تمامی ارسال های RezaKiani
-
برادر رین بو اگر از جانب ما بر شما ستمی رفته بخشایش می پذیریم. (جان من بگو قضیه چی بوده دارم از فضولی می میرم) برادر henaselakesan سلام. این کتاب ذبیح الله منصوری هم مثل بقیه رمانهای تاریخی اش هست. یعنی هسته اصلی یه اتفاق تاریخی رو آقای منصوری گرفته و خودش بهش شاخ و برگ داده. از این جور کتابها هم کم نیست. نمونه بارزش کتابهای بینوایان که درباره انقلاب فرانسه است و بربادرفته که هسته اصلی ش جنگهای داخلی آمریکا. البته بعضی کتابهای رمان هستند که بیشتر تاریخی هستند مثل کتابهای کالین فالکنر (سلطانه، نفرین دختر آفتاب و ...) محور همه اینها یه واقعه تاریخی است ولی قضیه توسط تخیل نویسنده بسط داده شده نه اطلاعات تاریخی و امارها. درباره ینی چری ها هم اقای ذبیح الله منصوری اشاره می کند که از سلاح هایی مثل تبرزین استفاده می کردند.اگه تفنگهای حسن موسایی اون زمان رو از نزدیک دیده باشی میفهمی که این قضیه با عقل جور درنمیاد. تفنگهای اون دوره خیلی سنگین و دراز بودند . نمونه هاش توی موزه آستان قدس رضوی هست. ینی چری ها از تفنگ استفاده می کردند و با اون تفنگ سنگین فکر نکنم کسی بتونه دیگه سلاح سنگینی مثل تبرزین حمل کنه. قضیه قد 190 سانتی و طول وعرض هم برمی گرده به پیاز داغ قضیه که یه بتونه یه آدم ادلنگ الواط مشروب خوری مثل شاه اسماعیل رو مظلوم تر جلوه بده. این شاه اسماعیل فقط و فقط شانس بود که به دادش رسید وگرنه اگر همین ینی چری بعد از چالدارن بر علیه سلیم شورش نمی کرد سلیم خاک ایران رو به توبره می کشید. اما سیستم سربازگیری ینی چری ها هم تقریبا از روی ممالیک تقلید شده بود. دستگاه خلافت عثمانی دارای مامورانی بود که وظیفه اونها گشتن در بازارهای فروش برده و خریدن برده های سفید پوست اروپایی بود. این افراد در کارشون انقدر خبره شده بودند که همیشه بهترین ها رو برای خدمت به سلطان می خریدند. این برده ها از بچگی خریداری می شدند و با آداب و رسوم عثمانی بزرگ می شدند و از همون بچگی هم تحت تعلیمات نظامی و رزمی قرار می گرفتند. راه پیشرفت براشون باز بود و می تونستند به مقامات بالای لشکری برسند( یعنی به صرف برده بودن جلوی پیشرفتشون رو سد نمی کردند. امروزه بهش می گیم شایسته سالاری). همین قضیه واین که دستشون برای غارت باز بود سبب شده بود تا به سربازاهای درجه یکی تبدیل بشن کتابی که الان می تونم بهتون پیشنهاد بدم کتاب جنگ میهنی ایرانیان در چالدران نوشته نصرالله فلسفی ار انتشارات هیرمند هست. کتاب کوچک ولی پرمحتوایی هست که از 26 منبع برای نوشتنش استفاده شده و می تونه کاملا شما رو در وضعیت اوضاع سیاسی اون زمان قرار بده. حق نگهدار همه بچه های میلیتاری رضاکیانی
-
با سلام خدمت دوستان برای کامل شدن بحث دو سه تا تذکر اضافه می کنم: در اواخر قرن شانزدهم پتر کبیر شروع کرده بود یک سری اصلاحات اساسی را در روسیه به انجام برساند اما فکر می کرد که حتی در صورت پیروزی در این اصلاحات پس از مرگش اصلاحات او فراموش خواهد شد مگر اینکه روسیه به صورت مستقیم با غرب اروپا( هلند، فرانسه، بریتانیا) ارتباط برقرا رکند. ساده ترین راه برای پطر دست یافتن به یک بندر مناسب در کنار دریای بالتیک بود ولی در ان دوران تمام ساحل بالتیک در اختیار سوئد بود. پطر کبیر با لهستان و دانمارک بر علیه سوئد همدست شد و هر سه در سال 1700 به سوئد اعلان جنگ گردند. شارل دوازدهم با 10000 نفر توانست هر سه کشور دشمن را شکست دهد اما در نبردهایی جداگانه. یعنی لهستان و دانمارک و روسیه نتوانستند در یک نیروی متحد گرد هم آیند. در سال 1701 شارل لهستانی ها را از دوینا عقب راند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1701.jpg[/img] 4 سال قبل انتخاب کننده ساکسونی تاج پادشاهی لهستان را بر سرگذاشته بود. شارل در سال 1702 به ورشو حمله کرد و انجا را گرفت و بعد به خود ساکسونی لشکر کشی کرد (1706). همزمان پتر به بالتیک لشکر کشی کرد و توانست شهر سن پیترزبورگ را در کناره بالتیک بنا کند. شارل در سال 1708 به سمت روسیه برگشت تا حسابش را بپتر صاف کند اما روسها باز به تاکتیک زمین سوخته پناه بردند و در حال عقب نشینی تمام آذوغه سر راهشان را به آتش کشیدند. شارل بدون آذوغه ناچار به سمت جنوب و اکراین به راه افتاد و در نهایت در همین نبرد پولتاوا (1709) شکست خورد و 6 سال بعد توانست از طریق خاک عثمانی به کشورش بازگردد. شارل در سال 1718 در طی حمله به نروژ کشته شد. در سال 1721 جنگهای شمالی تمام شدند . سوند فنلاند، ویسمار و باریکه ای از پومرانی را به دست آورد. بقیه پومرانی به پروس رسید پتر هم ایالات بالتیک را به دست اورد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_1715.jpg[/img]
-
با سلام و خسته نباشید توصیه می کنم مدیران محترم سایت هر یک از این پستها رو در یک تاپیک جداگانه قراربدهند و عکسهای مورد نیاز مطلب رو هم در آن قرار دهند.
-
دوست عزیزمون مولتکه درباره این تاپیک واقعا زحمت کشیدند و جا داره که ازشون تقدیر بشه و انشالله که این راه رو ادامه بدهند و مثل این حقیر وسط راه کم نیارند. فقط به چند تا نکته اشاره بکنم: برای مطالعه درباره حکومت ممالیک دوستان می توانند به اینجا مراجعه کنند: http://wars-and-history.com/post/196 خلاصه ای درباره این که مملوکها که بودند و چه کردند نوشته ام. نکته جالب اینکه ینی چری ها (یعنی چشم و چراغ پیاده نظام عثمانی) خودشان بر اساس الگوی ممالیک سازماندهی شده بودند. اما از نظر تاریخی باید به یاد بیاوریم که این نبرد بعد از جنگ چالدارن اتفاق افتاد. سلطان سلیم از الگویی که شاه اسماعیل صفوی برای حمله به سپاه عثمانی استفاده کرد و توانست سپاه ممالیک را شکست دهد. طرح حمله شاه اسماعیل صفوی که اساس آن حمله از دو جناح به سپاه عثمانی بود بر این نکته کلیدی تکیه داشت که اجازه استفاده از توپخانه را به دشمن ندهد. دو جناح حمله کننده شاه اسماعیل اگر می توانستند با سرعتی یکسان خود را به خطوط عثمانی برسانند به احتمال زیاد سپاه عثمانی را شکست می دادند اما سرعت کم خان محمد استاجلو سبب شد تا عثمانی آرایش خود را عوض کند و با جلو بردن توپخانه جناح چپ سپاه ایران را تار و مار کند. سلطان سلیم با درسی که از جنگ چالدارن گرفت همین تاکتیک را بر علیه ممالیک استفاده کرد و به پیروزی رسید. برای مطالعه بیشتر درباره جنگ چالدران دوستان می توانند اینجا را نگاه کنند: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=6054 اما درباره آتش یونانی همان طور که دوستمان اشاره کردند دیگر در زمان جنگهای توپخانه آتش یونانی کاربردی نداشت. توپخانه با قدرت آتش خود و نواخت بیشتری که داشت وهمچنین هدفگیری دقیقتر و جابجایی ساده تر توانست جای آتش یونانی را پر کند. البته همان طور که گفتم سپاه ممالیک بر خلاف ارتش شاه اسماعیل از توپخانه استفاده می کرد ولی سلطان سلیم فرصت استفاده از توپخانه را به ممالیک نداد. پس از این جنگ بود که مصر رسما به یکی از ایالتهای عثمانی تبدیل شد و تحت کنترل عثمانی درآمد. با این پیروزی سلطان سلیم خود را رسما خلیفه معرفی کرد و سعی کرد تا حکومت عباسی را به گونه ای دیگر بازسازی کند.
