deserthawk

VIP
  • تعداد محتوا

    412
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های deserthawk

  1. http://upload7.ir/imgs/2014-10/52293540482479384079.jpg استفاده از تانک چیفتن غنیمتی از به احتمال قویتر ایران و به احتمال ضعیف تر کویت به وسیله ی نیروهای بعثی عراق در اتفاضه شعبانیه سال 1991 در احتمالا شهر نجف اشرف. فکر کنم می خواستند با تمام قدرت انفاضه مردم رو سرکوب کنند وگرنه تانک کم نداشتند.
  2. deserthawk

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ﴿۱۰۸ انعام﴾ و آنهايى را كه جز خدا میخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد
  3. deserthawk

    حسگر جریانات هوایی و آبی

    البته فکر کنم امواج صوتی به عنوان یک موج مکانیکی سرعتش خیلی کم هست و بطور مثال هواپیمایی که بیش از سرعت صوت پرواز کنه با این روش دیر قابل رد یابی باشه ولی اگه این تلاطم در موج مکانیکی احیانا باعث تلاطم در موج الکترومغناطیسی بشه اون وقت سرعت کشف مثلا یک هواپیما بسیار افزایش پیدا می کنه و دیگه روش های رادارگریزی فعلی جوابگو نیستند.
  4. deserthawk

    حسگر جریانات هوایی و آبی

    دوست عزیز با تشکر از مطلب ناب شما ممکنه بیشتر توضیح بدید. یعنی حسگر موج مکانیکی حاصل رو شناسایی می کنه یا موج الکترومغناطیسی به وجود میاد و اونو شناسایی میکنه؟ 
  5. deserthawk

    CMS آغازي بر پايان ميادين مين

    با تشکر از دوست گرامی بابت این مطلب زیبا البته با استفاده از این روش اصل غافلگیری برای نیروی مهاجم از بین می رود که راه حل آن نیز استفاده از این روش در چندین منطقه برای فریب دشمن است. با این حال این روش مطابق با استتراتژی ایالات متحده که امن کردن کامل منطقه حمله پیش از ورود نیروی زمینی است می باشد. ولی برای کشوری مانند ما که بیشتر حملات تهاجمی مبتنی بر اصل غافلگیری است مناسب به نظر نمی آید.
  6. deserthawk

    کاردهای نافلزی !

