی ممکن هست پس اگر مبنا توان خودمون باشه اگر همکاری مشروعی بود که هیچ، اگر نبود برنامه های تدوینی دچار اختلال نمیشن.

اشاره کردم ایده من اصلا برای قبل از مزرعه موشکی بود و اصولا این مزارع موشکی هنوز دقیقا ماهیتش مشخص نیست که موشک اون زیر به چه نحوی مستقر شده، چقدر دفن شده، به چه طریق اماده پرتاب میشه ( یعنی ما با جک هیدرولیکی طرف هستیم یا ثابت هست و ... ) چیزی که مدنظر من برای یک پاسخ فوری است. ( یعنی من بعد حادثه ای مثل ترور سردار یا یک حمله محدود یا تعرض نظامی به قسمتی از خاک ایران ولو یک نقطه و محدود (که بولتن در زمان سرنگونی پهپاد این را خط قرمز ایران اعلام میکنه که حتما پاسخ خواهد داد ) ) یعین ایران در عرض یک یا دو ساعت ماهیت تعرض را که مشخص کرد و مطمئن شد اهداف قبلا پیش بینی شده و فازبندی شده را ( که مثلا بسته به سطح تعرض چه هدفی باید مورد اصابت قرار بگیره ) بالافصله دستور شلیک بده بدون هیچگونه اماده سازی و تحرکی. و در مراحل بعد اگر این پاسخ منجر به تهاجم دوباره دشمن شد بسته به فازهای بعدی انتخابی از همین منابع شلیک ها صورت بگیره. علاوه بر پاسخ فوری از مهمترین کاربردهای این تاکتیک در یک تعرض جدی به کشور هست ( یک تعرض غافلگیرانه و وسیع با موشکهای کروز و پرتابه های پرتعداد بنا به یک تصمیم تهاجمی از دشمن و به اصطلاح موج اولی ) جایی که ما بتونیم در طی چند دقیقه یک توان انبوه شلیک به سمت پایگاه های دشمن در منطقه داشته باشیم باز بدون تحرک که از دست دادن زمان در این صورت به شدت به ضرر ماست. حالا این از بحث هدف این سیستم. ولی در من مدنظر من اولا منظور استفاده از تیوپهای مکعبی ( مثلا لانچر محراب روی ناوهامون ) است که شاید تنها در زمین قرار داده میشند در یک چاله مانند و سطحشون یک طور فقط استتار میشه (دفن نمیشه یا اگر شد فقط یک لایه کم قطر) که بازبینی ای هم که گفتم هم در مورد موشکها و هم سیستم های هیدرولیکی باید بشه و اگر بشه سیستمی تهیه دید که هر چه بیشتر قطعات مکانیکی کمتری داشته باشه و ارزان تر باشه هم چه بهتر. ثانیا مکانش هم در فاصله های امن در نقاط معین ( در مرحله اول و در تعداد محدود تر مثلا 1000 لانچر دو تایی در سطح مناطق کشور بسته به برد در حلقه های شعاعی ) باید باشه. منظور چه مکان هایی؟ پادگاه های بزرگ یا مکان های محصور خاص صنعتی و امنیتی که بعضا سطح بزرگی از فضای طبیعی در اختیار دارند و چون محصور هستند در کنترل هستند و از لحاظ امنیتی و خرابکاری در زمان صلح هم مصون تر هستند ( حتما در شعاع امن که اگر یک لانچر مورد اصابت قرار گرفت لانچر بعدی آسیب نبینه مگر یک موشک دیگه خرج اون لانچر بشه ) این مکان ها معمولا تغییرات اقلیمی کمتری را در سطح دارند و برف و باران هم که خب حتما براش باید فکری بشه در بحث لانچر استتار یافته. بحث تغییرات اقلیمی شدید در حد دفن یک قریه مثلا عمدتا در مناطقی از کشور هست که ما بحث شن های روان را داریم. که این مناطق محدود هستند. و برخی مناطق کوهستانی و حتی کویری هستند که تغییرات در سطحشون ( خصوصا در کویر مرکزی ) بسیار بسیار محدود هست (حتی باران و برف جز مثلا سیلهای اتفاقی ) خلاصه میشه مکان های مناسبی را پیدا کرد. با توجه به پایگاه های تاکتیکی دشمن در نزدیک مرزها و موشکهای سوخت جامد کوتاه و میان برد مایل پرتاب ما به نظرم سیلوهای گران قیمت بهتره فقط مختص سرزمین های اشغالی و برخی پایگاه های خاص دشمن باشه و این سیستم پایگاه های دشمن در کشورهای همسایه.