-
سلام دوست عزیز! مقاله خوبی ترجمه کردید. هم از این جهت که موضوع آن بکر و دست نخورده بود. هم این که ترجمه خوب و روانی داشت. به هرحال معلوم است که زحمت زیادی کشیدید و جای تشکر داره. نکات جالبی درباره روشهای جنگی مغولها نوشتید. به بعضی از اونها اشاره می کنم و بعضی ها رو هم کامل می کنم: یکی از دوستان درباره حیله و نیرنگ نوشته ند و اینکه مگر مغولها غیر از حیله ونیرنگ چه داشته اند. دوست عزیز مگر جنگ چیزی غیر از حیله ونیرنگ است؟ هدف از جنگ رسیدن به پیروزی و اون هم به هر وسیله است. بهترین پیروزی هم پیروزی هست که بدون خونریزی وتلفات به دست بیاد. مغولها در جنگ فقط و فقط بر پیروزی تمرکز می کردند اما به دنبال یه پیروزی موقت و مقطعی نبودند و همیشه به دنبال پیروزی بودند که کامل باشد. یکی از علتهایی که اینکه دشمنانشون رو (بیشتر مواقع) قتل عام می کردند همین است. در همین مقاله دوستمون می بینید که سپاه روس رو بعد از تسلیم شدن قتل عام می کنند. از نظر بنده و شما شاید وحشی گری باشه ولی از نظر منطق یه ژنرال کار درستی هست. اگر اون روسها زنده برمی گشتن شاید که بعد از تجدید قوا و اسلحه با سپاهی قوی تر دوباره به جنگ مغولهای می آمدند. اتفاقا همین مقاله نشون می ده که حدس جبه و سوباتای درست بوده چون روسها و اوکراینی ها بلافاصله با قبچاقی ها برعلیه مغول متحد شدند. حالا اگه اون ده هزار نفر زنده مونده بودند شاید توی جنگ بعدی همون ده هزار نفر به عنوان یه عامل تعیین کننده باعث شکست مغول می شدند. چیز دیگه ای که دوستان باید در نظر داشته باشند اینه که سپاه مغول اسمش سپاه مغوله ولی از نظر نژادی افراد گوناگونی از چینی، نایمان، تاتار، ترکمن، ترک های ماوراالنهر و.... در این سپاه حضور داشتند. حتی تعداد زیادی از ترکهایی که به خدمت چنگیز درآمدند اصلا مسلمان بودند. در همین مقاله هم می بینید که تعدادی از کردها به سپاه مغول پیوستند. مغولها همیشه از اینکه بتوانند افراد مناسب و رزمی خوب را به سپاه خودشون راه بدن حمایت می کردند و اگر کسی وفاداری نشان می داد دیگه رنگ پوست و نژاد براشون مهم نبود و این خودش یکی از دلایل پیشرفت سریع مغولها در آسیا بوده. یعنی تعصب قومی یا دینی نداشتند. هر کسی که به درد جنگیدن می خورده و دلیر و شجاع بوده می تونسته به سپاه مغول ملحق بشه. این نکته خیلی مهمی هست که دوستان باید توجه کنند. مغولها با سیاستهای خودشون سعی می کردند تا حدامکان از دشمنان کم کنند و به تعداد دوستان اضافه کنند. اغلب کسانی که حاضر بودند به مغولها باج بدن و اجازه بدن تا سپاه مغول از سرزمین شون عبور کنند از شر حمله مغول در امان بودند. ژنرالهای مغول هم مثل هر آدم عاقل دیگه ای دوست نداشتن که هر روز با هزار تا دشمن روبرو بشن. دشمن هرچی کمتر بهتر. به هرحال همین سیاستها و حیله های جنگی بود که در این جنگ کار دشمن رو ساخت. مسئله دیگه در این جنگ عدم تمرکز فرماندهی در جبهه روسها بوده که کار مغولها رو ساده تر کرده بود. روسها و اوکراینی ها بدون توجه به روشهای جنگی مغول و مطالعه اون به صورت جدا جدا و بدون هماهنگی وارد کارزار شدند و همین هم سبب شد تا به نیروهای کم تعداد مغول اونها رو یکی یکی شکست بدن. اگر قبل از جنگ یه وحدت فرماندهی بر ارتش مشترک روس-اکراین حاکم شده بود شاید سپاه شون به این راحتی شکست نمی خورد. به هرحال این هم خودش یه درسی هست که از تاریخ آموخته می شه و باید بهش توجه کرد.
-
تاریخ:7 اکتبر1973(جنگ رمضان) محل: آبهای ساحلی بندر لاذقیه ، سوریه نتیجه: پیروزی نیروی دریایی اسرائیل متخاصمین نیروی دریایی اسرائیل نیروی دریایی سوریه فرماندهان میخائیل بارکایی ناشناس استعداد رزمی 6 فروند ناوچه 13 فروند ناوچه تلفات بدون تلفات 1 فروند مین جمع کن؛1 فروند قایق اژدرافکن؛3 فروند ناوچه موشک انداز نبرد لاذقیه در جریان جنگ 1973 اعراب- اسرائیل روی داد و آن را می توان یکی از مهم ترین نبردهای دریایی تاریخ محسوب کرد. در این نبرد برای اولین بار ناوچه های اسرائیلی از دستگاه اختلال گر الکترونیکی برای کورکردن رادارهای ناوچه های سوری استفاده کردند. از نبردلاذقیه به بعد فصل جدیدی در نبردهای دریایی مدرن گشوده شد. پیش زمینه پس از جنگ 1967 -که با حمله غافلگیرانه اسرائیل به کشورهای عربی به پایان رسید- اسرائیل و مصر درگیر یک جنگ غیر رسمی و فرسایشی شدند. در روز 20 اکتبر 1967 و در طی اقدامی که تمام ناظران نظامی جهان را غافلگیرکرد، چند فروند ناوچه موشک انداز مصری توانستند ناوشکن اسرائیلی "ایلات" را در سواحل پورت سعید غرق کنند. این ناوچه ها که ساخت شوروی سابق بودند و از موشکهای استایکس استفاده می کردند ثابت کردند که دیگر دوران ناوچه های توپدار به سر آمده است و با ورود موشک به معادلات رزمی باید فصل جدیدی را در نبردهای دریایی بازکرد. با توجه به این تجربه، اسرائیل شروع به تحقیق درباره سیستمهای اختلال کننده الکترونیک کرد و زمانی که حمله غافلگیرانه مصر و سوریه در سال 1973 آغازشد آنها توانسته بودند تعدادی از این دستگاه ها را به صورت عملیاتی در ناوگان خود بکارگیرند. در آن دوران، نیروی دریایی کشورهای عرب به پیشرفته ترین ناوچه های موشک انداز بلوک شرق یعنی ناوچه های "اوزا" مجهز شده بودند. به علاوه، سوری ها توانسته بودند نیروی دریایی خود را به شناورهای مدرن ساخت ایتالیا نیز مجهز کنند. این نیرو قادر بود تا هر حریفی را از سرراه خود کناربزند. در مقابل، ناوچه های نیروی دریایی اسرائیل قدیمی بوده و مدتها بود که تحت تعمیر قرارنگرفته بودند. اسرائیلی ها به خوبی آموزش ندیده بودند و می توان نیروی دریایی آن روز اسرائیل را یک نیروی دریایی دست پنجم دانست. مصری ها و سوری ها در دریا کاملا بر اسرائیل برتری داشتند ولی به خاطر درگیرشدن در نبردهای زمینی از توجه به برتری خود در دریا بازماندند. آنها تصمیم گرفتند تا درجایی با دشمن درگیر شوند که برتری خود را در آنجا بارها ثابت کرده بود. در اولین روز از آغاز جنگ دریایی اسرائیل تصمیم گرفت تا قایقهای موشک انداز نیروی دریایی سوریه را فریفته و با بیرون کشیدن آنها از پایگاه ها و بنادر آنها را هدف قراردهد. چند چیز این مسئله را برای اسرائیلی ها دشوار می ساخت: • در آن زمان موشک اسرائیلی ضدکشتی "گابریل" هنوز قابلیتهای خود را ثابت نکرده بود و توانایی آن در هدف قراردادن یک هدف واقعی ناشناخته بود. • برد موشک گابریل تنها نصف موشکهای استایکس روسی بود که در ناوچه های موشک انداز سوریه بکارگرفته می شدند. • سیستم جنگ الکترونیکی که اسرائیل آن را برای مقابله با استایکس توسعه داده بود در هیچ درگیری واقعی استفاده نشده بود. اگر این سیستم در عمل از کار می افتد خدمه ناوچه های اسرائیلی خوراک ماهی های مدیترانه می شدند. نبرد با وجود شک و تردیدها، یک روز پس از آغاز جنگ یک گروه رزمی اسرائیلی در 2 ستون و به صورت مستقیم به سوی بندر لاذقیه سوریه به راه افتادند. هر ستون شامل 3 فروند ناوچه موشک انداز می شد. ستونهای اول و دوم به موازات هم و به صورت مستقیم به سوی بندر حرکت می کردند و چند قایق گشتی اسرائیلی نیز در جنوب بندر به انتظار نشتسته بودند. ناوچه های اسرائیلی در صفحه رادار خود هدفی را دیدند که از سوی ناوگان اسرائیل حرکت می کرد. ناوچه های اسرائیلی که از نیت شناور ناشناخته