    با تشکر از سید گرامی و بقیه دوستان به خاطر این مطلب زیبا و مفید منم چند نکته رو ذکر می کنم. در ایتدا باید تصحیح کنم که در مقیاس آزمایشگاهی دیگه الماس سخت ترین ماده جهان نیست و مواد دیگه ای وچود دارند که سخت تر هستند (منبع). همچنین بسیاری از موادی که دوستان اعلام کردند نه الان و نه تا مدت زیادی بعد از این در ساخت چاقو استفاده نمی شن. به چند علت که مهمترین اونها قیمت بسیار بالای بسیاری از اونهاست. همه سرامیک ها و شیشه ها بسیار شکننده هستند و در میان سرامیک ها  ZrO2 چقرمه ترین و انعطاف پذیر ترین اونها هست. از نظر تئوری میشه از نانو تیوب کربن و حتی گرافن نیز در ساخت چاقو استفاده کرد ولی مشکلات بسیاری در سر راه اوناست. در مورد کاربید تنگستن باید گفت که ساخت مشکل آن سنگینی اون و سرطان زایی اون باعث میشه علاقه کمتری به ساخت چاقو از اون ایجاد بشه. کمپانی DuPont همونی هست که  الیاف آرامیدی کولار رو اختراع  کرده. ولی به شخصه خودم آینده رو برای چاقوهای پلیمری می دونم که ساخت آسانتر و قیمت پایینتر دارند و سبکتر هم هستند.
  7. برای طراحی و ساخت هواپیما و هر وسیله ای در کشورهای صاحب فناوری و ثروت ابتدا وزارت دفاع نیازهای خود را اعلام می کند و سپس شرکت های مختلف بر اساس آن نیازها طرحها و محصولات تولید خود را ارائه می دهند. ولی متاسفانه در کشور ما مسولین باید یتوانند از میان داشته های موجود و قطعات و لوازمی که امکان واردات چه به صورت قانونی و چه به صورت غیر قانونی دارند نیازها را برطرف نموده و محصول نهایی را بسازند. ابتدا باید نیاز را تعریف نمود. بدین صورت که هواپیمای با سرنشین یا بدون سرنشین؟ دارای سقف و مداومت پروازی بالا یا پایین؟ نوع ومیزان سلاح های مورد نیاز برای آن؟ و سوالات دیگر باید جواب داده شود. آنگاه در مورد هواپیما و تانک باید محدوده تجهیزات مانند موتور، سیستم های انتقال قدرت و بعضی نقاط حساس که امکان تولید ویا واردات دارند مشخص نمود. سپس از روی آنها محصول نهایی را ساخت که پروژه تانک ذوالفقار تقریبا به این صورت بوده است. در مورد هواپیما نیز بعد از تعریف نیاز باید به دنیال موتور و سایر تجهیزات بود و سپس هواپیما را بر مبنای آن ساخت. باید توجه داشت که محصول باید حدالامکان محدوده ای از نیازهای ما را پاسخ دهد و امکان تولید انبوه با کمترین قیمت ممکن و قابلیت تعمیر پذیری آسان و قابلیت پشتیبانی و حمل و نقل مناسب را داشته باشد. همچنین باید قابلیت حمل قابل قبول طیف وسیعی از مهمات و سلاح ها را داشته باشد. سوال اول برای ساخت از موتور شروع می شود یعنی چه موتورهایی در اختیار ماست چه از موجودی انبار چه امکان ساخت و چه واردات.
  8. با تشکر از دوست عزیز جناب oldmagina نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای نام برده شده مانند نیروهای سلطنتی استرالیا و بریتانیا تحت اجازه سازمان ملل به عملیات در کره پرداختند وعیارت نیروهای سازمان ملل صجیج به نظر می آید. علت این موضوع به نحوه شروع جنگ بر می گردد که با حمله نیروهای کره شمالی در 25 ژوئن 1950 به کره جنوبی آغاز شد. سپس اعضای عمدتا غربی سازمان رای به دخالت نظامی سازمان در کره دادند. دلیل وتو نکردن شوروی در آن زمان به بایکوت جلسات آن سازمان به دلیل اعطای حق وتو به تایوان به جای چین کمونیست در آن دوره بر می گردد. ضمن تشکر دوباره از جناب MR9 بنده هم با نظر شما موافقم و عبارت پیشنهادی شما بهتر به نظر می رسد. سعی می کنم در اولین فرصت تغییر بدم
  9. بسم الله الرحمن الرحیم خیابان میگ خیابان میگ نامی است که خلبانان سازمان ملل به منطقه شمال غربی کره شمالی در جایی که رودخانه یالو به دریای زرد می ریزد اطلاق می کردند. در طول جنگ کره این نقطه مکان بسیاری از داگفایت های بین خلبانان سازمان ملل و رقیبانشان از کره شمالی (شامل تعدادی از خلبانان غیر رسمی شوروی) و جمهوری خلق چین بود.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/MiG_Alley_Map.JPG][/url] موقعیت خیابان میگ در شمال غربی کره شمالی   در بسیاری از درگیری ها از هواپیمای MIG-15 ساخته شده در کارخانه میگویان- گروویچ شوروی استفاده شد و نام مستعار این منطقه از این هواپیما آمده است. این مکان محل اولین درگیری های بزرگ هواپیماهای جت در برابر جت در برابر F-86 Sabre بود. میگ ها به صحنه وارد می شوند شمالی ها جنگ را در 25 ژوئن 1950 با تعداد کمی از هواپیماهای ساخت شوروی بازمانده از جنگ جهانی دوم آغاز کردند. این پرنده ها توسط خلبانان تحت تعلیم و با تجربه کم هدایت می شدند. هنگامی که نیروهای سازمان ملل به رهبری ایالات متحده قدرت هوایی خود را در جنگ وارد کردند نیروهای کره شمالی به سرعت تحلیل رفتند. برای ماه ها هواپیماهای آمریکایی B-29 و P-51 Mustang و جت های اولیه آنها مانند F-80 Shooting Star و F-84 Thunderjet بدون داشتن رقیب در آسمان کره شمالی پرواز می کردند در حالی که کره ای ها و مشاوران چینی و روسی آنها در پشت صحنه در حال تصمیم گیری برای بهترین عکس العمل بودند.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/WarKorea_B-29-korea.jpg][/url] بمب افکن B-29 در حال بمباران کره شمالی   در اکتبر 1950 شوروی موافقت کرد که نیروی هوایی آنها را برای نبرد با جنگنده های با عملکرد بالای MiG-15 به همراه خلبان و تیم های نگهداری تجهیز کند. در آن زمان کرملین تصمیم گرفت به چینی ها و کره ای ها MiG-15 بدهد و خلبانان آنها را برای پرواز با این هواپیماها آموزش دهد. اولین برخورد بین میگ های شوروی و هواپیماهای سازمان ملل در 1 نوامبر 1950 رخ داد در حالی که 8 عدد MiG-15 حدود 15 هواپیمای P-51 موستانگ را در حال پشتیبانی زمینی نیروهایشان رهگیری کردند. خلبان شوروی ستوان فئودر چیژ (Fiodor Chizh) خلبان آمریکایی به نام آرون ابرکرامبی (Aaron Abercrombie) را مورد هدف قرار داد و کشت. روز بعد از آن 3 عدد MiG-15 به حدود 10 جنگنده F-80C حمله کردند وخلبان آمریکایی با نام فرانک ون سیکل (Frank Van Sickle) را کشتند. نام خلبان شوروی با نام ستوان یکم سیمون جومینیچ (Semyon Jominich) به عنوان اولین کسی که در مبارزه جت با جت به موفقیت دست یافت ثبت شد. یک هفته بعد در 9 نوامبر 1950 اولین میگشان را از دست دادند.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/F-80s-36fbs-korea-1950.jpg][/url] هواپیماهای F-80 مستقر در کره جنوبی   در پاسخ به بکار گیری جت توسط کره شمالی، اسکادران های P-51 نیروی هوایی سازمان ملل به جنگنده های جت تبدیل شدند. آنها در نیروی هوایی آمریکا و نیروی هوایی آفریقای جنوبی به F-86 و در نیروی هوایی سلطنتی استرالیا به Gloster Meteor تبدیل شدند. در 12 آوریل 1951 (با نام مستعار پنج شنبه سیاه که توسط خلبانان نیروی هوایی آمریکا به آن روز اطلاق شد) 3 اسکادران MiG-15 شامل حدود 30 فروند هواپیما به سه اسکادران از بمب افکن های B-29 Superfortress (36هواپیما) که توسط 100 فروند هواپیمای F-80 Shooting star و F-84 Thunderjet اسکورت می شدند حمله کردند. میگ ها به اندازه ای سریع بودند که از وینگ های اسکورت رد شدند و با B-29 ها درگیر شدند. 3 عدد B-29 نابود شد و 7 تای دیگر خسارت دیدند در حالی که در طرف شوروی هیچ تلفاتی دیده نشد. به دنبال این ماجرا سورتی های پروازی ایالات متحده بر روی کره به مدت تقریبا 3 ماه تعلیق شد. فرماندهی بمب افکن های ایالات متحده مجبور شد که حملات در طول روز به کره را متوقف کند و حملات را به ماموریت های شبانه به همراه دسته های کوچکی از هواپیما تغییر داد.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/MiG-15s_curving_to_attack_B-29s_over_Korea_c1951.jpg][/url] تلاش برای هدف گیری B-29 ها توسط MiG-15 ها   محرمانه بودن اتحاد جماهیر شوروی برای سال ها شرکت خدمه هوایی اش را در جنگ کره مخفی نگه داشت اگرچه سازمان ملل بسیار به این موضوع شک کرده بود. هواپیماهای شوروی با علائم و مارک های کره ای و چینی پوشیده بودند و خلبانان نیز لباس فرم کره شمالی یا لباس غیر نظامی پوشیده بودند تا اصالتشان مخفی بماند. برای ارتباطات رادیویی آنها از کارت هایی استفاده می کردند که در آن کلمات اصلی پرواز به زبان کره ای ولی به خط سیرلیک نوشته بودند. به هر حال این حقه آنها مخصوصا در نبردهای هوا به هوا زیاد به طول نیانجامید و خلبانان آنها به زودی در حال استفاده از زبان روسی مشاهده شدند. هنگ های MiG-15 شوروی در پایگاه های چینی در منچوری قرار داشتند که بر طبق قوانین سازمان ملل به آنها نباید حمله می شد. بسیاری از هنگ های شوروی آموزش های دریایی ابتدائی خود را در پایگاه های شوروی در ناحیه نظامی دریایی شوروی که در همسایگی کره قرار داشت برگزار می کردند. نیروهای دفاع هوایی شوروی نیز در طول روخانه یالو با احداث یک رادار، مراکز کنترل زمینی و تعداد زیادی از سلاح های ضد هواپیما شروع به استقرار کردند.