[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های aminf14

  1. باید یه جامعه آماری این رفتارو داشته باشن تا نتیجه گرفت نه اینکه موردی باشه. همیشه مشت نمونه خروار نیست ...
  2. aminf14

    لايه هاي پنهاني جنگ

    مشکل از بلندپروازی بیش از حد و آشنا نبودن با واقعیت جنگ و میدان بود. ما از اول جنگ این مشکل را داشتیم. بنی صدر در هر عملیات بزرگ قول اتمام کار دشمن و... را می داد و چندین عملیات شکست خورد. در بین فرماندهان این امر وجود داشت چانچه فردی خواهان تبعیت دیگری واستفاده از سازمان او برای کوبیدن دشمن و یا شهید بزرگواری قول پایان جنگ در چند روز داده بود یا محسن رضایی اذعان کرد که اگر فلان تجهیزات ( که واقعا امکان فراهم کردنش نبود) ما در خیابانهای بغداد رژه می رفتیم و .... زمانی شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه بود و زمانی جنگ جنگ تا یک پیروزی بزرگ ( که فکر کنم خود مرحوم هاشمی مطرح کرد). این موارد شرطی سازی رزمندگان و ایجاد دیدی بد در این رزمندگان در مورد افکار سیاسی فرماندهان و... داشت.
  3. تا جایی که شفافیت و صداقت بین مسئولین وجود داشت رزمندگان و مردم دریغ نکردن ولی طبیعی بود که سیاسی کاری ها و دو دسته های آخر جنگ در کنار مشکلات مالی، نبود تسلیحات و پشتیبانی و تدارکات بر روحیه ها تاثیر بگذارد.
  4. aminf14

    لايه هاي پنهاني جنگ

    جمع خوب و عقلانی بوده و ای کاش از شروع جنگ این موارد وجود می داشت تا افکاری کاملا ایده آلیست و فناتیک رهرو نشن و ترکیبی از تعقل و شجاعت مسیر جنگ رو بسازه.
  5. ایده الیست بودن در دوز بالا و توجیه و دست کاری کردن حقایق برای نهادینه کردن این ایده آل ها جالب نیست و بدتر اینکه در مقابل تاریخ طلببکار باشیم. مدتها به مرحوم هاشمی می تاختن که چرا واقعیت کار رو به امام گزارش داده و سبب پایان جنگ شده غافل از اینکه فرمانده اصلی از شرایط به درستی مطلع شد و تصمیمی درست و کارا گرفت وگرنه همین شرایط الان رو هم نداشتیم.
  6. aminf14

    قاهر F-313

    یا به اندازه آرزوهات تلاش کن . یا به قدر تلاشت آرزو. داستان خواستن و نتوانستن ما هم همینه. اگه نمی خواستیم ده پله یکی کنیم و به مانند چین به سمت طراحی و تولید جنگنده می رفتیم نتیجه نمیشد قاهر ....
  7. نمیگم پیش رفتیه برای مقاومت بلکه ممکنه پس رفت هم باشه ولی دیدن بر باد رفتن امنیت پوشالی صهیونیسم ها اونم با دست خالی و ابتدایی ترین سلاح ها دلچسبه و نشون میده که راه مقابله با اسرائیل مقاومته نه این مذاکرات بی هدف سازشکارانه که سبب حل شدن کرانه باختری در دل این شهرک سازی ها و بر باد رفتن تدریجی اش شد. اگه کل فلسطین و بلکه جهان اسلام و کشورهای عربی علیه این رژیم منحوس متحد میشدن ، این خانه عنکبوت به راحتی پایان رو به خود می دید...