ناآگاه بودند با توپهای 76 میلیمتری خود آن را زیر آتش گرفتند و پاسخ خود را با آتش نامنظم توپ 40 میلیمتری دریافت کردند. افسر فرمانده میدان -میخاییل بارکایی- به ناوچه "هانیت" دستور داد تا از ستون خود خارج شود و به جنگ قایق اژدرافکن سوری -که اکنون شناسایی شده بود- برود. هانیت از دور بر روی شناور دشمن آتش گشود و به سادگی آن را غرق کرد. اسرائیلی ها به حرکت خود ادامه دادند و اینبار در فاصله 25 کیلومتر شمال شرقی خود یک شناور دیگر را با رادار رهگیری کردند. یکی از ناوچه های اسرائیلی یک تیر موشک گابریل به سوی ناوچه سوری شلیک کرد. ناوچه سوری به سرعت به سمت ساحل گریخت و از برد موشک دور شد. شناور سوری وارد برد موشکهای ناوچه "رشف" شد و این ناوچه با شلیک یک موشک گابریل در فاصله 18 کیلومتری مین جمع کن سوری را به اعماق آب فرستاد. ناوگان اسرائیل حرکت خود را به سمت بندر ادامه داد اما می دانست که این درگیریها تنها پیش درآمد نبرد هستند و حریف اصلی آنها ناوچه های موشک انداز دشمن هستند. باردیگر 3 هدف بر روی صفحه رادار آشکارشدند. یکی از آنها یک فروند ناوچه اوزا و 2 تای دیگر ناوچه های کلاس "کومار" بودند. ناوچه های سوری همانطور که به سمت ناوگان اسرائیل حرکت می کردند موشکهای خود را در فاصله ای به سوی حریف شلیک کردند که هیچ کاری از دست اسرائیلی ها برنمی آمد. به هرحال، با نزدیک شدن موشکها اسرائیلی ها چف های خود را در هوا رها کردند و دستگاه های جنگ الکترونیک نصب شده بر روی ناوچه هایشان را روشن کردند تا با ایجاد تصاویر دروغین موشکهای شلیک شده را بفریبند. با نزدیکترشدن موشکها، اسرائیلی ها فهمیدند که سیستمهای جنگ الکترونیک شان به خوبی کار می کنند. استایکسها یکی پس از دیگری به درون آب افتادند و هیچکدام به ناوچه های اسرائیلی اصابت نکردند. حال ناوگان مهاجم می توانست به اطمینان بیشتری راه خود را ادامه دهد. تاکتیک اسرائیلی ها ساده بود. به صورت پنهانی به دشمن نزدیک شو و اجازه بده تا در فاصله دور موشکهایش را شلیک کند. از سیستمهای جنگ الکترونیک خود برای منحرف کردن موشکهای دشمن استفاده کند و زمانی که به نزدیک هدف رسیده ای دیگر دشمن زمانی برای دفاع از خود در اختیار ندارد. در حالیکه کومارها برای دفاع از بندر به سرعت به سوی ساحل چرخیدند ناوچه اوزا به سوی اسرائیلیها خیز برداشت. برای کومارهادیگر خیلی دیر شده بود. ناوچه های اسرائیلی با حداکثر سرعت نزدیک می شدند و درحالیکه سعی می کردند 2 موشک استایکس دیگر را از راه بدرکنند موشکهای گابریل خود را به سمت ناوچه های سوری شلیک کردند. کلاهک 150 کیلوگرمی گابریل برای ناوچه های کوچک سوری بیش ازز حد بزرگ بود و هر 3 ناوچه پس از اصابت موشک بلافاصله غرق شدند. پس از نبرد، نیروی دریایی سوریه عملا تا پایان جنگ در بنادر خود حبس شده بود. درخت جنگ الکترونیک به بارنشسته بود. نتیجه نبرد لاذقیه دو چیز را برجهانیان آشکار ساخت. اول اینکه نیروی دریایی اسرائیل توانست خود را نیرویی مقتدر و در حد نیروی دریایی و زمینی اسرائیل مطرح کند. این پیروزی زمانی به دست آمد که نیروی هوایی و زمینی اسرائیل حرفی برای گفتن نداشتند و نمی توانستند لاف پیروزی بزنند. دوم اینکه ثابت شد در نبردهای دریایی آینده سلاح و موشک تنها عامل پیروزی نیست و این تجهیزات الکترونیکی هستند که در نبردهای مدرن حرف آخر را می زنند. در این نبرد قدرت قایقهای سریع موشک انداز و تاثیر روشهای مقابله با موشکهای دشمن به جهان نشان داده شد. اکنون دیگر آشکارشده بود که شناورها می توانند با استفاده از چف و تجهیزات جنگ الکترونیک خود را در صحنه خطرناک جنگهای موشکی حفظ کنند. امروزه چنین تجهیزاتی از اجزای جدانشدنی تمام شناورهای مدرن جهان به حساب می آیند. موشک گابریل اگرچه بردی محدود داشت اما ثابت کرد که می تواند اهداف کوچک را به سادگی یافته و هدف قراردهد. امروزه نمونه های مختلف این موشک را می توان در زرادخانه کشورهایی چون آفریقای جنوبی، تایوان، سنگاپور، شیلی، اکوادر، مکزیک، سریلانکا،کنیا و حتی شاید چین یافت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Battle_Latakia.jpg[/img]
-
بالگرد چندماموریته هال - دهرو ( hal dhruv) بالگرد چندماموریته هال - دهرو ( HAL Dhruv)
RezaKiani افزود یک موضوع در بالگردهای ترابری
ستاره قطبی هندوستان پس زمینه برنامه ساخت یک هلیکوپتر سبک بومی برای رفع نیازهای نیروهای مسلح هندوستان در سال 1984 آغاز شد اما پیشرفت این برنامه به اندازه ای آهسته بود که اولین نمونه آن 8 سال بعد آماده پرواز شد. مشکلاتی چون تغییر تقاضای دستگاه های دولتی، کمبود بودجه و مشکلاتی که در قرار داد با شرکت آلمانی ام.بی.بی (مشاور طراحی پروژه) بوجود آمد اسباب این تأخیر بودند. مشکل بعدی پس از آزمایش هسته ای سال 1998 هندوستان و این بار با آمریکایی ها پیش آمد. سنای آمریکا ،در واکنش به آزمایش هسته ای هندوستان، صادرات به این کشور را ممنوع اعلام کرد و یکی از این اقلام صادراتی، موتورهایی بود که قرار بود در این هلیکوپتر بکارگرفته شوند. درنتیجه این تحریم، هندوستان به شرکت فرانسوی توربومکا روی آورد و قرار شد که توربومکا بر اساس موتورهای "تی ام-333" موتوری قوی تر برای هلیکوپتر هندوستان بسازد. طراحی هلیکوپتر دهرو ،ستاره قطبی در زبان سانسکریت، در صنایع هواپیماسازی هندوستان (هال) ساخته شده و از یک بدنه با طرح سنتی بهره می برد. قسمتهای زیادی از بدنه دهرو از مواد مرکب ساخته شده و مجموعا 29 درصد وزن سازه و 60 درصد سطح بدنه از این مواد تشکیل شده اند. بدنه دهرو به گونه ای طراحی شده است که می تواند جان خدمه را در حالت سقوط با سرعت 9 متر بر ثانیه حفظ کند. در سال 2005 یک فروند دهرو در نزدیکی حیدرآباد به شدت به زمین اصابت کرد که آسیب ندیدن سرنشینان آن ایمنی بدنه دهرو را اثبات کرد. کابین دهرو برای حمل 12 مسافر طراحی شده است هرچند که می توان تا 14 نفر را با آن حمل کرد. نمونه آمبولانس دهرو می تواند 2 تا 4 تخت و 2 پرستار را در خود جای دهد. نمونه های نظامی دهرو از یک قلاب و قرقره ،برای حمل بارهای خارجی، استفاده می کنند. ملخ 4 پره دهرو نیز از مواد مرکب ساخته شده است. این پره ها در هنگام چرخیدن صدای کمی تولید می کنند و می توانند در برابر گلوله های شلیک شده از مسلسلهای 12.7 میلمیتری مقاومت کنند. پس از درگیریهای کارگیل با پاکستان، نیروی زمینی هندوستان درخواست پیشرانه قویتری برای دهرو کرد. در نتیجه، بر اساس موتور تی ام-333 توربومکا پیشرانه قدرتمندتر "شاکتی" توسط هال و توربومکا طراحی شد و تولید انبوه آن آغازشد. اولین آزمایش پروازی با موتور جدید در تابستان 2007 انجام شد. سرانجام، این موتور به صورت استاندارد بر روی دهرو نصب خواهد شد و قرار است که تمامی هلیکوپترهای قدیمی نیز به آن مجهزشوند. دهرو دارای یک سیستم هدایت پرواز خودکار 4 محوره است که با یک سیستم کمکی تثبیت کننده فرانسوی یکپارچه شده است. تجهیزات نمونه هایی از دهرو که در اختیار نیروی دریایی و گارد ساحلی هندوستان قرارگرفته اند از رادار مراقبت دریایی "اس وی-2000" استفاده می کنند. این رادار ساخت هندوستان بوده و توانایی کشف و رهگیری انواع هواگردها و شناورهای سطحی و زیرسطحی را تا فاصله 90 کیلومتر دارد. اس وی-2000 می تواند هواگردها