اگر ما پولش را گرفته باشیم بنده خدا ونزوئلا باز ضرر کرده. تو حکم صریحا اشاره شده که آمریکا سعی کنه جلوی انتقال پولش به ایران گرفته بشه. احتمال داره ونزوئلا ریسکش را پذیرفته باشه مثل بار پیش که اول تصفیه کرده بود و بعد نفتکشها ارسال شدند. ولی خب هنوز اگر اقدام متقابل نشه و این رویه هم تکرارپذیر بشه خب هزینه همین حالای بالای! حمل و نقل محموله های ایران توسط سایر ناوگان های خارجی غیر از کشتی های خودمون، میره بالا. و این ضرر کمی نیست. به مراتب از ضرر مالی بالاتر هست. عجیب هم هست چرا از نفتکشهای خودمون مثل بار پیش استفاده نشد. یا کشتی ها با این فاصله از هم چطور همشون با هم در حال انتقال به هیوستون هستند. یعنی یکی را میگرفتند و صبر میکردند بقیه هم برسند و اونوقت هر چهار تایی را منتقل کنند و بعد خبر را پخش کنند؟ خب اولیه وقتی توقیف میشه و بقیه متوجه نشدند؟ ابهامات داره هنوز ماجرا از جمله توقیف بدون توسل به زور یعنی چی؟ یعنی نیروی نظامی دخیل نبوده؟ ناو و ناوچه و بالگرد؟ پ ن: چند روز پیش به اضافه شدن پرتعداد یک پرنده امریکایی جدید به ناوگان گشت زنیشون در خلیج فارس اشاره کردم با علامت سوال، خب دلیلش را حالا میشه فهمید احتمالا. سوپرکینگها به عنوان پرنده های سبک با قدرت گشت زنی بالا در خلیج فارس یعنی مراقبت وسیع تر و سریعتر و ارزانتر در خلیج فارس. احتمالا برای در نظر گرفتن اقدام احتمالی ایران به عنوان اقدام متقابل. اطلاعات کامل باشه و قطعات پازل بیشتری در اختیار باشه میشه یک تصویر کلی احتمالی از وقایع ترسیم و یا حتی پیش بینی کرد.

جالبه هفته های اخیر به خاطر وضعیت منطقه و فشار فلسطینی ها وتا حدی حتی ایستادگی کرانه باختری وضعیت الحاق خود به خود به محاق رفته بود و حتی نتانیاهو چند روز پیش شاکی شده بود که ترامپ ماجرا را ول کرده و براش مهم نیست و تا اون اجازه نده من نمیتونم اقدام کنم ( حالا شما باور نکنید هم قبلا و هم حتی حالا طرح چراغ خاموش در حال اجراست ) طرحی که خود به خود به مشکل خورده بود از واهمه اجراش نمیکردند کامل را حالا امارات و ترامپ نذر امازاده کردند روغن ریخته را و اون هم نه خبر از لغوش که تعلیق موقتش دادند در ازای عادی سازی رابطه امارت با اسراییل. راست ترین حرف را هم داماد ترامپ کوشنر زد، گفت من از روشهای غیرمتعارف و غیرمعمول این طرح را پیش بردم. اول طرح صلح حداکثری ارائه بدی تا بعدش به ظاهر تعلیق کنی موقتا بندها را و امتیاز بگیریو بعدشم که همه چیز عادی شد کلا اجراییش کنی. کمپین هماهنگ مقامات اماراتی گرفته تا امریکایی (هر کی فکرش را میکین از کوشنر و پمپئو گرفته تا برایان هوک و ابرایان و ... ) و مصر و لابد اردن و ... برای ما چیزی تغییر نکرده جز چند چیز: اولا پایگاه های نظامی امارات خصوصا اشغال جزیره سقطری و برخی پایگاه هاش در افریقا که میتونه خصوصا این خارجی ها را در اختیار اسراییل بزاره چراغ خاموش. به اسم امارات به کام اسراییل. دوما به هر حال احتمالا دموکراتها هم نه از نظر نتیجه که از زمانش ناراحت هستند و کمک به پایگاه رای ترامپ هست این شوک ها.