  8. aminf14

    لايه هاي پنهاني جنگ

    گسترش جنگ از جبهه کردستان فکر خوبی بود که دیر شروع شد. کردستان عراق از نظر منابع استراتژیک و بستن راه دسترسی عراق به آبهای آزاد مزیت جنوب را داشت ولی میشد از این طریق و با فشار به شهرهای موصل و کرکوک و سپس با نفوذ در عراق و آزادسازی زودتر کردستان عراق از چنگال حزب بعث با همکاری با اتحادیه میهنی سبب تغییر قاعده بازی در جنگ شد. خوشبختانه در نبرد با داعش این نکته رعایت و داعش در عراق از دو مسیر محدود شد. مورد بعدی اینکه البته من می دانم که کل مصاحبه با این لحن بوده ولی برداشت بنده این بود که مصاحبه شونده دارای گرایشی بالنسبه چپ گرایانه است البته فارغ از ویژگی های خوب چپ و راست در دهه اول انقلاب ، یک مورد گل درشت در این دو شاخه حزب جمهوری اسلامی دخالت دادن مسائل سیاسی در امور نظامی بود و یکی از عوامل کاملا کامیاب نبود ما در پایان و از دست دادن سرزمین های فتح شده همین مورد و نداشتن تمرکز در جبهه های حق علیه باطل بود.
  9. و هنوز هم همینه. عجالتا علت در جای دیگه ایه و نه در فرد یا افراد . ببینید همون زمان جنگ هم ارگانی هم قدرت نظامی داشت هم قدرت سیاسی و هم رسانه ای . در حال حاضر که هم قدرت نظامی اش در کشور بی نظیره هم پیوستگی با قوای دیگه و هم قدرت رسانه ای مهیبی داره. اگر این موارد به نفع مملکت پیش بره بنده موافقم، ولی وقتی نقد اندیشه یا رویکردی تابو بشه باید زنگ خطر رو به صدا در آورد و به دنبال شفافیت رفت. این هم به نفع محسن رضایی است هم اون ارگان که با تانی و تامل بیشتری پیش بره . ما زمان جنگ متاسفانه کم کم به حاشیه رفتن شیرمردی نظیر صیاد شیرازی و ارتش رو داشتیم و در حال حاضر هم ممکنه لجبازی و تک رو بودن وجود داشته باشه پس باید تصمیم گیری و تصمیم سازی رو شفاف تر کنیم که نه عقاید و طیف های دیگه دلسرد شن و نه امثال محسن رضایی. محسن رضایی از آرامش و آسایش خود کند و به دل آتش رفت. قصد خیر بوده ولی اینکه چطور از نیت و انرژی خوب، به درستی استفاده بشه نیاز به ریل گذاری صحیح و در چهارچوب قراردادن افراد و ارگان ها داره.
  10. این رو حقیقتش نیاز به فکر بیشتری داره ولی بعد 35-40 سال ماجرا به فراموشی سپرده شده و اصلا کسی اصل موضوع رو هم یادش نمیاد بنزین روی آتش ماجرا ریخته بشه که چی؟ همین وقایع 88 رو هم اتفاقا بنده میگم زودتر حل و به سوی وحدت بره. جنگ که جای خود داره این موارد آزمون و خطا عده ای بود در فلان ارگان یه بار گعده تهرانی ها آسیب دید و به کناری نهاده شد یک بار تمرکز از جنگ روی سیاست رفت الان موردی و مصداقی فایده ای نداره ولی در چهارچوب قراردادن فلان فرد یا ارگان که به سرنوشت مملکت و مردم زیانی نرسونه شدنیه
  11. این ماجرا خیلی بیشتر از حتی پرونده سید مهدی هاشمی که بعد روی سرنوشت مرحوم آیت الله منتظری اثر گذاشت، تاثیر گذار بود حتی نخست وزیر هم با حمایت این طیف انتخاب شد و با کنار رفتنش چه از لحاظ نظامی و چه سیاسی شرایط خیلی بدی پیدا می کردیم و اعتماد و حمایت مردم در هردو جبهه از بین می رفت
  12. اینکه افرادی در اینده تصمیم گیر و تصمیم ساز نباش بنده هم باهاش موافقم چه اینکه همین افرا در حال حاضر طلبکارن. ولی اون مسئله رو هر طور نگاه کنیم نیرو سوزی و فرصت سوزی بود. به اندازه کافی درگیری داخلی و دوگانه بین نیروهای انقلاب در جبهه و پشت جبهه و حتی در خود سپاه بین طیف های مختلف رو داشتیم. این محاکمه واقعا انرژی جبهه و انقلاب رو می گرفت و زیان غیر قابل تصوری داشت به ویژه اگر با محاکمات اون فرد که نامشو بردید آشنا باشید. امام با فراست این پرونده رو بست. ولی جای نقد و تحلیل و آنالیز برای عبرت پذیری و پیشگیری از موارد مشابه در آیینده بازه و باید به این سمت رفت همچنانکه با تمرکز زیاد روی گفتگوی اشتباه محسن رضایی در مورد عملیات ایذایی و... نمونه ای از این تحلیل به جا و به موقع ارائه داده شد.