یا موشکهایی را که سطح مقطع راداری کوچکی دارند یا در ارتفاع کمی از سطح دریا پرواز می کنند رهگیری کند و یا در نقشهای رادار ناوبری یا هواشناسی بکارگرفته شود. این هلیکوپترها به یک سونار معلق "میهیر" مجهز شده اند که با سیستم هدایت آتش هلیکوپتر به صورت یکپارچه عمل می کند. این سونار با همکاری نیروی دریایی هندوستان توسعه یافته و اکنون مراحل آزمایشی خود را طی می کند. احتمال دارد که یک برجک جلونگر مادون قرمز اسرائیلی یا فرانسوی نیز بر روی هلیکوپترهای نیروی دریایی نصب شود. در سال 2004 دینفنس نیوز گزارشی را منتشر کرد که بر اساس آن صنایع هوایی اسرائیل ساخت تجهیزات ابزاردقیق دهروها را ،برای نمونه های داخلی یا صادراتی، برعهده خواهد گرفت. این تجهیزات شامل سیستمهای جنگ الکترونیک، دستگاه دید در شب وروز، دستگاه نمایش سربالا و سیستمهای ارتباطی خواهد بود. تسلیحات سیستم یکپارچه تسلیحاتی دهرو زیر نظر سرویسهای نظامی هندوستان تکمیل شده است. این هلیکوپتر دارای بالهای ثابتی است که می توان 8 تیر موشک ضد زره، 4 تیر موشک هوابه هوا یا 4 راکت انداز 68 یا 70 میلیمتری را در زیر آن بست. هلیکوپتر دهرو برای هدفگیری دقیقتر به دوربین مادون قرمز و فاصله یاب لیزری مجهز شده است. در سال 2006 شرکت نیکسترسیستم (جیات سابق) برنده مناقصه ای شد که به این شرکت اجازه می داد 20 فروند هلیکوپتر دهرو نیروی زمینی هندوستان را به برجک توپ 20 میلیمتری مجهز کند. این برجک دارای یک سایت نشانه روی الکترونیکی است که بر کلاهخود خدمه نصب می شود. تاریخچه عملیاتی تحویل دهرو به نیروهای مسلح هندوستان یک دهه پس از اولین پرواز این هلیکوپتر آغازشد. در سال 2003 گارد ساحلی هندوستان با تحویل گرفتن 3 فروند دهرو به اولین مشتری دهرو تبدیل شد. اندکی بعد و در همان سال، دیگر نیروهای مسلح هندوستان نیز با دهرو تجهیز شدند. تا سال 2007 تعداد 75 فروند هلیکوپتر به نیروهای مسلح هند تحویل داده شده اند و قرار است که دست کم 230 فروند دیگر نیز به آنها تحویل داده شود. تولید سالانه دهرو 12تا 16 فروند است و انتظار می رود که این تولید تا 24 فروند در سال افزایش یابد. نیروی هوایی هندوستان 4 فروند دهرو را در تیم آئروباتیک خود ،با نام سارانگ، به کار گرفته است. امروزه جز تیم آئروباتیک سارانگ تنها 2 تیم آئروبایتیک هلیکوپتری دیگر در جهان وجود دارد. نیروی زمینی هندوستان دهرو را در درگیریهای کارگیل با پاکستان با موفقیت بکارگرفته است. دهرو توانست به راحتی در ارتفاعات بلند کشمیر پرواز کند و نیازهای نیروی زمینی هندوستان را در این مناطق صعب العبور برآورده سازد. دهرو در درگیرهای کارگیل توانایی ها بیش از هلیکوپتر دیگر شرکت هال ،چیتا، به نمایش گذاشت. شرکت هال امیدوار است که بتواند 12 فروند دهرو آمبولانس را به نیروهای نظامی این کشور بفروشد. این هلیکوپتر به تمام تجهیزات پزشکی مورد نیاز برای سربازان آسیب دیده مجهز خواهد شد. علاوه بر دهروی نظامی، نمونه های دیگری از این هلیکوپتر برای مأموریتهای نجات، حمل شخصیتها، پلیس،شرکتهای نفتی نیز ساخته شده است. هال امیدوار است که برای این نمونه ها خریداران زیادی ،به ویژه از کشورهای اروپایی، بیابد. آگوستا109، بل 427، یورکوپتر145 و سیکورسکی اس.67 رقبای اصلی دهرو در بازار هلیکوپترهای نظامی و غیرنظامی هستند. دارندگان نیروی هوایی هند نیروی زمینی هند نیروی دریایی هند هوانیروز نپال اکواردر 7 فروند برمه ظاهرا تعدادی نیز به اسرائیل صادرشده و بولیوی و پرو نیز علاقمند به خرید آن هستند. مشخصات دهرو اولین پرواز 30آگوست 1992 سال ورود به خدمت 2002 تعداد 80+166 عدد سفارش داده شده خدمه 2 نفر مسافر 4-12نفر طول 15.8 متر قطر پروانه اصلی 13.2 متر ارتفاع 3.7 متر وزن خالی 2500 کیلوگرم حداکثر وزن 5500 کیلوگرم پیشرانه 2 موتور توربوشفت توربومکا تی.ام-333-2بی-2 هر یک به قدرت 1000 اسب بخار حداکثر سرعت 290 کیلومتر در ساعت سرعت پیمایش 253 کیلومتر در ساعت بردعملیاتی 320 کیلومتر حداکثربرد 827 کیلومتر سقف پرواز خدمتی 6000 متر نرخ صعود 8.9 متر بر ثانیه تجهیزات سیستم ضداختلال الکترونیک؛چف/فلرز؛هدفیاب تلویزیونی؛رادار مراقبت دریایی اس وی2000(در نمونه دریایی)؛سونار(در نمونه دریایی)؛سیستم جلونگر مادون قرمز تسلیحات نیروی زمینی: 8تیر موشک ضدتانک؛4تیرموشک هوابه هوا؛4راکت انداز 68میلیمتری نیروی دریایی: 2 تیراژدر؛موشک ضدزیردریایی؛بمب زیرآبی نویسنده: رضاکیانی موححد منبع :ماهنامه جنگ افزار شماره 54 -
دوست عزیز برادر آنتی وار سلام چیزی که سبب شد من نتیجه گیری کنم که قبل از دوران جنگ میله های مرزی در بعضی از نقاط کاملا مشخص نشده بودند یکی کتاب کردزمن بود که باید بگردم و صفحه ش رو پیداکنم. یکی هم این مطلب از اقای ولایتی در مجله صف ویژه نامه سی امین سالگرد جنگ مهر 89 صفحه 189: گما مبنای مذاکرات را قرارداد 1975 الجزایر قراردادیم و در بعضی از ارتفاعات میانی، در قسمتهای مرزی باید میله های مرزی جا به جا می شد که امام فرمودند چاره ای نیست و این قرارداد ملاک کار ما شد." یعنی غیر مستقیم اشاره می کنند که در بعضی نقاط مرزی مرز کاملا مشخص نشده بوده (طبق قرارداد الجزایر)و زمانی که قرار شده میله ها مرزی مشخص بشوند اقای خمینی رای دادن که قرارداد الجزایر باید ملاک کار باشه. اگر این میله در زمان قبل از اغاز جنگ ایران و عراق مشخص شده بودند و جابجا شده بودند اقای ولایتی نباید می گفت" در قسمتهای مرزی باید میلیه های مرزی جابجامی شد" بلکه باید می گفت مثلا: در قسمتهایی از مرز میله های مرزی جابجا شده بود. توجه کردی؟ مسئله یه جورایی دستوریه؟ اما برادر rasoolmr سلام و خسته نباشید. شما چند باری توی همین تاپیک بنده حقیر رو از نظر سواد و معلومات و غرض و مرض مورد عنایت قرار دادید. من هم اصولا جوابی نداشتم که بدم. الان هم جوابی ندارم که بدم. فقط دو سه تا تذکر برادرانه(نمی گم دوستانه چون خوشبختانه دوستی بین خودم و شما نمی بینم ) اولا که قوانین سایت اجازه این کار رو به شما نمیدن که کاربرانی که سابقه بیشتری از شما دارند رو با الفاظ توهین امیز خطاب کنید. دوما که شما یه نگاهی به تاپیکهای تاریخی این فروم اگر بندازید متوجه می شوید که هیچ کس به اندازه این حقیر تاپیک تاریخی درست نکرده. خیلی نباید چک کردن این مسئله براتون سخت باشه. سوما مدیریت محترم سایت علاقمند بودند که مدیریت بخش تاریخ رو این حقیر در دست بگیرند که به دلیل درس هام شرمنده ایشون شدم. و البته اگر اون موقع اون مسئولیت رو پذیرفته بودم الان شما رو به خاطر همین ادب و متانتی که دارید از سایت اخراج کرده بودم. همین اختلافاتی که شما با من درباره مسائل تاریخی دارید (وشاید هم خیلی بیشتر) اقا سعید هم دارند ولی من یکبار ندیدم که ایشان نسبت به من کوچکترین توهینی کرده باشه یا از لفظ تحقیرکننده ای استفاده کرده باشه و یا سواد من رو زیر سوال برده باشه. همیشه متین و معقول جواب می ده. من هم همیشه براشون احترام قائل بوده و هستم. حالا اگر دوست دارید به توهین ها و تحقیرهای بنده نوازتون ادامه بدید، اشکالی نداره. میل خودتونه. یه ضرب المثل انگلیسی هست که می گه از روی جلد کتاب درباره ش قضاوت نکن. اونی که باید مطلب منو بخونه و ازش چیز یادبگیره، می خونه و یاد می گیره. شما هم دیگه خود دانی.
