F14AA

Airforce
  • تعداد محتوا

    1,505
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های F14AA

  1. F14AA

    قاهر F-313

    ما همچنان امیدمان به فرداست . خدا کنه تو ذوق مون نخوره . فکر کنم تاپیک باید منتقل بشه به بخش خبر .
  2. بسم الله الرحمن الرحیم خاطره ای از امیر سرتیپ خلبان فضل الله جاویدنیا قرار بود در اواخر آذرماه 1366 آیت الله خامنه ای که در آن زمان رئیس جمهور بودند، برای بازید به پایگاه هشتم شکاری اصفهان سفر کنند و در حضور ایشان، مقامات استان و خانواده های پرسنل، یک عملیات آکروباتیک هوایی انجام شود. عملیات آکروباتیک هم طبق برنامه می بایست توسط یکی از هواپیماهای اف 14 انجام می شد که چند سال قبل بر اثر سانحه دچار سوختگی سیمهای داخلی شده بود و حالا تعمیرات اساسی بر روی آن صورت گرفته بود. به گفته پرسنل فنی، نزدیک به چهارصد کیلومتر از سیمهای این هواپیما تعویض شده بود که این یک کار خیلی بزرگ در تاریخچه تعمیراتی هواپیمای اف 14 به شمار می رفت . قرار بود این هواپیما در این روز، اولین پرواز خود را بعد از تعمیرات در قالب عملیات آکروباتیک در حضور رئیس جمهور انجام دهد. در آن زمان من معاون عملیات پایگاه بودم و فرمانده پایگاه تصمیم گرفته بود که این عملیات را من انجام دهم. به فرماندهی پایگاه گفتم: در صورتی من این پرواز را انجام می دهم که یک روز قبل از مراسم، هواپیما را تست کنم و یک پرواز با آن داشته باشم. پیشنهاد من مورد موافقت قرار گرفت . خلبان باید در حین عملیات آکروباتیک تمام حواس خود را معطوف به هدایت هواپیما کند و نمی تواند عیبهای احتمالی را برطرف نماید؛ چون اولین اشکال می تواند باعث سقوط جنگنده شود . شب که به منزل رفتم به خانواده گفتم: خودتان را برای تماشای یک عملیات آکروباتیک آماده کنید. در ضمن خلبان هواپیمایی که این عملیات را انجام می دهد، خودم هستم . دو روز به آمدن رئیس جمهور مانده بود که به آشیانه هواپیما رفتم. پرسنل فنی سخت مشغول آماده سازی هواپیما بودند. از آنها پرسیدم: هواپیما تا فردا آماده می شود؟ سرپرست گروه به من گفت: بله، فردا آماده می شود. صبح روز بعد با مراجعه به آشیانه متوجه شدم که هواپیما هنوز آماده نیست. مسئول گروه گفت: تا چند ساعت دیگر هواپیما آماده می شود، ولی تا پیش از تاریکی هوا، هواپیما آماده نشد. قرار شد پرسنل تا صبح روی هواپیما کار کنند و به محض روشن شدن هوا قبل از اینکه مهمانان به پایگاه مراجعه کنند، من پرواز تست را انجام دهم . صبح فردا حدود ساعت پنج و سی دقیقه به آشیانه رفتم، ولی باز هواپیما آماده نبود و گفتند: تا یک ساعت دیگر حاضر می شود. به همین شکل مرتب زمان را به عقب می انداختند تا این که هواپیمای حامل رئیس جمهور و تیمسار ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی، در اصفهان به زمین نشست، در حالی که هنوز هواپیما حاضر نشده بود . امیر جاویدنیا در پایگاه هشتم شکاری اصفهان دقایقی از به زمین نشستن هواپیما نگذشته بود که به دیدن فرمانده وقت پایگاه رفتم. تیمسار ستاری هم با ایشان بودند. جلو رفتم و بعد از توضیح وقایع اتفاق افتاده، به تیمسار ستاری گفتم: تحت هیچ شرایطی با این هواپیما پرواز نمی کنم. شما هم اگر در برنامه امروز عملیات آکروباتیکی را در نظر گرفته اید، آن را کنسل کنید . فرمانده پایگاه و جناب ستاری که گویا توقع شنیدن این جمله را نداشتند، گفتند: برنامه اعلام شده و نمی توانیم آن را کنسل کنیم. گفتم: به هر حال من تحت هیچ شرایطی با این هواپیما پرواز نمی کنم. اگر هواپیما در آسمان دچار مشکل شود، درست روی سر مردم و مهمانان سقوط خواهد کرد. آن وقت می دانید چه فاجعه ای رخ می دهد؟ چه کسی می تواند پاسخگو باشد؟ جناب ستاری تاملی کرد و گفت: برنامه را که نمی توانیم کنسل کنیم. شما چه پیشنهادی دارید؟ گفتم: مگر آقای رئیس جمهور می دانند که کدام هواپیما تعمیر شده است؟ من پیشنهاد می کنم که هواپیما را عوض کنیم و با یک جنگنده دیگر عملیات آکروباتیک را انجام دهیم. کسی هم متوجه نمی شود که این هواپیما چند سال خوابیده است. با این کار احتمال خطر را کم می کنیم. من فقط در این صورت حاضر به پرواز و انجام عملیات آکروباتیک در ارتفاع پایین هستم . هر دو نفر با پیشنهاد من موافقت کردند و قرار شد من با یک هواپیمای دیگر پرواز کنم. چون فرمانده عملیات پایگاه بودم، باید به عنوان سخنران اول در سالن کنفرانس سخنرانی می کردم. با حضور در مراسم، ضمن تشریح کار بزرگی که انجام شده است، اعلام نمودم که این هواپیما بعد از دو سال کار شبانه روزی به دست پرسنل نیروی هوایی تعمیر و بازسازی شده است و با این حرکت مقدار زیادی صرفه جویی ارزی صورت گرفته است. تمام این تعمیرات تا قبل از انقلاب توسط مستشاران آمریکایی انجام می شد، ولی حالا در ایران و بدون کمک دول خارجی این تعمیرات را انجام دادیم .با اتمام صحبتهای من، فرمانده پایگاه شروع به صحبت کرد و پس از ایشان هم رئیس جمهور سخنرانی نمودند. بعد از پایان سخنرانی، همه به بیرون محوطه آمدند تا شاهد پرواز و عملیات آکروباتیک هواپیمای بازسازی شده باشند. به همین دلیل من بلافاصله لباس پرواز پوشیدم و به همراه جناب فرزان پور که قرار بود در این پرواز به عنوان کابین عقب من را همراهی کند، به آشیانه رفتم که با کمال تعجب متوجه شدم که هواپیما تعویض نشده است و ما قرار است با همین جنگنده پرواز کنیم. مانده بودم که کنم؟ سخنرانی رئیس جمهور تمام شده بود و ایشان و تمامی مقامات ارتشی، سپاهی و استانداری منتظر پرواز هواپیما بودند. حال باید تصمیم می گرفتم. به خاطر دارم که خیلی عصبانی بودم. جناب فرزان پور گفت: جناب جاویدنیا چه کار کنیم؟ گفتم: هیچی! به امید خدا پرواز می کنیم. اگر هواپیما قابلیت عملیات آکروباتیک را داشت انجام می دهیم و اگر هم نشد به زمین می نشینیم . با توکل به خدا استارت زدیم و خود را به ابتدای باند رساندیم. آماده شدیم که تیک آف نماییم. برای تست خواستم تا بالهای هواپیما را باز و بسته کنم که متوجه شدم اصلاً بال هواپیما جمع نمی شود. این خود یک مشکل بزرگ بود. اگر بال هواپیمای اف 14 در هنگام عملیات آکروباتیک بسته نشود، سرعت نمی گیرد و احتمال کنده شدن بال نیز وجود دارد. به همین شکل تا آخرین لحظه ای که می خواستم پرواز کنم، هواپیما هشت اشکال دیگر را هم بروز داد، ولی هنوز هیچ کدام مانعی برای پرواز نبود . قرار بود که من بعد از پرواز، هواپیما را با ارتفاع بسیار کم روی باند نگه دارم و سرعت را تا جای ممکن افزایش دهم، سپس سریع اوج بگیرم و یک دایره در آسمان درست کنم و همزمان هواپیما را وارونه کنم و خیلی کارهای دیگر . به محض بلند شدن متوجه شدم که چرخهای هواپیما نیز بسته نمی شود، به همین دلیل پرواز را ادامه دادم و در انتهای باند خیلی ساده دور زدم و از آن طرف باند به زمین نشستم. بی درنگ هواپیما را به آشیانه بردم و بعد از پیاده شدن حدود هفده عیب اساسی برای هواپیما در فرم مربوط به آن نوشتم . شهید ستاری در مراسمی در کنار آیت الله خامنه ای در آن طرف قضیه، همه فرماندهان نیرو از دست من ناراحت و عصبانی بودند که چرا این کار را کرده ام و به اصطلاح آبروی آنها را برده ام. فرمانده پایگاه با برج تماس گرفته بود و خواسته بود که من سریعاً با ایشان تماس بگیرم. من هم که خیلی ناراحت و عصبانی بودم، بعد از نوشتن عیوب هواپیما به سمت منزل رفتم و سیم تلفن را هم کشیدم که نتوانند با من تماس بگیرند.چک لیست عیوب هواپیما را برای فرماندهی فرستاده بودند و به ایشان گفته بودند که جاویدنیا بعد از نوشتن این لیست به منزل رفته است. ایشان هم به تیمسار ستاری توضیح داده بود که جاویدنیا هفده عیب اساسی برای هواپیما نوشته است.به نظر من ایشان کار درست را انجام داده است. با توجه به این اشکالات در صورت انجام کوچکترین عملیات آکروباتیک، هواپیما سقوط می کرد. در واقع ایشان ما را از یک سانحه بزرگ و در پی آن رخ دادن فاجعه انسانی نجات داده است.حدود ساعت دو بعد از ظهر بود که در منزلمان را زدند. در را باز کردم و دیدم که آجودان تیمسار ستاری و سرهنگ بهرام شریفی پشت در ایستاده است. بعد از احوال پرسی ایشان گفتند: چرا تلفن را جواب نمی دهید؟ گفتم: برای این که دوست نداشتم با کسی صحبت کنم. گفت: بسیار خوب! حالا بیا برویم. تشریف بیاورید ناهار. گفتم: ناهار خوردم و میل ندارم. آجودان تیمسار ستاری مجددا گفت: جناب جاویدنیا! تشریف بیاورید. به جناب رئیس جمهور همه چیز را گفته اند و وقایع این چند روزه را برای ایشان تعریف کرده اند. الان همه می دانند که شما کار درستی انجام داده اید. حتی جناب ستاری گفتند: اگر نیامد بگو تا خودم به دنبال او بروم. حالا اگر می خواهید با من نیایید.بالاخره با ایشان به محل صرف ناهار رفتم. ستاری به محض دیدن من با اشاره من را به سمت خود خواند. به نزد ایشان رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی کنارش نشستم. تیسمار ستاری چند سکه از زیر میز به من دادند و گفتند: دست شما درد نکند. شما هواپیما و جان مردم را نجات دادید. من دیدم تعداد سکه ها از تعدادی که قرار بود برای این عملیات به من داده شود، بیشتر است. متوجه شدم که ایشان به خاطر این که آکروبات را اجرا نکردم، خوشحال است. امیر جاویدنیا در جریان ماموریت اسکورت هواپیمای ریاست جمهوری-تبریز-1362 سر میز ناهار، آیت الله خامنه ای هم نشسته بودند. شاید چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که حضرت آقا رو به من کردند و فرمودند: شنیدم که هواپیما چندین عیب داشته و قرار بوده که آن را عوض کنند. شما چه کار عاقلانه ای انجام دادید که پرواز را ادامه ندادید و چه قدر خوب که شما اسیر جو این جا نشدید و عملیات را متوقف کردید. من ضمن تشکر گفتم: آقا، سن من از این کارها و جوگیر شدن گذشته است. ایشان گفتند: من بعد از این که جریان را شنیدم، بسیار خوشحال شدم و گفتم: چه قدر انسانهای فکور و دانشمندی داریم که با یک تصمیم درست،‌عاقلانه عمل می کنند و جان خود و عده ای بیگناه را به خطر نمی اندازند. ******************************************** منبع
  3. AGM-158 JASSM یک موشک کروز هوا به سطح ساخت ایالات متحده می باشد که در میان خانواده موشک های دوربرد نیم استیلث 2000 پوندی ( 910 کیلوگرمی ) یک موشک سنگین به حساب می آید . توسعه این موشک از سال 1995 اغاز گردید اما مشکلات به وجود آمده برای آن در طی مراحل آزمایشات ، زمان خدمت این موشک را تا سال 2009 به تعویق افتاد . در حال حاضر به غیر از آمریکا چند کشور نظیر استرالیا و هلند این موشک را در خدمت دارند و همچنین یک نسخه پیشرفته تر این موشک به نام AGM-158B JASSM-ER ساخته شده که قرار است در سال 2013میلادی وارد خدمت شود منشاء پروژه ساخت AGM-158 پس از لغو پروژه موشک AGM-137 TSSAM آغاز گردید . موشک TSSAM به عنوان یک موشک پنهان کار با دقت بالا برای درگیری با یک محدوده ی کوچک از اهداف طراحی شده بود اما مدیریت ضعیف منجر به افزایش هزینه و در نتیجه لغو این پروژه گردید. از آنجا که جای خالی یک موشک با این قابلیت ها هنوز در ارتش احساس می شد ، ارتش اعلام نیاز خود را به موشکی با این چنین قابلیت هایی اعلام کرد که دو شرکت لاکهید مارتین و مکدانل داگلاس به ترتیب با طراحی موشک های AGM-158A و AGM-159A در صدد مرتفع ساختن این نیاز بر آمدند و سرانجام طرح لاکهید مارتین ( AGM-158A ) برگزیده شد و در سال 1998 نیز قراردادی برای توسعه بیشتر این موشک با شرکت لاکهید به امضا رسید . AGM-158 از یک موتور توربوجت Teledyne CAE J402 برای پیشران خود قدرت می گیرد . قبل از پرواز بال های این موشک برای کاهش حجم آن جمع و پس از شلیک این بال ها به صورت خودکار باز می گردند . هدایت موشک از طریق ناوبری اینرسیایی یا سیستم بروز رسانی شده GPS صورت می گیرد و هدف گیری آن نیز از طریق جستجوگر تصویربرداری مادون قرمز انجام می پذیرد . قابلیت دیتالینک این اجازه را به موشک می دهد تا محل و وضعیت خود را انتقال دهد و همچنین می تواند میزان خسارت وارد شده به هدف را ارزیابی کند و کلاهک این موشک از نوع WDU-42/B با وزن 1000 پوند و هواپیماهایی که قابلیت شلیک این موشک را دارند عبارتند از : F-15E ، F-16 ، F/A-18 ، F/A-18E/F، F-35 ، B-1B ، B-52 و B-2 می باشند . مشکلات در طی توسعه این پروژه در سال 1999 ، آزمایش پرواز این موشک انجام شد که نتایج نشان از موفقیت آن بود و تولید JASSM از سال 2001 آغاز گردید و تست های ارزیابی و عملیاتی در سال 2002 شروع شد ولی در اواخر همین سال دو موشک در آزمایشات ناموفق ظاهر شدند و طرح تکمیل آن به مدت سه ماه آنهم قبل از اتمام توسعه در اوریل 2003 به تعویق افتاد . پس از آن دو پرتاب آزمایشی انجام شد که این بار هم موشک ها دچار مشکل شدند که ناموفق بودن شلیک این بار نقص موتور و لانچر اعلام گردید . در جولای 2007 میلادی یک برنامه از سوی پنتاگون تصویب شد که شامل اعطای 68 میلیون دلار به منظور بهبود ضریب اطمینان JASSM می شد . بحث هایی مبنی بر تصمیم گیری بر ادامه ی این طرح که تا بهار 2008 به تعویق افتاده بود ، به میان آمد که آیا این طرح ادامه پیدا کند یا نه ؟ و لاکهید اعلام کرد که با هزینه خود به ادامه طرح می پردازد و متعهد شد که گام های استواری در فرآیند تولید این موشک بردارد . در 27 اوت 2009 ، دیوید ون بورن ، معاون فرمانده نیروی هوایی ، اعلام کرد که شکاف های متعددی در میان آزمایشات به عمل آمده در پروژه JASSM وجود دارد ، ولی با این حال این موشک در آزمون های سال 2009 بسیار موفق تر از سال های گذشته ظاهر گشت که توانست در این تست ها موفقیت 75 درصدی به دست آورد و بدین ترتیب آماده ورود به خدمت گردید که نیروی هوایی نیاز خود را به این موشک در حدود 3700 فروند اعلام کرد و در عین حال نیروی دریایی ایالات متحده این نیاز را 450 فروند اعلام کرد . فروش خارجی در سال 2006 دولت استرالیا اعلام کرد که خواستار موشک JASSM برای هورنت های نیروی هوایی سلطنتی است که این اعلامیه در راستای برنامه بازنشستگی هواپیمای F-111 و موشک AGM-142 ، منتشر گردید . در اواخر سال 2007 ، دولت هلند اعلام کرد که برای خرید این موشک برای تجهیز F-16 های نیروی هوایی سلطنتی ابتدا باید آن را بررسی کند و پس از بررسی ها اقدام به خرید آن کرد . فنلاند نیز برای خرید این موشک برنامه ریزی هایی انجام داد که هدف آنها از این خرید ، ارتقای F/A-18 های نیروی هوایی فنلاند بود . گر چه در فوریه سال 2007 آمریکا تصمیم به کاهش فروش این موشک به فنلاند گرفت ولی پس از مدتی از این تصمیم صرف نظر کرد . توسعه بیشتر با مطالعات نیروی هوایی در مورد ارتقا JASSM ، این موشک ارتقا یافت و مدل بروز رسانی شده ملقب به AGM-158B گردید . این مدل با دارا بودن موتور کار آمد تر و توانایی حمل سوخت بیشتر توانست به برد 925 کیلومتر دست پیدا کند که در مقایسه با برد 370 کیلومتری JASSM بسیار قابل توجه است . از دیگر پیشرفت های این موشک می توان به نصب یک کلاهک submunition ، نوع جدیدی از هومینگ برای جستجوی هدف و یک موتور جدید که برد موشک را به بیش از 1000 کیلومتر ارتقا میدهد ، اشاره کرد . شایان ذکر است که این مدل جدید دارای 70 در صد از نظر سخت افزار و 95 در صد از نظر نرم افزار با موشک AGM-158 JASSM مشترک است .اولین تست پرواز این موشک در 18 می 2006 در نیومکزیکو و با شلیک از سوی بمب افکن B-1 انجام شد . انتظار می رود که JASSM-ER در سال 2013 میلادی برای اولین بار به صورت پلت فرم های اولیه بر روی B-1 به صورت کامل عملیاتی گردد . کاربران ترکیه ( نیروی هوایی ) فنلاند ( نیروی هوایی ) آمریکا ( نیروی دریایی و هوایی ) هلند ( نیروی هوایی سلطنتی ) استرالیا ( نیروی هوایی سلطنتی ) مدل ها ( AGM-158A ( JASSM طول : 4.27 متر وزن : 975 کیلوگرم برد : 370 کیلومتر پیشرانه : موتور توربو جت Teledyne CAE J402-CA-100 با قدرت 3 کیلونیوتن کلاهک : ضد زره WDU-42/B با وزن 450 کیلوگرم قیمت : 700 هزار دلار ( AGM-158B ( JASSM-ER سرعت : مادون صوت برد : 926 کیلومتر پیشرانه : موتور توربوفن F107-WR-105
  4. دوست عزیز فکر می کنم تاپیکت یه کوچولو نیاز به ویرایش داشته باشه .
  5. جناب بیگدلی امکانش هست بپرسم عموی شما جزو کدام رسته از نیروی هوایی بودند ؟؟
  6. [quote name='peymankazemi' timestamp='1359044245' post='295500'] راستی ایا ایران موشک ضد تشعشع داره؟ [/quote] بله به عنوان مثال [color=#000080][font=comic sans ms,cursive]KH - 58[/font][/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/_DSC0863.jpg[/img]
  7. [quote name='HAJJ_ABBAS' timestamp='1358940890' post='295331'] فرقش با موشک کروز چیه؟ [/quote] قابلیت بازیابی و هدایت شدن توسط انسان رو داره . یه چیزی که متوجه نشدم اینه که آیا این بی سرنشین همانند موشک کروز محموله انفجاری رو درون خودش جای میده یا این که همانند هواپیماها در جایگاه بیرونی حمل می کنه ؟؟
  8. F14AA

    YF-23 Black Widow II

    نکته حائز اهمیت اینه که خاصیت استیلث این هواپیما بیشتر از رپتور هست .
  9. F14AA

    YF-23 Black Widow II

    بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت دوستان گرامی حجم : 12.3 MB دانلود
  10. پهباد جدید هند از نظر ظاهری بسیار شبیه به X 47 B آمریکاست . 26 سال مشغول طراحی یک موتور بودند و پس از این همه مدت کارایی موتور به حد قابل قبول نرسید !
  11. ممنون جناب مهدوی [quote] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]بر روی برخی از هواپیماها از جمله F-16 F-22, F-5, F/A-18, B-2, B-52 [/font][/size] [/quote] قضیه F 5 چیه ؟؟ نکنه منظورت F 15 هست . ( تو منبع هم نوشته F 5 ) .
  12. [quote name='9km' timestamp='1358891132' post='295251'] خیلی جالب بود تشکر یک سوال داشتم فرق این هواپیما با هواپیماهای اواکس چیه؟ [/quote] خواهش می کنم RC 135 یک نوع هواپیمای الینت محسوب می شود که محدوده وظایف آن در زمینه کشف مکان دشمن تا حدودی شبیه به JOINT STARS هست . اما آواکس یک رادار هشدار زود هنگام هوابرد است که دارای کارایی وسیع تر و متفاوت تری نسبت به این هواپیما می باشد . به عنوان مثال آواکس می تواند نقش یک کنترلر ترافیک هوایی را ایفا کند یا اینکه تجاوزهای هوایی به خاک یک کشور را گزارش دهد و ... . توضیحات کامل تر در دو لینک پایین . [size=4][url="http://www.military.ir/forums/topic/22534-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%B3-e-3-%D8%B3%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C/"]آشنایی با آواکس E -3 سنتری[/url][/size] [size=4][url="http://www.military.ir/forums/topic/22873-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%A7-%DA%86%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86-e-2-hawkeye/"]آشنایی کامل با چشمان تیزبین آسمان E - 2 Hawkeye[/url][/size] [b] [/b] [b] [/b]
  13. [quote name='senaps' timestamp='1358883233' post='295229'] دستت درد نکنه... اونوقت این به این بزرگی یعنی کار یه پهپاد رو به صورت بسیار قدرتمند تر انجام میده؟ پس بحث امنیت و رادارگریزی و دیده نشدن و .... چی میشه؟! [/quote] ممنون این هواپیما و پهباد مکمل یکدیگرند و بر اساس اپگرید هایی که انجام شده می تونه با پهباد ها در ارتباط باشه . در ضمن وظیفه این هواپیما به مشابه هواپیمای E- 8 است که نیازی به خفا کاری و دیده نشدن ندارد .