  13. از گوگل ترنسلیت بهتر استفاده کن. شما فعلا حیفا و دیمونا و همین غزه و حماسی که ترس به جونتون انداخته رو بچسب شاخ و شونه کشیدن برای ایران زمین پیشکش
  14. درود بر شما دوست گرامی. من با استقلال وزارت امور خارجه یا در مقابل یکدست بودن تصمیم گیری نظام مشکلی ندارم. مشکل در اینه تصمیم نظام شکل حداقل و آبرومندی از تکنولوژی هسته ای به مانند غنی سازی 3.5 % رو در نظر داره و کمابیش در تمام دولت ها و مذاکرات هم این امر رایج بوده ولی وقتی این امر جامع عمل بهش پوشیده شده همه منتقد شدن حتی اون فردی که بلد نبود ان پی تی رو ادا کنه و می گفت ام پی تی ( فکر کنم خدایش بیامرزد). اگه فرد رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه مجری تصمیمات اقناعیه که معلوم نیست از دل چه جلساتی در میاد چرا با نامردی و بدترین و زشت ترین و ناجوانمردانه ترین حملات نیروهای خودمونو ناامید می کنیم؟ این حرف رو باید 17 -18 سال پیش می زدیم نه الان. مهره خودمونو قرار بدیم و بعدش به مردم پاسخگو باشیم. نمیشه هم سیاستگذار باشیم و هم منتقد. یا رومی روم یا زنگی زنگ.
  15. شرایط نیروی هایی که معلومه. 3 مورد وجود داره که هرکدوم تا زمانی میتونه مارو در مسیرمون پیش ببره اگه کشور دوست و برادر روسیه به مانند همیشه مصلحت خودشو پیش ببره که به مانند زمان مرحوم هاشمی باز تا حدودی مارو سرگرم جنس های متوسطش میکنه. در بدترین حالت ایران با خرید میگ های 29 اس ام تی، میگ 31 و سوخو 72 اونهم با شمار زیاد میتونه نیروی هوایی رو برای 5-10 تامین کنه و بعدش باز روزی از نو و روزی از نو. مورد دوم خرید ایده آل یعنی سوخو 30 و سوخو 35 و در صورت امکان همراه با انتقال فناوری حداقل برای سوخو 30 که کلا می تونه ناوگان مارو تا سالیان سال تامین و به روز نگه داره. مورد سوم که به نظرم با دست دست کردن روس ها و همچنین دولت جناب روحانی قابل امکانه خرید جی 10 از چین برای تغییر بازی بین ایران و روسیه است. جی 10 با شمارش کافی خیلی بهتر از 3 مورد اولی است که بنده عرض کردم و راه حلی بینابینه ( نه به کارایی سوخو 30 و سوخو 35 ولی حداقل در دسترس تر).