تو تصویر آخر بنرها روشون اونوره و به نظر خط تولید که چند تانک نسبتا کامل تر هم توش هست اون سمته.

بعد از تهدیدهای لفظی که اگر تمدید نکنید من هم مکانیسم ماشه را فعال میکنم ها! حالا آمریکا قصد داره با این سند در حقیقت یک طور محکم کاری کنه و نهایتا بگه قصدم جدی هست و این هم سندش. در پست بالا اشاره شد حتی ممکنه در لحظات اخر اسنادی در رابطه با آرامکو یا مشابهش هم ارائه کنه. (خصوصا تصویری برای تاثیرگذاری بیشتر ) امیدوارم نه روسیه و چین و نه حتی ایران تردید به خودشون راه ندند. تهدیدها و لفاظی های اینچنینی یعنی شاید خودشون هم چندان به نابودی کامل و قطعی برجام (در این زمان خاص) علاقه ندارند و ممکن هست ( حتی اگر احتمالش کم باشه ) اگر شورای امنیت مقاومت کنه، واقعا این تهدیدشون را عملی نکنند. ( البته استدلال شده بود که اگر بکنند هم ما چه اقداماتی باید انجام بدیم و امیدواریم مسئولان انجام بدند تا بازنده این میدان نباشیم )

به نظر روش های متنوع بهره گیری از انفجار لبنان برای خدمت به رژیم صهیونیستی در حال امتحان هست: رسانه ها شایعه میکنند که فلان کامیونها نیترات آمونیوم فلان جا بردند. مردم منطقه تجمع میکنند و با اتش سوزی اشوب مسیرها را مسدود میکنند و مسئولان مرتبط هم با الزام به بازرسی ارتش از محل مثلا به مردم خاطرجمعی میده که مواد نبوده. امریکا هم به شدت در شورای امنیت در حال تلاش هست که نیروهای یونیفل بتونند وارد املاک خصوصی بشند برای بازرسی.

غیر رسمی که الحاق کرده ولی این اردوغان تا رسما این بخش های اشغالی سوریه را به خاک خودش الحاق نکنه دست بردار نیست. برای شمال عراق هم قسمتیش همین برنامه را داره که فعلا مزه مزه میکنه. این همه هزینه معقول نیست تنها برای حمایت از یک مشت القاعده ای باشه. از منافع اقتصادیشم قبلا گفته شده یکیش زمین های حاصلخیز پایین دست دو سد غولپیکر احداثی در جنوب ترکیه است که به خاطر موقعیت استقرارشون و همچنین نواحی غیرهموار ترکیه اون همه هزینه برای آب تنها وقتی توجیه پیدا میکنه که بتونه از زمین های حاصلخیز کناره های رود دجله و فرات در عراق و سوریه استفاده کنه که در سوریه بخش اعظمیش اشغال شده و مونده در عراق.

در همین مدت کوتاه فیلم واکنشهای ترامپ و خصوصا لحنش که سعی میکنه پشت کلمات تحقیرآمیز پنهانش کنه به نظرم از انتخاب کملا هریس چندان خشنود نیست. جو بایدن همونطور که ترامپ تروریست به درستی میگه یک مقدار خرفت و کند و بی اثره! در مقابل ترامپی که وقیح و گستاخ و خل وضعه که خب در مصاحبه ها و مناظرات همین به کمکش میاد و چون اتفاقا ضعف بایدن در همینجاست میشه دو هیچ به نفع ترامپ. ولی هریس هم این چند تا فیلمی که ازش تو مناظرات ابتدایی دموکرات ها بود نشون میده قابلیتهایی از جنس قابلیت خود ترامپ را داره. تهاجمی و حاضرجواب و صریح. این میتونه به کمپین بایدن کمک بیشتری کنه نسبت به قبل.