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Usaf-korea-map.jpg][/url] مکان پایگاه های هوایی در منطقه در طول جنگ کره   در حالی که خلبانان سازمان ملل از محدودیت حمله به پایگاه های هوایی چینی میگ ابراز نا خرسندی می کردند تا سالها بعد مشخص نبود که خلبان های میگ خودشان نیز در محدودیت های زیادی به عملیات می پرداختند. برای حفاظت از این داستان که خلبانان شوروی در کره پرواز نمی کنند آنها از پرواز بر فراز مناطقی که تحت تسلط کمونیست ها نبود و تا محدوده 30 تا 50 مایلی آنها خودداری می کردند. یک خلبان شوروی که در محدوده سازمان ملل سقوط کرد با تپانچه اش به خود شلیک کرد تا اسیر نشود. یکی دیگر از خلبانان که در محدوده دریای زرد سقوط کرده بود با مسلسل هدف قرار گرفت تا دستگیر نشود. خلبانان شوروی اجازه نداشتند که هواپیماهای سازمان ملل را بر فراز محدوده کنترلی آنها بر دریای زرد تعقیب کنند. بر خلاف محدودیت ها بسیاری از خلبانان آمریکایی پیشرفت هایی را در تعقیب میگ ها بجز بر فراز چین در طول رود یالو داشتند. بعدا تعقیب بر فراز منچوری نیز توسط خلبانان آمریکایی که با کد سکوت در گشت زنی ها مشغول بودند فعال شد. فرماندهان پرواز کمک خلبان هایی را انتخاب می کردند که ساکت باشند و بسیاری از فیلم های دوربین سلاح بطور مرموزی ناپدید شد. سازمان ملل برای اغوای خلبانان کمونیست مخصوصا روسی عملیات مولاه (Moolah) را اجرا کرد تا آنها به همراه MiG-15 هایشان به کره جنوبی بروند. عملیات برای آنالیز و بدست آوردن عملکرد پروازی MiG-15 و به جهت اهداف روانشناسی بر روی خلبانان شوروی انجام شد.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/korean-war-036-mig-15bis.jpg][/url] MiG-15bis در پایگاه هوایی آندون در پاییز 1952 د ر پایان جنگ سرد مشارکت شوروی در جنگ کره بطور گسترده ای با بیان کردن خلبانان شرکت کننده در آن مشخص شد. میراث نبردهای خیابان میگ تک خال های جنگنده بسیاری را به جهان معرفی کرد. برترین تک خال ها روسی بودند. نیکلای سوتیاگین ادعا کرد که در کمتر از 7 ماه 21 هدف را نابود کرده است که تعدادی از آنها شامل 9 عدد F-86 یک F-84 یک Gloster Meteor (در خدمت اسکادران 77 نیروی هوایی سلطنتی استرالیا) بوده است. اولین هدف او یک F-86A به خلبانی رابرت لایر (Robert H Laier) در 19 ژوئن 1951 بود که توسط آمریکایی ها به عنوان گمشده در ماموریت لیست شد و آخرین آنها در 11 ژانویه 1952 بود هنگامی که او هواپیمای F-86E به خلبانی تیل ریوس (Theil M Reeves) را سرنگون کرد که او نیز به عنوان گمشده در ماموریت نامیده شد. سایر تک خال های معروف شوروی شامل یوگنی پپلیایف که 19 پیروزی داشت و لف کیریلویچ شوچوکین بود که 17 سرنگونی موفق داشت در حالی که خودش دوبار نیز مورد هدف قرار گرفته بود.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/korean-war-025-f-86a-49-1319.jpg][/url] هواپیمای F-86A سرنگون شده آمریکایی توسط خلبان پپلیایف در 6 اکتبر 1951   به هر حال ادعاهای هدف گیری شوروی بسیار اغراق آمیز بود که به خاطر نقص های موجود در روش فیلم برداری آنها بود. به عنوان مثال دوربین سلاح S-13 با نشانه روی سلاح یا حتی خط سیر بالستیک توپ تراز نشده بود. این دستگاه هنگامی کار می کرد که تکمه های شلیک کشیده شده بود. موتورهای حرفه ای فیلم برداری معمولا در واحد فرماندهان و کمسیرهای سیاسی که می خواستند یک هدف گیری را تایید کنند بکار می رفت. در طول 16 ماه اول نبرد شوروی ادعا کرد که 218عدد F-86 را سرنگون کرده است که مورد تایید نبود. این نتایج در حدود 600 درصد اضافی تر از سابرهای نابود شده مورد ادعای آمریکا است.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/MiG-15_Over_Korea.jpg][/url] دوربین هدف گیری سلاح در هواپیمای F-86 که بر روی یک MiG-15 نشانه رفته است   در کل بررسی داخلی نیروی هوایی آمریکا از جنگ کره نشان داد که در حدود 224 عدد F-86 در طول نبرد از بین رفت. 57 خلبان کشته شدند ، 65 نفر در لیست گمشده ها قرار گرفتند ،26 نفر اسیر شدند و 6 نفر زخمی شدند ولی توانستند به منطقه خودی برگردند. از 224 مورد سقوط 40 مورد در حوادث غیر از ماموریت ، 61 مورد بدون دخالت دشمن در ماموریت ، 18 مورد توسط ضد هوایی هوای دشمن و یکی توسط بمباران دشمن از بین رفتند و بقیه شامل 104 مورد در درگیری هوایی از بین رفتند. آرشیو اتحاد شوروی بیان می کند که 335 مورد MiG-15 و 120 خلبان در کره از دست رفتند که 319 مورد از این هواپیماها به همراه 110 خلبان در نبرد هدف قرار گرفتند. همه بجر 10 تا از MiG-15ها در نبرد با F-86ها از بین رفتند. نیروی هوایی جمهوری خلق چین نیز بیان کرد که 399 هواپیمایش در کره از دست رفته است که 224 مورد از ها از بین رفتند. نیروی هوایی جمهوری خلق چین نیز بیان کرد که 399 هواپیمایش در کره از دست رفته است که 224 مورد از میگ ها به همراه 77 خلبان همه توسط سابرها در نبرد نابود شدند. تلفات کره شمالی هنوز به روشنی مشخص نیست ولی در 1953 یک خائن از نابودی حدودا 100 جت آنها سخن گفت. در کل در حدود 566 MiG-15 توسط F-86ها از بین رفتند. با قبول این ادعاها به نرخ کشتن 5.835 MiG-15 در مقابل هر سابر می رسیم. ولی باید توجه کرد که در این ادعا تنها F-86 ها در نظر گرفته شده اند و بقیه به حساب نیامده اند.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/Col_Ben_O__Davis_leads_F-86_flight_2851st_FIW2C_Korea29.jpg][/url] هواپیماهای F-86F بر فراز کره در سال 1953   بهترین تک خال نیروهای سازمان ملل متحد کاپیتان جوزف مک کانل (Joseph C McConnell) با 16 شکار میگ ادعایی است که شامل 3 مورد در یک روز می باشد. دومین تک خال آمریکایی ها سرگرد جمیز جبارا (James Jabara) بود که اولین پیروزی جت در برابر جت سازمان ملل برای او ثبت شد. بیشتر خلبانان F-86 که در پشت خطوط دشمن هدف قرار گرفتند و زنده ماندند ، اسیر شدند و بعدا بعد از مبادله اسرا گزارش دادند که توسط کره ای ها ، چینی ها و شوروی ها بازجویی شدند. برای سالها بعد از پایان جنگ کره در سال 1953 خلبان رومورس پرسیستد توسط نیروهای شوروی به عنوان اسیر نگه داشته شدند.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10145/sabremigY.jpg][/url] مقایسه Mig-15 و ّF-86   تعدادی از بازی های ویدئویی که بعدها از این نبردهای هوایی ساخته شدند بطور مثال شامل زیر هستند: MiG Alley Ace منتشر شده توسط Microprose در سال 1985 Sabre Ace, Conflict Over Korea توسط کمپانی Eagleinteractive در سال 1997   منبع
  10. برای تکمیل توضیحاتم باید عرض کنم که مقایسه ای که بین MiG-15 و F-86 صورت گرفت مقایسه کاملا درستی نیست و به میزان زیادی یکجانبه است. چون هم اینکه میگ 15 تنها با F-86 مقایسه شده ولی در نیروی هوایی سازمان ملل در اون موقع هواپیماهای دیگری که به علت ضعف زیاد حریف قدرتمندی برای میگ نبودند نیز وجود داشت و دلیل دیگه این بود که میگ 15 ها در اکثر مواقع برای نابودی بمب افکن ها و لغو ماموریت اونها بکار می رفتند در صورتی که F-86  ها برای اسکورت بمب افکن ها استفاده می شدند و در ماموریتشان آزادتر بودند. در ادامه توضیحات جناب MR9 هم اضافه می کنم که کتاب No Guts, No Glory که نوشته سرگرد بلس است هنوز هم در مدارس هوانوردی تدریس میشه.
  11. البته اینطور هم نبود. بجز مواردی که شما اشاره کردید اردن یمن شمالی تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس و مصر از ابتدای دهه 70 در جبهه غرب بودند. یمن جنوبی هم تقریبا طرفدار چین بودند تا شوروی. البته شرق و غرب یک چوب دوسر نجس بودند و هر دو قطب فقط به منافع خودشون فکر می کردند.
  12. deserthawk