  14. [center][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/Islamic_Republic_of_Iran_Air_Force_28IRIAF29__F-4_Phantom_II__interceptor_fighter_bomber_United_States_Navy_airforce_AIM-9_Sidewinder_aIM-7_Sparrow_AIM-120_AMRAAM_AGM-65_Maverick__AGM-88_HARM_28529.jpg[/img][/center] [center][color=#006400]به یاد دلاورمرد نیروی هوایی ایران[/color][color=#ff0000][color=#008000]،[/color] [/color][color=#b22222]سرلشکر خلبان شهید بهرام عشقی پور[/color][/center] [center][color=#000080]شرح ماموریت از زبان یکی از همرزمان[/color][/center] " شامگاه روز 31 شهریور ماه سال 1359 طرح عملیات 140 فروندی کمان 99 رسیده بود و همه خلبانان و فرماندهان مشغول کار برروی این طرح بودند لیست خلبانان شرکت کننده نیز توسط فرمانده و معاون عملیات پایگاه در حال تکمیل بود . روز یکم مهرماه سال 1359 برای نیروی هوایی ایران روزدیگری بود من در آنزمان در پایگاه سوم شکاری خدمت می کردم . در آن روز بین 45 تا 50 فروند فانتوم مسلح از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند تا مواضع از پیش تعیین شده را در خاک عراق بمباران کنند . روزباشکوهی بود تا به آن روز پایگاه ما این تعداد جنگنده را در یک روز به پرواز در نیاورده بود . گروه های پروازی مشخص شده بودند و من نیز هدفی را که باید بمباران می کردم می دانستم . ماموریت من دوربردترین هدف در آن روز بود شاید هم دلیل آن این بود که من در آن زمان لیدر طبقه سوم بودم و از تجارب خوبی برخوردار بودم . لیدر طبقه سوم به خلبانانی اطلاق می شد که می توانستند فرماندهی دو تا چهار فروند هواپیما را در روز یا شب برعهده گیرد ، به همراه آنان به پرواز درآید و بعد از طی مسافتی طولانی فرود آید . [center][color=#000080][b]هدف پایگاه هوایی حبانیه[/b][/color][/center] هدف دسته ما پایگاه حبانیه بود این پایگاه در 70 مایلی غرب بغداد بود و بعد از پایگاههای الولید دورترین پایگاه هوایی عراق بود . قرار بر این بود که 8 فانتوم در دسته های دوفروندی با فواصل زمانی کوتاه به این پایگاه حمله کنند که من در دسته دوم قرار داشتم و قرار بود بعنوان شماره دو این پرواز باشم هواپیمای شماره یک را یکی از بهترین خلبانان نیروی هوایی که استاد خلبان هم بود و بدها به درجه رفیع شهادت نایل آمد برعهده داشت . قرار بود تمامی پروازها در صبح زود انجام شود . راس ساعت مقرر نوبت به ما رسید که پرواز کنیم همانطور که گفتم ما به صورت دوفروندی پرواز می کردیم هر دو فانتوم مسلح روی باند رفتیم ، هواپیمای شماره یک با هدایت شهید سرهنگ خلبان محمد حسن قهستانی و فانتوم دیگر به خلبانی من پرواز می کرد به یاد دارم که کابین عقب من هم ستوان حدادی بود که یک هفته بعد در یک پرواز برون مرزی مورد هدف قرار گرفت و مجبور به ترک هواپیما شد و به اسارت درآمد . با اشاره شهید قهستانی که لیدر دسته بود به پرواز در آمدیم . بلافاصله بعد از بلند شدن ارتفاع گرفتیم و به همین شکل ادامه دادیم تا وارد خاک عراق شدیم . تا چند روز اول جنگ ما با ارتفاع بالا پرواز می کردیم و وارد خاک عراق می شدیم که چند روزی از جنگ نگذشته بود که متوجه شدیم اگر بخواهیم با این ارتفاع وارد خاک عراق شویم به راحتی هدف قرار می گیریم و از آن به بعد برخلاف آموزشهایی که در تمرینات برای بمباران ، از ارتفاع بالا دیده بودیم تغییر رویه دادیم و برای مخفی ماندن از دید رادارهای دشمن با ارتفاع خیلی پایین وارد خاک عراق می شدیم . [center][color=#000080][b]عراقیها فکر حمله از طرف ما را نمی کردند[/b][/color][/center] بهرحال ما در آن روز با ارتفاع بالا وارد خاک عراق شدیم . به محض ورود به خاک دشمن تمام حواس خود را جمع کردم و به کابین عقب هم تاکید کردم که مراقب سامانه های موشکی دشمن باشد هر چه در خاک عراق جلوتر می رفتیم من بیشتر هراسان می شدم بخاطر اینکه هیچ مانعی روبروی ما نبود نه پدافندی کار می کرد نه موشکی شلیک می شد و نه خبری از جنگنده های رهگیر آنها بود و ما بدون هیچ مزاحمتی در حال پرواز بودیم که البته بعد از ورود به خاک خودمان علت دستگیرم شد که عراقی ها که بخیال خود در حمله روز قبل توان نیروی هوایی را از بین برده بودند با خیال راحت در تدارک حملهایی دیگر به خاک ما بودند و اصلا فکر نمی کردند که مورد حمله قرار گیرند که در هنگام برگشت ما متوجه این موضوع شدیم . در حال عبور از خاک عراق گهکاه چند تیر پدافند آنها به سمت ما شلیک می شد که خطری برای ما ایجاد نمی کرد . [center][color=#000080][b]به هدف رسیده و آنجا را در هم کوبیدیم[/b][/color][/center] هدف بسیار دور بود ما باید از شمال شهر بغداد می گذشتیم و 70 مایل ادامه می دادیم . بدون هیچ مشکلی به پایگاه حبابنیه رسیدیم که با فرمان شهید قهستانی شروع به بمباران نمودیم پدافند پایگاه که تازه متوجه ما شده بود با تمام قدرت به سمت ما شلیک می کرد که البته بخاطر ارتفاع بالا هیچ کدام از تیرهای آنها به ما اصابت نکرد با اتمام بمباران بلافاصله گردش کردیم و با سرعت از همان مسیر به سمت مرز حرکت کردیم . در همین زمان نیروی هوای عراقی با تعداد کمی هواپیما به پایگاههای ایران حمله کرده بود . تا مرز فاصله ای نداشتم و بالاخره به سلامت از مرز گذشتیم با ورود به خاک کشور احساس خوبی داشتم چون اولین عملیات جنگی خودم را با موفقیت به پایان رسانده بودم غافل از اینکه ماجراهایی هنوز در انتظارم بود . با ورود به خاک کشور متوجه شدم به بسیاری از پایگاها از جمله پایگاه همدان حمله هوایی شده است و اکثر خلبانانی که از ماموریت برگشتند بدلیل کمبود سوخت مجبور به فرود اضطراری هستند که رادار به نوبت به آنها اجازه فرود داد البته تعدادی هم به پایگههای کمکی رفتند و در آنجا فرود آمدند . [center][color=#000080][b]نوبت فرود خودم را به دیگر دوستانم دادم[/b][/color][/center] در نزدیکی پایگاه همدان نیز خلبانانی که کمبود سوخت داشتند درخواست می کردند که زودتر فرود بیایند من نگاهی به عقربه های سوخت جنگنده کردم و دیدم به دلیل اینکه ما در ارتفاع بالا پرواز کردیم سوخت مورد نیاز را داریم تا دقایقی برروی آسمان بمانین که تصمیم گرفتم فرصت خودم را به بقیه که سوخت کمتری دارند بدهم پس به رادار اعلام کردم من ارتفاع لازم را دارم و می توانم برای دقایقی در همین ارتفاع بمانم و دیرتر فرود بیایم . بلافاصله به حریم پایگاه رسیدم و شروع به گشت زنی نمودم تا اینکه بالاخره نوبت به من رسید . با اعلام برج مراقبت ارتفاع خود را کم کرده و آماده فرود شدم همه چیز مرتب بود چرخهای هواپیمایم ابتدای باند را لمس نمود و به محض اینکه بر زمین نشستم .... [center][color=#000080][b]دو فروند میگ عراقی آماده بمباران بودند[/b][/color][/center] دو فروند هواپیمای عراقی از روبرو دیدم که در حال نزدیک شدن هستند ، درست حدس زده بودم هدف آنها باند فرود پایگاه بود . دچار تردید شده بودم که باید چتر دم را بزنم یا نه ؟ اگر از چتر دم استفاده می کرم بعلت اینکه سرعت هواپیما به یکباره کم می شد مطمئنا به انتهای باند نرسیده توسط میگهای عراقی هدف قرار می گرفتم اگر این کار را نمی کردم ، سرعت هواپیما کم نمی شد و به سختی باید آنرا در انتهای باند متوقف می کردم ، در یک لحظه بالاخره تصمیم خود را گرفتم و چتر دم را زدم ولی همزمان قدرت موتورها را افزایش دادم هواپیما را تا اواسط باند به همین شکل جلو بردم و سپس به کمک کابین عقب با تمام قدرت شروع به فشار دادن پدالهای ترمز نمودیم و بالاخره موفق شدیم قبل از رسیدن میگهای عراقی از باند خارج شویم . [center][color=#000080][b]فانتوم دیگر اوج گرفت و میگها بمباران کردند[/b][/color][/center] در همین هنگام با خروج من از باند یک فروند فانتوم دیگر که سوخت کافی نداشت آماده فرود شد ، خلبان این هواپیما شهید سرگرد خلبان خدابخش (بهرام) عشقی پور و خلبان کابین عقب شهید سروان خلبان عباس اسلام نیا بودند . آنها به محض اینکه برروی باند نشستند میگها به انتهای باند رسیده بودند که با دستور برج مراقبت شهید عشقی پور بلافاصله قدرت موتور را به حداکثر رساند و دوباره به پرواز درآمد . پرواز او به موقع بود چون میگها از انتهای باند شروع به بمباران کردند و به سرعت از روی باند گذشتند ، آتش و دود همه جا را پر کرده بود ولی خوشبختانه به دلیل بی تجربگی خلبانان عراقی تمامی بمبها به کنار باند برخورد کرد و آسیب جدی به باند نرسید چون بعد از آن هم هواپیماهای دیگر برروی باند نشستند . [center][color=#000080][b]عشقی پور و اسلام نیا پروازی دیگر را ادامه دادند[/b][/color][/center] ولی حادثه ای که نباید اتفاق رخ دهد روی داد ، در حین اوج گیری هر دو موتور هواپیمای آنان بدلیل گردش شدید دچار واماندگی شد و آنها در شرایط اضطراری قرار گرفتند ، شهید عشقی پور و شهید اسلام نیا می توانستند اجکت نمایند و جان خود را نجات دهند ولی اگر اجکت می نمودند هواپیما برروی خانه های مسکونی پایگاه می افتاد . شهیدان بزرگوار عشقی پور و اسلام نیا در جنگنده خود باقی ماندند و سعی در هدایت آن به محلی دیگر کردند و در نهایت هواپیما به ساختمانی برخورد کرد که از قضا [نزدیک] خانه شهید عشقی پور بود و هر دوی این عزیزان به درجه رفیع شهادت نایل شدند . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1632_Lb2u6BS8.jpg[/img][/center] [center][color=#000080][b]هنوز با یاد و خاطره آن روزها ...[/b][/color][/center] من خود در آخرین لحظات هواپیمای این عزیزان را در حال گردش دیدم و برخورد آنرا نیز با ساختمان مشاهده کردم الان بعد از گذشت 28 سال از آن روزها هنوز هم به یاد دوستان شهیدم می افتادم و برای آنان طلب آمورزش می نمایم، کسانی که صادقانه پای در رکاب نبرد و دفاع از وطن نهادند و گمنام رفتند ولی یاد آنها در بین من و دیگر دوستان خلبانم همیشه جاودان است." [center][color=#008000]راوی: سرتیپ خلبان جعفر عمادی[/color][/center] [center][color=#000080][b]روایت وداع آخر[/b][/color][/center] [color=#000000]شهید عشقی پور علی رغم اینکه فانتوم آخرین قطرات بنزین خود را مصرف می کرد مجبور به کنسل کردن فرود و اوج گیری مجدد با حالت پس سوز می شود که به علت پیچیدن بسیار شدید به چپ، موتور هواپیما دچار استال (واماندگی) می شود. به دلیل پرواز بر فراز خانه های سازمانی پایگاه این دو خلبان شریف به جای ایجکت تصمیم به دور کردن هواپیما از منازل مسکونی می گیرند، منازلی که خانواده خود و دیگر دوستانشان در آنها زندگی می کردند و در نهایت هواپیمایشان به جای منازل سازمانی به ساختمانی نیمه کاره در پایگاه برخورد می کند. [/color][color=#000000]شهید عشقی پور که هدایت هواپیما را بر عهده داشت در آن لحظات آخر که می دانست کار دیگری از دستش بر نمی آید، دستش را بالا می آورد و تکان می دهد. نکته شگفت آور و تاسف برانگیز این رویداد این بود که آن ساختمان نیمه کاره درست روبروی خانه شهید عشقی پور بود و آن لحظه که او دستش را تکان داد همسرش نظاره گر سقوط هواپیمای شوهرش بود. همسر شهید که در لحظه حادثه در آشپزخانه منزل خود بود، در حالی که دستان پسربچه 3 ساله اش را در دست داشت از پنجره شاهد آخرین لحظات زندگی شوهر قهرمان خود بود. همسر شهید به علت اضطراب شدید چنان به دست فرزندش فشار وارد کرده بود که دست کودک از دو ناحیه شکست که به لطف خدا بعدها بهبود یافت. پس از برخورد هواپیما به ساختمان، فرزند شهید در اثر موج انفجار چند دوری به دور خود زده و سپس به زمین خورده بود و به دلیل شوک ناشی از این واقعه تا مدتها از لکنت زبان رنج می برد.[/color] [color=#000000]آری! به راستی صحنه غریبی بوده است واپسین وداع در کابین هواپیما ...[/color] [center]*********************************************************************[/center] [center][url="http://newcoy.persianblog.ir/post/519/"][size=5][color=#B22222]منبع [/color][/size][/url][/center]
  15. [quote name='HAJJ_ABBAS' timestamp='1358714477' post='294919'] Mi 28 چرا این قدر دیر وارد خدمت شده؟ [/quote] بدلیل مشکل مالی که همیشه گریبان گیر ارتش سرخ بوده و هست .