خب من اطلاعی قطعا از داشته هامون ندارم. مواردی که چه در حوزه نظامی و چه امنیتی ممکنه راهگشا باشه ولی به دلایل مختلف تا به حال صحبتی ازشون به میون نیومده(و در ترور سردار هم عنصر غافلگیری اجازه نداد ازشون بهره ببریم ولی حالا پس از اون حادثه هم شرایط برای ما تغییر کرده و هم احتمالا موارد جدیدی را برای جلوگیری از تکرار این قبیل حوادث پیش بینی کردیم ) پس در این مورد نمیتونم صحبتی بکنم ولی در رابطه با اولا تحرکات غربی ها در مورد لبنان که میبینیم با تماس دیروز نتانیاهو و مکرون در چند حوزه دنبال میشه صورت ماجرا به این صورت هست که اوالا از خلا رخ داده ( در حقیقت تحمیل کرده به لبنان ) قصد دارند به نحوی استفاده کنند برای تحمیل خواسته هاشون به لبنان که مهمترین بخشش همین سلاح حزب الله هست و فشار از طریق کف خیابان و فشار خارجی که حزب الله انبارهای سلاحش را نمایان و تخلیه کنه (به هر بهانه ای) و ثانیا به موازاتش برنامه پیش از انفجارشون را به سردمداری غرانسه در شورای امنیت پیش ببرند که چه بود؟ تغییر مسئولیت نیروهای یونیفل از نقش نظاره گری به مداخله گری یعنی بازرسی از مکانها سرزده و دلبخواهی. (باز به عنوان بازوی اطلاعاتی و عملیاتی و اجرایی صهیونیستها بدون تحمیل هیچ هزینه ای به خود صهیونیستها. حالا در مورد بحث شبه اشغال لبنان توسط نیروهای خارجی یا تحرکات نیروهای خارجی اشارم به تجربه تاریخی نیروهای اشغالگر در لبنان بود از آمریکا گرفته تا فرانسه که این مورد را خود حزب الله توانش را داره در صورت وخامت اوضاع براشون مرور کنه! جریانی که زمانی در لبنان از دل تمام محرومیت ها و تقریبا هیچ درسی به جریان اشغالگری داد(منظور اشغالگری صهیونیستها نیست) با کمترین حتی نشان از وجودش و ابزاری که تا اونوقت کسی نداده بود. نقش ما در پشتیبانی این جریان به مشابه زمان تولدش کافی است در مراحل اولیه. در مورد اقدامات ما هم یک موردش افزودن تحرکات در سوریه است. یعنی اگر ببینیم که جریان مقاومت در لبنان تهدید میشه هم خود مقاومت لبنان و هم ایران که به هر حال الان جای پایی در سوریه دارند میتونند با تقویت ضربتی توان سیگنال مدنظر را به جریان اشغالگر و تهدید کننده بفرستند. حالا یا روبرو میشیم با ضربات اسراییل ( که اینبار به خاطر حجم و نوع حضور ما قطعا به تلفات و یک درگیری سخت میتونه منجر بشه ) یا تامل بیشتر اروپایی ها خصوصا که گویا پیش قدم شدند در این فتنه. و بله به نظر من اگر قرار هست رویارویی نهایی در این مرحله اتفاق بیفته همون بهتر که با آمادگی خود ما و کنش ما اتفاق بیفته تا در موقعیت غافلگیرانه مثلا بعد خنثی سازی مقاومت لبنان هم. خلاصه به نظرم الان قدرتمندترین! برگ برنده ما پاک باختگی ما و حضورمون در فاز ترمینال هست. اگر غرب قرار هست وارد فاز سخت بشه اون هم در لبنان و مواجهه نظامی با حزب الله خب برای ما تفاوت نمیکنه چون قطعا بعد از لبنان مرحله آخر ما محسوب میشیم و چه بهتر که از نیمه نهایی شروع کنیم.