    تحلیل و پیگیری تحولات عراق

    خبرگزاری اناتولی ترکیه در گزارشی به حضور قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در جنگ علیه داعش در عراق پرداخت. به گزارش عصر ایران ،‌ خبرنگار خبرگزاری آناتولی در عراق در گزارشی با عنوان "یک فرمانده سپاه در شکست محاصره آمرلی مشارکت کرد" نوشت: یک منبع آگاه عراقی گفت که قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در عملیات شکست محاصره داعش بر شهر آمرلی مشارکت داشت. شهر آمرلی در استان صلاح الدین عراق به مدت 70 روز تحت محاصره داعش قرار داشت اما با حملات ارتش عراق،‌ داوطلبان مسلح شیعه و نظامیان کردستان عراق (پیشمرگه) این محاصره شکسته شد. فیلمی نیز در اینترنت منتشر شد که نشان می دهد فردی که ادعا می شود قاسم سلیمانی است در کنار اعضای گروه های شبه نظامی شیعه به هنگام شکستن محاصره شهر آمرلی به شادی می پردازد. همچنین عکسی نیز از همین فرد منتشر شد که او را در حال دست دادن با نظامی عراقی پس از عملیات شکستن محاصره شهر آمرلی نشان می دهد.  هنوز منبع مستقلی تایید نکرده که این فرد همان ژنرال قاسم سلیمانی است. این منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود ادامه داد: ما از حضور قاسم سلیمانی در آمرلی مطلع بودیم. ویژگی های فردی که در فیلم و عکس حضور دارد با سلیمانی مشابه است. علاوه بر این سلیمانی از ناحیه دست زخمی است و به هنگام حمل سلاح نیز این موضوع مشخص است. وی افزود: دست راست قاسم سلیمانی در جنگ عراق و ایران به دلیلی اصابت دو گلوله،‌ زخمی شد و او هم اکنون از این زخم رنج می برد. یک شاهد عینی هم به خبرگزاری آناتولی گفت: قاسم سلیمانی را با چشمان خود دیدم و به او سلام کردم. او در حال بازدید از نیروهای شبه نظامی شیعه بعد از شکستن محاصره آمرلی بود که من به او سلام کردم اما گروه حفاظت از او اجازه عکس برداری نداد. محافظان حتی اجازه ندادند با او عکس بگیرم.  خبرگزاری آناتولی ترکیه در این باره می نویسد:‌ قاسم سلیمانی به طور رسمی از سال 1998 تاکنون فرمانده کل نیرویی است که "قدس" نام دارد . قدس نام یکی از نیروهای سپاه است. در زمینه سیاست خارجی ایران قاسم سلیمانی به طور مستقیم از رهبر ارشد، آیت الله سیدعلی خامنه ای دستور می گیرد. خبرگزاری آناتولی اضافه کرد که صحت فیلم منتشر شده از سلیمانی هنوز تایید نشده است. همچنین آناتولی نتوانسته است به واکنشی از سلیمانی یا مقامات ایرانی یا عراقی درباره فیلم منتشر شده دست یابد. قبل از این روزنامه آمریکایی واشنگتن پست، سلیمانی را یکی از مهمترین تصمیم گیران در سیاست خارجی ایران توصیف کرده بود.   منبع
  13. deserthawk