-
اینکه صدام گفته بود باید در بالاترین سطح مذاکره انجام بشه فقط برای پوز زنی بود. بالاترین مقام رسمی ایران بارها گفته بود که صدام باید برود و در ضمن چند بار که ممکن بود امکان مذاکره پیش بیاد به این بهانه که رژیم صدام رو اصلا قانونی و شرعی نمی دونند از مذاکره سرباز زده بودند. اینجا که صدام می دید از نظر قدرت نظامی دست بالا رو داره می خواست که مسئولان سیاسی وقت ایران رو تحقیر بکنه و بگه شماها که اون زمان می گفتید من باید برم و رژیمم رو غیرقانونی می دونستید حالا باید با همین رژیم بشینید پشت میز مذاکره. همون جور که شما اون وقت مذاکره نکردید منم الان براتون شرط و شروط می ذارم تا... برادر آنتی وار سوالی که کردید باید درباره ش جستجو کنم. راستش من خیلی می خونم و خیلی وقتها نمی دونم چی رو کجا خوندم و انقدر کتاب و مجله دارم که اگر بخوام بگردم شاید چند روز طول بکشه. رفتم خونه به روی چشم. برادر سعید عزیز از بحث ازوم و استافیل و انگور با شما لذت بردیم. فرمایشات شما هم در تایید نوشته های این حقیر بود . تشکر.
-
علت دروغگو خطاب کردن بعضی افراد این است که 1- این افراد تحویل دادن اراضی ایران رو به گونه ای به عملکرد خودشون نسبت می دهند(البته عملکردشون در دوران جنگ) که خوب دروغه 2- اما مهمتر اینکه این دوستان فکر می کنند تنها جنگی که ایران توش درگیر شده از زمان قاجار تاحال جنگهای اول و دوم ایران و روس بوده. بعد فکر می کنند چون ایران توی این جنگها کلی از خاکش رو از دست داده حتما جنگ با عراق تنها جنگی بوده که ایران قسمتی از خاکش ازش جدا نشده. در صورتی که اگه تاریخ بخونند می فهمند که بلافاصله بعد از جنگ اول با روسیه عباس میرزا( ولیعهد شجاع و جنگاور) به عثمانی حمله می کنه و ارتش قدرتمند این کشور رو در 3 نبرد متوالی به خاک سیاه میشونه. در نهایت عثمانی مجبور به صلح با ایران می شه که معاهده ارزنه روم می شه نتیجه این جنگها. در این جنگها با عثمانی نه تنها قسمتی از خاک ایران ازش جدانشد بلکه عثمانی در نهایت مجبور شد مرزهای غربی ایران رو به رسمیت بشناسه و از دعاوی خودش دست برداره. اینم ادرسش http://en.wikipedia.org/wiki/Ottoman%E2%80%93Persian_War_%281821%E2%80%931823%29 3- اگه عراق به کویت حمله نمی کرد هیچ کس نمی تونست از خاک ایران بیرون ش کنه. همون جور که هنوز هیچ کس نتونسته اسرائیل رو از جولان بیرون کنه. این که دیگه اظهر من الشمس و اسود من الیل بود برارد. حالا شما قضاوت کن من سیاه سیاه می بینم یا بعضی از مسئولان سابق و لاحق هستند که خودشان را در حد ناجی ملک و ملت می دانند در صورتیکه بعدا سرفرصت کارنامه ایشان را از نظر مدیریتی زیر ذره بین قرار خواهم داد انشالله تعالی
-
یعنی شما می فرمایید که مسئولین ما تاحالا نگفتن که این جنگ تنها جنگی بوده که هیچ قسمتی از خاک ایران توش از دست نرفته؟ همچین ادعایی نکردن؟ اگه برات فرمایشاتشون رو پیداکردم چی؟ یا شایدم می گی وقتی جنگ تموم شد هیچ قسمتی از خاک ایران تو دست عراق نبوده و من دارم دروغ می گم؟ اول واضح بگو به کجای حرف من ایراد داری تا بگم کجا بری دنبالش. حرفم رو هم با سند و مدرک می زنم تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
-
مسئله اینه که چون قبل از جنگ خطوط مرزی بر اساس قرارداد جدید(الجزایر) اصلاح نشده بوده معلوم نیست که در انتهای جنگ اونجایی که عراق توش بوده مال ایران بوده یا عراق. هر چی که هست عراق پس از حمله به کویت از تمام این نقاط عقب نشینی کرد تا ایران بهانه ای برای پیوستن به متحدین نداشته باشه. اسرای ایران رو هم همون موقع آزاد کرد مردک بی شرف. شما فکر کردی عاشق چشم و ابروی آقای ولایتی بوده؟ فکر کردی آزاد شدن اسرا و عقب نشینی ایران بر اساس ابتکارات و سیاستهای خارجی ایران بوده؟ نه عزیز! اشتباه نکن. اقایون وزارت خارجه ایران هم اون موقع لالال بودن و هم الان لالا هستن. عراق می خواست خیالش از سمت ایران آسوده بشه واسه همین هم تا تونست با ایران راه اومد. الان اما نمی دونم که مسائل اختلافات مرزی ایران و عراق به کجا کشیده؟ آیا خطوط مرزی اصلاح شدن یا نه رو دیگه نمی دونم.
-
دوستان توجه داشته باشند که این قضیه در دست عراق بودن بخشی از خاک ایران پس از جنگ به همین سادگی ها هم نیست. یعنی قضیه یه خرده پیچیده اس. پس از اینکه قرار شد شاه و صدام سرقرارداد الجزایر مذاکره کنند صدام حاضر شد از بخشی از درخواستهاش مبنی بر اینکه کارون(شط العرب به قول خودش) یه آبراه کاملا عراقی باشه و هر شناوری با پرچم عراق وارد اونجا بشه عقب نشینی کنه. در عوض این عقب نشینی درخواست اون از ایران این بود که تعدادی از بلندی های سوق الجیشی در حدود مرز ایلام رو به عراق واگذار کنه. حقیقتش اینه که اگر نقشه رو خوب نگاه کنید می بینید که فاصله بغداد از مرز ایران در این ناحیه خیلی کمه و عراق همیشه از اینکه پایتخش عمق استراتژیک کافی در برابر حمله ایران رو نداشته نگران بودند. صدام می خواست با در اختیار گرفتن این ارتفاعات فرصت پیشگیری از حمله ایران رو داشته باشه. نتیجه این شد که ایران هم با درخواست عراق موافقت کرد و قرار شدکه با تقسیم کارون از خط وسط اون(خط تالوگ) ایران هم در بعضی نقاط مرزی عقب نشینی کنه و اونجا بعدا توسط یه هیئت مشترک مرز جدیدی بین دو کشور رسم بشه. این مرز جدید موند و موند تا جنگ ایران و عراق پیش اومد. بعد از جنگ خیلی از نقاطی که در دست عراق بود همان نقاطی بود که طبق قرارداد الجزایر باید به عراق واگذار می شد و چون ایران رسما این قرارداد رو به عنوان پایه ای برای حل اختلافاتش با عراق معرفی کرده بود به ناچار باید به واگذاری این نقاط صحه می گذاشت. حالا اینکه بعدا برای تعیین مرزهای جدید هیئتی تشکیل شد یا نه رو من خبر ندارم. تنها چیزی که هست این ادعای مزخرف بعضی آقایون سیاسی و فرماندهان نظامی هست که تا حرف می زنند می گن این جنگ تنها جنگ ایران در دویست سال گذشته بوده که ایران هیچ زمینی رو توش از دست نداده که کلا حرف چرتی هست. اگر عراق به کویت حمله نمی کرد اون قسمتهای مرز هنوزم که هنوزه در دست حزب بعث بود. مردم رو می شه گول زد ولی تاریخ رو نه. تا ببینیم این اقایون پرادعا دست از این سیاه کاری هاشون برمی دارند یا خیر؟
-
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
RezaKiani پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
در مورد حرف دوست عزیزم بلیز اشتباه برداشت کردید. منظورش این بوده که همون جور که صاعقه به زمین می خوره هواپیماهای صاعقه هم به زمین می خورن. برای اینکه یه مقایسه خوبی بین اف-20 و صاعقه کرده باشید بد نیست یه نگاهی هم به امار سقوط هواپیماهای آذرخش و صاعقه و اف-20 بندازیم. بی تعصب. در ضمن اون دوستی که برتری صاعقه رو نسبت به اف-20 به دلیل دو موتوره بودنش دونسته بود. راست می گید حق باشماست. طراحان شرکت نورث روپ احتمالا در این جور مسائل الاغ تشریف داشتن که برداشتن اف-5 دو موتوره رو تبدیل به اف-20 یه موتوره کردن. فقط مواظب باش این تعصبت یه وقت پوست خربزه نشه بره زیرپات. اونی که سی سال پیش داشت اف-20 رو طراحی می کرد الان داره بی-2 رو می سازه. باش تا ببینم شما با این صاعقه تون چه آتیشی به پول این ملت می زنید؟ بدون تعصب- 3,409 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟ عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟
RezaKiani پاسخ داد به ssalii تاپیک در عملیات های نظامی ایران