دیگه موندن چطور باید کابوس موشکهای حزب الله را دفع کنند. حتی انقدر صریح از فاجعه لبنان سریع نقب میزنه به موشکهای حزب الله. هر کشور و مردمی بود الان یقه اسراییل را حتی بدون تحقیق گرفته بود که تنها متهم تویی در این انفجار با توجه به منافعت و حتی ماهیگیریهای بعدش ولی خب بدبخت مردمی که تعصبات نژادی و فرقه ای باعث میشه حتی به خودشون در مورد قاتلان واقعی فرزندانشون هم دروغ بگند و دشمنی که روی خونشون رقص میکنه را بهش شاباش هم بدند!! به هر حال حزب الله عزیز باید مراقب توطئه های پی در پی بعدی باشه و یک دوستی اشاره تلخی کرده بود. آشوب های ایران و عراق منجر شد به ترور سردار در عراق. آقای قاضی زاده نماینده مجلس چند وقت پیش خیلی غافلگیرانه از اخباری گفته بود که قصد تکرار این ترور در لبنان هم وجود داره. حالا با آشوب های لبنان ایران باید خیلی خیلی بیشتر مراقب فرماندهان مقاومت باشه و یا یک طوری اینبار به حرمت خون شهید سلیمانی و مهندس حداقل روشن کرده باشه تبعات تکرار دوباره یک حماقت و جنایت را. استقرار سه ناو جنگی با ماموریت مبهم کمک و پشتیبانی به لبنان همراه با نیروهای نظامی. تغییر موقعیت ناوهای انگلیسی در خلیج فارس و انتقال به بحرین و پایگاه آمریکایی به قول فرماندهیشون برای امنیت بیشتر. تحرکات حول لبنان را ایران باید دقیق زیر نظر داشته باشه تا اشغالی مشابه عراق رخ نده هرچند اگر انقدر احمق باشه اروپا. خصوصا فرانسه خوب باید یادش باشه.

نمیدونم برنامه های تولیدی تلویزیونی چقدر در ارتباط هست با مجموعه ها ولی دیروز برنامه ای از روابط عمومی مجموعه در مورد این رزمایش پخش شد که چیز جدیدی نداشت ولی چند مورد بود که معلوم نیست بر مبنای اطلاعات رسانه ها بود (یک گردهم آوری مطبوعاتی) یا از خود مجموعه. یکی اشاره به موشک بدون بالک که از زیر خاک شلیک شد و تاکید بر ناشناس بودن و جدید بودن این موشک. و دیگری هم تصویری باز از اصابت یکی از کروزها که جالب بود در دو مرحله ارتفاع کم کرد و واقعا نزدیک به سطح در مرحله آخر برخورد کرد. یکبار چند صد متر مانده به هدف ارتفاع کم کرد و وقتی بسیار نزدیک شد ابتدا یک اوج گرفت و شیرجه زد کاملا به انتهای سطح روی آب بدنه. مورد دیگه ای هم بود که اشاره کرد راوی اطلاعات که در این رزمایش هم در اصابت برخی از کروزها و هم پرتابه های پهپادی که به نزدیکترین مکان به پل فرماندهی برخورد کنند و از طرفی از موشکهای بالستیک ( خودش اشاره کرد که با توجه به سامانه های دفاعی خود ناو و پرنده های پوشش دهندش کروزها امکان اصابتشون خیلی سخت هست ) به عنوان تمام کننده نام برد که در فاز اخر شلیک میشن. البته یک مورد دیگه هم بود که اشاره میشد در حال حاضر ناوها در شرایط حساس از خلیج فارس کامل خارج میشند و حداقل در فاصله 600 کیلومتری از سواحل ایران قرار میگیرند.