  16. به نظرم اگه دنبال مجری هستیم که تصمیمات بهش دیکته بشه ( بنابر قولی سیاست اقناعی) همون نخست وزیر منصوب مجلس انقلابی بهتره. حداقل با همچین تیم یکدستی از بالا به پایین دیگه بهانه ای دیگه نمی مونه و فردا کار اشتباه رو به چیزهای نامربوط ربط نمیدن . این ماجراها وقتی رخ میده فردی شجاع که دلسوز مردم و با استفاده از استعداد و پتانسیل هاش به دنبال باز کردن گره ای از مشکلات مردمان ایران زمین و ادای دین به اونها باشه مطلقا دنبال ریاست جمهوری نمیره. بلایی هم که سر ظریف اومد کشتن گربه دم حجله بود تا بعدا طلبکار نشه. فقط نکته خوب اینکه سالها از وطن فروشی و خیانت و فتنه و نفوذ و ... داد سخن داده میشد ولی در نهایت شد که سیاست گذار از نهادبالادستی است و وزیر امور خارجه تنها عامل اجرا و...
  17. نقد ابزار پسندیده ای است که به جز ذات باریتعالی و معصومین و اولیای خدا می تواند در مورد هرکس حتی قهرمانان و افراد بسیار خوب و موفق هم به کار رود. ماهیت نقد در زیر سوال بردن نیست، بلکه در یافتن ایرادها و برطرف کردن آنهاست و اینجاست که قلمروی نقد از توهین و کل کل و دوقطبی های کاذب جدا می شود. این مقدمه ای است برای چیزی که ما تعمدا سعی در پنهان کردن آن داریم و این امر چیزی جز بود وحدت رویه تصمیم گیری و فرماندهی نیست. شاید به چشم ما ایرانی ها نیاید که ما غالبا ملتی است که با تفکیک وظایف و شرح دقیق مسئولیت ها مشکل داریم و غالبا تا فردی از بیرون این امر را به ما تذکر ندهد متوجه این دوگانگی و موازی کاری و سرگشتگی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری نباشیم. این شرایط در درازمدت سبب حاضر جوابی، فرافکنی و گریز از مسئولیت پذیری و جوابگو نبودن فرد در مسئولیتش می شود و از اول انقلاب هم این رویه رو بنده دیدم. چنانچه از خیلی ها بدگویی می شد و به شدت تحت نقد قرار می گرفتند ولی وقتی با این افرد گفتگویی صورت می پذیرفت خود را درگیر عوامل دیگر و به نوعی جبر در رویه خود می دانستند. این مورد نتیجه ای جز این نداشت که بالاخره ایراد از کی و چه ناحیه ای بود و راه حل چیست. به یاد دارم در دوران دفاع مقدس شهید سرافراز و اسوه تقوی و پرهیزگاری علی صیاد شیرازی به درستی بر اصل وحدت فرماندهی تاکید می کرد و باز به یاد دارم جواب ناپسدیده محس رضایی: صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم .ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). واقعا بعد از 18-19 سال و دو قطبی و خنثی نیروهای داخلی باید به سرنوشت اسفناک وزارت امور خارجه و به طور مشخص برجام نگاهی بیندازیم. اگر قرار بر این نیست که واقعا ارگانی یا دولتی تصمیم گیرنده نباشد و سیاست چک و چانه و بر کرسی داشتن نظراتی که زور بیشتری داشته باشند ارجحیت داشته باشد به نظرم بهتر قید جایگاه ریاست جمهوری را زده و به سمت پست جایگزین و کارا و نیمه انتصابی نظیر نخست وزیری بریم. دیگه خنده داره ما افرادی فوق العاده توانمند رو در جایگاهی دخالت بدیم که غالبا مربوط به حیطه وظیفه شون نیست و بعد که صدای اون مسئول تخصصی اون پست دراومد شماتتش بکنیم که چرا اعتراض می کنی، چرا استعفا میدی، چرا زود گفتی، چرا دیر گفتی؟ امیدوارم روزی به این سمت بریم که مسولیت رو با اعتماد و اختیار کامل به مسئولمون که تایید شده از طریق مراجع چندگانه و رای مردم بدیم و در زمان مسئولیت و چه بعد از اون در صورت کوتاهی بدون هیچ اغماض و البته دشمنی ازش بازخواست کنیم. رئیس جمهوری کشوری به مملکت ما اومده و ویزر امورخارجه ما در دیدارش حضور نداشته این آینه تمام قدی از سیاست های آشفته و پیچیده ماست که فردا از همین وزیر حتما بازخواست کرده یا تکفیرش می کنیم.