دوست عزیز ایران-400 اونجایی که شما در نقشه مشخص کردید در تصرف ایران بوده. همون جو ر که در نقشه هست خاکریزهای عراقی ها پایین اونجایی که لشکرهاشون واستاده بودن. پایین ترش هم خاکریز ایرانی هاست که با رنگ نارنجی و مثله کوک زدن خیاطی هر دو خاکریز مشخص شده. مال ایران از وسط کا رخونه هه رد می شده. اقای کمپوت بعد از اینکه روی دریافت فایل کلیک کردید فایل به صورت پی دی اف باز می شه که می تونید از منوی فایل اون رو save as کنید. یا حق -
اول ژوئن 1984(یازدهم خرداد 1363) با درنظرگرفتن نامه مورخه 21 می 1984(سیویکم اردیبهشت 1363) حاکی از شکایت کشورهای بحرین، کویت، عمان، قطر و عربستان سعودی از ایران مبنی بر حملات این کشور به کشتی های تجاری در مسیرشان به مقصد/ازمبدد بنادر کویت و عربستان، و با توجه به تعهد کشورهای عضو سازمان ملل به زندگی صلح آمیز در کنار یکدیگر به عنوان همسایه های خوب بر اساس منشور سازمان ملل، و با تأکید مجدد بر وظیفه کشورهای عضو مبنی بر احترام به اصول و اهداف منشور سازمان ملل، و همچنین با تأکید مجدد بر اینکه تمامی اعضا متعهد شده اند تا در روابط بین المللی از تهدید یا بکارگیری نیروی نظامی در برابر تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی دیگر کشورها خودداری کنند، و با درنظرگرفتن اهمیت کشورهای منطقه خلیج فارس برای صلح و امنیت جهانی و نقش حیاتی آنها در پایداری اقتصادجهان، بانگرانی عمیق درباره حملات اخیر به کشتی های تجاری که به مقصد/از مبدأ بنادر کویت و عربستان سعودی، متقاعدشده که این حملات تهدیدی بر علیه امنیت و پایداری منطقه ایجادکرده است و مشکلات جدی برای صلح و امنیت بین المللی دربردارد: 1- از کلیه کشورها دعوت می کند به قوانین بین المللی و حق کشتیرانی آزاد احترام بگذارند. 2- مجددا بر حق کشتی رانی آزاد در آبهای بین المللی و خطوط کشتیرانی به تمام بنادر کشورهای ساحلی که درگیر عملیات خصمانه نیستند تأکید می کند. 3- احترام به تمامیت ارضی کشورهایی که درگیر عملیات خصمانه نیستند را از تمامی کشورها تقاضا کرده و تقاضا می کند که برای ممانعت از هر گونه عملی که ممکن است به افزایش و گسترش آتی درگیری منجر شود بیشترین سعی خود را بکنند. 4- حمله اخیر به کشتی های تجاری به مقصد/از مبدأ کویت و عربستان سعودی را محکوم می کند. 5- تقاضا می کند که چنین حملاتی بی درنگ متوقف شوند و مزاحمتی برای کشتی هایی که به مقصد/از مبدأ کشورهایی که درگیر عملیات خصمانه نیستند ایجاد نشود. 6- تصمیم می گیرد که در صورت عدم اجابت قطعنامه حاضر، جلسه مجدد برای تصمیم گیری در جهت اقدامات مؤثری که متناسب با دشواری وضعیت باشد تشکیل شود تا از آزادی کشتیرانی در منطقه اطمینان حاصل شود. 7- از دبیرکل سازمان ملل درخواست می شود تا پیشرفت اجرای قطعنامه حاضر را گزارش نماید. 8- تصمیم می گیرد تا موضوع را تحت نظر داشته باشد. در 2546 امین جلسه شورای امنیت با 13 رأی موافق و 2 رأی ممتنع (نیکاراگوئه و زیمبابوئه) تصویب شد. منبع: اینجا[url=http://wars-and-history.mihanblog.com/post/195]جنگها و تاریخ[/url]
-
عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟ عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟
RezaKiani پاسخ داد به ssalii تاپیک در عملیات های نظامی ایران
شبه جزیره فاو در طی عملیات والفجر 8 در تاریخ 20 بهمن 64 به دست دلیرمردان سپاه و بسیج سقوط کرد. در اون زمان فاو یک سری تاسیسات نفتی و اسکله بارگیری کشتی و تاسیسات صعنتی دیگه داشت. خود فاو شهر خیلی بزرگی نیست ولی نکته مهمش اینه که ایران پس از عبور از فاو که در سمت شرق شبه جزیره فاو و غرب کارون قرار داره خودش رو به سمت دیگه شبه جزیره و ساحل شرقی خورعبدلله رسوند. از اون به بعد نیروی دریایی عراق دیگه به هیچ عنوان نمی تونست از خور عبدلله استفاده کنه و عملا بندر ام القصر هم از سرویس خارج شد. یکی دیگه از مشکلات عراق این بود که با رادارهایی که در فاو مستقر کرده بود تا خود بندر ماهشهر رو کنترل می کرد و اگر برد موشکهاش می رسید تو این فاصله هر شناوری رو می زد که خوب این امکان هم از دستش گرفته شد. اما از نظر سیاسی ، نزدیک شدن ایران به مرزهای کویت برای کشورهای عرب یه شوک بود که باعث شد اونها بیشتر پشت صدام جمع بشن و از اون حمایت کنند. بعد از عملیات کربلای 5 قطعنامه 598 تصویب شد که اون زمان هنوز فاو در دست ایران بود اما ایران انقدر دست دست کرد که نه تنها فاو بلکه مجنون و خیلی جاهای دیگه هم از دست ایران در اومد و روز قبل از پذیرش قطعنامه توسط ایران حتی شهر دهلران هم از دست ارتش ما خارج شد و برای اولین بار پس از فتح خرمشهر عراق تونست در خاک ایران 20-30 کیلومتر پیشروی کنه. حتی مقر ارتش توی دهلران هم سقوط کرد. علتهای سقوط فاو در همون فاو پی دی اف که ضمیمه شده به اولین پست امده . تحلیل این نبرد (که به نبرد دوم فاو هم مشهور است) به وسیله بچه های سپاه و کاملا بدون غرض و بدون تعصب و منصفانه صورت گرفته که واقعا جا داره ازشون تشکر بشه. قایل مذکور متعلق به فصلنامه نگین ایران (مرکزی تحقیقات ومطالعات جنگ) است و از مذاکرات فرماندهان سپاه تا وضعیت رزمی ایران و وضعیت سیاسی منطقه و هر چه که به این نبرد مربوط بوده توش تحلیل شده و فکر نکنم کامل تر از این گزارش بتونید جایی پیدابکنید. اینه که بازهم توصیه می کنم با دقت بخونیدش پی نوشت: حمله اصلی از سمت شمال به جنوب و در محور غربی شبه جزیره فاو اجرا شد. سمت شرقی شبه جزیره فاو (یعنی روبروی آبادان و ساحل کارون) پوشش نخلستان داره که برای مانور زرهی خیلی مناسب نیست. اینه که اصل تک رو گارد جمهوری انجام داد و جناح راست سپاه هفتم. تک آبی خاکی پس از اینکه مطمئن شدند مدافعین ایرانی دیگه کاری از دستشون برنمی یاد انجام شد. احتمالا چون توی عملیات آبی خاکی تلفات بالاس نخواستند که تلفات بالایی به نیروهاشون وارد بشه و پس از اینکه خیالشون راحت شده تک ابی خاکی کردن. دم اذان مغرب ما رو هم دعا کنید. یا حق -
عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟ عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟
RezaKiani پاسخ داد به ssalii تاپیک در عملیات های نظامی ایران
جناب آقای warjo سلام و خسته نباشید. تمام سوالاتی که کردید در فایلی که به این تاپیک ضمیمه شده موجود است. شما یه مقدار حوصله می کردید و به جای داد زدن سر من وقت می ذاشتید و اون فایل رو می خوندید به سوالاتتون می رسیدید. در مورد تهدیدی که کردید که "یا شما اخراج می شید یا تاپیکهای من قفل" متوجه منظورتون نشدم. به دنبال بحث منطقی و غیر منطقی هم نیستم. یه سری اطلاعات از جاهای مختلف جمع اوری کردم که به درد کسی می خوره که دوست داره درباره تاریخ تحقیق بکنه. محض اطلاعتون چند تا اطلاعات دیگه هم اینجا می ذارم قضاوتش با خودتون: پشتیبانی هوایی از نیروهای مدافع: 1 سورتی پشتیبانی توپخانه از نیروهای مدافع: تقریبا هیچ مدت زمان صرف شده برای فتح فاو توسط ایران :75 روز مدت زمان صرف شده برای بازپس گرفتن فاو توسط عراق: تقریبا 36 ساعت. نیروی مدافع: تقریبا دو لشکر پیاده بدون زرهی نیروی مهاجم: سپاه هفتم و سپاه گاردجمهوری عراق نیروی کمکی که از جانب ایران به منطقه اعزام شد: صفر طرح و برنامه از پیش آماده شده برای مقابله با رخنه احتمالی عراق در خطوط دفاعی ایران در منطقه فاو: صفر پاتک نیروهای مدافع: 1 این هم نقشه عملیات یادگاری از من داشته باشیدش بد نیست. اگه همه اینترنتو بگردی هم پیداش نمی کنی -
عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟ عملیات رمضان المبارک، فاو چگونه سقوط کرد؟
RezaKiani پاسخ داد به ssalii تاپیک در عملیات های نظامی ایران