حالا اگر ما بودیم ... نهایت واکنش عراق به کشته شدن دو مقام بلندمرتبه ارتشش این بود که ترکیه کار بدی کرده بیاد با هم مذاکره کنیم مشکلات را حل کنیم! * این بحث های "اگر ما بودیم" بخشیش مربوط هست به ضعف خود ما در تاثیرگذاری ذهنی بر افکار عمومی و بحث تبلیغات رسانه ای و اثرگذاری اجتماعی قطعا ولی بخشیش هم به هر حال به وضعیت موجود و معاصر و تاثیرات غرب بر نسل جوان و سرمایه گذاریشون روی سیاستمدارن کشورهای در حال توسعه و نهایتا مظلومیت مقاومت. پ ن: واکنش به شدت ضعیف عراق در قالب بیانیه ها و از همه بدتر موضع گیری رییس جمهور و سکوت مطلق کاظمی نخست وزیر و جوانان جوکر مثلا! ملی گرای عراقی قائل به شخصیت عراقی! را که نهایتا یک سخنگوی عراقی با ترس و لرز میگه حالا ما ابزار داریم ها، ترکیه 16 میلیارد دلار به ما صادرات داره بدون حتی جرات به تهدید با این برگی که در دست دارند به عنوان یک حرکت حداقلی؛ را بزارید در کنار بازی دولت مرکزی عراق با ایران در مرزهاش که اولا مدام اونها را میبنده و چند ماهی به بهانه های گوناگون (از عدم تامین امنیت تا کرونا و حتی گاهی بی بهانه ) بسته نگه داشته بود و وقتی هم باز میکنه دو روز در هفته و با محدودیت شدید در تعداد کامیون ها. بعد تفاوت ما با ترکیه را در عراق حساب کنیم: کشوری که یکی از موانع اصلی سقوط کل کشور به دست داعش بود، کنار و دوشادوش ارتش و حشد عراق خون داده. تا حد توان کمک کرده در مواقع ضرور به عراق. همین حالا بدون برق ایران واقعا هیچ دولت مرکزی ای در مقابل عصبانیت مردم بی برقش احتمالا دوام نمیاره ( تازه پول برق و گاز را هم به دستور امریکا نمیتونند بدند و نهایتا مقداریش را با غذا و دارو باید تهاتر کنیم ) و دعوت سردار بلندپایه ایرانی به عراق و بعد هم ترورش در برابر چشمانشون و این همه حمایت سیاسی و تعادل بخشی و ده ها پروژه در عراق. در برابر ترکیه چی؟ تقریبا هرگونه کارشکنی که تونسته در عراق کرده. یک طرفه فقط شیره عراق را کشیده. حمله نظامی کرده، پایگاه نظامی تاسیس کرده. اشغال کرده بخشی از خاکش را. از همه مهمتر یکی از حامیان اصلی قدرتمندتر شدن داعش بود در سوریه که بعدا باعث حمله به عراق شد ( حتی میشه به نقش ترکیه در حمله داعش به عراق و ارتباطاتش در موصل پرداخت شاید قصد داشت مثل سوریه در مناطق شمالی عراق به کمک تروریسم یک حکومت خودمختار با کوچ ترکمنهای عراق و ... تشکیل بده که به نظرم خیلی جدی است این فرض ) و ده ها مورد دیگه به شکل کاملا تحقیرآمیز و اونوقت مرزهای باز و بدون مشکل و پاساژهای میلیاردی در عراق و محصولات یک طرفه ترک در بازار عراق و غش و ضعف برای ترکیه. این بحث هیچ ربطی به عراقی های عزیز و حشد الشعبی فداکار نداره، بلکه اشاره به بخشی از مردمان عراق و ایران و لبنان و سوریه و افغان و ... هست (در قالب مردم عادی یا مسئول سیاسی و سلبریتی و ...) که دشمن ملت خودشون و آلت دست قطعی دشمن خارجی هستند. فرق نمیکنه جنایتشون در میدان التحریر باشه و جوانان حشد قهرمان مبارزه با اشغال و تروریسم را مثله کنند یا در ایران ضد داشته ها و تاسیسات و دراایی های کشور خرابکاری کنند یا در لبنان التماس استعمار کنند یا در سوریه بشند آلت دست ترکیه و القاعده.