  18. هر چه بکاریم همون رو درو می کنیم اشکال از ذهن فراموشکار ماست که جو کاشتیم و انتظار داریم گندم درو کنیم ما چندین دهه و بلکه قرن هاست با طبیعت درست رفتار نکردیم از طبیعت بهره بردیم ولی قدر ندونستیم رودخانه هارو آلوده کردیم بیش از نیازمون مصرف کردیم در طبیعت با سرعت سرسام آوری زباله ریختیم و طبیعت رو به قهقرا کشیدیم از مدیریت درست و به روز پسماند و بازیافت اونها بهره نگرفتیم از فناوری های نو و خوب به مانند انرژی خورشیدی استفاده نکردیم بیان زدایی نکردیم و تا تونستیم طبیعت زدایی کردیم و در فضاهای شهری کمترین پوشش سبز و نزدیکی به طبیعت رو داشتیم از آب باران بهره نگرفتیم و کمترین راندمان رو در کنترل و هدایتش داشتیم وقتی هر سال میلیون جوجه مرغ بی گناه به خاطر حفظ قیمت سلاخی می شدند دم نزدیم و پیگیری نکردیم و بعد افزایش انفجاری قیمت مرغ فقط غرغری کردیم از روش های نوین تولید فرآورده های حیوانی و کشاورزی بهره نبردیم و تقریبا از همون روش های استفاده می کنیم که اجدادمون قرن ها پیش استفاده می کردند حال چه انتظاری داریم که هرچه به دست اومده نتیجه عمل خودمونه و خود کرده را تدبیر نیست
  19. بسم الله الرحمن الرحیم در روزهای گذشته گفتگویی از جناب آقای دکتر ظریف با جناب سعید لیلاز درباره دوران تقریبا 8 ساله وزارت ایشون منتشر شد و در مورد افراد و دولت هایی من جمله شهید سرافراز سردار قاسم سلیمانی اشاراتی به میان آمد. بیشتر دو واکنش رو در مواجهه با این فایل دیدم یکی انواع و اقسام اتهام و واکنش های عصبی نسبت به این فایل و دوم قهرمان سازی کاذب از محمد جواد ظریف که به اشتباه در طول 8 سال شاهد بودیم. بنده سعی میکنم که این تعارفات و جنگ های زرگری الکی رو کنار گذاشته و به تحلیل خود گفتگو بپردازم که نکات جالبی رو در خود جای داده که مورد به مورد بهش می پردازم. 1) مورد ابتدایی نظر دکتر ظریف در مورد روحیه و همچنین همکاران زیردست خود بود. انتقادات درست ایشون از روحانی به مانند غرور و... و حمایت از همکاران بجای فرافکنی نکته جالبی بود که امیدوارم در کشور ما نهادینه بشه بگونه ای که فرد خود را قدرت مند و از بالا نبینه بلکه قدرت و امکانات و مسئولیت هاشو رو ودیعه ای برای خدمت به جامعه و کشورش بدونه و بس. حسن روحانی از این نظر هیچ وقت نمره قبولی نگرفت و به نظرم نوع ستایش و حتی کوبیدن ظریف توسط مخالفان هم ایشون رو به شکل مهار شده تری به سمت داشتن همین نگاه برده که به نظرم اشتباهه . من دلیلی برای ارائه تصویری قهرمان یا قربانی از محمد جواد ظریف نمی بینم. ظریف توانایی هایی از نظر بیان و شکل دادن تیمی خوب داشت که بدلایلی منجر به نتیجه نشد. شکل وزارت ایشون نه شاهکار و در مقابل سنوات گذشته وزارت امور خارجه فاجعه بار نبود. 2) ردای ریاست جمهوری چیزی نیست که به قامت محمد جواد ظریف بخوره و کلا این امر نباید با تحسین چپ گرایان و دشمنی راست