لطفا توسط مدیران محترم سایت به بخش دفاع مقدس منتقل شود. گاهشمار سقوط فاو یک هفته قبل از 28 فروردین 67: آماده باش کامل قرارگاه سیدالشهدا در منطقه پدافندی فاو. 27/1/1367-ساعت 24-اجرای آتش تهیه جلوی خط لشکرهای امام حسین و ثارالله. 28/1/1367-7:00- خبرشدن فرماندهان سپاه در سمینار فرماندهی باختران از حمله عراق به فاو توسط احمد کاظمی. 28/1/1367- 8:45- گزارش مرتضی صفار از قرارگاه نور به فرمانده وقت سپاه. سقوط خط لشکر 41 سپاه. 28/1/1367-9:40- سقوط خطوط دفاعی لشکرهای 8، 25 و 41. 28/1/1367-12:30- گزارش فرمانده قرارگاه کربلا از وضعیت فاو -غلامپور - رسیدن عراق به پایگاه دوم موشکی. اسارت نیروهای لشکر41 و 25. سقوط خط دوم لشکر 8-رخنه کامل در پشت خطوط خودی. 28/1/1367-15:15- اطلاعیه رادیو بغداد درباره آغاز عملیات رمضان المبارک برای آزادسازی فاو. 28/1/1367-15:15- حرکت فرماندهان سپاه به سمت اهواز برای کنترل اوضاع از نزدیک. 28/2/1367- اوایل شب-اجرای آتش تهیه شدید بر روی خرمشهر توسط توپخانه عراق. 28/1/1367-20:00- برنامه ریزی جهت پاتک به نیروهای عراقی. 28/1/1367- اواخر روز- آماده باش به نیروی دریای سپاه جهت مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه. 29/1/1367- 4:00- پاتک واحدهای باقیمانده از لشکرهای نجف،کربلا و امام حسین. 29/1/1367-5:30- مرحله آخر تهاجم عراق با اجرای آتش تهیه. 29/1/1367-6:30- سقوط کامل فاو. 29/1/1367-8:30- حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایرانی. آغاز عملیات آخوندک. 29/1/1367-10:30- گزارش وضعیت فاو به دفتر آقای خمینی. 29/1/1367-11:20-دستور آقای خمینی مبنی بر رفع تمام نیازهای سپاه. حمله قایقهای تندرو سپاه به اسکله نفتی مبارک در جنوب خلیج فارس. 29/1/1367-بعد ازظهر- دستور تخلیه فاو و عقب نشینی به صورت رسمی صادر می شود. برای اطلاعات بیشتر می توانید این [url=http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://wars-and-history.persiangig.com/document/%D9%81%D8%A7%D9%88%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87%20%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF.pdf]فایل[/url] را مطالعه کنید. منبع: [url=http://wars-and-history.mihanblog.com/post/201]جنگها و تاریخ[/url] -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
فبشر عبادی الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه. قران کریم برادر مصطفی سلام و خسته نباشید. اینکه عدم رعایت نزاکت متاسفانه در میلیتاری "باب شده" رو می گذاریم برعهده خوانندگان تا پس خواندن جوک بامزه شما قضاوت کنند فاعل این فعل "باب شدن" کی بود. بحث صدور انقلاب جاش اصلا توی این تاپیک نبود. برمی گرده به دلالیل شروع جنگ ایران وعراق. شما چون علاقمند بودید به این بحث، توی این تاپیک یه اشاره ای بهش کردید. من هم بنا به چیزهایی که خونده بودم یه اشاره ای کردم. کتاب ولایت فقیه رو هم خودم خوندم و فیش برداری کردم از جایی کپی نکردم. چیزی که من برداشت کردم همون بود که نوشتم. شما هم دلایل خودتون رو ذکر کردید. چیز بیشتری ندارم که اضافه کنم. هر کسی که مطالعه کرد و احسن القول رو تبعیت کرد که خوشا به حالش.ما هم که صم بکم عمی فهم لایعقلون می ریم ته جهنم. منظور آقای احمدی نژاد رو از این جمله اصلا نفهمیدمکماکان منتظریم یه فکر اساسی به حالمون بکنید. [quote]وي با بيان اينكه رژيم صهيونيستي از اساس غيرقانوني است،افزود: وقتي ميگوييم اين رژيم محو شود يعني اين كه آدمكشي، ترور و تجاوز و اشغالگري محو شود.[/quote] البته این بحث محو شدن اسرائیل هم ربطی به این قطعنامه نداشت و بازهم شما اون رو پیش کشیدید. گفتیم ما هم یه سوالی بکنیم بلکه یه خرده پیش بیافتیم. بقیه استدلالهای شما رو هم دوستان می خونند و قضاوت می کنند. من فقط یه نکته رو اشاره می کنم و رد می شم. در اصل یازدهم قانون اساسی از "وحدت سیاسی" اسم برده شده. وحدت سیاسی هم مفهومش کاملا روشنه. حالا شما جور دیگه ای تعریفش می کنید. باشه . چه اشکالی داره؟! غیر از استدلالهایی که کردید و من البته دیگه حرفی در برابرشون ندارم یه سری تیکه و متلک درباره عمق سواد فقهی و خصوصیات شخصی و روحی من نوشتید که خوب البته اینها هم بدون پاسخ خواهند ماند. شرمنده م از اینکه کم میارم . بلد نیستم جواب اینها رو بنویسم. اگر به فهم و شعور مخاطبینم هم توهینی کردم همین جا از همه بچه های میلیتاری عذر خواهی می کنم. -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
جناب اقای ارنستو رومل عزیز! از موضوع تاپیک خارج شدید. حقش بود که تمام اینها رو به صورت خصوصی برای اقای ارمانی ارسال می کردید. این جوری تاپیک به بیراهه کشیده می شه.(که شده) اقای پاتریوت عزیز! 1- اینکه می گید حتی یه فشنگ ژ-3 هم به ایران نفروختند که البته خیلی بی انصافیه. یعنی واقعا بی انصافیه. اصولا یک کشور صنعتی که چیزی تولید می کنه به قصد فروش تولید می کنه نه انبار داری. حالا چه باروت باشه چه سی پی یو. شما فکر می کنید اینهمه سلاحی که در جهان تولید می شد فقط واسه این بود که بدنش به صدام؟ خوب اینجوری که صدام جنگ رو می برد که... اون وقت بقیه سلاح هاشون رو چیکار می کردن؟ برای اینکه ببینی چه کسانی و به چه صورتی به ایران سلاح فروختند می تونید یه نگاهی به کتاب سوداگری مرگ چاپ انتشارات رسا بندازید. البته محور اصلی بحث این کتاب خریدهای نظامی عراق هست ولی گریزی هم به خریدهای نظامی ایران زده. ایران یه دفتر در لندن داشته که بعد از تنشهای بین ایران و لندن (که اتفاقا منشاش هم همین جنگ نفتکشها بود) در اواخر جنگ بسته شد. یعنی تا اون زمان ایران از همون دفتر (و البته با چند دست واسطه) خریدهاش رو انجام می داد. من فقط یه سوال از شما می کنم. اگر همه جهان به نفع صدام سلاح می فروخته ایران موشک اسکاد از کجا آورد و باهاش بغداد رو زد؟ فرمودید که آمریکایی ها در سه سال پایانی جنگ پیامهای متناقضی برای دو سوی نبرد ارسال می کردند. چرا در لفافه صحبت می کنی عزیز؟ آمریکا توسط اسرائیل در جریان مک فارلین کلی سلاح به ایران فرستاد. پولش رو هم به قول آقای رفسنجانی چند برابر قیمت ازمون گرفتن دادن به کنتراهای نیکاراگوئه. قسمت اول قضیه رو که مسئولین خودمون هم قبول دارند. فقط قسمت دومش رو برای جلوگیری از آبروریزی تکذیب می کنند، یعنی دست داشتن اسرائیل توی این قضیه. خوب ما فرض می کنیم که اسرائیل تو ماجرا نبوده. بالاخره به ایران که سلاح دادن. ندادند؟ اما حرف آخرتون این بو دکه هر بلایی خواستیم سر اعراب آوردیم. اقا سعید هم حرفش همینه که این سیاست اشتباه بود. همین بلاها سبب شد که پای امریکا به خلیج فارس باز بشه و اون هم هر بلایی خواست سر نیروی دریایی ایران اورد. حالا شما می گید زدید. عیب نداره . ما هم می گیم زدید. ولی اونی که حساب کار دستشه می دونه کی زده و کی خورده. حقیقت قضیه جنگ نفتکشها(موضوع این تاپیک) اینه که اولش فقط یه جور جنگ اقتصادی بود. اما بعدا صدام تشخیص داد که می تونه ازش به عنوان یه اهرم سیاسی استفاده کنه و پای کشورهای دیگه رو به نفع خودش به معرکه باز کنه. ایران خیلی راحت به دام سیاست صدام افتاد و بازی خورد. عوض اینکه در جای دیگه ای بازی رو ادامه بده همون راهی رو رفت که عراق می خواست و به دامی افتاد که صدام می خواست. کشورهای غربی وارد منطقه شدند(به بهانه یا بی بهانه اون ش که واضحه) و کردند آنچه کردند. ما نه تنها از این قضیه درس نگرفیتم متاسفانه تا تقی به توقی می خوره مسئولمان اظهار می کنند که در صورت فلان و بهمان تنگه هرمز رو می بندیم. به قول اقا سعید خوب نفتمون رو چه جوری می فروشیم. می دونی اگر نفت ایران فروش نره تمام کشور در عرض یه هفته از نظر اقتصادی فلج می شه؟ می دونی سهم نفت در بودجه ایران چقدره؟ بعدش هم این قضیه بستن تنگه هرمز برای غرب یه جور خط قرمزه حتی اگر بهش اشاره نکرده باشند. مطمئن باش خاک هر کشوری رو که بخواد این کارو بکنه به توبره می کشند. البته برای شما خیالی نیست چون قصد زندگی کردن نداری و دنبال احدی الحسنین می گردی. اما عزیز یادت باشه که بعد از اعلام وصول پرونده شما و هم فکرانتون به بهشت برین بقیه مردم می خوان مثله آدم توی این کشور زندگی کنند. متلفتی؟ شک دارم -