خب یکی از حدس هایی که زده میشد به وقوع پیوست. آمریکا پیش نویس خیلی تند و حداکثری و تهدیدآمیزش را تقلیل داد به یک پیشنویس ساده تر و نرم تر. یکی از بازی هایی که حدس زده میشه آمریکا از همین حالا تا چند روز آینده به همراه اتفاقات بعد در این دو ماه پی خواهد گرفت. در این مورد خاص که قبلا پیش بینی شده بود جالبه اشاره کنیم به نقش ابزارهای غرب که به کشورهای در حال توسعه قالب میکنند و جوگیرتر در کشورهای در حال توسعه هم براشون غش میکنند در حالیکه در مدار قدرت همه چیز جز ابزار نیست و همانطور که بارها اشاره شده تنها زمان و مکان و موقعیت هست که فاش میکنه رازهای پشت پرده و برمیداره حجاب ها را. از چی صحبت میکنیم؟ نقش رویترز و بلومبرگ از صبح دیروز تا حالا. با درز اخبار و گفتگو با مقامات ناشناس و ادعای دسترسی به پیشنویس آمریکا شروع کردند به تبلیغات وسیع که بله پیشنویس انقدر محکم و تند و جدی هست و بعد سنجیدن واکنش ها و برای اثرات روانی در موعد ارائه پیشنویس واقعی ( احتمالا برای اثرگذاری بر موضع روس و چین که تمام واکنشهاشون به اون پیشنویس ادعایی بود تا بازی اروپا که بله آمریکا کوتاه اومد و حالا ما هم باید راه بیاییم و ... ) ناگهان ارائه یک چیز متفاوت. ما قبلا هم نقش مثلا رویترز را خیلی واضح در این جنگ روانی دیدیم و حالا تقریبا میشه کم کم شناخت بازوهای سازمان سیا را که وقتی نیاز دارند سرمایه گذاری حرفه ای چندین ساله را هم فراخوان میدند در خدمت باشند. چه در حوزه رسانه باشه، چه فرهنگ و چه حتی فعال صلح و پزشک و برنده نوبل! میشه حدس زد طبق پیش بینی های قبلی که بازی های دیگه ای هم تدارک دیده باشند. مثلا شاید ارائه مدارک جدیدی در شورای امنیت سر بزنگاه بر حسب پیشرفت وقایع طی امشب و فردا. ( فرض کنید مدارک تصویری جدیدی از حمله به آرامکو یا ماجرای نفتکشها یا حتی برخی اطلاعات طبقه بندی شده جدید ) در پست قبلی اشاره شد که وقتی جدیت مقامات آمریکاییو اطمینانشون را از تمدید تحریمهای تسلیحاتی میبینیم میشه حدس زد که پیش بینی های متعددی را در این بازی کردند که تا حدی مطمئن هستند. حالا اگر درصدی را به بلوف سنگین اختصاص بدیم برای عقب نشینی کردن طرف های مقابل ولی قطعا بخشیش به برنامه های پیش بینی شدشون برمیگرده.

وقتی انقدر محکم میگن که حتما تمدید میکنیم یحتمل فکر بعدش را هم کردند که اگر رد بشه پلن بعدیشون چیه چون با این همه تبلیغ اگر پس فردا اتفاقی نیفته به ضرر خودشون تموم میشه این تبلیغات. و فقط منظور مکانیسم ماشه نیست. هم هوک قبلا و هم این کرافت از ابزارها و روشها گفتند قبلا هم که فقط نمیتونه معطوف به مکانیسم ماشه باشه اگر فرض بگیریم خودشون هم چندان خصوصا فعلا به مکانیسم ماشه علاقه مند نیستند چون اگر بودند خب راحت اون را همین حالا کلید بزنند به جای التماس به چین و روسیه.

اونو که دارند! وقتی باد به غبغب میندازن و نوبت به حشد الشعبی میرسه میان لب مرزها و فریاد میزنند سلاح حشد نقض حاکمیت ملی ماست و ما تحمل نمیکنیم و چرا باید در مرزها حشد هم مستقر باشه ( اونم سلاحی که حاکمیت عراق را در اصل حفظ کرد والا ارتش که تا خود کویت فرار کرده بود ) یا تظاهرکنندگان وسط میدان تحریر بغداد رگشون باد میکنه که کمک ایران به عراق در مبارزه با داعش یعنی دخالت ایران در عراق یا در لبنان دولت 14 مارسی ها حزب الله را ناقض حاکمیت لبنان میدونند و سلاحش را خلاف حاکمیت و ... یا دنقض حاکیت میفتن ولی سر بزنگاه جولان ترکها در اسمان و زمین عراق و جولان آمریکا حتی توی پستوی فرماندهان و مسئولان عراقی اسمش نقض حاکمیت نیست. دعوت میهمان به عراق و ترورش نقض حاکیمتشون نیست. یا در لبنان فراری دادن زندانی توسط بالگردهای امریکایی که میان وسط بیروت تو سفارت و برمیدارن طرف را میبرن نقض حاکمیت نیست یا بر باد دادن زمین و کشور و تقدیمش به اسراییل و حملات مدام اسراییل نقض حاکمیت نیست که حتی به وقتش تقاضای مستعمره شدن دوباره نه تنها وطن فروشی نیست که افتخار هم داره.

گویا چندین خودرو بوده و احتمالا شاید محلی که تخریبش باعث تلافات بیشتر هم شده. جدای از اینکه پرتابه های پهپادهای ترک در سوریه نشون دادند قدرت خوبی دارند ترکیه اصولا معمولا با چندین فروند پهپاد حمله میکنه. همزمان با حمله العام میکردند رسانه ها بعد از حمله همچنان چند فروند در اسمان مشغول گشت هستند و در رادار هم لااقل دو فروند در مرز ترکیه و عراق دیده میشد. هر پهپاد بیرکتار با چهار موشک یا بمب توان کمی نداره.