گرایان فراموش بشه که گاه فردی در جایی استعدادی در زمینه آموزش، پرورش نیرو یا هدایت سازمانی داره ولی وقتی پستشو تغییر بدیم نه تنها کارایی قبلی رو نداره بلکه با علمکرد بد همون رزومه خودشو خراب میکنه. اگه قرار بر بهره بردن از دکتر ظریف هست باید در قالب امر خارجه و بین الملل باشه. 3) وقتی نام ظریف رو میاریم مسلما مذاکرات هسته ای و برجام تداعی خواهد شد وباز متاسفانه نگاه 0 و 100 به این مقوله. ظریف در این گفتگو نشان داده که به این واقعه تاریخی دید تحلیلی و منتقدانه ای نداشته. گاه ایشون به مانند اشاره به ادامه تعهد دولت اوباما به شروع نقد از خود نزدیک میشد ولی در ادامه همچنان ژست حق به جانب را داشت. باید برجام و نقاط قوت و ضعفش به دور از هیاهو و دشمنی جناحی بررسی بشه و مشکلات همیشگی ما و سابقه کمتر ما در مذاکره با کشورهای استعماری راهی براش پیدا شه به طوری که به طرف قراردادهای متوازن و برابر با طرف مقابل بریم و نه قراردادهای یک طرفه و عقب نشینی کامل در دوره ای و لجبازی و نبستن هیچ قرارداد و به خطر افتادن روند حرکتی کشور در دوره ای دیگر. در زمان مذاکره باید گره ها رو شناخت و تحلیل کرد وگرنه بعدا که با نگاه دانای کل و سنجش شرایط واقعه میشه تحلیل خوبی ارائه کار ولی فایده ای نداره. تیم ظریف مذاکرات تیم موسویان و بی وفایی غرب رو دید و همچنین بن بست در زمان مذاکرات جلیلی. واقعا نمیشد راه حلی بینابین داشته باشه؟ به نظرم میشد ولی وقتی مذاکرات با انتقاد مواجه شد این جا من سعه صدری از تیم ظریف و شخص ایشون ندیدم. خیلی از منتقدین مغرض و رقیب سیاسی نبودن و میشد از نگاهشون بهره گرفت. حتی متن توافق هم پنهان نگاه داشته شد و این چیزهایی بود که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشد. نمیدونم چه تغییری ایجاد شده که دوباره مذاکرات بولد شده ولی من تغییری در رویه ایالات متحده ندیدم و این ماییم که باز کوتاه می اییم. اگر نتیجه باز نهایتا همان غنی سازی 3.5 است دوباره برجام رو به عنوان فتح الفتوح به خورد ملت ندیم و به جاش با اصلاح رفتار طرف مذاکره گره از شرایط بد اقتصادی کور باز کنیم. 4) درود می فرستم بر شهید بزرگوار قاسم سلیمانی که از مردان میدان و به ویژه ایشان یادی شد. ایرادی نمی بینم که اندیشه و اعمال این سردار و سرباز وطن به دایره نقد و بررسی گذاشته بشه و جالب تر اینکه حتی تفاوت این شهید با بعضی از هم قطارهاش رو در خلال این گفتگو حس کردم. به نظرم گاه نظر دکتر ظریف در مورد میدان درست و گاه جزیره ای و به دور از مصلحت اندیشی کلی بود. مثلا در مورد پست وزارت خارجه و اختیاراتش بدیهی است که دخالت و موازی کاری پسندیده نشه و سبب خنثی سازی فعالیت ها بشه. در مورد سفر بشار اسد به تهران واقعا خنده دار بود که جناب ظریف در دیدار با اسد حضور نداشت یا ماجرای سقوط هواپیما که بسیار بد و بدون مسولیت پذیری و اطلاع رسانی درست و پنهانکاری