نیروی هوایی ایالات متحده تاپیک جامع بررسی نیروی هوایی ایالات متحده
RezaKiani پاسخ داد به salar_jetline تاپیک در توان نظامی کشورها
عکسهای خیلی قشنگی بود ولی خیلی از این هواپیماها جنگنده به حساب نمی آن. بهتره عنوان تاپیک عوض بشه به هواپیماهای نظامی. با تشکر- 184 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی
- قدرت هوایی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
من فکر می کنم پس هستم .دکارت من احساس می کنم پس هستم. اندره ژید من طغیان می کنم پس هستم. آلبرکامو من بحث می کنم پس هستم. رضاکیانی راستش حوصله کل کل کردن ندارم. یه قطعنامه بود وقت گذاشتیم ترجمه اش کردیم. حالا هر کسی از ظن خود شد یار او یا از درونش جست یا نجست اسرار او دیگه به خودش مربوطه.... اینکه این قطعنامه هه چیه گفته که کاملا روشنه ولی تحلیل های اقا مصطفی (وبعضی دوستان )رو من درک نمی کنم همین جمله اقای رفسنجانی رو لطف کنند برای ما تحلیل کنند یه دنیا ازشون متشکر می شیم: [quote]«این روش ناصحیحی بود که برای جذب نیروهای انقلابی، برای کشورمان دشمن درست می کردیم. یعنی کشورهایی که می توانستند بی تفاوت باشند ، آنها را رو به روی خود و در حال عداوت با خود قراردادیم. یا حداقل کاری برای جذب آنان نمی کردیم." (سیری در جنگ ایران وعراق-5 مرکز مطالعات و تحقیات جنگ صفحه 124) [/quote] این از این. اما درباره صدور انقلاب فرموده بودید که مثله قضیه محوکردن اسرائیله واینها. این قضیه محوکردن اسرائیل چه منظوری داشت؟ من که نفهمیدم. بالاخره منظور این بوده که باید محوبشه یا نشه؟شما لطف کن منظور آقای خمینی رو بدون لفافه و پرده پوشی اینجا تفسیر کن تا ما هم منظور اقای احمدی نژاد رو دقیقا بفهمیم چی بوده. اما خود مسئله صدور انقلاب. برادر مصطفی چرا خودت رو به در و دیوار می کوبی ؟ منظور از صادرکردن انقلاب که کاملا روشنه. برای شما هنوز روشن نشده؟!! خوب من شما رو ارجاع می دم به کتاب ولایت فقیه آیت الله خمینی. ما رو که قبول نداری. آقا سعید رو هم که گفتی نفت برداره نمی دونم چی چی رو آتیش بزنه. انشالله با این کتاب دیگه مشکلی نداشته باشی. به امید حق . پس کمربندت رو سفت ببند که راه افتادیم: الف-این وظیفه ای است که همه مسلمانان در یکایک کشورهای اسلامی باید انجام بدهند و انقلابات سیاسی- اسلامی را به پیروزی برسانند.ص41 همه مسلمانان در منطق یعنی سور وجودی. یعنی از مراکش بگیر تا تقریبا مالزی. همه باید انقلابات سیاسی (توجه کن عزیز سیاسی) بکنند. انقلاب سیاسی هم انقلاب فرهنگی و جهاد اقتصادی نیست. یعنی حکومت پاکستان، عربستان، یمن، همین برادر صدام و... همه باید عوض بشه. فتوای آقای خمینی که برای شما دست کم واجب الاجراست. ب-به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است بوجود آوریم. ص42 اینهم که معنیش معلومه. اصلا در فقه شیعه هر حکومتی غیر از حکومت امام بر حق حکومت ظلمه محسوب می شه و خوب قابل سرنگون کردن. معنی اش واضحه مصطفی جان. سرنگون کردن یعنی مردم عربستان قیام کنند حکومت آل سعود رو از روی صفحه زمین محو کنند.... حکام عربستان هم حتما باید بشینند و نگاه کنند... ج-شما اسلام را معرفی کنید، برنامه حکومت اسلام را به دنیا برسانید شاید این سلاطین و رئیس جمهورهای ممالک اسلامی متوجه شوند که مطلب صحیح است و تابع شوند. ما که نمی خواهیم از دست آنها بگیریم. هر کدام را که تابع و امین باشند سرجایشان می گذاریم.ص 192 اینهم که معناش واضحه. توضیح اگر لازم داشت برعهده شما. اما برادران عزیز انقلابی، بعد از انقلاب همه اون حرفهای بالا رو اوردن توی قانون اساسی تئوریزه ش کردن. یعنی شد یکی از اولویتهای اساسی جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی. قانون هم که معنیش معلومه. یعنی برنامه ای که دولت جمهوری اسلامی باید ازش تبعیت کنه و رعایت و اجراش کنه. و هر دولتی که از قانون تخطی کنه مجلس حق داره که استیضاحش بکنه و کلا اون دولت رو از رسمیت بندازه به جرم چی؟ به جرم بی قانونی. اما دقت کنیم ببینیم قانون چی میگه. اون هم قانون اساسی که مادر قانون هاست واز همه قانون ها بالاتر و به تایید ولی فقیه زمان هم رسیده بود. همه مسلمانان یک امت اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. اصل یازدهم قانون اساسی سال 1358 وحدت اقتصادی، فرهنگی رو من می فهمم یعنی چی؟ مثلا مثل جامعه مشترک اروپا. ولی این وحدت سیاسی یعنی چی؟ یعنی جمهوری فدرال اسلامی از جبل الطارق تا باب المندب؟ این وحدت چه جوری قرار بوده به دست بیاد. اگر مثلا عربستان و عراق به زبون خوش نمیامدن با شما وحدت کنند اون وقت شما بر اساس فتوای مذهبی مرجع تقلیدتان چه باید می کردید؟ خوب بقیه بحث باشه برای یه وقت دیگه. همین دو سه تا سوال رو که جوابش رو بگیرم کلی جلو افتادم فعلا خدانگهدار همه -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
برادر سعید سلام و خسته نباشید. این قطعنامه مال سال 63 است و داستانی که شما تعریف می کنید مال سال 66 ولی به هرحال با کلیات حرفهاتون موافقم. ساموئل بی رابرتز نزدیک آبهای بحرین به مین خورد. یعنی در جنوب خلیج فارس. هیچ آدم عاقلی باور نمی کنه که این کار کار عراقی ها بوده. در مورد بازرسی باید خدمتتون عرض کنم که بارها انجام شد. کشتی های عبوری از خلیج فارس رو ایران بازرسی می کرد ولی چون به قول شما قدرت خودمون رو بیش از اندازه واقعی ش برآورد کرده بودیم فکر می کردیم که با این گونه عملیات نظامی می تونیم بی طرفی کویت و عربستان رو تضمین کنیم. یعنی بترسونیمشون دقت کن ببین آقای رفسنجانی که خودش از برنامه ریزهای اصلی اون موقع بوده چی گفته: «این روش ناصحیحی بود که برای جذب نیروهای انقلابی، برای کشورمان دشمن درست می کردیم. یعنی کشورهایی که می توانستند بی تفاوت باشند ، آنها را رو به روی خود و در حال عداوت با خود قراردادیم. یا حداقل کاری برای جذب آنان نمی کردیم." (سیری در جنگ ایران وعراق-5 مرکز مطالعات و تحقیات جنگ صفحه 124) نتیجه اون عملیات نظامی سال 63 و عمل نکردن به قطعنامه های سازمان ملل این بود که کویت پای آمریکا و شوروی رو به خلیج فارس بازکرد ولی عوض اینکه مسئولان یه فکر اساسی بکنند فکر کردند که می تونند تمام قدرتهای اروپایی و غربی رو از خلیج فارس بیرون کنند وهمون جور که رومی ها مدیترانه رو یه دریاچه داخلی می دونستند خلیج فارس رو یه دریاچه ایرانی بکنند. نتیجه اش رو هم که همه می دونند. هرچند که خیلی از دوستان نتیجه درگیریهای نظامی ایران و امریکا رو پیروزی نیروهای ظفرنمون انقلاب اسلامی می دونند. خوب این دیگه به خودشون مربوطه. -
قطعنامه 552 شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ نفتکشها
RezaKiani پاسخ داد به RezaKiani تاپیک در جنگ تحمیلی
چیزی رو شروع نکردم برادر. یه اطلاع رسونی ساده س. فقط محض اطلاع دوستان کم سن و سالتر