    سه گانه های برلین

    با تشکر از دوستان بابت اطلاع رسانی و تصاویر زیبا درباره برج های ضد هوایی بهتر بود یک تاپیک جداگانه براش زده می شد واقعا ارزششو داشت.
  14. در مورد هواپیمای کوثر88 باید بگم که خوشبختانه شبیه ساز این هواپیما همزمان با ساخت آن ساخته شده و آماده است.
  15. بسم الله الرحمن الرحیم   در واقع من این موضوع و شرح حال اون رو رد یا تایید نمی کنم ولی اگر به جزئیات عملیات دقت بشه چیزای زیادی میشه ازش فهمید.     حمله به سرفرماندهی استان کربلا یک عملیات نفوذی بود که در 20 ژانویه سال 2007 توسط کماندوهای شورشی با مشارکت احتمالی ایرانی ها بر ضد مقر مشترک نیروهای آمریکایی و  فرماندهی پلیس عراق انجام شد. این حمله که به دنبال آن 5 سرباز آمریکایی کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند، به عنوان برجسته ترین و پیچیده ترین حمله از چهار سال جنگ قبل از آن بود و همچنین به عنوان قابل توجه ترین اقدام در میان اقدامات نادری بود که در آن شورشیان سعی در اسیر کردن سربازان امریکایی کردند. پس زمینه از زمان حمله به عراق در سال 2003 استان کربلا شدت درگیری هایی را که سایر نقاط مانند بغداد و استان الانبار داشتند را نداشت. اگرچه کربلا مکان بسیاری از حمله ها بود ولی بطور گسترده ای خالی از هرگونه بمب گذاری هایی بود که در بغداد اتفاق می افتاد و یا جنگ های شهری سنگینی که در فلوجه ، موصل، نجف ، رمادی و سایر نقاط اتفاق می افتاد در آنجا کمتر در جریان بود. تنها دو استثناء قابل توجه وجود داشت. قتل عام عاشورا در مارس 2004 و قیام جیش مهدی به رهبری مقتدی صدر در جنوب عراق این موارد استثنائات بودند. قبل از حمله 20 ژانویه تنها 33 نفر از نیروهای ائتلاف در استان کربلا کشته شده بودند که تنها 1 درصد از تلفات نیروهای ائتلاف در کل عراق بود. حمله حمله توسط 9 تا 12 نفر انجام شد که به شکل تیم های امنیتی آمریکایی بودند و توسط خودروهای GMC Suburban که توسط نیروهای امنیتی ایالات متحده استفاده می شدند، سفر می کردند. این افراد همچنین سلاح های آمریکایی به همراه داشتند ، لباس نظامی آمریکایی پوشیده بودند و به زبان انگلیسی صحبت می کردند. مطابق با گفته های یک افسر عراقی تیم عملیاتی توسط یک مرد با موهای بور هدایت می شد. حمله زمانی اتفاق افتاد که نیروهای نظامی آمریکایی آماده شده بودند که مقر را ترک کنند. در حدود 30 سرباز آمریکایی در آن زمان در مقر بودند. بعد از عبور از 3 نقطه ایست و بازرسی که توسط نیروهای امنیتی عراقی کنترل می شد در حدود ساعت 17:45 تیم عملیاتی خودروهایشان را که حداقل شامل 5 SUV بود در نزدیکی ساختمان مرکز هماهنگی مشترک استانداری پارک کردند. گروه حمله به محض رسیدن به دو دسته تقسیم شدند و تعدادی با خودروهایشان در پشت ساختمان اصلی و عده ای دیگر در روبروی ساختمان اصلی مستقر شدند. کماندوها در ابتدا با استفاده از مواد منفجره دست ساز دو خودروی امنیتی بیرون را آتش زدند. سپس در تلاش برای خلع سلاح دو افسر با استفاده از نارنجک های ترکش زا وارد ساختمان شدند. آنگاه آنها با استفاده از نارنجک و سلاح های کوچک به یک اتاق که آمریکایی ها به عنوان سربازخانه استفاده می کردند یورش بردند. به محض اینکه سربازان داخل اتاق تسلیم شدند آنها برای دستگیری دو سرباز به نام های ستوان جاکوب نوئل فریتز و کاپیتان بریان اسکات فریمن پیش رفتند. آنها دو سرباز دیگر به نام های فالتر و چیسم را نیز در ورودی مقر از یک هامووی زره پوش پیاده کردند. یک سرباز به نام میلیکان در انفجار نارنجک در سربازخانه کشته شد و سه نفر دیگر زخمی شدند. سه هامووی آمریکایی توسط انفجار از بین رفت. هیچ پلیس یا سرباز عراقی در حمله زخمی نشد و کماندوها بطور دقیق آمریکایی ها را هدف می دادند. در حوالی ساعت 6 عصر عملیات تیم به اتمام رسید و آنها مقر را به همراه زندانیانشان ترک کردند و به سمت استان همسایه یعنی بابل در سمت شرق به راه افتادند. بعد از مدت کوتاهی بعد از عبور از رود فرات کماندوها که توسط هلیکوپترهای آمریکایی دنبال می شدند 4 زندانی خود را کشتند و به همراه خودروها تجهیزات و یک تفنگ رها کردند. سه سرباز بعدا توسط پلیس عراق به همراه گلوله هایی در سینه شان در مکانی به نام ابو الوان نزدیک مهوالی پیدا شدند. سه نفر از آنها مرده پیدا شدند و نفر چهارم با زخمی مرگ آور به یک بیمارستان در آن نزدیکی برده شد. 4 مظنون به شرکت در حمله در 22 ژانویه توسط نیروهای آمریکایی و نیروهای پلیس عراق بازداشت شدند. ازهر الدولیمی به عنوان مغز متفکر عملیات در 18 می توسط نیروهای آمریکایی کشته شد. ظن شرکت ایران در حمله مطابق با گفته های دو افسر که اسمی از آنها برده نشده است ، پنتاگون احتمال اینکه این حمله توسط ایرانی ها پشتیبانی شده باشد را بررسی کرده است. در یک سخنرانی در 31 ژانویه 2007 نخست وزیر عراق نوری المالکی بیان کرد که ایران حمله به نیروهای ائتلاف در عراق را پشتیبانی می کند و بعضی از عراقی ها بیان کرده اند که این حمله توسط سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تلافی ربودن 5 ایرانی از کنسولگری ایران در اربیل توسط نیروهای آمریکایی در 11 ژانویه انجام شده است. در پاسخ به این گمانه زنی ها حسن کاظمی قمی سفیر وقت ایران در عراق مدارک آمریکایی ها برای اثبات مشارکت ایران در حمله به نیروهای آمریکایی را مسخره عنوان کرد. رزونامه نگار بیل روگیو بیان کرد که حمله کنندگان ممکن بود تمایل داشته باشند که آمریکایی های ربوده شده را به ایران انتقال دهند. در جولای 2007 ارتش ایالات متحده بیان کرد که اطلاعاتی که از یک عضو ارشد حزب الله به نام موسی دقدوق که توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شده بود رابطه بین سپاه قدس و حمله کربلا را بیان می کند. دقدوق به عنوان رابط بین سپاه قدس و گروه های شیعه ای که حمله را انجام دادند کار می کرد. بر طبق گفته های ایالات متحده دقدوق گفت که گروه شیعه نمی توانست این عملیات پیچیده را بدون پشتیبانی و هدایت سپاه قدس انجام دهد.   منبع
  16. با تشکر از دوستان خود من هم فکر می کنم عصائب در اون زمان از بقیه گره های شیعه درگیر مثل کتائب حزب الله قابلیت بیشتری برای انجام این کار داشتند.   https://static-ssl.businessinsider.com/image/53bc0af569bedd42165147bb-1200-478/karbalatroops.jpg   سه تن از نیروهای آمریکایی کشته شده در عملیات کربلا   http://imageonthefly.autodatadirect.com/images/?IMG=U8GMGEBA.JPG&HEIGHT=500   خودروی GMC Suburban که از همین مدل خودرو توسط تیم عملیات استفاده گردید
  17. deserthawk