  16. [center][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم[/size][/center] [center]با سلام خدمت عزیزان میلیتاری[/center] [center][font=comic sans ms,cursive]این ویدئو شامل مانورهایی از هواپیماهای جنگنده می باشد که بیشتر به تیم های نمایش هوایی مانند [color=#000080][b][b]Swifts & Knights[/b][/b][/color] روسیه و [b][b][color=#000080]Blue Angels[/color][/b][/b] آمریکا پرداخته است .[/font][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/BlueAngelsDoubleFarvel.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/thumb_BlueAngelsDoubleFarvel.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/IMG_9361.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/thumb_IMG_9361.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://host10.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/30/8b4a7f8ae7c1159a3a6210ba630181ca89468.mp4"][font=comic sans ms,cursive][size=6]دانلود [/size][/font][/url][/center] [center][color=#0000cd][size=5][font=comic sans ms,cursive]حجم : 8.71 MB[/font][/size][/color][/center]
  17. خیلی زیبا بود بتل جان . ممنون . بدترین کسی که بهش تیر خورد ,اونی بود که تیر درست به وسط پیشونیش خورد . همه تیر ها به سر سربازان اصابت کرد یا نه ؟؟؟
  18. اندازه عکس در تاپیک ها بسیار آزار دهنده ست . امکانش هست مثل سابق از اندازه متوسط استفاده بشه ؟؟؟
  19. [center][color=#000080][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم[/size][/color][/center] [center][size=5]با سلام خدمت دوستان[/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/mi26_01.jpg[/img][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/RA-06045-United-Nations-Mil-Mi-26_PlanespottersNet_304907.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/thumb_RA-06045-United-Nations-Mil-Mi-26_PlanespottersNet_304907.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/800px-Pinnacle_manuever.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/thumb_800px-Pinnacle_manuever.jpg[/img][/url][/center] [center][url="http://host10.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/142/c33f6f241b92a6cd6b85df4e3d206b4b425497.mp4"][color=#b22222][size=6]دانلود [/size][/color][/url][/center] [size=6][size=5][color=#4b0082]********************[/color][/size][/size] [url="http://www.forum.arteshi.com/showthread.php?9758-%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-CH-47-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%87%D9%84%DB%8C%DA%A9%D9%88%D9%BE%D8%AA%D8%B1-Mil-Mi-26"][size=6][size=5][color=#4b0082]منبع [/color][/size][/size][/url]
  20. تغییر یافتن اندازه عکس در تاپیک ها بخاطر تحولات اخیر سایته ؟؟؟ حالت قبلی بهتر نبود ؟؟؟ چون اینطوری نظم تاپیک بهم می خوره .
  21. [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/4Strasse_von_Hormuz.jpg[/img][/center] [center]روز پنج شنبه زیردریایی هسته ای ایالات متحده آمریکا با یک کشتی غیر نظامی در خلیج فارس پس از عبور از تنگه هرمز برخورد کرد که این خبر توسط فرماندهی ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا گزارش شده است . بنا بر گفته فرماندهی ناوگان : به جز شکستگی یکی از پریسکوپهای زیردریایی ، دیگر هیچ آسیبی جدی به آن وارد نشده است . طبق گزارش های داده شده از سوی فرماندهی این ناوگان ، کشتی ای که زیردریایی با آن برخورد کرده است احتمالا یک کشتی ماهیگیری بوده و ضربه ی وارده آنقدر ناچیز بود که کشتی احتمالا متوجه آن نشد و همچنان به مسیر خود بدون افزایش سرعت ادامه داد .[/center] [center]لازم به ذکر است که زیر دریایی مذکور ، زیر دریایی جکسونویل می باشد که در 5 نوامبر پرل هاربر ( واقع در هاوایی ) را به مقصد خلیج فارس ترک کرد .[/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/011013-jacksonville-sub-800.JPG[/img][/center] [center]******************************************************[/center] [center][url="http://persian.ruvr.ru/2013_01_11/100707013/"]منبع[/url][/center]
  22. [center][size=5]بسم الله الرحمن الرحیم [/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1558482.jpg[/img][/center] [center][color=#b22222][b]یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب[/b][/color][/center] [center] [color=#b22222][b] کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است[/b][/color][/center] [center][color=#000000]گاهی روایتی را هر چند بار که می شنوی باز هم برایت تازگی دارد، به ویژه آنجا که سخن از فداکاری در راه میهن و نام و ننگ در میان است و هنگامی که هنگامه آزمونهایی است سخت و دشوار، آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست. داستان امروز هم، روایتی است از وقایع منتهی به یکی از عملیاتهای غرورآفرین نیروی هوایی که نشان می دهد مردان راستین چگونه در بحبوحه خطر، با آغوشی باز به پیشواز خطر می روند تا نامشان بر صفحات زرین تاریخ این مرز و بوم تا ابد جاودان ماند . این پست را تقدیم می کنم به روان بلند شهیدان یاسینی و دوران .[/color][/center] یک هفته از ابلاغ مأموریت مهم و سرنوشت ساز « حمله به پالایشگاه الدوره عراق» به پایگاه سوم شکاری ( همدان) می گذشت و بحثهای داغی بین شهید خضرایی و شهید یاسینی ( معاون عملیات) در باره چگونگی ونحوه اجرای این عملیات در جریان بود . معاون عملیات که خود از قهرمانان جنگ به شمار می رفت، پس از انجام محاسبات پروازی از جمله تعداد هواپیمای شرکت کننده در عملیات، محل هدف، زمان و ساعت انجام عملیات، مسر رفت و برگشت و… اجرای چنین عملیاتی را در عمق ۴۰۰ کیلومتری خاک عراق نسبت به پایگاه، با توجه به شبکه پیچیده و گسترده پدافند و وجود موشک های سام ۶، سام ۷ و رولند فرانسوی، انواع آتشبارهای ضدهوایی در طول مسیر، بازگشت خلبانان شرکت کننده در این عملیات را چیزی شبیه به معجره می دانست . از این رو بحث های زیادی بین آن دو صورت گرفت و ساعات زیادی به طول انجامید. معاون عملیات با توجه به تجارب بالای خود که نظیر چنین مأموریت هایی را در عمق خاک عراق به دفعات انجام داده بود و شناخت بسیار خوبی از منطقه هدف داشت، با وجود هدف های