مثلا! خریده ولی گویا بدون سلاح موثر! فقط گاهی باهاش بمب میندازه اون هم گاهی.حتی اجازه پروازش هم دست خودش نیست احتمالا. پانتسیر هم داره. ولی حالا اینجا که اربیل و اطراف هست و مستقر نیست. اون زمان که مهمترین فرودگاه و پایگاه نظامیش را تو بغداد و اطرافش، پهپاد یا جنگنده های ناشناس زدند اون هم شش باز در روزای مختلف؛ حتی مثل سوریه یک شلیک نکردند محض تفریح! که لااقل یک موشک پرتاب شده را هدف قرار بدند یا اصلا خطا بزنه. گویا کلا اصلا ارتش تعطیل هست و گوش به اختیار ائتلاف ضد داعش و آمریکا. فعلا هم یحتمل گفته سوییچای! جنگنده ها و پانتسیرها و غیره را بدید به من شما دست نزنید.

جلوی اردوغان گرفته نشه حماقت های جدی تری حتی در رابطه با ما هم ممکنه بکنه. باید مراقب بود و هشدارهای لازم را داد.

سلام به واقع اگر قبلا هم داشتم الان فکر می کنم لااقل یا خیلی کم تعدادند یا خیلی در محدودیت فعلا. عملیات بچه های فلسطینی تو کرانه باختری اگر هدایت و ابزارش را داشتند باید خیلی موثرتر رقم میخورد در حالیکه خیلی راحت پرپر میشن بدون ضربه موثر. هرچند سمیر قنطار در کتاب خاطراتش یک جایی مطلبی را میگه که جالبه. میگه در بیرون و بین افکار عمومی اسراییل چنان تبلیغ کرده ( خصوصا پس از اون سالهای ابتدایی و جنگهای پرشور و خلاصه اون زمان های اولیه که شور و تعصب زیاد بود بین صهیونیستها ) که گویا اسراییلی ها قابل خریدن نیستند و نمیشه اصلا روشون تاثیر گذاشت و خیلی متعصب هستند و فلان و بهمان در حالیکه من در زندان با یک سیگار برخیشون را میخریدم و حتی در بسته ترین زندان های امنیتیشون ( اون هم زندانی ای چون سمیر که براشون حکم یک نماد را پیدا کرده بود و ازش متنفر بودند ) موبایل وارد میکردم. تعریف میکرد خلاصه این ها یک سری افسانه در مورد خودشون ساختند ولی شما باور نکنید.

این ایده شما بر این فرض استوار هست: توان ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا بر توان لابی قدرتمند یهودی به همراه حزب کلان جمهوری خواه با انواع و اقسام حمایت کنندگان مالیش میچربه (در نتیجه میتونه ایده شخصیش را در مورد ایران پیاده کنه) که به نظرم دور از واقعیت حاکمیت آمریکاست. اگر اخبار را دنبال کنید و رسانه های مقابل ترامپ مثل سی ان ان و نیویورک تایمز گهگاه که برخی مصاحبه ها را از افراد استعفا داده یا برکنار شده منتشر میکنند حتی آشکارا نشون میده چه طور با مخفی کردن اطلاعات و یا کانالیزه کردن اطلاعات ورودی به ترامپ در تصمیم گیریهاش اثر میزاشتند. حالا این وجهه محترمانه است که در رسانه ها عنوان میشه، شما اگر لابی یهود و حامیان مالی قدرتمند احزاب را در نظر بگیرید به نظرم با پیمانکاری پمپئو و چند زیردستش از جمله مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع و رییس ستاد کل و ... تاثیرگذاری و هدایت ترامپ بنا به خواسته های صهیونیسم مسیحی در آمریکا فراتر از این حرف هاست. بر این مبنا اگر لابی یهود و خصوصا صهیونیستها حمله مدنظرشون باشه این فرض جدی تر هست. هرچند این طیف چون گردنشون در منطقه زیر دست ایران هست بر خلاف آمریکا خب چند بار فکر میکنند در مورد تبعات اجرایی کردن تصمیمشون.