    چطوری برای تانک زره خوب بسازیم؟

    با تشکر از کاربر محترم با نام کاربری جدیدشون Deathstalker بابت مطلب بسیار جالبشون درباره بعضی از مواد ذکر شده این خبرو میتونم بدم که اینا تو کشورمون تولید میشن (کاش بودجه کم نمی شد) البته در فاز نظامی که اطلاعات بیشترو نمیتونم بدم. همچنین متشکرم از دوستمون جناب htavasoli بابت ترجمشون والبته تصحیح می کنم که dense: چگال یعنی ما در قطعه تا جای ممکن تخلخل موک آخال و ناخالصی و حفره های دیگرو نداشته باشیم edge: لبه خارجی قطعه high tensile: مخفف استحکام کششی بالا است.
  18. در ادامه بحث قبلی دوستان به نظرم F-14 در شرایط برابر با جنگنده حریف و خلبانان برابر باز هم از مانوور پذیری خوبی برخوردار است و قادر است از پس داگفایت های سخت هم بر بیاد. البته اندازه بزرگ و نسبت رانش به وزن کم اون در مدل های اولیه این کار رو مشکل ساز می کنه. ولی قدرت مانور پذیری به مقاومت کم در برابر سیال که اینجا هواست بستگی داره که F-14 در این زمینه ایرودینامیک خوبی داره. [center][url="http://dl.iranidata.com/daneshname/nezami/F-14_VS_Mig29.wmv"]http://dl.iranidata....14_VS_Mig29.wmv[/url][/center] در این ویدیو نشون میده که F-14 تونسته تو داگ فایت بر Mig-29 غلبه کنه با اینکه همونطوری که همه میدونیم Mig-29 در کشورهای شرقی استاد داگفایت هست. ویدیو فکر کنم مربوط به تمرینات red flag باشه و احتمالا هم Mig-29 آلمانی و F-14 هم مدل D باشه.
  19. deserthawk