زیاد و با تبدیلش به یک بحران به بدترین وجه مدیریت شد. در مقابل نگاه جزیره ای ظریف رو در دیدار سردار سلیمانی با پوتین دیدم که واقعا ربط چندانی بین این موضوع و برجام ندیدم و اتفاقا این سفر بسیار راهگشا و مفید بود و با ورود نیروی هوایی روسیه گره سوریه باز شد هرچند ایران با سادگی و فردین بازی در سوریه و عراق نتوانست در مقابل کمک های فراوان خود به دو دولت عراق و سوریه ما به ازایی داشته باشه و سرش بی کلاه ماند. 5) برگردیم به برجام و روسیه. به نظرم نظرات ظریف در مقابل روسیه درست و نقد یک کشوری است که خیلی از کشورهارو اقمار و مستعمره خود می داند . در سوریه که روسیه حتی از خباثت هماهنگی با اسرائیل برای حمله به مواضع نیروهای ایرانی کوتاهی نکرد و سعی در حذف ایران از سوریه داشت. چه رویه روسیه و چه حامیان داخلی شون رو اشتباه می دونم. روسیه و چین و از سویی دیگر ایالات متحده و فرانسه و بریتانیا و... رو دو روی یک سکه می بینم. اعتماد بی حد و حصر در رابطه با این کشورها به شدت ضربه زننده است و این ایرادی که متاسفانه به خاطر راقبت جناحی توجهی به آن نمی کنند. خوش بینی افراطی به شرق و غرب همه جوره به ایران ضربه زده و باید همانطور که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به صراحت گفته به دنبال استقلال و رهایی از قید و بند این قبیل کشورها باشیم. اگر اعتماد بدون چهارچوب به روسیه و چین بد است، هیچ وقت هم از لحن راحت و پر از اعتماد ظریف نسبت به آمریکا و جان کری و ... سردرنیاوردم. امیدوارم همانطور که زمان جلیلی مذاکرات به مذاکرات برای تعیین محل مذاکرات تبدیل شده بود امیدوارم ظریف حداقل در ماههای آخر دولت روحانی گول نشست با فلان وزیر امور خارجه و فلان داد و بیداد و... نخورد. در مذاکرات نتیجه مهم است که فعلا در تمامی دوره ها یکطرفه و دست ما کوتاه بوده.
  20. در زمانی که مجالی برای دریدن قربانی نیست، گرگ ها دایره وار به دور هم جمع می شوند و به محض اینکه گرگی چشم فرو بست باقی گله بر او هجوم آورده و از او جز خاطره ای محو باقی نمی گذارند. حمایت نژادپرستانه و جاهلیت بی حد و مرز کشورهای عربی زبان از دیکتاتور عراق هیولایی ساخت که به راحتی قابل جمع کردن نبود؛ و هر که باد بکارد طوفان درو خواهد کرد. طوفانی که هم سرمایه گذاری اعراب را بر باد داد و هم دیکتاتوری که اعراب خیلی برای لطمه ای اساسی به ایران بر روی آن حساب کرده بودند. و اما در باب طوفان صرحا چند نکته پندآموز وجود دارد: یکی از دست دادن زمان و فرصت و به باد دادن ابتکار عمل در حمله به نیروهای متحد دوم در نظر نگرفتن برتری هوایی متحدین (علی رغم قدرت قابل ملاحظه ولی ناکافی نیروی هوایی صدام ) از سوی صدام نقش اساسی نیروی هوایی به عمل قدرتی بی بدیل در رویکرد تهاجمی کشورها در جنگهای مختلف