نزدیک تر نسبت به مرز ایران در بغداد، حمله به پالایشگاه الدوره عراق را چندان منطقی نمی دانست،‌ چون از اهداف طرح مطلع نبود. به همین جهت از فرمانده پایگاه اجازه خواست به پست فرماندهی ستاد نیرو در تهران مراجعه کرده و در باره ابعاد و ضریب امنیتی طرح و حساسیت های آن بحث و تبادل نظر نماید تا در صورت موافقت، در باره‌ چگونگی اجرای عملیات تجدیدنظر گردد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1632_300rHVpL.jpg[/img][/center] [center] [color=#4b0082]شهید خضرایی[/color][/center] برای همین، معاون عملیات پایگاه به تهران عزیمت کرد و ضمن ملاقات با فرمانده نیروی هوایی و معاون عملیات و گروه طرح های تاکتیکی، پس از دو روز بحث و بررسی کارشناسانه با توجه به حساسیت موضوع و شرایط خاص کشور و تأکید مسئولین کشور و فرماندهان جنگ ضرورت اجرای طرح را لازم و اجتناب ناپذیر دانست و استدلال مسئولین را در باره اجرای عملیات، منطقی و حساب شده و کاملاً جدی تشخیص داد. معاون عملیات سرانجام به پایگاه بازگشت و موارد را با فرمانده پایگاه در میان گذاشت . اینک بحث داغ در باره تعیین و انتخاب خلبانانی بود که می بایست برای اجرای این عملیات در نظر گرفته می شدند. انتخابی که بتواند هم کارآیی لازم را برای انجام این عملیات سرنوشت ساز داشته باشد و هم میزان ضایعات احتمالی را به حداقل ممکن کاهش داده و درصد موفقیت و ضریب امنیت و سلامت پرواز آنان نیز تأمین گردد به مصداق آنکه گفته اند "به کارهای گران مرد کار دیده فرست" . در ضمن اجرای مأموریت هم در صورت امکان به گونه ای تحمیلی و دستوری نباشد، چرا که او بارها به تجربه دریافته بود هر جا که عملیات به صورت داوطلبانه انجام می پذیرفت، نتیجه و بازده کار بهتر و کیفیت عملیات چشمگیرتر و درصد موفقیت بیشتر بود . او بارها آزموده بود که لازمه موفقیت در هر عملیاتی به کارگیری نیروی متعهد و مؤثری است که در زمان و مکان مناسب وارد عمل شده و با داشتن سرعت عمل در عملیات تهاجمی، تا قلب دشمن نفوذ کرده و با ضربات قاطع و متمرکز طبق اصل غافلگیری، هدف را به کلی منهدم کنند . سرهنگ خلبان یاسینی در جریان گزینش خلبانان ویژه و نخبگان، فهرستی از شاخصترین خلبانان جنگی در کلیه پایگاهها را به همراه سابقه فعالیت و مأموریتهای جنگی شان تهیه وتسلیم فرمانده پایگاه کرد. در صدر این فهرست، نام خود و در ردیف دوم، نام عباس دوران به چشم می خورد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1632_fGhVnFzA.jpg[/img][/center] [center][color=#4b0082]دو دلاورمرد نیروی هوایی در کنار یکدیگر (شهیدان یاسینی و دوران)[/color][/center] سرهنگ یاسینی طی یادداشتی خطاب به فرماده پایگاه درباره خود نوشت نظر به حساسیت موضوع، من برای اجرای این عملیات آمادگی کامل دارم و با توجه به اینکه ۳ سال در حومه شهر بغداد مأموریت برون مرزی داشتهام، شناخت خوبی نسبت به مسیر رفت و برگشت و استقرار موشکها و توپهای ضد هوایی دشمن در منطقه دارم. در صورتی که فرمانده پایگاه صلاح بداند،‌ داوطلبانه آماده ام تا لیدری دسته پروازی را بر عهده بگیرم و یکی از خلبانان شرکت کننده در عملیات باشم . نفر دوم،‌ سرهنگ خلبان عباس دوران بود، معاون عملیات پایگاه. در باره سابقه فعالیتهای سه ساله عباس دوران از آغاز جنگ تا به آن روز نوشت: 1- شرکت در عملیات برون مرزی و بمباران پایگاه الرشید بغداد 2- درگیری با ۹ فروند هواپیمای متجاوز دشمن و سرنگوین یک فروند از هواپیماهای میگ در آسمان خوزستان 3- شرکت در حماسه ناوچه پیکان و انهدام پنج ناوچه اوزای عراق و فرستادن آنها به قعر آبهای خلیج فارس در عملیات مروارید 4- بمباران پالایشگاه کرکوک، انهدام پلهای مواصلاتی و بمباران مراکز تجمع دشمن 5- بمباران مکرر دشمن در جبهه های غربی و دهها ساعت پرواز گشت و شناسایی در منطقه از جمله فعالیتهای عباس دوران از آغاز جنگ تاکنون بود . او در پایان یادداشت خود، یادآور شد که نامبرده ( دوران)‌ تاکنون در مجموع حدود ۱۰۵ساعت پرواز موفق جنگی را در کارنامه فعالیتهای عملیاتی خود ثبت کرده و در مقایسه با عزیزان خلبان، رکود بیشترین پرواز برون مرزی را از آن خود ساخته است. فرمانده عملیات در گزارش خود یادآور شد با این سابقه درخشان و زحمات طاقت فرسایی که سرهنگ دوران متقبل شده و فداکاریهای کم نظیر او، واگذاری این مأموریت به او را منصفانه نمی دانم. هر چند یقین دارم در صورت ابلاغ، بلافاصله داوطلبانه آن را با آغوش باز پذیرا می شود . نفر سوم، سرهنگ ۲ خلبان محمود اسکندری از دیگر خلبانانی بود که فعالیت چشمگیری در پرونده عملیاتی خود ثبت کرده بود. از آن جمله بمباران پالایشگاه کرکوک، پتروشیمی بغداد، ایستگاههای راداری تموز و لیدر دسته پروازی «الوند» در عملیات موسوم به «H-3». لذا او نیز با توجه به شناختی که از منطقه داشت، بدین منظور برگزیده شد. اما مشکل این بود که اسکندری در آن تاریخ در پایگاه ششم شکاری (بوشهر) فعالیت می کرد. لذا می بایست از ایشان دعوت می شد تا به پایگاه سوم شکاری ( همدان) بیاید . فرمانده پایگاه پس از مطالعه یادداشت، معاون عملیات را به حضور پذیرفت و پس از بحث و مذاکره یادآور شد: همان طور که می دانید حساسیت عملیات بسیار بالاست و در صورت عدم بازگشت هر یک از شما که مسئولیتهای عملیاتی را به عهده دارید، باید بدانید که بازتاب خوبی برای کشور به ویژه پایگاه نخواهد داشت و از دست دادن هر یک از شما هم ضربه سختی برای نیروی هوایی و پایگاه خواهد بود . سرهنگ یاسینی که از اعتقادات مذهبی بسیار بالایی برخوردار بود، لبخندی زد و گفت: از جانب من خیالتان راحت باشد. من بیمه قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس (ع) هستم و اطمینان دارم که در عملیاتها هیچ خطری متوجه من نخواهد بود . شهید یاسینی، همان طور که خود اعتقاد داشت تمامی عملیاتها را با موفقیت پشت سر گذاشت، هر چند دو بار هواپیمایش آسیب دید، اما در هر دو بار به صورت معجزه آسایی موفق به ترک هواپیما شد و از مرگ حتمی نجات یافت. سپس فرمانده پایگاه متقاعد شد و با سپردن مسئولیت دسته پروازی به وی، موافقت خود را در باره اجرای عملیات، اعلام کرد . سپس بحث بر سر انتخاب خلبان هواپیمای شماره ۲ شد. فرمانده گفت: بهتر است که موضوع را با عباس دوران در میان بگذاریم. چرا که بنا به نوع مسئولیتش باید ایشان از انجام این مهم که توسط این پایگاه صورت می گیرد، با اطلاع باشد. لذا با دعوت از دوران که در مسئولیت جانشین معاون عملیات پایگاه انجام وظیفه می کرد، جلسه سه نفری بین آنان تشکیل شد . [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/1632_nT069UhT.jpg[/img][/center] در این جلسه فرمانده پایگاه ابتدا شرایط کشور را برای حاضرین تشریح کرد و ضرورت اجرای عملیات منحصر به فردی را که بر طبق فراگ پروازی به پایگاه محول شده بود، با توجه به شرایط منطقه لازم دانست. او توضیحات جامعی هم در خصوص عملیات داد. عباس که مشتاقانه به صحبتهای فرمانده پایگاه گوش می داد، پرسید: در حالی که نقاط حساس و حیاتی در حاشیه و داخل شهر بغداد وجود دارد، به چه منظور پالایشگاه الدوره به عنوان هدف انتخاب شده است؟ سرهنگ یاسینی معاون عملیات از فرمانده پایگاه اجازه خواست تا به این سؤال عباس پاسخ گوید. فرمانده سرش را به علامت مثبت تکان داد و گفت: ببینید، نظیر چنین پرسشی برای من هم مطرح شد و باعث شد تا برای گرفتن پاسخ به ستاد تهران مراجعه و پاسخ سؤال مورد نظر را دریافت کنم. موقعیت و شرایط هدف برای بمباران به نحوی مورد گزینش و طرح ریزی عملیاتی قرار گرفته که آثار حاصل از حملات هوایی از دید خبرنگاران رسانه های گروهی جهان که در یکی از هتلهای مشرف به پالایشگاه الدوره بغداد مستقر می باشند، پوشیده نماند و با انجام عملیات، دفاع هوایی قدرتمند مورد ادعای صدام حسین زیر سؤال برود و مقامات کشورهایی که قرار است در کنفرانس غیرمتعهدها شرکت کنند، به ناامنی بغداد پی ببرند. لذا، پالایشگاه الدوره به این دلایل انتخاب گردیده است. همجواری آن با پایگاه هوایی الرشید هیچ تردیدی در مورد حضور دفاع هوایی عراق یا داشتن انواع هواپیماهای شکاری میراژ در این پایگاه در اذهان سران غیرمتعهدها باقی نمی گذارد و دود آتش حاصله از مواد خام و مشتقات نفتی این پالایشگاه پس از بمباران خلبانان، ساعت ها مشتعل خواهد بود و بخش وسیعی از آسمان شهر بغداد را خواهد پوشاند و از دید خبرنگاران رسانه های گروهی پوشیدن نخواهد بود. علاوه بر آ‌ن، بازتاب وسیعی در جهان خواهد داشت و اثرات این بمباران در کوتاه مدت قابل مهار نیست که خود سند زنده و آشکاری برای موفقیت عملیات خواهد بود. علاوه بر آن با توجه به حملات هوایی انجام شده دشمن علیه پالایشگاههای ایران، هیچ گونه محدودیت سیاسی نیز برای از بین بردن این منطقه حساس وحیاتی وجود ندارد. مضاف بر اینکه، انهدام پالایشگاه اثرات نامطلوبی در روند تأمین سوخت مورد نیاز ماشین جنگی عراق، حداثل برای کوتاه مدت بر جای خواهد گذاشت. همچنین اثرات روانی این بمباران به دلیل قرار داشتن هدف در محدوده شهر بغداد بسیار قابل ملاحظه است. در صورت انتخاب محلی دیگر برای بمباران، دولت عراق به طور سریع قادر به خنثی کردن اثرات بمباران و ایجاد پوشش خبری مناسب علیه این عملیات خواهد بود . فرمانده پایگاه که از دانش و آگاهی معاون عملیات به خود می بالید، در پایان افزود: این عملیات با همه عملیاتی که تاکنون انجام شده و موفقیت آمیز بوده تفاوت دارد. فرمانده تأکید کرد که اقتدار نظام جمهوری اسلامی در این برهه از زمان به این عملیات مهم و سرنوشت ساز بستگی دارد و اطمینان داد این عملیات در تاریخ کشور و تاریخ نیروی هوایی برای همیشه ثبت خواهد شد. سپس از عباس پرسید: با توجه به تجریه ای که دارید، و چندین بار بر روی بغداد پروازهای عملیاتی داشته اید، نظرتان در خصوص اجرای این عملیات چیست و برای اجرای آن کدام یک از خلبانان را پیشنهاد می کنید؟ عباس لحظه ای سکوت کرد و سپس از پنجره اتاق به هواپیمایی که در حال برخاستن از باند پروازی بود، چشم دوخت. در درونش غوغایی برپا بود؛ من در مسئولیت جانشین معاون عملیات کدام یک از بچه ها را برگزینم . عباس در جایگاهی بود که باید تصمیم می گرفت؛ برای همین تصاویر یک یک همکاران خلبانش را از مقابل دیدگانش گذشت، رضا، سیروس، حمدالله، ناصر،‌ تورج، محمد، کریم، علیرضا، فریدون،‌ منصور و … رضا یک بچه‌ یک ماهه دارد، ناصر تازه ازدواج کرده، محمد خانمش غریبه است و با محیط نظامی آشنایی ندارد. منصور مجرد است و با خواهر و مادر و پدرش زندگی می کند. حسین خانمش بیمار است و در بیمارستان بستری است و … . هر کدام یک مشکلی دارند. به کدام یک از بچه های خلبان بگویم که با پذیرفتن این مأموریت نامه‌ رفتنش را امضاء‌ می کند . در حالی که فرمانده پایگاه و معاون عملیاتی به عباس چشم دوخته بودند، عباس نگاهش را از قاب عکس امام که لبخند بر چهره داشت و بر دیوار مقابل نصب شده بود برگرفت، لبخندی زد و گفت: من آماده ام! شهید خضرایی که اشک در چشمانش جمع شده بود و به وجود چنین خلبانی افتخار می کرد، گفت: با این اوصاف آیا حاضرید که مسئولیت عملیات را به عهده بگیرید؟ دوران سرش را به علامت مثبت تکان داد و گفت با همه‌ مخاطراتی که به آن اشاره داشتید، بله قربان،‌ آماده ام! سپس فرمانده نامه لاک و مهر شده ای را که چیزی جز فراگ پروازی نبود، به او تحویل داد . در حالی که شهید یاسینی خود را برای انجام این عملیات مهم و سرنوشت ساز آماده می کرد از طریق رادار خبر ورود تعدادی از هواپیماهای دشمن اعلام شد. شهید یاسینی سریع به صورت داوطلبانه به مقابله به هواپیماهای دشمن برخاست که در این درگیری موفق به انهدام یک فروند هواپیمای دشمن گردید. هواپیمای او به هنگام مراجعت هدف موشک قرار گرفت و در حالی که هواپیما از کنترل او خارج شده بود، به صورت اضطراری با چتر نجات فرود آمد و این عملیات باعث شد تا نتواند در حمله به پالایشگاه الدوره شرکت نماید. چرا که، استانداردهای پروازی بعد از آن سانحه به وی اجازه شرکت در چنین عملیاتی را نمی داد. برای انجام این عملیات، شش نفر از بهترین خلبان های نیروی هوایی از میان داوطلبان انتخاب شدند که عبارت بودند از: هواپیمای شماره یک به خلبانی سرلشکر شهید "عباس دوران" و سرتیپ آزاده "منصور کاظمیان". هواپیمای شماره دو به خلبانی سرتیپ "محمود اسکندری" و کمک سرهنگ "ناصر باقری". هواپیمای شماره سه به خلبانی کاپیتان "توانگریان" و کاپیتان "خسروشاهی" . سرانجام لیدری دسته پروازی را عباس شخصاً به عهده گرفت. بدین ترتیب در سحرگاه روز سی ام تیرماه سال 1361 عباس دوران، داوطلبانه راهی ماموریتی بی بازگشت شد که آغاز پروازی ابدی بود . [center][size=5].[/size][/center] [center][size=5].[/size][/center] [center][size=5].[/size][/center] بیست سال بعد اما، در تابستان گرم 1381 از عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و به یادگار مردانگی فرزندان دلیر این آب و خاک در آغوش میهن آرام گرفت. [center]************************************************[/center] [center][size=5][url="http://newcoy.persianblog.ir/post/514/"][color=#000080]منبع [/color][/url][/size][/center]