    تاپیک جامع بررسی ارتش چین

    [center]بسم الله الرحمن الرحیم[/center] [b]مقدمه[/b] تست موشک ضد ماهواره چین در 11 ژانویه 2007 انجام شد. یک ماهواره هواشناسی( ماهواره مدار قطبی FY-1C از سری ماهواره های فنگ یون (Fengyun) در ارتفاع 865 کیلومتری (537 مایلی) با جرم 750 کیلوگرم) توسط یک پرتابه جنبشی با سرعت 8 کیلومتر بر ثانیه در مسیر مخالف (برخورد روبه رو) نابود شد. این پرتابه توسط یک موشک چند مرحله ای با سوخت جامد از مرکز پرتاب ماهواره ژیچنگ (Xichang) به فضا پرتاب شد. مجله هفته هوانوردی و تکنولوژی فضایی (Aviation Week & Space Technology) برای اولین بار گزارش این تست را داد. این گزارش در 18 ژانویه 2007 توسط سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده تایید شد. در ابتدا دولت چین به صورت عمومی اعلام نکرد که چنین تستی انجام شده است یا نه. چین در ادامه ادعا کرد که به صورت رسمی به ایالات متحده ، ژاپن و کشورهای دیگر درباره این تست هشدار داده است. از زمانی که ایالات متحده یک تست مشابه موشک ضد ماهواره را با استفاده از موشک ASM-135 ASAT برای نابود کردن ماهواره P78-1 انجام داد این اولین تست رهگیری آشکار شده و موفق ماهواره از 1985 بود. روزنامه های نیویورک تایمز ، واشنگتن تایمز و مجله اطلاعات نظامی جین گزارش دادند که این تست در ادامه دو تست قبلی در تاریخ های 7 جولای 2005 و 6 فوریه 2006 که موفق به رهگیری نشده بودند انجام شد. [b]پس زمینه [/b] در جولای 2001 یک کمیته فضایی در کنگره آمریکا به رهبری دونالد رامسفد اعلام کرد که دولت ایالات متحده باید بطور جدی به دنبال توانایی هایی برای امینت فضایی ملی برود بطوری که مطمئن شود که رئیس جمهور ایالات متحده بتواند حق انتخابی را داشته باشد که برای مقابله با تهدیدات در فضا سلاح انبار کند و در صورت نیاز از همپیمانان ایالات متحده در برابر حملات دفاع کند. به علاوه خروج ایالات متحده از پیمان ضد موشک های بالستیک در سال 2002 به ایالات متحده اجازه داد که به دنبال برنامه دفاع موشکی که شامل پایگاه های فضایی بود برود. در پاسخ به مسلح ساختن فضا از سوی ایالات متحده چینی ها شروع به ایجاد برنامه دفاع فضایی که شامل دفاع بر ضد ماهواره بود کردند. [b]سلاح شناسی[/b] سیستم ضد ماهواره چینی ها توسط ژنرال مایکل میپلز مدیر آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده (DIA) در کمیته تسلیحات سنا به نام SC-19 نامیده شد. SC-19 یک موشک بر پایه بهبود موشک بالستیک DF-21 و یا نمونه تجاری آن با نام KT-2 با یک سر پرتابه ای جنبشی توصیف شد. پرتابه ضد ماهواره متکی بر جستجوگر تصویر ساز مادون قرمز بود و نیز به عنوان نمونه بهبود یافته موشک سطح به هوای HQ-19 توصیف شد. این سیستم به صورت جزء به جزء توسط واحد برنامه 863 چین (برنامه دولتی پیشرفت در علوم با تکنولوژی بالا) اجرا شده است. سرعت نزدیکی با هدف حدود 8 کیلومتر در ثانیه بود که با سیستم دفاع موشکی ملی آمریکایی ها قابل مقایسه بود. [b]بعد از واقعه[/b] چندین کشور برخورد منفی با تست داشتند و به درگیر شدن در نظامی سازی فضا هشدار دادند. سخنگوی وزارت امور خارجه چین لیو جیان چاو بیان کرد که احتیاجی به احساس ترس درباره این قضیه نیست و تاکید کرد که چین در هیچ گونه مسابقه تسلیحاتی و نظامی کردن فضا شرکت نمی کند. به طور قدرتمندانه ای چین برای مدت طولانی از مانع شدن برای تسلیح فضا دفاع کرد که توسط جرج بوش رئیس جمهور ایالات متحده رد می شد. تست های ضد ماهواره به خصوص این مورد که از سر کشنده جنبشی استفاده می کرد به تشکیل زباله های فضایی کمک می کنند که می توانند برای سال ها در مدار بمانند و می توانند با فعالیت های فضایی آینده تداخل داشته باشند. این تست بزرگترین رکورد را در تولید ذرات فضایی مزاحم در تاریخ با تولید 2317 ذره قابل رد یابی (بالاتر از اندازه توپ گلف) داشته است و در حدود 15000 ذره را تولید نموده است. ایالات متحده امریکا که از سال 1985 تست سلاح ضد ماهواره انجام نداده بود در فوریه 2008 تست خود را برای نابودسازی یک ماهواره از کار افتاده ایالات متحده انجام داد که این نابودسازی به جهان اعلام کرد که آنها نیز توانایی حمله فضایی را اگرچه در ارتفاعی کمتر از چینی ها دارند. ایالات متحده ادعا کرد که این تست یک تست نظامی نبوده است و تنها یک ماموریت لازم برای رفع تهدید یک ماهواره جاسوسی قدیمی با یک تانک پر از سوخت هیدرازین بوده است. [b]پاسخ های غیر مستقیم و غیر رسمی[/b] یکی از اساتید دانشگاه ملی استرالیا در حال صحبت در مورد تست ضد ماهواره چین بیان کرد که تست ضد ماهواره چین در 11 ژانویه شامل یک سیستم پیشگام محدود به ماهواره های مدار LEO بوده است. این گونه از قابلیت ها برای هر کشوری با داشتن MRBM ها IRBM ها و یا وسایل پرتاب کننده ماهواره و یک سیستم رادار برد بلند مثل ژاپن هند پاکستان ایران و حتی کره شمالی قابل دسترس است. به هر حال این تست در محدوده LEO شامل ماهواره های به شدت ارزشمندی مانند ماهواره های تصویر برداری و ELINT است و این تست واکنش بسیاری از کشورها را برای همین منظور در بر داشته است. [center][url="http://en.wikipedia.org/wiki/2007_Chinese_anti-satellite_missile_test"][color=#b22222]منبع[/color][/url][/center] [center]تمام حقوق برای وبسایت www.military.ir محفوظ است[/center]
  20. به نظرم میشه از خمپاره های هدایت شونده با خرج گود و حتی فیوز زمان بندی شده هم استفاده کرد. اینجوری احتمال شناسایی واحد شلیک کننده هم کمتر میشه و میشه سریع اونو جابجا کرد و همچنین اپراتور میدانی هم میتونه دور از دید دشمن به کارش ادامه بده دوستان نظرشون چیه؟ ممکنه؟
  21. به نظرم الان میشه به یک ریسک بالا فکر کرد و اون اینه که در شرایط کنونی که افکار عمومی جهان و دنیای اسلام بر ضد صهیونیزم هست با اولین عمل خطای اسرائیل در لبنان حزب الله را وارد درگیری کرد تا فشار از روی غزه کم بشه و از طرف جولان هم موشک پرانی به سمت اسرائیل انجام بشه. فکر کنم سوریه هم بتونه راکت برسونه به لبنان چون به راکت های بزرگش کمتر از نیروی نظامی احتیاج داره. اینجوری اسرائیل مجبوره به آتش بس فکر کنه چون تحمل یک درگیری دیگه که ممکنه یک ماه دیگه طول بکشه رو نداره. از طرفی هم میشه تکفیری ها رو تو موضع منفعل قرار داد و خیلی راحت میشه اونارو منافق نامید. ریسک بالای اون در پراکندگی نیروهای حزب الله هست و آمادگی اونها برای نبرد. یادمون باشه که حماس از حزب الله درخواست کمک کرده و این نشون دهنده شدت فشار روی اونهاست.
  22. آقای خالد قدومی نماینده حماس در تهران در برنامه راز گفته اونا موشک احمد یاسین با برد 160 کیلومتر را دارند که هنوز امتحان نکردن. همچنین گفته اونا در جنگ سال 2008 6 نظامی رو اسیر گرفته بودند که اسیرایلیها قبل از انتقال اونارو کشتند تا باهاشون مبادله انجام نشه و گفته از 12 نفری که امروز از طریق تونل پشت اسرائیلی ها در اومدن و کمین زدن 10 نفرشون تو حمله هوایی شهید شدند در حالی که اونا هم 10 نفر از اسرائیلی ها رو کشته بودند.