  21. سپاه فاقد اون نظم و ساختار دارای قوام و خیلی موارد دیگه است کاری به تاکتیک ندارم ارتش براساس روش های رزم کلاسیکه و سپاه براساس نوآوری،چریکی و ... اینها دو مورد جدا هستند تاکتیک کلاسیک هیچ وقت منسوخ نمیشه بلکه مشکلاتی داره که با تاکتیک های مدرن پوشش داده میشه جای چشم ابرو نگیرد گرچه بالاتر است
  22. به نظر بنده فلسفه ارتقای گسترده سپاه پوشاندن خلال انعطاف یا واکنش متناسب با رویدادهای ارتش در خیلی موارد بود، سپاه تونست به اون خلاقیت و انعطاف و جامعیت در جذب نیرو و منابع برسه ولی برعکس فاقد اون اصول و نظم کلاسیک ارتشه
  23. مگه ما اصلا سیاست داریم که بلند مدت یا کوتاه مدت باشه؟
  24. با تشکر از مهران عزیز اگه به بردهای ناپلئون بناپارت نگاهی بندازیم عامل انگیزه و روحیه خیلی در پیروزی و شکست ها مهم بوده گاها لشکر برانگیخته شده ولی لخت و عور ناپلئون در مقابل اتریشی های تا دندان مسلح پیروز مطلق بوده و گاها به مانند نبرد واترلو نتیجه شکست بوده و حتی بقول هوگو بعد از چرخش نبرد و شکست فرانسویان ، از طرف قوای متحد پروسی - بریتانیایی کودکی رو مامور کرده بودند که بر طبل بکوبد و فرانسوی ها با شنیدن صدای طبل و هراس تعقیب نیروهای متحدین دسته دسته از مهلکه می گریختند و سبب فروپاشی کامل ساختار ارتش ناپلئونی شدند. گاها در نبردی فرانسویان خوش شانس بودند و و در مقابل در واترلو با بدشانسی ابری و بارانی بودن هوا و گیر افتادن گروشی که می توانست کلیدی برای پیروزی قاطع ناپلئون باشد، روبرو شدند. در دقاع مقدس هم چه انگیزه، چه شانس و چه تکیه بر شعارهای بسیار زیبا امری بود که تا ابد نمی توانست خلا کمبود امکانات و نداشتن برنامه ای خوب عملیاتی را پوشش دهد. از دست دادن اینهمه فرمانده با ایمان و پرتلاش خلایی بود که متاسفانه هرگز پر نشد. این د خط به خوبی تناقضات و واقعیت های تلخ 8 سال دفاع مقدس را به رخ می کشد: " محسن رضایی گفت: «از لحاظ مهمات، خیلی در مضیقه هستیم. الحمدلله وضع کلی خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.» (شراره های خورشید، ص 721) وضع نیروها در جزایر اصلا خوب نبود؛ وضع نیروهای همت بدتر. کارش به قرض گرفتن نیرو از یگان های دیگر کشیده بود تا خطش را حفظ کند."
  25. عجالتا ماجرای سوریه کمی کشدار و عذاب آور شده. برای رفع موقت بحران سه جبهه وجود داره جبهه شمال و تروریست های تحت حمایت ترکیه تروریست های تحت حمایت آمریکا که با تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شدن کردها که رویه معلوم و مشخصی ندارند دولت سوریه اگه فعلا نمیخواد روی کردها و جنگ و یا مشارکت دادن اونها در کیک قدرت تمرکز کنه باید کلک جبهه شمال رو بکنه تا بدونه با ایجاد کمربندی حفاظتی به دور پایگاه های آمریکایی از فتنه انگیزی اونها جلوگیری کنند. اگه تعداد جبهه ها کم نشه امیدی به جمع شدن این شورش و بهبود شرایط نیست و ممکنه با حیله جدیدی از سمت آمریکا، ترکیه و کشورهای متحدشون بازی جدیدی از جانبشون شروع بشه.