  23. سید حسن در تماس با رمضان عبدالله و خالد مشعل از اونا حمایت کرده [b][font=Simplified Arabic][size=3]وجدد السيد نصر الله لشلح موقف حزب الله والمقاومة الإسلامية في لبنان إلى جانب المقاومة في غزة وتضامنها وتأييدها واستعدادها للتعاون وللتكامل بما يخدم تحقيق أهدافها وافشال أهداف العدوان.[/size][/font][/b] [b][font=Simplified Arabic][size=3]كذلك أجرى الأمين العام لحزب الله السيد حسن نصر الله اتصالاً هاتفياً مساء الأحد برئيس المكتب السياسي لحركة حماس خالد مشعل، حيث أشاد السيد نصر الله بصلابة وصمود المقاومين وابداعاتهم في الميدان وبالصبر الهائل لشعب غزة المظلوم المتماسك مع مقاومته في خياراتها وشروطها .[/size][/font][/b] [b][font=Simplified Arabic][size=3]وأكد السيد نصر الله لمشعل وقوف حزب الله والمقاومة اللبنانية إلى جانب انتفاضة ومقاومة الشعب الفلسطيني قلباً وقالبا وارادة وأملاً ومصيراً، وكذلك تأييدها حول رؤيتها للموقف وشروطها المحقة لإنهاء المعركة القائمة.[/size][/font][/b] [center][b][font=Simplified Arabic][size=3][url="http://www.saraya.ps/index.php?act=Show&id=36391"]http://www.saraya.ps...t=Show&id=36391[/url][/size][/font][/b][/center]
  24. اگه این فیلم درست باشه نشون میده یک موشک با هدایت مادون قرمز به احتمال زیاد و با اندازه تقریبا کوچک به هواپیما برخورد کرده. در این فیلم فقط نشون میده که موتور سمت راست هدف قرار گرفته و حتی بال هواپیما صدمه کمی دیده. این فیلم با این که موشک S-200 بهش برخورد کرده باشه به نظرم فرق داره و بوک محتمل تره. در این فیلم من صحنه ای از جدا شدن قطعات هواپیما در آسمان نمی بینم و هواپیما در کل فیلم سالم به نظر میاد پس ما افت فشاری در داخل هواپیما نباید داشته باشیم و این یعنی این فیلم به اون عکسی که از بعد از سقوط نشون داده شد و جسدهایی به همراه صندلی سالم مونده بودن ربطی نداره. نظر من بود ممکنه اشتباه باشه.
  25. بسم الله الرحمن الرحیم   سقوط پرواز شماره 114 خطوط هوایی عربی لیبی توسط رژیم صهیونیستی در سال 1973 مقدمه پرواز 114 خطوط هوایی عربی لیبی (LN114) یک برنامه منظم پروازی از طرابلس به قاهره از طریق بنغازی بود. یک هواپیما از این خط در سال 1973 توسط جت های جنگنده اسرائیلی سرنگون شد. در ساعت 10:30 21 فوریه 1973 هوواپیمای بوئینگ 727-224 طرابلس را ترک کرد و به علت شرایط بد آب و هوایی و از کار افتادن تجهیزات در حدود ساعت 13:44 (1:44 به وقت محلی) در شمال مصر گم شد. این هواپیما بعد از مدتی وارد حریم هوایی شبه جزیره سینا که در اشغال اسرائیل بود شد و بعد از زمانی توسط دو فروند F-4 Phantom اسرائیلی رهگیری و بعد از خود داری از همکاری با آنها سقوط کرد. از 113 نفر افراد حاضر 5 نفر شامل کمک خلبان نجات پیدا کردند.       شرح واقعه   خط هوایی 114 که به هواپیمای بوئینگ 727-224 با کد رجیستر 5A-DAH مجهز بود در مسیر بین المللی مسافربری طرابلس – بنغازی – قاهره در حال سرویس دهی بود. این هواپیما حامل 9 خدمه بود. خلبان فرمانده 42 ساله هواپیما با نام Jacques Bourges به همراه 4 خدمه دیگرفرانسوی بودند. همه خدمه تحت قراردادی بین ایر فرانس و هواپیمایی لیبی قرار داشتند. بعد از یک توقف کوتاه در بنغازی در شرق لیبی هواپیما مسیر را با 113 نفر به سمت قاهره ادامه داد. همینطور که هواپیما به سمت شمال مصر می رفت یک طوفان شن عظیم در زیر خدمه را مجبور به اعتماد کامل به وسایل جهت یابی کرد. بعد زمانی کوتاه حدود 13:44 خلبان به شک افتاد که او به علت خرابی قطب نما در جهت یابی اشتباه کرده است : او نمی توانست برج کنترل ترافیک هوایی را پیدا کند و نمی توانست مکان فعلی هواپیما را با قطعیت بگوید. او نگرانیش را به برج کنترل هوایی قاهره گزارش نداد. در عوض در ساعت 13:52 او اجازه فرود را از قاهره دریافت کرد. تحت فشار یک باد قوی هواپیما به سمت شرق کشیده شد و بر فراز کانال سوئز به پرواز در آمد. صحرای سینا ( در شرق کانال) در جنگ شش روزه سال 1967 به اشغال اسرائیلی ها در آمده بود. نیروهای نظامی رژیم صهیونیست (IDF) در آماده باش کامل بودند و اسرائیل در آن زمان در حالت جنگی با مصر قرار داشت. با این حال این مشکوک بود که چرا هیچ موشک مصری به هواپیما شلیک نشد و هیچ میگی نیز برای رهگیری هواپیما اسکرمبل نکرده بود. همچنین هواپیما در حال نزدیک شدن به فضای محرمانه بالای نیروگاه هسته ای دیمونا بود. جایی که اسرائیل در حال تولید سلاح های هسته ای بود و در باره آن مراکز بسیار حساس بود. در ساعت 13:54 پرواز 114 وارد فضای بالای صحرای سینا در ازتفاع 20000 پایی (6100 متری) بود. دو دقیقه بعد دو هواپیمای فانتوم نیروی هوایی اسرائیل برای رهگیری هواپیمای مسافربری اسکرمبل شدند. خلبانان جنگنده های اسرائیلی سعی در ارتباط دیداری با خدمه هواپیما کردند و تلاش کردند با دست هایشان با آنان ارتباط برقرار کنند. با تغییر بال ها و شلیک تیر اخطار قصد در بردن هواپیما به پایگاه هوایی رفیدیم (Rephidim Air Base) کردند. پاسخ خدمه 727 بصورت انکار و رد درخواست تفسیر شد. 727 برگشت به سمت غرب و خلبانان اسرائیلی این را به منزله فرار تفسیر کردند. خلبانان فنتوم با توپ 20 میلیمتری شروع به شلیک کردند. شلیک ها سطوح کنترلی و سیستم های هیدرولیک و ساختار بال های هواپیما را نابود کردند. پرواز 114 در حالی که سعی در فرود اضطراری می کرد در محوطه ای پوشیده از دانه های شن سقوط کرد. به دنبال یک انفجار در ارابه فرود سمت راست در حین برخورد 108 نفر از 113 نفر کشته شدند. اتفاقات بعدی کمک خلبان نجات پیدا کرد و بعدا گفت که خدمه پرواز می دانستند که جت های اسرائیلی می خواهند که آنها را وادار به فرود کنند اما رابطه بین اسرائیل و لیبی آنها را مجبور به تصمیمی برخلاف این دستور کرد. بر خلاف گفتار کمک خلبان دولت لیبی بیان کرد که حمله بدون هیچ اخطاری اتفاق افتاد. نیروی هوایی اسرائیل ادعا کرد که پرواز 114 یک تهدید امنیتی بود و این ممکن بود بک پرواز شناسایی بر فراز منطقه بوده باشد. دولت اسرائیل همچنین اعلام کرد که هواپیما با دستور شخصی رئیس ستاد مشترک دیوید الازر (David Elazar) سرنگون شد. ولی در کتاب راه نیرنگ استروفسکی برخلاف نظر دولت اسرائیل ادعا می کند که فرمانده نیروی هوایی در دسترس نبود و تصمیم توسط یک کاپیتان گرفته شد. سازمان ملل هیچ عکس العملی در برابر اسرائیل نشان نداد. 30 کشور عضو سازمان هواپیمایی غیر نظامی (CAO) از اسرائیل به خاطر حمله انتقاد کردند. وزیر دفاع اسرائیل موشه دایان این را یک اشتباه در داوری نامید و اسرائیل به خانواده قربانیان غرامت پرداخت کرد. منبع